ورود زنان به این جزیره ممنوع است!؟ (+عکس)

هیچ کس اجازه ندارد آنچه را درجزیره دیده یا شنیده برای کسی بازگو کند و هیچ چیز نباید از آنجا خارج شود، حتی اگر مشتی علف باشد.

همه مردم اعم از زنان و مردان آرزوی بازدید از اماکن باستانی موجود در فهرست یونسکو را دارند، اما زنان اجازه ورود به جزیره مقدس اوکینوشیمای ژاپن را ندارند.

 به گزارش  العالم، ورود زنان به این جزیره بر اساس آئین شینتو ژاپن ممنوع است و مردان نیز فقط یک روز در سال یعنی ۲۷ ماه مه می توانند از آنجا بازدید کنند و نباید تعداد آنان از ۱۰۰ نفر بیشتر باشد.

شرط ورود به این جزیره، انجام رسوماتی است که تضمین کننده طهارت بر اساس آئین شینتو است.

هیچ کس اجازه ندارد آنچه را درجزیره دیده یا شنیده برای کسی بازگو کند و هیچ چیز نباید از آنجا خارج شود، حتی اگر مشتی علف باشد.

دلیل روشنی برای ممنوعیت ورود زنان به این جزیره وجود ندارد، اما برخی معقتدند دلیل آن ناپاکی زنان در دوره قاعدگی یا نگرانی از تهدید خطرات دریاهای احاطه کنندۀ این جزیره برای آنان است.

گفتنی است بیش از ۸۰ هزار قطعه باستانی در این جزیره کشف شده که ثروت ملی ژاپن به شمار می رود.

با وجودی که درج نام اماکن تاریخی در فهرست میراث جهانی سازمان یونسکو به معنی افزایش شمار بازدیدکنندگان از آن است، اما این جزیره انحصاری باقی می ماند و بازدید از آن برای عموم امکان نخواهد داشت.


منبع: عصرایران

پیدا شدن اشیای قیمتی در مکان‌های غیرقابل تصور

دنیای ما پر از آثار باستانی و اشیای قیمتی است که شاید این چنین تصور کنیم که همه ی آنها را یافته و گردآورده ایم و در موزه ها و در جایی که شایسته ی ارزش مادی و تاریخی آنها باشد نگه داری می کنیم.
 
اما شگفت زده خواهید شد اگر بدانید که بسیاری از اشیای گرانقیمت و کمیاب در مکانهایی پیدا شده اند که هیچ کسی فکرش را هم نمی کرده است. برخی از آنها میلیون ها دلار ارزش دارند که در خانه های متروک و یا در محل خالی کردن زباله ها پیدا شده اند. در این فهرست درباره ی اشیای کمیابی خواهید خواند که در اماکن غیرقابل پیش بینی پیدا شده اند.

گنجینه ی اعضای حزب «نازی»، پنهان شده در حومه ی بوینس آیرس

پلیس آرژانتین مجموعه ای سرّی متشکل از ۷۵ قطعه ی تاریخی نازی ها را در خانه ای در حاشیه ی بوینس آیرس کشف کرد. این گنجینه شامل تزئینات نظامی، مجسمه های نمادین هیتلر، چاقوهای تشریفاتی، ساعت شنی، دستگاه پزشکی برای اندازه گیری سر انسان و …بوده است. به علاوه نگاتیو عکسی هم در این میان دیده میشود که در آن هیتلر ذره بینی را در دست گرفته که این ذره بین در میان اشیای کشف شده قرار دارد.

 بسیاری از مقامات حزب نازی پس از سقوط حکومت رایش سوم در آلمان به بوینس آیرس گریختند و این شهر به پناهگاهی برای آنان تبدیل شد.
 

پیدا شدن اشیای قیمتی در مکان‌های غیرقابل تصور

شلوار جین با برند تجاری  Levi’s  و قدمتی ۱۲۴ ساله

جک تیلور یکی از اهالی آریزونای آمریکا  یک شلوار جین با مارک  Levi’s را در صندوق قدیمی خانه ی خود پیدا کرد که به ۱۲۴ سال پیش تعلق داشت. به نظر می رسد که این شلوار را اجداد او به تن کرده اند. یک تاجر لباس، قیمت این شلوار جین  موروثی را در حدود ۱۸۰ هزار دلار برآورد کرده است.
 

پیدا شدن اشیای قیمتی در مکان‌های غیرقابل تصور

 


دستکش های «بیب روث»، مشهورترین بازیکن تاریخ بیسبال

یک شهروند ۷۵ ساله ی از تروندهایم نروژ دستکش های مخصوص بازیکن بیسبال “بیب روث” را در هنگام مرتب کردن انبار قدیمی خانه اش پیدا کرد. او این دستکش ها را در کنار مجموعه ی متنوعی از ابزارهای ورزشی بسیار گران و کمیاب یافت که از سال ۱۹۲۰ میلادی در آنجا مسکوت باقی  مانده بودند. دست کش های بیب روث در یک حراجی علنی ۱۱٫۶۰۰ دلار به فروش رسید. بیب روث مشهورترین بازیکن تاریخ بیسبال ایالات متحده ی آمریکا است.
 

پیدا شدن اشیای قیمتی در مکان‌های غیرقابل تصور


پیانوی اشتاین وی بزرگ

پیانوی اشتاین وی بزرگ و کمیاب با قیمتی در حدود ۸۰ هزار دلار در مرکز تخلیه ی زباله در غرب استرالیا پیدا شد. این کشف عجیب را یک نوازنده به نام «ویل توماس» انجام دارد. او وقتی پیانو را دید بسیار شگفت زده شد که با وجود قرار گرفتن در چنین جایی هنوز هم خوب کار می کند. ویل توماس از دوستش خواست تا او را برای نجات این پیانوی با ارزش کمک کند. آنها پیانو را با یک کامیون به خانه ی ویل توماس منتقل کردند.
 

پیدا شدن اشیای قیمتی در مکان‌های غیرقابل تصور


انگشت پای مصنوعی ۳۰۰۰ ساله در مقبره ی مصریان باستان

۳۰۰۰ سال پیش دختر یکی از کاهنان مصر انگشت شست پای خود را از دست داد. برای او یک انگشت شست مصنوعی ساختند. هنگامی که از دنیا رفت او را در مقبره ی بزرگان  مصر باستان دفن کردند. در سال ۲۰۱۷ میلادی باستان شناسان دانشگاه بازل سوئیس این انگشت مصنوعی را پیدا کردند که یکی از قدیمی ترین پروتزهای جهان به شمار می رود که از چوب ساخته شده است.
 

پیدا شدن اشیای قیمتی در مکان‌های غیرقابل تصور

 


خودروهای کلاسیک و عتیقه در انبار غلات در فرانسه
 
مجموعه ای از ۶۰ خودروی کلاسیک و نادر در داخل انباری در فرانسه پیدا شد. تاریخ این خودروها به دهه ی سی و پنجاه قرن پیش بازمی گشت. قیمت آنها میلیون ها دلار برآورد شده است. در میان آنها خودروی Talbot-Lago ملک فاروق حاکم مصر و خودروی فراری آلن دلون و  Ferrari 250 GT SWB مدل ۱۹۶۲  با قیمت ۱۴٫۹ میلیون دلار به چشم می خورد.

پیدا شدن اشیای قیمتی در مکان‌های غیرقابل تصور

 


تصاویری از فوران آتشفشان سنت هلن
 
در ۲۶ ماه مه سال ۲۰۱۷ میلادی یک عکاس به نام «کاتی دیمو» یک دوربین Argus C2 و یک نوار فیلم Kodachrome را پیدا کرد. در داخل فیلم برخی از صحنه های انفجار آتشفشانی در کوه سنت هلن که در سال ۱۹۸۰ میلادی به وقوع پیوست، ثبت شده بود. این انفجار یکی از بزرگترین انفجارهای آتشفشانی ویرانگر در آمریکا بود که ۶۰ کشته و میلیون ها دلار خسارت به تأسیسات و ساختمان ها وارد آورد.

پیدا شدن اشیای قیمتی در مکان‌های غیرقابل تصور 


منبع: برترنها

طنز؛ فضای مجازی، فقط فضای مجازی ایران…

در مدتی که ایران بودم، چیزهای بسیاری از فضای مجازی یاد گرفتم که قبلا یاد می گرفتم اما فراموش می کردم؛ مثلا، همین جمله که گفتم را از یک پسر کوچک یاد گرفتم که نون با کچلیک می خورد و دندانش درد می گرفت…

ماهنامه خط خطی – پری شمس: در مدتی که ایران بودم، چیزهای بسیاری از فضای مجازی یاد گرفتم که قبلا یاد می گرفتم اما فراموش می کردم؛ مثلا، همین جمله که گفتم را از یک پسر کوچک یاد گرفتم که نون با کچلیک می خورد و دندانش درد می گرفت… من هیچ موقع آن پسر را از نزدیک ندیدم، اما آن قدر فیلمش در فضای مجازی شِیر شد که حالا من قیافه او را از قیافه پدرم بهتر به خاطر دارم.

مردم ایران خیلی خوب بلدند یک کسی یا یک چیزی را سوژه کنند. یک شب می خوابی و صبح بیدار می شوی و می بینی که همه دارند به چیزی می خندند. آن چیز می تواند آپدیت باشد یا حتی یک موضوعی باشد که قبل تر سوژه شده و حالا بعد از مدت ها مردم دوباره یادش افتاده اند.

مثلا یک بار فیلمی از پدربزرگ نغمه پخش شده بود. در فیلم، پدربزرگ رفته بود پشت مبل قایم شده بود و یواشکی داشت با تلفن مخ یک نفر را می زد و می گفت من اشکانم. متالوژی خوندم. بیست و پنج سالمه. بچه ولنجکم و یک اف جِی کروزر مشکی دارم… تو asl بده ببینم قشنگنم! چند سالته؟ در همین حین، بچه عموی نغمه ترقه ای زیر پای پدربزرگ می انداخت. پدربزرگ که داشت سکته می کرد، مثل فنر از جا می پرید و نعره می زد. موقع نعره زدن، دندان های مصنوعی اش از دهانش به سمت بیرون شوت می شد… بعد، چمش می افتاد به بچه ترقه باز که آن طرف اتاق ایستاده بود و داشت به او می خندید. پدربزرگ به بچه فحش می داد و به سمت او می دوید که کش پیژامه راه راهش می گرفت به گوشه مبل و پیژامه از پایش می افتاد…

این فیلم آن قدر در فضای مجازی دیده شد که پدربزرگ به شهرت رسید، آن قدر که از یک نشریه آمدند با پدربزرگ مصاحبه کنند. در آن مصاحبه، پدربزرگ گفته بود تمام آن اتفاق ساختگی بوده و خودش سناریوی آن اثر فاخر را نوشته تا خدمتی به مردم میهنش کرده باشد و لبخندی بر لب ایشان نشانده باشد… پدربزرگ که بعد از آن فیلم از شهرت خوشش آمده بود، تصمیم گرفت فیلم های دیگری را از خودش در شبکه ها به اشتراک بگذارد.

او برای این که دیده شود، از هیچ تلاشی دریغ نکرد؛ با صدای دو رگه آواز خواند، رقصید، زیر دوش حمام حین خواندن، الکی خودش را روی سرامیک ها انداخت، ولی راستکی دنده اش شکست و روده هایش تکان خورد و محدوده دلش درد گرفت. یک روز روسری سرش کرد و دابسمش ساخت، یک روز روسری را دور گردنش پیچاند و خودش را خفه کرد و مُرد؛ وُیس فرستاد؛ هکرش را در آورد؛ قانون گذاشت؛ پی وی را ممنون کرد؛ هر روز صبح گفت عشقا سلام… و هر کاری که ممکن بود کرد و فیلم همه اینها را در شبکه های مجازی گذاشت، اما دیگر کسی علاقه ای به دنبال کردن او نشان نمی داد، چون بازار رقابت گرم شده بود و هر روز یک سلبریتی جدید به فضای مجازی می آمد و سلیقه مردم عوض می شد…

پدربزرگ که می دید کسی به او توجهی ندارد بالاخره افسردگی شدید گرفت و زاناکس خورد و بیش از پیش پای منقل نشست، اما هر وقت که آدم جدیدی می دید، خودش را یک ستاره خاموش شده معرفی می کرد. او در خاطراتش دروغ هم زیاد می گفت؛ مثلا، می گفت که از هالیوود آمده اند دنبالش ولی او قبول نکرده که در فیلم هایی که با استاندارد اخلاقی اش نمی خواند بازی کند، برای همین هم یک مافیای بزرگ از ادامه فعالیت های هنری او جلوگیری کرده…

من گاهی با خودم فکر می کنم هر چیز را که دروغ بگوید اما مافیا را دروغ نمی گوید، چون ملت ایران همه با هم برای این که یک نفر را ببینند یا فراموش کنند هم دست هستند.

آنها به همه چیز می خندند، به خودشان، به همدیگر، به سیاستمداران، به هنرمندان، به ترک دیوار… آنها همه کمدی بلدند. هر ایرانی یک کانال دارد که در آن جوک می سازد و همه چیز را مسخره می کند. هر ایرانی یک شاعر درون هم دارد که گاهی بالا می زند و جهان را لطیف و غم انگیز می بیند… اما هر چه هست، ایرانی ها به شکل ویژه ای فضای مجازی را به مفرح ترین پاتوق جهان تبدیل کرده اند، یک پاتوق مجانی و بیست و چهار ساعته که در آن هم تفریح می کنند، هم عاشق می شوند و هم به اتحاد می رسند… اگر به ایران سفر نکردید، لااقل از فضای مجازی ایران غافل نشوید.


منبع: برترنها

طنز؛ آموزش دربازکنی در دولت دوازدهم

ماهنامه خط خطی – میرشاد مرتضوی:

اخبار ادبیات: در ماه گذشته، بالاخره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و گرد و غبار زیادی از این انتخابات برخاست. اما در حوزه ادبیات، این انتخابات نقطه عطفی در کشور به شمار می آید. زیرا برخی نامزدها با ادبیاتی به سوی هم تاختند که هر چه فردوسی در آن سی سال زده بود، پرید. ما با کلمات جدیدی که از سوی نامزدها و اصطلاحات جدیدی از سوی برخی هواداران شان مواجه شدیم که از مسئولان درخواست داریم از این به بعد، دم انتخابات، یک ویزای ویژه صادر کنند تا ما کودکان را به خارج از کشور بفرستیم، بدآموزی دارد!

اخبار ریاضی: پس از پایان انتخابات، متخصصان و صاحب نظران علم ریاضی انگشت حیرت به دهان گرفتند و آن را تا مچ در حلق شان فرو کردند! این عزیزان پس از پایان انتخابات، با منطقی جدید مواجه شدند که بر اساس آن، اگر شما سه سیب از یک نفر و دو سیب به یک نفر دیگر بدهید، هیچ سیبی باقی نمی ماند. این تئوری که توسط یکی از نامزدهای محترم انتخابات مطرح شده بود، در مجامع معتبر ریاضی جهان هم مطرح و موجب تشنج و از حال رفتن تعدادی از متخصصان شد. امیدواریم در انتخابات بعدی، دوستان در کنار رئیس ستاد، یک مشاور امور ریاضی و جمع و تفریق هم به تیم شان تزریق کنند.

اخبار متافیزیک: این انتخابات نشان داد هیچ چیز غیرممکن نیست؛ مثلا، ما بعد از انتخابات فهمیدیم که برخی افراد می توانند همین طور که دارند در حمایت از یک نامزد حرف می زنند، با شنیدن نتیجه انتخابات کاملا به سمت مقابل برگردند، قیافه شان را طوری کنند که انگار تا امروز از حنجره شان استفاده نکرده اند و حتی غیب شوند! عده دیگری هم هستند که می توانند خودشان را به رنگ تریبونی که پشتش ایستاده اند در بیاورند و از فضای اطراف قابل تشخیص نباشند.

حتی آخرین رصدهای ناسا حاکی از آن است که شیئی شبیه به یکی از نامزدهای انتخابات را دیده که به سمت یکی از کرات دور دست می رفته است. خلاصه، در انتخابات با پدیده هایی مواجه هستیم که توی دوربین زل می زنند و فردایش تکذیب می کنند که اصلا دوربینی در کار بوده است.

اخبار مکانیک و حرکت: یک مهندس مکانیک در گفتگو با «خط خطی» به تشریح نحوه صحیح باز کردن در پرداخت. او با نشان دادن مدل چرخش لولای در و زاویه ای که می تواند باز شود یادآور شد که این آموزش برای اکثر درها قابل استفاده است و محدود به محل خاصی نمی شود. تحریریه خط خطی ضمن تبریک به دولت دوازدهم، پیشنهاد می کند این مهندس کارگاه آموزشی در محل جلسات هیئت دولت برگزار کند. به هر حال، ضرر که ندارد، یکهو دیدید لازم شد!


منبع: برترینها

طنز؛ جایگاه مرغ در ادبیات پارسی

ماهنامه خط خطی – مهدی استاد احمد: سر سفره دو نوع مرغ وجود دارد، ران و سینه. در بازار دو نوع مرغ وجود دارد، مرغ روز و مرغ منجمد. در مرغداری ها دو نوع مرغ وجود دارد، مرغ گوشتی و مرغ تخمی. هر کسی، بر اساس سلیقه و وسع و شانس، سراغ یکی از اینها می رود. اما در ادبیات با انواع و اقسام مرغ سر و کار داریم. وقتی سعدی می گوید مرغ بر بام تو ره دارد و من بر سر کوی/ حبذا مرغ که آخر پر و بالی دارد و به مرغ حبذا می گوید، معلوم است که مرغ در ادبیات جایگاه مهمی دارد.

البته سعدی در جای دیگر نیز می گوید دیگر این مرغ کی از بیضه بر آمد که چنین/ بلبل خوش سخن و طوطی شکرخا شد و انسان را در فهم جایگاه مرغ مردد می کند. همچنین حافظ نیز با گفتن آن دم که کار مرغ سحر  آه و ناله بود/ دیدیم شعر دلکش حافظ به مدح شاه، علاوه بر ایجاد شبهه در جایگاه خودش، به جایگاه مرغ نیز آسیب می زند. ولی وقتی جای دیگری می گوید مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش و سپس می گوید رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار و مرغ را با رند عالم سوز مقایسه می کند، می توان نتیجه گرفت که در مجموع، مرغ در ادبیات جایگاه بسیار ویژه ای دارد. با توجه به آنچه گفته شد بررسی مرغ در ادبیات مهم ترین کار امروز کشور است. پس در ادامه مطلب، جایگاه انواع مرغ را بررسی می کنیم.

مرغ سحر

مرغ سحر روزگاری هر روز صبح زود از خواب بیدار می شد و دیگران را بیدار می کرد اما به دلیل شرایط سیاسی – اجتماعی، کم کم از این کار خسته شد و صبح ها گرفت مثل چی خوابید. کم کم کار به آنجا کشید که انسان ها مجبور شدند او را از خواب بیدار کنند و از او خواهش کنند که ناله سر کند. هر چند که وقتی هم ناله سر می کرد، داغ شان تازه تر می شد و از وی توقع داشتند ز آه شرربار قفس را بر شکند، سپس وز نفسی عرصه خاک توده را پر شرر کند. در حالی که مرغ سحر توان این همه کار را نداشت. به همین دلیل، از آن به بعد، مردم به قوقولی قوقول، روز اومد فردای دیروز اومد اکتفا کردند. البته بر اساس یک نظریه کمتر ارائه شده، مرغ سحر همان مرغ چمن بوده اما از بس به جمله لطفا وارد چمن نشوید توجه نشده وی برای حفظ آبرو، نام خود را به مرغ سحر تغییر داده.

مرغ آمین

مرغ آمین، روزگاری در آسمان پرواز می کرد و آرزوهای مردم را برآورده می کرد اما کم کم به دلیل رشد جمعیت، افزایش فشار در زندگی روزمره، آشنا شدن انسان ها با حقوق اجتماعی خود و در نتیجه بالا رفتن حجم مطالبات اجتماعی، نتوانست مانند گذشته موفق عمل کند و بیکار شد. نام برده پس از سال ها، در یکی از شعرهای نیما یوشیج استخدام شد. البته در آن شعر هم از او این گونه یاد شد که مرغ آمین، درد آلودی است، کآوازه بمانده. رفته، تا آن سوی این بیدادخانه، بازگشته و رغبتش دیگر ز رنجوری، نه سوی آب و دانه. نوبت روز گشایش را در پی چاره بمانده.

پس از این بازگشت ناموفق، او خود را بازخرید کرد و باز بیکار بود تا سال ها بعد از او برای ساخت سریال شهرزاد استفاده شد، اما از بخت بد وی، در صندوق ذخیره فرهنگیان اختلاس شد و او باز هم بیکار شد. آخرین خبرها حاکی از آن است که در حال حاضر، در بدلی فروش ها، وی را به قیمت سه تا هزار تومان می فروشند.

سیمرغ

سیمرغ روزگاری پرنده ای افسانه ای و اسطوره ای بود که انسان ها همواره یک فقره از پرهای وی را در اختیار داشتند و در مواقع بسیار ضروری و خطیر، آن پر را آتش می زدند تا سیمرغ فی الفور، حتی سریع تر از پلیس ۱۱۰، به کمک شان بیاید و غائله را ختم کند اما کم کم به دلیل افزایش تجهیزات آتش نشانی، بالا رفتن ایمنی شهر، نصب سیستم های ضد حریق و استفاده از آخرین فناوری های اطفای حریق توسط شهرداری ها، امکان هر گونه آتش زدن سیمرغ از شهروندان سلب شد و وی از کار و کاسبی افتاد و خانه نشین شد.

پس از مدتی آشیانه نشینی، از طرف وزارت ارشاد از وی برای خدمت در جشنواره فیلم دعوت شد و وی دوباره پا به عرصه گذاشت و سودای سیمرغ در دل و جان آدمیان نشست. اما دولت بخت وی دیری نپایید و کم کم مضحکه دست مسعود کیمیایی و منصور لشگری قوچانی و بهروز افخمی و مسعود فراستی و محمود گبرلو شد.

تا اینجا جایگاه ۳۲ نوع مرغ در ادبیات بررسی شد، اما هزاران مرغ دیگر نیز در ادبیات وجود دارند که از سویی به دلیل محدودیت صفحه و از سویی به دلیل عبرت گرفتن از بیت فراوان مرغ زیرک دیده ایام که افتادند بهر دانه در دام، از بررسی بقیه مرغ ها صرف نظر می شود. اما در مجموع از این مطلب نتیجه می گیریم که ما در طول تاریخ با مرغ خوب تا نکردیم.


منبع: برترینها

طنز؛ تن تن لولو

ماهنامه خط خطی – حسن غلامعلی فرد: با سلام. من می خواستم از آقای مقصودلو، ملقب به تتلو اعلام رضایت کنم که با اقدامات شون دلِ یک ملت رو شاد می کنند. من خودم تا همین چند روز پیش، به سبب دلشوره و استرس های انتخاباتی، به تیمارستان مراجعه کرده بودم اما پرسنل خدوم و زحمتکش تیمارستان چندتا از پست های اینستاگرامی این هنرمند را نشان من دادند و همانجا به صورت سرپایی مداوا شدم! رامجو هستم از رامهرمز.

***
بنده تماس گرفتم تا از روانشناسان و روانپزشکانِ تیمارستان محله خودمان تشکر کنم و رضایتم را از این عزیزان اعلام کنم. بنده تا مدتی پیش فکر می کردم دکترها برای این که پولدار شوند الکی مردم را بستری می کنند؛ اما روانپزشکان محله ما تاریخ ساز شده اند و رکوردی جهانی را به ثبت رسانده اند. به این صورت که در تیمارستان شان، فقط سه چهارتا دیوانه بستری شده اند.

این عزیزان در اقدامی بی سابقه از بیمارانی که قصد بستری شدن در تیمارستان شان را دارند، مصاحبه حضوری می گیرند و کلیپی نشان ایشان می دهند و اگر شخص مراجعه کننده با دیدن آن کلیپ پی به سلامت روان روانی خودش برد، مرخص می شود. البته، دقیق یادم نیست که کلیپی که پخش می کنند برای چه کسی است، فکر کنم نامش تن تن لو یا تن تن لولو یا ته ته لو یا چیزی در همین مایه ها بود. نامجو هستم، از خیابان نامجو.

***
با اجازه شما عزیزان، اینجانب بنا دارم تا از گروهِ ائتلافی اصولگرایان ملقب به جمنا اعلام رضایت کنم و به عزیزان اصولگرا خسته نباشید عرض کنم که با تمام قوا ائتلاف کردند و با تمام قوا وارد انتخابات شدند و با تمام قوا در صحنه حاضر شدند و با تمام قوا شکست خوردند. من واقعا از این عزیزان راضی هستم که علی رغم همه این شکست ها باز کم نمی آورند و با چنگ و دندان به صندلی های شان چسبیده اند. واقعا استقامت این عزیزان ستودنی است! شامجو هستم، از کترینگ تهیه غذا.

***
شنیده ام که آقای تتلو و خانم چرخنده با هم ائتلافی دورادور را تشکیل داده اند و در اقداماتی ضربدری از یکدیگر اعلام حمایت می کنند و ۶۹ درصد از اوقات خود را صرف کوبیدن مشت محکم بر دهان بدخواهان شان می کنند و گفته اند که جیفه دنیا برای شان هیچ است و فوق فوقش مجوزی اگر بهشان بدهند، برای شان کافی است و اگر هم کنسرتی در برج میلاد برای شان جور شود، خدا را شاکر می شوند و خلاصه … من فقط می خواستم از این جنابان و سرکاران بپرسم شما توی چای تان شکر می ریزید یا چی؟ خیلی ممنون. کامجو هستم، از پارک محل.

***
من می خواهم از همه مردم ایران تشکر کنم و بگویم که بسیار بسیار از شما راضی هستم که همگی به آقای رئیسی رأی دادید! خیلی خوشحالم که جمعیت ۱۶ میلیونی ایران بار دیگر با قدرت همه رقبا را حذف کردند و رئیس جمهور رئیسی را برگزیدند. با تشکر، وونگ چینگ ایلخانی هستم، از کره شمالی. Take a look around.


منبع: برترینها

حذف اتومبیل از دنیای واقعی بااستفاده از توهم بصری

برترین ها: همیشه آرزو داشتید می‌توانستید بعضی چیز‌ها را مثل فتوشاپ از زندگی واقعی پاک کنید؟ گروهی از هنرمندان این رویا را به عنوان بخشی از یک فستیوال هنر و گرافیتی تحقق بخشیده اند که هر سال ماه جولای در روسیه برگزار می‌شود. آن‌ها یک گرافیتی شده را به صحنه‌ای تبدیل کردند که فقط می‌توانید در کامپیوتر ببینید. قطعه نهایی دو شکل را در یک الگوی شطرنجی سفید خاکستری پنهان می‌کرد که در برنامه‌های ویرایش عکس، نشان دهنده یک منطقه خالی و شفاف است.

این هنر خیابانی آنامورفیک کنترل-ایکس نامیده می‌شود که کلید میانبر حذف کردن بک فضای انتخاب شده در فتوشاپ است. برای پاک کردن اتومبیل و سطل به دقت زیادی نیاز بود. کل شبکه‌ها باید یک اندازه و یک شکل می‌بودند تا این توهم ایجاد شود. بعد از اینکه اتومبیل را با رنگ سفید پوشاندند، این گروه از یک پروژکتور برای ایجاد الگوی شطرنجی روی اشیاء استفاده کردند. سپس آن را با مداد کشیده و مربع به مربع با اسپری رنگ کردند. نتیجه جالب کار آن‌ها را در زیر مشاهده می‌کنید.

حذف اتومبیل از دنیای واقعی بااستفاده از توهم بصری 


منبع: برترینها

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

در دنیا، حیوانات عجیب و غریب متعددی زندگی می کنند که بسیاری از ما از وجود آن ها بی خبر هستیم و حتی نامشان را هم نشنیده ایم. برخی از این حیوانات را ما در ادامه این مطلب انتخاب و معرفی کرده ایم که بعضا چهره های خنده دار و جالبی دارند و بیشتر شبیه شخصیت های کارتونی یا فیلم های تخیلی به نظر می رسند تا موجودات واقعی.

برای آشنایی با این جانداران در ادامه با ما همراه باشید.

دوگانگ (Dugong)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

دوگانگ، نوعی پستاندار بومی سواحل حاره ای اقیانوس هند است که از علف های دریایی تغذیه می کند. حالا تصور کنید، این حیوان را با پوزه مکنده در خانه بگذارید تا همه جا را جارو کشیده و تمیز کند! احتمالا بسیار موفقیت آمیز این ماموریت را به انجام خواهد رساند چون همین کار را در کف اقیانوس ها انجام می دهد.


لک لک نیل (Shoebill)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

چهره این لک لک مثل کسانی است که یک لطیفه بی مزه شنیده اند اما مجبور برای حفظ ظاهر، لبخند بزنند. این پرنده در شرق استوایی آفریقا زندگی می کند و قد آن بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ سانتی متر متغیر است.


اوکاپی (Okapi)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

قیافه اوکاپی مثل این است که یک نفر با فتوشاپ دو تا حیوان را با هم مونتاژ کرده و یک تصویر جدید خلق نموده است. اما حقیقت این است که این ظاهر کاملا واقعی است و اوکاپی نوعی حیوان زرافه مانند است که گردن بسیار کوتاهی دارد. البته در ظاهر بیشتر شبیه گورخرهاست تا زرافه، اما در خانواده زرافگان دسته بندی می شود.

بد نیست اشاره کنیم که فقط ۱۰ تا ۲۰ هزار از این حیوان در حیات وحش وجود دارد. اوکاپی حیوانی منزوی است و زندگی انفرادی دارد و فقط در فصل جفتگیری روابط اجتماعی برقرار می‌ کند.


باز-شاپرک مگس‌ مرغی (Hummingbird hawk-moth)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

معلوم نیست این جاندار، پرنده است یا حشره!؟ باید بگوئیم که به لحاظ علمی در رده حشره ها دسته بندی می شود و به خاطر شباهت زیادی که به مرغ مگس دارد، نامش را اینگونه انتخاب کرده اند. پهنای بال این شاپرک تا ۴۵ میلی‌ متر است.


آنکوله-واتوسی (Ankole-Watusi)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

وقتی از شاخ حرف می زنیم، دقیقا از چه حرف می زنیم؟ این عبارت دقیقا مصداق ظاهر این حیوان است. آنکوله-واتوسی نوعی گاو آمریکایی است که خاستگاه اصلی آن به کشور اوگاندا بر می گردد. این حیوان بین ۴۱۰ تا ۷۳۰ کیلوگرم وزن می تواند داشته باشد و نکته عجیب آن نیز همین شاخ های بسیار ضخیم و سنگین است.


مارخور (Markhor)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

شاخ های این بز آدم را یاد آبنبات قیچی های قدیم می اندازد که در هم پیچیده و خمیده بودند. بز کوهی مارخور یکی از گونه های بزرگ‌ جثّه بز کوهی است که در شمال شرقی افغانستان، شمال پاکستان، کشمیر، جنوب تاجیکستان و جنوب ازبکستان زندگی می‌ کند. این حیوان در معرض خطر انقراض قرار دارد.

در باور محلی گفته می شود این حیوان مارها را کشته و آن‌ ها را می‌ خورد.


سمندر مکزیکی ( Axolotl)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

در دریاها و اقیانوس ها موجودات عجیبی سکونت دارند که بیشتر به فیلم های تخیلی شبیه هستند تا جانواران واقعی. یکی از آن ها ماهی راه‌ رونده مکزیکی است که چهره خندان و جالبی دارد.

اکسولوتل، جانوری دوزیست و شدیدا وابسته به آب است. این جانور می‌تواند قسمت‌ های آسیب‌ دیده بدنش را احیا کند یا در صورت قطع شدن آن اعضاء دوباره آن‌ را اضافه کند.


شب دوست / گالاگو (Galago)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

چشمان فوق العاده درشت این جاندار این تصور را در ذهن ایجاد می کند که گویا از مطلبی تعجب کرده و اصطلاحا چشمانش از حدقه بیرون زده. اما درشتی چشمان شب دوست به او کمک می کند تا دید در شب آسانی داشته باشد.

از مشخصه های این حیوان باید گفت که شنوایی بسیار خوب، پاهای قوی و دم بلندی دارد که از آن برای تعادل استفاده می‌ کند. آنها همچنین در بیشتر انگشتان خود ناخن دارند بجز یک انگشت که برای نظافت از آن استفاده می کنند.


روباه صحرا (Fennec fox)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

این روباه می تواند به آسانی برنده جایزه زیباترین و دوست داشتنی ترین موجود زنده ی زمین بشود. روباه های صحرا به صورت دست جمعی زندگی می‌ کنند. جفت ها در تمام زمان زندگی خود با یکدیگر می‌ مانند. اندازه بدن آنها ۳۷ تا ۴۱ سانتی متر و اندازه دمشان ۱۹ تا ۲۱ سانتی متر است.


مرغ ابریشمی (Silkie chicken)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

این جوجه های مملو از پر، بسیار دوست داشتنی و جالب توجه هستند. آن ها به دلیل پرهای زینتی غیرمعمول خود که شبیه ابریشم (سیلک) و اطلسی است، به این نام خوانده می‌ شوند.


مارمولک طوقی ( Frilled-neck lizard)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

این مارمولک بیشتر شبیه دایناسورهایی است که آدم می تواند در پارک ژوراسیک ببیند. این حیوان به خاطر طوق پوستی و غضروفی بزرگ و چین‌ دار اطراف گردنش به این نام خوانده می‌ شود.

او در حالت عادی این پوست را روی بدن خود تا می کند اما هنگامی که احساس خطر کند آن را همانند چتر باز کرده، دهانش را گشوده و گاهی دمش را هم روی بدنش جمع می‌ کند و به این ترتیب چهره‌ ای ترسناک به خود می‌ گیرد.


خرگوش قطبی (Arctic hare)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

اگر به خرگوش های معمولی امتیاز ۱۰ از ۱۰ به لحاظ با نمک بودن بدهیم، این خرگوش ها ۱۱ از ۱۰ هستند.


حشره خوار جهنده (Elephant shrew)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

این پستاندار کوچک همانند شخصیت های داستانی کمپانی پیکسار است و بسیار دوست داشتنی به نظر می رسد. این جانور، با بینی دراز و بدن فیل مانند، بومی آفریقاست و بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلی متر اندازه دارد.


کاکاپو ( Kakapo)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

کاکاپو شبیه طوطی و بومی جزیره نیوزلند است. این موجود در حال انقراض است به طوری که فقط ۶۵ عدد از این پرنده وجود دارد.


قورباغه بنفش (Purple frog)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

این موجود دوزیست شبیه موجودات فضایی یا شخصیت های منفی کارتون هاست. یا حتی می توان آن را به یک قطره چسبناک رنگی هم تشبیه کرد که حس و حرکت دارد.


میمون دماغ‌ سربالا (Snub-nosed monkey)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

این میمون، بسیار مظلوم و غمگین به نظر می رسد و به دلیل رنگ و شکل زیبایی که دارد، مورد توجه بسیاری از مردم است.


خفاش ماهی لب قرمز (Red-lipped batfish)

۱۷ حیوان بسیار عجیب و جالب

یکی از عجیب ترین و البته جالب توجه ترین آبزیانی که می توان از آن یاد کرد، این خفاش ماهی است که گویا رژلب قرمز زده و در کف دریا قدم می زند.


منبع: برترینها

این جوری تب کریمه کنگو مقابل شما زانو می زند!

ماهنامه خط خطی – مهدی طوسی: تب کریمه کنگو از آن دسته تب هایی نیست که اگر به سراغ کسی بیاید، دستمال را خیس کند و بگذارد روی پیشانی اش تا این تب کریمه کنگویی سرد شود و راهش را بگیرد و برود پی کارش. تا فرد مبتلا به خودش بیاید، می بیند دستمال روی پیشانی اش توسط ویروس مربوطه بلعیده شده و رفته است پی کارش!

ما مواردی را که تب کریمه کنگو مجبور می شود برای رفتن و ماندن چهارزانو نزد شما بنشیند و سوال کند که اجازه ماندن یا رفتن را به او می دهید را شناسایی کردیم و خدمت تان عرض می کنیم:

– تعارف یکی از مواردی است که ویروس تب کریمه کنگو به راحتی در آن رشد می کند! لذا اصلا با همسرتان تعارف نداشته باشید. اگر احساس می کنید که او مشکوک به تب کریمه کنگو است، شب تا صبح او را درون فریزر قرار بدهید! صبح که او را بردارید، ممکن است مرده باشد، اما با ویروس کشنده تب کریمه کنگو نمرده است!

– داعشی ها مثل ما نیستند که وقتی فرزند زیر دو سه سال شان شیرین زبانی می کند، تنها به گفتن این جمله که «می آم می خورمت شیرین زبون» بسنده کنند. آنها واقعا در زمانی که فرزندشان شیرین می شود، او را می خورند! به این دسته از افراد توصیه می شود که قبل از خوردن فرزندشان، آنها را به میزان کافی بجوشانند تا از ابتلا به تب کریمه کنگو مصون بمانند!

– در برخی از کشورها، برخی افراد از کلمه «بخورمت» زیاد استفاده می کنند! بهتر است مردم هیچ گونه نگرانی به خودشان راه ندهند، چرا که این بیماری از طریق کلامی قابل انتقال نیست! زیرا اولا، بایستی مورد خوردنی آلوده به این ویروس باشد، و ثانیا، مورد خوردنی آلوده به این ویروس خورده بشود!

– یواش یواش داریم به فصل مسافرت های موسمی نزدیک می شویم. از جایی که یکی از راه های انتقال ویروس تب کریمه کنگو استفاده از گوشت گرم است، لذا توصیه می کنیم که حتما در طول سفر با خودتان یک فریزر همراه داشته باشید تا گوشت خریداری شده را اول بگذارید توش، تا بعد که منجمد شد، استفاده بکنید!

– یکی از راه های انتقال این بیماری گزیده شدن توسط کنه است. اگر در منزل تان کنه دارد، که به هیچ وجهی قصد ترک منزل شما را ندارد، بنشینید و با آنها گفتگو کنید! بگویید یکی از شروط شما برای ماندن کنه ها در منزل تان این است که تحت هیچ شرایطی نباید توسط آنها گزیده شوید و در صورت گزیده شدن شما توسط آنها، می توانید به هر شیوه ای لوله شان کنید!

– تب عشق را هم جدی بگیرید. تب عشق جزء آن دسته از تب هایی است که در صورت شعله ور شدن، قابلیت تغییر ماهیت به تب کریمه کنگو را دارد! توصیه می شود در صورتی که با مورد تب عاشقانه ای مواجه شدید، به سرعت وی را منجمد کنید!


منبع: برترینها

کمپ سربازی برای بچه‌ها در مجارستان

برترین ها: والدین مجارستانی با فرستادن بچه هایشان به کمپ هایی که فعالیت هایی از جمله مبارزه با شمشیر و آموزش‌های ارتش در آن‌ها انجام می‌شود، نمونه کامل معنای سختگیری هستند. مدرسه شجاعت ویزسولی در مجارستان با هدف قوی کردن بچه‌ها تاسیس شده است. فعالیت‌های منحصربفرد و خطرناک این کمپ هیچ سیاست تکنولوژی ندارد که تضمین کند بچه‌ها بهترین تجربه هفته را داشته باشند. والدین کودکانشان را به این کمپ‌ها می‌فرستند که طعم زندگی یک سرباز واقعی را احساس کنند. بچه‌ها خودشان به این کمپ‌ها می‌آیند و هیچکس آن‌ها را مجبور نمی‌کند، اما توسط والدینشان تشویق می‌شوند. البته اگر کسی دوست نداشته باشد آزاد است که کمپ را ترک کند.

فعالیت‌های روزانه که شامل اسب سواری، مبارزه دست به دست و پرتاب نیزه می‌شود توسط افراد حرفه‌ای نظارت می‌شود که بیشترین سطح امنیت را داشته باشند. والدین باید از خطرات واقعی که فرزانشان را در معرض آسیب قرار می‌دهد چشم پوشی کنند. باوجود این خطرات، والدین مشتاقند بچه هایشان را به این کمپ‌ها بفرستند.

این اردوگاه به روی بچه‌ها با همه سنین باز است و در کنار هم به آن‌ها مهارت‌های جدید می‌آموزد. در پایان هفته، کودکان فرصتی برای نمایش مهارت‌های جدید در مثابل والدینشان می‌یابند. فعالیت‌های هرروز متفاوت است. گاهی ۱۵ تا ۲۰ کیلومتر پیاده به طرف جنگل می‌روند و تکنیک‌های مختلف مبارزه را یاد می‌گیرند، سوار اسب می‌شوند، قلعه خودشان را می‌سازند و تعمیر می‌کنند، غدای خودشان را می‌پزند و نظافت می‌کنند؛ بنابراین وقتی بچه‌ها اردوگاه را ترک می‌کنند بیشتر مورد احترام هستند و نظم و مسئولیت پذیری بهتری دارند. دختران نیز مانند پسران در این اردوگاه فعالیت می‌کنند و هیچ استثنائی وجود ندارد.


منبع: برترنها

بزرگترین مجموعه فروش اشیای آنتیک نقره در جهان

برترین ها: اگر به دنبال خرید تعدادی شیء آنتیک خیره کننده هستید باید در لندن به دنبال آن بگردید. از جواهرات درخشان، تزئینات شمع تا یک قطعه خیاری که تاریخ آن به سال ۱۸۰۵ بازمی گردد، این مغازه هزاران قطره نقره ارزشمند دارد.

جان والتر مالک فعلی آن است، سومین نسل فروشنده نقره که اولین بار آن را در سال ۱۹۴۰ افتتاح کرد. در این بازارچه حدود ۳۰ مغازه نقره فروشی وجود دارد که می‌توانید همه چیز از قاشق نقره قرن شانزدهمی تا اسلحه نقره سال ۱۹۳۰ را در آن پیدا کنید. هیچ چیز غیرنقره در اینجا وجود ندارد. هرکسی می‌خواهد وارد این مغازه‌ها شود باید از درهای امنیتی هوشمند عبور کند. این ساختمان یکی از پنج ساختمان جهان است که بیشترین امنیت را دارند زیرا هزاران قطعه از چندین پوند تا یک میلیون پوندی در این بازار وجود دارد.


منبع: برترنها

طنز؛ مصرف خیار و گوجه باعث کودتای ۲۸ مرداد شد

ماهنامه خط خطی – شهرام شهیدی: بالاخره فهمیدم چرا مردم ایران صبح می گفتند زنده باد مصدق و شب فریاد می زدند مرگ بر او. اصلا هم به افشای اسناد طبقه بندی سازمان جاسوسی آمریکا در ارتباط با کودتای ۲۸ مرداد ربط ندارد. این چیزها را ما خودمان می دانستیم که کی به مصدق خیانت کرد. طبق تحقیقات من، مصرف زیاد گوجه فرنگی و خیار در سالاد فصل، سالاد شیراز و همراه نان و پنیر باعث شده بود مردم چنین کنش و واکنشی داشته باشند. چه ربطی دارد؟ محققان کشف کرده اند: «خیار و گوجه فرنگی آلزایمر می آورند.»

رفتگر محترمی که با انتخاب شدنش به عنوان عضو شورای شهر پدیده انتخابات شورا لقب گرفت، اعلام کرد: «رفتگری را ادامه می دهم.» حالا هی بگویید قالیباف الکی گفت املاک نجومی را به رفتگرها داده. ایشان الان از هول همان حلیم قالیباف افتاد توی دیگ و به زودی ته دیگ می شوند.

به زن و شوهرهایی که در آستانه طلاق هستند، پیشنهاد می کنم قبل از جدایی، یک ماه مصرف مواد غذایی پالم دار را افزایش دهند. این طور ه وزیر ارتباطات گفته و حتما با توجه به سمتش در انواع ارتباط تبحر خاصی دارد، پالم عامل توسعه روابط ایران و مالزی است. وقتی پالم بتواند رابطه دو کشور را بهبود بدهد، روابط زناشویی که دیگر روی شاخش است.

ابراهیم رئیسی گفته: «دوران حرف درمانی گذشته است.» من انتقادی اساسی به جمله ایشان دارم چون در این کشور هر وقت هر مقام مسئول و غیر مسئولی حرف زده، بیشتر حرفش روح و روان ما را نشانه گرفته و باعث تشدید استرس، سکته های قلبی و بالا رفتن فشار خون شده است. در واقع بیشتر حرف ها بیماری زا بوده تا درمان گر!

سفیر چین اعلام کرد ده هزار ایرانی را سر کار گذاشتیم. خواستم بگویم شما به این آمارت نناز. ما در کشور خودمان، مدیرانی داریم که میلیون ها ایرانی را به راحتی و با دو تا وعده وعید سر کار می گذارند و این قدر هم به ما سرکوفت نمی زنند.

قالیباف گفته روش مدیریت امروز کشور ما به حدود شصت سال قبل بر می گردد. حساب و کتاب من می گوید یعنی حدود دوران نخست وزیری دکتر مصدق. اصلا ادامه نمی دهم. هر چه بگویم در دادگاه به ضررم تمام می شود. من تا وکیلم نباشد، لام تا کام …


منبع: برترینها

طنز؛ تاریخچه متفاوت از تروریسم

ماهنامه خط خطی – علی زراندوز: بسیاری از کارشناسان ریشه تروریسم را در انقلاب فرانسه و روسیه می دانند، در حالی که این درخت منحوس ریشه هایی بسیار عمیق تر در دل و روده تاریخ دارد. شاید بتوان اولین تروریست تاریخ را قابیل و اولین قربانی تفکر تروریستی را هابیل دانست! قابیل که می دید نمی تواند با نفوذ تفکرات و قدرت هابیل مقابله کند، با خود هابیل مقابله کرد. با خود هابیل مقابله کرد و چون مقابله اش کمی شدید بود، هابیل از دنیا رفت و شیطان باز هم از انسان درس تازه ای آموخت و در حالی که با کف دست می زد روی پیشانی اش، زیر لب گفت: «خودشه… ترور و تروریسم! لعنتی! چرا به فکر خودم نرسید؟»

تروریست هایی که در عصر حجر زندگی می کردند چون هنوز به جلیقه انفجاری، نارنجک و این طور سلاح های کشتار جمعی دسترسی نداشتند، یک ماموت را زخمی می کردند و آن را به مثابه جلیقه انفجاری به داخل قبایل انسان های اولیه هدایت می کردند، تا ماموت زخمی و عصبانی، مردم بی گناه قبیله را بکشد و زخمی کند.

بعد از چند بار استفاده از این شیوه، یک بار ماموت زخمی برگشت به تروریست های اولیه گفت: «شما مثلا آدمین و رحم و مروت ندارین… ولی من که جانور هستم، عمرا به خاطر اهداف پلید شما اقدام به کشتار مردم بی گناه قبیله کنم! ما نیستیم داداش!» و اینجا بود که تروریست های اولیه پی بردند هیچ جانوری به جز خودشان نمی تواند خون مردم بی گناه را بریز. پس خودشان شروع کردند به انجام عملیات تروریستی – انتحاری!

البته کلمه انتحاری، در ابتدا به صورت «انت هاری!» (ترجمه: تو هار هستی!) نوشته می شد، زیرا برای این که یک تروریستِ بی مغز را راضی کنند برود وسط جمعیت و خودش را بترکاند، باید قبلش می دادند یک سگ هار او را گاز بگیرد… این طوری، هم تروریست مورد نظر فرمان پذیرتر می شد و قبل از انفجارِ خودش، با مافوق هایش کمتر چون و چرا می کرد، هم اگر جلیقه انفجاری اش کار نمی کرد، می توانست مردم را گاز بگیرد و آنها را به بیماری هاری مبتلا کند!

در انقلاب فرانسه، در دولت ترور حاکم بر این کشور، سر هزاران نفر با گیوتین زده شد. در آن روزگار، سمبل ترور و تروریستم شخص گیوتین بود و این بزرگوار خیلی از این موضوع رنج می برد و همیشه با خودش فکر می کرد چی می شد به جای گیوتین، تیغه اش کمی ظریف تر بود و پوست کن خیار و کدو می شد یا حداقل اندازه اش به قدری کوچک بود که فقط می شد برای بریدن سیگارهای برگ ازش استفاده کرد!

این حس در گیوتین از قرن ۱۸ میلادی تا قرن بیستم میلادی و ظهور ترورهای سازمان یافته اسرائیل و بعد هم گروه های تروریستی سلفی باقی بود اما در این سال ها با اعمالی که این تروریست ها انجام دادند، گیوتین عملا رویش نمی شد به آن چندتا سری که انداخته بود، عنوان عملیات تروریستی را اطلاق کند!

اما در روسیه هم لنین بدش نمی آمد مخالفانش را بدون چک و چانه زدن حذف کند و تروریسم را اگر در راستای حذف مخالفان خودش بود، قبول داشت، ولی در غیر این صورت آن را عملی غیر اخلاقی و زشت می دانست! (بله دیگه! جدیدا مرغ همسایه غاز شده. قدیم ها، خروس همسایه اگر دست به تحرکات تهاجمی می زد، تروریست بود، ولی خروس خودشان هر کاری می کرد، دمش گرم بود!)

اما داعش در میان تمام تروریست های تاریخ نوبرش است! موجوداتی که نام خدا را بر لب دارند اما بندگان بی گناه خدا را می کشند و منطق شان شبیه آن خلیفه است که دستور داد مسلمانی را آن قدر بزنند که به کفرش اعتراف کند!

در مقابل زن ها، بچه ها و مردم عادی شیر بی یال و دم و اشکم اند و هل من مبارز می طلبند اما چون روز نبرد با مردان واقعی فرا می رسد، سوراخ موش را به بالاترین قیمت خریدارند (یکی از دلایل متوقف شدن پروژه ساخت مجموعه های جدید کارتون تام و جری خرید سوراخ محل زندگی جری توسط ابوبکر البغدادی و از دست رفتن لوکیشن ساخت این مجموعه است! – توضیح نویسنده کارتون دوست!) آنها در حمله های اخیر تروریستی شان به تهران عزیز، گفتند آمده اند که بمانند اما ماندن شان از ماندن برف زیر آفتاب تابستان هم کوتاه تر بود! بله… آنها می مانند، ولی نه خودشان، بلکه نام شان در صدر فهرست جنایتکاران تاریخ بشری…


منبع: برترینها

هنرمندی که تصاویر خیره کننده روی ناخن هایش می کشد (+عکس)

برترین ها – ناراهاری با پرتره‌های منحصربفردی که روی ناخن هایش می‌کشد مشهور شده است. او در ۲۲ سال گذشته ناخن هایش را تا اندازه مشخصی بلند می‌کرده، سپس کوتاه کرده و آن‌ها را نگه داشته است و سپس تصاویر پیچیده‌ای رویشان نقاشی کرده است. او تاکنون روی ۸۵ ناخن نقاشی کرده و سعی دارد در یک دوره ۲۵ ساله تعداد آن‌ها را به ۱۰۰ برساند.

ناراهاری که ۴۰ سال دارد نقاشی روی ناخن را از سال ۱۹۹۵ آغاز کرده و انتخاب منحصربفرد بومش توجه زیادی را جلب کرد. اولین اثر او پرتره یک مبارز آزادی بود. داستان نقاشی‌های ناخنی او در روزنامه‌ها چاپ شد و اکنون ۲۵ سال است که ناخن هایش را برای نقاشی بلند می‌کند.

حدود یک سال تا یک سال و نیم طول می‌کشد که ناخن‌های او به این اندازه رشد کنند؛ بنابراین یک سال انتظار پنج ناخن قابل استفاده به او می‌دهد. بیشتر نقاشی‌های او پرتره‌های مینیاتوری شخصیت‌های مشهوری مثل مادر ترزا، مهاتما گاندی، مایکل جکسون و … هستند، اما مونومان هایی مثل برج ایفل و تاج محل را نیز نقاشی کرده است. ناخن‌های او به طور طبیعی محکم هستند و به راحتی نمی‌شکنند. او به طور منظم آن‌ها را تمیز می‌کند و با روغن چرب می‌کند و حتی قرص کلسیم هم می‌خورد.


منبع: عصرایران

هاتوسا؛ پایتخت باستانی هیتی‌ها (+عکس)

هاتوسا در قرن ۱۲ قبل از میلاد ویران شد. حفاری‌ها نشان می‌دهد که شهر سوزانده شده با این حال ظاهرا این تخریب بعد از از تخلیه ساکنان و بردن اجسام باارزش و اسناد رسمی مهم شهر اتفاق افتاده است.

برترین ها – یکی از جاذبه‌های قابل توجه، اما کمتر بازدیدشده ترکیه ویرانه‌های شهر باستانی هاتوسا است. این شهر زمانی مرکز امپراتوری هیتیت، یکی از ابرقدرت‌های عصر برنز بوده است که قلمروی آن‌ها در سراسر آناتولی و شمال سوریه، از اژه در غرب تا فرات در شرق کشیده شده بوده است.

امپراتوری هیتیت یکی از قدرتمندترین امپراتوری‌های باستان بوده است. آن‌ها هم عصر مصریان باستان بودند و نقش مهمی در تاریخ باستان داشتند، بسیار بیشتر از آنچه در کتاب‌های تاریخ مدرن به آن‌ها اعتبار داده می‌شود. هیتی‌ها سریع‌ترین و سبک‌ترین ارابه‌های جهان را ساختند و باوجودی که متعلق به عصر برنز بودند ابزارهای آهنی می‌ساختند و استفاده می‌کردند.

تا آغاز قرن بیستم، گفته می‌شد که هیتی‌ها فقط یک افسانه بودند از آنجا که هیچ مدرکی از وجود امپراتوری آن‌ها یافت نشده بود. اما کشف هاتوسا و ده‌ها هزار لوح گلی که فعالیت‌های دیپلماتیک هیتی‌ها را مستند می‌کرد، این فرضیه را تغییر دارد. این سایت قبل از اینکه حدود ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد پایتخت هیتی‌ها شود، توسط مردم بودمی هاتین مورد سکونت قرار گرفته بود.
 
هاتوسا در قرن ۱۲ قبل از میلاد ویران شد. حفاری‌ها نشان می‌دهد که شهر سوزانده شده با این حال ظاهرا این تخریب بعد از از تخلیه ساکنان و بردن اجسام باارزش و اسناد رسمی مهم شهر اتفاق افتاده است. هاتوسا در نقطه اوج خود ۱. ۸ کیلومتر مربع مساحت داشته و از بخش‌های داخلی و خارجی تشکیل می‌شده است که هردو را یک دیوار عظیم احاطه می‌کرده که هنوز قابل مشاهده است. شهر داخلی شامل ساختمان‌های بزرگ اداری و معابد می‌شده است. محل اقامت سلطنتی یا آکروپلیس روی یک لبه بلند قرار داشته است. تصور می‌شود که ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر در این شهر زندگی می‌کرده اند.


منبع: عصرایران

آموزش دفاع شخصی به دختران در هند (+عکس)

فرادید – با توجه به افزایش خشونت علیه زنان در هند شماری از دختران در شهر “جامو” در غرب ایالت جامو و کشمیر رو به یادگیری فنون دفاع شخصی آورده‌اند.

در هند علی‌رغم وجود موارد مختلف خشونت علیه زنان و دختران اغلب این حوادث به دلیل باورهای فرهنگی گزارش نمی‌شود، از این رو آمار دقیقی از وقوع این حوادث در دست نیست.
 
با این حال گزارشات بین المللی حاکی از آن است که جنایات علیه زنان در هند با افزایش ۷٫۵ درصدی روبه رو شده است. بیشتر قربانیان تجاوز در هند از میانگین سنی بین ۱۸ تا ۳۰ سال برخوردارند. از هر سه قربانی تجاوز یکی زیر ۱۸ سال و از هر ده قربانی تجاوز یکی زیر ۱۴ سال سن دارد و بر این اساس تخمین زده شده در هندوستان هر ۲۰ دقیقه به یک زن تجاوز می‌شود.

در هیمن حال شماری از دختران در شهر “جامو” در غرب ایالت جامو و کشمیر رو به یادگیری فنون دفاع شخصی آورده اند تا بتوانند در برابر خشونت های رومزه از خود دفاع کنند.


منبع: عصرایران

ذکر شیخنا و مولانا کریستیانو رونالدو(رضوان ا…علیه)

حسام حیدری در نوشت:

آن کمی تُخس و کمی مغرور، آن فوتبالیست مشهور، آن مهاجم رئال، آن مخالف الکل و ابتذال، آن لقبش زنبور کوچک، آن وروجک، آن پسر گریه‌رو، آن چون هلو در گلو، آن رقیبش مسی، آن آسیب‌دیدگی فینالش اساسی، آن تیزپای بی‌همتا، آن نامزدِ سابقش موردِ احترامِ همه ما، آن پاس‌ ندهنده تک‌رو، شیخنا و مولانا کریستیانو رونالدو دوس سانتوس آویرو (زیادا… سیکس پَکه اِلی سِوِن پکه) از مشایخ و کبار پرتغال بود و مجاهده تمام و رکوردهای فراوان داشت و سرعتش مثل بمب پلوتونیوم بود و وقتی گل می‌زد قطعا در استادیوم بود.

در ابتدای کار او آورده‌اند که ژل می‌زد و به مقابل دبیرستان دخترانه می‌شد و شماره می‌داد و چون گشت از راه می‌رسید فرار می‌کرد. مولانا الکس فرگوسن (هو یحب البایودنت … با طعم نعنا) از آنجا می‌گذشت. او را دید که چه نیکو می‌دود و فرار می‌کند و به طرفه‌العینی استعدادش کشف کرد. پس از شیاطین سرخ شد و پس از آن ۹۶ میلیون یورو گرفت و در جیب گذاشت و به رئال مادرید رفت.

در خبر است که بین او و مولانا لئو مسی رقابتی سخت در جریان بود و کشاشی عظیم داشتند. مولانا جواد خیابانی را گفتند: «چه گویی در باب این‌دو که از بزرگان فوتبالند؟» گفت: «مسی خیلی بهتر از کریس رونالدو است … ولی انصافا رونالدو هم چیزی از مسی کمتر نداره» و این به‌صراحت گفت و حقا که راست گفت.

گویند که از شوره سر تنفر داشت و شامپو ضد شوره کلیر می‌زد و به خیابان می‌شد و مردم از او عکس می‌گرفتند و هرچقدر زوم می‌کردند هیچ شوره روی سرش معلوم نبود و این از عجایب بود.

مریدی او را گفت: «واقعا شامپو کلیر آن‌قدر خوبه؟» گفت: «به پای پرژک با عصاره تخم شبدر و یونجه نمی‌رسه ولی ای بد نیست!»

نقل است که چون خبر نامزدی‌اش آمد؛ مریدان ایرانی به سمت گوگل دویدند و «نامزد رونالدو عکس خفن بترکون» را سرچ کردند و پس از مشاهده عکس‌ها دست روی دست کوبیدند و گفتند: «خیلی کلکی کریس» و چون خبر جدایی‌شان رسید تا هفت روز عکس‌ها را ریویو‌کردند و آه کشیدند و تاسف خوردند از باب سستی بنیان خانواده در جوامع غربی. رحمه‌ا…علیهم اجمعین.

گویند اهل کرامت بود و عنایات فراوان داشت. نقل است که چون گل می‌زد و پیراهن خود به نشانه شادی بیرون می‌کرد، ناگاه چندین آباژور در اطراف تصویر ظاهر می‌شد و ورزشگاه را روشن می‌کرد و این از عجایب روزگار بود.

او را گفتند: «مریدانی در نوع شادی پس از گل در طریق شمایند و تقلید شما می‌کنند». گفت: «این دوستان در بهترین حالت یه دستگاه زیراکس دست ‌دوم هستن… کاپی خوب نیس… ما کاپی نمی‌خوایم»

آورده‌اند که مریدان زیادی در ایران داشت و آرایشگاه‌های مردانه فقط دو مدل موی «کریس رونالدویی» و «هاشم بیگ‌زاده‌ای» داشتند و کسی جز این دو حالت موی پیرایش نمی‌کرد. چون در مسابقات یورو عدونا دیمیتری پایت (لعنت ا… علیهم) بر او خطا کرد، مریدان به پیجش ریختند و فحش‌ها دادند و ناسزاها گفتند در حد سان آو داگ و روی پای کریس زرده تخم مرغ و دارچین گذاشتند تا بهبودی حاصل شد.

و او همان است که مولانا فردوسی‌پور در باب او گوید: «او لالا… چه گل بزنیه این کریس» و مولانا افخمی می‌گفت: «برنامه ما خیلی طرفدار داشت… همین آقای رونالدینیو… فکر می‌کنی برا چی شماره هفت می‌پوشید؟»

و در آخر کار او آورده‌اند که چون او را وفات نزدیک شد. به‌سرش ندا آمد: «که برخیز و آن خط ریش سوزنی درست کن که بر روی زمین نیز ۱۰ سال است که از مد افتاده، چه برسد به آسمان‌ها» و درست کرد و ساعتی نگذشت که رفت. رحمه‌ا… علیه.


منبع: برترنها

عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران

پس از آنکه در ژوئن ۱۹۴۱ یعنی تیرماه سال ۱۳۲۰ شمسی نیروهای آلمان نازی علی رغم پیمان عدم تخاصم به شوروی حمله کردند تنها یک راه برای رساندن آذوقه و مهمات به شوروی مانده بود و آن هم ایران بود.

در شهریورماه سال ۱۳۲۰ شمسی یعنی ۶۵ روز پس از حمله آلمان به شوروی، متفقین با وجود اعلام بی طرفی از شمال و جنوب به ایران حمله کردند. هرچند دلیل این حمله حضور عناصر آلمانی در ایران عنوان شده بود اما عموم تحلیلگران و مورخین بر این اتفاق نظر دارند که رساندن آذوقه، اسلحه و مهمات به شوروی عامل اصلی اشغال خاک ایران بود.

 از آنجا که در آن زمان هنوز مسیر دریائی تا خلیج فارس در کنترل نیروی دریایی بریتانیا بود و راه‌های جاده ای و راه آهن ایران نیز از جنوب تا شمال به تازگی به کمک مهندسان آلمانی ساخته شده بود، این انتخاب برای متفقین گزینه مطلوب بود. به علاوه اینکه آنها می‌توانستند از ارزاق و آذوقه مردم ایران هم برای کمک به جبهه شوروی استفاده کنند؛ اقدامی که به بحران و قحطی در ایران منجر شد.  

بنا به برخی گزارشات تاریخی در مدت اشغال ایران بیش از ۴ میلیون تن مواد غذایی و آذوقه از طریق راه‌های ایران برای شوروی ارسال شد. این رقم اقلام خوراکی، کنسروهای وارداتی از بنادر جنوبی و گندم، حبوبات و گوشت تولید ایران را شامل می‌شد.

موید این گزارشات اما تصاویری است که از صف کامیون های امریکایی در جاده های ایران برجای مانده است؛ “نیک پارینو” عکاس و خبرنگار امریکایی کسی است که همراه با کاروانی از کامیون ها جاده جنوب تا آذربایجان شوروی را طی کرده است. او در کنار عکاسی از بیابان‌ها و جاده ها در طول مسیر به طور ویژه از رانندگان کامیونی که مامور رساندن آذوقه به شوروی بودند نیز عکاسی کرده است.

عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 
عبور کامیون‌های متفقین از جاده‌های ایران 


منبع: برترنها

طنز؛ میای دانشگاه یا بیاریمت؟!

احمدرضا کاظمی در نوشت:

این روزا سه جور پیامک تبلیغاتیه که هفته‌ای دو سه بار واسه من میان، یکی «تخفیف ۱۵ درصد فلان پارک آبی»، یکی « حراج فوق‌العاده فلان مانتوسرا» و سومیش هم «ثبت نام بدون کنکور کارشناسی ارشد در فلان دانشگاه». واقعا نمی‌دونم توی این اوضاع، فاز اونایی که میرن کلاس کنکور و درس می‌خونن واسه آزمون سراسری چیه؟ شما الان اگه روز کنکور ساعت هفت و نیم بلند بشی و دوباره بگیری توی تختت بخوابی هم سازمان سنجش میگه لابد نیت شرکت در آزمون داشتی و از اونجایی که توی همه کارا قصد مهمه، پس مجاز به انتخاب رشته‌ای! این کیک و ساندیسی هم‌که سر جلسه میدن به داوطلبا واسه اینه که نمک‌گیرشون کنن!

البته خب وقتی الان توی دانشگاه تنها رشته‌ای که تدریس نمیشه «مترجمی اشعار کاکوباند» باشه، طبیعیه که ظرفیت پذیرش دانشجوشون از میزان ظرفیت ذخیره‌سازی آب توی سد کرج هم بیشتر شده! شما توی خیابون «لشگرآباد» اهواز که مرکز فروش فلافل و سمبوسه‌اس، اگه رفته باشید می‌دونید که اونجا هر مغازه یه نفر دادزن گذاشته دم در که میگه «بفرمایید فلافل سلف سرویس نون بلند فقط ۲۵۰۰، مخلفات سیب‌سرخ کرده، بادمجون، ترشی، انواع سالاد! بفرمایین امتحان کنین!» در خیلی موارد این دادزن خود شخص صاحب مغازه هست که جلوی در ایستاده و به مشتری‌ها تعارف می‌زنه که بیان تست کنن.

بعضی از لباس‌فروشی‌های بازار تهران (البته با این قیمتی که واسه یه دست پیراهن و شلوار میگن، لفظ «لباس‌فرویی» به‌جای لباس‌فروشی براشون مناسب‌تره!) هم یه همچین وضعی دارن و شما کافیه دم مغازه‌شون بایستی و از سرکنجکاوی مانکن‌ها رو نگاه کنی تا بکشوننت توی مغازه و یه جوری تو رودرواسی قرارت بدن که یهو می‌بینی بدون قصد خرید لباس، یه ست کامل لباس رو و زیر بهت فروانداختن! الان اوضاع دانشگاه‌ها یه چیزی شده مایه‌ همین فلافلی‌ها و لباس‌فروشی‌ها.

برای همین به هیچ وجه تعجب نکنین اگه چهار روز دیگه رفتین توی خیابون ولیعصر و دیدین رییس دانشگاه امیرکبیر اومده توی پیاده‌رو و مثل این عطرفروشایی که کاغذ تست پخش می‌کنن بین مردم، فرم ثبت نام توی دانشگاه میده دست عابرا و میگه «بفرمایید داخل، بفرمایید محیط دانشگاه رو ببنید، استادهای جوون و عالی! محیط شاد و مفرح و دروس فوق‌العاده آسون! انواع رشته‌های مهندسی با شهریه مناسب! بفرمایید داخل، بفرمایید ثبت نام ترم جدیده، چند واحد تست کنید اگه دوس نداشتین انصراف بدین!»


منبع: برترینها

طنز؛ پشه

علی هدیه‌لو در نوشت:

فصل گرم است و آفت گرما

می‌کند سخت زندگی برما

آنچنان شد که از دمای تنم

شد زبان، پخته داخل دهنم

حال؛ گرما اگر چه جانکاه است

باز دارای چاره و راه است

لیک فریاد و صد امان ز پشه

می‌رسد آدمی به جان، ز پشه

پشه گاو است، کره بز شتر است

خود او ریز، نیش او یوغور است

از برآیند حاصل نظرات

این «پشه» گشته نکبت الحشرات

می‌کند نم نم و به آرامی

نیش خود را فرو به اندامی

چون که شد نیش کاملا داخل

میمکد سخت، خون ناقابل

پشه کلا دو ثلث ارزن نیست

حیف اما که ول کنِ من نیست

تا شود سیر، وزوزوی سفیه

کرده صد جای بنده را تسطیح

توی مترو، درون چاه خلا

همه جا هست این نزول بلا

نه به منزل ز شرش آسودم

نه به حمام بی گزش بودم

الغرض ‌کرده آنچنان داخل

نیش خود را، که کاه در کاگل

از پکن تا هلند، تا حبشه

تف پر خلط من به ریش پشه


منبع: برترینها