دوستی «فیدل» و «گابو»

کم نیستند کتاب‌هایی که آن‌چنان تأثیرگذار شروع می‌شوند که خواننده تا سال‌ها بعد آن‌ها را از یاد نمی‌برد. «صد سال تنهایی» مارکز هم یکی از همین کتاب‌هاست که با این جمله‌ها آغاز می‌شود: سرهنگ «آئورلیانو بوئندیا» که اکنون در انتظار اعدام است، به خاطرات دوران کودکی‌اش بازمی‌گردد و بعدازظهر دوردستی را به یاد می‌آورد که پدرش او را برای کشف یخ با خود برده بود. بسیاری این رمان را شاهکار سبک رئالیسم جادویی می‌دانند. شاید کمتر کسی از نقشی که «فیدل کاسترو» در نگارش این اثر داشت،‌ خبر داشته باشد. او الهام‌بخش «مارکز» یا یکی از شخصیت‌های کتابش نبوده، بلکه به عنوان ویراستار در انتشار این رمان به او کمک کرده است. «استفانی پانیچلی ـ باتالا» که اخیرا کتاب «فیدل و گابو» را به چاپ رسانده، می‌گوید: خیلی‌ها می‌گویند فیدل خواننده‌ای مشتاق بود. او دائم در حال مطالعه بود. تو یک کتاب به «فیدل» می‌دادی و او تا روز بعد آن را خوانده بود و نظرات عالی در موردش می‌داد. برداشت‌های او اساسی و سازنده بودند. حتی یکی از اولین منتقدان برخی از کتاب‌های «گابو» بود. «فیدل کاسترو» «پانیچلی – باتالا» می‌گوید که «مارکز» پیش از این‌که کتابش را به ناشر تحویل دهد، آن را به «فیدل» می‌داد و او با اصلاحاتی که در آن نوشته بود، کتاب را پس می‌داد. این نویسنده، رابطه این دو چهره را رابطه‌ای دوستانه‌ای می‌داند که فقط به سیاست مربوط نبود. نویسنده کتاب «فیدل و گابو» ادامه می‌دهد: «فیدل» بیشتر به جزییات می‌پرداخت. مثلا اگر یکی از شخصیت‌ها در صحنه به‌خصوصی از کتاب، از سلاح استفاده می‌کرد، می‌گفت: نه این غیرممکن است، چون آن اسلحه آن‌طور مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. این نکته‌بینی «فیدل» بود که باعث می‌شد اصلاحاتی در کتاب‌های «گابو» انجام شود. در ادامه گزارشی که در رسانه‌های خارجی منتشر شده آمده است: «کاسترو» بی‌شک آدم بسیار باهوشی بود و مسلما در مورد این نوع نقد نوشتن‌ها، خیلی قابل اعتماد. اما به نظر می‌رسد «گارسیا مارکز» در عالم سیاست چندان از دوست خود حمایت نمی‌کرد. «پانیچلی – باتالا» معتقد است: اساسا بین هنر و دیدگاه سیاسی «مارکز» تفاوت‌هایی وجود دارد. مسأله دیگری هم هست: ادبیات او هرگز مستقیما به کوبا مرتبط نبود. بنابراین به راحتی می‌توان آن دو را از هم جدا دانست. «گابریل گارسیا مارکز» از بزرگ‌ترین چهره‌های ادبیات اسپانیولی‌زبان و آمریکای لاتین بود که در سال ۱۹۸۲ به جایزه‌ نوبل ادبیات دست یافت. «گابو» به ‌عنوان پیشتاز سبک «رئالیسم جادویی» شهرت داشت. «صد سال تنهایی» که نمونه‌ بارز رئالیسم جادویی است، معروف‌ترین اثر «مارکز» محسوب می‌شود. «پاییز پدرسالار»، «عشق سال‌های وبا» و «گزارش یک مرگ» از دیگر رمان‌های معروف این نویسنده‌ هستند که آثارش تاکنون به بسیاری از زبان‌ها ترجمه شده‌اند. «گابریل گارسیا مارکز» نویسنده برنده نوبلی که در آوریل ۲۰۱۴ درگذشت «فیدل کاسترو» رهبر انقلابی کوبا و چهره شناخته‌شده سیاسی بود که ۲۵ نوامبر درگذشت. او علاوه بر ویراستاری برخی از کتاب‌های «مارکز»،‌ در تاسیس اولین مدرسه فیلم و سریال کوبا با او همکاری کرد. این موسسه که سال ۱۹۸۶ افتتاح شد، مدرسه بین‌المللی برای هنرهای سینمایی و تلویزیونی است و در غرب کوبا با فاصله‌ای ۳۰ کیلومتری از هاوانا واقع شده است. زمانی که «گابو»، «فرناندو بیری» شاعر و فیلم‌ساز آرژانتینی و «خولیو گارسیا اسپینوزا» کارگردان کوبایی، قصد کردند این مدرسه را برای دانشجویان اهل آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا راه‌اندازی کنند، «کاسترو» تمام‌قد از آن‌ها حمایت کرد. این موسسه با بنیاد سینمای نوین آمریکای لاتین همکاری دارد و امروزه در نوع خود یکی از مهم‌ترین موسسه‌ها در منطقه است. سیستم این آموزشگاه براساس «یادگیری در طول اجرا» طراحی شده و دوره‌های سه‌ساله مختلف، همراه با ورک‌شاپ‌های متعدد در آن برگزار می‌شود. «بیری» در زمان راه‌اندازی این مدرسه سینمایی، عنوان «پدر سینمای نوین آمریکای لاتین» را داشت و اولین کارگردان این موسسه شد. این مدرسه سینمایی و تلویزیونی حالا ۳۰ ساله است و تاکنون بیش از ۸۰۰ دانشجو از ۵۰ کشور جهان از آن فارغ‌التحصیل شده‌اند. بیش از ۱۰ هزار نفر هم در ورک‌شاپ‌های بین‌المللی این موسسه شرکت کرده‌اند.


منبع: baharnews.ir

«خانه پدری» همچنان بلاتکلیف

کارگردان فیلم «خانه پدری» که این روزها در تهران مشغول ساخت فیلم جدید خود با نام «کاناپه» است، درباره‌ اینکه نام فیلمش در مجلس شورای اسلامی مطرح شد و بلاتکلیفی‌ آن بیان کرد: «خبر جدیدی ندارم. در واقع پس از صحبت‌های آقای الیاس حضرتی در مجلس، صحبت جدیدی نشنیده‌ام. البته از مسئولان انتظار پیگیری و همراهی داشتم اما تا این لحظه هیچ عایدی از این منظر به دست نیاورده‌ام.» او در پاسخ به اینکه آیا در ماه‌های باقی‌مانده از دولت یازدهم به اکران عمومی فیلم خود امیدی دارد، گفت: «بله امیدوارم اتفاقی بیفتد، چون معتقدم تمام مسائل مرتبط با فیلم «خانه پدری» یک سوتفاهم است؛ سوتفاهمی که مثل یک سنگ در چاهی افتاده شده و حالا صد نفر عاقل باید جمع شوند تا آن را بیرون آورند.» عیاری با اشاره به اینکه فیلمش با وجود داشتن پروانه‌ نمایش و به دلیل مصلحت، توقیف شده و با اشاره به فیلم‌های دیگری که مجوز اکران نگرفته‌اند، اضافه کرد: «از آنجایی که موجودیت سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راهگشایی برای رفع این جور گرفتگی‌هاست تا در درجه‌ اول فضا برای عرضه‌ آثار تولید شده گشوده شود، به نظر می‌رسد در قدم‌های بعدی باید به کارهای دیگر پرداخته شود. اگرچه هر مسئله و اتفاقی به اندازه و در جایگاه خود اهمیت دارد، اما وقتی تعدادی فیلم و کتاب در محاق توقیف یا مسیر عدم عرضه هستند به نظرم همه چیز زیر سوال می‌رود.» عیاری ادامه داد: «امیدواری من این است که با نشانه‌هایی که در سازمان سینمایی در این سه سال دیده شده، به مسئله‌ فیلم‌های توقیفی هم رسیدگی کنند و به آن‌ها اجازه‌ نمایش بدهند. همچنین امیدوارم با حضور وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی تفکر و شعاری که در دولت جدید از آن صحبت می‌شد، عملی شود و ادامه یابد.» او در پاسخ به اینکه چقدر از اتفاقات فیلم «خانه پدی» بر ساخت «کاناپه» که به مراحل پایانی فیلمبرداری رسیده، تأثیرگذار بوده است؟ بیان کرد:‌ «فکر می‌کنم توانسته‌ام از قید و بندها و ابرهای سیاه ناامیدکننده‌ فیلم «خانه پدری» فاصله بگیرم و از شر فضایی که برای آن فیلم ایجاد شد، کمی دور شوم اما فقط فکر می‌کنم توانسته‌ام این کار را انجام دهم و ممکن است در عمل این طور نباشد.» فیلم «خانه پدری» با بازی مهدی هاشمی، ناصر هاشمی و شهاب حسینی دو سال قبل فقط یک روز روی پرده تعداد محدودی سینما رفت ولی ظرف چند روز اکران آن متوقف شد. اواخر آبان‌ماه الیاس حضرتی نماینده مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور خود در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به وجود مشکلات عدیده در حوزه فرهنگ و هنر گفته بود: «ما امیدواریم با تغییرات پیش آمده (در وزارت ارشاد) کمتر شاهد توقیف فیلم یا لغو کنسرتی باشیم و همچنان منتظر فعالیت دوستان هنرمندی هستیم که در چند سال اخیر بنابه دلایلی کمتر کار کردند یا کار کردند و جلوی آن‌ها را گرفتیم که بعضی از این دوستان جواهری هستند مثل کیانوش عیاری و «خانه پدری»‌ که سال‌هاست توقیف شده و اتفاق‌هایی از این دست باعث رکود فضای هنری و فرهنگی می‌شود که امیدواریم وزیر جدید محترم ارشاد با تدبیر خود این اتفاقات را از بین ببرد یا به حداقل برساند.»


منبع: baharnews.ir

اکران فیلمی پس از هشت سال انتظار

فیلم «فصل باران های موسمی» به کارگردانی مجید برزگر و تهیه‌کنندگی منوچهر شاهسواری از ابتدای دی ماه در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران می‌شود.این فیلم که در سال ١٣٨٨ ساخته شده است در دولت قبل اجازه و فرصت نمایش پیدا نکرد و به مدت هشت سال در انتظار اکران بود.فیلم «فصل باران‌های موسمی» در طی این مدت در بیش از ٣٠ جشنواره معتبر خارجی و داخلی همچون چهاردهمین جشن خانه سینما، پنجمین جشنواره فیلم دیدار دوشنبه تاجیکستان، جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ، جشنواره جهانی مونترآل ۲۰۱۰، جشنواره جهانی روتردام ۲۰۱۰ به نمایش درآمد و جوایز بسیاری کسب کرد و یا نامزد دریافت جایزه بود. عوامل اصلی فیلم «فصل باران‌های موسمی» عبارتند از:کارگردان: مجید برزگر، تهیه‌کننده: منوچهر شاهسواری، فیلمنامه‌نویس: مجیدبرزگر، حامد رجبی ،مدیر فیلمبرداری: امین جعفری، تدوین: جواد امامی، طراح صحنه و لباس: لیلا نقدی پری، طراح چهره پردازی: الهام صالحی، مدیر تولید: مهدی برزگر، صدابرداری و طراحی و ترکیب صدا: مهران ملکوتی، مشاور رسانه‌ای: علی زادمهر، عکاس: احمد آقاسیانی، دستیار اول کارگردان: علی نظری.نوید لایقی، مرضیه خوشتراش، علی باقری، مهران خدایی، الناز حبیبی در این فیلم ایفای نقش می‌کنند.


منبع: baharnews.ir

معرفی‌محبوبترین فرد‌اینستاگرام در۲۰۱۶

این درحالی است که تنها پیج رسمی اینستاگرام با ۲۰۰ میلیون فالوور، بیشتر از صفحه وی دنبال کننده دارد.  زن‌ها محبوب‌تر هستنداما نکته جالب توجه قرارگیری ۵ زن در بین محبوبترین سلبریتی‌های اینستاگرام است. در این بین کریستیانو رونالدو فوتبالیست مشهور پرتغالی، محبوبترین سلبریتی اینستاگرام در بین شخصیت‌های مرد است که در رده ششم محبوبترین افراد قرار دارد.  محبوب ترین افراد اینستاگرام: ۱- سلنا گومز۲- تیلور سوئیفت۳- آریانا گراند۴- بیانسه۵- کیم کارداشیان۶- کریستیانو رونالدو۷- کایلی جنر۸- دوین جانسون۹- نیکی میناژ۱۰- کندال جنر


منبع: baharnews.ir

سلام بمبئی دو روزه میلیاردی شد!

سلام بمبئی«سلام بمبئی» ساخته قربان محمد پور که در آن محمد رضا گلزار، دیا میرزا، بنیامین بهادری، شایلی، گلشن گروور و… به ایفای نقش می‌پردازند، در دو روز اول اکران خود توانست به فروش بسیار بالایی در گیشه‌های سینماهای تهران و شهرستان دست یابد. روژین میرزایی از مسئولین فیلمیران فروش «سلام بمبئی» در سینماهای کشور را یک میلیارد و ۱۰ میلیون تومان اعلام می‌‌کند که سهم سینماهای شهرستان از این مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان بوده است. «سلام بمبئی» در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته، تنها در سینماهای تهران به ترتیب ۲۹۰ و ۳۲۰ میلیون تومان فروش کرد.جنجال در عروسیفیلم سه بعدی «جنجال در عروسی» به کارگردانی سید رضا خطیبی، با بازی علیرضا خمسه، میرطاهر مظلومی، نعیمه نظام دوست و… از روز پنجشنبه در سینماهای کشور به نمایش درآمد. به گفته محمد احمدی مدیر عامل «کویر فیلم» درآمد این فیلم در دو روز اول اکران را ۳۲ میلیون تومان بوده است.لاک قرمز«لاک قرمز» اولین تجربه کارگردانی سید جمال سید حاتمی با بازی پانته‌‌‌آپناهی‌ها، بهنام تشکر، پردیس احمدیه و مسعود کرامتی که برای اولین بار در جشنواره فیلم فجر سال گذشته به نمایش درآمد، از پنجشنبه هفته گذشته در سینماهای تهران و برخی شهرستان‌ها به نمایش درآمد. سعید خانی مدیر پخش «نسیم صبا»، فروش «لاک قرمز» در روزهای پنجشنبه و جمعه را به ترتیب ۲۱ و ۲۴ میلیون تومان اعلام می‌کند.مشکل گیتیفیلم سینمایی «مشکل گیتی» ساخته بهرام کاظمی، با بازی رویا نونهالی، حمید فرخ‌ نژاد، یکتا ناصر، امیرحسین رستمی، بهنوش بختیاری، امید روحانی، رامین ناصر نصیر و… با گذشت ۱۰ روز از آغاز نمایش خود، توانسته ۱۴۰ میلیون تومان فروش کند. حبیب اسماعیلی مدیرعامل «رسانه فیلمسازان» فروش «مشکل گیتی» در روزهای پنجشنبه و جمعه را به ترتیب ۲۸ و ۳۰ میلیون تومان اعلام می‌کند.نفسفیلم سینمایی «نفس» به کارگردانی نرگس آبیار که سال گذشته سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی را بدست آورد، از نوزدهم آبان ماه در سینماهای کشور به نمایش درآمده است. این فیلم تا کنون توانسته ۸۶۵ میلیون تومان در سینماهای کشور بفروشد. «نفس» در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته به ترتیب ۴۰ و ۴۵ میلیون درآمد کسب کرد. در جدیدترین ساخته نرگس آبیار، ساره نورموسوی، مهران احمدی، پانته‌آ پناهی ها، گلاره عباسی، سیامک صفری، شبنم مقدمی و جمشید هاشم پور به ایفای نقش پرداختند.سیانور«سیانور» به کارگردانی بهروز شعیبی، تهیه کنندگی سید محمود رضوی و بازی مهدی هاشمی، بابک حمیدیان، هانیه توسلی، بهنوش طباطبایی،حامد کمیلی، پدرام شریفی، فرزین صابونی، آتیلا پسیانی و بهروز شعیبی از بیست و هشتم مهرماه در سینماهای تهران و شهرستان به نمایش درآمده است. فیاض هوشیار پارسیان مدیر پخش «سیمای مهر» درآمد این فیلم در سینماهای کشور را ۲ میلیارد و ۵۹۰ میلیون تومان اعلام می‌کند که سهم سینماهای تهران از این مبلغ یک میلیارد و ۶۹۰ میلیون تومان بوده است.  «سیانور» در روزهای پنجشنبه و جمعه توانسته به ترتیب ۳۴ و ۲۰ میلیون تومان تنها در سینماهای تهران بفروشد.یتیمخانه ایران«یتیمخانه ایران» جدیدترین ساخته ابوالقاسم طالبی با بازی علیرام نورایی، فرخ نعمتی، جعفر دهقان، بهار محمدپور، داریوش اسدزاده، علی شادمان و… با گذشت ۳۸ روز ، توانسته ۵۸۰ میلیون تومان در سینماهای کشور فروش کند که سهم سینماهای تهران از این مبلغ ۴۵۰ میلیون تومان بوده است. «یتیمخانه ایران» در روزهای پایانی هفته گذشته به ترتیب ۲۳ و ۲۱ میلیون تومان فروش کرد.آس و پاس«آس و پاس» به کارگردانی آرش معیریان با بازی محمدرضا شریفی نیا، محمدرضا هدایتی، سحر قریشی، حسام نواب صفوی، لیلا بلوکات، بهاره رهنما و مهران غفوریان از بیست هشتم مهرماه در سینماهای کشور به نمایش درآمده است. عبدالله علیخانی مدیر عامل «پویا فیلم» فروش جدیدترین ساخته آرش معریان را ۲ میلیارد و ۵۴۰ میلیون تومان اعلام می‌کند. «آس و پاس» در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته به ترتیب ۴۲ و ۴۴ میلیون تومان فروش کرد.نیمه شب اتفاق افتاددومین ساخته تینا پاکروان که سال گذشته برای اولین بار در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، از بیست و هشتم مهرماه در سینماهای کشور اکران شده است. این فیلم تا کنون یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان فروخته که سهم سینماهای شهرستان از این مبلغ  ۴۷۰ میلیون تومان بوده است. «نیمه شب اتفاق افتاد» در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته هم به ترتیب ۳۵ و ۲۵ میلیون تومان فروش کرد.فروشندهآخرین ساخته اصغر فرهادی که چند هفته‌ای است به صورت محدود در سینماهای کشور به اکران خود ادامه می‌دهد ، با توجه به تعداد سالن‌ها و سانس‌هایی که در اختیار دارد، همچنان با فروش نسبتا موفقی مواجه است. این فیلم تا کنون توانسته ۱۵ میلیارد و ۷۸۰ میلیون تومان در سینماهای کشور درآمد کسب کند. «فروشنده» در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته هم توانست به ترتیب ۲۷ و ۲۹ میلیون تومان فروش کند.


منبع: baharnews.ir

یک موفقیت دیگر برای «فروشنده»

انجمن منتقدان فیلم واشنگتن دی‌سی، روز شنبه سیزدهم آذر ماه، اسامی نامزدهای خود را در بخش‌های مختلف بهترین‌های سال ۲۰۱۶ اعلام کردند.در بخش بهترین فیلم خارجی، «فروشنده» نامزد دریافت جایزه منتقدان فیلم واشنگتن دی‌سی شده و با فیلم‌های «ال»، «جولیتا»، «تونی اردمان» و «خدمتکار» رقابت می‌کند. انجمن منتقدان فیلم واشنگتن دی‌سی (WAFCA) انجمنی متشکل از حدود ۵۰ منتقد و متخصص ساکن واشنگتن دی‌سی است که از سال ۲۰۰۲ فعالیت خود را آغاز کرده‌اند. این انجمن هر سال در ماه دسامبر به فیلم‌های برگزیده که بر اساس رای منتقدان عضو انتخاب می‌شوند، جوایز خود را اهدا می‌کند.امسال برندگان جایزه منتقدان فیلم واشنگتن دی‌سی پنجم دسامبر (پانزدهم آذر ماه) معرفی خواهند شد.«فروشنده» در هفته اخیر برنده جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسى زبان سال از انجمن ملى نقد فیلم آمریکا و نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم خارجى از انجمن منتقدان آمریکا شد.


منبع: baharnews.ir

تصویرهایی از جاودانه‌های علی حاتمی

۵ آذرماه امسال بیستمین سالروز درگذشت علی حاتمی – کارگردان و فیلمنامه‌نویس ایرانی – است. او توانست در طول مدت فعالیتش در سینمای ایران، آثاری خلق کند که امضای خودش را داشت و جریان جدیدی را به مخاطبان سینما معرفی کرد. در کنار همه چیزهایی که علی حاتمی را «علی حاتمی» کردند، توجه او به جزییات و موارد جانبی در فیلم‌هایش قابل توجه است. یکی از این ویژگی‌ها، طراحی پوستر برای فیلم‌های او است. حاتمی طراحی پوستر فیلم‌هایش را به کسانی سپرد که توانستند نشانه‌هایی آشنا برای همه آن‌هایی که فیلم‌های این کارگردان را دیده‌اند، باقی بگذارند. اکنون و در دورانی که سینمای ایران پر از پوسترهای نه‌چندان حرفه‌ای و ضعیف شده، مرور برخی از پوسترهای سینمای حاتمی که جزو ماندگارترین پوسترهای سینمای ایران نیز هستند، خالی از لطف نیست. شاید امروز آن دغدغه‌ای که طراحان پوستر در گذشته داشتند، دیگر دیده نمی‌شود. پوسترها در آن دوره یکی از مهم‌ترین عوامل جذب مردم به سینما و تماشای فیلم بودند. هنرمندان برای طراحی پوسترها وقت می‌گذاشتند و فکر می‌کردند چه المان‌هایی از فیلم می‌تواند بالاترین حد جذابیت را برای مردم داشته باشد. در آن دوره، حرفی از کپی‌کاری نبود و پوسترها هم در کنار فیلم راوی داستان بودند. مرور چند پوستر از سینمای علی حاتمی می‌تواند یادآور این نکته باشد که هنوز هم از قدرت پوستر برای زنده نگه داشتن سینما و گیشه‌ها می‌توان استفاده کرد و این‌که چقدر مطرح شدن داستان تکراری کپی پوسترها از نمونه‌های خارجی، به این هنر لطمه زده و جایگاه آن را در سال‌های گذشته از بین برده است. ستارخان «ستارخان» یکی از فیلم‌های خاطره‌انگیز حاتمی است. او با دست گذاشتن روی شخصیت یکی از محبوب‌ترین قهرمانان ملی ایران توانست اثری درخور توجه خلق کند. او طراحی پوستر فیلمش را به مرتضی ممیز سپرد و آنچه ممیز با استفاده از رنگ‌ها و نشانه‌هایی ساده ارائه کرد، در ذهن‌ها ماندگار شد. پوستر «ستارخان» از ماندگارترین آثار ممیز در زمینه‌ی طراحی پوستر برای فیلم است. ممیز در این پوستر چهره‌ی ستارخان را به‌عنوان قهرمان ملی به‌خوبی جانمایی کرده و با المان‌های بسیار ساده، طرحی تأثیرگذار به‌وجود آورده است. اگرچه تنها چهره‌ی ستارخان در پوستر کار شده، اما جانمایی درست، آن را در محور کار قرار داده است. ممیز علاوه بر طراحی پوستر، طراحی صحنه و لباس این فیلم را نیز برعهده داشت. کمال‌الملک شاید یکی از مهم‌ترین تصاویری که از کمال‌الملک به‌خاطر می‌آوریم، فیلمی باشد که مرحوم علی حاتمی آن را با حضور بازیگران مطرح سینما کارگردانی کرد. جمشید مشایخی در این فیلم، نقش کمال‌الملک را بازی کرد و عزت‌الله انتظامی ناصرالدین‌شاه بود. طراحی پوستر این فیلم را نیز مرتضی ممیز انجام داد. او در این پوستر هم از چهره‌ی اصلی کمال‌الملک و هم جمشید مشایخی که نقش این هنرمند را در فیلم بازی کرد، بهره گرفت. این کار ممیز، مخاطب را برای پذیرش جمشید مشایخی در نقش کمال‌الملک آماده می‌کرد. این پوستر از جمله کارهایی است که در آن از خوشنویسی نیز استفاده شده و نام فیلم که با خط خوش نگاشته شده است، در مرکز پوستر دیده می‌شود. حاجی واشنگتن «حاجی واشنگتن» از دیگر آثار ماندگار علی حاتمی است که زندگی حسینقلی‌خان صدرالسلطنه (اولین سفیر ایران در آمریکا) را روایت می‌کند. داستانی غم‌انگیز که با بازی بی‌نظیر عزت‌الله انتظامی برای همیشه در سینما ماندگار شد. پوستر این فیلم را آیدین آغداشلو طراحی کرده است. انتظامی در نقش حسینقلی‌خان در مرکز پوستر قرار دارد و المان‌هایی که در ابعاد کوچکتر، کنار او کار شده‌اند برای همه آن‌هایی که فیلم را دیده‌اند، یادآور سکانس‌های خاطره‌انگیز این فیلم است. آغداشلو درباره‌ی داستان طراحی این پوستر گفته است: علی حاتمی به من گفت برای فیلم «حاجی واشنگتن» پوستری بکشم. خیلی هم برای من مهم بود که پوستر خوبی بکشم. فکر کردم آنچه می‌کشم نمی‌تواند فقط تصویر خلاصه و فشرده‌ کل مضمون فیلم باشد، بلکه باید داوری خودم را هم ارائه دهم. آن داوری – که به شکل پوستر ارائه شد – همان داوری من است درباره علی حاتمی. در کل فکر کردم حاجی واشنگتن پا شده از ایران رفته آمریکا، آنجا که مستقر نشده، از ایران هم در حقیقت تبعید شده. شخصیت اصلی و تاریخی اولین سفیر ایران در آمریکا که – در فیلم حاتمی نیمه‌تاریخی شده! – هم به آمریکا فرستاده تا دفع شر شود و نمی‌خواستند در دربار بماند. او وسط زمین و هوا معلق مانده است، نه اینجایی است و نه آنجایی. پس انتظامی را کشیدم در حالی که وسط زمین و هوا معلق است. او در هوا رها شده است. مادر شاید کمتر کسی در میان علاقه‌مندان به سینما باشد که فیلم «مادر» علی حاتمی را ندیده باشد و با بازی‌های بازیگران این فیلم خاطره نساخته باشد. «مادر» از خاطره‌انگیزترین فیلم‌های سینمای ایران است که دیالوگ‌های آن بسیار مشهور شد و بر سر زبان‌ها افتاد. پوستر این فیلم نیز کار مرتضی ممیز است. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های فیلم حاتمی، بازی‌های ماندگار بازیگران آن است. به همین دلیل، ممیز فرزندان مادر را در پوستر آورده و مادر را که شخصیت اصلی و محوری فیلم است و فرزندان به‌خاطر او کنار هم جمع شده‌اند، در مرکز کار قرار دارد. ممیز تصویر رقیه چهره‌آزاد (بازیگر نقش مادر) را در حالتی آرام در پوستر قرار داده و به مخاطب این را رسانده که همه چیز حول محور این شخصیت در فیلم اتفاق می‌افتد.


منبع: baharnews.ir

دغدغه‌های ۴۵ ساله‌ی یک فیلم‌ساز

در ادامه گفت‌وگو را با علیرضا داودنژاد کارگردان «نیاز» ، «مصائب شیرین»، «روغن مار»، «کلاس هنرپیشگی» و… می‌خوانید؛ گفت‌وگویی که از مدرسه ملی سینما شروع می‌شود و به مباحث کلان‌تری  می‌رسد. چه خبر از مدرسه ملی سینما….؟ شما وقتی در مملکتی مدرسه ملی سینما راه می‌اندازید معنای ضمنی آن این است که برای آینده سینما در آن مملکت تصوری دارید و امیدوار هستید که جریان سرمایه‌گذاری، تهیه، تولید، توزیع و نمایش در آن سرزمین می‌تواند وجود داشته باشد و بنابراین دست به کار می‌شوید که استعدادهای جوان را آموزش بدهید و تربیت کنید تا بتوانند در ساختن آن آینده مشارکتی سنجیده و سازنده داشته باشند. پس همه چیز بر می‌گردد به آینده و تصوری که شما از سینمای مملکت‌تان در آن آینده دارید. و این احتمالا بر می‌گردد به نکته‌ای که ما همیشه از شما شنیده‌ایم: ترسیم یک «چشم‌انداز» برای سینمای ملی همین طور است. ما بدون داشتن چشم‌اندازی از آینده سینما در کشور چگونه و براساس چه معیاری می‌توانیم امروزمان را ارزیابی و آسیب‌شناسی کنیم و جای خالی یک مدرسه سینمایی را در آن ببینیم و ضرورت آن را درک کنیم و برای تاسیس آن دست به اقدام بزنیم؟ این کدام آینده است که ما می‌خواهیم در این مدرسه پی‌ریزی کنیم؟ این هنرجوها برای ورود به چه سینمایی باید آموزش ببینند و تربیت شوند؟ تا ما چنین چشم‌اندازی نداشته باشیم چگونه می‌توانیم به دست بیاوریم که چه نوع هنرجویانی برای این مدرسه لازم است؟ چه نوع آموزه‌های سینمایی باید در این مدرسه تدریس شود؟ چه استادهایی؟ چه روش‌هایی برای آموزش؟ کارکرد مباحث نظری و تحلیلی در این مدرسه کجاست؟ آموزش‌های عملی و کارگاهی چگونه باید باشند؟ تمرین‌ها؟ مشق‌ها؟ دوره‌ها؟ و این‌که امروز در چه وضعی هستیم؟ و این‌که این وضع موجود را چگونه می‌خواهیم به سمت وضعیت مطلوب متحول کنیم؟بنابراین اول باید ببینیم که چه آینده‌ای را برای سینما در کشور خود پیش‌بینی می‌کنیم و مصلحت ملت و مملکت را در داشتن چگونه سینمایی می‌دانیم تا بعد از آن بتوانیم درباره‌ی اولویت‌ها و هر یک از اجزای آن چشم‌انداز از جمله مدرسه سینمایی حرف بزنیم؟ پس شاید بهتر باشد در مقدمه و در همین اول راه، کمی درباره‌ی کلمه سینما توضیح بدهید، اگرچه توضیح واضحات باشد. بعضی «سینما» را اشاره به سالن نمایش فیلم می‌دانند، برخی به فیلم و جریان نمایش فیلم فکر می‌کنند، برخی هم می‌گویند سینماداشتن یعنی تولید فیلم سینمایی داشتن. کلمه «سینما» به همه این چیزها و چیزی بیشتر از این‌ها اشاره دارد، شاید در طول دهه‌های اول تاریخ سینما وقتی مردم می‌گفته‌اند به سینما برویم منظورشان بیشتر سالنی بوده که در آن روی صندلی و رو به روی یک پرده سفید بنشینند تا با تاریک شدن سالن و روشن شدن آپارات و تابش نوربران پرده ،دنیای دیگری در پیش رویشان جان بگیرد و تصویر فضا و شهر و معماری و اشیاء و آدم‌ها در برابر چشمان متحیر و مجذوب‌شان به حرکت درآید. دنیایی که مثل جهان خواب مرزهای مکان و زمان در آن می‌شکسته و آرزوی سفر به آن سوی دیوارها و رفتن به محله‌ها و شهرهای دوردست و حتی به سرزمین‌ها و قاره‌های دیگر را در چشم به هم‌زدنی ممکن می‌کرده است. شاید امروز برای ما اعجاب و جذبه‌ای که به سالن سینما رفتن برای مردم دوران اولیه سینما داشته قابل تصور نباشد. آنها دسته جمعی در تاریکی سالن می‌نشسته‌اند و تجربه‌ای را که معمولاً فرد فرد آنها در حال خواب دیدن از سر  می‌گذرانده‌اند یک جا به صورت جمعی تجربه می‌کرده‌اند. پیداست که این تجربه رویایی دست از سر آنها بر نمی‌داشته و میل بازگشت به این موقعیت و  دنبال کردن حوادث و آدم‌ها و برخوردها و روابط و ماجراهایی که برای آنها می‌توانسته پیش بیاید روز به روز جاذبه بیشتری پیدا می‌کرده و سینما رفتن را کم‌کم به یک عادت مبدل می‌کرده است. حالا دیگر معنای سینما فقط رفتن و نشستن در سالن و تجربه عبور از مرزهای مکان و زمان نبوده، بلکه آن چه روی پرده می‌گذشته با آدم‌ها و سیر وقایع و شکل‌گیری ماجراها و دنبال کردن روایت و مشاهده و دیدن و شنیدن داستان جای خود را باز کرده و به کلمه «سینما» بار تجربی و معنایی دیگری داده است. در واقع با سینما آدمی این امکان را پیدا کرد که از جهان صیرورت و شدن فاصله بگیرد و روند واقعیت فّرار و گریز پای‌ زندگی را که از آینده‌ای نامعلوم سر می‌رسد و لمحه‌ای در آستانه لحظه تجلی می‌کند و بلافاصله در گذشته ناپدید می‌شود، به صورت ممتد و تکرارپذیر تماشا کند. به قول کیارستمی سینما امکان “رویت‌ پذیر” شدن واقعیت و خیال را برای آدمی فراهم آورد و در آمیخته شدن آن با فناوری مخابرات صفحه نمایش را از پرده سالن سینما به صفحات تلویزیون، مانیتور، تبلت و موبایل توسعه داد. امروز وقتی ما از سینما حرف می‌زنیم داریم به یک مجموعه مفصل از فعالیت‌ها، تخصص‌ها، تجهیزات، نهادها، افراد و اشخاص حرف می‌زنیم که از مرحله شکل‌گیری ایده اولیه فیلم تا سرمایه‌گذاری و تهیه، تولید، توزیع و نمایش را شامل می‌شود. و شما وقتی از چشم‌انداز برای سینمای ملی حرف می‌زنید در واقع دارید به همه این اجزاء و ارتباط آنها در یک به قول خودتان منظومه اشاره می‌کنید. همین‌طور است، چون نهایتا آنچه سینمای هر کشوری را می‌سازد تعریفی است که از این اجزاء و نهایتا از شکل ارتباط آنها با هم به وجود می‌آید و عمل می‌کند. مثلا سرمایه به عنوان یک جزء این مجموعه بسته به این‌که از چه خاستگاهی وارد سینما می‌شود و در چه ارتباط و سازوکاری با بخش‌های  دیگر سینما قرار می‌گیرد، نقش‌های متفاوتی ایفا می‌کند و به تاثیراتی مختلف منجر می‌شود. شما به من بگویید اصلی‌ترین منبع سرمایه سینمای یک کشور چیست تا من به شما بگویم شما در آنجا با چه نوع سینمایی مواجه هستید! هر نوع سرمایه‌ای سفارش خاص خود را دارد و تحقق هر کدام از این سفارشات راه و رسم ویژه خود را می‌طلبد. سفارشی که با پول مردم وارد جریان تولید می‌شود معمولا متفاوت از سفارشی است که مثلا با سرمایه دولتی و یا سرمایه جشنواره‌ای وارد سینما می‌شود. سفارش ناشی از این سرمایه‌ها هر کدام در انتخاب موضوع برای فیلم یا ترکیب عوامل سازنده و یا برآورد بودجه و تنظیم هزینه‌ها و یا اجرای سینمایی هر اثرکاملا متفاوت از آن دیگری عمل می‌کند. همچنین شیوه‌های معرفی و تبلیغ و توزیع و نمایش با هر یک از این سرمایه‌ها و سفارش‌ها به مسیری متفاوت از آن دیگری می‌رود. وقتی ما از منظومه سرمایه‌گذاری ، تهیه ، تولید ، معرفی ، تبلیغ ، توزیع و نمایش فیلم حرف می‌زنیم باید توجه داشته باشیم که هر یک از اجزاء این منظومه و نهایتا شیوه ارتباط و تعامل آنها با هم است که سینمای یک کشور را می‌سازد و آن را از سینماهای دیگر متفاوت می‌کند.  آیا می‌شود به عواملی که زمینه‌ساز شکل‌گیری این تفاوت‌ها هستند، اشاره کرد؟ بله. من از مجموعه عواملی که زمینه و بستر این تفاوت‌ها را می‌سازد تحت عنوان «زیست محیط» سینما یاد می‌کنم، چه می‌شود که منظومه سینمایی دو کشور همسایه به دو سرشت و سرنوشت مختلف مبتلا می‌شوند؟ پاسخ را در تفاوت‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی موجود در پیرامون این دو منظومه سینمایی باید جست‌وجو کرد. همان چیزی که از آن می‌توان به “زیست محیط” سینمای هر کشور یاد کرد. منظومه‌های سینمایی یعنی همان زنجیره سرمایه‌گذاری تهیه و تولید و توزیع و نمایش فیلم در خلاء فعالیت نمی‌کنند و سرشت و سرنوشت آنها مخصوصا در جریان تولید انبوه تا حدود زیادی تحت تاثیر ویژه‌گی‌های نظام اجتماعی حاکم بر آنها شکل می‌گیرد. در منطقه و اطراف‌ بسیاری کشورها فیلم تولید می‌کردند. پاکستان، عراق، مصر، سوریه ، الجزایر، مراکش و کلا کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا اکثرا در دهه‌های پیشین تمایل و استعداد خود را در تولید فیلم و ورود به بازارهای ملی و  منطقه‌ای نشان داده بودند، اما چه شد که اغلب نتوانستند این مسیر را ادامه بدهند و در میانه راه ماندند و بعضی هم ورشکست و منقرض شدند؟ چون “زیست محیط” آنها ویژگی‌های لازم برای رشد سینمای ملی را نداشت و یا از دست داد. در جوامعی که سانسور اجازه نمی‌دهد فیلمسازان از محیط اطراف خود الهام بگیرند و فیلم‌های خارجی به شکلی بی دروپیکر وارد می‌شوند و نهادهای سرمایه‌گذاری و توزیع و نمایش را تسخیر می‌کنند، جریان تولید فیلم داخلی روز به روز بیشتر در مسیر کپی‌برداری و تقلید پیش می‌رود و با جدا افتادن از ویژگی‌های فرهنگ بومی و ملی و تبدیل شدن به کاریکاتوری از محصولات وارداتی ، بالاخره مردم را به انتخاب نمونه‌ی اصلی وارداتی و کنار گذاشتن نسخه‌های بدلی داخلی وا می‌دارد. اتفاقی که در پیش از انقلاب در سینمای ایران هم افتاد! این اتفاقی بود که تقریبا در همه کشورهای منطقه ما افتاد و در همه جا سینماهای ملی را ورشکست کرد و اکثر آنها را به واردکنندگان فیلم خارجی مخصوصا فیلم‌های آمریکایی بدل کرد. در ایران بعد از انقلاب هم اگر واردات فیلم خارجی کنترل نمی‌شد و فضای نمایش در اختیار تولیدات داخلی قرار نمی‌گرفت، ما هم الان همان سرنوشتی را داشتیم که بسیاری کشورهای همسایه ما پیدا کردند. خب به این ترتیب اگر کم و کیف تولیدات سینمایی هر کشور در گرو وضعیت مناسبات داخلی منظومه سینمایی آن کشور باشد و سرشت این منظومه هم وابسته به زیست محیطی است که در پیرامون آن وجود دارد پس افراد و اشخاص و هنرمندان چه نقش تاثیرگذاری دارند؟ آنچه من تا اینجا گفته‌ام همچنان که تاکید هم کرده‌ام به جریان تولید انبوه فیلم مربوط می‌شود. فیلم‌هایی که اغلب به قصد بهره‌برداری‌های صرف مالی و سیاسی تولید می‌شوند، اما در کنار این جریان که سینما را به سمت باز تولید کلیشه‌ها می‌کشاند و روابط زنده و متقابل بین زندگی و سینما را تضعیف می‌کند و بیشتر به جریان کپی‌برداری و تقلید دامن می‌زند، معمولا یک جریان سینمایی جسته گریخته و شکسته بسته از فیلمسازی شکل می‌گیرد که اهل ابتکار، خلاقیت و وفاداری به ارزش‌های زیبایی‌شناختی ست که اغلب فیلم‌های ماندگار نیز متعلق به همین جریان است. جریانی که در سینمای ایران هرگز از پانیفتاده و علاوه بر به جا گذاشتن فیلم‌های هنرمندانه و ماندگار بسیاری فیلم‌های پرمخاطب و موفق تجاری نیز تولید کرده است. و در چشم‌اندازی که در نظر شما آینده سینمای ایران را می‌سازد، این جریان نقش تعیین‌کننده دارد! در چشم‌اندازی که من از سینمای آینده ایران دارم، اصلی‌ترین سفارش‌دهنده تولید فیلم‌های سینمایی مردم هستند. یا به عبارت دقیق‌تر از بین منابع فرضی سرمایه برای سینمای ایران مثل سرمایه دولتی و سرمایه جشنواره‌ای و سرمایه مردمی آنچه حیات و بقای تولید فیلم در کشور را تضمین می‌کند، اتکاء به سرمایه‌های مردمی و زنده نگاه داشتن رابطه متقابل بین فیلم ایرانی و زندگی مردم ایران است. سینما باید بتواند از مردم سفارش و سرمایه دریافت کند. اگر زندگی مردم وارد سینما بشود سینما هم وارد زندگی مردم می‌شود و برای همیشه جای خود را باز می‌کند و می‌ماند. برخی براین عقیده‌اند که رفتن به طرف سفارش مردم مساوی با پاسخ دادن به تمنیات سطحی آنها و در غلطیدن سینما به ابتذال است. وقتی رابطه سینما با سفارشات واقعی مردم قطع شود و فیلم‌ها از مسائل مبتلا به و جاری مردم الهام نگیرند و به دغدغه‌ها ، حسرت‌ها، آرزوها، آرمان‌ها ، شادی‌ها و غم‌های واقعی مردم بی‌اعتنا باشند و به عبارت دقیق‌تر روابط سینما با واقعیت زندگی و خواسته‌های مردم قطع شود چاره‌ای جز الهام گرفتن از کلیشه‌های فیلم‌ها و سریال‌های خارجی و ماهواره‌ای باقی نمی‌ماند و خواه‌ ناخواه در باز تولید کلیشه‌ها و تکرار آنها به دام ابتذال می‌افتد و در ادامه جز ملال و کسالت و رخوت و رکود و ورشکستگی افق دیگری پیش رو نخواهد داشت. ابتذال در سینما قرین  است با آدم‌های جعلی ، برخوردهای جعلی، روابط جعلی، گفت‌وگوهای جعلی و حوادث و وقایع جعلی که قصدی جز زدن جیب تماشاچی یا تحمیق او ندارد. برای نجات سینما از جعل و تصنع و تکلف و کلیشه که نهایتاً به کپی‌برداری و تکرار وملال و رکود و ورشکستگی می‌انجامد راهی جز باور پذیرشدن آن در اثر تماس با واقعیت و کسب گرمای انسانی از زندگی وجود ندارد. تاریخ سینمای ایران پر از نمونه‌هایی ست که مخصوصا در بعد از انقلاب توانستند با الهام از زندگی ایرانی باورپذیر شوند و به موفقیت‌های درخشان دست پیدا کنند. «اجاره‌نشینها»، «ازکرخه تا راین»، «زیرپوست شهر»، «سگ‌ کشی»، «لیلا»، «چهارشنبه سوری»، «جدایی نادر از سیمین» و نمونه‌های موفق فراوان دیگری که به ما نشان می‌دهد سفارش گرفتن از مردم و توجه کردن به خواسته‌های آنها لزوما موجب رفتن سینما به سمت ابتذال نیست.  بنابراین اصلی‌ترین سفارش‌دهنده تولید فیلم در سینمای ملی، مردم هستند؟ اصلا برای سینمای ملی تصوری جز این نمی‌توان داشت که ملت اصلی‌ترین سفارش‌دهنده فیلم‌های آن باشند. البته این به هیچ وجه به معنای رد و انکار فیلم‌های کلیشه‌ای که معمولاً با سفارشات صرف اقتصادی و سیاسی تولید می‌شوند و به عنوان نوعی از تولید علاقمندانی هم برای خود دارد، نیست. اتفاقا بخش عمده فیلم‌های تاریخ سینما با سفارش احزاب و کمپانی‌ها ساخته شده‌اند و بی‌تردید این جریان از تولید کماکان به حیات خود ادامه خواهد داد و متناسب با تحولات اجتماعی و علمی و فنی مسیرهای تازه‌ای را پیش‌پای سینمای دنیا خواهد گذاشت. اما واقعیت این است که فناوری دیجیتال به کلی دنیا را وارد عصر تازه‌ای کرده و شکستن انحصارهای مالی و سیاسی بر ابزارِ تولیدِ محصولات دیداری شنیداری، معادلات موثر بر بازار کالاهای فرهنگی را به کلی زیر و رو کرده و با توزیع قدرت و تغییر جایگاه انبوه مردم – هم به عنوان سفارش‌دهنده و هم به عنوان تولیدکننده – روز به روز تعاریفی متفاوت از بازار کالاهای فرهنگی و کارکرد منظومه‌های هنری و رسانه‌ای را پدیدار می‌سازد.


منبع: baharnews.ir

«آبجی» به جشنواره هند می رود

بیست و یکمین جشنواره فیلم کرالا در هند میزبان فیلم سینمایی «آبجی» خواهد بود.این فیلم نخستین تجربه ساخت فیلم بلند سینمایی اشرفی زاده است و در بخش ویژه سینمای دنیا روی پرده می رود.فیلم سینمایی «آبجی» به تهیه کنندگی محمدحسین قاسمی ساخته شده، قرار است از تاریخ ١٩ تا ٢۶ آذرماه در جشنواره فیلم کرالا هند برگزار شود. همچنین این فیلم در ادامه حضور بین المللی خود دی ماه در جشنواره بین المللی فیلم «داکا» در بنگلادش به نمایش در می آید.گلاب آدینه، معصومه قاسمی‌پور، پانته‌آ پناهی‌ها، حمیدرضا آذرنگ، شیرین یزدان‌بخش و بابک حمیدیان بازیگران اصلی فیلم سینمایی «آبجی» هستند. همچنین سیاوش چراغی‌پور، علی استادی، احسان امانی، مهسا مهجور، مریم داننده، آرمینه زیتونچیان، ادموند ملکیان، ناهید طباطبایی، آرتوریت زهرابیان، هانیه سعیدی، میترا محمدی، مقمیک صدقیان و مانی شاهوار (بازیگر خردسال) از دیگر بازیگرانی هستند که در این فیلم ایفای نقش می کنند. داستان فیلم «آبجی» درباره طلا و عطی (آبجی) مادر و دختری است که سالیان سال است کنارهم زندگی می‌کنند؛ سال‌هایی به درازای زندگی آبجی یعنی حدود ۵۰ سال. اما این وضعیت پایدار نیست و روزهای جدایی از راه می‌رسد. این جدایی در حالی اتفاق می‌افتد که «آبجی» به دلیل شرایط ویژه‌ای که دارد بسیار وابسته به مادر است و «طلا» در زمان باقی مانده به دنبال امنیتی برای آینده «آبجی» است. آینده‌ای بدون حضور خودش.


منبع: baharnews.ir

اعتراض به‌ساکتین چپاول،مخالفان‌موسیقی

گروه هنری: به گزارش انصاف نیوز، «حسین زمان»، خواننده ی پاپ در یادداشتی تلگرامی نوشت:درود بر هنرمندان ارزشمند عرصه موسیقی کشور.همگی طی سالهای اخیر شاهد بی حرمتی و تعرض به ساحت هنر موسیقی در ایران بوده ایم و بارها و بارها دیدیم در سایه بی توجهی مسوولین ذیربط کنسرت های موسیقی مختلف به ویژه کنسرت های بزرگان موسیقی کشور مورد هجمه قرار گرفتند و اجازه اجرا به ایشان داده نشد. اخیرا نیز به کرات شاهد بوده ایم همان کسانی که در مقابل سالها چپاول این ملت و بیعدالتی های رایج چشم فروبستند و دهان نگشودند به بهانه های مختلف و با علم کردن پیراهن عثمان فریاد وا اسلاما سر داده اند و عقده های خود را بر سر هنر موسیقی و هنرمندان بزرگ این آب و خاک خالی نموده اند و متاسفانه به دلیل اینکه خود را در این وادی رها یافته اند به اعمال ناشایسته شان کماکان ادامه می دهند و هر از گاهی بر پیکر هنر موسیقی پنجه می اندازند. با کمال تاسف اهالی موسیقی نیز آنطور که باید و شاید از حقوق هنرمندان این عرصه دفاع نکردند و بنابر این آن شده است که نباید بشود. این وظیفه ی تک تک ماست تا با دلسوزی و نگرانی از اوضاع موجود اجازه این بی حرمتی ها را ندهیم و به اشکال مختلف نارضایتی مان را رسما و عملا اعلام کنیم.جشنواره موسیقی فجر، که البته همواره به صورت فرمایشی و نمایشی برگزار شده و از وجاهت کافی برخوردار نبوده فرصت مناسبی است برای اعتراض اهالی موسیقی به مدیریت نامناسب مدیران فرهنگی و هنری و نیز مخالفت با برخوردهای زشت و نابخردانه ای که با هنر موسیقی این کشور صورت گرفته. اگر حداقل، امسال را همه ی هنرمندان عرصه ی موسیقی یک دل و یکصدا تصمیم به عدم حضور در این جشنواره بگیرند، می توانند پیام مهمی به حرمت شکنان و مدیران بی مسوولیت بدهند. پیامی که به گوش همگان خواهد رسید. این حد اقل کاری است که هنرمندان عرصه موسیقی برای دفاع از جایگاه ارزشمند موسیقی کشور می توانند انجام دهند. عدم حضور شما نه خلاف قانون است و نه مغایر با ارزشهای هنری بلکه تنها یک اعتراض صنفی است، با کمترین هزینه، به ظلمی که در حق هنر موسیقی و هنرمندان این عرصه واقع شده و می شود. برادر شما و یکی از شاگردان موسیقی کشور که ۱۵ سال است طعم حصر هنری را چشیده ام.


منبع: baharnews.ir

نگران لبخند زخمی کودکان سرزمینم هستم

این شاعر و پژوهشگر افغانستانی ساکن ایران در گفت‌وگو با ایسنا با بیان این‌که بعد از سقوط طالبان‌ در افغانستان ادبیات این کشور رشد چشم‌گیری کرده است، اظهار کرد: ادبیات افغانستان به خاطر پذیرش مردمی که دارد از جایگاه ویژه‌ای میان مردم برخوردار است.  در برخی مقاطع بین  ادبیات و مردم فاصله ایجاد می‌شود. در افغانستان زمان حضور طالب‌ها مردم این کشور با توجه به فشارهایی که از طرف آن‌ها وجود داشت، تا حدودی از فرهنگ و هنر فاصله گرفتند. جوانان شاعر و داستان‌نویس با فعالیت‌های خود یک فضای امیدوارکننده را در مقابل دیدگان مردم قرار داده‌اند. او با اشاره به حضور بازیگران زن ایرانی در «جشنواره بین‌المللی فیلم زنان در هرات» گفت: بعد از سقوط طالب‌ها در افغانستان در همه عرصه‌های فرهنگی و هنری روند به رو شدی را مشاهده می‌کنیم که برای جامعه این کشور قابل تقدیر و ارزش‌گذاری است. تا جایی که از بازیگران ایرانی پیگیری می‌کردم آن‌ها با ابراز رضایت کامل از حضور خود در فضای فرهنگی و هنری کابل صحبت می‌کردند. رجایی بیان این که فضای آموزشی و رسانه‌ای در کشور افغانستان رشد کرده است  درباره چالش‌های پیش روی ادبیات افغانستان اظهار کرد: فضای رسانه‌ای می‌تواند سوژه‌های جدیدی را در ذهن شاعران جوان ما ایجاد کند اما از سوی دیگر این  فضای بازی  که در سانه‌هاحاکم است امکان دارد شاعران و نویسندگان جوان را از سوژه‌های اجتماعی، مردمی و مقاومتی دور کند و آن‌ها را گرفتار برخی از تعبیرهای جهانی کند. او در ادامه با اشاره به این‌که مخالفتی با جهانی سرودن و توجه به سوژه‌های جهانی ندارد بیان کرد: این مسئله شاید چالشی در برابر شاعران و نویسندگان باشد. این شاعران و نویسندگان بهتر است از سوژه‌های داخل افغانستان، مقاومت و جهاد مردمی و رفتار اجتماعی مردم استفاده کنند و از آن‌ها فاصله نگیرند و ضعف نشان ندهند. این سوژه‌ها که وجه مثبت مردم افغانستان است آماج حملات رسانه‌های غربی شده است. این پژوهشگر در کنار فضای ناامنی و جنگ، کم‌توجهی مسئولان فرهنگی و هنری افغانستان نسبت به وضعیت معیشت و کار و حرفه  شاعران و نویسندگان را  چالش بزرگی برای ادبیات این کشور دانست و ادامه داد: کم‌توجهی مسئولان ما باعث می‌شود که نخبگان فرهنگی و هنرمندان ما هوس دل‌سپردن  به غربت را داشته باشند. برخی از هنرمندان مطرح، شاعران و نویسندگان نامی افغانستان با وجود تعلق خاطر به این کشور، وطن خود را رها کردند، البته دوستان و هنرمندان افغانستانی خود را بیشتر به سوی جهان پرتاب کردند تا شعر و هنرشان را. به مرور این مسئله به ادبیات و هنر افغانستان که در این سال‌ها در حال رشد و بالندگی است، ضربه خواهد زد. محمدسرور رجایی با تأکید بر این‌که ایران و افغانستان ادبیات یگانه‌ای دارند و نمی‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد تصریح کرد:  این دو ادبیات در واقع از یک پیکر به نام زبان فارسی هستند، شاعران مطرح زبان فارسی در  افغانستان و چه آن‌هایی در ایران مدفون هستند همه سرمایه ملی مشترک ما هستند. او درباره تأثیرگذاری ادبیات دو کشور بر روی یکدیگر  اظهار کرد:  با توجه به یکانگی ادبیات دو کشور در گذشته، تأثیرگذاری در روزگار ماست،  ما در دو سوی مرز سیاسی قرار داریم. کشور من (افغانستان) طی این‌سال‌ها بیش از این‌که در آرامش باشد گرفتار جنگ بوده است، به همین دلیل نه تنها وضعیت  ادبی، هنری و فرهنگی بلکه وضعیت  اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این کشور  ماجراهای بسیار سنگینی را از سر خود گذرانده و آسیب‌های بسیاری به بدنه آن‌ وارد شده است. این شاعر همچنین خاطرنشان کرد: طی سال‌های اخیر شاعران به‌خصوص قشر ادبی مهاجر افغانستان که در ایران زندگی کردند به بالندگی بسیار باشکوهی رسیدند. این بالندگی  ار بدو ورود شاعران و نویسندگان افغان به ایران در نیمه دوم دهه ۶۰ شروع شد و کارهای خود را تحت تأثیر ادبیات ایران و فضای این کشور ارائه دادند.  به مرور هماهنگی‌ها و دوستی‌هایی در عالم مهاجرت بین شاعران و نویسندگان ایران و افغان صورت گرفت که دوباره به یگانگی زبان خود (فارسی) رسیدیم. رجایی با اشاره به چاپ شعر «مسافر» محمدکاظم کاظمی در کتاب ادبیات سال دوم دبیرستان اظهار کرد:  در برخی از موارد ادبیات مهاجرت که ادبیات امروز افغانستان است  در بخش‌هایی تأثیرگذار بوده است.  کاظم کاظمی الگو و سرمشق خوبی برای شاعران جوان ایران شده است که به یگانگی ادبیات ما برمی‌گردد. او در ادامه با بیان این‌که ما در دو کشور مستقل از لحاظ ساختار سیاسی زندگی می‌کنیم تأکید کرد: ما با توجه به یگانگی ادبیات‌مان  که از یک پیکره به نام زبان فارسی است همیشه در کنار هم ادبیات را پیش بردیم و زمانی که ما (افغانستان) گرفتار جنگ نابرابر بودیم، لنگ‌لنگان راه رفتیم اما این یگانگی زبان  را حفظ کردیم. این پژوهشگر درباره وضعیت ادبیات کودکان افغانستان گفت: ادبیات مخصوص  کودکان طی سال‌های اخیر متأسفانه  رشد چشمگیری نداشته است. شاعر و داستان‌نویس کودکان که به صورت حرفه‌ای و مخصوص ذوق و ذائقه کودکان را بنویسد سراغ ندارم و اگر  باشد انگشت‌شمار است. محمدحسین محمدی یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان افغان است که بخشی از کار و آثار خود را به این ژانر اختصاص داده است، افراد دیگری  چون محمدکاظم محبی و نوروزی در ایران هستند که بخشی از آثار خود را به ادبیات کودکان اختصاص داده‌اند. مدیرمسئول مجله«باغ»  افزود: نویسندگان عطای نوشتن و سرودن برای کودکان را به لقایش بخشیده‌اند. البته دو مجله «باغ» و «کودکان آفتاب» به سردبیری سیدنادر موسوی برای کودکان افغان منتشر می‌شود. او همچنین گفت: به طور کلی وضعیت ادبیات کودک در افغانستان بسیار ناگوار است. من نگران لبخند زخمی کودکان افغان هستم که هنوز نمی‌توانند داستانی را که درباره فرهنگ بومی خود است بخوانند. کودکان افغان هنوز شعر اختصاصی خود را آن‌طور که دلشان می‌خواهد ندارند. تعداد محدودی داستان که در این سال‌ها نوشته شده به دلیل ضعف امکانات به دست مخاطبان خود نرسیده است. رجایی با بیان این‌که برنامه‌های کودک به نام آن‌ها و به کام تهیه‌کنندگان آن است ادامه داد: در رسانه رسمی افغانستان برنامه‌هایی برای کودکان وجود دارد یا روزنامه‌ها و نشریات صفحات مخصوص کودکان دارند که از کودکان فقط نام آن‌ها را یدک می‌کشند. برنامه‌هایی که من بررسی کرده‌ام با ذائقه کودکان هم‌خوانی ندارد و هنوز هم تهیه‌کنندگان ذائقه کودکان را نشناخته‌اند. در واقع در کشور من متأسفانه فضای ادبی کودکان فضای خوبی نیست و فضای سخت و سنگینی است. کسانی که حداقل برای ادبیات کودکان کار می‌کنند از این مسئله نارحت هستند. دل من برای ادبیات کودک می‌سوزد اما به تنهایی کاری از من ساخته نیست. من نگران لبخند زخمی کودکان سرزمینم هستم. این شاعر درباره تأثیر برنامه‌های مشترک دو کشور در حوزه ادبیات اظهار کرد: در وهله اول تأثیر بر مخاطبان، شاعران و نویسندگان افغانستان است؛ هنرمند افغانستانی احساس آشنایی و شنیده شدن را پیدا می‌کند و این مسئله انگیزه وی را برای بهتر سرودن و بهتر نوشتن افزایش می‌دهد و به خودباوری می‌رسد، قوه تخیل و تفکر ادبی خود را باور می‌کند. زمانی که هنرمندان ایران و افغان کنار یکدیگر قرار گیرند علاوه بر این که برای شاعران آشنایی ایجاد می‌کند این آشنایی زمینه فرانگاهی را برای مخاطب ایجاد می‌کند. او با تأکید بر این‌که اثر این برنامه‌ها متقابل است گفت: زمانی که شاعران افغانستانی ببینند علاوه بر هموطنان خود، مخاطبانی از سایر کشورها دارند خودباوری در بین آن‌ها تقویت می‌شود و به نویسندگان و شاعران ایرانی نیز این حس منتقل می‌شود. هرچند این تأثیرات بر هنرمندان افغان بیشتر است. او همچنین گفت: با برگزاری برنامه‌های مشترک شاهد شکوفایی ذهن و ضمیر هنرمندان ایرانی و افغانستانی هستیم و این برنامه‌ها فضای مثبت رقابتی را ایجاد می‌کند و باعث خلق آثار بهتر می‌شود. رجایی برای آشنایی مخاطبان ایرانی با فضای فرهنگی و بومی افغانستان خواندن این کتاب‌ها را پیشنهاد کرد:  رمان «کوچه ما» نوشته شادروان اکرم عثمان، «انجیرهای سرخ مزار» محمدحسین محمدی، مجموعه داستان اعظم رهنورد زریاب به نام «زیبای زیر خاک خفته» که حوزه هنری  این کتاب را منتشر کرده است، و در قالب شعر، «درختان تبعیدی» که گزیده‌ای از شعرهای غزلسرایان افغانستان است که به همت سیدضیاء قاسمی و علی‌محمد مودب گردآوری شده و انتشارات شهرستان ادب آن را چاپ کرده است، مجموعه «باغ معلق انگور» اثر  سیدضیاء قاسمی، مجموعه «سنگ و خشت» اثر محمدکاظم کاظمی، و «من گرگ خیالبافی هستم»  اثر الیاس علوی بهترین گزینه برای کسانی است که به شعر سپید علاقه‌مند هستند. او در پایان با بیان این که رسانه‌ها در سال‌های گذشته به وضعیت فرهنگی افغاستان جفا کردند به مخاطبان ایرانی گفت: آثار شاعران و نویسندگان این کشور را با دقت بیشتری بخوانید. این جفا را می‌توانیم با درست خواندن و درست نگاه کردن آثار هنرمندان افغان جبران کنیم، نگاه هر هنرمند افغانستانی به کشورش یک نگاه احترام‌برانگیز است، نگاهی سرشار از شادابی‌های این کشور که در سال‌های گذشته این اتفاق در رسانه‌های ایران موجود نبود.


منبع: baharnews.ir

ترجمه اشعار احمد شاملو به زبان عربی

به گزارش  از نشریه الرای، در مجموعه سروده های این شاعر ایرانی که تحت عنوان (حدیقه المرایا = بوستان آئینه ها) منتشر شده است، خواننده با سبک نوینی از شعر انسانی خالی از خط قرمزها و سیم های خاردار آشنا می شود.این نخستین ترجمه اشعار احمد شاملو به زبان عربی است، شاعر که یکی از بنیانگذاران شعر فارسی به شمار می رود. شهرت اصلی شاملو به خاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن گونه‌ای شعر است که با نام شعر سپید یا شعر شاملویی که هم اکنون یکی از مهم‌ترین قالب‌های شعری مورد استفاده ایران به شمار می‌رود و تقلیدی است از شعر سپید فرانسوی یا شعر منثور شناخته می‌شود. شاملو در سال ۱۳۲۵ با نیما یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نیمایی روی آورد؛ اما برای نخستین بار در شعر «تا شکوفه سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد، وزن را رها کرد و به صورت پیشرو سبک جدیدی را در شعر معاصر فارسی شکل داد.شاملو علاوه بر شعر، فعالیت‌هایی مطبوعاتی، پژوهشی و ترجمه‌هایی شناخته‌ شده دارد. مجموعه کتاب کوچه او بزرگ‌ترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامه مردم ایران است.آثار این شاعر معاصر به زبان‌های سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی ترجمه شده‌اند. شاملو از سال ۱۳۳۱ به مدت دو سال، مشاور فرهنگی سفارت مجارستان بود. «نخستین شب شعر بزرگ ایران» در سال ۱۳۴۷، از سوی وابسته فرهنگی سفارت آلمان در تهران برای احمد شاملو ترتیب داده شد. شاملو پس از تحمل سال‌ها رنج و بیماری، در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت و پیکرش در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.


منبع: baharnews.ir

تئاتر سعدی روی صحنه تئاترشهر

«تئاتر سعدی، تابستان سی و دو» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی حسین کیانی به زودی در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر اجرا می‌شود.در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «گروه تئاتری تصمیم دارند روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ (روز کودتا) نمایش‌شان را در مورد زندگی سعدی برای اولین شب در تئاتر سعدی روی صحنه ببرند…»تئاتر سعدی یکی از مکان‌هایی است که طبق تاریخ  در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به آتش کشیده شد. در این نمایش همچنین برای اولین بار شخصیت شعبان جعفری روی صحنه دیده خواهد شد. آن گونه که در تاریخ آمده است سرگرد قربانعلی فخرایی مسئول سانسور و شعبان جعفری مسئول آتش زدن تیاتر سعدی در روز کودتا بودند.   بازیگران این نمایش به ترتیب حروف الفبا خاطره اسدی در نقش مهرزاده ایرانی، علیرضا آرا در نقش فردوس کیهان‌خدیو، شهرام حقیقت‌دوست در نقش حسن آقا، امیررضا دلاوری در نقش‌های سرگرد قربانعلی فخرایی و شعبان جعفری، مجید رحمتی در نقش‌های تقی تُمبَکی و احمد عشقی، علی سلیمانی در نقش سراب‌علی بهرام‌افشار و رویا میرعلمی در نقش لورین هستند. حمید حسینی، سهیل ملکی، اشکان دلاوری و پدرام محمدی نیز علاوه بر حضور در گروه کارگردانی و صحنه، نقش‌های فرعی «تیاتر سعدی، تابستان سی و دو» را بر عهده دارند.دیگر عوامل «تئاتر سعدی، تابستان سی و دو» الهام شعبانی (طراح لباس)، ماریا حاجیها (طراح گریم)، محمد گودرزیانی (برنامه‌ریز و دستیار اول کارگردان)، مهلا پاکدامن (منشی صحنه)، سارا حدادی (روابط عمومی)  و نرگس کیانی (مشاور رسانه‌ای) هستند.


منبع: baharnews.ir

افشای علت غیبت ۱۰ ساله خانم بازیگر

در ابتدای این گفت‌و‌گو، مرجانه گلچین پس از پرسش مهران مدیری که گفت قصد پیر شدن ندارید، کپی کارت ملی‌اش را به عنوان هدیه به او داد که مشخص شد متولد سال ۱۳۴۷ است. این بازیگر درباره شروع کار خود و حضور در سریال «آینه» توضیح داد: «من کارم را از ۹ سالگی با یک برنامه تلویزیونی به کارگردانی غلامحسین لطفی شروع کردم اما سریال «آینه» باعث شد تا بیشتر دیده شوم. یادم هست که برای تست این کار بهترین لباس‌هایی را که داشتم پوشیدم.» مرجانه گلچین درباره وقفه‌ ده ساله‌ای که در کار خود داشته است، گفت: «من آخرین کارم را سال ۷۴ بازی کردم و سپس به مدت ۱۰ سال حضور نداشتم. بعد با سریال «کلانتر» و «زیرزمین» به عرصه بازیگری بازگشتم.» او ادامه داد: «من در آن سال‎ها ازدواجی کردم که همسرم موافق بازیگری من نبود و من سعی کردم که با شرایط جدیدم کنار بیایم که نتوانستم و برایم خیلی سخت بود.» این هنرمند که دانش‌آموخته موسیقی در رشته نوازندگی تار است، درباره خانواده هنرمند گلچین از جمله خواهر، عمو و دخترعمویش گفت: «خیلی از داشتن چنین خانواده‌ای خوشحالم و ای کاش نادیا هم بود تا در عرصه موسیقی با منیژه سه تفنگدار می‌شدیم.» گلچین درباره بازی در نقش طنز در سریال «بزنگاه» گفت: «من کار با آقای عطاران را خیلی دوست داشتم اما تجربه کار طنز را نداشتم و از این موضوع بسیار می‌ترسیدم که با همکاری دوستان و آقای لولایی خوشبختانه موفق شدم.» او درباره بزرگ‌ترین چالش زندگی‌اش توضیح داد: «من همیشه از اینکه دوستم نداشته باشند می‌ترسم. دوست دارم که همیشه بیشتر محبوب باشم تا مشهور و مردم به من علاقه داشته باشند.» بازیگر سریال «نفس گرم» درباره عجیب‌ترین تصمیم زندگی خود گفت: «شروع دوباره کار بازیگری برایم بسیار سخت بود. من باید بین دو چیز مهم که به هر دوی آنها علاقه داشتم، یکی را انتخاب می‌کردم.» گلچین در پایان گفت: «من بعد از انقلاب زمانی وارد این عرصه شدم که تعداد کمی بازیگر زن مشغول به کار بودند. برایم همیشه این سوال است که چرا هیچگاه یک نقش خوب سینمایی به من پیشنهاد نشده است؟ من این مرزبندی را که بین بازیگران حوزه سینما، تلویزیون و تئاتر انجام شده است، نمی‌فهمم و به نظرم درست نیست. ما تجربه‌های موفقی داشتیم از کسانی که در حوزه‌های دیگر هم فعالیت کرده‌اند. خواهش می‌کنم که به ما هم این فرصت داده شود.» او در پایان این برنامه، اولین لباسی را که با آن جلوی دوربین رفته بود به همراه مجموعه آثار نادر گلچین خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی به موزه «دورهمی» اهدا کرد.


منبع: baharnews.ir

یأسی که هرمز علی‌پور از آن حرف می‌زند

این شاعر  اظهار کرد: در قدیم می‌گفتند شعر هنر اشراف است ولی خود من شخصا به این دریافت رسیدم که شعر در واقع هنر فرزانگان و فرهیختگان است؛ یعنی دغدغه‌ آدمی باسواد و اهل اندیشه که به شعر هم علاقه‌مند است. این دغدغه به دنبال شعری است که به شکلی بتواند آرزوها و آمال خود را در آن منعکس‌شده ببیند وگرنه این‌طور نیست که چون همه حافظ می‌خوانند خواننده او خواننده‌ای است که فهم و توقع شعری او بالا باشد. او در ادامه تصریح کرد: آن‌چه امروز به نظر می‌رسد که شعر خواننده ندارد امری گذراست. علی‌پور توضیح داد: تا شعر شاعری علاوه بر پذیرش از جانب اقلیت متخصص این کار بگذرد و در فرهنگ جامعه رسوخ پیدا کند با تمام موانع و سدهای بازدارنده از جهت مسائل اجتماعی ـ سیاسی ـ اقتصادی ـ تاریخی زمان می‌برد.  او گفت: از افسانه‌ نیما تا به این لحظه شاعران پذیرفته‌شده ما از سه ـ چهار تن فراتر نرفته‌اند. ‌برای مثال چه کسی فکر می‌کرد که روزی «پرواز را به خاطر بسپار» فروغ فرخزاد خود را به هر نوع تفکری بقبولاند؟ شاعر «نرگس فردا» در ادامه بیان کرد: امروزه شاعرانی که شعرشان جان و زندگی شاعرانه دارد و زاییده نوعی سیر و سلوک بهره‌مند از صداقت و کودکی است ‌مخاطبان خود را دارند با تمام هیاهو و جدل یا جدال‌هایی که در فضای مجازی و حقیقی حاکم است.  علی‌پور همچننین اظهار کرد: از یاد نبریم که پذیرش یا قبول شاعر در فرهنگ شعری ما از قدیم تا امروز بیشتر رنگ و بوی یک نوع تاخیر را پذیرفته و بدان خو گرفته است. مثال بیاورم؛ واضح و برجسته‌ترین نام احمدرضا احمدی است که بعد از نیم قرن شاعرانه زیستن تازه چند سالی است کتاب‌هایش به قفسه‌های کتابخانه‌ها راه یافته است؛ شاعری که در آغاز کتاب‌های‌ خود را با هزینه‌های شخصی چاپ می‌کرد.


منبع: baharnews.ir

فروشنده نامزد جوایز انجمن منتقدان آمریکا

انجمن منتقدان فیلم روز پنجشنبه نامزدهای این دوره از جوایز خود را معرفی کرد.   در میان فهرست بلند نامزدهای این دوره از جوایز سالانه انجمن منتقدان، فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی در بخش فیلم خارجی‌زبان یکی از نامزدهای منتخب است که باید در رقابت با نامزدهای دیگر این بخش شامل «او» ساخته پل ورهوفن، «مستخدم» به کارگردانی پارک چان-ووک، «خولی‌یتا» ساخته پدرو آلمادوار، «نرودا» ساخته پابلو لارین و «تونی اردمن» ساخته مارن آده منتظر اعلام اسم برنده این بخش بماند. در این فهرست فیلم موزیکال «لالا لند» به کارگردانی دامین شازل در ۱۲ بخش نامزد شد تا موفق‌ترین فیلم سال از نظر این انجمن لقب بگیرد.   «ورود» فیلمی علمی-تخیلی به کارگردانی دنی ویلنو و درام «مهتاب» فیلمی درباره نژادپرستی ساخته بری جنکینز هر یک با ۱۰ نامزدی موفق‌ترین فیلم‌های سال بوده‌اند. «منچستر در کنار دریا» به کارگردانی کنت لونرگان در هشت بخش و «لبه اره آهن‌بری» جدیدترین ساخته مل گیبسون درباره جنگ جهانی با هفت نامزدی در مکان‌های بعدی جای دارند. این نامزدها در بخش بهترین فیلم شامل ۱۰ فیلم «ورود»، «فنس‌ها»، «اره آهن بری»، «جهنم یا آب»، «لالالند»، «شیر»، «دوست داشتن»، «منچستر کنار دریا»، «مهتاب» و «سالی» هستند.   بهترین بازیگر مرد و زن، بهترین بازیگر مکمل مرد و زن، بهترین بازیگر جوان، بهترین گروه بازیگران فیلم، بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه اقتباسی یا غیراقتباسی، بهترین فیلمبرداری و بهترین طراحی تولید، تدوین، طراحی لباس، چهره و مو، جلوه‌های تصویری، انیمیشن بلند و فیلم اکشن، بازیگر فیلم اکشن و بازیگر فیلم کمدی، فیلم علمی تخیلی و فیلم کمدی از جمله بخش‌هایی است که در آنها برندگان معرفی خواهند شد.   البته در میان نامزدهای امسال جای تعجب زیادی باقی مانده از جمله این که «سالی» در بخش بهترین فیلم، بهترین بازیگر برای تام هنکس و بهترین فیلمنامه اقتباسی نامزد شده اما کلینت ایستوود سازنده این فیلم در بخش بهترین کارگردان جایی نیافته است. همین طور وارن بیتی با ساخت فیلم جدیدش «قوانین صدق نمی‌کنند» نتوانست در میان کارگردان‌ها جایی داشته باشد. مارتین اسکورسیزی نیز برای «سکوت» نتوانست در این بخش جایی داشته باشد.   بازی جنیفر لارنس برای «مسافران» و مریل استریپ برای «فلورانس فاستر جنکینز» نادیده گرفته شد همان طور که جیک جیلنهال برای «جانوران شبانه» و ویگو مورتنسن برای«کاپیتان شگفت‌انگیز» در میان نامزدها جای نداشتند. «جکی» و «سکوت» نیز در میان فیلم‌های نامزد برای بخش بهترین فیلم جایی به دست نیاوردند. بیش از ۳۰۰ منتقد تلویزیونی، رادیویی و آنلاین اعضای انجمن منتقدان فیلم را تشکیل می‌دهند. فیلم‌های برنده از این انجمن در سال‌های اخیر از شانس زیادی در اسکار برخوردار بوده‌اند. برندگان این فهرست ۱۱ دسامبر (۲۱ آذر) در سانتا مونیکا معرفی می‌شوند.


منبع: baharnews.ir

انتقاد پیمان قاسم‌خانی از روند اکران

این فیلمنامه‌نویس که اولین فیلم سینمایی خود را در مقام کارگردان با نام «خوب، بد، جلف» ساخته و قرار بود آن را از آذرماه به سرگروهی پردیس سینمایی «زندگی» اکران عمومی کند، در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد: ابتدا با مشورت با تهیه‌کننده (محسن چگینی) تصمیم داشتیم که فیلم را در جشنواره فیلم فجر امسال نمایش دهیم و برای عید نوروز اکران کنیم، اما با ما تماس گرفتند و گفتند که اگر فیلم را در آذر ماه اکران کنیم هم به گرم نگه داشتن گیشه‌ها در این سال خوب سینما کمک خواهیم کرد و هم شرایط ویژه‌ای مشابه شرایط اکران فیلم «سلام بمبئی» شامل حال ما خواهد شد و می‌توانیم فیلم را از نیمه آذر تا پایان سال روی اکران داشته باشیم. وی با اشاره به اینکه «با توجه به صحبت‌های مطرح شده، فیلم را به سرگروهی پردیس زندگی ثبت کردیم» ادامه داد: البته در این‌باره این مورد را هم گفتند که فیلم «سه بیگانه» جلوتر از «خوب، بد، جلف» است و از آنجا که اکران نخواهد شد، فیلم من، پس از «ما گناهکاریم» به چرخه اکران اضافه خواهد شد و به این ترتیب شاهد نمایش آن در آذرماه خواهیم بود. قاسم‌خانی افزود: ما هم بر این اساس قرارداد خود را با سرگروهی پردیس زندگی در شورای صنفی نمایش ثبت کردیم. همان طور هم که گفته بودند فیلم «سه بیگانه» حذف شد، اما آن چه که ما از آن مطلع نبودیم این بود که گویا قانونی وجود دارد که اگر فیلمی از پخش‌کننده‌ای حذف شود، او حق دارد فیلم دیگری را جایگزین کند، در نتیجه فیلم “مشکل گیتی” جلوتر از فیلم ما به نمایش درآمد. این فیلمنامه‌نویس، بازیگر و کارگردان سینما گفت: بنابراین در خوشبینانه‌ترین حالت فیلم «خوب، بد، جلف» سه یا چهار هفته مانده به جشنواره فجر می‌تواند فرصت اکران پیدا کند که از نظر من این یعنی سوزاندن فیلم، به همین دلیل طبق مشورت با پخش‌کننده  (هدایت فیلم) تصمیم بر این شد که از اکران فیلم قبل از جشنواره انصراف دهیم و فرم شرکت در جشنواره فجر را پر کنیم. قاسم‌خانی که برای اولین بار شرایط پیچیده اکران فیلم‌های سینمایی را تجربه کرده و از روندی که به اجبار درگیر آن شده، ناراضی است، در پاسخ به اینکه آیا پیشنهاد جدیدی برای زمان اکران از سوی شورای صنفی نمایش مطرح شده است؟ بیان کرد: فقط به ما گفته‌اند که اگر از زمان اکران تعیین شده انصراف دهیم، بعنوان جریمه نوبت اکران ما شش ماه به تعویق خواهد افتاد و طبیعتاً اکران عید را از دست خواهیم داد، که ما به ناچار این شرایط را پذیرفتیم چون تصور می‌کنم فیلمی ساخته‌ایم که از پتانسیل خوبی برای فروش برخوردار است و نمی‌خواهیم در زمانی نامناسب آن را اکران کنیم. او در پایان تأکید کرد: ترجیح من این است که فیلم را در نوروز به نمایش درآورم ولی با این حال برای اکران فیلم و تعیین زمان آن از قانون تمکین خواهیم کرد. به گزارش ایسنا «خوب، بد، جلف» درباره یک کارگردان هنری سینما است که از طرف تهیه‌کننده‌ی خود تحت فشار است تا از دو بازیگر تجاری برای بازی در نقش‌های اصلی فیلمش استفاده کند. این در حالی است که از نظر کارگردان، آن‌ها بدترین انتخاب‌های ممکن هستند، اما اگر او می‌خواهد فیلم را بسازد، مجبور است در مدت کوتاهی آن‌ها را به نقش‌هایشان نزدیک کند. حمید فرخ‌نژاد، پژمان جمشیدی، سام درخشانی، مانی حقیقی، ویشکا آسایش، مجید مظفری، رضا رویگری، نسیم ادبی، رضا کریمی، نیوشا ضیغمی، آزاده صمدی، مهراب قاسمخانی، امیر مهدی ژوله، حسین پاکدل و بهاره رهنما از جمله بازیگران فیلم «خوب، بد، جلف» هستند. عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از: نویسنده و کارگردان: پیمان قاسم‌خانی، تهیه کنندگان: محسن چگینی، عبداله اسکندری، سرمایه‌گذار: سید محمد امامی، محسن چگینی، طراح گریم: عبداله اسکندری، مدیر فیلمبرداری: علی تبریزی، صدابردار: داریوش صادق‌پور، مدیر تولید: رضا کریمی، کارگردان صحنه‌های اکشن: دهقان محمدی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: زینب نصراللهی، طراح صحنه: پیام اسکندری، طراح لباس: رعنا امینی، منشی صحنه: نائله شریفی، مشاور رسانه‌ای: آریان امیرخان، عکاس: محمد بدرلو، دستیار دوم کارگردان: عباس خدری، دستیار سوم کارگردان: آرش چگینی، دستیار اول فیلمبردار: بهمن نادیاب، دستیاران صحنه: محمدرضا غفارزاده، جواد بهبودی، دستیار لباس: نسیم لطیفی، مدیر تدارکات: پوریا عطابخشی، دستیاران تدارکات: مجید رنجبر، مهدی سعدی، مجری طرح: مؤسسه تصویرغزال.


منبع: baharnews.ir

بدون عنوان

نمایشگاه آثار نقاشی رزیتا نگاهی شیرازی افتتاح می‌شود. این هنرمند از سال ۱۳۶۸ نقاشی را به‌صورت حرفه‌ای زیر نظر مرتضی کاتوزیان آغاز کرده و تا کنون در پنج نمایشگاه گروهی و دو نمایشگاه انفرادی شرکت داشته است. آثار او در چند کتاب در زمینه تصویرسازی و نقاشی منتشر شده است.نمایشگاه آثار این هنرمند جمعه ۱۲ آذر از ساعت ۱۷ تا ۲۱ در گالری ایده پارسی افتتاح و تا ۱۷ آذر پذیرای علاقه‌مندان خواهد بود. علاقه‌مندان می‌توانند برای بازدید از این نمایشگاه هر روز از ساعت ۱۷ تا ۲۰ به نشانی خیابان شریعتی، خیابان دولت (کلاهدوز)، نرسیده به سه‌راه نشاط، کوچه الله‌وردی آذر، پلاک ۲۸، گالری ایده پارسی مراجعه کنند.گالری ابوالفضل عالیگروه هنری «وارونه» تازه‌ترین آثار تصویرسازی خود را که شامل ۵۳ اثر می‌شود، در گالری ابوالفضل عالی حوزه هنری برپا کرده است. نمایشگاه گروهی «وارونه» شامل آثاری از هنرمندان جوان کشور مانند ریحانه آل‌شیخ، خدیجه ابراهیمی، هما اسحاقی، سحر خالقی، مژگان سعیدیان، تلناز صحیحی، نسیم صلاحی، سمانه صلواتی، مونا علایی، سحر کریمیان شیرازی، زهرا مرادی، الهه ابریشمی، عسل میرزاجانی و سعیده نصرتی‌فرد است.علاقه‌مندان می‌توانند از ۶ تا ۱۶ آذرماه هر روز (به‌جز پنج‌شنبه، جمعه و تعطیلات رسمی) از ساعت ۱۰ تا ۱۶ با مراجعه به گالری ابوالفضل عالی حوزه هنری واقع در خیابان سمیه، نرسیده به پل حافظ، از این نمایشگاه دیدن کنند.گالری آابراهیم حقیقی ششمین نمایشگاه انفرادی خط‌ نگاره‌هایش را برپا کرده است. در این نمایشگاه که با عنوان «نقش غلط» برگزار شده، اشعاری از حافظ که در آن‌ها کلمه «نقش» یا «خیال» به کار رفته، روی بوم آمده نگاشته شده است. این نمایشگاه تا ۲۶ آذرماه از ساعت ۱۶ تا ۲۰ در گالری «آ» به نشانی خیابان کریمخان زند، خیابان آبان جنوبی (عضدی)، کوچه اردشیر ارشد، شماره ۷ میزبان علاقه‌مندان است.گالری شهریورآثار «ژازه تباتبایی» مجسمه‌ساز و نقاش پیش‌روی ایرانی در گالری «شهریور» برپا شده است. این نمایشگاه به همت مجموعه‌داران و دوستان نزدیک ژازه تشکیل شده است.علاقه‌مندان برای دیدن نمایشگاه آثار «ژازه تباتبایی» می‌توانند از پنجم آذر تا سوم دی به گالری «شهریور» به نشانی تهران، الهیه، خیابان خزر شمالی، بن بست هرمز، پلاک ۹ مراجعه کنند.گالری ایوانمجموعه‌ای از نقاشی‌های وجید امینی با عنوان «جای دیگر» به‌نمایش گذاشته شده است. این نقاشی‌ها با تأمل در مناظر واقعی به‌وجود آمده و نمودی غیرواقعی یافته‌اند. امینی در مرز میان واقعیت و خیال، به نمایش چشم‌اندازهایی می‌پردازد که گویی سال‌ها در پس ذهن او وجود داشته‌ و اکنون بر سطح بوم عینیت یافته‌اند.نمایشگاه «جای دیگر» تا اول دی‌ماه هر روز (به‌جز شنبه‌ها) از ساعت ۱۶ تا ۲۰ در گالری «ایوان» به نشانی الهیه، خیابان مهدیه، خیابان جبهه، کوچه لسانی، بن‌بست حمید، شماره ۱ میزبان علاقه‌مندان به هنر نقاشی است.گالری فصیحی هرندیهدی درودیان در نخستین نمایشگاه انفرادی نقاشی‌هایش نسبت بین انسان و حیوان را به‌نمایش گذاشته است. این نمایشگاه که «آره‌نا» نام دارد، مجموعه‌ای از نقاشی‌های درودیان با درون‌مایه‌ی نسبت بین انسان و حیوان است.نمایشگاه این هنرمند که تا کنون آثارش در چند نمایشگاه گروهی روی دیوار گالری‌ها رفته است، تا ۱۳ آذرماه هر روز (به‌جز روزهای تعطیل) در گالری مریم فصیحی هرندی به نشانی دروس، خیابان وارسته، کوچه مشایخی، شماره ۱۱ میزبان علاقه‌مندان به هنر نقاشی است.گالری پروژه‌های آرانبهداد لاهوتی با ساخت حجم‌هایی بزرگ و استفاده از تکنیک رنگ متفاوت سعی کرده توجه مخاطب را به زیبایی‌های به‌چشم نیامده‌ی دنیای اطراف جلب کند. نمایشگاه «پاییز است» تا ۱۵ آذرماه از ساعت ۱۳ تا ۱۹ در گالری «پروژه‌های آران» به نشانی خیابان نوفل‌لوشاتو، کوچه لولاگر، شماره ۵، ورودی حیاط، میزبان علاقه‌مندان به هنر مجسمه‌سازی است. این گالری روزهای شنبه تعطیل است.گالری آریا و ماه مهرچهارمین نمایشگاه بازخوانی هنر مدرن ایران با نمایش آثار «گارنیک درهاکوپیان» – نقاش ایرانی – برگزار شده است. «هنرمند غایب» عنوان این نمایشگاه است که در قالب ۷۰ اثر، ۵۰ سال فعالیت هنری این نقاش را مرور می‌کند. این هنرمند نزدیک به ۳۸ سال است که آثارش را به نمایش نگذاشته و فقط در خانه مشغول خلق اثر است. نمایش آثار گارنیک تا ۱۹ آذرماه به‌طور همزمان در دو گالری «آریا» و «ماه مهر» برپاست.موزه هنرهای معاصر تهراننمایشگاه آثار هنرمندان مدرن ایران و عرب در موزه هنرهای معاصر تهران افتتاح شده است. آثار هنرمندان ایرانی این نمایشگاه از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران انتخاب شده‌اند و آثار هنر دوران مدرن عرب با همکاری موزه و بنیاد هنری برجیل به نمایش درمی‌آید. آثار این نمایشگاه، هنر مدرن ایران وعرب را در دوره ۵۰ ساله (۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰) نمایندگی می‌کنند.نمایشگاه هنر مدرن ایران و عرب با عنوان «دریای آونگان» با ۴۰ اثر ایرانی از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران، ۴۰ اثر هنر مدرن عرب و شش اثر از هنرمندان فلسطین برگزار شده و تا سوم دی‌ماه ادامه دارد.گالری شمسهشتمین کلکسیون پاییزه گالری «شمس» با نمایش آثار هنرمندان برپا شده است. در این کلکسیون آثاری از شهریار آریافر، شهریار اسدی، امیرحسین امیرجلالی، امیر انصاریان، یاسمن بازارگان، بصیرا بلبلی، بهرام دبیری، مریم رحمانی، مریم سالور، محمدعلی سجادی، عربعلی شروه، حامد صدر ارحامی، علیرضا ظریف، سیامک عزمی، ناصر عزیزی، جلال‌الدین مشمولی، زینب موحد، سحر موسوی، مهدی نبوی، بهنام ولدوند و عادل یونسی به‌نمایش در آمده است.این کلکسیون تا ۲۱ آذرماه هر روز (به‌جز پنجشنبه‌ها و تعطیلات رسمی) از ساعت ۱۵ تا ۱۹ در گالری «شمس» به نشانی پاسداران شمالی، جنب فرهنگسرای نیاوران، کوچه خان سفید، شماره ۱۰، طبقه دوم میزبان علاقه‌مندان است.


منبع: baharnews.ir

یکشنبه مراسم تشییع محمد زرین‌دست

برادرزاده زنده‌یاد محمد زرین‌دست ضمن اعلام این خبر یادآور شد: مراسم تشییع محمد زرین‌دست، بازیگر، کارگردان و تهیه‌کننده سینما یکشنبه (۱۴ آذر ماه) ساعت ۹:۱۵ دقیقه صبح از خانه هنرمندان در خیابان وصال آغاز و پیکر آن مرحوم در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) به خاک سپرده می‌شود.او اظهار کرد: برخلاف تلاش‌هایمان برای خاکسپاری ایشان در قطعه نام‌آوران، در نهایت ناچار شدیم به قبرهای چند طبقه قطعه هنرمندان تن بدهیم. پیشتر علیرضا زرین‌دست  برادر این هنرمند فقید گفته بود که مراسم تشییع پیکر محمد زرین‌دست در حال برنامه‌ریزی است، ولی احتمالا در قطعه‌ نام‌آوران دفن خواهد شد.او در توضیحی در این‌باره گفت: در قطعه هنرمندان جای کافی نیست و یک قبر سه‌ طبقه هست که هربار برای دفن در آن باید سنگ برداشته شود، به همین دلیل ترجیح ما قطعه نام‌آوران است.محمد زرین‌دست در حوزه‌های مختلف بازیگری، نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی فعالیت داشته که بسیاری از آن‌ها قبل از انقلاب بوده و از جمله شاخص‌ترین کارهای او به بازی در فیلم «بی‌پولی» می‌توان اشاره کرد. این هنرمند که متولد ۱۳۱۳ بود، سال‌های متمادی با نام «تونی زرین دست» در آمریکا در عرصه فیلمسازی فعالیت می‌کرد.


منبع: baharnews.ir

نان لواش در یونسکو به ثبت رسید

در ادامه اجلاس یازدهم کمیته بین‌الدول میراث ناملموس یونسکو که از روز دوشنبه در آدیس آبابا پایتخت اتیوپی جریان دارد، پرونده ‘فرهنگ پخت نان های نازک» به ثبت رسید. این پرونده که با همکاری نزدیک و مشترک کشورهای ایران، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، و ترکیه تهیه شده، فرهنگ پخت برخی نانهای نازک و پهن از جمله لواش را در بر می گیرد.در سال ٢٠١۴ پرونده ای تحت عنوان ‘نقش فرهنگی لواش’ توسط ارمنستان ثبت شده بود.با توجه به این پیشینه، برای جلوگیری از بروز هر گونه سوء تفاهم در توصیف فرهنگ پخت نان لواش میان کشورهای منطقه، همه کشورهای ذیربط تلاش کردند تا با گفت وگو به تفاهم برسند. احمد جلالی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در یونسکو که در ایجاد این تفاهم منطقه ای نقش فعالی ایفا کرد، در سخنرانی خود در این اجلاس بر این این نکته تأکید کرد که «نان خوردن با هم» در فرهنگ ما معنایی وسیع تر از تغذیه دارد؛ چون اسباب نزدیکی مردمان، باورها و اقوام می شود و هم سفره شدن یک ارزش معنوی است. وی با اشاره به جمله زیبای ابوالحس خرقانی که ١١٠٠ سال پیش گفته است «هر که در این سرای درآید، نانش دهید و از ایمانش نپرسید که آنکه نزد حق تعالی به جان ارزد بر خوان ابوالحسن به نان ارزد»، بر اهمیت نان خوردن با هم و هم سفره شدن به عنوان یک ارزش معنوی تأکید کرد. جلالی اظهار امیدواری کرد که همکاری کشورهای منطقه در ثبت مواریث ناملموس بتواند اسباب نزدیکی جانها و معنویت ها شود.


منبع: baharnews.ir