چرا ناظری در خارج کنسرت اجرا می‌کند؟

گروه فرهنگی_رسانه ها: روزنامه جام جم با شهرام ناظری گفت وگو کرده است.
تا کمتر از یک‌ماه دیگر تور کنسرت‌های شما در اروپا شروع می‌شود. به نظر شما، موسیقی ایرانی با زبان فارسی، چه جذابیتی دارد که تا این حد در مغرب زمین از آن استقبال می‌شود؟
آنجا برنامه‌ریزی حرف اول را می‌زند، بر عکس اینجا که متاسفانه طوری عمل می‌شود که هنر واقعی زیرغبار قرار می‌گیرد. در غرب ضمن این‌که هنر خودشان را نشان می‌دهند، هنرهای دیگر قومیت‌ها و کشورها بخصوص شرقی را هم ارائه می‌دهند. بودجه می‌دهند، برنامه‌ریزی می‌کنند و ساعاتی را به آشنایی با فرهنگ ملل دیگر اختصاص می‌دهند. همه اینها باعث شده عده‌ای از مردم اروپا به فرهنگ شرق علاقه‌مند شوند. اول بار از هند شروع شد. در زمان بیتل‌ها مردم اروپا و غرب به موسیقی هند علاقه‌مند شدند.آنها از موسیقی شرق خیلی استقبال می‌کنند. تازه از موسیقی ایرانی خیلی کمتر استقبال می‌کنند که باز هم چنین استقبالی را از آنها می‌بینیم. خود من حدود ۲۰ سال هر سال در تئاتر شهر پاریس و جشنواره‌های فرانسه مثل جشنواره اوینیون و سن فلورانس اجرا داشته‌ام و در این سال‌ها کم‌کم احساس کردم شنوندگان فرانسوی هر بار زیادتر می‌شوند و به موسیقی ایرانی و کار اینجانب علاقه بیشتری پیدا می‌کنند. آنها علاوه بر این‌که دوست دارند فرهنگ خودشان را بشناسند، تمایل دارند فرهنگ‌های دیگر را هم بشناسند. این چیزی است که جامعه ما از آن غافل شده است. نه تنها فرهنگ‌های دیگر را نمی‌شناسیم، بلکه فرهنگ خودمان را هم نمی‌شناسیم.

برنامه‌تان برای این تور کنسرت در شهرهای مختلف اروپا چیست؟
چند تا کنسرت است که شامل همکاری با فیلارمونی کلن، برلین، بروکسل، استکهلم و گوتنبرگ می‌شود. من سال‌هاست در فیلارمونی‌ها برنامه اجرا نکرده‌ام. تصمیم گرفتم با گروه دستان برنامه‌هایی را همراه فیلارمونی‌ها اجرا کنم.
برنامه اجرا کردن در ایران بیشتر برای شما لذتبخش است یا خارج از کشور؟
طبعا آرامش و کار کردن در محیط هنری آنجا راحت‌تر است. در محیط فرهنگی و هنری آنجا همه چیز منظم و با برنامه است و هیچ چیزی از معیار هنری خارج نیست. همه چیز متناسب با اهداف فرهنگی است. اما در فضای فرهنگی ما انگار همه چیز پول و تجارت شده است.
گویا هنوز بابت کنسرت قوچان ناراحتید؟
بله. خاطره تلخی بود. البته نظیر این در این سال‌ها همیشه بوده است، اما درباره این کنسرت، فضای بسیاری نامناسبی بود و این برای من سنگین تمام شد. در آن کنسرت چون مردم از شهرهای دور آمده و ساعت‌ها منتظر بودند درها باز شود و بالاخره نشد، اذیت شدند. این موضوع، هم روی مردم و هم روی من تاثیر منفی گذاشت.
آلبوم «عاشق کیست» قرار بود قبل از محرم منتشر شود. درباره حال و هوای این آلبوم که بزودی روانه بازار می‌شود، صحبت کنید.
آلبوم «عاشق کیست» به مناسبت هزاره ابوسعید یکی از بزرگان فرهنگ و حماسه عرفانی ایران زمین انجام شده است. موسیقی آن در پراگ ضبط شده و اثری است که خود من با یک علاقه خاص و به توصیه دکتر شفیعی‌کدکنی انجام داده‌ام. من حدود ۵۰ سال است با ایشان ارتباط خاصی دارم. با همکاری یکی از آهنگسازان جوان به اسم آقای پورخلجی و با ارکستر سمفونیک پراگ برای این آلبوم زحمت زیادی کشیدیم. امیدوارم در شناخت هرچه بیشتر مشاهیر و تاریخ ایران موثر باشد.
چرا با ارکسترهای ایرانی کار نکردید؟
طبعا خیلی فرق می‌کند. اینجا به ارکسترها رسیدگی نمی‌شود. ما هنرمندان بسیار شایسته‌ای داریم، اما چون در ارکسترها و گروه‌های موسیقی شاهد رسیدگی نیستیم، نتایج مثبتی نمی‌بینیم.
با پسرتان حافظ ناظری همچنان همکاری می‌کنید؟
او جوان است، باید تجربه‌های زیادی را پشت‌سر بگذارد تا در این کار به پختگی لازم برسد. هر زمان لازم باشد کارهای مشترکی انجام می‌دهیم، اما فعلا بهتر است که او یک تنه این راه پرنشیب‌و‌فراز را تجربه کند.
منبع: بهارنیوز

تئاتر شهر میزبان مجالس تعزیه

در آستانه فرارسیدن اربعین حضرت سیدالشهدا (ع)، از روز جمعه، ۱۲ آبان‌ماه، مجالس تعزیه در محوطه مجموعه تئاترشهر اجرا می‌شود.

به گزارش روابط عمومی مجموعه تئاترشهر، با توجه به فرارسیدن ایام سوگواری اربعین حسینی، مجالس تعزیه در محوطه مجموعه تئاتر شهر توسط هنرمندان مطرح عرصه نمایش‌های آیینی و سنتی برگزار خواهد شد.

مجالس تعزیه این شب‌های تئاترشهر عبارتند از «مجلس متوکل بن عباسی»، «قانیای فرنگ»، « شهادت امام رضا(ع)»، «شاهچراغ» و «حضرت علی (ع)» که از ساعت ۱۸ روز جمعه دوازدهم آبان‌ماه به سرپرستی علاءالدین قاسمی در محوطه تئاتر شهر اجرا می‌شوند.

مجالس تعزیه‌خوانی به همت مرکز هنرهای نمایشی و مجموعه تئاتر شهر در محوطه تئاتر شهر برپا خواهد شد.

علاقه مندان و تماشاگران می‌توانند برای آگاهی از تازه‌ترین رویدادها و اطلاعات آثار نمایشی مجموعه تئاتر شهر به سایت این مجموعه با آدرس www.teatreshahr.com مراجعه کنند.


منبع: عصرایران

حضور پر رنگ رسانه و روزنامه‌نگاران در سینماحقیقت

روزنامه نگاران فیلمساز در یازدهمین دوره جشنواره فیلم «سینماحقیقت» حضور پررنگ دارند.

به گزارش روابط عمومی این جشنواره، در میان کارگردانان متقاضی حضور در یازدهمین دوره جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» و همچنین در جمع اسامی مهمانان بین‌المللی این رویداد، نام برخی از خبرنگاران به چشم می‌خورد.

کیوان مهرگان، رضا درستکار، خسرو نقیبی، کیوان کثیریان، علی‌اکبر عبدالعلی‌زاده، ساتیار امامی، احسان عمادی، علی مغازه‌ای، مصطفی شوقی، مهدی سلطانی، امیر رفیعی، سامان قدوسی، رضا میرمحرابی، امین آزاد، الهام حسامی، گل‌بو فیوضی از جمله روزنامه‌نگارانی هستند که با یک فیلم مستند متقاضی شرکت در جشنواره «سینماحقیقت» شده‌اند.

همچنین در بخش نمایش‌های ویژه جشنواره، مستند «روشمیا» ساخته سلیم ابوجبل روزنامه‌نگار و منتقد فلسطینی نمایش داده می‌شود.

فیلیپو تیکوزی ایتالیایی که پیشتر گزارشگر تلویزیونی بوده، با اولین فیلم مستند بلند خود MOO YA در بخش مسابقه بین‌الملل حضور دارد. این فیلم درباره‌ سیاه‌پوستان آفریقا است.

راتی اُنلی گرجستانی که دارای مدرک کارشناسی ارشد رسانه‌های بین‌المللی از دانشگاه نیویورک است و سال‌ها در مقام سردبیر مشغول فعالیت بوده، با فیلم مستند «شهر خورشید «در بخش نمایش‌های ویژه جشنواره حضور دارد.

روزا ایماکولاتا ویتللی خبرنگار ایتالیایی شبکه رای و برنا کوللی خبرنگار کشور ترکیه هم ۲ روزنامه‌نگار بین‌المللی هستند که میهمان یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» خواهند بود.

از جمله فیلم‌های مستند ایرانی که با حضور اهالی رسانه تولید و به دبیرخانه جشنواره «سینماحقیقت» ارائه شده‌اند، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: «تماشاگران، تولد یک نسل» به کارگردانی گل‌بو فیوضی و تهیه‌کنندگی خسرو نقیبی، کیوان مهرگان با مستند «ضد خاطرات»، «تا رویا» به کارگردانی رضا درستکار، کیوان کثیریان تهیه‌کننده فیلم «من، تو، کی؟»، «رادیو خطرناک» به کارگردانی علی‌اکبر عبدالعلی‌زاده، ساتیار امامی با مستند «شرح یک عکس»، مستند «رزم‌آرا، یک دوسیه مسکوت» به کارگردانی احسان عمادی، امیر رفیعی با مستند «چهار فینال آسیا»، «جهان را به شاعران بسپارید» به کارگردانی مهدی سلطانی، الهام حسامی با ۲ فیلم مستند «هم‌نفسان» و «برگ درخت شرقی»، «هم‌نفسان» مستند پشت‌صحنه فیلم سینمایی «نفس»، مستند «آتنای ایران» به کارگردانی سامان قدوسی است که رضا میرمحرابی به عنوان مدیر تولید در آن حضور داشته است، مصطفی شوقی با فیلم «نامه‌های کارستن»، علی مغازه‌ای با فیلم «من یک معاصر نیستم» و «آن مرد با ماک آمد» ساخته امین آزاد.

مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی سازمان امور سینمایی، یازدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران ««سینماحقیقت»» را طی روزهای ۱۹ تا ۲۶ آذرماه ۱۳۹۶، با شعار «حقیقت بهترین راهنماست» که از فرمایشات حضرت علی(ع) است، در شهر تهران برگزار خواهد کرد.


منبع: عصرایران

«برگ جان» در مشهد نقد می‎شود

فیلم «برگ جان» به کارگردانی ابراهیم مختاری روز شنبه ۱۳ آبان‌ماه در هویزه مشهد به نمایش درمی‌آید.

به گزارش گروه هنر و تجربه، پردیس هویزه مشهد شنبه ۱۳ آبان میزبان نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم «برگ جان» است. این فیلم در ساعت ۱۷ به نمایش درآمده و پس از آن باحضور ابراهیم مختاری و مهدی احمدی نشست نقد و بررسی آن برگزار می‌شود.

«برگ جان» دومین فیلم سینمایی ابراهیم مختاری پس از فیلم «زینت» است. در «برگ جان» بازیگرانی چون سعیدپورصمیمی، مهدی احمدی، مریم مقدم، سجاد تابش، سحر سلحشور، محمدرضا فرزاد، محمدحسین ناصری، و… به ایفای نقش می‌پردازند. این فیلم از اول آبان در سینماهای گروه هنروتجربه به نمایش درآمده است.


منبع: عصرایران

نمایش "ماجرای نیمروز" در استانبول

فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» در هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم «جنایت و مکافات» نمایش داده می‌شود.

«ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان و به تهیه‌کنندگی سیدمحمود رضوی به پخش‌کنندگی بنیاد سینمایی فارابی، در نخستین نمایش خارجی، در هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم جنایت و مکافات در بخش «مقیاس عدالت» به نمایش درمی‌آید.

این رویداد سینمایی به همت دانشکده حقوق دانشگاه استانبول، با همکاری سینماگران و سازمان‌های دولتی و غیردولتی راه‌اندازی شده است.

جشنواره بین‌المللی فیلم جنایت و مکافات از ۱۲ تا ۱۸ آبان امسال در شهر استانبول برگزار می‌شود.

«ماجرای نیمروز» نوروز ۹۶ اکران عمومی شد و داستان آن به برخی حوادث مهم انقلاب در ابتدای سال ۶۰ می‌پردازد. این اثر در جشنواره فیلم فجر سال گذشته توانست پنج سیمرغ بلورین را از آن خود کند و فیلم منتخب مردمی این رویداد شود.

در «ماجرای نیمروز» مهرداد صدیقیان، احمد مهرانفر، هادی حجازی‌فر، مهدی زمین پرداز، حسین مهری، محیا دهقانی، لیندا کیانی، امیراحمد قزوینی، امیرحسین هاشمی و جواد عزتی با حضور مهدی پاکدل به ایفای نقش می‌پردازند.


منبع: عصرایران

۱۱ قنات ایرانی در فهرست جهانی

قنات قصبه گناباد ۳۲۰ متر مادرچاه دارد. ناصرخسرو هزار سال پیش درباره آن در کتابش مطالبی نوشته است.

معاون میراث فرهنگی کشور گفت: یکی از قنات‌های مهم ایران قنات قصبه گناباد است که عمیق‌ترین مادرچاه دنیا را دارد و از نظر تکنولوژی و ساختار جای شگفتی دارد.

به گزارش عصرایران به نقل از مهر، محمدحسن طالبیان معاون میراث فرهنگی در نشست موزه‌های منطقه آسیا و اقیانوسیه شورای بین المللی موزه‌ها که از روز دهم تا دوازدهم آبان ماه در چابهار برگزار شد، به ارائه مقاله‌ای درباره ثبت جهانی قنات‌های ایرانی پرداخت و گفت: بسیاری از مناطقی که استقرارگاه‌های ما در آنجا وجود دارند به خاطر خلق سیستم سنتی است که توانسته تاکنون به کار خود ادامه دهد. در برخی از مناطق کویری ما نیمه چاه‌هایی داریم که در گذشته خلق شده اند. بیش از ۱۲۰هزار قنات وجود دارد که اکنون ۳۷ هزار قنات آن فعال هستند.

وی گفت: ما در کشور می بینیم که در دوره هخامنشی به ویژه در بم، جنوب خراسان و مناطق دیگر افراد مختلف درباره خلق قنات در سرزمین ایران در دوره هخامنشی صحبت می کردند، به ویژه در مناطقی که چشم‌های وجود نداشته است.

وی گفت: در برخی از نقاط سیستم ایجاد این قنات‌ها ساده و در برخی نقاط دیگر پیچیده است.

وی گفت: بیشتر قنات‌های شهر بم که در دوره‌های مختلفی ایجاد شده اند از گسل تغذیه می کنند و نوع قنات‌های آن گسلی است. زمانی که زلزله می آمده و گسل ایجاد می شده از همان جا قنات هم شکل گرفته، بنابراین حیات کنار ممات در این مناطق وجود داشته است.

طالبیان تصریح کرد: در دوره اشکانیان و ساسانیان به نظر می رسد که تعداد قنات‌ها را توسعه داده اند. در دوره دوم ایلخانی‌ها نیز تعداد زیادی قنات وقف شده است.

معاون میراث فرهنگی کشور بیان کرد: ما ۱۱ قنات را از بین ۳۷ هزار قنات انتخاب کردیم تا در فهرست میراث جهانی به عنوان قنات‌های ایرانی به ثبت برسانیم. هر کدام از آنها نماینده ای از قنات‌های دیگری هستند که به دلایل مختلف جغرافیایی، معماری و … نماینده ای از آنها در این فهرست قرار گرفته است. برخی از قنات‌ها به دلیل شرایط جغرافیایی خاص هستند، قنات‌های کوهستانی پیچیده هستند و قنات‌های نیمه کوهستانی ساختار پیچیده ای ندارند. بعضی از آنها از رودخانه‌ها تغذیه می شوند. یکی از مهمترین قنات‌ها که از نظر تکنولوژی و ساختار بسیارمهم است، قنات قصبه گناباد است که عمیق ترین مادرچاه دنیا را دارد.

طالبیان افزود: قنات قصبه گناباد ۳۲۰ متر مادرچاه دارد. ناصرخسرو هزار سال پیش درباره آن در کتابش مطالبی نوشته است.

وی تصریح کرد: قنات‌ها شهرها را شکل داده اند. بخش‌هایی از آن لایروبی شده اند تا ۳۰ درصد به آب آن اضافه شود. حجم بسیاری از آب این قنات برای کشاورزی و مصرف استفاده می شود. قنات جوپار در کرمان نیز دارای مدیریت بسیار مهمی است که به همین دلیل آن را منحصر به فرد کرده است.


منبع: عصرایران

مردم از رسانه‌ها چه می‌خواهند؟

«”با وجود شبکه‌های اجتماعی روزنامه‌ها دیگر ارجحیت ندارند”، “رسانه‌ها تاکنون نتوانسته‌اند مردم را با خود همراه کنند”، “شعار در نمایشگاه زیاد می‌بینیم اما وقتی وارد متن آن می‌شویم می‌بینیم که به آن عمل نمی‌شود”، “به جای اینکه رسانه‌های ما پراگماتیزم و عملگرا باشند شعارگرا هستند”.»
جملات بالا بخشی از این گفت‌وگوهاست که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:
خانمی می‌گوید بحث ایجاد و راه‌اندازی نمایشگاه برای این است که رسانه‌ها هم در عرصه رقابت رسانه‌ای یکدیگر را رصد کنند و هم در زمینه ایجاد فرصت برای اینکه چه محورهایی را می‌توانند به بحث‌شان وارد کنند؛ رسانه‌ها می‌توانند از این فضا استفاده کنند و این فرصت که وزارت ارشاد ایجاد کرده است، فرصت مغتنمی است برای رسانه‌ها. نمی‌دانم آیا رسانه‌ها به این فرصت گرانبهایی که در اختیارشان قرار داده شده است توجه می‌کنند یا نه؟
او ادامه می‌دهد: خوشبختانه در نمایشگاه امسال تمام نشریات و رسانه‌های استانی مورد توجه قرار گرفته‌اند و این امر خیلی مهم است. انتظار داریم یک هم‌افزایی با یکدیگر داشته باشند تا بتوانند مخاطبان را با خود همراه کنند. متاسفانه با وجود شبکه‌های اجتماعی کمی هرج و مرج ایجاد شده است و هر خبری درست و غلط در خروجی ابزارهای ما چه تلویزیون، چه موبایل بیرون می‌آید.وی در پایان صحبت‌های خود آرزو می‌کند رسانه‌ها مردم را با خود همراه کنند و این همراهی را اینگونه عنوان می‌کند که رسانه‌ها واقعیت را بیان کنند.

***
دو جوان دانشجو هم که به مدت هشت سال است به نمایشگاه مطبوعات می‌آیند و از نزدیک رسانه‌ها را بازدید می‌کنند، درباره‌ی عملکرد نمایشگاه مطبوعات امسال می‌گویند: امسال از برگزاری نمایشگاه رضایتی نداشتیم.
 یکی دیگر از دانشجویان جوان می‌گوید، متاسفانه در حال حاضر نمایشگاه جنبه‌ی فان پیدا کرده است؛ البته ما با رسانه‌های جدیدی که تازه راه‌اندازی شده‌اند هم آشنا شدیم اما به نظر رسانه‌هایی که تیراژشان بالاست سال به سال در حال کم شدن هستند. علت این هم شاید به دلیل فضای مجازی باشد که مردم نمی‌خواهند به رسانه‌های فیزیکی توجه کنند.
او همچنین می‌گوید: به نظرم رسانه‌ها با مردم همراهی ندارند. سال‌های پیش نمایشگاه ذوق و شوق بهتری داشت. ما هیچگاه به خاطر مسؤولان و سلبریتی‌ها به نمایشگاه نیامده‌ایم.

او می‌گوید: ایجاد فضای فان در نمایشگاه مطبوعات مثل آوردن سیلورمن‌ها هیچ جذابیتی برای من ندارد. به نظرم نمایشگاه تبدیل به یک نوع بازاریابی شده است که مسؤولان بیایند و مردم را به سمت غرفه‌ها دور خود جمع کنند و این یک نوع تبلیغات است. با توجه به اینکه فضای مجازی ارجحیت پیدا کرده است مردم نیازی نمی‌بینند که حتما به این نمایشگاه بیایند و این رسانه‌های فیزیکی را از نزدیک ببینند. از طرفی هم خود مسؤولان بی‌مهری می‌کنند و مردم دیگر به رسانه‌ها هم کم اعتماد شده‌اند؛ البته انصافا برخی رسانه‌ها مطالب خوبی را منتشر می‌کنند. هر چند افت‌هایی داشته‌اند اما می‌توان به آنها اعتماد کرد.این دانشجو همچنین می‌گوید: برخی رسانه‌ها که دولتی هستند مردم برایشان مهم نیست. به نظرم نمایشگاه امسال هم چیز جالبی نداشت و انتظار دارم نمایشگاه تا یکی، دو سال دیگر با این وضعیت جمع شود؛ چرا که هیچ خروجی ندارد و می‌دانم که این اتفاق خواهد افتاد چرا که حضور مردم خیلی کم‌رنگ است.

***
یکی دیگر از بازدیدکنندگان از بیست و سومین نمایشگاه درباره انتظارش از نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها به نکات مهمی اشاره می‌کند و می‌گوید، دنیای امروز دنیای ارتباطات است، دنیای تبادل اخبار و اطلاعات. همه ما شهروندان باید نسبت به مسائل روز دنیا به‌روز باشیم. رسانه‌های بیداری و شنیداری هم بخشی از این ارتباطات هستند. وقتی در کشور ما هم نمایشگاه به این شکل برگزار می‌شود قاعدتا من هم سهم کوچکی دارم هم به لحاظ شغلی و هم به لحاظ اطلاع‌رسانی و هم به لحاظ فردی که در اجتماع از حقوق اجتماعی‌اش استفاده می‌کند.او با اشاره به اینکه نمایشگاه مطبوعات سال به سال ضعیف‌تر شده است، گفت: نمایشگاه از جهت خروجی ضعیف‌تر شده است. آن چیزی که ما انتظار داریم با توجه به دنیای اطرافمان و رسانه‌های بین‌المللی، این برونداد، برونداد خیلی مثبتی نمی‌تواند باشد؛ چرا که مخاطب راضی نیست و روز به روز در حال محدود شدن است، در حالی که انسان نیاز به فرانگری و نوآوری دارد؛ بنابراین رسانه‌های ما به نسبت رسانه‌های بین‌المللی نوآوری از خود ندارند.

این شهروند که یک پزشک است می‌گوید، اخبار ما اخبار به‌روزی است اما در دنیای امروز کمتر باید به فیلتر شدن توجه کنید. متاسفانه بسیاری از اخبار ما فیلتر، پالایش و دستچین می شوند؛ در حالی که مخاطب نیاز دارد اخبار کامل را داشته باشد. به عنوان مثال رسانه امریکایی مثل فاکس‌نیوز اخباری را منتشر می‌کند که ۵۰ درصد آن پایه است و ۵۰ درصد دیگر هدایت است؛ یعنی رسانه‌ها مردم را هدایت می‌کنند در حالی که در کشورها اینگونه نیست.او سپس می‌گوید، تحلیل در رسانه‌های ما بسیار کم است. امروز در نمایشگاه با دو غرفه در رابطه با بحث تحقیق و توسعه صحبت می‌کردم که چه برنامه‌هایی دارند، متاسفانه هیچکدام به گوششان نخورده، پس خروجی مجله این رسانه‌ها چه خواهد بود. شاید یک فرد عادی از آن بگذرد اما وقتی فرد باسوادی آن را بخواند و مطالبشان را زیر ذره‌بین قرار دهد متوجه می‌شود که صرفا این ابزار رسانه‌ای حرام شده است و این خوراک، خوراک اصلی مصرف‌کننده نیست.
او همچنین می‌گوید، رسانه‌های ما خیلی ضعیف هستند و بیشتر جناحی، کانالیزه و ایزوله فکر می‌کنند.
این پزشک در پایان پیشنهادش به نمایشگاه مطبوعات و رسانه‌ها را اینگونه مطرح می‌کند: پیشنهاد برای ابتکار رسانه‌ها زیاد است. متاسفانه ما چشممان را به روی حقیقت بسته‌ایم. شعارهای حقیقت در نمایشگاه زیاد می‌بینیم که خیلی خوب است اما وقتی وارد متن می‌شویم می‌بینیم همه شعار است. به جای اینکه پراگماتیزم و عملگرا باشیم، شعارگرا هستیم.

***
بازدیدکننده‌ای ۴۰ ساله که برای اولین بار است برای بازدید به نمایشگاه مطبوعات آمده است، برگزاری نمایشگاه را حرکت خوبی می‌داند و می‌گوید من از نمایشگاه راضی هستم و خیلی هم تعجب کردم که به این میزان رسانه در کشور ما وجود دارد.او با اشاره به اینکه تنوع رسانه برایم جذابیت دارد، می‌گوید: من فکر می‌کنم سرعت شبکه‌های اجتماعی از این رسانه‌ها بیشتر شده و جلو افتاده است. بیشتر ارتباط ما از طریق همین فضای مجازی است، به ویژه تلگرام؛ چرا که مشغله زندگی آنقدر زیاد است که افراد رسانه‌ها را از طریق موبایلشان دنبال می‌کنند و رسانه‌ای مثل روزنامه ارجحیت ندارد؛ البته رسانه‌ها به دلیل سانسور زیاد دیگر قابل اعتماد نیستند و خود من بیشتر اخبار را از طریق شبکه‌های اجتماعی به همراه مستندات آن‌ها دنبال می‌کنم.
***
یک خانم مسن با وجود اینکه پاهایش دچار عارضه است اما به واسطه برگزاری نمایشگاه خودش را به آمصلی رسانده است.او انتظارش از رسانه‌ها را اینگونه بیان می‌کند: رسانه‌ها را هر کاری هم بکنیم به دلیل اینکه با مسائل مملکتی در ارتباطند، هیچگاه واقعیت‌ها را کامل نمی‌گویند، به هر حال در معذوراتند ولی من آرزویم این است که بتوانم واقعیت‌ها را به راحتی مطرح کنم؛ چرا که وقتی مردم با واقعیت روبه‌رو شوند به راحتی می‌توانند زندگی کنند چرا که همه چیز را درست دریافت می‌کنند اما وقتی این دریافت‌ها از رسانه‌ها واقعیت نداشته باشد، مردم رسانه‌ها را کنار می‌گذارند.این بازدیدکننده می‌گوید: وقتی رسانه ملی ما که باید برای مردم باشد، تمام واقعیت را نمی‌گوید، مردم هم تمایلی به دیدن آن ندارند و به رسانه‌های خارجی روی می‌آورند.این خانم مسن اضافه می‌کند، البته نمایشگاه مطبوعات امسال به خوبی برگزار شد. من نمایشگاه را خیلی دوست دارم و بیشتر به هوای نشریات به اینجا می‌آیم و مسؤولان برای من اهمیتی ندارند که بخواهم آنها را در اینجا ببینم.
او می‌گوید: نمایشگاه سرگرمی‌های خوبی هم دارد اما انتظار دارم جنبه رسانه‌ای نمایشگاه باکیفیت‌تر باشد؛ چرا که معتقدم رسانه‌های ما هنوز نتوانسته‌اند با مردم همراه باشند به همین دلیل است که روزنامه‌های ما به این میزان کم‌فروش هستند.
منبع: بهارنیوز

قهر فخیم‌زاده در برنامه زنده تلویزیونی

به گزارش ایسنا، این بازیگر و تهیه کننده که درباره بیانیه تهیه‌کنندگان پیرامون دستمزد بازیگران صحبت می‌کرد بعد از ارتباط تلفنی با لاله اسکندری و معطلی در استودیو با عنوان اینکه چنین چیزی در برنامه نبوده بعد از پخش آیتمی بدون خداحافظی برنامه را ترک کرد. مجری برنامه اظهار امیدواری کرد هنرمندان صبر خود را بالا ببرند.این برنامه با گفت‌وگو با امیرحسین علم الهدی و ارتباط تلفنی با محمد حسین فرحبخش که آن هم به درگیری لفظی منجر شد، ادامه پیدا کرد.
منبع: بهارنیوز

آن روزی که «وودی آلن» ریسک کرد

روزنامه آسمان آبی – دانلد لیبنسن، ترجمه لیدا صدرالعلمایی: کارول کین، بازیگر و مارشال بریکمن، فیلمنامه نویس، در گفت و گو با نشریه «ونتی فر» خاطرات ساخت «آنی هال» را مرور می کنند.

می گویند کسی از رودین پرسید که مجسمه فیل را چطور باید ساخت؟ و رودین در جواب گفت: «یک تکه سنگ مرمر بزرگ بر می دارید و هر آن چه را که فیل نیست می تراشید.» مارشال بریکمن هم همین احساس را به «آنی هال» دارد، فیلم عاشقانه عصبی ۹۵ دقیقه ای که درواقع از دل یک نسخه دو ساعت و نیمه بسیار رادیکال تر بیرون آمد و در ابتدا «آنه دونیا» نام داشت، به معنی ناتوانی در تجربه لذت.

وودی آلن با همکاری مارشال بریکمن فیلمنامه ای نوشت که در نهایت به فیلم «آنی هال» تبدیل شد، این نخستین همکاری این دو، بعد از «خواب آلود» بود. آلن بعدها اقرار کرد که از اثر نهایی رضایتی ندارد و با تماشای فیلم «کاملا ناامید» شده، اما بریکمن که نه مثل آلن وسواسی است و نه افسرده، نظر متفاوتی دارد.

 آن روز که «آلن» ریسک کرد

او به «ونتی فر» می گوید: «به نظرم فیلم بامزه و اصیلی بود، تغییر بین دو نسخه تدوین نشده و آن چه را دست آخر روی پرده سینما رفت بسیار دوست دارم.»

«آنی هال» از پنج نامزدی در اسکار به چهار جایزه دست پیدا کرد: بهترین فیلم (نخستین کمدی که توانست پس از «تام جونز» در سال ۱۹۶۳ معتبرترین جایزه هالیوود را از آن خود کند)، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر زن و فیلمنامه اوریجینال. در ۱۹۹۸ انجمن فیلم آمریکا «آنی هال» را در فهرست ۱۰۰ فیلم برتر سینمای آمریکا در جایگاه سی و یکم قرار داد؛ در سال ۲۰۰۰ در فهرست صد کمدی برتر ای.اف.ای چهارم شد و در فهرست ۱۰۱ فیلمنامه کمدی انجمن نویسندگان آمریکا در رتبه یک قرار گرفت.

«آنی هال» امسال ۴۰ ساله می شود، درست همسن آلوی سینگر کمدی با بازی وودی آلن. این نخستین فیلم آلن بود که توانست اعتبار جدی برای او بسازد و نام او را در زمره فیلمسازان مهم دورانش قرار دهد. آن طور که بریکمن به خاطر می آورد، در سال ۱۹۷۷ «آنی هال» یکی از دو فیلمنامه ای بود که آلن در دست داشت. او می گوید: «یکی از فیلمنامه ها یک کمدی استاندارد بود، اگر اشتباه نکنم یک کمدی با لباس های ویکتوریایی بود و دیگری ایده ای عحیب برای ساخت فرمی جدید که باید چارچوب آن براساس ارتباطات زندگی شخصیت اصلی چیده می شد. یعنی با دیدن اتفاقات، آدم ها و مکان ها ماجراهایی برای شخصیت اصلی تداعی شود و قصه بر همین محور حرکت کند.»

به گفته رالف روزنبلام، تدوینگر فیلم، در «آنه دونیا»، رابطه آلوی با آنی فقط یکی از سه مسئله بغرنج زندگی او بود. او در کتاب «وقتی فیلمبرداری تمام می شود… برش آغاز می شود» می نویسد: «علاوه بر رابطه پیچیده با آنی، آلوی با پوچی زندگی درگیر بود… با دغدغه وسواس گونه و نیاز مداوم به اثبات خود و در نهایت فهمیدن این که چطور آدمی است.»

بریکمن می گوید: «ما مدتی روی هر دو ایده آلن کارکردیم اما سردرگم بودیم، به سراغ هر کدام که می رفتیم به نظرمان بیهوده و بی نتیجه می آمد. در نهایت وودی گفت که تنها راه حل، انجام کاری است که پیش تر کسی به سراغش نرفته، کاری که ریسک بالاتری دارد. و این یعنی باید ایده ای را به سرانجام می رساندیم که در نهایت «آنی هال» شد و خب حق با او بود.»

 آن روز که «آلن» ریسک کرد

فرصتی برای تازه کارها

پس از ۴۰ سال، با مرور دوباره «آنی هال»، یک نکته به شدت خودنمایی می کند: حضور پرتعداد بازیگرانی که در آن زمان هنوز در ابتدای راه بودند و کمتر کسی از استعدادشان خبر داشت ولی بعدها به ستاره های سینما تبدیل شدند، کسانی مثل کریستوفر واکن، جف گولدبلام، شلی هک، بولی دآنجلو و البته سیگورنی ویور که برای نخستین بار نامش در تیتراژ فیلمی می آمد، در نقش یکی از دوستان آلن در نمایی لانگ شات در پایان فیلم. در این بین شلی دووال در نقش خبرنگار رولینگ استون، آن زمان هم بازیگر شناخته شده ای بود و پش از «آنی هال» در چندمین فیلم رابرت آلتمن بازی کرده بود.

کارول کین هم پش از آن که ژولیت تیلور، مسئول انتخاب بازیگر «آنی هال» او را برای نقش همسر سابق آلوی انتخاب کند، بازیگر موفقی بود. او پیش تر به خاطر بازی در «خیابان هستر» جوان میکلین سیلور نامزد اسکار شده بود، با پانتئون فیلمسازان هالیوود نو در دهه ۷۰ کار کرده بود، کسانی مثل مایک نیکولز، هال اشبی و سیدنی لومت.

کین می گوید: «دهه ۷۰ دوران عجیبی برای من و برای سینما بود. من در نخستین تجربه سینمایی ام با مایک نیکولز کار کردم. عجیب نیست؟ و از آن به بعد با سیدنی، هال و وودی همکاری کردم.» کین حتی پیش از آن که برای نقش همسر آلوی در «آنی هال» انتخاب شود آلن را می شناخت: «فکر نمی کنم در آن دوران نیویورکی ای وجود داشت که وودی را نشناسد.»

اما با وجود همه این استعدادهای خوش قریحه در پشت و  جلوی دوربین، نخستین نسخه تدوین شده «آنه دونیا» به گفته بریکمن راضی کننده نبود. «فیلم انسجام نداشت. حتی با دانش اندکی که آن زمان از سینما داشتم، با دیدن نسخه اولیه فهمیدم که هنوز نیاز به کار جدی دارد. البته دقایق درخشان و خارق العاده ای داشت و بازی دایان کیتون هم بی نظیر بود. واقعا نمی دانستم از یک فیلم دو ساعت و نیمه چطور باید نسخه ای کوتاه تر، معنی دارتر و منسجم تر بیرون آورد.»

بریکمن معتقد است آلن و روزنبلام بودند که توانستند به فیمل سر و سامان دهند و هر چیزی را که بی ربط بود بیرون بکشند. او می گوید: «آلن و روزنبلام همه چیز را کنار گذاشتند به غیر از فیل و در این قصه فیل در واقع وودی و دایان بود.»

 آن روز که «آلن» ریسک کرد

روزنبلام در این باره می نویسد: «قربانی این جرح و تعدیل قسمت های بسیار جذاب و دیدنی فیلم شد. خنده دارترین، خلاقانه ترین و هوشمندانه ترین صحنه هایی که آلن در تمام عمرش ساخته بود. تنها اثری که از این صحنه های حذف شده باقی مانده تصاویری است که آن زمان برای نصب کردن روی بوردهای سالن های سینما تولید می شد. یکی از این تصاویر، مسابقه بسکتبالی است بین تیم نیکز نیویورک و بزرگ ترین فیلسوفان تاریخ، کسانی مثل کی یر کگارد و نیچه. از بین صحنه های حذف شده فیلم، سکانس محبوب بریکمن، تور پنج طبقه جهنم با حضور شیطان در نقش راهنماست.

او به یاد می آورد که در این بخش طبقه پنجم جهنم به جای دیکتاتورها و مجرمان شناخته شده بود. کین هم با آن که فقط قسمت های مربوط به نقش خودش از فیلمنامه اولیه را خوانده بود یکی از صحنه های مهم و دشوار نقشش را نتوانست در نسخه نهایی ببیند: «در آن سکانس باید در اتاق نشیمن می نشستم و ویلنسل می زدم. خیلی تلاش کردم تا انگشت گذاری درست روی ساز را یاد بگیرم. وقت فیلمبرداری این صحنه که رسید شروع کردم به نواختن ویلنسل و تازه در همین لحظه یادم افتاد که فیلم صامت نمی سازیم و انگشت گذاری تنها به هیچ دردی نمی خورد. باید صدایی از ساز در می آوردم. واقعا ترسناک بود. همه اعضای گروه داشتند به من می خندیدند. یادم نیست چرا این صحنه از فیلم حذف شد ولی حدس می زنم بی ارتباط به استعداد من در نواختن ویلنسل نبوده است».

این «آنی هال» کلاسیک شده

«آنی هال» امروز یک فیلم کلاسیک است. اگر «موزها»، در حکم «سوپ اردک» (۱۹۳۳ ساخته برادران مارکس) در کارنامه آلن باشد، «آنی هال» قطعا «شبی در اپرا»ی اوست و هنوز هم با اختلاف پرفروش ترین فیلم کارنامه اش (البته بریکمن با جدیت اعتقاد دارد که اگر آن کمدی ویکتوریایی را به جای «آنی هال» می ساختند پول بیشتری به حبیب می زدند). اما به گفته بریکمن هرچه نباشد، «آنی هال» «تصویر دقیقی از زندگی و فضای اجتماعی- اقتصادی آن زمانِ نیویورک ساخته است.»

کین دوباره در ۴۰ سالگی، فیلم «آنی هال» را تماشا کرده و می گوید: «مدت ها بود فیلم را ندیده بودم، به نظرم هنوز هم فیلم تاثیرگذار و جذابی است. تکنیک وودی در عریان کردن خودآگاهی اش جلوی دوربین با آن صداقت بی دفاع حقیقتا قدرتمند است و همه بازیگرها، دایان، کریستوفر، کولین (دوهارست در نقش مادر آنی) و… همه عالی اند. زیبایی بصری فیلم چشمگیر است و مدیون کار گوردون ویلیس (فیلمبردار). واقعا بی اندازه خوش شانس بودم که در چنین پروژه ای حضور داشتم. این فیلم تاریخ انقضا ندارد.»

 آن روز که «آلن» ریسک کرد

بریکمن می گوید هنوز هم رابطه اش را با آلن حفظ کرده و هنوز هم گه گداری با هم در پارک قدم می زنند. با خنده می گوید: «قدیم ها که جوان بودیم راه می رفتیم و درباره زن ها و کارمان حرف می زدیم. از کنار پیرمردهایی که با هم نشسته بودند خوراکی می خوردند و از درد و مرض هایشان برای هم می گفتند، می گذشتیم و می خندیدیم. حالا خودمان شبیه آن ها شده ایم. ولی هنوز هم درباره زن ها و کارمان حرف می زنیم و البته درد و مرض ها و زوال عقل مان.»

پس از «آنی هال» بریکمن و آلن در دو فیلم دیگر با هم کار کردند: «منهتن» در سال ۱۹۷۹ و «معمای قتل منهتن» در ۱۹۹۳ که یک بار دیگر آلن و کیتون را پس از ۱۴ سالن در یک قاب روی پرده سینما برد. هم بریکمن و هم آلن هنوز هم پرکارند. پس ناگزیریم که بپرسیم «آنی هال ۲» چه می شود؟

بریکمن در پاسخ می گوید: «یعنی یک دنباله؟ مثلا رابین و مارین در منهتن؟» او به درام مالیخولیایی ریچارد لستر درباره پیوند دوباره بین رابین هود و مید مارین در میانسالی اشاره می کند و نظرش را به صراحت می گوید: «خب، به نظر من ساختن دنباله، ایده مزخرفی است. قطعا ارزش هنری ندارد. آدم که نمی تواند دو بار به یک رودخانه پا بگذارد. بهتر نیست آن ها را همان طور که در خاطرمان هستند به یاد بیاوریم؟»


منبع: برترینها

پروژه های ناتمام «اورسن ولز»

هفته نامه صدا – حسرت ابدی: اورسن ولز برای ساخت فیلم مدام به دردسر می افتاد. برای همین فیلم های ناتمامی در سراسر جهان دارد که گهگاه خبر کشف تکه ای از آن، سینمادوستان را هیجان زده می کند. آمار دقیقی از فیلم های ناتمام او موجود نیست. ولی اینجا شرح کوتاهی بر مشهورترین آن ها خواهیم نوشت.

همه اش حقیقت دارد

این فیلم بزرگ سه تکه ای، هیچ وقت به سرانجام نرسید. راش های بخش رنگی و تکنی کالر آن موجود نیست و تنها تکه هایی از بخش سیاه و سفید و داستانی آن پیدا شده است. همه آن چه که از فیلم می دانیم به ساخت اثری در برزیل محدود می شود که ولز براساس کارناوال رقص و موسیقی، فیلمنامه ای از فلاهرتی و البته طرحی درباره قهرمان شدن چهار ماهیگیر ساخته است. ظاهرا راش های بدون صدایی از این فیلم موجود است اما او هیچ وقت نتوانست تمام فیلم را چاپ و تدوین کند.

 پروژه های ناتمام اورسن ولز
مشهور است که ولز حدود ۲۰۰ هزار فوت فیلمبرداری کرد که برخی می گویند ۸۰ هزار فوت آن موجود است. در دهه هشتاد میلادی در ۲۰ قوطی فیلم در انبار استودیوی پارامونت تکه هایی از فیلم پیدا شد که قسمتی از کارناوال و البته مرگ یکی از ماهیگیران در آن دیده می شود. این مهم ترین کشف گمشده های سینمایی دهه هشتاد است که البته سرانجامی هم پیدا نکرد.

موبی دیک

 پروژه های ناتمام اورسن ولز
وقتی جان هیوستون «موبی دیک» را ساخت منتقدی نوشت که این فیلم را باید اروسن ولز می ساخت و هیوستون در آن بازی می کرد! ولی آن روزها کمتر کسی خبر داشت که ولز مترصد ساخت این فیلم بود. او یک بار در لندن نمایشی اقتباسی از رمان بزرگ هرمان ملویل را روی صحنه برد. برخی خبرها می گویند که ولز کار روی نسخه سینمایی فیلم را شروع کرد و حتی چند پرده از فیلم را هم فیلمبرداری کرد. ولی هیچ وقت نسخه ای از این فیلم پیدا نشد. بعدها این آجا کادار، محبوبه ولز، بود که گفت ولز بخشی از این فیلم را ساخته است. او دو قوطی را که روی آن نام موبی دیک نوشته بود به مطبوعات نشان داد ولی کمتر کسی چیزی درباره این فیلم می داند.

زندگی نامه جینالولو بریجیدا

این یکی از عجیب ترین فیلم هایی است که ولز آن را ساخته است. سال ۱۹۸۶ سه حلقه از فیلم کشف شد اما بخش عمده ای از آن ناپیداست.

ظاهرا فیلم را مثل «ت مثل تقلب» ساخته است و شامل تصاویری از رم، زنان و نقاشی است و در بخش آخر به روستایی می رسد که بریجیدا در آن زندگی می کند. ولز فیلم را به سفارش شبکه سی بی اس ساخته ولی زمانی که هتلش را در رم ترک می کرده آن ها را با خود نبرده. ظاهرا حلقه های فیلم مدت ها در بخش گمشده ها بوده و چون نام و نشانی نداشته همان جا باقی مانده و بعدها هم هیچ کس از سرنوشت آن مطلع نشده. جالب این جاست که خود ولز هم هرگز سراغی از فیلم نگرفته است!

دن کیشوت

 پروژه های ناتمام اورسن ولز

عجیب ترین پروژه ای است که ولز ناتمام گذاشته است. او بیش از ۱۰ سال تمام روی این فیلم کار کرد و تمام آن را با بودجه شخصی ساخت. فیلمبرداری در ۱۹۵۵ در پاریس با بازی میشا اور و آکیم تامیروف به نقش های دن کیشوت و سانچو شروع شد. اما دو سال بعد ولز ناچار شد بازیگران را عوض کند: او سه ماه را در مکزیک گذراند و فرانچسکو ریگوئرا جایگزین او شد.

ادامه فیلمبرداری هر از گاه در دو دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی دنبال شد. ولز مدام قصه را تغییر می داد و می خواست به شکل بداهه کل فیلم را بسازد. به همین دلیل هم برای بخش انتهایی آن ایده هایی داشت. می گفت اسپانیایی بعد فرانکو جذاب است اما کمی بعد از سفر به این کشور پشیمان شد و فیلم باقی ماند. نسخه ای از این فیلم مونتاژ شده که خسوس فرانکو در سر هم بندی آن نقش مهمی داشته است. ولی با این وجود آن چه عصاره «دن کیشوت» ولز بود در آن به چشم نمی خورد.

ژرفا

ولز یک بار دست به اقتباس از رمان «آرامش مرگبار» چارلز ویلیامز زد و فیلمبرداری آن را در یوگسلاوی انجام داد. در این فیلم اورسن ولز، ژان مورو و لارنس هاروی بازی می کردند. چند بخش فیلمبرداری و حتی مونتاژ شد. اما با مرگ هاروی در سال ۱۹۷۳ فیلم ناتمام ماند.

 پروژه های ناتمام اورسن ولز
بعدها گفته شد که مشکلات مالی هم دلیل دیگری برای ناتمام ماندن فیلم بوده است. سال ها بعد در یک مستند سه دقیقه از این فیلم نمایش داده شد که بسیاری را شوکه کرد ولی حسرت تولید آن برای همیشه باقی ماند.

تاجر ونیزی

این آخرین اقتباس ولز از نمایشنامه های شکسپیر بود؛ فیلمی که در ایتالیا و یوگسلاوی فیلمبرداری شد و حتی موسیقی متن آن هم ساخته شد. ولی مشکل وقتی به وجود آمد که دو حلقه فیلم از دفتر تولید در ایتالیا به سرقت رفت و فیلم ناکامل شد. این یکی از عجیب ترین فلم های ولز بود که در آن نقش پورتیا به کلی حذف شده بود و ولز نمایشنامه را به شکل تازه و متفاوتی جلوی دوربین برده بود. ولی هیچ وقت نسخه کامل آن پیدا نشد.

آن سوی باد

اورسن ولز این فیلم سه ساعت و نیمه را به شکل سیاه و سفید ساخت. موقع مونتاژ بخش عمده ای از آن را به دلیل تصنعی بودن و توریستی شدن حذف کرد و دوباره فیلمنانه ای را که کادار نوشته بود جلویدوربین برد. اما سر مونتاژ و هزینه ها بین تهیه کنندگان اختلاف افتاد و هر تکه فیلم نزد گروهی باقی ماند. در دهه نود بخش هایی از آن نمایش داده شد که هیجان انگیز به نظر می رسید. ولی نفرین ابدی ولز دامن آن را هم گرفت و فیلم هیچ وقت کامل نشد.

پروژه های ناتمام اورسن ولز

نمایش جادویی

از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۸۵ ولز به شکل پراکنده مشغول کار روی این فیلم بود؛ اثری که حدود ۴۰ دقیقه آن به اجرای نمایش شعبده بازی بدون تروکاژ اختصاص داشت و حس و حالی تئاتری داشت. بخش دیگر هم شامل گفت و گوهایی بود. ولز می خواست اجرایی تک نفره از «جولیوس سزار» را هم بدون بروتوس در آن اجرا کند که هیچ وقت موفق نشد.

 پروژه های ناتمام اورسن ولز


منبع: برترینها

در صف‌ماندگان سینما

اعتراضات اهالی سینما در واکنش به نادیده‌گرفتن فیلم‌هایشان در اکران، در چند هفته اخیر بیشتر شده است.

روزنامه شرق نوشت: چیزی تا جشنواره فیلم فجر باقی نمانده است؛ این شمارش معکوس برای فیلم‌سازانی که در تلاش برای رساندن فیلم‌هایشان به بزرگ‌ترین رویداد سینمایی کشور هستند، زمان مهمی است. تعداد فیلم‌سازانی هم که این روزها سخت مشغول کار برای نخستین نمایش فیلمشان در جشنواره فیلم فجر هستند، کم نیست. جدا از تب‌و‌تاب جشنواره فیلم فجر، مانند هر سال زنگ خطری برای انبوه فیلم‌هایی که در سال تولید می‌شود، به‌صدا در می‌آید که در نهایت تکلیف اکران فیلم‌هایی جا‌مانده از جشنواره فیلم فجر سال گذشته و فیلم‌هایی که موفق به حضور در جشنواره نشدند، چه می‌شود؟ هرچند باید به این تعداد انبوه، فیلم‌هایی را اضافه کرد که از سال‌ها پیش در صف اکران مانده‌اند! پدیده اکران فیلم‌های سینمایی در سال‌های اخیر کم‌کم به یک معضل تبدیل شده است؛ سرمایه‌هایی که برای ساخت فیلم‌های سینمایی هزینه می‌شود، بسیاری از آنها در بخش خصوصی تولید شده است و طبعا منتظر بازگشت سرمایه‌شان هستند. در خوش‌بینانه‌ترین حال ممکن، فقط تعداد محدودی فیلم در سال موفق به بازگشت سرمایه‌ خود می‌شوند و به‌اصطلاح ضرر نمی‌دهند و بسیاری از فیلم‌ها به رقم‌هایی که تنها هزینه ساختش را تأمین کند، رضایت می‌دهند. گیشه امسال سینمای ایران از ابتدای سال تاکنون دست فیلم‌های پرمخاطبی مانند «نهنگ عنبر٢»، «گشت ٢»، «خوب، بد، جلف» و «اکسیدان» بود و باقی فیلم‌ها نتوانستند آن‌طور که باید، در اکران عمومی با فروش خوبی در گیشه روبه‌رو شوند.

بهمن کامیار، تهیه‌کننده «سدمعبر» که مدت‌هاست فیلمش در صف اکران مانده و از فیلم‌های تحسین‌شده منتقدان در جشنواره سال گذشته جشنواره فیلم فجر بوده، به سینمادیلی گفت: «در شرایطی که درباره فیلم‌سوزی صحبت می‌شود، برخی از فیلم‌ها که هنوز در مرحله صداگذاری هستند، سرگروه دارند و در شورا قرارداد به ثبت می‌رسانند؛ اما همچنان فیلم‌هایی مثل«سدمعبر»، «فراری»، «بدون تاریخ، بدون امضا» و فیلم‌های خوب دیگری که مردم آنها را دوست داشتند و با اقبال مخاطبان در جشنواره فیلم فجر همراه بودند، بلاتکلیف‌اند. هیچ کسی پاسخ روشنی به ما نمی‌دهد. تصورم این است که این اتفاقات و اکران‌نشدن فیلم‌هایی که در بخش خصوصی ساخته می‌شود، عامدانه صورت می‌گیرد تا سینما را رها کنیم. ما بخش خصوصی هستیم و سرمایه ما آن‌قدر هنگفت نیست که یک‌سال‌و‌نیم بلوکه شود.

اعتراضات اهالی سینما در واکنش به نادیده‌گرفتن فیلم‌هایشان در اکران، در چند هفته اخیر بیشتر شده است. رسیدن فصل پاییز و افت کمّی مخاطبان در این فصل و اکران چندین فیلم سینمایی در فاصله‌ای کوتاه از یکدیگر، نگرانی اهالی سینما را بیشتر کرده و بالطبع مطالباتشان از شورای صنفی نمایش نیز بیشتر است.

مهدی کرم‌پور، از کارگردانان سینمای ایران، مدتی قبل در انتقاد از بی‌تفاوتی شورای صنفی نمایش به فیلم‌سوزی در اکران، به سینمادیلی گفت: «همواره برای کنترل گروه‌های زیاده‌خواه، قوانین متقنی وجود دارد. در شورای صنفی نمایش، وضعیت شتر گاو پلنگ حاکم است. اعضای شورا قرار بود عدالت را در حوزه اکران فراهم کنند و اگر نمی‌توانند به سینمادارها امرو‌نهی کنند، علت وجودی‌شان چیست؟ کنار بروند تا صاحب اثر تکلیفش را با سینمادار بداند یا فیلمش را برای اکران به دولت بسپارد. الان شورای صنفی نمایش به محفلی بدل شده که هرجا بخواهد وارد می‌شود و اگر نخواهد، وارد نمی‌شود. این محل مناقشه است. عملکردشان مدل محضر است؛ هرکسی می‌آید قراردادش را ثبت می‌کند. یک منشی لازم دارد و نیاز به این نمایندگان نیست؛ درنهایت شکایت را به ارشاد می‌برند.

عملکرد شورای صنفی نمایش زیر تیغ نقد

اما نکته‌ای که در این میان فصل مشترک بسیاری از فیلم‌سازان است، عملکرد شورای صنفی نمایش در برنامه‌ریزی مناسب اکران و نظم‌دادن به خیل فیلم‌هایی است که در صف مانده‌اند.

منصور لشگری‌قوچانی، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «قاتل اهلی»، در آستانه اکران عمومی این فیلم به ایسنا گفت: «با توجه به استقبالی که از فیلم «قهرمانان کوچک» شده است، «قاتل اهلی» با تأخیر اکران می‌شود و البته استقبال از یک فیلم کودک جای شکر دارد و این از بخش‌های خوب ضوابط شورای صنفی نمایش است که باید به آن اشاره کرد؛ چرا که برخی دیگر از ضوابط شورا باعث فیلم‌سوزی شده و آن‌قدر قابلیت سوءاستفاده دارد و به نفع عده‌ای خاص از آن بهره‌برداری می‌شود که به نظرم بخش نظارتی مملکت باید ضوابط این شورا را بررسی کند تا اتفاقی را که در آن رخ می‌دهد، پیگیری کند».

«فراری» علیرضا داودنژاد، «پشت دیوار سکوت» مسعود جعفری‌جوزانی، «سوفی و دیوانه» مهدی کرم‌پور، «سدمعبر» محسن قرایی، «بدون تاریخ، بدون امضا» وحید جلیلوند، «اسرافیل» آیدا پناهنده، «کوپال» کاظم ملایی، «مادری» رقیه توکلی، «انزوا» مرتضی علی‌عباس میرزایی، «چراغ‌های ناتمام» مصطفی سلطانی، «ماه‌گرفتگی» سید‌مسعود اطیابی، «کمدی انسانی» محمد‌هادی کریمی، «پشت دروازه بهشت» علی نوری‌اسکویی، «آذر» محمد حمزه‌ای و «شماره ١٧ سهیلا» محمود غفاری از فیلم‌هایی هستند که در صف اکران مانده‌اند و در فرصت دو ماه باقی‌مانده تا جشنواره فیلم فجر، برخی از آنها به اکران خواهد رسید و برخی دیگر از این فیلم‌ها به فهرست فیلم‌های اکران‌نشده سال آینده خواهد پیوست تا این صف عظیم‌تر از قبل شده و بحران اکران فیلم‌ها، شکل جدی‌تری به خود بگیرد. این در حالی است که اکران فیلم‌هایی که به‌تازگی فیلم‌برداری آنها به پایان رسیده است و صحبت از اکران زودهنگام آنها در ماه‌های جاری است نیز انتقادهای بسیاری را به همراه دارد؛ به‌ویژه اینکه این فیلم‌ها کمدی هستند و به‌ نظر می‌رسد با توجه به پرمخاطب‌بودن این فیلم‌ها، اتفاق خوبی برای سینماداران محسوب می‌شود و می‌تواند بار دیگر رونق را به سینما‌ها برگرداند؛ اما نکته‌ای که در این میان فراموش می‌شود، اکران عادلانه و فرصت دیده‌شدن یکسان برای تمام آثار سینمای ایران است و در این میان شورای صنفی نمایش بیشترین سهم را در پاسخ‌گویی به معترضان اکران سینماها دارد.

کمبود سالن و گلایه از اکران

شهرام جعفری‌نژاد: بسیاری از گله‌مندی‌ها درباره شرایط نامطلوب اکران فیلم‌ها در سال‌های اخیر، به مشکل کمبود سالن‌های سینمای ما برمی‌گردد. تا زمانی که سهم سینمای ایران همین تعداد محدود سالن‌های سینمایی است، چنین بحث‌ها و نظرهایی ادامه خواهد داشت؛ هرازچندگاهی گلایه فیلم‌سازان از شرایط نامطلوب اکران رسانه‌ای خواهد شد. اگر ما به قدر کافی سالن برای نمایش فیلم‌های سینمایی در اختیار داشتیم، فیلم‌ها در شرایط مطلوبی اکران می‌شدند و به قول معروف این سفره برای تمامی اهالی سینما باز است که هر یک از فیلم‌ها در شرایط درست و منطقی اکران شوند و جای گله برای بسیاری باقی نماند. اما متأسفانه درحال‌حاضر این‌طور نیست و تنها اتفاقی که پاشنه‌ آشیل اکران فیلم‌ها شده همین بحث کمبود سالن‌های سینماست که امیدوارم مرتفع شود و چنین بحث‌هایی خاتمه پیدا کند.


منبع: عصرایران

ارکستر سمفونیک تهران به روی صحنه میرود

ارکستر سمفونیک تهران قرار است برای اولین‌بار در تالار بزرگ وزارت کشور به روی صحنه برود.

علی‌اکبر صفی‌پور – مدیرعامل بنیاد رودکی – با حضور در غرفه ایسنا در بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها اظهار کرد: برای اولین‌بار ارکستر سمفونیک تهران در تالار بزرگ وزارت کشور به روی صحنه خواهد رفت. این اجرا آخر آذرماه برگزار خواهد شد.

او ادامه داد: قول می‌دهیم اگر بتوانیم با مسوولان تالار وزارت کشور در هزینه ها توافق کنیم، برای این اجرا بلیت‌های ارزان قیمت در نظر بگیریم تا بسیاری که تمایل دارند این اجرا را ببینند بتوانند این کار را انجام بدهند.

صفی‌پور در پاسخ به این پرسش که برای اجراهای تالار وحدت قصد ارائه بلیت‌های ارزان قیمت را دارند یا خیر؟ گفت: به علت اینکه ظرفیت تالار پایین است، این اتفاق سخت می‌تواند بیفتد، اما اگر تالارهای بزرگ با ما همکاری داشته باشند و هزینه ها را باهم مدیریت کنیم علاقه‌مندان موسیقی هم می‌توانند اجراهای ارزان قیمت را ببینند.


منبع: عصرایران

عاشقانه‌های «گونتر گراس»، در شعرهای سیاسی!

هفته نامه کرگدن – علی عبداللهی: نیم نگاهی انداخته ایم به دو شعر سیاسی گونتر گراس. «رسوایی اروپا» و «آنچه باید گفت»*. گونتر گراس به واسطه رمان هایش در ایران بسیار شناخته شده است.

گراس در ردیف شاعران و نویسندگان بزرگ چندوجهی قرار می گیرد؛ از آن دست شاعرانی که در ادبیات کهن ایران به آنان حکیم می گفتند. این سنت البته به رغم ترویج تخصص گرایی، هنوز هم کمابیش در سراسر جهان وجود دارد، گو این که واجدان آن، لزوما چنین لقبی نمی گیرند: شاعران، نویسندگان و روشنفکرانی که در حوزه ای خاص محدودشان نمی توان کرد.

از این منظر، ادبیات سیاسی یکی از بخش های برجسته کار گراس است که در آن شهرت زیادی دارد و تمام اما و اگرها و دوستی و دشمنی های دیگران با وی در همین جا روی می نماید. او در برخی آثارش رویدادی تاریخی را پس زمینه کارش کرده است و در برخی نیز خود آن رویداد درونمایه اثرش شده است.

عاشقانه های «گونتر گراس»، در شعرهای سیاسی!

«رسوایی اروپا» عنوان شعری است از گراس که در سال ۲۰۱۲ در روزنامه «زود دویچه» منتشر شد. این بار گراس، با چاپ شعری خشمگین و توفانی درباره بحران مالی یونان پا به میدان می گذاشت و خلاف جریان تبلیغات رسانه های همگانی ظاهر شد.

او در این شعر، از اتحادیه اروپا گلایه می کند که سرزمینی را- که روزگاری ایده فرهنگ اروپایی در آن زاده شد- برای تقویت سیاست های بازار آزاد و اعطای وام و کمک های ملی و دریافت بهره، به تیرک بالا آونگ کرده، بی محابا حقش را غارت می کند و مردمش را به ورطه فقر و فلاکت می کشاند. شاعر در این شعر از خشم یونانی ها می گوید و با آن همدل می شود و از جفای اروپای متحد.

گراس نزدیک به هفت هفته قبل از سرودن این شعر، با شعر «آنچه باید گفت»، در همین روزنامه، باز هم به مباحث خاور نزدیک پرداخت. موضوع آن شعر بی سابقه بود: انتقاد از اسراییل و سیاست اروپا و جانبداری آشکار از ایران در مسائل پیرامون انرژی هسته ای!

خوانندگان و رسانه ها پس از چاپ آن شعر، واکنش تند و متناقضی از خود نشان دادند. شاید واکنشی بی از تمام مباحثی که روزنامه «زود دویچه» در سال های اخیر به آن پرداخته است. شاعر در آن شعر، بیش از آن که به موضوع پربسامد یهودستیزی بپردازد، با حمله احتمالی اسراییل به ایران به مخالفت پرداخت و بحث های معمول مطبوعات اروپایی را به سمت و سویی دیگر کشاند.

بعد از اعتراف جنجالی گراس مبنی بر عضویت در شاخه نوجوانان اس.اس در سال های نوجوانی در ۲۰۰۶، از نظر بسیاری از منتقدان، دیگر محال می نمود وی دوباره چنین صریح، وارد مباحث خاور نزدیک و سیاست های روز اروپا شود، ولی با چاپ این دو شعر، باطل بودن چنین پنداری آشکار شد.

گرایس عمیقا سیاسی نویس و جنجالی، این بار هسته اصلی گفتمان «آنچه باید گفت» را، پرسش از جنگ پیشگیرانه احتمالی علیه ایران قرار می دهد و دوباره با شعر دیگری در باب بحران مالی یونان، رشته سخن را به دست گرفت و تازیانه نقد را به کار انداخت. این شکل اظهار عقیده، البته که خالی از جدال انگیزی و برانگیختن آتش تند واکنش های مثبت و منفی فراوان از سوی مخاطبان نیست و در کار گراس و البته در ادبیات آلمانی زبان، سابقه طولانی دارد.

 عاشقانه های «گونتر گراس»، در شعرهای سیاسی!

در ادبیات گذشته آلمان از گوته و هاینریش هاینه گرفته تا برتولت برشت و پتر روهمکورف و تا همین امروز در شعرهای هیپ هاپ، همواره موضوعات سیاسی، با صراحت تمام و بدون قناعت به شعارهای کلی سربسته، دستمایه شعر بوده است. وانگهی در ادوار مختلف زندگی گونتر گراس مداخله در سیاست، سنتی دیرینه و پرپیمان دارد. او در مقام یکی از اعضای گروه ۴۶ از سال تشکیل آن گروه (۱۹۴۷)، سال های پس از جنگ جهانی دوم، درک خاصی از ادبیات داشت و ادبیات را گونه ای «نوشتار علیه فراموشی» می دانست.

پس از آن، تعهد سیاسی برای وی به گونه ای بدیهی بدل به یکی از نقش های مهم نویسنده و شاعر شد. بعدها پس از دریافت جایزه ادبی نوبل در سال ۱۹۹۹، در عرصه بین المللی نیز او را به عنوان صدای اخلاقی سرزمین آلمان به رسمیت شناختند. البته پیامدهای بیان چنین مواضعی را هم می پرداخت که یکی شان ممنوعیت سفر به اسراییل، عربستان، برمه و دو سه کشور دیگر بود

بدیهی است که آخرین شعرهای سیاسی- جنجالی گراس، مانند بسیاری از کارهای سیاسی وی، در عین این که رسالتمداری و وظیفه شناسی شاعر در مواجهه با رویدادهای روز را به ثبوت می رساند، چه بسا، جز ارزش تاریخ ادبیاتی، به خاطر درونمایه محدود و منحصرش، تاریخ مصرف هم داشته باشد و به همان سرعتی که فراگیر می شود و بحث و جدل بر می انگیزد و آن گاه به بوته فراموشی نیز برود. ولی از نظر خودگراس، این نیز فی نفسه، کاستی چنین آثاری نیست، زیرا تمام این نوع  آثار در زمان کوتاه بازتابی حیرت انگیز دارند و طبعا برای ایجاد همان بازتاب ها سروده و سپس به بایگانی عظیم تاریخ ادبیات سپرده می شوند.

در نهایت، آنچه می ماند، اسطوره سازش ناپذیری شاعر و نویسنده است، همان خصیصه ای که وی را در صف رهروان خلف پیشینیان یادشده آلمانی و اروپایی و بسیاری از هنرمندان متعهد و روشنگران جهان قرار می دهد.

واضح است که پرداختن به موضوعاتی چنین غیرشاعرانه، همواره به وجه ادبی و خیال انگیزی آثار سراینده لطمه می زند و در مورد او نیز چنین شده است: گاهی شعرهای او را زمخت، خشمناک، عاری از تخیل، سرد و استدلالی کرده است. در کار شاعران پیش تر یادشده و استادان وی نیز چنین رویکردی وجود دارد، ولی گرایش آنان، تا بدنی حد غلیظ و عریان نیست و لاجرم چنین تاثیری بر نمی انگیزد و در اغلب موارد که ادبیت و نگاه سیاسی به نحوی با هم متوازن می شوند، ماندگاری اثر نیز بیشتر است.

هرچه باشد گراس، شورشی بود و نمی توانست صرفا چون شاعری خاطرآسوده و برج عاجی، به دامن امن تخیل و بندبازی با زبان پناه ببرد و از کنار بحران های اجتماعی- سیاسی روزگار خود بی اعتنا بگذرد، در برج عاجش بنویسد و بخواند و طراحی کند.

 عاشقانه های «گونتر گراس»، در شعرهای سیاسی!
آنچه این شعرها را سوای کیفیت ادبی شان پراهمیت می کند، وفاداری شاعر به امر اجتماعی- سیاسی زمانه خود است و به گفته خودش وفاداری به سنت زبان بازکردن و فریاد زدن در مقابل کاستی های زمانه و پیروی از روشنگران و جنبش روشنگری که به گمان گراس پروژه ای است هنوز هم ناتمام که روشنفکران جامعه مرفه، نباید به محض رسیدن به خواسته های اولیه خود و حتی استقرار دموکراسی در جامعه، دست روی دست بگذارند و به خواب تاریخی بر نازبالش وضع موجود تن بدهند.

پی نوشت:

* این دو شعر در کتاب «عشق با پاهای چوبی»، عاشقانه های گونتر گراس، ترجمه علی عبداللهی، نشر سرزمین اهورایی، صص ۷۶ تا ۸۱ منتشر شده اند.


منبع: برترینها

تیزر فیلم "شَنِل" با یادی از فیلم "قیصر" (فیلم)

دستاوردهای ماندگار، حاصل تعامل سازنده بانک شهر با شهرداری‌ها «گاوین ویلیامسون» وزیر دفاع انگلیس شد حاشیه های نمایشگاه مطبوعات (عکس) دختر ترامپ وارد ژاپن شد (عکس) کره جنوبی: کره شمالی در تدارک آزمایش موشکی است جانسون برای متقاعد کردن آمریکا به حفظ برجام به واشنگتن می‌رود مهاجم نیویورک با اتهامات تروریستی روبرو شد مکارم شیرازی: قم باید فرودگاه داشته باشد/ دولت باید برای قم یک «ردیف بودجه حسابی» در نظر بگیرد/ دیگر شهرها اعتراض نکنند طرح ویژه نگین خودرو برای زائرین اربعین حسینی والی داعش در منطقه «القائم» هنگام فرار کشته شد

از جان کی‌روش و تیم‌ملی چه می‌خواهیم؟  (۱۴ نظر)

عسلویه، کوه طلا کنار کوه آلودگی  (۵ نظر)


منبع: عصرایران

همه حواشی رسوایی اخلاقی کوین اسپیسی (فیلم)

دستاوردهای ماندگار، حاصل تعامل سازنده بانک شهر با شهرداری‌ها «گاوین ویلیامسون» وزیر دفاع انگلیس شد حاشیه های نمایشگاه مطبوعات (عکس) دختر ترامپ وارد ژاپن شد (عکس) کره جنوبی: کره شمالی در تدارک آزمایش موشکی است جانسون برای متقاعد کردن آمریکا به حفظ برجام به واشنگتن می‌رود مهاجم نیویورک با اتهامات تروریستی روبرو شد مکارم شیرازی: قم باید فرودگاه داشته باشد/ دولت باید برای قم یک «ردیف بودجه حسابی» در نظر بگیرد/ دیگر شهرها اعتراض نکنند طرح ویژه نگین خودرو برای زائرین اربعین حسینی والی داعش در منطقه «القائم» هنگام فرار کشته شد

از جان کی‌روش و تیم‌ملی چه می‌خواهیم؟  (۱۴ نظر)

عسلویه، کوه طلا کنار کوه آلودگی  (۵ نظر)


منبع: عصرایران

انتقادهای حاشیه‌ساز محمود شهریاری: صداوسیما با هزاران کارمند از شبکه‌ ماهواره ای که ٢٠ کارمند دارد، کپی‌برداری می‌کند

روزنامه شهروند نوشت: محمود شهریاری مجری پرحاشیه تلویزیون که اعتراض‌ها و انتقادهایش همواره حواشی فراوانی برایش می‌سازد، روز گذشته با گفتن این جمله که «ناراحت‌کننده است که صداوسیما با هزاران کارمند از شبکه‌ای که ٢٠ کارمند دارد، کپی‌برداری می‌کند» انتقادات تندی از تلویزیون کرد.

محمود شهریاری گفت: :«من واقعا غصه می‌خورم، وقتی در برنامه تلویزیون حتی جملاتی را می‌شنوم که عینا در برنامه‌های ماهواره‌ای گفته می‌شود.»

این مجری محبوب که به دلیل تراشیدن ریش‌هایش در اعتراض به اختلاس حاشیه‌ساز شده بود، همچنین به انتقاد از بازیگرانی می‌پردازد که به حیطه اجرا ورود می‌کنند: «بیشتر بازیگرانی به سمت اجرا می‌آیند که جذابیت‌شان را برای کارگردانان از دست داده‌اند. باید به این موضوع توجه کرد که چرا هیچ وقت کسانی مثل علی نصیریان، پرویز پرستویی یا رضا کیانیان پیشنهاد اجرا را نمی‌پذیرند.»

شهریاری رامبد جوان و مهران مدیری را هم بی‌نصیب نمی‌گذارد و آنها را از نظر مجری‌گری شکست خورده می‌داند: «در خندوانه بازیگری بیشتر چیره است تا اجرا. مهران مدیری هم در تمام طول برنامه دارد بازی می‌کند.»


منبع: عصرایران

گردش فرهنگی پنجشنبه‎های عصرایران/ از نمایشگاه هنرمندان قلم‌زن تا اکران "اِو" در سینماها

هر پنجشنبه در عصرایران منتخبی از رویدادهای فرهنگی هنری یک هفته آینده در اختیار مخاطبان قرار می گیرد. این هفته از تئاتر شروع کردیم و شما را به دیدن فیلم، نمایشگاه و… دعوت کرده ایم.

عصرایران – در این بخش هر پنجشنبه در قالب چند پیشنهاد فرهنگی، مخاطبان گرانقدر عصرایران را در جریان منتخبی از آخرین رویدادهای فرهنگی هنری یک هفته آینده قرار می دهیم.

مجلس مختلف خوانی

نمایش «مجلس مختلف خوانی» به نویسندگی صبا نجاتی و کارگردانی مرتضی جلیلی دوست تا ۳۰ آبان ساعت ۱۷:۳۰ در تالار مولوی به نشانی خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، سالن اصلی باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران روی صحنه می رود.

نمایشی در عمارت روبرو

نمایش «کرآوایی» بر اساس طراحی و کارگردانی امید مشهدی تا ۲۱ آبان ساعت ۲۰ در عمارت روبرو به نشانی خیابان انقلاب (شرق به غرب)، قبل از چهارراه ولیعصر، بن‌بست کیانپور، پلاک ۷ روی صحنه می رود.

سیاوش در آتش در پردیس تئاتر

نمایش «سیاوش در آتش» به نویسندگی مهدی میرباقری و کارگردانی مجید علم‌ بیگی تا ۲۳ آبان ساعت ۱۹:۳۰ در سالن داوود رشیدی پردیس تئاتر تهران واقع در بزرگراه امام علی، اتوبان شهید محلاتی شرق، خیابان شهید شاه‌آبادی جنوبی، بعد از میدان مالک اشتر، خیابان بقایی، جنب فرهنگسرای خاوران روی صحنه می رود.

نمایش چهار فیلم کوتاه

چهار فیلم گروه هنر و تجربه روز پنجشنبه ۱۱ آبان‌ماه در پنج سانس در شهرهای مختلف به نمایش درمی‌آید. چهار فیلم کوتاه «توقف در لاس وگاس» ساخته اسماعیل میهن‌دوست، «ایکس باکس» مهدی مختاری، «کشند» کتایون پرمر و «اول پاییز» ساخته عادل تبریزی در ساعت ۱۵ در سینما هنروتجربه بابل، ساعت ۱۷ در سینما سوره اصفهان، پردیس گلستان شیراز و تماشاخانه پارس کرمان و در ساعت ۱۹ درپردیس هویزه مشهد به نمایش درمی‌آید.

نگاهی به صلح

نمایشگاه «کلروفیل» با نگاهی به صلح در گالری هپتا واقع در خیابان کریمخان، خیابان ایرانشهر، روبه‌روی پارک هنرمندان، بن‌بست نیکوشهر، شماره‌ سه برپا می شود. در این نمایشگاه تعداد ۵۳ اثر از شیرین عربی و ۲۲ اثر از مریم به‌نژاد با تکنیک‌ آکرلیک روی بوم یا ترکیب‌مواد روی زینک و با ابعاد مختلف بر روی دیوار گالری خواهند رفت. این نمایشگاه از ۱۲ تا ۲۴ آبان برگزار می شود.

آثار نفیس هنرمندان قلم‌زن

نمایشگاه گروهی «آثار نفیس هنرمندان قلم‌زن» در روز جمعه هفته جاری، دواردهم آبان ماه، از ساعت ۱۶:۳۰ افتتاح شده و تا روز پنج‌شنبه بیست و پنجم آبان ماه در گالری مس‌نگار به نشانی خیابان ملاصدرا، شیراز شمالی، کوچه حکیم اعظم، مجتمع پارک پرنس، پلاک ۵ برپا خواهد بود. در این نمایشگاه آثار بسیار نفیس و درخشانی از هنرمندان نامدار و استادان بزرگ در کنار آثار بدیعی از هنرمندان جوان خلاق و پر استعداد به‌ نمایش گذاشته خواهند شد.

نمایشگاه نقاشی انفرادی

نمایشگاه نقاشی هدیه خانعلی با عنوان « من را در هال خانه‌ات بگذار» از ۱۲ تا ۲۳ آبان در گالری آتبین به نشانی خیابان ولی عصر قبل از چهارراه پارک وی کوچه خاکزاد پلاک ۴۲ برگزار می شود.

اکران یک پدیده در سینماها

فیلم سینمایی خانه (اِو) به نویسندگی و کارگردانی اصغر یوسفی نژاد این روزها در سینماهای گروه هنر و تجربه اکران شده است. این فیلم جوایز اصلی سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر را کسب کرد و هم اکنون این روزها در جشنواره جهانی فیلم توکیو به نمایش درآمده است. این فیلم از سوی منتقدان بسیاری نیز تحسین شده است.


منبع: عصرایران

سانس فوق‌العاده برای "آوانتاژ" در لایپزیک

نمایش فیلم مستند “آوانتاژ” در فستیوال لایپزیک آلمان با استقبال تماشاگران روبه رو شد.

فیلم مستندسینمایی “آوانتاژ” به کارگردانی محمد کارت و تهیه‌کنندگی آبان عسکری طی نخستین نمایش بین‌المللی خود در شصتمین دوره فستیوال لایپزیک آلمان با استقبال تماشاگران روبه رو شد و به سانس فوق‌العاده رسید.

بر اساس گزارش دریافتی، نمایش و نقدو بررسی این فیلم در سالن وینترگارتن شهر لایپزیک با حضور محمدکارت کارگردان، آبان عسکری تهیه‌کننده، اسماعیل علیزاده تدوینگر و حمیدرضافطوره‌چیان کالریست انجام شد و مورد توجه و استقبال مخاطبان قرارگرفت.

در جلسه پرسش و پاسخ می‌توان به توجه و تحسین مخاطبان از نگاه متفاوت،جهان شمول و امیدبخش فیلم به مسئله بی خانمانی و اعتیاد اشاره کرد.

شصتمین دوره فستیوال لایپزیک آلمان ‌که از معتبرترین فستیوالهای مستند و انیمیشن دنیا با درجه کیفی الف محسوب می‌شود و از ۳۰ اکتبر تا ۵ نوامبر ادامه خواهد داشت و “آوانتاژ”با اتمام دو نمایش خود به سانس فوق العاده در ۳ نوامبر رسید.

این فیلم محصول شبکه مستند سیماست و پخش بین المللی آن توسط علیرضاشاهرخی در امور بین‌الملل صداوسیما انجام می‌شود.

از دیگر عوامل این فیلم که در جشنواره های داخلی ایران نیز مورد توجه قرار گرفت می‌توان به جواد رزاقی زاده فیلمبردار، صدابردار مهدی کارت، صداگذار آرش قاسمی،آهنگساز صبا ندایی، طراح گرافیک احسان رضازاده، دستیاران کارگردان امین مختاری و مهرداد خانی اشاره کرد.


منبع: عصرایران

مدیر شبکه نسیم: "جناب خان" برمی‌گردد

مدیر شبکه نسیم از آماده‌سازی برنامه «دورهمی» مهران مدیری برای پخش در ایام ربیع الاول خبر داد و گفت: دکور و فضای برنامه «دورهمی» کاملا تغییر کرده است.

محمد احسانی در گفت و گو با ایسنا درباره بازگشت «جناب خان»، ساخت سری جدید «دورهمی»، برنامه‌ جدیدی که قرار است اکبر عبدی در آن به اجرا بپردازد و همچنین سری جدید کودک‌شو و سریال‌های جدید این شبکه خبرهایی را اعلام کرد.

احسانی درباره برنامه «دورهمی» گفت: در طرح برنامه «دورهمی» یکسری تغییرات صورت گرفته است و در حال حاضر مشغول تشکیل اتاق فکر و ساخت دکور هستیم و مقدمات آن برای تولید آماده شده است.

او درباره موضوعات برنامه «دورهمی» نیز گفت: موضوعات اجتماعی و نوع نگاه و زاویه دید در سری جدید این برنامه متفاوت خواهد بود. آیتم‌های جدیدی قرار است به برنامه اضافه شود اما به طور کلی برنامه با همان محوریت آقای مدیری پخش خواهد شد.

مدیر شبکه نسیم از ساخت سری جدید «خندوانه» برای پخش در ایام نوروز خبر داد و درباره جزئیات بازگشت «جناب خان» به این برنامه نیز گفت: «خندوانه» قرار است یک استراحت شش ماهه داشته باشد و برای نوروز بازمی‌گردد. با توجه به اینکه سری پنجم این برنامه قرار است تولید شود، هم توقع برنامه‌سازان بالاست و هم توقع مخاطبان؛ لذا باید یک مطالعه و بررسی به اتاق فکر تزریق شود و ایده‌های جدید اضافه شود تا اینکه برنامه افت پیدا نکند و تحقق این امر مستلزم یک زمان است. به احتمال زیاد جناب خان برمی‌گردد و اگر مساله غیرمترقبه‌ای پیش نیاید نوروز به روی آنتن خواهد رفت.

احسانی درباره برنامه جدیدی که اکبر عبدی قرار است آن را اجرا کند نیز توضیح داد: این برنامه در مرحله نصب دکور و تولید است و محتوای آن مبتنی بر آثاری است که از اکبر عبدی در سینما و سریال‌های تلویزیونی دیده‌ایم. در واقع این برنامه با محوریت اکبر عبدی ساخته می‌شود و ایشان در برنامه بازی خواهند کرد.

مدیر شبکه نسیم گفت: این برنامه ساختاری ترکیبی نمایشی دارد و مبتنی بر توانایی‌های اکبر عبدی است. امیدواریم این برنامه پس از ایام صفر به روی آنتن برود.

وی همچنین از پخش سری جدید برنامه کودک شو خبر داد و گفت: قسمت‌هایی از سری قبل برنامه کودک شو باقی مانده است که در ۱۶ قسمت به روی آنتن خواهد رفت و پس از آن سری جدید برنامه تولید خواهد شد.

احسانی همچنین از پخش مسابقه جدید همسران به تهیه‌کنندگی هنرور خبر داد.

مدیر شبکه نسیم از پخش سریال افسانه هزاران پایان از ابتدای زمستان خبر داد.

احسانی در بخش دیگری از سخنانش در غرفه ایسنا، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه تا چه میزان بر روی کیفیت سریال‌ها نظارت کیفی صورت می‌گیرد، گفت: ما برای ساخت سریال تعجیل نکردیم. دو سریال هم در حال تولید بود که باید آن را به اتمام می‌رساندیم. در دوره جدید بنا شده است سریال بسازیم منتهی چون می‌خواهیم بر روی کیفیت تمرکز کنیم دنبال این نیستیم که تعداد سریال ها را زیاد کنیم.

او گفت: خیلی از دوستان در شبکه نسیم به دنبال لحن و شیوه خاصی از سریال هستند؛ به نوعی که زمانی که هر فردی سریالی را می‌بیند به جا بیاورد که آن سریال ویژه شبکه نسیم است. در حال حاضر نیز سریال افسانه هزاران پایان به لحاظ سر و شکل مطلوب است اما به هر حال باید دنبال طرح‌هایی باشیم که جنس متفاوت‌تری داشته باشد. در حال حاضر تیم‌هایی را گذاشته‌ایم که کارهای اولیه را انجام دهند منتهی خیلی تعجیل نداریم که به شکل موظف سریالی بسازیم که هم کیفیت افت نکند و هم اینکه یک تفاوت با سریال‌های دیگر داشته باشد.


منبع: عصرایران

هفته فیلم اروپایی آغاز به کار کرد

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران، برگزاری هفته فیلم‌های اروپایی در تهران را سرآغازی برای رابطه بهتر بین انسان‌ها و گفتگوی بین فرهنگ‌ها دانست.

به گزارش مهر به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، هفته فیلم‌ اروپایی با مشارکت امور بین‌الملل انجمن سینمای جوانان ایران و مؤسسات فرهنگی اتحادیه اروپا با سخنرانی توماس کلویبر، رایزن فرهنگی اتریش و نماینده مؤسسات فرهنگی کشورهای اروپایی (EUNIC) و سیدصادق موسوی و مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران به‌ عنوان برگزارکنندگان این رویداد هنری، کار خود را آغاز کرد.

در مراسم افتتاح هفته فیلم اروپایی که عصر دیروز سه‌شنبه ۹ آبان در موزه سینما برپا شد، مهمانان ویژه‌ای از کشورهای مختلف از جمله سفیر و رایزن فرهنگی سفارت مجارستان، رایزن فرهنگی سفارت بلغارستان، رایزن فرنگی سفارت آلمان، سفیر و رایزن فرهنگی سفارت یونان، سفیر فنلاند در مراسم افتتاح هفته فیلم اروپایی حضور داشتند. همچنین جمعی از کارگردانان فیلم‎های کوتاه از کشور یونان که در این برنامه به نمایش درخواهند آمد نیز مهمان این برنامه بودند.

با آغاز اکران فیلم‌ها، سفیر مجارستان و رایزن فرهنگی بلغارستان هر یک پیش از نمایش فیلم کشور خود سخنانی درباره برپایی هفته فیلم اروپایی و فیلمی که به نمایش درخواهد آمد بیان کردند.

در پیام سیدصادق موسوی به این مناسبت آمده است:

«امروزه سینما بهترین راه ارتباط بین انسان‌هاست. زبان تصویر در شرایط کنونی جهان بهتر از هر زبان دیگری دردها و آرزوهای انسان معاصر را برای ما بازگو می‌کند. امیدوارم برگزاری هفته فیلم‌های اروپایی در تهران سرآغازی برای رابطه بهتر بین انسان‌ها و گفتگوی بین فرهنگ‌ها باشد.»

هفته فیلم اروپایی با نمایش آثاری از ۸ کشور این قاره، یونان، بلغارستان، آلمان، لهستان، دانمارک، هلند، اتریش و مجارستان، با همراهی گروه هنر و تجربه و موزه سینما نهم تا سیزدهم آبان از ساعت ۱۷ در موزه سینما واقع در خیابان ولی‌عصر، باغ فردوس برگزار می‌شود.


منبع: عصرایران