زمانی برای کتک خوردن مردها (+عکس)

در یکی از جشن‌های سالانه هندی‌ها، زنان مردان را با چوب می‌زنند.

به گزارش  تسنیم، در طول جشنواره سالانه «لاثمار هولی»(Lathmar Holi) زنان هندی با چوب مردان را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند.

بر اساس گزارش usatoday، در این مراسم که در روستای «برسنا»(Barsana) در «ماتورا»(Mathura) هند برگزار می‌شود زنان با چوب‌دستی مردانی را که سعی دارند به روی آنها رنگ بپاشند می‌زنند.


منبع: عصرایران

آموزش اصوات چندین قرن قدمت دارد (+عکس)

مدارکی پیدا شده است که ثابت می‌کند قدمت آموزش اصوات به چندین قرن می‌رسد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، باستان‌شناسان در وسایل مدرسه‌ای که از قرن هفدهم کشف کرده‌اند، این قضیه را ثابت کرده‌اند که آموزش صوت‌های زبان از آن قرن در مدارس انجام می‌شد.

باستان‌شناسان انگلیسی در کشفیات خود کتاب‌ها و نوشته‌های دانش‌آموزان سال ۱۶۶۷پیدا کرده‌اند که نشان می‌دهند آن‌ها برای اینکه بتوانند کلمات و عبارات را راحت‌تر تلفظ کنند، آن‌ها را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کردند.

گفتنی است؛ دانشمندان بر این عقیده بودند که آموزش اصوات زبان که به آن فونیکس گفته می‌شود، در اواخر قرن بیستم شروع شده است.


منبع: عصرایران

این استخرها هرگز شلوغ نمی شوند!

آیا فکر می کنید هیچ شنایی مثل شنا کردن در دریا لذت بخش نیست؟ برخی از بزرگترین استخرهای جهان، سواحل دریا را به مبارزه می طلبند. این استخرها دارای شن سفید ساحلی، آب های نیلگون و یک فضای بسیار وسیع برای شنا و آب بازی هستند و البته برخی از مزاحمت های موجود در طبیعت را هم حذف کرده اند؛ برای نمونه، هیچ جلبکی در این استخرها وجود ندارد. این استخرهای وسیع و گسترده – که برخی آن را از لحاظ فنی، تالاب های ساخت بشر می نامند – در حقیقت شگفتی هایی هستند که با سواحل زیبایی که در آغوش طبیعت هستند، به رقابت می پردازند.

با ما همراه شوید تا به شش استخر بزرگ جهان در روی کره زمین نگاهی بیندازیم.

تالاب (استخر) کریستال (Crystal) در مصر
 

این استخرها هرگز شلوغ نمی شوند!

یک تاج جواهر در بالای این لیست قرار دارد و آن هم استخر کریستال مصر است. تالاب کریستال با وسعت ۱۲۰ هزار متر مربع به عنوان بخشی از هتل لوکس و توریستی شرم الشیخ، در وسط صحرای مصر ساخته شده است. بر اساس اعلام ثبت رکوردهای جهانی گینس، تالاب کریستال بزرگترین استخر آب شور جهان است. وسعت ساحل شنی سفید و طبیعی این استخر از وسعت ۲۷ زمین فوتبال هم بیشتر است.

این استخر در کمال ناباوری برای طراحی سازگار با طبیعت و محیط، مورد تحسین قرار گرفته است و با سیستم آب شیرین کن خود به این ناحیه نیز کمک می کند.

استخر سن آلفونسو دل مار (San Alfonso Del Mar) در شیلی

این استخرها هرگز شلوغ نمی شوند!

 
این تالاب روشن مثل کریستال در تفرجگاه اختصاصی سن آلفونسو دل مار در کشور شیلی، اولین رکورد گینس به عنوان بزرگترین استخر ساخت بشر در جهان را به نام خود ثبت کرده بود تا اینکه توسط پسر عموی مصری خود از تخت پادشاهی به پایین کشیده شد. این استخر در نزدیکی شهر سانتیاگو واقع شده است. این تالاب با داشتن آب های نیلگون، به شدت شبیه سواحل طبیعی و زیبای این منطقه است. البته دمای آب این تالاب چند درجه گرم تر از دمای آب دریای اطراف آن است.

این استخر همچون یک تکه کوچک جدا شده از دریای کارائیب است که در سواحل مرکزی کشور شیلی قرار دارد.

استخر ماها ساموتر (MahaSamutr) در تایلند
 

این استخرها هرگز شلوغ نمی شوند!

تالاب ماها ساموتر در تایلند آن قدر بزرگ است که می توان در آن قایق سواری کرد. این استخر در یک کلوب بیرون شهری بزرگ در کنار زنجیره ای از خانه های ویلایی قرار دارد. این تالاب به اندازه هشت زمین فوتبال طول دارد اما چیزی که این استخر را مورد توجه قرار می دهد، حدود آن است. با وجود اینکه بخشی از این تالاب شبیه سواحل شنی طبیعی این منطقه است، سایر نواحی این استخر شبیه به سکونتگاه های کوچک سنتی است.

گودترین نقطه این استخر حدود ۲٫۵ متر عمق دارد. استخر ماها ساموتر به گردشگران خود این امکان را می دهد که دریای اختصاصی خود را داشته باشند و از قایق سواری، کایاک سواری و پدل بورد سواری در اینجا لذت ببرند.

استخر لاس بریساس (Las Brisas) در شیلی
 

این استخرها هرگز شلوغ نمی شوند!

تالاب لاس بریساس که مستقیم در مجاورت دریای شیلی قرار گرفته و همان رنگ های آبی طبیعی را که چند متر آن طرف تر از این استخر دیده می شوند، به گردشگران خود ارائه می دهد. این تالاب با مساحت دو هکتار که آب شوری دارد، در فهرست بزرگترین استخرهای جهان قرار می گیرد. آب های شفاف به رنگ زمرد کبود، همرنگ آب استخرهای مسابقات المپیک، تمام سطح این ناحیه را پوشانده است.

استخر لاگونا باهیا (Laguna Bahia) در شیلی

این استخرها هرگز شلوغ نمی شوند!

استخر لاگونا باهیا دقیقاً نرسیده به تالاب سان آلفونسو دل مار، در یک تفرجگاه بیش از حد استاندارد واقع شده است و شما می توانید بدون خارج شدن از این مجموعه، در این مکان به موج سواری و پادل بورد سواری بپردازید. این استخر با مساحت ۱۴ هزار متر مربع در میان ساختمان های این تفرجگاه، انحنا پیدا کرده و فضاهای استراحت کنار استخر بسیاری را برای گردشگران خود تدارک دیده است.

استخر مارینا سندز اسکایپارک (Marina Sands Skypark) در سنگاپور

این استخرها هرگز شلوغ نمی شوند!

استخر مارینا سندز اسکایپارک به عنوان بزرگترین استخر روی پشت بام با دید ابدی، چشم انداز خیره کننده و نابی را از کرانه پر شکوه آسمان سنگاپور به گردشگران خود ارائه می دهد. این استخر از اطراف توسط دریا احاطه شده است. وسعت این استخر نیز مانند دید ابدی آن است. طول این استخر سه برابر طول استخرهای مسابقات شنای المپیک است. این استخر در طبقه ۵۷ قرار دارد. شما می توانید در تخت های محل استراحت این استخر که تا نیمه زیر آب فرو رفته اند، دراز بکشید و از حمام آفتاب لذت ببرید و به ایکاروس پسر دایدالوس فخر بفروشید!


منبع: برترنها

طنز؛ شوخی نافرم با سفارت سوییس!

فریور خراباتی در نوشت:

در خبرها آمده که نامه بلند بالای رئیس دولت سابق ما هنوز به دست رئیس دولت فعلی آمریکا نرسیده و این نامه تحویل نگهبان سفارت سوییس در تهران (به عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران) شده است.

این نگهبان عزیز هم احتمالا نامه را به فرزندان خود نشان نداده و به همسرش گفته: «خانم این نامه رو یه جا قایم کن، بچه‌ها متن این نامه رو بخونن هم روشون توی روی ما باز میشه، هم واسه زبان انگلیسی‌شون خوب نیست، از پایه دچار ضعف میشن».

البته سرنوشت این نامه به همین جا ختم نشده و چند روز بعد، سفارت سوییس با اعلام این خبر به وزارت خارجه کشورمان گفته که: «این سفارت و کشور متبوعش نقش نامه‌رسان ندارند».

در این رابطه؛ الف- ما سفارتیم نه کبوتر نامه‌رسان، ب- یه سری کفتر نامه‌رسان داشتیم که متاسفانه جلد نبودن و نامه‌ها رو که می‌بردن دیگه برنمی‌کشتن، ج- اساسا سوییس در ساخت ساعت شهره خاص و عام است نه نامه‌رسانی، د- سال‌هاست که پست، تیپاکس و دی‌اچ‌ال برای همین کارها راه‌اندازی شده، حتی در دوران تیمور لنگ هم نامه را به سفارتخانه‌ها نمی‌دادند.

به هرحال آدم این خبرها را که می‌خواند دیگر نمی‌داند چقدر باید به صحبت‌های اخیر آقای سیداحمد موثقی‌گیلانی توجه کند که گفته: «دوره احمدی‌نژاد ۷۰۰۰ کارخانه تعطیل شد»، چون اساسا دوستان مدتی است که وارد مقیاس‌های جهانی فتح قله‌ها شده‌اند و البته تلاش و ممارستشان در تعطیلی صنایع به همین جا ختم نمی‌شود و همان کارخانه‌هایی هم که تعطیل نشده بودند، به این شرح بود که چراغ‌های بعضی‌ها روشن بود تا دزد به آنجا نزند و برخی فقط باغبان داشتند که هر روز به درخت‌ها و گیاهان آب بدهد.


منبع: برترینها

داستان عجیب مردی که ۳۸۲ روز بدون غذا زنده ماند!

اکثر افراد بدون غذا امکان زنده ماندن حداقل به مدت چند هفته و یا کمی بیشتر را دارند و درنهایت، پس‌ ازآن به علت گرسنگی جان می‌دهند. با این‌ وجود، اینکه انسان تا چه مدت می‌تواند بدون غذا زندگی کند، بازهم مسئله پیچیده‌ای است. بدون آب، افراد مختلف بیش از یک هفته زنده نمی‌مانند، اما در مورد گرسنگی، این زمان محدوده بیشتری را دربرمی گیرد. شاید زندگی اسرارآمیز، آنگوس باربیری در این مورد نمونه جالب‌توجهی باشد، شخصی که ۳۸۲ هیچ غذایی نخورد و زنده ماند!

داستان عجیب مردی که ۳۸۲ روز بدون غذا زنده ماند!

امروزه شواهد کمی در مورد آنگوس باربیری وجود دارد، تنها چند مورد روزنامه های قدیمی که داستان زندگی او را بازگو کرده‌اند و همچنین گزارشی که در آن پزشکان او به تشریح آزمایش‌های خود، منتشرشده در سال ۱۹۷۳ پرداخته‌اند.

بر اساس این گزارش، باربیری از بیش از یک سال قبل، به دپارتمان پزشکی دانشگاه سلطنتی داندی، اسکاتلند، می‌رفته و تقاضای کمک می‌کرده است.

او به‌شدت چاق بوده، به گفته پزشکانش، باربیری، ۴۵۶ پوند (۲۰۷ کیلوگرم) وزن داشته است. پزشکانش تصمیم گرفتند، او را در دوره کوتاه گرسنگی نگه‌دارند تاکمی از وزن خود را از دست دهد. اما آن‌ها انتظار نداشتند، این دوره گرسنگی، این‌چنین طولانی شود. درواقع با سپری شدن هفته‌های متوالی، باربیری که از وزن بالای خود ناراضی بود، به ادامه این دوره گرسنگی مشتاق‌تر می‌شد.

هدف اولیه او، ۴۰ شبانه‌روز بدون غذا بود که برنامه بسیار خطرناکی محسوب می‌شد اما باربیری برای رسیدن به وزن دلخواه خود یعنی ۱۸۰ پوند (۴۹ کیلوگرم) می‌خواست به این برنامه ادامه دهد. در کمال تعجب پزشکان، او به‌راحتی زندگی روزمره خود را ادامه می‌داد، باربیری بدون هیچ مشکلی از خانه به بیمارستان می‌آمد و معاینات و همچنین اقامت یک شبه خود را در بیمارستان را سپری می‌کرد.

آزمایش‌های قند خون او نشان داد، باربیری باوجود، کاهش بسیار پایین قند خون، قادر به انجام عملکرد عادی است. به‌این‌ترتیب، باربیری با اثبات اینکه هیچ غذایی نخورده دوره گرسنگی خود را به‌جای چند هفته به چند ماه رساند.  باربیری در طول این دوره، در چندین مختلف تنها مکمل‌هایی ازجمله پتاسیم و سدیم را مصرف کرد.

همچنین او تنها اجازه نوشیدن قهوه، چای و آب گازدار که همه آن‌ها فاقد کالری هستند، را داشت. او همچنین در موارد انگشت‌شماری، به‌خصوص در چند هفته پایانی دوره گرسنگی خود، قند و یا شیر را با چای خورده بود.

در پایان این دوره، باربیری موفق شد، به وزن ایده آلش، یعنی ۱۸۰ پوند برسد.

داستان عجیب مردی که ۳۸۲ روز بدون غذا زنده ماند!
بریده ای از روزنامه ایونینگ تلگراف که گزارشی از داستان آنگوس باربیری را در ۱۱ ژوئیه ۱۹۶۶، منتشر کرده بود.

محدودیت‌های بدن انسان

دوره گرسنگی این مرد اسکاتلندی شاید بهترین مثال از یک رژیم غذایی گرسنگی باشد که تاکنون به ثبت رسیده است. حداقل یک نفر وجود داشته که حتی بیش از باربیری توانسته بدون غذا زنده بماند. این شخص که دنیس گالر گودوین نام داشته در اعتراض به‌حکم دادگاه مبنی به حبس در زندان ویکفیلد در غرب یورکشایر، انگلستان، به دلیل اتهام به تجاوز جنسی، اعتصاب غذایی را شروع کرد که ۳۸۵ روز به طول انجامید؛ سرانجام اعتصاب غذایی گودوین با خوراندن اجباری غذا از طریق یک لوله پایان یافت.

اما رژیم افراطی باربیری تنها مورد رژیم غذایی گرسنگی برای سلامتی نیست. در سال ۱۹۶۴، محققان مطالعه ای را منتشر کردند که در آن اشاره‌کرده بودند، گرسنگی طولانی‌مدت می‌تواند یک درمان مؤثر برای چاقی شدید، با حداقل یک دوره گرسنگی ۱۱۷ روزه باشد.

به دلایل پزشکی، چندین نفر دیگر هم توانستند دوره گرسنگی بیش از ۲۰۰ روزه را به سر رسانند. بااین‌وجود، حداقل مرگ یک نفر در دوره مجدد تغذیه گزارش‌شده است.

درواقع این داستان‌های عجیب، توانایی‌های قابل‌توجه بدن (در چند مورد نادر) را برای بقا بدون ذخیره چربی را نشان می‌دهد.

هنوز هم بدون هیچ شکی، این نوع رژیم غذایی افراطی می‌تواند کشنده باشد. هیچ‌کس نمی‌تواند بدون انرژی که از مواد غذایی و همچنین چربی ذخیره‌شده بدن تأمین می‌شود، تنها بیش از دوره‌ای مشخص زنده بماند.

درحالی‌ که گرسنگی در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به‌عنوان یک درمان رفته‌ رفته محبوبیتی کسب کرده بود؛ اما پزشکان به دلیل کشنده بودن آن از این درمان دست کشیدند.

در طول رژیم غذایی گرسنگی پس از دوره‌ای مشخص، بدن چربی و عضلات خود را می‌سوزاند و درنهایت باعث تغییرات فیزیکی می‌شود که به‌شدت احتمال حمله قلبی را افزایش می‌دهد. حتی رژیم غذایی کم‌کالری هم بسیار خطرناک است که در گزارش‌های کالبدشکافی مختلفی، علائم مشخص مرگ براثر گرسنگی ثبت‌شده است. اما چنانکه مورد، باربیری نشان می‌دهد، این پرسش که افراد تا چه زمانی قادر به زنده ماندن بدون غذا هستند، پیچیده است.

قبل از اولین وعده غذایی او پس از دوره گرسنگی، او ادعا کرد، مزه غذاها را فراموش کرده است. او برای نخستین بار پس از دوره گرسنگی خود، در صبح یک روز در ماه ژوئیه، یک تخم‌مرغ آب پز،  یک‌تکه نان با کره و یک فنجان قهوه خورد.

بنا به گزارشی که آن زمان در نشریه شیکاگو تریبون منتشرشده، روز بعد او به یک خبرنگار گفت: “من کاملا از تخم مرغم لذت بردم و احساس سیری کامل دارم.”


منبع: برترینها

طنز؛ گونه‌شناسی مهمانان نوروزی

هوشنگ‌ خنجری در نوشت:

علم توانسته است موانع زیادی را از پیش پای بشر بردارد و با ارائه‌ شناخت بهتر از پدیده‌ها، شیوه‌ برخورد آدمی با آن‌ها را بهبود بخشد. از آنجا که دسته‌بندی پدیده‌ها برای شناخت بهتر، از ارکان علم است، بی‌شک دسته‌بندی مهمانان نوروزی هم کمک شایانی به شناخت و مواجهه‌ بهتر با این پدیده‌ شایع خواهد‌کرد. پس از تحقیقات میدانی بسیار، موفق به گنجاندن مهمانان در چهار دسته‌ اصلی شدم:

سریع‌ النزول‌ها: این دسته از مهمانان با سرعت عجیبی نزول اجلال می‌کنند؛ به گونه‌ای که صدای زنگ خانه با صدای توپ تحویل سال توسط ایشان ادغام می‌شود. هیچ چیز بیشتر از دیدن چهره‌ متعجب و غافلگیر صاحب‌خانه اغنایشان نمی‌کند.

سرلوحه‌ زندگی‌شان «قورباغه را قورت بده» است و همان‌هایی هستند که بچه‌هایشان سه روز تعطیل قبل از عید تمام پیک نوروزی‌شان را حل می‌کنند. اگر از دیگر آشنایان هم سوال کنید، متوجه خواهید شد که دقیقا همین افراد در همان ساعت، مهمان آن‌ها هم بوده‌اند. گویی توانسته‌اند با تقسیم میتوز تکثیر و به شکل موازی مهمان خانه‌های مختلف شوند.

در برخورد با این گونه حس شکار شدن به شما دست می‌دهد. بهترین عکس‌العمل در حین مواجهه با این پدیده حفظ خونسردی و اقدام به پذیرایی است. چندان کاری با آجیل‌هایتان ندارند و پیش از ورود کامل، با باز شدن در توسط شما اغنا شده‌اند.

متمدنین: اینگونه‌ نادر از مهمان شدیدا مبادی آداب هست. عموما چیزی میل ندارد و تنها برای حفظ ادب سه عدد تخمه ژاپنی، نصف فنجان چای و یک گوشه از بیسکوییت را با عذرخواهی فراوان میل می‌کند. در پاسخ به اصرار شما یا می‌گوید چند جای دیگر هم بوده‌ و صرف شده، یا باید چندجای دیگر هم برود و علی‌رغم میل‌شان نمی‌توانند میل کنند.

در اکثر مواقع بچه‌هایشان را با خودشان نمی‌آورند تا علاوه بر پیشگیری از مزاحمت بیشتر، میزبان مجبور به پرداخت عیدی نشود. درصورت حضور فرزندان، شما با تربیت‌شده‌ترین بچه‌هایی مواجه می‌شوید که در سال اخیر دیده‌اید. تعداد مجاز مصرف تخمه‌ژاپنی و شیرینی از قبل با آن‌ها هماهنگ شده و پاسخ‌ تمامی سوالات احتمالی میزبان را از بر هستند.

در مواجهه با این گونه‌ درحال انقراض، احساس معذب بودن، نارضایتی از خود، بی‌فرهنگی و بدویت خواهید داشت. فرزندان این‌ها چماق‌های سال آینده‌ والدین‌تان هستند برای مقایسه کردن شما با آن‌ها. بهترین شیوه‌ مواجهه با این دسته پرت کردن حواس‌تان به گوشی یا تلویزیون است.

تاتاریتی‌ها: چند دقیقه قبل از ورود این دسته، شما دچار پیش‌آگاهی خواهید شد. صدای همهمه‌ وهم‌آلودی از دور به گوش می‌رسد که کم‌کم بیشتر و نزدیک‌تر می‌شود. انگار چیزی شبیه کوچ یا کودتا درحال شکل گرفتن است.

این گونه از مهمانان عموما حاصل کلونی چند خانوار است که به سرکردگی یکی از خانواده‌ها به جریان می‌افتد. تعداد زیادی بچه(صفر تا نوزده سال) با چندنفر بزرگسال که با خنده‌های بلند و ممتد وارد خانه می‌شوند و از دیدن شما ابراز خوشحالی می‌کنند. عموما کاری با شما ندارند و حین خوردن میوه و آجیل دو‌به‌دو با هم صحبت می‌کنند. (درحالی که شما همه‌ا‌ش در آشپزخانه‌اید.)

اهل اتلاف وقت نیستند و به شکل سازماندهی‌ شده‌ای برای احقاق بیشترین بازده در حال تلاش‌اند. به هیچ وجه به نخودچی، تخمه و بیسکوییت‌ها دست نمی‌زنند و تمرکزشان تنها روی مغزیجات و میوه‌ها است. پس از اتمام آذوقه بچه‌ها با نگاه مظلومانه‌ای پیام «عیدی من یادت نره» را به میزبان مخابره می‌کنند. به طور میانگین این دسته دو یا سه بچه‌ غایب دارند که تا به حال کسی آن‌ها را ندیده، اما عیدی‌شان توسط دیگر بچه‌ها مطالبه می‌شود تا مبادا ذره‌ای پول در خزانه باقی بماند.

احساسی که در مواجهه با این گونه‌ شایع به شما دست می‌دهد وصف‌ناپذیر است؛ سعی کنید حداقل لذت ببرید.

شوهرعمه‌سانان: این گونه از مهمانان هیچ عجله‌ای برای رفتن به مهمانی بعدی از خودشان نشان نمی‌دهند و اصولا اعتقادی به ترک محل ندارند. دوست ندارند روی شما را زمین بیندازند و از تمام پذیرایی‌های شما استقبال می‌کنند. ترجیع‌بند نطق‌شان «دیگه چه خبر؟» است که مابین سوالات تخصصی‌شان از چگونگی و چیستی زیست شما، مطرحش می‌کنند. اگر درحالت نیم‌خیزِ پیش از برخاستن به آن‌ها تعارف «حالا بودید» را بزنید، دوباره فرود خواهند آمد. درصورتی که در نیمه‌ دوم روی مبل چهارزانو نشستند، بهتر است تسلیم شوید و برایشان پیژامه بیاورید. این استایل نشانه‌ ماندگار شدن‌شان است.

بینابین سوالات تخصصی‌شان برای تلطیف فضا شوخی‌هایی از طرف مرد خانواده اعمال می‌شود که پس از چند ثانیه، خودش سکوت حاکم را با صدای خنده‌ انفجاری‌اش می‌شکند. شما مجبور به لبخند می‌شوید، درحالی که همسرش از ذوق قرمز شده و شِکری می‌خندد و با نگاهی حامل پیام «خدا مرگت نده» زیرچشمی سنگ نمکش را نظاره می‌کند. بیماری رایج این گونه زخم بستر و پارگی دیافراگم در اثر خنده است.

احساس تخلیه‌ اطلاعات و انرژی را تجربه خواهید‌کرد. مقاومت نکنید و تمام سوالات را پاسخ دهید و نظرات اعمالی را تمام و کمال پذیرا باشید. مدام به خود یادآور شوید که این نیز بگذرد، و این مهمانی قوی‌ترم می‌کند.


منبع: برترنها

طنز؛ آموزش طبخ قورمه نفتی در صداوسیما

صدا و سیمای نازنین همچنان دارد به رویه بی‌طرفی خودش ادامه می‌دهد و متأسفانه یکسری معاند و بدخواه می‌آیند و در مورد باطرفی رسانه ملی صحبت می‌کنند و می‌گویند: «بعضی از نامزدهای احتمالی از هم‌اکنون به بهانه‌های مختلف روی آنتن می‌روند» در حالی که نامزدهای احتمالی در برخی از جناح‌ها الان همه هستند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود که در انتخابات دوره قبل ثابت شد که خلاف آن ثابت نمی‌شود.

در عین حال شما به محتوای برنامه‌ها نگاه کنید، می‌بینید که برداشت شما از این برنامه‌ها نادرست است، یک شخصیت سیاسی در یک برنامه آشپزی شرکت کرده، چه اشکالی دارد؟! متن گفت‌و‌گوی عزیزان هم به این صورت بوده؛ آشپز: خب می‌خوایم امروز بهتون آموزش پختن قورمه سبزی بدیم، قبلاً نفت سر سفره‌ها بود و ما آموزش قورمه نفتی می‌دادیم، الان دیگه نفت سر سفره نیست، به هرحال از آقای دکتر فشارکی هم دعوت کردیم که به‌عنوان کارشناس در کنار ما حضور داشته باشن… دکتر فشارکی مردم، مردم دکتر فشارکی!

دکتر فشارکی: با عرض سلام، بنده آخرین باری که آشپزی کردم برمی‌گرده به انتخابات هفتم اسفند که یک آشی رو قبل از انتخابات بار گذاشته بودم که صداش نهم اسفند دراومد! آشپز: جناب دکتر برای طبخ قورمه سبزی چه سبزی‌ای لازمه؟ دکتر فشارکی: یه سبزی‌ که رایحه خوش خدمت داشته باشه و به پایداری هرچه بیشتر سبزی توی قورمه سبزی کمک کنه. آشپز: بسیار عالی! برای پختن این غذا شما نیاز به نیم کیلو سبزی قورمه با رایحه خوش خدمت دارید، سه گِرم گوشت خورشتی که متأسفانه از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم همین‌طور گرون‌تر شده، ما زمان دولت سابق از بس گوشت ارزون بود، یه گوسفند درسته می‌ا‌نداختیم توی قابلمه…

دکتر فشارکی: برای اینکه قورمه سبزی که شما می‌پزید یه وجب روغن روش داشته باشه باید عرض کنم که این قورمه سبزی باید زیر یه سقف خورده بشه، وقتی سقفی نباشه چرا باید قورمه سبزی خورد؟ بنده از شما می‌پرسم، پس ما باید اول مشکل مسکن رو حل کنیم! آشپز: واقعاً بیننده‌های عزیزی که توی منزل تماشاگر برنامه هستن با این حرف‌ها موافق هستن فقط توضیح بدید سبزی‌ها رو کدوم طرف قابلمه تفت بدیم؟ دکتر فشارکی: بنده از شما تعجب می‌کنم، کسی که قورمه سبزی می‌خوره، قطعاً آنقدر درک و بینش داره که باید به اصول پایبند باشه و به سمت راست یعنی اصولگرایان…


منبع: برترینها

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (۱۱۸)

ایده یاب: خلاقیت و ابتکار در طرح‌های تبلیغاتی یکی از امتیازات یک محصول نسبت به رقباست. در اینجا گزیده ای از خلاقیت های گرافیکی در تبلیغات را برای شما گردآوری کرده ایم.

دارو Bailing

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 

یک سرفه کوچک منجر به یک خطر بزرگ می شود…!

(شربت رفع سرفه)

آژانس تبلیغاتی : Invisible Advertising, چین
مدیر خلاقیت : Kent Ruan
مدیران هنری : Kent Ruan, Alan Jove, Sunny Tian, Ben Hu
طراحان : C-TU, Alan Jove
 

گیتار Red Mountain

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 
گیتار دست ساخته شده و کاملا متناسب با اندام شما…!

آژانس تبلیغاتی: Lewis Communications, Birmingham, AL, ایالات متحده آمریکا
کارگردان خلاقیت:Stephen Curry
مدیر هنری:Ryan Gernenz
کپی رایتر:Stephen Curry, Ryan Gernenz
عکاس:Jeff Williams
انتشار:۲۰۱۲ فوریه


باغ وحش براتیسلاوا

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 

کار باغ وحش ما نشاندن لبخند بر روی لب‌های شماست!

(اسلواکی کشوری در اروپای مرکزی با ۵ ملیون جمعیت و ۴۹۰۰۰ کیلومتر مربع مساحت است. اسلواکی جزء کشورهای مرفه دنیا محسوب می‌شود. این باغ وحش در سال ۱۹۴۸ تاسیس شده است.)

آژانس تبلیغاتی: JANDL Bratislava, اسلواکی
مدیر خلاقیت:  Alex Strimbeanu, Jano Fajnor
مدیر هنری:  Razvan Mitoiu
عکاس: Hannes Kutzler


اتومبیل Nissan Forklifts

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 
هنگامی که قابلیت اطمینان بسیار مهم است…!

آژانس تبلیغاتی:IM Advertsing, استرالیا
مدیران هنری:Chris Williams, Melissa Dray
کارگردان خلاقیت/کپی رایتر:Matt Johnson
عکاس:Brett Gay / Shift Alchemy

اپراتور DNA

 عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118)

سومین اپراتور تلفن همراه…!

(نمایش آنتن دهی تلفن همراه در هر مکانی که تا به امروز غیر ممکن بوده است.)

آژانس تبلیغاتی: TBWA/PHS, هلسینکی، فنلاند
مدیران هنری:  Jukka Mannio, Jyrki Reinikka
تصویرگر:  Jouni Seppanen
عکاس:  Markku Lahdesmaki
کپی رایتر:  Jussi Turhala


مجله Metro

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 
بیشتر بخوانید، بیشتر بدانید، بهتر زندگی کنید…!

آژانس تبلیغاتی : Morris Pinewood, سوئد، استکهلم
مدیر خلاقیت : Mattias Frodlund
مدیر هنری : Mattias Frodlund
طراح : Sven Prim
عکاس : Sven Prim
انتشار : February 2011


شربت معده Mylanta

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 
مواد غذایی خود را به جهنم نفرستید…!

آژانس تبلیغاتی:Kepel&Mata, آرژانتین
کارگردان خلاقیت اجرایی:Damian Kepel
کارگردانان خلاقیت:Alvaro Yermoli, Rodrigo Diaz
مدیر هنری: Juan Ignacio Etchanique
کپی رایتر:Federico Wilhelm
تصویرگر:Emiliano Pereyra


سازمان حمایت از محیط زیست WWF

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 
حفاظت از جهان شما برابر است با حفاظت از خودتان…!

آژانس تبلیغاتی: DM9 DDB,برزیل


هدفون AIAIAI

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 
داخل آهنگ های خود شوید…!

آژانس تبلیغاتی:Ogilvy & Mather Advertising,هنگ کنگ
کارگردانان خلاقیت اجرایی:Simon Handford, Sandy Chan
کارگردن خلاقیت:Alvin Lim
مدیران هنری:Alvin Lim, Sonny Tjahjadi
عکاس:Connie Hong
انتشار:۲۰۱۲ مارس


کلینیک Connect Hearing

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 

شنوایی مفید است…!

برای بررسی شنوایی خود مراجعه کنید.

(متوجه کشتی نشده است.)

آژانس تبلیغاتی : Cat Barking, استرالیا، سیدنی
مدیر خلاقیت : Chris Mitchell
مدیر هنری : Geoff Corbett
عکاس : Ted Blore / Admagic
انتشار : May 2011


کانال رادیویی Rádio Record

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118)
خبرهای کاملا کامل…!

آژانس تبلیغاتی:۹mm, Florianópolis, برزیل
کارگردان خلاقیت: Marco Togo
مدیر هنری:Ramiro Pimentel
کپی رایتر:Anderson Nascimento
انتشار:۲۰۱۱ ژانویه


سبزیجات Bonduelle

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 
مراقبت های فوق العاده از سبزیجات…!

آژانس تبلیغاتی:Comm’pas, Breda, هلند
مدیر هنری:Roy Schellekens
کپی رایتر:Arjan Hoekstra
عکاس:Habousha
انتشار:۲۰۰۷ دسامبر


دهان شوی Listerine

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 
هیچ کس به دنبال بوی بد دهان نیست…!

آژانس تبلیغاتی:JWT, بمبئی، هند
کارگردان خلاقیت:Ram Jayaraman
مدیر هنری:Abey Thomas Joy
کپی رایتر:Karan Parmar
تصویرگر:Nilesh Naik
انتشار:۲۰۱۱ دسامبر


آدامس ۵

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 

تحریک حواس پنجگانه خود…!

(۵، نام تجاری آدامس بدون قند است که توسط شرکت Wrigley ساخته شده است.)

آژانس تبلیغاتی: AAA School Of Advertising
کارگردان خلاقیت: Riaan Swart
مدیر هنری/عکاس: Ian Lambert
انتشار: ۲۰۱۲ سپتامبر


اتومبیل ولوو XC

عکس: تبلیغات بسیار جالب و خلاقانه (118) 
(اتومبیل ولوو سفری برای رسیدن به مناطقی که با سایر اتومبیل ها هرگز نمی توانید به آنجا بروید.)

آژانس تبلیغاتی: Forsman & Bodenfors, سوئد
کپی رایتر: Fredrik Jansson
مدیران هنری:Staffan Lamm, Andreas Malm


منبع: برترینها

درختی که آدرس پستی دارد

برترین ها: اگر شما نامه را به آدرس این درخت بلوط پست کنید، به سوراخ روی این درخت در جنگل Dodauer Forst در آلمان خواهد رسید. در صدسال گذشته، هزاران نفر به این درخت نامه نوشته اند و صدها نفر به آرزوی خود برای پیدا کردن عشق زندگیشان، رسیده اند. این درخت بلوط که درخت بلوط داماد گفته می شود بیش از ۵۰۰ سال دارد.

افسانه ها می گویند این درخت را پسر قبیله سلتیک بعد از اینکه به یک درخت در جنگل بسته شده بود و بعد توسط یک دختر مسیحی آزاد شده بود، برای شکرگزاری کاشته است. مورخان معتقدند این افسانه واقعی نیست و توسط مبلغان مسیحی ابداع شده است. اما حادثه ای که به درخت این نام را داده و سنت نوشتن نامه های عاشقانه افسانه نیست.

بیش از صد سال پیش، دختری به نام اورت وجود داشت که عاشق پسر شکلات ساز بود. پدر دختر با این رابطه مخالف بود بنابراین آن ها به صورت پنهانی با هم نامه رد و بدل می کردند و نامه هایشان را در سوراخ تنه درخت قرار می دادند. سرانجام پدر دخترک تسلیم شدند و آن ها در ۲ ژوئن ۱۸۹۱ زیر این درخت باهم ازدواج کردند. داستان درخت دهان به دهان پخش شد و مردم به امید پیدا کردن عشق زندگیشان شروع به نوشتن نامه کردند و آن را در سوراخ این درخت قرار دادند. درخت بسیار محبوب شد و در سال ۱۹۲۷ سازمان پست آلمان یک آدرس پستی مخصوص به درخت اختصاص داد بنابراین مردم از سراسر کشور می توانستند نامه هایشان را برای درخت بفرستند.

شهرت درخت روز به روز بیشتر شد و نامه هایی از سراسر جهان برای آن فرستاده می شد. سوراخ درخت در ارتفاع سه متری از زمین قرار دارد و با یک نردبان چوبی می توان به آن رسید. این یک صندوق پستی عمومی است که هرکسی می تواند آن را باز کند، بخواند، بردارد و یا جواب دهد. در چند دهه درخت نقش دلال ازدواج را پیدا کرد. بلوط داماد تا به حال واسطه بیش از صد ازدواج بوده است. کارل هاینز مارتینز، کارمند بازنشته پست که بیش از ۲۰ سال نامه ها را به این درخت تحویل می داده، خودش همسرش را از طریق نامه ای که به این درخت نوشته بوده پیدا کرده است. این درخت هنوز پنج تا شش نامه در روز دریافت می کند.


منبع: برترینها

مسجدی عجیب با سبک معماری صخره ای در ایران (+عکس)

باشگاه خبرنگاران – اگر در ایام نوروز قصد سفر به آذربایجان شرقی را دارید در ۱۸ کیلومتری جنوب شرقی آذر شهر از روستای چراغیل و یکی از جاذبه های گردشگری آن که همان مسجد سنگی با معماری جذابش است دیدن کنید.

مسجد سنگی و تاریخی چراغیل از مکان های گردشگری و جذاب این روستا به شمار می رود که طبق گفته اهالی حدود ۵۰۰ سال قدمت دارد و آنچه در داخل این مسجد سنگی دیده می شود حکایت از کنده کاری مسجد با ابزار و وسایل دستی دارد.

مسجد چراغیل که به سبک معماری صخره تراشی بنا نهاده شده بدون هیچ یک از مصالح ساختمانی ساخته شده و حتی نورگیر و ورودی آن نیز کنده کاری دستی است.


منبع: عصرایران

بهشت ولگردها (عکس)

باشگاه خبرنگاران – در تصاویر زیر می‌توانید کلبه‌هایی را ببینید که از قرن هجدهم در اسکاتلند به طور مناسب نگهداری شده‌اند و به بهشت ولگردها معروف بوده که منظور از ولگردها، چوپان‌هایی است که در آن زمان برای چراندن گوسفندان به این تپه‌ها می‌آمدند و اوفات خود را برای استراحت در این کلبه‌ها می‌گذراندند.


منبع: عصرایران

طنز؛ واقعا هنر نزد ایرانیان نیست و بس

بی‌بی‌سی خبری داشت با تیتر «کشف نسخه خطی غزلیات حافظ با مهر شاه جهان و یک غزل تازه» مطلع این غزل چنین است: بحمدالله که بازم دیدن رویت میسر شد. به همین مناسبت ما چندتا کامنت را از صفحه‌های مختلف دراین‌باره کپی کردیم و بدون تغییر منتشر می‌کنیم تا عمق قضیه را درک کنیم و ببینیم مردم با خبر کشف یک غزل تازه از حافظ چطوری برخورد می‌کنند:

خبر خوبیه، ولی پیازداغش زیاده .اونجا که: اکنون کارشناسانی بی‌شمار از جهان برای دیدن این اثر راهی کلکته هستند. عمرا. کی میره تا کلکته؟

ادعا شده است نسخه با قدمتی ۷۰۰ ساله است. ۷۰۰ سال پیش حافظ کودکی هفت، هشت‌ساله بوده.

من مولانا رو بیشتر دوس دارم چون حس پرواز به آدم دس میده. دو چیز همیشه منو از خود بیخود کرده؛ یکی مولانا و دیگری موزیک جیپسی‌های اسپانیا.

بی‌بی‌سی‌جان، شما را به جان ملکه انگلیس…، بی‌خیال حضرت حافظ شیراز ما و حتی دیگر شعرای ما بشو. شما همین‌قدر که نتوانستید غزلیات حافظ را تحریف و حذف کنید، هیچ غلط دیگری هم نمی‌کنید.

اگر در شعری بیتی حذف شده کار انگلستانه و مطمئنا نمی‌تونند از همه‌جا حذف کنند چون نسخه اصل نزد عرفاست.

واقعا بعضیا که ادعای سواد تاریخی‌شون میشه، چه‌جور از افغانستان و تاج‌محل هند حرف میزنن وقتی دوهزارو ۵٠٠ سال پیش نمیدونن تمدن دنیا کجا بوده. تا حالا چیزی از منشور کورش شنیدین؟ اصلا قلمرو داریوش بزرگ رو میدونین، اگه نه، تو کتاب گینس می‌تونید یه چیزایی بفهمید.

این نسخه خیلی چیزها رو ثابت می‌کند. خدا کند که بعضی‌ها با پول‌ این نسخه را نابود نکنند.

این خبر در عین سادگی بسیار دلگرم‌کننده است. شاید فال‌های پوچ همه این سال‌ها را همین غزل گمشده تعبیر کند.

ایول بنگال! اگه تو ایران پیدا می‌شد، عمرا رو می‌شد. به نظر من که غزل از حافظ نیست. احتمالا پادشاه واسه کسی که دوسش داشته سروده.

بالاخره به‌جز فیلم‌های فراتخیلی، یه چیز خوب از هندی‌ها به ما رسید. سپاسگزاری کرداهه.
غزل تازه‌ حافظ اینه:ز گهواره تا گور حسش نبود.

وصیت: سوفیا… عشق من… تو نظری، چیزی درباره این غزل حافظ نداری؟ مگر خورشت است که بخواهی موز بریزی توی خورشت و دیگران بگویند نه… نه… مطلع موز با دیگر خورشت‌های بادمجان و کدو و بامیه و… فرق می‌کند پس خورشت بادمجان غذا نیست.  عاشق دیوانه حافظ تو؛ میدون دوم


منبع: برترینها

طرز تهیه شکوفه قند شیرینی مخصوص نوروز

شیرینی های نوروزی یکی از اجزای اصلی دید و
بازدیدهای نوروزی هستند. ما به شما پیشنهاد می کنیم به جایر شیرینی های
حاضری با دستور زیر یک شیرینی خانگی عالی به نام شکوفه قند برای پذیرایی از
میهمانان نوروزی تان درست کنید.

مواد لازم برای تهیه شکوفه قند، یک شیرینی خوشمزه نوروزی:






 روغن جامد  ۲۲۵ گرم
پودر شکر   یک پیمانه
 وانیل  یک چهارم قاشق چایخوری
 جوش شیرین  یک قاشق سوپخوری
آرد سفید ۴ پیمانه

 طرز تهیه شکوفه قند برای نوروز :

روغن را با پودر شکر بزنید تا یکدست و سبک شود. سپس وانیل را اضافه کنید. 

جوش شیرین و آرد الک شده را به تدریج اضافه کرده و ورز دهید، به طوری که توپ هایی که در دست درست می کنید، متلاشی نشود.

خمیر را در نایلون قرار داده و برای یک ساعت در دمای محیط استراحت دهید. 

سپس با وردنه به قطر نیم سانت باز کنید و با کاترهای دلخواه کاتر بزنید و در سینی چرب شده قرار دهید.

سپس زرده زده شده را با برس روی آن بکشید و
با کنجد خام تزیین کنید و در فر که با دمای ۱۸۰ درجه سانتیگراد از قبل گرم
کرده اید به مدت ۱۵ دقیقه قرار دهید.

 چند نکته مهم در درست کردن شکوفه قند

• اگر خمیر ۲۴ ساعت روی میز کار بماند، در زمان باز کردن ترک نمی خورد.

• می
توان در خمیر از اسانس های مختلف مانند پودر زنجفیل، دارچین، هل و …
استفاده کرد و شیرینی های یکرنگ یا دو رنگ با طعم های مختلف تهیه کرد. حتی
می توان از پودر کاکائو استفاده کرد که ممکن است آرد کمتری مصرف شود.

• فقط اسانس و یا پودر کاکائو را باید قبل از اضافه کردن آرد اضافه کنید.

• می توانید برای تزیین رویه از شکلات های ریز هم استفاده کنید که در این صورت نیازی به رومال کردن با تخم مرغ نیست.

• می
توانید خلال پسته را کمی خرد کنید و بعد از باز کردن خمیر، روی آن بریزید و
خیلی آرام وردنه را یک بار روی خمیر حرکت دهید تا درون خمیر فرو رود، سپس
به سلیقه خود کاتر بزنید.

• اگر تمایل داشتید که شیرینی دو رنگ بپزید نیازی نیست روی شیرینی چیزی بزنید زیرا در پخت دو رنگ به هم می چسبند.

• برای پیمانه کردن آرد بهتر است پیمانه به اندازه حداقل یک سوم بند انگشت سرخالی باشد تا شیرینی لطیف تر شود.

• به جای ورز دادن می توانید از چرخ گوشت یا غذاسازی استفاده کنید.

• این خمیر به دلیل این که هیچگونه مواد فاسد شدنی در آن به کار نرفته، ماندگاری زیادی دارد.

• می
توانید این شیرینی را شش ماه در یخچال و یک سال در فریزر نگه دارید و هر
زمان که تمایل به پخت داشتید، شب قبل از یخچال خارج کرده و در محیط
آشپزخانه قرار دهید.

منبع: ماهنامه کیک و شیرینی


منبع: عصرایران

اس ام اس روز مادر (۵)

مادرای معنی ایثار تو گل باغ خدایی
توی روزگار غربت با غم دل آشنایی
مینویسم ازسرخط مادر ای معنی بودن
مینویسم تا همیشه توئی لایق ستودن

______________________________

آسودگی از محن ندارد مادر
آسایش جان و تن ندارد مادر
دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش
ورنه غم خویشتن ندارد مادر

______________________________

خدا انداخت زیر پای مادر
بهشتی کز همه چیز است برتر
اگر خواهی شوی مهمان جنت
نداری بهتر از مادر تو نعمت
بود شرط بهشت این حرف آخر
که باشی خاک زیر پای مادر

______________________________

تو گلی خوشبو از بهشت خدایی که گلخانه دلم از عطرتو سرشار است

از تبار فاطمه ای وگویی وجود تو را با مهر فاطمه سرشته اند

پس همیشه دعایم کن چراکه دعایت سرمایه فردای من است.

روزت مبارک

______________________________

مادر ای پرواز نرم قاصدک

مادر ای معنای عشق شاپرک

ای تمام ناله هایت بی صدا

مادر ای زیباترین شعر خدا

روزت مبارک

______________________________

مادر تنها کسیه که میتونی براش ناز کنی

سرش داد و بیداد راه بندازی، باهاش قهر کنی!

اما با اینکه تو مقصر بودی بازم با یه بشقاب غذا

با لبخند میاد و میگه: با من قهری با غذا که قهر نیستی . . .

______________________________

در پی گذشت سالها هنوزهم صدای قلب تو

نوازشگر روح خسته من است مادرم . . .

روزت مبارک باد

______________________________

ای مادر عزیز که جانم فدای تـــو

قربان مهربانی و لطف و صفای تو

هرگز نشد محبت یاران و دوستان

همپایه محبت و مهر و وفـــای تو

روزت مبارک

______________________________

گرامیداشت روز مادر، گرامیداشت فرشته ای آسمانی است

که خداوند به هر انسانی در روی زمین یکی از آنها را هدیه داده است

فقط و فقط یکی که هیچ جایگزینی ندارد. فرشته مهربان زندگی من

روزت مبارک.

______________________________

به یاد می آورم لحظه های فراز را که صدای او اعتبارم می بخشید و لحظه های نشیب را که اعتمادم به یاد می آورم افرای افراشته ای را به یاد می آورم مادرم را …

______________________________

مادرم هستی من ز هستی توست تا هستم و هستی دارمت دوست !
 

______________________________

 
مادر:
کاشکی می شد بهت بگم؛
چقدر صدات و دوست دارم
لالایی هات و دوست دارم؛
بغض صدات و دوست دارم
 

______________________________
 

بهشت ها برای تو آفریده شده اند و درختان برای اینکه سایبان تو باشند سر از خاک بر می آورند….

______________________________

مادر تو غزل زیبای محبت و ایثاری…دوستت دارم و نام تو را با چشمه ها و رودها زمزمه میکنم……

______________________________

مادرم، خواستم خوشبوترین گل دنیا را برایت هدیه بیاورم، اما دیدم تو خوشبوترین گل دنیا هستی.

______________________________

مادرم، تو تنها ستاره‌ای هستی که در روز و شب می‌درخشی. ای ستاره‌ی زندگیم، تو را با تمام وجود دوست دارم.

______________________________

بارانی از عشق و نمی هم ستاره ارزانی تویی که در تبار معصومانه‌ی نگاهت، چشمانِ خسته‌ی من ستاره می‌چیند. خوش‌آهنگ‌ترین نغمه‌های هستی نثار قلب خسته و صبورت. روزِ به اوج نشستنت مبارک.

______________________________

آبی‌ترین، دریایی‌ترین و آسمانی‌ترین تقدسِ زندگی‌مان! دستان‌تان را بوسه می‌زنیم. روزتان مبارک .

______________________________

در تمام زندگی ام مادرم تنها دلیل بودنم بود! روزت مبارک فرشته خلقت !

______________________________

زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه “مادر” است. زیباترین خطاب “مادر جان” است. “مادر” واژه ایست سرشار از امید و عشق. واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید. روزت مبارک مادر

______________________________
 

زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است ســـــــــــرچشمهء محبت و الطاف داور است بهر صفا و لطف خـــــــــــدا عشق مظهر است بعد از خـــــــدا به سجده بوَد زآنکه مادر است

______________________________

به یاد می آورم لحظه های فراز را که صدای او اعتبارم می بخشید و لحظه های نشیب را که اعتمادم به یاد می آورم افرای افراشته ای را به یاد می آورم مادرم را …

______________________________

مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد.

______________________________
 
آسودگی از محن ندارد مادر آسایش جان و تن ندارد مادر دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش ورنه غم خویشتن ندارد مادر
 

______________________________

*;%’*
*%;;%’*
*;%*;%’*.
*;*;%;*%*,
)i(
( )
مادرجون این دسته گل تقدیم تو،به شرط اونکه تو خودت گل باشی و من خاک زیر پات !

______________________________

دو موجود هستی گرامی تر است
یکی میهن و دیگرش مادر است
ستایش کنم زن که او مادر است
که مادر سزاوار زیب و زر است
تو ای مادر من نوای میهن من
کنم خواب در اغوشت ای سرور من

______________________________
 

آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل،
تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد
به مادرم…
که مهرش تا ابد در دلم جای دارد.

______________________________

در آسمان آبی دلم، جایی برای ابرها نیست
مادرم! دعایم کن که با دعایت، دلم خانه دردها نیست

______________________________

در آسمان آبی دلم، جایی برای ابرها نیست
مادرم! دعایم کن که با دعایت، دلم خانه دردها نیست

______________________________

مادرم هستی من ز هستی توست تا هستم و هستی دارمت دوست !

______________________________

تو بهترین گل، میان شهر گلهایی
تو رنگ آفتابی،
شب که می‌رسد، مثل ستاره،
گویا مهتابی…

______________________________
مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده‌ام سازد.

______________________________

آسودگی از من ندارد مادر

آسایش جان و تن ندارد مادر

دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش

ورنه غم خویشتن ندارد مادر

______________________________

مادر:

کاشکی میشد بهت بگم

چقدر صدات و دوست دارم

لالایی‌هات و دوست دارم

بغض صدات و دوست دارم

______________________________

مادرم، خواستم خوشبوترین گل دنیا را برایت هدیه بیاورم، اما دیدم تو خوشبوترین گل دنیا هستی…


منبع: عصرایران

عمیق ترین ایستگاه های متروی جهان

برترین ها: یک قطار متروی معمولی بیش از چند طبقه زیر زمین نمی رود. اما گاهی زمین شناسی و جغرافیای منطقه، مانند وجود مرداب و روخانه، مهندسان را مجبور می کند به نقاط عمیق تر زمین بروند. ایستگاه آرسنالنا در کیف، پایتخت اوکراین یکی از این استثنائات است. ایستگاه آرسنالنا ۱۰۵٫۵ متر زیر سطح زمین قرار دارد و عمیق ترین ایستگاه مترو جهان است. یعنی اگر یک محور عمودی در زمین ایجاد کنید به اندازه ای که بتوانید مجسمه آزادی را درون آن بیندازید، هنوز بیش از ۱۲ متر از آن خالی است. برای سوارشدن قطار در این ایستگاه، مسافران باید دو پله به ظاهر بی پایان را در بیش از ۵ دقیقه طی کنند. عمق غیرمعمول این ایستگاه به جغرافیای کیف نسبت داده می شود.

دومین ایستگاه متروی عمیق جهان در متروی سنت پترزبورگ که یکی از عمیق ترین سیستم های متروی جهان است قرار دارد. عمیق ترین ایستگاه این سیستم Admiralteyskaya در عمق ۸۶ متر سطح زمین است. این ایستگاه یکی از طولانی ترین پله برقی های جهان با بیش از ۱۳۰ متر طول را دارد. پارک پوبدی در متروی مسکو، ۸۴ متر عمق دارد و سومین ایستگاه متروی عمیق در جهان است. متروی مسکو هم چنین عمیق ترین مترو در روسیه با حداکثر عمق ۹۷ متر است. بااین حال، یکی دیگر از عمیق ترین سیستم های متروی جهان، متروی پیونگ یانگ در کره شمالی است که بیش از ۱۱۰ متر زیر زمین قرار دارد. در این ایستگاه ها سرودهای انقلابی از بلندگوهای قدیمی پخش می شود.

عمیق ترین ایستگاه های متروی جهان


منبع: برترینها

۱۰ مقصد منتخب از ۱۰۰ تجربه برتر سفر در دنیا (+عکس)

مجله “لونلی پلنت” که مرکز اصلی آن در انگلستان است در جدیدترین شماره اش ۱۰۰ تجربه برتر سفر را در کل دنیا بررسی و معرفی کرده که ۱۰مقصد منتخب آن را با زیباترین تصاویر می‌بینید.

ارتفاعات کامرون با دمایی خنک ،زیبایی معنوی و طبیعی و مزارع چای در مالزی در این فهرست جای خوش کرده اند.

ارتفاعات کامرون با دمایی خنک ،زیبایی معنوی و طبیعی و مزارع چای در مالزی در این فهرست جای خوش کرده اند.

“باگان” در قلب میانمار مدرن کنونی که ثروتش در ساختمانهای مذهبی اش سرمایه گذاری شده است.در شهر معابد بالون سواری مرسوم است.

گشت و گذار در پارک ملی “تورس دل پین” در جنوب پاتاگونیا- شیلی- که تا ۵۰ سال پیش محل زندگی حیوانات بود اما امروزه به یک جاذبه توریستی تبدیل شده است.

گشت و گذار در پارک ملی

تجربه یخ نوردی در یخچاهای طبیعی سوئیس که بزرگترینشان ۱۴ مایل طول دارد.

تجربه یخ نوردی در یخچاهای طبیعی سوئیس که بزرگترینشان 14 مایل طول دارد.

در “امالفی”-ایتالیا- با کرایه یک ماشین کلاسیک گردش کنید.

در

سوار شدن بر قطار مسیر “وست هایلند”-بریتانیا- که از گلاسکو به فورت ویلیام می رود پیشنهاد بعدی است.

سوار شدن بر قطار مسیر

شیرجه زدن در استخر شیطان در زیمباوه چیزی نمی خواهد جز یک کم شجاعت!

شیرجه زدن در استخر شیطان در زیمباوه چیزی نمی خواهد جز یک کم شجاعت!

فتح کردن پل سیدنی –استرالیا- در این فهرست قرار دارد.

فتح کردن پل سیدنی –استرالیا- در این فهرست قرار دارد.

“آنگکور” در زبان “Khmer” به معنی “شهر” در کامبوج قرار دارد و یکی از بزرگترین سازه های مذهبی در کل دنیاست.

بالارفتن از صخره های “متئورا” به معنی ” معلق در هوا” شجاعت و قدرت بدنی شما را می طلبد.

بالارفتن از صخره های


منبع: عصرایران

دوچرخه سوار جهانگرد

یک جوان انگلیسی پنج سالی می‌شود که همه زندگی‌اش را که دوربین و دوچرخه‌اش هستند، برداشته و راه افتاده تا بتواند دور کره زمین را با دوچرخه‌اش بچرخد و با آدم‌ها و فرهنگ‌های مختلف آشنا شود.

دوچرخه سوار جهانگرد

راب لوتر جوان اهل انگلستان است که تصمیم می‌گیرد از لندن راه بیفتد و با دوچرخه کره زمین را دور بزند! او برای عکاسی و آشنایی با فرهنگ و ادبیات دیگر کشورها و البته رسیدن به هیجان دست به این کار می‌زند. او این سفر را با بودجه‌ کمی که در جیب دارد آغاز می‌کند و حالا که تقریبا به نیمه راه رسیده، به دلیل مشکلات مالی که داشته با استفاده از شبکه‌های اجتماعی و اخبار رسمی سعی دارد خودش را معرفی کند و از دیگران درخواست کمک داشته باشد تا بتواند هم سفرش را تمام کند و به خانه برگردد هم پروژه‌اش را به سرانجام برساند.

دوچرخه سوار جهانگرد
دوچرخه سوار جهانگرد

البته در این میان نمی‌ایستد و همچنان به راهش ادامه می‌دهد، خودش این‌طور تعریف می‌کند که یک بار وقتی از خانه برادرش با دوچرخه‌اش که حالا همسفرش شده، برمی‌گشته در باران شدیدی گیر می‌کند و همان لحظه احساس می‌کند باید دل به جاده بزند!

دوچرخه سوار جهانگرد

این‌طور می‌شود که با یک چادر و دوربین که روی دوچرخه‌اش جا می‌شدند، خانواده، دوستان و هرچیز دیگری را که در لندن داشته رها می‌کند و راه می‌افتد! او تصمیم می‌گیرد دور دنیا را با دوچرخه‌اش رکاب بزند و دوباره به لندن برگردد. «این اتفاق مانند طوفانی در درون من بود که با پول اندکی که داشتم برای تحقق بخشیدن به رویایی ماجراجویی دست به کار شدم.»

دوچرخه سوار جهانگرد

او می‌گوید همه هدفش از این کار این بوده که بتواند با دوربینی روی دستش در جاده حرکت کند و قاب‌های زیبایی که ثبت می‌کند را با دیگران به اشتراک بگذارد.

دوچرخه سوار جهانگرد

راب نام پروژه‌اش را «چرخه عمر» گذاشته، چون در این سفر همه چیزهایی که لازم داشته را دارد، از تصاویر زیبا برای عکسبرداری تا حضور میان فرهنگ‌های مختلف و آشنا شدن با آن‌ها.

دوچرخه سوار جهانگرد

این ماجراجوی دورچرخه سوار پنج سالی می‌شود که در سفر است و توانسته در فعالیت‌های خیرخواهانه هم کمک کند ولی خودش چند ماهی می‌شود در هنگ‌کنگ به دلیل کمبود بودجه مانده و کارهای طراحی وبسایت را قبول کرده با بتواند دوباره در مسیر قرار بگیرد.

 دوچرخه سوار جهانگرد

راب می‌گوید برای او «چرخه عمر» تنها یک پروژه نیست، بلکه تبدیل به همه زندگی‌اش شده و در این مسیر توانسته، امید، تغییر، ماجراجویی و شادی را پیدا کند و مطمئن است که می‌تواند سفرش را به پایان برسد، چون در این راه تاکنون از زندگی در بیابان با دمای ۵۰ درجه سانتی‌گرد و یا سر و کله زدن با سرمای شدید زنده مانده است. او با خوردن تنها نودل و برنج توانسته همچنان مسیرش را ادامه دهد و به همه کسانی‌که می‌خواهند تجربه جدیدی در زندگی‌شان داشته باشند، می‌گوید که قدم در راه بگذارند و سوار دوچرخه‌های‌شان شوند!

دوچرخه سوار جهانگرد 
دوچرخه سوار جهانگرد 
دوچرخه سوار جهانگرد 
دوچرخه سوار جهانگرد 
دوچرخه سوار جهانگرد 
دوچرخه سوار جهانگرد 
دوچرخه سوار جهانگرد 
دوچرخه سوار جهانگرد 


منبع: برترنها

قتل های مخوف «دکتر شیطانی»

مجله همشهری سرنخ – ژینوس علیپور: هر چند تعداد واقعی قتل هایی که مارسل پیتوت انجام داده مشخص نشده است اما گفته می شود که احتمالا او بیش از ۱۶۰ قتل انجام داده است. از «مارسل آندره فیلیکس پیتوت» به عنوان یکی از مهم ترین مردان در زمان جنگ جهانی دوم و هنگامی که نازی ها پاریس را اشغال کرده بودند یاد می شود.

او پزشکی فرانسوی الاصل است که خدمات ارزان و مراقبت های پزشکی رایگان در طول سال های قبل و در زمان جنگ جهانی دوم به فقرا ارائه می داد. این جنایتکار ادعا می کرد که رییس نیروهای مقاومت فرانسه در زمان اشغال توسط نازی ها بوده و تلاش های او باعث نجات جان بسیاری از مردمی که توسط نازی ها مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودند، شده است.

 قتل های مخوف «دکتر شیطانی»
او ادعا داشت موفق شده بیش از سه هزار نفر را فراری دهد ولی به طور اسرارآمیزی طی جنگ و در زمان فقر بیشتر مردم، توانست خانه بزرگی در محله تقریبا ثروتمند پاریس بخرد ولی ناگهان با پیدا شدن تعداد زیادی جسد انسان در این خانه، راز دکتر مرموز آشکار شد؛ رازی که وحشت مردم پاریس را برانگیخت و باعث شد او به القابی نظیر دکتر شیطانی، قصاب پاریس و گرگینه پاریس معروف شود.

خانه وحشت

روز ۱۱ مارس ۱۹۴۴، بالاخره همسایه دکتر مارسل پیتوت به خاطر بوی بد و زننده ای که از خانه دکتر به مشام می رسید و همچنین به دلیل دود سیاه و غلیظی که از دودکش خانه بیرون می آمد، به اداره پلیس رفت و شکایت کرد.

همسایه به پلیس فرانسه گفت بارها متوجه این بوهای زننده و دود غلیظ از خانه دکتر پیتوت شده است: «از زمانی که پاریس توسط نازی ها اشغال شد، افراد زیادی برای نجات زندگی شان به خانه دکتر می آیند. دکتر این افراد را از راه های امنی از پاریس خارج می کند و به آمریکای جنوبی فراری می دهد، اما مسئله عجیب برای من این است که چرا همیشه از خانه او بوی زننده و دود غلیظی به مشام می رسد. من مدت هاست که صبر کرده ام اما امروز آن قدر دود و بوی زننده زیاد بود که مجبور شدم به پلیس مراجعه کنم.»

او در ادامه گفت: «دکتر پیتوت به من گفته بود که به خاطر انجام کاری برای یک ماه از شهر خارج می شود و همین مسئله باعث شد که بیشتر به ماجرا مشکوک بشوم.»

ماموران پلیس در قدم اول به آدرسی که دکتر پیتوت به همسایه اش داده بودند تا در مواقع ضروری با او تماس بگیرد. تلگرافی فرستادند و از او خواستند برای حل مشکل خانه اش هرچه زودتر برگردد. اما شدت دود به حدی بود که پلیس ترسید و فکر کرد شاید یکی از دریچه های شومینه درون خانه بسته شده و باعث آتش سوزی شده، به همین دلیل فورا برای خاموش کردن آتش، آتش نشانی را خبر کرد.

 قتل های مخوف «دکتر شیطانی»

آتش نشان ها به زحمت وارد خانه مرموز شدند و به دنبال منبع دود به سمت زیرزمین خانه کشیده شدند. آن ها در زیرزمین با حیرت یک اجاق بزرگ پیدا کردند که به وسیله زغال سنگ روش شده بود اما چیزی که توجه آن ها را جلب کرده و باعث وحشت آن ها شد تکه های باقیمانده اجساد انسان ها مثل استخوان ها و قسمت هایی از بدن انسان بود که با زغال سنگ مخلوط شده بود. این صحنه وحشتناک اصلا قابل باور نبود و باعث حیرت و همچنین وحشت همگان شد.

با تمام این مدارک به دست آمده، پلیس صبر کرد تا تلگرافش به دست مارسل پیتوت برسد و او برای جواب دادن به سوالات پلیس به خانه اش برگردد. هنگامی که تلگراف به دست پیتوت رسید و او سراسیمه به پاریس بازگشت با نیروهای پلیس مواجه شد. دکتر جنایتکار در جواب سوالات پلیس به آن ها گفت: بقایای انسانی پیدا شده در زیرزمین خانه، متعلق به تعدادی نیروی آلمانی و خائنین فرانسوی بوده و چون او رییس گروه مقاوت فرانسه است این افراد را شناسایی کرده و به طرق مختلف به خانه اش کشانده تا آن ها را به مجازات اعمال شان برساند.

دلایلی که دکتر مارسل پیتوت برای پلیس عنوان کرد اگرچه قانع کننده نبود اما کسی جرئت نداشت به رییس نیروهای مقاومت فرانسه مشکوک شود به همین دلیل او آزاد شد.

آزادی دکتر در حالی بود که تعدادی از ماموران پلیس که به ماجرا شک کرده بودند، همچنان به بازرسی خانه مرموز ادامه دادند و در کمال ناباوری تقریبا در همه جای خانه آثاری از بقایای اجساد انسان ها کشف شد. از همه وحشتناک تر این که در زیر راه پله هایی که به طبقه دوم و اتاق خواب ها می رسید کیسه ای حاوی تعدادی از اندام های انسان پیدا شد، همچنین در پارکینگ گودالی پیدا شد که با آهک پر شده بود و درون آن چندین جنازه وجود داشت، مشابه این گودال در محوطه پشتی خانه نیز پیدا شد.

در طبقه دوم خانه، پلیس یک اتاق شش ضلعی یا عایق صوتی پیدا کرد که روی دیوارهایش قلاب های زیادی نصب شده بود و به نظر می رسید که قاتل دیوانه، قربانیانش را با زنجیر به این قلاب ها وصل می کرده و آن ها را شکنجه می داده تا قربانیان در رنج و عذاب زیاد جان شان را از دست بدهند.

پلیس فرانسه بلافاصله بعد از این اکتشافات جدید، از این که در اولین بازجویی اجازه داده بود دکتر آزاد شود پشیمان شد و فورا با یک تلگراف به تمام مراکز پلیس فرانسه اعلام کرد به دنبال یک دیوانه خطرناک به اسم مارسل پیتوت می گردد و به این ترتیب جست و جو برای دستگیری و شناسایی این قاتل سریالی خطرناک آغاز شد.

در جست و جوی یک قاتل دیوانه

مارسل پیتوت در ۱۸۹۷ در شهر اوسر فرانسه متولد شد. در کودکی پس از این که چندین بار از مدرسه اخراج شد بالاخره تحصیلات خودش را در آکادمی ویژه پاریس به پایان رساند و در نهایت در ۱۹۱۶، یعنی دو سال بعد از شروع شدن جنگ جهانی اول برای خدمت در ارتش فرانسه داوطلب شد.

 قتل های مخوف «دکتر شیطانی»

در یکی از نبردها او مجروح شده و در معرض یک گاز سمی قرار گرفت که این اتفاق باعث شد سلامت روانی او بیشتر از قبل دچار اختلال شود. این اتفاق نیز بعد از افشای راز جنایت ها، به عنوان دومین دلیل جنایاتش تشخیص داده شد.

او در دوران خدمتش به اتهام سرقت از سایر سربازان به زندان فرستاده شد و پزشکان در زندان تشخیص دادند که او به بیماری روانی مبتلاست به همین دلیل به بیمارستان روانی فرستاده شد، اما ارتش به خاطر کمبود نیرو مجبور شد مارسل را در سال ۱۹۱۸ دوباره به میدان جنگ برگرداند ولی سه هفته بعد با برخورد یک نارنجک به پایش برای دومین بار مجروح شد و پزشکان تشخیص دادند که صدمه وارده خیلی خطرناک است در نتیجه او به خاطر از کارافتادگی در ارتش بازنشسته شد.

وی پس از جنگ جهانی اول در یک برنامه آموزشی که برای کهنه سربازان جنگ در نظر گرفته شده بود شرکت کرد و بعد از گذراندن یک دوره هشت ماهه پزشکی موافق به اخذ مدرک شد و در بیمارستان روانی شهر اورو به عنوان کارآموز کارش را شروع کرد. در نهایت مدرک پزشکی خودش را در سال ۱۹۲۱ دریافت کرد و در بیمارستان شهر یون مشغول کار شد.

گفته می شود که او به خاطر شیوه های پزشکی مشکوکش مثل تهیه مواد مخدر، انجام سقط جنین های غیرقانونی و همچنین سرقت از بیماران بارها به اداره پلیس احضار شده بود اما هر دفعه موفق شده بود به روشی از زیر بار کارهای خلافش فرار کند.

بررسی قتل های سریالی او نشان می دهد که اولین قربانی اش دختر یکی از بیمارانش به اسم لوییس دلاویو در سال ۱۹۲۶ بود که بعد از آشنایی با مارسل ناگهان به طرز مرموزی ناپدید شد، اما پلیس اتهامات وارده به دکتر را رد و اعلام کرد که احتمالا این دختر فرار کرده یا گم شده است.

در همان سال مارسل پیتوت تصمیم گرفت وارد سیاست شود و با زد و بند با اعضای شورای شهر، به عنوان شهرداری شهر یون انتخاب شد. دکتر مرموز بعد از این که به عنوان شهردار اعلام شد شروع به اختلاس از بودجه شهر کرد. او به عنوان شهردار شهر یون در سال ۱۹۲۷ با دختر یک زمیندار ثروتمند ازدواج کرد. در سال ۱۹۳۱ در حالی که شکایت های بسیاری درباره فساد اخلاقی و مالی شهردار صورت گرفته بود اواز سمت شهرداری استعفا داد و بعد از استعفا به پاریس نقل مکان کرد تا در آن شهر جنایات مخوفش را از سر بگیرد.

شروع جنایات در پاریس

هنگامی که وارد پاریس شد تصمیم گرفت به شغل طبابتش بپردازد به همین دلیل یک اتاق اجاره کرد که در آن مریض هایش را ویزیت می کرد. در این دوران شایع شده بود که در آن اتاق اجاره ای، دکتر بدنام اقدام به سقط جنین های غیرقانونی یا تزریق داروهای اعتیادآور می کند. پلیس احتمال می دهد که افراد زیادی به خاطر سقط جنین های غیرقانونی یا تزریق بیش از حد داروهای مخدر در مطب او جان داده اند و مارسل با بی رحمی تمام از شر اجساد آن ها خلاص شده است.

بالاخره این مرد مخوف با جعل اسنادی که مشخص می کرد از اعتبار زیادی در پزشکی برخوردار است موفق شد در سال ۱۹۳۶ با شروع جنگ جهانی دوم، به عنوان پزشکی که گواهی مرگ را امضا می کند، انتخاب شود. بعد از این که فرانسه توسط آلمان ها در سال ۱۹۴۰ اشغال شد، او از فرصت استفاده کرده و جنایات وحشتناک خودش را آغاز کرد.

او از یک راه بسیار عجیب و غریب شروع به پول درآوردن کرد، خودش را با نام دکتر یوجین معرفی کرده بود و می گفت می تواند از راه های امن، افرادی را که می خواهند از دست آلمان ها فرار کنند از کشور خارج کند و آن ها را در امنیت کامل به کشور آرژانتین بفرستد، اما برای هر فرد ۲۵ هزار فرانک می گیرد.

 قتل های مخوف «دکتر شیطانی»

او در این راه سه همدست به اسامی رائول، ادموند و ورنه گوستاو داشت که وظیفه داشتند افرادی را که تحت تعقیب نیروهای آلمانی بودند شناسایی کرده و آن ها را به سمت دکتر یوجین یا همان مارسل پیتوت هدایت کنند.

پیتوت بعد از این که ۲۵ هزار فرانک از هر فرد می گرفت به افراد لیست فرار می گفت برای ورود به کشور آرژانتین باید یک واکسن تزریق کنند و بعد به آن ها سم سیانور تزریق می کرد آنگاه بعد از برداشتن اشیای باارزش قربانیان، از شر اجساد آن ها خلاص می شد. این قاتل بی رحم ابتدا اجساد را مثله کرده و در رودخانه سن می انداخت یا آن ها را در گودالی از آهک چال می کرد تا زودتر جسد قربانیان تجزیه شود یا قربانیان بیچاره را مثله کرده و درون کیسه می گذاشت آنگاه کیسه ها را به داخل کامیون هایی که در حال گذر بودند می انداخت.

در نهایت یک سال بعد از این که پیتوت جنایاتش را شروع کرد و از این راه عجیب و غریب پول در می آورد توانست خانه ای در خیابان بیست و یکم لوسور خریداری کند و از آن پس جنایاتش را در آن خانه انجام می داد البته در همان خانه که بعدها به خانه وحشت معروف شد به طرق مختلف از شر اجساد خلاص می شد.

پایان زندگی شیطان

در نهایت بعد از گزارش یکی از همسایه های پیتوت مبنی بر این که از خانه او دود غلیظ همراه با بوی زننده ای بیرون می آید و برملاشدن جنایاتش، دکتر مارسل پیتوت فرار را بر قرار ترجیح داد و با کمی تغییر قیافه و گذاشتن ریش و سبیل به عنوان این که رییس نیروهای مقاومت فرانسه است و یک خبرچین هویت پنهانی او را به آلمانی ها خبر داده و نیروهای نازی دنبال او هستند در خانه هوادارانش پنهان شد و برای خودش نام مستعار هانری والری را انتخاب کرد.

پیتوت نه تنها ادعا داشت رییس نیروهای مقاومت فرانسه است بلکه به هوادارانش گفته بود دور از چشم آلمانی ها اسلحه وارد فرانسه می کند و در سراسر پاریس تله های انفجاری کار گذاشته است.

همچنین می گفت در جلسات فرماندهان سطح بالای متفقین شرکت دارد. هوادارانش وقتی می شنیدند او چه فرد از خودگذشته و میهن پرستی است در پنهان کردن او وسواس زیادی به خرج می دادند و نیروهای پلیس فرانسه که به خاطر اشغال پاریس توسط آلمانی ها درگیری زیادی داشتند کم کم از پیدا کردن دکتر پیتوت ناامید شدند اما پرونده جنایات این قاتل خطرناک هچنان بازمانده بود تا این که در طول آزادسازی پاریس در سال ۱۹۴۴، مارسل پیتوت که همه جا خودش را به عنوان هانری والری و رییس نیروهای مقاومت فرانسه معرفی کرده بود با روزنامه مقاومت مصاحبه ای انجام داد اما بعد از چاپ مقاله، پلیس به هانری والری شک کرد و به این فکر افتاد که ممکن است درواقع این فرد همان مارسل پیتوت گمشده باشد که همه جا خودش را رییس نیروهای مقاومت فرانسه معرفی کرده است. پس نتیجه گرفت قاتل خطرناکی که دنبالش هستند هنوز در پاریس است. بنابراین پلیس دوباره تعقیب و جست و جو برای پیدا کردن و شناسایی این قاتل خطرناک را آغاز کرد و سرانجام در ۳۱ اکتبر ۱۹۴۴ مارسل در ایستگاه متروی پاریس شناسایی و دستگیر شد.

 قتل های مخوف «دکتر شیطانی»

در میان لوازم همراه پیتوت یک هفت تیر، ۳۲ هزار فرانک پول و ۵۰ مدرک شناسایی جعلی وجود داشت که همگی توسط پلیس ضبط شد.

در روز محاکمه دکتر شیطانی ادعا کرد که بی ناه بوده و فقط دشمنان فرانسه را کشته است، اما به هر حال پلیس فهمیده بود که پیتوت هیچ دوستی در گروه های اصلی مقاومت ندارد و فقط توانسته این سال ها با تغییر قیافه و جعل اسناد، خودش را از اعضای اصلی نیروهای مقاومت جا بزند و از این طریق موفق شده در مسیر تحقیقات پلیس اختلال ایجاد کند.

در نهایت دادگاه او را به خاطر قتل ۲۷ انسان بی گناه، مجرم شناخته و به اعدام محکوم کرد و در ۲۵ می ۱۹۴۶ توسط گیوتین گردن زده شد. گرچه این قاتل خطرناک برای قتل ۲۷ نفر اعدام شد اما گفته می شود که او حدود ۶۰ نفر را در طول زندگی اش کشته هر چند تعداد واقعی قتل هایی که مارسل پیتوت انجام داده ناشناخته مانده اما مقامات بر این عقیده اند که احتمالا او بیش از ۱۶۰ قتل انجام داده است به همین دلیل در فرانسه با القاب دکتر شیطانی، قصاب پاریس، گرگینه فرانسه، قاتل زیرزمینی، شیطان غول پیکر و هیولای خیابان لوسور شناخته شده است.


منبع: برترینها

فوران آتشفشان در دروازه جهنم اتیوپی

برترین ها: این لحظه فوق العاده نادر نتیجه شکاف صفحات تکنوتیکی در منطقه و لحظه فوق العاده ای برای گروه تور کشف آتشفشان بود. گروه تور توسط یک زمین شناس باتجربه در ژانویه ۲۰۱۷ در آتشفشان رهبری می شدند و همه آن ها ماسک ضد گاز و چکمه های مقاوم در برابر حرارت پوشیده بودند. باوجود اقدامات احتیاطی، نزدیک شدن به آتشفشان فعال هرگز کاملا ایمن نیست و باید همیشه مطمئن بود که یک راه فرار وجود دارد. برخی فیلم ها از فاصله چند متری گرفته شدند که بسیار خطرناک بود، زیرا گروه مجبور بودند روی پوسته های نازک و شکننده و لبه های تیز حرکت کنند درحالیکه جریان گدازه تنها چند روز پیش از آن آغاز شده بود.

این نقطه یکی از داغ ترین مکان های روی زمین است. داناکیل داغترین منطقه مسکونی جهان است و حتی زمستان ها بالای آتشفشان در ارتفاع ۶۰۰ متری، دمای متوسط ۳۵ درجه سانتیگراد است. فیلمبرداری از این رویداد در آتشفشان دروازه جهنم، در نوع خود یک شاهکار بود. برخی فیلم ها آنقدر از نزدیک گرفته شده اند که قرار دادن سه پایه و فیلمبرداری بیش از ۲۰ تا ۳۰ ثانیه غیرممکن است.

فوران آتشفشان در دروازه جهنم اتیوپی 


منبع: برترینها

صفوف سنگی عجیب و مرموز در فرانسه

برترین ها: از صدها سایت مگالیتیک در اروپا، تنها تعدادی از آن ها محبوبیت استون هنج را به دست آوردند. اما سایت های دیگر جذابیت کمتری از استون هنج ندارند. یکی از آن ها که ممکن است هرگز درباره آن نشنیده باشید در روستای کارناک در بریتنی در شمال غرب فرانسه قرار دارد.

در زمین های باز این سایت بیش از ۳۰۰۰ سنگ به حالت ایستاده در ردیف های طولانی از خطوط موازی چیده شده اند که طول برخی از آن ها به چند صد متر می رسد. اعتقاد براین است که این سنگ ها در دوره نوسنگی برپا شده اند، حدود ۳۳۰۰ سال پیش از میلاد، و بزرگترین سایت مگالیتیک جهان است. سه گروه اصلی از این صفوف سنگی در کارناک وجود دارد. در دوران باستان، همه آن ها به یک گروه تعلق داشته اند اما هرچه سنگ ها توسط نسل های بعدی برداشته می شدند سه گروه سنگی متمایز پدید آمد. بزرگترین گروه از ۱۰۲۹ سنگ تشکیل شده که در ۱۰ ردیف و به طول بیش از یک کیلومتر کشیده شده اند. گروه بعدی از دوازده ردیف و حدود ۱۱۰۰ سنگ و گروه دیگری از سیزده ردیف و ۵۵۵ سنگ به طول ۸۰۰ متر تشکیل شده است.

اهمیت این ساختارها، قرن هاست که مورد بحث قرار گرفته است. برخی براین باورند که از آن ها برای مراسم تشریفاتی یا مذهبی استفاده می شده است. برخی دیگر بر این باورند که آن ها اهداف کاربردی تری مثل پیش بینی های سماوی یا تعیین زمان بهینه برای کاشت و برداشت محصول داشته اند. هیچکس واقعا نمی داند که هدف از این سنگ ها چه بوده است.

صفوف سنگی عجیب و مرموز در فرانسه 
صفوف سنگی عجیب و مرموز در فرانسه 


منبع: برترینها