تقاضای سازندگان«آشغالهای‌دوست‌داشتنی»

در این بیانیه آمده است: «‎در حالی که فیلم سینمایی «آشغالهای دوست داشتنی» به کارگردانی محسن امیریوسفی  با در اختیار داشتن پروانه نمایش در موعد قانونی فرم شرکت در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر را پر کرده، دبیرخانه جشنواره فیلم فجر به طور غیر قانونی تا این لحظه مانع از نمایش این فیلم برای هیئت انتخاب بخش سودای سیمرغ شده است.
 
این در حالی است که «آشغالهای دوست داشتنی» طی پنج سال گذشته و بعد از پایان فیلمبرداری در آبان سال ۹۱ بارها برای دریافت پروانه نمایش و اکران عمومی اقدام کرده و هر سال با توجه به ناکامی در اکران این فیلم برای استفاده از یک فرصت قانونی جهت بررسی در هیئت انتخاب جشنواره فجر و نمایش در این جشنواره اقدام کرده و در سالهای ۹۳،۹۲، ۹۴ و ۹۵ با پر کردن فرم جشنواره درخواست بررسی این فیلم در هیئت انتخاب وقت را داشته که یا به این هیئت ارائه نشده و یا در سال ۹۵ به درخواست هیئت انتخاب فیلم برای اعضا نمایش داده شد اما بنا به اعلام رسمی اعضای هیئت انتخاب جشنواره سی و پنجم به علت نداشتن پروانه نمایش این فیلم مورد بررسی(رد یا تایید) قرار نگرفت.

 

لازم به ذکر است با وجود تقاضاهای فراوان و جهت احترام به قانون در طی این پنج سال «آشغالهای دوست داشتنی» در هیچ جشنواره خارجی نمایش داده نشد و سازندگان در انتظار نمایش فیلم در ایران باقی ماندند. با توجه به صدور پروانه نمایش «آشغالهای دوست داشتنی» در شهریور سال ۹۶ در ابتدا برای اکران عمومی این فیلم اقدام شد اما اجازه اکران در این چهار ماه به پخش کننده داده نشده و در نتیجه فیلم برای نمایش در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر ارائه شده است.
 
‎تاکید می‌شود که «آشغال های دوست داشتنی» تمامی شرایط قانونی نمایش برای هیئت انتخاب جشنواره سی و ششم و بررسی توسط این هیات محترم شامل پر کردن و تحویل فرم جشنواره در مهلت قانونی، تحویل نسخه فیلم به دبیرخانه جشنواره در مهلت قانونی، دریافت پروانه ساخت و پروانه نمایش و عدم بررسی رسمی در دوره های گذشته را داراست. برای سازندگان «آشغالهای دوست داشتنی» اکران فیلمشان مهمترین مسئله است ولی وقتی پروانه نمایش در این چهار ماه کمکی به اکران شدن نکرده حداقل تقاضایشان حضور در جشنواره فیلم فجر است.

 
‎در این شرایط از دبیر محترم جشنواره سی و ششم فیلم فجر دولت تدبیر و امید تقاضای احترام به قانون و استقلال هیئت انتخاب و صدور اجازه نمایش ‌و بررسی فیلم توسط این هیئت را خواستاریم و طبیعتا تصمیم این هیئت محترم در مورد «آشغالهای دوست داشتنی» مورد پذیرش سازندگان فیلم خواهد بود.»
منبع: بهارنیوز

ژوله: از رای به روحانی، پشیمان نیستم

گروه هنری: امیرمهدی ژوله در اینستاگرام نوشت:‌ «خدا رو شکر دولتی داریم که بعد از سالها که نمیدونستیم دولتها از کجا درمیارن و کجا خرج میکنن ،انقدر شفاف هرچی هست و نیست رو گذاشته وسط که از فوتبالیست و خواننده گرفته تا مجری برنامه ترکیبی تلویزیون و پلنگ اینستا و مردم شریف شهر همه فهمیدن پولهای دولت از کجا میاد و کجا خرج میشه.

 
خداروشکر بعد از سالها دولتی داریم که از فوتبالیست و خواننده گرفته تا مجری برنامه ترکیبی تلویزیون و پلنگ اینستا و مردم شریف شهر همه میتونن نقدش کنن،باهاش شوخی کنن و بهش بد و بیراه بگن بدون اینکه نگران عواقب نقد و شوخی و توهین شون باشن. خداروشکر دولتی داریم که انقدر پای فیلتر نشدن فضای مجازی واستاده که ما حالا اینستا و تلگرامی و جایی داشته باشیم از درامدها و مصارف بودجه باخبر بشیم و توش طنز و نقد و توهین فوتبالیست و خواننده و مجری برنامه ترکیبی و پلنگ اینستا و مردم شریف شهر رو به گوش مردم و مسئولین و همدیگه برسونیم.

من هم مثل شما دارم زیر این الودگی و ترافیک و استرس و بیکاری و غم فقر و شکاف طبقاتی و ناکارامدی و شل کاری و فساد اداری و اقتصادی و هزار کوفت و زهرماری که بارش رو دوش من و خانواده و دوستان و تک تک شماست له میشم ولی پشیمون نیستم .نه از رای دادن،که راه دیگه ای بلد نیستم برای بهتر شدن اوضاعمون جز صندوق رای و نه از رای دادن به این دولت،که نسخه دیگه ای نمیشناسم جز مشی عقلانیت و اعتدال. وقتی ماشینم خراب میشه نمیندازمش دور.میبرمش تعمیرگاه. هشتگ مثل خیلی ها پشیمان نیستم. ولی هشتگ مثل خیلی ها شاکی ام.

توضیح غیر ضروری: آقای روحانی کاری برای من نکرده.از صدقه سر ایشون هم به جایی نرسیدم.
من زمان اقای خاتمی روزنامه نگار شدم.
زمان اقای احمدی نژاد فیلمنامه نویس شدم
زمان اقای روحانی هم یه صابون مراغه از جیبم دراوردم.
همین!
من هم خانواده و دوستان بیکار دارم.
من هم داروهای بیماران خاص مصرف میکنم.
من هم بعضی وقتها تخم مرغ میخورم.»
منبع: بهارنیوز

ژوله: پشیمان نیستم/ خدا را شکر دولتی داریم که شفاف است و پای فیلتر نشدن فضای مجازی ایستاده

امیرمهدی ژوله با انتشار متنی در اینستاگرام از دولت حسن روحانی حمایت کرد.

امیرمهدی ژوله در اینستاگرام نوشت:‌ «خدا رو شکر دولتی داریم که بعد از سالها که نمیدونستیم دولتها از کجا درمیارن و کجا خرج میکنن ،انقدر شفاف هرچی هست و نیست رو گذاشته وسط که از فوتبالیست و خواننده گرفته تا مجری برنامه ترکیبی تلویزیون و پلنگ اینستا و مردم شریف شهر همه فهمیدن پولهای دولت از کجا میاد و کجا خرج میشه.

خداروشکر بعد از سالها دولتی داریم که از فوتبالیست و خواننده گرفته تا مجری برنامه ترکیبی تلویزیون و پلنگ اینستا و مردم شریف شهر همه میتونن نقدش کنن،باهاش شوخی کنن و بهش بد و بیراه بگن بدون اینکه نگران عواقب نقد و شوخی و توهین شون باشن.

خداروشکر دولتی داریم که انقدر پای فیلتر نشدن فضای مجازی واستاده که ما حالا اینستا و تلگرامی و جایی داشته باشیم از درامدها و مصارف بودجه باخبر بشیم و توش طنز و نقد و توهین فوتبالیست و خواننده و مجری برنامه ترکیبی و پلنگ اینستا و مردم شریف شهر رو به گوش مردم و مسئولین و همدیگه برسونیم.

من هم مثل شما دارم زیر این الودگی و ترافیک و استرس و بیکاری و غم فقر و شکاف طبقاتی و ناکارامدی و شل کاری و فساد اداری و اقتصادی و هزار کوفت و زهرماری که بارش رو دوش من و خانواده و دوستان و تک تک شماست له میشم ولی پشیمون نیستم .نه از رای دادن،که راه دیگه ای بلد نیستم برای بهتر شدن اوضاعمون جز صندوق رای و نه از رای دادن به این دولت،که نسخه دیگه ای نمیشناسم جز مشی عقلانیت و اعتدال .

وقتی ماشینم خراب میشه نمیندازمش دور.میبرمش تعمیرگاه. هشتگ مثل خیلی ها پشیمان نیستم. ولی هشتگ مثل خیلی ها شاکی ام.

توضیح غیر ضروری: آقای روحانی کاری برای من نکرده.از صدقه سر ایشون هم به جایی نرسیدم.
من زمان اقای خاتمی روزنامه نگار شدم.
زمان اقای احمدی نژاد فیلمنامه نویس شدم
زمان اقای روحانی هم یه صابون مراغه از جیبم دراوردم.

همین!
من هم خانواده و دوستان بیکار دارم.
من هم داروهای بیماران خاص مصرف میکنم.
من هم بعضی وقتها تخم مرغ میخورم.»

ژوله: پشیمان نیستم/ خدا را شکر دولتی داریم که شفاف است و پای فیلتر نشدن فضای مجازی ایستاده


منبع: عصرایران

پرفروش‌ترین کتاب‎های پاییز ۹۶

گزارشی هم که حالا درباره فصل پاییز در اختیار داریم، موید این موضوع است که مخاطبان به سراغ نام‌های آشنا و زیاد شنیده‌شده می‌روند.

با بررسی کتاب‌های پرفروش در فصل پاییز می‌توان توجه مخاطبان به نام‌های آشنا مانند برندگان نوبل ادبیات را به طور مشهود در میزان استقبال از آثار مشاهده کرد.

به گزارش عصرایران به نقل از مهر، در ادامه روند بررسی کتاب‌های مورد استقبال در بازار نشر کشور که با انتخاب ۲۰ ناشر فعال و بررسی آثارشان صورت می‌گرفت، این بار، با پشت سر گذاشتن فصل پاییز و ورود به زمستان، گزارشی درباره پرفروش‌های بازار کتاب در کشور آماده کردیم که می‌تواند شمایی کلی از میزان استقبال کتاب‌خوانان ارائه کند.

گزارش پیشین درباره پرفروش‌های بهار امسال بود که پس از برگزاری سی امین نمایشگاه بین المللی تهران و آغاز فصل تابستان منتشر شد. در آن گزارش خوش اقبالی نویسندگان سوئدی و ترجمه آثارشان در بازار نشر ایران مشهود بود. گزارشی هم که حالا درباره فصل پاییز در اختیار داریم، موید این موضوع است که مخاطبان به سراغ نام‌های آشنا و زیاد شنیده‌شده می‌روند. در این میان، می‌توان استقبال از آثار برندگان جوایزی چون جایزه نوبل کازئو ایشی گورو و پاتریک مودیانو را مشاهده کرد.

نام‌های آشنا چه درباره نویسنده، چه مترجم و چه دغدغه بودن موضوع کتاب برای مخاطب، باعث شده اند که تعدادی از نام‌هایی که در این گزارش مرور می‌شوند، در گزارش‌های پیشین هم مطرح شده باشند. به این ترتیب، تعدادی از کتاب‌ها با نوبت‌های مختلف چاپ به عنوان پرفروش‌های ناشران در این گزارش درج شده اند. تذکر این نکته نیز بی لطف نیست که تعداد کمی‌از ناشران به دلیل میسر نشدن کسب اطلاعات از ناشران گزارش قبلی، جایگزین شده اند که هم موجب تنوع و تغییر نمونه آماری شده و هم مسیر ورودشان را به این گزارش هموار کرده است.

در ادامه گزارش پرفروش‌های فصل پاییز ۹۶ را از نظر می‌گذرانیم.

انتشارات آفرینگان، زیرمجموعه ای از مجموعه انتشاراتی ققنوس است که به چاپ کتاب‌های تالیف و ترجمه برای مخاطبان گروه سنی نوجوان می‌پردازد و در این زمینه آثاری در حوزه ادبیات و فلسفه منتشر می‌کند. یکی از کتاب‌هایی که آفرینگان بین عناوین پرفروش خود در پاییز معرفی می‌کند، مجموعه «خرس و موش» است. این مجموعه ۵ عنوان را با نام‌های مهمان برای خرس، روز تولد خرس، سرماخوردگی خرس، وقت خواب خرس، کتاب برای خرس در بر می‌گیرد. مجموعه مذکور به قلم بانی بکر نوشته شده و محبوبه نجف خانی آن را ترجمه کرده است.

دیگر عنوان پرفروش ناشر مذکور، «فلسفه برای نوآموزان» است که در قالب دو جلد چاپ شده است. این مجموعه به قلم شارون ام کای و پل تامسون نوشته شده و ترجمه اش هم به عهده حوریه هوشیدری فراهانی بوده است. کتاب اول «تردید در باورهای رایج» و کتاب دوم «پرسش درباره واقعیت و معرفت» است. سومین عنوان پرفروش آفرینگان هم در فصلی که گذشت، «دنیای شگفت انگیز فلسفه» نوشته مشترک سارا تاملی و مارکوس ویکس است که ترجمه مشترکش هم توسط پریسا صیادی و سرور صیادی انجام شده است.

میان آثار نشر آموت هم که بیشتر با چاپ آثار داستانی تالیفی و ترجمه شناخته می‌شود، می‌توان نام آشنای «من پیش از تو» و «پس از تو» را در صدر جدول پرفروش‌ها مشاهده کرد. هر دو کتاب نامبرده اثر جوجو مویز نویسنده انگلیسی هستند که طی چند سال گذشته به واسطه همین رمان‌ها در بازار ایران بسیار شناخته شده است. هر دو رمان هم به قلم مریم مفتاحی ترجمه و توسط آموت چاپ شده اند.

جوجو مویز همچنان از نویسندگان خوش اقبال در بازار کتاب ایران است

پرفروش سوم آموت در پاییز، «زن همسایه» نوشته شاری لاپنا است که عباس زارعی ترجمه اش کرده است. «دروغ‌های کوچک بزرگ»، رمانی از لیان موریارتی با ترجمه سحر حسابی چهارمین پرفروش این ناشر در بازه زمانی مذکور است. کتاب پرفروش بعدی این ناشر باز هم اثری از جوجو مویز است که توسط مریم مفتاحی مترجم دیگر آثار این نویسنده در آموت به فارسی بازگردانی شده است. این کتاب «یک به علاوه یک» است که درباره زندگی و مشکلات یک زن تنها نوشته شده است. کتاب بعدی هم اثری از نوشته‌های مویز است که با نام «میوه خارجی» چاپ شده و مترجمش نیز همان طور که می‌دانیم مریم مفتاحی است.

«راز» نوشته کاترین هیوز با ترجمه سودابه قیصری، «سالار مگس‌ها» اثر ویلیام گولدینگ با ترجمه ناهید شهبازی مقدم، «ما تمامش می‌کنیم» نوشته کاتلین هوور با بازگردانی آرتمیس مسعودی و «اتاق» نوشته اِما دون اِهو با ترجمه علی قانع دیگر عناوین فهرست پرفروش‌های آموت در این فصل هستند.

یکی از ناشران حوزه ادبیات نمایشی و کتاب‌های مربوط به تئاتر و سینما، انتشارات افراز است که البته چاپ آثار داستانی ادبیات جهان و ایران را نیز در دستور کار دارد. جالب است که دو عنوان اول فهرست پرفروش‌های این ناشر، مربوط به نویسندگان برنده جایزه نوبل است. افراز رمان «هنرمندی از جهان شناور» نوشته کازئو ایشی گورو به عنوان اولین کتاب پرفروش خود در فصل پاییز معرفی می‌کند. ترجمه یاسین محمدی از این رمان در پاییز با چاپ سوم در بازار وجود داشت که به تازگی به چاپ چهارم رسیده است. دیگر عنوان پرفروش این ناشر در پاییز، «خیابان بوتیک‌های خاموش» نوشته پاتریک مودیانو است.

فروش آثار ایشی‌گورو پس از کسب نوبل سیر صعودی پیدا کرد

کتاب نمایشنامه «شایعات» نوشته نیل سایمون که توسط محمود بختیاری ترجمه شده، نمایشنامه ایرانی «خشکسالی و دروغ» نوشته محمد یعقوبی و رمان «آخرین انار دنیا» نوشته بختیار علی نویسنده کرد که توسط آرش سنجابی ترجمه شده دیگر پرفروش‌های این ناشر هستند.

نشر افق، یکی از ناشرانی است که هم به چاپ کتاب‌های حوزه بزرگسال فعالیت دارد هم در زمینه آثار مربوط به مخاطبان خردسال، کودک و نوجوان فعالیت می‌کند. «هرگز ترکم نکن» نوشته کازئو ایشی گورو، «این ناقوس مرگ کیست؟» نوشته ارنست همینگوی هر دو با ترجمه مهدی غبرایی و «غرور و تعصب» از جین آستین با ترجمه خجسته کیهان از جمله عناوین پرفروش صدر جدول این ناشر هستند. کتاب بعدی این ناشر از مجموعه عاشقانه‌های کلاسیک این ناشر است؛ «دزیره» نوشته آن ماری سلینکو با ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی.

«پدرخوانده» نوشته ماریو پوزو با ترجمه حبیب الله شهبازی و همچنین «بلندی‌های بادگیر» نوشته امیلی برونته که توسط نوشین ابراهیمی‌ترجمه شده، دیگر پرفروش‌ها افق هستند. به این فهرست همچنین می‌توان نام مجموعه کتاب‌های «تام گیتس»، «زنان کوچک» و «قلعه حیوانات» را هم اضافه کرد.

«باهوش»، «مسافران سرزمین خورشید» و «خواهران تاریک» هم ۳ عنوان پرفروش در مجموعه «رمان نوجوان» این ناشر هستند که در کنار کتاب‌هایی چون «شب به شب دیکته شب» و مجموعه «خودم می‌خوانم» برای کودکان؛ و «ترانه‌های می‌می‌نی و مامانی» و «وگی ورجه» برای خردسالان به عنوان پرفروش‌های فصل پاییز معرفی شدند.

بین آثار چاپ شده توسط انتشارات به نگار می‌توان کتاب‌های پرفروش را به این ترتیب جستجو کرد: «پیرمرد صد ساله که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد» نوشته یوناس یوناسون با ترجمه شادی حامدی خواه، «آدم‌های خوشبخت کتاب می‌خوانند و قهوه می‌نوشند»، «زندگی آسان است نگران نباش» هر دو از آنیِس مارتن لوگان و هر دو با ترجمه ابوالفضل الله دادی، «برای این لحظه متشکرم» شامل ترجمه خاطرات والری تریرویلر بانوی اول سابق فرانسه، «قاتلی که در آرزوی جایی در بهشت بود» نوشته یوناس یوناسون با ترجمه ابوالفضل الله دادی، رمان «آن رسید لعنتی»، «سفر به سرزمین فرشتگان» و «سفرنامه پاریس، عوج کلاب» هر ۳ از داریوش مهرجویی.

بین کتاب‌های انتشارات تیسا هم که به چاپ ترجمه و تالیف‌های مرتبط با حوزه مدیریت و مباحث علوم انسانی مبادرت دارد، به غیر از کتاب «بیشعوری» که از عناوین شناخته شده این ناشر است، می‌توان این عناوین را در فهرست کتاب‌های محبوب این ناشر مشاهده کرد: «اجتماع محلی و حکومت محلی» نوشته علیرضا مرادی وهاشم واعظی، «توسعه گردشگری شهری با تکیه بر مرکز شهر تهران و رویکرد مدیریت شهری» نوشته الهام آزادی، «تفنگت را زمین بگذار» نوشته دالتون ترامبو با ترجمه شاهپور سخی، «فرهنگ و برنامه ریزی» نوشته سیمون آبرام با ترجمه محمد خانی و «تجربه مدرنیته به روایت فضاهای تجاری شهر تهران» اثر نرگس آذری.

با رسیدن به خیابان کریم خان زند به دو نشر ثالث و چشمه می‌رسیم. در زمینه آثار پرفروش پاییزی نشر ثالث، ابتدا با کتاب «هولوکاست» مواجه می‌شویم که با نام کامل «هولوکاست: پیگرد و کشتار یهودیان» چاپ شده است. این کتاب اثر الکساندر براکل و ترجمه ای از مهدی تدینی است که تاریخ آلمان در قرن بیستم را در بر می‌گیرد. کتاب بعدی این ناشر، رمان «دوست باهوش من» نوشته النا فرانته است که ترجمه اش توسط سودابه قیصری انجام شده است. سومین اثر پرفروش ثالث در پاییز یک رمان ایرانی به نام «خدا مادر زیبایت را بیامرزد» نوشته حافظ خیاوی است.

اما ظاهرا علاقه به مطالعات تاریخی در پاییز زیاد بوده و علاوه بر کتاب «هولوکاست»، اهالی مطالعه نسبت به کتاب‌های «آدولف هیتلر» و «انور خوجه» را با ترجمه بیژن اشتری اقبال نشان داده اند. دو کتاب دیگری هم که این ناشر به عنوان پرفروش‌های پاییزی خود معرفی می‌کند، داستانی اند؛ هم تالیف هم ترجمه. به این ترتیب رمان «باغ رویان» نوشته جواد ماهزاده و «کیمیا خاتون دختر رومی» نوشته موریل مائوفروی با ترجمه مهران قاسمی‌که به زندگی دختر مولانا می‌پردازد، دو کتاب مورد اشاره هستند.

نشر چشمه هم یکی از ناشرانی است که در حوزه چاپ و نشر آثار داخلی و خارجی اشتغال دارد و در گزارش‌های پیش تر هم حضور داشته است. یکی از کتاب‌هایی که این ناشر به عنوان پرفروش معرفی می‌کند، رمان ایرانی «هرس» نوشته نسیم مرعشی است که با چاپ دهمش در بازار حضور دارد. مرعشی با دو رمانی که توسط این ناشر چاپ کرده، موفق شده مخاطبی بین علاقه مندان ادبیات داستانی معاصر کشور دست و پا کند. چون پس از چاپ بیست و چهارم رمان استرالیایی «جزء از کل» که پیمان خاکسار ترجمه اش کرده، دوباره رمانی از مرعشی در فهرست پرفروش‌های پاییزی این ناشر به چشم می‌خورد؛ یعنی «پاییز فصل آخر سال است» با چاپ بیست و چهارمش.

نسیم مرعشی با دومین رمانش (هرس) حضور موفقی در بازار کتاب پاییز ۹۶ داشت

«هنر شفاف اندیشیدن» که توسط عادل فردوسی پور ترجمه شده با چاپ چهل و هفتم، «عقاید یک دلقک» با چاپ چهل و دوم، «مردی به نام اوه» با چاپ هجدهم، «غول مدفون» از کازئو ایشی گورو با چاپ پنجم، «عامه پسند» از چارلز بوکوفسکی با چاپ هفدهم، «جای خالی سلوچ» و «شبانه‌ها» از کازئو ایشی گورو به ترتیب با چاپ‌های سی و هفت و هفتم خود در جمع پرفروش‌های این ناشر در فصل پاییز قرار گرفته اند.

۵ کتاب پرفروشی که در فهرست نشر روزگار در صدر قرار دارند هم عبارت اند از: «دختر زرین چشم» اثر انوره بالزاک با ترجمه ساحره بلوچی، «یک مرد تنها» نوشته گائو شین جیان با ترجمه امیرحسین اکبری شالچی، «سالها» نوشته ویرجینیا وولف با ترجمه الهه نادم، «دوشیزه مهتاب» نوشته نازیلا نوبهاری و «هیچ هیچ شدن» نوشته خدیجه قاسمی.

نشر روزگار نو هم کتاب‌های پرفروش خود را در فصل پاییز به این ترتیب معرفی می‌کند: «خیانت‌ها» نوشته ماکیاولی با ترجمه سیما زائر رفیعی، «طبیعت» نوشته رالف والدو امرسون با برگردان مرضیه خسروی، «اتاقی از آن خود» نوشته ویرجینیا وولف با ترجمه معصومه مهرشادی، «حمله ای بر دشمن آزادی» نوشته سیسیرو با ترجمه مریم ولی پور، «دژخیم» نوشته ژوزف دومستر با ترجمه اسماعیل قهرمانی پور. همگی کتاب‌های نامبرده از مجموعه ایده‌های بزرگ هستند که توسط این ناشر چاپ می‌شود.

انتشارات سایان از معدود ناشرانی است که کتاب‌های دایره المعارف گونه چاپ می‌کنند. این ناشر در زمینه ای که ذکر شد به چاپ کتاب‌هایی درباره تاریخ انقلاب اسلامی، دایره المعارف‌های مصور و همچنین دانشنامه‌های مصور اشتغال دارد. کتاب‌های مربوط به تاریخ انقلاب اسلامی، زندگی و زمانه امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب، آیت الله‌هاشمی‌رفسنجانی و دفاع مقدس هستند که به تعبیر مسئولان این انتشارات، نمی‌توان بین میزان کم و بیش فروششان، تمایز زیادی قائل شد؛ ضمن این که بیشترین فروش را هم بین تمام عناوین این ناشر دارند.

بین دایره المعارف‌های مصور چاپ شده توسط این ناشر که حدود ۲۰ عنوان هستند، «فضا» و «بدن انسان» بیشترین فروش را داشته اند. بین دانشنامه‌های مصور هم که ۲۵ عنوان هستند، دانشنامه جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم بیشترین استقبال را از طرف مخاطبان داشته اند.

مخاطبان ادبیات در حوزه‌های دفاع مقدس، انقلاب اسلامی‌و شعر کلاسیک به ویژه غزل، یکی از نام‌های شناخته شده را سوره مهر می‌دانند. پرس و جو درباره کتاب‌های پرفروش این ناشر در فصل پاییز به این عناوین ختم شد: «دختر شینا»، «آن ۲۳ نفر»، «وقتی مهتاب گم شد»، «گلستان یازدهم» و «دا». در حوزه شعر هم مجموعه کتاب‌های چاپ شده از فاضل نظری غزلسرای معاصر بیشترین فروش را بین کتاب‌های این ناشر داشته اند.

خاطرات شهید علی خوش‌لفظ (وقتی مهتاب گم‌شد) از موفق‌ترین کتاب‌های دفاع مقدس پاییز ۹۶ بود

«آبنبات هل دار»، «من و کتاب»، «مرد نخستین»، «رفاقت به سبک تانک» و «لبخند مسیح» هم دیگر پرفروش‌های ناشر مذکور در بازه ۳ماهه مورد نظر هستند.

ناشر دیگری که به غیر از سوره مهر در زمینه آثار ادبیات دفاع مقدس در این گزارش حضور دارد، انتشارات فاتحان است که «عباس دست طلا» با چاپ بیست و دومش را به عنوان صدر جدولی خود معرفی می‌کند. رمان «خط تماس» به قلم محمدرضا بایرامی‌هم با چاپ دومش در جایگاه دوم ایستاده است. چاپ دوم «خمپاره‌های فاسد» و کتاب‌های مجموعه ۱۰ جلدی روایتگری جنوب هم دیگر پرفروش‌هایی هستند که فاتحان برای این مدت به ما معرفی می‌کند.

یکی از موسسه‌های بزرگ انتشاراتی حاضر در این گزارش، نشر ققنوس است که با دو زیرمجموعه خود یعنی آفرینگان و هیلا فعالیت می‌کند. ۵ عنوان پرفروش اول این ناشر، ۳ کتاب داستانی خارجی، یک اثر ایرانی و یک کتاب فلسفی هستند. یکی از کتاب‌های شناس و مورد توجه واقع شده ققنوس، ترجمه ارسلان فصیحی از رمان «ملت عشق» ِ الف شفق نویسنده ترک تبار فرانسوی است. دو کتاب «روح گریان من» و «رهبر عزیز» هم که هر دو درباره شرایط کره شمالی و مسائل جاسوسی در این کشور هستند، دو پرفروش دیگر این ناشر هستند.

کتاب فلسفی پرفروش مورد اشاره از این ناشر هم، «تسلی بخشی‌های فلسفه» نوشته آلن دوباتن است که توسط عرفان ثابتی ترجمه شده است. این کتاب با استناد به نظرگاه ۶ فیلسوف مطرح، راه حل‌هایی برای برون رفت از بحران‌های روزمره ارائه می‌کند.

انتشارات کتابسرای تندیس با چاپ کتاب‌های تالیف و ترجمه در حوزه ادبیات داستانی از نویسندگانی مانند جی. کی رولینک، دن بروان، لی چایلد و … برای خود مخاطبانی در حوزه ادبیات جهان فراهم کرده است. این ناشر بین کتاب‌های چاپ اولی خود ۷ عنوان صدر جدولی خود را چنین معرفی می‌کند: «فرشتگان و شیاطین» نوشته دن براون با ترجمه حسین شهرابی، «تاثیر رزی» نوشته گریم سیمسیون با ترجمه نرگس جلالتی، «نابودگر» و «شاهین جنگی» هر دو نوشته جیمز رولینز و هر دو با ترجمه‌هادی امینی، «ساعتهای استخوانی» نوشته دیوید میچل با ترجمه نادر قبله ای، «اتحادیه سایه‌ها» (جلد دوم مجموعه تاریک تر از جادو) نوشته وی. ای. شواب با ترجمه محمد جوادی و «شاهزاده ای از زمین» نوشته مایک رسنیک با ترجمه مشترک الهام حق پرست و پیمان صارمی.

عناوین اول جدول پرفروش‌های تجدید چاپی کتابسرای تندیس هم «هری پاتر و سنگ جادو» نوشته جی. کی رولینگ با ترجمه سعید کبریایی، «هری پاتر و فرزند نفرین شده» دوباره از همین نویسنده ولی با ترجمه ویدا اسلامیه، «راز داوینچی» نوشته دن بروان با ترجمه حسین شهرابی، «دختر پرتقالی» نوشته یوستین گاردر با ترجمه مهوش خرمی‌پور و «مردی به نام اووه» نوشته فردریک بکمن با ترجمه محمد عباس آبادی هستند.

یکی از ناشرانی که از نظر جغرافیایی نسبت به دیگر ناشران بازار کتاب، از مرکز شهر تهران دور افتاده، نشر مرکز است که محل دفتر و کتابفروشی اش نه در خیابان کریم خان و نه در راسته انقلاب است. این ناشر اولین کتاب پرفروش خود در فصل پاییز را این گونه نام می‌برد: «فرمین موش کتاب خوان» (ماجرای یک شهرنشین غربتی) اثر سم سوج با ترجمه پوپه میثاقی. این کتاب طی یک ماه به چاپ چهارم رسیده است. کتاب بعدی رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» نوشته زویا پیرزاد است که با چاپ هشتاد و چهارمش در بازار حضور دارد. کتاب بعدی هم «تصرف عدوانی» نوشته لنا اندرشون است که توسط سعید مقدم ترجمه شده و درباره مفهوم عشق است. این کتاب هم به چاپ شانزدهم رسیده است.

دیگر پرفروش نشر مرکز در فصلی که گذشت، رمان «روی ماه خداوند را ببوس» نوشته مصطفی مستور است که در فصل گذشته با چاپ هفتادم در بازار حضور داشت و پس از اتمام پاییز به چاپ هفتاد و یکم رسیده است. «عادت می‌کنیم» دیگر رمان زویا پیرزاد با چاپ پنجاه و چهار، «تاریخ عشق» که ترجمه ای از ترانه علیدوستی بازیگر سینما است با چاپ دهم، «ترلان» نوشته فریبا وفی با چاپ بیستم، «کوری» نوشته ژوزه ساراماگو با ترجمه مهدی غبرایی که به چاپ سی و پنجم رسیده و «بیگانه» اثر آلبر کامو با ترجمه لیلی گلستان با چاپ بیست و چهارم دیگر پرفروش‌های پاییزی نشر مرکز هستند.

مصطفی مستور با «روی ماه خداوند را ببوس» همچنان موردتوجه کتاب‌خوان‌ها است

موسسه انتشارات نگاه هم پرفروش‌های خود در فصل پاییز را معرفی کرده که بین آن‌ها می‌توان آثار تالیف و ترجمه ای مختلفی از شهریار قنبری مشاهده کرد.

آثار پرفروش این ناشر در فصل پاییز به این ترتیب اند: کتاب شعر «گفتن برای زیباشدن» اثر شهریار قنبری، «لیونارد شهیار» نوشته لیونارد کوهن با ترجمه شهریار قنبری، رمان «عاشق آتشفشان» نوشته سوزان سانتاگ با ترجمه فرزانه فوجلو، «اسم شب سیاهکل» نوشته انوش صالحی که درباره تاریخ چریک‌های فدایی خلق است، «راز نوشتن» اثر استفان کینگ با ترجمه علی حاجی قاسم و «بنویس، ساعت پاکنویس» اثر شهریار قنبری.

یکی از ناشرانی که سابقه بسیاری در حوزه نشر دارد و طی سالیان گذشته با فراز و فرودهایی همراه بوده، فرهنگ نشر نو است که عموما با نام نشر نو شناخته می‌شود. این انتشارات طی دو سال گذشته با مدیریت جدید، حجم فعالیت خود را گسترش داده و عناوین زیادی را در حوزه ادبیات کلاسیک، ادبیات مدرن، فلسفه و جامعه شناسی در قالب تالیف و ترجمه منتشر کرده است. همین تعداد زیادی از عناوین قدیمی‌خود را تجدید چاپ کرده است. «انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر» اولین کتابی است که این ناشر در فهرست پرفروش‌های پاییز ۹۶ خود ثبت کرده است. این اثر نوشته یووال نوح هراری است که توسط نیک گرگین ترجمه شده است.

دومین عنوان پرفروش این ناشر در پاییز، یکی از تجدیدچاپی‌های آن با نام «درک یک پایان» نوشته جولین بارنز است که در سال ۲۰۱۱ برنده جایزه بوکر شد. ترجمه حسن کامشاد از این کتاب اردیبهشت امسال توسط نشر نو به چاپ پنجم رسید و حالا در فهرست پرفروش‌ها قرار گرفته است. چاپ اول «درک یک پایان» با ۲ هزار و ۲۰۰ نسخه به بازار آمد اما با استقبال از آن، چاپ پنجمش با شمارگان ۳ هزار و ۳۰۰ نسخه عرضه شد. «مرشد و مارگاریتا» هم یکی از آثار شناخته شده ادبیات جهان در بازار ایران است که این ناشر چاپ می‌کند و سومین عنوان پرفروشش در پاییز است. این کتاب نوشته میخاییل بولگاکف است که نشر نو ترجمه عباس میلانی از آن را چاپ کرده است.

«استبداد: بیست درس از قرن بیستم» تیموتی اسنایدر که ترجمه دیگری از آن توسط ناشری دیگر در بازار نشر کشور ارائه شده، همین طور «زندگی خوب» نوشته نوشته مارک ورنون و مجموعه «مغالطه‌های پرکاربرد» از دیگر کتاب‌های پرفروش نشر نو هستند.

انتشارات هیلا هم یکی از زیرمجموعه‌هایِ مجموعه انتشاراتی ققنوس است که به چاپ آثار داستانی نویسندگان ایرانی اشتغال دارد. رمان «مرداد دیوانه» نوشته محمدحسن شهسواری که در ژانر تریلر نوشته شده اولین عنوان فهرست پرفروش‌های این ناشر است. این کتاب اولین عنوان از مجموعه «رمان ژانر» است که اواخر تابستان امسال توسط این ناشر کلید خورد و هدف از انتشارش، چاپ رمان‌های نوشته شده توسط نویسندگان ایرانی در قالب ژانرهای مشخص است. مجموعه داستان «تنهایی در انجمن نوابغ و احمق‌ها» نوشته ونداد جلیلی که عموما با کار ترجمه شناخته می‌شود، دومین عنوان فهرست هیلا برای پاییز است. جلیلی پیش از «تنهایی در انجمن نوابغ و احمق‌ها»، دو رمان «سوءتفاهم نامه» و «نوروز درمانی» را به چاپ رسانده است. روبرتو بولانیو، خوآن گابریل واسکس، آلیس مونرو، جی. ام کوتسی، آله‌خاندرو سامبرا و آله‌خو کارپانتیه هم از جمله نویسندگانی هستند که جلیلی ترجمه‌هایی از آثارشان را منتشر کرده است.

رمان «جمجمه جوان» هم از دیگر عناوین مجموعه «رمان ژانر» سومین کتاب پرفروش هیلا در پاییز است. این کتاب، یک اثری جنایی است و به قلم لاله زارع نوشته شده است.

آخرین ناشری هم که در این گزارش حضور دارد، انتشارات هرمس وابسته به موسسه شهر کتاب است که هم کتاب‌های ادبی و عرفانی چاپ می‌کند هم کتاب‌های فلسفی و علمی. این ناشر مجموعه‌های مختلفی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال دارد. همچنین تعداد زیادی کتاب در زمینه ادبیات پلیسی با ترجمه مترجمان کشور به چاپ رسانده است. «شاه نامه‌ها» اثر سیروس شمیسا اولین عنوان پرفروش هرمس است که خود مولف درباره اش نوشته: «تألیف این کتاب برای من ادای دینی به فردوسی بزرگ بود که بخشی از عمرم را که در تنهایی و یأس می‌گذشت با دنیای شاد و پرغرور او گذراندم. من دیگر چندان امیدی به مردم عادی ندارم و امیدم فقط این است که حداقل دانشجویان ادبیّات، دنیای شاهنامه را بشناسند.»

دومین کتاب پرفروش هرمس، رمان فلسفی «دنیای سوفی» نوشته یاستین گودر است که توسط مهرداد بازیاری ترجمه شده است. از این رمان باز هم ترجمه شده و ترجمه‌های موجود در آن، بارها تجدید چاپ شده اند. سومین پرفروش هرمس در فصل پاییز نیز، «بام بلند هم چراغی» که گفتگو با آیدا سرکیسیان همسر احمد شاملو را درباره زندگی و آثار این شاعر در بر می‌گیرد.


منبع: عصرایران

آزاد، به قید شرط؛ شبیه فیلم‌های کیمیایی

ماهنامه همشهری ۲۴ – فرناز خزاعی: برخی از کتابخوان های حرفه ای عادت دارند چند کتاب را همزمان مطالعه نکنند؛ دو صفحه از این کتاب و چند فصل از دیگری، اما مهارت شان فقط در این نیست که می توانند ذهن شان را در این پرش موضوعی (یا داستانی) متمرکز نگه دارند بلکه به قدری در «خواندن» خبره شده اند که به راحتی قصه ها و موضوعات را تفکیک می کنند و هر یک را مستقل به انتها می رسانند بدون این که چیزی را از دست بدهند یا ناتمام رها کنند.

 آزاد، به قید شرط

اما فیلم ساختن به این شیوه نه تنها کار دشواری است، حتی در مواردی نشدنی و غیرممکن به نظر می رسد. در شرایطی که هیچ یک از قصه ها پایان مشخصی ندارند، موقعیت پیش آمده شبیه به خواندن چند کتاب با هم و رها کردن شان درست در زمانی است که داستان ها در هم پیچیده اند.

فیلم «آزاد، به قید شرط» حکایت همین هم زمانی در روایت کردن چند قصه است بدون آن که وحدت و یکپارچگی در میان قصه ها حفظ شود و در پایان به یک جمع بندی سرراست برسد یا حداقل بتوان یک نقطه را به عنوان پایان برای آنها در نظر گرفت.

«مردی به قید شرط از زندان آزاد شده و تلاش می کند زندگی طبیعی داشته باشد…» فیلم اگر به همین خلاصه یک خطی و چند جمله ای خود وفادار می ماند و این همه گرفتار قید و بند داستان های بی حاصل نمی شد و قصه کوتاهش را در عمل بسط می داد، چه بسا می توانست ادامه مناسب و حتی جذابی برای «روز روشن» (فیلم پیشین کارگردان) باشد.

«روز روشن» به ماجرای تلاش برای نجات جان فردی متهم به قتل و پیدا کردن شاهد، درست چند ساعت پیش از صدور رأی می پرداخت. شهابی همین داستان یک خطی و تکراری را با انتخاب قالب مناسب به تصویر کشید. فیلم به قدری امیدوار کننده بود که داستان یک خطی «آزاد به قید شرط» (با وجود تکراری بودن) توی ذوق نزند و این توقع را ایجاد کند که این بار هم کارگردان موفق شود داستانش را از میان کلیشه ها و ماجراهای تکراری نجات دهد و در بستری آن را به جریان بیندازد که بتوان تا پایان با آن همراه شد اما هر چه فیلم پیش می رود، تصورات اولیه رنگ می بازد و فیلم بیشتر و بیشتر به کلیشه ها و روایت ها و دیالوگ های تکراری (و البته بدون کارکرد) تن می دهد و از خط اصلی قصه دور می شود.

 آزاد، به قید شرط

کیوان کمالی (امیر جعفری) بعد از گذشت ۱۰ سال با کمک دخترش، مریم (دیبا زاهدی) و نامزد او، پیمان (امیررضا دلاوری) از زندان آزاد می شود. تصور اولیه این است که سوژه ای اصلی پیرامون بازگشت کمالی به جامعه و زندگی عادی که سال ها از آن دور بوده، شکل می گیرد (که اتفاقا همان سکانس ناآشنایی او با گوشی هوشمند مقدمه خوبی است برای ترسیم موقعیت فعلی او در ورود به اجتماعی که ۱۰ سال از آن دور بوده)، اما هر چه پیش می رویم، داستانک های با ربط و بی ربط به قصه اصلی متصل می شوند؛ ماجرای آذر (لیلا اوتادی) و سفته و بدهی های او، داستان صابری، اختلافات مریم و پیمان، زندگی همسر سابق کمالی، ماجرای تولیدی لباس پیمان و استفاده از تگ برندهای خارجی، رفقای کمالی، مشکلات او با کارگران کارگاه و … خب آیا می شود این همه قصه و داستان و حاشیه و ماجراهای ریز و درشت (با ربط و بی ربط) را در صد دقیقه به ثمر رساند؟

 
یا باید تک تک شان را رها کرد و در انتها همه را در اداره آگاهی دور هم جمع کرد و مخاطب را بیرون در نگه داشت؛ در شرایطی که وقتی چراغ های سالن سینما به نشان اتمام فیلم روشن می شوند مخاطب بهت زده و متعجب می ماند با جمله کلیشه ای «خب! که چی؟» (که اتفاقا اینجا درست ترین کاربرد را دارد.)

هر چقدر در «روز روشن» شخصیت های فرعی در جایگاه و موقعیت های درستی قرار گرفته بودند و حضورشان مکمل موقعیت پیش آمده برای شخصیت اصلی به حساب می آمد، در «آزاد به قید شرط» عکس آن عمل شده و به راحتی شخصیت های بدون کارکرد (و البته قابل حذف) را بر سر راه شخصیت اصلی فیلم می گذارد که در عمل نه تنها تاثیری در روند فیلم ندارند، بلکه دریغ از یک دیالوگ، کنش یا حتی یک نگاه تاثیرگذار؛ نمونه اش کارگری که در کارگاه چوب بری همکار کمالی است (علیرضا ثانی فر) و از همان ابتدای ورود کمالی به کارگاه با کنایه و رفتار تند و نگاه های آزار دهنده این زمینه را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که حادثه ای در همین جا شکل می گیرد؛ اما به کجا ختم می شود؟ عذرخواهی و بدرقه و دلسوزی و تمام! پس تکلیف آن همه مقدمه چینی و نگاه های خیره کارگران به کمالی چه می شود؟!

 آزاد، به قید شرط

فیلم حتی اگر با نگاهی به ساختار فیلم های مسعود کیمیایی (به ویژه در جمع رفقای کمالی) شکل گرفته باشد، نازل ترین سطح از این جنس سینما را ارائه می دهد، چون نه دیالوگ ها از جنس دیالوگ های کیمیایی هستند که حتی اگر ثقیل و دور از فضای زمانه شان باشد باز هم در کلام بازیگرها بنشینند، نه آن قدر رفاقت و ارتباط میان کمالی و رفقایش پذیرفتنی از کار در آمده (حداقل در محدوده ای که فیلمساز به ما نشان می دهد) که بتواند فضایی شبیه به فیلم های کیمیایی را به یاد آورد.

«آزاد به قید شرط» انسجام کافی ندارد و چند باره پیش می رود، قصه ای را به سرانجام نرسانده فاز را به کل عوض می کند و می رود سراغ قصه بعدی بدون آن که وجودش در پیشبرد فیلم ضروری باشد (یا حداقل تاثیری بگذارد). مقدمه چینی های بی نتیجه ای در ذهن مخاطب ایجاد می کند و او را در انتظار حادثه ای نگه می دارد که قرار نیست اتفاق بیفتد و در انتها همه چیز را در سطحی رها می کند که تحت هیچ شرایط و تبصره ای نمی توان آن را «پایان باز» قلمداد کرد، بلکه فیلم در شمایل فعلی «پایان» ندارد و درست شبیه به یک چرخه یا دور بی حاصل بر می گردد به نقطه ابتدایی.

 آزاد، به قید شرط

آزاد، به قید شرط

  • تهیه کننده، کارگردان و فیلمنامه نویس: حسین شهابی
  • مدیر فیلمبرداری: امین جعفری
  • تدوینگران: اسماعیل ترک زاده، سیاوش شهابی
  • طراح صحنه: فرهاد عزیزی فرد
  • طراح گریم: محمدرضا قومی
  • صدابردار: فرخ فدایی
  • صداگذاران: بهمن حیدری، مهدی جمشیدیان
  • بازیگران: امیر جعفری، شقایق فراهانی، لیلا اوتادی، دیبا زاهدی، امیررضا دلاوری، رامین راستاد، امیر دژاکام
  • عکس: مهرداد امینی

خلاصه داستان

کمال مردی پنجاه ساله که ۱۰ سال زندان بوده است، هم اکنون به طور مشروط از زندان آزاد شده. او تلاش می کند تا رابطه اش با آدم ها منجر به هیچ مشکلی نشود.


منبع: برترینها

با خواندن این ۶ جلد کتاب، درباره عالم و آدم نظر بدهید!

یکی از مهم ترین مهارت های کتاب خوانی، این است که کتاب های مرجع هر رشته را بشناسیم؛ کتاب هایی که هرکدامشان، حکم پیش نیاز برای فهمیدن بقیه آثار آن حوزه را دارد و حتی اگر بقیه آثار را هم نخوانی، باز با خواندن همین چند کتاب، کارت راه می افتد. هر علم و موضوعی، یکی دو تا از این کتاب های اساسی دارد که نمی شود نخواندشان؛ بعد از خواندن کتاب های مرجع هر رشته، می شود از کلیات موضوع آن رشته سر درآورد و بعدا هر وقت در مهمانی و محفلی، بحث آن موضوع شد، با همان یک کتاب، در همه زمینه های آن موضوع اظهار نظر کرد .

احسان رضایی در «همشهری جوان» شش کتاب مرجع در زمینه های مختلف را که در بازار موجود است   معرفی کرده و حتی برای آن ها که حال و حوصله خواندن همان یک کتاب مرجع را هم ندارند، یک کتاب ساده تر (میانبر) پر از عکس هم پیشنهاد کرده است که در ادامه می خوانید.

ادبیات ایران

کتاب اصلی / موسیقی شعر، محمدرضا شفیعی کدکنی

 به راحتی دانای کُل شو

اگر بخواهیم فقط یک جلد کتاب معرفی کنیم،  این کتاب از استاد شفیعی کدکنی است. این کتاب مهم ترین مرجع در شناخت موسیقی شعر فارسی است و نویسنده اش مهم ترین استاد ادبیات حال حاضر.  در این کتاب، درباره انواع موسیقی؛ از وزن عروضی تا قافیه و حتی تناسب کلمات و واژگان شعربا مثال های کافی توضیح داده شده است. اگر حوصله داشتید، یک کتاب «صور خیال در شعر فارسی» از دکتر کدکنی را هم که درباره تصویرسازی در شعر است،  تهیه کنید و از خواندنش لذت ببرید.
 
کتاب میانبر / سرگذشت شعر در ایران، علی اصغر سیدآبادی

 به راحتی دانای کُل شو

مجموعه کتاب های «سرگذشت…» نشر افق، مجموعه ای است که تاریخ فرهنگی ایران را در قالب موضوعات مختلفی مثل شعر،  فرش، بازیگری و… روایت می کند. جناب سیدآبادی هم نویسنده خوب و خوش ذوقی است که قدرت خوبی در دسته بندی مطالب دارد.
 


 
ادبیات جهان

کتاب اصلی / سیری در ادبیات غرب، جان پریستلی، ترجمه ابراهیم یونسی

 به راحتی دانای کُل شو

 برای ملل مختلف مثلا ادبیات هند، چین، آفریقا، ادبیات عرب… کتاب های جداگانه داریم اما فعلا به عنوان ادبیات جهان بیایید همین کتاب یک جلدی «سیری در ادبیات غرب» را بخوانید که از ایتالیای قرن پانزدهم و عصر ماکیاولی شروع کرده و تا به امروز آمده و تعریف های خوبی از انواع سبک های ادبی کرده و تفاوت قالب های مختلف (مثل رمان با نوول) را توضیح داده است. اگر از این کتاب خوشتان آمد و با نثر خاص مترجم مرحومش ارتباط برقرار کردید، بعدا «تاریخ ادبیات یونان» نوشته «اچ جی رز»، از همین مترجم و انتشارات را بگیرید و بگذارید در قفسه کتابخانه.

کتاب میانبر / تفسیرهای زندگی ویل آریل دورانت، ترجمه ابراهیم مشعری

 به راحتی دانای کُل شو
 این یکی میانبر، حجمش کم نیست ولی  فصل هایش از هم مجزاست از طرفی  نوشته ویل دورانت است که خواندن کتاب هایش به آدم یاد می دهد چطور به طرز باکلاسی چیزهای مختلف را به هم ربط بدهد. کتاب، مجموعه ای است از مقالات درباره ۲۵ نویسنده معروف معاصر که هر مقاله با زندگی نامه نویسنده شروع می شود و سپس به بررسی آثارش می پردازد؛ از نویسنده های معروفی مثل همینگوی تا شاعری مثل رابینسون جفرز که در ایران چندان معروف نیست.


 
تاریخ ایران

کتاب اصلی / روزگاران، عبدالحسین زرین کوب

 به راحتی دانای کُل شو

 مرحوم استاد زرین کوب، به شناخت منابع معروف است؛ طوری که پاورقی های هر کتابش ، منبع شناسی کامل آن موضوع است. اما این یکی کتاب برای مخاطب عمومی نوشته شده است و مثل بقیه آثار استاد، پر از پاورقی و ارجاع نیست بلکه با یک متن یکدست مواجهیم که با نثر ویژه و خواندنی آن مرحوم، از کتاب تاریخ، یک رمان با قهرمان های واقعی ساخته است. مقام علمی زرین کوب و استادی اش در تاریخ نویسی هم که نیازی به تعریف ندارد و درباره اعتبار علمی محتوای کتاب ذره ای هم تردید نکنید. یک دوره کامل از تاریخ ایران، از قدیمی ترین ایام تا پایان عصر پهلوی، فقط در یک جلد. فوقش حجم کتاب زیاد است که خب اگر خواندن هزار صفحه خیلی سختتان است، بروید سراغ کتاب میانبر.

کتاب میانبر / ایرانیان دوران باستان تا دوره معاصر، محمدعلی همایون کاتوزیان، ترجمه حسین شهیدی

 به راحتی دانای کُل شو

این کتاب ۴۰۰ صفحه دارد. انتشارات آکسفورد از نویسنده خواسته کل تاریخ ایران را در کتابی با حجم کم بگنجاند و ایشان هم این کار را انجام داده است. فقط نکته اش این است که برخلاف
 زرین کوب که روی همه بخش ها اشراف دارد، کاتوزیان متخصص تاریخ معاصر ایران است و  فصل های ابتدایی را  تند رد کرده است تا برسد به دوره قاجار به بعد که نصف کتاب را همین گرفته است.
 


تاریخ جهان

کتاب اصلی / تاریخ جهان، فیلیپه فرناندس آرمستو، ترجمه شهربانو صارمی

 به راحتی دانای کُل شو

پیشنهاد اختصاصی ما ،  همین تاریخ جهانی است که تازه هم منتشر شده اما آسان خوان است. ویژگی این کتاب، در این است که نویسنده نگاه زیست محیطی به تاریخ دارد و همه وقایع را با این دید تحلیل می کند؛ مثلا به فصل حمله مغول که می رسد، در جواب این سوال که چرا اقوام مغول این همه سال تهاجمی به دیگران نداشتند و  یکباره در زمان چنگیز افتادند به کشورگشایی؟ توضیح می دهد که فعالیت یک آتشفشان باعث شد زمین های کشاورزی آن ها لم یزرع شود و مجبور شوند یک خرده بیایند این طرف تر و همین جوری یک خرده، یک خرده، کل دنیا را گرفتند.
 
کتاب میانبر/ دایره المعارف مصور تاریخ جهان، آدام هارت دیویس، ترجمه الهام شوشتری زاده

 به راحتی دانای کُل شو

 این کتاب، یک نمونه از همین کتاب هاست که با عکس و نقاشی و نقشه فراوان کل تاریخ جهان را در ۴۸۰ صفحه جا داده است. تقریبا نصف آن یکی تاریخ جهان  است که خدمتتان معرفی کرده ایم . به راحتی می توانید این کتاب را مطالعه کنید .
 


فلسفه

کتاب اصلی / تاریخ فلسفه غرب، برتراند راسل، ترجمه نجف دریابندری

 به راحتی دانای کُل شو

برای شناخت فلسفه بیایید این کتاب هزار صفحه ای را بخوانید که دعواهای افلاطون و ارسطو را تعریف کرده و این که در ادامه تاریخ، هر کسی طرف کدام یک از این دو نفر را گرفته است. «برتراند راسل» خودش یکی از مهم ترین فلاسفه معاصر بود. در متنش یک طنز زیرپوستی هم دارد. نجف دریابندری هم که مترجم خوبی است  پس خواندنش را از دست ندهید.
 
 
کتاب میانبر / سرگذشت فلسفه، برایان مگی، ترجمه حسن کامشاد

 به راحتی دانای کُل شو

 باشد، اگر حال خواندن آن کتاب هزار صفحه ای را ندارید بیایید این کتاب را بخوانید که فقط ۲۴۰ صفحه است و پر از عکس و نقاشی. نویسنده اش، یعنی برایان مگی هم چهره تلویزیونی است که «مردان اندیشه»اش را قبلا شبکه چهار هم پخش می کرد و یعنی این  که اهل رسانه است و کتاب را ژورنالیستی نوشته است.
 


 
هـنـر

کتاب اصلی / تاریخ هنر، ارنست گامبریچ، ترجمه علی رامین

 به راحتی دانای کُل شو

کتاب داستان پیدایش هنر از نقاشی های دیواری بشر اولیه در غارها تا هنر مدرن را تعریف کرده و با این که فقط در یک بخش از کتاب (فصل هفت) به هنر شرق (هنر اسلامی و چین) پرداخته اما آن قدر کتاب خواندنی است که می توان این یک عیب را نادیده گرفت. یکی از مهم ترین چیزهایی که بعد از خواندن این کتاب یاد می گیرید، این است که می شود همین طوری الکی از چیزی خوشمان بیاید اما برای بدآمدن حتما نیاز به دلیل داریم.
 
کتاب میانبر / تاریخ هنر، دینا آرنولد، ترجمه رحیم قاسمیان

 به راحتی دانای کُل شو

کتاب تاریخ هنر، یک کتاب بسیار خلاصه است. اصلا یک فصلش جواب به این سوال است که «تاریخ هنر چیست؟» یعنی به همین راحتی. کتاب، در حجم کم ۲۰۰ صفحه پالتویی اش، کلی اسم و اطلاعات درباره سبک های مختلف و آثار هنری برجسته و موزه های مهم دنیا به شما می دهد. اگر این کتاب را خواندید و خوشتان آمد، یک کتاب هنری دیگر از این مجموعه با عنوان «هنر معاصر» را هم نشر ماهی ترجمه و منتشر کرده است که  بهتر است آن را هم از دست ندهید.


منبع: برترینها

ایرانی‌ها، ببینده سریال‌های ترکیه شده‌اند

 زهره صفوی درباره وضعیت سریال های تلویزیونی توضیح داد: سطح کیفی سریال ها به شدت پایین آمده است. مجموعه هایی که از قاب تلویزیون پخش می شوند دیگر هیچ جذابیتی را برای مخاطب ندارند. بازیگران نوظهوری که در این عرصه وارد شده اند ،‌ فاکتور بازیگری را رعایت نمی کنند. همین ضعف ها باعث شده است تا مردم بیننده سریال های ترکیه ای و شبکه های ماهواره بشوند. وقتی مخاطبان در شبکه های ملی خودشان سریالی را برای تماشا ندارند به شبکه های ماهواره ای روی می آورند.وی ادامه داد: البته در این مورد حق را به مدیران رسانه ملی می دهم. وقتی سریال سازهای ما برای شان جذابیت کارهایی که می سازند مهم نیست ، مدیران سیما هم بودجه را تامین نمی کنند. باید از هر دو طرف این ماجرا انتظار مساوی داشته باشیم. یک قانونی را باید وضع کنند که در صورت جذابیت سریال ، بودجه آن تامین شود. در غیر آن صورت باید تهیه کننده بودجه کار را از طریق بخش خصوصی تامین کند. الان مدتی است که در سریال ها حتی یک بازیگر پیشکسوت دیده نمی شود. در هر فیلم باید یک بازیگر پیشکسوت حضور داشته باشد.  الان سریالی از یکی از شبکه های سیما پخش می شود ، دو بازیگر خانم در این مجموعه حضور دارند ، هر دوی این بازیگران صدا های شان یک جور است،علاوه بر این موضوع بازی های ضعیفی هم دارند. باید از کارگردان این مجموعه بپرسیم ،‌آیا از بازی این دو راضی بوده ای؟ بعد می خواهیم مردم پای این سریال ها بنشینند؟!زهره صفوی در کارنامه کاری اش بازی در سریال هایی مانند: «رستگاران»‌‌‌ ، «کیمیا»‌ ، «آیینه های نشکن» ، «روزگار جوانی»‌ و « پدر سالار» را دارد.
منبع: بهارنیوز

حضرت عیسی(ع)؛ پیام‌آور صلح و عدالت

حضرت عیسی(ع) همانند دیگر فرستادگان الهی، بشارت دهنده فضل و رحمت بیکران پروردگار بود تا مردمی که به واسطه جهل و نادانی خود از درک روشنایی و نور حق محروم هستند به سعادت حقیقی و مسیر رستگاری رهنمون شوند. عیسی بن مریم(ع) در انجام دادن رسالتش با مشکلات بسیاری دست به گریبان بود و برای تبلیغ و ترویج توحید و دینداری دشواری های فراوانی را متحمل شد.خداوند در آیه ۳۶ سوره نحل می فرماید: «ما به راستی در هر امت و گروهی پیامبری برانگیختیم تا مردمان خدا را پرستش کنند و از طاغوت بپرهیزند.» با تفکر در این آیه و دیگر آموزه های الهی، می توان دریافت که رسالت پیامبران دعوت به توحید و رهایی از هرگونه بردگی و بندگی در برابر شیطان های نفسانی و آزادی از سیطره آنها است.

هر ساله ۲۵ دسامبر همزمان با سالروز میلاد حضرت عیسی(ع) سال جدید میلادی با جشنی به نام کریسمس آغاز و به مدت ۱۲روز در میان پیروان دین مسیحیت در سراسر جهان گرامی داشته می شود.اهمیت سالروز میلاد عیسی ابن مریم(ع)، سبب شد تا در گفت وگویی با «محمد صادق احمدی» دین پژوه و پژوهشگر پژوهشگاه بین المللی جامعه المصطفی به مرور این رویداد بپردازیم.

**ظهور حضرت عیسی(ع)؛ معجزه ای الهی در شرایطی سخت
میلاد حضرت عیسی(ع) یک معجزه الهی بود چرا که ایشان به فرمان خداوند و از مادری به نام حضرت مریم(س) متولد شد. تقوا و پاکدامنی این بانوی بزرگوار، این فضیلت را به همراه داشت تا در دامان پاک خود پسری چون حضرت عیسی(ع) را پرورش دهد.بسیاری از آموزه های اخلاقی در میان ادیان مختلف، مشترک هستند. در دوران ظهور حضرت عیسی (ع)، یهودیت شریعتی فراگیر محسوب می شد اما با وجود دستورهای عملی، اخلاق در آن زمان به سمت کمرنگ شدن پیش می رفت.

حضرت عیسی(ع) با اشراف به کتاب مقدس یهودیان، برای دین آنها احترام ویژه ای قایل بود. مسیحیان معتقدند که ایشان رسالت داشت تا وجوه اخلاقی را در راستای برطرف کردن خشونت حاکم بر آن دوران احیا کند. وی همچنین تمام تلاش خویش را برای یاری رساندن به انسان های نیازمند به کار می بست.او بر خلاف نظر عده ای از مردم آن روزگار هرگز سودای از میان بردن احکام حضرت موسی (ع) را در سر نمی پروراند و در پاسخ به مخالفان می گفت: «من نیامدم تا حتی یک نقطه و همزه ای از احکام شریعت موسی (ع) را زایل کنم، هر فرد کوچک ترین این احکام را انجام ندهد و یک نقطه از اینها را زایل کند به ملکوت خدا نخواهد رسید. اما تاکید روی این است که افرادی که خود گناه کرده و می کنند و قلبشان پر از گناه است، این مساله اصلا برایشان مهم نیست و در پی این هستند که افراد دیگر را به شدت تنبیه و مجازات کنند.»

حضرت عیسی (ع) اصل را بر این می دانست که اخلاق در رویارویی با شریعت قرار نگیرد و مسایل اخلاقی به حاشیه نرود؛ هرچند مسایل اخلاقی مورد نظر و مهم برای وی همان چیزهایی محسوب می شد که در شریعت یهودی هم بر آن تاکید شده بود.«به همسایه خود محبت نما» از مهم ترین آموزه های اخلاقی این پیامبر الهی است. منظور از عبارت و کلمه همسایه، همان دیگران هستند و مصداق بارز آن، جمله معروف امام حسن مجتبی(ع) به شمار می رود که فرمود: «آنچه را که برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند» که به Golden Rule یا قانون طلایی شهرت یافت، یکی از متعالی ترین درس های اخلاقی این برگزیده الهی محسوب می شود. در تکمیل این مهم باید گفت که حضرت عیسی(ع) در بحث های اخلاقی به تعامل، دوستی، محبت و مقدم دانستن دیگران بر خویشتن همواره تاکید می کرد.

**اشاره های قرآن به حضرت مسیح (ع)
در قرآن مجید بیش از ۴۰ بار لفظ عیسی (ع) نام برده شده است و چندین بار با لقب مسیح و دیگر صفت ها از حضرت عیسی (ع) و نیز حضرت مریم (س) یاد می شود و از این جهت شباهت هایی میان کتاب مقدس مسیحیان و قرآن وجود دارد.خداوند به وسیله فرستاده اش، بشارت به دنیا آمدن فرزند پسری را به حضرت مریم (س) داد و گفت که این فرزند از تو در برابر اتهام ها دفاع خواهد کرد و بر این پایه حضرت عیسی (ع) در گهواره لب به سخن باز کرد و جواب تهمت ها را به بدگویان داد.

**تقریب میان ادیان در کنترل آسیب های اجتماعی
تقریب ادیان و نزدیک شدن آنها به معنای وحدت در رویارویی با کفر است و می توان با تشخیص مبانی مشترک اسلام و مسیحیت به غنای کارکرد آن افزود. حضرت مریم(س) یک مبنای مشترک و بزرگ میان اسلام و مسیحیت به شمار می رود. همچنین اسلام، حضرت عیسی (ع) را منجی می داند که بر آن پایه هنگام ظهور حضرت حجت (عج)، وی نخستین یار و همراه ایشان خواهد بود.تمام این مسایل اخلاقی، مبانی مشترک اسلام و مسیحیت محسوب می شود که با تکیه بر آنها می توان گره بسیاری از مشکلات را در جوامع بشری باز کرد. از آن جمله دقت در آیه های مشترک قرآن کریم و کتاب مقدس درباره حضرت مسیح(ع) و حضرت مریم(س) است و همگی مبانی هستند که می توانند به جای توسعه روز افزون خشونت، زمینه نزدیکی بیشتر جوامع را فراهم آورند. مبارزه با کفر، آسیب های اجتماعی، کنترل فقر، کمک به حل بحران آب و … این روزها مسایلی به شمار می روند که با عمل به امر تقریب ادیان الهی قابل چاره جویی خواهند بود و برای نتیجه گیری در هر طرح و هدفی می توان روی این مشترکات دینی کار کرد.
منبع: بهارنیوز

ملک‌مطیعی یکی از قهرمانان سینمای ایران

 به گزارش  ایلنا، مصطفی کیایی در پاسخ به این سوال که شما چرا در کانون کارگردانان در مورد عدم اکران «عصبانی نیستم» بیانیه ندادید؟ گفت: شخصاً فکر می‌کنم یکی از ضعف‌های کانون این است که خیلی کار انجام می‌دهد اما تبلیغات و اطلاع‌رسانی ندارد و فکر می‌کنم گواه این ادعا شخص رضا درمیشیان است. ما برای «عصبانی نیستم» خیلی تلاش کردیم و حتی در جلسه‌ای که با وزیر ارشاد داشتیم از آقای درمیشیان هم دعوت به حضور کردیم و بحث مشکلات کانون را کنار گذاشتیم و بیشتر صحبت ما با وزیر در مورد فیلم‌های آقایان امیریوسفی و درمیشیان بود و هر دو را نیز با خود به این جلسه بردیم اما نخواستیم این موضوع رسانه‌ای شود. ما بجای این کار، ترجیح دادیم که کار مثبتی انجام دهیم؛ در این راستا حتی برای «لانتوری» به حوزه هنری رفتیم.
 وی ادامه داد: وزیر ارشاد فقط گوش دادند و در پایان جلسه به ما قول دادند که مشکل این فیلم‌ها را حل خواهند کرد و گفتند ما با دید مثبت به این قضیه نگاه و سعی می‌کنیم مشکل حل شود. ما تمام زمانی که می‌توانستیم در آن جلسه درباره مشکلات خودمان صحبت کنیم تمرکزمان را بر فیلم‌های توقیفی گذاشتیم به دلیلی اینکه ما فکر می‌کردیم «عصبانی نیستم» اکران می‌شود، کانون کارگردانان بیانیه‌ای نداد و در این حدود یک هفته‌ای که قرار است اکران نشود، هنوز جلسه‌ای در کانون نداشتیم تا در مورد صدور بیانیه تصمیم‌گیری کنیم.
 کار گردان عصر یخبندان ادامه داد: من خودم در هر جلسه‌ای که با مسئولان دارم تنها یک خواهش را مطرح می‌کنم و می‌گویم که برای پروانه ساخت و نمایشی که ارائه می‌دهید، ارزش قائل شوید. این مساله بزرگ‌ترین لطف در حق ما است که بتوانیم در آرامش سرمایه‌گذار جذب و کار کنیم؛ باورتان نمی‌شود سرمایه‌گذاران اگر فیلم به مساله کوچکی پرداخته باشد پا پس می‌کشند و از سرمایه‌گذاری می‌ترسند و هراس دارند که ارگانی دیگر فیلم را از سینما بیرون بکشد.
 وی ادامه داد: روزهای آخر کار آقای شمقدری پروانه ساخت «عصبانی نیستم»، «خط ویژه» و «طبقه حساس» صادر شد. به یاد دارم برای این سه فیلم خیلی سخت می‌گرفتند تا اینکه دولت تغییر کرد و زمانی بود که تیم قبلی مانده بودند تا کارشان را تحویل دهند. در‌‌ همان زمان در روزنامه خواندم که «خط ویژه» و دو فیلم دیگر پروانه ساخت گرفته است در صورتی که ما حدود ۶ ماه درگیر این فیلم‌ها بودیم که پروانه ساخت نمی‌دادند و خودم مایوس شده بودم که اصلا دیگر آن را نمی‌سازم اما به طور خارق‌العاده‌ای موضوع تغییر کرد.
 وی با اشاره عملکرد صنوف در سینما گفت: صنف در سینمای ایران، شوخی است. من الان عضو شورای مرکزی صنف هستم اما واقعا از این عضویت پشیمانم. هیچ کدام از اعضا، مشارکت در صنف ندارند؛ قدرت صنف از مشارکت اعضایش پدید می‌آید و متاسفانه این موضوع در صنف وجود ندارد و البته در هیچ صنفی نیست. البته عملکرد صنف در زمان شمقدی موضوع واکنشی بود و در تقابل با شرایط پیش آمده برای خانه سینما این واکنش صورت گرفت و پتانسیل این واکنش وجود داشت.
 وی با اشاره به راهکار‌های تقویت صنف گفت: ضعف در این موضوع به ریشه‌های فرهنگی ما برمی‌گردد و مشارکت اجتماعی در تک تک ایرانی‌ها نهادینه نشده است و یک حس نارضایتی از هر کسی که مسئولیتی دارد و عدم وجود اعتماد، سبب این معضل شده است. زمانی که خود من عضور شورای مرکزی شدم، قصد کاندید شدن نداشتم اما اینقدر کارگردانان جوان اصرار به حضور من کردند، وارد شدم اما وقتی وارد کار شدم احساس کردم آن موقعیت برای یکسری افراد خیلی مهم است و بیانیه‌ها و سنگ‌اندازی‌های مختلف شروع شد و این در صورتی است من هیچ وقت وارد حاشیه نشده‌ام و می‌دیدم که به دنبال این هستند که برای من هم حاشیه بسازند و من سعی می‌کردم از این قضیه پرهیز کنم. فکر می‌کنم تک تک اعضا باید در صنف احساس مسئولیت کنند، البته اعضا هم حق دارند چون صنف یک مساله دوطرفه است ولی در هر حال، وقتی تمام اعضا در کنار یکدیگر مشارکت داشته باشند به نظر من صنف می‌تواند قدرت بگیرد و به اعضایش امتیاز و خدمات دهد.
 وی درباره گرفتن مجوز صنفی کانون کار گردانان از وزارت کار گفت: خودم هنوز قانع نشدم چراکه نمی‌دانم وزارت کار چقدر می‌تواند جوابگوی ما باشد اما گویا به خاطر شرایط خانه سینما ناچاریم این کار را انجام دهیم. با هر جایی که به وزارت کار پیوسته بود صحبت کردیم، هنوز هیچ بازخوردی نداشتند تا بتوانیم براساس پیشرفت آن‌ها ما هم به وزارت کار بپیوندیم. کانون کارگردانان، صنف خاص‌تری است و خیلی از اعضای ما مخالف هستند. شورای مشورتی هم با پیوستن به وزارت کار مخالف است.
 وی با انتقاد از رفتاری که صدا و سیما با ناصر ملک مطیعی داشت، افزود: ناصر ملک مطیعی یکی از قهرمانان سینمای ایران بوده است و مردم خاطرات زیادی با او دارند و این مساله کمی نیست. ایشان الان ۴۰ سال است که بازی نکردند اما هنوز در خاطر مردم ماندگارند. به نظر من؛ حرکت تلویزیون خیلی بد بود و نمی‌دانم این ناهماهنگی کجا اتفاق افتاده بود و اگر قرار بود چنین اتفاقی بیفتد چرا اینقدر تبلیغات کردند!؟ بعد از سال‌ها قرار بود ناصر ملک مطیعی از یک تریبون رسمی با میلیون‌ها مخاطب دیده شود و وقتی این اتفاق افتاد، طبیعی بود ناراحت شوند.
 کار گردان خط ویژه با اشاره به علاقمندی خود به سینمای قصه گو افزود: اگر به من بگویند سینمای من، سینمای بدنه است، با افتخار آن را می‌پذیرم یعنی فکر می‌کنم وارد سینما شده‌ام برای مخاطب. هر چقدر تعداد مخاطبان فیلم من بیشتر باشد برایم رضایت‌بخش‌تر است. آن زمانی هم که فقط کارگردان فیلم‌هایم بودم برایم جذابیت داشت که فروش زیادی برای تهیه‌کننده صورت می‌گرفت و می‌دانستم که مخاطب بیشتری فیلم من را دیده است. من از اول به سینمای هالیوود گرایش داشته‌ام و اعتقاد این است که سینما اول سرگرمی است یعنی شعارهایی که در مورد فرهنگسازی سینما می‌دهند را اولویت‌های دوم و سوم خودم می‌دانم. معتقدم اگر کارگردانی می‌خواهد حرفی را در فیلمش مطرح کند، باید آن را در یک پکیج جذاب مطرح کند. تمام مردم دنیا عاشق قصه هستند؛ فیلم تایتانیک به خاطر قصه عاشقانه‌اش فروخت.
 وی ادامه داد: قصه تعریف کردن کار سخت‌تری است تا تعریف نکردن. فکر می‌کنم ۸۰ درصد فیلمسازان به خاطر عدم توانایی‌شان در قصه تعریف کردن، به نوع دیگر فیلمسازی می‌روند. اما درباره مخاطب سینمای ایران نمی‌شود تحلیل درستی ارائه کرد؛ من هر چقدر در این مورد فکر کردم به تحلیل درست و جامعی نرسیدم. چطور می‌شود فیلم آقای فرهادی می‌فروشد و یک فیلم سطح پایین هم می‌فروشد!؟ البته می‌دانم که مخاطبان مختص به خود را دارند و مخاطبی که فیلم فرهادی را می‌بیند، به سراغ فیلم دیگری نمی‌رود.
 وی با اشاره به اینکه فروش خوب فیلم‌های عامه‌پسند فقط یک تب است، گفت: اگر تولید این نوع فیلم‌ها انبوه شود، خودش پس می‌زند. این دوره را حدود ۸ سال پیش هم داشتیم. این موضوع نه تنها در مورد این نوع فیلم‌ها، بلکه در تکرار موضوعاتی چون روابط زن و شوهری، خیانت و… نیز اتفاق می‌افتد. هر چیزی در سینما که تکرار و زیاد بشود مخاطب آن را پس می‌زند. پارسال در جشنواره همه فیلم‌ها را اشتباه یادشان می‌آمد چون مضمون‌های تکراری وجود داشت. مشکل اساسی به این برمی‌گردد که ما الان در سینمای ایران ژانر نداریم.
کارگردان بارکد ادامه داد: سینما در ابتدا سرگرمی است. من به این نکته اعتقاد دارم که سینما می‌تواند سرگرم کند و حرف بزند. سینما باید تمام احساسات مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و من آن را دوست دارم. اگر کارگردانی بتواند تمام فکر و ذهن خودش را داخل چنین پکیجی بیاورد و با جذابیت خاصی به مخاطب ارائه دهد، او برنده است. این موضوع در سینمای ارزشی و دینی هم حاکم است و حتی این موضوع ممکن است در مورد سوژه‌ای که بار‌ها تصویر شده است، اتفاق بیفتد.
 وی ادامه داد: ما باید اجازه بدهیم مردم انتخاب بکنند. مشکل ما از آنجایی شروع می‌شود که یک عده که فکر می‌کنند عقل کل هستند> آنها تعیین می‌کنند مردم چه کار بکنند در صورتی که باید اجازه بدهیم خود مردم انتخاب کنند و مردم بهترین تصمیم‌گیرنده هستند. احساس درونی من این است که کارگردانان دوست دارند فیلم‌های کم‌دردسر بسازند و به سمت کمدی می‌روند اما باید اجازه بدهیم همه گونه‌های سینمایی وجود داشته باشند و مردم انتخاب کنند.
منبع: بهارنیوز

نمایش دست‌های لرزان استاد شجریان

در پایان این شعرخوانی، زمانی که همه برای فال خوش آمده در حال کف‌زدنند، دوربین روی دست‌های کم‌جان استاد می‌آید که توان دست‌زدن ندارند.

روزنامه شرق نوشت: در همه دنیا، انتشار فیلم‌های خصوصی افراد مشهور یکی از راحت‌ترین‌ کارهایی است که صفحه‌ای را پربازدید می‌کند. از سال‌ها و دهه‌ها قبل یلوپیج‌ها کارشان همین بوده که با تیترکردن حواشی زندگی خصوصی سلبریتی‌ها، نسخه‌هایشان را بفروشند؛ هنوز که هنوز است این سنت پابرجاست، آنچه تغییر کرده صرفا نوع رسانه است.

یلوپیج‌ها این روزها در اینستاگرام فعال‌ترین پیج‌ها را دارند و گاه تا مرز ممنوع‌الفعالیتی افراد مشهور پیش می‌روند. این صفحات مجازی گوشه‌هایی از زندگی افراد مشهور را به نمایش می‌گذارند که مخاطبان عام پیوسته علاقه به سرک‌کشیدن به زندگی آنها را داشته و دارند. همین اقبال عمومی باعث شده است تا تعداد بازدیدکننده‌های این صفحات بیشتروبیشتر شود، بنابراین قیمت صفحه بالاتر رفته و امکان آگهی‌گرفتن بالاتر می‌رود و به‌اصطلاح صفحه گران‌تری می‌شود.

از سویی دیگر، برخی از فیلم‌های منتشرشده در این صفحات آن‌قدر جریان‌ساز بوده‌اند که به‌راحتی بیش از هر رسانه دیگری توانسته‌اند اثرگذاری‌شان را نشان دهند. در ماه‌ها و سال‌های گذشته، انتشار فیلم‌های خصوصی از آزاده نامداری، علی ضیاء یا رضا هلالی در فضای مجازی باعث نشان‌دادن وجه متفاوتی از زندگی، رفتار و عملکرد آنها داشت تا آنجا که تمامی این افراد مجبور به واکنش نشان‌دادن به افشاگری‌های فضای مجازی شدند.

شاید امثال همین فیلم‌هاست که منجر به تولید برنامه‌ای مانند «اینسایدر» در دنیای هالیوود و موسیقی جهان شده است و چون ما در ایران امکان پرداختن رسمی به این حواشی را در رسانه ملی‌مان نداریم، لاجرم اینستاگرام و کانال‌های تلگرامی همچنان بهترین گزینه برای دنبال‌کردن چنین اخباری برای طرفداران خاص این ماجراجویی‌ها و حواشی ا‌ست.اما متأسفانه جمعه‌، اول دی‌ماه، فیلمی از محفلی خصوصی در شب یلدای امسال منتشر شد که در آن استاد محمدرضا شجریان با مویی سپید، در کنار آخرین فرزندش، «رایان»، حضور دارد و یکی از حاضران در جشن در حال‌ گرفتن فال حافظ و قرائت آن است.

در پایان این شعرخوانی، زمانی که همه برای فال خوش آمده در حال کف‌زدنند، دوربین روی دست‌های کم‌جان استاد می‌آید که توان دست‌زدن ندارند. فیلم در دو بخش در فضای مجازی پخش شد؛ اول از ابتدای قرائت غزل حافظ و دیگری از انتهای خوانش غزل تا کف‌زدن حاضران در جمع. در هر دو ویدئو که به‌نوعی در ادامه هم هستند و هر دو در یکی از پیج‌های اینستاگرام منتشر شده‌اند، استاد در سکوت کامل است؛ سکوتی که طبیعتا خودخواسته نیست. در انتهای دومین ویدئو هم لرزش دست‌ها نمایش داده می‌شود.در دو روز گذشته که این فیلم منتشر شده است، بسیاری از هواداران استاد شجریان بابت انتشار این فیلم خصوصی که تا به این لحظه هم واکنش خاصی را از سوی خانواده ایشان برنینگیخته، آزرده شدند. شاید یکی از اصلی‌ترین دلایل آن را باید در اسطوره‌ای‌بودن شخصیت شجریان به‌عنوان استاد مسلم آواز ایرانی و مهم‌ترین چهره موسیقی ایران دانست که حالا خدشه‌دار شده است.

ضمن اینکه در این سال‌هایی که استاد درگیر بیماری شدند، خانواده ایشان با درایت کامل مدیریت انتشار اخبار و تصاویر استاد را برعهده داشتند و هیچ تصویر ناخواسته‌ای که نشانه‌های عمیق ضعف یا بیماری استاد در آنها مشهود باشد منتشر نشده بود. بنابراین مخاطبان استاد با انتشار این تصاویر ناگهانی، آن هم تنها یک شب بعد از شب یلدا شوکه شدند.حالا باید در روزهای آینده منتظر ماند و دید این موج که به داستان‌های حاشیه‌ای اطراف بیماری استاد و وضعیت جسمی‌ ایشان می‌پردازد، اوج می‌گیرد یا فروکش می‌کند.


منبع: عصرایران

جایزه برزیلی برای «آدم خانگی» ایرانی

«آدم خانگی» داستان یک مرد فروشنده حیوانات است که در مغازه‌اش به خواب رفته است.

«آدم خانگی» ساخته مرضیه ابرار پایدار از جشنواره برزیلی جایزه گرفت.

به گزارش مهر، انیمیشن «آدم خانگی» ساخته مرضیه ابرار پایدار برنده بهترین انیمیشن کوتاه دومین دوره جشنواره سائوپائولو تایمز شد.

این جشنواره جهانی از سوی روزنامه سائوپائولو تایمز برای حمایت از فیلم کوتاه در گستره بین المللی در کشور برزیل برگزار می شود و شامل فیلم هایی می شود که در قالب ۲ تا ۵۰ دقیقه ساخته شده باشند.

این فستیوال که در ۱۲ بخش جایزه می دهد کار خود را از دسامبر ۲۰۱۳ شروع کرده است.

«آدم خانگی» داستان یک مرد فروشنده حیوانات است که در مغازه‌اش به خواب رفته و خود را گرفتار در قفس حیوانات و کابوسی ترسناک می‌بیند. او در پی نجات از حیوانات می‌گریزد، ولی هربار به مانعی برخورد می‌کند… .


منبع: عصرایران

پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۱۷

به گزارش ایسنا، در میان تمام فیلم‌هایی که در سال ۲۰۱۷ در سینماهای جهان اکران شد، تنها «دیو و دلبر»، «سرنوشت خشمگین» و انیمیشن «من نفرت‌انگیز ۳» توانستند به فروشی بالغ بر یک میلیارد دلار در گیشه جهانی دست یابند و جدیدترین قسمت «جنگ ستارگان» که تاکنون به فروش خوبی دست یافته نیز شانس زیادی دارد تا در ادامه اکران خود در سال ۲۰۱۸، میلیارد دلاری شود.
 
در رتبه نخست پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۱۷، انیمیشن «دیو و دلبر» با فروش بالغ بر ۱.۲۶ میلیارد دلار قرار گرفته است. این فیلم که اقتباس جدیدی از انیمیشن محبوب سال ۱۹۹۱ «والت دیزنی» است،‌ علاوه بر عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال ۲۰۱۷، پرفروش‌ترین فیلم رئال انیمیشن تاریخ سینمای جهان نیز هست.
 
«دیو دلبر» که «اما واتسون» و «دن استیونز» در آن نقش‌های اصلی را ایفا کرده‌اند، هم‌اکنون در رده دهم پرفروش‌ترین‌ فیلم‌های تاریخ سینما قرار دارد.
 
جایگاه دوم پرفروش‌ترین فیلم‌های سال را فیلم اکشن و هیجانی «سرنوشت خشمگین»؛ هشتمین قسمت از مجموعه فیلم‌های «سریع و خشن» به خود اختصاص داد که فروش ۱.۲۳ میلیارد دلاری را در گیشه جهانی رقم زد. کارگردانی «سریع و خشن ۸» که با هزینه تولید ۲۵۰ میلیون دلاری ساخته شده است را «گری گِری» و تهیه‌کنندگی آن را «وین دیزل» و «نیل مورتیز» بر عهده دارند. این فیلم هم‌اکنون یازدهمین فیلم پرفروش تاریخ سینماست. «سرنوشت خشمگین» با ۵۴۱ میلیون دلار در رتبه نخست پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما در هفته نخست اکران قرار دارد.

 



 
قسمت هفتم از سری فیلم‌های اکشن و هیجانی «سریع و خشن» در سال ۲۰۱۵ به فروش ۱/۵۱ میلیارد دلار دست یافت تا عنوان ششم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما را پس از «آواتار»، «تایتانیک»، «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد»، «دنیای ژوراسیک» و «انتقام جویان» به نام خود ثبت کند. مجموعه فیلم‌های «سریع و خشن» تاکنون به مجموع فروش بیش از ۵.۱۳ میلیارد دلار در گیشه جهانی دست یافته است.
 
سومین فیلم پرفروش سال ۲۰۱۷ یک انیمیشن است. «من نفرت ‌انگیز ۳» با فروش ۱.۰۳ میلیارد دلاری موجب شد تا این مجموعه انیمیشن با پیشی گرفتن از «شِرک»، پرفرروش‌ترین مجموعه انیمیشن تاریخ سینما نام گیرد. این مجموعه انیمیشن شامل سه قسمت اصلی با صداپیشگی «استیو کرول» و یک تک قسمت با عنوان «مینیون‌ها» در سال ۲۰۱۵ است و البته «مینیون‌ها» با فروش ۱.۱۶۷ میلیارد دلار دومین انیمیشن پرفروش تاریخ سینما و همچنین سودآورترین محصول تمام ادوار تولیدات کمپانی یونیورسال است.
 
«من نفرت‌انگیز ۳» به کارگردانی «کافین» و «بالدا»، در رتبه بیست‌وچهارم پرفروش‌های تاریخ سینما قرار دارد.
 
«مرد «عنکبوتی: بازگشت به خانه» که شانزدهمین فیلم در دنیای سینمایی مارول محسوب می‌شود و توزیع آن بر عهده کمپان سونی بود نیز به فروش بیش از ۸۸۰ میلیون دلار در گیشه جهانی سینمای درسال ۲۰۱۷ دست یافت تا پرفروش‌ترین فیلم ابرقهرمانی سال ۲۰۱۷ نیز باشد و در فهرست موفق‌ترین‌های گیشه نیز رتبه چهارم را در اختیار بگیرد.
 
پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای چین، پنجمین فیلم پرفروش سال ۲۰۱۷ میلادی نام گرفت. قسمت دوم «گرگ جنگجو» امسال توانست با فروش ۸۷۰ میلیون دلاری، نام یک فیلم غیر هالیوودی را برای اولین بار در فهرست ۱۰۰ فیلم پرفروش‌ تاریخ سینما قرار دهد. این فیلم به کارگردانی «وو  جینگ» که امسال نماینده چین در اسکار خارجی بود رکوردهای فراوانی را در سینماهای چین شکست و قرار است قسمت سوم ان نیز به کارگردانی «وو جینگ» ساخته شود.
 
در رتبه‌های ششم تا دهم فهرست پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۱۷ نیز به ترتیب قسمت دوم «نگهبانان کهکشان» با ۸۶۳ میلیون دلار، «ثور: راگناروک» با ۸۲۱ میلیون دلار، «دزدان دریایی کارائیب: مرد مرده قصه نمی‌گوید» با ۷۹۴ میلیون دلار و فیلم ترسناک «آن» با ۶۹۸ میلیون دلار قرار گرفته‌اند.
منبع: بهارنیوز

بیشتر فیلم‌های فجر را دیده‌ایم

سیدجمال ساداتیان در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد: با توجه به زمانبندی اعلام شده برای تماشای فیلم‌های رسیده به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر، هیأت انتخاب تاکنون دو، سوم فیلم‌ها را دیده و قطعا باید تا دو، سه روز آینده تمام فیلم‌ها دیده شود تا پس از آن هیأت انتخاب جمع‌بندی خود را اعلام کند.او با اشاره به اینکه در میان فیلم‌های دیده شده تنوع ژانر و موضوع وجود داشته است، گفت: در میان فیلم‌های امسال آثار متعددی با زمینه‌های اجتماعی، طنز و همچنین دفاع مقدس ساخته شده و به نظرم کمی تنوع در بین آثار دیده می‌شود، اما اینکه به لحاظ کیفی چطور ساخته شده‌اند تا مخاطب را جذب کنند بحث دیگری است.وی با بیان اینکه تعداد کمی از فیلم‌ها به لحاظ فنی کامل نبوده و بیشتر آثاری که توسط هیأت انتخاب دیده شده است تکمیل شده بودند، ادامه داد: امیدوارم فیلم‌هایی که ساخته شده‌اند در گیشه هم موفق باشند و البته قطعا فیلم‌هایی که مضمون طنز دارند ارتباط بیشتری با مخاطب برقرار خواهند کرد.ساداتیان در پاسخ به اینکه با توجه به فیلم‌هایی که برای انتخاب در جشنواره فیلم فجر تماشا کرده چه ارزیابی‌ای از سینمای ایران در سال آینده خواهد داشت؟ گفت: هنوز از طرف هیأت انتخاب نظر جمعی و مشخصی اعلام نشده و به جمع‌بندی نرسیده‌ایم با این حال در مجموع فیلم‌هایی که تاکنون دیده‌ایم متوسط رو به بالا بوده ولی فیلمی که همه را مجذوب کند، هنوز ندیده‌ایم. در واقع آثار قابل توجه و تأملی به این دوره از جشنواره ارسال شده‌اند اما اثری که سورپرایز کننده باشد ندیده‌ایم و شاید در یک سوم باقی مانده فیلم‌ها اثری که ما را سورپرایز کند دیده شود.وی در پایان با تأکید بر اینکه هیأت انتخاب با استقلال کامل در انتخاب فیلم‌های جشنواره عمل خواهد کرد، افزود: امیدوارم سال آینده برای سینمای ایران سال پررونقی نسبت به آنچه امسال پشت سر گذاشتیم، باشد مخصوصا اینکه برخی از فیلم‌هایی که تاکنون دیده‌ایم ظرفیت جذب مخاطب را دارند هر چند ممکن است نظر مخاطب با هیأت انتخاب تفاوت داشته باشد.
منبع: بهارنیوز

فروش فوق‌العاده«جومانجی۲»در روز اول

 

این نسخه از فیلم جومانجی با نام جومانجی ۲ به بازسازی نسخه اول پرداخته و “” بازیگر معروف سینمای هالیوود با لقب “راک” به جای “رابین ویلیامز” فقید به ایفای نقش خواهد پرداخت.بر اساس اعلام کمپانی کلمبیا پیکچرز با توجه به طولانی شدن روند فیلمبرداری اثر، این فیلم که در ابتدا قرار بود ماه جولای ۲۰۱۷ اکران شود با تاخیر در تاریخ ۲۲ دسامبر اکران خواهد شد.این نسخه از فیلم جومانجی با نام جومانجی ۲ به بازسازی نسخه اول پرداخته و “دواین جانسون” بازیگر معروف سینمای هالیوود با لقب “راک” به جای “رابین ویلیامز” فقید به ایفای نقش خواهد پرداخت.”رابین ویلیامز” بازیگر جومانجی که با حضور در این فیلم محبوبیت فراوانی را پیدا کرده بود بر اثر افسردگی دست به خودکشی زد. دواین جانسون، کوین هارت، جک بلک، کارن گیلان و نیک جوناس در این فیلم به ایفای نقش می پردازند.ژانر این فیلم فانتزی بوده و جیک کاسدان پسر لارنس کاسدان، نویسنده افسانه‌ای مجموعه فیلم‌های جنگ ستارگان وظیفه کارگردانی بازسازی فیلم جومانجی را بر عهده دارد.
منبع: بهارنیوز

بهترین فیلم‌های ۲۰۱۷ از نگاه IMDb

برترین فیلم‌های سال ۲۰۱۷ معرفی شدند.

سایت تخصصی سینمایی IMDb فهرستی از بهترین‌ فیلم‌های سال ۲۰۱۷ را معرفی کرد.

به گزارش مهر به نقل از ورایتی، ۱۰ فیلم برتر سال به انتخاب مخاطبان IMDb و با استفاده از اطلاعات اینترنتی و مبتنی بر ماتریکس طیف‌بندی آماری که از نقدهای منتقدان تخصصی تهیه شده، به دست آمده است. این فهرست شامل مردم‌پسندترین فیلم‌هایی است که در صفحه‌های این سایت ماهانه بیش از ۲۵۰ میلیون نفر بازدیدکننده داشته است.

برمبنای این بازدیدها و نقدها فیلم‌ها هر هفته طبقه‌بندی شده‌اند.

در حالی که در این فهرست نام شماری از فیلم‌هایی جای دارند که جزو پول‌سازترین فیلم‌های سال بوده‌اند، که «دیو و دلبر» و «زن شگفت‌انگیز» و «آن» از جمله آنها هستند، شماری از فیلم‌هایی که در فهرست مشاهده می‌شوند نیز فیلم‌هایی هستند که به تازگی اکران شده‌اند. «جنگ ستارگان: آخرین جدای» و «اسپایدرمن : بازگشت به خانه» ‌و «من نفرت انگیز ۳» از جمله این دسته فیلم‌ها هستند.

برترین فیلم‌های سال چنین معرفی شده‌اند:

۱. «آن»

۲. «زن شگفت انگیز»

۳. «دیو و دلبر»

۴. «لوگان»

۵. «محافظان کهکشان شماره ۲»

۶. «لیگ عدالت»

۷. «شکافته»

۸. «بیگانه: میثاق»

۹. «ثور: رگناروک»

۱۰. «بلید رانر ۲۰۴۹»

بازسازی فیلم‌های قدیمی و اقتباس از کمیک بوک‌ها، نقشی تعیین‌کننده در باکس آفیس ۲۰۱۷ داشتند.

اما یکی از بزرگ‌ترین شگفتی‌های سال فیلم «آن» بود. به گفته کیت سیمانتون دبیر ارشد فیلم آی‌ام‌دی‌بی اقتباس ترسناک از کتاب استیون کینگ در سال ۱۹۸۶ بر مبنای تعداد مشاهده صفحه مربوط به آن از سوی مخاطبان، برترین فیلم سال شده است. در عین حال ستاره این فیلم نیز به فهرست ۱۰ ستاره برتر ۲۰۱۷ راه یافته که کسی نیست جز بیل اسکارسگرد که با تصویر کردن چهره پنی‌وایس دلقک در راس فهرست برترین بازیگران سال ایستاده است. سوفیا لیلیس نیز برای بازی در نقش برلی مارش در جایگاه هفتم قرار گرفته است.

این سایت فهرستی از فیلم‌های مطرح سال ۲۰۱۸ نیز ارایه کرده که شامل این فیلم ها است:

۱. «انتقام‌جویان: جنگ بی‌نهایت»

۲. «پلنگ سیاه»

۳. ادامه بی‌نام «ددپول»

۴. «دنیای ژواسیک: سقوط پادشاهی»

۵.«تامب رایدر»

۶. «حاشیه اقیانوس آرام: طغیان»

۷. «شکارگر»

۸. «اوشن هشت»

۹و «ام‌آی ۶-ماموریت غیرممکن»

۱۰. «سولو-یک داستان جنگ ستاره‌ای»


منبع: عصرایران

حقیقت انحنای سی‌ و سه پل

همه کارشناسان به اتفاق عنوان می‌کنند این انحنا در دیوار پل وجود داشته است و اگر اتفاقی در حال رخ دادن باشد باید خود را نشان بدهد.

خبر نشست و ایجاد انحنا در دیوار سی‌وسه پل در کمتر از چند ساعت موجی از نگرانی در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کرد و خیلی زود توسط مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اصفهان تکذیب شد؛ حقیقت اما به این سادگی نیست و قدری پیچیدگی دارد.

در کمتر از دو ساعت و با توجه به حساسیت موضوع، تیمی از سازمان میراث فرهنگی اصفهان شامل مدیر کل این سازمان، معاون میراث فرهنگی، مسئول پل‌های تاریخی استان و همچنین مسئول روابط عمومی به همراه یک نفر به نمایندگی از سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری اصفهان در محل سی‌وسه پل حضور یافته و پس از تحلیل و بررسی در مصاحبه با همه رسانه‌ها این خبر را به اتفاق تکذیب کردند.

گرچه در مجموع گفته شد انحنای موجود در سی‌وسه پل به سال‌ها قبل و به حتی پیش از مرمت این پل توسط باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی و جعفر کسائیان در سال ۱۳۴۷ تعلق دارد، اما شواهد در همین بازدید نشان می‌دهد حقیقت قدری پیچیده تر است و لازم است به این موضوع با دقت بیشتری رسیدگی شود.

علی‌محمد فصیحی، مسئول پل‌های تاریخی استان در این بازدید به خبرنگار ایسنا گفت: با بررسی‌های انجام شده در سازه، بستر، دیوارها و سقف نشان می‌دهد این انحنا ناشی از نشست نیست و اگر دیواری کج می‌شود باید خود را در ترک‌های اتصالات نشان بدهد. شما معتقد هستید این سازه کج شده است و اگر چنین باشد باید خود را با ترک‌های دیگر نشان بدهد. در سال ۱۳۴۹ که دکتر شیرازی و مهندس کسائیان سی‌وسه پل را مرمت کردند وضعیت پل را تثبیت کردند.

وی ادامه می‌دهد: تمام بارهای پل به جای اینکه بر روی ستون‌های خود پل باشد با ستون‌هایی به زمین منتقل شده است و ظاهر پل نقش این را دارد که فقط به صورت یک پوسته حضور داشته باشد. در واقع بخش سازه‌ای خود سی‌وسه پل کمتر تحت فشار است. این دیوار در آن سال دقیقا به همین شکل ثابت شده است. یعنی این انحنا از همان زمان وجود داشته است و هیچ اتفاق تازه‌ای در پل رخ نداده است.

مسئول پل‌های تاریخی استان با اشاره به لزوم وجود ترک در هر تغییری در سازه (که البته از نظر فنی قابل تایید نیست) ادامه می‌دهد: اگر این سازه درحال تغییر و به سمت تخریب باشد و این آغاز این اتفاق باشد پس پایان آن چیست؟ وقتی در بدن اتفاقی رخ می‌دهد باید یک نمود ظاهری داشته باشد. مثلا اگر دست شما تاول زده باشد نمی‌توانید بگویید مشکل از جای دیگری است. کج شدن این دیوار در یک دوره‌ای بوده و تثبیت شده است. امروز اگر اتفاق جدیدی برای این سازه افتاده باشد باید نمودی پیدا می‌کرد که ما نمودی نمی‌بینیم.

به گزارش ایسنا، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی معتقد هستند این انحنا در دیوار سی‌وسه پل از دیرباز وجود داشته است و چیز جدیدی نیست و استدلال می‌کنند چنانچه اتفاق جدیدی در سازه پل افتاده باشد باید خود را با مجموعه‌ای از ترک‌های شدید در بدنه نشان دهد.

در سال ۱۳۴۹ تیمی به سرپرستی مرحوم دکتر شیرازی و کساییان سی‌وسه پل را با شیوه‌ای که در آن زمان انتقادات زیادی را برانگیخت و البته هنوز هم منتقدانی دارد مرمت کردند. در این شیوه تیم مرمت‌گر که در آن زمان ناچار بود پل را برای عبور خودرو مستحکم کند سازه‌ای بتنی را در دل سی‌وسه پل جا داد. در حقیقت سی‌وسه پل از آن زمان سازه‌ای بتنی است که پوسته‌ای تاریخی دارد.

سی‌وسه پل خم هم شده باشد طبیعی است

شهرام امیری- مدیر روابط عمومی و امور فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان در حاشیه این بازدید به خبرنگار ایسنا گفت: نشست باید از کف زمین شروع شود. بنابرین این نشست باید خود را از طبقه پایین نشان بدهد. در زمان احداث این پل چاهک‌هایی در زمین حفر و با سنگ پر شده است و در نهایت پل بر روی آن‌ها قرار گرفته است. دیوارهای طبقه پایین کاملا صاف است و این انحنا تنها در دیوار طبقه بالا به چشم می‌آید. این اتفاق باید با عوارضی همچون ترک خود را نشان بدهد.

وی ادامه داد: در دهه ۴۰ مرمتی اساسی در پایه‌ها و سقف سی‌وسه پل انجام شده است. این تحرک دیوار به احتمال بسیار زیاد در آن سال‌ها اتفاق افتاده است و بعد از بتن ریزی، دیوارها تثبیت شده است. از نظر زیبا شناسی و از آنجایی که این دیوار کج است موجب زشتی پل شده است. بحث این است که اگر این دیوار کج‌تر هم شده باشد به معنای نشست نیست. بالاخره این بنا یک بنای تاریخی است و نیاز به مرمت دارد. این سازه ۴۰۰ سال سن دارد و ممکن است دیوار آن به تدریج دچار آسیب بشود که به مرمت دائمی نیاز دارد.

همه کارشناسان به اتفاق عنوان می‌کنند این انحنا در دیوار پل وجود داشته است و اگر اتفاقی در حال رخ دادن باشد باید خود را نشان بدهد. نخست اینکه وجود این انحنا در این بخش از پل وجود داشته و در سال ۴۹ تثبیت شده است. اما آیا این انحنا به همین اندازه بوده است؟ دوم اینکه کارشناسان از لزوم وجود ترک گفته اند در حالی که ترک‌هایی در اطراف این انحنا وجود دارد. یکی از این ترک‌ها قبلا وجود داشته است و با مصالح پر شده است. اما دوباره به نظر می‌آید باز شده و روی همان ترک ترمیم شده ترک خورده باشد.

امیری با تایید وجود این ترک‌ها می‌گوید: این ترک‌ها برای یک سازه ۴۰۰ ساله کاملا طبیعی است و همچون چین و چروک صورت انسان است که با افزایش سن اتفاق می‌افتد. همچنین این ترک‌ها عمیق نیست و ترک‌هایی که نشان از حرکت سازه باشد باید خیلی عمیق باشد. ترک‌های سی و سه پل قابل مرمت هستند. ترک‌ها نیز دو دسته هستند. یا ترک‌ها غیرفعال هستند و یا فعال و در حال افزایش هستند.

دو سوال پیش می‌آید. نخست اینکه آیا همه ترک‌ها از ابتدا عمیق هستند یا ابتدا عمق کمی داشته و به آهستگی عمیق می‌شوند. دوم اینکه چگونه بدون هیچ مقیاس، شاخص و شاهدی این ترک‌ها را قضاوت می‌کنند؟ به صورت علمی باید شاهدهایی بر روی ترک‌ها قرار داده شود تا بتوانند به کمک آن در طی چندماه پایش ترک‌ها را تحلیل کنند. این درحالی است که در فاصله ۳ متری از این انحنا برخی از آجرهای پل کاملا از بدنه جدا شده و ریخته‌اند که کارشناسان سازمان میراث فرهنگی آن را نتیجه تخریب توسط وندالیست‌ها می‌دانند! در کف پل نیز سنگ‌ها کاملا تخریب شده و از کف جدا شده اند.

متوجه شدیم سقف پل نشتی دارد!

امیری در ادامه این بازدید به ایسنا گفت: این خبر شما سبب خیر شد و در بازدید امروز متوجه شدیم سقف همین قسمت که می‌فرمایید کج شده است نم کشیده است قرار شد فردا دستور آغاز مرمت این سقف صادر شود. برای بناهای تاریخی اتفاقات از این دست رخ می‌دهد و اگر این دیوار کج هم شده باشد این کج شدن به معنای نشست نیست. شاید به تدریج اتفاق افتاده باشد. برای نشست، کف سازه باید حرکت کرده باشد.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا این نم کشیدن سقف پل نشان نمی‌دهد سازه حرکت کرده و مجرایی برای عبور آب باز شده است؟ ادامه می‌دهد: بله. صد در صد. به این خاطر که این دال بتنی در این پل وجود دارد، جمع کردن این آسفالت و دال بتنی بسیار خطرناک است. این بتن دیگر بخشی از بنا است. توافقی برای جمع کردن آسفالت نیست. این آسفالت از سال سی سال پیش ترمیم نشده است. نشت آب شاید به این دلیل باشد. آخرین باری که سفق‌های سی و سه پل مرمت شده است سه سال پیش بود. آن بخشی را که از قهوه‌خانه تحویل گرفتیم سقف‌ها به شدت به خاطر بخار و دود ناشی از استعمال قلیان آسیب دیده بود.

مدیر روابط عمومی و امور فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری می‌افزاید: این بخشی که نشت کرده و شوره زده است را امروز دیدیم و بچه‌ها فردا آن را مرمت می‌کنند. خطری پل را تهدید نمی‌کند اما بالاخره هر لحظه ممکن است اتفاقی برای سی‌وسه پل رخ بدهد. شاید همین الان که با هم صحبت می‌کنیم به واسطه استمرار خشکسالی مشکلی برای پل شهرستان یا مارنان رخ بدهد. ما به شدت نگران تداول خشکسالی و آسیبی که به پل‌ها خواهد زد هستیم.

به گزارش ایسنا، کارشناسانی که معتقد هستند پل‌های استان به صورت دائم در حال پایش است متوجه نم دادن و نشت آب در سقف این پل تاریخی نشده بودند و همین مساله جای سوال دارد! از جهتی دیگر کارشناسان سازمان میراث فرهنگی تایید می‌کنند به خاطر عبور مترو این پل تاریخی با تجهیزات دقیق در حال پایش است در حالی که هیچگونه تجهیزاتی در پل یا اطراف آن نصب نشده و به نظر نمی‌رسد پایشی در پل وجود داشته باشد. اگر پایش‌هایی وجود دارد خبرگزاری ایسنا آمادگی انتشار نتایج پایش‌ها را دارد.

نگران پل‌ها هستیم

امیری تاکید می‌کند که همچنان معتقدیم خشکسالی‌ها موجب آسیب به پل‌ها می‌شود و می‌گوید: البته من تاکید می‌کنم این به معنای این نیست که نگران این پل نباشیم. به خصوص در رابطه با خشک‌سالی. چه این پل و چه دیگر پل‌های تاریخی از آنجایی که در ۴۰۰ سال گذشته خود را با آب وفق داده‌اند، ادامه روند خشکسالی می‌تواند به این پل‌ها آسیبی را وارد کند. گرچه در حال حاظر آسیبی این پل را تهدید نمی‌کند اما فردا ممکن است آسیبی به خاطر خشکسالی رخ بدهد.

اولین سوالی که ذهن هرکس را درگیر می‌کند این است که اگر این انحنا از نیم قرن گذشته به همین شکل و اندازه در دیوار پل وجود داشته است چرا امروز به چشم آمده و توجه را جلب کرده است. دومین سوالی که ذهن همه کارشناسان را درگیر کرده است این است که کارشناسان میراث فرهنگی با چه شاخصی افزایش انحنای این دیوار را تکذیب کرده کرده‌اند؟

جعفر کساییان- مرمت‌گری که چهل سال پیش این سازه را مرمت کرده است در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا در این رابطه وجود انحنا در سی و سه پل را از ادوار گذشته تایید می‌کند و می‌افزاید: گرچه از زمانی که یاد دارد این انحنا وجود داشت اما اینکه این انحنا امروز به چشم آمده است خود جای سوال دارد.

وی ادامه می‌دهد: از آنجایی که نگران افزایش این انحنا بودیم در سال ۱۳۴۹ به کمک دکتر شیرازی نقشه‌ای در مقیاس ۵۰/۱ از سی‌وسه پل و به ویژه این انحنا تهیه کردیم و نقشه تهیه شده را که ۶ متر طول داشت به میراث فرهنگی تحویل دادیم تا بتواند به کمک آن تغییرات احتمالی را پایش کند.

نقشه‌ای که گم شده

مرمت‌گر سی‌وسه پل می‌افزاید: متاسفانه این نقشه در میراث فرهنگی اصفهان موجود نیست و گم شده است. بدون وجود این نقشه و مقایسه آن با وضع موجود یا بدون استفاده از شیوه‌هایی دیگر که بتواند ترک‌های سازه پل را بررسی کند تایید و تکذیب این خبر در هر دو صورت غیر کارشناسی است.


منبع: عصرایران

چرا ۲۰۱۸ سال فیلم‌های آنلاین خواهد بود؟

هفته نامه صدا: طی ۱۰۰ سال گذشته، ابزار اصلی تولید محتوای با کیفیت و مورد پسند مخاطبان برای شبکه های تلویزیونی تا حدود زیادی در اختیار چند کمپانی خاص با سرمایه عظیم و همچنین شرکت های پخش قدرتمند بوده است.

 چرا 2017 سال فیلم های آنلاین خواهد بود؟

امروزه در بسیاری از کشورها، تولید و توزیع محتوای ویدئویی توسط یک نهاد سانسور و مقررات و استانداردهای نظارت تا حد زیادی کنترل شده است (اگر به طور کامل کنترل نشود) اما با انفجار پدیده ویدئوی آنلاین در سال های اخیر، توسط دوربین های مینیاتوری با کیفیت بالای HD که در گوشی های هوشمند دستی تعبیه شده اند، دیگر سانسور و نظارت معنایش را از دست داده است؛ درایوهای فلش و مموری کارت های کوچک و قابل حمل که در دستان هر دانش آموزی دیده می شوند، دسترسی به اینترنت با سرعت بالا در هر مکان و البته آگاهی بالای مردم از شیوه استفاده از تکنولوژی، همه کسانی را که گوشی هوشمند دارند – فارغ از کیفیت و کمیت محتوا – تبدیل به یک کمپانی کوچک فیلمسازی کرده است. این سازندگان امروزی ویدئو می توانند تولیدات خود را بلافاصله با یک مخاطب جهانی به اشتراک بگذارند. دور زدن دروازه های سنتی که برای بررسی تمام محتویات ویدئویی از قدرت تک بعدی خود استفاده می کنند.

در مقوله تولید و به اشتراک گذاری ویدئو، ویدئوی آنلاین سهم بزرگ تر و بیشتری از ترافیک اینترنت را مصرف می کند. در واقع، همانطور که پیش بینی شده بود در حدود ۷۴ درصد از کل ترافیک اینترنت در سال ۲۰۱۷ به ویدئو اختصاص یافته است. این یک زمان هیجان انگیز برای تولیدکنندگان و مصرف کنندگان محتوای ویدئویی است و سال های آینده پتانسیل این را دارند که شاهد پیشرفت های جدیدی در زمینه فناوری های توسعه دهنده ویدئوی آنلاین باشند.

در اینجا پنج روند به سرعت در حال تحول هستند که با یکدیگر ترکیب می شوند. احتمالا ۲۰۱۸ سال ویدئو است.

پخش زنده ویدئو به بالاترین حد خود می رسد

با نابودی برنامه های ویدئویی آنلاین Meerkat و Blab، سال ۲۰۱۶یک سال ناکام برای این تکنولوژی بود اما امسال، سال رونمایی از فیس بوک زنده، رشد سریع رشد Snapchat و راه اندازی بخش story و live نرم افزار Instagram بود. یوتیوب زنده یکی دیگر از وزنه های سنگین در این فضا، اخیرا اعلام کرد که شروع به پخش زنده با کیفیت ۴k و وضوح فوق العاده بالا برای فیلم های استاندارد و فیلم های ۳۶۰ درجه پانورامیک خواهد کرد. جریان ویدئو زنده به نقطه عطف خود رسیده است و احتمالا در سال ۲۰۱۸ حجم گسترده تری از بازار آنلاین را از آن خود خواهد کرد. برنامه های ویدئویی زنده قدرت داستان های ویدئویی – و با دسترسی جهانی – را به دست هر کسی سپرده که بتواند با یک گوشی هوشمند کار کند.

 چرا 2017 سال فیلم های آنلاین خواهد بود؟

یکی از ویژگی های قدرتمند ویدئوی زنده، سطح بالایی ست که از مشارکت بیننده تولید می کند. طبق آمار وبلاگ فیس بوک، فیلم های زنده فیس بوک ۱۰ بار بیشتر از ویدئوی معمولی دریافت و مشاهده می شوند. در حالی که سیستم عامل های غول پیکر با میلیاردها کاربر حقوقی و حقیقی و جیب های پر پول برای جذب افراد مشهور و سازندگان محتوای درجه یک به سرعت در این فضا حرکت می کنند، کسی برای راه اندازی استارتاپ ها سرمایه گذاری و از آنها پشتیبانی نمی کند.

Houseparty، یک برنامه جدید است که توسط سازندگان Meerkat – که در حال حاضر ناز بین رفته است – ارائه شده که یک فضای مجازی را برای برقراری ارتباط دسته جمعی با دوستان فراهم می کند و تنها یک میلیون کاربر فعال را در یک ماه جذب کرده است. فقط تصور کنید که پلتفرم رسانه های اجتماعی بزرگ مانند Linkedin اجازه می دهند ۹۶۰ میلیون کاربر به راحتی با ویدئوی آنلاین با هم ارتباط برقرار کنند.

ظهور بومیان ویدئو

«نسل ۲» به عنوان نسل بعد از هزاره دوم که در بین سال های ۱۹۹۵ تا اوایل سال ۲۰۱۰ متولد شد، معرفی شده است. اغلب آن را نسل «بومیان دیجیتال» توصیف می کنند. با توجه به استفاده شدید آنها از ویدئوی آنلاین در سراسر طیف وسیع سیستم عامل ها – یوتیوب، فیس بوک، اسنپ چت، اینستاگرام، Musical-ly می توان آنها را «بومیان ویدئو» نامید.

 چرا 2017 سال فیلم های آنلاین خواهد بود؟

طبق نظرسنجی اخیر توسط National Cyber Securityh Alliance و مایکروسافت، نوجوانان آمریکایی یوتیوب را بسیار می پسندند، آنقدر که تمایل دارند این سایت همه وب سایت ها یا شبکه های اجتماعی را از بین ببرد. ۹۱ درصد از نوجوانان اعلام کرده اند که یوتیوب تماشا می کنند، در مقایسه با ۶۶ درصدی که از Snapchat و ۶۱ درصدی که از فیس بوک استفاده می کنند.

بومیان ویدئو میا ویدئوی دیجیتال، نه تنها به عنوان بینندگان، بلکه به طور فزاینده ای به عنوان سازندگان محتوا و شرکای جهانی نیز رشد کرده اند. پسران نوجوان در مدرسه راهنمایی، به اصلاحات ویدئویی تسلط دارند و برای دوستان شان آموزش های بازی به اشتراک می گذارند که اغلب در یوتیوب پربازدید بود. امروزه آنها هر چه در زندگی واقعی شان اتفاق می افتد را با دوستان شان در Snapchat به اشتراک می گذارند.

دختران نوجوان اکثرا طرفدار برنامه Musical-ly هستند که از طریق آن می توانند فیلم های موسیقی لمسی را ضبط کنند و این فیلم ها را با دوستان و طرفداران شان در سراسر جهان به اشتراک بگذارند. در حالی که برخی از برنامه های ویدئویی – Vine، Blab، Meerkat – در سال ۲۰۱۶ تعطیل شده اند، موارد جدید مانند Houseparty به سرعت در حال جذب مخاطبان زیادی از «بومیان ویدئو» هستند.

انتقال به تلفن همراه ادامه دارد

با ۲٫۵ میلیارد تلفن هوشمندی که در جهان استفاده می شود، انتقال به تلفن همراه همچنان ادامه دارد و مردم بیشتر ویدئو را در دستگاه های دستی خود تماشا می کنند. امروزه بیش از ۵۰ درصد از تمام نمایش های ویدئویی در دستگاه های تلفن همراه رخ می دهد و این میزان روزانه در حال افزایش است. با توجه به آخرین پیش بینی های Zenith، دستگاه های موبایل در سال ۲۰۱۸ به پلتفرم اصلی برای مشاهده ویدئوهای آنلاین تبدیل خواهند شد.

مصرف کنندگان در سراسر جهان به طور متوسط ۷٫۷ دقیقه در روز در حال مشاهده ویدئوهای آنلاین در گوشی های هوشمند و رایانه های لوحی هستند. در مقایسه با ۱۶ دقیقه در دستگاه های ثابت مانند کامپیوترهای رومیزی و تلویزیون های هوشمند، Zenith پیش بینی می کند که مصرف ویدئویی تلفن همراه در سال ۲۰۱۷، ۳۳ درصد رشد داشته و در سال ۲۰۱۸، ۲۷ درصد بیشتر خواهد شد و روزانه به ۳۳٫۴ دقیقه خواهد رسید. آنها انتظار دارند که دستگاه های تلفن همراه ۶۵ درصد از کل مصرف ویدئوی آنلاین را در سال ۲۰۱۸ از آن خود کنند.

 چرا 2017 سال فیلم های آنلاین خواهد بود؟

برندهای بزرگ، سیستم عامل ها و ستاره های فیلم مستقل

شما می دانید که بچه های تان ستاره های یوتیوب را دوست دارند و آنها را دنبال می کنند اما آیا آنها را می شناسید؟ احتمالا در سال آینده راجع به آنها بیشتر خواهید شنید. فقط ماه گذشته، استارتاپ کانال ویدئوی کیسی نایستت به نام Beme توسط CNN به مبلغ ۵۰ میلیون دلار خریداری شد. او همچنین قراردادی را با CNN برای توسعه محتوا و با هدف جذب بینندگان جوان تر (مثل بچه ها) امضا کرد. نایستت با تکیه بر جذابیت Vlog بسیار محبوب خود Beme (که اخیرا پایان یافته تا احتمالا بتواند زمان لازم را برای توسعه محتوای CNN داشته باشد) ۶ میلیون مشترک در یوتیوب جمع آوری کرده است.

PewDiePie، محبوب ترین کاربر یوتیوب در جهان به تازگی به نقطه عطف اصلی خود و تعداد ۵۰ میلیون مشترک رسیده که تعداد آن همچنان در حال افزایش است در حالی که معلوم نیست که بازیکنان عمده رسانه ای یا برندهای مصرف کننده به او حتی نزدیک شده باشند.


منبع: برترینها

تمدید مهلت ارسال آثار به پنجمین جشنواره عکس خیام

مهلت ارسال آثار به پنجمین جشنواره بین المللی عکس خیام به مدت یک هفته تمدید شد.

به گزارش عصرایران به نقل از روابط ‌عمومی جشنواره بین المللی عکس خیام، آخرین مهلت ثبت نام و دریافت عکس ها دوم دی ماه ۱۳۹۶ تعیین شده بود که به علت استقبال علاقه مندان به مدت یک هفته برای شرکت کنندگان ایرانی تمدید شد و سایت در ساعت ۱۱ صبح روز ۱۰ دی ۱۳۹۶ بسته خواهد شد. بنابراین تا پیش از بسته شدن سایت علاقه مندان می توانند آثار خود را ارسال کنند. همچنین شرکت کنندگانی که قبلا آثار خود را ارسال کرده اند نیز می توانند در صورت تمایل آثار خود را ویرایش، حذف یا اضافه کنند. ثبت نام شرکت کنندگان بین المللی بدون تمدید و با توجه به مهلت اعلام شده اولیه صورت می پذیرد.

پنجمین دوره این رویداد بین المللی در شش بخش با موضوع آزاد تک رنگ، موضوع آزاد رنگی، موضوع شهر، موضوع خلاقه، موضوع گردشگری و موضوع تلفن برگزار می شود.برای کسب اطلاعات بیشتر و مطالعه متن کامل فراخوان این دوره می توان به آدرس پایگاه اینترنتی جشنواره به نشانی www.Khayyam.Photo مراجعه کرد.

جشنواره بین المللی عکس خیام تنها جشنواره داخلی زیر نظر فدراسیون بین المللی هنر عکاسی (فیاپ) و PSA است و عکس های راه یافته به آن ضمن ثبت در آرشیو FIAP و PSA بنام عکاس، برای دریافت القاب FIAP و PSA نیز محاسبه خواهد شد. دوره های پیشین این رویداد عنوان پر شرکت کننده ترین جشنواره ایرانی را به دست آورد. این جشنواره تنها جشنواره داخلی محسوب می شود که تعداد شرکت کنندگان خارجی آن در دوره های پیشین از شرکت کنندگان داخلی بیشتر بود. همچنین آثار برتر دوره های گذشته در ۳۲ شهر و ۵ قاره از جمله در چین، پرپنیان فرانسه، لوگزامبورگ، یونان، ایتالیا، اسپانیا، آرژانتین، آفریقای جنوبی، ترکیه، عمان و چندین کشور دیگر به نمایش گذاشته شد.

پنجمین جشنواره بین‌المللی عکس خیام دی ماه ۱۳۹۶ با دبیری علی سامعی (نماینده فیاپ در ایران) و با هدف ارتقای سطح عکاسی و گفت‌وگوی بصری میان عکاسان ایران و جهان و به منظور بزرگداشت حکیم عمر خیام، توسط نمایندگی فیاپ در ایران یعنی کلوپ عکس فوکوس – وابسته به موسسه فرهنگی هنری “خانه هنر خیام”- برگزار می شود.


منبع: عصرایران

​مترجم ایرانی برنده جایزه بهترین ترجمه ابن بطوطه شد

جایزه مربوط به «ادبیات جغرافیایی و سفرنامه» که با عنوان جایزه ابن بطوطه در کشورهای عربی شناخته می‌شود در حالی به معرفی برندگان خود پرداخت که مریم حیدری، مترجم ایرانی، در بخش ترجمه به عنوان برنده معرفی شد.
​مترجم ایرانی برنده جایزه بهترین ترجمه ابن بطوطه شد

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از روزنامه البیان – جایزه ابن بطوطه که بهترین آثار جغرافی و سفرنامه جهان عرب را مشخص می‌کند، امسال نیز برندگان خود را شناخت. در این دوره ۶۴ اثر از ۱۲ کشور عربی در پنج بخش جایزه ارزیابی شدند.

مریم حیدری، مترجم ایرانی با ترجمه کتاب «خاطرات من-خاطرات تاج السلطنه-دختر ناصرالدین شاه قاجار» برنده جایزه بهترین ترجمه ابن بطوطه شد. رشید ارکیله از مراکش، با ترجمه کتاب «سفر ناصرالدین شاه به اروپا» و عبدالرحیم حزل از مراکش، با ترجمه کتاب «ستاره، صلیب و هلال- سفر به سرزمین‌های مقدس» دیگر برندگان این بخش بودند.

جایزه بهترین پژوهش در سفرنامه‌ها به مهدی الغالی، برای پژوهش درباره کتاب «سفر بزرگ ناصری۱۷۸۲» نوشته محمدبن عبدالسلام الناصری التمکروتی رسید و دو نویسنده مراکشی دیگر با نام‌های عز المغرب معنینو و سلیمان القرشی، به ترتیب برای پژوهش درباره کتاب‌های «سفر حاج مغربی در دوران حمایت» نوشته ادریس بن محمد ادریس الجعیدی السلوی و کتاب «از مغرب به حجاز از راه اروپا۱۸۵۷» نوشته محمد الغیغائی الوریکی، دیگر جوایز این بخش را از آن خود کردند. تیسیر خلف، از کشور سوریه نیز برای تحقیق درباره کتاب «از دمشق به شیکاگو- سفر ابوخلیل القبانی به آمریکا ۱۸۹۳» به عنوان برنده دیگر این دوره از جایزه ابن بطوطه شناخته شد.

در بخش بهترین سفرنامه‌نویسی معاصر امیر العمری، نویسنده مصری با کتاب «جهان در کیف سفر» و در بخش روزنگارها، کمال الریاحی، نویسنده تونسی با کتاب «یک صفر برای کشته‌شده- روزنگارهای جزائری» جایزه را از آن خود کردند.

جایزه بهترین مطالعات ادبی نیز به سه کتاب از نویسندگان مراکش با عنوان‌های «سفر اندولسی» نوشته احمد ابوغلا و «مغرب و غرب- دیدگاه‌های جداگانه» نوشته عبد النبی ذاکر و کتاب «در سیره احمد بن قاسم الحجری الاندسی» نوشته رشا الخطیب از کشور اردن رسید.

​ این جایزه از سال ۲۰۰۳ میلادی، از سوی مرکز عربی ادبیات جغرافیایی «ارتیاد آلافاق» که مقر آن در ابوظبی و لندن است، با هدف زنده‌کردن سنت سفرنامه‌نویسی و ادبیات جغرافیایی عربی و اسلامی اعطا می‌شود.

به گزارش ایبنا مریم حیدری، شاعر و مترجم ایرانی در سال ۱۳۶۳ در اهواز متولد شد. او شعرهای خود را به دو زبان عربی و فارسی می‌نویسد. او پیش از این توانسته بود جایزه عربی خلاقیت فرهنگی را در بخش ترجمه عربی به فارسی به خود اختصاص دهد.


منبع: عصرایران

«ریچارد سوم»، الهام شکسپیر از سِنِکا

ماهنامه اندیشه پویا – علیرضا اکبری: «ریچارد سوم» تاملی است در باب سرشت شر. ریچارد، شخصت اصلی این نمایش، ضد قهرمانی است که به تاوان آنچه طبیعت و تقدیر از او ستانده، راه شرارت در پیش می گیرد و با دسیسه و قتل رقبا، پس از مرگ شاه ادوارد، به سلطنت می رسد. با این حال کیفر جنایاتی که او مرتکب شده، فرجامی جز مرگ برایش رقم نمی زند.

 «ریچارد سوم»، الهام شکسپیر از سِنِکا
ریچارد سوم در میان نمایشنامه های تاریخی شکسپیر مثل هنری پنجم، شاه جان، ریچارد دوم و ادوارد سوم، مشهورترین و محبوب ترین است. بارها روی صحنه رفته و در سینما و ادبیات نیز موضوع اقتباس های فراوان بوده است.

عبدالله کوثری که از حدود یک دهه پیش ترجمه تراژدی های یونان را آغاز کرده، در ادامه ترجمه آثار کلاسیک ادبیات جهان به سراغ ترجمه ریچارد سوم رفته است. زبانی که کوثری در ترجمه شکسپیر می آفریند، در عین کهن نمایی و بازسازی فضا و زبان این تراژدی شکسپیری، برای مخاطب قابل فهم و جذاب است و خط بطلانی می کشد بر ادعای کسانی که معتقدند آثار کلاسیک را باید به زبان امروز به فارسی برگرداند تا مخاطب امروزی با آن ارتباط برقرار کند. در ادامه پاسخ عبدالله کوثری به پرسش های ما درباره این نمایشنامه و ترجمه آن را می خوانید.

«ریچارد سوم»، الهام شکسپیر از سِنِکا 

ریچارد سوم

  • ویلیام شکسپیر
  • ترجمه عبدالله کوثری
  • نشر نی
  • چاپ اول، ۱۳۹۶
  • ۷۵۶ صفحه ۳۰۰۰۰ تومان
ترجمه شکسپیر در ادامه پروژه ای است که شما از اوایل دهه ۱۳۹۰ با ترجمه تراژدی های یونان آغاز کردید. اثر شکسپیر یک تراژدی است، چنان که عنوان کامل نمایشنامه ریچارد سوم هم «تراژدی شاه ریچارد سوم» است. ترجمه ریچارد سوم با تجربه ای که در ترجمه تراژدی ها داشتید، چه تفاوت هایی داشت؟

– ترجمه تراژدی ها طرحی بود که سال ها آن را در سر داشتم و البته خیلی زودتر از دهه نود آغاز کردم. ترجمه «اورستیا» در دهه هفتاد منتشر شد. اما از اواخر دهه هشتاد به طور جدی درگیر بازخوانی و انتخاب ترجمه های انگلیسی شدم و مجموعه آثار آیخولوس در سال ۱۳۹۰ منتشر شد و بعد هم این پروژه را ادامه دادم. ترجمه ریچارد سوم پیامد مطالعه رساله تامس مور با عنوان «تاریخ شاه ریچارد سوم» و تصمیم من در مطالعه شکسپیر به زبان انگلیسی بود.

وقتی رساله تامس مور را به انگلیسی خواندم به سراغ نمایشنامه «ریچارد سوم» رفتم و از همان آغاز سخت مفتون زبان آن شدم و البته همانجا دریافتم که متن دشواری است و در قیاس با مثلا «هملت» و «اتللو» زبانی بس قدیمی تر دارد اما مضمون نمایشنامه برایم آشنا بود، چرا که شکسپیر در این نمایشنامه بیش از هر کس دیگری وامدار تامس مور و رساله اوست. باری، طبیعی است که چند سال زیستن در فضای کلاسیک و به کارگیری زبانی در خور آثار کلاسیک یونان و دو اثر از سِنِکا، خود زمینه مناسبی بود برای این که به ترجمه این نمایشنامه بخصوص علاقه مند شوم.

اما ترجمه هر متن ادبی برای خودش تجربه یگانه ای است و چندان ربطی به تجربه های پیشین ندارد. من سالیان دراز با تراژدی های یونان زندگی کرده و درباره آنها بسیار خوانده بودم. در واقع چیز ناشناخته اگر بود کم بود. علاوه بر این، در ترجمه تراژدی ها دست کم سه متن انگلیسی در پیش رو داشتم و وجود آن ترجمه های معتبر خود دلگرمی بزرگی بود. اما در ترجمه «ریچارد سوم» فقط متن خود شکسپیر بود و بس. هر چند توضیحات متن انگلیسی چاپ مک میلن به راستی نجات بخش بود، اما مشکل در همه جا با آن توضیحات حل نمی شد. بنابراین وقتی که صرف این ترجمه شد، بسیار بیشتر بود.

 
جدا از این زبانی که در این ترجمه به خصوص در تک گویی ها به کار رفته و در نگاه نخست در چارچوب زبانی آرکائیک قرار می گیرد، زبانی است که خود متن شکسپیر از مترجم طلب کرده است. برای مثال در تراژدی های یونان و حتی تراژدی های سِنِکا زبان تک گویی ها و دیالوگ ها کم و بیش یکی است. همان زبان فخیم و آهنگین که با شخصیت ها و رویدادها سازگار است اما در متن ریچارد سوم زبان تک گویی ها، خواه تحت تاثیر سِنِکا و خواه بنا بر پسند شکسپیر جوان، اوج پرشکوهی می گیرد و طبیعی است که زبان دیالوگ ها نمی تواند مثال دیالوگ های سِنِکایی باشد. فرق تراژدی شکسپیر با تراژدی سِنِکا البته فقط در این نیست، اما شباهت ها هم کم نیست.

 «ریچارد سوم»، الهام شکسپیر از سِنِکا

شما در آغاز تردیدهای زیادی در پرداختن به ترجمه شکسپیر داشتید اما ظاهرا کار بر روی ترجمه آثار سِنِکا شما را مطمئن کرد که می توانید زبانی درخور آثار شکسپیر در ترجمه خلق کنید. می دانیم که شکسپیر خود تحت تاثیر سِنِمکا بوده است. چطور با ترجمه سِنِکا به این قطعیت رسیدید که می توانید به شکسپیر بپردازید؟

– مسئله تردید نبود. من می دیدم که اغلب نمایشنامه های عمده شکسپیر ترجمه شده و برخی از این ترجمه ها مثل آنچه بنگاه ترجمه و نشر کتاب منتشر کرده و چند ترجمه جدیدتر، ترجمه های معتبری است و هنوز هم خوانده می شود. حرف من این بود که زمانی به سراغ شکسپیر می روم که بتوانم متن او را بخوانم و نه فقط معنی آن را دریابم، بلکه از آن مهم تر ظرایف زبانی متن را در حد امکان دریابم تا بتوانم چیزی درخور متن شکسپیر به فارسی زبانان تقدیم کنم. فرصت این کار بالاخره فراهم شد و در طول چند سال یکی از مشغله های من خواندن شکسپیر به انگلیسی بود. ترجمه سِنِکا البته گام مناسبی در راه آشنایی با خود سِنِکا بود و با توجه به تاثیر او بر نمایشنامه نویسان عهد رنسانس زمینه مناسبی برای مترجم و خواننده فراهم می کرد تا با تجربه ای بیشتر به طرف شکسپیر و دیگران برود.

اما تجربه زبانی که در سِنِکا داشتم فکر می کنم دست کم در ترجمه «ریچارد سوم» به کار آمد. هر چند الزاما در سایر نمایشنامه ها مثل «رومئو و ژولیت» یا حتی »مکبث» و «هملت» و … کاربرد نخواهد داشت. این را به این دلیل می گویم که، همچنان که گفتم «ریچارد سوم» از کارهای سِنِکایی شکسپیر است و فضای نمایشنامه و شخصیت ها و سخنان شان از کارهای سِنِکا تاثیر گرفته است اما نمایشنامه های دیگر که در دوران پختگی بیشتر شکسپیر نوشته شده زبانی جدیدتر دارد و از ساختار تراژدی دور شده و دیگر کاملا متعلق به خود شکسپیر است. البته باید توجه کنیم که ما از مجموعه آثار شکسپیر فقط به کارهای بسیار مشهورش توجه کرده ایم و وقت آن است که به کارهای دیگر او نیز بپردازیم و خوشبختانه بعضی دوستان مترجم در این راه گام نهاده اند. پس من هنوز به آن قطعیتی که منظور شماست نرسیده ام. فقط ریچارد سوم را ترجمه کرده ام.

زبانی که در ترجمه تراژدی ها در پیش گرفتید، همچنان که خودتان اذعان دارید، به جز اندوخته زبانی خودتان متاثر از زبان شاملو در برخی از دفترهای شعرش و زبان شاهرخ مسکوب در ترجمه هایش از سوفوکلس و زبان بهرام بیضایی در نمایشنامه هایش بوده است. ترجمه «ریچارد سوم» هم به بهرام بیضایی تقدیم شده است. در ترجمه «ریچارد سوم» آیا الگوی زبانی خاصی از نویسندگان و مترجمان ایرانی در ذهن داشتید؟

– هر کس که در زبانی و فرهنگی قلم به دست می گیرد بی گمان به همه کسانی که پیش از او قلم به کف گرفته اند وامدار است. این قانون کلی است. اما در ساختن زبان تراژدی ها اگر متنی بر زبان من تاثیر گذاشته باشد، شعر شاملوست که در دوران جوانی تاثیری قاطع بر من نهاد. جدا از این تاثیر کلی، زبان تراژدی ها به هیچ کس وامی ندارد. این زبانی است که من در طی چند دهه کار و مطالعه و دقت در کار بسیاری از شاعران و نویسندگان بزرگ خودمان به آن رسیده ام. من در مورد تاثیر مسکوب قبلا حرف زده ام. تاثیر او چیزی غیر از زبان بوده. در مورد بیضایی باید بگویم پانزده ساله بودم که «پهلوان اکبر می میرد» را خواندم و از همان زمان به این نویسنده و هنرمند بزرگ خودمان دل بستم و می توانم بگویم تا امروز کم و بیش همه کارهایش را خوانده ام. اما زبان بیضایی فکر نمی کنم تاثیر خاصی بر زبان من نهاده باشد. گرچه بی گمان از او بسیار آموخته ام. تقدیم این ترجمه به بهرام بیضایی نشانه سپاسگزاری از هنرمند بزرگی است که هم در ادبیات و هم در تئاتر و سینما آثار گرانقدری به ما ارزانی کرده و چنان که گفتم مهر او از دیرباز در دلم نشسته.

 «ریچارد سوم»، الهام شکسپیر از سِنِکا

پیش از شما، رضا براهنی و شمس الدین ادیب سلطانی ترجمه هایی از ریچارد سوم کرده بودند. ارزیابی شما از کار این مترجمان چیست؟ این مترجمان را چقدر در نزدیک شدن به زبان شکسپیر موفق می دانید؟

– بی هیچ تردیدی آن دو مترجم حق پیشگامی بر من دارند و من در مواردی که به راستی درمانده می شدم به این دو ترجمه به خصوص ترجمه ادیب سلطانی رجوع می کردم اما فکر می کنم حق این اثر بزرگ که بیش از هر چیز به خاطر زبانش مرا مجذوب کرده، در آن دو ترجمه چنان که بایست گزارده نشده بود. امروز هر دو ترجمه در دسترس است و خواننده می تواند به آنها رجوع کند.

یکی از ویژگی های نمایشنامه «ریچارد سوم» تک گویی های مفصل آن است که ترجمه شان چالشی جدی برای مترجم است. به جز ترجمه تک گویی ها مهم ترین چالش شما در ترجمه «ریچارد سوم» چه بود؟ به گمان خودتان نثری که در ترجمه شکسپیر در پیش گرفتید، با نثری که در ترجمه تراژدی ها آزموده بود چه تفاوت هایی دارد؟

– ساختار این نمایشنامه همان ساختار تراژدی است. مسئله فقط در زبان پرشکوه تک گویی ها نیست. اگر دقت کنید در تراژدی ها سرنوشت شخصیت ها، خاصه قهرمان در بسیاری موارد پیشاپیش در اثر حکمی آسمانی یا نفرینی از زبان یکی از آدمیان رقم خورده و قهرمان در نهایت راهی را می رود که گویی برایش تعیین شده. نمونه اش اودبیوس است یا فرزندان او که به نفرین پدر دچارند. همچنین تقدیر خاندان آترئوس از آگاممنون گرفته تا فرزندانش اورستس و الکترا و بسیار نمونه های دیگر در نمایشنامه «ریچاردسوم» این حکم آسمانی یا این نفرین زمینی از زبان مارگرت آنژو صادر می شود. آنچه او در حق کسانی چون هستینگز و باکینگهام و شخص ریچارد آرزو می کند دقیقا همان چیزی است که مو به مو دامنگیر آنان می شود اما شباهت به کارسِنِکا ازاین فراتر می رود. بعضی سخنانی که دوشس یورک در اوج درماندگی به زبان می آورد، دقیقا شبیه سخنان هکوبه در «زنان تروا» اثر سِنِکاست. همچنین شخصیت ریچارد و سخنان او شباهت بسیار به سخنان آترئوس در نمایشنامه «توئستس» دارد. زبان تک گویی های این نمایشنامه طبعا به سوی همان زبان فخیم سِنِکایی رفته اما فکر می کنم دقیقا از یک جنس نیست. زبان در «ریچارد سوم» به آن اندازه آرکائیک نیست. در دیالوگ ها هم هم زبان با زنان تک گویی تفاوت نمایان دارد، اما در ترجمه سِنِکا چنین نیست.

 «ریچارد سوم»، الهام شکسپیر از سِنِکا

ریچارد در تک گویی آغازین نمایشنامه می گوید: «خاطری چنان شاد ندارم که وقت به یاوه بگذرانم. و جز این ام کاری نیست که تماشاگر سایه خود در آفتاب باشم، و در پیکر کژسان خود نظاره کنم. پس، حال که سزاوار عاشقی نیستم تا مجلس آرای این ایام خوش گویی باشم، بر آنم که در شرارت داو تمام بگذارم و از سرور عاطل این روزها بیزاری بجویم.» (صص ۴۱-۴۰) چنان که از این سطور و از کلیت نمایشنامه بر می آید یکی از دغدغه های شکسپیر در این نمایشنامه کاویدن سرشت شر است در قامت ضدقهرمانی مثل ریچارد که خود او را گوژپشت و کژاندام و زشت سیما تصویر می کند. شکسپیر در نمایشنامه «ریچارد سوم» برخلاف بسیاری از نمایشنامه هایش مثل هملت، با شخصیت اصلی اش همدلی ندارد. فکر می کنید شخصیت ریچارد برای خواننده امروزی چقدر ملموس و آشناست و نمایشنامه «ریچارد سوم» در شرایط امروز چه معنای معاصری می تواند برای مخاطب داشته باشد؟

– یکی از ویژگی های این نمایشنامه این است که در واقع شخصیت اصلی آن یعنی شخص ریچارد کانون اصلی نمایشنامه است و حضور او همه شخصیت های دیگر را در محاق می برد از آن روی که ریچارد از همه آنان باهوش تر، سخندان تر و شجاع تر است. این هیولایی که شکسپیر خلق کرده در واقع خود را به مخاطب تحمیل می کند. نوعی جذابیت در وجود اوست که شاید بتوانیم بگوییم جذابیت شر با شرارت است. اما شاید چیزی که از کراهت سیمای ریچارد می کاهد این باشد که گذشته از آن دو کودک بی گناه، هیچ یک از قربانیان این ضد قهرمان از خود او بهتر نیستند.

ریچارد در واقع فرصت خودنمایی به آنها نمی دهد. در واقع آن شخصیت هایی که جنگ های سی ساله را برپا کردند هیچ یک در قساوت و خیانت از دیگران کم نمی آورد در همین نمایشنامه می خوانیم که ملکه مارگرت (آنژو) زمانی که بر مسند قدرت نشسته بود. چه آسان فرمان قتل نوجوانی را صادر می کند و بعد با پدر آن پسر چه ها که نمی کند. نکته جالب این که ریچارد خود در همان صحنه اول هویت خود را به صراحت بیان می کند و مخاطب را از آنچه خواهد کرد باخبر می کند.

 «ریچارد سوم»، الهام شکسپیر از سِنِکا

این نکته بدیعی در کار شکسپیر است. در هر حال این را می دانیم که این نمایشنامه در کنار «هملت» طولانی ترین نمایشنامه شکسپیر است. به اندازه «هملت» و «رومئو و ژولیت» هوادار داشته، تجدید چاپ شده و بر صحنه رفته است و این بی گمان بیش از هر چیز در گرو شخصیت خود ریچارد است. بدیهی است که شکسپیر با چنین هیولایی همدلی نمی کند. اما مگر با مکبث و لیدی مکبث همدلی می کند؟ یا با اتللوی خیره کش قدرناشناس و خیلی شخصیت های دیگر.

و اما در مورد معنای این نمایشنامه برای معاصران باید بگویم این اثری ادبی و نمایشی است که به رغم برخی ایرادهای درست اهل تئاتر، جذابیت های فراوان دارد و بی گمان بر مخاطب اثر می گذارد. از این دیدگاه ریچارد سوم فرقی با سایر شخصیت ها ندارد. او نمونه بارز از انسانی است که برای رسیدن به قدرت از هیچ کار رویگردان نیست و در عین حال هر پله ای که فراتر می رود، غرور و خودبینی اش افزون تر می شود و دیگران را به هیچ می گیرد. این آدم ها در تاریخ بسیار بوده اند. اما برای پیدا کردن آنها الزاما ناچار نیستیم به سده های گذشته رجوع کنیم. این خصلت ها را همیشه می توان در گوشه و کنار عالم پیدا کرد. این نمایشنامه اثری ادبی است با قدرت بیان فوق العاده و مهارتی فراوان در ساختن دست کم یک شخصیت که خود ریچارد باشد. همین برای مخاطب هر دوره ای کافی است.


منبع: برترینها