تلخی‌ها و خوشی‌های تصویرگر «هامون»

به گزارش ایسنا، دست‌اندرکاران سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر به روال رسم چندساله‌ی این رویداد که در مراسم افتتاحیه از بزرگانی تقدیر می‌کنند، به تازگی اعلام کرده‌اند که امسال بزرگداشتی برای تورج منصوری که فیلمبرداری بسیاری از آثار شاخص سینمای ایران را از جمله «هامون»، «بانو»، «جنگ نفت‌کش‌ها»، «قارچ سمی»، «مهمان مامان»،‌ «سنتوری» و «آواز گنجشک‌ها» برعهده داشته است، به پاس یک عمر فعالیت سینمایی برپا می‌کنند. تورج منصوری که اولین بار کار خود را با فیلم «جاده‌های سرد» مسعود جعفری جوزانی آغاز کرد و برای آن لوح زرین بهترین فیلمبرداری را از چهاردهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد، در گفت‌وگویی با ایسنا از خاطرات تلخ و شیرین خود در طول این سال‌ها سخن گفت و ابراز تاسف کرد که جدیدترین فیلمش در همکاری با تهمینه میلانی به جشنواره راه پیدا نکرد. «تختی» ناتمام علی حاتمی؛ حسرتی بر دل فیلمبردار فیلم «محاکمه در خیابان» به بهانه همین بزرگداشت درباره‌ی ناخوشایندترین اتفاقی که در طول سال‌های کاری خود داشته است به ایسنا گفت: تلخ‌ترین چیزی که در این سال‌ها در سینمای ایران برایم رخ داد، ناتمام ماندن فیلم «تختی» به کارگردانی مرحوم علی حاتمی بود؛ فیلمی که با درگذشت ایشان ادامه پیدا نکرد و فکر می‌کنم تلخ‌تر از آن، دیگر اتفاقی نداشتم. او افزود: این اتفاق به من خیلی سخت گذشت چون همیشه آرزو داشتم که بتوانم با علی حاتمی کار کنم. البته چند باری پیش آمده بود که این اتفاق بیفتد، اما به دلیل گرفتاری‌های من یا همزمان شدن کارها میسر نشد. با این حال در آخرین کار حرفه‌ای زندگی‌ علی حاتمی و در آخرین پلانی که فیلمبرداری کرد، کنارش بودم. یک دلیل دیگر سخت گذشتن این ماجرا هم بر من این بود که آن پروژه سینمایی کاری بود که خیلی دوست داشتم انجام دهم چون داشت به یک نتیجه درخشان می‌رسید و تجربه‌ای بود که دیگر تکرار شدنی نبود، به همین دلیل رفتن آقای حاتمی و فوت ایشان چیزی را برایم ناتمام گذاشت که سال‌ها بود به آن فکر می‌کردم. فیلمبردار «بلندی‌های صفر» ادامه داد: شیرین‌ترین اتفاق هم تا به این لحظه تمام فیلم‌هایی است که در آن‌ها کار کرده‌ام، چون هیچ وقت طوری در یک فیلم حضور نداشتم که سهم من تافته‌ی جدا بافته از فیلم باشد. در واقع به عنوان کسی که فیلمبرداری یک فیلم را انجام می‌دادم، هیچگاه کارم از فیلم بیرون نزد. حتی اگر فیلم بد بود به کار من هم به همان اندازه دیده شد و اگر خوب بود به اندازه‌ی فیلم خوب بود، چون هر کاری که من انجام بدهم بر اساس فیلمنامه و در سطح آن انجام می‌شود، به همین دلیل حل شدن در ماجرا و پروژه‌ای که سر فیلمبرداری آن هستم، بزرگ‌ترین کِیف من از کارم در سینما بوده است. تورج منصوری از مهرجویی تا ده‌نمکی تورج منصوری در ادامه درباره‌ی همکاری با فیلمسازان مختلفی از داریوش مهرجویی گرفته تا مسعود ده‌نمکی گفت: من از تمام کارگردان‌هایی که با آن‌ها همکاری داشتم بدون استثناء چیزهایی یاد گرفتم، چون وقتی قبول می‌کنی فیلمی را بسازی و فردی را به عنوان کارگردان قبول می‌کنی، پس به نحوی از او چیزهایی یاد خواهی گرفت، حال ممکن است از یکی بیشتر یا از یکی دیگر کمتر باشد، اما بیشترین چیزی که در سینما یاد گرفتم از داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی و مرحوم علی حاتمی بود که اصلا از او معجزاتی دیدم. ضمن اینکه از همکاری با مسعود جعفری جوزانی، مجید مجیدی، رسول ملاقلی‌پور و دیگر فیلمسازانی که با آن‌ها همکاری کردم، هم نکات زیادی را یاد گرفتم. دوران احیای منصوری و مهرجویی وی درباره اینکه برخی از فیلمسازانی که با آنها همکاری داشته است، در سال‌های گذشته به اندازه‌ی قبل درخشان نبوده‌اند، با یادآوری برخی از فیلم‌های خود ادامه داد: در فیلم «هامون» حال همه‌ی ما خوب بود و می‌دانستیم چه می‌کنیم. بلافاصله بعد از آن فیلم «بانو» کار شد که اگر امکان نمایش پیدا می‌کرد می‌توانست به همان اندازه بدرخشد و موفق باشد. سال‌ها گذشت تا «مهمان مامان» را با مهرجویی کار کردم. در آن دوران احساس می‌کنم، خودم احیا شدم و فکر می‌کنم برای داریوش هم همین‌طور بود چون فیلم نتیجه خوبی دارد. کارگردان «دعوت» و «در مسیر تندباد» اضافه کرد:‌ سپس با کمی فاصله فیلم «سنتوری» را ساختیم که فکر می‌کنم پربیننده‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران به لحاظ تعداد دفعات دیده شدن باشد، آن هم در شرایطی که اکران عمومی نشد ولی نسخه‌های کپی آن بسیار دست به دست چرخید به طوری‌که وقتی یک بار برای فیلمبرداری یک فیلم سینمایی به یکی از مناطق دور شمال ایران رفته بودیم ساکنان روستایی را دیدم که آهنگ فیلم «سنتوری» را گوش می‌دادند و زمانی که با آن‌ها صحبت کردم، متوجه شدم همه‌ی‌ افراد بومی آن منطقه، فیلم را دیده‌ و آن را می‌شناختند. منصوری با اشاره به فیلمسازی مهرجویی گفت: او کارگردانی است که خوب می‌داند چطور یک سنگ جواهر را بتراشد تا شیء با ارزشی به دست آورد. وقتی کار می‌کند مثل یک سفالگر می‌ماند که یک تکه گل را روی چرخ می‌چرخاند و در آخر اثری با ارزش تحویل می‌دهد. بازار مکاره‌ سینما او بیان کرد: من همیشه استقبال می‌کنم تا دوباره شرایطی فراهم شود که فیلم‌هایی مثل «هامون»، «جاده‌های سرد»، «محاکمه در خیابان»، «جرم»، «مهمان مامان» یا «قارچ سمی» ساخته شود و من جزئی از آن‌ها باشم؛ حتی فیلمی مثل «بلندی‌های صفر» به کارگردانی حسینعلی لیالستانی را هم دوست دارم که اولین فیلمی بود که در جشنواره تخصصی لهستان برای فیلمبرداری کاندیدای دریافت جایزه شد. هرچند این فیلم می‌توانست به عنوان بهترین فیلم آن سال انتخاب شود اما سلیقه‌ها به هر حال متفاوت است. وی با اشاره به بیش از ۲۰ بار نامزدی خود برای دریافت جایزه اضافه کرد:‌ این حرف را از سر گلایه مطرح نمی‌کنم، چون معتقدم وقتی بین پنج نفر کاندیدا می‌شوی حتما جزو لایق‌ترین‌ها هستی و این خودش یک اعتبار و درخشش مجزایی دارد، اما فکر می‌کنم فیلمی مثل «بلندی‌های صفر» که جزو بهترین کارهای من بوده در هیچ جایی دیده نشد. شاید برای زمانی بود که سرِ سینما خیلی شلوغ بود، چون سینما مثل بازار مکاره‌ای می‌ماند که گاهی یک انفجار در آن رخ می‌دهد و بعد همه مثل هم می‌شوند و تنوع گرفته می‌شود. آرزو برای پرده‌ نقره‌ای سینما کارگردان‌های فیلم‌های «پل چوبی»، «آینه‌های روبرو»، «گشت ارشاد» و «ایران برگر» ادامه داد:‌ الان هم فکر می‌کنم، جوان‌گرایی لجام‌ گسیخته نمی‌تواند این درد را درمان کند، چون باید سالیان سال بگذرد که یکی از آن‌ها بدرخشد. با این حال نکته‌ی مهم این است که همه‌ی ما در این سال‌ها تلاش کردیم پرده‌ی نقره‌ای سینما در کشورمان نقره‌ای‌تر، پرنورتر، عظیم‌تر و جامع‌تر باشد و امیدوارم این پرده هیچگاه کوچک و کم‌رنگ نشود و درخشش‌اش آرام‌آرام به صحنه‌ی کوچک تلویزیون نرسد. منصوری در پایان به فیلم جدیدش با نام «ملی و راه‌های نرفته‌اش» اشاره کرد و گفت:‌ امسال این فیلم می‌توانست به کارگردانی تهمینه میلانی در جشنواره فجر حضور داشته باشد، اما به دلیل موضوعی مورد اقبال قرار نگرفت و ممکن است حتی دلایل دیگری هم داشته باشد، اما متاسفم که این فیلم در جشنواره نیست و امیدوارم پس از آن بهتر دیده شود.


منبع: baharnews.ir

داستان تلخ کنسرت کلهر در همدان

روزنامه شرق نوشت: داستان لغو کنسرت‌ها هرچند در فضای موسیقی ایران به‌ظاهر نخ‌نما شده؛ اما هربار که کنسرتی لغو می‌شود این زخم برای هنرمندان به‌ویژه گروهی که قرار بوده در روزهای آتی به روی صحنه بروند، تازه می‌شود. در روزهای گذشته، خبر لغو کنسرت‌های کیهان کلهر در شهر همدان به یکی از داغ‌ترین اخبار موسیقی بدل شد. خبری که با ارسال بیانیه از سوی این هنرمند همراه بود و بعد از آن به پیگیری تمامی نهادهای فرهنگی و هنری این استان منجر شد و در نهایت به برگزاری این کنسرت ختم شد؛ اما ماجرا چه بود و چگونه شروع و تمام شد؟کیهان کلهر که از ابتدای امسال تصمیم گرفت بار دیگر تور کنسرت‌های ایرانش را راه بیندازد و بعد از نزدیک به شش سال دوری از صحنه کنسرت‌های ایران بار دیگر در کشورش کنسرت بگذارد، در همان گام‌های ابتدایی با مسائل مربوط به موسیقی ایران، از صدور مجوز گرفته تا لغوهای دقیقه نودی مواجه شد. کنسرت نیشابور «پردگیان باغ سکوت» در حالی لغو شد که کیهان کلهر و اعضای گروه در فرودگاه کارت‌های پروازشان را هم در دست داشتند. این لغو کنسرت که با وجود همه مجوزهای لازم، اتفاق افتاده بود، واکنش وزیر وقت ارشاد علی جنتی را به همراه داشت و او که به مشهد سفر کرده بود تا در همایش شاهنامه شرکت کند اعلام کرد «لغو کنسرت کلهر به دلیل دخالت‌هایی است که دادستانی می‌کند و آنها با تشخیص خودشان اقداماتی را انجام می‌دهند. به‌طوری‌که حتی یک دادیار هم می‌تواند فردی را دستگیر، کاری را توقیف یا جایی را مهروموم کند و خودشان را مستقل از قوه مجریه می‌دانند. وزارت ارشاد تمامی مجوزهای لازم را برای برگزاری کنسرت‌های استان خراسان رضوی می‌دهد اما قوه قضائیه این‌گونه اقدامات را جزء حقوق خودش می‌داند».بعد از اتمام دور اول این تور، کلهر بار دیگر در آذرماه به ایران سفر کرد تا در این تور به بیش از ٢٠ شهر دیگر سفر کند اما در شهر همدان بار دیگر داستان تلخ سختی‌های صدور مجوز تکرار شد. چراکه با وجود پیگیری‌های تهیه‌کننده کنسرت، مجوزهای کنسرت در این شهر تا آخرین روزها صادر نشد و منجر به صدور این نامه از سوی کیهان کلهر شد: «از آنجا که متأسفانه تا این لحظه به ‌دلیل عدم ‌همکاری و اشکال‌تراشی‌های بی‌دلیل مسئولان اداره ارشاد همدان موفق به اخذ مجوز برای برگزاری کنسرت «پردگیان باغ سکوت» در این شهر نشده‌ایم، کنسرت مذکور که بنا به برنامه‌ریزی قبلی قرار بود در تاریخ اول بهمن‌ماه انجام شود انجام نخواهد شد. با عذرخواهی از پیشگاه شما عزیزان و امید دیدار در فرصتی دیگر».کیهان کلهر هم در گفت‌وگو با «شرق» ماجرا را داستانی تلخ از سوی اداره ارشاد همدان ذکر کرد و دلیل نوشتن این نامه و لغو این کنسرت را اذیت و آزارهای چندین و چندماهه این اداره ذکر کرد که با وجود ماه‌ها دوندگی اعضای تیم برگزارکننده این کنسرت موفق به اخذ مجوز برای آن نشد. او گفت: «متأسفم که چنین برخوردهایی با یک‌سری جوان علاقه‌مند به موسیقی جدی که با شوق بسیار در این فضا کار می‌کنند، می‌شود. آن هم فقط برای یک شب و یک سئانس کنسرت درحالی‌که ما از ابتدا درخواست سه شب برگزاری کنسرت در شهر همدان را داشتیم اما به ما گفتند نمی‌شود. بارها و بارها با وجود سختی‌ها و مشغله تهیه‌کننده، او به همدان سفر کرد اما با درخواست‌های نامرتبط اداره ارشاد این شهر مواجه شد که در نهایت منجر به این شد که من برنامه را لغو کنم؛ چراکه تا دو روز مانده به اجرا حتی مجوزهای برنامه صادر نشده بود، چه برسد به تبلیغات و بلیت‌فروشی‌ها. آن هم در تور فشرده‌ای که ما در حال برگزاری آن هستیم و برای از این شهر به آن شهر رفتن حتما باید برنامه‌ریزی داشته باشیم».امیر کاکاوندی، برگزارکننده و تهیه‌کننده این کنسرت در همدان هم ماجرا را این‌طور توضیح می‌دهد: «اوایل مهرماه مجوز کنسرت در همدان را از طریق مؤسسه‌مان (مؤسسه کوثر) درخواست کردیم و اعلام کردند که مشکلی نیست؛ تا اینکه مدتی بعد به دلیل برگزاری جشنواره در شهر همدان آنها خواستار تغییر تاریخ روز کنسرت شدند که ما‌ هم موافقت کردیم و کنسرت بندرعباس را در آن تاریخ جایگزین کردیم اما بعد از حدود سه ماه همچنان به درخواست ما پاسخی ندادند و به‌جای اینکه به طور رسمی جواب نامه‌هایمان را بدهند فقط به صورت تلفنی و نارسا می‌گفتند که انجام نشده است. حتی یک بار آقای ابوترابی مدیر اداره ارشاد همدان من را از اتاقش بیرون انداخت به این دلیل که من شما را نمی‌شناسم و من فقط با مؤسسه‌ای که برای اخذ مجوز با ما کار می‌کند کار می‌کنم. من با آن مؤسسه تماس گرفتم و آنها هم خواستار مبلغی بودند تا درخواست مجوز را صرفا در برگ سربرگ‌دار مؤسسه‌شان بزنند و نام اماکن و تعهد را صادر کنند و بقیه کارها را کاملا باید خودم انجام می‌دادم. اینها همه در حالی بود که صدور مجوز اماکن به‌تنهایی ١٠ روز کاری زمان می‌برد. ارشاد نامه اماکن را روز بیستم دی‌ماه به من داد. اداره اماکن همکاری کرد و پنج‌روزه به ما نامه را دادند اما ارشاد مجوز اصلی را نداد».این تهیه‌کننده جوان ادامه داد: «آقای فروتن، معاون ارشاد همدان هم یک بار با من صحبت کردند و گفتند شما می‌خواهید از شهر همدان پول دربیاورید و ما نمی‌خواهیم. چرا کنسرت رایگان در همدان برگزار نمی‌کنید؟ ما هم جواب دادیم که به صلاحدید در شهرهای محروم‌تر این کنسرت‌ها را برگزار می‌کنیم اما باشد من به خرج خودم رایگان برگزار می‌کنم اما شما همکاری می‌کنید که ما سالن را رایگان بگیریم و اماکن هم پولی نخواهد؟ گفتند که نه شما باید پول آنها را بدهید. آن هم درحالی‌که سالن کنسرت سالن خود ارشاد بود. من برای این یک سئانس شش بار به همدان رفتم».کاکاوندی گفت: «آقای نوروزی گل کارشناس موسیقی ارشاد استان از من برای مجوز کنسرت آقای کلهر فایل تصویری و صوتی خواستند هرچقدر که من اصرار کردم که باور کنید ایشان نیازی به معرفی ندارند و ضمنا ما الان فایل تصویری این کنسرت را از کجا بیاوریم گفتند نه، لازم است. بعد از اینکه این موارد را به‌سختی گیر آوردیم تماس گرفتند و گفتند از این ١١ ترکی که فرستادید یکی‌اش تکراری است! و به‌جای ۴٠ دقیقه تصویر باید ۵٠ دقیقه تصویر باشد و اینها باید طبق آیین‌نامه عمل شود. دیگر شهرها هم اگر با شما رفتاری جز این داشته‌اند غیرقانونی مجوز دادند». به‌هرحال ما چنین رفتارهایی را دیدیم که در نهایت منجر به کنسل‌کردن کنسرت شد.با وجود این، بعد از رسانه‌ای‌شدن نامه انصراف کلهر و همراهانش از کنسرت همدان، تمامی مسئولان نهادهای مرتبط و حتی بعضا نامرتبط با برگزاری این کنسرت با او و تهیه‌کننده این برنامه تماس گرفتند و خواهان برگزاری این برنامه در همدان شدند تا آنجا که این اصرارها منجر به انتشار نامه‌ای با مضمون موافقت با برگزاری این کنسرت از سوی کلهر شد. صبح روز گذشته هم با وجود اینکه هیچ‌گونه تبلیغاتی برای این کنسرت در شهر همدان صورت نگرفته بود تمامی بلیت‌ها در عرض سه ساعت به فروش رفت و پرونده این کنسرت هم به نظر می‌رسد که بعد از مشقت‌ها و کشمکش‌های بسیار بسته شد.


منبع: baharnews.ir

پاسخ جنجالی‌شادمهربه پست هوادارانش

چند روزی بود که شایعه بازگشت شادمهر عقیلی به ایران در فضای مجازی منتشر شده بود و بسیاری از طرفداران وی در صفحات شخصی شادمهر از او درباره بازگشت به ایران سوال می کردند. این خواننده با انتشار متنی از وصیت کردنش برای سوزاندن جسدش پس از مرگ گفت و اینکه هیچوقت به ایران برنمی گردد.  برای اینکه به شایعات پایان بدم واسه اولین و آخرین بار این پست را به مدت یک روز بالا نگه میدارم و بعد پاک میکنم و اگر اشکال نداره دیگه در این مورد کامنت نزارید. من پارسال توسط وکیل خودم وصیت کردم که اگه واسم اتفاقی افتاد به هیچ وجه بدن من به ایران برنگرده, اون رو بسوزونن و خاکسترش رو در اقیانوس اطلس بریزند. لطفا مجبورم نکنید که کامنتها رو ببندم. پس از گذشت ۱ روز شادمهر متن بالا را حذف و متن زیر را جایگزین کرد:خوب همینقدر کافیه حالا که دیگه شایعات از بین رفتن برمیگردیم سر کار و زندگی تلاش و خانواده.  این صحبت های شادمهر عقیلی با واکنش های متفاوتی همراه شده و عده ای از او حمایت کرده و عده دیگر او را لایق زندگی در ایران ندانسته اند!


منبع: baharnews.ir

درخواست روحانیون برای لغو کنسرت‌ها!

متن این نامه به شرح زیر است: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم «قُل إِنما أَعِظُکُم بِواحِدَهٍ أَن تَقُومُوا لِلهِ مَثنی‏ وَ فُرادی» سوره مبارکه سبأ / آیه ۴۶ با سلام و صلوات بر حضرت محمد و آل محمد(ص) بدینوسیله به استحضار مى‌رساند با توجه به تاکید مکرر خداوند متعال در قرآن کریم و روایات نبوى(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام در سفارش به ترک محرمات و لزوم پرهیز از گناه و اشاعه آن در سطح جامعه اسلامى و از آن‌جمله پرهیز از مجالس موسیقى لهوى و در راستاى احیای پیام قیام حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام، امر به معروف و نهى از منکر، اینجانبان امضاکنندگان ذیل ضمن اعتراض شدید خود نسبت به برگزارى مکرر کنسرت‌ها و مجالس عمومى لهوى که بعضا در اماکن مربوط به بیت‌المال و بنام شهدا و همراه با عدم رعایت موازین شرعى و مصداق بارز منکر بوده، از تمامى مسؤولین دلسوز انقلاب اسلامى و وفادار به راه امام(ره) و شهدا و ولایت و رهبرى معظم خواستار پیگیرى در برچیده شدن این گونه مجالس هستیم. والسلام على من التبع الهدى غفرالله لنا و لکم


منبع: baharnews.ir

مصوبه‌ مجلس به داد سینماگران می‌رسد؟

در پی مصوبه‌ی اخیر مجلس محمدمهدی عسگرپور مدیرعامل پیشین خانه سینما که در دوره‌ی فعالیت‌اش در خانه سینما،بزرگترین دغدغه‌اش پیگیری بحث امنیت شغلی و بیمه بیکاری اصناف خانه سینما بود گفت: موضوع پدیده جدیدی نیست. عسگرپور در پاسخ به اینکه با توجه به مصوبه‌ی اخیر مجلس شورای اسلامی، پیش‌بینی‌تان برای اجرایی شدن بیمه بیکاری اهالی سینما،چیست؟ به ایسنا گفت: این موضوع یک سابقه‌ای دارد که ابتدا بدان سابقه اشاره می‌کنم تا کاملا روشن شود که پدیده جدیدی نیست.او یادآور شد: در برنامه چهارم توسعه هم این موضوع به تصویب مجلس وقت رسیده بود، بنابراین مهم اجراست پس هیچ بعید نیست که همان اتفاقی که در برنامه چهارم برای بیمه بیکاری اصحاب فرهنگ و هنر اتفاق افتاد، باز هم اتفاق بیفتد و اجرایی نشود.اجرایی شدن مصوبه اخیر مجلس به عزم دولت آینده مربوط می‌شوداو تاکید کرد: اجرایی شدن این مصوبه اخیر مجلس به عزم دولت آینده مربوط می‌شود. به هرحال بخش قابل توجهی از برنامه چهارم و پنجم در محدوده فرهنگ و هنر اجرایی نشد. مدیرعامل پیشن خانه سینما با اشاره به پیگیری‌های امنیت شغلی و بیمه بیکاری که در خانه سینما در مقطع مدیریت‌اش با وجود تعطیلی خانه سینما انجام می‌شد، ادامه داد: در مورد بیمه بیکاری در مقطع خانه سینما اگر اخبار آن مقطع را رصد کنید، کاملا متوجه می‌شویم که مواجهه خانه سینما با دولت نهم و دهم، در این زمینه بوده است و یکی از مبانی اختلاف خانه سینما هم با دولت‌ها همین بوده است.او یادآور شد: در دولت نهم در مسئولیت‌مان در خانه سینما طرحی را آماده کردیم و به رئیس جمهور وقت ارائه کردیم که بحث راه‌اندازی صندوق بیمه بیکاری بود و یک فرمول پیشنهاد دادیم، برخلاف همه درخواست‌های مرسوم ما با طرح جلو رفتیم. به هرحال دولت دهم، این طرح را نمی‌پسندید و بیشتر تمایل داشت، جور دیگری بودجه‌ای را صرف معیشت هنرمندان بکنند، مثلا آن‌ها در صف بایستند و بن خواربار بگیرند و وام بلاعوض بدهند، در صورتی که نظر ما این بود که همه‌ی این پول‌ها جمع شود و برای راه‌اندازی صندوق بیمه بیکاری صرف شود.عسگرپور با اشاره به فرمولی که در نظر داشتند،گفت: فرمولی هم ارائه کردیم که اعضای صنوف می‌توانند عضو این صندوق شوند و درصدی از قراردادهایشان را پرداخت کنند تا در زمان بیکاری پولی به آن‌ها پرداخت شود. او ادامه داد: سرمایه اولیه‌ای که در دولت دهم برای راه‌اندازی این صندوق پیش بینی کرده بودیم، بیش از چهار میلیارد تومان بود که بیشتر از رقم بن خواربار و وام‌های بلاعوض نبود. در مجموع اجرایی شدن این طرح در دولت دهم منتفی شد چون آن‌ها معتقد بودند ما باید صبر کنیم تا بقیه حوزه‌ها نیز از جمله موسیقی، تجسمی، تئاتر طرحی را ارائه بدهند که در مجموع بتوان طرح جامع‌ای در این زمینه داشته باشیم.عسگرپور با اشاره به پیگیری این مطالبه در دولت یازدهم گفت: به ظاهر دولت یازدهم علاقه‌مند بود به جای بُن مرغ و گوشت کمک کند این صندوق راه‌اندازی شود اما در حد وعده و مهمانی این اتفاق افتاد. اگر به خاطر داشته باشید در پایان اولین سال مدیریت آقای ایوبی ایشان قول دادند که قسط اول را هم واریز کنند و حتی در مراسمی اعلام کردند که واریز شده اما بعدا رسما اعلام شد که سازمان سینمایی توان این کار را ندارد. او ادامه داد: حتما مبنای بحث این بود که در قالب بودجه جاری سازمان سینمایی دیده نشده است و در آخرین پیگیری‌ها برای راه‌اندازی این صندوق ۱۲ میلیارد نیاز بود که در طول دو سال بپردازند اما رئیس سازمان سینمایی با توجه به کمبود بودجه گویا توان لازم را برای جذب این بودجه نداشت و کل طرح به هوا رفت و مثل همیشه ارجاع شد به سازمان‌ تامین اجتماعی و وزارت کار !عسگرپور خاطرنشان کرد: حال در برنامه ششم توسعه، بندی آورده شده که دوباره تأکید می‌کنم این بند در برنامه چهارم توسعه نیز آمده بود. حال ما باید دعا کنیم و اهالی سینما هم باید اصرار کنند که محقق شود و دولت جدید مثل دولت قبلی عمل نکند. او در پایان گفت: خوبی ماجرا در بخش سینما این است که ما در محدوده سینما یک فرمول مشخص ارائه کرده‌ایم، بنابراین با برگزاری یکی، دو جلسه کارشناسی می‌توان حداقل در محدوده‌ی سینما به طرحی اجرایی رسید.اما حیدری خلیلی معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی درباره‌ی مصوبه‌ی اخیر مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه اصحاب فرهنگ و رسانه بیمه بیکاری می‌شوند گفت: اصل مصوبه‌ی اخیر مجلس را در خبرگزاری ایسنا خواندم و حرکت مبارکی است که در برنامه ششم آمده است و جای تشکر دارد که در حوزه فرهنگ و هنر در قالب یک حکم، مجلس شورای اسلامی بدان توجه نشان داده است و تکالیف را مشخص کرده است تا از اصحاب فرهنگ،هنر و رسانه در مواقع بیکاری حمایت شود. در ماده ۱۱۶ قانون برنامه‌ی چهارم هم شبیه این ماده پیش بینی شده استاو در عین حال خاطرنشان کرد: اما در این میان این سوال‌ مطرح می‌شود که در ماده ١١۶قانون برنامه‌ی چهارم هم شبیه این ماده پیش‌بینی شده است تا از اهالی فرهنگ و هنر حمایت بشود و ساز و کار اجرایی آن صندوق بیمه بیکاری بود اما در دولت نهم اجرایی نشده است.چرا مصوبه در برنامه چهارم مذکور اجرایی نشده است؟حیدری خلیلی در پاسخ به اینکه چرا مصوبه و حکم مذکور در برنامه چهارم اجرایی نشده است؟ گفت: عوامل مختلفی وجود دارد، اولا آن دولت علاقهای به اجرای برنامه چهارم که توسط دولت هشتم تهیه شده بود، نداشت و ثانیا صندوق بیمه بیکاری اساسا متولی حمایت از شاغل‌هایی است که بیمه اجباری هستند و فقط کسانی که بیمه اجباری هستند را در مواقع بیکاری تحت پوشش بیمه بیکاری قرار می‌دهد اما اصحاب فرهنگ و هنر عموما بیمه اختیاری هستند و تحت پوشش خدمات حمایتی صندوق بیمه بیکاری نیستند، بنابراین صندوق مسئولیتی نسبت به شاغلینی که بیمه اختیاری هستند، ندارد.او با تاکید دوباره بر اینکه “کارشناسی‌های انجام شده حاکی از آن است که تامین منابع مالی صندوق بیمه بیکاری ناپایدار و نامطمئن است” ادامه داد: تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد در مواردی مشابه از الگوهایی چون ایجاد صندوق احتیاط و یا طرح پس‌انداز انفرادی بیمه بیکاری به عنوان راهکار استفاده کرده‌اند.چرا طرح کمک هزینه بیکاری سینماگران اجرایی نشد؟حیدری خلیلی با اشاره به ارائه پیشنهادی مشخص در عرصه سینما تحت عنوان طرح کمک هزینه بیکاری سینماگران به عنوان اقدام عملی برای ارتقاء منزلت اجتماعی و کیفیت زندگی سینماگران توضیح داد: بر اساس این طرح سینماگران فعال می‌توانستند بطور اختیاری عضو این صندوق بشوند و در اجرای طرح مشارکت داشته باشند و منبع مالی دیگر اجرای این طرح شامل جریمه عدم استفاده از اعضای عضو و فعال این طرح در پروژه‌های سینمایی و کمک اعتباری دولت می‌باشد و این طرح به جهت مقدماتی که نیاز داشت تا پیمان جمعی کار بین صنوف کارفرمایی و صنوف کارگزاری سینما برقرار شود و نیز به دلیل عدم تامین منابع مالی اجرا نشده است.نام وزارت کار در مصوبه اخیر خالی استاو همچنین با اشاره به یک تبصره از مصوبه‌ی اخیر مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه “بر اساس تبصره‌ای آیین‌نامه این ماده را وزارت فرهنگ، سازمان برنامه و بودجه، سازمان تبلیغات و سازمان صداوسیما ظرف ۶ ماه پس از تصویب این قانون به تصویب هیأت وزیران خواهند رساند” خاطرنشان کرد: در این میان نام وزارت کار، که صندوق بیمه بیکاری زیرمجموعه آن است،خالی است.حیدری خلیلی در پاسخ به این نقطه‌نظر مبنی بر اینکه طرحی که درباره‌ی آن صحبت می‌کنید، همان طرحی است که خانه سینما ارایه کرده بود، ادامه داد: البته این طرح در سازمان سینمایی با مشارکت خانه سینما تهیه و مصوب شد و هیات اجرایی طرح با ترکیب اینجانب ، آقای مسچی و سه نفر از سینماگران فرهاد توحیدی،محمدرضا موئینی و علی دهکردی به نمایندگی از خانه سینما جلسات متعددی داشتیم که سوابق آن در خانه سینما موجود است.حیدری خلیلی اظهار امیدواری کرد: به نظرم مصوبه‌ی اخیر مجلس در احکام برنامه ششم توسعه، زمینه را برای برون رفت از این وضعیت و تامین منابع مورد نیاز برای حمایت از شاغل‌های عرصه فرهنگ و هنر و رسانه در مواقع بیکاری تامین می‌کند. سینما و وضعیت سینماگران به یک نسخه منحصر به فرد نیاز دارد او با تاکید بر اینکه “ساز و کار صندوق بیمه بیکاری مشخص است” و فقط نکاتی که پیش از این هم تاکید داشتم باید روشن شود، ادامه داد: نکته اساسی‌تر این است که سینما و وضعیت سینماگران آن، به یک نسخه منحصر به فرد نیاز دارد و به جهت شرایط ویژه سینما نیازمند سیاست‌های خاص حمایتی هستیم و سینمای ایران شایستگی حمایت‌های بیشتر را دارد، البته راه حل اصلی و ریشه‌ای رونق کسب و کارهای سینمایی است که امیدواریم الان که براساس مصوبه مجلس بودجه سازمان صدا و سیما دو برابر شده است از طریق خرید رایت تلویزیونی کلیه آثار سینمایی و ویدئویی دارای پروانه نمایش و تبلیغ جدی‌تر این آثار از تلویزیون و مشارکت در تولید فیلم‌های سینمایی و یا تولید مشترک با تهیه‌کنندگان برجسته سینمای ایران، شرایط رونق فعالیت به سینما و تلویزیون برگردد چراکه بخش مهمی از بیکاری در این حوزه به علت کاهش تولید در تلویزیون است.او اظهار امیدواری کرد: با استفاده از ظرفیت مصوبه‌ی اخیر مجلس و با مشارکت و همفکری وزارت کار و خانه سینما و سایر مراجع ذیربط بتوانیم راهکار مناسب را برای اجرای این مصوبه پیدا کنیم. حیدری خلیلی خاطر نشان کرد: با جدیت و همتی که در دولت تدبیر وامید سراغ دارم، ان شاالله اهالی فرهنگ و هنر و رسانه شاهد اجرای این مصوبه خواهند بود. مجلس باید به اجرای آن نظارت کند و دولت را مکلف کند و سرانجام از محسن هاشمی که در زمان مدیرعاملی عسگرپور معاون اجرایی خانه سینما بود و در کارشناسی و ارایه طرح صندوق بیمه بیکاری همکاری داشت،درباره‌ی مصوبه‌ی اخیر مجلس درباره‌ی صندوق بیمه بیکاری برای ایسنا نوشت:« اراده‌ای در دولت باید وجود داشته باشد تا این مصوبه را اجرایی کند. مشابه این مصوبه در برنامه چهارم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی زمان پایانی دولت اصلاحات به تصویب رسید. اما نه در یکسال دولت اصلاحات اراده‌ای برای اجرای ان وجود داشت و نه در چهارسال بعد در دوران دولت نهم.او ادامه داد: حتی پیگیری‌های خانه سینما با طراحی نظام کمک به تامین معیشت سینماگران از کار افتاده و بیکار نیز نه در دولت احمدی‌نژاد گوشی برای شنیدن و دستی برای یاری داشت و نه بعد از آن. فقط در این دولت دو سال جلسات بی‌حاصل با عنوان شورای کمک هزینه بیکاری به ریاست حیدری خلیلی و مجید مسچی تشکیل و بعدا اعلام کردند که بودجه‌ای برای این کار ندارند. با این توضیحات مصوبه بیمه بیکاری مجلس پدیده تازه‌ای نیست. مجلس باید به اجرای ان نظارت و دولت را مکلف به اجرا و تمکین قانون کند و گرنه این مصوبه هم در کنار قانون اساسی، بخش حقوق ملت تزیینی است.»مروری بر آنچه بر امنیت شغلی سینماگران گذشتامنیت شغلی دغدغه امروز و دیروز هنرمندان نیست در دولت قبلی به یکی از اولویت‌های آنان تبدیل شد اما به سرانجامی نرسید. اما با روی کار آمدن دولت جدید و بعد از بازگشایی خانه سینما، اهالی هنر هفتم و بویژه اعضای خانه سینما فرصت را غنیمت شمردند تا دغدغه‌های قبلی‌شان را زنده کنند و رییس جدید سازمان سینمایی هم با آنان هم‌داستان شد.اعضای خانه سینما این موضوع را به عنوان یکی از مهم‌ترین خواسته‌های صنفی خود برشمردند و محمد مهدی عسگرپور رییس پیشین این تشکل صنفی از هر فرصتی بهره برد تا این نیاز را یادآوری کند. او ۱۴ دی ماه سال ۹۲ در جلسه دیدار هنرمندان با حسن روحانی رییس جمهوری نیز این موضوع را این گونه توضیح داد: «از تعداد ۴۵۰۰ نفر عضو حرفه‌های سینمایی قریب ۴۸ درصد از آنان صرفا برای چهار تا حداکثر ۶‌ ماه در طول یک‌ سال شاغل هستند. حتی تولیدات انبوه تلویزیونی این دوسال اخیر هم صرفا باعث اشتغال تعدادی کارگردان و نویسنده و تهیه‌کننده شده است و سایر اعضای صنوف بیست و نه‌گانه از این خوان نعمت بی‌بهره بوده‌اند. بر این توصیف، اعضای خانه سینما هر دوسال یک‌بار آنهم تا حداکثر ۶ ماه به کار اشتغال دارند که برای حفظ معیشت و کرامت آنان ناگزیر باید با راه‌اندازی‌ «صندوق بیمه بیکاری مهر» چاره‌سازی و اقدام نمود. (یادآوری می‌کنم که نظام بیمه‌ی هنرمندان اختیاری است و فاقد تامین بیمه بیکاری می‌باشد و رایزنی‌های مکرر این سال‌ها نیز با سازمان تامین اجتماعی راه به‌جایی نبرده است. )»وی در این دیدار به نمایندگی از سینماگران خطاب به رییس‌جمهور گفت: «آقای رئیس جمهور،کل جمعیت هنرمندان و اصحاب فرهنگ و هنر کمتر از بیست هزار نفرند. موجب امتنان است این گروه مرجع جامعه را در راستای اجرای اصل بیست و نهم قانون اساسی با تامین سرمایه اولیه‌ی تاسیس صندوق بیمه بیکاری و بازنشستگی یاری فرمایید. تا این اعتبار برای نظام اسلامی باقی بماند که تامین کننده آتیه هنرمندانش بوده است.»عسگرپور سال قبل‌ در آستانه روز سینما و برگزاری جشن “خانه سینما”، نیز از نگرانی‌اش درباره وضعیت معیشتی برخی سینماگران سخن گفت و یادآور شد: «رئیس سازمان سینمایی بارها تاکید داشته بر اینکه جشن امسال خانه سینما قابل توجه برگزار شود اما از آنجا که وضعیت معیشتی تعداد زیادی از همکاران ما در شرایط خوبی نیست‌، تصمیم گرفتیم امسال به دلیل همین مسائل جشن شانزدهم را به آن صورتی که در طول سال‌های قبل برگزار می‌شد، برگزار نکنیم. در واقع قصد داریم با این ترتیب به بسیاری از همکاران خود که دچار مشکل معیشتی شده‌اند اعلام همراهی و همدردی کنیم.»پیشنهاد راه‌اندازی صندوق بیمه بیکاری هم در راستای همین خواسته مطرح شد چراکه عسگرپور با اشاره به اینکه، این نوع مشکلات معیشتی در طول همه سال‌ها وجود داشته است‌، ابراز امیدواری کرده بود که این اقدام باعث شود در تعامل با مجموعه‌های دولتی فکری برای راه‌اندازی صندوق بیمه بیکاری شود و مسائل دیگر صنوف سینمایی دنبال شوند تا در سال‌های آینده جشن خانه سینما باشکوه برگزار شود.۲۱ شهریور ماه سال ۹۲ حجت‌الله ایوبی در مراسم روز ملی سینما با اشاره به دغدغه امنیت شغلی سینماگران خطاب به آنها گفت:«با برنامه‌ریزی مشترکی با خانه سینما، حساب ویژه‌ای برای راه‌اندازی صندوق بیکاری افتتاح شده است که ما این حساب را به نوبه خود شارژ خواهیم کرد. همچنین آیین نامه‌ای برای آن تدوین شده است تا بتوانیم از سینماگران با حفظ و شان و منزلت آنها حمایت کنیم.»رئیس سازمان سینمایی همچنین در این زمینه از دستگاه‌های مرتبط و وزیر ارشاد یاری خواست.بعدتر و به همین منظور در اسفندماه ایوبی طی حکمی، اعضای هیات اجرایی طرح حمایت از ارتقای منزلت اجتماعی سینماگران را منصوب کرد و اعضای این هیات را فرهاد توحیدی،علی دهکردی،محمد رضا موئینی،مجید مسچی و رمضانعلی حیدری خلیلی تشکیل دادند.در این میان اما سید محسن هاشمی معاون اجرایی سابق خانه سینما روز یازدهم شهریور ماه در یادداشتی با عنوان “٢۵۵٠ روز و هم چنان مساله امنیت شغلی “از اینکه به این موضوع توسط سازمان سینمایی توجهی عملی نشده است گلایه کرد و از سرگرم شدن سازمان سینمایی در چنبره متصلب امور اداری و ممیزی سخن گفت.«مانند تمام بخش‌های دولت، در سینما هم معضل بی‌پولی، خیلی زود مطرح و از هنرمندان خواسته شد در سال‌های ریاضت اقتصادی، صبر پیشه گیرند و این چنین بود که ایوبی اعلام کرد برای راه‌اندازی صندوق بیمه بیکاری همه چیز مهیاست به جز پول!هرچند پول نبود اما جلسات اعضای صندوق کورسوی امید سینماگران را روشن نگه داشته بود، اما حالا مدتی است همین نور کمرنگ نیز بی‌رنگ شده است چون دیگر جلسه‌ای برگزار نمی‌شود.»در همان مقطع رمضانعلی حیدری خلیلی که نماینده سازمان سینمایی در صندوق است، درباره برگزاری جلسات اصناف خانه سینما در زمینه صندوق بیمه بیکاری به ایسنا گفته بود: با توجه به اینکه در طول سال، درصدی از اعضای هر یک از اصناف بیکار می‌مانند، قرار شد جلساتی را با هر یک از صنوف برگزار کنند و برگزاری جلسات صندوق موکول شد به اینکه آقایان توحیدی و مویینی – نمایندگان خانه سینما در صندوق- نشست‌های مستقلی را با اصناف مختلف برگزار کنند.وی خاطرنشان کرده بود:« قرار شد این نمایندگان در این جلسات، تمام اطلاعات را گردآوری کنند تا با جمع آوری این اطلاعات‌، آیین‌نامه جامع الشرایطی را تدوین کنند. فعلا منتظر آن آیین‌نامه هستیم که جنبه اجرایی خواهد داشت و آقایان توحیدی و مویینی هم در حال پیگیری این موضوع هستند.»اما در همان مقطع فرهاد توحیدی در پی تماس ایسنا ترجیح داد فعلا در این زمینه صحبتی را مطرح نکند. رییس سازمان سینمایی بارها امنیت شغلی سینماگران را که یکی از مهم‌ترین برنامه‌های این سازمان برشمرد و گفته است:« به‌دنبال تأمین بودجه صندوق بیمه بیکاری هنرمندان هستیم. در حال حاضر آیین‌نامه این بیمه نوشته شده و جلسات مختلفی با خانه سینما برگزار کرده‌ایم که خود همین، گام بسیار خوبی است.»ایوبی در همان مقطع در پاسخ به اینکه چرا پیشنهاد خانه سینما مبنی بر اینکه متقاضیان پروانه ساخت ملزم باشند در صورتیکه ۱۰ درصد گروهشان از اعضای خانه سینما نبودند، مبلغی را به صندوق بیکاری بپردازند، عملی نمی‌شود، گفته بود:«در حال حاضر حد و حدود بیمه بیکاری، منابع مالی احتمالی و دیگر جزئیات آن مشخص شده است و ما هنوز از تشکیل آن ناامید نشده‌ایم؛ اما این صندوق برای آغاز به کارش نمی‌تواند منتظر درآمدهای پیش‌بینی‌شده باشد، بلکه باید پول زیادی برای شارژ کردن آن تأمین شود و برای ادامه فعالیت‌هایش می‌توانیم بودجه‌هایی را که قبلا درباره آن صحبت کرده‌ایم، تأمین کنیم. اگر امسال نتوانیم این بودجه را تأمین کنیم، به راه‌های مختلفی فکر کرده‌ایم تا سال آینده این موضوع اتفاق بیفتد. همچنان بسیار امیدوارم این صندوق در این دولت راه‌اندازی شود.»مساله امنیت شغلی البته چند وجهی است که بیکاری فقط یکی از آنهاست اما در این میان هنرمندانی هم هستند که با وجود سختی‌های بسیار، فیلم می‌سازند اما فیلم‌هایشان امکان نمایش پیدا نکرده و وضعیت مبهمی دارند. هرچند وزارت ارشاد با پرداخت هزینه‌های ساخت، تلاش می‌کند ضرر و زیان کمتری به این افراد وارد شود اما هر هنرمندی البته اگر هنرمندی واقعی باشد، خواهان دیده شدن اثرش است چراکه اثر هنری در برخورد با مخاطب است که کامل می‌شود و فیلمی که در معرض دید مخاطب گذاشته نشود، نمی‌تواند اثر کاملی به شمار بیاید.به گفته‌ی معاون وقت اجرایی مدیر عامل خانه سینما، تاسیس صندوق بیمه بیکاری از این جهت اهمیت دارد که؛ «به منظور تامین وضعیت معیشتی و اقتصادی هنرمندان طی ایام بیکاری آنها ضرورت وجودی آن احساس می‌شود و از این روی که در شکل فعلی بیمه تامین اجتماعی هنرمندان از نوع بیمه اختیاری بوده و فاقد بیمه بیکاری است و از سویی تعداد قابل توجهی از هنرمندان سینمایی در سنین بالا فاقد هیچگونه پوشش بیمه‌ای مناسب و دارای حقوق بازنشستگی بودند، اولویت دارد. »اما خانه سینما دو سال قبل بلافاصله پس از بازگشای‌اش اقدام به تکمیل مجدد بانک اطلاعاتی اعضای اصناف خود کرد و در نامه‌ای به همه صنوفش اظهار امیدواری کرده که بزودی طرح امنیت شغلی اجرایی می‌شود.پیش‌تر مسوولان وقت خانه سینما در معرفی این طرح گفته بودند که این طرح سه بخش اصلی دارد:« آموزش مستمر و بهنگام اصناف برای حفظ ارزش افزوده شغلی‌شان، توسعه زیر ساخت‌های نمایشی برای توسعه تولیدات سینمایی و صیانت از حضور اعضای اصناف در پروژه‌های سینمایی که دو بخش اخیر آن در اختیار نهادهای دولتی و به ویژه وزارت فرهنک و ارشاد اسلامی است و حضور موثر نمایندگان اصناف سینمایی در مراکز تصمیم گیری در خصوص کسب و کارشان.»در طرحی که از سوی هیات مدیره پیشین خانه سینما برای پیگیری وضعیت امنیت شغلی به وزارت ارشاد ارایه شد، پیشنهادی نیز درباره‌ی تامین بودجه‌ی این صندوق مطرح شد: «در گردش کاری که زمینه‌ی طرح بیمه بیکاری خانه سینما در اسفند ۹۲ به سازمان سینمایی ارسال شده اینگونه پیش بینی شده بود که فیلم‌سازان هنگام تقاضای بررسی و دریافت پروانه نمایش ملزم به تکمیل فرمی هستند که تمامی عوامل تولید و پس از تولید را با کد نظام سینمایی خانه سینما احضار و آنگاه سازمان سینمایی با یک نسخه از نرم افزاری که از بانک اطلاعاتی اصناف سینمایی در اختیار دارد، عوامل را کنترل کرده چنانچه بیش از ۱۰ درصد عوامل به کارگیری شده عضو اصناف خانه سینما نباشند، تقاضا مورد رسیدگی قرار نگرفته و برای دریافت رضایت نامه به خانه سینما هدایت می‌شوند.خانه سینما نیز با دریافت یک سوم قیمت پایه‌ی دستمزد هر صنف خارج به کارگیری شده و واریز آن به حساب کمک هزینه بیکاری، رضایت خود را به سازمان سینمایی اعلام می‌کند. به این ترتیب هم امکان تزریق خون تازه به رگ‌های سینما وجود دارد و هم تامین کننده بخشی از هزینه‌های بیکاری اعضاء خانه سینما است.»موضوع طرح تاسیس صندوق بیمه بیکاری سال ۸۷ توسط خانه سینما به رئیس‌جمهور و کمیسیون فرهنگی و معاونت سینمایی وقت ارایه شد که در آن طرح پیش‌بینی تامین مالی ۴۸ میلیارد ریالی شده بود اما در آخرین برآورد بودجه که اسفند سال ۹۲ انجام شد، ۱۷۰ میلیارد ریال بعد از آن با حق عضویت اعضاء خانه سینما و جلب هدایا و کمک‌های اشخاص حقیقی و حقوقی خودگردان می‌شد.در پایان باید امیدوار بود که مدیرعامل و هیات مدیره‌ی فعلی خانه سینما، همچنان پیگیر وضعیت امنیت شغلی و بیمه بیکاری به عنوان مهم‌ترین مطالبه‌ی سینماگران باشند و با توجه به مصوبه‌ی اخیر مجلس این درخواست قانونی را از مسوولان سینمایی به جد پیگیری کنند.


منبع: baharnews.ir

کاش هیچ قتلی نبود چه سهوی چه عمدی

 به گزارش  ایلنا؛ در این مراسم که از ساعت ۲۰ آغاز شد؛ ابتدا پیام مهناز افشار که در سفر آلمان حضور داشت؛ قرائت شد. در پیام مهناز افشار آمده است:خسته نباشید می‌گویم به حمید قربانی کارگردان عزیز و صبورمان، جناب آقای محمود رضوی نازنین تهیه‌کننده مهربان‌مان و تک‌تک عوامل فیلم «خانه‌ای در خیابان ۴۱»، این فیلم برای من بسیار شریف است و بر باورها و اعتقادات قلبی من تاثیرات خاصی گذاشت. کاش هیچ قتلی نبود چه سهوی چه عمدی که اینچنین در شرایط عجیب و وحشتناک قرار بگیریم. غم و داغ بر دل نشسته از دست دادن عزیز آنقدر زیاد و جان‌کاه است که مسئولیت بخشیدن یا قصاص آن را به جهنمی دردناک‌تر تبدیل می‌کند.کاش شرایطی فراهم شود تا این بار وحشتناک به شکلی صحیح از روی دوش خانواده مقتول برداشته شود. امیدوارم «خانه‌ای در خیابان ۴۱ »و آثاری از این دست به آسیب‌شناسی و کمک به بهبود روند موجود کمک نماید. لازم می‌دانم بگویم «خانه‌ای در خیابان ۴۱» می‌تواند خانه هرکدام از ما باشد. از خانه‌هایمان مراقبت کنیم.» اصغر فرهادی نیز  طی سخنانی گفت: فیلم خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» یک فیلم انسانی است که در آن فیلم‌ساز، پیش از تماشاگر قضاوت نمی‌کند. وی ادامه داد: بسیار خوشحالم  که دو نفر از دستیارانم که بیش از یک دستیار به من کمک کرده و همراهم بوده‌اند، در این فیلم به عنوان کارگردان و تدوین‌گر نقش اصلی را داشته‌اند. از یکی دو سال قبل تلاشم این بود که هر دو دستیارم شروع به کارگردانی کند، حمید قربانی که اولی فیلمش را ساخت و خانم نراقی هم قرار است امسال فیلمش را بسازد. فرهادی با ابراز تاسف از این فیلم  در شرایط خوبی اکران نمی‌شود، ادامه داد: اهمیت فیلم اول در این است که یک تست برای فیلمساز محسوب می‌شود تا بداند چه سلیقه‌ای دارد و دوست دارد چه فیلمی را بسازد. البته منظورم این است که خود فیلمساز فیلمش را ببیند و بداند چه اثری را دوست دارد، نه اینکه چه اثری ممکن است بفروشد مثل فیلم «رقص در غبار» که خودم متوجه شدم یک جاهای از فیلم  سلیقه من نیست و دیگر ادامه ندادم.در اکران این فیلم شخصیت‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اهالی رسانه حضور داشتند.


منبع: baharnews.ir

نگاه​نگران​فردوسی​به​ثبت جهانی​آرامگاهش

به گزارش ایسنا، هر چند در این جلسه که دو روز قبل (۲۵ دی) برگزار شد، مشکلات معمول این محوطه‌ی ارزشمند مورد توجه قرار گرفت، اما با توجه به صحبت‌های منتشرشده از سوی رسانه‌ی سازمان میراث فرهنگی، به نظر می‌رسد هیچ صحبت جدی یا راهکاری برای برطرف کردن مشکلات در این زمینه مطرح نشده است.با یک جست‌وجوی کوتاه با کلید واژه‌هایی مانند «شهر تاریخی توس» در اینترنت و شبکه‌های مجازی، با مشکلاتی که این بافت تاریخی در طول سال‌های اخیر با آن مواجه بوده، می‌توان آشنا شد؛ مشکلاتی که در این جلسه، مدیر پایگاه توس فقط به آن‌ها اشاره کرد و شهردار منطقه، به جای پاسخ به چراییِ اقدامات انجام شده یا صدور «مجوزهای نباید»؛ تعارف‌های معمول دو طرفه را رد وبدل کرده است. تعارف‌هایی که هرچند از جنس مشکلات شهر تاریخی توس بودند، اما بیان مشکلاتی بدون راهکار و پاسخ‌هایی که به نظر می‌رسد فقط برای بی‌جواب نماندن صحبت‌های یک مسئول به زبان رانده شده‌اند!براساس گزارش روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی استان خراسان رضوی، احسان زهره‌وندی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی توس در این جلسه گفته است: «نصب دکل‌های برق و مخدوش شدن حریم منظری آرامگاه فردوسی، فعالیت غیرقانونی معادن شن و ماسه و تردد صدها کامیون از محور گردشگری توس از موانع مهم ثبت جهانی این مجموعه است.» وی با اشاره به ثبت ملی محدوده ۳۶۰ هکتاری توس، خواستار هماهنگی بیشتر شهرداری مشهد برای جلوگیری از ساخت‌وسازهای غیرمجاز و مشارکت در امر زیباسازی فضای منظری اطراف آرامگاه فردوسی شد.» بخشی از شهر تاریخی توس از سوی دیگر سعید اکبریان، شهردار جدید منطقه ۱۲ مشهد در پاسخ به مشکلات موجود در شهر تاریخی توس بیان کرده است؛ «دستور مقام معظم رهبری برای ساماندهی توس و آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی یک تکلیف حکومتی برای همه است و همه دستگاه‌های دولتی و مدیریت شهری باید در این زمینه و تحقق فرمایشات ایشان گام بردارند.او با اشاره به قدمت شهر تاریخی توس افزود: درصورتی‌که طرح تفصیلی توس تهیه و اجرا نشود، به‌صورت غیرمستقیم به تخریب بافت تاریخی این منطقه کمک می‌کنیم. وی در این نشست خواستار اتصال گردشگری مذهبی به گردشگری تاریخی شد و گفت: آرامگاه فردوسی باید کانون فرهنگ دوستان و شخصیت‌های ملی و مذهبی کشور باشد.»جالب است که اکبریان به برنامه‌هایی که می‌توان برای این شهر تاریخی پس از برطرف کردن مشکلاتش اجرائی کرد، هم فکر کرده اما راهکاری برای برطرف کردن آن‌ها نمی‌داند.وی ادامه می‌دهد: «توس باید مرکز مناظرات علمی و فرهنگی کشور شود و حتی آرامگاه فردوسی این قابلیت را دارد که محل تبادل افکار و روابط اجتماعی با کشورهای همسایه شود. او با اشاره به تجربه فعالیت در بافت‌های تاریخی به‌خصوص شهرداری بازار تهران و وجود ۱۰۰ هکتار بافت تاریخی ثبتی در این منطقه گفت: باید برای مقاوم‌سازی و بهسازی بناهای موجود، تغییر کاربری برخی از منازل شخصی به اماکن اقامتی و بوم گردی، ارائه تسهیلات لازم به برخی از مالکان و حتی پیشنهاد ایجاد دهکده گردشگری در منطقه تاریخی توس، بهترین رویکرد برای حفاظت از شهر تاریخی توس و آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی است.اکبریان بیان کرد: با تعامل، مشارکت و فعالیت همه‌جانبه، ثبت جهانی آرامگاه فردوسی در ۶ ماه آینده دور از ذهن نیست و هدف‌گذاری فعالیت‌های مشترک بین پایگاه میراث فرهنگی توس و شهرداری مشهد، تائیدیه ثبت آرامگاه فردوسی در فهرست آثار جهانی یونسکو است.» با پایانِ صحبت‌های اکبریان، زهره‌وند، مدیر پایگاه میراث فرهنگی توس دست‌کم راهکارهایی را جلوی پای شهردار منطقه می‌گذارد: «او با اشاره به تهیه پلان مدیریت برای پایگاه توس گفت: کارگروه مشترک برای رفع معضلات موجود از قبیل ساخت‌وساز، ارائه خدمات رفاهی و ساماندهی دست‌فروشان راهکار مناسبی است.» بخشی از شهر تاریخی توس بر اساس شواهد و عکس‌های هوایی سال ۱۳۳۸، در پهنه تاریخی توس سال ۱۳۴۰ به جز آرامگاه فردوسی محوطه باغ- آرامگاه و یک حلقه چاه در بخش شرقی آن اثری از ساخت‌وساز و سکونت وجود نداشته است. مجموعه تاریخی توس پهنه‌ای دایره‌ای شکل به وسعت حدود ۳۶۰ هکتار است که در درون آن بر اساس کاوش‌های انجام شده تا این زمان، مجموعه ارگ « کهن‌دژ» و زندان تاریخی آن، بازار، مسجد و مدرسه اصلی شهر بیرون آمده است.حصار کهن‌دژ تابران توس دیوار بزرگی است از خشت و گل که به طول ۶ کیلومتر بر گِرد شهر تابران کشیده شده و امروزه در ۲۴ کیلومتری شمال شهر مشهد واقع است. می‌گویند زمانی باروی توس ۹ دروازه و ۱۰۶ برج داشته که امروزه تنها ۴ دروازه آن قابل تشخیص است. از سویی گفته می‌شود بخش اعظم توس در دل خاک نهان است. اینک این پهنه ارزشمند تاریخی در هزار پیچ تصمیم‌گیری‌های اداری و مدیریتی به جولانگاه دلالی زمین تبدیل شده که این رویه‌ها با انواعی از تبصره‌ها و مواد قانونی و غیرقانونی در بدترین شکل عرصه را بر هر گونه تفکر و طرح مناسب برای آن تنگ کرده است. و حالا روی برخی دیوارهای شهر، حتی در بافت تاریخی با اسپری نوشته‌اند: «خرید و فروش زمین‌های میراث فرهنگی»! بازار پر رونقی که به نظر می‌رسد با قدرت کاسب‌کارانه‌ کنونی در محدوده‌ توس هیچ‌کس توان مقابله با آن را ندارد،‌ حتی قانون!از سوی دیگر سال‌هاست طرح «تفصیلی» توس که حتی مراحل نهایی شدن را می‌گذراند، ته خط مصوبات نهایی گیر افتاده است، بدون هیچ حمایت و پشتیبانی.اما آیا جلسه‌ی برگزار شده با حضور مدیریت شهری و مدیریت میراثی پایگاه توس می‌تواند این مشکلات را در بهترین سطح برطرف کند؟ یا ۲۵ اردیبهشت سال آینده و در «روز بزرگداشت فردوسی»، باز به یاد بافت تاریخی توس و مشکلات‌اش می‌افتیم و در ذهن‌مان خاطره‌سازی می‌کنیم؟


منبع: baharnews.ir

پیگرد قانونی تورهای بدون راهنما

ولی تیموری به ایسنا، گفت: همواره تاکید شده در تورهای گردشگری، حضور راهنمای مجاز و دارای کارت از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری الزامی است. موضع ما نیز در این‌باره کاملا مشخص و شفاف است.وی یادآور شد: در هر بسته سفر باید یک راهنما و فردی به عنوان سرپرست تور (تورلیدر) حضور داشته باشد. مسؤولیت و وظایف این دو کاملا متفاوت از یکدیگر است، اما متاسفانه در برخی تورها، این مسؤولیت ها به یک شخص محول می شود که البته جذابیت های اقتصادی عامل اصلی آن است، اما این اقدام پیامدهای منفی به دنبال دارد، چرا که راهنمای تور در طول سفر دچار کار طاقت فرسا می شود و علاوه بر ارائه اطلاعات به گردشگر باید خواسته ها و نیازهای گردشگر را هم تامین کند و مشغول خدمات دهی در جریان سفر شود. تیموری درباره شرایط همراهی راهنمای خارجی در تورهای ورودی، اظهار کرد: معمولا در تورهای خارجی شخصی را از کشور مبدأ به عنوان تولیدر همراه می کنند و در مقصد راهنمای تور اضافه می شود. تور خارجی نمی تواند بدون راهنمای ایرانی در کشور، سفر داشته باشد و اجازه این کار را ندارد. راهنمای خارجی می تواند به عنوان تورلیدر گردشگران را همراهی کند و به واسطه دانشی که دارد در سایت ها اطلاعاتی را به گردشگران همراه خود ارائه دهد، اما نمی تواند نقش راهنمای تور را ایفا کند. او تاکید کرد: حضور نداشتن راهنمای دارای کارت از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در تورها با مقررات مغایرت دارد و تخلف به شمار می آید. این موضوع در آیین نامه راهنمایان و دفاتر خدمات مسافرتی نیز لحاظ شده است.تیموری گفت: بخشنامه ها، تور را ملزم می کند که راهنمای ایرانی و مجاز در طول سفر همراه داشته باشد، اگر این گونه نباشد حتما به اداره های میراث فرهنگی و گردشگری استان ها اطلاع داده و شکایت شود تا پیگیری های رسمی صورت گیرد.


منبع: baharnews.ir

هاشمی رفسنجانی به روایت ابوالحسن داوودی

ابوالحسن داوودی، کارگردان سینما، در روزنامه ایران نوشت: «شناخت من از آیت‌الله هاشمی به دوران ماقبل انقلاب باز می‌گردد؛ دوره‌ای که مقارن با دوره دانشجویی من بود و هم‌نسلان من به واسطه فعالیت‌های ایشان در این دوران با او آشنا شدیم. طبعاً نظر من نسبت به ایشان بر اساس همین سابقه تاریخی است که قدمتش به قدمت خود انقلاب بازمی‌گردد. بر خلاف عادت مرسومی که ما ایرانی‌ها داریم و وقتی کسی از دنیا می‌رود، قضاوت‌مان نسبت به آن شخصیت تغییر می‌کند، من سعی می‌کنم بر اساس نقطه‌نظری که دارم نگاه واقع‌بینانه‌ای به ایشان داشته باشم. بر این اساس باید بگویم که مرحوم آیت‌الله هاشمی در ارتباط با عرصه فرهنگ رویکردها و دوره‌های مختلفی داشتند که هر کدام شکل قضاوت متفاوتی نسبت به او ایجاد می‌کند اما در نهایت چیزی که از نظر من خیلی اهمیت دارد و شاید با نوع حرفه من یعنی فیلمسازی تناسب دارد این است که مهم نیست یک فیلم را چگونه شروع می‌کنیم بلکه مهم این است که چگونه آن را تمام می‌کنیم و به عبارتی حاصل نهایی آن چیست. آن چیزی که در زندگی آقای هاشمی اهمیت دارد این است که سر جمع و حاصل نهایی عملکرد او آن چیزی است که این همه احساسات را در یک ملت برانگیخته است و نشان می‌دهد آن چه از مجموع این زندگی حاصل شده است، سرجمع خوبی دارد. این نکته موضوع خیلی مهمی است که‌ ای کاش مورد توجه بقیه سیاستمدارها قرار بگیرد؛ یعنی حاصل سرجمعی که یک نفر بعد از مرگش باقی می‌گذارد، چه عکس‌العملی را در یک ملت برمی‌انگیزد؛ آن هم برای سیاستمداری در این سطح که با کمال اطمینان می‌توان گفت کمتر کسی در حد و اندازه او در این مملکت است و حالا حالاها نمی‌توان برای او جایگزینی پیدا کرد. این بدان معنا نیست که آقای هاشمی در کار سیاسی که انجام دادند مرتکب اشتباهی نشده‌اند بلکه مسأله همان حاصل جمع و سیری است که ایشان طی کردند. در واقع رجعتی که آیت‌الله هاشمی همواره به طرف ملت داشتند، بزرگترین سرمایه و داشته‌ای است که تا همیشه تاریخ با او خواهد ماند. اگر بخواهیم به شکل تخصصی هم به مسأله دغدغه‌مندی و تعامل او با عرصه فرهنگ اشاره کنیم باید بگویم که گر چه آقای هاشمی شاید در دوره‌های ابتدایی انقلاب چندان توجهی به عرصه فرهنگ نداشتند و بیشتر سعی می‌کردند در عرصه سیاست و اقتصاد داشته‌های خود را برای این مملکت خرج بکنند اما آن چه در انتها در نگاه ایشان اتفاق افتاد، اهمیت فرهنگ برای پیشرفت یک جامعه و توجه ایشان به تغییر فرهنگی بود. این موارد به انضمام اهمیت دادن به نهادهای مردمی یکی از ارزش‌هایی بود که در دوره آخر زندگی ایشان به شدت قابل توجه است و در تاریخ ماندگار خواهد بود.»


منبع: baharnews.ir

اظهارات جنجال‌برانگیز شمس لنگرودی

به گزارش ایران، آخر این‌ها چه چیزی می‌خواهند بگویند که بنده و خیلی‌های دیگر نمی‌فهمیم و فقط خودشان با شاگردانشان می‌فهمند. تازه شاگردانشان هم نمی‌فهمند؛ فقط ادایش را درمی‌آورند!او در نقد جریانی که ادعای پیچیده‌نویسی دارد، افزود: احمدرضا احمدی یک‌بار حرف خیلی قشنگی زد. گفت «بسیاری از این مدعیان پست‌مدرن بنداندازی فلانی بودند، تابلویشان را عوض کردند گذاشتند الیزابت!» حرف احمدرضا احمدی دقیقاً درست است. یعنی زیرساخت برخی از آنها پیشامدرن است اما در پوسته، از پست‌مدرن دم می‌زنند. در حالی که لازمه‌اش این نیست که پوسته‌ات را نو کنی بلکه باید از درون نو شوی.یک‌جا گیر نمی‌آورید که فروغ فرخزاد گفته باشد من مدرن هستم اما تفکرش تفکری مدرن بود. نیازی به هیاهو و گفتن نیست، بلکه خود اثر باید نشان دهد.آقای باباچاهی مثل آدمی است که کراوات بزند و با کت و بیژامه به خیابان بیاید! یعنی عناصرش با هم همخوانی ندارد. ذهنیتش با فرمی که ارائه می‌دهد، همخوانی ندارد. با رمز و اسطرلاب شاید بفهمیم منظور چیست! هرطور دوست دارند بگویند؛ به من ربطی ندارد. اما اینکه مرا متهم کنند که شعرت چون ساده است، ساده‌لوحانه است، از کج‌فهمی خودشان است. عده‌ای آب را گل‌آلود می‌کنند که بگویند آب عمیق است. من با این روند مخالفم.


منبع: baharnews.ir

عرضه کتاب زندگی و زمانه آیت‌الله هاشمی

به گزارش روابط عمومی کتابشهر ایران، همزمان با عزاداری مردم ایران در فراق مبارز نستوه انقلاب، عرضه کتاب «زندگی و زمانه آیت الله هاشمی رفسنجانی» در کتابشهرهای ایران با استقبال علاقمندان کتاب روبرو شده است. کتاب «روایتی از زندگی و زمانه آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی» پس از کتاب «زندگی و زمانه حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای از ۱۳۱۸ تا کنون» به قلم جعفر شیرعلی نیا از سوی انتشارات سایان منتشر شده و در ادامه پروژه شخصیت‌های جمهوری اسلامی است که ظاهرا ادامه‌دار خواهد بود.این کتاب تاریخ هشتاد سال زندگی پرفراز و نشیب و انقلابی آیت الله هاشمی رفسنجانی را دستمایه بازآفرینی قرار داده و این اثر یک دائره المعارف تاریخی و سیاسی برای بیان زندگانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. این اثر در سه بخش تدوین شده است نخست زندگی و زمانه امام راحل، دوم زندگی و زمانه مقام معظم رهبری و سوم زندگی و زمانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی است.این کتاب شامل ۱۷۰۰ تصویر به همراه ۵۰ هزار کلمه توضیحات در کنار عکس ها و حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار اطلاع تاریخی در متن خود دارد. این کتاب تاریخ هشتاد سال زندگی پرفراز و نشیب و انقلابی آیت الله هاشمی رفسنجانی را دستمایه بازآفرینی قرار داده و یک دائره المعارف تاریخی و سیاسی برای بیان زندگانی رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام است. از این پژوهشگر پیش از این «دایره‌المعارف مصور امام خمینی(ره)»، «زندگی و زمانه حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای از ۱۳۱۸ تا کنون»، «دایره‌المعارف مصور جنگ ایران و عراق» توسط انتشارات سایان منتشر شده است.بر اساس این گزارش، شهروندان می‌توانند با مراجعه به ۴۲ شعبات مختلف کتابشهر ایران در ۲۳ نقطه از کشور این کتاب، سایر کتب موجود درباره زندگی و آثار یار دیرین امام و رهبری و همچنین کتاب زندگی و زمانه حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای از ۱۳۱۸ تا‌کنون» را با تخفیف خریداری کنند.  چاپ اول این کتاب ۱۶۰ هزار تومان قیمت گذاری است که با تخفیف در فروشگاه های کتابشهر عرضه می شود.علاقمندان برای آشنایی با پراکندگی جغرافیایی فروشگاه‌های کتابشهر، دسترسی به نشانی و شماره تماس و نحوه بهره¬مندی از مزایای این طرح، به آدرس اینترنتی www.ketabshahr.com مراجعه کنند. یادآور می‌شود، مؤسسه کتابشهر ایران به عنوان بزرگترین فروشگاه زنجیره‌ای کتاب و محصولات فرهنگی در ایران، از سال ۸۳ تاکنون ۴۲ فروشگاه کتاب و محصولات فرهنگی در ۲۳ استان کشور راه‌اندازی کرده است.


منبع: baharnews.ir

از چالش سه زن تا قصاصی که پررنگ نشد

به گزارش ایسنا، «خانه‌ای در خیابان چهل‌ویکم» اولین ساخته‌ی حمیدرضا قربانی است که سابقه‌ی فعالیت به عنوان دستیار کارگردان و تدوینگر را در فیلم‌های «درباره الی»، «جدایی نادر از سیمین»، «هم‌نفس»، «دهلیز» و «دلبری» داشته و سال گذشته با اولین تجربه‌ی فیلمسازی‌اش در جشنواره فیلم فجر شرکت کرد؛ تجربه‌ای که اتفاقا مورد توجه منتقدان و همچنین تماشاگران قرار گرفت ولی این توجه برای اکران شدن فیلم در فرصتی مناسب کافی نبود و «خانه‌ای در خیابان چهل‌ویکم» در فاصله‌ی کمتر از دو هفته به شروع جشنواره سی‌وپنجم فیلم فجر به سینماها آمده است. این فیلم دعوای دو برادر را روایت می‌کند که باعث بروز بحرانی در خانواده می‌شود و جریان اصلی فیلم حول مادر این خانواده و دو عروسش که در سه طبقه‌ی یک خانه زندگی می‌کنند، است. بازیگران اصلی این فیلم مهناز افشار، علی مصفا، سهیلا رضوی، سارا بهرامی، آرش مجیدی و علیرضا کمالی هستند که البته مانی رحمانی و مانیا علیجانی هم دو بازیگر کودک «خانه‌ای در خیابان چهل‌ویکم» هستند؛ دو بازیگری که طبق گفته تهیه‌کننده، کارگردان و سارا بهرامی(بازیگر) با هوش و استعدای بالا در این فیلم حضور داشتند تا آنجا که دختر کوچک این فیلم، امسال در سه اثر جدید سینمایی بازی کرده و احتمالا با آن‌ها به جشنواره می‌آید. به بهانه‌ی آغاز اکران «خانه‌ای در خیابان چهل‌ویکم» در سینماها محمود رضوی (تهیه‌کننده)، حمیدرضا قربانی (کارگردان)، مریم نراقی (تدوینگر) و سارا بهرامی (بازیگر) در نشستی با خبرنگاران ایسنا در دفتر موسسه‌ی سینمایی سیمای مهر شرکت و درباره‌ی این فیلم صحبت کردند.                                                             تبلیغاتی که میان هیجانات فیلم فجر گم می‌شود در ابتدای این گفت‌وگو حمیدرضا قربانی در پاسخ به اینکه چرا این زمان نامناسب برای اکران فیلم انتخاب شده است، آن هم در شرایطی که در جشنواره گذشته منتقدان و تماشاگران بازخوردهای خوبی به فیلم داشتند؟ بیان کرد: من هم موافقم که زمان اکران فیلم زمان مناسبی نیست، چون اولا در هیجانات قبل از جشنواره‌ی فجر  هستیم و همین باعث می‌شود حتی تبلیغات ما هم در فضای مجازی لابه‌لای تیزرها و اطلاع‌رسانی‌های مربوط به جشنواره دیده نشود. ضمن اینکه بخشی از مخاطبان فیلم من قشر دانشجو هستند و الان فصل امتحانات است و بعد از آن هم جشنواره شروع می‌­شود. او افزود: به همین دلیل متأسفانه فصل خیلی بدی برای اکران فیلم در نظر گرفته شده، البته با توجه به اینکه دفتر «سیمای مهر» امسال فیلم “سیانور” را برای اکران داشت و هم اکنون هم در حال آماده‌­سازی فیلم دیگری برای جشنواره هست، تمام تلاش خود را برای اکران فیلم در زمانی مناسب انجام دادند ولی به هرحال جمیع مشکلات باعث اکران فیلم ما در این زمان شد که یکی از مهم‌ترین‌ دلایل، طولانی‌ شدن روند صدور پروانه‌ی نمایش فیلم بود و مجبور شدیم بعد از فیلم «نفس» قرارداد اکران ببندیم. محمود رضوی تهیه‌کننده هم در این رابطه توضیح داد: به نظرم کل دیده شدن یا ندیده شدن یک فیلم از همان ابتدای ساخت و در حین تولید شروع می‌شود، بعد به جشنواره و نقدهایی که درباره‌ی آن نوشته می‌شود و سپس اکران می‌رسد. نکته‌ای که درباره‌ی فیلم «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» وجود دارد این است که فیلم به خواست گروه، قبل از جشنواره در سکوت ساخته شد، مخصوصا اینکه کارگردان اولین فیلم‌اش را می‌ساخت و قرار بود همه چیز در آرامش باشد. پس از ساخت فیلم، پذیرفته نشدن آن در بخش مسابقه و دیده نشدنش در آن بخش تأثیرگذاری خود را داشت چون فیلم دیر رسیده بود و اگر زودتر آماده می‌شد حتما در آن بخش پذیرفته می‌شد.                                            بحث زیاد برای مصوب شدن قرارداد فیلم در شورای صنفی نمایش او گفت: در نتیجه جریانی که باید به شکل دیگری پیش می‌رفت، طوری رقم خورد که امروز به اینجا رسیده‌ایم. درباره‌ی فیلم «سیانور» از همان زمان جشنواره می‌دانستیم، فیلم را می‌خواهیم در پاییز اکران کنیم و «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» می‌توانست عید فطر یا اکران دوم عید فطر به نمایش درآید، اما به هر حال آن پشت یک خبرهایی هست و قانونی هم درست شده که باید از پروانه‌ی نمایش دو ماه بگذرد تا بتوان قرارداد اکران را ثبت کرد و از آنجا که قرارداد اکران ما قبلا ثبت شده و پروانه‌ی نمایش هم شهریورماه صادر شد، بحث زیادی برای مصوب شدن قرارداد فیلم در شورای صنفی نمایش وجود داشت. رضوی با اشاره به تعداد بالای فیلم‌های متقاضی اکران اضافه کرد: سال گذشته شرایط سختی برای اکران وجود داشت، اما امسال با ۱۲۰ فیلم شرایط سخت‌تر بود و سال آینده که ۱۴۰ فیلم خواهیم داشت،  اوضاع باز هم سخت‌تر می‌شود. نکته‌ی دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که فیلم حمید (قربانی) با دو فیلم پرفروش چند وقت اخیر همزمان شد که مدت‌ها سرگروه ماندند و بعد هم فروش «سلام بمبئی» به فیلم «نفس» در سرگروه خود کمک کرد که در نتیجه به زمان فعلی رسیدیم، بنابراین همه چیز در کنار هم باعث بروز این شرایط شد و این طور نبود که ما اکران «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» را برای این فصل بگذاریم. اما اتفاقاتی که در جایی دیگر رخ داد و نیز ندادن پروانه‌ی نمایش در زمان خود باعث پیش آمدن این مسائل شد.                                                                  به نظرم فضای اکران از جنگ هم جلوتر است این تهیه‌کننده‌ی سینما همچنین درباره‌ی شرایط سخت اکران و اینکه عده‌ای از آن به عنوان جنگ تعبیر می‌کنند، گفت:‌ به نظرم فضای اکران از جنگ هم جلوتر است، چون سر اکران «سیانور» اتفاقاتی برای ما افتاد که بسیار عجیب بود یعنی فیلم را در هفته‌ای برداشتند که اصلا از کف فروش خود پایین نیامده بود، اما گفتند سینمای شما غیرطبیعی می‌فروشد و اتوبوسی تماشاگر می‌آورید، به همین دلیل آن را از اکران برداشتند بنابراین کاملا مشخص است که الان جمعی از پخش‌کننده و سینمادار هستند که حرف اول را در اکران می‌زنند، یعنی فقط دودوتا، چهارتای مالی مهم است و اصلا کسی به اینکه فیلم سیاسی، فرهنگی و هنری است کاری ندارد. رضوی با اشاره به اینکه زمان فعلی اکران برای «خانه‌ای در خیابان چهل‌ویکم» خیلی هم می‌تواند بد نباشد، چون سال گذشته «ملبورن» و «در مدت معلوم» شرایط مشابه‌ی برای اکران داشت اما با استقبال خوبی روبرو شد، خاطرنشان کرد: امسال یکی، دو فیلم به طور آزاد اکران شدند مثل «فروشنده» و «سلام بمبئی» و این‌ها بیشتر از سرگروه سانس گرفتند به همین دلیل از سال آینده طبق مصوبه‌ی شورای صنفی نمایش به گروه‌های آزاد فقط هشت تا ۱۰ سالن اختصاص پیدا می‌کند. حمیدرضا قربانی افزود: با این حال به نظرم شرایط به گونه‌ای است که انگار در یک باتلاق گیر کرده‌ایم، البته فیلم­های دیگری هم هستند که همین تازگی‌­ها اکران شدند مثل «وارونگی» و توانسته مخاطب خود را به دست آورد. ولی این فیلم چند هفته زودتر از جشنواره­‌ی فجر اکران شده اما «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» ۱۴ روز مانده به جشنواره بر پرده‌ی سینماها می‌رود و این خیلی بی‌انصافی است. مخصوصا اینکه متوجه شدم در زمان جشنواره پنج سالن پردیس سینمایی کوروش که سرگروه فیلم ماست به فیلم‌های جشنواره اختصاص دارد. در ادامه‌ی این نشست، کارگردان «خانه‌ای در خیابان چهل‌ویکم» درباره‌ی کوتاه شدن فیلم نسبت به آنچه در جشنواره به نمایش درآمد، گفت: فیلم در جشنواره ۹۵ دقیقه بود که با ۶ دقیقه کم شدن، الان یک نسخه‌ی ۸۹ دقیقه‌ای در سینماها نمایش داده می‌شود. ضمن اینکه یک تغییر دیگری که در فیلم ایجاد شده اضافه شدن هفت قطعه موسیقی است که بنا به شرایط فیلم تصمیم گرفتیم از آن‌ها استفاده کنیم. مریم نراقی تدوین‌گر در این باره افزود: ما قبل از جشنواره زمان زیادی برای تدوین نداشتیم که این موضوع باعث شد، مجبور شویم نسخه ناقص و ۴۵ دقیقه­‌ای به هیات انتخاب جشنواره ارائه دهیم. بعد از جشنواره با توجه به نظرات همکاران و مردم، فیلم را بازبینی کرده و ۶ دقیقه از آن را کوتاه کردیم که در مجموع دقایق کوتاه شده‌­ی فیلم باعث تغییر زیادی در فیلم نشده است.                                              حرف اصلی ما رابطه و چالش بین سه زن است نه برادرکشی  حمیدرضا قربانی در بخشی دیگر در پاسخ به اینکه چطور شد که در اولین تجربه‌ی کارگردانی سراغ سوژه‌ی برادرکشی رفته است؟ گفت: حرف اصلی من در «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» صرفا برادرکشی نیست، بلکه رابطه و چالشی است که بین سه زن وجود دارد، یعنی مادر و دو عروس. من از قصه‌ی قصاص در این فیلم گذشتم و در واقع رابطه‌ی این سه زن را پررنگ‌تر  کردم. سوژه‌­ی این فیلم را از یکی از دوستانم شنیدم و بر اساس یک قصه واقعی بود که با خانم آزیتا ایرایی هسته‌­ی اصلی این قصه را نگه‌ ­داشتیم و بر اساس آن ایشان قصه را به نگارش در آوردند.                                                                             نمی‌خواستیم قصاص پررنگ شود مریم نراقی تدوین‌گر هم در این‌باره توضیح داد: وقتی خانم آزیتا ایرایی فیلمنامه را می‌نوشت در جریان این کار بودم و خواست ایشان از اول این بود که ماجرای قصاص پررنگ نشود و رابطه‌ی این سه زن حول اتفاقِ افتاده مورد توجه قرار گیرد. من هم در مونتاژ سعی کردم این موضوع را رعایت کنم و البته کار خیلی سختی نبود، چون با کارگردانی خوب و فیلمنامه‌ای روبه رو بودم که دست تدوینگر را باز می‌گذاشت.                                                                 داستان قرار گرفتن آدم‌ها در بحران  محمود رضوی درباره‌ی این همکاری یادآور شد: من و کارگردان «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» از همان زمان مطرح شدن موضوع و نگارش با هم جلو رفتیم، یعنی حمید قصه را تعریف کرد و داستان مادری را گفت که در یک تصمیم‌گیری سخت قرار گرفته است و به همین دلیل فکر می‌کنم نمی‌شود گفت که داستان کاملا درباره‌ی قصاص است یا اصلا دراین‌باره نیست چون موضوع فیلمنامه انسانی است و در کنار آن قصاص هم مطرح می‌شود. در واقع «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» داستان قرار گرفتن آدم‌ها در بحران است؛ بحرانی که هر سه زن در آن محق هستند و باید دید هر کس چطور گلیم خود را از آب بیرون می‌کشد آن هم در شرایطی که زیاده‌خواهی نمی‌کنند و هر کس فقط حق طبیعی خود را می‌خواهد.                                      می‌خواستیم از یک ملودرام احساسی به یک فضای تعقل برسیم در ادامه بحث به انتخاب بازیگران و موقعیت متفاوتی که بازیگرانی همچون علی مصفا در آن قرار داشتند، رسید که دراین‌باره قربانی توضیح داد: بازیگران واقعا نقش خود را به درستی ایفا کردند و حتی با وجود برداشت­‌های زیاد کار خود را پرانرژی ادامه می‌­دادند. در طول تمرین بر بازی دور از احساس خیلی تاکید داشتم. اصلا یکی از دلایلی که داستان فیلم را پس از گذشت ۴۰ روز از حادثه‌ی مرگ شروع کردیم همین بود که از فضای اشک و آه رد شویم و از یک ملودرام‌ احساسی به یک فضای تعقل برسیم. بنابراین موقعیت‌ها را طوری چیدیم که کاراکترها خیلی تنها نباشند و همیشه کسی وجود دارد که آنها در مقابلش احساسات خود را کنترل می­‌کنند.                                                                        زن‌ها در این فیلم حرف می‌زنند در این بخش سارا بهرامی یکی از بازیگران فیلم درباره‌ی ویژگی‌های نقش خود و سختی آن گفت:‌ بازی در چنین فضای کاری خیلی سخت بود چون برای من قطعا برون‌ریزی کار راحت‌تری است که خودم را به یک جایی برسانم تا احساساتم بروز داده شود، اما در اینجا باید همه چیز کنترل شده می‌بود. او بیان کرد:‌ با این حال یک نکته‌ی جالب «خانه‌ای در خیابان چهل‌ویکم» برایم این بود که زن‌ها در آن “حرف” می‌زنند. من عاشق قصه‌هایی هستم که زن‌ها در آن حرفی برای گفتن دارند. در حالی که گاهی می‌بینیم زن‌ها فقط، هستند و مرد، قصه را پیش می‌برد، اما یک جاهایی هم هست که زنِ داستان حرف می‌زند و «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» از همین نوع است. من حتی وقتی فیلمنامه را خواندم شخصیت حمیده برایم جذاب‌ترین نقش بود که در تقابل با بچه، شوهر و آدم‌های دیگر در موقعیتی قرار می‌گیرد که باید به شکلی خاص رفتار کند یا احساساتش را بروز دهد. بهرامی همچنین به بازیگران کودک فیلم اشاره کرد و افزود: مانیا و مانی واقعا با استعداد بودند و در حین کار با تسلط بازی می‌کردند. این فیلم حتی برای مانیا آنقدر شانس داشت که او امسال در سه فیلم بازی کرده و فکر کنم پرکارترین بازیگر کودک امسال باشد. در ادامه‌ی این گفت‌وگو قربانی درباره‌ی حضور فیلمش در بخش نگاه نو جشنواره سی‌وچهارم فیلم فجر گفت:‌ فیلمی که ما تحویل هیأت انتخاب جشنواره دادیم ۴۵ دقیقه بود و اصلا ابتدا و انتهای آن کامل نبود، در واقع کشته شدن و درگیری را نمی‌بینیم و سکانس فینال هم نبود، اما از آنجا که فشار زیادی بود که فیلم را به جشنواره بدهیم فیلم را ناقص تحویل دادیم و بعد که فیلم را کامل کردیم، هیات انتخاب دیگر آن را دوباره ندید در حالی که بعدها گفتند که اگر نسخه‌ی کامل به جشنواره فرستاده شده بود آن را به بخش مسابقه راه می‌دادند. رضوی هم در پاسخ به اینکه نمی‌شد فیلم را برای جشنواره‌ی امسال نگه داشت، اضافه کرد: اگر فیلم را اصلا ندیده بودند می‌شد آن را برای امسال نگه داشت. قربانی در پایان این نشست درباره‌ی نام فیلم و  اینکه آیا پس از نمایش در جشنواره‌ی حرفی از شباهت کارش با آثار اصغر فرهادی شنیده بود؟ گفت: با وجود اینکه خیلی‌ها فکر می‌کردند، فیلم من شبیه کارهای آقای فرهادی باشد اما بعدها کسانی که دیدند گفتند اصلا این طور نبود و این فیلم به روحیه، حس و منش من خیلی نزدیک بود. در واقع فضای ذهنی و کاراکترهای خودم را ساختم و «خانه‌ای در خیابان چهل‌ویکم» یک فیلم مستقل بود. نراقی و قربانی                                                               خانه در این فیلم برایم مقدس است او افزود: اسم فیلم را از ابتدا «خانه یحیی» انتخاب کرده بودیم که گفتند هم­زمان با این فیلم، فیلمی به اسم «یحیی سکوت نکرد» ساخته شده و چون آن فیلم زودتر اکران می‌­شد، مجبور شدیم به دلیل تشابه، اسم فیلم را تغییر دهیم. از آنجا که “خانه” در این فیلم برایم مقدس بود و فکر می‌کردم یکی از کاراکترهای اصلی است، تصمیم داشتم که حتما اسمی را برای فیلم انتخاب کنم که در آن “خانه” وجود داشته باشد. یک روز در محله­‌ای که خانه‌­ی فیلم قرار داشت راه می‌رفتم اسم «خیابان چهل و یکم» توجهم را جلب کرد و فکر کردم بهتر است یک آدرس و نشانی واقعی از آن خانه بدهم. در بخش پایانی این گفت‌وگو سارا بهرامی هم درباره‌ی پیشنهادهای کاری بعد از این فیلم گفت: وقتی نقش حمیده را در «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» بازی کردم، تصمیم گرفتم دیگر نقش‌های مشابه آن را بازی نکنم، به همین دلیل در یک تئاتر با نام «اگر» بازی کردم و بعد هم بازی در فیلم «ایتالیا ایتالیا» را پذیرفتم که هر دو کار متفاوتی برایم بودند و «ایتالیا ایتالیا» امسال در جشنواره فیلم فجر حضور دارد.


منبع: baharnews.ir

چشم‌پوشی از یک درآمد میلیاردی

به گزارش ایسنا، طبق گزارش دبیر شورای راهبری گردشگری سلامت، درآمد گردشگری سلامت ایران در سال ۹۲، یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار بوده، هرچند با توجه به خلاء حساب اقماری در گردشگری دقیقا مشخص نیست این آمار چگونه بدست آمده، اما به فرض صحت آن، یک‌هفتم از درآمد ۷ میلیارد دلاری صنعت گردشگری به حوزه سلامت تعلق دارد. صرف‌نظر از درآمد قابل توجهی که محمد پناهی معتقد است درصورت توجه، سهم بیشتری از درآمد گردشگری را به خود اختصاص خواهد داد، مساله اصلی آن است که هنوز گردشگری سلامت ایران، نه تنها در منطقه و عرصه بین‌الملل، بلکه در داخل کشور نیز بدرستی معرفی نشده، چه برسد به شاخه طب سنتی. با آن که دبیر شورای راهبری گردشگری سلامت، باور دارد طب سنتی پیشینه‌ای طولانی به قدمت هفت هزار سال دارد، اما واقعیت آن است که طب سنتی ایران در مقابل کشورهای پیشروتری مانند ژاپن، چین، تایلند، کره جنوبی، آمریکا، تایوان، آلمان، سنگاپور، سوئیس، مالزی و هند ناشناخته مانده است. چینی‌ها همچنان در حال تسخیر بازار داروهای گیاهی در سراسر دنیا هستند. طب سنتی در چین مانند طب سوزنی، ماساژ درمانی و شیوه‌های دیگر درمان سنتی به صورت گسترده در سراسر آسیا و آفریقا طرفدار دارد و روندی رو به گسترش نیز در کشورهای صنعتی را شاهد است. در بیمارستان‌های چین، دست‌کم یک طبقه از مراکز درمانی به طب سنتی اختصاص داده شده است. در آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین و همچنین خاورمیانه، ۷۰ تا ۹۵ درصد مردم از طب سنتی استفاده می‌کنند. در سال ۲۰۱۶ میلادی چینی‌ها در مجموع ۵۰۰ هزار سفر با هدف دریافت خدمات درمانی و پزشکی انجام دادند که در مقایسه با سال گذشته نشان از رشد ۵۰۰ درصدی داشته است. طب سنتی درآمد زیادی را عاید کشورها کرده، به طوری که اکنون از آن با عنوان “صنعت” یاد می‌شود. در سال ۲۰۱۲ چین از فروش گیاهان دارویی به درآمدی بالغ بر ۸۰ میلیارد دلار دست یافت که به نسبت سال قبل‌ترِ آن، ۲۰ درصد افزایش درآمد داشته است. بازار جهانی پیش‌بینی کرده درآمد حاصل از طب گیاهی و سنتی در سال ۲۰۲۰ به ۱۱۵ میلیارد دلار برسد. در ایران اما اوضاع کمی متفاوت است، طب سنتی ریشه در باور سنتی مردم دارد و سال‌های زیادی از پزشکی نوین تفکیک شد، چون محافل علمی آن را چنان که باید باور نداشتند. پناهی در این‌باره به ایسنا می‌گوید: طب سنتی ایران بیش از ۱۵۰ سال محکوم به فنا بود و در آن سال‌ها اجازه فعالیت نداشت و بیشتر خبرگان و حکیمان طب سنتی به عطارهایی تبدیل شدند که تمام کارشان فروش گیاه دارویی بود. او بیان می‌کند: متاسفانه در تمام این سال‌ها دچار چالشی بودیم که طب سنتی را از نوین تفکیک کرد و آن را به حساب نیاورد. هرچند اخیرا جامعه به سمتی رفته که به خاستگاه اصلی خود برگشته و مردم از طب سنتی، اقبال و حاکمیت از آن دفاع کرده است. تحولی حاصل شده که البته هنوز در مراحل اولیه کار است. پناهی معتقد است؛ برای به اوج رسیدن باید نخست توانمندی‌هایمان را باور کنیم، باید برای نقش‌آفرینی طب سنتی در گردشگری سلامت، ساختارهایی را مانند سلامت‌کده‌ها پدید آوریم تا ظرفیت موجود را به کار گیرند و احیاگر طب سنتی باشند. پناهی که مدیریت یکی از این سلامت‌کده‌ها را به عهده دارد که از سال ۹۴ در کشور راه‌اندازی شده، می‌گوید: هدف ما برقراری ارتباط بین طب سنتی و گردشگری سلامت است، چون باور داریم ظرفیت کشور برای توسعه ارائه خدمات به گردشگران سلامت صرفا با تاکید طب نوین نیست، چرا که پرداخت هزینه‌های سنگین درمان از توان مالی بسیاری از بیماران خارج است. ضمن آنکه همه بیماران به عمل جراحی نیاز ندارند که طب سنتی از این نظر می‌تواند گزینه مناسبی باشد. پناهی با اشاره به مزایای طب سنتی که نفوذ و درآمد جهانی در بر داشته است، اظهار می‌کند: کم هزینه بودن، طول مدت کوتاه درمان، کم عارضه بودن داروهای مصرفی آن و رضایت بسیار بالای بیماران از نتیجه درمان، از جمله ویژگی‌های مثبت طب سنتی به شمار می‌آید، ضمن اینکه برای ایجاد کلینیک‌های طب سنتی، امکانات و تجهیزات پیچیده‌ای لازم نیست. از طرفی اقبال عمومی مردم به آن زیاد است، چرا که معتقدند این طب قابل فهم و کم عارضه است. دبیر شورای راهبری گردشگری سلامت همچنین می‌گوید: در کشور بیش از هشت‌هزار گونه گیاه دارویی شناخته شده که این ظرفیت با کل قاره اروپا برابری می‌کند، اما نکته آن است که از آن میان تقریبا ۸۰۰ نوع فرآورده طبیعی دارویی تولید و عرضه شده است، هرچند خیلی نمی‌توان به این آمارها تکیه کرد، چون چندان هم دقیق نیست، مخصوصا آن که، این حرفه در ۱۰ سال اخیر رایج شده است، اما به هر حال ظرفیتی در این بخش وجود دارد که نباید از آن غافل شد. او ادامه می دهد: حمایت هایی که در این سال ها از طب سنتی و سلامتکده ها شده، توسعه آن را در پی داشته و حتی از اوایل سال آینده تحت پوشش بیمه های درمانی قرار می گیرد. بیشتر مراکز درمانی سنتی که در گذشته شکل نامناسب و نظارت نامشخصی داشته اند، نیز تغییر وضعیت داده اند و روبه راه شده اند. پناهی درباره پاسخ به این سوال که با وجود چنین پیشرفت‌های داخلی، طب سنتی ایران در بُعد گردشگری چقدر شناخته شده و به عنوان مقصد درمان گردشگران خارجی مطرح شده است، اظهار می‌کند: طب سنتی از مرحله گذار عبور کرده و درحال تثبیت است و هنوز درباره آن فرهنگ‌سازی می‌شود، به این خاطر که اقبال زیادی از آن و مراکز تخصصی بیشتری درحال احداث است. باید این پیشرفت ها حاصل شود تا این ظرفیت علاوه بر استفاده ی داخلی، در مصرف بیماران و گردشگران خارجی قرار گیرد.


منبع: baharnews.ir

خبرنگار شلاق خورد، هیچکس توضیح نداد

روزنامه «شهروند» آورده است: خبر تأسف‌آور بود. توقیف موتور‌سیکلت‌های دانش‌آموزان خبری معمولی است. خبرنگاری در نجف‌آباد اصفهان به جای توقیف ٨ دستگاه و به نقل از یک شاهد نوشته ٣۵ دستگاه بعد هم خبر را اصلاح کرده است؛ همین. در پی این اتفاق شکایت و بازداشت و شلاق و… آنچه که از قول مسئولان ذیربط درباره این خبر در روزنامه شهروند منتشر شد، چنین است: «دستگیری این خبرنگار که با صدور حکم ورود به منزل شخصی‌اش همراه بود، در نخستین ساعات صبح صورت گرفته است… این‌گونه رفتارها از سوی نیروی انتظامی نگران‌کننده است؛ چرا که این خبرنگار یکی از افراد باتجربه و باسابقه نجف‌آباد است و نحوه رفتار پلیس با وی کار شایسته‌ای نبوده است. حتی در ساعات اولیه صبح مأموران به جلوی درِ خانه وی ریختند تا او را دستگیر کنند. صورت‌ مسأله این است که در ۲۵ خرداد‌ سال‌ جاری یکی از خبرنگاران نجف‌آبادی خبری را با مضمون توقیف ۳۵ دستگاه موتورسیکلت دانش‌آموزان یکی از هنرستان‌های این شهر منتشر کرد که در ادامه نیز با توجه به قوانین خاص حوزه مطبوعات جوابیه دستگاه مربوطه را هم در پایگاه خبری خود درج کرد که بر طبق آن تعداد این وسایل نقلیه ۸ دستگاه عنوان شده بود. حال اینکه این خبرنگار آمار ۸ موتور‌سیکلت توقیفی را ۳۵ دستگاه اعلام کرده بود.» واقعیت این است که دستگاه قضائی می‌تواند و می‌باید توضیح دقیقی درباره چگونگی سیر ماجرا و تطبیق یا عدم تطبیق اتفاقات رخ‌داده در مورد پرونده با مواد قانونی ازجمله مسأله بازداشت، نحوه بازداشت، حکم صادره، مراحل تجدیدنظر و نیز اجرای حکم در اختیار افکار عمومی و جامعه روزنامه‌نگاران کشور قرار دهد. زیرا چنین حکمی برای چنین اتهامی از چند جهت مورد سوال است. الف‌- نخستین و مهم‌ترین ایراد این است که رسیدگی به انتشار چنین خبری جز در دادگاه مطبوعات امکان‌پذیر نیست؛ زیرا این یک جرم مطبوعاتی است و مسئولیت آن نیز متوجه مدیرمسئول است و نمی‌توان خبرنگار را پیش از مدیرمسئول مورد سوال و اتهام قرار داد مگر اینکه هر دو یک نفر باشند. بنابراین نه‌تنها متهم ماجرا باید به‌عنوان مدیرمسئول سایت باشد، بلکه دادگاه‌های مطبوعاتی و با حضور هیأت منصفه بر آن رسیدگی کنند. ب‌- فارغ از نکته فوق که ممکن است به واسطه نداشتن مجوز یا مسائل دیگر نادیده انگاشته شود، مسأله اصلی در استناد به ماده ۶٩٨ قانون تعزیرات تحقق «قصد» در انتشار اکاذیب با هدف اضرار به دیگران است. برای اطلاع از اهمیت این موضوع باید گفت اگر کسی دیگری را با چاقو مضروب کند و یقین هم داشته باشیم که قصد کشتن او را نداشته است ولی فرد مضروب کشته شود، از نظر قانون ضارب، قاتل و قتل از نوع عمد محسوب می‌شود، زیرا در این مورد «قصد» اهمیت ندارد، کاری که نوعاً کشنده است، انجام شده ولو آنکه قصد کشتن هم نداشته باشد. ولی در ماده ۶٩٨ اثبات قصد امری ضروری است. حال چگونه ممکن است کسی که پاسخ ارسالی نهاد ذینفع را منتشر کرده، قصد اشاعه اکاذیب با هدف ضرر رساندن داشته باشد؟ در این ماده آمده است: «هرکس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکواییه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هرگونه اوراق چاپی یا خطی با امضا یا بدون امضا اکاذیبی را اظهار نماید….» روشن است که اگر در استناد به این ماده قصد احراز نشود، صدها‌هزار نفر باید زندانی و محکوم شوند یا شلاق بخورند. ج‌- اصولاً این چه نشر اکاذیبی است که گفته می‌شود؟ اگر با این هدف بخواهند افراد را مجازات کنند، بسیاری از آمارهای حتی اداری کشور موجب صدور حکم شلاق خواهد شد. اتفاقاً در انتشار آن آمارهای نادرست قصد هم وجود دارد چون با دادن اطلاعات و آمار نادرست می‌خواهند ذهن مردم را نسبت به خود تغییر دهند. د- فرض کنیم که خبرنگار مزبور با آگاهی و قصد چنین خبری را منتشر کرده باشد. حداکثر مجازات او جریمه نقدی و انتشار خبر در سایت است. برای یک روزنامه‌نگار و رسانه بدترین مجازات حرفه‌ای اصلاح اخبارش است که به معنای کاهش اعتبار مطالب رسانه اوست و در صورت تکرار به معنای بی‌اعتباری خواهد شد. هـ- از همه بدتر نوع مجازات است. قاضی بر فرض اثبات مجرمانه‌بودن این فعل، می‌توانست خبرنگار را محکوم به انتشار ١٠ یا ٢٠ خبر مثبت از نیروی انتظامی یا تهیه چند خبر از مردم و زحمتکشان و فقرا کند؛ حتی زندان‌کردن هم بهتر از شلاق‌زدن است. زیرا شلاق و مجازات‌های بدنی نوعی از عذاب دادن است که در جوامع جدید برای چنین اتهاماتی پذیرفتنی نیست و به منزله سرکوب‌کردن جسم و شخصیت فرد است. و- بدترین بخش ماجرا، اصرار شاکی نسبت به اجرای حکم است. به‌طور قطع می‌توان گفت که فارغ از تمام جزییات حکم که محل پرسش است، به‌ویژه در مورد بازداشت و… چنین اقداماتی به هیچ‌وجه به نفع نهاد شاکی نیست و روابط جامعه روزنامه‌نگاران را با این نهادها تیره‌تر و بدتر می‌کند و عوارض آن را در نحوه انعکاس اخبار این نهادها خواهند دید. توصیه پایانی این است که هر چه که بوده گذشته است ولی دستگاه قضائی و نیروی انتظامی یا هر نهاد دیگری این پرونده را به‌عنوان یک پرونده خاص مورد رسیدگی قرار دهند و سازوکارهای خود را در این زمینه اصلاح کنند و البته به نوعی دلجویی و جبران مافات از این روزنامه‌نگار نیز می‌تواند مرهمی بر زخم‌های ایجاد شده باشد.


منبع: baharnews.ir

سرانجام​تلخ جناب​خان​بعد​از​جدایی​از خندوانه

روزنامه خراسان به نقل از «سینما دیلی» افزوده است: در حالی‌ که سعید سالارزهی (مالک جناب خان) از دغدغه‌های فرهنگی‌اش برای این عروسک گفته و از تبدیل‌شدن این عروسک به شخصیت متملق ابراز نگرانی کرده بود تا آنجا که به اختلاف و حذف این شخصیت از تلویزیون انجامید، حالا خودش نخستین استفاده‌اش از این عروسک پس از جدایی از خندوانه را به تبلیغات اتوبوسی اختصاص داده که این تبلیغات برای یک محصول تجاری و قرعه‌کشی‌های این محصول است.بعید است شرکت مذکور به‌طور خودسر از عروسک «جناب خان» استفاده کرده باشد گفته می‌شود مالک جناب خان این عروسک را با رقمی نزدیک به ۳۰۰ میلیون تومان در اختیار این شرکت قرار داده است.همچنین گفته می‌شود وضعیت فیلم سینمایی «جناب خان »با جدایی محمد بحرانی از این عروسک در بن‌بست قرارگرفته و سعید سالارزهی که قصد استفاده از یک صدای جدید را برای جناب خان داشته است با مخالفت حامیان فیلم مواجه و آن‌ها در شرایط فعلی از سرمایه‌گذاری روی فیلم «جناب خان» منصرف شده‌اند.


منبع: baharnews.ir

لغو کنسرت کیهان کلهر در همدان

کانال رسمی کیهان کلهر در تلگرام، خبر داد که کنسرت «پردگیان باغ سکوت» در همدان به دلیل صادر نشدن مجوز، برگزار نمی‌شود.  در اطلاعیه‌ای که در کانال رسمی کیهان کلهر منتشر شده، به نقل از این نوازنده و موسیقی‌دان آمده است: «بدینوسیله به اطلاع دوستان و علاقمندان  گرامی موسیقی در همدان می‌رسانیم از آن‌جا که متاسفانه تا این لحظه بدلیل عدم همکاری و اشکال تراشی‌های بی دلیل مسئولین اداره ارشاد همدان موفق به اخذ مجوز برای برگزاری کنسرت «پردگیان باغ سکوت» در این شهر نشده‌ایم، کنسرت مذکور که بنا به برنامه‌ریزی قبلی قرار بود در تاریخ اول بهمن انجام شود، برگزار نخواهد شد. با عذرخواهی از پیشگاه شما عزیزان و امید دیدار در فرصتی دیگر.»  تازه‌ترین تور کنسرت‌های کیهان کلهر با نام «پردگیان باغ سکوت» از ۲۹ دی تا ۱۷ بهمن در شهرهای اهواز، اصفهان، قزوین، سنندج، کرمانشاه، کرمان، زاهدان، بیرجند، تربت حیدریه، تهران و سمنان برگزار خواهد شد.


منبع: baharnews.ir

استقبال استانها از جشنواره تئاتر فجر

به گزارش ایرنا، محمدمهدی احمدی شنبه شب درآئین اختتامیه بخش استانی سی وپنجمین جشنواره بین المللی تئاترفجر در شهرستان آمل افزود: دراین دوره گروه های خوب هنری از استانهای سراسر کشور شرکت کردند و تعداد میزبان های جشنواره دوره سی وپنجم از ۵ استان دوره گذشته به ۷ استان افزایش یافته است.وی با بیان اینکه این مهم در راستای تحقق رویکرد اصالت بخشی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی به ظرفیت های فرهنگی وهنری استانها بوده است، ادامه داد: خوشبختانه استانهای کشور نیز به خوبی در فضای به وجود آمده خودشان را نشان دادند.مدیرکل هماهنگی امور استانهای وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی با بیان اینکه امروز دیگر درانجمن های فرهنگی وهنری،افراد با نظر اعضای انجمن ها انتخاب می شوند و دیگر انتصابی نیستند، اضافه کرد: وزارت ارشاد، اعتقاد ویژه ای به توزیع عادلانه امکانات وتجهیزات به استانها دارد.احمدی افزود: امروز در هر شهری که سینما نداشته باشد وسالنی که ظرفیت خوبی برای این امر از سوی شهرها به ارشاد معرفی شود، این وزارتخانه تجهیز کامل آن را تا افتتاح سالن سینما انجام خواهد داد.وی با بیان اینکه به واقع امروز توزیع عادلانه امکانات مورد توجه جدی دولت به خصوص در حوزه وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی است، ادامه داد: همه مردم ما علاقه مند به حوزه های مختلف فرهنگ و هنر هستند و باید از این ظرفیت مهم که پشتوانه اصلی جامعه فرهنگی و هنر کشور است در راستای تامین خواسته های آنها تلاش کرد.** توجه الزمات فرهنگی درکشورمدیرکل هماهنگی امور استانهای وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی درادامه با بیان اینکه جامعه فرهنگی باید الزمات فرهنگی مورد نیاز خود را داشته باشد، گفت: اکنون در کشور شاهد این رویه بد هستیم که هرکس براساس میل و سلیقه خودش، فرهنگی دارد که رویه آشفتگی فرهنگی را به دنبال خواهد داشت.احمدی، از رعایت اصول اخلاقی به عنوان یکی دیگر از موارد مهم در الزام های فرهنگی در کشور یاد کرد و افزود: درجامعه اسلامی ما همه افراد باید احساس امنیت و آرامش کنند، و مبنای مناظره و مذاکره، گفتمان باشد نه اینکه به سمت نزاع ، عصبانیت ، تهمت و سخت گیری پیش برود.وی با بیان اینکه برخی سخت گیری های غیرمنطقی وغیرکارشناسانه در حوزه فرهنگ و هنر باعث می شود فعالان این حوزه به تولیدات و فعالیت های زیرزمینی بروند، اضافه کرد: متاسفانه پیامد این رویه هم منجر به ایجاد انحرافات اخلاقی و اجتماعی که آسیب آن به حوزه زیرساخت های فرهنگی کشور است، خواهد شد.وی یادآورشد: حوزه فرهنگ وهنر، حوزه جدل نیست، حوزه منطقی سخن گفتن است و استفاده از زبان مشترک و انتقال پیام به مخاطب است.مدیرکل هماهنگی امور استانهای وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی اضافه کرد که امروز اثر زبان هنرمند در برخی مواقع از بسیاری بخش های غیرفرهنگی کشور نیز به مراتب بیشتر است واین مهم اکنون تئاتر وهنر هنرمندان ایرانی را نیز جهانی کرده است.بخش استانی سی وپنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در شهرستان آمل شنبه شب پس از سه روز اجرای سه گروه از استانهای تهران، هرمزگان و آذربایجان شرقی به کار خود پایان داد.


منبع: baharnews.ir

خاطرات سینمایی آیت‌الله هاشمی

این خاطرات هم به دلیل اینکه توسط یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های نظام جمهوری اسلامی نوشته شده، هم اینکه همه در همان ایام یادداشت شده و سوم به خاطر اینکه بدون رودربایستی روایت شده‏‌اند، اهمیت زیادی پیدا کرده‏‌اند. طوری که انتشار هر کدام از آنها، حادثه‏‌ای سیاسی تلقی می‏‌شد اما جز بحث‏‌های سیاسی، این مجموعه خاطرات به کارهای دیگری هم می‏‌آیند. مثلا می‌شود از دل آنها، سبک زندگی یا علایق و سلایق آیت‏‌الله هاشمی رفسنجانی را هم فهمید. کاری که ما اینجا کرده‏‌ایم، بازخوانی سریع این خاطرات به نیت پی بردن به سلیقه سینمایی آیت‏‌الله است؛ اینکه او چه فیلم‌هایی دیده، کدام‌ یکی را دوست داشته و کدام‌ها را نپسندیده است. علاقه به سینما در سال‌های قبل انقلاب در خاطرات آیت‏‌الله هاشمی رفسنجانی، ارجاعات سینمایی بسیار زیادی هست. آن‌طور که در این کتاب‌ها آمده، شروع فیلم دیدن آیت‏‌الله با این مقوله به ایام زندان برمی‏‌گردد؛ سال ۱۳۵۴٫ آنجاست که هاشمی رفسنجانی سریال «دلیران تنگستان» را می‏‌بیند و می‏‌پسندد: «در طبقه دوم زندانی که ما بودیم، یک اتاق را برای استفاده از تلویزیون اختصاص داده بودیم و هرکس هر برنامه‏‌ای را که می‌پسندید استفاده می‌کرد؛ البته با رعایت حال دیگران. سهم ما روحانیون به علت آنکه تا آن زمان کمتر با برنامه‏‌های تلویزیون سر و کار داشتیم، زیاد نبود و فقط آنچه را که خالی از گناه و فساد تشخیص می‌دادیم و برایمان جالب بود و تازگی داشت، می‌دیدیم. مثلا غیر از اخبار و راز بقا، برخی از سریال‌ها از جمله سریال دو طفلان مسلم و دلیران تنگستان را که جهاد بوشهری‌ها علیه اشغالگران انگلیسی بود و از نمونه فیلم‏‌های خوب و پرجاذبه بودند، تماشا می‌کردیم‏.» (انقلاب‏ و پیروزی، ص ۵۹ و ۶۰) در ایام بعد از پیروزی انقلاب اما به یک‌باره، ماجرای این فیلم‌دیدن‏‌ها بیشتر می‌شود چرا که او عضو شورای سرپرستی صداوسیما هم می‏‌شود. برای همین است که ویدئویی تهیه می‏‌کند و در خانه، مرتب فیلم می‏‌بیند. این ویدئو بعدها اسباب سرگرمی بچه‌ها هم می‏‌شود، طوری که مثل اغلب والدین، از فیلم‌دیدن‌های مداوم بچه‌ها ناراضی هم هست: «جمعه ۲ مهر ۱۳۶۱ – بچه‌ها تا دیر وقت فیلم تماشا می‌کردند. فیلم خیلی از وقت بچه‌ها را می‌گیرد.» (پس ‏از بحران، ص ۲۶۰) جالب است که این علاقه بچه‌های آیت‌الله به سینما، به تولید فیلم‌های آماتور هم می‏‌رسد: «چهارشنبه ۹ تیر ۱۳۶۱ – شب در مجلس ماندم و مهدی هم ماند. فیلمی تهیه کرده بود که با دستگاه ویدئوی مجلس تماشا کردم.» (پس ‏از بحران، ص ۱۶۵) هاشمی در نقش میانجی به‌جز این، آیت‏‌الله هاشمی به واسطه مسئولیت‌هایش، محل رجوع اهالی سینما هم هست. مثلا عبدالحسن محمدزاده، واردکننده فیلم «محمد رسول‏‌الله (ص)» وقتی که از اکران بی‌اجازه فیلمش در تلویزیون شکایت دارد، سراغ او می‏‌آید: «پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۶۰ – امروز تعطیل است و در خانه استراحت می‌کنم … اول وقت، آقای محمدزاده امتیازدار فیلم حضرت محمد (ص) آمد و از اینکه سیمای جمهوری می‌خواهد بدون موافقت ایشان فیلم را از تلویزیون نمایش دهد، شکایت داشت. امام فتوایی دارند که حق امتیاز را برای مؤلفان و … از اعتبار انداخته و چاره‏‌جویی می‌کرد‌. مدعی است چهارده میلیون تومان خرج کرده و بیش از هفت میلیون تومان هنوز وصول نکرده است.» (عبور از بحران، ص ۱۶۰) چند وقت بعد، همین محمدزاده، اولین اکران فیلم «عمرمختار» در ایران را برای آقای هاشمی ترتیب می‏‌دهد: «پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۶۰ – شب، آقای محمدزاده آمد. پیشنهاد همکاری تجاری با کمپانی بزرگ هندی – هندوجا – را می‌داد و فیلم عمر مختار لیبیائی را آورد که من ببینم‏.» (عبور از بحران، ص ۳۵۹) که البته هاشمی فیلم را شش ماه بعد می‌بیند: «جمعه ۳۱ اردیبهشت‏ ۱۳۶۱ – عصر فیلم عمر مختار را در خانه تماشا کردم.» (پس ‏از بحران، ص ۱۰۸) هاشمی در جریان این فیلم‌دیدن‌هایش، بسیاری از آثار معروف سینمایی را دیده است. نام و نشان بعضی از این فیلم‌ها در خاطراتش ذکر شده: «چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۶۰ – بعد از اخبار، فیلم دو سه ساعته «ده فرمان» را از ویدئوی پاسداران تماشا کردیم. خیلی با قرآن تفاوت دارد. لابد از روی تورات تهیه شده، زیاد جالب نیست.» (عبور از بحران، ص ۲۵۶) یا «جمعه ۱۰ دی‏ ۱۳۶۱ – شب فیلم [آهنگ‏] برنادت را دیدم. جالب بود.» (پس‏ از بحران، ص ۳۵۱) یا «جمعه ۱۲ فروردین ۱۳۶۲ – فیلم «روزهای خوش» ژاپنی را تماشا کردم‌؛ خیلی جالب است. ترویج خوبی برای کار، نظم، وطن‌دوستی و وظیفه‌شناسی است‏.» (آرامش‏ و چالش، ص ۱۹) «میلاد را غیرمذهبی‌ها ساختند؛ ولی خوب است» آیت‏‌الله در ایام جشنواره هم فیلم‏‌های بیشتری می‏‌بیند. مثلا در بهمن ۱۳۶۳ دو فیلم ایرانی دیده است؛ اول فیلم محمدرضا هنرمند: «دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۶۳ – [شب] فیلم «مرگ دیگری» را تماشا کردم‌؛ خیلی خوب نبود.» (به‏ سوی ‏سرنوشت، ص ۴۹۸) و بعد فیلم ابوالفضل جلیلی: «جمعه ۱۹ بهمن ۱۳۶۳ – در منزل مطالعه می‌کردم و کتابخانه‏‌ام را مرتب نمودم. فیلمی هم به نام «میلاد» تماشا کردم‌؛ فکر می‌کنم غیرمذهبی‌ها ساخته‏‌اند‌؛ ولی خوب است.» (به‏ سوی‏ سرنوشت، ص ۵۰۱) نظر آیت‏‌الله در مورد چند فیلم معروف سینمای ایران را هم ببینید: «یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۶۴ – شب برای شام و خواب به مجلس رفتم. بخشی از فیلم کمال‌الملک را دیدم‌؛ بد نیست.» (امید و دلواپسی، ص ۲۰۴) «پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۶۹ – عصر فیلم خواستگاری [فخیم‏‌زاده] را تماشا کردم‌؛ جالب است.» (اعتدال و پیروزی، ص ۳۲۹) «پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۳۶۹ – سر شب فیلم «هامون» را با خانواده تماشا کردیم.» (اعتدال و پیروزی، ص ۳۳۵) «دوشنبه ۲ فروردین ۱۳۷۲ – عصر فیلم جدید «از کرخه تا راین» را دیدم. کارگردان آن نیز توضیح می‏‌داد. جالب است اما اشکالاتی هم دارد.» (صلابت سازندگی، ص ۳۹) و این هم درباره فیلم جنجالی مسعود کیمیایی یعنی خط قرمز: «سه‏‌شنبه ۱۵ آبان ۱۳۶۳ – شب، دو فیلم «خط قرمز» و «خانه عنکبوت» را دیدم که علیه ضدانقلاب ساخته شده است. اولی را چپی‌ها ساخته‏‌اند‌؛ فیلم خوبی نیست. دومی، بد نیست.» (به‏ سوی‏ سرنوشت، ص ۳۷۰) به‌جز اینها، بخشی از ماجراهای پشت پرده مربوط به فیلم‌ها و سینمای ایران هم در این خاطرات هست. مثلا سریال طنز «اشک تمساح» در سال ۱۳۶۲ به روایتی از زندگی پهلوی‏‌ها می‏‌پرداخت. این سریال با اعتراض‌هایی مواجه شد که تبلیغ «فساد و روحیه کاخ‏‌نشینی» می‏‌کند و برای همین پخشش متوقف شد. حالا نظر امام را ببینید: «دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۶۲ – احمدآقا آمد و … گفت امام با سریال تلویزیونی «اشک تمساح» موافق بوده‏‌اند، نبایست آن را حذف می‌کردند.» (آرامش ‏و چالش، ص ۹۷) یا در مورد سریال «سربداران»، اختلاف نظری بین مقام معظم رهبری با آیت‏‌الله هاشمی بوده است: «چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۶۲ – رئیس‌جمهور ایرادی به سریال «سربداران» داشتند که من رد کردم‌؛ ایشان ناراحت شدند و من پشیمان.» (آرامش‏ و چالش، ص ۴۷۲) در یک مورد دیگر، یعنی فیلم «سفیر» اما نظر رهبری و هاشمی یکی بوده. جالب اینکه خبر ساخت این فیلم را رهبری داده‏‌اند: «یکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۶۱ – ظهر با آقای رئیس‌جمهور تلفنی صحبت کردم. ایشان خبر دادند که فیلمی از قیس تهیه شده است و قرار شده چهارشنبه ببینم‏.» (پس ‏از بحران، ص ۳۳۲) نظر درباره فیلم هالیوودی اما همه ماجراهای سینمایی این دوران، مربوط به داخل نیست. یک‌ بار پخش سریالی به درخواست وزارت خارجه متوقف شده است: «شنبه ۱۰ آذر ۱۳۶۳ – آقای ولایتی، تلفنی با پخش سریال مربوط به اشغال مجارستان توسط شوروی مخالفت کرد‌؛ به خاطر مصالح مقطعی که به خاطر شرایط جاری جهانی داریم و قرار شد [پخش سریال‏] لغو شود و به وقت مناسب موکول گردد.» (به‏ سوی ‏سرنوشت، ص ۴۱۲) یا در مورد دیگری، آیت‌الله هاشمی به ترکیه اعتراض می‏‌کند: «جمعه ۱ تیر ۱۳۶۹ – ساعت هشت و نیم صبح با [آقای تورگوت اوزال] رییس‏‌جمهور ترکیه، به تقاضای او تلفنی صحبت کردیم … گفت وزیر خارجه‏‌اش به ایران می‏‌آید. گفتم قبل از سفر، درباره فیلم «اسلحه عریان» اقدامی بشود که هنگام سفر به ایران تلخ نباشد.» (اعتدال و پیروزی، ص ۱۷۱) ماجرا از این قرار بود که در فیلم هالیوودی اسلحه عریان (۱۹۸۸)، چارلز گراردای نقش حضرت امام (ره) را بازی کرده و در صحنه‌ای از فیلم، لسلی نیلسن بازیگر نقش اول که یک کارآگاه است سیلی به صورت گراردای می‌زند. برای همین اکران فیلم با اعتراض شدید وزارت خارجه ایران مواجه شده بود و آقای هاشمی از تورگوت اوزال خواسته اکرانش در استانبول را متوقف کند.


منبع: baharnews.ir

نامزدهای اسکار را چه کسانی‌اعلام می‌کنند

به گزارش هالیوود ریپورتر، اسامی نامزدهای جوایز اسکار ۲۰۱۷ روز ۲۴ ژانویه (۵ بهمن) ساعت ۵:۱۸ صبح (به وقت محلی) در برنامه صبح‌گاهی پخش می شود.امسال شماری از برندگان و نامزدهای قبلی اسکار از جمله جنیفر هادسن، بری لارسن، امانوئل لوبسکی، جیسن ریتمن و کن واتانابه در کنار بون آیزاکس رییس آکادمی، اسامی نامزدهای ۲۴ بخش را اعلام می‌کنند.مجری امسال جیمی کیمل اجرای مراسم جوایز اسکار را به عهده خواهد داشت.مراسم اهدای جوایز اسکار ۲۶ فوریه (بامداد دوشنبه ۹ اسفند) در دالبی تیه‌تر در لس آنجلس برگزار و هم‌زمان از شبکه ای‌بی‌سی پخش می‌شود.


منبع: baharnews.ir

نویسنده «جن‌گیر» درگذشت

به گزارش ایسنا، گاردین نوشت: «ویلیام پیتر بلتی»، رمان‌نویس و فیلمساز آمریکایی که رمان «جن‌گیر» را در کارنامه‌اش دارد،‌ در سن ۸۹ سالگی در اثر ابتلا به سرطان خون درگذشت.او کتاب ترسناک «جن‌گیر» را در سال ۱۹۷۱ درباره کودکی که جن‌زده شده بود ‌نوشت و دو سال پس از آن فیلمنامه آن را برای «ویلیام فردکین»، کارگردان «جن‌گیر» به نگارش درآورد.«جن‌گیر» مشهورترین اثر این نویسنده بود و در زمان انتشار فروش چشمگیری داشت. نام این کتاب مدت ۵۷ هفته در فهرست پرفروش‌ترین‌های «نیویورک تایمز» دیده می‌شد و ۱۷ هفته در صدر این جدول قرار داشت.«بلتی» سال ۱۹۷۳ برای نگارش فیلمنامه‌ «جن‌گیر» جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را کسب کرد. او همچنین در سال ۱۹۹۰ فیلم «جن‌گیر ۳» را نوشت و کارگردانی کرد.«فردکین» کارگردان‌، «ادگار رایت» فیلمساز و «استفن کینگ» نویسنده آثاری چون «رستگاری در شائوشنگ» و «مسیر سبز»، از جمله اولین افراد سرشناسی بودند که از فقدان این نویسنده ابراز تاسف و پیام‌هایی را در شبکه‌های اجتماعی خود منتشر کردند.«استفن کینگ» که خود برای نگارش رمان‌های ژانر وحشت شهرت دارد،‌ «جن‌گیر» را «مهم‌ترین رمان ترسناک دوران ما» خواند.«بلتی» سال ۱۹۲۸ از پدر و مادر لبنانی و مهاجر به دنیا آمد. او در رشته ادبیات انگلیسی تحصیلات تکمیلی خود را به پایان رساند، اما به عنوان فروشنده خانگی جاروبرقی مشغول به کار شد. رانندگی کامیون و مسئول چک بلیت، از دیگر حرفه‌های او پیش از پیوستن به نیروی هوایی ارتش آمریکا بود. دهه ۱۹۵۰ بود که او شغل خود به عنوان دبیر و آژانس اطلاعاتی در بیروت کنار گذاشت و روی نویسندگی متمرکز شد.او کتاب‌ زندگینامه‌ای «مکه از کدام طرف است جک» را در سال ۱۹۶۰ به چاپ رساند و سپس چندین رمان طنز را روانه بازار کرد.«بلتی» سال ۱۹۷۱ «جن‌گیر» را نوشت. با وجود نقدهای درخشانی که این اثر دریافت کرد، ناشر مدعی شد این کتاب در بازار نمی‌فروشد و بسیاری از نسخه‌های آن پس فرستاده می‌شوند. با این حال،‌ فیلم اقتباسی آن ساخته شد و دو جایزه اسکار و چهار گلدن گلوب برای سازندگانش به ارمغان آورد.این نویسنده آمریکایی فیلمنامه «جن‌گیر ۳» را نیز خود نوشت،‌ اما در سال ۱۹۹۹ در مصاحبه‌ای گفت: «واقعیت تلخ این است که دیگر کسی نمی‌خواهد من کمدی بنویسم. «جن‌گیر» نه تنها آن کار را تعطیل کرده، ‌بلکه تمام خاطرات موجود آن را هم از بین برده است.»


منبع: baharnews.ir