روزنامه‌های سه‌شنبه ۱۱ مهر

لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه

 


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه


لینک روزنامه





 



 



 



 






منبع: بهارنیوز

احکام فعالان اصلاح‌‌طلب سیاسی است

بهرام پارسایی اظهار داشت: جلسه صبح امروز (سه‌شنبه) هیات رئیسه فراکسیون امید به ریاست دکتر عارف برگزار شد و در این جلسه موضوع صدور احکام چند تن از فعالان سیاسی اصلاح طلب مورد بررسی قرار گرفت. به اعتقاد ما احکام صادره بیش از آنکه جنبه قضائی داشته باشد، جنبه سیاسی دارد.

وی افزود: با توجه به اینکه کشور در شرایط فعلی نیازمند انسجام و همدلی است، درخواست ما از قوه قضائیه این است که نسبت به تجدید نظر در احکام صادره اقدام کند. سخنگوی فراکسیون امید همچنین یادآور شد: از نظر ما این سیاست غلطی است که اصلاح طلبان همواره باید با تهدید مواجه شوند و این سیاست غلط باید تغییر کند. وی همچنین گفت که موضوع تغییرات در وظایف اعضای هیات رئیسه و همچنین تغییرات اساسنامه این فراکسیون در جلسه امروز مورد بررسی قرار گرفته است.


منبع: بهارنیوز

اصلاحات اجتماعی در عربستان؛ دوران تازه

روزنامه بهار: مدتی پیش و با کنار گذاشتن جنجالی  بن نایف و افزایش قدرت محمد بن سلمان در کشور عربستان شاهد آن بودیم که برخی تغییرات تدریجی آغاز شد. تغییراتی که خبر زیادی از آن منتشر نمی‌شد و می‌توان گفت نوعی ایجاد ساختار و اجماع‌سازی در این کشور برای آغاز تغییرات گسترده در آینده‌ای نزدیک بود. تغییراتی که برخی هدف آن را تکیه زدن بن سلمان بر تخت پادشاهی این کشور ارزیابی کرده اند. این تغییرات که در روزهای اخیر بیشتر در رسانه‌ها پررنگ شده است بیشتر ذیل مسائل فرهنگی و اجتماعی طبقه‌بندی می‌شود، تغییرات و اصلاحاتی همچون صدور مجوز به زنان برای رانندگی، فرمان تدوین قانونی طی دو ماه آینده برای حمایت از زنان در برابر آزار جنسی و کلامی، اجازه به زنان برای صدور فتوا و. . .

به موازات این اصلاحات فرهنگی و اجتماعی که در هفته گذشته سروصدای بسیاری هم به پا کرده است شاهد آن هستیم که محمدبن سلمان درصدد اصلاحات گسترده اقتصادی نیز هست که تا به امروز در سطح رسانه‌ها کمتر به آن توجهی نشان داده شده است. اصلاحاتی که نتایج آن قطعا کم اهمیت‌تر از این تغییرات اجتماعی نخواهد بود. با نگاهی به برنامه‌های بن سلمان برای اصلاحات ساختاری در اقتصاد عربستان شاهد آن هستیم که سه موضوع جذب سرمایه خارجی و تلاش برای حضور گسترده‌تر از پیش شرکت‌های خارجی در عربستان و همینطور تلاش برای کاهش وابستگی اقتصاد این کشور به درآمدهای نفتی در صدر این برنامه‌ها قرار دارد. پرسش‌هایی که اکنون درباره آن چه در عربستان می‌گذرد پیش روی تحلیلگران قرار دارد عبارت است از:
۱ـ آیا این تغییرات به حوزه سیاسی نیز کشیده خواهد شد؟
۲ـ اصلاحات در عربستان چه تاثیری بر سیاست خارجی این کشور و جایگاه عربستان در صحنه بین الملل می‌گذرد؟
۳ـ علت و هدف از این اصلاحات گسترده چیست؟
اگر اصلاحات عربستان به رهبری محمد بن سلمان بخواهد وارد حوزه سیاسی شود آنگاه می‌بایست شاهد بهبود وضعیت شیعیان این کشور به عنوان اقلیت مذهبی و همینطور مخالفان نظام حکومتی مستقر در عربستان باشیم. حداقل تا الان نشانه هایی از تغییر در این حوزه یافت نمی‌شود و شاید بتوان گفت که تدوین و اجرای اصلاحات معطوف به سیاست داخلی در این کشور بیشترین زمان را به خود اختصاص دهد. می‌توان علت اصلی زمان‌بر بودن اصلاحات سیاسی را واهمه تاریخی حاکمانی که تمایلی به الگوهای دموکراسی خواهانه ندارند از چنین آزادی هایی دانست. اصلاحات عربستان که به تازگی آغاز شده است و به گفته منابعی از درون این کشور ابعاد گسترده‌تر آن در آینده‌ای نزدیک به وقوع خواهد پیوست قطعا به حوزه دیپلماسی نیز سرایت خواهد کرد و همین امر را می‌توان از جهاتی به سود کشورهای منطقه از جمله ایران دانست. بدون شک تلاش محمد بن سلمان برای نشان دادن تصویری نو از عربستان سعودی در جامعه جهانی اگر با تغییراتی در حوزه سیاست خارجی در این کشور همراه نشود آنچنان پذیرفتنی نخواهد بود. نتیجه اصلاحات در عربستان می‌تواند در آینده‌ای نه چندان دور مقدمه‌ای برای گشایش درهای گفتگو با ایران و برخی دیگر از کشورهای منطقه نیز تلقی شود. در خصوص علل و اهداف محمد بن سلمان برای اجرای این اصلاحات گسترده نظرات مختلفی ارائه شده است که در ادامه به برخی از آن‌ها خواهیم پرداخت.
۱ـ ارتباط با غرب
برخی تحلیلگران بر این عقیده‌اند که می‌توان مهمترین دلیل اصلاحات اخیر در عربستان را افزایش مراودات این کشور با کشورهای غربی دانست و این تغییرات را نتیجه نوعی تغییر در نگاه حکام سعودی می‌پندارند.
۲ـ تجارب گذشته
گروهی دیگر این نظر را مطرح کرده‌اند که حاکمان عربستان بر اساس تجارب گذشته و با ارزیابی دیروز به این نتیجه رسیده‌اند که برای امروز و فردا دیگر نمی‌توان با همان شیوه‌های کهنه ادامه داد و می‌بایست دیر یا زود اصلاحاتی را به خصوص در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی انجام داد.
۳ـ جبر جامعه
برخی با نگاهی جامعه شناسانه به اصلاحات رخ داده در عربستان می‌نگرند و مطرح می‌کنند که تغییرات و اصلاحات صورت گرفته در عربستان حاصل فشار مردمی این کشور بوده است و به نوعی این اصلاحات را جبر جامعه می‌دانند.        
۴ـ نمایش اصلاحات
برخی از تحلیل گران نیز نگاه بدبینانه‌ای نسبت به این موضوع دارند و معتقدند که این تغییرات تنها نمایشی برای ایجاد زمینه‌های لازم برای به قدرت رسیدن محمد بن سلمان است. باید منتظر ماند و دید که در ماه‌های آینده و بر اساس دیگر تغییراتی و وقایعی که رخ خواهد داد کدام یک از این چند نگاه به اصلاحات در عربستان منطبق بر واقعیات خواهد بود.


منبع: بهارنیوز

دولت در سایه این بار در تنور اصلاح‌طلبان

سجاد خداکرمی- روزنامه بهار
دولت در سایه که در ادبیات سیاسی جهان مفهوم آشنایی است، در کشورمان هنوز به سرانجامی نرسیده و فعالین دو جناح سیاسی هر از چندی در این ارتباط تنها به اظهار نظر اکتفا می‌کنند. اظهار نظرهایی که پس از مدت‌ها سکوت در این باب از فردای انتخابات دوزادهم ریاست جمهوری باز هم داغ شده و پس از اصولگرایان که آن را به میان کشیدند در هفته‌های گذشته برخی اصلاح‌طلبان شناخته شده نیز به آن بها داده اند. طرح موضوع دولت در سایه برای اولین بار پس از انقلاب، بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ و شکست اصلاح‌طلبان در آن انتخابات از سوی برخی چهره‌های این جریان سیاسی مطرح شد اگرچه به سرانجام مشخصی هم نرسید.

طرح این ایده اما در آن زمان با واکنش تند اصولگرایان مواجه شد و آنان جریان اصلاح‌طلب را به سبب طرح این موضوع به براندازی متهم کردند و این حرکت را انحرافی خواندند. پس از آن تاریخ طرح این موضوع دیگر به فراموشی سپرده شد تا فردای انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری که برخی اصولگرایان در زاویه مقابل آنچه در گذشته جریان سیاسی شان آن را بد می‌دانست و این بار برای ایستادن در برابر دولت اعتدالی و فرار از تلخی شکست در برابر ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدالیون چهره‌هایی چون سعید جلیلی، محسن رضایی، عزت ا… ضرغامی و افراد دیگر از جریان اصولگرا این ایده را مطرح کردند. پس از طرح دوباره این موضوع این‌بار از سوی جریان اصولگرا و موضع گیری جریان اصلاح‌طلب در برابر آن اما دیری نپایید که اصلاح‌طلبان نیز خود در این ارتباط پیشگام شوند و در روزها و هفته‌های گذشته و پس از مقاله محسن میردامادی از چهره‌های برجسته اصلاح‌طلب در ارتباط با لزوم شکل گیری دولت در سایه از سوی اصلاح‌طلبان دیگر چهره هایی چون عباس‌عبدی، سعید حجاریان و صادق زیباکلام نیز در این ارتباط گفتند و نوشتند.

میردامادی کلید زد
بخش قابل توجهی از اصلاح‌طلبان بارها به اینکه در ائتلاف با دولت نباید چک سفید امضا داد تاکید کرده‌اند و از این میان و بعد از چینش کابینه دوم روحانی و برخی نارضایتی‌ها به نظر می‌رسد که الزام توجه به احزاب و رصد دولت از دالان دولت در سایه و طرح آن از سوی محسن میردامادی را میتوان از این زاویه تحلیل کرد. البته در مقایسه آنچه میردامادی مطرح می‌کند در برابر آنچه جلیلی از دولت در سایه ارائه داده است، تعریف میردامادی از تعریف جلیلی اصالت بیشتری دارد، آنجا که میردامادی پای حزب را به میان می‌کشد و از لزوم رصد حزبی سخن می‌گوید، نه فرد؛ درحالی‌که ایده‌ای که جلیلی حامل آن است، جنبه فردی و شخصی دارد و به همین سبب می‌توان گفت آنچه این روزها سعید جلیلی دنبال می‌کند، به نوعی رصد دولت است تا دولت در سایه.

عبدی تایید کرد
پس از طرح موضوع دولت در سایه و البته تاکید میردامادی برای ایجاد مقدمات آن با تحکیم جای پای احزاب و برنامه ریزی برای انجام این مهم در ایران طی سال‌های پیش رو، عباس عبدی نیز در روزهای ابتدایی مهر بود که قلم به دست گرفت و از منافع دولت در سایه نوشت. او در نوشتار خود دولت در سایه را برای کمک به آسیب‌شناسی سیاسی ایران لازم دانست و از فواید بسیار آن برای دولت و رقبای دولت گفت اما همچنین خاطر نشان کرد: مشکل اصلی در شکل‌گیری دولت در سایه، فقدان نظام حزبی است؛ چون شکل‌گیری چنین دولتی، فقط در یک ساختار حزبی ممکن می‌شود؛ ولی کوشش برای شکل‌گیری آن شاید به تقویت تحزب نیز کمک کند. هرچند گمان نمی‌کنم در شرایط حاضر هیچ حزب و گروهی قادر باشد گام اولیه را برای تشکیل چنین طرحی بردارد؛ چراکه بدنه آنها ضعیف‌تر از آن است که بتوانند چنین دولتی را با اتکا به اعضای خود شکل دهند.

حجاریان اولویت ندانست
اما پس از این دو سعید حجاریان به میان آمد و روز دوشنبه در مقاله‌ای در این باب از تقدم تحزب در برابر دولت در سایه نوشت. او در این نوشتار ابراز عقیده کرد که دولت در سایه در سایه وجود احزاب قوی معنا پیدا می‌کند که با فقدان آن در شرایط فعلی امکان برقراری دولت در سایه نیز محیا نیست. ایدئولوگ اصلاحات همچنین این سئوال را طرح می‌کند که آیا جمعی از احزاب اصلاح‌طلب در کنار هم می‌توانند تشکیل دولت سایه بدهند یا خیر؟ و در ادامه می‌نویسد که اگر بنا باشد در انتخابات آتی همچنان ائتلاف آنها پایدار بماند، شاید لازم باشد از امروز برای این قبیل امور کار جمعی انجام بدهند . او برای توضیح این مطلب هم گریزی به اصل هم‌پوشانی جان رالز می‌زند که تشکیل دولت در سایه را از سوی ائتلاف اصلاح‌طلبان و نه احزاب، در شرایط فعلی توجیه می‌کند.

زیباکلام و زاویه‌ای دیگر
اظهار نظرهای این سه چهره سرشناس اصلاح‌طلب اما با یک اظهار نظر دیگردر روز گذشته همراه شد و صادق زیباکلام استاد اصلاح‌طلب علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز در این ارتباط سخن گفت. او که در تحلیل خود مقداری با تحلیل‌های سه چهره ارشد اصلاح‌طلب قبلی فاصله داشت پیش از هر چیز در پاسخ به این سئوال که نظام حکومتی ایران پذیرای تشکیل دولت در سایه هست یا خیر، اظهار عقیده کرد: موضوع موردتوجه نباید محدود به قوه مجریه باشد قوه قضائیه، صداوسیما، نیروی انتظامی، قوای مسلح هم باید پاسخگو باشند و اینکه فکر کنیم این مسئله تنها شامل بخشی از حاکمیت به نام قوه مجریه است و باید نهادی به نام دولت سایه وجود داشته باشد که کارها و سیاست‌های آن را به‌نقد بکشد، کافی نیست. در جوامع دیگر هم که دولت در سایه مانند بریتانیا، هند، آلمان و تمام کشورهایی که دموکراسی حاکم است، وجود دارد کارشان نقد به عملکرد دولت به معنای گسترده است ولی در جمهوری اسلامی ایران سبک و سیاقی که جاافتاده این است که فقط یک بخش از حاکمیت باید پاسخگو باشد.البته زیباکلام نیز چون میردامادی، عبدی و حجاریان به مشکل جدی در حوزه تحزب در کشور نیز اشاره کرد و گفت: بخشی از مشکل عدم پاسخگویی حاکمیت به نیرومند نبودن احزاب برمی‌گردد و مجلس هم در این زمینه چندان امیدوارکننده عمل نمی‌کند زیرا درنتیجه نظارت استصوابی آن‌چنان نامزدهای مجلس فیلتر می‌شوند که ۲۹۰ عضوی که به مجلس راه پیدا می‌کنند به‌جز یک‌مشت بله‌قربان‌گو در بین آنان تک‌وتوک افرادی هستند که مستقل رفتار می‌کنند، مابقی تلاششان بر این است تا حضورشان برای چهار سال آینده تضمین شود بنابراین سعی می‌کنند مورد غضب قرار نگیرند.


منبع: بهارنیوز

واپسین فرصت‌های دولت

رضا صادقیان
فارغ از بحث‌هایی که پس از برگزاری همه‌پرسی کردستان عراق در فضای رسانه‌های کشور شکل گرفته، مهمترین رخداد دیگری که در خبرهای منتشر شده به چشم می‌آید بدون شک انتصاب استاندارها است. جایگاهی که همزمان از حساسیت بالایی در سطح استانی و ملی برخوردار است. از نگاه چهره‌های سیاسی در بسیاری از مواقع تصمیم‌های استاندار در مواقع حساس و بحرانی می‌تواند ضعف تصمیم‌گیری در بدنه دولت را با ناچیزترین پیامدهای ممکن به مرحله اجرا بگذارد و در حالت معکوس باعث دامن زدن به اختلاف‌های درون ساختاری و بروز مشکلاتی دیگری در حوزه شهری، استانی و صد البته ملی شود.

در نخستین جلسه معرفی وزیران توسط رئیس جمهور در مجلس شورای اسلامی، ایشان از برخی محدودیت‌ها در انتخاب وزیران گفتند، از اینکه نتوانستند سه وزیر زن معرفی کنند، به نظر می‌رسد فصل آن معرفی و رای اعتماد نمایندگان مجلس سپری شده و جایی برای پرداختن به آن گفته‌ها و گلایه‌ها و خواسته‌ها نیست. از طرف دیگر، فرصت به دست آمده  زمانی دوباره برای‌ترمیم و پاسخ دادن به مطالبات مردم است. در شرایط فعلی دولت فضای گشوده‌تری برای معرفی و انتصاب استاندارها در اختیار دارد. خبری از محدودیت و نداشتن گزینه و یا یافت نشدن اشخاص قویتر در مقایسه با برخی شخصیت‌های فعلی نیست.

در هر کدام از استان‌های کشور حداقل ۳ گزینه مطرح در سطح استانداری را می‌توان در میان جریان سیاسی اصلاح‌طلب-اعتدال‌گرا یافت که با آمیختن دیدگاهی ملی و محلی توانایی بیشتری در اداره استان دارند و فردای پایان کار دولت دوازدهم می‌توانند کارنامه قابل دفاعی را ارایه دهند و صرفا به ذکر مصیبت نشدن‌ها، ناتوانی‌ها، نگذاشتن‌ها و نبودن‌ها در مدت مدیریت استانی اکتفا نکنند.

شاید انتصاب گزینه‌های مناسب در استان‌ها دغدغه برخی از دولت‌مدارها نباشد ولی می‌بایست به این نکته دقت مضاعف داشت؛ مردم شهر و شهرستان عملکرد دولت و سیاست‌های ابلاغ و اجرا شده توسط دولت را نه با وعده‌های بیان شده از سوی سخنگوی دولت، رئیس تشریفات نهاد ریاست جمهوری و  برخی از وزرا نمی‌سنجند بلکه سیاست‌ها و راه طی شده توسط دولت را مستقیم و بدون واسطه از طرف استانداری می‌بینند و فهم می‌کنند. در وضعیت فعلی نیاز است بیش از آنکه صدا و درخواست‌های نمایندگان مجلس و شخصیت‌های تاثیرگذار دولتی در انتصاب استاندارها شنیده شود، توجه‌ی بیشتر به مطالبات فعالان سیاسی استانی صورت پذیرد. فعالانی که به دلیل کنش اجتماعی به صورت پیوسته درک میدانی بهتری از شرایط استان دارند.

چنانچه دولت دوازدهم آنگونه که باید و شاید پاسخ مناسبی به مطالبات مطرح شده از سوی کنشگران سیاسی استان‌ها در این برهه از زمان ندهد و با معرفی و انتصاب برخی شخصیت‌ها به راهی دیگر کشیده شود، به جای استفاده از پستانسیل‌های ممکن در میان فعالان اجتماعی شاهد رویش ناامیدی خواهیم بود. پدیده‌ای که نه تنها به سود دولت وقت نخواهد بود، بلکه در نزدیک‌ترین انتخابات پیش‌رو بازخوردهای منفی و حتی کاهش میزان مشارکت مردم را شاهد خواهیم بود، انتخابات مجلس شواری اسلامی اولین و آخرین آزمون دولت و استاندارها است. فرصت طلایی فعلی را به اسم مصلحت‌ و نشدن‌ها به هزینه تبدیل نکنیم و از میان گزینه‌ها فعلی دست به انتصاب‌هایی با رویکردهای غیرقابل توجیه نزنیم.


منبع: بهارنیوز

نبوی: مهندس موسوی محبوب رزمندگان بود

بهزاد نبوی در دیدار با اعضای انجمن اندیشه و قلم، در پاسخ به پرسش و سخنان یکی از حاضران مبنی بر این‌که «بعد از جنگ هشت ساله و بخصوص در سال‌های اخیر و به طور ویژه در سال جاری، این سخن بارها مطرح شده که دولت میرحسین موسوی از جبهه‌های جنگ به طور کافی حمایت نمی‌کرد؛ حال آن‌که صدام ۱۰۰ درصد از جبهه‌های خود حمایت می‌کرد و گفته شده که ۶۰ درصد امکانات و ظرفیت عراق اختصاص به جنگ داشت اما در ایران این عدد بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بوده است، مطرح می‌شود که عدم حمایت از جبهه‌ها به شیوه‌ای بود که جام زهر را به امام بنوشانند. شما به عنوان کسی که در سال ۶۷ معاون  لجستیک در ستاد فرماندهی کل قوا شدید، چقدر این ادعاها را صحیح می‌دانید؟ چه میزان امکانات کشور درگیر جنگ بود؟   نظر دولت و شخص مهندس موسوی درباره پایان جنگ چه بود؟

نبوی در پاسخ به این سؤال گفت: اینکه بتوانیم بگوییم صدام چند درصد از جبهه‌هایش حمایت می‌کرد روشن نیست. رژیم عراق یک رژیم استبدادی بود که نه مجلس داشت نه بودجه علنی. اما درباره ایران اعداد و ارقام روشن است. بنده اطلاع  دارم که بخش ریالی بودجه‌های کشور در تمام سال‌های بعد از آغاز جنگ، یک سوم به بهداشت و درمان، یک سوم به آموزش و پرورش و یک سوم هم به دفاع اختصاص داشت.

وی ادامه داد: اما آنچه برای بخش دفاع از همه مهمتر بود، موضوع ارز بود. ما تا سال ۶۴ هیچ محدودیت ارزی نداشتیم و بخش دفاع هرچه ارز می‌خواست دولت در اختیارش می‌گذاشت. اما از سال ۶۵ تا ۶۷ یعنی در سه سال آخر جنگ، چون قیمت نفت به شدت کاهش یافت و فروش آن نیز در حملات عراق به تاسیسات نفتی به زیر یک میلیون بشکه رسید، درآمد ارزی کشور حدود سالانه ۷ میلیارد دلار شد؛ از این محل، سه میلیارد دلار صرف کالاهای سهمیه‌بندی شده و ضروری مردم بود. سه میلیارد دلار هم مستقیم به بخش دفاع می‌رسید. یک میلیارد دلار هم صرف تمامی بخش های دیگر اعم از خصوصی و دولتی می‌شد. در واقع هر چه بخش دفاع ارز می‌خواست در اختیارش قرار می گرفت. اما مشکل این بود که به خاطر تحریم ها عملا با ارز سلاح قابل ذکری نمی توانستند وارد کنند. از سال ۶۴ یا ۶۵ در دولت یک کمیسیون پشتیبانی صنعتی و مهندسی از جنگ شکل گرفت که مسئول آن سرلشکر فیروزآبادی بود. این کمیسیون دو کمیته داشت کمیته پشتیبانی صنعتی که من مسئول آن بودم و کمیته پشتیبانی مهندسی که  تصور می کنم آقای سعیدی کیا مسئول آن بودند.

نبوی افزود: در سال‌های ۶۵ تا ۶۷ همه صنعت کشور در اختیار بخش دفاع بود. تقریبا تمام کارخانه‌های ریخته‌گری و ماشین سازی بزرگ کشور کارشان تولید گلوله های توپ و خمپاره و … بود. کارخانه‌های تولید محصولات فلزی ما عمدتا، کارشان پل‌سازی برای جبهه‌ها بود. مدیران واحدهای تولیدی داخلی تکنولوژی پل های نظامی PMP را با زحمت زیاد از کشورهای خارجی به دست آوردندو شرکت صدرا در بوشهر و لرستان شروع به ساخت آن کرد. بخش مهندسی هم کاملا در خدمت جبهه‌ها بود. آن زمان جهاد سازندگی هم که یک وزارتخانه بود و به صورت کامل در اختیار جنگ قرار داشت.

وی در ادامه به سخنان اخیر محسن رفیقدوست اشاره کرد و گفت: اخیرا دیدم دوست عزیز ما گفته‌اند که از جبهه‌ها حمایت نمی‌شد و گفته‌ است که یادم می‌آید صنایع سنگین یک توالت صحرایی را ۱۰ برابر قیمت مشابه خارجی به ما قیمت می‌داد. این واقعا حرف عجیبی بود. من بعید می‌دانم که از هیچ بخشی از دفاع ما، سفارش توالت صحرایی به جایی آمده باشد. توالت صحرایی، که ما در جبهه‌ها دیده بودیم، چیزی شبیه کیوسک تلفن و خیلی ساده تر از آن بود که نیاز به دانش فنی  نداشت و یک جوشکار یا حتی فردی که جوشکاری بلد باشد با چند ورق فولادی هم می توانست آن را بسازد آیا  واقعا رزمندگان ما که از تمام اقشار و اصناف جامعه بودند از ساخت چنین سازه‌ای عاجز بودند و سراغ وزارت صنایع سنگین می‌آمدند و ما هم با آن‌ها گران حساب می‌کردیم؟ این ادعا خیلی عجیب و بیشتر به یک لطیفه شبیه است!! و به طول کلی تکذیب می شود.

واقعیت این بود که ارز و ریال هم نمی‌توانست نیازهای جبهه‌ها را تامین کند. آقای محسن رضایی در سال ۱۳۶۷ در نامه‌ای به امام راحل نیازهای نجومی جبهه‌ها را مطرح کرد؛ آن نیازها را دولت چطور می‌توانست تأمین کند؟ عراق حتی اگر ۲۰ درصد از توان کشورش را به جبهه‌ها اختصاص می‌داد، مشکلی در تهیه اسلحه و مهمات در سراسر دنیا نداشت. ولی ما حتی اگر ۱۰۰ درصد بودجه و ارز کشور را هم به بخش دفاع اختصاص می‌دادیم کاری نمی‌شد برای خرید تسلیحات کرد. وی تصریح کرد: البته امروز که سال‌ها از جنگ گذشته، باید یکی را پیدا کرد و همه تقصیرها را گردنش انداخت و چه دیواری کوتاه‌تر از دیوار دولت آن دوره که رئیسش هم در حصر است.

نبوی تصریح کرد: از کسانی که می‌گویند اگر دولت حمایت می‌کرد جنگ سرنوشت دیگری داشت باید پرسید که دولت چگونه می توانست نیازهای تسلیحاتی جبهه ها را تامین کند؟ هیچ کشوری به ما تجهیزات نمی‌داد. اولین قراردادی که ما برای دریافت تسلیحات نظامی بستیم، با شوروی زمان گورباچف بود که بعد از پذیرش قطعنامه بود. شوروی تا آن زمان حتی حاضر نبود یک فشنگ به ما بدهد.

وی در پاسخ به سخنانی درباره عدم حمایت دولت در زمان جنگ از جبهه‌ها گفت: سوال من از ایشان این است که فرض کنید دولت ایشان بد، اگر دولت خوبی مثل دولت آقای احمدی‌نژاد داشتید آیا تجهیزات را می‌توانست برای جبهه‌ها تامین کند؟ از آقای رفیقدوست می‌پرسم آیا مشکل جبهه‌های شما فقدان توالت صحرایی بود؟ یا تجهیزات تهاجمی زمینی و هوایی؟

نبوی با اشاره به محبوبیت مهندس موسوی در جبهه‌های جنگ گفت: درسال ۶۴ که بحث تغییر دولت مطرح بود، یکی از دلایلی که امام نظرش بر تداوم دولت مهندس موسوی قرار گرفت نامه و نظر آقای محسن رضایی مبنی بر محبوبیت نخست وزیر دولت جنگ در میان رزمندگان بود.

نبوی همچنین درباره برخی دیدگاه‌ها که انتقال کامل نیروها از جبهه جنوب به جبهه شمال را به گردن دولت موسوی و شخص هاشمی می‌اندازند، گفت: واقعیت این بود که بعد از عملیات کربلای ۵، فرماندهان به آقای هاشمی گفتند که دیگر در جبهه جنوب هیچ طرحی برای اجرا نداریم. اگر عملیاتی بخواهیم داشته باشیم، در جبهه شمال است. البته به نظر من در این مقطع،  مرحوم هاشمی هم اشتباه کرد که با این پیشنهاد موافقت کرد و همه نیروها را به جبهه شمال منتقل کردند و جنوب را که استراتژیک‌ترین نقطه کشور بود رها کردند. کل حلبچه به اندازه یکصدم دزفول و اندیمشک ارزش استراتژیک نداشت. من در آن مقطع چون در ستاد فرماندهی کل قوا صدایم شنیده نمی‌شد، برای امام نامه نوشتم و نقد خود را به انتقال نیروها به جبهه شمال به امام منتقل کردم. همین عقب‌نشینی باعث شد که عراقی‌ها فاو را با کلی سروصدا تصرف کنند. بعد هم شلمچه و هور را گرفتند؛ البته آنها دیگر عاقلانه عمل می‌کردند و تا خط مرزی می‌آمدند. عراقی‌ها جزیره فاو را هشت ساعته گرفتند، ولی تا ۳۲ ساعت جرات ورود به شهر را نداشتند، چرا که باور نمی‌کردند ما فاوی را که به سختی به دست آورده بودیم به این راحتی از دست بدهیم و فکر می‌کردند برایشان تله گذاشته‌ایم. درخط مقدم جبهه جنوب یک عده تفنگ به دست گذاشته بودیم که هیچ پشتیبانی نداشتند.

از همان ابتدای جنگ انقلابی‌ترین نگاه برای پایان جنگ، نظر آقای هاشمی بود
وی با بیان این‌که «همه این عوامل و شرایط ما باعث شد جنگ به قطعنامه کشیده شود»، درباره نظر مهندس موسوی درباره قطعنامه ۵۹۸ و پذیرش آن گفت: از مهندس موسوی هیچ وقت نظری مبنی بر پایان جنگ را نشنیدم. ما می‌دانیم که آقای هاشمی بعد از عملیات خیبر به دنبال یک پیروزی بزرگ و خاتمه جنگ بود. فردای روزی که عراق به فرودگاه تهران حمله کرد، در ستاد مشترک ارتش جلسه‌ای با حضور دولت شهید رجایی، فرماندهان نظامی، شهید بهشتی، آقای هاشمی و آقای خامنه‌ای تشکیل شد. در آن جلسه انقلابی‌ترین نظر این بود که ما باید آتش‌بس را زمانی بپذیریم که در یک حرکت نظامی، عراق را به سر مرزها برگردانیم و همه اراضی اشغالی را پس بگیریم. در واقع از همان ابتدا، بحث بر سر جنگ جنگ تا یک پیروزی بود. بعدها این شعار به جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم تبدیل شد.

وی درباره نظر دولت درباره آتش بس، افزود: پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هرگز در ستاد فرماندهی کل قوا مطرح نشد. در مورد نقش دولت در جنگ و چگونگی پایان آن گفت و گوی مفصل تری با همکاران رسانه ای شما داشته ام که نمی دانم منتشر شده و یا خواهد شد. از تکراری بودن بسیاری از مطالب پوزش می طلبم.

در ادامه بهزاد نبوی پاسخ به سوال دیگری را سرآغاز ماجرای جناح بندی چپ و راست مسلمان و طرفدار انقلاب و نظام در کشور  قرار  داد  و گفت: آرایش سیاسی نیروها بعد از پیروزی انقلاب، دو جریان «خط امامی» و «لیبرال» بود بر اساس نامگذاری جبهه ملی، نهضت آزادی و بنی‌صدر را لیبرال قلمداد می شدند که البته مجاهدین خلق هم در آن مقطع به آن طیف نزدیک بود حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و … را خط امامی نام گرفته بودند.

وی با بیان اینکه «این آرایش بعد از رفتن بنی‌صدر بی‌معنا شد و جریانی که ما لیبرال می‌نامیدیم با بیش از ۵۰ نماینده در مجلس، عملا منفعل شدند»، البته علت آن هم عملکرد غیرقابل دفاع مجاهدین خلق بود که پیش از فعالیت های تروریستی خود را «فرزندان معنوی مرحوم بازرگان» به مردم معرفی کردند ولی عملکردشان در ترور مردم بی دفاع کوچه و خیابان برای هیچ کس از جمله نهضت آزادی  قابل قبول نبود. به هر حال بعد از سال ۶۰، در طیف “خط امامی ها”  چپ و راست شکل گرفت و این جناح بندی ابتدا از درون سازمان مجاهدین انقلاب آغاز شد. دو طیف در درون سازمان مقابل یکدیگر قرار گرفتند، که بر سر موضوعاتی چون شریعتی، روز کارگر، ستاد بسیج اقتصادی، کوپن، اصلاحات ارضی و… اختلاف نظر جدی و عمیق داشتند. کم‌کم این طیف‌بندی به درون حزب جمهوری اسلامی  و سپس، جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم تسری پیدا کرد. در اواخر سال ۶۰ شورای اقتصاد، دولت موسوی تصمیم گرفت بحث زیرساخت های اقتصادی کشور را در دستور کار خود قرار دهد. چند نفر از اعضای جامعه مدرسین به امام نامه نوشتند و خدمت ایشان رفتند و نسبت به نفوذ افکار غیراسلامی و کمونیستی در شورای اقتصاد ابراز نگرانی کرده و از ایشان خواستند در جلسات شورای اقتصاد شرکت کرده و نظارت داشته باشند. امام هم موافقت کردند و بنا شد آقایان احمد میانجی و سیدجعفر کریمی و سید مهدی روحانی در جلسات شورای اقتصاد شرکت کنند. بعدها نمی‌دانم طی چه فرآیندی آقای سیدمنیرالدین حسینی هم به آن جمع اضافه شد به نظر می رسد امام در عین حال برای اینکه حضور علما در آن جلسات، یکطرفه نباشد، ازآقایان موسوی اردبیلی، هاشمی و خامنه‌ای هم خواستند که در جلسات شورای اقتصاد شرکت کنند. و آن مقدمه شکل گیری جناح چپ و راست، در دولت و مجلس شد و پس از آن دولت و مجلس بر سر همین قضایا با شورای نگهبان درگیر شدند. در آن زمان هر لایحه یا طرحی که در مجلس تصویب می‌شد وقتی به شورای نگهبان می‌رفت، شورا آن را بر اساس احکام ثانویه تأیید می‌کرد و معتقد بود وقتی رفع اضطرار شود باید این قوانین را عوض کرد. آن بخش از اعضای جامعه مدرسین هم که در شورای اقتصاد شرکت می کردند، معتقد بودند که حکومت حق ندارد از احکام اولیه تخطی کند مگر از روی اضطرار. این بحث خیلی گسترده مطرح بود و اصرار می‌شد و فشار می‌آمد که اینهایی که بر اساس احکام ثانویه تصویب می‌شوند باید به روال خودش برگردد.

نبوی سپس به خطبه های نمازجمعه مبنی بر لزوم بازگشت به احکام اولیه بعد از رفع اضطرار اشاره کرد و گفت: امام در پاسخ به این خطبه، نظریه معروف خود را در مورد ولایت مطلقه فقیه مطرح کردند و تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام حاصل این نظریه بود. در واقع امام با طرح موضوع ولایت مطلقه فقیه، بحث‌ها را خاتمه دادند. اما بعدها در مبحث ولایت مطلقه فقیه موضوعات دیگری مطرح شد که اصلا مد نظر امام نبود. در واقع امام، بحث ولایت مطلقه را در تقابل با دیدگاه های دوستان راست آن روز یا بخشی از اصولگرایان امروز مطرح کردند، اما بعد از رحلت ایشان، مخالفان آن زمان، مدافعان سرسخت ولایت مطلقه فقیه شدند.

وی تصریح کرد: نظر امام این بود که فقیه صاحب ولایت و یا به عبارت دیگر حکومت می‌تواند اجرای  احکام اولیه را با توجه به مصلحت جامعه و حکومت اسلامی متوقت کند و حتی نماز و روزه را تعطیل کند، که این نظریه بسیار مترقی بوده و هست. اما بعد از رحلت امام، مخالفان این نظریه با استناد به آن  قانون اساسی را ذیل ولایت فقیه دانستند؛ در حالی‌که مراد امام این نبود. وقتی ما هم اعتراض می‌کردیم می‌گفتند چطور ولی فقیه حاکم بر حکم خدا هست ولی نمی‌تواند دست به قانون اساسی بزند؟ در ظاهر هم استدلال‌شان قوی بود. البته ما پاسخ‌مان این بود که اگر حاکم اسلامی، حکم اولیه‌ای را می‌ تواند متوقف کند، از آن روست که ارتباط با شارع که از طریق وحی برقرار شده، امروز وجود ندارد. دیگر پیامبری نیست که به او وحی شود. ولی صاحبان قانون اساسی، همین مردمی هستند که به آن رأی داده‌اند و اگر قرار باشد تغییر کند، باید توسط مردم اصلاح شود.

وی با اشاره به روند تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: در ابتدا امام معتقد بودند که اگر دوسوم نمایندگان مجلس، قانونی را تصویب کردند دیگر لازم نیست به شورای نگهبان برود. اما با اعتراضاتی که به امام شد، امام بحث مجمع تشخیص مصلحت را مطرح کردند.

دعوای خصوصی – دولتی برای برخورد با جناح چپ به کار برده می‌شد
نبوی سپس به جدال اصلی بین دو جناح چپ و راست در دهه اول انقلاب اشاره کرد و گفت: جدال اصلی برسر اقتصاد دولتی و آزاد و اقتصاد بی‌برنامه و اقتصاد برنامه‌ریزی شده بود. برخی در جلسات شورای اقتصادی مطرح می‌کردند که ما قرآن و منابع فقهی را داریم که اگر تقوا پیشه کنیم. به تصریح قرآن نیاز به برنامه ریزی نیست.

در ادامه، یکی از اعضای انجمن درباره تغییر نگاه نبوی از اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد سخن گفت که وی پاسخ داد: بحث خصوصی – دولتی مطلبی بود که به خاطر برخورد با جناح چپ آن زمان مطرح می شد. حال آن‌که آن زمان ما  در صنایع سنگین، که وزیرش متهم به طرفداری از اقتصاد دولتی بود،  حدود ۱۲۰ واحد دولتی تحت پوشش داشت و این در حالی بود که بیش از ۷۰۰ واحد خصوصی تحت پوشش آن وزارتخانه بود. واحد های خصوصیی که اکثریت قریب به اتفاق آنها، اگر مورد سوال قرار گیرند، هنوز هم ما را به عنوان حامی و پشتیبان خود قبول دارند.

سهم‌خواهی از دولت روحانی، اجر کار را ضایع و همراهان معتدل و میانه رو ما را مساله دار می‌کند
در ادامه جلسه درباره آینده جریان اصلاحات با توجه به نوع تصمیم‌گیری‌ها در انتخابات مجلس دهم، شورای شهر پنجم و ریاست‌جمهوری یازدهم و دوازدهم و نتایج آن سؤال شد که نبوی در پاسخ گفت: این روزها بدترین حرفی که من می‌شنوم این است که زحماتش را ما کشیدیم، پست و مقامش به دیگران رسید. بزرگ و کوچک هم این حرف را می زنند. طرح این قبیل مطالب در واقع  ضایع کردن اجر کار عزیزان است. آیا حمایت از روحانی به امید گرفتن پست و مقام بود؟ یا اینکه انتخاب ایشان برای اداره کشور بهتر از رقباتلقی می شد؟ متاسفانه این روزها اعتراضات به آقای روحانی ریشه در سهم‌خواهی‌ها دارد. نبوی تأکید کرد: موضع‌گیری‌های سهم‌خواهانه، علاوه بر ضایع کردن کارها، همراهان معتدل و میانه رو را هم مساله دار می کند. این که ما بگوییم در انتخابات چه کردیم و چه نقش مهمی داشتیم، جز سهم خواهی چه معنایی دارد؟ اگر دوستان کاری کرده اند به خاطر اعتقادشان و به خاطر منافع کشور و ملت شان بوده است و کارشان نزد خدا و خلق خدا مأجور است.

نبوی با طرح این سؤال که «من در سال ۹۲ در زندان بودم، اما لازم است دوستان یک بار دیگر مرور کنند که با چه منطقی در سال ۹۲، از آقای عارف که رابطه نزدیک تری با اصلاح طلبان داشت، خواستند به نفع آقای دکتر روحانی کنار برود؟» افزود: علی القاعده شرایط موجود کشور این جمع بندی را به فعالان اصلاح طلب و بدنه حامی آن‌ها دیکته کرد که آقای عارف که به اصلاح طلبان تعلق داشت، از نامزدی منصرف کنند و به یک روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز رای دهند این تصمیم بر اساس مصلحتی بود که علی القاعده باید مبنای موضع گیری دوستان در انتخابات های بعدی باشد. وی با تأکید بر این که  اصلاح طلبان باید از همین امروز برای انتخابات ۱۴۰۰، خود را آماده کرده و گزینه های مختلف را ارزیابی کنند. البته بدانند شانس تایید گزینه های ایده آلشان بسیار ناچیز است و باید واقع گرا باشند.

نبوی افزود: در انتخابات ۹۲، من، که از نامزدی احتمالی مرحوم هاشمی بی اطلاع بودم، از زندان به برخی دوستان توصیه کردم سراغ آقای ناطق نوری بروند، دوستان مخالفت کردند. پاسخ این بود که ایشان در بین اصلاح طلبان زمینه کافی ندارند. جالب است که شنیدم در انتخابات ۹۶ همان نوع دوستان با آقای ناطق نوری دیدار داشتند که با توجه به احتمال عدم حضور آقای روحانی، ایشان نامزد شوند  که ایشان هم آمادگی پذیرش نداشت.


منبع: بهارنیوز

یکسال زندان برای رهبران حزب اصلاح‌طلب!

حجت کرمانی وکیل ۴ نفر از متهمین پرونده‌ ی هفت اصلاح طلب از ابلاغ حکم موکلینش خبر داد و گفت: به همراه آقای پوربابایی یکی دیگر از وکلای پرونده به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب مراجعه کرده و حکم موکلین به اینجانبان ابلاغ شد. مطابق رای صادره تمامی اقدامات موکلین مصداق ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی تلقی شده و تمامی موکلین به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند.  همچنین دادگاه به استناد ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی، تمامی موکلین را به دوسال محرومیت از عضویت دراحزاب و گروه‌های سیاسی و فعالیت در فضای مجازی و مطبوعات به عنوان مجازات تکمیلی محروم کرده است. لازم به ذکر است که رای صادره غیر قطعی بوده و در مهلت قانونی به آن اعتراض خواهیم کرد.

این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: موکلین بنده با استناد به ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی، یعنی فعالیت تبلیغی علیه نظام، به یک‌سال حبس محکوم شدند. این حقوقدان افزود: همچنین طبق رای صادره از دادگاه، موکلین من بعنوان مجازات تکمیلی به ۲ سال محرومیت از عضویت در احزاب و فعالیت در فضای مجازی و مطبوعات محروم شدند. وی افزود: حکم صادره غیرقطعی است و در فرصت قانونی امکان تجدیدنظرخواهی از آن وجود دارد. کرمانی در حال حاضر وکالت پرونده محمدرضا خاتمی، حمیدرضا جلایی‌پور، حسین کاشفی و آذر منصوری را برعهده دارد و هوشنگ پوربابایی نیز وکیل محسن صفایی‌فراهانی در همین پرونده است. هوشنگ پوربابایی هم در گفت‌وگو با ایلنا با تایید خبر ابلاغ حکم ۷ چهره اصلاح‌طلب عنوان کرد: در فرصت قانونی نسبت به حکم اولیه اعتراض خواهیم کرد. بر این اساس از ۷ چهره اصلاح‌طلب ۶ نفر به یکسال حبس تعزیری محکوم شده‌اند و شنیده‌ها حاکی از آن است که محمد نعیمی‌پور در این میان به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شده است.




 


منبع: بهارنیوز

اصولگرایان واقعی وارد میدان رقابت شوند

سیدمحمدرضا خاتمی در گفت‌وگو با  ایلنا، درباره حواشی پیرامون شب اول عزاداری حسینه جماران و انتشار عکس هم‌نشینی سیدمحمد خاتمی و علی لاریجانی گفت: وقتی در کشورمان سازمان‌ها و تشکیلات حزبی قوی نداریم سیاست حول افراد می‌چرخد و طبیعی است آنان هم سعی می‌کنند در بروز خودشان در صحنه، جلب نظر کنند و نظرات اقشار مختلف را به سوی خود بکشانند.وی خاطرنشان کرد: اصلاح‌طلبان در طول ۲۰ سال گذشته بخصوص در ۸ سال اخیر قدرت اجتماعی و نفوذ کلمه خودشان را نشان دادند. نائب رئیس مجلس ششم با اشاره به پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان در جامه عنوان کرد: همه می‌دانند اگر بگذارند اصلاح‌طلبان می‌توانند چه کارهای بزرگی را انجام دهند و حتی چهره‌هایی را که مطرح نیستند پیروز میدان کنند؛ نمونه‌اش را ما در انتخابات مجلس شورای اسلامی،‌ شوراهای شهر و روستا و ریاست جمهوری مشاهده کردیم.

وی تاکید کرد: با وجود این که اصلاح‌طلبان اصلی در این میدان‌ها خیلی امکان بروز نداشتند اما باز هم آن قدرت نفوذ اصلاح‌طلبان در جامعه کار خودش را کرد.معاون وزیر بهداشت و درمان در دولت اصلاحات با بیان این که مردم ما بسیار هوشیار هستند و می‌دانند هر شخص چه مواضعی دارد، گفت: صرفا این اظهار‌های مقطعی باعث نمی‌شود مردم فکر کنند چهرهایی را که تا حالا شناختند و می‌دانند چه طرز تفکری دارند، یک موضع یا چهره دیگری را به خود گرفته‌اند.وی تاکید کرد: آن چیزی که باعث شد اصلاح‌طلبان در بین مردم مقبولیت داشته باشند، صداقت و ایستادگی بر مواضع‌شان است. البته این به آن معنا نیست که اشتباه ندارند، چرا اشتباه هم کردند اما در پذیرش اشتباهاتشان  هم صداقت به خرج می‌دهند.خاتمی ادامه داد: مهم آن است اشخاصی که می‌خواهند خودشان را در معرض آرای مردم قرار دهند، بدانند که باید با مردم صادق باشند. هر آن‌چه که در دلشان هست با مردم در میان بگذارند و کارهایی که واقعا می‌توانند انجام دهند بر زبان بیاورند.وی تاکید کرد: تبلیغات، شعار دادن و اظهارنظرهای موضعی و مقطعی، توفیقی نخواهد داشت. ما به عنوان جریان اصلاح‌طلبی استقبال می‌کنیم جریان اصولگرایی هویت واقعی خودش را پیدا کند. برخی  اصولگرایان بدلی خودشان را در دل این جریان جا زده‌اند در حالیکه باید اصولگرایان واقعی محور شوند تا یک رقابت جانانه داشته باشیم.خاتمی در خاتمه عنوان کرد: اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری هنوز وارد مصادیق و برنامه‌های خودشان برای انتخابات نشده‌اند.


منبع: بهارنیوز

مخالفت مولوی عبدالحمید با تحریم اقلیم

به گزارش انصاف نیوز، امام جمعه‌ی اهل‌سنت زاهدان در این بیانیه حمله‌ی نظامی یا اعمال تحریم و فشار علیه اقلیم کردستان را «تحریک‌کننده، خصمانه و برخلاف منافع ملی عراق و جهان اسلام» خواند. در بخشی از این بیانیه آمده است: «مردم ستمدیده‌ی عراق بالعموم و برادران و خواهران کرد بالخصوص در سال‌های گذشته مرارت‌ها و رنج‌های زیادی متحمل شده‌اند. قتل عام کردها با سلاح‌های شیمایی، سرکوب مخالفان سیاسی و تخریب چندباره‌ی شهرها و روستاهای کردنشین در زمان حکومت حزب بعث از جمله‌ی این مرارت‌ها و سختی‌هاست که مردم غیور اقلیم کردستان متحمل شده‌اند».

مولوی عبدالحمید با تاکید بر لزوم حل مشکلات از راه‌های مسالمت‌آمیز و مذاکره، تصریح کرد: «دولت مرکزی عراق نباید اشتباهات پیشینیان خود را تکرار کند و به زبان زور با مردم حرف بزند. این رویه باعث به وجود آمدن عداوت و دشمنی و زیاد شدن فاصله بین آحاد ملت می‌شود و نتیجه‌ی خطرناکی برای عراق و دیگر مناطق در پی خواهد داشت». مدیر دارالعلوم زاهدان ضمن اشاره به تبعات تهدید و محاصره‌ی اقلیم کردستان، تاکید کرد: «این موضوع تعصبات قومی و مذهبی را تشدید و تحریک می‌کند و موجب بروز مشکلات جدید، که غیرقابل پیش‌بینی هستند، می‌شود. همچنین، این امر منجر به ایجاد التهاب در منطقه و جهان اسلام می‌شود».

وی در بیانیه‌ی مذکور آورده است: «خویشتنداری و رعایت مصالح مردم عراق بهترین راه حل برای برون‌رفت از بحران موجود است. تلاش برای به انزوا کشاندن اقلیم کردستان و اقدام نظامی علیه آن عملی تحریک‌کننده و خصمانه و به ضرر منافع مردم عراق است. بنابراین دو طرف به میز مذاکره برگردند و هیچ‌گاه درهای مذاکره را به‌سوی هم نبندند؛ این به نفع همه است». مولانا عبدالحمید در پایان این بیانیه تاکید کرده است: «نه ملت عراق و نه مردم منطقه تحمل جنگ و درگیری جدیدی را دارند. تحریم‌های اقتصادی و سیاسی علیه اقلیم کردستان به ضرر منطقه است و بهانه به دست بدخواهان بلاد اسلامی می‌دهد تا از اختلافات سوءاستفاده کنند و به اهداف شوم‌شان نزدیک‌تر بشوند. شایسته است کشورهای منطقه، احزاب و گروه‌های عراق با خویشتنداری و از راه‌های مسالمت‌آمیز برای حل مشکل اقلیم کردستان تلاش کنند».


منبع: بهارنیوز

روزنامه‌های دوشنبه ۱۰ مهر

 


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


لینک روزنامه ها


منبع: بهارنیوز

سید شهدای العصر؛ صدام حسین!

گروه سیاسی: یک کارشناس مسایل خاورمیانه درپی ساخت میدانی با نام «شهید صدام حسین» در کرانه باختری، با ریشه‌یابی تاریخی این رویکرد گفت که دولت ایران با توجه به هزینه‌هایی که برای بحران فلسطین می‌کند و پشتیبانی همیشگی‌اش از مردم فلسطین، باید اعتراض رسمی خود را به چنین اقدامی اعلام کند.

دکتر «صمد قائم پناه»، در گفتگو با انصاف‌نیوز درباره‌ی ساخت این میدان گفت: بالطبع دولت ایران اگر تاکنون اعتراض نکره است باید اعتراض کند و کسانی‌که نمایندگان ایران و حامیان ایران هستند باید نسبت به این مساله موضع‌گیری کنند و اعلام کنند که کسانی‌که پشت این تغییر ایده هستند، اکثریت مردم فلسطین نیستند. علی‌القاعده دولت ایران باید واکنش رسمی نشان داده و از آن‌ها سؤال کند که چرا چنین اقدامی صورت گرفته است؛ ایران واقعاً در زمینه‌ی بحران فلسطین هزینه‌های زیادی را صرف کرده است و آن حرکت نمی‌تواند حرکت قابل قبولی باشد.

قائم‌پناه درباره‌ی رویکرد صدام حسین در مساله‌ی فلسطین گفت: شخصیت صدام حسین یک شخصیت چندوجهی است، در دوران زمامداری و حکومتش عملکرد یکسان و مشابهی نداشته است. به هرحال باید دوران زمامداری ایشان را تقسیم‌بندی کنیم؛ در رابطه با مسایل مختلف عراق، در رابطه با مسایل منطقه، در رابطه با ایران؛ آن‌چه که می‌شود از عملکرد ایشان نسبت به قضیه‌ی فلسطین استنباط کرد، این است که صدام حسین از ابتدای دوران زمامداری‌اش، تا پایان دوران زمامداری‌اش و سقوط عراق و نهایتاً کشته شدنش توسط آمریکایی‌ها، یک سیاست واحد و مشترکی را در تمام این مقاطع نسبت به بحران فلسطین انتخاب کرده و آن‌هم حمایت از مواضع فلسطین و اتخاذ سیاست‌های ضد اسرائیلی است.

او افزود: مضاف بر این، روی بحث مساله‌ی پان‌عربیسم تاکید بسیار زیادی داشت و خود را به عنوان لیدر و رهبر این تفکر در جهان عرب معرفی می‌کرد و سعی می‌کرد این موقعیت را همچنین در اختیار خود داشته باشد و از این موضع سعی می‌کرد که خود را به عنوان یک رهبر بلامنازع جهان عرب علیه اسرائیل معرفی کند و این مساله باتوجه به حوادث و وقایعی که در طول این مدت، یعنی بعد از بحران عراق و کشته شدن صدام حسین و… در منطقه‌ی خاورمیانه اتفاق افتاده، به‌ویژه در رابطه با مساله‌ی اسرائیل و آن تعدی‌ها و تجاوزاتی که به مواضع فلسطینی‌ها داشته است، شاید کسی از منظر و دیدگاه فلسطین و مردم کسی نتوانسته است آلترناتیو و جانشین صدام حسین باشد و بتواند همان مسوولیت را در جهان عرب به عهده گیرد و روی مواضع اینها مصر باشد.

قائم‌پناه در ادامه گفت: تغییر و تحولاتی که در موضع عربستان می‌بینیم و باقی کشورهای منطقه، به استثنای ایران که همچنان مواضع ضد اسرائیلی خود را با قدرت بیشتری دنبال می‌کند، باقی کشورهای منطقه به نظر از مواضع قبلی خود عقب‌نشینی کرده‌اند و یا دارند می‌کنند و سیاست آشتی‌جویانه و مصالحه‌آمیزی را پیگیری می‌کنند. این کارشناس خاورمیانه تاکید کرد: این یک نوستالژی سیاسی می‌تواند باشد. به نظر می‌رسد که افکار عمومی جهان عرب یا به‌طور مشخص فلسطینی‌ها در نبود یک شخصیت و رهبر آلترناتیو جدید، به تمثال صدام حسین پناه برده‌اند؛ این‌که افکار و اندیشه‌های ایشان را در سطح جامعه‌ی عرب و افکار عمومی مجدداً احیا کنند و از این طریق بتوانند مروج اندیشه‌ها و سیاست‌هایش باشند.

قائم‌پناه درباره‌ی جریاناتی که احتمالاً پشت این ماجرا هستند و چرایی آن گفت: باید توجه کرد که از سوی کدام نهاد، ارگان و سازمان این اتفاق افتاده است؛ این نکته‌ی مهمی است که کدام جریان و کدام حزب و جناح این موضوع را دنبال کرده و سعی کرده است تا چنین موضوعی را میان افکار عمومی فلسطینی‌ها مطرح کرده و جا بیاندازد. وی افزود: قطعاً این جریان یک جریان ضد ایرانی است و با توجه به شواهد و قرائنی که اتفاق افتاده است و لقب شهید هم که برای ایشان انتخاب شده است، حکایت از این دارد که به هر صورت، حوادثی در پشت پرده‌ی این ماجرا وجود دارد که ترس و نگرانی از موقعیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه برای برخی از اینها وجود دارد. با توجه به نتایج بحران سوریه، مساله‌ی داعش و عراق و… این روند و حرکتی در سطح افکار عمومی منطقه‌ی عرب در حال شکل‌گیری است که به نفع ایران دارد رقم می‌خورد.

او گفت: به هر حال حمایت‌های ایران سبب شد که قدرت بشار اسد همچنان محفوظ بماند، بحران داعش جمع شود، بحران عراق سروسامانی پیدا کند؛ این روندی است که درواقع افکار عمومی را به نفع ایران تهییج و بسیج می‌کند. اما جریانی که پشت این اقدام است به نظر می‌رسد که قصد مقابله‌جویی با این روند و حرکت را دارد. همچنین تلنگری به رهبران عرب است که، شما نباید صحنه را به‌راحتی خالی کنید که ایران امکان این را پیدا کند تا تمام صحنه را به نفع خود مصادره کند. فکر می‌کنم چنین ایده و اندیشه‌ای پشت این جریان باشد.

قائم‌پناه درباره‌ی تأثیر این اتفاق بر افکار عمومی ایرانیان گفت: این اتفاق ۱۰۰ درصد تأثیر منفی بر افکار عمومی ایرانیان خواهد داشت. حقیقت مطلب این است که به هرحال ما در سطح افکار عمومی ایران موافقان و مخالفانی درباره‌ی موضوع فلسطین داریم. میان جامعه‌ی مدنی، گروه‌ها، احزاب و حتی شخصیت‌های سیاسی و…، گذشته از سیاست رسمی جمهوری اسلامی، نظرات و افکار متفاوتی درباره‌ی این قضیه وجود دارد؛ این حرکت قطعا برای افرادی که در جمهوری اسلامی ایران نسبت به سیاست‌های رسمی ایران نگاه انتقادی دارند و دولت را نسبت به پیگیری بخشی از قضایای فلسطین مورد سؤال قرار می‌دهند، می‌تواند به عنوان نشانه‌ای بر درست بودن مدعایشان باشد و از این جهت مورد بهره‌برداری این افراد و جریانات قرار گیرد. به این معنا که، به هرحال رابطه‌ی بین ایرانیان و اعراب رابطه‌ی خوشایندی نبوده است و همچنین در روابط طرفین، مسایل تاریخی نقش تعیین کننده‌ای داشته است. این اتفاق می‌تواند سیاست‌های رسمی جمهوری اسلامی را در افکار عمومی به چالش کشد.

او در ادامه گفت: حتی این اتفاق می‌تواند حامیان دولت و سیاست‌های رسمی جمهوری اسلامی را نیز تحت تأثیر قرار دهد، برای آنها نیز یک علامت سؤال بزرگ ایجاد کند. تنها چیزی که تمام جریان‌ها و گروه‌ها و همه‌ی احزاب و تفکرات ایرانی، البته به‌جز منافقین، بر سر آن اتفاق نظر دارند این است که صدام دشمن شماره‌ی یک ایران بوده است. تاکنون همه‌ی جریان‌ها در این زمینه پشت سیاست‌های جمهوری اسلامی بوده‌اند؛ بنابراین این اتفاق می‌تواند بر بخش عمده‌ای از افکار عمومی ایران تأثیر منفی گذارد.


منبع: بهارنیوز

حصر در ایران عالیه، در بحرین خیلی بد!

گروه سیاسی: خبرگزاری اصولگرای مهر که همواره یکی از رسانه‌های حامی ادامه حصر دو کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ در کشور خود (ایران) است در خبری از کشور بحرین نوشت: مراسم عاشورای شیعیان بحرین به یک مواجهه بزرگ میان انقلابیون و نیروهای امنیتی این کشور منجر شد. عزاداران با پایان مراسم عزاداری ظهر عاشورا در مناطق مختلف بحرین در حمایت از آیت الله عیسی قاسم، کفن پوش دست به تظاهرات‌هایی با عنوان “فقیه ما در محاصره است” زدند. (این خبرگزاری به دلیل جلوگیری از استنباط و تامل مخاطبان خود از رویکردهای دوگانه درباره حصر !؛ واژه حصر را به محاصره تغییر داده است!!)
 
به نوشته این خبرگزاری، عزاداران حسینی با پایان مراسم عزاداری ظهر عاشورا در مناطق مختلف بحرین در حمایت از آیت الله عیسی قاسم، کفن پوش دست به تظاهرات های گسترده تحت عنوان “فقیه ما در محاصره است” زدند. اهالی منطقه الدراز محل سکونت آیت الله عیسی قاسم نیز به سمت منزل آیت الله عیسی قاسم حرکت کرده و با ماموران امنیتی که منزل را محاصره نمودند درگیر شده‌اند.


منبع: بهارنیوز

شیخا: زیرکی بفروش و حیرانی بخر

محمدآزاد جلالی زاده

الف» جناب آقای دکتر روحانی نمی دانم مسئولان دفتر اعتدالی تان می گذارند صدای ما به شما برسد؟! یا درِ دفتر آکوستیک صداگیرتان را چنان بسته اند که فقط صدای خودشان و اعتدال وتوسعه شان  و تحلیل هایی از نوع کارگزارانی که وحدت استراتژیک شما و برخی رقبای دیر را بر سر نهاده و در بلندگوهاشان کرده اند را می شنوید، چرا که اگر چنین است این مکتوب نیر فایده تی ندارد، اما به خاطر مظلومیت و محرومیت مردمانم بانگ برمی آورم، ندایم رسید که دو ثواب برده ام  و نرسید که دست کم ثوابی از آن من شده است.

ب» آقای دکتر روحانی، شما در دوره تبلیغات انتخاباتی چنان شعله را فروزان کردید که نزدیک بود ریش همگان آتش گیرد!؟ و به پندهای اعتدالی خودتان پشت کردید و حتی پیام های دلسوزان مبنی بر اعلام وعده های ناممکن در ساختار واقعی قدرت را به گوش جان نسپردید و سوار بر توسن مشاورانتان هل من مبارز طلبیدید و تکتازی ها کردید و از حق خورده زنان و اقوام و مذاهب سخن راندید و قول شرف دادید که همه را جبران کنید و شاید مشاورانتان نام این کارها را زیرکی گذاشتید تا رأی مردمان مظلوم و محروم دیاری چون کردستان و بلوچستان و ترکمن صحرا و بقیه نقاط ایران را جذب کنید، اما ندانستید که با اتمام انتخابات همه این زیرکی فراموش می گردد! و شعله ها پایین کشیده می شود.

ج» آقای دکتر روحانی، بالاخره ندانستیم شما رییس جمهورید یا اطرافیانتان؟ بالاخره ندانستیم شما وزیر و معاون وزیر و استاندار تعیین می کنید یا دیگران؟ ندانستیم که به که و چه به چه است؟ مثل اینکه ۲۴ میلیون رایی که به شما داده اند شده اند ۴ درصدی و ۴درصد اطرافتان شده اند ۹۶ درصدی … چینش کابینه تان که آن شد، برگزیدن معاونان و مشاوران وزیرتان که این و برافراشتن استاندارتان که چیزی شبیه فاجعه و بماند که برای استان مظلومی همچون کردستان همانند دولت پیشینتان هنوز به حجت شرعی نرسیده اید و کنون نیز اسامی مطرح هستند که هزار رحمت به عدم حجت شرعی … !؟

د» آقای دکتر روحانی، دیگر خسته شده ایم که آنقدر داد زده ایم که اهل سنت، دیگر برای نظام جمهوری اسلامی چه کنند که بهشان اعتماد شود، دیگر چقدر ایثارگر و شهید و آزاده بدهند، دیگر چقدر رأی بدهند … دیگر چه خاکی به سرشان بریزند که آنها هم اندکی «ژن خوب»! نصیبشان شود و از افراد نخبه و نامخنّث شان در مدیریت های کلان استفاده شود و بهانه نمی گذارند و نمی شوند و نمی توانیم را به گورستان تاریخ این مملکت بریزید.

ه» آقای دکتر روحانی … زیرکی بفروش و حیرانی بخر … زیرکی ظن است و حیرانی بصر …


منبع: بهارنیوز

همه می‌دانند چه سرمایه و اعتمادی پشت خاتمی است

جواد امام در گفت‌وگو با  ایلنا، در مورد اظهارنظرها و گمانه‌زنی‌هایی که بعد از انتشار عکس علی لاریجانی در کنار  سید محمد خاتمی است، گفت: یک مجلس عزاداری بوده و آقای خاتمی هم قبل از ورود لاریجانی و علی عسگری در آن جا حضور داشتند؛ این سوال را باید از روسای صداوسیما و مجلس پرسید که چرا  تصمیم گرفتند کنار خاتمی بنشینند و آنان باید پاسخگویی این مطالب باشند نه شخص آقای خاتمی و جریان اصلاحات که جایگاه شان مشخص است.وی افزود: آقایان وارد مجلس شدند و تصمیم گرفتند کنار آقای خاتمی بنشینند و این که برای آن‌ها توطئه شده حرف‌های بی‌ربطی است که جریان مقابل می‌زند.معاون سابق وزیر نیرو در دولت اصلاحات با بیان این با این گونه اظهارنظرها به لاریجانی و علی عسگری توهین شده است، عنوان کرد: اگر آنان کنار آقای خاتمی هم نشستند قاعدتا از وجهه اعتبار و سرمایه اجتماعی ایشان استفاده کرده‌اند. 

وی خاطرنشان کرد: مگر آقای خاتمی ممنوع‌التصویر نیست پس چه مزیتی دارد که در آن موقعیت قرار بگیرد. هرکسی به خاتمی نزدیک شود از اعتبار وی سود می‌برد.عضو بنیاد باران با تاکید بر این که حضور این آقایان در کنار سید محمد خاتمی به نفعشان بوده نه به ضررشان گفت: سرمایه اجتماعی آقایان ضرری نخورده است که هیچ؛ تازه نفع هم داشته است. زیرا آنان می‌دانند چه سرمایه و اعتمادی پشت خاتمی است و این گونه اظهارنظر از سوی جریان مقابل فرار رو به جلو است.وی ادامه داد: جریان مقابل چون در گذشته چیزهای گفته از امروز در قافیه‌اش گیر کرده نمی داند چه کند.امام در پاسخ به سوالی مبنی بر این که در اظهارنظرهای نیز عنوان شد این هم‌نشینی برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بوده و علی لاریجانی همان کاندیدای مورد ائتلاف اصلاح طلبان است، چقدر این گمانه‌زنی درست است، گفت: هنوز شخصی برای انتخابات آینده تصمیمی نگرفته که چه باید کرد، اما اینکه آقای لاریجانی کاندیدای ما باشد اصلا همچین چیزی نیست و وجود خارجی ندارد.


منبع: بهارنیوز

خروج از برجام اقدامی غیرمنطقی است

به گزارش ایسنا، جان کری، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست با دفاع از توافق هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ که در ژوئیه ۲۰۱۵ حاصل شد، حمایت کرد. کری نوشت: اگر آمریکا با تایید نکردن پایبندی ایران به توافق هسته‌ای، مسیر خود را درخصوص این توافق از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شش امضا کننده دیگر توافق هسته‌ای و نتیجه‌گیری‌های وزارت خارجه خودمان جدا کند،‌ سرنوشت این توافق به دست کنگره خواهد افتاد. کنگره‌ای که با تصمیم‌گیری درباره امنیت آمریکا مواجه است، نه همه‌پرسی درباره رئیس جمهور ترامپ یا باراک اوباما، رئیس‌جمهور پیشین.وی با ادعای این‌که «جهان این توافق را شکل داد تا راه دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را مسدود کند»، نوشت: ما نتیجه‌گیری‌مان را درباره این توافق بر مبنای راستی‌آزمایی قرار دادیم، نه اعتماد. خارج شدن از توافقی که تا امروز نتیجه‌بخش بودن خود را نشان داده و مانع از رشد بالقوه برنامه هسته‌ای ایران شده، غیرمنطقی است.


منبع: بهارنیوز

حدس طریف: ترامپ تأیید نمی‌کند

به گزارش ایسنا، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در این گفت‌وگو اظهار کرد: اگر اروپا دنباله‌روی واشنگتن برای خروج از برجام باشد، ایران تکنولوژی هسته‌ای بسیار پیشرفته‌تر از قبل از برجام را دنبال خواهد کرد.ظریف خاطرنشان کرد: فرض و حدس من این است که ترامپ [پایببندی ایران به برجام را] تایید نخواهد کرد و خواهد گذاشت کنگره در این باره تصمیم بگیرد.وی تأکید کرد که البته این فناوری در راستای مقاصد صلح‌آمیز و تعهدات ایران در معاهده ان‌پی‌تی خواهد بود.ظریف همچنین تاکید کرد که تنها راهی که ایران اجازه خواهد داد محدودیت‌های اعمال شده بر برنامه هسته‌ای خود ادامه یابد، آن است که دیگر طرف‌های برجام (انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین) همگی به شرایط قید شده در برجام پایبند مانده و با تحریم‌های احتمالی آمریکا مقابله کنند.

به گزارش گاردین، در صورتی که ترامپ پایبندی ایران به برجام را تایید نکند، کنگره ۶۰ روز زمان دارد تا تحریم‌هایی را که تحت توافق هسته‌ای به حالت تعلیق در آمده بود را یک بار دیگر اعمال کند.ظریف در ادامه گفت‌وگوی خود افزود: فکر می‌کنم که ترامپ سیاست غیرقابل پیش‌بینی بودن را در پیش گرفته است که البته نشان داده او یک فرد غیرقابل اطمینان نیز هست.ظریف هشدار داد که خروج آمریکا از برجام به ضرر واشنگتن خواهد بود؛ چرا که ایران برنامه غنی‌سازی اورانیوم و دیگر بخش‌های برنامه هسته‌ای خود را با سطح بسیار پیشرفته‌تری ادامه خواهد داد.وی ادامه داد: توافق هسته‌ای به ایران اجازه داد تا تحقیق و توسعه هسته‌ای خود را ادامه دهد. ما پایه دانش خود را ارتقا داده‌ایم. اگر تصمیم بگیریم از توافق خارج شویم، با دانش بیشتری نسبت به گذشته این کار را انجام خواهیم داد. البته برنامه هسته‌ای‌مان به دلیل عضویت‌ در معاهده ان‌پی‌تی که موضوعی جدا از برجام است، همواره صلح‌آمیز خواهد ماند اما محدودیت‌ها برداشته خواهد شد.وزیر امور خارجه کشورمان همچنین به این نکته اشاره کرد که خروج از توافق یکی از گزینه‌هایی است که تهران در حال بررسی آن است.ظریف گفت: البته گزینه‌های دیگری نیز وجود دارد که به نحوه مقابله جامعه جهانی با آمریکا بستگی دارد.وی هشدار داد: در صورتی که اروپا، ژاپن، روسیه و چین تصمیم بگیرند که با آمریکا همراه شوند، در آن صورت فکر می‌کنم که پایان برجام فرا خواهد رسید.


منبع: بهارنیوز

هشدار موسس تلگرام به مقامات ایران و روسیه

پاول دوروف، موسس پیام‌رسان تلگرام ضمن تفسیر مطالبات مقامات روسیه و ایران، اعلام کرد فعالیت این پیام‌رسان را در کشورهایی که بر آن فشار وارد کنند، متوقف خواهد ساخت. پاول دوروف در کانال تلگرامی خود خاطرنشان ساخت علت این فشار دفاع تلگرام از اطلاعات شخصی کاربران خود است. موسس تلگرام تاکید تعقیب قضایی این پیام‌رسان نه در ایران و نه در روسیه برای کار آن خطر به وجود نمی آورد چون شرکت اینترنتی تلگرام در هیچ‌کدام از این دو کشور به عنوان شخصیت حقوق حضور ندارد.

 


منبع: بهارنیوز

چه معنی دارد "سین سین سین" گفتن‌ها!

 حجت‌الاسلام تقی رهبر با بیان اینکه عاشورا و مکتب امام حسین برای همه سنین، اقشار و اصناف درس دارد؛ به خبرآنلاین گفت: برای علما و بزرگان درس‎های عاشورا عبارتند از امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با بدعت و مهم تر از همه ایستادگی در مقابل آنچه که چهره اسلام را تخریب می کند.

او با بیان اینکه رفتار خانواده امام حسین نیز دارای پیام هایی برای خانواده شهدا است، بیان کرد: این خانواده عزت داشتند از طفل ۶ ماهه تا پیر نود ساله؛ کربلا ماتم نیست، کربلا دانشسرا است برای همه افراد. بهتر است در مجالس این شب ها در کنار روضه از مکتب حسینی هم گفته شود.

رهبر ادامه داد: مداحی و روضه خوب است، اما عزاداری ها نباید صرفا مداح سالاری شود؛ در کنار اشعار صحیحی که در رثای امام حسین(ع) خوانده می شود باید مکتب حسین را برای مردم بازگو کنیم. این روزها سبک برخی مداح‎ها آزار دهنده است. حتی نام حسین به درستی بیان نمی شود، چه معنی دارد “سین سین سین” گفتن‌ها! مهم اخلاق و آزادگی است. مداحان به اشعارشان بپردازند نه مسائل سیاسی. مردم هم نباید تمام وقت خود را پای روضه و مداحان اینچنینی بگذارند. وی گفت: باید مداح و روحانی در جایگاه خودشان عالم باشند و با کلام صحیح و حتی جهان پسند، بدون ترس وقایع آن زمان را بیان کنند و از بیان نقد مردم نترسند. باید مردم را تشویق کرد که در این جلسات حضور مداوم داشته باشند و مطالعه کنند. گاندی در جایی می گوید: من برای آزادی کشورم از قیام عاشورا و حسین درس گرفتم که با دست خالی در مقابل دشمن ایستاد.

عضو جامعه روحانیت مبارز تاکید کرد: ذاکر، مداح، روحانی و خطیب باید با رفتار درست داشته باشند تا الگوی مردم قرار بگیرند نه اینکه خبر از فسادشان برسد! البته در هر دوره و در هر صنفی این اتفاقات می‎افتد و این اتفاقات در این صنف یک به هزار است. نباید همه را به یک چشم دید. فراموش نکنیم ما در انقلاب روحانی اعدامی داشتیم. وی در پایان گفت: مداحان بهتر است برای حماسه کربلا و شهدا شعر بخوانند و از حد خودشان فراتر نروند. درست است در دین به نقد درست و سازنده سفارش شده اما نه برای همه، بلکه برای کسانی که کارشناس هستند، تجربه و تریبون این کار را هم دارند. گاهی برخی از سر خیرخواهی می خواهند چیزی را گوشزد کنند که درست شود، اما خرابتر می‎شود!


منبع: بهارنیوز

استاندار؛ نمایند رسمی دولت

رضا صادقیان
شخص استاندار و جایگاه استانداری از منظر حقیقی و حقوقی نشان دهنده سیاست‌های رسمی دولت مستقر برای عموم شهروندان یک استان است. سیاست‌گذاری هر کدام از دولت‌ها را می‌توان در حوزه عمومی و به صورت ملموس در شهرها و با اجرا شدن سیاست‌های دولت از سوی استاندارها، فرمانداری‌ها و بخشداری‌ها مشاهده کرد. تفاوت سیاست دولت احمدی‌نژاد و روحانی برای شهروندان از طریق سیاست‌های شهری قابل فهم است و نه رصد کردن سیاست‌های وزارتخانه‌ها، معاونت‌ها و مدیران کل وزاتخانه، کمتر شهروندنی را می‌توان سراغ گرفت که در هنگام ارزیابی دولت سخن از سیاست‌های کلان بگوید، شاخص سنجش مردم در این مرحله سیاست‌های مسئولان استانی است، مسائلی که به چشم دیده و تغییراتی که در زندگی خویش احساس کرده‌اند برای شهروندان معیار به حساب می‌آید و نه بازگو کردن تصمیم‌های ذکر شده در صورتجلسات و مذاکرات رسمی. استانداری‌ها نقش غیر قابل چشم‌پوشی در هر کدام از رویدادهای سیاسی دارند.

چنانچه شخصیت جامع‌نگری در این جایگاه قرار گیرد، شهروندان به صورت خاص تغییرات را در مراکز استان و شهرها احساس می‌کنند. برگزار شدن یک انتخابات بدون حاشیه، ارتباط مستمر و پیوسته با شهرداری‌ها، مذاکره و تعال با نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای شهر و عزل و نصب‌های مدیریتی، دریافت بودجه بیشتر برای طرح‌های عمرانی و زیرساخت‌ها و بسیاری دیگر از امور به یک نقطه ختم می‌شود، جایی که استاندار قرار گرفته و بخش‌هایی از این بار گران بر روی شانه‌های  اوست. بنابراین در حساس و کلیدی بودن جایگاه استاندار‌تردیدی نیست.

بعد از انتشار نقدها به کابینه معرفی شده از سوی رئیس جمهور و رای نیاوردن یکی از وزیران پیشنهادی و اداره شدن دو وزارتخانه بسیار کلیدی با حکم سرپرستی، همه نگاه‌ها به سوی انتصاب استاندارها کشیده شد. به عبارتی سیاسیون با پذیرش واقعیت و یا اتخاذ نقد سیاست‌های دولت روحانی و همزمان همراهی با دولت وی، دغدغه خویش را در نصب استاندارها جستجو کردند، جایگاهی که می‌تواند بسیاری از کاستی‌های دولت را در حوزه‌های شهری بپوشاند و حداقل پل ارتباطی قوی میان خواسته‌های بر زمین مانده شهروندان و فعالین اجتماعی در بخش‌های مختلف با دولت مرکزی برقرار سازد.

برای بسیاری از شخصیت‌های علمی که کارنامه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دولت‌ها را در زمینه سیاست‌گذاری عمومی براساس آمارهای منتشر شده رسمی تحلیل می‌کنند، کمتر به نقش استانداران وقت توجه می‌شود و بیشتر دقت به سوی سیاست‌های کلان دولت‌ است. اساسا در چنین نگرشی مجالی برای بررسی‌های میدانی نیست و همه دغدغه به سوی بازخوانی کارنامه دولت مرکزی و نه شخصیت‌های تاثیرگذار دیگر است، در صورتی که اگر با فعالان اجتماعی و کنشگران سیاسی در استان‌های مختلف گفتگو شود تصویری کامل‌تر از سیاست‌های دولت، توانمندی‌ها و کاستی‌های موجود و نقاط مغفول مانده در بخش سیاست‌های استانی که عمده چنین نقشی برعهده استاندار بوده است به دست خواهد آمد. شخص رئیس جمهور و شخصیت‌هایی که در معرفی و نصب استاندارها نقش اصلی را بر عهده دارند باید دقتی بیشتر به رای مردم و سیال بودن سرمایه اجتماعی شکل گرفته بعد از انتخابات ریاست جمهوری داشته باشند و فرصت فعلی را به هزینه‌ای افزون‌تر و انباشت کاستی‌ها با انتخاب‌های نامناسب استاندارها از دست ندهند.


منبع: بهارنیوز

خاتمی حتی گوشه‌چشمی به قدرت ندارد

آذر منصوری در گفت‌وگو با ایلنا، درباره گمانه‌زنی‌هایی که این روزها بعداز انتشار عکس علی لاریجانی در کنار سید محمد خاتمی مطرح می‌شود مبنی بر این که کاندیدای مورد ائتلاف اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ خواهد بود، گفت: حضور آقای لاریجانی کنار آقاى خاتمی در  مراسم عزاداری که شاهد آن بودیم به نظرنمى‌آید برنامه‌ای از پیش تعیین شده توسط برگزارکنندگان باشد. این که رئیس صدا و سیما و رئیس مجلس چرا در کنار آقای خاتمی قرار گرفته‌اند باید از خودشان سوال شود.

دغدغه رئیس دولت اصلاحات منافع و وحدت ملی است
وی تاکید کرد: اما چرا این گونه هم‌نشینی‌ها را مشاهده می‌کنیم بازمی‌گردد به رفتار و کنش آقای خاتمی در طول سالیان گذشته، ایشان سیاست‌ورزی اخلاق‌مدار هستند که به‌ رغم ناملایمت‌ها، محرومیت‌ها و محدودیت‌هایی که برایشان ایجاده کرده‌اند دغدغه اصلی‌شان منافع ملى و مصالح عمومى است.این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با بیان این که سیدمحمد خاتمی در اظهارنظرهایش همواره از وحدت ملی و تفاهم ملى سخن می‌گوید، عنوان کرد: دغدغه رئیس دولت اصلاحات در طول این سال‌ها منافع و وحدت ملى و همچنین دور کردن کشور از بحران‌ها و آسیب‌هایی بوده که به کشور آسیب رسانده است.وی خاطرنشان کرد: سید محمد خاتمی  بدون این که کوچکترین گوشه چشمی به قدرت داشته باشد، سعی کرده است در مقابل تلاش‌هایی که برای معرفی جریان اصلاحات به عنوان یک جریان برانداز و مقابل منافع ملى صورت گرفته، ثابت کند که پیوند عمیقی بین اصلاحات و منافع ملى وجود دارد و اثرات آن را در چند انتخابات اخیر دیدیم .

سیاست‌ورزی سید محمد خاتمی می‌تواند الگویی برای سیاست ایران باشد
منصوری با بیان اینکه اصلاح‌طلبان همواره برای حضور حداکثری مردم در بزنگاه‌های تاریخی کشور در تعیین سرنوشت خود تلاش کرده‌اند، گفت: اصلاح‌طلبان و شخص خاتمی اصرار به همبستگی و حضور مردم در بزنگاه‌هایی دارند که منافع کشور در گرو آن‌هاست و همین تلاش‌هاست که می‌تواند کشور را از بحران‌ها دور کند. وی در ادامه تشریح کرد: انتخابات اخیر نشان داد که حضور و مشارکت مردم نه تنها موجب تقویت منافع ملی و دور کردن کشور از بحران شد، بلکه موجب اصلاح رویکردها و روندهایی شد که اگر  تداوم پیدا می‌کرد  می‌توانست به منافع ملی و مصالح عمومی آسیب‌های جدی وارد کند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب خاطرنشان کرد: امروز نه تنها جریان اصلاحات بلکه طیف‌ها و جریان‌های سیاسی دیگر هم نسبت به این مسئله اذعان دارند که رفتار و کنش اخلاق‌مدارانه آقای خاتمی که تاکید بر پرهیز از تندروی دارد، می‌تواند به عنوان الگویی از سیاست‌ورزی در تاریخ امروز و فردای ایران قرار گیرد.وی ادامه : آقای خاتمی نامش به عنوان مبدع گفت‌وگوى تمدن‌ها در تاریخ جهان ثبت شده است و این نقش کمی نیست، وی تلاش کرده است گفت‌وگوهایی که منجر به تفاهم و وحدت ملی می‌شود در فضای داخلی کشور هم شکل گیرد.

اعتماد مردم به جریان اصلاحات باعث شده اصولگرایان به سمت آنان بیایند
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا اصولگرایان معتدل به سمت جریان اصلاحات تمایل پیدا کرده‌اند، گفت: به دلیل اثرگذاری که گفتمان جریان اصلاحات در فضای سیاسی کشور و نیز اقبال و اعتماد مردم به این گفتمان، موجب شده است بخشی از اصولگرایان به سمت آن تمایل پیدا کنند.وی تاکید کرد:‌ تلاشى که اصلاح‌طلبان برای تقویت رویکردهای اعتدالی در سیاست داخلی و خارجی داشته‌اند و همچنین شکل‌گیری کلید واژه‌های موثر در خصوص مشارکت مردم در انتخابات، باعث شد این گفتمان با اقبال بیشتری از جانب مردم مواجه شود که همین امر باعث نزدیکی جریان‌های دیگر به اصلاحات شد.

اظهارنظر برای انتخابات ۱۴۰۰ زود است
وی در پاسخ به این سوال که اصلاح‌طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ چه برنامه‌ای خواهند داشت و آیا از اکنون به فکر کاندیدایی برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هستند یا خیر، پاسخ داد: این که در حال حاضر بخواهیم در این خصوص صحبت کنیم، زودهنگام است. اصلاح‌طلبان در طول انتخاب‌های گذشته به سازوکاری دست پیدا کرده‌اند که این به اجماع و ائتلاف حداکثری انجامید.این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت تاکید کرد: اصلاح‌طلبان هر برنامه ای که بخواهند برای انتخابات ۱۴۰۰ داشته باشند، باید از طریق همین ساز و کار و سامانه‌ای که شکل گرفته البته با برطرف کردن نقدهایی که وجود دارد، برنامه‌ریزی کنند. منصوری افزود: اینکه از امروز اصلاح‌طلبان فردی را برای انتخابات معرفی کنند، زود است. یک جریان سیاسی برای اینکه بتواند در انتخابات نیروهای اثربخش خود را معرفی کند، باید برنامه داشته باشد اما آن‌چه که مشخص این است که جریان اصلاحات هر تصمیمی که می‌گیرد باید با اجماع جریان ائتلافی که شکل گرفته است، باشد.


منبع: بهارنیوز