خطر حماقت، تهدید بزرگ فراموشی دیجیتال

هفته نامه امید جوان – امید خزانی: در عصر نوین که عصر تکنولوژی و فناوری است در کنار بهره گیری از فرصت های ایجادشده با چالش های متنوع و جدی مواجه است. مزایا و فرصت های فناوری در میدان رقابت های آموزشی خود را تحمیل می کنند اما چالش های ناشی از آن در اثر هیجان به وجود آمده کمی دیرتر مورد توجه قرار می گیرند!

الکساندر پوپ شاعر و نویسنده انگلیسی قرن ۱۸ یکی از مقالات مهم خود را با این جمله شروع کرده بود: «دانش اندک خیلی خطرناک است».

شاید در نگاه نخست این جمله بدیهی به نظر آید که بی دانشی خطرناک است اما این جمله کمی عمیق تر است و به این معناست که دانش اندک بسیار خطرناک تر از بی سوادی و بی دانشی است. چون دانش اندک توهم دانش ایجاد می کند و صاحب دانش اندک را به پرتگاه جهل مرکب می کشاند که در ادبیات کهن ایران نیز نکوهش شده است.

امروزه به برکت فناوری های نوین تنوع و سطح دسترسی به اطلاعات افزایش چشمگیری داشته، اما در اثر فراموشی دیجیتال عمق این دانش ها در ذهن افراد بشر کاهش یافته است! کم شدت قدرت حافظه، سطحی شدن دانش انسان ها، کلی نگری و سست شدن بستر رشد تفکر نقادانه و کاهش تمرکز در دهه گذشته جزو معایب تکنولوژی های ارتباطات عنوان شده اند. در چند سال گذشته که سرعت تحولات فناوری بیشتر شده است همزمان در مراکز مهم علمی و آموزشی دنیا تحقیق هایی پیرامون تاثیرات منفی تکنولوژی بر زندگی در کنار مزایای آن انجام شده است. «آیا تکنولوژی ما را احمق تر کرده است؟» «آیا تکنولوژی جای حافظه انسان را گرفته است؟»

 خطر حماقت، تهدید بزرگ فراموشی دیجیتال

پیش تر دکتر ابراهیمی دینانی، فیلسوف و استاد برجسته دانشگاه تهران گفته بود که جامعه و نسل جوان ما به سمت احمق شدن در حرکت است. این هشدارهای فرهیختگان کشورمان هر از گاهی مطرح می شود و خیلی زود در هیاهوی خبری و سیاسی مسایل جاری فراموش می شود.

متاسفانه نتایج تحقیق هایی که در کشورهای مختلف در دهه گذشته انجام پذیرفته است این واقعیت تلخ را تایید می کند و لازم است که دو نهاد اصلی متولی آموزش نسل جدید یعنی خانواده و آموزش و پرورش این هشدار را جدی بگیرند و برای آن به طور جد برنامه ریزی کنند.

نتایج پژوهش دانشگاه بیرمنگام انگلستان که پاییز ۹۴ منتشر شد و طی آن ۶۰۰۰ نفر در چند کشور اروپای غربی مورد پژوهش قرار گرفتند نشان می دهد که ۹۰ درصد افراد بالغ دچار فراموشی دیجیتال «digital amnesia» شده اند. فراموشی دیجیتال؛ حافظه و نسل خود را از خطر زوال نجات دهیم. ۷۰ درصد افراد شماره تلفن همراه فرزندشان را حفظ نیستند و ۴۹ درصد شماره همسرشان را از حفظ نیستند.

تحقیق مشابهی در آزمایشگاه شرکت امنیت سایبری Kaspersly در آمریکا با مطالعه ۱۰۰۰ نفر جوان و افراد میانسال ۱۶ سال به بالا انجام پذیرفت که نتایج مشابهی را نشان داد. در گزارش این شرکت تاکید شده است «اثر گوگل» Google Effect خطرناک و جدی است. در اثر این پدیده ما با اعتماد به دستگاه های دیجیتال هوشمند از سپردن اطلاعات به حافظه خودداری می کنیم. ما به علم به اینکه اطلاعات فقط یک کلیک با ما فاصله دارند از یادگیری و حافظه سپاری آن خودداری  می کنیم و درواقع اینترنت را به بخشی از حافظه خود تبدیل می کنیم!

امروزه عکس گرفتن از پدیده های پیرامون به امری رایج بدل شده است. تحقیق دیگری که چند سال پیش در دانشگاه Fairfield آمریکا انجام شد، نشان داد که عکس گرفتن از پدیده های پیرامون به طور قابل ملاحظه ای حافظه انسان را تضعیف می کند. از شرکت کنندگان در این تحقیق خواسته شده بود که در یک موزه قدم بزنند و پس از پایان بازدید به سوالاتی پاسخ بدهند. کسانی که عکاسی کرده بودند به طور قابل ملاحظه ای اطلاعات خیلی کمی از جزییات در ذهن شان مانده بود!

در این تحقیق تاکید شده است که با این پدیده های دیجیتالی ما کمتر و کمتر به خود زندگی اهمیت می دهیم و در یادسپاری اتفاقات زندگی خودمان هر روز بدتر می شویم.

دکتر نیکلاس کار نویسنده کتاب «کم عمقی؛ چگونه اینترنت طرز تفکر ما را تغییر داده است» معتقد است بین حافظه انسان و حافظه کامپیوتر تفاوت اساسی وجود دارد چون مکانیزم حافظه ما به گونه ای است که از طریق به حافظه سپردن است که ما دانسته ها و احساسات مان را به هم مرتبط می کنیم و بدین ترتیب دانش شخصی ما شکل می گرد. اگر ما در ذهنمان و حافظه مان ارتباطات قوی شکل ندهیم در واقع ما دانشی نیز یاد نمی گیریم و علم نوین اثبات کرده است که تقویت حافظه نیازمند توجه و تمرکز است و در این فرایند است که ارتباطات connections شکل می گیرند.

برای فرار از سطحی نگری افزایش تمرکز ضروری است ولی متاسفانه تحقیقات بسیار نگران کننده ای در این زمینه منتشر شده است. براساس تحقیقی که نتیجه اش در ماه می ۲۰۱۵ در کانادا منتشر شد تمرکز ذهن انسان از ۱۲ ثانیه در سال ۲۰۰۰- مقارن با آغاز پیشرفت های چشمگیر در گوشی های هوشمند- به ۸ ثانیه در ۲۰۱۵ کاهش پیدا کرده است. بر این اساس بشر ۳۳٫۵ درصد از قدرت تمرکزش را در ۱۵ سال اخیر از دست داده است که بسیار نگران کننده است.

چالش کشورهای در حال توسعه

کشورهایی که تولیدکننده تکنولوژی هستند امکان اینکه به پادزهر هم دست پیدا کنند خیلی بیشتر از کشورهایی است که تا سال ها غرق در ذوق بهره گیری از آن فناوری های وارداتی می مانند. عوارضی که در بالا با استناد به نتایج تحقیقات مختلف ذکر شد می تواند اثری به مراتب قوی تر و نامطلوب تر در کشورهای در حال توسعه که برنامه ریزی لازم را از نظر فرهنگ سازی نکرده اند، داشته باشد.

 خطر حماقت، تهدید بزرگ فراموشی دیجیتال

واقعیت این است که سرعت تحولات فناوری بسیار سریع و چشمگیر است. جامعه بشری امروز را شاید بتوان به قایقرانی در رودخانه امواج خروشان تشبیه کرد که در کنار لذت بخش بودن مستلزم مجهز بودن به جلیقه های خاص و کار تیمی سرنشین های قایق است در غیر این صورت برخورد با صخره های بزرگ و بازماندن از حرکت اجتناب ناپذیر خواهدبود.

یکی از روش های آموزش سنتی در کشور ما که با یافته های جدید علمی نیز سازگار است تشویق بر حفظ برخی از متون کلاسیک ادبی و کانونیکال در سنین پایین به کودکان بود که البته تقریبا منسوخ شده است. امروزه اثبات شده است ذهن انسان برای افزودن به دانش خود اطلاعات قبلی را به طور دایم مبنی قرار داده و تحلیل می کند و از طریق ارتباط دادن chunkهای اطلاعاتی تحلیل های  جدید و افکار جدید تولید می کند.

چه باید کرد؟

باید کارگروه هایی در نهادهای آموزشی تشکیل شوند که در مورد پدیده های مخربی چون «فراموشی دیجیتال» «اثر گوگل» و ««دیجیتال امنیزیا» یا «فراموشی دیجیتال» تحقیق کنند و هشدارهای لازم را اطلاع رسانی نمایند.»

خانواده ها و نظام آموزشی باید به سرعت خود را با شرایط جدید تطبیق بدهند و با تدابیر آموزشی مناسب حافظه را به چالش بکشند. رویکردی که در ۲ دهه اخیر در نظام آموزشی نقش بهره گیری  از حافظه را کم رنگ کرده است باید به نوعی تعدیل شود.

محققان غربی نوعی «روزه اطلاعاتی» را توصیه می کنند. همچنین ضروری است که در ساعاتی از روز تمام ابزار دیجیتالی اعم از تلفن هوشمند، لپ تاپ را از خود دور کنیم. یکی از عوامل کاهش حافظه از دست دادن تمرکز است که notification آگاه سازی های مداوم گوشی هوشمند ا طریق پیام رسانه ای اجتماعی آن را تشدید می کند که باید به طور جدی کاهش وابستگی ایجاد شود. عادت کنیم ساعاتی از روز گوشی خود را برای افزایش تمرکز بر روی حالت «پرواز» قرار دهیم.

حافظه خود را تمرین روزانه دهید از طریق حفظ اشعار و یا هر نوع که علاقه مند هستید. تمرین کنید که گوشی خود را روزانه یک ساعت از خود جدا کنید و این تمرین را به ۲۴ ساعت در هفته افزایش دهید. سعی کنید روزه دیجیتال بگیرید و در طی ساعاتی که روزه دیجیتال گرفته اید فعالیت های متفاوتی مانند پیاده روی در پارک، یک ساعت نشستن در کافی شاپ، ورق زدن کتاب فکاهی قدیمی و… انجام دهید. اگر ذهن و حافظه خود را نجات ندهید به زودی فراموشی دیجیتال digital amnesia آن را خواهد بلعید و بیماری هایی مثل آلزایمر و dementia در کمین شما خواهندبود.


منبع: برترینها

نوستالژی، مفهومی که تعریف شده است

روزنامه آسمان آبی – آزاده باقری: شاید کمتر کسی بداند واژه نوستالژی زمانی که برای نخستین بار در دنیا به کار برده شد نوعی بیماری بود. بیماری ای که زمان جنگ در اروپا گریبان سربازهای دور از خانه را می گرفت و آن ها را ویران می کرد.

بیماری که در آن زمان روان شناس ها از دو واژه یونانی «نوستوس» به معنای خانه و «آلژیا» به معنی غم و درد و ترکیب آن «غم و حسرت برگشت به خانه» به کار می بردند. با آن که این واژه یونانی است برای نخستین بار یک پزشک سوییسی در قرن ۱۷  این ترکیب را ساخت؛ اما به مرور زمان این واژه تنها در کتاب ها و اصطلاحات پزشکی و روان شناسی کاربرد نداشت؛ بلکه از آن در جامعه و زندگی های روزمره هم استفاده شد به طوری که دیگر از نوستالژی برای مرور گذشته به شکل های مختلف به کار بردند.

حدود دهه ۸۰ شمسی و بزرگ تر شدن بچه های دهه ۵۰ و ۶۰ بود که واژه نوستالژی نیز در کشور ما کاربردی تر شد و بسیاری می دانستند وقتی از نوستالژی حرف می زنیم از چه حرف می زنیم. اما واژه نوستالژی در ایران و بین مردم تنها یک کاربردش بیشترین استفاده را داشت آن هم بیشتر مفهوم حسرت گذشته بود و ترس این که دیگر از دهه های ۷۰ به بعد هیچ وقت نمی توانند چنین یادگاری هایی از گذشته شان داشته باشند و به آن عشق بورزند.

یونس یونسیان پژوهشگر و محققی است که سال هاست در این زمینه یعنی واژه نوستالژی در حال تحقیق و مطالعه است. به طوری که به گفته خودش مقاله و نوشته ای در جهان وجود ندارد که در آن واژه نوستالژی به کار برده شده باشد که او و تیم تحقیقاتی اش آن را نخوانده باشند. او نزدیک به یک دهه است که به این موضوع از وجوه مختلف می پردازد و سعی می کند با بومی سازی این واژه آن را برای جامعه اش توضیح دهد و چه جایی بهتر از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی که افراد بیشتری را در بر می گیرد.

یونسیان با همین هدف بود که ۶ سال پیش صفحه اینستاگرام خود را راه اندازی کرد و با آن که تا امروز بیش از ۱۴۴ هزار دنبال کننده دارد و بیش از ۲۵۰۰ پست گذاشته هیچ وقت به فکر درآمدزایی از صفحه اش نبوده و تنها کاری که کرده تلاش برای کاربرد درست از واژه نوستالژی و یاددادن آن به مردم جامعه است. کاری که به نظر می رسد موفقیت آمیز بوده و حالا بعد از ۶ سال این فضا را از حالت مجازی به فضای واقعی نیز آورده و تقریبا یک ماه می شود که گردهمایی های حضوری را هم راه اندازی کرده و شاید در آینده نزدیک این گردهمایی ها را با کمک شهرداری ها و میراث فرهنگی به شهرستان های دیگر نیز بکشاند تا همه بتوانند با مفهومی فراتر از نوستالژی که این روزها تنها به معنای یادآوری و حسرت گذشته خوردن است آشنا کند.

 نوستالژی، مفهومی که تعریف شده است

چرا نوستالژی؟ چطور شد که متوجه این موضوع شدید نوستالژی آن قدر مفهوم گسترده ای دارد که هم می شود درباره آن سال ها نوشت هم تحقیق کرد و هم به زوایای مختلف آن پرداخت؟

متولد سال ۱۳۶۰ هستم. یعنی دقیقا دورانی که قرار بود در آن دوران وارد صنعت کسب و کار شویم. سال ۷۹ بود که توانستم در رشته مهندسی صنایع وارد دانشگاه امیرکبیر شوم؛ اما متاسفانه در همان سال ها می دیدم که بسیاری از دوستان و هم دانشگاهی هایم عزم سفر بستند و از کشور خارج شدند! نمی خواستم مانند آن ها رفتار کنم، اما از رفتن آن ها هم دلگیر می شدم.

این موضوع ضربه شدیدی به من وارد کرد و نمی توانستم با این موضوع کنار بیایم. از سوی دیگر پدر من با وجود آن که دبیر ورزش و استاد دانشگاه بود اما به جمع آوری اشیای قدیمی، عتیقه و آنتیک علاقه داشت. این علاقه نیز به شکل ژنتیکی به من سرایت کرد. چون این حس جمع آوری اشیای قدیمی به این صورت بود که من احساس می کردم یک بخش از گذشته مان را داریم از دست می دهیم و من حداقل سعی کنم بخشی از آن را محافظت کنم.

این دو حس موجب شد ترکیبی از غم غربت و نبودن دوستان طعم گس خاطراتی را که داشتم به سرعت از بین ببرد. از طرف دیگر مدرنیته در دهه ۷۰ و ۸۰ به شکل افسارگسیخته ای در حال تغییر شهر و آدم هایش بود. همین اتفاقات موجب شد تا در ذهن من ساز و کاری ایجاد شود تا حواسم را به آن چه داشتم از دست می دادم بیشتر جمع کنم.

با وجود آن که بعد از این تغییر و تحولات علاقه ام را به درس خواندن از دست داده بودم؛ باز هم خودم را وارد دنیای دانشگاهی کردم. تا دکتری پیش رفتم و به دانشکده مدیریت دانشگاه تهران رسیدم و موضوع رساله ام را در زمینه نوستالژی انتخاب کردم.

یعنی این موضوع آن قدر برایتان حائز اهمیت بود که کار و زندگی و تحصیل تان را معطوف به این واژه کردید به طوری که انگار تمام وجودتان را فرا گرفته بود.
بله، من بیش از ۶ سال می شود که به طور مداوم در این زمینه مطالعه می کنم و می نویسم و برای آن که افکارم را در اختیار دیگران قرار دهم و ببینم چقدر از افراد جامعه با من هم عقیده هستند صفحه ای در اینستاگرام راه اندازی کردم به نام کافه نوستال. این صفحه جایی برای فرهنگسازی در این زمینه است.

نوستالژی و نوستالژی بازی آن قدر مفهوم مهمی است که نیاز به فرهنگسازی هم داشته باشد؟

نوع نگاه مردم و جامعه ما به گذشته و چیزهای قدیمی، عکس های قدیمی و… یک ایرادی دارد چون به مفهوم اصلی نوستالژی توجه نشده است. سه ایراد در نگاه ما دیده می شود. اول آن که از زمان مشروطه به بعد نگاه به گذشته به شکلی است که سیاست زده برخورد می کنیم و نگاه نوستالژی مان را به بعد و قبل از یک حکومت یا یک اتفاق معطوف کرده ایم.

دومین نگاه به شدت حسرت آمیز است و کلا نگاهی به آینده نداریم و با خودمان می گوییم فقط گذشته خوب بوده است. سومین نگاه هم از آن طرف بام افتاده و در این نگاه بر این عقیده ایم که گذشته اصلا قابل قبول نبوده و هرچه از گذشته است باید خراب و ویران شود و هم چیز به سمت آینده و مدرنیته پیش برود. اگر به این سه رویکرد دقت کنید می بینید که از مشروطه تا امروز از این سه گانه بیمارگونه نسبت به نوستالژی نتوانسته ایم رها شویم.

شما با راه اندازی این صفحه به مبارزه با این سه گانه آمده اید؟

مبارزه که نه اما تلاش بر این بوده تا با ترکیب عکس و متن، حس و حالی را به مخاطب بدهم که مخاطب کم کم متوجه این سه رویکرد مشکل دار در فرهنگش شود. از طرف دیگر سعی کردم در کافه نوستال خودم دیده نشوم و همین کار هم خودش یک فرهنگسازی در شبکه های مجازی است. چون هرچه صفحه در این دنیا ببینید همه برای دیده شدن و گرفتن تبلیغات با مبلغ های مختلف است.

دیگر وضعیت فرهنگی ما خسته کننده شده است. دائم در حال تبلیغ یکسری خوراک فرهنگی یا تبلیغ لباس، پوشاک و… هستیم. یعنی همه چیز تجارت شده و حالت مسخره ای به خودش گرفته است. آن وقت نسلی که با هدف ساختن صنعت قرار بود پیش برود به کسانی تبدیل شدند که فقط به دنبال آن هستند که بدانند تبلیغ چیست؟ تجارت چیست؟ پول درآوردن چیست؟ تنها چیزی که از بین می رود رفاقت ها، دوستی ها، صمیمیت هاست و… آن ها درکی از این ندارند که ۶ سال پای یک برند بایستی و نخواهی از آن پول درآوری بلکه فقط برای دل مردم بنویسی تا لذت ببرند و کیف کنند یعنی چه؟ من درآمدم از راه دیگری است و اصلا از این راه کسب درآمد نمی کنم و دفتر و دستکی هم ندارد.

اگر هم به تازگی گردهمایی حضوری برگزار کرده ایم چون از دل مردم شکل گرفت و براساس سرویس و خدمات شکل نگرفته است و تنها براساس یک مفهوم بود. مفهومی که روی حس و حال مردم نسبت به عکس شان تمرکز دارد. آدم ها در حال حاضر عکس های خانوادگی شان را که صمیمانه ترین و محرمانه ترین داشته هایشان است برایم می فرستند و از من می خواهند برای آن عکس یک متن بنویسم.

با همین ارتباط تنگاتنگ با آلبوم های خانوادگی، نوستالژی و خاطرات جامعه ام است که باعث شده صفحه دیده شود نه تبلیغات و… با این روند بود که متوجه شدم نوشته هایم درباره عکس های قدیمی یک گفتمان مشترک است و فقط حرف من نیست.

تجربه زیستی من انعکاس پیدا کرد به عکس های خانوادگی دیگران. ترکیب این هاست که دارد این شکل جدید از نگاه به نوستالژی را می سازد و به آن شکل می دهد و مخاطب به خاطر همین موضوع جلو می آید. چون حرفی که درباره یک عکس زده می شود روایت یک خطی خشک نیست. یک داستان جذاب پر از عبرت و خاطرات است.

 نوستالژی، مفهومی که تعریف شده است

معمولا اکثر صفحات اینستاگرام و کانال های تلگرام با این هدف شکل می گیرند که از طریق آن کسب درآمد کنند. شما با وجود داشتن مخاطب های زیاد هیچ درآمدزایی انجام نمی دهید؟

اصلا کار ما تجاری نیست. در اینجا فقط به یک مفهوم می پردازیم و آن نوستالژی است. شاید صفحه من یکی از صفحات با دنبال کننده های بالا باشد؛ اما من از این موقعیت هیچ وقت استفاده اقتصادی نکرده ام. تبلیغ در صفحه من می تواند براساس پارامترهایی که این روزها وجود دارد قیمت زیادی داشته باشد؛ اما تا امروز یک بار هم تبلیغ در صفحه ام نگرفته ام تا این فرهنگ را راه بیندازم که بالاخره صفحه ای هم وجود دارد که به احترام مخاطبش تبلیغات نمی گذارد و به دنبال درآمدزایی نیست.

من به عنوان مخاطبی که مطالعات گسترده ای مانند شما در زمینه نوستالژی نداشته ام وقتی به من بگویند نوستالژی یعنی چه خواهم گفت حسرت گذشته خوردن یا یادآوری گذشته ای نه چندان دور که شاید بچه های دهه ۸۰- ۷۰ از آن بی بهره باشند و دلخوشی های کوچک ما دهه شصتی هاست که حتی می شود قدر آن را دانست. شما با توجه به تحقیقات و مطالعاتی که داشته اید به مفهومی فراتر رسیده اید. درباره آن کمی توضیح می دهید؟

ما تقریبا تمام مقالاتی را که در دنیا با واژه نوستالژی نوشته شده به همراه تیمی که در این زمینه داریم جست و جو می کنیم. به همین دلیل جدیدترین تحقیقات در زمینه نوستالژی را خوانده ام. بحث این است که مشکل ما تحقیقات نیست.

من این ها را می خوانم تا اطلاعاتم گسترش پیدا کند؛ ولی می بینم حرف هایی که درباره نوستالژی در دنیا زده می شود با آن چیزی که در جامعه من است فرق می کند.

من باید نکاتی از این تحقیقات درآورم که خوراک فرهنگ جامعه ام شود. وگرنه در تمام حوزه ها می شود آخرین پژوهش ها و مقالات را خواند و سپس همان چیزی را که غربی ها و کشورهای دیگر با الگوهای خودشان به دست آورده اند به خورد مردم خودمان بدهیم.

من فقط این ها را می خوانم تا به روز باشم. مسئله اصلی خوراک فرهنگی و محتوایی است که می خواهیم بسازیم. الان دنیا، دنیای محتواست. من بر اساس مفهوم نوستالژی محتوایی را خلق می کنم که برای جامعه ام هویت بخش باشد. محتوا کاملا در راستای فرهنگ مان است.

از دهه ۸۰ شمسی به این سمت بود که مفهوم نوستالژی در کشورمان شکل گرفت آن هم دقیقا با همان مفهومی که به آن اشاره کردید؛ حسرت نسبت به زمان از دست رفته. اما نکته ای که در تحقیقات بنده و محتوایی که تولید می کنم و مسیری که می روم وجود دارد نوستالژی دیگر تنها مفهوم حسرت نیست بلکه نشان دادن یک چارچوب و تصویر واقعی از گذشته است نه فقط حسرت هایش. اتفاقا نشان می دهد که گذشته چفت و بست کاملی نداشته و گذشته ام آن طور که ما فکر می کردیم قوی و درخشان نبوده است. در این شرایط وقتی با یک تصویر ۱۸۰ درجه ای متفاوت و کلی گرایانه به گذشته نگاه کنیم متوجه می شویم خوبی ها و بدی ها را یک جا باید ببینیم. خوبی ها را لذت ببریم و از بدی ها عبرت بگیریم تا در آینده تکرار نشوند.

رویکرد من یک رویکرد فلسفی به نوستالژی است. من به نوستالژی، یک معنای ثابت نمی دهم. نوستالژی یک دال است که می تواند هزاران مدلول و مفهوم داشته باشد. یک کلمه است با هزاران معنی و این مفاهیم در گذر زمان کلمه نوستالژی را تغییر می دهد. یعنی نوستالژی دهه ۷۰ مانند دهه ۸۰ نیست؛ نباید هم باشد. نوستالژی دهه ۹۰ هم نوستالژی خودش را دارد و باید به آن احترام گذاشته شود. باید یاد بدهیم به متولدان دهه ۹۰- ۸۰ و… نوستالژی داشته باشند و آن فضایی را که در آن یک نوستالژی تولید می شود را خراب نکنیم. یاد بدهیم قدیم فلان حس و حالی بوده؛ شما هم می توانید به مانند خودتان داشته باشید.

با توجه به مطالعاتی که داشته اید تعریف کشورهای خارجی از نوستالژی چیست؟

نوستالژی یک واژه و مفهوم است. نوستالژی در یونان نوستوس به معنای خانه و آلژیا به معنی غم و درد است که ترکیب آن می شود غم و حسرت برگشت به خانه و ریشه ها. این معنی واژه است. واژه هایی که ریشه پزشکی داشته و برای نخستین بار به عنوان یک بیماری در سوییس به کار گرفته شد. زمانی که سربازان به جنگ رفته و دور از خانه با شنیدن صدای زنگوله گله ها و فلوت چوپان ها دچار تب و لرز بیمارگونه ای می شدند و پزشکان نام آن را نوستالژی گذاشتند.

بعد کم کم متوجه می شوند این پدیده یک پدیده روان شناسانه است و روان شناس ها و روانکاوها روی آن تحقیق می کنند و متوجه می شوند نوستالژی بسیار فراتر از یک عارضه روان تنی، پدیده ای اجتماعی و فرهنگی است و گویی هر دوره و نسلی به قیمت از دست دادن داشته هایی پیشرفت کرده و آن داشته هایی که از دست داده است در قالب هیولاها، تسخیر و شبح زده اش می کنند. همزمان در شرایطی که برگشتی وجود ندارد دوباره دوست دارد به عقب برگردد.

در نوستالژی یک جور امکان ناپذیری در بحث فلسفی وجود دارد و اندیشمندان غیرایرانی که در این حوزه تحقیق کردند بیشتر خواسته اند روی یک موضوع خاص بررسی اش کنند و کسی به سمت برچسب ثابت زدن به مفهوم نوستالژی نرفته و سعی کردند تا حد امکان از برچسب ثابت به نوستالژی پرهیز کنند. ما هم باید چنین بینشی به این پدیده داشته باشیم و نگذاریم با یک مفهوم ساکن به یک مرداب تبدیل شود. بهتر است از خودمان شروع کنیم.


منبع: برترینها

تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟

بعد از صبحانه که اغلب بچه‌ها از خوردن آن گریزان هستند، ناهار وعده اصلی غذای بچه‌هاست. بنابراین باید برنامه غذایی آنها به درستی تنظیم شود تا دچار مشکلات تغذیه‌ای نشوند.

 تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟

بعد از صبحانه که اغلب بچه‌ها از خوردن آن گریزان هستند، ناهار وعده اصلی غذای بچه‌هاست. بنابراین باید برنامه غذایی آنها به درستی تنظیم شود تا دچار مشکلات تغذیه‌ای نشوند.

اگرچه مثل سال‌های خیلی دور و تا کمی نزدیک، یعنی سال‌های نخست دهه۶۰، مدارس دو و سه شیفته وجود ندارد، اما برنامه درسی بچه‌ها به‌گونه‌ای تنظیم شده که اغلب آنها وعده ناهار را در مدرسه می‌گذرانند. بعد از صبحانه -که اغلب بچه‌ها از خوردن آن گریزان هستند- ناهار وعده اصلی غذای بچه‌هاست.
 
بنابراین باید برنامه غذایی آنها به درستی تنظیم شود تا دچار مشکلات تغذیه‌ای نشوند. علاه براین که با تغییر در ساختار زندگی بچه‌ها باید در وضعیت تغذیه‌ای آنها نیز تغییراتی ایجاد شود تا انرژی لازم را برای فراگیری و فعالیت بدنی داشته‌باشند. ببینیم برنامه غذایی بچه‌ها با شروع سال تحصیلی جدید باید چطور باشد؟

بچه‌ها به پنج نوبت خوراکی نیاز دارند
وعده‌های غذایی به پنج گروه تقسیم می‌شوند. سه وعده آن، وعده غذایی اصلی یعنی صبحانه، ناهار و شام بوده و دو وعده دیگر بین این وعده‌های اصلی قرار دارند. اگر دوست دارید فرزندتان علاوه بر تغذیه سالم، از نظر وزنی نیز شرایط مناسبی داشته باشد، باید برنامه غذایی او را به درستی تنظیم کنید.آنچه باید کودکان به شکل روزانه دریافت کنند، با واحد «بشقاب» تعریف شده و مقدار خوراکی‌های موجود در این بشقاب نمونه با عنوان «واحد» بیان می‌شود.

براساس نظر سازمان بهداشت جهانی، بشقاب غذایی کودکان باید روزانه حاوی بعضی از خوراکی‌ها باشد تا شیوه تغذیه آنها، شیوه سالم باشد. درغیر این صورت با به هم خوردن تعادل تغذیه‌ای، بچه‌ها آنچه را که باید، دریافت نمی‌کنند. این نکته برای بچه‌ مدرسه‌ای‌ها بسیار مهم است.

 تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟
در کیف‌ بچه‌ها چه بگذاریم؟
وقتی بچه‌ها مدرسه هستند، امکان مسواک زدن ندارند. بنابراین اگر خوراکی‌ها یا نوشیدنی‌هایی که مصرف می‌کنند، مناسب نباشند، باعث پوسیدگی دندان‌ها می‌شود. برای آماده کردن  سبد غذایی کودکان در مدرسه، به این موارد دقت کنید.

شیر
ترکیب‌های مفید موجود در شیر آن را به غذای کاملی تبدیل کرده است. به همین دلیل باید در سبد تغذیه‌ای روزانه دانش‌آموزان حتما یک پاکت شیر یک نفره لحاظ شود. کلسیم موجود در شیر، باعث حفظ سلامت دندان‌ها می‌شود.

ماست
کلسیم و اسیدهای موجود در ماست به حفظ سلامت دندان‌ها و لثه‌ها کمک می‌کنند.

هویج
خوراکی‌هایی مانند هویج، کلم بروکلی، سیب‌زمینی و کدو حاوی ویتامین A هستند. این ویتامین برای حفظ سلامت دندان‌ها و لثه‌ها ضروری است. گاز زدن این خوراکی‌ها به تمیز شدن دندان‌ها هم کمک می‌کند.

سیب
این میوه، خوراکی شیرین و کم کالری است. هیدرات کربن موجود در سیب به سلامت دندان‌ها آسیب نمی‌زند.

ساندویچ‌ها
بهتر است با نان مناسب کم شیرین آماده شوند. برای میان‌وعده می‌توانید کره بادام زمینی و نان به آنها بدهید. ساندویچ بوقلمون یا تخم‌مرغ هم گزینه‌های خوبی هستند. این خوراکی‌ها همگی سرشار از کلسیم، فسفر، ویتامین D هستند. بنابراین برای حفظ سلامت استخوان‌های فک و دندان مناسب هستند.

ناهار با طعم سلامت دندان
برای آنکه یک تیر و دو نشان بزنید، بهتراست ناهاری را درنظر بگیرید که سلامت دندان‌ها را به لحاظ ترکیب‌های موجود در آنها حفظ کند. این خوراکی‌ها باید به شکلی باشند که هم به دندان آسیب نزنند و هم دارای ترکیب‌های مفید باشند تا سلامت دندان حفظ شود.

تغذیه دانش آموزان در مدرسه چگونه باشد؟
این پنج نکته مهم است

  • در وعده غذایی بچه‌ها باید غلات، میوه‌ها و سبزی‌ها گنجانده شود تا ویتأمین‌های مورد نیاز لثه‌ها تأمین شود.
  • بچه‌ها را به خوردن خوراکی‌هایی مانند ساقه کرفس، سبزی و… عادت دهید. به این ترتیب زمانی که مسواک نمی‌زنند، تأثیر خوراکی‌های شیرین روی دندان‌ها از بین می‌رود.
  • غذاهای نشاسته‌ای را در برنامه غذایی بچه‌ها بگنجانید؛ برای مثال سیب‌زمینی. این خوراکی حاوی نشاسته و پتاسیم است.
  • قبل از خرید هر خوراکی حتما اطلاعات روی بسته را بخوانید تا خوراکی‌های سالم شامل انواع کم شیرین و… را انتخاب کنید.
  • از دادن خوراکی‌هایی که بین فضای دندان گیر کرده یا روی شیارهای دندانی می‌چسبند، خودداری کنید. این خوراکی‌ها مهم‌ترین عوامل پوسیدگی دندانی در کودکان هستند. تافی، چیپس، پفک و… از این گروه خوراکی‌ها هستند.

کنترل نهایی
بچه‌ها را از نظر روانی برای شروع سال تحصیلی جدید آماده کنید. یکی از این راهکارها، خرید لوازم مدرسه مورد علاقه آنهاست.

نکته‌های لازم برای مراقبت‌های شخصی در مدرسه را با بچه‌ها مرور کنید.

همزمان با شروع مدرسه، حتما آنها را در یک کلاس ورزشی ثبت‌نام کنید تا میزان تحرک بدنی‌شان به‌طور ناگهانی افت نکند.

درباره تنظیم زمان خواب و استراحت بچه‌ها مطمئن شوید. برای این کار از کمی قبل از شروع مدرسه باید زمان خواب و بیداری را به زمان عادی بازگردانید.

سلامت آنها را از نظر شنوایی، بینایی، تزریق واکسن و… بررسی کنید.

از سلامت جسمی آنها از هر نظر مطمئن شوید. برای مثال اختلالی در راه رفتن یا حرکت دیگر اعضای بدن نداشته باشند.

ترس از مدرسه، نشانه دارد
از چند روز مانده به شروع درس و مدرسه، فرزندتان بی‌دلیل هر روز دچار مشکل گوارشی، سردرد، حالت کسلی و عصبانیت و… است. دکتر و دارو هم اثری ندارد. به ظاهر هیچ مشکلی نیست، اما چرا وضعیت جسمی فرزندتان به این شکل است؟ این معما خیلی ساده ‌است! اینها همگی نشانه ترس از مدرسه هستند. با این نشانه‌ها آشنا هستید؟ این نکته را هم فراموش نکنید که همه این رفتارها، کاملا غیرارادی و ناخودآگاه بوده و واکنش روان، به تغییر شرایط است. برای رفع این مشکل یا باید خودتان آگاهی لازم را داشته باشید یا از درمانگر کمک بگیرید.

سرگیجه
حالت ضعف، همراه با سرگیجه و حالت تهوع. این وضعیت کاملا شبیه به حالتی است که فرزندتان دچار مشکل گوارشی شده و علائم سرگیجه را نشان می‌دهد.

سردرد
شکایت از درد سر، به‌ویژه در ساعت‌های اولیه بیدار شدن از خواب و در زمان خوابیدن از مشکلات دیگر مدرسه‌هراسی است.

مشکلات گوارشی
یبوست، اسهال، دل‌پیچه، بی‌اشتهایی و گاهی پراشتهایی، همگی نشانه ترس فرزند شما از مدرسه است.

پرخاشگری
فرزندتان ممکن است سر هر مسئله کوچکی، حالت پرخاشجویانه داشته باشد.

گریه
زمینه آن کاملا اضطرابی است. گریه ممکن است تا چندبار در روز در کودک دیده شود. این گریه ممکن است با بهانه‌گیری همراه باشد. بهانه‌ها هم ممکن است به شکل علاقه به خوردن چیزی، خریدن چیزی، رفتن به گردش خاصی و… دیده شود.

تکرر ادرار
ممکن است اضطراب فرزندتان به شکل تکرر ادرار دیده شود. علاوه براینکه ممکن است به شکل مقطعی دچار شب ادراری هم بشود. راهکار درمان این مشکل قطعا به رخ کشیدن مشکل و مشاجره و دعوا کردن با کود ک نیست.

ایجاد مشکل در روند آموزش
گاه رفتارهایی از سوی برخی از بچه‌ها برای جلب توجه پدر و مادرصورت می‌گیرد. به این معنی که کودک می‌خواهد توجه والدین را به‌خودش جلب کند تا به این ترتیب حس از دست دادن آنها را جبران کند و در نهایت زمینه برای بازگشت او به خانه فراهم شود.

بد رفتاری با اولیاء مدرسه
از پرخاش به آموزگار گرفته تا درگیری با سایر اولیاء مدرسه مانند مدیر، ناظم و…. از دیگر نشانه‌های ناخودآگاه اختلال ترس از مدرسه هستند.

 منبع: همشهری شش و هفت

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

جشن‌های «گودبای پمپرز» و «تعیین جنسیت» که به تازگی مد شده‌اند!

«امروز جشن گودبای پمپرز شاینا جون بود؛ خیلی خوش گذشت.»، «آیتا جون امروز برای اولین بار راه رفت؛ مرسی از مهمونایی که تو جشنمون شرکت کردن.»، «امروز جشن تعیین جنسیت بچه ما بود؛ مرسی که اومدید؛ خیلی خوش گذشت.» و… این جملات کوتاه اینستاگرامی برایتان تکراری و آشنا نیست؟ روزانه عکس چند شاینا و آیتا و… را لایک می‌کنید و در جریان لحظه لحظه زندگی‌شان هستید؟

«امروز جشن گودبای پمپرز شاینا جون بود؛ خیلی خوش گذشت.»، «آیتا جون امروز برای اولین بار راه رفت؛ مرسی از مهمونایی که تو جشنمون شرکت کردن.»، «امروز جشن تعیین جنسیت بچه ما بود؛ مرسی که اومدید؛ خیلی خوش گذشت.» و… این جملات کوتاه اینستاگرامی برایتان تکراری و آشنا نیست؟ روزانه عکس چند شاینا و آیتا و… را لایک می‌کنید و در جریان لحظه لحظه زندگی‌شان هستید؟

 همه چیز از جشن تولدهایی شروع شد که همه‌شان با یک میز بزرگ و بادکنک های هلیومی رنگی و یک تم مشخص تزیین می‌شدند و تنها چند دقیقه پس از برگزاری در صفحات اینستاگرام به اشتراک گذاشته می‌شدند. پدر و مادرهایی که لباس‌هایشان را با کودکشان ست می‌کنند و به معنای اینکه خیلی والدین خوبی هستند، عکس‌های خصوصی‌شان را در شکل و شمایل مختلف به اشتراک می‌گذارند تا به فالوورهای صفحه‌شان بگویند، خیلی خانواده شاد و خوشحالی هستند.

حالا مدت‌هاست که برگزاری این جشن تولدهای پرهزینه که بیشترشان هم به نیت جمع کردن فالوور بیشتر در اینستاگرام برگزار می‌شود، برای خیلی از این پدر و مادرها تکراری شده و از این رو دست به خلاقیت زده‌اند و جشن‌هایی برگزار می‌کنند که هیچ‌گاه در فرهنگ ما ایرانی‌ها جایی نداشته است. جشن‌های عجیبی که تصاویرش با افتخار در فضای مجازی به هم به اشتراک گذاشته می‌شود!

جشن «گودبای پمپرز»

جشن «گودبای پمپرز» یا همان خداحافظی با پوشک یکی از این جشن‌های عجیب است که اتفاقا این روزها سر و صدای زیادی هم کرده است. محتوای جشن به این صورت است که والدین، از اینکه کودکشان می‌تواند از این به بعد بدون استفاده از پوشک زندگی کند، بسیار خوشحال هستند. آن‌ها جشنی ترتیب می‌دهند که در این جشن تمام المان‌ها به صورت پوشک و یا … طراحی شده است. میهمانانی هم به این جشن دعوت می‌شوند و از این بابت که کودک خانواده دیگر پوشک ندارد، می‌رقصند و دست می‌زنند و خیلی از این بابت شادند.

 سه جشن عجیب که به تازگی در ایران باب شده‌اند
جشن «تاتی»

جشن «تاتی» در واقع جشن اولین قدم برداشتن‌های کودک است. طبعا هر پدر و مادری از اینکه فرزندشان بتواند به تنهایی اولین قدم‌های زندگی‌اش را بردارد، خوشحال هستند. اما پدر و مادرهایی هم هستند که خوشحالی‌شان از این بابت انقدر زیاد است که به این مناسبت جشن برگزار و میهمان دعوت می‌کنند. معمولا المان‌های این جشن به شکل کفش و پا طراحی می‌شوند و محتوای جشن ابراز شادمانی از روند رشد و نمو کودک است.

 سه جشن عجیب که به تازگی در ایران باب شده‌اند
جشن «تعیین جنسیت»

از دیگر جشن‌های باب شده این روزها جشن تعیین جنسیت است. در این جشن میهمانان دعوت شده به مراسم از جنسیت بچه‌ای که در شکم مادر است، خبر ندارند. جشن با المان‌های آبی و صورتی طراحی می‌شود که رنگ آبی نماد فرزند پسر و رنگ صورتی نماد فرزند دختر است. میهمانان پس از چند ساعت حضور در میهمانی پس از برش کیک از جنسیت بچه مطلع می‌شوند و به شادمانی می‌پردازند.

 سه جشن عجیب که به تازگی در ایران باب شده‌اند
این جشن‌ها در حالی برگزار می‌شوند که با جزییات هر چه تمام‌تر در فضای مجازی با دیگر کاربران به اشتراک گذاشته می‌شوند و موضوع مهم این است که پیداست اغلب افرادی که به برگزاری چنین جشن‌هایی اصرار دارند، از طبقه متوسط جامعه هستند که علاقه دارند، خود را والدینی مهربان، دلسوز و با سلیقه نشان دهند. اما پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا جشن‌هایی که به تازگی مرسوم شده‌اند، مگر همان مراحل رشد و نمو عادی یک انسان را نشان نمی‌دهند؟ آیا همان جشن تولدهای سالانه نمی‌توانند حق مطلب را ادا کنند؟ آیا فقط مادرانی که علاقه به برگزاری جشن‌های پرهزینه دارند، پدران و مادران خوب و دلسوزی هستند؟

آنچه به عنوان مصداق در پاراگراف‌های بالاتر خواندید همه نمونه‌های ایرانی بودند که در کشورهای اروپایی نمی‌توانید مشابهش را با این شدت و غلظت پیدا کنید. در خارج از مرزها و آنسوی دنیا افرادی زندگی می‌کنند که به تجمل‌گرایی شهره‌اند و سال‌هاست فرهنگ کاخ نشینی دارند اما آیا شما تا بحال شاهد برگزاری چنین جشن‌هایی از سوی آن‌ها بوده‌اید؟ شاید هم چنین جشن‌هایی را برگزار می‌کنند اما هیچ علاقه‌ای به اشتراک آن‌ها در فضای مجازی ندارند.

عکسی که می‌بینید، مربوط به جشن تولد فرزند ایوانکا ترامپ است. خانواده‌ای ثروتمند و کاخ‌نشین که به تجمل‌گرایی در کشورشان شهره‌اند. با این‌حال تصویری که دختر رییس‌جمهور از جشن تولد فرزندش در صفحه خود به اشتراک گذاشته، این تصویر است. جشنی که کاملا خانوادگی و خصوصی است. خبری از تم تولد، فرشته‌های والت‌دیزنی و… هم نیست. آنچه به نمایش گذاشته شده یک دورهمی کوچک خانوادگی است.

سه جشن عجیب که به تازگی در ایران باب شده‌اند

این تصویر نیز مربوط به خانواده سلطنتی بریتانیا است. کیت و شاهزاده ویلیام زوج محبوب انگلیسی‌ها هستند و در کاخ باکینگهام زندگی می‌کنند. کیت و ویلیام دو فرزند دارند که بسیار برای ملکه انگلستان مهم و دوست‌داشتنی هستند. اما این خانواده تاکنون هیچ تصویری را از مراسم و جشن‌های خصوصی فرزندان خود منتشر نکرده‌اند. قطعا آن‌ها هم پدر و مادرانی دلسوز هستند که برای فرزندانشان جشن تولد برگزار می‌کنند اما به هر دلیلی خانواده سلطنتی هیچ‌ عکسی از این مراسم منتشر نمی‌کنند.

 سه جشن عجیب که به تازگی در ایران باب شده‌اند

ما ایرانی‌ها همیشه، هر جایی که بوده‌ایم به فرهنگمان بالیده‌ایم. اتفاقا جشن گرفتن و شاد بودن همیشه در فرهنگ ما جایگاه ویژه‌ای داشته است. جشن «آش دندونی»، «حمام زایمان» و جشن نام گذاری توسط بزرگ‌ترهای فامیل سال‌های سال در جمع‌های خانوادگی و صمیمانه ما رواج داشته است. آنچه مورد بحث است، جشن‌های نوین اینستاگرامی است که ریشه مشخصی ندارند و رسم و رسومی هم پشت سرشان نیست. این جشن‌های عجیب واقعا تا کجا قرار است، ادامه‌دار باشند؟


منبع: برترینها

تن پوش اینترنتی

هفته نامه صدا – ریحانه یاسینی: گزارشی از تحولات صنعت پوشاک که از شبکه های اجتماعی شروع شده و بزرگ ترین برندهای جهانی را با خود همراه کرده اند.

پیراهنی بلند به تن دارد که روی آن کتی طلایی قرار گرفته است. کفش کتانی اسپرت پوشیده و کیفی همرنگ با کنش در دست گرفته است. عنوان محل بالای عکس، یکی از شهرهای ایتالیا را نشان می دهد و این زن در همین شهر، روسری اش را با مدلی جالب دور سر خود پیچیده و موهایش را کامل پوشانده است.

صفحه اینستاگرام او بیشتر از ۳۰۰ هزار نفر فالوئر دارد و در تمام عکس هایش که مردم مختلفی از کشورهای اروپایی در آن دیده می شوند، او با طراحی های لباس متفاوت و با حجاب ایستاده است. .بالای صفحه اینستاگرام این مهاجر ایرانی در ایتالیا نوشته شده است: «Fashion designer». کار او طراحی لباس با پوشش حجاب در اروپاست، با برندی گرانقیمت که در شمال شهر تهران شعبه دارد نیز همکاری می کند و به همین دلیل مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است.

تن پوش اینترنتی

کمپانی نایک به تازگی از مقنعه ورزشی خود رونمایی کرده است. این شرکت پیش از رونمایی از این محصول خود در ماه فوریه سال گذشته، دو آگهی تبلیغاتی منتشر کرده بود که در آن زنان را با روسری و مقنعه هایی بر سرشان نشان می داد. بعد از آن، این شرکت بیوگرافی توئیترش را نیز عوض کرد و با شعار ساده ای نوشت: «اگر ما بتوانیم در ورزش برابر باشیم، می توانیم در همه جا برابر باشیم.» از همان زمان به بعد نایک از طریق ۵ زن ورزشکار، خاورمیانه را جزء اهداف جدی پوشاک خود قرار داد.

نایک به همین طریق، توجه بزرگ ترین رسانه های جهان را به خود جلب کرده است. گاردین، رویترز، بلومبرگ و … هر کدام با گزارش های متعددی برای تحلیل تحولی که در صنعت پوشاک و مد جهان اتفاق افتاده و آتش آن از شبکه های اجتماعی روشن شده است. این تحول، در ایران نیز در سال های اخیر خود را در پوشاک زنان نشان داده و برندهای نوپایی نیز شکل گرفته اند.

صفحه اینستاگرامی یکی از این برندها بیشتر از ۳۰۰ هزار دنبال کننده دارد و هر از چندگاهی به لطف همین بازاریابی و برندسازی در شبکه های اجتماعی، شعبه جدیدی در شهرهای مختلف باز می کنند. در تمام عکس های این صفحه،دختران لباس هایی با طرح های سنتی گل و بته جقه به تن دارند و انواع و اقسام رنگ ها در آنها دیده می شود. بیشتر لباس ها با دامن هایی بلند هماهنگ شدند و در هر فصل، مجموعه ای جدید با طراحی های متفاوت معرفی شده است.

یکی از شعبه های این برند داخلی در میدان ولیعصر قرار دارد و مشتری ها با نشان دادن عکس های اینستاگرامی که در گوشی های شان ذخیره کرده اند به انتخاب لباس ها می پردازند. همه بررسی های میدانی و آماری نشان می دهد صنعت پوشاک داخلی و خارجی متحول شده است.

رفتار خرید و مصرف پوشاک چطور تغییر کرده است؟

«تغییرات جالبی طی سال های اخیر در صنعت مد اتفاق افتاده و آنچه که مد معتدل نامیده می شود، شروع به اوج گرفتن کرده است. طراحان و خرده فروشان مشغول تولید لباس هایی با آستین های بلندتر، گشادتر و یقه بلند هستند. این اتفاق خوبی برای زنان جوانی است که می خواهند ظاهر آراسته ای مطابق با ارزش های مذهبی داشته باشند.»

 تن پوش اینترنتی
بلومبرگ یک ماه پیش گزارشی را با تیتر «زنان مسلمانان، الهام بخش انقلابی معتدل» چنین شروع کرد و به تحولات «صنعت فشن» پرداخت، تحولاتی که زنان مسلمان محور ایجاد آن بوده اند و مطرح ترین کارخانه ها و برندهای پوشاک جهان را با خود همراه کرده اند.

زنان مسلمان در تمام جهان طی سال ۲۰۱۵، ۴۴ میلیارد دلار برای لباس هایی با معیارهای مناسب ارزش های مذهبی، خرج کرده اند. به همین دلیل برندهای معروف جهانی طراحی هایی حتی با عنوان «مجموعه رمضان» تولید کرده اند تا با تغییرات الگوی مصرف در سطح جهان همراه باشد اما در پشت این تغییر ذائقه، کادری از طراحان آماتور، بلاگرها و وبلاگ نویسانی قرار دارند که با میلیون ها فالوئر در شبکه های اجتماعی، توانسته اند توجه بزرگ ترین برندهای جهان را به خود جلب کنند.

ماریا ادریسی، دختر ۲۴ ساله ای که در سال ۲۰۱۵ اولین کسی بود که در کمپین تبلیغاتی h&m حجاب داشت، می گوید: «اینطور نیست که ما تازه به پوشیدن حجاب کرده باشیم. این صنعت را از مدت ها پیش داشته ایم اما آنها هرگز به ما توجه نکرده بودند.» بر اساس تحلیل بلومبرگ، این روند بعد از زمانی تغییر کرد که بلاگرها ثابت کردند می توانند فالوئرهای بسیار زیادی را به خود جذب کنند.

تن پوش اینترنتی

در ایران، پوشاک و کفش ۴٫۵ درصد از هزینه سالانه خانوارها را به خود اختصاص می دهد و خانواده های شهری، به طور میانگین سالانه حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان برای پوشاک هزینه می کنند. به عبارت دیگر بر اساس گزارش بانک مرکزی، هر فرد ایرانی سالانه به طور متوسط ۵۰۰ هزار تومان لباس می خرد. در حال حاضر، حدود ۵۵۰ هزار نفر در صنعت پوشاک شاغل هستند و امکان افزایش اشتغال تا ۱۵ میلیون نفر نیز وجود دارد اما حجم بالایی از بازار پوشاک ایران را قاچاق تشکیل می دهد.

بر اساس روایت مهدی یکتا، رییس اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک، اندازه صنعت پوشاک و نساجی در ایران ۳۵ هزار میلیارد تومان است. ۱۷ هزار میلیارد تومان از آن مربوط به بازار پوشاک است. ۷۰ درصد از پوشاک موجود در بازار ایران نیز خارجی است. یکتا درباره حجم قاچاق در این بازار می گوید: «۱۰۰ درصد آن به صورت قاچاق وارد می شود.»

محمد جواد صدق آمیز، رئیس مرکز پژوهش های صنف اتحادیه پوشاک نیز به تازگی روایت جالبی از قاچاق پوشاک ارائه داده است: «ساعتی ۶ کانتینر پوشاک از ترکیه وارد کشور می شود که نشان دهنده حجم وحشتناک ورود پوشاک از این کشور است. هر یک کانتینری که از ترکیه به ایران پوشاک حمل می کند ارزش بارش حداکثر ۱۰۰ هزار دلار است. با این حساب اگر ما ۵ میلیارد دلار واردات داشته باشیم، یعنی ۵۰ هزار کانتینر پوشاک در سال از ترکیه پوشاک وارد کشور می شود.»

بررسی های میدانی در میان واردکنندگان پوشاک از ترکیه و فروشندگان این لباس ها نشان می دهد ضعف طراحی، علت اصلی اقبال داخلی به مصرف لباس های خارجی است. زنی که به صورت چمدانی از ترکیه لباس وارد می کند، می گوید: «طراحی های داخل محدود هستند. بهترین پارچه را هم اینجا بیاوری، طراحان نمی توانند لباس قشنگی از آن تولید کنند ولی در خارج از کشور، با جنس های نه چندان خوب، قشنگ ترین لباس ها را می دوزند و همین مشتری را جلب می کند.»

علی اصغر سعیدی، جامعه شناس اقتصادی نیز اعتقاد دارد از طریق توجه به طراحی ها، می توان الگوی مصرف را به سمت کالای ایرانی برد و اقتصاد داخلی را در این حوزه تغییر داد. سعیدی، مدیر گروه برنامه ریزی و رفاه اجتماعی دانشگاه تهران چند وقت پیش در گفتگو با ماهنامه آینده نگر گفته بود: «حجاب، تنوع زیادی دارد و اگر در چارچوب این تنوع، طراحی ها صورت بگیرد، بسیاری از مسائل پوششی و اقتصادی حل می شود.

 تن پوش اینترنتی
من روی این نکته تاکید دارم، آنچه ما از حجاب تعریف می کنیم، حتی در سنتی ترین شکل آن، تنوع زیادی دارد. الان مثلا در بازار سنتی شیراز، فروشگاه ها و پارچه فروشی های زیادی را با تنوع رنگ بسیار می بینید. در حال حاضر هم شاهد بازگشت بعضی مدها به دهه شصت هستیم که بسیار هم سنتی تر هستند. همین سنت، از جمله چیزهایی است که مردم خواهان آن هستند. در جامعه ما علاقه به گذشته بسیار زیاد شده است. در حوزه پوشاک با حمایت از طراحی ها در این سبک، می توان اقتصاد داخلی را هم تغییر داد.»

خیز برندها برای سهم یابی از بازار ۴۸۴ میلیارد دلاری

دینا تورکیا دختر ۲۷ ساله ای است که اینستاگرام او ۱٫۱ میلیون نفر فالوئر دارد و تیک آبی کنار آن رسمیت صفحه اش را تایید می کند. او ۵ سال پیش شروع به انتشار عکس لباس هایی در فیس بوک کرد که خودش آنها را طراحی کرده بود. نوع پوشش و طراحی لباس های او برای مردم جذاب بود و سوال هایی که می خواستند نحوه پوشیدن چنین لباس هایی را توضیح دهد، به سوی صفحه او سرازیر شد.

دینا برای همین به یوتیوب رفت و ویدئوهایی منتشر کرد که به مردم نشان دهد چطور می توان پوششی «ارزشی شده» داشت. او در یکی از این ویدئوها، ۲۰ مدل مختلف برای بستن روسری را آموزش داد. او می گوید: «مردم مدام مدل موهای شان را عوض می کنند و ما مدل روسری های مان را. ما هم از حجاب های بدون تنوع خسته می شویم و طراحی های جدید خلق می کنیم.» او ادامه می دهد: «من فکر می کنم باید از مسلمانان هم فراتر برویم. کاملا مطمئن هستم که همه مذهب ها و همه مردم از مدل های میانه رو و معتدل استقبال می کنند.»

بلومبرگ درباره این طراح لباس جوان می نویسد: «پست های اینستاگرامی و یوتیوبی ایمان او را برای پوشیدن لباس هایی مطابق با ارزش هایش بر اساس میانه روی در پوشش نشان می دهد. حالا او با تعداد زیادی از برندهای مطرح مانند نیکول لندن یا برند لوکس فرانسوی لاتکام کار می کند.»

بر اساس گزارش فورچون، مسلمانان در سال ۲۰۱۳ در سطح جهان ۲۶۶ میلیارد دلار برای لباس خرج کرده اند. این بیشتر از کل اندازه بازار فشن ژاپن و ایتالیا بوده است.

تن پوش اینترنتی

بیزینس اینسایدر نیز درباره بازار فشن اسلامی چنین می نویسد: «جمعیت مسلمانان در جهان تا سال ۲۰۵۰ به سه میلیارد نفر خواهد رسید و برآورد می شود تا سال ۲۰۱۹، ۴۸۴ میلیارد دلار برای لباس خرج کنند. طراحان در سراسر جهان باید این مسائل را در نظر بگیرند.»

عبدل رحمان سیف، یکی از اعضای مرکز توسعه اقتصاد اسلامی در دبی می گوید: «فقدان برندهای مطرح اسلامی در جهان، یک فرصت استثنایی را برای طراحان لباس و امارات متحده فراهم کرده است.»

لی خون هون نیز یک طراح مالزیایی سه سال پیش در جشنواره فشن اسلامی لباس هایش را به نمایش گذاشت و بعد از آن با استقبال بی سابقه ای مواجه شد تا جایی که لباس های اسلامی مانند دامن های بلند ابریشمی ده درصد از کل فروش سالش را به خود اختصاص دادند. لی خون هون می گوید: «بازار فشن اسلامی یک بازار بسیار بسیار سودآور است. تقاضای بالایی از سمت نسل جوان مسلمان که افراد تحصیل کرده و مغرور به ایمان شان هستند، وجود دارد.»

رفتار خرید پوشاک ایرانی ها

مرکز آمار به تازگی گزارشی از فعالیت ها و رفتارهای فرهنگی خانوار منتشر کرده که بخشی از آن، به رفتار خرید و انتخاب پوشاک می پردازد. بر اساس این گزارش، ۶۵٫۵ درصد از افراد ۱۸ ساله و بیشتر برای روش انتخاب پوشاک شان به تبلیغات پیرامونی وابسته هستند. ۱۹٫۱ درصد از پیشنهاد دوستان و نزدیکان استفاده می کنند و ۱۳٫۳ درصد طبق مد در جامعه عمل می کنند. در این میان تنها ۱٫۳ درصد به برنامه های صدا و سیما توجه می کنند و ۰٫۱ درصد هم روش انتخاب پوشاک شان، به برنامه های ماهواره ای و ۰٫۸ درصد به شبکه های اجتماعی بستگی دارد.

البته این تحقیق در سال ۹۴ انجام و نتایج آن در انتهای سال ۹۵ منتشر شد. بر اساس بررسی های میدانی، با توجه به فراگیری بالای شبکه های اجتماعی طی دو سال گذشته، در سال ۹۶ احتمالا سهم این شبکه ها در انتخاب پوشاک بالا رفته است.

همچنین بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، ۳۵٫۱ درصد از افراد بالای ۱۸ سال، تولیدات داخلی را برای خرید پوشاک انتخاب می کنند، ۱۱٫۱ درصد به تولیدات خارجی تمایل دارند و برای ۵۳٫۸ درصد از مردم نیز پوشیدن لباس های داخلی یا خارجی تفاوتی ندارد.


منبع: برترینها

چرا به زبان فارسی افتخار نمی کنیم؟

وقتی می‌گوییم زبان فارسی زبان مادری ماست، شاید ذهنمان برود سمت کلاس اول، وقتی یاد گرفتیم بنویسیم: «بـ….ا بـ…ا آبـــ… د..ا…د.» یا وقتی که توانستیم کتابی را خودمان تنهایی ورق بزنیم و بخوانیم، یا زمانی که اولین بار حافظ را به شاخه‌نباتش قسم دادیم و فال گرفتیم تا ببینیم به مراد دلمان می‌رسیم یا نه، یا شاید یاد «بسی رنج بردم در این سالِ سی» فردوسی بیفتیم که احتمالاً تنها بیت یا مصرعی است که از شاهنامه در خاطرمان داریم! شاید هم «سلام» یک هم‌وطن در غربت برایمان تصور شیرینی از زبان مادری باشد.

همۀ این‌ها را در ذهن خود تصور کنید: غزل حافظ، نثر سهل و ممتنع سعدی، عاشقانه‌های نظامی و حماسه‌سرایی‌های فردوسی؛ حالا به زبان فارسی افتخار می‌کنید؟ نه؟ کاش پاسخ «بله» بود و کاش زبان فارسی را دوست داشتیم. کاش به‌جای کلمۀ چهارحرفیِ «مرسی» که خودِ فرانسوی‌ها «مِقسی» تلفظش می‌کنند، می‌گفتیم «سپاس» یا «متشکرم» یا کاش از به‌کاربردن کلمۀ «اوکی» احساس باکلاسی نمی‌کردیم. ما فارسی‌زبان‌ها ۱۲۰۰ سال است که فارسی حرف می‌زنیم، فارسی می‌نویسیم و مادرانمان فارسی برایمان لالایی می‌خوانند.

ما وارث میراث بزرگی هستیم که روزبه‌روز در اثر غفلت خودمان کوچکتر و نحیف‌ترش می‌کنیم. امروز به بهانه «روز شعر و ادب پارسی» می‌خواهیم با خودمان مرور کنیم چه بلایی سر زبان فارسی آورده‌ایم. «محمدمهدی باقری» مدرس و ویراستار جوانی است که به ما می‌گوید در طول سال‌ها چه ظلم‌هایی به زبان مادری خود کرده‌ایم و حالا باید چطور نجاتش دهیم.

زبان فارسیِ دوست‌داشتی

 چرا به زبان فارسی افتخار نمی کنیم؟

زبان فارسی بیش از ۱۲۰۰ سال سن دارد و با وجود این عمر بلند، ارتباط ما با متن‌های کهن قطع نشده است و هنوز می‌توانیم دیوان فردوسی و سعدی را در دست بگیریم و بخوانیم و بفهمیم. هنوز می‌توانیم به‌رسم قدیم به دیوان لسان‌الغیب تفأل بزنیم و کج‌دارومریز فالمان را بخوانیم. باقری دربارۀ این توان زبان فارسی می‌گوید: «ویژگی مثبت زبان ما این است که ما اگر متن‌های هزار سال پیش را بخوانیم، آن‌ها را می‌فهمیم و این ارتباط حفظ شده است. انگلیسی‌ها متن شکسپیر را بخوانند، نمی‌فهمند و زبانشان دچار تغییرات زیادی در واژه و ساختار شده است.

البته هستند متن‌هایی که خواندن و فهمیدنشان برای ما دشوار باشد یا قواعد زبانی را کمی به‌هم ریخته باشند، که به این متن‌ها به‌اصطلاح متن‌های «نشان‌دار» می‌گویند که این‌ها در زمان خودشان هم دشوار بوده‌اند.

قسمت منفی ماجرا آنجاست که واژگان و حتی ساختارهای بیگانۀ زیادی وارد فارسی شده است. البته اینجا تأکید می‌کنم که ورود واژه‌های بیگانه به زبان فارسی آن‌قدر خطرساز نیست که ورود ساختارهای دستوری زبان‌های دیگر خطرساز است؛ یعنی خطر جملۀ «الیوم استعمال توتون و تنباکو بایّ نحوٍ کانَ در حکم محاربه با امام‌زمان است» کمتر است از جملۀ «گلدان توسط بچه شکسته شد»! حالا شما در جملۀ اول کلاً چند واژۀ فارسی می‌بینید؟

جملۀ اول پر از کلمه‌های عربی استٰ؛ اما ساختار آن به زبان فارسی است. جالب اینکه اگر این جمله را به یک عرب‌زبان بگویید متوجه معنی‌اش نخواهد شد! یک‌سری کلمات پراکنده می‌شنود؛ چون زیرساخت و دستورش عربی نیست. در جملۀ دوم گرچه بیشترِ واژه‌ها فارسی‌اند، زیرساخت دستوری‌اش انگلیسی است؛ چرا که در عمر ۱۲۰۰سالۀ زبان فارسی سابقه ندارد که فاعل را همراه فعل مجهول در جمله بیاوریم؛ چون مجهول تعریفش در فارسی به «نبودن فاعل» است. آقای نجفی دربارۀ مدخلِ «توسط» در کتاب «غلط ننویسیم» می‌گوید: «خودِ توسط غلط نیست.

کاربردش در این جایگاه غلط است.» در زبان انگلیسی وقتی می‌خواهند بگویند بچه گلدان را شکست، این جمله را با شروع می‌کنند؛ اما اگر بخواهند کلمۀ گلدان را ابتدای جمله بیاورند و در واقع بر آن تأکید کنند، با فاعل اشتباه می‌شود و زبانشان هیچ راهی به آن‌ها نمی‌دهد! به‌جز اینکه مفعول را با فاعل، در جملۀ مجهول بیاورند و کلمۀ by را هم بیفزایند؛ چون مفعولشان نشانه ندارد و آن‌ها هم مثل خیلی زبان‌های دنیا «را» ندارند.

ما در فارسی به‌راحتی مفعول را اولِ جمله می‌آوریم و دچار مجهول‌نویسیِ با فاعل هم نمی‌شویم: «گلدان را بچه شکست.» راحت! چرا؟ چون مفعولِ فارسی «را» دارد و می‌تواند همه‌جای جمله برود و همچنان مفعول بماند. ما هیچ وقت در ساختار زبان مجاز به تغییر نیستیم. محال است در گفتار، درِ یخچال را باز کنید و بگویید «پنیر توسط چه کسی خورده شد؟» همین طور در گفت‌وگوهای روزانه، به‌جای مجهولِ بی‌فاعل هم، اغلب از فعل معلوم استفاده می‌کنید، مثلاً «مدارک را در سایت اشتباه نوشته‌اند.» یا «خیابان را آسفالت کردند.»

زبانِ نشانه‌ها هم ویرایش می‌خواهد؟

 چرا به زبان فارسی افتخار نمی کنیم؟

اولین گام برای حفاظت از زبان فارسی این است که درست بخوانیم، درست بنویسیم و معنای مدنظرمان را درست نشان دهیم. محمدمهدی باقری، سرویراستار ناشران معتبر کشور، می‌گوید: «هر نوع زبانی به ویرایش احتیاج دارد: زبان، انتقال معنا از ذهن فرستنده به ذهن مخاطب است. این انتقال پیام در چهار زبانِ موجود نیاز به اصلاح دارد: «زبان گفتار، زبان نوشتار، زبان بدن و زبان نشانه‌ها. حتی نشانه‌ها هم به ویرایش نیاز دارند. اگر تابلویی شما را به مقصد نرسانَد، نیاز به ویرایش دارد. ببینید صریح‌ترین نشانه‌ها کجا به‌کار رفته‌اند؟

جایی که جان انسان‌ها در خطر است و باید معنا در کسری از ثانیه انتقال پیدا کند. مصداق این قضیه کجاست؟ در اورژانس. شما وقتی وارد اورژانس می‌شوید، یک خط قرمز روی زمین کشیده‌اند که نشان می‌دهد این خط به سی‌سی‌یو یا آی‌سی‌یو می‌رسد. اگر تابلویی نصب می‌کردند با این مضمون که «بروید ته سالن» یا «بپیچید به راست» و مانند این‌ها، چه اتفاقی می‌افتاد؟ ممکن بود اشتباه رخ دهد. در خط قرمز اورژانس، شما می‌فهمید، یک معنا هم می‌فهمید، آن یک معنا را سریع هم می‌فهمید.»

زبان فارسی را ما عقیم کرده‌ایم

 چرا به زبان فارسی افتخار نمی کنیم؟
برخلاف آنچه فکر می‌کنیم، زبان فارسی در واژه‌سازی ناتوان نیست؛ اما در طول سال‌ها از سرِ غفلت ما، واژه‌ها و فعل‌های زیادی کم‌کم متروک شده‌اند. کار به جایی رسیده که عملاً ترمز زبان را کشیده‌ایم و مانع زایایی و پویایی‌اش شده‌ایم. «زبان فارسی شاید از زبان‌های مشهورِ دیگر، کمتر فعل‌های بسیط داشته باشد؛ اما همان تعداد کم هم به‌مرور زمان دارند به تاریخ می‌پیوندند. فعل‌هایی مثل نوشیدن، نگریستن، ربودن، هلیدن، زیبیدن حالا دیگر نه در متن‌ها جایی دارند، نه در گفتار روزانۀ ما.

زبان فارسی عقیم نیست. ما خودمان عقیمش کرده‌ایم. ترکیب‌سازی در زبان فارسی خیلی جدی است: فقط ۶۰۰ واژه با «سَر» ساخته‌ایم.  به‌راحتی می‌توانیم با پیشوند و پسوندها واژه‌سازی کنیم.؛ اما به همان واژه‌های قبلی هم بی‌مهری می‌کنیم. خیلی از افعال ما در طول زمان دیگر در حال ازبین‌رفتن هستند. حتی بین افعال بسیط و مرکب (افعالی که با اسم + همکرد ساخته می‌شوند) ترجیح بر آن است که بسیطش را بیاوریم؛ اما اغلب نوع مرکبش را به کار می‌بریم و فکر می‌کنیم درست‌تر است. مثلاً ما در حالی که می‌توانیم فعل بسیط نگریستن را به کار ببریم، اغلب از فعل مرکب نگاه‌کردن استفاده می‌کنیم.»

هیچ زبانی کامل‌تر از دیگری نیست

 
هر زبانی برای خودش محدودیت‌هایی دارد و امکاناتی. هیچ‌وقت نمی‌توان گفت که زبانی کامل‌تر از زبان دیگر است. حتی اگر به‌لحاظ دستوری فکر کنیم یک زبان دچار محدودیت است، همین محدودیت می‌تواند یک امکان در اختیار ما قرار دهد. زبان فارسی هم، در دستور خود فاقد امکاناتی مثل جنسیت یا مُثنّی است؛ اما شاید این محدویت خیلی هم بد نباشد! باقری دراین باره می‌گوید: «اصلاً بد و خوب‌گذاریِ دستورزبان‌ها درست نیست. هیچ زبانی به‌لحاظ دستوری کامل‌تر از زبان‌های دیگر نیست؛ اما از نظر واژه زبان‌ها با هم رقابت می‌کنند.

مثلاً فارسی به‌دلیل آهنگین‌بودن اختیار بیشتری برای ادیبانه فکرکردن به فرد می‌دهد و زبان آلمانی واژه‌های انتزاعی بیشتری به‌ویژه در بخش فلسفی دارد و به‌خاطر این واژه‌ها هر زبانی برای خودش محدودیت‌ها و امکاناتی دارد.

در چند زبان دنیا جنسیت هست؛ اما در فارسی نیست. این مثال جالب است: رضا امیرخانی در یک مراسم تلویزیونی دعوت بودند که مجری از او پرسید: «از شما کتابی به زبان‌های دیگر ترجمه شده است؟» گفت: «بله، “منِ او” به چند زبان ترجمه شده است. فقط یک نکتۀ جالب پیش آمد: مترجم عربی که می‌خواست کتاب را ترجمه کند، می‌پرسید: این “انا هو” است یا “انا هی”؟ و من در جواب گفتم: «نمی‌دانم!» ببینید، می‌گوید فراجنسیتی فکر کرده‌ام، آن‌هم نویسنده‌ای که مدت‌ها با داستانش زندگی کرده است! این جنسیت نداشتن خودش امکان زبانی ماست.»

«می‌باشد» غلط می‌باشد

و اما یکی دیگر از آفت‌هایی که زبان ما به آن دچار است، استفاده از فعل‌ها و واژه‌هایی مصنوعی است که نه در ادبیات کهن جایی دارند، نه در گپ‌وگفت‌های مردم به‌کار می‌روند و فقط میان متن‌های خشک یا اداری و رسمی جا خوش کرده اند: «برخی غلط‌ها در گفتار فارسی هم آمده‌اند، مثل سبزیجات که با نشانۀ عربیِ «ات» جمع بسته شده و به‌نظر عده‌ای معنای نوعِ سبزی دارد. فراموش نکنید که زبان گفتار، زبان طبیعیِ هر ملتی است.

زبان نوشتار در همۀ زبان‌ها به‌طور کلی مصنوعی به‌حساب می‌آید. کلمه‌ای که در گفتار نباشد، در متون کهن هم نباشد و فقط در زبان نوشتار باشد، غلط است و نشان می‌دهد که طبیعت زبان هنوز آن را نپذیرفته است؛ مثل کلمۀ «مرحومه» که محال است در گفتار طبیعی فارسی بیاید یا «می‌باشدِ» معروف! از قدیم، فعل‌های جعلی در فارسی ساخته شده، مانند «چربیدن». چون در گفتارِ فارسی آمده است، بی‌ایرادند و به‌تازگی مردم «بزنگ» و «بپیامک» هم می‌گویند که نظر عمدۀ ویراستارها این است که عیبی ندارد؛ چون با همین کارها زبان زایا می‌شود.»

وقتی عربی زبان باکلاسها بود!

 چرا به زبان فارسی افتخار نمی کنیم؟

شاید باورش سخت باشد؛ اما هیچ‌وقت در تاریخ خود، به زبانمان افتخار نکرده‌ایم و همیشه چشممان به مرغ غازگونۀ همسایه بوده است! باقری که برای تدریس ویرایش و درست‌نویسی به ۱۱ شهر ایران رفته است، با بیان این مشکل می‌گوید: «هیچ‌وقت زبان فارسی برای فارسی‌زبان‌ها زبان باکلاسی نبوده است! تا قبل از مشروطه، زبان عربی زبان باکلاسی بود و زبان علم و تمدن و دقت‌ورزی به‌شمار می‌رفت.

ابوریحان بیرونی دو مرتبه در کتاب هایش از زبان فارسی بد می‌گوید و آن را ضعیف می‌خواند! بعد از مشروطه، تا مدتی زبان فرانسه زبان روشنفکرها بود و پس از انقلاب هم زبان انگلیسی. ما افتخاری به زبان خود نمی‌کنیم. این افتخار به‌معنای افتخار حکومتی یا افتخار فرهیختگان نیست. افتخار به این معنا که تودۀ مردم زبان خودشان را دوست داشته باشند و از آن ذوق کنند. تا قبل مشروطه، هم زبان دربار و هم زبان علم به‌شدت عربی‌زده بوده است. اما باز جالب است که همان زمان فقط واژه‌های عربی را وارد می‌کردند و کاری به ساخت و دستور عربی نداشتند.

شما تصور کنید بعد از مشروطه چاپ آمد و دیگر کل مردم می‌توانستند بخوانند و بنویسند. آن‌وقت، نام روزنامه را می‌گذارند «وقایع اتفاقیه»، درحالی‌که هم چاپ و هم روزنامه‌نگاری از غرب وارد شده است. چرا؟

چون آن زمان عربی باکلاس بود. بعد از مشروطه یک‌سری نویسندگان شروع می‌کنند به ساده‌کردن زبان، مثل بهار و دهخدا و جمالزاده و فروغی و خانلری. این تلاش چندساله باعث می‌شود زبان فارسی ساده شود که در نوع خودش انقلاب است و اتفاقی می‌افتد این است که زبان معیار ما به بهترین شکل ممکن شکل می‌گیرد، با کمترین تغییر در دستور. برای نمونه، «را» قبلاً حرف اضافه بود، مانند «او را گفتند» و الان دیگر فقط نشانۀ مفعول است. امروزه، دیگر عربی باکلاس نیست؛ اما جایش را به فارسی نداده و به انگلیسی داده. مدت‌هاست که دیگر، واژه‌ای از عربی وارد نمی‌کنیم؛ اما حدود ۵۵درصدِ واژهای امروزِ فارسی عربی است.»

وقتی «تندرو»، «بی آر تی» شد

در این اوضاعی که زبان در خطر است، شاید نوک پیکان بیشترِ انتقادها به‌سمت فرهنگستان باشد. اما باید گفت فرهنگستان در مقاطعی در واژه سازی موفق بوده است و آنجایی دچار مشکل شده که خواسته عادت ذهنی مردم را از یک واژه تغییر دهد. این مدرسِ دوره‌های ویرایش و نگارش دراین‌باره چنین می‌گوید: «واژه‌های فرهنگستان بسیار عالی‌اند. فرهنگستان در حد وظیفه خودش، یعنی ساختن واژه، انصافاً خوب عمل می‌کند؛ اما عملکردش در بازاریابی و روابط‌عمومی بسیار ضعیف است.

برای شما یک مثال می‌زنم: فرهنگستان در برابر واژۀ «سوئیت» واژۀ «سراچه» را پیشنهاد کرده است. «سوئیت» را ما از انگلیسی گرفته‌ایم و با املای عربی می‌نویسیم! نکته اینجاست: مردم وقتی به واژه‌ای عادت کنند، دیگر تغییردادنش سخت است. فرهنگستان باید زود واژه‌سازی کند و زود بین مردم جا بیندازدش. پس واژۀ خوب می‌گذارد، اما در زمان بد.

اعتراض به فرهنگستان چیز تازه‌ای نیست و از همان فرهنگستان اول که قبل از انقلاب به راه افتاد، اعتراض‌ها به واژه‌های تولیدی‌اش مطرح می‌شد. جالب است بدانید قبلاً برای محصّل دبستان کلمۀ «طلبه» به‌کار می‌رفت که فرهنگستانِ آن زمان کلمۀ «دانش‌آموز» را برایش انتخاب کرد. خیلی‌ها مسخره‌اش کردند و گفتند: «پس لابد تخته‌پاک‌کن هم باید بشود دانش‌مال!» اما الان این واژه جاافتاده است.

البته مزیت گذشته‌ها این بود که رسانه‌ها و تولید متن و جمعیت مردم کم بود و جاانداختن واژه راحت‌تر بود. شما الان چطور می‌توانید به مردم بگویید به «بی‌آرتی» بگویند «تندرو»؟ یادم هست آقای قالیباف زمان معرفیِ این سیستم جدید حمل‌ونقل، حرفش را قطع کرد و گفت: «ما امیدواریم هرچه زودتر فرهنگستان واژۀ مناسبی انتخاب کند که ما مدام مجبور نباشیم بگوییم بی‌آرتی!» یک ماه بعد فرهنگستان واژۀ «تندرو» را جایگزین کرد؛ اما یک ماه برای مردم زیاد است! آیا مردم معنی بی‌آرتی را می‌فهمند؟ یا می‌توانند آن را راحت بنویسند؟ نه. اما سختی و راحتی یا کوتاهی و بلندی کلمه مهم نیست، زودآمدنش مهم است. هر واژه ای زودتر به گوش مردم برسد، برنده است.»

خوش‌شانسیِ برخی واژه‌ها

 چرا به زبان فارسی افتخار نمی کنیم؟

گذشته از تمام واژه‌های بدشانسی که فرهنگستان نتوانست آن‌ها را سرِ زبان مردم بیندازد، معدود واژه‌های سعادتمندی بوده‌اند که موفق شده‌اند به زندگی روزمرۀ مردم راه پیدا کنند: هواپیما، فرودگاه، یخچال و دانش‌آموز واژه‌های خوشبخت فرهنگستان قدیم‌اند و یارانه و احتمالاً پیامک از آخرین‌های این گروه به‌حساب می‌آیند. آقای باقری، ضمن تأیید این نکته، می‌گوید: «دربارۀ واژۀ «یارانه» آقای خرمشاهی در کتابِ «از واژه تا فرهنگ» می‌گوید: «آقای حبیبی، رئیس وقت فرهنگستان، به من گفت این دولت می‌خواهد سوبسیدها را هدفمند کند.

کاش واژۀ جایگزینی برای سوبسید داشتیم.» آقای خرمشاهی می‌گوید: «بگذارید یارانه.» می‌پرسد: «چرا یارانه؟» در جواب می‌گوید: «مولوی شعری دارد که در آن یارانه را به‌معنای کمکی، به‌کار برده است.» حالا ببیند. آقای خرمشاهی فاصلۀ ۷۰۰، ۸۰۰ساله را پر می‌کند و یک واژه را به چرخۀ زبان برمی‌گردانَد. حالا شما فرض کنید دولت یک ماه می‌گفت «هدفمندکردن سوبسیدها» و پس از این یک ماه، می‌گفت: «آقا، هدفمندی یارانه‌ها.» چه اتفاقی می‌افتاد؟ کسی آن را قبول می‌کرد؟

وقتی رسانه هم بی خیال زبان فارسی است

 چرا به زبان فارسی افتخار نمی کنیم؟

تقریباً هر کلمۀ بیگانه‌ای که رواج پیدا کند، به‌سختی با تغییر روبه‌رو خواهد شد. این قضیه الان با فراوانی رسانه‌ها مشکل‌تر هم شده است. فقط یک راه برای تغییر و جایگزینیِ این واژه وجود دارد و آن همکاری تمام‌قدِ رسانه‌هاست. به‌نظر این ویراستار: «جایگزین‌کردن یک واژه کار سختی است؛ چون مردم قبول نمی‌کنند که دست از عادت ذهنی‌شان بکشند؛ همان‌طورکه قبلاً به واژۀ «دانش‌آموز» می‌خندیدند. برای همین، اگر بخواهید واژه‌ای جا بیندازید، همۀ رسانه‌ها باید همکاری کنند. خوش‌شانس‌ترین واژه برای تغییر «پیامک» بود. مهران رجبی قوی‌ترین کسی بود که «پیامک» را به تلویزیون آورد، به سریالی در ماه رمضان سال‌ها پیش، به‌گمانم «سه‌درچهار».

در این سریال هیچ‌کس تلفن همراه نداشت و موبایل یک پدیده به‌حساب می‌آمد. وسط دعوا و درگیریِ فیلم، صدای دینگ‌دینگِ گوشی او می‌آمد. می‌گفت: «یه پیامک اومده. یکی می‌خواست بره تونس. نتونس!» در هر قسمت ده بار کلمه پیامک را تکرار می‌کرد و… . گذشته از این، همۀ رسانه‌ها از این واژه حمایت کردند و به‌کارش بردند.

حتی برنامۀ نود هم کوتاه آمد. بااین‌همه، عده‌ای از مردم هنوز می‌گویند: «اس‌ام‌اس.» نصف دیگر می‌گویند: «مسیج» و نصف سوم (!) هم «پیامک». تازگی‌ها نصف چهارمی پیدا شده‌اند که می‌گویند: «اس دادم!» بله، اگر می‌خواهیم واژه‌ای بین مردم جا بیفتد، باید آن را در دهان جواد رضویان بگذاریم، نه اینکه فرهنگستان بخشنامه‌اش کند. رسانه‌ها هم باید پشت کار را بگیرند، نه اینکه مسخره کنند!»

چطور از واژۀ «موش‌واره» خجالت نکشیم؟

 چرا به زبان فارسی افتخار نمی کنیم؟

درازآویز زینتی، دووَرپف و کش‌لقمه واژه هایی هستند که به اشتباه به فرهنگستان نسبت داده شده‌اند و همین بهانه‌ای شده است برای تمسخر و متهم‌کردن فرهنگستان به ساختن واژه‌های نامناسب. به‌گفتۀ باقری: «واژه‌هایی مثل دووَرپف و کش‌لقمه و… کار فرهنگستان نیست؛ اما به شما قول می‌دهم همین واژه‌ها هم، اگر «به‌موقع» آمده بودند، رایج می‌شدند و الان مردم به هم می‌گفتند: «بریم کش‌لقمه بخوریم.» الان فرهنگستان به‌جای «سایدبای‌ساید» واژۀ «هم‌بر» را گذاشته که هم کوتاه است، هم فارسی، هم خوش‌آهنگ و هم معنی را منتقل می‌کند؛ اما واکنش مردم به این معادل‌سازی چیست؟ بعضی به فرهنگستان انتقاد می‌کنند که واژه‌های پیشنهادی‌اش دقیق نیست.

اصلاً مگر همۀ معادل‌سازی‌ها دقیق است؟ همین «فرودگاه» که معادل خوبی به‌نظر می‌رسد، دقیق است؟ مگر فرودگاه فقط محل فرودآمدن است؟ پس بلندشدن (صعود) چه می‌شود؟ اما قصه همان است که گفتم: اگر زود بگویند و جا بیفتد، اصلاً این دعواها رخ نمی‌دهد.

برخلاف ما، آغوش انگلیسی‌زبان‌ها به روی واژه‌های جدید باز است؛ مثلاً یک محصول برای رایانه می‌سازند و چون شبیه موش است، نامش را «موس» می‌گذارند و مردم هم قبول می‌کنند. دقت کنید: خودِ «موس» را می‌گویند، صاف و رک! یعنی فارسی‌اش می‌شود: «موش.» اما می‌دانند که مردم نمی‌پذیرند. پس کمی جدی‌ترش می‌کنند و می‌گذارند: «موش‌واره.» اما باز مردم قبول نمی‌کنند. یا شما فکرش را بکنید: محصولی آنجا تولید می‌شود و نامش «لپ‌تاپ» می‌شود.

لپ‌تاپ یعنی روی رانِ پا! اگر این محصول در ایران تولید می‌شد و اسمش «رو رونی» بود، مردم چه واکنشی نشان می‌دادند؟! لپ‌تاپ دقیقاً به همین معناست. فکر نکنید واژه‌های انگلیسی معانی بلد و ژرفی دارند. همه همین است. آن‌ها دنیا را خیلی ساده می‌بینند.»

زبان فارسی دلسوز ندارد

حالا با این‌همه مانور واژه‌ها و ساخت‌های بیگانه در زبان فارسی و هرچه بیشتر منزوی‌شدن زبان فارسی، شاید بیش از هر زمانی لازم باشد که زبان پارسی را پاس بداریم. مدرس ویراستاری می‌گوید: «مشکل اینجاست که ما بازاریابی بلد نیستیم! بازاریابی به‌معنای عام کلمه. به آن معنی که وقتی از گاندی می‌پرسند تو چه کاره‌ای؟ می‌گوید: «من بازاریاب هندم!» بازاریابی یعنی شما این هنر را بلد باشید که بتوانید خوبی‌های چیزی را ارائه کنید و مردم را قانع کنید به آن اقبال نشان دهند.

الان از زبان فارسی چه قدرت‌ها، امکانات، شگردها و زیبایی‌هایی ارائه شده است؟ هیچ! برای همین است که ما به آن علاقه‌مند می‌شویم. ما بلد نیستیم زبانمان را جذاب ارائه کنیم. پذیرش مردم برای زبان فارسی کم است و باکلاسی، الان، در انگلیسی است. قبلاً اسم بیسکوئیت «مادر» بود، الان شده است «‌های‌بای». زبان فارسی رها شده است و حتی بین مسئولان هم حمایتی از آن نمی شود. زبان فارسی برای مردم مهم نیست. برای مسئولان هم ما متن‌های سخنرانی‌های رؤسای جمهور ایران را بررسی کردیم.

هیچ نشانی از دغدغه‌مندی‌شان به زبان فارسی نیافتیم. فقط رهبر انقلاب است که دلسوز زبان فارسی است که به‌تازگی هم کتابی شامل سخنرانی‌های ایشان دربارۀ زبان فارسی منتشر شده است، به نام «امین زبان فارسی». زبان فارسی رها شده است، به دادش برسیم!»


منبع: برترینها

چگونه عادت‌های بد را ترک کنیم؟

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: عادت‌های بد، زندگی را مختل کرده و مانع رسیدن به اهداف می‌شوند، این عادت‌ها سلامت جسم و روح را نیز به خطر می‌اندازند و وقت و انرژی را تلف می‌کنند. پس چرا رهای‌شان نمی‌کنیم؟ و از همه مهمتر، آیا راهی وجود دارد که از شر عادت‌های بد خلاص شویم؟

 در این مطلب برای‌تان می‌گوییم چطور می‌توانید رفتارهای بد را از زندگی‌تان حذف کرده و در عوض عادت‌های خوب و سالم را جایگزین کنید.

چه چیزی باعث شکل گیری عادت‌های بد می‌شود؟

بیشتر عادت‌های بد ما، دو علت دارند…

استرس و دلزدگی

بیشتر اوقات، عادت‌های بد صرفا شیوه‌ای برای غلبه بر استرس و ملالت‌های روحی ما هستند. هر عادت بدی، از جویدن ناخن‌ها گرفته تا نوشیدن الکل و یا وقت تلف کردن در اینترنت می‌تواند یک واکنش ساده در برابر استرس و دلزدگی باشد. اما نباید اینطور باشد! شما می‌توانید با یاد گرفتن روش‌های جدید و سالم با استرس و ملالت‌های خود مبارزه کنید، و سپس عادت‌های خوب را جایگزین‌شان کنید.

البته، گاهی استرس یا دلزدگی که روی پیدای عادت‌های بد است، دلیلی عمیق‌تر و پنهان دارد. شاید فکر کردن به این علت‌ها سخت باشد اما اگر واقعا تصمیم دارید تغییراتی ایجاد کنید پس باید با خودتان روراست باشید.

آیا پشت ِ عادت‌های بد شما، باور یا دلیل خاصی وجود دارد؟ آیا چیزی عمیق‌تر این میان هست که باید به آن توجه کنید؛ مثلا یک ترس، یک ماجرا و یا یک عقیده‌ی محدود کننده که باعث می‌شود شما مجبور شوید به چیزی که به ضررتان است ادامه دهید؟

 چگونه عادت‌های خوب را جایگزین عادت‌های بد کنیم

شناسایی علت عادت‌های بد، برای ترک آنها یک ضرورت بی چون و چراست.

شما یک عادت بد را حذف نمی‌کنید، بلکه جایگزینش می‌کنید

تمام عادت‌هایی که الان دارید، چه خوب و چه بد، به دلیل در زندگی شما وجود دارند. به عبارتی، این رفتارها نفعی به شما می‌رسانند، حتی اگر از سایر جهات بد باشند. گاهی این منفعت، بیولوژیکی است، مثلا سیگار کشیدن یا دارو مصرف کردن. گاهی هم منفعت یک عادت، روحی و هیجانی است، مثلا زمانی که به یک رابطه‌ که می‌دانید به ضررتان است ادامه می‌دهید. در بسیاری از موارد، عادت بد شما، صرفا راهی برای کنار آمدن با استرس است. مثلا جویدن ناخن، کندن مو، تکان دادن پا و یا فشردن فک‌ها. این «منفعت‌ها» یا دلایل، می‌توانند به عادت‌های بد کوچک کشیده شوند.

مثلا باز کردن ایمیل به محض روشن کردن کامپیوتر ممکن است به شما این حس را بدهد که ارتباطات برقرار است. اما چک کردن تمام ایمیل‌ها، کارآمدی و عملکرد شما را تخریب می‌کند، حواس‌تان را پرت می‌کند و شما را با استرس درگیر می‌کند. اما این فایده را دارد که احساس نکنید چیزی را از دست داده‌اید، و این عادتی است که همینطور ادامه پیدا می‌کند. عادت‌های بد به این دلیل که بالاخره سودی به شما می‌رسانند، به سختی قابل حذف کردن هستند و درست به همین دلیل است که توصیه‌ی «دیگر این کار را نکن»، معمولا بیفایده است. شما نیاز دارید عادت خوبی را جایگزین عادت بدتان کنید که تقریبا همان «منفعت» را برای‌تان داشته باشد.

مثلا اگر عادت کرده‌اید هر وقت دچار استرس می‌شوید سیگار بکشید، توصیه‌ی «دیگر سیگار نکش» توصیه‌ی موثری نیست. در عوض شما باید سراغ راه متفاوت دیگری برای غلبه بر استرس‌تان بروید و آن رفتار یا راه جدید را جایگزین سیگار کشیدن کنید.

به عبارتی دیگر، عادت‌های بد ریشه در نیازهای خاصی در زندگی‌تان دارند. و برای همین بهتر است عادت‌های بد خود را با عادت‌های سالم‌تری جایگزین کنید که همان نیازهای‌تان را برطرف کنند. اگر از خودتان توقع دارید بدون انتخاب هیچ رفتار مثبتی، فقط عدت بدتان را کنار بگذارید، پس نیازهایی برای‌تان باقی خواهد ماند که برطرف نمی‌شوند و نمی‌توانید برای مدتی طولانی به آنها بی‌اعتنایی کنید.

چطور یک عادت بد را کنار بگذاریم؟

جایگزینی برای عادت بد خود انتخاب کنید

شما نیاز به یک برنامه‌ی از پیش تعیین شده دارید که بدانید چطور قرار است به استرس یا ملالت و یا هر چیز دیگری که باعث عادت بدتان هست، جواب بدهید. اگر هوس سیگار کشیدن کردید، چه چیزی را قرار است جایگزینش کنید؟ (مثلا تمرین تنفس). وقتی نوتیفیکشن فیس بوک‌تان صدای‌تان کرد، به جای فورا چک کردن آن، چه کاری قرار است انجام دهید؟ عادت بدتان هر چه که هست باید برای جایگزین کردن آن برنامه‌ی قبلی داشته باشید وگرنه تلاش‌تان بیفایده و کاملا کوتاه مدت خواهد بود.

عوامل محرک عادت بدتان را تا حد ممکن حذف کنید

اگر عادت کرده‌اید هر وقت در خانه بیکار می‌شوید، کلوچه بخورید، پس تمام کلوچه‌ها را از خانه بیرون کنید! اگر اولین کاری که بعد از لم دادن روی مبل انجام می‌دهید، روشن کردن تلویزیون است، پس ریموت کنترل را در اتاقی، داخل یک گنجه و جایی که دسترسی به آن سخت باشد پنهان کنید. سعی کنید با دور کردن یا حذف کردن هر چیزی که شما را به سمت عادت بدتان سوق می‌دهد، ترک عادت را برای خودتان ساده‌تر کنید. همین حالا محیط خود را تغییر دهید تا نتیجه را ببینید.

 چگونه عادت‌های خوب را جایگزین عادت‌های بد کنیم

از کسی بخواهید تا کمک‌تان کند

چند بار پیش آمده که به تنهایی یک رژیم کاهش وزن را در پیش گرفته‌اید؟ یا مثلا قصد ترک سیگار را داشته‌اید اما به کسی چیزی نگفته‌اید؟ حتما هم پیش خودتان گفته‌اید اینطوری بهتر است چون اگر موفق نشوم، کسی شاهد شکست من نخواهد بود!

اما کار درست این است که کسی همراهی‌تان کند. مثلا با کسی همراه شوید که او هم قصد ترک سیگار را دارد. شما دو نفر می‌توانید با احساس مسئولیت نسبت به همدیگر و تشویق بابت توانمندی‌ها و پیروزی‌ها، تکیه‌گاه و انگیزه‌ای قوی برای هم باشید.

دور و برتان را از آدم‌هایی پُر کنید که زندگی‌شان جوریست که شما آرزو دارید

لازم نیست دوستان قدیمی‌تان را کنار بگذارید، اما قدرت ِ پیدا کردن ِ دوستان جدید را نادیده نگیرید. با کسانی معاشرت کنید که عادت‌های خوبی که شما آرزویش را دارید، در پیش گرفته‌اند.

خودتان را پیروز تصور کنید

خودتان را تصور کنید که پاکت سیگار را دور می‌اندازید و در عوض یک غذای سالم برای خود می‌خرید یا صبح زودتر از خواب بیدار می‌شوید. عادت بدتان هر چه که هست، خودتان را در حالت غلبه بر آن تجسم کنید و از موفقیت خود لذت ببرید. خودتان را ببینید که با هویتی جدید و اصلاح شده، چه انسان بهتری شده‌اید.

لازم نیست آدم ِ دیگری بشوید، فقط کافیست به اصل خودتان برگردید

خیلی وقت‌ها پیش آمده که فکر کنیم برای ترک عادت‌های بدمان، لازم است کلا آدم ِ دیگری بشویم. واقعیت این است که همان آدم ِ دیگر را در حال حاضر در درون خود داریم، به اضافه‌ی عادت‌های بد! در واقع، این احتمال خیلی ضعیف است که ما این عادت‌های بد را در تمام طول عمر خود داشته‌ایم. لازم نیست سیگار کشیدن را ترک کنید، فقط کافیست به همان آدم ِ غیرسیگاری که بودید برگردید. حتی اگر آن آدم ِ ایده‌آل، سالهای زیادی با الان شما فاصله گرفته باشد، بالاخره وجود داشته، پس شما قطعا و حتما می‌توانید باز هم به او برگردید.

از کلمه‌ی «اما» برای غلبه بر گفتگوهای منفی درون‌تان استفاده کنید

یک نکته که باید در مورد نبرد با عادت‌های بد بدانید این است که به راحتی ممکن است در تله‌ی قضاوت نادرست درمورد خودتان بیفتید و توجیه کنید که چرا بهتر عمل نکرده‌اید. هر وقت که دچار اشتباهی شدید یا افکار منفی احاطه‌تان کرد، جمله‌ی منفی خود را با یک «اما» در انتها، ادامه دهید:

. من چاق هستم و تناسب اندام ندارم، اما می‌توانم در عرض چند ماه آینده، اندام بهتری داشته باشم.

. من یک احمق هستم و هیچکس به من احترام نمی‌گذارد، اما قرار است برای رشد مهارت‌های فردی‌ام تلاش کنم.

. من یک بازنده هستم، اما همه گاهی شکست می‌خورند.

برای شکست هم برنامه داشته باشید

همه‌ی ما گاهی شکست می‌خوریم. به جای اینکه بابت یک اشتباه خودتان را سرزنش کنید، برای آن برنامه داشته باشید. همه‌ی ما گاهی از روال درست خارج می‌شویم، آن چیزی که افراد موفق را از سایرین جدا می‌کند این است که آنها می‌توانند خیلی زود خودشان را بازیابی کنند. استراتژی‌های زیادی برای بازیابی اعتماد بنفس و روحیه وجود دارد که بعد از شکست یا دچار اشتباه شدن می‌تواند به شما کمک کند تا به وضعیت عادی خود برگردید.

 چگونه عادت‌های خوب را جایگزین عادت‌های بد کنیم

هوشمندانه هدف تعیین کنید

اگر می‌خواهید بدانید اولین قدم برای ترک عادت‌های بد چیست، توصیه می‌کنیم با آگاهی و هشیاری روندتان را شروع کنید. سعی کنید در تله‌ی احساسی که نسبت به عادت بد خود دارید گرفتار نشوید. شاید احساس گناه کنید یا زمان‌های زیادی را به رویاپردازی مشغول باشید و با ایکاش‌ گفتن‌ها، زمان را از دست بدهید، اما این افکار شما را از چیزی که در حال روی دادن است دور خواهند کرد. در عوض هشیاری و آگاهی می‌تواند به شما نشان بدهد چطور واقعا می‌توانید تغییر ایجاد کنید.

. عادت بد شما، دقیقا چه زمان‌هایی اتفاق می‌افتد؟

. در طول روز چند بار سراغ عادت بد خود می‌روید؟

. در چه مکان یا شرایطی عادت بدتان را انجام می‌دهید؟

 . با چه کسانی هستید؟

. چه چیزهایی برانگیزاننده‌ی عادت بدتان هستند  و باعث می‌شوند شروعش کنید؟

خیلی راحت با پیگیری این سوال‌های هوشمندانه می‌توانید نسبت به رفتار بدتان آگاهی بیشتری پیدا کرده و ایده‌های بسیار زیادی برای توقف‌شان به ذهن‌تان خطور کند. یک کاغذ و قلم همیشه همراه‌تان باشد، هر وقت عادت بدتان روی داد، روی کاغذ، زمان و جزئیات آن را یادداشت کنید. در پایان روز، تمام گزارش کارتان را بررسی کنید و ببینید چه نتیجه‌ای می‌گیرید. هدف‌تان این نیست که خودتان را قضاوت یا ملامت کنید و احساس یک آدم گناهکار را داشته باشید.

تنها هدف شما باید این باشد که نسبت به زمان وقوع عادت بد و شرایط آن، آگاهی کامل پیدا کنید. با این روش، شما چندین قدم‌تر جلوتر از عادت بدتان خواهید بود و تسلط خوبی روی آن پیدا خواهید کرد. سپس می‌توانید شروع کنید به اجرا کردن ایده‌های‌تان که مطمئنا کاربردی‌ترین ایده‌ها را خودتان خواهید داد چون شما تنها کسی هستید که خودتان را خوب می‌شناسید!

ترک عدت‌های بد، به زمان و تلاش نیاز دارد، اما مهمتر از همه، پشتکار و اراده‌ی راسخ می‌خواهد. بیشتر آنهایی که در نهایت موفق می‌شوند رفتار یا عادت ناپسندی را ترک کنند، چندین بار شکست خورده و بازهم تلاش کرده‌اند. شاید چند راهی که در پیش می‌گیرید، جواب ندهد و مفید نباشد اما دلیل نمی‌شود سایر شیوه‌ها نیز همینطور باشند.


منبع: برترینها

نشانه‌های مسمومیت غذایی را بشناسید

مسمومیت غذایی یک بیماری ناشی از مصرف موادغذایی یا نوشیدنی‌های حاوی باکتری‌ها، ویروس‌ها یا انگل‌های مضر است.در شرایطی که بسیاری از موادغذایی به‌طور بالقوه حاوی موجودات مضر هستند، اما به‌طور معمول طی پخت‌وپز آنها از بین می‌روند.

 نشانه‌های مسمومیت غذایی را بشناسید

مسمومیت غذایی یک بیماری ناشی از مصرف موادغذایی یا نوشیدنی‌های حاوی باکتری‌ها، ویروس‌ها یا انگل‌های مضر است.در شرایطی که بسیاری از موادغذایی به‌طور بالقوه حاوی موجودات مضر هستند، اما به‌طور معمول طی پخت‌وپز آنها از بین می‌روند.

به گزارش روزنامه آرمان امروز، با این همه، اگر بهداشت رعایت نشود و موادغذایی به‌روش درست ذخیره و نگهداری نشوند، برای مثال، عدم شست‌و‌شوی دست‌ها یا نگهداری گوشت‌خام در یخچال، حتی غذاهای پخته نیز می‌توانند آلوده بوده و موجب بیماری شوند.

 
خوردن مواد‌غذایی حاوی سموم مضر نیز می‌تواند دلیل مسمومیت غذایی باشد. این سموم می‌توانند به‌طور طبیعی در غذاها وجود داشته باشند، مانند برخی گونه‌های قارچ، یا توسط باکتری در غذایی که فاسد شده است، تولید شوند.
 
اسهال
اسهال در قالب مدفوع شل و آبکی توصیف می‌شود که سه بار یا بیشتر طی ۲۴ ساعت رخ می‌دهد. این شرایط به‌طور معمول نشانه‌ای از مسمویت غذایی است.اسهال زمانی رخ می‌دهد که کارایی روده برای بازجذب آب و دیگر مایعات ترشح شده طی فرایند گوارش به‌واسطه التهاب کاهش می‌یابد.
 
همچنین، اسهال ممکن است با علائم دیگر، مانند حس نیاز به استفاده از دستشویی، نفخ یا گرفتگی‌های شکمی همراه باشد.از آنجایی که فرد مبتلا به اسهال آب بیشتری را نسبت به شرایط عادی از دست می‌دهد، در معرض خطر کم‌آبی بدن قرار می‌گیرد.

استفراغ
استفراغ یک مساله طبیعی برای افراد مبتلا به مسمویت غذایی است. این شرایط زمانی رخ می‌دهد که عضلات شکم و دیافراگم به‌شدت منقبض می‌شوند و فرد را مجبور می‌کنند به‌صورت غیر ارادی محتوای معده را بالا آورده و وارد دهان کند.این یک مکانیسم محافظتی است و هنگامی که بدن درتلاش است از شر ارگانیسم‌ها یا سموم خطرناک خلاص شود، رخ می‌دهد. در واقع، مسمویت غذایی اغلب به شکل‌گیری حالت تهوع و استفراغ شدید منجر می‌شود.

لرز
لرز می‌تواند به واسطه تلاش بدن برای افرایش دما شکل بگیرد. لرز موجب می‌شود تا عضلات به سرعت منقبض و منبسط شوند، که این شرایط گرما تولید می‌کند. لرز اغلب با تب همراه است، زیرا پیروژن‌ها بدن را فریب می‌دهند که بیش از اندازه سرد شده است و باید گرم شود.تب می‌تواند به واسطه بیماری‌های مختلفی، از جمله مسمویت غذایی، شکل بگیرد، از این رو، لرز نیز یکی از علائم رایج آن است.

ضعف وخستگی
ضعف‌وخستگی از دیگر نشانه‌های شایع مسمویت غذایی هستند. این علائم به واسطه انتشار پیام رسان‌های شیمیایی به نام سیتوکین‌ها شکل می‌گیرند.افزون بر این، کاهش میزان غذای مصرفی به واسطه کاهش اشتها ممکن است موجب احساس خستگی در فرد بیمار شود.ضعف و خستگی هر دو از علائم رفتار بیماری هستند، که به بدن در استراحت و اولویت بندی بهتر کمک می‌کند.

حالت تهوع
حالت تهوع احساس ناخوشایندی است که بر اساس آن به‌نظر می‌رسد در شرف استفراغ کردن هستید، اگرچه ممکن است این اتفاق به واقع رخ دهد یا خیر.در شرایطی که حالت تهوع هنگام مسمومیت غذایی طبیعی است، اما این شرایط به‌دلایل مختلفی می‌تواند شکل بگیرد، که از آن جمله می‌توان به میگرن، بیماری حرکت، و غذا خوردن بیش از اندازه اشاره کرد.حالت تهوع مرتبط با مسمویت غذایی به‌طور معمول پس از یک تا هشت از یک وعده غذایی شکل می‌گیرد.

دردهای عضلانی
هنگامی که با یک عفونت، مانند مسمویت‌غذایی، مواجه هستید، امکان تجربه دردهای عضلانی وجود دارد. این شرایط به‌دلیل آن شکل می‌گیرد که سیستم‌ایمنی فعال شده و موجب التهاب می‌شود.طی این فرایند، بدن به‌ هیستامین«یک ماده‌شیمیایی که به گشاد شدن رگ‌های خونی کمک می‌کند»اجازه می‌دهد گلبول‌های سفید بیشتری برای مبارزه با عفونت منتقل شوند، ترشح ‌کند.هیستامین به افزایش جریان خون به مناطق آلوده بدن کمک می‌کند. در کنار مواد دیگر درگیر در واکنش سیستم‌ایمنی، از قبیل سیتوکین‌ها، هیستامین می‌تواند به بخش‌های دیگر بدن رفته و گیرنده‌های درد را تحریک کند.

درد و گرفتگی شکمی
دردشکمی در ناحیه زیر قفسه‌سینه و بالای لگن احساس می‌شود. در موارد مسمومیت غذایی، ارگانیسم‌های مضر می‌توانند سمومی را تولید کنند که دیواره داخلی معده و روده‌ها را تحریک می‌کنند. این شرایط می‌تواند به شکل‌گیری التهاب در معده منجر شود، که ممکن است درد در ناحیه شکم را موجب شود.افراد مبتلا به مسمومیت غذایی ممکن است گرفتگی در ناحیه شکم را نیز تجربه کنندف زیرا عضلات شکم منقبض می‌شوند تا حرکات طبیعی روده را به منظور خلاص شدن از شر ارگانیسم‌های مضر در کوتاه‌ترین زمان ممکن تسریع کنند.

سردرد
سردردها بسیار شایع هستند. افراد می‌توانند به‌دلایل مختلف از جمله استرس، مصرف الکل، کم‌آبی بدن و خستگی دچار سردرد شوند.به‌دلیل اینکه مسمویت غذایی ممکن است خستگی و کم‌آبی بدن را به‌همراه داشته باشد، می‌تواند به شکل‌گیری سردرد نیز منجر شود.کم‌آبی بدن می‌تواند به‌صورت مستقیم مغز را تحت تاثیر قرار داده و موجب از دست دادن مایع در این اندام و کوچک‌شدن موقتی آن شود.

تب
در صورتی که دمای بدن از محدوده عادی – ۳۶ تا ۳۷ درجه سانتیگراد – بیشتر شود، شما تب دارید. تب از نشانه‌های شایع بسیاری از بیماری‌هاست و به‌عنوان بخشی از دفاع طبیعی بدن در برابر عفونت رخ می‌دهد.مواد تولیدکننده تب به نام پیروژن‌ها افزایش دما را موجب می‌شوند. آنها توسط سیستم‌ایمنی بدن یا باکتری‌های عفونی که وارد بدن شده‌اند، ترشح می‌شوند.

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

عفونت دندان چه خطراتی دارد؟

آبسه دندان بدون درمان کردن، به خودی خود برطرف نخواهد شد. اگر آبسه یا همان کیسه حاوی چرک، پاره شود ممکن است درد ناشی از آن تا حد زیادی کاهش پیدا کند، اما باز هم نیاز به درمان دارد.

اگر آبسه دندان تخلیه نشود، ممکن است عفونت به آرواره‌ها و سایر نقاط سر و گردن نیز گسترش پیدا کند.

اگر سیستم ایمنی بدن شما ضعیف باشد و آبسه دندان را نیز درمان نکنید، خطر گسترش عفونت دندان به سایر نقاط بدن شما بسیار بیشتر از کسی است که سیستم ایمنی سالم و قوی دارد.
 
آنتی بیوتیک و عفونت دندان
در بسیار از موارد، دندانپزشک برای کمک به بدن در جنگ با عفونت ، آنتی‌بیوتیک تجویز می‌کند اما نکته مهم این است که باید بدانیم آبسه دندان به‌خودی‌خود از بین نمی‌رود و نیاز به انجام اقدامات درمانی بعدی دارد.

آنتی بیوتیک ها به منظور جلوگیری از گسترش عفونت دندان و لثه تجویز می شوند و ممکن است همراه با داروهای مسکن مورد استفاده قرار گیرند. از نمونه های داروهای آنتی بیوتیک می توان به آموکسی سیلین یا مترونیدازول اشاره کرد. آنتی بیوتیک ها نباید به هیچ وجه جای مراجعه به پزشک را نمی گیرد و نباید برای به تعویق انداختن درمان مورد استفاده قرار گیرد.
 
عفونت دندان کشیده شده
عفونت اگر چه نادر است اما گهگاهی اتفاق می افتد. دندانپزشک اگر متوجه شود خطر عفونت در شما وجود دارد، ممکن است پیش و پس از کشیدن دندان آنتی بیوتیک برایتان تجویز کند. کشیدن ناقص دندان به صورتی که ریشه دندان در فک باقی مانده است. دندانپزشک شما معمولا ریشه دندان را میکشد تا از عفونت جلوگیری کند اما گاهی اوقات بر جای گذاشتن رأس کوچک ریشه، خطر کمتری دارد.
 
عوارض کشیدن دندان عفونی
اگر ناگزیر مجبور به کشیدن دندان عفونی خود شدید ممکن است با عوارضی مواجه شوید.

حفره خشک یک عارضه متداول پس از کشیدن دندان است و زمانی اتفاق می افتد که در حفره لخته خون نتواند تشکیل شود یا لخته ای که تشکیل شده، کنده شود. این اتفاق موجب میشود استخوان پشتیبان و عصبها در معرض هوا و غذا قرار بگیرند. اغلب حفره خشک کاملا دردناک است و دو تا پنج روز پس از کشیدن دندان اتفاق می افتد و میتواند بوی بد یا طعم بد دهان را ایجاد کند.

اگر یکی از دندانهای بالایی کشیده شود، سوراخی ممکن است در یکی از نواحی سینوس تشکیل شود. معمولا این حالت خود به سرعت بهبود می یابد اما اگر چنین نشود ممکن است لازم باشد دوباره به دندانپزشک مراجعه کنید.

اگر دندانی در فک مقابل وجود نداشته باشد، حفره دندانِ کشیده به مرور زمان جا به جا میشود و احتمالا ریشه نمایان شده و به تغییرات دما حساس میشود. به ویژه زمانی که چند دندان کشیده شده باشند، مشکل بلند مدت محتمل دیگر نازک شدن استخوان فک است که در نتیجه این اتفاق، آسانتر می شکند.

عفونت دندان عصب کشی شده
عصب کشی دندان درمانی غیر قابل پیش بینی است و احتمال درد و عفونت دندان بعد از عصب کشی و متعاقب آن کشیدن دندان وجود دارد. در صورتیکه مقدار عفونت دندان کم بوده و ریشه دندان را درگیر نکرده باشد و فقط مربوط به استخوان و لثه اطراف دندان باشد. بعد از استفاده ی داروهای ضد عفونت مشکل برطرف می شود.

یکی از علل عفونت  و تورم بعد از عصب کشی ، نفوذ مواد ریز شده باقیمانده عصب در هنگام عصب کشی به نوک ریشه دندان و داخل بافت دور دندان است که معمولاً غیر قابل پیشگیری است، و در صورتیکه مقاومت بدن مناسب باشد سریع این مواد جذب و درد وعفونت بر طرف خواهد شد .

یکی دیگر از علل عفونت و درد بعد از عصب کشی وجود ضایعه و عفونت در استخوان و لثه اطراف دندان عصب کشی شده است، ترشحات این عفونت معمولاً قبل از عصب کشی از طریق حفره موجود در پوسیدگی دندان خارج شده و به همین دلیل این عفونت قبل از عصب کشی خود را نشان نمی دهد و بعد از عصب کشی و بسته شدن راه خروجی ترشحات عفونت، این ترشحات در جستجوی راهی برای خروج بوده که ایجاد فشار در نوک ریشه دندان شده و باعث تورم و درد می شود.
 
درمان خانگی عفونت دندان
تا زمانی که منتظر دندانپزشک هستید، برخی از کارهایی که می‌توانید انجام دهید تا دندانتان آسیب بیشتری نبیند عبارتند از:

  • چیزی که خیلی گرم یا خیلی سرد باشد نخورید و نیاشامید.
  • اطراف دندان آسیب‌دیده را نخ دندان نکشید.
  • شما می‌تواند برای خوردن از طرف دیگر دهانتان که سالم است استفاده کنید
  • از مسواک نرم استفاده کنید.
  • سیر دارای عناصر ضد تورمی و آنتی‌بیوتیکی است.
  • میخک خاصیت ضد قارچی، آنتی‌بیوتیک، ضدعفونی‌کنندگی و ضد درد دارد. این ادویه حاوی آنتی‌اکسیدان و مواد غذایی دیگر مانند منگنز، امگا ۳ و فیبر است. به این ترتیب میخک تسکین‌دهنده درد، کاهش‌دهنده تورم و از بین برنده عفونت  دندان است.

درمان عفونت دندان با داروی گیاهی
مصرف داروهای گیاهی تاثیرات خیلی کمی برای کاهش درد و بهبود دندان دارند اما اگر به صورت خوراکی مصرف شود تا مدتی درد را کاهش می دهد.

استفاده از آب نمک و یا سرم نمکی در زمان درد باعث ضدعفونی کردن، کاهش محلول التهاب و آلودگی داخل دهان و دندان می شود.

زنجبیل و فلفل هر دو داروهای ضد درد هستند. شما می توانید هر کدام از این دو ادویه را به طور جداگانه مورد استفاده قرار دهید، چراکه هر دوی این مسکن ها، پیام تسکین درد را به مغز می فرستند. اما برای گرفتن نتیجه بهتر، می توانید مخلوطی از این دو ادویه را تهیه کنید.

میتوانید از این روش استفاده کنید: میزان مساوی از این دو ادویه را با آب مخلوط کنید و یک سس بسازید. توپ کوچکی از پنبه درست کنید و به میزان کافی به سس مورد نظر آغشته اش کنید. بعد هم آن را درست روی دندان تان (جایی که لثه و زبان شما به آن برخورد نکند) بگذارید و تا زمان فروکش کردن درد یا حداقل تازمانی که طاقتش را دارید، پنبه را از دهان تان خارج نکنید.

درمان گیاهی عفونت ریشه دندان
آبسه دندان در صورتی به وجود می آید که اگر پالپ دندان پس از عفونت به وجود آمده نتواند از شرایط خود دفاع کند احتمال پدید آمدن آبسه دندانی در نوک ریشه دندان زیاد می شود. این عفونت خود را از نوک ریشه دندان به قسمت لثه ها می رساند و باعث به وجود آمدن تورم می شود که در این حالت درمان کمی مشکل است و حتی در بعضی مواقع پیش می آید که دندان نیاز به کشیدن دارد.

با این وجود برای کاهش درد می توانید از این روش ها استفاده کنید.

عصاره گل رز را با آب تازه لیموترش ترکیب کنید . سپس این ترکیب را برای چند دقیقه در دهانتان نگه دارید و در نهایت آن  را تف کنید. حداقل روزی ۳ بار این عمل را تکرار کنید تا کم کم نتیجه را ببینید. همچنین برای درمان عفونت دندان آب لیموی تازه و آب ولرم را روزی ۲ بار غرغره کنید. این کار هم ورم را کاهش داده و هم بوی بد دهان را از بین می برد. همچنین با گذاشتن ضماد زنجبیل و نمک بر روی لثه آن را تسکین دهید.

برای درمان عفونت دندان و درمان آبسه دندان روزی سه حبه سیر را حرد کنید تا به اندازه ماش شود. انگاه هر حبه را با یک لیوان آب یا آب عسل بخورید. این کار باعث کاهش کلسترول هم می شود.

همچنین می توانید پودر عدس ، گشنیز، مورد، صندل سرخ فوفل ، سماق را روی ان بپاشید تا تسکین بخشد. آب برگ تاجریزی، بارهنگ، آب برگ خرفه را در دهان بگذارید و خارج کنید. سماق را حسابی بکوبید و در گلاب حل کنید. سپس ان را مزمزه کنید.


منبع: فرادید

افکاری که شما را نابود می‌کند!

اگر فردی به ویتامین‌های بدن خود دقت کند ولی اصلاً به روحش رسیدگی نکند کم‌کم این بیماری‌های روحی تبدیل به بیماری جسمی می‌شود که تأثیرش به مراتب بدتر از یک بیماری عادی است. یکی از راه‌هایی که به شما کمک می‌کند روح آرام‌تری داشته باشید فکر نکردن به مسائل منفی است

فرادید| در زندگی هر فردی به غیر از تغذیه و سلامت جسمی، تغذیه و سلامتی روحی هم بسیار مهم است. اگر فردی به ویتامین‌های بدن خود دقت کند ولی اصلاً به روانش رسیدگی نکند کم‌کم این بیماری‌های روحی تبدیل به بیماری جسمی می‌شود که تأثیرش به مراتب بدتر از یک بیماری عادی است.

به گزارش فرادید؛ یکی از راه‌هایی که به شما کمک می‌کند روح آرام‌تری داشته باشید فکر نکردن به مسائل منفی است. در اینجا ما چند نمونه از این افکار منفی را به شما معرفی می‌کنیم، افکاری که می‌تواند مثل سم روح شما را بخورد.

 منفی نباشید

افکارمنفی می‌تواند مثل سم روح شما را بخورد

تفریح و سرگرمی وقت تلف کردن است

بعضی‌ها اعتقاد دارند باید در زندگی سخت کار کنند تا بتوانند آینده خوبی داشته باشند. آنها با این فکر غلط که تفریح و سرگرمی در زندگی نیاز نیست همیشه خود را مشغول نگه می‌دارند و سعی می‌کنند بیشتر کار کنند تا زندگی. در این شرایط است که افراد به مرور از نظر روحی تحلیل می‌روند و فرسوده می‌شوند. یادتان باشد کار و تفریح برای زندگی سالم یک امر ضروری است. هر چقدر کار می‌کنید در کنار آن باید تفریح هم داشته باشید تا بتوانید انرژی برای ادامه کار پیدا کنید.

دیگران را کنترل کن

همان‌طور که خود شما از اینکه کسی بهتان امر و نهی کند خوشتان نمی‌آید مطمئن باشید دیگران هم همین حس را دارند. همه ما موقعیت‌هایی داشتیم که در آن تحت کنترل کسی بودیم. امر و نهی والدین، مدرسه قوانین کار و امثال اینها. فراموش نکنید اگر سعی کنید کسی را در مشت خود نگه‌دارید آن فرد راهی برای سرکشی پیدا خواهد کرد.

منفی نباشید 

 خود شما از اینکه کسی بهتان امر و نهی کند خوشتان نمی‌آید

خشم خود را بیرون بریز

خیلی‌ها فکر می‌کنند در زمان عصبانیت اگر خشم خود را برون‌ریزی کنند و به دیگران پرخاش کنند از بار هیجانات و احساساتشان کاسته می‌شود و این کار را مفید می‌دانند. اما برون‌ریزی خشم در واقع یک خود ویرانگری است. اگر خشمگین شوید و با پرخاشگری برخورد کنید مردم نفوذ بیشتری بر شما خواهند داشت. پس بدانید خشم زمانی خوب است که با قاطعیت مطرح شود نه با پرخاشگری.

من را همین طور دوست داشته باشید

بعضی افراد فکر می‌کنند اگر هر ایرادی داشته باشند باید توسط دیگران پذیرفته شوند، به خصوص اعضای نزدیک خانواده باید تمام اخلاق و عادت‌های آنها را تحمل کنند. این طرز فکر اصلاً درست نیست و باعث عذاب شما می‌شود. عشق غیر مشروط فقط بین والدین و فرزندان کوچک اتفاق می‌افتد. در غیر این صورت این رفتار شماست که باعث می‌شود کسی عاشقتان شود یا از شما فاصله بگیرد.

منفی نباشید 

برون‌ریزی خشم در واقع یک خود ویرانگری است

همیشه مهربانی بهتر است

درست است که مهربان بودن و انعطاف داشتن در زندگی برای بهتر شدن هر نوع رابطه‌ای خیلی خوب است، اما در حقیقت همیشه هم نمی‌شود با این وضع ادامه داد. کسانی که همیشه در مقابل رفتار بد دیگران کوتاه می‌آیند و با مهربانی می‌خواهند آن را رفع کنند در نهایت تبدیل به یک ماشین در اختیار می‌شوند که همیشه باید مهربان باشد. اگر روزی خلاف این کار را بکند مورد نفرت واقع می‌شود. پس سعی کنید در مهربان بودن کمی متعادل باشید.

منفی نباشید 

سعی کنید در مهربان بودن کمی متعادل باشید

هدف باید کمال باشد

بعضی‌ها همیشه فکر می‌کنند اگر دنبال بالاترین و بزرگ‌ترین هدف بروند بهترین هستند. اینکه آدم در زندگی هدف داشته باشد و بخواهد به کمال مطلوب برسد اصلاً چیز بدی نیست ولی اگر تمام زندگی شما معطوف شود به این کمال گرایی و هرگز به آنچه هستید راضی نباشید قطعاً شکست می‌خورید.

همیشه بگو نه

درست است که نه گفتن یک بخش مهم در روابط افراد است و باید مثل یک درس از بچگی آموزش داده شود اما نباید فکر کنید که همیشه با نه گفتن برنده می‌شوید. نه گفتن باید دلیل و منطقی داشته باشد. حتی زمانی که به فرزند خود می‌خواهید نه بگویید باید برایش دلیل بیاورید. این نه گفتن‌های بدون دلیل معتبر تنها باعث رنجش اطرافیان می‌شود.

اتمام حجت کنید

این فکر همیشه در افراد ایجاد می‌شود که اگر در یک جر و بحث حرف آخر را بزنند و به قول معروف اتمام حجت کنند داستان ختم به خیر شده است. در صورتی که توپ و تشر زدن هرگز عشق به وجود نمی آورد و باعث جدایی و دوری آدم‌ها می‌شود. والدینی که زیاد به فرزندشان تذکر می‌دهند و به آنها القا می‌کنند که حرف ما حجت است و نباید دیگر حرفی بزنی در واقع مشغول تخریب یک ارتباط هستند.

 منفی نباشید

 توپ و تشر زدن هرگز عشق به وجود نمی آورد

صداقت مطلق بهتر است

یکی از غلط‌ترین تفکرات افراد این است که می‌خواهند همیشه و در هر شرایط راست‌گوی مطلق باشند. این کار نه تنها خیلی به نفع شما نیست بلکه در خیلی موارد می‌تواند به شدت به ضرر شما تمام شود. اگر شما صادقانه همه چیز را به هر کسی بگویید دیگر هیچ حریمی برای خودتان ندارید. این حرف به معنی دروغ گفتن نیست به معنی پنهان نگه داشتن بخشی از زندگی برای خودتان است. یادتان باشد بیان نا به جای حقیقت می‌تواند عذاب آور باشد.

منفی نباشید 

بیان نا به جای حقیقت می‌تواند عذاب آور باشد

من به هرچه بخواهم می‌رسم

خیلی‌ها دوست دارند در زندگی به تمام خواسته هایشان تمام و کمال برسند و اگر چند بار این اتفاق برایشان بیفتد این باور در آنها شکل می‌گیرد که در هر شرایط به هر چه می‌خواهند می‌رسند. اما باید بدانید که همه ما محدودیت هایی داریم که به ما اجازه نمی‌دهد هر چیزی را که می‌خواهیم به دست بیاوریم. موانع گاهی شخصی هستند و گاهی محیطی. اما در هر حال رسیدن به هر آنچه بخواهیم امکان پذیر نیست.

خودم انجام می‌دهم

هیچ فردی در دنیا کامل نیست. همه ما به شخص دیگری احتیاج داریم تا بعضی کارهای ما را انجام دهد. این موضوع با توجه به توان افراد و نوع نیازشان متفاوت است. اینکه یک شخص بخواهد خودش به تنهایی همه کارها را انجام دهد یکجا زمین می‌خورد و این حس شکست بیشترین ضربه را به او خواهد زد.

منفی نباشید

اگر برای خوشایند دیگران زندگی کنید دیگر خود واقعی‌تان نیستید

مقصر را پیدا کن

وقتی اتفاقی می‌افتد اگر بخواهید دنبال مقصر بگردید به مشکل برمی‌خورید. اول اینکه پیدا کردن مقصر اصلاً مشکل را حل کمی کند. دوم اینکه بیشتر باعث بروز جر و بحث می‌شود و مشکل را بیشتر می‌کند. سرزنش کردن دیگران و مقصر دانستن آنها باعث پایین آمدن عزت نفس به خصوص در بچه‌ها می‌شود. به عبارتی هر کس باید بتواند مسئولیت کار خودش را برعهده بگیرد. 

تنبیه روش تربیتی خوبی است

این روش تربیتی مدت‌هاست منسوخ شده و برای آن جایگزین‌های زیادی گذاشته‌اند. اما هنوز برخی افراد به تنبیه اعتقاد دارند. تنبیه تنها به طور موقت رفتارهای آزار دهنده یا ناخواسته را کم می‌کند اما تأثیر دائمی ندارد. همچنین تنبیه باعث بیگانگی می‌شود و هیچ مشکلی را حل نمی‌کند. بیشتر پژوهش‌های روان‌شناختی نشان می‌دهد که تقویت پاسخ‌های مثبت یادگیری را افزایش می‌دهد.

درون‌گرا باش

بسیاری از افراد با این باور که باید احساسات واقعی‌شان را مخفی نگه دارند سالها خود را آزار می‌دهند. آنها فکر می‌کنند عاقلانه است اگر هرگز حس واقعی خود را نشان ندهند. اما باید بدانید که زیادی تودار بودن همان‌قدر بد است که زیادی آشکار بودن. پس در بروز احساسات خود تعلل نکنید فقط بدانید کجا این احساسات را نشان می‌دهید.

 منفی نباشید

 پول را برای زندگی بهتری به دست بیاورید

تائید پدر و مادر مهم‌ترین چیز است

درست است که احترام به والدین و گوش دادن به حرف و تجربیات آنها برای همه مفید است، اما اگر بخواهید دقیقاً مطابق دیدگاه آنها زندگی کنید یا برای دل‌شاد کردن آنها کارهایی را بکنید که دوست ندارید پس دیگر خود واقعی‌تان را از دست می‌دهید. سعی کنید برای خوشحال کردن آنها از روش‌های دیگری استفاده کنید تا بتوانید هم آنها را داشته باشید هم زندگی شخصی خودتان را.

پول و موفقیت یعنی خوشبختی

تفکر «به شدت کار کن و پول زیادی به دست بیاور» باعث شده برخی افراد زندگی سختی داشته باشند. آنها انقدر کار می‌کنند برای به دست آوردن پول که یادشان می‌رود بخش‌های دیگری هم در زندگی هست که می‌تواند برای آنها نشاط آور باشد. اعتیاد به کار شبیه اعتیاد به مواد مخدر است. بهتر است پول را برای زندگی بهتری به دست بیاورید.

 منفی نباشید

اعتیاد به کار شبیه اعتیاد به مواد مخدر است

یک قربانی، همیشه قربانی می‌ماند

برخی خاطرات و تجربیات تلخ کودکی در افراد به شکلی نهادینه می‌شود که تا بزرگ‌سالی هم با آنها همراه است. اگر فردی در کودکی یا گذشته خود مشکلاتی داشته و تحقیر شده یا افرادی بودند که باعث آزارش شدند، نباید بگذارد این فکر در بزرگ‌سالی بر او غلبه کند. او باید بداند با افکاری مثل «من همیشه قربانی هستم» «من بی کفایت هستم» یا جملاتی مشابه این نباید زندگی امروزش را فدای اتفاقات گذشته کند.

متواضع باش و از خودت تعریف نکن

بهتر است صادقانه نقاط قوت خودتان را بدون تکبر باور کنید و آنها را بیان کنید. اگر بی‌دلیل مهارت‌های خود را پنهان کنید در عمل افراد فکر می‌کنند شما برای شکست دادن آنها دروغ گفته‌اید. پس همیشه متواضع بودن خوب نیست و به همان اندازه غرور بی‌جا داشتن هم در روابط شما خطرناک است. اگر کارهایی هست که آنها را خوب انجام می‌دهید اجازه دهید استعدادها و توانایی‌هایتان شناخته شوند.

 منفی نباشید

 اگر بخواهید دقیقاً مطابق دیدگاه آنها زندگی کنید دیگر خود واقعی‌تان را از دست می‌دهید

همسرم باید عاشق خانواده‌ام باشد

این تفکر به شدت اشتباه است و باعث برهم خوردن روابط زناشویی شما خواهد شد. یادتان باشد همسر شما موظف نیست عاشق خانواده‌تان باشد. احساسات هر شخص یکی از حقوق اوست که نمی‌توان به زور آن را تغییر داد. شما فقط می‌توانید از همسرتان بخواهید با خانواده شما درست برخورد کند. ولی نباید برای احساسات او قانون تعیین کنید.

همه باید مرا دوست داشته باشند

درست است که همه آدم‌های مهربان و بی دردسر را دوست دارند اما اگر شما همیشه برای خوشایند دیگران زندگی کنید و بخواهید با همه مهربان باشید دیگر خود واقعی‌تان نیستید و فقط برای دیگران رفتار می‌کنید. اگر بنا بر دلایلی فردی را آزار داده‌اید و او از شما متنفر است می‌توانید با اصلاح رفتارتان او را خوشحال کنید ولی اگر فردی از سر حسادت و کینه بی دلیلی با شما خصومت دارد لزومی ندارد برای دل‌خوش کردن او رفتار خودتان را تغییر دهید.

منفی نباشید 

اگر در این مسابقه برنده نشوند خود را شکست خورده می‌دانند

برای برنده شدن بازی کن

بعضی‌ها همیشه از خودشان بیش از حد توقع دارند، آنها فکر می‌کنند باید به زندگی مثل مسابقه نگاه کنند و اگر در این مسابقه برنده نشوند خود را شکست خورده می‌دانند. در صورتی که این افکار باعث تخریب زندگی و روحیه شما می‌شود. شما باید برای خودتان حد و مرز مشخصی داشته باشید و لزوماً موفق نشدن در هر کاری را به نام شکست خوردن برای خود تمام نکنید. سعی کنید از کاری که می‌کنید لذت ببرید تا همیشه برنده باشید.

*منبع : کتاب ۴۰ فکر سمی

نویسندگان:  دکتر آرنولد لازاروس
                دکتر کلیفورد لازاروس
                 دکتر آلن فی

مترجمان: شمس الدین حسینی، الهام آرام نیا


منبع: فرادید

چگونه با آرایش به صورت خود حجم دهیم؟

حتما برای شما هم جالب است که بدانید چگونه ستاره ها و مدل هایی که عکس هایشان روی جلد مجله و روزنامه ها منتشر شده، همیشه زیبا و جذاب هستند. نگران نباشید زیرا با آموزش درست و کمی تمرین، شما هم می توانید به کمک ترفندهای آرایشی جذاب تر از همیشه به نظر آیید.

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: حتما برای شما هم جالب است که بدانید چگونه ستاره ها و مدل هایی که عکس هایشان روی جلد مجله و روزنامه ها منتشر شده، همیشه زیبا و جذاب هستند. شاید چهره بدون آرایش آنها آنقدر جذابیت نداشته باشد اما با آرایش گویی از این رو به آن رو خواهند شد.

اما آرایش آنها چه فرقی با نوع آرایش ما دارد؟ آنها به کمک آرایش می توانند بینی شان را کوچک تر کنند، گونه هایی برآمده تر داشته باشند و به صورت خود زاویه دهند که این شیوه آرایش از هر کسی بر نمی آید. اما نگران نباشید زیرا با آموزش درست و کمی تمرین، شما هم می توانید به کمک ترفندهای آرایشی جذاب تر از همیشه به نظر آیید. کافی است به نکاتی که در ادامه مطلب برایتان آورده ایم، دقت کنید.

۱٫ صورت تان را آماده کنید

قبل از شروع آرایش، اولین کاری که شما باید انجام دهید آماده کردن صورت تان است. برای این منظور ابتدا صورت تان را با کرمی مرطوب کنید، سپس یک کرم پودر هم رنگ پوست تان و تا حدودی روشن به صورت تان بزنید. اگر صورت تان لکه های سیاهی دارد، از کانسیلر برای پنهان کردن آنها کمک بگیرید. در نهایت نیز می توانید به کمک پنککی مات، آن را تثبیت کنید.

 چگونه با آرایش به صورت خود حجم دهیم؟

۲٫ به صورت تان حجم دهید

برای این که کرم پودری که به صورت تان زدید، از حالت یکنواخت درآید، باید با دو کرم پودر تیره تر و روشن تر به آن حجم دهید. در این صورت چهره شما نیز حالتی طبیعی تر به خود می گیرد. فقط دقت کنید که کرم پودرتان ۲ تا ۳ درجه تیره تر یا روشن تر از رنگ طبیعی پوست تان باشد.

 چگونه با آرایش به صورت خود حجم دهیم؟

۳٫ گونه هایتان را برجسته کنید

حال نوبت گونه هایتان است. یک شت بردارید و رژ گونه را از گوش هایتان آغاز کنید و تا اواسط گونه هایتان بکشید. سپس به کمک همان شت اطراف آن را محو کنید تا طبیعی جلوه کند.

چگونه با آرایش به صورت خود حجم دهیم؟

۴٫ پیشانی خود را کوتاه تر نشان دهید

از یک کرم پودر تیره استفاده کنید و قسمت بالای پیشانی تان را یک خط تیره بکشید. از کرم پودر روشن تر هم برای قسمت بالای ابرو و تقریبا وسط پیشانی استفاده کنید. با این کار پیشانی تان کوتاه تر و نیز زیباتر به نظر می آید و تاکید بیشتری روی چشم هایتان می شود. فقط حواس تان باشد که هنگام محو کردن آن، شت را به سمت خارج صورت تان بکشید نه سمت داخل.

 چگونه با آرایش به صورت خود حجم دهیم؟

۵٫ فک تان را باریک تر کنید

برای بار دیگر رژ گونه تان را بردارید و یک خط از قسمت پایین گونه هایتان بکشید و سپس آن را محو کنید. با این کار نه تنها فک تان باریک تر به نظر آمده و صورت شما حجم بیشتری به خود می گیرد بلکه گونه هایتان نیز برآمده تر به نظر می رسد.

 چگونه با آرایش به صورت خود حجم دهیم؟

۶٫ بینی تان را باریک تر کنید

با یک شت باریک و کرم پودری تیره رنگ، دو خط موازی از دو طرف بینی تان بکشید و آن را در قسمت نوک بینی تان بهم بچسبانید به طوری که شکل U به خود بگیرد، سپس آن را محو کنید. با این روش بینی تان باریک تر به نظر خواهد رسید.

اگر دوست دارید به چشم هایتان نیز حالت دهید، با همان کرم پودر یا سایه چشم تیره قسمت بالایی چشم تان را از وسط تا انتها بکشید تا حالت چشم تان کشیده تر شود.

 چگونه با آرایش به صورت خود حجم دهیم؟

۷٫ روی بینی تان را روشن کنید

به همان اندازه که تیره کردن قسمت هایی از صورت اهمیت دارد، روشن کردن بخش های دیگر آن نیز مهم است. به عنوان مثال شما باید روی بینی و مابین ابروهایتان را با کرم پودری روشن بپوشانید فقط دقت کنید که این سایه روشن ها به خوبی با یکدیگر مخلوط شوند در غیر این صورت توس ذوق می زند.

 چگونه با آرایش به صورت خود حجم دهیم؟

۸٫ پوست تان را یکدست کنید

حال تمام آنچه شما بدان احتیاج دارید یک شت تمییز است تا بتوانید سایه روشن های صورت تان را صاف و یکدست کنید. تنها چیزی که در این مرحله اهمیت دارد، حرکت شت است که باید مطابق با تصویر بالا باشد. با شت قسمت هایی از هایلایت های صورت تان را که به خوبی با هم مخلوط نشده اند را بکشید و مطمئن شوید که آرایش تان طبیعی و یکدست است.

 چگونه با آرایش به صورت خود حجم دهیم؟

۹٫ به صورت تان کمی درخشندگی دهید

اگر می خواهید صورت تان درخشش بیشتری داشته باشد، در برخی از قسمت ها مانند وسط لب، بالای گونه، پشت چشم، داخل چشم و وسط بینی تان را براق کنید. البته این مرحله اختیاری است و کاملا بستگی به سلیقه خودتان دارد.

برای خانم هابی که سن بالاتری یا پلک های افتاده ای دارند، پیشنهاد می کنیم که از سایه های براق چشم با رنگ سرد استفاده نکنند. در این شرایط هر قدر پلک ها مات تر باشند، چهره زیبایی بیشتری دارد زیرا زمانی که از سایه های براق استفاده می کنید، چروک های ریز خودشان را بیشتر نشان می دهند.

 چگونه با آرایش به صورت خود حجم دهیم؟

۱۰٫ آرایش تان را تثبیت کنید

پس از اتمام آرایش، از اسپری های تثبیت کننده استفاده کنید تا مطمئن شوید که آرایش تان در کل روز روی صورت تان باقی خواهد ماند.

چگونه با آرایش به صورت خود حجم دهیم؟ 


منبع: برترینها

خواص گردو؛ از کاهش وزن تا پاکسازی کبد

گردو، خواص غذایی خاص خودش را دارد و یکی از منابع با ارزش پروتئین، چربی‌های سالم، فیبر، استرول‌های گیاهی و بسیاری از ویتامین‌ها و مواد معدنی محسوب می‌شود.

گردو یک از خوراکی‌های بسیار ساده‌ای است که برای سلامتی‌تان فوق‌العاده مفید است. گردو، خواص غذایی خاص خودش را دارد و یکی از منابع با ارزش پروتئین، چربی‌های سالم، فیبر، استرول‌های گیاهی و بسیاری از ویتامین‌ها و مواد معدنی محسوب می‌شود. تنها ۳۰ گرم گردو، صد درصد از نیاز روزانه‌ی شما به امگا ۳ را تامین می‌کند.
 
ویتامین‌های موجود در گردو شامل، ویتامین C، تیامین، ریبوفلاوین، نیاسین، پانتوتنیک اسید (ویتامین B5)، ویتامین B6، اسید فولیک و ویتامین‌های B12، E، K و A می‌شود. کاروتنوئید‌های موجود در گردو نیز شامل بتا کاروتن، لوتئین و زیاکسانتین می‌شود.

همچنین گردو منبع غنی از مواد معدنی شامل کلسیم، آهن، منیزیم، فسفر، پتاسیم، روی، مس، منگنز و سلنیوم است. گردو هم مانند سایر مغزها، سرشار از فیبر و پروتئین است. گذشته از همه‌ی اینها، گردو طعم خوبی دارد و شما می‌توانید آن را به عنوان بخشی از میان وعده‌ای سالم یا همراه با غلات صبحانه، جو دوسر، اسموتی و یا حتی سالاد مصرف کنید. کیک و بیسکوئیت‌های گردویی هم در میان بچه‌ها و بزرگسالان طرفداران زیادی دارد.

شما باید روزانه، فقط ۳۰ گرم گردو بخورید که چیزی معادل ۷ عدد گردوی با پوست است. بیشتر از این گردو مصرف کردن، امتیازات اضافی ندارد پس زیاده روی نکنید.
 
۱. تقویت سلامت مغز
گردو را غذای مغز می‌دانند. ساختار ظاهری گردو نیز به گونه‌ای است که ظاهر چین و چروک‌دار مغز را به ذهن می‌آورد. گردو حاوی اسیدهای چرب امگا ۳ است که فعالیت مغز را افزایش داده و همچنین یُد و سلنیوم گردو، باعث بهبود عملکرد مغز می‌شود.

مطالعه‌ای که در سال ۲۰۰۹ در نشریه‌ی Nutrition منتشر شد نشان داد مصرف غذاهای سرشار از آنتی اکسیدان مانند گردو می‌تواند طول عمر سالم را افزایش داده و عملکرد ادراکی و حرکتی را که معمولا با بالا رفتن سن، ضعیف می‌شود، تقویت کند. مطالعه‌ی دیگر نیز می‌گوید گردو غنی از پلی فنول‌هاست که نوعی آنتی اکسیدان بوده و به کاهش التهاب در مغز و بار اکساینده‌ی آن کمک می‌کنند. اسیدهای چرب چند غیر اشباع موجود در گردو می‌توانند از بروز اختلالات ناشی از سالخوردگی جلوگیری کنند.

گردو می‌تواند از بیماری‌های نورودجنراتیو (از دست دادن تدریجی ساختار و عملکرد سلول‌های عصبی) مانند پارکینسون و آلزایمر پیشگیری کند. همچنین گردو در کاهش ریسک، تاخیر وقوع و کُند کردن روند پیشرفت یا جلوگیری از آلزایمر نقش دارد.

۲. مبارزه با سرطان
گردو می‌تواند ریسک ابتلا به سرطان را کاهش دهد. گردو حاوی مقادیر مناسبی از پلی فنول‌ها و مواد فیتپوشیمیایی است که ویژگی‌های آنتی اکسیدانی داشته و می‌توانند در برابر سرطان‌هایی چون سرطان سینه، کولون و پروستات مانند محافظ عمل کنند. گردو دارای ترکیبات ضد سرطانی مانند الاجیتانین، گاما توکوفرول و اسید آلفا لینولنیک است که خواص ضد سرطانی دارند.

مطالعه‌ای دریافته مولفه‌ی اصلی گردو، جاگلون (juglone)، در کاهش استرس اکسیداتیو که منجربه سرطان می‌شود، نقش محافظ دارد. مصرف گردو می‌تواند امگا ۳ کافی، آنتی اکسیدان‌ها و پلی فنول‌های لازم برای کاهش ریسک سرطان سینه را تامین کند. مطالعه‌ای دیگر هم دریافته، خاصیت فنولیک و ضد تکثیری گردو، رشد سلول‌های سرطانی را مهار می‌کند و از این رو، به عنوان یک عامل chemopreventive عمل خواهد کرد.

۳. تقویت سلامت قلب
گردو حاوی امگا ۳، ویتامین E، منیزیم و اسید فولیک است که تمام اینها مواد مغذی لازم برای سلامت قلب هستند. ضمنا اسیدهای چرب تک غیر اشباع، چند غیر اشباع و فیبر موجود در گردو به افزایش HDL یا همان کلسترول خوب کمک می‌کنند و LDL یا همان کلسترول بد را کاهش می‌دهند.

خوردن چند عدد گردو در روز می تواند التهاب عروق قلب را کاهش داد و در نتیجه از بروز بیماری‌های قلبی پیشگیری کند. گردو برای بهبود عملکرد رگهای خونی هم مفید است برای همین ریسک ایجاد پلاک در عروق را می‌کاهد. پژوهش‌ها نشان داده گوارش آلفا لینولنیک که به وفور در گردو یافت می‌شود، از بیماری‌های قلبی پیشگیری می‌کند.

۴. کنترل دیابت
آنهایی که دیابت دارند می‌توانند به طور مرتب گردو بخورند، چون برای‌شان مفید است. اول از همه، گردو می‌تواند عملکرد اندوتلیال یا لایه‌ی درون رگی را بهبود داده و ریسک بزرگ شدن قلب را کاهش بدهد. همچنین پروتئین و فیبر گردو به شما کمک می‌کند کمتر غذا بخورید، در نتیجه کنترل وزن بهتری داشته باشید. چاقی می تواند مشکلات مرتبط با دیابت را تشدید کند.

افراد دیابتی می‌توانند بدون نگرانی بابت افزایش وزن، گردو بخورند، چون گردو حاوی مقادیر زیادی اسیدهای چرب چند غیر اشباع و تک غیر اشباع است. ضمنا مغزهایی چون گردو می‌توانند جزئی سالم از تغذیه‌ی دیابتی‌ها و آنهایی که مستعد دیابت هستند باشند.

۵. کمک به کاهش وزن
گردو با وجود چربی زیادی که دارد می‌تواند در کاهش وزن‌تان مفید واقع شود. افزودن مقدار مناسبی از گردو و سایر مغزها به رژیم غذایی‌تان می‌تواند به شما کمک کند تا به مرور به وزن ایده‌آل‌تان برسید. چربی موجود در گردو، امگا۶ سالم و امگا ۹ نیز هست که بدن‌تان برای عملکرد مناسب به آنها نیاز دارد. مقدار زیاد اسید آلفا لینولنیک ضد التهابی، نقش مهمی در کاهش وزن دارد. ضمنا فیبر و پروتئین گردو، احساس سیری بیشتری به شما داده و مانع پرخوری‌تان می‌شود.

مطالعات نشان داده مصرف روزانه‌ی گردو، احساس رضایت و سیری را افزایش می‌دهد. رژیم‌های غذایی سرشار از مغزها، وزن بدن را بالا نمی‌برند، دور کمرتان را افزایش نمی‌دهند و بر شاخص توده‌ی بدنی‌تان نمی‌افزایند.

۶. تقویت سلامت استخوان‌ها
گردو به دلیل سرشار بودن از امگا ۳، برای استخوان‌ها نیز سودمند است. اسید آلفا لینولنیک موجود در اسیدهای چرب امگا ۳، با التهاب مبارزه کرده، ریسک شکستگی استخوان را کاهش داده و از پوکی استخوان پیشگیری می‌کند. امگا ۳‌های مشتق شده از گیاهان (مانند بذر کتان و گردو)، حامی سلامت استخوان هستند.

مس هم نقش مهمی در حفظ کلاژن استخوان‌ها و بافت‌های همبند دارد که در گردو یافت می‌شود. منیزیم هم عنصر مهم دیگری برای سلامت استخوان‌هاست که به جذب کلسیم کمک می‌کند. ضمنا منگنز به تشکیل غضروف هم کمک می‌کند.

۷. پاکسازی کبد
مقادیر زیاد اسید آمینه ال آرژنین در گردو به کبد کمک می‌کند تا پاکسازی شده و ضمنا منبع خوبی از گلوتاتیون و امگا ۳ است که برای پروسه‌ی سم زدایی طبیعی کبد سودمند است. پلی فنول‌های گردو، از آسیب کبد که ناشی از تتراکلراید کربن و دی – گلاکتوزامین است پیشگیری می‌کنند. ویتامین E موجود در مغزهایی چون گردو، علائم بیماری‌های کبد ناشی از چاقی را کاهش می‌دهند.


منبع: فرادید

ویژگی‌های مشترک آنهایی که خیلی خوب می‌خوابند

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: برخی از مشکلات خواب، کاملا آشکار هستند: وقتی تمام شب این پهلو آن پهلو می‌شوید یا هر ساعت، از خواب می‌پرید، معلوم است که مشکلی وجود دارد. اما گاهی وقت‌ها، کیفیت خواب می‌تواند نامشحص و چند پهلو باشد. تا کنون هم هیچ معیار واقعی ارائه نشده که تعریف کند، خواب خوب دقیقا چه خوابی است.

اما در چند ماه پیش، موسسه‌‌ی ملی خواب، اولین توصیه‌های خاص خود را در مورد یک خواب با کیفیت در نشریه‌ی Sleep Health منتشر کرد.

این دستورالعمل‌ها بر اساس ۲۷۷ مطالعه و بررسی‌ در گذشته و توسط کارشناسان حرفه‌ای بود که شامل معیارهایی است که افراد می‌توانند با کمک آنها بفهمند خواب شبانه‌ی آنها تا چه حد خوب و با کیفیت است.

 ویژگی‌های مشترک آنهایی که خیلی خوب می‌خوابند

این دستورالعمل‌های جدید می‌توانند برای هر کسی که هنوز نمی‌داند وضعیت خواب شبانه‌اش خوب است یا بد، مفید باشد. این معیارها نه تنها به آنها کمک می‌کند بدانند چه زمانی خوب نخوابیده‌اند، بلکه گاهی مردم فکر می‌کنند به طور کلی خواب خوبی ندارند اما در واقع، در طیف نرمال قرار می‌گیرند. این توصیه‌ها مشخص می‌کنند طیف خواب «مناسب» و «نامناسب» بر اساس شاخص‌های خواب با کیفیت چیست، شامل زمان سپری شده برای به خواب رفتن، تعداد دفعات بیدار شدن در طول شب، زمانی که طول می‌کشد دوباره به خواب بروید و درصد زمان کلی که در خواب سپری می‌کنید. بر اساس این یافته‌ها، پیشنهادهایی هم برای‌تان داریم.

در عرض ۳۰ دقیقه یا کمتر به خواب می‌روید

اگر هر شب، بیشتر از نیم ساعت طول بکشد تا به خواب بروید، احتمالا دلیل آن، یکی از این دو تاست: یا خیلی زود به رختخواب رفته‌اید و طبق ساعت درونی‌تان هنوز وقت خواب‌تان نرسیده و از نظر فیزیکی و ذهنی هنوز آماده‌ی خواب نیستید، و یا قبل از خواب به فعالیت‌هایی هستید که بسیار محرک بوده و خواب‌تان را به هم می‌زنند.

بیدار دراز کشیدن و برای به خواب رفتن جنگیدن، واقعا فرسوده کننده است و می‌تواند موجب اضطراب و تداوم مشکلات خواب شود. برای اجتناب از بروز این اتفاق، ساعت‌های قبل از خواب را به فعالیت‌های آرامشبخش اختصاص دهید، یعنی ایمیل و گوشی چک نکنید و به تماشای تلویزیون نپردازید. اگر هم مشکل بیدار ماندن در رختخواب‌تان به این مربوط نمی‌شود، برنامه‌ی زمان خواب‌تان را تغییر دهید و دیرتر به رختخواب بروید؛ زمانی که واقعا احساس خستگی و خواب آلودگی کنید.

در طول شب، بیشتر از یک بار بیدار نمی‌شوید و بیشتر از پنج دقیقه هم بیدار نمی‌مانید

برای افراد ۶۵ سال و بالاتر، دو بار بیدار شدن در طول شب، قابل قبول است. اما اگر شما چند بار از خواب می‌پرید و مدام این پهلو به آن پهلو می‌شوید تا دوباره به خواب بروید، پس مشکلی جدی دارید. اگر هم فکر می‌کنید دلیل زیاد از خواب بیدار شدن‌تان، مشکلی مربوط به یک بیماری است، پس حتما باید با پزشک‌تان مشورت کنید. ممکن است مکررا بیدار شدن در شب، علامت ریفلاکس باشد یا اینکه خیلی دیروقت شام می‌خورید. شاید هم دچار آپنه خواب هستید یا درد و ناراحتی در بدن‌تان دارید. اگر نتوانستید دلیل آن را پیدا کنید، در مراجعه‌ به پزشک در این مورد صحبت کنید.

در عرض ۲۰ دقیقه دوباره به خواب می‌روید

البته برای سنین بالا ممکن است زمان بیشتری طول بکشد، اما معمولا بعد از بیدار شدن، ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بدن‌مان آرام و ریلکس است، اگر دیدید در عرض این زمان نتوانید دوباره به خواب بروید، ممکن است تدریجا بیدارتر و هشیارتر شوید و دیگر نتوانید بخوابید. وقتی بیشت دقیقه گذشت و نخوابیدید، از رختخواب بیرون بیایید و کاری آرامشبخش انجام دهید، البته بهتر است تماشای تلویزیون یا سرگرم شدن با گوشی و کامپیوتر را انتخاب نکنید، شاید پرت کردن حواس، همان چیزی باشد که مغز شما برای به خواب رفتن دوباره نیاز دارد.

 ویژگی‌های مشترک آنهایی که خیلی خوب می‌خوابند

۸۵ درصد از زمانی را که در رختخواب هستید می‌خوابید

اگر سه معیار قبلی را داشته باشید، این مورد هم خود به خود روی می‌دهد. اما به عنوان یک توصیه و جهت یادآوری بهتر است بدانید، اتاق خواب باید فقط برای دو هدف باشد: خواب و رابطه‌ی جنسی. سعی کنید زمانی را که در رختخواب به فعالیت‌های دیگر می‌پردازید به حداقل برسانید، مخصوصا تماشای تلویزیون، بالا و پایین کردن صفحات در گوشی و یا انجام هر کار نامرتبط به خواب یا مرتبط با کار.

معیارها و توصیه‌های ارائه شده هم می‌توانند برای بیماران مفید باشند و هم برای پزشکان، چون تعریف بهتر و کامل‌تری از سلامت خواب ارائه داده و بسیاری از ابهامات و باورها اشتباه را برطرف کنند.


منبع: برترینها

آذر منصوری: برای زنان در سیاست فرش قرمز پهن نشده است

روزنامه آسمان آبی: تلاش برای حضور زنان در عرصه سیاست تنها یک مطالبه مخصوص زنان نیست. گروه های مدنی، احزاب سیاسی و فعالان اجتماعی بیش از گذشته دست به کار شده اند تا شکاف جنسیتی در عرصه سیاست کشور را پر کنند. در همین مسیر بود که مطالبه حضور وزیر زن در کابینه به عنوان یک خواسته عمومی از حسن روحانی، رییس جمهوری، مطرح شد. تحقق خواسته افزایش سهم مشارکت سیاسی زنان با چالش های زیادی در کشور ما رو به رو است.

آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، می گوید: «نه تنها برای ما فرش قرمز پهن نشده است، باید کفش آهنی به پا کنیم و قدم به قدم جلو برویم و این راه را ادامه بدهیم.» او که یکی از فعالان عرصه سیاست کشور است از موانع زنان برای حضور در این عرصه با ما گفت و گو کرده است که مشروح آن را در ادامه می خوانید.

 آذر منصوری: برای زنان در سیاست فرش قرمز پهن نشده است

به نظر شما مهم ترین موانع پیش روی زنان برای مشارکت سیاسی در ایران چیست؟

موضوع مشارکت سیاسی زنان در ایران در دو سطح قابل بررسی است؛ سطح اول مربوط به سیاست ورزی در ایران و موانع آن است که هم مردان و هم زمان را شامل می شود ولی با توجه به پیشینه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی از حیث قدرت سیاسی بین زنان و مردان یک وضعیت کاملا نابرابر وجود دارد و از این منظر هم چالش های پیش روز زنان بیشتر است. سطح دیگر چالش مشارکت سیاسی زنان در ایران به واسطه زن بودن است.

در ساختار حقوقی قدرت در کشور ما برای این که مشارکت سیاسی زنان تسهیل شود از راهبردهای مناسب استفاده نشده همچنین از راهبردها و تجربه های موثر سایر کشورها در این زمینه هم بهره گیری نشده است.

وقتی فضای ذهنی حاکم بر جامعه را با آن چه به عنوان حقوق برای زنان تعریف شده است، مقایسه می کنیم این تفاوت ها و چالش ها خودش را نشان می دهد. یک مرد وقتی می خواهد کار سیاسی کند به هیچ وجه خودش را مجاز نمی داند که خانواده را متقاعد کند یا موافقت همسر و خانواده را جلب کند، ولی دز جزیی ترین مسئله و در قدم اول یک زن چنین اختیاری را ندارد که بخواهد بدون مجوز خانواده و اجازه همسر در عرصه سیاسی ورود کند.

از طرف دیگر مسئله جدی این است که زنان به مراتب نسبت به مردان با توجه به همین فضای کشور، آسیب پذیرتر هستند و این مانع و ترسی ایجاد می کند که زنان کمتر وارد این عرصه بشوند. وقتی که موانع جدی در ارتباط با حضور زنان در مقدرات اساسی کشور وجود دارد و وقتی عنوان می شود که زنان نمی توانند وزیر بشوند یا حتی به عنوان نامزد در انتخابات ریاست جمهوری حضور یابند؛ به اعتقاد من می تواند یک عامل بازدارنده باشد.
امروز دنیا به یک دهکده جهانی تبدیل شده است.

نزدیک به ۲۵ درصد از مجلس های دنیا به زنان اختصاص پیدا کرده است و زنان در نزدیک به ۳۰ کشور، رییس جمهوری یا نخست وزیر هستند. وقتی این وضعیت دنیا با فضای کنونی جامعه ما و ظرفیتی که پیش روی زنان وجود دارد مقایسه می شود؛ این می تواند نقش بازدارنده را در ارتباط با حضور زنان در عرصه سیاست ایجاد کند.

فکر می کنید طی سال های گذشته زنان در ایران چقدر توانسته اند برای حضور در عرصه سیاست از مشکلات عبور کنند و نقش آفرین باشند؟

حداقل در یک دهه گذشته زنان توانسته اند در فضای سیاسی کشور و در نظر افکار عمومی، جریان های سیاسی و دولت های مستقر ضرورت حضور خود را نشان دهند و در مقدرات اساسی مملکت تحول ایجاد کنند. توانسته اند توجه ها را به مسئله شکاف جنسیتی که در کشور وجود دارد جلب و تاکید کنند بر اینکه باید برای ترمیم و رفع این شکاف ها تلاش کرد. به خصوص بعد از سال ۹۲ که کشور در وضعیتی قرار گرفت که یک دولت موافق و مدافع توسعه روی کار آمد. این اتفاق منجر شد که در برنامه ششم توسعه، به این موضوع توجه شود و برنامه هایی در دولت به این مسئله اختصاص پیدا کند.

همچنین در بخشنامه جدید دولت بر این مسئله تاکید شد که در چهار سال پیش رو ۳۰ درصد از سهم مدیریت های زیرمجموعه دولت باید به زنان اختصاص پیدا کند. به اعتقاد من این تحول هم حاصل تحولات جهانی است و هم تلاشی که زنان ایران برای گسترش گفتمان فرصت های برابر برای خویش در کشور انجام دادند. از طرف دیگر در چهار سال گذشته جامعه مدنی نسبت به گذشته پویاتر شده است.

فعالان زنان با فراغ بال بیشتری مطالبات خود را پیگیری می کنند. احزاب سیاسی به این موضوع توجه بیشتری دارند. نماد این توجه هم در انتخابات های اخیر مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا خود را نشان داد. اما من فکر می کنم با توجه به رتبه ما که در بین ۱۴۴ کشور جهان ۱۳۹ است باید در سیاست گذاری کلان از راهبردهای کشورهایی که به لحاظ فرهنگی، تاریخی و اجتماعی مشابهت بیشتری با ما دارند، استفاده کنیم و با بومی سازی این تجربیات باید بتوانیم این فاصله را پر کنیم.

 آذر منصوری: برای زنان در سیاست فرش قرمز پهن نشده است

به نظر می رسد اکثر زنانی که در ایران در عرصه سیاست حضور داشتند بیشتر به دلیل شرایط خانوادگی توانسته اند وارد عرصه سیاست بشوند. نظرتان در این باره چیست؟

به نظرم این موضوع مختص ایران نیست. در کشورهای دیگر هم خانواده هایی که سیاسی تر هستند و اعضای آن ها جزو سیاستمداران محسوب می شوند طبیعی است که در کنار مردان، زنان این خانواده هم نسبت به اقشار دیگر سیاسی تر شوند. به نظر من این در نوع خودش نمی تواند ین نقیصه باشد. به نظرم فردی که به این عرصه وارد می شود و از جامعه، مشارکت زنان را طلب می کند باید این را از خانواده خودش شروع کند و این موضوع نمی تواند امری ناپسند و مذموم باشد.

در خانواده های سیاسی باید بستر سیاسی برای زنان بیشتر فراهم باشد. اما به نظرم حضور زنان در عرصه سیاسی کشور به خانواده های سیاسی محدود نبوده است. نمونه هایی از زنان سیاسی داشته ایم بدون این که همسر، دختر یا خواهر سیاستمداری باشند، توانسته اند وارد سیاست شوند و حرف های خود را بزنند و جامعه و ساختار قدرت را نسبت به مطالبات زنان حساس کنند؛ ولی طبیعتا طی کردن مسیر سیاست برای زنانی که وابستگی خانوادگی ندارند ممکن است به مراتب دشوارتر از زنانی باشد که در خانواده هایی هستند که وابستگان مرد آنان جزو سیاستمداران کشور محسوب می شوند.

به هر حال این دو نوع حضور زنان در عرصه سیاست در کشور ما وجود دارد، اما مهم این حضور و مشارکت فعال است و این که بعد از مدتی حتی وابستگان هم بتوانند جایگاه سیاسی خودشان را در فضای عمومی کشور پیدا کنند.

شما یکی از فعال ترین زنان در عرصه سیاست کشور هستید. از سختی هایی که خود شما در این مسیر تجربه کردید، برای ما بگویید.

گفتن تجربه شخصی من مثل روایت مثنوی هفتادمن می ماند. تقریبا بیشتر از دو دهه است که به طور مشخص کار سیاسی می کنم و در این مسیر فراز و فرودهای سیاسی زیادی را پشت سر گذاشته ام. به همین دلیل هم می گویم که برای مشارکت سیاسی زنان در کشور ما نه تنها فرش قرمز پهن نشده است؛ بله باید کفش آهنی به پا کنیم و قدم به قدم جلو برویم و این راه را ادامه بدهیم. شاید طی کردن این مسیر برای کسی که نسبت خانوادگی با سیاستمداران ندارد خیلی ناهموارتر از کسانی است که پدر و برادر آنان جزو سیاستمداران است.

 آذر منصوری: برای زنان در سیاست فرش قرمز پهن نشده است

زنان برای حضور در عرصه سیاست باید از ابتدا وقت بگذارند و پیگیری های زیادی داشته باشند. همچنین داشتن اعتماد به نفس یکی از ویژگی های بارز زنانی است که می خواهند در این عرصه مقاومت کنند. از طرف دیگر نباید به حواشی بپردازند و باید بیشتر توجهشان به متن باشد. باید چشمشان را روی خیلی از گفته ها و شنیده ها ببندند.

نکته مهم این است که در ابتدای کار هر زنی که در این عرصه ورود می کند مخصوصا کسانی که نسبت خانوادگی نداشته باشند ممکن است در ابتدای امر جدی گرفته نشوند و با نامهربانی ها هم مواجه شوند. اما درواقع تعیین هدف خیلی مهم است. این که شما خودت را فارغ از نگاه مرد یا زن بودن یک عضو موثر بدانی که تلاش می کنی سهم خودت را برای رفع مشکلات کشور انجام دهید به نظر من این باور خیلی مهم و تعیین کننده است و باید فارغ از این نگاه باشد که تا چه حد این حضور می تواند اثرگذار باشد.

ممکن است شما در مقطعی با توجه به وقتی که می گذارید به آن نتیجه ای که مد نظرت است، نرسید اما این مهم نیست، مهم این است که آدم بتواند به وظایف خودش به عنوان یک ایرانی و زن مسلمان که دغدغه کشور و دین را دارد عمل کند.


منبع: برترینها

به مردی که این رفتارها را دارد، دل نبندید!

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: طبیعی است که میان شما و مرد زندگی تان اختلاف نظرهایی باشد اما برخی از رفتارهاست که با هیچ بهانه ای توجیه نمی شود. رفتارهایی که نباید هیچوقت به مرد مورد علاقه تان اجازه دهید.

شما زن قدرتمندی هستید، باید قدر خود را بدانید و به هیچکس، حتی مرد زندگی تان، این اجازه را بدهید تا با شما رفتارهایی داشته باشد.

رفتارهایی را که در ادامه برایتان آورده ایم، هرگز از مردی که دوست تان دارد، نخواهید دید.

مطمئنا در هر سنی که باشید یا هر سطح تجربه‌ای که داشته باشید، اینکه بدانید مردی به شما علاقه دارد یا نه کار دشواری است. خیلی از مردها ترجیح می‌دهند به صورت یک راز باقی بمانند، اما برای بیشتر مردها باید از طریق نشانه های رفتاری متوجه نیت قلبی‌شان شد. اگر نمی‌دانید طرف مقابل تان به شما علاقمند است یا نه و مطمئن نیستید که باید از رابطه بیرون بیایید یا خیر، در زیر به علائمی اشاره می‌کنیم که نشان می‌دهد مردتان چندان به شما علاقه‌مند نیست. اگر مردی که در زندگی‌تان است چند مورد از این خصوصیات را دارد، زمان آن رسیده است که به او «نه» بگویید.

به هر قیمتی می خواهد که ظاهر خود را تغییر دهید

هر فردی چهره و اندام خاص خود را دارد. ممکن است که شما اندام ایده آل مرد زندگی تان را نداشته باشید اما اگر او شما را وادار کرد تا به هر قیمتی خودتان را تنها برای رضایت او تغییر دهید، بدانید که او فرد مناسبی برای شما نیست. چیزی که باید در اولویت او باشد، سلامت شماست. آیا او حاضر است که شما با غذا نخوردن، تنها برای رسیدن به تناسب اندام، به جسم تان آسیب برسانید؟ اگر اینگونه است، به جای از دست دادن وزن، بهتر است که او را از دست بدهید.

 به مردی که این رفتارها را دارد، دل نبندید!

رویاهای شما را نادیده می گیرد

شاید مرد زندگی تان با آرزوهای شما یا حتی با برخی از آنها موافق نباشد اما این بدین معنی نیست که آنها را نادیده بگیرد. شما باید بتوانید در کنار او از آرزوهایی که در سر دارید سخن بگویید، او نیز باید با گوش جان آنها را بشنود، حتی اگر قبول شان نداشته باشد. در واقع مردی که شما انتخاب می کنید باید حامی تان باشد. بنابراین اگر هر زمان که از رویاهایتان برای او سخن گفتید و عکس العملی منفی از او دیدید، بهتر است که دور او را خط بکشید، در غیر این صورت از آروزهایی که در سر دارید باید بگذرید.

به حریم خصوصی تان تجاوز می کند

اعتماد، مهمترین بخش یک رابطه عاطفی است. شاید جذابیت فیزیکی اوست که شما را به سمت اش جلب می کند اما در بلند مدت، اگر اعتمادی در کار نباشد، رابطه شما نیز دوامی نخواهد داشت. برخی از زوج ها عادت دارند که گوشی یکدیگر را چک کنند. اگر این کار بدون اجازه صورت گیرد، اشتباه محض است. بنابراین اگر شریک زندگی تان به شما اعتماد ندارد و به حریم خصوصی تان تجاوز می کند، رابطه شما با او از پایه و اساس اشتباه است.

 به مردی که این رفتارها را دارد، دل نبندید!

در ملا عام شما را سرزنش می کند

هیچ رابطه ای نیست که در آن اختلاف نظر وجود نداشته باشد. شما با یک ربات در ارتباط نیستید، بنابراین زمان هایی در رابطه عاطفی شما وجود دارد که شما با حرف ها و رفتارهای طرف مقابل تان از کوره در می روید. اما اگر در این شرایط در جمعی به سر می برید، باید خودتان را کنترل کنید و تا زمان تنهایی تظاهر کنید که با شریک زندگی تان رابطه خوبی دارید. اگر مرد زندگی تان این گونه نیست و در مقابل دیگران رفتارش زشت با شما دارد، مطمئنا شما حس یک بازنده را پیدا خواهید کرد، حسی که لایق آن نبوده و نیستید. 

شما را در اولویت نمی گذارد

طبیعی است! ممکن است در دوره ای از زندگی، شما اولویت اول مرد زندگی تان نباشید، به عنوان مثال او مجبور شود که در دوره ای زمان بیشتری را با خانواده اش سپری کند یا برای کارش وقت بیشتری بگذارد؛ اما اگر این رفتار همیشگی شود مثلا  او قرارش را با شما کنسل کند تا با دوستانش باشد، بدانید که انتخاب اول او نیستید. اگر چه شما نمی توانید هر روز در اولویت برنامه های او باشید اما در کل باید این حس را در شما ایجاد کند که یکی از مهمترین بخش های زندگی او هستید، نه دائما آخرین انتخاب او. بنابراین اگر حس نمی کنید که پادشاه زندگی او هستید، وقت آن است که در انتخاب تان تجدید نظر کنید.

 به مردی که این رفتارها را دارد، دل نبندید!

از صحبت های جدی و مهم فراری است

خیلی ها از صحبت های جدی فراری اند، از این جهت که فکر می کنند ممکن است به دعوا و ناراحتی ختم شود. اما نمی توان همیشه از این وضعیت فرار کرد زیرا بی شک  اختلاف نظرهایی رخ می دهد که جز با صحبت کردن حل نخواهد شد. اگر چه این کار صبر و حوصله می خواهد اما در نهایت منجر به حل مشکل می شود. بنابراین اگر مرد زندگی شما مدام از حرف زدن در مورد مسائل جدی زندگی بیزار است، نشانه ضعف اوست. به مردی که در سختی ها شما را تنها بگذارد، اعتمادی نیست. شما لایق قوی ترین ها هستید.

رابطه شما را پنهان می کند

هر کسی به نوعی با فرد مورد علاقه اش برخورد می کند. ممکن است مرد مورد علاقه شما دست شما را بگیرد و شما را به همه دوستان و اعضای خانواده اش معرفی کند یا حتی شما را از آنها پنهان کند. اگر طرف مقابل تان جزو دسته دوم است، باید به احساس او و جدیت اش در رابطه شک کنید. باید دلیل پنهان کاری اش را بپرسید. شاید او در رابطه دیگری به سر می برد یا شما را به عنوان زن زندگی اش قبول ندارد. دلیل او هر چه باشد، شما باید فردی را انتخاب کنید که از نشان دادن شما به اطرافیان اش احساس غرور کند و به خود ببالد.

 به مردی که این رفتارها را دارد، دل نبندید!

شما را از دیدار دوستان تان منع می کند

در ابتدای رابطه، زمانی که شما شور و اشتیاق زیادی دارید، شاید ساده باشد که هر چه غیر معشوقه تان را از زندگی تان حذف کنید اما این شرایط در دراز مدت صبر شما را به سر خواهد آورد. مهم نیست که شما در چه مرحله ای از رابطه به سر می برید، دوستان تان بخش مهمی از زندگی تان هستند که هیچگاه نباید آنها را نادیده بگیرید. بنابراین اگر فردی خواست آنها را از زندگی شما بیرون کند، بهتر است که خودش از زندگی شما بیرون رود. همه ما به دوستانی احتیاج داریم تا زمانی را با آنها سپری کنیم، بنابراین زیر بار حرف زور هیچ مردی در این مورد نروید.

شما را با دیگران مقایسه می کند

مقایسه کردن در هر شرایطی یکی از بدترین رفتارها است. به عنوان مثال اگر مادر مرد زندگی تان مدام دست پخت شما را با مادرش مقایسه می کند یا این که ظاهر دختران دیگر را برای شما مثال می زند، بهتر است که از همان ابتدا جلو این رفتارها را بگیرید. شما برای خودتان شخصیتی منحصر بفرد دارید که هیچ گاه نباید با مقایسه تحقیر شود.

 به مردی که این رفتارها را دارد، دل نبندید!

با احساسات تان بازی می کند

شما باید کنار مردی که انتخاب می کنید، احساس آرامش داشته باشید. اما اگر طرف مقابل تان مدام با احساسات شما بازی کند، بدین معنی است که هیچگاه طعم آرامش را در رابطه نخواهید چشید. رفتارهای مختلفی می تواند احساسات شما را خدشه دار کند، به عنوان مثال او اعتماد به نفس را از شما می گیرد، شما را تحقیر یا تمسخر می کند، مدام روی شما عیب می گذارد و… این رفتارها به مرور زمان شما را افسرده کرده و امید به زندگی را از شما می گیرد. بنابراین هر چه سریع تر به رابطه تان با چنین فردی خاتمه دهید و دنبال مردی باشید که برای شخصیت تان ارزشی والا قائل است.


منبع: برترینها

توصیه‌های پوستی، مخصوص آقایان

علاوه بر دشمنان طبیعی پوست مانند اشعه خورشید، رژیم غذایی ناسالم و آب و هوای سرد، پوست مردان نیاز به حفاظت در برابر تیغ ریش‌تراش هم دارد.

برای تراشیدن روزانه ریش، ژل اصلاح غنی‌شده با ویتامین مناسب است تا از پوست در برابر بثورات و جوش بعد از اصلاح محافظت کند.

در حال حاضر طبیعی است که حتی آقایان هم شدیدا مراقب پوست خود باشند. تولید‌کنندگان لوازم آرایشی و بهداشتی طیف گسترده‌ای از محصولات را تنظیم کرده‌اند. بعضی آقایان مراقبت از پوست را برای خوب به نظر رسیدن انجام می‌دهند و برخی دیگر به سادگی می‌خواهند گذر زمان را خنثی کنند.

آقایان در تمام گروه‌های سنی از محصولات مراقبت پوست مناسب برای انواع پوست استفاده می‌کنند. پوست مردان در برخی جزییات با پوست زنان متفاوت است. پوست مردان حاوی کلاژن و الاستین بالاتری است، در نتیجه پوستشان تقریبا ۲۰ درصد ضخیم‌تر است. غدد سباسه مردان نیز فعال‌تر از خانم‌هاست بنابراین پوست مردان درمجموع چرب‌تر است. به علاوه، پوست مردان دارای غدد چربی بیشتری است. پیری پوست در مردان زودتر شروع می‌شود، اما در طول دهه‌های بعد خود را تطبیق می‌دهد.
 
هشدارهایی درباره مراقبت از پوست؛ ویژه آقایان
علاوه بر دشمنان طبیعی پوست مانند اشعه خورشید، رژیم غذایی ناسالم و آب و هوای سرد، پوست مردان نیاز به حفاظت در برابر تیغ ریش‌تراش هم دارد. برای تراشیدن روزانه ریش، ژل اصلاح غنی‌شده با ویتامین مناسب است تا از پوست در برابر بثورات و جوش بعد از اصلاح محافظت کند.

محافظت در برابر آفتاب
یک بخش ضروری مراقبت پوست مردها، محافظت در برابر خورشید است. هنگامی که برای ماهیگیری، رفتن به محل کار، گردش یا حتی پیاده‌روی از منزل خارج می‌شوید، کرم ضدآفتاب را فراموش نکنید.

ژل صورت آقایان
برای از بین بردن و حذف آلودگی و تعریق از روی پوستتان از یک تمیز‌کننده کامل صورت استفاده کنید. برای این منظور ژل پاک‌کننده ایده‌آل است. مجددا صورت را قبل از رفتن به رختخواب تمیز کنید. سلول‌های مرده پوست و دیگر ذرات که منافذ پوست را مسدود کرده‌اند به بهترین وجه با یک تونیک ویژه آقایان تمیز کنید. تونیک صورت منافذ پوست را باز می‌کند، در نتیجه اصلاح بهتری خواهید داشت. همچنین در طول هفته با استفاده از یک لایه‌بردار پوست را از چربی اضافی و آلودگی موجود رها کنید.

اصلاح ریش آقایان
صورت خود را قبل از اصلاح به بهترین شکل با آب گرم نمدار کنید. به این ترتیب ژل اصلاح یا کرم اصلاح تاثیرش را بهتر آشکار می‌کند. در ضمن پوست و موها نرم‌تر می‌شوند. چند دقیقه‌ای بیشتر زمان صرف کنید تا ژل اصلاح را خوب بزنید و ماساژ دهید. ماساژ کمک می‌کند جریان خون لایه میانی پوست تحریک شود. هرگز تیغ کند برای اصلاح استفاده نکنید. بهتر این است در همان جهت رشد مو اصلاح کنید. اصلاح در جهت مخالف یا اصلاح در هر دو جهت سبب تحریک پوست می‌شود. اصلاح را سر فرصت و بادقت انجام دهید، حتی اگر هر روز مجبور به انجام این کار هستید باید مراقب باشید. علاوه بر این، باید پس از اصلاح رطوبت‌رسانی کافی انجام شود.

مراقبت‌های پوستی آقایان، فقط محدود به‌صورت آنها نیست
توجه داشته باشید که صورت شما تنها بخش بدن شما نیست که با پوست پوشیده شده است. اطمینان حاصل کنید که تمام پوست تمیز است و خشک نیست. از این‌رو، آقایان باید به‌ویژه تمرکز روی پا، آرنج، بازوها و دست‌ها داشته باشند.

دوش گرفتن درست
دوش گرفتن و حمام کردن با آب بیش از حد داغ و مکرر پوست را خشک می‌کند پس در طول فرایند شستشو درست عمل کنید، به‌ویژه توجه داشته باشید که بهتراست حمام کردن بیش از ۱۵ دقیقه طول نکشد. علاوه بر این، دمای آب نباید بیش از حد بالا و گرم باشد. در حالت ایده‌آل زیر ۳۷ درجه سانتی‌گراد مناسب است. اگر کسی تمایل به داشتن پوستی لطیف دارد می‌تواند گهگاه از حمام روغن بهره ببرد. افرادی که پوست خشکی دارند، قطعا باید از ژل دوش رطوبت‌رسان استفاده کنند. همچنین هنگام حمام از آب داغ استفاده نکنند.

توصیه‌های مراقبتی؛ بر حسب سن
در سال‌های جوانی تقریبا بی‌هدف می‌توان یک محصول مراقبت پوست مناسب با پوست خود انتخاب کرد. برای مثال برای پوست خشک کرم مناسب پوست خشک استفاده می‌شود. با افزایش سن و اولین چین و چروک، باید روی کرم ضدچین و چروک ویژه تمرکز کنید. این کار موجب می‌شود کلاژن بیشتری ساخته شود. ماده موجود در این کرم‌ها غالبا رتینول(نوعی ویتامینA) است. با افزایش سن پوست آهسته‌تر خود را بازسازی می‌کند. به همین دلیل اکنون آنتی‌اکسیدان‌ها به‌عنوان ماده ضروری مورد استفاده قرار می‌گیرند.

پوست سالم از درون
پوست خشک نباید لزوما پیامد تاثیرات بیرونی مانند دوش آب گرم یا مراقبت اشتباه پوست باشد. از این‌رو، کسی که مایعات کم مصرف می‌کند به پوست خود آسیب می‌رساند.مصرف روزانه ۲ تا۳ لیتر مایعات برای اینکه پوست از درون رطوبت کافی در اختیار داشته باشد، کفایت می‌کند.

مراقب پوستم نباشم، چه می‌شود؟
اگر آقایان نسبت به پوست خود اهمال کنند، در وهله اول پوست ظاهر سالمی ندارد. این موضوع شاید برای کسی جلب‌نظر نکند، اما کسی که از صورت خود مراقبت کافی نمی‌کند، تضمین می‌کند که آسان‌تر چین و چروک در پوستش ایجاد و تقویت شود. همچنین سد محافظت علیه عوامل خارجی هنگام مراقبت ناکافی از پوست ضعیف می‌شود که برای مثال می‌تواند عفونت را تسهیل کند. مراقبت پوست نیز مانند یک خواب سالم است که هرگز نباید فراموش شود.

توصیه‌های مراقبتی پس از اصلاح
در بسیاری از موارد محصولات پس از اصلاح حاوی درصد بالایی الکل هستند که به‌ویژه برای پوست‌های خشک نامناسب است. بنابراین اگر از پوست خشک رنج می‌برید، قطعا باید محصولات پس از اصلاح ملایم داشته باشید.

لوسیون بدن
بخشی از رطوبت دقیقا همان چیزی است که پوست شما پس از دوش گرفتن نیاز دارد تا خشک نباشد. با توجه به نوع پوست لوسیون مناسبی انتخاب کنید.برای کسانی که پوست حساس یا خشکی ندارند، لوسیون بدن برای پوست‌های معمولی توصیه می‌شود.

کرم پا
آقایانی که از خشکی بیش از حد پاها رنج می‌برند هم می‌توانند از لوسیون بدن خود برای مراقبت پا‌ها استفاده کنند. با این حال اگر پاهای خشک و پاشنه ترک‌خورده دارید باید کرم مخصوص پا تهیه کنید. محصولات در دسترس، هم برای پوست خانم‌ها هم آقایان مناسب است.

مراقبت از لب‌های ترک‌خورده
کسانی که از لب‌‌های ترک‌خورده رنج می‌برند، بهتر است کرم لب همراه داشته باشند تا رطوبت کافی لب‌هایشان را تامین کنند. رژهای مراقبتی رایج انتخاب مناسبی هستند.

لایه‌برداری
برای پوست‌های چرب، به‌خصوص ۱ یا ۲ بار در هفته پیلینگ صورت باید انجام شود. پیلینگ چربی را جدا و منافذ پوست را از آلودگی و سلول‌های مرده پوست رها می‌کند. گهگاه نیز می‌توانید یک اسکراب کامل بدن انجام دهید. این کار نه‌تنها برای پوست مناسب است، بلکه می‌تواند در قالب پوستی نرم‌تر لمس شود. برای داشتن پوستی سالم مهم این است که پوست همیشه رطوبت کافی داشته باشد. به نفع ماست مراقبت پوست مناسب را همیشه در نظر داشته باشیم.
 
هرچه پوست خشک‌تر باشد، به همان اندازه باید سهم چربی در کرم یا لوسیون مورد استفاده بالاتر باشد. زندگی سالم، تغذیه متعادل، ورزش منظم، نکشیدن سیگار و پرهیز از نوشیدنی‌های الکلی را فراموش نکنید. همه این عوامل کمک می‌کند پوست آقایان در سلامت باشد. حتی این موارد سخت‌ترین بخش مراقبت‌های پوست آقایان است.


منبع: فرادید

سبک زندگی دانشجویان در خوابگاه

با اعلام نتایج قبولی دانشگاه‌ها، بسیاری دانشجوی «خوابگاهی» می‌شوند و باید خود را برای این سبک زندگی آماده کنند.در این گزارش می‌توانید تا حدی با سبک زندگی خوابگاهی آشنا شوید.

این روزها که نتایج قبولی دانشگاه ها اعلام می شود، عده‌ای باید از شهر خود کوچ کنند و کم‌کم زندگی دانشجویی خود را به عنوان یک «خوابگاهی» آغاز کنند. زندگی خوابگاهی اگر یکی از بهترین قسمت های زندگی آدم‌ها نباشد، حتما یکی از خاطره‌انگیزترین هاست.

برای اینکه بیشتر با جذابیت‌ها و سختی‌های این دوران آشنا شوید، می توانید از اطرافیان خود که زندگی خوابگاهی را تجریه کرده اند بخواهید تا از خاطراتشان برای شما بگویند تا با حجم زیادی از خاطرات بانمک و تلخ و شیرین روبه رو شوید. زندگی خوابگاهی خوب یا بد شما را به دنیای بزرگسالی و مستقل شد پرتاب می‌کند و برای ورود به این دنیای جدید، دانستن نکاتی که در این گزارش آمده خالی از لطف نیست.

 من یک خوابگاهی هستم!
به چه چیزهایی احتیاج دارید؟

برای زندگی خوابگاهی به لوازم و اسباب محدودی برای زندگی چندین ساله احتیاج دارید. البته قبل از اینکه وسایل مورد نیازتان را بخرید بهتر است سری به خوابگاه خود بزنید و با توجه به اوضاع اتاق، اقلام مورد نیااز را تهیه کنید. لوازم آشپزی مثل قابلمه، قاشق، چنگال وبشقاب و … و لوازم بهداشتی مثل حوله، مسواک، ملافه، پتو و بالشت ابتدائیاتی هستند که شما به آن احتیاج دارید. در خریدن این لوازم حواستان باشد نه آنقدر مرغوب بخرید که از شکستن یا گم شدن آن ناراحت شوید نه آنقدر بی کیفیت که در شرایط زندگی خوابگاهی نتواند طاقت بیاورد. سعی کنید از همان اول برای لوازم خود که ممکن است با دیگران قاتی شوید نشانه بگذارید!

با هم اتاقی‌ها کنار بیایید

 من یک خوابگاهی هستم!

باید بدانید که هم اتاقی‌های شما صرفا دوست یا همکلاسیتان نیستند و فراتر از آن مانند اعضای خانواده شما به حساب می‌آیند که باید بیشتر لحظات را درکنار هم بگذرانید؛ پس حتی الامکان اگر در انتخاب هم اتاقیتان مختار هستید، فکر کنید در حال انتخاب یکی از اعضای خانواده خود هستید یا اگر نیستید انعطاف پذیری خود را بالا ببرید!  قبل از ورود به خوابگاه به خود بقبولانید که قرار است یا آدمهایی از فرهنگ‌های مختلف زندگی کنید و با هم کنار بیایید.

از همان اول برای اتاق خود قانون بگذارید و به قانون پایبند باشید. برای چگونگی استفاده از فضای اتاق و زمان خواب‌وبیداری قانون بگذارید و البته با همدلی و انعطاف به قانون پایبند باشید. (مثلا اگر دوستتان در زمان غیرقانونی استراحت، خواب بود، اشکالی ندارد کمی آرام‌تر باشید!) در خوابگاه اتاق شخصی ندارید و حتی آشپزخانه و سرویس بهداشتی مجزا هم ندارید. پس خودتان را برای مواجهه با  این شرایط آماده کنید!

اینجا مالکیت شخصی نداریم!

در خوابگاه تا حد زیادی زندگی شخصی وحریم خصوصی خودبه‌خود با چالش روبه‌رو می‌شود؛ پس سعی کنید با مدیریت خودتان اندکی فضا و حریم شخصی برای خود و هم اتاقی‌هایتان فراهم کنید.  زندگی در خوابگاه تفاوت های زیادی با زندگی در خانه پدری دارد؛ بنابراین خیلی از عادتهایتان را باید کنار بگذارید. دیگر مثل قبل نمی توانید در یخچال را باز کنید و هر چقدر از حجم یخچال که می‌خواهید را به خودتان تعلق بدهید؛ درواقع با یخچال خوابگاه مثل یخچال خانگی رفتار نکنید.

حتی الامکان آن را مرزبندی کنید و به مرزهای یکدیگر احترام بگذارید و به اندازه ظرفیت خود مواد غذایی تهیه کنید. (البته اگر احیانا کسی وارد مرز شما شد یا خوراکی مرد نظرتان ناپدید شد، خیلی جار وجنجال راه نیندازید.) برای اینکه در خوابگاه با مشکلی مواجه نشوید بهتر است مادرخرج داشته باشید تا خورد و خوراک و شام و نهارتان را با هم یکی کنید. حتی اگر وضع مالی شما از بقیه دوستانتان بهتر است سعی کنید سطح خود را بقیه نزدیک کنید تا مجبور نباشید یواشکی یا با عذاب وجدان سروقت غذاها و خوراکی‌هایتان بروید!

جیب خود را مدیریت کنید

زندگی خوابگاهی به شما امکان زندگی مستقلانه می‌دهد. این امکان را به فال نیک بگیرید؛ اما توجه داشته باشید در خرج کردن پولتان برنامه داشته باشید؛ به‌خصوص اگر از شهرستانهای کوچک به شهرهای بزرگ برای تحصیل مهاجرت کرده‌اید، باید بدانید که خرج زندگی در کلان‌شهرها گاهی چند برابر شهرستان بوده و برنامه‌ریزی برای خرج و مخارج هم ضروری است. در ضمن می‌توانید در این مدت دانشجویی در دانشگاه یا حتی در خوابگاه برای خود یک کار پاره‌وقت دست و پا کنید وبیشتر طعم مستقل شدن را بچشید.

تلخ و شیرینی‌های مستقل شدن!

در خوابگاه دیگر کسی اتاق یا تخت‌خواب شما را مرتب نمی‌کند، ظرف‌ها یا حتی لباس‌ها را هم خودتان باید بشویید. خرید هم با خودتان است؛ پس به خاطر خودتان هم که شده از الان این کارها را تمرین کنید. برای تمیز کردن اتاق و تخلیه زباله‌های اتاق برنامه‌ریزی داشته باشید. به خوابگاه فقط به عنوان محل خواب نگاه نکنید. شما قرار است در یک اتاق نه چندان بزرگ در کنار آدم‌هایی همسن‌وسال خود، به مدتی تقریبا طولانی کنار هم زندگی کنید؛ فلذا در نظافت وزیبا کردن آن کوشا باشید!

چای و چای و چای؛ حرف و حرف و حرف!

 من یک خوابگاهی هستم!

یک کتری آب جوش و چند عدد چای کیسه‌ای و شب بیداری‌های طولانی و گپ و گفت‌. اگر از هر کدام از اطرافیانتان که تجربه زندگی خوابگاهی داشته اند از خاطراتشان بپرسید احتمالا یکی از شیرین‌ترین این خاطرات دورهمی های شبانه و گپ‌وگفت و چای خوردن باشد. چای کیسه‌ای بیشترین چیزی است که در خوابگاه به آن دسترسی دارید؛ پس حتی اگر چای خوردن جزو عادات غذایی شما نیست؛ به احتمال زیاد در این مدت به آن معتاد خواهید شد!

زندگی خوابگاهی پر از لحظات شاد و خاطرات جذابی است که شاید دیگر در زندگیتان تکرار نشود؛ حتی بسیاری از اتفاق‌ها و محرومیت‌ها هم می‌تواند سوژه خاطره‌ای شیرین باشد. شاید مثل قبل نتوانید کنترل تلویزیون را دست بگیرید و به سلیقه خودتان شبکه‌ها را بالاپایین کنید یا هر وقت که دلتان خواست نمی‌توانید بخوابید یا حتی وقت‌های زیادی پیش می‌آیند که دلتان برای خانواده تنگ می‌شود؛ اما با همه این سختی‌ها خوابگاهی بودن یک تجربه شیرین است که تا سالها بعد از اتمام آن با به یاد آوردنش لبخند می‌زنید و شاید آنقدر دلتنگش شوید که دلتان بخواهد برای یک روز هم شده به آن دوران برگردید.


منبع: برترینها

بانک‌ها چگونه مشتری هایشان را قاپ می‌زنند؟

روزنامه هفت صبح – علی هادی زاده: بانک ها با توجه به ماهیت شان همیشه یکی از پررنگ ترین نقش ها را در تبلیغات اطراف ما بازی می کنند و به همین خاطر همیشه سعی کرده اند از جدیدترین روش های تبلیغاتی برای جذب مشتریان استفاده کنند.

راهکار جدیدی که طی یکی، دو سال اخیر بسیار روی بورس قرار گرفته، استفاده از دنیای مجازی به خصوص شبکه های اجتماعی است. به هر حال این واقعیتی غیرقابل کتمان است که با توجه به سبک زندگی ما که با اینترنت، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مختلف احاطه شده ایم، حضور هر چه بیشتر و موثرتر در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به نفع بانک ها است.

بانک ها نیز به دلیل انبوه مشتریانی که دارند، نیازمند این هستند که به این مشتریان دسترسی داشته و از طرف دیگر مشتریان هم به بانک ها دسترسی داشته باشند. بنابراین فرصت حضور بانک ها در شبکه های اجتماعی و راه اندازی کانال یا صفحه ویژه بانک در کنار وب سایت اختصاصی، پلی است دوطرفه که می تواند بانک ها و مشتریانشان را به هم متصل کند. ولی آیا واقعا این روش تاثیرگذار بوده است و توانسته مخاطبان این شبکه ها را به سمت بانک ها جذب کند؟ یک گزارش جدید با نظرسنجی از بین ۷۷۰۰ نفر به این سوال جواب خواهدداد.

بانک ها چگونه مشتری هایشان را قاپ می زنند؟

بانک ها چقدر پوشش خبری دارند؟

کوچک ترین کسب و کارهای امروزی نیز بعد از انتخاب اسم شرکت، سریع به سراغ ساختن سایت و اطلاع رسانی می روند. ولی معمولا پوشش خبری و فرایند منتشر کردن خبر را به درستی انجام نمی دهند. این مسئله به بانک ها هم سرایت کرده است و بسیاری از آنها با اینکه سایت های بسیار شیک و بخش روابط عمومی بزرگی دارند، نمی توانند پوشش خبری کافی را ایجاد کنند و بسیاری از زحمات بانک را هدر می دهند. در این گزارش بیش از ۱۵۰۰ منبع خبری بررسی شده اند تا در هر کدام از آنها میزان فعالیت و تعداد خبر هر بانک مشخص شود.

در این بررسی بانک ملی توانست رتبه اول را به خود اختصاص دهد و بانک ملت و سپه به ترتیب در رتبه دوم و سوم قرار گرفته اند. بانک کشاورزی هر چند در شبکه های اجتماعی فعالیت چندان زیادی ندارد ولی توانسته رتبه چهارم این رقابت را کسب کند. بانک صادرات نیز با کمی اختلاف در مقام پنجم ایستاده است. سه بانک انتهای جدول این گزارش به ترتیب، بانک مسکن، بانک پاسارگاد و بانک رفاه کارگران هستند. حضور بانک مسکن و پاسارگاد در انتهای این لیست نشان دهنده ضعف بالای روابط عمومی این شرکت هاست که نتوانسته اند آنگونه که باید خبر را پخش کرده و مخاطب را با خود همراه کنند.

از خدمات کدام بانک ها استفاده کرده اید؟

بسیاری از بانک ها با ورود به شبکه های مجازی و در اختیار گرفتن سهم بالایی از تراکنش ها، توانسته اند تبدیل به بانک هایی شوند که حتی اگر حسابی در آنها نداشته باشید، بتوانید از خدمات آنها استفاده کنید. نمونه بارز این مسئله رشد بانک ملت در چند سال اخیر است که به لطف درگاه اینترنتی این بانک ایجاد شده است.

این بانک و بانک سامان با بهره گرفتن از درگاه های اینترنتی زیاد در بین فروشگاه های اینترنتی و ارائه دهندگان خدمات، توانسته اند سهم بالایی به خود اختصاص دهند. از طرفی بعضی بانک ها مثل بانک ملی، با توجه به سابقه خود مشتریان معتبری را جذب کرده اند و به تبع آن سر و کار بسیاری از مردم به حواله های معتبری را جذب کرده اند و به تبع آن سر و کار بسیاری از مردم به حواله های این بانک ها می افتد.

وجود خودپردازهای بیشتر نیز یکی از عوامل تاثیرگذار در استفاده مردم از خدمات یک بانک است. در این بررسی بانک ملی در رتبه اول میزان استفاده از خدمات قرار گرفت و بانک ملت و مسکن نیز در رتبه های دوم و سوم جای گرفته اند. بانک های سپه، صادرات و تجارت نیز در میانه جدول قرار گرفته و نتوانسته اند خیلی خدمات خود را در اختیار مردم بگذارند. سه بانک کشاورزی، پاسارگاد و رفاه نیز در رتبه های آخر حضور دارند و به دلایل مختلف هنوز مورد توجه و اعتماد مردم قرار نگرفته اند.

رتبه تلگرام بانک ها چقدر است؟

وب سایت، مناسب اخبار رسمی و آمارهای مالی و… است ولی بانک ها به فضایی نیاز دارند تا بتوانند در کنار اخبار رسمی، اخبار غیررسمی و فعالیت های اجتماعی و خیرخواهانه شان را هم به اطلاع مشتریان شان برسانند و از این فضا برای بهبود برندشان بهره ببرند. در حال حاضر بیش از ۴۵ میلیون ایرانی در تلگرام حضور دارند که با این حساب بیشتر از ۵۰ درصد مردم ایران در این شبکه فعالیت می کنند و مطمئنا اغلب دارندگان حساب و مشتریان بانک ها در میان کاربران تلگرام هستند. به همین خاطر حضور در تلگرام و پوشش خبری در فضای آن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

در این بررسی بیش از ۲۷۰ هزار کانال تلگرامی و تعداد پست های مرتبط با هر بانک بررسی شده اند و در نهایت بانک ها براساس میزان نفوذشان رتبه بندی شدند. رتبه اول این بررسی به بانک ملی رسیده است و بانک ملت و صادرات در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. بانک های تجارت، سپه و کشاورزی که در امر پوشش خبری در وب سایت ها رتبه های بهتری داشتند، در تلگرام ضعیف تر عمل کرده و بازی را به سه شرکت اول باخته اند. مانند نحوه پوشش خبری، در زمینه فعالیت در شبکه های اجتماعی نیز بانک های رفاه کارگران، مسکن و پاسارگاد به ترتیب هفتم تا نهم شده اند و کمترین نفوذ را روی مخاطبان خود داشته اند.

مردم بیشتر در کجا حساب باز کرده اند؟

تمام این فعالیت ها در نهایت قرار است مخاطبان قبلی بانک را تشویق به حفظ حساب و افزایش سرمایه کند و یا مهمتر از آن، مشتریان بیشتری به سمت بانک بکشاند. اگر از فاکتورهایی مثل سابقه و آگهی های تلویزیونی و محیطی چشم پوشی کنیم، تا حد زیادی می توان میزان موفقیت در جذب مردم برای حساب باز کردن را به میزان فعالیت در شبکه های مجازی ربط دارد.

این مسئله حداقل در این جامعه آماری ۷۷۰۰ نفره مشخص است. هرچه فعالیت بانک ها در شبکه های مختلف مجازی بیشتر بوده، مردم بیشتر ترغیب شده اند تا در آنها حساب باز کنند. بر این اساس بانک ملی توانسته رتبه اول تعداد حساب های باز شده در بین جامعه آماری را کسب کند.

بعد از آن بانک ملت قرار گرفته است که فعالیت بسیار خوبی در شبکه های مجازی دارد. بانک سپه و کشاورزی نیز در رتبه های بعدی این جدول قرار گرفته اند که احتمالا بیشتر به خاطر سابقه شان است تا میزان فعالیت در شبکه های مجازی.

در رده های بعدی نیز بانک های کم رنگی مثل صادرات، تجارت، مسکن، پاسارگاد و رفاه قرار گرفته اند که در بررسی فعالیت در شبکه های اجتماعی نیز نتوانسته اند نظر اکثر کاربران را جلب کنند. در مجموع به نظر می رسد در حال نزدیک شدن به پایان عصر تاثیر تلویزیون هستیم و شبکه های مجازی در حال تسلط بر این بازار هستند.


منبع: برترینها

علائمی که نشان می دهند در یک خانواده‌ی سمی بزرگ شده‌اید!

معمولا خانواده را به عنوان اساس و ریشه‌ در زندگی هر فرد می‌دانیم. خانواده‌‌های سالم باید مانند سیستمی حمایت‌گر در روزها بد و خوب باشد. اما درست مانند هر حقیقت تلخ دیگری، متاسفانه تمام خانواده‌ها اینگونه نیستند.

معمولا خانواده را به عنوان اساس و ریشه‌ در زندگی هر فرد می‌دانیم. خانواده‌‌های سالم باید مانند سیستمی حمایت‌گر در روزها بد و خوب باشد. اما درست مانند هر حقیقت تلخ دیگری، متاسفانه تمام خانواده‌ها اینگونه نیستند.

برخی از افراد در خانواده مورد سوء استفاده‌های روانی، هیجانی یا جسمی قرار می‌گیرند. برخی‌ها نیز در خانواده‌شان، درگیر رابطه با فردی خودشیفته یا حتی یاکو پث هستند. اگر فکر می‌کنید ممکن است در خانواده‌ای سمی بزرگ شده باشید می‌توانید علائم زیر را بررسی کنید.
 
نیازهای عاطفی و احساسی خود را نادیده می‌گیرید
بسیاری از بزرگسالانی که در خانواده‌های ناسالم بزرگ شده‌اند، توجهی به نیازهای احساسی خود ندارند. و این می‌تواند باعث شود احساس کنند مجبورند به روابط سمی در اطراف خود ادامه دهند. بچه‌های سنین مختلف که از خانواده‌هایی سمی به اجتماع قدم گذاشته‌اند، از نظر عاطفی و احساسی کمبودهایی دارند که معمولا نتیجه‌ی بزرگ شدن در خانواده‌ای است که حول نیازها و خواسته‌های اعضای سمی اعضای خانواده شکل گرفته است. خیلی مهم است که با شناسایی چیزهایی که به شما احساس سلامت هیجانی و روحی می‌دهد، با این ویژگی خود مبارزه کنید.

 علائمی که نشان می دهند در یک خانواده‌ی سمی بزرگ شده‌اید!
همیشه می‌ترسید که مبادا فریب بخورید
روابط خانواده‌ی سمی معمولا نتیجه‌ی رفتارهای تقلب آمیز یک یا چند عضو در خانواده است. این تقلب‌ها و سوء استفاده‌ها ممکن است طبق نیازهای هیجانی، جسمی و یا مالی باشد. سوء استفاد‌ه‌ی مالی و سوء استفاده‌ی عاطفی، دو دلیل کاملا مشخص و متمایز است که نشان می‌دهد باید روابط‌ تان را با اعضای سمی و مضر خانواده تمام کنید. احساس ترس مداوم از فریب خوردن و مورد سوء استفاده قرار گرفتن می تواند بر روابط شما در آینده تاثیر بدی بگذارد و قادر به اعتماد کردن نباشید.

به سختی به کسی اعتماد می‌کنید
اصلا تعجب ندارد که بزرگ شدن در یک خانواده‌ی سمی، توانایی شما برای اعتماد کردن به دیگران را نابود کند. اینکه بفهمید آنهایی که قرار است دوست‌تان داشته باشند، به شما عشق بورزند و از شما حمایت و مراقبت کنند، با اختیار و انتخاب خود، به شما آسیب می‌زنند، باوری است که در هر سنی پذیرفتن آن بسیار دشوار است.

 علائمی که نشان می دهند در یک خانواده‌ی سمی بزرگ شده‌اید!
بچه‌هایی که در خانواده‌های سمی بزرگ می‌شوند، به سختی می‌توانند به بزرگسالان دیگر اطمینان کنند. به ارزش‌های خود در روابط تان اهمیت بدهید و به دنبال کسانی باشید که این ارزش‌ها را درک کنند و به شما احترام بگذارند تا بهتر بتوانید شخصیت اصلی خودتان را بشناسید و با حس بهتری به دیگران اعتماد کنید.

روابط خود را بر اساس چیزهایی که در خانواده‌ی خود یاد گرفته‌اید می‌سنجید
ناخودآگاه افراد دیگر و روابطی که با آنها دارید را طبق معیارهای خانواده‌ی خود می‌سنجید، با وجود اینکه حالا دیگر می‌دانید در چه محیطی بزرگ شده‌اید و چقدر آسیب دیده‌اید. تنها راه حل این است که فورا بررسی کنید حفظ این روابط سمی، واقعا درست است. ایده‌ی قطه روابط خانوادگی برای خیلی از افراد حتی قابل تصور هم نیست، اما در مواردی که چنین روابطی بسیار مضر و سمی هستند، تصمیمی است لازم که باید گرفته شود.

 علائمی که نشان می دهند در یک خانواده‌ی سمی بزرگ شده‌اید!

احساس می‌کنید هویت مشخصی ندارید
دو رابطه‌ای که حین دوران نوجوانی، پشت سر هم تجربه‌اش می‌کنیم، یکی با والدین‌مان و دیگری با خودمان است. اگر رابطه‌ی والد و فرزند، سوء استفاده گرانه باشد پس این احتمال وجود دارد که این فرد، با خودش هم رابطه‌ای سمی داشته باشد، مخصوصا از جهت کمبود اعتماد بنفس. اعتماد بنفس، ریشه‌ی عمیقی به عنوان انگیزه‌ی اصلی انسان از جنبه‌ی روانشناسی دارد. بنابراین بچه‌ها در کنار اعتماد بنفس درونی‌شان، به احترام از جانب خانواده نیز نیاز دارند تا بتوانند به واقعیت و هویت خود دست پیدا کنند.

همیشه احساس می‌کنید کودک باقی مانده‌اید
روابط سمی و به ویژه داشتن والدین سمی، شامل کسانی می‌شود که توانمندی‌های بالقوه‌ی فرزند را به عنوان یک بالغ قبول ندارند. این والدین با اعمال همان میزان کنترلی که در دوران خردسالی وجود داشته، جلوی رشد مستقل فرزند را می‌گیرند و اغلب جوری رفتار می‌کنند که بچه‌ها همیشه احساس گناه و خطا کرده و هر وقت این کنترل بیش از حد با مقاومت روبرو شود، ناراضی و رنجیده خاطر خواهند شد.
 

 علائمی که نشان می دهند در یک خانواده‌ی سمی بزرگ شده‌اید!
اگر اعضای خانواده‌ی شما نتوانند شما را نسبت به زندگی بزرگسالی به عنوان چیزی که متعلق به خودتان است آگاه کنند یا به حدودهایی که شما تعیین کرده‌اید احترام بگذارند، پس بهتر است ادامه‌ی روابط خانوادگی خود را به دقت بررسی کنید.

به سختی می‌توانید ابراز هیجانات خود را کنترل کنید
این احتمال تا حدود زیادی وجود دارد که کسی که والدین یا خواهر و برادرهایش همیشه احساسات و هیجانات خودشان را غالب کرده‌اند، بعدها در زندگی به سختی بتواند هیجانات خودش را بشناسد و ابراز کند. توصیه می‌کنیم تجربیات سخت و ناخوشایند دوران کودکی‌تان را پیدا کرده و لیستی از رفتارها و هیجاناتی که دوست دارید تغییر دهید تهیه کنید. یکی را برای شروع انتخاب کرده و تلاش‌تان را آغاز کنید، واکنش‌های هیجانی‌تان را تغییر دهید و روی رفتارهای‌تان یکی یکی کار کنید.

منبع: برترین‌ها

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

این مطلب را همراه با شوهرتان بخوانید!

همسر شما هم دل به کارهای خانه نمی‌دهد؟ از کدام دسته است؟ آن‌ها که رسما اعلام می‌کنند که دست به سیاه‌وسفید نمی‌زنند، یا آن‌‌ها که به بهانه‌های مختلف وقت می‌خرند و از زیر کار در می‌روند تا وقتی‌که دیگر اوضاع بحرانی شود و کار را انجام دهند؟ یا این‌که آن‌قدر معطل می‌کنند یا دسته‌گل به آب می‌دهند که شما ترجیح بدهید خودتان کارها را انجام بدهید؟ فکر می‌کنید چرا؟

بلد نیستند
شاید سخت باشد که باور کنید، ولی واقعیتش این است که خیلی از آقایان کاری را انجام نمی‌دهند چون بلد نیستند. آقایان به‌اندازه خیلی از خانم‌ها در خانه پدر و مادرشان تمرین نداشته‌اند و مثلا در شستن ظرف‌ها، تکنیک‌هایی که خانم‌ها بلدند را بلد نیستند و دستشان حسابی کند است.

 این مطلب را همراه با شوهرتان بخوانید!

درنتیجه کاری که یک خانم در ده دقیقه انجام می‌دهد را یک‌ساعته انجام می‌دهند تازه با کلی خستگی. تازه غر هم می‌خورند که چرا این‌قدر طولش می‌دهند یا این‌که چرا از روش‌های بهتری استفاده نمی‌کنند. خب بلد نیستند! اگر مسئله خانه شما هم همین است، بهتر است آقا خیلی روراست بخواهد که روش سریع‌تر و ساده‌تر کارها را یاد بگیرد و خانم هم خیلی باحوصله به او یاد بدهد. بعد هم‌زمان کافی برای تمرین هست.

یادتان باشد این مشارکت به نفع هردوی شما و درنهایت به نفع فرزندتان است. پس‌ازآن به‌عنوان ابزاری برای اذیت کردن هم استفاده نکنید. خانم‌ها شیطنت نکنید، هوس نکنید در مهمانی تعریف کنید که همسرتان چه‌کاری را بلد نبوده، هرچقدر هم که به نظر خودتان بامزه باشد!

یادشان می‌رود

باور کنید، خیلی از آقایان چون عادت به کار خانه ندارند، یادشان می‌رود که باید کارهای خانه انجام شود. مثلا تا انبوه ظرف کثیف روی اعصابشان نرود، دست به ظرف‌ها نمی‌زنند. تا وقتی یک نیمروز کامل دنبال وسایلشان نگردند،‌ متوجه نمی‌شوند که روی میزشان بازار شام شده و خلاصه،‌ مثل خانم‌ها حواسشان به کارهای خانه نیست. وقتی این دسته از آقایان همسر خانم‌هایی می‌شوند که انتظار دارند مرد خودش بفهمد و دوست ندارند دائم تذکر بدهند، اوضاع خراب می‌شود.

 این مطلب را همراه با شوهرتان بخوانید!

البته مگر آدم چقدر می‌تواند تذکر بدهد و یادآوری کند؟ پس چاره چیست؟ بهترین کار این است که یک برنامه‌‌ریزی درست‌وحسابی داشته باشید. اگر کارهای خانه و کارهای هر دوی شما در طول روز برنامه مشخصی دارد، می‌توانید یک برنامه‌‌ریزی هفتگی داشته باشید. مثلا معلوم باشد که چهارشنبه‌ها عصر وقت مرتب کردن میز کار است.

اگر برنامه این‌قدر مشخص نیست یا این‌که خودتان دوست ندارید مثل مدرسه برنامه هفتگی داشته باشید، یک تابلو در خانه نصب کنید،‌ جایی که هر دو ببینید،‌ مثلا در آشپزخانه. یک تخته وایت‌بورد کوچک یا حتی یکی از شیشه‌های خانه که رو به نورگیر است می‌تواند گزینه خوبی باشد. بعد هر دو، هرروز هر کاری که به ذهنتان رسید در خانه باید انجام شود را روی آن بنویسید. این‌طوری هر زمان که هرکدام وقت خالی پیدا کنید، می‌توانید یکی از آن کارها را انجام دهید و جلوی آن‌یک تیک بزنید یا رویش خط بکشید.

بودن این تخته یا شیشه یا هر جایگزینی که برای آن پیدا کنید یادآور خوبی است. وقتی آدم یک کار را ببیند که دو سه روز است روی تابلو مانده، آن را انجام می‌دهد، غر و نق هم در کار نیست.

فکر می‌کنند کار خانه زنانه است

ازآنجاکه متاسفانه کم نیستند آقایانی که با نسبت دادن زنانه بودن به یکسری از کارها، ویژگی‌ها و رفتارها، آن کارها را در بین دوستان خود تحقیر می‌کنند، بسیاری از آقایان از انجام رفتاری که آن را زنانه می‌دانند هراس دارند. آن‌ها می‌ترسند بقیه به آن‌ها بگویند زن‌ذلیل، ضعیف، مردی که کارهای زنانه انجام می‌دهد و …

 این مطلب را همراه با شوهرتان بخوانید!

آقایان محترم! اگر ته ذهنتان چنین نگرانی دارید، بهتر است با خودتان روراست باشید. به خودتان دروغ نگویید و این نگرانی را در عمق ذهنتان کشف کنید. بعد یک‌بار دیگر به آن نگاه کنید و ببینید آیا واقعی است یا یک ترس قدیمی است که از دوران نوجوانی به‌جای مانده. الان شما خانواده‌دارید و دیگر لازم نیست نگران تایید یا عدم تایید همسالان خود باشید. شما تعیین می‌کنید مسیر و روش زندگی‌تان چه باشد و کسی نمی‌تواند روی این تصمیم تاثیر بگذارد، مگر این‌که این اجازه را به او بدهید.

خانم‌های عزیز هم در این مورد جلوی زبانشان را می‌گیرند و مردشان را تحقیر نمی‌کنند. اگر خواست خودش در این مورد با شما درد دل کند، می‌توانید به او روحیه بدهید و استقلالش را تحسین و تشویق کنید.

کار خانه را کار خودشان نمی‌دانند

همان‌طور که خیلی از خانم‌ها در خانه‌هایی بزرگ‌شده‌اند که یاد گرفته‌اند همه کارهای خانه با زن است، آقایان زیادی هم در چنین خانه‌هایی بزرگ‌شده‌اند و تصورشان این است که کارهای خانه‌ بر عهده زن است، حتی اگر خانمشان بیشتر از آن‌ها بیرون از خانه مشغول و گرفتار باشد. آقایانی که این‌طور فکر می‌کنند، تغییر نظر نمی‌دهند مگر این‌که خودشان بخواهند. مگر نه؟

پس، آقایان محترم،‌ لطفا یک‌بار دیگر به این موضوع فکر کنید و ببینید این باور شخصی خودتان است یا این‌که فقط این‌طور یاد گرفته‌اید. خانم‌ها یادتان باشد در این مورد، صحبت کردن به همسرتان کمک می‌کند تا باور واقعی خودش را پیدا کند و در مورد تغییر نظرش تصمیم بگیرد. با غر زدن یا دعوا کردن، فقط اوضاع بدتر می‌شود.

این مطلب را همراه با شوهرتان بخوانید! 

می‌توانید زمان‌هایی که خودتان دو نفر هستید،‌ بدون این‌که دیگران،‌ به‌خصوص والدینتان یا فرزندانتان بخواهند تیم دفاع از یکی از طرفین تشکیل بدهند و اوضاع را خراب‌تر کنند، درباره این موضوع صحبت کنید و به هم کمک کنید نقطه‌نظر یکدیگر را بهتر درک کنید. خانم‌ها فکر نکنید که به‌مرورزمان خودش از پشت چشم نازک کردن شما می‌فهمد، نه، اصلا آدمیزاد زبان را برای همین اختراع کرد، وگرنه که همه با اشاره و رفتار منظورشان را به هم می‌رسانند.


منبع: برترینها