برگزیدگان جوایز امی۲۰۱۷ معرفی شدند

آکادمی علوم و هنرهای تلویزیونی تلویزیون، یکشنبه شب (صبح دوشنبه به وقت ایران) اسامی برندگان جوایز امی را که از آن به عنوان به اسکار تلویزیونی یاد می‌شود، اعلام کرد.به گزارش مهر به نقل از ورایتی، از میان اسامی نامزدهای شصت و نهمین جوایز سالانه امی، برندگان این دوره انتخاب و معرفی شدند.برندگان امی ۲۰۱۷ از بین برنامه‌های تلویزیونی انگلیسی‌زبان که از یکم ژوئن ۲۰۱۶ تا ۳۱ مه ۲۰۱۷ از شبکه‌های مختلف تلویزیونی در آمریکا پخش شدند، انتخاب شدند.امسال استفن کولبر مجری تلویزیون و کمدین، اجرای مراسم جوایز امی را به عهده داشت. امسال سریال «وست‌ورلد»  و برنامه «ستردی نایت لایو» (پخش زنده شنبه شب‌) با ۲۲ نامزدی پیشتاز نامزدهای جوایز امی ۲۰۱۷ بودند.
 








فهرست برندگان شصت و نهمین جوایز امی در بخش‌های مختلف چنین است:

بهترین سریال درام

نامزدها: «خانه پوشالی» تولید نت‌فلیکس، «بهتر است سول بنامی» تولید ای‌ام‌سی، «تاج» از شبکه نت‌فلیکس، «سرگذشت ندیمه» از شبکه هولو، «این ما هستیم» از ان‌بی‌سی، «وست‌ورلد» از اچ‌بی‌او، «چیزهای عجیب» از نت‌فلیکس

برنده: «سرگذشت ندیمه» از شبکه هولو

بهترین سریال کمدی

نامزدها: «ویپ» از اچ بی او، «آتلانتا» از اف‌ایکس، «سیاه‌وار» از ای‌بی‌سی، «استاد هیچ چیز» تولید نت‌فلیکس، «خانواده مدرن» از ای‌بی‌سی، «سیلیکون ولی» از اچ‌بی‌او، «کیمی اشمیت شکست‌ناپذیر» از نت‌فلیکس

برنده: «ویپ» از اچ بی او

بهترین سریال کوتاه

نامزدها: «دروغ‌های کوچک بزرگ» از اچ‌بی‌او، «دشمنی» از اف‌ایکس، «شبِ» از اچ‌بی‌او، «فارگو» از اف‌ایکس، «نابغه» از نشنال جیوگرافیک

برنده: «دروغ‌های کوچک بزرگ» از اچ‌بی‌او

بهترین فیلم تلویزیونی

نامزدها: «ساحر دروغ‌ها» از اچ‌بی‌او، «آینه سیاه» از نت‌فلیکس، «کریسمسی از هر رنگ دالی پارتن: حلقه عشق» تولید ان‌بی‌سی، «زندگی ابدی هنریتا لکس» از اچ‌بی‌او، «شرلوک: کارآگاه دروغگو»از پی‌بی‌اس

برنده: «آینه سیاه» از نت‌فلیکس

بهترین بازیگر زن سریال درام

نامزدها: کلر فوی برای «تاج»،  الیزابت ماس برای «سرگذشت ندیمه»،  رابین رایت برای «خانه پوشالی»،  ایوان ریچل وود برای «وست‌ورلد»،   وایولا دیویس برای «چطور از قتل قسر در برویم» ، کری راسل برای «آمریکایی‌ها»

برنده: الیزابت ماس برای «سرگذشت ندیمه»

بهترین بازیگر مرد سریال درام

نامزدها: استرلینگ کی. براون برای «این ما هستیم»، آنتونی هاپکینز برای «وست‌ورلد»،  باب اودنکرک برای «بهتر است ساول صدا کنی» ، متیو ریس برای «آمریکایی‌ها»، لیو شرایبر برای «ری داناوان»، میلو ونتیمیلیا برای «این ما هستیم»

برنده: استرلینگ کی. براون برای «این ما هستیم»

بهترین بازیگر زن مکمل سریال درام

نامزدها: آن دائود برای «سرگذشت ندیمه»، سمیرا وایلی برای «سرگذشت ندیمه»،  اوزو آدوبا برای «نارنجی، سیاه جدید است»،  میلی بابی براون برای «چیزهای عجیب»،  کریستی متس برای «این ما هستیم»،  تندی نیوتن برای «وست‌ورلد»

برنده: آن دائود برای «سرگذشت ندیمه»

بهترین بازیگر زن سریال کمدی

نامزدها: الی کمپر برای «کیمی اشمیت شکست‌ناپذیر»،  آلیسن جنی برای «مامان»، جولیا لوئیس-دریفوس برای «ویپ»،  تری الیس راس برای «سیاه‌وار» لیلی تاملین برای «گریس و فرانکی» جین فوندا برای «گریس و فرانکی»،‌ پاملا آدلون برای «چیزهای بهتر»

برنده: جولیا لوئیس-دریفوس برای «ویپ»

بهترین بازیگر مرد سریال کمدی

نامزدها: جفری تامبور برای «شفاف»،  عزیز انصاری برای «همه کاره و هیچ کاره»،  دونالد گلاور برای «آتلانتا»،  آنتونی آندرسن برای «سیاه‌وار»، ویلیام اچ. میسی برای «بی‌شرم»، زاک گالیفیاناکیس برای «خلقه‌های بسکتبال»

برنده: دونالد گلاور برای «آتلانتا»

بهترین بازیگر زن مکمل سریال کمدی

نامزدها: کیت مکینان برای «ستردی نایت لایو»،  ونسا بایر برای «ستردی نایت لایو»،  لسلی جونز برای «ستردی نایت لایو»،  آنا کلامسکی برای «ویپ»،  جودیت لایت برای «شفاف»،  کاترین هان برای «شفاف»

برنده: کیت مکینان برای «ستردی نایت لایو»

بهترین بازیگر مرد مکمل سریال کمدی

نامزدها: الک بالدوین برای «ستردی نایت لایو»،  لویی اندرسن برای «حلقه‌های بسکت»، تای برل برای «خانواده مدرن»،  تایتس برجس برای «کیمی اشمیت شکست‌ناپذیر»،  تونی هیل برای «ویپ»، مت والش برای «ویپ»

برنده: الک بالدوین برای «ستردی نایت لایو»

بهترین بازیگر زن سریال کوتاه یا فیلم تلویزیونی

نامزدها: نیکول کیدمن برای «دروغ‌های کوچک بزرگ»،  جسیکا لانگ برای «دشمنی»،  سوزان ساراندون برای «دشمنی»، ریس ویتراسپون برای «دروغ‌های کوچک بزرگ»،  کری کان برای «فارگو»،  فلیسیتی هافمن برای «جنایت آمریکایی»

برنده: نیکول کیدمن برای «دروغ‌های کوچک بزرگ»

بهترین بازیگر مرد سریال کوتاه یا فیلم تلویزیونی

نامزدها: رابرت دنیرو برای «ساحر دروغ‌ها»،  ریز احمد برای «شبِ»،  یوان مک‌گرگور برای «فارگو»،  جفری راش برای «نابغه»،  جان تورتورو برای «شبِ»، بندیکت کامبربچ برای «شرلوک: کارآگاه دروغگو»

برنده: ریز احمد برای «شبِ»

بهترین بازیگر زن مکمل سریال کوتاه یا فیلم تلویزیونی

نامزدها: رجینا کینگ برای «جنایت آمریکایی»،  شایلین وودلی برای «دروغ‌های کوچک بزرگ»، لورا درن برای «دروغ‌های کوچک بزرگ»،  جودی دیویس برای «دشمنی»،  جکی هافمن برای «دشمنی»، میشل فایفر برای «ساحر دروغ‌ها»

برنده: لورا درن برای «دروغ‌های کوچک بزرگ»

بهترین بازیگر مرد مکمل سریال کوتاه یا فیلم تلویزیونی

نامزدها: الکساندر اسکارسگارد برای «دروغ‌های کوچک بزرگ»،  دیوید تیولیس برای «فارگو»، آلفرد مولینا برای «دشمنی»،  استنلی توچی برای «دشمنی»،  بیل کمپ برای «شبِ»، مایکل کی. ویلیامز برای «شبِ»

برنده: الکساندر اسکارسگارد برای «دروغ‌های کوچک بزرگ»

بهترین کارگردانی سریال کمدی:

نامزدها: دونالد گلاور برای «آتلانتا»، جیمی ببیت برای «سیلیکون ولی»، مایک جاج برای «سیلیوکون ولی»، مورگان اسکیت برای «ویپ»، دیوید مندل برای «ویپ»، دیل استرن برای «ویپ»

برنده: دونالد گلاور برای «آتلانتا»

بهترین کارگردانی سریال درام:

نامزدها: وینس گیلیگان برای «بهتر است ساول صدا کنی»، استفن دالدری برای «تاج»، رید مورانو برای «داستان ندیمه»، کیت دنیس باری «داستان ندیمه»، لسلی لینکا گلاتر برای «هوملند»، برادران دافربرای «چیزهای عجیب»، جاناتان نولان برای «وست ورد»

برنده: رید مورانو برای «داستان ندیمه»


منبع: بهارنیوز

حضور در اسکار یک ضرورت است

مرجان یگانه‌پرست- روزنامه بهار
جربه‌های پیشین ما ثابت کرده که حضور در آکادمی اسکار با اهمیت است و نه تنها امکانی برای معرفی توان بالفعل سینما و فرهنگ ما به جهانیان است، از طرفی دیگر چهره کشور ما را که در رسانه‌های جهانی تصویر منفی‌ای به آن داده‌اند یا بسیاری از آن اصلا تصویر معلومی نداشتند، تغییر داد. حضور در آکادمی اسکار برای کشور ایران که سینمای آن در جهان اعتباری جدی به خود تخصیص داده، یک ضرورت است. در حالی که ۴۸ کشور نماینده خودشان را به اسکار معرفی کرده اند، به تازگی کمیته انتخاب معرفی  فیلم ایران به اسکار، ده فیلم اولیه را اعلام کرد.
***
انتخاب ده فیلم فهرست اولیه معرفی به اسکار
‎روز یک شنبه ۲۶ شهریور ماه از میان ۱۰۳ فیلم ساخته شده در طی سال گذشته که امکان حضور در این آکادمی را داشتند، ده فیلم انتخاب و اسامی آنها  اعلام شد. هیات معرفی فیلم ایرانی در سال جاری طبق سنوات گذشته، با میزبانی بنیاد سینمایی فارابی و تعامل مستقیم با خانه سینما و سازمان سینمایی و امور سمعی و بصری، سازماندهی شده است. این هیات انتخاب شامل ‎سیروس الوند (کارگردان) ، مجید انتظامی (آهنگساز)‌، محمد بزرگ نیا (کارگردان) ، کمال تبریزی (کارگردان) ، سید جمال ساداتیان (تهیه کننده) ، رسول صدرعاملی (کارگردان) ، جواد طوسی (منتقد) ، رضا کیانیان (بازیگر) و امیر اسفندیاری (معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی) است. بنابر اعلام این کمیته فیلم‌های «برادرم خسرو» ساخته احسان بیگلری، «بیست و یک روز بعد» ساخته سید محمد رضا خردمندان، «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» ساخته حمید رضا قربانی، «رگ خواب» ساخته حمید نعمت الله، «لاک قرمز» ساخته سید جمال سید حاتمی، «ماجرای نیمروز» ساخته محمد حسین مهدویان، «مالاریا» ساخته پرویز شهبازی، «نفس» ساخته نرگس آبیار، «وارونگی» ساخته بهنام بهزادی و «ویلایی ها» ساخته منیر قیدی در فهرست اولیه قرار گرفتند. حال باید دید در نهایت کدام فیلم نماینده اصلی ایران برای حضور در اسکار خواهد شد؟

تحریم اسکار در سال‌های گذشته، اشتباهی استراتژیک بود
امیر اسفندیاری،  معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی در گفتگو با «بهار» در توضیح معیارهای انتخاب این آثار برای حضور در آکادمی اسکار گفت: ما هر ساله با در نظر گرفتن شاخص هایی، فیلمی را برای اسکار انتخاب می‌کنیم و طبیعتا کمیته انتخاب موارد مختلفی را در نظر می‌گیرند. این موارد از کیفیت فیلم‌ها تا حضور موفق جهانی شامل می‌شوند. در نهایت نباید فراموش کنیم که فیلم منتخب با توجه به ظرفی که داریم، انتخاب می‌شود. ظرف ما امسال ۱۰۳ فیلم بود که مورد بررسی قرار گرفتند و این ده فیلم کاندیدا شدند.وی در پاسخ به این سوال که کدام فیلم پتانسیل جدی‌تری برای حضور در اسکار دارد، اظهار داشت: این بحثی است بعد از کارشناسی و اجماع نظر هیات انتخاب به زودی اعلام خواهد شد. روش معمول ما این است که در نهایت به یک فهرست کوتاه‌تری می‌رسیم تا هیات انتخاب بتواند به نظر مشخصی برسد. لازم است که هیات انتخاب فیلم‌ها را مجددا مرور کنند البته این مراحل زمان بر شده است.
معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی در ادامه افزود: در حال حاضر ۴۸ کشور نماینده خود را اعلام کرده‌اند و ما با اعلام نماینده خودمان، ۴۹ امین کشوری می‌شویم که در آکادمی حاضر خواهیم شد. فکر می‌کنم ما امسال هم در موقعیت خوبی برای موفقیت در اسکار هستیم. همزمان با اینکه فیلم در ایران انتخاب نهایی شود، اطلاعات لازم باید برای آکادمی ارسال شود. کپی فیلم، تبلیغات لازم برای معرفی آن و مواردی امثال این باید مهیا شوند.
وی به نکته مهمی اشاره کرد: فیلم هایی اجازه حضور در آکادمی را دارند که در کشور مبدا اکران شده باشند و اکران رسمی این فیلم‌ها می‌بایست در بازه زمانی ۸ مهر سال گذشته تا ۸ مهر امسال صورت گرفته باشد. بلیط فروشی برای آنها اتفاق افتاده باشد، در واقع نمایش غیر متوالی و نمایش فرهنگی فیلم‌ها شامل این قانون نمی‌شوند. به طور مثال فیلم‌های «هنر و تجربه» جزو این لیست قرار نمی‌گیرند مگر اینکه یک هفته متوالی را طی کرده باشند و اداره نظارت و ارزشیابی سینمایی فهرست نهایی را به هیات انتخاب داده است.

این مدیر باسابقه در پاسخ به این سوال که در بسیاری موارد ما با آکادمی اسکار با نگاهی سیاست زده برخورد کرده‌ایم و مثلا دو سال گذشته ما از میان «ماهی و گربه» یا «رخ دیوانه» و «قصه‌ها»، « محمد (ص)» را انتخاب کردیم. آیا امسال هم این نگاه در انتخاب فیلم نهایی اعمال خواهد شد؟ گفت: این نگاه سیاسی تفسیر دیگران و رسانه‌ها است در صورتی که هیاتی که فیلم‌ها بررسی می‌کنند همه موارد و فاکتورهای لازم را در نظر می‌گیرند. فیلمی باید انتخاب شود که نماینده اصلی ایران باشد.
وی در ادامه توضیح داد که فیلم «محمد ص» فیلمی با پروداکشنی سنگین بود و بخشی از توانایی سینمای ایران را به رخ می‌کشید. همچنین اضافه کرد: سینمای ما تا به حال چنین فیلمی نداشت و از طرفی مجید مجیدی هم برای بسیاری از سینماگران جهانی، چهره‌ای شناخته شده بود. می‌توانم به ضرس قاطع به شما بگویم که در طی این سالهایی که بنیاد فارابی مسئولیت برگزاری این جلسات را برعهده داشته است هیچ‌گاه تصمیم سیاسی گرفته نشده است مگر اینکه فیلم منتخب، منفعتی برای سینمای ایران داشته است. به هر حال مهم است که چه فیلمی در اسکار باشد زیرا هم پرچم ایران را بالا می‌برد و هم معرف سینمای ما خواهد بود.

اسفندیاری در توضیحی گفت: هیات انتخاب فیلمهای دیگر کشورها را بررسی کردند و حتی این نکته که چه فیلم هایی در طی سال‌های گذشته توفیق داشته اند، مورد بررسی قرار دادند. اینکه فیلم‌های داستان گو، آوانگارد موفق بوده‌اند یا فیلم‌های تجربی. افرادی که در هیات انتخاب حضور دارند صاحب نظرند و نه اینکه بر اساس دیدگاه سیاسی تصمیم بگیرند. براساس یک صلاح دید کلی و ظرفیت موجود فیلم نهایی انتخاب می‌شود.
این معاون سینمایی در پاسخ به این سوال که حضور در مراسم اسکار چه تاثیری در سینمای ما داشته است؟ به طور مثال تجربه موفق حضور دو فیلم فرهادی در این مراسم، چه اثراتی برای ما به ارمغان آورده است؟ ، اظهار داشت: نه تنها موفقیت آن دو فیلم و کسب اسکار بر سینمای ایران تاثیر داشته که بر ایران هم تاثیر گذاشته است. زیرا عده  زیادی در کشور آمریکا تصور می‌کردند تنها هنر و امکان ایران تولید بمب و کارشکنی است اما موفقیت فیلم‌های ایران در جشنواره‌های مختلف و اسکار چهره سیاسی و فرهنگی ایران را در جهان تعدیل کرد. مراسم اسکار در حد گسترده‌تری در جهان مطرح می‌شود و وقتی نام ایران در این مراسم برده می‌شود، تبلیغات موثری برای ما به همراه دارد.
امیر اسفندیاری در پایان، تحریم اسکار را یک اشتباه استراتژیک دانست و گفت: وزیر ارشاد وقت آن سال اسکار را تحریم کرد و تصمیم اشتباهی بود. تحریم اسکار غلط است زیرا این مراسم مثل جشنواره‌های دیگر نیست زیرا هر کشوری می‌تواند نماینده خودش را معرفی کند و مختار است که در این مراسم حاضر شود یا نه. دعوت نامه‌ای ارسال نمی‌شود که در مقابل آن بتوان تحریمش کرد.
نماینده ایران در نهایت از این فهرست اعلام و به اسکار فرستاده خواهد شد. ایران تاکنون توانسته دو بار اسکار را از آن خود کند و این شیرین کامی به واسطه فیلم‌های اصغر فرهادی ممکن شده است. از میان فیلم‌های منتخب برخی چون «نفس» بیشترین حضور موفق جهانی را داشته‌اند و برخی چون «ماجرای نیمروز» ساختاری قابل قبول با روایتی داخلی دارند و از طرفی فیلمی مثل «مالاریا» روایتی تجربی‌تر و «رگ خواب» هم فاکتورهای بالایی برای منتخب نهایی‌شدن دارد. به هر حال باید منتظر ماند دید کدام فیلم نماینده سینمای ایران در اسکار خواهد شد و آیا خواهد توانست طعم شیرین موفقیت را دوباره برای سینمای ایران به ارمغان بیاورد یا نه؟


منبع: بهارنیوز

اعزام طلبه های خارجی در ایران به کشورها برای تبلیغ

 مدیر ارتباطات و امور بین الملل جامعه المصطفی مشهد گفت: هزار و ۵۰۰ طلبه این مجموعه آموزشی برای تبلیغ ماههای محرم و صفر به کشورهای مختلف اعزام شدند.

حجت الاسلام قاسم نوربخش در گفت و گو با ایرنا افزود: هزار و ۲۰۰ نفر از این طلاب برادران و ۳۰۰ نفر هم خواهران مبلغه جامعه المصطفی از ۴۲ ملیت و در سطوح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به کشورهای دیگر رهسپار شدند.

وی ادامه داد: پارسال نیز همین تعداد طلبه برای تبلیغ ماههای محرم و صفر اعزام شده و برای مراسم اربعین نیز کاروانهایی را در کشورهای مقصد تشکیل داده و در این مراسم میلیونی کربلا حضور می یابند.

چهار هزار طلبه از ۶۰ ملیت در جامعه المصطفی مشهد مشغول فراگیری علوم اسلامی هستند.
جامعه المصطفی سال ۱۳۵۹ به فرمان امام خمینی(ره) تاسیس شد. شعبه اصلی آن در شهر قم و دیگر شعبه ها در مشهد، اصفهان، گرکان، تبریز و قشم فعال هستند.

جامعه المصطفی با بیش از سه دهه سابقه فعالیت دارای ۲۰۰ مرکز پیوسته با مجوز علمی و آموزشی در داخل و خارج کشور است. ۳۰ هزار طلبه در مراکز داخل و خارج این نهاد مشغول به تحصیل هستند که حدود ۲۵ درصد آنها را بانوان طلبه تشکیل می دهند.

کانال تلگرام ایرنا خراسان رضوی به نشانی telegram.me/irnamashhad برای دسترسی و دریافت سریع و فوری به اخبار منتخب در همه حوزه های خبری و تصویری فعال است.


منبع: عصرایران

قدیمی ترین سند ازدواج رونمایی شد(+عکس)

اولین و قدیمی‌ترین سند ازدواج متعلق به “طوبی سلطان خانم” و “رضا قلی خان اردلان” در سنندج رونمایی شد.

به گزارش ایسنا، اولین و قدیمی‌ترین سند ازدواج متعلق به “طوبی سلطان خانم” و “رضا قلی خان اردلان”، شامگاه یک شنبه(۲۶ شهریورماه) در جشن بزرگ ازدواج در سنندج رونمایی شد.

قدیمی ترین قباله ازدواج رونمایی شد

مدیرکل میراث فرهنگی کردستان در این باره اظهار کرد: این سند ۱۸۵ سال قدمت دارد که در ابعاد ۱۱۱ در ۶۶ سانتی متر و با خط نستعلیق شکسته در سال ۱۲۵۴ هجری قمری تنظیم شده است.

محسن علوی خاطرنشان کرد: این سند در ۱۷ بهمن سال ۹۵ به شماره ۵۴۳ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.


منبع: عصرایران

فیلم «مخمل آبی»؛ عفونت نهفته در پس ظاهر براق آمریکا

برترین ها: فیلم “مخمل آبی” ساخته دیوید لینچ که ۳۰ سال از اکران آن می گذرد، منبع الهام تارانتینو، برادران کوئن و بسیاری دیگر بوده است.

فیلم 'مخمل آبی' هولناک، وسوسه برانگیز و پیش‌‌تر از زمانه

“مخمل آبی” در سال ۱۹۸۶ روی پرده رفت ولی شاهکار سورئالیستی و هذیان گونه دیوید لینچ در آن دهه نمی گنجد. مدل موی برخی از بازیگران بدون شک مد روز دهه هشتاد بود ولی رجعت ستایش آمیزی است به ژانر فیلم نوآر دهه های چهل و پنجاه و دو ترانه عاشقانه “مخمل آبی” و “آرزوها” که مهر این فیلم تلقی می شوند، هر دو در سال ۱۹۶۳ ضبط شده اند. و کارآگاه بازی قهرمان داستان با سریال های پلیسی دهه ۷۰ شباهت فراوانی دارد.

اما “مخمل آبی” بیش از هر چیز دیگری این احساس را ایجاد می کند که گویا اولین فیلم دهه نود میلادی است. یکی از دلایل ستایش این فیلم از سوی بسیاری از منتقدان این است که چندین سال پیشاپیش زمانه خود بود. ولی دقیقا به همان دلیل برخی دیگر از منتقدان آن را تقبیح کرده اند.

فیلم قبلی دیوید لینچ به نام “تل‌ماسه” محصول ۱۹۸۴ داستان فضایی – حماسی و یکی از بزرگترین ناکامی های تاریخ سینما بود. شکی نیست که ساختن فیلم های پر خرج در مورد کرم های فضایی نقطه قوت او نبود (هر چند دیوید لینچ دخالت های استودیو فیلمسازی را مسئول می دانست) ولی با این وجود می شد دید که او کارگردان جسوری است.

امروزه نیز می بینیم که استودیوهای فیلمسازی ساختن مجموعه های علمی – تخیلی از “جهان ژوراسیک” گرفته تا “چهار شگفت انگیز” را به کارگردانان جوانی می دهند که کار خود را مستقل و با فیلم های هنری آغاز کرده اند.

به همین ترتیب دینو د لاورنتیس تهیه کننده ” تل‌ماسه” به دیوید لینچ یک شانس دیگر داد. به شرطی که دستمزد کمتری بگیرد می تواند فیلمی بسازد که به فضای فیلم اول و تجربی اش “کله پاک کن” محصول ۱۹۷۷ نزدیک باشد. دیوید لینج تردید نکرد.

فیلم 'مخمل آبی' هولناک، وسوسه برانگیز و پیش‌‌تر از زمانه

به جای سیاره ای خشک در کهکشانی دوردست، داستان “مخمل آبی” در لامبرتون واقع در کارولینای شمالی، یک شهر کاملا آمریکایی با صنعت چوب بری، با نرده های سفید باغچه خانه ها و غذا خوری های محلی در گوشه هر چهار راه، اتفاق می افتد. ولی در این شهر بهشت گونه ناملایماتی وجود دارد.

 
یکی از ساکنان لامبرتون هنگام آب دادن باغچه از پا می افتد و پسرش جفری باومونت که جوان سر به زیری است (با بازی کایل مک لاکلن که در فیلم “تل‌ماسه” هم بازی کرده بود) از دانشگاه برمی گردد تا مغازه ابزار فروشی خانواده را اداره کند.

جفری از بازگشت به خانه خوشحال است ولی در عین حال تشنه ماجراجویی است. پس از پیدا کردن یک گوش بریده با سندی ( با بازی لاورا درن) دختر نوجوان و موطلایی کارآگاه پلیس شهر، جستجو برای پیدا کردن صاحب گوش را شروع می کنند.

سفر فرویدی

این داستان را چگونه می توان تفسیر کرد؟ متداول ترین تفسیر از این داستان جنایی و ترسناک دیوید لینچ این است که از عفونت نهفته در پس ظاهر براق آمریکا پرده برمی دارد. به اعتقاد دنیس هاپر و گروه دیگری از منتقدان، همین شهامت در بیان حقیقت بود که اکران “مخمل آبی” برخی از منتقدان را دلخور کرد.

ولی چنین تفسیری چند سئوال پیش می کشد. آیا در سال ۱۹۸۶ واقعا کسی از شنیدن در مورد وقوع چنین حوادث ناخوشایندی در شهرهای کوچک آمریکا شوکه می شد؟ حقیقت این است که “مخمل آبی” نه با برملا کردن واقعیات فرومایه بلکه با پرداخت داستان و تصویری هولناک ولی وسوسه برانگیز علاقمندان پر و پا قرص خود را جذب کرده است.

از تدوین صحنه های اول فیلم با سرعت کم کاملا مشخص است که دیوید لینچ می خواهد ما به لامبرتون نه مثل یک شهر واقعی بلکه شهری با مکالمه های با آب و تاب و شخصیت های تلویزیونی بنگریم. و وقتی که جفری بالاخره در دام دورثی می افتد، مثل سقوط آلیس در لانه خرگوش، فیلم عجیب و غریب تر می شود.

 فیلم 'مخمل آبی' هولناک، وسوسه برانگیز و پیش‌‌تر از زمانه
شاید اینطور بیشتر معنی دهد (البته اگر بپذیریم که فیلم های دیوید لینچ اصلا معنای مشخصی دارند) اگر فیلم “مخمل آبی” را نه محکومیت فساد آمریکا بلکه داستان فرویدی پسری بدانیم که در آستانه بزرگسالی است و بین رفتار محترمانه و پذیرفته شده در شهر زادگاهش که نماد آن سندی است و لذت های نامشروع که نماد آن دورثی است گیر کرده است.

داستانی است از دو حکایت در کشاکش که به نظر می رسد در دنیاهایی متفاوت روی می دهند. اولین بار که دورثی، جفری را در کمد پیدا می کند گونه او را با یک کارد آشپزخانه خراش می دهد ولی فردا صورت او به صافی همیشه است. یک شب دیگر، فرانک بشدت جفری را کتک می زند ولی زخم های او معجزه وار با سرعت خوب می شوند. به یک معنا او جایگزین همه تماشاچیان است. فیلم به ما امکان می دهد که مثل جفری دنیای پنهان رابطه های نامشروع و خشونت را تماشا کنیم و بدون هیچ آسیبی به زندگی عادی خود بازگردیم.

البته “مخمل آبی” تفاسیر دیگری را هم برمی انگیزد و به همین خاطر تماشاچیان دوست دارند برگردند و دوباره فیلم را ببینند. آنچه مسلم است لینچ یک داستان سرراست را نقل نمی کند. او مرتب بین ژانرها و زبانهای مختلف سینمایی بازی می کند و به ما یادآوری می کند که یک اثر تخیلی را تماشا می کنیم.

در سال ۱۹۸۶ این بازیهای پسا مدرن حیله گرانه به نظر می رسید و برخی از منتقدان را عصبانی می کرد. پل آتاناسیو در روزنامه واشنگتن پست نوشت “مخمل آبی” در نهایت فیلم سبکسرانه ای است با یک کیفیت تازه کارانه. راجر ایبرت در روزنامه شیکاگو سان تایمز به آن فقط یک ستاره داد و معتقد بود که دیوید لینچ با پس کشیدن شخصیت جفری از تجربه کردن دنیای زیرزمینی و به گناه آلوده فرانک و دورثی بزدلی کرده است.

“آیا او از این می ترسد که تماشاچیان فیلم برای دیدن چنین صحنه هایی از روابط نامشروع مازوخیستی آمادگی نداشته باشند مگر آنکه به آنها تضمین داده شود که همه اینها جوک است؟ رابطه روسلینی و مک لاکلان مرا کاملا جذب و قانع کرد و لازم نبود که کارگردان با قیافه داورهای قدیمی از راه برسد و با به صدا درآوردن سوتش به من بگوید همه اش شوخی بود.”

اما در دهه نود میلادی همه آنچه منتقدانی مثل ایبرت و آتاناسیو را آزرده بود به روشهای رایج فیلمسازی بدل شدند. درست به همان مشکل که ترانه های موسیقی رپ شروع کردند به بازسازی و بازخوانی ترانه های قدیمی سبک سول، فیلم های مستقل نیز شروع کردند به تقلید از ژانرهای مختلف سینمایی و به هم چسباندن این قطعات به شیوه ای بسیار عجیب و جدید.

فیلم 'مخمل آبی' هولناک، وسوسه برانگیز و پیش‌‌تر از زمانه 
آنها بیش از آنکه از زندگی فیلمسازانی که آثار مستقل خود را می ساختند الهام بگیرند از جنبه های بصری فیلم های آنها تقلید می کردند. خلاصه اینکه آنها “مخمل آبی” را کپی می کردند. فیلم های مد روز و رجعت به گذشته که در دهه نود میلادی ساخته شد همه چیز را از دیوید لینچ یاد گرفته اند.

کافی است دقت کنید که “سگ های انباری” چقدر با “مخمل آبی” وجه اشتراک دارد: دادن نقش به یک بازیگر قدیمی که فعالیت حرفه ای او را احیا کرد، استفاده از صدای یک مجری رادیویی، بریدن یک گوش و بازگشت طعنه آمیز به ترانه های پاپ و بی آزار دهه قبل. سال ۱۹۹۶ دیوید فاستر والاس داستان نویس و مفسر تا آنجا پیش رفت که کوئنتین تارانتینو را تقلیدی عامه پسندانه از دیوید لینچ توصیف کرد، کسی که تنها دستاوردش این است که “تمام عناصر ناب، متمایز و تهدید آمیز آثار لینچ را گرفته آنها را پاستوریزه می کند تا برای مصرف انبوه پاکیزه و جذاب شوند.”

فارغ از موافقت و یا مخالفت با این ارزیابی باید پذیرفت که نه فقط در فیلم های تارانتینو بلکه در فیلم های جیم جارموش، رابرت رودریگز و برادران کوئن و چندین و چند فیلم ساز سطح پایین تر می توان انعکاس “مخمل آبی” را بخوبی دید. هر فیلم تریلری که در دهه نود ساخته شده و در آن صحنه های خشونت شدید و طنز ترکیب شده و با اشاراتی به فیلم ها و یا ترانه های قدیمی سعی می کند مصنوعی بودن این صحنه ها را نشان دهد، بدون شک کارگردانش از طرفداران دیوید لینچ بوده است.

فیلم 'مخمل آبی' هولناک، وسوسه برانگیز و پیش‌‌تر از زمانه

نمی توان خود لینچ را به خاطر کسانی که پا جای پای او گذاشته اند سرزنش کرد. اما “مخمل آبی” شاید باید بخشی از این مسئولیت را بپذیرد که فرهنگ پاپ از آن زمان این گرایش را پیدا کرده که خیلی از مفاهیم و مقاصد خود را بین دو گیومه بگذارد تا به طعنه اهمیت آنها را نشان دهند، به جای آنکه با صراحت و صداقت به آنها بپردازد.

شاید دلیلش این است که “مخمل آبی” طرفداران پر و پا قرص فراوانی دارد. همانطور که اببرت توضیح داد این فیلم ما را تشویق می کند که هولناک ترین وسوسه های خود را بیدار کنیم و بعد با لبخند، درست مثل جفری، از آن دور شده و پرهیز کنیم به جای آنکه شجاعتش را داشته باشیم و آن را تجربه کنیم. در دهه نود میلادی فیلم های زیادی خود را در ملافه ای که از مخمل آبی دوخته شده بود پوشاندند.


منبع: برترینها

«انقلاب جنسی»؛ مستندی جسورانه از معضلات جنسی جامعه‌ی ایران

«انقلاب جنسی» نام جدیدترین مستند گروه آرمان‌مدیا به تهیه‌کنندگی محمدحسن مددی است که عرضه اینترنتی آن در هفته جاری آغاز شد.

مستندی جسورانه که به سراغ معضلات جنسی جامعه رفته و تلاش کرده راه‌حلی برای برطرف شدن این مشکلات ارائه دهد. کارگردان مستند «انقلاب جنسی» در این فیلم تلاش کرده با ارائه تصویری واقعی و جامع از زیست‌جنسی مردم اروپا به آسیب‌شناسی این موضوع بپردازد و نسخه‌ای کامل برای برطرف شدن مشکلات جنسی که جامعه ایران با آن دست به گریبان است، ارائه دهد.

جسارت فیلمساز در مواجهه نزدیک با این موضوع در غرب یکی از نکاتی است که می‌تواند جدیدترین فیلم حسین شمقدری را به جنجالی‌ترین‌ و پرحاشیه‌ترین فیلم او تبدیل کند. هرچند شمقدری در نسخه تجویزی خود راه‌حل برطرف شدن مشکلات جنسی جامعه را «برطرف کردن نیازهای جنسی افراد در خانواده و جلوگیری از کشیده‌شدن این موضوع به جامعه برای حفظ حیا و عفت در جامعه» می‌داند اما به نظر می‌رسد فیلم او با تصاویر بی‌سابقه‌اش از رژه همجنس‌باز‌ها، محله‌های فحشا در غرب و گفت‌وگوهای صریح با مردم اروپا در مورد مسائل جنسی نتوانسته آن‌گونه که باید به نسخه تجویزی خود پایبند باشد. با حسین شمقدری، کارگردان «انقلاب جنسی» و محسن اخوان‌فر، مدیرتولید این مستند به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا بیشتر با دغدغه‌هایی که باعث ساخته شدن این فیلم شده‌اند، آشنا شویم.

 نباید نیازهای جنسی جامعه را سرکوب کنیم
 چه شد که به سراغ تولید مستندی با موضوع بحران جنسی رفتید؟

شمقدری: بله، ما در سفرهایی که سال‌های اخیر به غرب داشتیم، شناخت‌‌مان نسبت به کشورهای غربی بیشتر شد. من ۶، هفت ماهی در کشورهای غربی حضور داشته و در آنجا تحقیقاتی انجام داده‌ام. بودن ما در آنجا بیشتر با نگاه تحقیقی بود. این شناخت از جامعه غرب، ما را به تحلیل‌ها و نقاط جالبی رساند و  به این نتیجه رسیدیم که یک فیلم مستند درباره این موضوع بسازیم.

به نظر من بزرگ‌ترین دستاورد مستند «انقلاب جنسی» این است که مخاطب می‌تواند یک گام به فرهنگ جامعه غربی نزدیک شده و با جامعه غرب و انسان غربی وارد دیالوگ شود. دنیای یک انسان ایرانی و یک فرد غربی کاملا متفاوت است، چراکه کشور ما، کشور مهاجرپذیری نیست و بیشتر ما، فقط اطرافیان خودمان را می‌بینیم. بسیاری از افراد هم یا سفر خارجی نرفته‌اند یا سفرشان توریستی بوده و آنجا زندگی نکرده‌اند. به همین خاطر شناخت آنها از جامعه غرب، شناخت ناقصی است.

در حوزه مسائل جنسی، این فیلم تلاش کرده است که شناخت جدیدی از سبک زندگی غربی در مسائل جنسی برای مخاطب ارائه کند. این هدف اصلی ما بود؛ چراکه ما با عدم‌شناخت نسبت به غرب روبه‌رو بودیم. شناخت اکثر ما از غرب، منحصر به یکسری فیلم سینمایی که توسط هالیوود ساخته می‌شود و رسانه‌هایی که اخبار غرب را آنطور که می‌خواهند منعکس می‌کنند، است. ما در سفرهای مان به غرب به شناختی رسیده‌ایم و سعی کرده‌ایم بدون سانسور و جانبداری، به‌طور کاملا مستدل به موضوع بپردازیم و واقعیت‌ها را بیان کنیم. البته نشان دادن همه واقعیات غرب باعث نشده است ما نسبت به اتفاقاتی که در غرب رخ می‌دهد، بی‌قضاوت باشیم.

این ‌انگیزه اصلی ما بود. از طرف دیگر شرایط نشان می‌دهد جامعه ایران هم مثل بسیاری از کشورهای غربی که تحولات بنیادین آنها به مسائل جنسی گره خورده‌، در چنین شرایطی قرار گرفته باشد. الان برای چاره‌اندیشی و پرداختن به این مساله، قطعا دیر شده است ولی بالاخره ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. به نظر من، شرایط امروز جامعه ما، شبیه شرایط انقلاب جنسی و انفجاری است که در غرب رخ داد. از قِبَل این انفجار، نه‌تنها معادلات فرهنگی، بلکه معادلات سیاسی هم تغییر می‌کند. بنابراین نیاز دیدیم که مخاطب و جامعه را مقداری نسبت به این شرایط هشیار کنیم.

اغلب کسانی که می‌خواهند مستندهایی از این دست بسازند، معمولا سراغ کارشناس‌ها می‌روند. اما شما فقط در آخر فیلم از حضور کارشناس استفاده کرده‌اید. چه شد که ترجیح دادید این موضوع را در گفت‌وگو با مردم اروپا و ایران تبیین کنید؟

شمقدری: مستندهای کارشناس‌محور، جذابیت کمی دارند، چراکه مخاطب دیگر حوصله و وقت نشستن پای این‌گونه حرف‌ها را ندارد و می‌خواهد پیام خیلی زود و جذاب به او منتقل شود. اگر دقت کنید تایم مستند «انقلاب جنسی» ۳۸ دقیقه است. ما می‌بینیم که مدام تایم مستندها کمتر می‌شود، چون حوصله مخاطب کم است. ساده‌ترین کار در طول یک مستند این است که سراغ کارشناس برویم. این کار از لحاظ جذابیت‌های بصری در سطح پایینی قرار می‌گیرد، مگر در شرایط خاصی که شما طراحی خاصی داشته باشید.

همیشه ترجیح ما این بوده که در یک موقعیت و سوژه و در یک مواجهه میدانی به موضوع بپردازیم. هرچند این روش سخت‌تر است، ولی جذاب‌تر است. ما در مستندهایی که می‌سازیم، خیلی از حضور کارشناس استفاده نمی‌کنیم. سعی می‌کنیم پس از انجام تحقیقات در مورد سوژه فیلم با استفاده از روش‌های جذاب، موضوعاتی را که دریافتیم به مخاطب منتقل کنیم.

استفاده از کارشناس در انتهای مستند و اینکه  قاسمیان اتفاقات فیلم را مرور می‌کند، به چند علت است. ابتدا اینکه بگوییم حرف‌هایی که ما در مستند مطرح کرده‌ایم، مطابق با دیدگاه اسلامی و دینی بوده است. ما خواسته‌ایم این حرف‌ها را از زبان یک روحانی به مخاطب برسانیم و بگوییم این‌گونه نبوده که چند نفر جوان دوربین به دست گرفته باشند و خودشان یک حرفی را مطرح کرده باشند. ما واقعا سعی کرده‌ایم براساس منابع اسلامی حرف بزنیم. یک بخش دیگر هم به این مساله برمی‌گردد که چون ما غرق در سوژه و موقعیت بوده‌ایم، نیاز داشتیم این مسائل را از زبان کارشناسی هم ارائه کنیم تا موضوع به‌طور کامل برای مخاطب جا بیفتد. همان چند دقیقه آخر فیلم را هم علاقه نداشتیم که از کارشناس استفاده کنیم ولی چاره‌ای نبود. این کار را هم نمی‌کردیم، معلوم نبود دو روز دیگر چه حرف‌هایی در مورد ما بزنند.

به نظرم بعد از دیده شدن فیلم باید منتظر واکنش‌های تندی از سوی برخی افراد باشید. علاوه‌بر اینکه شما روی موضوع حساسیت‌برانگیزی دست گذاشته‌اید، نوع پرداخت‌تان هم ساختار‌شکنانه بوده است.

 «انقلاب جنسی»؛ مستندی درباره‌ی مشکلات جنسی جامعه‌ی ایران

 شمقدری

شمقدری: فیلم ما به‌طور کلی مدافع اسلام روشنفکر است. اسلامی که در بیانات رهبری هم مطرح می‌شود و از آن به‌عنوان اسلامی یاد می‌کنند که متحجر نیست و همان اسلام ناب محمدی است. اگر ما این اسلام را بتوانیم معرفی کنیم، قطعا طرفداران زیادی پیدا خواهد کرد. اسلامی که در زمانه‌ ظهور امام زمان(عج) وجود دارد، اسلامی است که همه دنیا آن را دوست دارند و به دنبال آن هستند. فکر می‌کنم ما نتوانسته‌ایم این اسلام را به مردم معرفی کنیم وگرنه خیلی اسلام جذابی است.

روند اتفاقات فیلم بسیار سریع جلو می‌رود و مستند «انقلاب جنسی» را به یک نسخه تجویزی فوری تبدیل کرده است. شما در فیلم‌تان برعکس فیلم‌هایی که تا الان در این مورد ساخته شده‌اند، خیلی به پیشینه موضوع نپرداخته‌اید. اینکه چه شد که ما به اینجا رسیدیم و چرا چنین فرهنگ غلطی داریم که اکنون عرف ما به این شکل است. فقط می‌گویید عرف ما درحال حاضر این است و این اسلام نیست.

تصور من این است که علت نپرداختن به ریشه ماجرا، این بوده که شما این حساسیت را دریافته‌اید که مسائل جنسی به یک معضل در جامعه تبدیل شده و نیاز است خیلی فوری به این مساله رسیدگی شود؛ موضوعی که می‌تواند حتی تبعات امنیتی برای کشور داشته باشد. برخی تحلیلگران معتقدند بخشی از رویدادهای سیاسی کشور هم تحت‌تاثیر مسائل جنسی قرار دارد و بعضی سیاسیون با استفاده از این موضوع اهداف خود را پیش می‌برند. به عبارتی دیگر چون نیازهای جنسی در کشور کنترل نمی‌شود، خود را در جای دیگر و به شکل دیگر نشان می‌دهد. فکر می‌کنم شما هم به چنین نگاهی رسیده‌اید. نمی‌دانم چقدر موافق هستید. لطفا توضیح بدهید.

شمقدری:  ما در فیلم، ساختاری داریم که فیلم را براساس آن، طراحی کرده‌ایم. ساختار ما، عبارت از یک مقدمه بود. مقدمه به ما می‌گوید که اتفاقاتی در ایران در حال رخ دادن است که شاید باعث تغییر بسیاری از مسائل شود؛ شبیه همین مباحثی که شما مطرح کردید. وقتی هم که طرح سوال می‌کنیم، طرح سوال ما راجع به بک‌گراند ایران نیست. طرح سوال ما این است که دنیای غرب، از ۲۰۰ سال در راه آزادی‌های جنسی، مسیری را طی کرده که امروز به این نقطه رسیده است.

ما می‌خواهیم آن نقطه‌ای را که غرب پس از طی مسیر، به آن رسیده است، نشان بدهیم. سوال ما این نیست که این مسیر، چگونه طی شده است. ما براساس این سوال جلو رفتیم که غرب در حال حاضر به چه نقطه‌ای رسیده است؟ سوژه اولیه فیلم از دسترسی خیلی راحت به وسایل پیشگیری در مدارس غربی شروع می‌شود تا اینکه به موضوع آغاز سن روابط جنسی در جوانان اروپایی می‌رسد و… .

در ساختار سناریوی مستند، مسیری که شما گفته‌اید مدنظر نبوده است. شنیده‌ام یک گروه دیگر، مشغول کار در این زمینه است و تمرکز خود را بیشتر بر این قسمت قرار داده که شما می‌گویید.

آن سناریوی دیگری است. اقتضائات سناریوی ما این بود که مستند این‌گونه باشد. با توجه به هدف‌گذاری‌ای که کرده بودیم، این اقتضائات برای رسیدن به هدف لازم بود.

با توجه به ساختار فیلم‌تان به نظر می‌رسد مخاطبانی که این فیلم را ببینند این واکنش را از خود نشان دهند که «انقلاب جنسی» فیلمی است که حیا ندارد و با دوربینی دریده به سراغ این موضوع رفته است.

شمقدری: البته سانسور زیادی در فیلم رخ داده است و این‌گونه نبوده که پرده حیا در فیلم دریده شده باشد.

بالاخره همین که شما با دوربین مستقیم به سراغ برخی افراد خاص می‌روید و فیلم را در اینترنت منتشر می‌کنید ممکن است خیلی حرف‌ها در موردش زده شود.

شمقدری: مثلا بگویند مصداق اشاعه فحشاست؟ نه! به نظرم این‌گونه نیست. اتفاقا اگر در فضای اینترنت حضور داشته باشید که دارید می‌بینید شاخص حیا در اینترنت به شکل وحشتناکی عقب رفته است. شما می‌توانید بگویید که «انقلاب جنسی» با استانداردهای صدا و سیما همخوانی ندارد.

شاید هم با استانداردهای اسلام.

شمقدری:  با استانداردهای اسلام همخوانی دارد، چراکه ما این کار را برای چندتن از علما و فقها نمایش داده‌ایم. ما موضوع همه مستندهایی را که می‌سازیم قبل از انتشار، با علما مطرح می‌کنیم و در جریان قسمت‌هایی که نیاز به سانسور دارد، قرار می‌گیریم.

قطعا اتفاقی که نباید در فیلم بیفتد، بحث اشاعه فحشا و ایجاد ریبه است. البته همیشه درصد خطا وجود دارد. در جراحی فرهنگی، نمی‌توانیم بگوییم همه چیز باید صددرصد و بدون مشکل پیش برود. اگر نگاه صددرصدی داشته باشیم، اصلا بسیاری از بحث‌ها را نباید مطرح کنیم. ما باید قالب کلی فیلم را در نظر بگیریم و ببینیم آیا مخاطبی که قرار است فیلم به دست او برسد، آن را مصداق اشاعه فحشا خواهد دانست یا با دید جراحی فرهنگی و اقدام آسیب‌شناسانه به آن نگاه خواهد کرد. اکران‌هایی که داشته‌ایم و مشاوره‌های فقهی که با علما انجام داده‌ایم، نشان می‌دهد کلیات فیلم اشاعه فحشا نیست؛ بلکه آسیب‌شناسی است.

اما در آن سانسور وجود ندارد و صادقانه واقعیت‌ها را روایت کرده‌ایم. دقیقا مثل این است که کسی به سفر خارجی برود و یکسری مسائل برای او تازگی داشته باشد. البته با توجه به گسترش اینترنت، جوانان سفرهای مجازی زیادی داشته‌اند، ولی به نظر من چیزی که اساس جذابیت این فیلم است، مسائل جنسی نیست.

ما در دقیقه ۱۰ فیلم به این مساله می‌رسیم که جامعه غرب از دیدگاه من که مسلمان هستم، رفتارش در مسائل جنسی به حکمی که اسلام می‌گوید نزدیک‌تر است تا جامعه ما این روایت سوار بر مسائل جنسی فیلم است. درواقع مسائل جنسی چاشنی آن است و در بخش‌هایی از فیلم باعث ایجاد شوک در مخاطب می‌شود. ولی این امکان هم وجود دارد که عده‌ای این انگ را بزنند که این اصلا فیلم مستند نیست و پورنوگرافی است.

به نظر من مستندهایی که قبلا در مورد این موضوع ساخته شده بودند، مستندهای خوبی در حوزه جنسی نبودند؛ چون آسیب‌شناسی دقیقی انجام نداده بودند، بلکه صرفا روایت کرده‌ و گفته‌اند وضعیت خراب است. یا اینکه مثلا گفته‌اند فلان کار را انجام ندهید؛ چون خطرناک است. اما اتفاقا مستند «انقلاب جنسی» آسیب‌شناسی دقیقی انجام می‌دهد و کاملا به‌طور مستدل وارد قضیه می‌شود. همان‌طور که از بعضی آزادی‌های موجود در غرب حمایت می‌کند، به شکل کاملا باورپذیر و شفاف، از ایرادات آن نیز سخن می‌گوید. به همین دلیل من کلیت فیلم را آسیب‌شناسانه می‌بینم. هرچند طبیعتا بسیاری انگ‌ها به فیلم زده خواهد شد.

در آسیب‌شناسی‌ای که انجام داده‌اید بر این نکته تاکید کرده‌اید که وضعیت برخورد با مسائل جنسی در جامعه ما بسیار مشابه برخورد کلیسای کاتولیک قرون وسطی با این موضوع است.‌

 «انقلاب جنسی»؛ مستندی درباره‌ی مشکلات جنسی جامعه‌ی ایران

 
شمقدری: فرهنگ کاتولیک نگاهش به غریزه جنسی اهریمنی است. برای همین است که کسی که راهبه می‌شود باید در تمام زندگی‌اش از هر گونه رابطه جنسی دور باشد و این غریزه را کاملا سرکوب کند. این نگاه، درواقع نگاه مسیحیت تحریف‌شده‌ای است که در عصر رنسانس ارائه شده و جامعه علیه آن شوریده است و بعد هم انقلاب جنسی رخ داده است. امروز رفتار ما خیلی مشابه آن شده است. وقتی ما تحقیق می‌کنیم می‌بینیم اکثر جوان‌ها، طبق آن چیزی که در عرف جامعه تعریف شده است تا ۲۵ تا ۳۵ سالگی نمی‌توانند ازدواج کنند. راه‌حل دیگری هم برای جوانان ایرانی برای تامین عرفی و قانونی نیازهای جنسی‌شان تا این سن تعریف نشده است. در واقع برخورد جامعه شبیه همان رفتار کلیسا است.

امروز در جوامع غربی، جوانان در سنین پایین وقتی احساس نیاز جنسی می‌کنند در پی ارضای آن می‌روند. این تامین نیاز هم به حالت افسارگسیخته نیست و وقتی با کسی رابطه دارند به او متعهد هستند و سراغ فرد دیگری نمی‌روند. در‌واقع رفتار پارتنرها در غرب با تعهد همراه است. هرچند ما معتقد باشیم آنها انسان‌های بی‌بند‌و‌باری هستند ولی واقعیت این‌گونه نیست؛ البته استثنا هم وجود دارد، ولی غالب روابط دختر و پسرها به این شکل است که تا وقتی با هم دوست هستند اطرافیان از ارتباط آنها اطلاع دارند و این کار به صورت مخفیانه صورت نمی‌گیرد.

 هرچند کلیات آزادی جنسی بدون محدودیت غربی‌ها اشتباه است و کار را به جایی رسانده که دیگر افراد به جای علاقه داشتن به جنس مخالف ترجیح دهند با افراد همجنس و… رابطه داشته باشند ولی این بخش از موضوع همانی است که مد نظر اسلام است. اسلام وقتی حرف از نکاح؛ چه به صورت دائم و چه به صورت موقت می‌زند تاکیدش بر این نکته است که این موضوع مخفیانه رخ ندهد و همه بدانند این دو فرد به صورت متعهدانه‌ای با یکدیگر رابطه دارند.

 پایه رابطه‌ها در غرب خیلی شفاف است. مثلا در مدرسه همه اطلاع دارند که چه کسی دوست دختر چه کسی است و اگر روزی قصد خیانت داشته باشد، دیگران متوجه می‌شوند. همان چیزی که قاسمیان در انتهای فیلم اعلام می‌کند که تعریف ما از صیغه این است که باید اعلام شود و کار پنهانی صورت نگیرد.

متاسفانه مسئولان کشور این مساله مهم در جامعه را رها کرده‌اند و رسانه‌ها به صورت درست به سراغ این مساله مهم نمی‌روند. مهم‌ترین حرف اسلام این است که نیازهای جنسی افراد باید در خانواده تامین شود. اگر پدر و مادر نمی‌توانند شرایط را برای ازدواج دائم جوانان‌شان؛ چه پسر و چه دختر فراهم کنند باید اجازه دهند آنها با ازدواج موقت به تامین نیازهای جنسی خود بپردازند. کشیده شدن مسائل جنسی از خانواده به جامعه تبعات فراوانی خواهد داشت که جامعه غرب امروز با آن مواجه شده است. ما هر چه به گذشته خود رجوع می‌کنیم می‌بینیم ازدواج خیلی ساده‌تر انجام می‌شد و نیازهای جنسی راحت‌ برآورده می‌شد و جامعه تحریکات کمتری داشت. اما شرایط امروز جامعه ما خیلی بد شده است. درست است که در زمان قدیم بی‌حجابی وجود داشت ولی الان فضای جامعه بسیار تحریک‌برانگیزتر از قبل شده است.

ما باید به همان چیزی که اسلام می‌گوید عمل کنیم؛ نه کمتر و نه بیشتر. مثلا درباره بحث ازدواج و صیغه، رفتار ما از اول غلط بوده است و از ابتدا، در تبیین این مساله و موضع‌گیری نسبت به آن، دچار اشتباه بوده‌ایم و امروز به این وضعیت دچار شده‌ایم. به نظر من، این موضوع مانند رفتار جمهوری اسلامی در زمینه فرزندآوری است که خود رهبری شفاف فرموده‌اند‌ رفتار ما غلط بوده است و الان می‌خواهیم آن را اصلاح کنیم. هر چند برای اصلاح آن خیلی دیر شده‌، ولی ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است.

بالاخره سخنان آقا در این زمینه تاثیر داشته است. زمانی اگر خانواده‌ای چهار فرزند داشت، جامعه نگاه بدی به او داشت و می‌گفت چه کار زشتی انجام داده است. جامعه به آن فرد بد نگاه می‌کرد و می‌گفت او منابع کشور را مصرف کرده و نان‌خور به کشور اضافه می‌کند. ولی الان واقعا اگر کسی فرزند زیاد داشته باشد، کسی نگاه بدی به او ندارد. این با سیاستگذاری اتفاق افتاده است. کشور می‌تواند به‌گونه‌ای سیاستگذاری کند که فرهنگ جامعه چیزی را قبول کند یا قبول نکند. در مساله ازدواج آسان و ارضای شرعی نیازهای جنسی، حکومت کم‌کاری کرده که این وضعیت به وجود آمده است. این نوع برخورد خیلی شبیه رفتار حکومت کلیسا است.

چرا روی این شباهت تاکید داریم؟ برای اینکه حکومت کلیسا به دلیل رفتار غیر‌منطقی‌اش سرنگون شد و جز یکسری آثار تاریخی، اثری از آن باقی نماند. به نظر من و بسیاری از محققان دیگر، پایه بحث آتئیست و عدم اعتقاد به وجود خدا دین‌های تحریف‌شده‌ای هستند که نمی‌توانند نیازهای افراد جامعه را تامین کنند. اسلام دینی منطقی است و به نیازهای انسان‌ها توجه می‌کند؛ اما آیا ما اکنون این اسلام را داریم به جامعه عرضه می‌کنیم یا دینی که نگاه منطقی به مسائل ندارد؟ اصلا چرا انسان‌ها سراغ دین می‌روند؟ چون یکسری نیاز دارند و دین آنها را برطرف می‌کند، ولی وقتی دین هیچ‌توجهی به آن نیازها نداشته باشد، مردم از آن زده می‌شوند.

تجویز شما برای جامعه در فیلم این‌گونه بوده که ما باید مشکل جنسی را در خانواده حل کنیم نه در جامعه. خیلی‌ها سراغ آسیب‌شناسی می‌روند، ولی در آخر تجویزشان این است که چرا نمی‌‌گذارند ازدواج موقت در جامعه ترویج شود و چرا مکان‌هایی مانند خانه عفاف در کشور باز نمی‌کنند که افراد بتوانند خیلی راحت نیازهایشان را بر‌طرف کنند. این دو دیدگاه کاملا با هم متفاوت است.

شمقدری: به نظر من مساله بحران جنسی در جامعه تنها با فرهنگ‌سازی و آگاه‌سازی خانواده‌ها برای تامین این نیاز فرزندشان قابل‌حل است. باید فرهنگ‌سازی گسترده‌ای در این مورد صورت بگیرد. به نظر من محل رفع این مشکل، خانواده است. فرزند باید حس کند نیازش را اول می‌تواند در خانواده حل کند. در این‌صورت است که راه درست را رفته است. اگر والدین نمی‌توانند نیاز بچه را با ازدواج دائم تامین کنند، لااقل کمک کنند نیاز جنسی فرد با ازدواج موقت حل شود.مستند ما فقط در این زمینه طرح موضوع کرده و آن نگاه منفی‌ای را که در فرهنگ جامعه ما نسبت به مساله ازدواج موقت هست، بررسی کرده است. تلاشی که این مستند انجام می‌دهد آن است که کلیت این موضوع را مطرح کرده باشد تا ان‌شاء‌ا… در ادامه افرادی که تریبونی در اختیار دارند و واقعا دلسوز هستند، مساله را پیگیری کنند. از طرفی، والدین هم باید این معضل را درک کنند و به فکر باشند.

در پایان مستند «انقلاب جنسی» تاکید شده است که این فیلم ادامه خواهد داشت. آیا در قسمت‌های بعدی دوباره سراغ معضلات جنسی می‌روید یا به نقد دیگر مسائل جامعه غرب می‌پردازید؟

شمقدری: قسمت‌های بعدی به موضوع انقلاب جنسی ربط دارد؛ البته از منظری دیگر. چون انقلاب جنسی جوانب بسیار مختلفی دارد که الان نمی‌خواهم به آنها اشاره کنم. گروه دیگری هم در حال کار روی موضوع انقلاب جنسی است که ما بعد از اینکه فیلم را ساختیم، از وجود آنها مطلع شدیم. البته آنان بیشتر روی بعد تاریخی این موضوع کار می‌کنند. پروسه ساخت مستند «انقلاب جنسی» از ابتدای تیر امسال شروع شد و برای فیلمبرداری به اروپا رفتیم. زود هم به خروجی رسیدیم. آرمان مدیا یک موسسه خصوصی است و به همین دلیل سرعت عمل ما برای تولید فیلم در این مرکز بالاست.

 «انقلاب جنسی»؛ مستندی درباره‌ی مشکلات جنسی جامعه‌ی ایران
با توجه به اینکه شما برای ساخت این مستند به سه کشور اروپایی سفر کرده‌اید، کمی در مورد چگونگی تامین بودجه تولید این مستند هم توضیح دهید.

اخوان‌فر:  آرمان مدیا از سال ۸۸ به‌طور جدی فعالیت خود را در زمینه فیلمسازی آغاز کرد. تا الان که در نیمه سال ۹۶ قرار داریم، حدود هشت سال است که ما در حوزه فیلمسازی کار می‌کنیم. سال ۹۱ مجموعه ما به اسم گروه آرمان ثبت رسمی و تبدیل به موسسه آرمان مدیا شد. این موسسه به‌عنوان یک موسسه خصوصی، در سازمان سینمایی ارشاد ثبت شده است و از جایی هم بودجه دریافت نمی‌کند.

در این هشت سالی که ما در حوزه فیلمسازی مشغول هستیم، تنها یک فیلم را با هزینه شخصی ساخته‌ایم با عنوان «۳۳ سال سکوت». طرح آن مستند را به جاهای مختلفی ارائه کرده‌ایم ولی هیچ‌کدام از آنها حاضر به سرمایه‌گذاری نشدند. با این وجود ما با هزینه شخصی آن فیلم را ساخته‌ایم. البته بعد که فیلم ساخته شد، بلافاصله مشتری پیدا کرد. ما در مرحله تولید، لیستی از کسانی که خریدار بالقوه فیلم بوده‌اند، تهیه کرده‌ایم. بنابراین بلافاصله تولید که تمام شد اکران‌ها را برگزار کردیم که سریع مشتری آن پیدا شد. مستند «انقلاب جنسی» دومین تجربه ما در این حوزه است که بدون قرارداد و حامی مالی ساخته شده است.

ما در اواخر مرحله تولید، تعدادی از همان خریداران بالقوه را برای دیدن فیلم آوردیم اما به این نتیجه رسیدیم که این کار مشتری ندارد و مشتری اول و آخر آن، خود آرمان‌مدیا است. البته بعد از اینکه سفر انجام شد، ما پیش‌بینی کرده بودیم که این کار مشتری ندارد، چراکه قابلیت پخش تلویزیونی ندارد.نمی‌دانم لازم به گفتن است یا نه، ولی حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان برای تولید این کار هزینه شده است.

ما از طریق سایت خودمان www. 1FILM. ir این فیلم را به فروش می‌رسانیم. «یک فیلم» که فیلم‌های برگزیده مجموعه را از طریق آن می‌فروشیم، سایت پر‌مخاطبی است. شعار سایت ما این است که هر فیلمی در «یک فیلم» ارزش دیدن دارد.

ما ناراحت نیستیم که برای این کار مشتری پیدا نشده است چون معتقدیم ما به‌عنوان یک شرکت خصوصی، ارتباط خوبی با مخاطبان‌مان داریم و هزینه‌های تولید فیلم‌مان را می‌توانیم از طریق همین مخاطبان تامین کنیم. مستند «میراث آلبرتا ۳» از طریق عرضه اینترنتی و دانشگاهی توانست حدود ۵۵ میلیون تومان فروش داشته باشد. این درحالی بود که این فیلم در اواخر سال ۹۵ و اوایل ۹۶ همزمان با تعطیلات عید، انتخابات ریاست‌جمهوری و امتحانات دانشگاهی عرضه شد. در این وضعیت فیلم ما ۱۰ میلیون فروش دانشگاهی و ۴۵ میلیون فروش اینترنتی داشت.

ما برای مستند «انقلاب جنسی» فروش بهتری را پیش‌بینی می‌کنیم.خوب است به این موضوع هم اشاره کنم که قبلا ما یک کانال تلگرامی داشتیم که در چهار ماه توانست ۱۸ هزار دنبال‌کننده داشته باشد، البته به خاطر شکایتی که از آرمان‌مدیا شد، ضابط قضایی این کانال را از ما گرفت… 

امروز بعضی از خبرگزاری‌ها و سایت‌های مهم خبری ۱۸ هزار عضو واقعی ندارند.  آرمان‌مدیا در سال ۹۱ با عضویت سه نفر ثبت رسمی شده است. امروز هم که سال ۹۶ است باز هم هسته اصلی این موسسه همان سه نفر هستند. البته چهار نفر از دوستان هم به شکل پروژه‌ای با ما همکاری می‌کنند. در طول این سال‌ها خیلی سعی نکرده‌ایم موسسه را گسترش دهیم؛ چون اصلا این امکان را هم نداشته‌ایم. قطعا شما این سوال را دارید که آیا زندگی ما با این کار می‌گذرد؟ باید بگویم بله. خدا را شکر خوب هم می‌گذرد، البته خیلی هم پولدار نیستیم. برخی فکر می‌کنند ما از بعضی جاها پول می‌گیریم. حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد تولیدات ما فیلم‌های صنعتی و تبلیغاتی است. بودجه «انقلاب جنسی» هم از همین طریق تامین شده است.

ما افتخار می‌کنیم به این کار و اصلا ابایی هم از گفتنش نداریم. امروز بخش خصوصی با این نوع کارها می‌تواند جلو برود و به حیات خود ادامه دهد. این روزها همه دست‌ها در نفت است و بعد هم می‌گویند خصوصی هستیم.البته این‌طور نیست که ما تا حالا از هیچ بودجه دولتی استفاده نکرده باشیم. شاید حالا یک نفر این را بخواند و بگوید اینها هم دارند خالی می‌بندند. من می‌دانم فلان کس به اینها کمک کرده است. من این را رد نمی‌کنم. پیش آمده که فردی به ما یک چک هدیه داده است تا از ما حمایت کند. اما اینکه شما بگویید شاکله اصلی موسسه بر مبنای این چیزها است، نه این‌گونه نیست.

پشت صحنه

«پشت صحنه» مستندی کارشناس محور در مورد معضلات جنسی به کارگردانی تورج کلانتری و تهیه‌کنندگی سید‌جمال عود‌سیمین است. در توضیح این فیلم در سایت رسمی فیلم «پشت صحنه» آمده است: «اولین سوالی که پیش میاد چرا مساله جنسی؟ جواب ما خیلی ساده است؛ چرا مساله جنسی نه!؟ مستند‌های زیادی در این سال‌ها با موضوع تامین سلامت غذایی، امنیت اجتماعی، عدالت و اختلاف طبقاتی دیده ایم. اما مشخص نیست؛ چرا همه ما از صحبت کردن پیرامون نیاز جنسی در تریبون‌های رسمی ابا داریم؛ نیازی که درصد بالایی از صحبت‌ها را در محافل خصوصی شامل می‌شود و شاید قسمت اعظم تلاش‌های روزمره ما معطوف به پاسخگویی به این نیاز باشد. البته این مستند با کسانی که این نیاز را باور ندارند کاری ندارد. ولی اگر کسی این نیاز را به رسمیت می‌شناسد دعوتش می‌کنیم به دیدن این مستند.»

یک پیشنهاد ساده

مستند «یک پیشنهاد ساده» برشی از مجموعه سوالات و چالش‌های پیش‌روی ایرانیان در خصوص زیست جنسی آنها است. مجموعه‌ای سه‌گانه که در آن کوشیده شده است موضوعاتی چون لوازم فرهنگی آموزش‌های جنسی به کودکان، موانع فرهنگی رشد جنسی تا زمان بلوغ، آسیب‌های فاصله نامعقول بلوغ تا ازدواج، علل ایجاد فاصله و … را بررسی کرده و در حد توان در یافتن پاسخ‌های مناسب جست‌وجو کند. این مستند به کارگردانی یاسر عرب و تهیه‌کنندگی سید‌سلیم غفوری در مرکز فرهنگی میثاق تولید شده است.

خیال‌پرست

مستند «خیال‌پرست» به کارگردانی محمدهادی نعمتی با رویکردی متفاوت به موضوع حجاب پرداخته است. این مستند حاصل تلاش یک‌سال این مستندساز جوان است که شامل مصاحبه با کارشناسان، علما و همچنین مصاحبه‌های مردمی است. محتوا و چارچوب کلی «خیال‌پرست» بر اساس محورهای ناهنجاری‌های جنسی جامعه، سودجویان این ناهنجاری‌های جنسی یا مافیای جنسی در جامعه کنونی، سهل‌انگاری مسئولان و موضوع ازدواج موقت است.


منبع: برترینها

نقش‌های تلویزیونی، که بازیگران هالیوود آرزوی آن‌ها را داشتند

برترین ها – ترجمه از حسین علی پناهی: در گذشته دنیای هالیوود از هر نظر بر دنیای تلویزیون برتری داشت و قاعدتاً سریال های تلویزیونی نسبت به فیلم های هالیوودی از ارزش و منزلت بسیاری بالاتری برخوردار بودند اما با ظهور پلتفرم های پخش آنی فیلم موسوم به استریمینگ و تلویزیون های کابلی و ماهواره ای، دنیای تلویزیون به شهرت و اعتباری دست یافته است که در هیچ زمانی شاهد نبوده ایم و در برخی از موارد نیز حتی گوی سبقت را از هالیوود ربوده است.

تلویزیون چنان به رسانه ی جذاب و پرسودی تبدیل شده که دیگر حتی بازیگران سرشناس و سوپراستار سینمای هالیوود نیز برخلاف گذشته به راحتی وارد دنیای سریال های تلویزیونی می شوند. بدون شک این عصر را باید عصر شکوفایی و دوران طلایی تلویزیون نامید. در ادامه می خواهیم نقش هایی را در سریال های تلویزیونی ذکر کنیم که حتی بزرگ ترین بازیگران هالیوودی نیز آرزوی ایفای آن را دارند.

۱-«والتر وایت» در سریال بریکینگ بد

 نقش های تلویزیونی که حتی بزرگ ترین بازیگران هالیوود نیز آرزوی داشتن آن ها را داشتند

به این دیالوگ خیره کننده توجه کنید:” من خود خطر هستم! مردی در رو باز می کنه و تیر می خوره و تو فکر می کنی که این شخص منم؟ نه من اونی هستم که در می زنه”. این دیالوگ خیره کننده‌س مگه نه؟! یک معلم شیمی مبتلا به سرطان به سلطان تولید و توزیع مواد مخدر صنعتی تبدیل می شود و دیالوگ بالا را در یک مجادله با همسرش به زبان می آورد.

برایان کرانستون در نقش والتر وایت در سریال «بریکینگ بد» و در ۵ فصل از این سریال توانست ۴ بار جایزه ی امی بهترین بازیگر مرد در سریال های درام را بدست آورد. سازنده ی سریال، وینس گیلیگان از زمانی که کرانستون در سال ۱۹۹۸ در یکی از اپیزودهای سریال «فایل های مجهول» (The X-Files) حضور داشت عاشق بازی او شد اما مدیران شبکه ی AMC باور نمی کردند که بازیگری که بیشتر در فیلم های کمدی بازی می کرده بتواند نقش یک قاچاقچی سنگدل را بازی کند و به دنیال نام های بزرگی مانند جان کیوزاک و متیو برودریک رفتند.

حتی هر دوی آن ها برای بازی در فیلم آماده شده بودند تا این که گیلیگان نسخه ای از بازی کرانستون در سریال «پرونده های مجهول» را به آن ها نشان داد مدیران شبکه موافقت خود را اعلام کرده و حتی سن شخصیت والتر وایت را در سناریو تغییر دادند تا با ظاهر کرانستون همخوانی بیشتری داشته باشد.


۲- «دان دریپر» در سریال مردان دیوانه

 نقش های تلویزیونی که حتی بزرگ ترین بازیگران هالیوود نیز آرزوی داشتن آن ها را داشتند

شخصیت دان دریپر در سریال «مردان دیوانه» (Mad Men) بهترین تبلیغ کننده شرکت استرلینگ کوپر است که می تواند هر محصولی را با قدرت کاریزماتیک خود به فروش برساند و جان هام نیز برای این که مسئولان شبکه ی AMC و سازنده سریال، متیو وینز را متقاعد کند او بهترین گزینه برای ایفای این نقش است دست به فروش کالاهایی به صورت واقعی زد.

در آن زمان وی جز حضورهای کوتاه در چند فیلم نه چندان معتبر و سریال های معمولی رزومه ی کاری چندانی نداشت و شاید آخرین نفر بود که برای این نقش در نظر گرفته شده بود. هام خود گفته که تیم انتخاب بازیگر این سریال ابتدا به سراغ توماس جین رفتند ولی وی به آن ها گفت که نقش تلویزیونی بازی نخواهد کرد.

جان اسلتری، بازیگر نقش راجر استرلینگ نیز در ابتدای برای ایفای نقش دان دریپر تست داده بود اما از همان ابتدا وی را برای نقش استرلینگ می خواستند. در نهایت هام توانست در هتلی در نیویورک با اجرای یک فروش واقعی نوشیدنی در برابر چشمان تیم انتخاب بازیگر نقش را بدست آورد.


۳- «سایر» در سریال گمشدگان

 نقش های تلویزیونی که حتی بزرگ ترین بازیگران هالیوود نیز آرزوی داشتن آن ها را داشتند

شبکه ی تلویزیونی ABC پخش سریال تلویزیونی «گمشدگان» (Lost) را در سال ۲۰۰۴ آغاز کرد و تماشاگران را با مسافران عجیب و غریب یک پرواز آشنا نمود که در یک جزیره سقوط می کند و در میان آن ها یک خلافکار دوست داشتنی به نام جیمز سایر فورد وجود دارد.

جی جی آبرامز که سازنده ی این سریال بود در ابتدا قصد داشت فارست ویتاکر را برای این نقش دعوت کند اما او تصمیم گرفت در فیلم دیگری بازی کند و آبرامز مجبور شد که از نیمی از بازیگران سریال برای ایفای نقش سایر تست بگیرد اما در نهایت جاش هالوی توانست نقش سایر را از رقبا برباید و در مدت ۶ فصل به شخصیت محبوب تماشاگران و ستاره ای نوظهور تبدیل شود.


۴- «مایکل اسکات» در سریال اداره

 نقش های تلویزیونی که حتی بزرگ ترین بازیگران هالیوود نیز آرزوی داشتن آن ها را داشتند

استیو کارل به خاطر بازی استادانه و تحسین برانگیز خود در نقش مایکل اسکات در سریال «اداره» (The Office) به یک ستاره تبدیل شد. وقتی که مسئولان شبکه ی NBC تصمیم گرفتند سریال کمدی ساخته ی ریکی گروایس و استفن مرچنت برای شبکه ی بی بی سی را با همان نام برای مخاطبان آمریکایی بازسازی کنند بازیگران متعددی برای تست دادن انتخاب کردند و اولین شخصی که برای ایفای نقش مایکل تست داد راین ویلسون بود اما سازنده ی سریال، گرِگ دانیلز به این نتیجه رسید که وی برای ایفای نقش دوایت شورت حریص قدرت انتخاب بهتری است.

بن فالکون، هانک آزاریا، باب اودنکرک و آلن تودیک همه برای ایفای این نقش تست دادند اما رییس شبکه این نقش را به پل چیاماتی برنده جایزه اسکار پیشنهاد داد ولی او نپذیرفت. در نهایت استیسی اشنایدر که از روسای کمپانی یونیورسال پیکچرز است مسئولان شبکه را تشویق کردن که استیو کارل را برای این نقش به کار گیرند و نتیجه این شد که کارل نقش را به زیبایی هر چه تمام تر ایفا کرد.


۵- «الین» در سریال سینفلد

 نقش های تلویزیونی که حتی بزرگ ترین بازیگران هالیوود نیز آرزوی داشتن آن ها را داشتند

وقتی سریال «سینفلد» (Seinfeld) برای اولین بار در سال ۱۹۸۹ پخش شد شخصیت الین بنس حتی در اپیزود اول حضور نداشت و شخصیت او بعد از آن اضافه شد که مدیران شبکه ی NBC حس کردند سریال بیش از حد مرد محور است.

لری دیوید و جری سینفلد این شخصیت را بر اساس زن های زیاد و متفاوتی که می شناختند ترسیم کردند و وقتی که دنبال بازیگری برای ایفای نقش الین می گشتند در واقع می خواستند یکی از دوستان یا آشنایان بامزه خودشان این نقش را بازی کند. رُزی اودانل و دیوید قبلاً با هم استندآپ کمدی اجرا کرده بودند از این رو او در میان کسانی قرار داشت که پتانسیل بازی در این نقش در او دیده می شد.

حتی پاتریشیا هیتون و مگان مولالی نیز مد نظر بودند. اما در نهایت قرعه به نام جولیا لوییس دریفوس افتاد که قبلا در برنامه ی زنده شنبه شب با لری دیوید دیدار کوتاهی داشته بود. وقتی دیگر بازیگران در نظر گرفته شده برای نقش الین رد شدند، دیوید نسخه ای از سناریو را برای او فرستاد و او نیز موافقت کرد.


۶- تمامی بازیگران سریال کارآگاه واقعی در فصل دوم

 نقش های تلویزیونی که حتی بزرگ ترین بازیگران هالیوود نیز آرزوی داشتن آن ها را داشتند

وقتی که سریال «کارآگاه و اقعی» (True Detective) در سال ۲۰۱۴ آغاز شد تماشاگران و منتقدان تلویزیونی از داستان جذاب و بازی های خارق العاده به ویژه وودی هارلسون و متیو مک کانهی شگفت زده شدند. همان قسمت های کوتاه نیز نامزدی ها و جوایز متعددی را بدست آورد به همین دلیل چراغ قرمز برای فصل دوم نیز داده شد و نیمی از بازیگران هالیوود خواستار حضور در آن بودند.

برای فصل دوم اسم بازیگرانی مانند الیزابت موس، جسیکا چستین، برد پیت، مایکل فاسبندر، کریستین بیل، کیت بلنشت، ایوان مک گرگور و خواکین فینیکس نیز به گوش رسید اما در نهایت وینس واون، کالین فارل، تیلور کیش و راشل مک آدامز برای این فصل انتخاب شدند و باید منتظر فصل سوم نیز باشیم.


۷- «نیگان» در سریال مرده متحرک

 نقش های تلویزیونی که حتی بزرگ ترین بازیگران هالیوود نیز آرزوی داشتن آن ها را داشتند

طرفداران سریال «مرده متحرک» (Walking Dead) ماه ها مشتاقانه منتظر ماندند تا شخصیت نیگان که شرورترین و بدذات ترین شخصیت منفی داستان بود معرفی شود. البته تولید کنندگان سریال در ابتدا باید بهترین بازیگر را برای ایفای نقش انتخاب می کردند.

هنری رولینز خواننده و بازیگر سرشناس گفته بود که در ابتدا وی قرار بوده این نقش را ایفا کند. رابرت کرکمن، سازنده سریال گفته است که وی ابتدا جان هام را برای ایفای نقش نیگان در نظر داشته است و هام نیز علاقه ی خود را به این نقش اعلام کرده بود. گرت دیلهانت نیز در رسانه های اجتماعی علاقه ی خود را به ایفای این نقش اعلام کرده بود اما در نهایت جفری دین مورگان برای این نقش انتخاب شد.


۸- «چندلر» در سریال دوستان

 نقش های تلویزیونی که حتی بزرگ ترین بازیگران هالیوود نیز آرزوی داشتن آن ها را داشتند

گروهی از بازیگران جدید و جوان در سال ۱۹۹۴ بازی در سریالی از شبکه ی NBC را آغاز کردند که در ابتدا «شش از یک» (Six of One) نامیده می شد از جمله جین کراکوفسکی، اریک مک کورمک و وینس واون. شاید نقشی که در سریال «دوستان» (Friends) بیش از همه طرفدار داشت شخصیت چندلر بینگ بود.

مارتا کاوفمن، از سازندگان سریال می گوید که متیو پری بهترین انتخاب برای این نقش بود اما در آن زمان در دسترس نبود. بعد از تست های فراوان کریگ بیرکو که توسط متیو پری برای این نقش پیشنهاد و آموزش دیده بود نزدیک بود نقش را بر عهده بگیرد اما یکی از مدیران شبکه بر این باور بود که وی در عمق وجودش خشمگین است و برای این نقش مناسب به نظر نمی رسد.

انتخاب دیگر جان کرایر بود که در آن زمان در لندن مشغول بازی در یک نمایش بود که از وی خواسته شد برای تست دادن به آمریکا برود. اما در نهایت متیو پری از پروژه ای که قصد بازی در آن داشت کناره گیری کرده و بعد از تغییر پیدا کردن اسم سریال نقش خود را در تاریخ تلویزیون جاودانه کرد.


۹- «اولیویا پوپ» در سریال رسوایی

 نقش های تلویزیونی که حتی بزرگ ترین بازیگران هالیوود نیز آرزوی داشتن آن ها را داشتند

وقتی خبر رسید که شوندا ریمز، خالق سریال «آناتومی گری» قصد ساخت یک سریال تازه را دارد بسیاری از بازیگران زن علاقمندی خود برای کار با او را اعلام کردند. این سریال «رسوایی» (Scandal) نام داشته و مانند سریال قبلی ریمز بیشتر نقش های اصلی بر عهده ی زنان بود به ویژه نقش اصلی سریال که الیویا پوپ نام داشت.

به گفته ی ریمز در ابتدا گفته شد که کانی بریتون بهترین گزینه برای ایفای این نقش است. ریمر این نقش را بر اساس یک شخصیت واقعی که آفریقایی آمریکایی بود نوشت و می خواست که شخصی با همان مشخصات این نقش را بر عهده بگیرد.

گابریله یونیون گفته بود که از افراد اصلی برای ایفای این نقش بوده و می دانسته که نیمی از زن های رنگین پوست هالیوود برای ایفای این نقش آماده بودند. وی توانست به مراحل پایانی انتخاب بازیگر این نقش نزدیک شود. تاراجی پی هنسون نیز در این رقابت حضور داشت اما می دانست که شانس زیادی ندارد. در نهایت کری واشنگتن این نقش را بدست آورد.


۱۰- دکتر در فیلم دکتر هو

 نقش های تلویزیونی که حتی بزرگ ترین بازیگران هالیوود نیز آرزوی داشتن آن ها را داشتند

در سال ۲۰۰۵ و پس از یک دهه دوری از تلویزیون، شبکه ی بی بی سی سریال علمی تخیلی «دکتر هو» (Doctor Who) را از نو راه اندازی کرد و مهم ترین موضوع نیز پیدا کردن بازیگری برای ایفای نقش دکتر بود، استاد زمانی که از یک سیاره ی دیگر می آمد و زمان و فضا برای او معنایی نداشت.

تهیه کنندگان سریال برای نقش نهمین دکتر بازیگر سرشناس و بزرگی مانند هیو گرانت را مد نظر داشتند ولی گرانت گفته بود که هر چند از انتخاب شدن برای این نقش به خود می بالد اما آن را نپذیرفت. آلن کامینگز، بازیگر سرشناس اسکاتلندی نیز گفته بود که یکی از سازندگان سریال از او برای ایفای نقش دکتر دعوت کرده است و اگر چه وی برای این نقش مشکلی نداشت اما وقتی که فهمید ۸ ماه از سال را باید در منطقه ای نزدیک به محل فیلم برداری در نقطه ای دوردست در شهر کاردیف ولز بگذراند کمی شرایط پیچیده شد. در نهایت کریستوفر اکلستون نقش دکتر را بر عهده گرفت.


منبع: برترینها

امشب در «امی» چه خبر است؟

روزنامه تماشاگران امروز – احسان خراسانی: امشب و در لس آنجلس آمریکا یکی از بزرگ ترین جشن های سال برگزار خواهدشد. جشنی که از مدت ها قبل و درست بعد از اعلام نامزدهای دریافت جوایز، علاقه مندان مخصوص خودش را منتظر نگه داشته. جشنی که اغلب از آن به عنوان اسکار تلویزیون یاد می کنند. شاید تا الان حدس زده باشید که این کدام جشن است.

یک بار دیگر به محل برگزاری دقت کنید. بله؛ لس آنجلس، همان جایی که هر سال میزبانی این جشن را برعهده دارد. حالا دیگر حتما متوجه شدید که درباره مراسم بزرگ «اِمی» (Emmy) صحبت می کنیم. بزرگ ترین جشن تلویزیونی که در آن هر سال برندگان بهترین آثار هنری جوایز خود را دریافت می کنند.

این شصت و نهمین مراسم «امی» خواهدبود که امشب در آمریکا برگزار می شود و بدون شک طبق معمول هر سال میلیون ها نفر منتظر اعلام برنده ها خواهندبود.

جالب است بدانید این مراسم هر سال بین چهار شبکه تلویزیونی «ای بی س»، «سی بی اس»، «فاکس» و «ان بی سی» در حال گردش است و امسال دوباره نوبت «سی بی اس» شده تا این مراسم را به صورت زنده پخش کند. همچنین «استیون کولبر»، تهیه کننده و مجری مشهور آمریکایی، اجرای مراسم را برعهده خواهدداشت. بعد از این توضیحات بد نیست نگاهی داشته باشیم بر نامزدهای دریافت جوایز این مراسم:

در بین نامزدها، سریال معروف «وست ورلد» (Westworld) و برنامه تلویزیونی «Saturday Night» بیش از ۴۰ نامزد، بهترین آمار از این حیث را به خود اختصاص داده اند. البته از این عبور نکنیم که ازدیاد برنامه های تلویزیونی باعث شد که ۲۱ هزار عضو رای دهنده، مجبور به کنار گذاشتن برخی از آثار شوند. با این وجود، در بین نامزدهای دریافت جایزه، چشم مان به سورپرایزهای زیادی بر می خورد. همین که مجموعه «وست ورلد» با وجود تنها یک فصل اکران، ۲۲ نامزد در بین بهترین ها دارد، خیلی ها را شگفت زده کرده.

چند سالی بود که برنامه های مربوط به یک ژانر خاص، توجه زیادی را به خودشان جلب نمی کردند اما «وست ورلد» توانست سرانجام توجه آکادمی را به خود جلب کند.

از دیگر سورپرایزها می توان به مجموعه «نابغه» اشاره کرد، مجموعه ای ساخته شبکه «نشنال جئوگرافیک» که در زمان پخش، تبلیغ چندانی انجام نداد ولی اکنون نامش در میان کاندیداهای دریافت جایزه امی در بخش های همچون جمله بهترین سریال و بهترین کارگردان، دیده می شود.

از بزرگ ترین آثار نادیده گرفته شده هم می توان به «آمریکایی ها» اشاره کرد. بعد از اینکه آکادمی این سریال جاسوسی شبکه FX را کشف کرد، خیلی ها انتظار داشتند که آمریکایی ها در میان نامزدها قرار بگیرد، اما این اتفاق نیفتاد. اگرچه این فیلم نمایندگانی از جمله «کری راسل» و «متیو ریس» در بین بهترین بازیگران دارد. حالا بد نیست نگاهی داشته باشیم روی آثار و افرادی که برای دریافت جایزه در مراسم امشب شانس بیشتری دارند و انتظار می رود که برنده شوند:

سرگذشت ندیمه (نامزد بهترین سریال درام):

 امشب در «امی» چه خبر است؟

این سریال براساس رمانی نوشته «مارگارت اتوود» که در سال ۱۹۸۵ آن را نوشته، ساخته شده. داستان اصلی درباره وقایع بعد از ترور رییس جمهور آمریکا و به گلوله بستن تمامی اعضای کنگره است. بعد از این اتفاق حکومت جدیدی در کشور آمریکا به وجود می آید کدر آن آزادی های مردم از بین می روند و هیچ دینی به جز دین رسمی کشور به رسمیت شناخته نمی شود.

طبق گفته کارشناسان، این فیلم را می توان یکی از درام های سیاسی لقب داد که در عوض شدن جشن مراسم امشب هم نقش زیادی خواهدداشت. انتظار می رود با صحبت درباره این فیلم در امی ۲۰۱۷، صحبت ها درباره دونالد ترامپ هم بیشتر شود چرا که بسیاری از صحنه های فیلم جنبه سیاسی هم دارند. مخصوصا حضور استیون کولبر روی سن، باعث بیشتر شدن صحبت های سیاسی درباره رییس جمهور فعلی آمریکا خواهدشد. چون کولبر پیش از این گفته بود: «مهم ترین و بزرگ ترین ستاره تلویزیون در یک سال اخیر کسی نبوده جز دونالد ترامپ!»


معاون رییس جمهور (نامزد بهترین سریال کمدی):

 امشب در «امی» چه خبر است؟

سریال «Veep» داستان یک سناتور ایالات متحده آمریکا را روایت می کند که این فرد موفق به رسیدن به مقام معاونت رییس جمهور می شود. اما اتفاقات جالب داستان جایی رقم میخورد که هیچ چیز مطابق انتظار پیش نمی رود و شرایط برای خانم «سلینا میر» دقیقا همان طور رقم می خورد که دوستانش به او اخطار داده بودند. بازیگر نقش اول این سریال «جولیا لوییس دریفوس» است. او همچنین برای دریافت جایزه بهترین بازیگر زن در فیلم های کمدی نیز در بین نامزدها قرار گرفته است.


الیزابت ماس (نامزد بهترین بازیگر زن دارم):

 امشب در «امی» چه خبر است؟

ماس برای ایفای نقش در سریال پرطرفدار «The Handmaid’s Tale» نامزد شده و احتمال اینکه امشب جایزه را برای خود کند بسیار بالاست. او که ۳۵ سال دارد و کار حرفه ای اش را از سال ۱۹۹۰ شروع کرده، در تیم تهیه کنندگی این سریال ۱۰ قسمتی هم حضور دارد. ماس پیش از این نیز هشت بار توسط آکادمی به عنوان نامزد در لیست قرار گرفته بود اما به جرات می توان گفت این اولین باری ست که همه به طور مشترک ضمن تحسین بازی نظیر او، اعتقاد دارند که ماس لایق این جایزه است.


میلو ونتیمیگلیا (نامزد بهترین بازیگر مرد درام):

 امشب در «امی» چه خبر است؟

اگر پیش از این سریال «قهرمانان» را دیده باشید، به یاد خواهیدآورد که ونتیمیگلیا در نقش «پیتر پترلی» بازی فوق العاده ای را از خود به نمایش گذاشت. او حالا برای ایفای نقش در سریال «This is Us» نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد در سریال های درام شده است.


جسیکا لانگ (نامزد بهترین بازیگر زن سریال محدود تلویزیونی):

 امشب در «امی» چه خبر است؟

لانگ بدون شک یکی از پرافتخارترین بازیگرانی است که امشب شانس بردن جایزه را دارد. او که پیش از این پنج بار برنده جایزه گلدن گلوپ و دو بار برنده جایزه اسکار شده، امشب برای ایفای نقش در سریال «Feud» بین نامزدها قرار گرفته و البته چهره مهم دیگری به نام «نیکول کیدمن»، برای ایفای نقش در سریال «Big Little Lies» شانس برنده شدن را دارد.


رابرت دنیرو (نامزد بهترین بازیگر مرد سریال محدود تلویزیونی):

 امشب در «امی» چه خبر است؟

چه اسمی بزرگ تر از رابرت دنیرو ۷۴ ساله آمریکایی برای دریافت این جایزه؟ فراموش نمی کنیم که او سال ۲۰۱۵ به عنوان بزرگ ترین بازیگر تاریخ سینما انتخاب شد و حالا امشب فرصت این را دارد که برای بازی در سریال «The Wizard Of Lies» یکی از جوایز مهم امی ۲۰۱۷ را دریافت کند.


منبع: برترینها

جشنواره فیلم هامبورگ میزبان «مالاریا»

فیلم سینمایی «مالاریا» ساخته پرویز شهبازی در جشنواره بین المللی هامبورگ آلمان شرکت می کند.

فیلم سینمایی «مالاریا» ساخته پرویز شهبازی و تهیه کنندگی مسعود ردایی در تداوم حضورهای بین المللی خود در بیست و هفتمین دوره جشنواره بین المللی هامبورگ آلمان شرکت می کند.

این جشنواره هر ساله از پنجم تا چهاردهم اکتبر مصادف با ۱۳ تا ۲۲ مهر ماه در شهر هامبورگ آلمان برگزار می شود.

«مالاریا» با احتساب جشنواره هایی که در ماه های سپتامبر و اکتبر ۲۰۱۷ یعنی شهریور و مهر ۹۶ در آنها حضور دارد جمعا در ۲۸ جشنواره بین المللی شرکت و تاکنون ۵ جایزه بین المللی به عنوان بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر زن دریافت کرده است.

این فیلم در بخش مسابقه دهمین دوره جشنواره فیلم های ایرانی سانفرانسیسکو آمریکا در تاریخ ۲۳ و ۲۴ سپتامبر روی پرده می رود.

پخش بین المللی «مالاریا» را دریم لب فیلمز به مدیریت نسرین میرشب و پخش داخل کشور را فیلمیران به مدیریت علی سرتیپی بر عهده دارد.

اکران سراسری «مالاریا» در سینماهای داخل کشور در اوایل پاییز ۹۶ و پس از آن اکران بین المللی آن در اروپا و آسیا و آمریکای شمالی آغاز می شود.


منبع: عصرایران

دی‌کاپریو در جمع دوچرخه‌سواران نیویورک

لئوناردو دی‌کاپریو به تنهایی در نیویورک دوچرخه سواری کرد تا حمایت خود را از محیط زیست اعلام کند.

بازیگر ۴۲ ساله برنده جایزه اسکار که طرفدار محیط زیست است از دوچرخه کرایه‌ای شهری برای سفرهای درون شهری‌اش استفاده می‌کند تا میزان تولید کربنی که با اتومبیل‌های تک سرنشین تولید می‌شود، کاهش یابد.

به گزارش مهر به نقل از دیلی میل، وی بارها در حالی که با لباسی ساده و بدون جلب توجه در حال عبور از خیابان‌های شهر و در میان مردم است، مشاهده شده است.

دی کاپریو که به عنوان سفیر سازمان ملل در حمایت از محیط زیست فعالیت دارد، چندی پیش نسبت به تهدید اقیانوس‌ها با از بین رفتن اکوسیستم دریاها هشدار داده بود.

سال پیش جان کری نیز در حمایت از تلاش‌های این بازیگر سرشناس از دی کاپریو به عنوان فعالی متعهد یاد کرده و حضور این برنده اسکار برای حمایت از محیط زیست را فرصت مغتنمی برای حمایت از منابع طبیعی خوانده بود.


منبع: عصرایران

۱۰ فیلم ایرانی کاندیدای معرفی به اسکار

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، هیات معرفی فیلم ایرانی در سال جاری طبق سنوات گذشته، با میزبانی بنیاد سینمایی فارابی و تعامل مستقیم با خانه سینما و سازمان سینمایی و امور سمعی و بصری، سازماندهی شده است.سیروس الوند (کارگردان)، مجید انتظامی (آهنگساز)، محمد بزرگ نیا (کارگردان)، کمال تبریزی (کارگردان)، سید جمال ساداتیان (تهیه کننده)، رسول صدرعاملی (کارگردان)، جواد طوسی (منتقد)، رضا کیانیان (بازیگر) و امیر اسفندیاری (معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی) در سال جاری در این کمیته عضویت دارند.«علیرضا تابش» مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در نخستین نشست این هیات ضمن خوشامدگویی به اعضاء و اشاره به پیچیدگی‌هایی که در تشکیل این هیات وجود دارد، گفت: طبق روال هر ساله، نامه‌ای به ریاست سازمان سینمایی در خصوص نحوه تشکیل هیات ارسال شد و طی مکاتباتی جداگانه، فهرست نمایندگان پیشنهادی از خانه سینما و فهرست فیلم‌های برنامه اکران در فاصله مقرر یک ساله از معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی درخواست شد.
تابش افزود: با توجه به آنکه اعضاء هیأت می‌بایست در فیلم‌های فهرست برنامه اکران ذینفع به حساب نیایند، این روند کمی طولانی می‌شود. از سوی دیگر، تمایل سازمان سینمایی و بنیاد فارابی برای اینکه نمایندگان خود را از میان سینماگران نام آشنا بر گزینند، مسببی برای تعامل بهتر و کامل‌تر با خانه سینما محسوب می‌شود.وی با اشاره به اینکه در چارچوب این همکاری مثبت، بنیاد به پیشینه‌ای قابل اعتنا در میزبانی هیات معرفی فیلم که در اعلام رأی خود و دفاع از آن استقلال کامل داشته، دست یافته است، ادامه داد: نتیجه این تلاش، زمانی مشخص می‌شود که بدانیم هند _ علیرغم معرفی فیلم برای رقابت در رشته بهترین فیلم خارجی زبان از سال ۱۹۵۷_ به سه نامزدی اسکار در این رشته دست پیدا کرده و سینمای نوین ایران در بیست و دو سال اخیر که به شکلی منظم نماینده خود را به فرهنگستان معرفی کرده، دو جایزه و یک نامزدی در این رشته به دست آورده است.»
مدیرعامل این بنیاد اظهار داشت: سابقه معرفی فیلم‌های شایسته‌ای که در رویدادهای داخلی و بین‌المللی آبرومند و موفق بوده اند، در این موفقیت‌های جهانی نقشی به سزا داشته است.»در ادامه این نشست اعضاء هیات بحث تخصصی خود را با مطالعه مقررات فرهنگستان آغاز کردند که در تعریف فیلم خارجی زبان دستخوش برخی تغییرات شده است. بنا به مقررات فرهنگستان، فیلم‌هایی که حائز شرایط زیر باشند، امکان معرفی را خواهند داشت:
– تولید در خارج از ایالات متحده با دیالوگ هایی اساسا به زبانی غیر انگلیسی و امکان معرفی فیلم های بلند مستند و پویانمایی.
– نخستین اکران عمومی در کشور مبداء در فاصله زمانی یک سال گذشته (۸ مهر ۱۳۹۵ تا ۸ مهر ۱۳۹۶) به مدت یک هفته متوالی به قصد منفعت مالی تهیه کننده و صاحب سالن سینما (بنا به مدارکی که می بایست به فرهنگستان تحویل شود، این نمایش متوالی می‌بایست در حداقل یک سالن سینمای ثابت اتفاق افتاده باشد).
– برخورداری از شرایط اکران و تبلیغ بر مبنای عرف پذیرفته شده در صنعت سینما (به نحوی که اکران صرفاً برای معرفی فیلم به اسکار ترتیب داده نشده باشد و حداقل سه تبلیغ منتشره برای فیلم موید نمایش آن در یک هفته متوالی در یک سالن سینمای ثابت باشد).
– عدم پخش عمومی پیش از آغاز اکران سینمایی به هر صورتی (به جز نمایش های غیر انتفاعی فرهنگی).
– ارائه گواهی کشور معرفی کننده مبنی بر حضور اتباع و یا مقیمان کشور معرفی کننده در مقام عوامل خلاق تولید و مؤلف فیلم.
– عدم ضرورت نمایش عمومی فیلم معرفی شده در ایالات متحده.
اعضاء هیأت، پس از بررسی مقررات، به دنبال طرح مباحثاتی مختلف، امیر اسفندیاری را به عنوان سخنگو انتخاب کردند.
اسفندیاری سخنگوی هیأت نیز در این خصوص گفت: «در مرحله اول، بازخوانی مقررات، انتخاب سخنگو و بررسی فهرست فیلم‌های اکران شده و حتی حاضر در نوبت اکران در فاصله زمانی مورد نظر که از معاونت ارزشیابی و نظارت دریافت شده است، به اتمام رسید.وی افزود: در نهایت، از میان ۱۰۳ فیلمی که در فهرست فیلم های قابل بررسی قرار گرفته بودند، اعضاء هیأت، ده فیلم را برای بررسی بیشتر در مراحل بعدی برگزیدند. ده فیلمی که در فهرست کوتاه قرار دارند، به ترتیب حروف الفبا عبارتند از:
– «برادرم خسرو» ساخته احسان بیگلری
– «بیست و یک روز بعد» ساخته سید محمد رضا خردمندان
– «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» ساخته حمید رضا قربانی
– «رگ خواب» ساخته حمید نعمت الله
– «لاک قرمز» ساخته سید جمال سید حاتمی
– «ماجرای نیمروز» ساخته محمد حسین مهدویان
– «مالاریا» ساخته پرویز شهبازی
– «نفس» ساخته نرگس آبیار
– «وارونگی» ساخته بهنام بهزادی
– «ویلایی‌ها» ساخته منیر قیدی
اعضاء هیأت پس از بررسی مجدد فهرست کوتاه، به شاخصه هایی چون حضور پنج فیلم اول، دو فیلم مقاومت و دو اثر فیلمسازان زن در فهرست کوتاه توجهی ویژه نشان دادند.».


منبع: بهارنیوز

دی‌کاپریو به دوچرخه‎سواران‌نیویورک پیوست

بازیگر ۴۲ ساله برنده جایزه اسکار که طرفدار محیط زیست است از دوچرخه کرایه‌ای شهری برای سفرهای درون شهری‌اش استفاده می‌کند تا میزان تولید کربنی که با اتومبیل‌های تک سرنشین تولید می‌شود، کاهش یابد. وی بارها در حالی که با لباسی ساده و بدون جلب توجه در حال عبور از خیابان‌های شهر و در میان مردم است، مشاهده شده است.دی کاپریو که به عنوان سفیر سازمان ملل در حمایت از محیط زیست فعالیت دارد، چندی پیش نسبت به تهدید اقیانوس‌ها با از بین رفتن اکوسیستم دریاها هشدار داده بود.سال پیش جان کری نیز در حمایت از تلاش‌های این بازیگر سرشناس از دی کاپریو به عنوان فعالی متعهد یاد کرده و حضور این برنده اسکار برای حمایت از محیط زیست را فرصت مغتنمی برای حمایت از منابع طبیعی خوانده بود.


منبع: بهارنیوز

اکران یک فیلم رفع توقیفی بعد از محرم

این کارگردان که فیلم‌اش به عنوان یکی از پنج فیلم رفع توقیف شده و آماده نمایش اعلام شده است در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد: خوشحالم که پس از حدود سه سال «پارادایس» پروانه نمایش گرفت و از این بابت از آقای داروغه‌زاده و تیم همراهش تشکر می‌کنم چون در این سال‌ها پروانه نمایش این فیلم راکد و بلاتکلیف مانده بود.


او درباره تغییراتی که برای صدور مجوز نمایش در «پارادایس» اعمال شده است، گفت: علی‌رغم اینکه تغییرات زیاد است، اما با این حال از اعضای شورای پروانه نمایش به ویژه آقای اسفندیاری که به نمایندگی از شورا با من در ارتباط بود، تشکر می‌کنم چون سعی شد تعامل وجود داشته باشد. برای تغییراتی که مدنظر بود یک لیست اصلاحیه به من دادند که خیلی از موارد را با آقای اسفندیاری صحبت کردم و راهی برای آن‌ها پیدا کردیم. به این ترتیب تغییرات و صداگذاری‌هایی دوباره انجام شد و در نهایت فیلم از نظر محتوا و خط داستانی به هیچ وجه دچار تغییر نشده است.

عطشانی خاطرنشان کرد:‌ با تعامل میان طرفین، این نگرانی که ممکن است بخش‌هایی از فیلم برخی‌ را دچار سوءبرداشت کند از فیلم مرتفع شده و مطمئن هستم «پارادایس» برای مخاطب جذاب خواهد بود، چون اگرچه فضای جدیدی دارد اما نمونه‌های تقریبا مشابه آن و نوع کمدی فیلم به شدت مورد توجه قرار خواهد گرفت. ضمن اینکه فیلم پیام خوبی خواهد داشت و  امیدوارم مردم در اکران با آن همراهی کنند.

وی با قدردانی از علیرضا رضاداد برای همراهی کردن در مسیر مشکلات این فیلم اضافه کرد: آقای حبیب اسماعیلی (مدیر پخش رسانه فیلمسازان) به عنوان پخش‌کننده این فیلم، در این مدت پیگیری‌هایی را برای اکران انجام داده و طبق صحبتی که کردیم ان شاءالله فیلم بعد از دهه محرم اکران می‌شود. امیدوارم بتوانیم شرایطی را با همراهی بازیگران و عوامل فیلم فراهم کنیم که «پارادایس» هر چه بهتر دیده شود.

در خلاصه داستان «پارادایس» آمده است: «دو طلبه جوان می‌خواهند برای شرکت در سمیناری دانشگاهی پیرامون ادیان به آلمان بروند. رئیس حوزه علمیه آن‌ها که حاج آقا فراستی نام دارد، راه سفر را بر آن‌ها می‌بندد. طلبه‌های جوان ویزایی هم برای او می‌گیرند و او را با خود به آلمان می‌برند.» مهران رجبی، جواد عزتی، محمدعلی نجفیان، سامان صفاری و بیتا عطشانی از جمله بازیگران ایرانی این فیلم که به نویسندگی مهدی علی‌میرزایی و تهیه‌کنندگی علی عطشانی ساخته شده، هستند.


منبع: بهارنیوز

گلاب آدینه دوباره سیاه شد/ شیرهای خان بابا سلطنه در نوفل‌ لوشاتو (+فیلم)

شیرهای خان بابا سلطنه قرار بود از مرزهای ایران دفاع کنند، اما به ایران نرسیدند. این سومین باریست که گلاب آدینه نقش سیاه، این چهرها تئاتر سنتی ایران را بازی می‌کند.

عصر ایران – فرزانه ابراهیم‌زاده – شیرهای خان بابا سلطنه مدتی‌است که مهمان تماشاخانه شهرزاد در خیابان نوفل‌لوشاتو هستند. شیرهایی که به دستور خان بابا سلطنه از ایران و ماچین شکار شدند تا از مرز کشوراش، مواظبت کنند. اما داستان آنطور که فکر می‌کنید پیش نمی‌رود. همه چیز در حلقه یک نمایش شاد سنتی گره می‌خورد که گویی ترکیبی نو از آیین‌های نمایشی ایرانی‌است.

شیرهای خان بابا سلطنه داستان سرزمینی‌‌است که حاکم آن، خان بابا سلطنه برای دفاع از مرزهایش تصمیم می‌گیرد شیری را به خدمت بگیرد. اما این شیر در راه رسیدن به قصر خان بابا، توسط عده‌ای ربوده می‌شود و اطرافیان ناگزیر سیاهی را جایگزین این شیر می‌کنند. در این نمایش افشین هاشمی با تلیق تئاتر شادی آور ایرانی مثل تخته حوضی و آیین‌ّهای نمایشی سوگ و حماسی ماننده تعزیه داستان را روایت می‌کند.


منبع: عصرایران

طراح لباس سریال «شهرزاد»: سال هاست از رنگ ها دور شدیم/ انتخاب رنگ لباس زنان در «شهرزاد» جسورانه بود

طراح لباس سریال «شهرزاد» از تفاوت طراحی لباس‌ها در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی و خط قرمزهایی که در این زمینه‌ وجود دارد، سخن گفت.

ژاله زکی‌زاده در گفت‌وگویی با ایسنا درباره اینکه چقدر طراحی‌های لباس سریال «شهرزاد» از مستندات تاریخی و چقدر از قدرت تخیل بهره گرفته شده است، اظهار کرد: خوشبختانه تصاویر و فیلم‌های زیادی از آن دوره تاریخی وجود دارد که می‌توان به آن‌ها استناد کرد، ولی در انتخاب رنگ و مدل لباس‌ها تا اندازه‌ای از قدرت تخیل بهره گرفته شده است.

سال هاست از رنگ ها دور شدیم/انتخاب رنگ لباس‌های «شهرزاد» جسورانه بود

او درباره بهره‌گیری از روانشناسی رنگ در طراحی لباس سریال «شهرزاد»، گفت: روانشناسی رنگ در طراحی لباس بسیار موثر است، اما باید دید که مردم چقدر این تأثیری که ما از رنگ‌ها گرفتیم را متوجه‌ شده‌اند. اگر مخاطبان نیز همان برداشت‌ها را کرده باشند به این معنی است که کار ما نیز درست و روانشناسی رنگ‌ها تأثیرگذار بوده است.

این طراح لباس درباره تاثیر فیلمنامه بر طراحی لباس شخصیت‌ها، توضیح داد: طراحی لباس بدون خواندن فیلمنامه محال است. وقتی فیلمنامه را می‌خوانیم تصوراتمان از شخصیت‌ها را ترسیم می‌کنیم؛ چراکه فیلمنامه شخصیت را تعریف می‌کند و ما بر اساس تعریف فیلمنامه و تأثیر و روانشناسی رنگ‌ها، مستندات و سلیقه لباس‌ها طراحی می‌کنیم.

او در پاسخ به این پرسش که آیا برای انتخاب رنگ لباس‌ شخصیت‌های سریال «شهرزاد» هماهنگی‌ بین گروه طراحی لباس و صحنه وجود دارد؟ بیان کرد: بله طبیعتاً میان گروه طراحی لباس و صحنه هماهنگی و تبادلاتی وجود دارد؛ به عنوان مثال من برای طراحی لباس هر یک از شخصیت‌ها، دکورها را می‌بینم و بعد بر اساس رنگ غالب دکورها طراحی لباس را انجام می‌دهم.

سال هاست از رنگ ها دور شدیم/انتخاب رنگ لباس‌های «شهرزاد» جسورانه بود

زکی‌زاده که پیشتر طراحی لباس سریال‌های تلویزیونی همچون «شوق پرواز» و «مختارنامه» را برعهده داشته، درباره تاثیر خطرقرمزها در بهتر دیده شدن طراحی لباس مجموعه‌ها نمایشی، گفت: خط قرمزها در هر صورت وجود دارد که در تلویزیون زیادتر از سینما و شبکه خانگی است. به عنوان مثال در شبکه نمایش خانگی دست ما در انتخاب رنگ‌ها بازتر است. به طور کلی هر چقدر دست آدم چه از نظر ممیزی و چه از نظر متریال، زمان، پول و… بازتر باشد، خلاقیت هم بیشتر می‌شود. اما با این وجود از آنجا که واقعا ایرانی‌ها خلاقیت دارند، با محدودیت‌هایی که وجود دارد باز هم دوستانی که در پروژه‌های مختلف طراحی لباس انجام می‌دهند، کارهای خوبی ارائه می‌دهند.

سال هاست از رنگ ها دور شدیم/انتخاب رنگ لباس‌های «شهرزاد» جسورانه بود

او اضافه کرد: می‌توان گفت که ما در سریال «شهرزاد» جسورانه رنگ‌ها را انتخاب کردیم؛ به عنوان مثال کمتر دیده شده که در آثار نمایشی یا به طور کلی در جامعه از رنگ قرمز تند استفاده شد. ما سال‌هاست که از رنگ‌ها دور شده‌ایم و این موضوع حتی در پوشش جامعه ما نیز نمود دارد. به همین خاطر هم فکر می‌کنم یکی از دلایلی که لباس‌های سریال «شهرزاد» مورد پسند برخی از مخاطبان قرار گرفته، انتخاب رنگ‌های جسورانه است. اما به طور کلی نمی‌توان گفت که موفقیت هر پروژه‌ای در زمینه طراحی لباس در شبکه نمایش خانگی یا سینما تنها به خاطر کم بودن ممیزی‌ها است بلکه موفقیت هر پروژه‌ای در هر مدیومی بستگی به عوامل متفاوتی دارد.

این طراح لباس درباره تکراری نبودن لباس‌ شخصیت‌های اصلی زن سریال «شهرزاد»، بیان کرد: تقریباً سعی می‌کنیم که به خاطر تنوع، از لباس‌هایی که داریم کمتر استفاده کنیم؛ البته خود آقای فتحی نیز دوست ندارد که لباس بازیگران خیلی تکرار شود. البته این موضوع درباره لباس‌ آقایان صدق نمی‌کند. همان‌طور که می‌دانید دنیای مد توسط خانم‌ها می‌چرخد و با وجود پیشرفت‌های زیاد در حوزه مد، لباس آقایان در سال‌های اخیر چندان تغییری نکرده و فقط در همان مدل‌های سابق و مشخص تغییراتی ایجاد شده است.


منبع: عصرایران

کنسرت شهرام ناظری در ۵ شهر اروپایی

سعید فرجپوری که این روزها در ونکوور مشغول آماده‌سازی رپرتوار کنسرت مشترک شهرام ناظری و گروه “دستان” است؛ گفت: قرار است از اواخر نوامبر و اوایل دسامبر (دی ماه) گروه “دستان” تور کنسرت‌هایی را به همراه استاد شهرام ناظری در اروپا برگزار کند. این کار در چند بخش اجرا می‌شود؛ بخشی از این کنسرت، کار جدیدی است که من آهنگسازی آن را انجام داده‌ام و به صورت باکلام است. قطعات این بخش روی اشعاری از حافظ و سایه (هوشنگ ابتهاج) و در فضای بیات ترک ساخته شده است به اضافه تصنیفی از آقای ناظری براساس شعری از عراقی البته قطعه ضربی بدون کلام نیز در این بخش وجود دارد. قرار است در بخش‌هایی روی این قطعات ضربی؛ آواز خوانده شود. در ادامه برنامه مانند همیشه یک بخش سازی بدون کلام را اجرا خواهیم کرد. این بخش توسط آقای حسین بهروزی‌نیا آهنگسازی و طراحی شده است. البته برای قسمت‌هایی از بخش دوم کنسرت نیز چند تصنیف کردی و فارسی خاطره‌انگیز درنظر گرفته‌ایم.

وی همچنین عنوان کرد: در گروه “دستان” ما چند سالی بود که همکاری جدیدی با آقای شهرام ناظری نداشتیم و کارهای مختلف دیگری انجام می‌دادیم. از نظر شیوه‌ی اجرایی و شیوه آهنگسازی روال کاری گروه “دستان” مشخص است و این روال در ادامه کارهایی صورت می‌گیرد که در گذشته انجام داده‌ایم.

فرجپوری ادامه داد: ذائقه موسیقی ایرانی و ریشه در سنت که مشخصه‌ی موسیقی ما محسوب می‌شود همواره در مسیر حرکتی گروه “دستان” لحاظ شده است. به عنوان مثال من؛ شخصا در آهنگسازی، بسیار به محوریت ملودی توجه می‌کنم. رنگ‌آمیزی که در کارهای گروه دستان انجام می‌شود مربوط به همین شاخصه‌هایی است که در موسیقی ایرانی وجود دارد. کنسرت گروه “دستان” با شهرام ناظری نیز در ادامه همان روند است.

این موسیقیدان درباره همکاری گروه “دستان” با شهرام ناظری گفت: خیلی وقت بود که ما می‌خواستیم این همکاری، دوباره شکل بگیرد ولی موقعیتش پیش نمی‌آمد؛ ما هر کدام کارهایی داشتیم و مشغول آنها بودیم و آقای شهرام ناظری هم مشغول کارها و طرح‌های دیگری بودند. بالاخره برای این زمان خاص قرار همکاری مشترک را گذاشتیم. این کنسرت در پنج شهر اروپایی شامل کلن، برلین، بروکسل، یوتوبوری و استکهلم برگزار خواهد شد.. اعضای دستان همان ترکیب همیشگی شامل آقایان حمید متبسم، حسین بهروزی نیا، پژمان حدادی، بهنام سامانی و بنده خواهند بود.

فرج پوری همچنین درباره تفاوت شرایط کنسرت در ایران با کشورهای اروپایی گفت: به طور طبیعی مشکلات و موانعی که به موضوع “گرفتن مجوز” مربوط می‌شود در خارج از ایران وجود ندارد. یعنی شما هر وقت بخواهید برنامه‌ای را برگزار کنید بدون اینکه لازم باشد از جایی اجازه بگیرید، با سالنی که قرار است برنامه‌تان را آنجا برگزار کنید؛ مذاکره خواهید کرد. اما این بخشی از ماجرای تفاوت برگزاری کنسرت در ایران با اروپاست. تفاوت مهم در این زمینه به مسئله هزینه‌های برگزاری کنسرت بازمی‌گردد؛ واقعا برگزاری کنسرت در ایران از نظر هزینه‌های مالی سخت‌تر از اروپاست.

وی همچنین عنوان کرد: در گذشته برگزاری کنسرت در ایران با هزینه‌های بسیار کمتری انجام می‌شد اما امروز این هزینه‌ها به شکل سرسام‌آوری افزایش یافته است. در اروپا، امریکا، کانادا، هزینه اجاره انواع سالن‌های اجرا از هزینه اجاره سالن‌های اجرا در ایران پایین‌تر است. این مسئله مشکل جدی محسوب می‌شود. اگر یک برنامه‌گذار در ایران بخواهد علاوه بر پرداخت هزینه اجاره سالن، سود مالی هم داشته باشد طبیعتا مجبور است بلیت‌ها را گران‌تر بفروشد و این مسئله شرایط را برای مردم بسیار سخت کرده است. درست است که عده‌ای می‌توانند بلیت‌های کنسرت را با هر قیمتی که باشد؛ تهیه کنند اما این قیمت‌ها برای اکثر مردمی که علاقمند به استفاده از کنسرت‌ها و محصولات فرهنگی هستند، واقعا گران است.

عضو گروه “دستان” در ادامه افزود: دولت باید در زمینه کاهش هزینه‌های برگزاری کنسرت در ایران کمک کند تا قیمت بلیت‌ها برای مردم پایین بیاید. این حمایت‌ها به خصوص باید از موسیقی رسمی ایران صورت بگیرد تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند. موسیقی پاپ باتوجه به جنبه اینترتیمنت و سرگرم‌کننده‌اش و  تعداد شنونده‌هایی که دارد؛ شاید چندان نیاز به حمایت نداشته باشد اما در زمینه موسیقی رسمی اگر قرار باشد کنسرتی باتوجه به این هزینه‌ها برگزار شود یا اجرا نمی‌شود و یا اگر اجرا شود؛ هزینه‌اش بسیار بالا می‌رود و قطعا همه طیف‌های مردم نمی‌توانند از آن استفاده کنند.

این موسیقیدان گفت: در چنین شرایطی هر روز طیف بیشتری از مردم از امکان دستیابی به هنری که متعالی باشد و سطح فرهنگ شنیداری مردم را ارتقا بدهد، محروم می‌شوند. این زنگ خطری برای مسئولان است و ما متاسفانه روزبه‌روز شاهد تنزل سطح فرهنگ شنیداری مردم ایران هستیم. قطعا مسئولان و کارشناسان می‌دانند آثار هنری و کارهایی که فکر جدی در آنها وجود دارد و با وسواس بیشتری شکل گرفته‌اند معمولا برای ارائه با مشکل مواجه هستند و این هزینه‌های سنگین کار را بسیار سخت کرده است.شهرام ناظریسعید فرجپوریگروه “دستان”


منبع: بهارنیوز

دغدغه‌ای که قلب "لاله‌زار" را به درد آورده

به گزارش ایسنا، در شرایطی که همزمان با روز ملی سینما در روز ۲۱ شهریور مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی خبر از ثبت سینما و محور خیابان لاله‌زار داده بود، تابلوی چند سینمای قدیمی در محور این خیابان تاریخی که هنوز در فهرست آثار ملی به ثبت نرسیده است، حذف شدند.خبر حذف سینماهای لاله‌زار در روز سینما، موجب تعجب سپیده سیروس‌نیا، معاون میراث‌فرهنگی اداره‌کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران شد و او را واداشت تا از یگان حفاظت بخواهد این وضعیت را بررسی کند.

در حالیکه محمد قاصد اشرفی، رئیس انجمن سینماداران در واکنش با این خبر و در گفت‌وگو با ایسنا طبیعی برخورد کرد؛ او با تاکید بر اینکه «تمامی سینماهای خیابان لاله‌زار دارای مجوز انحلال از وزارت ارشاد هستند، به برداشتن و حذف تابلوی این سینماها از سردرشان اشاره کرد و گفت: مسئله ما برداشتن تابلوها نیست وقتی که انحلال سینما داده شده است، دیگر تابلو چه اهمیتی دارد!»

شاید یکی از مهمترین دلایل برخوردهای چند سال اخیر تا امروز با خیابان لاله‌زار را بتوان «ثبت ملی نشدن» این محور تاریخی دانست. هرچند در طول دست‌کم چهار سال گذشته، اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان تهران بارها قول آغاز مطالعات و بررسی‌ها برای ثبت ملی این خیابان را داده است، اما تا امروز هیچ‌کدام به نتیجه نرسیده‌اند.



در حالی که هربار پس از اعلام آغاز مطالعات، مطرح می‌شود که برنامه‌های متفاوتی برای این محور به عنوان یکی از بافت‌های تاریخی و هویتی شهر تهران و یکی از مسیرهای گردشگری در پایتخت تعریف می‌کنند، اما هنوز از نخستین قدم آن یعنی ثبت ملی این خیابان تاریخی خبری نیست، چه برسد به دیگر اقدامات و حتی توجه به سینماها و سالن‌های تئاتر متروکه‌ آن. تا امروز که خبر می‌رسد دست‌کم پنج تابلو از سردرِ سینماهای قرار گرفته در محور لاله‌زار مانند «سحر» و «شهرزاد» حذف شده‌اند.

سپیده سیروس‌نیا، معاون میراث‌فرهنگی اداره‌کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران نخست با تعجب از این خبر از بازدید سه هفته‌ی قبل خود از لاله‌زار می‌گوید که با چنین اتفاقی روبه‌رو نشده و ادامه می‌دهد، هرچه زودتر از نیروی یگان حفاظت استان تهران می‌خواهد تا این خیابان تاریخی را بررسی کنند.

او در ادامه در پاسخ به این‌که چرا تا امروز «خیابان لاله‌زار ثبت ملی نشده؟» به ایسنا می‌گوید: عملا از زمانی که به عنوان معاون میراث‌فرهنگی استان تهران وارد این اداره کل شده‌ام، ثبت ملی محور لاله‌زار را دستور کار قرار داده‌ام، حتی تا مدتی برخی از همکاران اداره کل نیز روی آن کار کردند، ولی باید توجه کرد که این اقدام یک کار بسیار وسیع می‌طلبد، چون فقط محور لاله‌زار نباید در دستور بررسی و مطالعه قرار گیرد، نیاز است تا یک بلوک از سمت شرق و یک بلوک از سمت غرب نیز در دستور کار باشد، حتی شاید بناهایی که در داخل کوچه‌ها قرار داشته‌اند، بسیار مهمتر از بناهای قرار گرفته در داخل محور باشند.

او با بیان این‌که در آن زمان یکسری کارها نیز انجام شدند، اما عملا به نتیجه نهایی نرسیدیم، ادامه می‌دهد: دفتر تسهیل‌گری محله‌ لاله‌زار مدتی پیش با ارائه پرونده‌هایی قصد ثبت ملی برخی از بناها در این محدوده را داشتند، که به آن‌ها اعلام کردیم بهتر است ثبت ملی محور لاله‌زار را در دستور کار قرار دهند، از سوی دیگر تا امروز برخی کارشناسان این دفتر، کارشناسان دفتر ثبت اداره کل میراث فرهنگی تهران و حتی پژوهشکده فرهنگ و هنر تا اندازه‌ای روی این پروژه کار کرده‌اند، اما هیچ کدام نتیجه نداده‌اند.



معاون میراث‌فرهنگی اداره کل میراث‌فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران با اشاره به بررسی چند بلوک در محور لاله‌زار در گذشته و توسط یک کارشناس دفتر ثبت آثار تاریخی استان تهران، ادامه می‌دهد: به نتیجه رسیدن این پروژه نیازمند کار کردن توسط یک مشاور است، چون با نیروهای سازمانی که مشغله‌های زیادی دارند، نمی‌توان چنین طرحی را به نتیجه رساند.

سیروس‌نیا با تاکید بر این که این دغدغه را بارها با معاونت میراث‌فرهنگی و مدیر کل دفتر ثبت آثار تاریخی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز مطرح کرده، بیان می‌کند: بارها به آقای طالبیان (معاون میراث‌فرهنگی) نیز گفته‌ام که با توجه به این که دفتر ثبت میراث فرهنگی استان تهران یک نفر نیرو بیشتر ندارد، نمی‌توانم عملا کاری انجام دهم و دفتری به عنوان ثبت آثار تاریخی با چند نیرو نیاز دارم تا مدت زمانی معین روی لاله‌زار مطالعه داشته باشند.

وی نبود اعتبار مناسب برای این پروژه را عامل دیگری دانست که اداره کل میراث‌فرهنگی استان تهران با آن مواجه است و می‌گوید: عملا یکی از وظایف اصلی این معاونت، قبل از انجام هر کاری ثبت حریم است، اما از سال ۸۸ به بعد، عملا هیچ اعتباری برای ثبت حریم به معاونت میراث‌فرهنگی استان تهران اختصاص داده نشده است.

او به درخواست‌هایی که این اداره کل برای اختصاص اعتبار برای چنین پروژه‌هایی از معاونت میراث‌فرهنگی سازمان میراث فرهنگی داشته، اشاره می‌کند و می‌افزاید: می‌گویند ثبت ملی جزو وظایف جاری معاونت میراث استان تهران است، در صورتی که این معاونت باید نیرو برای کار داشته باشد. کارها در اداره کل میراث‌فرهنگی استان تهران آن‌قدر زیاد است که نمی‌توانم یک نیرو را برای این کار از دست بدهم.

به اعتقاد سیروس‌نیا، اگر اعتبار مناسب برای این پروژه داده می‌شد، امکان گرفتن مشاور وجود داشت، تا در نهایت با اختصاص یک هزینه‌ی کمتر پرونده‌ی ثبتی محورلاله‌زار تهیه شود.



معاون میراث‌فرهنگی اداره کل میراث‌فرهنگی و گردشگری استان تهران پس از انجام یک‌سری پیگیری برای علت حذف برخی تابلوهای سینماهای قدیمی از خیابان‌لاله‌زار از متولیان شهری منطقه ۱۲ تهران می‌گوید: از شهرداری منطقه ۱۲، شهرداری ناحیه و نه سازمان زیباسازی هیچ کدام این کار را انجام نداده‌اند و همگی آن را رد کردند.

او با بیان این‌که وزارت ارشاد تنها نهادی است که می‌تواند به یک سینما مجوز انحلال بدهد، می‌گوید: بسیاری از سینماها مجوز انحلال دارند، اکثر سینماهای لاله‌زار که دیگر نمی‌توانند مجوز کاربری سینما داشته‌باشند از وزارت ارشاد گرفته‌اند، سینما “نادر” و “کریستال” را می‌دانم که مدت‌ها پیش این مجوز را گرفته‌اند.

معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران اضافه می‌کند: با این وجود فکر نمی‌کنم به دنبال این اقدام و صدور مجوز، حذف تابلوهای سینما در دستورِ کارِ افرادی قرار گرفته باشد.

بر اساس این گزارش، خبرگزاری ایسنا همزمان با روز ملی سینما گزارشی را به نقل از سایت سفرنویس منتشرکرد، گزارشی که در آن خیابان لاله‌زار به عنوان «گورستان سینمای دنیا» نامیده شده بود و حالا پس از گذشته چهار روز از انتشار آن گزارش، بار دیگر این سایت از نبود تابلوی سینماهایی مانند «سحر، شهرزاد، جهان و نادر و همچنین تابلوهای پاساژ لاله‌زار و چند واحد تجاری دیگر» خبر داد.

این در حالی است که فرهاد نظری، مدیر کل دفتر ثبت آثار تاریخی در روز ملی سینما در گفت‌وگویی اعلام کرده بود، «سینماها و خیابان لاله‌زار را ثبتِ ملی می‌کنیم، اما اگر سینماگران نسبت به میراث معماری حوزه خود حساس باشند، روند کارها تسریع خواهد شد.»


منبع: بهارنیوز

سایه ممیزی کمی کم‌رنگ‌تر

مرجان یگانه‌پرست- روزنامه بهار
نیمه اول امسال به ویژه در فصل تابستان، یکی از داغ‌ترین و مهم‌ترین اخبار رسیدگی به فیلم‌های توقیفی بود. فیلم‌هایی که به دلایلی زیر تیغ سانسور و توقیف مانده بودند و یکی از اولویت‌های مطالباتی سینماگران و سازندگان آثار سینمایی، رفع توقیف بود. این درخواست به درجه‌ای رسید که حتی پیش از روی کار آمدن تیم جدید دولت دوازدهم، اقدامات اولیه‌ای برای بررسی مجدد این آثار تشکیل شد. کمیته‌ای که قرار شد راهکارهایی برای خروج از این بحران ارائه کنند و مدتی در تعامل و گفتگو با سازندگان این آثار بودند و در نهایت این تعاملات و بررسی‌های کارشناسانه منجر به رفع توقیف برخی از آثار شد. علاوه بر رفع توقیف و اکران شدن فیلم هایی چون «مادر قلب اتمی»، «پریناز» و «زادبوم»، به تازگی ۵ فیلم جنجالی دیگر نیز رفع توقیف شدند. هر چند این تصمیم با اعمال تغییراتی در فیلم‌ها صورت گرفت اما خبر خوبی برای سینماگران بود.
***
رفع توقیف با اعمال تغییرات
همان طور که قبلا اعلام شده بود، فیلم‌های دارای مجوز ساخت در اولویت کمیته بررسی فیلم‌های توقیفی قرار داشت و طبق این اولویت، ۵ فیلم «خانه دختر»، «خانه پدری»، «عصبانی نیستم»، «آشغال‌های دوست داشتنی» و «پارادایس» همگی مجوز نمایش گرفتند و به زودی اکران خواهند شد.معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در این باره توضیح داد: تعداد ۱۲ فیلم در کمیته‌ای که به دستور صالحی امیری تشکیل شده بود مورد بررسی قرار گرفت که در نتیجه آن پنج فیلم با جلساتی که با تهیه کننده و کارگردان آن داشتیم اصلاحات مدنظر و پیشنهادی کمیته را پذیرفتند. از جمله اصلاحات انجام شده روی این فیلم‌ها فیلمبرداری مجدد بعضی سکانس‌ها بوده است از جمله فیلم «خانه دختر» و «پارادایس»‌، همچنین بقیه فیلم‌ها با اصلاحاتی در تدوین قابل اکران شدند. قطعا رفع توقیف‌شدن از فیلم‌ها و اکران آنها بهتر از در محاق ماندن آنها است و معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی نیز در اظهارات اخیرش اعلام کرد که با واژه توقیف موافق نیست و از تعامل با سازندگان آثار یاد کرد اماهمچنان سایه سانسور و تغییر حس می‌شود. همان طور که این مدیر سینمایی تاکید کرده است، بعضی از این فیلم‌ها به علت مسائل روز سیاسی دچار مشکل شدند و بعضی نیز به خاطر سوءتفاهماتی که به وجود آورده بودند یا برداشت‌هایی که از آنها شد اما همواره گذشت زمان مشکلات را حل کرده است. با اعمال تغییرات اینکه این آثار چقدر به نسخه اولیه خود شبیه هستند و آیا همان تاثیری را که سازنده دنبال آن بوده است را خواهد داشت یا نه، نکته‌ای اساسی است! جزییاتی از این فیلم‌ها در ادامه خواهید خواند.

فیلم جنجالی اول: «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان
  یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های توقیفی «عصبانی نیستم» ساخته رضا درمیشیان محسوب می‌شود که با حواشی بسیار هم همراه بود. کارگردان این اثر یکی از کسانی بود که مصمم پیگیر رفع توقیف شدن این اثر بود و بازیگر این فیلم نیز که این روزها جایزه‌ای بین المللی را برای بازی در فیلم اجتماعی دیگر به نام «بدون تاریخ، بدون امضا» کسب کرده است، تا مدت‌ها در حسرت نگرفتن جایزه بهترین بازیگری مرد به خاطر این فیلم بود.
خلاصه داستان: «عصبانی نیستم» داستان «نوید» با نقش‌آفرینی نوید محمدزاده دانشجوی ستاره دار و اخراجی است که برای فراهم آوردن حداقل شرایط زندگی در رویارویی با بی‌اخلاقی‌های جامعه با خود تمرین می‌کند تا «عصبانی» نباشد و در تلاش است تا دختر مورد علاقه اش «ستاره» با بازی باران کوثری را از دست ندهد. در نهایت فیلم به یک‌تراژدی منتهی می‌شود اما این‌تراژدی در نسخه به نمایش درآمده در ایران وجود نداشت.
حواشی:  فیلم سینمایی «عصبانی نیستم» ساخته رضا درمیشیان یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌هایی بود که به واسطه برخی تهدیدها، شرایط تا لغو اکران این فیلم در کاخ جشنواره فیلم فجر نیز پیش رفت اما با ۱۷ دقیقه سانسور و حذف سکانس‌های پایانی در سی و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. «عصبانی نیستم!» در شش رشته بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین تدوین، بهترین صدابردار، بهترین صداگذار، بهترین جلوه‌های ویژه کاندید شده بود که البته این جوایز در نهایت به این فیلم نرسید. بعدها هم افشا شد قرار بوده جایزه بهترین بازیگر به نوید محمدزاده اهدا شود اما شدت گرفتن حواشی باعث شده بود این جایزه به رضا عطاران داده شود. یکی از دلایل برخورد با این اثر به دلیل اشاره‌های غیرمستقیم مسائل اجتماعی به حوادث هشتاد و هشت بود، نظیر حضور در سر قبر «ندا» و فاتحه خوانی شان برای این دوست که اخیراً کشته شده است. درمیشیان نسخه کامل فیلمش را به عنوان نماینده ایران در شصت و چهارمین دوره جشنواره «برلین» نمایش داد. در نسخه کامل یک صحنه قتل و یک صحنه اعدام نیز داشت و این حضور بین المللی با حواشی در ایران همراه شد.
زمانی که این فیلم ساخته شده، سپری شده است و طبعا این فیلم می‌تواند اثراتی که از آن انتظار می‌رود را منتقل نکند. ضمن اینکه باید دید این اثر بعد از اعمال تغییرات چه تاثیری خواهد داشت؟

 فیلم جنجالی دوم: «آشغال‌های دوست‌داشتنی» محسن امیریوسفی
فیلم سینمایی «آشغال‌های دوست داشتنی» به کارگردانی محسن امیریوسفی، شاید کمتر از «عصبانی نیستم» در رسانه‌ها از آن یاد شد اما با وجود امتیازاتی قابل توجه چون نگاه اجتماعی و تکنیک‌های سینمایی، چهره این فیلم هم به دلیل ارجاعات مستقیم به حوادث سال ۱۳۸۸ ممنوعه شد و رنگ اکران را به خود ندید.
خلاصه داستان: این فیلم روایت یک مادر است که دخترش در جریان درگیری‌های سال ۱۳۸۸ دستگیر شده و حال مادر از سوی یکی از دوستانش‌ترغیب می‌شود تا برای آنکه دخترش بیش از این به دردسر نیافتد، وسایلی را به سطل آشغال بریزد و در این مسیر اتفاقات جالبی رخ می‌دهد. سوای داستان این فیلم سینمایی، «آشغال‌های دوست داشتنی» یکی از آثار قوی در حوزه جلوه‌های ویژه محسوب می‌شود و در حوزه فنی سینمای ایران، یک گام به جلو است.  شهاب حسینی در این فیلم نقش یک چپِ اعدامی را بازی می‌کند.
 حواشی: این فیلم از محروم ماندگان جدی سینمای ایران است؛ سازنده این فیلم در طی این سال‌ها برای شرکت در جشنواره‌های مختلف فرم پر می‌کرد و در نهایت اجازه لازم را به دست نمی‌آورد. کمیسیون فرهنگی مجلس در سال ۱۳۹۳ با ارسال نامه‌ای به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به صدور پروانه نمایش برای هشت فیلم سینمایی از جمله «آشغال‌های دوست داشتنی» که مرتبط با فتنه معرفی شده بود، هشدار داد. شهاب حسینی در حرکتی نمادین در جریان سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به بهانه اینکه این فیلم از سوی دبیر جشنواره «معضل» خوانده شد، از سمت مشاوره جشنواره کناره گیری کرد.
راهکار مدیران پیشین سازمان سینمایی در ابتدا این بود که بخشی از امتیاز فیلم را خریداری کنند تا مسیر فیلمسازی امیر یوسفی، کارگردان اثر هموار شود اما در نهایت این اتفاق نیافتاد و امیریوسفی همچنان پیگیر اکران فیلمش است. چندی پیش محسن امیریوسفی دو عکس از خود و رضا درمیشیان منتشر کرد که نشان می‌داد طی چهار سال آنها به دنبال اکران فیلم‌هایشان بوده‌اند اما این اتفاق در نهایت رخ نداده است.  
باید دید آیا امیریوسفی حاضر به حذف سکانس پایانی که دقیقاً به اسم فیلم نیز بازمی‌گردد، شده یا فیلم با همان ساختار پیشین عرضه می‌شود؟

  فیلم جنجالی سوم: «خانه پدری» کیانوش عیاری
شاید بعد از فیلم «عصبانی نیستم» که با جنجال‌ها و واکنش‌های فراوانی همراه بود، «خانه پدری» عیاری هم عنوان حساسیت برانگیزترین فیلم‌های توقیفی این سال‌ها را به خود اختصاص داده است. فیلمی که حساسیت بسیاری از مراکز و نهادها را برانگیخت و اعمال فشارها بر عیاری و تغییرات اساسی به ویژه در صحنه قتل دختر، موجب دلزدگی او شد. عیاری علاوه بر این فیلم، فیلم دیگری به نام «کاناپه» را هم در فهرست فیلم‌های توقیفی دارد. فیلمی که در آن بازیگران زن با کلاه گیس ایفای نقش کرده‌اند و نمایش واقعیت زندگی این اشخاص با کلاه گیس خارج از مرز شناخته شد. قرار بود «خانه پدری» در دولت یازدهم اکران شود اما در نهایت محقق نشد.
خلاصه داستان: در این فیلم زندگی یک خانواده روایت می‌شود که دختر خانواده به واسطه سوءظن رابطه نامشروع با جوانی از سوی پدر و برادرش در زیرزمین به شکل فجیعی کشته  و چال می‌شود. صحنه‌های کشته شدن این دختر، چال کردنش و همچنین اطمینان پسرعموی این دختر از قتل که سکانس‌های ابتدایی این فیلم را تشکیل می‌دهند، منجر به توقیف آن شدند.
 حواشی: کیانوش عیاری «خانه پدری» را در دولت یازدهم تا اکران برد اما در نهایت این فیلم عملاً اکران نشد. این فیلم یک سکانس حساس دارد که در آن دختر توسط برادرش دنبال می‌شود و در نهایت به قتل می‌رسد. از طرف دیگر ادامه روند قصه بر پنهان کاری این قتل ناموسی اشاره دارد که چالش‌های جدی این فیلم شده‌اند. مسئولان ناظر به ایجاد تغییراتی در این صحنه‌ها تاکید کردند اما به نظر می‌رسد حذف یا تغییر این صحنه‌ها، ساختار اثر را خدشه‌دار کند. فیلم «خانه پدری» عیاری همچون «کاناپه» از جمله فیلم‌هایی بود که بر ضبط و تغییر برخی از سکانس‌های آن تاکید می‌شد و عیاری هم در برابر این تغییرات تاکنون مقاومت کرده است. باید دید آنچه معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی از آن با عنوان تعامل با کارگردان یاد می‌کند، در مذاکره با عیاری به چه نتیجه‌ای می‌رسد و چه تغییراتی در فیلم اعمال می‌شود! آنچه از کیانوش عیاری شناخت داریم به نظر می‌رسد او حاضر است از فیلمش بگذرد تا صحنه‌های اصلی آن را حذف کند یا اینکه فیلم با رده‌بندی گروه سنی اکران می‌شود.

فیلم جنجالی چهارم: «خانه دختر» شهرام شاه‌حسینی
 «خانه دختر» که شهرام شاه‌حسینی کارگردانی آن را برعهده داشته است هم یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های توقیفی است که به نظر می‌رسد روی اکران را خواهد دید. این فیلم از آن دست فیلم هایی بود که واکنش‌های بسیاری را برانگیخت و به مسئله حساسیت برانگیزی یعنی تعرض پدر به دختر که به گفته کارشناسان در کشور ما هم کم گزارش نشده است، می‌پردازد.
خلاصه داستان: این فیلم سینمایی داستان «بهار» با بازی «رعنا آزادی‌ور» دختر دانشجویی است که در روز عقدش با «منصور» با بازی «حامد بهداد» خودکشی می‌کند و سپس دو هم دانشگاهی‌اش با نقش آفرینی «پگاه آهنگرانی» و «باران کوثری» در پی کشف راز مرگ این دختر می‌روند. تماشاگر در ابتدا تصور می‌کند که دختر خودکشی کرده، قبل از ازدواج با یک مرد غریبه رابطه داشته و به واسطه اینکه نمی‌توانسته شرط مادر شوهرش را برای آزمایش بپذیرد، خودکشی کرده اما در ادامه، برخی دیالوگ‌ها و حتی نگاه‌های معنادار «پدر» با بازی «بابک کریمی»، این حقیقت تلخ را آشکار می‌کند که آن فرد غریبه نبوده است!
 حواشی: این فیلم سینمایی با دستور مستقیم علی جنتی وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی توقیف شد. جنتی در زمان توقیف این فیلم سینمایی گفت: «این فیلم اشکالاتی داشت که منجر به توقیف آن شده و علی‌رغم اصلاحاتی که داده شده بود، آن را برطرف نکردند. من با توجه به اصلاحاتی که داده بودند در آخرین مرحله فیلم را دوباره دیدم اما اصلاحات انجام نشده بود. به همین دلیل، ما به عقیده گذشته خود پا برجا هستیم و نمی‌توانیم به راحتی اجازه اکران این فیلم را بدهیم.» و اکنون با دستور معاون وزیر تازه فرهنگ و ارشاد اسلامی رفع توقیف شد. این فیلم هم جزو فیلم هایی بود که  علاوه بر سانسور، صحنه‌هایی از آن مجددا فیلمبرداری شد. باید منتظر ماند و دید که نقش پدر و تعرض او به فرزندش از فیلم حذف یا تغییر می‌کند یا نه؟ با نگاهی به اخبار حوادث اخیر و تعرض به کودکان از طرق مختلف شاید بهترین زمان برای اکران این فیلم هم اکنون باشد.

فیلم جنجالی پنجم: «پارادایس» علی عطشانی
 «پارادایس»  ساخته علی عطشانی است و موضوع و حتی طراحی پوستر آن جنجالی و پر سر و صدا شد. این فیلم که به دلیل حضور مهران رجبی و نوع روایتش، تمی طنازانه را به ذهن متبادر می‌کرد، نتوانست اکران نوروزی را به دست بیاورد و در فهرست ممنوعه‌ها قرار گرفت.
خلاصه داستان: این فیلم روایت چند روحانی است که در سفر به آلمان تا حدودی تحت تاثیر جو قرار می‌گیرند.
مهران رجبی که در نقش یک روحانی سن و سالدار به نوعی مرشد طلبه جوان‌‌تر با بازی جواد عزتی تلقی می‌شود، اقدام‌های خلاف عرفی انجام می‌دهد که برای اطرافیان قابل هضم نیست.
 حواشی: این فیلم زمانی جنجالی شد که پوستر این فیلم حاوی صحنه سلفی گرفتن یکی از روحانیون (مهران رجبی) با یک خانم موطلایی آلمانی در کنار رود راین منتشر شد و واکنش سازمان سینمایی را در پی داشت. اداره کل سینمای حرفه‌ای وزارت ارشاد اسلامی در واکنش به انتشار پوستر فیلم «پارادایس» اعلام کرده است که این فیلم هنوز پروانه نمایش نگرفته و به همین جهت تهیه‌کننده و صاحبان فیلم مسئول محتوا و اقلام تبلیغی هستند. طبق شنیده‌ها پس از انتشار پوستر این فیلم سینمایی برخی نهادها و مجموعه‌ها خواستار تماشای این فیلم و اعمال نظر درباره این اثر با توجه به حضور کاراکتر روحانی و اطلاعات درز یافته از داستان این فیلم شده‌اند.
مشخص نیست آیا این فیلم برای نهادهایی به نمایش درآمده یا بدون وقوع چنین اتفاقی با اعمال ممیزی پروانه نمایش دریافت کرده است.


منبع: بهارنیوز

انتخاب رنگ در «شهرزاد» جسورانه بود

ژاله زکی‌زاده در گفت‌وگویی با ایسنا درباره اینکه چقدر طراحی‌های لباس سریال «شهرزاد» از مستندات تاریخی و چقدر از قدرت تخیل بهره گرفته شده است، اظهار کرد: خوشبختانه تصاویر و فیلم‌های زیادی از آن دوره تاریخی وجود دارد که می‌توان به آن‌ها استناد کرد، ولی در انتخاب رنگ و مدل لباس‌ها تا اندازه‌ای از قدرت تخیل بهره گرفته شده است.او درباره بهره‌گیری از روانشناسی رنگ در طراحی لباس سریال «شهرزاد»، گفت: روانشناسی رنگ در طراحی لباس بسیار موثر است، اما باید دید که مردم چقدر این تأثیری که ما از رنگ‌ها گرفتیم را متوجه‌ شده‌اند. اگر مخاطبان نیز همان برداشت‌ها را کرده باشند به این معنی است که کار ما نیز درست و روانشناسی رنگ‌ها تأثیرگذار بوده است.

این طراح لباس درباره تاثیر فیلمنامه بر طراحی لباس شخصیت‌ها، توضیح داد: طراحی لباس بدون خواندن فیلمنامه محال است. وقتی فیلمنامه را می‌خوانیم تصوراتمان از شخصیت‌ها را ترسیم می‌کنیم؛ چراکه فیلمنامه شخصیت را تعریف می‌کند و ما بر اساس تعریف فیلمنامه و تأثیر و روانشناسی رنگ‌ها، مستندات و سلیقه لباس‌ها طراحی می‌کنیم.او در پاسخ به این پرسش که آیا برای انتخاب رنگ لباس‌ شخصیت‌های سریال «شهرزاد» هماهنگی‌ بین گروه طراحی لباس و صحنه وجود دارد؟ بیان کرد: بله طبیعتاً میان گروه طراحی لباس و صحنه هماهنگی و تبادلاتی وجود دارد؛ به عنوان مثال من برای طراحی لباس هر یک از شخصیت‌ها، دکورها را می‌بینم و بعد بر اساس رنگ غالب دکورها طراحی لباس را انجام می‌دهم.

زکی‌زاده که پیشتر طراحی لباس سریال‌های تلویزیونی همچون «شوق پرواز» و «مختارنامه» را برعهده داشته، درباره تاثیر خطرقرمزها در بهتر دیده شدن طراحی لباس مجموعه‌ها نمایشی، گفت: خط قرمزها در هر صورت وجود دارد که در تلویزیون زیادتر از سینما و شبکه خانگی است. به عنوان مثال در شبکه نمایش خانگی دست ما در انتخاب رنگ‌ها بازتر است. به طور کلی هر چقدر دست آدم چه از نظر ممیزی و چه از نظر متریال، زمان، پول و… بازتر باشد، خلاقیت هم بیشتر می‌شود. اما با این وجود از آنجا که واقعا ایرانی‌ها خلاقیت دارند، با محدودیت‌هایی که وجود دارد باز هم دوستانی که در پروژه‌های مختلف طراحی لباس انجام می‌دهند، کارهای خوبی ارائه می‌دهند.
 
او اضافه کرد: می‌توان گفت که ما در سریال «شهرزاد» جسورانه رنگ‌ها را انتخاب کردیم؛ به عنوان مثال کمتر دیده شده که در آثار نمایشی یا به طور کلی در جامعه از رنگ قرمز تند استفاده شد. ما سال‌هاست که از رنگ‌ها دور شده‌ایم و این موضوع حتی در پوشش جامعه ما نیز نمود دارد.به همین خاطر هم فکر می‌کنم یکی از دلایلی که لباس‌های سریال «شهرزاد» مورد پسند برخی از مخاطبان قرار گرفته، انتخاب رنگ‌های جسورانه است. اما به طور کلی نمی‌توان گفت که موفقیت هر پروژه‌ای در زمینه طراحی لباس در شبکه نمایش خانگی یا سینما تنها به خاطر کم بودن ممیزی‌ها است بلکه موفقیت هر پروژه‌ای در هر مدیومی بستگی به عوامل متفاوتی دارد.


این طراح لباس درباره تکراری نبودن لباس‌ شخصیت‌های اصلی زن سریال «شهرزاد»، بیان کرد: تقریباً سعی می‌کنیم که به خاطر تنوع، از لباس‌هایی که داریم کمتر استفاده کنیم؛ البته خود آقای فتحی نیز دوست ندارد که لباس بازیگران خیلی تکرار شود. البته این موضوع درباره لباس‌ آقایان صدق نمی‌کند. همان‌طور که می‌دانید دنیای مد توسط خانم‌ها می‌چرخد و با وجود پیشرفت‌های زیاد در حوزه مد، لباس آقایان در سال‌های اخیر چندان تغییری نکرده و فقط در همان مدل‌های سابق و مشخص تغییراتی ایجاد شده است.

 

 

 

 

 


منبع: بهارنیوز

گردشگرانِ کدام کشورها به ایران می‌آیند؟

عبدالرضا مهاجری‌نژاد – مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و حمایت از توسعه گردشگری ـ به ایسنا گفت: از اول امسال تا ماه پنجم، ۲ میلیون و ۱۵۹ هزار و ۸۸۲ نفر به ایران سفر کردند که به ترتیب مسافران عراق، جمهوری آذربایجان، افغانستان، ترکیه، پاکستان، ترکمنستان، ایرانیان مقیم خارج و در ادامه مسافرانی از بحرین، کویت، هند، چین، آلمان، لبنان، فرانسه، ایتالیا، عمان و گرجستان بیشترین سهم را از بازار گردشگری ایران در پنج ماه نخست امسال دارند. وی افزود: سال گذشته در زمان مشابه، دو میلیون و ۱۸۳ هزار و ۴۲۲ نفر به ایران سفر کرده بودند که مقایسه این آمارها از ۱.۱ درصد کاهش سفر در پنج ماه نخست امسال حکایت دارد.
روند کاهشی آمارها از سال ۹۴ با تشدید تنش‌های سیاسی عربستان با ایران آغاز شد و در سه ماه نخست امسال نیز ورود گردشگران خارجی به نسبت سال گذشته ۵.۱ درصد کاهش داشت، اما اکنون فاصله آمارها کمتر شده و مهاجری‌نژاد با اشاره به تغییرات مثبت در آمار ورود گردشگران خارجی در ۵ ماه نخست سال ۹۶، پیش‌بینی کرد، این روند رو به رشد بویژه از بازارهای اروپایی همچنان ادامه داشته باشد.مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و حمایت از توسعه گردشگری در پاسخ به این پرسش که آیا این آمارها و تعیین رتبه برای کشورهایی مثل عراق، آذربایجان و افغانستان صرفا بر اساس سفر گردشگران است و یا گروه های دیگری را در برمی گیرد؟ اظهار کرد: قطعا بخشی از مسافرت ها به انگیزه کار، تجارت و درمان انجام می شود، اما چون این مسافران ماندگاری زیادی دارند و از خدمات و محصولات گردشگری نیز استفاده می کنند، طبق تعریف سازمان جهانی جهانگی جزو گردشگران به حساب می آیند.
کاهش سفر آمریکایی‌ها به ایران
او همچنین درباره آخرین وضعیت سفر گردشگران آمریکایی به ایران، گفت: در پنج ماه نخست امسال ۷۲۷ گردشگر آمریکایی به ایران سفر کردند، درحالی که سال پیش و در زمان مشابه تعداد آن ها ۲ هزار و ۳۴۴ نفر بود.مهاجری نژاد، کاهش سفر گردشگران آمریکایی به ایران را بیشتر ناشی از سیاست های آمریکا و رفتار متقابل ایران و البته نگرانی های گردشگران آن کشور در ارتباط با سیاست های دولت شان در بخش روادید، دانست.ایران سال ۹۵، نزدیک به ۵ میلیون گردشگر داشت که عراق، جمهوری آذربایجان، افغانستان و ترکیه در صدر کشورهای صادرکننده گردشگر به ایران بودند  و سفر اروپایی ها به ایران نیز با حدود ۵۰ درصد رشد همراه بود.


منبع: بهارنیوز