لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز می‌شوید

برترین ها: بر خلاف آب و هوای ابری و کسل کننده پاییز می تواند فصل فوق العاده ای برای دوستداران مد باشد. به لطف یک سری ترفند لباس های تابستانی می توانند همچنان مورد استفاده قرار گیرند و از طرف دیگر تغییر فصل می تواند بهانه مناسبی برای خرید یک جفت بوت جدید و لباس های گرم تر باشد.

اگر مشکل شما نداشتن ایده است پس به هیچ وجه نگران نباشید، ستاره های استایل خیابانی اینجا هستند تا به ما نشان دهند که چگونه بهترین انتخاب را از بین لباس های مناسب فصل سرما داشته باشیم.

 سوئیشرت کلاه دار راحت، کلاتز (نوعی دامن دو طرفه) و یک جفت کفش شیک

 34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد


ژاکت راحت برای گرما بخشیدن به شلوار کراپ

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 پالتو شتری رنگ، شلوار جین کراپ و یک جفت نیم بوت

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


پالتو صورتی بلند، پیراهن یقه اسکی، شلوار سیگارتی و کفش های پاشنه بلند

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 تیپ تمام  مشکی به همراه کت بلیزر بلند، شلوار چرم و یک جفت نیم بوت

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 

لباس سفید ساده و بارانی کلاسیک

 34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد


 
  تاپ طرح پلنگی، شلوار جین، نیم بوت، و بارانی بلند

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 لباس سرتاسر مشکی به همراه کت جین و کیف قرمز

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


  تاپ راه راه ، شلوار پاچه گشاد و کت راحت

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


جامپ‌سوت راه راه و کت مدل نظامی

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 تاپ مشکی، کت مدل نظامی و شلوار جین اسکینی

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


  کت شیرلینگ، شلوار جین کراپ و یک جفت نیم بوت

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 بلوز سفید زیبا، کت بژ و شلوار جین مشکی فلر کات

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 شلوار جین پاچه گشاد و کت رنگی

 34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد

  پیراهن بافت سفید، شلوار جین گلدوزی شده و کت راحت

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 پیراهن یقه اسکی گشاد، شلوار جین اسکینی مشکی و کت شیرلینگ بلند

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 شلوار جین اسکینی، کت چرمی مشکی یک جفت نیم بوت خیره کننده

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 کاردیگان بلند کرم رنگ (ژاکت بلند کشبافت)، شلوار چرم، و کفش های پاشنه بلند

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


جامپ سوت چاپی و یک کت کلاسیک

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 کت پشمی راه راه، پیراهن سفید و شلوار جین فاق بلند

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد


 پیراهن راه راه دکمه دار و دامن شطرنجی و یک جفت بوت سفید

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 تاپ با یقه حلزونی، کلاتز (دامن دو طرفه) مشکی، کت کلاسیک و یک جفت نیم بوت

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 شلوار راه راه، سوئیشرت صورتی و پیراهن سفید

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 

 تاپ یقه حلزونی، شلوار جین مشکی و یک جفت کفش پاشنه بلند

 34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد


بلوز یقه حلزونی، شلوار جین اسکینی مشکی و یک جفت کفش پاشنه بلند

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 پیراهن بلند توری که بر روی یک پیراهن یقه اسکی پوشیده می شود

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


  کت کتان بلند، شلوار جین مشکی و دمپایی

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


کت جین، شلوار جین و یک بلوز رنگی

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 ظاهری تک رنگ به همراه یک ژاکت رنگی

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


 کتی با رنگ خیره کننده ، تاپ به رنگ روشن و یک کیف سفید

34 ایده برای لباس هایی که عاشق پوشیدنشان در پاییز امسال خواهید شد 


منبع: برترینها

تفاوت های رفتاری دختران و پسران در رابطه عاطفی

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: دخترها و پسرها هر کدام خصوصیات خاص خود را در رابطه عاطفی دارند که در اکثر مواقع مشترک است. برخی ها این رفتارها را رفتارهایی کلیشه ای قلمداد می کنند اما ثابت شده که تمام آنها واقعیت دارند. اگر شما هم دوست دارید بدانید که این رفتارهای مشترک میان دختران و پسران چیست، در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

دخترها: تعهد می خواهند

دخترها تعهد را دوست دارند. فرقی نمی کند که آنها چند وقت است وارد رابطه شده اند، یک هفته، دو ماه یا حتی چند سال… مهمترین چیزی که از روز اول می خواهند تعهد است. شاید از نظر پسرها این موضوع خنده دار باشد اما واقعیت دارد. 

 تفاوت های رفتاری دختران و پسران در رابطه عاطفی

تعهد خوب است اما قبل از این هر چیزی باید به رابطه ای که در آن به سر می برید، بیاندیشید. اگر طرف مقابل تان دوست ندارد که وارد یک رابطه جدی با شما شود، نباید او را وادار به کارهایی که خودتان می خواهید کنید. با این کار تنها زمان خود را هدر داده اید. بنابراین اول از همه به نوع رابطه ای که در آن به سر می برید فکر کنید، سپس از طرف مقابل تان انتظار متعهد بودن را داشته باشید.

پسرها: تماشای بازی مورد علاقه شان را از دست نمی دهند

از نظر دخترها، پسرها زمان زیادی را بی جهت صرف تماشای فوتبال یا بازی مورد علاقه شان می کنند. آنها اعتقاد دارند که در این مواقع پسرها به تنها چیزی که می اندیشند بازی مورد علاقه شان است و اطرافیان شان را به کل نادیده می گیرند.

شاید این کار از نظر دخترها آزاردهنده باشد اما یکی از محبوب ترین فعالیت های مورد علاقه آقایان تماشای ورزش است که باید به آن احترام گذاشت.

دخترها: به روز عروسی شان فکر می کنند

اکثر دخترها از همان لحظه اول که با مردی دیدار می کنند، به روز ازدواج شان می اندیشند و خودشان را در لباس عروس در کنار او تصور می کنند. شاید این فکر از نظر خیلی ها تنها خیالبافی باشد اما تا حدود زیادی واقعیت دارد.

احتمالا این طرز فکر از این رو که دخترها نسبت به پسرها رمانتیک ترند، سرچشمه می گیرد. بنابراین حتی اگر آقایان بخواهند هم نمی توانند جلوی این طرز فکر را بگیرند.

پسرها: جمع های پسرانه را ترجیح می دهند

آیا یک جمع دخترانه که دور هم جمع شده اند و دیوانه بازی می کنند بیشتر در ذهن تان نقش می بندد یا یک جمع پسرانه؟ بله! به احتمال زیاد آنچه در وهله اول در ذهن تان متصور می شوید جمعی پسرانه است. پسرها، حتی اگر عاشق زنی باشند، باز هم دوست دارند که در جمع های پسرانه خود حضور داشته و کمی از محدودیت های خود به دور باشند. 

 تفاوت های رفتاری دختران و پسران در رابطه عاطفی

شاید دخترها تحت هر شرایطی ترجیح دهند که در کنار شریک زندگی شان باشند اما طرز تفکر پسرها به گونه دیگری است. بنابراین اگر مرد زندگی تان خواست که با دوستان خود تنها باشد، دلگیر نشوید زیرا این خواسته برای هر پسری کاملا طبیعی است.

 دخترها: به دوست صمیمی شان همه چیز را می گویند

آیا شما همه زندگی تان را با دوست صمیمی تان در میان می گذارید؟ آیا از رابطه عاطفی یا احساسات تان با او حرف می زنید؟ اگر شما یک دختر هستید، مطمئنا جواب تان مثبت خواهد بود. 

این که دخترها تمام رمز و رازهای زندگی شان را با دوست صمیمی شان در میان می گذارند، اصلا بدین معنی نیست که با شریک زندگی شان بیگانه اند، بلکه این یکی از خصلت های اکثر دخترهاست که مشکلی را ایجاد نخواهد کرد.

پسرها: خونسرد هستند

این که در یک رابطه عاطفی دو طرف چه رفتاری از خودشان نشان می دهند، قابل پیش بینی نیست زیرا هر فردی شخصیت خاص خود را دارد، اما در کل همیشه پسرها نسبت به دخترها خونسردترند. دخترها در مورد همه چیز نگرانند، مدام شخصیت طرف مقابل شان را زیر ذره بین قرار می دهند و آنها را نقد و بررسی می کنند، به همین دلیل زمانی که رفتار خونسرد طرف مقابل شان را می بینند، او را بی تفاوت قلمداد می کنند، در حالی که واقعیت چیز دیگری است. این که آقایان نگران چیزی نیستند و بیشتر از آینده در زمان حال زندگی می کنند، به هیچ وجه نشان دهنده بی تفاوتی شان نیست. 

 تفاوت های رفتاری دختران و پسران در رابطه عاطفی

دخترها: چت کردن را دوست دارند

 حتما شما هم به این واقعیت پی برده اید که هر چه خانم ها عاشق چت کردن و پیغام دادن به مرد مورد علاقه شان هستند، آقایان از این که مدام گوشی به دست و در حال تایپ کردن باشند، بیزارند. 

شاید زمانی که متنی بلند بالا برای مرد مورد علاقه تان می فرستید و او تنها با یک کلمه جواب شما را می دهد، ناراحت شوید اما این اصلا بدین معنی نیست که او به شما اهمیت نمی دهد، بلکه این جزئی از شخصیت اکثر مردان است. هر رابطه ای خصوصیات خاص خود را دارد، بنابراین اگر دیدید که شریک زندگی تان از چت کردن بیزار است، با شیوه های دیگری مانند مکالمه تلفنی یا حتی دیدار رو در رو، با او در ارتباط باشید.

پسرها: از اموجی زیاد استفاده می کنند

پسرها ترجیح می دهند به جای تایپ کردن، از اموجی ها استفاده کنند. شاید هم دلیل استفاده زیاد آنها این باشد که نمی توانند مانند دخترها حرف بزنند و احساسات خود را بیان کنند، به همین دلیل ترجیح می دهند که با شکلک ها حالات مختلف خود را نشان دهند.

دخترها: مدام در حال فکر کردن هستند

دخترها بیش از پسرها فکر می کنند و موضوعات مختلف را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار می دهند. شاید در این شرایط پسرها بگویند که بهتر است فعلا ذهن ات را درگیر نکنی اما با این کار در واقع احتمال شکست شان را افزایش می دهند. اگر چه افراط در فکر کردن خوب نیست و تنها استرس فرد را زیاد می کند اما اگر ما بی هدف و بدون فکر راهی را در پیش گیریم، در واقع احتمال موفقیت و پیشرفت خود را کم کرده ایم. بنابراین هر چه با برنامه ریزی دقیق تری قدم بردارید، زودتر به مراد دل تان خواهید رسید. پس این خصلت خوب را نباید از دست بدهید، تنهاکافی است تعادل آن را حفظ کنید.

 تفاوت های رفتاری دختران و پسران در رابطه عاطفی

پسرها: فضای شخصی خود را می خواهند

احتمالا دخترها این جمله را به تکرار از زبان مرد زندگی شان شنیده اند. این فضا می تواند تنها تماشای یک برنامه مورد علاقه تلویزیونی، فیلم دیدن یا حتی کتاب خواندن باشد اما در هر صورت فضای شخصی چیزی است که آقایان به آن نیاز دارند.

شاید برای شمایی که در یک رابطه جدی عاطفی به سر می برید، شنیدن این جمله آزاردهنده باشد اما باید شب هایی را به مرد زندگی تان اجازه دهید تا در تنهایی خود به سر برد. این بدین معنی نیست که او شما را نمی خواهد یا به بودن با شما علاقه ای ندارد، این تنها نیازی است که نه تنها او، که گاهی شما هم بدان احتیاج دارید.

دخترها: دوست دارند که ۲۴ ساعت با مرد زندگی شان باشند

همان قدر که پسرها فضای شخصی خود را می خواهند، دخترها برعکس آنند. آنها دوست دارند که ۲۴ ساعته در کنار مرد مورد علاقه شان باشند و با او زمان بگذرانند که این تفاوت ممکن است منجر به بحث و دعوا در رابطه شود.

در این شرایط باید کمی منطقی تر عمل کرد. مطمئنا همه ما دوست داریم که زمان خود را در کنار عشق زندگی مان بگذرانیم اما از آن طرف تنهایی و حریم شخصی نیز از الزامات هر رابطه ای است. بنابراین بهتر است که به جای کمیت، به کیفیت رابطه بیاندیشیم. 

پسرها: برای جدا شدن دلایل کلیشه ای می آورند

معمولا پسرها زمانی که می خواهند به رابطه خود پایان دهند، از بیان دلایل اصلی جدایی اجتناب می کنند. جملاتی که اکثر آنها هنگام جدایی به زبان می آورند شامل: «مشکل از تو نیست، مشکل از منه» یا «حال زمان مناسبی برای اینکه من در چنین رابطه ای باشم، نیست» و…. است.

 تفاوت های رفتاری دختران و پسران در رابطه عاطفی

اگر چه دخترها از شنیدن این جملات بیزارند، اما گویا پسرها تمایل زیادی دارند که با بیان این دلایل به رابطه عاطفی خود خاتمه دهند. از این رو بهتر است که دلایل شما هر چقدر هم که آزاردهنده باشد، آنها را صادقانه بیان کنید، در غیر این صورت همه می دانند که این حرف ها بهانه ای بیش نیست و شما را بی اعتمادتر از همیشه در نگاه دیگران نشان می دهد.

دخترها و پسرها: در برداشتن قدم اول، هراسانند

طبیعی است، هیچکس دوست ندارد «نه» بشنود. اگر شما به فردی علاقمند شده اید اما پا پیش نمی گذارید، بدین علت است که از رانده شدن هراسانید. این موضوع هم برای دخترها و هم برای پسرها یکسان است، به همین دلیل است که در اوایل آشنایی بسیار محتاطانه عمل می کنند. 

برای رهایی از این تردید، بهتر است که افکار منفی را از خود دور کنید و ریسک پذیرتر باشید. به جای رد شدن، به شروع یک داستان عاشقانه و هیجان انگیز بیاندیشید.

دخترها و پسرها: در بیان احساسات شان مرددند 

یکی دیگر از نقاط مشترک دخترها و پسرها بیان احساسات شان است. اگر دختری به مردی علاقمند شده اما آن را پنهان می کند، این وضعیت می تواند برای پسرها هم اتفاق بیافتد که دلیل آن همان ترس از «نه» شنیدن است. پنهان کردن احساسات حتی بعد از شروع یک رابطه نیز ممکن است اتفاق افتد.

به عنوان مثال خانمی به همسرش نمی گوید که از دست او ناراحت است تنها به این علت که فکر می کند همسرش او را فردی ضعیف و حساس می خواند. اما پنهان کردن راز دل، در هر مرحله ای از رابطه که به سر می برید، کار اشتباهی است. هر چه صادقانه تر عمل کنید، نتیجه بهتری خواهید گرفت.


منبع: برترینها

راه‌های پیشگیری از سرطان

هر فرد تجربه ای متفاوت دارد، دلیلش علل، محیط و ژنتیک متفاوت افراد با یکدیگر است. با در نظر گرفتن این موارد برای خود می توانید تغییراتی در سبک زندگی شخصی تان انجام دهید تا از ابتلا به سرطان پیشگیری کنید.

در ۳۰ سالگی تشخیص داده شد که سرطان دارم. به شدت ناراحت و ناامید شدم چون تحصیلاتم در زمینه تغذیه و فیزیولوژی ورزش بود و آنچه را که آموزش می دادم خودم هم به کار می بستم پس چرا باید دچار سرطان می شدم؟
 
و وقتی از این بیماری بهبود پیدا می کردم چطور می توانستم از آن در امان بمانم و کمک کنم مراجعینم هم دچارش نشوند؟ این سوال ها در ذهنم باقی ماند و موجب شد به تحصیل در آموزش پزشکی بپردازم و نهایتا پزشکی کاربردی را آموختم.
 
دیدگاه کاربردی به سرطان
با اینکه از داروهای متداول درمان سرطان بابت کمکشان برای التیام بیماری قدردان بودم اما باید بیشتر به عمق می رفتم. اینجا بود که پزشکی کاربردی پا به میدان گذاشت. پزشکی کاربردی به ریشه یابی علت بیماری و درمان فردی می پردازد و به جای تمرکز روی بیماری تمرکزش روی بیمار است. با به کار گرفتن پزشکی کاربردی در مسیر درمان سرطان متوجه شدم هنوز چیزهایی وجود دارد که باید یاد بگیرم.

مانند بسیاری از مراجعینم قبل از اینکه پزشکی کاربردی را پیدا کنم برای غربالگری سرطانم به یک متخصص مراجعه می کردم. اما این را متوجه نشده بودم که غربالگری با پیشگیری از سرطان یکسان نیست. با وجود اینکه ماموگرافی و کولونوسکوپی ابزاری فوق العاده مفید برای تشخیص سرطان در کوتاهترین زمان هستند – و جان بسیاری را نجات داده اند – اما نمی توانند باعث پیشگیری از شکل گرفتن سرطان شوند.

بنابراین چگونه می توانیم از دچار سرطان شدن پرهیز کنیم؟ تغییر سبک زندگی.

متاسفانه بیشتر ما کارهایی که به صورت روزانه انجام می دهیم در مسیر پیشگیری از سرطان نیست. در تحقیقاتم متوجه شدم یک فرد ممکن نیست با وجود سالم بودن در روزهای گذشته یکباره مریض شود. تغییراتی که نهایتاً موجب شکل گیری سرطان می شوند طی چندین سال شکل می گیرند و برای هر شخصی متفاوت است.

برای پیشگیری از سرطان هر روز چکار کنیم؟
در مورد پیشگیری از سرطان یکی از مهمترین درس هایی که آموختم این بود: هر فرد تجربه ای متفاوت دارد، دلیلش علل، محیط و ژنتیک متفاوت افراد با یکدیگر است. با در نظر گرفتن این موارد برای خود می توانید تغییراتی در سبک زندگی شخصی تان انجام دهید تا از ابتلا به سرطان پیشگیری کنید. طی تحقیقاتم درباره پزشکی کاربردی راه های ساده اما قدرتمندی برای انجام این کار پیدا کردم. تنظیم برنامه ای سالم برای پیشگیری از سرطان نیازمند حذف چیزهای نامتعادل و ایجاد تعادل است. با این دیدگاه برای خود راهکارهایی ایجاد کردم تا از سرطان پیشگیری کنم و اجازه ندهم دوباره بازگردد.

می خواهید سرطان نگیرید هر روز این کارها را بکنید.

۱- در برنامه غذایی از غذاهای کامل استفاده کنید
غذاهای گیاهی کامل و سرشار از مواد مغذی میل کنید و با کیفیت ترین غذاهای حیوانی را انتخاب نمایید. مطمئن شوید تمام وعده هایی که میل کنید حاوی غذاهای رنگارنگ گیاهی، پروتئین و چربی های سالم باشد. محققان متوجه شده اند بین مقاومت به انسولین حاصل از چاقی، دیابت نوع ۲ و سرطان ارتباط وجود دارد. وقتی در فروشگاه محصولات غذایی خرید می کنید حتما به برچسب آنها دقت کنید مواردی که قند بالایی داشته باشند را نخرید و از خوردن غذاهایی که غلات فرآوری شده زیادی در خود دارند بپرهیزید.

۲- سیستم سم زدایی طبیعی بدنتان را حمایت کنید
استراتژی های کار آمد عبارتند از خوردن غذاهای سرشار از فیبر که به بیرون راندن مواد اضافی از بدن کمک می کنند و عرق ریختن با کمک ورزش یا سونا. سلول های بدن دائما در حال سم زدایی هستند و یکی از بهترین روش ها برای کمک به این فرآیند افزایش مصرف سبزیجات چلیپایی است. می توانید چنین سبزیجاتی را خیلی ساده به سالاد و وعده های غذایی خود اضافه کنید و از خواصشان بهره مند شوید. سبزیجاتی مانند، کلم، گل کلم و بروکلی از این دسته هستند.

۳- به حداقل رساندن سموم زیست محیطی
بسیاری از تحقیقات نشان داده اند قرار گرفتن در معرض بیسفنول A ( BPA ) باعث افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه، پروستات و تخمدان می شود. BPA که هنوز هم در برخی از ظروف پلاستیکی و کنسروها به کار می رود یکی از مواد سمی است که روزانه در معرض آن قرر داریم و باعث از بین رفتن تعادل هورمونی، سوخت و ساز و سلامت کلی بدن می شود. دیگر موارد عبارتند از آفتکش ها، پارابن ها و فلزات سنگینی چون جیوه و سرب. متاسفانه نمی توان از تمام این سموم در امان ماند اما می توانید تا جای ممکن در معرض آنها قرار گرفتن را کاهش دهید.

۴- به روده خود اهمیت دهید
سلامت روده نقشی اساسی در سلامت کلی بدن ایفا می کند و شما می توانید راهکارهای فراوانی را به کار بگیرید تا روده را بهینه کنید. تنها در مواقعی که واقعا ضروری بود از آنتی بیوتیک ها استفاده کنید. با مشورت پزشک خود اگر لازم بود مکمل پروبیوتیک استفاده کنید و غذاهای تخمیر شده ای مانند کلم ترش بخورید تا باکتری های خوب معده را حمایت کنید. همچنین روزانه ۳۵ گرم فیبر دریافت کنید.

غذاهای سرشار از فیبر عبارتند از حبوبات، سبزیجات برگ دار و چلیپایی، آجیل ها و دانه ها. فیبر علاوه بر ثابت نگه داشتن قند خون به تغذیه مناسب باکتری های خوب معده کمک می کند.

۵- کنترل استرس
تحقیقات نشان داده استرس مزمن می تواند بیماری های زیادی از جمله بیماری های قلبی عروقی، اختلالات ایمنی و روانی و سرطان را تحت تاثیر قرار دهد. زندگی مدرن یعنی شما مرتب زیر فشار و استرس قرار دارید اما راهکارهایی نیز وجود دارد که بتوانید به کمک آنها تاثیر استرس را کاهش دهید. برای مثال مدیتیشن و یوگا از راه های مناسب کاهش استرس است.

۶- ورزش مرتب
متاسفانه بر اساس آمار افراد زیادی در روز کمتر از ۳۰ دقیقه ورزش می کنند. این خیلی بد است چون تنها پنج بار در هفته به مدت ۴۵ دقیقه ورزش کردن می تواند مقاومت به انسولین را بهبود دهد، کمک کند لاغرتر شوید و خطر ابتلا به سرطان را کاهش دهد. حتی پیاده روی با سرعت بالا نیز می تواند کمک کند اما اگر می توانید از این هم بهتر ورزش کنید و شدت بیشتری وارد کنید کم نگذارید. اگر وقت کم دارید می توانید از ورزش های ترکیبی با شدت بالا استفاده کنید. ( چنین روتین های ورزشی نهایتا ۱۰ تا ۲۰ دقیقه زمان می خواهند)


منبع: فرادید

ثارالله به چه معناست؟

حجت الاسلام قاسم ترخان، استاد حوزه و دانشگاه، در یادداشتی به مناسبت فرارسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، به بررسی و تحلیل واژه «ثارالله» و تشریح این لقب گرامی حضرت سیدالشهدا(ع)، پرداخته است که در ادامه این متن، از نظرتان می گذرد؛

درباره موضوع و مفهوم معنای «ثارالله» نخست می بایست بیان کرد که: این لقب؛ برای دو امام معصوم(ع)، یعنی حضرت امیر(ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) وارد شده است. در زیارت امام حسین (ع) می­ خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَاللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ»؛ یعنی؛ سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون خدا‏.

در مورد معنای و مفهوم واژه ثارالله دو احتمال دیگر وجود دارد:

۱ـ «ثارالله»؛ به معنای خونخواهی و دادخواهی است؛ درکُتب لغات واژه «الثار» را، به معنای «الطلب بالدم؛ یعنی خونخواهی» معنا کرده­ اند و بر همین اساس؛ «ثارالله»؛ به کسی اطلاق می شود که ولی دم و خونخواه او، خود خداوند متعال باشد.

لازم است بدانیم که، ندای خونخواهی و دادخواهی حضرت سیدالشهدا(ع)؛ یعنی شعار«یالثارات الحسین»، شعار قیام توابین و قیام مختار ثقفی، نیز بوده است. این ندا، همچنین، شعار فرشتگانی است که در کنار قبر حضرت سیدالشهدا(ع) و تا زمان ظهور امام زمان(عج) حضور خواهند داشت. این واژه، شعار حضرت مهدی(عج) در هنگام قیام و شروع نهضت جهانی ایشان و یاوران شهادت طلب ایشان، خواهد بود.

معنایی که از واژه «ثارالله» بیان گشت، مورد پذیرش گروه زیادی از دانشمندان علوم اسلامی قرار دارد. بر طبق این معنا؛ «ثاراللَّه» یعنی؛ ای کسی که خونبهای تو متعلق به خداوند است و او خونبهای تو را خواهد گرفت؛ زیرا تو متعلق به یک خانواده نیستی که خونبهای تو را رئیس و سرپرست خانواده بگیرد، و نیز شما، متعلق به یک قبیله نیستی که خونبهای شما را، رئیس قبیله بستاند؛ بلکه شما متعلق به همه جهان و بشریت هستی. شما؛ متعلق به عالم هستی و ذات پاک خداوندی، بنابراین؛ خونبهای شما را او باید بستاند و همچنین شما، فرزند علی بن ابی طالب(ع) هستی که شهید راه خدا بود و خونبهای او را نیز، خود خداوند خواهد ستاند.

۲ـ واژه«ثارالله» به معنای خون خدا است؛ از کلام علامه مجلسی (ره)، در این موقعیت استفاده می­ شود که فرمودند: «الثأر» به معنای خون و خونخواهی است و آنچه گفته ایشان را تأیید می نماید، معنایی است که کتاب «لسان العرب»، از واژه «الثار» ارائه کرده است. این کتاب لغت می­گوید: «الثَّأْرُ الطَّلَبُ بالدَّمِ، و قیل: الدم نفسه»؛ یعنی؛ واژه «الثار» به معنای طلب کردن خون است و گفته شده که به معنای خود خون نیز آمده است. پس می­ توان گفت که، خون حضرت سیدالشهدا (ع)، خون خداوند است. اما آیا براستی می ­توان این معنا را پذیرفت و آیا خداوند جسم است که خون داشته باشد؟ و یا اینکه، آیا اصولاً؛ چنین تصوری از خداوند می­ تواند صحیح باشد؟!

در پاسخ باید بیان داشت که: واژه ­هایی مانند یدالله و نصرالله و… که در فرهنگ اسلامی، بکار گرفته می ­شوند، یک تعبیر کنایی و یا مجازی، تلقی می­شوند؛ مثلا؛ آن­ گاه که گفته می­ شود علی (ع) یدالله است، منظور این نیست که خداوند جسم است و مانند انسان، دستی دارد و دست او حضرت علی (ع) است؛ بلکه مقصود آن است که، حضرت امیر (ع)، مظهر قدرت الهی هستند.

براین اساس؛ مصحح اطلاق لقب «ثارالله»، برای امام حسین (ع)، می ­تواند یکی از احتمالات زیر باشد:

۱ـ اضافه «ثار» به «الله» اضافه تشریفیه است؛ یعنی این خون به «الله» که شریف ­ترینِ  و والاترینِ موجودات است، اضافه شده است تا، کسب شرافت کند و دانسته شود که این خون، خون شریفی است؛ زیرا این خون، برای خدا ریخته شده و از این رو، به خود خداوند تعلق دارد. همان گونه که در تعبیر آیه شریفه «هذِهِ ناقَهُ اللَّه»؛ ناقه به الله و یا در «بیت الله» در آیه شریفه«عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّم‏»؛ بیت به الله و ضمیر خطاب، برای کسب شرافت، اضافه گردیده است.

۲ ـ انسان کاملی که در مدراج کمال، به مقام قرب فرائض راه یافته، «یدالله» و «لسان الله» و «ثارالله» می ­شود؛ یعنی دست خدا می ­گردد که، اگر خداوند اراده نماید که کاری را انجام دهد، این فعل با دست او انجام می ­گیرد. زبان الاهی می­ گردد؛ یعنی اینکه، اگر خدا بخواهد سخن بگوید، با زبان او سخن می­ گوید، و خون خدا می ­شود یعنی اینکه، اگر خدا بخواهد به خود و مکتب خود در جامعه حیات ببخشد، از خون او استفاده می­ نماید. حضرت امیر (ع) و امام­ حسین ­(ع)، «ثارالله» هستند؛ زیرا خونی که از این دو امام بزرگوار (ع)، بر زمین ریخته شد، موجب گردید تا حیات تازه­ای به کالبد دین و اسلام دمیده شود.

به هر حال در متون دینی ما، لقب «ثارالله» برای امام­ حسین ­(ع) بکار برده شده است. ما معتقدیم که معنای اول، اگرچه معنای درستی است، اما معنای دوم نیز، می ­تواند معنای صحیحی برای لقب «ثارالله» باشد و برای اهلش نیز، که به عمق این معنا راه یافته­ اند، از جهاتی، در اولویت قرار داشته باشد.

در این نگاه، آن امام بزرگوار(ع)، خون خدا است از آن جهت که خونش حیات تازه­ای به کالبد دین دمید و باعث شد که نام خداوند مجدد، احیاء گردد. خدایی که می رفت؛ کم کم از یادها و خاطره­ها محو شود و عبادتش تبدیل به امری از روی عادت، مبدل گردد.

از این جهت گفته می ­شود که، اسلام؛ نبوی الحدوث و حسینی البقاء است و بدیهی است که انسان زنده، برای بقایش نیاز به خون دارد و جاری بودن خون در رگها، نماد و نشانه زنده بودن و حیات است و آن ­گاه که خون، از جریان و حرکت باز ایستد، مرگ شخص فرا خواهد رسید. به همین دلیل؛ دقیقاً؛ برای بقای پیکر اسلام نیز، می بایست خونی در رگهای آن جاری باشد و بر این اساس؛ اگر روزی این خون از آن کالبد جدا گردد؛ مرگ آن جسم، حتمی و قطعی است و بعد از آن، آنچه که می ­ماند؛ تنها جسمی است بی ­روح و بی­ جان و بی اثر.


منبع: برترینها

در جست و جوی سود مرکب در بانک‌ها

روزنامه هفت صبح: اسرار نوعی از سپرده گذاری بانکی که منفعت زیادی دارد و در عین حال صبر و شکیبایی زیادی طلب می کند.

سود مرکب یکی از انواع سرمایه گذاری است؛ اگر بخواهیم دقیق تر بگویم می شود یکی از انواع محبوب سرمایه گذاری. در این مدل شما روانه یک بانک می شوید که حاضر است بابت گرفتن سرمایه مشتری به او سود پرداخت کند اما برخلاف سپرده گذاری های معمول بانکی شما می توانید تعهد دهید که به سود ماهیانه پرداخت شده توسط بانک دست نزنید. در ازای این از خودگذشتگی بزرگ بانک به شما پاداش می دهد. یعنی پولی که به عنوان سود به سپرده تعلق گرفته را به نام همان مشتری دوباره سرمایه گذاری می کند.

به این ترتیب برخلاق بقیه روش های سپرده گذاری بانکی که متهم هستند به خاطر مسئله تورم، سرمایه مردم را فریز می کنند، در روش سود مرکب پول شما نفس می کشد، رشد می کند و بیشتر می شود. محمدرضا احمدی، خبرنگار هفت صبح برای اینکه بفهمد بانک ها چطور و در چه شرایطی حاضر می شوند به مشتری هایشان پیشنهاد سود مرکب بدهند، خودش را به عنوان مشتری جا زده است. مشاهدات او را در ادامه این نوشته بخوانید.

بانک اول

قصدم برای سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیون تومانی را با رییس بانک در میان می گذارم. او به من پیشنهاد می کند حسابی افتتاح کنم با سود ۲۱ درصد که به سود این حساب باز ۲۱ درصد سود تعلق می گیرد. جزییات بیشتری می خواهم. آقای رییس با کمال میل توضیح می دهد: «ببینید همه اتفاق ها در یک حساب می افتد. درواقع سود شما مجددا به حسابی که اصل پول در آن قرار دارد واریز می شود و سود ۲۱ درصد می گیرد.

 در جست و جوی سود مرکب
مثلا یک مشتری ۳۰۰ میلیون تومان را برای پنج سال در بانک مان سپرده گذاری کرد و به پولش دست نزد. بعد از پنج سال پولش یک میلیارد و ۷۰ میلیون تومان شده بود؛ یعنی بیشتر از سه برابر. سود مرکب یعنی این.» رییس می گوید با این فرآیند سود سالیانه بیشتر از ۲۱ درصد و حدود ۲۵ درصد می شود.

بانک دوم

اگر پولم را در سپرده شش ماهه ویژه این بانک بگذارم، ۲۲ درصد سود خواهم داشت. این سود را به حساب کوتاه مدتی می ریزند که نرخ سود در آن حساب بستگی به مبلغ وجود در آن دارد. آنطور که رییس شعبه می گوید، در صورتی که موجودی حساب کوتاه مدت تا ۳۰ میلیون تومان باشد، ۱۰ درصد و چنانچه بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان باشد ۱۴ درصد سود دریافت می کند. سود بیشتری طلب می  کنم اما او با یادآوری این نکته که «نزول خوارهای بازار» بیشتر از این میزان را می دهند، می گوید بهتر است پولم را جایی کم خطرتر و امن سرمایه گذاری کنم.

بانک سوم

در غیبت رییس شعبه مجبور می شوم با شخصی که خودش را معاون شعبه معرفی می کند، صحبت کنم. آقای معاون می گوید، اگر سپرده ام تا ۳۰۰ میلیون تومان باشد، ۲۳ درصد سود دریافت می کنم و اگر تا ۵۰۰ میلیون تومان باشد ۲۴ درصد. او همچنین اضافه می کند که این سود به صورت روزشمار و علی الحساب پرداخت می شود. درباره علی الحساب و روزشمار توضیح بیشتری می خواهم و او هم می گوید: «به طور مثال اگر شما یک میلیارد تومان پول داشته باشید، بعد از یک ماه پول شما می شود یک میلیارد و ۲۰ میلیون تومان. در ماه بعد شما از یک میلیارد تومان سود نمی گیرید، بلکه از یک میلیارد و ۲۰ میلیون تومان سود می گیرید.»

سوال می کنم در صورتی که بانک مرکزی نرخ سودها را پایین بیاورد، آیا نرخ سود سپرده ای که الان افتتاح می کنم پایین خواهدآمد یا خیر، معاون شعبه می گوید: «بله، در صورت دستور بانک مرکزی به تعدیل نرخ، نرخ های سود این حساب ها نیز تعدیل خواهدشد.»

در جست و جوی سود مرکب

بانک چهارم

این بانک برای مبالغ بالای ۵۰۰ میلیون تومان، سود ۱۹ درصد می دهد. البته توصیه رییس شعبه این است که در کنار حساب اصلی، حسابی کوتاه مدت باز کنم. سود پول در این حساب می آید و سود ۱۰ درصدی می گیرد. به نظر می رسد نرخ های این بانک کمتر از بانک های قبل است، این موضوع را به رییس شعبه می گویم. او با لحنی صمیمی پاسخ می دهد: «اگر به دنبال سود بیشتری هستید، جاهای مختلفی وجود دارد. اما اگر به دنبال اطمینان بیشتری هستید بهترین مکان بانک ما است. باید یکی از اینها را انتخاب کنید. ۹۰ درصد از مشتری های ما اصلا به دنبال سود پول نیستند.»

بانک پنجم

این بانک به مبالغ بالای ۱۰۰ میلیون تومان ۱۹ درصد سود می دهد. رییس می گوید روی سود نیز به من سود می دهند، با این روال که یک حساب کوتاه مدت برایم باز می کنند و به آن حساب ۱۰ درصد سود می دهند در حالی که جواب سوال های من را می دهد، یکی از کارمندانش را که گویا معاون اعتباری شعبه است، صدا می زند. بعد از اینکه معاون متوجه سرمایه ۵۰۰ میلیون تومانی من می شود، می گوید بهترین مکان برای سرمایه گذاری همینجا است.

دلیل را اینطور عنوان می کند: «هرچه پولتان را زودتر بیاورید به نفعتان است. زیرا این سودِ ۱۹ درصد مربوط به طرحی است که ممکن است مجوز آن در چند روز آینده از ما گرفته شود. الان قرارداد می بندید و تا یک سال حتی اگر نرخ ها کم شود، ما همین سود ۱۹ درصد را به شما می دهیم.»

کارمند در جواب این سوال من که در صورت کمتر شدن نرخ ها، می توانم در حساب کوتاه مدت تا یک سال سود ۱۰ درصدی بگیرم، می گوید نه، چون آن… رییس حرفش را قطع می کند و می گوید مشکلی ندارد. آن سود را نیز در صورت پایین آمدن نرخ ها به شما می دهیم.

بانک ششم

این بانک بیشتر از ۱۵ درصد سود پرداخت نمی کند. اما آنطور که رییس توضیح می دهد، می توانم در صندوق سرمایه گذاری این بانک حساب باز کنم. حسابی که سودی ۲۰ درصدی دارد. او می گوید بانک متبوعش بالاترین میزان سود را به سپرده کوتاه مدت می دهد. این بانک همچنین تضمین می کند، سود حساب صندوق سرمایه گذاری نیز در حسابی کوتاه مدت سودی ۱۵ درصدی دریافت کند. البته آقای رییس این نکته را گوشزد می کند که این بانک ۱۰ درصد دولتی است و نباید نگران ورشکستگی و نابودی بانک باشیم.

بانک هفتم

از قرار معلوم بیشترین نرخ سرمایه گذاری در این بانک ۱۸ درصد است. آقای رییس می گوید اگر بیشتر از ۵۰۰ میلیون تومان سپرده گذاری کنم، نرخ سود به ۲۰ درصد هم می رسد. وقتی از او در مورد سود این پول سوال می کنم، می گوید سود پولم را نیز می توانم در حساب کوتاه مدت با نرخ ۱۰ درصد سرمایه گذاری کنم.

از او می خواهم به من نرخی بدهد که بدانم بعد از یک سال چقدر سود خواهم داشت اما او می گوید: «اینگونه نیست که بتوان نرخ مشخصی داد ولی می شود گفت پولتان چگونه زیاد می شود. اگر ۵۰۰ میلیون تومان را سرمایه گذاری کنید، بعد از یک ماه با احتساب نرخ ۲۰ درصد، حدود هشت میلیون و ششصد و چهل هزار تومان سود دریافت می کنید. اگر این سود را در حساب کوتاه مدت با نرخ ۱۰ درصد سرمایه گذاری کنید، بعد از یک ماه حدود ۷۲ هزار تومان سود می گیرید.

این سود در ماه بعد تقریبا دو برابر و در ماه بعد از آن تقریبا سه برابر می شود و پولتان به همین شکل زیاد می شود. حساب کردن مقداری که بعد از شش ماه دریافت خواهید کرد سخت است اما در ماه ششم حدود ۴۰۰ هزار تومان از سودِ سود درآمد دارید.»

با خودم حساب می کنم و متوجه می شوم سودی که بعد از شش ماه از سودِ سود نصیب من می شود به یک دهم درصد مبلغ اصلی هم نمی رسد. این نکته را با رییس شعبه در میان می گذارم. او می گوید: «بله درست است. ولی چون سود شما تصاعدی است، بعد از دو یا سه سال، مبلغ سودِ سود به میزان چشمگیری افزایش می یابد.»

در جست و جوی سود مرکب

بانک هشتم

پیشنهاد افتتاح سپرده بلندمدت یک ساله با نرخ ۲۰ درصد به من داده می شود. اما من از آقای رییس بیشترین سود ممکن را طلب می کنم و او می گوید: «پیشنهاد می کنم سپرده کوتاه مدت با سود ۱۴ درصد باز کنید و سود حساب بلند مدت تان را در آن بریزید.» برای شرایطی که تا یک سال به سود پولم دست نزنم نیز می گوید: «سپرده ای داریم که در چنین شرایطی بالاتر از ۲۵ درصد سود می گیرید اما من مطمئن نیستم که این سپرده هنوز برقرار باشد.» در مورد این سپرده به صورت تلفنی پرس و جو می کند که به او گفته می شود مدتی است این سپرده دیگر برقرار نیست.

بانک نهم

رییس بانک با شنیدن ماجرای پول ۵۰۰ میلیونی من، می گوید بانک متبوعش مانند برخی بانک ها نیست که می گویند پولتان را در صندوق بگذارید تا سود بیشتری بگیرید؛ بلکه امنیت سپرده هایش خیلی بیشتر از صندوق است. اگر در این بانک سپرده بلندمدت باز کنم چیزی بین ۲۰ تا ۲۱ درصد سود دریافت می کنم. البته او اضافه می کند چون این بانک روی سود هم سود می دهد، اگر تا یک سال به پول و سودش دست نزنم، کل سود پولم به ۲۲ درصد می رسد.

آقای رییس جزییات بیشتر این فرآیند را چنین شرح می دهد: «وقتی شما به سپرده تان دست نزنید، چون روی سود هم به شما ۱۶ درصد سود می دهیم، کل سود پول افزایش می یابد. البته به جز این سود ۱۶ درصدی، امتیاز وام هم به شما تعلق می گیرد.»

بانک دهم

نرخ سود سپرده یک ساله در این بانک ۲۰ درصد است. برای دریافت سود روی سود هم رییس این بانک پیشنهاد می کند حساب کوتاه مدتی با نرخ ۱۵ درصد باز کنم. در رابطه با نرخ های سود بالاتری که دیگر بانک ها می دهند نیز می گوید: «برخی بانک ها به دلیل مشکل نقدینگی سود را بالا نگه داشته اند ولی ما مشکل نقدینگی نداریم. اگر می خواهید در سرمایه گذاری تان اطمینان داشته باشید، باید قید سود بالا را بزنید.»

بعد از کمی حساب و کتاب حرف هایش را ادامه می دهد: «ماه اول در حساب کوتاه مدت تان از هشت میلیون و دویست هزار تومان و ماه دوم از ۱۶ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان سود می گیرید. مبالغی که سود ۱۵ درصد شما از آن محاسبه می شود همینطور ماه به ماه صورت تصاعدی بالا می رود. درواقع شما روی سود خودتان سود می گیرید. قطعا ماه اول میزان کمتری دریافت می کنید اما هرچه زمان طولانی تری سپری می شود این سود خودش را بیشتر نشان می دهد.»

بانک یازدهم

طبق معمول بیشترین سود ممکن را از آقای رییس طلب می کنم و او دو نوع حساب با سود ۲۲ درصد متفاوت را به من پیشنهاد می کند. به گفته او بهتر است پولم را در حساب یک ساله با سود ۲۲ درصد سپرده گذاری کنم. چون به این حساب نمی توانم دست بزنم. بهره پولم در ماه اول را باید در حسابی کوتاه مدت و با سودی ۱۰ درصدی بریزم. او توضیح می دهد بعد از دو ماه که پولم به حد مشخصی رسید باز هم می توانم از این سودِ سود هم ۲۲ درصد سود بگیرم اما چون مبلغ چندان بالا نیست نمی توانم آن را سپرده گذاری کنم. بلکه باید این بهره ۲۲ درصدی را این بار در صندوق سرمایه گذاری به دست بیاورم.

در جست و جوی سود مرکب

بانک دوازدهم

این بانک برای مبالغ بالای ۱۰۰ میلیون تومان ۲۳ درصد سود به صورت روزشمار ی دهد. رییس شعبه سرنوشت سود پول را هم اینطور توضیح می دهد: «برای سود این پول هم حسابی جداگانه و کوتاه مدت باز می کنیم که اگر مانده این حساب زیر ۵۰۰ هزار تومان نیاید سودی ۱۸ درصدی به آن تعلق می گیرد. چنانچه مانده این حساب کوتاه مدت به ۱۰ میلیون تومان برسد سودش تا ۲۰ درصد بالا می رود.»

وقتی از او سود بیشتری طلب می کنم، راه دیگری پیشنهاد می دهد، صندوق سرمایه گذاری آنطور که توضیح می دهد می توانم اولین سود دریافتی ام را در صندوق سرمایه گذاری با سود ۲۲٫۵ درصد بگذارم. رییس شعبه در توصیف تفاوت سپرده با صندوق سرمایه گذاری به گفتن این جمله که «صندوق هم یک وجه سپرده است» اکتفا می کند. یک مشت کاغذ هم به من نشان می دهد و می گوید اینها همه حساب صندوق سرمایه گذاری هستند که افراد مختلف افتتاح کرده اند.

بانک سیزدهم

رییس این بانک حتی یک درصد هم از ۱۵ درصد بالاتر نمی رود. می گوید بانک او تحت هر شرایطی سود ۱۵ درصدی می دهد اما توصیه می کند اطلاعات بیشتر را از قسمت ویژه اعتباری شعبه جویا شوم. گویا در این قسمت داستان دیگری در جریان است و کارمند قسمت ویژه پس از شنیدن وضعیت من، حسابی با سود ۲۰ درصد و روزشمار به من پیشنهاد می کند که آنطور که می گوید «سودش روی خودش می آید.» از او در مورد نرخ نهایی سود در یک سال می پرسم که پاسخ می دهد: «با هر سودی که می آید، مبلغ به صورت مرکب تغییر می کند. ولی شما پول را بیاورید، من کاری می کنم که سه، چهار برابر شود.»


منبع: برترینها

آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل

اکسسوری، یکی از چیزهایی است که طرفداران بسیاری دارد و می تواند ظاهر ما را از این رو به آن رو کند و بر جذابیت ما بیافزاید. یکی از این اکسسوری ها دستمال سر است. دستمال سر را می توان به شکل های مختلفی استفاده کرد، فقط کمی تمرین لازم است تا در بستن آن ها مهارت پیدا کنید.

برترین ها: اکسسوری، یکی از چیزهایی است که طرفداران بسیاری دارد و می تواند ظاهر ما را از این رو به آن رو کند و بر جذابیت ما بیافزاید. یکی از این اکسسوری ها دستمال سر است. دستمال سر را می توان به شکل های مختلفی استفاده کرد، فقط کمی تمرین لازم است تا در بستن آن ها مهارت پیدا کنید.

ستاره هایی چون کورتنی کارداشیان، سولانج نولز و اوا مندس نیز از آن برای تنوع ظاهرشان به مراتب استفاده می کنند. اگر شما هم دوست دارید که تنوعی به ظاهرتان دهید و زیباتر از همیشه بدرخشید، به مدل هایی که در اینحا برایتان آورده ایم نگاهی بیاندازید.

آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 
آموزش بستن دستمال سر به زیباترین شکل 


منبع: برترینها

اعطای وام‌های متنوع، راه حل دولت‌ها برای خانه دار شدن

روزنامه آسمان آبی – ترجمه شادی شفیعی: مسکن در همه کشورها نوعی سرمایه گذاری اقتصادی محسوب می شود و این بخش نقش مهمی در سرانه تولید ناخالص داخلی و اشتغال زایی دارد و در رونق اقتصاد موثر است. علاوه بر این مسکن نیاز اولیه و داشتن آن حق هر خانواده است.

بنابراین تامین مسکن برای شهروندان وظیفه ای بر دوش دولت هاست. هر کشوری برای خانه دار کردن شهروندان خود برنامه ای دارد که این برنامه در کشورهای مختلف متفاوت است. در پرداخت تسهیلات خرید مسکن تلاش دولت ها بر این است تا تناسب خوبی بین درآمد مردم و قیمت مسکن برقرار کنند و به همین دلیل در بیشتر کشورها وام مسکن تقریبا بین ۷۰ تا صد در صد هزینه مسکن را پوشش می دهد. البته شرایط اقتصادی هر کشور، نرخ بهره بانکی، درآمد خانوار و بسیاری شاخص های دیگر اقتصادی در نحوه و میزان پرداخت وام مسکن تاثیرگذار است.

اعطای وام های متنوع راه حل دولت ها برای خانه دار شدن

وام خرید تا صد در صد قیمت

به نوشته «فوربس»، در انگلیس گاهی خریدار می تواند کل قیمت یک خانه را به صورت وام دریافت کند. مثلا برای یک خانه ۱۴۰ هزار پوندی (معادل ۲۳۶ هزار دلار) با سپرده ای معادل هفت هزار پوند، می توان کل قیمت خانه را وام گرفت. این گونه وام ها در چارچوب برنامه کمک به خرید مسکن توسط دولت انگلیس با سپرده ۵ درصدی پرداخت می شود. دولت برای این گونه وام ها یارانه می پردازد. این وام های کلان، برای خانه ای تا سقف ارزش قیمتی ۶۰۰ هزار پوند پرداخت می شود. قیمت یک خانه متوسط در لندن اکنون هشت برابر متوسط حقوق سالانه یک خریدار خانه اولی است.

بازار آرام مسکن در آلمان

براساس گزارش «فوربس»، آلمان تنها کشور توسعه یافته است که طی یک دهه اخیر قیمت مسکن در آن ثابت مانده است. این ثبات نه به دلیل رکود بازار مسکن بلکه به علت بنیه قوی این بازار در برابر هر گونه شوک اقتصادی بوده است. در این کشور توسعه یافته سال هاست عرضه از تقاضا در بازار املاک فراتر رفته، به همین دلیل هر اتفاقی که در سایر بازارهای اقتصادی این کشور از جمله رکود صنعتی یا از دست رفتن رونق در بازار سهام بیفتد بازار مسکن هیچ آسیبی نمی بیند.

پیش پرداخت ۱۵ درصدی در سوئد

اما در کشور سوئد ۸۵ درصد از پول خرید خانه را می توان از طریق وام پرداخت. «فوربس» در ادامه می نویسد که برای گرفتن این وام، شخص وام گیرنده باید شغل ثابتی داشته باشد تا بتواند ۱۵ درصد مبلغ باقیمانده بهای مسکن را پیش پرداخت کند؛ البته اگر کسی شغل ثابت نداشته باشد می تواند از طریق ضمانت افرادی که شغل ثابت دارند وام مسکن را دریافت کند.

وام با وثیقه ملکی

«فوربس» در ادامه از ارائه وام مسکن در کشور ترکیه می نویسد. براساس این گزارش، در این کشور وام مسکن عموما از طریق تعدادی از بانک ها از طریق وثیقه ملکی خریداری شده به مشتری داده می شود. معمولا مبلغ وام حداکثر ۵۰ درصد بهای ملک و مدت بازپرداخت آن ۱۰ سال با بهره ۸ تا ۱۹ درصد است. در ضمن برای دریافت وام مسکن در این کشور باید منبع درآمد ثابت داشت.

دو نوع وام مسکن در مالزی

در کشور مالزی که یکی از کشورهای پرجمعیت آسیاست، بانک ها دو نوع وام خرید خانه ارائه می کنند. به نوشته «ایندیپندنت» این وام ها در قالب یک وام سنتی زماندار و یک وام مسکن انعطاف پذیر است. در وام سنتی زماندار از وام گیرنده خواسته می شود که هر ماه مبلغی را بابت اقساط پرداخت وام، برای مدت زمانی مشخص پرداخت کند. وام مسکن انعطاف پذیر، در اصل همان وام سنتی زماندار است که با یک حساب جاری ترکیب می شود. این نوع از وام ها برای افرادی مناسب است که می خواهند از انعطاف پذیری در پس انداز پول بیشتر در زمان های مختلف بهره مند شوند.

وام مسکن در کره جنوبی

در ادامه گزارش «ایندیپندنت» در مورد وام مسکن در کشور کره جنوبی آمده است که این کشور ارائه وام مسکن را آسان تر کرده تا به بازار راکد مسکن در این کشور رونق دهد. این کشور چند ماه پیش اعلام کرد که سقف پرداخت وام را از ۵۰ درصد قیمت مسکن به ۷۰ درصد افزایش می دهد. علاوه بر این، وام گیرندگان می توانند تا ۶۰ درصد درآمد خون را بابت قسط وام بپردازند.

وام های متنوع در هند

به نوشته «ایندیپندنت» در کشور هند چند نوع وام مسکن به خریدار داده می شود؛ مثل وام مسکن تک نرخی که فقط به نرخ سود مبلغ وام گرفته شده بستگی دارد و ربطی به وام اصلی ندارد و اقساط بازپرداخت وام در ابتدا کم است و به تدریج طی زمان افزایش می یابد. در مجموع عواملی مانند درآمد مشتری، شرایط مطلوب او و شاخص های مالی دیگر، میزان وام مسکن او را مشخص می کنند. نرخ سود وام مسکن نیز با توجه به نوع وام متفاوت است.

ارائه وام بلندمدت در افغانستان

وزارت شهرسازی و مسکن افغانستان اعلام کرده که با همکاری بانک مرکزی و بانک ملی تا دو ماه دیگر زمینه دریافت وام بلند مدت برای خرید خانه را فراهم می کند. براساس این مصوبه، بانک ملی افغانستان یک وام ۱۵ ساله به مردم می دهد که از طریق آن بتوانند خانه بخرند. در مورد سود بانکی نیز تصمیم گرفته شده است که بین مشتری و بانک صحبت شود. دولت افغانستان تلاش می کند که با ارائه وام به مردم این کشور، آن ها را از خانه های گلی به خانه های خشتی بکشاند.

تعویق در خرید خانه

«ایندیپندنت» در گزارشی از افزایش قیمت مسکن در کشور چین خبر می دهد و می نویسد که شکل گرفتن حباب در بخش مسکن و ترکیدن آن می تواند موجب کاهش رشد اقتصادی این کشور شود. یکی از وزرای دولت چین گفته است که به منظور کاهی هزینه ملک، دولت این کشور ۲۰۰ میلیارد دلار در بازار مسکن سرمایه گذاری کرده است. این اقدام در حالی صورت می گیرد که افزایش چشمگیر قیمت مسکن در چین منجر به نارضایتی بسیاری از مردم شده است. با سرمایه گذاری دولت قرار است طی یک برنامه پنج ساله ۳۶ میلیون خانه جدید در این کشور ساخته شود.


منبع: برترینها

چالش نهنگ آبی؛ رولت روسی ۲۰۱۷

هفته نامه همشهری جوان – میلاد تیرداد: یک چالش- بازی اینترنتی مظنون اصلی تعدادی خودکشی در سال های اخیر است؛ «نهنگ آبی!» این نام را به خاطر بسپارید.

بسیاری از ما بارها به دلیل علاقه به بازی های کامپیوتری سرزنش شده ایم. سال ها موضع سفت و سخت پدر و مادرها و حتی جامعه علیه این تفریح نسبتا جدید که بیش از ۳۰ سال قدمت دارد، مقابل علاقه مندان آن حفظ شده بود و هر خبری از خودکشی یا حمله یک روانپریش به جمعی و کشت و کشتار آن ها را به بازی ربط می دادند و ما حرص می خوردیم.

این که با بازی کردن کم کم تبدیل به یک قاتل حرفه ای شویم و مثل «ساب زیرو» در «مرتال کامبت» دوستانمان را بترکانیم یا به سمت خودکشی برویم بیشتر شبیه به تهدیدهایی بچگانه از جنس لولو و یک شوخی بسیار بی مزه بود اما این یکی اصلا اغراق یا شوخی نیست! یک چالش اینترنتی عجیب جدی جدی دارد جان افراد را می گیرد، البته نه با خشونت و نشان دادن صحنه های خونبار.

این بازی اصولا از متن تشکیل شده و گیم پلی ندارد. حتی مثل کوییز خودمان انتخاب گزینه و رقابتی در کار نیست. تنها متن و دستوراتی که به کاربر داده می شود و او باید مانند تکالیف مدرسه آن را انجام دهد. این دستورات از سمت ادمین ها و گردانندگان این بازی به افراد داده می شود و آن ها هم با فرستادن عکس، انجام شدن تکلیف را ثابت می کنند.

 رولت روسی 2017
همه چیز عادی به نظر می آید، البته تا وقتی که ندانید این تکالیف و چالش ها چیست؟ از نقاشی و طراحی با تیغ روی بدن گرفته تا رو به رویی با ترس ها و قرار گرفتن در ارتفاع در حالتی خطرناک مثل آویزان شدن از پشت بام و ثبت سلفی! متاسفانه گفته می شود که این بازی مرگبار به ایران هم راه پیدا کرده؛ بازی ای که جان افرادی را گرفته و متهم ردیف اول خودکشی های مدرن است.

جوخه خودکشی

درباره خودکشی نهنگ ها، نظرها و فرضیه های بسیاری وجود دارد. سعی در کشتن خود، آن هم توسط یک حیوان که طبق غریزه اش رفتار می کند، اتفاقی غیرقابل توضیح و مرموز است. خودکشی حتی اگر توسط انسان صورت بگیرد قابل درک و توضیح نیست. بازی نهنگ آبی هم دقیقا به این موضوع اشاره دارد. ساحل، نهنگ و مورد عجیب خودکشی ماهی های خیلی بزرگ!

این بازی چیست؟ این سوالی است که حتما ذهن شما را درگیر می کند و حتی ممکن است کنجکاویتان را برانگیزد تا به دنبال آن بروید و تجربه اش کنید. چطور می شود که یک بازی باعث خودکشی کسی شود؟

نهنگ آبی یک بازی اینترنتی است. یک فایل ساده و کم حجم (کمتر از ۱۵ مگابایت) که سریع نصب و آماده اجرا می شود. مانند کلش آو کلنز و خیلی از بیازی های روز به اینترنت نیاز دارد اما تلفن یا تبلت قدرتمند و گرانی برای اجرای آن نیاز نیست.

پس از اجرای آن، سوالاتی از کاربر پرسیده می شود. این سوالات در ظاهر ساده با لحنی عجیب و تهدیدآمیز مطرح می شوند. جمله هایی از قبیل: اگر این بازی را شروع کنی، راه برگشتی نداری و آیا مطمئنی که می خواهی وارد بازی شوی؟ بازی به طرز عجیبی اعتیادآور است و حتی از همین سوال های ابتدایی کاربر را تحت تاثیر قرار می دهد.

سپس چالش های عجیبی که به بازی کننده آسیب می زنند، بسیار خطرناک یا ترسناک هستند و روح و روان کاربر را شدیدا تحت تاثیر قرار می دهند. بازی اطلاعاتی را از کاربر می گیرد و بعدها با ارائه غیرمستقیم همان اطلاعات تهدیدش می کند، مثلا می گوید که در نزدیکی خانه کاربر یک فروشگاه خاص وجود دارد یا این که خانه فرد در کدام خیابان و محله است. مدیران این اطلاعات را مستقیم یا غیرمستقیم از خود فرد گرفته اند (مثلا با کمک موقعیت یاب تلفن همراه) اما با این کار تصور زیر نظر بودن را به او القا می کنند تا در صورت پشیمانی راهی جز تمام کردن بازی نداشته باشد. درواقع به محض ورود، بازی بدون بازگشت شروع شده است. بازی مرگ!

Made in Russia

گفته می شود که بازی نهنگ آبی توسط یک جوان روس ساخته شده است. فیلیپ بودیکین (Philipp Budekin) دانشجوی اخراجی رشته روان شناسی است؛ کسی که پس از حوادث اخیر و اعتقاد پلیس روسیه به ارتباط این حوادث به بازی نهنگ آبی، متهم شناخته و دستگیر شد. ظاهرا چند ماهی است که پس از دستگیری در زندان به سر می برد. او مدعی است که بازی نهنگ آبی را ساخته و هدفش حذف افراد بی انگیزه، پوچ و بی هدف از جامعه بوده است. هدف و مخاطب اصلی بازی او نوجوانان هستند؛ کسانی که سعی در تجربه های تازه و اثبات توانایی هایشان دارند. به هر قیمتی می خواهند بگویند بزرگ شده اند و معمولا توانایی نه گفتن را ندارند.

 رولت روسی 2017

بودیکین قصد داشته با استفاده از روش های پیچیده روان شناختی در بازی نهنگ آبی افراد را طی چندین مرحله وادار به خودکشی کند. مراحل و چالش های این بازی طوری طراحی شده اند که فرد را به ادامه و دنبال کردن خود معتاد کرده و نوعی وفاداری ایجاد کنند. توانایی کنار کشیدن از بازی را از او بگیرند و پله پله بازی کننده را به سمت خودآزاری و آسیب زدن به خود پیش ببرند تا جایی که در مرحله آخر خودش را بکشد.

این خودکشی می تواند تاثیر مراحل فکرشده بازی باشد یا ترس از آسیب رسیدن به خانواده و تحت نظر بودن از سوی مدیر بازی که کاربر را وادار می کند خودش را فدا کند و بازی را به پایان برساند اما آسیبی به اطرافیانش نرسد. مراحل هوشمندانه و جنون آمیز این بازی واقعا ناخوشایند هستند و در نگاه اول انجام آن ها توسط هیچ انسانی کاری عاقلانه و منطقی نیست. اما بازی کننده آرام آرام از لحاظ ذهنی برای مراحل وحشتناک تر و دردناک تر آماده می شود و در نهایت خودش را می کشد.

نهنگ آبی جدا از غیرانسانی و هولناک بودنش، کاملا حساب شده و دقیق است که این نشان از توانمندی بالای ذهن بیمار سازنده اش را دارد.

مرگ تدریجی یک نهنگ

نهنگ آبی ۵۰ مرحله دارد؛ ۵۰ تکلیف و چالشی که پله های نردبان مرگ هستند و طی ۵۰ روز انجام می شوند. کاربر باید این مراحل را انجام دهد. معمولا کاربر با فرستادن یک عکس هنگام انجام هر مرحله برای مدیر به مرحله بعد راه پیدا می کند و فردای آن روز چالش جدید را دریافت می کند. این مراحل از نقاشی کردن یک نهنگ روی دست به وسیله تیغ شروع می شوند. کاربر باید پس از انجام این کار از دست خود عکس گرفته و برای مدیر بفرستد.

برای شروعی چنین دردناک، انتظار پایان سختی هم می رود اما چالش ها پا را فراتر از این هم گذاشته و بد و بدتر می شود. کشیدن حروف و علائمی خاص، راه رفتن د رم کان های بسیار تاریک در شب، بیدار شدن در ساعت ۴:۲۰ دقیقه بامداد و رفتن به بالای ساختمان های بلند یا دیدن کلیپ های بسیار ترسناک و گوش دادن به موسیقی هایی که مدیر برای آن ها می فرستد، آویزان شدن از ارتفاع، بالا رفتن و پریدن از روی جرثقیل و نشستن و راه رفتن بر لبه پل های مرتفع، خودزنی و بیمار کردن خود؛ این ها تنها تعدادی از ۵۰ مرحله دردناک و وحشت انگیز این بازی هستند.

در جریان مراحل مدام به کاربر یادآوری می شود که تحت نظر است و حتی با نهنگ های دیگر یا مدیران حامی دیدار می کند. اگر کاربر موفق به انجام مراحل نشود، مجازاتی مانند بریدن بدن خودش انتظارش را می کشد و در همان مرحله می ماند تا آن را به انجام برساند. فعالیت این بازی در سال ۲۰۱۳ و همراه با F57 آغاز شد. F57 یکی از نام های «گروه مرگ» در شبکه اجتماعی روسی زبان VKontakte است. به نظر می رسد نخستین مرگ در اثر بازی نهنگ آبی در سال ۲۰۱۵ اتفاق افتاد.

روان شناسی درد و جنون

درد پدیده ای است که انسان به آن عادت نمی کند. زندگی در شرایط خاص آب و هوایی مثل زندگی در ارتفاعات بلند کوه ها ریه انسان را با اکسیژن کم ارتفاعات سازگار می کند یا زندگی در مناطق سردسیر ما را به سرما مقاوم تر از دیگر انسان ها می کند اما درد چیزی است که به هیچ وجه عادت نمی شود و بدون با آن سازگاری پیدا نمی کند. سیگنال های عصبی ناشی از انتقال درد، خبر آسیب به قسمتی از بدن را به مغز می رساند و درواقع علامت خطر است. پس عادی نشدن آن امری طبیعی است.

 رولت روسی 2017

اما چطور می شود که کسی از روی عمد و با هشیاری کامل در بدن خود صدمات جدی و درد شدید ایجاد می کند؟ قبل تر خودزنی و خودآزاری را در بیماران روانی خاص و مصرف کنندگان مواد مخدر و روانگردان دیده ایم. اما یک انسان سالم چطور دست به چنین کاری می زند؟ نهنگ آبی با کاربرانش چه کار می کند که آن ها به خودزنی های شدید و در نهایت خودکشی می رسند؟

به نظر می آید که پاسخ این سوالات می تواند تنها یک کلمه باشد، جنون. همان طور که پیش تر گفتیم، نهنگ آبی را یک دانشجوی روان شناسی با هدفی عجیب و هولناک خلق کرده است. طی این بازی با استفاده از روش های پیچیده و پیشرفته روان شناختی، ذهن کاربر کنترل شده و شست و شو داده می شود تا در نهایت سازنده بازی به هدفش برسد. مراحل مختلف این چالش با کمک هم، بازی کننده را به جنون می کشانند؛ جنون همان چیزی است که برای آسیب های شدید به خودش و آسیب نهایی و کشتن خود نیاز دارد.

بیدار شدن در ساعت ۴؟۲۰ دقیقه بامداد و نقاشی کردن یک نهنگ با تیغ روی بدن خود امری است که حتی تصورش می تواند لرزه بر اندام هر کسی بیندازد! دیدن ویدئوهای روانپریشانه، گوش دادن به موسیقی های خاص، آسیب رساندن های پیاپی به خود، رفتن مکرر به ارتفاع و تجربه حسی نزدیک به سقوط که ترس را رفته رفته از بین می برد. تمام پله های این نردبان مرگ گامی است برای رسیدن به جنون محض و جنون تنها چیزی است که می تواند رفتار کاربران نهنگ آبی و خودکشی پرتعداد ناشی از انجام این چالش را توجیه کند.

نهنگ قاتل

اما تمام این جنجال ها و نگرانی های پیرامون این چالش اینترنتی دلیلی جز خودکشی های متعدد نوجوان ها ندارد. حدودا دو سال از اولین خودکشی مرتبط با نهنگ آبی می گذرد. آمار خودکشی در کشورها رو به افزایش است و کشورهای بیشتری درگیر این بازی مرگبار می شوند.

به گفته روزنامه نوایا گزتا، از نوامبر سال ۲۰۱۵ تا آوریل سال ۲۰۱۶ میلادی ۱۳۰ مورد اقدام به خودکشی مرتبط با نهنگ آبی در روسیه رخ داده است. سال گذشته پس از این حوادث فیلیپ بودیکین به اتهام ترغیب حداقل ۱۶ دختر نوجوان به خودکشی دستگیر شد. او به سه سال و چهار ماه حبس محکوم شده که به دلیل مشارکت در قتل دو دختر نوجوان صرب محکوم شناخته شد.

بودیکین چند روز پیش از بازداشت، در دفاع از خود گفته بود: «می خواستم جامعه را از آشغال های بیولوژیک پاک کنم. خودشان تصمیم گرفتند و هیچ کس آن ها را مجبور نکرده بود.» اما نهنگ آبی همچنان قربانی می گیرد. یکی از تازه ترین خودکشی های مرتبط با نهنگ آبی مربوط به نوجوانی هفده ساله در هند بوده است. بنا به اعلام پلیس هند، این نوجوان در ایالت مادیاپرادش با پریدن جلوی یک قطار در حال حرکت جان باخت. به گفته دوستان این نوجوان، وی در چند روز گذشته جذب بازی نهنگ آبی شده بود.

نهنگ آبی کم کم به اروپای غربی هم رسیده و در مارس ۲۰۱۷ پس از خبر خودکشی نوجوانانی از روسیه، گرجستان و صربستان، پلیس فرانسه خبر از مشاهده نشانه هایی از این چالش در فرانسه داد. حداقل یک کشته و چندین زخمی آماری از نفوذ نهنگ آبی به فرانسه است. این بازی در انگلستان توسط کودکان هفت ساله نیز انجام شده است!

آخرین واکنش ایرانی

از روزی که خبرهای مربوط به نهنگ آبی در رسانه ها پیچید، بعضی ها از وقوع حوادثی در ایران خبر دادند. حالا اما گفته می شود همه این ها فقط شایعه بوده و تاکنون کسی در ایران قربانی این چالش نشده است. حسن کریمی قدوسی، مدیرعامل بنیاد ملی بازی های رایانه ای گفته: «باید تاکید کنم که نهنگ آبی مانند چالش سطل آب یخ، یک چالش است و نه یک بازی رایانه ای. بنیاد ملی بازی های رایانه ای از سه ماه پیش از این موضوع مطلع بوده اما آن را رسانه ای نکرده، چرا که می دانست تاثیر منفی می گذارد. همان تاثیری که امروز در سطح جامعه شاهد آن هستیم. از آن جا که نهنگ آبی نیاز به یک ادمین برای تایید و اعلام مراحل دارد، با دستگیری سازندگان آن عملا دیگر این چالش وجود ندارد.»

 رولت روسی 2017

محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات هم توضیح داده: «انتقال مفاهیم در قالب زبان بازی، تاثیرگذاری بیشتری دارد. در میان بازی های مفید گاهی اندیشه های شیطانی نیز تبدیل به یک بازی می شوند و نهنگ آبی یکی از این بازی هاست. در این میان و برای صیانت از جوانان مهم ترین وظیفه را در کنار حاکمیت، خانواده ها برعهده دارند. رسانه های رسمی و اجتماعی برای اطلاع رسانی خوب عمل کردند.

بایستی مراقبت کنیم که کار رسانه ای دغدغه ایجاد کند و نه ترس. ترس، ناشی از بی اطلاعی است و وظیفه رسانه دقیقا اطلاع رسانی است. این بازی از بسیاری از فروشگاه های نرم افزار حذف شده و به طریق معمول از ایران هم قابل دسترس نیست. امروز با مدیران VK برای عدم اشاعه خشونت از طریق این شبکه اجتماعی مذاکره می کنیم. هرچند این شبکه اجتماعی در ایران مسدود است.»
بازی های بسیاری به صورت مستقیم یا غیرمستقیم باعث مرگ افراد شده اند

بازی با زندگی

بازی های کامپیوتری بارها باعث مرگ افراد شده اند؛ این حقیقتی است که نمی توان از آن چشم پوشید اما بسیاری از این مرگ ها در نتیجه اشتباهات خود فرد بوده و ربطی به بازی و محتوای آن نداشته اند. البته بازی های قاتل دیگری جز نهنگ آبی هم بوده اند که دستشان به خون افراد زیادی آلوده است.

سندروم شهر بنفش یکی از قاتل های مخوف دنیای بازی هاست. در سال ۱۹۹۶ باز Pokemon Red and Green عرضه شد و کمی پس از آن موجی از خودکشی کودکان بین هفت تا ۱۲ سال را فراگرفت. این کودکان خود را حلق آویز کرده یا از ارتفاع می پریدند. در این بازی مرحله ای به نام شهر بنفش وجود داشت که کودکان پس از رسیدن به این مرحله خودکشی می کردند!

شهر بنفش به خودکشی بیش از ۲۰۰ کودک منجر شد و در آخر تحقیقات نشان دادند که علت این اتفاقات فرکانس هایی در موسیقی متن این مرحله بوده که تنها گوش کودکان کم سن و سال قادر به شنیدن آن بوده است. این فرکانس ها روی بافت مغزی کودکان اثر گذاشته و باعث خودکشی آن ها شده است.

آن دسته کودکانی که از خودکشی جان سالم به در بردند، پس از آن دچار سردردهای شدید و مشکلات ناشی از آسیب مغزی شدند، پس از این اتفاقات موسیقی بازی توسط سازنده تغییر کرد و روند خودکشی ها نیز قطع شد.

پوکمون ها سابقه طولانی در کشتن گیمرها دارند. سال ها پس از سندروم شهر بنفش، بازی بسیار موفق Pokemon go عرضه شد که آن هم باعث مرگ افرادی شد. در این بازی کاربران شهر را به دنبال پوکمون های قوی زیر و رو می کردند و توجه بیش از حد و غرق شدن در گوشی های موبایل باعث تصادف و مرگ افراد بسیاری شد.

کار تا جایی پیش رفت که در بعضی بزرگراه ها تابلوهایی با این مضمون نصب شد: لطفا الان حواستان را به رانندگی جمع کرده و بعدا پوکمون شکار کنید! اتفاقات ناگوار بسیاری نیز درنتیجه ساعت ها بازی بی وقفه از سوی گیمرها بدون استراحت یا حتی مصرف آب و غذا رخ داده. بازی های زیادی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم باعث مرگ افراد شده اند، نهنگ آبی اولین آن ها نیست و احتمالا آخرین شان هم نخواهدبود.


منبع: برترینها

راههای طبیعی افزایش اشتها

می خواهید وزن اضافه کنید؛ خب راه حل مشخص است، بیشتر غذا بخورید! اما برای اینکه بتوانیم بیشتر غذا بخوریم باید اشتها داشته باشیم. دلایل پایین بودن اشتها مختلف است. نبود اشتها می تواند به سادگی عوارض جانبی یک دارو باشد و یا مشکلی در وضعیت سلامت. سوء تغذیه نیز می تواند اشتها را کاهش دهد.

در نتیجه اگر متوجه تغییر در اشتها و کاهش ناگهانی وزن خود بودید حتما با پزشک مشورت کنید. این می تواند نشانه ای از یک مشکل سلامت پنهان باشد.

گام هایی وجود دارد که می توانید با استفاده از آنها به افزایش اشتهای خود کمک کنید:

با دیگران غذا بخورید
خوردن غذا به همراه دیگران، به افزایش اشتها و بالا رفتن مقدار غذایی که می خورید کمک می کند. در یک تحقیق که سال ۲۰۰۷ صورت گرفت محققان متوجه شدند کودکان در گروه های بزرگتر نسبت به گروه های کوچکتر غذای بیشتری می خورند.

همچنین در تحقیقی دیگر مشخص شد افراد وقتی با کسی که مقدار زیادی غذا می خورد غذا می خورند خود به خود مصرف غذای خودشان نیز افزایش می یابد. اگر کسی در پی کاهش وزن باشد این تاثیر منفی در نظر گرفته می شود اما در صورتی که بخواهید وزن اضافه کنید این تاثیر می تواند کمکتان کند.

اگر سعی در تقویت اشتهای خود دارید تنها غذا نخورید. به تنهایی غذا خوردن باعث می شود فرد احساس تنهایی کند و نتواند غذای زیادی بخورد.

تجربه و دانش خود را از پخت و پز افزایش دهید
دور و بر غذا بودن، درک و پخت آن می تواند می تواند به صورت طبیعی اشتها را تقویت کند. هرچه بیشتر درباره غذاها بدانید می توانند دلپذیرتر شوند.

یادگیری درباره غذاها و به دست آوردن تجربه آشپزی می تواند برخی از سدهایی را که مانع غذا خوردنتان می شوند را کنار بزنند.

رفتن به کلاس های آشپزی و حتی دیدن برنامه های آموزش آشپزی می توانند میل به پختن و خوردن غذا را در شما افزایش دهد.

افزایش اطلاعات درباره غذا به ویژه می تواند برای آنهایی که علاقه به آشپزی ندارند و یا تجربه کافی را برای این کار ندارند بسیار مفید باشد.

غذاها را با تغییر دادنشان برای خود جذاب تر کنید
خوردن طعم های مختلف غذاها می تواند به افزایش اشتها کمک کند. از خوردن غذاهای بی مزه پرهیز کنید، چون هیچ کاری نمی توانند برای اشتهایتان بکنند.

به بشقاب خود گیاهان تازه یا خشک شده اضافه کنیدک این کار هم طعم غذا را تغییر می دهد و هم می تواند مواد مغذی آن وعده را افزایش دهد.حتی اگر می خواهید از غذاهای رستوران ها استفاده کنید بهتر است همیشه از یکجا غذا نخرید و جاهای مختلف را امتحان کنید.

اضافه کردن طعم جدید به غذا میلتان را به خوردن آن افزایش می دهد در نتیجه اشتهای بیشتری خواهید داشت. حتی بوی سبزیجات و چاشنی ها نیز می تواند به تحریک شدن اشتها کمک کند. با اضافه کردن و همچنین تغییر بافت غذا نیز، آن را برای خود جذاب تر کنید.

غذاهای پرکالری را وارد برنامه خود کنید
اگر اشتهایتان کم است و اجازه نمی دهد در یک وعده، غذای زیادی میل کنید مطمئن شوید هر بار که غذا به دهان می برید مقدار زیادی کالری با خود به همراه داشته باشد.

هنگام پخت و پز از کره، لبنیات، گوشت و روغن های سالم استفاده کنید. هنگام پخت و پز از شیر کامل استفاده کنید. کره بادام زمینی را به جای اینکه خالی بخورید، با نان سبوس دار یا موز و سیب میل کنید. اگر به صورت فیزیکی نمی توانید مقدار زیادی غذا میل کنید به جایش نوشیدنی های سرشار از کالری در طول روز بنوشید.

اسموتی می تواند گزینه مناسبی باشد چون می توانید انواع غذاهای سرشار از مواد مغذی و کالری را وارد آن کنید.

در طول روز، میان وعده های بیشتری میل کنید
به جای اینکه سه وعده بزرگ بخورید، در طول روز وعده های کوچک تر میل کند. با این رویکرد می توانید دریافت کالری در طول روز را راحت تر کنترل کنید چون سه وعده می تواند فشار بالایی به معده وارد کند و از غذا زده شود. وعده ها و میان وعده های کوچک با میزان کالری بالا یکی از بهترین روش ها است.

بیشتر ورزش کنید
ورزش یکی از بهترین ابزارها برای کاهش و تثبیت وزن کم شده است، پس چطور می تواند در افزایش وزن و اشتها نیز تاثیر داشته باشد؟

شاید یک فرد لاغر هیچ وقت به ورزش به عنوان ابزاری کمک کننده نگاه نکند. اما به کمک ورزش می توانید بین کالری مصرفی و کالری که دریافت می کنید تعادل ایجاد نمایید و همچنین حجم عضلانی خود را افزایش دهید.با این حال حتی اگر به کلاس ورزشی هم نروید تنها افزایش فعالیتتان در طول روز می تواند به افزایش اشتها کمک کند.

این کار می تواند به سادگی پیاده روی دور خانه یا بیرون از خانه باشد. هر حرکت اضافه کوچکی می تواند به افزایش اشتهای شما کمک کند. افزایش حرکت در طول روز به صورت طبیعی به مغز پیام ارسال می کند تا اشتها تحریک شود. شاید به همین دلیل است که گاهی ورزش به تنهایی اجازه نمی دهد افرادی که اضافه وزن دارند وزن کم کنند.


منبع: فرادید

کسب و کار رانندگان اتوبوس؛ «خطر»!

روزنامه هفت صبح – علی هادی زاده: اخبار تصادف های سریالی اتوبوس ها را در هفته های اخیر زیاد شنیده اید. در این تصادف ها مثل تمام سوانح که یک طرف آن حمل و نقل عمومی قرار دارند، توجه زیادی به نقش راننده و البته مسئولیت های دولت می شود. معمولا راننده های این وسایل نقلیه باید همیشه در بهترین شرایط خود باشند تا بتوانند از جان مسافران خود مراقبت کنند. شرایطی که عوامل جانبی دیگر مثل وضعیت راننده، وضعیت جاده و حتی وضعیت اتوبوس تاثیر زیادی روی آن دارند. ولی سهم هرکدام از این عوامل چقدر است؟

در ایران روند استخدام راننده های اتوبوس چگونه است و به آنها چقدر حقوق می دهند؟ برای پاسخ دادن به این سوال ها به سراغ شرایط شغل رانندگی اتوبوس رفته ایم تا ببینیم چه عواملی روی بهتر و بدتر شدن شرایط یک راننده تاثیر دارند. از طرفی به سراغ شرایط کشورهای خارجی نیز رفته ایم تا ببینیم آنها چقدر با اتوبوس تصادف کرده و شرایط و وضعیت کاری رانندگان آنها چگونه است؟

 کسب و کار من، «خطر»!

اوضاع رانندگان اتوبوس در ایران چگونه است؟

برای تبدیل شدن به رانندگان حرفه ای جاده ای باید مراحل زیادی را طی کرد. اول اینکه باید دارای گواهینامه پایه دوم بوده و ۲۳ سال را تمام کرده باشید. برای این شغل مدرک تحصیلی خاصی مورد نیاز نیست و با دارا بودن حداقل مدرک تحصیلی سیکل (سوم راهنمایی) می توانید استخدام شوید. خاک خوری این کار هم به عنوان یکی از شرایط شغلی محسوب می شود. شما باید تاییدیه از یکی از شرکت های مسافربری، مبنی بر اینکه شما حداقل دوسال به عنوان مهماندار و یا همان شاگرد اتوبوس در آن شرکت مشغول به کار بوده اید را داشته باشید.

بعد از آن تازه می توانید مراحل ابتدایی برای اخذ گواهینامه را طی کرده و با شرکت در کلاس های بازآموزی و در ادامه اخذ گواهینامه پایم یکم در انجمن صنفی رانندگان بین شهری بخش مسافر عضو شوید. بعد از آن باید در کلاس های حرفه ای مخصوص رانندگان اتوبوس های بین شهری شرکت کنید و مدارک لازم برای دریافت کارت هوشمند رانندگان حرفه ای بخش مسافر که عمدتا شبیه همان مدارک گواهینامه است و فقط سوءپیشینه کیفری نیاز دارد را دریافت کنید.

بعد از اخذ کارت های حرفه ای و هوشمند رانندگان بخش مسافر، به شهرک آزمایش مراجعه و مراحل دریافت دفترچه کار با اتوبوس را طی می کنند تا نهایتا دفترچه ساعت زنی را دریافت کنند. در دفترچه قید می شود که افراد یکسال به عنوان راننده دوم می توانند مشغول به کار شوند و بعد پشت فرمان با عنوان راننده اصلی بنشینند.

حقوق راننده اتوبوس چقدر است؟

حقوق افراد در این شغل خیلی واضح نیست و بستگی به عوامل بسیاری دارد مثلا اینکه اتوبوس متعلق به شما است یا نه. در یک خط ثابت کار می کنید یا مثل اتوبوس های تورگردی هرکجا بار بخورد می روید. چند ساعت در روز کار می کنید و به کدام مقاصد می روید. ترانزیت کار می کنید یا فقط داخلی.

همه این ها باعث می شوند حقوق یک راننده متغیر باشد. ولی به صورت عمومی حقوق کسی که بین شهری کار کند و از تجربه خوبی در این زمینه برخوردار باشد و البته اتوبوس هم مال خودش نباشد حدود دو تا پنج میلیون تومان متغیر است.

 کسب و کار من، «خطر»!

سختی شغل راننده های اتوبوس چیست؟

اولین سختی این کار، مشکلات جسمی مانند آرتروز، کمردرد و… به دلیل ساعت های طولانی رانندگی است. با توجه به این حجم کاری حقوق و مزایای ناکافی و نامناسب با هزینه ها برای رانندگان درنظر گرفته شده است. همچنین عدم امنیت شغلی رانندگان قراردادی بسیاری از شرکت های اتوبوسرانی خصوصی نیز یکی دیگر از عمده مشکلات شاغلان این بخش است. موارد دیگر مثل بیمه یا شرایط مرخص گرفتن نیز همیشه داستان های خاص خود را داشته و معمولا این مزایا به راحتی در اختیار رانندگان قرار نمی گیرد.

سهم تصادف اتوبوس ها چقدر است؟

به گفته مدیرکل دفتر آمار ایمنی و ترافیک سازمان راهداری و حمل و نقل جاده ای آمار دقیقی از سهم اتوبوس ها در تصادفات جاده ای وجود ندارد. آمارهای دیگری نشان می دهند که در پنج سال گذشته تاکنون حدود یک هزار تصادف در جاده های ایران ثبت شده که حداقل یک سوی آن یک اتوبوس بوده است. از ابتدای همین امسال تاکنون نیز سهم اتوبوس ها از تصادفات ۴۴ تصادف بوده. علاوه بر این از سال ۹۱ تاکنون نیز سال ۹۲ با ثبت ۲۰۷ تصادف برای اتوبوس ها پرحادثه ترین سال ثبت شده است.

آمارهای دیگر حاکی از این مسئله هستند که در ایران بیش از ۲۰ هزار اتوبوس تردد می کند که همه آنها دارای کارت هوشمند ناوگان هستند و رییس پلیس راهور هم در اظهاراتی  از سهم ۷۰ درصدی اتوبوس ها در کشته های تصادفات خبر داده است.

 کسب و کار من، «خطر»!

اوضاع رانندگان اتوبوس در خارج چگونه است؟

در بیشتر کشورهای خارجی رانندگان باید حداقل مدرک فارغ التحصیلی از دبیرستان و یا همان دیپلم خودمان را داشته باشند. رانندگان اتوبوس معمولا بین یک تا سه ماه در یک محیط ایمن مثل شهرک های رانندگی انواع تکنیک ها و روش های رانندگی را یاد خواهندگرفت. بعد از آن در جاده های خلوت به کارگرفته می شوند و معمولا کنار دست یک راننده باتجربه می نشینند تا کاملا با شرایط رانندگی بین شهری آشنا شوند.

راننده ها می توانند طی این دوره مدرک CDL خود را نیز بگیرند. مدرکی تقریبا معادل همان گواهینامه پایه یک خودمان. این گواهینامه نیز درجه های خاص خود را دارد که هرکدام تمرین ها و آزمون های جداگانه ای دارند. بیشتر شرکت ها راننده ها را از سن ۱۸ سالگی استخدام می کنند ولی در بعضی کشورها شما باید حداقل ۲۱ سال سن داشته باشید. از این راننده ها به صورت دوره ای و رندوم تست های اعتیاد به مواد مخدر و الکل نیز گرفته می شود و شرکت ها در این زمینه بسیار سختگیری می کنند.

حقوق راننده های خارجی چقدر است؟

میانگین درآمد راننده اتوبوس ها در خارج از کشور نیز مثل داخل ایران متغیرهای زیادی دارد. در کشورهای توسعه یافته دنیا درآمد این کار در حوزه دولتی و بیمارستانی حدود ۳۲ هزار دلار در سال است. اگر به سراغ سرویس مدارس بروید حقوق شما ره ۳۱ هزار دلار در سال کاهش پیدا خواهدکرد.

در زمینه اتوبوس های بین شهری که حوزه مدنظر ماست میانگین درآمد به ۲۶ هزار دلار در سال می رسد. این در حالی است که حقوق یک حسابدار معمولا حدود ۴۰ هزار دلار در سال بوده و اگر برنامه نویسی کنید شاید بیش از ۶۰ هزار دلار در سال درآمد داشته باشید. البته با توجه به حداقل مدرک و ساعت کاری نرمال این کار این رقم اعلام شده است. داشتن مهارت های خاص مثل گواهینامه های امنیتی و یا تجربه بالا ممکن است حقوق را تا ۳۶ هزار دلار برای یک راننده بین شهری نیز افزایش دهد.

راننده های خارجی چه سختی هایی دارند؟

از لحاظ سختی در حقیقت خیلی فرق بین راننده های خارجی و ایرانی نیست ولی به خاطر وجود قوانین سخت گیرانه اتوبوس هایی که در بین شهرهای مختلف در کشورهای خارجی تردد می کنند از استانداردهای ایمنی و راحتی بالایی برخوردار بوده و به همین خاطر کمتر به راننده آسیب می رسانند. به علاوه حدود ۴۵ تا ۵۶ درصد از راننده ها از خدمات بیمه ای برای سلامت عمومی و دندان پزشکی بهره برده و حدود ۴۰ درصد نیز برای مخارج چشم پزشکی کمک مالی دریافت می کنند. طبق آخرین نظرسنجی ها تقریبا بیش از ۷۰ درصد راننده های بین شهری در کشورهای توسعه یافته از شغل خود رضایت دارند.

 کسب و کار من، «خطر»!

سهم تصادف اتوبوس ها چقدر است؟

طبق قوانین رانندگی در اتحادیه اروپا حداکثر سرعت برای اتوبوس های بین شهری  ۸۰ کیلومتر بر ساعت است و تنها رانندگانی می توانند سرعت خود را به ۱۰۰ کیلومتر برسانند که شروط لازم از جمله گواهینامه مخصوص به این کار را دریافت کرده باشند.

از طرفی وضعیت ایمنی راه ها و جاده های کشورهای توسعه یافته بسیار بهتر از ایران است. به طوری که متوسط آمار تلفات جهان یک درصد اما کشور ایران ۱٫۵ درصد است. در کشورهای اروپایی سهم اتوبوس در کشته شدن افراد در تصادفات جاده ای حدود ۰٫۶ درصد است.

در سال ۲۰۱۳ در مجموع ۴۸ هزار تصادف اتوبوس در اروپا ثبت شده است که از این میان تنها حدود ۱۸ هزار تصادف موجب زخمی شدن فرد شده و از طرفی تنها ۳۱۰ تصادف منجر به مرگ کسی شده است. این آمار در مقابل آمارهای داخلی بسیار کم بوده و حکایت از اوضاع خراب جاده های ایران دارد. در این میان سهم اتوبوس های بین شهری حدود ۱۸ درصد، سهم اتوبوس های ترانزیتی و مدرسه ای ۴۱ درصد و دیگر اتوبوس ها مثل اتوبوس حمل و نقل کارکنان و غیره حدود ۳۳ درصد بوده است.


منبع: برترینها

جذاب‌ترین‌ های هفته مد لندن، پاییز ۲۰۱۷

برترین ها: هفته مد لندن «London Fashion Week» یکی از فشن‌شوهای بین‌المللی است که سالانه دو بار در ماه‌های فوریه و سپتامبر در لندن برگزار می‌شود. این فشن‌شو پس از هفته مد نیویورک، هفته مد میلان و هفته مد پاریس بزرگترین رویداد در زمینه مد و فشن در دنیا به شمار می‌رود.

این رویداد به عنوان یکی از رویدادهایی که منافع برگزارکنندگان و مالیات دهندگان برتانیایی را فراهم می‌کند، توانست نظر مطبوعات را به خود جلب کند. هفته مد لندن هم چنین توانست موافقت بسیاری از شرکت‌ها و کمپانی‌های بزرگ را به عنوان حامی مالی جلب کند. از میان این کمپانی‌ها می‌توان به کمپانی آلمانی مرسدس بنز و شرکت بین‌المللی Tony and Guy ، یکی از بزرگترین مراکز طراحی مو در دنیا، اشاره کرد.

این رخداد که هم اکنون سالانه بیش از ۵۰۰۰ بیننده و خبرنگار را به سوی خود جلب می‌کند، توانسته ‌است درآمدی بالغ بر ۴۰ تا ۱۰۰ میلیون پوند را برای شرکت کنندگانش فراهم کند. در حال حاضر محل اصلی برگزاری هفته مد لندن، در ساختمان سامرست هاوس در قلب لندن است.

هفته مد لندن، در سال ۲۰۱۰ دست به ابتکار جدیدی زد. مسئولین برگزاری این برنامه، اعلام کردند که تمام مراسم به صورت زنده در اینترنت قابل تماشاست. این ابتکار باعث شد که بسیاری از افراد که امکان حضور مستقیم در مراسم را ندارند، بتوانند به صورت زنده در جریان این برنامه قرار گیرند و همین مسئله باعث شده ‌است که از سال ۲۰۱۰ تقاضا برای خرید مدهای نمایش داده شده در این رخداد، رشد چشمگیری را شاهد باشد. نمایش زنده مراسم، همزمان با برگزاری آن در سایت هفته مد لندن در دسترس است.

کلکسیونی از لباس ها و اکسسوری هایی را که در جدیدترین هفته مد لندن، پاییز ۲۰۱۷، به نماش گذاشته اند، در اینجا برایتان آورده ایم. 

جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017
 
 جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 
جذاب ترین های هفته مد لندن، پاییز 2017 


منبع: برترینها

کسی از گرمابه‌های ایرانی خبر دارد؟

روزنامه آسمان آبی – سارا شمیرانی، سعید شمیرانی: شاید عجیب به نظر برسد، اما همین حمام های عمومی که مدت هاست از زندگی
روزمره آدم ها حذف شده اند صنف دارند و اتفاقا برای حفظ همین تعداد حمام
باقیمانده در تهران تلاش می کند؛ حمام هایی که هنوز چراغشان روشن است و سعی می کنند آب گرمی برای افراد پایین دست جامعه، مثل کارگرها و مهاجرها، فراهم کنند.

سید مهدی سجادی نیری، رییس اتحادیه گرمابه داران، در گفت و گویی کوتاه از مشکلات این صنف می گوید و مهم ترین گلایه اش این است که همین کشور دوست و همسایه حمام ایرانی را به نام خودش زده است و می خواهد تا چند وقت دیگر آن را به نام خودش ثبت کند؛ اسمش را هم گذاشته حمام ترکی و با همین دلاکی و کیسه، مشتری های فراوانی برای خودش دست و پا کرده است و از این راه کسب درآمد می کند، اما در همین ایران حمام های سنتی در حال فراموشی است و کمتر کسی سراغی از آن ها می گیرد.
 کسی از گرمابه های ایرانی خبر دارد؟

از گرمابه های ایرانی چه خبر؟ این روزها چقدر از حمام های عمومی استفاده می شود؟

در حال حاضر در تهران کمتر از صد گرمابه باقی مانده است که به کارگران و مسافران خدمات رسانی می کند. صاحبان این گرمابه ها به سختی امرار معاش می کنند و اکثرشان از نظر درآمدی مشکل دارند. البته بعد از لوله کشی خانه ها، این قانون که گرمابه ها نمی توانند تغییر کاربری بدهند برداشته شد، با این حال خیلی از آن ها در این شغل باقی مانده اند و حاضر نیستند کارشان را عوض کنند. البته که این امکان در شهر بزرگی مثل تهران که روزانه کارگران زیادی دارد شدنی نیست و نمی توان تصور کرد روزی در تهران هیچ حمام عمومی ای وجود نداشته باشد.

اکثر گرمابه داران از وضعیت درآمد و مشکلاتشان گله مندند. چرا این مشکلات هر روز بیشتر می شود؟

مهم ترین مشکل صنف گرمابه داران مربوط به تعرفه های آب و گاز می شود. قبل از هفدمندی یارانه ها تعرف آب به ازای هر مترمکعب ۳۰ تومان بود، اما بعد از هدفمندی ۷۰۰ تومان شد. قیمت گاز هم تقریبا ۱۰ برابر شد و همین تیر خلاصی برای این صنف بود. حتی آن هایی که حمام های شان را تعطیل نکردند سعی کردند با آن راه بیایند؛ فقط به این دلیل که اقشار ضعیف جامعه از آن استفاده می کنند.
قرار بود تعرفه آب و گاز حمام ها مثل تعرفه امام زاده ها حساب شود، اما در نهایت این اتفاق نیفتاد؛ به همین دلیل هم هزینه حمام برای هر نفر از ۱۶۰۰ تومان به ۱۱ هزار تومان رسید و از آن جا که قشر پایین از حمام های عمومی استفاده می کنند این مسئله باعث شد آن ها به جای هفته ای دو بار، هر ۱۰ روز یک بار حمام کنند و از نظافت خودشان بزنند و مشتری حمام ها کم شود.

در ایران هر چیزی که به گذشته ربط داشته باشد به دلیل حس نوستالژیک اش مورد توجه قرار می گیرد. چرا از ظرفیت این حمام ها استفاده نمی شود؟

بله، دقیقا. مشکل همین جاست که حمام های سنتی توانمندی زیادی دارند، اما کسی به آن توجه نمی کند. همین کشور ترکیه حمام ایرانی را بهاسم خودش ثبت کرده است و از همین راه پول در می آورد. درواقع دلاکی و مشت و مال و کیسه کشیدن جزو کارهایی بوده است که ایرانی ها از قدیم آن را انجام می دادند، اما حال ترکیه از این راه کسب درآمد می کند؛ البته در ایران هم این کار در بعضی از استخرهای لوکس انجام می شود، اما با هزینه های زیاد و در فضاهایی که کاملا از گرمابه ها و شکل و سنتی فاصله دارند.

صنف شما هیچ وقت برای احیای این حمام ها دست به کار نشد؟

واقعیت این است که بعد از انقلاب هیچ حمامی ساخته نشده است. قدمت حمام ها به ۱۰ سال قبل از انقلاب می گردد. درواقع الان عمر هر حمام در تهران بیش از ۴۵ سال است، اما برای حفظ آن ها همکاری نمی شود. شهرداری برایش مهم نیست که برخی از این حمام ها جزو آثار تاریخی به حساب می آیند. در حال حاضر حمامی از دوره صفویه در بازار وجود دارد که از آن استفاده هم می شود یا یک حمام در باب همایون است که همچنان شکل سنتی و عمومی خودش را حفظ کرده است و خیلی از بازاری ها به دلیل حس خوبی که به آن دارند گاهی به آن جا می روند. تمام این حمام ها و حتی آن هایی که مخروبه شده اند ظرفیت احیا شدن و سرمایه گذاری را دارند.

حمام ها در زندگی اجتماعی مردم نقش داشته اند و خوب نیست این بخش از زندگی به راحتی از حافظه ها پاک شود. متاسفانه اتحادیه به دلیل کارهای زیادی که دارد نمی تواند به این موارد ورود کند، اما همیشه از هر طرحی استقبال کرده و در صورت پیدا شدن سرمایه گذار، حاضر به همکاری برای احیای گرمابه ها در تهران و دیگر شهرهاست.

 کسی از گرمابه های ایرانی خبر دارد؟
محله شاپور و حمام هایی که هنوز برای خانم ها پابرجاست

سال پیش که خبری از حمام های خانگی نبود در همه جای ایران حمام عمومی و نمره وجود داشت و زنان محل هم مانند مردان حداقل هفته ای یک بار برای نظافت و در بعضی موارد برای یافتن دختر دم بخت یا تحقیق درباره دختری که می خواستند عروس خانه شان شود به حمام می رفتند! با این تفاوت که مردان قبل از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح حمام می کردند و از آن ساعت تا ظهر و حتی چند ساعت بعد از ظهر حمام در اختیار زنان بود.

یکی از گرمابه ها در محله شاپور با آن که رونق سابق را ندارد، اما ساعتی هم برای زنان در نظر می گیرد تا کسانی هم که به حمام خانگی دسترسی ندارند بتوانند نظافت کنند. صاحب این گرمابه قدیمی که بیش از ۵۰ سال می شود در این صنف کار می کند، می گوید: «بسیاری از مسافرانی که از شهرستان ها می آیند زنانی هستند که جای خواب و ماندن ندارند. برخی از زنان هم کارتن خواب و معتاد هستند. در زمانی که ساعت حمام زنانه است سپرده ایم که زنان معتاد را راه ندهند؛ چون آن ها داخل حمام نمره مشغول مصرف موادشان می شوند و دردسر دارد.

از طرفی اما یک سری از زنان بی سرپرست و بدسرپرست هم هستند که چون محل زندگی شان حمام ندارند چند وقت یک بار سری به حمام عمومی می زنند. با وجود این، تعداد مشتری های زن از مشتری های مرد کمتر است تا جایی که گاه در طول هفته حتی یک مشتری خانم هم نداریم. البته حمام های عمومی این روزها بیشتر در پایین شهر دایر هستند. در محله شاپور و سمت بازار هم البته این گرمابه ها پابرجا هستند. آن جا مشتری های خانم بیشتری دارد؛ چرا که خانه های قدیمی در این محله ها بیشتر است و هنوز هم بعضی هایشان حمام ندارند، اما خب سال به سال از تعداد مشتری ها کم می شود.»

چند دقیقه ای صبر می کنیم که با یکی از خانم هایی که به حمام آمده اند حرف بزنیم. از شهرستان آمده و میهمان است. با خنده می گوید: «خانه فامیل ها حمام بود ولی چون برای عروسی آمدیم و تعداد زیاد بود بعضی هایمان آمدیم حمام نمره. خب هم برایمان تجدید خاطره شد و هم در صف طولانی حمام نماندیم و کارمان راه افتاد.»

بعد در ادامه می گوید: «بچه که بودیم حمام عمومی رفتن جزو کارهای همیشگی مان بود، اما حمام های عمومی الان با گذشته یک فرق اساسی دارد؛ آن هم جای خالی نوشابه هایی است که بعد از حمام می خریدیم. نوشابه هایی که به اصطلاح آن زمان تگری بودند و تمام گرمای حمام را از بین می بردند. کاش امروز هم که بعد از سال ها گذرمان به این جا افتاده از همان نوشابه ها بود تا خاطرات ۴۰ سال پیش را یک جا برایمان زنده می کرد.»

گزارشی از تنها گرمابه دارای حمام عمومی دایر در تهران

ما همه لنگی هستیم!

تنها گرمابه دارای حمام عمومی دایر در تهران قطعا باید برای زمان های خیلی قدیم باشد؛ پس باید در محله های قدیم هم سراغ آن را گرفت. باب همایون تهران، کوچه قنات، درست همان جایی است که دنبالش می گردیم؛ محله ای که هنوز بافت قدیم خود را حفظ کرده و از کوچه پس کوچه های مرکز شهر که عبور می کنیم، می رسیم به گرمابه باب همایون. شکل و شمایل سنتی حمام از در کهنه و راهروی آن کاملا پیدا بود. از سطح خیابان و در ورودی باید چند پله را پایین برویم تا به فضای سربینه یا همان رختکن امروزی برسیم.

صاحب گرمابه داخل یک اتاقک بالا سر کسی بود که روی صندلی نشسته بود و داشت موهایش را بعد از استحمام خشک می کرد. به او اعلام کردیم برای تهیه گزارش و عکس برداری به آن جا آمده ایم. بار اولش نبود که با این جمله رو به رو می شد. او می گفت حتی از شبکه های جهانی هم برای تهیه گزارش به گرمابه اش آمده اند و تصویر آن را از شبکه های ماهواره ای هم دیده است. با این حال از ما هم استقبال کرد و فضای گرمابه اش را در اختیار ما قرار داد. پس از آن، با هم گپ و گفتنی درباره نکات مثبت و منفی کارش کردیم.

این گرمابه چندصد ساله چندین بار بازسازی شده، اما هیچ گاه تعطیل نشده است. انگیزه های باز نگه داشتن اینجا. حفظ سنت های زمان دور است. اینجا با این که از رونق مشتری افتاده است اما هنوز استقبال کنندگان خودش را دارد و افراد به یاد گذشته ها و بیشتر به هدف تفریح به آن جا می آیند.

 کسی از گرمابه های ایرانی خبر دارد؟

حمام های خانگی گرمابه ها را از رونق انداخت

همگی از پدر و مادرانمان شنیده ایم که در زمان کودکی شان حمام های خانگی مثل امروز مرسوم نبوده است. رفتن آن ها به گرمابه جزو برنامه هفتگی شان بوده و کلی خاطرات و آداب و رسوم از آن به یادگار مانده که دیگر در زندگی امروز جایی ندارد. می گویند آنقدر حمام های عمومی شلوغ می شد که باید مدتی در نوبت می ماندند تا وارد گرمابه شوند.

معمولا هم فضای گرمابه شلوغ بوده و زیاد پیش می آمده است که در آن جا آشنا ببینند. می گویند موقع دیدن آشنا با یک لگن آب به استقبالش می رفتند و به نشانه احترام آب را به روی شانه اش می ریختند و «عافیت باشد» می گفتند. رفته رفته اما در ساخت و ساز خانه ها، حمام جای خود را باز کرد و هرچه می گذشت، خانه های حمام دار بسیار مرسوم میش د. این روند تا جایی پیش رفت که دیگر رونق گرمابه ها را از بین برد و دیگر هیچ اثری از صف و نوبت دهی و آشنا دیدن در گرمابه نیست.

این حرف ها را صاحب گرمابه باب همایون هم می گفت و معتقد بود حمام های خانگی، گرمابه ها را به کلی از رونق انداخته است.

۳۰ سال سابقه گرمابه داری

صاحب گرمابه باب همایون، ۳۰ سال است که به این کار مشغول است. اینجا هزینه استحمام با آب خالی ۱۰ هزار تومان و با کیسه و صابون اضافی ۲۰ هزار تومان است. او از نبود تبلیغات کافی در این صنف گلایه مند است و نداشتن درآمد کافی را نقطه ضعف این کار می داند. حتی افرادی که در فرهنگ و آثار باستانی این کشور، دارای مسئولیت هستند، یک بار به این گرمابه سر نمی زنند و به معنای واقعی کلمه، اینجا به حال خودش رها شده است. یک گرمابه با این قدمت، هزینه های نگهداری و بازسازی فراوانی دارد؛ با این وجود هیچ وامی به دارندگان این گرمابه ها داده نمی شود.

به گفته این گرمابه دار، پیدا کردن کارگر برای ورود به این کار، بسیار دشوار است و دیگر هیچ کس حاضر نیست در این شغل فعالیت کند. او با هزینه های بسیار و مشکلات فراوان گرمابه اش را اداره می کند و حتی با وجود پیشنهادهایی مانند تغییر کاربری آن از گرمابه به سفره خانه یا انباری، باز حاضر نیست این کار را بکند؛ چرا که روح این کار، حال و هوای آن، تاریخ و میراث را تا حدی دوست دارد که نمی تواند از آن بگذرد. خود او هم عین گذشته از همین گرمابه استفاده می کند و حمام منزلش بی استفاده مانده است.

تنها انگیزه گرمابه آمدن احیای سنت هاست
باب همایون به بازار خیلی نزدیک است و بازاری های قدیم که با گرمابه خاطره های زیادی دارند، یک روز در هفته را انتخاب می کنند و به همراه هم، حمام عمومی باب همایون را قرق کرده و خاطره بازی می کنند. از این دست گروه ها کم نیستند که برای احیای سنت ها، از گرمابه استفاده می کنند.

استقبال از سنت های قدیم، طرفداران خاص خودش را دارد. همان گونه که استفاده از سفره خانه ها این روزها رونق بسیاری دارد اما به هر حال احیای سنت، یک نیاز محسوب نمی شود و نمی توان استقبال آن را با گذشته مقایسه کرد. حتی دیدن فیلم های قدیم می تواند از عوامل تاثیرگذار در استفاده امروزی از گرمابه باشد اما به حدی نیست که کار گرمابه داری را یک کار پردرآمد به حساب آورد.

 کسی از گرمابه های ایرانی خبر دارد؟

گرمابه باب همایون جای هر کس نیست
به گفته صاحب گرمابه، هر روز عده ای از معتادان به این گرمابه مراجعه می کنند و از او تقاضای حمام نمره می کنند. حمام نمره اتاقکی است که در آن کامل بسته می شود و عده زیادی از معتادان از این اتاقک ها برای تزریق استفاده می کنند. اما او اجازه ورود به آن ها نمی دهد. ورود افرادی که از بیماری های پوستی و واگیر رنج می برند، به این گرمابه ممنوع است.

بیشترین استقبال از این گرمابه ها روزهای جمعه است و هر کس که به اینجا مراجعه می کند، لوازم شخصی مثل حوله، لیف یا لنگ و کیسه با خودش دارد؛ در غیر این صورت یک بسته کامل شامل لیف، کیسه، سنگ پا، شامپو و حوله به آن ها داده می شود؛ پس از استفاده محتویات این بسته کامل شسته می شود و دوباره بسته بندی شده و در اختیار نفر بعدی قرار می گیرد. برای این بسته هیچ هزینه ای از مراجعه کننده دریافت نمی شود تا به نوعی ترغیب شوند.

ساعت کاری این گرمابه از ساعت ۶ صبح تا هفت بعد از ظهر است. می گویند پیش ترها اعتقادات مردم بیشتر بوده و قبل از اذان برای غسل به گرمابه می آمدند، اما الان این اتفاق نمی افتد؛ البته جدای از تمام این مسائل، مهم ترین دلیل افت مشتری گرمابه ها، حمام های منزل است.

حمام های ترکی، گوی سبقت را ربوده اند

درست زمانی که ما در فکر تعطیل کردن گرمابه هایمان بودیم، افندی ها از ایده ما استفاده کرده و حالا دارند از آن بهره می برند؛ با آن که سنت استفاده از حمام های ترکی به سال ها پیش زمانی که ترک ها هنوز به آناتولیا نرسیده بودند، بر می گردد. هنگامی که آن ها به سرزمین آناتولیا رسیدند، با نحوه و سنت های حمامی رومی ها مواجه شودند. پس از کمی این دو فرهنگ در یکدیگر ادغام شده و با بهره گیری از نوع کار حمام های ایرانی، شیوه امروزی حمام های ترکی پدید آمد. خوب است بدانید که این شیوه خود ترکیبی از آموزه های اسلامی است.

حمام های ترکی همانند حمام های ایرانی بیش از آن که مکانی صرفا برای تمیز شدن جسم باشند، محلی برای معاشرت روزمره و درواقع بخشی از زندگی مردم بوده اند. جایی که مردمان از هر قشر، طبقه و سن و سال دور هم گرد آمده و با هم تعامل داشتند. در این حمام ها از پوششی به نام پشت مال استفاده کرده که شباهت زیادی به لنگ های حمامی خودمان دارد. این پارچه ها چهارخانه و قرمز رنگ بوده و به دور بدن بسته می شود. پس از آن مراحل مختلفی طی می شود که شامل ماساژ، دراز کشیدن روی سنگ های داغ، کیسه کشی و… است.

حمام هایی که از یاد رفته اند

برخلاف حمام «باب همایون» که این روزها رونق دارد و از آن استفاده می شود، بعضی حمام ها کاملا تخریب شده اند؛ حمام هایی با قدمت بسیار که به دلیل نبود تفاهم مالک و مستاجر نه به کارشان ادامه داده و نه تغییر کاربری داده اند؛ حمام هایی که باید بخشی از میراث فرهنگی شهر باشد، اکنون پناهگاه معتادانی است که شب ها برای خواب از خرابه هایش استفاده می کنند.

زمانی هزار و ۴۰۰ حمام در تهران داشتیم، اما در این سال ها تعداشان ۹۰ درصد کاهش یافته است. آن هایی هم که مانده اند تا چند سال دیگر امیدی به کاربری شان نیست. همه چیز در دنیای مدرن تغییر کرده است. دلاک ها از استخر و سوناهای شیک سر درآورده اند و حمام ها شکل سنتی ندارند.

واژه هایی که در ادبیات امروز جایی ندارند

دگرگونی زبان های متفاوت به ویژه زبان پارسی تنها بر اثر نفوذ زبان های دیگر نیست؛ خود زبان هم تحرکی ذاتی دارد که به اقتضای تغییر نیازهای اجتماعی، آن را متحول می کند.

تحول زبان معمولا بسیار کند و تدریجی است و این موضوع درباره زبان ما هم صدق می کند؛ چرا که این زبان از حدود ۱۱۰۰ سال پیش تاکنون، تغییرات خیلی زیادی نکرده است و خواندن آثار آن دوره برای معاصران چندان سخت نیست. حتی آثار فارسی هزار سال پیش، نسبت به آثار سده های بعدی آن (مانند سده های هفتم و هشتم هجری) برای مردم امروزی، ساده تر و قابل فهم تر است.

درواقع در ادبیات ما، واژه هایی که از بین می روند، تحت تاثیر مهجور ماندن یک موج کلی قرار می گیرند و واژه های وارداتی نو هم متاثر از بروز یک موج تازه اند.

همان طور که انون با واژه های وارداتی بسیاری به طور روزمره سر و کار داریم که سال ها پیش هیچ اثری از آن ها نبود، هستند واژه هایی که در زمان های گذشته مرسوم بوده اند و امروزه برای نسل جدید کاملا ناشناخته اند.

 کسی از گرمابه های ایرانی خبر دارد؟

گرمابه و واژه های مربوط به آن نمونه بارز این دگردیسی زبان است. خود واژه گرمابه مدت هاست به حمام تبدیل شده است. در زمان های دور وارد گرمابه که می شدند، برای عوض کردن لباس از جایی به نام سربینه استفاده می کردند که امروزه هیچ اثری از این واژه نیست و واژه رختکن جای آن را گرفته است. خزینه دیگر وجود ندارد و این وجود نداشتن، کاربرد آن واژه را هم به طور کلی ازبین برده است.

تون حمام که آشتخانه گرمابه بود و از آن با عنوان گلخن هم یاد می شد، دیگر از یاد همگان رفته است و این تحول زبان، تاثیرپذیری آن را از یک پدیده اجتماعی به وضوح نشان می دهد. حتی واژه های لنگ و کیسه و سفیداب هم با آمدن لیف و شامپو فراموش شده اند و استفاده از واژه لنگ بیشتر برای تمیز کردن شیشه کاربرد دارد و واژه کیسه هم برای نایلون های خرید به کار می رود.

در زمان های قدیم شخصی در گرمابه ها پشت مراجعه کنندگان را کیسه می کشید که به او دلاک می گفتند. اکنون با کم شدن مراجعه کنندگان به حمام عمومی و به تبع آن شغل دلاکی، دیگر واژه دلاک هم از زبان و ادبیات پارسی محو شده است.

حتی خود حمام نمره و حمام عمومی که چند نمونه از آن باقی مانده است، در آینده نزدیک به دست فراموشی سپرده خواهدشد. تحول زبان ارتباط مستقیمی با تحولات اجتماعی دارد و هیچ بعید نیست تا چند سال دیگر با محو شدن یکی از موج های اصلی کنونی، خیلی از واژه های پرکاربرد امروزی و مشتقات وابسته به آن ها هم کاملا از حیطه کاربردی محو شوند.


منبع: برترینها

اضطراب جدایی؛ عوامل و درمان

آغاز سال تحصیلی برای هر کودکی بزرگترین تحول زندگی اوست.کودکانی که چند سال قبل از مدرسه به مهدکودک رفته باشند پذیرفتن این محیط جدید برایشان ساده‌تر است.

فرادید| آغاز سال تحصیلی برای هر کودکی
بزرگ ترین تحول زندگی اوست. کودکانی که چند سال قبل از مدرسه به مهدکودک
رفته باشند پذیرفتن این محیط جدید برایشان ساده‌تر است اما باز هم این
تغییر محیط اذیتشان می‌کند. دلیل عمده این ناراحتی اضطراب جدا شدن
از مادر است. این اضطراب در بچه‌ها چیز تازه‌ای نیست و از ماه‌های اولیه
تولد همراه آن‌هاست. برای شناختن این ترس این گزارش را بخوانید.

اضطراب جدایی چیست؟

به گزارش فرادید؛ اضطراب
جدایی به‌طور طبیعی بین سن ١٨ ماهگی تا ٣ سالگی رخ می‌دهد که اوج آن در سن
یک تا دو سالگی است و پس از دو سال به‌تدریج کم‌رنگ می‌شود. شکل این
اضطراب هنگام جدا شدن از والدین معمولاً متفاوت است، یک روز کودک هنگام
جدا شدن از مادر مضطرب می‌شود، روز دیگر به مادر می‌چسبد و غمگین است و یک
روز دیگر، قشقرق راه می‌اندازد و در مقابل جدایی مقاومت و واکنش شدید از
خود نشان می‌دهد.

 اضطراب جدایی ،روز اول مدرسه

اضطراب
جدایی به‌طور طبیعی بین سن ١٨ ماهگی تا ٣ سالگی رخ می‌دهد 

هر چه کودک بزرگ‌تر
می‌شود این اضطراب در او کمتر می‌شود و تغییر در هر مرحله از زندگی برایش
ساده‌تر خواهد شد. بعضی کودکان تا پیش از سن مدرسه هیچ تجربه جدایی از مادر را ندارند و این موضوع جدا شدن آنها را سخت‌تر می‌کند. از طرف دیگر جدا شدن‌های زیاد از مادر هم می‌تواند باعث تشدید این اضطراب شود.


چرا که کودک تصور می‌کند باز هم قرار است از مادرش جدا شود و این اتفاق را
به دلیلی اینکه تجربه کرده دوست ندارد. هرچه کودک بزرگ‌تر می‌شود و مفهوم
زمان را درک می‌کند و مدارای موفقیت‌آمیز هنگام جدایی را بیشتر تجربه
می‌کند، از اضطراب او کاسته می‌شود.

عوامل ایجاد اضطراب

دلایل
زیادی وجود دارد که باعث ترس و نگرانی بچه‌ها برای جدا شدن از مادر
می‌شود. گاهی وقت‌ها یک بیماری ساده یا خستگی می‌تواند این اضطراب را در
بچه‌ها زیاد کند. تغییر در عادات و برنامه‌های منزل یکی دیگر از عواملی است
که به این حالت دامن می‌زند. وقتی با شروع سال تحصیلی ناگهان شرایط خانه
تغییر می‌کند بچه‌ها متوجه می‌شوند و ناخودآگاه دچار اضطراب می‌شوند.

 اضطراب جدایی ،روز اول مدرسه

 محیط مدرسه و ورود
به آن می‌تواند ایجاد دلهره و اضطراب کند

تغییرات
بزرگ‌تری مثل تولد فرزند جدید، طلاق، جدایی والدین، مرگ و یا بیماری اعضای
خانواده از دیگر دلایل این اضطراب‌ها است. گاهی مادران برای نگه‌داری از
فرزندشان از پرستار کمک می‌گیرند اگر این پرستار به دفعات عوض شود این عوض
شدن پرستار و یا مراقبین برای کودک اصلاً خوشایند نیست و وابستگی او را به مادر و ترس از جدا شدن را زیاد می‌کند.

برخی
معتقدند شاید خود والدین با ترک کردن کودک در ساعت‌های طولانی باعث این
اضطراب شوند اما باید بدانید والدین به تنهایی  علت اضطراب جدایی نیستند
ولی می‌توانند با رفتارهای خود آن را بدتر یا بهتر کنند. بعضی از رفتارها
در بچه‌ها ژنتیکی و ذاتی است، در مورد بچه‌هایی که از نظر سرشتی، کودکان
سخت و دشواری هستند و به تغییرات جدید، مکان و اشخاص جدید دیر عادت
می‌کنند، اضطراب جدایی بیشتر اتفاق می‌افتد.

متأسفانه
برخی از کودکان تجربه مهدکودک و پیش‌دبستانی ندارند یا اگر هم داشته باشند
مجبور به انجام مشق و درس و حضور دائمی نیستند، محیط مدرسه و ورود
به آن می‌تواند ایجاد دلهره و اضطراب کند. در این بین برای بسیاری از
کودکان جدا شدن از والدین، بخصوص مادر، سخت و دشوارتر است.

چگونه اضطراب را کم کنیم

برای
اینکه بتوانید تجربه خوبی از ورود فرزندتان به محیط آموزشی داشته باشید
باید این جدا شدن را در سنین پایین به او آموزش دهید. تا ۶ ماهگی کودک درکی
از ترس و اضطراب جدایی ندارد اما بعد از این سن کم‌کم با دور شدن والدین احساس نگرانی می‌کند.

 اضطراب جدایی ،روز اول مدرسه

 هرگز بی خبر کودک را رها و محیط را ترک نکنید

برای
اینکه به خودتان و کودکتان در این جدایی کمک کنید، از سن ۶ ماهگی به بعد
در زمان‌هایی کوتاه او را پیش کسی بگذارید و یا از پرستار کودک کمک بگیرید.
این موضوع علاوه بر آن‌که کمک می‌کند تا کودک دور شدن از مادر را تجربه کند، فرصتی را نیز در اختیار کودک قرار می‌دهد تا اعتماد به سایر بزرگسالان در او شکل گیرد.

بعد
از یک سالگی کم‌کم او را وارد محیط‌های هم سن‌ها کنید، در این سن بچه‌ها
درکی از بازی‌های مشارکتی ندارند ولی همین که در محیطی کنار هم‌سن‌های
خودشان باشند ارتباط اجتماعی را یاد می‌گیرند و جدا شدن از مادر برایشان
ساده‌تر است.

سعی کنید بعد از دو سالگی
او را به مهد بسپارید و حتی اگر خودتان شاغل نیستید باز هم چند ساعتی در
روز او را با محیط جدید تنها بگذارید. اگر باز هم نخواستید کودک را از خود
جدا کنید در پایان ۳ سالگی حتماً باید این کار را انجام دهید.


از سن ۴-٣ سالگی کودک می‌تواند بعضی کلاس‌های پیش‌دبستانی و مهدکودک را
تجربه کند، به‌خصوص برای کودکانی که زیاد به والد خود وابسته هستند. با این
کار به کودک خود اجازه می‌دهید رشد اجتماعی خوبی داشته باشد و راحت‌تر از
شما جدا شود.

 اضطراب جدایی ،روز اول مدرسه

 از سن ۴-٣ سالگی کودک می‌تواند بعضی کلاس‌های پیش‌دبستانی و مهدکودک را
تجربه کند

هرگز بی خبر کودک را رها و محیط را ترک نکنید، قبل از آنکه کودک را در محل جدید تنها بگذارید، کمک کنید تا کودک
با محیط و مردم جدید آشنا شود. بچه‌ها در محیط‌های جدید از بروز اتفاقاتی
که با آن آشنا نیستند می‌ترسند، همیشه روی موارد مثبتی که در محیط جدید رخ
می‌دهد متمرکز شوید و اجازه ندهید بچه‌ها از تصور چیزهای بدی که ممکن است
رخ دهد نگران شده و بترسند.

هیچ وقت نباید این اضطراب
و ترس را در کودک مسخره کنید و حتی با سرزنش با آن برخورد کنید. با این
کار شما باعث شدیدتر شدن این حالت در او می‌شوید. کودکان دوست دارند
احساساتشان پذیرفته شود، اگر کودک بداند شما او را درکی می‌کنید و می‌دانید
در لحظه جدا شدن از شما چه حسی دارد راحت‌تر این جدایی را می‌پذیرد.


او را درک کنید ولی با او همدردی بی‌دلیل نکنید، هم دردی کردن شما به کودک
این حس را القا می‌کند که  این جدا شدن دردناک است و باید برایش نگران
باشد. مهم‌ترین کار شما این است که هرگز تسلیم خواسته کودک نشوید و به او بفهمانید که در امنیت و سلامت خواهد بود.

یادتان
باشد اگر یک‌بار به خواسته او برای نرفتن به مدرسه و مهد تن بدهید دیگر
موفق نمی‌شوید او را به این محیط بفرستید پس کمی مقاومت کنید و بگذارید
فرزند شما با محیط جدید آشنا شود. باوجود همه این‌ها هرگز عشق، محبت و
علاقه بی‌قید و شرط خود را از کودک دریغ نکنید. نگذارید کودک احساس کند او
را ترک کردید و دوستش ندارید و حالا باید تنها آنجا رها شود.

 اضطراب جدایی ،روز اول مدرسه

 کودک را با معلم یا مربی تنها بگذارید

اگر کودک
شما کمی بزرگ‌تر است، و تاکنون از شما جدا نشده ناچارید خودتان دست به عمل
بزنید و او را به کودکان دیگری که در آن محیط هستند معرفی کنید و بازی و
تفریح خاصی را با آن‌ها ترتیب دهید. شاید با این روش سریع‌تر بتواند به
محیط عادت کند.

هرگز منتظر نباشید با یک
روز و دو روز فرزند شما به محیط عادت کند و بی سروصدا از شما جدا شود.
برعکس، انتظار آن را داشته باشید که در چند هفته اول ورود به مهد و یا
مدرسه کودک بی حوصله و تحریک‌پذیر باشد.

زمان جدا
شدن از کودک او راببوسید و نوازش کنید و با خوش‌رویی از او خداحافظی کنید؛
اما برای خداحافظی مراسم طولانی در نظر نگیرید، هرچه شما بیشتر کنار او
بمانید حالت‌های او شدید تر می‌شود یادتان باشد احساس جدایی از شما
بلافاصله بعد از رفتن شما برطرف می‌شود.

بر احساسات دلسوزانه خود غلبه کنید و چندین بار نروید و برگردید. برای بهتر شدن حس کودک
از چند روز قبل تدارکات محیط جدید را برایش شروع کنید. اگر باید به مدرسه
برود حتماً با ذوق خریدن لباس و کیف و کفش جدید روحیه‌اش را عوض کنید و اگر
به مهدکودک می‌رود با خریدن وسایل جذاب رفتن به مهد را برایش هیجان‌انگیز
کنید.

اضطراب جدایی ،روز اول مدرسه 

با ذوق خریدن لباس و کیف و کفش جدید روحیه‌اش را عوض کنید

گاهی پیش می‌آید معلمان یا مربی‌ها
یا سخت‌گیری‌های بی‌مورد محیط را برای بچه‌ها نا امن می‌کنند، یا بچه‌های
دیگر با قلدری فرزند شما را آزار می‌دهند، اگر این ناامنی و آزار به سلامت
جسم و روح کودک آسیبی نمی‌زند هرگز محیط را برایش عوض نکنید اجازه بدهید با
مشکلات خودش کنار بیاید و شما از دور کمکش کنید.

خارج
کردن بچه از محیطی که دوست ندارد برایش شبیه به عادت می‌شود دیگر هیچ
محیطی را نمی‌پذیرد. اگر کودک تحت هیچ شرایطی حاضر نشد به مهد یا مدرسه
برود و در منزل ماند، برای او زیاد فعالیت‌های تفریحی و سرگرمی فراهم
نکنید. بگذارید محیط خانه برایش کسل کننده شود.

بچه‌ها به خصوص در سن پایین
همه چیز را با بازی کردن یاد می‌گیرند، در بازی‌ها با ایفای نقش، جدایی را
با کودک تمرین کنید. بعد از اینکه کودک را به مهد یا مدرسه بردید مدتی
آنجا بمانید، سپس کودک را با معلم یا مربی تنها بگذارید.

اضطراب جدایی ،روز اول مدرسه

علاوه بر والدین مربیان و معلمان هم نقش بسیار مهمی در پذیرش
محیط جدید برای کودک دارند

نقش مربی

فراموش
نکنید که علاوه بر والدین مربیان و معلمان هم نقش بسیار مهمی در پذیرش
محیط جدید برای کودک دارند. در این رابطه مربیان باید کارهایی انجام دهند
که اضطراب بچه‌ها کمتر شود. در مرحله اول برای بچه‌های کوچک‌تری که بیتابی
می‌کنند بهتر است خود را به کودک معرفی کنید و از او بخواهید تا با
اسباب‌بازی‌ بازی کند یا همراه شما چیزی بخورد.

بعضی بچه‌ها در زمان جدایی دچار
حمله‌های شدید هراس و اضطراب می‌شوند اگر این اتفاق افتاد از مادر بخواهید
پیش کودک بماند تا آرام‌تر شود و او را با صدایی گرم، محبت‌آمیز، راسخ و
قاطع آرام کند. شما هم به عنوان مربی یا معلم نباید کودک را به خاطر اضطراب
و غمگینی‌اش مورد انتقاد قرار دهید.

مشکل را جدی بگیرید

برخی
علائم در زمان این جدایی طبیعی است اما بروز یک سری از حالت‌ها در درازمدت
نگران‌کننده است و نیاز به مراجعه به متخصص روانشناس دارد.

اگر
۲ هفته از شروع این تغییر گذشت و کودک هنوز بی‌تابی می‌کرد باید به مشاور
مراجعه کنید. وقتی هر روز صبح کودک شما علائم بیماری جسمی را از خود نشان
داد بدون اعمال زور برای درمان این حالت اقدام کنید.

اضطراب جدایی ،روز اول مدرسه 

  در سنین بالاتر امتناع از
رفتن به مدرسه نشان دهنده مشکل جدی‌تری است

گاهی
این اضطراب جدایی به سال‌های ابتدایی مدرسه هم کشیده می‌شود و با
فعالیت‌های متناسب رشدی و سنی کودک تداخل دارد، این زمانی است که شما
می‌فهمید اختلال در فرزند شما شدید است.

زمانی که
کودک در هیچ مرحله‌ای از زندگی خود دچار اضطراب جدایی نشده است و فقط مشکل
او محیط مدرسه باشد باید او را پیش متخصص برد. در سنین بالاتر امتناع از
رفتن به مدرسه نشان دهنده مشکل جدی‌تری است که نیاز به کمک تخصصی دارد.


منبع: فرادید

کودکان جامانده از مهر کجا می‌روند؟

نسیم اول مهر وزیدن گرفت و هنوز کودکانی هستند که از قافله درس و مدرسه جا مانده‌اند اما، زیرپوست شهر مدارسی هستند که با همه شرایطی که بر آنها رفته، جور کوتاهی نظام آموزش رسمی ایران را می‌کشند و این کودکان جامانده از حقوقشان را در آغوش پرمهر خود جا می‌دهند.

مدارس خودگردان سال‌هاست نمی‌گذارند کودکی از مهر جا بماند. بیش از ٣٠ سال است که قصه آموزش کودکان مهاجر شروع شده است. نسل اول مهاجران افغان که در اوایل دهه ۶٠  و قبل‌تر به ایران آمده بودند عزم‌شان را جزم کردند تا به نسل دوم کودکان مهاجر آموزش دهند.

«مدرسه فرهنگ» یکی از مدارس خودگردانی است که ١٨ سال است تا اواسط مهر منتظر جاماندگان از تحصیل می‌ماند تا مبادا کسی از آموزش جا بیفتد. «نادر موسوی»، مدیر مدرسه فرهنگ، از فرازونشیب‌های خاطرات این ١٨ سال برایم می‌گوید؛ از همان زمان که با تعدادی از دوستان هم‌دانشگاهی‌اش در دانشگاه تهران تصمیم گرفتند برای کودکان مهاجر یکی از مناطق حاشیه‌ای شهر تهران که شرایط تحصیل نداشتند، مکانی را آماده کنند و به بچه‌ها درس بدهند..

کودکان جامانده از مهر کجا می‌روند؟ 

 
آرزوی خانواده‌های مهاجر تحصیل فرزندان‌شان است

نادر موسوی، مدیر مدرسه فرهنگ، می‌گوید: در آن سال‌ها قوانین آموزش‌وپرورش به‌گونه‌ای بود که دانش‌آموزان حتما باید مدرک داشته باشند تا بتوانند در مدرسه ثبت‌نام کنند درحالی‌که موج دوم مهاجرت‌ها به ایران شروع شده بود به دلیل حجم بالای مهاجرت‌ها بسیاری از کودکان مدارک هویتی نداشتند. برای کودکان مهاجر از مدت‌ها قبل مدارسی به صورت خودگردان راه‌اندازی شده بود و در داخل خانه‌ها آموزش می‌دادند و ما برای شروع کار نزد افرادی که تجربه آموزش به کودکان مهاجر را داشتند، می‌رفتیم.

درنهایت در تیرماه ١٣٧٩ مدرسه فرهنگ راه افتاد و ما با کمترین تجربه و دانش‌آموزشی کار را شروع کردیم. پیشینه ما هم همانی بود که در نظام آموزشی ایران آموخته بودیم. یک طبقه از خانه کوچکی در آن منطقه حاشیه‌ای گرفتیم و برای ثبت‌نام فراخوان دادیم. در عرض یک ماه تعداد بچه‌ها به حدود ۴٠٠ نفر رسید. از آن‌طرف هم برای آموزگاران فراخوان دادیم. چهار کلاس درس داشتیم که در سه شیفت آموزش می‌دادیم.

مدیر مدرسه فرهنگ از امکانات اولیه‌ای که برای آموزش داشتند، می‌گوید. بچه‌ها روی موکتی که پهن شده بود،  می‌نشستند و تنها چیزی که به آنها امید برای ادامه‌دادن می‌داد انگیزه بالایی بود که معلمان‌شان داشتند. از همان فصل تابستان حجم تقاضا برای ثبت‌نام به‌قدری بالا می‌رود که ناگزیر می‌شوند واحد دومی را هم راه‌اندازی کنند. تا آخر آبان‌ماه تعداد ٧٠٠ دانش‌آموز مهاجر داشتند که در نظام رسمی آموزش جایی نداشتند.

موسوی از فرازونشیب‌های آن روزهایش برایم می‌گوید. «والدین از ما می‌خواستند بچه‌هایشان از پشت پنجره کلاس را ببینند و بتوانند سواد داشته باشند. ظرفیت کلاس‌ها دیگر جواب‌گو  نبود. من از این همه استقبال هم ناراحت بودم و هم خوشحال. ناراحت بودم که چرا برای آموزش و یادگیری که حق اولیه هر انسانی است افراد در تنگنا هستند و از طرف دیگر خوشحال بودم زیرا در کشور افغانستان دیده بودم چطور خانواده‌ها پول می‌دهند تا بچه‌هایشان به مدرسه نروند. آن دوران خانواده تصورشان این بود که بچه‌ها در مدرسه از راه به‌در  یا کافر می‌شوند ولی اینجا حاضر بودند حداقل پولی که دارند بدهند ولی بچه‌هایشان آموزش ببینند».

مدیر مدرسه فرهنگ می‌گوید: از همان ابتدا برای معلم‌هایمان دوره آموزشی گذاشتیم. وجه اشتراک همه ما معلم‌ها این بود که در نظام آموزشی ایران درس خوانده بودیم؛ درواقع اولین دیپلمه‌های نسل اول مهاجران که از دهه ۶٠  به ایران آمده بودند و درس خوانده بودند.

از بین این افراد که غالبا تازه هم دیپلم گرفته بودند افرادی را انتخاب کردیم و هم‌زمان از دوستانمان که روان‌شناسی یا علوم تربیتی و رشته‌های دیگر می‌خواندند، خواستیم بیایند و به معلم‌های ما آموزش دهند. کلاس‌های خوبی بود و دوره‌ها تا چند سال ادامه پیدا کرد. در نهایت تیمی که در این مدرسه بودند گروهی به نام «رشد» تشکیل دادند و به افغانستان بازگشتند و اکنون هرکدام‌شان در آنجا منصبی دارند یا کاری انجام می‌دهند. بعد از آن هم دوره‌ها را قطع نکردیم و ادامه دادیم تا معلمانمان  توانمندی اولیه برای رفتن به کلاس پیدا کنند. در روزهای اول حتی برای تهیه کتاب مشکل داشتیم و کتاب‌ها را از مرکز بازیافت شهرداری دریافت می‌کردیم.

ماجرای مدارس خودگردان از کجا شروع شد؟

آغاز فعالیت مدارس خودگردان به سال‌های ۶۱ و ۶۲ که موج اول مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران اتفاق افتاد،  برمی‌گردد. در آن‌ زمان به علت مهاجرت زیاد افغانستانی‌ها دولت ایران تصمیم گرفت سروسامانی به وضعیت مدارک اقامتی مهاجران بدهد.

موسوی از علل تأسیس مدارس خودگردان می‌گوید. «مهاجران مدرک اقامتی از هر استان دریافت می‌کردند و اجازه آموزش و فعالیت در همان استان را داشتند. در نتیجه مهاجرانی که مدرک نداشتند از ادامه‌تحصیل باز می‌ماندند.

مسئله دیگر این بود که مهاجران در فصول مختلف سال به ایران می‌آمدند درواقع زمان ثبت‌نام مدارس تمام شده بود و تازه برای ثبت‌نام اقدام می‌کردند. از دیگر مشکلات این بود که کودکان افغانستانی چندین سال در کشور خودشان تحصیل کرده بودند و با زبان فارسی (با همه اشتراک‌هایی که داشت) آشنا نبودند و همین منجر به تأسیس مدارس خودگردان شد زیرا مدارس دولتی شرایط پذیرفتن دانش‌آموزان افغانستانی را نداشتند».اوج فعالیت مدارس خودگردان در زمان دولت اصلاحات بود. در آن زمان امکان جذب دانش‌آموزان مهاجری که مدارک هویتی داشتند در سیستم آموزش رسمی کشور وجود داشت و کودکانی که مدارک لازم را نداشتند جذب مدارس خودگردان می‌شدند اما در اواخر دولت اصلاحات همه چیز به هم ریخت؛ بخشنامه‌ای که منجر به اخراج دانش‌آموزان افغانستانی از مدارس دولتی می‌شد.

موسوی می‌گوید: در سال‌های ٨٢ و ٨٣ بود که دیگر بچه‌ها اجازه رفتن به پیش‌دانشگاهی نداشتند و کودکان افغانستانی از مدارس اخراج می‌شدند. دانش‌آموزانی داشتیم که تا راهنمایی یا دبیرستان در مدارس دولتی درس خوانده بودند ولی اخراج شدند. در آن سال‌ها تعداد بچه‌های ما آن‌قدر بالا رفته بود که دیگر جا نداشتیم. علت این امر بخشنامه‌ای بود که در آن سال‌ها صادر شده بود. بسیاری از مسئولان در آن زمان معتقد بودند با تحصیل کودکان افغانستانی در ایران، این افراد انگیزه‌ای برای بازگشت به کشورشان ندارند. در آن زمان شاگردان ممتازی از کودکان مهاجر از مدارس اخراج  و جذب مدارس خودگردان شدند.

ناگفته نماند همان زمان هم محبت مردم ایران به دانش‌آموزان افغانستانی وجود داشت. با وجود بخشنامه‌ای که صادر شده بود مدیران مدارسی بودند که دانش‌آموزان افغانستانی را با وجود مسئولیتی که برایشان داشت،  اخراج نکردند و این دانش‌آموزان را به صورت آزاد در کلاس درس پذیرفتند. فقط به آنها مدرک رسمی نمی‌دادند. در آن زمان مسئولان بسیار نگران از حضور طالبان در ایران بودند. خوشبختانه با مدارس خودگردان کاری نداشتند و فقط دانش‌آموزان را در مدارس دولتی نپذیرفتند. در آن سال‌های اخراج چیزی حدود ١١٠‌ هزار نفر دانش‌آموز در این مدارس خودگردان درس می‌خواندند. البته آمار بیش از اینها بود و ما آمار دقیقی نداشتیم.

تعطیلی مدارس خودگردان و سردرگمی کودکان مهاجر

ماجرای دردسرهای تحصیل در ایران برای کودکان مهاجر به همین‌جا ختم نمی‌شود. با روی کارآمدن دولت نهم فشار  روی مدارس خودگردان نیز زیاد شد زیرا در آن زمان مسئولان تصمیم گرفتند مدارس خودگردان را تعطیل کنند؛ آن‌هم به جرم اینکه مرکز تجمع مهاجرانی بود که مجوز فعالیت نداشتند. مدیر مدرسه فرهنگ می‌گوید: بعد از سال ٨۴  فشار آوردند تا مدارس بسته شود. مدرسه‌مان بارها بسته شد. در زمان تعطیلی مدرسه ما ٩٠٠ دانش‌آموز نتوانستند درس بخوانند.

این بچه‌ها نه می‌توانستند مدرسه دولتی بروند و نه می‌توانستند اینجا درس بخوانند. در آن زمان فراخوانی دادیم و از بچه‌ها خواستیم نامه‌ای به مقام معظم رهبری بنویسند. بچه‌ها نامه‌های بسیار سوزناکی نوشته بودند. یکی از بچه‌ها نوشته بود «من نزدیک ظهر که می‌شود می‌روم در کوچه می‌نشینم و دانش‌آموزان ایرانی که تعطیل می‌شوند را می‌بینم و گریه می‌کنم. چرا من نمی‌توانم مدرسه بروم؟» سه بار جایمان را عوض کردیم و هربار مدرسه‌مان را تعطیل می‌کردند.

بچه‌ها دائم به موبایل من زنگ می‌زدند و می‌خواستند مدرسه را باز کنم و من مانده بودم چه کنم. تصمیم گرفتم مدرسه را باز کنم. یا مدرسه باز می‌شد یا من را دیپورت می‌کردند. بعد از اینکه مدیر اداره کل اتباع تغییر کرد شرایط ما بهتر شد. این روزها مدرسه فرهنگ مجوز رسمی فعالیت گرفته است و به‌عنوان مدرسه بین‌الملل زیر نظر مرکز بین‌الملل آموزش‌وپرورش فعالیت می‌کند.

حق تحصیل برای کودکان مهاجر

سرانجام یکی از مهم‌ترین تصمیمات عالی نظام جمهوری اسلامی در تاریخ ۴٠ساله حضور مهاجران افغانستانی در ایران  صادر شد. مقام معظم رهبری در سال ٩۴ اعلام کردند که «هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرانی که به‌صورت غیرقانونی و بی‌مدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل بازبمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبت‌نام شوند» و این‌گونه بود که تحصیل کودکان مهاجر به رسمیت شناخته شد.

 

 کودکان جامانده از مهر کجا می‌روند؟

موسوی می‌گوید: سال ۹۴ که پیام مقام معظم رهبری صادر شد نزدیک ۴۰۰ دانش‌آموز داشتم و بعد از تابستانی که این فرمان صادر شد تعداد دانش‌آموزان من به ١۴٠ نفر رسید. ما تنها مدرسه‌ای هستیم که از کم‌شدن تعداد دانش‌آموزانش خوشحال می‌شود. البته این مسئله مجالی برای ما فراهم کرد تا به ارتقای کیفیت آموزشی‌مان نیز فکر کنیم. تصمیم گرفتیم کیفیت آموزشی‌مان را بالا ببریم تا دانش‌آموزان‌مان نه از سر اجبار که با میل و رغبت در یک انتخاب آزاد مدرسه فرهنگ را برای تحصیل انتخاب کنند.

بعد از این همه سال هنوز کمبود امکانات آموزشی داریم اگر این مشکل برطرف شود در کیفیت آموزش مشکلی نداریم. در این مدرسه کودکان کار یا مادر سرپرستی هستند که شرایط بسیار سختی برای زندگی دارند و امکان پرداخت پول به مدرسه را ندارند،  اما مهم این است که حتی این بچه‌ها جایی برای تحصیل داشته باشند. نادر موسوی کمپین «از مهر جا نمانیم» را تلنگر دوباره برای توجه به وضعیت تحصیل کودکان در ایران می‌داند و می‌گوید: پیش‌بینی می‌کنم تعداد دانش‌آموزان مدرسه‌مان تا نیمه مهر به صد نفر برسد.

ترکیب این بچه‌ها شامل کسانی است که مدرک اقامتی دارند ولی مربوط به استان تهران نیست و به دلیل شرایط شغلی ناگزیرند به تهران بیایند. دیگر اینکه بچه‌هایی که به‌لحاظ سنی و گذشت از زمان تحصیل‌شان نمی‌توانند در همان مقطع مربوط به سن‌شان درس بخوانند. یک عده هم بچه‌هایی هستند که تازه توانسته‌اند مدارک اقامتی بگیرند ولی مدارس پر شده است و امکان ثبت‌نام ندارند. گروه دیگر کسانی هستند که بنا به هر دلیلی نتوانسته‌اند مدارک اقامتی بگیرند یا تازه از افغانستان به ایران آمده‌اند.

سکونت در مناطق پرجمعیت مانعی برای تحصیل

یکی از مشکلاتی که کودکان مهاجر برای ادامه تحصیل در مدارس دولتی دارند این است که در مناطقی ساکن هستند که به‌خودی‌خود تراکم جمعیت در آن مناطق بالاست. مدیر مدرسه فرهنگ می‌گوید: من وقتی برای گرفتن ساختمان مدرسه به آموزش‌وپرورش تهران مراجعه کردم، می‌گویند مدارسی که در مناطق متوسط به بالا داریم خالی است. درواقع در منطقه‌ای که مهاجران زندگی می‌کنند هیچ مدرسه‌ای خالی نیست و حتی مدرسه دولتی داریم که دوشیفت است. در مناطق حاشیه‌ای جمعیت خانواده‌ها بسیار بالاست و تعداد مدارس کم است به همین دلیل جایی برای کودکان مهاجر نمی‌ماند.

موسوی می‌گوید: بچه‌های مهاجر از مشکلات و آسیب‌های اجتماعی زیادی برخوردارند. جنگ‌زده هستند و بچه‌هایی که به ایران می‌آیند یا در جنگ خانواده‌هایشان را از دست داده‌اند  یا دائم مورد هجوم بوده‌اند و با باری از بی‌اعتمادی به ایران آمده‌اند. زمان می‌برد تا متوجه شوند کسی نمی‌خواهد آنها را اذیت کند. این نوع دانش‌آموزان در مدارس ما بهتر می‌توانند درس بخوانند زیرا همه از جنس خودشان هستند. بچه‌ها اینجا احساس بیگانگی نمی‌کنند.

بازگرداندن هویت کودکان مهاجر

 کودکان جامانده از مهر کجا می‌روند؟

کودکان مهاجر می‌توانند سفیر مهربانی ایرانیان در کشورشان باشند. آنها روزی به کشورشان بازمی‌گردند اما حضورشان در ایران فرصتی است تا برای آبادانی کشورشان نفسی تازه کنند.
موسوی می‌گوید: گام بعدی حق تحصیل کودکان مهاجر آشنایی آنها با هویت واقعی‌شان است.

باید روی هویت کودکان مهاجر کار شود. بچه‌های مهاجر در مدارس ایرانی که درس می‌خوانند دائم به آنها گفته می‌شود متعلق به این کشور نیستید و باید برگردید اما در زمان تحصیل روی شناساندن کشورشان به آنها کار نشده است در نتیجه تعلق‌خاطری به کشورشان پیدا نمی‌کنند تا بازگردند. دانش‌آموزان افغانستانی ۱۲ سال کتاب‌های درسی ایرانی می‌خوانند و به جامعه ایران علاقه‌مند می‌شوند و به یکباره به آنها گفته می‌شود به کشورتان بازگردید.

موسوی از رفتن جمعی دانش‌آموزانش به کشورهای اروپایی می‌گوید. «همین سال گذشته تعداد ١۵ نفر از دانش‌آموزانم با هم مهاجرت کردند و رفتند. از یک‌سو به این دانش‌آموزان گفته می‌شود از ایران بروید و از سوی دیگر افغانستان برایشان شرایط زندگی فراهم نکرده است. خوب است یک مکمل درسی برای کودکان مهاجر در نظر گرفته شود تا کم‌کم با کشورشان آشنا شوند و خودشان علاقه‌مند به بازگشت به کشورشان شده و بخواهند برای سازندگی آن تلاش کنند».

موسوی برای حل این مسئله سال‌هاست که مجله‌ای با عنوان «کودکان آفتاب» منتشر می‌کند. در این مجله دانش‌آموزان افغانستانی را با هویت‌شان آشتی می‌دهد تا نسبت به کشورشان اعتمادبه‌نفس پیدا کنند و بدانند آمدنشان به ایران فقط یک فرصت است تا بیاموزند چگونه می‌توانند کشور خودشان را آباد کنند.


منبع: برترینها

طالع بینی ماهانه: مهر ۹۶

برترین ها – ترجمه از پردیس بختیاری: در این بخش طالع بینی ماهانه هر فرد را، با توجه به ماه تولدش، آورده ایم. اگر شما هم دوست دارید که از طالع ماه مهر خود آگاه شوید، در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

 طالع بینی ماهانه: مهر 96

فروردین

این ماه به شدت سرتان شلوغ است اما به جای آن روحیه خوبی دارید و از پس تمام شان بر می آیید، زیرا برخی از مهمترین رویاهایتان تبدیل به واقعیت می شوند و آینده ای روشن را برایتان رقم می زنند. سعی کنید در این ماه روی جزییات تمرکز بیشتری داشته باشید.

این ماه باید فعالیت هایتان را بیشتر کنید و سعی کنید که از رقبای خود پیشی بگیرید. ریسک پذیری خوب است اما احتیاط را رعایت کنید، در غیر این صورت نه تنها به خود بلکه به اطرافیان تان نیز آسیب خواهید رساند. سرگرمی و خوشگذرانی را نیز در کنار کارهای سختی که پیش می برید، فراموش نکنید. همکاری با دیگران نیز از کلیدهای موفقیت شما در این ماه است.

بهترین روز ماه برای شما: ۱۱ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۳ مهر

اردیبهشت

این ماه شما به طرز عجیبی مرکز توجه دیگران خواهید بود، پس خودتان را دست کم نگیرید و به کارتان با اعتماد کافی ادامه دهید. هر چه آنچه بدان فکر کنید، به واقعیت مبدل می شود به شرط آن که از ته قلب تان به آن باور داشته باشید. در این ماه خلاقیت می تواند حلال بسیاری از مشکلات باشد، پس کمی برای آن وقت بگذارید. اگر هنر خاصی مثل نقاشی، مجسمه، خیاطی و… دارید، اثری هنری خلق کنید. این کار ذهن شما را آزادتر کرده و آرامش بیشتری به شما می بخشد. سعی کنید وقت بیشتری را در بیرون از خانه و ارتباط با دیگران بگذرانید. با ارتباط بیشتر راههای بیشتری نیز پیش رویتان باز خواهد شد.

بهترین روز ماه برای شما: ۱۶ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۳ مهر

خرداد

این ماه زندگی برایتان ساده تر می شود، از این رو که بسیاری از مشکلات تان حل شده و شما احساس آرامش بیشتری پیدا خواهید کرد. البته این اتفاق یک شبه برایتان نمی افتد، بلکه باید کمی صبور باشید. در اوایل ماه تمرکزتان را بیشتر بر کارتان بگذارید. به جای هدف های کوچک، اهداف بزرگ را دنبال کنید.

شما می توانید با یک برنامه ریزی دقیق به تمام آنچه که می خواهید برسید. در اواسط ماه کارهایی که مجبورید در خانه انجام دهید، زیاد می شود و شما را کمی گیج و خسته می کند اما سعی کنید زمان تان را روی کارهای مهم تر، صرف کنید. از امتحان چیزهای جدید نیز نترسید. تجربه های تازه می تواند دانش و مهارت های شما را به بهترین شکل ممکن بالا ببرد.

بهترین روز ماه برای شما: ۲۴ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۵ مهر

تیر 

در این ماه خیال ها و رویاهای زیادی در سر دارید اما عملی کردن آنها در آن واحد برایتان غیر ممکن است. ولی نگران نباشید و قدم به قدم پیش روید، با یک برنامه ریزی دقیق به تدریج به تمام آنها دست خواهید یافت. اگر زمان بیشتری را در محیط گرم خانه و خانواده بگذرانید، بسیاری از استرس هایتان از بین خواهد رفت.

در اواسط ماه روحیه کنجکاوانه خود را بیشتر کنید و از لاک خود بیرون آیید. با افراد بیشتری در ارتباط باشید و پیشنهادهایی که در سر دارید را به آنها نیز منتقل کنید. مطمئنا در عکس العمل حرف هایتان، پاسخ های بهتری خواهید گرفت. با چند نفر از اطرافیان تان نیز به مشکل بر خورده اید که در انتهای ماه تمام آن کدورت ها حل خواهند شد.

بهترین روز ماه برای شما: ۲۴ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۵ مهر

طالع بینی ماهانه: مهر 96


 

مرداد

به زودی فردی شما را تحت فشار قرار می دهد اما خودتان را به آنچه دیگران در مورد شما فکر می کنند، محدود نکنید. تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که با احترام با آنها بر خورد کنید اما راه خودتان را پیش بگیرید.

در اوایل ماه اتفاقات خوبی برایتان رخ می دهد که انتظارش را ندارید. بنابراین خودتان را برای یک شادی بزرگ آماده کنید. هر چه به سمت اواخر ماه پیش می روید، شرایط مالی شما نیز بهتر می شود، ممکن است دیگران در مورد شما قضاوت های بی جایی کنند اما توجهی نکنید. شما زحمت های زیادی کشیده اید و آنچه به دست می آورید حق شماست پس از آن نهایت لذت را ببرید.

بهترین روز ماه برای شما: ۳۰ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۷ مهر

شهریور

در این ماه زندگی به کام شما خوش تر می آید و بسیاری از فشارهایی که رویتان بود، برداشته می شود. در اوایل ماه در رابطه عاطفی تان تاثیرات مثبتی رخ می دهد اما فکرتان درگیر مسائل دیگری است. سعی کنید که این موقعیت را از دست ندهید و زندگی تان را به آن راهی که می خواهید، سوق دهید.

از حساسیت های بی جا دست بردارید زیرا تنها زندگی را به کام شما تلخ می کنند. در اواسط ماه سرتان در محیط کار شلوغ تر می شود در صورتی که بازدهی تان فرق چندانی نمی کند اما ناامید نشوید و دست از تلاش بر ندارید. بسیاری از موفقیت های بزرگ پس از شکست های بزرگ رخ داده است. در کنار تمام مشغله های ذهنی که دارید، خوشگذرانی در کنار دوستان را فراموش نکنید.

بهترین روز ماه برای شما: ۱۵ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۲۴ مهر

مهر

آیا به اندازه کافی مراقب سلامتی خود هستید؟ این ماه زمان آن است که بیشتر به خودتان اهمیت دهید. سعی کنید برنامه غذایی و ورزش تان را به طور منظم دنبال کنید. مطمئن باشید که اگر جسم سالمی داشته باشید، ذهن تان نیز بهتر عمل خواهد کرد و در محیط کار نیز موفق تر خواهید بود. در اواسط مهر ماه سرتان با کار گرم خواهد بود طوری که ارتباط تان با دوستان و اقوام کمتر خواهد شد. اگر چه رد کردن دعوت های آنها موجب می شود که فکر کنند شما تمایلی به دیدار با آنها ندارید اما این موضوع چندان اهمیتی ندارد پس اعصاب تان را درگیرش نکنید. آنچه مهم است برنامه زندگی شماست که در مرحله حساسی به سر می برد و احتیاج به مراقبت دارد. در این حین از رابطه عاطفی تان نیز غافل نشوید.

بهترین روز ماه برای شما: ۲۴ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۱۶ مهر

آبان

خاطرات گذشته به سراغ تان آمده و ذهن شما را مشغول کرده است. اگر سر خودتان را گرم نکنید، ممکن است که بار دیگران تلخی آن گریبان تان را بگیرد. شاید دیگران با حرف ها و کارهایشان نگذارند که تعادل لازم را داشته باشید اما این شمایید که باید کنترل ذهن تان را به دست گیرید.

در اواسط ماه از این که حال و هوایتان به بهترین شکل ممکن تغییر خواهد کرد و روابط عاطفی بهتری را با اطرافیان تان برقرار می کنید، شگفت زده خواهید شد. در این ماه لازم نیست که دست به خلاقیت و کارهای جدید بزنید، همان کارهای روزمره خود را دنبال کنید تا نتیجه مطلوب تان به دست آید. دیگران مانند شما توانایی پذیرش مسئولیت هایی حساس را ندارند، پس قدر خود را بدانید و با اعتماد به نفسی بیشتر به راهتان ادامه دهید.

بهترین روز ماه برای شما: ۳۰ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۲۷ مهر

طالع بینی ماهانه: مهر 96

آذر

ماه مهر، ماه استراحت شماست. شما بسیاری از کارهایتان را پیش برده اید و حال زمان آن است که به خودتان استراحت دهید. آنچه در طی چند ماه گذشته، به دلیل مشغله کاری، کنار گذاشته بودید را جبران کنید. به عنوان مثال کمبود خواب یا دیدار دوستان تان.

در اواسط ماه فرصتی در اختیارتان قرار می گیرد که نباید آن را از دست دهید، در غیر این صورت دیگران از شما پیشی می گیرند و جای شما را پر می کنند. اواخر ماه نیز شرایط تان از هر جهت بهتر خواهد شد، شاید هنوز تا ایده آل شما فاصله زیادی داشته باشد اما خدا را بابت داشته هایتان شکر کنید. مطمئنا با برنامه ریزی و سخت کوشی های بیشتر به باقی اهداف تان نیز خواهید رسید.

بهترین روز ماه برای شما: ۳ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۱۴ مهر

دی

زمان بیشتری را در این ماه به خانواده و دوستان تان اختصاص دهید. مطمئنا دوستان تان برنامه های متنوعی برایتان دارند که شما را سر ذوق خواهد آورد. سعی کنید ساعات بیکاری خود را بیشتر در بیرون از خانه بگذرانید. حتی ثبت نام در کلاس هایی که بدان ها علاقه دارید یا که بر مهارت تان می افزاید نیز می تواند برایتان مفید باشد. ملاقات با افراد جدید ذهن شما را بازتر خواهد کرد و ایده های جدیدی را در زمینه کاری به شما خواهد داد که بر درآمد مالی تان نیز تاثیری مثبت می گذارد. اواخر ماه یک سورپرایز بزرگ در انتظارتان است و غیر ممکن را برایتان ممکن می کند.

بهترین روز ماه برای شما: ۳۰ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۲۰ مهر

بهمن

در اوایل ماه اتفاقی ذهن شما را درگیر می کند اما شما بهتر از هر کس دیگری می دانید که چگونه باید با آن برخورد کنید. افراد زیادی در اطراف تان هستند که پیشنهادها و نصیحت های زیادی به شما می کنند که بد نیست به آنها نیز فکر کنید.

اما در نهایت نگران نباشید زیرا همه چیز ختم به خیر خواهد شد. اواسط ماه وقت بیشتری را برای رابطه عاطفی تان بگذارید. شاید مجبور شوید که از برخی برنامه هایتان بگذرید اما ارزشش را دارد زیرا یک رابطه عاطفی خوب، ذهن شما را آرام تر کرده و باعث می شود که در زمینه های دیگر نیز تمرکز بیشتری داشته باشید. در مورد مسائل گوناگون از پیش داوری بپرهیزید. قبل از هر قضاوتی نظر دیگران را بپرسید و به آنها گوش دهید. با این شیوه خواهید دید که در اواخر ماه چه تغییرات مثبتی در زندگی تان ایجاد می شود.

بهترین روز ماه برای شما: ۱۷ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۵ مهر

اسفند 

در این ماه به احساسات خود بیشتر بها دهید. در اوایل ماه مجبورید تصمیماتی بگیرید که به جای منطق، قلب تان پاسخگوی بهتری است، پس به ندای قلب تان خوب گوش دهید تا راه درست را به شما نشان دهد. در اواسط ماه ایده های رمانتیکی که در سر داشتید، به واقعیت بدل می شوند. فقط کافی است که آنها را جدی بگیرید و برای خودتان ارزش بیشتری قائل شوید.

شما فرد عاشق پیشه ای هستید اما عشق ساده به دست نمی آید. بهتر است اگر در این راه قدم گذاشته اید، ثبات خود را حفظ کنید تا نتیجه ای که می خواهید را به دست آورید. با مشکلاتی که سر راهتان قرار گرفته، در حال حاضر نجنگید. بی تفاوت از کنارشان بگذرید تا همه چیز به روال عادی خود بازگردد.

بهترین روز ماه برای شما:۲۱ مهر

بدترین روز ماه برای شما: ۲۸ مهر


منبع: برترینها

خودروسازان خارجی چگونه به ایران آمدند؟

هفته نامه صدا – زینب کوهیار: لوگوی شرکت خودروسازی بنز آلمان یک ستاره سه پر محصور در یک دایره است. سه پر این ستاره یعنی آسمان، زمین و دریا و انتخاب آن به عنوان لوگوی این محصول یعنی تسلط این خودرو بر هر سه اینها. پیش از جنگ جهانی اول تنها ستاره سه پر محصولات شرکت خودروسازی بنز بود اما پس از آن و تولید اولین خودروی مرسدس بنز، این ستاره محدود به یک دایره شد.

اگر نوک انگشت اشاره را به سر انگشت شصت برسانید می توانید دایره ای در اندازه لوگویی که بنز روی خودروهایش نصب می کند. بسازید. روزی یک آلمانی در دفتر رضا نیازمند، بنیانگذار سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران با انگشتان دستش چنین دایره ای را در اشاره به لوگوی بنز ساخت؛ حرکتی که به خاطره ای جالب از حضور کمپانی های خارجی خودروساز در ایران برای نیازمند تبدیل شد.

اوایل دهه ۹۰ بود و شاه عزم این را داشت که ایران صنعتی شود و بدنه اقتصادی دولت آن زمان مامور به ایجاد صنایع اساسی و بزرگ از جمله خودروسازی در ایران بود. نزدیک به سه سال بعد از ایجاد ایدرو در کشور، یک آلمانی به دفتر نیازمند آمد تا پروانه ساخت مرسدس در ایران را بگیرد. نیازمند می گوید: «گفتم به به، مرسدس بهترین اتومبیل دنیاست، خب برنامه تان چیست؟ گفت برنامه چی؟ گفتم برنامه ساخت! بالاخره شما یک صندلی خودرو را می توانید اینجا بسازید، دستگیره را می توانید؟ بعد خب سال های بعد قطعات دیگری می سازید مثلا ۱۰ سال دیگر موتور خودرو را می سازید.

 خودروسازان خارجی چگونه به ایران آمدند؟

با تعجب گفت تو به من می گویی ما یکی از قطعات مرسدس را اینجا بسازیم؟! گفتم بله، چرا که نه، در سیاست ما در وزارتخانه مونتاژ قدغن است. شما مگر پروانه ساخت نمی خواهید، یا این که دنبال مونتاژ هستید؟ نکند یک اتاق گنده را که حتی درها هم به آن چسبیده می آورید، موتور می آورید و … بعد هم اینجا با شش تا پیچ همه چیز را به هم وصل می کنید. این که تولید نیست. ما به دنبال تولید در ایران هستیم.

بعد مرتیکه (با عصبانیت) برگشت به من گفت: این سه تا خط جلوی مرسدس (در حالی که دستش را گرد کرده بود و منظورش آرم جلوی ماشین بود) را هم شما نمی توانید ۱۵ سال دیگر اینجا بسازید. من هم به او گفتم خب اگر من ۱۵ سال دیگر هم اینجا باشم به تو پروانه نمی دهم.»۱

شرایط برای نیازمند بسیار پیچیده شد. گزارش این جلسه به شاه رسید و شاه عصبانی از اقدام نیازمند، عالیخانی وزیر اقتصاد وقت را احضار کرد و به او گفت: «می روی به رضا می گویی شش ماه وقت دارد یا اتومبیل می سازد یا می رود که دیگر نبینمش.» شاه به اندازه ای عصبانی بود که فرصت توضیح داستان را به نیازمند نداد. در این مدت نیازمند هم بیکار ننشست. شانس با او یار بود که توانست در یکی از گاراژهای تهران که کامیون های کارخانه ماک را تعمیر می کرد به اصغر قندچی برسد؛ مردی که از بچگی آهنگری می کرد و خودش اتاقک کامیون را ساخته بود.

در نهایت قندچی پروانه ساخت اتومبیل را از نیازمند دریافت کرد. چند ماه بعد در اولین نمایشگاه صنعتی کشور، شاه از غرفه ای که قندچی در آن یک کامیون و جیپ ساخت ایران را به نمایش گذاشته بود دیدن کرد و خوشحال و خندان به صحبت های قندچی درباره تولید اتومبیل در ایران گوش داد. داستان برای نیازمند ختم به خیر شد و البته حضور بعدی شرکت های خودروساز خارجی در ایران به تلخی دادن پروانه ساخت به آلمانی ها برای تولید مرسدس بنز در ایران نبود. حرکتی که نیازمند با همراهی قندچی آغاز کرد، شروعی تازه برای پا گرفتن صنعت خودرو در ایران و حضور خودروسازان خارجی در کشور بود.

ایران ناسیونال کمی بعد از این داستان شکل گرفت. هنوز چند ماه از اولین نمایشگاه صنعتی نگذشته بود که جوانی به دفتر نیازمند رفت و خودش را خیامی معرفی کرد و گفت: «می خواهم اتومبیل بسازم.» سرمایه اولیه خیامی ها به گفته نیازمند دو میلیون تومان بود. برای راه اندازی یک خودروسازی در آن زمان این سرمایه کم به نظر می رسید اما کار در آن زمان نشد نداشت. خیامی ها در نهایت ایران ناسیونال را راه اندازی کردند. کارخانه ای که تا امروز از سرآمدترین شرکت های خودروساز ایرانی در همکاری با شرکت های خارجی است.

خودروسازان خارجی چگونه به ایران آمدند؟

این کارخانه در مرداد ماه سال ۱۳۴۱ تاسیس شد. اسدالله علم در سال ۴۲ از ناسیونال بازدید کرد، کارخانه ای در کیلومتر ۱۸ جاده مخصوص کرج تهران که در هزار متر مربع زمین ساخته شده بود. آن زمان ایران ناسیونال ۲۰۰ کارگر و مهندس داشت و برنامه ریخته بود تا با به کار انداختن ماشین های سنگین ۶۰۰ نیروی کار استخدام کند.

محصولی که در سال های ابتدایی کار ایران ناسیونال تولید می شد، اتوبوس های شهری و بیابانی دایملر – بنز آلمان بود. تصور بعضی از مردم این بود که کارخانه ای دیگر برای مونتاژ محصولات خارجی شکل گرفته اما به ادعای گردانندگان ایران ناسیونال در آن زمان این کارخانه از این جنس نبود. به نوشته نشریه بورس، یک سوم اتوبوس از خارج وارد می شد و دو سوم آنها را در ایران می ساختند.۲

شاه که در ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۴۰ کارخانه مونتاژ فیات را در جاده تهران نو افتتاح کرده بود۳، شش سال بعد به همراه همسرش قسمت سواری سازی کارخانجات ایران ناسیونال را افتتاح کرد و یک دستگاه اتومبیل پیکان هم خرید.۴ پیکانی که با همراهی شرکت روتس انگلیس برای اولین بار در ایران تولید شد. پیکان همراه عزا و عروسی ایرانی ها برای چهار دهه بود، خودرویی که سازنده ایرانی آن در میانه دهه ۵۰ تصمیم به تعویض آن گرفته بود و دگرگونی های تاریخ اجازه نداد پیکان به این زودی ها از بازار خودروی ایران کنار گذاشته شود.

این خودرو تقریبا چهل سال تولید شد و مدل های مختلف آن طرفدارانی در ایران داشت. در سال ۱۳۴۸، کامران شیردل مستندساز ایرانی برای معرفی پیکان مستندی با همین نام تهیه کرد که نشان از تلاش سازندگان پیکان برای جا انداختن این خودروی انگلیسی در بازار ایران داشت.

در اواخر سال ۵۶ ایران ناسیونال به این نتیجه رسید که پیکان قدیمی شده است. این شرکت برای ساخت جایگزین پیکان که سال ها خاطره ساخت، با شرکت پژو که از سال ۱۳۵۳ در صنعت خودروی ایران حضور یافته بود مذاکره کرد. قرار بود تا پایان سال ۵۷ محصول پژو ۳۰۵ در ایران تولید شود اما با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران همه چیز به تعویق افتاد. پیکان تا سی سال بعد از این داستان هم ساخته شد و در نهایت اولین محصول مونتاژی پر تیراژ کشور، در سال ۱۳۸۴ از گردونه تولید کنار رفت.

خودروسازان خارجی چگونه به ایران آمدند؟

سیتروئن و هدیه برادران امیدوار

سیتروئن شرکتی بود که خودروی معروف برادران امیدوار، دو برادر ماجراجوی ایرانی را در پایان سفرشان به چهار قاره به آنها هدیه کرد. برادران امیدوار مدتی بعد با خودروی اهدایی سیتروئن به آفریقا سفر کردند و امروز این خودرو در نمایشگاهی به نام همین برادران در کاخ سعدآباد نگهداری می شود. چراغ های دایره شکل و سپرهای گرد این خودرو رگه هایی از شباهت آن به ژیان را نشان می دهد.

ژیان خودروی دیگری بود که در یکی از کارخانجات ایرانی با همراهی شرکت های خارجی تولید شد. این خودروی فرانسوی کوچک در آن دوره رقیبی برای پیکان ایران ناسیونال به حساب می آمد. با همکاری کمپانی سیتروئن شرکتی تاسیس شد که سال ها اتومبیل های ژیان، پیکاپ، آهو و رنو تولید می کرد و سال ها بعد خودروهایی مثل پراید و زانتیا را روانه بازار کرد.

در سال ۵۴ نام سیتروئن از اسم شرکت حذف شد و این خودروسازی به اختصار سایپا نامیده شد. پس از انقلاب اسلامی سایپا سهام شرکت ایران کاوه را هم خرید و با خرید سهام چند شرکت دیگر تبدیل به یک خودروسازی بزرگ در ایران شد. پارس خودرو یکی از آن شرکت ها بود.

 خودروسازان خارجی چگونه به ایران آمدند؟
جیپ تا ماکسیما

پارس خودرو شرکتی بود که جعفر اخوان آن را راه انداخت. اخوان در ابتدای کار خودروی جیپ وارد می کرد. او در سال ۱۳۳۸ نمایندگی شرکت جیپ آمریکا را به دست گرفت و کمی بعد در کیلومتر ۹ جاده مخصوص شرکت بازرگانی برای مونتاژ این محصول به راه انداخت. در سال ۵۲ جنرال موتورز آمریکا حاضر به همکاری با اخوان شد. اخوان پیش از این همکاری، خودروی آریا و شاهین تولید می کرد اما پس از آن و با تبدیل شرکت به جنرال موتورز ایران، تولید این محصولات را در سال ۵۳ متوقف کرد.

جنرال موتورز ایران که سودای تولید خودروهای لوکس را داشت، شورولت رویال ۲۵۰۰ و ۲۸۰۰ را روانه بازار کرد. این خودرو در سال اول عرضه ۷ هزار دستگاه فروخت اما در نهایت با عرضه محصولات اصلی شورولت یعنی نوا و بیوک ایران، تولید آن پایان یافت.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این شرکت به پارس خودرو تغییر نام داد. در این دوره روابط پارس خودرو با جنرال موتورز و امریکن موتورز به طور کامل قطع شد. پارس خودرو پس از انقلاب اسلامی جیپ های توسن هندی تولید کرد و تولید شورولت بیوک و کادیلاک را تا سال ۶۸ ادامه داد.

این شرکت در سال های پس از انقلاب از همکاری با شرکت های خارجی دست نکشید. نیسان و میتسوبیشی ژاپن، دو شرکت خراجی بودند که در نیمه و اواخر دهه ۶۰ با پارس خودرو همکاری کردند. شرکتی که در دهه هفتاد به زیر پرچم سایپا رفت و سپند، پی کی و نیو پی کی تولید کرد.

این شرکت در دهه ۸۰ با همکاری ژاپن، ماکسیما تولید کرد. غیر از پارس خودرو، خودروسازان دیگری هم با شرکت های خودروسازی خارجی همکاری می کردند. لیلاند موتورز که با همکاری یک شرکت بریتانیایی مونتاژ کامیون، کامیونت و اتوبوس را کلید زده بود امروزه با نام شهاب خودرو شناخته می شود. گروه بهمن که موتور سیکلت های وسپا و در ادامه وانت های مزدا را مونتاژ می کرد، قطعاتش را از ژاپن تامین کرده بود.

 خودروسازان خارجی چگونه به ایران آمدند؟
شرکت بنز خاور در پایان دهه ۳۰ خورشیدی برای تولید کامیونت و کامیون های تحت لیسانس بنز آلمان تشکیل شد و در نهایت آن را در ایران خودرودیزل ادغام کردند. تاریخ و تعداد کارخانه های خودروساز ایرانی که برای تولید خودرو با کمپانی های خارجی در ۷۰ سال گذشته تلاش کردند زیاد و داستان هر کدام متفاوت است، ماجرایی که هر تولید کننده از داستان راه اندازی کارخانه و همکاری با خارجی ها روایت می کند، تکه های پازل بزرگی است که هنوز هم در صدر بحث و بررسی های اقتصادی قرار دارد.

صنعت خودروسازی ایران که در اواخر دهه ۳۰ شمسی اولین ارتباط با بیگانگان را با راه اندازی خطوط مونتاژ اتومبیل شروع کرد، می تواند به تولیدکننده ای قابل در سطح هان تبدیل شود؟ بالاخره ما با قطعات این پازل بازی می کنیم یا خودمان پازل می سازیم؟ برای پاسخ به این سوالات باید کمی منتظر ماند.

خودروسازان خارجی چگونه به ایران آمدند؟

فیات، بنز، روتس و دیگران؛ مهمانان خارجی خودروسازان ایرانی

علی اکبر جوانروح، فعال صنعت خودرو: فیات اولین شرکت خودروساز خارجی است که به ایران آمد. این شرکت ایتالیایی در آن زمان در ایران فیات ۱۱۰ را تولید کرد که بیشتر به عنوان تاکسی مورد استفاده قرار می گرفت. سیاست شرکت ایتالیایی فیات این بود که به هیچ کشور و شرکت دیگری امتیاز نمی داد. خودش به آن کشور می رفت، سرمایه گذاری می کرد و کار را شروع می کرد. این شرکت در روسیه هم لادا و در لهستان فیات ۱۲۸ را تولید کرد.

فیات زمانی به ایران آمد که بنزین ۶ ریال بود. فکر می کنم حضور فیات مربوط به سال های ۳۵ یا ۳۶ خورشیدی بود. البته حضور این شرکت ایتالیایی در صنعت خودروی ایران دوام زیادی نداشت. این شرکت به علت اختلاف بین مدیرعامل فیات با شاه، بساطش را جمع کرد و از ایران رفت. این اختلاف ناشی از سهم سرمایه گذاری بود. شاه به سهم ۵۱ درصدی ایران در کار اصرار داشت اما سیاست فیات با سرمایه گذاری مشترک همخوانی نداشت. از سوی دیگر این شرکت بیشتر بر مبنای عقاید و افکار سوسیالیستی اداره می شد، افکاری که خوشایند شاه نبود.

پس از حضور فیات از سال ۱۳۳۷ در ایران، شرکت سازنده چیپ و لندروور به ایران آمد. همزمان با فیات، بنز و مریخ به ایران آمدند که کامیون تولید می کردند و در نهایت در سال ۱۳۴۰، زمانی ه محمود خیامی ایران ناسیونال را راه اندازی کرد، امتیاز ساخت اتوبوس را از بنز گرفت. ایران خودرو در دوره ای هم نماینده خاور بود اما پس از گرفتن امتیاز ساخت اتوبوس از بنز، هفته ای یک دستگاه اتوبوس می ساخت.

در همین دوران بود که شاه مذاکره با فولکس آلمان را آغاز کرد اما این شرکت برای سرمایه گذاری به چین رفت و به ایران خبر رسید که یک خودروساز انگلستانی که هیلمن هانتر تولید می کند، دچار مشکل شده است. ایران ناسیونال از این فرصت استفاده کرد اما در تولید هیلمن هانتر که ما آن را در ایران با نام پیکان می شناسیم به مشکل برخورد بدنه هیلمن هانتر را شرکت پرس استیل می ساخت. این شرکت حاضر نشد قالب اتاقک ماشین را بدهد، در نتیجه در قرارداد با شرکت انگلیسی، ایران ناسیونال تنها به تکنولوژی موتور رسید و برای تولید اتاقک از یک شرکت آلمانی کمک گرفت.

خودروسازان خارجی چگونه به ایران آمدند؟

پس از این در سال ۴۶، مونتاژ اولین مجموعه از پیکان در ایران آغاز شد. یک سال بعد ایران توانست تجهیزات لازم برای ایجاد اتاقک را از پرس استیل بگیرد و پیکان را تولید کند. تولید پیکان از روزی ۲۵ دستگاه به تدریج به ۲۵۰ دستگاه رسید. با توسعه ایران ناسیونال، شرکت بنز هم تولید اتوبوس های ۳۰۲ در ایران را آغاز کرد و همزمان تولید مینی بوس در ایران آغاز شد. شرکت روتس که بعدها توسط کرایسلر آمریکا خریداری شد با ایران رابطه تنگاتنگی داشت.

این رابطه باعث شد در سال ۴۸ موتورسازی در ایران رونق بگیرد و عملیات ریخته گری در سال ۵۲ به نتیجه برسد. البته داستان به این راحتی برای خیامی پیش نرفت. پیش از این سال قطعات ریخته گری از انگلستان می آمد و این شرکت برای عملیات ماشین کاری یک پوند کم می کرد. محمود خیامی در نهایت برای کاهش این هزینه کارخانه ریخته گری دست دوم شرکت چیفتن که سازنده تانک بود را خرید. با نصب تجهیزات ریخته گری در ایران ساخت موتور کامل و در سال ۵۲، پیکان با موتورهای ایرانی روانه بازار شد.

منابع

۱٫ مرد صنایع نوین ایران، ماهنامه آینده نگر، شماره ۹۶، ص ۱۰۷
۲٫ بزرگترین کارخانجات صنعتی اتومبیل سازی ایران ناسیونال، مجله بورس، شهریور ۹۴، شماره ۱، صفحه ۲۸ تا ۲۹
۳٫ افتتاح کارخانه مونتاژ اتومبیل فیات، نامه اتاق بازرگانی، خرداد ماه ۱۳۴۰، شماره ۱۰۵، صفحه ۵۳ تا ۹۰، صفحه ۵۳ تا ۶۰
۴٫ نشریه نگین، اردی بهشت سال ۴۶، شماره ۲۴، صفحه ۵۴ تا ۵۶ 


منبع: برترینها

خانم‌ها! به این نیازهای همسرتان توجه می‌کنید؟

برترین ها – ترجمه از هدی بانکی: کلید زندگی زناشویی موفق، فداکاری است. اگر بتوانید نیازهای همسرتان را به نیازهای خودتان ترجیح دهید، در مسیر درستی قرار خواهید گرفت.

اینکه نیازهای شوهرتان را جوابگو باشید، هرگز به این معنی نیست که شما در نقش یک زن و همسر، نقش کمرنگ‌تر یا رتبه‌ی پایین‌تری دارید. اگر واقعا عاشق همسرتان باشید، پس دوست دارید خوشحالش کنید و موارد زیر، با وجود ساده بودن، شوهرتان را شاد و راضی خواهد کرد.

نیازهای هر مردی متفاوت است اما به گفته‌ی Willard F. Harley، بیشتر مردها نیازهای اساسی یکسانی دارند. هر چند هر انسانی منحصربفرد است اما این نیازهایی است که بیشتر آقایان دارند.

۱. همراهی کردن در تفریحات مورد علاقه

من و همسرم از دسته زوج‌هایی هستیم که به سختی می‌توانیم وجه اشتراک پیدا کنیم، مخصوصا در مورد سرگرمی و تفریح. هر کدام از ما از فعالیت‌هایی خاص خودمان لذت می‌بریم که البته در زندگی مشترک می‌تواند چیز خوبی باشد. اما وقتی با هم هستیم، کاری را می‌کنیم که او دوست دارد.

گذراندن اوقات فراغت بعدازظهر با بازی گلفِ هرگز چیزی نبوده که من انتخابش کنم، اما این اتفاقی است که می‌افتد و در نهایت هم، اوقات بسیار خوبی داریم. با علاقه نشان دادن به سرگرمی‌های شوهرتان،به او ثابت کنید که برای‌تان مهم است. او هم برای جبران، زمان‌هایی را به سرگرمی مورد علاقه‌ی شما اختصاص خواهد داد.

 خانم‌ها! به این نیازهای همسرتان توجه می‌کنید؟

۲. کامیابی جنسی

البته این موضوع حساس و مهمی است. چیزی که من و همسرم یاد گرفته‌ایم این است که به رابطه‌ی جنسی هرگز به عنوان یک بازی برد و باخت نگاه نکنیم یا امتناع از آن را به عنوان تنبیه در نظر نگیریم. چون این کار فقط باعث تشدید احساس منفی و خشم و دلخوری می‌شود. رابطه‌ی جنسی بهتر از هر چیز دیگری می‌تواند زن و شوهر را به هم نزدیک کند، پس اگر این جنبه از زندگی زناشویی‌تان برای شوهرتان مهم است، باید برای شما هم مهم باشد. چه باور داشته باشید و چه نه، صمیمیت و کیفیت رابطه‌ی جنسی، به طرز فکر و تلاش طرفین بستگی دارد.

۳. تحسین کردن

در یک رابطه‌ی سالم، شوهر شما وظایف خودش را بر عهده دارد؛ شغلش، بردن بچه‌ها به مدرسه، یا حتی ماندن در خانه و مراقبت از بچه‌ها و یا هر کار دیگری. بیشتر کارهایی که می‌کند ممکن است دیده نشوند. شاید واقعا به چشم‌تان نیاید که همسرتان هر روز چه کارهایی برای خانواده‌اش انجام می‌دهد و برای همین هم، تلاش‌هایش را به راحتی فراموش کنید. اما یادتان باشد هرازگاهی که ممکن شد، به شوهرتان نشان دهید و بگویید چقدر دوستش دارید و بابت تمام کارهایی که برای‌تان می‌کند، قدردانش هستید و تحسینش می‌کنید.

 خانم‌ها! به این نیازهای همسرتان توجه می‌کنید؟

۴. فضایی آرام و حمایت‌گر

داشتن خانه‌ای آرام که به خوبی اداره شود، چیزی است که خیلی بیشتر از آنچه فکرش را بکنید اهمیت دارد. شما و شوهرتان ممکن است کارهای خانه را تقسیم کرده باشید یا شاید به دلیل کار سنگین‌تری که در بیرون از خانه انجام می‌دهد، مسئولیت‌های کمتری در خانه به عهده‌اش باشد. به هر حال داشتن فضایی امن و آرام چیزی است که نیاز به مشارکت دارد و برای مرد خانه، مانند یک منبع انرژی عمل می‌کند.

۵. یک همسر جذاب!

درست است که در زندگی مشترک، مخصوصا وقتی سالها از عمر آن گذشته باشد، احساس راحتی با همسر، حس بسیار خوبی دارد، و انجام کارهای خانه، رسیدگی به بچه‌ها و تمام روزمرگی‌هایی که بیشترشان وقتی برای رسیدن به ظاهرمان باقی نمی‌گذارند، جزئی از عادت‌ها شده‌اند، اما اجازه ندهید بهم ریخته بودن وضعیت ظاهری شما برای شوهرتان یک عادت شود. سعی کنید برای همسرتان جذاب باشید. اگر می‌دانید چند دقیقه‌ی دیگر به خانه می‌رسد، همه‌ی کارهای نیمه تمام را رها کنید، و این چند دقیقه را به خودتان برسید. مطمئن باشید وقتی شوهرتان پا به درون بگذارد، تفاوت را در حس و حالش خواهید دید، ضمنا خودتان هم حس خیلی بهتری خواهید داشت.

 خانم‌ها! به این نیازهای همسرتان توجه می‌کنید؟

توجه کردن به نیازهای گفته شده، یک راه بسیار عالی برای عمق دادن به صمیمت‌های زناشویی‌تان است. زندگی مشترک شما چه با مشکلاتی روبرو باشد و چه نه، اگر هر دوی شما به تامین نیازهای همدیگر اهمیت بدهید، پیوندی مستحکم‌تر خواهید داشت.


منبع: برترینها

خوراکی‌هایی برای پیشگیری و مبارزه با بیماری‌ها

غذاهایی که می‌خورید هر چه سالم‌تر باشد، کمتر مریض خواهید شد و برعکس. انتخاب‌های خوب و سالم غذایی، ترکیب متعادلی از آنتی اکسیدان‌ها، ویتامین‌ها، مواد معدنی و سایر ترکیبات مفید را برای بدن‌تان تامین می‌کنند که به کمکی برای سالم ماندن‌تان هستند.

غذاهایی که می‌خورید هر چه سالم‌تر باشد، کمتر مریض خواهید شد و برعکس. انتخاب‌های خوب و سالم غذایی، ترکیب متعادلی از آنتی اکسیدان‌ها، ویتامین‌ها، مواد معدنی و سایر ترکیبات مفید را برای بدن‌تان تامین می‌کنند که به کمکی برای سالم ماندن‌تان هستند.

رژیم غذایی شما، منعکس کننده‌ی سلامت‌تان است! غذاهایی که می‌خورید هر چه سالم‌تر باشد، کمتر مریض خواهید شد و برعکس. انتخاب‌های خوب و سالم غذایی، ترکیب متعادلی از آنتی اکسیدان‌ها، ویتامین‌ها، مواد معدنی و سایر ترکیبات مفید را برای بدن‌تان تامین می‌کنند که به کمکی برای سالم ماندن‌تان هستند.

اما در دنیای شتاب زده‌ی امروز، با زیاد شدن مشغله‌های روزمره، خیلی از افراد بیشتر سراغ غذاهای فرآوری شده و التهاب برانگیز می‌روند که نتیجه‌اش آسیب به سلامتی است.

اما شما می‌توانید بسیاری از اثرات تغذیه‌ی نادرست را با خوردن غذاهای سالمی که با بیماری‌ها مبارزه می‌کنند، خنثی کنید. همیشه یادتان باشد وقتی پای مراقبت از سلامت به میان می‌آید، پیشگیری حرف اول را می‌‌زند و برای قدم برداشتن به سمت بهبود سلامتی، هرگز دیر نیست.

در این مطلب، به ۱۰ خوراکی اشاره می‌کنیم که می توانند با بیماری‌ها مبارزه کرده و از بروزشان پیشگیری کنند.

۱. لیموترش برای چاقی

چاقی به عنوان تجمع چربی غیر طبیعی یا زیاد تعریف می‌شود که برای سلامتی مضر است. چاقی منجر به بیماری‌های قلبی و عروقی، دیابت، اختلالات اسکلتی – عضلانی و حتی برخی از سرطان‌ها شامل سرطان‌های رحم، سینه، تخمدان، پروستات، کبد، کیسه‌ی صفرا، کلیه و کولون می‌شود. بنا به گزارش سازمان سلامت جهانی، در سال ۲۰۱۴، بیش از ۱.۹ میلیارد بزرگسال دچار اضافه وزن بوده‌اند. البته در میان این جمعیت، بیش از ۶۰۰ میلیون نفر، چاق بودند. انتظار می‌‌رود این ارقام، در سالهای آینده افزایش پیدا کنند.

خوراکی‌هایی برای پیشگیری و مبارزه با بیماری‌ها

برای کمک به کاهش وزن و محافظت از خود در برابر خطر چاقی، روزتان را با ترکیب آب و آبلیمو شروع کنید. لیموترش گوارش را بهبود داده و به سم زدایی از بدن کمک می‌کند. سمومی که در بدن‌تان جمع می‌شوند، متابولیسم‌تان را کُند می‌کنند. مطالعه‌ای نشان داده مصرف لیموترش، افزایش وزن را سرکوب کرده و مانع تجمع چربی در بدن می‌شود. مرکبات حاوی مقادیر زیادی از ویتامین‌ها و موادی چون آنتی اکسیدان‌ها هستند که می‌تواند به جلوگیری از تاثیرات مضر چاقی کمک کنند.

۲. زردچوبه برای آرتروز

آرتروز، اختلال مفصلی است که یک یا چند مفصل، دچار التهاب می‌شوند. آرتروز، بیش از ۱۰۰ نوع متفاوت دارد و می‌تواند دردهای شدید در مفاصل ایجاد کند. زندگی با داشتن آرتروز بسیار سخت و ناراحت کننده است. اما شما می‌توانید آرتروز و سایر مشکلات مرتبط با این درد را با زردچوبه التیام دهید. گیاهشناسان قرن‌هاست که از زردچوبه به عنوان درمانی طبیعی برای بسیاری از بیماری‌های استفاده می‌کنند. زردچوبه دارای ترکیبی به نام کورکومین است که خواص ضد التهابی دارد. ضمنا خاصیت آنتی اکسیدانی زردچوبه، به خوبی می‌تواند رادیکال‌های آزاد در بدن را که به سلول‌ها آسیب می‌زنند نابود کند.

۳. چغندر برای کم خونی

تعداد افرادی که دچار کم خونی یا فقر آهن هستند کم نیست، کم خونی زمانی روی می‌دهد که تعداد سلول‌های قرمز خون، کمتر از حد نرمال می‌شود. طبق اعلام سازمان سلامت جهانی، ۱.۶۲ میلیارد نفر دچار کم خونی هستند که چیزی حدود ۲۴.۸ درصد از جمعیت جهانی است.

زمانی که شما دچار کم خونی می‌شوید، خون‌تان نمی‌تواند اکسیژن کافی را برای اندام‌ها تامین کند. در نتیجه عملکرد ارگان‌ها و اندام‌های بدن، مختل خواهد شد.

یکی از چیزهایی که با کم خونی مبارزه می‌کند، چغندر است. چغندر مقدار قابل توجهی آهن دارد که به تولید مجدد سلول‌های قرمز خون کمک می‌کند. همچنین چغندر هم شیرین است و هم سرشار از فیبر و ویتامین C که باعث می‌شود غذایی لذیذ و مغذی برای افزودن به هر وعده‌ای از غذای‌تان باشد.

مطالعه‌ای نشان داد مصرف آب چغندر تازه باعث بهبود بسیار چشمگیر در سطح هموگلوبین خون می‌شود. یک عدد چغندر متوسط را همراه با هویج و اسفناج در مخلوط کن ترکیب کرده و آب آن را هر روز بنوشید. همچنین می‌توانید چغندر را بپزید و در سالادتان مصرف کنید.

۴. ماست برای فشار خون بالا

فشار خون بالا، قاتل خاموش است چون می‌تواند موجب آسیب رگهای خونی شده و بیماری قلبی، کلیوی، سکته‌ی مغزی و مشکلاتی دیگر ایجاد کند. برای اینکه سطح فشار خون‌تان را تنظیم کنید، خوردن ماست کم چرب را شروع کنید. ماست، منبع عالی کلسیم، پتاسیم، منیزیم و سایر مواد مغذی مفید برای قلب است که به کاهش فشار خون کمک می‌کند. ضمنا ماست، ترکیباتی دارد که کمک می‌کند آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE) مهار شوند، یعنی عملکردی مشابه داروهای مهار کننده‌ی آنزیم مبدل آنژیوتانسین دارد.

خوراکی‌هایی برای پیشگیری و مبارزه با بیماری‌ها

مطالعه‌ای در مرکز فشار خون بال درانجمن قلب آمریکا انجام شد و نشان داد خوردن ماست ِ بیشتر، بدون اینکه تعداد کالری‌های دریافتی‌تان را بالا ببرد، به کاهش ریسک فشار خون بالا کمک می‌کند.  مطالعه‌ی دیگر نیز دریافت زنانی که در هفته، ۵ وعده یا بیشتر ماست می‌خوردند، ریسک کمتری در ابتلا به بیماری فشار خون داشتند.

هر روز حداقل یک دوم فنجان یا یک فنجان ماست کم چرب بخورید تا احتمال افزایش فشار خون را کاهش دهید. می‌توانید برای افزودن بر فواید ماست، به آن بادام، گردو و میوه اضافه کنید.

۵. بلوبری و بلک بری برای دیابت

دیابت کنترل نشده می‌تواند دردسرساز شود؛ درست همانطور که فشار خون بالا، روی اندام‌های مختلف بدن از چشم‌ها گرفته تا کلیه‌ها اثر می‌گذارد. برای تنظیم سطح فشار خون، به خوردن بلک بری و بلوبری عادت کنید.

خواص ضد دیابتی این بری‌ها، به دلیل فراوانی مواد فیتوشیمیایی در آنهاست که آنتی اکسیدان‌های طبیعی هستند. این بری‌ها غنی از ویتامین‌ها و فیبرهایی هستند که می‌توانند به کنترل قند خون کمک کرده و فواید دیگری نیز دارند.

مطالعات نشان داده مصرف روزانه‌ی بری‌ها، حساسیت انسولینی در افراد چاق، غیر دیابتی و بیماران دچار مقاومت انسولینی را بهبود می‌دهد. روزانه یک فنجان بلو بری (تازه یا خشک شده) مصرف کنید. می‌توانید بری‌ها را به عنوان میان وعده میل کنید یا آنها را به غلات صبحانه، ماست یا اسموتی‌های‌تان اضافه کنید.

۶. چای سبز برای کلسترول بالا

بدن شما به مقداری کلسترول نیاز دارد اما اگر غذاهای پر از کلسترول بخورید، ماده‌ی موم مانندی در دیواره‌ی رگها ایجاد شده که می‌تواند منجر به بیماری قلبی شود، که دلیل عمده‌ی مرگ در آمریکاست. کاهش کلسترول خون می‌تواند ریسک حمله‌ی قلبی یا مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی را کاهش دهد.

یک راه ساده برای غلبه با کلسترول بدن، نوشیدن چای سبز به جای قهوه‌ی معمولی است. ترکیبات متعددی که در چای سبز موجود است، به پیشگیری از جذب کلسترول در سیستم گوارشی کمک کرده و آن را دفع می‌کند. همچنین چای سبز می‌تواند نسبت کلسترول خوب به کلسترول بدن را بهبود بدهد. ضمنا چای سبز کمک می‌کند تا با جلوگیری از اکسیداسیون LDL، عروق تمیز بمانند. در نتیجه ریسک حمله‌ی قلبی یا  سکته‌ی مغزی پایین می‌آید.

۷. سیر برای ضعف سیستم ایمنی

سیستم ایمنی ضعیف می‌تواند شما را مستعد سرماخوردگی و آنفلوآنزا و سایر بیماری‌ها کند. اگر سیستم ایمنی بدن شما که مکانیسم دفاعی‌تان است نتواند با میکروب‌ها و سایر مهاجم‌ها مبارزه کند، سلامت‌تان به خطر خواهد افتاد.

سیر می‌تواند به شما کمک کند سیستم ایمنی‌تان را تقویت کنید. سیر طبیعی، حاوی ترکیبی به نام آلئین است. وقتی سیر را می‌جوید یا خُرد می‌کنید، این ترکیب تبدیل به آلیسین می‌شود. آلیسین حاوی سولفور است که خواص طبی و تقویت کنندگی دارد. ضمنا سیر، ویتامین C و B6، همراه با مواد معدنی سلنیوم و منگنز دارد که سیستم ایمنی را تقویت می‌کنند.

۸. موز برای اسهال

موز، برای درمان مشکلاتی چون ناراحتی معده و اسهال بسیار مفید است. موز دارای پکتین است که فیبری محلول بوده و با آنزیم‌های روده ترکیب می‌شود. بنابراین به تنظیم دفع و حجیم کردن مدفوع کمک می‌کند.

همچنین موز حاوی مواد معدنی است که به عنوان الکترولیت‌ کمک می‌کنند تعادل الکترولیت در بدن حفظ شود. وقتی دچار تهوع یا اسهال می‌شوید، به دلیل از دست دادن آب بدن، الکترولیت کاهش پیدا می‌کند. ضمنا موز یک عذای عالی برای تولید انرژی فوری است.

مطالعات نشان داده موز سبز و فیبر پکتین، برای کنترل اسهال سودمند است. اگر دچار اسهال شدید، یک موز نارس یا سبز بخورید. برای کودکان می‌توانید موز سبز را حدود ۱۰ دقیقه در آب، بپزید، آن را له کنید و به آنها بخورانید.

۹. بروکلی برای سرطان

بنا به گزارش موسسه‌ی ملی سرطان، سرطان جزو دلایل اصلی مرگ و میر در تمام دنیاست. همچنین تخمین زده می‌شود تعداد موارد سرطانی جدید، در عرض دو دهه‌ی آینده، به ۲۲ میلیون برسد. با نگاهی به این آمار هشداردهنده، اهمیت اقدام برای پیشگیری و کاهش ریسک سرطان مشخص می‌شود. تغذیه، یکی از عوامل اصلی در پیشگیری از ابتلا به سرطان است. وقتی صحبت از تغذیه می‌شود، حتما باید توجه خاصی به سبزیجات کلمی چون بروکلی داشته باشید. گلوکوسینولات‌های موجود در سبزیجات کلمی، ترکیبات بیولوژیکی فعال تشکیل می‌دهند، مانند ایندولز، نیتریلز، تیوسیانات و ایزوتیوسیانات.

خوراکی‌هایی برای پیشگیری و مبارزه با بیماری‌ها

این ترکیبات، رشد سرطان را در اندام‌های گوناگون مانند کیسه‌ی صفرا، سینه، کولون، کبد، ریه و معده مهار می‌کنند. بروکلی سرشار از آنتی اکسیدان‌هاست که به پاکسازی پسمانده‌های رادیکال‌های آزاد، سموم و سایر کارسینوژن‌ها از بدن کمک می‌کنند. برای محافظت از خود در برابر سرطان، ۲ تا ۳ بار در هفته، ۲ فنجان بروکلی آب‌پز یا بخارپز شده مصرف کنید.

۱۰. گردو برای سلامت مغز

قدرت مغز بسیار مهم است چون مدام کار می‌کند و عملکردهای سایر ارگان‌ها را بی‌وقفه تنظیم می‌کند. این مغز  شماست که تمام افکار، حرکات و احساس‌های شما را کنترل کرده و شرایط عملکرد مناسب‌تان را فراهم می‌کند. برای حفظ سلامت مغز، روزانه چند عدد گردو بخورید. گردو، تجمع بالایی از DHA دارد که نوعی اسید چرب امگا ۳ بوده که به سلامت مغز و بهبود عملکرد ادارک کمک کرده و عملکرد سالم مغز را تضمین می‌کند. ضمنا گردو حاوی ویتامین B6 و منیزیم است که از حافظه مراقبت می‌کنند.

منبع: برترین‌ها


منبع: فرادید

اشتباهات مرگبار، هنگام دوش گرفتن

اگر می خواهید پوست را سالم و شاداب نگه دارید باید به رفتار کلی خود، حتی در هنگام حمام هم توجه کنید.

اشتباهات مرگبار، هنگام دوش گرفتن

اگر می خواهید پوست را سالم و شاداب نگه دارید باید به رفتار کلی خود، حتی در هنگام حمام هم توجه کنید.

به گزارش میزان، به همین دلیل این بسیار مهم است که به خوراک، خواب و شست وشوی پوست توجه دقیقی داشته باشید و مراقب رفتار خودتان با پوست باشید.

ما در اینجا به ۸ اشتباهی که معمولاً افراد موقع شست وشوی روزانه و دوش گرفتن انجام می دهند اشاره می کنیم. ممکن است پیش از این به این نکته ها توجه نکرده باشید اما برای مراقبت از پوست و رعایت بهداشت قطعاً این نکته ها مهم هستند.

لیف حمام را عوض نمی کنید

حمام محیط مناسبی برای رشد باکتری هاست. شاید محیط حمام شما بسیار تمیز و مطبوع باشد اما باکتری ها همه جا هستند و بدون اینکه شما متوجه باشید اثر نامطلوب خود را بر پوست و سلامت عمومی بدن تان می گذارند. به همین دلیل لازم است بعد از هر ۴ یا ۵ دفعه استفاده از لیف حمام آن را با ماشین لباسشویی بشویید.

برای اینکه مطمئن شوید لیف حمام تان کاملاً تمیز است بهتر است آن را با آب خیلی داغ بشویید. با شستن درست لیف حمام تمامی مواد شوینده شیمیایی، آلودگی های ناشی از شست وشوی بدن و چربی باقی مانده بر الیاف را پاک خواهید کرد. همچنین لازم است پس از ۳ ماه مصرف یک لیف آن را دور بیندازید.

هر روز بدن را لایه برداری می کنید

شاید فکر کنید استفاده روزانه لیف و مصرف مواد لایه بردار و شامپوهای لایه بردار برای پاک سازی و سلامت پوست تان مفید است. اما اصلاً اینطور نیست. شست وشوی زیاد و پاکسازی دائمی باعث می شود پوست تان حساس تر شود و به همین ترتیب آلودگی ها و باکتری ها را بیشتر جذب کند. هر چند روز یک بار از لیف استفاده کنید. لایه برداری هر روزه برای پوست های خشک نیز بسیار آسیب رسان است و باعث ایجاد حساسیت و خشکی بیشتر پوست می شود. یک بار لایه برداری پوست در هفته کافی است پس لازم نیست هر روز لیف بزنید.

موها را بدون اینکه شانه بزنید می شویید

اگر می خواهید مانع شکنندگی و ایجاد موخوره در موهایتان شوید قبل از شست وشوی مو آن را کاملاً شانه کنید. این کار برای پیشگیری از گره های مو هنگام استفاده از شامپو لازم است. همچنین برای استفاده از نرم کننده ها می توانید آن را با یک مسواک روی انتهای مو بمالید و به این ترتیب گره های مو را با ملایمت باز کنید.

هنگام دوش مسواک می زنید

اگرچه با این کار در زمان صرفه جویی کرده اید و همزمان چند کار را انجام داده اید اما این باعث می شود توجه کافی و زمان لازم را صرف شست وشوی دندان نکنید. برای شستن دندان بهتر است از مسواک های برقی استفاده کنید و حداقل دو دقیقه مسواک بزنید. این کاری است که زیر دوش ممکن نیست.

پاها را زیر دوش شیو می کنید

اگر لازم است پا یا دست ها را شیو کنید نباید این کار را در ابتدای حمام انجام بدهید. این کار را پس از شست وشوی کامل بدن و زمانی که بدن زیر آب گرم آماده شد انجام بدهید. با این روش پوست به راحتی شیو می شود و التهاب و قرمزی ایجاد نمی شود.

هر روز موها را می شویید

هر چقدر بیشتر موها را بشویید موها چرب تر می شوند. چون پوست سر پس از شست وشو شروع به تولید چربی بیشتر برای موها می کند. بهتر است هر دو یا سه روز یک بار موها را بشویید. با این کار چربی طبیعی مو حفظ می شود و موها درخشان تر و سالم تر خواهند ماند.

با آب داغ دوش می گیرید

هیچ چیز دلپذیر تر از دوش آب گرم نیست به ویژه در فصل های سرد. اما آب داغ باعث ایجاد اگزما، خشکی پوست، خارش و التهاب می شود. از آب ولرم استفاده کنید تا سلامت پوست تان به مرور زمان از دست نرود.

موها را با شدت خشک می کنید

فشار شدید به موها با حوله برای خشک کردن مو یک اشتباه رایج است. این کار باعث شکنندگی و آسیب به فولیکول های مو می شوند. خشک کردن پوست و مو با شدت و فشار باعث خشکی و خارش در پوست سر و اندام می شود. حوله را به آرامی روی موها قرار دهید و بدنتان را نیز با ملایمت خشک کنید.


منبع: فرادید

فواید نواختن موسیقی بر مغز

گوش دادن به موسیقی زمانی که خسته و ناراحت هستید می‌تواند شما را سرحال کند. حتی گاهی برای آرام شدن در هنگام خشم هم مفید است.

فرادید| موسیقی شنیدن و ساز زدن غیر از جنبه تفریحی و لذت بخشی که برای فرد و اطرافیانش ایجاد می‌کند تأثیراتی مهمی در روحیه و مغز افراد می‌گذارد. نواختن ساز مزایای بسیاری دارد و می‌تواند باعث انرژی بخشی به شما و اطرافیانتان گردد.

به گزارش فرادید؛ گوش دادن به موسیقی زمانی که خسته و ناراحت هستید می‌تواند شما را سرحال کند. حتی گاهی برای آرام شدن در هنگام خشم هم مفید است؛ اما اگر دوست دارید تأثیراتی که نواختن ساز بر مغز شما می‌گذارد را بشناسید این گزارش را بخوانید.

فواید نواختن موسیقی بر مغز 

نواختن موسیقی و نیز گوش دادن به آن باعث تحریک مغز و افزایش ظرفیت آن می‌شود

۱- افزایش ظرفیت حافظه

تحقیقات نشان داده است که نواختن موسیقی و نیز گوش دادن به آن باعث تحریک مغز و افزایش ظرفیت آن می‌شود. در یک آزمایش، به ۲۲ کودک بین ۳ الی ۴٫۵ سال درس‌های کیبورد و یا آواز داده شد. در سوی دیگر، به گروهی ۱۵ نفره نیز هیچ درس موسیقی ارائه نشد. هر دو گروه در یک کلاس پیش دبستانی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، کودکانی که در کلاسهای هفتگی کیبورد شرکت می‌کردند، ۳۴ درصد بهتر از سایرین در کسب مهارت‌های ماندگار عمل کردند.

بنا بر مقاله‌ای که در مجله آنلاین تلگراف منتشر شده است، «تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که نواختن منظم یک ساز باعث تغییر شکل و قدرت مغز شده و می‌تواند از آن برای بهبود مهارت‌های شناختی افراد استفاده کرد.» همچنین تحقیقات نشان داده است که نواختن منظم موسیقی باعث بهبود مهارت در استفاده از دستان، شنوایی، ذخیره اطلاعات صوتی در ذهن و حافظه در افراد می‌شود. همچنین این کار می‌تواند به اندازه ۷ نمره، آی‌کیو افراد را بهبود بخشد.

۲- بهبود دادن مدیریت زمان و مهارت‌های سازمان‌دهی

یادگیری نواختن یک ساز نیازمند تمرین نظم و سازمان‌دهی است و یک موسیقیدان خوب می‌داند که کیفیت زمان تمرین از کمیت آن مهم‌تر است. یک نوازنده برای این‌که بتواند سریع‌تر پیشرفت کند، خواهد آموخت که چگونه زمان خود را سامان دهد و از زمان خود به شکل بهینه استفاده کند.

فواید نواختن موسیقی بر مغز 

 نواختن یک ساز نیازمند این است که نوازنده برای ساخت آهنگ با سایرین همکاری کند

۳- افزایش مهارت کار تیمی

انجام کار تیمی از مهارت‌های بسیار مهم برای موفقیت در زندگی هستند. نواختن یک ساز نیازمند این است که نوازنده برای ساخت آهنگ با سایرین همکاری کند. در یک گروه موسیقی، افراد می‌آموزند که چگونه با سایرین کنار بیایند و همکاری کنند و برای نواختن یک آهنگ خوب به صورت گروهی، هر نوازنده باید یاد بگیرد که به دیگران گوش فرا دهد تا افراد در کنار هم بتوانند آهنگی دلنواز خلق کنند.

۴- افزایش پشتکار
یادگیری نواختن یک ساز نیازمند صرف زمان و تلاش است که این امر باعث می‌شود که صبر و پشتکار افراد در بوته آزمایش قرار بگیرد. هیچ قطعه موسیقی را نمی‌توان بار اول بی نقص اجرا کرد و اکثر نوازندگان پیش از آنکه بتوانند قطعه‌ای را به درستی اجرا کنند، بارها آن را تمرین می‌کنند.

۵- بهبود هماهنگی جسمی و ذهنی

هنر نوازندگی نیازمند هماهنگی و همکاری چشم و ذهن و دست‌هاست. با خواندن نُت از روی یک صفحه، مغز به صورت ناخودآگاه این نت‌ها را به الگوهای حرکتی تبدیل می‌کند. به این مجموعه، تنفس و گرفتن ریتم را نیز اضافه کنید تا بهتر متوجه هماهنگی ایجادشده شوید.

فواید نواختن موسیقی بر مغز 

هنر نوازندگی نیازمند هماهنگی و همکاری چشم و ذهن و دست‌هاست

۶- بهبود توانایی ریاضی
خواندن نت‌های موسیقی نیازمند شمارش نت‌ها و ریتم‌هاست که این امر می‌تواند به بهبود مهارت‌های ریاضی مغز کمک کند. در عین حال، مطالعه تئوری موسیقی نیازمند یادگیری جنبه‌های بسیاری از ریاضی است. مطالعات نشان داده است که دانش‌آموزانی که سازی را می‌نوازند از دانش‌آموزانی که سازی نمی‌نوازند، نمره‌های بهتری کسب می‌کنند.

۷- بهبود مهارت‌های درک مطلب
بنا بر تحقیقی که در مجله «روانشناسی موسیقی» چاپ‌شده است، کودکانی که به مدت چند سال در کلاس‌های مربوط به آموزش موسیقی و آموزش ریتم‌های پیچیده شرکت کرده‌اند، عملکرد بهتری در خواندن و درک مطلب متون از خود نشان داده‌اند. شاید چنین نتیجه‌ای چندان عجیب نباشد چرا که نوازندگی شامل خواندن و ادراک مداوم است. زمانی که نوازنده نت‌های سیاه و سفید را روی یک صفحه می‌بیند، باید بتواند نام نت را تشخیص داده و آن را به حرکت دست متناسب ترجمه کند. در عین حال باید بتواند ریتمی که نت‌ها تشکیل می‌دهند تشخیص دهد و الگوی مناسب را اجرا نماید.

۸- افزایش احساس مسئولیت
نواختن یک ساز مسئولیت‌هایی نیز به همراه خود دارد. نگهداری از ساز و حفظ آن و نیز احساس مسئولیت برای شرکت در تمرین و انجام تمرینات روزانه از عواملی است که می‌تواند باعث افزایش حس مسئولیت افراد گردد.

فواید نواختن موسیقی بر مغز

 گوش دادن به موسیقی زمانی که خسته و ناراحت هستید می‌تواند شما را سرحال کند

۹- افزایش تمرکز
نواختن یک ساز نیازمند تمرکز بر روی چیزهایی همچون گام، ریتم، تمپو و کیفیت صداست. نوازندگی در یک گروه حتی نیازمند تمرکز بیشتری است، چراکه باید به عملکرد سایر اعضای گروه نیز توجه کرد و آن را تحلیل نمود.

۱۰- کاهش استرس
ساز یک نوازنده متعلق به وی است و او می‌تواند هر چه می‌خواهد با آن بنوازد. این کار به وی کمک می‌کند تا احساسات خود را با استفاده از ساز بیان نماید و در نتیجه خود را از استرس‌ها و فشارهای روزانه خالی کند. همین کار باعث می‌شود که تنش و اضطرابی را که زندگی تحمیل انسان می‌کند را به راحتی دور بریزد و روش درمانی کارآمدی باشد برای بچه‌هایی که دچار اختلالاتی از قبیل اوتیسم و افسردگی  هستند.

۱۱- ایجاد احساس کامیابی

یادگیری مهارتهای دشوار نوازندگی و فائق آمدن بر چالش‌های آن و تسلط بر آن با حسی از رضایت و کامیابی همراه است و اعتمادبه‌نفس نوازنده را در انجام سایر کارهای چالش‌برانگیز در زندگی افزایش می‌دهد.

فواید نواختن موسیقی بر مغز 

 نوازندگی یک ساز، بسیار هیجان‌انگیز و لذت‌بخش است

Normal
۰

false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA

MicrosoftInternetExplorer4

۱۲.

دقت ذهن

تحقیقات جدید حاکی از آن است که خطر بروز زوال عقل ناشی از افزایش سن یا بیماری در افرادی که موسیقی می‌نوازند، کمتر است. محققان دانشگاه «سنت اندروز» دریافته‌اند افرادی که ساز می‌نوازند، ذهن‌های تیزتری دارند و سریع‌تر از دیگرانی که اهل موسیقی نیستند، متوجه اشتباهات شده و می‌توانند آنها را اصلاح کنند.

بعد از مطالعاتی که انجام شد «اینز جنتچ» روانشناس گفت: این مطالعه نشان می‌دهد حتی متوسط ترین سطوح فعالیت موسیقیایی می‌تواند برای عملکرد مغز مفید باشد. این یافته‌ها می‌تواند معانی مهمی داشته باشد چرا که فرایندهای دخیل در بهبود عملکرد مغزی ناشی از موسیقی نوازی، در بین نخستین فرایندهایی است که تحت تأثیر پیری و همچنین تعدادی از بیماری‌های روحی مانند افسردگی قرار می‌گیرد.

۱۳. باعث ایجاد شادی در زندگی شما می‌شود

نوازندگی یک ساز، بسیار هیجان‌انگیز و لذت‌بخش است. علاوه بر این هیجان و لذتی که از نوازندگی دارید، یک احساس فوق‌العاده زیبا خواهید داشت. زمانی که شنوندگان، برای اجرای فوق‌العاده زیبا و دل‌نشین، شما را تشویق و تحسین می‌کنند، این مسئله در شما احساس غرور ایجاد می کند. زمانی که شما داوطلبانه در انجمن‌ها و اجتماعات مختلف نوازندگی می‌کنید؛ و خوشحالی و هیجان را در چهره‌ افراد می‌بینید که از موسیقی شما لذت می‌برند،ناخودآگاه خوشحال می شوید.

  فواید نواختن موسیقی بر مغز

نوازندگی در یک گروه حتی نیازمند تمرکز بیشتری است

۱۴.تقویت کردن سیستم تنفسی

هوا یکی از عوامل مهمی است که می‌تواند یک قطعه موسیقی را فوق‌العاده زیبا کند. علاوه بر این برای اجرا کردن صحیح هر قطعه موسیقی شما نیاز دارید نفس عمیقی بکشید و یاد بگیرید که چگونه عمل بازدم را انجام دهید که روی نحوه نواختن شما و کیفیت قطعه تأثیر نگذارد. تمرین تنفس صحیح یکی از ملزومات ضروری  برای موزیسین‌هاست و باعث تقویت سیستم تنفسی شما می‌شود.

۱۵. بالا بردن مهارت اجرایی

یکی از هدف‌های زیاد تمرین کردن و ساز زدن زیاد، این است که بتوانید برای دیگران اجرا کنید. هرچه بیشتر در مقابل دیگران بنوازید، ترس و اضطراب شما کم‌تر می‌شود. نوازندگی در یک گروه موسیقی یا در یک ارکستر موسیقی به شما کمک می‌کند تا اضطراب کمتری داشته باشید. به این علت که شما تنها نیستد. آماده شدن برای بخشی که می‌نوازید و همچنین این نکته که چگونه بنوازید بسیار راحت‌تر است از زمانی که شما تنها برای یک جمعیت می‌نوازید.

۱۶. شما را با فرهنگ و تاریخ آشنا می‌کند

اغلب اوقات موسیقی بازتابی است از محیط و زمانی که آن موسیقی خلق شده است؛ بنابراین شما انواع مختلفی از موسیقی را یاد می‌گیرید مانند موسیقی کلاسیک متداول، موسیقی محلی، موسیقی قرون وسطی و دیگر ژانرهای موسیقی. موسیقی در درونش، تاریخچه خود را حمل می‌کند و هر قطعه‌ موسیقی، پیش‌زمینه و داستان خود را دارد که می‌تواند به پیشرفت کردن دیگر فرهنگ‌ها کمک کند.

 فواید نواختن موسیقی بر مغز

 نوازندگی ساز احتیاج دارد که شما به دقت گوش کنید

۱۷. مهارت‌های اجتماعی شما را ارتقاء می‌دهد

نواختن ساز یک روش عالی برای بالا بردن مهارت‌های اجتماعی شما به شمار می‌آید. بعضی از موزیسین‌ها جذب گروه‌ها و ارکسترها می‌شوند و بیشتر اوقات دوستانی که در گروه پیدا می‌کنند، برایشان مثل خانواده هستند. این اتفاق خیلی بین نوازندگان معمول است که در طول فعالیت‌های موسیقی خود چنین دوستانی داشته باشند.

۱۸. تقویت مهارت شنوایی

نوازندگی ساز احتیاج دارد که شما به دقت گوش کنید. شما باید توانایی شنیدن نت اشتباه را داشته باشید و آن را تبدیل به نت درست کنید. کوک کردن ساز نیاز به تقویت شنوایی دارد. همچنین هنگامی که یک گام مشخص را می‌نوازید، بتوانید تشخیص دهید که نت‌ها کوک هستند. وقتی دسته‌جمعی می‌نوازید شما مجبورید که به ملودی گوش کنید و اگر نقش همراهی کننده ملودی را دارید، باید نرم‌تر و آرام‌تر بنوازید. با نواختن موسیقی شما به‌طور طبیعی و مطمئن مهارت شنوایی خود را بالابرده‌اید.

فواید نواختن موسیقی بر مغز 

  وقتی دسته‌جمعی می‌نوازید شما مجبورید که به ملودی گوش کنید

۱۹. لذت به دست آوردن دستاوردی بزرگ

غلبه کردن بر چالش‌های موسیقی که زمانی فکر می‌کردید هرگز به آن نمی‌رسید، می‌تواند یک دستاورد بزرگ برای شما باشد. وقتی شما برای اولین بار یاد گرفتید چگونه یک ساز را بنوازید، نگه‌داشتن یک نت به اندازه دو ضرب و یا نواختن یک گام، یک موفقیت فوق‌العاده محسوب می‌شد. در حالی که هرچه بیشتر تمرین کنید شما تبدیل به یک موزیسین با تجربه خواهید شد که قطعات زیبایی می‌نوازد که نه تنها به گوش خودتان، بلکه برای دیگران هم لذت‌بخش خواهد بود.

۲۰. انضباط را به شما یاد می‌دهد
نواختن ساز می‌تواند بسیار چالش برانگیز باشد. یکی از مواردی که موزیسین ها یاد می‌گیرند نظم و انضباط است. تمرین کردن‌های زیاد و سخت تلاش کردن برای قسمت‌هایی که احتیاج به تمرین و ممارست دارند. بهترین موزیسین‌های دنیا، استاد انضباط و مقررات هم هستند و این همان دلیلی ست که باعث موفقیت آن‌ها شده است.


منبع: فرادید