قاضی‌پور: اصلاح‌طلبان با صدور بیانیه طرد عناصر ضدانقلابی که به ترامپ نامه نوشته‌اند را اعلام کنند

نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی گفت: انتظار ما از دوستان ولایت‌مدار اصلاح‌طلب این است که با صدور بیانیه‌ای طرد افرادی که به رئیس‌جمهور آمریکا نامه نوشته‌اند تا ایران را تحریم کنند، اعلام کنند.

نادر قاضی‌پور نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با فارس، با اشاره به نامه ۳۰ نفر از فعالان ضدانقلاب به رئیس‌جمهور آمریکا درخصوص تشدید تحریم‌ها علیه ایران گفت:‌ هر ایرانی که به دشمن ایران نزدیک شود خودفروخته است. این افراد دچار تزلزل در ایمان، عقیده و اعتقاد هستند.

وی با بیان اینکه افراد وطن‌دوست به میهن خود خیانت نمی‌کنند، افزود: آدم‌های کثیف، خودفروخته و جاسوس کشور خود را می‌فروشند.

نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: افرادی که از رئیس‌جمهور آمریکا خواسته‌اند تحریم‌ها علیه ایران را تشدید کند، در این مملکت خانواده‌ای دارند و ما انتظار داشتیم اولین واکنش نسبت به این رفتار ناصحیح از سوی خانواده‌های این افراد را شاهد باشیم.

قاضی‌پور خاطرنشان کرد: از گروه‌هایی که این ۳۰ نفر از آنها منفک شده‌اند، برادران انقلابی اصلاح‌طلب و نیروهای زحمتکش و ولایت‌مدار اصلاحات می‌خواهیم با صدور بیانیه‌ای طرد این افراد را اعلام کنند.

وی در پایان گفت: ما این افراد را اصلاح‌طلب نمی‌دانیم بلکه این افراد از دید ما افرادی خودفروخته هستند.


منبع: alef.ir

سالک مطرح کرد: نقش ۱۷ اپوزیسیون خارجی و ۵ کمیته داخلی در ایجاد فتنه

نایب‌ رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ۱۷ اپوزیسیون خارجی و ۵ کمیته داخلی در ایجاد فتنه ۸۸ نقش داشتند، گفت: یک مدیریت جهانی علیه جمهوری اسلامی در فتنه ۸۸ وجود داشت.

حجت‌الاسلام والمسلمین احمد سالک در گفت‌وگو با تسنیم، پیرامون فتنه ۸۸ و بررسی و تحلیل ابعاد مربوط به آن اظهار داشت: فتنه ۱۴ هدف اصلی را دنبال می‌کرد و ابعاد مختلف نظام از جمله مهمترین آن‌ها محوریت نظام را مورد توجه قرار داده بود.

وی با بیان اینکه هر یک از ابعاد فتنه را درنظر بگیریم متوجه معضلات بسیاری می‌شویم، افزود: فتنه‌گران، ضد قانون و ضد قانون اساسی حرکت کرده و علاوه بر این خواسته آمریکا را پیاده‌ کردند، بنابراین نمی‌توان گفت به کدام بُعد از فتنه باید بیشتر پرداخت چراکه ماهیت فتنه، ماهیتی خطرناک است.

نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به ۳ نکته کلیدی در فتنه ۸۸ بیان کرد: نخستین نکته این است که بدانیم عوامل ساماندهی داخلی و خارجی فتنه چه کسانی بودند، دوم اینکه محتوای این فتنه چه بوده و رمز اردوکشی خیابانی، کشتار، زدن، بستن و آتش زدن چه بوده است.

وی ادامه داد: نکته سوم مربوط به آثار فتنه است، باید دید فتنه ۸۸ به نفع چه کسانی تمام شد، سران فتنه چه نقشی در این مسئله داشتند، اگر آنها نقش اولیه را داشتند که همین طور است البته تا اکنون حرمت آنها حفظ شده است وگرنه باید محاکمه می‌شدند.

سالک با بیان اینکه در فتنه مسئله کامل مشخص است، گفت: عوامل داخلی و خارجی در شکل‌گیری فتنه نقش داشته‌اند، در این میان به عوامل خارجی با ۱۷ اپوزیسیون می‌توان اشاره کرد که با بیش از ۴۰۰ میلیون دلار مصوب کنگره آمریکا؛ باراک اوباما، هیلاری کلینتون، عناصر امنیتی آمریکا و اسرائیل در ایجاد فتنه دست داشتند.

نایب‌رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی افزود: به این عوامل خارجی باید سفارتخانه‌هایی که در داخل ایران قرار داشتند را نیز اضافه کرد از جمله سفارت انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و حتی کشورهای خلیج فارس که همه حمایت کردند، یعنی یک مدیریت جهانی علیه جمهوری اسلامی در فتنه ۸۸ وجود داشت.

وی با بیان اینکه یک ساماندهی داخلی و خارجی در شکل‌گیری فتنه نقش داشت، گفت: این اقدامات با استفاده از عناصر فریب‌خورده داخلی یا عوامل داخلی به دست استعمار انجام گرفت، ماهیت این فتنه براندازی جمهوری اسلامی، انداختن ستون خیمه نظام (ولایت و حاکمیت) و دور کردن مردم از اندیشه‌های بلند امام راحل و رهبر معظم انقلاب بود.


منبع: alef.ir

آبه و اوباما در پرل هاربر

نخست وزیر ژاپن امروز (سه‌شنبه) پیش از بازدید از محل رخداد بمباران سال ۱۹۴۱ در بندر “پرل هاربر” که آمریکا را به جنگ جهانی دوم وارد ساخت، در اقدامی نمادین اقدام به قرار دادن حلقه گل در چندین قبرستان و بنای یادبود در هاوایی آمریکا کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن روز دوشنبه در پایگاه پرل هاربر- هیکام وارد شد و پس از آن به محل قبرستان یادبود ملی اقیانوس آرام رفت و در آنجا حلقه گل گذاشت.

او در یک قبرستان در نزدیکی مرکز هونولولو مشهور به پانچ بول به منظور ادای احترام یک دقیقه سکوت کرد. او پس از آن از یک بنای یادبود برای ۹ جوان ژاپنی که به هنگام برخورد با زیردریایی آمریکایی با قایق ماهیگیری آنها در سال ۲۰۰۱ غرق شدند، بازدید کرد.

نخست وزیر ژاپن امروز (سه‌شنبه) تبدیل به اولین نخست وزیر ژاپنی می‌شود که از بنای یادبود مخصوص سربازان و ملوان‌های کشته شده در حمله سال ۱۹۴۱ به بندر پرل هاربر بازدید می‌کند.

پیش از این شیگرو یوشیدا، رهبر اسبق ژاپن ۶ سال بعد از تسلیم کشورش در خاتمه جنگ جهانی دوم به پرل هاربر رفته بود اما این بازدید پیش از ساخت بنای یادبود صورت گرفته بود.

یوشیدا در سال ۱۹۵۱ به پرل هاربر رفت در حالی که کمی پیش از آن تقاضای یک دیدار در دفتر دریادار آرتور دبیلو.آر. رادفورد، فرمانده ناوگان اقیانوسیه آمریکا مطرح کرده بود. این دفتر مشرف به پرل هاربر بود و یک نمای مستقیم به محل وقوع حمله داشت.

بنای یادبود حمله پرل هاربر امروز به دلیل بازدید شینزو آبه و باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا که مشغول گذراندن تعطیلات با خانواده‌اش در هاوایی است به روی عموم بسته خواهد بود. اهمیت این بازدید برای دو کشور نمادین است چراکه آنها اکنون به هم‌پیمانان نزدیک تبدیل شده‌اند.

مساله مهم دیگر این است که بیش از ۷۰ سال طول کشیده که روابط ژاپن با آمریکا به این نقطه برسد.

یک سخنگوی دولتی ژاپن گفت: شینزو آبه به هنگام بازدید امروز از بابت حمله ژاپن در سال ۱۹۴۱ عذرخواهی نخواهد کرد.

یوشیهیده سوگا، دبیر ارشد کابینه ژاپن گفت: هدف از این سفر ادای احترام به جان باختگان جنگ است نه عذرخواهی کردن.


منبع: alef.ir

موشک هسته‌ای جدید روسیه می‌تواند فرانسه را نابود کند

روسیه به تازگی توان موشکی خودش را تقویت کرده و نسل جدیدی از موشک‌های بالستیک قاره‌پیما را نشان داد. این موشک توانایی حمل کلاهک هسته‌ای را هم دارد و می‌تواند کشور فرانسه را کاملا نابود کند.

ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در جریان معرفی این موشک گفت که شرایط منطقه روسیه را واداشت تا توان موشکی خودش را تقویت کند. این کشور توسط نیروهای ناتو و سپر دفاعی موشکی آمریکا احاطه شده و به همین دلیل تصمیم گرفته نسل جدید موشک‌های بالستیک قاره پیمای خودش را رونمایی کند.

وزن این موشک به ۱۰۰ تن می‌رسد و توانایی پیمودن مسافت بسیار زیادی را هم دارد. براساس اطلاعات منتشر شده این موشک که Satan 2 نام دارد، می‌تواند ۱۰ هزار کلیومتر را با سرعت ۲۰ ماخ (۲۴۵۰۰ کیلومتر بر ساعت) طی کند که هفت برابر بیشتر از سرعت هواپیمای SR-71 Blackbird است. همچنین مشخص شده که این موشک توانایی حمل همزمان ۱۰ کلاهک هسته‌ای را دارد. البته می‌تواند به جای حمل ۱۰ کلاهک هسته‌ای کلی موشک دفاعی داشته باشد تا بتواند در برابر سیستم‌های دفاعی ضد موشک از خودش مراقبت کند.

کشور روسیه به این موضوع اشاره کرده که موشک جدیدش می‌تواند ایالت تگزاس و یا کشور فرانسه را نابود کند.
منبع: newatlas

‌‌‌‌‌


منبع: alef.ir

۲۹ نفر از اعضای حزب حاکم کره جنوبی این حزب را ترک کردند

بعد از افشای فساد رئیس جمهور کره جنوبی در اداره امور حکومتی و رای پارلمان برای استیضاح وی، ۲۹ نفر از اعضای حزب حاکم این کشور، آن را ترک کرده و خبر از تشکیل حزب جدید دادند.

به گزارش فارس، حداقل ۲۹ نفر از نمایندگان پارلمان و عضو حزب سائنوری کره جنوبی روز سه‌شنبه (امروز) خبر دادند که از این حزب جدا می‌شوند.

خبرگزاری یونهاپ کره جنوبی خبر داد، ۲۹ نفر از اعضای حزب حاکم کره جنوبی که مخالف پارک گئون هی رئیس جمهور این کشور هستند، با جدا شدن از این حزب خبر دادند حزب سیاسی تازه‌ای به راه خواهند انداختم.

این افراد گفته‌اند، حزب سیاسی جدید را روز ۲۴ ژانویه ۲۰۱۷ تشکیل می‌دهند تا برای انتخابات آتی ریاست جمهوری آماده شوند و امیدوراند بان کی-مون دبیر کل سابق سازمان ملل که اول سال جاری میلادی به کشورش کره جنوبی بازمی‌گردد، به حزب آنان ملحق شود.

این گروه بعد از جدایی از حزب سائنوری گفتند، کسانی که به پارک وفادار بودند، ارزش های واقعی محافظه‌کاری را فراموش کردند و در نتیجه اعتماد مردم را از دست دادند.

جدا شدن این تعداد از اعضای حزب، سائنوری را به دومین حزب بزرگ کره جنوبی تنها با ۹۹ کرسی در پارلمان، تقلیل داد و اکنون حزب اپوزیسیون دموکرات ۱۲۱ کرسی را در پارلمان در اختیار گرفته است.

بعد از آنکه رسوایی خانم رئیس جمهور و اجازه نفوذ به دوستان غیردولتی‌اش در امور حکومتی و اقتصادی فاش شد، شورش‌های زیادی علیه وی به راه افتاد.

پارلمان کره جنبوی ماه گذشته رای به استیضاح رئیس جمهور داد و تعداد زیادی از مشاوران و اعضای کابینه از سمت خود کناره‌گیری کردند. اگر دادگاه قانون گذار کره جنوبی استیضاح رئیس جمهور را بپذیرد، انتخابات زودهنگام در این کشور برگزار خواهد شد.


منبع: alef.ir

منافع ملی ایران بازیچه‌ی دلواپسان

گروه سیاسی: شامگاه دوشنبه ۲۹ آذر ماه بود که وزیر امور خارجه به همراه معاونانش در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس حاضر شد تا در خصوص برجام، تمدید ایسا و مباحث مرتبط با حوزه‌ی سیاست خارجی با نمایندگان مردم گفت‌و گویی داشته باشد. ظریف در ابتدای این جلسه از اعضای کمیسیون می‌خواهد که مطالب مطرح شده در این نشست به دلیل آنکه ممکن است مورد سوء استفاده قرار بگیرد به شکل محرمانه باقی بماند و منتشر نشود. اعضای کمیسیون نیز با درک شرایط این پیشنهاد آقای وزیر را پذیرفتند. پس از این نشست اتفاقی عجیبی رخ داد و نماینده‌ی پرحاشیه مشهد که معمولا با اظهاراتی شاذ باعث جنجال هایی می‌شود این بار هم با اینکه در آن جلسه حتی برای چند ثانیه هم حضور نداشته است با اعتماد به نفس عجیب و غریبی متنی را بین خبرنگاران پارلمانی توزیع کرد و مدعی شد که این جملات عین مطالب نقل شده از سوی ظریف است. کریمی قدوسی مدعی است که وزیر خارجه چنین مطالبی را مطرح کرده است: “من اعتراف می‌کنم که اشتباه کردم و به حرف کری گوش کردم و اگر استراتژی خودم را دنبال می‌کردم اکنون با مشکل مواجه نبودم، من می‌پذیرم اشتباه کرده‌ام و مسئولیت آن را قبول می‌کنم و. . . “پس از انتشار ادعاهای کریمی قدوسی درباره‌ی اظهارات وزیر امور خارجه شاهد موضع گیری‌های دیگر همکاران این نماینده بوده‌ایم به گونه‌ای که بروجردی به عنوان رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی صراحتا اظهار می‌دارد که: ”جلسات کمیسیون امنیت‌ملی مجلس طبقه‌بندی دارد؛ به همین دلیل سخنگوست که مطالب را عنوان می‌کند و آنچه که قابل ذکر و تایید است، همانی است که سخنگو اعلام می‌کند. “ اما سخنگوی این کمیسیون که از نظر سیاسی قرابت بیشتری با نماینده”دلواپس”دارد از اعلام موضع در این خصوص خودداری می‌کند و تنها به این نکته بسنده می‌کند که:”پیش از این به عنوان سخنگوی کمیسیون گزارش جلسه را منعکس کرده است. “در سوی دیگر علیرضا رحیمی نماینده تهران با غیر اخلاقی خواندن این رفتار گفت:”اولاً کمیسیون سخنگو دارد و ایشان گزارش جلسات را مطرح می‌کند. کما اینکه گزارش این جلسه را نیز سخنگو به رسانه‌ها داده و خلاصه آن از طریق سیما به اطلاع مردم رسیده است و اینکه یکی از اعضای کمیسیون که در جلسه حضور نداشته بخواهد نقل قول غیرمسئولانه‌ای از جلسه داشته باشد غیراخلاقی و خلاف پروتکل کمیسیون است زیرا وقتی کمیسیون سخنگو و رئیس دارد جایی برای اظهار نظر سایر اعضا باقی نخواهد ماند. اظهارات غیرمسئولانه در مورد صحبت‌های آقای ظریف اجحاف به وزیر و همچنین کمیسیون است و یک اقدام غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای است زیرا آنچه به نقل از آقای دکتر ظریف مطرح شده کذب محض است و مطلقاً در کمیسیون مطرح نشده است. “سخنگوی وزارت امور خارجه از موضع همیشگی دولت اعتدال که پرهیز از تنش هاست با این موضوع مواجه می‌شود و با لحن اعتراضی ملایمی بیان می‌دارد که:”بنای وزیر و وزارت امور خارجه به عنوان متولی اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، وارد نشدن به مباحث پایین دستی و درگیر شدن در رقابت‌های کم ارزش سیاسی است “جعفر زاده ایمن آبادی دیگر نماینده مجلس نیز در خصوص اقدام غیر اخلاقی همکارش اظهار داشت: “این اقدام آقای کریمی قدوسی هم جرم است و هم خلاف شرع و اخلاق. چطور می‌شود که اخبار جلسه‌ای محرمانه را منتشر کرد؟ زیبنده نمایندگان مجلس نیست اینگونه رفتار کنند. از طرفی چنین چیزی واقعیت نداشت، اگر هم داشت انعکاس یک موضوع محرمانه جرم است. تاکنون بارها این آقایان چنین اقداماتی را انجام داده‌اند و تکرار آن خیلی دور از ذهن نیست. ضمن اینکه آقای نعمتی نوار را گوش داده است و میگوید چنین چیزی نبوده است. هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان باید جرم آقای کریمی قدوسی را پیگیری کند. “اشاره این نماینده مجلس به سابقه دار بودن چنین رفتارهایی از دلواپسان به مهرماه ۹۲ بر می‌گردد که در آن زمان هم وزیر امور خارجه صحبت هایی را با قید محرمانه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بیان کرد و بعد از مدتی در کمال تعجب همان اظهارات از سوی سخنگوی این کمیسیون به رسانه‌ها منتقل شد! ظریف در واکنش به این اقدام در صفحه فیسبوک اش نوشته بود:”روز تلخی بود ولی برای من بسیار آموزنده. یاد گرفتم که هرچه می‌خواهم بگویم علنی و عمومی بگویم و گرنه بازار سوءاستفاده بسیار داغ است.“اما آنطور که مشخص است آن اتفاق برای آقای وزیر آن چنان آموزنده نبوده است و ظریف یک بار دیگر در بازی طراحی شده توسط دلواپسان قرار گرفته است. دلواپسانی که نشان داده‌اند منافع ملی هیچ جایگاهی در دلواپسی‌های روزمره شان ندارد و دقیقا مشخص نیست دلواپس چه چیزی هستند، دلواپس قدرت یا دلواپس کشور؟ اگر آن‌ها به واقع دلواپس کشور و منافع ملی باشند می‌بایست این نکته را قطعا بدانند که در حوزه مسائل سیاست خارجی اصرار مردان دیپلماسی به عدم انتشار علنی برخی موضوعات (با فرض واقعیت داشتن اظهارات منتسب به وزیر خارجه) در راستای منافع ملی نخواهد بود. در نهایت عصر ۵ دی ماه متن مکتوب اظهارات ظریف در جلسه‌ای که قرار بود محرمانه باشد منتشر شد تا مشخص شود که همانطور که رییس مجلس نیز تاکید داشته است اظهار نظر وزیر خارجه تنها درباره‌ی یک موضوع خاص بوده است و نه کلیت برجام و یا مذاکرات. پرسش قابل طرح این است که آیا انتشار مطالبی که قرار بر محرمانه بودنش است خلاف اخلاق و قانون نیست؟ آیا می‌توان از یک سو از بدعهدی دشمن سخن گفت و از طرف دیگر همان حضرات مدعی بدعهدی امریکا خلاف تعهدی که کرده‌اند مطالبی که با فرض خصوصی بودن یک جلسه مطرح شده است را به سطح جامعه منتقل کنند؟ به نظر می‌رسد که تشت رسوایی اخلاقی دلواپسان دیگر از پشت بام افتاده است و آن‌ها دیگر نمی‌توانند با شعارهای به ظاهر انقلابی دست به عوام فریبی بزنند. ذات واقعی این جماعت در وقایع این چنینی به خوبی خود را نشان می‌دهد.


منبع: baharnews.ir

ایران و تمدید یک تحریم

گروه سیاسی: موضوعی که در یک ماه اخیر مباحث مرتبط با برجام را تحت تاثیر خود قرار داده است و همچنان هم این تاثیر ادامه دارد تمدید تحریم هایی است که از بیست سال گذشته تا امروز وجود داشته است. تحریم هایی که در گذشته به ”داماتو” معروف بود و پس از مدتی ”ایلسا” نامیده شد و در این سالها با حذف نام لیبی از تحریم‌ها به”ایسا”مشهور شده است. پس از اعلام خبر تمدید این تحریم در مجلس امریکا شاهد فضا‌سازی سنگینی توسط رسانه‌های مخالف دولت و در صدر آن‌ها رسانه انحصاری صداوسیما بوده ایم. این فضاسازی‌ها ظاهرا علیه امریکایی بود اما با کمی دقت در آن می‌شد به خوبی ریشه‌ی این نوع مواجهه‌ی غیر واقعی با تحریم هایی که از بیست سال پیش تاکنون وجود داشته است را در مخالفت این اقلیت خاص با اصل برجام دانست. واکنش مسئولان در برابر اقدام ایالات متحده در تمدید”ایسا”به نسبت جوّ رسانه‌ای ایجاد شده معقول‌تر بوده است. تقریبا تمام مقامات مرتبط با این موضوع این اقدام امریکا را نقض برجام دانستند. اولین واکنش را رهبری نظام نشان دادند و در دیدار با بسیجیان صراحتا تاکید کردند: اگر این تمدید، اجرایی و عملیاتی شود، قطعاً نقض برجام است و بدانند جمهوری اسلامی ایران حتماً در مقابل آن واکنش نشان خواهد داد. رییس جمهور روحانی نیز درباره‌ی این تمدید نظری مشابه رهبری را ابراز کرده است. او معتقد است “اگرآنچه کنگره تصویب کرده است اجرایی شود نقض فاحش و صریح برجام است و با واکنش بسیار تند ما مواجه خواهد شد. “رییس مجلس نیز که در مجلس نهم توانست با تلاش هایی بسیار برجام را از سد مزاحمت‌های دلواپسان غرب ستیز عبور دهد نیز در این باره چنین نظری دارد:”اقدام آمریکا در تمدید تحریمها علیه ایران خلاف برجام است و دولت باید هر چه سریعتر مطابق مصوبه مجلس و بخصوص بندهای ۳ و ۷ آن اقدامات متقابل در قبال بدعهدی آمریکا را هر چه سریعتر اجرا کند”وزیر خارجه، دبیر شورای عالی امنیت ملی، مشاور امور بین الملل رهبری معظم و هم چنین رییس قوه قضاییه به عنوان یکی از اعضای شورای عالی امنیت ملی نیز در این موضوع اظهارات مشابهی را مطرح کرده اند. در بین واکنش هایی که از سوی مسئولان در این موضوع بیان شده است جای خالی اظهار نظر رییس ستاد پیگیری برجام کاملا احساس می‌شد، شاید بتوان دلیل این سکوت عباس عراقچی را اختلاف نظر او با نگاه رسمی مطرح شده در این موضوع دانست. وی چند ماه پیش از مطرح شدن این بحث نیز در یک گفت‌و گوی تلویزیونی صراحتا گفته بود که مطابق متن برجام تحریم‌های غیر مرتبط با هسته‌ای نمی‌تواند نقض برجام محسوب شود. اظهاراتی که در یک ماه اخیر بیان شده است با همه‌ی شباهت هایی که با یکدیگر دارند تفاوت ظریفی نیز در بین شان وجود دارد، به گونه‌ای که در واکنش رهبری، رییس جمهور و وزیر خارجه تاکید بر روی این نکته بوده است که در صورت اجرایی شدن مصوبه کنگره امریکا این مصوبه نقض برجام خواهد بود، اما سایرین و به خصوص آن‌ها که با در اختیار داشتن‌ تریبون‌های عمومی مانند صداوسیما به دنبال نشان دادن شکست برجام هستند به هیچ وجه به چنین نکته‌ای توجه نداشته اند. در نهایت و پس از آنکه این مصوبه به دلیل انکه بیش از دو سوم نمایندگان مجلس امریکا به آن رای داده بودند بدون امضای رییس جمهور این کشور اجرایی شد شاهد ابلاغ دو دستور از سوی رییس جمهور روحانی به وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی بوده ایم. دو دستوری که در یکی وزیر خارجه مامور به پیگیری ابعاد حقوقی این موضوع شده است و در آن چنین آمده است:”به وزارت ‏امور خارجه دستور داده می‌شود نسبت به اجرای مراحل پیش‌بینی شده در برجام برای رسیدگی به موارد ‏نقض، اقدام نموده و دیگر پیگیری‌های حقوقی و بین‌المللی لازم را نیز به ‌طور جدّی معمول دارد. ‏” و از بعد فنی نیز سازمان انرژی اتمی موظف شده است” به سازمان ‏انرژی اتمی ایران دستور داده می‌شود در توسعه برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای کشور در چارچوب تعهدات ‏بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، مأموریت‌های زیر را اجرا ‌نماید: ‏۱٫ برنامه‌ریزی برای طراحی و ساخت پیشران هسته‌ای جهت بهره‌گیری در حوزه حمل‌ونقل دریایی، با ‏همکاری مراکز علمی و تحقیقاتی. ۲٫ مطالعه و طراحی تولید سوخت مصرفی پیشران هسته‌ای، با همکاری مراکز علمی و تحقیقاتی. ‏”آن طور که مسئولان ذی ربط در این باره توضیح داده‌اند این دستورات تنها مرحله اول از یک بسته فنی – حقوقی است که دبیر شورای عالی امنیت ملی ۲۵ ابان ماه از آن سخن گفته بود. علی شمخانی درباره‌ی این بسته چنین می‌گوید:”در صورت نقض برجام از سوی طرف مقابل، بسته اقدامات پیش بینی شده به عنوان پاسخ به سرعت اعمال خواهد شد. “واکنش طرف‌های دیگر برجام حتی امریکا به این دو دستور رییس جمهور را می‌توان واکنشی معقول دانست زیرا آن‌ها به درستی اعلام کرده‌اند که اقدامات ایران در راستای تعهدات کشورمان مطابق برجام است و آن‌ها نمی‌توانند به واسطه‌ی این اقدامات ایران را به عنوان ناقض برجام معرفی کنند. پس از ابلاغ این دستورات از سوی رییس جمهور شاهد آن بوده‌ایم که جریان مخالف دولت روحانی این اقدامات را ناکافی دانسته و حتی برخی از آن‌ها با مصادره به مطلوب کردن بخشی از بیانات رهبری خواهان به آتش کشیدن برجام توسط دولت بوده اند. خوشبختانه چنین خواسته‌ای که خلاف منافع ملی است هیچ جایگاهی در بین تصمیم گیران ندارد و همانطور که بارها رهبری نظام و سایر مسئولان تاکید داشته‌اند”ایران هیچگاه خلاف تعهداتش مطابق برجام عمل نخواهد کرد” . آن‌ها که چنین اعتراضاتی را مطرح می‌کنند می‌بایست یک بار دیگر نامه رهبر انقلاب به رییس جمهور را در خصوص اجرای برجام مرور کنند تا بدانند که تنها جایی که در برای اقدامات طرف مقابل در خصوص نقض برجام تصمیم گیری خواهد کرد هیئت نظارت بر اجرای برجام است و فقط دستورات این هیئت نظارتی که اعضای آن به تایید رهبر انقلاب رسیده‌اند برای دولت لازم الاجراست.


منبع: baharnews.ir

منتقدان برجام و نادیده گرفتن منافع ملی

رضا صادقیاننقل قولی از وزیر امور خارجه در کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی توسط یکی از نمایندگان همیشه منتقد دولت به رسانه‌های نزدیک به اصولگرا منتقل و باعث شادمانی غیرقابل وصف شماری از آنان شد. اینکه توانسته‌اند سال پایانی دولت یازدهم را با مچ‌گیری اساسی از گفته‌های محوری‌ترین وزیرش به پایان برسانند خوشحال هستند. نیروهایی که آن گفته‌ها را به عنوان اعترافات تکان‌‌دهنده وزیر دیدند و براساس همین نقل‌قول‌ها خبر و تحلیل ارایه کردند، هنوز آن گفته‌ها را به عنوان بهترین و مستندترین مدرک بازگو می‌کنند.ابتدا جمله و جملاتی توسط یکی از نمایندگان مجلس منتشر شد، در ادامه این خبر و طبق روال عادی روابط عمومی‌های کل کشور کلیت آن عبارت‌ها از سوی وزارت امور خارجه تکذیب گردید و در نهایت شماری از نمایندگان آن گفته‌ها را تایید کردند. اینکه چنین اظهاراتی صورت گرفته و یا خیر چندان مهم نیست، حتی پخش صورت‌جلسه رسمی آن کمیسیون که بدون‌تردید به عنوان اسناد محرمانه تلقی شده و جای بازنشر آن در فضای عمومی نیست فراهم گردد باز هم تک تک آن گفته‌ها و شنیدها در جلسه نمی‌تواند به عنوان اهرم فشار و حربه‌ای در دست مخالفان قرار بگیرد. حتی اگر آن گفته‌ها (به درست و یا اشتباه) از زبان رییس دولت بیان شود همچنان بی‌ارزش است و جایی برای نقد ندارد، چرا که میدان سیاست خارجی به دولت ارتباط مستقیم پیدا نمی‌کند.دامن زده به چنین جوی بیش از آنکه سودی کوتاه مدت برای ناقدان داشته باشد که قطعنا و بدون‌تردید خواهد داشت ولی شک نکنیم که فراهم کردن چنین وضعیتی ضرر طولانی مدت و تخریب‌های پرهزینه‌ای را به کلیت نظام تحمیل خواهد کرد. نقدهای انجام شده قصدشان نقد کردن دولت روحانی است، عملکرد وزیر امور خارجه را نمی‌پسندند و ده‌ها ایراد دیگر را مطرح می‌نمایند ولی دقت نمی‌کنند که این نقدها و انکارها و وارد ساختن اتهام‌ها تنها به دولت فعلی محدود نمی‌شود. می‌توان دولت وقت و یا دولت‌ها قبلی را براساس برنامه‌هایشان در بخش اجرا و سیاست‌گذاری عمومی مورد پرسش و نقد قرار داد ولی حوزه سیاست خارجی و تصمیم‌های آن به دولت‌ها وقت به عنوان سیاست‌گذار ختم نمی‌گردد. مسئله سیاست خارجی، آنگونه که آگاهان می‌دانند در دستان حاکمیت و نه شخص است. حاکمیت یعنی کل نظام، ظریف و یا هر فرد دیگری که سکان این کشتی به او سپرده می‌شود در لحظه‌ای می‌تواند سکان را به چپ و یا راست بچرخاند که حاکمیت به او فرمان دهد، خودسر و براساس علاقه‌اش امکان چرخاندن این سکان را ندارد. رییس دولت وقت هم نمی‌تواند به تنهایی در عرصه سیاست خارجی تصمیم‌ بگیرد، نقش همه این افراد در ساختار کلان حاکمیت نقش مشورتی-کارگزاری و نه تصمیم‌گیر نهایی است.پرسشی که در این میان طرح می‌شود چگونگی مسیر طی شده و رسیدن به برجام است. برجام دستاورد کیست؟ آیا می‌توان کلیت برجام و شرایط گام نهادن به سوی یک توافق بین‌المللی را تنها به یک شخص و یا یک دولت مرتبط دانست؟ به راستی می‌توان یکی از مهمترین تفاهم‌های انجام گرفته شده در عرصه سیاست خارجی را مربوطه به یک دولت دانست؟ اگر پاسخ به هر کدام از این پرسش‌ها مثبت باشد، اصولگرایان ناخواسته به دام نفی دیگر تصمیم‌ها در عرصه امور خارجه و در نتیجه انکار تمام رویدادهای تاریخی قدم برداشته‌اند.یادآوری این مطلب خالی از لطف نیست. در بررسی‌های تاریخی صورت گرفته درباره پذیریش قطعنامه ۵۹۸، تاریخ‌نویسان و کسانی که با ساختار سیاسی ایران آشنایی داشته باشند نامی از دولت وقت به عنوان عامل اصلی و سیاستگذار نمی‌برند. مسئله پذیرش قطعنامه در دستان حاکمیت و نه دولت وقت قرار داشت، از همین‌رو می‌نویسند: حاکمیت تصمیم گرفت. بعد از انتخاب محمود احمدی‌نژاد در سال ۸۴ عده‌ای گمان کردند ریل سیاست‌ خارجی کشور از مسیری به راهی دیگر رفته است در صورتی که اگر به نشریات همان سال‌ها رجوع کنیم و شماری از ادبیات تند رییس دولت را فاکتور بگیریم، دولت نهم و دهم به تنهایی این عرصه را راهبری نمی‌کرد. البته در دوره‌ای دولت دهم با تعریف پست‌های نمادین قصد برهم زدن این نظم را داشت، دیری نپایید متوجه شد میدان سیاست خارجی قایم به شخص نیست و تصمیمات اتخاذ شده ورای اشخاص، گروه‌ها و دولت‌هاست و نمی‌توان با تعریف جایگاه‌های جدید در دل دولت کشتی سیاست خارجی را به سوی دلخواه هدایت کرد. چنانچه زمان رسیدن به برجام همانند قراردادهای تجاری و بازرگانی کمتر از یک‌سال می‌بود می‌توانستیم با نقدهای بی‌رحمانه عملکرد دولت را جزء به جزء مورد نقد قرار دهیم، در صورتی که ۱۲ سال تاریخ عملکرد تیم‌های مذاکره کننده مختلف پشت سر برجام است. به عبارتی دوازده سال کار مداوم، پرداخت هزینه، انباشت تجربه و انتخاب مسیرهای متفاوت از دل تمام دوره‌های مذاکره بیرون آمد تا سرانجام نظر حاکمیت به برجام و توافق فعلی رسید.با نقد ظریف و یا افشای گفته‌های او در کمیسیون مجلس راه به جایی نمی‌بریم. شاید برای مدتی بهانه‌ای برای افزودن فشارها به دولت یافت شود ولی سرانجام خوشی با این جنجال‌ها به دست نخواهد آمد. ظریف و دولت روحانی مجری تفاهم برجام هستند و نه کارفرما آن. مهمتر اینکه نقل جملات جلسه کمیسیون مجلس در جهت نقد دولت نه تنها دستاوردی به حساب نمی‌آید، بلکه با چنین رفتاری راه را برای کسانی که در پی نفی و کلیت تصمیم‌های مربوط به حاکمیت است گشوده می‌کند و سود حاصل از گشایش راه نفی، انکار و نادیده انگاری بیش از هر شخص و گروهی به جیب مخالفان تمامیت ارضی کشور خواهد رفت. به بهانه نقد برجام و دولت مسائل مربوط به منافع ملی را نادیده نگیریم.


منبع: baharnews.ir

کسی با استعفای کروبی موافق نیست

گروه سیاسی: حجت الاسلام رسول منتجب نیا، قائم مقام دبیرکل حزب اعتماد ملی در گفتگویی با روزنامه اعتماد درباره ی استعفای مهدی کروبی، دبیرکل این حزب گفت: «امروز با کمال تاسف شنیدیم که دبیرکل محترم حزب اعتماد ملی طی نامه‌ای ضمن ابراز تذکراتی به حزب، استعفای خود را به شورای مرکزی حزب اعلام کرده و درخواست کردند که آن شورا استعفای ایشان را بپذیرد و جایگزینی را تعیین کند. بنده بسیار متاسفم از آنچه به وجود آمده و این بزرگوار را به این نتیجه رسانده از دبیرکلی حزبی که خود ایشان پایه‌گذاری کردند و از حیثیت و آبرو و مال خود برای آن هزینه کرده‌اند، استعفا می‌دهند. یادآوری می‌کنم که شب گذشته (یکشنبه) شنیدم که ایشان چنین قصدی را دارند و خدمت ایشان پیام دادم که بنده با طرح این مساله به‌شدت مخالف هستم و تقاضا می‌کنم که حتی در جلسات خصوصی اصلا مطرح نشود چون اعتبار و حیثیت حزب به ایشان وابسته است. بنده به نوبه خود به‌شدت از این تصمیم و مقدماتی که‌ این تصمیم را به وجود آورده متاسف هستم. در حال مشاوره با دوستان هستیم و به زودی همان‌طور که ایشان پیشنهاد کردند جلسه شورای مرکزی را در هفته آینده با حضور همه اعضای شورای مرکزی تشکیل خواهیم داد. بنده یقین دارم که همه اعضای شورای مرکزی با استعفای ایشان مخالفت شدید خواهند کرد و احدی موافق این استعفا نخواهد بود کما اینکه دبیران استان‌ها و شهرستان‌ها و اعضا با شنیدن این خبر به‌شدت نگران شدند و مخالفت خود را اعلام کردند. ما طبق توصیه ایشان جلسه‌ای را در هفته‌های آینده تشکیل خواهیم داد و اعضا را برای بحث پیرامون این مساله دعوت می‌کنیم. مطمئن هستم که احدی از شورای مرکزی و حتی زیرمجموعه آن موافق این استعفا نخواهند بود. بنده هم بار دیگر هم مخالفت جدی خود را با این استعفا اعلام می‌کنم. امیدواریم ایشان هم سالم باشند و هم ان‌شاء‌الله به زودی رفع حصر از ایشان شود و سایه‌شان بالای سر اعتماد ملی همچنان مستدام باشد. نکاتی که ایشان در نامه توصیه کردند همه جامه عمل می‌پوشانیم که منویات این بزرگوار برآورده شود. ان‌شاءالله اصلاح‌طلبان با تعامل و هماهنگی بتوانند در اانتخابات شرکت کنند. شعار من از ابتدا حفظ هویت حزبی همراه با تعامل با احزاب و شوراهای اصلاح‌طلب بوده است و مصوب شورای مرکزی نیز بوده است. با حفظ هویت حزبی و تعامل احزاب با دبیرکلی آیت‌الله کروبی ان‌شاءالله وارد صحنه انتخابات ٩۶ خواهیم شد».


منبع: baharnews.ir

کسی مشابه احمدی‌نژاد بیرون خواهد آمد

گروه سیاسی: علی‌اصغر شفیعیان در روزنامه بهار نوشت: می‌گویند تا رقیب قدرتمندی نداشته باشی، رقابت گرم نمی‌شود. امروز جبهه‌ی اصلاح و اعتدال رقیبی جدی ندارند. رقابت‌های سیاسی این سال‌ها به هیچ وجه جذاب نبوده است، هر چند در جاهایی دردناک بوده است. اصولگرایان غیر از ابزارهای نابرابر، هیچ ایده، حرف و گفتمان پرتوانی برای ارائه ندارند حتی هوادارن جدی هم ندارند. البته ابزارهای در اختیارشان پرقدرت است و رقابت‌های دردناک نه برابر، به واسطه‌ی استفاده از همین ابزارها شکل گرفته است. البته شاید گفته شود که هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، حسن روحانی، علی مطهری و امثالهم از آن جناح زاییده شده‌اند، یا گفته شود که محمود احمدی‌نژاد فرزند اصولگرایی است. ظاهر این ادعا صحیح است اما واقعیت ندارد. هاشمی، ناطق، روحانی، مطهری و امثالهم با تغییر مسیر و با هدف اصلاح، با گفتمان اصلاحی همراه شده‌اند. همه‌ی آن‌ها حالا یکی از نفی‌کنندگان راه محافظه‌کاری شده‌اند. احمدی‌نژاد هم اگر روزگارانی با اصولگرایان همسو و همراه بود، از آنها در طول دو دولت خود در مسیر خودش استفاده کرد؛ مسیری که هر چه بود اصولگرایی نبود، نفی اصولگرایی بود. جریان احمدی‌نژاد به درستی درک کرده بود که اصولگرایی گفتمانی ندارد، اگر چیزی به نام گفتمان هم دارد یا غلط است یا حداقل جذابیتی برای مردم ندارد. شاید با همین نگاه بود که احمدی‌نژاد دنبال حرف و عملی متفاوت بود، اما به دلیل این که هدفش اشتباه بود، مسیر متفاوت نتوانست دوامی بیاورد. اصولگرایان غیر از تکرار حرف‌های گذشته که تنها طرد اصلاح‌طلبان است، چه حرفی برای مخاطب خود دارند؟ بسیاری از حرف‌هایی که می‌زنند را خودشان هم باور ندارند، یا لااقل بازخورد منفی آنها را در جامعه دیده‌اند.آنها همچنان به دنبال لگد زدن به مخالفان خود به بهانه‌های مختلف هستند، آن‌ها همه را با عناوینی چون «فتنه» می‌رانند، در حالی که حتی احمدی‌نژاد که یکی از آتش‌بیاران داستان بود حتی یک بار هم چنین واژه‌ای را به کار نبرد، ولی اصولگرایان همچنان دنبال از بین بردن فتنه هستند! این ضعف گفتمانی است که آنها را به وادی تکرار می‌اندازد، با این که نتیجه را می‌دانند. می‌دانند اگر رویکردی آنچنانی در آن سال‌ها و پس از آن نداشتند، می‌توانستند به رقابت گفتمانی در انتخابات‌های پیش رو دل ببندند. اصولگرایان به «تغییر» نیاز دارند؛ تغییری واقعی و از درون. تکرار شعارهای این روزهای‌شان دردی از آن‌ها دوا نمی‌کند و استفاده از ابزارهای در اختیارشان نیز باعث نزدیکی به مردم نمی‌شود؛ باید «حرفی شنیدنی» داشت. البته معتقدم که اگر امروز به صورتی معجزه‌آسا نیز گفتمانی بر آن‌ها نازل شود، به خاطر کارنامه‌ی احمدی‌نژاد که به آن‌ها پیوندی ناگسستنی خورده، نمی‌توانند به این زودی‌ها نتیجه بگیرند، اما قطعا خواهند توانست با کمی صبر و تامل و پالایش رفتار خود، برای ۱۴۰۰ رقیبی جدی باشند.امروز روز اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان است؛ حداقل نیمی از وزرا و معاونین رییس جمهور و دیگر مدیران را همین جماعت «متهم» تشکیل می‌دهند؛ کسانی که در شروع فعالیت‌شان در دولت آقای روحانی، تمام گذشته‌ی آن‌ها در رسانه‌های اصولگرا با همین اتهامات مرور شد ولی نتیجه‌ای نداد، چون مردم به ادعاهای اصولگرایان باور ندارند. اصول‌گرایان، برای باورپذیر شدن در نزد مردم، البته بدون استفاده از ابزارهای از بالا به پایین، باید از همین امروز تلاش کنند و بپذیرند که‌تریبون یک طرفه‌ی این سال‌ها، تاثیر قابل توجهی در مخاطب آن‌ها نداشته است، بلکه حتی به تقویت نگاهی متفاوت کمک کرده است. البته یک راه زودبازده برای خروج از این وضعیت هم هست؛ بسترسازی برای ظهور نیروهای جدید از جنسی که شعارهای خوب اما بی پشتوانه و عوام‌گرایانه بدهد. این راه توصیه نمی‌شود چون از این مسیر، کسی مشابه احمدی‌نژاد بیرون خواهد آمد و باز هم به پای کل اصولگرایان نوشته خواهد شد.


منبع: baharnews.ir

روایت ترکان از پشت‌پرده تلاش‌ها علیه برجام

روزنامه «ایران» نوشته است: منتقدان دولت هر روز به بهانه‌ای سعی می‌کنند چرخ برجام را پنچر کنند یا اقدامات یکی از طرف‌های برجام را به پای دولت بنویسند. آیا آنان به راستی آرزو می‌کنند که ایران به شرایط پیش از برجام بازگردد؟ آیا آنان چون ایرانیان رنج دیده از تحریم‌ها، تصویر درستی از شرایط پیشابرجامی دارند؟ برای روشن شدن این واقعیت که در دوره تحریم‌ها، چه بر ایران رفته است، با اکبر ترکان، مشاور رئیس جمهوری گفت‌وگو کرده‌ایم. او معتقد است که برندگان تحریم‌ها، کسانی که منافع ملت ایران را با گزاف‌ترین قیمت‌ها بردند، هنوز دست از مخالفت با برجام برنداشته‌اند و در داخل نیز برخی افراد، از سر نادانی، در همان مسیری گام برمی‌دارند که دشمن می خواهد. هنوز معلوم نشده است که در دوره تحریم‌های سازمان ملل علیه ما، واقعاً چه اتفاقی افتاده است. شما بگویید که در این دوره چه اتفاقی افتاد و چه کسانی از تحریم‌ها نفع بردند و زیان دیدگان، چه کسانی هستند؟ ابتدا باید به این موضوع اشاره کنم که این روزها عده‌ای اصرار دارند ثابت کنند که برجام ناکارآمد بوده و شکست خورده است. البته می‌توان احساسات جریحه‌دار شده ملت ایران را درک کرد. ملت ایران بابت تمدید تحریم‌های «آیسا» از سوی ایالات متحده ناراحت است و حق هم دارد. اما این عصبانیت نباید سبب شود که ما به دست خودمان کاری را انجام دهیم که دشمنان ما می‌خواهند. دشمنان ما از برجام و لغو تحریم‌های بین‌المللی شورای امنیت علیه ایران، عصبانی هستند. آنان چه بسا علاقه‌مند هستند که این وضعیت به هم بخورد و بار دیگر تحریم‌ها برقرار شده و به ملت ایران اعمال فشار شود، اما ترجیح می‌دهند این اتفاق به گونه‌ای بیفتد که ایران عامل نقض برجام قلمداد شود. این، آن چیزی است که بدخواهان ملت ایران دنبال می‌کنند. اما در مقابل، خیرخواهان ملت ایران درصدد هستند تا به ایالات متحده فرصت ندهند که بار دیگر قدرت‌های بزرگ را علیه ما متحد و یکپارچه کند. زیرا اکنون و در شرایط پسابرجام، ایالات متحده دیگر قادر به تکرار این یکپارچگی علیه ایران نیست و هوشمندی ما در این است که اجازه ندهیم این یکپارچگی بار دیگر شکل بگیرد. علاوه بر دشمنان، عده‌ای هم هستند که با نادانی کارهایی را می‌کنند. اینان دشمن نیستند، اما به دلیل نادانی، در همان مسیری می‌روند که دشمن ما می‌خواهد، یعنی جمهوری اسلامی به دست خود برجام را به هم بزند. فهم این موضوع به هشیاری نیاز دارد. اما این هشیاری چگونه به دست می‌آید، به این صورت که بفهمیم ذینفعان بین‌المللی و داخلی تحریم‌ها چه کسانی بودند. بنابراین باید برندگان و بازندگان تحریم  مشخص شوند و اگر این امر معلوم شود، سبب خواهد شد که هشیار شویم و هوشمندانه عمل کنیم. مخالفت با برجام، تنها از سوی ذینفعان تحریم‌ها صورت می‌گیرد؟ کسانی که به دنبال بازگرداندن تحریم‌ها هستند، همان کسانی هستند که از تحریم‌ها منفعت می‌بردند، چه بین‌المللی و چه داخلی. ذینفعان بین‌المللی چه کسانی هستند؟ در رأس ذینفعان بین‌المللی، دشمن کینه‌توزی به نام اسرائیل قرار دارد که البته خود، رژیمی غیرمشروع و غیرقانونی است. دیگرانی هم هستند که باورمان نمی‌شد در ضدیت با ما پیشرو باشند و حتی خشن‌تر از اسرائیل علیه ملت ایران عمل کنند. باورمان نمی‌شد که عربستان سعودی به عنوان کشوری مسلمان، جزو مشوقان تشدید تحریم‌ها علیه ایران باشد یا بنابر اسناد منتشرشده در ویکی لیکس، تا آنجا پیش برود که ایالات متحده را به حمله نظامی به ایران تحریک کند. دو کشور عربستان و اسرائیل، ذینفعان سیاسی و امنیتی تحریم‌ها علیه ایران بودند. عربستان تنها نفع امنیتی و سیاسی برد؟ تحریم ایران برای عربستان نفع اقتصادی هم داشت. حداقلش این بود که این کشور سهمیه نفتی ایران در بازار را از آن خود کرده بود که با کوشش‌های وزارت نفت، توانستیم سهم خود را به میزان سهم اصلی نفت ایران در اوپک برگردانیم. عربستان از این محل تحریم‌های نفتی ما توانست میلیاردها دلار به جیب بزند. به نظر می‌رسد دایره کشورهای منتفع از تحریم ایران، از عربستان تا هند، چین، امارات و ترکیه را در بر بگیرد؟ نمی‌خواهم بگویم کشورهایی که نام بردید، نفع نبردند اما کشوری که مستقیماً از تحریم‌های ایران نفع برد، عربستان سعودی است. ترکیه از راه‌های دیگری منفعت می‌برده است. مثلاً کشور قطر که در میدان گازی پارس جنوبی با ایران مشترک است، از تحریم‌ها نفع زیادی برد. زیرا در آن دوره، ما از توسعه میدان عقب افتادیم، اما این کشور میدان را توسعه داد و می‌دانید که برداشت از میدان مشترک، سبب تغییر فشار مخزن و مهاجرت گاز از سمت ما به سمت قطر می‌شود.  ذینفع دیگر کشورهای امارات متحده و ترکیه بودند که از جابه‌جایی پول ایران، منفعت می‌بردند و درصدهای بزرگی از پول گیر آنها می‌آمد. زیرا ما در بازار تحریم بودیم و باید با واسطه خرید می‌کردیم. این واسطه‌ها نیز هزینه‌های بسیار هنگفتی را به خریداران ما تحمیل می‌کردند. نفع چین و هند چگونه بود؟ اروپایی‌ها در دوره تحریم نفت ما را نمی‌خریدند و هند و چین تنها خریداران نفت ما شده بودند. این دو کشور با شرایط بسیار استثنایی نفت را می‌خریدند و پول آن را نیز با فرمول بسیار تحقیرآمیزی در حساب‌هایی می‌ریختند که بلوکه می‌شد. به عنوان مثال، در دولت گذشته، نفت ایران به چین فروخته شد اما پول نقد این نفت که ۲۲ میلیارد دلار است، از سوی چین در یک حساب بلوکه شد. چینی‌ها معادل این پول، به نسبت یک به یک دلار به ما وام دادند. در این شرایط، اکنون ۲۲ میلیارد دلار پول ما در چین وثیقه است، در مقابل، این کشور قرار بود ۲۲ میلیارد دلار به ما وام بدهد که در ابتدای وام دادن، ۴ میلیارد دلار را به عنوان سود وام کسر کرده و در ادامه، برای وامی که به ما داده، ۸ درصد نیز پول بیمه در نظر گرفته است. بیمه با این توجیه که اگر ایران نتوانست اقساط خود را بازپرداخت کند، این پول، بیمه باشد. درباره هند نیز ما مجبور بودیم نفت خود را به قیمت‌هایی به این کشور بفروشیم. هند پول نفت ما را دو قسمت می‌کرد؛ بخشی را به حساب یورویی و بخشی را به حساب روپیه واریز می‌کرد. آن پولی که به حساب یورویی واریز می‌شد، توقیف می‌شد، چون نمی‌توانستیم با آن خرید کنیم. اما از پولی که در حساب روپیه قرار داشت، باید از هند و به قیمت‌هایی که خودشان می‌گفتند، کالای هندی بخریم. به این ترتیب، از امارات و تا عربستان و قطر و چین و هند، منافع و ثروت این ملت دست یک عده چپاولگر بین‌المللی از دست رفت. ذینفعان داخلی چه کسانی را شامل می‌شوند؟ نقل و انتقال پول، فروش نفت یا خرید کالاها، مگر به دلال نیاز نداشته است؟ بابک زنجانی یکی از دلالان فروش نفت بوده است. فکر می‌کنید همین یک نفر بود؟! باز هم بوده‌اند. اینها نفت ایران را بردند و پول‌هایش را به نوعی بالا کشیدند؛ حالا بابک زنجانی یک جور، دیگران به طرق دیگر. اینها هم می‌شوند برندگان تحریم. فکر نمی‌کنید یکی از دلایلی که مخالفان دولت تحریم‌ها را کوچک می‌شمارند تا اقدام دولت در برجام را ناچیز جلوه دهند، ناشی از این است که این حقایق برای مردم گشوده نشده است؟ به نظر من باید برندگان و بازندگان تحریم مفصل شکافته شوند. منظورم بیشتر در حوزه داخلی است. فکر می‌کنید بانکی که بابک زنجانی معرفی ،کرده از کجا بوده است؟ زنجانی این بانک را در یکی از کشورها به قیمت ۴ میلیون دلار خریداری کرد و از طریق این بانک ۴ میلیون دلاری، گشایش اعتبارهای بسیار بزرگی انجام داد که نتیجه‌اش برداشت ۷/۲ میلیارد دلار درآمد نفت از ایران بوده است. مشابه این، باز هم هست. به این صورت بوده که در دوره تحریم‌ها منافع و ثروت مردم، مظلومانه مورد تهاجم این غارتگران بین‌المللی قرار گرفته است. بنابراین می‌شود گفت برندگان تحریم‌ها، این افراد و کشورها و بازندگان هم ملت ایران و جمعیت بیکار تحصیلکرده ماست، بازنده تحریم‌ها، خانوارهایی هستند که در فقر می‌سوزند، یا بیمارانی که نمی‌توانستند به داروهای خود دسترسی داشته باشند. در این میان، عده‌ای هم هستند که مزدور نیستند، اما نادانند و نمی‌دانند که بعضی از حرف‌هایی که می‌زنند، به نفع کیست. من آنان را خائن نمی‌دانم، بلکه نادان می‌دانم. در چالش‌هایی که در مسأله قراردادهای نفتی ایجاد شد، آقای جهانگیری به این نکته اشاره کرد که ما دست برخی از کشورهای منطقه را در سنگ‌اندازی در مسیر نهایی شدن این قراردادها می‌بینیم. آیا در مخالفت با برجام نیز می‌توان دست ذینفعان بین‌المللی تحریم‌ها را در فضاسازی‌های داخلی و حتی بین‌المللی دید؟ مردم ما به لحاظ عاطفی نسبت به موضوعاتی حساس هستند. نمی‌شود که روی یک موضوعی همه احساسات جامعه را تحریک کرد. اما می‌بینیم که برخی حرف‌هایی را برای تحریک احساسات مردم مطرح می‌کنند، در حالی که می‌دانند واقعیت چیز دیگری است. در اینجا سیاستمداران ما باید عاقل و مدبر باشند، درست فکر کنند و مراقبت کنند که این فضاها از سوی دیگران به ما تحمیل نشود. ما که نمی‌دانیم قدرت رسانه‌ای قدرت‌های مسلط جهان چگونه است. اینها در سطوح عالی می‌توانند افکار عمومی یک جامعه را بالا و پایین می‌کنند. شما دارید به نفوذ اشاره می‌کنید؟ نفوذ رسانه‌ای و فضاسازی در افکار عمومی که در گذشته به این عملیات جنگ روانی گفته می‌شد، اکنون ممکن است اسامی دیگری داشته باشد، اما ماهیت آن، همان جنگ روانی است، یعنی به اوج رساندن افکار عمومی در مسأله‌ای و آن مسأله را وارونه جلوه دادن و با تبلیغات به گونه‌ای عمل کنند ناخودآگاه به اشتباه بیفتیم. در این شرایط، وظیفه سیاستمداران است که هشیار باشند، دچار هیجان نشوند و کاری نکنند که مدنظر دشمنان ماست. چون دشمنان ما علاقه‌مند هستند که دستاوردهای برجام شکسته شود، اما به دست ما و ما باید هشیار باشیم. دولت تا چه حد توانسته است در مقابل ذینفعان منافع مردم را تأمین کند و دست آنان را قطع کند؟ ما باید صورت مسأله را بشناسیم. در کشورهای اروپایی امکان کارهای فساد و دلالی بسیار کم است. زیرا قوانین بسیار محکمی وجود دارد که اگر در داخل اروپا از نوع کارهایی چون دلالی انجام شود، با آنها بشدت برخورد می‌شود. اما همین اروپایی‌ها، تحت نام عامل (AGENT)  و نمایندگی، این فساد و دلالی را در کشورهای دیگر انجام می‌دهند. شاید یکی از آلوده‌ترین‌ها در شبکه‌های دلالی، چینی‌ها باشند. چینی‌ها سعی می‌کنند برای تأمین منافع خود در کشورها، دلالان خود را نفوذ بدهند. در دولت‌های قبل و تا قبل از تحریم‌های سازمان ملل علیه ما، همه کشور تلاش و مبارزه می‌کرد تا این دلالان را پیدا کنند و بیرون بیندازند و اجازه مداخله به آنان ندهند تا کار سالم در اقتصاد ایران انجام شود. اما تحریم‌ها باعث شد همه دلالانی که همه کوشش دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و اجرایی، بیرون کردن آنان بود، یکی یکی از پنجره وارد شوند. از آنجایی که در شرایط تحریم نمی‌توانستیم در فضای رقابتی، خرید سالم و مستقیم انجام دهیم و بسیاری از کشورهای اروپایی علاقه داشتند که به ایران کالا بدهند، نتیجه این شد که دلالان وارد شدند. دلالان کالاها را از طریق راه‌های غیررسمی، به قیمت‌های بسیار گزاف به کشور تحمیل کردند. در نهایت، دلالان، یعنی همان‌هایی که وزارت اطلاعات باید دانه دانه آنان را با انبر پیدا می‌کرد و بیرون می‌انداخت، رسماً پشت میز مذاکره آمدند و شدند طرف مذاکره ما. برجام توانست این حرکت‌ها را متوقف کرده و با برقراری رابطه مستقیم بین بنگاه‌های ایرانی با بنگاه‌های اصلی دنیا، دست این دلالان را کوتاه کند که این، دستاورد بزرگی است. البته هنوز همه آن دلالان، گوشه کنارها مخفی شده‌اند. چون در طول دوران تحریم، روابط برقرار کرده و به پیکره‌ها وصل شدند و با افراد، ارتباطات غیررسمی برقرار کردند، اکنون آنان سعی می‌کنند با استفاده از شبکه‌های ارتباطات غیررسمی، به فساد خود ادامه بدهند. بدون اینکه بخواهیم منتقدان را متهم کنیم، تا چه حد فشارهای سیاسی که از ناحیه برجام به دولت وارد می‌شود را ناشی از اقدامات و تلاش‌های دلالان یا دیگر ذینفعان تحریم می‌دانید؟ قطعاً در سطح بین‌المللی ذینفعان علاقه‌مند هستند شرایط به آن دوره برگردد. به عبارت دیگر برندگان تحریم تلاش می کنند برجام ناکام بماند. کشوری که به صورت انحصاری به ایران کالا می‌فروخت، آیا از ایجاد شرایط رقابتی خوشحال است؟ یا اینکه ترجیح می‌دهد همچنان انحصاری باشد؟ وقتی می‌خواستیم پول خود را تبدیل یا منتقل کنیم، عده‌ای در شبکه‌های بین‌المللی گاه ۱۰ تا ۱۲ درصد از پول نقد ما برمی‌داشتند تا پول ما را از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل کنند. چه کسب و کاری از این پولسازتر است؛ اینکه کسانی برای جابه‌جایی پول ملت مظلومی که بیکار و فقیر دارد، ۸ تا ۱۰ درصد پول برای خود بردارند؟ این کسب و کار پرسودی است. کاسبان این کسب و کار، علاقه‌مند هستند آن شرایط بازگردد. اما مدافعان ملت ایران باید مراقب باشند که ملت ایران بار دیگر تحت این فشارها قرار نگیرد حقوق ملت استیفا شود. همان وام چینی که به آن اشاره کردم، اینکه ۲۲ میلیارد دلار پول نقد ما در حساب آنان باشد و در مقابل، به جای ۲۲ میلیارد دلار، ۱۸ میلیارد دلار وام بدهند، از ابتدا ۴ میلیارد دلار سود وام را کسر کنند و در ادامه، برای همین پول ۸ درصد از ما بیمه بگیرند، این، اجحاف و ظلم بزرگی است و وقتی آدم این را می‌شنود، از داخل آتش می‌گیرد که چرا این ستم‌ها بر ملت ایران تحمیل می‌شود. عده‌ای با تحریم‌ها منافع کشور را غارت  کردند. منتقدانی که در مخالفت خود صادق هستند، این واقعیت‌ها را نشنیدند؟ آنان که بهتر می‌دانند موضوع چه بوده است. بعید می‌دانم آنان ندانند که در دوران تحریم بر ما چه گذشته است. هندی‌ها که بخشی از پول‌های ما را به حساب‌های روپیه واریز کرده بودند، کالاهای خود را به هر قیمتی که دلشان می‌خواست، به ما می‌فروختند. به بابک زنجانی اشاره کردید. آیا مورد دیگری بوده است که پول دولت و ملت را بازنگردانده باشد؟ همین قدر بدانید که کسان دیگری هم بودند که نفت بردند و از قضا پولش به خزانه بازنگشته است، آن پول ها در حساب‌های دیگری هست که در جای خود باید بررسی شود، اما به خزانه بازنگشته است.


منبع: baharnews.ir

فکری به حال ناطقان پیش از خطبه کنید

صادق صدراییتریبون نماز جمعه در ذات خودش می‌بایست جایگاهی برای ارتقا وحدت ملی و نمادی از جذب حداکثری باشد، به گونه‌ای که آحاد جامعه با هر نوع نگاهی که به مسائل سیاسی دارند دور هم جمع شوند و علاوه بر به جا آوردن این دستور الهی و گوش سپردن به تذکرات اخلاقی خطیب نماز جمعه از آخرین رویدادهای سیاسی نیز با نگاهی بی‌طرفانه و با رعایت تقوا از سوی امام جمعه آگاه شوند. برای اینکه بدانیم نمازهای جمعه‌ی ما تا چه حد به این نگاه نزدیک است به تلاش چندانی برای بررسی این موضوع احتیاجی نداریم و با نگاهی به جمعیت حاضر در نمازهای جمعه می‌توانیم نوع عمکلرد این نهاد که می‌توانست از نهادهای تاثیرگذار در جامعه ایرانی باشد را بسنجیم. آن چه در صحنه عمل رخ می‌دهد نه تنها هیچ نشانی از بی‌طرفی و نگاه پدرانه نسبت به جریان‌های سیاسی درون نظام ندارد بلکه شاهد نگاهی تک بعدی و یکجانبه نگر به موضوعات سیاسی هستیم. حتی این وضعیت به قدری آشکار است که رییس ستاد نماز جمعه نیز هیچ ابایی ندارد که در دوران انتخابات به عنوان یک چهره‌ی جناحی به شکل کاملا علنی به یک اقلیت خاص یاری رساند. نکته‌ی جالب توجه این است که چهره‌های این اقلیت خاص نیز معمولا هر هفته در پیش از خطبه‌های نماز جمعه در شهرهای مختلف به سخنرانی می‌پردازند و هر چه به روزهای انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم این بذل و بخشش‌تریبون‌ها بیشتر خود را نمایان می‌کند. حتی در شهری مثل تهران نمایندگان منتخب مردم که با رای بالایی برگزیده شده‌اند هیچ سهمی از‌ تریبون نماز جمعه ندارند اما افرادی مانند ازغدی، ذوالنور، زاکانی و. . . که در بین بزرگان جریان اصولگرا هم جایگاهی ندارند به شکل مستمر از این‌تریبون عمومی برای مقاصد جناحی شان استفاده می‌کنند. اما در مقابل شاهد آن هستیم که مسئولان دولتی از این‌تریبون سهمی ندارند و هنگامی هم که گاهی فرصتی به آن‌ها داده می‌شود با شعارهایی زننده و پرتاب مهر و تسبیح پذیرایی می‌شوند. این نوع مسائل نشان می‌دهد که نهاد نماز جمعه برای آنکه به جایگاه اصلی و واقعی خودش برسد احتیاج به تغییراتی اساسی و ساختاری دارد تا شاید پس از آن تغییرات شاهد اعمال نگاهی مبتنی بر جذب حداکثری و یاری به افزایش وحدت ملی باشیم.


منبع: baharnews.ir

ریشه بدعهدی نمایندگانِ معترض به بدعهدی

داریوش احمدیانآنچه محمد جواد ظریف در این چند روز اخیر تجربه اش کرد تکرار اتفاقی بود که پیش از این هم رخ داده است. در مهر ۹۲ که دولت روحانی ماه‌های اولیه حضور در قدرت را تجربه می‌کرد وزیر امور خارجه با حضور در نشست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با تاکید بر این نکته که تمایلی به انتشار مطالب مطرح شده ندارد نکاتی را مطرح کرد که چند ساعت بعد از سوی سخنگوی این کمیسیون در اختیار رسانه‌ها قرار گرفت. این بار هم نماینده‌ای دیگر که مانند آقای سخنگوی کمیسیون از تبار دلواپسان است قول و قرار‌ها را زیر پا گذاشت و گفته هایی که قرار بر محرمانه بودن و عدم انتشارش بود را در اختیار رسانه‌های قرار داد. در حوزه سیاست خارجی این یک نکته‌ی بدیهی است که برخی موضوعات می‌بایست در زمان‌های مشخصی منتشر شود و اعلام عمومی زود‌تر از موعد آن می‌تواند بر ضد منافع ملی کشور باشد، بعید است که نمایندگان افشاگر که خود را متخصص این حوزه نیز می‌دانند از این موضوع آگاه نباشند. پس دلیل این نوع از رفتار غیر اخلاقی را باید در کجا جستجو کرد؟ چگونه ممکن است افرادی که بدعهدی امریکا ورد زبانشان شده است و در هر موضوع با ربط و بی‌ربطی از عهد شکن بودن دشمن سخن می‌گویند خود عهد شکن‌ترین افراد در چنین وقایعی هستند؟ به نظر می‌رسد که باید ریشه‌ی این نوع مواجهه با چنین موضوعاتی را ذبح منافع ملی برای رسیدن به مقاصد کودکانه سیاسی جست‌وجو کرد. آن‌ها حاضرند برای کسب قدرت هر فردی را اندک محبوبیت در جامعه پیدا کند با روش هایی غیر اخلاقی کنار بزنند. حتی اگر چنین اقداماتی آسیب هایی جدی به وجهه مسئولان حوزه سیاست خارجی و از آن‌ها مهمتر منافع ملی کشور وارد آورد. اما تجربه نشان داده است که مردم حاضر در متن جامعه چندان با این نوع رفتارها همراهی ندارند و به خوبی نیت افرادی که خود را به ظاهر دلواپس معرفی می‌کنند شناخته‌اند و هر چقدر هم از دولت مستقر ناراضی باشند قطعا بار دیگر تجربه ۸۴ تا ۹۲ را تکرار نخواهند کرد.


منبع: baharnews.ir

احمدی‌نژاد اصلاح‌طلب می‌شود!

گروه سیاسی: حجت الاسلام محمدعلی آهنگران در کانال تلگرامی‌ اش نوشت: برخی از رسانه ها و کانالهای اصلاح طلب نوشته اند که آقای احمدی نژاد ناگهان روشنفکر شده و حرفهای اصلاح طلبانه و روشنفکرانه ای زده و مواضع گذشته اش را تغییر داده است. طبیعتا قصدشان ملامت رئیس جمهور پیشین بوده و بی اعتمادی به او موجب شده است حرفهایی از این جنس را از ایشان نپذیرند و باور نکنند اما این حرفها از نظر من معانی دیگری هم دارد. چه ایرادی دارد که هر کسی از جمله اقای احمدی نژاد روشنفکر شود؟ چه مشکلی دارد که اگر کسی تا دیروز در مسیر ناصحیحی بوده مسیرش را اصلاح کند؟ چه ایرادی دارد حتی کسی که مسبب بسیاری از مشکلات بوده متوجه وضعیت فاجعه باری که بوجود اورده بشود و اعلام کند که راه رفته شده نادرست بوده است؟ از طرفی حرفهایی که گفته شده حرفهایی است که ما سالهاست داریم می گوییم. او گفته رد کردن و نفی نمودن فرهنگ غربی منفعتی ندارد. نباید همه را بد و منفی و خائن بدانیم. نباید انگیزه ها برای اصلاحات اجتماعی از بین برود. نظرات گوناگون باید مطرح شود و همه اندیشه ها باید فعال شوند. این حرفها حرفهایی است که سالهاست اصلاح طلبان و سران جریان اصلاح طلبی از جمله آقای خاتمی دارند به اشکال مختلف می گویند و برخی بخاطر گفتن همین حرفها گرفتار محدودیتها و مشکلات شدند. این بزرگترین توفیق برای گفتمان اصلاح طلبی است که کسی همچون احمدی نژاد هم امروز برای بازسازی چهره نامقبول خود از این گفتمان بهره می برد. براستی چرا آقای احمدی نژاد بجای اینکه به سمت اصولگرایان حامی اش غش کند مسیرش را به سمت گفتمان اصلاح طلبی کج کرده است؟ صورت دیگر این گفته ها آن است که جریان اصولگرایی و گفتمان حاکم بر آن بقدری نامقبول، نامعقول، غیرمردمی، امنیتی، یک جانبه گرایانه و قدرت زده است که ریزش از این جریان روز بروز شدت پیدا می کند چه کسی انتظار داشت هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، حسن روحانی، علی لاریجانی، علی مطهری و بسیاری از کسانی که روزی پرچمدار و حامی اصولگرایی بودند امروز بیش از دیگران هزینه اصلاح طلبی و اعتدال گرایی را پرداخت کنند؟ چرا ما هیچ اصلاح طلب شاخصی نداریم که اصولگرا شده باشد؟ چرا جریان اصولگرایی فقط با دوپینگ نظارت استصوابی و مناسبات غیر دمکراتیک و حاکم کردن فضای امنیتی است که توان بقا دارد؟ چرا امکان جذب اکثریت آراء ملی را ندارند؟ چرا اصولگرایانی که از قضا حاکم و مسلط بر بسیاری از شئونات زندگی مردمند تجدید نظری در گفتمان و رویه خود نمی کنند؟ البته طول خواهد کشید تا مردم به گفتمان جدید احمدی نژاد اعتماد کنند همچنانکه طول کشید تا به تغییر گفتمان هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی و ناطق نوری اعتماد کنند. او باید هزینه اجتماعی سیاسی تغییر این گفتمان را پرداخت کند.اما اگر جریان اصولگرایی با همین دست فرمان پیش برود جای هیچ تعجبی نیست که روزی رسایی و کوچک زاده و احمد خاتمی هم اصلاح طلب شوند و سخنان روشنفکرانه بگویند.


منبع: baharnews.ir

۲۷ حادثه تیراندازی در شیکاگو تنها در یک روز

پلیس آمریکا از وقوع ۲۷ مورد حادثه تیراندازی تنها طی ۲۴ ساعت شب و روز کریسمس در شهر شیکاگو خبر داد که از این تعداد ۱۲ مورد تلفات جانی داشته است.

به گزارش فارس، پلیس شیکاگو بامداد سه‌شنبه اعلام کرد، در حال بررسی ۲۷ مورد حادثه تیراندازی است که در شب و روز کریسمس در این شهر اتفاق افتاده است.

بنا بر گزارش خبرگزاری فرانسه، سخنگوی پلیس شیکاگو در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت، از این تعداد حادثه تیراندازی ۱۲ مورد تلفات جانی داشته و قربانی گرفته است.

وی افزود، البته تعدادی از این حوادث تیراندازی نیز به صورت رویدادهای از پیش طراحی شده توسط گروه‌های جنایتکار انجام شده است.

گزارش‌ها از این امر حکایت دارد که شیکاگو در یک سال گذشته شاهد حوادث تیراندازی مرگبار بسیاری بوده است و به عنوان سومین شهر پرجمعیت آمریکا تعداد حوادث تیراندازی در این شهر به مراتب از دو شهر پرجمعیت نخست آمریکا (لس آنجلس و نیویورک) بیشتر بوده است.

مقامات شیکاگو اعلام کرده‌اند که قصد دارند در دو سال آینده حدود هزار نیروی پلیس دیگر را به خدمت بگیرند تا از میزان جرایم و جنایاتی از این دست تا حدودی کاسته شود.
 


منبع: alef.ir

اصلاح‌طلبان نامه مخالفان نظام به ترامپ را محکوم کردند

 انتشار نامه ۳۰ نفر از مخالفان نظام به دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا برای تجدیدنظر در توافق هسته ای، از سوی اصلاح طلبان مورد انتقاد قرار گرفت.

در زیر برخی موضع‌گیری‌ها که سایت «دیپلماسی ایرانی» آن‌ها را گردهم آورده است، را مرور می‌کنیم:

عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دوره اصلاحات: اقدام این ٣٠ نفر در راستای کمک به جریان دلواپس داخلی است. اصلاح طلبان برجام را عمل دیپلماتیکی ارزیابی می کنند که قرار است به کمک آن مشکلات حل شود؛ اما آن هایی که در خارج از کشور به دنبال مشکل تراشی برای کشور هستند و ازجمله این ٣٠ نفر تلاششان این است که برجام را ناکارآمد جلوه بدهند، مشابه همان کاری که دلواپسان در داخل کشور انجام می دهند. جریان اصلاحات معتقد است که تحقق برجام یک توافق عقلایی بوده که نه صد درصد اما تا حدود زیادی منافع ملی را تأمین کرده است. در چنین شرایطی این ٣٠ نفر خارج نشین، به کمک دلواپسان آمده و تلاش می کنند تا این توافق لغو شود. بر همین اساس جریان دلواپس داخلی که در تعارض با دولت هستند و برجام را زیر سؤال می برند، مراقب باشند با وطن فروشان خارج نشین هم صدا نشوند. ممکن است دلواپسان با دولت مشکل داشته باشند؛ اما مواظب باشند با این ٣٠ نفری که اصل موجودیت نظام و ایران را قبول ندارند هم صدا نشوند.

حمیدرضا جلایی پور، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی: من اصلاح طلبم و دموکراسی را راه نجات ایران می‌دانم و در این مسیر از هر نوع فعالیت مدنی و قانونی و زندان رفتن هم دریغ نمی کنم، ولی اگر کشور ایران و جان و امنیت ایرانیان به خطر بیفتد، به عنوان تنها مردی که از یک خانواده شهید باقی مانده زیر فرماندهی آیت الله خامنه ای به جبهه می روم.

عبدالله رمضان زاده، سخنگوی دولت اصلاحات: اقدام این ٣٠ نفر چیزی جز خیانت نام ندارد. مواضع براندازانه و ضد نظام این جریان که این ٣٠ نفر هم شامل آن ها می شوند، روشن است و خط فاصله اصلاح طلبان با این گروه نیازی به اثبات ندارد. آنچه رهبری جریان اصلاحات اعلام کرده مسیر حرکت اصلاحات را روشن کرده که جز از مسیر قانون اساسی و اتکا نکردن به نیروهای خارج نشین نمی گذرد. جریان اصلاحات هر کجا که لازم بوده به دفاع از کیان ایران و نظام اسلامی بلند شده است. عموم رزمنده هایی که در جریان جنگ ایران و عراق برای دفاع از کشور رفتند جزء این جریان هستند؛ بنابراین هرگونه نسبت برقرار کردن بین آن ٣٠ نفر و جریان اصلاحات، دست وپازدن یک جریان شکست خورده است که با هر سازی که خارجی ها برای آن کوک می کنند، هم صدا می شود. شهید مطهری قبلاً گفته بود کمونیسم و لیبرالیسم دو تیغه قیچی برای نظام هستند، اکنون هم خارج نشین برانداز و دلواپس داخلی دولبه قیچی هستند که برای ضربه زدن به ایران به حرکت درمی آیند.

آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی: جریان اصلاحات با هرگونه جریان برانداز و کسانی که عَلَم مخالفت با ایران را برداشته اند، مخالف است و موضع آن در برابر این جریان ها روشن است. مسیر اصلاح طلبی از معبر قانون اساسی می گذرد. با توجه به این رویکرد، هیچ نوع رفتاری که به منافع ملی آسیب برساند یا موجب تضعیف آن شود، نسبتی با جریان اصلاح طلبی ندارد. جریان اصلاحات با وجود این در چند سال گذشته، با بی مهری فراوان مواجه شده است. با این حال این جریان در جهت تأمین منافع ملی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است؛ اما با وجود تأکید رهبری مبنی بر جذب حداکثری، خطی تلاش می کند این جریان اصیل را که یکی از بال های نظام جمهوری اسلامی است، به براندازی متهم کند. همین واکنش ها در یک روز گذشته مرز ها را با جریان خارج نشین روشن می کند. باید برای کسانی که خود را ایرانی می دانند؛ اما دست به نگارش چنین نامه ای زده اند تأسف خورد، این افراد جز دشمنی با کشور و مردم و منافع ملی مطلب دیگری را دنبال نمی کنند.

محمدعلی ابطحی، رییس دفتر رییس جمهور اصلاحات: درست روزهایی که آقای ترامپ منتظر نشستن روی صندلی کاخ سفید است و همه نگران برهم خوردن برجام و آسیب دیدن ملت ایران هستند و حتی خانم موگرینی هم دست به کار شده که نگذارد دوباره تحریم ها و جنگ سرد هسته ای برگردد و آقای اوباما هم به این نتیجه رسیده که باید اسراییل را گوشمالی کند، ٣٠ نفر از ایرانیان خارج نشین به ترامپ نامه نوشته اند که وقت فشار روی ایران است و وقت ادامه تحریم ها. این کار خیانت به ملت ایران است. گرگ هم گوشت همجنس خود را نمی خورد. هر کسی هر جوری و هر جایی می خواهد زندگی کند، اما تشویق آدم تندخویی مثل ترامپ به سخت گرفتن بر ملت ایران، جنایت ملی است.
منبع:اعتماد


منبع: alef.ir

ترکیه پوشش رسانه‌ای تحقیقات درباره ترور سفیر مسکو را ممنوع کرد

دادگاهی در آنکارا با صدور حکمی هرگونه پوشش رسانه‌ای اخبار مرتبط با ترور سفیر روسیه در ترکیه را ممنوع اعلام کرد.

به گزارش فارس، دادگاهی در ترکیه با صدور حکمی، هرگونه پوشش رسانه‌ای مربوط به تحقیقات در خصوص ترور سفیر روسیه در آنکارا را ممنوع اعلام کرد.

بنا بر گزارش خبرگزاری «تاس»، این ممنوعیت پوشش خبری مربوط به اخبار مرتبط با صحنه جنایت و یا اخبار مرتبط با مظنونین این حادثه تروریستی می‌شود.

خبرگزاری آناتولی ترکیه با اعلام این خبر تأکید کرد که این ممنوعیت پوشش رسانه‌ای به درخواست دفتر دادستان عمومی آنکارا اعمال شده است.

بر اساس این گزارش، «آندری کارلوف» سفیر روسیه در ترکیه بود که هفته گذشته در مراسم افتتاحیه یک نگارخانه عکاسی در آنکارا ترور شد. ضارب نیز در حمله نیروهای امنیتی از پا در آمد. وزارت خارجه روسیه این حادثه را یک حادثه تروریستی خوانده است.

در حال حاضر کمیته بازرسی روسیه در حال بررسی این پرونده و ارتباط آن با تروریسم بین‌المللی است.


منبع: alef.ir

خواهر عامل ترور سفیر روسیه:برادرم با فتح الله گولن ارتباطی نداشت/حرکات عجیب قبل از ترور

خواهر عامل ترور سفیر روسیه در آنکارا گفت که برادرم با جنبش فتح الله گولن ارتباطی ندارد و ادعا در این مورد را کذب خواند.

به گزارش مهر، «سحر آلتین تاش» خواهر قاتل سفیر روسیه در ترکیه در گفتگو با روزنامه «حریت» چاپ آنکارا گفت: حال مادرم بسیار بد است. آرزو می کردیم مرگ برادرم در یکی از انفجارهایی باشد که اخیرا ترکیه را هدف قرار داده است. در آن صورت احساس افتخار می کردیم.

خواهر قاتل سفیر روسیه که به خبرنگار حریت اجازه گرفتن عکس از چهره اش را نداده است، همچنین افزود: در ویدئوی منتشرشده از صحنه ترور سفیر روسیه، برادرم حرکات عجیبی انجام می دهد و این حرکات عجیب برایم جلب توجه کرد. به نظر می رسد وی قبل از شلیک به طرف سفیر روسیه، منتظر دستور کسی برای انجام این کار است.

سحر آلتین تاش با رد ادعای دولت ترکیه، هر گونه ارتباط برادرش با گروه «فتح الله گولن» را تکذیب کرد و گفت: وی از سال دوم تحصیل در دانشکده پلیس شروع به نماز خواندن کرد و قبل از آن نماز نمی خواند و خانواده ما به هیچ وجه افراطی نیستند، بلکه بسیار آزاداندیش هستیم.

خواهر قاتل سفیر روسیه در آنکارا همچنین افزود که برادرش در آخرین دیدار خود با خانواده در ماه اکتبر گذشته از آنها خواسته بود برای یافتن همسری مناسب به وی کمک کنند.

برخی رسانه ها، پیشتر تصویری منسوب به «سحر»، خواهر «مرت آلتین تاش» قاتل سفیر روسیه را هنگام حضور وی در کمپین انتخاباتی اردوغان منتشر کرده بودند.


منبع: alef.ir

داعش بابا نوئل را شیطان سرخ خواند

یک منبع محلی در استان نینوا اعلام کرد که داعش شخصیت بابانوئل را “شیطان سرخ” و تقلید از او را “فسق و فجور” خوانده است.

به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری سومریه نیوز، یک منبع محلی در استان نینوا گفت: مسئولان رسانه‌ای داعش طی دو روز گذشته اعلامیه‌هایی را در برخی محله‌ها و کوچه‌های غرب موصل پخش کردند که در آن شخصیت بابانوئل “شیطان سرخی” خوانده شده که غرب آن را برای ربودن عقل جوانان امت اسلام و دور کردنشان از دین ساخته است.

این منبع افزود: داعش در تبلیغات خود اعلام کرده که بابا نوئل جوانان را به معصیت و گناه می‌کشاند و تقلید از وی فسق و فجور است.

این منبع تأکید کرد: داعش طی دو سال گذشته برگزاری مراسم میلاد مسیح را حرام اعلام کرده بوداما مستقیما به شخصیت بابا نوئل اشاره نمی‌کرد. داعش کم کم دارد درک می‌کند که سیاست ایجاد رعب و وحشت دیگر تأثیر ندارد.


منبع: alef.ir