خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا

برترین ها: یکی از سریع‌ترین و موثرترین راه‌ها برای پخش کردن نامتان، هنگام ارتقای کسب و کارتان، کارت ویزیت است و در حالی که ممکن است در دوره‌ای که همه چیز به سرعت در حال دیجیتالی شدن است، چنین چیزی منسوخ شده به نظر برسد، این کارت ویزیت‌ها هنوز جایگزینی ندارند. در واقع در بسیاری از مناطق جهان، کارت ویزیت یک الزام حرفه‌ای است.

اما بیایید صادق باشیم، همه ما کارت ویزیت هایی دریافت کرده ایم که مستقیما وارد سطل آشغال شده یا برای همیشه یک گوشه کشو افتاده اند و هرگز دوباره نگاهی به آن‌ها نینداخته ایم. چطور می‌توانیم چیزی بسازیک که قرن‌ها تازه و جالب و قابل استفاده بماند؟ خوشبختانه طراحان خلاق کارت ویزیت‌های جذابی طراحی کرده ان که نه تن‌ها بیرون از سطل آشغال می‌ماند بلکه در بسیاری مواد گجت‌های کاربردی هستند. بهترین کارت‌های ویزیت بلافاصله حس حرفه‌ای به شما می‌دهند و به اندازه کافی به یاد ماندنی هستند تا در میان کارت‌های دیگر برجسته باشند. در اینجا بهترین نمونه‌های کارت ویزیت‌های خلاقانه را مشاهده می‌کنید که الهام بخش شما هستند و شما را در معرفی کسب و کارتان به دنیا خلاق نگه می‌دارند.

کارت ویزیت فروشگاه پنیر

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت قصابی

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت باشگاه پیلاتس

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت فیلمساز

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت وکیل طلاق

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت کارشناس ارتباطات

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت برنامه ریز رویداد‌ها

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت گلفروش

 خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا

کارت ویزیت نقاش

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت لباس فروشی

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت هنرمند نساجی

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت طراح داخلی

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت دوچرخه ساز

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 
خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا

کارت ویزیت آرایشگر

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت فروشگاه مبلمان

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 
 

کارت ویزیت شرکت منظرسازی و چمن

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت پازل گردون

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت رمزی

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت قابل کاشت

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت چای کیسه‌ای

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 

کارت ویزیت سه بعدی

خلاقانه‌ترین کارت ویزیت‌های دنیا 


منبع: برترینها

اعتراض جالب استاد دانشگاه به قانون ایالت (عکس)

یک استاد دانشگاه به قانون جدیدی که در ایالت تگزاس وضع شده است، به طرز جالبی در کلاس درس اعتراض کرد.

استادان دانشگاه می‌توانند تأثیرگذارترین افراد جامعه باشند چرا که جوانان زیادی را آموزش می‌دهند و طرز فکر آن‌ها می‌تواند مخالف خیلی از دانشجویانی باشد که طرز فکر خاص خود را دارند.

قانونی که در ایالت تگزاس وضع شده است، به دانشجویان اجازه می‌دهد تا با به همراه داشتن مجوز با تفنگ دستی مخفی در کیف خود به دانشگاه بیایند اما یک استاد دانشگاه به شیوه جالبی موضع خود را در مقابل این قانون نشان داده است.

بر اساس این گزارش، این استاد دانشگاه تگزاس برای اعتراض به این قانون، با جلیقه ضد گلوله و کلاه خود جنگی وارد کلاس درس شد که این حضور وی در کلاس، سوژه جالبی برای پست‌های فیس بوک شد.


منبع: عصرایران

غمگین‌ترین عروسی جهان (عکس)

یک مرد مبتلا به سرطان برای دخترش غمگین‌ترین عروسی جهان را برگزار کرد.

هر پدر و مادری آرزو دارد، بزرگ شدن فرزندانش، به مدرسه رفتن، ازدواج و در نهایت بچه دار شدن فرزندانش را ببیند. پدران و مادران دوست دارند برای فرزندانشان جشن عروسی مفصلی بگیرند و آن‌ها را در مراسم همراهی کنند.

جیم مردی مبتلا به سرطان است که تمام این آرزو‌ها را برای دخترش دارد در حالیکه دختر وی ۱۱ ساله است. پزشکان به این مرد اعلام کرده‌اند به دلیل بیماری سختی که دارد زیاد زنده نمی‌ماند؛ به همین علت برای دخترش یک عروسی نمادین گرفت تا آرزوی قلبیش که همراهی دخترش در جشن عروسی بود، برآورده کند و همراه با دخترش در این جشن نمادین اشک ریخت.

غمگین‌ترین عروسی جهان (عکس) 


منبع: عصرایران

کتابخانه‌های مسافرتی و قابل حمل قرن هفدهم

برترین ها: کتاب‌ها مدت‌ها هم به عنوان منابع یادگیری و هم نشانه‌های سبک زندگی فرهنگی، کالای ارزشمندی به حساب می‌آمدند. کتابخانه‌های بزرگ در شهرهایی مثل پراگ و دوبلین درباره این ایده صحبت کردند که آنچه یک قطعه ادبی را نگه می‌دارد باید به اندازه خود کتاب اهمیت داشته باشد. یک آیتم جالب در کتابخانه دانشگاه لیدز نشان می‌دهد که حتی بدون تکنولوژی پیشرفته و مدرن امروزی، مردم سعی داشتند کتاب‌های ارزشمند خود را نزدیک به خود نگه دارند.

این کتابخانه مسافرتی قرن هفدهمی یک محفظه چوبی زیبا است که یک مجموعه کتاب مینیاتوری را در خود جای می‌دهد. به گفته دانشگاه لیدز، این محفظه احتمالا به سفارش ویلیام هیکول، وکیل و عضو پارلمان در سال ۱۶۱۷ به عنوان هدیه سال نو برای دوستش بوده است. این محفظه که به شکل یک کتاب بزرگ است ۵۰ کتاب کوچکتر را در خود جای می‌دهد و یک کتابخانه مسافرتی قابل حمل ایجاد می‌کند. این محفظه کتاب قرن هفدهمی درواقع به نوعی کتابخانه الکترونیک به شمار می‌رفته است. هیکول این سبد هدیه ادبی را با آثار کلاسیک پر کرده بوده است. اووید، ویرجیل و سیسرو برخی از نویسندگانی هستند که آثار فلسفی و الهی آن‌ها در این محفظه قرار دارد. این تن‌ها کتابخانه مسافرتی نبوده که هیکول هدیه داده است. درواقع او در یک دوره چهار یا پنج ساله، به سه نفر دیگر نیز سفارش داده که اکنون در کتابخانه بریتانیا، کتابخانه هانینگتون در سن مارینو، کالیفرنیا و موزه هنر تولدو قرار دارند و ثابت می‌کنند که هدایای خواندنی مدت طولانی مورد توجه بوده است.

کتابخانه‌های مسافرتی و قابل حمل قرن هفدهم 


منبع: برترینها

طنز؛ «غرض ورزی» یا «بد اندیشی»؟

حسن غلامعلی‌فرد در نوشت:

دهخدا کتاب فارسی‌اش را باز کرد و از روی آن خواند: «چوپان دروغگو» سپس رو کرد به احمدی‌نژاد و گفت: «درس امروز رو بخون!» احمدی‌نژاد چشم تنگ کرد و گفت: «این درس به کلاس ما نمیخوره!» رسایی گفت: «دهخدا حتما یه غرضی داره!» غرضی با خوشحالی از دهخدا پرسید: «چرا به خودم نگفتی؟» حدادعادل گفت: «این‌قدر غرض‌ورزی نکنید آقای دهخدا!» دهخدا با کلافگی گفت: «به جای غرض‌ورزی بگو بد اندیشی» زیباکلام گفت: «دهخدا هیچ غرضی نداره، این‌قدر الکی به او بد اندیش نباشید!» غرضی سرش را کج کرد و با دل شکستی پرسید: «یعنی غرضی نداری؟» میرسلیم پرسید: «میشه من و روحانی دوئت کنیم و دو صدایی درس امروز رو بخونیم؟»

روحانی اخم کرد و گفت: «من سرما خوردم، صدام در نمیاد» قالیباف همان‌طور که لبخندی عصبی می‌زد به میرسلیم گفت: «تو که با روحانی قهر بودی!» میرسلیم بدون اینکه قالیباف را نگاه کند گفت: «من و روحانی خیلی هم به هم شبیهیم، شما هم این‌قدر غرض‌ورزی نکن!» دهخدا گفت: «به جای غرض‌ورزی بگو بد اندیشی» جهانگیری گفت: «برخی از دوستان کارشون از بد اندیشی گذشته و دارن دشمنی میکنن» دهخدا گفت: «غرض‌ورزی به معنی کینه‌توزی و دشمنی هم هست» بی‌مقدار خندید و گفت: «پس هر کی غرضی داره یعنی دشمنی داره» این را گفت و با نیرویی فراوان روی شانه‌ غرضی زد و گفت: «چطوری؟» دهخدا گوش بی‌مقدار را پیچاند و گفت: «هیچ وقت فامیلی کسی رو مسخره نکن» غرضی بغض کرد.

دهخدا همان‌طور که گوش بی‌مقدار را می‌پیچاند به غرضی لبخند زد و گفت: «گاهی غرض به معنی اراده، مراد و هدفه، پس ناراحت نباش» چشمان غرضی برق زدند، لبخندی دندان‌نما زد و با شوق گفت: «آخ جون، دهخدا منو دوست داره» دهخدا پوف کرد، گوش بی‌مقدار را رها کرد و سوی احمدی‌نژاد رفت و گفت: «زود باش درس چوپان دروغگو رو بخون!» مشایی سرش را روی شانه احمدی‌نژاد گذاشت و از دهخدا پرسید: «میشه به جاش شعر دو کاج رو بخونیم؟» بقایی گفت: «درس چوپان دروغگو پر از غرض‌ورزی‌ست، ما اگه جای چوپان دروغگو بودیم هیچ‌وقت فریاد آی‌گرگ آی‌گرگ نمی‌زدیم» مطهری پوزخند زد و زیر لب شعری خواند.

بذرپاش گفت: «این مطهری همش غرض‌ورزی میکنه!» دهخدا فریاد زد: «این‌قدر لغات عربی رو با واژه‌های پارسی نیامیزید! ورزیدن واژه‌ای پارسی‌ست و آمیختنش با لغتی عربی غلط است» غرضی دوباره دلش شکست و پرسید: «چرا شما امروز گیر دادین به ما؟» دهخدا با کلافگی گفت: «ای بابا، من به شما چه کار دارم؟» سپس زنگ کلاس به صدا در آمد و جز غرضی باقی شاگردها از کلاس بیرون رفتند. دهخدا از غرضی پرسید: «چرا نمیری؟» غرضی لبخند زد و گفت: «من می‌دونم شما یه غرضی داری» این را گفت و با کنجکاوی زل زد به دهخدا. دهخدا آه کشید، سپس چشم دوخت به سقف و زیر لب گفت: «خدایا پس کِی تموم میشه؟»


منبع: برترینها

طرز تهیه کتلت عدس

مواد لازم برای کتلت عدس :









عدس سبز  ۱ لیوان 
 سیب زمینی  ۱ عدد بزرگ
 پیاز  ۱ عدد کوچک 
 تخم مرغ  ۳ عدد
پودر سیر ۱ قاشق چایخوری
آرد سوخاری ۳ قاشق غذاخوری
نمک و فلفل و زردچوبه به مقدار لازم
ماست ۱ قاشق غذاخوری

 طرز تهیه کتلت عدس:

عدس
را از چند ساعت قبل در آب خیس دهید، عدس خیس خورده را داخل قابلمه بریزید و
۲ – ۳ لیوان آب اضافه کنید، در قابلمه را ببندید و روی حرارت متوسط قرار
دهید تا بپزد، پس از اینکه آب غذا کشیده شد با میکسر بزنید یا با کوشتکوب
بکوبید یا از چرخ گوشت رد کنید تا عدس خوب له شوند.

سیب زمینی را با
پوست خوب بشویید و بگذارید داخل قابلمه و سه لیوان آب اضافه کنید تا نیم پز
شود سپس پوست آن را پاک کنید و رنده ریز کنید.

پیاز را رنده کنید و با دست کمی فشار
دهید تا آب اضافی پیاز گرفته شود سپس عدس و سیب زمینی میکس شده، تخم مرغ،
پودر سیر، نمک و فلفل و زردچوبه را به پیاز اضافه کنید و خوب مخلوط نمایید
تا مایه کتلت یکدست شود سپس آرد سوخاری را اضافه کنید و در آخر ماست را نیز
اضافه می کنیم.

پس از اینکه مایه کتلت آماده شد داخل
ماهیتابه مقداری روغن بریزید و روی حرارت متوسط قرار دهید تا داغ شود، دست
تان را مرطوب کنید یا به سفیده تخم مرغ آغشته کنید و مقداری از مایه کتلت
بردارید و به شکل گرد حالت دهید و داخل روغن داغ بیندازید تا سرخ شود سپس
برگردانید تا طرف دیگر آن نیز سرخ و برشته شود ( تمام کتلت ها را به همین
صورت آماده کنید ) البته من کتلت ها را قالب زدم، کتلت ها را به همراه
سالاد و سس دلخواه سرو کنید.

* نکته برای تهیه کتلت عدس:

می توانید به جای آرد سوخاری از آرد
نخودچی استفاده کنید، مایه کتلت را زیاده از حد سفت نکنید بلکه تا اندازه
ای آرد اضافه کنید که بتوانید با دست مرطوب به آن شکل بدهید.


منبع: عصرایران

ماموت و سبزیجات خام؛ منوی غذای انسان‌های اولیه

از آنجا که دانشمندان فسیلی در رابطه با رژیم غذایی هوموساپینس‌ها در اختیار نداشتند تا رژیم غذایی آنها را مطالعه کنند، به بازسازی منوی غذایی اجدادمان پرداختند. محققان درصد ایزوتوپ‌های پایدار کربن و نیتروژن موجود در استخوان انسان‌های اولیه و حیوانات شکاری محلی مانند اسب، گوزن و کل سکایی (نوعی بز کوهی) را اندازه‌گیری کردند.

آنا – نتایج مطالعات اخیر نشان می‌دهد که اجداد انسان امروزی از گوشت ماموت و گیاهان خام تغذیه می‌کرده‌است.

دانشمندان سنکبرگ با مطالعه رژیم غذایی تشریحی انسان‌های امروزی توانستند نظریه مبنی بر این که رژیم غذایی هوموساپینس یا انسان خردمند انعطاف‌پذیرتر از رژیم غذایی نئاندرتال‌ها بوده است را تکذیب کنند. اجداد ما نیز درست مانند نئاندرتال‌ها از ماموت‌ها و گیاهان تغذیه می‌کردند.
 
دانشمندان موفق نشدند شواهدی از وجود ماهی در رژیم غذایی آنها پیدا کنند. تیم تحقیقاتی بین‌المللی گمان می‌کند که تغییر مکان نئانتردال‌ها در نتیجه رقابت مستقیم بر سر غذا بوده است.

اولین نماینده هوموساپینس‌ها تقریبا ۴۳ هزار سال قبل در اروپا ساکن شد و تقریبا ۳۰۰۰ سال بعد جایگزین نئاندرتال‌ها در منطقه شد.

دکتر هرو بوشرنن، از مرکز سنکبرگ دانشگاه تیبینگن، در این باره گفت: «بسیاری از مطالعات به این موضوع می‌پردازند که چیزی باعث این نقل مکان شد. یک فرضیه بیان می‌کند که رژیم تشریحی انسان مدرن دارای تنوع بیشتری است، انعطاف‌پذیر است و اغلب شامل ماهی می‌شود».

دکتر دراکر و همکارانش به مطالعه قدیمی‌ترین فسیل شناخته شده در غارهای «بوران کایا» در اوکراین پرداختند تا عادات غذایی انسان امروزی نخستین را بررسی کنند. وی در این باره توضیح می‌دهد: «در این تحقیق انسان‌های اولیه را به صورت اقلیمی و محلی مورد مطالعه قرار دادیم. تا به حال، همه تجزیه و تحلیل‌ها از رژیم غذایی انسان‌های مدرن نخستین براساس اکتشافات جداگانه بوده که به همین دلیل تفسیر آنها بسیار دشوار است».
 
از آنجا که دانشمندان فسیلی در رابطه با رژیم غذایی هوموساپینس‌ها در اختیار نداشتند تا رژیم غذایی آنها را مطالعه کنند، به بازسازی منوی غذایی اجدادمان پرداختند. محققان درصد ایزوتوپ‌های پایدار کربن و نیتروژن موجود در استخوان انسان‌های اولیه و حیوانات شکاری محلی مانند اسب، گوزن و کل سکایی (نوعی بز کوهی) را اندازه‌گیری کردند.

همچنین آنها محتوای نیتروژن ۱۵ هر امینو اسید را آنالیز کردند؛ بدین صورت نه تنها منشاء نیتروژن بلکه نسبت آن هم مشخص می‌شود. نتایج نشان دهنده نسبت بالایی از ایزوتوپ N15 نیتروژن در انسان‌های امروزی نخستین است. برخلاف چیزی که دانشمندان تا پیش از این گمان می‌کردند، وجود بالای نیتروژن به خاطر مصرف زیاد گوشت ماموت بوده است؛ نه مصرف غذاهای دریایی.

همچنین میزان مصرف گیاهان در رژیم غذایی هوموساپینس‌ها به طور شگفت‌انگیزی بالاتر از نئاندرتال‌ها بوده است. از سوی دیگر به نظر می‌رسد منبع اصلی تامین گوشت برای هر دو گونه، ماموت بوده است.


منبع: عصرایران

اس ام اس های فلسفی (۴۸)

طوری زندگی کن

که دشمنانت از افتادنت هم

بترسند…

کاری کن بدانند بعد از هر

برخواستن،

قدم هایت محکمتر از قبل می شود…

___________________________________

یکرنگ بمــان”

حتی اگر در دنیایی زندگی میکنی

که مردمش

برای پررنگ شدن،

حاضرند

” هزار رنگ “باشند

___________________________________

زندگی

ریاضیات است

خوبی ها را جمع کنید

دعواها را کم کنید

شادیها را ضرب کنید

دردها را تقسیم کنید

ازنفرت جذر بگیرید.

به همین راحتی

___________________________________

آرامشت را با اقیانوس الهی

گره بزن…

تا در طوفانی ترین ایام روزگار،

سوار بر امواج باشی

نه در مقابل آن…

___________________________________

آدمها یک روز تمام میشوند

نشآن نمیدهند

مثل قبل #لبخند میزنند

زندگی میکنند

می بخشند …

محبت می کنند !

حتی رابطه های قدیمیشآن را هم حفظ می کنند

باور میکنید حتی کسی را هم از زندگیشآن خط نمیزنند ،

نگه میدارند … حتی آنهایی که آزارشان میدهند را …

آدمها یک روز

برایِ خودشان تمام می شوند

فقط ادامه میدهند ” بودن ” را …

___________________________________

زیاد به حافظه ی آدمها اعتماد نکن

آنها در لحظه تصمیم میگرند!

زیاد به منطق آنها اعتماد نکن

آنها احساسی تصمیم می گیرند

زیاد به صداقت آنها اعتماد نکن

پای احساس در میان باشد نه صداقتی می ماند نه احترامی

زیادی خوب بودن، خوب نیست!

شرط انسان بودن

راضی نگه داشتن همه نیست

راضی بودن خودت را هم در نظر بگیر…

___________________________________

 
همچنین بخوانید : اس ام اس فلسفی و تاثیر گذار – سری ۱۱

زندگی مثل پیانو میمونه

هم روزای سفید داره هم سیاه

ولی وقتی باهم باشن میشه

یه موسیقیه خوب شنید

___________________________________

آموخته ام که مردم

حرف های شما را فراموش می کنند،

کارهای شما را فراموش می کنند،

ولی احساسی را که در آن ها ایجاد کرده اید را

هیچ وقت فراموش نمی کنند.

___________________________________

به تعظیم مردم

این زمانه اعتماد نکن!

تعظیم آنان همانند خم شدن

دو سر کمان است که هر چه

بهم نزدیکتر شوند تیرش کشنده تر است.!

___________________________________

فقط کسانی که برتر نیستند،

تصور می کنند که برترند.

انسان های برتر هرگز نه می اندیشند

و نه از این حقیقت آگاهند که برترند.

انسان برتر خود را یک فرد ساده

و معمولی می داند

___________________________________

کینه ها را کنار بگذاریم

روزی دلمان برای

روزهای کنارهم بودن

تنگ میشود…

ولی زندگی

ناجوانمردانه کوتاه است…

___________________________________

مشکلات افراد موفق کمتر از افراد شکست خورده نیست.

تنها یک دسته از مردم هستند که هیچ مشکلی ندارند:

“آنها که در گورستان خوابیده اند”

___________________________________

شما حق دارید ساده باشید،

ولی حق ندارید احمق باشید.

خیلی طول میکشه بفهمید

همه چی اون طور که فکر میکنید نیست..

___________________________________

با چوب پوسیده نمی شود

قایق و کشتی ساخت ؛

همانطور که با افکار پوسیده

نمی توان جامعه را ساخت …

___________________________________

همه ی افراد موفق و نا موفق در یک چیز مشترک هستند:

۲۴ ساعت شبانه روز

چجوری استفاده کردن از این ۲۴ ساعت؛ تفاوت رو ایجاد میکنه !

بزرگ بیندیشیم…!


منبع: عصرایران

طنز؛ پدر پولدارِ مترو

شهرام شهید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی در نوشت:

ما قانون بقای عدم ایمنی در حمل‌ونقل داریم. یعنی غیرایمن‌بودن وسایل نقلیه عمومی هرگز از بین نمی‌رود بلکه از حالتی به حالت دیگر منتقل می‌شود. مثلا همین فرودگاه امام و پروازهای خارجی‌اش دیگر بعید است با ورود هواپیماهای نو حاصل از برجام فعلا روی سانحه هوایی ببیند. (بزنم به تخته خدای‌ناکرده یکهو چیزی نشود بگویند چشمش شور بود یا خبر داشت می‌خواست رد گم کند و بیایند با توسری و پس‌گردنی مرا ببرند) اما همان مشکلات ایمنی گذشته در صنعت هوایی کشور منتقل شده به زیرزمین. کجا؟ طبق گزارش منتخبان شورای شهر آینده، به متروی تهران. خط ِ…م م م م بگذارید اول یک بازی برایتان پخش کنم:

شورای شهر: یک مترو دارم هفت تا خط داره
قالیباف: چرا هفت تا؟
شورای شهر: پس چند تا؟
قالیباف: هشت تا.
شورای شهر: چرا هشت تا؟
قالیباف: پس چند تا؟

می‌بینید فولکلور چه تأثیری در سیاست و آبادانی این کشور دارد؟ یک بازی ساده مرغ دارم می‌تواند بر تعداد خطوط متروی تهران اثر بگذارد. مترو کلا این روزها منشأ خیلی اتفاقات دیگر هم هست. خودکشی اندوهبار مسافران را عرض نمی‌کنم. اتفاقا موضوعی که به آن اشاره می‌کنم، خیلی هم موضوع پرخیر و برکتی است. محسن ‌هاشمی که چند روز دیگر- اگر بالاخره مهدی چمران رضایت بدهد، از پشت میز بلند شود- وارد شورای شهر تهران می‌شود، اعلام کرده؛ «مترو پدر پولدار می‌خواهد». آدم یاد این تصادف‌های ساختگی می‌افتد که یک بنده خدای گرفتاری از شر استیصال و درماندگی خودش را می‌اندازد جلوی ماشین بلکه پولی گیرش بیاید و به محض وقوع تصادف هفتاد و هشت مادر و سی و پنج پدر پیدا می‌کند. حالا که قرار است مترو صاحب پدر پولدار بشود، ببینیم چه کسی می‌تواند این نقش را به عهده بگیرد. فقط هرکس پدر مترو شد، باید قول بدهد کولرهای مترو را خاموش نکند و اما گزینه‌های پدری:

گزینه اول: ب.ز نامبرده سوراخ مترو را می‌فروشد به خریداران دکل نفتی و با استفاده از آپشن پاک‌کردن صورت‌مسأله، موضوع مترو را برای همیشه فیصله می‌دهد.

گزینه دوم: هدایتی. این سرمایه‌دار مشهور فورا ١٠ لژیونر و ستاره فوتبال را برای هدایت مترو خریداری می‌کند. اسم مترو را می‌گذارد متروی پرسپولیس. بعد از شکایت دولت اسمش را عوض می‌کند می‌گذارد متروی سرخپوشان. بعد از چند وقت هم مترو را می‌گذارد و می‌رود در افق محو می‌شود.

گزینه سوم: توتال فرانسه. پدر خارجی فعلا در قانون جرم نیست. البته فقط در آن حالت اعطای شهروندی به فرزند امکان‌پذیر نیست. بنابراین اگر مترو را بدهیم به او فرزندش دیگر شهروند تهران محسوب نمی‌شود و خارجی خواهد شد. مترو خارج هم که خیلی کیفیت دارد. به همین سادگی کیفیت مترو تهران ارتقا پیدا می‌کند. فقط باید برخی اصولگراها با عقد قرارداد با توتال مخالفت نکنند که نشدنی است!

گزینه چهارم: اصلا با طرح موضوع مخالفت کنیم. یک جنبش فمنیستی درست و حسابی همین حالا باید با این پدیده در شورای شهر آینده بشدت برخورد کند. یعنی چی «مترو پدر پولدار می‌خواهد»؟ لابد فردا می‌گویید مترو مادر خانه‌دار می‌خواهد. نه‌تنها تو کابینه‌تان خانم راه ندادید بلکه مترو را هم پراندید؟ عجبا!


منبع: برترینها

طنز؛ چیزهایی که از تحلیف نشنیدیم

محمدامین فرشادمهر در نوشت:

روز شنبه مراسم تحلیف رییس‌جمهور دوره دوازدهم نیز برگزار شد. در این مراسم به دلیل اتصالی و سایر مسائل بخش‌هایی از صحبت‌های رییس‌جمهور به گوش مخاطبان نرسید. ما هرچه که پخش نشده بود را به‌صورت پراکنده و موردی در این نوشتار برای‌تان آورده‌ایم.

دکتر روحانی:

– ما مطابق میل برخی از دوستان، تمام سعی‌مان را می‌کنیم که علاوه بر مخالفت وزارت فرهنگ‌مان با موسیقی؛ وزارت‌نیرو با آب و برق و باد، وزارت‌کار با اشتغال، وزارت نفت با سفره‌های پلاستیکی و وزارت‌اقتصاد هم با پول مملکت مخالفت کنند. اینجوری این دوستان خوش‌شان می‌آید و چهار سال دوم راحت‌تر برای‌شان می‌گذرد.

– ما متاسفانه در بخش گندم به خودکفایی رسیده‌ایم که امر بسیار نکوهیده و بدی است و چشم‌انداز جامعه را ضعیف می‌کند. بنابراین در دوره بعدی به فکر دگرکفایی خواهیم بود.

– عزیزان نماینده دقت کنید که یک‌وری ایستادن و لب غنچه کردن‌تان موقع سلفی گرفتن با خانم موگرینی، زیبایی چندانی در عکس‌ها به شما اضافه نمی‌کند. عکس‌های امروز را هم حتما در گروه بگذارید.

– دوستان دلواپس لطفا در چهارسال آینده تعارف نکنید و با هرچه گفتیم و هر طرحی که به آینده مملکت مربوط می‌شد مخالفت کنید، ما دوست داریم.

– ما تمام سعی‌مان را می‌کنیم تا در راستای استفاده صلح آمیز از فناوری هسته‌ای، برای نابودیِ… [پراید نقره‌ای به شماره شهربانیِ…، چرا روی پل همسایه‌ها پارک کردی برو ماشینت رو جابه جا کن]

– ما قبلا که جوان‌تر بودیم و بنیه‌مان قوی‌تر بود، می‌گفتیم هدف ما پیشبرد مسائل با گفت‌وگویی برد‌-برد و مسالمت‌آمیز است؛ کلا فراموشش کنید. از این به بعد فقط سعی می‌کنیم کشورهای دیگر را شَتَک کنیم.

– دوست عزیزی که داری خمیازه می‌کشی، این‌رو چی میگی؟! پاشو برو سر جات بخواب برادر. مابقی دوستان هم دقت کنند که صندلی‌ها به اندازه کافی بُر خورده، الکی جابه‌جا نشوید!

– در نهایت از همه عزیزان رده بالا که از کشورهای دور و نزدیک تشریف آوردن تشکر می‌کنم. به خصوص رابرت گابریل کاریگامومبه موگابه که حدود ۳۰ سال رییس‌جمهور زیمباوه بوده و هست و خواهد بود. یکی از دوستان به نام رابینسون هم در نامه‌ای که داخل یک بطری به آب انداخته بود، از عدم حضورش به خاطر اینکه مدت‌هاست کشتی‌ای از آن حوالی عبور نمی‌کند، عذرخواهی کرد.

– جناب ربیعی وزیر کار، صبر ایوب را برای ما درخواست کردند، امیدواریم شما هم ما را از دعای خیرتان بی‌نصیب نگذارید.


منبع: برترینها

طنز؛ ذکر شیخنا و مولانا رامبد جوان (قدس‌ا… روحه العزیز)

حسام حیدری در نوشت:

آن فرشته جونده، آن رب‌النوع خنده، آن معروف به فرید جینگل‌بِرد، آن خسرو شکیبایی را شاگرد، آن ممنوع‌کننده ورود آقایان، آن عمو پورنگ بزرگسالان، آن سلسله جبال نمک، آن که در مسابقات می‌زد کلک، آن چهره‌اش گشاده، آن در حال گسترش خانواده، آن آشپز اسپاگتی در هشت دقیقه، آن کارگردان کاربلد و باسلیقه، آن مرغِ سحرِ دولت‌شاه، آن جواهرنگارِ صورتِ ماه، آن همیشه از زندگی راضی، شیخنا و مولانا رامبد جوان تبریزی (طول‌ا… سیزن خندوانه الی ثانی عشر) پادشاه استندآپ بود علی‌الاطلاق و جیم کری ایران بود به استحقاق و از سینه چاکان آب بود و او همان است که کمپین‌های فراوان داشت و کت جادویی می‌پوشید و نیما و دانیال و مهرداد نعیمی و شاه‌حسینی در طریقش بودند و جمعی بر او تولی کنند و ایشان را رامبدیان گویند.

در ابتدای کار او آورده‌اند که چون به دنیا آمد؛ گفت: «به نام خدا… سلام… رامبد جوان هستم در بیمارستان… اینجااااا بخش زایماااااااان» و جمله حاضرین برایش کف زدند. پس صدایی آمد که پیوسته می‌گفت: «خنده خنده خندوانه بمب انرژی داره، خنده خنده خندوانه شادی به لب می‌آره» و جمله خلق را از شنیدن این اوراد حال خوش گشت و نعره‌ها می‌زدند و دست می‌کوفتند.

پس از آن او را عجیب کرداری بود و تا چهار سال هر که را می‌دید؛ ۱۵ ثانیه به او خیره می‌شد و لبخند می‌زد و صبح‌ها چون از خواب برمی‌خاست کمربند خیالی بر کمرش می‌بست و می‌گفت: «چیریک» و هر کجا می‎‌رفت می‌خندید و هرچه می‌دید می‌خندید. دیگر روز از مغازه میوه‌فروشی می‌گذشت. هندوانه دید و هر هر بدان خندید. مغازه‌دار گفت: «می‌خندی؟ باید بخریش» پس چند وانت هندوانه به او انداخت و گران حساب کرد. شیخ چون قیمت هندوانه دید؛ فهمید کلاه بر سرش رفته. بر پشت وانت نشست و با خود می‌گفت: «با این هندوانه حال جماعتی خوش کنم و جوارح جمعی جراحت دهم و بسیار پول در آورم» و حقا که خوش کرد و جراحت داد و پول در آورد.

نقل است به مجلسی شد. گفتند: «کیستی؟» گفت: «جوانم» گفتند: «مشکل مسکن و ازدواج داری؟» گفت: «ندارم» گفتند: «بی‌کاری و طلب اشتغال داری؟» گفت: «ندارم» گفتند: «علاقه زیاد به استحمام داری؟» گفت:«ندارم» بزرگی در آن جمع بود. گفت: «برو که جوان نیستی و از جوانی فقط نامی داری».

نقل است که بسیار بامزه بود و شوخی‌های خنده‌دار می‌کرد و پیوسته نمک می‌ریخت. او را گفتند: «اسم بچه‌ات را چه خواهی گذاشت؟» گفت:«برنامه کودک و نو» و قارت قارت خندید.

در خبر است که اذکار و اوراد خاصی بلد بود که فقط خودش معنی آن می‌دانست و از آن جمله بود: «دو و دو و دو و دو» و «چیکو چیکو چیکو چیکو چیک چیک» و این‌ها را روزی دو نوبت می‌خواند و حالش خوش می‌گشت و او را جملات عالی است و بهترینش آن است که به بینندگان می‌گفت: «جای شما اینجاس و می‌دونم که جای ما هم همونجای شماس» و این از افضل جملات بود.

و کسی در آخر عمر وصیتی خواست. گفت: «تو را وصیت کنم به خرید تلویزیون‌های هوشمند اسنوا که چهار ورودی اچ.دی.ام.آی دارد و به خرید شارژ از هف‌هشتاد و بردن یک خودروی خفن در قرعه‌کشی و به‌صرفه‌جویی در مصرف آب و به شرکت در رای‌گیری خنداننده‌شو و…» و همین‌طور می‌گفت تا همه را حوصله سر رفت.

پس قابض‌الروح بر او وارد شد و گفت: «از سه تا یک بشمر» و چون شمرد؛ گفت: «بریم، نیایم» و رفتند و برنگشتند. آنگاه مریدی فریاد می‌زد: «بشارت باد بر شما رفتن مردی که ننشست جز در مقابل مهمان و نه ایستاد جز به افتخار مردم ایران».

بعد از وفات او را در خواب دیدند که در یخچال اسنوا به سمتی می‌بردند و می‌گفتند: «این است حال مردی که یخ بود و حال مردم خویش یخ کرد». رحمه‌ا… علیه.


منبع: برترینها

طنز؛ از دفتر خاطرات دبیر کل سازمان ملل

علی مسعودی‌نیا در نوشت:

صبح زود بیدار شدم. رفتم دوش گرفتم و خواستم قبل از رفتن به جلسه با وزیر امور خارجه کنگو صبحانه بخورم که تلفن زدند و خبر دادند گروه بوکوحرام در مرز چاد ۴۰ نفر را به رگبار بسته. لابد انتظار دارند یک‌کاره بلند شوم بروم چاد وسط این گرما. منشی را صدا زدم و از او خواستم بیانیه‌ای تنظیم کند در محکومیت این جنایت. بعد زنگ زدم به وزیر امور خارجه فرانسه و از او خواستم تا کشورش را مجاب کند برای مداخله نظامی در مساله نیجریه. او هم گفت: زرشک! به من چه؟ اینجور وقت‌ها یاد من میفتی؟ به عشقت آمریکا بگو… حرف‌های‌مان نیم‌ساعتی طول کشید و من دیر به جلسه رسیدم.

طرف کنگویی ناراحت شده و رفته بود. گویا بلافاصله هم با خبرگزاری‌های خارجی مصاحبه کرده و گفته بود که آقای دبیرکل به مسائل آفریقا بی‌توجه است. مزخرف می‌گوید. اتفاقا آفریقا به مشکلات دبیرکل بی‌توجه است. به معاونم گفتم برود به هتل محل اقامت او و برایش در اسرع وقت یک وقت ملاقات ویژه بگذارد. نماینده فلسطین در سازمان هم زنگ زد و گفت ماجرای شهرک‌سازی همچنان ادامه دارد و بیانیه قبلی ما چیزی را عوض نکرده. گفتم تا عصر امروز بیانیه دیگری تنظیم خواهیم کرد که شدید‌اللحن باشد و قول دادم با آمریکایی‌ها هم تماس بگیرم تا پادرمیانی کنند. او هم گفت برو به درک و گوشی را گذاشت. در جلسه ظهر مساله عراق را بررسی کردیم. چند تن از حاضران در جلسه معتقد بودند که خود سازمان باید نیرو بفرستد به عراق. گفتم حتما بررسی می‌کنم.

یکی از دیپلمات‌های اسلوونی گفت: شما ۸۰ درصد از عمرت را در حال بررسی هستی! یک کاری بکن! قول دادم بیانیه‌ای صادر کنم. از جلسه که آمدم بیرون سردرد و تهوع داشتم. رفتم به اتاقم تا قدری بخوابم. هنوز چشم‌هایم گرم نشده بود که رییس‌جمهور افغانستان زنگ زد. طالبان باز هم در مرکز شهر کابل حمله انتحاری انجام داده بودند. گفتم حالا که ما آن‌جا نیروی امنیتی نداریم. اما یک بیانیه می‌دهیم و این حمله را محکوم می‌کنیم. خیلی عصبانی شد و گفت بیانیه را به جای صادرکردن کار دیگری بکن. از آنجایی که ساعت چهار با نمایندگان آمریکای مرکزی جلسه داشتم، مجبور شدم قید خواب را بزنم و دوباره دوش بگیرم. با همان سردرد کذایی رفتم سر جلسه.

نماینده السالوادور مدام غر‌و‌لند می‌کرد و من هم در حالی نبودم که بفهمم چه می‌گوید. گفتم یک بیانیه در حمایت از کشورش صادر خواهیم کرد. عصبانی شد و به انگلیسی لهجه‌دار یک ردیف کلمه پشت‌هم گفت که همه‌شان با «اف» شروع می‌شد. در زمان تنفس جلسه همسرم زنگ زد. گفت دخترمان با همسرش اختلاف شدیدی پیدا کرده و می‌خواهد جدا شود. گفتنش درست نیست، اما خیلی خوشحال شدم. بالاخره امروز کاری پیش آمد که امکان دارد بتوانم بدون صدور بیانیه در حل و فصلش مفید باشم. گفتم فردا مرخصی می‌گیرم و می‌آیم خانه. بعد نشستم و با خیال راحت متن بیانیه‌ها را تنظیم کردم. عجیب که دیگر نه سردرد داشتم و نه تهوع.


منبع: برترینها

گل هایی که تبدیل به حشره شدند (عکس)

هنرمند اهل مونترآل، راکو اینوئه، برگ‌ها و گل‌های مختلف را به شکلی می‌چیند تا اجزای ظریفی از سوسک ها، پروانه‌ها و دیگر حشرات را ایجاد کند.

درحالیکه به دست آوردن همین نتایج به صورت دیجیتالی و تکنیک‌های کلاژ می‌تواند آسان باشد، راکو از گل‌های واقعی برای این کار استفاده می‌کند و سپس از آن‌ها عکس می‌گیرد.


منبع: عصرایران

استتار تصادفی و جالب در محیط پیرامون افراد (+عکس)

میهن پست – شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که گاهی خودتان و یا این که افرادی را می بینید که شکل و رنگ لباس هایی که پوشیده اند درست همانند و همشکل محیطی است که در آن قرار دارند، این موضوع شاید برای بعضی ها از روی علاقه باشد اما یک شخص خلاق و پر حوصله طی ده سال در اینترنت عکس هایی را که از روی تصادف توسط افراد در محیطی پیرامون آن ها همشکل و همانند است را گردآوری کرده است.

استتار تصادفی و یا بهتر بگوییم همشکل شدن با محیط اگر چه در جای خود کاربردهای خاصی دارد و با برنامه ریزی انجام می شود، اما آن چه را که در تصاویر زیر می بینید ، عکس های جمع آوری شده یک فرد در اینترنت است که در طول ۱۰ سال اخیر در اینترنت جمع آوری کرده است، عکس هایی که بعضی ها از روی خلاقیت در زمان قرار گرفتنشان در محیط همشکل خود گرفته اند و تصاویر دیگری که بدون اطلاع افراد به همشکل بودنشان با محیط پیرامونی آن ها توسط افراد دیگری تهیه و در فضای مجازی منتشر شده است.


منبع: عصرایران

گیاهان کشنده‌ای که باید از آن‌ها دوری کنید

همیشه زمانی که در طبیعت هستیم احتمال این که در معرض گیاهان سمی و کشنده قرار بگیریم زیاد است. درست است که بزرگ تر ها از این خطرها رد میشوند اما بچه های کنجکاو بیشتر در مواجهه با خطر گیاهان قرار می گیرند.

همیشه زمانی که در طبیعت هستیم احتمال این که در معرض گیاهان سمی و کشنده قرار بگیریم زیاد است. درست است که بزرگ تر ها از این خطرها رد میشوند اما بچه های کنجکاو بیشتر در مواجهه با خطر گیاهان قرار می گیرند.

بسیاری از گیاهان خطرناک نه تنها در جنگل بلکه در خانه ها و باغچه ها هم به عنوان گل های زینتی یافت می شوند.

Buttercups (گل آلاله)

گیاهان کشنده‌ای که باید از آن‌ها دوری کنید

در مناطق معتدل نیمکره شمالی در باتلاق ها و نقاط مرطوب رشد می کند. انواع مختلفی از این گیاه وجود دارد و بیشتر آن ها سمی هستند. این گیاه حاوی شیره تندی است که پوست را زخمی می کند و اگر در تماس با غشاهای مخاطی قرار بگیرد باعث سرفه و مشکل لارنگواسپاسم (انقباض عضلانی غیر ارادی تارهای صوتی) می شود. اگر شیره این گیاه وارد چشم شود باعث نابینایی موقتی می شود.


Cowbane (شوکران آبی)

گیاهان کشنده‌ای که باید از آن‌ها دوری کنید

این گیاه در اروپا، آسیا و آمریکای شمالی  و در مناطق مرطوبی مثل مرداب ها و سواحل رودخانه ها رشد می کند. عطر شوکران آبی مشابه هویج است اما یکی از سمی ترین گیاهان روی زمین است. برای حفظ امنیت گیاهان مشابهی که در مناطق مرطوب می رویند را لمس نکنید. از نشانه های مسمومیت این گیاه تهوع و تشنج است و گاهی اوقات باعث مرگ می شود. ۱۰۰ الی ۲۰۰ گرم از این گیاه برای از پا در آوردن یک گاو کافی است.


Elder (پلم)

گیاهان کشنده‌ای که باید از آن‌ها دوری کنید

در مناطق معتدل شمالی و استرالیا رشد می کند. این گیاه به رنگ قرمز و سیاه است. همه قسمت های این گیاه از ریشه تا برگ ها و ساقه ها سمی است. به محض این که به این گیاه دست زدید باید دست ها را تمیز بشویید. پلم سیاه کاملا رسیده هیچ ضرری ندارد و در نوشیدنی ها و شیرینی ها به کار برده می شود. از عوارض این گیاه سردرد، ضعف، شکم درد، تشنج و در برخی موارد نارسایی قلبی و تنفسی.


Oleander (خرزهره)

گیاهان کشنده‌ای که باید از آن‌ها دوری کنید

در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری رشد می کند. این گیاه به عنوان گیاه تزئینی در خانه ها و خیابان ها به کار برده می شود. این گیاه با گل های زیبای سفید و صورتی و عطر جالبش ما را به سمت خود جذب می کند. خرزهره حاوی گلیکوئیدهایی است که ضربان قلب را تغییر می دهد و باعث تهوع، سردرد، ضعف و حتی مرگ می شود. طبق افسانه ها سربازان ناپلوئون از این گیاه آتش درست کردند و روی آن گوشت کباب کردند. فردای آن روز بعضی از سربازان از خواب بیدار نشدند.


Aconite (آقونیطون یا آکونیت)

گیاهان کشنده‌ای که باید از آن‌ها دوری کنید

این گیاه در اروپا، آسیا و آمریکای شمالی رشد می کند. به دلیل گل های زیبای زرد، آبی و بنفشی که دارد به عنوان گل زینتی استفاده می شود. حتی زنبورها هم با این گیاه مسموم می شوند. آکونیت گیاه بسیار مسمومی است که باعث آریتمی قلبی، بی حسی، تاری دید و حتی مرگ می شود.


Jimsonweed (تاتوره)

گیاهان کشنده‌ای که باید از آن‌ها دوری کنید

این گیاه در آمریکای شمالی و مرکزی و جنوب روسیه رشد می کند. برگ های تاتوره شباهت زیادی به برگ های سیب زمینی و گوجه فرنگی دارد و این زیاد هم عجیب نیست چون از همین خانواده هاست. تاتوره حاوی آلکالوئیدهایی است که باعث تپش قلب، آلزایمر، و هذیان گویی می شود. در موارد حادتر باعث کما یا مرگ می شود.


Hogweed

گیاهان کشنده‌ای که باید از آن‌ها دوری کنید

این گیاه در مناطق معتدل اوراسیا رشد می کند و یکی از انواع آن در آمریکا یافت می شود. درست است که ظاهر زیبایی دارد اما مراقب باشید کنار آن عکس سلفی نگیرید. این گیاه حاوی ماده ای شیمیایی به نام furanocoumarin است که باعث می شود پوست در زیر آفتاب تاول های دردناکی بزند. اگر با آن در تماس بودید دست ها را سریع بشوئید و تا ۲ روز در معرض آفتاب قرار ندهید.


Spurge

 گیاهان کشنده‌ای که باید از آن‌ها دوری کنید

این گیاه همه جا حتی در خانه ها پیدا می شود و انواع و اشکال مختلفی دارد. بعضی از آن ها شبیه کاکتوس هستند، بعضی ها شبیه گل. به کودکتان بیاموزید که به هر گل و گیاهی دست نزنند. شیره این گیاه باعث تاول و به دنبال آن ورم و تب می شود.


ونوس گوشت خوار

گیاهان کشنده‌ای که باید از آن‌ها دوری کنید

این گیاه به ندرت می تواند یک انسان را بکشد اما ظاهری شبیه به فیلم های ترسناک دارد.


منبع: برترینها

عکس‌های دیدنی قدیمی از هند

برترین ها: به مناسبت هفتادمین سالگرد استقلال هند از بریتانیا، گالری «Getty Images» در لندن این هفته نمایشگاهی از نخستین عکس‌های این کشور را نمایش داد که توسط عکاسان برجسته هندی و انگلیسی گرفته شده اند.

گذر طاقدار، دهلی، ۱۸۵۸

عکس‌های دیدنی قدیمی از هند 

یکی از اولین عکس‌های گرفته شده از تاج محل، ۱۸۵۹

 عکس‌های دیدنی قدیمی از هند

زنان در پلکان شستشو در کنار گنگ در بنارس

افزایش محبوبیت عکاسی از اواسط دهه ۱۸۵۰ در هند باعث شد شمار زیادی از آثار ناشناخته بماند. انجمن عکاسی بمبئی در سال ۱۸۵۴ تاسیس شد و در طول یک سال بیش از ۲۰۰ عضو گرفت.

 عکس‌های دیدنی قدیمی از هند

نوازندگان بودایی، دهه ۱۸۷۰

از سال‌های ۱۸۵۰ مستند کردن زندگی روزمره در هند یک فعالیت گسترده برای مقامات استعماری و همچنین مبلغان و کارکنان شرکت هند شرقی شد. این عکس یکی از همین نمونه هاست.

عکس‌های دیدنی قدیمی از هند

نوازنده دارجیلینگ هیلز

 عکس‌های دیدنی قدیمی از هند

ویشنو پود و معابد اطراف در بنارس

عکس‌های دیدنی قدیمی از هند 

 


دره لاهول، ۱۸۶۶

باوجود روند سخت و دست و پا گیر عکاسی در آن سال ها، ساموئل بورن به طور گسترده در هند سفر می‌کردند و بیش از ۲۰۰۰ عکس در طول شش سال اقامت خود تولید کرد.

عکس‌های دیدنی قدیمی از هند 
مهاراجه جی سینگ از اولور، ۱۸۷۷

این پرتره بخشی از یک مجموعه آلبوم باشکوه بود که به ملکه ویکتوریا هدیه شد و شامل مهاراجه‌های سراسر هند می‌شد.

عکس‌های دیدنی قدیمی از هند 

 

پاتان پیر، ۱۹۱۵

 عکس‌های دیدنی قدیمی از هند

 

جاده Girgaum، بمبئی، ۱۸۹۰ – ۱۹۱۰

 عکس‌های دیدنی قدیمی از هند


منبع: برترینها

طنز؛ اینجا گودبای پارتی دولته! اینجا گودبای پارتی دولته!

احمدرضا کاظمی در نوشت:

مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری در حالی تمام شد که حاشیه‌های جالبی به‌همراه داشت. جوری که اگر ما یک برنامه ۹۰ سیاسی داشتیم، کارگردانش به‌راحتی می‌توانست ۶ ساعت برنامه در مورد این مراسم بسازد! در ادامه ما هم به نوبه خودمان به گوشه کوچکی از این حواشی اشاره خواهیم داشت:

غایب بزرگ مراسم

مراسم تحلیف امسال مهمانان خارجی زیادی داشت. از پرجمعیت‌ترین کشور جهان یعنی چین گرفته تا کشورهایی که جمعیت‌شان از تعداد فالوئرهای پیج «تیمارستان» در اینستاگرام هم کمتر است، شما اگر یکی از این نقشه‌های کره زمین را روی میزتان دارید آن را بچرخانید و بعد با انگشت نگهش دارید، هر نقطه‌ای که نوک انگشت‌تان قرار بگیرد به احتمال ۹۹ درصد یک نماینده در این مراسم داشته است. با این وجود جای خالی یک کشور در این مراسم به شدت احساس میشد که اصلا بدون حضورش مراسم را از رسمیت انداخته بود. آقای روحانی به‌عنوان صاحب مجلس در تمام مدت مراسم یک چشمش به درب سالن بود و امید داشت که حداقل یک سفیری چیزی از جانب آن‌ها فرستاده شود و مدام به آقای جهانگیری می‌گفت «برو دم در ببین اینا نیومدن؟!». اما متاسفانه مراسم بدون وجود آن‌ها تمام شد تا «جیبوتی» غایب بزرگ این مراسم لقب بگیرد.

شموشک نوشهر ۰ – پاس همدان ۰

تا قبل از آشنایی با سریال‌های صداوسیما من فکر می‌کردم بعد از قرص‌های آنتی‌هیستامین این بازی‌های فوتبال لیگ برتر هستند که حتی از میکس چنجه کباب با ماست موسیر و دوغ آبعلی هم خواب‌آورترند اما دیروز تصویری از خمیازه عمیق آقای میرسلیم در مراسم تحلیف منتشر شد که نظر من را نسبت به خواب‌آورترین چیز‌های جهان تغییر و «مراسم تحلیف» را در صدر جدول قرار داد.

روبرتو باجوی عالم سیاست

باجو برای ما دهه شصتی‌ها چیزی فراتر از یک اسطوره فوتبالی بود به‌طوری که شاید حتی الان هم برای خیلی‌ها عکس با او بزرگ‌ترین فانتزی باشد. همه ما یک زمانی پوسترهایش را در کنار سیلوستر استالونه و آرنولد شوارتزنگر به دیوار اتاق می‌کوبیدیم. دیروز هم پس از پایان مراسم چند تن از نمایندگان مجلس با ذوق و شوق توصیف‌ناپذیری خود را به نزدیکی خانم موگرینی رساندند تا از فاصله چند متری از او فیلم بگیرند یا با وی سلفی بیندازند. این حرکت نمایندگان محترم به من ثابت کرد که ما هم روبرتو باجو گیرمان نمی‌آید وگرنه عباس جدیدی‌های خوبی هستیم!


منبع: برترینها

اسکورت ۵۰ نفره یک دانش آموز به مدرسه (+عکس)

۵۰ نفر از موتورسواران ایندیانا پسربچه‌ای را به مدرسه اسکورت کردند تا کسی از او زورگیری نکند. .

به گزارش  باشگاه خبرنگاران، یک پسر بچه ۱۱ ساله اهل ایندیانای آمریکا در اولین روز مدرسه خود، همراه ۵۰ اسکورت موتورسوار ورودی فراموش نشدنی داشت تا پیامی را به گوش همه افرادی را برساند که از بچه‌ها زورگیری می‌کنند.

فیل میک ۱۱ ساله در دوران ابتدایی مدرسه خود در مدرسه و بیرون از مدرسه توسط قلدرها کتک می‌خورد و مورد زورگیری قرار می‌گرفت اما امسال با ورود او به مدرسه راهنمایی برنت وارفیلد، صاحب یک کمپانی موتورسازی در ایندیانا و دوستانش با اسکورت این دانش آموز با ۵۰ موتور سعی کردند به همه پیام دهند که زورگیری خوب نیست و دانش آموزی در مدرسه با بیرون آن محیط نباید مورد زورگیری قرار گیرد.

اسکورت 50 نفره یک دانش آموز به مدرسه (+عکس)


منبع: عصرایران

جشنواره رسم سلطنتی تایلند (+عکس)

مردم تایلند در جشنواره‌ای برای رسم سلطنتی تایلند شرکت کردند. .

به گزارش باشگاه خبرنگاران، میوه آرایی در تایلند یک سنت سلطنتی بوده است و در طول تاریخ مردم زیادی این کار را یاد گرفته‌اند و مردم جوان با هنرنمایی خود روی میوه‌ها آن‌ها را به بهترین شکل درآورده‌اند.

مردم تایلند در این کشور از هندوانه تا میوه‌های دیگر و صیفی جات هنر خود را پیاده می‌کنند و میوه‌ها و سبزیجات خود را در جشنواره‌ای که روز جمعه، به افتخار ملکه سیریکیت برگزار شده بود، به نمایش گذاشتند. مردم تایلند معتقدند میوه‌آرایی هنری است که انسان در آن روح خود را تراش می‌دهد و به زیبایی می‌رساند.


منبع: عصرایران

زندگی پرزرق و برق ثروتمندترین پسر ۱۵ ساله دوبی

برترین ها: مالیدن شانه‌ها توسط افراد مشهور، صد‌ها هزار دنبال کننده در رسانه‌های اجتماعی، کفش‌های کمیابی و داشتن مد اختصاصی، تنها برخی از چیزهایی هستند که راشد بلهاسا، ۱۵ ساله به آن مشهور است. راشد، جوانترین پسر سرمایه دوبی، سیف احمد بلهاسا، تقریبا همه چیزهایی که شما آرزویش را دارید و خیلی چیزهای دیگر را دارد. او همچنین علاقه زیادی دارد زندگی پر زرق و برق خود را آنلاین به رخ بکشد و صد‌ها هزار نفر در سایت هایی مثل اینستاگرام و یوتیوب ثابت می‌کنند که بسیاری از ما هیچ چیزی را بیشتر از تماشای ثروت و زندگی دیگران دوست نداریم؛ و زندگی این پسر ۱۵ ساله دیوانه کننده‌تر از آن چیزیست که می‌توانید تصورش را کنید.

برای شروع، او در یک عمارت لوکس زندگی می‌کند و با یک باغ وحش خصوصی احاطه شده که شامل گونه‌های عجیب و نادر مثل شیر، ببر، شامپانزه، یوزپلنگ و پلنگ می‌شود. او حداقل بخشی از محبوبیت خود را بخاطر این باغ وحش خصوصی به دست آورده است. خیلی از افراد مشهور با باغ وحش او عکس می‌گیرند. راشد می‌گوید: «ویز خلیفه و استیو آکی دوستان من هستند. همه آن‌ها به مزرعه ما می‌آیند. اما گاهی مجبورم به سلبریتی هایی که می‌خواهند اینجا بیایند نه بگویم. من وقت ندارم و این خسته کننده است.» او حتی با تمام افراد مشهور خودش صحبت نمی‌کند و یک نماینده دارد که برنامه ملاقات هایش را مدیریت می‌کند.

علاقه راشد به کفش‌های ورزشی کمیاب نیز از دو سال پیش آغاز شد. وقتی او و برادرش عبدالله در بازار دوبی بودند و مردم برای دیدن و عکاسی از کفش‌های عبدالله متوقف می‌شدند. او که واکنش مردم را دید از ۱۳ سالگی جذب این موضوع شد و به دنبال کفش‌های کمیاب و گرانقیمت به صورت آنلاین گشت و سپس شبکه ارتباطات خود را گسترش داد و توانست کفش‌های کلکسیونی با قیمت مناسب پیدا کند. او سال گذشته گفت که ۲۰۰ جفت کفش ورزشی گران قیمت دارد که ارزان‌ترین آن‌ها ۱۹۰۰ دلار است. اما در عرض یک سال به نظر می‌رسد مجموعه او گسترش زیادی یافته و به ۲۰۰ هزار جفت رسیده است که گرانترین آن‌ها ۸۰۰۰ دلار است.

اما چطور یک پسر ۱۵ ساله می‌تواند ۲۰۰ هزار جفت کفش داشته باشد؟ او مبلغی به عنوان کمک مالی ماهانه از والدینش دریافت می‌کند، اما بیشتر آن را سرمایه گذاری می‌کند. او سال گذشته ۲۰ جفت کفش از فرانسه خرید و سرمایه گذاری کرد و در دو سال قیمت آن سه برابر شد.

افراد مشهور نقش زیادی در محبوبیت آنلاین راشد داشته اند. اتومبیل‌های سفارشی یکی از جدیدترین علایق راشد هستند و بااینکه هنوز مجوز رانندگی ندارد، مجموعه اتومبیل‌های فانتزی خود را آغاز کرده است. فراری او که با چاپ لوئیس ویتون پوشیده شده یکی از این ماشین هاست.

زندگی پرزرق و برق ثروتمندترین پسر ۱۵ ساله دوبی 
زندگی پرزرق و برق ثروتمندترین پسر ۱۵ ساله دوبی 


منبع: برترینها