چرا مجسمه‌ای از حافظ و مولانا نداریم؟

چند دهه از ساخت معروف‌ترین مجسمه‌های مشاهیر و شاعران نامی ایران می‌گذرد. انجمن مفاخر ایران در دهه‌ی ۳۰ با توجه ویژه به ساخت تندیس‌ها و مجسمه‌هایی از مشاهیر کشور، باعث خلق مجسمه‌هایی شد که پس از گذشت سال‌ها هر کدام به نمادی برای شهری که در آن نصب هستند، تبدیل شده‌اند. در این بین، نتیجه قابل قبول و خوشایند همکاری ابوالحسن صدیقی – هنرمند نقاش و مجسمه‌ساز – را با این انجمن نمی‌توان نادیده گرفت و انکار کرد. صدیقی با تلاش‌های خود در راستای طراحی چهره‌ مشاهیر که بیشترین قرابت را با شخصیت آن‌ها داشته باشد، توانست آثاری را خود باقی بگذار که امروز جزو معروف‌ترین مجسمه‌های ساخته‌شده در ایران هستند. وقتی نام نادرشاه افشار، فردوسی، ابن‌ سینا و خیام به میان می‌آید، چهره مجسمه‌های ساخته‌شده توسط صدیقی با الهام از این شخصیت‌ها، در ذهن‌ نقش می‌بندد. با این حال، هنوز هم جای خالی تندیسی از دو شاعر بزرگ این سرزمین در میان این نام‌ها به چشم می‌خورد. حافظ با وجود داشتن آرامگاهی باشکوه با معماری جذاب، هنوز صاحب مجسمه‌ای که برای عموم مردم قابل قبول و پذیرش باشد، نیست. همچنین از مولانا هم تندیسی به‌عنوان نماد این چهره‌ی نامدار وجود ندارد. به‌نظر می‌رسد در دوره‌ای که انجمن مفاخر ایران سفارش ساخت مجسمه مشاهیر را به هنرمندان می‌داد، چهره‌هایی به‌عنوان نماد قابل قبول برای این دو شاعر انتخاب نشدند. سیدمجتبی موسوی – معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی شهرداری تهران – در گفت‌وگو با ایسنا در این‌باره اظهار کرد: تا کنون مجسمه‌هایی از حافظ و مولانا کار شده، اما هیچ‌کدام از آن‌ها جزو کارهای پذیرفته‌شده نیستند. حتی تندیس حافظ را هنرمندان حرفه‌ای‌تر هم ساخته‌اند، اما این مجسمه‌ها مثل مجسمه‌های فردوسی، سعدی و ابن‌ سینا که یک زمانی توسط ابوالحسن صدیقی (نقاش و مجسمه‌ساز) طراحی و ساخته و به‌عنوان چهره‌ی این مشاهیر توسط مردم پذیرفته شدند، نتوانستند به این موفقیت دست پیدا کنند. او ادامه داد: زمانی که صدیقی مجسمه فردوسی، سعدی و ابن‌ سینا را پیشنهاد کرد و این آثار ساخته شدند، با اقبال مواجه شدند و به‌عنوان یک نماد باقی ماندند، اما مجسمه‌های ساخته‌شده از حافظ در همان حد باقی ماندند و نمی‌توان گفت یکی از آن‌ها سمبل و نمادی از چهره‌ی این شاعر است. موسوی همچنین گفت: درباره مولانا هم بعید نیست مجسمه‌هایی توسط هنرمندان ساخته شده باشد، اما آن‌ها هم مانند کارهای مربوط به حافظ به‌عنوان نماد اصلی این شاعر پذیرفته‌شده نیستند و نتوانستند نماینده‌ای از چهره او باشند. او با بیان این‌که در این سال‌ها پیشنهادهایی درباره‌ی مجسمه‌های مولانا و حافظ مطرح شد، اما هنوز به نتیجه نرسیده است، اظهار کرد: نمی‌توانم بگویم ساخت این مجسمه‌ها به‌طور کامل منتفی است، اما نمی‌توان پیش‌بینی کرد که طرح چهره این دو شاعر باید چگونه باشد که مورد قبول عموم قرار گیرد. شاید دوباره در دوره‌ای و جریانی، هنرمندی بیاید و مثل ابوالحسن صدیقی طرح‌هایی را پیشنهاد بدهد که مورد استقبال قرار بگیرد و مجسمه این دو شاعر هم ساخته شود. موسوی همچنین اضافه کرد: اگر یک کار با دقت، شناخت و درک عمیقی همراه باشد، مورد استقبال قرار خواهد گرفت.


منبع: baharnews.ir

ورود واژه‌های بی‌معنی به زبان فارسی

این داستان‌نویس  درباره رعایت کردن درست‌نویسی در کتاب‌ها و رسانه‌ها گفت: درست‌نویسی تا حدودی در کتاب‌ها رعایت می‌شود آن‌ هم به دلیل این‌که ناشران ویراستارانی را در اختیار دارند، البته اگر این ویراستاران باسواد باشند و ادبیات فارسی را خوانده باشند. اگر ویراستاران بر ادبیات مسلط باشند کمتر این مشکل پیش می‌آید. ولی فکر نمی‌کنم رسانه‌ها ویراستار داشته باشند و بنابراین دچار غلط‌نویسی می‌شوند. البته شاید داشته‌ باشند اما چون نیروهایی که می‌گیرند باتجربه نیستند و رشته ادبیات نخوانده‌اند ممکن است با مشکل روبه‌رو شوند.او در ادامه درباره آسیب‌های درست‌ننوشتن گفت: این مسئله در درازمدت آسیب‌هایی را به ادبیات و زبان ما و زبان محاوره وارد می‌کند. گاهی  واژه‌هایی که توسط مردم ساخته و وارد زبان می‌شوند هیچ معنا و ریشه‌ای ندارند و می‌توانند جایگزین شوند. میرقدیری با بیان این‌که از  فعالیت‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی اطلاعی ندارد گفت: فکر می‌کنم فرهنگستان اگر از  استادان برجسته دانشگاه که رشته ادبیات و زبان‌شناسی خوانده‌اند و استادان برجسته‌ای مانند  محمدرضا باطنی استفاده کند موفق خواهد بود. او با بیان این‌که نویسندگان در ترویج درست‌نویسی تأثیر زیادی دارند در عین حال متذکر شد: رسانه‌ها در ترویج درست‌نویسی موثرتر هستند زیرا مردم تماس بیشتری با رسانه‌ها دارند. الان کسی کتاب نمی‌خرد که بخواند.این نویسنده درباره این‌که چه جایگاهی برای درست‌نویسی قائل است اظهار کرد: درست‌نویسی برای من خیلی اهمیت دارد و  سعی می‌کنم آن را رعایت ‌کنم زیرا به شخصه اعتقاد دارم کتابی که عده‌ای می‌خوانند باید درست باشد و در این زمینه تا جایی که بتوانم سعی خود را می‌کنم.


منبع: baharnews.ir

رضا کیانیان چه زمانی دیوانه کامل است؟

برنامه «چشم شب روشن» با اجرای محمد صالح‌علا، شامگاه چهارشنبه اول دی با حضور اکبر نبوی کار‌شناس و منتقد سینما میزبان رضا کیانیان بود.در ابتدای این برنامه، رضا کیانیان احوال بازیگری در تلویزیون را بد و در تئاتر بسیار خوب توصیف کرد. او در این باره گفت: «در جشنواره فجر پارسال وقتی گروه بازیگرانی می‌دیدم که روی صحنه شاهکار می‌کردند، از شوق گریه کردم.»او در دیگر بخش‌های صحبت‌‎هایش در موارد زیر سخن گفت:از نقش روشنفکر تا یک آدم ساده : برای یکی از کتاب‌هایم به نام «بازیگری در قاب» با تعدادی از بزرگان سینما مصاحبه داشتم که بهرام بیضایی نیز یکی از آن‌ها بود. او به من گفت به نظرش نمی‌توانم نقش عاشق را بازی کنم چون نگاه من خاص است. پس از آن در یک مقطع زمانی خاص، عده‌ای دیگر معتقد بودند که غیر از نقش روشنفکر نمی‌توانم بازی کنم، اما پس از آن «فرش باد» را که شخصیتی زرنگ بود و «یک حبه قند» را که شخصیتی ساده در آن داشتم، بازی کردم.بازیگری کاری شبیه شعبده است: وقتی تماشاگر بلیت می‌خرد و به تئا‌تر می‌آید، می‌داند که هیچ چیز واقعی نیست، اما با این وجود می‌نشیند و نمایشی که ما برایش ترتیب داده‌ایم، می‌بیند. ما بازیگران کاری شبیه شعبده انجام می‌دهیم که مردم باورمان کنند.اگر بازیگوش نباشیم، نمی‌توانیم نقشی را به خوبی بازی کنیم و تماشاگران را به وجد بیاوریم.رابطه هنر و دیوانگی: بازیگری و هنر نوعی دیوانگی اما از نوع دوره‌ای است؛ یعنی وقتی نقش بازی می‌کنم دیوانه کاملم و زمانی که از آن بیرون آمدم، می‌توانم از آن فاصله بگیرم و دوباره به آن نگاه کنم. کسی که می‌گوید بازیگری زندگی است، هیچوقت نمی‌تواند بازی خود را تحلیل کند؛ اما بسیاری از بازیگران چشم سوم خود را کور می‌کنند.سه سال خیابان‌گردی: سه سال بازیگر دوره‌گرد تئا‌تر و نمایش خیابانی بودم. سال ۵۷ در مشهد همراه برادرم (گروه پارت) نمایش دوره‌گردی داشتیم و به دلیل اینکه تماشاگر پولی پرداخت نکرده بود، به عنوان بازیگر باید با هر روشی نگهش می‌داشتم.


منبع: baharnews.ir

روزگار تک‌صدایی گذشته است

صالحی امیری در اختتامیه نوزدهمین جشنواره تولیدات رادیویی و تلویزیونی مراکز استان‌های رسانه ملی ادامه داد: این موضوع از این جهت مهم است که رویکرد چندصدایی صدا و سیما می‌تواند میزان گرایش مخاطبان به رسانه‌های بیگانه را کاهش دهد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: به طور کلی صدا و سیما باید بتواند در مقابل پرسش‌ها و نیازهای جامعه خصوصا نسل جوان، پاسخ‌های جدید و نو داشته باشد. پاسخ‌های کهنه به سوالات جدید جوانان باعث از دست دادن مخاطبان صدا و سیما می‌شود چرا که مخاطب محوری مساله‌ای مهم در ادامه حیات صدا و سیما است. صالحی امیری با بیان اینکه صدا و سیما باید فضای نقد و گفت‌وگو را گسترش دهد، گفت: ما بیش از هر زمان دیگر به گفت‌وگوی فرهنگی در میان اقشار جامعه نیاز داریم چرا که گفت‌وگو باعث کاهش اثر یاس و افزایش سطح آگاهی می‌شود و کمک می‌کند تا درک بهتری برای حرکت در مسیر توسعه و تعالی به وجود بیاید. او یادآور شد: امروز صدا و سیما باید در جهت مفاهیمی چون اقتصاد مقاومتی، استقلال، سازگاری اجتماعی، هم‌نوایی و همدردی ملی قدم‌های موثری بردارند و برای این منظور صدا و سیما باید در حوزه فرهنگ عمومی جامعه اقدام‌های موثرتری داشته باشد به این معنا که امروز بیش از هر زمان دیگری به اخلاق، فضیلت، معرفت، معنویت و هم‌نوایی و همدردی و انسجام ملی نیاز داریم و این مهم می‌تواند به عنوان یکی از محورهای اساسی صدا و سیما باشد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه صدا و سیما باید به سبک زندگی مردم توجهی ویژه داشته باشد، خاطرنشان کرد: امروز زبان انتقال در دنیا تغییر کرده و از زبان گفت‌وگوی مستقیم به زبان شعر، موسیقی، ادب و هنر تغییر پیدا کرده است و به همین خاطر درک زبان جدید جامعه با استفاده حداکثری از زبان هنری، موسیقی، شعر و ادب برای انتقال مفاهیم به شدت موثر خواهد بود. او خاطرنشان کرد:‌ انتظار می‌رود که صدا و سیما در حوزه هنر، سرمایه‌گذاری بیشتری انجام دهد چرا که هنر باعث دمیدن روح همگرایی ملی خواهد شد و هنرمندان می‌توانند از طریق آنتن‌های صدا و سیما به جامعه روح ببخشند. صالحی امیری با اشاره به برگزاری نوزدهمین جشنواره تولیدات رادیویی و تلویزیونی مراکز استان‌های صدا و سیما گفت: اینکه این مراسم بزرگ ملی در استان خوزستان برگزار شده است جای تقدیر دارد. خوزستان ایران کوچک و نماد ایثار و مقاومت است.


منبع: baharnews.ir

راه‌اندازی​دانشگاه​استاد فرشچیان​به کجا رسید

محمد حسین ایمانی خوشخو بیان کرد: در زمان ریاست مسعود سلطانی‌فر در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری جلسه‌ای با حضور  دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی در این باره تشکیل شد.او ادامه داد: نتیجه جلسه این شد که از طرفی آقای سلطانی‌فر رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و از طرف دیگر دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی محمدرضا مخبر دزفولی این موضوع را پیگیری کنند و از طریق دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی مراحل پایانی این مصوبه طی شود تا به مرحله ابلاغ برسد. رئیس دانشگاه علم و فرهنگ بیان کرد: آقای سلطانی‌فر حتی جای این دانشگاه را هم هماهنگ کرده بود تا به محض ابلاغ این موضوع اقدامات لازم را انجام دهد. حتی اصرار داشت که این دانشگاه در دهه فجر افتتاح شود.ایمانی خوشخو افزود: این موضوع  یکی از آرزوهای اصلی استاد فرشچیان بود تا بتواند این دانشگاه را ببیند که جمعی در قالب مجموعه رسمی، هنرِ او را پیگیری می‌کنند و در این باره تربیت نیروی انسانی انجام شود. او با بیان اینکه حدود ۲۰ سال است که استاد فرشچیان در دولت‌های مختلف راه اندازی این دانشگاه را مطرح کرده‌ تا این که سرانجام به چنین مرحله‌ای رسید، گفت: فکر می‌کنم اگر آقای سلطانی‌فر همچنان در سازمان باقی می‌ماند این دانشگاه تا دهه فجر افتتاح می‌شد. حالا باید ببینیم رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خانم احمدی‌پور در این زمینه چه اقداماتی را انجام می‌دهد. من نیز از دفتر رئیس جدید سازمان وقت گرفتم تا درباره عظمت این کار با او صحبت کنم.رئیس دانشگاه علم و فرهنگ بیان کرد: دارلفنون و جندی شاپور نیز از جمله اتفاقاتی بودند که هنوز هم در طول زمان از آن‌ها یاد می‌شود. این دانشگاه نیز از آن دسته اتفاقاتی است که اگر انجام شود در طول زمان ماندگار می‌شود


منبع: baharnews.ir

این سینما را کسی نمی‌تواند ساقط کند

ناصر تقوایی پس از اکران فیلمش در سینماتک موزه‌ی هنرهای معاصر، با بیان اینکه خودم هم بعد از مدت‌ها که این فیلم را دیدم از ساخت آن خوشم آمد، اظهار کرد: نه به این دلیل که خودم آن را ساخته‌ام؛ طبیعتاً از بعضی فیلم‌هایی که آن سال‌ها ساخته شده بیشتر خوشم می‌آید چون همین فیلم‌ها سینمای ملی ما را شکل دادند و امروز تولیدات سینمایی ما از نظر جهانی جایگاه خوبی دارند و امثال اصغر فرهادی را داریم. این کارگردان که پنجشنبه (دوم دی‌ماه) در جمع اهالی فرهنگ و سینما صحبت می‌کرد، ضمن بیان اینکه نباید توقع داشته باشیم هرکسی که فیلم می‌سازد شاهکار بسازد، گفت: عشقی که ملت ما به سینما دارد باعث شده سینمایی دوگانه داشته باشیم که هم سرگرم کننده است و هم هنر سینما را به رخ می‌کشد. نباید انتظار داشت که از فیلمسازان دسته‌ی دوم زیاد باشند، اما از این نظر دچار خلاء هم نیستیم. تقوایی با بیان اینکه فیلم «صادق کُرده» یادگاری است از دوران دگرگونی سینمای ایران از «فیلمفارسی» به «فیلمِ ایرانی»، اظهار کرد: این هنر در ۵۰ سال گذشته بسیار رشد کرده است اما گاه فکر می‌کنم سینمایی‌نویسان و منتقدان ما در معرفی‌ آن کوتاهی کرده‌اند. خوب یا بد، حالا سینمای ما صاحب مهرِ ایرانی بودن شده است و قطعاً آثار بهتر به خارج از مرزها نیز صادر می‌شود. در این سال‌ها که از سینما دور بوده‌ام می‌دیدم که فستیوالی در جهان نیست که دنبال فیلم ایرانی نباشد. کارگردان «ناخدا خورشید» درباره‌ی سینمای ملی و امکان حضور آن در عرصه‌های جهانی نیز گفت: برخی فیلم‌ها منتسب به فرهنگ یک ملت است که ما در ایران به آن می‌گفتیم فیلمفارسی اما برخی فیلم‌ها هم زبان جهانی دارند. وقتی هنری اینقدر در مجامع رسمی و بین متفکران و منتقدان جایگاه دارد چرا نمی‌توانیم بازارهای جهانی را به دست بیاوریم؟ این وزارتخانه‌های عریض‌وطویل پس چه کار می‌کنند؟ این راه را آنها باید با مراودات فرهنگی خود باز کنند. این سینماگر با اشاره به اینکه زمانی سینمای ما در تصرف فیلم‌های هالیوودی و هندی بود، گفت: آن فیلم‌ها هم طرفداران خود را هم داشت چون جای فیلمفارسی را پر می‌کرد؛ آن زمان ما نمی‌توانستیم فیلم‌های خوب بسازیم اما بعد هم هیچ‌گاه اقدام به صادر کردن فیلم‌های خودمان نکردیم. وزارتخانه‌ها فقط به چند فستیوال مهم نظر دارند و به بازارهای جهانی توجه نمی‌کنند. ما باید به این هنر ملی که کم‌کم جای شعر ایرانی را از -نظر گستره‌ی علاقه‌مندان و فعالان- گرفته است احترام بگذاریم. تعداد فیلمسازان ما روز به روز رشد کرده ولی ما به کدام بازارهای جهان دست پیدا کرده‌ایم؟ تقوایی ادامه داد: اگر در سال تنها دو سه فیلم از ایران در مجامع بین‌المللی مطرح می‌شود، به این علت است که بیشتر از این نمی‌سازیم. فیلمسازان دهه‌ی ۴۰ و ۵۰ مانند علی حاتمی، داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی در نسل ما در رشد سینمای ملی نسل مؤثری بود و امیدوارم فیلمسازان جوان ما این بخش را فراموش نکنند چو باعث ارتباط آنان با مخاطب فرهیخته می‌شود. کارگردان فیلم «آرامش در حضور دیگران» در خصوص کم‌کاری خودش در طول چند دهه فعالیت و همچنین تلاش فیلمسازان برای حضور در فستیوال‌های مختلف، گفت: فیلم‌ساختن مسابقه‌دادن نیست؛ متأسفانه این فستیوال‌ها فیلمسازی را شبیه مسابقه اسب‌دوانی کرده که اسب می‌دود اما به سوارش جایزه می‌دهند! البته این فستیوال‌ها هم برای معرفی آثاری که چیزی به سینما اضافه می‌کنند و تازگی دارند لازم است. او در ادامه با بیان اینکه معیارش برای ارزیابی رشد سینما مقایسه‌ی آن با شعر فارسی است، گفت: در سال‌های اخیر سینمای ما مانند دوره‌ای از شعرمان رشد زیادی کرده و همچنان که نیما یوشیج شعر ایران را متحول کرد، سینمای ما هم به تحول تازه‌ای احتیاج دارد؛ گرچه گاهی در بخش‌هایی درخشش‌هایی دیده می‌شود اما ادامه‌دار نیست. وی درباره‌ی استقبال مخاطبان از آثار غیرتجاری سینما نیز گفت: در گذشته ممکن بود فقط فیلم‌های سطح پایین پرفروش شوند اما الان چند دهه است که فیلم‌های خوب هم پرفروش می‌شوند و فیلم‌های بد از سینمای ما کنار رفته است. این سینما را کسی نمی‌تواند ساقط کند چون توانایی رشد پیدا کرده و تقلید هم در آن به شدت کاهش پیدا کرده است. گرچه شاید فیلم‌های حیرت‌انگیز کم باشند اما وقتی تماشاگر از سالن بیرون می‌آید اغلب راضی است. ناصر تقوایی با تأکید بر لزوم واردشدن به بازارهای جهانی فیلم گفت: جای تعجب است که چرا نمی‌توانیم به این بازارها دست پیدا کنیم؛ شاید به این دلیل باشد که اقتصاد آن را درک نمی‌کنیم. ما فراموش کرده‌ایم که سینما یک امر فرهنگی است و فرهنگ مرزی نمی‌شناسد؛ دور خودمان دیواری کشیده‌ایم و در همان محدوده کار می‌کنیم. این کارگردان سینما که بعد از ساخت «کاغذ بی‌خط» موفق به ساخت فیلم دیگری نشده است، درخصوص اکران فیلم دومش پس از گذشت ۴۴ سال از ساخت آن، گفت: هر وقت در این محافل شرکت می‌کنم یاد فرخ غفاری می‌افتم که کانون فیلم را بنیان نهاد و در همین سالن‌ها بهترین فیلم‌های دنیا را برای ما به نمایش می‌گذاشت. گرچه در سال‌های گذشته این محافل کم رونق شده بود اما خوشحالم که دوباره رونق گرفته است. ما سینما را در فرنگ یاد نگرفتیم، بلکه در همین سینماها و سالن‌ها یاد گرفتیم؛ این سالن‌ها کلاس درس من بود. او در پایان سخنانش با اشاره به اکران محدود فیلم‌های هنری نیز گفت: اگر یک فیلم خوب بسازیم یکباره دو میلیون نفر به دیدن آن می‌آیند و نمی‌فهمیم از کجا آمدند! اما متأسفانه با فیلم‌های بد دوباره آن‌ها را فراری می‌دهیم. فیلم‌های خوب را اکران نمی‌کنیم چون می‌گوییم مخاطب آن را نمی‌فهمد. از طرفی فیلم خوب را باید در سالن‌های خوب تماشا کرد. سینمای ما دیگر به سالن‌های عهد بوق نیاز ندارد؛ من از زرق و برق حرف نمی‌زنم، از تکنولوژی حرف می‌زنم که متأسفانه در آن عقبیم. سعید راد نیز که در فیلم «صادق کرده» نقش اصلی را ایفا ‌کرده است، در سخنان کوتاهی با اشاره به مهاجرت طولانی‌مدتش و بازگشت دوباره‌اش به ایران، گفت: من در زندگی‌ام بغض نکرده بودم اما زمانی که بعد از ۲۰ سال به ایران برگشتم قرار شد در فیلم «رومی و زنگی» ناصر تقوایی بازی کنم و آن فیلم نیمه‌تمام ماند، بغض کردم و آن بغض را نگه داشتم تا شاید دوباره جلوی دوربین این کارگردان بروم. بازیگر فیلم‌ «تنگنا» همچنین با بیان اینکه خیلی خوش‌شانس بودم که جلوی دوربین تقوایی و بعد هم شاگردان او رفتم، درباره‌ی این فیلمساز گفت: صحبت از او کار دشواری است. در این جلسه هم که پنج دقیقه کنار او نشستم باز هم از او آموختم. تقوایی مدرس سینما نیست بلکه روح معرفت و عشق را به سینمای ایران اهدا کرده و شاگردانش همواره افتخار می‌کنند که روزی جایی بوده‌اند که او آنجا بوده است. در این مراسم همچنین عباس گنجوی که تدوین تمامی آثار ناصر تقوایی را انجام داده است، گفت: به عنوان کسی که ۵۰ سال با ناصر تقوایی نشست‌ و برخاست کرده و حدود ۳۰ سال روز و شب را با او گذرانده است می‌گویم در تمامی این سال‌ها او در حال پالایش کردن خود و کارهایش بوده است. گنجوی با بیان اینکه چرا ما باید فقط فیلم‌هایی را ببینیم که حاکمیت به ما می‌گوید، اظهار کرد: یکی از بانیان این محفل اسم «هنر و تجربه» را بر خود دارد؛ آیا ما با جلوگیری از کار کردن ناصر تقوایی، جلوی تجربه‌های جدید و انتقال این تجربه‌ها را نگرفته‌ایم؟ ما هنرمند مملکت را بیرون می‌کنیم بعد به او می‌گوییم فراری! کجای دنیا این‌طور است؟ این سینماگر افزود: تقوایی هیچ‌وقت غم نان نداشته است؛ هرچند این روزها نانی نیست که غمی داشته باشد! اما چرا فیلم نمی‌سازد؟ چون نمی‌خواهد پالایشش را از دست بدهد و فیلم‌هایی بسازد که خودش آنها را دوست نداشته باشد. نمی‌دانم کارهایی از قبیل برگزاری این‌گونه محافل دردی را دوا می‌کند یا نه، اما من که امیدی ندارم. در این مراسم که با همکاری گروه سینمایی هنر و تجربه و سینماتک موزه‌ی هنرهای معاصر تهران برگزار شده بود، نسخه‌ی متعلق به فیلمخانه‌ی ملی ایران از این فیلم با کیفیت بسیار خوبی نمایش داده شد.  ورود عموم علاقه‌مندان به مراسم نیز آزاد و رایگان بود و همین امر نیز سبب شده بود که در سالن نمایش فیلم جای سوزن انداختن نباشد و عده ی زیادی از تماشاگران از ابتدا تا پایان مراسم و حین نمایش فیلم ایستاده و با سرک کشیدن از لابلای جمعیت دومین ساخته‌ی سینمایی ناصر تقوایی را تماشا کردند.


منبع: baharnews.ir

فیلم در حال اکران «مشکل گیتی» توقیف شد

 بهرام کاظمی – تهیه‌کننده و کارگردان فیلم «مشکل گیتی» – در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به این‌که وزارت ارشاد دستور داده که این فیلم از اکران برداشته شود، اظهار کرد: وزارت ارشاد به دفتر پخش فیلم و انجمن سینماداران نامه زده که این فیلم را از اکران سینماهای کشور بردارند. این در حالی است که بلیت‌های این فیلم برای پنجشنبه و جمعه فروخته شده و مردم بلیت رزرو کرده‌اند و برداشتن فیلم موجب نارضایتی مخاطبان خواهد شد.او درباره زمان قطعی توقف اکران فیلمش، گفت: هیچ‌چیز قابل پیش‌بینی نیست؛ پنجشنبه و جمعه که مراجع قضایی در دسترس نیستند و ناچار تا شنبه منتظر می‌مانیم. از طرفی حتی ممکن است امروز یا فردا به سینماداران تلفن بزنند و بگویند فیلم را نمایش ندهند.این کارگردان سینما که فیلم قبلی‌اش (شبی در تهران) را هشت سال پیش از «مشکل گیتی» ساخته، درباره پی‌گیری وضعیت این فیلم، توضیح داد: دیروز به وزارت ارشاد مراجعه و با مسئولان صحبت کردم؛ اما آن‌ها می‌گویند حکم از سوی دستگاه قضایی آمده است و ما نمی‌توانیم کاری کنیم، ما قوه‌ی مجریه‌ایم و باید حکم را اجرا کنیم. توقف اکران «مشکل گیتی» به خاطر شبکه GEMکارگردان فیلم‌ سینمایی «عروس فراری» با اشاره به پخش تیزر فیلم‌های مختلف از شبکه‌های ماهواره‌ای و این‌که توقف اکران شامل حال آن فیلم‌ها نشده است، اظهار کرد: تیزر خیلی از فیلم‌ها تا کنون از شبکه «جم» پخش شده است. ما تیزری در اختیار این شبکه قرار نداده‌ایم و حتی وقتی پخش تیزر فیلم از ماهواره آغاز شد، بیانیه‌ای در اعتراض به این کار دادیم و گفتیم تیزر را از ما سرقت و پخش کرده‌اند، خود من هم آن را امضا کردم؛ اما ظاهراً دیواری کوتاه‌تر از ما پیدا نکرده‌اند!به گزارش ایسنا، «مشکل گیتی» با بازی حمید فرخ‌نژاد، رویا نونهالی، فریبا نادری، یکتا ناصر، امیرحسن رستمی، بهنوش بختیاری و … محصول سال ۹۴ است که از سوم آذرماه در سینماهای کشور اکران شد و دیروز از سوی نهادهای قضایی دستور توقف نمایش آن داده شد. اکنون بلیت‌فروشی این فیلم در سامانه «سینما تیکت» متوقف شده و همه اطلاعات فیلم نیز از این سایت حذف شده است.


منبع: baharnews.ir

ترور هم مانع سفر ایرانی‌ها به ترکیه نشد!

اگرچه طبق گزارش آژانس‌های ایرانی، شمار پروازها و تورهای ترکیه این فصل در مقایسه با سال گذشته کاهش چشمگیری داشته، اما ترور سفیر روسیه در آنکارا و التهابات داخلی در این کشور، آن‌چنان که باید ایرانی‌ها را از رفتن به ترکیه منصرف نکرده است. قیمت بلیت پروازها و تورهای ترکیه نیز در این چند روز تغییر چندانی نداشته، هرچند آژانس‌دارها می‌گویند که این مقصد روزهای زیان‌دهِ خود را سپری می‌کند و تورهایش زیر قیمت عرضه می‌شود. به گزارش ایسنا، مدیر فروش تورهای ترکیه در یکی از آژانس‌های داخلی می‌گوید: حوادث اخیر در ترکیه آن‌چنان بازار سفر ایرانی‌ها را تکان نداده است، ‌چون همه سفرها به این  کشور جنبه‌ی تفریحی ندارد، خصوصا در این فصل که خیلی‌ها برای کار و تجارت به ترکیه می‌روند. این قشر معمولا کمتر برنامه سفرشان را تحت‌الشعاع اتفاقات منطقه‌ای قرار می‌دهند. دست‌کم در یک سال اخیر که این‌گونه بوده است. بهروز صفری ـ‌ عضو هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی استان تهران ـ‌ نیز به ایسنا می‌گوید: تحولات چند روز اخیر ترکیه مقداری در تقاضای سفر به این کشور تاثیر گذاشته، اما آنقدر محسوس نبوده است. البته الان فصل سفر به ترکیه نیست، ولی به هر حال مدتی می‌شود که پروازهای این مقصد تحت‌الشعاع قرار گرفته و تعداد آن‌ها کاهش یافته است. او نیز به انگیزه تجاری و کاری برخی ایرانی‌ها برای سفر به ترکیه اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: به خاطر نزدیکی تعطیلات نوروز، بسیاری برای خرید پوشاک به این کشور می‌روند و سفر آن‌ها کاملا جنبه تجاری دارد و معمولا هم اتفاق‌هایی شبیه آنچه به دنبال ترور سفیر روسیه در آنکارا رخ داده، برنامه‌ی آن قشر را دست‌مایه تغییر قرار نمی‌دهد. هر چند «صفری» اشاره می‌کند که حجم سفر ایرانی‌ها به ترکیه در چندماه اخیر کاهش داشته و در ادامه اظهار می‌کند: تعداد پروازها نسبت به سال گذشته کمتر شده، برای مثال سال گذشته یکی از شرکت‌های هواپیمایی ایرانی همین موقع هفته‌ای چهار پرواز به ترکیه داشت و حالا دو پرواز در هفته. البته تورِ کنسل شده مثل زمان کودتا نداشته‌ایم، اما تعداد سفرهای تفریحی به این کشور کمتر شده است، ما سال پیش همین موقع هفته‌ای ۱۵۰۰ مسافر به ترکیه می‌فرستادیم و حالا ۳۰۰ مسافر. او در پاسخ به این‌که چرا با وجود این کاهش تقاضا، قیمت تورها و بلیت پروازها تغییر چندانی نکرده است؟ می‌گوید:‌ به نظر من قیمت‌ها همینطوری هم پایین است. بیشتر آژانس‌ها با ضرر کار می‌کنند، شرایط تغییر کرده است، از یک طرف ناامنی کشورها و از سوی دیگر پایین آمدن توان خرید مردم. ما واقعا در حال ضرر دادن هستیم، اما چون سر و کارمان با سفر خارجی است، این چالش برای مسؤولان چندان اهمیتی ندارد. وی به قیمت تورهای ترکیه، ارمنستان و گرجستان اشاره می‌کند و می‌افزاید: وقتی پیغامی دریافت می‌کنید که قیمت تور گرجستان را ۶۰۰ هزار تومان اعلام کرده، مطمئن باشید آژانس برای آن ضرر داده است، چون ما پروازهای این مقاصد را معمولا چارتر کرده‌ایم و اگر نتوانیم بفروشیم یعنی همه پول‌مان را از دست داده‌ایم، پس چاره‌ای جز فروش زیرقیمت تور نداریم. اما مدیر یکی دیگر از آژانس‌های عمده فروش تورهای ترکیه به ایسنا می‌گوید: سفر به ترکیه مدت‌ها است با کاهش تقاضا همراه شده، برای همین خیلی واضح نمی‌توان درباره تاثیر مقطعی ترور سفیر روسیه در آنکارا بر تصمیم مسافران ایرانی نظری داد، مخصوصا آن‌که الان فصل سفر تفریحی به این کشور نیست و بیشتر مردم با انگیزه‌های کاری و تجاری و یا دیدارهای خانوادگی به این کشور مراجعت دارند که آن‌ها هم مجبورند به این سفر بروند. ایرانی‌ها پس از شکرآب شدن روابط روسیه و ترکیه مهم‌ترین گردشگران این کشور به شمار می‌آیند، دولت آنکارا در یک‌سال اخیر همیشه مشوق‌هایی را رو کرده تا گردشگران ولخرج ایرانی را که معمولا تحت تاثیر ناامنی‌های منطقه‌ای قرار نمی‌گیرند، حفظ و حتی رفت‌وآمدشان را تقویت کند. آن‌ها پس از کودتا و برقراری تورهای ایران به مقصد ترکیه که برای یک ماه ممنوع شده بود، نیز وعده‌هایی دادند که هنوز عملی نشده است، وعده‌هایی برای تامین امنیت گردشگران و همینطور جبران خسارت آژانس‌های گردشگری ایران در شب کودتا و تغییر قراردادهای آژانس‌ها که دست‌مایه آن خسارت‌های مالی شد. ترکیه به روسیه نیز اجرای بخشی از این وعده‌ها را متعهد شده بود، اما دولت روسیه پس از ترور دیپلماتش اعلام کرد که ترکیه باید اقدام بیشتری برای تامین امنیت افرادی که به این کشور سفر می‌کنند، انجام دهد، برای همین هم تا زمان فراهم شدن شرایط لازم و اتخاذ تدابیر امنیتی پیشگیرانه از سوی ترکیه، مذاکرات لغو نظام روادید برای شهروندان این کشور را متوقف می‌کند.


منبع: baharnews.ir

چرا اجرای یک نمایش لغو شد؟

مسعود رایگان گارگردان این نمایش با اعلام خبر لغو اجرای این تئاتر، گفت: متأسفانه نیمه‌های شب گذشته خسرو شهراز بازیگر نقش دوم «دو مرد در یک اتاق» به دلیل کسالت به بیمارستان مراجعه کرد و بلافاصله برای معالجه بستری شد.او با اشاره به تلاش‌های صورت گرفته برای اجرای نمایش در موعد مقرر، افزود: تلاش‌های پزشک معالج و اصرار آقای شهراز برای حضور در صحنه نتیجه‌ای نداشت و پزشکان معالج مخالف حضور ایشان بودند و صبح امروز نیز اطلاع دادند که تحت عمل جراحی قرار می‌گیرند.این کارگردان و بازیگر تئاتر، ضمن عذرخواهی از تماشاگران تئاتر و فعالان در عرصه‌ی سلامت که برای تماشای گروهی نمایش در روزهای پایانی هفته تعیین وقت کرده بودند، از مردم خواست برای سلامتی خسرو شهراز دعا کنند. وی با اظهار امیدواری برای اجرای این نمایش در اولین فرصت پس از تعیین بازیگر جایگزین، گفت: هر فردی که این اجرا را برای یک‌بار تماشا کند، در تمام طول عمر از نظر ابتلا به ویروس ایدز واکسینه می‌شود و کسی که پیام نمایش را درک کند، همیشه مراقب ویروس خانمان‌سوز ایدز خواهد بود و هیچگاه صحنه‌های این نمایش را فراموش نمی‌کند.رایگان همچنین با تشکر از توجه مدیرعامل بنیاد رودکی، رئیس مرکز هنرهای نمایشی و مدیریت  تالار حافظ در همراهی با پیام اجتماعی نمایش و فراهم کردن شرایط اجرای «دو مرد در یک اتاق» گفت: علی‌رغم مدت کوتاهی که از اتمام تور شهرستانی این نمایش می‌گذشت، مراحل اجرایی بسرعت طی شد. نمایش «دو مرد در یک اتاق» به کارگردانی مسعود رایگان از سال ۹۲ تاکنون در چهار مقطع برای مردم و دانشجویان در تهران و شهرستان‌های مختلف اجرا شده است که در آخرین نوبت اجراهای شهرستانی  که ماه گذشته به روی صحنه رفت، بیش از پنج هزار نفر از دانشجویان پزشکی در استان‌های مختلف کشور و همچنین هنگ‌ِ مرزی در مرز زابل به تماشای این نمایش نشستند. «دو مرد در یک اتاق» که به بیماری ایدز می‌پردازد، قرار بود تنها در ۱۰ اجرا روی صحنه برود و باتوجه به صراحت در طرح بعضی مسائل با محدودیت برای تماشای افراد زیر ۱۸ سال همراه بود.


منبع: baharnews.ir

صداپیشه جناب خان مهمان امشب خندوانه

گروه فرهنگی:مهمان ویژه امشب خندوانه محمد بحرانی صداپیشه جناب خان است. مهمان ویژه امشب خندوانه محمد بحرانی است. صدا پیشه جناب خان امشب با رامبد جوان یک گفتگوی مفصل خواهد داشت.برنامه خندوانه با اجرای رامبد جوان هرشب ساعت ۲۳ بروی آنتن شبکه نسیم می‌رود.


منبع: baharnews.ir

سینمای میلیاردی با سینماگران فقیر

موفقیت فیلم‌های اکران شده در سالجاری پدپده‌ای درخور توجه است. جا‌به‌‌جا شدن رکورد فروش گیشه در تاریخ سینمای ایران توسط فرهادی، قرار گرفتن پنج فیلم در لیست ده میلیاردی‌ها، قرار گرفتن بیش از ۲۵ فیلم در لیست بالای یک میلیارد و بیش از ۱۳۰ میلیارد تومان مجموع فروش ۵۶ فیلم اکران شده در ۹ ماه گذشته، آماری چشم‌گیر، قابل توجه و البته متضمن بررسی است. این سینما همان سینمایی‌ست که در سال ۹۲ تقریبا ورشکسته بود و صاحب‌نظران را نگران قهر مخاطبان با سینما کرده بود. چه چیزی باعث شد ظرف سه سال و نه ماه سینما به رونقی این‌چنین دست یابد؟ آیا سیاست‌های دولتی در این امر دخیل بوده یا فیلمسازان توانسته‌اند فیلم‌های بهتری بسازند؟ علت قرار گرفتن سینما در سبد خانوار‌های ایرانی چیست؟ باوجود فروش خوب سینماها چرا وضعیت اقتصادی دست‌اندرکاران سینمایی روز به روز به وخامت می‌گذارد؟ برای بررسی این موضوع لازم است مسیر حرکت سینما در سه سال گذشته را دنبال کنیم. سال ۹۲: سینما درمعرض ورشکستگی  تعداد مخاطبان سینما در این سال با حدود یک میلیون نفر کاهش به ۹ میلیون نفر در کل کشور و در طول یکسال رسید. این تعداد نیمی از مخاطبان سال ۸۸ است و این باعث شد زنگ‌های خطر برای سینما به صدا در‌آید. سطور زیر وضعیت سینما را در این سال روشن‌تر می‌کند. در سال ۹۲ جمعا ۵۸ فیلم اکران شد.۹ میلیون نفر به سینما‌ها رفتند.در‌آمد سینما در یکسال و از مجموع فیلم‌ها ۳۷ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان بود.این مقدار به مدد افزایش قیمت بلیط پنج میلیارد نسبت به سال ۹۱ افزایش داشته است.  چهارده فیلم به فروش بالای یک میلیارد تومان دست یافتند.هیچ فیلمی نتوانست بیش از ده میلیارد تومان بفروشد.میانگین قیمت بلیت سینما به ۵۰۰۰ تومان افزایش یافت.فیلم رسوایی با ۱٫۳۲۳٫۶۰۰ نفر بیننده و فروش ۵٫۵ میلیارد تومان صدر جدول فروش را به خود اختصاص داد. جایگاه دوم در اختیار “هیس دختر‌ها فریاد نمی‌زنند” با موضوع تجاوز بود. این فیلم ۹۶۲٫۳۰۰ نفر بیننده داشت و توانست ۴ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان بفروشد.فیلم‌های رسوایی، “هیس دختر‌ها فریاد نمی‌زنند”، حوض نقاشی، گذشته، تهران ۱۵۰۰ پنج فیلم پرفروش سال را تشکیل می‌دهند.در لیست فیلم‌های اکران شده در این سال اسامی نام آشنایی دیده می‌شود. اصغر فرهادی، رخشان بنی‌اعتماد، مهرجویی، پیمان معادی در این سال فیلم روی پرده‌ی نقره‌ای بردند.گونه‌هایی که اکران شد از تنوع خوبی برخوردار است. کمدی‌های ده‌نمکی، فیلم‌های اجتماعی بنی‌اعتماد، فیلم‌های فرهادی و مهرجویی و حتی انیمیشن ۱۵۰۰ نیز در این لیست دیده می‌شود. اما به نظر می‌رسد درام‌های اجتماعی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است و این موضوع می‌تواند با شرایط سیاسی و اجتماعی این دوره ارتباط پیدا کند.   اکثر فیلم‌های اکران شده در سال ۹۲ با شکست تجاری رو‌به‌رو شدند و عملا سینمای ایران در سراشیبی ورشکستگی قرار گرفت. سال ۹۳: شهر موش‌ها سینما را نجات داد اختلاف بین فیلم اول سال ۹۳ و فیلم اول سال ۹۲ چشمگیر است. شهر موش‌های۲ گروه کودک و نوجوان را نشان گرفت اما فیلم بر پایه‌ی نوستالژی محبوبی از دهه ۶۰ خورشیدی ساخته شد بنابرین طیف مخاطبان فیلم افزایش یافت. معراجی‌های ده‌نمکی مشابه سال قبل و حدود۵٫۵ میلیارد تومان فروش داشت و این موضوع می‌تواند نشانگر آن باشد که طیف مخاطبان این فیلم عده‌ی مشخصی هستند. نکته‌ی دیگر حضور رضا عطاران در دو فیلم پرفروش این لیست است. به نظر می‌رسد حضور این بازیگر در فیلم‌ها در کشاندن مخاطب به سینما‌ها موثر است. در سال ۹۳: جمعا ۵۶ فیلم اکران شد.۱۳ میلیون نفر به سینما‌ها رفتند.در‌آمد سینما در یکسال و از مجموع فیلم‌ها به مرز ۶۰ میلیارد تومان رسید.این مقدار ۱٫۷ درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته است.۱۸ فیلم به فروش بیشتر از یک میلیارد تومان دست یافت.یک فیلم توانست بیش از ده میلیارد تومان بفروشد.میانگین قیمت بلیت ۵۰۰۰ تومان ماند.فیلم شهر موش‌ها با حدود ۲ میلیون ۴۰۰هزار نفر بیننده و فروش ۱۲ میلیارد تومان، صدر جدول فروش را به خود اختصاص داد.شهر موش‌ها ۲، طبقه حساس، آتش بس۲ ، معراجی‌ها، ردکارپت پنج فیلم پرفروش سال را تشکیل می‌دهند.کمدی، نسبت به سال گذشته بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. به جز شهر موش‌ها سایر فیلم‌ها وضعیت خوبی تجربه نمی‌کردند. سال ۹۴: چراغ سینما روشن می‌شود سال ۹۴ ناگهان سینما رونق پیدا کرد و شکوفا شد. دوره تاریک قهر مخاطبان با سینما گویی پایان یافت. ۱۰ فیلم در این سال بالای دو میلیارد فروختند. ۱۷ فیلم وارد لیست میلیاردی‌ها شدند و ۲۵ عنوان بالای ۵۰۰ میلیون فروختند. در سال ۹۴: جمعا ۵۷ فیلم اکران شد.حدود ۱۵ میلیون نفر به سینما‌ها رفتند.در‌آمد سینما در یکسال و از مجموع فیلم‌ها به بیش از ۷۰ میلیارد تومان رسید.۱۷ فیلم به فروش بیشتر از یک میلیارد تومان دست یافت۱۰ فیلم به فروش بالای دو میلیارد رسیدند.یک فیلم بیش از ده میلیارد فروش داشت.میانگین قیمت بلیت به ۸۰۰۰ تومان افزایش یافت.فیلم محمد رسول‌الله با حدود ۲ میلیون ۴۰۰هزار نفر بیننده و فروش ۱۴ میلیارد و۵۰۰ میلیون تومان، صدر جدول فروش را به خود اختصاص داد.محمد رسول‌الله، نهنگ عنبر، ایران برگر، در مدت معلوم و کوچه بی‌نام پنج فیلم پرفروش سال را تشکیل می‌دهند.کمدی، بازهم مورد توجه مخاطبان بوده است. نگاه به جدول فروش فیلم‌های اکران شده نشان می‌دهد آمار فروش فیلم‌ها دلگرم‌کننده‌تر بود. فیلم‌های بیشتری توانستند حداقل هزینه‌های تولید خود را جبران کنند. با این حال فیلم اول لیست به سختی توانست حتی یک پنجم هزینه تولید خود را جبران کند. نکته دیگر اینکه رونق سینما بدون ده‌نمکی نیز ادامه داشته است. این در حالی است که وی ادعا می‌کرد سینمای ایران تماشاگران خود را مدیون فیلم‌های اوست. سال ۹۵: غوغای گیشه اما آمار‌های فروش بدست آماده از همین نه ماه گذشته از سال ۹۵ رشد عجیب و غریب سینما رفتن مردم را نشان می‌دهد. در‌آمد سینماها در این ۹ ماه بیش از ۱۳۰ میلیارد تومان بوده است. یعنی صنعت سینما طی سه سال حدود ۹۰ میلیارد تومان رشد داشته است. رکود پر‌فروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران نیز امسال به فیلم اصغر فرهادی رسید. در ۹ ماه گذشته از سال ۹۵: تاکنون جمعا ۵۰ فیلم اکران شده استدر‌آمد سینما در ۹ ماه و از مجموع فیلم‌ها به حدود ۱۳۰ میلیارد تومان رسید.۲۵ فیلم به فروش بیشتر از یک میلیارد تومان دست یافتند.۱۸ فیلم به فروش بالای دو میلیارد رسیدند.۵ فیلم بیش از ده میلیارد فروش داشتند.میانگین قیمت بلیت به ۱۰۰۰۰ تومان افزایش یافت.فیلم فروشنده با فروش بیش از ۱۵ میلیارد تومان، صدر جدول فروش و عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را به خود اختصاص داد.فروشنده، من سالوادور نیستم، ۵۰ کیلو آلبالو، ابد و یک روز و بارکد پنج فیلم اول لیست را تشکیل می‌دهند و فروش مجموع آنها از فروش کل فیلم‌ها در طول سال ۹۲ و ۹۳ بیشتر بوده است. و حدودا با مجموع فروش فیلم‌ها در سال ۹۴ برابر است.این مقدار در نه ماه، سه برابر سال ۹۲ و دو برابر سال ۹۳ است.فیلم‌های متنوعی نام خود را در لیست‌ پرفروش‌های قرار داده‌اند. کمدی، درام‌های اجتماعی، فیلم‌هایی با درونمایه‌های فلسفی و … اما آنچه مشخص است پرداختن به آسیب‌های اجتماعی چون اسیدپاشی و تجاوز مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. البته کمدی هم جایگاه خود را حفظ کرده است. این استقبال و این میزان فروش با توجه به افزایش قیمت بلیت‌ها کمی دور از انتظار است. به نظر نمی‌رسد اتفاق شگفت‌انگیزی در خود سینما افتاده باشد یا کیفیت آثار تغییری کرده باشند. به قول فرزاد موتمن “امسال هرچیزی بسازید و پخش کنید می‌فروشد” حتی اصغر فرهادی که با فروشنده توانست رکورد فروش تاریخ سینما را جابه‌جا کند  سال ۹۲ فیلم “گذشته” را گرچه کوتاه اما بر پرده سینما‌ها داشت. در فیلم‌های دیگر نیز معجزه‌ی چشم‌گیری دیده نمی‌شود. از طرف دیگر به نظر نمی‌رسد این استقبال از سینما حاصل بهبود اوضاع اقتصادی مردم باشد. اغلب کارشناسان از سیاست‌های اقتصادی دولت انتقاد می‌کنند. این در حالی است که قیمت بلیت افزایش هم یافته است.  اینجاست که این انفجار گیشه در این بازه زمانی کوتاه با توجه شرایط اقتصادی نابسامان طبقات متوسط و افزایش قیمت بلیت سینما‌ها در تناقض است. این تناقض را چطور می‌توان تفسیر کرد؟ آیا این فضا یک موج‌گذرا و موقت است یا جریانی ادامه‌دار و ممتد که در سال‌های آینده همچنان ادامه خواهد داشت؟ حمیدرضا شش جوانی علاوه بر پرسش‌های فوق جنبه‌های دیگر این موضوع را نیز بررسی می‌کند. شش جوانی مدرس و پژوهش‌گر اقتصاد فرهنگ و هنر در دانشگاه‌های کشور است و سال‌ها درباره‌ی جنبه‌های مختلف اقتصاد در کشوری همچون ایران پژوهش و مطالعه نموده است. یاداشت زیر به صورت اختصاصی برای ایلنا نگاشته شده است.  رونق بازارِ سینما کنکاشی در اقتصاد سیاسی فرهنگ به نظر می‌رسد چند عامل توأمان باعث رونقِ فعلی بازار سینما در کشور شده است. من ابتدا عامل مرکزی و پس از آن تعدادی عامل پیرامونی یا تشدید‌کننده (کاتالیزور) را تشریح خواهم کرد.  اولین و مهم‌ترین نکته‌ای که به واقع زمینه و بستر این رونق را فراهم آورده نوعی پراکسیس اجتماعی است که طی آن مردم تلاش می‌کنند تا در مواجهه با قدرت مستقر عرصه‌ی عمومی‌شان را فراخ‌تر کنند. در اساس می‌توان چنین گفت که حضور مردم در سینماها نوعی عکس‌العمل در مقابل این است که امکانِ کنشِ آشکار در حوزه‌ی سیاست از آن‌ها سلب شده است و سینما (درهم‌آمیزی سرگرمی و کنش) این فرصت را برای‌شان فراهم می‌آورد تا از طریق انتخاب فیلم‌ها و حمایت از آن‌ها راهی به اثرگذاری در حوزه‌ی عمومی پیدا کنند. این درهم‌آمیزی کلیدی است که می‌توان با توسل به آن وضعیت امروز و فردای سینمای ایران را تحلیل کرد. یک‌و نیم برابر شدن سینماروها در کم‌تر از سه سال را می‌توان با کمک نظریه‌ی «پیش‌رویِ آرام» آصف بیات، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه لایدن هلند توضیح داد. او در دو کتاب «سیاست‌های خیابانی» و «زندگی هم‌چون سیاست»، تلاش کرده است تا سهم مردم عادی را در قدرت نشان دهد و مقاومت روزانه‌ی مردم را در جهت بهبود شرایط زندگی‌شان برجسته کند. از نظر بیات مردم یا به عبارت دیگر گروه‌های فاقد قدرت رسمی، برای رسیدن به اهداف‌شان پیش‌روی آرام، را به عنوان راهبردی کانونی پذیرفته‌اند. پیش‌روی آرام در واقع همان کنش‌گری در فضای عمومی است. در خصوص سینما هم وضع به همین ترتیب است، سینما بخشی از عرصه‌ی عمومی است که در آن سینماگران و سینمارو‌ها سعی دارند با حرکت بر روی مرزهای تحمل‌پذیرِ رسمی این محدوده را گسترش دهند. در اساس سینما محل مواجهه‌ِی نهادهای ایدئولوژیک و مردم شده است. البته به هیچ روی سخن از یک حرکت برنامه‌ریزی شده نیست بلکه مردم شبکه‌ای انفعالی، ایجاد کرده‌اند که در آن افراد به گونه‌ای جدا از هم، اما با منافع مشترک؛ عملی مشابه (سینما رفتن) انجام می‌دهند. این افراد هیچ‌ ارتباط مستقیمی با هم ندارند و هم‌دیگر را نمی‌شناسند، صرفاً می‌دانند که در یک فضای مشترک حضور می‌یابند. شبکه‌های مجازی و رفتار مبتنی بر آن‌ها یعنی «هم‌سلیقه‌یابی» به ساختن این فضای مشترک کمک می‌کنند و در اساس پشتوانه‌ی تبلیغاتی این پراکسیس اجتماعی هستند. نقش شبکه‌های مجازی را به خوبی در مورد فیلم‌های فروشنده و اخیراً سیانور دیدیم. اما ممکن است این پرسش به ذهن‌مان بیاید که چرا این پیش‌روی آرام در سال‌های پیش نمودی نداشت؟ پاسخ – باز هم در قالب نظریه‌ی آقای بیات- این است که باید فرصت‌هایی اجتماعی به نفع این گروه‌های فاقد امتیاز پیش آمده باشد، تا زمینه‌ی عمل مهیا شود. فرصت‌هایی هم‌چون فهمِ نشانه‌هایی از بحران مشروعیت و یا شکاف بین گروه‌های حاکم، ودستیابی به منابع جدید (فضای مجازی). تنیدگی این موارد، ساختاری از فرصت‌ها را به دست می‌دهند که خود برانگیزاننده‌ی عمل اجتماعی است. البته این فرصت‌ها تنها منحصر به اوضاع داخلی نیست، فراموش نکنیم که اقتصاد جهانی هم در دهه‌های گذشته چرخشی فرهنگی را تجربه‌ کرده است و از اقتصاد صنعتی به اقتصاد فرهنگ بنیان تغییر یافته است. این تغییرات با تأخیر یکی دو دهه به ایران هم رسیده و در فضای پسابرجام در رونق صنایع فرهنگ ما صاحب نقش شده است. به هر روی از نظر من این موضوع یعنی کنش فرهنگی به جای کنش سیاسی و همراهی آن باصنعت سرگرمی عامل اصلی رونق بازار سینماست. اما عوامل تشدیدکننده: اولین نکته­‌ای که باید به آن اشاره کرد، ایجاد انتظار است، در سال‌های دولت نهم و دهم تقریباً اکران‌هایی که زمینه‌ساز رقابت بین گروهی (اهالی سینما) باشد یا مطابق سلیقه‌ی مردم در جریان پیش‌روی آرام ساخته شده باشد، وجود نداشت. همین انتظار طولانی باعث شد تا اولین نشانه‌های آن در دولت جدید با استقبال زیادی مواجه شود. نکته‌ی دیگر تقارن بهره‌برداری از پردیس‌های سینمایی جدید در مراکز خریدی است که محل رفت‌وآمد بسیاری از افراد طبقه‌ی متوسط جامعه است. این پردیس‌ها هم زمان با گشایش فضای فرهنگی و انتظار طولانی و نیز بعضاً مدیریت کارآمد رویدادهای سینمایی توانست مخاطبانِ تازه‌ای را به سینماروهای کشور اضافه کند. فیلم‌های اکران شده هم همانطوری که پیش‌تر گفته شد در مرزهای تحمل‌پذیری به گونه‌ای ساخته شده بودند که کم‌تر نشانه‌ای از نظام ارزشی قدرت در آن باشد. حضورِ سینمای تجربه را می‌توان هم‌گرا با همین تغییر دانست.مورد دیگر اما به استفاده‌ از تبلیغات ماهواره‌ای برمی‌گردد، از یک طرف برخی از شبکه‌های توزیع فیلم بیرون از کشور با ایجاد امکان تبلیغات در شبکه‌های ماهواره‌ای و از طرف دیگر اشتیاق آن شبکه‌ها برای همراهیِ این فضا؛ باعث شدند تا افراد بیش‌تری جذب سینما شوند. اما آیا این رونق ماندگار خواهد بود؟ پاسخ من این است که بله. اما رونق با همین شیب و شدت ادامه نمی‌یابد. از یک طرف به تجربه ثابت شده است که دستاوردهایی که مردم و گروه‌های فاقد امتیاز در نتیجه پیشروی آرام به کف می‌آورند، ماندگارترند. از طرف دیگر  براساس نظر «گری بکر» سینما به عنوان کالایی فرهنگی برای مصرف کننده‌ی خود نوعی اعتیاد عقلانی به همراه می‌آورد. یعنی برعکس کالاهای معمولی که هرچه بیش‌تر مصرف کنی احتمال مصرف آینده‌ی آن کاهش می‌یابد، با مصرف طولانی‌تر میزان مصرف هم بالاتر خواهد رفت ازین رو باتوجه به شرایط موجود در کشور ما بعید است سینماروهای ما عادت به سینما رفتن را ترک کنند. این نکاتی است که سرمایه‌گذاران هم با شّم تجاری‌شان درمی‌یابند و به همین خاطر هم سرمایه‌گذاری در تولید افزایش می‌یابد هم در توزیع و نمایش این افزایش سرمایه خود منجر به دوره‌ی دیگری از رونق را به همراه خواهد داشت. اما نکته‌ی آخر این که تحقیقات بسیاری در اقتصاد فرهنگ و هنر انجام شده‌است که طی آن هم‌آیندی تعطیلات و هنر یا درهم آمیزی سرگرمی و کنش منجر به شکوفایی اقتصادی پایدار شده‌است، جشنواره‌های موسیقی در شهرهای آستن و منچستر. هفته‌ی مد در لندن، جشنواره‌ی “نیپون باشی” در اوزاکای ژاپن و یا رویدادهای  فرهنگی و هنری دیگر در شهرهای تورنتوی کانادا، هدرسفیلد انگلیس، وولونگون استرالیا… . برای همگام شدن با اقتصاد جهانی و بهره‌برداری بیش‌تر از امکاناتِ پردامنه‌ی اقتصاد فرهنگ و هنر در کشور، لازم است توجه داشته باشیم که گرچه عرصه‌ی عمومی متعلق به حاکمیت است اما در بلندمدت با افزایش نقش مالیات‌دهندگان در اقتصاد، قدرت آن‌ها هم برای تعیین حدود عرصه‌ی عمومی افزون می‌شود، باتوجه به نشانه‌های موجود در بخش فرهنگ در خصوص پیش‌روی آرام، حاکمیت باید بتواند آرام آرام فضا را برای استفاده ازین فضا در جهت افزایش منافع ملی آماده کند.


منبع: baharnews.ir

مجیدی پیگیر‌حل پرونده نرگس کلباسی است

صبح امروز در نشست خبری فیلم سلام بمبئی؛ علی ایرانی (مشاور ارشد تهیه‌کننده؛ یکی از اعضای سازنده فیلم سلام بمبئی) درباره روند آزادی وی توضیح داد.وی با اشاره به اینکه شخصیت‌های مختلف فرهنگی و سیاسی پیگیر آزادی نرگس کلباسی هستند، گفت: علاوه بر محمدرضا گلزار و دیار میرزا که کمپینی را برای این  مساله تشکیل داده‌اند؛ مجید مجیدی نیز هم اکنون در هند حضور دارد و دیدارها و گفت‌وگوهایی پیرامون این مساله انجام داده و شخصا پیگیر حل  پرونده  نرگس کلباسی است.نرگس کلباسی اشتری؛ یک زن نیکوکار ایرانی- بریتانیایی است که برای کودکان یتیم و معلول هند پرورشگاه ساخت اما مدتی پیش به قتل غیرعمد یک کودک متهم شد.


منبع: baharnews.ir

آرزوی احترام برومند برای داود رشیدی

اگرچه هنوز زمان خیلی زیادی از درگذشت داود رشیدی نگذشته، اما در یکی دو روز اخیر نام او بار دیگر در تیتر خبرها جای گرفت و دلیل اصلی آن هم خاکسپاری جعفر والی در جوار مزار این بازیگر قدیمی سینما و تئاتر بود. احترام برومند که هفته قبل در داوری یکی از بخش‌های جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان حضور داشت، با یاد کردن از جعفر والی و نیما طباطبایی که در همین چند روز اخیر درگذشتند، در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد:‌ خیلی خوشحالم از اینکه مرحوم جعفر والی در کنار آقای رشیدی به خاک سپرده شدند، چون علاوه بر اینکه همکار بودند سابقه دوستی قدیمی هم با یکدیگر داشتند. آقای والی آنقدر با محبت بود که حتی وقتی چند سال قبل برای مراسم بزرگداشت آقای رشیدی او را دعوت کردم با اینکه خارج از تهران بود، خود را به مراسم رساند و حتی صحبت هم کرد. او یاداور شد: البته ایشان در یکی دو سال گذشته که به دلیل ناراحتی قلبی چند بار در بیمارستان بستری بود، باز هم هر بار مرخص می‌شد از جمع دوستان و همکاران دوری نمی‌کرد و با انرژی و روحیه خوبی که داشت با رفقایش دیدار می‌کرد. ۵۰ سال بود،جعفر والی را می‌شناختم برومند با ابراز تاسف و ناراحتی از درگذشت جعفر والی ادامه داد: من ۵۰ سال بود که آقای والی را می‌شناختم. یک زمانی ما معاشرین مشترکی مثل  دکتر طباطبایی و همسرشان و آقای مشایخی و همسرشان داشتیم، ولی تا حدود ۲۰ سال قبل یا بیشتر که آقای والی به کانادا رفتند مدتی از این جمع دور بودیم. خدا را شکر می‌کنم که آقای رشیدی عمر با عزتی داشتند وی همچنین با اشاره به درگذشت نیما طباطبایی و دیداری که با رویا تیموریان و مادر این فیلمساز جوان داشت، گفت: وقتی با آن‌ها صحبت می‌کردم از داود رشیدی یاد کردند و ابراز همدردی و تاسف، ولی واقعیت این است که وقتی برای یک جوان چنین اتفاقی می‌افتد آدمی اندوه خود را فراموش می‌کند. به آن‌ها گفتم، روند طبیعی ماجرا و زندگی همان بود که برای آقای رشیدی پیش آمد و غیرطبیعی اتفاقی است که برای نیما پیش آمده است. من خودم هیچ وقت نمی‌توانم آقای رشیدی را فراموش کنم و وقتی از او صحبت می‌شود قلبم برایش فشرده می‌شود، اما باز خدا را شکر می‌کنم که عمر پر ثمر و با عزتی داشت و هرکاری خواست کرد. فرزند و نوه‌ای داشت و ناکام از دنیا نرفت. داود رشیدی در منزلش  کاش پول دار بودم تا وسط شهر خانه‌ای به اسم داود رشیدی می‌خریدم برومند با خواندن این بیت شعر که «این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست/ روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم» ادامه داد: من هیچ وقت در عمرم مثل چند وقت گذشته، آرزو نمی‌کردم که ای کاش پول زیاد داشتم، ولی الان مدتی است که با خودم می‌گویم کاش پولی داشتم تا در وسط شهر خانه‌ای قدیمی می‌خریدم به اسم داود رشیدی که هم یک سالن تئاتر در آن درست می‌کردم و هم هر چه مربوط به آقای رشیدی بود را آنجا می‌گذاشتم. این طوری مردم هم تئاتر می‌دیدند و  هم آن وسایل دیده می‌شد. در موزه سینما هرکس زرنگ‌تر بوده، زودتر توانسته کاری برای خودش بکند همسر زنده یاد داود رشیدی اضافه کرد: با  آقای شفیعی (مدیرکل هنرهای نمایشی) که صحبت می‌کردم گفتند، ساختمانی برای موزه آماده می‌کنند و فکر می‌کنم اگر این اتفاق بیفتد به طور طبیعی آقای والی و آقای رشیدی سهم خودشان را در این موزه خواهند داشت، چون در موزه سینما به نظر می‌رسد هر کس که زرنگ‌تر بوده زودتر توانسته کاری برای خود کند، آن قدر که حتی محلی در این موزه به خواننده‌ای که اتفاقا مورد علاقه من هم هست اختصاص داده شده، ولی بعید می‌دانم عکس و پوستر چندانی از آقای رشیدی در این موزه وجود داشته باشد. وی افزود: اگر مثل آقای انتظامی خانه‌ای داشتم آن را به شهرداری می‌فروختم یا خودم به تنهایی آن را تبدیل به موزه می‌کردم، اما الان تمام آرزویم این شده که پولی داشتم و می‌توانستم وسط شهر خانه‌ای بخرم و حتی یک اتاق آن را برای زندگی خودم درست کنم و بقیه فضا را به نام داود رشیدی آماده کنم چون به نظرم بخاطر کم لطفی زیادی که در این سال‌ها به آقای رشیدی شده باید حتما چنین کاری انجام دهم. البته او هیچ وقت گله نمی‌کرد و توقعی نداشت طوری که وقتی در یکی از دوره‌های جشنواره فیلم فجر برنامه تجلیل برای داود رشیدی برگزار کردند و آقای صدرعاملی پرسید که فکر نمی‌کند خیلی دیر چنین اتفاقی افتاده است؟ گفت که “دیر بهتر از هیچ وقت است”، آن هم در شرایطی که همان تجلیل هم با  بی‌سلیقگی تدارک دیده شد و حتی یک کلیپ از فیلم‌های او آماده نکرده بودند. جشنواره‌ی تئاتر کودک و نوجوان همدان به روایت برومند برومند در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره حال و هوای جشنواره تئاتر کودک و نوجوان که در آن به عنوان داور بخش نمایشنامه‌خوانی آثار جبار باغچه‌بان فعال بود، بیان کرد: این جشنواره خیلی خوب بود. البته سال گذشته هم آقای کرمی (دبیر جشنواره) لطف کرده و مرا دعوت کرده بودند، اما به خاطر مشکلاتی که در منزل داشتم، نتوانستم بروم و امسال با وجود اینکه به نظر می‌آمد حوصله نداشته باشم و هنوز آنقدر آمادگی چند روز بیرون رفتن از خانه را ندارم، تصمیم گرفتم بروم و خوشحالم از اینکه چند روز را در شهر همدان و در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان به سر بردم؛ جایی که مهر و محبت زیادی دیدم و از داود رشیدی هم بسیار زیاد یاد شد. او با اشاره به آشنایی زیادی که شهرام کرمی نسبت به برپایی این جشنواره پیدا کرده و نیز ویژگی‌های شخصی و رفتاری مثبت او ادامه داد:‌ فضای این جشنواره با جشنواره‌های دیگری که مربوط به بزرگسالان است و همچنین جشنواره‌های فیلم تفاوت زیادی داشت و آن خودنمایی‌ها اصلا در این جشنواره دیده نمی‌شد. هر چه بود شور و نشاط و سادگی بود به همین دلیل حال و هوایم خیلی عوض شد مخصوصا اینکه از آقای رشیدی مدام یاد می‌کردند و حتی مردم آنقدر محبت داشتند که در کوچه و بازار هم وقتی مرا می‌شناختند برای درگذشت او به من تسلیت می‌گفتند. این هنرمند در عین حال خاطرنشان کرد: با وجود فضای پرشور این جشنواره، یک نکته عجیب برایم این بود که چندان رد و نشانی از برگزاری چنین رویدادی که مهمانان داخلی و خارجی زیادی داشت در سطح شهر همدان دیده نمی‌شد و من این مسئله را در یک برنامه پربیننده شبکه استانی همدان هم که به همراه آقای شامحمدلو دعوت شده بودم مطرح کردم. این واقعا جای تعجب دارد که چرا مسئولان به جای آنکه از فعالیت فرهنگی جوانان خوشحال باشند و برای تبلیغ و معرفی فعالیت آن‌ها کاری رایگان انجام دهند طلب پول می‌کنند؟ چرا شهرداری حاضر نیست چند بیلبورد شهری برای جشنواره اختصاص دهد؟ چرا تلویزیون برای پخش هر تیزر و تبلیغ پول زیاد می‌خواهد؟ احترام برومند در پایان گفت: به نظرم همین افتراق بین نهادها خیلی از کارها را در این کشور عقب انداخته است، چون در گذشته این طور نبود و دستگاه‌هایی مثل صدا و سیما، وزارت فرهنگ و شهرداری همه با هم در یک راستا  و همسو حرکت می‌کردند. با این حال امیدوارم  هر رخدادی در این مملکت که مردم را به شور و حرکت و فعالیت وامی‌دارد بیشتر و بیشتر برگزار شود چون برای همه ما لازم است.


منبع: baharnews.ir

داودنژاد به وزیر ارشاد نامه نوشت

کارگردان فیلم سینمایی «نیاز»، «بچه‌های بد» و «مصائب شیرین» در این نامه که در اختیار ایسنا گذاشته است، خطاب به وزیر ارشاد آورده است:  «آقای وزیر! در پیامی که به جشنواره سینما حقیقت فرستادید رویکرد مثبتی است که مرا به عنوان سینماگری دردآشنا، به نوشتن این نامه ترغیب کرد.  گویا شما هم باور دارید، که باید رابطه بین سینمای ایران و زندگی ایرانی را آسان کرد و تا زندگی ایرانی وارد سینمای ایران نشود، سینمای ایران هم به نحوی فراگیر و اثرگذار وارد زندگی ایرانی نخواهد شد.  تحقق چنین رابطه‌ای با سه چالش بزرگ مواجه است:     ناامنی بازار     انفعال صنفی     فشل بودن آموزش و پژوهش  وقتی فضای دیداری، شنیداری کشور با ده‌ها میلیون مخاطب عرصه تاخت و تاز سارقان، قاچاقچیان و تکثیرکنندگانِ غیر قانونیِ کالاهایِ فرهنگی است و شبکه‌های اینترنتی و ماهواره‌ای، هم دارایی‌های سینمای ایران و هم مخاطبان آن را به تاراج می‌برند و اصناف ما نه تنها توان جلوگیری ندارند، حتی قادر نیستند در کنار دیگر کالاهای ایرانی محصولات خود را از شبکه‌های پرمخاطب معرفی و تبلیغ کنند و پژوهش‌های سینمایی ما به هرچیزی می‌پردازند، جز مسائل و مشکلات مبتلا به و جاری، جدی، سینمای ما و آموزش ما به جای الهام گرفتن از ویژگی‌های واقعی زندگی بومی و ملی، همچنان درگیر آموزش‌های کلیشه‌ای و تکرار آموزه‌های عهد عتیق است؛ چگونه امکان دارد ما بتوانیم در مقابل هالیوود و بالیوود و دیگر حریفان و رقیبان منطقه‌ای و جهانی دارای یک جریان سینمایی مستقل و اثرگذار و فراگیر ایرانی بشویم که از  موفقیت در بازارهای داخلی راه خود را به بازارهای منطقه‌ و دنیا باز کند؟  بوجود آوردن زیست محیطی که در آن سینمای ایران از مردم سفارش و سرمایه دریافت کند و ایجاد بازاری امن و امان که در آن انواع مخاطب به انواع تولیدات داخلی دسترسی داشته باشند و بازسازی تشکیلات صنفی به نحوی که برای آن امکان نظارت و کنترل بر بازار تولید و عرضه و نمایش فیلم‌های سینمایی اعم ازشرایط سرمایه‌گذاری،مناسبات تولید، گیشه‌های فروش بلیت، ویدیویی خانگی، سایت‌های اینترنتی داخل کشور و برخورد با شبکه‌های ماهواره‌ای فراهم شود و رسیدن به آموزش و پژوهشی که با غلبه بر شکاف دانشگاه و بازار کار، بتواند در ایجاد و استمرار این وضعیت مشارکت پیدا کند؛ مسیری ناگزیر است که پیش پای سینمای ایران قرار دارد و بی‌تردید بدون حمایت و کمک دولت و نهادهای رسمی، نمی‌تواند آن را بپیماید. حیات و ممات ما بسته به این است که بتوان با شناخت دقیق، آموزه‌های گره‌گشا و اصناف واقعی جریان سرمایه‌گذاری، تهیه، ‌تولید، توزیع و نمایش سینمای ایران را از حالت “کشاورزی دیم” که اکثریت تولیدات آن با ورشکستگی مواجه هستند بیرون آورد و به آن سامان، قاعده‌مندی، روزآمدی و رونق بخشید.  آقای وزیر!  آیا شما در بدنه دولت چنین عزم و اراده و ظرفیتی را می‌بینید؟ اهالی سینما آماده هستند.» وزیر ارشاد چندی پیش چنین پیامی را به جشنواره‌ی حقیقت داد: «به نام خدا در روزگار ما، سینما یکی از زبان‌های بیان فرهنگ و واقعیت‌های نهفته‌ی آن است و در این میان، سینمای مستند به‌دلیل گستردگی و تنوع موجود در آن، جایگاهی ویژه و ممتاز دارد. فیلم مستند صرفاً گزارشگر واقعیت نیست بلکه کاشف حقیقت از درون لایه‌های درهم‌تنیده‌ی واقعیت بوده و این حقیقت‌جویی، وجه بارز آن محسوب می‌شود. فیلم مستند در پیِ آگاهی‌بخشی به جامعه است و تمنای آگاهی، وجه برجسته‌ی جوامع پویا و زنده است. فرهنگ کهن و دیرپای ایران عزیز که از چشمه‌ی زلال معارف اسلامی و دینی سرشار و سیراب است، رسالتی سنگین را بر دوش هنرمندان به‌ویژه سینماگران قرار داده تا با بهره‌گیری از عنصر خلاقیت، با زبان هنر، به فرهنگ و تاریخ این سرزمین عمق ببخشند و آینه‌ی شفاف جامعه‌ی خود باشند. مسلماً هیچ جامعه‌ای عاری از اشکال نیست و بیان واقعیت‌های تلخ، با قصد اصلاح و تلاش برای رفع آن، بیانگر تعهد، دلسوزی و دغدغه‌مندی هنرمند است و هنرمند متعهد با بیان تلخی‌ها، در جست‌وجوی شیرین‌کردن کام جامعه است. جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» که اینک دهمین دوره خود را پشت سر می‌گذارد، با همت و هنر سینماگران این مرز و بوم، توانسته به جایگاهی مؤثر و معتبر در منطقه و جهان دست یابد. ضمن قدردانی از جامعه‌ی فهیم و فرهیخته‌ی مستندسازان و سپاس از تلاش آنان در به تصویر کشیدن ابعاد مختلف فرهنگ ایران اسلامی و واقعیت‌های جامعه‌ی امروز، از خداوند متعال توفیق و بهروزی روزافزون این عزیزان را خواستارم.»


منبع: baharnews.ir

این بدقولی برای ایران خوب نیست

طبق برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده قرار بود، موزه هنرهای معاصر تهران بخشی از گنجینه‌اش را از مرزهای کشور خارج کند و در برلین و رم به‌نمایش بگذارد؛ خبری که رسانه‌ای شدن آن، واکنش‌های متفاوتی را در جامعه‌ی هنری درپی داشت. از واکنش‌های منفی برخی هنرمندان، کارشناسان و گالری‌دارها گرفته تا نگرانی‌هایی که درباره‌ی بازگشت سلامت آثار به کشور مطرح شد و این موضوع را در رسانه‌ها پررنگ کرد.طبق اعلام قرار بود ۳۰ اثر خارجی و ۳۰ اثر ایرانی از گنجینه موزه هنرهای معاصر در این نمایشگاه‌ها به‌نمایش درآیند. تعداد زیاد این آثار و موضوع خارج شدن آن‌ها از مرز و همچنین ارائه نشدن آمار درست و دقیقی از این‌که دقیقا قرار است چه آثاری از کشور خارج شوند، نگرانی‌ها را بیشتر کرد و واکنش‌ها ادامه داشت. قرار بود آثار از اول دی‌ماه به مدت سه‌ماه در برلین بمانند و چهارماه هم در رم ایتالیا به‌نمایش گذاشته شوند. واکنش‌ها آن‌قدر ادامه داشت که وزیر امور خارجه جمهوری فدرال آلمان را هم به واکنش واداشت. فرانک والتر اشتاینمایر در نامه‌ای به محمدجواد ظریف – وزیر امور خارجه ایران – نوشت که طبق قوانین آلمان، مانند آنچه در موزه معاصر تهران مرسوم است، برگه‌ی ضمانت برگشت آثار برای این گنجینه صادر و در آن تضمین می‌شود تمام آثار باید به موزه هنرهای معاصر تهران بازگردانده شود و تا هنگام بازگشت آثار، هیچ‌گونه شکایت دادگاهی برای تحویل، ضبط، توقیف و یا اقدامات اجرایی مجاز نیست. ایالت برلین، ضمانتی را به موزه هنرهای معاصر تهران ارسال کرده است و من می‌توانم به شما ضمانت دهم که از این طریق موزه هنرهای معاصر تهران همه ضمانت‌های لازم را در دست دارد. طبق توافق دو موزه، موزه‌های دولتی برلین از نظر امور اجرایی و تعمیرات آثار هنری، مسئول هستند. مجید ملانوروزی – مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی و رییس موزه هنرهای معاصر – نیز در گفت‌وگوهای خود با رسانه‌ها، تاکید داشت که هیچ خطری متوجه آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر نمی‌شود و آن‌ها به سلامت به موزه برگردانده خواهند شد.چند روز مانده به زمان فرستادن آثار برای برگزاری نمایشگاه در برلین آلمان، سیدرضا صالحی امیری که پس از علی جنتی کار خود را در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز کرده است، از توقف این پروژه برای بررسی‌های بیشتر خبر داد. پس از او، مجید ملانوروزی و علی مرادخانی، معاون امور هنری وزیر ارشاد، اعلام کردند که تصمیم نهایی درباره این موضوع با دولت خواهد بود و آن‌ها تابع این تصمیم هستند. هرچند امیدوارانه اظهار کرده بودند که مشکل حل می‌شود و نمایشگاه برپا خواهد شد.تا کنون پس از اظهار نظر وزیر ارشاد مبنی بر توقف ارسال آثار، هنوز هیچ اظهار نظر رسمی‌ای درباره‌ی روند پیگیری این موضوع منتشر نشده و آلمان‌ها که این روزها منتظر دیدن بخشی از آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر در برلین بودند، با بدقولی ایرانی‌ها مواجه شده‌اند. رضا نامی – هنرمند و پژوهشگر –  درباره‌ی خسارت‌هایی که درپی لغو شدن نمایشگاه‌ها متوجه دو طرف می‌شود، اظهار کرد: این‌که ایران به‌دلیل لغو نمایش آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در اروپا متحمل چه خسارت‌هایی مالی‌ای خواهد شد، به نوع قراردادی که بین دو طرف بسته شده، بستگی دارد؛ اگر در قرارداد یا تفاهم‌نامه به این موضوع اشاره شده باشد، احتمالا ایران باید خسارت‌هایی را به طرف مقابل پرداخت کند.او ادامه داد: جدا از موضوع خسارت‌های مالی، لغو نمایشگاه آثار گنجینه موزه در برلین و رم از نظر حیثیتی کار درستی نیست و بار منفی دارد. این اتفاق لطمه‌هایی معنوی را متوجه ایران و فرهنگ و هنر آن خواهد کرد. در دنیای مترقی امروز خود فرهنگ‌ها این اجازه را به کسی نمی‌دهند که زیر قولش بزند. این اتفاق برای وجهه ایران در زمینه‌ی تعاملات فرهنگی در سطح بین‌المللی خوب نیست و هم برای کشور و هم موزه هنرهای معاصر بد می‌شود. نامی همچنین بیان کرد: امیدواریم این مشکل با یک راه‌ حل مناسب حل شود، چون به هر حال یک قولی فارغ از این‌که این تصمیم درست یا اشتباه بوده و من در این‌باره قضاوت نمی‌کنم، به طرف مقابل داده شده است. این موضوع بین دو کشور و دو دولت مطرح شده و برلین و رم برای نمایش آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر برنامه‌ریزی کرده‌اند و موزه‌های‌شان را برای موعد مقرر خالی گذاشته‌اند.او ادامه داد: قطعا لغو شدن نمایشگاه‌ها خسارت‌هایی را متوجه آن‌ها خواهد کرد، چون به هر حال برنامه‌ریزی‌هایی انجام شده است و آن‌ها برای نمایش آثار ایران از قبل برنامه‌های‌شان را تنظیم کرده‌اند. این پژوهشگر همچنین گفت: موضوع دیگر، مخاطبان و علاقه‌مندانی هستند که در جریان برگزاری نمایشگاه آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر در اروپا قرار گرفته بودند و قرار بود برای دیدن آثار به نمایشگاه‌ بروند. این اتفاق برای آن‌ها سوال‌برانگیز خواهد بود که چرا نمایشگاه‌ها لغو شده و آثار گنجینه به‌نمایش درنخواهد آمد.نامی افزود: بهتر است این کار با تعداد تابلوی کمتر و در محدوده‌ی کوچکتری به سرانجام برسد، چون برگزاری این نمایشگاه برای آلمان‌ها که موعد نمایشگاه‌شان فرا رسیده خیلی مهم است، اما ایتالیا هنوز فرصت دارد و می‌تواند برای تغییر برنامه‌هایش اقدام کند.


منبع: baharnews.ir

کاکایی: «معمای شاه» خود دلقک است!

گروه فرهنگی: عبدالجبار کاکایی شاعر مشهور، به سریال «معمای شاه» انتقاد کرد و با انتشار عکسی از این سریال نوشت: «دلقک‌تر از معمای شاه همین معمای شاهه، نمایش پادشاه روانی و بی‌عقلی که حتی حفظ ظاهر هم بلد نیست، له له نوکری می‌زنه، لفظاً توطئه علیه مردم را اعلام می‌کنه. نمایش بالیوودی زشت و زیبایی که تلاش می‌کنه به عوامزدگی دامن بزنه، چشم‌اندازی که سیمای رسمی از آن مردم رو رصد می‌کنه بی‌شباهت به تریبون‌های وعظ سنتی و اتاقک‌های قرائت بیانیه پایانی تظاهرات تشریفاتی نیست، آدم بد‌های این دوریال تلویزیونی بی‌گفت‌و‌گو گاو پیشانی سفیدند، فهم نازل از شعور ملی و درک نارس از محیط، اسباب اتلاف سرمایه شده است چند قسمت را من حیث کنجکاوی دیدم کاش می‌شد غرامت وقت تلف شده را گرفت.»


منبع: baharnews.ir

مدل جدید شب‌نشینی سنتی در تهران!

انار، هندوانه، آجیل و شیرینی به علاوه یک وعده غذا و مخلفاتش منوی ویژه شب یلدا در بسیاری از کافه‌ها و رستوران‌های تهران است. منوهایی که برای هر نفر بین ١٠ تا ١٨٠‌هزار تومان قیمت داشته و همه چیز ارایه می‌دهند؛ از اجرای موسیقی زنده گرفته تا استندآپ کمدی و چالش مانکن! این در حالی است که اصغر میرابراهیمی، رئیس اتحادیه کافه، رستوران و سلف‌سرویس به «شهروند» می‌گوید: محدودیت خاصی برای خدمات و منوهای ویژه شب یلدا وجود ندارد و نرخ‌ها با توجه به کیفیت خدمات و هزینه تمام‌شده کافه‌ها و رستوران‌ها تعیین می‌شود.منوهای ١٠ تا ١٧٠‌هزار تومانی یلدادر آخرین شب پاییز، یک پرس غذا و یک ظرف انار در برخی از رستوران‌های پایتخت می‌تواند ١٧٠‌هزار تومان خرج روی دست‌تان بگذارد.متصدی رزرو میز یک رستوران سنتی در میدان فردوسی به «شهروند» می‌گوید که همه میزهایش برای شب یلدا رزرو شده‌اند با این‌که آنها به جز موسیقی زنده سنتی برنامه خاصی برای این شب در نظر نگرفته‌اند.قیمت بوفه شب یلدای این رستوران ۶۵‌هزار تومان است. یک رستوران سنتی دیگر در محدوده امیرآباد تهران، پکیج شب یلدای خود را با قیمت ١٧٠‌هزار تومان ارایه کرده است. متصدی پذیرش این رستوران به «شهروند» می‌گوید هر پکیج شامل میوه‌های شب یلدا، سوپ، سالاد و یک پرس غذا است و برنامه‌های هنری ویژه‌ای در این رستوران اجرا می‌شود که مسابقه و قرعه‌کشی ویژه‌ای نیز برای میهمانان شب یلدای خود در نظر گرفته‌اند.رستوران‌های حوالی دربند و فرحزاد اما قیمت‌های پایین‌تری تعیین کرده‌اند که به نصف و کمتر از سایر رستوران‌ها می‌رسد. گزارش‌های میدانی «شهروند» نشان می‌دهد که سینی شب یلدای این رستوران‌ها، بسته به کیفیت‌شان بین ١۵ تا ٣٠‌هزار تومان قیمت‌گذاری شده‌اند. یکی از این رستوران‌ها در محدوده فرحزاد، برای یک سینی شامل میوه، آجیل، هندوانه، انار و چای، ٣٠‌هزار تومان از مشتریانش دریافت می‌کند که البته این رستوران وعده حافظ‌خوانی هم داده است.از طرفی کافه‌ها و رستوران‌های دیگری هم هستند که قیمت‌شکنی کرده‌اند؛ برای مثال یک کافه در تهرانپارس به دسر انار ٨‌هزار تومانی برای جشن‌گرفتن یلدا بسنده کرده است.مراجعه به کافی‌شاپ‌ها در شب یلدا دو برابر می‌شودمهدی آسیابان‌پور صاحب یک کافی‌شاپ در میدان فاطمی است. او به «شهروند» می‌گوید که تنها هدف‌شان از برگزاری مراسم شب یلدا یک دورهمی جوان‌پسند است. پکیج شب یلدای این کافه، شامل یک ظرف انار، یک لیوان چای، یک تکه هندوانه و یک ظرف آجیل است و تنها ١٠‌هزار تومان قیمت دارد. کنار هر پکیج یک دیوان حافظ هم قرار داده‌اند.«سال گذشته تنها در یک شب، ٨٠‌درصد افزایش مراجعه داشتیم.» این را آسیابان‌پور به «شهروند» گفته و از اوضاع نا‌بسامان کافه‌ها گله می‌کند: «کافی‌شاپ‌ها اتحادیه مجزایی ندارند و این در حالی است که کافی‌شاپ‌ها تبدیل به قطب اقتصادی کلانشهرها شده‌اند اما هیچ مرکزی نیست که ما از آن برای برگزاری بی‌دردسر شب یلدا مجوز بگیریم.»البته نبود یک اتحادیه مشخص برای کافه‌دارها به آشفته‌بازار قیمت در این صنف دامن زده است. برای مثال یک کافه با ١٠‌هزار تومان سینی شب یلدای خود را آماده و عرضه می‌کند و این در حالی است که کافه دیگری در خیابان ویلا برای این سینی مشابه، ۵٠‌هزار تومان قیمت گذاشته است.از موسیقی‌های زنده چندین‌‌هزار تومانیتا چالش مانکنموسیقی زنده هم بهانه خوبی برای رستوران‌ها و کافه‌های یلدایی شده‌ است. سراغ هر رستوران یا کافه‌ای که موسیقی زنده را ضمیمه برنامه‌هایش کرده می‌رویم، قیمت پکیج شب یلدایش سر به فلک می‌گذارد. شعبه هفت‌حوض یک رستوران پرسروصدا، قیمت پکیج شب یلدای خود را ١٨٠‌هزار تومان اعلام کرده است. چهار نوع غذا، انار، آجیل، هندوانه، سالادبار، فال حافظ، چالش مانکن، استندآپ کمدی و موسیقی زنده متعلقات پکیج این رستوران است.اصغر میرابراهیمی، رئیس اتحادیه کافه، رستوران و سلف‌سرویس درباره قیمت منوهای ویژه شب یلدا به «شهروند» می‌گوید: قیمت‌گذاری خاصی برای خدمات و منوهای ویژه شب یلدا وجود ندارد و نرخ‌ها با توجه به کیفیت خدمات و هزینه تمام‌شده کافه‌ها و رستوران‌ها تعیین می‌شود.او ادامه می‌دهد: البته این‌طور نیست که یک رستوران هر طوری که دلش می‌خواهد قیمت‌گذاری کند، اما معمولا برای چنین شب‌هایی خود مردم تصمیم‌گیرنده هستند.میرابراهیمی موسیقی زنده را یکی از خدمات پرخرج و دردسر رستوران‌ها دانسته و ادامه می‌دهد: با همه اینها اگر مردم نسبت به قیمت رستورانی شکایتی کنند حتما پیگیری‌های لازم انجام می‌شود. به گفته اصغر میرابراهیمی، امشب رستوران‌ها و کافه‌ها تحت هر شرایطی حق ارایه سرویس بعد از ٢۴ بامداد را ندارند و البته گرفتن حق سرویس در رستوران‌ها نیز ممنوع است.تخفیف‌های سرخ مجازیجشنواره‌های شب یلدای اینترنتی هم اتفاق تازه دنیای مجازی است. سایت‌های تخفیف‌محور تقریبا از ٢ هفته مانده به یلدا کارشان را شروع کرده‌اند؛ لوگوی خود را به رنگ سرخ انار تغییر و منوی کافی‌شاپ‌ها و رستوران‌های مختلف را با ٣٠ تا ٨٠‌درصد تخفیف در اختیار مشتریان قرار داده‌اند. به این سایت‌ها که سر بزنید، قیمت‌ها و تخفیف‌های مختلف نخستین موضوعی است که توجه‌ شما را جلب می‌کند؛ از ١۵ تا ١٨٠‌هزار تومان؛ اما داستان از این قرار است که تا امروز، ظرفیت بیش از ٩٠‌درصد این رستوران‌ها یا کافه‌ها تکمیل شده است. به نظر می‌رسد امسال مردم پایتخت از شب یلدای بیرون خانه حسابی استقبال کرده‌اند.ثبات قیمت در بازار شب یلداقیمت‌های اقلام یلدایی در بازار امسال تفاوت خاصی با ‌سال گذشته ندارد. هر کیلوگرم آجیل و خشکبار شب یلدا بین ٢۵ تا ۵۵‌هزار تومان عرضه می‌شود و قیمت میوه نیز تغییر چندانی نسبت به سایر روزهای ‌سال نداشته است. قیمت شیرینی نیز همچنان از نرخ‌های ‌سال گذشته تبعیت می‌کند و هر کیلوگرم شیرینی‌تر در بازار شب یلدا بین ١۵ تا ٢۵‌هزار تومان است. با این حال برخی اقلام وارداتی مانند بادام هندی تحت‌تأثیر نوسان نرخ ارز با قیمت‌های بیشتری عرضه می‌شود.اصغری صاحب یک قنادی و خشکبارفروشی در شرق تهران به «شهروند» می‌گوید: امسال قیمت بادام هندی ٢ برابر شده است. به گفته این شیرینی و خشکبارفروش، قیمت بادام هندی درجه یک در بازار کمتر از کیلویی ٨۵‌هزار تومان نیست.این درحالی است که به گفته اصغری، هر‌ سال قدرت خرید مردم از‌ سال قبل پایین‌تر می‌آید. او پایین آمدن این قدرت را نه در تعداد مراجعه افراد که در حجم خریدشان می‌بیند. «مردم مانند گذشته دنبال تنقلات درجه یک نیستند و نخستین سوال‌شان از ما «پسته کیلویی چند؟» است.»این شیرینی‌فروش می‌گوید انواع شیرینی‌ تر پرفروش‌ترین شیرینی‌های شب یلداست که کیلویی ١۵‌هزار تومان قیمت دارد.اگرچه گزارش‌های میدانی «شهروند» از قنادی‌های شمال شهر، حاکی از شیرینی‌‌های تر٢٠ تا ٢۵‌هزار تومانی است.از طرفی، درحالی‌ رئیس اتحادیه میوه و سبزی قیمت هر کیلو هندوانه را بین ٨۵٠ تومان به مهر اعلام کرده که گزارش‌های میدانی «شهروند» از مناطق مختلف تهران نشان می‌دهد قیمت این میوه محبوب یلدا، کیلویی حداقل یک‌‌هزار تومان است. شمال تهران هم که مانند اکثر اوقات، ساز خود را زده و تا هندوانه ٢‌هزار تومانی هم در سطح خیابان‌هایش دیده می‌شود.اما سیاست تنظیم بازار و دخالت دولت در مناسبات مختلف مدت‌هاست محل بحث است. غلامعلی جعفرزاده ‌ایمن‌آبادی، نماینده مردم رشت، به خبرگزاری خانه ملت گفته دولت باید از محل یارانه‌ها اقدامات اقتصادی برای طبقات متوسط جامعه به‌ویژه در مناسبت‌ها تدارک ببیند تا تمام افراد فارغ از هر طبقه‌ اقتصادی که هستند، بتوانند کالاهای مورد نیازشان را تهیه و تأمین کنند. این درحالی است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی با دخالت مستقیم دولت در بازار و قیمت‌گذاری دستوری مخالف بوده و معتقدند قیمت‌ها باید به صورت رقابتی در بازار تعیین شود.


منبع: baharnews.ir

« پایتخت » بازتاب زندگی مردم است

سیروس مقدم با اشاره به اینکه سری پنجم سریال پایتخت ماه رمضان سال آینده پخش می‌شود اظهار داشت: هرزمانی مردم احساس خستگی کردند، تولید پایتخت را متوقف خواهیم کرد.وی مهم‌ترین عنصر و ویژگی سریال پایتخت را زندگی مردم دانست و با عنوان اینکه زندگی مردم دچار کسالت نمی‌شود بیان کرد: پایتخت هم دقیقاً بازتاب زندگی مردم است و مردم خود را در آن می‌بینند و تا زمانی که مسائل و مشکلات مردم گفته شود و تأکید روی خصوصیات مردمی شود بیننده خواهد داشت، اما به‌محض اینکه گرفتار تکرار مکررات شود، درجا زند و حرف‌های فانتزی و ماورایی را مطرح کند، مردم نیز با آن ارتباط برقرار نمی‌کنند. مقدم بابیان اینکه پایتخت ۵ ماه رمضان سال آینده پخش می‌شود گفت: صحبت‌های اولیه شده و انشالله به‌زودی کار کلید می‌خورد.وی درباره تغییر بازیگران سریال پایتخت گفت: این سریال تیمی ثابت دارد و تغییر در بازیگران نداریم و ممکن است بازیگران جدیدی به تیم اضافه شوند اما ترکیب اصلی ثابت است.وی درباره حضور مهران احمدی در نقش بهبود در سریال پایتخت گفت: احمدی در پایتخت ۴ نیز حضور نداشت زیرا جزو خانواده اصلی این سریال به شمار نمی‌رود و منظور از خانواده اصلی چهارنفری است که آن را تشکیل می‌دهند. کارگردان سریال پایتخت درباره برخی اظهارنظرها مبنی براینکه بافرهنگ و گویش مازندرانی در این سریال بازی شده است، عنوان کرد: به این حرف‌ها اعتقادی ندارم و قابل‌بحث نیست و همواره هدفم خدمت به مردم بوده است.وی گفت: سال آینده سریال هنگام بیداری را با موسسه اوج کلید می‌زنیم که درباره ماجرای تنگستان و اشتغال بوشهر در جنگ جهانی اول است.


منبع: baharnews.ir

پاسخ استالونه به پیشنهاد کاری ترامپ

بازیگر «اولین خون» یکشنبه ۲۹ آذر در بیانیه‌ای درباره پیشنهاد دونالد ترامپ درباره مدیریت سازمان «پشتوانه ملی هنرهای آمریکا» توضیحاتی ارائه کرد.در این بیانیه آمده است: «از اینکه پیشنهاد مدیریت سازمان «پشتوانه ملی هنرهای آمریکا» به من ارائه شد، سپاسگزارم. اما در عین حال بر این باورم که حضور من برای جلب توجه عموم مردم به کهنه‌ سربازان و تلاش برای فراهم کردن امکانات زندگی برای آن‌ها تأثیرگذارتر خواهد بود.» دیلی‌میل پنجشنبه ۲۵ آذر گزارش کرده بود که ترامپ قصد دارد بالاترین پست مدیریتی در بخش هنری دولت را به سیلوستر استالونه بسپارد. سخنگوی استالونه در همان زمان این خبر را رد کرده بود.سازمان «پشتوانه ملی هنرهای آمریکا» مسئول توزیع کمک‌های مالی دولتی در سازمان‌های مختلف هنری است. این سازمان در سال‌های دهه ۹۰ هدف حملات شدید جمهوری‌خواهان بود اما در هر صورت به حیات خود ادامه داد. بودجه سالانه سازمان «پشتوانه ملی هنرهای آمریکا» ۱۴۸ میلیون دلار است.در هر صورت اگر بازیگر نقش‌های راکی و رمبو پیشنهاد ترامپ را بپذیرد، نخستین بازیگری خواهد بود که پس از جین الکساندر بر مسند ریاست این سازمان قرار می‌گیرد. الکساندر بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۷ مدیریت سازمان «پشتوانه ملی هنر آمریکا» را برعهده داشت.


منبع: baharnews.ir

جرج کلونی درباره سوریه فیلم می‌سازد

جرج کلونی بازیگر و کارگردان سرشناس اعلام کرد در حال برنامه‌ریزی برای ساخت فیلمی بلند با الهام از مستند «کلاه‌سفیدها» ساخته شبکه نتفلیکس درباره نیروهای بی‌طرف و داوطلب مردمی سوریه است.«کلاه‌سفیدها» را اورلاندو فون آینسیدل کارگردانی کرده و جوآنا ناتاسگارا  تهیه‌کننده آن بوده و در بخش مستندهای کوتاه اسکار جای دارد.نیروهای دفاع شهری سوریه عموما به نام «کلاه سفیدها» شناخته می‌شوند که از ۳۰۰۰ نفر داوطلب تشکیل شده‌اند. این سازمان تاکنون جان بیش از ۶۰ هزار نفر را که زیر آوار ناشی از بمباران ساختمان‌ها گیر افتاده بودند نجات داده است. این گروه تاکنون حدود ۱۵۰ نفر از افراد خود را در جریان عملیات امدادرسانی از دست داده است. یکی از این نیروها در مستند نتفلیکس می‌گوید: هدف ما نجات جان انسان‌ها در این بحبوحه است و شعارمان این است که نجات جان یک نفر به معنی نجات بشریت است.کلونی جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل اسکار را برای ایفای نقش یک مامور سیا در فیلم «سیریانا» در سال ۲۰۰۵ دریافت کرد. او تهیه کننده آن فیلم هم بود. او تاکنون ۶ بار دیگر نامزد دریافت جایزه اسکار شده است.شبکه آنلاین نتفلیکس «کلاه سفیدها» را ماه سپتامبر در معرض تماشای کاربرانش قرار داد.


منبع: baharnews.ir