گزارشی از حضور شهروندان ایرانی در بین زخمی‌ها و کشته‌شدگان استانبول دریافت نکرده‌ایم

معاون کنسولی، پارلمانی و امور ایرانیان خارج از کشور، گفت: تاکنون گزارشی از مقامات ترکیه مبنی بر حضور شهروندان ایرانی در بین زخمی‌ها وکشته شدگان حمله مسلحانه بامداد یکشنبه در استانبول دریافت نکرده‌ایم.

حسن قشقاوی در گفت وگو با ایسنا، اعلام کرد: تاکنون گزارشی از مقامات ترکیه مبنی بر حضور شهروندان ایرانی در بین زخمی ها و کشته شدگان حادثه تروریستی بامداد یکشنبه در استانبول دریافت نکرده ایم و امیدواریم هیچ ایرانی در بین کشته شدگان و مجروحان این حادثه مسلحانه نباشد.

در پی عملیات مسلحانه بامداد امروز (یکشنبه) در یک کلوب شبانه استانبول دست‌کم ۳۹ نفر کشته و ۶۹ نفر زخمی شدند.

تلویزیون ان.تی.وی. ترکیه از کشته و زخمی شدن چندین تن در جریان حمله به کلوب شبانه «رینا» در محله بشیکتاش استانبول خبر داده است.

خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از «واسیپ شاهین»، فرماندار استانبول از کشته شدن دست‌کم ۳۹ تن از جمله ۱۶ شهروند خارجی و زخمی شدن ۶۹ تن دیگر در جریان این حمله خبر داد.

با اعلام این آمار پرسش در جامعه به وجود آمده که آیا در بین شهروندان خارجی کشته شده در این حادثه تروریستی، شهروندان ایرانی نیز حضور داشته‌اند یا نه؟ که معاون وزیر امور خارجه با اعلام  خبر فوق گفت: با توجه به اخبار دریافتی به احتمال قوی و انشاالله هیچ ایرانی در بین زخمی ها و کشته شدگان این حادثه تروریستی نیست.


منبع: alef.ir

احمد توکلی: اعدام حق زنجانی است اما شاید اعدامش نکنند

احمد توکلی گفت: «پرونده بابک زنجانی را ندیدم اما اعدام حقش است. قبل اعدام به احتمال زیاد پول را از او می‌گیرند و البته شاید به همین دلیل اعدامش نکنند.»

احمد توکلی در گفت‌وگو با خبرآنلاین درباره بسیاری از مسائل روز کشور صحبت کرد. گزیده‌ای از این گفت‌وگوی بلند را با هم می‌خوانیم:

– آقای حضرتی به من لطف کرده و نظرش را گفته است اما خب چرا دلم (برای مجلس) تنگ شود؟

– بارم کم شده ولی کارم کم نشده است.

– وقت ندارم. تلویزیون هم خیلی کم نگاه می‌کنم و خبرها را هم بیشتر از شبکه‌های اجتماعی می‌گیرم. وقتم صرف کارهای دیگر می‌شود.

– کاری را که الان انجام می‌دهم، کم‌اهمیت نمی‌دانم. شاید خیر در این بود که از کارهای دیگر فارغ شوم و به مبارزه با فساد بپردازم.

– پرونده مجلس را نبستم. شاید دوره بعد وظیفه‌ای پیدا بشود.

– وقتی آدم نفس می‌کشد که بدش نمی‌آید. کار هم مثل نفس کشیدن است. سیاست یک بخشی از زندگی هر کسی است و من انتخاب کردم که کارم سیاست باشد و علی‌القاعده بازنشستگی ندارد؛ مگر این که آدم ناتوان بشود. سیاست مثل زندگی کردن می‌ماند؛ مثل نفس کشیدن.

– متوسط سنی وزرای این دولت  نوبری است. (خنده)

– من مرحوم بازرگان را انسان عاقلی می‌دانم. یک کمی دست‌وپا زد که حرف خودش را پیش ببرد. بعد وقتی دید نمی‌شود، با حکومت در نیفتاد. نخواست که از بینش ببرد، چون دید که بر فرض هم اگر قدرتش را داشت، این را از بین ببرد، چیز بهتری جایش نمی‌آید. ولی برخی دیگر نه. فکر می‌کردند که می‌توانند تغییر دهند و توهم داشتند. مثل بنی صدر. او نماد تکبر بود. خدا عاقبتش را به خیر کند.

– این که آدم چیزی را بپذیرد و بعد در پنهان بدلش را انجام دهد، مگر اسم دیگری غیر خیانت روی آن می‌توان گذاشت؟ بنی‌صدر می‌توانست از ابتدا نپذیرد. وقتی از دوش انقلاب بالا برود و بعد یواشکی کار دیگری بکند، اسمش را (جز خیانت) چه باید گذاشت؟

– – در ایران دو حزب واقعی بیشتر نداشتیم: حزب توده و جمهوری اسلامی که به تمام معنا حزب بودند و از نظر حزبی موفق بودند. اولی خائن درآمد و دومی اختلافات زمان جنگ موجب شد تا امام کرکره‌اش را پایین بکشد ولی الان توده‌ای‌ها نیستند و عمرشان به سر آمده است و آخرین بازماندگانش نیز از بین رفتند.

– کلا در جمهوری اسلامی خاطره تحزب خوشایند نیست.

– سرمایه حزب جمهوری اسلامی به درد می‌خورد. مگر الان از آنها استفاده می‌شود؟ مگر الان دولت آقای روحانی از حزب استفاده می‌کند؟ نه.

– احمدی‌نژاد یک کاری کرد که خراب کرد. می‌خواست مشاورین جوان را رشد دهد ولی اگر قوره، انگور نشده، کشمش شود، بالطبع ترش می‌شود. یعنی جوان باید مسیری را طی کند و تا به آن مسئولیت سپرده شود. اگر یکباره جوانی را شما مشاور وزیر کردید، نیت درست بود که جوانان را بخواهیم تربیت کنیم اما چرا مشاور وزیر؟ باید مشاور مدیر کل می‌شد که پله‌پله بالا برود نه به گونه‌ای شود که دچار توهم شوند.

– کار سیاست، کار پر از کشمکش با واقعیت است. باید سرمان به سنگ بخورد و دوباره بلند شویم. اگر راهمان جاده صاف و آسفالتی باشد، جوانان تربیت نمی‌شوند. پس باید در معرض دست‌انداز قرار داد و اجازه بدهیم که این‌ها اشتباه کنند و اشتباهشان را تصحیح کنیم. مثل مرکز پژوهش‌ها.

– من از این کارها نکردم و نمی‌کنم. صندلی‌ام را تعارف نمی‌زنم. این کار بد است. این کارها را کردند و بد هم کردند. برای این که صندلی سیاسی موروثی که نیست.

– کری‌خواندن‌ها که مهم نیست و واقعیت را تغییر نمی‌دهد. این افتخاری نیست مجلس را به پیاده‌نظام بسپاریم!

– اصولگراها اشکالاتی دارند. من اما میل ندارم این روزها در این ارتباط حرفی بزنم.

– اصولگرایان طیفی هستند از متشرعین وفادار به ولایت فقیه تا آدم‌هایی که این گونه می‌نمایانند و برحسب ظرفیت زمانه رفتار می‌کنند. اصلاح‌طلبان هم یک طیفی هستند که برخی‌شان نظام را قبول دارند تا آدم های سکولار. اما در میان اصلاح‌طلبان طیف سکولارش تسلط جوی دارند. این سمت در میان اصولگرایان طیف متشرع عقبه دارند. عمده اختلاف سر همین حدی از سکولاریسم بودن اصلاح‌طلبان و حدی از همین متشرع بودن اصولگرایان است.

– این را من اعتقاد دارم که طرفین دقیقا همان چیزی که می‌گویند نیستند و رفتار نمی‌کنند.

– دموکراسی یعنی قبول چرخش قدرت نه تعیین مطرودین ملت.

– این روحیه در جریان اصلاح‌طلب هست. بر خلاف این که می‌گویند ما از آزادی دفاع می‌کنیم. خدا نکند که یک‌دست یک‌دست بشوند در این صورت خودشان را ضایع می‌کنند.

– اصلاح‌طلبان با شعار آزادی جلو می‌آیند اما این گونه عمل نمی‌کنند.

– من را دعوت کردند که با آقای بهزاد نبوی بنشینم تا در مورد شهید رجایی حرف بزنیم. من قبول کردم برای این که فکر می‌کردم من و آقای بهزاد نبوی در این مورد نگاهمان یکی نباشد، خیلی به هم نزدیک است.

– تنازع برای مردم فایده‌ای ندارد. یکی از دلایل عقب‌ماندگی اقتصادی ما تنازع سیاسی است که روی عقاید نمی‌چرخد و بیشترش روی منافع مادی و رفاقت‌هاست.

– واقعا مسائل خانوادگی جدا از سیاست است. دو جوان یکدیگر را می‌بینند و می‌پسندند. طبیعتا عروس من همه عقاید پدرش را ممکن است نداشته باشد که ندارد اما خب پدرش را خیلی دوست دارد. پسر من هم ممکن است که همین گونه باشد. دو جوان مسلمان می‌خواهند با هم ازدواج کنند و ما قبول می‌کنیم.

– در مجلس هفتم اصولگرا پیشنهادی را من در کمیسیون تلفیق به نتیجه رساندم. یک اصلاح‌طلب در صحن پیشنهاد حذف دستاورد مرا داد آقای نادران با او مخالفت کرد و یک اصلاح‌طلب دیگر موافق حذف حرف زد. مجلس اصولگرا به حرف آن دو اصلاح‌طلب رأی داد، چون به گاو و گوسفندانشان مربوط می‌شد. تصمیمی ملی باید می‌گرفتند که با حوزه انتخابیه‌شان جور درنمی‌آمد.

– مردم ناراحت می‌شوند و جوک را از سر ناراحتی و یأس می‌سازند. سر به بی‌خیالی می‌زنند. در واقع با ساختن جوک نمی‌خواهند موضوع فساد را مسخره کنند چون هیچکس فساد را خوب نمی‌داند بلکه می‌خواهند نحوه مبارزه با فساد را به سخره بگیرند. یعنی می‌گویند «شما اهل مبارزه با فساد نیستید.»

– در شرایطی که فساد سیستماتیک و مبارزه با آن سخت می‌شود، مردم می‌کوشند هزینه را برای خودشان کمینه کنند یعنی هدف هر فرد بهینه کردن شرایط برای خودش می‌شود. بر همین اساس اگر نیاز باشد رشوه کوچکی بدهد یا پارتی بازی کند تا کارش راه بیفتد، انجام می‌دهد.

– پرونده بابک زنجانی را ندیدم اما اعدام حقش است.

– قبل اعدام به احتمال زیاد پول را از او می‌گیرند و البته شاید به همین دلیل اعدامش نکنند.

– با اعدام امیرمنصور آریا پرونده‌اش بسته شد اما آن کارها ضرورتا تعطیل نمی‌شود.

– اعتماد مردم نسبت به اخبار رسمی کم شده است، بنابراین همیشه دنبال یک موضوع مبهم در پشت صحنه این نوع پرونده‌ها هستند. این نوع نگاه تقصیر خود حکومت و صداوسیما و ارکانی است که نباید کاری کنند تا مردم به این نوع شک و تردیدها مبتلا شوند.

– بله همیشه ممکن است برخی افراد پنهان شوند و از مجازات فرار کنند ولی این که فرد روی صحنه از جرم مبرا می‌شود خیر این طور نیست. اگر ما قائل هستیم پشت پرده این پرونده‌ها ماجرایی وجود دارد نیروهای امنیتی همچون وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه هستند تا این موارد را روشن کنند که بعضی وقت‌ها می‌کنند و پشت صحنه را هم درمی‌آورند.

– قوه قضائیه باید سینه بازتر باشد در غیر این صورت امر به معروف و نهی از منکر تعطیل می‌شود.

– قانون اساسی مجوز داده که هنگام صلح نیروهای نظامی از امکاناتشان در توسعه کشور استفاده کنند. این کار هم قانونی است و هم عقلانی اما اگر چون سپاه است طرحی را به او بدهند و سپاه پروژه‌های طرح را بین پیمانکاران دسته دوم تقسیم کند، کنار بنشیند و سود ببرد، این کار علاوه بر آن که مغایر منافع ملی اقتصادی است، غیرعقلانی و ضد عدالت است البته به دلیل آسیبی که به حیثیت نهاد آبرومند سپاه می‌زند، هزینه‌های امنیتی و سرمایه اجتماعی نیز دارد.

– آزادیخواهی هزینه دارد. اگر کسی نخواهد برای آزادی هزینه بدهد، نمی‌شود. من خودم به خاطر کامنت‌هایی که مردم در سایت الف گذاشتند ۶ ماه محکوم شدم.

– اصولگراها ریش‌سفید دارند، حرف‌شنوی ندارند.

– یک وقتی جامعه مدرسین از نظر سیاسی مرجعیت داشت پیام خود را از این طریق منتقل می‌کردیم حالا از نظر سیاسی آن مرجعیت گذشته را ندارد، مرجعیت دینی است، قبولش دارند ولی به لحاظ سیاسی مرجعیت قبلی را ندارد. حالا اگر اصرار کنیم که با این آنتن پیام انتخاباتی خود را به مردم برسانیم طبیعتا نتیجه مثبتی عاید ما نخواهد شد.

– قواعد کار جمعی در اصلاح‌طلبان عقلایی‌تر است تا اصولگرایان.

– آقای روحانی را اصولگراها رئیس‌جمهور کردند چون متوقع بودند و مردم گفتند اینها که با خود نمی‌سازند چه طور می‌خواهند کشور را اداره کنند.

– معتقدم اگر اصولگرایان می‌خواهند برنده شوند کسی غیر از آقای جلیلی را باید به صحنه انتخابات بیاورند.

– (نامزد قالیباف در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ ) این دفعه توصیه نمی‌کنم.

– (آقای قالیباف اول حکمیت سازمان دیده‌بان شفافیت را پذیرفت اما بعد نظر این حکمیت را کنار گذاشت.) به نفع کشور و خودش بود که این کار را نمی‌کرد. ما هم گفتیم قوه‌قضائیه نظر دهد اما کار آقای قالیباف خوب نبود یک فرصت خوب از دست رفت. یعنی ما به نتیجه وفادار نبودیم به روش وفادار بودیم.

– احتمال می‌دهم قالیباف اطرفیان خوبی نداشت که متوجه نشد، فکر می‌کرد خطا نکرده است. فکر می‌کرد ما منصف هستیم پیش مردم آبرو داریم اگر بی‌خطا بودن ایشان را تشخیص دهیم مردم راحت‌تر می‌پذیرند. در واقع فکر نمی‌کنم روی رفاقت با ما حساب کرده باشد. روی اعتمادی که به خودش داشت، بیشتر متکی بود.

– می‌خواهند از مجازات دربروند، رو شدن پرونده فساد را به درگیری‌های سیاسی ربط می‌دهند.

– بابک زنجانی و آقای شهرام جزایری را من افشا کردم. زمان آقای شهرام جزایری که من نماینده مجلس هم نبودم.

– مردم خوش‌بین به مسئولان نیستند. من همیشه علمدار مبارزه با فساد بودم. در مجلس ۳۰ وظیفه نظارتی داشتم یک موردش این بود اما الان فقط این کار را انجام می‌دهم.

– در مجلس دهم آقای محمد دهقان بیشتر از مطهری و صادقی می‌تواند جای احمد توکلی را بگیرد، چون حکیمانه‌تر از آنها برخورد می‌کند.


منبع: alef.ir

نشست کارشناسی ایران و آمریکا درباره برجام

تیم کارشناسی ایران و آمریکا یک روز قبل از نشست کمیسیون مشترک میان ایران و ۱+۵ در سطح معاونان، در وین با یکدیگر دیدار می‌کنند.

به گزارش ایسنا، ششمین نشست کمیسیون مشترک ایران و ۱+۵ قرار است ۲۱ دی‌ماه به منظور بررسی مسائل مطرح شده در نامه مورخ ۲۶ آذر (١۶ دسامبر) وزیر امور خارجه کشورمان به فدریکا موگرینی در پی تمدید قانون تحریم‌های ایران (ایسا) توسط کنگره آمریکا تشکیل شود.

پیش از برگزاری کمیسیون مشترک برجام در سطح معاونان در روز ۲۰ دی‌ماه، علاوه بر نشست کارشناسی ایران و ۱+۵ و جلسه گروه کاری تحریم‌ها، نشست کارشناسی میان هیات ایرانی و آمریکایی برگزار می‌شود.

گزارش نشست‌های کارشناسی به نشست معاونان وزیران خارجه ارایه می‌شود.

محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در ۲۶ آذر با ارسال نامه رسمی به فدریکا موگرینی هماهنگ‌کننده کمیسیون مشترک برجام، خواستار برگزاری جلسه کمیسیون مشترک برجام جهت رسیدگی به اقدام اخیر آمریکا در تمدید قانون تحریم‌های ایران شد.

ظریف در این نامه با اشاره به پایبندی کامل ایران به تعهدات خود طی یک سال و نیم گذشته، ماهیت “متقابل” تعهدات مندرج در برجام و خصوصیت “چندجانبه بودن” این سند را یادآور گردیده و تصریح کرد: حفظ تمامیت و انسجام برجام و پایداری آن مستلزم توجه همه طرف های برجام نسبت به تداوم اجرای مفاد آن از سوی همه اعضا می‌باشد.

وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به تکرار بدعهدی و اهمال آمریکا در اجرای تعهدات خود، از مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی که مسئولیت هماهنگی کمیسیون مشترک را بر عهده دارد، درخواست کرد که ضمن اطلاع رسانی لازم به کلیه طرف‌های برجام، تمهیدات لازم برای برگزاری نشست کمیسیون مشترک برجام و نیز کارگروه تحریم‌های کمیسیون مشترک جهت رسیدگی به اقدام اخیر آمریکا را اتخاذ نماید.

بر اساس این گزارش، حسن روحانی رئیس‌جمهور کشورمان در نامه‌ای در تاریخ ۲۳ آذر ۹۵، وزارت امور خارجه را موظف به پیگیری موضوع بدعهدی آمریکا با استفاده از سازوکارهای پیش‌بینی شده در برجام کرد.

احتمالا این آخرین نشست از کمیسیون مشترک برجام است که تیم سیاست خارجی دولت باراک اوباما در آن شرکت خواهد کرد.

برخی از منابع نزدیک به مذاکرات معتقدند با وجود روی کار آمدن دونالد ترامپ، احتمالا در بدنه فنی و کارشناسی تیم آمریکا در گروه ۱+۵ شاهد تغییرات زیادی نباشیم.

آخرین نشست مشترک برجام در سطح معاونان شهریورماه سال جاری در نیویورک و در حاشیه مجمع عمومی سالانه سازمان ملل متحد برگزار شد. هم‌چنین بعد از این نشست برای اولین بار نشست وزیران خارجه ایران و ۱+۵ در نیویورک نیز برای بررسی موانع ایجاد شده بر سر برداشته شدن تحریم‌ها به ویژه از سوی آمریکا برگزار شد.
 


منبع: alef.ir

روزنامه همبستگی دوباره منتشر می‌شود

عضو حزب همبستگی گفت: روزنامه حزب همبستگی به زودی فعالیت خودش را آغاز می‌کند و قطعا در ماه‌های منتهی به انتخابات حضور پررنگی خواهیم داشت.

به گزارش ایلنا، همایون ابوسعیدی عضو حزب همبستگی درباره آخرین فعالیت حزب متبوعش گفت: هفته گذشته جلسه‌ای با حضور اعضای شورای مرکزی تشکیل و برنامه‌های حزب نیز در ماهای مانده به انتخابات به بحث و بررسی گذاشته شد.

او ادامه داد: در این جلسه قرار شد حزب همبستگی فعالیت جدی خود را برای انتخابات آغاز کند و اصل بر این گذاشته شد که این حزب مردم را برای حضور در انتخابات تشویق و ترعیب کند.

ابوسعیدی با بیان اینکه ایران در برهه زمانی خاصی قرار دارد، عنوان کرد: امروز چشم تمامی دنیا به کشور ما است. باید شرایط را طوری مهیا کنیم که شاهد حضور میلیونی افراد پای صندوق‌های رأی باشیم و انتخابات باشکوهی را رقم بزنیم.

او در ادامه خاطرنشان کرد: حزب همبستگی از روحانی در انتخابات سال ۹۶ حمایت خواهد کرد، زیرا در ۴ سالی که دولت یازدهم روی کار آمده عملکرد مثبت و سازنده‌ای داشته، همچنین تاریخ سیاسی کشور ما نشان داده که یک رییس‌جمهور تک دوره‌ای نداریم.

ابوسعیدی در ادامه به آغاز فعالیت دوباره روزنامه همبستگی اشاره کرد و گفت: روزنامه همبستگی به زودی فعالیت خود را از سر خواهد گرفت و در ماه‌های منتهی به انتخابات حضور پررنگی خواهد داشت.


منبع: alef.ir

پیام پوتین برای اردوغان به دنبال حمله مسلحانه در استانبول

رئیس جمهور روسیه در پیامی خطاب به همتای ترکیه ای خود به حمله مسلحانه در استانبول واکنش نشان داد.

به گزارش میزان؛ ولادیمیر پوتین روز یکشنبه در پیامی ضمن تسلیت به همتای ترکیه ای خود به دلیل کشته شدن ۳۹ نفر در باشگاه شبانه استانبول گفت: تصور این جنایت همزمان با برگزاری جشن های سال نو دشوار است.

وی تاکید کرد که روسیه و ترکیه باید با قاطعیت با تجاوزگری های تروریسم برخورد کنند.

رئیس جمهور روسیه در بخش دیگری تصریح کرد: مسکو شریک قابل اطمینان ترکیه در زمینه مقابله با تروریسم است.

در حمله مسلحانه به یک باشگاه تفریحی شبانه در استانبول ترکیه ۳۹ نفر کشته و ۶۹ تن زخمی شدند.

فرمانداراستانبول از حمله مسلحانه به یک باشگاه شبانه در این شهر خبر داد و گفت در اثر این حمله دست‌کم ۳۹ نفر کشته و ۶۹ تن زخمی شده‌اند.

بر اساس گزارش‌های منتشرشده، یک مرد مسلح درحالی‌که لباس بابانوئل پوشیده بود، در ساعات اولیه روز یکشنبه یک افسر پلیس و یک غیرنظامی را کشت و سپس با ورود به باشگاه شبانه رینا شروع به تیراندازی کرد.


منبع: alef.ir

ادعای رهبر کره شمالی در آغاز سال جدید

کیم یونگ اون، رهبر کره شمالی، می‌گوید که کشورش در آستانه آزمایش موشکهای دوربرد بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای است.

به گزارش فرارو، کیم در پیامی به مناسبت فرا رسیدن سال نو میلادی گفته است که تولید موشکهای قاره‌پیمای بالستیک کشوری “در مراحل پایانی” قرار دارد.

برنامه هسته‎ای و موشکی کره شمالی نگرانی‎های عمیقی را برای جامعه بین‌المللی به همراه آورده است و سازمان ملل متحد در قطعنامه‌ های مختلفی از کره شمالی خواسته است تا به آزمایشهای هسته‌ای و موشکی خود پایان دهد.

با وجود همه این تلاش‌ها برای توقف آزمایش‎ها، پیونگ‌یانگ تاکنون موفق به انجام پنجمین آزمایش اتمی شده است. کره شمالی در سال گذشته میلادی دو آزمایش هسته‌ای انجام داد که ظاهرا آخرین آنها ” قویترین” دست از این آزمایشها بوده است.

کره شمالی مدعی است که تاکنون پنج بار در سال‎های ۲۰۰۶، ۲۰۰۹، ۲۰۱۳ و در ژانویه و سپتامبر ۲۰۱۶ آزمایش‎های موفق اتمی انجام داده است.

به نظر می‎رسد که قدرت انفجارها به مرور زمان افزایش یافته است.

شواهد حاکی از آن است که قدرت انفجار تازه‎ترین آزمایش هسته‎ای این کشور در سپتامبر ۲۰۱۶ معادل انفجار ۱۰ تا ۲۰ کیلوتن تی‌ان‌تی بوده است که در صورت اثبات این مسئله، آزمایش اخیر در مقایسه با آزمایش‎های پیشین قوی‎ترین محسوب می‎شود.

کره شمالی ادعا کرده است که کشورش موفق به “کوچک‎سازی” کلاهک هسته‌ای شده و می‌تواند آن را روی موشک بالستیک قرار دهد.

اما این ادعا هنوز به طور مستقل تایید نشده است و بعضی از کارشناسان در مورد این ادعا ابراز تردید کرده‎اند.

کره شمالی پیشتر ادعا کرده بود که توانسته است تا به فن‌‌آوری موشکی با قابلیت رسیدن به آمریکا دسترسی پیدا کند.

در همین رابطه، خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام نظامی آمریکا گزارش کرده است که اگرچه کره شمالی ممکن است توانسته باشد تا کلاهک هسته‌ای را بر روی موشک نصب کند، اما تکنولوژی ضروری برای حملات دوربرد یکی از مهمترین مشکلات پیش روی کره شمالی است.


منبع: alef.ir

سردار قلی‌زاده در سوریه به شهادت رسید

سردار غلامعلی قلی‌زاده که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سوریه شده بود حین مبارزه با تروریستهای تکفیری به شهادت رسید.

به گزارش میزان، سردار غلامعلی قلی‌زاده که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سوریه شده بود حین مبارزه با تروریستهای تکفیری به شهادت رسید.

گفتنی است مراسم پاسداشت این شهید از ساعت ۱۵ تا ۱۷ امروز در مسجد جامع خاتم واقع در میدان امام شهرک واوان برگزار می شود.
 


منبع: alef.ir

روحانی رئیس جمهور می ماند / برجام پاره نمی شود / تنش های لفظی با آمریکا افزایش پیدا می کند

به گزارش ایران خبر، در سال جدید، وضعیت اقتصادی ایران و نفوذ منطقه ای اش همچنین استقرار قدرت سخت و توسعه نظامی ایران احتمالا تشدید خواهد شد. 

بعد از توافق هسته ای سال گذشته ورود ایران به اقتصاد جهانی نیز افزایش بیشتری خواهد داشت. ایران دومین اقتصاد بزرگ در خاورمیانه و شمال آفریقاست . این کشور با فروش تقریبی ۱٫۳۵ تریلیون ۱۸ امین اقتصاد بزرگ دنیاست. این کشور دومین کشور منطقه بعد از مصر از لحاظ جمعیت است و ۱۶ مین کشور پرجمعیت جهان است.جمعیت ایران ۸۲٫۸ میلیون نفر است.

به عبارت دیگر افزایش درآمد های مالی ایران به تغییر قطب های بنیادین منطقه و سیاست خارجی خواهد انجامید.

درحالی که آمریکا و دیگر قدرت های غربی درمورد دخالت در سوریه یا دیگر درگیری ها در منطقه مصمم به نظر نمیرسند ایران در عوض احتمالا نقش نظامی اش را پررنگ تر خواهد کرد. این مساله به همکاری های استراتژیک ایران و روسیه قوت بخشیده و آنها را در پیگیری اهداف شان در منطقه مشتاق تر میکند.

تا زمانی که نقوذ منطقه ای ایران و نقش نظامی اش رو به اقزایش است تهران از ایجاد تعادل بین قوا در عراق و سوریه ویمن نا توان است. 

توافق هسته ای احتمالا سر جای خود باقی می ماند جتی اگر دولت جدید آمریکا با آن مشکل داشته باشد . دیگر کشورهای امضا کننده توافق به این قراداد هسته ای پایبند می مانند. کشورهای متععد اروپایی مشتاقانه آماده افزایش تجارت با ایران به ویژه در حوزه نفت و گازند.

تنها تغییر محتمل، تعییر در مناسبات ایران و آمریکاست که احتمالا به افزایش تنش های گفتاری خواهد انجامید. اما این بعید است که این تنش ها پیامدهایی در سطح ژئوپلتیک ، استراتژیک یا حتی اقتصادی دااشته و به منافع ایران آسیبی وارد کند.

انتخابات ریاست جمهوری ایران به زودی برگزار خواهد شدو علی رغم انتقادات تندرو ها، اما هنوز مردم از روحانی حمایت میکنند و این به وضوح به معنای دادن شانس دو دوره ای شدن به اوست.


منبع: irankhabar.ir

سازمان حج ایران دعوتنامه رسمی از عربستان دریافت نکرده

به گزارش ایران خبر، وزیر حج و عمره عربستان ـ به تازگی گفته که از ۸۰ کشور اسلامی به منظور تنظیم مناسک حج دعوت کردیم و ایران نیز جزو این ۸۰ کشور است.

او اظهار کرده که عربستان از تمام حجاج جهان اسلام بدون توجه به جنسیت و گرایش مذهبی آنها استقبال می‌کند و به آنها خدمات می‌دهد. وزارت حج و عمره تلاش می‌کند تا حجاج، مناسک حج خود را به آسانی و آرامش انجام دهند و برای اسکان و حمل و نقل آنها خدماتی را ارائه خواهد داد.

این درحالی است که سازمان حج و زیارت ایران اعلام کرده؛ تا کنون هیچ دعوتنامه ای از وزارت حج عربستان دریافت نکرده است.

حجت الاسلام مهدی شهسواری ـ مدیرکل حوزه ریاست و روابط عمومی سازمان حج و زیارت ـ نیز با تایید این مطلب، به ایسنا گفت: معمولا عرف است وزارت حج عربستان برای تنظیم مناسک حج به کشورهای اسلامی دعوتنامه بفرستد، اما فعلا چیزی دریافت نشده است.

با این حال سرپرست حجاج ایرانی، حدود یک هفته پیش از تلاش برای فراهم کردن مقدمات حج و عمره خبر داده و گفته بود: امیدواریم این‌بار عربستان شرایط ما را بپذیرد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز از مذاکره با وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی برای هموار کردن مسیر حج و عمره سخن گفته و تاکید کرده بود: عربستان باید شرایط مد نظر مقام معظم رهبری را تامین کند.

او همچنین گفته بود: اگر عربستان شرایط لازم را که در سیاست‌های نظام ما تعریف شده فراهم کند، حتما دولت و مجموعه نظام، مسیر را برای حضور انبوه زائران ایرانی در حج و عمره فراهم خواهند کرد، اما اگر دشمنِ متحجر این مسیر را مسدود کند، در دنیای اسلام خوار و ذلیل خواهد شد.

سرپرست جدید سازمان حج و زیارت نیز تاکید کرده بود: انتظارات ما از عربستان همان چیزی است که سال گذشته مطرح شده بود. همچنان انتظار داریم تضمینی برای امنیت، ‌ تسهیل امکانات و قائل نشدن تفاوت بین زائران ایرانی و سایر کشورها لحاظ شود. اگر سعودی‌ها این توقعات را تامین کنند، ما نیز تصمیم می گیرم.

ایران از اواخر فروردین سال ۹۴ تا کنون به دنبال حادثه فرودگاه جده، عمره را تعلیق کرد. شرط ایران برای از سرگیری عمره، اجرای حکم اشد مجازات برای دو مامور خاطی سعودی و ارائه تضمینی برای تامین امنیت و حفظ شأن زائران ایرانی بود که عربستان تا به امروز به هیچ یک از این مطالبات پاسخ نداده است.

سال گذشته پس از قطع روابط دیپلماتیک دولت عربستان با ایران، حج تمتع نیز تحت تاثیر روابط سیاسی دو کشور قرار گرفت. عربستان حاضر نشد به خواسته های ایران درباره محل صدور ویزا، تامین امنیت و ۲۰ پیشنهادی که در قالب یک نامه ارائه کرده بود، پاسخی دهد و حتی قراردادی که یک طرفه تنظیم کرده بود، بدون امضاء گذاشت و به این ترتیب زائران ایرانی از حج گذشته محروم شدند.
 


منبع: irankhabar.ir

زمانی که خبر اعدام شیخ نمر را شنیدم بسیار متأثر شدم/ این روحانی من را یاد مارتین لوترکینگ می‌انداخت

دیو اسمیت، کشیش استرالیایی  متولد ۱۹۶۲ در نیوتاون سیدنی است. پدر او بروس اسمیت یک کشیش آنگلیکان و از سخنرانان سرشناس مذهبی بود. او در سال ۱۹۸۴ و پیش از این که کشیش شود در رشته فلسفه با درجه عالی فارغ‌التحصیل شد. دیو، هم اکنون کشیش کلیسای ترینیتی و همچنین یک بوکسور حرفه‌ای است. دیوید اسمیت از سرسخت‌ترین مخالفان مداخله نظامی غرب در سوریه است و تاکنون سفر های متعددی برای اعلام همبستگی با مردم سوریه و کاستن از آلام ایشان به این کشور انجام داده است.



الف چندی قبل که این کشیش به ایران آمد مصاحبه مفصلی با وی انجام داد و نظراتش را درباره مسائل و موضوعات مختلف جویا شد. آنچه در ادامه می آید سخنان دیو اسمیت درباره جنگ سوریه و یمن و اعدام شیخ نمر می باشد.

جناب اسمیت! شما سفرهایی به کشور سوریه برای اعلام همبستگی با مردم آن کشور انجام داده‌اید. آنچه که شما در سوریه دیدید چه تفاوتی با تصاویر منعکس‌شده از رسانه‌های کشور خودتان داشت؟آیا شما وجود سانسور شدید خبری در مورد سوریه را تأیید می‌کنید؟
تصویری که در اخبار وجود دارد صد در صد با واقعیت و تصویری که در آنجا وجود دارد متفاوت است. آنچه که در رسانه‌های ما به تصویر کشیده می‌شود و تحلیلی هم که در مورد آن بیان می‌شود کاملاً متفاوت است. به‌عنوان مثال در تصاویر تمام کشور سوریه را درگیر جنگ نشان می‌دهند؛ درحالی‌که بسیاری از مردم در آنجا در حال زندگی هستند و همه درگیر جنگ نیستند. تصویر دیگری هم از سوریه نشان داده می‌شود؛ در این تصاویر تمام مردم سوریه به دنبال نابود کردن دولت بشار اسد و ایجاد استقلال هستند؛ درصورتی‌که عده‌ی زیادی حامی دولت هستند وعده‌ی کمی با دولت مبارزه می‌کنند.



شما به‌عنوان کسی که وضعیت سوریه را از نزدیک دیده‌اید؛ آیا دخالت کشورهای مختلف از جمله آمریکا، ترکیه و دیگر کشورهای غربی را مفید می‌دانید؟ همچنین شما فکر می‌کنید چه راه‌حلی برای مردم سوریه اثربخش تر است؟
اتفاقاتی که در سوریه رخداد و باعث شروع و ایجاد این وضعیت در آن کشور شد از نظر من مربوط عمدتاً از داخل خاک این کشور نبود و به دلیل دخالت و هدایت دیگر کشورها اتفاق افتاد. به‌عنوان مثال قطر به خاطر نفت، ترکیه به‌واسطه‌ی همسایگی و غرب به دلیل منافع خود این جریان‌ها را هدایت کردند. برداشت من بعد از دیدن واقعیت آن بود که کشورهای مختلف در حال دخالت در امور سوریه هستند و دلیل آن هم ضعیف کردن ایران است. آن چه که من به‌عنوان یک کشیش و بوکسور می‌توانم انجام دهم؛ این است که جنبشی را ایجاد کنم و کاری کنم تا ذهن مردم را نسبت به واقعیات موجود در سوریه روشن کنم.

در ابتدای جنگ درباره موضوع داعش بیشتر بحث ها مربوط به خاورمیانه بود؛ اما با گذشتن ۵ سال از جنگ سوریه حالا شاهد کشیده شدن جنگ به کشورهای اروپایی هستیم و می بینیم که هر هفته اخباری از حملات تروریستی در اروپا به گوش می‌رسید. آیا تجربه‌ی داعش برای آنان این امر را مسجل نساخته که حوزه فعالیت گروه‌های تروریستی به مناطق دیگر هم سرایت می‌کند و در یک جا ساکن نمی‌ماند؟
کاری که آمریکا و متحدانش انجام می‌دهند یک دیوانگی محض است؛ چرا که هر چیزی که شما درست کنید و از ابتدا از کنترل خارج باشد روزی شما را هم گاز می‌گیرد. آمریکا به عراق و افغانستان حمله کرد و تلاش می‌کند که به ایران هم تعرض کند و تمام اینها بر روی خودشان نیز اثر می‌گذارد. همچنین کشورهای اروپایی به‌عنوان یکی از حامیان داعش نباید توقع این را داشته باشند که اتفاقی برای خودشان رخ ندهد و طبیعتاً تشکیل دادن یک گروه تروریستی به خود آنان نیز صدمه  زده و خواهد زد و راه فراری از آن نیز وجود ندارد. البته نباید این انتظار را هم داشته باشید که کشورهای اروپایی به این اشتباه اقرار کرده و معذرت‌خواهی کنند؛ آنها بهانه‌ی دیگری پیدا می‌کنند و بازهم حول محور آن فعالیت می‌کنند.



جناب اسمیت! عربستان سعی دارد که جنگ سوریه را یک جنگ مذهبی جلوه دهد؛ آیا از نظر شما که ملبس به لباس روحانیت هستید، امکان دارد  در یک دین دستوری مبنی بر سر بریدن انسان‌ها داده شود؟ همچنین نظر شما در مورد قرائتی که در حال حاضر از دین اسلام توسط عربستان صورت می‌گیرد چیست و آیا این قرائت با احکام ادیان به‌صورت عام و دین اسلام به‌صورت خاص همخوانی دارد؟
اصلاً موضوع جنگ سوریه یک موضوع مذهبی و مربوط به شیعه و سنی ندارد؛ این مسئله یک بحث انحرافی است که آل سعود در آنجا به وجود آورده و تاریخ پیدایش آن به زمان انقلاب اسلامی ایران بر می‌گردد. از زمان پیروزی انقلاب ایران و شکست آمریکا در منطقه؛ تلاش شد تا این اختلاف بین شیعه و سنی ایجاد شود. این کار همانند زمان جنگ ایران و عراق در جنگ سوریه هم در حال انجام است. تمام اینها در حالی است به‌هیچ‌وجه این جنگ یک جنگ مذهبی یا فرقه‌ای نیست؛ چنانچه که عمده‌ی نیروهای ارتش سوریه سنی هستند. من شخصاً یک دوست عراقی داشتم که او می‌گفت: زمانی که ما با ایرانی‌ها می‌جنگیدیم نمی‌دانستیم که ایرانی‌ها شیعه هستند.

تمام این مسائل استراتژی‌هایی هستند که ریشه اصلی آن در عربستان نبوده بلکه در آمریکا است. با ایجاد تفکر وهابیت آنها سعی کردند تا چنین تفکری را رواج دهند و این جنگ‌ها را به‌واسطه‌ی آن به وجود آورند. باید تاکید کنم که اتفاقات و خشونت‌هایی که در سوریه در حال رخ دادن است هیچ ارتباطی به دین ندارد و این مورد تنها در باره دین اسلام هم نیست. در طول تاریخ خیلی از افراد بدترین مسائل غیرانسانی را انجام دادند و آن را به‌پای دین گذاشتند. خیلی‌ها بانام مسیحیت هم این کارها را کرده‌اند؛ مانند آمریکا که امروز بنام مسیحیت در حال انجام آن اعمال است. هدف اصلی تمام اینها ایجاد فرقه‌گرایی در میان ادیان است. آنها در میان یهودیت، اسلام و مسیحیت به همین روش عمل می‌کنند و با اعمال خشونت بنام دین اهداف خود را پیش می برند.



سؤال دیگر درباره جنگ یمن و موضع گیری های سازمان ملل است؛ نزدیک به دو سال از حمله عربستان به یمن می‌گذرد و در این مدت بدون آنکه کوچک‌ترین اعتراضی از سوی کشورهای اروپایی و آمریکا صورت گیرد؛ بمباران های شدیدی در یمن انجام‌شده و فروش سلاح به عربستان همچنان ادامه دارد. در مقطعی ریاض وارد لیست تروریستی و یک دولت کودک کش قرار گرفت اما با لابی از لیست خارج شد. نظرتان در مورد جنایات رخ داده در یمن چیست؟
آن چیزی که در یمن در حال وقوع است اصلاً قابل بخشش نیست؛ چرا که آنها از مرزهای حقوق بشر بسیار فراتر رفتند؛ البته که من بسیار به پیروزی مردم یمن امیدوار هستم به این دلیل که آنها بسیار مردم قوی و مقاومی هستند. من دوست پاکستانی دارم که در کشور یمن زندگی کرده است. او می‌گفت: زمانی که در یمن بودم مردم آنجا انسان‌هایی بسیار قوی هستند؛ چنانچه قبلاً با مصر هم جنگیده‌اند و مصر هم نتوانسته که آنها را شکست بدهد.

 آنچه که سعودی‌ها در یمن انجام می‌دهد یک دیوانگی است. آنها ابتدا حملات متعددی به بحرین و یمن انجام دادند، شیخ نمر را کشتند، در حال کشتن شیعیان غرب کشور هستند و بعد هم تصمیم گرفتند تا به‌صورت مستقیم نیروی نظامی به سوریه بفرستند. این حرکتی مضحک است چرا که نیروهای نظامی عربستان به‌زور می‌توانند از خاک خودشان دفاع کنند. عربستان مانند ماری است که در حال گزیدن خودش است و هر چه پیش می رود به مرگ نزدیک‌تر می‌شود.

رابطه‌ی عربستان و آمریکا به‌واسطه‌ی وابستگی نفتی آمریکا به عربستان است؛ البته از طرفی هم در این جنگ آمریکا با فروش سلاح منافع خود را تأمین می‌کند. به‌عنوان مثال در دهه‌ی ۷۰ عربستان برای نشان دادن وابستگی آمریکا به نفت کشورش؛ قیمت آن را بالا برد و در آنجا بود که نفت و تولیدات نفتی آمریکا پایین آمد و به‌واسطه‌ی آن شورش های زیادی در آمریکا رخ داد تا نشان داده شود که تا چه میزان آمریکا به نفت عربستان وابسته است. البته نابودی عربستان به یقین اتفاق می‌افتد چرا که در آنجا فرهنگ انفجار وجود دارد( شوخی در مورد عملیات انتحاری تروریستهای وهابی) با منفجرشدن تمام آنها انشا الله(دقیقاً از عبارت انشا الله استفاده کردند) روزی همگی از بین خواهند رفت.



وقتی که خبر اعدام شیخ نمر را شنیدید از منظر اینکه خودتان هم یک روحانی هستید چه احساسی به شما دست داد؟
زمانی که خبر اعدام شیخ نمر را شنیدم بسیار متأثر شدم؛ چرا که بارها و بارها به سخنرانی های ایشان گوش‌داده بودم و به دلیل زیبا و حماسی صحبت کردنشان من را یاد مارتین لوترکینگ می‌انداختند؛ حتی وقتی با یکی از دوستانم که از شاگردان ایشان بودند صحبت می‌کردم، او هم تصدیق می‌کرد و می‌گفت که مقایسه‌ی درستی داشته‌ام. این کارهایی که عربستان در حال انجام دادن آنهاست یک حماقت محض است؛ چرا که کشتن یک عالم دینی که هیچ خطری هم برای آنها ندارد یک نوع خودکشی سیاسی است. در حال حاضر مردم عربستان خودبه‌خود از رژیم آل سعود نفرت دارند؛ حالا اگر چنین برخوردهای احمقانه‌ای را هم شاهد باشند نفرتشان بیشتر می‌شود. چنین رفتارهایی از سوی دولتمردان آنها نشانه‌ی دور بودنشان از واقعیات دنیا است؛ چرا که علاوه بر غیراخلاقی بودن؛ از لحاظ سیاسی نیز تصمیماتی احمقانه محسوب می‌شوند.

همان طور که می‌دانید فرقه‌های افراطی در تمام ادیان وجود دارند. شما به‌عنوان یک واعظ مسیحی چه راه‌حلی را برای ارتباط و همکاری میان ادیان جهت ریشه‌کنی این فرقه‌های افراطی پیشنهاد می‌دهید؟
 سؤال خوبی پرسیدید؛ چرا که این افراطی‌گری در مسیحیت هم وجود داشته و در جاهایی افرادی افراطی آمده‌اند و ذهنیت را در مورد مسیحیت به قهقرا بردند. در انجیل سه اصل وجود دارد تا انسان خوبی باشیم؛ اول داشتن ایمان، دوم داشتن امید و سوم عشق ورزیدن. اگر هر یک از این سه مورد در شخصی وجود نداشته باشد آن فرد عقیده‌اش به نوعی می‌لنگد. اگر او ایمان نداشته باشد قدرت کافی نخواهد داشت تا دین خود را ادامه دهد، اگر امید نداشته باشد شاید دین‌دار بماند اما نمی‌تواند به دیگران کمک کند و اگر نتواند عشق بورزد، چه به انسان و چه به خدا؛ آنجاست که تبدیل به یک فرد افراطی و تکفیری می‌شود. این اتفاقی است که در مورد صهیونیست‌ها و داعش رخ داده و آنها عشق و محبت ندارند به همین دلیل افراطی شده‌اند. راه‌حلی که مسلمانان و مسیحیان می‌توانند برای مبارزه با این موضوع در پیش گیرند؛ این است که بر روی محبت و عشق تاکید بیشتری داشته و تعاملات اجتماعی وسیع تری داشته باشند. به‌عنوان مثال با یکدیگر غذا بخورند و باهم گفتگو کنند و داشتن تعاملات بیشتر موجب خواهد شد تا از این اتفاقات جلوگیری شود.


منبع: alef.ir

اولین واکنش اردوغان به حمله در کلوب شبانه استانبول

رئیس‌جمهور ترکیه با محکوم کردن حمله مسلحانه بامداد امروز در استانبول گفت: برخی تلاش می‌کنند کشورمان را به سمت بی‌ثباتی سوق دهند. ما این تهدیدات تروریستی را از منشا نابود خواهیم کرد و اجازه وقوع چنین بازی‌های کثیفی را در کشورمان نخواهیم داد.

به گزارش ایسنا، به نقل از سایت خبری خبر ترک، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در اولین واکنش به حمله مسلحانه بامداد امروز به یک کلوب شبانه در استانبول که منجر به کشته شدن ۳۹ نفر و زخمی شدن بیش از ۶۰ نفر شده است، با صدور بیانیه‌ای گفت: در درجه اول این حمله مسلحانه که در ساعات اولیه سال ۲۰۱۷ در منطقه اورتا کوی در استانبول اتفاق افتاده است را به شدت محکوم می‌کنم و با خانواده‌های قربانیان و بازماندگان ابراز همدردی می‌کنم.

وی ادامه داد: بانیان اینگونه حملات تروریستی به دنبال بی‌ثبات کردن کشور، برهم زدن آرامش ملت ترکیه و ایجاد بحران در کشور هستند. اما ما با حفظ خونسردی خود بیش از گذشته در کنار هم خواهیم ایستاد و اجازه نخواهیم داد که چنین بازی‌های کثیفی در کشورمان انجام شود.

وی با تاکید بر ادامه مبارزات ترکیه علیه تروریسم گفت: با هرگونه اقدام که برهم زننده امنیت و آرامش ملت کشورمان است، برخورد خواهیم کرد. ما می‌دانیم که اقدامات تروریستی سازمان‌های مختلف تروریستی علیه کشورمان با حوادثی که در منطقه در حال رخ دادن است، بی‌ربط نیستند اما ما منشا این حوادث تروریستی را از بین خواهیم برد.

اردوغان اضافه کرد: نه تنها در برابر حملات مسلحانه سازمان‌های تروریستی بلکه در برابر حملات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها نیز خواهیم ایستاد. حمله مسلحانه بامداد امروز در استانبول وحشیانه بود.


منبع: alef.ir

هشدار جانشین اطلاعات سپاه درباره وقوع فتنه جدید در انتخابات

جانشین فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نسبت به وقوع فتنه جدید از سوی ضد انقلاب و فتنه گران در انتخابات آینده هشدار داد.

به گزارش رسا، سردار حسین نجات، جانشین سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شامگاه پنجشنبه۹ دی در هفتمین نشست هم اندیشی ستایش گران اهل بیت نخبه کشور در مشهد با طرح این پرسش ها که آیا در جریان فتنه دعوا بین دو نفر یا دو جریان بود؟ این دعوا به خوبی ختم شد یا نه؟ چرا عده ای بر انتخابات معترض بودند؟آیا می شد بهتر مدیریت کرد و چرا حصر و ادامه حصر،گفت: زمینه های شکل گیری فتنه در واقع به چند سال قبل از آن برمی گردد.

وی به بررسی فعالیت‌های صورت گرفته از سوی سران فتنه و طرفداران آنان پرداخت و گفت: همه تلاش آنان راه اندازی انقلاب مخملی بود که باید در جریان انتخابات اجرا می شد.

سردار نجات فتنه ۸۸ را یک جریان از قبل برنامه ریزی شده دانست و تصریح کرد: این جریان یک دعوای شخصی نبود و رهبر معظم انقلاب به بهترین نحو مدیریت را به عنوان مدیر جامعه انجام دادند.

جانشین فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به برخورد رهبر معظم انقلاب در جریان فتنه انتخابات ۸۸ گفت: رهبر فرزانه انقلاب در نماز جمعه ۲۹ خرداد ماه همان سال، فرمودند اعتراض ها از مجاری قانونی پیگیری شود و با تک تک کاندیداها و نمایندگانی که معرفی کرده بودند جلسه گذاشتند.

وی افزود: رهبر معظم انقلاب بارها در سخنرانی‌ها تاکید کردند خط خود را از ضد انقلاب جدا کنید و نگذارید آنها سوء استفاده کنند و این در حالی است که در آن دوران اوباما، هیلاری کلینتون و نتانیاهو از موسوی و کروبی دفاع کردند و آنان اعلام برائت نکردند و از عده ای که خیمه امام حسین(ع) را آتش زدند تشکر کرده و آنان را خداجو معرفی کردند.

سردار نجات ادامه داد: اوباما در سخنان خود میرحسین را نماد غرب گرایی در ایران معرفی کرد و نتانیاهو می گفت میرحسین امید ما در جمهوری اسلامی ایران است.

وی با بیان این‌که سران فتنه به مدت ۲۰ ماه از ۲۲ خرداد ۸۸ تا ۲۵ بهمن ماه ۸۹ آزاد بودندو اطلاعیه می دادند، اظهارکرد: در این مدت هیچ برخوردی از سوی قوه قضائیه با آنها صورت نگرفت و وقتی مسؤولان نظام دیدند فتنه دیگری در راه است مساله حصر مطرح شد.

وی ادامه داد: سران فتنه در این مدت ۲۰ اطلاعیه دادند و در این اطلاعیه ها برنامه های خود را برای قیام مجدد سازماندهی می کردند که باید مبارزه کرد و از مردم خواستند که تشکلهای چهار نفره و پنج نفره ایجاد کنید و درهای منازلشان روبروی هم باشد و با هم ارتباط برقرار کنند.

جانشین فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به روند تصمیم به حصر سران فتنه اشاره و بیان کرد: ۲۵ بهمن سال ۸۹ بین چهار تا پنج هزار نفر جمعیت در میدان انقلاب تهران جمع شدند و درگیری بوجود آمد و فردای آن روز سران فتنه اطلاعیه دادند و نظام را فاسد اعلام کردند و از مردمی که غیرمجاز راهپیمایی کرده ،تشکر کردند.

وی گفت: دو روز بعد از راهپیمایی ۲۵ بهمن ماه تاج زاده از زندان نامه نوشت که معارضان در سوریه از جنس انقلاب سبز هستند و کاری که در تونس و مصر برای سرگونی رژیم رخ داد، راه سبز امید نیز باید آن را دنبال کند.

سردار نجات افزود: آنان بنا داشتند به بهانه حمایت از مردم تونس و مصر تجمعات دیگری راه بیاندازند و بدین طریق اهداف خود را دنبال کنند که وزارت کشور اجازه نداد و حصر سران فتنه انجام شد.

جانشین فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: جرم سران فتنه جرم سنگینی بود و آنان در بین مردم انشقاق ایجاد کردند و به ضدانقلاب میدان دادند به طوری که آمریکایی ها بعد از فتنه، تحریم ها علیه ایران را تشدید کردند.

وی افزود: اگر موسوی و کروبی رفع حصر شوند باید دوباره محاکمه شوند زیرا اگر مسئولان نظام هم سران فتنه را ببخشند مردم نمی توانند آنان را ببخشند و آنان باید در پیشگاه عدل الهی به مردم پاسخگو باشند.جانشین فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به انتخابات پیش رو گفت: در این انتخابات هم باید منتظر فتنه دیگری از سوی فتنه گران و ضد انقلابیون بود.


منبع: alef.ir

آیت‌الله شرعی دعوت حق را لبیک گفت

 
آیت‌الله شرعی، مدیر سابق حوزه‌های علمیه خواهران کشور، صبح امروز به دلیل عارضه بیماری درگذشت.
 


به گزارش  رسا، آیت الله محمدعلی شرعی مدیر سابق حوزه های علمیه خواهران و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم صبح امروز دعوت حق را لبیک گفت.

حجت‌الاسلام علی مولایی، مدیر روابط عمومی و امور بین الملل مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران کشور ‌‌در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا گفت: متاسفانه باخبر شدیم که آیت‌الله محمدعلی شرعی، مدیر سابق حوزه های علمیه خواهران کشور، صبح امروز به رحمت خدا رفت.
جزییات مراسم تشییع و خاکسپاری آیت الله شرعی متعاقبا اعلام می شود.
الف ارتحال آیت الله شرعی را به خانواده محترم و حوزه های علمیه تسلیت می گوید.


منبع: alef.ir

علی مطهری: تندروها پشت‌شان به برخی نهادها گرم است

نایب رییس مجلس تاکید دارد باید با هرنوع رفتار تند و افراطی برخورد جدی و عادلانه شود تا برخی افراطیون احساس حاشیه امن نداشته باشند.

علی مطهری در گفتگو با خبرآنلاین، درباره برخی رفتارهای تند و افراطی و برهم خوردن جلسات سخنرانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، به خبرنگار خبرگزاری خبرآنلاین گفت: این افراطی گری ها با آرمان‌های انقلاب سازگار نیست و چهره بدی از کشور در دنیا به نمایش می گذارد.

وی با بیان اینکه این نوع رفتارها مخالف روش ائمه اطهار است، اظهار داشت: ما معتقدیم که این نوع رفتارها و کارها باید پایان بپذیرد، راهش نیز این است که دستگاه های مسئول با رفتارهای اینگونه برخورد جدی داشته باشند. نه اینکه رفتار دوگانه با برهم زنندگان این جلسات داشته باشند.

نایب رییس مجلس تاکید کرد:  این نباشد که یک گروه را آزاد بگذارند که هرکاری می خواهند انجام دهند و گروه دیگر دائما تحت فشار قرار گیرد. در واقع اگر قرار است برخوردی صورت گیرد باید برخورد عادلانه باشد تا به این رفتارها پایان داده شود.

مطهری تصریح کرد: اگر چندبار با کسانیکه این تندروی ها را انجام می دهند و این رفتارها را دارند برخورد جدی شود و احساس کنند که هیچ گونه تبعیضی در قبال آنها روا داشته نمی شوند این قسم رفتارهای افراطی پایان می پذیرد.

وی خاطرنشان کرد: افرادی که اینکارها را می کنند احساس پشت گرمی از طرف بعضی نهادهای حکومتی دارند و فکر می کنند در حاشیه امن قرار گرفته اند ولی اگر احساس کنند که با آنها همانند بقیه برخورد می شود این مساله تمام می شود.


منبع: alef.ir

اگر اصولگرایان می خواهند برنده شوند کسی غیر از جلیلی را باید بیاورند

به گزارش ایران خبر، نماینده ادوار مجلس که «مرد تذکرهای قانونی» مجلس شناخته می شد، این روزها، پس از آنکه همچون دیگر اصولگرایان تهران از ورود به مجلس دهم بازماند، خود را درگیر فعالیت‌های سازمان مردم نهاد دیده بان شفافیت و عدالت کرده است. سازمانی که خود پایه گذار آن بود. سازمان مردم نهاد شفافیت و عدالت چنان او را مشغول به خود کرده است که برای مصاحبه‌ ما را هم به ساختمان آجری این سازمان دعوت کرد.
 

این دل مشغولی جدید توکلی او را در حوزه سیاست کمی ساکت‌تر کرده است، هر چند او معتقد است که سیاست بازنشستگی ندارد اما وقتی حرف به اصولگرایان و انتخابات می‌رسد، جسته و گریخته اشاره می‌کند که «اصولگراها اشکالاتی دارند. من اما میل ندارم این روزها در این رابطه حرفی بزنم.»

 

گرچه توکلی ابتدا تمایلی به صحبت در مورد اصولگرایان نداشت اما در ادامه گپ و گفتمان، وقتی سخن از وحدت اصولگرایان به میان آمد، گفت که« وحدت حول یک شخص الان جواب نمی دهد. مقداری تعارف با هم می کنند. وحدت باید حول مفاهیم و اهداف اتفاق بیفتد.» او این نقد را هم به هم طیفان اصولگرایش داشت که حرف شنوی ندارند. 

 

او که معتقد است جامعه مدرسین مرجعیت گذشته را ندارد، همچنین در مورد محوریت قرار گرفتن جامعه روحانیت در انتخابات آتی، با قاطعیت گفت که این موضوع را قبول ندارد.

 

او تلویحا از قالیباف گلایه می کند که به گزارش سازمان دیده بان عدالت درباره شهرداری توجهی نکرد و البته احتمال می دهد آقای شهردار اطرافیان خوبی نداشته است.

 

از جُک های سیاسی مردم حرف زد، از بابک زنجانی که اعدام حقش است، از مهندس بازرگان که حاضر نبود مملکت را از بین ببرد، از اصلاح طلبانی که سریع جفت و جور می شوند و …

 

مشروح گفتگوی احمد توکلی با خبرآنلاین را در ادامه بخوانید:

 

****

 

*آقای توکلی دوری از مجلس چطور است؟ دلتان برای فضای مجلس و سیاست تنگ نمی‌شود؟

 

ما که در سیاست هستیم.

 

*خود فضای مجلس که درگیر بودید…

 

نه، تنگ نمی شود.

 

*چرا ؟

 

دیگر آمدیم این سمت.

 

*حتی وقتی یکی مثل آقای حضرتی پشت تریبون می گوید جای آقای توکلی در مجلس خالی است.

 

ایشان به من لطف کرده است و نظرش را گفته است اما خب چرا دلم تنگ شود؟

 

 

 

 

*یعنی مجلس آنقدر گیر و دار داشته که دوری از آن فضا برای شما سخت نباشد.

 

نه هر چیزی که پیش بیاید ،انشاءاله خیر است. یک عالمی در زمان قاجاریه اهل معرفت و تذهیب نفس بود، چند روز بود که در اصفهان گرد و غبار گرفته بود و گرمای شدید بود. او در حجره یکی از شاگردهایش که به او ارادات داشت، سر می کرد. که در همان حین یک باران خوبی آمد، ایشان در را باز کردند و گفتند چه باران به موقعی، مدتی بعد این فرد به رحمت خدا رفت. شاگرد این عالم خیلی دلش می خواست که ایشان در خواب ببیند، هرکاری می کرد به نتیجه نمی رسید. تا اینکه چله گرفت. خواب این استاد را دید، گفت استاد در چه حالی هستید. گفت یادت هست در آن روز که باران آمد، من در را باز کردم، چه گفتم؟ شاگرد گفت بله گفتید چه باران به موقعی، گفت به خاطر همان حرف، خدا از لحظه مرگم مرا نگه داشته است، می پرسد که  کدام کار من بی موقع بوده است؟ حالا کدام کار خدا بی موقع است، ما ثمره اعمال خودمان را می بینیم. بارم کم شده ولی کارم کم نشده است.

 

*الان بارتان کم شده است، راضی هستید؟

 

ناراضی نیستم.

 

احمدی نژاد یک کاری کرد که بعدا خرابش کرد. میخواست مشاورین جوان را رشد دهد، ولی اگر قوره انگور نشده، کشمش شود، بالطبع ترش می شود. یعنی جوان باید مسیری را طی کند و تا به آن مسئولیت سپرده شود. اگر یکباره جوانی را شما مشاور وزیر کردید، نیت درست بود که جوانان را بخوااهیم تربیت کنیم، اما چرا مشاور وزیر، باید مشاور مدیر کل میشد که پله پله بالا برود نه به گونه ای شود که دچار توهم شوند.

 

*رادیو مجلس را گوش می کنید؟

 

یکبار فقط.

 

*چه زمانی بود؟

 

یادم نمی آید برای چه زمانی بود.

 

*چرا گوش نمی دهید؟ پیگیر نیستید یا…

 

وقت ندارم، تلویزیون هم خیلی کم نگاه میکنم و خبرها هم بیشتر از شبکه های اجتماعی میگیرم. وقتم صرف کارهای دیگر میشود.

 

*شده تا به حال اتفاقی در مجلس در حال رخ دادن باشد و شما بگویید ای کاش من در مجلس بودم تا در آن موقعیت کاری انجام می دادم؟

 

نمیدانم. کاری که الان انجام می دهم را کم اهمیت نمی دانم. شاید خیر در این بود که از کارهای دیگر فارغ شوم و به مبارزه با فساد بپردازم.

 

*پس شما کلا پرونده مجلس را برای خودتان بستید؟ یعنی دیگر دوست ندارید وارد حوزه مجلس شوید.

 

نه پرونده مجلس را نبستم، شاید دوره بعد وظیفه ای پیدا بشود.

 

*شما از همان دهه های انقلاب وارد فضای سیاسی شدید. الان با گذشت این سالها حس خستگی از فعالیت سیاسی نمیکنید؟ فکر میکنید که فضای سیاست بازنشستگی ندارد و این راه باید ادامه داشته باشد؟

 

وقتی آدم نفس میکشد که بدش نمی آید، کار هم مثل نفس کشیدن اسست، سیاست یک بخشی از زندگی هر کسی است و من انتخاب کردم که کارم سیاست باشد.

 

*و بازنشستگی ندارد؟

 

علی القاعده ندارد، مگر اینکه آدم ناتوان بشود. سیاست مثل زندگی کردن می ماند، مثل نفس کشیدن.

 

*نسل جدید سیاسیون را چطور ارزیابی می کنید، چقدر با نسل قدیم تفاوت دارد؟ آقای توکلی ۳۷ سال پیش، نزدیک ۲۸ سالش بود. ازاول انقلاب، از همان موقع وارد ارکان سطح بالای حاکمیت شدید و مسئولیت داشتید. الان شرایط را چطور میبینید، نسل جدید سیاسی را آرمانی میبینید یا رویایی؟ بی پرواتر شدند یا قاعده مدارتر؟ تشکل های سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا نسل و اعضای جدیدی دارند اما کسانی که آمدند نقش چندانی در حوزه اجرایی و تصمیم گیری ندارند. این اعتماد چرا نیست؟ مثلا متوسط سن نمایندگان و وزرای ما بالای ۵۰ سال است.

 

متوسط سنی وزرای این دولت  نوبری است.(خنده). عرض کنم که جوانان اول انقلاب معمولا به یک سابقه پرتلاطم مسبوق بودند، من خودم وقتی نماینده شدم ۲۸ سالم بود. اما ده دوازده سالی بود که کار سیاسی کرده بودم، اعتصابات و بازداشت های متعدد، اخراج از دانشگاه و اعزام به سربازی بالاخره محکومیت و بیش از چهار سال زندان رفته بودم. امثال من، چون دوره پرتلاطمی گذرانده بودند، کمی پیچیده تر از جوانان این زمانه بودند، زندگیشان به زحمت و مرارت برای رسیدن به هدف میگذشت. هدفی که دستیابی به آن بسیار دور و سخت به نظر می آمد. این روحیه که آدم هدف را دور ببیند اما دست از مبارزه برندارد، کمالی را به وجود آدم میدهد که نشاط، امید و همه چیز در آن هست.

 

ما در ایران حزب واقعی دو حزب بیشتر نداشتیم، حزب توده و جمهوری اسلامی که به تمام معنا حزب بودند و از نظر حزبی موفق بودند. اولی خائن در آمد و دومی اختلافات زمان جنگ موجب شد تا امام کرکره اش را پایین بکشد، ولی الان توده ای ها نیستند و عمرشان به سر آمده است و آخرین باز ماندگانش نیز از بین رفتند

 

دوران انقلاب، پیچیده بود و بالا و پایین بسیاری داشت. دسته هایی از انقلاب جدا شدند، اول مجاهدین خلق که از اول نپیوسته بودند. منافقانه اظهار همراهی میکردند تا این که اسلحه کشیدند. یک تیپی اقدام به کارهایی برخلاف حکومت کردند و حذف شدند و مجبور بودیم حذف کنیم، چون یک حکومت به ضد خودش رسمیت نمیدهد.

 

*یعنی اگر دوباره با همین تجربه به زمان انقلاب برگردیم، دوباره همین پروسه طی می شود؟

 

هیچ وقت با همین تجربه به گذشته بازنمیگردیم، این فرض همیشه فرض است. من از اتفاقی که افتاد متاسف نیستم چون اغلب کسانی که اینگونه با آنها برخورد شد خودشان مقصر بودند، و اینکه انسان عاقل و با شرافت وقتی چیزی را قبول میکند، پایش می ایستد. انسان عاقل وقتی میبیند نمیتواند چیز بهتری بسازد، با وضع موجود کنار می آید. من مرحوم بازرگان را انسان عاقلی میدانم، یک کمی دست و پا زد که حرف خودش را پیش ببرد، بعد وقتی دید نمیشود، با حکومت در نیافتاد، نخواست که از بینش ببرد، چون دید که بر فرض هم  اگر قدرتش را داشت این را از بین ببرد، چیز بهتری جایش نمی آید. ولی برخی دیگر نه، فکر میکردند که میتوانند تغییر دهند و توهم داشتند. مثل بنی صدر او نماد تکبر بود. خدا عاقبتش را به خیر کند. حالا از سئوال شما دور شدیم، بگذریم…

 

*حالا که حرف به اینجا کشیده شد، شما بنی صدر را خائن می‌دانید یا نه؟

 

 اینکه آدم چیزی را بپذیرد و بعد در پنهان بدلش را انجام دهد، مگر اسم دیگری غیر خیانت روی آن  میتوان گذاشت؟ میتوانست از ابتدا نپذیرد. وقتی از دوش انقلاب بالا برود و بعد یواشکی کار دیگری بکند، اسمش را چه باید گذاشت؟

 

*شما نگفتید چرا نسل اول این ریسک واگذاری قدرت را به نسل جدید، قبول نمیکند؟

 

این کار زمانی خوب صورت می گیرد که احزاب فعال باشند و جوان ها آهسته آهسته رشد کنند و تربیت شوند. ما در ایران حزب واقعی دو حزب بیشتر نداشتیم، حزب توده و جمهوری اسلامی که به تمام معنا حزب بودند و از نظر حزبی موفق بودند. اولی خائن در آمد و دومی اختلافات زمان جنگ موجب شد تا امام کرکره اش را پایین بکشد، ولی الان توده ای ها نیستند و عمرشان به سر آمده است و آخرین باز ماندگانش نیز از بین رفتند.

 

ولی بچه های حزب جمهوری اسلامی هنوز هستند و به نظام وفادار هستند. باقی احزاب، کار حزبی نمیکنند، شبیه کلوپ هستند که کارشان هم نگرفت. با قدرت بالا رفتند و با قدرت هم پایین آمدند.

 

 

 

*یک نگاهی هم وجود دارد اینکه که نخواستید بگیرد.

 

کلا در جمهوری اسلامی خاطره تحزب خوشایند نیست.

 

*این توجیه نیست؟

 

توجیه اگر عقلایی باشد، درست است(خنده)

 

در واکنش به رای نیاوردن لیست اصولگرایان تهران: خب این کری خواندن ها که مهم نیست و واقعیت را تغییر نمیدهد. این افتخاری نیست مجلس را به پیاده نظام بسپاریم. آن افسران جوان به خاطر پیری این ژنرال ها نبود که رای آوردند، عوامل دیگری دخیل بود. من معتقدم که این ضعف در نیروهای انقلابی است و به نظر من با این عاداتی که ما داریم سخت است.

 

*شما میگویید هنوز ما از سرمایه حزب جمهوری اسلامی استفاده میکنیم…

 

نگفتم استفاده میکنیم، گفتم به درد میخورند. مگر الان از آنها استفاده میشود. مگر الان دولت آقای روحانی از حزب استفاده میکند؟ نه.

 

*خب آقای روحانی در حزب بوده است.

 

 به همین دلیل گفتم که هنوز آدم هایی هستند که به کار می آیند. حرفهای من توجیه عقلانی است. خاطره تاریخی زود پاک نمیشود، وقتی صحبت احزاب میشود مردم یاد آن احزاب یا یاد کلوپ هایی می افتند که با هم دعوا و فحش کاری میکنند. در انگلستان درس میخواندم، به بچه ها از بچگی روحیه کار جمعی را یاد میدادند و بچه حتی انشاء هم جمعی می نوشتند.ما روحیه فردگرایی مان شدیداست و کار جمعی کم میکنیم. ما اینجا قهرمان پروریم و همیشه یک نفر گل میکند و پیش میرود. این روحیه فرد گرایی، آن زمینه تاریخی و بی میلی حکومت. به نظر من کسی دنبال این نیست که این مشکل را حل کند.

 

*سیاستمدارهای نسل اول ما انگار یک آیینه دستشان است که آن آیینه آنها را جوان نشان میدهد و آنها فکر میکنند هنوز جوان هستند.(خنده) الان آقای توکلی، باهنر و لاریجانی بالای ۶۵ سالشان است.

 

لاریجانی ۵ سال از من کوچکتر است(خنده)

 

*حالاچندان تفاوتی نمیکند. بالاخره بالای ۶۰هستند، ۲۰ سال دیگر چه اتفاقی قراراست بیفتد؟

 

کادرتربیت نشده است.

 

*خب چه باید کرد، اینکه واقعا ۱۰ سال و ۲۰ سال دیگر این خلاء احساس میشود. شما حزب جمهوری را داشتید الان بعد از گذشت این زمان طولانی هنوز میگویید از سرمایه حزب جمهوری استفاده میکنید. خب ۲۰ سال دیگر میخواهید چه سرمایه ای برای این مملکت داشته باشید؟

 

سئوال سختی است. ایرادتان وارد است. ولی احمدی نژاد یک کاری کرد که خراب کرد. میخواست مشاورین جوان را رشد دهد، ولی اگر قوره انگور نشده، کشمش شود، بالطبع ترش میشود. یعنی جوان باید مسیری را طی کند و تا به آن مسئولیت سپرده شود. اگر یکباره جوانی را شما مشاور وزیر کردید، نیت درست بود که جوانان را بخوااهیم تربیت کنیم، اما چرا مشاور وزیر، باید مشاور مدیر کل میشد که پله پله بالا برود نه به گونه ای شود که دچار توهم شوند.

 

*الان جوانان نسل جدید را از انقلاب حساب کنیم که نزدیک به ۳۷ سالشان است، آنها را آرمانی میبینید یا رویایی؟ نسلی که هنوز نسل اولی انقلاب این ریسک را نمیکنند که فضا را به آنها بدهند.

 

نه، همه جا اینگونه نیست، من خودم کلی نیروی جوان آوردم به مرکز پژوهشها. البته پیرمردان بسیار مجرب هم داشتم که جوانان در کنارشان رشد کردند. جاهای دیگری هم اینگونه است، اما همانطور که گفتم چون زمینه ساخته شدن جوانان را فراهم نکردیم به این مشکل خوردیم. همانطور که گفتم کار سیاست، کار پر از کشمکش با واقعیت است، باید سرمان به سنگ بخورد و دوباره بلند شویم، اگر راهمان جاده صاف و آسفالتی باشد، جوانان تربیت نمیشوند، پس باید در معرض دست انداز قرار داد و اجازه بدهیم که این ها اشتباه کنند و اشتباهشان را تصحیح کنیم. مثل مرکز پژوهش ها.

 

*آقای دکتر مرکز پژوهش ها فرق دارد. مثلا شما فکر کنید که آقای حداد بگوید خب من ۷۰ و اندی سالم است، بگویم خب فرید الدین شما بیایید جای من. آقای توکلی بگوید خب من ۶۵ سالم است به شما کمک میکنم، آقا زهیر بیایید جای من…

 

نه، من از این کارا نکردم و نمیکنم. صندلیم را تعارف نمیزنم. این کار بد است. این کارها را کردند و بد هم کردند. برای اینکه  صندلی سیاسی موروثی که نیست.

 

اصلاح طلبان یک طیف هستند مانند اصولگرایی اما اصلاح طلبان عمل گراتر هستند. زود با یکدیگر چفت میشوند و به هم نزدیک میشوند بنابراین تأثیر بیشتری بر آرای مردمی میگذارند. اما اصولگراها به خاطر همان روحیه ای که هر کسی احساس تکلیف میکند و می آید، در تفاهم سخت تر هستند و کوتاه نمی آیند.

 

*نه اینکه موروثی باشد، مثلا در  لیست اصولگرایان مجلس دهم، از سوی حزب موتلفه آقای جولایی آمد ولی بعدش آقای نبی حبیبی جایگزینش شدند. من میگویم آقای حبیبی که بالای ۷۰ سال دارد، او مهمتر است یا اینکه مثلا حالا آقای جولایی می آمد با همان میزان رای شکست میخورد. میگفتند خب یک عضو شورای مرکزی حزب شکست خورد در عوض نمی گویند که یک ژنرال حزب موتلفه شکست خورده است.

 

من این حرف را قبول دارم. ما این ضعف را داریم.

 

*چرا نمیگذاریم جوانان وارد میدان شوند. خود شما آقای توکلی کسی بودید که وقتی روحانی رای آورد پیش بینی کردید که ما انتخابات مجلس تهران را می بازیم. وقتی چنین پیش بینی داشتید چرا با تمام قوا آمدید در یک لیست قرار گرفتید که بخواهند کنایه امروز اصلاح طلب ها را بشنوید که بگویند ما با پیاده نظام توانستیم ژنرال های اصولگرا را شکست دهیم.

 

خب این کری خواندن ها که مهم نیست و واقعیت را تغییر نمیدهد. این افتخاری نیست مجلس را به پیاده نظام بسپاریم!

 

*خب شما واقعیت را دیده بودید.

 

آن افسران جوان به خاطر پیری این ژنرال ها نبود که رای آوردند، عوامل دیگری دخیل بود. من معتقدم که این ضعف در نیروهای انقلابی است و به نظر من با این عاداتی که ما داریم سخت است.

 

*فکر میکنید در چه مقطعی به سراغ نسل بعد از انقلاب برویم؟

 

من میگویم همین الان برویم اما نمیروند و گوش نمیدهند.(خنده)

 

*ظرفیتش وجود ندارد که گوش نمیدهند؟

 

این دو طرفه است، هم جوانان ما آن تلاطم ها را ندیده اند. چون نسل انقلاب و نسل جنگ تلاطم دیده اند. ما باید این نگاه را تقویت میکردیم. به هر حال این حاصل نشد.بیشتر از این چیزی بلد نیستم که بگویم.(خنده)

 

*اینکه میگویید جوانان آب دیده نشدند تا وارد فضای سیاسی بشوند، از طرف دیگر این نگاه هم وجود دارد که حالا اگر این جوانان وارد کار شوند، مثل اتفاقی که در دوره احمدی نژاد افتاد، انگار قد و قواره چهره های سیاسی پایین آمد. حتی برخی میگویند خود احمدی نژاد وقتی بدون پیشینه سیاسی و اجرایی خاصی آمد و در جایگاه رئیس جمهور قرار گرفت. بعد از آن خیلی ها فکر کردند که خب وقتی کسی مثل احمدی نژاد توانست رئیس جمهور شود، ما هم میتوانیم. به نحوی که در دوره های بعد شاهد تلاش چهره هایی برای حضور در کارزار انتخابات ریاست جمهوری بودیم، که شاید اصلا در حد و اندازه این سمت نبودند. این نگاه چقدر به فضای سیاسی ما آُسیب زد؟

 

این روند هم به خود افراد آسیب میزند، هم به فضای سیاسی. به خودشان البته بیشتر آسیب وارد میکند. افراد باید یک مسیر را طی کنند تا قابلیت هایشان معلوم شود، وگرنه میسوزند. این سیر باید رعایت شود. معجزه را پیغمبران و اولیا خدا میکنند، ما زندگی تدریجی داریم.

 

*آقای توکلی برویم سراغ اصولگراها، به نظر شما مشکل الان اصولگرا چه مسئله ای است؟ اولین مشکل و دغدغه اصلی شان وحدت است که تلاش زیاد می کنند ولی نتیجه چندانی نداشته است؟

 

من در رابطه با این موضوع خیلی حرف زدنم نمی آید.

 

مردم ناراحت می شوند و جُک را از سر ناراحتی و یأس می سازند.سر به بی خیالی می زنند. در واقع با ساختن جُک نمی خواهند موضوع فساد را مسخره کنند چون هیچ کس فساد را خوب نمی داند بلکه می خواهند نحوه مبارزه با فساد را به سخره بگیرند یعنی می گویند “شما اهل مبارزه با فساد نیستید”.

 

*الان این موضوع خیلی مهم است…

 

بله مهم است. اصولگراها اشکالاتی دارند. من اما میل ندارم این روزها در این ارتباط حرفی بزنم.

 

*چرا؟

 

حالم اینجوری هست دیگر..(خنده)

 

*واقعا وحدت مشکل اصلی شان شده است که اگر حل شود مثل یک تنه درختی است که شاخه هایش بعدش می‌تواند اصلاح شود و مشکلات حل شود؟

 

یکی از مشکلات جدی همین است و اینکه اگر میل به وحدت نباشد، اختلافات بزرگ جلوه میکند و افراد از هم دور میشوند. خیلی هم واضح نیست که از یکدیگر چه می‌خواهند. اجمالا  اینگونه است که اصولگراها پایبندیشان به شریعت و روحانیت بیشتر است و همین باعث دور هم جمع شدنشان می شود. اینکه چقدر این در همه جدی است و چقدر در عمل وفاداری را نشان میدهند. این ها جای سئوال دارد.

 

اصولگرایان طیفی هستند از متشرعین وفادار به ولایت فقیه تا آدم هایی که اینگونه می نمایانند و برحسب ظرفیت زمانه رفتار می کنند. اصلاح طلبان هم یک طیفی هستند  که برخی شان نظام را قبول دارند تا ادم های سکولار. اما در میان اصلاح طلبان طیف سکولارش تسلط جوی دارند. این سمت در میان اصولگرایان طیف متشرع عقبه دارند. عمده اختلاف سر همین حدی از سکولاریسم بودن اصلاح طلبان و حدی از همین متشرع بودن اصولگرایان است.

 

اگر دو سر طیف وفادار به تشرع و انقلاب  دو جناح به هم نزدیک تر شوند، به مردم هم نزدیک میشوند و وضعیت بهتری ایجاد می شود.

 

 

 

 

* میگویند اصولگرایان به گفتمان ایجابی نیاز دارند، به وحدت نیاز ندارند. یعنی مردم وقتی میخواهند با دو لیست و کاندیدا از دو جناح سیاسی مواجه شوند، اصلاح طلبان میگویند آزادی سیاسی و بیان، تقویت فضای مجازی و ارتباط منطقی با غرب و مخالفت با گشت ارشاد اما از این سو اصولگرایان دقیقا برعکس هستند، مثلا توصیه میکنند به بسته شدن فضای مجازی، چرا علی مطهری از این شهر به آن شهر میرود تا جایی که آقای موحدی کرمانی گفتند که مطهری باید برود حرف هایش را با رهبری هماهنگ کند. نمیگویم این مسائل نباید باشد ولی این گفتمان اصولگرایی الان بخش سلبی اش بالا آمده و مردم مشاهده میکنند.وقتی لیست آبادگران آمد، جنبه ایجابی آن بالا بود، همه کاندیداهایشان رای آوردند به مجلس و شورای شهر رفتند اما همه چهره سلبی شان بیشتر مطرح میشود.شما به این اعتقاد دارید که باید اول دنبال یک گفتمان ایجابی باشند؟

 

این را من اعتقاد دارم که طرفین دقیقا همان چیزی که میگویند نیستند و رفتار نمی کنند. مثلا شما میگویید که اصلاح طلبان می گویند که آزادی باشد. من یک مثال بزنم، ماه پیش در دانشگاه شهید بهشتی مهمان یک گروهی اصلاح طلب بودم. مجری رو به من کرد و گفت که شما رای نیاوردید در واقع مطرود از جانب مردم هستید. گفتم مگر هر کسی که رای نیاورد مطرود مردم است؟ با صراحت جواب مثبت داد. به او گفتم تو دموکرات نیستی که چنین حرفی میزنی. دموکراسی یعنی قبول چرخش قدرت نه تعیین مطرودین ملت. این حرف که آن اصلاح طلب گفت خیلی فاشیستی بود.  این روحیه در جریان اصلاح طلب هست. برخلاف اینکه میگویند ما از آزادی دفاع میکنیم. خدا نکند که یکدست یکدست بشوند در این صورت خودشان را ضایع میکنند.

 

*همان زمان هم که گفتند اصلاحات مرد و میخی بر تابوت اصلاحات زده شد. آن زمان هم اصولگراها چنین حرف هایی در مورد اصلاح طلبان می‌زدند.

 

بله. اما از سمت اصلاح طلبان این نگاه بیشتر است. آنها با شعار آزادی جلو می آیند اما اینگونه عمل نمی کنند. این که من می گویم از دو طرف، طیفی که مردمی هستند به یکدیگر نزدیک شوند، برای این است که آن طیف فاشیست محدود شود.

 

اصلاح طلبان یک طیف هستند مانند اصولگرایی اما اصلاح طلبان عمل گراتر هستند. زود با یکدیگر چفت میشوند و به هم نزدیک میشوند بنابراین تأثیر بیشتری بر آرای مردمی میگذارند. اما اصولگراها به خاطر همان روحیه ای که هر کسی احساس تکلیف میکند و می آید، در تفاهم سخت تر هستند و کوتاه نمی آیند.

 

*همه احساس تکلیف می‌کنند و مجتهد هستند…

 

بله.(خنده)

 

*اینکه بر نقطه مشترک اصلاح طلبان و اصولگراها تأکید کردید، فکر میکنید این نقطه مشترک بتواند به جایی برسد که ما روزی ببینیم که همه این افراد زیر یک چتر باشند؟ چون اگر مطلع باشید آقای آل اسحاق هم اخیرا پیشنهاد کردند که یک کمیته ۱۱ نفره تشکیل شود که مجموعه ای اصلاح طلبان و اصولگرایان دور یک میز قرار بگیرند. فکر میکنید این نقطه مشترک آنقدر پر رنگ هست که روزی این ایده اجرایی شود؟

 

همین که این حرف ها زیاد زده می شود یعنی زمینه در حال آمده شدن است.

 

*اما این ایده ها در حد حرف مطرح می شوند…

 

قبلا این حرف ها زده نمی شد. همین که موضوعاتی پیدا میشود که افراد با یکدیگر اختلافی ندارند، نشانه مثبت است. من و آقای عبدی با هم در میزگرد حاضر میشویم یا مسائلی پیش می آید که دو طرف احساس خطر میکنند. نفس این که چنین مسائلی مطرح میشود و امیدی در آن هست چرا نا امید باشیم. من را دعوت کردند که با آقای بهزاد نبوی بنشینم تا در مورد شهید رجایی حرف بزنیم، من قبول کردم برای اینکه فکر میکردم من و آقای بهزاد نبوی در این مورد نگاهمان یکی نباشد، خیلی به هم نزدیک است.

 

از این فرصت هایی که پیش می آید اشتراکات آشکارتر شود و سر وفادار به نظام به یکدیگر نزدیک تر شوند، برای کشور و مردم خوب است. تنازع برای مردم فایده ای ندارد، یکی از دلایل عقب ماندگی اقتصادی ما، تنازع سیاسی است که روی عقاید نمیچرخد و بیشترش روی منافع مادی و رفاقت ها است.

 

*اتفاقا در آن جلسه شما صحبتی در مورد ارتباط خانوادگیتان با آقای زیبا کلام کردید. که خب این برای خیلی از مردم جالب باشد که وقتی این چهره های اصلاح طلب و اصولگرا در فضای خانوادگی این بده و بستان ها را دارند، چرا در آن فضای سیاسی اینقدر راحت با هم ارتباط نمیگیرند.

 

واقعا مسائل خانوادگی جدا از سیاست است. دو جوان یکدیگر را میبینند و می پسندند. طبیعتا عروس من همه عقاید پدرش را ممکن است نداشته باشد، که ندارد اما خب پدرش را خیلی دوست دارد. پسر من هم  ممکن است که همینگونه باشد. دو جوان مسلمان میخواهند با هم ازدواج کنند و ما قبول میکنیم.

 

اما سیاست اگر سیاستمدار راستین باشد که لغزش نداشته باشد، با اعتقادات برخورد میکند و وارد بده و بستان نمی شود.

 

 

 

 

*منظور از بده و بستان، بعد منفیش نیست. اینکه با یکدیگر تعامل داشته باشند.

 

بله. تعامل داشته باشند. به نظر من میشود. وقتی به یکدیگر نزدیک شوند میبینند که خیلی شاخ و دم ندارند. یک اختلافاتی با هم دارند ولی اشتراکاتشان کم نیستند و میتوانند در اشتراکات با هم تفاهم کنند. مثلا در مجلس بحث عائدی سرمایه در سوداگری مسکن پیش آمد که این یک مسئله اقتصادی و اجتماعی بود. اگر راست میگویید و به فکر مردم هستید در این موضوع میتوانستیم تفاهم کنیم. اما در آنجا صحنه عوض شد بین طرفداران مردم و و حامیان مال اندوزان. البته همه مخالفان ما حامی زرپرستان نبودند..

 

یا مثلا در مجلس هفتم اصولگرا پیشنهادی را من در کمیسیون تلفیق به نتیجه رساندم. یک اصلاح طلب در صحن پیشنهاد حذف دستاورد مرا داد آقای نادران با او مخالفت کرد  و یک اصلاح طلب دیگر موافق حذف حرف زد مجلس اصولگرا به حرف آن دو اصلاح طلب رأی داد. چون به گاو و گوسفندانشان مربوط میشد. تصمیمی ملی باید میگرفتند که با حوزه انتخابیه شان جور در نمی آمد. وقتی سخن از مصالح مردم باشد، وقتی افراد وفادار دور هم جمع شوند، بهتر میتوانند خدمت کنند. اگر دور هم جمع نشوند آنهایی میبرند که مردم برایشان اولویت اول نیستند.

 

خلاصه این است که دو طرف اشتراکاتی دارند که میتوانند به مردم کمک کنند. اگر این تنازع ادامه پیدا کند، برنده بازنده است. اگر تنازع ادامه پیدا کند برنده بازنده است مثل یک کیک ۵ کیلویی می ماند که بدون تنازع هر کدام از طرف ها ۵۰ درصد آن را در اختیار خواهند داشت. یعنی هر کدام دو و نیم کیلو اما وقتی تنازع می شود برنده کشمکش سهم خود را بیشتر میکندمثلا کک را ۶۰ – ۴۰ تقسیم میکند. ولی در اثر تنازع به دلیل کاهش بهره وری کیک کوچکتر میشود. حالا ۶۰ درصد کیک ۴ کیلویی به برنده میرسد یعنی دو کیلو و ۴۰۰ گرم!اش را به دست نمی آورد بلکه قسمت کمتری به او می رسد، در واقع تنازع کیک را کوچک می کند. اگر تعامل باشد دو طرف با هم کنار می آیند. مثلا آقایان باهنر و مرتضی نبوی که هر دو عضو مجمع تشخیص هستند میتوانند با مثلا آقایان مجید انصاری و روحانی توافق کنند که ان ها کوشش کنند سایت های اصلاح طلب کمتر گرفتار فیلتر شوند. از این طرف آقای انصاری و آقای روحانی بکوشند تحرکات فمینیستی محدود شود. پس می توان درباره مبارزه با فساد، تعریف حدوحدود آزادی های اجتماعی، رونق تولید و جلوگیری از سوداگری بازار مسکن با گروهی از اصلاح طلبان تفاهم کرد.

 

*شما به مبارزه با فساد اشاره کردید اما مردم زیاد توجهی به این مسئله ندارند و بیشتر موضوع جُک و لطیفه می شود؟ 

 

مردم ناراحت می شوند و جوک را از سر ناراحتی و یأس می سازند.

 

به نظرم آقای ناطق شخصیت قابل احترام و توانایی است به دلایلی فعلا از عرصه سیاسی کنار کشیده است. کسی بالاتر از مرحوم مهدوی کنی می تواند باشد؟ اصولگراها ریش سفید دارند حرف شنوی ندارند.

 

 

*یعنی آنقدر درد شدید شده …

 

سر به بی خیالی می زنند. در واقع با ساختن جوک نمی خواهند موضوع فساد را مسخره کنند چون هیچ کس فساد را خوب نمی داند بلکه می خواهند نحوه مبارزه با فساد را به سخره بگیرند یعنی می گویند “شما اهل مبارزه با فساد نیستید”. در شرایطی که فساد سیستماتیک و مبارزه با آن سخت می شود مردم می کوشند هزینه را برای خودشان کمینه کنند یعنی هدف هر فرد بهینه کردن شرایط برای خودش می شود بر همین اساس اگر نیاز باشد رشوه کوچکی بدهد یا پارتی بازی کند تا کارش راه بیافتد انجام می دهد.

 

*یکی از موضوعاتی که فارغ از بحث حقوق های نجومی و املاک مطرح می شود اعدام بابک زنجانی است، برخی می گویند با اعدام بابک زنجانی وضعیت پول ها چه می شود. چرا باید این اتفاق ها بیفتد که بی اعتمادی عمومی را به نحوه مبارزه با فساد در پی داشته باشد؟

 

مجموعه عوامل اعم از اصلاح ساختارها، قوانین و آدم باید انجام شود تا کمک کند این اتفاق ها نیفتد. در شرایط فساد سیستمی دستگاه های مسئول مبارزه با فساد خواه ناظر یا خواه تعقیب کننده مثل قوه قضائیه، پلیس، مجلس، بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات به درجاتی آلوده می شوند، در این حالت قدرت دفاعی سیستم نسبت به فساد کاهش پیدا می کند، مرحله بعد آن است که عناصر فاسد در مجاری تصمیم گیری نفوذ می یابند، نهایت آنکه فساد سلطه پیدا می کند. ما الان در بین مرحله اول و دوم هستیم یعنی نفوذ عناصر فاسد شروع شده است. در چنین وضعیتی باید نسخه ای پیچیده ای برای مبارزه با فساد نوشت یعنی مبارزه تک بُعدی با فساد به جایی نمی رسد. از راهکارها افزایش هزینه فساد، تقویت احزاب و سمن ها و تحمل آزادی عمل بیشتر برای رسانه هاست. مثلا علاوه بر حق شکایت، جدیدا براساس ماده ۶۶ آیین دادرسی کیفری به سمن ها اجازه داده شده که در موضوع مربوط به خودشان همچون دادستان اعلام جرم کنند و دادگاه اعلام جرم آنها را بپذیرد.

 

 

 

*شما با اعدام بابک زنجانی موافق هستید؟

 

پرونده را ندیدم اما اعدام حقش است.

 

*با اعدام بابک زنجانی تکلیف پول ها چه می شود؟

 

قبل اعدام به احتمال زیاد پول را از او می گیرند و البته شاید به همین دلیل اعدامش نکنند.

 

*به نظر شما پرونده امیرمنصور آریا با اعدام او بسته شد؟

 

پرونده اش بسته شد اما آن کارها ضرورتا تعطیل نمی شود.

 

یک وقتی جامعه مدرسین از نظر سیاسی مرجعیت داشت پیام خود را از این طریق منتقل می کردیم حالا از نظر سیاسی آن مرجعیت گذشته را ندارد، مرجعیت دینی است قبولش دارند ولی به لحاظ سیاسی مرجعیت قبلی را ندارد حالا اگر اصرار کنیم که با این آنتن پیام انتخاباتی خود را به مردم برسانیم طبیعتا نتیجه مثبتی عاید ما نخواهد شد.

 

*برخی می گویند امیر منصور آریا قربانی یکسری افراد پشت صحنه شد، نظر شما چیست؟

 

نه من این حرف ها را قبول ندارم. همیشه دنبال پشت صحنه هستند روی صحنه را کار ندارند.

 

*اما درباره بابک زنجانی نیز یک نگاهی در جامعه وجود دارد که می گویند او ابزار دست عده ای بود …

 

این نگاه دو علت دارد لیبرال ها با اینجور مسائل زیاد موافق نیستند. تیپ هایی از اصلاح طلبان هستند که متأسفانه در رسانه های شان قهرمان سازی می کنند. البته شاید اصلاح طلب هم نباشند و خود را اصلاح طلب جلوه دهند. نکته دوم آنکه اعتماد مردم نسبت به اخبار رسمی کم شده است بنابراین همیشه دنبال یک موضوع مبهم در پشت صحنه این نوع پرونده ها هستند. این نوع نگاه تقصیر خود حکومت و صدا و سیما و ارکانی است که نباید کاری کنند تا مردم به این نوع شک و تردیدها مبتلا شوند. بله همیشه ممکن است برخی افراد پنهان شوند و از مجازات فرار کنند ولی اینکه فرد روی صحنه از جرم مبرا می شود خیر این طور نیست. اگر ما قائل هستیم پشت پرده این پرونده ها ماجرایی وجود دارد نیروهای امنیتی همچون وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه هستند تا این موارد را روشن کنند که بعضی وقت ها می کنند و پشت صحنه را هم در می آورند.

 

*وقتی می بینیم در سال های اخیر پرونده های فساد بیشتر علنی می شود، این سئوال پیش می آید که آیا چنین مصادیقی قبلا نبود یا بود ولی اطلاع رسانی نمی شد چون شبکه های اجتماعی و مجازی وجود نداشت که اینقدر دقیق و جزیی به مسائل ورود کنند و پیگیر باشند؟

 

این هم ناشی از آن بدبینی است. من ۳۰ سال پیش یعنی از سال ۶۵-۶۶ شروع به مبارزه با فساد کردم، خیلی مصادیق کم و کوچک بود. یادم می آید اولین مطالبی که نوشتم راجع به بنیاد رجا بود. عده ای از مسئولان سیاسی در قالب این بنیاد به ظاهر خیریه کارچاق کنی می کردند. نامه این بنیاد را داشتم که بنیادخطاب به فردی که می خواست کارخانه چرخ خیاطی راه بیندازد، نوشته بود “از آنجاکه مقامات وزارت فلان به ما محبت دارند کار شما را پیش می بریم این درصد هم سهم ما می شود” یعنی در آن وزارتخانه دست داشتند و این را می نوشتند. همین نامه را در روزنامه چاپ کردم، آن بنیاد به کل تعطیل شد یعنی زشتی این کارها آنقدر زیاد بود ولی آن روزها با فساد مبارزه نکردیم رشد کرد.

 

 

 

*در واقع آن فسادها در مقابل فسادهای امروز شوخی است؟

 

بله خیلی شوخی است. آن زمان فساد در همین حد هم ناهنجاری تلقی می شد. رئیس کمیسیون پست، تلگراف و تلفن به دعوت NEC  برای ۱۵ روز همراه همسر، ۴ فرزند و ۲ محافظش به توکیو و سئول دو شهر گرانقیمت دنیا رفتند من این را هم در روزنامه رسالت منتشر کردم در حالیکه NEC با وزارت پست، تلگراف و تلفن در حال مذاکره بود. او آن آدم خیلی عصبانی شد به من زنگ زد و گفت اگر کسی از جناح تو این کار را می کرد در روزنامه نمی نوشتی؟ به او گفتم مصداقش را بگو من می نویسم. گفت “فلانی هم به دعوت دولت پاکستان برای شرکت در یک کنفرانس دو روزه قضایی به کراچی رفت و پسرش را هم با خودش برد.” گفتم “خجالت بکش، او پیر است پسرش را برد تا تر و خشکش کند. دو روز در کراچی کجا و دو هفته در سئول و توکیو کجا؟ ضمن آنکه آنجا معامله ای در کار نبود اما تو برای معامله رفتی”. یک روحانی محترمی زنگ زد گفت “چرا آبروی این فرد را بردی؟” به او هم گفتم “شما معتقد به اسلام فردی هستی اما من خودم را معتقد به اسلام اجتماعی می دانم این کار نه تنها بد نبود بلکه واجب بود”. بعدها به من گفت” حق با تو بود رفتم از آیت الله فاضل لنکرانی پرسیدم و او گفت نه تنها اشکال ندارد بلکه واجب است که افشا شود”. افشای چنین مصادیقی آزادی می خواهد.

 

در واقع آقای روحانی را اصولگراها رئیس جمهور کردند چون متوقع بودند و مردم گفتند اینها که با خود نمی سازند چه طور می خواهند کشور را اداره کنند. معتقدم اگر اصولگرایان می خواهند برنده شوند کسی غیر از آقای جلیلی را باید به صحنه انتخابات بیاورند.

 

الان این آزادی وجود دارد؟

 

کم است. اینکه می گویم باید آزادی عمل بیشتری برای رسانه ها تحمل شود به خاطر آن است که رسانه ها جرأت داشته باشند این حرف ها را بزنند. البته شاید در بین مصادیقی که رسانه ای می شود، دو مورد هم اشتباه باشد ولی باید تحمل کرد.

 

*این اتفاقی را که برای محمود صادقی نماینده تهران، افتاد درست می دانید یا خیر؟ باید درباره موضوع مدنظرش حرف می زد یا خیر؟

 

برای این مصداق خاص باید درباره حواشی آن هم بحث کنیم که شاید خارج از موضوع مصاحبه ما باشد. معتقدم دستگاه قضا باید تدبیر بیشتری بکار می برد که متهم نشود ولی قوه قضائیه باید سینه بازتر باشد در غیر این صورت امر به معروف و نهی از منکر تعطیل می شود. البته در موردی که مشخص شود فرد دروغ گفته و از ابتدا هدفش بی آبرو کردن مخاطبش بود باید مجازات شود. کسی که در مجلس حرف می زند بنا بر فرض در حال ادای وظیفه نمایندگی اش است مگر آنکه نقضش ثابت شود. می گویند مصونیت نماینده از تعقیب قضایی برای زمانی است که جرم مرتکب نشود؛ خوب همه مردم عادی وقتی جرم مرتکب نشوند از تعقیب قضایی مصون هستند. پس این نشان می دهد اگر در راستای ادای وظایف نمایندگی، یکسری جرائمی از نماینده مجلس سر بزند و حسن نیتش زیر سئوال نرود مصون از پیگرد قضایی است. وقتی برخی نمایندگان وزیری را استیضاح می کنند همه حرف هایشان حق است؟ خیر. در زمان استیضاح حرف های تندی به وزیر نسبت داده می شود اما فرض کنید مجلس  دلائل استیضاح کنندگان را نمی پذیرد و رأی اعتماد دوباره به وزیر می دهد؛ آیا نماینده را بعد از جلسه استیضاح تعقیب قضایی می کنند؟ خیر. مثالی دیگر، فرض کنید نماینده ای از وزیر سئوال می کند که آقای وزیر طبق اسناد موجود شما این مقدار پول به پسرت دادی. وزیر در مقام دفاع، اسناد دیگری می آورد که پسرش نخبه بوده و از یکسری شرایآنط نخبگی استفاده کرده و وام گرفته بعد هم پس داده است. در چنین حالتی مدارک نماینده از سندیت می افتد نه آنکه دروغ است.

 

*الان نکته این است که نهادهای نظارتی فقط سراغ ارکان انتخابی حاکمیت همچون مجلس، شورای شهر، شهرداری یا دولت می روند خیلی دستگاه های دیگر هم هستند که فعالیت اقتصادی می کنند اما نه به کسی حساب پس می دهند و نه خود شفاف سازی می کنند، چون معتقدند از مصونیت آهنین برخوردارند،  شما خود به عنوان سازمان دیده بان شفافیت و عدالت رفتید سلامت فعالیت اقتصادی آن دستگاه ها را هم بررسی کنید؟

 

ما تازه کار خود را شروع کرده ایم، در آینده باید دید که به آن حوزه ها وارد می شویم یا خیر. اما اگر جرمی مرتکب شوند باید بررسی کنیم. انجام بعضی کارها بد محسوب می شود یعنی جرم انگاری نشده است. قانون اساسی مجوز داده که هنگام صلح نیروهای  نظامی از امکانات شان در توسعه کشور استفاده کنند. این کار هم قانونی است و هم عقلانی. اما اگر چون سپاه است طرحی را به او بدهند و سپاه پروژه های طرح را بین پیمانکاران دسته دوم تقسیم کند، کنار بنشیند و سود ببرد، این کار علاوه بر آن که مغایر منافع ملی اقتصادی است، غیرعقلانی و ضد عدالت است البته به دلیل آسیبی که به حیثیت نهاد آبرومند سپاه میزند،هزینه های امنیتی و سرمایه اجتماعی  نیز دارد. باید سیاسیونی همچون ما، مجلس و دیگران چنین کارهای را نقد کنند قطعا سپاه خود را جمع و جور می کند. مصونیت آهنینی وجود ندارد، رودربایسی است یعنی کسی درباره این موضوعات صحبت نمی کند نادر کسانی مثل من حرف می زنند.

 

*البته خیلی ها از آن هزینه ای که بعد از حرف زدن باید بپردازند می ترسند، قبول دارید؟

 

آزادیخواهی هزینه دارد.

 

*یعنی رودربایسی ها خیلی وقت ها به خاطر  هزینه دادن ها است.

 

اگر کسی نخواهد برای آزادی هزینه بدهد نمی شود. من خودم به خاطر کامنت هایی که مردم در سایت الف گذاشتند ۶ ماه محکوم شدم. معتقدم دستگاه قضایی کار بدی کرد که به این علت مرا محاکمه کرد. حاضرم دفاعیه ام را کنار شرح حکم بگذارم به حوزه یا دانشکده های حقوق ببرم آنها قضاوت کنند مطمئن هستم من حاکم می شوم. پس باید هزینه داد. انجام کار خوب هزینه دارد. لقمان به پسرش گفت امر به معروف و نهی از منکر کن هرچه پیش آمد پایش بایست.

 

*کمی هم درباره حوزه سیاست داخلی و انتخابات صحبت کنیم، آقای جلایی پور چندی پیش گفت اصولگراها برای اینکه نظم تشکیلاتی خود را دوباره به دست آورند بروند در خانه آقای ناطق را بزنند به نظر شما این کار برای اصولگراها راهگشا خواهد بود؟

 

به نظرم آقای ناطق شخصیت قابل احترام و توانایی است به دلایلی فعلا از عرصه سیاسی کنار کشیده است.

 

*اصولگراها امروز فصل الخطاب و ریش سفید ندارند، آقای خاتمی سال ۹۲ به آقای عارف گفت انصراف بدهد او نیز پذیرفت و کنار رفت اما مرحوم آیت الله مهدوی کنی دنبال آقای ولایتی بود اما او تلفنش را خاموش کرد …

 

کسی بالاتر از مرحوم مهدوی کنی می تواند باشد؟ اصولگراها ریش سفید دارند حرف شنوی ندارند.

 

*یعنی اصولگراها از ریش سفید گذشتند و باید دنبال یک مکانیزم دیگری باشند؟

 

نمی دانم.

 

مثلا آقایان باهنر و مرتضی نبوی که هر دو عضو مجمع تشخیص هستند میتوانند با مثلا آقایان مجید انصاری و روحانی توافق کنند که ان ها کوشش کنند سایت های اصلاح طلب کمتر گرفتار فیلتر شوند. از این طرف آقای انصاری و آقای روحانی بکوشند تحرکات فمینیستی محدود شود. پس می توان درباره مبارزه با فساد، تعریف حدوحدود آزادی های اجتماعی، رونق تولید و جلوگیری از سوداگری بازار مسکن با گروهی از اصلاح طلبان تفاهم کرد.

 

*شما قبل از انتخابات مجلس مصاحبه کردید و گفتید هنگام انتخابات رجعت به جامعتین و شیخوخیت دیگر جواب نمی دهد باید از اینها عبور کرد، هنوز به این باور هستید؟

 

من معتقدم انتخابات یک قواعدی دارد، می خواهیم به مردم پیام منتقل کنیم بنابراین باید پیام ما در عین صداقت، نافذ هم باشد. اگر ویژگی نافذ بودن پیام را در نظر نگیریم جوانان می گویند دارند حرف بی خود می زنند. شبکه های اجتماعی کار خود را می کنند. یک وقتی جامعه مدرسین از نظر سیاسی مرجعیت داشت پیام خود را از این طریق منتقل می کردیم حالا از نظر سیاسی آن مرجعیت گذشته را ندارد، مرجعیت دینی است قبولش دارند ولی به لحاظ سیاسی مرجعیت قبلی را ندارد حالا اگر اصرار کنیم که با این آنتن پیام انتخاباتی خود را به مردم برسانیم طبیعتا نتیجه مثبتی عاید ما نخواهد شد.

 

*حالا اصولگراها می گویند با محوریت جامعه روحانیت این اتفاق بیفتد. نظر شما چیست؟

 

من قبول ندارم. فکر می کنم این کار منزلت روحانیت را بالا نمی برد چون جواب هم نمی دهد منزلت روحانیت را پایین هم می آورد.

 

*آقای حدادعادل اخیرا گفته ما مدل خاصی از وحدت را داریم، به نظر شما این مدل باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟

 

وحدت حول یک شخص الان جواب نمی دهد. مقداری تعارف با هم می کنند. وحدت باید حول مفاهیم و اهداف اتفاق بیفتد. مصرح شود یعنی هر کسی بگوید برای چه هدفی می خواهد به این مکانیزم وحدت بپیوندد اگر نقطه مشترک پیدا کنند وحدت حاصل می شود. مثلا اگر طرف ها بگویند ما می خواهیم وضعیت اقتصادی کشور را اصلاح کنیم طبعا در چنین حالتی بیشترشان باید اقتصادی باشند. اگر بگویند می خواهیم اقتصاد را اصلاح کنیم اما چهره های غیر اقتصادی معرفی کنند چنین حالتی نمی شود چون اقتصادی ها باید وارد کار شوند و بالعکس. اگر وحدت حول مفاهیم انجام نشود به هم می زنند یعنی سر تبلیغات از هم زاویه می گیرند و به نقد یکدیگر می پردازند. قواعد کار جمعی در اصلاح طلبان عقلایی تر است تا اصولگرایان.

 

*به نظر شما وحدت در عین کثرت مدل خوبی است، یعنی همه گرایش ها اصولگرا نامزد مورد علاقه خودشان را به صحنه بیاورند اما نقطه طرف مقابل خود را آقای روحانی قرار دهند و دولت یازدهم را نقد کنند؟

 

خیر جواب نمی دهد چون کسانی که به صحنه انتخابات می آیند دیگر کنار نمی روند، وقتی بمانند با نقدهایی که انجام می دهند آقای روحانی نزد افکارعمومی نامزد مظلوم لقب می گیرد چون مردم می بینند ۱۰ به یک است بنابراین اکثریت دوباره به آقای روحانی رأی می دهند.

 

*آیا اصولگراها به یک نامزد می رسند؟

 

باید برسند.

 

*خیلی دوره ها می گفتند باید به وحدت برسیم اما نشد. این دوره چه اتفاقی می افتد؟

 

اگر به وحدت نرسند شکست می خورند.

 

*احتمال دارد کسی ائتلاف را مثل دوره های قبل به هم بزند؟

 

احتمالش منتفی نیست اما کمتر است.

 

*آقای جلیلی دوره گذشته با وجودی که ائتلاف سه نفره بود مستقیم آمد و ثبت نام کرد، این دوره چه می شود؟

 

این دوره احتمالش کمتر است.

 

*یعنی آقای جلیلی دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری نمی شود؟

 

نمی گویم چه کسی می آید یا نمی آید. می گویم این احتمال تخفیف پیدا کرده است. در واقع آقای روحانی را اصولگراها رئیس جمهور کردند چون متوقع بودند و مردم گفتند اینها که با خود نمی سازند چه طور می خواهند کشور را اداره کنند.

 

*برخی می گویند جلیلی بیاید روحانی قطعا پیروز است چون مباحث هسته ای و سیاست خارجی را موضوع اول انتخابات می کند، از آنجا که اکثریت جامعه دوست ندارد وضعیت کشور به دوره قبل از برجام برگردد دوباره به روحانی رأی می دهند تا جلیلی رأی نیاورد نظر شما چیست؟

 

محتمل است.

 

 

 

بر این اساس جلیلی بیاید به نفع اصولگراها است یا به ضرر آنها تمام می شود؟

 

معتقدم اگر اصولگرایان می خواهند برنده شوند کسی غیر از آقای جلیلی را باید به صحنه انتخابات بیاورند.

 

مثلا؟

 

الان نمی گویم.

 

من مرحوم بازرگان را انسان عاقلی میدانم، یک کمی دست و پا زد که حرف خودش را پیش ببرد، بعد وقتی دید نمیشود، با حکومت در نیافتاد، نخواست که از بینش ببرد، چون دید که بر فرض هم اگر قدرتش را داشت این را از بین ببرد، چیز بهتری جایش نمی آید. ولی برخی دیگر نه، فکر میکردند که میتوانند تغییر دهند و توهم داشتند. مثل بنی صدر او نماد تکبر بود. خدا عاقبتش را به خیر کند.

 

*نظرتان درباره آقای نادران چیست؟

 

یکی از کسانی که می توان درباره او بحث کرد آقای نادران است.

 

*چرا؟

 

چون اقتصاد را یک بخش مهمی می دانم. مهم آن نیست که یک نفر از اصولگراها فقط برنده شود بلکه کسی باید برنده شود که بتواند برای مردم کار کند.

 

*آیا آقای نادران رجل سیاسی تعریف می شود؟

 

نمی دانم چون تعریفی از رجل سیاسی وجود ندارد سلیقه ای می شود. فعلا من سلیقه خودم را نمی گویم.

 

*به نظر شما اصولگراها باید با نامزد تجربه شده بیایند یا تجربه نشده؟

 

نمی دانم. شاید نامزد تجربه شده ای باشد که به درد نخورد و نامزد تجربه نشده از او بهتر باشد، شاید هم برعکس باشد چون نمی دانم قضاوت نمی کنم.

 

*آقای قالیباف دوبار نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد اما هفته آخر فرصت خود را از دست داد اگر سال ۹۶ هم نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود شانس او را چه طور ارزیابی می کنید؟

 

تأثیر مناظرات خیلی بالاست. تنها مسیری است که همه مردم در اختیار دارند و اگر مردم به این نظر برسند که نامزدی در مناظره ها قوی نبود، احتمال توفیق آن نامزد در انتخابات خیلی کم می شود.

 

*الان که بحث املاک نجومی مطرح شد فکر نمی کنید ریسک نامزدی آقای قالیباف در انتخابات خیلی بالا باشد؟

 

نمی دانم می خواهد بیاید یا خیر.

 

*توصیه می کنید نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بشود یا خیر؟

 

این دفعه توصیه نمی کنم.

 

*آقای قالیباف اول استقبال کرد که سازمان دیده بان شفافیت و عدالت وارد ماجرای واگذاری املاک شهرداری شود اما وقتی نظرتان را دادید، گفت ما منتظر نظر قوه قضائیه می مانیم. آیا انتظار چنین برخوردی را از آقای قالیباف داشتید؟

 

به نفع کشور و خودش بود که این کار را نمی کرد.

 

*یعنی اعلام نظر به قوه قضائیه موکول نمی کرد؟

 

ما هم گفتیم قوه قضائیه نظر دهد اما کار آقای قالیباف خوب نبود.

 

*آقای قالیباف اول حکمیت سازمان دیده بان شفافیت را پذیرفت اما بعد نظر این حکمیت را کنار گذاشت. پس شما معتقدید کار خوبی انجام نداد؟

 

خیر، خوب نبود و یک فرصت خوبی از دست رفت. یعنی ما به نتیجه وفادار نبودیم به روش وفادار بودیم.

 

*شاید آقای قالیباف احساس کرد چون با او رفاقتی دارید، امکان دارد طور دیگری نظر دهید؟

 

نه، احتمال می دهم اطرفیان خوبی نداشت که متوجه نشد، فکر می کرد خطا نکرده است.  فکر می کرد ما منصف هستیم پیش مردم آبرو داریم اگر بی خطا بودن ایشان را تشخیص دهیم مردم راحت تر می پذیرند. در واقع فکر نمی کنم روی رفاقت با ما حساب کرده باشد. روی اعتمادی که به خودش داشت بیشتر متکی بود.

 

*وقتی شما در قضیه واگذاری املاک شهرداری اعلام تخلف کردید و بعد هم آقای نادران آن را تأیید کرد، برخی می گویند آقای قالیباف تصور کرد به عمد این کار را کردید تا او از انتخابات کنار برود و حضور آقای نادران تسهیل شود. پاسخ شما چیست؟

 

اینقدر هم وضع مان خراب نیست و بی دین نیستیم که این طوری باشیم. ضمن آنکه آقای نادران جزء موسسان سازمان دیده بان شفافیت است. اگر آقای قالیباف چنین تصوری داشت محال بود طرف ما بیاید.

 

*وقتی پرونده فساد رو می شوند آن را به درگیری های سیاسی ربطش می دهند، دلیل این اتفاق چیست؟

 

می خواهند از مجازات در بروند.

 

*بگم بگم هم زیاد شده است. مردم دائم دارند از فسادها و تخلفات مالی مختلف همچون پدیده شاندیز، حقوق های نجومی، املاک نجومی، کرسنت، بابک زنجانی و … می شنوند در واقع آنقدر افشاگری زیاد شده که گاهی تصور می شود به خاطر جذب آرا و جلب توجه مردم است، آخر همه این موضوعات نیز به جایی نمی رسد و سرنوشت شان مبهم باقی می ماند، خود شما چه توصیه ای دارید به کسانی که می خواهند با فساد مبارزه کنند؟

 

این ضعف سیستم است که کاری را انجام می دهد درست نمی تواند بگوید. سازمان دیده بان نفی و اثباتی را با هم انجام می دهد. در حوزه محصولات پتروشیمی راه حل دادیم دولت بخشی راه حل ما را پذیرفت و در بخشی معترض به ما باقی ماند. در موضوع قراردادهای نفتی ۶۰ تا ۷۰ درصد موفق شدیم دولت هم کمک کرد یعنی دو مرتبه مصوبه خود را اصلاح کرد. در موضوع المهدی هرمزگان نزدیک ۴۰ درصد موفق بودیم ۳۴۶ میلیارد تومان به نفع دولت شد بعد دیده بان به دادگاه شکایت کرد شاید موفق شویم. یعنی بیشترش به توفیق منجر شد. یعنی تا ریشه در آب است امید ثمری است. بعضی موارد بود که با یک تلفن حل شد من هم به مسئول بالادستی اش نوشتم که این فرد خیلی با شرف است چون اشتباه داشت مرتکب می شد اما وقتی با یک تلفن متوجه اشتباهش شد ادامه کار را لغو کرد. پس هنوز می شود کار کرد. کار باید روی اصول و قواعد باشد. بی برنامه و بی حساب و کتاب زحمت کشیده می شود اما ثمرش حاصل نمی شود.

 

*وقتی درباره شما خبر می گذاریم کاربرانی که کامنت می گذارند می گویند چرا آقای توکلی وقتی در مجلس بود اینقدر درباره مبارزه با فساد فعالیت نمی کرد.

 

این خیلی غیرمنصفانه است. بابک زنجانی و آقای شهرام جزایری را من افشا کردم. زمان آقای شهرام جزایری که من نماینده مجلس هم نبودم.

 

*چرا این نگاه وجود دارد؟

 

خوشبین به مسئولان نیستند. من همیشه علمدار مبارزه با فساد بودم. در مجلس ۳۰ وظیفه نظارتی داشتم یک موردش این بود اما الان فقط این کار را انجام می دهم.

 

*فکر می کنید در مجلس دهم کسی باشد که جای احمد توکلی را بگیرد. آیا مطهری و صادقی می توانند این نقش را ایفا کنند؟

 

خیر. آقای محمد دهقان بیشتر می تواند تا آنها، چون حکیمانه تر برخورد می کند.


منبع: irankhabar.ir

اولین نشست کارگروه فضای مجازی انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان برگزار شد

به گزارش ایران خبر، طبق گفته روابط عمومی انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان، دراین نشست، مدیران ۳۰ کانال تلگرامی فعال در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و خبری و نیز گروهی از فعالان فضای مجازی حضور یافته و به تبادل نظر پیرامون چگونگی همکاری و تعامل در چارچوب دیدگاه‌های مشترک پرداختند.

هچنین با انجام رای گیری، هسته مرکزی و کمیته‌های کارگروه برای برنامه‌ریزی جلسات آینده و پیگیری و اجرای مصوبات و مطالبات انتخاب شدند.

نشست‌های عمومی این کارگروه به صورت ماهانه و نشست هسته مرکزی و مسئولین کمیته‌ها نیز به صورت هفتگی برگزار می‌شود.

ایجاد بانک‌های اطلاعاتی مورد نیاز اعضا با تمرکز بر شبکه های اجتماعی، برگزاری دوره‌ها، کلاس‌ها، سمینارهای علمی، جشنواره‌های تخصصی، سفرهای آموزشی کاربردی و حین کار فنی – تخصصی و مدیریتی و شناسائی فرصت‌های شغلی و کاری برای فعالان شبکه‌های اجتماعی از اهداف و برنامه‌های تشکیل این کارگروه هست.

طی روزهای آینده نیز اولین دوره نیمه تخصصی «شهروند خبرنگار» به همت کمیته آموزش کارگروه فضای مجازی انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان برگزار می‌شود.


منبع: irankhabar.ir

منع آمد و شد در فلوجه / ادامه پیشروی نیروهای عراقی در موصل

در حالی که یک منبع امنیتی استان الانبار از اجرای قانون منع آمد و شد در فلوجه و آغاز عملیات تفتیش گسترده برای بازداشت مظنونان و توقیف خودروهای مشکوک در شهر خبر داد، نیروهای عراقی به پیشروی جدیدی در موصل دست یافتند.

به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری المیادین، این منبع به سومریه نیوز گفت: نیروهای عراقی قانون منع آمد و شد گسترده در سطح شهر را به اجرا گذشته‌اند که شامل خودروهای شخصی نیز می‌شود. این قانون از ساعات اولیه صبح امروز (یکشنبه) آغاز شده و تا اطلاع ثانوی ادامه خواهد داشت.

این منبع که خواست نامش فاش نشود، گفت: این به دلیل اجرای عملیات بازرسی و جستجوی گسترده در سطح شهر برای شناسایی مظنونان تروریستی و خودروهای مشکوک است.

شهر فلوجه بیش از پنج ماه است که از دست داعش آزاد شده، داعش از سال ۲۰۱۴ بر آن تسلط داشت اما نیروهای امنیتی و پلیس این شهر را آزاد کردند.

فرماندهی عملیات استان الانبار نیز اعلام کرد: نیروهای امنیتی پس از دستیابی به اطلاعاتی درباره وجود باندهای زیرزمینی داعش در شهر فلوجه، در این شهر منع آمد و شد اعلام کردند.

شهر فلوجه دومین شهر بزرگ استان الانبار است.

همچنین نیروهای ارتش، حشد الشعبی و پلیس عراق نیز عملیات آزادسازی منطقه المخازن در جنوب غرب حدیثه در استان الانبار را آغاز کردند.

نیروهای عراقی پیشتر کنترل شهرستان حدیثه را در دست گرفته بودند اما برخی مناطق آن همواره در معرض حملات داعش قرار دارد.

از سوی دیگر پلیس فدرال عراق در ادامه پیشروی خود در استان نینوا، توانست کنترل خیابان ۶۰ در شهر موصل را در دست بگیرد.

نیروهای عراقی از ۱۷ اکتبر گذشته عملیات آزادی شهر موصل، آخرین مقر داعش در عراق را آغاز کردند.

در همین راستا، یک منبع امنیتی در استان دیالی از کشته شدن یکی از سرکرده‌های برجسته داعش و یکی از همراهانش به دست نیروهای عراقی در نزدیکی دریاچه حمرین در شمال شرق بعقوبه خبر داد.

این مسئول که به الملاح ملقب است، مسئول مستقیم انتقال عاملان انتحاری و مواد منفجره بین سواحل دریاچه حمرین برای حمایت از باندهای زیرزمینی داعش بوده است.


منبع: alef.ir

رئیس‌جمهور تونس: هرگز روابطمان را با اسرائیل عادی نمی‌کنیم

رئیس‌جمهور تونس در پاسخ به برخی انتقادات از موافقت با بازگشت تونسی‌های وابسته به گروه‌های تروریستی تاکید کرد که طبق قانون اساسی کشور نمی‌توان مانع بازگشت آنها شد اما با آنها طبق قانون مبارزه با تروریسم برخورد خواهد شد.

به گزارش ایسنا، به نقل از سایت ارم نیوز، باجی قائد السبسی، رئیس‌جمهور تونس در پاسخ به کسانی که در این کشور خواستار عدم پذیرش تونسی‌های پیوسته به گروه‌های تروریستی و یا لغو تابعیت آنها هستند، در سخنرانی که به مناسبت آغاز سال جدید داشت، گفت: با هیچ تونسی که قصد بازگشت به کشور را دارد، مخالفت نشود، این “حق قانونی و تضمین شده ” تمامی شهروندان تونسی است، اما با این تروریست‌ها طبق قانون مبارزه با تروریسم برخورد خواهد شد.

سبسی در ادامه این سخنرانی تاکید کرد: تعداد کل تونسی‌هایی که در حال حاضر در کانون‌های مختلف تنش در سوریه، عراق، لیبی، یمن و مالی حضور دارند، از ۳۰۰۰ تن فراتر نمی‌رود.

رئیس‌جمهور تونس افزود: دولت از هویت تمامی تونسی‌های پیوسته به گروه‌های تروریستی و حاضر در کانون‌های تنش در این کشورها اطلاع دارد و طبق بیانیه‌های منتشر شده از سوی وزارت کشور تعداد تونسی‌های حاضر در این کانون‌ها فراتر از ۲۹۲۶ تن نیست.

وی اظهار داشت: تونس با دقت جابه‌جایی این تروریست‌ها در میان کشورهای متشنج را دنبال می‌کند و می‌داند که در حال حاضر چهار تروریست در یمن، ۲۰ تن دیگر در مالی و مابقی در کانون‌های تنشی میان سوریه، عراق و لیبی حضور دارند.

سبسی در ادامه تاکید کرد: تونس تعهدات بین‌المللی دارد که به آنها پایبند است و نمی‌تواند از پذیرش این تروریست‌ها سرباز بزند اما با آنها طبق قانون و آنگونه که باید برخورد خواهد کرد.

السبسی در ادامه این سخنرانی به مساله ترور مهندس “محمد الزواری” پرداخت و گفت: مدارک و شواهدی در این پرونده وجود دارد که دست داشتن عوامل خارجی در آن را ثابت می‌کند. تحقیقات در این پرونده به شکل کامل و بدون توقف و تا کنار رفتن نقاب از چهره عاملان این جنایت ادامه دارد.

وی در ادامه با اشاره به احتمال دست داشتن رژیم صهیونیستی در این ترور گفت: اسرائیل پیشتر نیز رهبران فلسطینی را در شهر حمام الشط در تونس هدف قرار داده است.

سبسی تاکید کرد: اما تونسی در روند حسابرسی و محاکمه عاملان تعلل نکرده و این پرونده‌ را به شورای امنیت برد.

وی در پایان گفت: تونس تنها کشوری است که از مساله فلسطین در آن برهه زمانی حمایت کرده و برای ده‌ها سال میزبان فلسطینی‌ها بود و تونس هرگز روابط خود را با اسرائیل عادی نخواهد کرد.

همزمان یوسف الشاهد، نخست وزیر تونس نیز در گفت‌وگو با خبرگزاری آلمان گفت: تونس به زودی اقدام به اعزام هیات‌های امنیتی به مناطق درگیری در خارج از کشور جهت بررسی و تحقیقات درباره تعداد تونسی‌هایی خواهد کرد که در صفوف داعش و دیگر گروه‌های تروریستی فعالیت دارند و به این ترتیب آمار ما از تعداد این اشخاص به روزرسانی شده و ما می‌توانیم با مسئولان محلی این کشورها تبادل اطلاعات کنیم.

الشاهد افزود: ما لیست اسامی این اشخاص را در اختیار داریم اما برخی از آنها کشته شده و برخی دیگر در زندان‌ها به سر می‌برند. ما می‌خواهیم تعداد آنها را دقیق مشخص کنیم.

خبرگزاری آلمان در ادامه تعداد تونسی‌ها حاضر در خارج از این کشور را بیش از ۲۹۰۰ تن دانست که بیشترشان در سوریه هستند و از این تعداد ۴۰۰ تن در درگیری‌ها در شهر سرت لیبی شرکت کردند که بیشترشان کشته شدند.

نخست وزیر تونس در این رابطه اظهار داشت: هیچگونه توافق و یا هماهنگی‌های محرمانه و یا علنی درخصوص بازگشت تروریست‌ها وجود ندارد. آنها در صورت بازگشت دستگیر خواهند شد و در محاکم قضایی طبق قانون مبارزه با تروریسم سال ۲۰۰۵ محاکمه خواهند شد.

در حال حاضر در تونس جنجال بزرگی میان مسئولان و گروه‌های سیاسی در خصوص بازگشت تروریست‌ها به کشور و نیز نحوه برخورد با آنها ایجاد شده است. برخی طرف‌ها معتقد هستند که باید طبق قانون مبارزه با تروریسم با آنها برخورد شود و برخی معتقدند که باید قانونیتحت عنوان “توبه و بازگشت دوباره” آنها به جامعه وضع شود و گروهی دیگر نیز تاکید دارند نباید به آنها اجازه بازگشت به کشور داده شود.

وزارت کشور تونس هفته گذشته اعلام کرد که در حال حاضر ۸۰۰ تونسی که به گروه‌های تروریستی ملحق شده بودند به کشور بازگشته‌اند اما دولت اطلاعات کافی درخصوص آنها دارد و تعدادی نیز هستند که به کشور بازگشته‌اند اما هنوز اطلاعات دقیقی از آنها وجود ندارد.


منبع: alef.ir

مطهری: مردم باید در جریان میزان حقوق وزرا، رییس و نواب رییس مجلس و مقامات قوه قضاییه باشند

خانه‌ملت نوشت: نایب رییس مجلس گفت:کوتاهی دستگاه‌های نظارتی حقوق‌های نامتعارف را ایجاد کرد.

علی مطهری با اشاره به مصوبه مجلس مبنی بر راه اندازی سامانه ثبت حقوق و مزایای مقامات، رؤسا، مدیران و کارکنان کلیه دستگاه های اجرایی گفت:بنده با این موضوع که حقوق مقامات رده بالا در این سامانه ثبت و به مردم اعلام شود موافق هستم، اما با این که حقوق همه مدیران کشور در این سامانه به مردم اعلام شود، موافق نیستم.

مردم باید در جریان میزان حقوق مقامات رده اول کشور باشند

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه مردم باید در جریان میزان حقوق مقامات رده اول کشور، وزرا، معاونان وزراء، رییس و نواب رییس مجلس شورای اسلامی و مقامات قوه قضاییه باشند، افزود: سرایت این امر به همه مدیران کشور ضروری نیست گرچه نهادهای نظارتی باید در جریان میزان دریافتی تمامی مدیران باشند.

مطهری ادامه داد: این که سامانه‌ای راه اندازی شود که دستگاه‌های نظارتی از میزان حقوق و مزایای مقامات و مدیران کشور آگاهی یابند ضروری است، اما این موضوع که همه مردم از حقوق تمام مدیران رده پایین اطلاع یابند، ضرورت ندارد.

دستگاه های نظارتی باید با حقوق بگیران نامتعارف برخورد می کردند

وی با بیان اینکه دستگاه های نظارتی باید با حقوق بگیران نامتعارف برخورد می کردند، یادآور شد: کوتاهی دستگاه های نظارتی سبب ایجاد پدیده ای به نام حقوق های نامتعارف شد. اطلاع یافتن مردم از حقوق مدیران تأثیر چندانی بر رفتار آنها ندارد چون مدیران می‌توانند از راه‌های غیررسمی دریافتهایی داشته باشند. این نهادهای نظارتی هستند که می‌توانند مانع شوند.


منبع: alef.ir

منتجب‌نیا: استعفا نداده بودم /مشکلات داخلی حزب اعتماد ملی حل شد

ایسنا نوشت: قائم مقام حزب اعتمادملی پس از یک هفته سکوت نسبت به خبر استعفای از قائم‌مقامی دبیر کلی این حزب گفت: بنده هیچ استعفانامه‌ای ننوشته بودم.

رسول منتجب‌نیا در گفت‌ و گویی درباره اتفاقات اخیر در حزب اعتماد ملی اظهار کرد: بنده هیچ استعفانامه‌ای ننوشته بودم و خبر استعفا از سمت قائم مقامی حزب اعتماد ملی را تکذیب می‌کنم.

وی تاکید کرد: مشکلات و اختلافات درون حزب حل شده و شورای مرکزی به انسجام و اتحاد قبلی خود بازگشته است. در هر تشکلی یکسری اختلاف دیدگاه وجود دارد و این یک امر طبیعی است.

منتجب‌نیا در خصوص استعفای مهدی کروبی از دبیرکلی حزب اعتمادملی هم گفت: استعفای کروبی به هیچ عنوان مورد تأیید اعضای شورای مرکزی نیست و بنده بارها هم عرض کردم که ماهیت حزب اعتماد ملی وابسته به حضور آقای کروبی است.

وی درباره اختلاف اعتماد ملی با شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان هم تصریح کرد: مهدی کروبی انتقادات و نظراتی در مورد همکاری و تعامل حزب اعتماد ملی و شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان دارد؛ از نظر بنده و شخص کروبی، در شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان افراد حقیقی به احزاب ترجیح داده شده‌اند و این موضوع به هیچ عنوان مورد تأیید ما نیست و ادامه دادن به این روند منجر به نابودی و از کار افتادگی احزاب اصلاح طلب می‌شود.

قائم‌مقام حزب اعتماد ملی خاطرنشان کرد: این اختلاف نظرها باعث شد برخی از احزاب مستقل اصلاح طلب برای خودشان کمیته‌ انتخاباتی تشکیل دهند و جدا از شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان اقدام کنند. این اقدامات باعث شد کسانی که در راس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان هستند، در رفتار و اعمال خود تجدید نظر کنند و نگاه جدی‌تری به موضوع تحزب داشته باشند.


منبع: alef.ir