رفتار عجیب جانوران که توضیح علمی و منطقی ندارد (۱)

محققان حوزه جانورشناسی روز به روز چیزهای بیشتری را در مورد جانوران کشف می کنند و هر بار نیز راز بزرگی از زندگی این موجودات شگفت انگیز حل می شود. همه می دانیم که جانوران کارهایی را به صورت منظم و مرتب انجام می دهند و این کارها به صورت عادت درآمده که گاهی مادرزادی و گاهی اکتسابی هستند. البته باید اعتراف کرد که ما هنوز چیزهای زیادی را در مورد جانوران نمی دانیم که سال ها و شاید قرن ها طول بکشد که جوابی برای این رفتارهای عجیب و غریب حیوانات پیدا کنیم. در ادامه ی این مطلب می خواهیم شما را با حیواناتی آشنا کنیم که به دلیل رفتارهای خاص مورد توجه و تحقیق قرار گرفته اما هنوز هیچ جواب درستی در مورد علت بعضی از رفتارهای خاص آن ها ارائه نشده است.

۱- چرا گاوها هنگام چریدن رو به شمال یا جنوب می ایستند؟

برای انسان ها فرقی ندارند که هنگام غذا خوردن رو به کدام سمت ایستاده باشند اما این مسئله برای گاوها اهمیت دارد و تقریباً هر گاوی در اقصی نقاط جهان هنگام ناهار رو به شمال یا جنوب خواهد  ایستاد. اگر چه ما می دانیم که آن ها چگونه این کار را انجام می دهند اما هیچ نمی دانیم که دلیل این شیوه ی چریدن چیست. بر اساس مطالعات اتجام گرفته، گاوها می توانند میدان مغناطیسی زمین را حس کرده و بدن خود را در هنگام چریدن با آن هماهنگ کرده و رو به شمال یا جنوب بایستند، درست مانند یک قطب نما.

رفتار عجیب جانوران که توضیح علمی و منطقی ندارد (1)

محققان آلمانی که این موضوع جالب را کشف کرده اند، دریافته اند که جانوران دیگری مانند آهو ها نیز رفتار مشابهی دارند و ظاهراً هیچ دلیل خاصی برای این روش جالب وجود ندارد. پرندگان برای جهت یابی در طول دوران مهاجرت، بدن خود را با میدان مغناطیسی زمین هماهنگ می سازند اما آیا تا به حال دیده اید که گاوی مهاجرت کند، حتی به اصطبل بغلی؟ در واقع پستانداران هیچ گاه به روش پرندگان از میدان مغناطیسی زمین برای مهاجرت استفاده نمی کنند هر چند مهاجرت نیز در میان پستانداران دیده می شود اما مهاجرت در این دسته از جانوران بدون توجه به میدان مغناطیسی زمین انجام می گیرد. البته باید بدانید که به ندرت پیش می آید جانوران کاری را بی هدف انجام دهند زیرا تلف کردن زمان بدون هیچ دلیل خاصی به معنای از بین بردن زمان ارزشمندی است که می تواند برای خوردن غذا به کار برده شود.

پس بدون شک گاوها نیز از رو کردن به شمال یا جنوب در حال چریدن دلیل خاصی دارند. شاید این موضوع بدین دلیل باشد که در روزگاران گذشته این گاوها نیز مانند پستانداران وحشی دیگر مهاجرت می کردند و در واقع رو کردن به شمال یک ویژگی باقیمانده از دوران تکامل این پستاندار باشد. البته این موضوع فقط در حد یک نظریه بوده و هنوز دلیل علمی و مستدلی برای این رفتار عجیب گاوها ارائه نشده است.


۲- چطور جانوران می توانند وقوع زمین لرزه را از چند روز یا چند هفته قبل پیش بینی نمایند؟

مطالعات نشان داده که جانوران می توانند وقوع زمین لرزه را دقایقی قبل از آن حس کنند و این قابلیت جانوران در روزگاران بسیار دور نیز کشف شده بود. حتی دلیل این موضوع نیز مشخص شده است: بر اساس تحقیقات موسسه ی تحقیقات زمین شناسی ایالات متحده از هر زمین لرزه دو نوع موج متفاوت ساتع می شود. یکی از این امواج، امواج بزرگ S نامیده می شوند و امواج دیگر که بسیار کوچک تر بوده و امواج P نام دارند و کمی قبل از رسیدن امواج S خود را نشان می دهند. جانوران، برخلاف انسان ها می توانند امواج P را حس کنند از این رو زمانی که این امواج را حس می کنند می دانند که زمان فرار رسیده است.

رفتار عجیب جانوران که توضیح علمی و منطقی ندارد (1)

پس اگر حیوانات خانگی شما ناگهان ترسیده و با رفتار عجیب به سمت ارتفاعات فرار کردند حتما به دنبال آن ها بروید زیرا در حدود ۵ ثانیه آینده همه چیز در اطراف شما به لرزه درخواهد آمد. اما موضوع گیج کننده این است که برخی از جانوران می توانند وقوع زمین لرزه را از روزها یا حتی هفته ها قبل متوجه شوند. بر اساس گزارش های تاریخی، در سال ۳۷۳ قبل از میلاد مسیح زلزله ی عظیم و مخربی در یونان باستان رخ داد اما روزها قبل از وقوع زلزله، موش ها، مارها و حتی هزارپاها نیز از محل فرار کردند و بدین ترتیب ساکنان آن منطقه دریافتند که اتفاق ناخوشایندی در راه است. تا به امروز مشخص نشده که جانوران چطور این موضوع را روزها قبل از وقوع آن حس می کنند.

بر اساس مطالعات یک محقق به نام جزوف کیرشوینگ، به نظر می رسد که علائم متعددی برای وقوع زلزله وجود دارد که بسیاری از آن ها هفته ها قبل از وقوع زلزله خود را نشان می دهند اما انسان به هر دلیلی هنوز آن ها را کشف نکرده و متوجه آن ها نشده است اما حیوانات به خوبی آن ها را درک می کنند. این تئوری منطقی به نظر می رسد هر چند که هنوز هیچ نشانه ای در این خصوص یافت نشده است.


۳- چرا شامپانزه ها با یکدیگر وارد نبردهای خونین گروهی می شوند؟

شامپانزه ها به همان اندازه که روی دوچرخه جذاب و دوست داشتنی جلوه می کنند در واقعیت بدجنس و خشن خواهند بود. این گونه ی جانوری در واقع ان قدر بدجنس است که هم نوع خود را شکار کرده، می کشد و او را با ولع تمام خواهد خورد. از همه بدتر این که این گونه ی جانوری چنین رفتار وحشیانه ای را به صورت کاملاً هماهنگ شده، با روش های خاص، به صورت گروهی انجام می دهد که در واقع می توان عبارت «جنگ» را برای ان به کار برد. بله باور نکردنی است اما بارها و بارها دیده شده که یک گروه یا قبیله از شامپانزه ها به گروه مجاور حمله کرده اند پس باید بدانید که داستان فیلم های «سیاره میمون ها» (Planet Of the Apes) چندان هم فانتزی و غیرواقعی نیست.

رفتار عجیب جانوران که توضیح علمی و منطقی ندارد (1)

از آن جایی که این گونه ی جانوری مانند بسیاری از گونه های دیگر تنها برا  سیر کردن شکم خود شکار می کند، دلیل چنین رفتار شبه بشری شامپانزه ها مشخص نشده است. البته تئوری های مختلفی در این مورد وجود دارد. یکی از محققان دانشگاه هاروارد به نام ریچارد ورانگام تئوری جالب اما تاریکی دارد. به عقیده ی ورانگام، شامپانزه ها به هم اعلان جنگ می دهند زیرا ذاتاً موجودات خشنی هستند درست شبیه آن چه که در مورد انسان ها صدق می کند. از آن جایی که شامپانزه ها و انسان ها اشتراکات بسیاری دارند و از یک خانواده هستند،ورانگام نتیجه می گیرد که دلیل خشونت گروهی شامپانزه ها نیز می توانند دلیل مشابهی مانند خشونت انسان ها داشته باشد.

البته برخی دیگر نیز این ایده که ژن خشونت و جنگ در خون شامپانزه ها وجود دارد را مردود دانسته اند و اعلام کرده اند که دلیل خشونت های گروهی دسته های شامپانزه ها علیه یکدیگر دخالت انسانی در زندگی آن ها بوده است. در واقع انسان ها در حال بریدن درختان و تخریب جنگل ها در مقیاس گسترده هستند و به همین دلیل باعث شده اند که قلمرو شامپانزه ها به شدت کاهش یابد و همین موضوع شامپانزه ها را به سمت خشونت بیشتر و درگیری های شدید گروهی سوق داده است. علاوه بر این انسان ها به شامپانزه ها غذاهایی می دهند که در طبیعت یافت نمی شود و به همین دلیل شامپانزه ها برای بدست آوردن این غذاهای خوشمزه اما نایاب رو به خشونت آورده و به شدت با هم درگیر می شوند.


۴- کوسه ها چکونه مسیریابی می کنند؟

چیزهای زیادی در مورد کوسه ها وجود دارد که ما نمی دانیم، برای مثال ما دقیقا نمی دانیم که این جانوران دریایی چگونه علی رغم تاریک بودن اقیانوس ها، خالی بودن و فضای آبی آن ها مسیر خود را پیدا می کنند. در واقع کوسه ها بدون این که تلاش زیادی داشته باشند هر کجا که بخواهند می روند و بعضی مواقع این سفر آن ها هزاران مایل را در بر می گیرد بدون این که کوسه ها گم شوند. هنوز محققان نتوانسته اند دریابند که این گونه ی جانوری شگفت انگیز چگونه مسیر خود را در اقیانوس ها پیدا می کند. محققان کالیفرنیایی بر این باورند که کوسه ها با استفاده از حس بویایی شان مسیریابی می کنند.

رفتار عجیب جانوران که توضیح علمی و منطقی ندارد (1)

در این مطالعات گروهی از کوسه ها به محلی در ۱۰ کیلومتری محل زندگی خود برده شدند و سپس توپ هایی پر شده از پارچه ی کتان در بینی آن ها قرار داده شد و در کمال ناباوری دیده شده که کوسه ها در مسیر مخالف محل زندگی خود به حرکت درآمدند. کوسه هایی که در بینی آن ها چیزی قرار داده نشده بود خیلی سریع مسیر درست را در پیش گرفته و به کمین گاه های خود بازگشتند اما دیگر کوسه ها کاملاً بی هدف و خیلی آرام و کند حرکت کرده و به هر طرف سرک می کشیدند. این موضوع نشان می دهد که کوسه ها بو می کشند. بر اساس مطالعات انجام گرفته، هر چه به خشکی نزدیک تر شویم مولکول های شیمایی بیشتری وجود دارد و کوسه ها این موضوع را حس کرده و هر جا که بخواهند می روند.

اما برخی دیگر بر این باورند که این رفتار عجیب در کوسه ها به دلیل مسدود شدن حس بویایی آن ها نبوده بلکه آن ها به دلیل قرار گرفتن پارچه های کتانی در بینی شان دچار وحشت و سردرگمی شده و در نتیجه به ان عکس العمل نشان داده اند.


۵- چرا جانوران با هم بازی می کنند؟

شاید جواب این سوال بسیار ساده باشد: جانوران با هم بازی می کنند زیرا این کار لذت بخش است! علاوه بر این، جانوران با بازی کردن چیزهای زیادی را می آموزند. آموزش های بازی- مبارزه به آن ها یاد می دهد که در واقعیت چگونه بجنگند، به مدت طولانی با هم دوست باشند و غیره. اما اگر بیشتر به این موضوع فکر کنید در می یابید که این موضوع دستکم برای جانوران منطقی به نظر نمی رسد. بازی کردن به این معنا خواهد بود که جانوران مقداری از وقت خود را بیهوده هدر می دهند.

رفتار عجیب جانوران که توضیح علمی و منطقی ندارد (1)

اما جانوران کارهای مهم تری دارند: باید غذا بخورند، مواظب بچه های خود باشند، تولید مثل کنند، مهمتر این که مواظب شکارچیان و خطراتی که در اطراف آن ها قرار دارد باشند. پس چه دلیلی دارد زمان باارزش خود را به گشت و گذار و بازی بیهوده گذراند در حالی که می توان از آن برای شکار، جفت گیری و افزایش شانس زنده ماندن استفاده نمود؟ مهم تر از آن این است که ایده ی یادگیری از بازی ها تاکنون هیچ گاه به طور علمی بررسی نشده و به اثبات نرسیده است و در واقع بسیاری از جانوران جوان چیز زیادی از بازی کردن با یکدیگر نمی آموزند.

پس باید یک دلیل واقعی برای این که چرا جانوران بازی می کنند وجود داشته باشد. هر چند تئوری های مختلفی در این مورد ارائه شده اما هنوز علت واقعی و علمی چنین موضوعی مشخص نشده است. برخی از تحقیقات نشان داده جانورانی که با هم بازی می کنند بهتر با استرس کنار می آیند، یا در آینده مستقل تر خواهند بود اما این موضوع در مورد تمامی گونه های جانوری صدق پیدا نمی کند. نکته ی دیگر این که در میان جانوران بازی های بسیار متنوعی وجود دارد که نمی توان عملکرد همه ی آن ها را یکی دانست.


منبع: برترینها

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا

برترین ها: اگرچه این روز‌ها خبر قتل عام طوفان هاروی رسانه‌های اصلی را پر کرده است، اما تگزاس تنها بخش جهان نیست که توسط سیل ویران شده است. پوشش خبری بین المللی عمدتا باران‌های سیل آسا را نادیده می‌گیرد که تقریبا تمام ماه آگوست جنوب آسیا را ویران کرد و حالا وقتش رسیده درباره آن صحبت کنیم.

در سراسر هند، نپال، پاکستان و بنگلادش بارش باران‌های سنگین موسمی چنان زیاد بوده که موجب جاری شدن سیل‌های ویرانگر و زمین لغزه شده است. هزاران خانه کاملا غرق شدند، روستاهای فقیر به هیچ وجه دسترسی به غذا و دارو ندارند و تقریبا ۱۲۰۰ نفر از جمله کودکان جان خود را از دست داده اند. میلیون‌ها نفر آواره شده اند و در حال حاضر بی خانمان شده و به دنبال کمک هستند. در اینجا عکس هایی از این سیل مرگبار وجود دارد که هرگز فراموش نخواهید کرد. بنیاد GlobalGiving در حال حاضر با تعدادی از خیریه‌ها و سازمان‌های کمک کننده کار می‌کند تا به گروه‌های تحت تاثیر این رویداد کمک کند.

مردی که برادرزاده مرده خود را به رودخانه ای در بیرون روستا می سپارد، زیرا نتوانستند زمین خشکی برای دفن کردن او پیدا کنند.

 تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا

مردی که بز خود را روی شانه گرفته و به دنبال منطقه امن تری می‌گردد

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا 

یک پسر با استفاده از قایق موزی کتاب هایش را از سیل نجات می‌دهد

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا

در درما، بچه‌ها از سیل عبور می‌کنند تا از مدرسه به خانه برسند. ترکیب آب باران با مواد سمی صنعتی آب را سبز کرده است.

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا 

زنی در حال عبور از روستای سیل زده خود در هند

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا 

ناجیان جنازه بیش از ۲۲۵ حیوان را پس از کشتار سیل یافتند

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا 

مردم در صف آب آشامیدنی در هند

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا 

نپالی هایی که بااستفاده از تیوب از سیل عبور می‌کنند

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا 

مردی در نپال که سعی دارد از سیل عبور کند

 تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا

کودک و پدرش در حال عبور از سیل در بنگلادش

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا 

بچه‌ها دست هایشان را برای گرفتن بیسکویت بالا برده اند که توسط داوطلبان در کمپی توزیع می‌شود که حدود یک میلیون نفر از کسانی که خانه هایشان را از دست داده اند در آن اقامت دارند.

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا 

مرد بنگلادشی در مغازه سیل گرفته اش

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا 

زنی در کنار خانه ویران شده اش در هند

تصاویر غم انگیزی از سیل ویرانگر در جنوب آسیا 


منبع: برترینها

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

در گذشته موجودات زیادی بسیار بزرگ تر از اندازه واقعی ما انسان ها روی کره زمین وجود داشتند موجوداتی مثل دایناسورها و کبوترهای عظیم الجثه. اما این موجودات فقط به گذشته تعلق ندارند بلکه امروزه نیز طبیعت ما را با مخلوقات عظیمش شگفت زده می کند.

درخت سکویا

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

سکویا بزرگ ترین درخت روی کره زمین است. این درختان ۸۰ متر ارتفاع و ۷ متر پهنا دارد.


آمفیکوئلیاس

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

دایناسور آمفیکوئلیاس بزرگ ترین حیوانی است که تا کنون روی کره زمین زندگی کرده است. این حیوان ۱۴۵ میلیون سال گذشته زندگی می کرده است و ۵۸ متر قد و ستون فقرات او ۲٫۵ متر است.


تیانوبوآ

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

تیتانوبوآ از نژاد مارهای بوآ اما در مقیاس خیلی بزگ تر است. این مار ۵۸ الی ۶۱ میلیون سال گذشته روی کره زمین زندگی می کرده و به اندازه ۱۳ متر بوده است. امروزه بزرگ ترین مارهای روی کره زمین افعی ها هستند که بزرگ ترین آن ها ۷٫۵ متر است.


جک فروت

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

جک فروت بزرگ ترین میوه درختی روی کره زمین است. بلندی این میوه ۹۰ سانتیمتر و قطر آن ۵۰ سانتیمتر است.


آرجنتاویس

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

آرجنتاویس ۸ میلیون سال گذشته روی کره زمین زندگی می کرده است و بزرگ ترین پرنده در تاریخ کره زمین است. بال های این پرنده ۹ متر است و غذای جانوران جونده بودند.


غار بهشت (پارادایس)

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

پارادایس یکی از غارهای پارک ملی hong Nha-Kẻ Bàng در ویتنام است که به زیباترین و بزرگ ترین غار دنیا شناخته شده است. این غار ۵ کیلومتر است و ۲۰۰ متر ارتفاع و ۱۵۰ متر پهنا دارد.


رافلزیا

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

رافلزیا بزرگ ترین گل دنیا با قطر ۱۰۰ سانتیمتری است. این گل بوی گوشت مانده می دهد.


گوزن غول آسا

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

این گوزن عظیم ایرلندی حدود ۲ میلیون سال گذشته زندگی می کرده است و زمانی که جنگل ها گسترش پیدا کردند این گونه گوزن غول آسا منقرض شد زیرا شاخ های بزرگ او اجازه نمیداد که در میان جنگل های انبوه به راحتی حرکت کند.


قارچ هومونگوس

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

آرمیلاریا اوستویا یکی از بزرگ ترین ارگانیسم های زنده روی زمین است. این قارچ ها ۸ کیلومتر مربع از جنگل ملی مالهور را می پوشانند و معمولا زیر زمین پنهان شده اند.


مروستوم

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

مروستوم بزرگ ترین گونه بندپایان است که حدود ۵۰۰ میلیون سال گذشته زندگی می کردند و تا ۲٫۵ متر رشد می کردند.


سد بزرگ مرجانی

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

این سد بزرگ ترین ساختار دنیاست که بوسیله ارگانیسم های زنده بوجود آمده است و در دریای کورال ایالت کوئینزلند وجود دارد. طول این ساختار ۲۳۰۰ کیلومتر است.


خرس صورت کوتاه

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

این خرس وقتی روی دو پا بایستد ۴٫۵ متر قد دارد. فک قوی این حیوان نشان می دهد که بزرگ ترین گوشتخوار روی کره زمین بوده که در طول عصر یخبندان زندگی می کرده است.نسل این حیوانات ۱۴ هزار سال گذشته از بین رفته است.


گیگانتوپیتاکوس

بزرگ‌ترین مخلوقات روی کره زمین

گیگانتوپیتاکوس بزرگ ترین میمون روی کره زمین بوده و حدود ۱ میلیون سال گذشته زندگی می کرده است. دانشمندان دریافته اند که این نوع حیوان ۴ متر قد و ۵۵۰ کیلوگرم وزن داشته است. غذای آن ها معمولا گیاه بامبو بوده است.


منبع: برترینها

خانه‌ای در چین برای سگ‌های پلیس بازنشسته

«بای یان» یک پلیس مهربان چینی متخصص سگ اخیرا قلب میلیون‌ها چینی را تحت تاثیر قرار داده است. به تازگی گزارش شده که او هفت سال اخیر عمرش و ۱۵۰ هزار دلار را صرف کرده تا یک خانه بازنشستگی برای سگ‌های پلیس بسازد.

برترین ها: «بای یان» یک پلیس مهربان چینی متخصص سگ اخیرا قلب میلیون‌ها چینی را تحت تاثیر قرار داده است. به تازگی گزارش شده که او هفت سال اخیر عمرش و ۱۵۰ هزار دلار را صرف کرده تا یک خانه بازنشستگی برای سگ‌های پلیس بسازد، جایی که همکاران سابقش بتوانند سال‌های طلایی زندگیشان را با آرامش بگذرانند.
 
این مرد ۵۵ ساله از سال ۲۰۰۴ به عنوان پلیس مربی سگ کار می‌کند و در این مدت حدود ۳۰ سگ را تربیت کرده است. پس از این مدت طولانی کار با حیوانات، او به آن‌ها بسیار وابسته شده و پس از دیدن چند سگ پلیس بازنشسته فکر کرد باید کاری برایشان انجام دهد. او به تازگی در رسانه‌های چینی اعلام کرده که یکی از دلایلی که او را مجبور به باز کردن یک خانه بازنشستگی برای سگ‌های پلیس کرده، دیدن یک سگ پلیس پیر بوده که صاحبان جدیدش کاملا به او بی توجهی می‌کردند و او را با زنجیری دور گردنش و یک کاسه غذای مانده در خاک ر‌ها کرده بودند. یکی دیگر از عوامل تعیین کننده در تصمیم او برای ساخت یک پناهگاه نبردن آن‌ها به دامپزشکی و یکی از سگ‌های پیر بود که مبتلا به سرطان پوست شده بود. این تجربه باعث شد او متوجه شود که سگ‌های پیر هم مثل انسان‌ها به مراقبت‌های روزانه نیاز دارند.
 

بای در سال ۲۰۱۰ یک قطعه زمین اجاره کرد و آن را به خانه‌ای برای سگ‌های پلیس سالخورده تبدیل کرد که حتی شامل یک گورستان هم می‌شد که ۲۶ همکاران مربی سابقش نیز در آن دفن شده بودند. او سه بار در روز از سگ‌ها بازدید می‌کند، هر روز صبح ساعت ۴ بیدار می‌شود تا به آن‌ها صبحانه بدهد و سپس سرکار خودش می‌رود و با هرکدام جداگانه زمانی را می‌گذراند. همچنین هر روز یکی از سگ‌ها را با خود به محل کارش می‌برد تا در زندگی آن‌ها هیجان ایجاد کند. او قصد دارد آن‌ها را در آخرین سال‌های عمرشان خوشحال کند. آن‌ها سال‌های زیادی در کنار او بوده اند و اکنون بخشی از خانواده اش هستند و بای هم مثل یک اعضای خانواده از آن‌ها مراقبت می‌کند.

خانه‌ای در چین برای سگ‌های پلیس بازنشسته 


منبع: برترینها

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

روز گذشته در قسمت اول این مطلب شما را با تعدادی از انسان هایی که در شرایط دشوار توانسته بودند با مرگ مبارزه کرده و زنده بمانند آشنا کردیم. هر یک از این افراد در چنان شرایطی شدیداً بحرانی گرفتار شده بودند که  مرگ آن ها حتمی و اجتناب ناپذیر به نظر می رسید اما هر کدام از آن ها تصمیم گرفتند که به راحتی تسلیم مرگ نشده و برای زنده ماندن تلاش کنند و در نهایت نیز مرگ را شکست دادند. شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که در یک کوهنوردی گم شده باشید یا در طوفانی سخت یا یک سیل بزرگ گیر کرده و یا در جایی تنها استخوانی از بدنتان شکسته و توانایی راه رفتن و رساندن خود را به یک جای امن و دستیابی به کمک نداشته باشید.

بدون شک در چنین لحظاتی شرایط برای شما بسیار سخت خواهد بود و معنای دست و پنجه نرم کردن با مرگ را به خوبی خواهید چشید. بدون شک حس غریب و البته دردناکی خواهد بود که برای غلبه بر آن باید شهامت و اراده ی بالایی داشته باشید. در ادامه ی این مطلب قصد داریم شما را با تعداد دیگری از افرادی آشنا کنیم که علی رغم شرایط سختی که برایشان پیش آمده و در چند قدمی مرگ بودند توانستند خود را نجات داده و زنده بمانند.

۶-رشما بگوم

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

در ۲۴ آوریل سال ۲۰۱۳، کارگران بنگلادشی در ساختمان رانا پلازا در داکا ناگهان صدای خم شدن و فرو ریختن میله های فلزی را در داخل دیوارها شنیدند. این ساختمان ۵ طبقه پر از کارگاه های دوزندگی بود که هر کدام از آن ها حاوی تجهیزات سنگینی بود که نباید وارد این ساختمان فرسوده می شدند. حدود سه هزار مرد و زن در این ساختمان بر روی دستگاه های بافندگی کار می کردند که رشما بگوم نیز که یک دختر ۱۹ ساله بود نیز در میان آن ها بوده و ماهی ۳۰ پوند حقوق دریافت می کرد. لباس هایی که بگوم و دوستانش می دوختند معمولاً به خارج از کشور صادر می شدند. حدود ساعت ۹ صبح روز ۲۴ آوریل این ساختمان دچار لرزش شدید شده و کاملاً فروریخت.

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

این حادثه چنان سریع رخ داد که تنها در عرض چند ثانیه کار تمام شده بود اما این تازه ابتدای کابوس های رشما بگوم بود. سر وی در اولین فروریزی ساختمان ضربه خورده و بیهوش در زیر هزاران تن آوار گیر افتاده بود. وقتی رشما بیدار شد سعی کرد خود را از زیر آوار خارج کند اما هر جا که سینه خیز خود را می رساند خبری از دنیای بیرون نبود و اطرافش تاریک و پر از تکه های بتن و فلزات نوک تیز بود. در برخی از نقاط ساختمان فرو ریخته آتش سوزی رخ داده بود اما رشما چیزی جز تاریکی و جنازه هایی که در اطراف او افتاده بودند حس نمی کرد. هر چه روزهای بیشتری می گذشت شرایط برای بگوم سخت تر می شد. در همان ساعات اول فرو ریختن ساختمان مردی در نزدیکی او در زیر آوار گرفتار شده بود که پس از چند ساعت جان داد.

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

رشما بگوم بعدها در مصاحبه ی خود با روزنامه ی ایندیپندنت در این باره چنین گفت:” یک نفر دیگر، یک مرد، نزدیک من بود. از من آب خواست. نمی توانستم به او کمکی بکنم. او منرد. فریاد می زد مرا نجات بدهید اما مرد”. بگوم به مدت ۱۷ روز در زیر آوار تنها با ۴ بسته کلوچه و مقدار کمی آب زنده ماند. اگر چه سوراخ های کوچکی در زیر آوار وجود داشت که به او کمک می کرد نفس بکشد اما آن قدر این سوراخ ها باریک بودند که وی نمی توانست از بین آن ها رد شده و خود را به بیرون از خرابه ها برساند. هر چه فریاد می زد و صدا تولید می کرد کسی صدای او را نمی شنید و به کمک او نمی آمد.

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

در بیرون از خرابه ها ماموران نجات تنها مرده پیدا می کردند و تعداد جنازه های پیدا شده رفته رفته از ۱۰۰۰ نفر نیز گذشت و هر روز بیشتر می شد. ناگهان یکی از اعضای تیم نجات حس کرد چیزی در برابر چشمانش تکان می خورد. وی متوجه شد که یک نفر دارد یک تکه چوب را از شکافی باریک از طبقه ی دوم تکان می دهد. وقتی که خود را به شکاف رساند و فریاد زد ناگهان صدای ضعیف زنی را شنید که از او درخواست کمک می کرد. نیروهای نجات پس از بیرون کشیدن ۱٫۱۲۷ جنازه بالاخره موفق شدند یک نفر را نیز زنده خارج کنند. یک ساعت طول کشید تا آن ها توانستند یک سوراخ به اندازه ای که بگوم بتواند از درون آن عبور کند درست کنند. او آخرین فرد زنده ای بود که از این ساختمان زنده بیرون آمد.


۷- رابرت ایوانز

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

در سال ۲۰۰۶، رابرت ایوانز در ندرلند کلورادو در آب های یخی در حال ماهیگیری بود که جعبه ی نوشیدنی های کنار او در اثر سرمای شدید منفجر شده و به لباس او پاشیده شد. وقتی که می خواست از سر جایش بلند شود ناگهان دریافت که شلوارش یخ زده و به زمین چسبیده است. در نهایت آتش نشانان مجبور شدند که با ریختن آب گرم روی بدنش او را آزاد کنند. او قبلاً ۵ بار به جرم رانندگی تحت تاثیر مشروبات الکلی دستگیر شده و جمعاً ۱۳ سال را در خیابان ها گذرانده بود. بعد از این حادثه به وی لقب «مرد یخی» داده شد و در سال ۲۰۰۸ ایوانز در یک شب به خوش شانس ترین و بدشانس ترین مرد جهان تبدیل گردید.

 داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)
در آن شب در حالی که رابرت قصه ی ما در حال دوچرخه سواری بود توسط یک ماشین که راننده ی آن زن بود زیر گرفته شد. ماشیت توقف نکرد اما ایوانز نیز آسیب جدی ندیده بود با این وجود تصمیم گرفت به بیمارستان مراجعه کند. در راه بازگشت از بیمارستان وی در یک مغازه مقداری مشروبات الکلی خرید و تصمیم گرفت از راه میانبر و از طریق خط آهن به خانه اش بازگردد. وقتی که در طول خط آهن به وسط یک پل باریک رسید متوجه شد که قطاری از روبرو به او نزدیک می شود پس تصمیم گرفت هر چه سریع تر به ان سر پل رسیده و قبل از رسیدن قطار به پل از مهلکه بگریزد.

اما در این کار موفق نشد و سطح بیرونی قطار با او برخورد کرده و وی را به درون رودخانه ای که زیر پل قرار داشت پرت کرد. وی برای دومین بار در آن شبه به بیمارستان بولدر کامیونیتی رفت. وقتی که پلیس متوجه شد که ایوانز در ۷ ساعت گذشته دو بار تصادف کرده و تنها کوفتگی و خراش های سطحی برداشته است به دلیل وارد شدن به خط راه آهن یک جریمه برای وی نوشت. وقتی که از او در مورد اتفاقات آن شب پرسیده شد، ایوانز گفت که اتفاقات بسیار بدتری نیز برایش افتاده است.


۸- خوزه سالوادور آلوارنگا

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

در ۳۰ ژانویه سال ۲۰۱۴، دو زن مردی تقریبا عریان را دیدند که با ریش فراوان در کنار ساحل تلو تلورخوران به سمت آن ها می دود. آن ها در جزیره ای کوچک در ایبون آتول در انتهای جنوبی جزیرا مارشال زندکی می کردند که صدها مایل از خشکی های دیگر فاصله داشت. در این جزیره معمولاً غریبه های زیادی دیده می شود اما این کی با همه فرق داشت. تمامی جزیره تنها یک خط تلفن داشت و دو روز ظول کشید که یک قایق آمده و مرد عریان هذیان گو را به بیمارستان منتقل کند. اما داستانی که این مرد بعدها تعریف کرد باورنکردنی بود.

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

او می گفت که نامش خوزه سالوادور آلوارنگا است و در ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۲ با قایق ماهیگیری اش از ساحل کوستا آزول در مکزیک به سمت دریا رفته تا ماهیگیری کند و دیگر رنگ خشکی را ندیده است. او و همراهش، یک پسر جوان به نام ازکیل کوردووا قرار بود همان شب به خانه بازگردند اما موتور قایق آن ها از کار افتاده و طوفان آن ها را صدها مایل از ساحل دور کرد. این موضوع آغاز سرگردانی ۱۳ ماهه ی آلوارنگا بود که در نهایت او را پس از طی ۱۰٫۰۰۰ کیلومتر به خشکی رساند. چند ماه پس از آغاز ماجرای سرگردانی، کوردووا می میرد و آلوارنگا را در قایقی کوچک تنها می گذارد. او با صید لاک پشت، ماهی و کوسه های کوچک خود را زنده نگه می دارد و برای فرو نشاندن عطش و تامین آب بدنش از آب باران و خون لاک پشت تغذیه می کند.

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

بدین ترتیب در کمال ناباوری وی موفق می شود بیش از یک سال را روی دریا زنده بماند. بسیاری از افراد داستان جالب او را به چالش کشیده اند اما شواهد و قرائن حرف های او را تایید می کند. در دسامبر سال ۲۰۱۲ مامورین گشت دریایی کوستا آزول چند روز در جستجوی قایقی با مشخصات همان قایقی که در جزایر مارشال به خشکی رسید می گشتند. بسیاری از ماهیگیران منطقه نیز آلوارنگا را قبل از شروع سفر ماجراجویانه اش روی عرشه ی قایق کوچکش دیده بودند.


۹- آستین هَچ

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

حتی در سن هشت سالگی نیز آستین هچ می دانست که زندگی نرمالی نخواهد داشت. آن روز در تابستانی گرم، آستین همراه خانواده اش از یک تعطیلات خانوادگی در کوهستان باز می گشتند که تراژدی رخ داد. آن ها در یک هواپیمای کوچک به خلبانی پدر خانواده بودند که ناگهان موتور هواپیما از کار افتاد. در نتیجه هواپیما سقوط کرده و به شدت با زمین برخورد نمود. در ادامه سوخت هواپیما نشست کرده و هواپیما آتش گرفت. پدر آستین به سختی توانست پسر کوچکش را از کابین به بیرون پرتاب کند و خود نیز نیمه سوخته توانست از کابین خارج شود. بقیه اعضای خانواده در آتش سوختند.

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

هشت سال بعد در سال ۲۰۱۱ زندگی برای او بهتر شده بود. اگر چه وی مادر و خواهر و برادر و خواهرش را در آن حادثه از دست داده بود اما پدرش هنوز زنده بود و همیشه و همه جا همراه او بوده و در تکالیف و بازی های بسکتبالش به او کمک می کرد. در این زمان وی یک بازیکن شناخته شده در مقطع دبیرستان بود که قرار بود بورسیه ورزشی دانشگاه میشیگان را بدست آورد. پدرش بعد از آشنایی با یک زن خوش قلب به نام کیمبرلی نیل دوباره ازدواج کرده و کیمبرلی مانند فرزند خودش با آستین رفتار می کرد. وقتی که خبر رسید آستین در دانشگاه میشیگان پذیرفته شده است، خانواده تصمیم گرفتند که جشن بگیرند. به این ترتیب آن ها تصمیم گرفتند که برای تعطیلات با هواپیما به کنار رودخانه ی والون بروند.

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

اما این بار نیز تاریخ برای آستین هچ درست مانند هشت سال قبل تکرار شد. بار دیگر هواپیمای آن ها سقوط کرد و این بار آستین تنها کسی بود که زنده ماند. چنان ضربه ی مغزی شدیدی به آستین وارد شده بود که پزشکان فکر نمی کردند زنده بماند. آستین دو ماه را در کما گذراند و درمان او دو سال دیگر به طول انجامید اما آستین هیچ گاه از زندگی و مبارزه دلسرد نشد. این چیزی بود که همیشه پدر آستین می خواست و او نیز قصد نداشت پدرش را ناامید کند. در ماه فوریه سال ۲۰۱۵، آستین به یکی از بازیکنان کلیدی تیم بسکتبال دانشگاه میشیگان تبدیل شد.


۱۰- جی جوناس

 داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

جی جوناس یک آتشنشان اهل نیویورک بود که به اتفاقات ناخوشایند باور نداشت. در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ وی روی دیگر زندگی را مشاهده کرد. او به کارش علاقه داشت و تحت هیچ شرایطی حاضر نبود از آن دست بکشد. به همین دلیل علی رغم فرو ریختن برج های نیویورک و آتش سوزی مهیب، برای نجات مردان و زنانی که زیر آوار مانده بودند به دل آتش زد. صبح آن روز به وی خبر داده بودند که یک هواپیما به برج های مرکز تجارت جهانی برخورد کرده است. وی در آن هنگام در حال خوردن صبحانه در ایستگاه آتشنشانی در محله ی چینی ها بود. خیلی زود او از شوک خارج شده و از واقعیت ماجرا آگاه شد. جوناس به سرعت آماده شده و اعضای گروهش را به سمت محل حادثه برد. چند دقیقه بعد آن ها به برج شمالی رسیدند.

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

هوا پر از دود شده بود، افراد بسیاری سوخته بودند و صدای جیغ و گریه از همه جا به گوش می رسید. همه جا در اتش می سوخت. در لابی مرکز برج آن ها دو نفر را دیدند که در یک آسانسور که در اثر آتش ناشی از انفجار سوخت هواپیما آتش گرفته بود گیر افتاده و کاملاً سوخته بودند. دیگر هیچ شباهتی به انسان در ظاهر آن ها دیده نمی شد ولی این صحنه ی دلخراش باعث نشد که جوناس در لابی بماند. او داشت به طبقه ی ۸۰ ام برج می رفت. آن جا افراد زیادی گرفتار شده بودند و به نظر جوناس این افراد بیشتر از هر کس دیگری به کمک آتشنشانان نیاز داشتند. گروه پایگاه ششم با وسایلی به وزن ۴۵ کیلوگرم روی دوش هایشان از میان مردها و زنانی که تا سرحد مرگ ترسیده بودند از پله ها بالا می رفتند. هر ۱۰ طبقه که بالا می رفتند برای گرفتن نفس کمی استراحت می کردند.

داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

بسیاری آن ها را تشویق می کردند و بسیاری دیگر به آن ها آب تعارف می کردند. به دلیل گرمای شدید ساختمان و فعالیت بدنی فزاینده و همچنین سنگینی بار و لباس های خاص آتشنشانی، افراد جوناس دچار گرمازدگی شده بودند اما آن ها خود را به طبقه ی ۲۷ ام رساندند و در این هنگام برج شمالی فرو ریخت. از طریق یکی از پنجره ها، آن ها فرو ریختن برج شمالی را دیدند و این حادثه در عرض چند ثانیه در برابر چشمان آن ها رخ داد و این زمانی بود که جوناس با دردسر بزرگی که در انتظار او بود مواجه شد. وی که نگران سلامتی افرادش بود به آن ها دستور داد که به پایین برج برگردند. آن ها در مسیر به هر کسی که می دیدند کمک می کردند و حتی یک زن را از طبقه ی ۲۰ام تا پایین روی پشت خود حمل کردند.

 داستان‌هایی از انسان‌ها در یک قدمی مرگ (۲)

در آن لحظات مسابقه ای نفس گیر بین آن ها و زمان در حال رخ دادن بود و جوناس کاملاً از این موضوع آگاه بود. آن ها خود را به طبقه ی چهارم رسانده بودند و می توانستند کمی هوای تازه تنفس کنند که ناگهان اولین صدای مهیب را شنیدند .سپس این صدا بیشتر و بیشتر شد و جوناس و همراهانش دریافتند که ساختمان در حال خراب شدن بر روی سر آن هاست. علی رغم تخریب کامل ساختمان، جوناس زنده ماند و تنها معجزه ای که باعث زنده ماندن او و همراهانش شد پله های عمودی برج بود که در مقابل وزن ساختمان فرو ریخته مقاومت کرد. یعد از سه ساعت محصور ماندن در یک فضای تنگ و پر از دود و گرد و خاک، جوناس و گروهش همراه با زنی که همراه خود از طبقه ی بیستم آورده بودند توانستند از مرگ و خفگی نجات پیدا کنند. آن ها جزو آخرین بازماندگانی بودند که از ساختمان زنده بیرون آمدند.


منبع: برترینها

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

بازی تاج و تخت یکی از مشهورترین و محبوب‌ترین سریال‌های جهان است که دوشنبه فصل هفتم آن به پایان رسید. سایت فورفورتو شخصیت‌های این سریال را با هر یک از باشگاه‌های لیگ برتر مقایسه کرده است. هر باشگاه یک ویژگی دارد و می‌خواهد پادشاه سرزمینش شود. با این حال برای شخصیت‌های وحشتناک و قاتلی همچون رمزی بولتون، کوه یا سرسی مورد مشابهی در لیگ برتر وجود ندارد. همچنین تیمی با ویژگی‌های پریم یا پادشاه جفری در انگلیس حضور ندارد. در ادامه‌ به این مقایسه‌ اشاره می‌شود.

آرسنال: سانسا استارک

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

سانسا ظاهری عالی و جذاب دارد و وارث یک خاندان برجسته است. او اغلب به قرار گرفتن در راس قدرت نزدیک می‌شود. با این حال سال‌های سخت و دردناکی را پشت سر گذاشته است. چالش اصلی سانسا این است که نمی‌داند به توصیه‌های لرد بیلیش گوش فرا دهد یا نه.

بورنموث: ساموئل تارلی

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

زمانی که سم برای نخستین بار در این سریال دیده شد هیچ کس فکر نمی‌کرد چنین نقشی را ایفا کند و به یک شخص مهم تبدیل شود. با این که سم از ظاهر فیزیکی خوبی برخوردار نبود (چاق بود و برای یک جنگجو مناسب نبود) اما توانست نشان دهد که هوش می‌تواند به یک شخص برتری دهد.

برایتون: راب استارک

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

همیشه شخصیت‌های جوانی که با یک قلب پاک می‌خواهند با یک روش درست به قدرت برسند محبوبیت زیادی دارند اما مهم‌ترین نگرانی درباره این افراد این است که ممکن است خیلی زود از صحنه کنار بروند. در نهایت داستان راب با یک کشتار خونین که مورد پسند مخاطبان نبود به پایان رسید.

برنلی: برون

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

او در رویای فتح سرزمین نیست چون جزو خاندان‌های برتر محسوب نمی‌شود. نخستین بار که برنلی به صحنه رفت به نظر می‌رسید تنها نقش یک محافظ را خواهد داشت. با این حال در نهایت شگفتی این جنگجو کشته نشد و توانست مدت زیادی زنده بماند.

چلسی: پادشاه شب

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

بی‌رحم، فراموش نشدنی، ترسناک و منفور از ویژگی‌های پادشاه‌ شب است. او یاران زیادی به همراه دارد. برای از بین بردن شخصیت وحشتناک چشم آبی باید آنها را به قتل رساند و سوزاند. مشکل این جا است که پادشاه شب در حالی که به نظر می‌رسید دیگر قدرتی ندارد بیش از قبل قدرتمند شده است.

کریستال پالاس: لرد بیریش

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

او یکی از نامتعارف‌ترین شخصیت‌ها است و چند بار از دنیای مردگان بازگشته است. آنها یک گروه عادی هستند اما تولد دوباره مهم‌ترین ویژگی‌شان است و ویژگی خاص دیگری ندارند. با این حال بازگشت به زندگی اهمیت زیادی دارد.

اورتون: جان اسنو

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

جان در نخستین فصل‌ها زیر سایه دیگران بود و از طرف ثروتمندان رانده می‌شد. با این حال او وارث یک گذشته باشکوه است. جان در آخرین سال‌ها اهمیت زیادی پیدا کرد اما با وجود حضور افراد مهم زیاد، شاید نتواند حکمرانی کند.

هادرسفیلد: تورموند

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

هرگز تصور نمی‌شد که جنگویان وحشی با چنین تصویری دیده شوند اما آنها با ظاهر خاص‌شان آماده مبارزه‌ برای هر نبردی هستند. مردان سرسخت شمالی می‌توانند در زمستان طولانی خود را زنده نگه دارند.

لسترسیتی: برین

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

در ابتدا تنها ظاهر سرد و خشن او به چشم می‌آمد اما با گذشت زمان و کسب پیروزی‌های تاریخی قدرت خود را نشان داد و نزد همه اهمیت پیدا کرد.

لیورپول: دنریس تارگرین

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

از شروع سریال یک شخصیت مهم به تصویر کشیده می‌شود که وارث یک خاندان بزرگ است. دنریس توانست در سرزمین‌های خارجی موفقیت‌هایی کسب کند اما نتوانست در سرزمین خود حکومت کند. او توانست با حضور اژدهایش قدرت خود را نشان دهد، با این حال به خاطر شرایط موجود هنوز نتوانسته به هدفش برسد.

منچسترسیتی: آریا استارک

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

زندگی آرام آریا با یک تغییر عوض شد. او مجبور شد خانواده‌اش را ترک کند و در شرایط سختی قرار بگیرد. با این حال با توانایی‌هایی که کسب کرد توانست چهره جدیدی از خود نشان دهد. او از خود شخصیت قابل توجهی به نمایش گذاشته است.

منچستریونایتد: جیمی لنیستر

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

فوق‌العاده‌ ثروتمند، زیبا و یک‌دست از ویژگی‌های جیمی است. هیچ کس در میدان مبارزه‌ در سال‌های نخست حریف او نمی‌شد. به همین خاطر عجیب نیست که شخصیت منفوری در میان مردم داشته باشد. با این حال در سال‌های اخیر دوران سختی را به خاطر از دست دادن یک دستش گذراند. او با وجود یک دست می‌تواند مانند دیگران بجنگد.

ساوتهمپتون: تریون لنیستر

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

در نگاه اول به نظر می‌رسد افراد نامربوط زیادی در این بازی حضور دارند اما ظاهرشان گول زننده بود. آنها قدرتمند نیستند و هرگز به نظر نمی‌رسد که فاتح باشند اما آنها جزء باهوش‌ترین و داناترین افراد جهان محسوب می‌شوند.

نیوکاسل: تیون گریجوی

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

او از یک طوفان سهمگین نجات یافت اما باز هم با سختی‌هایی روبه‌رو شد. او زیر دست یک شخصیت خشن و وحشتناک بود (رمزی بولتون). تیون در گذشته شخصیت مغروری داشت اما سوال این جا است که چه زمانی فرصت استراحت پیدا می‌کند و از این طوفان رهایی پیدا می‌کند.

 استوک سیتی: استنیس باراثین

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

هیچ کس تصور نمی‌کرد او را در میدان مبارزه ببیند. او یکی از شخصیت‌هایی است که ساعت‌ها باید در تلویزیون تصویرش را مشاهده کرد اما زمانی که پایانش فرا می‌رسد یک سوال به وجود می‌آید؛ چرا باید چنین شخصیت آزار دهنده‌ای را دید؟ سوزاندن دخترش او را به چهره منفوری تبدیل کرد.

سوانسی: گری ورم

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

در شروع، ارتش گری ورم آرام و منظم به نظر می‌رسیدند و تصور می‌شد فصل‌های زیادی در صحنه حضور نداشته باشند اما بر خلاف آن اتفاق افتاد. با این وجود این که آن‌ها از لحاظ جسمانی قوی به نظر نمی‌رسیدند اما جنگجو بودند و به لطف نظم‌شان توانستند حریفان را مغلوب کنند.

تاتنهام: سر داووس

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

در نخستین فصل‌ها حضور او بی اهمیت بود، محبوبیت خاصی نداشت و به نظر نمی‌رسید هرگز یک فاتح باشد اما با گذشت زمان اهمیت پیدا کرد. به خصوص زمانی که با رقیبان ثروتمند خود روبه‌رو شد.

واتفورد: گندری

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

گندری حضور کم رنگی در داستان داشت و در برخی از فصل‌ها دیده نشد اما او دوباره با یک شخصیت جدید در صحنه ظاهر شد. با وجود این که تاکنون اهمیت کمی در سریال داشته اما باید به قدرت و نقش کلیدی‌اش در جنگ‌ها اعتقاد داشت.

وست بروم: واریس

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

او ابتدا به نظر شخص آرامی به نظر می‌رسید اما با گذشت زمان ویژگی‌های دیگرش مشخص شد. کسی به او اهمیت نمی‌داد تا این که برخی حقایق مشخص شد و اهمیت او در برخی از اتفاقات مهم آشکار شد.

وستهام: سگ شکاری

مقایسه شخصیت‌های بازی تاج و تخت با تیم‌های لیگ برتر

بدخلق، ترشرو و خشن از ویژگی‌های سگ شکاری است. او کاریزمای خاص و جذابی دارد و هیچ کس به اندازه برادرش‌ که در پایتخت است، در ذهن او نیست اما با این حال خودش را با جنگ‌های کوچک سرگرم کرده است.


منبع: برترینها

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

با پذیرش عمومی نظریه خورشید مرکزی، تلاش دانشمندان برای شناخت جهان‌های مختلف آغاز شد. ما را در سفر به سیارات منظومه شمسی به کمک تصاویر ناسا همراهی کنید.

منظومه شمسی در دوران رنسانس کشف شد و از همان زمان، فلاسفه پذیرش یافته‌های علمی را به مشاهدات عینی و نظریه‌های منطقی مشروط کردند. سرانجام با گذشت چند قرن نظریه خورشید مرکزی نیز به طور رسمی مورد پذیرش عموم مردم و بسیاری از دانشمندان قرار گرفت. نظریه خورشید مرکزی برای اولین بار توسط نیکلاس کوپرنیک (Nikolaus Kopernikus) و در کتاب «درباره گردش افلاک آسمانی» مطرح شد. طبق این نظریه، خورشید در مرکز جهان واقع شده و سیارات منظومه شمسی پیرامون آن گردش می‌کنند.

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

با کشف این یافته‌های بی‌سابقه در زمینه نجوم، تلاش‌ها برای شناخت جهان‌های اطراف منظومه شمسی قوت گرفت و امروزه به لطف تلاش‌های دانشمندان مختلف، ما شناخت نسبتا معقولی از سیارات همسایه خود داریم. سفر به سیارات منظومه شمسی یک رویای دیرینه برای بشریت به شمار می‌رود و در میان ۷ سیاره موجود در همسایگی ما، احتمالا سیاره مریخ اولین سیاره‌ای خواهد بود که نسل انسان بر روی آن قدم خواهد گذشت. در این مطلب سعی داریم به کمک تصاویر رسمی آژانس فضایی ناسا و ضمن سفر به سیارات منظومه شمسی ، شما را با سیاره‌های مختلف آن آشنا کنیم. پس وسایل خود را جمع کنید؛ چرا که سفر به سیارات منظومه شمسی از داخلی‌ترین قسمت آن آغاز و تا بیرونی‌ترین سیاره آن ادامه پیدا می‌کند.

دنیای عطارد

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

عطارد (Mercury) اولین و نزدیک‌ترین سیاره موجود در منظومه شمسی است که در مقایسه با سایر سیارات همسایه، اندازه کوچک‌تری را دارد. پیش‌تر لقب کوچک‌ترین سیاره موجود در منظومه شمسی متعلق به سیاره پلوتو بود که بعدها دانشمندان این سیاره را در سال ۲۰۰۶ از لیست سیارات منظومه شمسی خارج کرده و آن را به عنوان یک سیاره کوتوله معرفی کردند.

دهانه دبوسی (Debussy) یکی از معروف‌ترین دهانه‌های برخورد این سیاره بوده که لقب آن برگرفته از نام آهنگ‌ساز مطرح فرانسوی یعنی کلود دبوسی (Claude-Achille Debussy) اقتباس شده است.

مسیر گردش عطارد

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

در سال ۲۰۰۶ فضاپیمای رصدخانه خورشیدی و هلیوسفری (Solar and Heliospheric Observatory) توانست یک تصویر بسیار زیبا از مسیر حرکت عطارد در مدار خورشید را به ثبت برساند؛ تصویری که بعدها «مسیر حرکت نقطه نقطه سیاره عطارد» لقب گرفت.

عطارد از دیدگاه فضاپیمای مسنجر

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

این نمایش رنگی جذاب از دشت کالوریس توسط ناسا و به کمک فضاپیمای رباتیک مسنجر (Messenger) به ثبت رسید. جریان‌های مذاب در این تصویر را می‌توان در نقاط نارنجی رنگ مشاهده کرد.

فضاپیمای مسنجر در سال ۲۰۰۴ به فضا پرتاب شد و در اوایل سال ۲۰۰۸ توانست اولین پرواز خود را در نزدیکی مدار عطارد به اجرا درآورد. ماموریت فضاپیمای مسنجر در سال ۲۰۱۵ و با برخورد این فضاپیما به سطح سیاره مذکور به پایان رسید. برخورد مسنجر با سطح عطارد، دهانه‌ای جدیدی را به سطح آن هدیه کرد.

نمای زیبای سیاره زهره از دیدگاه فضاپیمای مارینر ۱۰

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

تصویر رنگی و در حال چرخش سیاره زهره برای اولین بار در تاریخ ۵ فوریه ۱۹۷۴ به ثبت رسید. فضاپیمای مارینر ۱۰ (Mariner 10) با ثبت این تصویر، چشم‌اندازی نزدیک و بسیار زیبا از این سیاره را به زمین مخابره کرد.

زهره دومین سیاره منظومه شمسی است؛ اما شرایط جوی مناسبی برای استقبال انسان ندارد. ناسا می‌گوید که سیاره زهره دائما توسط حجم عظیمی از ابرها با مقدار کربن دی‌اکسید بالا پوشانده شده و دمای آن نزدیک به ۴۸۳ درجه سانتی‌گراد است!

در زیر ابرهای زهره

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

کاوشگر ماژلان (Magellan) در اوایل دهه ۹۰ میلادی از سیاره زهره بازدید کرد و توانست تصویری بی‌نظیر را از قطب شمال این سیاره به ثبت برساند.

بلندترین کوه در سیاره ونوس که «کوه مکسول» (Maxwell Montes) شناخته می‌شود را می‌توان در قالب یک شکاف درخشان در مرکز تصویر زیر مشاهده کرد. ارتفاع این کوه در حدود ۱۱ کیلومتر و حتی از کوه اورست در زمین نیز بلندتر است!

نمای چند میلیون کیلومتری از زمین

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

در سال ۲۰۱۵، ماهواره رصدخانه آب‌وهوای فضای ژرف (Deep Space Climate Observatory) با ثبت نمای چند میلیون کیلومتری از کره زمین، انسان را از عظمت جهان خود متحیر ساخت.

این تصویر شگفت‌انگیز که طی ماموریت آپولو ۱۷ (Apollo 17) در سال ۱۹۷۲ به ثبت رسید، لقب «تیله آبی رنگ» را به خود گرفت. این تصویر، نمای بسیار زیبایی از ابرهای گردان، خشکی‌ها و اقیانوس‌ها در زمین را به خوبی به نمایش گذاشته است.

طلوع زمین

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

درصد بسیار زیادی از انسان‌ها این شانس را ندارند که در طول دوران زندگی خود، به کره ماه سفر کنند. اما مدارگرد شناسایی ماه (Lunar Reconnaissance Orbiter) به نمایندگی از انسان‌ها توانست نمای خیره‌کننده‌ای از کره خاکی ما را از سطح کره ماه به ثبت برساند. این تصویر که در سال ۲۰۱۵ به ثبت رسید، ظاهر شدن کره زمین از میان سطوح موج‌دار کره ماه را نشان می‌دهد.

دنیای مریخ

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

مدارگردهای وایکینگ ۱ (Viking 1) و وایکینگ ۲ (Viking 2) در دهه ۷۰ میلادی از مریخ بازدید کردند. این تصویر دراماتیک از سیاره سرخ ، ترکیبی از ۱۰۰ تصویر تهیه شده به کمک ماموریت‌های وایکینگ را نشان می‌دهد که در سال ۱۹۸۰ به ثبت رسیده‌اند.

مریخ سیاره‌ای شناخته شده در منظومه شمسی است و دانشمندان همواره توجه ویژه‌ای را به آن داشته‌اند. مریخ نسبت به زمین اندازه بسیار کوچک تری داشته و هر سال در مریخ برابر با ۶۸۷ روز در زمین است.

چهره عجیب بر روی مریخ

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

مدارگرد وایکینگ ۱ ناسا در سال ۱۹۷۶ این تصویر عجیب و غریب را از سطح مریخ به ثبت رساند و در پی آن، سر و صدای بسیاری را در میان عموم به راه انداخت. در اولین نگاه در این تصویر یک صورتک عجیب به چشم می‌خورد که همانند انسان دو چشم، بینی و دهان دارد. ناسا بعدها در توضیح این تصویر گفت که ظاهرا اختلالات رخ داده در هنگام عکس‌برداری و مخابره این تصاویر، منجر به خلق چنین تصویر عجیبی شده است.

مشتری از دیدگاه هابل

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

تلسکوپ فضایی هابل (Hubble Space Telescope) لنز‌های خود را به سمت سیاره مشتری تنظیم کرد و یک نمای خیره‌کننده از پنجمین سیاره منظومه شمسی را به ثبت رساند. این تصویر در سال ۲۰۱۷ به ثبت رسید و غول گازی منظومه شمسی را با وضوحی بی‌نظیر به نمایش می‌گذارد.

این تصویر ویژه با حرکات متناوب بادها و تفاوت در ضخامت و اندازه ابرهای یخ آمونیاک تزیین شده است.

سمت خورشیدی مشتری

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

این تصویر نمای جالبی از قطب جنوب سیاره مشتری را در معرض نور خورشید به نمایش می‌گذارد. اصل این تصویر توسط فضاپیمای جونو (Juno) در سال ۲۰۱۶ به ثبت رسید و یک شهروند دانشمند با نام الکس مای (Alex Mai) این نمای درخشان را به غول گازی بخشید.

سیاره مشتری اقمار بسیاری را در مدار خود دارد و تا سال ۲۰۱۷ تعداد ۶۹ قمر برای این سیاره شناخته شده است.

زیبایی در دنیای زحل

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

سیاره زحل به عنوان یکی از زیباترین سیارات منظومه شمسی شناخته می‌شود. فضاپیمای کاسینی (Cassini) در طول ماموریت پرافتخار خود توانست مجموعه شگفت‌انگیزی از تصاویر نزدیک به سیاره زحل را به ثبت برساند. این تصاویر در سال ۲۰۱۶ و از فاصله ۳ میلیون کیلومتری این سیاره تهیه شده‌اند. در این نمای خیره‌کننده شما می‌توانید جزئیات مختلفی از قبیل حلقه‌‌ها و قطب شمالی این سیاره را به وضوح مشاهده کنید.

زحل دارای اندازه بسیار بزرگ‌تری نسبت به زمین است و ۲۹ سال طول می‌کشد تا یک دور کامل را در مدار خورشید گردش کند. همانند سیاره مشتری، زحل نیز دارای اقمار بسیاری است که تاکنون ۶۲ عدد از آنان شناسایی شده‌اند.

کاسینی در سال ۲۰۰۴ به زحل رسید و قرار است که در سپتامبر ۲۰۱۷ خود را در اتمسفر این سیاره غرق کند.

ژست زیبای زحل در کنار تیتان

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

قمر تیتان ، بزرگ‌ترین قمر سیاره زحل در مقایسه با سایرین است. تصویر بالا که در سال ۲۰۱۵ به ثبت رسید، چشم‌انداز زیبایی از حلقه‌های زحل را در مقابل قمر تیتان نشان می‌دهد.

سیاره زحل یکی دیگر از غول‌های گازی منظومه شمسی است و از شرایط مناسبی برای حیات برخودار نیست. اما قمر تیتان یکی از نامزدهای بالقوه برای زندگی بیگانه به شمار می‌رود.

نمای زیبای اورانوس

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

فضاپیمای وویجر ۲ توانست در سال ۹۸۶ میلادی، یک نمای شگفت‌انگیز از هفتمین سیاره منظومه شمسی را به ثبت برساند. منظره درخشان و آبی رنگ این سیاره، جلوه منحصر به فردی از آن را به نمایش می‌گذارد. ناسا می‌گوید که اورانوس جهانی سرد با بادهای عظیم است که حلقه‌های کمرنگی دارد. در مدار سیاره اورانوس در مجموع ۲۷ قمر مختلف در گردش هستند.

یوهان الرت بوده (یوهان الرت بوده) به عنوان یک ستاره‌شناس مطرح آلمانی توانست در سال ۱۷۸۱ میلادی، این غول یخی را به کمک تلسکوپ خود کشف کند.

شفق‌های بیگانه در اورانوس

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

در این تصویر، حلقه‌های کم‌رنگ اورانوس به همراه لکه مربوط به شفق‌های بیگانه در این سیاره قابل مشاهده هستند. این عکس در واقع ترکیبی از تصاویر تهیه شده به کمک فضایمای وویجر ۲ و تلسکوپ فضایی هابل است.

«اورانوس» (Uranus) از نام خدای آسمان یونان اقتباس شده و هر گردش کامل به دور خورشید توسط آن ۸۴ سال به طور می‌انجامد!

سیاره نپتون

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

نپتون نیز همانند اورانوس یک غول یخی است. نپتون دورترین سیاره نسبت به خورشید در منظومه شمسی به شمار می‌رود. این تصاویر توسط فضاپیمای وویجر ۲ ناسا در سال ۱۹۸۹ به ثبت رسید. ناحیه تاریک موجود در این تصویر، نشان‌دهنده چرخش بزرگی از طوفان‌های عظیم بود که بعدها با عنوان «نقطه سیاه بزرگ» (Great Dark Spot) نام‌گذاری شد.

هر سال در نپتون برابر با ۱۶۵ سال در زمین بوده و علت آبی رنگ بودن اتمسفر این سیاره به وجود متان در آن نسبت داده شده است.

حلقه‌های نپتون

سفری به سیارات منظومه شمسی با تصاویر رسمی ناسا

فضاپیمای وویجر ۲ در جریان ماموریت شجاعانه خود توانست اولین منظره بسیار زیبای این سیاره را برای انسان به نمایش بگذارد. این تصویر که در سال ۱۹۸۹ تهیه شد، دو تا از حلقه‌های اصلی نپتون را نشان می‌دهد. ناسا می‌گوید که سیاره نپتون دارای محیطی منحصر به فرد و طوفانی است. قمر تریتون (Triton) که به عنوان بزرگ‌ترین قمر این سیاره شناخته می‌شود، تنها ماه موجود در سامانه خورشیدی است که مدار پس‌رونده دارد؛ یعنی جهت گردش آن برخلاف تمامی اقمار موجود در منظومه شمسی است.


منبع: برترینها

پناهگاه‌هایی برای نجات از آخرالزمان

در دوران جنگ سرد که خطر دولت‌ها و شهروندان را تهدید می‌کرد، مقامات در پی ایجاد پناهگاه‌هایی بودند که از آن‌ها در برابر انفجار هسته‌ای محافظت کنند.

در جنگ جهانی اول با آغاز بمباران‌های هوایی، مردم باید سریع خود را به یک پناهگاه می‌رساندند.

پناهگاه‌هایی برای نجات از آخرالزمان

بمباران بریتانیا توسط آلمان در جنگ جهانی دوم بسیاری از مردم را وادار کرد پناهگاه‌هایی ساده در خانه‌هایشان بسازند.

پناهگاه‌هایی برای نجات از آخرالزمان

با ظهور سلاح‌های هسته‌ای، نیاز به پناهگاه بیش‌ازپیش حس می‌شد. مردم باید مدت زیادی زیرزمین می‌ماندند تا سطح تشعشعات هسته‌ای کاهش یابد.

پناهگاه‌هایی برای نجات از آخرالزمان

پناهگاه‌های هسته‌ای باید در برابر نفوذ هوا مقاوم باشند تا از ورود اشعه‌ی رادیواکتیو جلوگیری شود. همچنین، باید آن‌قدر فضا داشته باشند که افراد هفته‌ها و حتی ماه‌ها با ذخیره آب و غذا در آنجا بمانند.

پناهگاه‌هایی برای نجات از آخرالزمان

برخی از پناهگاه‌های بزرگ دولتی، تمام امکانات لازم برای برقراری ارتباط با جهان بیرون را داشتند. ژنراتورهای داخل پناهگاه گرما و برق موردنیاز را تولید می‌کردند.

پناهگاه‌هایی برای نجات از آخرالزمان

خانه امن

در صورت وقوع جنگ هسته‌ای، مقامات ارشد دولت آمریکا به زیرزمین خواهند رفت.

این پناهگاه در شهر “وایت سالفر اسپرینگز” در ایالت ویرجینیای غربی قرار دارد و برای شخصیت‌های ارشد حکومتی طراحی‌شده بود، اما اکنون یک جاذبه توریستی است.

پناهگاه‌هایی برای نجات از آخرالزمان

رازِ شوروی

شوروی نیز پناهگاه‌هایی برای محافظت از رهبران خود ساخته بود. یکی از آن‌ها ۱۵۰۰ نفر را در خود جای می‌داد. این پناهگاه قادر بود در زمان حمله هسته‌ای نیز به تبادلات رادیویی و تلفنی ادامه دهد.

پناهگاه‌هایی برای نجات از آخرالزمان

با افزایش شعله‌های جنگ سرد، بسیاری از کشورهای اروپایی به فکر ساختِ پناهگاه‌های زیرزمینی افتادند. مانند این پناهگاه در هلند که بخشی از پایگاه نظامی هسته‌ای شوروی بود.

پناهگاه‌هایی برای نجات از آخرالزمان

برخی پناهگاه‌ها در انگلستان حتی اتاق‌های جلسه و تجهیزات رادیویی داشتند که می‌توانست فرکانس‌های رادیوی بی‌بی‌سی را پخش کند.

پناهگاه‌هایی برای نجات از آخرالزمان

محوشده در تاریخ؟

از زمان سقوط دیوار برلین، خطر جنگ هسته‌ای کاهش یافت و تجارت ساخت پناهگاه‌های زیرزمینی محو شد. امروزه پناهگاه‌های باقی‌مانده (مانند این پناهگاه در بریتانیا) بیشتر به چشم عتیقه دیده می‌شوند تا یک ضرورت.

پناهگاه‌هایی برای نجات از آخرالزمان

افزایش ناگهانی

اما برای عده‌ای محدود، پناهگاه مقاوم در برابر انفجار و تشعشع یک سرمایه‌گذاری باارزش است. گفته می‌شود با افزایش تنش‌ها با کره شمالی، کسب‌وکار سازندگانی مانند “رون هوبارد” در کالیفرنیا رونق گرفته است.


منبع: برترینها

آزمایشگاه‌های شیطان در زمین

مجله همشهری سرنخ: پزشکان دیوانه و دانشمندان مجنونی که وحشیانه ترین آزمایش های تاریخ را روی انسان ها انجام داده اند.

وقتی از آزمایشگاه های شیطانی که آدم ها را مثل موش آزمایشگاهی می دیده اند صحبت به میان می آید، خیلی ها یاد اردوگاه های مخوف آلمان ها می افتند اما این فقط بخشی از ماجراست. واقعیت این است که شیطان های انسان نمای زیادی وجود داشته اند که سال های سال بدون هیچ مشکل جدی، از انسان ها به عنوان طعمه های زنده شان استفاده می کرده اند.

مرد مرگ آفرین آلمان

معروف ترین پزشکان شیطان، نازی ها هستند. بزرگ ترین موسسه های پزشکی که از انسان ها به عنوان موش آزمایشگاهی بهره می بردند در دوران رایش سوم پیشرفت زیادی کردند. در این دوران بود که با جواز شخص هیتلر، هر کس که غیر آریایی محسوب می شد، با هر شیوه ای که دژخیمان می پسندیدند تحت آزمایش قرار می گرفت. یکی از وحشتناک ترین اتفاقات رخ داده از این دست مربوط به اتفاقاتی است که در زمان ریاست «دکتر جوزف منگل» در اردوگاه آشویتس اتفاق افتاده است.

او که می خواست درباره عملکرد چشم بیماران پژوهش کند، عده ای کودک سالم را انتخاب کرده و داخل رگ های شان رنگ تزریق کرد. او می خواست بفهمد که اگر به بدن مواد اولیه سازنده رنگ را تزریق کند، با توجه به این که در رگ ها مایع رنگی جریان پیدا می کند، آیا این اتفاق می تواند بر دید چشم ها هم تاثیر بگذارد یا نه. او یک هدف ثانویه هم از انجام این کارها داشت؛ می خواست ببیند با تزریق رنگ مصنوعی می شود رنگ چشم ها را تغییر داد یا نه.

آزمایشگاه های شیطان در زمین

از آنجا که جان آدم ها برای دکتر جنایتکار هیچ اهمیتی نداشت، او به راحتی می توانست هر آزمایشی که دلش بخواهد را طراحی کرده و آن را بی هیچ دغدغه ای به اجرا بگذارد. یکی دیگر از ایده های او این بود که با چسباندن نمونه های انسانی به همدیگر، از آنها دوقلوهای چسبیده بسازد. شاید می خواست با این روش کاری کند که دو انسان از یکسری اعضای مشترک استفاده کنند. البته این ایده دوم هیچ وقت عملی نشد اما نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد دکتر منگل، به طور جدی طرح های عجیب و ایده های خاصش را پیگیری می کرده است.

سنجش واکنش انسانی، آزمایش هایی با طعم مرگ

نازی ها برای انجام آزمایش های وحشیانه شان عموما دنبال نمونه های جوان می گشتند چون اعضای بدن این افراد سالم بود و می شد آن را به هر شکلی در آورد. یکی دیگر از آزمایش های مخوف نازی ها در سال ۱۹۴۲ میلادی انجام شد. پزشکان نازی در اردوگاه «براناوچی» لهستان نمونه های آزمایشی انسانی را روی یک صندلی چوبی نشانده و با چکشی که به یک دستگاه زمان سنج وصل شده بود، به طور منظم ضربه هایی به سرش وارد می کردند. این آزمایش که قرار بود واکنش های انسانی به ضربه های مداوم را بسنجد، در نهایت باعث شد تا از هر دو نفر، یکی بر اثر این ضربه ها به مشکلات روانی دچار شود.

یکی دیگر از آزمایش های وحشیانه این گروه در اردوگاه زنان «راونستبروک» اتفاق افتاد. پزشکان رایش درباره نوع خاصی از زخم های خطرناک که معمولا در میدان های جنگی برای سربازان ایجاد می شد تحقیق کرده و دنبال پیدا کردن راه درمانی برای آن بودند. آنها به جای این که از موش های آزمایشگاهی استفاده کنند با روش های وحشیانه ای این آزمایش ها را روی انسان ها پیاده می کردند.

ماجرا از این قرار بود که پزشکان نوع خاصی از آنتی بیوتیک پیدا کرده بودند که احتمال می دادند برای شفای این مرض تازه مناسب باشد اما هیچ راه دقیقی وجود نداشت که بتوانند درستی حرف های شان را اثبات کنند. در نتیجه از زندانی های شان به عنوان نمونه آزمایشگاهی استفاده کردند.

آنها برای این که همه چیز طبیعی جلوه کند، دست و پای محکومان را با چنگک هایی زخمی کرده و کاری می کردند تا از رگ های شان خون بیرون بزند. زمانی که این زخم شبیه زخم های جنگی شد، روی آن را با پانسمان هایی که عمدا به باکتری آلوده شده بود باندپیچی کردند. نتیجه آزمایش های باکتریایی در نهایت موفقیت آمیز بود و باعث شد تا داروهای جدیدی کشف شوند اما کمتر کسی است که امروزه بتواند باور کند نوع خاصی از آنتی بیوتیک ها که حتی امروزه هم به کار می روند با مرگ عده ای از زنان بی گناه کشف شده اند.

سرنوشت مرگ آفرین های آلمان

پزشکانی که در این آزمایش های وحشیانه شرکت داشته یا آنها را طرح ریزی کرده بودند، بعد از پایان جنگ و با نزدیک شدن به روزهای سقوط رایش سوم به کشورهای دیگر گریخته و در مخفیگاه های پنهانی نازی ها در کشورهای دیگر – عموما چند کشور آمریکای جنوبی – پنهان شدند. عده کمی از این افراد که عموما از رده های پایین کادر پزشکی و پرستاری بودند، گرفتار شده و در نهایت به حبس های طولانی مدت، حبس ابد یا حتی مرگ با طناب دار محکوم شدند. هر چند با مرگ آنها عملا هیچ اتفاق خاصی رخ نداد و تمام کسانی که زجرکش شده و از میان رفته بودند هیچ وقت به زندگی برنگشتند.

آزمایشگاه های شیطان در زمین

طمع با کندن پوست بیماران

در نگاه اول این طور به نظر می رسد که پزشکان قاتل معمولا از قشری هستند که در زمینه علومی مثل جراحی قلب، مغز و اعصاب و … تخصص گرفته باشند اما واقعیت این است که پزشکان قاتل در هر لباس و با هر تخصصی که باشند می توانند روی انسان ها آزمایش کنند. در سال ۱۹۵۱ میلادی دکتر آلبرت کلی من که پزشک متخصص پوست بود، با نمونه های انسانی آزمایشگاهی، کاری را کرد که تا پیش از آن فقط در برخی از مخفوف ترین اردوگاه های کار اجباری دیده شده بود.

او زمانی که در زندان «هولمس برگ» در پنسیلوانیا کار می کرد به فکرش رسید روی بیماری هایی که نوعی کرم حلقوی باعث آنها می شد تحقیق کند. او که حسابی اخلاق پزشکی را از یاد برده بود، برای این که جنایت های ریز و درشتش لو نرود، روی معتادان و زندانیانی که حبس های طولانی مدت داشتند یا بابت مصرف بیش از اندازه مواد مخدر گرفتار شده بودند، آزمایش می کرد.

اگر تعداد این افراد کمتر می شد، او به ناچار داروهایش را روی کسانی آزمایش می کرد که به خاطر مشکل کوچکی وارد درمانگاه زندان شده بودند. او در طول این مدت روی نمونه های آزمایشگاهی اش، داروهایی را امتحان می کرد که در مراحل اولیه قرار داشته و برخی از آنها حتی اجازه امتحان شدن روی بدن انسان را هم نداشتند. با این وجود او مدارکی را جور کرده بود و با شرکت های بزرگ دارویی مکاتبه می کرد تا نشان دهد که داروهایشان روی نمونه های انسانی چه تاثیری می گذارد.

او برای ۲۳ سال بدون هیچ مشکلی نتایج پژوهش های کثیفش را به این شرکت ها می فروخت. پزشک شیطانی از این راه برای خودش ثروت انبوهی جمع کرد و در عین حال باعث شد تا مسیر تولید برخی از این داروها نیز هموار شوند. تا سال ها کسی باور نمی کرد پزشکی که قرار بوده حافظ جان بیماران زندانی باشد، برای شان مشکلات جدی ایجاد می کرده است.

وقتی مدارکی علیه «کلی من» به دست آمد مشخص شد که دست کم چند صد بیمار زندانی روی دست دولت مانده که به بیماری های متعدد و بعضا لاعلاج مبتلا شده اند. مسمومیت شدید، تب خال و عفونت در استخوان پا تنها بخشی از بیماری هایی بود که مشخص شد تا آن زمان عده ای را گرفتار کرده است.

سرنوشت پزشک متخلف: با وجود این که شواهد زیادی علیه دکتر وجود داشت اما او هرگز اتهاماتش را نپذیرفت و خودش را تا آخرین جلسه دادگاه بی گناه می دانست. در سوی دیگر مدارک انبوهی وجود داشت که نشان می داد دکتر واقعا گناهکار است. به همین خاطر او هر چند اعتراف نکرده بود اما به زندان افتاد و تا پایان عمر پشت سلول های سیمانی روز را به شب رساند.

آزمایش ژاپن برای انتقام گیری

«بخش ۷۳۱» یکی از مخوف ترین آزمایشگاه های پزشکی تاریخ بود که در زمان جنگ جهانی دوم طراحی شد. پزشکان ارتش ژاپن با مجوز رسمی دولت با انجام آزمایش هایی وحشتناک، ضمن این که راهی برای درمان بیماری های غیرقابل علاج پیدا می کردند، کسانی را که به هر دلیلی از شرکت در جنگ طفره رفته و تمایلی به رو در رویی با دشمنان ژاپن نشان نداده بودند، مجازات می کردند.

آزمایشگاه های شیطان در زمین

این شیوه های کشتار به خاطر درگیری شدید ژاپن در جنگ، عمدتا به شکل گروهی انجام می شد و به اندازه اردوگاه های آلمان نازی برنامه ریزی مشخصی نداشت. نظامیان ژاپنی، غیرنظامیانی را که برخلاف میل شان عمل کرده بودند، به شیوه خاصی قتل عام می کردند. یکی از این شیوه ها، آلوده کردن عده ای از حشرات – به خصوص کک – به ویروس طاعون بود. آنها این کک ها را نزدیک روستاهایی که اهالی شان از جنگ فراری بودند رها می کردند تا همه آنها را بکشند.

البته برای این که این بیمارهای خود ساخته را از دست ندهند و بتوانند با خیال راحت روی نمونه های انسانی مبتلا به یک بیماری ناشناخته و مرموز مطالعه کنند، گروهی از آنها را به بخش ۷۳۱ در یکی از بیمارستان های مشهورشان منتقل کردند. در یکی از بزرگ ترین کشتارهایی که بر اثر رها کردن عامل طاعون در ژاپن رخ داد، تمام اهالی روستای مشهور «مانچریا» کشته شدند.

پروژه بخش ۷۳۱ که ظاهری کاملا قانونی داشت در سال ۱۹۳۱ میلادی تحت عنوان پروژه «پیشگیری از بیماری» به صورت ملی و سراسری اجرا می شد اما از سال ۱۹۳۵ میلادی این پروژه به دست ارتش افتاد و به نظر می رسد که از همان زمان نیز به عنوان ابزاری برای کشتار مردم عادی استفاده شده است.

شیوه کشتار متحول می شود

از زمانی که یک پروژه انسان دوستانه به ابزاری برای کشتار مردم ژاپن تبدیل شد، عده قابل توجهی از «نافرمان های ارتش» کشته شدند. آنها در طول این مدت با ابتلا به بیماری های مختلف از جمله وبا، طاعون و برخی بیماری های ویروسی دیگر کشته می شدند. دولت چین که از گذشته درگیری های مختلفی با ژاپنی ها داشت، بعدتر اعلام کرد حدس می زند دست کم ۵۸۰ هزار نفر در این پروژه به کام مرگ فرستاده شده باشند.

این پروژه مرگبار تا حدود ۱۰ سال بعد همچنان ادامه داشت. حجم کشتارها در سال های پایانی پروژه «بخش ۷۳۱» آن قدر زیاد شده بود که گفته می شد برای ادامه تحقیقات، روش قدیمی یعنی قرار دادن کک یا جانور آلوده به ویروس روی بدن افراد جواب نمی دهد، به همین دلیل خون کسانی را که می مردند گرفته و آن را به بدن افراد سالم تزریق می کردند. با این روش، پزشکان شیطانی می توانستند مراحل بیماری را از همان جایی که باعث مرگ شده بود دوباره بسنجند و زمان شان کمتر هدر می رفت.

سلاخی محکومان به بهانه آزمایش

وقتی مردم روستاها تعداد شان رو به کاهش رفت، پزشکان ژاپنی بدون این که خم به ابرو بیاورند، سراغ نمونه های انسانی دیگری رفتند. آنها محکومان به اعدام یا محکومان حبس های طویل المدت – به خصوص کسانی که به دلایلی وارد درمانگاه زندان شده بودند – را به ویروس های مورد علاقه شان مبتلا می کردند.

این پروژه مخوف آرام آرام حالت زیرزمینی به خودش گرفت. در سال های پایانی، تعدادی از پزشکان «بخش ۷۳۱» بخش هایی از ارگان های زنده بدن را که سالم هم بودند، از بدن محکومان بیرون آورده و مورد آزمایش قرار می دادند. در مواردی هم که آزمایش ها حالت ماجراجویانه پیدا می کرد، بخش هایی از اعضای سمت چپ بدن را جدا کرده و به سمت راست پیوند می زدند. ناگفته پیداست که این بخش از پروژه کاملا با شکست مواجه می شد.

عاقبت جنایتکاران ژاپن: بعد از ورود ارتش شوروی به ژاپن، کسانی که این پروژه های عجیب آدم کشی را راه انداخته بودند، محاکمه شدند. بنا بر نقشی که در این پروژه داشته و میزان کسانی که باعث مرگ شان شده بودند، هر کدام به دو تا ۲۵ سال کار اجباری محکوم شدند. از آنجا که همه نمونه های آزمایشی جان باخته بودند، بعد از سال ها تنها یک نفر از کسانی که در آن آزمایش ها به عنوان موش آزمایشگاهی شرکت داشتند، شناسایی شد. او سال ها در مرکز بیماران روانی تحت درمان بود و هیچ وقت نتوانست خاطره آن آزمایش های تلخ را از ذهنش دور کند. او به خاطر تجربه های خاصی که داشت در یک مرکز تحقیقاتی پزشکی در ژاپن به عنوان مشاور کار می کرد.

آزمایشگاه های شیطان در زمین

دولت کانادا از دهه ۴۰ تا ۹۰ میلادی فرزندان بومیان را سوژه آزمایش کرده بود

آزمایشگاهی به وسعت مدرسه

سال ها پیش مدارسی در کانادا تاسیس شدند که در ظاهر کارشان آموزش خواندن و نوشتن به کودکان سرخپوستان کانادایی یا بقیه بومی هایی بود که از ابتدا در این کشور زندگی می کردند اما در اصل، اتفاق دیگری پشت دیوارهای سیمانی این مدارس در جریان بود. در این مدرسه ها که به صورت شبانه روزی اداره می شدند، بچه ها از سه سالگی از والدین شان جدا شده و تحت آزمایش های مختلف پزشکی قرار می گرفتند.

آزمایش برای سنجش حس ششم

این بچه های بیچاره در حوالی سال های ۱۹۴۰ میلادی تحت آزمایش های عجیبی بی رحمانه و غیر اخلاقی قرار گرفته بودند که تا پیش از آن نظیری نداشتند. بخشی از این آزمایش ها ربطی به آزمایش های معمول پزشکی نداشتند و صرفا به خاطر حس کنجکاوی پزشکان طراحی شده بودند.

یکی از این پرسش هایی که باعث شده بود تا بچه های بیچاره تحت آزمایش های عجیب قرار بگیرند، پی بردن به ساختارهای ژنتیکی اقوام بومی کانادا بود. آنها می خواستند بدانند ادعای بومی هایی که می گویند به دنیای غیب دسترسی دارند، چقدر واقعی است. به همین دلیل بچه های بیچاره را آزمایش می کردند تا متوجه شوند «حس ششم» در آنها چقدر خوب کار می کند. این طور که در اسناد به جا مانده از آن مدرسه دیده می شود، ۵۰ نفر از بچه ها صرفا برای همین یک آزمایش در نظر گرفته شده بودند.

ما پیشگو نیستیم

از آنجا که بچه ها در مدرسه شبانه روزی تنها بوده و بزرگ تری بالای سرشان نبود، پزشکان بدون هیچ دردسری آنها را به گروه های مختلف تقسیم بندی کرده و آزمایش های مختلفی انجام می دادند.

یک گروه دیگر از بچه های شش تا ۲۰ ساله بومی که در این مدرسه نگهداری می شدند در یک برنامه آزمایشی ویژه شرکت داده شدند تا «قدرت پیشگویی»شان مورد بررسی قرار بگیرد. در این آزمایش ویژه، کارت هایی با نوشته ها یا اشکال متفاوت روبروی شان قرار می گرفت و از آنها خواسته می شد حدس بزنند که پشت کارت ها چه چیزی نوشته شده است. نتایجی که در نهایت به دست آمد نشان می داد که این بچه ها لزوما هیچ قدرت پیشگویی خاصی ندارند و اگر جوابی را درست بر زبان آورده اند، صرفا به خاطر شانس و اقبال بوده است.

زمان سنج مرگ

بخش دیگری از آن چه اسمش تحقیق گذاشته شده بود، به میزان تحمل بچه ها نسبت به گرسنگی و کمبود مواد مغذی پرداخته است. در این بخش از آزمایش، بچه ها صرفا با یک نان تست بلغور جو تغذیه می شدند و نهار و شام شان هم مقداری سوپ رقیق بود. این وضع تغذیه آن قدر بد و وحشتناک بود که گروهی از بچه ها بر اثر سوء تغذیه مرده بودند و در دوره ای میزان مرگ و میر حتی به ۵۰ درصد هم رسیده بود. این در حالی بود که مدیران مدرسه و مسئولان بزرگسال غذای خوب و خوش پختی را می خوردند که بچه های شبانه روزی در آشپزخانه برای شان آماده کرده بودند.

آزمایش با هدف نسل کشی

در سال ۲۰۱۳ میلادی برای اولین بار اسنادی از «گرسنگی کشیدن» بچه های بومی در مدرسه های شبانه روزی منتشر شد که نشان می داد این کار از روی عمد و با هدف بررسی واکنش بدن این بچه ها صورت پذیرفته است. این اسناد تاکید می کرد که بچه ها صرفا به خاطر تحقیقات این گروه از کسانی که اسم خودشان را دانشمند گذاشته بودند، تحت این برنامه زجرآور قرار داده شده بودند.

در حالی که بعضی از طرفداران مدارس بومی در کانادا به دفاع از دولت وقت پرداخته و گفته بودند که آمار مرگ و میر در مدارس شبانه روزی دیگر هم بالا بوده است، آمار واقعی نشان می داد مرگ و میر – آن هم بر اثر سوء تغذیه – در مدارسی که برای بومی ها خدمات ارائه می داد خیلی زیاد بود. گزارشی که آن زمان منتشر شده نشان می دهد  که بیشتر از نیمی از این دانش آموزان بر اثر کمبود مواد خوراکی کشته شده بودند. این احتمالا بخشی از برنامه ای بوده که می خواست تا نسل این گروه از بومی ها را منقرض کرده یا تعدادشان را کمتر کند.

سرنوشت این آزمایش

این رسوایی آن قدر جدی و مهم بود که در نهایت باعث شد نخست وزیر وقت کانادا از رخ دادن این آزمایش های عجیب عذرخواهی کند. گفته می شد در این کلاس ها که تا سال ۱۹۹۶ میلادی دایر بوده، بیشتر از ۱۵۰ هزار دانش آموز شرکت کرده بودند.


منبع: برترینها

سازه‌ای چوبی با قدمتی ۳ برابر بیشتر از اهرام مصر!

باستان‌شناسان در ۲۱ ژانویه ۱۸۹۴ مجسمه‌ روسی‌ای را کشف کردند که قدمتی ۱۱ هزار ساله داشت. در این مطلب به بررسی اسرار مخفی مجسمه شیگیر خواهیم پرداخت.

سازه‌ای چوبی با قدمتی ۳ برابر بیشتر از اهرام مصر!

شیگیر (Shigir) یک مجسمه باستانی از جنس چوب درخت صنوبر است که حکاکی‌های تاریخی بسیاری بر روی آن به چشم می‌خورد. باستان‌شناسان با حفر ۴ متر توانستند مجسمه شیگیر را به عنوان قدیمی‌ترین سازه بشری بیرون بیاورند. با توجه به اینکه قدمت این سازه چوبی به ۱۱ هزار سال می‌رسد، باستان‌شناسان عقیده دارند که با قدیمی‌ترین تندیس چوبی در جهان طرف هستیم! گفته‌ می‌شود که مجسمه شیگیر اسرار مخفی بسیاری را در خود نهفته کرده که ۳ برابر نسبت به اهرام مصر قدیمی‌تر هستند.

کارشناسان این سازه چوبی را به عنوان یک کپسول زمانی می‌شناسند؛ چرا که با واکاوی اسرار مخفی مجسمه شیگیر می‌توان به جزئیاتی از خلقت جهان دست پیدا کرد! با این وجود، باستان‌شناسان معتقدند ناگفته‌های بسیاری در مورد این تندیس باستانی وجود دارد که هنوز از آنان اطلاعاتی در دست نیست.

سازه‌ای چوبی با قدمتی ۳ برابر بیشتر از اهرام مصر!

مجسمه شیگیر توسط گروهی از معدنچیان طلا در کوه‌های اورال و در سال ۱۸۹۴ میلادی کشف شد. حکاکی‌های موجود بر سطح این تندیس چوبی پیام‌های اسرارآمیزی را از گذشته در دل خود پنهان کرده و همچنین قدمت ۱۱ هزار ساله این تندیس، پرسش‌های بسیاری را برای باستان‌شناسان به وجود آورده است. شیگیر یک تندیس چوبی با ۷ صورتک اسرارآمیز است که هم‌اکنون در موزه یکاترینبورگ (Yekaterinburg) کشور روسیه به نمایش درآمده و هرساله بازدیدکنندگان بسیاری را روانه این موزه می‌کند. به گفته دانشمندان، یکی از این هفت صورتک، چهره‌ای ۳ بعدی داردو باقی آنان به شکل اسرارآمیزی در بدنه آن مخفی شده‌اند. چندی بعد از کشف اولیه، مجسمه شیگیر توسط دو دانشمند آلمانی به مدت چندین سال مورد مطالعه قرار گرفت.

متاسفانه تاکنون هیچ کسی موفق نشده که پیام‌های حکاکی شده بر روی این تندیس را درک و یا تفسیر کند. با این حال به نظر می‌رسد که اسرار مخفی مجسمه شیگیر با گذشت نزدیک به دو قرن، همچنان باید در هاله‌ای از ابهام قرار داشته باشند. علاوه بر این، هیچ یک از کارشناسان نتوانسته‌اند علت شکل و شمایل ظاهری این مجسمه را شرح دهند. این تندیس دارای ۷ صورتک بوده و به نظر می‌رسد که توسط انسان‌های باستانی ساخته شده باشد، اما با این حال هنوز علت ارتفاع ۵٫۳ متری آن مشخص نیست. مجسمه شیگیر دارای ارتفاع بسیار بلندی است و دانشمندان را به این پرسش اساسی می‌رساند: چرا این مجسمه را در اندازه کوچک‌تری نساخته‌اند؟

سازه‌ای چوبی با قدمتی ۳ برابر بیشتر از اهرام مصر!

در طی یک کنفرانس علمی جدید در موزه یکاترینبورگ که در حضور جمعی از کارشناسان بین‌المللی برگذار شد، پروفسر میخائیل ژیلین (Mikhail Zhilin) گفت که این تندیس روسی از چوب درخت صنوبر و صورتک‌های آن به کمک ابزارهای سیلیکونی ساخته شده‌اند. سطح این مجسمه چوبی با سه وسیله ساینده در اندازه‌های مختلف جلا داده شده و با حکاکی‌هایی اسرارآمیز تزئین شده است.

کارشناسان نتیجه گرفتند که هفت چهره مربوط به این تندیس چوبی با دقت بسیار زیادی ایجاد شده‌اند که هنوز از ابزارهای مورد استفاده در ساخت آنان اطلاعات دقیقی در دست نیست.

سگ آبی (Beaver) حیوانی‌ست که چوب درختان را با دندان‌های خود می‌جود. دانشمندان بر این باورند که مردمان باستانی و سازندگان این بت روسی ، احتمالا با استفاده از ابزاری مشابه با دندان این حیوان چنین تندیسی را ساخته‌اند.

در ادامه این مطالعات، دانشمندان دریافتند که نشانه‌های موجود بر روی سطح مجسمه شیگیر، حکایت از آن دارد که مردمان باستانی آن زمان، احتمالا از دندان‌های سگ آبی برای ساخت این اثر بی‌نظیر استفاده کرده‌اند.

در حالی که جزئیات اندکی از این مجسمه اسرارآمیز رمزگشایی شده‌اند، هنوز کارشناسان از علت اصلی ساخت چنین تندیسی بی‌اطلاع هستند. آن‌ها عقیده دارند که اسرار مخفی مجسمه شیگیر بسیار پیچیده‌تر از آن هستند که در نگاه اول تصور می‌کنیم. برای مثال، ظاهر این مجسمه که دارای صورتک‌های انسان است، هیچ شباهتی به انسان‌های ۱۱ هزار سال قبل ندارد؛ حداقل با استناد بر برآوردهای ما از انسان باستانی!

سازه‌ای چوبی با قدمتی ۳ برابر بیشتر از اهرام مصر!

سازندگان این مجسمه باستانی سعی داشته‌اند چه پیامی را به ما منتقل کنند؟ حکاکی‌های صورت گرفته بر روی این مجسمه، با چه هدف و معنایی ایجاد شده‌اند؟ و سوال عجیب‌تر اینکه به چه علت مجسمه شیگیر ارتفاعی ۵٫۳ متری دارد؟ این‌ها از جمله سوالاتی هستند که دانشمندان با وجود مطالعات بسیار هنوز از پاسخ به آن بی‌اطلاع هستند.

پروفسور ژیلین به عنوان یکی از دانشمندان برجسته در موسسه باستان‌شناسی آکادومی علوم روسیه در هنگام بررسی این مجسمه باستانی گفت که قدمت این سازه چوبی، سه برابر بیشتر از اهرام مصر و سازه استون هنج در انگلستان است. وی در این باره گفت:

    مجسمه شیگیر یک شاهکار واقعی است و غنیمتی احساسی و عظیم را حکایت می‌کند. تندیس چوبی شیگیر بدون شک یکی از مهم‌ترین مجسمه‌های منحصر به فرد در تاریخ بشریت به شمار می‌رود و در واقع در مقایسه با سازه‌های باستانی دیگر بی‌نظیر است. این سازه ظاهری همچون یک موجود زنده داشته و در عین حال پیچیدگی بسیاری دارد. تمامی قسمت‌های این مجسمه با پیام‌هایی مرموز حکاکی شده که احتمالا سازندگان آن سعی داشته‌اند رموز علمی دوران خود را به ما منتقل کنند.

کارشناسانی که بر روی این تندیس چوبی مطالعه کرده‌اند، جمیعا به این نتیجه رسیده‌اند که پیام‌های موجود بر روی این سازه باستانی احتمالا تا همیشه یک رمز و راز کامل برای انسان مدرن باقی خواهد ماند.


منبع: برترینها

عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا

نخلستان «الچه» (به عربی: إلش)، در «پالمیرال دی الچه» اسپانیا، یک باغ و مزرعه ی درخت نخل است که در شهر الچه در استان الیکانته اسپانیا قرار گرفته و بزرگترین باغ نخل اروپا به شمار می رود. تعداد نخل های این باغ در حدود ۱۱ هزار نفر است. این نخلستان ها توسط مسلمان و در دوران حکومت مرابطین ایجاد شده و گسترش یافته است.

شایان ذکر است که  در ۷۱۱ میلادی لشکر مسلمانان به فرماندهی “طارق بن زیاد” لشکریان رودریگ پادشاه ویزیگوت که بر اسپانیای مسیحی سلطنت می کرد را در سواحل رودخانه ریوبارباته درهم می شکند. این سرآغاز فتح اسپانیا توسط مسلمانان بود.  از آن پس نزدیک به ۸۰۰ سال سرزمین اسپانیا که درآن زمان آندلس نام گرفته بود شاهد شکوفایی تمدنی بود که تا به امروز آثار آن در اسپانیا باقی مانده است. باغ نخل الچه یکی از یادگارهای از حضور ۸۰۰ ساله مسلمانان در اسپانیا است.

عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 
عکس‌هایی از عربی‌ترین شهر اسپانیا 


منبع: برترینها

داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته

شاید هر روزه در اخبار اتفاقات و موردهای عجیب و غریبی را ببینید که شما را شگفت زده خواهند کرد اما داستان پیرمردی ۸۲ ساله اهل استان فارس که ۶۰ سال است حمام نرفته از دسته داستان هایی به شمار می آید که علی رغم سادگی موضوع، بغرنج، ناراحت کننده و باور نکردنی به نظر می رسد.

شاید هر روزه در اخبار اتفاقات و موردهای عجیب و غریبی را ببینید که شما را شگفت زده خواهند کرد اما داستان پیرمردی ۸۲ ساله اهل استان فارس که ۶۰ سال است حمام نرفته از دسته داستان هایی به شمار می آید که علی رغم سادگی موضوع، بغرنج، ناراحت کننده و باور نکردنی به نظر می رسد. از همه ناراحت کننده تر این که وی غذایش را از میان زباله ها تامین کرده و مدفوع حیوانات را دود می کند. وی که کثیف ترین (البته با کمال تاسف به معنای تمیز نبودن) مرد جهان لقب گرفته در روستای دژگاه در شهرستان فراشبند استان فارس زندگی می کند.

داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته

وی که عمو حاجی نام دارد در گفتگو با روزنامه ی انگلیسی زبان «تهران تایمز» گفته است که بیش از ۶۰ سال از آخرین حمام وی می گذرد. وی دلیل دوری خود از آب را ترس از مریض شدن عنوان کرده است. حتی یک بار گروهی از مردان روستا سعی کرده بودند برای او حمامی فراهم کنند اما عمو حاجی ترسیده و فرار کرده بود. بدون شک این کار باتوجه به حمام نرفتن این پیرمرد به مدت ۶۰ سال برای این مردان نیز به اندازه ی عمو حاجی سخت بوده است. از آن زمان تاکنون سخن گفتن از حمام برای عمو حاجی دردناک بوده و او را عصبانی می کند.

داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته

اما مشکل او تنها با حمام نیست زیرا از هر گونه تماسی با آب تمیز نیز دوری می کند. عموحاجی روزی ۵ لیتر آب تمیز را با استفاده از قوطی حلبی زنگ زده و کثیف خود می نوشد. همچنین او علاقه ای به خوردن غذای سالم ندارد و بخش زیادی از غذایش را غذاهای ته سطل های آشغال تشکیل می دهد. عادت عجیب دیگر وی این است که مدفوع حیوانات را در پیپ بزرگش ریخته و دود می کند. البته نباید فکر کنید که عمو حاجی با چنین شرایط ناسالمی هیچ اهمیتی به سلامت و ظاهر خود نمی دهد. او مرتباً ریش های  بلندش را کوتاه می کند هر چند که برای این کار نیز روش خاص و غیرمعمول خود را دارد.

داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته

وی به جای استفاده از تیغ و قیچی ترجیح می دهد موهای خود را روی آتش بسوزاند و برای دیدن خود نیز از یک آینه ماشین استفاده می کند. عمو حاجی در زمینه ی پوشیدن لباس نیز زیاد به خود سخت نمی گیرد و در تمام طول سال تقریباً یک لباس را به تن دارد و تنها در فصل زمستان از یک کلاهخود جنگی برای در امان ماندن سرش از سرما و بارش برف و باران استفاده می نماید. او علاقه ی زیادی نیز به خوابیدن در چهاردیواری ندارد و زمین را خانه ی خود می داند.

داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته

عمو حاجی بیشتر سال را در یک حفره ی شبیه قبر گذرانده و زمستان را نیز در چهاردیواری ساده ای که مردم روستا برای وی ساخته اند زندگی می کند. جالب این که برخی معتقدند وی در دوران جوانی شکست عشقی خورده و از آن ببعد به این شرایط دچار شده است اما عمو حاجی در سخنان خود گفته که علیرغم سبک زندگی عجیب و غریب و سن بالایش همچنان به ازدواج فکر می کند و اگر زنی پیدا شده و با شرایط او مشکلی نداشته باشد ازدواج خواهد کرد.

داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته 
داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته 
داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته 
داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته 
داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته 
داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته 
داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته 
داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته 
داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته 
داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته 
داستان عجیب پیرمردی که ۶۰ سال حمام نرفته 


منبع: برترینها

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی اخیر

برترین ها: میلیون‌ها نفر در آمریکا شاهد خورشیدگرفتگی تماشایی ۲۱ آگوست ۲۰۱۷ بودند. اما شاید هیچکس بیش از دانشمندان، محققان و فضانوردان ناسا این پدیده را تحسین نکنند. در انتظار این رویداد که بعد از ۹۹ سال رخ می‌داد، این سازمان حتی یک وبسایت مخصوص خورشیدگرفتگی ۲۰۱۷ راه اندازی کرد. ناسا برای توانایی در گرفتن عکس‌های باورنکردنی از منظومه شمسی مشهور است؛ بنابراین عکس‌های جالبی از این خورشیدگرفتگی گرفته اند. ناسا بهترین عکس هایی که از زمین یا خارج از زمین از این پدیده گرفته را منتشر کرده است. این تلاش برای جذب مردم به موارد مرتبط با فضا و تشویق آن‌ها به نجوم است.

 

عکس ترکیبی که از ۴ فریم تشکیل شده و ایستگاه فضایی بین المللی را با شش فضاپیما نشان می‌دهد که از مقابل خورشید با سرعت ۵ مایل در ثانیه عبور می‌کنند. پارک ملی Northern Cascades در واشنگتن.

 بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷

تصویر ترکیبی از ۱۱ فریم که فرآیند خورشید گرفتگی را از دبیرستان مدرس در اورگان نشان می‌دهد.

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷ 

مدرس، اورگان

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷ 

تصویر ترکیبی از پیشرفت خورشیدگرفتگی از دریاچه رز در پارک ملی Northern Cascades در واشنگتن.

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷ 

مدرس، اورگان

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷ 

تصویر خورشیدگرفتگی از مرکز پرواز فضایی گوادارد ناسا در گرینلند، مریلند

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷ 

اثر حلقه الماس دیده شده از مدرس، اورگان

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷ 

تصویر ترکیبی از ۹ تصویر که فرآیند خورشید گرفتگی جزئی را در نزدیکی بنر در وایومینگ نشان می‌دهد.

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷ 

تصویر ترکیبی که فرآیند خورشیدگرفتگی را از مدرس، اورگان نشان می‌دهد.

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷ 

تصویر عبور ماه از خورشید که توسط SDO در نور ماورابنفش شدید گرفته شده است.

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷ 

دریاچه رز، واشنگتن

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷ 

عبور سایه ماه از اقیانوس آرام

بهترین عکس‌های ناسا از خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۷ 


منبع: برترینها

چرا چند دقیقه قبل از زنگ خوردن ساعت بیدار می‌شویم؟

این اتفاق به خاطر ساعت داخلی بدن است که به طور غیر ارادی برای زود بیدار شدن زمانبندی شده است. ساعت زیستی بدن شما به طور خودکار در فواصل معینی بدون نیاز به زنگ هشدار برای انجام کار به خواب می رود و بیدار می شود.

تقریبا حالت عجیب و شایعی در میان ما وجود دارد، به این صورت که چند دقیقه قبل از این که ساعت زنگ بخورد از خواب بیدار می شویم. اغلب این حالت آزاردهنده است، زیرا پنج دقیقه از خوابمان از دست رفته است.  با این وجود یک تفسیر علمی و منطقی برای آن وجود دارد.

چرا چند دقیقه قبل از زنگ خوردن ساعت بیدار می‌شویم؟

این اتفاق به خاطر ساعت داخلی بدن است که به طور غیر ارادی برای زود بیدار شدن زمانبندی شده است. ساعت زیستی بدن شما به طور خودکار در فواصل معینی بدون نیاز به زنگ هشدار برای انجام کار به خواب می رود و بیدار می شود.
 
پروتئین PER

بدن از پروتئینی به نام PER برای تنظیم فشار خون، تعداد ضربان قلب و همچنین تنظیم چرخه ی خواب استفاده می کند. این پروتئین باعث می شود تا شما در هنگام نزدیک شدن به موعد خواب، احساس خواب آلودگی کنید و هر روز صبح در یک تایم مشخص از خواب بیدار شوید.
 

چرا چند دقیقه قبل از زنگ خوردن ساعت بیدار می‌شویم؟

 
هورمون های استرس

در این میان یک ساز و کاری در جسم اتفاق می افتد که متعمدانه پیش از صدای زنگ ساعت شما را از خواب بیدار می کند. بدن شما نمی خواهد به طور ناگهانی و با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شوید، و به همین دلیل هورمون های استرس مثل هورمون کورتیزول را در بدن منتشر می کند تا این اتفاق به تدریج رخ دهد و به جای بیدار شدن ناگهانی با صدای زنگ ساعت، با آرامش بیشتری از رختخواب برخیزید.

 چرا چند دقیقه قبل از زنگ خوردن ساعت بیدار می‌شویم؟


منبع: برترینها

ردپای هنر سیلو در استرالیا

برترین ها: بیش از صد سال است که سیلوهای غلات در ویکتوریا در استرالیا چشم اندازه روستایی این ایالت را تعریف می‌کنند. اکنون این برج‌های غلات به آثار هنری عظیمی در تکریم کشاورزان این منطقه تبدیل شده اند. در دسامبر ۲۰۱۵، هنرمند خیابانی گیدو وان هلتن یک نقاشی دیواری بزرگ روی چهار سیلوی بلااستفاده در شهر بریم ایجاد کرد که الهام بخش «دنباله هنر سیلو» شد. مجموعه‌ای که شامل نقاشی دیواری هایی روی سیلوهای شمال غرب ویکتوریا می‌شد. این مجموعه امسال تکمیل شد و یک مسیر ۲۰۰ کیلومتری را پوشش می‌دهد. این مجموعه بزرگترین گالری فضای باز استرالیا است و انتظار می‌رود هزاران گردشگر را برای کمک به اقتصاد محلی و تقویت روحیه مردمی که دوران سختی را در خشکسالی گذراندند، جذب کند.

این دنباله از Rupanyup آغاز می‌شود، جایی که هنرمند روسی جولیا ولچکوا یک طرح تک رنگ از دو ورزشکار محلی را نقاشی کرده است.

 ردپای هنر سیلو در استرالیا

نقطه بعدی شیپ هیلز است که در آن چهار چهره روی شش سیلو نقاشی شده است. این پرتره‌ها نماد اهمیت به مردم محلی است.

 ردپای هنر سیلو در استرالیا
ردپای هنر سیلو در استرالیا 

 نقاشی بعدی چهار نفر از ساکنان بریم و نماینده جامعه کشاورز در دوران
خشکسالی است. این نقاشی دیواری نشانه محلی و الهام بخش دنباله هنر سیلو
است.

ردپای هنر سیلو در استرالیا 
ردپای هنر سیلو در استرالیا 

نقاشی بعدی در Lascelles است. در اینجا هنرمند ملبورنی «رون» پرتره دو کشاورز محلی را نقاشی کرده، جف و مریلین هورمن که به مناظر روستایی نگاه می‌کنند. خانواده هورمن چهار نسل است که در این منطقه کشاورزی و زندگی می‌کنند.

ردپای هنر سیلو در استرالیا
ردپای هنر سیلو در استرالیا
 

هنر سیلو در شهر Patchewollock به پایان می‌رسد، جایی که فینتان مگی یک چوپان و کشاورز محلی به نام نیک را نقاشی کرده است.

ردپای هنر سیلو در استرالیا 


منبع: برترینها

شهری که به جای کبوتر عقاب سرسفید دارد

برترین ها: عقاب گر یا سرسفید باشکوه، پرنده ملی ایالات متحده آمریکاست، اما بیشتر آمریکایی‌های خوش شانس می‌توانند یکی از این پرنده را مستقیما خودشان ببینند. مگر اینکه در شهر آنالاسکا زندگی کنند، جایی که عقاب‌های سرسفید به اندازه کبوتر‌ها در سایر سکونتگاه‌های انسانی رایج هستند. آنالاسکا حدود ۴۷۰۰ نفر جمعیت و بیش از ۶۰۰ عقاب سرسفید زیبا دارد.

به نظر رویایی می‌رسد، اما زندگی با شکارچیان منطقه معایب خودش را نیز دارد. احتمال اینکه یک عقاب به شما حمله کند از هرجای دیگری در آمریکا بیشتر است و مردم محلی دادما باید مراقب باشند به خصوص وقتی نزدیک لانه هایشان می‌روند. به نظر می‌رسد آن‌ها از اینکه انسان به لانه شان نزدیک شود متنفر هستند. عقاب‌های سرسفید معمولا روی درختان بلند لانه می‌سازند، اما مشکل این است که آنالاسکا درختان زیادی ندارد بنابراین پرندگان لانه‌های خود را روی صخره‌های شهر یا ساختمان‌ها می‌سازند که باعث می‌شود بیشتر در معرض نفوذ انسان قرار بگیرند. زیاد پیش می‌آید که مردم این شهر نادانسته به لانه‌های آن‌ها نزدیک می‌شوند، به همین دلیل مامورین قانون علائم هشداردهنده در ماه‌های لانه سازی آن‌ها از اوایل ژوئن تا اواخر تابستان نصب می‌کنند. بااین حال بین شش تا ده مورد پیش می‌آید که در آن مردم هنگام مواجهه با عقاب‌ها نیاز به مراقبت‌های پزشکی پیدا می‌کنند. عقاب‌ها برای محافظت از لانه و جوجه هایشان با پنجه به سر مردم حمله می‌کنند. پلیس مجبور است در پارک‌های بازی عقاب‌ها را از بچه‌ها دور نگه دارد، زیرا دو کودک به دام عقاب‌ها افتاده اند.

اما چرا در این منطقه این قدر عقاب زیاد است؟ آنالاسکا در نزدیکی بندر هلند واقع شده که یکی از بزرگترین بنادر ماهیگیری جهان است و ماهی غذای اصلی عقاب هاست. وقتی یک قایق پر از ماهی می‌شود عقاب‌ها به آن حمله می‌کنند و قبل از اینکه خدمه آن‌ها را دور کنند تا جایی که بتوانند ماهی برمی دارند. همچنین در این شهر محل دفن زباله وجود دارد، یکی دیگر از مکان‌های مورد علاقه عقاب ها؛ بنابراین زمان زیادی را در جستجوی غذا در میان این زباله‌ها می‌گذرانند. هرچیزی که به نظر خوشمزه برسد توجه آن‌ها را جلب می‌کند. درحالیکه مردم آنالاسکا عقاب هایشان را دوست دارند، اما بسیاری از آن‌ها عقاب‌ها را آفت می‌دانند. آن‌ها هرجا می‌روید هستند، اما برخلاف کبوتر‌ها که با دیدن انسان فرار می‌کنند عقاب‌ها حمله می‌کنند. اما منظره عقاب‌های این شهر برای گردشگران و تازه واردان جالب است.

شهری که به جای کبوتر عقاب سرسفید دارد 
شهری که به جای کبوتر عقاب سرسفید دارد 


منبع: برترینها

خلق آثار هنری در جلسات احضار روح

خلق آثار هنری در جلسات احضار روح به قرن ۱۹ میلادی بر می گردد. زمانی که در یک اتاق نشیمن کم‌نور، تلاش شد روح تیتان و کرگیو به دنیای فانی بازگردد تا دستان جورجیانا هافتون هنرمند را یاری کنند تا به او در خلق آثاری جدیدی کمک کند. در این میان هافتون با ادعای اینکه تحت تاثیر مرشدان روحی خود بوده است، شروع به کشیدن تصاویری رنگارنگ و فوق‌العاده درخشان انتزاعی کرد که برخلاف هرچیزی بود که پیش از آن در هنر دیده می‌شد. در ادامه با ما همراه شوید.

نقاشی‌های هافتون –  در جلسات احضار روح  – نمونه‌های پیشگام در هنر انتزاعی به‌شمار می‌رود و منتخبی از آنها در لندن به نمایش گذاشته شده‌ است. این نمایشگاه به عرصه در حال ظهور هنر و ارزیابی مجدد تاریخی این دوره می‌پردازد که قصد دارد درک ما از هنر قرن ۱۹ را تغییر دهد.

این در حالی بود که روح‌گرایی مدرن با جنبشی در آمریکا در دهه ۱۸۴۰ آغاز گشت و منشاء آن اغلب به خواهران فاکس از هیدزویل نسبت داده می‌شود. طرفدارن این سبک باور دارند که روح انسان از مرگ نجات می‌یابد و علاقه جدی به جهان فانی دارد. در مرکز این گرایش «واسطه روحی» وجود دارد.

خلق آثار هنری در جلسات احضار روح
عکسی نایاب از جورجیانا هافتون هنرمند نقاش

به هنگام خلق آثار هنری در جلسات احضار روح یک واسطه وجود داشت که این واسطه به شخصی گفته می شد که حساسیت‌های ویژه‌ای برای برقراری ارتباط روحی داشته و اعتقاد بر این است که از طریق چنین شخصی برقراری ارتباط بین دو جهان ممکن شده است.

اعتقاد به عالم ارواح در اوایل دهه ۱۸۵۰ به بریتانیا راه یافت، جایی که خیلی زود محبوبیت گسترده پیدا کرد و منجر به تاثیر فرهنگی قابل‌توجهی نیز شد. این امر شامل صورتی از واسطه‌گرایی خلاق شد که در آن نقاشی‌ها و طراحی‌ها در طی جلسات احضار ارواح کشیده می‌شدند. جورجیانا هافتون (۱۸۸۴-۱۸۱۴) یکی از واسطه‌های بی‌شمار انگلیسی بود.

خلق آثار هنری در جلسات احضار روح

جورجیانا هافتون در سن ۴۵ سالگی و پس از مرگ خواهر کوچکترش به عالم ارواح علاقه‌مند شد. در سال ۱۸۶۱، وی مهارت‌های خود را به عنوان یک واسطه هنری پروش داد و در طی دهه ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ صدها آثار هنری نمادین خلق کرد که امروزه تنها ۴۰ مورد از آنها باقی مانده است.

به دنبال خلق آثار هنری در جلسات احضار روح در ۱۸۷۱، هافتون نمایشگاهی از آثار خود به راه انداخت. این امر نشان می‌دهد که وی قصد داشته است نقاشی‌های روح‌گرایی‌اش در مرتبه هنری نیز شایستگی کسب کنند. هافتون همچنین از نمایشگاه به عنوان راهی برای نشان دادن ایده‎های روح‌گرایی به عموم مردم استفاده می‌کرده است.

جالب است بدانید که واسطه‌های بریتانیایی که در خلسه یا طی جلسات احضار روح و تحت تاثیر ارواح به نقاشی یا طراحی می‌پرداختند، می‌توان به آن‌ماری هویت، باربارا هانیوود، کثرین بری، دیوید دوگاید، جین استورات اسمیث و الیزابت و ویلیام ویکنسن اشاره کرد.

خلق آثار هنری در جلسات احضار روح

با این اوضاع و احوال آثار این هنرمندان از اشکال انتزاعی تا اشکال نمادین رده‌بندی می‌شود و با وجود سبک‌های متفاوتشان، همگی آنها با هدفی مشابه باهم پیوند خورده‌اند: استفاده از واسطه‌های هنری برای اینکه تماشاگران «حقیقت» را بپذیرند؛ این حقیقت که جهان ارواح وجود دارد و ارواح قادر به تعامل با زندگان هستند.

نکته قابل توجه اینجاست که به اعتقاد ارواح‌گرایان، نقاشی‌ها و طراحی‌های این سبک جزو آثار روحی محسوب می‌شود. برای درک زبان بصری چنین آثاری تاکیدی بر روشی که آنها خلق شده‌اند، وجود داشت. معمولا واسطه به نوعی خلسه فرومی‌رفت که در طی آن ادعا می‌شد به نیروی یک روح دسترسی می‌یابد که آن روح بانی و ابداع‌گر اثر هنری می‌شود.

ادعا شده است کارهای هنری واسطه‌ها توسط طرفداران ارواح‌گرایی، که دارای دانش معنوی از جهان ارواح بودند، درک می‌شد و برای افرادی هم که دارای چنین دانشی نبودند، وجود فرد واسطه ضروری بود تا مفاهیم والاتر آثار را به ببیننده بفهماند. بنابراین آثار هنری را که در طی جلسه احضار ارواح خلق می‌شد به عنوان مدرکی از تعاملات روحی با جهان فانی در نظر می‌گرفتند.

در ادامه این کار و سه دهه پس از این که هافتون آثار خود را خلق کرد، هیلما اف کلیمت، یک روح‌گرای سوئدی، نیز تحت تاثیر نیروهایی مشابه شروع به کشیدن نقاشی‌های بزرگ انتزاعی کرد که تا حدودی مورد توجه قرار رفت.


منبع: برترینها

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

زیباترین زندان های دنیا علاوه بر زیبایی و شکوهی که دارند، از امنیت بالایی نیز برخوردار هستند. در ادامه، شما را با زندان های زیبای جهان آشنا خواهیم کرد.

در اطراف جهان، از دانمارک تا انگلستان تا هند، مکان‌هایی فوق امنیتی هستند که معماری شگفت‌انگیز و طراحی داخلی بی‌نظیری دارند. اگرچه بیشتر زیباترین زندان های دنیا در کشورهای قدیمی واقع شده‌اند اما برخی از آنها، دارای طراحی مدرن و مجللی هستند. در ادامه، تصاویر ۱۲ مورد از زیباترین زندان های دنیا را خواهیم دید.

ساختمان زندان مرکزی اتریش توسط Joseph Hohensinn طراحی شده است. در سردر ورودی این زندان، کتیبه‌هایی وجود دارد که قوانین زندانیان و حقوق بشر را در خود جای داده‌اند.

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

در زندان هالدن (Halden) نروژ، زندانیان می‌توانند آشپزی کنند، بازی‌های ویدیویی انجام دهند، به شکار بروند و بر روی تختخواب‌های باشکوه بخوابند. سلول‌های این زندان بیشتر شبیه اتاق‌های کالج هستند. در این مکان، که یکی از زیباترین زندان های دنیا نیز هست، با مجرمین همانند مردم عادی برخورد می‌شود. زندانیان پس از آزادی، با ذهنی سالم وارد جامعه خواهند شد.

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

ویلای اسبرتولی (Sbertoli)، زندان و تیمارستانی ایتالیایی‌ست که در قرن ۱۸ میلادی ساخته شده است. این مکان امنیتی با سقف‌های طاقدار، بالکن‌های داخلی و نقاشی‌های بسیار زیبا بر روی دیواره‌ها، علاوه بر زندان، یکی از زیباترین ساختمان‌های جهان نیز هست.

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

اگر قفل‌های بزرگ زندان سلطنتی بریتانیا در ولز را نادیده بگیریم، این مکان امنیتی بیشتر شبیه به یک مدرسه عمومی‌ست. در این زندان، کلاس‌های درسی متعدد، سالن ورزشی مجهز به حمام گرم، میزهای بیلیارد و پینگ پنگ در دسترس مجرمین قرار داده شده است.

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

قلعه چیلون یا شیلون (Chillon Castle)، در نزدیکی دریاچه لمان ژنو در اتریش قرار گرفته است. از این مکان، در زمان جنگ‌های مذهبی قرن ۱۶ میلادی، به عنوان زندان استفاده شده و پس از آن، به محلی برای انبار مهمات و نیز، پاسگاه دیدبانی تبدیل شد.

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

زندان فریمنتل (Fremantle Prison) در غرب استرالیا ساخته شده است. ماموریت این مکان امنیتی در سال ۱۹۹۱ و پس از ۱۳۶ سال به پایان رسیده و از آن زمان تاکنون، تنها به عنوان مکانی که یکی از زیباترین زندان های دنیا بود، شناخته می‌شود. این زندان زیبا در حال حاضر در لیست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

زندان باستوی (Bastøy) در جزیره‌ای امنیتی واقع در شمال غربی شهر هالدن نروژ قرار گرفته است. این مکان نیز یکی دیگر از زندان های باز دنیا است که زندانیان در آن به راحتی به کشاورزی، ماهیگیری، اسکی، تنیس و اسب‌سواری می‌پردازند.

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

زندان اتریشی کلیسای گارستن (Garsten) تا سال ۱۸۵۱ به عنوان یک صومعه مورد استفاده قرار می‌گرفت و پس از آن، و با تغییر کاربری، به یکی از زیباترین زندان های دنیا تبدیل شد. این زندان همچنین یکی از پیچیده‌ترین معماری‌های جهان را نیز دارد.

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

در روستای اوورلون (Overloon) کشور هلند، مرکزی جهت بازداشت جوانان مجرم واقع شده که دارای نقشه‌ای با طراحی باز بوده و کاملا از جنس چوب طبیعی موجود در محیط اطراف ساخته شده است.

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

حدود ده سال پیش، زندان ایالت یوتلاند شرقی در دانمارک ساخته شد. این زندان کاملا تمیز بوده و دارای پوشش امنیتی فوق بالاست. دوربین‌های مادون قرمز، سنسورهای حرکتی و اسکنرهای اثر انگشت موجود در ساختمان این مکان، آن را به یکی از مدرن‌ترین و زیباترین زندان های دنیا تبدیل کرده است.

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

زندانی سلولی در مجموعه جزایر آندامان (Andaman) در کشور هندوستان قرار گرفته است. این زندان در اوایل قرن بیستم میلادی، به طور عمده توسط ارتش بریتانیا استفاده می‌شد. محبوس‌شدگان در این زندان، مخالفان سیاسی و تبعیدی بودند که در راه استقلال هندوستان مبارزه می‌کردند.

زیباترین زندان‌های دنیا؛ قصرهایی فوق امنیتی و مجلل

برج لندن، در سال‌های ۱۱۰۰ تا ۱۹۵۲ به عنوان زندان عملیاتی مورد استفاده قرار می‌گرفت. این مکان در قرن ۱۳ میلادی دوباره بازسازی شده اما کاربری خود را به عنوان یک زندان از دست داده است.
منبع: برترینها

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

کره شمالی در بخش شمالی شبه جزیره کره در شرق آسیا واقع شده است، این کشور منزوی و تنها حکومتی عجیب و غریب دارد که اشاره به بعضی از حقیقت‌های باورنکردنی کره شمالی خالی از لطف نخواهد بود.

اهالی کره شمالی که پس از جنگ کره به دنیا آمده‌اند حدود ۵ سانتی‌متر نسبت به ساکنین کره جنوبی کوتاه‌ قدتر هستند

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

با بررسی بر روی افرادی که از کره شمالی به چین فرار کرده‌اند و پس از جنگ کره که در سال ۱۳۲۹ اتفاق افتاد به دنیا آمده‌‌اند. مشخص شده است که میانگین قد ساکنین کره شمالی نسبت به همسایگان خود در کره جنوبی حدود ۵ سانتیمتر کوتاه‌تر است.


کره شمالی ساعت جهانی خاص خود را دارد

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

در سال ۱۳۹۴ دولت کره رسماً ساعت جهانی خاص خود را اعلام کرد، این ساعت جهانی بر اساس نام پایخت کره شمالی، پیونگ‌یانگ‌ نامیده می‌شود و حدود ۳۰ دقیقه عقب‌تر از کره جنوبی و ژاپن است.

کره شمالی استفاده از ساعت جهانی خاص خود را همزمان با جشن هفتاد سالگی آزادی کره شمالی از ژاپن در تاریخ ۲۴ مرداد ماه سال ۱۳۹۴ اعلام کرد. از قرار معلوم ساعت رسمی پیونگ‌یانگ قبل از قوانین ژاپن نیز در این کشور استفاده می‌شده است.


کیم جونگ اون، به تمامی شهروندان مرد در کره شمالی دستور داده تا موهای خود را مانند وی اصلاح کنند

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

یکی از منابع آگاه از جریان‌های داخلی پیونگ‌یانگ به روزنامه The Chosun Ilbo که در کره جنوبی منتشر می‌شود گزارش داده است که مقامات کره‌ شمالی مردهای این کشور را وادار کرده‌اند تا موی سر خود را بیشتر از ۲ سانتیمتر بلند نکنند، زن‌های ساکن کره شمالی نیز اجازه ندارند موهای خود را از روی شانه بیشتر بلند کنند.

از طرف دیگر مردهای کره‌ شمالی نیز باید حتما موهای خود را همانند مدل موی کیم جونگ اون کوتاه کنند، جالب است بدانید این مدل مو در کره شمالی با نام Ambitious شناخته می‌شود. بانوان کره شمالی نیز باید موهای خود را مانند مدل موی همسر کیم جونگ اون کوتاه کنند.


فرار از کره شمالی حدود ۸ هزار دلار هزینه بر می‌دارد

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

هزینه‌های فرار از کره شمالی از زمان رهبری کیم جونگ اون بیشتر شده است. بنا به آماری که حدود ۲ سال پیش منتشر شد، فرار از کره شمالی به مقصد چین حدود ۸ هزار دلار خرج برمی‌دارد. این مبلغ بسیار بیشتر از میانگین درآمد ساکنین کره شمالی است. حدود ۳ سال پیش درآمد یک شهروند کره شمالی چیزی حدود ۱۸۰۰ دلار در سال برآورد شده بود.


هزینه خرید نوشیدنی برای برگزاری مراسم سالانه یادبود کیم جونگ-ایل حدود ۵۰۰ برابر بیشتر از درآمد یک شهروند کره است

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

کیم جونگ-ایل پدر کیم جونگ اون است و برگزاری مراسم سالانه بزرگداشت وی چیزی جدود ۹۱۳ هزار دلار خرج دارد. کیم جونگ-ایل در سال ۱۳۹۰ درگذشت.


اگر پایتخت کره شمالی یکی از شهرهای آمریکا بود، به عنوان چهارمین شهر پرجمعیت آمریکا شناخته میشد

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

بر اساس گمانه‌زنی‌هایی که حدود ۲ سال پیش انجام شده است پیونگ‌یانگ حدود ۲،۸۶۳ نفر جمعیت دارد. این تعداد جمعیت حتی از ساکنین شهر بوستون آمریکا نیز بیشتر است، ۲ سال پیش آمار حکایت از جمعیت ۲.۳ میلیون‌ نفری بوستون داشت.


کره شمالی توانست در جام جهانی ۲۰۱۰ به برزیل گل بزند

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

کره‌ شمالی در جام جهانی ۲۰۱۰ شرکت کرد و توانست به بزریل گل بزند، اما در نهایت با نتیجه قابل قبول ۱-۲ بازی را به برزیل واگذار کرد.


مساحت کره شمالی حدود مساحت ایالت پنسیلوانیا آمریکا است

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

ایالت پنسیلوانیا آمریکا مساحتی حدود ۱۱۹۲۷۹ کیلومتر مربع دارد. مساحت کره شمالی نیز برابر با ۱۲۰۵۳۸ کلیومتر مربع است. اما از این مساحت زیاد در ایالت پنسیلوانیا، تنها ۲۰ درصد از خاک این ایالت قابل زراعت است. از طرف دیگر تنها ۱۹.۵ درصد از خاک کره شمالی قابل کشت و زرع است.


کره شمالی معتقد است که ۱۰۰ درصد مردم این کشور باسواد هستند

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

سازمان‌های جهانی افرادی که بالای ۱۵ سال که قادر به خواندن و نوشتن هستند را باسواد می‌شناسند. کره شمالی نیز در این زمینه گزارشی اعلام کرده و مدعی است که ۱۰۰ درصد زنان و مردان این کشور باسواد هستند.


کمتر از ۳ درصد از جاده‌های کره شمالی آسفالت است

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

در کره شمالی ۲۵،۵۵۴ کیلومتر جاده وجود دارد که از این میزان تنها ۷۲۴ کلیومتر جاده آسفالت در کره شمالی گزارش شده است. به این ترتیب با یک حساب سرانگشتی می‌توان گفت تنها ۲.۸۳ درصد از جاده‌های کره شمالی آسفالت است.


مسافت تمام جاده‌های آسفالت کره شمالی تنها با فاصله‌ای بین نیویورک و شهر کلیولند برابری می‌کند

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

کره شمالی چیزی برابر با ۲۵،۵۵۴ کیلومتر جاده دارد، با این میزان جاده می‌توان ۳ مرتبه به دور سیاره پلوتو پیچید. اما تنها ۷۲۴ کیلومتر از این جاده‌ها آسفالت است، این مقدار با مسافت بین نیویورک و شهر کلیولند برابری می‌کند.


سرانه تولید ناخالص داخلی قطر ۷۳ بار بیشتر از کره شمالی است

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

در گزارشی که دو سال پیش منتشر شد قطر چیزی برابر با ۱۳۲،۱۰۰ دلار سرانه تولید ناخالص داخلی داشت در صورتی که سرانه تولید ناخالص کره شمالی در سال ۱۳۹۳ برابر با ۱۸۰۰ دلار مشخص شده است.


کره شمالی به عنوان یکی از فاسدترین کشورهای دنیا به حساب می‌آید

حقیقت عجیب و غریب در مورد کره شمالی

بر اساس فهرستی که در سال گذشته برای مشخص کردن معیار فساد در کشورهای دنیا منتشر شده بود، کره شمالی در مقام سوم فاسدترین کشورهای دنیا قرار گرفت. سومالی و سودان جنوبی نیز به ترتیب رتبه‌های اول و دوم را در این فهرست داشتند.

در این معیار که عدد صفر به معنای بیشترین میزان فساد و عدد ۱۰۰ به معنای عدم وجود فساد در کشورها به حساب می‌آمد، حدود ۱۷۶ کشور بررسی شدند و کره شمالی سال گذشته امتیاز ۱۲ را از ۱۰۰ کسب کرد، ۲ سال پیش نیز کره شمالی در این گزارش توانسته بود امتیار ۸ را کسب کند.


منبع: برترینها

ثروت ۱۰ میلیون دلاری از حشرات

این زوج که تحصیلات خود را در زمینه ی حشره شناسی انجام داده اند، پس از سالها فعالیت در دانشگاه به جمع آوری حشرات روی آوردند و برای دست یابی به این حجم از حشرات ماجراجویی های زیادی کرده و به ۷۰ کشور جهان و ۷ قاره سفر نموده اند.

در خانه ی کوچک چالرز و لوئیز اوبراین در توسان ایالت آریزونا دو اتاق کوچک وجود دارد که بیش از یک میلیون حشره در آن وجود دارد. ارزش این مجموعه از حشرات بیش از ۱۰ میلیون دلار برآورد شده است که درون محفظه های شیشه ای و رف های ساخته شده به دست خود آنها چیده شده اند.

ثروت ۱۰ میلیون دلاری از حشرات

این حشرات از هر قاره و از هر گوشه ای از دنیا آورده شده و در طول ۶۰ سال گردآوری شده اند. این زوج سالخورده به تازگی تصمیم گرفته اند تا کلکسیون حشرات خود را که یکی از مجموعه های با ارزش علمی به شمار می رود به دانشگاه آریزونا اهدا کنند.

یک حشره شناس از دانشگاه آریزونا در این باره می گوید: “این حشرات به مانند گنجینه و معدن طلا برای پژوهشگران هستند و هر نمونه از آن به دلیل کمیاب بودن از ۵ تا ۳۰۰ دلار قیمت دارند.”

ثروت ۱۰ میلیون دلاری از حشرات

 
این زوج که تحصیلات خود را در زمینه ی حشره شناسی انجام داده اند، پس از سالها فعالیت در دانشگاه به جمع آوری حشرات روی آوردند و برای دست یابی به این حجم از حشرات ماجراجویی های زیادی کرده و به ۷۰ کشور جهان و ۷ قاره سفر نموده اند.

چالرز می گوید برای پیدا کردن یک نوع حشره ی کمیاب به قطب جنوب و آنترکتیکا سفر کردم. چند ماه هم در نیوزیلند و جزایر سلیمان بودم. او یک بار کم مانده بود که در شیلی غرق شود و یا با افراد عجیب و غریبی برخورد داشته، مثل مردی که در نیکاراگوئه شبیه طوطی صحبت می کرده است. او می گوید یک بار هم در ونزوئلا وقتی در هنگام شب با ابزار کارش به برکه ای رفته بوده، متهم به سرقت کیامن «تمساح کوچک استوائی» می شود. با این حال چالرز اوبراین از مسیری که طی کرده راضی است.

ثروت ۱۰ میلیون دلاری از حشرات

اینک این زوج دیگر نمی توانند به کارهای پراسترس بپردازند، زیرا سنشان بالا رفته، در طول چند ماه پیش چالرز دوبار دچار آسیب و شکستگی در کمر شده است. آنها می گویند چون فرزندی نداشته اند، هر هفت روز هفته و به مدت ۱۴ ساعت کار می کرده اند. اما حالا پیر شده اند و به جای ۱۴ ساعت ۱۰ ساعت کار می کنند.  البته  هر از چندگاهی در اتاق نشیمن  می نشینند و  تلویزیون نگاه می کنند و روی کارت ها اطلاعات مربوط به حشرات را می نویسند و روی آن الصاق می کنند.

ثروت ۱۰ میلیون دلاری از حشرات 
ثروت ۱۰ میلیون دلاری از حشرات 
ثروت ۱۰ میلیون دلاری از حشرات 
ثروت ۱۰ میلیون دلاری از حشرات 
ثروت ۱۰ میلیون دلاری از حشرات 


منبع: برترینها