طنز؛ سیاستمداران و دوران مدرسه

فریور خراباتی در نوشت:

در مورد شخصیت‌های بزرگ و دوران تحصیلی‌شان که در تمام کتاب‌ها معرفی آنان با وی در خانواده فقیری چشم به جهان گشود روبه‌رو هستیم و اغلب نوابغ هم با تک ماده سیکل را به زور گرفته‌اند. اما خوشبختانه سیاستمداران ما همه شاگردان موفقی بوده‌اند و خوشبختانه مدارک دکترای آنها(حتی تا سطح آکسفورد) اثبات‌کننده این ادعاست. اما اگر نگاه واقع‌گرایانه‌ای به دوران تحصیلی آنها داشته باشیم به نظر می‌رسد؛ وزیر مسکن سابق در درس خاصی تبحر نداشتند، فقط با کاغذ موشک درست کرده و توی کلاس پرتاب می‌کردند.

در دوران ایشان وزارت راه به وزارت راه و سقوط هوایی تبدیل شد و هواپیمای آنتونف از نظر فناوری کمی ازاین موشک‌های کاغذی پیشرفته‌تر بودند. محمد جواد ظریف متأسفانه خیلی لبخند می‌زند و اصلاً دیپلماسی لبخند را ایشان وارد سیاست ما کرده‌اند درحالی که ما در گذشته سیاست کشدار داشتیم که اسمش خوب نبود اما منظور مدلی از مذاکره بود که عین پنیر پیتزا کش می‌آمد و طول می‌کشید. دکتر ظریف در دوران دانش‌آموزی از شاگردهایی بوده که معلم مدام به او می‌گفته: اگه چیز خنده‌داری هست بگید تا ما هم بخندیم!

دکتر قالیباف اما در دوران مدرسه استاد انجام کاردستی بوده و احتمالاً موفق به دریافت چندین جایزه منطقه‌ای و استانی شده است. ایشان بعدها به‌عنوان شهردار تهران این کاردستی‌ها را به‌عنوان تونل و پل و ایستگاه مترو توی چشم بقیه فرو کرد. اسحاق جهانگیری هم در دوران مدرسه منتقد معلم‌های سال‌های قبل بوده و مدام رو به دوربین و از پشت نیمکت می‌گفته: مردم ایران هوشیار باشید، آقای معلم پایه سوم ریاضی به خودت بیا، ما توی جدول ضرب مشکل داریم، پس فردا این بچه‌ها وزیر اقتصاد می‌شوند و افزایش قیمت دلار را نشانه پویایی اقتصاد می‌دانند.

آقای نیکزاد وزیر مسکن هم در درس حرفه و فن نمونه بوده‌اند. ایشان در امتحان نهایی توانسته‌اند از وسایل به درد نخور یک سازه بسازند که فقط به درد همان درس می‌خوردند و به کار کسی نمی‌آمدند، بعدها همین فرمول را در مورد مسکن مهر اجرا کردند. البته این چیزهایی که ما گفتیم سند تاریخی خاصی ندارند اما خوشبختانه ما هم خیلی درگیر سند معتبر تاریخی نیستیم و اغلب یک چیزی می‌پرانیم و آن را مستند تاریخی صدا می‌زنیم.اول مهر را خلاصه به همه وزیران، سیاستمداران و مدیران آینده کشور تبریک عرض می‌کنیم و امیدواریم معلمان عزیز حواس‌شان به آینده ما و خودشان باشد.


منبع: برترینها

صخره سنگی که هر ۳۰ سال تخم می‌گذارد (+عکس)

تخم مرغ‌ها از سنگ‌های سخت تری ساخته شده اند بنابراین تفاوت زمان مورد نیاز برای فرسایش این پدیده را توضیح می‌دهد. بااین حال، هنوز هیچکس نمی‌تواند بگوید چرا چرا تخم‌های سنگی گرد یا بیضی هستند.

برترین ها – اگر تا به حال درباره یک کوه تخمگذار نشنیده اید، احتمالا درمورد «چان دا یا» یک صخره اسرارآمیز در چین نمی‌دانید که هر ۳۰ سال تخم‌های سنگی کاملا گرد یا بیضوی می‌گذارد. چان دا یا چندین دهه است که زمین شناسان را گیج کرده است.

این صخره که حدود ۷. ۲ متر ارتفاع و ۵. ۱۹ متر طول دارد سطحی ناهموار دارد که ده‌ها تخم سنگی در ابعاد مختلف از آن بیرون آمده اند. هرچه تخم‌ها سخت‌تر می‌شوند بیشتر از صخره بیرون می‌زنند و در نهایت روی زمین می‌افتند.
 
پدیده تخمگذاری چان دایا منحصربفرد است بنابراین زمین شناسان باید به این منطقه کوهستانی دورافتاده سفر کردند تا آن را بررسی کنند. بررسی‌ها نشان داد که درحالی که بیشتر این کوه از رسوبات سخت‌تر تشکیل شده، این بخش خاص عمدتا از سنگ‌های آهکی ساخته شده که به راحتی فرسایش می‌یابد.

تخم مرغ‌ها از سنگ‌های سخت تری ساخته شده اند بنابراین تفاوت زمان مورد نیاز برای فرسایش این پدیده را توضیح می‌دهد. بااین حال، هنوز هیچکس نمی‌تواند بگوید چرا چرا تخم‌های سنگی گرد یا بیضی هستند.

مردم محلی گولو نسل هاست که با این تخم‌های سنگی آشنا هستند و آن را نماد خوش شانسی می‌دانند. تقریبا همه ۱۲۵ خانواده گولو حداقل یکی از تخم‌ها در خانه خود برای خوش شانسی و خوشبختی دارند.

در سال‌های اخیر چان دایا یک مقصد گردشگری محبوب شده و بیشتر تخم‌ها فروخته می‌شوند. امروزه تنها حدود ۷۰ تخم در گولو باقی مانده و هر تخم جدیدی که از صخره می‌افتد اغلب به سرقت می‌رود.


منبع: عصرایران

ماجرای آگهی جالب استخدام در یک بیمارستان (+عکس)

این آگهی واکنش‌های بسیاری را در فضای مجازی به دنبال داشته و اغلب کاربرانی که در این رابطه به اظهار نظر پرداخته‌اند این اقدام مدیریت بیمارستان را عالی توصیف کرده‌اند.

آگهی جالب استخدام در یک بیمارستان بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی داشته است.

به گزارش تسنیم، این بیمارستان که در شهر انتاریو کانادا قرار دارد طبق اساسنامه مصوب خود تصمیم دارد کارکنان خود را با بهره‌گیری از روش احترام به ارزش‌های متقابل استخدام کند.

بر اساس گزارش CBC، این بیمارستان در یک روزنامه دانشجویی در دانشگاه McGill شیوه‌ای برای تبلیغ آگهی ارائه داد که شامل خانمی است که از پوشش روسری استفاده کرده است.

متن این آگهی می‌گوید: “ما اهمیتی نمی‌دهیم که چه چیزی روی سر شما باشد؛ ما به آنچه درون سر شما هست توجه می‌کنیم.”

ماجرای آگهی جالب استخدام در یک بیمارستان (+عکس)
«کوین امپه»(Kevin Empey)، مدیر کل بیمارستان مستقر در اوشوا، در این رابطه گفت: “ما فکر کردیم، با توجه به اختلافات فرهنگی که در کبک اتفاق می‌افتد شاید این فرصتی برای ایجاد آگاهی از آنچه در واقع امر قرار است رخ دهد ارائه کنیم.”

وی افزود:”با این حال، بدون تردید، اولویت ما این است که مردم ما با مراقبت‌های پزشکی استثنایی و بر اساس زمینه‌های فرهنگی، قومی، زبانی و مذهبی مورد توجه قرار گیرند.”

این آگهی واکنش‌های بسیاری را در فضای مجازی به دنبال داشته و اغلب کاربرانی که در این رابطه به اظهار نظر پرداخته‌اند این اقدام مدیریت بیمارستان را عالی توصیف کرده‌اند.


منبع: عصرایران

طنز؛ روز اول پاییز… پدر‌بزرگ و پریچهر

علی رضازاده در نوشت:

آن شب شام خانه پدربزرگ و مادربزرگم دعوت بودیم؛ برعکس همیشه زودتر رسیدم. بعد دانشگاه با بچه‌ها رفتیم بیرون و بعدش هم دیگر خانه نرفتم. آمدم برای شام. مادر بزرگ توی آشپزخانه بود و داشت شام را آماده می‌کرد و پدربزرگ توی تراس، روی صندلی نشسته بود و به حوض خیره شده بود. خودشیرینی کردم و سریع روی «آقاجون» را ماچ کردم و گفتم: «سلام آقاجون». او هم سلام کرد و ماچم کرد و گفت خوش اومدی. آن شب پدربزرگم خیلی حال نداشت. همان آدم همیشگی نبود. پیرمرد انگار بغض داشت. اصلا انگار از اینکه زود آمدم ناراحت شده. رو به من کرد و سعی کرد یک لبخند زورکی بزند که خیلی حالش را متوجه نشوم. سر صحبت را باز کرد:

– خب چه خبر پسر؟ اوضاعت خوبه؟

+خداروشکر آقاجون. شما خوبین؟

– چی شد زود اومدی انقدر؟

+ با بچه‌ها بیرون بودیم. جاتون خالی.

– عه. آفرین. کجا بودین؟

+ رفته بودیم سینما یه سر.

– همه پسر بودین؟

این چه سوالی بود آخر. قشنگ معلوم بود پدربزرگ، پدربزرگ همیشگی نیست. مثل مامان‌ها سوال می‌پرسید.

خندیدم و گفتم: «نه یه چند تایی هم دختر بودن. چطور مگه؟»

گفت: «عاشق کسی نشدی؟»

اگر از پدربزرگم مطمئن نبودم، فکر می‌کردم که از طرف مادرم دارد سوال می‌پرسد.

گفتم: «چرا از یکیشون خیلی خوشم اومده. ایشالا بعد محرم و صفر ازدواج می‌کنیم» و قاه قاه خندیدم. ولی پدربزرگم حتی یک لبخند هم نزد.

گفت: «۵۰ سال پیش دقیقا همین موقع با پریچهر تمام کردیم. یعنی اون با من تموم کرد. پریچهر بچه محلمون بود. با داداشاش رفیق بودیم. منم قصدم ازدواج بود. ولی از گفتنشم خجالت می‌کشیدم. اون موقع که مثل الان نبود. بدبختیای خودشو داشت. من الان شما جوونا رو می‌بینم حالم به هم میخوره. پشت موبایل با هم حرف میزنین همونجا تمام قرار مداراتونو میذارین. همونجا همه کاراتونو میکنین. همونجا هم حتما ازدواج میکنین و… استغفرا… ما با بدبختی قرار می‌ذاشتیم… خلاصه که تمام حرفامونو زدیم. می‌خواستیم با خونواده‌ها قرار مدار نهایی رو بذاریم. فقط گفتیم قبلش برای آخرین بار همو ببینیم که همه چی رو با هم هماهنگ کنیم جلوی خانواده‌ها آبرومون نره. دقیقا اول مهر ۴۴ بود. مدرسه‌ها باز شده بود. بهش گفتم که خیلی خیلی خوشحالم. اونم گفت خیلی خیلی خوشحاله. گفتم چه خوب که پاییز اومد و از شر تابستون خلاص شدیم. گفتم چی بود تابستون.. اه اه. گرم. داغون. آدم نمیتونه بیرون بیاد.

پریچهر هیچی نگفت تا حرفام تموم شه. بعدش بهم گفت همه چی تمومه. برق از سرم پریده بود. گفت کسی که از تابستون بدش میاد نمیخوام ۱۰۰سال سیاه از من خوشش بیاد. ای خااااک بر سرت. اوزگل… گفتم آخه پاییز پادشاه فصلاست. گفت دیگه داری حالمو به هم میزنی…لیاقتت همون پاییزه. بعدش هم برای همیشه رفت و چند روز بعدش هم شنیدم با عبدالقادر قصاب محل فرار کرد…».

من: خب شما هیچ‌ کاری نکردین؟

پدربزرگ: خب چی‌کار می‌کردم… حق داشت دیگه؟

من: حق داشت؟ آخه کیه که از پاییز بدش بیاد. پاییز که همه میگن بهترین فصله.

پدربزرگم ناگهان از جایش بلند شد و با پشت دست زد تو دهنم. گفت: «خفه شو. من تازه الان میفهمم راست می‌گفت. تو چه می‌فهمی تابستون چه فصلیه آخه».

گفتم: آقا جون اونو شنیدی که می‌گفت پاییز که میشد جمشید…

گفت: ای لعنت به همتون…

گفتم: آقا جون نگا نارنجیا رو.. نگا نارنگیا رو…

گفت: از این خونه گمشو بیرون…

آن شب پدر‌بزرگم مرا از خانه انداخت بیرون و دیگر هم نخواست مرا ببیند. پاییز آن سال را دوام نیاورد و مرد… من تازه می‌فهمم پیرمرد چه می‌گفت.


منبع: برترنها

۱۰ گونه از ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین مار‌ها (۲)

مارها یکی از جذاب ترین، شگفت انگیزترین و البته مرموزترین و ترسناک ترین جانوران در حیات وحش هستند که هر کسی، حتی دوستداران آن ها نیز با دیدن آن ها ترسیده و یا دستکم با احتیاط کامل به آن ها نزدیک خواهند شد. این گونه ی جانوری زیبا با ظاهر فریبنده ی خود توانایی های شگفت انگیزی دارد که برای بسیاری از افراد قابل تصور نخواهد بود.

اگر چه معمولاً اکثر قریب به اتفاق ما از مارها می ترسیم اما در بیشتر موارد علت این ترس را سمی بودن مارها می دانیم. با این وجود برخی مارها علاوه بر داشتن سمی کشنده قابلیت های مرگبار دیگری نیز دارند که حتی از سم مرگبارشان نیز خطرناک تر است و با شنیدن آن ها بیش از پیش از این حیوان زیبا خواهید ترسید. در قسمت اول این مطلب شما را با تعدادی از خطرناک ترین و خوفناک ترین مارهای جهان آشنا کردیم و در ادامه ی این مطلب قصد داریم برخی دیگر از این مارها را به شما معرفی نماییم. با ما همراه باشید.

۶- مار دریایی دوبو

در صورت پخش نشدن ویدئو بر روی تصویر زیر کلیک کنید.

تبدیل اتومبیل به اسنوموبیل با Track N GO

موجوداتی که در زیز آب می خزند نیز ممکن است موجودات ترسناک و خطرناکی باشند که مارماهی ها یا عروس های دریایی سمی تنها نمونه هایی از آن ها هستند. اما مادر طبیعت برخی از سمی ترین مارهای خود را نیز در آب ها قرار داده و بر خلاف باور عمومی که مارهای آبی را سمی نمی دانند ما را بار دیگر شگفت زده کرده است. بر اساس کتاب هایی که در مورد مارهای سمی نوشته شده، برخی از سمی ترین مارهای این کره ی خاکی در آب زندگی می کنند که مرگبارترین آن ها مار دریایی دوبو ( Dubois) با نام علمی «Aipysurus Duboisii» است.

۱۰ گونه از ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین مار‌ها (۲)

این مار ترسناک که معمولا در دریای مرجان در شمال شرقی استرالیا یافت می شود یکی از کشنده ترین انواع سم ها را دارد و به سرعت باعث مرگ قربانی خواهد شد. تنها یک مار بسیار کوچک دیگر در استرالیا سمی قوی تر از این مار دارد که البته در خشکی زندگی می کند.


۷- افعی کله نیزه ای جزیره کویمادا گرانده

۱۰ گونه از ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین مار‌ها (۲)

در حال حاضر نقاط بسیار کمی در جهان مانده که انسان به بررسی آن ها نپرداخته یا در آن ها قدم نگذاشته است اما جزیره ی ایلها دِ کویمادا گرانده که در حدود ۹۰ مایلی شهر سائوپائولو در برزیل قرار دارد یکی از مناطقی است که کمتر کسی توانسته به آن راه یابد. اگر چه بسیاری دوست دارند به این جزیره سفر کرده و در آن یک رستوران کوچک مک دونالد نیز برپا کنند اما یک مشکل بسیار کوچک وجود دارد: این جزیره پر از مارهای سمی و کشنده است!

۱۰ گونه از ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین مار‌ها (۲)

افعی ها سرنیزه ای طلایی گونه هایی در خطر انقراض هستند که تنها در این جزیره زندگی می کنند و به همین دلیل از تنها خانه ی باقیمانده ی خود به شدت محافظت می کنند. جزیره ی کوچک مارها خانه ی بیش از ۲٫۰۰۰ تا ۴٫۰۰۰ مارهای بسیار تهاجمی و خطرناک است. ظاهراً در حدود ۱۱٫۰۰۰ سال پیش سطح آب دریا در این منطقه چنان بالا آمد که جزیره ی کویمادا گرانده را از دیگر مناطق برزیل جدا کرد که بدین معنا بود که افعی ها باید راه خود را در مسیر تکامل طی کنند بدون این که با دیگر مارهای هم خانواده ی خود ارتباطی داشته باشند. آن ها توانستند با یادگیری روش های جدید مانند بالا رفتن از درخت برای شکار پرندگان و بدست آوردن سمی بسیار کشنده برای از پای درآوردن شکار دوام بیاورند.

۱۰ گونه از ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین مار‌ها (۲)

این استراتژی ها با توجه به این که این مار برخلاف سایر مارها توانایی ردیابی طعمه را ندارد در بقای این گونه بسیار موثر بوده است. خطرناک بودن جزیره مارها باعث شده که دولت برزیل هر گونه رفت و آمد به آن را ممنوع کرده و سفرهای تحقیقاتی نیز به ندرت و تنها با اجازه ی رسمی مقامات دولتی و محلی امکان پذیر خواهد بود و جالب تر این که همراه داشتن یک پزشک متخصص و داروهای ضد زهر افعی کله نیزه ای از شرایط ضروری برای ورود به این جزیره است.


۸- افعی دم کوتاه نقب زن

۱۰ گونه از ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین مار‌ها (۲)

نیش مار بسیار بد و ترسناک است اما دستکم شخص قربانی نزدیک شدن آن را خواهد دید و مار معمولاً با دهان باز و صدایی خاص به شما حمله ور خواهد شد. اما مادر طبیعت همچنان چیزهایی برای غافلگیر کردن ما دارد و ماری را به وجود آورده که برای نیش زدن نیازی به باز کردن دهانش ندارد. افعی دم کوتاه نقب زن با نام علمی «Atractaspis» دندان های نیش بسیار بلندی دارد که یکی از این دندان ها حتی در حالت بسته بودن دهان نیز بیرون خواهد ماند. این مار خود را در زیر خاک پنهان کرده و به پشت خوابیده و می تواند قربانی خود را در همین حالت نیش بزند.

۱۰ گونه از ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین مار‌ها (۲)

بدین ترتیب طعمه هایی که در تونل ها و نقب ها قرار دارند در منوی غذایی افعی دم کوتاه نقب زن قرار خواهند داشت. اگر چه این مار کشنده ترین سم در میان مارها را ندارد اما دانستن این که این افعی بسیار سریع بوده و در زیر خاک پنهان می شود و از همه مهم تر بدون باز کردن دهان شما را نیش خواهد زد بسیار ترسناک خواهد بود.


۹- کبرای تف انداز

۱۰ گونه از ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین مار‌ها (۲)

شاید در مورد کبراهای تف انداز شنیده باشید اما مطالعات نشان داده که این گونه از آن چیزی که قبلاً فکر می کردیم ترسناک تر و خطرناک تر است. در واقع این مار در هنگام تف کردن می داند که دقیقاً دارد چکار می کند و سم خود را به سمت نقاطی از بدن حیوان مقابل پرتاب می کند که بیشترین ضعف را دارند. مطالعات محققان دانشگاه برن در آلمان در سال ۲۰۰۵ نشان داده که کبرای قرمز موزامبیکی و کبرای های تف انداز گردن سیاه نه تنها به سمت شما سم پرتاب می کنند بلکه می توانند از فاصله ای حدود دو متری نیز این کار را انجام دهند. از همه بدتر این که اگر این ترشحات وارد چشم شما شود صدمات جبران ناپذیری را به بینایی شما وارد خواهد کرد. در واقع این زهر به قرنیه ی چشم آسیب شدید رسانده و در صورتی که به سرعت درمان نشود کوری دائمی قربانی را در پی خواهد داشت.

۱۰ گونه از ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین مار‌ها (۲)

اما نکته ی ترسناک تر این است که این مارها معمولاً هدفگیری کرده و عمداً سم خود را به سمت چشم های مهاجم پرتاب می کنند زیرا نقاط ضعف بدن قربانی خود را به خوبی می شناسند. کاتیا تزچاچ که بر روی این دو گونه کبرای تف انداز مطالعه کرده بود می گوید که افعی  گردن سیاه در ۸۰ درصد موارد چشم را هدف قرار می دهد و افعی قرمز موزامبیکی نیز در تمامی موارد زهر خود را به سمت چشم پرتاب کرده است.


۱۰- مار تایپان

۱۰ گونه از ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین مار‌ها (۲)

در کشوری که پر از مارهای خطرناک و سمی است مار تایپان سمی ترین مار قاره ی اقیانوسیه و کشور استرالیا لقب گرفته و یکی از سریع ترین مارها بوده که با طولی نزدیک به ۳ متر سمی بسیار مهلک را در بدن قربانیان خود تزریق می کند. جالب این که برای مسموم کردن و کشتن قربانی و شکار خود نیازی به گزش کامل و وارد کردن سم در بدن آن ندارند بلکه تنها با ماهیچه های بدن قربانی تماس داشته باشند و دیگر کار تمام است. تنها همین یک قابلیت برای خوفناکی این مار کافی خواهد بود اما بدتر از همه این است که ان ها شکار خود را رنج می دهند. اگر چه این مار می تواند با یک نیش کامل قربانی خود را در جا بکشد اما ترجیح می دهد یک نیش کوچک زده و سپس قربانی وحشت زده که در حال فرار است را تعقیب کند تا این که سم اثر کرده و جان دهد. بنابراین این مار علاوه بر سمی بودن با مرگ قربانی خود بازی نیز خواهد کرد.


منبع: برترنها

طنز؛ پاییز ایز کامینگ

شهاب پاک‌نگر در نوشت؛

هفته آینده شاهد بزرگ‌ترین تغییر رفتار دسته جمعی آدم‌ها خواهیم بود. عمده این تغییر رفتارها به خاطر عوض شدنِ فصل و رسیدن پاییز است. ما نشستیم و بررسی کردیم که با پایان تابستان، چه چیزهایی عوض می‌شود که مردم قرار است انقدر زیاد منقلب شوند:

الف) در تابستان روزها خیلی دراز است و شب‌ها خیلی کوتاه، اول مهر که می‌شود ساعت‌ها یک ساعت می‌رود عقب و فِرت طول روز و شب جای شان باهم عوض می‌شود. علی‌القاعده این حجم از تغییر حالِ هر آدمی را کاملا دگرگون می‌کند.

ب) اوضاع سوق‌الجیشی فضای مجازی، از هفته آتی با نوسانات شدیدی همراه است و ارتش‌های اینستا کاملا در موضع ضعف قرار می‌گیرند. به هرحال تمام عشقا و فرمانده‌هان ارتش (یک قلب، یک کلید به علاوه علامت بازیافت به عنوان نماد کارما) صبح تا عصر مدرسه هستند و شب هم کلی مشق دارند.

ج) با تغییر فصل، اختلافات درون فامیلی به اوج خودش می‌رسد. تقریبا از نیمه مهر، نصف خانواده با چوب دم کلیدِ کولر ایستاده‌اند که مبادا کسی آن را خاموش کند و نصف دیگر در حال هواگیری شوفاژ هستند. پدر خانواده هم سخت‌ترین دوران زندگی خودش را می‌گذارند. بعضا دیده شده آقای پدر برای قانع کردن هر دو گروه، زیرپوش رکابی را با شلوار پشمی پوشیده است.

د) فصل پاییز، فصل شکست‌های عشقی است، که این مساله هم یک ریشه علمی دارد. یک زوج عاشق را تصور کنید که در حال عجیجم گفتنِ خالی و خالی و خوردنِ ذرت مکزیکی با یکدیگر هستند. یک‌دفعه یکی از طرفین مسلسلی عطسه می‌کند و بعد از هر عطسه، همزمان با یک فین می‌گوید: «باور کن همه‌اش به‌خاطر آلرژیه!». طرف اگر لیلی هم باشد نهایت ۱۰ تا عطسه و فین مجنون را تحمل می‌کند نه ۴۰ بار. آن‌هم همزمان با خوردنِ ذرت مکزیکی و پنیر.

ه‍) براساس آمار راهنمایی رانندگی، ترافیک در پاییز ۲۰ درصد افزایش می‌یابد. اما متاسفانه این ۲۰ درصد به جایی آسیب می‌زند که نباید بزند. یعنی در فصل پاییز شما یا باید از تشنگی و کم آبی بمیرید یا از مشکلات کلیوی و مجاری مرتبط. البته برای حل این مشکل کافی‌است در اتوبان‌های همت، رسالت، نواب، مدرس حدفاصل دستگردی تا پارک‌وی، چمران از آتی ساز تا خروجی زعفرانیه و بقیه بزرگ‌راه‌های شهر، چند پمپ بنزین ایجاد بشود. پمپ بنزینش، بنزین هم نداشت خیلی مهم نیست، فقط دستشویی‌اش کار بکند.

و) وجه تمایز آدمیزاد با حیوان در حق انتخابش است و همین داشتن حق انتخاب و بلاتکلیفی، گاهی زندگی را برای آدم زهرِ مار می‌کند. بدون شک بخشی از درگیری ذهنی آدم‌ها، همزمان با شروع پاییز، انتخاب لباس مناسب است. تصور کنید شما شنبه، با یک تیشرت تابستانی که دیروز در حراج ۷۰ درصد خریده‌اید در خیابان ظاهر می‌شوید (باور کنید با این تیشرت‌ها خم بشوید کسی نمی‌گوید چقدر زیباتر شدید). یک‌شنبه را هم با پالتویی که در آفِ ۸۰ درصد اسفند پارسال گرفته‌اید و منتظر یک بادِ پفکی بودید تا از آن استفاده کنید، به دلِ شهر می‌زنید. با دوشنبه و فرداهایش چه خواهید کرد؟!


منبع: برترنها

بزرگترین غار کریستالی دنیا در مکزیک

برترین ها: مکزیک کشوری زیبا با مناظر باورنکردنی است که نه تنها شامل رودخانه های زیر آب می شود بلکه بزرگترین غار کریستالی جهان را هم دارد. تقریبا بیست سال پیش، معدنچیان این غار پنهان زیرزمینی را که بزرگترین کریستال های طبیعی جهان را داشت کشف کردند. این غار در عمق ۳۰۰ متری زمین قرار دارد و شاهکار باورنکردنی طبیعت است.

این غار کریستال های تیز حیرت انگیزی تولید می کند. این کریستال ها که از جنس گچ-سلنیوم هستند تا ۱۲ متر طول دارند و انسان تنها حدود ۱۰ دقیقه می تواند بدون حفاظت در محیط آن دوام بیاورد. دمای این غار تا ۵۹ درجه سانتیگراد و رطوبت آن تا ۹۰% می رسد و به همین دلایل محیط مناسبی برای رشد کریستال ها است.


منبع: برترنها

طنز؛ اول مهر یعنی چی؟

 
شنبه اول مهر است و اول مهر یعنی؛

آغاز ١٢ سال تحصیل برای اینکه مشخص شود دیپلم فایده ندارد.

یعنی شما بعد از ۱۲ سال می‌‌فهمی نه زبان انگلیسی یاد گرفتی، نه دیکته فارسیت خوب شده، نه بلدی ضرب و تقسیم کنی.

اول مهر یعنی ما از فردا رسما یکی از دلایل آلودگی هوا، ترافیک شهری و مصرف آب و برق و گاز الکی در مملکت هستیم.

اول مهر یعنی ما از فردا یکی از دلایل سختی کار معلمان خواهیم بود، از بس از دست ما حرص خواهند خورد.

اول مهر یعنی روزی یک دانه موهای مادر ما سفید می‌شود که هرروز داد می‌زند: پوریااااااااااااااااااااااااااااا یعنی چی نمیرم مدرسه؟

اول مهر یعنی استرس اینکه بچه را سالم تحویل بدهی ببرند اردو.

اول مهر یعنی تا لیسانس و حتی پزشکی هم درس بخوانی، بعد بروی هرجای دنیا بگویند باید دوباره امتحان بدهید و درس بخوانید.

اول مهر یعنی ما به دلیل خواندن کتاب‌هایی بدون‌خلاقیت به مدت ۱۲ سال، عملا هر میلی به کتاب‌خوانی درونمان وجود داشته باشد، از بین برود و خلاص.

اول مهر یعنی وارد طرح یکسان‌سازی بچه‌ها شدن و بعد از ۱۲ سال همه شبیه‌سازی‌شده بیاییم بیرون و دنبال کار بگردیم.

اول مهر یعنی مسابقه مدرسه‌های غیرانتفاعی که همان درس‌های مدرسه‌های دولتی را به صورت لاکچری تحویل ما بدهند؛ دقیقا شبیه پژو آر- دی. موتور پیکان و بدنه پژو.

اول مهر یعنی تسلیت به جوشش و هیجان و انگیزه و خلاقیت و بدوبدو و کشف دنیا. یعنی تبریک به «همینی که هست».

اول مهر یعنی آغاز ۱۲ سال تمرین پیاده‌نظام سربازصفری برای رفتن به دو سال سربازی.


منبع: برترینها

غار یخ پوشیده (+عکس)

نسیم امینی – امروز همراه نشنال جئوگرافیک به شرق سیبری سفری خواهیم داشت و غاری در حوالی دریاچه ی بایکال (Baikal) را به تماشا می نشینیم؛ جالب توجه است که در فصل های سرد و زمستانی سطح این دریاچه ی قدیمی تا ضخامت ۱۲۱ سانتی متر منجمد می شود و در اطراف دریاچه قندیل های یخ، مانند پرده های عظیمی سراسر غارها را می پوشانند مانند همین تصویری که ژو سیاو (Zhu Xiao) به ثبت رسانیده است.
 
دریاچه ی بایکال با عمق ۱۶۴۲ متر، عمیق ترین دریاچه ی جهان به حساب می آید و همینطور مقدار آب شیرینی که در خود جای داده از مجموع تمامی آب های دریاچه های بزرگ جهان بیش تر است.

غار یخ پوشیده (+عکس)


منبع: عصرایران

زیباترین خودرو کلاسیک جهان (+عکس)

پس از آن مرسدس بنز روباز ۶۸۰ S تورپدو ۸۹ ساله ، زیباترین خودرو کلاسیک جهان ، به مدت ۷۵ سال در مالکیت این خانواده باقی ماند. در سال ۲۰۰۸ این خودرو توسط یک موسسه خریداری شد که البته دو سال پس از آن فرآیند بازسازی کامل نیز روی خودرو صورت گرفت.

میهن پست – مرسدس بنز روباز ۶۸۰ S تورپدو ۸۹ ساله در حالی زیباترین خودرو کلاسیک جهان شناخته می شود که این خودرو یکی از سه مدل ساخته شده معروف در آن زمان و قطعا تنها بازمانده از این مدل است. این بنز کلاسیک در گردهمایی خودروهای پبل بیچ سال ۲۰۱۲ افتخار زیباترین خودروی کلاس خود را به دست آورد و اکنون برای ورود به یک حراجی آماده می‌شود. در ادامه با ما همراه شوید.

زیباترین خودرو کلاسیک جهان یا همان مرسدس بنز روباز ۶۸۰ S تورپدو ۸۹ ساله در سال ۱۹۲۸ میلادی و با یک شیشه جلوی کوتاه، سقف متحرک، چرم داخلی از پوست خزندگان، تریم چوبی زیبا و پوشش‌های روشن براق ساخته شده و یک سال بعد یعنی در سال ۱۹۲۹ در سالن نمایشگاه خودرویی نیویورک به نمایش درآمد و توسط یک بارون معروف در زمان خود خریداری شد.

پس از آن مرسدس بنز روباز ۶۸۰ S تورپدو ۸۹ ساله ، زیباترین خودرو کلاسیک جهان ، به مدت ۷۵ سال در مالکیت این خانواده باقی ماند. در سال ۲۰۰۸ این خودرو توسط یک موسسه خریداری شد که البته دو سال پس از آن فرآیند بازسازی کامل نیز روی خودرو صورت گرفت.

با این حال و با توجه به تاریخچه مرسدس بنز روباز ۶۸۰ S تورپدو ۸۹ ساله ، زیباترین خودرو کلاسیک جهان قرار است در ماه آینده این بنز معروف در یک حراجی بزرگ و به بالاترین قیمت پیشنهادی فروخته شود.قیمتی که برای فروش این خودرو پیش‌بینی می‌شود حدود ۶٫۵ تا ۸ میلیون یورو یا کمی بیش از ۳۲ میلیارد تومان است.
 


منبع: عصرایران

طنز؛ بیکارستان شهر علم و ادب، کار و تلاش

عابد کریمی در نوشت:

با توجه به آمار بیکارها و افراد غیرشاغل کشور که تعدادشان نزدیک به سه میلیون و ۴۰۰ هزار نفر اعلام شده است، شررخان طرح تاسیس و ساخت شهر جدید بیکارستان را برای تمامی بیکاران عزیز پیشنهاد می‌دهد.

همان‌طور که همگی مطلع هستیم مشکل بیکاری و عدم شغل مناسب در جامعه، معضلی کهنه و تاریخی است. اگر بخواهیم بیشتر از این منتظر بمانیم تا شرایط مناسب فراهم شود و بنا بر نظر کارشناسان اقتصادی، متصدیان اشتغال‌زایی و کارآفرینان، سرمایه و دانش بیاورند و به دادِ بیدادِ بیکاران محترم و گرامی برسند، دیگر کار از کار که چه عرض کنم، بیکاری از کار خواهد گذشت و به زودی باید فاتحه عزیزان بیکار را خواند. پس لازم است به فکر چاره‌ای بود، که به لطف استاد گرامی جناب شررخان همیشه راه حلی اساسی برای هر مشکل باپایه و بااساس وجود دارد.

راه حل جنجال‌آفرین شررخان از آنجا آغاز می‌شود که ابتدا منطقه‌ای بی‌سکنه با وسعت مناسب در گوشه‌ای از کشور در نظر گرفته شود و با کلنگ‌زنی و احداث شهری جدید با نام بیکارستان موافقت به عمل آید، شهری بزرگ که جمعیت عظیم سه میلیون و ۴۰۰هزار نفری بیکاران را که با احتساب خانواده چیزی نزدیک به ۱۰ میلیون نفر تخمین زده می‌شوند را در خود جای دهد.

راهکار اساسیِ جمع‌آوری بیکاران و اسکان آن‌ها در شهری جدید که خودشان موظف خواهند بود آن را اداره و مدیریت کنند بسیار مثمر ثمر خواهد بود زیرا بیکارستان به کلان‌شهری پیشرفته و فَراموفق تبدیل می‌شود و افسار گسیخته به سوی آینده‌ای روشن چهارنعل پیش خواهد رفت. البته دلایل محکم شررخان برای موفقیت شهر جدید بیکارستان، بسیار واضح و بدون ابهام است از آن جهت که به طور معمول افراد بیکار در جامعه ما آدم‌های باسواد و تحصیل کرده و یا افراد باتجربه و متخصصی هستند که توان و دانش کافی برای موفقیت دارند، اما دوستان و آشنایان و روابط فامیلی لازم برای استخدام و اشتغال را ندارند. پس با این تفاسیر ما با چند میلیون نیروی تحصیل کرده، باسواد، متخصص و حرفه‌ای روبه‌رو هستیم که مدت‌هاست تشنه کار و تلاش هستند و بدون ادعا و غرور کاذب از پتانسیل کافی برای ترقی و پیشبرد اهداف شهر و شهروند برخوردار هستند.

از زاویه‌ دیگر چون شهروندان شهر بیکارستان شغلی ندارند، بی‌شک از قدرت فساد، خیانت، قوم‌گرایی بند پ و امثالهم خبر ندارند و با این رویکردهای کذایی و جامعه‌برانداز ناآشنا و غریب هستند، پس در سلسله مراتب اداره شهر بیکارستان از این‌گونه معضل‌ها و رابطه‌ها استفاده نخواهند کرد.

لازم به ذکر است برای موفقیت بی‌پایان شهر بیکارستان باید قانون یا تبصره‌ای به قوانین این شهر افزود، قانونی که بنا بر آن نباید اجازه داد پای هیچ جنبنده شاغلی به عنوان مدیر یا مسئول از هر ارگان، اداره یا مرکزی به این شهر باز شود. زیرا با حضور این افراد دوباره پای اقوام، آشنایان و دوستان برای اشتغال به مدیریت شهری باز خواهد شد و فساد اداری و بیکاری به بیکارستان سرازیر می‌شود.


منبع: برترینها

فانوس‌های مردگان در فرانسه

برترین ها: در قرن دوازدهم مردم بخش های مرکزی و غربی فرانسه برج های
کوچکی در روستاهایشان برپا می کردند که پنجره ها و لامپ هایی در بالا مثل
فانوس های دریایی داشت، هرچند هیچ یک از آن ها نزدیک دریا نبودند. این
ساختمان ها «فانوس های مردگان» نام داشتند و به نظر می رسد موقعیت گورستان
را نشان می داد. اما ممکن است این درست نباشد، زیرا برخی از آن ها اصلا
نزدیک گورستان نبودند.

برج ها در همه شکل و اندازه
ای بودند، اما معمولا آن ها به شکل ستون یا برج کوچکی با یک کلاه مخروطی در
بالا بودند. یک ورودی کوچک در پایین ترین قسمت امکان دسترسی به فضای داخلی
را می داد، بنابراین یک چراغ را بااستفاده از قرقره تا ارتفاع مورد نیاز
بالا می فرستادند. یکی از بهترین نمونه های آن در Cellefrouin قرار دارد و
مجموعه ای از هشت ستون نیم دایره به هم پیوسته است که روی یک پایه قرار
دارند و یک تاج مخروطی دارند. پنجره ای که چراغ در آن می درخشد نیز رو به
جاده اصلی قرار دارد.

هدف دقیق این برج ها در میان
دانشمندان مورد بحث است. فانوس های مردگان از لحاظ جغرافیایی محدود به
لهستان نمی شوند و در جاهای دیگری مثل انگلستان، اتریش، آلمان و لهستان هم
وجود دارند اما در فرانسه تعدادشان از همه جا بیشتر است.

فانوس‌های مردگان در فرانسه
فانوس‌های مردگان در فرانسه 


منبع: برترینها

تومولوها؛ تاول‌های گدازه‌ای زمین (+عکس)

در دره نسبتا مسطح هارمن در استرالیا تپه های سنگی خاصی مثل آبله روی زمین ظاهر شده اند. برخی از آن ها تا ۱۰ متر ارتفاع و ۲۰ متر قطر دارند. .

به گزارش برترین ها، در دره نسبتا مسطح هارمن در استرالیا تپه های سنگی خاصی مثل آبله روی زمین ظاهر شده اند. برخی از آن ها تا ۱۰ متر ارتفاع و ۲۰ متر قطر دارند. این تپه ها را با نام تولومو یا تاول های گدازه ای می شناسند. تومولوها در زمینه گدازه ای که آهسته حرکت می کنند شکل گرفته اند.

وقتی گدازه جریان می یابد سطح اغلب سرد می شود تا پوسته نازکی ایجاد شود اما زیر گدازه هنوز مذاب و جوشان است. اگر گدازه زیرین محدود شود ممکن است بر پوسته سخت شده فشار آورد و لکه هایی شبیه حباب روی آن ایجاد کند.

گاهی آن ها گنبدهای کوچک و شیبداری به نام تومولی ایجاد می کنند. این گنبدها معمولا کاملا جامد هستند اما گاهی اوقات بخشی از هسته مایع تخلیه می شود و بالای گنبد می ریزد و مرکز آن خالی یا دونات شکل می شود. تومولوها از نظر زمین شناسی نادر نیست، تومولوهای دره هارمن حدود ۳۲ هزار سال پیش تشکیل شده اند. مکان های دیگری که می توانید تومولو ها را مشاهده کنید عبارتند از ایسلند، هاوایی و آرژانتین.


منبع: عصرایران

لوکس ترین اصطبل جهان (عکس)

نگاهی به شیک ترین اصطبل جهان در دبی بیندازید.

لوکس، واژه‌ای است که بسیاری از خانه‌ها، مکان‌های گردشگری و یا خودروهای جهان به خود اختصاص می‌دهند اما این دفعه این واژه به یک اصطبل تعلق گرفته است.

این اصطبل بزرگ، شیک‌ترین و مجلل‌ترین اصطبل جهان است که در دبی ساخته شده است و اسب‌ها اقامت راحتی در این بخش دارند.

لوکس ترین اصطبل جهان (عکس)


منبع: عصرایران

طنز؛ شعرا، ما هم مثل شما معمولی بودیم!

فریور خراباتی در نوشت:

در مورد مفاخر ادبی و تاریخی و اساطیری و آثار باستانی ما اصولاً رویکرد و رویه جذابی داریم. یعنی بصورت طوفان کاترینا می‌آییم و یک بخشی را نابود کرده و سراغ بقیه بخش‌ها می‌رویم.

به‌عنوان نمونه چند سال پیش سازمان ثبت شرکت‌ها اعلام کرد که اسامی شرکت‌ها باید بصورت«سه سیلابی یا بیشتر» باشد اما مردم این سه سیلابی را با سه سیرابی اشتباه گرفتند و هرکس به آنجا می‌رفت و می‌خواست یک شرکت خدمات نظافت و نگاه‌داری از سالمندان تأسیس کند، نام آن را مثلاً می‌گذاشت «شرکت پاکبانان داریوش و کمبوجیه تقی‌زاده و شرکا با مسئولیت محدود!» به این صورت نخستین شوخی ما با مفاخر تاریخی‌مان آغاز شد.

کمی بعد نوبت واگذاری مفاخر ادبی به کشورهای دیگر شد. مولانا که رفت، ابوسعید ابی‌الخیر را که یکی از کشورهای همسایه مثل نیمار حق فسخ قراردادش را داد و به نام خود زد و از آنجایی که ما دست به فروش‌مان خوب بود، چند صباح دیگر بعید نبود که آگهی‌هایی با این مضامین منتشر می‌کردیم؛ الف- یک شاعر قرن سوم فول‌اسپرت با تخفیف بیمه، فقط خریدار واقعی، ب- به ازای خرید سه شاعر، یک سوزنی سمرقندی بصورت رایگان دریافت کنید، ج- برای دریافت شاعر در قرن موردنظرتان، عدد آن را به این شماره پیامک کنید و یک سشوار شارژی هم هدیه بگیرید، د- به علت مسافرت، یک شاعر با دیوان و مجموعه آثار فوری به فروش می‌رسد.

 
حالا امروز آمده‌ایم و در مقبره این بزرگواران همه کار می‌کنیم بجز آن کارهایی که باید انجام دهیم. مثلاً شما به مقبره فردوسی می‌روید، می‌خواهید شاهنامه بخوانید، یک نفر همین طوری که لب‌ پایینش را گاز می‌گیرد آرام در گوش شما می‌گوید: «فردوسی آدم متواضعی بود، دوست نداشت کسی آثارش رو بلند بخونه!» شما دیوان را می‌بندید و پی کارتان می‌روید.

سر مزار حافظ حاضر می‌شوید تا در کنسرت یکی از خوانندگان سنتی کشور که هنوز مشخص نیست با چه اعتماد به نفسی قصد برگزاری کنسرت دارد، حاضر می‌شوید که همان آقایی که سر مزار فردوسی بود بالای سر شما می‌آید و می‌گوید: «هیچ میدونی حافظ توی دوره خودش از مخالفان سرسخت برگزاری کنسرت و اینجور عیاشی‌ها بود؟». شبانه و مثل نینجاها به سر مزار سعدی می‌روید که با او کمی خلوت کنید که دوباره همان آقا را می‌بینید که در حال فروختن‌ آش ماست است و به شما می‌گوید: «آرامگاه سعدیه و‌آش ماستش!»‌آش ماست را می‌خورید، سردی‌تان می‌کند، چای نبات هم آنجا وجود ندارد تا مجبور شوید به خانه‌تان بروید و دست ازسر آن پیرمرد بردارید!


منبع: برترینها

برقراری ارتباط با بیگانگان تا سال ۲۰۱۸

برقراری ارتباط با بیگانگان تا سال ۲۰۱۸

از قدیم الایام تاکنون اسرار کیهان معمایی پیچیده برای انسان به شمار می‌رود. این اسرار در طول تاریخ با افسانه‌ها و اساطیر بسیاری آمیخته شده است.

حیات‌های جدید از میلیون‌ها سال پیش در دست تکامل بوده و سیکل دائمی آفرینش، سازندگی و تحول جاودان خود را ادامه می‌دهد. آزمایش‌های بی‌شمار در نقاط گوناگون کره زمین نشان‌ می‌دهد که قشر زمین در حدود ۴۰۰۰ میلیون سال پیش به وجود آمد، همانطور که انسان یک میلیون سال پیش وجود داشته است. از این جریان عظیم، تنها ۷۰۰۰ سال از آن برای ما مشخص شده که تازه همین مقدار اندک، با جسارت‌ها و شجاعت‌های فراوان به دست آمده است. این مدت زمان کوتاه در مقام مقایسه با میلیون‌ها سال تاریخ کیهان و جهان هستی بسیار ناچیز به نظر می‌رسد.

ما که نمونه خلقت و آفرینش هستیم، ۴۰۰ هزار سال طول کشیده تا به قد و قامت امروزی خود رسیده‌ایم. چه کسی می‌تواند دلایل ارزنده و محکمی بر عدم وجود حیات بیگانه و یا موجودات هوشمند مشابه ما در سایر سیارات اراده دهد؟ با این تفاسیر به هیچ وجه نمی‌توان شانس وجود حیات و یا تمدن‌های هوشمند در سایر کرات را رد کرد.

ما انسان‌ها از آنجا که تنها گونه هوشمند شناخته شده از دیدگاه خود هستیم، برای ملاقات با هم‌نوعان خود در سایر نقاط جهان اشتیاق بسیاری داریم. در صورتی که موجودات فضایی در همین منظومه‌های همسایه ما حضور داشته باشند، احتمالا ملاقات ویژه‌ای را برای ما در نظر خواهند داشت!

برقراری ارتباط با بیگانگان تا سال ۲۰۱۸

به امید کشف حیات فرازمینی و ارتباط با بیگانگان هوشمند ، ستاره‌شناسان می‌خواهند پیام‌هایی را به سیارات فراخورشیدی ارسال کنند که به طور بالقوه از شرایط مناسبی برای حیات برخودارند. دانشمندان تصمیم گرفته‌اند به جای آنکه منتظر باشند تا سر و کله‌ی بیگانگان پیدا شود، خودشان دست به کار شده و به پیشواز آشنایی با فرازمینی‌ها بشتابند. محققان امیدوارند که این پیام‌ها به دست گونه‌ای از موجودات فضایی ساکن در گوشه‌ای از کیهان برسد و آنان نیز بتوانند از وجود ما اطلاع پیدا کنند.

در برهه زمانی فعلی، رویای ارتباط با بیگانگان و ملاقات آنان اندکی فانتزی و تخیلی به نظر می‌رسد. اما با این وجود ستاره‌شناسان هشدار داده‌اند که این ایده ممکن است مقدمه‌ای بر پایان نژاد بشر باشد. تصور کنید که اگر این پیام از سوی بیگانگان متخصام دریافت شود، چه پیامدهایی در انتظار نژاد انسان خواهد بود؟

پروفسور استیون هاوکینگ که همواره موضع شفافی را در این زمینه داشته است، مجددا بر این امر تاکید کرده و می‌گوید ایده ملاقات با بیگانگان ممکن است بسیار بدتر از آن باشد که در اذهان ما می‌گنجد. او پیش‌تر درباره برقراری ارتباط با بیگانگان گفته بود که برقراری ارتباط با یک تمدن پیشرفته‌تر می‌توانند مانند برخورد کریستف کلمب با بومیان آمریکایی باشد. اگر چنین سناریویی را به ملاقات‌های بین ستاره‌ای نسبت دهیم، باید بپذیریم که سرنوشت خوبی در انتظارمان نخواهد بود!

سازمان جستجوی فعال هوش فرازمینی (Active SETI) به عنوان یک موسسه مستقر در سان فرانسیسکو می‌خواهد در سال ۲۰۱۸ به پیشواز آشنایی با بیگانگان برود.

داگلاس واکوک به عنوان یکی از محققان موسسه ستی (SETI) و سرپرست اجرای این ماموریت بسیار مهم و کلیدی در این باره می‌گوید:

    اگر ما در پی مبادله یافته‌ها و اکتشاف مفاهیم جدید درباره دنیای اطراف خود هستیم، لازم است که حتما این اطلاعات را با همدیگر به اشتراک بگذاریم. من معتقدم که نژاد انسان می‌تواند با ارسال چنین پیام‌هایی به وجود بیگانگان هوشمند در کرات دیگر پی ببرد.

    اکنون برای پنهان شدن بسیار دیر شده و ما باید برای نشان دادن خود تصمیم بگیریم. بیگانگان منتظر علامت روشنی از سوی ما هستند تا در نهایت بتوانیم با آنان ملاقات کنیم.

موسسه ستی قصد دارد اولین پیام رادیویی خود به فضای بیرونی زمین را تا پایان سال ۲۰۱۸ ارسال کند. این پیام‌ها باید به گونه‌ای باشند که موجودات فضایی بتوانند به سادگی آنان را رمزگشایی کرده و منظور آن دست پیدا کنند. گفته می‌شود که قرار است این پیام‌ها حاوی مفاهیمی از فیزیک و ریاضیات باشند. اگرچه باید توجه داشت که تصمیم‌گیری در مورد نوع پیام ارسالی کار آسانی نیست و دانشمندان باید به یک توافق جامع در این زمینه برسند.

برقراری ارتباط با بیگانگان تا سال ۲۰۱۸

برای ارتباط با بیگانگان و کشف ردپایی از آنان، موسسه ستی سعی دارد که منظومه‌های فراخورشیدی همسایه را هدف ارسال این پیام‌ها قرار دهد؛ چرا که در منظومه‌های نزدیک نیز سیارات شبه زمین بسیاری یافت می‌شوند.

چه کسی می‌داند؟ شاید یکی از همین منظومه‌های خورشیدی همسایه ما، دارای سیاره‌ای باشد که موجودات هوشمندی در آن زندگی می‌کنند و منتظر دریافت یک پیام از سوی ما برای برقراری ارتباط هستند!

باید توجه داشت که روش‌های بسیاری برای مصورسازی پیام‌ها وجود دارد. برای مثال ما انسان‌ها می‌توانیم هریک از اشیای سه بعدی در محیط اطراف خود را در قالب یک تصویر ۲ بعدی بر سطح یک کاغذ پیاده‌سازی کنیم. حتی اگر بیگانگان برای انتقال پیام‌های خود از تصاویر استفاده کنند، باز هم این احتمال وجود دارد که نتوانند به طور دقیق از معنا و مفهوم پیام‌های ما مطلع شوند.

با این وجود، ایده ارسال پیام برای موجودات فضایی و ارتباط با بیگانگان طرفداران و منتقدان خود را دارد.

به عنوان مثال برخی از ستاره‌شناسان معتقد هستند که تلاش برای ارتباط با بیگانگان و ملاقات با آنان می‌تواند یک سناریوی بسیار تلخ را برای نژاد بشر رقم بزند.

اینکه ما بخواهیم گونه‌های دیگری از نژادهای بیگانه را ملاقات کنیم، یک رویای دیرینه و بسیار شیرین به شمار می‌رود. اما ممکن است دریافت کننده‌ی این پیام‌ها، گونه‌ای متخاصم از موجودات فضایی باشند و کره زمین را هدف حملات استعماری خود قرار دهند.

از سوی دیگر این ماموریت می‌تواند برای نژاد ما بسیار هم مفید واقع شود؛ زیرا ممکن است بتوانیم ضمن برقراری ارتباط با بیگانگان ، کیفیت حیات بر روی زمین را افزایش دهیم. در هر صورت، امکان پیش‌بینی قطعی پیامدهای این پروژه وجود ندارد.


منبع: برترینها

هنرمندی که ۹۰۰۰ کیسه موادمخدر از شهر جمع کرد

«بن کورتین» هنرمند شیکاگویی ۸۸۱۶ کیسه مواد مخدر در آپارتمانش دارد، اما اشتباه نکنید، او دلال مواد مخدر نیست. بن این کیسه‌ها را که در هر رنگ و طرحی هستند در خیابان‌های شیکاگو پیدا کرده و از آن‌ها به عنوان رسانه هنری خود استفاده می‌کند.

برترین ها: «بن کورتین» هنرمند ۳۲ ساله شیکاگویی ۸۸۱۶ کیسه مواد مخدر در آپارتمانش دارد، اما اشتباه نکنید، او دلال مواد مخدر نیست. بن این کیسه‌ها را که در هر رنگ و طرحی هستند در خیابان‌های شیکاگو پیدا کرده و از آن‌ها به عنوان رسانه هنری خود استفاده می‌کند. همه چیز از دو سال پیش آغاز شد، زمانی که کورتین متوجه یک بسته خالی مواد مخدر در پیاده رو پیدا کرد و از روی کنجکاوی تصمیم گرفت آن را بردارد. از آن زمان، هروقت هر کیسه موادمخدری در خیابان می‌بیند جمع می‌کند و به خانه می‌برد.

بزودی این عادت عجیب به یک علاقه عجیب تبدیل شد و همه جا را دنبال این کیسه‌ها می‌گشت و هر روز با ده‌ها و گاهی صد‌ها کیسه به خانه می‌آمد. سپس ساعت‌ها صرف تمیزکردن و سازماندهی آن‌ها براساس رنگ و طرح می‌کرد. کسانی که او را در حال جمع کردن کیسه‌ها می‌دیدند با تعجب نگاهش می‌کردند.

بن با چنین کلکسیون بزرگی به این فکر کرد که چطور بهترین استفاده را از آن‌ها بکند؛ بنابراین آن‌ها را براساس رنگ و طرح به شکل اثر هنری مانند پرچم آمریکا یا پرتره ریچارد نیکسون چید. او امیدوار است برخی از آثارش را فروخته و بقیه را در گالری‌ها به نمایش بگذارد، اما هدف اصلی او اکنون تاکید بر مشکل موادمخدر در شیکاگو و ناکارآمدی جنگ علیه موادمخدر در آمریکاست. بی تفاوتی پلیس نسبت به کیسه‌های موادمخدر زیادی که در دست او بود واقعا نگران کننده است. از نظر او این جنگ کاملا شکست خورده است.  افراد معتاد به راحتی به موادمخدر دسترسی دارند.

هنرمندی که 9000 کیسه‌های موادمخدر از شهر جمع کرد 


منبع: برترینها

مجسمه‌های آیزاک کوردال (+عکس)

سایت فکت – آیزاک کوردال هنرمند اسپانیایی متولد ۱۹۷۴ است که در زمینه‌ی مجسمه‌سازی و عکاسی در محیط شهری فعالیت می‌کند.

یکی از آثار این هنرمند که در دنیای مجازی توجه زیادی را به خود جلب کرده است «کمپین انتخاباتی» نام دارد که به اشتباه به «مذاکره‌ی سیاستمداران در خصوص گرمایش زمین» معروف شده است.

مجسمه‌های ساخته‌ی آیزاک کوردال در سال ۲۰۱۱ در برلین در نمایشگاهی با عنوان «کسوف‌های سیمانی» به نمایش عمومی گذاشته شدند. این مجسمه‌های کوچک در ترکیب با محیط اطراف‌شان بسیار حیرت‌انگیز به نظر می‌رسند.

کوردال در ادامه به ساخت و نصب ۲۰۰۰ مجسمه‌ی بتنی در شهرهای مختلف اروپا پرداخت. عنوان این مجسمه‌ها «از رهبران پیروی کن» است و نشانگر ویرانی شهری هستند. تصاویر بیشتری را می‌توانید در مراجع مشاهده کنید.


منبع: عصرایران

موج های زمستانی (+عکس)

کارناوال – امروز تصویری مهیج از یک فانوس دریایی که در مقابل موج های خروشان قد برافراشته را شاهد هستیم؛ این چشم انداز زیبا از کناره ی دریا در شهر پورتوی پرتغال (porto) و توسط یکی از محلی ها به نام ادوارد تاکسِری دو سوسا (Eduardo Teixeira de Sousa) به ثبت رسیده است.
 
جالب است که عکاس ماجراجوی نشنال چنین تصویر بهت آوری را پیش بینی می کرده و برای مدتی طولانی برای عکسبرداری از موج دلخواهش به انتظار نشسته و در نهایت به آن چه آرزویش را داشته، رسیده است.

موج های زمستانی (+عکس)موج های زمستانی (+عکس)


منبع: عصرایران

اس ام اس فرا رسیدن ماه محرم (۲)

شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق
فانوس اشک هایتان را روشن کنید ، ماه غریبی شهید نینواست .
فرارسیدن ماه محرم تسلیت باد

_____________________________

فانوس اشک هایتان را روشن کنید ، ماه غریبی شهید نینواست .
فرارسیدن ماه محرم تسلیت باد

_____________________________

دوباره فصل غم اومد
ماه اشک و شبنم اومد
شهر ما مشکی به تن کرد
عاشقا محرم اومد

_____________________________

سالها گفتیم ما از کربلا
از شهید عشق و میدان بلا
از غمش بر سینه و بر سر زدیم
بوسه بر گهواره اصغر زدیم
باز هم گفتیم: مظلوما حسین
بی کس و بی بال و پر، تنها حسین

_____________________________

 آقا سلام برغزل اشک ماتمت / بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت
چندی گذشت در غم هجران اشک تو / پرمی کشید دل به هوای محرّمت

_____________________________

حلال جمیع مشکلات است حسین / شوینده لوح سیئات است حسین
ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلا / آنجا که سفینه النجات است حسین

_____________________________

خلائق خاک بر سر جملگی زاری کنید
محرم ماه خون آمد عزاداری کنید
ز خاک نینوا فریاد می خیزد چنین
حسینم یار می خواهد، وفاداری کنید . . .

_____________________________

دلم دریاچه ی غم شد دوباره / قد آیینه ها خم شد دوباره
صدای سنج و دمام اومد از دور / بخون ای دل محرم شد دوباره . . .

_____________________________

ای آن که غمت مسئله آموز من است
شور غم تو در دل پرسوز من است
روزی که حسین! بر تو من گریه کنم
سوگند به تو که بهترین روز من است  . . .
ایام سوگواری حسینی تسلیت باد

_____________________________

همواره تجّسم قیام است حسین (ع)
در سینه عاشقان ، پیام است حسین (ع)
در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز
دل چسب‌ترین شعر کلام است حسین (ع)

_____________________________

مُحرّم، خیمه ای است که محبان خاندان نور در آن
به شراب طهور اشک و عزا دعوت شده اند . . .
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

_____________________________

محرم آمد و دلها غمین شد غم و عشق وبلا با هم اجین شد
حسین آماده بهر جانفشانی است دوباره فاطمه قلبش حزین شد . . .

_____________________________

تا دل ز غم تو گشت بی تاب حسین
این چشم تهی نگشت از آب حسین
عمری است نیازمند این درگاهم
یک لحظه گدای خویش دریاب! حسین . . .
ایام سوگواری حسینی تسلیت باد

_____________________________

عطری که از حوالی پرچم وزیده است
ما را به سمت مجلس آقا کشیده است
از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا
صد کوچه بازکنید محرم رسیده است . . .

_____________________________

ماه اشک های بی اختیار، ماه غمبار اسیران
ماه فریادهای خونین و ماه طنین، مؤید صحرای عشق
بر شما عاشوراییان تسلیت باد . . .

_____________________________

هم عشق حسین، معنی زندگی است
هم گریه بر او کمال سازندگی است . . .

_____________________________

جانـت بـه کــویــر تفتــه دریـا بخشید
هفتاد و دو گل ، به متن صحرا بخشید
بـــا جلـــوه ی کــربـلای عـاشـورایی
خـون تــو بـه رنگ سرخ معنا بخشید . . .

_____________________________

محرّم، زیباترین نگارخانه در قلب هستی است
که زمین و آسمان و ملک و ملکوت و عرش و فرش را شگفت زده کرده است

_____________________________

آنان که به گوش دل شنیدند تو را
رفتند و به پای دل رسیدند تو را
آن کوردلان که بر دلت تیر زدند
دیدند تو را، ولی ندیدند تو را . . .
ایام سوگواری حسینی تسلیت باد

_____________________________

باز محرم رسید، این من و گریه‎هایم / رفع عطش می‎کند، فرات اشک‎هایم
باز محرم رسید، دلم چه ماتمزده / کسی میان این دل، خیمه ماتم زده
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

_____________________________

محرم ماه الفت با جنون است / چراغ کوچه هایش بوی خون است
محرم حرمت خون است و خنجر / تلاطم می کند حنجر به حنجر . . .

_____________________________

خلائق خاک بر سر جملگی زاری کنید
محرم ماه خون آمد عزاداری کنید
ز خاک نینوا فریاد می خیزد چنین
حسینم یار می خواهد، وفاداری کنید . . .

_____________________________

دلم دریاچه ی غم شد دوباره / قد آیینه ها خم شد دوباره
صدای سنج و دمام اومد از دور / بخون ای دل محرم شد دوباره . . .

_____________________________

 ای آن که غمت مسئله آموز من است
شور غم تو در دل پرسوز من است
روزی که حسین! بر تو من گریه کنم
سوگند به تو که بهترین روز من است  . . .
ایام سوگواری حسینی تسلیت باد


منبع: عصرایران