مدارس ایرانی پس از حمله مغول

بعد از حمله ویرانگر مغول به ایران بسیاری از مراکز دینی و علمی از میان رفت و توسعه و رشد فرهنگ اسلامی مدت زمانی کوتاه دچار رکود و وقفه شد.

مدارس ایرانی پس از حمله مغول  مدرسه ضیائیه در یزد

بعد از حمله ویرانگر مغول به ایران بسیاری از مراکز دینی و علمی از میان رفت و توسعه و رشد فرهنگ اسلامی مدت زمانی کوتاه دچار رکود و وقفه شد.

با تمامی این احوال تلاش در بازسازی و بنای مراکز دینی و علمی دگربار آغاز شد، چندان که در سال ۶۳۱ ه.ق در شهر یزد، مدرسه‌ای تحت عنوان مدرسه ضیائیه بنا شد.

مدرسه ضیائیه دارای گنبدی از خشت خام است، اعتبار گنبد مدرسه بیشتر بدان سبب است که با توجه به شیوه‌های ماهرانه‌ای که در ساخت گنبد به کار گرفته شده است، سرفصل نوینی در بنای مدارس اسلامی دوره مغول گشوده می‌شود.

مدرسه ضیائیه دارای گچ‌بری و نقاشی مفصلی در داخل بنا است که در نوع خود از اهمیت خاصی برخوردار است. در سال ۷۲۰ه.ق دگربار در یزد بنای مدرسه‌ای تحت عنوان مدرسه کمالیه به اتمام می‌رسد. این مدرسه دارای گنبد خشتی با روکش آجری است، تزئینات سر در این مدرسه که دارای نقش و نگار فراوان است نشانگر رشد و تحول هنر تزئینی اسلامی در این زمان است.

مدرسه رکنیه در یزد از دیگر مدارس معتبری است که در سال ۷۲۵ ه.ق ساختمان آن به اتمام می‌رسد و امروز تمام گنبد آن برجا مانده که به نام گنبد سید رکن‌الدین مشهور است و از دیگر بناها که شامل مدرسه و رصدخانه و کتابخانه مدرسه رکنیه است، آثاری برجا نمانده است. هم فاصله دو قرن هفتم و هشتم هجری قمری مدارس دیگری در شهر یزد بنا می‌شود که از جمله باید از مدرسه و خانه حسینیان یاد کرد.

بنای این مدرسه که متعلق به قرن هفتم هجری قمری است با همت شر‌ف‌الدین حسینی و فرزندش معین‌الدین اشرف از سادات حسینی برپا شد. گنبد خشتی مدرسه همراه با تزئینات داخلی گنبد تا به حال باقی مانده است.

در این دوران سوای شهر یزد که از اهمیت علمی ویژه‌ای برخوردار است، در سایر شهرهای ایران مدارس معتبر و عمده‌ای بنا می‌شود که از آن جمله می‌توان به مدرسه امامی در شهر اصفهان اشاره کرد، مدرسه قدیمی امامی از دو طبقه ساخته شده و دارای چهار ایوان است.

در طرفین ایوان‌ها طاق‌نماهای دو طبقه برپا شده، از ویژگی‌های عمده مدرسه امامی اصفهان کاشیکاری‌های معرق مدرسه است که از نفاست و زیبایی چشمگیری برخوردار است. قدر مسلم در فاصله این دو قرن بنای مدرسه دینی در بسیاری از نقاط ایران ادامه داشته که با کمال تاسف از اغلب این مدارس تنها نامی باقی مانده است.

از ورای توصیفاتی که در کتاب‌های تاریخی به نگارش درآمده می‌توان دریافت که در بیشتر مدارس کاریزهایی جریان داشته و هر مدرسه‌ای دارای کتابخانه‌ای بزرگ با کتب نفیس بوده است.

از این گذشته، وجود «بیت‌الادویه» و دارالشفا در بعضی از مدارس دارای اهمیت خاصی بوده، در این داروخانه‌ها و درمانگاه‌ها طبق شیوه بیمارستان‌های اسلامی پزشکان ضمن مداوای بیماران به تدریس علم طب نیز همت می‌گماشتند. مدارس اسلامی غالبا همراه با مسجد، حمام و بازار بنا شده که حکایت از اعتبار مدارس اسلامی دارد.

منبع: مدارس اسلامی ایران، میعادگاه دین و هنر، فصلنامه هنر، ۱۳۶۲٫

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

اعلامِ خبر انفجار بمب هسته‌ای شوروی

فرادید| بیست و سوم سپتامبر در تاریخ به روایت
تصویر

۱٫ ۱۸۰۶- بازگشت “لوئیس” و
“کلارک” به سنت لوئیس

کاوشگران آمریکایی پس از اولین سفر دریایی خود
از رودخانه می‌سی‌سی‌پی به سواحل اقیانوس آرام، به سنت لوئیس بازگشتند.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۸۴۶- کشف سیاره نپتون

ریاضیدان فرانسوی سیاره نپتون را کشف کرد. او ستاره‌شناس
آلمانی “یوهان گوتفرید گال” و دستیارش را در جریان کشف جدید خود قرار
داد و آن‌ها نیز از رصدخانه برلین آن را سیاره را شناسایی کردند.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۸۴۶- ملکه ویکتوریا و طولانی‌ترین دوره
سلطنت

ملکه ویکتوریا با پیشی گرفتن از پادشاه جورج
سوم، طولانی‌ترین دوره سلطنت تا آن زمان را جشن گرفت.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۸۹۶- اولین پست هوایی

هوانورد “ارل اوینگتون” که به‌عنوان
دستیار توماس ادیسون در آزمایشگاه خدمت کرده بود، اولین پست هوایی را خلبانی کرد. او
کیسه‌ای از نامه‌ها را از “گاردن سیتی” به “مینئولا” در نیویورک
برد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۱۱- درگذشت زیگموند فروید

دکتر زیگموند فروید، بنیان‌گذار روانکاوی،پس از
مبارزه با سرطان در سن ۸۳ سالگی در لندن درگذشت.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۳۹- اعلامِ خبر انفجار بمب هسته‌ای شوروی

رئیس‌جمهور “هری ترومن” به شهروندان
آمریکا اطلاع داد که شوروی اولین بمب هسته ای را منفجر کرده است.

امروز در تاریخ

۷٫ ۱۹۵۷- جداسازی نژادی در مدرسه “لیتل
راک”

نه دانش‌آموز سیاه‌پوست که در مدرسه “لیتل
راک” ثبت‌نام کرده بودند، به دلیل اعتراض سفیدپوستان مجبور به ترک مدرسه
شدند.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

تصاویر/ سال‌های "مدرنیزاسیون" در افغانستان

دهه ۱۹۶۰ میلادی آخرین سال‌هایی بود که افغانستان رنگ آرامش به خود دید؛ طی این دهه ظاهرشاه آخرین شاه افغانستان آرامش نسبی بر افغانستان حاکم کرده و اصلاحاتی در زمینه‌های مختلف کلید زده بود اما دو کودتا و در نهایت حمله نظامی خارجی برای چند دهه امید را از مردم این کشور گرفت.

فرادید| دهه ۱۹۶۰ میلادی آخرین سال‌هایی بود که افغانستان رنگ آرامش به خود دید؛ طی این دهه ظاهرشاه آخرین شاه افغانستان آرامش نسبی بر افغانستان حاکم کرده و اصلاحاتی در زمینه‌های مختلف کلید زده بود اما دو کودتا و در نهایت حمله نظامی خارجی برای چند دهه امید را از مردم این کشور گرفت.

به گزارش مجله تاریخ فرادید، اگرچه تاریخ معاصر افغانستان پر است از جنگ، نا آرامی و کودتا مورخان دهه ۱۹۶۰ میلادی همزمان با دوران پایانی محمدظاهر شاه را زمان ثبات در این کشور می‌دانند و حتی لقب “دهه دموکراسی” به آن داده‌اند.

در این دهه که آخرین سال‌های آرامش افغانستان بود محمد ظاهر در راستای مدرن سازی افغانستان دست به اجرای سیاست‌های اصلاحی در حوزه‌های مختلف زد؛ سیاست‌های طاهرشاه چون تأسیس سیستم قانونگذاری جدید، ترویج نظام آموزش و پرورش مدرن، تأسیس دانشگاه‌، کمک به ایجاد احزاب و تشکل‌های سیاسی و حمایت از آزادی مطبوعات و رسانه‌ها مورادی بود که باعث شد بسیاری ظاهر را معمار افغانستان جدید لقب دهند.   

با این حال اما در سال ۱۹۷۳ میلادی زمانی که او به قصد درمان بیماری خود به ایتالیا رفته بود داوود خان پسر عمویش علیه او کودتا کرد. او در پی کودتا نظام پادشاهی را در این کشور ملغی و حکومت جمهوری در افغانستان اعلام کرد و این آغاز درگیری‌ها بود.

دولت داوود خان ۵ سال بیشتر دوام نیاورد و در سال ۱۹۷۸ حزب دموکراتیک خلق افغانستان با حمایت شوروی کودتایی اینبار علیه دولت خود او به اجرا درآورد. در پی کودتای دوم و به قدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق در کمتر از یک سال زمینه حضور نظامی شوروی در این کشور فراهم شد؛ مقارت با چنین روزی یعنی ۲۴ دسامبر سال ۱۹۷۹ نظامیان ارتش شوروی برای حمایت از حزب دموکراتیک خلق وارد این کشور شدند و برای ۹ سال موجب جنگ و اشغال افغانستان شدند. 

اتومبیل حامل

اتومبیل حامل “آیزنهاور” رئیس جمهور امریکا برای ملاقات با محمدضاهر شاه وارد کابل می شود. سال ۱۹۵۹

ساکنین کابل برای استقبال از رئیس جمهور امریکا سر راه وی قرار گرفته اند. سال 1959

ساکنین کابل برای استقبال از رئیس جمهور امریکا سر راه وی قرار گرفته اند. سال ۱۹۵۹

کاروان آیزنهاور برای ملاقات با ظاهرشاه به سمت کاخ راست جمهوری می رود؛ گفته می شود هشدار درباره نفوذ شوروی در افغانستان موضوع این ملاقات بوده است. سال 1959

کاروان آیزنهاور برای ملاقات با ظاهرشاه به سمت کاخ راست جمهوری می رود؛ گفته می شود هشدار درباره نفوذ شوروی در افغانستان موضوع این ملاقات بوده است. سال ۱۹۵۹

زنان برقع پوش و مردان در حاشیه یکی از میادین شهر کابل؛ چراغ راهنمایی و رانندگی در این تصویر دیده می شود. سال 1964

زنان برقع پوش و مردان در حاشیه یکی از میادین شهر کابل؛ چراغ راهنمایی و رانندگی در این تصویر دیده می شود. سال ۱۹۶۴

یک خانواده افغان در لباس سنتی در حال تردد در جاده.سال 1959

یک خانواده افغان در لباس سنتی در حال تردد در جاده.سال ۱۹۵۹

کارخانه تولید کامیون های روس در کابل.سال  1959

کارخانه تولید کامیون های روس در کابل.سال ۱۹۵۹

کارگران افغان مشغول کار در یک معدن زغالسنگ در شمال ولایت بغلان. سال 1961

کارگران افغان مشغول کار در یک معدن زغالسنگ در شمال ولایت بغلان. سال ۱۹۶۱

عبور کاروان افغان با شتر و اسب به سوی کابل. سال 1949

عبور کاروان افغان با شتر و اسب به سوی کابل. سال ۱۹۴۹

محمدظاهر شاه در کنار جان اف کندی در سفر به واشنگتن دی سی. سال 1963

محمدظاهر شاه در کنار جان اف کندی در سفر به واشنگتن دی سی. سال ۱۹۶۳

رهبر شوروی نیکیتا خروشچف (کلاه مشکی) و ارتشبد نیکولای بولگانین هنگام ورودشان به کابل در حال سان دیدن از گارد افغان در یونیفورم قدیمی آلمانی سال 1955. در سمت چپ تصویر نخست وزیر افغانستان سردار محمود داود خان و پشت سرش وزیر خارجه شاهزاده نعیم قرار دارد.

رهبر شوروی نیکیتا خروشچف (کلاه مشکی) و ارتشبد نیکولای بولگانین هنگام ورودشان به کابل در حال سان دیدن از گارد افغان در یونیفورم قدیمی آلمانی سال ۱۹۵۵٫ در سمت چپ تصویر نخست وزیر افغانستان سردار محمود داود خان و پشت سرش وزیر خارجه شاهزاده نعیم قرار دارد.

تصویری از بزرگراه کابل-هرات که اکنون تخریب شده است. این جاده پایتخت افغانستان را به شهر مشهد در ایران متصل می‌کرد.

تصویری از بزرگراه کابل-هرات که اکنون تخریب شده است. این جاده پایتخت افغانستان را به شهر مشهد در ایران متصل می‌کرد.

ساختمان نوین اداره مالیه در کابل سال 1961 با یک کافه تریای عمومی به سبک غربی و رستوران و فواره

ساختمان نوین اداره مالیه در کابل سال ۱۹۶۱ با یک کافه تریای عمومی به سبک غربی و رستوران و فواره

داخل اداره انتشارات کابل. سال 1966

داخل اداره انتشارات کابل. سال ۱۹۶۶

تصویری از کاخ تاجبیک، کاخ امان الله خان در کابل که به سال 1949 گرفته شده است. امرالله خان شاه افغانستان در اوایل قرن بیستم تلاش کرد کشور خود را مدرنیزه کند و اصلاحات زیادی برای از میان بردن آداب و رسوم کهنه به کار بست. برنامه ها و افکار بلندپروازانه او بر اساس مشاهداتش در سفرهایی که به اروپا داشت بودند.

تصویری از کاخ تاجبیک، کاخ امان الله خان در کابل که به سال ۱۹۴۹ گرفته شده است. امرالله خان شاه افغانستان در اوایل قرن بیستم تلاش کرد کشور خود را مدرنیزه کند و اصلاحات زیادی برای از میان بردن آداب و رسوم کهنه به کار بست. برنامه ها و افکار بلندپروازانه او بر اساس مشاهداتش در سفرهایی که به اروپا داشت بودند.

بازار کابل سال 1969

بازار کابل سال ۱۹۶۹

یک پانوراما از شهر کابل که ساختمانهای قدیمی و جدید آن‌را در سال 1969 نمایش می‌دهد. رودخانه کابل از وسط شهر (وسط سمت راست) عبور می‌کند. پشت آن روی تپه مقبره محمد نادر شاه دیده می‌شود.

یک پانوراما از شهر کابل که ساختمانهای قدیمی و جدید آن‌را در سال ۱۹۶۹ نمایش می‌دهد. رودخانه کابل از وسط شهر (وسط سمت راست) عبور می‌کند. پشت آن روی تپه مقبره محمد نادر شاه دیده می‌شود.

ساروان افغان با شتر به سمت کابل می رود. سال 1959

ساروان افغان با شتر به سمت کابل می رود. سال ۱۹۵۹

بازی کودکان افغان در کنار یک جوی آب در کابل. سال 1959

بازی کودکان افغان در کنار یک جوی آب در کابل. سال ۱۹۵۹

تردد زنان با روبند و چادر در خیابان های کابل. سال 1961

تردد زنان با روبند و چادر در خیابان های کابل. سال ۱۹۶۱

کودکان کابلی در مقابل دوربین عکاس. سال 1954

کودکان کابلی در مقابل دوربین عکاس. سال ۱۹۵۴

برچسب ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ،


منبع: فرادید

محمدعلی مبتلا به پارکینسون

فرادید| بیست و یکم سپتامبر در تاریخ به روایت
تصویر

۱٫ ۱۹۳۷- انتشار کتاب “هابیت”

کتاب “هابیت” نوشته “جی. آر. آر
تالکین” در لندن منتشر شد.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۳۸- طوفان بزرگ در نیویورک

طوفانی قدرتمند وارد “لانگ آیلند” و
“نیو انگلند” شد و با تخریب شهرهای ساحلی ۶۰۰ کشته برجای گذاشت.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۴۹- تعیین دولت جدید در چین

“مائو زدونگ” رهبر کمونیست چین، تشکیل
دولت جمهوری خلق چین را اعلام کرد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۶۴- استقلال مالت

کشور کوچک مالت از تسلط انگلستان خارج و مستقل
شد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۸۴- محمدعلی مبتلا به پارکینسون

بوکسور افسانه‌ای چهار روز در بیمارستان کلمبیا
مورد آزمایش قرار گرفت و بیماری پارکینسون در او تشخیص داده شد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۸۴- مادر شدن گیرنده پیوند قلب

“بتسی اسنیت” چهار سال قبل از مادر
شدن قلب مرد ۲۳ ساله‌ای را دریافت کرده بود.

امروز در تاریخ

۷٫ ۱۹۹۹- زمین‌لرزه مرگبار در تایوان

زلزله در تایوان هزاران کشته، میلیاردها دلار
آسیب و حداقل ۱۰۰ هزار بی‌خانمان برجای گذاشت.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

کودتای ارتش سلطنتی تایلند

فرادید| نوزده سپتامبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۷۹۶- سخنرانی خداحافظی “جورج
واشنگتن”

سخنرانی خداحافظی جورج واشنگتن منتشر شد. اولین رئیس‌جمهور
آمریکا توصیه کرد: “با تمام ملت‌ها با نیت خوب و عدالت برخورد کنید و در همه‌جا
صلح و هماهنگی را تقویت کنید.”

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۸۸۱- درگذشت “جیمز گارفیلد”

“جیمز گارفیلد” بیستمین رئیس‌جمهور
آمریکا دو ماه و نیم پس‌ازآنکه هدف گلوله “چارلز گیتو” قرار گرفت، جان
خود را از دست داد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۳۴- دستگیری “برونو هاپتمن”

“برونو هاپتمن” به اتهام ربودن و قتل
کودک بیست‌ماهه‌ای به نام “چارلز لیندبرگ” بازداشت شد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۴۱- بمباران “لنینگراد” توسط نازی‌ها

در جریان جنگ جهانی دوم، حدود ۲۷۶ بمب‌گذار
آلمانی شش بار به این شهر حمله کردند. این بزرگ‌ترین حمله هوایی در جنگ جهانی دوم
بود.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۵۷- اولین آزمایش هسته‌ای زیرزمینی آمریکا

آمریکا اولین آزمایش هسته‌ای زیرزمینی خود را در
صحرای “نوادا” انجام داد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۸۵- زمین‌لرزه ویرانگر در مکزیک

زمین‌لرزه‌ی ویرانگری مکزیک را لرزاند و حداقل
۹۵۰۰ نفر کشته شدند.

امروز در تاریخ

۷٫ ۲۰۰۶- کودتای ارتش سلطنتی تایلند

کودتایی در تایلند برای سرنگونی دولت نخست‌وزیر
“تاکسین شیناواترا” درگرفت.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

دست سیا در آستین کودتا علیه مصدق

نقد مجلسی بر مصاحبه آبراهامیان با ایران‌وایر با اشاره به مصاحبه دیگر او با بی‌بی‌سی شروع می‌شود. اما متأسفانه نقل قول ایشان از آن مصاحبه دقیق نیست. به گفته مجلسی: «در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی وقتی مجری با ملاحظه عقاید آبراهامیان پرسید که آیا شما کمونیست هستید، بدون درنگ و تردید گفت آری کمونیست هستم».

 دست سیا در آستین کودتا علیه مصدق
کوروش احمدی. کارشناس روابط بین‌الملل در شرق نوشت:

آقای فریدون مجلسی که از بعضی جهات او را استاد خود می‌دانم و به نوعی افتخار همکاری با ایشان را داشته‌ام، در نقدی بر مصاحبه اخیر اروند آبراهامیان با ایران‌وایر، نکاتی را در مورد او و پژوهش‌های تاریخی‌اش و نیز کودتای ٢٨ مرداد مطرح کرده است (روزنامه شرق مورخ ٢١ شهریور ١٣٩۶).

با توجه به مقام آبراهامیان به عنوان یکی از مهم‌ترین پژوهشگران تاریخ معاصر و نیز اهمیت بسیار زیاد کودتا در تاریخ معاصر ایران، به نظرم رسید که نوشته‌هایی از این نوع را باید با علاقه خواند و از آنها بهره برد.

بدیهی است که بحث و تبادل‌ نظر جدی در این قبیل موارد می‌تواند به درک بهتر تاریخ معاصر کمک کند. قبل از هر چیز باید بگویم که قصد من در این نوشته پرداختن به آثار آبراهامیان، کودتا، حزب توده و… نیست، بلکه بیشتر در مورد نوع برخورد و نحوه نقد است.

من همه کارهای آبراهامیان را نخوانده‌ام و قضاوتی قطعی در مورد پژوهش‌های او ندارم، اما اشاره آقای مجلسی به آنچه «ادعاهای توهمی آبراهامیان» می‌نامد، به‌ویژه موجب جلب توجه من شد.

به‌علاوه، به نظرم رسید آقای مجلسی حساسیت ویژه‌ای نسبت به آبراهامیان دارد؛ حساسیتی که گاه ممکن است مخل ارزیابی و نقد عینی، غیرجانبدارانه، مبتنی بر واقعیات (فکت) و مهم‌تر از همه منصفانه باشد. برخی نکات که در این نقد به نظر من بیشتر قابل بحث است، به‌طور خیلی خلاصه به شرح زیر است:

١ – نقد مجلسی بر مصاحبه آبراهامیان با ایران‌وایر با اشاره به مصاحبه دیگر او با بی‌بی‌سی شروع می‌شود. اما متأسفانه نقل قول ایشان از آن مصاحبه دقیق نیست. به گفته مجلسی: «در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی وقتی مجری با ملاحظه عقاید آبراهامیان پرسید که آیا شما کمونیست هستید، بدون درنگ و تردید گفت آری کمونیست هستم».

آقای مجلسی اضافه می‌کند که «منتها باید گفت کمونیسم یک بحث است و شیوه استالینیستی و فرمانبرداری حزب توده در تبعیت از آن بحث دیگری است». این جمله دوم البته قدری مبهم است. با توجه به دیگر نوشته‌های ایشان به نظر می‌رسد ایشان آبراهامیان را متهم به طرفداری از «شیوه استالینیستی» و حمایت از «فرمانبرداری حزب توده» از استالین می‌کند. اما اصل مصاحبه که در اینترنت قابل بازیافت است، مؤید نقل قول مجلسی نیست.

آبراهامیان در این مصاحبه در پاسخ به سؤال مجری مبنی بر اینکه «آیا خودت را یک مورخ مارکسیست می‌دانی»، جواب می‌دهد: «می‌توانم بگویم که بیشتر طرفدار مارکسیسم فرهنگی هستم… بیشتر شبیه‌ ای‌پی تامپسون. چراکه او بیشتر در حوزه فرهنگ کار می‌کرد و من معتقد نیستم که اقتصاد بر همه چیز غلبه دارد. عموما ابعاد فرهنگی مهم‌تر است» و اضافه می‌کند که «ایده‌های کلی مارکس» را همچنان معتبر می‌داند. (می‌دانیم که ‌ای‌پی تامپسون مورخ چپ‌گرای انگلیسی بود که بعد از حمله شوروی به لهستان از چپ فاصله گرفت و خواستار شورش علیه استالینیسم شد.)

گفته‌های آبراهامیان به‌ویژه برای کسانی که با جامعه دانشگاهی در غرب آشنا هستند، روشن است. اینجا سخن از وارثان روشنفکر تئوری‌های مارکس در دانشگاه‌های غربی است که خود را با حیات آکادمیک تطبیق داده‌اند و از تئوری‌های مارکس برای آنچه «نقد اجتماعی» می‌نامند و نیز برای توضیح اقتصاد سرمایه‌داری استفاده می‌کنند.

برای آنها (که شمارشان مطابق نظرسنجی‌ها به حدود ١٨ درصد اساتید رشته‌های علوم اجتماعی در آمریکا می‌رسد) مارکس دیگر یک «مبارز راه طبقه کارگر» نیست، بلکه یک اقتصاددان، یک مورخ، یک جامعه‌شناس و… است در کنار اندیشمندان بی‌شمار دیگر. آنان عموما نظام استالینیستی به همراه احزاب مطیع آن را نسخه جعلی و فاسد مارکسیسم می‌دانند و به همراه محافظه‌کارها و لیبرال‌های غربی از تحولاتی که در اواخر دهه ١٩٨٠ در اروپای غربی و نهایتا شوروی رخ داد، استقبال کردند.

٢- مجلسی در نقد خود بر مصاحبه آبراهامیان با ایران‌وایر که آن را «آخرین لایحه دفاعی وکیل صدیق حزب توده» نامیده، می‌گوید: «هدف آگاهانه یا ناآگاهانه آبراهامیان تلاش برای روشن‌کردن حقایق نیست بلکه تلاش برای اثبات حقانیت عملکرد مسلک و آرمان مورد تمایل خودش است». وی در توضیح این نظر می‌گوید: «آقای آبراهامیان در مصاحبه اخیر خود با ایران‌وایر نیز از مواضع حزب توده ایران و خصوصا شخص آقای کیانوری در برخورد با رخداد ٢٨ مرداد با ذکر نام و با صراحت دفاع کرده است».

فشرده آنچه آقای مجلسی دفاع آبراهامیان از حزب توده نامیده، این است که او گفته «به اسناد که نگاه می‌کنیم، حتی در اوایل سال ١٩۵٠، می‌بینیم [آمریکایی‌ها] اعتراف می‌کنند خطری از جانب حزب توده وجود ندارد. حزب توده در جایگاه انجام کودتا نبود». گفته آبراهامیان در مورد کیانوری در این مصاحبه هم این است: «رهبران واقع‌گراتر مثل «اسکندری» و حتی احتمالا «کیانوری» تصویر خیلی واقعی‌تری داشتند. آنها محدودیت‌‌های حزب توده را می‌دانستند. در واقع، عمل‌گرا بودند و این سؤال را مطرح می‌کردند که کارت‌های ما چیست و کارت‌های طرف مقابل کدام است؟»

این را آقای مجلسی به حساب دفاع صریح آبراهامیان از حزب توده گذاشته است. در این مصاحبه آبراهامیان همچنین با اشاره به نظرات منفی مصدق درباره همکاری با حزب توده می‌گوید: «من نمی‌فهمم حزب توده به‌طور واقع‌گرایانه در روز ٢٨ مرداد چه می‌توانست بکند که نکرد؟ اگر حزب توده بیرون آمده بود، این کار در مخالفت با مصدق می‌بود».

می‌دانیم در چند دهه گذشته این سؤال همواره مطرح بوده که چرا حزب توده و جبهه ملی عملا کاری برای خنثی‌کردن کودتا انجام ندادند. نظر آبراهامیان ظاهرا این است که با توجه به واقعیات روی زمین در آن روز حزب توده عملا کاری نمی‌توانست بکند. آیا می‌توان این را به حساب جانبداری از حزب توده گذاشت؟ آبراهامیان در جایی دیگر پذیرش درخواست هندرسون در غروب روز ٢٧ مرداد برای منع تظاهرات و دستور تلفنی در همان جلسه به حکومت نظامی برای منع تظاهرات و پیام رادیویی به طرفدارانش برای ماندن در خانه را اشتباه فاجعه‌بار مصدق می‌داند.

البته می‌دانیم که در این جلسه سفیر آمریکا با سؤال در مورد فرمان شاه دایر بر عزل مصدق و نصب زاهدی و اینکه ممکن است آمریکا ناچار به پس‌گرفتن شناسایی دولت مصدق باشد، درواقع او را تهدید کرد و او ظاهرا خود را ناچار از پذیرش درخواست هندرسون دید. البته خود او نیز مخالف تندروی‌های جناح فاطمی و حزب توده در خیابان‌ها هم بود.

به‌علاوه، مسئله این است که در شهری که در آن دوره همه‌روزه شاهد تظاهرات و راهپیمایی بود، از جمله چند روز قبل از ٢٨ مرداد، چه کسی می‌توانست تصور کند که حرکت چند دسته از جنوب شهر به سمت شمال به سرکردگی گنده‌لات‌های تهران می‌تواند مقدمه حمله تانک‌ها به خانه مصدق و دیگر نقاط حساس شهر باشد.

آبراهامیان در کتاب کودتا (از جمله صفحات ١٧٣ تا ١٧٩) به‌تفصیل به مسئله بزرگ‌نمایی خطر کمونیسم در ایران از سوی آمریکا بر اساس اسناد داخلی انگلیس و آمریکا و خاطرات بعدی مقامات آن دو کشور و نیز منابع ایرانی پرداخته و نشان داده درحالی‌که آنها علنا از خطر سرخ در ایران سخن می‌گفتند، در اسناد داخلی اذعان داشتند که چنین خطری در آن دوره وجود نداشت و اساسا ساختار اجتماعی ایران اجازه غلبه حزب توده را نمی‌داد.

از جمله، هندرسون در نشست مورخ مارس ١٩۵٣ شورای امنیت ملی آمریکا اطمینان داده بود که حزب توده آلترناتیو مصدق نیست. در گزارش دونالد ویلبر هم نشانی از نگرانی از حزب توده وجود ندارد. مصدق نیز در دادگاه نظامی (به نوشته وکیلش، جلیل بزرگمهر) و نیز در «تقریرات مصدق در زندان» تأکید می‌کند که نگران حزب توده نبوده و به قول خودش اصولا چطور می‌توانسته نگران حزبی باشد که یک تانک یا مسلسل هم نداشته است.

وی بر آن بود که با حل مسئله نفت و بهبود شرایط کشور پایگاه اجتماعی حزب توده رو به ضعف می‌نهاد. وی ظاهرا از طریق خواهرزاده‌اش، پرنس سرخ، ابونصر عضد، اطمینان یافته بود که حزب توده اساسا در فکر کودتا نیست.

به‌هرحال، بحث من در درستی یا نادرستی نظرات آبراهامیان نیست. ذکر این موارد نیز تنها برای توجه‌دادن به استدلال‌های مطرح و پیچیدگی موضوع است. آقای مجلسی می‌توانستند مستدلا و مستندا بطلان نظرات آبراهامیان در کتاب کودتا را در مورد اینکه حزب توده می‌توانست یا نمی‌توانست کاری بکند، ثابت کنند، بدون اینکه نیازی به متهم‌کردن او به طرفداری از استالینیسم و حزب توده باشد.

می‌توان با نظرات او مبنی‌بر بی‌اهمیت‌بودن نقش حزب توده و متهم‌کردن آمریکا به بزرگ‌کردن نقش آن حزب برای بسیج نیرو علیه مصدق مخالف بود و به‌طور مستند و مستدل بطلان این نظر را ثابت کرد، اما نمی‌توان و نباید نظراتی را که مستندا ابراز می‌شوند، «ادعاهای توهمی» خواند و کوشید تا صاحب چنین نظراتی را با اتهام دفاع از حزب توده و استالینیسم از میدان به‌در کرد.

البته در اینکه حزب توده با وابستگی‌اش به مسکو، با به بی‌راهه‌بردن و سرگردان‌کردن خیل عظیمی از روشنفکران ایرانی در دهه ١٣٢٠ و ١٣٣٠، با ضرباتی که به جنبش ملی‌کردن نفت زد و… خسارات سنگینی را به کشور تحمیل کرد، تردیدی نیست، اما اکنون، این حزب دیگر بخشی از تاریخ است و در ارتباط با آن باید تعصبات و احساسات را کنار گذاشت و با دیدی تاریخی و روشی موشکافانه به آن پرداخت.

٣- آقای مجلسی می‌گوید: «این ادعاهای توهمی آبراهامیان پاسخ ندارد و فقط می‌توان به وقایعی اشاره کرد: شش سال پیش از آن همین حزب توده در تلاش برای حکومت بر آذربایجان توسط شاخه حزب خود اقدام و از آن حمایت کرده بود».

«همین حزب به دستور همان آقای کیانوری دستور ترور شاه را در ١۵ بهمن ١٣٢٧ به وسیله ناصر فخرآرایی صادر کرده». ایشان نهایتا به «تشکیل سازمان افسری حزب توده و قربانی‌کردن گروهی از جوانان آرمانگرا…» اشاره می‌کند. متأسفانه این اشارات فاقد دقت لازم است؛ چراکه:

الف – خوشبختانه به کمک حجم عظیمی از اسناد منتشره، از جمله اسناد آرشیوهای شوروی، تا حد زیادی از ابهامات و تاریکی‌ها در مورد غائله آذربایجان که مورد اشاره آقای مجلسی است، کاسته شده است. اکنون اجمالا روشن است که فرقه دموکرات آذربایجان که در مرکز این غائله قرار داشت، طبق امریه مورخ جولای ١٩۴۵ استالین به رهبر حزب کمونیست آذربایجان شوروی به وجود آمد و در رأس این غائله قرار گرفت، روشن است که به گفته اکثر مورخان، از جمله مازیار بهروز، حزب توده بدوا با این کار؛ یعنی ایجاد دو حزب کمونیست در یک کشور مخالف بود، ولی نهایتا «بفرموده» مجبور به تعطیل دفاتر خود در آذربایجان و انتقال امکانات و نفرات خود به فرقه دموکرات شد، روشن است که استالین وقتی تهدید جنگ هسته‌ای ترومن را از زبان رئیس وقت سیا که به مسکو اعزام شده بود، شنید، چاره‌ای جز عقب‌نشینی نداشت.

روشن است که پس از اتخاذ تصمیم نهایی در مسکو و خروج قوای شوروی از آذربایجان، فرقه دموکرات که تقریبا منحصرا به آنها وابسته بود، به‌یک‌باره از هم پاشید و سران آن به سمت شوروی گریختند و نهایتا روشن است که لاف و گزاف‌های قوام و شاه که خود را ناجی آذربایجان می‌شمردند، چیزی جز پروپاگاندای سیاسی نبود.

حزب توده در این غائله نقشی فرعی و حاشیه‌ای داشت و اصلا شاخه‌ای در آذربایجان نداشت که بتواند از طریق آن به گفته آقای مجلسی در آن استان حکومت کند. بنابراین می‌توان گفت که بزرگ‌کردن نقش حزب توده در این غائله (که البته به‌خاطر حمایت سیاسی از فرقه مقصر بود) برای انتقاد از آبراهامیان منصفانه نیست و گفته ایشان درباره تلاش حزب توده «برای حکومت بر آذربایجان توسط شاخه حزب خود» نه‌تنها در حکم ساده‌کردن مسئله‌ای بسیار پیچیده است، بلکه فاصله زیادی نیز از واقعیت دارد.

ب- در مورد صدور دستور قتل شاه از سوی کیانوری، اگر استناد ایشان به کتاب حاوی گفت‌وگوی محمود سنجابی با عبدالله ارگانی است، ایشان حتما از بقیه بخش‌های کتاب هم مطلعند؛ یعنی خوانده‌اند که ارگانی مدعی است که فخرآرایی سه سال قبل از این واقعه دوبار دیگر (یک‌بار در اصفهان و یک‌بار در یک مسابقه تنیس در امجدیه) قصد جان شاه را کرده، اما نتوانسته بود به اندازه کافی به وی نزدیک شود.

به‌علاوه، باید در این کتاب نیز خوانده باشند که کیانوری ظاهرا بعد از اطلاع از قصد فخرآرایی از طریق رفیق او (عبدالله ارگانی) موضوع را با کمیته سیاسی حزب مطرح می‌کند و این کمیته به فوریت چنین حرکتی را «ماجراجویی» و «تروریسم» می‌خواند و خواستار قطع ارتباط با فخرآرایی می‌شود. البته درستی و نادرستی ادعاهای ارگانی به علت نبود اسناد دیگری که مؤید آن باشد، همچنان ناروشن مانده است.

به‌هرحال، در ارتباط با این ترور همیشه ابهامات بسیاری وجود داشته که تا به امروز همچنان باقی است. از جمله: چرایی کشته‌شدن فخرآرایی در صحنه ترور به دستور تیمسار مرتضی یزدان‌پناه درحالی‌که هفت‌تیر خالی‌اش را به سمت شاه پرت و قصد فرار کرده بود، نزدیک شدن او به محل مراسم با استفاده از کارت خبرنگاری روزنامه پرچم اسلام، حدس و گمان‌ها در مورد نقش تیمسار رزم‌آرا در این ترور، ادعای شاه در کتاب «مأموریت برای وطنم» مبنی‌بر «ارتباط ضارب با محافل مذهبی»، «وجود نشانه‌هایی حاکی از ارتباط او با حزب منحله توده» و نیز اینکه «پدر دوست‌دختر او باغبان سفارت انگلیس بوده»، بخشی از ضدونقیض‌گویی‌هایی است که تاکنون پرتو نوری بر آنها افکنده نشده.

تقریبا همه مورخان تاریخ معاصر ایران اتفاق‌نظر دارند که نهایتا معلوم نشد که این ترور کار چه کسی بود، البته طبیعی بود که با وجود  گرایشات مذهبی فخرآرایی و ارتباط او با محافل مذهبی، دربار کوشید تا از این واقعه برای سرکوب حزب توده استفاده کند که به انحلال حزب و دستگیری ٢٨ نفر از رهبران آن انجامید.

ج- استناد آقای مجلسی به قضیه شاخه نظامی حزب توده، موجه‌ترین استنادی است که در چند دهه اخیر در مورد نیات و مقاصد نهایی این حزب مطرح بوده و نگارنده نیز با این استنادات همسو است، اما بحث آبراهامیان مربوط به آن مقطع تاریخی مشخص و مبتنی‌بر اسناد موجود است. قرار نیست که مورخ در مورد نیات و مقاصد بازیگران عرصه سیاست و تاریخ، به‌ویژه برای ادوار بعد نیز قضاوت کند.

خوشبختانه این عرصه از کم‌ابهام‌ترین عرصه‌های تاریخ معاصر است، از جمله می‌دانیم که این سازمان نظامی در زمان اوجش به قولی ۴٨٠ و به قولی دیگر حداکثر ۶٠٠ عضو داشته و دو سرهنگ (مبشری و سیامک) ارشدترین اعضای آن بوده‌اند. می‌دانیم که اکثریت اعضای آن را افسران جزء و دانشجویان دانشکده افسری و کادرهای پزشکی و حقوقی و… تشکیل می‌دادند؛ می‌دانیم بسیاری از اعضای آن به دلیل تردیدهایی که در مورد آنها وجود داشت یا حداقل در زمره افسران شاه‌دوست به حساب نمی‌آمدند، در سمت‌های فرعی و غیرمهم؛ مانند آموزشی، پزشکی، دفتری و… مشغول بودند؛ می‌دانیم که از نظر جغرافیایی در سطح کشور و از نظر سازمانی در نهادهای انتظامی (ژاندارمری و پلیس) و بخش‌های مختلف ارتش پراکنده بودند…، حال چگونه می‌توان تصور کرد که چنین نفراتی در یک ارتشی که بیش از صد هزار نیرو داشته و تلاش شده بود که افسران شاه‌دوست در نقاط حساس، از جمله در پادگان‌های تهران و شهرهای بزرگ متمرکز باشند، بتوانند دست به کودتای نظامی بزنند.

البته در این معادله نقش عواملی را که می‌توانستند هرگونه حرکت دست‌چپی در ارتش را خنثی کنند نیز باید در نظر گرفت. (شبکه متمایل به انگلیس به رهبری اخوی و ارفع از ١٣٢٠ و بعدا شبکه متمایل به آمریکا در ارتش، نقش دیگر قوای شبه‌نظامی در کشور؛ مانند عشایر که سران آنها اغلب در آن مقطع با دربار و انگلیس همسو بودند، نقش پادگان‌های برخی شهرها؛ مانند کرمانشاه که می‌توانستند در صورت کودتا دست به واکنش بزنند و…)، به دلایلی از این قبیل بود که حزب توده در سال ١٣٢۴ از قیام افسران چپ‌گرا در خراسان حمایت نکرد و سازمان افسران حزب را در حوالی١٣٢۶ یا ١٣٢٧ منحل اعلام کرد. اینجاست که وقتی آبراهامیان با تکیه بر مواردی از این نوع و نیز اسناد موجود توانایی حزب توده برای کودتا را مورد سؤال قرار می‌دهد، متهم‌کردن او به «ادعاهای توهمی» یا حمایت از حزب توده به‌جای طرح استدلال متقابل را می‌توان کمی تا قسمتی غیرمنصفانه دانست.

۴- اما بخش مهم‌تر در یادداشت فریدون مجلسی پرداختن او به مسئله کودتاست. وی دراین‌باره می‌نویسد: «فرستادن سرهنگی برای ابلاغ شبانه فرمان عزل با چند سرباز و جیپ که نیازی به طراحی عملیاتی بین‌المللی ندارد.

حتی راه‌اندازی اوباش و اعزام تعدادی تانک با بنزین‌گیری در پمپ دروازه‌دولت هم نیازی به دخالت عملیاتی ندارد که [آبراهامیان] دنبال آن می‌گردد!» ایشان اضافه می‌کند: «البته آنها [یعنی آمریکا و انگلیس] آگاه و مشوق بودند و از همکاری و کمک بعدی هم فروگذار نکردند. ایشان همچنین می‌گوید: «موافقم که دخالت واقعی آمریکا امری سلبی بود، یعنی دستور مبتنی بر تهدید خالی‌نگاه‌داشتن خیابان‌ها از سوی حزب توده» بحث درباره  ماهیت اتفاقی که در ٢٨ مرداد ٣٢ روی داد، طی شصت‌واندی سال ادامه داشته و ظاهرا قرار است با وجود اسناد منتشره همچنان ادامه داشته باشد.

جناب مجلسی در مقام رد نظرات آبراهامیان اولا معتقد است که کودتا را نباید خیلی غلیظ تلفظ کرد و ثانیا نباید نقش عمده‌ای برای عوامل خارجی در آن قائل شد. وی معتقد است  آبراهامیان که نقش خارجی را ٩٠ درصد و نقش داخلی را ١٠ درصد می‌داند، به خطا رفته است. البته مادام که جناب مجلسی نقدی مستند و تفصیلی بر مطالب مستند و تفصیلی آبراهامیان منتشر نکرده، یا اگر کرده‌اند من متأسفانه بی‌اطلاعم، مطالب ایشان نمی‌تواند چندان متقاعدکننده باشد.

باور من این است که می‌توان در پرتو اسناد تاریخی اعم از داخلی و خارجی گفت  انگلیس و آمریکا آن‌طور که آقای مجلسی می‌گوید، تنها «آگاه و مشوق»  نبوده، بلکه «طراح و سازمان‌دهنده» بوده‌اند. اسناد گویای آن است که انگلیس از ابتدا قویا اعتقاد داشت که نمی‌تواند با مصدق کنار آید و تنها راه حذف اوست.

آن لمبتون از بدو شروع دولت مصدق به دولت انگلیس توصیه کرد که به مصدق امتیاز ندهد، تفاهم با مصدق ممکن نیست و راهی جز حذف او وجود ندارد. وی به عنوان مقدمه این اقدام «مأموریت زینر» (Mission Zaehner) را جهت جذب و آموزش ایرانیان همسو برای کودتا پیشنهاد کرد که به آن عمل شد. بعد از واقعه ٣٠ تیر ٣١ و پیروزی آیزنهاور تلاش سیستماتیک برای پراکندن افراد مؤثر از اطراف مصدق، جذب و تطمیع عناصر ذی‌نفوذ شامل نمایندگان مجلس، روزنامه‌نگاران و سران اوباش و… با محوریت سفارت آمریکا، بعد از تعطیلی سفارت انگلیس، تشدید شد.

گزارش داخلی سیا که به وسیله دونالد ویلبر در مارس ١٩۵۴ نوشته شد و در سال ٢٠٠٠ از سوی نیویورک‌تایمز منتشر شد، حاوی شرحی مفصل و تکان‌دهنده از عمق دخالت سیا در کودتاست. عناوین تنها بخش کوچکی از عملیات سیا در این رابطه بسیار گویاست: برنامه «جنگ روانی» در ایران و «جنگ اعصاب» علیه مصدق، تهیه شمار کثیری مقالات و کارتون‌های ضدمصدقی به وسیله  «گروه هنری» سیا جهت درج در رسانه‌های ایرانی و غربی، سازماندهی «عملیات» برای وادارکردن شاه به امضای فرمان عزل مصدق از سوی سیا و ازجمله اعزام اشرف پهلوی (از پاریس)، شوارتزکف، کرمیت روزولت، برادران رشیدیان و … برای ملاقات‌های مکرر با شاه و سازماندهی ارسال پیام‌های رمزی که حاکی از موافقت سران آمریکا و انگلیس با کودتا باشد؛ دریافت مجوز هزینه تا یک میلیون دلار به‌اضافه روزانه یک میلیون ریال برای خرید نمایندگان مجلس در دوره قبل از تصویب نهایی «طرح عملیاتی برای کودتا»، برخورداری زاهدی از موقعیتی ضعیف در بین نظامیان و ناچارشدن سیا به دردست‌گرفتن ابتکار عمل برای ارائه طرح نظامی و قراردادن نیروی نظامی در اختیار او؛ این ادعا که نظراتی که افسران ایرانی برای کودتا می‌دادند «به نحو رقت‌آوری احمقانه بود» و نهایتا الزام به وارد عمل‌کردن جورج کارول، مأمور سیا و سرهنگ عباس فرزانگان وابسته نظامی ایران در واشنگتن بعد از اثبات ناتوانی سپهبد زاهدی بازنشسته جهت کمک به ایجاد «شبکه نظامی»، تهیه «برنامه عملیاتی» از سوی  سیا و ارائه آن به زاهدی و تیمش برای اظهارنظر، تلاش برای تفهیم به «ایرانیان غالبا غیرمنطقی» که هر یک در وقت مقتضی چه باید بکنند، اقدام سیا به تعیین نظامیان و تانک‌هایی که باید دخالت می‌کردند و تهیه فهرست محل‌هایی که باید تحت کنترل در می‌آمدند و لیست کسانی که باید دستگیر می‌شدند و…  این عناوین و شرح تفصیلی هر یک از آنها در گزارش داخلی سیا به اندازه‌ای گویا و روشن است که نتوانیم نقش آمریکا و انگلیس را تا حد «آگاه و مشوق» فرو بکاهیم.

اسنادی که بعد از گزارش ویلبر به صورت قطره چکانی از سوی آمریکا از طبقه‌بندی خارج و منتشر شدند، جزئیات بیشتری را در ارتباط با عناوین فوق ارائه می‌کنند. در اولین سری از اسناد آن دوره که در ١٩٨٩ منتشر شدند،  هیچ اشاره‌ای به سرنگونی مصدق وجود ندارد.

بعد از آن هرچند  هنوز با وجود قانون اطلاعات آزاد در آمریکا و الزام دولت به انتشار اسناد بعد از ٣٠ سال، هنوز بخش قابل‌توجهی از اسناد مربوط به کودتا منتشر نشده است. جالب اینکه بخش‌ها، خطوط و اسامی در بسیاری از اسنادی که اخیرا انتشار یافته‌اند، همچنان سیاه شده‌اند در حدی که برخی از آنها اصلا مفهوم نیستند.


منبع: فرادید

تصاویر/ آلبوم کشف‌شده از "عصر وحشت"

آلبوم عکس‌های مخفیانه‌ای که یک کارمند سفارت امریکا در مسکو برداشته نمونه‌ای نادر از تصویر مردمانی است که در عصر وحشت زندگی می کنند.

فرادید| آلبوم عکس‌های مخفیانه‌ای که یک کارمند سفارت امریکا در مسکو برداشته نمونه‌ای نادر از تصویر مردمانی است که در عصر وحشت زندگی می کنند.

به گزارش مجله تاریخ فرادید، ۳۰ سال زمامداری استالین در شوروی سابق که در مارس ۱۹۵۳ به پایان رسید و با صفاتی چون عصر خفقان، وحشت و اختناق از آن یاد می‌شود نمونه کاملی از یک نظام دیکتاتوری خشن بود که هیچ مخالفی را تحمل نمی کرد و با ایجاد وحشت در میان مردم بر آن ها حکومت می کرد. استالین برای از میان برداشتن مخالفان خود قدرت پلیس مخفی را افزایش داد و مردم را تشویق کرد که از همدیگر جاسوسی کنند؛ او با این روش میلیون‌ها نفر را کشت و بسیاری دیگر را بر اساس سیستم کمپ های کار اجباری در صحرای سیبری به کار اجباری واداشت. 

مورخین می‌گویند در عصر وحشت بیش از ۲۰ میلیون نفر اعدام، زندانی و یا به سایر مناطق اتحاد شوروی تبعید شدند که از این تعداد حدود ۱۰ میلیون نفر به طور قطع جان خود را از دست داده‌اند.

سیستم بسته عصر استالین تا جایی پیش رفت که او در برنامه موسوم به “پاکسازی بزرگ” تمامی افرادی که درباره وفاداری آنها به کمونیسم شک و شبه بود را از رده های حکومت و ارتش اخراج کرد.

“مارتین منهوف” کسی بود که سال‌های پایانی عصر وحشت استالینی را به عنوان کارمند سفارت امریکا در مسکو می‌گذراند. او که شاهد یکی از مخوف‌ترین سیستم‌های حکومتی قرن بود تصمیم گرفت از این فرصت برای ثبت مصور تاریخ استفاده کند. منهوف و همسرش پیشتر در اواغت فراغت به عکاسی مشغول بودند و اکنون تصمیم گرفتند این علاقه قدیمی را برای ثبت زندگی روزمره مردم شوروی به کار ببرند. از آنجا که در عصر استالین خارجی ها بویژه اتباع کشور امریکا به شدت زیر نظر بودند منهوف سعی می کرد مخفیانه پروژه خود را پیش ببرد. با این حال حکومت ظوروی به او مشوک شد و وی را در سال ۱۹۵۴ از این کشور اخراج کرد. 

منهوف در بازگشت به کشورش برای بیش از نیم قرن عکس های مخفیانه ای که از شوروی در عصر استالین برداشته بود را پنهان کرد؛ این مجموعه که بین سال های ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۴ برداشته شده چندی پیش توسط یک محقق امریکایی به نام “داگلاس اسمیت” کشف شد و برای اولین بار به انتشار درآمد. 

مارتین و جان مانهوف در مسکو؛ همسر منهوف نیز همراه با او به بسیاری از نقاط شوروی سفر کرد و در کنار عکاسی خاطرات روزانه این مدت را نیز یادداشت می کرد.

مارتین و جان مانهوف در مسکو؛ همسر منهوف نیز همراه با او به بسیاری از نقاط شوروی سفر کرد و در کنار عکاسی خاطرات روزانه این مدت را نیز یادداشت می کرد.

نمایی از یکی از خیابان های منتهی به دفتر نمایندگی امریکا در مسکو

نمایی از یکی از خیابان های منتهی به دفتر نمایندگی امریکا در مسکو

دختران محصل در

دختران محصل در “کولومنسکویه” در جنوب شرق مسکو

نمایی از یک بازارچه میوه و خوراکی در

نمایی از یک بازارچه میوه و خوراکی در “کریمه”

نمایی از رهگذران در یکی از خیابان های مرکزی شهر

نمایی از رهگذران در یکی از خیابان های مرکزی شهر “کی‌یف”

جاری شدن سیل در خیابان های

جاری شدن سیل در خیابان های “کی‌یف”

مامور زن ایستگاه راه آهن در حال گفتگو با یک زن مسافر

مامور زن ایستگاه راه آهن در حال گفتگو با یک زن مسافر

نمایی از قصر

نمایی از قصر “اوستانکینو” در شمال مسکو

لحظه عبور تابوت استالین از میدان سرخ مسکو

لحظه عبور تابوت استالین از میدان سرخ مسکو

تصویری از مناظر روستایی در شوروی

تصویری از مناظر روستایی در شوروی

نمایی از میدان پوشکین در مسکو

نمایی از میدان پوشکین در مسکو

تصویری از یک مغازه خواربار فروشی در مسکو

تصویری از یک مغازه خواربار فروشی در مسکو

نمایی از قلعه

نمایی از قلعه “نووسپاسکی” در نزدیکی مسکو

نمایی از کاخ کرملین از پنجره دفتر نمایندگی امریکا در مسکو

نمایی از کاخ کرملین از پنجره دفتر نمایندگی امریکا در مسکو

دو دختر در فضای سبز مقابل  صومعه

دو دختر در فضای سبز مقابل صومعه “نووودویچی”

نمایی از کاخ کرملین در مسکو در گردهمایی حزب کمونیست

نمایی از کاخ کرملین در مسکو در گردهمایی حزب کمونیست

مراسم تشییع جنازه استالین در مسکو

مراسم تشییع جنازه استالین در مسکو

نمایی از پیک نیک شهروندان مسکو در یک روز تابستان

نمایی از پیک نیک شهروندان مسکو در یک روز تابستان

زنی در مقابل ویترین یک مغازه در مسکو

زنی در مقابل ویترین یک مغازه در مسکو

نمایی از خیابان های شهر مسکو

نمایی از خیابان های شهر مسکو

سه کودک در مقابل قلعه تاریخی

سه کودک در مقابل قلعه تاریخی “نووسپاسکی”

نمایی از خیابان های شهر مسکو

نمایی از خیابان های شهر مسکو

زمین های کشاورزی در حومه مسکو

زمین های کشاورزی در حومه مسکو

نمایی از مرکز شهر مسکو

نمایی از مرکز شهر مسکو

تصویری از عبور یک کامیون از مقابل دفتر نمایندگی امریکا در مسکو

تصویری از عبور یک کامیون از مقابل دفتر نمایندگی امریکا در مسکو

نمایی از جاری شدن سیل در خیابان

نمایی از جاری شدن سیل در خیابان

تصویری از یک سینما در مسکو

تصویری از یک سینما در مسکو

پلیس راهنمایی رانندگی از پنجره دفتر نمایندگی امریکا در مسکو

پلیس راهنمایی رانندگی از پنجره دفتر نمایندگی امریکا در مسکو

مراسم جشن سالانه حزب کمونیست در مسکو

مراسم جشن سالانه حزب کمونیست در مسکو

نمایی از یک زمین کشاورزی در حومه مسکو

نمایی از یک زمین کشاورزی در حومه مسکو

برچسب ها: ، ، ، ، ،


منبع: فرادید

انگلیس غایب حاضر قرارداد سعدآباد

سرانجام این فیلم نامه انگلیسی که با بازیگری سران کشور های عضو پیمان، به اجرا درآمد؛ یک برنده بزرگ داشت و آن استعمار پیر یا پیر استعمار بود.

انگلیس غایب حاضر قرارداد سعدآباد

وحید محمود قره باغ*| “رفقا در گذشته راجع به پیکار مقدس بسیار شنیده‌اید ولی شما ای کسانی که برای اولین بار در کنگره شرکت می‌کنید، باید پیکار اصیل مقدس را علیه سرمایه‌داری غارتگر انگلیس و فرانسه در همه جا آغاز کنید.” این نطق زینوویف رئیس کنگره خلق در سال ۱۹۲۰ در باکو بود. مقارن همین سال ها بود که ترویانوسکی، نویسنده بلشویک با اشاره به نقش ایران در سرنوشت مستعمرات انگلیس گفت: هند هدف اصلی ماست. ایران تنها جاده‌ای است که راه هندوستان را به روی ما می‌گشاید. انقلاب ایران کلید انقلاب شرق است. همان‌گونه که کانال سوئز و مصر کلید تسلط انگلستان بر تمامی شرق به شمار می‌رود، ایران کانال سوئز انقلاب است. همین کافی بود تا سیاستمداران بریتانیا خطر را به خوبی لمس کنند.

از سال ها قبل زمانی که انقلاب اکتبر به پیروزی رسید، انگلیس‌ها همواره نگران خطر گسترش کمونیسم در کشور های همجوار بودند. آری، سیاستمداران استعمارگر انگلیس به خوبی می دانستند که چنانچه دیوار آهنین در مقابل کمونیسم شکل ندهند حکومت بر مستعمره ها ممکن نخواهد بود. از این رو آنها چاره کار را در این دیدند که به دنبال پیمانی بین چهار کشور افغانستان، ایران، ترکیه و عراق باشند. در واقع به فکر ایجاد سیستم امنیتی جهت جلوگری از نفوذ روسیه بودند. استعمار از چندین سال قبل برنامه ریزی کرده بود تا این که در ۱۷ تیر ۱۳۱۶ (۸ ژوئیه ۱۹۳۷) در کاخ سعدآباد تهران، به نتیجه رسید.

 انگلیس غایب حاضر قرارداد سعدآباد

رضاشاه، آتاتورک، محمدظاهرشاه و ملک غازی اول بازیگران فیلم نامه انگلیسی

هدف دیگر انگلستان در شکل‌گیری این پیمان جلوگیری از نفوذ آلمان‌ها بود. چرا که به دلیل وجهه ی مثبت در نزد کشورها و همچنین حجم مبادلات، می توانست شرایط را به گونه ای دیگر رقم زند.

پیمان سعدآباد نتیجه ای جز ضرر و زیان اقتصادی و سیاسی برای ایران و نفع برای کشورهای ترکیه، افغانستان و عراق نداشت. واگذاری ارتفاعات آرارات (که موقعیت سوق‌الجیشی مهمی داشت) به ترکیه، واگذاری منابع نفتی غرب ایران و نصف شط‌العرب و پرداخت مبالغ هنگفتی جهت عبور کشتی‌های نفتکش از آبادان به دولت عراق و عدم موفقیت دولت ایران در بازگرداندن مناطق تاجیک نشین کشور افغانستان از جمله نتایج ننگین این پیمان بود.

جنگ جهانی دوم و اتحاد شوروی و انگلیس برای اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰، بیش از پیش عبث و بی اساس بودن این پیمان را نشان داد. کشورهای عضو پیمان نه تنها کمکی به ایران نکردند، بلکه در راستای سیاست های انگلستان و شوروی از یکدیگر سبقت نیز گرفتند.  

سرانجام این فیلم نامه انگلیسی که با بازیگری سران کشور های عضو پیمان، به اجرا درآمد؛ یک برنده بزرگ داشت و آن استعمار پیر یا پیر استعمار بود.

*کارشناس ارشد مکانیک

برچسب ها:


منبع: فرادید

ورود کاسترو به نیویورک

فرادید| هجدهم سپتامبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۷۹۳- آغاز ساخت کاخ کنگره آمریکا

“جورج واشنگتن” سنگ گوشه کاخ کنگره
آمریکا را بنا نهاد. این ساختمان جایگاه دائمی کنگره ایالات‌متحده آمریکا است.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۸۱۰- استقلال شیلی از اسپانیا

شیلی با تشکیل دولت جونتا، برای اولین بار از
اسپانیا اعلام استقلال کرد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۲۶- طوفان در میامی

طوفان میامی یکی از بزرگ‌ترین طوفان‌هایی بود که
این منطقه تجربه کرد. شهر بزرگ میامی، باهاما و سواحل خلیج آمریکا ویران شد و ۲۵۰
نفر جان خود را از دست دادند.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۳۱- حمله ژاپن به چین

یک روز پس از انفجار “موکدن” که قسمتی
از خطوط آهن در منچوری را نابود کرد، بهانه خوبی برای حمله ژاپن به چین فراهم شد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۶۰- ورود کاسترو به نیویورک

بااینکه روابط میان کوبا و آمریکا رو به وخامت
بود، اما فیدل کاسترو به‌عنوان رئیس هیئت کوبایی در سازمان ملل وارد نیویورک شد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۶۱- مرگ “هامرشولد” در سانحه
هوایی

هواپیمای حامل دبیر کل سازمان ملل متحد در
“رودزیا” شمالی سقوط کرد.

امروز در تاریخ

۷٫ ۱۹۸۱- بزرگ‌ترین پارکینگ جهان

کانادا با راه‌اندازی بزرگ‌ترین پارکینگ در
جهان، راه خود را به کتاب رکودهای گینس باز کرد. این پارکینگ ظرفیت ۲۰ هزار ماشین
را دارد.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

تصاویر/ "سئول" 114 سال پیش چه‌شکلی بود؟

به روایت تاریخ اولین کارخانه نساجی مدرن در سئول در سال ۱۸۹۷ و اولین راه آهن، از سئول به اینچئون، در سال ۱۹۰۱ ساخته شد. با این حال از سال ۱۹۱۰ و پس از آنکه امپراتوری ژاپن این کشور را به استعمار خود درآورد همه چیز به یکباره متوقف شد. از آن تاریخ ژاپنی‌ها برای تأمین مواد غذایی ژاپن به کشاوری کره متوسل شدند و هرچند پل‌ها، ریل‌ها، جاده‌ها و همچنین کارخانجات زیادی در این کشور ساختند اما برای نزدیک به ۴ دهه تحت از پیشرفت و استقلال آن جلوگیری کردند.

فرادید| در اواخر قرن نوزدهم میلادی پس از صدها سال انزوا “سئول” دروازه های خود را به روی کشورهای خارجی گشود و قدم در عصر مدرنیزاسیون گذاشت.

به گزارش مجله تاریخ فرادید، “سئول” پایتخت پادشاهی “چوسان” که به نام “هان سیونگ” شناخته می شد اولین شهری در آسیا بود که همزمان برق، واگن قطار شهری، سیستم آبرسانی، تلفن، تلگراف و خدمات شهری در آن راه اندازی شد. این شهر در جریان تجارت و داد و ستدی که در اواخر امپراتوری “چوسان” با کشورهای خارجی مثل فرانسه و ایالات متحده انجام گرفت قدم به نوسازی گذاشت. بیش از همه امریکا در این امر سهیم بود؛ شرکت هایی چون “برق ترولی سئول” و شرکت آبرسانی “بهار سئول” عمدتا شرکت هایی امریکایی- کره ای بودند که در این شهر مشغول به فعالیت بودند.

به روایت تاریخ اولین کارخانه نساجی مدرن در سئول در سال ۱۸۹۷ و اولین راه آهن، از سئول به اینچئون، در سال ۱۹۰۱ ساخته شد. با این حال از سال ۱۹۱۰ و پس از آنکه امپراتوری ژاپن این کشور را به استعمار خود درآورد همه چیز به یکباره متوقف شد. از آن تاریخ ژاپنی‌ها برای تأمین مواد غذایی ژاپن به کشاوری کره متوسل شدند و هرچند پل‌ها، ریل‌ها، جاده‌ها و همچنین کارخانجات زیادی در این کشور ساختند اما برای نزدیک به ۴ دهه تحت از پیشرفت و استقلال آن جلوگیری کردند.  

دوره جدید سئول اما پس از پایان جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۴۸ آغاز شد؛ در این زمان بود که با تشکیل کشور کره جنوبی سئول به عنوان پایتخت این کشور برگزیده‌شد. آلبوم زیر یکی از معدود آلبوم هایی است که سئول را در آغاز عصر مدرنیزاسیون در سال ۱۹۰۳ نشان می دهد؛ در این تصاویر که عکاس آنها نامعلوم است گرچه همچنان جلوه هایی از دوران طولانی انزوا به چشم می خورد اما تیرهای برق و واگن های قطار شهری نشان می دهد پایتخت آینده کره جنوبی در مسیر تازه ای قدم گذاشته است.

برچسب ها: ، ، ، ، ، ، ،


منبع: فرادید

خاطراتی از تابستان ۵۷ و زلزله طبس

تابستان سال ۵۷ من کلاس چهارم دبستان را در بیرجند تمام کرده بودم بعد از تعطیل شدن مدرسه حدود تیر ماه بود که برای گذراندن تعطیلات به طبس رفتیم.

 خاطراتی از تابستان 57 و زلزله طبس

دکتر محمد آریامنش در دنیای اقتصاد نوشت:

تابستان سال ۵۷ من کلاس چهارم دبستان را در بیرجند تمام کرده بودم بعد از تعطیل شدن مدرسه حدود تیر ماه بود که برای گذراندن تعطیلات به طبس رفتیم.

آن سال‌ها به دلیل شغل پدرم، در بیرجند زندگی می‌کردیم و هر ساله تقریبا اغلب تعطیلات را مخصوصا عید نوروز و تابستان را به همراه خانواده به طبس می‌رفتیم و در منزل خودمان واقع در میدان شاه آن زمان ایام را سپری می‌کردیم. شمال ما باغ گلشن طبس و دریای ما هم استخر آب روستاهای اطراف بود. برادر و خواهرم دوران دبیرستان خود را در طبس می‌گذراندند تا مادربزرگ تنها نباشد.

تابستان ۵۷ خیلی قشنگ آغاز شد شاید زیبایی‌اش برای من این بود که وقتی به طبس رسیدیم پدرم به خاطر موفقیت در امتحانات برایم یک دوچرخه خریده بود، یادش به خیر آقای ضرابی یک کلام دوچرخه را با ۳۲۰ تومان به پدرم فروخت. مغازه ایشان دقیقا کنار ساختمان مخابرات قبل از زلزله و دیوار به دیوار خانه ما بود و به عبارتی پشت مغازه‌های مسگرها.

هی… یادش بخیر که چه صفایی داشت، صبح زود صدای چکش مسگرها بلند می‌شد و تا غروب ادامه داشت، مخصوصا تابستان‌ها که بچه مدرسه‌ای‌ها هرکدام قلم و چکشی به دست می‌گرفتند تا هم مشغول باشند و هم با حکاکی در سینی‌های مسین یادگاری از خود به جای گذاشته باشند.

شب‌های باغ گلشن واقعا زیبا بود، اصلا آدم باور نمی‌کرد که در کویر است. بگذریم. روزها می‌گذشت و می‌گذشت و ما باید با نزدیک شدن مدارس دوباره به بیرجند برمی گشتیم، روز ۲۰ شهریور پدرم از بیرجند به طبس آمد تا به اتفاق به بیرجند برگردیم، چند روزی بیشتر تا اول مهر باقی نمانده بود گفتند سری به اقوام بزنیم و کم‌کم آماده برگشتن شویم، حدود صبح روز ۲۴ شهریور بود که برای خداحافظی از اقوام ساکن در اطرف طبس، از شهر خارج شدیم، غافل از اینکه باید با طبسی‌ها و فامیل ساکن در طبس خداحافظی کنیم، مخصوصا دختر عمه‌ام که آن روز اصرار داشت با ما همسفر شود؛ ولی نشد، ‌های‌های گریه می‌کرد که دایی جان من هم می‌خواهم با شما بیایم.

هیچ نمی‌دانستیم دیگر هیچ‌وقت او را و حتی چهره معصومش را نخواهیم دید…. مادرش می‌گفت فردا، دایی برمی‌گردد و قرار است به امامزاده برویم (امامزاده حسین بن موسی الکاظم).

به هر حال فردای آن روز با اصرار مادرم به طبس برنگشتیم، روز ۲۵ شهریور قرار بود شام را در روستا و نزد عموی مادرم باشیم که با اصرار ایشان حدود ساعت ۵ غروب بود که به منزل ایشان رفتیم. هوا واقعا گرم بود و از هر روز شاید گرم‌تر بود بر خلاف سایر روزها که اغلب توفانی بود آن روز اصلا توفانی در کار نبود و روی همین اصل فرشی در ایوان پهن کردیم ومشغول صحبت بودیم دقایقی از ساعت ۷ گذاشته بود، آن وقت‌ها در روستاها برق نبود و سر شب باید چراغ‌های توری را پر نفت می‌کردند که تا آخر شب که شب‌نشینی طول می‌کشید (به قول طبسی‌ها چراغانی) چراغ توری، تاب بیاورد، چراغ توری را تازه آماده کردند و آویزان بر زنجیر بلندی که به همین منظور از سقف بلند ایوان آویزان شده بود.

هوا رفته رفته تاریک می‌شد، در طبس، چه در روستا‌ها و چه در شهر اغلب مردم معمولا چند تا مرغ و خروس و مرغابی و بو قلمون داشتند. منازل اغلب بزرگ با حیاط‌های بزرگ و حوض آبی هم در وسط حیاط بود که در آن ماهی نگهداری می‌شد.

ما بچه‌ها در حیاط بازی می‌کردیم ناگهان دیدم چیزی در آب حوض افتاد، به سمت دریاچه رفتیم ماهی‌ها به سطح آب آمده بودند و هراسان بودند همزمان صدای بوقلمون‌ها پیشی گرفته بود و در پی آن سایر ماکیان همصدا شده بودند و بال بال می‌زدند و بی‌تابی می‌کردند.

تقریبا در چند لحظه ظاهرا این صدا از تمام روستا به گوش می‌رسید، خفاش‌ها به طرز عجیبی از این طرف به آن طرف و از آن طرف به این طرف در پرواز بودند؛ البته همه این اتفاقات در یک تا دو دقیقه شاید هم کمتر طول کشید، خیلی دقت نداشتیم، ولی آنقدر موضوع غیر عادی بود که توجه همه جلب شده بود.

ناگهان یکی از بستگان که تجربه تلخ زلزله فردوس را به خاطر داشت فریاد زد چراغ توری دارد تکان می‌خورد ممکن است زلزله باشد، دقیقا خاطرم هست هنوز هیچ کس هیچ عکس‌العمل خاصی را نشان نداده بود که صدای کوبید‌نی (مثل جسم سنگینی که از پشت بام می‌افتد) فضا را پر کرد و زمین به شدت شروع به تکان خوردن کرد؛ چراغی که آویزان بود ابتدا حالت پاندولی داشت ولی در یک لحظه حالت تقریبا چرخشی به خود گرفته بود، زلزله فرا رسید تقریبا روی طاقچه‌ها چیزی نماند و آنچه بر آن نهاده بودیم بر زمین افتاد.

سبوهای آب که بر دیوارها تکیه داده شده بود، افتاد و شکست، ایوان‌ها ترک برداشت؛ ولی هنوز از طبس خبری نبود، حدود ساعت ۹ بود که یکی از اقوام که جان سالم از زلزله طبس به‌در برده بود، سراسیمه وارد شد… و فریاد زد… طبس…طبس… و شروع کرد به فریاد و ناله و در جایش نشست… که… همه مردند… همه رفتند… طبس خراب شد…

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

شاه و عکاس‌باشی

مظفرالدین شاه طی سفرهای خود به اروپا با بسیاری از دستاوردهای دنیای آن روز آشنا شد و این موضوع یکی از دلایلی بود که نقش زیادی در حمایت از ورود وسایل تجدد از اروپا به ایران داشت. وی جمعا سه سفر به اروپا داشت. سفر اول در اواخر سال ۱۳۱۷ ق (۱۹۰۰ م، فروردین ۱۲۷۹ ش) انجام شد و به مدت ۷ ماه طول کشید.

کمال روزبهانی، کارشناس اسناد وزارت امور خارجه در دنیای اقتصاد نوشت:

 مظفرالدین شاه طی سفرهای خود به اروپا با بسیاری از دستاوردهای دنیای آن روز آشنا شد و این موضوع یکی از دلایلی بود که نقش زیادی در حمایت از ورود وسایل تجدد از اروپا به ایران داشت. وی جمعا سه سفر به اروپا داشت. سفر اول در اواخر سال ۱۳۱۷ ق (۱۹۰۰ م، فروردین ۱۲۷۹ ش) انجام شد و به مدت ۷ ماه طول کشید.

در سال ۱۳۲۰ ق (۱۹۰۲ م، ۱۲۸۲ش) شاه به سفر دوم خود رفت که این سفر به مدت ۶ ماه و ۲۲ روز به طول انجامید و سرانجام مسافرت سوم در سال ۱۳۲۳ق (۱۹۰۵ م، خرداد ۱۲۸۴) به مدت ۴ ماه بود. در این سفرها، حین بازدید از اروپا، طی مراسم مختلف از مظفرالدین‌شاه عکس و فیلم گرفته می‌شد و شاه در سفرنامه‌های خود مکرر به موضوع عکس و عکاسی اشاره کرده است.

او که در این سفرها میرزا ابراهیم خان عکاس‌باشی را همراه خود برده بود، در کشورهای مختلف، مخصوصا فرانسه و انگلیس، خریدهایی کرد که از آن جمله وسایل عکاسی و فیلم‌های مربوط به سینماتوگراف بود. این وسایل و سفارش‌های مرتبط با عکاسی و سینما عمدتا با مشاوره عکاس‌باشی و از طریق سفارت ایران در شهرهای مختلف از جمله لندن و پاریس، به تهران منتقل می‌شد.

وی در این سفر‌ها به اروپا به میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی دستور می‌داد از هر موضوعی که برایش جالب بود عکس بیندازد و درقسمتی از خاطرات خود طی گردش در ویتل فرانسه چنین می‌گوید: «پارک بسیار خوبی دارد، دکاکین خیلی قشنگ، مهمانخانه‌های متعدد و تیاتر بسیار مقبول و خیلی مصفای خوبی است.

به میرزا ابراهیم خان عکاس‌باشی فرمودیم که عکس همه آنجا را بردارد سپس به عکاسخانه آنجا هم رفته، چند قسم عکس انداختیم.»

وی در شرح بخشی از سفر خود حین گردش در کارلسباد، منطقه کوهستانی اتریش چنین می‌نویسد: «در یک کالسکه نشسته، قدری که آمدیم رسیدیم به دکان عکاسی، تعریف کردند که عکاس خوبی است جناب اشرف صدراعظم هم همانجا ایستاده بودند، داخل عکاسخانه شدیم پیرمرد عکاس که عکس ما را خواست بیندازد ما را مجبور می‌کرد که به وضع‌های مخصوص بایستیم، دست به سر و روی ما می‌گذاشت و هرچه قوام‌السلطنه و دیگران می‌گفتند متعرض نباشد دست نمی‌کشید. قدری مبرم بود، خلاصه چند قسم عکس انداختیم…»

همچنین در قسمتی دیگر از سفر خود به ایتالیا چنین می‌آورد: «عکاس بسیار فضولی حاضر بود ما رفتیم، نشستیم که عکس بیندازد، مکرر می‌گفت دستتان را این‌طور بگذارید، سرتان را این‌طور نگه دارید که ما خسته شدیم، آخر وزیر دربار آمد و به او گفت تو چکار داری شاه خودش بهتر می‌داند که چطور بنشیند. عکاس را برد آن‌طرف آن‌وقت ما هم نشستیم و عکس ما را انداخت.» 

مظفرالدین‌شاه علاقه زیادی به قرار گرفتن جلوی دوربین و جمع‌آوری عکس‌های خود طی سفر داشت و شاید همین موضوع باعث شده بود به خرده فرمایشات عکاسان به منظور بهتر شدن تصاویرش، عمل کند. وی پس از بازگشت از اروپا دستور می‌داد عکس‌های گرفته شده از اروپا را برایش خریداری و ارسال کنند. از جمله پس از بازگشت از فلورانس در سفر دوم اروپا دستور داد که به ملکم‌خان ناظم‌الدوله (نماینده ایران در فلورانس) بنویسند: «از عکس‌های رنگی عمارت شهر فلورانس که خودمان روز حرکت از آنجا رفتیم و گردش کردیم، از باغ عمارت و اتاق‌های آنجا عکس تمام را خریده بفرستد و تاکید کند زودتر ارسال شود.»

از جمله دیگر ابزاری که در این رابطه شاه متوجه آن شد، سینما فوتوگراف بود. او تجربه خود را درباره دیدن سینما فوتوگراف در فرانسه در سفرنامه اول خود به فرنگ چنین عنوان کرده است: «به عکاس‌باشی فرمودیم آن شخص که به توسط صنیع‌السلطنه از پاریس سینما فوتوگراف (دوربین فیلمبرداری) و لان ترماژیک (پروژکتور اسلاید) آورده است اسباب مزبور را حاضر کند که ملاحظه کنیم.

نزدیک غروب او را حاضر کردند. رفتیم به محلی که نزدیک مهمانخانه است که نوکرهای ما در آنجا شام و نهار می‌خورند. نشستیم اتاق را تاریک کردند. هر دو اسباب را تماشا کردیم. بسیار چیز بدیع و خوبی است، اغلب امکنه را به‌طوری در عکس به شخص تماشا می‌دهد و مجسم می‌نماید که محل کمال تعجب و حیرت است. اکثر دورنماها و عمارات و حالت باریدن باران و رودخانه سن و غیره و غیره را در شهر پاریس دیدیم و به عکاس‌باشی فرمودیم که همه آن دستگاه‌ها را ابتیاع کند.»

آشنایی مظفرالدین‌شاه با عکاسی در سفر اولش به اروپا و علاقه وی به آن باعث شد قبل از سفر دوم به فرنگ سفارش خرید وسایل و ادوات مختلف از جمله وسایل عکاسی را از کشورهای فرانسه، آلمان، انگلیس و … را بدهد. در سند ارائه‌شده به تاریخ ۴ جمادی‌الاول۱۳۲۱ قمری همان‌طور که عنوان شده قبل از سفر دوم مظفرالدین‌شاه به اروپا، وی دستور خرید ادوات مختلف عکاسی را از لندن می‌دهد. محمدعلی علاء‌السلطنه سفیر ایران در لندن ترتیب خرید سفارشات را داده، سپس قسمتی از این ادوات توسط پست انگلیس و قسمت عمده و وسایل سنگین آن هنگام حضور مظفرالدین‌شاه در لندن تحت نظارت عکاس‌باشی تهیه و به تهران انتقال داده شد.

پس از بازگشت مظفرالدین‌شاه از اروپا، در پیگیری‌های سفیر مبنی بر پرداخت وجه آن وسایل، مظفرالدین‌شاه با خط و امضای خود دستور پرداخت وجه آن‌را به کمپانی فروشنده با این صورت داد «جناب اشرف اتابک اعظم وزیر عکاس‌باشی را بخواهد، تحقیق کند، در صورتی‌که صحیح است این وجه را بدهند و برات صادر کنند. (شهر جمادی‌الاول ۱۳۲۱)» شیشه عکس، سه‌پایه ماشین، جعبه ماشین عکاسی، سه‌پایه از فلز آلومینیوم، حافظه شیشه عکاسی و … از جمله وسایل خریداری شده از یک کمپانی انگلیسی بودند که تحت سفارش و حمایت مالی مظفرالدین‌شاه به ایران ارسال شدند. 

پس از اینکه این وسایل و ادوات عکاسی و سینما به سفارش مظفرالدین‌شاه در ایران وارد شد، به سرعت در جامعه ایران رواج پیدا کرد و توسط افرادی از جمله میرزا ابراهیم خان صحاف باشی، سالن‌های نمایش فیلم دایرشد و این پدیده به‌عنوان یک صنعت مورد استفاده قرار گرفت.

  شاه و عکاس‌باشی

 شماره سند: ۸-۲۴-۲۰-۱۳۲۱ مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

کشف پنی‌سیلین

فرادید| پانزده سپتامبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۷۷۶- اشغال نیویورک توسط نیروهای بریتانیا

نیروهای بریتانیا تحت فرمان ژنرال “ویلیام
هوو” نیروهای آمریکایی تحت فرمان ژنرال جرج واشنگتن را در نیویورک شکست
دادند.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۷۷۹- تسخیر کشتی‌ها بریتانیا توسط فرانسه

فرمانده فرانسوی “چارلز کنت دستیینگ”
دو کشتی نیروی دریایی بریتانیا را در رودخانه ساوانا تسخیر کرد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۱۶- اولین استفاده از تانک‌های جنگی

در طی نبرد “سام” در فرانسه، نیروهای
بریتانیا برای اولین بار تانک‌ها را وارد میدان نبرد کردند.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۲۸- کشف پنی‌سیلین

“الکساندر فلمینگ” باکتری‌شناس
اسکاتلندی، آنتی بیوک پنی‌سیلین را کشف کرد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۳۵- اعلام قوانین نژادی نورنبرگ در آلمان

قوانین نژادپرستانه‌ای علیه یهودیان وضع شد و حق
شهروندی و کار را از آن‌ها گرفت.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۶۶- نخستین زیردریایی هسته‌ای بریتانیا

اولین زیردریایی هسته‌ای بریتانیا مجهز به موشک
بالستیک در جنگ جهانی اول در ارتش سلطنتی انگلیس ساخته شد.

امروز در تاریخ

۷٫ ۱۹۷۸- قهرمانی علی در مسابقات قهرمانی سنگین‌وزن
جهان

“محمدعلی” با پیروزی بر “لئون
اسپینکز” برای سومین بار قهرمان سنگین‌وزن بوکس در جهان شد. او اولین بوکسوری
بود که این افتخار دست یافت.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

ورود "مارگارت چیس" به مجلس سنا

“مارگارت چیس اسمیت” به‌عنوان سناتور آمریکا انتخاب شد. او اولین زنی بود که هم در مجلس نمایندگان و هم در مجلس سنا خدمت کرد.

فرادید| سیزدهم سپتامبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۹۳۵- ثبت رکورد هوایی جدید

خلبان “هوارد هوگز” رکورد جدید ۳۵۲٫۳۹
مایل در ساعت را ثبت کرد.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۴۰- بمباران کاخ باکینگهام

محوطه کاخ، چهار ضلع داخلی و ساختمان‌های شمالی
و جنوبی کاخ توسط بمب‌افکن‌های نازی‌ها ویران شدند.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۴۸- ورود “مارگارت چیس” به مجلس
سنا

“مارگارت چیس اسمیت” به‌عنوان سناتور
آمریکا انتخاب شد. او اولین زنی بود که هم در مجلس نمایندگان و هم در مجلس سنا
خدمت کرد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۷۱- پایان شورش در زندان “آتیکا”

شورش چهارروزه در زندان آتیکا پایان خشونت‌آمیزی
داشت. مقامات اجرایی به زندانیان تیراندازی کردند و ۲۳ تن از زندانیان و ۱۰ گروگان
را کشتند و عده زیادی نیز زخمی شدند.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۹۳- امضای توافق صلح میان اسرائیل و فلسطین

اسرائیل و فلسطین اولین توافق بزرگ خود را امضاء
کردند. به فلسطین در حوزه غزه و جریکو خودمختاری محدود داده شد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۲۰۰۱- مظنون اصلی حادثه یازده سپتامبر

“کولین پوله” وزیر امور خارجه وقت
آمریکا، اسامه بن لادن را مظنون اصلی حملات تروریستی آمریکا در تاریخ ۱۱ سپتامبر
۲۰۰۱ معرفی کرد.

امروز در تاریخ

۷٫ ۲۰۱۰- اولین قهرمانی نادال در “یو. اس
اپن”

نادال با شکست دادن “نواک جوکوویچ” به
هفتمین بازیکنی تبدیل شد که هر چهار “گرند اسلم” را برده است.

امروز در تاریخ

ترجمه: وبسایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

تصاویر/ ویکتور هوگو در بستر مرگ

ویکتور هوگو درخشان‏‌ترین شخصیت ادبی فرانسه در قرن نوزدهم در می ۱۸۸۵ پس از یک دوره بیماری در هشتاد و سه سالگی در پاریس درگذشت.

فرادید| ویکتور هوگو درخشان‏‌ترین شخصیت ادبی فرانسه در قرن نوزدهم در می ۱۸۸۵ پس از یک دوره بیماری در هشتاد و سه سالگی در پاریس درگذشت. 

به گزارش مجله تاریخ فرادید، ویکتور هوگو برای فرانسویان چیزی فراتر از یک نویسنده و شاعر، بلکه یک قهرمان ملی است؛ زیرا وی در کنار خلق آثار ادبی، خود شخصا” به معنای واقعی درگیر مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه ی خویش بود و این باعث شد وی در جامعه فرانسه جایگاه رفیعی بیابد. هوگو دارای لقبی چون “پر دو فرانس” بوده و علاوه بر آن از سالهای ۱۸۴۵ تا زمان مرگش نماینده ای فعال در مجلس ملی و مجلس سنای فرانسه بود.  

وی در فعالیت های سیاسی و اجتماعی طرفدار اصلاحات به نفع طبقات محروم و رنجدیده بود و نقشی اساسی در تثبیت جمهوری سوم و دموکراسی در فرانسه ایفا کرد.

جایگاه خالق “بینوایان” در میان اقشار مختلف مردم به حدی بود که خطابه‏‌هایش در موارد مختلف، انعکاس وسیعی پیدا می کرد و بر ملت فرانسه تاثیر می‌گذاشت. به روایت تاریخ در جشن تولد هشتاد سالگی او ششصد هزار تن از مردم پاریس و شهرهای دیگر فرانسه برای تبریک و گرامی‏داشت او در برابر خانه‌‏اش جمع شدند تا بزرگترین مراسم تولد یک نفر در زمان حیاتش را برگزار کنند. مراسم جشن از روز بیست و پنجم فوریه با اهدای گلدان سور (نوعی چینی فرانسوی) به وی آغاز شد و دو روز بعد بزرگترین رژه در تاریخ فرانسه برگزار شد. گفته می‌شود رژه رونده‌ها شش ساعت راهپیمایی کردند تا از مقابل هوگو که پشت پنجره اتاقش نشسته بود رد شوند. سربازان راهنما برای اشاره به ترانه “کوزت” در بینوایان گل‌های گندم به گردن خود آویخته بودند. 

سرانجام خالق “گوژپشت نتردام” در ۲۲ می ۱۸۸۵ پس از یک دوره بیماری در هشتاد و سه سالگی در پاریس درگذشت. در پی درگذشت او عزای عمومی در فرانسه اعلام شد و بیش از دو میلیون نفر در مراسم تشییع و خاکسپاری شرکت کردند. عکس های زیر معدود تصاویری است که از روز تاریخی فرانسه برجای مانده است و عکس جسد ویکتورهوگو آخرین تصویری است که از نویسنده بزرگ فرانسه برداشته شده است. 

برچسب ها: ، ، ، ، ، ، ،


منبع: فرادید

ازدواج "جان اف کندی" و "ژاکلین بوویر"

فرادید| دوازده سپتامبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۹۱۴- نبرد اول مارن

اولین نبرد مارن با پیروزی متفقین در برابر
آلمان به پایان رسید.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۹۳۸- درخواست هیتلر برای “تعیین
سرنوشت” سودت ها

آدولف هیتلر خواستار حق تعیین سرنوشت برای سه
میلیون آلمان زبان کوه‌های سودت در چکسلواکی شد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۴۰- کشف غار نگاره‌های “لاسکو”

در غاری در جنوب غربی فرانسه، مجموعه‌ای از نقاشی‌های
ماقبل تاریخ کشف شد. چهار نوجوان به دنبال سگ خود به داخل این غار رفتند و نقاشی‌ها
را کشف کردند.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۴۳- آزاد کردن موسیلینی

دیکتاتور ایتالیا “بنیتو موسیلینی”
توسط نیروهای آلمانی از حصر در هتلی در محدوده کوه “گران ساسو” آزاد شد.
آدولف هیتلر دستور این عملیات را داده بود.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۴۴- دومین اجلاس کبک

دومین اجلاس کبک با حضور “فرانکلین
روزولت” و “وینستون چرچیل” آغاز شد.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۵۳- ازدواج “جان اف کندی” و
“ژاکلین بوویر”

“کندی” سناتور ماساچوست با “ژاکلین
بوویز” در کلیسای سنت ماریا در نیوپورت ازدواج کرد. آن‌ها صاحب چهار فرزند شدند
که دو فرزندشان در نوزادی فوت کردند. کندی بعدها سی و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا
شد.

امروز در تاریخ

۷٫ ۱۹۹۲- اولین ازدواج در فضا

فضاپیمای “اندور” به فضا پرتاب شد و
“مارک لی” و “جن دیویس” اولین زوجی که در فضا ازدواج کردند، “مای
جیمسون” اولین زن سیاه پوست در فضا و “مامورو موری” نخستین ژاپنی‌تبار
جزو سرنشینان آن بودند.

امروز در تاریخ

۸٫ ۲۰۰۳- درگذشت “جانی کش”

خواننده، ترانه‌سرا، گیتاریست، بازیگر و نویسنده
آمریکایی به دلیل بیماری دیابت در شهر نشویل درگذشت. او ۷۱ سال داشت.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

کودتای سیا و پینوشه علیه دولت آلنده

۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ ژنرال پینوشه با همکاری سازمان سیا علیه دولت انقلابی سالوادور آلنده در شیلی دست به کودتایی خونین زد.

کودتای سیا و پینوشه علیه دولت آلنده

۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ ژنرال پینوشه با همکاری سازمان سیا علیه دولت انقلابی سالوادور آلنده در شیلی دست به کودتایی خونین زد. 

در انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۷۰ شیلی، سالوادور آلنده با تفاوت بسیار کمی بیشترین میزان آرا را به‌دست آورد و عنوان اولین رئیس‌جمهوری مارکسیست لقب گرفت که با رای و دموکراسی به قدرت رسید. به دلیل اینکه آلنده اکثریت مطلقی به‌دست نیاورد، برای انتخاب شدنش نیاز به یک رای اضافی از طرف مجلس ملی شیلی داشت. 

طبق قانون اساسی شیلی، این رای باعث منصوب شدن سالوادور آلنده به پست رئیس‌جمهوری شیلی شد. بخش‌های مختلفی از جامعه شیلی و همچنین ایالات‌متحده آمریکا، به رئیس‌جمهور شدن آلنده اعتراض داشتند. 

آمریکا به‌همین دلیل فشار اقتصادی و دیپلماتیک زیادی به دولت شیلی آورد و سرانجام ارتش شیلی با همراهی سازمان سیا سالوادور آلنده را برکنار کرد. آلنده در این کودتا، به همراه نزدیک به سه هزار نفر از یارانش کشته شد و آگوستو پینوشه قدرت را در دست گرفت. 

دولت سوسیالیستی آلنده حکومتی دموکراتیک بود که به تدریج تغییر و تحولات زیادی را در این کشور رقم زد. ملی کردن برخی صنایع از جمله مس و اصلاح ساختار مدیریتی کارخانه‌های بزرگ از جمله وقایعی بود که در سه سال دولت سالوادور آلنده رقم خورد.

برچسب ها: ، ، ،


منبع: فرادید

اعدام افسران توده‌ای

پس از کودتای مرداد ۱۳۳۲ اعضای سازمان نظامی حزب توده به تدریج دستگیر و شماری از آنان اعدام شدند.

اعدام افسران توده‌ای

پس از کودتای مرداد ۱۳۳۲ اعضای سازمان نظامی حزب توده به تدریج دستگیر و شماری از آنان اعدام شدند.  

روزنامه اطلاعات عصر ۲۷ مهر سال ۱۳۳۲ طی گزارشی درباره اعدام افسران حزب توده نوشت: «ساعت پنج و سی و پنج دقیقه صبح مخبرین جراید به زمین تیر که در قسمت شرقی لشکر ۲ زرهی واقع است هدایت شدند. 

در این زمین در پشت دیواری که زمین تیراندازی ۵۰ متری را از محوطه صدمتری جدا می‌کند ده تیر چهارمتری در یک ردیف به فاصله یک متر پهلوی هم نصب کرده بودند و چهار نورافکن قوی محوطه را برای فیلمبرداران ارتش روشن کرده بود، در گوشه دیگر میدان یک بلندگو گذاشته بودند. 

مقابل چوب‌ها چهل نفر سرباز که ۲۰ نفر آنها گروهبان و ۲۰ نفر دیگر سرباز بودند ایستاده بودند. ساعت ۶ و یک ربع کم تیمسار سرتیپ بختیار فرماندار نظامی تهران به اتفاق تیمسار سرتیپ آزموده دادستان ارتش و چند نفر افسر وارد میدان تیر شدند.

پنج دقیقه به ساعت ۶ مانده بود که ۲ آمبولانس در زمین تیر ایستاد و سروان «جناب» محافظ زندانیان لشکر ۲ زرهی از روی رکاب اتومبیل به پایین پرید و درب عقب آمبولانس را باز کرد و بلافاصله سروان شفا از آمبولانس پایین آمد و به طرف تیر دوم رفت و ایستاد و سپس سرگرد عطارد و واعظ قائمی و مدتی و عزیزی نمینی از آمبولانس پیاده شده و به طرف تیر‌ها رهسپار شدند. 

سپس در اتومبیل دیگر باز شد و ۵ نفر دیگر که عبارت بودند از سرهنگ سیامک، سرهنگ مبشری، سرگرد وزیریان، سروان افراخته و کیوان قزوینی پیاده شدند و به طرف تیر‌ها رفتند. لباس محکومان‌‌ همان لباس شخصی عادی بود که در زندان پوشیده بودند و چون هوا کمی سرد بود عموما کت بر تن داشتند. پس از آنکه محکومان جلو تیر‌ها ایستادند یک گروهبان با طناب محکومان را به تیر‌ها بست.»

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

ورود کانادا به جنگ جهانی دوم

فرادید| دهم سپتامبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۷۷۶- داوطلبِ جاسوسی پشت خطوط بریتانیا

“ناتان هیل” سرباز انقلابی آمریکا
داوطلب شد برای جمع‌آوری اطلاعات به خطوط بریتانیا در لانگ‌آیلند برود. او توسط
نیروهای بریتانیا دستگیر شد و به‌عنوان جاسوس به دار آویخته شد.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۸۴۶- اختراع ماشین دوخت

“ایلس هاو” ماشین دوخت خود را ثبت
اختراع کرد.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۱۹- بزرگداشت جانبازان جنگ جهانی اول

طی مراسم رژه در شهر نیویورک، از ژنرال
“جان پرشینگ” و ۲۵ هزار سرباز جنگ جهانی اول قدردانی شد.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۳۹- ورود کانادا به جنگ جهانی دوم

کانادا تحت رهبری “مکنزی کینگ” علیه
آلمان اعلان‌جنگ کرد.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۶۳- ورود بیست آفریقایی به مدارس آلاباما

پس از اختلاف میان مقامات فدرال و دولت
“جورج سی. والاس”، بیست دانشجوی آفریقایی وارد مدارس عمومیِ آلاباما
شدند.

امروز در تاریخ

۶٫ ۲۰۰۷- درخواست “پترائوس” برای خروج
نیروهای آمریکا از عراق

ژنرال “دیوید پترائوس” فرمانده ارشد
نیروهای آمریکا در عراق خواستار خروج حدود سی هزار نیروی آمریکا تا تابستان ۲۰۰۸
شد. او گفت افزایش نیرو به اهداف نظامی خود دست‌یافته است.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

مرگ "مائو زدونگ"

فرادید| نهم سپتامبر در تاریخ به روایت تصویر

۱٫ ۱۸۵۰- کالیفرنیا سی و یکمین ایالت آمریکا

کالیفرنیا سی و یکمین ایالت آمریکا شد. در آن
زمان، دومین ایالت بزرگ آمریکا بود.

امروز در تاریخ

۲٫ ۱۸۹۳- تولد فرزند رئیس‌جمهور در کاخ سفید

“فرانسیس کلیولند” همسر رئیس‌جمهور
“گروور کلیلند” دختری به نام “استر” را در کاخ سفید به دنیا
آورد. این اولین بار بود که فرزند یک رئیس‌جمهور در کاخ سفید متولد می‌شود.

امروز در تاریخ

۳٫ ۱۹۴۵- تسلیم شدن ژاپن در برابر چین

یک‌میلیون نفر از نیروهای ژاپن در برابر چین
تسلیم شدند و بدین ترتیب دومین جنگ میان چین و ژاپن پایان یافت.

امروز در تاریخ

۴٫ ۱۹۷۱- شورش‌های زندان ایالتی آتیکا

زندانیان کنترلِ زندان ایالتی آتیکا در نزدیکی
بوفالو، نیویورک را در دست می‌گیرند. در این شورش ۴۳ نفر کشته شدند.

امروز در تاریخ

۵٫ ۱۹۷۶- مرگ “مائو زدونگ”

مائو زدونگ رهبر کمونیست چین به علت حملات قلبی
در سن ۸۲ سالگی درگذشت. او بنیان‌گذار جمهوری خلق چین بود و به نظریه‌های
مارکسیست- لنینیستی شهرت داشت.

امروز در تاریخ

۶٫ ۱۹۹۳- توافق اسرائیل و سازمان آزادی‌بخش
فلسطین

اسرائیل و سازمان آزادی‌بخش فلسطین به یکدیگر به
یک توافق رسمی رسیدند تا یکدیگر را به رسمیت بشناسند.

امروز در تاریخ

۷٫ ۲۰۱۲- صدمین مأموریت فضایی هند

“وسیله پرتاب ماهواره قطبی هند” ماهواره‌های
خارجی متعلق به فرانسه، ژاپن و هند را در صدمین مأموریت فضایی خود به فضا پرتاب
کرد.

امروز در تاریخ

۸٫ ۲۰۱۵- طولانی‌ترین سلطنت در تاریخ بریتانیا

ملکه الیزابت دوم طولانی‌ترین حاکم در تاریخ
بریتانیا شد. او تا تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۱۵، درمجموع ۶۳ سال و ۲۱۷ روز حکومت کرده
بود.

امروز در تاریخ

ترجمه: وب‌سایت فرادید

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید