زندگی شومِ معروف‌ترین جاسوس زن در تاریخ

ده سال پیش، این زن پایتخت‌های اروپا را به‌زانو درآورده بود. یک “زن افسونگر” که به رقص‌های مسحورکننده و عجیب شهرت داشت. در میان عشاقش وزرا، صنعتگران و ژنرال‌ها حضور داشتند.

زندگی شومِ معروف‌ترین جاسوس زن در تاریخ

فرادید| صبح روز ۱۵ اکتبر ۱۹۱۷، یک ماشین نظامی
خاکستری رنگ زندان “سنت لازار” در مرکز پاریس را ترک کرد. در این ماشین
علاوه بر دو راهبه و یک وکیل، یک زن ۴۱ ساله هلندی حضور داشت که کتی بلند به تن
داشت و کلاه لبه‌دار بزرگی بر سر گذاشته بود.

به گزارش فرادید به نقل از بی‌بی‌سی، ده سال پیش، این زن پایتخت‌های اروپا را به‌زانو
درآورده بود. یک “زن افسونگر” که به رقص‌های مسحورکننده و عجیب شهرت
داشت. در میان عشاقش وزرا، صنعتگران و ژنرال‌ها حضور داشتند.

اما جنگ آغاز شد و جهان تغییر کرد. فکر می‌کرد
هنوز هم می‌تواند در سراسر اروپا سفر کند و به کار افسونگری خود ادامه دهد. اما
اکنون مردان و ژنرال‌های بلندمرتبه چیزی فراتر از سکس از او می‌خواستند. اطلاعات.

و این به معنای جاسوسی بود.

او “ماتا هاری” نام داشت و قرار بود
اعدام شود. جرمش چه بود؟ جاسوسی برای آلمان، گرفتن اطلاعات
از افسران متفقین و انتقال آن‌ها به مزدوران آلمان. با ادامه این روند روزنامه‌های
خشمگین مدعی شدند که او مسئول مرگ هزاران تن از سربازان متفقین است.

اما شواهدی که در دادگاه محاکمه او ارائه شد بعلاوه
چندی دیگر از اسناد، چیز دیگری را نشان می‌دهند: که او درواقع یک جاسوس دوگانه بود
و در این راه قربانی شد.

اکنون
پس از گذشت صدسال، با انتشار اسنادی توسط وزارت دفاع فرانسه، اطلاعات جدیدی از معروف‌ترین
جاسوس زن در تاریخ به دست آمد.

این اسناد شامل متن بازجویی‌هایش توسط دادستان
ضد جاسوسی فرانسه در سال ۱۹۱۷ است. برخی از این اسناد در نمایشگاه جدیدی در موزه
“فرایز” در زادگاهش “لیوواردن” به نمایش گذاشته شدند.

زندگی شومِ معروف‌ترین جاسوس زن در تاریخ

“ماتا هاری” در مقابل جوخه آتش. در
مورد این تصویر شک و تردیدهایی وجود دارد و ممکن است صحنه‌ای از یک فیلم باشد.

در میان این اسناد، برگه تلگرافی از سوی یکی از
مقامات ارتش آلمان در مادرید به برلین دیده می‌شود که سبب دستگیری ماتا هاری در
هتلی در خیابان شانزلیزه شد. این مدرک در دادگاه محاکمه او به‌عنوان یک مدرک کلیدی
ارائه شد.

نام اصلی‌اش “گرترود مارگارت زله” و
متولد ۱۸۷۶ بود. ماتا هاری، نام هنری او یک واژه مالائی به معنای “چشم
روز” یا آفتاب بود. او زندگی عجیب و تراژیکی داشت. پس از یک ازدواج سخت و
ناموفق در هند شرقی هلند، به فرانسه رفت و به یک رامشگر حرفه‌ای تبدیل شد. رقص‌های
فریبنده او راه ورود به مجامع مخفی اروپا بود.

“هانس گرونوگ” مدیر موزه فرایز می‌گوید:
“حتی بدون فعالیت‌های جاسوسی، بازهم نام ماتا هاری به دلیل فعالیت‌های ویژه‌اش
در خاطره پایتخت‌های اروپا باقی می‌ماند.”

“او کم‌وبیش خالق رقص استریپ بود. ما آلبوم
عکس‌ها او را در موزه به نمایش گذاشتیم و تصاویر زیادی از او در روزنامه‌های آن
دوران وجود دارد. او یکی از افراد مشهور دوره خود بود.”

زندگی شومِ معروف‌ترین جاسوس زن در تاریخ

حکم دادگاه فرانسه برای اعدام ماتا هاری

متأسفانه اتهام جاسوسی بر داستان ماتا هاری سایه‌ای
سیاه افکنده است. در سده گذشته بسیاری از مورخان از او دفاع کرده‌اند. برخی می‌گویند
او قربانی شد زیرا فرانسوی‌ها نیاز به جاسوسی داشتند تا جای خالی برخی امور را پر
کند.

ماتا هاری برای فمینیست‌ها هدف مناسبی بود زیرا باوجود
بی‌بندوباری اخلاقی راحت‌تر می‌توانستند به او عنوان “دشمن فرانسه” را
بدهند.

تاکنون جزئیات کامل بازجویی او توسط “پیر
بوچاردون” (مردی که بعدها “فیلیپ پتن” را تحت پیگرد قانونی قرار
داد) فاش نشده بود و از دسترس مورخان خارج بود.

گفته می‌شود که در سال ۱۹۱۶، پس از مدت کوتاهی
بازجویی توسط سرویس اطلاعاتی بریتانیا MI6، از طریق اسپانیا به
فرانسه بازگشت.

در مادرید، با یکی از مقامات نظامی آلمان به نام
“آرنولد فون کال” آشنا شد. ماتا بعدها گفت که تمام این ملاقات‌ها از قبل
توسط سازمان اطلاعات فرانسه برنامه‌ریزی‌شده بود و قرار بود با استفاده از نفوذ
خود در میان مقامات ارشد آلمان، به متفقین کمک کند.

اما پیام تلگرافی آرنولد کال سبب نابودی او شد.
در این پیام مشخصات مأمور ویژه‌ی H21 را برای رئیسش در برلین
فرستاده بود. آدرس، مشخصات بانکی حتی نام
خدمتکار ماتا هاری نیز در آن ذکرشده بود. هر کس که پیام را می‌خواند بدون تردید می‌فهمید
که ماتا هاری همان مأمور H21 است.

این پیام تلگرافی که توسط سازمان اطلاعاتی
فرانسه ره‌گیری شد، اکنون در نمایشگاه موزه فرایز وجود دارد. درواقع ترجمه رسمی پیام
در موزه قرار داده‌شده است. زیرا قسمت‌هایی از پیام ساییده شده است. به گفته برخی
از مورخان، این پیام تلگرافی مشکوک به نظر می‌رسد.

زندگی شومِ معروف‌ترین جاسوس زن در تاریخ

عکس پلیس از ماتا هاری در روز دستگیری

گفته می‌شود که فرانسوی‌ها مدت زیادی بود که کد
تلگراف را رمزگشایی کرده بودند. آلمانی‌ها از این مسئله آگاه شدند. اما بازهم
آرنولد فون کال پیام را ارسال کرد. به‌عبارت‌دیگر، او می‌خواست مقامات فرانسه پیام
را ببینند. بنابراین طبق این نظریه، این آلمان‌ها بودند که فرانسوی‌ها را در مسیر
دستگیری و اعدام مأمور خودشان قرار دادند.

یا نظریه دیگری درست است.

چرا تنها اسناد ترجمه‌شده در آرشیو قرار دارند؟
تلگراف اصلی کجاست؟ آیا خود فرانسوی‌ها سند را جعل کردند تا ماتا هاری را متهم به
جاسوسی کنند؟ در این صورت به‌راحتی “جاسوس” خود را پیدا می‌کردند و مردم
از کار آن‌ها راضی بودند.

هر دو نظریه ماتا هاری را به یک قربانی تبدیل می‌کند.
یکی از طرفین تصمیم گرفت از شر او خلاص شود و این کار را نیز کردند.

اما آرشیوهای فرانسوی جزئیات دیگری را منتشر
کردند که این فرضیه‌ها را به بخش‌های کوچک‌تری تقلیل می‌دهد. زیرا در متن بازجویی‌های
او آمده که در ماه ژوئن ۱۹۱۷ مارگارت زله حقیقت را گفت و اعتراف کرد.

او به بوچاردون گفت که توسط آلمانی‌ها استخدام‌شده
بود.

زندگی شومِ معروف‌ترین جاسوس زن در تاریخ

سنجاق‌سینه ماتا هاری در نمایشگاه موزه فرایز

او در ابتدای جنگ خارج از فرانسه گیر افتاده بود
و تلاش داشت خود را به پاریس برساند. “کارل کرومر” از کنسولگری آلمان در
آمستردام شرایط را برای او محیا کرد… به شرطی که به آن‌ها لطف کند و هرازگاهی
اطلاعاتی در اختیارشان قرار دهد. بدین ترتیب مأمور H21 ایجاد شد.

ماتا هاری در بازجویی‌ها اصرار داشت که فقط می‌خواسته
پول را بردارد و فرار کند. گفت که به نیروهای متفقین وفادار است و قول داده به
سازمان اطلاعات فرانسه کمک کند. اما شواهد علیه او به‌اندازه کافی گویا و روشن بودند.

با ورود به “شاتو دو وینسنس” در حومه
شرقی پاریس، او را به مکانی منتهی به یک ساختمان گِلی بردند. در آنجا دوازده سرباز
ایستاده بودند تا جوخه آتش را تشکیل دهند.

در برخی گزارش‌ها آمده که او اجازه نداد چشم‌هایش
را ببندند. زمانی که یک دستش را به تیر می‌بستند، با دست دیگرش برای وکیلش دست
تکان داد. فرمانده شمشیرش را پایین آورد و صدای شلیک بلند شد. ماتا هاری به روی
زانوهایش افتاد.

افسری با هفت‌تیر نزدیک شد و گلوله‌ای در سرش شلیک
کرد.

پس از اعدام کسی برای گرفتن جنازه‌اش نیامد.
بنابراین بدنش را به مدرسه پزشکی در پاریس منتقل کردند تا در دروس کالبدشکافی مورد
استفاده قرار گیرد. سرش در موزه آناتومی حفظ و نگهداری شد. اما حدود بیست سال پیش
از موزه ناپدید شد. احتمال می‌رود که به سرقت رفته باشد.

منبع: BBC

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ، ،


منبع: فرادید

"میخائیل گورباچف" برنده جایزه صلح نوبل

فرادید| پانزدهم اکتبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۸۱۵- آغاز تبعید ناپلئون

“ناپلئون بناپارت” امپراتور سرنگون‌شده
فرانسه، به جزیره بریتانیایی “سنت هلن” وارد شد و پنج سال و نیمِ آخر عمر
خود را در تبعید گذراند.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۱۷- اعدام “ماتا هاری”

“ماتا هاری” رقصنده هلندی به اتهام
جاسوسی برای آلمان‌ها توسط جوخه آتش در خارج از پاریس اعدام شد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۴۰- اولین فیلم تماماً ناطق چارلی چاپلین

کمدی درام “دیکتاتور بزرگ” در هجو آدولف
هیتلر در نیویورک به نمایش درآمد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۴۵- اعدام رهبر “دولت ویشی”

“پی‌یر لاوال” رهبر سابق دولت ویشی
فرانسه به اتهام خیانت اعدام شد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۴۶- مرگ “هرمان گورینگ”

مجرم جنگی نازی چند ساعت قبل از اعدام، خودش را
با سم کشت.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۶۶- تشکیل حزب “پلنگ سیاه”

حزب انقلابی پلنگ سیاه توسط “هیویی
نیوتن” و “بابی سیل” در اوکلند، کالیفرنیا تأسیس شد.

امروز در تاریخ

۷٫ ۱۹۶۶- تأسیس وزارت حمل‌ونقل در آمریکا

پرزیدنت “لیندون بی جانسون” با امضای
یک لایحه وزارت حمل‌ونقل را ایجاد کرد.

امروز در تاریخ

۸٫ ۱۹۹۰- “میخائیل گورباچف” برنده
جایزه صلح نوبل

رئیس‌جمهور شوروی برنده جایزه صلح نوبل شد.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

شلیک به "تئودور روزولت"

فرادید| چهاردهم اکتبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۹۱۲- شلیک به “تئودور روزولت”

رئیس‌جمهور سابق “تئودور روزولت” طی
مبارزات انتخاباتی برای کاخ سفید، هدف گلوله “جان شرانک” قرار گرفت. اما
برای سخنرانی در میلواکی حاضر شد و گفت “برای کشتن من بیش از یک گلوله لازم
است.”

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۲۶- انتشار داستان “پو خرسه”

داستان “پو خرسه” نوشته “ای‌ای میلن”
در لندن منتشر شد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۴۷- شکستن دیوار صوتی

کاپتان نیروی هوایی ایالات‌متحده “چارلز
ییگر”، اولین خلبانی بود که با هواپیمای XS-1 دیوار صوتی را
شکست.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۶۴- جایزه صلح نوبل برای “لوتر
کینگ”

دکتر “مارتین لوتر کینگ” برای حمایت
از سیاست مصالحت آمیز برنده جایزه صلح نوبل شد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۹۴- آغاز نمایش فیلم “پالپ
فیکشن”

فیلم معروف “کوانتین تارانتینو” برای
نخستین بار در چنین روزی به نمایش درآمد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۲۰۱۲- شکستن دیوار صوتی با پرش ۲۴ مایلی

ماجراجوی اتریشی “فلیکس بامگارتنر”
اولین فردی است که با پرش از ارتفاع ۲۴ مایلی بالای سطح زمین دیوار صوتی را شکست.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

تحصن مصدق و یارانش

۲۲ مهرماه ۱۳۲۸ دکتر محمد مصدق و یارانش در اعتراض به انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی دست به تحصن زدند.

تحصن مصدق و یارانش

۲۲ مهرماه ۱۳۲۸ دکتر محمد مصدق و یارانش در اعتراض به انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی دست به تحصن زدند. 

در کنار مصدق، عباس خلیلی مدیر روزنامه اقدام، ابوالحسن عمیدی نوری مدیر روزنامه داد، حسین فاطمی مدیر روزنامه باختر امروز، احمد ملکی مدیر روزنامه ستاره، جلالی نایینی مدیر روزنامه کشور، حسین مکی، سید علی شایگان، کریم سنجابی، آیت‌الله غروی و ارسلان خلعتبری از جمله متحصنین بودند.

تحصن مصدق و یارانش 

تقاضای تحصن‌کنندگان در دو مورد خلاصه می‌شد: اول الغای انتخابات فاسد کشور و دوم تعیین دولتی بی‌طرف که انتخابات را در کمال آزادی برگزار کند. 

دولت و دربار نه تنها به تقاضای تحصن‌کنندگان بی‌اعتنایی کردند؛ بلکه بر مداخلات خود نیز در انتخابات اصرار ورزیدند. متحصنان پس از چند روز تحصن، چون جوابی از شاه دریافت نکردند و در خارج نیز انتخابات، طبق میل دولت جریان داشت، اعتصاب غذا کردند. 

سرانجام روز سه‌شنبه ۲۶ مهرماه ۱۳۲۸ش جواب شاه از طرف هژیر، وزیر دربار و به خط وزیر دربار به آنان داده شد که در آن به رضایت از آزادی انتخابات تاکید شده بود.

متحصنان پس از مشورت، جوابی به امضای دکتر مصدق به هژیر دادند: «… اکنون که درخواست ما مورد توجه و عطوفت قرار گرفت، به تحصن خاتمه می‌دهیم. سعادت مملکت را همیشه خواهانیم.» هنگام ترک بست‌نشینی در بیانیه‌ای منتشر کردند که ضمن آن آمده بود: «موضوعی که بیش از همه، ملیون ایران را نگران ساخته، نتیجه‌ای است که می‌خواهند از فساد و دستگاه ما بگیرند.» 

سپس آنان در خانه مصدق گرد آمدند و درباره موضوعی تصمیم گرفتند که اهمیت آن به مراتب، فراتر از مبارزه انتخاباتی بود: این تحصن سرآغاز شکل‌گیری جبهه ملی بود.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

بارعام کوروش

پارسیان در سمت راست و متحدان در سوی چپ و ارابه‌ران‌ها هم به همین‌گونه از دو سمت دروازه کاخ وارد شدند. در سر دسته، چهار گاو نر ویژه قربانی، پیش می‌رفتند آنها چه هیکل شکیلی داشتند و قرار بود در پیشگاه پروردگار بزرگ یا ایزدان دیگر که مغ‌ها نام می‌داده‌اند قربانی شوند.

پارسیان در سمت راست و متحدان در سوی چپ و ارابه‌ران‌ها هم به همین‌گونه از دو سمت دروازه کاخ وارد شدند. در سر دسته، چهار گاو نر ویژه قربانی، پیش می‌رفتند آنها چه هیکل شکیلی داشتند و قرار بود در پیشگاه پروردگار بزرگ یا ایزدان دیگر که مغ‌ها نام می‌داده‌اند قربانی شوند، زیرا پارسیان بر این عقیده‌اند که در امور مربوط به ایزدان، پیروی از گفتار خبرگان، درست و سزاوار است.

بارعام کوروش

بعد از گاوهای نر، اسب‌هایی که نذر آفتاب قربانی می‌شدند و سپس گردونه سپیدی که مال بند زرین داشت و حلقه‌های گل بر آن آویزان بود و خاص اهورا مزدا و پس از آن گردونه سپید دیگر به مهر (میترا) اختصاص داشت و مانند ارابه قبلی با گل آراسته بودند و باز گردونه سوم که اسب‌های آن یراق‌های ارغوانی داشتند، از دنبال کسانی که مجمره‌های بزرگی را پر از آتش بر دست می‌بردند و سرانجام خود کوروش در گردونه اختصاصی از دروازه قصر بیرون آمد، با کلاه شاهی تیارا بر سر و قبایی به‌رنگ ارغوانی که نوار سفید بر آن دوخته شده بود و مختص شاه بود و نیم شلواری سرخ پررنگ و ردای ارغوانی و بر دورکلاه شاهی (تیارا) هم سربند. نزدیکان شاه نیز همین زیور‌ها را داشتند که هنوز مرسوم است، دست‌های کوروش از آستین بیرون بود پهلوی او ارابه‌رانی بلندقامت ایستاده بود ولی اندامش از اندام شاه کوتاه‌تر بود.

همین که شاه ظاهر شد همه جمع به خاک افتادند و با آنکه مردم از شکوه دستگاه شاهی و دیدن سیمای زیبا و برازنده او چنان کرده بوده‌اند، در هر حال تا آن روز هیچ پارسی‌ای، در جلوی کوروش به خاک نیفتاده بود. پس از آنکه گردونه شاه به حرکت درآمد، چهار هزار سوار نیزه‌دار در دو سمت گردونه راه افتادند در عقب آنها، عصاداران سلطنتی بازوبین در دست سواره حرکت کردند سپس دویست راس اسب از اصطبل شاهی با دهنه‌های زرین و یراق‌های راه راه و از دنبال نیز دو هزار نیزه‌دار و بعد دسته قدیمی‌ترین سواره نظام پارسی شامل ۱۰ هزار نفر در ستونی صد نفری پهلو به پهلو می‌آمدند بعد دسته دیگر سواره نظام و باز دسته سوم و دسته‌ای دیگر و سپس سواران مادی، کادوسی‌ها، هیرکانی‌ها و سکاها به ترتیب و بعد از گردونه‌ها ردیف چهارگانه از دو سوی راه حرکت می‌کردند. در سراسر راه هزاران نفر پشت ردیف سربازان دنبال دسته شاهی افتاده مترصد تقدیم عریضه بودند.

وقتی که دسته شاهی به اماکن مقدسی رسید، گاوهای نر را به درگاه زاوش و اسب‌ها را هم به نذر آفتاب قربانی کردند و لاشه‌ها را سوزانیدند… وقتی که این مراسم برگزار شد، مسابقه اسب‌دوانی انجام پذیرفت و پس از آن مسابقه ارابه‌رانی مانند مسابقه اسب‌دوانی میان طایفه با طایفه برگزار شد و کوروش به همه برندگان، جام‌های گرانبها اعطا کرد.

– بر گرفته از: سیرت کوروش کبیر، گزنفون،

ترجمه ع. وحید مازندرانی، کتاب‌های جیبی ۱۳۵۰

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

سرنخ‌هایی از پیشینه چاپ نزد مسلمانان

از دوره فاطمیان، ایوبیان و مملوکان در کشورهای سوریه و مصر، آثاری از چاپ می‌بینیم که به‌صورت حواله پول، کارت‌بازی و طرش (ادعیه کاغذی که بیشتر زائران مکه از آنها استفاده می‌کردند و دعاهایی که همراه خود می‌بردند) وجود دارد.

 سرنخ‌هایی از پیشینه چاپ نزد مسلمانان
از دوره فاطمیان، ایوبیان و مملوکان در کشورهای سوریه و مصر، آثاری از چاپ می‌بینیم که به‌صورت حواله پول، کارت‌بازی و طرش (ادعیه کاغذی که بیشتر زائران مکه از آنها استفاده می‌کردند و دعاهایی که همراه خود می‌بردند) وجود دارد.

اینک تنها به قصد گذاشتن سرنخ‌هایی برای پیگیری داستان پیشینه چاپ در نزد مسلمانان، یادداشتی از جفری راپر را به همراه منابعش در اختیار می‌گذارم. باشد که دیگران پیگیر آن باشند. دکتر جفری راپر، مشاور بین‌المللی کتاب‌شناسی و کتابخانه است و با موسسه مطالعات تمدن‌های مسلمان در لندن و سایر نهادهای علمی همکاری دارد.

در دانشگاه دورام و دانشگاه آمریکایی قاهره درس خوانده است، از ۲۰۰۳-۱۹۸۲ رئیس واحد کتاب‌شناسی اسلامی در دانشگاه کمبریج و سردبیر ایندکس ایسلامیکوس (index Islamicus) است که عمده‌ترین کتاب‌شناسی جامع و ابزار جست‌وجو برای مقالات نشریات در تمام جنبه‌های اسلام و جهان اسلام است. او همچنین دبیر بنیاد جهانی بررسی نسخه‌های خطی اسلامی الفرقان، رئیس کمیته کتابخانه‌های خاورمیانه (MELCOM- انگلستان) و نویسنده آثار مرجع مختلف بوده است.

او درباره کتاب‌شناسی و تاریخ چاپ و نشر در جهان اسلام تحقیق کرده، نوشته و سخنرانی و نمایشگاه‌هایی در مورد این موضوع در دانشگاه کمبریج، کتابخانه و موزه گوتنبرگ ماینس برگزار کرده است.

چاپ مسلمانان قبل از گوتنبرگ
اغلب نام هنرور آلمانی سده پانزدهم، یوهانس گوتنبرگ اهل ماینس، با اختراع هنر و صنعت چاپ اعتبار می‌یابد. شکی نیست که صنعت چاپ، تحولی بزرگ در ارتباطات انسانی و انباشت دانش به‌وجود آورد، اما واقعا این اختراع در سده پانزدهم در اروپا اتفاق افتاد؟

به‌نظر می‌رسد گوتنبرگ نخستین کسی باشد که دستگاه چاپ را ساخته است، اما اندیشه چاپ – یعنی تولید نسخه‌های متعدد از یک متن با انتقال آن از یک سطح محکم به سطوح نرم اثرپذیر (به‌خصوص کاغذ)- بسیار قدیمی‌تر است. چینی‌ها در اوایل سده چهارم میلادی این کار را انجام داده بودند و قدیمی‌ترین متن شناخته‌شده چاپی تاریخ‌دار، متعلق به سال ۸۶۸ است. این متن سوترای درخشان، ترجمه‌ای چینی از متنی بودایی است که در حال حاضر در کتابخانه بریتانیا نگهداری می‌شود.

کمتر می‌دانیم که کمی بیش از صد سال بعد از آن، مسلمانان نیز متونی از جمله بخش‌هایی از قرآن را چاپ کردند. آنان هنر و صنعت کاغذسازی چینی را دریافتند و به‌طور گسترده‌ای در سرزمین‌های مسلمان پراکنده کردند که منجر به رشد عمده‌ای در تولید متون دست‌نوشته شده است.

اما یک نوع متن، هواداران گسترده‌ای داشت: این مجموعه شخصی بود از دعا، طلسمات، گزیده‌های قرآن و اسماء الحسنی (نام‌های زیبای خدا)، که تقاضای زیادی در میان مسلمانان از غنی و فقیر و باسواد و بی‌سواد داشت.  آنها به‌خصوص به‌عنوان تعویذ (رفع چشم زخم) مورد استفاده قرار می‌گرفت که اغلب لوله شده و در غلافی بود؛ بنابراین در مصر عصر فاطمی، این متون را در نوارهای کاغذی و در نسخه‌های متعدد تهیه می‌کردند.

تعدادی از آنها توسط باستان‌شناسان در کاوش‌های فسطاط (قاهره قدیم) به‌دست آمده و می‌توان برای آنها تاریخ سده ۱۰ را تعیین کرد. نمونه‌های دیگر از جا‌های مختلف در مصر، که در آن آب و هوای خشک به حفظ آنها کمک کرده به دست آمده‌اند.

سبک خط عربی استفاده‌شده در آنها، چیزی بین خط کوفی متاخر و نسخ کتیبه‌ای و انواع خطوطی است که در عصر مملوکان (سده ۱۳ تا ۱۶میلادی) به کار می‌رفت. یک نمونه خوب متاخر روی کاغذ ایتالیایی واترمارک‌دار از سده پانزدهم چاپ شده است؛ بنابراین چاپ به دست مسلمانان حدود پانصد سال ادامه داشت.

ما نمی‌دانیم که آیا ممکن است این فعالیت بر اندیشه چاپ در اروپا تاثیر گذاشته باشد. هیچ مدرکی وجود ندارد، اما با توجه به نخستین نمونه‌های چاپ کلیشه‌ای اروپایی این احتمال را نمی‌توان رد کرد. حتی پیشنهاد شده است که کلمه ایتالیایی تاروچی (tarocchi)، به معنی کارت‌های تاروت (که جزو نخستین آثار چاپ کلیشه‌ای در اروپاست)، ممکن است از واژه عربی طرش (tarsh) مشتق شده باشد، اما این نظریه بسیار سهل‌انگارانه است و شواهد بیشتری لازم است که بتوان آن را پذیرفت.

برخی از این اسناد چاپ‌شده، طرح‌هایی کاملا پیچیده، سرلوح‌ها، خطاطی‌، حروف متقاطع، شکل‌های هندسی، هلال‌ها و استفاده از رنگ را نشان می‌دهند و تنوع فراوانی از انواع خط دارند.

حدود ۶۰ نمونه از این قطعه عربی چاپ شده در کتابخانه‌ها و موزه‌های اروپا و آمریکا و تعداد نامشخصی در خود مصر به جای مانده است. یک نمونه در یک مجموعه خصوصی، ممکن است در افغانستان یا ایران تولید شده باشد، جایی که از منابع تاریخی درمی‌یابیم که پول کاغذی نیز در دوره مغولان در آنجا چاپ شده بود.

اشارات تاریخی یا ادبی کمی به تولید متون چاپ‌شده وجود دارد: در اشعار عربی از سده‌های ۱۰ و ۱۴ به استفاده از طرش برای تولید نسخه از تعویذ اشاره شده است. پیشنهاد شده که این واژه غیرکلاسیک عربی برای صفحات قلع با حروف برجسته یا حکاکی برجسته، به‌کار می‌رفته که برای چاپ استفاده می‌شده است، اما این امکان نیز وجود دارد که به سبک چینی بلوک چوبی مورد استفاده قرار می‌گرفته است. هنوز در تکنیک دقیق این کار شک وجود دارد. تردیدی نیست که مسلمانان از پنج سده قبل از گوتنبرگ، تمرین هنر و صنعت چاپ می‌کرده‌اند.

منبع: پیام بهارستان، د ۲، س ۵، ش ۱۷/ پاییز ۱۳۹۱

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

دیدار "ریگان" و "گورباچف"

فرادید| یازدهم اکتبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۷۳۹- شیوع تب زرد در فیلادلفیا

تب زرد در فیلادلفیا جان صد نفر را گرفت. این
بیماری که در آمریکا به “طاعون آمریکایی” نیز شهرت دارد، تا پایان دوره
شیوعش جان ۵ هزار نفر را گرفت.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۶۸- سفر اولین انسان به فضا

آپولو ۷ که اولین مأموریت با سرنشین انسان بود،
از ایستگاه فضایی “کیپ کندی” در فلوریدا به فضا پرتاب شد. فضانوردان
“والی شیرا”، “دان فالتون ایزل” و “والتر
کانینگهام” در این مأموریت حضور داشتند.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۸۴- اولین زن آمریکایی در فضا قدم گذاشت

“کاترین دی سولیوان” اولین زن آمریکا
بود که در فضا قدم گذاشت. او و همکارش “دیوید سی لیستما” سه ساعت و نیم
را خارج از فضاپیما سپری کردند.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۸۶- دیدار “ریگان” و
“گورباچف”

“رونالد ریگان” رئیس‌جمهور آمریکا و “میخائیل
گورباچف” رهبر شوروی در شهر “ریکیاویک” در ایسلند دیدار کردند. هدف
این دیدار محدود کردن زرادخانه موشکی در اروپا بود. درست زمانی که مذاکرات داشت به
نتیجه می‌رسید، اتهامات متقابل سبب شد مذاکرات برهم بخوردند و روابط دو کشور گام
بزرگی به عقب برداشت.

امروز در تاریخ

۵٫ ۲۰۰۲- جیمی کارتر برنده جایزه صلح نوبل

سی و نهمین رئیس‌جمهور آمریکا به دلیل تلاش برای
یافتن راه‌حل‌های صلح‌آمیز در درگیری‌های بین‌المللی و ارتقای دموکراسی، حقوق بشر،
توسعه اقتصادی و اجتماعی برنده جایزه صلح نوبل شد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۲۰۱۶- قطع تولید “سامسونگ نوت ۷”

شرکت سامسونگ الکترونیک تولید گوشی‌های هوشمند
“گلکسی نوت ۷” را برای همیشه متوقف کرد. باتری‌های این گوشی آتش می
گرفت.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

ماجرای زنان کدشکن

زنان در صد سال گذشته نقش‌های مهم و سطح بالایی در رمزگشایی کدهای مخفی داشتند: از کدهای مخفی نازی‌ها گرفته تا پیام‌های باند “آل کاپون”. اما نقش بسزایی که این زنان ایفا کردند تاکنون موردتوجه قرار نگرفته بود.

زنان رمزگشا و گمنام در تاریخ

فرادید| زنان در صد سال گذشته نقش‌های مهم و سطح
بالایی در رمزگشایی کدهای مخفی داشتند: از کدهای مخفی نازی‌ها گرفته تا پیام‌های باند
“آل کاپون”. اما نقش بسزایی که این زنان ایفا کردند تاکنون موردتوجه
قرار نگرفته بود.

به گزارش فرادید به نقل از بی‌بی‌سی، تصور کنید
سال ۱۹۱۷ است و آمریکا در آستانه ورود به جنگ جهانی اول قرار دارد. اما ارتشش کوچک
و ظرفیتش برای جمع‌آوری اطلاعات بسیار محدود است. سازمان‌هایی به نام
“سیا” یا “آژانس امنیت ملی” (NSA) وجود ندارند. درواقع
تنها فعالیت‌های رمزگشاییِ نظامی در عمارتی متعلق به یک میلیونر در حومه
“ایلینوی” انجام می‌شود که البته مقیاس آن بسیار محدود است.

دو فرد اصلی در رأس این عملیات فوق‌العاده
“الیزابت اسمیت” و “ویلیام فرایدمن” بودند که بعدها با هم
ازدواج کردند. هیچ‌یک از آن‌ها درزمینهٔ “تحلیل رمز” تحصیلات رسمی
نداشتند. الیزابت در دانشگاه بر روی آثار “شکسپیر” و “تنیسون”
مطالعه کرده بود و فرایدمن دکترای ژنتیک داشت. اما همان‌طور که در ادبیات و ژنتیک
لازم است، هر دو در تشخیص الگوها مهارت داشتند.

واشنگتن کدهای دشمن را برای رمزگشایی نزد آن‌ها می‌فرستاد
که تنها مرکز موجود در کشور بود.

زنان رمزگشا و گمنام در تاریخ

الیزابت و همسرش ویلیام

در صد سال گذشته زنان بیش ازآنچه می‌دانیم و
تصور می‌کنیم در این حوزه فعالیت کرده‌اند. اما فعالیت‌ها و سهم آن‌ها در پیشرفت
این علم به‌تازگی موردتوجه قرارگرفته است. کشف کدها و الگوهای فراموش‌شده و مصاحبه
با چند تن از افرادی که قبلاً در این حوزه فعالیت داشتند، نقش پررنگ زنان را آشکار
ساخت.

دهم سپتامبر روز “ایدا لاویس” نام‌گذاری
شده است. لاویس ریاضیدان قرن نوزدهم بود که برای اولین رایانه‌های طراحی شده توسط
همکارش “چارلز ببیج” الگوریتم می‌نوشت. او اهمیت بالقوه رایانه‌ها در
آینده را بسیار بهتر از ببیج درک کرده بود. اکنون زمان خوبی است که از زنانی تقدیر
کنیم که سال‌ها قبل از ظهور کامپیوترها و برنامه‌های رمزگشا، تکنیک‌های کدگشایی را
با دست انجام می‌دادند.

صاحب عمارتی که الیزابت و ویلیام در آن کار می‌کردند،
میلیونری به نام “جورج فابیان” بود. او در ابتدا الیزابت را برای کار در
پروژه‌ای استخدام کرده بود که قصد داشت اثبات کند نمایشنامه‌های ویلیام شکسپیر
توسط فرد دیگری در دوره او نوشته‌شده است: فیلسوف و سیاستمداری به نام
“فرانسیس بیکن”. فابیان باور داشت که اولین کتاب منتشرشده از نمایشنامه‌های
شکسپیر حاوی پیام‌هایی مخفی است که این ادعا را ثابت می‌کنند.

اما عمارتش در “ریوربانک” تنها مکان
انجام این پروژه نبود. فابیان دانشمندان بااستعداد را استخدام می‌کرد تا در آزمایشگاه‌هایش
کار کنند و اختراعاتی مانند مهمات و سلاح‌های جدید برای ارتش یا گندمِ مقاوم در
برابر خشک‌سالی ایجاد کنند.

“جیسون فاگون” نویسنده کتاب جدیدی
درباره الیزابت فرایدمن می‌گوید: “فابیان یک میلیونر دیوانه بود. او همیشه
شلوار سوارکاری می‌پوشید، اما هیچ‌کس او را در حال اسب‌سواری ندید. خودش را سرهنگ می‌نامید
اما هرگز در ارتش خدمت نکرده بود.”

اما وهم و خیال‌های فابیان در اوج بحران‌های بین‌المللی
آمریکا، مرکزی برای رمزگشایی پیام‌های دشمن فراهم کرد. در اینجا بود که نور استعداد
الیزابت شروع به درخشش کرد و به یکی از بزرگ‌ترین رمزگشایان تاریخ تبدیل شد. همسرش
ویلیام این علم را “تحلیل رمز” نام‌گذاری کرد. دستاوردهای ویلیام به‌خوبی
در تاریخ ثبت شدند، درحالی‌که دستاوردهای الیزابت برای سالیان سال در حاشیه قرار
داشت.

الیزابت فهمید که استعداد خارق‌العاده‌ای در
چرخاندن حروف ناقص یک پیام در سرش را دارد. تنها ابزاری که از آن‌ها کمک می‌گرفت
خودکار و کاغذ بود. او مثلاً فراوانیِ تکرار حروف و کلمات را در زبان‌های مختلف
بررسی می‌کرد. این کار به یک رمزگشا کمک می‌کند بفهمد چه حروفی را به‌جای حروف
مخفی به کار می‌برند.

زنان رمزگشا و گمنام در تاریخ

رمزگشایی کدهای حمل‌ونقل ژاپنی تقریباً غیرممکن
بود. اما توسط برخی از زنان که برای این هدف استخدام‌شده بودند، رمزگشایی شد.

مثلاً در این پیام مخفی “UIF GPY
KVNQFE PWFS UIF GFODF”،
احتمالاً به‌جای “E” از
حرف “F” استفاده‌شده
است. زیرا زیاد تکرار شده و “E” رایج‌ترین حرف در زبان انگلیسی است. “UIF”
یک کلمه سه‌حرفی است که به “E”
ختم می‌شود و احتمالاً کلمه “The”
است. این کد درواقع بسیار ساده است. زیرا به‌جای حروف اصلی، از حرف بعدی آن در
الفبای انگلیسی استفاده کرده است: “THE FOX JUMPED OVER THE FENCE”.

الیزابت موفق می‌شد
رمزهایی بسیار پیچیده‌تر از این را هک کند. پیام‌هایی که حروف آن به چندین روش
مختلف و پیچیده رمزنگاری‌شده بود. گاهی برای کشف پیام آن‌ها باید به جداول خاصی
مراجعه می‌شد. رمزگشایان باید با مهندسی معکوس، خروجی به‌دست‌آمده از متن رمز و
قدرت ذهنشان این پیام‌ها را فاش می‌کردند.

حتی پس از جنگ
جهانی اول نیز به استعداد و توانایی‌های او نیاز داشتند. او پس از ترکِ ریورلند هم
به رمزگشایی پیام‌های مخفی ادامه داد. اما این بار پیام‌های مخفی متعلق به مجرمان
بودند. الیزابت در زندانی شدن برخی از اعضای باند “ال کاپون” نقش داشت.

فاگون می‌گوید:
“مدام با الیزابت تماس می‌گرفتند تا معماهایی که هیچ‌کس قادر به درک آن‌ها
نبود را حل کند. او یک سلاح مخفی بود. مهارت‌هایش آن‌قدر غیرمعمول و خارق‌العاده
بود که وجودش به یک ضرورت تبدیل شد.”

زنان رمزگشا و گمنام در تاریخ

“الیزابت
فرایدمن” در رمزگشایی بسیاری از پیام‌های دشمنان به دولت آمریکا کمک کرد

به لطف اسنادی که
اخیراً از حالت محرمانه خارج شدند، اکنون می‌دانیم که الیزابت در جنگ جهانی دوم
نیز در انهدام شبکه‌ای از جاسوس‌های نازی نقش داشت. آن‌ها سعی داشتند مدرم آمریکای
جنوبی را به انقلاب فاشیستی تحریک کرده و از این راه به آمریکا حمله کنند. بسیاری
از این جاسوس‌ها به دلیل فعالیت‌های مستقیم او و تیمش دستگیر شدند. اما دهه‌ها است
که این موفقیت‌ها به نام “جی. ادگار هوور” و اف‌بی‌آی ثبت شده است.
الیزابت که سوگند خورده بود کار و زمینه فعالیتش را مخفی نگاه دارد، ساکت ماند.

زمانی که برای
اولین بار وارد دنیای رمزگشایی شد، یکی از معدود زنانی بود که در این زمینه کار می‌کرد.
اما تا جنگ جهانی دوم همه‌چیز فرق کرد. در کتاب دیگری درباره زندگی الیزابت نوشته‌شده
که ارتش و نیروی دریایی ایالات‌متحده هزاران زن را برای عملیات رمزگشایی استخدام
کردند.

زنان جوان در رشته‌های
ریاضیات، علوم و زبان‌شناسی از طرف کالج ولزلی نامه‌های مخفی دریافت می‌کردند و
دعوت به مصاحبه می‌شدند. نامه‌ها از طرف یک استاد ستاره‌شناسی ارسال می‌شد. از آن‌ها
می‌پرسید آیا به حل جدول کلمات علاقه دارند یا نه؛ و آیا می‌خواهند ازدواج کنند؟

زنان رمزگشا و گمنام در تاریخ

دفتر کار زنان در
رمزگشایی پیام‌های نیروی دریایی

پاسخ درست به این
سؤال‌ها به ترتیب “بله” و “خیر” بود. زنان آموزگار مدرسه نیز
استخدام شدند و ازجمله دستاوردهای آن‌ها رمزگشایی کدهای حمل‌ونقل ژاپن بود.

زمانی که از این
قبیل عملیات صحبت به میان می‌آید، زنان به‌عنوان چرخ‌دنده‌هایی از یک دستگاه غول‌پیکر
توصیف می‌شوند که کارهای کوچک و البته دقیق آن‌ها سبب رمزگشایی پیام‌ها می‌شد. اما
اکنون می‌دانیم زنانی نیز وجود داشتند که در شکستن کدها نقش برجسته و قابل‌توجهی ایفا
کردند.

یکی از آن‌ها زنی
است که ویلیام فرایدمن با او همکاری می‌کرد و سعی داشتند “رمز بنفش” ژاپنی‌ها
را بشکنند. “جنویو گروتجان” در سپتامبر ۱۹۴۰ در تیم فرایدمن کار می‌کرد که
موفق به رمزگشایی یک الگوی مهم شد که درنهایت به شکستن کد بنفش انجامید. سرپرستش
“فرانک روولت” فریاد زد: “همینه! همینه! جنویو آنچه می‌خواستیم را
پیدا کرد.”

زنان رمزگشا و گمنام در تاریخ

“آن
کاراکریستی” اولین زنی بود که در آژانس امنیت ملی به سمت معاون رئیس رسید

مثال دیگری از
زنان موفق در این حوزه “آن کاراکریستی” است بعدها به سمت معاون رئیس NSA
رسید. او در طول جنگ با همکارش “ویلما بریمن” کار می‌کرد که با هم کدهای
ارتش ژاپن را شناسایی کردند. آن‌ها هر روز پنتاگون را در جریانِ دستورات نبرد قرار
می‌دادند که به عملیات بزرگی تبدیل شد.

در سازمان‌های
آمریکا زنان حضور پررنگی داشتند. اما در بریتانیا چطور؟ “بلچلی پارک” مکان
معروف و شناخته‌شده در بریتانیا برای رمزگشایی است که بخشی از پیشرفت‌هایش را
مدیون زنان است. تعدادی از این زنان پس از فاش شدن وقایع بلچلی به‌طور رسمی شناخته
شدند.

“جوآن
کلارک”، “میویس بتی” و “مارگارت راک” موضوع کتاب‌ها و
مقالات زیادی شدند. از ماجرای رمزگشایان زن در سریال تلویزیونی نیز ساخته شد که در
سال ۲۰۱۲ در بریتانیا پخش شد.

اما اکنون نام‌های
دیگری از سایه بیرون آمده‌اند. “برایونی نوربرن” دانشجوی دکترای دانشگاه
باکینگهام است که بیش از پنج سال درباره این شخصیت‌ها تحقیق کرده. او می‌گوید یکی
از شخصیت‌هایی که اسمی از او برده نشده “وندی وایت” است.

خانم وایت کارش
را در سال ۱۹۱۶ و تقریباً همزمان با الیزابت فرایدمن آغاز کرد. او در “دفتر
جنگ” استخدام شد اما اطلاعاتی درباره جزئیات وظایفش در دست نیست. اما اسناد
نشان می‌دهند که در هکِ یک پیام دریایی فرانسوی به نام “رزی” کمک کرده
است.

در اسناد
“نوبی کلارک” افسر ارشد اطلاعاتی مکاتباتی میان او و همکارانش ثبت شده
که از خانم وایت شکایت می‌کردند. یکی از آن‌ها او را “زنی بسیار دشوار و
بداخلاق” توصیف کرده بود. کلارک از این اظهارات ابراز ناراحتی کرده و آن‌ها
را “توطئه” علیه خانم وایت دانسته بود.

زنان رمزگشا و گمنام در تاریخ

جزئیات زندگی
وایت محرمانه باقی‌مانده است

کلارک دریکی از نامه‌هایش
نوشت: “خانم وایت سمت بالاتری نمی‌خواهد. اما چهارده سال کار در کدهای
ایتالیایی، فرانسوی و آمریکایی دانش گسترده‌ای درزمینهٔ اشکال مختلف رمزگشایی به
او داده است.”

فاگون به این
مسئله بحث‌برانگیز می‌پردازد که آیا زنان می‌توانند درزمینهٔ های تخصصی مانند
ریاضیات یا برنامه‌نویسی برابر با مردان عمل کنند: “همه‌جا بحث از این است که
آیا تفاوت‌های زیستی وجود دارد؟ لازم نیست درباره این بحث کنیم، زیرا تاریخ را
داریم. زمانی که به تاریخ رجوع می‌شود، حضور زنان را می‌بینیم که در تمام این سال‌ها
نقش مهمی داشته‌اند که فاش نشده است.”

منبع: BBC

ترجمه: گلناز
یغمایی


منبع: فرادید

کوچ بزرگ

بخش عمده آشنایی مردم ایران با لهستانی‌ها به دوران جنگ‌جهانی دوم مربوط می‌شود.

کوچ بزرگ 

آنچه جای تامل و بررسی دارد، این است که روابط دو کشور فقط محدود به دوره معاصر نمی‌شود و بسیار کهن‌تر است. این روابط، باوجود دوری مسافت بین دو کشور و نیز فرازونشیب‌های روزگار کم و زیاد می‌شد. هرچند
پیشینه روابط سیاسی میان دو ملت ایران و لهستان به عصر آق‌قویونلوها
(۹۰۸-۷۸۰ق.) می‌رسد، اما مدارک متعددی درباره اتحاد اسلاوها با ایرانیان در
قرن‌های ششم و هفتم میلادی در پیکار ممتد آنان با روم شرقی می‌توان یافت.

خسروپرویز (۵۹۰-۶۲۸م.) شاهنشاه ساسانی، اتحادی
سه‌جانبه را بین ایران، اسلاوها، و آوارها برای تهدید قسطنطنیه از راه زمین
و دریا، پی‌ریزی کرده بود. پس از سقوط پادشاهی ساسانی در ایران، کهن‌ترین
سند درباره ارتباط مستقیم میان ایران و لهستان، نامه اوزون‌حسن
آق‌قویونلوست که در ۱۴۷۴ م. در پاسخ پادشاه وقت لهستان، کازمیر، نوشته شده
است.

حامل این
نامه، کنتارینی، از اهالی ونیز بود که مدتی در ایران اقامت داشت و زبان
فارسی را به‌خوبی آموخته بود. اوزون‌حسن، به امید طلب حمایت و اتحاد با
پادشاهان اروپا، کاترینو زنو را به همراه سفرای مجارستان و لهستان، در ۱۴۷۳
م. به اروپا فرستاد. این هیات، سرانجام به دربار لهستان و حضور کازمیر
چهارم پادشاه لهستان رسیدند.

تنها
یک سال پس از کوچ ارمنیان به ایران، در ۱۶۰۵ م، بازرگانی از ارمنیان
لهستان به نام موراتوویچ، از سوی پادشاه لهستان سیگیسموند سوم، به منظور
تحکیم روابط بازرگانی میان دو کشور، به‌خصوص در زمینه تجارت ابریشم به
ایران اعزام شد. ماموریت دیگر موراتوویچ، تهیه قالی ایرانی برای کاخ‌های
سلطنتی لهستان بود.

روابط ایران و لهستان در دوران صفویه نیز
گسترده‌تر شد، به‌طوری که روابط سیاسی با اهداف تجاری بین دو کشور به‌وجود
آمد. در این میان، ارمنیان در ارتباط تجاری میان ایران صفوی و اروپا و
به‌طور اخص میان ایران و لهستان نقش انکارناپذیری داشتند.

ارمنیان
از برجسته‌ترین بازرگانان بین‌المللی در دوره صفویه در ایران آن دوره
بودند. شاید بتوان حضور اقلیت ارمنی را در ایران از علل رونق روابط اقتصادی
میان ایران و لهستان در عصر صفوی دانست که به نزدیکی میان دو دولت
انجامید.

منابعی
در اوایل حکومت صفویان وجود دارد که گواه رایزنی‌هایی بین استیفن باتونی،
پادشاه لهستان و سلطان محمد خدابنده، پادشاه ایران است. در دوران سلطنت شاه
عباس اول و سیگیسموند سوم نیز مکاتباتی از طریق اعزام سفرا بین دو کشور
انجام گرفته است.

شاه عباس صفوی (۱۰۳۸ – ۹۹۶ ق.)، وقتی درباره
جنگ‌ها و درگیری‌های پادشاه لهستانی با عثمانی مطالبی شنید، برای
نخستین‌بار با اعزام آنتونی شرلی و حسین علی‌بیگ‌بیات درصدد افتتاح باب
مکاتبه و مراوده با کشور لهستان برآمد اما سفرای اعزامی موفق به مسافرت به
لهستان نشدند.

دومین
اقدام به منظور برقراری روابط میان دو کشور از سوی سیگیسموند سوم صورت
گرفت. وی، در سال ۱۰۱۱ ه.ق./  ۱۶۰۳م سفیری از ارامنه لهستان به نام
موراتوویچ را به دربار شاه عباس کبیر فرستاد. وی به‌دنبال اهداف بازرگانی،
به‌خصوص تجارت ابریشم و کسب امتیاز برای تجار لهستانی در شهرهای مختلف
ایران بود.

این
روابط، در دوران واپسین حکومت صفویان نیز همچنین وجود داشت؛ به‌طوری که در
دوران شاه سلیمان صفوی، ژان سوبیسکی، پادشاه معروف لهستان(۱۶۷۳-۱۶۹۶م)،
یازده هیات دیپلماتیک از لهستان به ایران اعزام کرد و شاه سلیمان به‌دلیل
پیروزی‌هایی که لهستان در اروپا به‌دست آورد، پیام شادباش برای ملت لهستان
فرستاد.

روابط
سیاسی ایران با لهستان در دوران بعدی، به‌خصوص در روزگار قاجار نیز همچنان
وجود داشت. در این دوران، لهستانی‌هایی در ایران به‌سر می‌بردند که بی‌شک
ژنرال باروفسکی نامدارترین چهره در میان آنها است.

او در زمان فتحعلی‌شاه و محمدشاه در عرصه تاریخ ایران پدیدار شد و در یکی
از حیاتی‌ترین رخدادهای آن عصر یعنی مساله هرات بازیگری کرد. ژنرال
باروفسکی در حوالی ۱۲۴۷-۱۲۴۶ق. توسط سفیر انگلیس به خدمت عباس میرزا
نایب‌السلطنه درآمد و در حمله ارتش ایران به هرات نیز شرکت داشت.

در
یکی از نبردهایی که ژنرال باروفسکی به همراه محمدولی‌خان تنکابنی در هرات
حضور داشت، مجروح شد. در واپسین و شدیدترین حمله به هرات، در ۸ جمادی‌الاول
۱۳۳۵/   ۲۸ ژوئن ۱۸۳۸، محمدولی‌خان جان باخت و دقایقی بعد ژنرال باروفسکی
نیز بر اثر اصابت گلوله کشته شد.

جسد
وی در ۳۰ مه ۱۸۳۹ با احترامات نظامی در شهر اصفهان به خاک سپرده شد.
در۱۹۲۵، جمهوری لهستان در تهران سفارتخانه‌ای دایر کرد. چند سال بعد، روابط
میان دو کشور به سطح سفارت کبری ارتقا یافت. در دوره رضاشاه نیز روابط دو
کشور در زمینه‌های مختلف برقرار بود.

میلچارسکی،
یکی از دندانپزشکانی بود که به روش غربی به درمان می‌پرداخت و از او
به‌عنوان بنیان‌گذار دندانپزشکی نوین در ایران یاد می‌شود.میلچارسکی،
به‌عنوان دندانپزشک مخصوص رضاشاه در ایران روزگار می‌گذرانید. سرانجام،
مدرسه‌ای برای تربیت دندانپزشک در بخشی از دارالفنون برپا کردند و او شیوه
نوین دندانپزشکی را در ایران به‌وجود آورد.

منبع: محسن بهشتی‌سرشت، محمد محمدپور و غلامرضا یوسفی، «تبعات اجتماعی اسکان مهاجران لهستانی در ایران»، فصلنامه گنجینه اسناد، ۱۳۹۲.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

استقلال فیجی

فرادید| دهم اکتبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۸۸۱- انتشار تحقیقات “چارلز
داروین”

داروین تحقیقات قابل‌توجهی را درزمینهٔ “تشکیل
قارچ انگلی گیاهان از طریق کرم‌ها” منتشر کرد.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۴۴- قتل‌عام کودکان در آشویتس

بیش از ۸۰۰ کودک کولی که بیش از صد نفر از آن‌ها
۹ تا ۱۴ ساله بودند، با گاز سمی کشته شدند.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۵۷- آتش‌سوزی در نیروگاه هسته‌ای
“وینداسکیل”

یکی از بدترین فجایع هسته‌ای در نیروگاه
وینداسکیل در کامبرلند اتفاق افتاد. آتش‌سوزی در واحد ا نیروگاه شروع شد و نزدیک
به ۲۰ هزار کوری ید-۱۳۱ وارد محیط شد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۶۷- پیمان فضایی ماورای جو

این پیمان قرار دادن سلاح‌های کشتارجمعی در ماه
یا جاهای دیگر در فضا را ممنوع کرد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۷۰- استقلال فیجی

پس از نیم‌قرن استثمار بریتانیا، در سال ۱۹۷۰
شاهزاده چارلز اسناد استقلال را به نخست‌وزیر جدید فیجی ارائه کرد و فیجی استقلال
خود را به دستاورد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۷۳- استعفای “اسپیرو اگنو”

معاون رئیس‌جمهور آمریکا که به قبول رشوه متهم شده بود،
از سمت خود استعفا داد.

امروز در تاریخ

۷٫ ۱۹۹۹- تجمع هزاران نفر برای تماشای “چشم
لندن”

هزاران نفر برای تماشای نصب چرخ‌وفلک عظیم لندن
جمع شدند. این چرخ‌وفلک به‌سرعت به یکی از جاذبه‌های مهم لندن تبدیل شد.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

۱۷ مهر، زادروز رضازاده‌ملک؛ مورخ آرمان‌خواه

رحیم رضازاده‌ملک (۱۷ مهر ۱۳۱۹ خورشیدی در مراغه – ۲۲ تیر ۱۳۸۹ خورشیدی در تهران) استاد و پژوهشگر در زمینه تاریخ و فرهنگ معاصر ایران بود.

 17 مهر، زادروز رضازاده‌ملک؛ مورخ آرمان‌خواه

رحیم رضازاده‌ملک (۱۷ مهر ۱۳۱۹ خورشیدی در مراغه – ۲۲ تیر ۱۳۸۹ خورشیدی در تهران) استاد و پژوهشگر در زمینه تاریخ و فرهنگ معاصر ایران بود.

او تحصیلات دانشگاهی خود را تا مرحله کارشناسی ارشد امور مالی و حسابداری در دانشکده صنعت نفت و دانشگاه تهران به پایان رساند، سپس به آمریکا رفت و تخصص خود را در مدیریت مالی و اقتصادسنجی تا اخذ درجه دکترا ادامه داد.

دکتر رضازاده‌ملک پس از بازگشت به ایران در «مدرسه عالی بازرگانی» به تدریس رشته‌های حسابداری و حسابرسی مشغول شد. رحیم رضازاده‌ملک از دهه ۱۳۳۰ همواره به‌دلیل تمایلات سیاسی خود، صحنه تحولات سیاسی ایران را به دقت دنبال می‌کرد و دوستان بسیاری در میان نویسندگان و اهل کتاب داشت.

مجموعه آثار رضازاده‌ملک دربرگیرنده ۳۵ عنوان کتاب و ۸۰ مقاله در حوزه‌های تاریخ، متون، زبان و ادب فارسی، خیام‌شناسی و تقویم است که تا سال ۱۳۸۷ انتشار یافته است.

این فهرست شامل کتاب‌ها و مقاله‌‌ها و مصاحبه‌های وی در حوزه اقتصاد نمی‌شود. وی هنگام مرگ چندین کتاب و مقاله در دست انتشار داشت. از جمله آثار مشهور او کتاب «حیدرخان عمواوغلی، چکیده انقلاب» است.

انتشارات دنیا این کتاب را که تحقیقی درباره شوریدگی یک انقلابی است در سال ۱۳۵۲ منتشر کرد. کتاب «سوسمارالدوله» که روایتگر خصائل حاکم مستبدی چون ناصرالدین شاه بود، نیز حاکی از نگرش رضازاده‌ملک به دستگاه پهلوی بود که در سال ۱۳۵۴ انتشار یافت.

کتاب «هوپ هوپ، زبان برای انقلاب» (۱۳۵۷) و مقاله «نخستین تجلیات نهضت کارگری در ایران» در دفتر چهارم «نقد و تحقیق» سال ۱۳۵۷ انتشار یافتند.

رحیم رضازاده‌ملک در مصاحبه با «کتاب هفته» در تیرماه ۸۹ گفته بود که او در کتاب «کوچه قجرها» تاریخ قاجار را بررسی کرده است. «اما این سلسله را برخلاف سایر محققان که آن را از دید سیاسی نگریسته‌اند، از دید اجتماعی می‌بیند که به نظرم مفیدتر، موثرتر و برانگیزاننده‌تر است.» او در کتاب «تاریخ روابط ایران و ممالک متحده آمریکا» به آغازگاه‌های مناسبات دو کشور پرداخته است.

«ایران و ایرانیان» (خاطرات بنجامین، نخستین سفیر ایالات‌متحده آمریکا در ایران به سال‌های ۱۸۸۵−۱۸۸۳) در سال ۱۳۶۳ و «انقلاب مشروطه ایران» (به روایت اسناد وزارت امور خارجه انگلیس − کتاب‌های آبی) در ۸۱۴ صفحه در سال ۱۳۷۷ انتشار یافتند.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

وضعیت ایران پیش از اصلاحات ارضی

اقتصاد سیاسی ایران هرگز فئودالی نبوده است. مالکیت خصوصی (به‌ویژه بر زمین) سست و ناپایدار و بر اشکال گوناگون تیول‌داری قرار داشت که در آن ملک به‌عنوان یک امتیاز نظامی- دیوانی به فرد واگذار می‌شد.

 وضعیت ایران پیش از اصلاحات ارضی

اقتصاد سیاسی ایران هرگز فئودالی نبوده است. مالکیت خصوصی (به‌ویژه بر زمین) سست و ناپایدار و بر اشکال گوناگون تیول‌داری قرار داشت که در آن ملک به‌عنوان یک امتیاز نظامی- دیوانی به فرد واگذار می‌شد. نه اینکه به‌عنوان یک حق اشرافی پذیرفته شود. به این دلیل و به دلایل دیگر مالکیت خصوصی نمی‌توانست پایدار بماند و تمرکز یابد.

خود دولت بخش مهمی از زمین‌های زراعی را در تملک داشت. نظام منوری۱ وجود نداشت و مالکان یک طبقه اجتماعی شهری را تشکیل می‌دادند. سرواژ۲ وجود نداشت و جز در مورد پرداخت سهم محصول (یا گهگاه اجاره) و مالیات به عوامل گوناگون استثمار، هیچ نوع نظام سنتی، حقوق و تعهدات دهقانی وجود نداشت. شهر و شهرستان‌ها نسبتا وسیع و متعدد بودند، تجارت گسترده و امری تخصصی بود و در بخش شهری پول هم به‌عنوان وسیله مبادله و هم به‌عنوان ذخیره ارزش نقش بارزی داشت.

در نتیجه قدرت سیاسی-اقتصادی در طول تاریخ در شهرها متمرکز شده بود و نه بالعکس. قدرت سیاسی (در تمام سطوح «اداری» کشور، صرف نظر از اینکه یک بوروکراسی متمرکز بزرگ وجود داشت یا نه) مستبد و مطلق بود. تحرک اجتماعی فراوان بود و در گذر زمان یا در نقاط مختلف شهروندی اشرافی (آریستوکراتیک) یا بورژوایی وجود نداشت.

انقلاب مشروطه بر علیه استبداد سنتی بود. از سوی بازاریان، ملاکین و متحدان اجتماعی مختلف و روشنفکرشان رهبری می‌شد و خواه و ناخواه به تقسیم قدرت سیاسی و تقویت مالکیت خصوصی (هم بر زمین و هم بر سرمایه تجاری) انجامید. امحای تیول‌داری در مجلس اول نه تنها به نفع مالکان بلکه به نفع بازاریان نیز بود که در واقع (همراه متحدان روشنفکرشان) در مجلس صاحب اکثریت بودند.

این اقدام برای مالکیت‌های موجود در هنگام تصویب لایحه مجوزی قانونی ایجاد کرد و «امتیاز» سنتی مالکان را به حق مالکیت قراردادی بدل کرد که به دلایل زیر به نفع بازرگانان نیز تمام شد: این اقدام قدرت سیاسی- اقتصادی دولت را همانگونه که همه طبقات اجتماعی حامی انقلاب آرزو داشتند، کاهش داد و در واقع به نفع آن دسته بازرگانان نسبتا بزرگی (که بسیاری از آنها بر ثروت خود از طریق تجارت بین‌الملل افزوده بودند.) و پاره‌ای از مالکان تمام شد که از دولت بی‌پول زمین خریده بودند.

به این سان راه ملکداری برای بازرگانان علاقه‌مند نیز هموار شد. فئودالیسم علت اقتدار سیاسی و انحصار اقتصادی زمینداری و ضعف نسبی مالکیت بورژوایی در اروپا بود. بنابراین بورژوازی برای شکستن آن انحصار و نیز تقویت حقوق مالکیت خاص خود، باید با نظام فئودالی در افتد. در ایران نظام استبدادی، علت اقتدار و انحصار مالکیت دولتی و ضعف نسبی همه انواع مالکیت خصوصی بود.

بنابراین طبقات دارا باید برای شکستن این انحصار و نیز تثبیت حقوق مالکیت خویش، در مقابل نظام استبدادی بایستند. به این ترتیب مکانیزم اساسی دو مورد بالا کاملا مشابه یکدیگر است، اگرچه هریک آفریده واقعیت تاریخی به کلی متفاوتی است.

بنابراین تعجب‌آور نیست که به قدرت رسیدن رضاخان روی هم با مخالفت مالکان و بازرگانان و حمایت افسران بی‌ریشه و مدرنیست ارتش، بوروکرات‌ها، روشنفکران (که وابستگان بالفعل یا بالقوه دولت بودند) روبه‌رو شد. به‌رغم اصلاحات اداری نوین رضاشاه در مورد ثبت اراضی و نظایر آن، مالکان (به‌عنوان یک طبقه) در نتیجه افزایش مالیات زمین، انحصار دولتی خرید و فروش محصولات اصلی کشاورزی (که قیمت فرآورده‌های کشاورزی را به‌طور مصنوعی پایین نگه می‌داشت.) و از دست دادن قدرت سیاسی و در نتیجه امنیت مالکیت، متضرر شدند.

نظر به چنین دلایلی بود که فرار خفت‌بار اعلیحضرت قدر قدرت در سال ۱۳۲۰ با استقبال بازرگانان و مالکان هر دو (به‌عنوان طبقات اجتماعی) روبه‌رو شد.

بین سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۹ هر دو این طبقات توانستند موقعیت‌شان را تقویت کنند. در این بین مالکان در نتیجه پایگاه قدرت اجتماعی‌شان و همچنین در بیشتر موارد سوابق تحصیلی بهتر، دارای نفوذ سیاسی بیشتری بودند. پس از چند ماهه اول حکومت مصدق، مالکان تقریبا به‌طور کامل از او کناره گرفتند.

زیرا الف) از رادیکالیسم نهضت ملی که موقعیت سیاسی-اقتصادیشان را در معرض تهدید قرار می‌داد، هراسناک شدند.

ب) ضعف اقتصادی کشور و کاهش تقاضای ناشی از آن نه تنها به‌طور غیرمستقیم موجب ضرر مالی آنها می‌شد، بلکه مهم‌تر آنکه خطر روی کار آمدن حزب توده را در پی داشت و پ) مصدق در واقع با تلاش در راه برقراری آزادی انتخابات (که با انتخابات «طبیعی» مالکان یا نامزدهای آنان از پایگاه‌های قدرتشان سازگاری نداشت) در حال نابود کردن سلطه سیاسی‌ای بود که آنان تازه به‌دست آورده بودند. این‌گونه بود که آنان به ائتلاف شاه، رهبران مذهبی محافظه‌کار و قدرت انگلیسی-آمریکایی پیوستند تا مصدق را سرنگون و حزب توده را نابود کنند.

پس از کودتای ۱۳۳۲، مالکان برای دوره کوتاهی قدرت سیاسی و اقتصادی را در دست گرفتند. (گرچه سهم شاه از قدرت، به‌عنوان یک متفق و نه نماینده طبقه مالکان از آن خودش بود.) و حتی موفق شدند اصلاحات ارضی مختصری را که به ترتیب قوام و مصدق اجرا کرده بودند، خنثی کنند. لاکن مقادیر زیادی درآمد نفت و کمک‌های آمریکا قدرت اقتصادی و نظامی شاه و در نتیجه قدرت سیاسی وی را به زیان زمینداران افزایش داد.

مقابله مختصری در سال ۱۳۳۸ پیش آمد، یعنی هنگامی‌که اقبال به‌دستور شاه لایحه اصلاحات نسق‌داری معتدل و ملایمی را که صرفا برای مصرف تبلیغاتی آمریکایی‌ها بود، به مجلس برد. این اولین و آخرین لایحه‌ای بود که نمایندگان در ابتدا رد کردند، گرچه سرانجام تحت فشار فراوان آن را به تصویب رساندند. در این بین در پی تلاش مالکان آیت‌الله بروجردی، مرجع تقلید وقت در قم، طی بیانیه‌ای علنی گفت که «اصلاحات» ناقض اصول مذهبی است.

مساله اصلاحات منقضی شد. دو سال بعد گروه امینی که در صدد اجرای برنامه اصلاحات ارضی جامعی بود، حکومت را در دست گرفت. در ابتدا شاه صرفا برای شکست دادن امینی در جناح مالکان و سایر محافظه‌کاران قرار گرفت اما بعدا با تغییر موضعش در این مورد توانست، امینی را شکست دهد. به این سان شاه به یک «انقلابی سفید» بدل شد.

منبع: همایون کاتوزیان، محمدعلی، اقتصاد سیاسی ایران، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، نشر مرکز، ۱۳۷۴.

۱- از شیوه‌های بهره‌برداری از منابع و مراتع

۲- رعیت داری

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

تصاویر/ روزهای جهنمیِ لندن

لیتس نام نخستین یورش گسترده هوایی ارتش نازی در جریان جنگ جهانی دوم به لندن و چند شهر دیگر انگلستان است که با ۳ هزار جنگنده انجام گرفت. این حملات که ۵۷ روز ادامه داشت بیش از یک میلیون خانه را نابود کرد و موجب کشته شدن ۴۰ هزار نفر شد. این بمباران با هدف تسلیم انگلستان در برابر نازی‌ها

فرادید| به تازگی تعدادی عکس رنگی شده از حملات سنگین آلمان به انگلستان، موسوم به “بلیتس” که از سپتامبر ۱۹۴۰ تا می ۱۹۴۱ ادامه داشت منتشر شده است. 

به گزارش مجله تاریخ فرادید، بلیتس نام نخستین یورش گسترده هوایی ارتش نازی در جریان جنگ جهانی دوم به لندن و چند شهر دیگر انگلستان است که با ۳ هزار جنگنده انجام گرفت. این حملات که ۵۷ روز ادامه داشت بیش از یک میلیون خانه را نابود کرد و موجب کشته شدن ۴۰ هزار نفر شد. این بمباران با هدف تسلیم انگلستان در برابر نازی‌ها صورت گرفت اما این کشور مقاومت کرد و از سوی دیگر آلمان نیز با شروع نبرد “بارباروس” در جبهه شوروی از ادامه حملات صرف نظر کرد. 

عکس هایی که در زیر مشاهده می‌کنید مربوط به ویرانی های شهر لندن در طول این حملات است. این عکس ها در ادامه پروژه رنگی کردن عکس های مهم تاریخی با تکنولوژی‌های جدید رنگی شده و به نمایش درآمده است.  

برچسب ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،


منبع: فرادید

استیضاح کلینتون

فرادید| هشتم اکتبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۸۷۱- آغاز آتش‌سوزی بزرگ در شیکاگو

آتش بزرگی شیکاگو را فراگرفت و تا دو روز ادامه
یافت. ۳۰۰ تن جان باختند و بیش از صد هزار نفر بی‌خانمان شدند. آتش از یک انبار
کوچک آغاز شد و به بیش از دوسوم ساختمان‌های شهر انتقال یافت.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۱۸- دلاوری‌های سرباز آمریکایی

“آلوین سی یورک” که به “گروهبان
یورک” شناخته می‌شود، حمله‌ای را رهبری کرد که سبب مرگ ۲۵ سرباز آلمانی و
اسارت ۱۳۲ نفر دیگر در فرانسه شد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۷۰- “آلکساندر سولژنیتسین” برنده
جایزه نوبل

یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان روسی جایزه نوبل
ادبیات را دریافت کرد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۹۳- واقعه ویکو

دولت آمریکا با انتشار یک گزارش FBI را از هرگونه خطا و تخلفی در آتش‌سوزی ویکو مبرا کرد.
آتشی که به محاصره پایان داد سبب مرگ ۸۵ نفر شد که در بین آن‌ها ۲۱ کودک و دو زن
باردار نیز حضور داشتند.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۹۸- آغاز استیضاح کلینتون

مجلس نمایندگان آمریکا جلسات استیضاح رئیس‌جمهور
“بیل کلینتون” را آغاز کرد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۲۰۰۵- زلزله بزرگ کشمیر

زلزله ۷٫۶ ریشتری روستاهای واقع در مرز پاکستان
و هند را از بین برد. نزدیک به ۸۶ هزار نفر کشته شدند.

امروز در تاریخ

۷٫ ۲۰۱۵- شهادت مدیر ارشد فولکس‌واگن

“مایکل هورن” در جریان رسوایی شرکتش گفت
مقامات ارشد از تقلب در تست تشخیص‌دهنده آلاینده‌های ۱۱ میلیون ماشین بی‌خبر بودند
و از این بابت عمیقاً عذرخواهی کرد.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

صلح دولت عثمانی با نادرشاه

هشتم اکتبر سال ۱۷۴۶ دولت عثمانی که ارتش آن کشور در سال ۱۷۴۵ در منطقه «قارص» از ارتش ایران شکست خورده بود به نادرشاه پیشنهاد کرد که یک پیمان صلح دائم برای حل همه اختلافات دو دولت تنظیم و امضا شود.

هشتم اکتبر سال ۱۷۴۶ دولت عثمانی که ارتش آن کشور در سال ۱۷۴۵ در منطقه «قارص» از ارتش ایران شکست خورده بود به نادرشاه پیشنهاد کرد که یک پیمان صلح دائم برای حل همه اختلافات دو دولت تنظیم و امضا شود.

 

نادرشاه در اوت ۱۷۴۳ بغداد و بصره را تصرف و کرکوک را گلوله‌باران کرد؛ زیرا عثمانی‌ها پی‌در‌پی شرایط صلحی را که میان آن دولت و دولت صفویه امضا شده بود، نقض می‌کردند.

قرارداد صلح پیشنهادی عثمانی با نادرشاه در سال ۱۷۴۷ میان دو دولت به امضا رسید، نادر از بغداد صرف‌نظر کرد و عثمانی حاکمیت ایران را بر سلیمانیه و ایروان به رسمیت شناخت و متعهد شد که نسبت به قفقاز ایران نظر نداشته باشد.

شاه عباس اول قبلا در یک مصالحه، قسمتی از سرزمینی را که اینک عراق است به عثمانی‌ها داده بود تا نسبت به ارمنستان و سراسر قفقاز ادعا نداشته باشند.

در این مصالحه‌ها به منطقه بصره اشاره نشده و به همین دلیل کریمخان زند برایش حکمران تعیین کرد و فرستاد و صدای اعتراض عثمانی را با گلوله خاموش کرد.

برچسب ها: ، ، ،


منبع: فرادید

آغاز حمله به افغانستان

فرادید| هفتم اکتبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۷۷۷- دومین نبرد ساراتوگا

یکی از مهم‌ترین نبردها در دوران جنگ انقلابی
آمریکا نبرد ساراتوگا بود. در دومین نبرد ساراتوگا، نیروهای مقاومت آمریکا بر
سربازان بریتانیایی در “استیل واتر” پیروز شدند. نیروهای بریتانیا در ۱۷
اکتبر تسلیم شدند.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۱۴- بمباران “آنتورپ”

شهر آنتورپ در بلژیک توسط نیروهای آلمانی
بمباران شد. آن‌ها قصد هدف قرار دادن نیروهای بریتانیا را داشتند. درنهایت نیروهای
آلمان شهر را اشغال کردند.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۸۵- ربوده شدن کشتی ایتالیایی

چهار نفر از اعضای جبهه آزادی‌بخش فلسطین کشتی “MS Achille Lauro” را ربودندو خواستار آزادی ۵۰ فلسطینی از زندان‌های
اسرائیل شدند.

امروز در تاریخ

۴٫ ۲۰۰۳- “آرنولد شوارتزنگر” فرماندار
کالیفرنیا

“آرنولد شوارتزنگر” باوجود نداشتن
تجربه سیاسی، در مبارزات انتخاباتی پیروز و به‌عنوان ۳۸ امین فرماندار کالیفرنیا
انتخاب شد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۴۹- جمهوری آلمان شرقی

جمهوری آلمان شرقی تشکیل شد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۲۰۰۱- آغاز حمله به افغانستان

ائتلافی به رهبری آمریکا حمله به مناطق تحت
کنترل طالبان در افغانستان را آغاز کرد. حملات با بمباران‌های شدید آمریکا و
انگلیس آغاز شد و دیگر کشورها ازجمله فرانسه، آلمان، استرالیا و کانادا خدمات
لجستیکی فراهم می‌کردند.

امروز در تاریخ

۷

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

تصاویر/ وقتی آبادان سرنوشت جنگ‌جهانی را عوض کرد

فرادید| پالایشگاه نفت آبادان قدیمی ترین پایگاه تصفیه نفت ایران در تاریخ معاصر جهان نقطه سرنوشت‌سازی است چرا که به عقیده برخی سرنوشت جنگ جهانی دوم در آنجا رقم خورده است.

به گزارش مجله تاریخ فرادید، شرکت نفت ایران و انگلیس سال ۱۲۸۷ شمسی چندی پس از آنکه اولین چاه در منطقه مسجد سلیمان به نفت رسید فردی به نام “آندره کمپبل” را برای انتخاب محلی جهت احداث پالایشگاه در آبادان مامور کرد. تا پیش از راه اندازی پالایشگاه آبادان واحدهای کوچک، تصفیه و جداسازی نمک و گوگرد از نفت خام را انجام می دادند اما حجم رو به افزایش استخراج نفت ایجاد یک پالایشگاه در ابعاد صنعتی را اجتناب ناپذیر می‌کرد. کمپبل پس از ورود به آبادان، محوطه ای را به اندازه یک مایل مربع دور از هر گونه مسیر سیل و طغیان آب رودخانه و نزدیک به عمق مناسب رودخانه به طوری که نفت کش های بیست هزار تنی به راحتی در کنار آن پهلو بگیرند، انتخاب کرد تا در آن پالایشگاه و بر ساحل پایانه صدور نفت تاسیس شود.

انتخاب آبادان به منظور احداث پالایشگاه به این خاطر بود که این شهر به مناطق نفت خیز جنوب نزدیک بود و در میان رودخانه‌های اروند و بهمنشیر و در فاصله ۷۱ کیلومتری از خلیج فارس قرار داشت که به این خاطر دسترسی به آب های آزاد دنیا را ممکن می کرد.  

سرانجام شرکت نفت انگلیس و ایران در سال ۱۲۸۸ شمسی قراردادی با شیخ خزعل منعقد کرد و یک مایل مربع از اراضی آبادان را برای احداث پالایشگاه از او خرید، طراحی پالایشگاه در این سال آغاز شد و کار احداث آن سه سال طول کشید. 

در سال ۱۲۹۱ شمسی پالایشگاه آبادان با ظرفیت اولیه ۲۵۰۰ بشکه در روز کار خود را آغاز کرد و در سال ۱۳۰۰ ظرفیت آن به ۴۵ هزار بشکه در روز رسید و در سال ۱۳۱۶ شمسی تا مرز ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش یافت. 

جنگ جهانی دوم و اشغال ایران اما باعث شد پالایشگاه آبادان به بزرگترین پالایشگاه جهان و نقطه سرنوشت ساز جنگ تبدیل شود. از آنجا که متفقین سوخت هواپیماهای خود را از این پالایشگاه به دست می‌آوردند طرح توسعه آن را به سرعت پیش بردند و تولید آن را به یکباره چندبرابر کردند. مورخان معتقداند شاید اگر هیتلر پیش از متفقین به این پالایشگاه دسترسی پیدا می کرد و ۲۵۰۰۰ بشکه سوختی که از آبادان به جبهه متفقین تزریق می شد به جبهه دول متحد می رفت سرنوشت جنگ چیز دیگری می شد.

عکس های دیده نشده زیر از معدود تصاویر برجای مانده از پالایشگاهی است که روزگاری بزرگترین و مهمترین پالایشگاه نفت جهان به شمار می‌رفت. این عکس ها که توسط “لری باروس” عکاس امریکایی برداشته شده، وضعیت آن را در سال ۱۹۴۵ میلادی و ۱۳۲۴ شمسی نشان می دهد؛ در این سال جنگ جهانی دوم با پیروزی متفقین به پایان می رسد و پالایشگاه نفت آبادان به عنوان تنها پالایشگاه موجود در منطقه خاورمیانه که سوخت هواپیما تولید می ‌کند نقش غیرقابل انکاری در وقوع آن دارد. عکس ها فضای کلی پالایشگاه و نیز خط لوله هایی که نفت را از میدان نفتی “آغاجاری” به آنجا منتقل می کردند به تصویر کشیده است.

برچسب ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،


منبع: فرادید

نخستین کبریت چگونه وارد ایران شد؟

کبریت چند سالی پس از اختراعش به ایران آمد و ابتدا در لوکس‌فروشی‌ها و بعدها در سیگارفروشی‌ها فروخته و عرضه شد.

 نخستین کبریت چگونه وارد ایران شد؟

ماهنامه ایران‌شناسی سرزمین من در شماره ۹۵ خود درباره چگونگی ورود نخستین کبریت به ایران نوشت:

«کبریت یا به قول ناظم‌الاطبا «چوبی باریک که نوکش گوگرد باشد»، در قدیم با چوب شاهدانه ساخته می‌شد و یک یا دو سرش آغشته به گوگرد مذاب بود و هنگام برخورد با جسم مشتعل روشن می‌شد. البته این نوع کبریت‌ها اصطلاحا از نوع سایشی نبودند و اگر نوکشان که آغشته به گوگرد بود، در درون آتش یا تلی از خاکستر قرار می‌گرفت، روشن می‌شد.

کبریت‌های معروف به سایشی در سال ۱۸۲۸ میلادی (۱۲۰۵ خورشیدی) اختراع و شش سال بعد به ایران آورده شدند. نخستین کبریت‌های فرنگی با تام تجاری «لوسیفر» در استرآباد گرگان و توسط «سر جیمز فریزر»، سیاح اسکاتلندی، رویت شده‌اند. «ممتحن‌الدوله» از رجال ناصری می‌نویسد: «اولین دفعه که کبریت به ایران آمد، شخصی به نام «اسماعیل آتش» کبریت‌ها را در دست می‌گرفت و فریاد می‌کشید با آتش، آتش درست می‌کنم.»

در ابتدا که کبریت به ایران وارد شد، کالایی منحصر به فرد بود که عموم مردم به آن دسترسی نداشتند و فقط مختص خانواده‌های اعیان و اشراف بود. در قسمتی از سفرنامه «جورج پاسمان‌ تیت» آمده که وی هنگام سفرش به ایران بهترین هدیه ممکن را یعنی یک قوطی کبریت به گله‌داران سیستانی داده است؛ چرا که کبریت فقط در یکی دو ناحیه کشور یافت می‌شود و اگر آتش گله‌داری خاموش شود، وی مجبور است برای آوردن آتش به نزدیک‌ترین روستا برود.

مهم‌ترین کبریت‌های وارداتی به ایران، کبریت‌های اتریشی، سوئدی با اسامی «گلوب»، «روپی»، و «کی» بودند. کبریت‌های اتریشی از مرزهای غربی و ترکیه وارد ایران می‌شد و کبریت‌های سوئدی از مرزهای جنوبی و بوشهر. کبریت‌های اتریشی که از نوع سولفوری بودند، در قوطی‌های گوگردی فروخته می‌شدند که روی آنها تصاویری از اپرا نقاشی شده بود. اکثر دهقانان و رعایا خریدار کبریت‌های سولفوری بودند و کبریت‌های بی‌خطر به دست مشتریان مرفه‌تر خریداری می‌شد.

روی قوطی کبریت‌های سوئدی، که از نوع بی‌خطر بودند، نقشی از یک کشتی دیده می‌شد. خریداران این کبریت‌ها را به صورت ۵۰تایی و ۲۷۰ قران می‌خریدند. تقریبا تا سال ۱۲۸۴ خورشیدی بازار کبریت ایران در انحصار اتریش، سوئد و روسیه بود اما با گذشت زمان کبریت‌های مومی ایتالیایی با نام «چرینی» نیز وارد بازار ایران شد. ارزش واردات کبریت در ایران تا سال ۱۲۹۲ خورشیدی، بالغ بر ۳.۵ میلیون قران برآورد می‌شد که ۷۰ درصد آن سهم روسیه بود.

نخستین کارخانه کبریت‌سازی در ایران در سال ۱۲۷۶ خورشیدی و با کمک سرمایه‌گذار روسی در ایران تاسیس شد. یکی از نخستین کبریت‌سازان ایران را «میرزا علی‌خان امین‌الدوله» معرفی می‌کنند که برای نخستین بار کبریتی معروف به کبریت تهران را درست کرد.

رشد تدریجی صنایع ایرانی با توسعه کارخانه‌های کبریت‌سازی همراه بود. چنانچه در سال ۱۳۰۴ خورشیدی وقتی‌ فقط هشت کارخانه مدرن در ایران فعالت می‌کرد، تنها دو کارخانه آن مربوط به صنعت کبریت‌سازی بودند. این کارخانه در «خرازین» بود اما برچسب این کبریت‌ها در روسیه چاپ می‌شدند که اوایل نقش پرچم ایران و روسیه و بعدها منقوش به نقش شیر و خورشید بودند.

ورود کبریت‌های فرنگی و قیمت ارزان‌ترشان باعث ورشکستگی کارخانه‌های ایرانی شد. بعدها و در دوران قاجار کبریتی به نام «الهیه» در تبریز و زنجان ساخته شد که کیفیتی بهتر از کبریت تهران داشت. پس از احداث کارخانه‌های کبریت‌سازی دکان‌های سیگارفروشی رایج شد که در خیابان‌های منتهی به بازار یا لاله‌زار، نادری (بخشی از خیابان جمهوری)، بوذرجمهری (خیابان ۱۵ خرداد) سعدی و فردوسی عرضه می‌شدند.

در ۱۹ اسفند ۱۳۱۰ دولت قانونی مبنی بر انحصار کبریت تصویب کرد که در اختیار دولت قرار می‌گرفت و از دست بیگانگان بیرون می‌رفت.

از جمله مهم‌ترین کارخانه‌های کبریت‌سازی می‌توان به کارخانجات توکلی، ممتاز، زنجان و همدان اشاره کرد که بعدها و با افزایش کارخانجات کبریت‌سازی سندیکای کبریت‌سازان نیز در سال ۱۳۳۰ خورشیدی شکل گرفت.»

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

تشییع جنازه کلنل پسیان در مشهد

جنازه محمدتقی‌خان پسیان چند روز پس از کشته شدنش در روز ۱۴مهرماه به مشهد منتقل شد و در روز ۱۵ مهر در میان انبوه مردم مشهد تشییع شد.

تشییع جنازه کلنل پسیان در مشهد

جنازه محمدتقی‌خان پسیان چند روز پس از کشته شدنش در روز ۱۴مهرماه به مشهد منتقل شد و در روز ۱۵ مهر در میان انبوه مردم مشهد تشییع شد.

کلنل محمود‌خان نوذری از یاران نزدیک پسیان که در جریان نبرد از دستورات وی سرپیچی کرده بود، قبلا از عموم طبقات برای شرکت در تشییع جنازه وی دعوت کرده بود.

مردم درب دارالایاله منتظر ورود جنازه بودند. جنازه را روی توپ حرکت داده و موقع ورود به شهر، توپ انداختند. یک واحد نظامی شامل هفتاد و پنج ژاندارم سوار و پانصد ژاندارم پیاده جنازه را تا محل دفن بدرقه کردند. موقعی که جنازه به درب دارالایاله رسید ضجه و ناله مردم بلند شد و نزدیک به نیم ساعت مانع از حرکت جنازه شدند، در این نیم ساعت همه مشغول گریه بوده، همچنین دسته‌های گل نثار جنازه می‌کردند.

عکس بزرگی هم از کلنل روی جنازه گذاشته بودند. عکسی هم از سر جنازه وی گرفته شده و این شعر اطراف عکس سر وی نوشته شده بود: این سر که نشان سرپرستی است/  آزاد و رها ز قید هستی است/  با دیده عبرتش ببینید/  این عاقبت وطن‌پرستی است.

در این مراسم کلنل محمودخان و چند نفر دیگر سخنرانی کردند. سخنان آنان همگی مبنی بر خدمات پسیان بود. سپس جنازه را در باغ نادری دفن کردند.

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

انقلاب مشروطه؛ شکست یا پیروزی

پس از گذشت یکصد و یازده سال از انقلاب اصیل و ملی و مردمی مشروطه که مایه افتخار و سربلندی همه ایرانیان است هنوز هستند کسانی که آن را آشی می‌دانند که در سفارت انگلیس پخته شد! جای بسی افسوس است.

 انقلاب مشروطه؛ شکست یا پیروزی

پس از گذشت یکصد و یازده سال از انقلاب اصیل و ملی و مردمی مشروطه که مایه افتخار و سربلندی همه ایرانیان است هنوز هستند کسانی که آن را آشی می‌دانند که در سفارت انگلیس پخته شد! جای بسی افسوس است.

جا دارد که ایرانیان روز سیزده مرداد را به‌عنوان یک عید بزرگ‌ ملی همه ساله جشن بگیرند. انقلاب مشروطه بهترین‌ گواه شایستگی‌های کم‌مانند ملت ایران است.

صاحب این قلم آن را یک ‌پیروزی بزرگ تاریخی برای ملت ایران می‌داند و با به کار‌گیری مفهوم «شکست» برای تحلیل سرشت و سرنوشت این انقلاب بزرگ سخت مخالف است.

آن‌گونه که آثار کسانی که این مفهوم را در تبیین و تشریح سرشت و سرنوشت انقلاب مشروطه به‌کار گرفته و می‌گیرند نشان ‌می‌دهد انگیزه‌های سیاسی بسیار بیشتر از اهداف علمی در کارشان غلبه دارد!

دکتر داریوش رحمانیان به نقل از مردم‌نامه

برچسب ها: ،


منبع: فرادید