تصاویر/ اوضاع هند پیش از استقلال از بریتانیا

در آستانه هفتادمین سالگرد استقلال هند “گتی ایمیج” شماری از عکس های قدیمی مربوط به پیش از استقلال این کشور و اوضاع نابسامان زندگی در آن زمان را در معرض بازدید قرار داده است. این عگس ها که به تازگی از چهار آلبوم اهدائی به ملکه “ویکتوریا” بازسازی و آماده نمایش شده بناها، اعیان و اشراف و زندگی روزمره مردم را به روایت عکاسانی که در اوخر قرن نوزدهم و پیش از اسقلال این کشور به آنجا سفر کرده اند نشان می دهد.

فرادید| مردم هند  به زودی هفتادمین سالگرد استقلال کشورشان از استعمار انگلیس را جشن می گیرند.

به گزارش فرادید، جنبش استقلال‏طلبی در شبه قاره هند در سال‏های دهه ۱۹۳۰ میلادی اوج گرفت و طی سال‏های جنگ دوم جهانی قدرت بیشتری یافت. این امر انگلیسی‏‌ها را وادار کرد که بلافاصله بعد از پایان جنگ، آمادگی خود را برای اعطای استقلال به این کشور اعلام نمایند. 

ولی آنان در عین حال با ایجاد اختلاف بین رهبران هندو و مسلمان از تحقق یافتن این امر جلوگیری می‏کردند. این اختلافات سرانجام با توافق درباره تقسیم هندوستان به دو کشور هند و پاکستان حل شد و قانون استقلال هند که منجر به تشکیل دو حکومت جداگانه در هندوستان شد، روز هجدهم ژوئیه ۱۹۴۷ از تصویب پارلمان انگلیس گذشت. به موجب این قانون، دو حکومت جدید در عین خودمختاری همچنان تحت سرپرستی انگلستان باقی می‏‌ماندند و کمیسر عالی انگلیس به نمایندگی پادشاه انگلستان بر امور این کشورها نظارت می‏کرد. 

با نزدیک شدن خاتمه نفوذ و استعمار چند صد ساله انگلستان در هند و به دنبال آن، طرح تأسیس یک حکومت مستقل اسلامی در ناحیه مسلمان‏نشین این شبه قاره، کشور پاکستان متشکل از دو ناحیه شرقی (بنگلادش) و غربی (پاکستان) در اوضاعی آشفته تشکیل شد. در همین زمان آخرین نایب‏السلطنه هند، در پانزدهم آگوست ۱۹۴۷ استقلال هند و پاکستان پس از ۲۰۰ سال استعمار را اعلام کرد و گاندی رهبری هند و محمدعلی جناح مسئولیت اداره پاکستان را به عهده گرفتند.

در آستانه هفتادمین سالگرد استقلال هند “گتی ایمیج” شماری از عکس های قدیمی مربوط به پیش از استقلال این کشور و اوضاع نابسامان زندگی در آن زمان را در معرض بازدید قرار داده است. این عگس ها که به تازگی از چهار آلبوم اهدائی به ملکه “ویکتوریا” بازسازی و آماده نمایش شده بناها، اعیان و اشراف و زندگی روزمره مردم را به روایت عکاسانی که در اوخر قرن نوزدهم و پیش از اسقلال این کشور به آنجا سفر کرده اند نشان می دهد.

برچسب ها: ، ، ،


منبع: فرادید

اعدام "سر راجر کیسمنت"

فرادید| سوم اوت در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۴۹۲- آغاز سفر کریستف کلمب

کلمب سفر خود را از “پالوس” در
اسپانیا آغاز کرد و که درنهایت به آمریکای امروزی ختم شد.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۱۴- اعلان‌جنگ آلمان علیه فرانسه

آلمان دو روز پس از اعلان‌جنگ علیه روسیه، علیه
فرانسه نیز اعلان‌جنگ کرد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۱۶- اعدام “سر راجر کیسمنت”

دیپلمات و شورشی ایرلندی به اتهام خیانت به دار
آویخته شد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۲۳- سوگند ریاست جمهوری “کالوین کولیج”

کالوین کولیج با حضور در خانه پدرش و زیر نور چراغ‌نفتی،
سوگند ریاست جمهوری یاد کرد. او پس از فوت رئیس‌جمهور هاردینگ به ریاست جمهوری
رسید.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۴۹- تأسیس “NBA”

“انجمن
ملی بسکتبال” با ادغام انجمن بسکتبال آمریکا و لیگ بسکتبال ملی شکل گرفت.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۷۲- تصویب “پیمان ضد موشکی”

“ریچارد
نیکسون” رئیس‌جمهور آمریکا و “ائونید برژنف” دبیر کل حزب کمونیست
اتحاد جماهیر شوروی و مجلس سنای آمریکا پیمان ضد موشک بالستیک را تصویب کردند.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

تطهیر تاریخ!

اگر نفت را کنترل کنید یا مسیر دسترسی به آن را در اختیار داشته باشید، یک اهرم بسیار بزرگ در مسائل ژئوپلیتیک تمام دنیا را در اختیار دارید.

تطهیر تاریخ!ایالات‌متحده آمریکا و بریتانیا در سال ۱۹۵۳ دولت دموکراتیک ایران را
سرنگون کردند. دلیل آن نفت بود. محمد مصدق نخست‌وزیر ایران صنعت نفت را ملی
کرد و با این کار خشم بریتانیا و شرکت نفت این کشور – که امروز BP شناخته
می‌شود – را برانگیخت.
 
به گزارش دنیای اقتصاد، ایالات‌متحده آمریکا و بریتانیا در سال ۱۹۵۳ دولت دموکراتیک ایران را سرنگون کردند. دلیل آن نفت بود. محمد مصدق نخست‌وزیر ایران صنعت نفت را ملی کرد و با این کار خشم بریتانیا و شرکت نفت این کشور – که امروز BP شناخته می‌شود – را برانگیخت.

بریتانیا با همکاری سیا، مصدق را سرنگون کرده و شاه را به قدرت برگرداندند و شاه تا وقوع انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ حکومت کرد. برای اطلاع بیشتر از این اسناد به گفت‌وگو با فردی نشستم که مدت‌های مدید منتظر مطالعه این اسناد بود. مالکوم برن، قائم‌مقام و مسوول بخش پژوهش‌های موسسه غیردولتی آرشیو امنیت ملی آمریکا واقع در دانشگاه جورج واشنگتن است. او مسوول پروژه روابط ایران – آمریکا در آرشیو امنیت ملی است.
 
مصدق، به‌صورت دموکراتیک به قدرت رسیده بود؟
بله این یک داستان تلخ است. با وجود اینکه سال‌ها از آن گذشته ولی همچنان یک بخش بسیار احساسات‌برانگیز تاریخ است و هر زمان که می‌خواهیم از آن حرف برنیم باید دقت کنیم از چه جملاتی استفاده می‌کنیم، منابع‌مان چیست و سخن چه کسی را باور داریم و غیره.

به‌طور کلی از کشوری صحبت می‌کنیم که در آن انتخابات برگزار می‌شد. زمان‌هایی بود که به وضوح در انتخابات تقلب می‌شد؛ اما همگی معتقدند که مصدق به شیوه کاملا دموکراتیک انتخاب شد.
 
اقدام او برای ملی کردن صنعت نفت در سال ۱۹۵۱ با حمایت گسترده همراه شد، درست است؟
داخل ایران، بدون شک؛ ولی برای بریتانیایی‌ها خیر، ایران و بریتانیا برای داوری به دادگاه بین‌المللی رفتند.
 
آنجا چه اتفاقی افتاد؟
ایران برنده شد و بریتانیا مجبور به عقب‌نشینی شد، به این دلیل به فکر کودتا یا حمله نظامی افتادند.
 
به این ترتیب بریتانیا از آمریکا طلب یاری می‌کند و سیا وارد ماجرا می‌شود، اسم رمز «عملیات آژاکس» است. سپس چه اتفاقی می‌افتد؟
خب زمان زیادی لازم است تا چنین برنامه‌ریزی صورت بگیرد. بریتانیا ابتدا با دولت ترومن تماس گرفت اما آنها پاسخ دادند: «‌نه ما مایل به انجام چنین همکاری نیستیم. بهتر است تا زمان به قدرت رسیدن گروه بعدی صبر کنید.»

زیرا انتخابات به تازگی برگزار و آیزنهاور انتخاب شده بود. مدتی طول کشید تا آیزنهاور این موضوع را بپذیرد ولی در بهار سال ۱۹۵۳ و دو ماه پس از رسیدن به قدرت، او و مشاوران ارشدش به این نتیجه رسیدند که می‌خواهند در این ماجرا حضور داشته باشند.

آنها بیش از هر چیز از دخالت شوروی می‌ترسیدند. بریتانیایی‌ها نفت و درآمد حاصل از آن را می‌خواستند، ولی همگی موافق بودند که باید از دست مصدق خلاص شوند؛ سپس به‌صورت مشترک یک نقشه ریختند و در ژوئیه ۱۹۵۳ آیزنهاور و چرچیل این نقشه را تایید کردند و در اواسط اوت ۱۹۵۳ کودتا اتفاق می‌افتد.
 
بسیار خوب، بنابراین اسنادی که به تازگی توسط سیا منتشر شده‌اند، در حدود هزار صفحه، جزئیات جدیدی از نحوه دخالت سیا در کودتا را افشا می‌کنند. آیا می‌توانید مهم‌ترین افشاگری‌هایی که در این اسناد به آنها برخوردید را برایمان بازگو کنید؟
من هنوز تمام مجموعه را مطالعه نکرده‌ام، اما بسیار جالب است. باید بگویم که این جذابیت برای تاریخ‌پژوهانی که با ماجرا آشنا هستند بیشتر است تا افراد عادی که برای نخستین بار به این موضوع می‌پردازند؛ زیرا با انتشار اسناد جدید جاهای خالی‌ بسیاری تکمیل می‌شوند.

در عین حال دیدگاه‌های جدیدی از ماجرا به‌دست می‌آید، البته دیدگاه‌هایی که همگی آمریکایی هستند ولی نظرات مختلفی از بخش‌های مختلف سیا را نشان می‌دهد. سیا در برابر وزارت امور خارجه، در مقابل کاخ سفید و… داستان پرمایه‌تر می‌شود.

می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم، زیرا مهم است توضیح داده شود که آنچه تاکنون راجع به کودتا می‌دانیم چگونه به‌دست آمده است. نخستین مطلب راجع به کودتا در نخستین سال پس از آن، یعنی در سال ۱۹۵۴ توسط یک مجله به نام The Saturday Evening Post منتشر شد، واضح است که فردی درون سیا تصمیم می‌گیرد که داستان را افشا کند و جزئیات بسیار زیادی در مقاله آمده است؛ اما سیا و بریتانیا به‌طور رسمی حاضر به صحبت در این باره نشدند و برای چندین دهه نقش خود را در کودتا نپذیرفتند.

در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی فردی نام‌آشنا که هدایت کودتا در ایران را به عهده داشت، کرمیت روزولت، از بستگان دو رئیس‌جمهور آمریکا بود و…
 
او پسر تئودور روزولت بود؟
او نوه تئودور و پسرعموی فرانکلین بود. فردی ماجراجو که به کل این واقعه به چشم یک «بازی بزرگ» می‌نگریست، اصطلاحی قدیمی که عادت داشت از آن استفاده کند. او را مسوول عملیات کردند و چندین دهه بعد تصمیم گرفت کتابی در این مورد بنویسد. او کتاب را منتشر کرد.

نحوه انتشار کتاب و سانسور توسط سیا هم داستان جالبی دارد… به هر حال توانست کتاب را منتشر کند و جزئیات بسیاری درباره آنچه اتفاق افتاد را فراهم کرد؛ اما مشکل اینجاست که این کتاب هم مانند تمامی خودنگاره‌ها، تماما به نویسنده مربوط می‌شود و بابت اینکه انصاف در آن رعایت نشده مورد انتقاد قرار می‌گیرد.

کرمیت تمام مرکزیت کتاب است. در زمان‌های مختلف، افراد مختلفی در این مورد کتاب نوشته‌اند، برخی از ماموران بریتانیایی برای مثال…[به لحاظ امنیتی در متن اصلی حذف شده است] کسانی که شاید در آن مکان حضور داشته‌اند؛ اما همه اینها قطعه‌قطعه و پراکنده هستند؛ سپس در سال ۲۰۰۰ نیویورک‌تایمز ۲۰۰ صفحه از اسناد داخلی محرمانه سیا را که به بیرون درز پیدا کرده بودند، در قالب دو مقاله منتشر کرد.

این در ابتدای عصر اینترنت بود و آنها کار بسیار مهمی انجام دادند. اسناد را در اینترنت منتشر کردند. البته برخی از اسامی و بعضی مسائل را حذف کردند ولی به هر حال سند در دسترس بود. اکنون این سند در وب‌سایت ما در آرشیو امنیت ملی موجود است.
 
این اسناد اطلاعات بسیار زیادی از جزئیات کودتا را مشخص کرد؛ چه کسی چه کاری انجام داد، در چه ساعتی از روز ۱۸ اوت چه کسی با چه کسی دیدار کرد و جزئیاتی از این دست. ما مصاحبه‌هایی هم با برخی از عاملان کودتا داریم.

من برخی از این مصاحبه‌ها را انجام دادم و همکارم مارک گازیوروسکی در انجام این مصاحبه‌ها خبره است. در نتیجه توانستیم با استفاده از نظرات مختلف این قطعات پراکنده را گرد هم بیاوریم. در سال ۱۹۸۹ وزارت امور خارجه آمریکا یک مجلد همانند آنچه چند هفته پیش منتشر شد، به چاپ رساند؛ ولی این مجموعه یک مشکل بسیار بزرگ داشت: یک کلمه از نقش سیا و بریتانیا در کودتا، سخن به میان نیامده بود، «اوه خدای من، یک سری تظاهرات خودجوش اتفاق افتاد که به نفع شاه تمام شد، این فوق‌العاده نیست؟» این موضوع باعث خشم تاریخ‌پژوهان شد و نتیجه آنکه افراد دست‌اندرکار انتشار این اسناد استعفا دادند زیرا فقط در پی تطهیر تاریخ بودند.
 
یعنی این بخش‌ها تنظیم و ویرایش شده بودند؟
کاملا حذف شده بودند.
 
یعنی کاملا از قلم افتاده بودند؟
انگار هیچ‌‌وقت اتفاق نیفتاده باشند. در کتاب «یک گزارش از سفیر در روز کودتا» می‌خواندیم که نوشته بود: «اتفاقات فوق‌العاده‌ای درست مقابل چشم‌هایمان در خیابان‌های تهران در شرف وقوع هستند. حمایت خودجوش از شاه.»

یک مشت حرف پوچ و مهمل. بالاخره وزارت امور خارجه تصمیم درست را گرفت تا مجموعه جدیدی را منتشر کند که در آن تحریفات تاریخی تصحیح شوند. مدت بسیاری طول کشید، بیش از ۲۵ سال ولی بالاخره این مجلد بیرون آمد.

مسیر طولانی طی شد تا به این نقطه برسیم ولی اکنون بیش از ۱۰۰۰ صفحه در دست داریم که اطلاعات و نظرات فراوانی از بخش‌های مختلف سیا در اختیارمان قرار می‌دهد. اینکه آنها چگونه فکر می‌کردند و چه‌کار می‌کردند، واکنش آنها چه بود، بخش‌های مربوط به وزارت امور خارجه و همچنین گزارش‌هایشان از واکنش‌های مردمی و… حالا دیگر با پدیده «اثر راشومون*» مواجه شده‌ایم، یعنی وقتی دیدگاه‌های مختلف (که پیشتر وجود نداشته‌اند) متعدد می‌شوند.

هنوز مواردی هستند که منتشر نشده‌اند، ولی تعداد زیادی از مطالب مفید وجود دارند که مردم می‌توانند آنها را کنار هم گذاشته و یادداشت‌ها را با آنچه پیشتر می‌دانستند، مقایسه کنند.
 
یکی از مسائلی که پیشتر هم می‌دانستیم این بود که کرمیت روزولت که شما هم به اسم او اشاره کردید، دستور متوقف کردن کودتا را نادیده گرفت؛ اما این اسناد جدید با جزئیات نشان می‌دهند که او چگونه نافرمانی کرد و به کودتا ادامه داد.
بله باز هم می‌گویم، ما برخی از این اطلاعات را قبلا هم داشتیم. من با یکی از ماموران عملیات مصاحبه کرده بودم، این عملیات نخستین فعالیت برون‌مرزی او برای سیا بود. او که در زمان کودتا بیست و چند سالی بیشتر نداشت خاطره‌ای را تعریف می‌کند که با کرمیت در یک اتاق بودند که از دفتر مرکزی سیا تلگراف رسید: «همه چیز را‌‌ رها کنید. به‌طور فاجعه‌باری شکست خورده‌ایم.

گروهان را جمع کنید و شهر را به سرعت ترک کنید.» به گفته این شاهد عینی، روزولت تلگراف را مچاله کرد و به سطل زباله انداخت و گفت: «ما هرگز از چنین چیزی باخبر نشده‌ایم.» سپس مشغول برنامه‌ریزی برای یک کودتای مجدد شدند که تا ‌آن هنگام دیگر به یک فاجعه بدل شده بود.

در این مجموعه جدید اصل تلگراف ارسالی موجود است و این گفته را تایید می‌کند: «براساس گزارش‌هایی که دریافت می‌کنیم به سرعت رو به شکست هستیم و این یک دردسر اساسی خواهد آفرید. در نتیجه باید از آنجا به سرعت خارج شوید.»

گزارش‌هایی هم داریم که روزولت با تمام مقامات بالادستش دیدار می‌کند، کسانی که گفته بودند: «باید هرچه زود‌تر ماجرا را جمع کنیم.» او هیچ توضیحی نمی‌دهد و می‌گوید: «چرا به تنهایی چنین تصمیمی گرفتم؟ خوب شد که نقشه با موفقیت انجام شد.»
 
نقشه روزولت این بود که کودتا با استخدام جمعیتی برای انجام تظاهرات ادامه یابد، درست است؟
بله.
 
می‌شود بیشتر توضیح دهید.
بله این یک نمود مهم از سیاست ایران است. هر کسی که در ۳۰ سال گذشته در جریان بوده باشد، با صحنه‌های تلویزیونی از جمعیت فراوان حاضر در تظاهرات آشناست. از زمانی که [آیت‌الله] خمینی از تبعید بازگشت و مسائلی از این دست، حضور خیابانی مردم نقشی کلیدی در چند دهه سیاست ایران ایفا می‌کند.

در نتیجه این همیشه یک بخش مهم از نقشه کودتا بود. چند هدف وجود داشت ولی کلیدی‌ترین هدف این بود: «جمعیت را به هر طریقی شده گردهم بیاورید و تظاهر کنید که شاه حمایت همه اقشار مردم را داراست، امیدواریم به این ترتیب موفق بشویم.»
 
شاه‌‌ همان فردی است که آمریکا او را به قدرت نشاند تا سال ۱۹۷۹ که مجبور به ترک ایران شد. نکته اول اینکه، می‌توان نتیجه گرفت اگر همه این ماجرا بر سر نفت بود، پس غرب نتوانست به هدفش برسد زیرا احساسات ملی مصدق به قدری قوی بود که در ‌‌نهایت باوجود اینکه شاه بر سر قدرت ماند ولی کمپانی‌های نفتی غرب، به خصوص بریتیش پترولیوم، مجبور به تقسیم سود حاصل از نفت با ایران شدند.
 
باید کمی در جزئیات دقیق‌تر شویم. اگر در مورد بریتانیایی‌ها حرف می‌زنیم، به نظرم آنها در معامله ضرر کردند. آنها با خودبرتربینی و احساس مالکیت وارد این ماجرا شدند، رفتاری که به دوران استعماری و نواستعماری تعلق داشت.

بریتانیایی‌ها کوچک‌ترین تردیدی در ابراز خواسته‌هایشان و تحقیر و نادیده گرفتن نقش ایرانیان و توانایی‌های آنها نداشتند، ایرانیانی که از آنها به‌خاطر غارت منابعشان منزجر بودند؛ اما به نظر من آمریکایی‌ها رفتار دیگری داشتند و بر سر همین موضوع هم اختلاف هست. افرادی هستند که معتقدند همه جنجال بر سر نفت بود.

به نظرم بستگی دارد که برای نفت اولویت چندم را در این ماجرا قائل باشیم. آیا نفت یک کالای تجاری برای کمپانی‌های خصوصی نفتی محسوب می‌شد که از آن به ثروت فراوانی دست می‌یافتند یا یک مساله استراتژیک مهم در محاسبات جنگ سرد به شمار می‌آمد؟ به نظر من، براساس اسنادی که تاکنون مطالعه کرده‌ام، برای افرادی همچون ترومن و حتی آیزنهاور بخش استراتژیک قضیه اهمیت داشت؛ زیرا آنها فقط به محدود کردن شوروی فکر می‌کردند.

اگر شوروی به نفت دسترسی پیدا می‌کرد، اتفاق بسیار بدی می‌افتاد. از دوره‌ای صحبت می‌کنیم که زمان چندانی از جنگ دوم جهانی نگذشته بود و اروپای غربی هنوز در حال نوسازی بود، ژاپن هم همین‌طور و آنها به منابع طبیعی و نفت نیاز داشتند. اگر به نفت دسترسی پیدا نمی‌کردند به مشکلات سیاسی عمده برمی‌خوردند که از لحاظ تبلیغاتی و ایدئولوژیک راه را برای دخالت سیاسی شوروی هموار می‌ساخت و شوروی یا کشورهای دنباله‌روی آن می‌توانستند وارد میدان شده و امتیازات فراوانی به دست بیاورند. در نتیجه من معتقدم آمریکایی‌ها از این منظر نگران نفت بودند.
 
آیا کمپانی‌های نفتی آمریکا نگران منافع‌شان بودند؟
البته، برخی از اوقات در سیاست خارجی آمریکا مشکل می‌توان تجارت و سیاست را از هم تفکیک کرد. اما در این مورد سیاستمداران می‌خواستند به هر قیمت شده از دستیابی شوروی به نفت ممانعت کنند.این تمام نگرانی آنها بود.
 
بله، البته فکر می‌کنم تنها مساله شوروی در میان نبود. در حقیقت اگر نفت را کنترل کنید یا مسیر دسترسی به آن را در اختیار داشته باشید، یک اهرم بسیار بزرگ در مسائل ژئوپلیتیک تمام دنیا را در اختیار دارید.
 
کاملا این‌طور است.


منبع: فرادید

هیتلر پیشوا می‌شود

فرادید| دوم اوت در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۷۷۶- امضای اعلامیه استقلال ایالات‌متحده
آمریکا

اعلامیه استقلال آمریکا به امضای اعضای کنگره قاره‌ای
درآمد.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۲۳- درگذشت “وارن هاردینگ”

وارن جی هاردینگ، بیست و نهمین رئیس‌جمهور آمریکا
در سن ۵۸ سالگی در سن فرانسیسکو درگذشت.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۳۴- هیتلر پیشوا می‌شود

آدولف هیتلر برای آخرین بار با “پائول فون
هیندنبورگ” رئیس‌جمهور در حال مرگ آلمان دیدار می‌کند. هاندنبورگ در همان روز
مرد و هیتلر “پیشوا” شد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۳۹- درخواست هسته‌ای انیشتین از آمریکا

تصویر اولین و دومین صفحه نامه‌ی آلبرت انیشتین
به فرانکلین روزولت را نشان می‌دهد که درباره دستیابی آلمان به بمب اتمی هشدار
داده است. این نامه منجر به ساخت بمب اتمی در آمریکا شد که “پروژه منهتن”
نام گرفت.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۴۵- پایان کنفرانس پوتسدام

کنفرانس پوتسدام که در آن رهبران متفقین برای
هدایت آلمان برنامه‌ریزی کردند، در چنین روزی پایان یافت.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۹۰- حمله عراق به کویت

عراق به کویت حمله کرد و کنترل اماراتِ نفت‌خیز
را در دست گرفت. عراقی‌ها بعدها در عملیات “طوفان صحرا” بیرون رانده
شدند.

امروز در تاریخ

۷٫ ۲۰۰۷- جمع‌آوری عروسک‌های چینی

شرکت اسباب‌بازی سازی “ماتیل” بیش از یک‌میلیون
اسباب‌بازی چینی را که مقدار زیادی سرب در رنگ آن‌ها وجود داشت، از بازار جمع کرد
و از مشتریان معذرت‌خواهی کرد.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

پلیس جنوب، راهزنی در لباس پاسبانی

روس‌ها در شمال ایران، عثمانی‌ها در غرب، انگلیسی‌ها در جنوب و جنوب شرقی و آلمان‌ها به طور پراکنده در مرکز و نواحی دیگر فعالیت می‌کردند.

پلیس جنوب، راهزنی در لباس پاسبانی ژاندارمری ایران که بعضاً افسران وطن پرست نیز در آن مشغول به کار بودند،
به طرفداری از آلمان‌ها متهم بودند. این در شرایطی بود که مجلس سوم به دلیل
مهاجرت بعضی از نمایندگان به کرمانشاه و تشکیل دولت دفاع ملی، از حد نصاب
افتاده و منحل شده بود.

به گزارش روزنامه ایران، با شروع جنگ جهانی اول و به دنبال آن ورود نیروهای متفقین و متحدین به خاک ایران، اوضاع بشدت بحرانی به نظر می‌رسید. روس‌ها در شمال ایران، عثمانی‌ها در غرب، انگلیسی‌ها در جنوب و جنوب شرقی و آلمان‌ها به طور پراکنده در مرکز و نواحی دیگر فعالیت می‌کردند.

این در حالی بود که دولت ایران اعلام بی طرفی کرده بود. در رویارویی با اغتشاشات و شورش‌های ایلات نیز نیروی نظامی کارآمدی وجود نداشت. انگلستان که به دلیل موقعیت استراتژیک ایران و حفاظت از سرحدات منتهی به هندوستان منافع خود را در خطر می‌دید، تصمیم به اقدام جدی در این زمینه گرفت تا با تشکیل نیروی نظامی مستقلی در ایران علاوه بر محافظت از خط لوله نفت، از نفوذ آلمان‌ها نیز جلوگیری کند. لذا در مارس ۱۹۱۶م/ ۱۳۳۵ ه. ق نیروی نظامی به فرماندهی «ژنرال سرپرسی سایکس» به بهانه تأمین امنیت جنوب، وارد ایران شد تا حافظ منافع بریتانیا باشد.
 
چنگ انداختن روسیه و انگلیس برای تسلط بر ایران
روسیه و انگلیس از دیرباز برای حفظ منافع خود در ایران سیاست‌های خاصی را دنبال می‌کردند. دستیابی به آب های گرم خلیج فارس از طریق ایران و رقابت با انگلیس سیاستی بود که روس‌ها برای حضور در ایران به دنبال آن بودند.

هندوستان نیز به‌عنوان مستعمره غنی دولت انگلیس عامل توجه این دولت به راه‌های منتهی به آن و نیز تحولات مخاطره‌آمیز برای آن بود. لذا ایران به دلیل اینکه نقطه استراتژیک شرق محسوب می‌شد همواره مورد توجه بود.

دولتمردان ایرانی نیز که پس از مشروطه در پی تشکیل مجلس و احزاب مرتبط با آن بودند گهگاه به هر کدام از این دو قدرت متمایل می‌شدند. فقدان کابینه‌های قدرتمند با عوض شدن مکرر دولت‌ها بیش از پیش عرصه را برای حضور و نفوذ انگلستان و روسیه در ایران فراهم می‌کرد. اما رقابت این دو در ایران با قرارداد ۱۹۰۷ به تقسیم منافع انجامید.

تا دو کشور هر کدام بخشی از شمال و جنوب ایران را تحت نفوذ خود قرار دهند. آنچه در این بین مشهود بود ضعف دولت ایران در واکنش به این قرارداد و نقض استقلال کشور بود. طی سال‌ها آنچه  برای این دو کشور مهم به نظر می‌رسید حفاظت از منافع استعماری خود و توجیه این سیاست‌ها بود. با فتح تهران، استبداد «محمدعلی شاه» به پایان رسید و حکومت به فرزند او «احمد شاه» واگذار شد.

پس از آن چندی از تاجگذاری احمد شاه نگذشته بود که جنگ جهانی اول در آگوست ۱۹۱۴ آغاز شد. به محض شروع جنگ، احمد شاه بی‌طرفی ایران را اعلام کرد اما حوادث به گونه‌ای پیش رفت که عملاً با نقض این بی‌طرفی دول متخاصم ایران را نیز عرصه تاخت و تاز خود قرار دادند.

آنچه  خصوصاً متفقین به آن استناد می‌کردند فقدان نیروی نظامی مؤثر در ایران برای جلوگیری از نفوذ آلمانی‌ها در ایران بود. لذا تلاش‌ها برای یافتن راه‌حلی که ضمن مقابله با این نفوذ و حفاظت از هندوستان تأمین‌کننده اهداف و منافع درازمدت انگلیس در ایران باشد، آغاز شد.

پلیس جنوب، راهزنی در لباس پاسبانی 

در این بین «ویلهلم واسموس» کنسول آلمان‌ها در بین عشایر جنوب مشغول یافتن متحدینی بود تا بتوانند به منافع انگلیس ضربه وارد کنند و اینگونه بود که بریتانیا تصمیم به اقدام جدی در این زمینه گرفت و تشکیل یک نیروی نظامی انگلیسی در دستور کار قرار گرفت. نیروی نظامی که از دولت انگلیس دستور بگیرد و برای مقابله با نفوذ آلمان‌ها و حفاظت از هندوستان با عنوان پلیس جنوب تجهیز شود.

این در حالی بود که در ایران اوضاع بشدت بحرانی به نظر می‌رسید و مردم در مضیقه سختی بسر می‌بردند و ناامنی حاصل از اغتشاشات و حضور متفقین به حداکثر رسیده بود. اما با وجود این شرایط، مردم نمی‌توانستند حضور نیروی نظامی یک کشور بیگانه را در خاک ایران تحمل کنند. آنچه  سبب ایستادگی مردم فارس و بوشهر در مقابل پلیس جنوب نیز شد. در واقع جنگ جهانی اول و به دنبال آن حضور دول متخاصم در ایران از یک سو و زنگ خطر برای منافع انگلستان در حفاظت از هندوستان از سوی دیگر، سبب تشکیل پلیس جنوب شد.

به رسمیت شناخته شدن پلیس جنوب در ایران
جنگ جهانی اول برای ایران اثرات مخرب و زیانباری داشت. در شرایطی که مردم ایران در قحطی و ناامنی روزگار می‌گذراندند، نادیده گرفتن بی‌طرفی ایران و ورود نیروهای متخاصم جنگ به کشور خود سبب ایجاد اغتشاشات فزاینده شد.پلیس جنوب، راهزنی در لباس پاسبانی

اما آنچه این کشورها برای ورود به ایران به آن استناد می‌کردند مقابله با برخی تحرکات بود که منافع آنها را تهدید می‌کرد. آنچه دول مزبور خصوصاً متفقین متذکر می‌شدند فقدان نیروی نظامی قدرتمندی بود که بتواند از عهده مقابله با آشوب‌ها برآید.

ژاندارمری ایران که بعضاً افسران وطن پرست نیز در آن مشغول به کار بودند، به طرفداری از آلمان‌ها متهم بودند. این در شرایطی بود که مجلس سوم به دلیل مهاجرت بعضی از نمایندگان به کرمانشاه و تشکیل دولت دفاع ملی، از حد نصاب افتاده و منحل شده بود.

انگلیس به هیچ وجه نمی‌خواست از معرکه عقب بماند و با تشکیل نیروی نظامی به فرماندهی ژنرال «سرپرسی سایکس» و ورود آن به بندرعباس عملاً خود کنترل نظامی جنوب را به دست گرفت.

اما این حرکت نمی‏‌توانست از سوی ایلات و عشایر جنوب چون قشقایی‌ها و تنگستانی‌ها بدون عکس‌العمل باقی بماند. لذا برخورد با آن و شورش‌ها علیه حضور پلیس جنوب بالا گرفت. عمده‌ترین حرکت در این زمینه به رهبری «صولت‌الدوله قشقایی» صورت گرفت.

در مقابل سایکس و دولت انگلیس از ایران توقع داشتند ضمن به رسمیت شناختن پلیس جنوب در راه اعاده نظم در برخورد با اینگونه تحرکات همکاری کنند چرا که سایکس معتقد بود هدف از حضور آنها در ایران برقراری قانون و حفظ نظم و امنیت در ایران است.

اگر چه به رسمیت شناختن پلیس جنوب به مباحثاتی طولانی انجامید اما دولت حسن وثوق (وثوق‌الدوله) ضمن تشکر از اقدامات سایکس در ایران، تشکیلات پلیس جنوب را به رسمیت شناخت. پلیس جنوب شامل ۵۴۰۰ سرباز ایرانی، ۱۹۰ نفر افسر ایرانی و ۴۷ افسر ارشد انگلیسی و ۲۵۶ افسر جزء انگلیسی و هندی بود و بودجه سالانه آن نیز ۳۵میلیون ریال بود که همه را دولت انگلیس پرداخت می‌کرد.

ناکارآمدی و سرانجام انحلال پلیس جنوب
 اما اثرات سوء حضور پلیس جنوب در ایران از جمله موارد قابل ذکر است که در موارد زیادی به آن اشاره شده است. از تعدیات پلیس جنوب در فارس، کرمان و یزد و غارت اهالی که خود سبب ایجاد ناامنی و نابسامانی در ابعاد گوناگون می‌شد و برای القای این فکر بود که در آن شرایط، تنها نیروی توانا برای رفع مشکلات مردم نیروی پلیس جنوب است.

سایکس در توجیه پلیس جنوب حضور آن را برای برقراری نظم، امنیت و مبارزه با قطاع طریق در مناطق جنوبی کشور دانست و از این جهت حضور پلیس جنوب را لازم و منطقی دانست. اما در عرض حال اهالی شهر بابک گزارشی از هجوم نیروهای پلیس جنوب به قریه دهج، غارت مردم و به توپ بستن اهالی آورده شده بود.

اما پلیس جنوب تا سال ۱۹۲۱م/۱۳۳۹ه.ق فعالیت خود را ادامه داد و در طی این سال‌ها کرمان و بلوچستان، یزد، اصفهان، بختیاری، خوزستان، فارس و بنادر را مورد تاخت و تازهای خود قرار داد. مردم با جانفشانی‌های نیروهای محلی بویژه ایلات و عشایر در مقابل این نیرو ایستادگی کرده، از همان آغاز دست به قیام‌هایی علیه پلیس جنوب زدند.

این قیام‌ها که از مارس و سپتامبر ۱۹۱۶ با قیام مردم سیرجان به فرماندهی «حسین خان اسفندیارپور» رئیس ایل بچاقچی شروع شد و تا قیام‌های گسترده مردم فارس به فرماندهی «اسماعیل خان صولت‌الدوله قشقایی»، «ناصرالدیوان کازرونی»، «زایر خضرخان اهرمی»، «شیخ حسین خان چاه‌کوتاهی»، «غضنفرالسلطنه برازجانی» و برخی از خوانین بلوچستان ادامه یافت.

به هر روی اگرچه تشکیل پلیس جنوب تحت عنوان واکنش یک دولت استعماری برای حفظ منافع خود شناخته می‌شود اما حضور یک نیروی نظامی بیگانه در کشور، خود می‌توانست باعث ایجاد تنش و ناامنی شود. پس از آن انگلستان برای اینکه نقش پررنگ‌تری در ایران داشته باشد به دنبال انعقاد قراردادی بود که حضور خود را رسمی و قانونی جلوه دهد.

دولت وثوق و انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ سبب شد این بار تحت نظارت گرفتن نیروی نظامی از راه دیگری صورت گیرد. اما مخالفت‌ها با آن، این قرارداد را نیز بی‌اثر کرد. پس از کودتای اسفند ۱۲۹۹ و ادامه مخالفت‌ها با قرداد ۱۹۱۹م، با اعلام الغای آن توسط دولت «سید ضیاالدین طباطبایی» در پانزدهم مه ۱۹۲۱ آخرین سربازان انگلیسی و هندی خاک ایران را ترک کردند و به دنبال آن مستشاران نظامی و مالی انگلیسی نیز از ایران رفتند و پلیس جنوب نیز منحل شد. بدین ترتیب پلیس جنوب ایران که با سماجت دولت انگلیس در ۱۹۱۶م/۱۳۳۴ه.ق تشکیل شد، در ۱۹۲۱م/ ۱۳۴۰ه.ق در ابهام و سردرگمی از هم پاشید.


منبع: فرادید

تصاویر/ خوشگذرانی شاه و ثریا در سواحل "میامی"

شاه و ثریا یکسال پس از کودتا علیه مصدق برای تفریح تابستانی عازم امریکا شدند؛ با این حال شایعات حاکی از آن بود این سفر بیشتر به منظور آزمایشات پزشکی بر روی ملکه که هنوز صاحب فرزند نشده بود صورت می گرفت.

فرادید| شاه و ثریا یکسال پس از کودتا علیه مصدق برای تفریح تابستانی عازم امریکا شدند؛ با این حال شایعات حاکی از آن بود این سفر بیشتر به منظور آزمایشات پزشکی بر روی ملکه که هنوز صاحب فرزند نشده بود صورت می گرفت.

به گزارش مجله تاریخ فرادید، پس از آنکه علیرضا پهلوی برادر محمدرضا شاه در آبان سال ۱۳۳۳ در یک سانحه هوایی جان باخت مساله فرزند نداشتن شاه و خلاء ولیعهد در دربار مطرح شد و شاه و ثریا که هنوز صاحب فرزندی نشده بودند برای آزمایشات پزشکی عازم ایالات متحده امریکا شدند. 

ثریا اسفندیاری دومین همسر محمدرضا شاه در بهمن ۱۳۲۹ به عقد شاه درآمد که همزمان با وقایع مهمی چون به قدرت رسیدن مصدق، ملی شدن صنعت نفت و نیز کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت بودد. ثریا خیلی زود توانست با وجود روابط سردش با شمس و اشرف پهلوی جایگاه خود را در دربار مستحکم کند و بر تصمیمات شاه اثر بگذارد؛ نقل است که او در این زمان شاه را علیه مصدق تحریک می کرد و حتی در جریان کودتا او را برای صدور فرمان نخست وزیری تیمسار زاهدی تشویق کرد. همچنین وی در مقطعی از عملیات کودتا پیام های سری مقامات امریکایی را به شاه می رساند.   

با این حال پس از آنکه مرگ علیرضا برادر تنی شاه جایگاه او شروع به تزلزل کرد چرا که خانواده پهلوی بیش از پیش نگران خلاء ولیعهد و نداشتن فرزند پسر از سوی شاه ایران شدند. تا آن زمان هنوز ثریا نتوانسته بود فرزندی برای شاه بیاورد و این دربار را نگران می کرد.   

شاه و ثریا یکسال پس از کودتای ۲۸ مرداد در اواخر شهریور ۱۳۳۳ عازم ایالات متحده شدند تا ضمن گذراندن تعطیلات تابستانی تحت نظر پزشکان قرار گیرند. گفته می شود زوج سلطنتی در این کشور تحت آزمایشات دقیق پزشکی قرار گرفتند و در نهایت نیز به آنها اعلام شد که سالم هستند و هیچ مانعی برای فرزندآوری آنها وجود ندارد. با این حال صبر شاه و دربار ۳ سال بیشتر ادامه نیافت و ثریا در بهمن ۱۳۳۶ از شاه جدا شد و کشور را ترک کرد.

در جریان سفر سال ۱۳۳۳ شاه و ملکه به امریکا “رابرت کلی” عکاس امریکایی با آنها همراه شد تا گزارشی مصور از این سفر تهیه کند؛ در آن زمان از آنجا که اعلام شده بود زوج سلطنتی برای گذران تعطیلات به امریکا سفر کرده اند و اخبار معاینه و درمان آنها در رسانه ها منعکس نشد عکاس امریکایی سعی در پوشش تصویری خوشگذرانی شاه و ثریا داشت. بخش قابل توجهی از عکس های او قایق سواری، شنا و موج سواری محمدرضاشاه در سواحل “میامی” را نشان می‌دهد.

برچسب ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،


منبع: فرادید

اعدام شیخ فضل‌الله نوری

نهم مردادماه سال ۱۲۸۸ ه. ش شیخ فضل‌الله نوری، روحانی سرشناس دوره مشروطه به اتهام همکاری با محمد علی‌شاه در سرکوب مشروطه‌خواهان با حکم دادگاه در میدان توپخانه تهران اعدام شد.

اعدام شیخ فضل‌الله نوری

به گزارش دنیای اقتصاد، نهم مردادماه سال ۱۲۸۸ ه. ش شیخ فضل‌الله نوری، روحانی سرشناس دوره مشروطه به اتهام همکاری با محمد علی‌شاه در سرکوب مشروطه‌خواهان با حکم دادگاه در میدان توپخانه تهران اعدام شد.

شیخ فضل‌الله در آغاز جنبش مشروطه از مخالفان سیدمحمد طباطبایی و عبدالله بهبهانی و از متحدان میرزای‌شیرازی بزرگ، میرزاحسن آشتیانی، حسین محدث‌نوری، سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی و عین‌الدوله نخست‌وزیر مقتدر مظفرالدین‌شاه بود اما پس از مدتی به مشروطه‌خواهان پیوست و در مهاجرت به قم با آنها همراهی کرد، اما پس از مدتی به مخالفت با مشروطه برخاست. پس از فتح تهران، شیخ‌فضل‌الله نوری بازداشت شد.

حکم اعدام او را شیخ ابراهیم زنجانی صادر کرد. خانواده‌اش جسد او را در منزلش دفن کردند اما بعد از ۶ ماه نبش‌قبر و جسدش به قم منتقل و دفن شد.
 
مهدی ملک‌زاده که مخالف سرسخت شیخ بود در شرح بازداشت و اعدام او می‌نویسد: «شیخ از زمانی که حبس شد تا موقعی که اعدام گشت، تمام ساعات را با بردباری و خونسردی و متانت گذراند و ضعف‌نفس از خود نشان نداد و راه عجز و ناله و توسل به این و آن را در پیش نگرفت و شخصیت خود را حفظ کرد… برق تفنگ و سرنیزه‌ها در زیر آفتاب گرم تابستان چشم را خیره می‌کرد.

محکوم، فاصله میان محبس و محل اعدام را با خونسردی و متانت پیمود و با کبر سن و پیری، ضعف و ناتوانی از خود نشان نداد و در دقایق آخر عمر، ثبات و استقامت خود را به ظهور رسانید.»  به گفته مهدی بامداد، به دستور هیات‌مدیره‌ای (سکرت فراماسون‌های شاخه فرانسه) که پس از انحلال مجلس عالی تشکیل شد، شیخ‌فضل‌الله نوری به دار آویخته شد.
 
مهدی بامداد در دایره‌المعارف «شرح حال رجال ایران» اعدام شیخ را از منظری دیگر تقبیح می‌کند و می‌نویسد: «قضات دادگاه و هیات‌مدیره کار خوبی نکردند که مجتهد جامع‌الشرایطی مانند حاج شیخ‌فضل‌الله نوری را به دار آویختند، چون راه را برای کشتن دیگران باز کردند و سه سال بعد در روز عاشورا حاج میرزا علی‌آقای ثقه‌الاسلام را بی‌هیچ گناهی دار زدند و او را شهید کردند.»

ادوارد براون در کتاب «تاریخ انقلاب ایران» چنین تحلیلی دارد: «او از نظر سیاسی محکوم به مرگ نشد بلکه چون[متهم بود] که فتوای قتل‌های شاه عبدالعظیم را صادر کرده و حکم کشتار به مهر او رسیده و به‌دست دادگاه و شیخ‌ابراهیم زنجانی افتاد، عصر روز ۳۱ ژوئیه در میدان توپخانه و در حضور جمعیتی انبوه به دار آویخته شد.»

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

درگذشت شاه ایران در تبعید

فرادید| بیست‌وهفت جولای در تاریخ به روایت
تصویر

۱٫ ۱۸۸۰- شکست نیروهای هند و انگلیس از نیروهای افغان

در جریان دومین جنگ انگلو- افغان، نیروهای
انگلیس و هند شکست سختی را از نیروهای افغان متحمل شدند.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۲۱- کشف انسولین

دانشمندان کانادایی “فردریک بنتینگ” و
“چارلز بست” انسولین را کشف کردند.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۴۲- پایان اولین نبرد “العلمین”

نبرد اول العلمین در جنگ جهانی دوم، با پیروزی متفقین و
متوقف شدن نیروهای آلمانی در العلمین به پایان رسید.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۵۳- پیمان ترک مخاصمه کره

ژنرال “ویلیام کری هریسون” نماینده
آمریکا و سازمان ملل و ژنرال “نام ایل” پیمان ترک مخاصمه کره را امضا
کردند که به جنگ کره پایان داد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۷۴- آغاز استیضاح نیکسون

در جریان تحقیقات رسوایی واترگیت، کمیته قضایی
مجلس رئیس‌جمهور نیکسون را استیضاح کرد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۸۰- درگذشت شاه ایران

محمدرضا پهلوی شاه سابق ایران که از سرطان رنج می‌برد،
در مصر درگذشت.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

اولین رئیس‌جمهور زن در هند

فرادید| بیست‌وپنج جولای در تاریخ به روایت
تصویر

۱٫ ۱۸۳۷- اولین تلگراف برقی

“ویلیام کوک” مخترع به همراه “چارلز
ویتستون” برای اولین بار تلگراف برقی را در لندن به نمایش گذاشتند. مخاطبان آن‌ها
مدیران راه‌آهن لندن و بیرمنگام بودند و هدف از این اختراع افزایش ایمنی راه‌آهن
بود.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۴۶- آزمایش اولین بمب هسته‌ای آمریکا در زیرآب

ایالات‌متحده اولین بمب هسته‌ای زیرآبی را در
نزدیکی “بیکینی اتل” در اقیانوس آرام آزمایش کرد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۷۸- تولد اولین نوزاد با “لقاح
مصنوعی”

“لوئیز جوی براون” با وزن ۲٫۶۱
کیلوگرم در بیمارستان اولدم در منچستر به دنیا آمد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۸۴- اولین زنی که در فضا راه رفت

“سوتلانا ساویتسکایا” فضانورد اهل
شوروی، اولین زنی بود که با انجام سه ساعت آزمایش خارج از ایستگاه فضایی سالیوت ۷،
در فضا قدم گذاشت.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۹۴- صلح اسرائیل و اردن پس از ۴۶ سال

“شاه حسین” از اردن و نخست‌وزیر اسرائیل “اسحاق رابین” به
دعوت بیل کلینتون، اعلامیه واشنگتن برای پایان جنگ میان دو کشور را امضاء کردند. کلینتون
از شاه حسین خواست در ازای بخشش بدهی ۷۰۰ میلیون دلاریِ اردن، مذاکرات صلح را آغاز
کند. سرانجام در اکتبر ۱۹۹۴، معاهده صلح امضا شد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۲۰۰۷- اولین رئیس‌جمهور زن در هند

“پراتیبا پتیل” به‌عنوان اولین رئیس‌جمهور
زن در هند سوگند یاد کرد.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

(تصاویر) آلبوم دیده‌نشده از عروس جنجالی کاخ باکینگهام

فرادید| همزمان با بیستمین سال درگذشت همسر سابق ولیعهد انگلیس آلبومی تعدادی عکس دیده نشده از آلبوم شخصی خاندان سلطنتی به معرص بازدید عموم درآمد.

به گزارش فرادید، بیست سال پس از مرگ ناگهانی “پرنسس دایانا” نمایشگاهی در کاخ باکینگهام شماری از اشیا متعلق به وی از جمله نوارهای کاست، ظرف ناهار و کفش‌های باله او را در معرض بازدید عموم قرار داده است. همچنین در میان اشیاء به نمایش درآمده عکس‌هایی از پرنسس دایانا به همراه دو پسرش ویلیام و هری وجود دارد که تاکنون دیده نشده است. 

گفتنی است دایانا همسر اول چارلز، شاهزاده ولز، بود که بزرگترین فرزند و ولیعهد الیزابت دوم و شاهزاده فیلیپ، دوک ادینبرا، است. وی برای فعالیت‌هایش در زمینه جمع‌آوری پول برای خیریه‌های بین‌المللی و همچنین به عنوان یک شخصیت برجسته و مشهور در قرن بیستم شناخته شده بود. ازدواج او با شاهزاده ولز در تاریخ ۲۹ ژوئیه ۱۹۸۱ در کلیسای جامع سنت پل برگزار شد که مخاطبانی جهانی داشت و به وسیله بیش از ۷۵۰ میلیون نفر تماشا شد. با این ازدواج او القاب شاهدخت ولز، دوشس کورنوال، دوشس رافیسِی و کنتس چِستِر را به دست آورد. ثمرهٔ این ازدواج دو پسر بود، شاهزادگان ویلیام و هری کسانی که در ردیف رسیدن به تاج و تخت بریتانیا دوم و پنجم هستند.

دایانا در دوران ازدواجش و پس از آن به عنوان چهره برجسته مطبوعات باقی ‌ماند و ازدواج او پس از ۱۵ سال با طلاقی در تاریخ ۲۸ اوت ۱۹۹۶ به پایان رسید. توجه رسانه‌ها و مطبوعات جهان برای آخرین بار در تاریخ ۳۱ اوت ۱۹۹۷ به دایانا جلب شد، روزی که او در یک تصادف رانندگی در پاریس کشته شد. 

برچسب ها: ، ، ، ، ، ، ،


منبع: فرادید

مصونیت دردسر ساز

در زمستان ۱۳۴۰، دولت آمریکا به ایران اطلاع داد که براى فرستادن مستشاران نظامى اش به ایران شرط تازه اى دارد. این شرط در واقع پاسخى بود به اصرار بى امان شاه در مورد خریدهاى تسلیحاتى و استفاده از کارشناسان نظامى آمریکایى در ارتش ایران. دولت آمریکا مى خواست که مستشاران نظامى و اعضاى خانواده آنها از مصونیت دیپلماتیک بهره مند شوند. این نوع مصونیت، یادآور حق قضاوت کنسولى یا «کاپیتولاسیون» بود که با توجه به سابقه اش در ایران، امرى شوم محسوب مى شد.

كاپيتولاسيون

فرادید| «ماده واحده منظم به قرارداد وین» نیمه شب سوم مرداد ۱۳۴۳ از تصویب مجلس سنا گذشت.

احمد میرفندرسکى، معاون وقت وزارت امور خارجه که از سوى دولت حسنعلى منصور وظیفه دفاع از این لایحه را به عهده داشت در مورد جلسه آن شب گفته است: «با کمال اکراه براى دفاع از این ماده پشت تریبون رفتم و دفاع من مهمل ترین دفاعى بود که ممکن است یک نفر از لایحه اى بکند. براى اینکه اصلاً عقیده به آن نداشتم.  
 
مثل اینکه حس ششم من به من مى گفت… کار خطرناکى است… حالا البته دفاع مزخرف من به جاى خودش محفوظ، راستى هم من نمى خواستم در آن ساعت نیمه شب کسى را اغفال کنم!… نیم ساعت بعد از نصف شب بود که این لایحه به تصویب رسید.

جمله آخر صحبتم این بود که گفتم: «همین است که هست. مى خواهید تصویب کنید، مى خواهید تصویب نکنید…» به نظرم روشن تر از این نمى شد گفت که آقا، این مهمل است. ولى اشاره اى بهشان شد… و تصویب کردند.» («در همسایگى خرس» گفت وگوى احمد احرار با میرفندرسکى) این ماده واحده، چند ماه بعد که در جلسه جنجالى مجلس شورا به تصویب رسید، توسط آیت الله خمینى به احیاى کاپیتولاسیون تعبیر شد، مخالفت پرشور آیت الله را برانگیخت و به تبعید او به ترکیه منجر شد.
 
• کاپیتولاسیون
در زمستان ۱۳۴۰، دولت آمریکا به ایران اطلاع داد که براى فرستادن مستشاران نظامى اش به ایران شرط تازه اى دارد. این شرط در واقع پاسخى بود به اصرار بى امان شاه در مورد خریدهاى تسلیحاتى و استفاده از کارشناسان نظامى آمریکایى در ارتش ایران. دولت آمریکا مى خواست که مستشاران نظامى و اعضاى خانواده آنها از مصونیت دیپلماتیک بهره مند شوند. این نوع مصونیت، یادآور حق قضاوت کنسولى یا «کاپیتولاسیون» بود که با توجه به سابقه اش در ایران، امرى شوم محسوب مى شد.

دولت ایران سال ها پیش و بر اساس معاهده ترکمن چاى حق قضاوت کنسولى را به روسیه داد. پس از آن انگلستان و سایر کشورهاى اروپایى نیز از این امتیاز بهره مند شدند. در دوران رضاشاه و پس از تشکیل نظام جدید دادگسترى، کاپیتولاسیون در مراسمى با حضور رضاشاه ملغى اعلام شد. محمدرضا شاه به این اقدام پدرش، به عنوان یکى از افتخارات سلسله پهلوى مى بالید.  
 
اما از سوى دیگر شاه به قدرت ارتش بسیار اهمیت مى داد، به گونه اى که گروهى از ناظران، علاقه او را به خرید تسلیحات پیشرفته «بیمارگونه» توصیف کرده اند. جنبه واقع بینانه علائق نظامى شاه، به این نکته باز مى‌گشت که او در دورانى نسبتاً طولانى، ارتش را تنها پایگاه قدرت خود یافته و به اتکاى آن، دوران ضعف را پشت سر گذاشته بود.

از نظر روان آسیب شناسى نیز اقتدار نظامى، کمبودهاى شخصیتى شاه را التیام مى داد. بنابراین با وجود اهمیتى که افتخار لغو کاپیتولاسیون توسط پدرش براى او داشت، هنگامى که با اصرار آمریکایى ها مواجه شد، تصمیم گرفت به وضعیتى شبیه احیاى کاپیتولاسیون تن دهد.
 
• کشمکش
در این میان دو مسئله دیگر نیز در دو سطح رقابت کاملاً متفاوت مطرح شده است. به این معنى که به جریان افتادن لایحه مربوط به مصونیت مستشاران آمریکایى را از یک سو به دشمنى علم با حسنعلى منصور و از سوى دیگر به رقابت انگلستان و ایالات متحده مربوط دانسته اند. منصور، رهبر حزب تازه تأسیس «ایران نوین»، اولین نخست وزیرى بود که در نظام دو حزبى اوایل دهه چهل به نخست وزیرى رسید. علم (نخست وزیر پیش از منصور و رهبر حزب «مردم») ارائه لایحه مربوط به مصونیت مستشاران آمریکایى را به تأخیر انداخت تا عواقب آن را متوجه دولت منصور کند.  
 
علم در آخرین روزهاى نخست وزیرى اش، پیش از آنکه جاى خود را به منصور دهد، در نامه اى به مجلس ادعا کرد لایحه مذکور به تصویب دولت رسیده است؛ در حالى که در واقع چنین نبود. این لایحه یک بار در دولت مطرح شده بود و مخالفت گروهى از وزیران را برانگیخته بود. علم ادامه بررسى را به جلسه اى دیگر واگذارد، اما هرگز آن را دوباره مطرح نکرد. («معماى هویدا» عباس میلانى) نظر دیگر این است: دولت انگلستان که در دوران پس از جنگ جهانى دوم به تدریج قدرت خود را به نفع ایالات متحده از دست مى داد، از این طریق درصدد لطمه زدن به حیثیت آمریکا برآمد.  
 
به گفته میرفندرسکى: «این ماده واحده حکم دستمالى را داشت که بر سرى که درد نمى کند، بستند… پوست خربزه اى بود که دشمنان آمریکا در ایران زیر پاى دولت متکى به آمریکا، یعنى دولت حسنعلى منصور گذاشتند… شوروى ها در این کار دستى نداشتند، نتیجه باید گرفت که دست انگلیسى ها در کار بود.»
 
کنوانسیون وین، یک قرارداد معمولى بود که بسیارى از کشورهاى جهان به آن پیوسته بودند. این کنوانسیون مصونیت هاى دیپلماتیک را که پیش از آن وجود داشت، تدوین مى کرد و حقوق برابر براى کشورهاى عضو در نظر مى گرفت اما ماده واحده الحاقى به این کنوانسیون به دولت اجازه مى داد که «رئیس و اعضاى هیأت هاى مستشارى نظامى ایالات متحده را در ایران… از مصونیت ها و معافیت هایى که شامل کارمندان ادارى و فنى موصوف در… قرارداد وین مى باشد… برخوردار نماید.»

این ماده واحده روز ۲۱ مهرماه در مجلس شوراى ملى مطرح شد و فراکسیون حزب مردم در مجلس با آن مخالفت کرد. منصور شخصاً در مجلس حاضر بود و از لایحه دفاع مى کرد. ماده واحده سرانجام با اختلاف شش رأى تصویب شد.  
 
حدود دو هفته بعد، آیت الله خمینى در قم سخنرانى معروف خود را علیه این مصوبه ایراد کرد. او که در روز تولد حضرت فاطمه (س) سخن مى گفت، در میان تعجب حضار سخن خود را با «انا لله و انا الیه راجعون» آغاز کرد و از جمله گفت: «ایران دیگر عید ندارد، عید ایران را عزا کردند… استقلال ما را فروختند… عزت ما پایکوب شد. عظمت ایران از بین رفت… ما را بفروشند و ما ساکت باشیم؟ استقلال ما را بفروشند و ما ساکت باشیم؟ ولله گناهکار است کسى که داد نزند… اى سران اسلام، به داد اسلام برسید! اى علماى نجف، به داد اسلام برسید! اى علماى قم به داد اسلام برسید! رفت اسلام…»

چند روز بعد مأموران به خانه آیت الله خمینى در قم آمدند و ایشان را به تهران منتقل کردند.

آیت الله همان شب به ترکیه تبعید شد. حسنعلى منصور بهمن همان سال به دست یکى از مریدان آیت الله ترور شد و جان باخت.

 پی نوشت:

این مطلب در روزنامه شرق در سال ۱۳۸۴ منتشر شده است.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

ماجرای تاسیس اف بى آى (FBI)

در تحقیق به دنبال نیرویى مستقل به عنوان بازوى تحقیقى، در سال ۱۹۰۸ وزارت دادگسترى آمریکا ده افسر تحقیق از بازنشستگان و کارمندان سابق سازمان اطلاعات را استخدام کرد. در مارس ۱۹۰۹ تعداد آنها به ۳۴ نفر رسید و «جورج ویکر شام» دادستان عالى آمریکا عنوان اداره تحقیق را بر آنها گذاشت. دولت فدرال از اداره تحقیق در راه بررسى پرونده هاى جنایى که بین ایالت ها رخ داده استفاده مى کرد.

ماجرای تاسيس اف بى آى (FBI)

فرادید| در چنین روزى در سال ۱۹۰۸ پلیس فدرال آمریکا یا اف بى آى (FBI) با دستور دادستان عالى وقت آمریکا «چارلز بناپارت» تشکیل شد.

عده اى از افسران تحقیق مشغول کار بر روى پرونده ها در دایره تحقیق و بازجویى در دفتر قاضى اجرایى «استنلى دبلیو فینچ» شدند. یک سال بعد دفتر قاضى تحقیق و اجرا به نام مرکز تحقیق فدرال تغییر نام داد و در سال ۱۹۳۵ با نام مرکز پلیس فدرال کار خود را ادامه داد.

وقتى دادگسترى آمریکا در سال ۱۸۷۰ تاسیس شد، تا امور تحقیقى را به طور فرا ایالتى رسیدگى کند، هیچ عضو تحقیقى اى در خود نداشت تا وظایف خود را انجام دهد. در ابتدا و هر موقع که لازم مى شد کارآگاه خصوصى استخدام مى کردند تا مدتى بر روى پرونده ها کار کنند و مدتى بعد از آژانس هاى کارآگاهى، بازجو و بازپرس اجاره مى کردند.
 
تاسيس اف بى آىاز جمله آژانس هایى که از آنها افسر تحقیق اجاره مى کردند، آژانس سرویس مخفى بود که در سال ۱۸۶۵ توسط خزانه دارى آمریکا تاسیس شده بود. در اوایل قرن بیستم، دادستان کل به این نتیجه رسید که تعدادى از افسران تحقیق را به طور دائم استخدام کند تا امور بین دادگاه ها و پرونده هاى بین ایالتى را بررسى کنند.

در تحقیق به دنبال نیرویى مستقل به عنوان بازوى تحقیقى، در سال ۱۹۰۸ وزارت دادگسترى آمریکا ده افسر تحقیق از بازنشستگان و کارمندان سابق سازمان اطلاعات را استخدام کرد. در مارس ۱۹۰۹ تعداد آنها به ۳۴ نفر رسید و «جورج ویکر شام» دادستان عالى آمریکا عنوان اداره تحقیق را بر آنها گذاشت. دولت فدرال از اداره تحقیق در راه بررسى پرونده هاى جنایى که بین ایالت ها رخ داده استفاده مى کرد.
 
پس از چند سال کار، ماموران این اداره به ۳۰۰ نفر رسید. برخى از نمایندگان کنگره با افزایش قدرت و کار اف بى آى ابراز نارضایتى کردند چرا که مى ترسیدند مبادا قدرت این اداره به حدى شود که دیگر از کنترل آنها خارج شود. با ورود آمریکا به جنگ جهانى اول در سال ۱۹۱۷، اف بى آى مسئولیت هاى بیشترى را عهده دار شد و طبق قانون ۱۹۱۷ عهده دار بررسى به وضعیت جاسوس ها و مهاجران مشکوک به رادیکالیسم شد.
 

ماجرای تاسيس اف بى آى (FBI)

ادگار. جى. هوور وکیل دادگسترى در سال ۱۹۱۷ به وزارت دادگسترى پیوست و ظرف دو سال به سمت مشاور ویژه دادستان کل رسید. وى که به شکل بارزى با رادیکالیسم مخالف بود پیشرو تصویب قوانین فدرال در دوران ترس از سرخ ها (کمونیسم) در سال هاى ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۰ شد و دستور داد تمام رادیکال هاى آمریکا شناسایى و صاحب پرونده شوند که در سال ۱۹۲۱ تعداد این پرونده ها به ۴۵۰ هزار رسید. بیش از ده هزار نفر به جرم داشتن عقاید کمونیستى دستگیر شدند که بیشتر آنها پس از بازجویى آزاد شدند.

«میچل پالمر» دادستان عالى وقت آمریکا مورد نقد جدى قرار گرفت که از قدرت خود بیش از حد استفاده کرده است و این دوره به عنوان «حمله پالمر» در تاریخ آمریکا ثبت شد. هوور در دهم مه ۱۹۲۴ به عنوان مدیر اجرایى اداره تحقیق منصوب شد.  
 
در دهه ۱۹۲۰ و با تائید کنگره، هوور اختیارات اداره تحقیق را افزایش داد. او این اداره کوچک را به ماشین مبارزه با جرم تبدیل کرد و سیستم کلاسه شده انگشت نگارى، آرشیو جرائم و مدرسه تربیت ماموران و افسران را پایه گذارى کرد. در دهه ۱۹۳۰ این اداره به شکل موثرى به مبارزه با جرائم سازمان یافته پرداخت. گانگستر ها و خلافکاران مشهورى که باند هاى بزرگى را در اختیار داشتند به دست ماموران اف بى آى دستگیر شده و به زندان افتادند.
 

ماجرای تاسيس اف بى آى (FBI)

از آن زمان به بعد یعنى پس از ۱۹۳۵ بود که اف بى آى توسط کنگره و مردم آمریکا به عنوان یک قدرت محافظ و موثر به رسمیت شناخته شد.
 
با گسترش جنگ جهانى دوم، هوور فناورى هاى تازه اى در امر ضدجاسوسى را در اف بى آى فعال کرد و پس از جنگ دوباره بر روى مبارزه با رادیکالیسم و کمونیست گرایى متمرکز شد. هوور با همکارى سناتور مک کارتى عده بسیارى از افراد مشکوک به حمایت از کمونیسم را دستگیر کرد.

پس از مبارزه با کمونیسم، در دهه ۱۹۶۰ این اداره به مبارزه با جنبش کوکلوس کلان پرداخت. زمانى که هوور، اف بى آى را در سال ۱۹۶۹ به هشتمین رئیس جمهور تحویل داد، رسانه ها، مردم و کنگره از قدرت زیاد اف بى آى هراسان بودند، هوور در عین ناباورى شاهد این بود که کنگره انتصاب ریاست اف بى آى را به انتخاب سنا محدود کرد.  
 
در مه سال ۱۹۷۲و پس از جریان واترگیت که در سطح ملى مطرح شد، هوور در اثر ابتلا به مرض قلبى در ۷۷ سالگى درگذشت. پرونده واترگیت به اینجا منتهى شد که اف بى آى به صورت غیرقانونى از نیکسون حمایت کرده و اجازه نداده تحقیقات در خصوص انتخابات انجام شود و پرونده اف بى آى براى بررسى به کنگره فرستاده شد.

فشارهاى سیاسى آن زمان باعث شد اصلاحات زیادى در ساختار اف بى آى انجام شود. امروزه اف بى آى قدرتى عظیم در نظام امنیتى آمریکا است و در تمام حوزه ها وارد مى شود.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

گزارش باختر امروز از استعفانامه مصدق

روزنامه باختر امروز که از ۸ مرداد سال ۱۳۲۸ به سردبیری دکتر حسین فاطمی شروع به کار کرده بود، ارگان غیررسمی جبهه ملی به‌شمار می‌رفت.

گزارش باختر امروز از استعفانامه مصدق

خبر اصلی روزنامه به گزارش مفصلی در مورد اختلافات مصدق با مجلس پرداخته و
همچنین جزئیاتی از جلسه سه‌ساعته وی با شاه که در نهایت منجر به استعفا شد،
آورده است. 

به گزارش دنیای اقتصاد، روزنامه باختر امروز که از ۸ مرداد سال ۱۳۲۸ به سردبیری دکتر حسین فاطمی شروع به کار کرده بود، ارگان غیررسمی جبهه ملی به‌شمار می‌رفت.

این روزنامه در سال ۱۳۳۰ تیراژی بالغ بر ۳۰ هزار نسخه داشت که در میان مطبوعات ایران تا آن هنگام بی‌سابقه بود. باختر امروز تلاش کرد تا در روز ۲۶ تیرماه اخبار مربوط به استعفای دکتر مصدق را به‌صورت گسترده پوشش دهد.

خبر اصلی روزنامه به گزارش مفصلی در مورد اختلافات مصدق با مجلس پرداخته و همچنین جزئیاتی از جلسه سه‌ساعته وی با شاه که در نهایت منجر به استعفا شد، آورده است. روزنامه همچنین به واکنش قشرهای مختلف جامعه به‌خصوص جریان مذهبی به رهبری آیت‌الله کاشانی که در این زمان حامی مصدق بود، بازاریان، احزاب و مردم شهرستان‌های مختلف پرداخته است.
 
به علاوه مقاله‌ای به قلم حسین مکی، نماینده اول تهران در صفحه نخست جای گرفته و تیتر آن به این شرح است: «حسین مکی اسرار استعفای دکتر مصدق را فاش می‌سازد.» متن استعفانامه دکتر مصدق و خبر جلوگیری از انتشار آن در رادیو موضوع دیگری است که روزنامه به آن پرداخته است.

در این میان خبری در مورد انعکاس استعفای دکتر مصدق در محافل خارجی جالب توجه است و به نظر می‌رسد به‌رغم جاسوسی‌ها و اطلاعاتی که معمولا این‌گونه محافل از داخل ایران داشته‌اند، آنان نیز با این خبر با نوعی سردرگمی و نگرانی مواجه شده‌اند.

در این خبر آمده است: «اواخر وقت دیشب (۲۵ تیر) نزدیک ساعت یازده و نیم شایعه استعفا در بعضی از محافل تهران پیدا شد ولی چون هیچ وسیله مناسب و موثقی برای تایید این شایعه وجود نداشت، هیچ‌یک از خبرگزاری‌ها و رادیوهای خارجی آن را تا اول صبح امروز مخابره نکرده بودند و در ساعات اولیه صبح امروز، ناگهان این شایعه در محافل تهران قوت گرفت و حدود ساعت ۹ صبح بود که سیل تلگراف مخبرین خارجی به طرف تلگراف‌خانه سرازیر شد و مخبرین آژانس‌ها خبر استعفا را به‌طور فوق‌العاده به تمام دنیا پخش کردند.

در این گزارش‌ها علت استعفای دکتر مصدق همان موضوعات وزارت جنگ ذکر شده است ولی غالبا خبرگزاری‌ها و خبرنگاران پیش‌بینی کرده‌اند که مشکلاتی در ایران به وجود آید… انتشار خبر همان‌قدر که برای محافل داخلی غیرمترقبه بود، برای محافل و مقامات خارجی در تهران نیز عجیب و غیرمنتظره بود.»

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

زنان نیکوکار در سپیده‌دم تاریخ

زنان نیکوکار در سپیده‌دم تاریخ

حوزه وقف، یکی از گستره‌های تکاپوهای اجتماعی این قشر در گذر زمان بوده
است. زنان نوع‌دوست ایرانی از راه این سنت عام‌المنفعه، نام نیک‌شان را در
تاریخ به یادگار نهادند. 

به گزارش شهروند، زنان ایرانی از گذشته‌های دور تاکنون در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فعالیت داشته‌اند.
 
تجلی سنت‌های نیکوی باستانی در واژگان اسلامی
زنان ایرانی از گذشته‌های دور تاکنون در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فعالیت داشته‌اند. حوزه وقف، یکی از گستره‌های تکاپوهای اجتماعی این قشر در گذر زمان بوده است. زنان نوع‌دوست ایرانی از راه این سنت عام‌المنفعه، نام نیک‌شان را در تاریخ به یادگار نهادند.

موقوفه‌های آنان مواردی گوناگون مانند زمین کشاورزی، دکان، تکیه، مسجد، خانه مسکونی، دارالایتام، مدرسه و درمانگاه را دربرمی‌گرفته که درآمدها و کاربرد هریک بر اساس خواسته واقفان هزینه می‌شده است. واژه وقف، ایستادن یا ایستاده‌ماندن و آرام‌گرفتن را معنا می‌داده است. وقف در اصطلاح فقهی، عقدی به شمار می‌آید که دستاورد آن حبس کردن اصل و رها کردن سود آن است.

این سنت کهن، با پیشینه‌ای دراز در ایران، در زبان باستانی پهلوی با واژگان و عبارت‌هایی چون اشوداد، اهلوداد و روانیگان برابری داشته است. آیین نیکوکاری، به شکل‌های نذر و وقف اموال برای آتشکده‌ها و دیگر معبدها، در این سرزمین جریان داشته است، به گونه‌ای که برای نگهداری مهرآبه‌ها (عبادت‌گاه‌های مهری یا میترایی)، آتشکده‌ها، نیز برای آسایش و رفاه موبدان و هیربدان از درآمد زمین‌ها، خانه‌ها و باغ‌های وقف‌شده بهره می‌جستند.

وقف در میان ایرانیان باستان به سه شکل انجام می‌شد که همچنان نیز در میان زرتشتیان رایج است؛ نخست، آشوداد به معنای بخشش ملک؛ دوم، نیاز به مفهوم خریداری وسایل و لوازم و بخشش به آتشکده‌ها و دیگر معبدها؛ سوم، گهنبار، در قالب جشن‌هایی که در آن‌ها خوردنی و پوشیدنی میان نیازمندان بخش می‌شد.

زنان در ایران باستان، همخوان با پایگاه اجتماعی و اقتصادی‌شان در گونه‌های نیکوکاری فعالیت داشتند؛ حتی گزارش‌هایی درباره بخشش‌ها و نذرهای زنان قشرهای پایین در جشن‌های گهنبار به دست رسیده است؛ آنان متناسب با توان‌شان غذاها و شیرینی‌هایی مهیا و خیرات می‌کردند.

بنیادهای نیکوکاری در واپسین روزگار حکومت ساسانی، بر پایه سنت روانیگان به منظور رستگاری روان پدید آمدند که پول‌های خیرات و نذرها را برای یاری تنگ‌دستان و ساخت مکان‌های عام‌المنفعه در نظر می‌گرفتند. برای نمونه، شیرین پس از مرگ همسرش خسرو پرویز، همه دارایی‌های خویش را با هدیه‌هایی بسیار برای آمرزش و آرامش روان او به آتشکده‌ها سپرد.

این بنیادها بعدها الگویی برای وقف در روزگار آینده شدند. به نظر می‌رسد میان فرهنگ و باورهای ایرانیان و کمک بدون بازگشت به دیگران پیوندی تنگاتنگ وجود داشته است زیرا در باور آنان نیکوکاری و برجای‌نهادن خدمت‌های عام‌المنفعه، بخشودگی گناهان و آرامش روان مردگان را در پی داشته است.

حتی در روزگار کنونی با وصیت‌نامه‌هایی با نام «صوم و صلاه» روبه‌روییم که به اقتضای موقعیت اجتماعی و شغل واقف، بخش‌هایی از دارایی یا درآمد برای کارهای نیک اختصاص یافته؛ هدف بیش‌تر این وصیت‌نامه، بخشودگی و به‌جای‌آوردن نمازها و روزه‌های قضای واقفان و آمرزش آنان در دیار باقی بوده است.

نگارنده این گفتار در مجموعه مکتوب‌های خانوادگی مربوط به حوزه اداری و جغرافیایی شهرستان ماسال، نمونه‌ای از این وصیت‌نامه‌ها را دارم که به تاریخ یکم خرداد ١٣٢۵ خورشیدی بازمی‌گردد. فتح‌الله بیگ قلی‌زاده در این وصیت‌نامه به فرزند بزرگ‌اش احسان‌الله سفارش کرده است چهل گوسفند از دام‌هایش را به همراه اندازه‌ای زمین را برای صوم و صلاه‌اش در راه خیر هزینه کند.

همچنین وصیت‌نامه‌ای مربوط به پس از سال١٣٨٠ خورشیدی دیده‌ام که در آن محمدمیرزا اسدی و همسرش یمن، زمین‌هایی برای صوم و صلاه‌شان، در راه کارهای نیک در نظر گرفته‌اند. این موارد در میان توده مردمان در روزگار کنونی، پیوستگی سنت روانیگان ایران باستان را در وصیت‌نامه‌های صوم و صلاه می‌تواند بیانگر باشد.

آراستگان حرم‌سرا با املاک و زیورها در جست‌وجوی آمرزش
آیین نیکوی وقف افزون بر رویکردهای دینی و فرهنگی، برای شناسایی جایگاه راستین زنان ایرانی در تاریخ و آگاهی از پایگاه اجتماعی و اقتصادی آنان نقشی بسزا دارد؛ بیش‌تر زنان واقف در گذشته، از طبقه شاه‌زادگان، اشراف زمین‌دار و بازرگانان بوده، زنان دیگر قشرها تنها با شکل‌گیری و رواج آرام‌آرام آموزش و اقتصاد نوین از میانه‌های سده چهاردهم خورشیدی بدین‌سو فرصت یافتند در گستره این آیین نیکو حضوری گسترده یابند.

تاکید بر مفهوم‌های احسان و نیکوکاری بر اساس روایت‌های قرآنی همچون«و مَثل آنان که مالشان را در راه خشنودی خدا انفاق کنند و با کمال اطمینان خاطر دل به لطف خدا شاد دارند مَثل دانه‌ای است که در زمین شایسته بریزند بر آن باران زیادی به موقع ببارد و ثمره و حاصلی دو چندان که منتظرند دهد و اگر باران بسیار نیاید اندک‌اندک بارد تا باز به ثمر رسد و خداوند به کار با اخلاص بی‌ریای نیکان بصیر و آگاه است» (سوره بقره، آیه ٢۶۵)، نیز با وجود الگوهایی چون حضرت فاطمه (س) به عنوان نخستین زن واقف در اسلام، موجب شده است حضور زنان مسلمان ایرانی در گستره اوقاف در دوره اسلامی، جلوه‌ای برجسته یابد.

نخستین زن واقف ایرانی، بر اساس سندها و روایت‌های برجای‌مانده تاریخی، خدیجه بنت ربیعا نام دارد که در سده نخست هجری، زمین و قناتی در قزوین وقف کرده است. بررسی‌ها نشان می‌دهند زنان نیکوکار دوره‌های گوناگون تاریخ ایران در آیین نیکوی وقف پیشگام بوده، سرمایه‌هایشان را برای برگزاری مراسم سوگواری شهادت امام حسین (ع)، کمک به نیازمندان و تنگ‌دستان و یاری برای ساخت مکتب‌خانه‌ها، مدرس‌ها، حوزه‌های علمیه، مرکزهای درمانی به کاربرده‌اند.

در میان همسران حکم‌رانان، گوهرشاد آغا همسر شاهرخ تیموری از پیشاهنگان کارهای عام‌المنفعه به شمار می‌آید. او در نخستین سال‌های سده نهم هجری دستور داد دارالحفاظ، دارالتوحید و دارالضیافه، درون حرم امام رضا (ع) ساخته شود تا زایران جایی برای خوردن غذا، استراحت و خواندن قرآن و انجام پرسش و پاسخ دینی داشته باشند.

گوهرشاد همچنین دو مسجد، یکی در نزدیکی حرم و دیگری در هرات ساخت و مستغلاتی برای برآوردن هزینه‌های آن مسجدها وقف کرد. زنان ایرانی از دوره صفوی بدین‌سو در گستره وقف حضوری چشم‌گیر داشته‌اند. برای نمونه، حدود یک ششم از سندهای وقف‌نامه‌ای در اداره اوقاف اصفهان به بانوان نیکوکار تعلق دارد.

بر اساس اسناد وقفی آستان قدس رضوی، قدیم‌ترین موقوفه آن بارگاه، به بیگم آغا خانم ذوالفقار اختصاص دارد که به سال ٩٩٧ قمری همه موضع سلیمان‌آباد قزوین را بر آستان قدس رضوی وقف کرده است. آنگونه که دن گارسیا دسیلوا فیگوئه‌روا سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس یکم صفوی روایت کرده است زنان ثروتمند آن روزگار در کارهای نیک، از مردان دست و دلی بازتر داشتند، به گونه‌ای که بسیاری از کاروان‌سراها و ساختمان‌های عام‌المنفعه از صدقات زنان ساخته می‌شد.

آرامش و آسایش سیاسی و اجتماعی در ایران روزگار صفوی، پس از سال‌ها آشوب و نابسامانی برپا شد و بدین‌سبب اقتصاد و بازرگانی رونق گرفت، از این‌رو دوره صفوی نقطه‌ای عطف در تاریخ اوقاف ایران به ویژه در زمینه نهاد مدرسه به شمار می‌آید. شاهان صفوی به ویژه شاه عباس یکم در این دوران همه اموال، رقبات و املاک خالصه را وقف کردند و بسیاری از آن املاک، بر نیت‌های خیریه وقف شدند.

بنیان‌های فرهنگی ایران همچنین با برآمدن صفویان دگرگونی بسیار یافت؛ یکی از عنصرهای فرهنگی که تاثیری شگرف بر فرهنگ همگانی زنان ایران گذاشت، فراگیری سوگواری امام حسین (ع) و برپایی مجلس‌های روضه‌خوانی بود، هرچند سوگواری برای امام حسین(ع) از زمان سده‌های نخستین و در روزگار زندگی امامان شیعه به شکل‌های پنهانی و نیمه‌پنهانی وجود داشت و سپس در زمان آل بویه گسترش یافته و آشکار شده بود، مراسم سوگواری اما در روزگار صفویان به گونه یک نهاد نیرومند درآمد و در روزگار آینده نیز گسترش فراوان یافت.

زنان قشرهای پایین جامعه تا پیش از رواج آموزش و اقتصاد نوین در ایران به ویژه از میانه‌های سده چهاردهم خورشیدی چندان نمی‌توانستند املاک و مستغلات وقف کنند، بدین‌ترتیب گستره کنش‌های نیکوکارانه آنان بیش‌تر به نذرهایی مانند غذا، خرما، حلوا و شربت در مراسم آیینی همچون محرم محدود می‌شد. با وجود حضور گسترده زنان ایرانی در آیین نیکوی وقف در سراسر تاریخ ایران، اما از روزگار صفوی بدین‌سو سندهایی بیش‌تر درباره مشارکت آنان در این گستره بر جای مانده است. زنان اشراف و ثروتمند در دوره صفوی اموالی بسیار در کارهای گوناگون نیک وقف می‌کردند. دلارام خانم، همسر شاه عباس یکم از آن جمله است.

مدرسه‌ای در اصفهان برای ترویج علوم دینی، یکی از موقوفه‌های او به شمار می‌آمد که امروز به مدرسه جده کوچک آوازه دارد. مشارکت زنان این دوره در وقف به اندازه‌ای بود که افزون بر اصفهان، حتی زنان منطقه‌های دورتر مانند بیرجند نیز موقوفه‌هایی از خود بر جای گذاشته‌اند. برای نمونه، وقف‌نامه عابده خانم به واپسین سال‌های روزگار صفوی بازمی‌گردد که یک سهم و طاقه مزرعه شیر را بر طلاب علوم دینی مدرسه بیرجند وقف کرده است. عصمت خانم از زنان خراسان در دوره حکومت افشاریان، اموالی برای رد مظالم بر اساس آیین وقف به یادگار گذارده است.

بیش‌ترین گونه مصرف‌های درآمدهای موقوفه‌ها در دوره قاجار نیز مانند روزگاران پیشین، مذهبی بود ولی به جای مدرسه‌های علمیه و طلاب، به اجرای مراسم مذهبی مانند عزاداری بهای بیش‌تر داده می‌شد، به گونه‌ای که بیش از ٧٠ درصد وقف‌نامه‌ها برای سوگواری مذهبی اختصاص یافته بود. وقف‌هایی با هدف‌های آموزشی در زمان قاجارها انجام شد، هرچند تا پیش از فرستادن دانشجو به اروپا و پایه‌گذاری مدرسه دارالفنون، اینگونه وقف‌ها برای آموزش‌های دینی در نظر گرفته می‌شد.

انیس‌الدوله همسر ناصرالدین شاه از جمله زنان واقف درباری به شمار می‌آمد که هزینه‌های تعمیرات نقره و طلاکوب مسجد گوهرشاد مشهد را برعهده گرفت. او همچنین ده باب مغازه در مشهد برای روضه‌خوانی در حرم امام رضا (ع) وقف کرد. ساخت ضریح نقره برای شهیدان کربلا، ساخت بقعه و گنبد برای امام‌زاده شاهزاده حسین کاشانک و چاپ و پخش رایگان مجلد مربوط به زندگانی حضرت فاطمه (س) از کتاب ناسخ‌التواریخ، از دیگر کارهای نیک انیس‌الدوله به شمار می‌آمد.

جمیله ذوالفقاری نظام‌الدوله دختر حسین‌قلی خان از متنفذان زنجان با ارث و مستغلات شخصی، برآن شد مسجد و مدرسه‌ای بسازد اما پیش از پایان‌یافتن بناها درگذشت. دخترش قمرتاج خانم به وصیت مادر، کار نیمه‌پایان را به انجام رساند.

مدرسه و مسجد خانم در شهر زنجان از آثار دیدنی و بسیار زیبا در روزگار کنونی به شمار می‌آیند. افزون بر زنان اشراف درباری، دیگر زنان ثروتمند نیز در دوره قاجار، به انجام کارهای نیکو شیفتگی بسیار داشتند. برای نمونه، حاجیه هاجر خاتون خانم، حاجیه شرف‌نسا خانم و حاجیه سارا سلطان خانم، از زنان تهرانی دوره قاجار بودند که املاک و مستغلاتی وقف کردند.

نام و عنوان این زنان نشان می‌دهد همگی از طبقه مرفه و برخوردار تهران آن روزگار بوده‌اند؛ هاجر خاتون خانم ملقب به جدیدالاسلام همسر حاج محسن بازرگان تهرانی و حاجیه خاتون خانم که به حاجی وزیر هم آوازه داشت، دختر فردی اشرافی به نام اسماعیل بیگ بود؛ همینگونه دخترش حاجیه سارا سلطان خانم همسر محمد ابراهیم نواب بدایع‌نگار معروف و حاجیه شرف‌نسا خاتون نیز دختر حاجی گرگین بیگ زمین‌دار معروف بود.

زنان نام‌برده در وقف‌نامه‌های خود املاک و دکان‌هایی برای برآوردن هزینه‌های عزاداری و دیگر کارهای خیر اختصاص داده بودند. با گسترش نوخواهی و ورود آموزش و پزشکی نوین در دوره قاجار، انگیزه‌ها و مصرف‌های واقفان، به مسیر پیشرفت و ترقی جامعه گام نهاد و بسیاری از زنان برآن شدند در گسترش آموزش‌های نوین یاری رسانند.

بانوان نیکوکار ایرانی در مسیر ترقی‌خواهی
وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه پس از پیروزی مشروطه پدید آمد. بدین‌ترتیب با گسترش اداره‌ها و اهمیت‌دادن به ثبت موقوفه‌ها، حفاظت آنان آسان‌تر و امکان تبدیل‌شان به املاک شخصی کاهش یافت. زنان ثروتمند روزگار مشروطه متناسب با نیاز و خواست جامعه به گستره کارهای نیک وارد شدند.

زیور یحیاییان همسر سوم میرزا حسین خان معتمدالملک یحیاییان در سال ١٣٢٣ قمری باغ و عمارت همسر را برای ساخت بیمارستان وقف کرد؛ این موقوفه امروزه بیمارستان شفایحیاییان نام دارد. ملک‌تاج خانم، نام‌بُردار به نجم‌السلطنه از نوادگان عباس میرزا و مادر محمد مصدق، بیمارستان نجمیه را در خرداد ١٣٠۴ خورشیدی ساخت. این بیمارستان در آغاز کار بر اساس وقف‌نامه، حیاط، آشپزخانه، رخت‌شور، حیات خلوت و کاروانسرا داشته است. ساخت و وقف مدرسه‌های علمیه در ایران با برآمدن حکومت پهلوی با توجه به سیاست‌های ویژه کارگزاران آن دولت، به زوال رونهاد.

دولت با تصویب قانون موقوفه‌ها در سال ١٣١٣ خورشیدی امکان و نیرویی بیش‌تر برای اداره موقوفه‌ها یافت. وقف نهادهای نوین آموزشی اما در دوره پهلوی رواج یافت. اینگونه موقوفه‌ها در قالب بنیادهای خیریه نمایان شدند.

اشرف‌الملوک فخرالدوله از دختران مظفرالدین شاه قاجار و مادر علی امینی از رجال دوره پهلوی، در روزگار آغازین برآمدن پهلوی اول، با بنیان‌گذاری مرکزی آسایشگاهی و درمانی در زمین‌های موروثی‌اش در کهریزک، از پیشاهنگان این گستره به شمار می‌آید. او همچنین با یاری پاره‌ای زنان نیکوکار پرورشگاهی برای دختران و پسران یتیم راه انداخت که بعدها بنگاه خیریه بانوان نیکوکار نامیده شد.

مشارکت زنان نیکوکار ایرانی در ساخت و وقف مدرسه‌های نوین به اندازه‌ای بالا گرفت که از محدوده شهرهای بزرگ نیز فراتر رفت، به گونه‌ای که بانوانی دل‌سوز در منطقه‌های کوچک دبیرستان‌هایی با هزینه شخصی بر اساس آیین دیرینه نیکوکاری ایرانی پدید آوردند.

عظمت ماسالی یکی از این زنان بود که در دهه سی خورشیدی با ساخت دبیرستانی در شهر ماسال برای بسیاری از دختران آن شهر امکان ادامه تحصیل فراهم آورد. از آنجا که شهر ماسال در آن زمان دبیرستان دخترانه نداشت، بی‌شک این کنش نیکوکارانه عظمت ماسالی با اذعان بسیاری از زنان باسواد و فرهیخته شهر ماسال که برخی از آن‌ها در شغل‌های معلمی بازنشسته‌اند، ارزشمند به شمار می‌آمد، زیرا آن زنان در روزگار جوانی، برای ادامه تحصیل به شهرهای بزرگ نمی‌توانستند بروند.

این دبیرستان اکنون در شهر ماسال با نام مرکز پیش‌دانشگاهی عظمت ماسالی فعالیت آموزشی دارد. نقش باورها و اعتقادها را درباره زنان واقف در تاریخ ایران نباید نادیده انگاشت زیرا همچون عامل‌های انگیزشی، قشرهای گوناگون جامعه به ویژه زنان را به تکاپو و کنش برمی‌انگیخته‌اند. همچنین ترقی اجتماعی، علمی و اقتصادی از دیگر عامل‌های موثر در مشارکت زنان به شمار می‌آمدند.

* منابع نوشتار در دفتر روزنامه موجود است.


منبع: فرادید

تصاویر/ ترور عجیبی که مسیر تاریخ را عوض کرد

عملیات ترور بلانکو شخص دوم حکومت دیکتاتوری فرانکو با یک نقشه عجیب و غیرمنتظره طرح ریزی و اجرا شد. نقشه از این قرار بود که “اتا” مسیری که بلانکو هر روز از آنجا برای عبادت به کلیسا می رفت را شناسایی کرد و مخفیانه یک تونل در زیر خیابان حفر کرد. این تول در روز عملیات انباشته از مواد منفجره شد به حدی که پس از وقوع انفجار خودروی نخست وزیر چند ده متر به هوا پرتاب شد از پشت بام ساختمان کنار خیابان گذشت و آن سوی ساختمان فرود آمد.

فرادید| گروه جدایی طلب “اتا” در اسپانیا چندی پیش اعلام کرد حاضر است سلاح های خود را زمین بگذارد و به روندهای دموکراتیک تن دهد؛ این گروه پنجاه سال قبل و در دوره دیکتاتوری ژنرال فرانکو با هدف دفاع از استقلال “باسک” شکل گرفته بود اما بعدها انجام چندین عملیات خونین آنها را به کابوس مردم اسپانیا بدل کرد.

به گزارش مجله تاریخ فرادید، گروه جدایی‌طلب مارکسیست “سرزمین باسک و آزادی” مشهور به “اتا” در سال ۱۹۵۹ ضمن در پیش‌گرفتن مبارزه مسلحانه خواستار جدایی منطقه باسک از اسپانیا و فرانسه و تأسیس یک کشور مستقل در تمام مناطق باسک بود. 

این گروه در داخل اسپانیا اقدامات خرابکارانه و تروریستی بسیاری انجام داد که مهمترین آنها ترور نخست وزیر و جانشین ژنرال فرانکو بود. انها گرچه در دو عملیات مهم ترور “کارلوس” پادشاه و “خوزه ماریا آزنار”، نخست‌وزیر ناکام بودند اما موفقیتشان در عملیات ترور “کاررو بلانکو” که قرار بود در آینده جانشین ژنرال فرانکو و دیکتاتور آینده شود نام آنها را بر سر زبان ها انداخت.

عملیات ترور بلانکو شخص دوم حکومت دیکتاتوری فرانکو با یک نقشه عجیب و غیرمنتظره طرح ریزی و اجرا شد. نقشه از این قرار بود که “اتا” مسیری که بلانکو هر روز از آنجا برای عبادت به کلیسا می رفت را شناسایی کرد و مخفیانه یک تونل در زیر خیابان حفر کرد. این تول در روز عملیات انباشته از مواد منفجره شد به حدی که پس از وقوع انفجار خودروی نخست وزیر چند ده متر به هوا پرتاب شد از پشت بام ساختمان کنار خیابان گذشت و آن سوی ساختمان فرود آمد. 

پس لرزه های این انفجار و نجوه آن همه اسپانیا را فرا گرفت؛ مورخین می گویند ترور بلانکو شاید مسیر تاریخ اسپانیا را تغییر داد چون با مرگ او راه برای بازگشت پادشاه تبعیدی اسپانیا باز شد و پس از مرگ فرانکو دوران دیکتاتوری به پایان رسید.

لوئیس کاررو بلانکو و ژنرال فرانکو پیش از ترور

لوئیس کاررو بلانکو و ژنرال فرانکو پیش از ترور

تصویری از صحنه ترور لوئیس کاررو بلانکو

تصویری از صحنه ترور لوئیس کاررو بلانکو

مامورین امنیتی و پلیس اطراف محل ترور و گودالی که در اثر انفجار زیر خودروی نخست وزیر ایجاد شد.

مامورین امنیتی و پلیس اطراف محل ترور و گودالی که در اثر انفجار زیر خودروی نخست وزیر ایجاد شد.

گودالی که در اثر انفجار ایجاد شده در اثر آسیب دیدن لوله های زیر زمین پر از آب شده است.

گودالی که در اثر انفجار ایجاد شده در اثر آسیب دیدن لوله های زیر زمین پر از آب شده است.

تصویری از محل ترور لوئیس کاررو بلانکو در خیابان منتهی به کلیسا در مادرید

تصویری از محل ترور لوئیس کاررو بلانکو در خیابان منتهی به کلیسا در مادرید

تصویری از محل ترور نخست وزیر در مادرید

تصویری از محل ترور نخست وزیر در مادرید

تصویر خودروی لوئیس کاررو بلانکو پس از انفجار؛ خودروی نخست وزیر چند ده متر به هوا پرتاب شد و پشت ساختمان چند طبقه فرود آمد.

تصویر خودروی لوئیس کاررو بلانکو پس از انفجار؛ خودروی نخست وزیر چند ده متر به هوا پرتاب شد و پشت ساختمان چند طبقه فرود آمد.

تصویر رنگی از خودروی نخست وزیر پس از انفجار

تصویر رنگی از خودروی نخست وزیر پس از انفجار

تصویر رنگی از خودروی نخست وزیر پس از انفجار

تصویر رنگی از خودروی نخست وزیر پس از انفجار

تصویری از خودروی نخست وزیر پس از انفجار

تصویری از خودروی نخست وزیر پس از انفجار

طرحی از عملیات ترور نخست وزیر و پرتاب لند خودرو تا پشت ساختمان

طرحی از عملیات ترور نخست وزیر و پرتاب لند خودرو تا پشت ساختمان

اعضای

اعضای “آتا” پس از موفقیت ترور لوئیس کاررو بلانکو مسئولیت این عملیات را به عهده می گیرند.

برچسب ها: ، ، ، ، ، ،


منبع: فرادید

کشته شدن پسران صدام حسین

فرادید| بیست‌ودو جولای در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۸۶۲- اعلامیه آزادی بردگان

رئیس‌جمهور آبراهام لینکلن پیش‌نویس قانون آزادی
برده‌ها را به کابینه خود ارائه داد.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۳۴- مرگ گانگستر آمریکایی

“جان دیلینجر” گانگستر آمریکایی که به
بانک‌های زیادی دستبرد زده بود، توسط مأموران فدرال به ضرب گلوله کشته شد. دیلینجر
و افرادش که به “دشمن عمومی شماره ۱” شهرت داشتند، به بیش از ۲۰ بانک
دستبرد زدند، دو بار از زندان گریختند و چندین مأمور پلیس را به قتل رساندند.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۴۳- جنگ جهانی دوم- اشغال پالرمو

نیروهای متفقین به رهبری “ژنرال جورج
پاتون” شهر پالرموی ایتالیا را به اشغال خود درآوردند.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۴۶- بمب‌گذاری هتل “شاه داوود”

گروه صهیونیستی “ارگون” (اتسل) در ضلع
غربی هتل شاه داوود در بیت المقدس بمب‌گذاری کرد که بر اثر انفجار ۹۱ نفر کشته شدند.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۶۷- درگذشت “کارل سندبرگ”

نویسنده، مورخ و شاعر آمریکایی در خانه خود واقع
در کارولینای شمالی درگذشت. او یکی از شخصیت‌های برجسته در ادبیات معاصر به شمار می‌رفت.
او سه بار برای اشعارش و یک‌بار برای زندگینامه آبراهام لینکلن برنده جایزه
پولیتزر شد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۹۲- فرار پابلو اسکوبار

قاچاقچی بزرگ مواد مخدر از زندان لوکس خود در
نزدیکی مدئین فرار کرد. او در سال ۱۹۹۳ توسط نیروهای امنیتی کشته شد.

امروز در تاریخ

۷٫ ۲۰۰۳- کشته شدن پسران صدام حسین

“قصی” و “عدی” صدام حسین،
پسران دیکتاتور سابق عراق در یک نبرد مسلحانه طولانی با نیروهای آمریکا در موصل
کشته شدند. بسیاری از مردم عراق مرگ آن‌ها را جشن گرفتند، زیرا اعتقاد داشتند آن‌ها
از پدر خود هم بی‌رحم‌ترند. خود صدام حسین نیز پنج ماه توسط نیروهای آمریکا اسیر
شد.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

زیر و بم زندگی شخصی ناصرالدین شاه

ناصرالدین شاه در لیست پادشاهان عجیب تاریخ قرار می گیرد؛ پادشاهی که علاوه بر ۵۰ سال حکومت، نوع به قتل رسیدنش، تعداد زن هایش، سفرهایش به فرنگ، علاقه اش به هنر، کوهنوردی و زبان خارجی او را به قدر کافی متمایز می کند. به غیر از همه این تفاوت ها، اسکار اخلاق دمدمی و بدون اقتدار را می توان به این پادشاه قاجار اهدا کرد.

به گزارش هفته نامه همشهری جوان، صاحب سلطنت ها معمولا آدم های عادی با ویژگی های قابل حدس هستند به جز موارد استثنا (که در تاریخ از تعداد انگشتان دست هم کمترند). می توانیم همه شان را در عادت ها و نوع زندگی جمع ببندیم.
 
ناصرالدین شاه در لیست پادشاهان عجیب تاریخ قرار می گیرد؛ پادشاهی که علاوه بر ۵۰ سال حکومت، نوع به قتل رسیدنش، تعداد زن هایش، سفرهایش به فرنگ، علاقه اش به هنر، کوهنوردی و زبان خارجی او را به قدر کافی متمایز می کند. به غیر از همه این تفاوت ها، اسکار اخلاق دمدمی و بدون اقتدار را می توان به این پادشاه قاجار اهدا کرد.
 

زیر و بم زندگی شخصی ناصرالدین شاه 

چنین بود با حیوانات
 
عاشق ببری خان
سلطان صاحبقران در رابطه با حیوانات سیاست یک بام و دو هوا را انتخاب کرده بود. مثلا در سرگذشتش خود را عاشق حیوانات معرفی کرده است. گاهی درباریان را به خاطر این که شیر را حیوان خطاب می کردند، تنبیه می کرد؛ فردای همان روز اما قرار شکارگاه می گذاشت و نظم دنیای وحشی را با اراده شاهی به هم می ریخت.
 
شکار: ناصرالدین شاه علاقه به شکار را با تمام وجودش احساس کرد، او از هیچ فرصتی برای رفتن به شکار دریغ نمی کرد. کافی بود حوصله همایونی اش سر برود، آن وقت بود که دستور می داد درباریان محبوبش بار سفر ببندند و راهی کن و دوشان تپه و دشت لار شوند تا اصطلاحا تیری بیندازند. در این راه چند باری هم بهترین خدمتگزارانش را از دست داد و داغدار یاران وفادارش شد اما شکارگاه همیشه هم برایش بدیمن نبود و شاه تعدادی از موقعیت های تأهلش را از دل همین بیشه ها انتخاب کرد.
 
حیوانات صید شده با چاپارهای سریع السیری که حکم پیک موتوری را داشتند، برای صاحب منصبان فرستاده می شد و همراه آن نامه ای از طرف میرشکار دربار بود که یادآوری می کرد که همه شکارها به دست مبارک اعلیحضرت انجام گرفته است.
 
حیوانات خانگی: شاه قاجار اما همیشه هم قسی القلب نبود و مراتب ارادتی هم به حیوانات داشت. به شیرها علاقه زیادی داشت. می گفت آنها شجاع ترین مخلوقات خدا هستند و کسی حق ندارد آنها را حیوان خطاب کند اما در بین گربه سانان هیچ کس نتوانست ببری خان دربار شود.
 
ببری خان همان حیوان خانگی و دست آموز شاه بود و مورد علاقه قبله عالم. اما نه ببر بود و نه خان! تنها گربه ماده خالداری بود که هر سال بچه به دنیا می آورد و دلیل مورد توجه بودنش هم این بود که شاه بچه هایش را به عنوان هدایایی نفیس به سران کشورهای دیگر می بخشید.
 
همیشه در خلوت شاهی حضور داشت و هر کس درخواستی از شخص اول کشور داشت، عریضه اش را به دم گربه می بست و مطمئن بود که شاه دست رد به آن نخواهد زد. این علاقه اما تا جایی شدت یافت که حسادت لشکر زنان حرمسرا را برانگیخت، حسادتی که منجر به کشتن ببری خان شاه شد.
 

زیر و بم زندگی شخصی ناصرالدین شاه 

چنین بود با هنرمندان و هنر
 
باب راس قاجار
شاید هیچ کدام از پادشاهان ایران به اندازه او با هنر دست و پنجه نرم نکردند. ناصرالدین شاه از آن دسته شاهانی بود که به مثل «از هر انگشت یک هنر می بارد» اعتقاد کامل داشت. اگر هم خودش علاقه و استعداد هنر خاصی را نداشت، افرادش را ملزم می کرد که علایق او را فرا بگیرند و او لذتش را ببرد.
 
نقاشی: بیشترین علاقه شاه در زمینه همین هنر بود و خودش هم گهگاهی دست به قلم می برد و نقاشی می کشید. نقاشی را در نوجوانی و از میرزا ابوالحسن خان غفاری (صنیع الملک) که عموی کمال الملک بود، آموخته بود. سعی می کرد آنچه را می بیند به تصویر بکشد و در شبیه سازی هم ماهر بود. پادشاه اگرچه خودش در نقاشی به رتبه دلخواهش نرسید اما به خاطر حمایت هایش، معروف ترین آثار نقاشانی مثل کمال الملک در دوره او ثبت شد.
 

زیر و بم زندگی شخصی ناصرالدین شاه 

عکاسی: وقتی معلم فرانسه مدرسه دارالفنون برای اولین بار از او عکاسی کرد، احساس می کرد که این هنر هم از همان هایی است که باید در دایره امکانات پادشاهی وجود داشته باشد. اولین تصویر ثبت شده اش را که دید، دیگر عزمش را جزم کرد و خودش هم دوربین به دست شد. بعدها دستور داد آقا رضاخان اقبال السلطنه، از نزدیکانش در دربار، عکاسی را از فرانسیس کارلهیان بیاموزد تا بتواند در سفرهای مختلف همراه ناصرالدین شاه باشد و از او عکاسی کند. اولین عکسخانه ایران را هم ناصرالدین شاه دایر کرد و با تاسیس رشته عکاسی در دارالفنون از کارلهیان خواست عکاسی را به شاگردان دارالفنون آموزش بدهد.
 

زیر و بم زندگی شخصی ناصرالدین شاه 

ادبیات: این را دیگر نمی شد حدس زد که یک پادشاه آن هم از نوع قاجاری اش شیفته ادبیات باشد اما همین طور بود. او تنها پادشاهی است که داستان زندگی خود را روی کاغذ آورده و چندین سفرنامه هم دارد. سبک داستان های اروپایی را دوست داشت و درباریان را ملزم می کرد بعضی از داستان های دوست داشتنی اش را بشنوند. عجیب تر این که در خودش توانایی سرودن شعر را هم می دید اما در واقع هیچ وقت نتوانست با نوشته هایی که خود شعر خطاب شان می کرد، برود در لیست شاعرهای ایران.  
 
معماری: ناصرالدین شاه در دوران سلطنت طولانی اش به عرصه شهرسازی هم ورود کرد. مهم ترینش این بود که کاخ گلستان را گسترش داد. شمس العماره، تکیه دولت، تالار سلام، تالار آینه و کاخ ابیض را ساخت و اولین موزه ایران را در تالار سلام کاخ گلستان احداث کرد. بخش دیگری از اقدامات ساخت و ساز ناصرالدین شاه، گسترش پایتخت بود. او دیوار قدیمی تهران را برداشت و خیابان های وسیعی را به سبک اروپا ایجاد کرد.
 

زیر و بم زندگی شخصی ناصرالدین شاه 

 
چنین بود با مشاهیر
 
وزیرکُش قهار
 
امیرکبیر: او و ناصرالدین شاه مصداق بارز جمله «دوستان صمیمی، کارای قدیمی» بودند از آن جهت که خیلی قبل از پادشاهی ناصرالدین شاه این دو با هم دوست بودند و رابطه صمیمانه ای داشتند. علاوه بر این که بعدها به خاطر ازدواج امیرکبیر با عزت الدوله – خواهر ناصرالدین شاه – فامیل هم شدند.
 
محمدشاه قاجار به تازگی از دنیا رفته بود و کشور غرق در شورش و ناآرام بود اما تنها کسی که توانست اوضاع را آرام و اعلام پادشاهی کند، ناصرالدین میرزا بود که البته یک فرد خوشفکر و خوشنام یعنی امیرکبیر را در کنار خود داشت.
 
ناصرالدین شاه شانس این را داشت که در کنار وزیر محبوبش، کارهای زیادی انجام دهد و تا حدودی هم این کار را کرد. آنها مدرسه جدیدی را با هفت شعبه در شهرهای مختلف راه اندازی کردند که دارالفنون نام گرفت اما رابطه این دو فراز و نشیب زیادی داشت. با این که فرازش بیشتر از نشیبش بود، نهایتا رفاقت این دو به جایی رسید که ناصرالدین شاه دستور به قتل میرزا تقی خان داد.
 

زیر و بم زندگی شخصی ناصرالدین شاه 

میرزا ملکم خان: ملکم خان، روزنامه نگرا، دیپلمات و سیاستمدار دوره قاجار است. در طول زندگی اش در دربار دو شاه قاجار یعنی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه خدمت کرد. او در جوانی برای تحصیل به فرانسه می رود و مدتی پس از برگشت به دستور شاه رییس اولین کنسولگری ایران در مصر می شود.
 
با این که او همین سمت را با عنوان سفیر تا سال ها بعد یعنی زمان مرگ ناصرالدین شاه و روی کار آمدن مظفرالدین شاه حفظ می کند اما ناصرالدین شاه همیشه با او سر جنگ داشت؛ مثلا این که چند بار سر قضیه رشوه گیری او از مردم، جریمه اش کرده و یکی دو بار هم او را به خارج از ایران تبعید کرده بود.
 
در این که ملکم خان آدم سودجویی بوده یا خیر، اتفاق نظری وجود ندارد اما چیزی که بسیاری بر آن نظر مثبتی دارند این است که ناصرالدین شاه هیچ وقت با کسانی که درجه علمی بالایی داشتند، سازگاری نداشت.
 

زیر و بم زندگی شخصی ناصرالدین شاه 

 
چنین بود با دلقک ها
 
سلطان بطالت
 
کریم شیریه ای: پدر تریاک ایران، در کاخ ناصرالدین شاه بروبیایی داشت. او یکی از دلقک های محبوب شاه بود که آپشن های ویژه ای هم داشت؛ مثلا این که شاه به او گفته بود برای شوخی هایش خط قرمزی ندارد و هر چه دلش خواست بگوید. شاه هم که حسابی از طنازی های او خوشش می آمد بعد از هر شوخی او از خنده غش می رفت و در حالی که چشمانش گرد شده بود می گفت: «هاهاها، کریم! به خدا تو مسلمون نیستی.» ناصرالدین شاه آنقدر او را دوست داشت که وقتی کریم از دنیا رفت، سه روز عزای عمومی اعلام کرد!
 

زیر و بم زندگی شخصی ناصرالدین شاه 

ملیجک اول: اسمش میرزا محمد خان گروسی بود و به امین خاقان و ملیجک اول معروف شد. برادر زبیده خانم یکی از زنان ناصرالدین شه و از سوگلی های دربار بود. اول جزو غلام بچگان شاه شد. ناصرالدین شاه آنقدر به او اعتماد داشت که او را پیشخدمت خودش کرد.
 

زیر و بم زندگی شخصی ناصرالدین شاه 

ملیجک دوم: چند وقتی بود که گربه شخصی ناصرالدین شاه را کشته بودند و شاه از بازی با گربه اش محروم بود. در همین حین، شاه متوجه شیرین زبانی یکی از بچه های دربار می شود. پسر کوچک همان ملیجک اول. نتیجه این می شود که این بچه آنقدر پیش شاه عزیز می شود که به او لقب عزیزالسلطان را می دهد.
 
بعد از مدتی که ملیجک اول می میرد، عزیزالسلطان ملیجک دوم لقب می گیرد. این همان ملیجک معروف دربار ناصرالدین شاه است. شاه آنقدر خاطر این ملیجک را می خواست که دخترش را در همان کودکی به عقد ملیجک دوم درآورد و وقتی دختر ده ساله بود و پسر شانزده ساله، برای آنها یک مراسم عروسی برگزار کرد که بیا و ببین.

منبع: فرادید

گروگان‌گیری کره‌ای‌ها در افغانستان

فرادید| نوزده جولای در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۵۵۳- برکناری “لیدی جین گری”

“لیدی جین گری” تنها ۹ روز پس از
رسیدن به تاج‌وتخت، به نفع “ماری یکم” (دختر هنری هشتم) کناره‌گیری کرد.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۷۹۹- کشف سنگ روزتا

سنگ روزتا، کتیبه‌ای با ترجمه‌های هیروگلیف به
یونانی است که در چنین روزی در مصر کشف شد. این کتیبه در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۸۷۰- نبرد فرانسه و پروس

فرانسه علیه پروس اعلام جنگ کرد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۰۳- اولین برنده “تور دو فرانس”

“موریس گارین” برنده اولین دوره
مسابقات “تور دو فرانس” شد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۴۳- جنگ جهانی دوم- بمباران رم توسط آمریکا

بیش از ۱۵۰ بمب‌افکن B-17 و ۱۱۲ بمب‌افکن B-24 برای اولین بار در طول جنگ جهانی دوم به رم حمله کردند.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۹۱- پرونده تجاوز “مایک تایسون”

“مایک تایسون” قهرمان سابق بوکس، به
یکی از شرکت‌کنندگان مسابقه “بانوی سیاه‌پوست آمریکا” در هتلی در
ایندیاناپولیس تجاوز کرد.

امروز در تاریخ

۷٫ ۱۹۹۲- ترور “پائولو بورسلینو”

قاضی ضد مافیا به همراه پنج نفر از کادر امنیتی‌اش،
در بمب‌گذاری ماشین در پالرمو، سیسیل کشته شدند.

امروز در تاریخ

۸٫ ۲۰۰۷- گروگان‌گیری کره‌ای‌ها در افغانستان

اعضای مسلح طالبان ۲۳ شهروند کره جنوبی که در یک
سازمان امدادرسانی در قندهار کار می‌کردند را گروگان گرفت. دو گروگان کشته و بقیه
آزاد شدند.

امروز در تاریخ

۹٫ ۲۰۱۶- کاندید شدن ترامپ از سوی حزب جمهوری‌خواه

جمهوری خواهان پس از دیدار در کلیولند، ترامپ را
به‌عنوان نامزد حزب معرفی کردند.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

حضور سازمان C.I.A در ایران

“… شاه به آماده سازی ویژه ای نیاز دارد. طبیعتا یک موجود مردد، با شک و شبهه های گوناگونی مواجه می شود، او بایستی که وادار به انجام نقش اش شود…” طرح تی‌پی‌آژاکس

حضور سازمان C.I.A در ایران

فرادید| راز تاریخی سازمان اطلاعات مرکزی درباره عملیاتی پنهانی که
هدفش سرنگونی دولت وقت ایران در سال ۱۹۵۳ بوده است، زوایایی عمیق تر از چگونگی
رسیدن سازمان به موفقیت – با وجود اشتباهاتی که منجر به تغییر نقشه اصلی شدند – را
آشکار می سازد.

به گزارش فرادید به نقل از نیویورک تایمز، بر اساس سندی که در سال ۱۹۵۴ توسط یکی از سران برنامه ریز
کودتا نوشته شده است، بیان شده است که چگونه مقامات رسمی آمریکایی و
انگلیسی نقشه کودتایی نظامی را کشیدند که منجر به برگرداندن شاه به قدرت و سرنگون
شدن نخست وزیر منتخب مردم که فردی ملی گرا بود، شد.

این سند نشان می دهد که:

– بریتانیا، که از
برنامه های ایران برای ملی شدن صنعت نفت واهمه داشته است، به فکر شکل دادن یک
کودتا در سال ۱۹۵۲ افتاد و آمریکا را برای ملحق شدن به این عملیات جهت سرنگونی
نخست وزیر(محمد مصدق)، تحت فشار قرار داد.

– سازمان C.I.A – آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا – و
سازمان S.I.S – سازمان اطلاعات مخفی
بریتانیا – ژنرال فضل الله زاهدی را جهت تصدی پست نخست
وزیری پس از محمد مصدق برگزیدند و دو روز پس از پیروزی کودتا، به شکلی محرمانه ۵
میلیون دلار برای دولت زاهدی فرستادند.

– ایرانیانی که به
شکلی مخفیانه برای سازمان C.I.A کار می کردند، و همینطور کمونیست های ایرانی، سعی در
ایجاد مزاحمت برای رهبران مذهبی داشتند؛ به عنوان نمونه می توان به حمله آنها به
خانه یکی از روحانیون در جریان یک کمپین اشاره کرد. هدف آنها از این گونه اقدامات،
تغییر مواضع جامعه مذهبی اسلامی
کشور بر علیه دولت مصدق بود.

– ترسو بودن شاه، نزدیک بود که منجر به شکست عملیات سازمان C.I.A شود. ترس از
دست دادن تخت پادشاهی، باعث شده بود که شاه بارها و بارها، از امضای سند C.I.A خودداری
نماید – این سند یک فرمان سلطنتی مبنی بر
تغییر دولت مصدق بود. با وجود این شرایط، سازمان تصمیم گرفت که از خواهر دوقلوی
شاه – اشرف پهلوی – و ژنرال نورمن شوارتسکف (پدر) – پدر نورمن شوارتسکف (پسر) که فرمانده
عملیات طوفان صحرا در جنگ خلیج فارس بود – به عنوان افراد واسط جهت وادار نمودن
شاه به امضای آن سند، استفاده کند. شایان ذکر است که پیش از پیروزی کودتا، شاه از
کشور گریخته بود.

نویسنده: JAMES RISEN

ترجمه: فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

تصاویر/ آلبوم تاثیرگذار از یک جنگ‌خونین داخلی

جنگ‌های داخلی اسپانیا ۱۸ جولای سال ۱۹۳۶ یعنی دقیقا در چنین روزی آغاز شد و تا سال ۱۹۳۹ در این کشور یک میلیون اسپانیایی را به کام مرگ کشید. جنگی که با تسلیم نیروهای جمهوری خواه در برابر ملی‌ها به پایان رسید و آغازی بر چند دهه دیکتاتوری در این کشور شد.

فرادید| کشف ۴۵ مغز انسان در یک گور دسته جمعی در اسپانیا که به طور طبیعی از بین نرفته و کوچکتر از اندازه طبیعی است بار دیگر یکی از مهمترین وقایع تاریخ معاصر اروپا را به میان اخبار رسانه ها آورد؛ جنگ های داخلی اسپانیا.

به گزارش فرادید، جنگ‌های داخلی اسپانیا ۱۸ جولای سال ۱۹۳۶ یعنی دقیقا در چنین روزی آغاز شد و تا سال ۱۹۳۹ در این کشور یک میلیون اسپانیایی را به کام مرگ کشید. جنگی که با تسلیم نیروهای جمهوری خواه در برابر ملی‌ها به پایان رسید و آغازی بر چند دهه دیکتاتوری در این کشور شد.

در این جنگ نیروهای طرفدار جناح چپ معروف به جمهوری‌خواهان از نیروهای معروف به ملی‌ها شکست خوردند و دوره طولانی دیکتاتوری ژنرال فرانکو در اسپانیا آغاز شد که تا مرگ او در سال ۱۹۷۵ ادامه داشت.

این نبرد خونین پس از کودتای ژنرال فرانکو علیه دولت جمهوری اسپانیا در ۱۸ جولای سال ۱۹۳۶ آغاز شد و گرچه متفقین در آن زمان به بهانه عدم دخالت در امور داخلی اسپانیا کمکی به جمهوریخواهان نکردند اما یک جبهه جهانی از طرفداران جمهوری شکل گرفت که از همه جا داوطلبان جنگ با ارتش فرانکو را به این کشور می فرستاد.

اسپانیا آن زمان در کانون توجه رسانه های جهان قرار داشت و صدها خبرنگار و عکاس از روزنامه و آژانس های خبری مختلف جهان وقایع جنگ داخلی آن را به طور گسترده تحت پوشش قرار می‌دادند. 

گفته می‌شود در این جنگ، طرفین درگیر کوچکترین محدودیتی برای روزنامه نگاران به وجود نیاوردند و سعی می‌کردند با انتشار عکس و گزارش از جبهه جنگ، کمک های جهانی را به سوی خود جذب کنند. این جنگ همچنین فصلی مهم در تاریخ عکاسی جهان نیز به شمار می‌رود و تعداد زیادی از عکس های مهم تاریخ عکاسی خبری مربوط به همین ۳ سال جنگ در اسپانیا است. 

زنان

زنان “سویل” از سربازان کودتاچی درخواست می کنند زندانیان را نکشند.

خیابانی در بارسلونا پس از شکست یکی از حملات ژنرال فرانکو؛ ملی گراها بعدها در سال 1339 این شهر را به تصرف خود درآوردند.

خیابانی در بارسلونا پس از شکست یکی از حملات ژنرال فرانکو؛ ملی گراها بعدها در سال ۱۳۳۹ این شهر را به تصرف خود درآوردند.

در جریان جنگ داخلی اسپانیا زنان در کنار مردان سلاح به دست گرفته اند.

در جریان جنگ داخلی اسپانیا زنان در کنار مردان سلاح به دست گرفته اند.

مردم از صحنه نبرد در خیابان های شهر می گریزند.

مردم از صحنه نبرد در خیابان های شهر می گریزند.

جبهه نیروهای

جبهه نیروهای “ملی گرا” در جبهه نبرد با جمهوری خواهان در اطراف مادرید

مردمان مسلح طرفدار جمهوری خواهان در حال شلیک به سمت نیروهای ملی گرا در مکان نامعلوم

مردمان مسلح طرفدار جمهوری خواهان در حال شلیک به سمت نیروهای ملی گرا در مکان نامعلوم

زن تک تیرانداز طرفدار دولت در جبهه نبرد با ملی گراها

زن تک تیرانداز طرفدار دولت در جبهه نبرد با ملی گراها

خیابان های جنگ زده بارسلونا در جریان جنگ های داخلی

خیابان های جنگ زده بارسلونا در جریان جنگ های داخلی

پناهجویان اسپانیایی در منطقه

پناهجویان اسپانیایی در منطقه “پرپینیان” فرانسه به دنبال سرپناه

ساکنان

ساکنان “جبل الطارق” و پناهجویان اسپانیایی در حال تماشای بمباران “الگزیراس”

کشاورز طرفدار نیروهای جمهوری خواه در کنار جسد همرزم خود در

کشاورز طرفدار نیروهای جمهوری خواه در کنار جسد همرزم خود در “ایرون” با نیروهای ملی گرا می جنگد.

“ریموند واکر” روزنامه نگار جان خود را برای نجات یک کودک و رساندن او به منطقه تحت حاکمیت فرانسه به خطر می اندازدغ این عکس از مهمترین تصاویر برجامانده از جنگ داخلی اسپانیاست.

نیروهای جمهوری خواه در میان ویرانه های ساختمانی در مادرید به دنبال اجساد قربانیان هستند.

نیروهای جمهوری خواه در میان ویرانه های ساختمانی در مادرید به دنبال اجساد قربانیان هستند.

جشن و پایکوبی نیروهای ملی گرا پس از تصرف شهر

جشن و پایکوبی نیروهای ملی گرا پس از تصرف شهر “سن سباستین”

جشن شکرگزاری در

جشن شکرگزاری در “الکزار” پس از آنکه نیروهای ملی گرا موفق شدند محاصره جمهوری خواهان را پس از ۷۰ روز بشکنند.

نیروهای ملی گرا گروهی از اسرای جمهروی خواه در

نیروهای ملی گرا گروهی از اسرای جمهروی خواه در “ساموسیرا” را با خود می برند.

رژه سربازان کودک و نوجوان در شهر

رژه سربازان کودک و نوجوان در شهر “ایرون” پس از تصرف به دست نیروهای ملی گرا

جبهه نیروهای جمهوری خواه در حوالی مادرید

جبهه نیروهای جمهوری خواه در حوالی مادرید

نیروهای جمهوری خواه سرباز زخمی را از صحنه جنگ دور می کنندغ این عکس را

نیروهای جمهوری خواه سرباز زخمی را از صحنه جنگ دور می کنندغ این عکس را “گردا تارو” اولین عکاس زن جنگ برداشته است.

ویرانه های شهر

ویرانه های شهر “گوئرنیکا” پس از بزرگترین فاجعه تاریخ این شهر؛ این شهر در روز ۲۶ آوریل سال ۱۹۳۷ میلادی زمانی که روز بازار هفتگی این شهر کوچک بود توسط هواپیماهای لژیون کندور آلمان بمباران شد. در این بمباران غافلگیرکننده ۲۴۸ مرد و زن و کودک بی گناه کشته شدند. این نخستین بار در تاریخ مدرن بود که یک جمعیت بی گناه خونسردانه در یک بمباران هوایی قتل عام می شدند. دستور این کشتار را آدولف هیتلر رهبر آلمان نازی و متحد فرانکو برای به وحشت انداختن جمهوری خواهان صادر کرد. در همان سال، پابلو پیکاسو با خلق تابلوی گوئرنیکا، این فاجعه را جاودان کرد.

سربازان در حال اعزام به خطر مقدم مبارزه با ملی گراها؛ در پس زمینه عکس

سربازان در حال اعزام به خطر مقدم مبارزه با ملی گراها؛ در پس زمینه عکس “ارنست همینگوی” دیده می شود.

نیروهای ملی گرا در مقابل دوربین

نیروهای ملی گرا در مقابل دوربین “سلام فاشیستی” می دهند.

اجساد قربانبان حملات هوایی در مکان نامعلوم در جریان جنگ داخلی اسپانیا

اجساد قربانبان حملات هوایی در مکان نامعلوم در جریان جنگ داخلی اسپانیا

اجساد قربانبان حملات هوایی ملی گراها در بارسلونا

اجساد قربانبان حملات هوایی ملی گراها در بارسلونا

ویرانه های برجامانده از جنگ در

ویرانه های برجامانده از جنگ در “سانتاندر”

سربازان فرانسوی به آوارگان اسپانیایی کمک می کنند تا انها را به جای امن ببرند.

سربازان فرانسوی به آوارگان اسپانیایی کمک می کنند تا انها را به جای امن ببرند.

هوادران ملی گراها پس از فتح بارسلونا به دست نیروهای فرانکو جشن و شادی می کنند.

هوادران ملی گراها پس از فتح بارسلونا به دست نیروهای فرانکو جشن و شادی می کنند.

زن آواره اسپانیایی در منطقه مرزی با فرانسه منتظر است تا مجوز ورود به خاک این کشور به او داده شود.

زن آواره اسپانیایی در منطقه مرزی با فرانسه منتظر است تا مجوز ورود به خاک این کشور به او داده شود.

آوارگان جنگ خود را به نقاط امن در خاک فرانسه می رسانند.

آوارگان جنگ خود را به نقاط امن در خاک فرانسه می رسانند.

آوارگان جنگ خود را به نقاط امن در خاک فرانسه می رسانند.

آوارگان جنگ خود را به نقاط امن در خاک فرانسه می رسانند.

کودکان پناهجو در کمپ آوارگان جنگ در مرز فرانسه

کودکان پناهجو در کمپ آوارگان جنگ در مرز فرانسه

آوارگان جنگ در منطقه مرزی با فرانسه منتظر ورود به کمپ پناهجویان

آوارگان جنگ در منطقه مرزی با فرانسه منتظر ورود به کمپ پناهجویان “پرتوس”

ژنرال فرانکو (وسط تصویر) در حال گفتگو با دو تن از فرماندهان برای طراحی عملیات علیه جمهوری خواهان

ژنرال فرانکو (وسط تصویر) در حال گفتگو با دو تن از فرماندهان برای طراحی عملیات علیه جمهوری خواهان

برچسب ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ،


منبع: فرادید