وزیر دولت احمدی نژاد عملکرد دولت روحانی در اشتغال را زیر سوال برد

در روزهای اخیر باری دیگر، بازارکار ایران با تاکید بر توفیق یا عدم توفیق دولت ها در ایجاد اشتغال ، از سوی رئیس جمهور روحانی، برخی اعضای کابینه و مشاوران ایشان تحلیل می شود که چند نکته برجسته آنها عبارتند از اینکه ، دولت های نهم و دهم در ایجاد اشتغال ( بر اساس معیار اشتغال خالص) توفیقی نداشتند و به طور مثال  سالیانه تنها ۱۴ هزار شغل خالص ایجاد کرده اند و در مقابل دولت یازدهم سالیانه هفتصد هزار شغل ایجاد کرده‌است و یا اینکه عدم توفیق دولت یازدهم در کاهش نرخ بیکاری نه به دلیل عدم موفقیت آن در ایجاد شغل، بلکه ناشی از افزایش جمعیت فعال یا به عبارتی افزایش عرضه نیروی کار است. اما به گواهی آمار رسمی منتشره مرکز آمار ایران که هم اکنون در پایگاه های نهادهای رسمی قابل دسترسی است، خلاف آن مستفاد می‌شود، که به اختصار توضیح داده می‌شود.

جمعیت فعال کشور( شاغلین و افراد جویای کار ) در بهار سال ۱۳۸۴، یعنی در آستانه شروع به فعالیت دولت نهم ( دولت رئیس جمهور احمدی نژاد) ۲۱,۶۰۰,۰۰۰ نفر بوده است و این عدد در بهار سال ۱۳۹۲ یعنی حدودا در زمان پایان کار دولت دهم و در آستانه شروع به فعالیت دولت یازدهم برابر ۲۴,۸۰۰,۰۰۰ نفر بوده است. به عبارتی ۳,۲۰۰,۰۰۰ نفر در فاصله یاد شده ( دوره دولت های نهم و دهم) به جمعیت فعال کشور افزوده شده، که بایستی برای آنها شغل ایجاد می‌شد.

حال اگر فصل مشابه امسال یعنی بهار سال ۱۳۹۵ را در نظر بگیریم، جمعیت فعال کشور به ۲۵,۸۰۰,۰۰۰ نفر رسیده است، یعنی رئیس جمهور روحانی طی سه سال اول فعالیتش (بهار ۱۳۹۲ تا بهار ۱۳۹۵) با یک میلیون نفر افزایش در جمعیت فعال در بازار کار کشور مواجه شده است. بدین ترتیب ملاحظه   می شود که ادعای افزایش نسبی جمعیت فعال در دولت یازدهم در مقایسه با دولت های نهم و دهم، از سوی دولتمردان یازدهم منطبق با آمار منتشره نیست و صحت ندارد . چرا که ، اگر طی سه سال فعالیت دولت یازدهم یک میلیون نفر به جمعیت فعال کشور اضافه شده طی هشت سال فعالیت دولت های نهم و دهم ، ۳/۲ برابر این رقم به جمعیت فعال کشور اضافه شده بود.

نرخ بیکاری

نرخ بیکاری در بهار سال ۱۳۸۴، یعنی در آستانه شروع فعالیت دولت نهم، برابر ۱۱/۹ درصد بود که در بهار سال ۱۳۹۲ یعنی در آستانه اتمام فعالیت دولت دهم، به ۱۰/۶ درصد کاهش یافت. به عبارتی به رغم افزایش ۳/۲ میلیون نفری جمعیت فعال که در دوره فعالیت دولتهای نهم و دهم روانه بازار کار شدند، نه تنها نرخ بیکاری افزایش نیافت، بلکه به میزان ۱/۳ واحد درصد نیز از آن کاسته‌شد.

اما در مقابل نرخ بیکاری ۱۰/۶ درصدی درآستانه شروع فعالیت دولت یازدهم (یعنی بهار سال ۱۳۹۲)، در بهار سال ۱۳۹۵ به ۱۲/۲ درصد رسیده‌است. آن هم در شرایطی که تنها یک میلیون نفر به جمعیت فعال کشور افزوده شده‌است. لذا دلیل کاهش ولو اندک نرخ بیکاری در پایان دولت دهم نسبت به آغاز دولت نهم و در مقابل افزایش قابل توجه ۱/۶ واحد درصدی نرخ بیکاری در دولت یازدهم را نه در افزایش جمعیت فعال یا عرضه نیروی کار، بلکه در نقصان مشاغل ایجاد شده (تقاضا برای نیروی کار) در دولت یازدهم باید جستجو کرد.

تغییرات اشتغال (میزان اشتغال خالص)

تعداد کل شاغلین (میزان اشتغال) در بهار سال ۱۳۸۴ یعنی آستانه شروع بکار دولت نهم، برابر با ۱۹,۰۲۹,۶۰۰ نفر بوده است که در بهار سال ۱۳۹۲ به ۲۲,۱۷۱,۲۰۰ نفر بالغ شد. حال اگر بنا به معیار (پر اما و اگر) دولت یازدهم، «اشتغال خالص» را بسنجیم، در دوره دولت نهم و دهم، حدود ۳,۱۴۱,۶۰۰ شغل یعنی سالیانه به طور متوسط، ۳۹۳ هزار نفر شغل (به اصطلاح شغل خالص) ایجاد شده‌است که مانع از افزایش نرخ بیکاری شده‌است.

اما اگر همین عدد را برای فاصله بهار سال ۱۳۹۲ یعنی شروع به کار دولت یازدهم تا بهار ۱۳۹۵ بسنجیم، به عدد ۴۸۱,۲۰۰ شغل خالص ایجاد شده برای دوره فعالیت دولت یازدهم و حدود ۱۶۰ هزار نفر شغل سالیانه می‌رسیم که مشخص می‌کند چرا نرخ بیکاری در بهار امسال به ۱۲/۲ درصد رسیده‌است. به عبارتی نقصان مشاغل ایجاد شده در دوره فعالیت دولت یازدهم منجر به افزایش نرخ بیکاری شده‌است. چرا که دولت یازدهم نتوانسته حتی نصف متوسط سالیانه شغل خالص ایجاد شده در دولت‌های نهم و دهم، شغل ایجاد کند و لذا نرخ بیکاری در دولت یازدهم افزایش یافته‌است. (شایان ذکر است اگرچه اشتغال خالص معیار معتبری نیست، کما اینکه کافی است به نوسان شدید فصلی آن توجه شود، مع هذا به دلیل تأکید دولتمردان دوره یازدهم بر این معیار، به آن پرداخته‌شد).


جدول (۱) خلاصه‌ای از این آمار را نشان می‌دهد.





رشد اقتصادی و ظرفیت ایجاد شغل

گواه آماری دیگری که بر ناکامی دولت یازدهم در ایجاد اشتغال و لاجرم افزایش ۱/۶ واحد درصدی نرخ بیکاری در دوره فعالیت آن صحه می گذارد، نرخ رشد اقتصادی است.

دولتمردان دوره یازدهم مدعی بودند و هستند که برای ایجاد هر یکصد هزار شغل در ایران، نیازمند یک درصد رشد اقتصادی هستیم. مستقل از مباحث مرتبط با ترکیب رشد از حیث کاربری و سرمایه بری، باز وارد مناقشه نشده و بر همین معیار دو دوره مقایسه می شود.

تولید ناخالص داخلی(GDP) به قیمت ثابت در کل دوره فعالیت دولتهای نهم و دهم (انتهای دوره به ابتدای دوره) در مجموع (با نفت) ۲۸/۲ درصد و بدون نفت ۴۶ درصد رشد کرده‌است که اگر عدد رشد با نفت را درنظر بگیریم، حداقل ایجاد ۲,۸۲۰,۰۰۰ شغل را توانسته پشتیبانی کند (و اگر رشد بدون نفت را در نظر بگیریم به عدد ۴,۶۰۰,۰۰۰ شغل می رسیم).

شایان ذکر است پایین بودن رشد کل (با نفت) نسبت به رشد کل ( بدون نفت) به علت کاهش تولید نفت ناشی از تحریم ها است.

اگر عدد فوق را برای دولت یازدهم تا پایان سال ۱۳۹۴ در نظر بگیریم، رشد اقتصادی کل دوره فعالیت این دولت (تا پایان سال ۱۳۹۴)، با نفت تنها «یک درصد» و بدون نفت «۱/۶ درصد» می شود که حداکثر می‌تواند به ترتیب ایجاد ۱۰۰ و ۱۶۰ هزار شغل را پشتیبانی کنند که گواه دیگری بر ناکامی دولت یازدهم در ایجاد اشتغال است. حال در شرایطی است که نرخ رشد اقتصادی سال یاد شده حداکثر صفر بوده است، ادعا می شود در این سال، حدود ۷۰۰ هزار شغل ایجاد شده است و مشخص نشده‌است که چگونه رشد صفر، توانسته ۷۰۰ هزار شغل ایجاد کند. حال چنانچه حتی رشد پنج درصدی مورد ادعای دولتمردان برای ۱۳۹۵ نیز محقق شود اتفاق چندانی در سال پایانی دولت یازدهم در حیطه اشتغال رقم نمی خورد و حکایت از ناکامی دولت یازدهم در ایجاد شغل تا پایان دوره فعالیتش را دارد. چرا که ۵ درصد رشد ادعایی، ازمحل افزایش صادرات و فروش نفت است که به دلیل ماهیت سرمایه‌بری، دولتی بودن و وجود ظرفیت مازاد دربخش نفتی، هیچگاه نمی‌توان انتظار داشت که پانصد هزار شغل جدید ایجاد‌ نماید که اگر چنین شود نیز حداکثر متوسط سالیانه ظرفیت ایجاد شغل در دولت یازدهم طی چهار سال فعالیت، به حدود۱۶۰ هزار شغل می‌رسد که هم به مراتب کمتر از عملکرد اشتغال‌زایی دولت نهم و دهم است و هم فاصله چشمگیری از ادعای عملکرد هفتصد هزار شغل دولت یازدهم دارد


منبع: alef.ir

بانک مرکزی: برجام باعث بازگشت اقتصاد به مسیر رشد و پیشرفت شد

پس از سال‌ها مذاکره در خصوص برنامه هسته‌ای ایران و لغو تحریم‌های ظالمانه مالی و اقتصادی، سرانجام توافق جامع هسته‌ای در تاریخ ۲۶ دی‌ماه ۱۳۹۴ بین ایران و گروه کشورهای ۱+۵ نهایی و اجرایی و بر این اساس، روند لغو تحریم‌های مالی و اقتصادی مرتبط نیز آغاز شد.

با توجه به انتظارات بسیار مثبتی که در مورد آثار برجام وجود داشته است، موضوع مهمی که هنگام ارزیابی این آثار در سالگرد برجام باید مورد توجه قرار گیرد، پیامد‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی توافق جامع هسته‌ای است. نباید فراموش کرد که روند تحریم‌های مالی و اقتصادی در صورت تداوم روند گذشته در حال تشدید شدن بود و احتمال بروز چالش‌های فراوان پیش‌روی اقتصاد کشور دور از ذهن نبود.

 بانک مرکزی در گزارش به پسابرجام پرداخته و اعلام کرد: حال که یک سال از دستیابی به توافق جامع هسته‌ای گذشته است، بررسی آثار اقتصادی اجرای برجام حکایت از اثرات مثبت قابل‌ملاحظه آن بر مولفه‌های مختلف و عمده اقتصادی دارد که در ادامه، عملکرد برخی از آنها مرور می‌شود.

نرخ ارز
در ابتدای دولت یازدهم تاکنون، به دلیل شکل‌گیری انتظارات مثبت در خصوص دستیابی به توافق با گروه کشورهای ۱+۵ و بهبود روابط تجاری و مالی با دنیا و همچنین برداشته شدن محدویت‌های فروش نفت ایران، نوسانات نرخ ارز و رشد متوسط نرخ ارز در بازار غیررسمی کاهش چشمگیری داشته است. در این راستا، متوسط نرخ اسمی برابری دلار در بازار غیررسمی ارز در سال‌های ۱۳۹۳، ۱۳۹۴ و هشت ماهه ۱۳۹۵ در مقایسه با ارقام دوره مشابه در سال گذشته به ترتیب معادل ۳٫۰، ۵٫۲ و ۴٫۵ درصد رشد داشته و همچنین شکاف نرخ ارز رسمی از بازار غیررسمی کاهش محسوسی یافته است. انتظارات مثبت نسبت به دستیابی به توافق هسته‌ای و همچنین اجرایی شدن برجام در کنار سیاست‌های ارزی بانک مرکزی سهم قابل توجهی در کنترل بازار ارز داشته‌اند.

لازم به توضیح است که علی‌رغم ثبات مناسب بازار ارز از سال ۱۳۹۲ تا هشت ماهه اول سال ۱۳۹۵، نوسانات بازار ارز در آذر ماه سال جاری با توجه به شرایط بنیانی مناسب اقتصاد کشور، عمدتاً متاثر از عامل انتظارات افزایش یافته است. بر این اساس با مثبت شدن انتظارات پیش‌بینی می‌شود روند ثبات بازار ارز با قوت و قدرت بیشتری تداوم داشته باشد.

تجارت خارجی
با اجرایی شدن برجام و حرکت به سمت عادی شدن روابط اقتصادی و تجاری ایران با دنیا، براساس گزارش مقدماتی گمرک طی‌ ۹‌ماهه سال ۱۳۹۵، جمع کل صادرات به لحاظ وزن ۲۲٫۶ درصد و به لحاظ ارزش (دلاری) حدود ۹٫۱ درصد نسبت به مدت مشابه در سال گذشته افزایش داشته است. همچنین بررسی وضعیت صادرات کالاهای غیرنفتی (بدون احتساب محصولات پتروشیمی، میعانات گازی و گاز طبیعی) نشان می‌دهد که نسبت به ۹ماهه سال ۱۳۹۴ از رشد ۴٫۸ درصدی برخوردار بوده است. علاوه بر آن ارزش دلاری جمع کل واردات به ایران در ۹ماهه سال جاری نسبت به ۹ماهه سال گذشته در حدود ۴٫۴ درصد افزایش داشته است. در مجموع، ارزش مبادلات تجاری کشور در ۹ماهه امسال به ۶۳٫۱ میلیارد دلار رسیده که ۶٫۷ درصد (حدود ۳٫۹ میلیارد دلار) نسبت به سال گذشته افزایش نشان می‌دهد که نشان از مرتفع شدن رکود حاکم بر مبادلات تجاری کشور دارد.

لازم به ذکر است که در ۹ماهه سال ۱۳۹۵ نسبت به مدت مشابه سال قبل، از بین ۱۵ کشور عمده طرف معامله در واردات، میزان واردات به لحاظ وزن و ارزش از کشورهای آسیایی نظیر چین، امارات متحده عربی، جمهوری کره، ترکیه، هند و سنگاپور کاهش یافته و در مقابل میزان واردات به لحاظ وزن و ارزش از کشورهای اروپایی نظیر آلمان، روسیه، ایتالیا، فرانسه، هلند و انگلستان با افزایش همراه بوده است که بازگشت قاره اروپا به جمع شرکاری تجاری کشور را حکایت می‌کند. آمارهای مربوط به تجارت خارجی که به برخی از آنها اشاره شد نشان می‌دهد که با گذشت حدود یکسال از برجام، از مشکلات مبادلات تجاری ایران کاسته شده است.

اشتغال
بر اساس نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران، تعداد شاغلان در بخش‌های مختلف اقتصادی از فصل چهارم ۱۳۹۴ تا فصل دوم ۱۳۹۵ نسبت به فصول مشابه در سال قبل به ترتیب ۱٫۸، ۳٫۴ و ۲٫۸ درصد رشد کرده است. بر این اساس، مقایسه تعداد کل شاغلین در فصول اول و دوم سال جاری با فصول مشابه سال گذشته حاکی از خالص اشتغال ایجاد شده به ترتیب به میزان ۷۳۸ و ۶۲۵ و هزار نفر بوده است که در مقایسه با عملکرد سال‌های اخیر،‌ ارقام قابل توجهی تلقی می‌شوند.

همچنین طی این دوره افزایش‌ اشتغال با روند رو به بهبود تقاضا در بازار کار نیز همراه بوده است به گونه‌ای که افرادی بیشتری با شکل‌گیری انتظارات مثبت نسبت به تحولات مثبت اقتصادی، به جستجوی شغل پرداخته‌اند که در پی آن سهمی از جمعیت غیرفعال به جمعیت فعال (عرضه نیروی کار) تبدیل شده و نرخ مشارکت اقتصادی افزایش یافته است. برای مثال بر اساس داده‌های مرکز آمار نرخ مشارکت در فصل چهارم سال ۱۳۹۴ و فصول اول و دوم سال ۱۳۹۵ به ترتیب ۳۷٫۷، ۳۹٫۵ و ۴۰٫۴ درصد بوده که هریک نسبت به فصل مشابه سال قبل به ترتیب ۰٫۴، ۱٫۵ و ۱٫۵ واحد درصد افزایش یافته است.

رشد اقتصادی
بر اساس محاسبات مقدماتی انجام شده بر پایه آمار و اطلاعات دریافتی از مراجع آماری، تولید ناخالص داخلی در نیمه اول سال ۱۳۹۵ معادل ۷٫۴ درصد رشد داشته است. بی‌شک یکی از تحولات بسیار مهمی که تاثیر معناداری بر جهش رشد اقتصادی در سال جاری داشته است، افزایش تولید و صادرات نفت خام و میعانات گازی با مرتفع شدن موانع صادرات پس از اجرای برجام بوده است.

به واسطه رفع تحریم‌ صادرات نفت پس از اجرایی شدن برجام، در سه ماهه چهارم سال ۱۳۹۴ نسبت به دوره مشابه در سال قبل تولید و صادرات نفت خام به ترتیب معادل ۱۲٫۱ و ۲۴٫۲ درصد رشد داشت. روند افزایش تولید و صادرات نفت خام در سال جاری نیز ادامه داشته به طوری که در شش ماهه اول سال ۱۳۹۵ نسبت به شش ماهه اول سال گذشته، تولید نفت خام ۱۴٫۹ درصد و صادرات آن ۴۶٫۵ درصد افزایش داشته است.

افزایش صادرات نفت خام از محل افزایش تولید علاوه بر اثرگذاری مستقیم بر تولید ناخالص داخلی، به صورت غیرمستقیم (از طریق بودجه دولت) نیز می‌تواند محرک موثری در رشد سایر گروه‌های اقتصادی کشور تلقی شود. آمار مربوط به اجزای تولید ناخالص داخلی در نیمه اول سال ۱۳۹۵ نشان می‌دهد که علاوه بر رشد بالای ارزش افزوده گروه نفت، رشد ارزش افزوده اغلب گروه‌های اقتصادی نیز مثبت بوده است.

در این میان رشد ارزش افزوده بخش صنعت در فصل دوم سال ۱۳۹۵ به ۲٫۱ درصد رسیده که حاکی از تغییر رو به بهبود روند تحولات در این بخش است. بر این اساس و با توجه به روند رو به رشد قیمت نفت خام صادراتی از فصل چهارم سال ۱۳۹۴ و تداوم این روند تا فصل سوم سال جاری، انتظار تقویت رشد گروه صنایع و معادن در شش‌ماهه دوم سال جاری را می‌توان داشت.

تورم
نرخ تورم (متوسط تغییرات ۱۲ ماهه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی) به طور قابل ملاحظه و در مسیری مستمر از ۴۰٫۴ درصد در مهرماه سال ۱۳۹۲ به ۸٫۶ درصد در آذرماه سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. علاوه بر این، نرخ تورم نقطه به نقطه نیز از ۴۵٫۱ درصد در خردادماه سال ۱۳۹۲ به ۹٫۲ درصد در آذرماه سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. یکی از عوامل عمده روند نزولی نرخ تورم طی دوره مذکور، اقدامات و سیاست‌های سازگار دولت یازدهم و نیز بهبود قابل ملاحظه انتظارات تورمی عمدتاً در نتیجه ثبات بازار ارز بوده است. لازم به تاکید است که با اجرایی شدن برجام و تسهیل مبادلات تجاری و نیز افزایش قابل توجه صادرات کشور، ریسک بی‌ثباتی بازار ارز به میزان قابل توجهی کاهش یافته است؛ با این اوصاف پیش‌بینی می‌شود نرخ تورم تا پایان سال ۱۳۹۵ در محدوده تک‌رقمی حفظ شود.

جمع‌بندی
تحولات اقتصادی کشورها مستقل از تحولات بین‌المللی نیست و هر چه اقتصاد کشورها دارای ارتباطات بیشتری با دنیای خارج باشند، لاجرم اثرپذیری آنها از شوک‌ها و رخدادهای مثبت و منفی بین‌المللی نیز بیشتر خواهد بود. اقتصاد ایران نیز با توجه به وابستگی بالای آن به درآمدهای نفتی به تعبیری، اثرپذیری بالایی از تحولات روابط بین‌المللی و نیز شوک‌های نفتی داشته است.

یکی از شوک‌های نفتی که طی سال‌های گذشته اقتصاد ایران را با دشواری‌های بسیاری مواجه ساخت، تحریم خرید نفت از سوی برخی از کشورهای طرف تجاری ایران بود. تحریم‌هایی که دامنه آن از خرید نفت تا نحوه پرداخت و انتقالات عواید ارزی فروش نفت می‌رسید و فرصت‌های بسیاری را در خصوص تولید و سرمایه‌گذاری به طور خاص در حوزه انرژی از دسترس ایران خارج ساخته بود.

با آغاز فعالیت دولت یازدهم، رفع تحریم‌های ظالمانه مالی و اقتصادی در دستور دولت قرار گرفت و نتیجه آن نیز پس از مدت‌ها مذاکرات، دستیابی به توافق جامع هسته‌ای بود. همان‌طور که نشان داده شد اثرات اجرایی شدن برجام طی یک سال گذشته نشان دهنده دستاوردهای قابل توجهی در حوزه‌های مختلف اقتصادی بوده است که انتظار می‌رود با توجه به روند تدریجی بازگشت اقتصاد به مسیر رشد و پیشرفت، در آینده نیز اقتصاد کشور شاهد تحولات مثبتی باشد.


منبع: alef.ir

سهم تفریح و فرهنگ در سبد هزینه‌ای کارگران؛ ماهانه ۴۱ هزار تومان

مهر نوشت: تفریح و امور فرهنگی قطعا یکی از الزامات نشاط هر جامعه است؛ اما این موضوع زمانی اهمیت ویژه‌تری پیدا می‌کند که بودجه تفریح در سبد هزینه «کارگران» به عنوان آسیب‌پذیرترین قشر جامعه، مطرح می‌شود. در این میان قطعا تفریح و فرهنگ در زندگی هر انسان، جایگاه ویژه‌ای دارد که برآیند آن، ایجاد نشاط در جامعه است و این مهم، در زندگی اقشار آسیب‌پذیر جامعه به ویژه شاغلان مشاغل سخت و زیان‌آور، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

اما با تمام این اوصاف، بر اساس آمار مراجع رسمی کشور، سهم امور فرهنگی در هزینه سبد خانوار به ویژه زندگی کارگران که درگیر آثار روانی ناشی از کار هستند، بسیار ناچیز برآورد می شود.

طبق آخرین گزارش مرکز آمار ایران، از شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی (تورم) در آذرماه، سهم تفریح و فرهنگ در بودجه خانوارهای شهری فقط ۵.۱ درصد است که البته بانک مرکزی آماری منتشر کرده که نشان می‌دهد مردم ایران در سال ۱۳۹۴ معادل فقط ۲ درصد از درآمد خود را به تفریح و امور فرهنگی پرداخته‌اند.

در حال حاضر حداقل مزد کارگر ۸۱۲ هزار تومان است که محاسبه سهم ۵.۱ درصدی بودجه تفریح و فرهنگ در یک خانواده کارگری، ۴۱ هزار و ۴۱۲ تومان می‌شود. البته میانگین بودجه فرهنگی برای خانواده‌های کارگری، ۱۸ هزار تومان برآورد شده؛ اما واقعیت این است که چه تفریحی وجود دارد تا با صرف ۴۱ هزار تومان در ماه امکان پذیر باشد؟

در حالی مقابله با آسیب های اجتماعی و تقویت بنیه فرهنگی خانواده ها مورد تاکید همیشگی مسئولان و مدیران فرهنگی کشور بوده و هست که با این سهم اندک امور فرهنگی در سبد هزینه کارگران، گرایش به خرید ابزارهای ارزان قیمت، اما نامناسب به لحاظ فرهنگی یکی از گزینه های خانواده ها محسوب می شود.

با این حال حدود یکماه پیش وزیر کار با اشاره به اینکه دولت آثار روحی و روانی ناشی از کار را مدنظر قرار داده و دراین زمینه اقداماتی را آغاز کرده، گفت: برای اینکه بتوانیم کار جامعه کارگری سالم بماند اقداماتی در زمینه سنجش سلامت آنان شروع شده است. وی همچنین از پیش بینی برنامه‌های فرهنگی و ورزشی دولت برای بازنشستگان جامعه کارگری کشور خبر داد.Facebook Twitter Google+ اشتراک


منبع: alef.ir

رتبه ۲۱ ایران در شاخص توسعه فراگیر/ بیشترین نابرابری جهان در روسیه/ ایران بدترین مصرف کننده کربن جهان!

مجمع جهانی اقتصاد در آخرین گزارش خود به بررسی ۱۲ شاخص کلیدی اقتصاد در بین کشورهای دنیا پرداخته و در آخر هر یک از کشورها را بر اساس توسعه فراگیر رتبه‌بندی کرده است. رتیه ایران در بین کشورهای در حال توسعه برابر ۲۱ است.
به گزراش  بازار نیوز، مجمع جهانی اقتصاد به بررسی ۱۰۹ کشور دنیا در شاخص‌های توسعه پرداخته است. به گفته آن‌ها برای بررسی سطح عملکرد اقتصادی کشورها شاخص سرانه تولید ناخالص داخلی به‌تنهایی کافی نیست و ممکن است با مقایسه آن‌ها با یکدیگر به نتیجه‌گیری غلطی برسیم. 

به همین دلیل این مجمع شاخصی را معرفی می‌کند نام شاخص توسعه فراگیر (IDI) . این شاخص بر اساس ترکیبی از KPI  (شاخص‌های کلیدی عملکرد ملی) معرفی می‌شود. شاخص‌های کلیدی عملکرد ملی از سه قسمت رشد و توسعه، فراگیری و عدالت بین نسلی و پایداری تقسیم‌بندی شده است. در بخش رشد و توسعه شاخص‌های سرانه تولید ناخالص داخلی، بهره‌وری نیروی کار، اشتغال و..، در بخش فراگیری درآمد جینی، ثروت جینی و… و در بخش آخر یعنی عدالت بین نسلی پس‌انداز خالص و نرخ وابستگی و … وجود دارد. در ادامه هر یک از این شاخص‌ها را توضیح خواهیم داد.

 



به‌منظور رتبه‌بندی IDI کشورها به دو بخش کشورهای درحال‌توسعه و پیشرفته تقسیم‌بندی شده‌اند. در کشورهای پیشرفته نروژ در جایگاه اول قرار دارد و بعدازآن لوکزامبورگ، سوئیس، ایسلند، دانمارک و سوئد هستند. نکته جالب درباره کشور آمریکا است که در مکان بیست و سوم کشورهای پیشرفته قرار گرفته است. همچنین بررسی شده است که طی ۵ سال اخیر کشورهای دنیا چه مقدار توانسته‌اند شرایط خود را بهبود بخشند. در میان تمام کشورها پیشرفته بیشترین رشد مربوط به ایسلند است. کشور نروژ نیز به نسبت ۵ سال اخیر شرایط بهتری را دارد.

 

ایران بیست و یکمین کشور در میان کشورهای درحال‌توسعه است و پایین‌تر از کشورهایی همچون ترکیه، قزاقتان، پاناما و مالزی قرار دارد. بالاترین رتبه در این گروه از کشورها مربوط به لیتوانی است و بعدازآن آذربایجان و مجارستان قرار دارند. روند ۵ ساله این شاخص در توسعه نشان می‌دهد شرایط کشورمان بدتر شده و ۱,۵۴ درصد مقدار IDI آن کاهش یافته است. بیشترین رشد هم مربوط به کشور لسوتو واقع در جنوب آفریقا است. در میان کشورهای درحال‌توسعه جایگاه چین بسیار جالب است. آن‌ها اگرچه در تولید ناخالص دالی بعد از آمریکا در جایگاه دوم قرار دارد (البته به دلیل جمعیت بالا چین سرانه تولید ناخالص پایینی دارد) اما ازلحاظ توسعه فراگیر حتی در بین کشورهای درحال‌توسعه جایگاهی بهتر از ۱۵ را نتوانسته کسب کند. 

 



 

 

مجمع جهانی اقتصاد به‌منظور اثبات حرفش که سرانه تولید ناخالص به‌تنهایی برای عملکرد اقتصادی یک کشور اهمیت ندارد به مقایسه رتبه‌های کشورها در آن و شاخص IDI می‌پردازد. کشور لوکزامبورگ با سرانه‌ای در حدود ۱۱۰۰۰۰ هزار دلار (یکی از دلایل سرانه بالای این کشور جمعیت ۵۰۰ هزارنفری آن‌ها است) در جایگاه اول است ولی بر اساسIDI  پایین‌تر از نروژ قرار می‌گیرد. درواقع جایگاه اول و دومی دنیا بر اساس این شاخص با یکدیگر جابه‌جاشده است. لتونی در بین کشورهای درحال‌توسعه در هر دو شاخص مکان‌ اول را دارد. ایران نیز به نسبت شاخص سرانه تولید ناخالص داخلی که بیست و هفتم دنیا است رتبه‌اش ۶ واحد بهبود یافته است.

 



 

 

بررسی هر سه بخش رشد، فراگیری و عدالت بین نسلی در کشورهای پیشرفته نشان می‌دهد کشور نروژ در دو بخش عدالت بین نسلی و رشد در جایگاه اول است ولی در شاخص فراگیری پایین‌تر از ایسلند قرار دارد. کشور ایران نیز در شاخص رشد جایگاه ۵۷ کشورهای درحال‌توسعه را دارد، در فراگیری در رتبه دوم در شاخص عدالت بین نسلی ۳۹ دنیا است. مهم‌ترین دلیل اینکه رتبه ایران در بالای جدول کشورهای درحال‌توسعه می‌باشد به دلیل بخش فراگیری است.

 



 

مجمع جهانی اقتصاد هرکدام از اجزای شاخص‌IDI  را به‌طور مجزا ارائه داده است. سرانه تولید ناخالص داخلی برابر ۵۹۳۹ دلار و بهره‌وری نیروی کار برابر ۵۰۲۱۷ دلار است. بهره‌وری نیروی کار به‌صورت ستاده هر واحد از نیروی کار تعریف شده است. شاخص امید به زندگی که بر اساس آمارهای ۲۰۱۵ است ۶۶,۵ سال می‌باشد. ولی در بخش رشد، ایران در شاخص اشتغال وضعیت خوبی ندارد (۳۹.۶) درصد است. یعنی بر اساس این آمار ۶۰.۱ درصد بیکاری وجود دارد. اما این آمار یک تفاوتی با آمارهای رسمی نرخ بیکاری است. این شاخص بیانگر نسبت اشتغال به جمعیت است. سن ۱۵ سال به بالا به‌طورکلی به‌عنوان جمعیتی که می‌توانند کار کنند شناخته می‌شوند. ولی در آمارهای رسمی کشورهای دنیا نرخ اشتغال بیانگر این است که چند درصد از جمعیت فعال کشور مشغول به کار هستند.

شاخص فراگیری از۴قسمت درآمد جینی، نرخ فقر، ثروت جینی و میانه درآمدی تشکیل شده است. برای ایران درآمد جینی برابر ۳۶ در نشر گرفته شده است. خالص درآمد جینی نشان‌دهنده توزیع درآمدی بین کشورهای دنیا است. در واقع هر جه این عدد بی صفر نزدیک‌تر باشد نابرابری درآمدی کمتر و هرچه به ۱۰۰ نزدیک‌تر شود نابرابری درآمدی بیشتر می‌شود. نکته عجیب در مورد شاخص فراگیری ایران برمی‌گردد به رتبه ایران در شاخص نرخ فقر. این شاخص برای کشور ۰,۷ درصد تعریف شده است. در توضیح این شاخص مجمع جهانی اقتصاد گفته که آن را برای کشورهای درحال‌توسعه به این صورت تعریف کرده است: درصدی از جمعیت  که با درآمد کمتر از ۳.۱۰ دلار بر اساس در روز  قیمت‌های جهانی زندگی می‌کنند. 

 

به گزارش مجمع جهانی اقتصاد، در ثروت جینی نیز شاخص ایران برابر ۷۷,۹ است. این شاخص تفاوت بین توزیع ثروت را نشان می‌دهد و یکی از شاخص‌هایی است که می‌تواند برای بررسی نابرابری در کشور‌ها استفاده شود. هرچه این عدد به صفر نزدیک‌تر شود نابرابری ثروت بیشتر خواهد بود و هرچه به سمت ۱۰۰ بود این نابرابری افزایش می‌یابد. در این شاخص شرایط کشور روسیه توجه را بسیار جلب می‌کند. این کشور که تا همین چند دهه پیش به‌عنوان یک کشور سوسیالیست شناخته می‌شود در بین تمام کشورهای دنیا نابرابری بیشتری دارد. شاخص ثروت جینی برای روسیه برابر ۹۲.۳ است. در مورد میانه درآمدی آماری برای ایران وجود ندارد.

 

عدالت بین نسلی و توسعه پایدار نیز از ۴ شاخص تشکیل‌شده است. در بخش پس‌انداز ناخالص ملی ایران به رنگ زرد نشان داده‌شده و شرایط مناسبی در آن ندارد. در توضیح این شاخص مجمع جهانی اقتصاد گفته است که برابر پس‌انداز ناخالص ملی به‌علاوه هزینه‌های آموزش‌وپرورش منهای تخلیه انرژی و مواد معدنی است. درواقع این شاخص می‌گوید چند درصد از پس‌انداز یک کشور توسط فروش مواد طبیعی (نفت، زغال‌سنگ و…)حاصل نمی‌شود. در شاخص شدت کربن ایران با اختلاف بسیار زیادی بدترین کشور دنیا است. این شاخص می‌گوید بری هر دلار تولیدی چه مقدار دی‌اکسید کربن تولید می‌شود. این آمار بر اساس میزان مصرف داخلی مواد طبیعی از جمله گاز طبیعی و نفت است. همان‌طور که می‌دانید مسئولان کشور بارها اعلام می‌کنند که مصرف گاز در ایران بسیار بالا است. بنا بر آمارها مصرف گاز در کشور به‌اندازه کل مصرف کشورهای اروپا است. شاخص بعدی مرتبط با عدالت بین نسلی، بدی دولت است در این شاخص نیز وضعیت ایران در بین کشورهای درحال‌توسعه مناسب است. رقم ۴۰,۲ درصدی نرخ وابستگی بیان می‌کند چه نسبت از جمعیت جوان‌تر از ۱۵ سال یا بالاتر از ۶۴ سال به جمعیت در سن اشتغال (۶۴-۱۵ سال) وابسته‌اند.

 



 

 

مجمع جهانی اقتصاد درباره ایران می‌گوید این کشور درزمینهٔ رشد فراگیر ۱,۵۴ درصد شاخصش کاهش‌یافته است اما همچنان جایگاه ۲۱ در بین ۷۹ کشور درحال‌توسعه بر اساس شاخص IDI دارد. ایران به نسبت دیگر کشورهای منطقه بهره‌وری نیروی کار، امید به زندگی، نرخ وابستگی قوی دارد. بیشترین دلیل نزول شاخص طی این ۵ سال، کاهش سرانه ناخالص داخلی، بهره وری نیروی کار و نرخ اشتغال است. طبقه متوسط همچنان بسیار بزرگ است اما اندازه آن کاهش یافته و همچنین نرخ اشتغال بسیار بالا و ایران یکی از بدرین کشورها در زمینه شدت کربن دی‌اکسید می‌یاشد.


منبع: alef.ir

آقای طیب نیا طلبکاران دولت در ایران بلاتکلیف هستند!

چند روز پیش وزیر اقتصاد در نشست هیئت نمایندگان اتاق ایران، رقم جدیدی از میزان بدهی‌های دولت ارائه کرد. بر اساس گفته‌های ایشان «ابتدای این دولت چنین می‌پنداشتیم که بدهی‌های دولت نهایتاً رقم ۱۵۰ هزار میلیارد تومان است، بعد از آغاز به کار دولت برای شفاف شدن رقم دقیق این بدهی‌ها دفتری در وزارت اقتصاد شکل گرفت. نتیجه این شد که رقم دقیق بدهی‌های دولتی الان عددی بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار میلیارد تومان است.»

آقای طیب نیا در این جلسه عنوان کردند بدهی‌های دولت نسبت به GDP (تولید ناخالص ملی) عدد قابل‌توجهی نیست. این رقم برای کشوری مثل ژاپن ۲۱۰ درصد است این در حالی است که این نسبت برای ایران به ۴۰ درصد است. از همین رو نسبت بدهی به GDP کشورها شاخص مهمی است. حتی در امریکا نسبت این بدهی ۶۰ درصد است. بنابراین در اکثر کشورها میزان رقم بدهی دولت بالاست. اما تفاوت این کشورها با ایران این است که رقم بدهی و نحوه بازپرداخت آن سروسامان گرفته است. به‌طور مثال در بیشتر کشورها اوراق خزانه ۳۰ ساله بین مردم رد و بدل می‌شود، به‌این‌ترتیب بدهکار بلاتکلیف نیست.

به‌هرحال زمانی که دولت بدهکار است و پولش را نمی‌دهد، پیمانکاری هم که از دولت طلبکار است، از سوی دیگر به بانک‌ها بدهکار می‌شود و نمی‌تواند این بدهی‌اش را وصول کند. به‌این‌ترتیب این دومینو بدهی همین‌طور ادامه‌دار طی می‌شود. بنابراین همه به‌نوعی به یکجایی بدهکار هستند. اما اگر دولت بدهی‌اش را بپردازد، بدهی باقی افراد و سازمان‌ها و شرکت هم پرداخت می‌شود.

به‌این‌ترتیب آن موضوعی که در ایران مساله سازتر شده است، مساله بلاتکلیفی طلبکاران به دولت است. چراکه با تورم‌های ۲۰، ۳۰ درصدی که طی سال‌های گذشته شاهدش بودیم، اگر طلبکاری بعد از ۵ سال طلبش را بگیرد، درواقع صفر درصد به دست آورده است.

در کشورهای پیشرفته، این‌طور کار نمی‌کنند، تکلیف طلبکار روشن است. دولت اوراق چاپ می‌کند و در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. آن‌ها هم هر طور بخواهند با این اوراق برخورد می‌کنند، اگر خواستند در بورس نقد و رفع احتیاج می‌کنند.

مشکل بدهی دولت در ایران این است که همه می‌گویند طلبکارند، اما آنچه در بودجه آمده است حاکی از این است که دولت می‌تواند تا ۴۰ هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت و اوراق خزانه برای بدهی‌اش صادر کند که این میزان تنها ۵ درصد کل بدهی‌هایش است. بنابراین اگر حتی هرسال دولت این میزان از اوراق صادر کند تا ۱۰ سال آینده تنها ۴۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق پرداخت‌شده که بازهم از رقم فعلی بدهی مقدار زیادی کمتر است. در این میان باقی بدهی دولت چه می‌شود؟

به‌این‌ترتیب در این شرایط هم رقم مهم نیست، بلکه بلاتکلیفی طلبکاران است که مساله ساز می‌شود. دولت می‌تواند اوراق ۳۰ ساله به مردم بدهد و آن‌ها خریدوفروش انجام دهند. البته باید دقت کرد که اگر این اوراق که شبه پول هستند به گردش درآیند و نقد شوند، تبدیل به نقدینگی و افزایش تورم می‌شوند. این اوراق تا زمانی گردش نداشته باشند و نقد نشوند تأثیر منفی در اقتصاد نخواهد داشت. اگر دولت می‌خواهد این آثار منفی اوراق را برطرف کند باید اوراق را ۳۰ ساله صادر کند. اگر اوراق زمان‌دار باشد نقد نمی‌شود.

عضو هیات نمایندگان اتاق تهران


منبع: alef.ir

قیمت دلار در یک ماه ۶.۸ درصد رشد کرد

به گزارش ایبِنا، بررسی جدیدترین تحولات شاخص های منتخب بازارهای مالی در ایران و جهان در آذرماه امسال که از سوی معاونت امور اقتصادی دفتر تحقیقات و سیاست های پولی و بازرگانی وزارت امور اقتصادی و دارایی ارائه شده نشان می دهد که شاخص کل بورس و اوراق بهادار در این ماه با میانگین ۸۰ هزار و ۲۸۵ واحد نسبت به ماه قبل (آبان ماه) ۱,۳ درصد رشد داشته است.

همچنین قیمت هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید نیز با متوسط فروش یک میلیون و ۱۳۱ هزار تومان، ۱.۵ درصد نسبت به ماه قبل رشد داشته است. همچنین قیمت هر دلار آمریکا نیز در این ماه در بازار تهران ۳۸ هزار و ۷۸۷ ریال فروخته می شد که نشان دهنده ۶,۸ درصد رشد قیمت نسبت به آبان ماه است.

هر یورو در آذرماه سال جاری ۴۱ هزار و ۸۸۷ ریال قیمت داشته که ۴,۹ درصد نسبت به آبان ماه رشد قیمتی نشان می دهد. قیمت هر بشکه سبد نفتی اوپک در ماه مورد بررسی ۴۸.۸ دلار بوده که ۱۱.۲ درصد رشد قیمت داشته است.

 شاخص داوجونز جهانی در آذر امسال ۲۵۰۰,۶ واحد بوده که از ۲.۷ درصد رشد برخوردار است. قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی در این ماه ۱۱۶۸.۹ دلار بوده که نسبت به ماه قبل از آن ۷.۴ درصد افت داشته است.

ارزش دلار در برابر یورو در دوره مورد بررسی ۲,۸ درصد، نسبت به یوآن چین ۱.۵ درصد و نسبت به ین ژاپن نیز ۸ درصد افزایش نشان می دهد.


منبع: alef.ir

۱۶ تن چکش به کشور وارد شده است

به گزارش ایران خبر، براساس آمار گمرک در ۹ ماهه نخست سال جاری بیش از ۱۶ تن انواع چکش و پتک وارد کشور شده است.

براساس واردات این حجم چکش و پتک از کشورهای مختلف جهان، ۶۶ هزار و ۶۵۷ دلار، ارز از کشور خارج شده است.

چکش و پتک از کشورهای تایوان، چین، ژاپن، آلمان، امارات متحده عربی و ایتالیا وارد ایران شده و در این بین چین بزرگترین صادر کننده چکش و پتک به کشور بوده است.


منبع: irankhabar.ir

یک میلیون و ۵۱۱ هزار و ۹۰ واحد مسکن مهر در طی ۱۰ سال واگذار شده است

به گزارش ایران خبر، از ابتدای شروع به کار مسکن مهر در سال ۱۳۸۶ قرار بود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد در سراسر کشور ساخته شود که با خروج ۸۰ هزار واحد آن تعداد کل واحدها به ۲ میلیون و ۲۲۰ هزار واحد رسید. از آن زمان تا کنون یک میلیون ۷۷۴ هزار و ۷۶۱ واحد افتتاح شده که سهم دولت یازدهم از این تعداد ۷۶۴ هزار و ۵۶۰ واحد شامل ۴۳ درصد کل واحدها است. البته تعداد مسکن مهر تحویل شده به متقاضیان در دولت یازدهم ۸۲۱ هزار و ۹۸۷ واحد بوده که ۵۴ درصد از مجموع یک میلیون و ۵۱۱ هزار و ۹۰ واحد مسکن مهر تحویل داده شده را شامل می‌شود.

در دولت یازدهم، به منظور تأمین منابع برای پروژه‌های نیمه‌تمام مسکن مهر، پرداخت بدهی بانک مسکن به بانک مرکزی بابت خط اعتباری مسکن مهر سه سال استمهال شد و به اصطلاح سه سال تنفس داده شد تا در این مدت از محل وصولی اقساط جهت تکمیل واحدها به پروژه‌های نیمه‌تمام تزریق شود که در حال حاضر مهلت سه سال به ده سال با اولویت مسکن مهر افزایش یافته است.

هم‌چنین با برگزاری جلسات هفتگی در بانک مسکن و با دعوت از مدیران کل راه و شهرسازی و مدیریت شعب استانها تلاشهایی برای افزایش روند فروش اقساطی و وصول اقساط صورت گرفت که تعداد فروش اقساطی واحد های شهری انجام شده در دولت یازدهم به ۸۰۸ هزار و ۹۸۵ واحد رسید که ۶۳ درصد کل فروش اقساطی مسکن مهر از ابتدا تاکنون بوده است. بدین‌ترتیب عملکرد فروش اقساطی به عدد یک میلیون و ۲۸۷ هزار و ۴۱۷ واحد افزایش یافت.

از ابتدای طرح مسکن مهر تاکنون سند اعیانی یک میلیون و ۹۶ هزار و ۷۰۸ واحد از سازمان ثبت و اسناد اخذ شده که میزان اسناد اخذ شده در دولت تدبیر و امید ۵۲ درصد کل اسناد اخذ شده از شروع مسکن مهر است. به عبارت دیگر ۵۷۲ هزار و ۲۵۵ واحد در این دولت صاحب سند مسکن مهر شده‌اند. از کل واحدهای تحویل شده تاکنون ۵۴ درصد آن متعلق به عملکرد دولت یازدهم است.

برابر بررسی‌های صورت گرفته در آبان‌ماه ۱۳۹۲ حدود ۳۳۵ هزار واحد راکد و متوقف بوده که در این مدت بیش از ۲۵۰ هزار واحد آنها فعال و تعیین‌تکلیف شده است و برای مابقی نیز برنامه‌ریزی لازم به عمل آمده تا با استفاده از شیوه‌نامه‌های تهیه شده تعیین‌تکلیف شوند.

اخذ موافقت شورای پول و اعتبار درخصوص افزایش مدت زمان بازپرداخت تسهیلات مسکن از ۱۵ سال به ۲۰
سال در این دوره صورت گرفت و اخذ مصوبه شورای پول و اعتبار نسبت به افزایش سقف تسهیلات فردی از ۲۵ میلیون تومان به ۳۰ میلیون تومان و اخذ موافقت سایر بانکهای عامل برای یکسان‌سازی نرخ سود تسهیلات مسکن مهر به میزان ۴  درصد، ۷ درصد و ۹ درصد در این دولت (همانند بانک مسکن) از موراد دیگر انجام شده در دولت یازدهم بوده است.

همچنین شواری پول و اعتبار در یک‌هزار و دویست و بیست و هفتمین جلسه خود در روز سه‌شنبه ۱۴ دی ماه ۱۳۹۵، با افزایش سقف فردی تسهیلات مسکن مهر از ۳۰۰ میلیون ریال به ۴۰۰ میلیون ریال به‌منظور تسریع در تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام طرح یادشده، مشروط به عدم استفاده از منابع جدید بانک مرکزی و با تشخیص و تأیید بانک عامل، موافقت کرد که البته هنوز ضوابط اجرایی آن از بانک مرکزی به بانک مسکن ابلاغ نشده است.
 


منبع: irankhabar.ir

وزیر دولت احمدی نژاد عملکرد دولت روحانی در اشتغال را زیر سوال برد

در روزهای اخیر باری دیگر، بازارکار ایران با تاکید بر توفیق یا عدم توفیق دولت ها در ایجاد اشتغال ، از سوی رئیس جمهور روحانی، برخی اعضای کابینه و مشاوران ایشان تحلیل می شود که چند نکته برجسته آنها عبارتند از اینکه ، دولت های نهم و دهم در ایجاد اشتغال ( بر اساس معیار اشتغال خالص) توفیقی نداشتند و به طور مثال  سالیانه تنها ۱۴ هزار شغل خالص ایجاد کرده اند و در مقابل دولت یازدهم سالیانه هفتصد هزار شغل ایجاد کرده‌است و یا اینکه عدم توفیق دولت یازدهم در کاهش نرخ بیکاری نه به دلیل عدم موفقیت آن در ایجاد شغل، بلکه ناشی از افزایش جمعیت فعال یا به عبارتی افزایش عرضه نیروی کار است. اما به گواهی آمار رسمی منتشره مرکز آمار ایران که هم اکنون در پایگاه های نهادهای رسمی قابل دسترسی است، خلاف آن مستفاد می‌شود، که به اختصار توضیح داده می‌شود.

جمعیت فعال کشور( شاغلین و افراد جویای کار ) در بهار سال ۱۳۸۴، یعنی در آستانه شروع به فعالیت دولت نهم ( دولت رئیس جمهور احمدی نژاد) ۲۱,۶۰۰,۰۰۰ نفر بوده است و این عدد در بهار سال ۱۳۹۲ یعنی حدودا در زمان پایان کار دولت دهم و در آستانه شروع به فعالیت دولت یازدهم برابر ۲۴,۸۰۰,۰۰۰ نفر بوده است. به عبارتی ۳,۲۰۰,۰۰۰ نفر در فاصله یاد شده ( دوره دولت های نهم و دهم) به جمعیت فعال کشور افزوده شده، که بایستی برای آنها شغل ایجاد می‌شد.

حال اگر فصل مشابه امسال یعنی بهار سال ۱۳۹۵ را در نظر بگیریم، جمعیت فعال کشور به ۲۵,۸۰۰,۰۰۰ نفر رسیده است، یعنی رئیس جمهور روحانی طی سه سال اول فعالیتش (بهار ۱۳۹۲ تا بهار ۱۳۹۵) با یک میلیون نفر افزایش در جمعیت فعال در بازار کار کشور مواجه شده است. بدین ترتیب ملاحظه   می شود که ادعای افزایش نسبی جمعیت فعال در دولت یازدهم در مقایسه با دولت های نهم و دهم، از سوی دولتمردان یازدهم منطبق با آمار منتشره نیست و صحت ندارد . چرا که ، اگر طی سه سال فعالیت دولت یازدهم یک میلیون نفر به جمعیت فعال کشور اضافه شده طی هشت سال فعالیت دولت های نهم و دهم ، ۳/۲ برابر این رقم به جمعیت فعال کشور اضافه شده بود.

نرخ بیکاری

نرخ بیکاری در بهار سال ۱۳۸۴، یعنی در آستانه شروع فعالیت دولت نهم، برابر ۱۱/۹ درصد بود که در بهار سال ۱۳۹۲ یعنی در آستانه اتمام فعالیت دولت دهم، به ۱۰/۶ درصد کاهش یافت. به عبارتی به رغم افزایش ۳/۲ میلیون نفری جمعیت فعال که در دوره فعالیت دولتهای نهم و دهم روانه بازار کار شدند، نه تنها نرخ بیکاری افزایش نیافت، بلکه به میزان ۱/۳ واحد درصد نیز از آن کاسته‌شد.

اما در مقابل نرخ بیکاری ۱۰/۶ درصدی درآستانه شروع فعالیت دولت یازدهم (یعنی بهار سال ۱۳۹۲)، در بهار سال ۱۳۹۵ به ۱۲/۲ درصد رسیده‌است. آن هم در شرایطی که تنها یک میلیون نفر به جمعیت فعال کشور افزوده شده‌است. لذا دلیل کاهش ولو اندک نرخ بیکاری در پایان دولت دهم نسبت به آغاز دولت نهم و در مقابل افزایش قابل توجه ۱/۶ واحد درصدی نرخ بیکاری در دولت یازدهم را نه در افزایش جمعیت فعال یا عرضه نیروی کار، بلکه در نقصان مشاغل ایجاد شده (تقاضا برای نیروی کار) در دولت یازدهم باید جستجو کرد.

تغییرات اشتغال (میزان اشتغال خالص)

تعداد کل شاغلین (میزان اشتغال) در بهار سال ۱۳۸۴ یعنی آستانه شروع بکار دولت نهم، برابر با ۱۹,۰۲۹,۶۰۰ نفر بوده است که در بهار سال ۱۳۹۲ به ۲۲,۱۷۱,۲۰۰ نفر بالغ شد. حال اگر بنا به معیار (پر اما و اگر) دولت یازدهم، «اشتغال خالص» را بسنجیم، در دوره دولت نهم و دهم، حدود ۳,۱۴۱,۶۰۰ شغل یعنی سالیانه به طور متوسط، ۳۹۳ هزار نفر شغل (به اصطلاح شغل خالص) ایجاد شده‌است که مانع از افزایش نرخ بیکاری شده‌است.

اما اگر همین عدد را برای فاصله بهار سال ۱۳۹۲ یعنی شروع به کار دولت یازدهم تا بهار ۱۳۹۵ بسنجیم، به عدد ۴۸۱,۲۰۰ شغل خالص ایجاد شده برای دوره فعالیت دولت یازدهم و حدود ۱۶۰ هزار نفر شغل سالیانه می‌رسیم که مشخص می‌کند چرا نرخ بیکاری در بهار امسال به ۱۲/۲ درصد رسیده‌است. به عبارتی نقصان مشاغل ایجاد شده در دوره فعالیت دولت یازدهم منجر به افزایش نرخ بیکاری شده‌است. چرا که دولت یازدهم نتوانسته حتی نصف متوسط سالیانه شغل خالص ایجاد شده در دولت‌های نهم و دهم، شغل ایجاد کند و لذا نرخ بیکاری در دولت یازدهم افزایش یافته‌است. (شایان ذکر است اگرچه اشتغال خالص معیار معتبری نیست، کما اینکه کافی است به نوسان شدید فصلی آن توجه شود، مع هذا به دلیل تأکید دولتمردان دوره یازدهم بر این معیار، به آن پرداخته‌شد).


جدول (۱) خلاصه‌ای از این آمار را نشان می‌دهد.





رشد اقتصادی و ظرفیت ایجاد شغل

گواه آماری دیگری که بر ناکامی دولت یازدهم در ایجاد اشتغال و لاجرم افزایش ۱/۶ واحد درصدی نرخ بیکاری در دوره فعالیت آن صحه می گذارد، نرخ رشد اقتصادی است.

دولتمردان دوره یازدهم مدعی بودند و هستند که برای ایجاد هر یکصد هزار شغل در ایران، نیازمند یک درصد رشد اقتصادی هستیم. مستقل از مباحث مرتبط با ترکیب رشد از حیث کاربری و سرمایه بری، باز وارد مناقشه نشده و بر همین معیار دو دوره مقایسه می شود.

تولید ناخالص داخلی(GDP) به قیمت ثابت در کل دوره فعالیت دولتهای نهم و دهم (انتهای دوره به ابتدای دوره) در مجموع (با نفت) ۲۸/۲ درصد و بدون نفت ۴۶ درصد رشد کرده‌است که اگر عدد رشد با نفت را درنظر بگیریم، حداقل ایجاد ۲,۸۲۰,۰۰۰ شغل را توانسته پشتیبانی کند (و اگر رشد بدون نفت را در نظر بگیریم به عدد ۴,۶۰۰,۰۰۰ شغل می رسیم).

شایان ذکر است پایین بودن رشد کل (با نفت) نسبت به رشد کل ( بدون نفت) به علت کاهش تولید نفت ناشی از تحریم ها است.

اگر عدد فوق را برای دولت یازدهم تا پایان سال ۱۳۹۴ در نظر بگیریم، رشد اقتصادی کل دوره فعالیت این دولت (تا پایان سال ۱۳۹۴)، با نفت تنها «یک درصد» و بدون نفت «۱/۶ درصد» می شود که حداکثر می‌تواند به ترتیب ایجاد ۱۰۰ و ۱۶۰ هزار شغل را پشتیبانی کنند که گواه دیگری بر ناکامی دولت یازدهم در ایجاد اشتغال است. حال در شرایطی است که نرخ رشد اقتصادی سال یاد شده حداکثر صفر بوده است، ادعا می شود در این سال، حدود ۷۰۰ هزار شغل ایجاد شده است و مشخص نشده‌است که چگونه رشد صفر، توانسته ۷۰۰ هزار شغل ایجاد کند. حال چنانچه حتی رشد پنج درصدی مورد ادعای دولتمردان برای ۱۳۹۵ نیز محقق شود اتفاق چندانی در سال پایانی دولت یازدهم در حیطه اشتغال رقم نمی خورد و حکایت از ناکامی دولت یازدهم در ایجاد شغل تا پایان دوره فعالیتش را دارد. چرا که ۵ درصد رشد ادعایی، ازمحل افزایش صادرات و فروش نفت است که به دلیل ماهیت سرمایه‌بری، دولتی بودن و وجود ظرفیت مازاد دربخش نفتی، هیچگاه نمی‌توان انتظار داشت که پانصد هزار شغل جدید ایجاد‌ نماید که اگر چنین شود نیز حداکثر متوسط سالیانه ظرفیت ایجاد شغل در دولت یازدهم طی چهار سال فعالیت، به حدود۱۶۰ هزار شغل می‌رسد که هم به مراتب کمتر از عملکرد اشتغال‌زایی دولت نهم و دهم است و هم فاصله چشمگیری از ادعای عملکرد هفتصد هزار شغل دولت یازدهم دارد


منبع: alef.ir

چای کنیا در راه ایران

تسنیم نوشت: آژانس توسعه چای کنیا، پس از لغو تحریم ها، بازارهای جدیدی برای چای این کشور در ایران و روسیه پیدا کرده است.

 پایگاه خبری نیشن اعلام کرد، به گفته پیتر کانیاگو، رئیس آژانس توسعه چای کنیا، این  آژانس به توسعه تولید چای خود ادامه خواهد داد تا موقعیت برتر هند و سریلانکا در بازار چای در طی سال های اخیر را به چالش بکشد.

 کانیاگو گفت: «ما فعالیت های بازاریابی و نفوذ زیادی را در این دو بازار انجام داده ایم زیرا فصد داریم به تولید کننده عمده چای اورتودوکس تبدیل شویم.»

وی افزود، تولید فعلی چای ارتودوکس در کنیا برای تامین نیاز بازارهای جدید کافی نیست.

بازار ایران و روسیه نیازمند حداقل ۱۰ تا ۱۲۲ میلیون کیلو چای ارتودوکس است اما کنیا تنها سه درصد از این میزان چای را در سه کارخانه کشور تولید می کند.

 چای اورتودوکس به چایی گفته می شود که از کل برگ گیاه چای و در یک فرآیند سنتی تهیه می شود و معمولا گرانتر از چای سیاه است.

این آژانس قصد دارد تا ایجاد ۸ کارخانه در سراسر کنیا، چای مورد نیاز بازارهای هدف ا تامین نماید.

کنیا بزرگترین صادر کننده چای سیاه در جهان است.


منبع: alef.ir

وزیر کار برای پس گرفتن اصلاحیه قانون کار نامه نوشت

هادی ابوی، دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران در گفت‌وگو با ایسنا، با اعلام این مطلب اظهار کرد: در جلسه کارگروه سه جانبه ملی که با حضور نمایندگان و مقامات تشکل‌های کارفرمایی، کارگری و دولت در وزارت کار برگزار شد، درخواست گروه‌ها برای بازگشت لایحه از مجلس مورد پذیرش قرار گرفت.

وی افزود: یکی از موضوعات دستور کار این جلسه استرداد قانون کار بود که بازگشت آن از مجلس به دولت به تصویب رسید و بر همین اساس نیز مکاتباتی از جانب وزیر کار با دولت صورت گرفته است.

ابوی درعین حال از پیشنهاد تشکیل کمیته‌ مشترک بررسی مفاد اصلاحیه قانون کار خبر داد و گفت: در این جلسه مقرر شد تا پس از بازگشت اصلاحیه کمیته مشترکی تشکیل شود و تشکل‌ها نمایندگان خود را انتخاب و به این کمیته معرفی کنند تا اصلاحیه به شکل سه جانبه و با حضور همه شرکای اجتماعی مورد بررسی کارشناسی قرار بگیرد.

به گفته دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران از آنجا که در برنامه ششم توسعه موضوع اصلاح قانون کار دیده نشده است گروه‌های کارگری و کارفرمایی خود پیشنهاد اصلاح قانون کار را مطرح کردند تا مفادی از قانون که نیاز به اصلاح یا تغییر دارد با نظر همه تشکل‌های کارگری و کارفرمایی بررسی و اصلاح شود.

وی در ادامه با منتفی دانستن منطقه‌ای شدن دستمزد کارگران در سال آینده، گفت: یکی دیگر از موضوعات جلسه کارگروه سه جانبه ملی بحث نحوه تعیین مزد و منطقه‌ای شدن دستمزد بود که شرکا پیشنهاد کردند با توجه به اینکه ساختار اجرای مزد منطقه‌ای در کشور مهیا نیست، بررسی و پژوهش لازم در این خصوص صورت گیرد و آمار و ارقام میزان سرمایه‌گذاری در مناطق مختلف به دست آید لذا چون پرداختن به آن زمان بر بود مزد منطقه‌ای برای سال ۹۶ منتفی شد.

این مقام مسئول کارگری ادامه داد: کارگروه تخصصی مزد که در وزارت کار تشکیل جلسه می‌هد کارگروهی فراگیر و زیر شاخه شورای عالی کار است که با حضور همه تشکل‌ها و مقامات کارگری و کارفرمایی تشکیل می‌شود و به موضوع دستمزد و ابعاد آن می‌پردازد اما فارغ از آن گروه‌های کارگری هم برای خود کارگروه بررسی مزد دارند که در مورد کانون خودمان دست کم هفته‌ای یکبار تشکیل جلسه می‌دهد و موضوع هزینه‌ها و درآمدها و میزان کالری مورد نیاز سبد معیشت خانوارها را رصد می‌کند.

وی گفت: کارفرمایان در جلسات اعلام می‌کنند که باید توان پرداخت مزد به کارگران را داشته باشند در حالی که همین حالا حداقل حقوق مصوب وزارت کار پاسخگوی زندگی کارگران نیست لذا معتقدیم که نظام دستمزد در کشور و نحوه پرداخت مزد باید از یک شیوه منطقی و عقلانی تبعیت کند.

 


منبع: alef.ir

قرارداد خرید۲۰ فروند ای تی آر آماده امضا شد

قائم مقام وزیرراه در امور بین‌الملل با اشاره به جلسه اخیر خود باکمپانی بوئینگ و هم چنین ادامه مذاکره با کمپانی ای‌.تی‌.آر، انتشار برخی اخبار درباره هواپیمای جدید را بی‌صداقتی خواند.

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، اصغر فخریه کاشان  گفت: بی‌صداقتی‌ها به استقبال شرکت‌های تأمین مالی برای خرید‌ هواپیما صدمه می‌زند.

او درحاشیه مراسم امضای تفاهم‌نامه همکاری مشترک بین شرکت فرودگاه‌ها و ناوبری هوایی ایران و شرکت‌های فرودگاهی آلمانی، در جمع خبرنگاران درباره روند نهایی شدن قرارداد ایران‌ایر با شرکت ای.تی.آر(ATR)  برای خرید ۲۰ فروند هواپیمای کوتاه برد ۷۰ نفره، گفت: قرارداد ما برای امضا نهایی شده است و بزودی منعقد‌ می‌شود.

وی ادامه داد: اکنون قرارداد با ای.تی.آر درمراحل اخذ مجوزهای قانونی است و اضافه کرد: همانطور که قرارداد خرید ۱۸۰ فروند هواپیما با ایرباس و بوئینگ به امضا رسید، بزودی قرارداد ایران ایر با این شرکت نیز به امضا می‌رسد.

قائم مقام وزیر راه در امور بین‌الملل با بیان اینکه در حال حاضر این قرارداد مراحل اخذ مجوزهای داخلی هما را طی می‌کند، اظهار داشت: رقم قرارداد ایران‌ایر با کمپانی ATR برای تحویل این ۲۰ فروند هواپیما، از نظر مالی ۴۰۰ میلیون دلار است.

وی با اعلام اینکه تا پایان سال ۲ فروند ایرباس دیگر از سوی کمپانی ایرباس تحویل ایران‌ایر می‌شود، اظهار داشت: همچنین قرارداد ایران‌ایر با کمپانی بوئینگ نیز به امضا رسید و نهایی شد.  

قائم مقام وزیر راه در امور بین‌الملل در مورد رقم قرارداد خرید ۲۰۰ فروند هواپیما برای ایران‌ایر با ۳ کمپانی ایرباس، بوئینگ و ATR و ابهامات مطرح شده در خصوص رقم این قرارداد، گفت: درهمه جای دنیا قرارداد خرید هواپیما محرمانه است، اما بدانید کل رقم قرارداد هما با این سه کمپانی هواپیماساز کمتر از ۱۸ میلیارد دلار است. 

وی همچنین ضمن انتقاد از برخی از رسانه‌ها مبنی بر ادعای ممنوع‌الخروج بودن هواپیما، گفت: به نظر می‌رسد افرادی که این مسایل را مطرح می‌کنند، صداقت ندارند و از مسایل صنعت هوانوردی جهان نیز بی‌اطلاعند. در صنعت هوایی، چیزی به عنوان ممنوع‌الخروج بودن معنا ندارد و متأسفانه دقت و صراحت در اطلاع‌رسانی از سوی برخی انجام نمی‌شود.

به گفته اصغر فخریه کاشان بیان چنین مواردی با استقبال شرکت‌های تأمین مالی خرید هواپیما در تناقض است و  ضمن منطقی نبودن آن به همکاری آنها با تهران صدمه می‌زند.


منبع: alef.ir

بیداد دلالی در اقتصاد ایران

روزنامه بهاربیماری دلالی در عرصه کسب و کار ایران بیداد می‌کند. بر اساس اعلام بانک مرکزی، تعداد کسانی که طی ۱۰سال گذشته بدون هیچ گونه فعالیت مولد در اقتصاد کشور، درآمدهای کلان کسب می‌کنند دو برابر شده و اینک به رقم چهار میلیون و ۷۶۹هزار نفر بالغ می‌شود.هنوز از یادها نرفته است در دوران حیات دولت دهم، جمشید بسم الله‌ها با بازار ارز و سکه چه کردند  و چگونه به واسطه دلال بازی، نرخ ارز تا مرز ۴ هزار تومان هم رفت.بعد از ان اما ماجرای خودرو پیش آمد. در پی آشفتگی های پی در پی بازار خودرو، دولت تصمیم گرفت تا قیمت گذاری خودرو را از حیطه وظایف وزارت صنعت، معدن و تجارت و به تبع آن از سازمان حمایت حقوق مصرف کنندگان و تولید کنندگان خارج کرده و به شورای رقابت واگذار کند. سوداگران اقتصادی با فعالیت‌های دلال گونه خود، پر رنگ‌تر به نظر می‌رسند. این سوداگران اقتصادی که هیچ منفعتی برای اقتصاد کلان و منافع ملی کشور ندارند، با اقدامات خود تنها به آشفتگی اقتصادی دامن می‌زنند و حتی از همین شیوه‌ها برای افزایش سودهای خود استفاده می‌کنند. در بررسی نقش این دسته از فعالیت‌های اقتصادی در ایجاد ناهمگونی‌های اقتصادی، دلایل گوناگونی مطرح شده است.کارشناسان اقتصادی معتقدند که حضور دلالان در بازار از حلقه های مازاد زنجیره تولید ، عرضه و تقاضا نشأت  می‌گیرد که برای حذف آن‌ها باید مسیرعرضه کوتاه تر شود. عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در گفت وگو  با باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد: همیشه کمبود عرضه و افزایش تقاضا با رشد قیمت همراه است بنابراین تا زمانی که مواد اولیه بطور صحیحی عرضه نشود، افزایش قیمت و گرانی را شاهد خواهیم بود.رامین نور قلی پور  با اشاره به اینکه حضور دلالان در بازار عرضه و تقاضا برای دست یابی به سوددهی بیشتر از دیگر دلایل رشد قیمت‌ها است، افزود: حلقه‌ها و زنجیره های عرضه در بازار نقش بسیار مهمی‌ایفا  می‌کنند بطوری‌که اگر یکی از این حلقه‌ها معیوب شود تمام زنجیره عرضه و تقاضا با مشکل مواجه  می‌شود.وی عنوان کرد: در بازار کالاهای صنعتی حلقه هایی از زنجیره پیوسته تولید، عرضه و مصرف ناقص است که این امر موجب  می‌شود تا کالای تولیدی با قیمت منطقی به دست مصرف کننده نرسد. وی افزود : حضور دلالان در بازار  از حلقه های مازاد زنجیره تولید ، عرضه و تقاضا نشأت  می‌گیردکه برای حذف آن‌ها باید مسیرعرضه کوتاه تر شود و البته این مشکل به راحتی با یک برخورد و نظارت قانونی رفع نخواهد شد بلکه به عزم جدی مجلس و دولت نیاز دارد. دلالان در عرصه اقتصاد اساسا هیچ منفعتی برای اقتصاد کشور ندارند. نه تنها تولیدکننده نیستند، بلکه حتی در مقابل تولید و تولیدکنندگان هم قرار می‌گیرند، چرا که فعالیت‌های اقتصادی این دسته از افراد عمدتا سوداگرانه است و در هر بازاری که سود باشد وارد می‌شوند. بهره آنها هم از ایجاد اغتشاش در بازار حاصل می‌شود. بنابراین حتی اگر گفته شود عامل نابسامانی‌های اقتصادی هستند، دور از واقعیت نیست. حتی در بسیاری از موارد، واردات بی‌رویه همین دست از افراد است که کمر تولید را در کشور را  می‌شکند. بنابراین  می‌توان نتیجه گرفت نسبت دلالی با اقتصاد، وارونه است. یعنی رشد و فربهی این دسته از افراد، رکود و سقوط اقتصادی در همه عرصه‌ها و حوزه‌ها را به دنبال دارد. دیگر کارشناس اقتصادی هم در خصوص نقش دلالان در بازار گفت: دلالی در معنی لغوی به معنی دلالت کننده و راهنما است اما در اقتصاد به‌صورت نقشی منفی شناخته  می‌شود و به جای اینکه فرد دلال کارکردی مثبت داشته باشد به دنبال سودجویی و فرصت طلبی برای منفعت خود است.رضا مقدس افزود: در سالهای گذشته تمایل به دلالی در بین فعالان اقتصادی رشد یافته و دلیل این امر افزایش موانع فرآیند تولید بوده است.وی کم ریسک بودن دلالی را عاملی دانست که میل به انجام آن را زیاد کرده است و تصریح کرد: ریسک کم و پربازده بودن دلالی موجب شده تا افراد به جای تولید به ایفای نقش های واسطه ای در بازار روی آورند. این کارشناس اقتصادی با اشاره به آثار سوء دلالی در اقتصاد کشور بیان کرد: دلالی و واسطه گری موجب  می‌شود تا قیمت‌ها افزایش بی رویه داشته باشند و مصرف کننده نهایی هزینه بیشتری پرداخت کند که حاصل این فرآیند برهم خوردن تعادل بازار خواهد بود.وی تاکید کرد: باید از فراهم شدن زمینه های واسطه گری از طریق راهکارهای قانونی جلوگیری شود ضمن آنکه رفع موانع تولید نیز  می‌تواند در کاهش دلالی در بازار موثر باشد و بستر مناسبی برای توزیع کالا را فراهم سازد. دلالی شاید در گذشته مفهو می‌به غیر از آنچه در اقتصاد کنونی ایران می‌گذرد، داشته است اما واقعیت آن است که بحث دلالی و واسطه گری در زمانه ما مفهو می‌دیگر دارد. کسی که قدری پول دارد، به هر مبلغی، جنسی را  می‌خرد و به موقعش  می‌فروشد. این میان سود عظیمی‌به جیب  می‌زند؛ بازار را خراب  می‌کند؛ مالیات نمی‌دهد؛ نظارت نمی‌شود؛ دردسرهای تولید را هم از جان خود باز  می‌کند. شغلی بسیار پرسود برای هر کشوری است که از تولید، کم حمایت  می‌کند؛ از جمله ایران. اقتصاد شامل دو بخش و دو لایه‌ی حقیقی و مجازی است. لایه‌ مجازی شامل بازار پولی و مالی می‌شود. در لایه‌ی مجازی ارزش افزوده‌ حقیقی خلق نمی‌شود بلکه این بخش از اشتغال، سربار بخش حقیقی است. اگر لایه‌ مجازی بیش از اندازه بزرگ شود، آفت جان اقتصاد شده و حباب ایجاد می‌شود.  دلالی چه در اقتصاد خرد و چه در اقتصاد کلان به کشور ما ضربات مهلکی وارد آورده است. در دید خرد، شخصی چند میلیون تومان سرمایه دارد؛ به جای آنکه این پول را برای شروع کاری به راه بیندازد، جنس  می‌خرد؛ از خودرو تا ارز و سکه. کمی‌صبر  می‌کند و در موقع مناسب،  می‌فروشد. در این معامله هیچ تولیدی صورت نگرفته و فقط یک نفر سود برده است. در دید کلان البته وضع خراب تر است.  در  سال‌هایی که دولت مهرورز با نرخ ارز بازی می‌کرد و دارایی بسیاری از مردم یک شبه ۵۰ درصد کاهش یافت،‌دیدیم در تلاطم بازار خیلی‌ها سرمایه شان را سکه و دلار خریدند و یک شبه سودهای میلیونی و میلیاردی به جیب زدند. یعنی نوسان و ناآرامی‌بازار، برای عده ای مشکل درست  می‌کند و عده ای را بالا  می‌برد. اما پرسش اصلی این است که چرا سرمایه تولید، صرف دلالی  می‌شود؟ علت این امر کاملا واضح است؛ حمایت از تولید وقتی ضعیف باشد، کمتر کسی جرأت  می‌کند به آن ورود کند. شرایط برای جذب سرمایه مناسب نیست در عین حال، واردات و صادرات بی مدیریت است. کسب و کار جمع کثیری از تولیدکنندگان به علت واردات بی رویه، کساد شده است. وقتی یک ابزارساز با هزار مشقت، در چرخه تولید سرمایه گذاری  می‌کند اما  می‌بیند، جنس چینی، با کیفیتی به نسبت پایین و قیمت بسیار ارزان، روی دست کالای تولیدی او بلند شده و از طرفی اقبال مردم هم به کالای ارزان چینی بیشتر است، پس کل سیستم تولیدش را جمع  می‌کند و  می‌رود از چین، جنس  می‌آورد؛ هم فال است و هم تماشا! پیش از این ابراهیم رزاقی،‌کارشناس اقتصادی و نویسنده کتاب اقتصاد ایران گفته بود در کشور ما سود تولید ۲۰ درصد و سود دلالی و واردات ۵۰۰ درصد است. رزاقی تاکید  می‌کند:‌ وقتی در کشور ما سود تولید ۲۰ درصد است و سود دلالی و واردات ۵۰۰ درصد و وقتی هم که اخلاق گرایی و میهن دوستی نیست این منابع به سمت واردات و دلالی چرا نرود؟! مجازات و نظارتی هم که از سمت دولت نیست و مصون هستند. همه اینها نشان  می‌دهد اقتصاد، اقتصادی بیمار است که در آن سود تولید کم است و تولید کننده هم اگر برای رضای خدا و کمک به هم میهنان دست به تولید نزند تولید را تعطیل  می‌کند.


منبع: baharnews.ir

وزیر دولت احمدی نژاد عملکرد دولت روحانی در اشتغال را زیر سوال برد

در روزهای اخیر باری دیگر، بازارکار ایران با تاکید بر توفیق یا عدم توفیق دولت ها در ایجاد اشتغال ، از سوی رئیس جمهور روحانی، برخی اعضای کابینه و مشاوران ایشان تحلیل می شود که چند نکته برجسته آنها عبارتند از اینکه ، دولت های نهم و دهم در ایجاد اشتغال ( بر اساس معیار اشتغال خالص) توفیقی نداشتند و به طور مثال  سالیانه تنها ۱۴ هزار شغل خالص ایجاد کرده اند و در مقابل دولت یازدهم سالیانه هفتصد هزار شغل ایجاد کرده‌است و یا اینکه عدم توفیق دولت یازدهم در کاهش نرخ بیکاری نه به دلیل عدم موفقیت آن در ایجاد شغل، بلکه ناشی از افزایش جمعیت فعال یا به عبارتی افزایش عرضه نیروی کار است. اما به گواهی آمار رسمی منتشره مرکز آمار ایران که هم اکنون در پایگاه های نهادهای رسمی قابل دسترسی است، خلاف آن مستفاد می‌شود، که به اختصار توضیح داده می‌شود.

جمعیت فعال کشور( شاغلین و افراد جویای کار ) در بهار سال ۱۳۸۴، یعنی در آستانه شروع به فعالیت دولت نهم ( دولت رئیس جمهور احمدی نژاد) ۲۱,۶۰۰,۰۰۰ نفر بوده است و این عدد در بهار سال ۱۳۹۲ یعنی حدودا در زمان پایان کار دولت دهم و در آستانه شروع به فعالیت دولت یازدهم برابر ۲۴,۸۰۰,۰۰۰ نفر بوده است. به عبارتی ۳,۲۰۰,۰۰۰ نفر در فاصله یاد شده ( دوره دولت های نهم و دهم) به جمعیت فعال کشور افزوده شده، که بایستی برای آنها شغل ایجاد می‌شد.

حال اگر فصل مشابه امسال یعنی بهار سال ۱۳۹۵ را در نظر بگیریم، جمعیت فعال کشور به ۲۵,۸۰۰,۰۰۰ نفر رسیده است، یعنی رئیس جمهور روحانی طی سه سال اول فعالیتش (بهار ۱۳۹۲ تا بهار ۱۳۹۵) با یک میلیون نفر افزایش در جمعیت فعال در بازار کار کشور مواجه شده است. بدین ترتیب ملاحظه   می شود که ادعای افزایش نسبی جمعیت فعال در دولت یازدهم در مقایسه با دولت های نهم و دهم، از سوی دولتمردان یازدهم منطبق با آمار منتشره نیست و صحت ندارد . چرا که ، اگر طی سه سال فعالیت دولت یازدهم یک میلیون نفر به جمعیت فعال کشور اضافه شده طی هشت سال فعالیت دولت های نهم و دهم ، ۳/۲ برابر این رقم به جمعیت فعال کشور اضافه شده بود.

نرخ بیکاری

نرخ بیکاری در بهار سال ۱۳۸۴، یعنی در آستانه شروع فعالیت دولت نهم، برابر ۱۱/۹ درصد بود که در بهار سال ۱۳۹۲ یعنی در آستانه اتمام فعالیت دولت دهم، به ۱۰/۶ درصد کاهش یافت. به عبارتی به رغم افزایش ۳/۲ میلیون نفری جمعیت فعال که در دوره فعالیت دولتهای نهم و دهم روانه بازار کار شدند، نه تنها نرخ بیکاری افزایش نیافت، بلکه به میزان ۱/۳ واحد درصد نیز از آن کاسته‌شد.

اما در مقابل نرخ بیکاری ۱۰/۶ درصدی درآستانه شروع فعالیت دولت یازدهم (یعنی بهار سال ۱۳۹۲)، در بهار سال ۱۳۹۵ به ۱۲/۲ درصد رسیده‌است. آن هم در شرایطی که تنها یک میلیون نفر به جمعیت فعال کشور افزوده شده‌است. لذا دلیل کاهش ولو اندک نرخ بیکاری در پایان دولت دهم نسبت به آغاز دولت نهم و در مقابل افزایش قابل توجه ۱/۶ واحد درصدی نرخ بیکاری در دولت یازدهم را نه در افزایش جمعیت فعال یا عرضه نیروی کار، بلکه در نقصان مشاغل ایجاد شده (تقاضا برای نیروی کار) در دولت یازدهم باید جستجو کرد.

تغییرات اشتغال (میزان اشتغال خالص)

تعداد کل شاغلین (میزان اشتغال) در بهار سال ۱۳۸۴ یعنی آستانه شروع بکار دولت نهم، برابر با ۱۹,۰۲۹,۶۰۰ نفر بوده است که در بهار سال ۱۳۹۲ به ۲۲,۱۷۱,۲۰۰ نفر بالغ شد. حال اگر بنا به معیار (پر اما و اگر) دولت یازدهم، «اشتغال خالص» را بسنجیم، در دوره دولت نهم و دهم، حدود ۳,۱۴۱,۶۰۰ شغل یعنی سالیانه به طور متوسط، ۳۹۳ هزار نفر شغل (به اصطلاح شغل خالص) ایجاد شده‌است که مانع از افزایش نرخ بیکاری شده‌است.

اما اگر همین عدد را برای فاصله بهار سال ۱۳۹۲ یعنی شروع به کار دولت یازدهم تا بهار ۱۳۹۵ بسنجیم، به عدد ۴۸۱,۲۰۰ شغل خالص ایجاد شده برای دوره فعالیت دولت یازدهم و حدود ۱۶۰ هزار نفر شغل سالیانه می‌رسیم که مشخص می‌کند چرا نرخ بیکاری در بهار امسال به ۱۲/۲ درصد رسیده‌است. به عبارتی نقصان مشاغل ایجاد شده در دوره فعالیت دولت یازدهم منجر به افزایش نرخ بیکاری شده‌است. چرا که دولت یازدهم نتوانسته حتی نصف متوسط سالیانه شغل خالص ایجاد شده در دولت‌های نهم و دهم، شغل ایجاد کند و لذا نرخ بیکاری در دولت یازدهم افزایش یافته‌است. (شایان ذکر است اگرچه اشتغال خالص معیار معتبری نیست، کما اینکه کافی است به نوسان شدید فصلی آن توجه شود، مع هذا به دلیل تأکید دولتمردان دوره یازدهم بر این معیار، به آن پرداخته‌شد).


جدول (۱) خلاصه‌ای از این آمار را نشان می‌دهد.





رشد اقتصادی و ظرفیت ایجاد شغل

گواه آماری دیگری که بر ناکامی دولت یازدهم در ایجاد اشتغال و لاجرم افزایش ۱/۶ واحد درصدی نرخ بیکاری در دوره فعالیت آن صحه می گذارد، نرخ رشد اقتصادی است.

دولتمردان دوره یازدهم مدعی بودند و هستند که برای ایجاد هر یکصد هزار شغل در ایران، نیازمند یک درصد رشد اقتصادی هستیم. مستقل از مباحث مرتبط با ترکیب رشد از حیث کاربری و سرمایه بری، باز وارد مناقشه نشده و بر همین معیار دو دوره مقایسه می شود.

تولید ناخالص داخلی(GDP) به قیمت ثابت در کل دوره فعالیت دولتهای نهم و دهم (انتهای دوره به ابتدای دوره) در مجموع (با نفت) ۲۸/۲ درصد و بدون نفت ۴۶ درصد رشد کرده‌است که اگر عدد رشد با نفت را درنظر بگیریم، حداقل ایجاد ۲,۸۲۰,۰۰۰ شغل را توانسته پشتیبانی کند (و اگر رشد بدون نفت را در نظر بگیریم به عدد ۴,۶۰۰,۰۰۰ شغل می رسیم).

شایان ذکر است پایین بودن رشد کل (با نفت) نسبت به رشد کل ( بدون نفت) به علت کاهش تولید نفت ناشی از تحریم ها است.

اگر عدد فوق را برای دولت یازدهم تا پایان سال ۱۳۹۴ در نظر بگیریم، رشد اقتصادی کل دوره فعالیت این دولت (تا پایان سال ۱۳۹۴)، با نفت تنها «یک درصد» و بدون نفت «۱/۶ درصد» می شود که حداکثر می‌تواند به ترتیب ایجاد ۱۰۰ و ۱۶۰ هزار شغل را پشتیبانی کنند که گواه دیگری بر ناکامی دولت یازدهم در ایجاد اشتغال است. حال در شرایطی است که نرخ رشد اقتصادی سال یاد شده حداکثر صفر بوده است، ادعا می شود در این سال، حدود ۷۰۰ هزار شغل ایجاد شده است و مشخص نشده‌است که چگونه رشد صفر، توانسته ۷۰۰ هزار شغل ایجاد کند. حال چنانچه حتی رشد پنج درصدی مورد ادعای دولتمردان برای ۱۳۹۵ نیز محقق شود اتفاق چندانی در سال پایانی دولت یازدهم در حیطه اشتغال رقم نمی خورد و حکایت از ناکامی دولت یازدهم در ایجاد شغل تا پایان دوره فعالیتش را دارد. چرا که ۵ درصد رشد ادعایی، ازمحل افزایش صادرات و فروش نفت است که به دلیل ماهیت سرمایه‌بری، دولتی بودن و وجود ظرفیت مازاد دربخش نفتی، هیچگاه نمی‌توان انتظار داشت که پانصد هزار شغل جدید ایجاد‌ نماید که اگر چنین شود نیز حداکثر متوسط سالیانه ظرفیت ایجاد شغل در دولت یازدهم طی چهار سال فعالیت، به حدود۱۶۰ هزار شغل می‌رسد که هم به مراتب کمتر از عملکرد اشتغال‌زایی دولت نهم و دهم است و هم فاصله چشمگیری از ادعای عملکرد هفتصد هزار شغل دولت یازدهم دارد


منبع: alef.ir

یارانه واقعی کجاست؟

محسن جلال پور در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشت: سبک بودجه‌نویسی فعلی براساس عدم ارزش‌گذاری بخش مصرف داخلی از منابع فسیلی برداشت شده بود.

میزان کل برداشت منابع انرژی فسیلی به‌صورت نفت و گاز در کشور معادل ۹ میلیون بشکه نفت خام در روز است؛ اما از این میزان، آنچه در بودجه سالانه لحاظ می‌شود، همان ۵/ ۲ میلیون بشکه نفت به ارزش ۵۵ دلار است. این سبک بودجه‌نویسی از پیش از انقلاب رایج بوده و بعد از انقلاب نیز ادامه پیدا کرده و عملا موجب شده نگاه مردم و مسوولان به یارانه‌ها به‌صورت غیر‌واقعی شکل بگیرد و منابع کشور به طرز وحشتناکی به هدر رود. سبک بودجه‌نویسی فعلی براساس عدم ارزش‌گذاری بخش مصرف داخلی از منابع فسیلی برداشت شده بود.

بسیاری از سرمایه‌های بین نسلی دیگر از جمله آب، محیط زیست، معدن و… نیز در هیچ جا طرح و محاسبه نمی‌شود.

با نگاهی به بودجه سال ۱۳۹۶ و با استفاده از اعداد و ارقام محاسبه‌شده، متوجه می‌شویم ارزش انرژی مصرفی داخلی در سال آینده چیزی در حدود ۴۲۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود. این رقم از حاصل‌ضرب میزان مصرف انرژی فسیلی معادل ۵/ ۶ میلیون بشکه نفت با احتساب بشکه‌ای ۵۵ دلار و دلار ۳۳۰۰ تومانی به‌دست می‌آید که پایه محاسبات بودجه ۱۳۹۶ بوده است. محاسبه میزان مبلغی که بابت این مصرف به‌عنوان بهای دریافتی به حساب دولت واریز می‌شود بر ما روشن نیست؛ چراکه چگونگی تقسیم این میزان انرژی فسیلی در شکل‌های مختلف حامل‌های انرژی و قیمت دریافتی آن بسیار متنوع است.

حال اگر چنین محاسبه‌ای را در آب مصرفی کشور هم داشته باشیم به رقم غیر‌قابل باور دیگری می‌رسیم. اگر میزان برداشت آب از ذخایر زیرزمینی کشور را از ۳۳۰ هزار حلقه چاه عمیق که دارای مجوز بهره‌برداری از وزارت نیرو هستند، به‌طور متوسط حداقل ۷ لیتر در ثانیه از هر چاه تخمین بزنیم، عددی معادل ۲۲۰ هزار مترمکعب در سال به ازای هر چاه و جمعا سالانه متجاوز از ۷۰ میلیارد مترمکعب به دست می‌آید. این عدد تنها میزان تخمینی (با تخمین حداقل) برداشت از چاه‌های مجاز کشور بوده و محاسبه برداشت از چاه‌های غیرمجاز و آب‌های مصرفی دیگر نیست. قیمت واقعی آب در ایران هیچ‌گاه محاسبه درستی نداشته است، اما آنچه مسلم است قیمت جایگزینی آن در همه نقاط کشور بسیار بالاتر از قیمت‌های محاسبه فعلی است. به‌عنوان مثال هم‌اکنون قیمت هر مترمکعب آب شیرین در جزیره کیش هفت هزار تومان است و قیمت پیش‌بینی شده برای آب تصفیه و انتقال داده شده به استان کرمان در نقاط مختلف استان چیزی بین هفت تا سیزده هزار تومان برآورد می‌شود. اگر به‌طور متوسط قیمت آب در کشور را برای هر مترمکعب رقمی در حدود هفت هزار تومان محاسبه کنیم فقط قیمت آب برداشت شده از چاه‌های مجاز کشور سالانه رقمی معادل ۴۹۰ هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود.

دقیقا به علت همین گونه یارانه‌های مستور که اعداد و ارقام نجومی آن تنها در دو مورد ذکر شد، می‌توان نتیجه گرفت یارانه‌های نقدی که سالانه حدود ۴۸ هزار میلیارد تومان توسط دولت محترم پرداخت می‌شود در مقابل یارانه‌های واقعی و در جریان کشور رقم بزرگی نیست. بی‌شک چنانچه قرار باشد اقتصاد کشور روزگاری به یک اقتصاد رقابتی و آزاد هدایت شود تا بتواند به WTO بپیوندد، نگاه به این اعداد و ارقام و مقایسه آن با دیگر کشور‌ها اجتناب‌ناپذیر و واجب است. تنها در این صورت است که می‌توان سود و زیان واقعی شرکت‌ها و بنگاه‌های تولیدی را محاسبه و برای آینده آنان تصمیم صحیح اتخاذ کرد. به‌عنوان مثال چنانچه تنها آب به قیمت واقعی محاسبه شود بخش عمده‌ای از کشاورزی و بخشی از صنعت بزرگ کشور از جمله شرکت‌های فولاد سالانه ده‌ها هزار میلیارد تومان به وزارت نیرو برای آب مصرفی خود بدهکار خواهند بود و چنانچه قیمت حامل‌های انرژی نیز به قیمت واقعی نزدیک شود چند برابر آن مبلغ نیز هزینه انرژی مصرفی آنان خواهد شد.

شفاف‌سازی قیمت‌های واقعی سرمایه‌ای کشور از قبیل آب و انرژی توسط دولت و نقش آن در تولید ناخالص داخلی می‌تواند فضای روشن‌تری از اقتصاد کشور در حال حاضر و تصمیم‌گیری‌های اساسی آینده مجسم سازد.
 


منبع: alef.ir

قائم مقام وزیر راه:برخی صداقت ندارند

اصغر فخریه کاشان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، افزود: به نظر می رسد افرادی که این مسایل را مطرح می کنند، صداقت ندارند و از مسایل صنعت هوانوردی جهان نیز بی اطلاعند.وی به روند نهایی شدن قرارداد ایران ایر با شرکت ای.تی.آر(ATR) برای خرید ۲۰ فروند هواپیمای کوتاه برد ۷۰ نفره اشاره کرد و گفت: قرارداد ما برای امضا نهایی شده و بزودی منعقد می شود.این مقام مسئول با بیان اینکه اکنون قرارداد با ای.تی.آر در مراحل اخذ مجوزهای قانونی قرار دارد، گفت: همانطوری که قرارداد خرید ۱۸۰ فروند هواپیما با ایرباس و بوئینگ به امضا رسید، بزودی قرارداد ایران ایر با این شرکت نیز به امضا می رسد.قائم مقام وزیر راه وشهرسازی در امور بین الملل با اشاره به سقف قرارداد ایران ایر برای خرید ۲۰ فروند هواپیمای ای.تی.آر اظهارداشت: طبق قراردادی که به امضا خواهد رسید ارزش خرید این هواپیماها از این شرکت نزدیک به ۴۰۰ میلیون دلار است.وی درباره مبالغ اعلام شده برای خرید ۲۰۰ فروند هواپیما از شرکت های ایرباس، بوئینگ و ای.تی.آر یادآورشد: با توجه به نوع سفارش ایران ایر، مجموع ارزش این سه قرارداد برای خرید ۲۰۰ فروند هواپیما، کمتر از ۱۸ میلیارد دلار است. با ورود نخستین فروند ایرباس ۳۲۱، شرکت ایرباس متعهد شده تا پایان امسال ۲ فروند هواپیمای ۳۳۰ از ۱۰۰ فروند هواپیمای خریداری شده را به ایران ایر تحویل دهد و علاوه بر این شرکت هواپیماسازی ای.تی.آر (زیرمجموعه ایرباس) نیز چند فروند از این هواپیماهای ۷۰ نفره را به ایران ایر تحویل خواهد داد.مسئولان و متولیان صنعت هوانوردی ایران تاکید دراند که جایگاه کشورمان در این زمینه در منطقه با امضای قرارداد خرید بیش از ۲۰۰ فروند هواپیمای مسافری دور، متوسط و کوتاه برد و افزایش بیش از۵۰ هزار صندلی جدید ارتقا می یابد و فرصت های اشتغالزایی مستقیم را برای بیش از ۲۰ هزار نفر در داخل فراهم می کند.در این قراردادها افزون بر خرید هواپیما، موضوع های دیگری همچون آموزش خلبانان و تعمیر و نگهداری، حمایت از توسعه خدمات ناوبری هوایی (ای.تی.ام-ATM)، عملیات فرودگاهی و هواپیمایی، انتقال فناوری و هماهنگی مقررات رگولاتوری برای ایران ایر منظور شده است.خرید همه این هواپیماها به صورت اجاره به شرط تملیک است و ایران ۸۵ درصد منابع مالی آن را از منابع مالی خارجی و ۱۵ درصد آن را از منابع داخلی و تسهیلات صندوق توسعه ملی تامین می کند.


منبع: baharnews.ir

معاینه فنی خودروهای سنگین یکپارچه شد

سعید متصدی در گفت‌و گو با ایسنا گفت: متاسفانه تا چند ماه گذشته معاینه فنی خودروهای دیزلی بر اساس دید ظاهری و چشمی انجام می‌شد، به این معنا که اگر دودی از خروجی خودروهای دیزلی مشاهده می‌شد اعلام می‌کردیم که این خودرو آلوده است و شرایط لازم برای گرفتن معاینه فنی را ندارد.وی ادامه داد: سازمان حفاظت از محیط زیست برای قطعات خودروهای دیزلی حدود مجاز مشخص و این حدود مجاز را به مراکز معاینه فنی اعلام کرده است. در حال حاضر میزان تیرگی خروجی‌ خودروهای دیزلی ، مورد حد استاندارد قرار گرفته است. امیدواریم با اجرای این اقدامات معاینه فنی درست در مورد خودروهای دیزلی داشته باشیم. متصدی اظهار کرد: اگر یک خودروی دیزلی ۴۰ سال کار کرده باشد دیگر به هیچ وجه نمی‌تواند معاینه فنی بگیرد و حتی اصلا نباید در سطح شهر حرکت کند، ولی متاسفانه زمانیکه به این نوع خودروهای دیزلی در جاده‌ها اجازه حرکت داده نمی‌شود، به سمت شهرها حرکت کرده و تبدیل به سرویس‌های شهری یا اتوبوس شهری می‌شوند.معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه اخیرا معاونت جدیدی در وزارت راه به نام معاونت حمل و نقل ایجاد شده است افزود: هفته پیش با این معاونت هماهنگی‌هایی را در جهت ساماندهی خودروهای دیزلی انجام داده‌ایم.وی درپایان اظهار کرد: ساماندهی خودروهای دیزلی برعهده شهرداری است و باید در یک قالب مدیریت شده این اقدام صورت گیرد.


منبع: baharnews.ir

۱۱خودروی​داخلی در پایین‌ترین​سطح کیفی

به گزارش ایسنا، شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران هر ماهه کیفیت خودروهای در حال تولید در خودروسازان داخلی را ارزیابی کرده و گزارش رده‌بندی کیفی این محصولات را تهیه می‌کند.این گزارش‌ها از یک سو برای اطلاع وزارت صنعت، معدن و تجارت از نحوه عملکرد یکی از مهمترین بخش‌های صنعتی کشور به این وزارتخانه ارسال شده و از سوی دیگر نسخه‌ای از آن نیز برای آگاهی افکار عمومی و مصرف‌کنندگان از کیفیت خودروهای داخلی، در سایت این شرکت بازرسی منتشر می‌شود.در این زمینه براساس جدیدترین گزارش منتشر شده از وضعیت کیفی خودروهای سواری تولیدی در آذر ماه امسال، مشخص شده که ۱۱ مدل سواری در حال تولید در خودروسازان داخلی در پایین‌ترین سطوح کیفیت قرار داشته و تنها یک ستاره از پنج ستاره کیفی را دریافت کرده‌اند.این خودروها شامل سایپا ۱۱۱، سایپا ۱۳۲، سایپا ۱۳۱، تیبا، تیبا هاچ‌بک، ام‌وی‌امS ۱۱۰، پژو پارس، سمند، پژو ۴۰۵، لیفان X۶۰ و ام‌وی‌ام ۵۵۰ هستند.در مدل ارزیابی کیفیت خودروهای داخلی، این محصولات بسته به کیفیت خود یک تا پنج ستاره دریافت می‌کنند. یک ستاره پایین‌ترین سطح کیفی و پنج ستاره بالاترین سطح کیفی را نشان می‌دهد.


منبع: baharnews.ir

بازار آزاد ارز سه نرخی شد

به گزارش دنیای اقتصاد، نرخ‌های صرافی‌های بانکی در انتهای روز سه‌شنبه در مرز ۳هزار و ۸۰۰ تومان و در مقطعی حتی زیر این مرز قرار گرفت. بخشی از صرافی‌های غیربانکی نیز قیمت خود را نزدیک به سامانه سنا تنظیم کردند که ساعت ۳ بعدازظهر حدود ۳ هزار و ۸۴۰ تومان بود، حال آنکه عده دیگری نرخ خود را با پاساژ افشار تنظیم کردند. در پاساژ افشار که بخشی رسمی از بازار محسوب نمی‌شود، ولی معمولا نرخ‌های آن مبنای برخی صرافی‌ها قرار می‌گیرد، قیمت در حوالی ساعت ۳ بعدازظهر در محدوده ۳هزار و ۸۹۰ تومان بود. با وجود فاصله‌های قیمتی که نرخ‌های یاد شده با یکدیگر داشتند(فاصله کمینه و بیشینه قیمت حدود ۹۰ تومان بود)، هر سه قیمت زیر مرز ۳ هزار و ۹۰۰ تومان قرار داشت.دلیل کاهش قیمت دلار به زیر مرز ۳ هزار و ۹۰۰ تومان را می‌توان در دو بخش بررسی کرد: اول، عوامل انتظاری و دوم، تغییر حجم عرضه ارز. در ساعات انتهایی روز دوشنبه فضای انتظاری در بازار شکل گرفت که بیشتر معامله‌گران را در موقعیت فروش قرار داد. بخشی از شکل‌گیری این انتظارات کاهشی ناشی از صحبت‌های منتسب به وزیر اقتصاد بود. از وی در فضای مجازی صحبتی نقل شده بود که مضمون آن، این بود که دولت پیش از انتخابات قصد بالا بردن قیمت دلار را نخواهد داشت. معامله‌گران کاهشی این خبر را در در کانال‌های تلگرامی بسیار به اشتراک گذاشتند تا جو کاهشی را بیشتر کنند. در کنار این، عصر روز گذشته قرار بود جلسه مطبوعاتی رئیس‌جمهوری برگزار شود و این موضوع مزید بر علت شد که بخشی از معامله‌گران بازار به این قطعیت برسند که حداقل در روز سه‌شنبه امکان نوسان‌گیری وجود ندارد؛ چراکه بازارساز با قدرت در برابر سیگنال‌های افزایشی مقاومت خواهد کرد.اما در کنار این رویکرد انتظاری، تغییرات سمت عرضه و افزایش فروش ارز نیز به ریزش قیمت به کانال ۳هزار و ۸۰۰ تومان کمک کرد. به گفته شماری از معامله‌گران در ابتدای روز میزان فروش ارز ازسوی صرافی‌های بانکی بالا رفته بود و این موضوع موجب شد که قیمت با آسودگی بیشتری از مرز روانی پایین‌تر برود. آخرین بار دلار در اوایل دی ماه، در مرز یاد شده نوسان کرده بود. همسو با سقوط دلار به مرز ۳ هزار و ۸۰۰ تومان، سکه تمام بهار آزادی نیز راه کاهشی را در پیش گرفت و به کانال یک میلیون و ۱۸۰ هزار تومان وارد شد. روز سه‌شنبه، سکه تمام بهار آزادی ۶ هزار تومان از ارزش خود را از دست داد و به قیمت یک میلیون و ۱۸۴ هزار تومان رسید. کاهش بهای سکه تمام در حالی رقم خورد که طلای جهانی تا ساعت ۳ بعدازظهر تا قیمت هزار و ۲۱۷ دلار بالا رفته بود.رمزگشایی از سه نرخیروز سه‌شنبه می‌توان گفت بازار ارز به این اجماع رسیده بود که قیمت دلار از کانال ۳هزار و ۹۰۰تومان پایین رفته و وارد کانال ۳ هزار و ۸۰۰ تومان شده است. اما در اینکه کدام قیمت را برای روز سه‌شنبه مبنا قرار گیرد و نسبت به روز دوشنبه مقایسه شود، جای بحث وجود دارد. روز سه‌شنبه شایعه‌ای در بازار وجود داشت که برخی از فعالان بازار ارز، علت شکل‌گیری سه نرخی شدن دلار را ناشی از موضعی دانستند که بازارساز در برابر برخی صرافی‌های غیربانکی اتخاذ کرد. گفته می‌شود بازارساز از صرافی‌های غیربانکی خواسته است که قیمت اعلامی خود را نزدیک به سامانه سنا اعلام کند. البته در گذشته نیز این درخواست وجود داشت؛ ولی گویا به گفته فعالان در شرایط فعلی آن را با جدیت بیشتری دنبال کرده است. شنیده‌ها حاکی از آن است که استدلال بازارساز به این گونه است که چرا صرافی‌های غیربانکی دلاری را که با قیمت پایین‌تر از صرافی‌های بانکی تهیه می‌کنند، در قیمت‌های بالاتر به فروش می‌رسانند. در واقع، زمانی که قیمت فروش صرافی‌های بانکی برای عرضه ارز به صرافی‌های عادی حدود ۳ هزار و ۸۰۰ تومان است، به چه دلیلی، آنها قیمت خود را بالای ۳ هزار و ۸۵۰ تومان تنظیم کنند.در این شرایط، به گفته فعالان، بازارساز انتظار دارد، آنها باید برای شفافیت و هماهنگی معاملات نرخ‌های موجود در سامانه سنا را ملاک قرار دهند. نرخ‌های اعلام شده این سامانه بیانگر میانگین وزنی نرخ خرید و فروش ارز بر مبنای معاملات ثبت شده در سامانه نظارت ارز (سنا) از سوی صرافی‌های مجاز کل کشور است. با تمام این تفاسیر می‌توان روز سه‌شنبه صرافی‌های غیر‌بانکی را به دو دسته تقسیم کرد.صرافی‌هایی که با بازارساز تا حد زیادی همکاری کردند و صرافی‌هایی که اقدام به چنین کاری نکردند. صرافی‌هایی که تقریبا به بازارساز توجه داشتند، قیمت خود را در حوالی محدوده‌های ۳ هزار و ۸۳۰ تا ۳ هزار و ۸۴۰ تومان تنظیم کردند. این در شرایطی بود که صرافی‌های بانکی نیز قیمت خود را تا مرز ۳ هزار و ۸۰۰ تومان پایین آوردند و حتی قیمت‌های پایین‌تری نیز در مقاطعی ثبت شد. در این وضعیت، صرافی‌هایی که کمتر به بازارساز توجه کردند، قیمت خود را نزدیک به معامله‌گران پاساژ افشار تنظیم کردند و برخی دیگر عددی بین نرخ اعلام شده بازارساز و معامله‌گران غیررسمی را ثبت کردند.فضای افشار در روز ۳ نرخیروز سه‌شنبه، معاملات مانند روزهای گذشته همچنان در میدان روبه‌روی پاساژ افشار که محل تجمع دلالان غیررسمی بود، ادامه داشت. در ابتدای چهارمین روز هفته، بهای دلار در پاساژ افشار به زیر مرز ۳ هزار و ۹۰۰ تومان رسید. در این روز، دلار معاملات خود را در این منطقه با قیمت ۳ هزار و ۹۱۰ تومان آغاز کرد؛ ولی خیلی سریع به زیر مرز ۳ هزار و ۹۰۰ تومان رفت و با قیمت ۳ هزار و ۸۹۵ تومان معامله شد. این در حالی بود که تعدادی از معامله‌گران در شروع بازار سعی داشتند، دلار خود را با قیمت ۳ هزار و ۹۱۵ تومان به فروش برسانند، ولی هیچ فردی در بازار حاضر به خرید ارز در نقطه یادشده نشد و دلار به سرعت نزول کرد. با این حال، قیمت دلار در این محل از محدوده ۳ هزار و ۸۷۰ تومان پایین‌تر نرفت و توجه چندانی به نرخ‌های صرافی‌های بانکی نداشت. برخی فعالان، اعتقاد داشتند که علت این موضوع ناشی از آن بود که حجم عرضه ارز این صرافی‌ها به پاساژ افشار وارد نشد. این در حالی بود که بعضی‌ از کارشناسان معتقدند حجم معاملات انجام شده در پاساژ افشار بسیار محدود است و حتی در برخی مقاطع معاملاتی که در این محل به‌صورت فردایی صورت می‌گیرد، حالت صوری دارد که دلاری در آن جابه‌جا نمی‌شود.در واقع پاساژ افشار را می‌توان یک بورس غیررسمی برای بازار ارز دانست که معاملات بیشتر از آنکه با هدف پاسخ به تقاضای مصرفی انجام شود، به‌دلیل کسب سود و بالا بردن بازدهی از هر طریقی صورت می‌گیرد. با این حال، این بازار با وجود عمق کم و با توجه به حجم اندک معاملات در مقایسه با تقاضای ارزی کلان، همچنان یک شاخص برای قیمت ارز است. در این شرایط، بعضی از کانال‌ها و سایت‌ها هستند که بانک مرکزی آنها را تایید می‌کند و بسیاری از صرافی‌ها نیز از آن کانال‌ها، اعلام قیمت می‌کنند.این کانال‌ها روز سه‌شنبه قیمت دلار را ۳ هزار و ۸۹۰ تومان اعلام کردند که ۴۵ تومان پایین‌تر از روز دوشنبه بود. البته پس از ساعت ۳ بعدازظهر قیمت‌های پایین‌تری نیز در میان معامله‌گران غیررسمی ثبت شد. درواقع، پس از تسویه معاملات ارزی در ساعت ۲ بعدازظهر، به‌تدریج مقاومت معامله‌گران غیررسمی نیز کاهش یافت. «دنیای اقتصاد» مستقلا نمی‌تواند مشخص کند که کدام نرخ باید مبنا قرار بگیرد. ازآنجاکه برخی معامله‌گران اعلام کردند صرافی‌هایی که قیمت پایین‌تری را اعلام کردند، با آن نرخ اقدام به فروش نمی‌کردند. در واقع آن قیمت را که نزدیک بازارساز بود، در معاملات لحاظ نمی‌کردند. با این توضیحات، قیمتی که امروز در تابلوی «دنیای اقتصاد» برای دلار اعلام می‌شود، همان نرخی است که از سامانه مورد استفاده صراف‌ها اخذ شده است.


منبع: baharnews.ir

این ۱۱خودروی داخلی در پایین‌ترین سطح کیفی قرار دارند

ایسنا نوشت:براساس جدیدترین گزارش منتشر شده از وضعیت کیفی خودروهای سواری تولیدی در آذر ماه امسال، مشخص شده که ۱۱ مدل سواری در حال تولید در خودروسازان داخلی در پایین‌ترین سطوح کیفیت قرار داشته و تنها یک ستاره از پنج ستاره کیفی را دریافت کرده‌اند.

این خودروها شامل سایپا ۱۱۱، سایپا ۱۳۲، سایپا ۱۳۱، تیبا، تیبا هاچ‌بک، ام‌وی‌امS ۱۱۰، پژو پارس، سمند، پژو ۴۰۵، لیفان X۶۰ و ام‌وی‌ام ۵۵۰ هستند.

در مدل ارزیابی کیفیت خودروهای داخلی، این محصولات بسته به کیفیت خود یک تا پنج ستاره دریافت می‌کنند. یک ستاره پایین‌ترین سطح کیفی و پنج ستاره بالاترین سطح کیفی را نشان می‌دهد.

 


منبع: alef.ir