جوابیه شرکت ملی نفت به مقاله الف و توضیحات نویسنده مقاله
“بسمه تعالی”
سردبیر محترم سایت الف
با سلام و احترام؛
نظر به ارائه اطلاعات نادرست در گزارش منتشر شده مورخ ۰۲/۰۹/۹۵ آن رسانه محترم با عنوان “حتی یک قرارداد هم برای توسعه میادین مشترک امضا نشده چراضروری است با استناد به ماده ۲۳ قانون مطبوعات و در راستای تنویر افکار عمومی، پاسخ مقتضی به شرح ذیل منعکس گردد.
صنعت نفت در حالی به دولت یازدهم تحویل شد که به دلیل اعمال سیاستهای دولت پیشین و تحریمهای بین المللی، عملا این صنعت به مرحله محاق رسیده بود و تلاش همه جانبه کارکنان صنعت نفت نیز نتوانسته بود از بار منفی اثرات تحریم بر صنعت نفت ایران که شاهرگ حیات اقتصادی کشور بوده است، بکاهد. این در حالی است که برخی از سودجویان به بهانه دور زدن تحریمها و توسعه صنعت نفت در شرایط تحریم، مبالغ قابل توجهی از داراییهای مردم را به تاراج برده اند که شخص بابک زنجانی نیز -که نویسنده یادداشت موردنظر سعی در تبرئه وی دارد-، از جمله این سودجویان بوده است.
این ادعا که “تمامی! طرحهایی که در منطقه غرب کارون و حوزه پارس جنوبی در زمان دولت یازدهم افتتاح شده است، محصول دولت قبل است” اساسا فاقد منطق می باشد؛ در این زمینه متذکر میگردد انجام اقدامات توسعه ای از وظایف دولتها است و طبیعی است که بخشی از فعالیتهای توسعه ای صنعت نفت با توجه به زمانبر بودن در دولتهای بعدی به منصه ظهور برسد؛ همانطور که افتتاح بسیاری از طرحهای توسعه ای فازهای پارس جنوبی و دیگر پروژه های صنعت نفت در طول حیات دولتهای نهم و دهم محصول دولتهای هفتم و هشتم بوده است. با این وجود متذکر میگردد به رغم اظهارات نویسنده یادداشت ، با وجود اینکه بهای نفت در دولتهای نهم و دهم به حداکثر رقم خود رسیده بود (سر جمع درآمدهای نفتی دولت در سالهای ۸۴ تا ۹۱ به رقمی معادل ۵۷۸ میلیارد دلار بالغ میشود که از سر جمع درآمدهای نفتی کشور طی سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۳ رقمی معادل ۱۴۵ میلیارد دلار بیشتر است) اما به دلیل اعمال تحریمها، صنعت نفت نتوانست به بالندگی شایسته خود دست یابد؛ چه بسا بسیاری از پروژه های مطرح شده در شرکتهایی همانند نفت فلات قاره ایران که با وجود رایزنی های منسجم مدیران و کارشناسان نفتی عقیم ماند!
با تلاشهای صورت گرفته در دولت یازدهم که به دستاوردهایی همچون برجام ختم شد؛ روند توسعه میادین نفت وگاز ایران شتاب قابل توجهی یافته و از حالت رکود خارج شده است؛ به طوریکه در شش ماهه گذشته بیش از ۱۰ تفاهم نامه و موافقتنامه -بر مبنای الگوی جدید قراردادهای نفتی- با برخی از شرکتهای اروپایی و آسیایی و یا کنسرسیومی از آنها به همراه شرکتهای ایرانی به امضا رسیده است که علاوه بر توسعه میادین (به ویژه میادین مرزی و مشترک) با کمترین میزان ریسک برای شرکت ملی نفت ایران، انتقال تکنولوژی و توانمندسازی پیمانکاران ایرانی صنعت نفت را نیز میسر می سازد.
این موضوع به همراه ایجاد اشتغال مولد، از مهمترین دستاوردهای صنعت نفت در دولت یازدهم به شمار میرود. ذکر این نکته لازم است که طی سه سال از آغاز به کار دولت یازدهم، ۲ سال را در شرایط تحریم به سر بردهایم و کمتر از یک سال از به ثمر رسیدن برجام و برقراری ارتباط مسالمت آمیز میان ایران و کشورهای صاحب تکنولوژی می گذرد. درهمین حال مجموعه صنعت نفت با دشواریهای فراوانی نیز در تحقق مدل جدید قراردادهای صنعت نفت مواجه بوده است که عمدتا از سوی برخی از افراد با دیدگاههای جناحی و غیرمنصفانه ابراز می شده است که این موضوع به نوبه خود در ایجاد وقفه در انعقاد قراردادهای توسعه ای صنعت نفت نقش پررنگی داشته است.
ادعای نویسنده مبنی بر کاهش افق یک میلیون بشکه ای تولید نفت به ۲۵۰ هزار بشکه در روز ناشی از برداشت نادرست وی از اخبار صنعت نفت است. (توضیح آنکه وزیر محترم نفت در آئین رسمی بهرهبرداری از طرحهای توسعه میدانهای یادآوران، آزادگان شمالی و یاران شمالی در محل میدان نفتی یادآوران که آبانماه ۹۵ انجام شد، به این موضوع اشاره کرده اند که “با افتتاح طرح های مذکور روزانه ۲۵۰ هزار بشکه نفت در روز به تولیدات نفت افزوده می شود و تولید نفت در این منطقه به ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز می رسد.” حال آن که افق تولید نفت در منطقه غرب کارون بر خلاف اظهارات نویسنده یادداشت مذکور، ۱٫۲ میلیون بشکه در روز است که تا سال ۱۴۰۰ محقق خواهد شد.
وزارت نفت توسعه میادین نفت و گاز را بر مبنای برداشت صیانتی و با حداکثر ضریب برداشت در دستور کار داد که تولید مستمر و حداکثری از منابع خداداد صنعت نفت را در پی دارد. در همین راستا ذکر این نکته لازم است که میزان تولید گاز غنی صیانتی از میدان پارس جنوبی در دولت یازدهم از روند افزایشی قابل توجهی برخوردار بوده، به طوری که از ۵/۲۳۵ میلیون مترمکعب در روز در ابتدای استقرار دولت یازدهم (شش ماهه اول سال ۱۳۹۲) به ۳/۳۶۰ میلیون مترمکعب در روز در سال ۱۳۹۴ افزایش یافته است. بهرهبرداری کامل از فاز ۱۲ پارس جنوبی، تکمیل و افتتاح فازهای ۱۵ و ۱۶ و آغاز تولید از فازهای ۱۷، ۱۸ و ۱۹ از جمله مهم ترین اقدامات دولت یازدهم در سالهای اخیر بوده که منجر به افزایش چشمگیر تولید گاز غنی شده است.
همچنین به تبع افزایش میزان تولید گاز غنی از میدان گازی پارس جنوبی، کل تولید گازغنی کشور از ۳/۵۸۱ میلیون مترمکعب در روز در ابتدای استقرار دولت یازدهم به ۷/۷۱۸ میلیون مترمکعب در روز در سال ۱۳۹۴ افزایش یافته است.
همچنین متذکر می گردد تولید نفت ایران در سالهای تحریم با افت شدید به حدود ۱٫۷ میلیون بشکه در روز رسیده بود که این رقم پس از گذشت ۳ سال به بیش از ۳٫۸ میلیون بشکه افزایش یافته است. این در حالی است که صادرات نفت خام ایران نیز که در سال ۹۱ به کمترین میزان در ۳۱ سال گذشته رسیده بود، در طول دولت یازدهم بیش از ۲٫۵ برابر افزایش داشته است.
در پایان اظهار امیدواری میشود که صاحبان قلم با افزایش سطح دانش خود در حوزه های تخصصی بتوانند در نقل مضامین به شیوهای منصفانه و به دور از غرض ورزی های شخصی و یا جناحی اقدام نمایند تا بدین شکل رسالت رسانه در ترویج دانش و آگاهی شفاف محفوظ بماند.
محمد ناصری
رییس روابط عمومی
توضیحات نویسنده مقاله
ضمن تشکر از روابط عمومی شرکت ملی نفت ایران که به جای روابط عمومی وزارت نفت به مقاله ی منتشره در سایت الف توضیحاتی را ارایه داده است معروض می دارد که بندهای ۴،۲،۱ و ۵ به کلی با یادداشت منتشره مبنی بر اینکه “تا کنون در دولت یازدهم هیچ قراردادی برای توسعه ی میادین مشترک و غیر مشترک امضا نشده است” غیر مرتبط بود طی این بندها روابط عمومی تلاش نموده بود با تشریح شرایط تحریم ( گویی قبل از این دولت تحریم نبوده)، رفتن در خاکریز بابک زنجانی یا مقایسه دولت با دولتهای قبل و مواردی از این قبیل، به موضوعاتی غیر از موضوع مقاله ی منتشره در سایت الف بپردازد برای احترام به افکار عمومی بندهای پاسخ روابط عمومی به شرح زیر مرور می شود:
الف) در بند یک از پاسخ روابط عمومی به شرایط کلی مثل تحریم به عنوان مانع توسعه نفت اشاره شده بود که در همین شرایط تحریم در دولت قبل قراردادهایی امضا و وارد فعالیتهای اجرایی شده اند( میادینی مثل یاران شمالی و جنوبی که نهایتا در این دولت یاران شمالی به تولید رسیده و یاران جنوبی به زودی به تولید خواهد رسید) پس چرا در این دولت “انعقاد قرارداد توسعه” اتفاق نیفتاده است؟
مرور مقاله ی سایت الف، حتما برای روابط عمومی مشخص خواهد نمود که به هیچ وجه قصد تبرئه ی زنجانی(که قوه ی قضاییه در مورد آن حکم داده) نبوده و نیست بلکه صرفا جهت تقریب به ذهن خوانندگان به بزرگی خسارت عدم النفع وارد شده توسط مسولان نفتی فعلی، از قضیه ی بابک زنجانی به عنوان یک مقیاس استفاده شده و عنوان داشته که عدم اقدام وزارت نفت در انعقاد قرارداد، ۵۰ برابر بابک زنجانی خسارت وارد نموده است لازم به ذکر نیست که اقایان زنگنه و جهانگیری همیشه از زنجانی به عنوان یک عدد بزرگ و یک خاکریز بزرگ استفاده کرده اند حال خوب است بدانند خودشان چند برابر او خسارت وارد کرده اند.
ب) مطالب مطروحه در بند دو به کلی غیر مرتبط با مقاله ی منتشره به مقایسه ی درآمد دولت نهم و دهم و دولت یازدهم اشاره کرده است.
ج) در بند سه روابط عمومی اشاره به امضای ده فقره “یادداشت تفاهم” نموده است که عزیزانی که با الفبای امور حقوقی و قراردادها هم آشنا هستند واقفند که “یادداشت تفاهم” با “قرارداد” کاملا متفاوت است. یادداشت تفاهم هیچ تعهدی برای امضاکنندگان ایجاد نمی کند و صرفا طرفین در آن اظهار علاقه می کنند که ضمن تبادل اطلاعات با یکدیگر برای یافتن راههای همکاری مذاکره کنند که ممکن است مذاکرات پس از یادداشت تفاهم، منجر به امضای قرارداد بشود یا نشود.
صد البته آرزوی همه ی ماست که برای کاسته شدن از دامنه ی عدم النفع های چند ده میلیارددلاری، همگی به انعقاد قرارداد( البته نه مانند قرارداد کرسنت) منجر شوند اگر چه باید گفت تاکنون این یادداشت تفاهم ها هیچ کدام منجر به امضای قرارداد نشده است. آیا گذشت حدود چهل ماه از عمر این دولت برای تدوین و امضای یک قرارداد زمان کمی است؟
کاش روابط عمومی در پاسخ خود صرفا به امضای یک قرارداد توسعه ای اشاره می فرمود یا لااقل دلیل توقف مناقصه ی کارخانه ی فرآورش آزادگان جنوبی که حدود ۸۰ حلقه چاه آن در شرایط تحریم حفاری شده بود را ذکر می کرد نه اینکه تلاش نماید “یادداشت تفاهم” را به جای “قرارداد” بنشاند.
د) در بند چهار روابط عمومی تلاش نموده بگوید افق تولید در غرب کارون یک میلیون بشکه نیست و ۱٫۲ میلیون بشکه است که باید گفت اولا با این حساب خسارت عدم النفع وارد شده ، ۲۰ درصد بیشتر از اعداد مطروحه در مقاله است و جرم وزارت نفت سنگین تر از اعداد مطروحه است البته کارشناسان نفت می دانند که معمولا سه افق خوشبینانه، بدبینانه و واقع بینانه در مطالعات و شبیه سازیها برای پتانسیل تولید از مخازن و میادین مطرح می شود که باید عرض شود ۱٫۲ میلیون بشکه خوشبینانه بوده ولی نگارنده برای جلوگیری از ملامت کارشناسان محاسبات حداقل عدم النفع را بر اساس پیش بینی واقع بینانه ی تولید ( نه خوشبینانه) صورت داده است.
ه ) و نهایتا روابط عمومی در بند ۵ به افزایش ظرفیتهای تولید گاز در پارس جنوبی را اشاره داشته که مقاله ی منتشره هم عنوان داشته قراردادها و پیشرفت عمده ی طرحهای پارس جنوبی محصول عمل دولت قبل بوده که در این دولت به ثمر نشسته است و این دولت هیچ قراردادی را منعقد ننموده است و ردیه ای بر مقاله ی منتشره در این بند هم به چشم نمی خورد.
ای کاش روابط عمومی شماره ی یک قرارداد توسعه ی میدان مشترک یا غیر مشترک را به همراه موافقت نامه ی آن منتشر می کرد( که البته چنین قراردادی تاکنون وجود خارجی ندارد) .ای کاش روابط عمومی موضوع رکود کارخانه های سازنده ی تجهیزات و کاهش چند هزارنفری شاغلین طرحهای توسعه ی میادین که نتیجه ی مستقیم عدم انعقاد قرارداد توسعه ی میادین است را در جوابیه ی خود مورد ملاحظه قرار می داد و چندین ای کاش دیگر…
با تشکر
رضا نجفی کارشناس نفت
منبع: alef.ir