چگونه تکنولوژی تفکر کودکان را تغییر می دهد؟

هفته نامه کرگدن – ترجمه ایلدار سمیعی: تکنولوژی مغز را مقید می کند که با شیوه ای متفاوت از مطالعه به اطلاعات توجه کند؛ در این مورد «نیکلاس کار» از استعاره تفاوت بین غواصی اسکوبا و جت اسکی استفاده می کند.

تردیدهایی وجود دارد مبنی بر این که تمامی تکنولوژی های جدید به صورت آشکار و ظریف، عمدی و غیرعمدی و همچنین سودمند و زیان آور در حال شکل دادن به شیوه تفکر ما هستند. واقعیت نامشخص این است: با این فناوری جدید که در دوران آغازین رشد خود قرار دارد و پیشرفت هایی که به سرعت در حال رخ دادن هستند، ما نه از مزیت های ادراک تاریخی آن برخورداریم و نه زمانی برای تامل و آزمایش ارزش و هزینه این پیشرفت ها براساس تاثیرشان بر قابلیت تفکر کودکان داریم.

با وجود این، تحقیقات رو به گسترش وجود دارند که نشان می دهند تکنولوژی می تواند برای شیوه های گوناگون اندیشیدن کودکان هم مفید و هم مضر باشد. به علاوه، این تاثیر فقط محدود به تفکر در کودکان نمی شود؛ چون مغز آن ها هنوز در حال رشد و قابل انعطاف است، مواجهه مکرر این به اصطلاح بومیان دیجیتال با تکنولوژی مغزشان را به صورتی کاملا متافوت از نسل های پیشین شکل می دهد.

 چگونه تکنولوژی تفکر کودکان را تغییر می دهد

تاثیرات تکنولوژی بر کودکان پیچیده است و معایب و مزایایی دارد. تاثیر مثبت یا منفی تکنولوژی بر پروش تفکر در کودکان شما به نوع تکنولوژی و چگونگی و مقدار استفاده از آن بستگی دارد. دست کم در اوایل زندگی کودکانتان قدرت تعیین رابطه آن ها با تکنولوژی و در نتیجه تاثیرش بر آن ها، از فعالیت سیناپسی مغز گرفته تا تفکر خودآگاه وجود دارد.

«توجه» را می توان مدخل تفکر دانست که بدون آن ساحت های دیگر تفکر مانند ادراک، حافظه، یادگیری، خلاقیت، حل مسئله و تصمیم گیری بسیار محدود و یا به کلی غیرممکن می شوند. قابلیت های کودکان برای آموختن تمرکز موثر و پیوسته، کمابیش تمامی جنبه های رشد آن ها را بنیاد می نهد و در تبدیل آن ها به انسان هایی موفق و خوشبخت نقشی اساسی دارد.

توجه بسیار انعطاف پذیر است و مستقیما تحت تاثیر محیطی قرار دارد که در آن به کار برده می شود. مثلا محیط بلاواسطه کودکان نوع توجهشان را تعیین می کند. خواه این توجه شناسایی سیمای والدین توسط کودک باشد یا توجه کردن دانش آموزان در کلاس درس.

برای مثال، در نسل های گذشته کودکان مقدار قابل توجهی از زمان خود را صرف مطالعه می کردند؛ فعالیتی که مستلزم توجه شدید و پایدار، تخیل و حافظه و همچنین کمترین میزان حواس پرتی است. ظهور تلویزیون نوع توجه را با جایگزین کردن آن توسط تحریک بصری، توجه غیرمتمرکز و کمترین نیاز به تخیل، تغییر داد. پس از آن اینترنت اختراع شد و کودکان به محیطی کاملا متفاوت پرتاب شدند که در آن، به خاطر قاعده بودن حواس پرتی، توجه پیوسته محال است و تخیل غیرضروری و حافظه مسدود.

تکنولوژی مغز را مقید می کند که با شیوه ای متفاوت از مطالعه به اطلاعات توجه کند. در این مورد «نیکلاس کار» از استعاره تفاوت بین غواصی اسکوبا و جت اسکی استفاده می کند. کتاب خواندن مانند غواصی اسکوباست؛ فرد غرق در محیطی آرام، از نظر بصری محدود، ساکت و با تمرکز بالا می شود که مستلزم تمرکز دقیق و تفکر عمیق در حدود اطلاعات داده شده به فرد است. در مقابل، استفاده از اینترنت مانند راندن جت اسکی که در آن فرد جت اسکی سوار در حال گذر سطحی از روی آب با سرعت زیاد است او به چشم انداز وسیعی دسترسی دارد و عوامل فراوانی برای پرتی حواسش وجود دارند. همچنین تنها قادر به تمرکز گذرا و سطحی بر هر چیزی است.

در حقیقت، مطالعات نشان داده اند که خواندن بدون وقفه متن باعث تکمیل سریع تر، درک بهتر و یادآوری و یادگیری بیشتری نسبت به خواندن متن همراه با هایپرلینک و آگهی تبلیغاتی می شود. کسانی که تنها نسخه متنی یک گفتار را می خوانند، در مقایسه با کسانی که با متن همراه با ویدئو مواجه می شوند، متن را جذاب تر، آموزنده تر و سرگرم کننده تر می یابند. کشفی که بدون شک خلاف عقل متعارف است. علاوه بر این، برخلاف عقلانیت متعارف آموزشی، دانش آموزانی که اجازه دسترسی به اینترنت را در طول کلاس داشتند، نه درس هایشان را به خاطر می آوردند و نه در امتحانات به اندازه کسانی که از اینترنت محروم بودند، موفق ظاهر شدند.

جان کلام این است که گذراندن بیش از اندازه زمان مقابل صفحه مانتیور و نداشتن زمان کافی برای فعالیت های دیگری از قبیل مطالعه، بازی و سرگرمی های قدیمی بدون قاعده و قانون و مملو از تخیل، می تواند مغز کودکانمان را به نحوی شکل بدهد که در این دنیای جدید دیوانه وار تکنولوژی به اندازه کافی کامیاب نشوند.


منبع: برترینها

در برابر آدم‌های عصبانی، چه واکنشی نشان دهیم؟

برخی از افراد، انگار عادت دارند داد و بیداد کنند، اما همه‌ی ما گاهی این کار را می‌کنیم. راههایی برای واکنش نشان دادن به کسی که فریاد می‌زند وجود دارد که به جای اینکه شرایط را تشدید کند، خشم آدم عصبانی را فرو بنشاند.

برخی از افراد، انگار عادت دارند داد و بیداد کنند، اما همه‌ی ما گاهی این کار را می‌کنیم. راههایی برای واکنش نشان دادن به کسی که فریاد می‌زند وجود دارد که به جای اینکه شرایط را تشدید کند، خشم آدم عصبانی را فرو بنشاند.

داد زدن، چیزی است که برای هر کسی روی این کره‌ی این خاکی پیش می‌آید، چون همه‌ی آدم‌ها در طول زندگی‌شان، صدای‌شان را هنگام عصبانیت بالا می‌برند. برخی از افراد، انگار عادت دارند داد و بیداد کنند، اما همه‌ی ما گاهی این کار را می‌کنیم. راههایی برای واکنش نشان دادن به کسی که فریاد می‌زند وجود دارد که به جای اینکه شرایط را تشدید کند، خشم آدم عصبانی را فرو بنشاند.

داد زدن، به سلامت روابط آسیب می‌زند و عواقب منفی در بلند مدت خواهد داشت. شاید شما بتوانید با فریاد زدن سر کسی، او را وادار و تسلیم کنید، اما به محض اینکه شرایط به حالت طبیعی برگردد، او دوباره کار خودش را خواهد کرد، زیرا داد زدن باعث نمی‌شود رفتار بد کسی یا نگرش او در بلند مدت تغییر کند.

مثلا، مادری که بر سر فرزندانش فریاد می‌زند تا اسباب بازی‌های‌شان را جمع کنند، ممکن است در همان لحظه جواب بگیرد و بچه‌ها از دستور مادر اطاعت کنند، اما طرز رفتار بچه‌ها تغییری نکرده است که بار ِ بعد، بازهم تکرار خواهد شد. بچه‌ها، زمانی از یک دستور اطاعت می‌کنند که نسبت به سیستم پاداش و تنبیه، شرطی شده باشند و اهمیت و ارزش یک رفتار و عادت خوب را درک کنند.

در برابر آدم‌های عصبانی، چه واکنشی نشان دهیم؟

داد و بیداد کردن،دشمن رابطه‌هاست و راهی است مخرب برای مواجهه با شرایط سخت. شما باید نسبت به رفتارهای خود آگاه باشید و بررسی کنید که چرا بعضی از افراد، مدام فریاد می‌زنند و البته باید بدانید با این طور آدم‌ها چگونه برخورد کنید.

وقتی کسی در اطراف‌تان هست که مدام داد و فریاد می‌کند، در واقع نوعی خشونت و استبداد نسبت به شما نشان می‌دهد. هدف این فرد، رسیدن به یک برتری نسبت به شماست و داد زدن، وسیله‌ای است که او کنترل شما را در دست بگیرد. داد زدن، نوعی تهدید است و شاید موقتا جواب بدهد، اما در بلند مدت، نتیجه‌ای که از فریاد زدن گرفته می‌شود، اصلا خوب نیستند، زیرا کسی که فریاد می‌زند، به کسی زورگویی می‌کند تا کاری را که دوست دارد برایش انجام دهد. داد زدن باعث تخریب روابط سالم، صمیمیت و اعتبار می‌شود.

چرا آدم‌ها فریاد می‌زنند؟

مارک تواین می‌گوید: «خشم، اسیدی است که اگر انباشته شود، بیشتر ضرر می‌زند تا اینکه بروز داده شود.»

وقتی کسی عصبانی است و داد و بیداد می‌کند، دلایل گوناگونی وجود دارد. بیشتر این دلایل، خوب و قانع کننده نیستند، بنابراین خیلی مهم است که فرد مقابل، واکنش درستی نشان دهد، که بیشتر به معنی مقابله به مثل نکردن است. باید علت فریاد زدن را پیدا کنید، زیرا بیشتر اوقات، داد زدن نشاندهنده‌ی مشکلی روانی در فرد است که هیچ ارتباطی با طرف مقابل ندارد. در اینگونه موارد، داد و بیداد کردن، انعکاسی از تزلزل هیجانی است، حتی اگر در همین لحظه به نظر برسد هدف او از فریاد زدن، نشان دادن قدرت و تسلط است. در ادامه به برخی از دلایل داد زدن هنگام عصبانیت اشاره می‌کنیم:

ضعف در مهارت‌های کنترل خشم

خیلی‌ها فریاد می‌زنند چون فریاد زدن، مکانیسم همیشگی‌شان در روبرویی با شرایط دشوار است. اما این مکانیسم، در درازمدت نتیجه‌ی مطلوبی ندارد. اگر دلیل فریاد زدن یک نفر این است که یاد گرفته با چالش‌های زندگی اینطور برخورد کند، پس لازم است برای پیدا کردن روش‌های بهتر و کنترل خشم و هیجانات خود، کمک حرفه‌ای دریافت کند.

احساس از دست دادن کنترل

ممکن است دلیل داد و بیداد کردن کسی این باشد که احساس می‌کند کنترل امور از دستش خارج شده و دچار افکار پریشان و احساسات نامطلوب شده و تصور کند کنترلش را نسبت به تمام چیزها به یکباره از دست داده است. این اتفاق، یک نابسامانی و آشفتگی بزرگ برای این جور افراد است، بنابراین داد می‌زنند تا کنترل شرایط را در دست بگیرند. این افراد هم مهارت کنترل امور و پیرامون خود را ندارند، بنابراین متوسل به فریاد زدن می‌شوند تا احساس کنند مسلط هستند.

شاید به این احساس تسلط هم دست پیدا کنند اما اغلب بسیار کوتاه مدت است زیرا بیشتر مشکلات با داد و فریاد، برطرف شدنی نیستند. ممکن است فرد مقابل تنها به خاطر آرام کردن و فرونشاندن خشم فرد عصبانی، ظاهرا تسلیم شود و تائیدش کند، اما در واقع هیچ چیزی حل نشده است.

احساس ترس و تهدید

زورگوها معمولا آدم‌هایی هستند که روان هیجانی غالب‌شان، بسیار حساس بوده و سعی دارند از آن محاظت و دفاع کنند. هر زمان که فکر کنند این روان ِ آسیب پذیر، توسط رفتار یا اتفاقی مورد تهدید قرار گرفته، از فریاد زدن به عنوان ابزاری جهت دفاع استفاده می‌کنند.

تمایلات تهاجمی

بعضی از اشخاص، ویژگی‌های تهاجمی دارند و ممکن است داد و بیدادشان به تهاجم‌های فیزیکی هم تبدیل شود. شما ندرتا کتک‌کاری‌هایی را می‌بینید که با داد و بیداد شروع نشده باشد. اگر کسی سرتان داد بزند و شما او را نشناسید، باید حالت دفاعی بگیرید چون داد زدن می‌تواند منجر به برخوردهای فیزیک بشود.

خیلی مهم است که نسبت به کسی که فریا می‌زند و حالت تهاجمی دارد، واکنش تهاجمی نشان ندهید، چون درست مانند سوخت رسانی به آتش خشم او بوده و داد و بیدادش، بیشتر جنبه‌ی فیزیکی پیدا خواهد کرد. اگر کسی که فریاد می‌زند، گرایش‌های تهاجمی داشته باشد و شما هم با او مقابله به مثل کنید، احتمال برخوردهای فیزیکی، خیلی بیشتر خواهد شد.

در برابر آدم‌های عصبانی، چه واکنشی نشان دهیم؟

فریاد زدن؛ رفتاری فراگرفته شده

برخی از افراد داد می‌زنند زیرا در محیطی بزرگ شده‌اند که والدین مدام داد و بیداد می‌کردند. آنها یاد گرفته‌اند وقتی اختلافی بوجود می‌آید، داد و بیداد کنند و صدای‌شان را بالا ببرند. این اشخاص رفتارهای خود کنترلی مناسب را یاد نگرفته‌اند تا در شرایط ناخوشایند از آنها استفاده کنند، و فریاد زدن همیشه واکنش عادی‌شان در هر گونه آشفتگی و هیاهو بوده است.

احساس نادیده گرفته شدن

بعضی از آدم‌ها صدای‌شان را هنگام عصبانیت بالا می‌برند چون احساس می‌کنند طرف مقابل، به آنها گوش نمی‌دهد، حتی شاید حرف‌شان را بارها تکرار کنند و در نهایت متوسل به داد و فریاد شوند زیرا فرد مقابل با صدای بلند، جواب‌شان را نداده است. این اتفاقی است که به ویژه در مورد والدین زیاد روی می‌دهد؛ پدر و مادرها احساس می‌کنند بچه‌ها به آنها گوش نمی‌دهند، بنابراین به جای اینکه به حرف‌های خود ادامه دهند و تکرا کنند، سر بچه‌ها فریاد می‌زنند. مشکل اینجاست که این رفتار، بچه‌ها را می‌ترساند. فریاد زدن هنگام خشم، مخصوصا برای بچه‌ها بسیار آسیب زننده است و تحقیقات نشان داده حتی می‌تواند به اندازه‌ی تجاوز جنسی برای‌شان مضر باشد.

در برابر آدم‌های عصبانی، چه واکنشی نشان دهیم؟

بدترین واکنش ممکنی که می‌توانید نسبت به کسی که فریاد می‌زند انجام دهید، تقلید از رفتار اوست! اگر بر سر کسی که بر سر شما فریاد می‌زند، فریاد بزنید، شرایط وخیم‌‌تر می‌شود چون حالا دیگر هر دوی شما، درگیر خشم شده‌اید! واکنش‌های دیگری هم هستند که می‌توانند اوضاع را بدتر کنند: حمله کردن به فریاد زننده، به چالش کشیدن حرف‌های او، تدافعی عمل کردن و انتقاد از او در همین لحظه. راههای بهتری برای مقابله با داد و بیداد وجود دارد که در ادامه برای‌تان می‌گوییم چطور باید عمل کنید تا شرایط را بهبود دهید.

۱. خونسردی خود را حفظ کنید و خشم او را تغذیه نکنید

یادتان باشد که وقتی کسی فریاد می‌زند، مشکل از شما نیست، بلکه از جانب اوست. این فرد مهارت کنترل خشم را به خوبی یاد نگرفته یا دلیل دیگری برای فریاد زدن دارد که به شما مربوط نمی‌شود. اگر واکنش تند نشان دهید، او هم می خواهد تندی شما را جواب بدهد و وارد یک چرخه‌ی معیوب خواهید شد. پس خونسرد باشید، حتی اگر از درون برآشفته‌اید. اگر تن صدای‌تان آرام باشد، احتمال اینکه به راه حلی برسید خیلی بیشتر است. بهتر است بخشی از راه حل باشید نه بخشی از مشکل!

۲. در ذهن خود یک قدم به عقب برگردید و موقعیت را ارزیابی کنید

قبل از اقدام به هرگونه عملی، یک لحظه مکث کنید و شرایط را بسنجید. این کار به شما اجازه می‌دهد ارزیابی کنید که آیا ارزش این را دارد که صبر کنید یا آن موقعیت را ترک کنید. اگر برای‌تان مهم نیست فرد عصبانی با رفتن شما برنجد یا دلخور شود، پس صحنه را زودتر ترک کنید (مثلا در مواجهه با یک فرد کاملا غریبه)، چون شما نباید خودتان را در معرض تعدی و بدرفتاری کسی قرار دهید که هیچ اهمیت و جایگاهی در زندگی شما ندارد. اگر رئیس‌تان سرتان فریاد زده و شما می‌دانید ترک ماجرا وقتی که او در حال داد و بیداد کردن است ممکن است به قیمت از دست دادن کارتان تمام شود، پس لازم است صبر کنید و اگر فریاد زدن رئیس‌تان تبدیل به رفتاری مکرر شد، بهتر است دلیلش را پیدا کنید چون ادامه‌ی این اتفاق می‌تواند روی کارآمدی و توانایی کاری شما، تاثیر بدی گذاشته و شرایط حرفه‌ای‌تان را مختل کند.

۳. برای آرام کردن کسی که فریاد می‌زند با او موافقت نکنید، چون تشویق می‌شود دفعات بعد هم فریاد بزند

اگر با کسی که داد و بیداد می‌کند موافقت کنید یا کاری را که می‌خواهد انجام دهید تا آرام شود و خشمش فروکش کند، یعنی از داد و بیدادش چشم پوشی کرده‌اید. با موافقت کردن با کسی که فریاد می‌زند، فقط تشویقش می‌کنید که در آینده هم برای رسیدن به هدفش، بر سرتان داد بزند. این روش ابدا استفاده نکنید تا بعدها خودتان را در معرض داد و بیدادهای بیشتر قرار ندهید. با پذیرفتن زورگویی، به فرد زوگو قدرت می‌دهید که به رفتارش ادامه دهد.

 بهترین واکنش در برابر آدم عصبانی که فریاد می‌زند

۴. با خونسردی، علت فریاد زدن را پیدا کنید

در بیشتر موارد وقتی کسی سرتان داد می‌زند، هیجانات شما هم برانگیخته شده و احساس می‌کنید باید کاری انجام دهید. واکنش نشان دادن با داد زدن، انتقاد کردن و یا جواب‌های منفی، شرایط را پیچیده‌تر می‌کند، شما باید با تمام قدرت تفکر و تمرکزتان به دنبال مشکل اصلی بگردید، مشکلی که پشت فریادها پنهان شده است. بگذارید فرد مقابل‌تان بداند مشکل هر چه که باشد، شما اجازه نمی‌دهید سرتان داد بزند. این نکته را مودبانه و با خونسردی بیان کنید تا احتمال بازخوردهای مثبت بیشتر شود، مانند عذرخواهی. یا اینکه حداقل او بفهمد که دارد داد و بیداد می‌کند، چون برخی از افراد حتی خودشان هم نمی‌دانند که دارند فریاد می‌زنند!

۵. از فرد عصبانی فرصتی برای فکر کردن بخواهید

بعد از اینکه علت داد زدن فرد را پیدا کردید، قدم بعدی این است که از او فرصتی برای فکر کردن بخواهید. شاید هم به برای آرام کردن خودتان به زمان نیاز داشته باشید، چون فریاد زدن او باعث می‌شود آدرنالین شما بالا رفته و نمی‌دانید چقدر دیگر می‌توانید خشم را در درون‌تان نگه دارید. وقتی از فرد عصبانی درخواست می‌کنید کمی زمان بدهد، باید کلام‌تان فراتر از یک سوال باشد، مخصوصا اگر طرف مقابل، رئیس‌تان نیست. اگر فرد عصبانی، همسرتان، دوست‌تان و یا کس دیگری است، کاملا قابل قبول است که بگویید به زمان نیاز دارید (چند دقیقه، یک روز و یا هرچقدر که نیاز دارید) تا فکر کنید و واکنش درست و مناسب را با آرامش نشان دهید.

۶. هر وقت احساس کردید هیجان‌تان آرام گرفته و دلیل داد و بیداد کردن را پیدا کرده‌اید، حالا می‌توانید نزد او برگردید و گفتگو کنید

به خودتان فرصت بدهید تا شرایط، حرف‌هایی که گفته شده و اینکه چطور می‌خواهید واکنش نشان بدهید را پردازش کنید. در برخی موارد ممکن است به چند روز زمان نیاز داشته باشید. اگر طرف مقابل‌تان رئیس‌تان است و می‌دانید که نمی‌توانید طولانی‌اش کنید (چون ضرب العجل‌هایی وجود دارد یا کارتان به خطر می‌افتد)، پس از تکنیک‌های آرامشبخش مانند تنفس عمیق کمک بگیرید تا شرایط را زودتر ارزیابی کرده و بتوانید در فاصله‌ی کمتری به او مراجعه کنید.

الان چون رفتارتان جوری بوده که فرد مقابل‌تان فهمیده فریاد زدن قابل قبول نیست و شما هم فرصت و فاصله‌ای ایجاد کرده‌اید، احتمال اینکه او دوباره داد و بیداد کند خیلی کم است. او می‌داند که اگر قرار است در مورد موضوع، به نتیجه برسد لازم است آرام باشد تا بتواند با شما بحث کند.

با این روش شما نه تنها از ارزش خودتان دفاع کرده‌اید و نشان داده‌اید کسی هستید که اجازه نمی‌دهید به احساسات‌تان تجاوز شود، پس می‌توانید به او هم نشان دهید که رفتارش قابل قبول نیست. اگر بیشتر افراد بتوانند در مقابل کسی که داد و فریاد می‌کند چینن روشی در پیش بگیرند، همه‌ی ما شرطی شده و از داد زدن پرهیز خواهیم کرد تا حداقل زودتر و بهتر به نتیجه برسیم.

اگر داد و فریاد زدن فرد مقابل‌تان تبدیل به یک رفتار عادتی شده و روش جدید شما هم تغییری در رفتار او ایجاد نکرد، شاید وقت آن باشد به طور جدی با او به گفتگو بنشینید. اگر به او بفهمانید که داد زدنش چه تاثیری روی شما دارد (مثلا: آنقدر از دستت دلخور می‌شوم که تا مدتها دوست ندارم تو را ببینم!)، شاید بتوانید او را به فکر فرو ببرید.

برخی از افراد نمی‌دانند چطور رفتارشان را تغییر بدهند. مشاوره، روش‌های درمانی و کلاس‌های مدیریت خشم برای افرادی که این مشکل را دارند، وجود دارد. آنهایی که عادت به فریاد زدن دارند و روش تغییر کردن را هم بلد نیستند باید بدانند که مشکل‌شان تا چه حد روی روابط شان تاثیرگزار است و برای حفظ سلامت روابط هم که شده باید تصمیمی هوشمندانه بگیرند. لطفا با تحمل کسی که مدام سرتان داد می‌زند، به خود و روابط‌ تان آسیب نزنید!

منبع: برترین‌ها


منبع: فرادید

لایه های پنهان مگامالی شدنِ شهرهای مان

هفته نامه صدا – لیلا ابراهیمیان: به فضای شهر نیک بنگرید! ساختمان هایی در گوشه و کنار شهرهای بزرگ، شهروندان را به خود می خوانند: «خوش آمدید!» مجتمع های تجاری و سیتی سنترها جای میادین شهر نشسته اند؛ اینها به جای فضای عمومی رسمی، مورد استفاده قرار می گیرند؛ جماعت و خلق دور هم می نشینند و این حضور نوعی مقاومت برابر فرهنگ رسمی است. حاضران در این مراکز، پرسه زن های گذشته نیستند؛ اینها مراکز خرید را برای رفع نیازهای مصرفی و تفریحی خود برگزیده اند؛ از این مراکز هویت می گیرند و طبقه خود را متمایز از دیگر طبقات می بینند.

عباس کاظمی، جامعه شناس، ظهور مگامال ها را نتیجه سیاستگذاری نانوشته ای می داند که برای شهرداری تهران محل درآمد بود و برای زنان و جوانان محلی برای رفع نیازهای مادی و معنوی؛ محلی برای ابراز فردیت خود و منیتی که در مراکز رسمی پنهان می ماند. گوشه ای از این منیت.

این نماد مدرنیته آثار مثبت و منفی زیادی برای جامعه دارد؛ حضور در این مراکز خلقی را شکل می دهد که دیگر به دنبال ایدئولوژی و رهبری واحد نیست؛ آنها آرمان دیگری از هم سن و سال های خود در چند نسل قبل دارند؛ آرمانی از جنس واقع گرایی در زندگی و گزینشی به نام سبک زندگی.

لایه های پنهان مگامالی شدن شهرهای مان

شهر تهران و خیلی از شهرهای بزرگ ایران محل ظهور مگامال ها و مجتمع های تجاری است؛ این تعدد ساخت و سازها ریشه در چه اولویت هایی دارد؟

– توسعه مراکز تجاری و مال ها در ایران تابع عوامل مختلفی است. در این مسئله عوامل متعددی چون پدیده جهانی شدن، مصرف گرایی و نیازهای جدید جمعیتی به فضاهای جدید که آنها در بازار سنتی جایگاهی ندارند، دخالت دارد اما من ترجیح میدهم به این عوامل نپردازم، بلکه ترجیح می دهم اول به این نکته اشاره کنم که نوع سیاستگذاری نانوشته ای بر توسعه فضای تجاری و مراکز خرید در تهران وجود دارد.

میدانیم که هیچ گونه سیاستگذاری مدونی برای «مالی شدن» تهران وجود نداشته است و هیچ سیاست نوشته نشده ای وجود ندارد که ما بر حسب کدام ساختار جمعیتی یا نیاز اقتصادی و تفریحی جامعه به توسعه فضاهای عمومی و تفریحی و یا تجاری نیاز داریم. جریانی از سرمایه که پیش از این به سمت ساخت و ساز مسکونی پیشروی کرده بود، از اواسط دهه ۸۰ به سمت مجتمع های تجاری گرایش پیدا کرده است.

یعنی گسترش فضاهای تجاری در ایران بیش از آن که تابعی از نیازها و عرضه و تقاضا باشد، تابع بحران های اقتصادی و جابجایی سرمایه سرمایه دارهاست. این گونه بوده است که با رکود خرید و فروش فضاهای مسکونی، حجم عظیمی از منابع از اواخر دهه ۸۰ به سمت ساخت و ساز فضای تجاری رفته است.

از سوی دیگر، تامین منابع مالی مورد نیاز برای اداره شهر همیشه محور توجه بوده است؛ زمانی شهرداری ها این درآمد را از طریق فروش زمین، تراکم فروشی و صدور مجوزها و یا جریمه تخلفات ساختمانی تامین می کردند و امروز در کنار این موارد، بخش مهمی از درآمد خود را از طریق ساخت مجتمع های تجاری تامین می کنند.

سرمایه گذاران به این نتیجه رسیده اند که به دلیل افزایش قیمت ها، مردم تمایلی به خرید مسکن ندارند. برای همین شهرداری و نهادهای شهری و سرمایه گذاران از طرح مگامال سازی استقبال می کنند. به قدری هجوم به این حوزه معنادار بود که به غیر از بخش خصوصی، بخش دولتی، بانک ها، بنگاه های عمومی غیر دولتی، نهادهای حاکمیتی و نظامی همه درگیر ساخت و ساز مال ها شده اند. در اینجا بحث عرضه و تقاضا مطرح نیست، بلکه فرصت هایی است که سرمایه گذارها برای سود بیشتر پیدا کرده اند.

همین مسئله سود بیشتر باعث شده فقط در دوره آقای قالیباف، به اندازه کل دوره های گذشته، در تهران مراکز خرید ساخته شود. در این دوره حدود ۱۵۰ مرکز خرید ساخته شده است. همین میزان از دهه ۵۰ تا دوره شهرداری قالیباف ساخته شده است. تنها دلیل ساخت این مراکز نیاز مصرفی مردم و عرضه و تقاضا نیست بلکه این شیوه نوعی بی برنامگی شهری است که به برنامه ای برای کسب درآمد شهرداری تبدیل شده است.

گسترش مال ها چه تاثیر مثبت یا منفی روی زندگی شهروندان دارد؟

– ما نمی توانیم تاثیر مثبت و منفی یا تاثیر بلندمدت و کوتاه مدت مال ها را از همدیگر جدا کنیم. می دانیم که در ظرف چند دهه، در شهر تهران شهرداری ها تلاش کردند فضاهای سبز را گسترش دهند، پارک و فرهنگسرا ایجاد کنند و تا اندازه ای موفق بودند اما فضاهای عمومی به دو دلیل مناسب و کافی نبود. یکی به دلیل جمعیتی و دیگر به دلیل سیاست های رسمی که برای توسعه فضای عمومی و مصرف فضای عمومی وجود دارد.

این دو مسئله باعث شده تا مردم نتوانند از فضاهای عمومی در رفع نیاز خود بهره ببرند. فضای عمومی با مشخصاتی چون در دسترس بودن و رایگان بودن و همگانی بودن (فاقد مالکیتی مشخص) شناخته می شود. جدای از این که پارک ها در ایران رایگان و در دسترس است اما محدودیت مصرف فضای عمومی بر اساس سیاست شهری در تهران به دلیل محدودیت هایی که برای زنان و جوانان وجود دارد تا اندازه ای از عمومی بودنش کم می کند.

از طرفی مراکز خرید در فضای شهری، فضایی بسته دارد. به یک معنا فضایی است که مالکیت مشخصی دارد که می تواند با دقت آن را زیر نظر داشته باشد. با این حال در برخی موارد محدودیت های حضور در فضاهای عمومی باز شهری را هم ندارد.

برای همین این فضاهای مصرفی  – تجاری – شبه عمومی جایگزین فضای عمومی شده اند. مال ها قابلیت هایی دارند که فضای عمومی شهری ندارد. مجتمع تجاری (در مقایسه با فضای میدان شهری) می تواند به یک گروه موسیقی ساده تر اجازه فعالیت دهد، شاید این گروه نتواند همین مقدار آزادی را در پارک یا میدان های شهری داشته باشد. پیچیدگی های مجتمع تجاری نسبت به مراکز رسمی و دولتی کمتر است.

لایه های پنهان مگامالی شدن شهرهای مان

به نظر می رسد که در اینجا فرصت های مردم در فضاهای عمومی، تجاری می شود.

– این از اثرات منفی گذراندن زمان در فضاهای تجاری است؛ همه مردم دسترسی آزاد به این مناطق ندارند، حاشیه شهرها از این فرصت محروم هستند. از طرفی مالک این مراکز هر زمانی که بخواهد می تواند این مراکز را کنترل کند اما جنبه مثبت این مال ها این است که این مراکز همواره مورد توجه زنان و اقشار جوان بوده اند.

آیا گرایش زنان به مگامال به دلیل مصرف گرایی آنهاست یا دلایل دیگری هم در این مسئله دخالت دارد؟

– این که زنان و جوانان گرایش بیشتری به مصرف کالا و برند دارند، نکته ای است که خیلی ها بر آن تاکید دارند ولی در پژوهشی که ما انجام داده ایم دلایل دیگری هم برای حضور زنان در مگامال ها وجود دارد؛ مهم ترین دلیل احساس امنیت زنان در این مکان هاست. ما باید مفهوم احساس امنیت را از نو برای حضور زنان در مال ها معنا کنیم.

در واقع این مفهوم دلالت های زیادی می تواند برای ما داشته باشد. از این معنا که آزار و اذیت کمتری در مقایسه با خیابان و پارک متوجه آنها خواهد بود تا این که احساس امنیت از دست نیروهای کنترل کننده، ظاهر و پوشش در طیف معنایی این مفهوم حضور خواهد داشت.

مراکز خرید چگونه به تمایززدایی و تمایزبخشی میان فضاهای سنتی و مدرن و طبقات حاضر در این مکان ها می انجامد؟

– مرکز خرید برای سه گروه است. گروه تحصیلی بالاتر در مقابل گروه تحصیلی پایین تر. گروه درآمدی بالا، در مقایسه با درآمد پایین و گروه سنی جوان در مقایسه با گروه سنی میان سال به بالا. یعنی این سه گروه بیشتر به مرکز خرید می روند و حضور دارند اما به لحاظ درآمدی، مجموع طبقه متوسط بیشتر از طبقه پایین و بالا در مراکز خرید حضور پیدا می کنند و خرید می کنند. جالب اینجاست که حتی طبقه بالا نیز چندان گرایشی به خرید در فضاهای صرفا مراکز خرید ندارند و خریدها را شاید خارج از کشور یا تک فروشگاه ها انجام می دهند.

طبقه پایین نیز زیاد خرید ندارند چون فکر می کنند این مراکز قیمت بالایی دارند و این جماعت اغلب به کارهای ایرانی رو می آورند و بیشتر به قیمت اهمیت می دهند تا به زیبایی و لوکس بودن کالا. طبقه متوسط بیشتر دنبال جابجایی منزلتی است. این طبقه بیشتر دنبال این است که منزلت و جایگاه خودش را تغییر بدهد و در نردبان اجتماعی خود را بالا ببرد و با خرید کردن و خرج کردن این احساس به او دست می دهد که تغییر می کند.

در طبقه متوسط پایین نیز رفتن به مرکز خرید اقبال دارد. یعنی حتی گروه های درآمدی ۲ میلیون به بالا تا ۳ میلیون دوست دارد که از مرکز خرید بیشتر خرید کنند چون اینها فکر می کنند با خرید کردن می توانند بین خودشان و دیگران یک تمایز موقتی ایجاد کنند. آنها می خواهند از طریق مصرف مراکز خرید خودشان را بالا بکشند.

مفهوم مصرف مراکز خرید امروزه در تهران موضوعیت زیادی پیدا کرده است. ما در مورد مصرف برند به سادگی در کشورهای دیگر می بینیم که عاملی برای تمایزگذاری است. جالب اینجاست که در کنار مصرف کالاهای برند در ایران به خصوص شهر تهران مصرف مراکز خرید نیز به بخشی از مصرف برند تبدیل شده است. این که از کجا خرید می کنی به اندازه این که چه چیزی خریده ای اهمیت دارد. مثلا این که من از پالادیوم یا این که از سام سنتر خرید کنم معانی تمایز یافته مشخصی را برای من در بر خواهد داشت. مصرف مراکز خرید خودش بلخشی از فرآیند ساختن منزلت است.

صرفا خرید نیست که ما از طریق آن سبک زندگی خود را می سازیم، مصرف فضا نیز به بخشی از این فرآیند تبدیل شده است. این داستان می تواند در شهری مثل تهران نوعی جابجایی منزلتی تعبیر شود.

لایه های پنهان مگامالی شدن شهرهای مان

به نظر می رسد امروزه جوانان برای نمایش طبقه و هویت بخشی به خود به جای الگوهای مالی – فرهنگی به خرید گرایش دارند؛ چرا؟

– یک پاسخ ساده می تواند این باشد که ما در جامعه مصرفی زندگی می کنیم. با فهم این جمله به ظاهر ساده باید متوجه بود که نباید مصرف را صرفا با خرید گره زد. باید آن را در معنای عام تری فهم کرد؛ اینکه همه چیز قابلیت مصرف کردن دارد. شاید شما بیشتر برند کالا مد نظرتان باشد اما همه چیز مصرف می شود.

ما حتی مدرسه فرزندان مان را هم مصرف می کنیم. رشته ای که فرزندان ما یا خودمان در دانشگاه درس می خوانیم را هم مصرف می کنیم. مثلا می گوییم فرزندمان رشته پزشکی می خواند. از این طریق داریم سبک زندگی خودمان را می سازیم و بازسازی می کنیم اما طبقه متوسط بیشتر از هر طبقه دیگری به ساختن سبک زندگی نیاز دارد. برای این که هویتش را از این طریق می گیرد.

طبقات بالا خیلی چیزها برای شان تعریف شده است. درآمد بالای شان کمک می کند تا نیاز چندانی برای نمایش به طبقه متوسط و پایین نداشته باشند. آنها نیاز ندارند همه چیز را نمایش دهند یا برای مردم توضیح بدهند. بچه های طبقه بالا بین خودشان یک مناقشه رقابتی دارند و نیازی ندارند که مصرف و دارایی شان را به رخ جمعیت غالب شهری بکشند. برای این که ما خیلی از برندهایی که آنها مصرف می کنند را نمی شناسیم و از قیمت آنها خبر نداریم.

اما طبقه متوسط بیشتر نیاز دارد که از طریق مصرف، سبک زندگی خودش را بسازد. یک بخش از طریق خرید این سبک را می سازد یعنی سعی می کند خودش را جلوتر از آن چیزی که هست نشان بدهد. از این زاویه مصرف طبقه متوسط در ایران خیلی نمایشی است. از نظر جامعه شناسان مصرف کالا جنبه سمبلیک هم دارد و با انتقال معنا، تمایز ایجاد می کند. شاید تصور می کنیم که برند خودش باید سخن بگوید.

برند خودش تمایز ایجاد می کند و از طریق تمایز با ما سخن می گوید اما در ایران چون آگاهی از برند پایین است؛ علاوه بر این که این کالا را مصرف می کنند، آن را بیان هم مین کنند. بیان و توضیح آنچه فرد مصرف می کند خود نوعی رفتار است. به صفحات اینستاگرام افراد نگاه کنید.

این صفحات پر است از شرح و توضیح کالایی که مصرف می شود، از غذا گرفته تا رستوران، از برندها تا مگامال ها؛ اینها همه نوعی بیان تمایز طبقاتی فرد با دیگران است. این تمایز هم در مصرف و هم در بیان مصرف نمود دارد. این گونه می شود که قصه گویی حول کالایی که خرید کردیم یا مکان هایی که بازدید می کنیم از عمل خرید یا بازدید مکان، مهم تر می شود.

انتخاب سبک زندگی به غیر از هویت طبقاتی، آیا به لحاظ اقتصادی و فربه شدن طبقه متوسط توجه دارد یا نه؟

– این که طبقه متوسط در دهه های اخیر تقویت شده یا نه؟ محل مناقشه است. خیلی ها معتقدند این طبقه ضعیف شده و عده ای معتقدند این طبقه فربه شده است. من معتقدم در دهه اخیر، این طبقه حجم وسیع تری از جمعیت را در بر می گیرد. اگرچه این طبقه فراز و نشیب هایی داشته و در دوره هایی خیلی ضعیف تر شده و در دوره ای تقویت شده است اما انتخاب سبک زندگی توسط این طبقه بیشتر از این که به منابع مالی – اقتصادی برگردد، به مسئله و منابع هویتی این طبقه بر می گردد. این انتخاب ها باید به برساختن هویت این طبقه کمک کند.

به نظر می رسد طبقه متوسط با تغییر و تحولی روبروست؛ اگر زمانی رفتارهای این طبقه با مشخصه اقتصادی متمایز می شد. الان این تمایز به مصرف و سبک زندگی آنها بر می گردد. خود این مسئله چقدر در سیاست گذاری های کلان و خرد و در تحولات سیاسی – اجتماعی تاثیرگذار است؟

– افزودن مصرف برای طبقه متوسط مسئله ای قدیمی است؛ توجه به سبک زندگی یا مصرف را اولین بار ماکس وبر مورد توجه قرار داده است. شاید در برداشت اقتصادی منابع درآمدی را برای تعریف طبقه متوسط لحاظ می کنند اما به غیر از منابع درآمدی برای ما مصرف هم مورد توجه است. از طرفی احمد اشرف، در دهه هفتاد شمسی مقاله ای درباره طبقات اجتماعی و انقلاب اسلامی نوشته است.

 لایه های پنهان مگامالی شدن شهرهای مان

در این مقاله اشاره شده که انقلاب را دو نیرو به ثمر رساندند، نیروهای طبقه متوسط جدید (تکنوکرات ها و بروکرات ها) و طبقه متوسط سنتی (زمین داران، بازار و روحانیت). اینها طبقه ناراضی بودند که در دل حکومت پدید آمده بودند. اگر نظر احمد اشرف را بپذیریم می توانیم همچنان طبقه متوسط را عامل تغییر بدانیم که همچنان در سیاست حضور دارد. اگر در دوره ای مثل دهه ۶۰ طبقه متوسط مدرن ضعیف و نحیف شد. طبقه متوسط سنتی توسط انقلاب اسلامی تقویت شد. این از طریق نظام دموکراتیک و بوروکراتیک ممکن شد.

اما خیلی از مطالبات اجتماعی در جامعه ذیل طبقه متوسط جمعت آوری می شود. در برهه هایی این طبقه دچار گرفتاری هایی می شد و دولت ها برای این طبقه محدودیت هایی ایجاد می کردند و همین رویه باعث می شد طبقه متوسط به سمت سیاسی شدن پیش برود. این طبقه بسیار محافظه کار است. با این حال در برهه هایی نقش سیاسی خود را ایفا می کند.

در انتخابات اخیر نشان داد که نقش مهمی را بازی می کند. این میان تحلیلگرانی هم هستند که می گویند طبقه متوسط در برهه هایی نشان داده که دنبال تغییرات رادیکال نیست بلکه دنبال تغییر جزئی برای بسط زندگی خود و آزادی عمل بیشتری در فضای زندگی اجتماعی – فردی است. این چیزی است که طبقه متوسط با با کنش سیاسی گره زده است. در انتخابات اخیر هم این گونه بود و در آینده هم این مسئله نمایان تر خواهد شد.

وضعیت طبقه های متعدد طبقه متوسط چگونه است؟ با توجه به تغییراتی که در جامعه ایجاد شد و گرایش به سبک زندگی مدرن، طبقه متوسط سنتی چه راهی در پیش دارد؟ آیا این طبقه در طبقه متوسط مدرن تحلیل خواهد رفت؟

– این پرسش خوبی است! طبقه متوسط یکپارچه و یکدست نیست بلکه چندگانگی های زیادی دارد. برای همین مذهبی یا سکولار بودن، مدرن یا سنتی بودن این طبقه به سختی قابل اثبات است. مثلا بخشی از طبقه متوسط به سمت طبقه متوسط سنتی گرایش دارد چون مذهبی ایدئولوژیک هستند و توسط قدرت تقویت می شوند تا طبقه متوسط دین دار روی کار آیند.

اینها اگرچه مصرف کننده مال ها هستند، گرایش مذهبی دارند و از سویی دیگر، بخشی از طبقه متوسط جنبه سکولار نیرومندی دارند. البته این دسته بندی کاملا تحلیلی است و در عالم واقعیت مرزبندی عملی دشوار است. در مورد طبقات متوسط سنتی نیز نمی توان گفت که کاملا از میان خواهد رفت بلکه همواره ردپایی را از خود در جامعه بر جای خواهند گذاشت.

عده ای گرایش مردم به حضور در مگامال ها را به دلیل خلأ معنایی آنها می دانند.

– به چه معنا؟

یعنی جوان های دهه ۷۰ و ۸۰، سیاست و مسائل عمیق اجتماعی را درک نمی کنند و سطحی بین و مصرف گرا هستند.

– بخشی از جامعه شناسان این مسئله را مطرح می کنند؛ آنها بر اساس معیارهای خودشان جامعه و افراد را تقسیم بندی می کنند. این که سیاست فی نفسه دارای ارزش است یا نه، از نظر من محل پرسش است. این که جوانان باید همان طور سیاسی باشند که در ۵۰ یا ۶۰ بودند، فی النفسه واجد ارزش نیست. نسل انقلاب نسل بعد از خود را فاقد آرمان می داند در حالی که این گونه نیست.

نسلی که انقلاب کرد، در جنگ تحمیلی درخشید و به طور کلی کارهای بزرگی کرد انتظار دارد که نسل جدید هم همان کارها را بکند اما این انتظار معقولی به نظر نمی رسد. من به طور کل با این گزاره که نسل جوان دچار خلأ معناست مخالفم. البته خلأ معنایی که آنها اعتقاد دارند نیست. البته می فهمم نسل جدید به آن معنای گذشته سیاسی نیست اما اگر در دهه ۵۰ و ۴۰ زندگی کنیم و به سراغ کسانی برویم که در دهه آخر عمر خود هستند، و درباره ۲۰ ساله های آن زمان چه فکر می کردند؟

آنها همانقدر تهی بودن را در اینها می دیدند که ما الان دهه هشتادی ها را چنین می خوانیم. آنها یوتوپیای ۲۰ ساله های دهه ۴۰ و ۵۰ را درک نمی کردند؛ همان طور که الان ما نسل امروزی را درک نمی کنیم. بنابراین آن نسل طور دیگری فکر می کرد باید برای درک نسل جدید دیدگاه خود را عوض کنیم. نسل جدید کنشگری می کند و برای ساخت سبک زندگی خود دست به انتخاب می زند.

نسل جوان بیشتر به کارهای تدریجی و کوچک اعتقاد دارد. آنها گویا منتظرند تا وعده هایی که ما از کارهای بزرگ دادیم به ثمر بنشیند. این نسل بی آرمان نیست بلکه واقع گراتر است و جامعه را بهتر از نسل قبل درک می کند. اینها نه تنها خلأ معنایی ندارند بلکه معنای دیگری را برای خود خلق کرده اند و ما باید این معنا را بفهمیم. من در جایی درباره جماعت ها نوشته ام جوانان امروز به جای انقلاب به پدیده جمعی فکر می کنند. اینها با تجمیع د ر مقابل مجتمع تجاری کوروش یا پرومای مشهد معنای جدید خلق کرده اند.

لایه های پنهان مگامالی شدن شهرهای مان

آیا اینها گروه همگرای اجتماعی هستند یا توده بی شکل و گذرا؟

– من این نگاه دوگانه را نمی پسندم و معتقد به رویکرد منفی به مفهوم جماعت نیست. این که جماعتی که جوانان از طریق آنها خودبیانگری می کنند نقش مهمتری از فعالیت های حزبی و تشکیلاتی برای آنان دارد. جماعت گروهی بی شکل و محتوا نیست که صرفا تحت تاثیر هیجانات آنی باشد. جوانان امروزی تغییرات جزیی را از طریق تشکیل جماعت ها می خواهند. اینها نیاز به شاخص واحد و ایدئولوژی مشخصی ندارند. نسل جدید خودشان را درون جماعت پیدا می کنند و از این طریق برابر هنجارهای رسمی و تعریف شده مقاومت می کنند.

شما قبلا اصطلاح پرسه زنی برای مراکز خرید را به کار برده اید؛ آیا هنوز هم پرسه زنی برای مگامال ها کاربرد دارد؟ اینها چرا پرسه زن هستند؟

– من در دهه هفتاد بین پرسه زن و خریدار تفکیکی قائل شدم؛ این تفکیک بیشتر ناظر بر مراکز خرید دهه هفتاد بود. موج جدید مجتمع های تجاری به شکل دیگری باید فهم شود. در دهه ۷۰ توقف بیجا مانع کسب بود. آن فضا طوری بود که فرد به قصد خرید وارد آنجا می شد ولی امروز مجتع تجاری، فرد را آشکارا برای تفریح دعوت می کند؛ سینما و کافی شاپ ها و فودکورت ها مشخصه امروز مجتمع تجاری است.

امروزه این مجتمع ها پاتوق است. اتفاقا اینها معتقدند که باید پرسه زن هایی وارد این پاتوق ها و مال ها شوند تا روزی به خریدار تبدیل شوند. مردم به عنوان توریست وارد مراکز خرید می شوند و ساعت ها در این محل حضور دارند، بنابراین تفکیک پرسه زن و خریدار در این دوره خیلی کاربرد ندارد؛ چون استراتژی مراکز عوض شده است.

پرسه زنی بخشی از استراتژی مراکز خرید است. مگامال ها می خواهند بین خریدار و پرسه زن تلفیق ایجاد کنند نه تفکیک. باید برای تبیین شرایط حاضر، مفهوم سازی جدیدی شکل گیرد. در این دوره جماعت حاضر در مراکز خرید باید بازتعریف شود. شاید الان پرسه زنی موضوعیت چندانی ندارد بلکه تجمع های چند هزار نفر می تواند موضوع روز حول مگامال ها باشد.

آیا این نوعی تاثیرگذاری مگامال ها در عرصه سیاست کشور است و آیا مگامال ها می خواهند به جای بازار سنتی در حوزه تاثیرگذاری بر سیاست بنشینند؟

– من معتقدم همچنان بازار نقشی در کشاندن افراد به سمت خود خواهد داشت. خرید همچنان در اینجا موضوعیت دارد. از طرفی بازار سنتی به محلی برای بازدید توریست ها تبدیل شده است اما در پرسه زنی و تفریح مراکز خرید از بازار سبقت می گیرد؛ اگرچه بازار از بین نمی رود و ممکن است نقش آن کم رنگ شود یا نقش آفرینی آن شکل دیگری پیدا کند. مردم در بازار به دنبال نیاز دیگری می روند ولی بازار به مطالبه تفریحی مردم پاسخگو نیست. از طرفی نقش سیاسی بازار محل مناقشه است.

بازار قبل از انقلاب به عنوان نهاد دارای استقلال بود ولی بعد از انقلاب، بازار ذیل مداخله دولت نقش اصلی خود را از دست داده و به نهادی وابسته به دولت تبدیل شده است. به این معنا نهاد وابسته به دولت نمی تواند استقلال سیاسی داشته باشد.

آیا مگامال ها می توانند جای بازار را در سیاست و فرهنگ بگیرند؟

– خیر. این نهادها هم با کمک بخش خصوصی، دولت و نهادهای حاکمیتی ایجاد می شوند. این مراکز نمی توانند جای بازار سنتی را بگیرند و من چنین فرضی را نمی توانم در زمان کوتاه داشته باشم اما به لحاظ شکل فرهنگی، این مراکز می توانند نقش سیاسی خود را بازی کنند و پیامد ناخواسته سیاسی در بر داشته باشند.

این برخلاف آن چیزی است که سازندگان مگامال ها در پی بی تاثیر کردن حضور مردم در این فضا بودند اما اعتراض های حول این مراکز به آن نقش شبه میدان می دهد. جایی که جمعیت دیده می شود و می تواند موضوع سخن مطبوعات و فضای عمومی قرار گیرد و در آن صورت مراکز خرید می توانند هم به لحاظ فرنگی و هم سیاسی نقش متفاوتی در مقایسه با بازار داشته باشند.


منبع: برترینها

ترکیب رنگ‌های مناسب برای لباس‌های پاییزی

همه چیز از لباس ها گرفته تا آرایش و دکور منزل تحت تاثیر رنگ های فصلی قرار می گیرند. در فصل تابستان بیشتر رنگ های مرجانی، سفید و فیروزه ای که یادآور ساحل دریا هستند کاربرد دارند و با سرد شدن هوا به سمت رنگ های عمیق تری مثل قرمز، خاکستری و آبی دریایی باید رفت. گذشته از تمام این ها روزهایی هم هستند که حس و حالی برای استفاده از رنگ های الهام بخش فصلی نیست بنابراین همان چیزی را می پوشیم که دلمان می خواهد.

فقط کافی است از خود بپرسید چی دوست داری بپوشی؟ گاهی اوقات هم وقتی کمد لباس ها را می گردیم سردرگم می شویم که کدام رنگ ها را با هم ست کنیم و احساس می کنیم به اندازه ای که باید لباس نداریم. برای رفع مشکل از این ترکیب رنگ های عالی که مناسب لباس های پاییزی هستند الهام بگیرید.

 ترکیب رنگ های مناسب لباس های پاییزی

ترکیب رنگ لباس های پاییزی

 ترکیب رنگ های مناسب لباس های پاییزی

گاهی اوقات ترکیب کردن رنگ های خنثی می توانید بهترین ترکیب رنگ باشد. ترکیب رنگی بدون نقص، بسیار کلاسیک و شیک. مثل ترکیب رنگ تصویر بالا که در آن رنگ های خنثی مثل سفید و شتری را ترکیب کرده است. اگر به این ترکیب کمی طرح و نقش اضافه کنید یک استایل جالب تر و پر انرژی تر از آن می سازید. پس سعی کنید با رنگ های خنثی یک تیپ کاملا شیک و جذاب بسازید.

 ترکیب رنگ های مناسب لباس های پاییزی

یک ترکیب رنگ بسیار ظریف و کاملا زنانه. در این ترکیب رنگ صورتی دخترانه همراه با رنگ سبز یک تضاد دوست داشتنی ایجاد کرده و رنگ خاکستری هم ترکیب را کامل کرده است. از این ترکیب می توانید علاوه بر لباس ها در بسیاری از جنبه های مد استفاده کنید. مثل دکور منزل یا ترکیب رنگ آرایش و…

 ترکیب رنگ های مناسب لباس های پاییزی

این یکی از ترکیب رنگ هایی است که هیچ وقت از آن سیر نمی شوید. ترکیب کردن چنین رنگ های روشن شاید کار سختی باشد اما تضاد منحصر به فرد رنگ ها به آن ظاهر بسیار شیک و جذابی داده است. برای چنین ترکیبی باید کمی ریسک پذیر باشید و لباس هایی را با هم ست کنید که تا به حال فکرش هم نمی کردید ارزشش را داشته باشد.


منبع: برترینها

در برابر آدم‌های عصبانی، چه واکنشی نشان دهیم؟

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: داد زدن، چیزی است که برای هر کسی روی این کره‌ی این خاکی پیش می‌آید، چون همه‌ی آدم‌ها در طول زندگی‌شان، صدای‌شان را هنگام عصبانیت بالا می‌برند. برخی از افراد، انگار عادت دارند داد و بیداد کنند، اما همه‌ی ما گاهی این کار را می‌کنیم. راههایی برای واکنش نشان دادن به کسی که فریاد می‌زند وجود دارد که به جای اینکه شرایط را تشدید کند، خشم آدم عصبانی را فرو بنشاند.

داد زدن، به سلامت روابط آسیب می‌زند و عواقب منفی در بلند مدت خواهد داشت. شاید شما بتوانید با فریاد زدن سر کسی، او را وادار و تسلیم کنید، اما به محض اینکه شرایط به حالت طبیعی برگردد، او دوباره کار خودش را خواهد کرد، زیرا داد زدن باعث نمی‌شود رفتار بد کسی یا نگرش او در بلند مدت تغییر کند.

مثلا، مادری که بر سر فرزندانش فریاد می‌زند تا اسباب بازی‌های‌شان را جمع کنند، ممکن است در همان لحظه جواب بگیرد و بچه‌ها از دستور مادر اطاعت کنند، اما طرز رفتار بچه‌ها تغییری نکرده است که بار ِ بعد، بازهم تکرار خواهد شد. بچه‌ها، زمانی از یک دستور اطاعت می‌کنند که نسبت به سیستم پاداش و تنبیه، شرطی شده باشند و اهمیت و ارزش یک رفتار و عادت خوب را درک کنند.

بهترین واکنش در برابر آدم عصبانی که فریاد می‌زند 

داد و بیداد کردن،دشمن رابطه‌هاست و راهی است مخرب برای مواجهه با شرایط سخت. شما باید نسبت به رفتارهای خود آگاه باشید و بررسی کنید که چرا بعضی از افراد، مدام فریاد می‌زنند و البته باید بدانید با این طور آدم‌ها چگونه برخورد کنید.

وقتی کسی در اطراف‌تان هست که مدام داد و فریاد می‌کند، در واقع نوعی خشونت و استبداد نسبت به شما نشان می‌دهد. هدف این فرد، رسیدن به یک برتری نسبت به شماست و داد زدن، وسیله‌ای است که او کنترل شما را در دست بگیرد. داد زدن، نوعی تهدید است و شاید موقتا جواب بدهد، اما در بلند مدت، نتیجه‌ای که از فریاد زدن گرفته می‌شود، اصلا خوب نیستند، زیرا کسی که فریاد می‌زند، به کسی زورگویی می‌کند تا کاری را که دوست دارد برایش انجام دهد. داد زدن باعث تخریب روابط سالم، صمیمیت و اعتبار می‌شود.

چرا آدم‌ها فریاد می‌زنند؟

مارک تواین می‌گوید: «خشم، اسیدی است که اگر انباشته شود، بیشتر ضرر می‌زند تا اینکه بروز داده شود.»

وقتی کسی عصبانی است و داد و بیداد می‌کند، دلایل گوناگونی وجود دارد. بیشتر این دلایل، خوب و قانع کننده نیستند، بنابراین خیلی مهم است که فرد مقابل، واکنش درستی نشان دهد، که بیشتر به معنی مقابله به مثل نکردن است. باید علت فریاد زدن را پیدا کنید، زیرا بیشتر اوقات، داد زدن نشاندهنده‌ی مشکلی روانی در فرد است که هیچ ارتباطی با طرف مقابل ندارد. در اینگونه موارد، داد و بیداد کردن، انعکاسی از تزلزل هیجانی است، حتی اگر در همین لحظه به نظر برسد هدف او از فریاد زدن، نشان دادن قدرت و تسلط است. در ادامه به برخی از دلایل داد زدن هنگام عصبانیت اشاره می‌کنیم:

ضعف در مهارت‌های کنترل خشم

خیلی‌ها فریاد می‌زنند چون فریاد زدن، مکانیسم همیشگی‌شان در روبرویی با شرایط دشوار است. اما این مکانیسم، در درازمدت نتیجه‌ی مطلوبی ندارد. اگر دلیل فریاد زدن یک نفر این است که یاد گرفته با چالش‌های زندگی اینطور برخورد کند، پس لازم است برای پیدا کردن روش‌های بهتر و کنترل خشم و هیجانات خود، کمک حرفه‌ای دریافت کند.

احساس از دست دادن کنترل

ممکن است دلیل داد و بیداد کردن کسی این باشد که احساس می‌کند کنترل امور از دستش خارج شده و دچار افکار پریشان و احساسات نامطلوب شده و تصور کند کنترلش را نسبت به تمام چیزها به یکباره از دست داده است. این اتفاق، یک نابسامانی و آشفتگی بزرگ برای این جور افراد است، بنابراین داد می‌زنند تا کنترل شرایط را در دست بگیرند. این افراد هم مهارت کنترل امور و پیرامون خود را ندارند، بنابراین متوسل به فریاد زدن می‌شوند تا احساس کنند مسلط هستند.

شاید به این احساس تسلط هم دست پیدا کنند اما اغلب بسیار کوتاه مدت است زیرا بیشتر مشکلات با داد و فریاد، برطرف شدنی نیستند. ممکن است فرد مقابل تنها به خاطر آرام کردن و فرونشاندن خشم فرد عصبانی، ظاهرا تسلیم شود و تائیدش کند، اما در واقع هیچ چیزی حل نشده است.

احساس ترس و تهدید

زورگوها معمولا آدم‌هایی هستند که روان هیجانی غالب‌شان، بسیار حساس بوده و سعی دارند از آن محاظت و دفاع کنند. هر زمان که فکر کنند این روان ِ آسیب پذیر، توسط رفتار یا اتفاقی مورد تهدید قرار گرفته، از فریاد زدن به عنوان ابزاری جهت دفاع استفاده می‌کنند.

تمایلات تهاجمی

بعضی از اشخاص، ویژگی‌های تهاجمی دارند و ممکن است داد و بیدادشان به تهاجم‌های فیزیکی هم تبدیل شود. شما ندرتا کتک‌کاری‌هایی را می‌بینید که با داد و بیداد شروع نشده باشد. اگر کسی سرتان داد بزند و شما او را نشناسید، باید حالت دفاعی بگیرید چون داد زدن می‌تواند منجر به برخوردهای فیزیک بشود.

خیلی مهم است که نسبت به کسی که فریا می‌زند و حالت تهاجمی دارد، واکنش تهاجمی نشان ندهید، چون درست مانند سوخت رسانی به آتش خشم او بوده و داد و بیدادش، بیشتر جنبه‌ی فیزیکی پیدا خواهد کرد. اگر کسی که فریاد می‌زند، گرایش‌های تهاجمی داشته باشد و شما هم با او مقابله به مثل کنید، احتمال برخوردهای فیزیکی، خیلی بیشتر خواهد شد.

بهترین واکنش در برابر آدم عصبانی که فریاد می‌زند

 

فریاد زدن؛ رفتاری فراگرفته شده

برخی از افراد داد می‌زنند زیرا در محیطی بزرگ شده‌اند که والدین مدام داد و بیداد می‌کردند. آنها یاد گرفته‌اند وقتی اختلافی بوجود می‌آید، داد و بیداد کنند و صدای‌شان را بالا ببرند. این اشخاص رفتارهای خود کنترلی مناسب را یاد نگرفته‌اند تا در شرایط ناخوشایند از آنها استفاده کنند، و فریاد زدن همیشه واکنش عادی‌شان در هر گونه آشفتگی و هیاهو بوده است.

احساس نادیده گرفته شدن

بعضی از آدم‌ها صدای‌شان را هنگام عصبانیت بالا می‌برند چون احساس می‌کنند طرف مقابل، به آنها گوش نمی‌دهد، حتی شاید حرف‌شان را بارها تکرار کنند و در نهایت متوسل به داد و فریاد شوند زیرا فرد مقابل با صدای بلند، جواب‌شان را نداده است. این اتفاقی است که به ویژه در مورد والدین زیاد روی می‌دهد؛ پدر و مادرها احساس می‌کنند بچه‌ها به آنها گوش نمی‌دهند، بنابراین به جای اینکه به حرف‌های خود ادامه دهند و تکرا کنند، سر بچه‌ها فریاد می‌زنند. مشکل اینجاست که این رفتار، بچه‌ها را می‌ترساند. فریاد زدن هنگام خشم، مخصوصا برای بچه‌ها بسیار آسیب زننده است و تحقیقات نشان داده حتی می‌تواند به اندازه‌ی تجاوز جنسی برای‌شان مضر باشد.

واکنش‌های مناسب برای اجتناب از فریاد زدن

بدترین واکنش ممکنی که می‌توانید نسبت به کسی که فریاد می‌زند انجام دهید، تقلید از رفتار اوست! اگر بر سر کسی که بر سر شما فریاد می‌زند، فریاد بزنید، شرایط وخیم‌‌تر می‌شود چون حالا دیگر هر دوی شما، درگیر خشم شده‌اید! واکنش‌های دیگری هم هستند که می‌توانند اوضاع را بدتر کنند: حمله کردن به فریاد زننده، به چالش کشیدن حرف‌های او، تدافعی عمل کردن و انتقاد از او در همین لحظه. راههای بهتری برای مقابله با داد و بیداد وجود دارد که در ادامه برای‌تان می‌گوییم چطور باید عمل کنید تا شرایط را بهبود دهید.

۱. خونسردی خود را حفظ کنید و خشم او را تغذیه نکنید

یادتان باشد که وقتی کسی فریاد می‌زند، مشکل از شما نیست، بلکه از جانب اوست. این فرد مهارت کنترل خشم را به خوبی یاد نگرفته یا دلیل دیگری برای فریاد زدن دارد که به شما مربوط نمی‌شود. اگر واکنش تند نشان دهید، او هم می خواهد تندی شما را جواب بدهد و وارد یک چرخه‌ی معیوب خواهید شد. پس خونسرد باشید، حتی اگر از درون برآشفته‌اید. اگر تن صدای‌تان آرام باشد، احتمال اینکه به راه حلی برسید خیلی بیشتر است. بهتر است بخشی از راه حل باشید نه بخشی از مشکل!

 
۲. در ذهن خود یک قدم به عقب برگردید و موقعیت را ارزیابی کنید

قبل از اقدام به هرگونه عملی، یک لحظه مکث کنید و شرایط را بسنجید. این کار به شما اجازه می‌دهد ارزیابی کنید که آیا ارزش این را دارد که صبر کنید یا آن موقعیت را ترک کنید. اگر برای‌تان مهم نیست فرد عصبانی با رفتن شما برنجد یا دلخور شود، پس صحنه را زودتر ترک کنید (مثلا در مواجهه با یک فرد کاملا غریبه)، چون شما نباید خودتان را در معرض تعدی و بدرفتاری کسی قرار دهید که هیچ اهمیت و جایگاهی در زندگی شما ندارد. اگر رئیس‌تان سرتان فریاد زده و شما می‌دانید ترک ماجرا وقتی که او در حال داد و بیداد کردن است ممکن است به قیمت از دست دادن کارتان تمام شود، پس لازم است صبر کنید و اگر فریاد زدن رئیس‌تان تبدیل به رفتاری مکرر شد، بهتر است دلیلش را پیدا کنید چون ادامه‌ی این اتفاق می‌تواند روی کارآمدی و توانایی کاری شما، تاثیر بدی گذاشته و شرایط حرفه‌ای‌تان را مختل کند.

۳. برای آرام کردن کسی که فریاد می‌زند با او موافقت نکنید، چون تشویق می‌شود دفعات بعد هم فریاد بزند

اگر با کسی که داد و بیداد می‌کند موافقت کنید یا کاری را که می‌خواهد انجام دهید تا آرام شود و خشمش فروکش کند، یعنی از داد و بیدادش چشم پوشی کرده‌اید. با موافقت کردن با کسی که فریاد می‌زند، فقط تشویقش می‌کنید که در آینده هم برای رسیدن به هدفش، بر سرتان داد بزند. این روش ابدا استفاده نکنید تا بعدها خودتان را در معرض داد و بیدادهای بیشتر قرار ندهید. با پذیرفتن زورگویی، به فرد زوگو قدرت می‌دهید که به رفتارش ادامه دهد.

 بهترین واکنش در برابر آدم عصبانی که فریاد می‌زند

۴. با خونسردی، علت فریاد زدن را پیدا کنید

در بیشتر موارد وقتی کسی سرتان داد می‌زند، هیجانات شما هم برانگیخته شده و احساس می‌کنید باید کاری انجام دهید. واکنش نشان دادن با داد زدن، انتقاد کردن و یا جواب‌های منفی، شرایط را پیچیده‌تر می‌کند، شما باید با تمام قدرت تفکر و تمرکزتان به دنبال مشکل اصلی بگردید، مشکلی که پشت فریادها پنهان شده است. بگذارید فرد مقابل‌تان بداند مشکل هر چه که باشد، شما اجازه نمی‌دهید سرتان داد بزند. این نکته را مودبانه و با خونسردی بیان کنید تا احتمال بازخوردهای مثبت بیشتر شود، مانند عذرخواهی. یا اینکه حداقل او بفهمد که دارد داد و بیداد می‌کند، چون برخی از افراد حتی خودشان هم نمی‌دانند که دارند فریاد می‌زنند!

۵. از فرد عصبانی فرصتی برای فکر کردن بخواهید

بعد از اینکه علت داد زدن فرد را پیدا کردید، قدم بعدی این است که از او فرصتی برای فکر کردن بخواهید. شاید هم به برای آرام کردن خودتان به زمان نیاز داشته باشید، چون فریاد زدن او باعث می‌شود آدرنالین شما بالا رفته و نمی‌دانید چقدر دیگر می‌توانید خشم را در درون‌تان نگه دارید. وقتی از فرد عصبانی درخواست می‌کنید کمی زمان بدهد، باید کلام‌تان فراتر از یک سوال باشد، مخصوصا اگر طرف مقابل، رئیس‌تان نیست. اگر فرد عصبانی، همسرتان، دوست‌تان و یا کس دیگری است، کاملا قابل قبول است که بگویید به زمان نیاز دارید (چند دقیقه، یک روز و یا هرچقدر که نیاز دارید) تا فکر کنید و واکنش درست و مناسب را با آرامش نشان دهید.

۶. هر وقت احساس کردید هیجان‌تان آرام گرفته و دلیل داد و بیداد کردن را پیدا کرده‌اید، حالا می‌توانید نزد او برگردید و گفتگو کنید

به خودتان فرصت بدهید تا شرایط، حرف‌هایی که گفته شده و اینکه چطور می‌خواهید واکنش نشان بدهید را پردازش کنید. در برخی موارد ممکن است به چند روز زمان نیاز داشته باشید. اگر طرف مقابل‌تان رئیس‌تان است و می‌دانید که نمی‌توانید طولانی‌اش کنید (چون ضرب العجل‌هایی وجود دارد یا کارتان به خطر می‌افتد)، پس از تکنیک‌های آرامشبخش مانند تنفس عمیق کمک بگیرید تا شرایط را زودتر ارزیابی کرده و بتوانید در فاصله‌ی کمتری به او مراجعه کنید.

الان چون رفتارتان جوری بوده که فرد مقابل‌تان فهمیده فریاد زدن قابل قبول نیست و شما هم فرصت و فاصله‌ای ایجاد کرده‌اید، احتمال اینکه او دوباره داد و بیداد کند خیلی کم است. او می‌داند که اگر قرار است در مورد موضوع، به نتیجه برسد لازم است آرام باشد تا بتواند با شما بحث کند.

با این روش شما نه تنها از ارزش خودتان دفاع کرده‌اید و نشان داده‌اید کسی هستید که اجازه نمی‌دهید به احساسات‌تان تجاوز شود، پس می‌توانید به او هم نشان دهید که رفتارش قابل قبول نیست. اگر بیشتر افراد بتوانند در مقابل کسی که داد و فریاد می‌کند چینن روشی در پیش بگیرند، همه‌ی ما شرطی شده و از داد زدن پرهیز خواهیم کرد تا حداقل زودتر و بهتر به نتیجه برسیم.

اگر داد و فریاد زدن فرد مقابل‌تان تبدیل به یک رفتار عادتی شده و روش جدید شما هم تغییری در رفتار او ایجاد نکرد، شاید وقت آن باشد به طور جدی با او به گفتگو بنشینید. اگر به او بفهمانید که داد زدنش چه تاثیری روی شما دارد (مثلا: آنقدر از دستت دلخور می‌شوم که تا مدتها دوست ندارم تو را ببینم!)، شاید بتوانید او را به فکر فرو ببرید.

برخی از افراد نمی‌دانند چطور رفتارشان را تغییر بدهند. مشاوره، روش‌های درمانی و کلاس‌های مدیریت خشم برای افرادی که این مشکل را دارند، وجود دارد. آنهایی که عادت به فریاد زدن دارند و روش تغییر کردن را هم بلد نیستند باید بدانند که مشکل‌شان تا چه حد روی روابط شان تاثیرگزار است و برای حفظ سلامت روابط هم که شده باید تصمیمی هوشمندانه بگیرند. لطفا با تحمل کسی که مدام سرتان داد می‌زند، به خود و روابط‌ تان آسیب نزنید!


منبع: برترینها

تجارت و فرهنگ یزد؛ تجمع ثروت در کویر

بشارت، حسین بشارت. هشتاد و پنج‌ساله. فرزند محمد. فرهیخته کارخانه‌دار، آگاه به تجارت و روابط تجاری بازرگانان یزدی و غیریزدی که برای چند نسل در یزد سکنی گزیده بودند، از قبیل خاندان عرب‌ها و رشتی‌ها ولاری‌ها و… . علاوه بر این اطلاعات ارزنده‌ای در موضوع تبارشناسی دست می‌دهد که هرکدام می‌تواند به کار محققی که تو باشی بیاید. گزیده‌گو، حاضرجواب، خوش‌بیان و خوش‌برخورد. به قول ما محلی‌ها «در دهانش گرم است». چیزی که نمی‌داند یا حافظه نیرومندش یاری نمی‌دهد، ترجیح می‌دهد نگوید، هرچند اصرار کنی و ریش گرو بگذاری، انگار نه انگار، لب از لب تکان نمی‌دهد.

تجارت و فرهنگ یزد؛ تجمع ثروت در کویر 

کارش را از پادویی مغازه پدرش واقع در «لب خندق» شروع می‌کند. نزد پدر «سیاق» می‌آموزد و با الگوگیری از او خصلت مردمداری و حسن سلوک را در خودش پرورش می‌دهد و کارش اکنون به جایی رسیده است که یکی از گسترده‌ترین روابط عمومی‌ها را در سطح شهر یزد و دیگر شهرهای تابعه دارد.  سرو‌کارش به ناچار و بنا به ضرورت شغل، با «حساب» بوده است. و از این رهگذر چه خوب! یاد گرفته که در هر کاری سرش توی حساب باشد، منصف باشد، منعطف باشد؛ سنجیده‌کار باشد و از قضا سنجیده‌کار بماند. حرفی نزند و کاری را صورت ندهد، مگر آنکه مقرون به‌صرفه باشد، ملاحظه هر چیز و هرکس را بکند، هر چیز را به جای خودش بگذارد و در حد خودش بپسندد و مجاز بداند. به‌راستی حد نگه‌دار و مقدارسنج است این مرد کوشنده و کنشگر یزدی، خوکرده به جریان سالم زندگی. من او را همیشه به طور ویژه گرامی داشته‌ام، بسیار دوست داشته‌ام؛ (بسی مفتخرم به این دوست داشتن) از این‌رو که برخلاف بسیاری از همکاران و همگنانش جوهر فرهنگ را در او به قوت دیده‌ام. آری! اگر جوهر فرهنگ در پس‌زمینه شخصیت وجود داشت، ناگزیر در همه کردارها و رفتارهایش نمود پیدا می‌کند.

فرهنگ با آنکه در عقبه هست، اما نقش پیشران را دارد. اگر فردی با این وجود نخست‌وزیر شد، یک نخست‌وزیر فرهنگی از خودش تحویل می‌دهد. کارش این می‌شود که بین سیاست و فرهنگ پل بزند؛ از قبیل جواهر لعل نهرو. اگر دست به قلم بود، قلم را در خدمت فرهنگ درمی‌آورد، از قبیل دکتر محمدعلی اسلامی‌ندوشن. اگر تاجر شد، یا گرایش خانوادگی به تجارت داشت، دغدغه فرهنگ نیز دارد. کارش این می‌شود که بین تجارت و فرهنگ پل بزند، از قبیل شادروان دکتر‌محمود افشاریزدی. و در سطح یزد این «حسین آقا»‌ست که بین فرهنگ و تجارت، بین کسب ثروت و اکتساب ادب، بین پخش و نشر (پخش کالا و نشر کتاب) پل زده است. اگر بگویم او تنها کَس است، گمان ندارم سخنی به گزافه گفته باشم. خدا کند او در این روزگار ناامیدکننده و وانفسا «پیک بشارت» باشد و ما نمونه‌هایی مانند او را در آینده یزد شاهد باشیم. یک مرد، با بذل‌بخشی از دارایی، کمربسته در خدمت فرهنگ، آستین بالا‌زده در خدمت نشر. حسین بشارت.

 پیش از هر چیز بروم سراغ نخستین پرسشی که به ذهن متبادر می‌شود. چرا یزد؟ یزد چه نسبتی می‌توانسته با دنیای دادوستد داشته باشد؟ ترسالی آن، با خشکسالی و قحط‌سالی دیگر مناطق چندان توفیر ندارد. حال در نظر بیاورید سال‌هایی که اصلاً باران نمی‌بارد. واویلاست. اگر یزد بندر می‌بود، مثل بوشهر، به موقعیت جغرافیایی‌اش می‌خورد که رویکرد تجاری داشته باشد. در تاریخ معاصر مثلاً در اواسط دوره قاجار می‌بینیم که یزد کارش خیلی بالا می‌گیرد. یزد تبدیل به قطب تجاری ایران می‌شود، انبار کالای کشور!؛ بارانداز ایران! یا به تعبیر مخلص، پخشگاه اجناس ایران! جای شگفتی است!!

خیلی هم جای شگفتی نیست. یک ضرب‌المثل می‌گوید: همه راه‌ها به رم منتهی می‌شود. خیلی از علت‌ها یک سرش به جغرافیا برمی‌گردد. شاهکار نظری ابن خلدون این است که برای اول‌بار به جغرافیا به عنوان علت در جامعه‌شناسی پرداخت. یزد در مرکز جغرافیای ایران واقع شده است. نقطه اتصال بین شرق و غرب و شمال و جنوب است. ترنج وسط قالی است. یزد در محاصره یک بیابان آن سرش ناپیدا و خوفناک قرار گرفته.

تجارت و فرهنگ یزد؛ تجمع ثروت در کویر 
همیشه واژه «امنیت» به طور اعم با یزد همخوانی داشته، کمتر دستخوش آشوب و راهزنی و یاغیگری بوده است. همیشه «راضی به داشته» و «دلخوش به کِشته»، «قناعت‌ورزی»، «زحمت‌کشی» و «درستکاری» و «دست‌پاکی» همراه با یزدی و یزدی‌ها می‌آمده است. آن ضرب‌المثل کشوری که می‌گوید: یزدی و دزدی؟!! گویاتر از همه‌چیز است.

یعنی امکان ندارد یک یزدی به مال کسی دستبرد بزند. (وقتی می‌گوییم یزد، لزوماً مرکز استان که شهر یزد باشد، منظور نیست. تمام استان یا خاک یزد با همه تنوع نامحسوس فرهنگی منظور است.) باشندگان این دیار باید طبیعت را با مشقت به خدمت خود در‌می‌آوردند. باید در این راه به جان می‌کوشیده‌اند، مثل اهالی شمال ایران نبودند که طبیعت بدون هیچ‌گونه زحمتی وظیفه خود بداند که از زمین و آسمان در خدمت آنها باشد.

از این‌رو یزدی‌ها سَرِ یک دوراهی قرار داشتند. یا باید زمین را می‌کندند و می‌کاویدند و آب‌باریکه‌ای از دل آن بیرون می‌آوردند و زراعتی می‌کردند مختصر و محصولی به دست می‌آورده‌اند، در حد بخورنمیر، یا باید عطای این سرزمین عسرت‌زده را به لقایش می‌بخشیدند و کوچ می‌کردند و با این حال یک راه دیگر نیز بود. رو آوردن به تجارت. این یکی برخلاف زراعت باعث فراخی معیشت می‌شد و منجر به تامین یا تضمین امنیت غذایی، صرف‌نظر از روابط انسانی گسترده که برای آنها به ارمغان می‌آورد.

 به نکات کلیدی اشاره داشتید. ممنونم از شما. به نظرم قبل از اینکه به طور خاص در مورد تجارت یزد، پرسش مطرح کنم، اگر به وجوه اقتصادی و منابع درآمد یزد، قبل از اکتشاف و استخراج معادن، نگاهی داشته باشید؛ شاید بتوان از این راه بحث را روان‌تر و نتیجه‌بخش‌تر پیش برد.

در گذشته منابع درآمد یزد به سه حوزه مختص یا مربوط می‌شد. یکی حوزه کشاورزی و دامداری:

یزد چون در جوار شیرکوه واقع شده است، از یک منبع آبی اطمینان‌بخشی برخوردار است. چشمه‌سارهای فصلی در دامنه‌های شیرکوه و حفر قنات در دشت‌های خشک امکان بهره‌مندی و دسترسی به این منبع آب را در گستره و ژرفا می‌دهد. در کوهپایه‌ها محصولات سردرختی و خشکبار، و در گستره بیابان فرآورده‌هایی مانند انار و پسته و روناس به دست می‌آمد و اضافه بر مصرف، این اقلام را صادر می‌کردند.

تجارت و فرهنگ یزد؛ تجمع ثروت در کویر 
افزون بر این کشت تریاک هم در دوره قاجار در استان یزد اهمیت داشت و محصول آن به چین صادر می‌شد. یا مثلاً پوست گوسفند را دباغی می‌کردند و از طریق شاهرود به روسیه صادر می‌شد و به ازای آن دولت، کفش و کیف چرمی از همان کشور وارد می‌کرد. کفشی که می‌دانید موسوم بود به اُرُسی. و همین‌طور روده گوسفند. شغل روده‌تابی هم در جای‌جای استان مختصر درآمدی را نصیب اهالی می‌کرد، چنان که کشت پنبه و نخ‌ریسی و حلاجی که اولی خاص زنان بود.

 ببخشید به عنوان پرسش داخل پرانتزی علاوه بر نفت، ما در یزد یکی دو محصول دیگر را نیز از روسیه وارد می‌کردیم که نام این کشور (اُرُس) را بر خود داشته است.

علاوه بر کفش ارسی، یک در چوبی پنجره‌خوری بود به نام ارسی که در بعضی از خانه‌های اعیانی یزد اکنون نیز می‌توانید ببینید و دیگر قندی بود، به نام ارسی. هر سه از روسیه از راه شاهرود به یزد صادر می‌شد. بعدها خود ایرانی‌ها دست به کار تولید برخی از این محصولات شدند. کفش ارسی را الگوبرداری کردند و یک رسته شغلی پیدا شد به نام ارسی‌دوزی.

 بسیار خوب. داشتید منابع درآمد یزد را برمی‌شمردید که کلام‌تان را قطع کردم.

منبع اول را می‌شود گفت: تولیدات نسبتاً دست‌نخورده استانی. اما دومین منبع درآمد یزدی‌ها برمی‌گردد به فرآوری بعضی از محصولات و آماده مصرف کردن آنها و صدورشان به دیگر نقاط کشور. مثلاً در استان یزد برگ حنا دست نمی‌آمد. برگ حنا را از شهداد و بم و نرماشیر کرمان می‌آوردند و در کارگاه‌های نیازاری یزد، آن را می‌کوبیدند. کیسه‌بندی می‌کردند و با مارک چاپی روانه بازار مصرف در سراسر کشور می‌کردند. حتی برگ‌های فرآوری‌شده حنا (حنای یزد) در آسیای مرکزی و قفقاز بازار داشت. یا مثلاً پارچه‌بافی یزد و زیلوی میبد که سابقه دیرینه دارد.

ماده اولیه پارچه‌بافی را که نخ باشد در دوره ما از هند می‌آوردند. این نخ معروف بود به هندی و یک نخ محلی دیگری هم بود معروف به رسمی. یا نخ ابریشم را از رشت وارد می‌کردند. بعضی از بازرگانان یزدی، براثر رفت‌وآمد تجاری، اساساً در رشت اقامت دائم گزیدند. نمونه‌اش: وکیل‌التجار یزدی. پدر کریم و فریدون کشاورز. توده‌ای‌های دو‌آتشه معروف. یا خاندان رشتی که به همین نام در یزد معروفند، برای همیشه در یزد ماندگار شده‌اند. یزدی‌ها مواد اولیه این صنعت را (پارچه‌بافی) وارد می‌کردند و با هنر دست و به کارگیری فن، ترمه (رضا ترکی) و «دارایی» و «قدک» و «زری» و… را روانه بازار فروش در سطح کشور و بعضی از نقاط دنیا می‌کردند. البته ترمه یزد با نوع کشمیری آن تفاوت می‌کند. ترمه کشمیر دوختنی است اما این یکی بافتنی.

 شیرینی یزدی هم در این گروه فرآوری‌شده‌ها می‌گنجد. نه؟

 بله، کاملاً. شیرینی یزدی هم داستان خودش را دارد. مایلم در این خصوص کمی توضیح بدهم. در یادداشت‌های چاپ‌شده امین‌الضرب (محمدحسن، معروف به کمپانی) که دوره ناصرالدین‌شاه را پوشش می‌دهد، آمده است که یکی از اقلام صادراتی یزد، حلویات است. معلوم نیست این حلویات کدام گونه از شیرینی یزدی را در‌بر می‌گرفته؟ باقلوا؟ پشمک؟… قدر مسلم این است که قطاب نبوده است. می‌شود حدس زد که یکی از این حلویات به احتمال قوی نقل بوده است. یا حلوا ارده. یا حلوای تخته‌ای که به گویش یزدی آن را «تَخ- تَخُگ» می‌گویند. ترکیبی از ارده و شکر و با تزئین کنجد… البته می‌شود اینها را حدس زد.

 ماده اولیه شیرینی شکر است. این ماده می‌دانیم که در یزد و استان‌های همجوار امکان تولید آن نبوده و نیست. این قلم از کجا می‌آمد؟

تا آنجا که می‌دانم شکر را از جاوه (اندونزی یا هندِ هلند) می‌آوردند. این شکر معروف بود به شکر جاوه‌ای. از راه دریا وارد بوشهر، و از بوشهر به فارس و از آنجا به یزد. گویا هلندی‌ها دست‌اندرکار فرآوری این شکر بوده‌اند. شکر جاوه‌ای مرغوب‌تر از نوع روسی آن بود.

شکر روسی قهوه‌ای‌رنگ، اما این یکی سفیدرنگ و احتمالاً شیرین‌تر و زودحل‌شونده‌تر از آن یکی بود. می‌ماند بقیه مواد لازم برای شیرینی‌سازی: پسته و بادام که در استان به دست می‌آمد و زحمت چندانی برای تهیه آن نبود. منتها روغن را از عشایر فارس خریداری می‌کردند. این روغن که به دو صورت (خیکی و حلبی) توزیع می‌شد، به نام روغن عرب، «کُلشوری» معروف بود. چراکه عشایر عرب موسوم به خمسه از قبیل بهارلو و ذوالقدر این ماده غذایی را تولید می‌کردند، بعدها بود که روغن کرمانشاهی پایش به یزد باز شد.

تجارت و فرهنگ یزد؛ تجمع ثروت در کویر 
 به سومین و مهم‌ترین منبع درآمد یزد می‌رسیم. به نقش واسطه‌ای یزد. کالاهای زیادی را بازرگانان یزدی و غیر‌یزدی در اینجا انبار می‌کردند و بعد به سراسر کشور می‌فرستادند. فهرستی از این کالاها را می‌شود بیان کنید؟ این کالاها از کجا می‌آمد و به کجا فرستاده می‌شد؟

 این اجناس بیشتر شامل ادویه و قماش و نخ و چای می‌شد. هر سه قلم از هند می‌آمد. یزدی‌های زیادی در هند به‌خصوص در شهر بمبئی دفتر تجاری داشتند. از جمله تاجران درستکار زردشتی یزد. این گروه علاوه بر تمایل به کسب سود تجاری، به طرز خودآگاه به میهن نیاکانی و زادگاه خود دلبستگی زیادی داشتند و این امر خیلی در استمرار و استحکام روابطی که با ایران و به ویژه با یزد داشتند، موثر بود.

بازرگانان یزدی حتی در شانگهای چین دفتر تجاری داشتند. علاوه بر هند از جنوب کشور یعنی منطقه‌ای که مدت‌ها دست انگلیسی‌ها بود، قماش وارد یزد می‌شد و از این نقطه به دیگر مناطق ارسال می‌شد. می‌دانید که انگلیسی‌ها نخستین مردمانی بودند که صنایع نساجی را از حالت دستی و به کارگیری دستگاه‌های فرسوده سنتی، به حالت صنعتی با تولید انبوه تبدیل کردند. البته اجناس دیگری هم از دیگر کشورها به یزد وارد می‌شد که بیشتر مصرف درون‌استانی داشت. از قبیل نفت که از روسیه می‌آمد.

 گویا نماینده تجاری روسیه در یزد حسین آقا افشاریه بوده است.

بله، نماینده روس‌ها حسین آقا افشاریه (عمو و پدرخانم ایرج افشار) بود و همین‌طور نماینده تجاری آلمان‌ها در یزد، شیخ‌مهدی عرب بود، اما انگلیسی‌ها نماینده نداشتند. در شهرهایی که کنسول‌گری داشتند، طبعاً احتیاج به نماینده تجاری نبود و در دیگر شهرها تلگرافخانه امور تجاری انگلیسی‌ها را به قول ادبا رتق و فتق می‌کرد.

 فکر می‌کنم در پایان ضرورت دارد که به روابط تجاری یزد با استان‌های همجوار بپردازیم. شبکه ارتباطی و تجاری یزد را کامل بررسی نکرده‌ایم، مگر به طور گذرا به این مورد هم توجه کنیم.

روابط تجاری یزد با استان کرمان منحصر می‌شد به واردات برگ حنا. دیگر محصولات کرمان از قبیل زیره به کار یزد نمی‌آمد. چراکه منطقه خرانق یزد زیره‌اش به مراتب مرغوب‌تر از کرمان بود. اما با فارس روابط، گسترده‌تر و متنوع‌تر بود.

از آنجا فرآورده‌های گوشتی و محصولات لبنی مانند روغن و کشک «کُلشوری» و نیز گندم وارد یزد می‌شد و همگی به مصرف داخلی می‌رسید و در عوض ایلات فارس و بویراحمدی خرید پارچه و دوخت و دوزشان در یزد بود. یک عده خیاط بودند که از پارچه‌هایی موسوم به قدک و شامی برای آنها لباس مخصوص ایلاتی می‌دوختند.

این گروه خیاط در یزد به نام «لردوز» معروف بودند و از صفحات خراسان نخود خام و گندم از تربت حیدریه می‌رسید و همین‌طور لوبیا از بروجرد. در یک دوره از اصفهان نخ وارد می‌شد. یعنی زمانی که اصفهانی‌ها کارخانه نخ‌ریسی تاسیس کرده بودند.


منبع: برترینها

دخترانی که دکور برنامه شما می‌شوند!

تجملگرایی در برگزاری مراسم‌های شادی این روزها به اوج خودش رسیده‌است و هربار مراسم تازه‌ای به سلسله مراسم‌های هرساله خانواده‌ها اضافه می‌شود. هربار خانواده‌ها سعی می‌کنند مراسم باشکوه‌تری برگزار کنند تا پدر و مادر بهتری برای کودک‌شان جلوه کنند.

در این بین شرکت‌هایی وجود دارند که خانواده‌ها را در این امر خطیر(!) همراهی می‌کنند. بعد از به وجود آمدن پدیده عجیب «کودکان کار اینستاگرامی» که توسط مادران‌شان به کار گرفته می‌شوند، شاهد برگزاری مراسم‌های تولد عجیب و غریبی از سوی همین مادران هستیم. مراسم‌هایی که گویا برای صفحه اینستاگرام برگزار می‌شود! از جمله پدیده‌های عجیبی که این روزها در جشن‌های پرزرق و برق مادران ولخرج دیده می شود، دختران جوانی است که با گریم‌های خاص، پوشش‌های عجیب و مشابه کارتون‌ها و شخصیت‌های انیمیشن‌های والت دیزنی قرار است به عنوان دکور و آکسسوار در این برنامه‌ها حضور داشته باشند.

 دخترانی که دکور برنامه شما می‌شوند!

حضور پری دریایی در تولد

 دخترانی که دکور برنامه شما می‌شوند!

چندروز پیش عکس های برگزاری مراسم عجیب و غریب تولد یکی از کودکان سلبریتی‌ اینستاگرامی میان شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد.

 این سلبریتی سه ساله که به خاطر تبلیغات بسیار زیاد صفحه‌اش شناخته می شود، در مراسم تولدش از چندین دختر جوان با لباس‌های نامتعارف در نقش پری دریایی استفاده شد که کنار عکس‌های این خردسال سه ساله بنشینند. وضعیت نامناسب و غیرمتعارف پوشش و نحوه نشستن آنها کنار این خردسال واکنش‌های زیادی را به همراه داشت و حتی عده زیادی این عکس را با عنوان «برده‌داری مدرن» مطرح کردند. نوعی از برده‌داری که شاید شکل و شمایل گذشته را نداشته باشد، اما این شیوه استفاده و به خدمت گرفتن یک انسان تنها در نقش یک دکور، برای بینندگان این تصاویر تلخ و ناخوشایند است.

 
والت دیزنی به خانه شما می‌آید

گریم‌های دختران جوان به شکل سفیدبرفی، سیندرلا و پرنسس‌های کارتونی هم از پکیج‌های تولد شرکت‌های برگزار کننده است که انتشار عکس‌های حضور آنها در مراسم یکی از سلبریتی‌های خردسال اینستاگرام، بسیار موردتوجه قرار گرفت.

پرنسس‌ها با گریم‌ها و لباس‌های مشابه قرار است در دنیای این کودک خردسال نقش بازی کنند. اما چیزی بیشتر از به رخ کشیدن تجمل یک مراسم تولد که قرار است بلافاصله عکس‌هایش در صفحات مجازی پخش شود، از آب در نیامده‌است و پرنسس‌های دروغین هربار قرار است تنها بخش‌های خالی عکس خردسالان و مادرانشان را پرکنند. موضوعی که در بین کامنت‌ها هم به آن اشاره شده‌است:« این همه تجمل و خودنمایی قرار است چه چیزی را ثابت کند؟!»

پرنسس‌های۲۰۰ هزارتومانی

 دخترانی که دکور برنامه شما می‌شوند!

سراغ چندی از این شرکت‌های برگزار کننده رفتیم تا از چند و چون این ماجرا با خبر شویم. در یکی از این موارد یکی از همین شرکت‌های برگزاری مراسم به ما گفت که بسته به تم‌های انتخابی، قیمت‌ها متفاوت خواهد بود و این بازه قیمت بین یک و نیم میلیون تا ۶ میلیون تغییر می کند و استفاده از پری‌های دریایی به عنوان دکور مراسم نیز روی خدمات خواهد بود. دیگر شرکت برگزاری تولد که از پرنسس‌های والت دیزنی استفاده می‌کند،

درباره هزینه به ما گفت:«حضور پرنسس‌ها به عنوان یک سوپرایز در مراسم است که قیمت آن برای یک ساعت ۲۰۰‌هزارتومان است و اگر به تعداد استفاده شود به ۱۵۰‌هزارتومان می‌رسد که جدای از خدمات دیگری مانند موزیک، طراحی میز و دکور خانه، کیک و بادکنک‌هاست.»

مادرانه‌های اینستاگرامی خطرناک می‌شود

نکته انحرافی این تولدهای اینستاگرامی برای مخاطبی که بلافاصله جذب ایده‌های سلبریتی‌ها می‌شود این است که، باتوجه به تعداد بالای دنبال کنندگان، بسیاری از خدمات برای این اینستاگرامرها رایگان و با تخفیفات ویژه‌است و در ازای این تخفیفات ویژه، آنها باید از تمام جزییات مراسم‌شان عکس بگذارند. در واقع آنها این مراسم‌ها را با این جلال و شکوه برای مخاطبانشان می‌گیرند تا آنها را جذب شرکت‌هایی کنند که تبلیغاتشان را انجام می‌دهند.

پس هیچ بعید نیست شرکت‌ها برای پایه گذاری بدعت‌های عجیب و غریب خود اول دست به دامان اینستاگرامرها شوند تا با کمک آنها بدعت‌های جدید را جا بیندازند و از آنها بخواهند با این بدعت ها مثل یک موضوع ساده برخورد کنند. بدعت‌هایی که روز به روز و آرام آرام از دل این صفحات مجازی بیرون می‌آیند و میان مادران ساده انگاری نفوذ می کنند که تنها می‌خواهند برای بچه‌هایشان مادران بهتری باشند.

اما آنچه خطرناک است، الگو شدن این سبک مادری و فرزند داری برای مردم است و متاسفانه حالا نگاه تعداد زیادی از اقشار  جامعه به این مادران، مادرانی موفق و الگوست؛ طوری که حتی سوالات مشاوره‌ای خود را نیز از این مادران می‌پرسند. در حالی که این مادران پیش از آنکه برای فرزندشان مادری کنند، برای صفحات اینستاگرامشان حکم مادر را دارند تا بتوانند با جذب مخاطب بیشتر از طریق تبلیغ توسط کودکانشان، کسب درآمد کنند.


منبع: برترینها

حقایق ناگفته درباره تزریق ژل به لب

تزریق ژل به لب در همه سنین وجود دارد و به نظر نمی رسد که به این زودی ها تمام شود. این روش سرپائی توسط جراح پلاستیک انجام می شود و در حال متداول شدن است اما این گفته به این معنی نیست که انجام تزریق لب بدون خطر است.

تزریق ژل به لب در همه سنین وجود دارد و به نظر نمی رسد که به این زودی ها تمام شود. این روش سرپائی توسط جراح پلاستیک انجام می شود و در حال متداول شدن است اما این گفته به این معنی نیست که انجام تزریق لب بدون خطر است.

افراد معروفی مانند کارداشیان یا سلفی های ثابت گرفته شده در اینستاگرام به دلیل تزریق ژل به لب مورد سرزنش قرار می گیرند. اما تزریق ژل به لب در همه سنین وجود دارد و به نظر نمی رسد که به این زودی ها تمام شود.

این روش سرپائی توسط جراح پلاستیک انجام می شود و در حال متداول شدن است اما این گفته به این معنی نیست که انجام تزریق لب بدون خطر است. خطراتی در محدوده کبودی موقت تا مرگ دائمی بافت لب و موارد بسیار زیاد دیگری برای تزریق لب وجود دارد. قبل از اینکه تصمیم بگیرید که لب هایتان را جمع و برجسته کنید مطمئن شوید که همه حقایق را در مورد انجام این کار می دانید.

تزریق لب می تواند باعث آسیب به بافت لب شود
وقتی که یک ماده خارجی به بدن تان تزریق می کنید، خطری وجود دارد. تزریق به لب هایتان می تواند حتی باعث آسیب و مرگ بافت آن شود. دکتر وینی موسی، مدیر موسس و مدیر زیبایی پزشکی پارافایر می گوید: «بزرگترین خطری که برای هر نوع تزریق فیلر یا مواد پر کننده وجود دارد، نکروز یا بافت مردگی است.
 

 حقايق ناگفته درباره تزريق ژل به لب
به این معنی که فیلر به رگ خونی تزریق می شود و باعث مرگ بافت می شود». این یک عارضه بسیار نادر است اما می تواند اتفاق افتد. در نتیجه، موضوع یافتن یک فرد بسیار متخصص و واجد شرایط برای انجام این درمان بسیار اهمیت دارد.

اگر آماده انجام اولین تزریق برای لب تان هستید مطمئن شوید که یک پزشک مجرب پیدا می کنید و در مورد همه اثرات جانبی احتمالی آن از او بپرسید.

بسیاری از اثرات جانبی تزریق لب موقتی هستند
متاسفانه اکثر اثرات جانبی ممکن برای تزریقات لب، خفیف و موقتی هستند. دکتر موسی توضیح داد که: «خطرات متداول دیگر عبارت است از کبودی، تورم و خستگی، اما این عوارض، موقتی هستند و معمولا فقط به مدت چند روز طول می کشند». بعد از انجام تزریق، به خاطر داشته باشید که نمی توانید تصویری واضح از نتیجه تزریق تان تا چند روز بعد از تزریق داشته باشید.

نتیجه تزریق بین شش تا نه ماه ماندگار است
این گفته می تواند ناامید کننده باشد، اما من تصور می کردم که تزریق لب یک روش دائمی باشد. با این حال، در حقیقت، نتیجه این تزریقات کمتر از یک سال ماندگاری دارد. دکتر موسی می گوید: «بیشتر فیلرها و پر کننده های لب حدود شش تا نه ماه ماندگاری دارد و علت آن حرکت مکرر لب ها می باشد. فیلرهای جدیدی وجود دارد که می تواند تا یک سال دوام آورد.» از پزشک تان در مورد گزینه ها و مدت دوام آن سوال کنید. زیرا ما هر روز از لب هایمان برای صحبت کردن، غذا خوردن و نوشیدن استفاده می کنیم و اکثر فیلرها دائمی نیستند.

این تزریقات فقط برای گرفتن سلفی هایی با لب های پر نمی باشند
قبل از اینکه تحقیقات خود در مورد تزریق لب را انجام دهم؛ تصور می کردم که تزریقات لب همیشه برای افزایش اعتماد به نفس من است. با این حال، آموختم که این تزریقات فراتر از ظاهر لب برجسته پیش می رود. این تزریقات می تواند شکل لب های من را اصلاح کند.

دکتر موسی در این مورد اینطور می گوید: «من تزریق لب را برای داوطلبین مناسب بعد از مشاوره توصیه می کنم. تزریق لب فقط برای افزایش حجم لب به منظور ظاهر زیبا نمی باشد، بلکه به اصلاح یا تغییر شکل لب کمک می کند و ساختار کلی چهره را متعادل تر می کند.»

لب های اردکی نشان می دهد که ایرادی در لب وجود دارد
شما این موضوع را در مورد بسیاری از شخصیت های معروف و مشهور نمی دانید، اما لب های اردکی در واقع لب هایی هستند که اتفاقی اینگونه شده اند. هیچ تزریق لبی به معنی ایجاد لبی با شکل لب اردکی نمی باشد. لب های اردکی نتیجه قرارگیری اشتباه فیلرها هستند.

جراح پلاستیک دیگری در این باره اینطور می گوید: «خطرات این تزریق شامل تزریق بیش از حد، کبودی، تزریق نامتعادل و فیلر ناملایم چسبندگی فیلر می باشد. همچنین، تزریق در محدوده اشتباه لب می تواند باعث ایجاد لب اردکی به جای ایجاد لب زیبا شود. تزریق داخل عضلانی می تواند باعث مشکلاتی در جریان خون در محدوده خاصی از لب گردد.»

گزینه های غیر تهاجمی کمی برای این کار وجود دارد
پس اگر علاقه مند به داشتن لب پرتر باشید، اگر نخواهید که با پزشک و اثرات جانبی آن برخورد کنید چه کاری باید انجام دهید؟ ایده های جایگزینی برای انجام این کار وجود دارد که باید اول آنها را امتحان کنید. استن کواک، بنیان گذار موسسه لیزر و و پوست کواک می گوید: «گزینه های کمتر تهاجمی شامل توجه به محل قرارگیری خط لب و رژ لب، استفاده از مرطوب کننده های لب مانند موم ها و اسیدهای هیالورونیک موضعی و حتی برخی از برجسته کننده های بحث انگیز لب که  باعث ایجاد اثر ساکشن و برجسته کردن لب ها می شوند می تواند مصرف شود.»

دکتر هیرمند با این موضوع موافق بود که برخی از این گزینه ها امتحان شود. او توضیح داد که «برجسته کننده های لب، خط لب، و رژ لب، از گزینه های کمتر تهاجمی هستند.»

درمان های موضعی دیگر می تواند در واقع لب های ما را برای ایجاد کلاژن بیشتر تحریک کند. دکتر موسی توضیح داد که: «یک گزینه کمتر تهاجمی، استعمال کرم موضعی یا لوسیون در لب برای تحریک تولید کلاژن است. اما این روند برجسته سازی، آهسته پیش می رود.»

می توانید یک واکنش آلرژیک داشته باشید
همانند هر روش پزشکی، می توانید یک واکنش آلرژی یا حساسیت زا برای تزریقات لب را تجربه کنید. این کار نادر است اما می تواند به عنوان گزینه ای مد نظر قرار گیرد.

 حقايق ناگفته درباره تزريق ژل به لب
دکتر کواک در مورد آلرژی می گوید: «بیشتر اثرات جانبی جدی می تواند رخ دهد که عبارت است از کبودی طولانی مدت یا تورم، ایجاد توده و رگ در محل تزریق، عفونت، عدم تقارن لب ها، واکنش حساسیت زا به محصولاتی که باعث افزایش خارش یا تورم لب می شوند و حتی زخم شدن و خراش در لب». قبل از انجام هر گونه روشی، با پزشک تان در مورد واکنش های جدی بیشتر و اینکه چه درمانی باعث آلرژی می شود، صحبت کنید.

به تزریق لب به عنوان راهکاری برای افزایش اعتماد به نفس حساب نکنید
در اینجا نکته مهمی وجود دارد که همه ما آن را نادیده گرفته ایم. هر جراحی پلاستیکی یا هر روشی باید فقط برای افزایش زیبایی طبیعی شما به کار رود نه برای تغییر ظاهرتان یا افزایش اعتماد به نفس تان.

دکتر کواک توصیه می کند: «بیشتر مردم می توانند فیلر لب دریافت کنند. اما این پر کننده ها برای هر کسی مناسب نمی باشد. باید به طور جدی فیلر لب را به عنوان ماده ای در نظر بگیرید که باعث تغییر کمی در ظاهرتان می شود و نباید این روش درمانی را انجام دهید مگر اینکه بخواهید تا چنین تغییری را در خود ایجاد کنید. یک فیلر لب باید برای خودتان انجام شود نه برای شاد کردن فرد دیگر یا ایجاد چهره ایده آل تر. فیلر می تواند لب ها و زیبایی شما را افزایش دهد اما در پایان، شما همان فردی هستید که بودید.» برجسته سازی لب را برای زیباتر شدن یا جذاب تر شدن انجام ندهید. این کار باعث تغییر کمی در شما می شود و اگر می خواهید این کار را انجام دهید می توانید اقدام کنید اما به یاد داشته باشید که در وهله اول باید عاشق خود باشید.

فیلرهای دائم می تواند باعث ایجاد مشکلات دائمی شوند
متاسفانه، بیشتر اثرات جانبی احتمالی تزریقات لب می تواند معکوس شود. جراح پلاستیکی به نام مارک مانی در این مورد می گوید: «متداول ترین عیب تزریقات لب، پر کردن بیش از حد است. این امر باعث ایجاد ظاهری مصنوعی می شودکه فقط تعداد معدودی از افراد این را می خواهند. فیلرهای اسید هیالورونیک از قبیل Juvederm  و  Restylaneمی تواند با آنزیمی به نام هیالورونیداز حل شوند، بنابراین این مشکل یک مشکل دائمی نمی باشد.»

علاوه بر فیلرهای استانداردی که شش تا نه ماه دوام می آورد، گزینه های دائمی دیگری هم وجود دارد. با این حال، این گزینه های دائمی می تواند باعث اثرات جانبی جدی شود. دکتر مانی هشدار می دهد که «فیلرهای دائمی مانند سیلیکون می تواند باعث از بین بردن دائمی لب ها شود و اغلب باعث از بین بردن لب ها می شود. حتی اگر مقدار مناسب و صحیحی از سیلیکون تزریق شود، بدن باز هم به التهاب آن پاسخ می دهد که این امر می تواند لب ها را برای همیشه از بین ببرد. عفونت هم خطر دیگری است اما خیلی کم اتفاق می افتد.»

همیشه به جراح پلاستیکی که دارای مجوز است مراجعه کنید
با اینکه خطر اثرات جانبی کم است، اما این خطرات امکان پذیر است. به همین علت است که مراجعه به یک جراح پلاستیک دارای مجوز و مجرب اهمیت دارد. زمانیکه نوبت صورتتان می رسد، نمی خواهید که به بخش ترخیص کلینیک بروید.

یک جراح پلاستیک به نام جاشوا دی. زاکرمن می گوید: «بیشتر خطرات شامل این مورد است که اکثر بیماران از نتیجه تزریق کننده لب شان راضی و خوشحال نیستند، پس ویزیت تزریق کننده مجرب، مانند گرفتن وقت ویزیت از یک جراح پلاستیک معتبر دارای اهمیت زیادی است. هر نتیجه به وجود آمده از تزریق مانند ایجاد توده یا غده یا ناهمواری احتمالا باعث نارضایتی بیمار می شود. یک یا دو روز بعد از درمان؛ کبودی ممکن است بوجود آید اما بعد این کبودی کم می شود.

خطر بسیار کمی وجود دارد که بیمار به فیلر اسید هیالورونیک حساسیت پیدا کند که در صورت ایجاد حساسیت، پزشک معتبر قادر به اقدامات درمانی برای حذف فیلر است. ایجاد این آلرژی احتمالی، علت اصلی تاکید برای ویزیت یک جراح دارای مجوز یا متخصص پوست برای درمان است. در حالی که تزریق لب شبیه یک روش ساده به نظر می رسد، اما شما در حال تزریق ماده ای به بدن تان هستید و این موضوع آن را مهم می کند. برای انجام این کار به سوی پزشکی روید که به او اعتماد دارید.

محصولات غیر قانونی خارجی وجود دارد که باید از آنها اجتناب و دوری کنید
دلیل دیگری که باید برای تزریق لب نزد یک جراح پلاستیک دارای مجوز بروید این است که آنها از ترکیباتی با بالاترین کیفیت استفاده خواهند کرد. ماده فیلری که استفاده می کنید اهمیت دارد، پس با پزشک تان در مورد بهترین ماده ای که برای شما و لب تان مناسب است صحبت کنید.

متخصص پوست تایید شده و دارای مجوزی به نام جنیفر تی. هالی می گوید: «فقط محصولات تایید شده سازمان غذا و دارو آمریکا (FDA) که حاوی اسید هیالورونیک هستند باید به لبها تزریق شوند. استفاده از هر محصول دیگری دارای خطر بالای ابتلا به غده های برجسته برگشت ناپذیر است. اگر اسید هیالورونیک به لب ها تزریق شود، می تواند با آنزیم هیالورونیداز کم شود در صورتی که محصول زیادی تزریق شود یا در صورتی که غده برآمده ای تشکیل شود.»

این تفکر مضحک است که فکر کنید هر پزشکی با تزریق فیلری که توسط FDA تایید نشده است در مورد لب تان ریسک نمی کند اما این اتفاق می افتد. دکتر هالی هشدار می دهد: «هشیار باشید که محصولات بازار سیاهی وجود دارد که به طور غیر قانونی با عوارض ناخوشایندی مورد استفاده قرار می گیرد. یک نسخه با شماره سری ساخت و تاریخ انقضا را درخواست کنید و به یک مطب معتبر مراجعه کنید. سعی نکنید تا معامله با صورت تان را امتحان کنید.»

دو روزاستراحت کنید
زمانی که اولین جلسه تزریق لب را رزرو کردید، آن را برای روز جمعه برنامه ریزی کنید یا چند روز را تعطیل کنید و استراحت کنید. در غیر این صورت، تا زمان خوابیدن ورم، ظاهر نشوید و استراحت کنید.

الکس روهر می گوید: «تزریقات در مرکزی با استفاده از بی حس کننده موضعی قبل از درمان انجام می شود. تورم جزئی معمولاً رخ می دهد اما معمولاَ این مشکل در ظرف دو تا سه روز رفع می شود. در صورتی که برای اولین بار تزریق را انجام می دهید، برنامه خود را برای تاریخی تنظیم کنید که یک یا دو روز تعطیل باشد.»

در ابتدا به سلامت دهان خود توجه کنید
قبل از جدی شدن در مورد انجام تزریقات لب، مطمئن شوید که دهان شما به اندازه کافی سالم است. قبل از گذاشتن قرار برای انجام تزریق لب، لحظه ای به مشکلاتی که با لب ها یا دندان هایتان داشته اید توجه کنید.
مدیر دپارتمان تحقیقات بالینی و زیبایی پوست شناسی بیمارستان کوه سینا به نام جاشوا زایچنر می گوید: «اگر سابقه تب خال دارید، باید از داروهای ضد ویروسی استفاده کنید تا مطمئن شوید که بعد از تزریق، تب خال نمی زنید. ممکن است تورم و کبودی را بعد از تزریق تجربه کنید. تورم معمولا بعد از یک یا دو روز بهبود می یابد. اگر کبودی ایجاد شد، رفع آن دو هفته طول می کشد.
 
با این حال رژ لب های مات اغلب می تواند همه کبودی ها را بپوشاند. من انجام هیچ اقدام دندانپزشکی برای این دو هفته بعد از تزریق لب را توصیه نمی کنم.» اگر در مورد سلامت و بهداشت دهانتان دغدغه و نگرانی دارید، در مورد آنها با پزشک تان هنگام مشاوره صحبت کنید.

اهمیت سن
با پیرتر شدن، پوست ما هم پیر می شود پس ضروری است که پزشک ما، در زمان برنامه ریزی برای تزریق، این موضوع سن را مد نظر قرار دهد. دکتر زایچنر توضیح می دهد: «در درمان لب ها چند نکته باید مورد توجه قرار گیرد که شامل  توجه به دهان، مرز لب ها و حجم خود لب است. بسیاری از بیماران جوان تر به دنبال افزایش حجم لب هستند. در حالیکه ساختار لب و مرز لب شان به خوبی مشخص است. در زنان مسن تر بافت لب اغلب به گونه ای است که مرز لب از بین رفته و نامشخص است و بسیاری از زنان شکایت می کنند که رژ لب از لب به پوست شان سرازیر می شود.»

در مورد دلایل خاص تان برای درخواست تزریق لب با پزشک تان صحبت کنید. این موضوع زمانی کمک کننده است که در حال برنامه ریزی برای این موضوع هستید که از چه فیلری و به چه مقداری استفاده کنید.

تزریق لب را در رسانه اجتماعی مورد سرزنش قرار دهید
این یک فکر ترسناک است. افزایش گرفتن سلفی در رسانه های اجتماعی، باعث افزایش تقاضا برای جراحی پلاستیک شده است. «افراد در حال حاضر چهره خود را بارها و بارها می بینند. با هر بار نگاه کردن به خودشان در زمان های مختلف روز و در زوایای مختلف، و در شبکه های اجتماعی و نورپردازی های مختلف، افراد می بینند که برای جهان خارج، چه شکل و قیافه ای دارند.» رئیس آکادمی جراحی پلاستیک و بازسازی صورت آمریکا به سبک زندگی فکس نیوز این جمله را گفت.

دکتر فداک افزود که: «بیماران به مطب می آیند و می گویند که زمانی متوجه ظاهر و قیافه بینی خود شدند که در پست های رسانه های اجتماعی، از زاویه خاصی به بینی آنها نگاه شد و نظراتی در پست ها در مورد بینی آنها داده شد.» او همچنین اشاره کرد که دوربین های گوشی همراه ما می تواند چهره واقعی ما را تغییر دهد، پس هیچگاه در مورد انجام جراحی پلاستیک برای بهتر به نظر رسیدن تصویر اینستاگرام تان تصمیم گیری نکنید.

این تزریقات برای همه مناسب نمی‌باشد
در حالی که تزریقات لب نسبتا ایمن هستند و خطر کم اثرات جانبی دارند،؛ برای هر کسی مناسب نیستند. دکتر مانی هشدار می دهد: «فیلرهای لب برای هر کسی مناسب نیستند. برای افرادی که لب بسیار باریک دارند می تواند تفاوت زیادی ایجاد کند اما هر چه تزریق بیشتر لب را انجام دهید؛ یکنواختی لب ها بیشتر غیر طبیعی می شود. زمانی که فردی دارای لب های کاملا پر است، اما نیاز به کمی شکل دادن لب دارد، تزریق مقدار کمی فیلر می تواند ظاهر او را عالی کند.»

در مورد سابقه پزشکی خود، نگرانی ها و امیدها برای انجام تزریق با پزشک تان صحبت کنید. همیشه قبل از تزریق تحقیق کنید و سریع اقدام به انجام این کار بدون مطمئن بودن در مورد تصمیمات نکنید. این ها لب های شما است، پس به بهترین ها اعتماد کنید.

منبع برترین‌ها

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

بعد از ازدواج، بدن شما چه تغییراتی می کند؟

ازدواج یکی از مهمترین بخش های زندگی است که نه تنها از نظر روحی بلکه از نظر فیزیکی نیز بر ما تاثیر می گذارد. بنابراین زمانی که شما به شریک زندگی تان جواب «بله» می دهید، باید منتظر تغییراتی باشید که در ادامه مطلب به آنها اشاره کرده ایم.

ازدواج یکی از مهمترین بخش های زندگی است که نه تنها از نظر روحی بلکه از نظر فیزیکی نیز بر ما تاثیر می گذارد. بنابراین زمانی که شما به شریک زندگی تان جواب «بله» می دهید، باید منتظر تغییراتی باشید که در ادامه مطلب به آنها اشاره کرده ایم.

 
استرس شما کمتر می شود
حتما شما قبل از ازدواج استرس های زیادی را تجربه کرده اید، از برنامه ریزی های عروسی گرفته تا سر و کله زدن با دیگران در مورد چگونگی برگزاری مراسم و… اما همین که زندگی مشترک تان را آغاز می کنید، همه چیز به آرامش می رسد. تحقیقات ثابت کرده افراد متاهل کمتر از مجردها استرس دارند.
 

 بعد از ازدواج، بدن شما چه تغییراتی می کند؟

بعد از ازدواج دیگر شما نگران انتخاب نیمه گمشده تان نیستید، اولویت های زندگی تان تغییر می کند و بسیاری از ترس ها و نگرانی هایتان پایان می یابد که نتیجه آن کاهش سطح استرس تان است.
 
زندگی سالم تری دارید
ازدواج، حتی بدون آن که خودتان بفهمید، شما را به سمت یک زندگی سالم تر پیش می برد. به عنوان مثال همسرتان شما را متقاعد می کند که در زمان بیماری هر چه سریع تر به پزشک مراجعه کنید، غذاهای سالم تری مصرف کنید، سیگار را کنار بگذارید یا این که ورزش را در برنامه روزانه تان بگنجانید. در واقع ازدواج از شما فرد سالم تری می سازد. به بیان دیگر، حال که زندگی شما وابسته به فرد دیگری است، شما آن را جدی تر می گیرید و به سلامت فیزیکی تان اهمیت بیشتری می دهید.
 

 بعد از ازدواج، بدن شما چه تغییراتی می کند؟

اضافه وزن پیدا می کنید
درست است که شما زندگی سالم تری خواهید داشت، اما اگر فعالیت بدنی تان کم باشد، باید با وزن ایده آل تان خداحافظی کنید.
از آنجا که شما در زندگی مشترک، استرس کمتری دارید و خیال تان راحت تر می شود، ممکن است که خیلی خودتان را تحت فشار نگذارید یا به عنوان مثال به دلیل مسئولیت های زیادی که به عهده تان است، از باشگاه رفتن خودداری کنید. اما اگر تناسب اندام برایتان اهمیت دارد، برای فعالیت های بدنی تان نیز زمان بگذارید.
 
فرم بدن تان تغییر می کند
یکی دیگر از دلایلی که موجب اضافه وزن شما پس ازدواج می شود، تغییر فرم بدن تان، به خصوص برای آقایان، است. تحقیقی نشان داده که آقایان زمانی که وارد زندگی مشترک می شوند، سطح تستسترون شان کاهش می یابد که همین امر تغییراتی را در ماهیچه ها و چربی بدن ایجاد می کند.
 
از آنجا که تستسترون مسبب ساخت ماهیچه هاست، با مقدار کمتر آن ماهیچه های بدن شما آب شده و کالری کمتری خواهید سوزاند. به علاوه چربی بیشتری نیز در ناحیه دور شکم شما ذخیره می شود که نتیجه آن تغییر فرم بدن تان است.
 
تصمیمات زندگی تان تغییر می کند
زمانی که شما زندگی مشترک تان را با فرد دیگری آغاز می کنید، همه چیز زندگی تان تغییر می کند. شاید در دوران مجردی چیز دیگری فکر می کردید اما حال تمام تصمیمات تان بر پایه فرد دیگری می چرخد. در واقع «من» تبدیل به «ما» می شود و شما دیگر خودتان را نه یک فرد مستقل، بلکه عضوی از یک تیم می بینید که این تغییرات بر ذهن شما نیز تاثیر می گذارد.
 

 بعد از ازدواج، بدن شما چه تغییراتی می کند؟

عمری بلندتر خواهید داشت
از آنجا که با شروع زندگی مشترک، سبک زندگی تان نیز تغییر می کند و به سمت سالم تر شدن پیش می رود، مطمئنا بر طول عمرتان نیز موثر خواهد بود.
 

 بعد از ازدواج، بدن شما چه تغییراتی می کند؟

از آنجا که سلامت شما برای همسرتان با اهمیت است، او شما را تشویق می کند تا غذاهای سالم تری بخورید، ورزش کنید و هر از چند گاهی نزد پزشک بروید. جدا از این سبک زندگی، همین که شما می بینید شریک زندگی ای مورد اعتماد دارید، نه تنها بر جسم، بلکه بر روحیه تان نیز تاثیر مثبتی می گذارد که به تبع به زندگی ای بلندتر و شادتر می انجامد.
 
بیماری همسرتان روی شما هم تاثیر می گذارد
درست است که شما به سلامت خود و شریک زندگی تان اهمیت می دهید اما زمانی که او بیمار شود، چه می کنید؟ آیا بیماری او روی شما هم تاثیر خواهد گذاشت؟ تحقیقات نشان می دهد زمانی که یکی از زوجین دچار بیماری بلند مدت می شود، احتمال این که شریک زندگی او نیز چه از نظر روحی و چه فیزیکی بیمار شود، زیاد است.
 

 بعد از ازدواج، بدن شما چه تغییراتی می کند؟

کمتر ورزش می کنید
اگر چه اکثر تحقیقات نشان داد که پس از ازدواج فعالیت بدنی افراد بیشتر می شود اما این موضوع همیشه صادق نیست. زمانی که شما ازدواج می کنید، مسئولیت های زندگی تان افزایش می یابد، بنابراین وقت کافی برای رفتن به باشگاه ندارید. یا زمانی که بچه دار می شوید، باید تمام زندگی تان را وقف او کنید که تمام آنها منجر به کاهش فعالیت بدنی می شود. اما اگر می خواهید زندگی سالم تر و شادتری داشته باشید، برای سلامت خود وقت بگذارید.

منبع: برترین ها

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

مقایسه استایل «ملانیا ترامپ» و «میشل اوباما»

ملانیا ترامپ و میشل اوباما بانوهای اول آمریکا هستند که از حرف ها و رفتارهایشان گرفته تا لباسی که به تن می کنند، زیر ذره بین اند. اخیرا لباس های لاکچری که ملانیا ترامپ به تن می کند جنجال آفریده و نقدهای منفی زیادی به او شده است. منتقدان حتی بارها شیوه لباس پوشیدن او را با میشل اوباما مقایسه کرده اند.

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: ملانیا ترامپ و میشل اوباما بانوهای اول آمریکا هستند که از حرف ها و رفتارهایشان گرفته تا لباسی که به تن می کنند، زیر ذره بین اند. اخیرا لباس های لاکچری که ملانیا ترامپ به تن می کند جنجال آفریده و نقدهای منفی زیادی به او شده است. منتقدان حتی بارها شیوه لباس پوشیدن او را با میشل اوباما مقایسه کرده اند.

از این رو ما نیز بر آن شدیم تا در این مطلب پوشش این دو زن قدرتمند جهان را با هم مقایسه کنیم تا بدانیم که ملانیا ترامپ واقعا در لباس پوشیدن افراط می کند یا که این نقدها شایعاتی بیش نیست.

در ادامه چند نوع پوشش ملانیا ترامپ و میشل اوباما را که در موقعیت هایی مشابه قرار داشته اند، با هم مقایسه کرده ایم.

کنوانسیون های سیاسی

مقایسه استایل «ملانیا ترامپ» و «میشل اوباما»

ملانیا ترامپ

ملانیا ترامپ در کنوانسیون ملی جمهوری خواه لباسی از برند «Roksanda» با قیمت ۲۱۹۰ دلار و کفش های «Christian Louboutin» به قیمت ۶۷۵ دلار به تن داشت. لباس او درست ۱ ساعت پس از سخنرانی اش با قیمتی بسیار بالا به فروش رسید.

میشل اوباما

لباسی که میشل اوباما در همین مراسم به تن داشت شامل پیراهنی از برند Christian Siriano به قیمت ۹۹۵ دلار و کفشی به قیمت ۶۷۵ دلار از برند « Jimmy Choo» بود.


ملاقات با رهبران خارجی

ملانیا ترامپ

ملانیا ترامپ در ملاقات با سران گروه هفت، لباسی گران قیمت از برند «دولچه و گابانا» به تن کرد که تیتر بسیاری از روزنامه ها شد. این لباس جنجال برانگیز ارزش ۵۱۵۰۰ دلاری دارد.

بر اساس آمارها متوسط درآمد هر خانواده آمریکایی در سال ۲۰۱۵ اندکی بیش از ۵۵ هزار و ۷۰۰ دلار آمریکاست و کت رنگی بانوی اول آمریکا تنها ۴ هزار دلار ارزان تر از درآمد متوسط یک سال خانواده های آمریکایی است. علاوه بر آن، کیف دستی او نیز از همان برند بود که ۱۶۳۰ دلار می ارزید.

این اولین باری نیست که ملانیا ترامپ، بانوی اول آمریکا لباسی از برند دولچه و گابانا به تن می کند. حتی طراح لباس او نیز از ترامپ حمایت کرده و عکس هایی از او را با آن کت مجلل، در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است.

مقایسه استایل «ملانیا ترامپ» و «میشل اوباما»

میشل اوباما

میشل اوباما نیز در همان مراسم با لباسی که به تن کرد، تیتر بسیاری از روزنامه ها و مجلات شد اما نه به خاطر مجلل بودن لباسش، بلکه تنها برای سادگی آن. لباس او از برند « J. Crew» انتخاب شده بود که قیمتی حدود ۴۷۴ دلار داشت. در واقع کت او ۲۹۸ دلار، تاپ ۱۸ دلار و دامن اش ۱۵۸ دلار می ارزید.


موسسات خیره

مقایسه استایل «ملانیا ترامپ» و «میشل اوباما»

ملانیا ترامپ

گزارشات حاکی از آن است که صندل های «Rene Caovilla» که ملانیا ترامپ در مراسم موسسات خیریه به پا کرده بود، به تنهایی ۱۱۵۰ دلار می ارزید. شلوار و پیراهن او نیز ۲۲۵ دلار قیمت داشت که برای یک مراسم ساده بسیار گران قیمت و لاکچری بود.

میشل اوباما

کفش های اسپورتی که میشل اوباما در مراسم خیره به پا کرده بود، از برند « Lanvin» و ارزشی حدود ۵۴۰ دلار داشت. او کتی « J. Crew» به قیمت ۱۸۸ دلار را نیز با آن ست کرده بود که در نهایت سادگی می درخشید.


کاخ سفید

مقایسه استایل «ملانیا ترامپ» و «میشل اوباما»

ملانیا ترامپ

زمانی که ملانیا ترامپ به همراه همسرش به طور رسمی وارد کاخ سفید شدند، ملانیا لباسی گران قیمت به تن داشت. او شلوارش را ۵۷۵ دلار، کفش اش را از برند «Manolo Blahnik» ۵۹۵ دلار و بلوز «دولچه و گابانا» اش را ۱۰۰ دلار خریده بود. اما این تمام ماجرا نبود، بلکه او ظاهر خود را با کیفی از برند «هرمس» و به قیمت ۱۳۰۰۰ دلار تکمیل کرد.

میشل اوباما

میشل اوباما به برند «J. Crew» علاقه زیادی دارد به طوری که چه در تابستان و چه در زمستان اکثر لباس های خود را از این برند خریداری می کند. لباسی که او در محوطه کاخ سفید به تن کرده نیز از همین برند می باشد که به ارزش ۲۲۸ دلار ژاکت و ۲۹٫۵ دلار تی شرت است.


سفر

مقایسه استایل «ملانیا ترامپ» و «میشل اوباما»

ملانیا ترامپ

ملانیا یه تازگی ثابت کرده که تنها میشل اوباما طرفدار برند «J. Crew» نیست، بلکه خود او نیز لباس هایی از این برند را به مراتب به تن می کند. به عنوان مثال بلوزی که او در یکی از سفرهای خود به تن کرده، از این برند و به ارزش ۷۵ دلار است. او بلوز خود را با یک شلوار صورتی به قیمت ۲۲۸ دلار ست کرده است.

میشل اوباما

عکس های گرفته شده از میشل اوباما در طول تعطیلات سال ۲۰۰۹، نشان می دهد که او چقدر سادگی را به تجمل ترجیح می دهد که البته او بعدها با دیدن این عکس اش اعتراف کرد که از لباسی که به تن کرده بود، پشیمان است و باید کمی بیشتر به آن اهمیت می داد.


کنگره آمریکا

مقایسه استایل «ملانیا ترامپ» و «میشل اوباما»

ملانیا ترامپ

کتی که ملانیا ترامپ برای شرکت در کنگره آمریکا به تن کرده « Michael Kors» و ۵۰۰۰ دلار و دامن اش ۴۶۰۰۰ دلار است که روی هم به ۹۶۰۰ دلار می رسد.

میشل اوباما

میشل اوباما در کنگره ۲۰۱۵ کتی از برند « Michael Kors» به تن کرد که ۱۵۹۵ دلار می ارزد. این کت نیز پس از اتمام مراسم به قیمتی بالا فروخته شد.

هم ملانیا ترامپ و هم میشل اوباما استطاعت مالی کافی را برای خریدن گران ترین لباس ها دارند اما آنچه اهمیت دارد سیاست آنها در شیوه لباس پوشیدن است. میشل اوباما نخستین بانوی اول آمریکایی- آفریقایی در عین زیبایی و شیک بودن، سادگی را ترجیح می دهد اما ملانیا ترامپ لباس های لوکس تر را می پسندد و معتقد است که روی مردم تاثیر بیشتری خواهد گذاشت.


منبع: برترینها

اگر از دنده‌ی چپ بلند شدید، چه بکنید؟

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: همه‌‌ی ما تجربه‌اش را داریم، گاهی وقت‌ها از دنده‌‌ی چپ بیدار می‌شویم و دلیلش را هم نمی‌دانیم. شاید خواب بدی دیده‌ایم و یا شب قبل، دچار بیخوابی شده‌ایم. شاید هم هوا گرفته است. اما به هر حال، اصل ماجرا به قوت خود باقیست؛ خلق و خوی بدی که ظاهرا تمام روز با ما قرار است باشد!

اگر بیشتر صبح‌ها با چنین حال و هوایی از خواب بیدار می‌شوید، شاید لازم باشد نگاهی دقیق‌تر به سبک زندگی‌تان بیندازید و ببینید چه چیزی یا چه عادت‌هایی باعث بد عنقی یا کج خلقی شما می‌شود. عوامل محیطی مانند هوای مانده‌ی اتاق، جر و بحث شب قبل با همسر و یا چیزهایی از این قبیل می‌توانند تاثیر کاملا چشمگیری بر خلق و خوی ما بگذارند، اما تغییرات ساده و کوچکی هم هستند که می‌توانند حال بد ما را تغییر دهند و خلق‌مان را باز کنند.

 اگر از دنده‌ی چپ بلند شدید، چه بکنید

مثلا اگر شب قبل، غذای سنگینی شامل قند فراوان و کربوهیدارت‌های تصفیه شده خورده باشید، بیشتر در معرض این هستید که صبح روز بعد، با خلق و خویی بی‌ثبات و ناخوشایند از خواب بیدار شوید. کبد، مسئول سم زدایی بدن است که اگر اشکال یا تاخیری در کارش بوجود بیاید، خواب‌تان را مختل کرده و صبح با بد عنقی از خواب بیدار خواهید شد.

پایین بودن سطح منیزیم هم می‌تواند روی خلق و خوی ما اثر بگذارد. خوردن سبزیجات برگدار تیروه و کمی شکلات تلخ و یا گرفتن حمام نمک اپسوم می‌تواند تدریجا سطح منیزیم بدن‌تان را بالا ببرد. منیزیم در دوران استرس، به راحتی افت می‌کند، بنابراین اگر ذخایر از دست رفته‌ی منیزیم‌تان را جبران نکنید، ممکن است کیفیت خواب‌تان کم شده و استرس‌تان بیشتر شود، این ها هر دو شرایطی هستند که می‌توانند هر کسی را بد اخلاق کنند.
اما صبح روزی که از دنده‌ی چپ بلند می‌شوید، چه کار باید بکنید که باقی روزتان از اثرات آن دور بماند؟ در این مطلب، چند توصیه برای‌تان داریم.

موزیک با صدای بلند پخش کنید

مطالعات نشان داده که موسیقی، این قابلیت را دارد که شادی را بیشتر کند و از اضطراب بکاهد. حتی موسیقی غم انگیز! برخی از افراد دوست دارند برای ابراز و برون ریزی حال ِ بدشان، به موزیک غمگین یا خشن گوش دهند. بعضی‌ها هم ترجیح می‌دهد به موسیقی با ضرباهنگ تند گوش دهند تا از کسالت و عبوس بودن رها شوند. شما باید ببینید کدام نوع موسیقی برای‌تان اثر بهتری دارد، با صدای بلند به آن گوش دهید و سعی کنید با احساس آزادی و با تمام وجودتان به آن گوش دهید.

 اگر از دنده‌ی چپ بلند شدید، چه بکنید

یادداشت کنید

پنج دقیقه برای نوشتن وقت صرف کردن، راهی بسیار موثر برای تغییر خلق و خوی شماست. سعی کنید در مورد جنبه‌های مثبت، چیزهایی که دوست‌شان دارید و در زندگی برای‌تان با ارزش هستند با دقت بنویسید. مثلا نور قشنگی که از پنجره‌ی اتاق‌تان به دورن می‌تابد و یا قهوه‌ی داغی که بخار بلند شده از آن، وسوسه‌تان می‌کند. این تمرین روزانه نه تنها باعث می‌شود داشته‌ها و چیزهای خوب پیش روی‌تان را ستایش کنید و قدرشان را بدانید، بلکه شما را خیلی زود به زمان حال و حال خوب برمی‌گرداند.

البته می‌توانید در مورد نگرانی‌های‌تان هم بنویسید و استرس‌ها و مشکلات‌تان را روی کاغذ بیاورید، ولی در دفتری جداگانه! از احساس بهتری که به شما دست می‌دهد شگفت زده خواهید شد، وقتی ضمیر نیمه آگاه‌تان را روی کاغذ خالی می‌کنید، اولین تاثیرش، سبُک شدن روح و روان‌تان است.

یک صبحانه‌ی خوب و سالم بخورید

البته شاید وسوسه شوید سراغ آن مافین بسیار شیرینی که به شما چشمک می‌زند بروید اما دست نگه دارید؛ چیزی که بدن شما نیاز دارد، عشق و مهربانی است که باید در تغذیه‌تان هم نمود پیدا کند. به بدن‌تان نشان دهید که چقدر دوستش دارید و برای‌تان اهمیت دارد و این کار را با خوردن یک صبحانه‌ی مقوی و سالم انجام دهید.

پودینگ تخم شربتی، جو دوسر همراه با میوه‌های خوشرنگ و خوشمزه و …، به بدن‌تان مواد مغذی لازم برای غلبه بر خلق و خوی عبوس‌تان را می‌رساند. نوشیدن آب فراوان را هم فراموش نکنید.

 اگر از دنده‌ی چپ بلند شدید، چه بکنید

مدیتیشن کنید

اگر تمرین‌های مدیتیشن را بلد هستید، الان وقت آن است که مهارت‌های‌تان را به کار ببرید. پاکسازی ذهن، وقتی که درگیر افکار منفی و بیقراری و … هستید می‌تواند کار واقعا دشواری باشد، اما با تمرین و تمرکز و دوباره راه انداختن تفکر درست می‌توانید از حال بدتان خلاص شده و این روز جدید را از نگاهی تازه و متفاوت ببینید.

اگر اهل مدیتیشن نباشید، رام کردن ذهنی که مدام در حال تاخت و تاز است کار ساده‌ای نیست. پس اگر تلاش کردید و آرام نشدید، نگران نشوید، تکنیک دیگری را امتحان کنید و مدیتیشن را برای زمان دیگری بگذارید.

ورزش کنید

وقتی مدیتیشن فایده‌ای ندارد و شما نمی‌توانید از آن بهره‌ای برای حال فعلی‌تان ببرید، ورزش کردن، راه حل فوق‌العاده‌ای برای بیحالی و کج خلقی‌های شماست. عرق کردن و تحرک بدن، اندورفین تولید می‌کند، بنابراین ورزش و تمرین، یک راه فوری برای غلبه بر بیحالی شماست. کتانی‌های‌تان را به پا کنید و بیرون بزنید!

هر کاری دل‌تان می‌خواهد انجام دهید!

سرزنش کردن خودتان بابت خلق و خوی نامساعدی که دارید، فقط اوضاع را بدتر می کند. در عوض، چرا به حرف دل‌تان گوش نمی‌دهید؟! هر کاری دوست دارید بکنید. معمولا درونگراها در این شرایط دوست دارند به گوشه‌ای بخزند و چیزی بنویسند یا بخوانند و یا بی‌هدف کاغذی را خط خطی کنند.

برونگراها هم دوست دارند با یک دوست تماس بگیرند یا از خانه بیرون بزنند و برای نوشیدن قهوه به کافی شاپ بروند تا کمی انرژی مثبت به آنها تزریق شود. هیچ کار اشتباهی وجود ندارد، هر کاری که تمایل به آن دارید انجام دهید و اجازه دهید بدن‌تان به شیوه‌ی خودش، آرام بگیرد. بدخلقی برای همه پیش می‌آید و چیزی وجود ندارد که بابت آن، خجالت بکشید یا احساس گناه کنید. البته، تکرار این حالت‌ها می‌تواند نشانه‌ی افسردگی باشد که باید توسط متخصص، بررسی شود.


منبع: برترینها

اعتبار متفکر شما به پایان رسیده است؛ جهت تمدید…

– ابراهیم قربانپور: «آگاهی من از مارکسیسم کامل نیست. آگاهی کامل از مارکسیسم، به قول یکی از همکارانم، امروز ۲۰ تا ۵۰ هزار مارک طلا خرج دارد و این تازه بدون وقایع پیش‌بینی‌نشده است. در این میان چیز درستی هم نصیبتان نمی‌شود؛ حداکثر مارکسیسمی کم‌ارزش بدون هگل یا ریکاردو.»

این شوخی دل‌پذیر برتولت برشت در «گفت‌وگوی فرارایان» گذشته از شوخ‌طبعی همیشگی او در دست انداختن مفاهیم پابرجا و مورد اعتماد عامه (این‌جا فضیلت خواندن آثار مارکس برای یک مارکسیست فرضی) امروز برای ما به کار دیگری هم می‌آید. برشت کسب مارکسیسم از خود مارکس بدون هگل و ریکاردو را بی‌ارزش خطاب می‌کند که طبعا طعنه‌ای است به این‌که فخرفروشان مدعی مارکسیسم خواندن هگل و ریکاردو را مکمل خواندن مارکس می‌دانسته‌اند. احتمالا اگر امروز برشت قرار بود همین بند را دوباره بنویسد، ناچار بود به جای هگل و ریکاردو فهرست طویلی از اسامی از آدورنو و بنیامین و مارکوزه گرفته تا نگری و ‌هارت و ‌هاروی را سیاهه کند. درواقع اگر در زمان برشت خواندن هگل و ریکاردو آن‌قدر مد روز روشن‌فکران بود که برشت آن‌ها را دست بیندازد، امروز متفکرانی تازه جای آن‌ها را گرفته‌اند و اساسا کمتر کسی است که هنوز مراجعه به ریکاردو را مفید بداند. به‌علاوه امروز خود خواندن مارکس و اعتقاد به مارکسیسم آن‌قدر از رونق افتاده است که اساسا طعنه به «مارکسیسم تئوریک بی‌عمل» هم تا حدود زیادی بی‌معنا شده است.

 اعتبار متفکر شما به پایان رسیده است؛ جهت تمدید…
همین اتفاق برای متفکران دیگری نیز به شکل‌های مختلف رخ داده است. خواندن آثار ژان پل سارتر یا سیمون دوبووار امروز دیگر نشانه یک روشن‌فکر جدی نیست؛ درحالی‌که تا همین ۳۰ یا ۴۰ سال پیش یکی از ملزومات آغاز سیر مطالعاتی محسوب می‌شد. در این نوشته کوتاه به برخی علت‌های از مد افتادن متفکران مختلف پرداخته‌ایم. شاید به یادبود نوستالژی اندیشه‌های پیش از این پرطرفدار و شاید به منزله هشداری برای جدی نگرفتن بیش از حد چیزی که امروز خیلی جدی به نظر می‌رسد!

جایی برای پیرمردها نیست

تری ایگلتون جایی در کتاب «چرا حق با مارکس بود؟» می‌نویسد: «به‌طور منطقی آرزوی هر مارکسیستی آن است که بتواند دیگر مارکسیست نباشد!» ایگلتون در ادامه کار مارکسیست‌ها را به پزشکانی تشبیه می‌کند که مادامی پزشک باقی می‌مانند که هنوز بیماری وجود داشته باشد. این ذات بحران‌زای سرمایه‌داری معاصر است که باعث شده است فعالان سیاسی مارکسیست به وجود بیایند. به محض از میان رفتن این حقیقت مارکسیسم دیگر وجود نخواهد داشت.

طبعا این آرزوی ایگلتون به این زودی‌ها قرار نیست رنگ واقعیت بگیرد و تا جایی که از روند وقایع قرن اخیر می‌شود حدس زد، مارکسیست‌ها به این زودی‌ها راهی برای کنار گذاشتن مارکسیسم ندارند، اما درعوض همین نوشته ایگلتون به‌خوبی یکی از روندهای فراموش شدن یا از سکه افتادن اندیشه‌ها را توضیح می‌دهد.

بسیاری از اندیشه‌ها محصول مستقیم شرایط مادی زمانه خویش‌اند و به همین خاطر فقط تا وقتی زنده می‌مانند که آن شرایط مادی پابرجا مانده باشد. آشکار است که امروز با از میان رفتن برده‌داری دیگر کسی علاقه‌ای به خواندن آرمان‌شهری که بر پایه جمعیت بردگان بنا شده است، نداشته باشد. بسیاری از متفکرانی که تحت تاثیر شرایط عینی از قبیل یک بیماری فراگیر (برای مثال طاعون قرون وسطا) یا جنگ شروع به اندیشه‌ورزی می‌کنند، با از بین رفتن آن شرایط موقعیت قبلی را از دست می‌دهند. همین اتفاق درباره جریانات سیاسی زودگذر نیز می‌افتد.

نئولیبرال‌ها تمایل دارند تا روند پیشرفت تاریخ را نادیده بگیرند و به این ترتیب تفکر لیبرال را حد نهایی تفکر و پیشرفت بشر تلقی کنند که از پی آن دنیای دیگری ممکن نیست. در حدود دو دهه پیش و در دوران اوج‌گیری توفیق اقتصادی و سیاسی لیبرالیسم نوشته‌های فراوانی درباره پایان تاریخ و همیشگی بودن لیبرالیسم، تفاوت اقتصاد سرمایه‌داری با نمونه‌های پیشین شیوه تولید و بنابراین ابدی بودن آن و مسائلی از این دست به وجود آمد و متفکرانی از قبیل فرانسیس فوکویاما و ساموئل هانتینگتون مرکز توجه بسیاری از کنش‌گران سیاسی حوزه اندیشه بودند. بحران اقتصادی جهانی، بنیادگرایی اسلامی، بهار عربی و در خطر افتادن اتحادیه اروپا خیلی زود محتوای پیامبرگونه این نوشته‌ها را زیر سوال بردند. امروز کمتر کسی است که آن نوشته‌ها را جدی بگیرد، یا درباره شرایط تحققشان فکر کند. خود تز «پایان تاریخ» هم حالا جزئی از تاریخ شده است.

تا ۳۰ و چند سال پیش بخش عمده‌ای از کتاب‌هایی که در کتاب‌خانه هر دانشجوی تحصیل‌کرده و آزاداندیش ایرانی پیدا می‌شد، کتاب‌های مربوط به جنبش‌های حزبی بود. امروز خواندن کتاب‌های حزبی عموما فقط از کسانی برمی‌آید که قصد پژوهش دارند. نوع ادبیات و شکل اندیشه‌ورزی حزبی دیگر به هیچ عنوان آن شور و هیجان بالقوه سابق را ایجاد نمی‌کند. چه کسی امروز حاضر است کتابی درباره این بخواند که نقش زنان در ساختار حزب باید چطور باشد، یا حزب چگونه باید با مردمی که عضو حزب نیستند، ارتباط برقرار کند، یا چیزهایی از این دست؟ دنیای ما تغییر می‌کند. فقط اندیشه‌هایی تاب جلو آمدن با تاریخ را دارند که از پیش برای تغییرات آماده شده باشند.

تیر تو پیش پایت افتاده است رفیق…

گاه بعضی از اندیشمندان ترجیح می‌دهند هدف‌هایی کوتاه‌مدت و عملی‌تر برای اندیشه‌هایشان انتخاب کنند و در همان حدود فعالیت کنند. این شکل فعالیت کوتاه‌مدت این حسن را دارد که به عمل‌گرایی بسیار نزدیک است و می‌تواند به احتمال زیاد منجر به جریانات اجتماعی شود، اما درعوض تاریخ مصرف آن اندیشه را تا زمانی کوتاه می‌کند که آن معضل هنوز حل یا آن خواست هنوز محقق نشده باشد.

در دوران اوج مبارزات سیاهان در آمریکا برای کسب آزادی و حقوق برابر نوشته‌های کسانی مانند مارتین لوترکینگ یا مالکوم ایکس بسیار باب روز بود و در میان جوانان پرطرفدار محسوب می‌شد. به‌طور خاص جوانان پرشروشور جهان سوم با اشتیاق بسیار آثار آنان را ترجمه می‌کردند و به‌عنوان کتاب‌هایی رهایی‌بخش با جان و دل می‌خواندند. امروز، در شرایطی که یک سیاه‌پوست رئیس‌ جمهور آمریکاست، حتی تصور این قضیه هم دشوار به نظر می‌رسد. نوشته‌های مارتین لوترکینگ امروز دیگر تنها ارزش تاریخی دارند.

همین اتفاق برای آثاری که تنها برای برملا کردن ذات حکومت شوروی نوشته شده بودند نیز افتاده است. آثار داستانی تاویل‌پذیری مانند «مزرعه حیوانات» و «۱۹۸۴» اگرچه امروز دیگر به اندازه قبل محبوب نیستند، اما به‌خاطر همان خاصیت تاویل و تطابق‌پذیری هنوز محبوب مانده‌اند، اما درعوض آثار تئوریک‌تری از قبیل نوشته‌های واسلاو ‌هاول، رهبر فیلسوف آزادی‌خواهان جمهوری چک امروز، یکی دو دهه بعد از آن‌که روی نقشه‌ها دیگر کشور عظیم اتحاد جماهیر شوروی وجود ندارد، تقریبا هیچ خواهانی ندارد و به‌تمامی از یادها رفته است، درحالی‌که به‌خصوص در جوامع در خطر کمونیسم این آثار زمانی بسیار باب روز بود.

همین اتفاق درست در جهت مخالف درباره رساله‌های ضدفاشیستی نیز رخ داده است. از میان متفکرانی که مسئله فاشیسم را جدی گرفته بودند، تنها کسانی هنوز برای خواندن مهم به نظر می‌رسند که فاشیسم را به‌عنوان یک گزاره کلان در نظر گرفته‌اند و کسانی که صرفا به تفکر فاشیستی رایج در آلمان یا ایتالیا پرداخته‌اند، عملا از یادها رفته‌اند. به نظر می‌رسد برای زنده ماندن در تاریخ اندیشه باید هدف را خیلی دوردست انتخاب کرد؛ شبیه کاری که مارکسیست‌ها کرده‌اند!

 اعتبار متفکر شما به پایان رسیده است؛ جهت تمدید…

در راه مانده

اندیشمندان بسیاری هستند که تا مدت‌ها رادیکال‌ترین متفکران تصور می‌شدند، اما به‌زودی متفکرانی رادیکال‌تر باعث شدند تفکرات آنان محافظه‌کارانه و حتی گاه ارتجاعی به نظر برسد. طبیعی است که جوانان دنباله‌رو تفکرات رادیکال که اندیشه را نه به صرف اندیشه محض که به‌عنوان راهی برای رهایی طلب می‌کنند، ترجیح می‌دهند همیشه به رادیکال‌ترین‌ها نزدیک بمانند و به این ترتیب غبار زمان بر افکار و اندیشه‌های بعضی از متفکران پرطرفدار گذشته می‌نشیند.

دور نیست روزگاری که کتاب «جنس دوم» سیمون دوبووار نماد فمینیسم مترقی محسوب می‌شد. تقریبا همه زنانی که قصد داشتند سهمی در جنبش زنان داشته باشند، لازم می‌دانستند یک بار کتاب را بخوانند، یا لااقل یک نسخه از آن را داشته باشند. امروز کمتر کسی درباره دوبووار این‌طور فکر می‌کند. مطالعات جدید فمینیستی با پیش رفتن در حیطه‌هایی از قبیل زبان و روان‌کاوی (مثلا در مطالعات روشن‌فکری مانند لوس ایریگاری) سویه‌های تازه‌ای گرفته‌اند که نشان می‌دهند باور دوبووار به نقش تام و تمام اجتماع در نابرابری جنسیتی چندان هم درست یا حداقل رادیکال نیست.

در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی در روزگاری که ماتریالیسم جزمی و حزبی به‌تدریج داشت به اندیشه‌ای دگم و غیرقابل انعطاف تبدیل می‌شد، گرایش به نوعی عرفان و پرهیز شبه‌مذهبی در متفکران اگزیستانسیالیست باعث شده بود آنان باب روزترین متفکران دنیا باشند. اما به‌زودی با همه‌گیر شدن عرفان‌های مدرن و تنیده شدن دوباره خرافه در بافت زندگی معاصر آنان جذابیت سابق را از دست دادند و شور خلسه‌آور نوشته‌های آنان در چشم اغلب خوانندگان به لفاظی‌هایی بی‌دلیل تبدیل شد که دیگر نشانه‌هایی به سوی رهایی به شمار نمی‌آمدند.

آزمودن آزموده

به درست یا به غلط، بیشتر مردم دنیا به مثل «آزموده را آزمودن خطاست» باور دارند؛ اگر نه در کلام، لااقل در عمل. به همین خاطر در مواردی که یک اندیشه یا یک اندیشمند بیش از حد به ساختار واقعی قدرت نزدیک می‌شود و در آن مشارکت می‌کند، عموما باید این ریسک را بپذیرد که در صورت شکست از پانتئون اندیشمندان هم بیرون رانده خواهد شد.

این همان اتفاقی است که برای بسیاری از متفکران مارکسیست، لااقل مارکسیست‌های ارتدوکس اولیه افتاده است. امروز دیگر کمتر کسی است که کتاب‌های لنین را به‌عنوان یک کتاب فلسفی مطالعه کند. بیشتر خوانندگان، مگر کسانی که منحصرا به تاریخ مارکسیسم یا به خود اتحاد جماهیر شوروی علاقه‌مندند، معتقدند حاصل اندیشه لنین همان چیزی است که در شوروی رخ داده است و طبعا اندیشه‌ای که چنین حاصلی دارد، چندان نباید خواندنی باشد. همین اتفاق برای متفکران نزدیک به حزب ناسیونال-سوسیالیست آلمان (حزب نازی) نیز رخ داده است. بیشتر مخاطبان حوزه فلسفه امروز با اکراه به نوشته‌های کارل اشمیت نزدیک می‌شوند و ترجیح می‌دهند وقتشان را صرف اندیشمندانی کنند که یا از آزمون تاریخ سربلند بیرون آمده باشند، یا هنوز فرصتی برای آزمودن به دست نیاورده باشند.

موخره: مقبولیت عام اساسا قرار است چه چیزی را درباره محتوای یک تفکر تعیین کند؟ عملا هیچ‌چیز! به همان اندازه که باب روز بودن و پرطرفدار بودن یک اندیشه یا یک اندیشمند چیزی را درباره محتوای آن تغییر نمی‌دهد، از مد افتادن آن هم باعث بی‌اهمیت شدن آن نمی‌شود. متفکران مدرن امروز دوباره دست به کشف اندیشمندانی می‌زنند که در غبار تاریخ از چشم‌ها کنار رفته‌اند. بازخوانی اسلاوی ژیژک از اندیشه‌های لنین، دوباره‌خوانی مکتب فرانکفورت از روی دست ماکیاولی یا بازگشت متفکرانی مانند آگامبن به کارل اشمیت نشان می‌دهد در تاریخ اندیشه همیشه نقب‌هایی برای به عقب نگاه کردن هست. شاید رهایی درست پشت یکی از همین نقب‌ها، در گذشته منتظر ما باشد!


منبع: برترینها

علائم غیرمنتظره یائسگی

زنانی که در دوران پیش از یائسگی یا دوران یائسگی قرار دارند، ممکن است مشکلاتی مانند تکرر ادرار یا ضعف مثانه را تجربه کنند.

زنانی که در دوران پیش از یائسگی یا دوران یائسگی قرار دارند، ممکن است مشکلاتی مانند تکرر ادرار یا ضعف مثانه را تجربه کنند.

همه زنان با توجه به شرایط جسمانی و روانی خودشان درنهایت یائسگی را تجربه می‌کنند، اما بسیاری از آنان برای علائم یائسگی و احساسات متغیری که از آن نشات می‌گیرند، آمادگی ندارند. دکتر لوئیز نیوسون (متخصص زنان که به‌طور اختصاصی در زمینه یائسگی فعالیت و تحقیق می‌کند)، می‌گوید که متاسفانه اطلاعات دقیق و جامعی در دسترس زنان نیستند که نکات لازم درباره یائسگی را به آنان آموزش بدهند.

امروزه علائمی به‌واسطه تغییرات در سطح هورمون‌ها به‌وجود می‌آیند که در گذشته مطرح نبودند، اما در دوره مدرن باید جدی گرفته شوند. این متخصص قصد دارد که ما را با همین علائم غیرمنتظره و کمتر شناخته‌شده یائسگی آشنا کند.

علائم غیرمنتظره یائسگی

اختلال اضطرابی و افسردگی

دکتر نیوسون می‌گوید که اختلال اضطرابی و افسردگی، دو مورد از مهم‌ترین علائم یائسگی هستند که منجر به مشکلات مختلفی می‌شوند، اما بیشتر زنان به این علائم توجهی ندارند.

به‌گفته این متخصص، احساس افسردگی (در کنار عزت‌نفس پایین، اضطراب و حملات هراس یا پانیک) از علائم بسیار شایع یائسگی هستند، اما متاسفانه داروهای ضدافسردگی اشتباها برای بعضی از این زنان تجویز می‌شوند. علاوه بر این، بسیاری از این زنان از اتفاقات روزمره و عادی هراس دارند.

اختلال اضطرابی و افسردگی، علائم ناتوان‌کننده‌ای هستند و حتی بر زندگی خانوادگی و وضعیت شغلی هم تاثیر منفی می‌گذارند.

تحریک‌پذیری عصبی

آیا فکر می‌کنید که یائسگی درنهایت شما را از شرّ سندرم پیش از قاعدگی (PMS) رها می‌کند؟! متاسفانه دکتر نیوسون می‌گوید که لزوما این‌طور نیست. بنابراین، نوسانات خلقی در دوران یائسگی اصلا غیرعادی نیست و می‌تواند اثرات قابل توجهی برای روابط زنان در زندگی مشترک داشته باشد.

خستگی

این‌که خواب در دوران پیش از یائسگی و دوران یائسگی واقعا سخت می‌شود، اصلا اتفاق عجیب و غیرمنتظره‌ای نیست. تعریق شبانه نیز یکی از همین اتفاقات رایج است. با این‌حال، حتی زنانی که دو علامت شایع ذکرشده را تجربه نمی‌کنند،‌ در دوران یائسگی معمولا بیش از حد خسته می‌شوند و زندگی خودشان را خسته‌کننده احساس می‌کنند.

دکتر نیوسون می‌گوید که اگر زنان بدون چرت‌های ظهرگاهی و عصرگاهی قادر به گذران روز نباشند، احتمالا به کمک نیاز دارند.

این متخصص می‌گوید: «بسیاری از زنان فکر می‌کنند که دلیل خستگی‌شان، فقط استرس‌های ناشی از شغل یا مشکلات فرزندان‌شان هستند. خود من هم چنین تصوری داشته‌ام. با این‌حال، این زنان نمی‌دانند که مساله به یائسگی مرتبط است، نه به مسائل پیرامونی دیگر».

درد مفصلی

پایین آمدن سطح استروژن در بدن زنان، به شیوه‌های مختلفی بر مفصل‌های آنان تاثیر منفی می‌گذارد و حتی می‌تواند حرکت‌های عادی را برای آنان سخت و دردناک کند. با این‌حال، بسیاری از زنان، این مشکل را که از تخلیه هورمون‌های لازم نشات می‌گیرد، با آرتریت اشتباه می‌گیرند. دردهای مفصلی، تمایل زنان به ورزش کردن را هم کاهش می‌دهند و همین روند در درازمدت باعث تشدید این دردها می‌شود.

تکرر ادرار

زنانی که در دوران پیش از یائسگی یا دوران یائسگی قرار دارند، ممکن است مشکلاتی مانند تکرر ادرار یا ضعف مثانه را تجربه کنند. دکتر نیوسون می‌گوید که کاهش سطح استروژن در بدن این زنان، بر لگن و مثانه آنان نیز تاثیر منفی می‌گذارد و چنین مشکلاتی را به‌وجود می‌آورد.

به‌گفته این متخصص، «اغلب زنان این مشکل را به اطلاع پزشک نمی‌رسانند یا حتی با دوستان هم‌سن خودشان هم در میان نمی‌گذارند، چون خجالت‌زدگی مانع از بیان این اتفاق می‌شود». با این‌حال، اگر تکرر ادرار واقعا شما را آزار می‌دهد، بهتر است که نزد یک پزشک متخصص بروید و از او کمک بگیرید. 

منبع: وب‌سایت سلامتیسم

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

میوه‌هایی که شما را جذاب‌تر می‌کنند!

هر کس علاقمند به سلامت و زیبایی خوب است. اما یک شرط وجود دارد، اگر می خواهید سالم و زیبا باشید، باید نسبت روزانه میوه و سبزیجات خود را مصرف کنید.

هر کس علاقمند به سلامت و زیبایی خوب است. اما یک شرط وجود دارد، اگر می خواهید سالم و زیبا باشید، باید نسبت روزانه میوه و سبزیجات خود را مصرف کنید.

به دست آوردن سلامت و زیبایی به شما انگیزه می دهد تا میزان لازم غذای سالم و مغذی روزانه خود را مصرف کنید. مواد مغذی موجود در بعضی از میوه ها و سبزیجات برای مو، پوست، ناخن و وزن نیز مفید است. خوردن انواع میوه ها و سبزیجات سالم باعث جذابیت بیشتر شما می شود.

میوه‌هایی که شما را جذاب‌تر می‌کنند!

در ادامه به ۱۰ مورد از میوه ها و سبزیجاتی که به جذابیت شما کمک می کند اشاره می کنیم:

اسفناج

اسفناج یک پک کامل غذایی است. اسفناج شامل تقریبا تمام مواد مغذی و ویتامین هایی است که می تواند به شما کمک کند تا خودتان را زیبا کنید. اسفناج غنی از ویتامین B، ویتامین C، ویتامین E، پتاسیم، کلسیم، آهن، منیزیم و اسیدهای چرب امگا ۳ است. این ها برای پوست شما و همچنین برای مو بسیار مفید است. اسفناج حاوی لوتئین است که در حفظ سلامت چشمها و درخشندگی آن بسیار مفید است.

انگور

این میوه غنی از ویتامین C، ویتامین E و آنتی اکسیدان ها است. آنتی اکسیدان های موجود در انگور به بهبود گردش خون کمک می کند و همچنین باعث رشد موهایی سالم و خوشایند می شود. انگور در تقویت متابولیسم کمک می کند. این باعث می شود پوست جوان، تازه و درخشان باشد. اگر روغن انگور را بر روی صورتتان مالش دهید، پوست را نرم و لطیف می کند و پف زیر چشم را کاهش داده و زخم را تسکین می دهد.

توت فرنگی

این میوه برای خواص سفید کنندگی اش معروف شده است. توت فرنگی حاوی پلتورا است که مواد مغذی پوست را تقویت می کنند. توت فرنگی دارای عصاره روشن کننده است که در روشن کردن پوست و دندان کمک می کند. استفاده از آب آن برای پوست می تواند چربی را کاهش داده، آکنه و پف چشم را کم کند.

گریپ فروت

باریک شدن و از دست دادن وزن نیز باعث زیبایی شما می شود. اگر می خواهید وزن خود را از دست بدهید، گریپ فروت یکی از بهترین مواد غذایی برای مصرف است. این میوه کم کالری شروعی برای متابولیسم بدن و سوختن چربی هاست. همچنین دارای ویتامین C و آنتی اکسیدان است.

موز

موز غنی از پتاسیم، آهن، ویتامین B6، B12 و E است. درمانی برای خشکی چشم است. پوست را نرم و موها را براق می کند. اگر می خواهید آکنه یا لک هایتان را درمان کنید، از موز له شده و یا پوست موز استفاده کنید. همچنین پوست و مو شما را تغذیه می کند و علائم پیری را نیز حذف می کند.

هویج

هویج برای پوست شما بسیار مفید است. هویج سرشار از کاروتنوئید است. کاروتنوئید یک رنگدانه است که در بسیاری از دیگر میوه های زرد و نارنجی از جمله انبه، کتانوپا و پاپایا یافت می شود. این رنگدانه به شما کمک می کند تا پوست را از اشعه های مضر خورشید محافظت کنید. هویج می تواند پوست را از اشعه های UV محافظت کند و باعث شود پوست شما سالم به نظر یرسد. هویج همچنین در پیشگیری از شوره سر و ریزش مو نیز بسیار مفید است.

انار

انار غنی از ویتامین C است. به جلوگیری از چروکیدگی و خشکی در پوست های پیر کمک می کند. انار همچنین به حفظ کشش پوست، افزایش استحکام و کاهش رشد چروک ها نیز کمک می کنند.

بلوبری

این میوه غنی از ویتامین C است. آنها حاوی ویتامین E و قلع آروبا هستند. این دو نوع از ویتامین ها به عنوان آنتی اکسیدان ها عمل می کنند که با هم کار می کنند تا روشنی و حتی تیرگی پوست را بهبود ببخشند.

کلم بروکلی

کلم بروکلی غنی از ویتامین C و ویتامین A است که برای پوست بسیار مفید است. این غذای فوق العاده، منبع خوبی از مواد مغذی سالم است که باعث می شود رادیکال های مضر آزاد که توسط نور ماوراء بنفش ایجاد می شوند را خنثی می کند. بنابراین پوست از آسیب های خورشید محافظت می شود.

چغندر قند

چغندر دارای مزایایی برای زیبایی است. چغندر شامل آهن، ویتامین ها، مواد معدنی و آنتی اکسیدان ها است که باعث افزایش مواد مغذی پوست و مو می شوند. مصرف منظم آن باعث کاهش میزان آکنه های چرب شده و باعث می شود پوست شما درخشان شود. همچنین از ریزش مو و چین و چروک جلوگیری می کند. اگر چغندر را به صورت خود بمالید، باعث از بین رفتن لک ها و نقاط تیره می شود و اینچنین به روشن شدن پوست شما کمک می کند.

منبع: وب‌سایت نبض ما


منبع: فرادید

مدارس طبیعت، بهتر از مدارس تیزهوشان؟

روزنامه آسمان آبی: تجربه، کشف، تخیل و خیال بافی در کنار همکاری و کار گروهی به معنای واقعی. از کلاس و نیمکت و تخته سیاه خبری نیست؛ بچه ها در مدارس طبیعت رها هستند چون خودشان بلدند با طبیعت ارتباط برقرار کنند. از درخت بالا می روند؛ برگ ها را لمس می کنند، دانه می کارند و خاک بازی می کنند.

«مدرسه طبیعت» رویکرد جدیدی برای آشنایی کودکان با طبیعت است که در دنیا بیش از سه دهه قدمت دارد. در مدارس طبیعت فرصت تجربه واقعی، کشف، تخیل، همکاری، تعامل و… فراهم می شود تا کودکان آزادانه طبیعت را لمس کنند. اهداف زیادی در این مدارس دنبال می شوند که مهم ترین آن، نهادینه کردن توجه به محیط زیست در کودکان است، تا شاید با این اقدامات، نسل های آینده بیش از ما مراقب محیط زیست خود باشند.

 مدارس طبیعت، بهتر از مدارس تیزهوشان؟

عبدالحسین وهاب زاده، ایده پرداز شکل گیری «مدرسه طبیعت» در ایران است؛ ایده ای که در نقاط زیادی از دنیا در حال اجراست و با توجه به آمار موجود، عمدتا این گونه مدارس در اروپا بنا شده اند. ایده «مدرسه طبیعت»، حاصل سال های طولانی تدریس و تجربه های اوست که کتاب های زیادی را درباره ارتباط کودک با طبیعت نوشته و در پی یافتن نقطه اثرگذاری و ایفای نقش اجتماعی خود بوده است؛ کسی که معتقد است گره گشای آموزش های ناکارآمد، محیط زیست است.

وهاب زاده در حال ترویج ایده «مدرسه طبیعت» در سرتاسر ایران است؛ بذرهایی که این فعال محیط زیست ایران در حال کاشتن آنهاست، برخی میوه داده اند و برخی تازه جوانه زده اند. این ایده در مدرسه طبیعت «کاوی کنج» مشهد، مدرسه «گلستان»، همجوار با پارک ملی گلستان، مدارس چالوس، کیاشهر، بیرجند، اصفهان، تهران، عباس آباد مازندران، کرمانشاه، قشم، ساری، همدان، دماوند و کرج (چهارباغ)… با تلاش دوستداران کودک و طبیعت در حال پاگرفتن است.

او از دهه ۵۰ مطالعات خود را در زمینه ارتباط کودک با طبیعت شروع کرده است. از سال ۹۲ نیز «مدارس طبیعت مکان مند» با کمک این استاد شروع به کار کردند. از او نقل می کنند که «کودکان سه تا ۱۲ ساله به آموزش مستقیم نیاز ندارند، آن ها بعدها فرصت آموزش را پیدا خواهندکرد. آموزش مستقیم بر خلاقیت چیره می شود و امکان رشد مهارت های خلاقانه کودکان را از آن ها می گیرد.»

نخستین مدرسه مکان مند به ابتکار وهاب زاده در مشهد به اسم مدرسه «کاوی کنج» افتتاح شد؛ بعد از این مدرسه، مدارس دیگر و تا امروز ۵۰ مدرسه طبیعت در کشور تاسیس شده و قرار است ایران پر از مدارس طبیعت شود.

این که چرا به ایده مدارس طبیعت توجه می شود، برای کسی مبهم نیست؛ عارضه های شهرنشینی مانند آلودگی ها، زندگی در آپارتمان های کوچک و نبود فضاهای مناسب بازی و یادگیری برای کودکان و این که کلاس های درس در مدارس معمولی صرفا تئوری است و عملا فضای تجربه عملی دانش آموزان به آزمایشگاه ها یا اردوهای احتمالی محدود می شود و هزاران دلیل دیگر عملا امکان فعالیت کودکان را محدود می کند.

نوع یادگیری در مدارس طبیعت به صورت «انگیخته ور» است که باعث افزایش خلاقیت و رشد هوش طبیعی کودک می شود. همچنین این مدارس در چگونگی یادگیری کودکان نیز بسیار موثر خواهندبود. به این صورت که یادگیری در دل طبیعت باعث رشد شناختی و عاطفی شده و سبب تقویت رشد هیجانی می شود که در نظام آموزش رسمی تضعیف شده است. این مدارس با توجه به نحوه طراحی آن به رشد و تقویت عضلانی و ماهیچه ای کودکان نیز کمک بسیار خوبی می کنند.

 مدارس طبیعت، بهتر از مدارس تیزهوشان؟

ایران نخستین کشور خاورمیانه است که مدارس طبیعت را تاسیس کرده است. این اتفاق به گفته محمد درویش، مدیر کل دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست، می تواند یک و نیم میلیون شغل ایجاد کند و با سرمایه گذاری بخش خصوصی برای تاسیس مدارس طبیعت کشور از هزینه ای حدود ۹۹۰ میلیارد تومان معاف می شود.

به گفته او، در مدارس طبیعت ۲۵ درصد ضریب یادگیری افزایش و ۴۰ درصد ضریب بیش فعالی در کودکان کاهش می یابد. سازمان حفاظت محیط زیست هم به کسانی که مدارس طبیعت را راه اندازی کنند، صد میلیون تومان وام با بازپرداخت ۶۰ ماهه و سود ۴ درصد پرداخت می کند.

یکی از مهم ترین شاخصه های مدارس طبیعت این است که کودک در دل طبیعت آموزش می بیند؛ اهمیت محیط زیست را درک می کند و از همین سنین پایین به ضرورت حفظ آن پی می برند؛ مثلا کاشتن گیاه و مراقبت از آن و همین طور ارتباط با حیوانات برای دانش آموزان مدارس طبیعت در کتاب های درسی خلاصه نمی شود، بلکه آنان می توانند به صورت عینی این مسائل را تجربه کنند. مدرسه های طبیعت به دلیل این که در مجیط طبیعی بنا شده اند، به صورت غیرمستقیم لزوم حمایت و حفاظت از محیط های طبیعی را به کودک یادآوری می کنند.


منبع: برترینها

تست شخصیت شناسی: کیف‌تان را چگونه نگه می‌دارید؟

همه می دانیم که افراد عادات خاصی دارند و به سختی می توان افرادی را پیدا کرد که عادات، سلایق و رفتارهای نسبتاً مشابهی داشته باشند. نکته ی مهم تر این است که عادات ما چیزهای ساده و پیش پا افتاده ای نیستند و با شخصیت ما ارتباط تنگاتنگی دارند.

همه می دانیم که افراد عادات خاصی دارند و به سختی می توان افرادی را پیدا کرد که عادات، سلایق و رفتارهای نسبتاً مشابهی داشته باشند. نکته ی مهم تر این است که عادات ما چیزهای ساده و پیش پا افتاده ای نیستند و با شخصیت ما ارتباط تنگاتنگی دارند.

 تست شخصیت شناسی: نحوه نگه داشتن کیف شخصیت شما را نشان خواهد داد

به همین دلیل افراد مختلف رفتارها و عادت متفاوتی دارند که تغییر دادن این عادات برای آن ها مشکل خواهد بود. برای مثال به اعتقاد روانشناسان حتی نحوه ی روی دوش انداختن یک کوله پشتی نیز می تواند بخش هایی از شخصیت ما را نشان دهد.

به همین دلیل در ادامه ی این مطلب تستی را آماده کرده ایم که با پاسخ دادن به آن می توانید اطلاعاتی در مورد شخصیت خود و دیگران کسب کنید. تست زیر شامل ۵ آدمک است که هر کدام کیفی را به نحوی با خود حمل می کنند. نحوه ی حمل این کیف شخصیت شما را تا حدودی نشان می دهد. پس با انتخاب نحوه ی حمل کیف جواب تست را در ادامه دیده و به شخصیت خود پی ببرید.

تست شخصیت شناسی: نحوه نگه داشتن کیف شخصیت شما را نشان خواهد داد
پاسخ تست:

شماره ی ۱: اگر شما هم ترجیح می دهید کیف خود را مانند کوله پشتی روی پشتتان قرار دهید باید بگوییم که شما انسانی هستید که همیشه آماده ی ماجراجویی بوده و به سرعت برای کارها و سفرهایتان آماده می شوید. علاوه بر این شما شخصیت بسیار باملاحظه و دلسوزی هستید و به دیگران اهمیت می دهید به همین دلیل دیگران خیلی زود به شما اعتماد کرده و از شما پیروی می کنند.

شماره ی ۲: اگر شما متعلقاتتان و به خصوص کیفتان را محکم در دستتان نگه می دارید، شعار شما این است که باید روی همه چیز کنترل و حاکمیت داشته باشید. شما دوست دارید که همیشه از همه چیز آگاه باشید و همیشه دیدگاه خاص خودتان را دارید. رک هستید و اگر از شما بخواهند همه چیز را بدون ملاحظه در مورد دیگران به آن ها خواهید گفت. قابل اعتماد بودن شما حد و مرز ندارد و دیگران به شما اتکا خواهند کرد.

شماره ی ۳: افرادی که کیفشان را روی شانه می اندازند می توانند کتاب های مورد علاقه ی خود را همیشه همراه داشته باشند حتی اگر تقریباً جایی برای نگه داشتن آن در کیف موجود نباشد. این افراد چنان مبادی آداب و با نزاکت هستند که اگر بین حرف های شما خوابشان برود نیز این کار را با چشم های باز انجام خواهند داد و گهگاهی سرشان را نیز به تایید تکان خواهند داد.

شماره ی ۴: اگر از افرادی هستید که کیفتان را به صورت مورب روی شانه ی مخالف می اندازید باید بدانند که هیچکس نمی تواند وسایل شما را بدزدد. البته این دسته افراد ممکن است کمی در مورد دارایی هایشان غلو کرده و ثروتشان را به رخ دیگران بکشند اما در همین حال معمولاًً افراد سخاوتمندی هستند. البته این افراد باید بسیار مراقب باشند زیرا ممکن است برخی این گشاده دستی را مایه ی ضعف شما دانسته و از شما سوء استفاده کنند.

شماره ی ۵: افرادی که کیف را از گردن آویزان کرده و روی شکم قرار می دهند انسان های خلاق و باهوشی هستند. بی قاعدگی این افراد بسیار قابل توجه و خارج از هر محدودیتی است. آن ها معمولاً انسان های بی نظم و شلخته ای هستند اما این موضوع نمی تواند مانع تفکر سریع، ذهن خلاق و پویا و تصورات درست و واضح این افراد داشته باشد. آن ها انسان های واقع بینی هستند.


منبع: برترینها

موهای بلندتان را اینطوری آرایش کنید

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: حتما شما هم به اولین چیزی که برای رفتن به میهمانی می اندیشید لباس است اما پس از آن نوبت به چیست؟ بله، موهایتان! بی شک مو تاثیر زیادی بر ظاهر افراد دارد. اگر شما لباس و آرایشی جذاب داشته باشید اما به موهایتان اهمیت ندهید، به چشم دیگران زیبا نمی آیید. بنابراین انتخاب درست مدل مو، یکی از مهمترین فاکتورهاست. 

اگر موهای شما بلند است، گزینه های زیادی مانند گیس، شنیون، دم اسبی و… پیش رو دارید. بنابراین کافی است که با توجه به لباس و آرایش صورت تان بهترین را انتخاب کنید و زیباتر از همیشه در جمع بدرخشید. در ادامه مطلب برخی از زیباترین مدل های مو را برای افرادی که موهایی بلند دارند، برایتان آورده ایم تا از آنها ایده بگیرید.

شنیون 

 چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند

درست کردن شنیون کار ساده ای نیست اما زمانی که شما آن را یاد بگیرید، مطمئنا ازش دل نخواهید کند. اگر هم این کار برایتان سخت است، از آرایشگرتان بخواهید که موهایتان را در بالای سرتان جمع کند. لازم نیست شنیون تان را خیلی تمییز درآورید. اگر چند تار مویتان را از جاهای مختلف شنیون بیرون آورید، زیباتر هم جلوه می کند.

 


شنیوین شلوغ

 چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند

اگر آرایش شما زیاد است، باید مدل مویی ساده انتخاب کنید تا تعادل را به صورت تان باز گرداند. شنیون ساده مو، زمانی که در کنار آرایش چشم اسموکی و تیره قرار می گیرد، بسیار زیبا و جذاب می شود.

گیس شلوغ

چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند 

گیس به تنهایی هم زیباست اما اگر کمی خلاقیت به خرج دهید، زیباتر هم می شود. به عنوان مثال گیس تان را کمی شلوغ تر ببافید تا بیشتر به چشم آید، یا حتی می توانید موهای قسمت بالای سرتان را نیز کمی پیچ و تاب دهید تا چشمگیرتر شود. این مدل نه تنها زیبا و جذاب بلکه ساده و راحت نیز است.

دم اسبی

چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند 

مدل دم اسبی مدل ساده و زیبایی است که به تمام خانم ها می آید.  اما برای این که این مدل را از سادگی درآورید، می توانید موهای بالای سرتان را کاملا صاف و یکدست اما قسمتی که جمع کردید را کمی حالت دهید تا چشمگیرتر شود.

گوجه ای

چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند 

مدل گوجه ای هم از مدل های ساده ای است که بیشتر مورد پسند خانم های تنبل یا آنهایی که وقت کافی برای رسیدگی به موهایشان ندارند، مناسب است. اما پیشنهاد ما به شما این است که اگر این مدل را برای میهمانی انتخاب کرده اید، کمی به آن تغییر دهید. به عنوان مثال بخشی از موهایتان را گیس کنید تا از سادگی درآید. این مدل برای روزهای گرم تابستان جان می دهد.

فر سنجاقی

چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند 

اگر موهایتان فر است، وقت آن است که زیبایی طبیعی آن را به دیگران هم نشان دهید. برای این مدل کافی است که موهایتان را به دو قسمت تقسیم کنید. قسمت پایین آن را در پشت سرتان جمع کرده و سنجاق بزنید و بخش بالایی را پس از کمی پوش دادن به آن بیافزایید. این مدل هم زیبا و طبیعی و هم راحت و ساده است.

آبشاری

چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند 

اگر دوست دارید که موهایتان را باز بگذارید، باز هم مدل های زیادی وجود دارند که یکی از زیباترین هایشان مدل آبشاری است. برای این مدل، کافی است قسمت بالای موهایتان را به صورت شل گیس کنید. آنوقت موهایتان به صورت دسته ای از هم جدا شده و مانند آبشار به روی موهای زیری تان می ریزد.

گوجه ای

چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند 

اگر لباسی که به تن می کنید لباسی ماکسی است، این مدل مو مناسب شماست. برای این مدل کافی است که موهایتان را در پشت سر جمع کنید، اما اضافه کردن کمی پف در جلوی موهایتان واجب است تا کمی از سادگی موهایتان بکاهد.

نیمه گوجه ای

چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند 

اگر حجم موهایتان زیاد است، مدل نیمه گوجه ای مدل مناسبی برایتان خواهد بود. برای این مدل موهایتان را به دو قسمت مساوی تقسیم کنید. نیمی از آن را در بالای سرتان جمع و نیم دیگر را باز بگذارید. این مدل مو را نه تنها به سادگی در خانه هم می توانید انجام دهید بلکه بسیار هم رمانتیک و شیک است.

بافت پیچیده

 چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند

این مدل مو برای موقعیت های خاص پیشنهاد می شود. اگر این مدل را می پسندید باید به آرایشگاه بروید زیرا درست کردن آن به تنهایی کمی سخت و زمان بر است. این مدل مو حتی زیبایی لباس، آرایش و جوهرات شما را نیز دو چندان می کند.

دم اسبی پیچیده

 چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند

شما می توانید مدل ساده دم اسبی را با کمی خلاقیت تبدیل به مدلی خاص و منحصر بفرد کنید. برای این مدل کافی است که دو دسته از موهای دو سمت سرتان را به دور موهایی که بسته اید، بپیچید.

گوجه ای فر

چند مدل موی جذاب زنانه برای موهای بلند 

اگر موهایتان فر است اما نمی خواهید که آنها را باز بگذارید، این مدل یکی از بهترین انتخاب ها برای شماست. کافی است که موهایتان را به حالت گوجه ای در پشت سرتان ببندید. برای جذابیت بیشتر، دسته ای از جلوی موهایتان بردارید و آن را روی صورت تان بریزید. برای این که فر موهایتان باز نشود، می توانید از ژل یا تافت مو استفاده کنید.


منبع: برترینها

راهنمای "تقویت حافظه"

شما هرگز از ۲۰ سالگی دچار فراموشی نمی‌شوید اما مغز شما شروع به از دست دادن بعضی سلول‌های عصبی می‌کند و بدن کمتر مواد شیمیایی مورد نیاز مغز برای درست کار کردن را تولید می‌کند.

فرادید| فراموشی و کم شدن حافظه ارتباط مستقیمی با سن افراد دارد و متأسفانه شروع آن از ۲۰ سالگی است. البته نگران نباشید شما هرگز از ۲۰ سالگی دچار فراموشی نمی‌شوید اما مغز شما شروع به از دست دادن بعضی سلول‌های عصبی می‌کند و بدن کمتر مواد شیمیایی مورد نیاز مغز برای درست کار کردن را تولید می‌کند. برای اینکه زود دچار فراموشی نشوید باید کارهایی را انجام دهید که ما چند نمونه برایتان در گزارش آورده‌ایم.

روش‌های تقویت حافظه 

 شما هرگز از ۲۰ سالگی دچار فراموشی نمی‌شوید

خوردن صبحانه

فواید صبحانه خوردن خیلی زیاد است و یکی از آنها تقویت حافظه است. در دانشگاه توفتس تحقیقاتی انجام شد که نشان می‌دهد، افرادی که کربوهیدرات را از برنامه غذایی خود حذف کرده‌اند در انجام اموری که به حافظه نیاز دارد ضعیف‌تر از افرادی عمل می‌کنند که آنها را دارند. دلیلش این است که سلول‌های مغز به کربوهیدرات نیاز دارند که در بدن به گلوکز تبدل می‌شوند و انسان را در نقطه اوج نگه می‌دارد.

روش‌های تقویت حافظه 

 این ترکیبات، سلول‌های خاکستری مغز شما را کار می‌اندازند

حبوبات و دیگر ترکیبات کربوهیدرات‌ها را در وعده‌های غذایی خود بگنجانید، چون آنها دیرتر هضم می‌شوند و برای مدت طولانی‌تر گلوکز به مغز می‌رسانند. برای صبحانه کیک‌های پخته‌شده با گندم ساییده یا نان‌های برشته با تخم‌مرغ خاگینه و دم‌نوشی از توت‌ها میل کنید. این ترکیبات، سلول‌های خاکستری مغز شما را کار می‌اندازند. به جز میوه و سبزی‌ها، مواد دیگری مثل کارکامین و همچنین ویتامین‌های B مثل نیاکتین و اسیدفولیک هم خطر ابتلا به آلزایمر را پایین می‌آورند.

ورزش کنید

نویسنده کتاب «به مغزتان خوش‌آمدید» دکتر ساندارا آمودت می‌گوید، ورزش کردن جریان خون را افزایش می‌دهد و اکسیژن و گلوکز بیشتری به مغز می‌رساند. او معتقد است روند حفظ لغات پس از یک فعالیت سخت، ۲۰ درصد سریع‌تر از زمانی صورت می‌گیرد که فعالیت کمی داشته‌اید.

 روش‌های تقویت حافظه

 ورزش‌های قلبی-عروقی جلوی از دست رفتن حافظه را می‌گیرند

ورزش‌هایی همچون بوکس همراه با لگد به شما کمک می‌کند تا حافظه قوی‌تری داشته باشید. ورزش‌های قلبی-عروقی جلوی از دست رفتن حافظه را می‌گیرند. پزشکان می‌گویند علت آن است که ورزش گردش خون را در مغز بالا می‌برد و نمی‌گذارد بافت‌های عصبی مغز با بالا رفتن سن به ‌سرعت از بین بروند. البته نیازی نیست که دونده دوی ماراتن باشید تا حافظه‌تان تقویت شود. ورزش‌های جسمی-فکری نیز می‌توانند با از دست رفتن حافظه مقابله کنند.

الکل نخورید

نوشیدن مشروبات الکلی باعث از دست دادن حافظه به طور موقت می‌شود. محققین دریافته‌اند که می‌تواند عوارض طولانی مدت نیز داشته باشد و روی سلول‌های مغزی تأثیر بگذارد. تأثیر موقتی آن رابطه‌ای نزدیک با میزان مصرف نوشیدنی دارد. هرچه میزان بیشتری بنوشید، حافظه‌تان ضعیف‌تر خواهد شد.

روش‌های تقویت حافظه 

  هرچه میزان بیشتری بنوشید، حافظه‌تان ضعیف‌تر خواهد شد

ورزش فکری کنید

ورزش کردن فقط برای جسم مفید نیست بلکه بر تقویت  فکر  و حافظه  هم تأثیر دارد. ورزش دادن به فکرتان و به رشد مغزتان کمک می‌کند. با فعال نگاه داشتن مغز، سلول‌های عصبی مغز را ترغیب می‌کنید تا ارتباطات جدید ایجاد کنند. این مسئله به جز بالا بردن قدرت یادآوری، ظرفیت حافظه را هم بالا می‌برد و مانع از دست رفتن حافظه می‌شود. برای تقویت و فعال کردن مغز کارهای زیادی هست، کارهای ساده‌ای مثل حل جدول، بازی شطرنج و مطالعه کردن از آن دسته هستند. گرفتن آموزش‌های جدید مثل یادگیری زبان خارجی یا یک آلت موسیقی نیز می‌تواند مفید باشد.

 روش‌های تقویت حافظه

 گرفتن آموزش‌های جدید مثل یادگیری زبان خارجی می‌تواند مفید باشد

در اینترنت جستجو کنید

شاید عجیب باشد که پیشنهاد استفاده از وسایل الکترونیکی را می‌دهیم. اما تعجب نکنید برای تقویت حافظه می‌توانید به این وسایل پناه ببرید. البته منظور، جست‌وجوهای بی‌فکر و بی‌هدف نیست. هرچقدر مسائلی که در اینترنت به دنبال آن‌ها می‌گردید، سخت‌تر پیدا شوند تأثیر بیشتری روی فعالیت بیشتر مغز می‌گذارد.

 روش‌های تقویت حافظه

برای تقویت حافظه می‌توانید به این وسایل پناه ببرید

بر اساس یافته‌های دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس، دست‌کم یک ساعت در روز را می‌توانید به وب گردی و مطالعه مطالبی اختصاص دید که به آنها علاقه‌مند هستید. مثلاً، پیدا کردن مناطق گردشگری برای تعطیلات. این کار باعث تحریک قسمتی از مغز  می‌شود که وظیفه کنترل حافظه کوتاه مدت را به عهده دارد.

جای پارک ماشین را حفظ کنید

شاید برای خیلی‌ها پیش آمده که وقتی ماشین را پارک می‌کنند بعد فراموش کنند که آن را کجا گذاشته‌اند. به‌خصوص اگر در پارکینگ‌های چندطبقه مراکز تجاری باشد. با این تمرین می‌توانید این مشکل را برطرف کنید. بعد از پارک از ماشین خود پیاده شوید، ببینید کجا پارک کرده‌اید و هر ۱٫۵ ثانیه یک‌بار اطراف را نگاه کنید و این کار را برای مدت ۳۰ ثانیه ادامه دهید.دانشمندان دانشگاهی در انگلستان می‌گویند، این تمرین ساده حرکات چشم می‌تواند حافظه بلند مدت شما را تا ۱۰ درصد افزایش دهد. همین افزایش ۱۰ درصدی شما را در یادآوری اطلاعات لازم کمک می‌کند.

روش‌های تقویت حافظه 

 همین افزایش ۱۰ درصدی شما را در یادآوری اطلاعات لازم کمک می‌کند

مکمل بخورید

هر چقدر هم شما به تغذیه سالم خود اهمیت بدهید باز هم ممکن است بعضی چیزها در مواد غذایی به حد کافی به بدن شما نرسد.پس بهتر است برای این کار از قرص‌های ویتامین و مکمل کمک بگیرید. در رابطه با مغز دو ویتامین اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند: ویتامین B12 و اسیدفولیک. ویتامین B12 برای حفظ غلاف میلین(ماده‌ سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب را می‌پوشاند و باعث می‌شود که به‌درستی کار کنند).اسیدفولیک هم ماده  بسیار مؤثری برای مغز است که باعث بهتر کار کردن انتقال‌دهنده‌های عصبی می‌شود. اگر میزان اسیدفولیک مغز کم شود، احتمال از دست رفتن حافظه بیشتر می‌شود.

 روش‌های تقویت حافظه

 اسیدفولیک هم ماده  بسیار مؤثری برای مغز است

مصرف شکر را کم کنید

شکر سفید یکی از بدترین مواد غذایی برای مغز و حافظه است، اما میانگین آمریکایی نشان می‌دهد سالانه ۱۵۶ پوند شکر در آمریکا مصرف می‌شود. تشکیل حافظه ضعیف، اختلالات یادگیری و افسردگی مربوط به خوردن شکر تصفیه شده است. سطح بالای قند خون باعث کاهش فعالیت هیپوکامپ می‌شود، بخشی از مغز که به شدت با حافظه ارتباط دارد.

آب بنوشید

یادتان باشد فقط چیزی که می‌خورید بر حافظه تأثیر ندارد بلکه نوشیدنی‌ها هم تأثیر زیادی بر حافظه دارند. آب بهترین نوشیدنی برای مغز است. مغز شما ۷۳٪ آب است و حتی۲% کمبود آب برای کاهش حافظه، توجه و دیگر مهارت‌های شناختی شما مؤثر است. برای مثال شما با یک تمرین فیزیکی شدید۱% آب بدن خود را از دست می‌دهید و این موضوع به سرعت بر حافظه کوتاه مدت شما اثر می‌گذارد.

روش‌های تقویت حافظه 

آب بهترین نوشیدنی برای مغز است

جزئی‌تر فکر کنید

اگر بخواهید اطلاعات زیادی را به خاطر بیاورید بهتر است آن را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنید. در مطالعاتی که در سال ۱۹۵۰ میلادی انجام شد ثابت شد که  تجزیه کردن اطلاعات به داده‌های کوچک‌تر می‌تواند باعث به خاطرسپردن بهتر آنها شود. مثلاً برای به خاطر سپردن عدد ۴۶۷۸۹۰ بهتر است آن را به دو عدد ۴۶۷ و ۸۹۰ تجزیه کرده و به خاطر بسپارید. یا برای به خاطر آوردن نام افراد تلاش کنید به ویژگی چهره آنها تمرکز کنید و آن‌قدر در ذهن خود داستان‌هایی در مورد آن فرد را بازیابی کنید تا نام او یادتان بیاید.

به ذهنتان فشار بیاورید

در دنیای امروز که همه‌چیز الکترونیکی شده و تمام اطلاعات با یک کلیک در اینترنت در دسترس افراد قرار می‌گیرد دیگر کسی به خودش فشار نمی‌آورد تا مطلبی را در ذهنش ثبت کند. پروفسور «بتسی اسپرو» از دانشگاه کلمبیا دراین‌باره گفته که امروزه بیشتر افراد به‌جای به خاطر سپردن امور در ذهنشان از اطلاعات ذخیره‌شده در اینترنت استفاده می‌کنند. بخشی از مغز که مسئول به خاطر سپردن داده‌هایی چون شماره تلفن است، با این کار تضعیف خواهد شد.

 روش‌های تقویت حافظه 

تمام اطلاعات با یک کلیک در اینترنت در دسترس افراد قرار می‌گیرد

رژیم غذایی خاص

یک نوع  رژیم غذایی به نام  مدیترانه‌ای ثبت شده که به عنوان یک رژیم غذایی سالم به طور گسترده‌ای شناخته‌شده است. افرادی که این نوع غذا را مصرف می‌کنند، دارای سلامتی و طول عمر بیشتری هستند و پایین‌ترین میزان بیماری آلزایمر را دارند. این رژیم نشان داده که حافظه و توجه را افزایش می‌دهد و سرعت کاهش شناختی مرتبط با سن را کند می کند.

در این رژیم پروتئین و گوشت و سبزی‌ها جایگاه ویژه‌ای دارد. ورزش و ایجاد ارتباط با دیگران هم جزو این رژیم حساب می‌شود.ماهی،غذاهای دریای و لبنیات را هم در این رژیم جا داده‌اند.در تحقیقات زیادی ثابت شده که رژیم‌های غذایی خاص می‌تواند بر ضعیف شدن حافظه تأثیر بگذارد و این اتفاق را چند سالی عقب بیندازد.

خوراکی‌های مفید

نام این خوراکی‌ها را می‌توانید به خاطر داشته باشید.

روش‌های تقویت حافظه 

 سبزی‌های برگ سبز دارای ویتامین C، K و B پیچیده، منیزیم هستند

آووکادو – به خاطر داشتن چربی‌های غیر اشباع، تیروزین برای حافظه مفید است. همین طور انواع توت‌ها، روغن نارگیل، ماهی چرب به دلیل داشتن اسیدهای چرب ضروری امگا ۳ حیلی مفید است. همین‌طور شکلات تیره یا تلخ، تخم‌مرغ، مواد غذایی تخمیر شده یا پروبیوتیک ها، سبزی‌های برگ سبز دارای ویتامین C، K و B پیچیده، منیزیم هستند.

روغن‌زیتون، غذاهای دریایی چون ید، ویتامین B12 دارند. زردچوبه و گردو به خاطر اسیدهای چرب ضروری امگا ۳، چربی‌های غیرمستقیم و پلی فنل ها برای تقویت حافظه و دیرتر کند شدن آن مفیدند.


منبع: فرادید

بازیهایی برای "تقویت خلاقیت کودکان"

آب بازی باعث تسکین عصبانیت‌های کودک شده و کودک از طریق آن از ناراحتی‌ها، فشارها و تنش‌ها دور می‌شود و احساس آرامش می‌کند.

فرادید| دنیای بچه‌ها از تولد تا ۷ سالگی
که تفکر انتزاعی در آنها شکل بگیرد فقط بازی است. عجیب نیست که بچه‌ها در ۳
یا ۴ سالگی با بازی کردن  می‌خوابند و اولین جمله بعد از بیداری‌شان بازی
کردن است. تمام دایره ذهن بچه‌ها در بازی خلاصه می‌شود. اگر این
بازی‌ها مناسب با سن بچه‌ها باشد می‌تواند خیلی در پرورش خلاقیت آنها تأثیر
بگذارد. باهم چند بازی مفید برای تقویت خلاقیت را مرور می‌کنیم.

بازی هایی برای تقویت خلاقیت کودکان 

 اگر این
بازی‌ها مناسب با سن بچه‌ها باشد می‌تواند خیلی در پرورش خلاقیت آنها تأثیر
بگذارد

آب بازی

این
بازی برای کودکان محدوده سنی ندارد. اگر دقت کنید همه بچه‌ها در هر سنی به
آب‌بازی علاقه خاصی دارند. در یک دوره خاصی اکثر بچه‌ها از حمام می‌ترسند
که این ترس به مرور و با انجام بازی‌های مخصوص در آب از بین می‌رود. آب
بازی باعث تسکین عصبانیت‌های کودک شده و کودک از طریق آن از ناراحتی‌ها،
فشارها و تنش‌ها دور می‌شود و احساس آرامش می‌کند.

چون کودکان آب بازی را دوست دارند از این طریق می‌توان مفاهیم و مطالب بسیاری را به آنها یاد داد. آب‌بازی
کمک می‌کند تا بچه‌ها افکار خلاقشان را رشد بدهند. آنها ساعت‌ها وقتشان را
صرف آب بازی می‌کنند. والدین و مربیان می‌توانند به وسیله بازی‌های متنوع و
از طریق پرسش‌های مختلف، تفکر خلاق را در کودکان پرورش دهند.

 بازی هایی برای تقویت خلاقیت کودکان

 آنها ساعت‌ها وقتشان را
صرف آب بازی می‌کنند

کودکان
از طریق آب بازی یاد می‌گیرند که بعضی وسایل در آب فرو می‌رود و بعضی روی
آن شناور می‌مانند (سنگ، چوب، پلاستیک، فلز و …) بعضی اجسام مثل اسفنج،
پارچه و کاغذ آب را به خود جذب می‌کنند و بعضی مثل پلاستیک آب را به خود
جذب نمی‌کنند. کودک در سنین بالاتر از طریق آب بازی با منابع آب، مثل چشمه،
قنات، رود، دریا و دریاچه آشنا می‌شود.

بازی با لغات

برای
بچه‌هایی که قادر به خواندن هستند، بازی با کلمات به فکر کردن خلاقانه
آنها کمک می‌کند. با این کار کودکان تداعی معانی خلاقانه و ارتباط‌های
عناصر مختلف را یاد می‌گیرند. مثلاً یک لیست از ۴ تا ۵ لغت که با هم ارتباط
ندارند را بنویسید بعد یک لغت مرتبط با یکی از آن لغت‌ها را به او نشان
دهید. او باید سعی کند ربط این لغت با کلمه درست را پیدا کند.

نقاشی

طراحی
و نقاشی  همیشه یک راه تقویت خلاقیت بچه‌هاست. طراحی کردن به کودکان اجازه
می‌دهد که با موضوعاتی که خیلی راحت تغییر شکل می‌دهند، به جای موضوعات
ثابت، بازی کنند. یک ایده برای بازی طراحی، آموزش فکر کردن و حدس
زدن است. از کودکتان بخواهید خط‌خطی‌های ساده‌ای بر روی کاغذ بکشد و بعد
سؤال کنید این خط‌ها شبیه چه چیزهایی می‌توانند باشند. و در آخر می‌توانید
با اضافه کردن شکل‌هایی به این خطوط طرح جدیدی بسازید.

بازی هایی برای تقویت خلاقیت کودکان 

 طراحی
و نقاشی  همیشه یک راه تقویت خلاقیت بچه‌هاست

داستان گویی

این
کار شاید بازی نباشد اما می‌تواند خلاقیت فرزندان را خیلی زیاد تقویت کند.
برای جلب توجه بیشتر کودکان داستان‌های خود را برای او تعریف کنید. از
شخصیت‌های واقعی در اطراف او و فضای خانه خود برای تصویرسازی و شخصیت‌های
داستان استفاده کنید. هرچه فضا و شخصیت‌ها آشناتر باشند، کودک توجه بیشتری
به داستان نشان خواهد داد. به این ترتیب، ذهن کودک سعی می‌کند داستان را
تصویرسازی کند و با این بازی و سرگرمی خوب، هم‌‎زمان خلاقیت ذهنی فرزند را نیز پرورش می‌دهید.

موسیقی

شنیدن
موسیقی در هر سنی برای بچه‌ها جذابیت خاص خودش را دارد. شما هم می‌توانید
از موسیقی برای تقویت خلاقیت بچه‌ها استفاده کنید. وقتی که کودک با سازهای
اسباب‌بازی خود صدا تولید می‌کند، آواز می‌خواند و شاد است، درواقع در حال
بروز استعدادهای ذاتی خود است. شما با تحسین و تشویق او می‌توانید این
ابتکارات را در ذهن او پرورش دهید.

بازی هایی برای تقویت خلاقیت کودکان 

 شنیدن
موسیقی در هر سنی برای بچه‌ها جذابیت خاص خودش را دارد

دنیای الکترونیکی

بچه‌های نسل جدید خیلی از بازی‌ها و فضاهای واقعی دور شدند و به شدت به دنیای مجازی و الکترونیکی چسبیده‌اند. این اتفاق خلاقیت
بچه‌ها را از بین برده و آنها را میخکوب فضای مجازی کرده است. برای اینکه
ذهن کودک باز باشد و بتواند خیال‌پردازی کند، باید تا حد امکان استفاده از
وسایل الکترونیک را کم کنید.

درست است که وقتی
موبایل خود را دست او می‌دهید، سرگرم میشود‌ و دیگر سروصدا و شیطنت نمی‌کند
اما این کار موجب کاهش خلاقیت ذهنی بچه‌ها می‌شود. تماشای تلویزیون و
برنامه‌های تلویزیونی وقت او را پر می‌کنند و اجازه نمی‌دهند فرزندتان
خیال‌پردازی کند.روانشناسان مرتب تأکید می‌کنند که کودکان زیر دو سال نباید
پای تلویزیون بنشینند. کودک باید حداکثر ۳۰ دقیقه اجازه تماشای تلویزیون
را داشته باشد. بیش از این، قوه تخیل و خلاقیت‌های او کمرنگ می‌شود.

 بازی هایی برای تقویت خلاقیت کودکان

نمایش
و ایفای نقش‌های مختلف به کودک کمک می‌کند تا خود را جای شخصیت‌های مختلف
بگذارد

نمایش

نمایش
و ایفای نقش‌های مختلف به کودک کمک می‌کند تا خود را جای شخصیت‌های مختلف
بگذارد. با این کار هم کودک سرگرم می‌شود و هم قوه خلاقیتش رشد می‌کند. شما
باید برای این کار به او کمک کنید و برایش امکانات و فضای مناسب را تهیه
کنید. به طور مثال، اگر دوست دارد نقش دکتر را ایفا کند، برایش وسایل پزشکی
بخرید تا نقشش را بازی کند.

دوستان خیالی

همه
بچه‌ها از یک سنی به بعد با یک شخصیت خیالی زندگی می‌کنند. با او حرف
می‌زنند و با او بازی می‌کنند. در مراحل رشد کودک بسیار طبیعی است که
دوستان خیالی داشته باشد. این دوستان از قوه تخیل بسیار قوی در
کودکان به وجود می‌آید. بچه‌هایی که این شخصیت‌ها برایشان جدی و پر رنگ‌تر
است اصولاً رفتار اجتماعی بهتر و هراس اجتماعی کمتری دارند. می‌توانید وقتی
که فرزند شما در حال بازی با دوستان خیالی خود است در جمع آنها حضور داشته
باشید و تا زمانی که رفتار بد یا اشتباهی از فرزند سر نزده است، او را
همراهی کنید.

تفکیک دنیای واقعی و خیال

از
یک جایی به بعد لازم است برای بازی و سرگرمی‌های کودک محدودیت تعیین کنید.
به طور مثال، اگر کودک دوست دارد نقش دزد یا پلیس را بازی کند و اطراف
خانه بگردد، اشکالی ندارد اما باید بداند زمان شام باید به دنیای واقعی
بازگردد و سر میز بنشیند و غذایش را بخورد. باید بداند در کنار تخیل، دنیای
واقعی هم هست که باید همیشه در ذهن خود داشته باشد.

 بازی هایی برای تقویت خلاقیت کودکان

باید بداند در کنار تخیل، دنیای
واقعی هم هست

بازی با لباس‌ها

بیشتر
دختربچه‌ها از یک سنی به ملکه‌ها و شخصیت‌های رؤیایی علاقه‌مند می‌شوند و
پسرها به زورو و بت من و سوپرمن دل‌بستگی پیدا می‌کنند. سعی کنید با
لباس‌های مختلف این نقش‌ها را با بچه‌ها بازی کنید و قوه تخیل آنها را
قدرتمند کنید. بیشتر اجازه دهید او از تخیلش کمک بگیرد و داستان بازی را
بسازد.

بازی با ابرها

اگر
بتوانید با فرزندتان به محیط باز مثل پارک بروید می‌توانید خیلی خوب با
ابرها بازی کنید و قصه بسازید. بگذارید کودک شما تصویری که از ابرها
می‌بیند بگوید. گوسفند، مداد، خرس، هواپیما، ماشین یا هر چیزی که به نظرش
برسد در پرورش خلاقیتش به او کمک می‌کند. با این کار به او یاد می‌دهید که
حتی درباره عادی‌ترین چیز‌ها می‌توان بی‌‌‌نهایت خیال‌پردازی کرد.

پیاده‌روی

راه رفتن با بچه‌ها در خیابان خودش می‌تواند یک بازی پر از خلاقیت باشد.
در خیابان نزدیک خانه قدم بزنید و از او سؤال‌هایی بپرسید که پاسخی آزاد
دارند، مثلاً: «به نظرت اون هاپو به چی داره نگاه می‌کنه؟» او را تشویق
کنید با اشاره آن‌ها را به شما نشان دهد. اگر دقت کنید بچه‌ها دیدگاه
متفاوتی دارند، همه چیز برایشان تازگی داشته، جدید و جالب است.

آشپزی

بازی
جذاب بچه‌ها به خصوص دخترها آشپزی است. اجازه بدهید کودکتان مواد لازم سوپ
را از تمام خانه انتخاب کند. هر چیز بدون خطر که در قابلمه‌ای بزرگ جا
شود، برای این کار خوب است. مادربزرگ یا عروسک پارچه‌ای کودکتان می‌تواند
میهمان مناسبی باشد. فایده این کار این است که با استفاده از اشیاء معمول
به شیوه‌های غیرمعمول کودکتان را تشویق می‌کنید با ذهن بازتری به جهانی که
در آن زندگی می‌کند، فکر کند.

 بازی هایی برای تقویت خلاقیت کودکان

 بازی
جذاب بچه‌ها به خصوص دخترها آشپزی است

بازی با ماکارونی

اگر
کودک ۲ تا ۴ ساله دارید این یکی از بازی‌های مورد علاقه او خواهد بود.
ماکارونی  به خاطر شکل و بافت خاصش، امکان‌ زیادی برای بازی فراهم می‌کند.
در مورد بچه‌های کوچک‌تر می‌توانید از ماکارونی‌های بزرگ لوله‌ای استفاده
کنید.برای بچه‌های ۴ ساله یک ظرف کوچک از ماکارونی را به همراه یک نخ کاموا
در اختیار کودک قرار بدهید و او را تشویق کنید که ماکارونی‌ها را نخ کند و
یک گردنبند از ماکارونی درست کند. این بازی باعث تقویت ماهیچه‌های کوچک
دست می‌شود و بین چشم و دست کودک، هماهنگی ایجاد می‌کند.

برای
همین رده سنی بازی با آینه هم کار جالبی است. در یک روز آفتابی، با
انداختن نور آینه روی اشیای مختلف می‌توانید کودک را تشویق کنید که نام
آن‌ها را به زبان بیاورد. از او بخواهید که لکه‌های کوچک نور را تعقیب کند
یا خودش، نور را به دیوار بتاباند. از یک لیوان، برای شکست نور استفاده
کنید و رنگ‌های مختلف نور را به کودک نشان دهید. برای این کار
می‌توانید از چراغ‌قوه‌های رنگی هم استفاده کنید و بخواهید بچه دنبال نور
بدود. هدف این بازی، تشویق حس کنجکاوی کودکان و ایجاد هیجان مشترک بین
والدین و کودک است.

 بازی هایی برای تقویت خلاقیت کودکان

سبزی‌های مختلف، شکل‌های مختلف و جالبی ایجاد می‌کنند 

رنگ بازی

بچه‌های
۳ تا ۶ ساله بهتر می‌توانند این بازی را انجام دهند. رنگ گواش را رقیق
کنید و در کاسه‌های کوچک بریزید. سبزی‌های مختلف مثل لیمو، فلفل دلمه‌ای،
سیب‌زمینی، پیاز، هویج، کاهو یا کلم را از وسط ببُرید و کودک را تشویق کنید
که سبزی‌های را داخل گواش فرو کرده و اثر آن را روی مقوا امتحان
کند.سبزی‌های مختلف، شکل‌های مختلف و جالبی ایجاد می‌کنند. می‌توانید کودک
را تشویق کنید که دست یا پایش را داخل کاسه فرو ببرد و اثر آن را روی مقوا
ببیند. این بازی باعث تقویت حس خلاقیت کودک می‌شود.

 بازی با حبوبات

برای
بچه‌های بالای سه سال انداختن اشیا در یک ظرف یا آب خیلی لذت‌بخش است. یک
کاسه کوچک با حبوبات مختلف را همراه یک بطری کوچک آب‌معدنی خالی، به او
بدهید. کودک معمولاً شروع به انداختن حبوبات داخل بطری می‌کند. این کار
باعث تقویت ماهیچه‌های کوچک دست و ایجاد هماهنگی بین چشم و دست می‌شود.
خالی کردن و تکان دادن بطری سر و صداهایی ایجاد می‌کند که برای کودک جالب است. کودک را تشویق کنید که حبوبات را دسته‌بندی کند. با این کار توجه کودک به رنگ و شکل مختلف حبوبات، جلب می‌شود.

بازی هایی برای تقویت خلاقیت کودکان 

 اگر هوا خوب و
شرایط مناسب است او را به حیاط و یا بیرون از خانه ببرید

در
نهایت همه این بازی‌ها در خانه ممکن است باعث شلوغی و به هم ریختگی زیادی
شود. سعی کنید از به هم ریختگی ناراحت نشوید. هنگامی که کودکان و حتی
بزرگسالان در حالت خلاقیت خود به سر می‌برند، همه‌چیز به سرعت به هم
می‌ریزد. دفعات بعد که کودکتان از شما درخواست این بازی‌ها، به خصوص
آب‌بازی یا رنگ بازی را کرد، به او فضای کافی بدهید و یا اگر هوا خوب و
شرایط مناسب است او را به حیاط و یا بیرون از خانه ببرید. احتمالاً باید آن
به هم ریختگی را هم خودتان جمع کنید ولی خلاقیت کودک شما بر آن ارجحیت
دارد.


منبع: فرادید

بررسی انواع زباله ها و ماهیت آنها

مجله دانشمند – فاطمه کاظمی: شاید امروزه هیچ پدیده دیگری مانند زباله، فراگیرترین تعریف را از تمدن امروزی ما نشان ندهد. رد پایی که امروزه بشر از خود در طبیعت به جای گذاشته، زباله است و زباله، حاصل عطش سیری ناپذیر بشر برای مصرف بیشتر است. اما این رد پا، بسیار متنوع است. امروزه مقدار زیاد زباله ها و مواد زیاد جامد شهری به یکی از مهم ترین مشکلات زیست محیطی در شهرها و روستاها تبدیل شده و مخارج و هزینه مدیریت این زباله ها (از جمله جمع اوری و دفن زباله) بودجه بسیاری را مصرف می کند.

در ادامه مهم ترین انواع زباله ها را با هم مرور می کنیم. زباله مجموعه موادی است که پس از مصرف یا استفاده، دیگر کارآیی ندارد و دور ریخته می شود. زباله ها را معمولا در چهار دسته کلی زباله های شهری، زباله های صنعتی، زباله های خطرناک و زباله های بیمارستانی تقسیم می کنند.

زباله های شهری

بررسی انواع زباله ها و ماهیت آنها 
تعریف ها و طبقه بندی های مختلفی برای توضیح اجرای مواد موجود در زباله های شهری ارائه شده است. گفته می شود از لحاظ اجزای تشکیل دهنده زباله، زباله های شهری شامل ۷۹٫۵ درصد مواد آلی فاسدشدنی، ۹٫۳۸ درصد کاغذ و مقوا، ۲٫۵ درصد پلاستیک، ۲٫۵ درصد چوب، ۳٫۳۳ درصد شیشه و سفال و ۱٫۴۳ درصد منسوجات است.. با توجه به درصد بالای مواد فسادشدنی، تهیه کود آلی گیاهی به عنوان یک گزینه سودآور و کارآمد مطرح است. علاوه بر این بازیافت کاغذ، پلاستیک و شیشه هم از جمله مواردی است که در بسیاری از کشورهای پیشرفته به آن توجه می کنند.

زباله های بیمارستانی

یکی از مهم ترین انواع زباله ها که دفع آنها حتما باید بهداشتی و با رعایت اصول ایمنی صورت گیرد، زباله های بیمارستانی هستند. به کلیه پسماندهای عفونی و زیان آور بیمارستان ها، مراکز بهداشتی- درمانی، آزمایشگاه های تشخیص طبی و سایر مراکز مشابه، زباله های بیمارستانی گفته می شود.

بررسی انواع زباله ها و ماهیت آنها 

خود زباله های بیمارستانی با توجه به منشا آنها، انواع گوناگونی دارند. مثلا زباله بخش عفونی یا اتاق عمل، با مواد زاید آزمایشگاه یا بخش رادیولوژی، بسیار تفاوت محسوسی دارد و طبق یک بررسی، زباله بخش های مختلف بیمارستان ها به چند گروه تقسیم می شوند که مهم ترین آنها عبارتند از:

زباله های معمولی: زباله های مربوط به بسته بندی مواد و دیگر زباله های پرسنل.

زباله های پاتولوژیکی: شامل بافت ها، اندام ها، قسمت های مختلف بدن و پنبه های آغشته به خون.

مواد پرتوزا: شامل جامدات، مایعات و گازهای رادیواکتیو

جمع آوری این نوع از پسماند به عهده وزارت بهداشت و درمان است.

زباله های صنعتی

بررسی انواع زباله ها و ماهیت آنها 
هرگونه زایدات خانگی، صنعتی، تجاری، بهداشتی، لجن تصفیه خانه ها و حوضچه های تثبیت خاکستر و بقایای زباله سوزها، زائدات حیوانی، مواد قابل اشتعال و رادیواکتیو و… زباله صنعتی نام دارند. زباله های صنعتی، مواد زاید ناشی از فعالیت های صنعتی هستند و معمولا شامل فلزات، مواد پلاستیکی، مواد شیمیایی و بالاخره زباله های ویژه و زباله های خطرناک هستند. برای جمع آوری، حمل و نقل و دفع آن ها ضوابط خاص و مقررات ویژه ای تعریف شده است که باید حتما آنها را رعایت کرد.

زباله های خطرناک

زباله های خطرناک مانند انواع دیگر زباله ها تعریف های متفاوتی دارند. سازمان حفاظت و بازیابی، زباله های خطرناک را اینگونه توصیف کرده است: ضایعاتی که در اثر مدیریت نامطلوب (جمع آوری، حمل و نقل، تصفیه و دفع) باعث مرگ ومیر موجودات یا شیوع بیماری های جبران ناپذیر و بالقوه خطرناک برای انسان، موجودات زنده یا محیط زیست شوند. سازمان بهداشت جهانی نیز در تعریف زباله های خطرناک گفته است مواد زایدی که به دلیل خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و یا بیولوژیکی، جمع آوری، جابه جایی و دفع آنها مستلزم تدابیر خاصی است تا از بروز هر گونه تاثیر سوء بر محیط زیست و سلامت انسان جلوگیری کند. زباله های خطرناک معمولا یکی از مشخصات قابلیت انفجار، احتراق، خوردگی، واکنش پذیری و سمی بودن را دارند و اغلب تحت عنوان مواد زاید پرتوزا، پس مانده های شیمیایی، زایدات قابل اشتعال، زایدات بیولوژیکی و مواد منفجره دسته بندی می شوند.

زباله الکترونیک

بررسی انواع زباله ها و ماهیت آنها 
این دسته از زیاله ها، از خطرناک ترین زباله ها هستند که متاسفانه در بسیاری از موارد می توان آنها را در زباله های شهری هم دید. زباله های الکترونیک شامل دستگاه های الکترونیکی مصرف شده و قطعات آنهاست؛ دستگاه هایی مانند تلفن و کامپیوتر، لوح فشرده و… که حاوی فلزات خطرناکی مانند سرب، کادمیوم و جیوه هستند. در صورتی که این زباله ها را پس از پایان عمر مفید، به شکل صحیح بازیافت نکنیم وب ه همین شکل در طبیعت رها سازیم، موجب آلودگی محیط ریست می شود. با توجه به سرعت پیشرفت تکنولوژی در عرصه کامپیوتر و الکترونیک، عمر مفید بسیاری از این ابزارها در جهان به ۲ تا ۳ سال کاهش یافته و این عدد در ایران احتمالا ۵ سال است. در نظر داشته باشید که هم اکنون تعداد موبایل های موجود بسیار بیشتر از افراد است.

بازیافت زباله های الکترونیک

بررسی انواع زباله ها و ماهیت آنها 

با بازیافت زباله های الکترونیک می توان مقدار کمی فلزات باارزش مانند طلا، نقره و مس را بازیافت کرد، همچنین می توان با بازیافت آنها، آلیاژ لحیم استخراج کرد. به همین دلیل بسیاری از کشورهای در حال توسعه به امید دست یابی به این ثروت ناچیز، زباله های الکترونیکی را از کشورهای توسعه یافته وارد می کنند. ولی باید در نظر داشت بازیافت غیراصولی زباله های الکترونیک در کشورهای جهان سوم به آلودگی های گسترده منجر شده است. هم اکنون ۷۰ درصد کامپیوترها و موبایل های جهان در چین بازیافت می شود.

در سال ۲۰۰۸ وزرای ۱۷۰ کشور جهان در بالی اندونزی گردهم آمدند تا راه های بازیافت زباله های خطرناک از جمله زباله های الکترونیک را بررسی کنند. هم اکنون هیچ آماری از وضعیت زباله های الکترونیک در ایران در دست نیست و هیچ سازمانی نیز متولی رسیدگی به زباله های الکترونیک نیست. گفته می شود به تازگی اولین کارخانه بازیافت زباله های الکترونیک در کشور راه اندازی شده است.

زباله های فضایی

بررسی انواع زباله ها و ماهیت آنها 
فناوری فضایی در همه عرصه ها فعال است حتی در عرصه تولید زباله. زباله های فضایی، بخش هایی از فضاپیماست که به عمد یا به سهو در فضا رها شده اند و اکنون دیگر کاربردی ندارند. اهمیت زباله های فضایی در این است که با توجه به تعداد زیاد این قطعات و همچنین روند رشد سریع این ماهواره ها و فضاپیماها، احتمال برخورد این زباله ها با ماهواره ها زیاد می شود. با توجه به اینکه بیش از ۲۰ هزار قطعه بزرگتر از توپ تنیس و بیش از نیم میلیون قطعه بزرگتر از توپ تنیس و بیش از نیم میلیون قطعه بزرگتر از تیله در مدار زمین پراکنده اند و همچنین سرعت زیاد این زباله ها در می یابیم احتمال برخورد و خسارت چقدر زیاد است. با توجه به قیمت زیاد ماهواره ها، هرگونه تصادفی بین زباله های فضایی و ماهواره ها، هزینه زیادی را بر صاحبان ماهواره ها تحمیل می کند.

تولید زباله در ایران و جهان به زبان آمار

•    ایرانیان روزانه ۵۰ ملیون کیلو (سالانه، ۱۸ میلیون تن) زباله خانگی تولید می کنند که تنها ۵ درصد از آن بازیافت می شود.
•    برای درک بهتر میزان تولید زباله در ایران (۱۸ میلیون تن، بهتر است مقدار آن را مقدار تولید گندم در ایران (کمتر از ۱۵ میلیون تن) و تولید برنج در کشور (حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار تن) مقایسه کرد.
•    سرانه تولید پسماند در شبانه روز در کشورهای اروپایی ۳۰۰ تا ۲۵۰ گرم اما این مقدار در استان تهران در چهرا سال اخیر از ۹۰۰ گرم به ۹۶۷ گرم رسیده است. به بیان دیگر هر شهروند تهرانی هر سال تقریبا ۵ برابر وزن خود زباله تولید می کند.
•    روزانه یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان برای جمع آوری و دفن زباله و پسماند شهر تهران هزینه می شود. این مقدار در کنار یک میلیارد تومان ثروتی که با دفن زباله زیر خاک می رود، نشان می دهد روزانه بیش از ۲ میلیارد تومان بر اثر زباله سازی تهران ها از بین می رود.
•    در شهرهای ایران سهم تفکیک زباله از مبدا ۷ و در کلان شهرها معادل ۱۴ درصد است ولی سهم این روش جمع آوری زباله در شهر تهران فقط ۵ درصد است.
•    فقط ۲۰ درصد پسماندهای شهری بازیافت می شود. از این مقدار دو درصد به شکل بهداشتی و بقیه به صورت عادی دفن می شود.
•    سالانه ۶۰ میلیون تن نخاله ساختمانی در کشور تولید می شود. علاوه بر این، ایرانیان سالانه، ۵۰ هزار تن گاز گلخانه ای، ۱۰ میلیون متر مربع شیرابه نیز از زباله های خود تولید می کنند که موجب از بین رفتن هکتارها زمین و جنگل و بارش باران های اسیدی می شود.

آمار هدرروی غذا در ایران و جهان

سال گذشته فائو اعلام کرد برآوردهایش نشان می دهد هر سال ۱٫۳ میلیارد تن غذا در جهان هدر می رود که این رقم معادل تولید ۲۸ درصد از کل زمین های کشاورزی است. از مقدار ۱٫۳ میلیارد تن گفته شده، ۳۵ میلیون تن معادل ۲٫۷ درصد در ایران دور ریخته می شود. با توجه به اینکه حدود یک درصد از جمعیت جهان در ایران زندگی می کنند، در می یابیم ایرانیان ۲٫۷ برابر متوسط جهانی، غذا را دور می ریزند.

براین اساس ۳۰ درصد غلات، ۲۰ درصد لبنیات، ۳۵ درصد ماهی و غذاهای دریایی، ۴۵ درصد میوه و سبزی، ۲۰ درصد دانه های روغنی و ۲۰ درصد گوشت تولیدی جهان به هدر می رود. از ۱٫۳ میلیارد تن غذایی که به هدر می رود، حدود ۴۵۰ میلیون تن غلات، ۳۰۰ میلیون تن میوه، ۵۰ میلیون تن گوشت و ۲۰ میلیون تن ماهی است.

فائو می گوید در جهانی که ۹۰۰ میلیون نفر از جمعیت آن گرسنه اند، یک سوم از مواد غذایی تولیدشده هدر می رود. همچنین گزارش های غیررسمی نشان می دهد ۳۵ درصد محصولات کشاورزی تولیدی در ایران به هدر می رود. بر این اساس از ۱۰۰ میلیون تن محصول کشاورزی تولیدی در کشور ۳۵ میلیون تن در سال دور ریخته می شود.


منبع: برترینها