برترین
ها: نوشته های طنزِ حاصل ذهن خلاق هموطنان ایرانی از ابتدای
پیدایش SMS و ایمیل تا به امروز در شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر، وایبر،
لاین، واتس آپ، تلگرام و …. حضور همیشگی و پررنگی داشته و دارند. بعید
است که سوژه ای در صدر اخبار و صحبت های روز دنیا یا ایران باشد و مردم
خلاق ما در راه طنازی و لطیفه سازی برای آن سوژه اقدامی نکرده باشند!
سعی داریم در این سری مطالب گزیده ای از این نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد.
******
۱٫ ولی اینستا باید یه قابلت جدید بذاره مثلا اگه یکی بیشتر از ۵ تا استوری تو روز گذاشت گوشیش منفجر شه.
۲٫ از بعضیا که میپرسی اسم بچه تونو چی گذاشتین، یه چیزی میگن که مجبور میشی بعد بپرسی به سلامتی حالا دختره یا پسر!؟
۳٫ خود استیون هاوکینگ هم شیرکاکائو نذری میبینه یه نیش ترمز میزنه دو تا میگیره ، بعد به ما میگن نذری نگیرین. ولم کن پدرجان.
۴٫ یه کفش قیمت کردم ۲ میلیون تومن طرف گفت چرم تمساحه، غلط نکنم میخوان با پول پوست مادرشون خرج بچه های تمساح رو بدن.
وقتی با هم قرار میذارید هفته اول دانشگاه نرید، ولی همدیگه رو تو کلاس میبینید
۵٫ با این همه تلاشی که بیبیسی فارسی برای همه پرسی اقلیم کردستان داره انصافاً ظلمه حق رای نداشته باشه.
۶٫ یبار دویست تومن دادم مشاور، مشکلم رو واسش گفتم یه مکث طولانی کرد شعر آری آری زندگی زیباست رو واسم خوند. اونجا واسه ۲۰۰ تومنم زدم زیر گریه.
۷٫ رفیقم پیام داد نمیای تبریز؟ گفتم الان درگیرم. شما بیاین. جواب داد با خانواده تو راه مشهدیم. بابا دو دقیقه صبر کن شاید درگیریم تموم شد.
۸٫ تو کنسرتا به عقبیا میگن شله، تو هیئتا به عقبیا گیر میدن، سر کلاسم که میگن اون عقبیا چرا گوش نمیدن، آقا چکار دارید به ما عقبیا؟؟
۹٫ شوهرخالم دو هفته رفته ترکیه برگشته به نیجریه میگه نایجریا.
۱۰٫ امروز: با فاتح تریم، کلینزمن و کاپلو برای مربیگری استقلال صحبت کرده ایم.
فردا: فیروز کریمی سرمربی استقلال شد. / لیپی گزینه اصلی کمک مربی
۱۱٫ اتفاقا من خودم سنج و دمّام زدم . زدنش خیلی راحته. فقط کافیه موقع زدن این ریتمو تو ذهنت داشته باشی : جریان چی چیه .. جریان چی چیه.
۱۲٫ فقط منتظرم امسال ایسلندی سینه بزنن تا ضامن کمربند انتحاری رو بکشم.
اسم گروه به کنار، شیفته ی قوانینش شدم
۱۳٫ زمان مدرسه به ما میگفتن فردا برگه امتحانی بخرید بیارین ازتون امتحان میخوایم بگیریم. مثه این بود که به اعدامی بگی برو طناب بخر دارت بزنیم.
۱۴٫ اگه مطمئن باشم کسی که پول قرض میکنه دیگه پیداش نمیشه، خودم داوطلبانه به یه سری پول میدم که دیگه نبینمشون.
۱۵٫ اگر حس کردی تباه هستی، به اون آدمهایی فکر کن که ۶:۳۰ صبح به رادیو پیام میدن «لطفا حاضری منو بزززززنید.»
۱۶٫ من اگه جزء هله هوله و تنقلاتم بودم همون تخمه ژاپنی میشدم که هیشکی نمیخوردش.
خدایا خودت به یونتوس رحم کن:)))
۱۷٫ اینو چند خریدین؟ (اولین عکس العمل بابام نسبت به کادویی که براش گرفتیم)
۱۸٫ اینا موی سفید نیست اینا یه مش جدیده که اسمش مِش استرسیه.
۱۹٫ نحوه پخت غذاى چینیا اینجوریه که میکننش تو آب جوش میگن پخت درمیارن میخورنش، حالا هرچیو، گوشت، سبزى، مرغ، سگ، آدمیزاد.
۲۰٫ حالا من اگه گربه هم بودم دخترا تو خونشون بز نگه میداشتن.
وقتی نصاب محل رو تو هیئت میبینی
۲۱٫ یبار رفتیم واسه قربونی هیئت گوسفند بخریم یارو گفت سفید یا سیاه؟ گفتم فرقش چیه؟ گفت اونا سفیده، اینا سیاه. آخرسر یه قهوه ای خریدیم آوردیم.
۲۲٫ سوم دبیرستان یه روز قرار شد بابام بیاد دنباالم، رفته بود جلو مدرسه راهنماییم.
۲۳٫ قیافه ی شتر مرغ همیشه جوریه که انگار فراتر از تصورش ظاهر شدی.
۲۴٫ + اقا اجازه میشه بریم دسشویی ؟
– زنگ تفریح چکار میکردی پس؟!!
+ اقا مگه شما میخواین تفریح کنید میرین مستراح
وقتى به بچه هاى فامیل رو میدى
۲۵٫ یکی از دخترای فامیلمون علت ازدواج زودهنگامشون رو یکنواخت شدن زندگی عنوان کردن، خوب یکی این بچه رو یه پارکی باغ وحشی چیزی ببره.
۲۶٫ سیاچشمون چرا تو نگات دیگه اون همه وفا نیست؟ (۳ نمره)
۲۷٫ ظرف منست او، پُر بُکنیدش.
(فریادهای مردم در صفوف غذای هیئت)
۲۸٫ اگه شور و شعور حسینی داشته باشی میزاری اون نذری به نیازمندا برسه.
(برای بار هفتم به ته صف میرود)
۲۹٫ ولى خداروشکر محرم شد، با این سرعتى که همه داشتن ازدواج میکردن دیگه چیزی نمیموند واسه ما.
۳۰٫ حس غریبیه. اینایی که امسال میرن دانشگاه وقتی ما داشتیم جام جهانی ٩٨ تماشا میکردیم هنوز به دنیا نیومده بودن.
۳۱٫ یه قانونی تو لواشکا هس که میگه اگه پلاستیک یه طرفو به راحتی کندی پلاستیک طرف دیگه دهنتو سرویس میکنه تا کنده شه.
۳۲٫ چندتا موزاییکو تو حیاطمون رنگ آبی زدم که هرکی از گوگل ارث خونمونو دید بگه اینا استخر دارن.
شمام این بیماریو داشتین که مارک مدادرنگى رو باشه یا فقط من بودم؟
۳۳٫ پاییز و زمستون بدیش اینه اگه ظهر بخوابی ۶ بعد از ظهر بیدار بشی، نمیدونی ۶ صبحه یا ۶ عصر، باید بری مدرسه یا سرکار، شام یا صبحانه، چرا هیچکس خونه نیست؟
۳۴٫ همین که مدرسه نمیرم، منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفس که فرو میرود ممد حیاتست و چون بر میآید مفّرح ذات.
۳۵٫ تنها کسی که بهم گفت خانومم ناظم دبیرستانم بود که هی باصدای نازک و تیزش میگفت خانومم مقنعت گشاده خانومم ناخونات بلنده خانومم سیبیلات کجاست؟
۳۶٫ هفته اول مدرسه مامور بهداشت بودم ، بچه ها روزی یکبار ناخونا رو میگرفتن ، بعد از یه هفته گفتن نمیخواد مامور باشی ناخن برای بچه ها نمونده.
با خودش جنس برده ایسگاه فضایی :))))
۳۷٫ فرزند وسط مثه وسط کلوچه شیرینه
[سعی میکند با مثال های نامربوط به خودش روحیه دهد]
۳۸٫ قدیما ظرف یکبار مصرف نبود دختر همسایه دوبار میومد، یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت.
۳۹٫ این ترم هم که گذشت. انشالله از ترم دیگه.
۴۰٫ کاکرو تو دلش:سوباخوشحالم که باهات مسابقه میدم
سوبا تو دلش جواب داد:منم همینطور
این تازه خوبشه
سوبا تو دلش گفت:ما میبَریم
میزوگی تو تماشاچیا:حتما سوبا
۴۱٫ اسم بچه رو میذارید کوشا؟ بابا شاید حالشو نداشت.
۴۲٫ اگر آمریکا کوههای (راکی) داره ما چرا قلههای (جمشید آریا) نداشته باشیم؟
۴۳٫ عزیزانم اگر میرید سینما، تئاتر، کنسرت، لازم نیست در استوری اینستاگرام برای ما فیلمی ۶۰ قسمتی تهیه کنید. شما خوش باشید انگار ما خوشیم. بخدا.
۴۴٫ اول دبیرستان یه همکلاسی داشتیم وسط زنگ عربی مامانش اومد دنبالش گفت داریممیریم استرالیا. هنوزم به نظرم خوشبخت ترین آدمی بودکه تو زندگی دیدم.
۴۵٫ تو تاکسی بودم جلو ایستگاه صلواتی ترافیک بود راننده گفت ملت گشنه ی ما واسه ی چای خیابون رو بند میارن. رسیدیم دید عدسی میدن جفت پا رفت رو ترمز.
داداش یکی دیگه بده واسه مریض میخوام
منبع: برترینها