بازیگران فیلم جدید اصغر فرهادی

اما اطلاعات تازه‌ای که از فیلم منتشر شده حضور چهار بازیگر اسپانیایی دیگر را در این پروژه تایید می‌کند، بازیگرانی پیش از این در آثار شاخصی از پدرو آلمودوار حضور داشته اند.
 




سرشناس‌ترین بازیگر این جمع خاویر کامارا است، بازیگر مورد علاقه آلمودوار که با او در فیلم‌هایی چون «با او حرف بزن»، «آموزش بد» و «من خیلی هیجان‌زده ام» با این کارگردان بزرگ اسپانیایی همکاری داشته و بارها نامزد و برنده جایزه معتبر گویا در سینمای اسپانیا بوده است. کامارا و دارین، دو سال قبل در کمدی موفق «ترومن» نیز همبازی بوده اند.

 




اینما کوئستا که در «خولیتا» اثر آلمودوار هم جلوی دوربین رفته بود دیگر بازیگر «همه می‌دانند» است. بازیگری که علاوه بر کارنامه قابل قبول در سینما و تئاتر اسپانیا عمده شهرت خود را در سال‌های اخیر مدیون حضور در نقش اصلی دو سریال عامه‌پسند «عشق در سال‌های آشوب» و «عقاب سرخ» است.

 




الویرا مینخوئز هم که جایزه گویا بهترین بازیگر زن مکمل را در کارنامه دارد یکی دیگر از اسپانیایی‌های فیلم فرهادی خواهد بود.

 




ادوارد فرناندز هم که دو حایزه گویا را به نام خود ثبت کرده و در فیلم «پوستی که در آن زندگی می‌کنیم» با آلمودوار همکاری داشته یکی دیگر از بازیگران محصول اسپانیایی فرهادی به شمار می‌آید. و باز هم نکته جالب حضور این بازیگر سرشناس اسپانیایی در فیلم موفق و تحسین شده «ترومن» در کنار دو بازیگر اصلی دیگر فیلم فرهادی یعنی کامارا و دارین است.

این پروژه که بین ۱۲ تا ۱۳ میلیون دلار هزینه دارد، حاصل همکاری فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواهد بود. الکساندر ماله‌گی از کمپانی فرانسوی «ممنتو فیلم»، آلوارو لونگوریا از کمپانی اسپانیایی «استالوارتس مورنا فیلم» و آندریا اوچیپنتی از کمپانی ایتالیایی «لاکی رد» فیلم فرهادی را تهیه خواهند کرد.فرهادی فیلمنامه این اثر را هم مانند گذشته ابتدا به زبان فارسی نوشته و سپس به زبان دیگر ترجمه شده است. کارگردان «جدایی نادر از سیمین» برای پرتماشاگرترین فیلم کارنامه کاری خود گروهی از بزرگان سینما را گردهم آورده است که از میان آن‌ها  می‌توان به آلبرتو ایگلسیاس (آهنگساز)، خوزه لوییس آلکائینه (مدیر فیلمبرداری)، کلارا نوتاری (طراح صحنه) و سونیا گرانده (طراح لباس) اشاره کرد.

هم‌چنین با وجود تغییر در کمپانی سازنده، پدرو آلمودوار هنوز تهیه‌کننده فیلم است. خوزه لوییس آلکائینه همکار قدیمی آلمودوار در فیلم‌هایی چون «بازگشت» و «با او حرف بزن» فیلمبرداری کار را بر عهده دارد و سونیا گرانده طراح لباس فیلم هم در پروژه‌هایی چون «نیمه شب در پاریس» و «خولیتا» حضور داشته است.با وجود آن که اکثر عوامل را سینماگران سرشناس اسپانیایی تشکیل داده اند و فیلم هم در مادرید جلوی دوربین خواهد رفت، پروژه جدید اصغر فرهادی به‌عنوان محصول مشترک فرانسه و اسپانیا معرفی شده است.فیلم جدید فرهادی به زبان اسپانیایی و انگلیسی ساخته می‌شود و سال ۲۰۱۸ به نمایش درخواهد آمد. احتمالا اولین نمایش فیلم در جشنواره کن آینده خواهد بود.


منبع: بهارنیوز

لغو کنسرت‌ این بار در پایتخت؛ موسیقی ممنوع!

شهرام رضایی، سرپرست گروه موسیقی سنتی “مهراوه” در گفتگو با  ایلنا، ضمن اعلام خبر تعطیلی کنسرت خود؛ گفت: قرار بود کنسرتی را جمعه ۲۷ مرداد در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار کنیم که تماس‌هایی با ما گرفته شد و در نهایت مجبور شدیم این کنسرت را کنسل کنیم. سرپرست گروه مهراوه در ادامه افزود: ما پس از دریافت مجوز حوزه هنری برای کنسرت گروه مهراوه، تبلیغاتی را در سطح شهر انجام دادیم و در حدود ۸۰ ایستگاه مترو بنرهای تبلیغاتی این کنسرت نصب شد. برای استفاده از بیلبوردهای سطح شهر نیز گفتند باید از وزارت ارشاد مجوزی در این زمینه دریافت شود. وقتی به ارشاد برای این موضوع مراجعه کردیم به ما گفتند با حوزه هنری هیچ کاری نداریم و شما باید از طریق دفتر موسیقی اقدام کنید. من این توضیح را به مسئولان ارشاد دادم که مجوز دفتر موسیقی را برای برگزاری کنسرت دارم اما نتیجه‌ای نگرفتم.
وی همچنین عنوان کرد: من سال ۹۵  برای برگزاری کنسرت درخواستی به دفتر موسیقی داده بودم که با آن موافقت شد و گفتند بروم سالن بگیرم. اسفند ماه سال ۹۵ برای اجرا در مرداد و شهریور در تالار وحدت تقاضا دادم که مسئولان خود تالار گفتند در این زمان‌ها، تالار وحدت را کاملا در اختیار تئاتر قرار داده‌ایم. این مسئله را با سند می‌توانم ثابت کنم. این گفته مسئولان تالار برای ما خیلی عجیب بود. به چند گروه دیگر نیز چنین چیزی گفته شده بود. نکته جالب اینکه الان وقتی به برنامه‌های مرداد و شهریور تالار وحدت نگاه می‌کنیم، می‌بینیم بسیاری از اهالی موسیقی مشغول برگزاری کنسرت در این سالن هستند.شهرام رضایی گفت: باتوجه به شرایطی که اشاره کردم ما مجبور شدیم از طریق حوزه هنری برای برگزاری کنسرت اقدام کنیم اما وقتی همه برنامه‌ها را هماهنگ کردیم از یکی از نهادها با ما تماس گرفتند و گفتند بدون مجوز در سطح شهر تبلیغ کرده‌اید و از شما شکایت شده است. ما هرچه پرسیدیم چه کسی از ما شکایت کرده هیچ پاسخ روشنی به ما ندادند. بعد به ما گفتند که بهتر است کنسرت را برگزار نکنیم. پیگیری‌های بعدی ما نیز هیچ نتیجه‌ای نداد.
این موزیسین افزود: با وجود اینکه ۳ میلیون تومان به عنوان بیعانه برای در اختیار گرفتن تالار اندیشه به حوزه هنری پرداخت کرده بودم و مدتها برای این اجرا تمرین و کار کرده بودیم؛ منتهی به خاطر تماس‌هایی که گرفته شد؛ مجبور شدیم کنسرت را خودمان کنسل کنیم. به ما گفتند اگر کنسرت را خودتان کنسل نکنید امکان دارد شب اجرای شما، نامه‌ای از قوه قضائیه بیاید و کنسرت شما لغو شود.وی عنوان کرد: بعد از این ماجراها، حوزه هنری گفت از نظر ما هیچ مشکلی وجود ندارد و شما بیاید کنسرت‌تان را برگزار کنید. من از مسئولان حوزه هنری پرسیدم اگر ما کنسرت را برگزار کنیم آیا شما این تضمین را می‌دهید که شب اجرا در سالن را نبندند و کنسرت را لغو نکنند؟ که پاسخ دادند اگر نامه از قوه قضائیه داشته باشند ما کاری نمی‌توانیم بکنیم.
سرپرست گروه مهراوه همچنین گفت: من هم دیدم اگر قرار باشد با ترس و لرز روی صحنه برویم و حس و حال مناسبی برای اجرا نداشته باشیم، ترجیح می‌دهم این ضرر را متقبل بشوم و بیشتر از این ضرر نکنم. ۱۲ میلیون تومان هزینه اجاره سالن است که من ۳ میلیون بیعانه پرداخت کرده‌ام و به من برگردانده نمی‌شود. هزینه‌های بسیاری هم برای آماده‌سازی این اجرا و تمرینات و تبلیغات و بلیت‌فروشی نیز انجام داده‌ام اما با تمام این اوصاف مجبور به متوقف کردن کنسرتمان شدیم.علیرضا وکیلی‌منش، خواننده گروه “مهراوه” نیز در گفتگو با خبرنگار ایلنا درباره این کنسرت تعطیل شده؛ گفت: رپرتوار این برنامه پس از تمرینات متعدد و مشقت‌های بسیار که بیشتر آن متوجه سرپرست گروه یعنی آقای رضایی بود، شکل گرفت. قرار بود ما جمعه گذشته یعنی ۲۷ مرداد این کنسرت را در تالار اندیشه حوزه هنری روی صحنه ببریم منتهی با شرایطی که برایمان به وجود آمد، مجبور شدیم این اجرا را متوقف کنیم.
این خواننده در ادامه افزود: مرکز موسیقی حوزه هنری که زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی است مجوز برگزاری اجرای ما را در تالار اندیشه صادر کرد؛ اما در نهایت با مسائلی که برای‌مان پیش آورده شد متاسفانه مجبور شدیم این اجرا را برگزار نکنیم.وکیلی‌منش ضمن انتقاد از دست‌اندرکاران تالار وحدت گفت: ما اسفند ماه گذشته برای برگزاری کنسرت در مرداد و شهریور امسال تقاضایی را به مسئولان تالار وحدت ارائه کردیم منتهی این دوستان گفتند که در مرداد و شهریور قرار است یک نمایش در تالار وحدت برگزار شود به همین دلیل سالن در اختیار هیچ گروه موسیقی قرار نمی‌گیرد؛ اما در کمال تعجب از ابتدای مرداد شاهد هستیم که گروه‌های مختلفی در تالار وحدت به اجرا می‌پردازند. ما به این رفتاری که با گروه ما صورت گرفته نیز انتقاد داریم.


منبع: بهارنیوز

کندلوس، روستای پاکیزه با موزه‌های دیدنی

روستای کندلوس یکی از قدیمی‌ترین سکونت‌گاه‌ها در استان مازندران بشمار می‌رود.

عصرایران – هوای گرم این روزهای تابستان باعث می شود تا به دنبال مقصدی خوش‌ آب و هوا برای سفرهای خود باشید.

شاید بارها نام «کندلوس» را شنیده باشید، روستایی که به گفته برخی مانند نگینی درخشان در طبیعت البرز شمالی قرار گرفته است. جالب است بدانید این روستا در میان پاکیزه‌ترین روستاهای کشور قرار گرفته است. روستای کندلوس یکی از قدیمی‌ترین سکونت‌گاه‌ها در استان مازندران بشمار می‌رود.

حال برای سفر به این روستا باید راهی جاده زیبا و پر پیچ وخم چالوس شوید. با گذر از شهر مرزن آباد و پشت سر گذاشتن جاده‌ای فرعی به نام دو‌آب کجور خواهید رسید که با سپری شدن زمانی ۳۰دقیقه‌ای با تابلوی کندلوس رو‌به‌رو می‌شوید. درواقع شما با گذر از یک جاده زیبا وارد این روستای زیبا می‌شوید، روستایی که وجود سطل‌های زباله متعدد در آن توجه گردشگران را جلب خواهد کرد.

اگر درباره این موضوع با مردمان محلی این منطقه هم‌کلام شوید، به شما خواهند گفت، این سطل ها به این دلیل در تمامی قسمت‌های روستا قرار گرفته که زباله چهره زیبای کندلوس را خراب نکند.

هرچند طبیعت کندلوس بسیار زیبا است اما موزه مردم شناسی یکی دیگر از اماکن این روستا است که مورد توجه گردشگران قرار می‌گیرد. اشیاء قدیمی که حاکی از تمدن کهن این منطقه است در این موزه مورد بازدید قرار می‌گیرد. این موزه اطلاعات بسیار جالب و مفیدی درباره تاریخ کهن و تمدن پر رمز و راز این دیار در اختیار شما قرار می‌دهد.

اما این تنها موزه این روستا نیست، کندلوس موزه‌هایی همچون موزه گیاه شناسی و موزه فرهنگی در اختیار دارد تا جوابگوی سلایق مختلف گردشگران باشد.

جالب است بدانید در این روستا به مناسبت آغاز سال جدید مراسمی با عنوان مراسم سال مج«خوشقدم» برگزار می شود. اگر علاقه‌مند به مراسم های سنتی هستید می‌توانید سفر به کندلوس را بار دیگر در ایام سال نو تکرار کنید.


منبع: عصرایران

سریال کیانوش عیاری متوقف شد

تصویربرداری سریال «۸۷ متر» کیانوش عیاری متوقف شده است.

پیگیری‌های ایسنا حاکی از این است که تصویربرداری این سریال از روز شنبه ( ۲۸ مرداد ماه) به دلیل آنچه مشکلات مالی عنوان می‌شود، متوقف شده است.

این در حالی است که روابط عمومی شبکه یک، چهارشنبه (۲۵ مرداد ماه) از روند تصویربرداری و تغییر لوکیشن این سریال خبر داده بود.

سریال «۸۷ متر» یک درام اجتماعی است که داستان آن درباره دو خانواده به نام پوردورانی و خلیلی است. علیرضا پوردورانی به همراه همسر، دو دختر و پسرش خانه‌ای را از یک فروشنده به نام فرج ناصری خریداری می‌کنند اما روز اسباب کشی متوجه می‌شوند که خانه به فرد دیگری به نام رجب خلیلی فروخته شده است. رجب به همراه پسر، همسر و دو دخترش صبح زودتر از پوردورانی‌ها به خانه رسیده‌اند و وسایلشان را در خانه گذاشته‌اند اما با رسیدن خانواده پوردورانی، ماجرای کلاهبرداری مشخص می‌شود… .

قصه «۸۷ متر» بیش از ۳۰ لوکیشن در تهران دارد. علی دهکردی، ابوالفضل پورعرب، مهران رجبی، فریبا کامران، نازنین فراهانی، هدی زین‌العابدین، دیبا زاهدی، الهه خادمی، ملیکا نصیری، نیما نوری‌زاده، سحر عبداللهی و محمد بحرانی از بازیگران سریال «۸۷ متر» هستند.

علی دهکردی، ابوالفضل پورعرب، مهران رجبی، فریبا کامران، نازنین فراهانی، هدی زین‌العابدین، دیبا زاهدی، الهه خادمی، ملیکا نصیری، نیما نوری‌زاده، سحر عبداللهی و محمد بحرانی از بازیگران سریال «۸۷ متر» هستند.

عوامل تولید این سریال عبارتند از: کیانوش عیاری (تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان)، حسن آقا کریمی (مدیر تولید)، شبنم عرفی زاده (مدیر برنامه‌ریزی و دستیار اول کارگردان)، سهیلا کاشفی (منشی صحنه)، داریوش عیاری (مدیر فیلمبرداری)، وحید مقدسی (صدابردار)، نازنین عرفی نژاد (طراح گریم)، سعید رحیمی (طراح صحنه و لباس) و رضا صادق (مدیر تدارکات).

کیانوش عیاری پیشتر سریال‌های «روزگار قریب» و «هزاران چشم» را برای تلویزیون ساخته است. او مدت هفت سال است که درگیر توقیف فیلم «خانه پدری» است. این فیلم با بازی مهدی هاشمی، ناصر هاشمی و شهاب حسینی سه سال قبل فقط یک روز روی پرده تعداد محدودی سینما رفت ولی خیلی زود اکران آن متوقف شد.


منبع: عصرایران

حمایت هنرمندان از حمید صفت/تصاویر

 


 

به گزارش جام جم بعد از این اتفاق اینستاگرام این خواننده رپ با این پست به روز شد.
 
در ادامه واکنش های هنرمندان را مشاهده میکنید:

 


 
امید حاجیلی(خواننده): من سلیقه موزیکیم با موزیکی که حمید صفت تولید میکنه یکی نیست و دوستی هم با هم نداریم و دورادور میشناسمش ولی با شنیدن اتفاقی که براش افتاده خیلی خیلی ناراحت شدم و شوکه شدم از خدا می خوام خودش همه چیز و براش به درستی و خوب پیش ببره … حتی نمیتونم خودم و جاش بذارم یا تصور کنم … خدا کمک کنه

 


 
سحر قریشی(بازیگر): از اینجا به بعد حمید صفت،ی صفتِ ،تنها یک اسم نیست،یا ب قولِ رسانه های امروزی، ی بزهکار یا مجرم نیست، ی جوششِ مردونه توو ساختارِ شکننده و پر از آسیب جامعه مونه، ی خروشِ پر از غیرتِ، ی تصویری از خانواده نا بسامانِ ، مثلِ خیلی از خانوادها…دیگه مردونگی تعریف جنسیتی نمیگیره، فارغ از جرم بودن ونفی عملی ک صورت گرفته، کار حمیدِ صفت در ذاتش پر از رمز و رازه، ب طورِ طبیعی شاید بواسطه عشق عمیق مادر و پسر، پدر و دختر هر کدوم از ما ی چیزی مشابه این کارو نشون میدادیم،حالا من سحر قریشی، دردمند و همدردِ این درد،وقتی فکر میکنم با غرور میگم اگه برای عزیزانم،مادرم یا برادرم ویا پدرم این اتفاق بیوفته و ناله و شیون و دردشون ، توسطِ ی ظالم رو بخوام بشنوم و ببینم، منم میشم حمید صفت

 


 
شهره سلطانی(بازیگر): حمید صفت رو چند باری تو کنسرت های رفقا دیده بودمً ، خیلی نمیشناختمش ولی تو این دیدارها هرگز ازش بی ادبی یا رفتار غیر اخلاقی ندیدم . بلکه بسیار مؤدب و موجه بود. تو این چند روز بارها به این عکس نگاه کردم و این آدم رو مرور کردم . نه… مطمئنم این ادم نمیتونه قاتل باشه و مطمئنم فقط و فقط یک اتفاق ، یک حادثه میتونه چنین تلخی رو پیش أورده باشه . البته که من هرگز با هیچ خشونتی موافق نبوده و نیستم اما نمیدونم خدای نکرده اگر در رابطه با مادر و یا عزیزانم با مواردی مثل این مواجه میشدم چه میکردم ؟! همه امون خودمون رو بزاریم جای ایشون ! ایشون بارها گفتن که عمدا نمیخواستن این اتفاق بیفته و یک درگیری بوده که متاسفانه، متاسفانه به این جا رسیده ای کاش چنین نمیشد اما …میخوام بگم بیایین قضات نکنیم ( چرا که ما انچه که پیش أمده و چراشو نمیدونیم نباید هم بدونیم برای اینکه کاملا و حتما خصوصیه ) و فقط دعا کنیم که همه چی انطور که باید و درسته پیش بره و باز دعا کنیم خداوند مشگلات ادم ها رو حل کنه قطعا آن که رفته دیگه بر نمیگرده و حمید صفت هم بعد از این اتفاق آدم قبل نخواهد بود ، چه میدونیم حتی تو همین چند روز بر او و غرور از دست رفته آش چه گذشته … از دل مادر او چه خبر داریم ؟ پس فقط دعا کنیم ( لطفا اگر نظری دارین با رعایت أدب و احترام باشه )
 
متین ستوده(بازیگر): فقط یه چیزو خوب میدونم که برای دفاع از مادرم هر کاری حاضرم بکنم …خدایا به جوونیش رحم کن

 

 

مجید خراطها(خواننده): با خبر شدیم که بر اثر اتفاقی ناخواسته، و بر اثر درگیری خانوادگی، پدر (پدر خوانده) محترم آقای حمید صفت، دار فانی را وداع گفتند. و صد افسوس اینکه آقای حمید صفت در این درگیری ناخواسته حضور داشتند.

 

یادمان باشد: این هنرمند نه جانی بود ، نه فرار کرد و نه دروغ گفت !

 

امیدوارم این سه موضوع کمک زیادی به نرم شدن خانواده آن مرحوم و دستگاه قضایی بکنه .

از خداوند متعال برای آن مرحوم آرامش ابدی آرزومندیم و نیز امیدواریم که خانواده محترم مرحوم و خانواده صفت از پس این رخداد تلخ، الگویی رحمانی و ربانی برای مردم تلخ کام کشورمان باشند.
 
از هنرمندان نیز دعوت میکنم تا درین رخداد، خانواده حمید صفت و خانواده پدر (پدر خوانده) ایشان را تنها نگذارند
 
احمد ایراندوست(بازیگر): ح مثل حمید …میم مثل مادر …رفیق کمک می کنیم و رضایت خانواده متوفی رو میگیریم …حمید صفت تنها نیست
 
پوریا پورسرخ(بازیگر): ای کاش بعضی از خبرا دروغ بود… خواب بود… باز لاشخورای آبرو بالای سفره یه خانواده دیگه می چرخن…دنیا گرده و نظیراین حادثه دور سر همه پر میزنه…جمع کنیم بساط قضاوت رو… همه شدن قاضی… یکی میگه اعدام… یکی میگه خوب کرده…کی مقصره؟ حمید صفت؟؟؟ نا پدریش؟؟؟ داداشش؟؟؟ مادرش؟؟؟ من یا شما؟؟؟؟نمیدونم خدایا…نمیدونم…فقط میدونم ارحم الراحمین تویی…خدایا خودت به جوونیش رحم کن
 
پرستو گلستانی(بازیگر): برات دعا می کنم همین


منبع: بهارنیوز

رقابت بیش از ۳۰۰۰ مادر قصه‌گو

مسئول دبیرخانه سومین جشنواره «مادران قصه‌گو» از آغاز داوری این جشنواره با حضور کارشناسان حوزه قصه و قصه‌گویی در مناطق مختلف شهر تهران خبر داد.

حامد طراحی با اعلام این خبر افزود: سومین جشنواره «مادران قصه‌گو»ی شهر تهران به منظور انتقال مفاهیم، ارزش‌ها و سنت‌های ایرانی اسلامی به کودکان به‌صورت غیرمستقیم و فراهم آوردن زمینه‌های ارتباط و اُنس بیشتر اعضای خانواده با ابزار قصه‌گویی، در حال برگزاری است.

او افزود: مرحله نخست این جشنواره در قالب کارگاه‌های آموزشی قصه‌گویی برای مادران در سطح مراکز فرهنگی هنری شهر تهران اجرا شد و بیش از ۳۰۰۰ ثبت نام‌شده در مناطق مختلف پایتخت آموزش قصه‌گویی دیدند.

رییس فرهنگسرای خاتم(ص) گفت: این جشنواره با هدف ترویج فرهنگ مطالعه و لزوم توجه مادران به قصه و بهره‌گیری از آن برای تربیت فرزندان از ۱۷ تیر  کار خود را در منطقه ۱۸ به عنوان دبیرخانه جشنواره و همچنین در هشت منطقه دیگر آغاز کرد و مادران ثبت نام‌شده در کارگاه‌های قصه‌گویی  و زیر نظر مربیان مجرب، مهارت‌ها و آموزش‌های لازم را فراگرفتند.

مسوول دبیرخانه سومین جشنواره مادران قصه‌گو با اشاره به آغاز داوری این جشنواره از ۳۰ مرداد افزود: مرحله مقدماتی داوری سومین جشنواره مادران قصه‌گوی شهر تهران روزهای دوشنبه و سه‌شنبه ۳۰ و ۳۱ مرداد و ۴ شهریور برگزار می‌شود. در این مرحله ۱۷۰ نفر برگزیده هر دوره از مناطق ۵-۶-۸-۱۰-۱۱-۱۲-۱۳-۱۴-۱۸ با یکدیگر به رقابت می‌پردازند که از هر منطقه نفرات اول تا سوم هر گروه مشخص می‌شوند.

او ادامه داد: داوری مناطق ۱۲و ۱۳و ۱۴ در منطقه ۱۴ و مناطق ۱۰-۱۱ و ۱۸ در منطقه ۱۱ برگزار می‌شود. همچنین داوری مناطق ۵ و ۶ در منطقه ۵ برگزار خواهد شد. داوری منطقه ۸ نیز در همان منطقه برگزار می‌شود.

مدیر مراکز فرهنگی هنری منطقه ۱۸ در باره داوران سومین جشنواره مادران قصه‌گوی شهر تهران گفت: مژگان خلیل‌پور،الهام دارابی، مهرنوش قربانعلی، لیلا ملت‌دوست، سودابه فلاحیان، ام‌لیلا شعبانی، فریبا حبیبی، محبوبه محرابی، مریم تهرانی، اعظم ترانی و مهرناز قربانعلی داوران این جشنواره هستند که هرکدام دارای سوابقی ارزنده در حوزه نویسندگی، پژوهش و آموزش قصه‌گویی، فعالیت‌های تخصصی ادبی، فعالیت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و داوری جشنواره های ادبی استانی، کشوری و بین‌المللی هستند.

او افزود: نفر اول در هر منطقه  برای حضور در مرحله نهایی داوری در سطح شهر تهران به دبیر خانه جشنواره در فرهنگسرای خاتم (ص) معرفی و به نفرات دوم و سوم نیز جوایز ارزنده‌ای اهدا خواهد شد. آئین اختتامیه سومین جشنواره مادران قصه‌گو ۱۸ شهریور همزمان با عید سعید غدیر خم برگزار می‌شود.

دبیرخانه سومین جشنواره مادران قصه‌گو در فرهنگسرای خاتم(ص) واقع در یافت‌آباد، شهرک ولیعصر(عج)، انتهای خیابان حیدری جنوبی، خیابان پژاند، بوستان لواسانی واقع  و با شماره تلفن ۶۶۲۰۷۰۶۸  آماده پاسخگویی به سئوال‌های شهروندان است.


منبع: عصرایران

سلطان کمدی که بود؟ ۷ دهه تلاش برای خنده (فیلم)

استانداران و فرمانداران در دولت دوازدهم تغییر خواهند کرد؟ شوخی اسحاق جهانگیری با یک سازمان پُر تغییر موضع وزارت خارجه در مورد توهین به ظریف: سیاست وزارت خارجه صبر در برابر بداخلاقی‌هاست انفجار بمب در نشست‌ کردها در برلین ۹ زخمی برجای گذاشت نیسان آبی گران شد محمود عباس: هرگونه کمک مالی به نواره غزه را قطع می‌کنیم دستور جالب کرباسیان در وزارت اقتصاد: پیام تبریک ارسال نکنید (عکس) معاون جدید رییس‌جمهور: تیم ندارم لایحه جدید برای عزل ترامپ از قدرت نشست هم اندیشی انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی ایران

۵ راهکار برای سبک سازی کیف دانش آموزان/ منتظر آموزش و پرورش بی مسؤولیت ایران نباشیم و به داد بچه هایمان برسیم  (۶۸ نظر)

کاسه کوزه ها را سر عارف نشکنید/ بی طرف به خاطر سد و آب و کارون وزیر نشد  (۲۴ نظر)

انقلابِ امام خمینی و نام و یاد مصدق  (۱۱ نظر)

پوسترهای ضدآمریکایی به سبک کره شمالی (+آلبوم تصویری)  (۱۱ نظر)

برندگان کتاب “دختر بابا” مشخص شدند  (۹ نظر)

گفت‌وگو با دختر ۱۳ ساله قاتل «آتنا»: پدرم می‌گفت در نمازت دعا کن که آتنا پیدا شود  (۸ نظر)

جلسات بررسی صلاحیت وزرا، کسل کننده، غیرجذاب و حتی ناامید کننده  (۶ نظر)

نامه علی مطهری به اژه ای: چرا با درخواست محاکمه علنی محصورین مخالفت می‌شود؟  (۵ نظر)


منبع: عصرایران

سرنوشت مبهم فیلم‌های توقیفی

به گزارش ایسنا، این در حالی است که  این مقام وقت وزارت ،۱۷ مرداد همزمان با روز خبرنگار در ایسنا وعده داد که بیانیه‌ی وضعیت فیلم‌های توقیفی به‌زودی منتشر می‌شود. حال باید دید تا مراسم تودیع و معارفه و در آخرین روزهای جابه‌جایی میز دو وزیر این اتفاق خواهد افتاد یا نه؟‍!البته با توجه به وضعیت غیرقابل پیش‌بینی نمایش فیلم‌ها و اظهار نظرهای برخی که بر ادامه‌ی اکران فیلم‌ها تاثیر دارد، سیدعباس صالحی نیز که در مقام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به تازگی رای اعتماد گرفته است، مهم‌ترین دغدغه‌ و چالش پیش رویش سرنوشت فیلم‌های توقیفی است که البته این چالش از ابتدای دولت روحانی گریبان‌گیر حجت‌الله ایوبی به عنوان ریاست سازمان سینمایی وقت و پس از آن حیدریان بوده است. ایوبی در حالی تلاش کرد که در ابتدای ورودش در عرصه‌ی مدیریت سینما، با بازگشایی خانه سینما، سینماگران را به فضای جدید، امیدوارتر کند اما ماجرای فیلم‌های توقیفی، خصوصا اکران یک تا دو روزه‌ی فیلم‌های چون «رستاخیز» و «خانه پدری» و توقیف آنها و نمایش نامناسب «عصبانی نیستم» در جشنواره‌ی فجر باعث شد که در زمینه‌ی اعتبار پروانه‌های نمایش مورد انتقاد قرار بگیرد.

حیدریان نیز در ابتدای ورودش در عرصه‌ی مدیریتی سینما که از اواخر سال ۹۵ اتفاق افتاد، با تشکیل کمیته فیلم‌های توقیفی تلاش کرد که این مشکل را حل کند.به هرحال اگر در همین روزها و پیش از تودیع و معارفه هم بیاینه فیلم‌های توقیفی طبق وعده‌ی وزیر پیشین منتشر شود و تکلیف نمایش آنها مشخص شود، باز هم وزیر ارشاد جدید برای اکران آنها و چگونگی نمایش این فیلم‌ها با وجود برخی فشارهای غیرقانونی خارج از وزارت ارشاد، با برخی چالش‌ها دست به گریبان است.

اما باید امیدوار بود که سرانجام فیلم‌هایی چون «آشغالهای دوست داشتنی»، «عصبانی نیستم»، «خانه پدری»، « خانه دختر»، «خرس» و… با سعه صدر رنگ پرده را به خود ببینند.«نمایش هیچ فیلمی انقلابی به پا نکرده است»؛ این جمله‌ای است که بارها از سوی صاحب‌نظران درباره‌ی فیلم‌های مشکل دار منتشر شده است اما حاشیه‌ی برخی فیلم‌ها آنقدر زیاد شده است که قطعا اگر این فیلم‌ها اکران شود، برخی مخاطبان با حیرت به تماشای آن می‌نشینند و از خود می‌پرسند که این فیلم چه مشکلی داشت که این‌گونه با آن برخورد شده است؟! و شاید بدون حواشی به نمایش درمی‌آمد، اینگونه مورد توجه قرار نمی‌گرفت. حاشیه‌ای که به قولی بر اصل موضوع فیلم سایه می‌افکند.در ادامه مروری داریم بر برخی اظهار نظرهایی که درباره‌ی برخی فیلم های توقیفی منتشر شده است.

اولین سینماگرانی که درباره فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» به اظهار نظر پرداخت، علیرضا داودنژاد بود. او «آشغال‌های دوست‌ داشتنی» را فیلمی هم برای سینمای ملی و هم برای وفاق ملی دانسته و گفته بود: «آدم باید فقط عاشق سینما باشد تا برای فیلم ساختن به چنین ایده‌ی دشواری پیله کند. ایده‌ای که امیر یوسفی به خوبی از پس اجرای آن برآمده است، فیلمی هم برای سینمای ملی و هم برای وفاق ملی.»کارگردان «کلاس هنرپیشگی» با اشاره به مضمون فیلم مطرح کرده بود: «بالاخره جریانات فکری مختلف در ایران باید به خاطر ملت و کشورشان هم که شده روزی بتوانند در کنار هم بنشینند و با هم گفت‌وگو کنند.»
کیومرث پوراحمد هم با تاکید بر اینکه باید فرصتی فراهم شود تا تجربه‌های نو و خوش ساختی مثل این فیلم در سینماها اکران شود،‌ گفته بود: «آشغالهای دوست داشتنی» یک فیلم هنرمندانه، جذاب و بکر است.این کارگردان با اشاره به اینکه تمام مردمی که این فیلم را خواهند دید، تصاویر آن را از نزدیک دیده‌اند و با همه‌ی وجود تجربه کرده‌اند،‌افزوده بود: «نمی‌دانم متاسفانه چرا مردم نباید آن را بر پرده سینما ببینند. نمی‌توانم درک بکنم، واقعا نمی‌توانم درک کنم !»

پوراحمد همچنین گفته بود: «به نظرم نشان دادن این فیلم برای ارشاد بُرد بُرد است، اگر مردم از آن استقبال کنند، بُرد وزارت ارشاد است و اگر هم استقبال نکنند، باز هم بُرد وزارت ارشاد است.»فریدون جیرانی هم در نوشتاری با عنوان «ما که پیر شدیم،برای جوان‌ها فضای گفت‌وگو ایجاد کنیم» به تحلیل «نسل تازه و پنجم ‌ فیلمسازی،‌ نسلی که در هشت سال گذشته آمده و نسلی که امیریوسفی یکی از آن‌ها است» پرداخته اظهار کرده بود: «این نسل مصحلت‌اندیشی نسل‌های قبلی را کنار گذاشت و بی‌پرواتر به دغدغه ذهنیش نزدیک شد و صراحت شد ویژگی لحن بیان سینمایی‌اش. حالا در «آشغال‌های دوست داشتنی» این بی‌پروایی در طرح موضوع صراحت در بیان هست اما نه با قهرمان زخمی تک افتاده معترض بلکه با یک مادر. مادری که مجبور می‌شود با شوهر، پسر و برادرش که مرده‌اند و تبدیل به قاب عکس روی تاقچه شده‌اند و عکس پسر دیگرش که در خارج است حرف بزند. هر عکس یک تفکر را نمایندگی می‌کند این تفکرات در تاریخ ایران جریان‌ساز بوده‌اند.»

«خانه پدری» کیانوش عیاری هم از جمله فیلم‌هایی است که در صدر خبرهای این چند ساله بوده است.«خانه پدری» یک‌بار در سالن سینمایی وزارت ارشاد برای خبرنگاران و منتقدان به‌ نمایش گذاشته شد. مسئولان سازمان سینمایی وقت معتقد بودند چند دقیقه اول این فیلم که حاوی صحنه‌های بسیار تلخ و گزنده کشتن دختر توسط پدر است، باید حذف شود تا این فیلم بتواند روی پرده برود. اما عیاری اصلاحات مدنظر ارشاد را «ویرانگر» توصیف می‌کند.و در این سال‌های اخیر نیز پای حرف‌اش ایستاد تا جاییکه این فیلم در گروه هنر و تجربه یک تا نهایت دو روز به نمایش درآمد اما باز هم از پرده‌ی سینماهای محدودی که در اختیار داشت به خاطر فشارهای غیرقانونی پایین کشیده شد.

آخرین پیشنهادی که مطرح شده است و امید می‌رود مشکل این فیلم برای اکران حل شود،شرط سنی برای تماشای این فیلم است.«عصبانی نیستیم» رضا درمیشیان نیز با وجود پروانه نمایشی که داشت و ثبت قانونی برای اکران در شورای صنفی نمایش در سال ۹۳به دلیل فشارهای غیرقانونی خارج از حوزه‌ی وزارت ارشاد،بیش از سه سال است که رنگ پرده را به خود ندیده است.رضا درمیشیان در اولین اظهارنظرش پس از حواشی که برای فیلمش بوجود آمده بود؛ گفته بود: «من «عصبانی نیستم!» را با بوسه بر خاک «ایران» ، عشق به «ایران» ، برای «ایران» و مردم نازنین «ایران» و نمایش در سینماهای «ایران» ساخته‌ام.

«عاشقانه»ای که از همان ابتدا فیلمی «اجتماعی» بود، «اجتماعی» هست و «اجتماعی» خواهد ماند.برای نمایش «عصبانی نیستم!» هر آنچه در توان داشتم را به کار گرفتم ، نهایت تلاش و همراهی را با مسئولان قانونی سینمایی کشورم کردم اما سکوت و تحمل و مدارای من نیز نتوانست در کشاکش تدبیرمداران و سیاست پیشگان به نتیجه‌ای منجر شود.پس همه آن‌ها که با وعده‌های امروز و فردا ، یا تهمت و افترا فیلم کوچک مرا مبدل به معضل فرهنگی نمودند به خدا و وجدانشان واگذار می‌کنم. حکایت تلخ سینمای «مستقل» و «بی پناه» و «یتیم» همین است.

بی‌صبرانه منتظر نمایش « عصبانی نیستم!» در سینماهای میهنم باقی خواهم ماند. به امید آن روز… من آن روز را انتظار می‌کشم. حتی روزی که دیگر نباشم.»در سال ۹۳ در خبری که در برخی خبرگزاری‌ها منتشر شد، اعلام کردند که «مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی بر اجتماعی بودن فیلم”عصبانی نیستم” مُهر تایید زده است».فیلم‌های دیگری همچون «خانه دختر»، «کاناپه»، «خرس»، «صد سال به این سالها»، «این یک رویاست»، «شیفتگی»، «خیابان‌های ناآرام» و «رستاخیز» و… هستند که هرکدام با شرایط متفاوتی در راس خبرهای فیلم‌های مشکل‌دار قرار دارند؛ البته طبق اظهارنظری که ابراهیم داروغه‌زاده مدیر سینمایی وزارت ارشاد داشت؛ «خانه دختر» با فیلمبرداری یک پلان می‌تواند رنگ پرده را به خود ببیند. اما گفته می‌شود که «کاناپه» به دلیل استفاده از کلاه گیس برای بازیگران زن آن به مجوزهای خارج از وزارت ارشاد، نمایش‌اش موکول شده است.


منبع: بهارنیوز

جری لوئیس کمدین آمریکایی درگذشت

به گزارش ایرنا به نقل از رویترز، خانواده لوئیس در اطلاعیه ای اعلام کرد: جری لوئیس بازیگر و کمدین معروف و افسانه ای روز یکشنبه در سن ۹۱ سالگی به دلایل طبیعی در خانه اش در لاس وگاس و زمانی که خانواده اش در کنارش بود، درگذشت. وی زمانی گفته بود: با کودن شدن، موفقیت زیادی کسب کرده ام. روحیات کودکانه عنصری کلیدی در موفقیت وی بود. لوئیس در سال ۲۰۰۲ به رویترز گفته بود: از چشمان یک کودک به دنیا نگاه می کنم زیرا من ۹ سال سن دارم. در همین سن مانده ام و با آن دورانی برای خودم ساختم. بودن در این موقعیت شگفت انگیز است. وی متولد «نیوآرک» در نیوجرسی بود. لوئیس در اوایل دهه ۱۹۵۰ تبدیل به یک ستاره شد. او در کنار «دین مارتین» به عنوان زوج هنری به موفقیت های زیادی دست یافت. اما در نهایت این دو نفر دچار اختلاف شده و لوئیس به تنهایی فیلم های کمدی دیگری ساخت. لوئیس در دوران کاری خود که پنج دهه به طول انجامید در بیش از ۴۵ فیلم به ایفای نقش پرداخت. پروفسور دیوانه و یانکی های لعنتی از جمله فیلم های معروف اوست.زمانی که در آمریکا از محبوبیت لوئیس کاسته شد، فرانسوی ها همچنان به شدت به او علاقمند بودند. وی در فرانسه به «سلطان دیوانه» معروف بود و در سال ۱۹۸۴ جایزه «لوژیون دو نور» را دریافت کرد.
لویئس در امور خیریه نیز فعال بود.


منبع: بهارنیوز

حمام قاجاری، یا ویرانه‌ جنگ جهانی دوم!

به گزارش ایسنا، بعد از غیرفعال شدن حمام «حاجی»، برای نخستین‌بار در سال ۹۱ خبری با عنوان «سرقت کاشی‌های حمام حاجی در محله قدیمی ساغریسازان رشت» منتشر شد، خبری که هیچ تاثیری نه روی مالکان این بنای تاریخی به عنوان ورثه داشت و نه حسی را در میراث فرهنگی بیدار کرد تا تلاش بیشتری برای نجات این حمام داشته باشد. حمامی که دست‌کم به خاطر کاشی‌های ارزشمندنش، می‌توانست گردشگران زیادی را به سمت خود جذب کند.
هرچند قدمت بنا بیشتر از سالِ مکتوب شده روی کاشی‌های حمام «حاجی» یعنی سال ۱۳۰۸ است، اما این تاریخ دست‌کم سال نقش بستن تصاویرِ شاهنامه‌ایِ «جنگ رستم و دیو سپید» را اعلام می‌کند. شاهکاری از هنرِ دست یوسف کاشی‌ساز – یکی از کاشی‌سازهای معروف رشت در دوره‌ی قاجار – که از یک سو آن‌ها هم به مرور در حال حذف از روی این بنای تاریخی هستند، و از سوی دیگر یکی از مالکان حمام هیچ امیدی به باقی ماندن این بنای تاریخی ندارد.

تصاویرِ شاهنامه‌ایِ «جنگ رستم و دیو سپید» سر در ورودی حمام – اسفند ۱۳۹۱
ابراهیم حج‌فروش، یکی از مالکان این حمام تاریخی با بیان این‌که، حمام «حاجی» امروز حدود ۲۵ تا ۳۰ مالک دارد که هیچ‌کدام با یکدیگر تفاهم ندارند، می‌گوید: هنوز با هیچ‌کدام از مالک‌ها بر سر خرید یا فروش سهم‌های خود به یک نفر نتوانسته‌ایم به تفاهم برسیم، چندبار تلاش کرده‌ام با هر کدام از مالک‌ها صحبت کنم و حتی این مکان تاریخی را به عنوان رستوران سنتی از ان‌ها اجاره کنم، اما قبول نمی‌کنند.
او با بیان این‌که سرقفلی این حمام تاریخی متعلق به اوست، می‌افزاید: با این شرایط به نظر می‌رسد باید حمام را به همین شکل به حال خود رها کنیم، وضعیت آینده‌ی آن مشخص نیست.وی ادامه می‌دهد: چند سال پیش حدود ۲۰ نفر از مالکان این حمام را در تهران پیدا کردم، آن‌ها تا آن زمان حتی نمی‌دانستند که چنین ارثی از پدربزرگ‌شان دارند، بخشی از ملک نیز به دلیل فوت یکی از مالکان و وقف آن به اداره اوقاف امروز در اختیار اداره اوقاف شهرستان است، البته آن‌ها اعلام کرده‌اند که به راحتی با میراث فرهنگی بر سر این ملک کنار می‌آیند.
میراث فرهنگیِ گیلان، مسیر مستقیم را برای  حمام حاجی نمی‌رود
علی‌رضا حج‌فروش، فرزند مالک حمام «حاجی» نیز نسبت به کم‌توجهی میراث فرهنگی برای این بنای تاریخی اعتراض می‌کند و به خبرنگار ایسنا می‌گوید: در دولت دهم، سازمان میراث فرهنگی بعد از ثبت ملی حمام به عنوان یک بنای تاریخی قصد خرید آن را داشت، اما به دلایلی به تعویق افتاد و با تغییر دولت این اقدام متوقف ماند، حتی در چند سال گذشته نیز تنها حرف برای این بنا، آن بوده که اعتباری برای خریدش ندارند.او با اشاره به این که در سال ۱۳۸۵ بخش زنانه این حمام فروریخت، ادامه می‌دهد: در آن زمان به میراث‌فرهنگی اعلام کردیم که حمام در حال تخریب است و وضعیت آن اصلا مناسب نیست، نیازمند انجام یک‌سری اقدامات و بازسازی‌هاست، اما هیچ اتفاقی نیفتاد، از سوی دیگر احتمال گسترش خیابان‌های اطراف این حمام در وجود دارد، در این شرایط احتمال تخریب حمام نیز هست، این منطقه بخش تردد مردم و در مرکز شهر است. هر چند بخشی از کاشی‌های حمام را نیز در چند سال گذشته دزدیدند.


سرقت بخشی از کاشی‌های فضای داخل حمام، اسفند ۱۳۹۱
حمامی شبیه به ویرانه‌های جنگ جهانی دوم
وی وضعیت امروز حمام «حاجی» را شبیه ویرانه‌های جنگ جهانی دوم می‌داند و می‌گوید: یک حمام در استان همدان را مرمت کرده و کاربری موزه و رستوران داده‌اند و امروز به خوبی از ان درامد دارند، اما جالب است  که از سال ۱۳۸۳ که قرار بود بودجه برای خرید حمام بیاید تا سال ۹۰ پیگیری‌ها هیچ پاسخی ندادند، در شرایطی که این حمام حدود ۱۵۰ سال فعال بوده است.او با تاکید بر این‌که قصد داشتیم این مکان تاریخی را تغییر کاربری داده و آن را تبدیل به مکانی مانند باشگاه بیلیارد، موزه، قهوه‌خانه یا حتی حمام سنتی کرده و بار دیگر راه‌اندازی کنیم، ادامه می‌دهد: به نظر می‌رسد در این شرایط باید بی‌خیال این حمام شویم، به دردسرهایی این کار نمی‌ارزد که بخواهیم آن را حفاظت کنیم، آن‌هم در شرایطی که موفق شدیم همه مالکان را پیدا کنیم، اما از میراث‌فرهنگی هیچ مسیر مستقیمی پیدا نکردیم.

فضای بیرونی حمام «حاجی» در کوچه تحویلی – تیر ۱۳۹۶ – عکس از کبریاسادات حسین‌زاده
کاشی‌های حمام حاجی دو سال پیش سرقت شدند
اردلان لاله‌زاده، کارشناس ارشد مرمت بناها و بافت‌های تاریخی اداره کل میراث‌فرهنگی و گردشگری استان گیلان اما در پاسخ به خبرنگار ایسنا درباره‌ی بی‌توجهی این اداره کل نسبت به حمام قاجاری «حاجی» به ایسنا می‌گوید: مهمترین مشکل این حمام، داشتن چند مالک است، بر این اساس آن‌ها هنوز نتوانسته‌اند با یکدیگر به تفاهم برسند.وی با بیان این‌که به نظر می‌رسد کاشی‌های این حمام تاریخی گویا حدود دوسال پیش به سرقت رفته‌اند، ادامه می‌دهد: وضعیت این حمام از همان زمان به همین حالت باقی مانده است، فقط سقف حمام برای جلوگیری بیشتر از تخریب چند سال پیش تا حدود ۴۰ درصد مرمت شد.
این کارشناس میراث‌فرهنگی استان گیلان با بیان این‌که، این حمام تاریخی تا دست‌کم سال ۱۳۷۵ استفاده می‌شده است، می‌افزاید: به مرور مالک حمام آن را به حال خود رها کرد و این بنا کاربری خود را از دست داد، چون بین مالک‌ها اختلاف وجود دارد و نتوانستند برای کاربری یا آینده‌ی این بنا با یکدیگر به نتیجه برسند.او مشکل اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان گیلان را هماهنگ نشدن مالک‌ها با یکدیگر بر سر ارثیه‌ی خود است و ادامه می‌دهد: با توجه به موقعیت آب و هوای رشت و کمبودهای بودجه‌ای نیاز است تا هر چه سریع‌تر مالکان با یگدیگر به نتیجه برسند. برای مرمت این بنای تاریخی به اعتباری حدود ۴۰۰ میلیون تومان نیاز داریم.

فضای داخلی حمام «حاجی»؛ ۲۴ مرداد ۱۳۹۶
به گزارش ایسنا، حمام «حاجی محمدجعفر» معروف به حمام «حاجی» از حمام‌های دوره قاجار است که به واسطه کاشی کاری‌های آن دوره ارزش بالایی دارد. حمام شامل ورودی، رختکن یا سربینه، شاه نشین، محل آویزان کردن لنگ، میان در، گرمخانه است. فرم کلی آن مستطیلی است، بنا دو ورودی دارد که ورودی اصلی آن در ضلع جنوبی مشرف به خیابان «بادی الله» و دیگری در ضلع شرقی در کوچه «تحویلی» به عنوان ورودی مردانه استفاده می‌شود.با توجه به تاکید شهرداری رشت مبنی بر محله محوری در شهر وتقسیم بندی شهر رشت به ۵۵ محله، حمام تاریخی «حاجی» می‌تواند در صورت مرمت و بازسازی به عنوان نگین محله «ساغریسازان» در رشت محسوب شود، این بنا در سال ۱۳۸۳ به شماره ۱۱۱۴۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است


فضای داخلی حمام «حاجی»؛ ۲۴ مرداد ۱۳۹۶


ورودی اصلی حمام «حاجی»؛ تیر ۱۳۹۶ – عکس از کبریا سادات حسین‌زاده


منبع: بهارنیوز

فرخ‌نژاد در مراسم ازدواج بیماران MS

گروه فرهنگی: حمید فرخ نژاد بازیگر سینما و تلویزیون، در مراسم ازدواج ده زوج مبتلا به بیماری ام اس شرکت کرد.


منبع: بهارنیوز

سرنوشت تلخ «گربه‌های ایرانی»

یکتا تاجیک- روزنامه بهار
وقتی فیلمی به نام «کسی از گربه‌های ایرانی خبر ندارد» توسط بهمن قبادی درباره موسیقی زیر زمینی ساخته شد، هنوز این گروه‌ها به‌اندازه امروز گسترش پیدا نکرده بودند و شناخته شده نبودند. حالا بعد از مهاجرت «یاس» از ایران و بازگشت او، کشته شدن گروه راک ایرانی به نام «سگ‌های زرد» در آمریکا که از جمله بازیگران این فیلم- مستند بودند، این نام انگار یک پیشگویی در خود داشت و این بار فاجعه سراغ یکی دیگر از همین گربه‌های ایرانی رفته است.خبر جنجالی بود و بی‌اندازه غافلگیر کننده. خبر دست داشتن یکی از خواننده‌های جوان و رپر ایرانی در کشتن پدرخوانده اش. پیش از این وقتی نام «حمید صفت» در رسانه‌ها می‌آمد، اشاره به مجوز نداشتن آثارش بود و حالا او در صدر خبرها است به خاطر یک حادثه هولناک. و انگار این که «کسی از گربه‌های ایرانی خبر ندارد» ، حقیقتی است مسلم.
***
جزئیات دستگیری «حمید صفت»به خاطر قتل
عصر روز شنبه ۲۸ مرداد در خبرها آمد که خواننده معروف رپ به دلیل قتل پدرخوانده‌اش دستگیر و ساعاتی بعد از دستگیری، به زدوخورد منجر به قتل وی اعتراف کرد. مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام کرد: خواننده رپ معروف روز شنبه به ارتکاب جنایت و قتل همسر مادرش با انگیزه حمایت از مادر خود اعتراف کرد. متهم در اعترافات اولیه عنوان داشت که پس از تماس برادرم از کشور آمریکا مبنی بر اینکه مقتول با مادرم درگیر شده، به سرعت خودم را به خانه رساندم؛ زمانی که به موضوع درگیری او با مادرم اعتراض کردم با یکدیگر درگیر شدیم که طی درگیری متوفی را مورد ضرب و جرح قرار دادم.

 «  صفت» در بازداشت موقت
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران گفت: «حمید صفت» – خواننده رپ – در بازداشت موقت به سر می‌برد. محمد شهریاری گفت: حمیدرضا صفت فعلا در بازداشت موقت است تا اقدامات لازم انجام شود. او مرتکب قتل عمد شده است. شهریاری در خصوص اینکه در فضای مجازی عنوان شده که نامبرده آزاد شده است، گفت: این موضوع صحت ندارد.
در ادامه بازجویی‌های پلیسی، پرده از راز این درگیری مرگبار برداشته شد و حمید صفت در مقابل بازپرس ویژه قتل در دادسرای جنایی گفت: شب قبل از حادثه دوست مادرم که همسایه آنها در آلمان بود، میهمان خانه شان بود و مادرم با من تماس گرفت وخواست تا آنها را به فرودگاه ببرم ولی چون ماشین نداشتم گفتم نمی‌توانم او را به فرودگاه ببرم به همین خاطر مادرم خودش میهمانش را به فرودگاه رساند. حمیدرضا در ادامه اظهارات خود گفت: ساعت شش صبح ۲۴ مرداد با مادرم تماس گرفتم و او گفت که هنوز به خانه نرسیده است، از او خواستم زمانی که به خانه رسید به من خبر بدهد تا به خانه بروم و لوازم خود را که آنجا گذاشته بودم بردارم. صبح روز حادثه برادرم از آمریکا با من تماس گرفت و گفت مادرمان با هوشنگ، ناپدری مان درگیر شدند و از من خواست که خود را به آن جا برسانم تا در جریان ماجرا قرار بگیرم. ظهر آن روز مادرم نیز با من تماس گرفت و از من پرسید که چه زمانی به آن جا می‌روم، من نیز راهی خانه خودمان شدم. حمیدرضا صفت گفت: زمانی که در خانه را باز کردم دیدم ناپدری‌ام سمت چپ مبل نشسته است و یک میز نیز جلوی او قرار داشت. گوشی موبایل خود را روی میز گذاشتم و به او گفتم: مگر نگفتم مادرم را اذیت نکن، کتکش نزن، او نیز گفت: زدم که زدم. می‌خواستم او را بترسانم به همین خاطر یک گلدان را که در نزدیکی‌ام قرار داشت برداشتم و به سمت راست مبل پرتاب کردم سپس میز را برگرداندم تا کمی او را بترسانم. او نیز می‌خواست بلند شود و به سمت من بیاید که در همین هنگام مادرم بین ما قرار گرفت و من با یک دست به صورتش زدم. در همین هنگام همسایه‌ها با صدای درگیری ما به جلوی در خانه آمدند که مادرم به سمت در رفت و من نیز هوشنگ را رها کردم و به درگیری مان پایان دادم.وی گفت: دراین هنگام هوشنگ به سمت آشپزخانه رفت تا با چاقو به سمت من هجوم آورد که متوجه کارش شدم و به سرعت خودم را به او رساندم و دستانش را گرفتم که نتواند کاری کند. لحظه‌ای بعد یک لیوان آب را برداشت که آن را از دستش گرفتم و به زمین زدم و در ادامه همسایه‌ها وارد خانه شدند و ما را از هم جدا کردند و من نیز همراه مادرم از خانه خارج شدیم.بازپرس منافی آذر در این هنگام به متهم گفت: در گزارش پرونده، علت مرگ هوشنگ برخورد ضربه شدید به گیج گاه سمت راستش اعلام شده است، حرفی در این مورد داری؟ حمیدرضا در ادامه بیان داشت: شاید هنگام درگیری سرش به کمد یا دیوار برخورد کرده باشد، اما من فقط قصد داشتم کمی او را بترسانم و قصد کشتن او را نداشتم و هیچ ضربه‌ای به سرش نزدم.

اولین گفتگو با «صفت» بعد از بازداشت
حمید رضا صفت در پاسخ به این سؤال که پدر و مادرت چه زمانی و به چه دلیل از هم جدا شدند؟، گفت: زمانی که کودکی پنج ساله بودم متوجه جدایی پدر و مادرم شدم، علت جدایی آن‌ها را به‌طور دقیق نمی‌دانم اما آن‌ها باهم اختلاف داشتند. وی درباره پدرخوانده‌اش چنین گفت: ۱۱ سال پیش مادرم با هوشنگ ازدواج کرد، ناپدری‌ام آدم عصبی و پرخاشگری بود و به خانواده مادری‌ام نیز زیاد توهین می‌کرد. به طوری که حتی یک بار در آلمان نیز با مادرم درگیر شده بود و برای او چاقو کشیده بود اما من هیچ وقت اعتراضی نکردم. هوشنگ با خانواده خودش نیز پرخاشگری می‌کرد. صفت در ادامه از وضعیت شغلی مقتول گفت: او در آلمان مغازه عتیقه فروشی داشته و در ایران بیکار بوده است، هوشنگ از زن اولش نیز سه فرزند داشت که یکی از آن‌ها فوت کرده است و اکنون دو فرزند دیگرش در فنلاند زندگی می‌کنند. بارها از او خواستم به در مغازه دوستانم که املاک و نمایشگاه ماشین دارند برود و مشغول به کار شود تا کمتر در خانه باشد و با مادرم درگیر شود ولی حرف گوش نمی‌کرد.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا با هوشنگ اختلاف داشتی؟ ، توضیح داد: او مثل پدرم بود و همیشه احترامش را نگه می‌داشتم و حتی دو روز قبل از ماجرا وقتی به خانه رفتم متوجه شدم هوشنگ گوشی موبایلش خراب شده و بدون اینکه به او حرفی بزنم به پاساژ پایتخت رفتم و در حالی که پول زیادی در بساط نداشتم یک گوشی موبایل برای هوشنگ خریدم. وی درباره ادامه رابطه مادرش با مقتول گفت: هوشنگ بیماری قلبی و هپاتیت C داشت و به خاطر قرص‌هایی که می‌خورد دچار افسردگی و احتمال اینکه خودکشی کند هم وجود داشت ولی مادرم با همه این مشکلات از او حمایت کرد.وی در پایان تاکید کرد: من عمدی ناپدری‌ام را کتک نزدم فقط می‌خواستم او را بترسانم تا فکر نکند مادرم بی کس و کار است. من از ابتدا تمام ماجرا را صادقانه گفته‌ام و پس از اینکه ناپدری‌ام جان باخت خودم را به کلانتری معرفی کردم. همه دوستان و اطرافیانم می‌دانند که من به خاطر کارم هیچ وقت به فکر انتقام گیری و خشونت نبودم و کارهایی را که ساختم نیز در مورد بخشش و کارهای فرهنگی بوده است.
آشنایی  بیشتر
حمید صفت، متولد ۱۸ مرداد ۱۳۷۲ در تهران، خواننده است. جوانی دهه هفتادی که خیلی زود معروف شد. او در معرفی خودش گفته است: من یاغی‌ام اما احمق نیستم! او یکی از فعالان موسیقی زیر زمینی و غیرمجاز بود. موزیک ویدئوها و آهنگ هایش که مبتنی بر رپ خوانی ایرانی بود، هر چند در بازار داخلی و در میان علاقه مندان این نوع موزیک، طرفدارانی داشت اما در میان مسئولین ارشاد هیچ وقت جایگاهی پیدا نکرد. او همواره برای اخذ مجوز پشت درهای ارشاد ماند، رپ خوانی معترض که تم‌ترانه هایش نقدی بر جامعه، سیاست و شرایط زندگی بود. کمی پیش او دوباره در صدر خبرها بود، آن هم وقتی که در پی همکاری با تئاتری به نام «لامبورگینی» به کارگردانی سیامک صفری از اجرا در صحنه منع شد.منع این خواننده در این اجرا، واکنش‌های بسیاری را به دنبال داشت و برخی حضور او را در نمایش بی‌ارتباط و برخی بر این نکته تاکید کردند که چرا رپ خوانی برای مداحان مجاز و برای برخی غیر مجاز است؟ این واکنش‌ها به سمتی رفت که ظاهرا او اجازه حضور در نمایش را پیدا کرد اما در طی روزهای آغازین برق‌ها و صدای سالن نمایش قطع شد و در نهایت این همکاری به نتیجه نرسید.

او همچنین به دلیل فشار و محدودیت‌هایی که در ارائه موسیقی و اجرا داشت، اظهار کرده بود که شاید مجبور شود از ایران برود و معتقد بود اگر رپ مجوز کنسرت بگیرد، پاپ خوان‌ها تعطیل می‌شوند. در حالی بسیاری از خواننده‌های زیر زمینی مجوز گرفتند و مشکل نشر آثارشان حل شد، او در رویای مجوز گرفتن و کار کردن در مملکت خودش ماند. حال نام او در صدر خبرهایی هولناک و وضعیتی نامعلوم در آینده قرار گرفته است. وقوع این فاجعه‌ها در زندگی و سرنوشت چهره‌ها هولناک‌ترند چون علاقه مندانی دارند و فعالیت هایشان برای آنها و جامعه کمابیش اهمیت دارد.

در نتیجه وقوع این فاجعه‌ها مسئله ساز می‌شوند. از این جمله می‌توان به افول ناصر محمدخانی در پی کشته شدن همسرش به دست معشوقه اش، اعدام امیر قرایی در پی قتل جوانی با شمشیر سامورایی، مرگ دردناک روح الله داداشی (قوی‌ترین مرد ایران) در پی یک نزاع خیابانی و خودکشی بابک قربانی (کشتی گیر فرنگی) در بازداشت گاه در پی قتل یک نفر در نزاع اشاره کرد. در خارج از ایران هم سرنوشت «اسکار پیستوریوس، مشهورترین دونده معلول جهان» که با پاهای مصنوعی می‌دوید، در صدر خبرها قرار گرفت. او به جرم قتل نامزد خود در خانه اش توسط پلیس آفریقای جنوبی دستگیر شده بود. و اما داستان حمید صفت، صرف نظر از تجربه طلاق، فقدان پدر، طعم ناپدری و حالا اتهام قتل، عدم دستیابی به رویای انتشار آلبوم در ایران است. سرنوشت تلخی که پیش روی گربه‌های ایرانی است. باید به این جوانان بها داد و به آنها توجه کرد.

حمایت خواننده مشهورپاپ؛ سرت و بالا بگیر رفیق…!
 امیرعباس گلاب، خواننده مطرح پاپ که سابقه همکاری و دوستی دیرینه ای با حمید صفت، خواننده رپ که از روز گذشته به علت قتل ناپدری اش بازداشت شده است، دارد، در واکنش به این اتفاق نوشت: «تو هر کاری کردی بخاطر مادرت کردی رفیق سرت بالا باشه اشتباه همه انجام میدن این موضوع یه اتفاق بوده یه اتفاق بد از خدا میخوام کمکت کنه نمیدونم دارم چی مینیویسم فقط خیلی نارحتم خیلییییی هنوزم میشه بخشید…. تو با آهنگت حرف از بخششو گذشت زدی زندگی خیلیارو تغیر دادی پسر ما همه پشتتیم خواهش میکنم کسی زود قضاوت نکن حمیدو»گفتنی است، حمید صفت برای نخستین بار با موزیک ویدیوی «بخشش» با حضور امیرعباس گلاب و با موضوع مشکلات بچه های طلاق به شهرت رسید و در ادامه با تولید اثری چون «چ» در وصف شهید چمران مشهورتر شد.


منبع: بهارنیوز

آدرین برودی؛ بازیگری که چینی ها عاشق‌اش هستند!

: آدرین برودی بازیگر که در جشنواره فیلم لوکارنو مورد تحسین واقع شد و جایزه برد، در مصاحبه‌ای به سوال‌های مختلف پاسخ گفت.

به نقل از ورایتی، روز جمعه در فستیوال فیلم لوکارنو که بنام ترین و شناخته شده‌ترین فستیوال مستقل اروپاست، جایزه یک عمر دستاورد حرفه‌ای به آدرین برودی تعلق گرفت. در حین این فستیوال، او صحبتی با ورایتی در مورد این داشت که چرا اسکار بهترین بازیگر مرد نقش اولش به خاطر فیلم سال ۲۰۰۳ «پیانیست» منجر به این نشد که آنقدر که انتظار می رفت او نقش های بزرگ استودیویی به دست بیاورد.

آدرین برودی؛ بازیگری که چینی ها عاشقش هستند! 

علاوه بر این، او وارد مبحث ارتباطش با چین شد، کشوری که او در آن یکی از معدود ستاره‌های غربی پولساز است. با این حال، او جزییات خیلی زیادی در مورد نقش جدیدش در سریال تلویزیونی «پیکی بلایندرز» محصول شبکه بی بی سی و فیلم سینمایی عجیب «دنیرو» در میان نگذاشت.

از فیلم های اولیه تان پروژه ای که بیشتر از همه برای من متمایز مانده فیلم «نان و رزها» ساخته کن لوچ است، کسی که سال گذشته اینجا در لوکارنو از او تجلیل شد. این موضوع هنوز هم بسیار درخور و خوش زمان است، مخصوصا با توجه به اینکه داستانش در مورد کارگران مکزیکی در لس آنجلس است که مورد سوء استفاده واقع می شوند. می توانید کمی با من درباره کار کردن با لوچ صحبت کنید. چطور این اتفاق افتاد؟

من تست بازیگری‌ام برای آن فیلم را به یاد ندارم، اما این را به یاد می آورم که طبیعت کاری او چطور بود؛ اینطور بود که تمام شرکت کنندگان دیگر غیربازیگر بودند. غیر از دو دختر نقش های اصلی و یک یا دو نفر دیگر. بقیه‌شان آبدارچی بودند، بعضی ها سازمان دهندگان اتحادیه ها بودند؛ افراد واقعی. که خیلی جالب بود. برخورد او این بود که اجازه دهد تا جایی که ممکن است اتفاق های غیرمترقبه و ناگهانی به وقوع بپیوندد و این می‌توانست به طور بالقوه فیلمنامه را عوض کند. او دو سوم یک صحنه را به ما می‌داد و من سرانجامش را نمی دانستم. حتی فقط به عنوان یک تمرین برای من خیلی جالب بود… کن انسانی بسیار صادق و بخشنده است. فردی واقعا متوجه و مهربان است. این کیفیتی خیلی خوب در یک کارگردان است.

مسیر حرفه ای کاری شما که معبدی از سینمای مستقل است، اینجا در لوکارنو مورد تجلیل قرار می‌گیرد. البته که شما خیلی در دنیای مستقل و با بعضی از بهترین کارگردان های سینما کار کرده اید. اما در عین حال فیلم های استودیویی مثل «کینگ کنگ» و «شکارچی‌ها» هم ساخته اید. سوالم این است که چطور بیشتر از این ها داخل سیستم استودیویی کار نکرده اید. بالاخره، وقتی ۲۹ ساله بودید اسکار بردید. به خاطر این است که نقش های درست به شما پیشنهاد نشده اند؟

نه. به خاطر این است که من فرصت های خودم را شکل دادم. اما تا حدودی راست می گویید، نقش درست هم پیش نیامده است. اگر به من نقش های مرد اول نمادین پیشنهاد می شد که استودیوها امروز بیشتر از آن‌ها می سازند؛ نقش هایی که جورج کلونی بیشتر به سمت شان می رود، کسی که سابقه بسیار بیشتری از من دارد… هنوز هم یک سلسله وجود دارد و هنوز هم تنها تعداد بسیار معدودی از فیلم های حقیقتا فوق‌العاده وجود دارند که ساخته شده اند. من بسیار از این مسئله خوشحال هستم که توانستم افتخار دریافت جایزه اسکار را داشته باشم، آن هم در سنی جوان.

و برایم خیلی مهم بود که یک بازیگر باقی بمانم، البته اگر این با عقل جور در می آید، و تبدیل به چیزی نشوم که همه می خواستند باشم… حس می کردم که شاید با بهمنی از چیزهایی که دارند سمت من می آیند – حتی با وجود فیلم های کالیبر بالایی که طرفم می آمدند – می خواستم همیشه به سبک خودم وفادار بمانم که پیدا کردن نقشی بود که پیش از همه چیز با خودم ارتباط برقرار می کند؛ فیلمسازهایی که جالب هستند و از انتخاب های خلاق ریسکی نترسم چون به نظر من خود پروسه ساختن یک فیلم باید چیزی باشد که بسیار به آدم از نظر هنری انگیزه می دهد.

«شکارچی ها» مثالی عالی از این است: «شکارچی ها» را نساختم چون داشتم می مردم تا یک فیلم استودیویی بسازم. البته فیلم استودیویی هست. اما در آن بازی کردم چون با خودم فکر می کردم چقدر جالب و چقدر غیرقابل پیش بینی و چه چالش فوق العاده ای خواهد بود که بتوانم وارد قالب یکی از شخصیت های شوارتزنگر بشوم؛ یک نقش قهرمان اکشن هیکلی دهه هشتادی و بتوانم این کار را با یک نوع حس بازیگوشی انجام بدهم اما در عین حال وقار خودم را هم به آن اضافه کنم.

آدرین برودی؛ بازیگری که چینی ها عاشقش هستند!

مثل کلونی، شما هم کمپانی تهیه خودتان را دارید که اسمش فیبل هاوس است. اما کمپانی شما که در سال ۲۰۱۴ تاسیس شده، آنطور که من متوجه شدم از چین فایننس دریافت می کند چون آن ها به خاطر «تیغ اژدها» که در سال ۲۰۱۵ حسابی پرفروش بود و پیش از آن هم «بازگشت به ۱۹۴۲» آنجا عاشق شما هستند. می توانید درباره ارتباط تان با صنعت فیلم چین با من صحبت کنید؟

علاقه شدید من نسبت به سینمای چین با پدرم آغاز می شود. در دهه هشتاد ما با هم به کانال استریت می‌رفتیم و فیلم های عجیب و دیوانه وار کونگ فو نگاه می کردیم؛ فیلم های قدیمی عالی خیلی عجیب که شرط می بندم روی تارانتینو هم تاثیر گذاشته‌اند. آر.زی.ای از وو تانگ کلن هم تحت تاثیر آن ها قرار گرفت و ساب ژانری از هیپ هاپ را خلق کرد که غنی از این فرهنگ بود. بنابراین من همیشه این ارتباط را داشته ام… وقتی نوجوان بودم همیشه این جور چیزها را دوست داشتم. به مطالعه هنرهای رزمی پرداختم. چین جای فوق العاده ای است. به نظرم در حال حاضر به طور کلی رابطه شان کمی تغییر جهت داده و جالب نیست چون هالیوود سعی دارد بخشی از آن باشد و برعکس.

مسلما منابع بسیاری آنجا وجود دارد. زمان بندی من هم جالب بود چون از بقیه جلو بودم. راستش را بگویم تاجر بودن خیلی برای من جذابیت ندارد. تمام انگیزه ام فقط این بود که بتوانم فرصت های بهتری برای خودم درست کنم. چین از این مسئله استقبال کرده است… در مورد «تیغ اژدها» هم توانستم در آن نقش یک شخصیت هنرمند رزمی را بازی کنم. کل فیلم خیلی دراماتیک است، اما خیلی جالب بود که بتوانم نقش یک شخصیت منفی کامل با انواع و اقسام ناامنی های درونی را بازی کنم. و جکی چان و شرکای تهیه کننده اش هم خیلی از من حمایت کردند.

اما در تهیه کردن چند پروژه عقب کشیده ام چون درست کردن فیلم ها به طور مشترک سخت است. در عین حال، الان دارم خیلی جدی نقاشی می کنم که بخشی بزرگ از زندگی ام است و کمی کنار کشیدم و تصمیم گرفتم کاری نکنم و بازی نکنم مگر اینکه پروژه ای از راه برسد که واقعا برایم جالب است. اما هنوز هم بعضی از پروژه های فیبل هاوس برایم خیلی جالب هستند.

اخیرا در تلویزیون هم ظاهر شده اید: «هودینی»؛ اپیزودی از سریال «تاس» شوتایم که بازخوردهای خیلی خوبی داشت. به زودی هم قرار است در فصل جدید «پیکی بلایندرز» نقش بزرگترین تهدید اعمال شده به تامی شلبی را ایفا کنید. می توانید چیزی جدید در مورد نقش تان در «پیکی بلایندرز» بگویید، البته فراتر از این حقیقت که قرار است تهدیدی بزرگ برای خانواده او باشید؟ چه نوع آماده سازی هایی انجام دادید تا خودتان را وارد آن نقش کنید؟

من ترجیح می دهم الان خیلی وارد این مسئله نشوم چون مراحل تهیه این سریال خیلی خیلی مخفیانه و بی‌سر و صداست، اما عاشق آن هستم. نویسندگی‌اش خارق العاده است که خیلی خیلی من را هیجان زده می کند. استیو نایت فردی به شدت با استعداد است و بازیگران حاضر در این سریال هم عالی هستند. تنها چیزی که الان می توانم به شما بگویم این است که وارد شدن به این نقش خیلی برایم جالب بود و از آن نوع نقش هایی بود که مدت ها دلم می خواست بازی کنم.

فیلم بعدی تان که قرار است روی پرده های سینما برود «سگی به نام دنیرو» نام دارد و به عنوان یک تریلر سبک «سگ های آب انبار» توصیف شده است. می توانید در مورد این با من صحبت کنید؟

فیلمبرداری این پروژه را تمام کردیم. کار کردن با جان مالکوویچ فوق العاده بود، روری کالکین هم در این فیلم هست؛ خیلی قوی است. الان کمی زود است که بخواهیم درباره اش صحبت کنیم، اما چیزی که بیشتر از همه باعث شد من جذب این پروژه بشوم یک نویسنده و کارگردان جوان به نام پل سولت (از «گریس») بود و این حقیقت که این فیلم از آن نوع فیلم هایی است که خودم دوست دارم بروم و آن را تماشا کنم.

چند ژانر را تار و مخلوط می کند؛ جنبه تریلر دارد؛ یک نوع عنصر محدودشده دراماتیک دارد؛ و به نوبه ای هم در خود اکشن دارد. این حقیقت را خیلی دوست دارم که یک سگ در آن هست که شخصیت اصلی است و اسمش دنیرو است. من عاشق حیوانات هستم. یک نوع توازی هم در مورد حیوانات آسیب دیده و نادیده گرفته شده و همچنین افراد کنار گذاشته شده جامعه در آن هست…

حتی با وجود اینکه اگر به سطح فیلم نگاه کنید یک پروژه بسیار بازرگانی می بینید، یک جریان زیرین دارد که من می توانم با آن ارتباط برقرار کنم. این چیزی بود که در مورد این فیلم برایم جذاب بود، و البته کار کردن با جان، بازیگری که همیشه مورد تحسین من بوده است. با هم خیلی خوش گذراندیم… به نظرم روری در این فیلم خیلی خاص خواهد بود و آن سگ هم عالی بود.


منبع: برترینها

فیلم «کودک ربایی»؛ یک مدمکسِ مادرانه

هفته نامه همشهری جوان – علی مسعودی نیا:

کودک ربایی؛ Kidnap

•    کارگردان: لوییس پیترو

•    نویسنده: Knate Gwaltney
•    هلی بری، ساگا کوری ای، لو معبد، کریس مک گین و…
•    امتیاز در IMDb: 6 از ۱۰
•    متاکریتیک: ۴۵
•    روتن تومیتوز: ۴۱ درصد
•    هزینه تولید: ۲۰ میلیون دلار
•    مدت زمان: ۹۵ دقیقه
•    محصول: ۲۰۱۷ آمریکا

حوادث این چند وقت اخیر را همین طور چشمی مرور کنید. ماجراهای کودک ربایی و قتل آن ها بیش از بقیه آزاردهنده و دلخراش است. روزی نیست که وارد شبکه های اجتماعی شویم و عکسی از یک کودک که ربوده شده به اشتراک گذاشته نشده باشد؛ موضوع دلخراشی که فراگیرشدنش به خاطر ناآگاهی خانواده و جامعه از خطراتی است که حول و حوش آن ها وجود دارد.

 فیلم «کودک ربایی»؛ مدمکسِ مادرانه

سینما قطعا با دستمایه قراردادن چنین سوژه هایی می تواند کمک قابل توجهی به خانواده ها در این خصوص انجام دهد؛ اتفاقی که سال هاست در سینمای آمریکا افتاده، در آن جا با توجه به آمار بالای کودک ربایی، اقدامات زیادی برای کاهش این آمار انجام شده و سینما هم به شکل مستقیم بارها با ساخت فیلم هایی با موضوع  کودک ربایی به این ماجرا ورود کرده است.

آخرین اثری که با دستمایه قرار دادن این موضوع ساخته شد و به اکران در آمد، فیلمی است با عنوان «کودک ربایی» به کارگردانی «لوییس پیترو» با بازی «هلی بری» در نقش مادری که کودکش توسط باندی مخوف ربوده شده است.

«کودک ربایی» فیلمی است محصول ۲۰۱۷ به کارگردانی لوییس پیترو، کارگردان اسپانیایی که دو سه سال است از فیلمسازی در کشورش دست برداشته و پروژه های بین المللی را کارگردانی می کند. داستان فیلم اخیر او در آمریکا می گذرد؛ کشوری که به ادعای فیلم در هر ۴۰ ثانیه در آن یک کودک ناپدید می شود. کارلا دایسون، شخصیت اصلی فیلم است؛ مادری که تنها و وحشت زده برای یافتن پسر خود تقلا می کند.

آدم ربایی در یک چشم بر هم زدن، فرزندش را از او گرفته و کارلا تصمیم می گیرد تسلیم نشود و تا جایی که می تواند شخصا برای نجات پسرش تلاش کند. به این ترتیب، تعقیب و گریزی نفسگیر و پرفراز و نشیب برای نجات جان فرزند او آغاز می شود و لحظات پراضطرابی را برای بیننده رقم می زند. در فیلم نقش اصلی بر عهده هلی بری، بازیگر مشهور هالیوود بوده است.

«ساگا کوری ای»، «کریس مک جین» و «لئو تمپل» بازیگران دیگر این فیلم هستند. این فیلم نود و پنج دقیقه ای با بودجه ای بیست میلیون دلاری کلید خورد و به فروشی بالغ بر ۳٫۷ میلیون دلار دست یافت که طبیعتا باید آن را یک فیلم شکست خورده در گیشه دانست، البته در محاصره ابرقهرمان های هالیوود، چنین رقم فروشی برای این فیلم چندان هم دور از انتظار و عجیب جلوه نمی کند.

پروژه ساخت این فیلم از سال ۲۰۰۹ آغاز شد. اما آغاز فیلمبرداری آن تا سال ۲۰۱۴ به تعویق افتاد. در این سال برخی از سکانس های فیلم در نیواورلئان فیلمبرداری شد. تهیه کننده اصلی فیلم که شرکت «ریلیتیویتی پیکچرز» حق پخش آن را به مبلغ سه میلیون دلار خریداری و در ۳۱ جولای آن را پخش کرد.

هلی بری، به نام مادر

هلی بری تنها ستاره این فیلم است که برای خودش اسم و رسمی دارد. این که او یکه و تنها در این فیلم بی ستاره حضور یافته، بی دلیل نیست. وقتی بادقت به عنوان بندی «کودک ربایی» نگاه کنید، نام این بازیگر را در میان مدیران تولید اثر نیز می بینید. هلی بری سال پرکاری را می گذارند. غیر از «کودک ربایی» او امسال دو فیلم «کینگزمن: محفل طلایی» و «پادشاهان» را نیز در کارنامه دارد که هنوز به نمایش درنیامده اند. این بازیگر برنده جایزه اسکار بابت بازی در «کودک ربایی» در مراسم «آرک لایت سینما» جایزه بهترین بازیگر نقش مادر را دریافت کرده است.

خودش درباره نقشش در این فیلم گفته است که داستان فیلم، کابوس او و هر مادر دیگری است. او مجبور بود در نقش مادری که یک تعقیب و گریز دردآور و پررنج را برای نجات فرزندش آغاز می کند، کل ماجرا را تاثیرگذار و باورپذیر کند. او ابراز امیدواری کرده که مادرانی که رخداد مشابهی را تجربه کرده اند، با دیدن این فیلم نیرو و روحیه بگیرند.

 فیلم «کودک ربایی»؛ مدمکسِ مادرانه

هلی بری خودش مادر دو فرزند است و گفته تجربه زیستی او کمکش کرده که از غریزه مادرانه اش برای ایفای این نقش دشوار نیرو بگیرد. او در گفت و گو با هالیوود ریپورتر اظهار داشت: «حس می کردم که باید همان حال و هوایی را داشته باشم که هر مادری که به تماشای این فیلم خواهدنشست، دچار آن خواهدشد: قلبت انگار می خواهد از حرکت بازایستد، تا سرحد مرگ وحشت کرده ای، شروع می کنی به فکر کردن درباره ماجرا؛ وای خدای من! آیا واقعا چنین اتفاق هولناکی برایم افتاده؟ حالا باید چه کار کنم؟»

این بازیگر پنجاه ساله همچنین می گوید: «در کودک ربایی نقش یک مادر به نام «کارلا دایسون» را بازی می کنم که اتفاقی غیرقابل باور برایش می افتد. او ناگهان می بیند که جلوی چشمش فرزندش را می ربایند. در حالی که خیلی به محل حادثه نزدیک است اما کاری از دستش بر نمی آید؛ مثل هر مادر احساساتی او هم براساس غریزه اش تنها ماشین رباینده را تعقیب می کند و تنها چیزی که می داند این است که نباید متوقف شود و از تعقیب دست بردارد.»

لوییس پیترو: قهرمانان نمی میرند

«لوییس پیترو»، کارگردان فیلم با دردسرهای زیادی این فیلم را به سرانجام رساند. او درباره اثرش می گوید: «این فیلم برای تمام مادران دنیای حسی آشنا دارد. ما داستان های تلخی درباره مادرانی که خودروهایشان به سرقت رفته در حالی که فرزندشان داخل خودرو بوده شنیده ایم. تمام آن ها تلاش کرده اند برای نجات فرزندشان کاری بکنند، چون این خصلت تمام مادرهاست. آن ها همگی قهرمانان زندگی ما هستند. هر کاری برای محافظت از فرزندشان انجام می دهند اما معمولا فیلمی با این موضوع در دنیای سینما به نمایش در نمی آید.

من می خواستم فیلمی بسازم که در آن یک زن معمولی ابرقهرمانم باشد. در روزگاری که ابرقهرمان های مرد سینما را فتح کرده اند، من یک مادر را قهرمان فیلمم قرار دادم. ابر قهرمان یعنی همین. وقتی فرزندش را از او بگیری خشمگین می شود و دیوانه وار برای نجاتش تلاش می کند.»

لوییس پیش از کودک ربایی

«کودک ربایی» هفتمین فیلم کارنامه لوییس پیتروی چهل و هفت ساله است. بهترین فیلم کارنامه او تابه امروز، همان ساخته نخستش «بامبولهو» بوده که در سال ۲۰۰۱ در جشنواره ونیز مورد توجه قرار گفت. اما پنج سال است که او فیلمی نساخته. فیلم قبلی او «زوردهنده» (۲۰۱۲) اکشنی جنایی بود با بازی «ریچارد کویل» که فروشی صد و نود و هشت میلیون دلاری را تجربه کرد و به موفق ترین فیلم کارنامه او از منظر تجاری تبدیل شد. کسانی که قدری جدی تر سینما را دنبال می کنند، او را با فیلم کوتاه «صدای شبانه» می شناسند که زمانی برای خودش اسم به هم زده بود اما پیترو از آن کارگردان هاست که به هر کاری دست می زند؛ از ساختن آگهی تجاری تا تدوین و کارگردانی سریال.

فیلم «کودک ربایی»؛ مدمکسِ مادرانه

منتقدان: بدترین یا بهترین فیلم تابستان؟

منتقدان اصلا برخورد گرمی با فیلم «کودک ربایی» نداشته اند. «دیویدالریچ» منتقد «ایندی وایر» از آن به عنوان بدترین فیلم تابستان امسال یاد کرده است و آن را یک «مدمکس» مادرانه شکست خورده توصیف کرده که ۸۲ دقیقه از کل فیلم را صرف نشان دادن لوگوی اسپانسرهایش می کند تا خرجش دربیاید!

او همچنین معتقد است فیلم به دشت تقلیدی است از «ربوده شده» و البته تقلید ناموفقی هم محسوب می شود. منتقدان دیگری هم با او همنظر هستند و معتقدند این فیلم با محوریت یافتن ماجرای تعقیب و گریز و به فراموشی سپردن احساسات مادرانه و اساس ملودراماتیکش، کلا آن چیزی نیست که سازندگانش ادعا می کنند. امتیاز فیلم در IMDb تنها شش است.

با این حال «دیو مک کین» در همین سایت می نویسد: «خبر بد این است که سالی ۸۰۰ هزار کودک در آمریکا دزدیده می شوند و خبر خوب این است که ۹۷ درصد آن ها زنده پیدا می شوند و به خانه بر می گردند. این فیلم یک تریلر هیجان انگیز و بدون توقف است و آشکارا «مدمکس» جاده خشم» را الگوی خود قرار داده است. هلی بری در فیلم با انرژی خوبی ظاهر شده اما بازیگران نقش مکمل اصلا خوب نیستند.»

امتیاز فیلم در سایت متاکریتیک هم ۴۴ است که نشان می دهد در این سایت به عنوان فیلمی ضعیف ارزیابی شده است. راتن تومیتوز هم به آن امتیاز ۴۱ داده که نشان می دهد فیلم از نظر کاربران این سایت نیز اثری پایین تر از حد متوسط است. بیشتر منتقدان مشکل اصلی فیلم را فیلمنامه فاقد حرف تازه می دانند. به هر حال فروش فیلم هم نشان می دهد که کارش زیاد نگرفته. میزان پوشش اخبار آن در مطبوعات هم حاکی از آن است که منتقدان فیلم را چندان جدی نگرفته اند. شاید یک بخش از این بازخورد را به کیفیت فیلم نسبت بدهیم اما بخش دیگرش را باید در حال و هوای این روزهای سینمای آمریکا جست و جو کرد. مردم دیگر فیلم های متعارف دوست ندارند.

ساگا کوری ای: ربوده شده

اما ساگا کوری ای بانمک و دوست داشتنی که نقش کودک ربوده شده فیلم را بازی کرده، نه ساله است. او نه تنها مدتی است به بازیگری روی آورده و جلب توجه کرده بلکه در روزش نیز از خود استعداد زیادی نشان داده و آرزو دارد در المپیک شرکت کند. او عاشق بسکتبال است. خودش گفته رابطه اش با هلی بری در طول فیلمبرداری آن قدر خوشایند بوده که او را الگویش قرار داده و می خواهد وقتی بزرگ شد آدمی مثل او باشد. که مردم را سرگرم می کند.

 فیلم «کودک ربایی»؛ مدمکسِ مادرانه

بد نیست نظر خود کودک ربوده شده را درباره فیلمی که بازی کرده، بدانیم؛ «من نقش بچه ای به اسم فرانکی را بازی می کنم که دزدیده می شود. اسم مادرش کارلاست که آدم ربا را تعقیب می کند تا فرانکی را نجات دهد. کلی تعقیب و گریز ماشینی توی فیلم هست. یک فیلم اکشن، اما فیلم درجه «آر» گرفته و بچه ها نباید آن با ببینند.

چون برایشان ترسناک است. هلی بری آدم مهربانی است. دو روز قبل از شروع فیلمبرداری مرا به هتل که اقامت داشت، دعوت کرد و درباره فیلم هایی که هر دو دیده بودیم با هم حرف زدیم. او کمک کرد بفهمم که موضوع فیلم چیست. دخترش را هم آورد سر صحنه و ما وقتی فیلمبرداری قطع می شد با هم بازی می کردیم.» ظاهرا کوک فیلم زیاد از ماجرایی که در «کودک ربایی» برایش رخ می دهد، خبر ندارد و از آن ناراحت نیست و شیفته تعقیب و گریزهای پرشمار این فیلم شده است.

فیلم های برتر تاریخ سینما با موضوع کودک ربایی

لعنتی های بی آبرو

در این تابستان تلخ که گویا قصد تمام شدن هم ندارد، خبرهای بسیار بدی شنیدیم از کودک ربایی و کودک آزاری؛ خبرهایی بسیار ناراحت کننده که احساسات عمومی جامعه را تحرک و مردم را خشمگین کرد اما آدم های بیماری که دست به این کار می زنند در سراسر دنیا حضور دارند و هول و هراس ناشی از بودنشان و اعمال رعب آورشان نیز سال های سال است که در قالب فیلم بر پرده سینما به نمایش در می آید و هر کدام از زاویه ای به بزهکاری های این لعنتی های بی آّبرو می پردازد.

یکی از بهترین فیلم هایی که این معضل اجتماعی را دستمایه قرار داده است، فیلم بسیار درخشان «بانی لیک گم شده» (۱۹۶۵) ساخته «اتو پرمینجر» است. «لارنس الیویه» نقش اصلی فیلم را بازی می کند که داستان خواهر و برادری است که به دنبال فرزند گمشده خواهر می گردند و به کشف حقایق بسیار هولناکی می رسند.

فیلم «کودک ربایی»؛ مدمکسِ مادرانه 

«فراز و نشیب» (۱۹۶۳) به کارگردانی آکیرو کوروساوای بزرگ در میان شاهکارهای دیگر او مهجور و گمنام مانده است. اما بدون تردید فیلمی درخشان و تاثیرگذار است که «توشیرو میفونه» نقش اصلی آن را بازی می کند. او در نقش پدری متمول و بانفوذ ظاهر شده که پسرش را می ربایند و فکر می کند به مدد پول زیاد و بسیج کردن وکلایش می تواند فرزندش را نجات دهد. اما وقتی آدم رباها پول را پس می فرستند، تازه م فهمد که با ماجرای بغرنجی رو به رو شده است.

«ربوده شده» (۲۰۰۸) به کارگردانی پیر مورل و با نقش آفرینی لئام نیسون نیز هر چند بیشتر به یک تریلر اکشن متمایل شده اما هول و هراس ناشی از ربوده شدن یک دختر نوجوان را به خوبی بازتاب می دهد. «رفته، کودک رفته» (۲۰۰۷) به کارگردانی «بن افلک» و بازی «سیسی افلک» نیز از فیلم های قابل توجه تم کودک ربایی است. فیلم، داستان درگیر شدن دو نفر را که شاهد عینی ربوده شدن کودکی به نام آماندا بوده اند، روایت وی کند و لحظات بسیار پرکشش و پر هول و هراسی را برای بیننده می سازد.

اما برای دیدن «آبنبات دزدها» (۱۹۷۳) ساخته «گوردون تروبلاد» باید خیلی اعصاب داشته باشید. فیلم، داستان دختری شانزده ساله را روایت می کند که در راه مدرسه به خانه توسط سه آدم ربای روانی دزدیده می شود. این فیلم را خوره های سینما خوب می شناسند و می دانند که چه اثر مهم و عجیبی است. اما نمی شود از این موضوع حرف بزنیم و فیلم «خونبها» (۱۹۶۵) ساخته «الکس سیگل» با بازی «گلن فورد» و «دانا رید» را از قلم بیندازیم. فیلم قصه پیچیده ای دارد درباره ناپدیدشدن فرزند یک خانواده و رفتار مشکوک کسانی که به نظر می رسد در این ماجرا دخالت داشته اند.


منبع: برترینها

کمدین معروف آمریکایی درگذشت

کمدین معروف آمریکایی در سن ۹۱ سالگی درگذشت.

به گزارش مهر، «جری لوئیس» افسانه کمدی تاریخ سینمای آمریکا و جهان در سن ۹۱ سالگی دار فانی را وداع گفت.

لوئیس، بازیگر، کمدین، تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان سرشناس آمریکایی بود. وی بیشتر بخاطر بازی در فیلم‌های کمدی طی دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی و ژست‌های بامزه‌اش و بنیاد خیریه‌اش مشهور است.


منبع: عصرایران

سالگرد استقلال اندونزی در برج میلاد (عکس)

تصادف کشتی جنگی آمریکا با نفتکش / ۱۰ نظامی آمریکایی ناپدید شدند استرالیا ۷۹ – ۵۶ ایران / بسکتبال ایران دوم آسیا قاتل آتنا ۴ شهریور محاکمه می شود تورنمنت ۴ جانبه به یاد شهید حججی ۵۰۰ نفر؛ شمار قربانیان سیلاب در سیرالئون سکوهای خالی زیاد در بازی بارسا-بتیس فریاد های«من نمی ترسم» در نوکمپ (عکس) محرومیت داور پرسپولیس استقلال- پدیده با قضاوت داور سال آسیا! الاهلی فرصتی برای طارمی- منشا

۵ راهکار برای سبک سازی کیف دانش آموزان/ منتظر آموزش و پرورش بی مسؤولیت ایران نباشیم و به داد بچه هایمان برسیم  (۳۲ نظر)

انقلابِ امام خمینی و نام و یاد مصدق  (۱۱ نظر)

تایید خبر عصرایران/ محسن هاشمی رییس شورای شهر تهران شد  (۳ نظر)

حمید صفت: طلاق پدر و مادرم شکنجه روحی بزرگی برایم بود(فیلم)  (۱ نظر)

برای نمایندگان مجلس کلاس کنکور بگذارید!  (۱ نظر)

تشنگی ایران به گواه آمار  (۱ نظر)


منبع: عصرایران

مرور سینمای هندوستان در شبکه نمایش

شبکه نمایش از ابتدای شهریورماه مرور آثار سینمای هندوستان را آغاز می کند.

به گزارش مهر به نقل از روابط عمومی شبکه نمایش سیما، علاقه‌مندان سینمای هندوستان می‌توانند از روز چهارشنبه اول شهریور ماه به بعد فیلم‌های هندی را ساعت ۱۶:۳۰ از شبکه نمایش سیما تماشا کنند.

«دان ۱»، «دان ۲»، «بانتی و بابلی»، «گول ظاهر را مخور»، «زبان مادری»، «جرم»، «به این میگن زندگی»، «شامیتاب»، «از نسل آفتاب» و «ترش و شیرین» نام فیلم های سینمایی هندی هستند که از اول تا دهم شهریورماه به ترتیب از شبکه نمایش پخش می‌شوند.


منبع: عصرایران

خانه سینما کدام فیلم‌ها را به آسیاپاسفیک معرفی کرد؟

خانه سینما فهرست ۹ فیلم منتخب خود را برای معرفی به جایزه آسیاپاسفیک معرفی کرد.

به گزارش ایسنا، مراسم اعطای یازدهمین دوره جایزه سینمای آسیا-پاسیفیک در روز ۲ آذر ماه در شهر بریسبین استرالیا برگزار خواهد شد. خانه سینما به روال چند سال گذشته و به عنوان نهاد ملی نماینده این جایزه در ایران، فهرست نه فیلم منتخب خود را با توجه به مقررات جایزه سینمای آسیا-پاسیفیک (آپسا)، به شرح زیر به دبیرخانه آپسا معرفی کرد.

– دور از بهشت (علی نوری اسکویی) برای بخش انیمیشن بلند
– بیست و یک روز بعد (سید محمد رضا خردمندان) در بخش کودکان
– اسکی باز (فریدون نجفی) در بخش کودکان
– فراری (علیرضا داوودنژاد) در بخش فیلم های سینمایی
– رگ خواب (حمید نعمت الله) در بخش فیلم های سینمایی
– خانه (اصغر یوسفی نژاد) در بخش فیلم های سینمایی
– بدون تاریخ بدون امضا (وحید جلیلوند) در بخش فیلم های سینمایی
– ویلایی‌ها (منیر قیدی) در بخش فیلم های سینمایی
– یه وا (آناهید آباد) در بخش فیلم های سینمایی

در سال گذشته و در دهمین دوره جایزه سینمای آسیا-پاسیفیک، از میان فیلم‌های معرفی شده خانه سینما به دبیرخانه آپسا، فیلم “دختر” ساخته سید رضا میرکریمی نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد، فیلم “محمد (ص)” ساخته مجید مجیدی نامزد جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمبرداری، “نفس” ساخته نرگس آبیار نامزد جایزه بهترین فیلم کودک و فیلم مستند “رویاهای دم صبح” ساخته مهرداد اسکویی جایزه بهترین فیلم مستند را گرفته و منوچهر محمدی نیز جایزه فیاپف به عنوان تهیه کننده برتر سال منطقه آسیا و پاسیفیک را دریافت کرد.


منبع: عصرایران

«حمید صفت» آزاد نشده است

سرگرد بابک نمکشناس، رییس مرکز اطلاع‌رسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ در گفت‌وگو با انصاف نیوز، گفت: «حمیدرضا»، متهم این پرونده روز حادثه با حضور در منزل مادرش متوجه درگیری ناپدری‌ با مادرش شده و نسبت به ضرب و شتم مادرش اعتراض می‌کند و بنا بر ادعای متهم، متوفی با طرح این موضوع که همسر خودم است و به شما ربطی ندارد، با متهم درگیر می‌شود. وی افزود: متهم در اعترافات بعدی عنوان کرد که با همسر مادرش درگیر شده و بدلیل سن زیاد متوفی و قدرت بدنی او غلبه یافته و با  مُشت، ضرباتی را به سر ناپدری‌اش وارد کرده که به احتمال زیاد، به جسم سخت مانند دیوار یا چیز دیگری برخورد کرده است و با وجود انتقال به بیمارستان پس از  حدود چهار روز، روز گذشته بیست و هشتم مردادماه فوت می‌کند.

سرگرد نمک‌شناس با بیان این که «متوفی زمانی که در بیمارستان بوده است، عنوان می‌کند ضرب و جرح از سوی فرزند همسرش صورت گرفته است»، گفت: این درحالی بود که متهم پیش از هر اقدامی برای دستگیری‌اش، خودش به کلانتری محل سکونت مراجعه و خود را معرفی کرد، اما در اعترافات اولیه مدعی شد که به منزل مادرم مراجعه کردم و بعد ار این که متوجه درگیری شدم، همراه مادرم ار منزل خارج شدم. وی افزود: با این ادعای اولیه، متهم به اداره‌ی دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شد و پس از آنکه شواهد و قرائن به متهم ارایه شد، با گذشت چند ساعت، با صراحت به ضرب و جرح منجر به فوت اعتراف کرد.

رییس مرکز اطلاع‌رسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام کرد: این پرونده با موضوع «قتل عمد» تشکیل و به شعبه‌ی مربوطه ارجاع  شده و در حال حاضر نیز متهم برای تفهیم اتهام در اختیار مقام قضایی قرار دارد. در همین حال سرپرست دادسرای امور جنایی تهران، آزادی این خواننده‌ی رپ را رد کرد و گفت: «حمیدرضا صفت» در بازداشت موقت است. محمد شهریاری به ایسنا گفته است: این که در فضای مجازی عنوان شده که حمیدرضا صفت، خواننده رپ آزاد شده صحت ندارد، او در بازداشت موقت است تا اقدامات لازم انجام شود. وی عنوان کرد: متهم مرتکب قتل عمد شده است.

یکی از آخرین پست‌های اینستاگرامی حمید صفت


حمایت خواننده مشهور پاپ از حمید صفت؛
سرت و بالا بگیر رفیق…!
 امیرعباس گلاب، خواننده مطرح پاپ که سابقه همکاری و دوستی دیرینه ای با حمید صفت، خواننده رپ که از روز گذشته به علت قتل ناپدری اش بازداشت شده است، دارد، در واکنش به این اتفاق نوشت:
“تو هر کاری کردی بخاطر مادرت کردی رفیق سرت بالا باشه اشتباه همه انجام میدن این موضوع یه اتفاق بوده یه اتفاق بد از خدا میخوام کمکت کنه نمیدونم دارم چی مینیویسم فقط خیلی نارحتم خیلییییی هنوزم میشه بخشید…. تو با آهنگت حرف از بخششو گذشت زدی زندگی خیلیارو تغیر دادی پسر ما همه پشتتیم خواهش میکنم کسی زود قضاوت نکن حمیدو”
گفتنی است، حمید صفت برای نخستین بار با موزیک ویدیوی «بخشش» با حضور امیرعباس گلاب و با موضوع مشکلات بچه های طلاق به شهرت رسید و در ادامه با تولید اثری چون «چ» در وصف شهید چمران مشهورتر شد.



 


منبع: بهارنیوز

بهرام رادان: فیلم‌ها را زود قضاوت نکنید

به گزارش ایسنا، رادان با اشاره به توقیف فیلم «سنتوری» در سال‌های قبل یادآور شد: فیلم «سنتوری» هم بدون حذف هیچ پلانی در اکران مردمی اما در خانه‌ها به نمایش درآمد و هیچ اتفاق خاصی هم نیفتاد.بهرام رادان خطاب به مخاطبانش گفت: امشب فیلم «زادبوم» را هم می‌بینید و قضاوت خواهید کرد که آیا این فیلم مستحق این همه سال توقیف بوده یا نه؟!او با اشاره به تحریم سینماهای حوزه هنری و عدم اکران این فیلم ادامه داد: بخش زیادی از سینماهای کشور متعلق به حوزه هنری است و به خصوص برخی از شهرستان‌ها ممکن است یک سینما داشته باشند و به همین دلیل مردم آن شهر از تماشای آن فیلمی که مورد تحریم حوزه هنری قرار گرفته است، محروم می‌شوند.بهرام رادان ادامه داد: هیچ کس نتوانسته برای این دعوا راه حلی پیدا کند ولی امیدوارم که مسئولین حوزه هنری کمی به مخاطب احترام بگذارند و فیلم‌ها را زود قضاوت نکنند.

این بازیگر در بخش دیگری از سخنانش خطاب به مخاطبانی که به تماشای «زادبوم» آمده بودند، گفت:  امیدوارم از فیلم خوشتان بیاید و از سینمای مستقل حمایت بکنید تا ما بتوانیم با گردش چرخه اقتصادی سینما برایتان فیلم بهتری بسازیم.رادان سخنانش را با اشاره به افتخارات سینمای ایران در عرصه جهانی ادامه داد و گفت: باور کنید سینمای ما در بین سینماهای دنیا جزو سینماهایی است که می‌توانیم سرمان را به خاطر همه نامداران که همه‌شان را می‌شناسیم، بلند کنیم.او تاکید کرد: به حمایت خود از سینمای مستقل ادامه دهید و نگذارید تشکیلات و سازمان‌هایی که می‌خواهند بین سینمای مستقل و مخاطب قرار بگیرند، پیروز شوند.رادان با اشاره به حضور عزت‌الله انتظامی پس از سال‌ها بر پرده سینماها با فیلم «زادبوم» ابراز امیدواری کرد: خداوند به ایشان طول عمر بدهد و سلامت باشند.او همچنین در پایان روز جهانی عکاس را به عکاس‌ها تبریک گفت.


منبع: بهارنیوز