آخرین آمار فروش فیلم‌های در حال اکران

حبیب اسماعیلی مدیرعامل دفتر پخش رسانه فیلمسازان مولود درگفت وگو با خبرنگار سینمایی فارس درباره فروش فیلم ها گفت: فیلم سینمایی «مشکل گیتی» از روز گذشته اکران شهرستان خود را از سر گرفت . فیلم در تهران و شهرستان با فروش ۶۷۰ میلیون تومان مواجه شد. فیلم های «گیتا» و «وارونگی» هم به ترتیب به فروش ۱۶۰ میلیون تومان و ۱۴۵ میلیون تومان در گیشه روبرو شدند.قطبی مدیرفروش دفتر فیلمیران درباره فروش فیلم های این دفتر گفت: فروش فیلم «سلام بمبئی» به ۸ میلیارد و ۴۵۰ میلیون تومان رسید. فیلم فروشنده به فروش ۱۶ میلیارد و ۵۰ میلیون تومان دست یافت و فیلم سینمایی «یتیم خانه ایران» به فروش ۱ میلیاردو ۷۱۰ میلیون تومان رسید. فروش این فیلم با احتساب سینما سیار و فروش دانشگاه ها محاسبه شده که اقبال بسیار خوبی را از سوی دانشگاه ها در روزها اخیر شاهد بودیم. سعید خانی مدیر دفتر پخش نسیم صبا درباره فروش فیلم «لاک قرمز» گفت: فیلم با اقبال بهتری مواجه شده است و ۱۶ سالن در تهران و ۱۹ سالن در شهرستان در اختیار دارد این فیلم در تهران با ۱۸۰ میلیون و در شهرستان با ۶۱۰ میلیون تومان فروش بلیت مواجه شد و فروش کل فیلم به ۷۹۰ میلیون تومان رسید.محسن مسافرچی مدیر دفتر پخش راه عرفان به دلیل اکران فیلم از روز چهارشنبه آمار دقیقی از فروش فیلم اعلام نکرد. دفتر فیلم نورتابان نیز فروش دقیقی از فیلم «نفس» ارایه نداد. 


منبع: baharnews.ir

۳مهمان ویژه در برنامه امشب دورهمی

این مجموعه تلویزیونی  جمعه (١٠ دی‌ماه) ساعت ٢٣ با حضور ماه‌چهره خلیلی (بازیگر سینما و تلویزیون)، حمید منوچهری (گوینده، دوبلور و کارگردان رادیو) و کامران رسول‌زاده (خواننده) از شبکه نسیم پخش می‌شود.مجموعه «دورهمی» تا یک ماه آینده فقط جمعه شب‌ها پخش می‌شود و شنبه شب‌ها نیز به صورت تکراری روی آنتن می‌رود. 


منبع: baharnews.ir

بازیگر زن سریال‌های امریکایی درگذشت

این هنرپیشه آمریکایی که بیشتر برای بازی در سریال‌های «بیمارستان عمومی» و «داستان ترسناک آمریکایی» شهرت داشت، ‌ در سن ۷۴ سالگی در لس‌آنجلس درگذشت.او که در «بیمارستان عمومی» نقش «خانم جین جکس» را بازی می‌کرد، ‌ از سن ۹ سالگی با بازی در «سرزمین قصه» وارد عرصه هنر شد و در دانشگاه رشته بازیگری را دنبال کرد و تا مقطع دکتری ادامه داد.«والتون‌ها»، «سانتا باربارا»، «کاگنی و لیسی»، ‌ «دالاس»، «ستاره‌های چارلی» و «دختران طلایی» از دیگر کارهای تلویزیونی او بودند.«تارباک» در «برادوی» هم فعال بود و در تئاتر «موتور آبی» به کارگردانی «دیوید ممت» هنرنمایی کرده بود.این زن هنرپیشه در چندین فیلم‌ سینمایی از جمله «داستان موآب»، «کارت پستال‌هایی از کاخ»، «دردسر بزرگ»، «مرگ هالک باورنکردنی» و «رفته» ایفای نقش کرده بود.


منبع: baharnews.ir

انتقاد بایگان از تفکر غالب بر تلویزیون

این بازیگر درباره پیشنهادهایی که در سال‌های اخیر برای حضور در سریال‌های تلویزیونی داشته است، بیان کرد: در سال‌های اخیر چند پیشنهاد خیلی نازل داشتم که اصلاً قابل فکر کردن هم نبودند؛ در سریال «پریا» هم بیشتر به دلیل موضوع بیماری بود که کار را قبول کردم، وگرنه شخصیت به‌درستی نوشته نشده بود؛ ولی خوشحالم که این کار را انجام دادم، چون اتفاق خوبی در جامعه برای آن بیماران رخ داد.  او درباره شرایط این روزهای آثار نمایشی تلویزیونی گفت: برخی می‌گویند به دلیل آنکه صداوسیما بودجه ندارد، این اتفاق رخ داده، ولی من فکر می‌کنم مشکل از تفکر است؛ یعنی تفکر غالب است که می‌خواهد آثاری در این حد تولید شود و به همین خاطر است که ما امروز در تلویزیون به سمت کارهای نازل و دم‌دستی رفته‌ایم. شاید سطح سلیقه مسؤولان این نباشد، ولی اراده‌ای که این جریان را پیش می‌برد، به این سمت است و نمی‌دانم این از چه چیزی ناشی می‌شود.بازیگر سریال‌های «وضعیت سفید» و  «تنهاترین سردار» یادآور شد: این اتفاق در شرایطی در حال وقوع است که ما مرتباً می‌گوییم جنگ رسانه‌ای، ولی به ساده‌ترین موضوعات توجه نمی‌کنیم؛ در حالی که این موضوع خیلی مهم است و حضرت علی (ع) می‌فرمایند مردم از رفتار و کردار ملوکشان تبعیت می‌کنند («الناس علی دین ملوکهم»).بایگان ادامه داد: بارها این موضوع را تکرار کردم که وقتی ما در سریال «سربداران» مشغول کار شدیم و این اولین حضور من در یک سریال بود، امام (ره) نظرشان را درباره کلاه گیس داده بودند و ما را به نوعی نجات دادند؛ اگر حضرت امام (ره) در آن زمان گفتند می‌شود، نگاهی به دور داشتند. ما اگر بخواهیم کوتاه‌ نظرانه برخورد کنیم و ساده‌اندیش و سطحی‌نگر باشیم، طبیعتاً اتفاق خوبی هم نمی‌افتاد.او در پاسخ به این پرسش که چه راهکاری برای بهبود شرایط آثار نمایشی پیشنهاد می‌کند؟ یادآور شد: فکر می‌کنم یک بازنگری کامل نیاز است؛ وگرنه ما هر چقدر هم به کمیت بپردازیم، مشکل حل نمی‌شود.


منبع: baharnews.ir

«قاتل اهلی» به جشنواره فجر می‌آید؟

مسعود کیمیایی کارگردان سینما در خصوص «قاتل اهلی» و اعتراضش در چند روز گذشته نسبت به حضور این فیلم در جشنواره سی و پنجم گفت: هنوز سرنوشت فیلمم برای اکران در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر مشخص نیست و تصویربردار سکانس پاساژ و پلان هایی از آن باقی مانده که تا اتمام فیلمبرداری و تدوین آن هیچ نظری نمی‌توانم بدهم.وی خاطرنشان کرد: اگر «قاتل اهلی» روند ضبط و تدوین را به خوبی جلو رود، شاهد اکران آن در جشنواره خواهیم بود.گفتنی است؛ در «قاتل اهلی» بازیگرانی چون پرویز پرستویی، پگاه آهنگرانی، امیر جدیدی، پرویز پورحسینی، لعیا زنگنه، حمیدرضا آذرنگ، امیرحسین رستمی، حمیدرضا افشار، رضا رشید پور، اکبر معززی، سعید پیردوست، شراره دولت آبادی، هستی محمایی، کاترین اصلانی و ثریا قاسمی حضور دارند.


منبع: baharnews.ir

«پایتخت۵» اوایل اسفند کلید می‌خورد

«الهام غفوری» تهیه کننده سریال «پایتخت» گفت: اواخر هفته سفری به آتن خواهم داشت.وی درباره زمان کلید خوردن این سریال نیز بیان داشت: اگر مشکلی پیش نیاید به احتمال فراوان اوایل اسفند ماه «پایتخت۵» را مقابل دوربین می‌بریم. تهیه کننده سریال «علی البدل» درباره حضور دوقلوهای این مجموعه تلویزیونی نیز گفت: سارا و نیکا فرقانی اصل در این سری از «پایتخت» نیز حضور دارند.«پایتخت ۱ و ۲ و ۳» در نوروز ۹۰ ، ۹۲ و ۹۳ از شبکه یک سیما پخش شد و پایتخت ۴ نیز در رمضان ۱۳۹۴ پخش شد.در این سریال محسن تنابنده، احمد مهرانفر، علیرضا خمسه، ریما رامین فر، مهران احمدی،‌ نسرین نصرتی، هومن حاجی عبداللهی، هدایت هاشمی و محمدرضا علیمردانی و سارا و نیکا فرقانی اصل بازی می‌کنند.فصل پنجم سریال «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم و با بازی احمد مهران فر، محسن تنابنده، ریما رامین فر و علیرضا خمسه جلوی دوربین می‌رود.


منبع: baharnews.ir

تورهای شاد با طعم «دو سیب»!

تقریبا در تمام تبلیغات تورهای شاد که اخیرا مدیر میراث فرهنگی و گردشگری از نوع کریسمسی‌اش را ممنوع کرده، به سایر خدمات، قلیان هم اضافه شده است، سرویسی که در تورهای تابستانی کمتر دیده می‌شود که شاید در سایه‌سایر سرگرمی‌ها قرار گرفته و زمستان به واسطه‌ی محدودیتِ انجام سرگرمی در فضای آزاد، این فرصت را بهتر فراهم کرده است. ظاهرا ممنوعیت تبلیغ و یا بیان و اجرای هر نوع سرگرمی و تفریحی در تورهای شاد باعث شده خیلی‌ها برای وسوسه کردن مشتریان‌شان به قلیان که سرگرمی ارزان‌تری به حساب می‌آید و به نسبت دردسر کمتری دارد، متوسل شوند. قیمت این تورهای شاد همانطور که تبلیغ شده و ظاهرا «آدرنالین را حسابی افزایش می‌دهد»، شاید حتی کمتر از مصرف یک سرویس قلیان در تفرجگاه‌های شمالی تهران باشد که با این حساب حتما خیلی‌ها را وسوسه می‌کند در یک دورهمی شاد نیم‌روزه که آمیخته به طعم قلیان است، شرکت کنند. نرخ بیشتر این تورها که به یک روز کامل هم نمی‌رسد، با خدماتی مثل میوه یا آب میوه، شیرینی، چای، قلیان، موسیقی زنده و یک وعده‌ی غذایی به همراه ترانسفری که قرار است شرکت‌کنندگان را به باغ و یا تالاری در حومه شهر و نه یک منطقه طبیعی و یا تاریخی، ببرد، از ۵۰ هزار تومان شروع می‌شود که با یک محاسبه‌ی سرانگشتی حتما به صرفه است، برای همین هم خیلی از این مُبلغان تاکید کرده‌اند که ظرفیت تورشان محدود است و باید عجله کرد. تا همین یک سال پیش استفاده از واژه «شادِ شاد» در تبلیغ تورها، کُدی بود که نشان می‌داد در این گشت قرار نیست با یک جاذبه تاریخی و یا طبیعی آشنا شد، بلکه انگیزه اصلی، یک دورهمیِ شاد از داخل وسیله نقلیه تا مقصد و حتی در راه برگشت است. گسترش این تورها که بازار حرفه‌ای‌ها و منضبط‌ها را کساد کرده بود، اعتراض‌هایی را برانگیخت مبنی بر این‌که تورهای شاد، ذائقه‌ی مسافر را تغییر داده و مطالبات آن‌ها را تا حد چند ساعت شادی و پایکوبی و شنیدن جُک از شخصی که اصطلاحا قرار است راهنمای گردشگران برای آشنایی با آثار تاریخی و طبیعی باشد، تنزل داده است. رفتارهایی که گاه تا مرز ناهنجاری کشیده می‌شد و بسیاری از مناطق گردشگری بویژه روستایی را منزجر کرد و درهای این مناطق را برای همیشه به روی گردشگران بست. در برهه‌ای استقبال از این تورهای شادی‌بخش به حدی بود که برخی مجریان و تصمیم‌سازان تورها را به جای برنامه‌ریزی مسؤولانه و انتخاب مقصدی جذاب، بر آن داشت تا دنبال راهنماهایی باشند که بتوانند در سفر، شادی به‌وجود آورند و با گفتن «جُک» اوقات گردشگران را پُر کنند؛ این بخشی از اعتراض راهنماهای حرفه‌ای بود که در دورانی بیکار، نشسته بودند تا آن‌هایی که توان انجام رفتارهای به اصطلاح سرگرم‌کننده و مطلوب گردشگرنماها را دارند به میدان آیند، همان‌هایی که حالا خودشان یک‌پا مجری گشت‌های شاد شده‌اند، گشت‌هایی که دیگر یک واژه ساده‌ی «شاد» مشتریان‌شان را اقناع نمی‌کند و ابزارهای دیگری مثل قلیان را وسط کشیده است. شاید قانون واضحی مشخصا برای استفاده و تبلیغ قلیان وجود نداشته باشد، اما مصرف و تبلیغ آن ناهنجاری محسوب می‌شود که جامعه، قانون‌گذاران و مجریان قانون همواره در چالش با آن بوده‌اند و به همین خاطر دست‌کم سالی چندبار خبر می‌رسد که قلیان ها را جمع کرده‌اند و استعامل‌اش هم در قهوه‌خانه‌ها ممنوع شده است، اما مثل این‌که این جمع و جور کردن‌ها این‌بار قلیان را به فضای جدیدتری وارد کرده است، اما آیا «تور» محل استفاده از قلیان است؟ ضمن آن که طبق «قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات» مصوب سال ۱۳۸۵، هر نوع تبلیغ، تشویق مستقیم و غیرمستقیم یا تحریک افراد به استعمال دخانیات اکیدا ممنوع است. در تبصره یک این ماده قانونی نیز تاکید شده؛ مصرف دخانیات در اماکن عمومی یا وسایل نقلیه عمومی نیز ممنوع و مشمول مجازات (نقدی) است.


منبع: baharnews.ir

پولسازترین بازیگر جهان کیست؟

فهرست سالانه مجله فوربز بر اساس میزان فروش جهانی فیلمهای سینمایی در گیشه ها و آمار رسمی تارنمای «موهو» تنظیم می شود و به بررسی عملکرد تمامی ستاره های بزرگ و بازیگران نقش های اصلی می پردازد.اسکارلت جوهانسون در سال ۲۰۱۶ برنامه شلوغی داشت و در چند فیلم مطرح بازی کرد، از جمله نسخه جدید ابرقهرمان های شرکت مارول « کاپیتان آمریکا» و «درود بر سزار» اثری از برادران کوهن که با استقبال همراه شد.میزان فروش فیلمهایی که این هنرمند آمریکایی در آن بازی کرده، بیش از یک میلیارد و دویست میلیون دلار بود و به این ترتیب او عنوان پولسازترین بازیگر سینمای جهان را تصاحب کرد.اسکارلت جوهانسون ۳۲ ساله یکی از ستاره های هالیوود است که هم در فیلم های بزرگ و پرخرج، و هم در آثار مستقل و کم بودجه بازی می کند.از فیلمهای مشهور این بازیگر آمریکایی می توان به «گمشده در ترجمه»، «دختری با گوشواره‌های مروارید» و «اسکوپ» اشاره کرد.اسکارلت جوهانسون بارها از سوی نویسنده های هنری بعنوان جذاب ترین بازیگر زن سینمای جهان انتخاب شده و تصاویرش در نشریات و سایت های گوناگون به چشم می خورد.در فهرست مجله فوربز پس از اسکارلت جوهانسون، بازیگران مطرح دیگری چون کریس ایوانز، رابرت داونی جونیور، مارگو رابی و امی ادمز در رده های بعدی قرار دارند.


منبع: baharnews.ir

صبح‌ امتحان می‌دهم، شب‌ کنسرت!

سیامک عباسی – خواننده – اظهار کرد: رفت‌وآمد و درس خواندن همزمان با کنسرت، کار سختی است؛ اما این مقطع زمانی، تنها فرصتی بود که می‌توانستیم اجرای صحنه‌ای داشته باشیم، زیرا قبل و بعد از آن به مناسبت‌هایی مانند ماه‌های محرم و صفر، ایام فاطمیه، دهه فجر و نوروز برمی‌خوردیم.او ادامه داد: تور کنسرت‌ شهرستان‌ها در رشت، اصفهان، شیراز، اهواز، اراک و چند شهر دیگر ادامه پیدا می‌کند، لابه‌لای همین کنسرت‌ها ۲۴ دی‌ماه در جشنواره فجر نیز اجرا خواهم داشت.این خواننده پاپ درباره قطعات اجرایی در برنامه‌های آینده‌اش، اظهار کرد: در کنسرت‌های شهرستان و جشنواره، معروف‌ترین و محبوب‌ترین آهنگ‌هایم را اجرا خواهم کرد. ممکن است برای این اجراها تیتراژ برنامه «فرمول یک» تلویزیون را نیز که با استقبال زیادی مواجه شد، آماده کنیم. او در پاسخ به این پرسش که در ادامه فعالیت‌هایش تمرکز خود را روی چه چیزی می‌گذارد؟ گفت: من اساسا آدمی هستم که همیشه چند وجه از هنر برایم جذاب بوده است و تمام خودم را صرف موسیقی نکرده‌ام. ما بعد از هفت سال کنسرت‌های‌مان را شروع کردیم و باید آن‌ها را به سرانجام ‌برسانیم. بین مخاطب تهرانی و شهرستانی تفاوت نمی‌گذارم عباسی همچنین اظهار کرد: من تور شهرستان‌ها را برای این برگزار می‌کنم که دلیلی نمی‌بینم بین مخاطب شهرستانی ‌و مخاطب تهرانی تفاوتی قائل شوم و نمی‌خواستم برای تهرانی‌ها بخوانم و برای مخاطبانم در شهرستان‌ نخوانم. پس از آن‌که در حداکثر جاهایی که می‌شد اجرا کردیم، دوباره روی آهنگ‌ها و تولید محتوای اثر تمرکز می‌کنم؛ اما برنامه من این نیست که کلا روی صحنه باشم. این هنرمند افزود: بعد از آن روی آلبوم‌ها، تک آهنگ‌ها، کلیپ‌ها، درس خودم و … متمرکز می‌شوم و سپس احتمال دارد که دوباره تور کنسرت‌ها را شروع کنم که ممکن است در اروپا، آمریکا یا دوباره در شهرستان‌ها برگزار شود؛ اما این موضوع بخش روتین زندگی من نیست. آلبوم جدید پس از نوروز منتشر می‌شود او درباره انتشار آلبوم جدیدش نیز توضیح داد: ما آلبوم را از قبل آماده کرده‌ایم. من تعدادی زیادی آهنگ آماده، از لحاظ محتوایی دارم که از تصمیم تا انتشار آن، یک هفت طول نمی‌کشد. به همین دلیل، جمع کردن آلبوم برایم سخت نبود.عباسی افزود: قرار است بعد از تور کنسرت‌ها در اروپا، آلبوم جدید را ضبط و پس از نوروز آن را منتشر کنم. البته هنوز نامی برای آن مشخص نکرده‌ایم. دیگر بهانه زیرزمینی بودن نداریم خواننده «خوشبختیت آرزومه» با بیان این‌که آلبوم جدیدم از نظر کیفی و محتوایی نسبت به آثار قبلی پربارتر شده است، گفت: ما دیگر بهانه زیرزمینی بودن و کمبود امکانات را نداریم. از طرفی، سن من بالاتر رفته و در کلام و ملودی پخته‌تر شده‌ام.او اضافه کرد: واقعا سعی کرده‌ام با استانداردهای خیلی بالایی این آلبوم را تولید کنم. برای ضبط و صدابرداری آن به اروپا می‌رویم تا به بهترین شکل، آثار را ضبط کنیم، در ارکستر سنگ تمام گذاشتم و امیدوارم با بالاترین استاندارد آن را منتشر کنیم.


منبع: baharnews.ir

خاطره پولاد کیمیایی از ازدواج مجدد پدرش

آخرین ساعات شامگاه چهارشنبه هشتم آذر، برنامه اینترنتی و گفت‌‌و‌گو محور «۳۵» با اجرای فریدون جیرانی و حضور پولاد کیمیایی در دسترس مخاطبان قرار گرفت.ابتدا پولاد کیمیایی درباره حضور خود در فیلم «سرب» گفت: «من در این فیلم تنها نزدیک چهار، پنج سال داشتم و پدرم می‌خواست تا من به عنوان بخشی از خود او به عنوان نوستالژی در این فیلم حضور داشته باشم.»او درباره سفرشان به آلمان توضیح داد: «ما برای شرکت «سرب» در یک فستیوال فیلم به آلمان رفتیم و در آنجا پولی را که برای هزینه‌هایمان برده بودیم دزدیدند. چون آن زمان شرایط زندگی در ایران سخت‌تر بود، مادرم سعی داشت که من در آلمان تحصیل کنم و همان‌جا زندگی کنیم و آثار پدر هم بیرون از ایران تولید شود. عکس آن پدرم خیلی ناسیونالیست‌تر بود و علاقه زیادی برای بازگشت به ایران داشت و این دوری باعث شد که پدرم بازگشت و من و مادرم در آلمان ماندیم.»کیمیایی درباره فیلم «تجارت» گفت: «من در این فیلم نقش خودم را بازی کردم و پدرم این فیلم را ساخت تا ما بازگردیم، زیرا که پدرم اعتقاد داشت گیتی پاشایی در ایران جایگاهی دارد و باید به ایران برویم، درنهایت به ایران آمدیم.»او درباره واکنش خود وقتی فهمید پدرش ازدواج مجدد کرده است، گفت: «من در آلمان بیشتر یادم هست به خانه می‌آمدم و مادرم را می‌دیدم که با تلفن صحبت و گریه می‌کند. بعد هم که به تهران آمدیم فرصتی پیدا نکردم که از اوضاع با خبر شوم و مادرم مریضی‌اش شدید شده بود و من همیشه درکنارش بودم.»کیمیایی درخصوص حضورش به عنوان بازیگر در سینما توضیح داد: «من خیلی به فیلمسازی علاقه داشتم و حضورم به عنوان بازیگر به دلیل علاقه زیاد پدرم به بازیگران بود که من هم به این دلیل بیشتر بازی کردم.»این بازیگر در ادامه خاطره ای از پدرش گفت: «یک بار در ماشین از او پرسیدم که ناموس یعنی چی؟ پدرم که همه فیلم‌هایش با همین موضوع است نمی‌توانست برایم تعریف کند و این شروع ارتباط من با پدرم بود.»او درباره دیالوگ های مسعود کیمیایی اضافه کرد: «متنی است که یک موسیقی و آهنگی دارد و آدم ها از واژه‌هایی استفاده می‌کنند که شاید خیلی آهنگ عامیانه را نداشته باشد و این باعث انتقال بهتر حس فیلم می‌شود.»کیمیایی ادامه داد: «پدر تمرین نداشت و دورخوانی هم نمی‌کردیم، اگر هم نگاتیو می‌رفت او کات می‌داد و اصلاح می‌کرد و آن دوره برای من خیلی جذاب بود. در «قاتل اهلی» این نوع کار پدرم برای آقای پرستویی سخت بود.»بازیگر «گشت ارشاد» درباره فیلم‌های پدرش این چنین گفت: «من دوست دارم فیلم‌های کیمیایی به تدریج به جایی برسند که حتی اگر قرار است آخرین کلام گفته شود، در اوج باشد و بتواند با جوانان هم ارتباط برقرار کند. نمی‌خواهم که او در هر شرایطی فیلم بسازد، من تمام تلاشم را کردم که ارتباطی بین کیمیایی قدیم با جوانان امروز ایجاد شود.»پولاد کیمیایی «گوزن ها» را بهترین فیلم پدرش و «جرم» را بهترین فیلمی دانست که در آن بازی کرده است.او درباره حضورش در سینما این چنین گفت: «من اگر پسر مسعود کیمیایی نبودم الان جایگاه بهتری داشتم و جایزه‌ام را گرفته بودم. من برای این فامیلی خیلی چیزها را به دست آوردم و خیلی چیزها را هم از دست دادم. من اعتقاد دارم که سینما از همه آگاه‌تر است و اگر خوب نباشی معلوم می‌شود.»کیمیایی در پایان هم از فیلم جدید خود که «لکنت» نام دارد گفت و این‌که در مرحله دریافت مجوز ساخت است. او همچنین از خواندش در فیلم «قاتل اهلی» خبر داد و تاکید کرد تصمیم دارد در آینده با تکمیل آهنگ‌هایش آلبومی منتشر کند.


منبع: baharnews.ir

نامه‌ای درباره گورخواب‌ها به اصغر فرهادی

گروه فرهنگی: صادق کرمیار – نویسنده و کارگردان – در واکنش به نامه سرگشاده اصغر فرهادی خطاب به رییس جمهور درباره گورخواب‌ها، یادداشتی نوشت. در متن این نامه که با عنوان «درباره اصغر فرهادی و گورخواب‌ها و با پوزش از مدیران جان برکف و ملحقاتشان» آمده است:آقای فرهادی عزیز چرا بی‌گدار به آب می‌زنید و نسنجیده نامه می‌نویسید؟ شما هنرمند نامداری هستید و می‌دانید که نامه نوشتن شما بی‌تردید در تمامی رسانه‌های داخلی و خارجی پخش می‌شود. گویا سفرهای فرنگی شما باعث شده فراموش کنید که اگر جامعه مدیران و ملحقاتشان در ایران تحت فشار افکار عمومی و به ویژه هنرمندان و مخصوصا هنرمندان مردمی و جهانی ایران قرار گیرند برای حل مشکل و معضلی که خواب از شما ربوده چه راهکارهایی دارند؟کاش قبل از نوشتن نامه به عالی‌ترین مقام اجرایی کشور با من تماس می‌گرفتید و مشورت می‌کردید تا شما را از این کار پرهیز دهم. به هر حال من دو تا پیراهن بیشتر پاره کرده‌ام و می‌دانم این گونه نامه‌ها که احتمالا از روی درد و با هدف اصلاح است، چه نتیجه و سرانجامی دارد. مطمئن باشید برای این مشورت نیز ریالی از شما درخواست نمی‌کردم و کاملا رایگان عاقبت این نامه دردآور (البته برای مدیران نازک نارنجی) را سکانس به سکانس و پلان به پلان برایتان ترسیم می‌کردم.سکانس۱: مخاطب نامه شما، پاسخ متین و البته بدون ذکر نام شما منتشر می‌کند و ناگهان صف خود را تغییر می‌دهد و ابراز همدردی می‌کند. همزمان ملحقات مدیران در حال گریم شدن و دورخوانی فیلمنامه هستند.سکانس۲: ملحقات مدیران وارد صحنه می‌شوند و به شما حمله می‌کنند که چرا جای دیگر تخم می‌گذاری و قدقدش را برای ما می‌آوری.سکانس۳: در یک عملیات ضربتی تمام گورخواب‌ها را با چوب و چماق از بیت المال مسلمین بیرون می‌کنند و به آنی صورت مساله پاک می‌شود.سکانس۴: تفسیرها و یادداشتها در این باره شروع می‌شود تا معلوم شود شما با چه انگیزه‌ای این نامه را نوشته‌اید. این کار تا مخدوش شدن اصل موضوع ادامه دارد. همزمان گزارشگر معلوم الحال هم نامعلوم می‌شود.سکانس۵: گورخوابهای متجاوز به حریم بیت المال در نمازهای یومیه به شما لعنت می‌فرستند و نفرینتان می‌کنند که باعث شدید همین یک تکه قبر هم از آنان دریغ شود.سکانس۶: (نقطه اوج) تلویزیون با گورخوابها مصاحبه می‌کند و آنها از رسیدگی فوری مسئولان تشکر می‌کنند و به شما ناسزا می‌گویند و فیلم‌هایتان را نقد میکنند، گرچه در عمرشان به سینما نرفته‌اند نمی‌دانند فیلم چیست. حتی یکی از آنها در مصاحبه به حال مسئولان گریه می‌کند که اینقدر مظلومانه مورد تهاجم هنرمندان اجنبی پرست قرار گرفته‌اند.سکانس۷: (نقطه اوج تر) هنرمندانی خودساخته در اینستاگرام و تلگرام و تویتر و غیره به شما یادآوری می‌کنند که نباید کاسه داغتر از آش باشی و اگر نوشتن چنین نامه‌ای لازم بود، بی شک ما هنرمندان دردآشناتر باید این نامه را می‌نوشتیم که هیچ فیلمی در اسکار نداریم.سکانس۸: تمام مردان گورخواب و کارتن خواب در عملیات ضربتی بعدی با دریافت قسطی هزینه‌ها وازکتومی می‌شوند و زنانشان نیز عقیم می‌شوند تا مشکل به صورت ریشه‌ای حل شود.سکانس ۹: من نامعلوم می‌شوم و بقیه داستان با پایان باز به آخر می‌رسد تا بیننده هرجور دوست دارد برداشت کند.


منبع: baharnews.ir

بدرقه جان‌بخش کلاه قرمزی به آرامگاه ابدی

صبح سرد زمستانی ۹ دی ماه، خانه سینما (۲ ) میزبان پیکر دنیا فنی‌زاده شد که روز گذشته ۸ دی ماه بر اثر ابتلا به سرطان از دنیا رفت. مراسم در ساعت ۹:۳۰  با اجرای کامران ملکی عضو هیات مدیره خانه سینما آغاز شد. حمید جبلی، ایرج طهماسب، منوچهر شاهسواری (مدیرعامل خانه سینما)،سعید پورصمیمی، فرشته طائرپور، همایون اسعدیان،حبیب رضایی، احمد حامد، علیرضا رضاداد (دبیر جشنواره‌ی فیلم کودک و نوجوان)،محمد حسین لطیفی،مازیار میری، حمید مدرسی،علی قائم مقامی،آزاده پورمختار،ایرج نوذری، حبیب ایل‌بیگی(مدیر اداره نظارت و ارزشیابی)،ستاره اسکندری، مهتاج نجومی،شهرام حقیقت‌دوست، منصور ضابطیان،محسن شاه ابراهیمی،علیرضا تابش (مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی)، عادل بزدوده، حبیب دهقان‌نسب،بهزاد خداویسی،یدالله صمدی و … از حاضران بودند. همسر،فرزندان و مادر دنیا فنی‌زاده نیز از حاضران بودند. در ابتدای مراسم پیام تلفنی فاطمه معتمدآریا (بازیگر سینما و تئاتر) که در رامسر مشغول بازی در فیلم فرمان‌آرا است،پخش شد.                                                                  پیام صوتی فاطمه معتمدآریا فاطمه معتمدآریا در پیامی که به صورت صوتی پخش شد،گفت: برای دنیا از زندگی حرف می‌زنم که در همه لحظات عمرش سرشار از عشق، امید و دوستی و مهربانی بود. برای دنیایی که دوست بچه‌ها و حتی ما بود. برای دنیا باید از زندگی حرف بزنیم، زندگی‌ که پربار، پررنج و کوتاه بود اما هرچه بود، کامل بود. پیام جبلی و طهماسب توسط احسان کرمی قرائت شد سپس پیام مشترک حمید جبلی و ایرج طهماسب توسط احسان کرمی قرائت شد،پیامی که روز گذشته رسانه‌ای شده بود. در متن این پیام آمده است،«روزی که خداوند مهربان انسان نازنینی به نام دنیا فنی زاده را سر راه ما قرار داد، تا با همکاری او عروسکی دوست داشتنی و شیرین خلق شود، فکر نمی‌کردیم به این زودی او را از دست بدهیم. اما از آن جا که مالک اصلی انسان، خداوند مهربان است، اشک‌های خود را پاک می‌کنیم و به این اندوهِ بزرگ تسلیم می‌شویم. دنیا فنی‌زاده روش فرشته‌ها را در پیش گرفت. شریف و نجیب، با مهارتی مثال زدنی در حرفه و شغلِ خود و بی‌هیچ چشم داشتی کار کرد. پشت عروسک‌ها خود را پنهان کرد تا به ما آموزش دهد که می‌توان کار خوب انجام داد و دیده نشد. عشق عجیبی به کودکان و دنیای آن‌ها داشت و همواره لبخند کودکان او را شاداب می‌کرد. شاید هیچ کودکی او را نشناسد، اما تاثیر او بر کودکان تا مدت‌ها باقی خواهد ماند. دنیا فنی زاده، فرزند پرویز فنی زاده همچون پدرش هنرمند، انسان و مهربان بود. هرچه درباره‌اش بگوییم بر میزان اشک‌های خود افزوده‌ایم. روانش شاد و یادش همواره گرامی باد. روح بزرگ و زیبای او قرین رحمت خداوند باشد.» حمید جبلی و ایرج طهماسب در مراسم حاضر بودند اما پیام‌شان قرائت شد.                                 طائرپور: “دنیا” همه بهانه‌ها را برای غمگین بودن داشت اما غمگین زندگی نکرد در ادامه‌ی مراسم بدرقه‌ی پیکر دنیا فنی‌زاده، فرشته طائرپور تهیه‌کننده سینما در سخنانی گفت: اگر دردها و رنج‌ها رو از عمر ۴۰ ساله “دنیا فنی‌زاده” کم کنیم، به چیزی حدود ۱۵ تا ۲۰ سال می‌رسیم. “دنیا” با همین سن وسال از بین می‌رود یعنی یک جوان ۲۰ ساله که خوب زندگی کرد در حالی که همه بهانه‌ها را برای غمگین بودن داشت ولی غمگین زندگی نکرد و همه دلایل را برای نشستن داشت اما هیچ لحظه‌ای از کوشش دست برنداشت. او افزود: هیچ کس دنیا را بدون خنده ندید حتی در لحظه‌های که درد داشت و حالش را می‌پرسیدی با لبخند خدا را شکر می‌کرد.امیدوارم پسرانش، این راه و رسم او را حفظ کنند و همسرش که از این پس مسئولیت سنگینی دارد. این هنرمند با بیان این‌که دوستان دنیا فنی‌زاده در سینمای کودک هم باید در راه هدفی که دنیا به آن باور داشت و در آن راه قدم برمی‌داشت، تلاش کنند. طائرپور با اشاره به دوستی میان معتمد آریا، مرضیه محبوب و دنیا فنی زاده و نیز دوستان صمیمی دیگرش گفت: آنها درس دوستی را خیلی خوب پس دادند و در تمام ماه‌ها و سال‌ها که بیماری به جان “دنیا” چنگ انداخت، کنارش بودند. او خطاب به ایرج طهماسب و حمید جبلی گفت: تمام این حلقه‌ای که برای بچه‌ها کار می‌کنند، خوب می‌دانند که جای خالی “دنیا” فقط با رفتار کردن شبیه “دنیا” پُر می‌شود. این پیکر که اینجا آرمیده دیگر از درد و رنج رها شده و من یقین دارم روحش بین ما است و دوست دارد به زندگی فکر کنیم و علاوه بر دعا و صلوات به احترام زندگی و شادی که او دوستش داشت دست بزنیم و او را با شادی بدرقه کنیم. فرشته طائرپور پس از کف زدن حاضران در حیاط خانه سینما بیان کرد: خدا همه ما را بیامرزد که مثل “دنیا” شاد کردن و شاد زندگی کردن را همراه داشته باشیم و امیدوارم این اول آرامش دنیا و شادی لایزال او و آخر غم همه شما باشد.                                               تاثر شدید مرضیه محبوب / “دنیا” قرارمان را بهم زدی  در ادامه مرضیه محبوب از دوستان، همکاران دنیا فنی‌زاده در سخنانی گفت: “دنیا” با همه‌ی بی‌مهری‌ها و نادیده گرفتن‌ها عاشقانه کار کرد. من و او، پشت آن دکورهای عروسک‌ها با هم زندگی کردیم درباره همه چیز حرف زدیم، اشک ریختیم، خندیدیم و حتی بچه‌هایمان را آنجا بزرگ کردیم. او با اشاره به صحبت‌هایی که میان خود و دنیا فنی‌زاده درباره اینکه کدام یک زودتر می‌میرند، رد و بدل شد، افزود: او به من می‌گفت وقتی من مُردم باید در چنین جایگاهی بیایی و درباره‌ام صحبت کنی اما من هم می‌گفتم، روی من حساب نکن من آن بالا نمی‌روم. می‌گفتم “دنیا” من از تو بزرگ‌ترم، تو می‌روی آن بالا و این حرفها را می‌زنی یعنی باید بروی و مجبوری. محبوب در حالی که در این بخش از صحبت‌های خود به شدت گریه می‌کرد ادامه داد:”دنیا” قرارمان را به هم زدی. من  قبل از برنامه‌ی «کلاه قرمزی» وقتی تنها هستم با عروسک‌ها خیلی حرف می‌زنم، حالا نمی‌دانم به «کلاه قرمزی» چه بگویم؟! بگویم که «دنیا» کجاست!                                                                  درسی که از دنیا فنی‌زاده گرفتم  سپس شادی پورمهری از دوستان دنیا فنی‌زاده در سخنانی کوتاه به خاطره‌ای از ده سال قبل و زمانی که دنیا فنی‌زاده جراحی داشت اشاره کرد و گفت: آن سال وقتی در کلینیک، بهوش آمد خندید و گفت؛ دیدی که بهوش آمدم، تو می‌میری و من هنوز بالا سر تو می‌مانم و من باور نمی‌کردم در آن شرایط او آن طور شوخ طبعی داشته باشد. او افزود: اگر از “دنیا” یک درس گرفته باشم، همین به سخره گرفتن مرگ و بی‌اعتنایی به نادیده‌گرفتن‌ها است. در بخشی دیگر از این مراسم بدرقه‌ی پیکر دنیا فنی‌زاده، کامران ملکی با اشاره به این که آبتین سهامی (همسر دنیا فنی زاده) نمی‌تواند صحبت کند و از او به خاطر بودن کنار «دنیا» تشکر می‌کنیم.                              ایرج نوذری خطاب به فرزندان دنیا فنی‌زاده؛ سرتان را بالا نگه دارید! او سپس از ایرج نوذری به عنوان دوست صمیمی‌ این خانواده دعوت کرد تا صحبت کند. نوذری در سخنانی مطرح کرد: او بیش از یازده سال جنگید و مرگ را مسخره می‌کرد و کسی حتی باور نمی‌کرد او بیمار باشد. دنیا به معنای واقعی، خود عشق بود. این هنرمند خطاب به پسران دنیا فنی زاده که در مراسم حاضر بودند، گفت: سرتان را بالا نگه دارید! با افتخار هم بالا نگه دارید، چون مادری داشتید که هم مرد بود و هم زن. غم سنگینی است اما بدانید که او نمرده است. نوذری همچنین اضافه کرد: آبتین اگر بزرگترین گناه جهان را مرتکب شده باشد، حتما با عاشقانه رفتار کردنش در این مدت پاک شده است. با این حال خوب است به قول پدرم (منوچهر نوذری) ذلیل‌پرست و مرده‌پرست نباشیم و تا وقتی هستیم در کنار هم باشیم.                            یک درخواست از طهماسب و جبلی؛«کلاه قرمزی را از ما نگیرید» در ادامه محمد نظری یکی دیگر از نزدیکان دنیا فنی‌زاده پس از حضور در جایگاه سخنرانی از ایرج طهماسب و جبلی خواهش کرد که «کلاه قرمزی را از ما نگیرد که هربار کلاه قرمزی را می‌بینیم، به یاد او باشیم».                     مدیرعامل خانه سینما: به عشق یکی از پنهان‌ترین، هنرمندان سینمای کودک جمع شده‌ایم در بخش دیگری از مراسم بدرقه‌ی فنی‌زاده؛ منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما با بیان اینکه «دنیای عزیز امیدوارم که از این پس یاد تو از خاطر دوستانت نرود که چنین هم نخواهد شد»، ادامه داد: از اینجایی که ایستاده‌ام و نگاه می‌کنم جمعیتی را می‌بینم که به عشق یکی از پنهان‌ترین هنرمندان سینمای کودک ایران جمع شده‌اند، به همین دلیل از هم سپاسگزاری می‌کنم که به سینمای ایران ارج می‌نهید  و “دنیا” را به عنوان یکی از هنرمندان خوب و دلپذیر سینمای ایران بدرقه می‌کنید. او افزود: این جمع و حتی آنهایی که نیستند با عشقی که در دل دارند برای سینمای ایران کار می‌کنند و اینجا به بهانه‌ی دنیا فنی ‌زاده  می‌خواهم، سپاسگزار بانوان و خواهرانم در سینمای ایران باشم، آنهایی که کمتر دیده می‌شوند و آنهایی که پایه‌های سینما هستند. وی ادامه داد:‌ امروز را  به بهانه‌ی دنیا فنی‌زاده به بانوان سینمای ایران تقدیم کنیم و به یاد داشته باشیم که این جمع، آینده سینمای کودک را خواهد ساخت. شاهسواری خاطرنشان کرد: همه‌ی شما برای حیثیت جمعی سینمای ایران به این محل آمده‌اید و خودتان هم بخشی از این حیثیت هستید و به یاد داشته باشید که سال‌ها بعد این عکس‌ها و حرف‌های این مراسم برای دیگرانی که جانشین حتما بهتری از ما هستند باقی می‌ماند. مدیرعامل خانه سینما همچنین گفت: نمی‌دانم چقدر از بغض‌ها و دردهای پنهان سینما را می ‌توان در اینجا گفت اما در این حد بگویم که سینمای ایران مسلط و پایدار است. و این تسلط و پایداری را به یمن هنرمندانی دارد که با جان و دل کار کرده و کار می‌کنند از پرویز فنی‌زاده تا دنیا فنی‌زاده.                          درخواست عادل بزدوده؛ جایگاه عروسکی‌ها در خانه سینما مشخص شود در بخش پایانی این مراسم، عادل بزدوده با بیان اینکه در چند وقت گذشته حادثه عجیبی در خانواده‌اش رخ داده و بعد از دست دادن یکی از بازیگران بزرگ ایران، پدرش را از دست داده و حال در تشییع دنیا فنی‌زاده  است، بیان کرد: آن دو بزرگواری که پیش از این از دست دادیم به هر حال سن و سالی داشتند و می‌شد به نحوی تحمل کرد اما وقتی راجع به دنیا می‌خواهم، حرف بزنم کمی سنگین است چون قرار بر این است که روزگار به شکلی باشد که بزرگ‌ترها بروند و کوچک‌ترها درباره آنها حرف بزنند. او گفت: این نازنینی که می‌خواهیم او را تشییع کنیم، حدود سال ۵۴ همراه با پدرش به کانون پرورش فکری می‌رود و تمام کارهای آنجا را می‌دید و بعدها که بنابه خواست یکی از بهترین مدیران بعد از انقلاب کانون یعنی کامبیز صمیمی‌مفخم بنا شد، گروه‌هایی را تشکیل دهیم از دنیا فنی‌زاده برای کار دعوت کردم. عادل بزوده در پایان به عنوان نماینده‌ای از صنف عروسکی‌های تئاتر درخواست کرد که جایگاه این گروه از هنرمندان نیز در خانه سینما مشخص شود. به گزارش ایسنا، کامران ملکی در بخشی از این مراسم به دفن پیکر دنیا فنی‌زاده در مزار مهین بزرگی اشاره و اظهار کرد:خانواده این هنرمند به دلیل علاقه‌ای که مهین بزرگی به دنیا فنی‌زاده داشت، این مسئله را پذیرفتند و چقدر این اتفاق به ما آرامش داد که مادربزرگ صدای سینمای ایران، آغوش خود را برای دنیا باز می‌کند. سپس پیکر دنیا فنی‌زاده برای خاکسپاری به قطعه هنرمندان بدرقه شد.  همچنین اعلام شد که مراسم ختم دنیا فنی‌زاده روز شنبه یازدهم دی‌ماه در مسجد الرضا(ع) واقع در میدان نیلوفر از ساعت ۱۲ تا ۱۳:۳۰ برگزار می‌شود. دنیا فنی‌زاده، متولد ۱۳۴۶ فرزند پرویز فنی‌زاده (بازیگر) بود. از او چندی قبل در گفت‌وگویی، پرسیده بودند که “اگر کلاه‌قرمزی باشد و شما نباشید”، گفته بود: «دو جور نبودن هست. این‌ که من کلا نباشم که این را فقط خدا می‌داند یا این‌ که من دیگر عروسک‌گردانش نباشم. غم‌انگیز است. نه این‌ که تازه با این مسئله روبه‌رو شده باشم. قبلا هم به آن فکر کرده‌ام. اگر روزی گروهم که با آنها کار می‌کنم صلاح بدانند که کنار کلاه‌قرمزی نباشم، قبول می‌کنم. فقط یک خواهش از آنها دارم: این‌ که اجازه دهند در کار باقی بمانم، حتی اگر قرار نباشد عروسک‌گردانی کنم.» دنیا فنی‌زاده که متولد ۲۰ آبان ۱۳۴۶ است، فعالیت هنری‌اش را در سال  ۱۳۶۴ با عروسک‌گردانی برنامه «چتر»  آغاز کرده است و در سال ۱۳۶۹ با عروسک‌گردانی فیلم سینمایی «گربه آوازخوان» در سینما ادامه داده است. او عروسک‌گردان فیلم‌های سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «کلاه قرمزی و سروناز»، «نخودی»، «کلاه قرمزی و بچه‌ننه»، مجموعه‌های تلویزیونی «زاغچه کنجکاو»، «هادی و هدی»، «بزبز قندی»، «اتل متل»، «صندوق پست»، «قصه‌های خاله عنکبوت»، «جقجقه و فرفره»، «جینگیل و فینگیل»، «قصه‌های خاله قورباغه»، «روباه و خروس»، «دارا و سارا»، «رفوزه»، «قصه‌های آتقی»، «قصه‌های هاجر»، «موش نمکی»، «خانه گلپرانیا»، «شنگول و منگول»، «عطر و گلاب بپاشید» و «کلاه قرمزی» را در کارنامه هنری‌اش دارد. این خبر از آغاز مراسم تا دقایقی پس از پایان مراسم بروز رسانی شد.


منبع: baharnews.ir

پوران فرخزاد صبح امروز درگذشت

پوران فرخزاد ساعت هشت صبح امروز – پنجشنبه – دار فانی را وداع گفت. روز گذشته تیم پزشکی معالج پوران فرخ‌زاد، وضعیت و حال عمومی او را نسبت به روزهای پیش وخیم‌تر و سطح هوشیاری‌اش را پایین‌تر اعلام کرده بودند. این شاعر، نویسنده و پژوهشگر چند روزی بود که در بخش مراقب‌های ویژه بیمارستان در وضعیت کما به سر می‌برد. پوران، خواهر بزرگ فروغ فرخزاد (شاعر نامی) و فریدون فرخ‌زاد (خواننده موسیقی و مجری برنامه های تلویزیونی پیش از انقلاب) بود. گفتنی اینکه روز گذشته سالگرد تولد فروغ فرخزاد بود.پوران فرخ‌زاد متولد بهمن‌ماه سال ۱۳۱۲ است و از جمله آثار او به «زن از کتیبه تا تاریخ» (دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان در دو جلد)، «اوهام سرخ شقایق» (گزیده‌ای از اشعار زنان جهان)، «نیمه‌های ناتمام؛ سیری در شعر زنان از رابعه تا فروغ»، «زن شبانه موعود» (نشان زن در آثار سهراب سپهری)، «کسی که مثل هیچ‌کس نیست» درباره فروغ فرخزاد، مجموعه شعر «خوشبختی در خوردن سیب‌های سرخ»، مجموعه داستان «دیداری در پاییز»، مجموعه‌ رباعی «جنگ مشوش»، داستان‌های بلند «در پس آینه» و «آتش و باد»، رمان «در انتهای آتش و آیینه‌» و فرهنگ «کارنمای زنان کارای ایران از دیروز تا امروز» می‌توان اشاره کرد. پوریا سوری، شاعر و از دوستان خانوادگی پوران فرخزاد اعلام کرد که برنامه‌های مراسم تشییع و تدقین و نیز ترحیم او متعاقبا ازسوی خانواده اعلام خواهد شد.


منبع: baharnews.ir

پوران خیلی دلتنگ فروغ بود

امید پورعزیزآخ که این فرخزادها چقدر داغ بر دل این مردم ایران گذاشتند. فروغ انگار دلت خیلی تنگ خواهرت بود، نکند در آن دنیا مهمانی خانوادگی راه انداخته‌اید و شاید فریدون با آن روحیه شوخ و شنگش از دو خواهر دلبری می‌کند. پوران شاید تو  هم حق داشتی بیش از این جای خالی آن دو پاره تنت را تاب نیاوری. ولی مردم ایران همیشه در خاطراتشان، در احساسات شان و در تبلور رشد و ترقی خویش نقش مؤثر خانواده خوش ذوق و بی ادعای شما را ارج خواهند نهاد و در دل‌هاشان شما را خواهند ستود. پر کشیدن روح پوران دوست داشتنی، جای خالی این یادگار نازنین در فضای فرهنگی و هنری سرزمین مان بر مردم ایران تسلیت باد.


منبع: baharnews.ir

روایت «حسین زمان» پس از لغو برنامه‌اش

گروه هنری: حسین زمان، خواننده موسیقی پاپ در یادداشتی تلگرامی نوشت: چندی قبل از طرف خانه ترانه با من تماس گرفتند و خواستند تا در نشست ادبی آن خانه با حضور جمعی از ترانه سرایان و هنرمندان شرکت نموده و چند قطعه اجرا نمایم. اولین پیامی که به ایشان دادم این بود که حتما از مجوز من مطمئن شوید تا دچار مشکل نشوید. فردای همان روز به من اطلاع دادند که مجوز های لازم برای اجرا گرفته شده که البته من با تردید باور کردم. بلافاصله به مسوول گروه ارکسترم گفتم گروه را آماده کند و برای اینکه به مشکل نخوریم سریعا اقدامات سفرم از کیش به تهران را انجام دادم.وقتی انتشار پوستر خانه ترانه که در آن از من به عنوان خواننده مهمان یاد شده بود را دیدم دیگر کمی مطمئن شدم که اشکالی در کار نیست تا اینکه بیست و چهار ساعت بعد از انتشار پوستر تلفنی به من خبر دادند که با خانه ترانه تماس گرفته شده و حضور من را در برنامه منع کرده اند و بلافاصله نیز پوستر قبلی با پوستر جدید که نامی از من در آن نبود جایگزین شد و روی صفحه تلگرام خانه ترانه قرار گرفت.البته این برخورد قابل پیش بینی بود و من این احتمال را میدادم. چیزی که امثال من را می رنجاند برخورد عوامل زورگوی فراقانونی نیست که از ایشان جز این انتظار نمی رود ولی اینکه مسوولین خانه ترانه که من میهمانشان بودم نه برای عذر خواهی بلکه تنها برای همدلی هیچ تماسی نگیرند و کمترین توضیحی برای مخاطبین ندهند ناامید کننده است. وقتی خود با خود چنین رفتار می کنیم نباید انتظار داشته باشیم که احترام و حقوقمان پاس داشته شود. قطعا یک همدلی ساده جایگاهتان را به خطر نمی انداخت. ما ز یاران چشم یاری داشتیم، خود غلط بود آن چه می‌پنداشتیم.


منبع: baharnews.ir

وخیم‌تر شدن حال پوران فرخ‌زاد

این شاعر، نویسنده و پژوهشگر چند روزی است در بخش مراقب‌های ویژه بیمارستان در وضعیت کما به سر می‌برد.خانواده پوران فرخ‌زاد از هم‌میهنان، دوستداران و علاقه‌مندان به این چهره فرهنگی درخواست کرده‌اند تا برای بهبود حال او دعا کنند.پوران فرخ‌زاد متولد بهمن‌ماه سال ۱۳۱۲ است و از جمله آثار او به «زن از کتیبه تا تاریخ» (دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان در دو جلد)، «اوهام سرخ شقایق» (گزیده‌ای از اشعار زنان جهان)، «نیمه‌های ناتمام؛ سیری در شعر زنان از رابعه تا فروغ»، «زن شبانه موعود» (نشان زن در آثار سهراب سپهری)، «کسی که مثل هیچ‌کس نیست» درباره فروغ فرخزاد، مجموعه شعر «خوشبختی در خوردن سیب‌های سرخ»، مجموعه داستان «دیداری در پاییز»، مجموعه‌ رباعی «جنگ مشوش»، داستان‌های بلند «در پس آینه» و «آتش و باد»، رمان «در انتهای آتش و آیینه‌» و فرهنگ «کارنمای زنان کارای ایران از دیروز تا امروز» می‌توان اشاره کرد.


منبع: baharnews.ir

فنی‌زاده‌تحمل جدایی‌ازکلاه‌قرمزی را‌نداشت

دنیا فنی‌زاده در روزهایی «کلاه قرمزی» و دوستانش را ترک کرد که ساخت این مجموعه برای تلویزیون به شدت جدی شده بود و پیش‌بینی می‌شد نوروز ۹۶، پس از سال‌ها، «کلاه‌قرمزی» بدون حاشیه به روی آنتن بیاید، اما رفتن فنی‌زاده، هم «کلاه قرمزی» را به اصطلاح بی‌مادر کرد و هم دیگر هنرمندان این مجموعه که سال‌ها در کنار هم ساعت‌ها برای شادی مردم تلاش می‌کردند را به غم بزرگی نشاند.فنی‌زاده «کلاه قرمزی» را پسر بزرگ خودش می‌دانست و به طنز می‌گفت، مابقی فرزندان من از او کوچک‌تر هستند.او همین دو ماه قبل بود که در تماسی تلفنی با برنامه «حالا خورشید»، رضا رشیدپور از درگیری با بیماری سرطان گفت و در ادامه میزان علاقه‌اش به «کلاه قرمزی» را با جملاتی کوتاه توصیف کرد. از گفته‌های این هنرمند چنین برمی‌آمد که ۱۰ سال است درگیر این بیماری است و از حدود دو ، سه سال قبل وضعیتش سخت‌تر شده است.فنی‌زاده خود گفته بود که دست راستش لمس شده است و سال گذشته هم با دست چپ عروسک‌گردانی کرده است.او تا جایی که می‌توانست دوست نداشت عروسکش را به کسی بدهد و تاکید داشت که اصلا اینگونه نیست که عروسک‌گردانی باعث این بیماری شده باشد و هیچ ارتباط علمی هم بین این دو، وجود ندارد. فنی‌زاده می‌گفت: فکر می‌کنم عروسک‌گردان‌هایی که مثل من عروسکشان را دوست داشته باشند وجود دارند اما دوری از «کلاه قرمزی» واقعا مرا ناراحت می‌کند و حتی لحظه‌ای که مرا از کلاه قرمزی جدا کنند، حالم آنقدر بد می‌شود که باید مرا با برانکارد ببرند. می‌دانم که آقای طهماسب و جبلی هم بسیار دوستش دارند ولی آنها می‌توانند خود را کنترل کنند در حالی که من نمی‌توانم.


منبع: baharnews.ir

«کلنل» در تفلیس رونمایی شد

ماجرای صدور مجوز این کتاب در ایران خود داستانی کم از «کلیدر» ندارد و بعد از گذشت چند سال و هزار فراز و نشیب، هیچ معلوم نیست این کتاب کی به زبان مادری نویسنده‌اش منتشر خواهد شد. در این وضعیت اما ایسنا خبر داد که این رمان همزمان با سال نو میلادی در تفلیس منتشر و رونمایی شده است. دولت‌آبادی که نگارش این کتاب را جزو سخت‌ترین پروژه‌های خود می‌داند، درباره چشم‌انداز خود برای انتشار این رمان در ایران به «اعتماد» می‌گوید: «امیدوارم وزیر جدید فرهنگ و ارشاد همراهی کنند و این رمان با توجه به طرح مشخص حقوق شهروندی و آزادی بیان، بعد از سی و یک سال، توفیق انتشار پیدا کند.» نویسنده موی سپید کرده به سال‌های دور و درازی اشاره می‌کند که این رمان در انتظار اجازه انتشار بوده است: «نگارش این کتاب سال ۶۴ به پایان رسید و امیدوارم مجموعه شرایط کشور اجازه دهد این رمان به دست خوانندگان ایرانی هم برسد و فقط سهم خوانندگان دیگر کشورها نباشد.» او برای چاپ این کتاب از هیچ کوششی فروگذار نکرد. با وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی در دو دولت محمود احمدی‌نژاد و حسن روحانی به گفت‌وگو نشست اما هیچ یک از این تلاش‌ها به نتیجه‌ای نرسید و در حالی که «کلنل» به بیشتر زبان‌های دنیا همچون انگلیسی، نروژی، اسپانیایی، ایتالیایی و حتی عبری ترجمه و منتشر شده است، هنوز خبری از انتشار آن در سرزمین مادری‌اش نیست. جالب است که بعضی از آن ترجمه‌ها نامزد چند جایزه ادبی هم شده‌اند. تابستان امسال دولت‌آبادی سفری به گرجستان داشت و در این سفر موضوع انتشار این کتاب به گرجی مطرح شد. مترجم کتاب، این اثر را از روی نسخه اصلی ترجمه کرده است و به گفته دولت‌آبادی، این ترجمه، هیچ ارتباطی به نسخه جعلی آن ندارد. هرچند او خود نتوانست به دلیل شرایط جوی در فصل زمستان، در مراسم رونمایی از کتابش در تفلیس حضور داشته باشد. دولت‌آبادی پیش از این در گفت‌وگویی با «اعتماد» از دشواری‌های نوشتن این رمان سخن گفته بود؛ رمانی که انرژی و توان زیادی از او گرفته بود به طوری که نویسنده «روزگار سپری شده مردمان سالخورده» گفته بود: «می‌دانید آن کتاب یعنی چه؟! ذره ذره همه رنج‌های بشری من در مدت دو سال! برای نوشتن آن دویست، سیصد صفحه کتاب دو سال در آن حالت ماندم.  در آن فضا دو سال ماندن، جنون می‌آورد. بعدا فکر می‌کنید با این وضعیت دیگر دل و دست آدم به کار می‌رود؟! با این حال من منتظر شدم… از من خواستند شلوغ نکنم تا مشکل مجوز حل شود. من هم که اهل شلوغ کردن نیستم اما خبری نشد.» حالا اما به مناسبت سال نو میلادی این رمان در تفلیس رونمایی شده است تا مردم گرجی زبان هم سهمی از آن داشته باشند. نمایندگانی از وزارت فرهنگ گرجستان در کنار تعدادی از ایران‌شناسان، استادان دانشگاه و دانشجویان و علاقه‌مندان به زبان فارسی و اعضایی از انجمن مبلغ فرهنگ مشرق زمین گرد هم آمدند تا در مراسم رونمایی از این رمان شرکت کنند. در این مراسم که در دانشگاه دولتی تفلیس «باشگاه شرقی» برگزار شد، نماینده مرکز ملی کتاب گرجستان وابسته به وزارت فرهنگ هم حضور داشته است. «تامار لبانیدزه» ناشر کتاب و مدیر نشر «دیوگه نه» و «تِئا شورجایا» مترجم کتاب درباره نویسنده و رمانش صحبت کرده‌اند. به جز اینها در بخش پایانی نیز چند نفر از استادان حاضر درباره رمان «کلنل» و مترجم کتاب سخن گفته‌اند. ترجمه گرجی «کلنل» در نمایشگاه کتاب تفلیس که به مناسبت فرارسیدن سال نو میلادی در کتابخانه ملی گرجستان برپا شده، عرضه شده است. در شرایطی که هیچ یک از هموطنان فارسی‌زبان دولت‌آبادی فرصت خواندن این رمان را پیدا نکرده‌اند، مترجم کتاب می‌گوید: «باعث خوشحالی است که رونمایی این کتاب نشان داد برداشت آن افرادی که کتاب را خوانده بودند، با هدف نویسنده یعنی نشان دادن تجربه بشری، تطبیق می‌کند.» ظاهرا اگر هموطنان ایرانی دولت‌آبادی خواستار خواندن این رمان باشند، باید آن را به یکی از همین زبان‌ها بخوانند. در گرماگرم رایزنی‌های دولت‌آبادی برای حل مشکلات انتشار این رمان، نسخه‌ای از آن در ایران به صورت غیرمجاز به چاپ رسید که خود دولت‌آبادی اعلام کرد جعلی است و از خوانندگانش خواست آن نسخه را کنار بگذارند. او بعدتر اما شکایت هم کرد اما درباره بی‌نتیجه ماندن این شکایت گفت: «یک سال حبس برای طرف معین کرده‌اند اما وکیلم می‌گوید او را از کجا پیدا کنم؟!» با وجود تمام این فراز و نشیب‌ها، زندگی «کلنل» در خارج از مرزهای کشور در جریان است و دولت‌آبادی خبر می‌دهد که قرار است همین اثر تا پایان سال به زبان ترکی نیز ترجمه و منتشر شود. اما تنها «کلنل» نیست که به دیگر زبان‌ها در حال ترجمه است که رمان قدیمی‌تر او «کلیدر» نیز همچنان به زبان‌های گوناگون برگردانده می‌شود. در حال حاضر نیز ناشری از سوییس با دولت‌آبادی در حال رایزنی است تا این رمان که طولانی‌ترین رمان آقای نویسنده است، به زبان آلمانی نیز منتشر شود.


منبع: baharnews.ir

ژاپنی‌ها​به دنبال​مرهمِ​زخم‌های​تخت‌جمشید

خبرگزاری «کیودو» در گزارش ویژه‌ای نوشت: با مشاهده ترک‌هایی در بخش‌های شرقی و جنوبی محوطه تاریخی و ارزشمند تخت جمشید که به سبب تغییرات آب و هوایی شکل گرفته،  باستان‌شناسان در پی همکاری‌های بین‌المللی به‌ویژه بهره‌گیری از تخصص فنی ژاپنی‌ها برای مرمت و حفظ بقایای پایتخت باستانی هخامنشیان هستند. متخصصان اعلام کرده‌اند از مشاهده این ترک‌ها که عمدتا به سبب خشکسالی‌ و استفاده بیش از حد از منابع آبی زیرزمینی ایجاد شده شگفت‌زده شده‌اند؛ ترک‌هایی که اگر به آن‌ها توجه نشود، می‌تواند به خطری بزرگ برای این بنای تاریخی بر اثر نشست زمین ایجاد کند. «علی احمدی»، متخصص باستان‌شناسی محوطه پرسپولیس در این‌باره به «کیودو» می‌گوید: حدود پنج سال پیش، زمانیکه طبق روال عادی مشغول بررسی محوطه بودم، از مشاهده ترک‌هایی در ۱۵۰ متری جنوب محوطه شوکه شدم. تخت جمشید یا پرسپولیس در سال ۱۹۷۹ به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید، شهری که به عنوان پایتخت امپراطوری هخامنشی در سال ۵۱۸ قبل از میلاد توسط داریوش بنا نهاده شد و اکنون در شهرستان مردوشت در ۴۰ کیلومتری شمال شرق شیراز قرار دارد. «مسعود منفرد»، مدیرکل محوطه باستانی تخت جمشید از دعوت از محققان ژاپنی برای کمک به حفاظت از پرسپولیس خبر داده و اضافه کرده که دانشمندان می‌توانند با مشاوره و فراهم کردن فن‌آوری و تجهیزات آزمایشگاهی به حفاظت بهتر از این بقایای تاریخی کمک کنند. وی همچنین نسبت به انجام تحقیقات مشترک با دانشگاه‌ها، زمین‌شناسان و باستان‌شناسان ژاپنی در جهت حفظ این محوطه تاریخی ابراز علاقه کرد. «علی‌رضا اصغری»، استاد هنر دانشگاه شیراز که بیش از ۲۰ سال بر روی تخت جمشید کار کرده است نیز در این باره گفت: در حالیکه از کمک‌های مالی استقبال می‌شود، اما این تنها کافی نیست و آنچه ما در پی‌اش هستیم، دانش ژاپنی‌ها در حفاظت از آثار تاریخی است. ژاپن پیش از این نیز به بازسازی شهر تاریخی بم پس از زلزله سال ۲۰۰۳ در جنوب ایران کمک کرد و ۱.۳ میلیون دلار برای کمک به مرمت و حفظ بقایای ارگ بم اختصاص داد. ضمن این که در سال ۲۰۰۵ نیز دانشگاه “سیاتما”ی ژاپن تحقیقی را برای حفاظت از محوطه باستانی چغازنبیل انجام داد. در سال ۲۰۱۲ و پیش از ظهور ترک‌ها بر بدنه تخت جمشید، «عزت‌الله رئیسی»، استاد زمین‌شناسی و آب‌شناسی دانشگاه شیراز نیز به مقامات محلی نسبت به احتمال زیاد فرونشست زمین در تخت جمشید هشدار داده بود. رئیسی در این‌باره اظهار می‌کند: تغییرات فصلی موجب بروز خشکسالی در مرودشت و استفاده بیش از حد از منابع آب شده است. اگر بتوانیم مصرف منابع زیرزمینی را کنترل کنیم، می‌توانیم جلوی پیشرفت ترک‌ها را بگیریم. وی ادامه می‌دهد: این ترک‌ها می‌تواند موجب فرونشست دشت‌های پایین تخت‌جمشید و تخریب شهر پارسه و بخش‌هایی از گورستان شامل کعبه زرتشت شود. «کیودو» در ادامه نوشته است: با این وجود، تلاش‌ها برای محافظت از محوطه تخت‌جمشید و سیاست‌های مدیریت مصرف آب در منطقه و اطراف آن چندان به مذاق کشاورزان و مقامات محلی خوش نمی‌آید. ۲۸۹ روستا با مجموع جمعیت بیش از ۱۵۵ هزار نفر در اطراف محوطه تخت جمشید قرار دارند که کار عمده ساکنان آن کشاورزی محصولاتی چون برنج و گندم است که نیازمند مقادیر زیادی منابع آبی است. از میان ۱۶ هزار حلقه چاه منطقه نیز ۸ هزار حلقه به صورت غیرقانونی توسط کشاورزان مرودشت حفر شده‌اند. یکی از کشاورزان منطقه به نام «ذبیح‌الله» که یک مزرعه در همسایگی تخت جمشید دارد اظهار می‌کند: کمبود آب به سبب خشکسالی، کشاورزان را ناگزیر به حفر غیرقانونی چاه کرده است. کشاورزی تنها کاری است که ما بلدیم. ما عاشق تخت جمشید هستیم، اما نه بیشتر از جان‌مان. ما برای کارمان به آب نیاز داریم و به همین دلیل چاه‌های غیرقانونی حفر می‌کنیم. با توسعه قابل ملاحظه‌ مناطق اطراف تخت‌جمشید در دو دهه اخیر، جمعیت این منطقه نیز افزایش یافته است و مناطق روستایی به محل فعالیت‌های صنعتی تبدیل شده است. این تغییرات موجب مصرف غیرقابل کنترل منابع آب و انرژی شده است که تهدیدی جدی در مقابل تلاش‌ها برای حفظ تخت جمشید است. دولت ایران نظارت و کنترل چاه‌ها و سطح آب‌های زیرزمینی در مناطق اطراف تخت جمشید را آغاز کرده، اما ظاهرا این موضوع نتوانسته ساکنین این مناطق را نسبت به مصرف کمتر آب متقاعد کند. مدیرکل محوطه تاریخی تخت جمشید با اشاره به اهمیت فرهنگی این منطقه، نسبت به تشویق مردم به روی آوردن به فعالیت‌های گردشگری به جای کشاورزی چون فراهم آوردن سکونتگاه یا وسیله حمل و نقل برای گردشگران تأکید کرد. این امیدواری می‌رود دولت ایران و سازمان یونسکو پروژه‌های آموزشی و فرهنگی برای تغییر سبک زندگی کشاورزان اجرا کنند تا در نهایت مسیر برای محافظت از تخت‌جمشید هموار شود. در این راه می‌توان از پروژه مشترک ایران، ژاپن و یونسکو برای نجات دریاچه ارومیه در شمال غرب ایران به عنوان مدل استفاده کرد. بر اساس آمارهای گردشگری، در سال ۲۰۱۵ بیش از یک میلیون گردشگر از تخت جمشید دیدن کردند. در ماه می امسال نیز  ۱۶ هزار گردشگر از این محوطه بازدید کردند، در حالیکه در ماه مشابه سال گذشته آن این رقم ۹۸۴۱ نفر اعلام شده بود. ایتالیایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها سه گروه اصلی گردشگران تخت جمشید هستند و در آسیا نیز ژاپنی‌ها پس از گردشگران چین بیشترین بازدید را از تخت جمشید دارند.


منبع: baharnews.ir

بازار داغ نقل قول‌های جعلی

یکی از مضرات گسترش شبکه‌های مجازی و نرم‌افزارهای تصویری این است که هر کسی می‌تواند جمله‌ای ظاهرا قشنگ و هوشمندانه را به یکی از بزرگان نسبت دهد و در صفحه خود منتشر کند. حتما نمونه‌های متعدد فارسی این دست جمله‌ها با نام «کوروش کبیر»، «دکتر شریعتی» و «پروفسور سمیعی» در گروه‌های تلگرامی یا اینستاگرام به چشم‌تان خورده. اما پژوهشگر و نویسنده‌ای آمریکایی در گزارشی به نمونه‌های انگلیسی‌زبان نقل قول‌های اشتباه از نویسندگان بزرگ اشاره کرده است. «لِو رافائل» نویسنده آمریکایی که مجموعه رمان «نیک هافمن» و کتاب‌هایی چون «چشمان زمستان»، «پول آلمانی» و «خانه‌سوزی» را در کارنامه‌اش دارد، در این گزارش چهار نقل قول نامعتبر از نویسندگان بزرگی چون «فاکنر» و «مارک تواین» را فاش می‌کند. در این متن که اخیرا در «هافینگتون پست» منتشر شده، آمده است: آدم‌های زیادی «گودریدز» را سایت قابل اعتمادی می‌دانند. در این سایت ادبی نقل قول‌هایی از چهره‌های مشهور می‌بینید که متأسفانه برخی از آن‌ها اعتبار ندارند. مثلا «جورج الیوت» گفته: «برای تبدیل شدن به کسی که قرار بوده بشوی، هیچ‌وقت دیر نیست.» هیچ مدرکی وجود ندارد که نویسنده «میدل مارچ» این جمله را در نامه‌ها، خاطرات، رمان‌ها یا یکی از داستان‌هایش نوشته باشد. جورج الیوت «ربکا مید» پس از تحقیقات فراوان، مقاله‌ای را در «نیویورکر» چاپ کرد و بخشی زیادی از آن را به این جمله‌ها و صحت انتساب‌شان به «الیوت» اختصاص داد، اما در پایان به هیچ نتیجه‌ای نرسید. من لینک مقاله «مید» و دلایل خود را برای کتابخانه‌دارهای «گودریدز» فرستادم اما آن‌ها حتی زحمت جواب دادن به ایمیل من را به خود ندادند. فکر می‌کنم آن‌ها از این که نقل قول‌های تقلبی‌شان مورد استقبال واقع می‌شود و در شبکه‌های مجازی نقل می‌شود، خوشحال هم هستند. ***** اغلب در فیسبوک به این نقل قول از «مارک تواین» برمی‌خوردم: «گاهی فکر می‌کنم دنیا را آدم‌های باهوشی می‌گردانند که به شوخی ما را سر کار گذاشته‌اند یا آدم‌های ابلهی که واقعا دارند این کار را می‌کنند.» مارک تواین اولین‌بار که این جمله را خواندم، زنگ اخطار سریع در ذهنم پیچید؛ چون کل جمله حال و هوایی معاصر داشت، مخصوصا عبارت «سر کار گذاشتن». نه این که «تواین» اهل حرف زدن درباره سیاست نباشد، او جمله‌ای دارد که می‌گوید: «یک انسان صادق در سیاست بیش از هر جای دیگری می‌درخشد.» من به اندازه «الیوت»، درباره «تواین» مطالعه نداشته‌ام اما با خواندن کارهای «هنری جیمز»، «ویلیام دین هاولز»، «ادیت وارتن» و دیگر رمان‌نویس‌ها، «عصر طلایی» را به خوبی می‌شناسم. ***** جمله معروف دیگری هم هست که به اشتباه از «ویلیام فاکنر» نقل می‌شود: «نویسنده نباش، خودِ نوشتن باش». ویلیام فاکنر این نقل قول در وب سایت نویسنده «خشم و هیاهو» نیست، اما تا دل‌تان بخواهد در «پینترست»، «ویکی کوتس» و تصاویر گوگل دیده می‌شود. خودِ «فاکنر» در مصاحبه‌ای که «پاریس ریویو» منتشر کرده، ما را نصیحت کرده: «شنیده‌ام که مردم می‌گویند اگر فقط می‌توانستم جلو فلان کار را بگیرم، نویسنده می‌شدم. من به این اعتقاد ندارم. فکر می‌کنم اگر شما قرار است بنویسید، می‌نویسید و هیچ چیزی جلودارتان نخواهد بود.» ***** یکی دیگر از نقل قول‌های به وضوح غلط که باعث عصبانیت من می‌شود، از «اسکار وایلد» است و متأسفانه آن را به وفور می‌توان دید: «خودت باش، بقیه نقش‌ها قبلا گرفته شده‌اند.» اسکار وایلد در بهترین حالت این جمله شبیه تبلیغ یک برند معروف است. با این حال «وایلد» در یکی از نامه‌هایش به «آلفرد داگلاس» نوشته است: «اکثر مردم دیگران هستند. تفکرات‌شان، عقاید دیگران است، زندگی‌شان یک تقلید و ابراز عشق‌شان، نقل قول.» نمی‌دانم نظر او درباره افرادی که نقل قول‌های تقلبی منتشر می‌کنند، چیست؟ بنابراین اگر زمانی جمله قشنگی به نقل از یک نویسنده معروف در فیسبوک یا شبکه‌های اجتماعی دیگر به چشم‌تان خورد و خواستید آن را نشر دهید، اول چک کنید و از صحت و اعتبار آن مطمئن شوید.


منبع: baharnews.ir