موتور گردشگری ایران خاموش‌شدنی نیست

به گزارش ایسنا، کمپانی معتبر “Forward Keys” در گزارشی درباره رشد صنعت گردشگری در ایران آورده است: برای گردشگرانی که ازطریق هواپیما به سفر می‌روند، ایران در حال اثبات خود به عنوان یک مقصد محبوب است و تعداد رو به افزایش گردشگران از سراسر جهان را تجربه می‌کند. مجموع تعداد گردشگران بین‌المللیِ ایران در سال گذشته میلادی ۱۸.۳ درصد رشد داشته، این در حالیست که این رقم در سال ۲۰۱۲ تک رقمی (۲.۷ درصد) بوده و در سال ۲۰۱۵ (۱۲.۷ درصد) و در سال ۲۰۱۴ (۲۴.۸ درصد) بوده است. همچنین تعداد صندلی‌های خطوط هوایی خارجی برای گردشگران به مقصد ایران نیز در سال‌های ۲۰۱۴، ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ به ترتیب ۱۰.۵ درصد، ۱۸.۳ درصد و ۱۷.۳ درصد افزایش یافته است. روند رو به افزایش سفرهای بین‌المللی به ایران طی پنج سال اخیر نتایج این بررسی در حالی اخیرا منتشر شده که به زودی در ۷ و ۸ فوریه (۱۹ و ۲۰ بهمن) کنفرانس بین‌المللی سرمایه‌گذاری در هتل و گردشگری ایران (IHTIC) برای اولین‌بار در تهران برگزار خواهد شد که با حضور سرمایه‌گذاران بین‌المللی و متخصصان صنعت هتلداری و گردشگری در ایران همراه خواهد بود. کمپانی “فورواردکیز” که الگوهای مسافرتی آینده را با نظارت و تحلیل روزانه ۱۶ میلیون رزرو هواپیما در سراسر جهان پیش‌بینی می‌کند، همچنین در گزارش خود از رشد ماهانه گردشگری بین‌المللی ایران در سال ۲۰۱۶ (به استثنای ژوئن که مصادف با ماه رمضان بود) خبر داده و متوسط رشد گردشگری ایران ۱۷.۳ درصد اعلام شده است. در سال ۲۰۱۶ بیشترین رشد حضور گردشگران خارجی در ایران در ماه فوریه (بهمن و اسفند) با ۲۸.۲ درصد و پس از آن ماه‌های آوریل (فروردین/اوایل اردیبهشت) و اوت (مرداد/اوایل شهریور) رقم خورده و کمترین آن نیز با منفی ۷.۵ درصد در ماه ژوئن (خرداد و تیر) به ثبت رسیده که البته این امر به سبب همزمانی با ماه رمضان در ایران است. آمار ماهانه ورود گردشگر به ایران در سال ۲۰۱۶ در این گزارش آمده است: مهمترین منابع تامین گردشگر خارجی در ایران از آمریکای شمالی، اروپا و خاورمیانه هستند که در مجموع ۸۳.۷ درصد از مجموع گردشگران ورودی به ایران در سال ۲۰۱۶ را به خود اختصاص دادند. آلمانی‌ها که ۱۴.۳ درصد از سهم گردشگران خارجی ایران را در اختیار دارند در سال گذشته ۸.۳ درصد بیشتر به ایران سفر کردند و گردشگران آمریکایی نیز که ۱۰.۷ درصد از بازار گردشگری خارجی ایران را تامین می‌کنند، در سال گذشته رشد ۹.۳ درصد را در سفر به ایران به ثبت رساندند؛ اما بیشترین رشد مربوط به کشورهای پاکستان، فرانسه و ایتالیا است که در سال گذشته به ترتیب رشد ۶۲.۵ درصد، ۵۷.۵  درصد و ۳۶.۱ درصد را در اعزام گردشگر خارجی به ایران داشته‌اند. میزان رشد و سهم کشورهای صادرکننده گردشگر به ایران گردشگران بحرین، کانادا و بریتانیا نیز که هر کدام سهم قابل ملاحظه‌ای در بازار گردشگری ایران دارند همگی رشد مثبتی در سفر و بازدید از ایران داشته‌اند. غیر از چین و پاکستان، تمامی ۱۲ منبع اصلی تامین گردشگر خارجیِ ایران در مناطق آمریکای شمالی، اروپا و خاورمیانه قرار دارند و منطقه غرب اروپا با ۲۳ درصد بیشترین سهم را در بازار گردشگری ایران دارد و پس از آن آمریکای شمالی (۱۹.۳ درصد)، خاورمیانه (۱۷.۲ درصد)، شمال اروپا (۱۴.۸ درصد)، جنوب اروپا (۹.۳ درصد) و سایر مناطق (۱۶.۳ درصد) از سهم گردشگری ایران را به خود اختصاص می‌دهند. یافته‌های کمپانی “فوروارد کیز” (Forward keys) همچنین حاکی از آن است که ۴۰ درصد گردشگران چینی‌ که به ایران سفر کردند، هدف‌شان تجاری بوده است. همچنین تحلیل و بررسی رزرو مسافران خارجی به مقصد ایران در آغاز سال جدید میلادی پیش‌بینی کرده است، شمار گردشگران بین‌المللی در ایران در نیمه نخست ۲۰۱۷ به طور متوسط ۱۴.۷ درصد رشد خواهد داشت. مقایسه میزان سفر گردشگران به ایران در نیمه اول ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ میزان سفرهای خارجی در سال ۲۰۱۷ به ایران تحت تاثیر مثبت افزایش ارتباط خطوط هوایی ایران و چند ایرلاین خارجی است. در این میان، ایتالیا با رشد ۱۲۵ درصدی پرواز به ایران، بیشترین رشد را در سال ۲۰۱۷ خواهد داشت که این امر به علت سه برابر شدن ظرفیت خطوط هوایی برای جابجایی مسافران میان ایران و ایتالیا نسبت به سال گذشته است. خطوط هوایی KLM هلند نیز از اکتبر ۲۰۱۶ با اضافه کردن یک پرواز، مسافران بیشتری را از آمستردام به تهران منتقل می‌کند، همچنین گردشگران بلژیکی بیشتری از طریق فرودگاه آمستردام برای سفر به ایران اقدام می‌کنند. این در حالی است که گردشگران سوئیسی برای سفر به ایران از فرودگاه وین استفاده می‌کنند که تعداد صندلی‌ها پروازهای خود به ایران را از ابتدای سال ۲۰۱۷ دو برابر کرده است. «الیویر جَگر»، مدیرعامل کمپانی “فوروارد کیز” در این‌باره گفت: یافته‌های ما مُهر تاییدی بر این واقعیت است که تغییرات سیاسی در ایران موجب شده این کشور در دسترس‌تر از گذشته به عنوان مقصدی جذاب برای بازدید و همچنین کسب و کار تجاری باشد. تصویر ایران در سراسر جهان در حال تغییر است و جاذبه‌های گردشگری تاریخی و  مذهبی متعدد و فوق‌العاده‌ی آن دوباره در کانون توجه قرار گرفته است. انتظار دارم شمار گردشگران در ایران تا جایی که ظرفیت فرودگاهی ایران توانایی داشته باشد افزایش یابد.


منبع: baharnews.ir

۳۲سالگی در عین ناپختگی!

به گزارش ایسنا، برخلاف رسمی که تا سی‌امین دوره در جشنواره موسیقی فجر وجود داشت و همزمان با پایان هر دوره از جشنواره، دبیر سال بعد حکم اجرایی خود را از سوی معاون هنری وزارت ارشاد می‌گرفت، سی‌ویکمین دوره جشنواره‌ موسیقی فجر در حالی اسفندماه ۱۳۹۴ به پایان رسید که دبیر این رویداد برای دوره بعدی حکم نگرفت. حمیدرضا نوربخش – مدیر سی‌ویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر – پیش از این در این زمینه گفته بود: در این سال‌ها، کار دبیر صرفا پرداختن به مسائل فنی بود، اما همه امور را بخش اجرایی پوشش می‌داد، یعنی شخصی به اسم دبیر اجرایی همه کارها را یک‌تنه انجام می‌داد. اگر فقط یک مدیر داشته باشیم، صفر تا صد را برنامه‌ریزی و حوزه‌هایی را مشخص می‌کند. البته یک شورای سیاستگذاری داریم که رییس این    شورا معاون امور هنری وزارت ارشاد است و رییس دفتر موسیقی هم قائم‌مقام او خواهد بود. تعیین مدیر جشنواره ۲۷ مردادماه امسال، فرزاد طالبی، حسن ریاحی، محمد سریر، داود گنجه‌ای، هوشنگ کامکار، فریدون شهبازیان، حمیدرضا نوربخش، سیدمحمد میرزمانی، سیدحمیدرضا شاهنگیان و حسام‌الدین سراج در احکام جداگانه‌ای به عضویت شورای سیاستگذاری جشنواره موسیقی فجر درآمدند؛ اما دبیر یا مدیر این رویداد مشخص نشد. در این‌باره، علی مرادخانی – معاون امور هنری وزارت ارشاد – در گفت‌وگویی که شهریورماه با ایسنا داشت، با بیان این‌که سال گذشته اتفاقات خوبی در جشنواره افتاد که باعث تحرک شد، اظهار کرد: البته هر اتفاقی که رخ می‌دهد، حتی اگر کاری بدیع و اساسی باشد، امواج متفاوتی را ایجاد می‌کند. بنابراین جشنواره موسیقی فجر یکسری هماهنگی‌های کلی را لازم داشت. قرار شده دوستان یکسری گزارش‌هایی را که به‌نظر می‌رسد برای تصمیم‌گیری‌های جدید لازم باشد، در چند روز آینده بدهند. وی ادامه داد: با وجود همه این قضایا، کارهای مربوط به جشنواره موسیقی در حال انجام است و همه‌چیز برای تعیین مدیر یا دبیر جشنواره متوقف نشده است. گاهی وقت‌ها آدم دوست دارد برخی چیزها بلافاصله پس از اتمام جشنواره اعلام شود، گاهی هم نه. او با بیان این‌که ما برای صادر نکردن حکم مدیر یا دبیر بلافاصله پس از پایان جشنواره سی‌ویکم چند دلیل داشتیم، توضیح داد: سال گذشته، اتفاق مهمی رخ داد و هیچ کسی نتوانست به معنای محرز بگوید، این راه را ادامه دهیم یا راه‌های قبلی را. ما به این نتیجه رسیدیم اتفاقی که رخ می‌دهد یک جریان تحولی دارد و می‌تواند در آینده امکان خوبی را در حوزه موسیقی به ارمغان بیاورد. ممکن است عده‌ای نقد کنند و بگویند این‌طور نبوده است و عده‌ای برعکس آن را بگویند. به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم این موضوع را در شورای سیاست‌گذاری نقد کنیم. بالاخره در ششم مهرماه انتظارها به سر رسید و در نشست شورای سیاستگذاری این رویداد، ریاست شورا معاونت امور هنری وزیر و دبیری شورا به انتخاب اعضای شورا به حسن ریاحی واگذار شد. همچنین موضوع ایران فرهنگی به‌عنوان یکی از موارد مهم مطرح و قرار شد که به آن در جشنواره پرداخته شود و هنرمندان بخش بین‌الملل با هدف محوری معرفی فرهنگ و هنر این حوزه که از دیرباز در جهان صاحب نقش و تأثیر بوده است، دعوت شوند. همچنین جایزه «باربد» به‌دلیل تأثیر مثبت و عمیقی که بین هنرمندان داشته است و به‌نحوی می‌تواند نقش عمده و محوری در وحدت بخشیدن به جریان جشنواره و حضور هنرمندان صاحب‌نام داشته باشد، در جریان کل جشنواره لحاظ شود. در ادامه این جلسه مقرر شد تا انجمن موسیقی ایران به‌عنوان متولی جشنواره زیر نظر مدیرکل موسیقی وزارت متبوع جریان اجرایی امور را پیگیری و با هماهنگی مدیریت جشنواره اقدامات بایسته را به انجام برساند. حمیدرضا نوربخش نیز به اتفاق آرای اعضا به‌عنوان مدیر جشنواره انتخاب شد و ضمن قبول مسوولیت مدیریت جشنواره سی‌ودوم، مصوبه جلسه را به منزله شروع امور اجرایی و فعالیت‌های تحت نظر خود پذیرفت. برگزاری زودتر از موعد دوره سی‌ودوم آبان‌ماه از طرف مدیر این جشنواره اعلام شد که به علت تقارن زمان همیشگی برگزاری جشنواره موسیقی فجر با ایام فاطمیه این جشنواره یک‌ماه زودتر و از ۲۲ دی تا اول بهمن‌ماه برگزار می‌شود. نامه‌ای به وزیر جشنواره موسیقی فجر که در برگزاری دوره سی‌ویکم خود با انتقادهایی روبه‌رو شده بود، این‌بار نیز شاهد موجی از انتقادها از سوی هنرمندان بود که به امضا و انتشار نامه‌ای خطاب به وزیر ارشاد منجر شد. معاون امور هنری وزارت ارشاد در نشست «گفتمان ضرب اصول» (ششم دی‌ماه امسال) قول برگزاری جلسه‌ای را توسط مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد با منتقدان داد و گفت که اگر لازم باشد خود او نیز جلسه‌ای را برگزار می‌کند. دو هفته پس از این جریان، مرادخانی در گفت‌وگویی که با خبرنگاران داشت، اظهار کرد که این جلسه برگزار شده و پس از جمع‌بندی، نتیجه آن اعلام می‌شود. البته تا به حال، هیچ مطلبی درباره این جلسه از طرف وزارت ارشاد منتشر نشده است. برگزاری جلسه‌ای با حضور برگزارکنندگان این جشنواره و برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی و پیشنهاد نمایندگان مجلس برای تجلیل از محمدرضا شجریان – پیشکسوت حوزه آواز – در این رویداد از دیگر مواردی بود که پیش از برگزاری سی‌ودومین دوره جشنواره موسیقی فجر اتفاق افتاد. موسیقی فجر آنلاین شد پخش آنلاین جشنواره و اضافه شدن بخش پژوهش به این رویداد از جمله خبرهایی بود که مدیر این جشنواره در نشست‌های خبری خود اعلام کرد. نوربخش گفت: برای نخستین‌بار در جشنواره موسیقی فجر، با هدف پوشش گسترده‌تر و برای آن‌که تعداد بیشتری از مردم بتوانند برنامه‌های جشنواره را دنبال کنند، برنامه‌های به‌صورت آنلاین پخش می‌شود. او همچنین بیان کرد: امسال بخش پژوهشی به سی‌ودومین جشنواره موسیقی فجر اضافه شده، پنج موضوع در این بخش مورد بررسی قرار گرفته که شامل بررسی آموزش آکادمیک در دانشگاه، تأثیر مدرنیته در موسیقی معاصر، پژوهش موسیقی و طبقه‌بندی آن، نوآوری در موسیقی ایران و اقتباس از ادبیات موسیقی ایران است. اعتراض عده‌ای به نحوه بلیت‌فروشی بلیت‌فروشی این دوره از جشنواره به‌طور همزمان در دو سامانه آغاز شد. بلیت‌های بخش موسیقی نواحی، بانوان و بخشی از موسیقی تلفیقی در یک سامانه و بقیه اجراها در سامانه دیگر به فروش می‌رسیدند. این موضوع باعث اعتراض برخی خوانندگان شد، به‌طوری که حجت اشرف‌زاده در نشست خبری اجرای خود، گفت: فروش بلیت‌ها باید از طریق سامانه‌ای حرفه‌ای انجام شود. در حالی که بلیت‌های بخش تلفیقی جشنواره را سایتی می‌فروشد که تبلیغاتی در این زمینه انجام نداده است. اشکان خطیبی – بازیگر و خواننده – نیز که امسال در جشنواره موسیقی فجر اجرا داشت، گفت: من مخالف سیستم فروش بلیت منوپل هستم و معتقدم در این زمینه باید دموکراسی رعایت شود. گروه‌های موسیقی پاپ که کمتر از ۴۸ ساعت می‌توانند چند هزار بلیت را بفروشند، خودشان می‌توانند سامانه فروش بلیت را انتخاب کنند. من به‌دلیل سال‌های طولانی که موزیک کار کرده‌ام، فروش بلیت را از طریق یک سایت انجام می‌دادم. او افزود: تصورم این بود که این امکان وجود دارد که یک سایت تخصصی، بلیت‌ها را بفروشد. از طرفی چون ما در این مملکت زندگی می‌کنیم، قرار نیست همه‌چیز کامل باشد. درگذشت آیت‌الله و تاثیر آن بر جشنواره یکی از نقاط عطفی که این رویداد هنری را به‌شدت تحت تاثیر خود قرار داد، درگذشت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی (۱۹ دی‌ماه) سه روز پیش از آغاز جشنواره بود. به این دلیل و اعلام عزای عمومی، جدول اجراهای این دوره از جشنواره موسیقی فجر دستخوش تغییراتی شد. اجراهای دو روز نخست کنسل شدند و در میان برنامه روزهای بعد گنجانده شدند. در این میان، روابط عمومی این جشنواره در اطلاعیه خود برای اعلام تغییر در جدول اجراها و تاخیر در شروع جشنواره، بیان کرد: «کسانی که بلیت‌های سی‌ودومین جشنواره موسیقی فجر را پیش از تغییرات اعلام‌شده تهیه کرده‌اند، می‌توانند با توجه به زمان و مکان اجراهای تغییریافته با همان بلیت‌ها به سالن اجرا مراجعه کنند و در کنسرت‌ها حضور یابند.» یکی از این تغییرات در بخش بین‌الملل بود و طبق آن، یکی از دو اجرای ژیوان گاسپاریان – دودوک‌نواز ارمنستانی – در ۲۳ دی‌ماه به میزبانی تالار وحدت از جدول حذف شد و او فقط ۲۴ دی‌ماه در برج میلاد روی صحنه رفت. این شرایط باعث بی‌نظمی‌هایی در اجرای این هنرمند شد و در نهایت برنامه او با تاخیر آغاز شد. هرچند بعد از تجربه اجرای گاسپاریان، تلاش‌هایی برای سامان دادن به بلیت‌های جشنواره انجام شد، اما تاخیر در آغاز برخی اجراها که ساعت یا روز آن‌ها نسبت به جدول اولیه تغییر کرده بود، مشکلاتی را برای مخاطبان ایجاد کرد، از جمله اجرای گروه خنیاگران مهر (وحید تاج) یا ارکستر راز و نیاز (سالار عقیلی) که با تاخیر زیاد آغاز شدند یا گروه «چریکه» که زودتر از ساعت اعلام‌شده در بلیت‌ها روی صحنه رفت و این موضوع‌ها باعث سردرگمی مخاطبان شدند. از سوی دیگر، نبودن بروشور در اجراهای روزهای نخست جشنواره، مشکل دیگری بود که مدیر جشنواره درباره تاخیر در توزیع کتابچه‌های حاوی اطلاعات گروه‌های موسیقی، توضیح داد: کتابچه‌های جشنواره آماده بود، اما به‌دلیل تغییراتی که در جدول برنامه‌ها (درپی ارتحال آیت‌الله هاشمی رفسنجانی) به‌وجود آمد، با تاخیر پخش شد. اجراهای بین‌المللی که لغو شدند لغو دو اجرای بخش بین‌الملل در این جشنواره نیز یکی از موارد قابل توجه بود. ۲۵ دی‌ماه ستاد خبری سی‌ودومین جشنواره موسیقی فجر اعلام کرد: «دولتمند خالف» موسیقی‌دان، نوازنده و خواننده تاجیک که پیش از این قرار بود، چهارشنبه ۲۹ دی‌ماه در تالار وحدت روی صحنه برود، به‌علت عارضه قلبی و مغزی در بیمارستانی در شهر «دوشنبه» تاجیکستان بستری شد. همچنین روابط عمومی این رویداد علت لغو کنسرت «شوسان تریو» از کشور فرانسه را «کافی نبودن تاریخ اعتبار گذرنامه یکی از اعضایش» عنوان کرد. این گروه سه نفره قرار بود دوشنبه، ۲۷ دی‌ماه در تالار رودکی کنسرت داشته باشد. در این میان، خبرگزاری‌ تسنیم نوشت، «سفارت ایران در پاریس اعلام کرده که هیچ‌کدام از اعضای گروه «شوسان‌ تریو» برای گرفتن گذرنامه به این سفارتخانه مراجعه نکرده‌اند.» این خبرگزاری همچنین با انتشار خبر دیگری گفت که «سفارت تاجیکستان در ایران اعلام کرده که نقشی در حضور دولتمند خالف در جشنواره موسیقی فجر و حضورش در ایران ندارد.» فرو ریختن پلاسکو در روز آخر دومین اتفاق تلخی که جشنواره موسیقی فجر را تحت تاثیر قرار داد، سوختن ساختمان پلاسکو، فروریختن آن و شهادت چندین آتش‌نشان بود. این اتفاق صبح روز ۳۰ دی‌ماه اتفاق افتاد، در حالی که روز بعد اختتامیه جشنواره برگزار شد. پس از وقوع این حادثه که فاصله کمی با محل برگزاری اجراها و همچنین اختتامیه داشت، ستاد برگزاری جشنواره اعلام کرد که تمام اجراهای شامگاه ۳۰ دی‌ماه به حادثه‌دیدگان پلاسکو تقدیم می‌شود. هنرمندانی نیز که آن شب روی صحنه رفتند، به‌گونه‌ای حال و هوای برنامه خود را به سمت این حادثه کشاندند و با افراد داغدار ابراز همدردی کردند. اختتامیه‌ای بدون حضور وزیر بالاخره شامگاه اول بهمن‌ماه کار این دوره از جشنواره به پایان رسید و اختتامیه با معرفی برندگان جایزه «باربد» برگزار شد. نیامدن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به اختتامیه و حضور نداشتن برخی هنرمندان که برنده جایزه «باربد» شدند مانند همایون شجریان، علیرضا قربانی و محسن چاوشی از نکات قابل توجه این مراسم بود.


منبع: baharnews.ir

فیلم‌های کیارستمی دنیا را تکان داد

به گزارش ایسنا، این بازیگر پیشکسوت، در آیین اختتامیه پنجاه و پنجمین جشنواره سینمای جوان، بینالود که شامگاه چهارم بهمن ماه در سالن شهید اصغر زاده برگزار شد، ضمن بیان این مطلب ادامه داد: کیارستمی از نبوغ بالایی برخوردار بود و دنیا از آثار وی متحیر شده است و مردم ایران باید به این موضوع توجه کنند.وی ادامه داد: فیلم «طعم گیلاس» عباس کیارستمی دنیا را تکان داد و مردان بزرگ سینمای جهان به احترام او کلاه از سر برداشتند و این در حالی است که او در فیلمهایش به غیر از سه پایه از هیچ چیزی استفاده نکرد.این پیشکسوت سینما با بیان این که هنرمندان زمانی که می‌میرند تازه متولد می‌شوند، خاطرنشان کرد: خسرو شکیبایی و علی حاتمی تا زمانی که زنده بودند و فعالیت داشتند تا این حد عکس‌هایشان در پوسترهای تبلیغاتی قرار نمی‌گرفت.  ارجمند ابراز کرد: مشهد و اهواز در عرصه سینمای جوان دارای سابقه زیادی هستند و خلاقیت‌های بسیاری داشته‌اند زیرا هنر، خلاقیت و آفرینش است و نمی‌تواند با تقلید کنار بیاید و در آن باید استعدادهای نهان شکوفا شود، خوشبختانه امروز تولید خلاقیت در سینما ایران صورت می‌گیرد.وی با اشاره به این مطلب که جوانانی که امروز جوایزی را دریافت می‌کنند به افرادی از جنس من به آینده امید می‌دهند، عنوان کرد: برگزاری چنین جشنواره‌هایی می‌تواند زمینه رشد جوانان را بیشتر از گذشته فراهم سازد.این پیشکسوت سینما و تئاتر تاکید کرد: هرجا حرفی از سینما زده می‌شود از افرادی مانند علی حاتمی که بلور در آثار او برق میزند، ناصر تقوایی که با او از فیلم و سینما لذت بردیم و عباس کیا رستمی باید یاد و تقدیر شود.  ارجمند با بیان اینکه مشهد برای من یادآور خاطراتی بزرگ است، تصریح کرد: در زمان اهدای جوایز به یاد آوردم که پنجاه سال پیش چگونه جایزه دریافت می‌کردیم. با پیروزی انقلاب اسلامی هنر دیده شد و از حصر درآمد   وی اضافه کرد: امروز باید اشک شوق ریخت، بعد از انقلاب اسلامی اتفاق بزرگی در این جامعه رخ داد و استعدادهایی که دیده نمی‌شد، دیده شد و هنر از حصر عده‌ای خاص بیرون آمد.این پیشکسوت سینما و تئاتر گفت:در شرایط فعلی خلاقیت حرف اول را می‌زند، در گذشته ما اجازه نداشتیم به سه پایه‌ها نزدیک شویم اما در شرایط فعلی جوانان می‌توانند با سینما ارتباط برقرار کنند. ارجمند گفت: در شرایط کنونی ما بدون واسطه با زندگی ارتباط برقرار کرده‌ایم و طعم این زیبایی را همه می‌چشند.


منبع: baharnews.ir

«صداوسیما مشکل مدیریت بحران دارد»

طبیعتاً یکی از مهمترین عواملی که باعث تغییر فضای جامعه می‌شود، رسانه‌ها و به ویژه صداوسیماست. به همین منظور خبرنگار ایسنا در گفت‌وگو با یک کارشناس رسانه در این زمینه به گفت‌وگو پرداخته و نظر او را جویا شده است. امیدعلی مسعودی درباره فضای غالب جامعه پس از حادثه «پلاسکو» اظهار کرد: باید حتما تلاش کنیم تا فضای رسانه‌ای کشور به سمت آگاهی‌بخشی بیشتر و تغییر فضای جامعه پیش برود؛ چرا که فضایی افسرده و نگران در جامعه، باعث می‌شود تا به نوعی بحران در جامعه ادامه پیدا کند و به همین خاطر باید چرخشی در سیاست‌های صداوسیما به ویژه در بخش خبری ایجاد شود. این مدرس دانشگاه در ادامه با بیان اینکه رسالت هر رسانه‌ای اطلاع‌رسانی است، یادآور شد:‌ در بحث پوشش رویدادهای مهم در عین اینکه هر خبری نباید منتشر شود، نمی‌توانیم از همه اخبار نیز چشم‌پوشی کنیم. ما در پوشش اخبار بحث گزینش و برجسته‌سازی را داریم، اما مهم این است که بتوانیم ابعاد مختلف یک رویداد را درست و موثق به اطلاع مخاطبان برسانیم. عضو هیات علمی دانشگاه سوره با بیان اینکه معمولاً رسانه‌ها با دیدگاهی یک جانبه به رویدادها می‌پردازند، گفت: معمولا رسانه‌های ما بر اساس تحلیلی که خودشان از یک رویداد دارند، اطلاع‌رسانی می‌کنند؛ این در حالی است که رسانه‌ها باید در کنار ارائه اخبار درست، تحلیل‌های خودشان را ارائه دهند. مسعودی با اشاره به پوشش خبری درگذشت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی توسط صداوسیما، اظهار کرد: شاهد بودیم که تا چند ساعت پس از درگذشت ایشان صداوسیما واکنش مناسبی نداشت و با وجود اینکه پس از آن واکنش خوبی در بخش اطلاع‌رسانی و حضور در محل داشتند، چند ساعت اول را از دست دادند؛ این در حالی است که همان ثانیه‌ها و دقایق اول است که به جامعه در حال التهاب کمک می‌کند تا تحلیل‌های غلطی از یک رویداد نداشته باشد. این کارشناس رسانه با اشاره به پوشش خبری حادثه «پلاسکو» در شبکه خبر صداوسیما بیان کرد: متأسفانه در بحث پوشش اخبار این حادثه نیز فقط بخش‌های قابل مشاهده رویداد توسط شبکه خبر ارائه می‌شد، در حالی که این اتفاق حواشی زیادی به همراه داشت. رسانه ملی می‌توانست در ساعات اولیه به بخش‌های دیگر همچون گفت‌وگو با سانحه‌دیدگان، شاهدان عینی و کارشناسان بپردازد؛ البته در روزهای دوم و سوم پس از حادثه به این بخش‌ها پرداخته شد، اما باز هم اطلاعات دقیقی به مخاطبان داده نمی‌شد. مسعودی اظهار کرد: مشکلی که صداوسیما با آن مواجه است بحث مدیریت بحران است. مدیریت بحران در رسانه می‌توانست کمک‌های زیادی به این حادثه کند. ما به طور کلی در این زمینه مشکل داریم و این مشکل هم به سطح کلان مدیریتی برمی‌گردد که صداوسیما نیز بخشی از آن است.


منبع: baharnews.ir

دولت با سینما چه کند؟

صادق صدراییاز پرسش های اساسی که چند دهه است درباره اش نظرات و دیدگاه های مختلفی مطرح می شود چگونگی مواجهه دولت با حوزه سینما است؟ مقصود از مواجهه در این جا لزوما وجه سیاست گذاری یا حوزه ممیزی نیست و مشخصا داریم در خصوص نوع رویکرد اقتصادی دولت ها در حوزه سینما سخن می گوییم. در این موضوع به شکل کلی شاهد سه دیدگاه هستیم.دیدگاه اول معتقد به دخالت مستقیم اقتصادی دولت در حوزه تولید است. به این معنا که آنان که چنین نگاهی دارند معتقدند که دولت می بایست در حوزه تولید فیلم های سینمایی بودجه سنگینی را در اختیار تولید کنندگان آثار سینمایی قرار دهد و مداخله مستقیمی را در تولید فیلم ها داشته باشد. این رویکرد که مورد قبول دولت پیشین به خصوص بین سالهای ۸۸تا۹۲ نیز بود واجد اشکالات بسیاری است که مهمترین آن را می توان ایجاد زمینه هایی برای رانت در سینما دانست. به این معنا که فعالان عرصه سینما ، با توجه به آن که منابع اصلی مالی در اختیار دولت است از تمام طرق مشروع و غیر مشروع تلاش خواهند کرد که برای دریافت منابع و امکانات دولتی خود را به آن منبع مرکزی برسانند. دیگر دلیل فسادزا بودن چنین مواجهه ای با سینما هدر رفت منابع مالی عمومی است. به این معنا که اکثریت قریب به اتفاق آثار سینمایی که در آن سالها با عنوان «فیلم فاخر» تولید شدند و از صفر تا صد هزینه تولید آن را دولت پرداخت می کرد در فروش به یک دهم هزینه ساخت هم نرسیدند و با شکست سنگین گیشه سینماها را ترک می کردند اما آنچه مایه تعجب و نگرانی می شد این بود که تهیه کنندگان آن گونه آثار سود خود را در زمان تولید از اصل هزینه کم می کردند. به این معنا که پیش از اکران این گونه فیلم ها که با بودجه دولتی تولید شده اند همه سهم خود را از پول دولتی برداشته اند. این رانت و فساد عظیم و البته کمبود منابع مالی دولتی باعث آن شد که با ورود مدیریت جدید در سازمان سینمایی دیگر شاهد این رویکرد نسبت به سینما نباشیم و تقریبا حمایت مالی از فیلم ها به آن شکل بی قاعده جای خودش را به حمایت های اندک مالی از تمام فیلم ها در زمان تولید داد.دیدگاه دوم درباره رویکرد اقتصادی دولت نسبت به سنیما معتقد است دولت ها می بایست به شکل کلی خود را بیرون از حوزه سینما تعریف کنند و به اصطلاح طرف حساب هر فیلم در زمان تولید بخش خصوصی باشد و در وقت اکران مردم. این دیدگاه با الگو قرار دادن سینمای امریکا معتقد است که حضور دولت در سینما حتی در حوزه اکران چرخه طبیعی سینما را دچار اخلال می کند و به مواجهه مستقیم سینماگر با مردم آسیب های جبران ناپذیری را وارد می آورد.و دیدگاه سوم با تاکید بر آن که قطعا عدم مداخله دولت در سینما وضعیتی بهتر از مداخله مستقیم دولت را به وجود خواهد آورد معتقد است که مطابق واقعیت های روی زمین نه آرزوهای دور و دراز وضعیت سینمای ایران در شرایطی نیست که بتوان انتظار داشت تحمل حذف یکباره دولت را داشته باشد در نتیجه می بایست نوع هزینه منابع مالی عمومی را به سمتی هدایت کرد که مشکلاتی مانند رانت پیش نیاید.به نظر می رسد که این دیدگاه سوم که معتقد به هدایت منابع مالی به سمت اکران به جای تولید است می تواند در میان مدت راه را برای حذف دولت از چرخه سینما فراهم آورد. دولت می تواند به جای آنکه منابع در اختیارش را خرج تولید فیلم کند و باعث ایجاد رانت و انحصار گردد تمرکز خود را بر ایجاد شرایط تسهیل کننده برای ساخت سالن سینما و هم چنین دادن یارانه به سینماداران برای کاهش قیمت بلیط قرار دهد. به عنوان یک نشانه یکی دو نوبتی که سینماها به شکل نمادین رایگان اعلام شد مردم نشان داده اند که در صورتی که بلیط های سینما قیمت های کمی داشته باشد همچنان سینما را یکی از مهمترین تفریحات خود می دانند در نتیجه دولت می تواند با متمرکز کردن منابع مالی در اکران استقبال جامعه از سینما را بیش از پیش افزایش دهد.


منبع: baharnews.ir

آخرین تصمیم درباره فیلم قاتل اهلی

به گزارش ایلنا؛ قرار است فیلم سینمایی قاتل اهلی به کارگردانی مسعود کیمیایی و تهیه‌کنندگی منصور لشگری قوچانی در دو نسخه جداگانه به نمایش دربیاید.براساس تفاهمی که بین کارگردان و تهیه‌کننده صورت گرفته؛ نسخه‌ای از فیلم قاتل اهلی در جشنواره فیلم فجر به نمایش درمی‌آید که براساس نگاه مسعود کیمیایی و توسط بهرام دهقانی تدوین شده است. بعد از پایان جشنواره نسخه‌ای از فیلم قاتل اهلی که کاملاً براساس فیلمنامه و تحت‌نظر تهیه‌کننده توسط بهرام دهقانی تدوین شده؛ اکران عمومی می‌شود. ارزیابی کار نویسنده و کارگردان در جشنواره توسط منتقدین و اهل فن بررسی می‌شود و برای اکران عمومی فروش فیلم و رضایت مردم عام مهم است که زمان کمتر و با نظر تهیه‌کننده است.  برای همین زمان این دوفیلم متفاوت است و نسخه‌ای که زیر نظر مسعود کیمیایی تدوین شده؛ حدود ۲۰ دقیقه طولانی‌تر از نسخه اکران است و بنا به شنیده‌ها در استودیو ایران نوین، رابطه بسیار دوستانه‌ای بین مسعود کیمیایی و لشکری قوچانی برقرار بوده است.فیلم سینمایی قاتل اهلی با حضور پرویز پرستویی، پگاه آهنگرانی، امیر جدیدی، پرویز پورحسینی، پولاد کیمیایی، حمیدرضا آذرنگ و رضا رشیدپور  ساخته شده است.


منبع: baharnews.ir

۳۷ سال است از صداوسیما محرومیم

به گزارش ایسنا، شهرام ناظری در این مراسم با بیان این‌که تا چند روز پیش، از برگزاری چنین مراسمی بی‌خبر بود، گفت: با من تماس گرفتند که جشنواره بین‌المللی اقوام است، تشریف بیاورید و من هم حضور استاد محمدرضا درویشی متخصص موسیقی اقوام را در این مراسم پیشنهاد کردم و در نهایت، از زبان یکی از دوستان متوجه شدم که قرار است برنامه‌ای برای تجلیل از من برگزار شود.او ادامه داد: قطعا تجلیل در زادگاهم کرمانشاه برایم بسیار ارزشمند است، هرچند ما هنرمندان عادت نکرده‌ایم که از ما تجلیل شود، اما دوست داشتم این مراسم با دقت بیشتر و برنامه‌ریزی منسجم‌تری انجام می‌شد.ناظری بیان کرد: اگر حضور محمدرضا درویشی را در این جشنواره پیشنهاد کردم، مقصود این بود که از حضور متخصصی مانند ایشان در بحث موسیقی اقوام در چند روز جشنواره استفاده شود که بهره‌ای هم برای موسیقی کرمانشاه و منطقه کُرد داشته باشد.وی اظهار کرد: زحمات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان را در برگزاری این مراسم نادیده نمی‌گیرم، اما شرایط طوری است که اگر افرادی هم بخواهند کار کننند، چوب لای چرخ‌شان می‌گذارند و سنگ‌اندازی می‌کنند.ناظری پس از دریافت نشان «فرهنگ و هنر» کرمانشاه گفت: قطعا این نشان مهم‌ترین جایزه زندگی‌ام خواهد شد و امیدوارم مسئولان فرهنگی کشور، روزی نشان «فرهنگ و هنر ایران» را به افرادی مثل استاد محمدرضا درویشی بدهند.این استاد آواز ایران در پاسخ به درخواست برای اجرای زنده قطعه‌ای، تاکید کرد: این هم از همان بی‌برنامگی‌هایی است که سال‌ها به آن عادت کرده‌ایم. برای اجرا باید سازی مهیا باشد و از قبل برنامه‌ریزی شده باشد.ناظری در ادامه پس از این‌که متوجه پخش برنامه اختتامیه جشنواره از صداوسیما شد، گفت: ۳۷ سال است که از خانه خودمان، صداوسیما محروم هستیم و در این ۳۷ سال بابت پخش کارها و آثارمان هیچ حق و حقوقی به ما پرداخت نشده است.او ادامه داد: در هشت سال دفاع مقدس، رضایت کامل برای پخش آثارم داشتم، اما در سال‌های بعدی صداوسیما پیگیر نشد که این هنرمندی که آثارش را پخش می‌کند حق و حقوقش چه می‌شود و از نظر کپی‌رایت و مسائل قانون، حقش چیست و بدون اجازه و بدون این‌که حقم را بدهند، این چند سال از آثارم استفاده کردند و سوال من این است که چرا باید این‌طور باشد.ناظری با بیان این‌که ۳۷ سال به عشق مردم ایران در کشور مانده‌ام، افزود: امکانات زیادی داشتم که به آمریکا و فرانسه بروم، اما به عشق مردم کشورم در ایران ماندم.


منبع: baharnews.ir

چرا دیگر به سریال‌های طنز نمی‌خندیم؟

این در حالی است که به نظر می‌رسد با وجود تلاش‌های مدیران برای بازگشت روزهای اوج طنز به تلویزیون، مدتی است که حال و روز اغلب مخاطبان برنامه‌های طنز در مصراع «خنده تلخ من از گریه غم‌انگیزتر است» خلاصه شده است. تجربه چند سال اخیر هم نشان می‌دهد که بهره‌گیری از توانمندی برخی از هنرمندانی که روزی طنز تلویزیون را به نوعی قبضه کرده بودند، چندان پاسخگو نیست. با این حال مخاطبان به راحتی و فقط با فشردن یک دکمه و تغییر شبکه به خوبی ثابت کرده‌اند که اگر هنرمند همان هنرمند هم باشد، اما حرفی برای گفتن نداشته باشد، ارزش تماشا ندارد. از سوی دیگر برخی از هنرمندان نیز بر این باورند که اگر آثار نمایشی طنز نمی‌توانند همانند گذشته در جذب مخاطب موفق باشند، به این خاطر است که فضای تلویزیون همانند سال‌های گذشته باز نیست و مدیران تلویزیون دل و جرأت سال‌های گذشته را ندارند. به همین منظور خبرنگار ایسنا در گفت‌وگو با خشایار الوند که تجربه سال‌ها حضور در تیم نویسندگان سریال‌های طنز را دارد، این پرسش را مطرح کرده است که چرا آثار طنز تلویزیونی با وجود حضور همان تیم‌های قبلی، همچون گذشته در جذب مخاطب موفق نیستند؟  این نویسنده معتقد است که «به طور کلی نویسندگان، کارگردان‌ها و هنرمندان از حال و هوای جامعه ارتزاق می‌کنند. طبیعی است که هر زمان که حالشان خوب است، کارشان هم خوب است. به هر حال شرایط اقتصادی که چند سال اخیر بر جامعه حاکم شده، روی وضعیت مردم هم تأثیر گذاشته است  و در مجموع حال همه ما به نوعی خوب نیست و این حال در کارهای نمایشی هم نمود پیدا می‌کند؛ به همین خاطر است که کارهای تلخ هم در چند سال اخیر بیشتر شده است.» الوند با اشاره به حضور کم نسل جدید در عرصه آثار نمایشی طنز، گفت: نسل جدیدی از نویسندگان، کارگردانان و بازیگرانی که قرار بود بیایند و جایگزین نسل قدیم یا کمک حال آن‌ها باشد، خیلی وارد عرصه نشده‌اند. از طرفی هم سن همه ما بالا رفته است و یا به سن ۵۰ سالگی رسیده‌ایم یا نزدیک آن شده‌ایم و طبیعی است که از توان و حوصله ما کم و چنته‌مان خالی شود و تکراری شویم. باید هوای تازه‌ای می‌آمده، به ما هم می‌خورده که نیامده است. او در پاسخ به این پرسش که چرا نسل جوان نتوانسته آن طور که باید وارد عرصه آثار نمایشی طنز شود، بار دیگر به شرایط اقتصادی نامناسب جامعه اشاره و اظهار کرد: این شرایط اقتصادی به نوعی شامل حال همه ما می‌شود؛ به عنوان مثال من هم به عنوان یک مدیر، بودجه‌ای که برای یک سریال در اختیار دارم را در اختیار گروهی جوان قرار نمی‌دهم و به آن امتحان پس داده‌ها اعتماد می‌کنم تا خیالم راحت باشد که خروجی قابل قبول خواهد بود و ریسک نکرده‌ام. از طرفی هم شاید این موضوع به کم‌کاری نسل جدید برمی‌گردد یا اینکه جوانان در عرصه‌های دیگری مشغول به کار هستند. نویسنده مجموعه‌های طنز «علی‌البدل» و «پایتخت» ادامه داد: گاهی که کامنت‌ها و طنزهای عده‌ای را در فضای مجازی می‌خوانم به نظرم خیلی بامزه است؛ اما چطور می‌توان آن‌ها را پیدا کرد؟ البته چند نفر به این شیوه وارد عرصه طنز شده‌اند. در هر حال جوانان باید خودشان تلاش کنند و از این طرف هم باید برای آن‌ها فضای مناسبی ایجاد شود تا نسل جدید وارد این عرصه شود. الوند که معتقد است «یکی از مشکلات طنزهای امروزی کهنه و تکراری بودن آنهاست»، در این زمینه گفت: مساله این است که مجموعه‌های طنز الان تکراری شده‌اند. یعنی همان قصه‌ها، همان روابط، همان بازیگرها و در همان میزانسن‌ها با همان شیوه پیشبرد داستان و همان شوخی‌های قدیم در مجموعه‌های طنزامروز هم وجود دارد. گاهی که این نمونه‌ها قبلی را که از شبکه Ifilm پخش می‌شود، نگاه می‌کنم، متوجه می‌شوم که مجموعه‌های جدید همان قدیمی‌ها و در واقع کهنه هستند. من به شخصه تلاش کردم که هر گاه چیزی در چنته نداشتم، کاری را قبول نکنم. به عنوان مثال سریال «علی‌البدل» که با محسن تنابنده کار کردیم با مجموعه «پایتخت» خیلی متفاوت است و «علی‌البدل» کاملاً فضای تازه و متفاوتی دارد. نویسنده مجموعه طنز «پاورچین»‌ گفت: مشکل این است که آن بداعت و تازگی که به عنوان مثال در «پاورچین» در زمان خودش وجود داشت، دیگر امروز وجود ندارد. باید فضای طنز مناسب با جامعه باشد که این روزها هم جامعه حال و هوای خوبی ندارد. خود ما هم به شوخی‌هایی که آن زمان می‌خندیدیم، دیگر نمی‌خندیم. یکی دیگر از نکات مهمی که فضای امروز آثار طنز را تحت تاثیر قرار داده، عدم وجود رقیب است. اگر می‌توانستیم تلویزیون خصوصی داشته باشیم، آنگاه آن تلویزیون عرصه عرضه و تقاضا بود و مجبور بودند که برای جذب مخاطب برنامه‌های درجه یک تولید کنند. الان یک سریال با بودجه‌ای تولید می‌شود و نه ارزیابی هست و نه بازخواستی که چرا این سریال با این سطح پایین تولید می‌شود یا اصلاً چرا پخش آن ادامه پیدا می‌کند؟ چون رقیبی وجود ندارد که ملاک مقایسه باشد. قبلاٌ حداقل رقابت نیمبندی بین خود شبکه‌ها بود که در ماه رمضان و عید بیشتر هم می‌شد، ولی الان تقریباً از بین رفته است. او با بیان اینکه «انحصاری بودن تلویزیون باعث می‌شود که نه بازخواست شویم و نه از رقیبی بترسیم»، یادآور شد: همین نمایش خانگی نیم‌بند بالاخره یک رقیب کوچک برای تلویزیون شد و باعث شد تا تلویزیون کمی به خودش بیاید که اگر نجنبیم نیروهای زبده و کارآزموده به شبکه‌ نمایش خانگی می‌روند، کما اینکه الان هم بعضی‌ها رفته‌اند. مثلاً آقای فتحی که سریال‌ساز درجه یک تلویزیون بود، چرا نباید «شهرزاد» را برای صداوسیما بسازد؟ الوند که با حضور در پروژه «قهوه تلخ» تجربه فعالیت در شبکه نمایش خانگی را دارد، در پاسخ به پرسشی درباره تفاوت‌های شرایط فعالیت در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، بیان کرد: به لحاظ اقتصادی شرایط خیلی بهتر بود، محدودیت‌ها کمتر بود و حداقل اینکه سلیقه‌ای در کار نبود. اما در تلویزیون یک شوخی در شبکه‌ای پخش می‌شود و در شبکه دیگر نه؛ یعنی خط قرمزهای مدیران شبکه‌ها با هم متفاوت است. به هر حال نمایش خانگی به علت اینکه مواجه مستقیم با مخاطب وجود دارد و این مخاطب است که انتخاب می‌کند، همه چیز حرفه‌ای‌تر می‌شود و دیگر  هر متنی جلوی دوربین نمی‌رود و به طور کلی عرصه حرفه‌ای‌هاست. کما اینکه آن‌هایی هم که نتوانستند، شکست خوردند و آن‌هایی که حرفه‌ای بودند، ماندند. این نویسنده اضافه کرد:‌ اگر تلویزیون بخواهد از این حالت رخوت و رکود دربیاید، علاوه بر اینکه باید بودجه مناسب داشته باشد، نگاه بازتری داشته باشد و ممیزی سلیقه‌ای اعمال نشود، باید رقیب را هم به رسمیت بشناسد. الان رقیبان ما آن طرف مرز خیلی راحت کار می‌کنند و هر چه دلشان می‌خواهد می‌گویند، ولی ما سعی می‌کنیم آن‌ها را نبینیم و به رسمیت نشناسیم، ولی مردم که آن‌ها را می‌بینند؛ چرا باید تماشاچی ما این مزخرفات را تماشا کند؟ همین مهدی مظلومی که الان آن طرف کار می‌کند، زمانی اینجا بود و در یک سطحی فیلم می‌ساخت. چرا الان باید برود این آثار با این سطح پایین را تولید کند تا مخاطبان داخلی ببینند؟


منبع: baharnews.ir

‌«طبل» در میان ١٠ فیلم برتر جهان

«طبل» Drum نخستین ساخته بلند «کیوان کریمی» به نمایندگی از سینمای ایران و از نگاه سینماگران، نویسندگان، منتقدان و روزنامه‌نگاران مطرح سینمای جهان از جمله؛ «ژان میشل فرودون»، «جولیانو وچیلینی»، «جونا نازارو»، «رافائل میل»، «فدریکو روسین»، «جان کارلو مارچینی»، «مارک جوستی»، «جوآنا برانکا»، «کریستینا پیچینو»، «جولیانا موشو»، «ژوسف سیدا»، «ماتسینو مونتیناری»، «آلبرتو مومو»، «توماس مارتینلی» و… در میان ١٠ فیلم برتر سینمای جهان در سال ٢٠١۶ قرار گرفت.فیلم سینمایی «طبل» در نخستین نمایش بین‌المللی خود به نمایندگی از سینمای ایران در بخش رقابتی «هفته منتقدان» در هفتادوسومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم «ونیز» Venice در کشور ایتالیا به نمایش درآمد و مورد استقبال خبرنگاران، روزنامه‌نگاران و منتقدان سینمایی جهان قرار گرفت و نقدهای مختلفی در رسانه‌های بین‌المللی از جمله؛ وب‌سایت روزنامه ایتالیایی مانیفست، لوموند فرانسه، نشریه آمریکایی «هافینگتن‌پست» The Huffington Post، روزنامه ایتالیایی «مانیفستو»، وب‌سایت اتحادیه ملی منتقدان سینمای ایتالیا SNCCI، «ژان میشل فرودون» Jean-Michel FRODON منتقد فرانسوی و سردبیر سابق مجله‌ معتبر «کایه دو سینما» Cahiers du Cinéma، «مارکو رامانگا» Marco Romagna در سایت سینمایی «سینه‌لپسوس» Cine Lapsus و چندین منتقد و نویسنده سینمایی دیگر درباره آن نوشته شد.


منبع: baharnews.ir

خبر خوش رضا کیانیان از شهرزاد ۲

رضا کیانیان در این باره به «تماشاگران امروز» می‌گوید: «این تصویری را که می‌گویید، من ندیده‌ام. من قرارداد تبلیغاتی با یکی از شرکت‌های تولید کننده داخلی امضاء کرده‌ام و به آن پایبند هستم. این مسئله را از مسئولان شرکت طرف قراردادم پرسیدم، آنها گفتند این پرده‌ها را همان زمان نصب روی تعدادی از بیلبوردها که زودتر نصب شده بودند، انداخته‌اند، چون می‌خواستند از همه بیلبوردها با هم رونمایی کنند.» این بازیگر درباره دلیل این قرارداد تبلیغاتی می‌گوید: «شعار این شرکت، محصول صد درصد ایرانی، محصول صد درصد طبیعی است. امیدوارم بتوانم با این کار به یک محصول تولیدی ایرانی و همین‌ طور فرهنگ استفاده از محصولات ایرانی کمک کنم.» این روزها که کیانیان بخش زیادی از وقتش را برای مسائل اجتماعی گذاشته، شاید بسیاری بر این باور باشند که او یک فعال اجتماعی شده و کمی از فضای هنر فاصله گرفته است اما خودش می‌گوید: «من همیشه و در همه عمرم این دغدغه‌ها را داشته‌ام. چه برای دریاچه ارومیه، چه هوای شهرم و چه تلاش برای برگرداندن روستاییان از شهر به روستاهایشان. یا مثلاً در کمپین حمایت از یوزپلنگ ایرانی هم سعی کردم حضور داشته باشم. شاید اگر چنین حسی به شما دست داده، به این دلیل است که تازه این رویکرد را از من دیده‌اید. من اصلاً از هنر فاصله نگرفته‌ام و اتفاقاً فعالیت‌های هنری‌ام را هم انجام می‌دهم. همین حالا که با هم حرف می‌زنیم، مشغول تمرین یک تئاتر هستم که از بهمن ماه روی صحنه می‌رود.» او البته در ادامه خبر خوشی هم دارد. مهم‌ترین دلیل این که این روزها کیانیان خیلی روی پرده نیست، حضورش در سریال محبوب «شهرزاد ۲» است. کیانیان می‌گوید: «من این روزها مشغول بازی در شهرزاد ۲ هستم. تصویربرداری این سریال دوباره از سر گرفته شده است.» این سریال بعد از اتفاقاتی که برای سرمایه‌گذارش افتاد، به یکباره چند هفته‌ای تعطیل شد. البته نه مشکلات پیش‌ آمده برای محمد امامی، بلکه مشکل دیسک کمر کارگردان شهرزاد (حسن فتحی) باعث توقف فیلمبرداری بوده است. کیانیان به فعالیت‌های هنری این روزهایش اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «در کنار هنرپیشگی، این فعالیت‌های اجتماعی هم از دغدغه‌هایم است.» رضا کیانیان در جواب این که آیا این کارها را به عنوان مسئولیت اجتماعی یک هنرمند انجام می‌دهید، می‌گوید: «چنین کاری را یک مسئولیت برای همه هنرمندان نمی‌دانم. باور شخصی‌ام است و انجامش می‌دهم. من هیچ نسخه‌ای برای دیگران تجویز نمی‌کنم.»


منبع: baharnews.ir

نگاهی پیامدی بر انسان‌های منتظر

سیدرضا شاکری- نویسنده و پژوهشگرروزنامه بهار مجهول نویسی یعنی به جای اینکه اتفاقی مانند شکستن شیشه را به فاعلانی نظیر من، او و شما احاله کنیم، با بیان «شیشه شکست یا شکسته شد.» آن را با فاعلی مجهول روایت کنیم. این نوع روایت یک بازجویی و فراخواندن همه انسان‌ها به تامل است. بر خلاف بسیاری از متخصصان که مجهول نویسی را زبانی علمی و بیطرفانه و خنثی می‌انگارند، آن متضمن جانبداری وجودی و مسئولانه نسبت به زندگی و حیثیت انسانی است.   تا پیش از هگل، فیلسوف نامدار آلمانی،‌تراژدی را نتیجه برخورد و رویارویی حق و باطل می‌دانستند اما هگل آن را رویاروی حق‌ها با حق‌ها تفسیر نمود. این قاعده را در زندگی امروز بگذاریم و دامنه اش را اندکی ببینیم. زمین لرزه چیست؟ آیا جز رویارویی دو حقِ زندگی یعنی زندگی طبیعت و زندگی انسان است؟ ما به لحاظ اخلاقی نمی‌توانیم هیچ یک از دوحق انسان و طبیعت را انکار کنیم، به همین خاطر بلاهای طبیعی هرگز محکوم نمی‌شوند. حوادث بشری حاصل از مجموع زندگی انسان نیز همین وضع را دارند. دو خودرو که در جاده‌ای با هم برخورد کرده و خسارت‌های جانی و مالی زیادی به‌بار می‌آورند نیز نمونه‌ای از برخور حق با حق است. در  نمونه نخست انسان باید برای  کاهش ویرانی و آسیب به صیانت و مراقبت از حق زندگی خود در کنار مراعات حق زندگی طبیعت بپردازد. اگر این اصل دو جانبه رعایت می‌شد اکنون انسان دچار بحران نابودی محیط زیست نبود  اما در باره نمونه دوم چطور؟  انسان‌ها در زندگی جمعی با استفاده از قوانین و نیروهای طبیعت تغییراتی ایجاد می‌کنند که به بهبود زندگی و توسعه حق حیاتشان می‌انجامد و این کاملا در شمار حقوق انسانی است.انسان‌ها سرپناه، پوشاک و خوراک تولید می‌کنند تا بیاسایند. امروزه خودرو‌های پیشرفته می‌سازند، هواپیما، کشتی، جنگ‌افزار، برج و گوشی هوشمند. همه این‌ها توسعه حق حیات آدمی است. اما انسان‌ها یی در طول تاریخ موفق‌تر و کم آسیب‌تر زیسته‌اند که به پیامدهای ساخته‌ها و توسعه حق حیات خویش بیشتر از مزایایش توجه کرده اند. جامعه‌ای موفق است که بتواند بیشترین اشراف را به آثار و پیامدهای اعمال و برنامه‌ها و اعمال حقوق خویش بر عرصه زندگی داشته باشد.   اکنون ساختمان پلاسکو فروریخته است. پر مشکل بودن جامعه ایران امروز زمینه ساز فراموشی است و فردا حوادث و فاجعه‌های دیگری برای ما دارد. ممکن است هر آن یک حادثه کوچک مقیاس به بلایی دامن گستر مبدل شود و فاجعه قبلی به تاریخ سپرده شود و از یاد برود. پلاسکو حقیقت‌های تلخ زیر را در گوش ما زمزمه می‌کند و گاه جیغ می‌کشد. ۱٫ دومینوی انسانی در ادامه خواهد بود؛ از روز فاجعه و نحوه بازتاب رسانه‌ای آن بسیاری چشم‌ها و گوش‌ها در انتظار نزول بلایند؛ چند خانواده در انتظار سر رسیدهایی مانند وصلت، خرید خانه، سفر عید، تولد فرزند، کنکور دانشگاه، اشتغال، خدمت نظام وظیفه، خرید خدمت، بستری شدن در بیمارستان، نوبت تسهیلات، استخدام، بیمه و حتی طلاق و سامان دادن به دعواهای حقوقی و مالی و. . . بوده اند؟ ۲٫ در تهران و کلانشهرهای ایران از این ساختمان‌های فرسوده چه تعداد داریم؟ جامعه آماری این فاجعه از حیث تنوع و تعداد چگونه است؟ چه نوع شغل هایی دامنگیر نابودی خواهند شد؟ روابط کار، تولید و مشتری در این ماه‌های پایانی سال چه آسیبی خواهد خورد؟ ۳٫ انسان‌ها چونان عوامل پیچیده و هوشمند پس از این حوادث به مهمترین و جدی‌ترین اولویت خود می‌اندیشند؛ کجا و چگونه می‌توانند کمترین آسیب و زیان فاجعه بعدی احتمالی را تنظیم کنند؟ اعتماد به مدیریت‌های کلانشهری آسیب می‌بیند. مدیریت بحران کلانشهرها زیر سوال می‌رود. هماهنگی خدمات مورد‌تردید واقع می‌شود. شهروندان در حوزه‌های اشتغال و مناسبات شهری و زندگی بیشتر به سمت فرد محوری خواهند رفت زیرا سامانه‌های جمعی در مواقع اضطراری چندان بهینه عمل نمی‌کنند. ۴٫ ترس، استرس، افسردگی، پرخاشگری و احساسات گرایی بخشی از پیامدهای روانی این فاجعه خواهد بود. ۵٫ تکرار شوندگی ماجرای عدد و رقم حساسیت‌های انسانی و اجتماعی را فرو خواهد کاست. مردم آمار و اعداد خسارت‌ها را می‌شنوند ولی نمی‌توانند به عمق آن راه ببرند. واحد‌های عددی مانند میلیارد و هزار میلیارد پشت سر هم تکرار می‌شوند. اصولا عدد در کشور ما بلاموضوع شده است. این‌ها پیامدهای  فاجعه پلاسکو هستند و می‌توانند در هزاران مورد مشابهِ در تقدیر تکرار شوند و ویرانی و مصیبت به بار آورند. اما چگونه این حادثه رویارویی حق با حق است؟ پلاسکو در زمانی که ساخته شد برای خود ابهت و عظمتی داشته است. در بسیاری از اخبار قدیم و روایت‌ها و خاطرات مردم و گزارش‌های مطبوعات رد آن را می‌یابیم. تاریخ این سازه خود گویای حق و حریمی است که مانند هربنایی موجودیت می‌گیرد و مستقل از ما خواهد ماند. اگر مدیران شهری و مالکان این سازه خیلی وقت پیش‌ها به بازسازی اصولی آن اقدام می‌کردند این ساختمان می‌توانست اکنون به یادمانی از تهران در عصر آغاز تجدد بدل شود، اما نشد. همین افسوس و دریغ از حقی حکایت دارد که به دست ما نادیده گرفته شده است. اما جنبه‌تراژیک کجاست؟ مستاجران، صاحبان و کارگران و تولید کنندگان لباس و ارائه دهندگان خدمات که در این ساختمان سال‌های سال به کار و کسب مشغول بودند یک طرف حق اند. حق دیگر این است که هر سازه و ساخته دست بشر تابع قوانین طبیعت است و بنابراین همیشگی و جاودان و بی عیب و نقص نیست. این حقیقتی ذاتی، تکوینی و عقلی است. نادیده گرفتن این حقیقت و فراموشی و غافلانه گذر کردن از کنار آن به تدریج آن را در مقابل حق اول قرار می‌دهد. تصادم و برخورد این حق هاست که فاجعه را رقم می‌زند.   کشور ما همانند بسیاری از جوامع و بلکه بیشتر از برخی آنها و به شکل نااندیشیده گرفتار فناوری‌های سخت شده است. سازه‌های عظیم تهران مانند مترو، تونل ها، پل‌های طبقاتی، برجها و. . . پس از ۵۰ یا ۶۰ سال دچار چه وضعیتی خواهند شد؟ در آن سال‌های آینده کدام حق‌ها با حق‌های دیگر برخورد خواهند کرد و کدام‌تراژدی رقم خواهد خورد؟ آیا نمی‌ترسیم که رسانه‌های نیم قرن آینده ما نا گهان ظرف یک روز پر از یک واژه شوند؟ چنان که واژه پلاسکو چنین شد. این را بدانیم که قضاوت درباره‌ پدیده‌ای مانند حماسه  که یک طرف آن حق و طرف دیگرش باطل است، بسیار آسان است. اما‌تراژدی آغاز ماجراست. نمی‌توان به راحتی تایید و محکوم کرد. جامعه‌ای از لحاظ توسعه یافتگی موفق است که هرچه بیشتر زمینه ناچاری شهروندانش را از قضاوت و داوری بکاهد.


منبع: baharnews.ir

دختر اوباما رسما هالیوودی شد

انتظار می رود مالیا ۱۸ ساله کار خود را در دفتر نیویورک کمپانی واینستین از ماه فوریه و بعد از اینکه خانواده اول اسبق آمریکا تعطیلات شان در پالم اسپرینگز را به پایان می برند، آغاز کند. مالیا بعد از اینکه ماه ژوئن گذشته از دبیرستان فارغ التحصیل شد، یک سال از درس دور بود اما قرار است از ماه پاییز در دانشگاه هاروارد شروع به تحصیل کند.  به گزارش هالیوود ریپورتر، البته این نخستین ورود مالیا به هالیوود نیست. در سال ۲۰۱۵، دختر اوباماها در نیویورک و در سریال «دختران» محصول شبکه اچ بی او و ساخته لینا دانم کارآموزی کرد. او همچنین سر صحنه فیلمبرداری سریال «Extant» محصول شبکه سی بی اس با بازی هالی بری در لس آنجلس وقت گذراند. کمپانی واینستین که تحت هدایت برادران واینستین یعنی هاروی و باب است، استودیوی مستقل پرکار پشت فیلم های برنده جایزه اسکاری مثل «آرتیست» و «سخنرانی پادشاه» است و در اسکار امسال هم با فیلم «شیر» حضور دارد. هاروی واینستین همچنین یکی از کسانی است که به اهداف و کاندیداهای حزب دموکرات از جمله پرزیدنت اوباما کمک مالی می کند. او تا به حال و در گذر سال ها چند مراسم جمع آوری سرمایه برای اوباما برگزار کرده و در چرخه انتخاباتی قبلی هم روی کمپین هیلاری کلینتون کار کرد.هنوز مشخص نیست که مالیا در کدام یک از بخش های کمپانی واینستین مشغول به کار خواهد شد، اما یکی از منابع می گوید این بخش ممکن است بخش بازاریابی یا توسعه باشد.


منبع: baharnews.ir

چرا‌آتش‌نشان‌ها شهید محسوب‌نمی‌شوند؟

به گزارش ایسنا، در روزهای قبل خبرهایی درباره “شهید بودن یا نبودن” آتش‌نشانان زیر آوار مانده ساختمان پلاسکو مخابره شد که واکنش‌های مختلفی را هم در پی داشت که جدیدترین آن‌ها به پیام تلگرامی محمد جواد تندگویان ـ نایب رئیس کمیسیون معماری شورای شهر تهران ـ خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی، مربوط است که از تصمیم بنیاد شهید مبنی بر «شهید خدمت شمردن شهدای آتش‌نشانی و بویژه شهدای پلاسکو» انتقاد کرده و خواستار تغییر قانون مربوطه شده است. در این زمینه رامبد جوان هم در صفحه‌ی شخصی خود در اینستاگرام نوشته است: «بعد از خواندن مطلبی از خبرگزاری ایسنا یک‌سری سوال برای من و قطعا همه مردم پیش آمده که از مسئولان تقاضا داریم پاسخگو باشند». او بخشی از گفته‌های مدیرعامل سابق سازمان آتش‌نشانی تهران را به این شکل انتشار داده، «متأسفانه بنیاد شهید آتش‌نشانان را شهید نمی‌داند. نیروهای نظامی اگر حتی در سفر غیرعملیاتی هم در بین دو شهر کشته شوند شهید محسوب می‌شوند، اما با اینکه در این سال‌ها ما لایحه‌ای در این‌باره به شورای شهر هم داده‌ایم، اما همچنان بنیاد شهید، آتش‌نشانان را جزو شهدا ندانسته و آن‌ها را از حقوق شهید برخوردار نمی‌داند. این موضوع برای همه آتش‌نشانان ایران است و نمی‌دانم چرا به آن توجهی نمی‌شود. در این راه، رسانه‌ها نیز باید کمک کنند تا به امید خدا عزیزان آتش‌نشان نیز که جان خود را در راه نجات مردم می‌دهند جزو شهدا محسوب شوند.» کارگردان فیلم «نگار» که در جشنواره‌ی سی‌و پنجم فجر حضور دارد، در ادامه این پست خود آورده است:‌ «ما مردم لازم داریم بدانیم که شهدای آتش‌نشان این حادثه و حوادث مشابه از جانب بنیاد شهید «شهید محسوب می‌شوند یا نه و اگر نه چرا» و سوال بعدی اینکه «خانواده آن‌ها هم خانواده شهید محسوب می‌شوند یا خیر؟» او همچنین از اصحاب رسانه و کسانی که دغدغه‌مند مشکلات جامعه هستند درخواست کرده که این پرسش‌گری را آغاز کنند. البته این پرسش رامبد جوان با پاسخ و واکنش حدود هزار مخاطب خود همراه شده که بسیاری از آن‌ها بر شهید بودن این جان‌باختگان تاکید داشته‌اند. همچنین برخی از آن‌ها نوشته‌اند، «اگر این‌ها شهید نیستند پس باید تعریف دیگری از شهید کرد. فرمانده زمان جنگ که سال‌ها پس از جنگ با سقوط هواپیما جان‌ باخته شهید اطلاق می‌شود بعد این‌ها که به دل حادثه رفتند، شهید نیستند؟! اینجا سرزمین تغییر معنای لغات است و به سر اعتقادات مردم هم همین بلا آورده شده است.»، «هر کسی که جانش را برای مردم به خطر می‌اندازد وکشته می‌شود شهید محسوب می‌شود»، «چرا نباید شهید حساب شوند؟ این عزیزان جانشان را برای نجات جان مردم می‌گذارند و کم از یک جهاد نیست، ایثار است فرقی نمی‌کند کجا باشد»، «این عزیزان مقام و ارزش‌شان از شهدا هم بالاتر است. برای کشورم متأسفم.» ، «پدر من هم نظامی است. روی کل بدنش زخم‌های زیادی است که آثار بمب‌های شیمیایی بوده اما او را به عنوان جانباز نمی‌شناسند. حتی به عنوان ایثارگر هم نمی‌شناسند چون می‌گویند نظامی بودی و وظیفه‌ات بوده که در جنگ باشی. باید حتما زبانم لال می‌مرد که از مزایای شهدا بهره‌مند می‌شد؟!»، «آیا حتما باید در سوریه، عراق و فلسطین کشته می‌شدند تا شهید محسوب شوند؟»، «خداست که تعیین می‌کند آتش‌نشانان شهید هستند یا نه»، «این حرف‌ها هم فقط برای آدم‌های زنده است. این عزیزان اگر در مقبره شهدا به خاک سپرده شوند یا در یک قبرستان معمولی، هیچ فرقی به حالشان ندارد روحشان پیش خداست. اما رئیس بنیاد شهید و بقیه مردم باید هوادار خانواده‌هایشان باشند» و ….


منبع: baharnews.ir

غصه‌دار کردن مردم در تلویزیون درست نیست

خبرنگار ایسنا با مسعود آب‌پرور، کارگردان یک فصل از سریال «عملیات ۱۲۵» درباره فاجعه «پلاسکو» و عملکرد صداوسیما در پخش برخی برنامه‌ها در چند روز گذشته که با حال و هوای غم‌انگیز جامعه به خصوص در روز اول چندان همخوانی نداشته است، گفت‌وگویی انجام داده است.  او اظهار کرد: هرچند وقت یک بار ممکن است رویداد پیش‌بینی شده یا نشده‌ای در گوشه‌ای از کشور رخ دهد و با توجه به اینکه ما جامعه‌ی شادی نداریم و صدمه و هزینه زیادی از این یاس و پژمردگی در جامعه دیده‌ایم، باید بتوانیم روحیه ملت را حفظ کنیم. ما باید رشادت‌های این آتش‌نشان‌ها را قدر بدانیم، ولی غصه‌دار کردن مردم از طریق تلویزیون نیز کار درستی نیست. این کارگردان با اشاره به درگذشت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی گفت: ما چندی پیش یکی از سردمداران جمهوری اسلامی را از دست دادیم که سه روز عزای عمومی هم اعلام شد و اکنون فاجعه «پلاسکو» اتفاق افتاده است. فکر می‌کنم در این راستا باید نهادهایی وجود داشته باشند تا به مطالعه درباره روحیه مردم جامعه و برنامه‌هایی که باید از تلویزیون پخش شود، بپردازند. من درباره این موضوع نظری نمی‌دهم، زیرا من در رشته جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی هیچ تخصصی ندارم. ولی علمای امور باید درباره این موضوع مطالعه واطلاع‌رسانی کنند تا به نظر نرسد که ملت قدرنشناسی نیستیم، اما از طرف دیگر مسوولیت حفظ روحیه ملت هم با ماست. کارگردان سری سوم سریال «عملیات ۱۲۵» به عملکرد صداوسیما در چند روز گذشته اشاره و بیان کرد: ما یک خانواده هستیم و زمانی که رویدادی در جامعه اتفاق می‌افتد، مردم هرکاری که می‌توانند باید انجام دهند. خوشبختانه رسانه ملی با این عزیزان و رشادت‌هایی که انجام داده‌اند، ابراز همدردی کرده است.  آب‌پرور همچنین با اشاره به سریال«۱۲۵» که قرار است از  دوم بهمن ماه به روی آنتن شبکه پنج برود، گفت: پخش این سریال حداقل کاری است که رسانه ملی می‌تواند انجام دهد، البته از روز گذشته شبکه «پنج» نیز به طور مستقیم جزییات آواربرداری را نمایش می‌دهد و به آگاهی بخشی می‌پردازد تا از حضور مردم در محل فاجعه جلوگیری کند. این اقداماتی است که از یک رسانه ملی به روز می‌توان انتظار داشت. او با اشاره به موضوع سریال عملیات ۱۲۵»  یادآور شد: دراین سریال زندگی شخصی و درگیری‌های آتش‌نشان‌ها به تصویر کشیده شده است و شاهد صحنه‌های حادثه‌خیز هستیم. این سریال نشان می‌دهد که آتش‌نشان‌ها چه صدماتی می بینند و برخی شهید هم می‌شوند.


منبع: baharnews.ir

اظهارات عسگرپور درباره یک فیلم

کارگردان و تهیه‌کننده سینما در مورد فیلم «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» به ایسنا گفت: موضوعی که فیلم «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» به آن پرداخته است، بسیار جذاب بوده و وجه تمایز این فیلم با دیگر فیلم‌های سال‌های اخیر در نوع ساختار این فیلم است.وی ادامه داد: حمیدرضا قربانی کارگردان این فیلم با توجه به سوابقی که در حوزه‌های مختلف فیلمسازی در سینما داشته،یک فیلم خوش‌ساخت را ارائه داده که این موضوع برای یک کارگردان فیلم اولی از اهمیت زیادی برخوردار است.عسگرپور افزود: خوش‌ساختی و پردازش درست به فیلم‌نامه در کارگردان‌های فیلم اولی کمتر دیده شده است. ما فیلمسازان و کارگردان‌های خوبی در فیلم اولی‌ها دیدیم اما باید فیلم‌هایشان را طوری بسازند که برای فیلم‌های بعدی بتوان به آنها امیدوار بود. او درباره‌ی زمان اکران این فیلم گفت: زمان و موقعیت اکران در طی چند سال اخیر تغییرات زیادی داشته است، در گذشته زمان‌هایی از سال برای اکران نامناسب بودند، اما در طی این سال‌ها می‌بینیم که شرایط مثل قبل نیست و فیلم‌ها تعیین‌کننده رونق سینما در زمان اکران هستند؛ البته من به اکران خوب این فیلم امیدوارم، اما اگر اکران یک ماه زودتر آغاز می‌شد قطعا با استقبال بهتری از طرف مخاطبان نیز روبه‌رو می‌شد.   تهیه‌کننده فیلم «ماجان» در پایان اظهار کرد: به نظر من فیلم «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» باید تمرکز خود را برای اکران‌های خارج از کشور بگذارد، چون این فیلم قابلیت اکران موفق در خارج از کشور را دارد و این موضوع کمک خواهد کرد تا بخشی از اکران دیرهنگام در داخل کشور جبران شود.


منبع: baharnews.ir

چاپ کتاب، عرضه کالا به بازار بی‌خریدار است

امیرحسین الهیاری در گفت‌وگو با ایسنا، گفت: در روزگاری هستیم که آمار، حکایت از کاهش سرانه مطالعه دارد و این اتفاقی است که عموم مردم و ناخواسته از این اتفاق متحمل ضرر در حوزه فرهنگ می‌شوند.او با اشاره به اینکه مردم در این اتفاق ناخوشایند مقصر نیستند، افزود:‌ دست‌اندرکاران باید با تسهیل دسترسی به کتاب، زمینه مطالعه عمومی را افزایش دهند و به روزی برسیم که شاهد افزایش سرانه مطالعه و اقبال عمومی در این زمینه باشیم. شاعر مجموعه «عقاب قله لوشان» با اشاره به اینکه این روزها نشر کتاب از جمله کارهای مشکل است، تاکید کرد: اینکه یک شاعر بخواهد به دنبال چاپ سروده‌هایش باشد، «مثنوی هفتاد من کاغذ» است و فراز و فرود زیادی را باید پشت سر گذاشت تا بتوان یک مجموعه شعری را منتشر کرد.الهیاری گفت: افزایش سرانه مطالعه باید دغدغه همگانی باشد و مسئولان با تولیدات برنامه‌های تبلیغی و فرهنگی این مسئله را در جامعه نهادینه کنند. مولف مجموعه «سلام بر حیدربابا» در پاسخ به این سئوال که با وجود فضای مجازی، آیا هنوز هم چاپ کتاب را مناسب می‌دانید، تاکید کرد:‌ هنوز کتاب در همه جای دنیا جایگاه خاص خود را دارد، ضمن اینکه لذت خواندن کتاب با هیچ چیز دیگر قابل جایگزینی نیست.


منبع: baharnews.ir

داوران​سودای سیمرغ فیلم فجر معرفی​شدند

به گزارش روابط عمومی جشنواره فیلم فجر، با حکم «محمد حیدری» دبیر جشنواره فیلم فجر، «محمدرضا هنرمند»، «شهرام اسدی»، «محمدمهدی دادگو»، «محمدرضا تخت‌کشیان»، «رویا نونهالی»، «ایرج رامین‌فر» و «اکبر نبوی» به عنوان اعضای هیأت داوران بخش سودای سیمرغ سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شدند و ۳۳ فیلم این بخش را داوری خواهند کرد.  بنا بر این گزارش، محمدرضا هنرمند؛ کارگردان و فیلمنامه‌نویس متولد ۱۳۳۲ در تهران است. شروع فعالیت سینمایی وی با فیلم «مرگ دیگری» به عنوان کارگردان در سال ۱۳۶۱ بوده است.  وی در کارنامه خود ساخت آثار سینمایی همچون مرگ دیگری، گورکن، زنگ‌ها، ردپایی بر شن، دزد عروسک‌ها، دیدار، مرد عوضی، مومیایی ۳، عزیزم من کوک نیستم و همچنین ساخت سریال‌هایی همچون زیر تیغ، آشپزباشی را بر عهده داشته است.  شهرام اسدی؛ متولد ۱۳۳۲ در سلماس، دارای کارشناسی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما و کارشناسی ارشد سینما از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا است.  وی فعالیت سینمایی را با کارگردانی نسخه اول فیلم «روز واقعه» آغاز کرد. وی کارگردانی فیلم‌هایی همچون شب واقعه، به من نگاه کن، روز واقعه و اوینار را برعهده داشته است.  محمدمهدی دادگو؛ تهیه کننده، مدیر تولید، مجری طرح و کارشناس اقتصادی سینمای ایران متولد ۱۳۲۹ تهران، دارای مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی و کارشناسی ارشد تجزیه و تحلیل سیستم ها است.  وی فعالیت سینمایی را سال ۱۳۶۰ به عنوان برنامه‌ریز در فیلم «حاجی واشنگتن» به کارگردانی علی حاتمی آغاز کرد. از فعالیت‌های بارز کارنامه او می‌توان به مدیریت کنترل بودجه سازمان رادیو و تلویزیون، مدیر امور مالی شبکه دوم، مدیر ارزشیابی کمی و برآورد برنامه‌های تلویزیونی، مدیر تولید بنیاد سینمایی فارابی، تدریس در دانشگاه، مدیر اجرایی طراحی و ساخت نخستین شهرک سینمایی، عضویت در نخستین هیأت مدیره خانه سینما، مدیریت در «کادر فیلم»، مدیریت در رسانه بین‌المللی آما، عضو شورای مرکزی اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران و تهیه تولید آثار مستند و تلویزیونی اشاره کرد. وی همچنین تهیه کنندگی آثاری همچون تردید، نشانی، زمستان است، هزاران زن مثل من، تهران روزگار نو، صنم، بید و باد، عشق + ۲، کمیته مجازات، برج مینو، کلاه قرمزی و پسرخاله ، بانو، رقص خاک، ناصرالدین شاه آکتور سینما، بازی بزرگان، پرده آخر، سایه خیال، دندان مار را (به طور مستقل یا به عنوان تهیه‌کننده مشترک) برعهده داشته است. محمدرضا تخت‌کشیان؛ تهیهکننده سینما و تلویزیون متولد ۱۳۳۵ در تهران است. تخت‌کشیان علاوه بر فعالیت در عرصه تهیه و تولید فیلم‌های کوتاه، تجربی و تلویزیونی در سینمای ایران از تهیه‌کنندگان باسابقه است و نام فیلم‌هایی چون خوابم می‌آد، زندگی با چشمان بسته، شکارچی، هفت و پنج دقیقه، چند روز بعد، دست‌های خالی، کارگران مشغول کارند، اسپاگتی در هشت دقیقه، ما همه خوبیم، قدمگاه، دیوانه‌ای از قفس پرید، گاهی به آسمان نگاه کن، آرزوهای زمین، نامه‌های باد، من ترانه پانزده سال دارم، آب و آتش در کارنامه حضور او در سینمای حرفه‌ای به چشم می‌خورد.   رویا نونهالی؛ متولد ۱۳۴۳ در تهران و دانش‌آموخته رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای تهران است. آغاز فعالیت هنری او از سال ۱۳۶۲ با بازیگری تئاتر بوده و فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۶۶ با حضور در فیلم «یار در خانه و …» ساخته خسرو سینایی و بازی در تلویزیون سال را در ۱۳۸۱ با مجموعه «خواب و بیدار» آغاز کرده است. این بازیگر برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر در فیلم‌هایی همچون دل دیوانه، مشکل گیتی، نیمه شب اتفاق افتاد، کفش‌هایم کو، اعترافات ذهن خطرناک من، داره صبح می‌شه، دلم می‌خواد، نیمرخ‌ها، تراژدی، پشت در خبری نیست، ماهی‌ها عاشق می‌شوند، یک تکه نان، خواب خاک، هم نفس، خانه‌ای روی آب، زندان زنان، بوی کافور، عطر یاس، صنم، فصل پنجم و … نقش‌آفرینی داشته است.  ایرج رامین‌فر؛ متولد ۱۳۲۸ در تهران و دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس طراحی صحنه و لباس از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانش‌آموخته دانشگاه ونسن فرانسه است. وی فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۴۶ به عنوان مشاور صحنه و لباس آغاز کرد. رامین‌فر همچنین موفق به راه اندازی دو نمایشگاه از طراحی صحنه و لباس و انتشار کتاب Film Design نیز شده است.  وی طراح صحنه و لباس فیلم‌هایی همچون احتمال باران اسیدی، در دنیای تو ساعت چند است؟، خسته نباشید، استرداد، جرم، چهل‌سالگی، پرچم‌های قلعه کاوه، خواب لیلا، چند روز بعد، گاهی واقعی، آفساید،از دوردست، پرونده هاوانا، شاهزاده ایرانی، بشارت منجی، برگ برنده، دیوانه‌ای از قفس پرید، عشق فیلم، نیمه پنهان، سگ کشی، مسافران، سرب، شاید وقتی دیگر و… را در کارنامه دارد و در جشنواره‌ فیلم فجر، بارها نامزد و برنده سیمرغ بلورین شده که فیلم‌های «سگ‌کشی» و «جرم» از جمله آنهاست.  اکبر نبوی؛ کارشناس، تهیه‌کننده و منتقد سینما؛ متولد ۱۳۴۳ و دانش‌آموخته علوم تربیتی است. پس از فارغ‌التحصیلی به تدریس پرداخت و به مدت هشت سال به عنوان عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت بود و در این مدت مقالات متعددی در زمینه‌های هنری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در مطبوعات به چاپ رساند. نبوی همچنین مدیر مسئول و سردبیر مجله «ویدئو ـ ماهواره» و فیلم‌ویدئو، معاونت فرهنگی خانه سینما، مشاور فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی، ریاست مرکز مطالعات و تحقیقات سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت پژوهشی انجمن سینمای دفاع مقدس، مسوولیت کمیته فرهنگ، هنر و رسانۀ مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، قائم‌مقامی بنیاد سینمایی فارابی و … را در کارنامه دارد و به عنوان کارشناس و برنامه‌ساز سینمایی، برنامه‌های مختلفی را در تلویزیون تولید و اجرا کرده است.


منبع: baharnews.ir

حال کاظم افرندنیا وخیم است

به گزارش تسنیم، کاظم افرندنیا بازیگر سینما و تلویزیون به علت پاره شدن مویرگهای مغر و خونریزی در بیمارستان شهدای تجریش بستری شد. وی که در روز پنجشنبه تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، در حال حاضر از سطح هوشیاری پایین برخوردار است و در وضعیت به اصطلاح کمای مغزی قرار دارد. این بازیگر سینما و تلویزیون قرار است بار دیگر عمل جراحی شود و در حال حاضر با دستگاه تنفس می‌کند. «کاظم افرندنیا» متولد سال ۱۳۲۴ شهر نائین است و دیپلم هنرستان هنرهای زیبا دارد. او فعالیت هنری خود را از سال ۵۴ آغاز کرده است. او در فیلم‌ها و سریال‌های بسیاری ایفای نقش کرده که از جمله آنها می‌توان به معمای شاه، ستایش ۲، خانه‌ای در تاریکی، دلیران تنگستان و … اشاره کرد.


منبع: baharnews.ir

به احترام شهدای واقعه ساختمان پلاسکو

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، در پیام سیدرضا صالحی امیری که شامگاه جمعه در آیین اختتامیه سی و دومین جشنواره بین المللی موسیقی فجر قرائت شد، آمده است: «بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم، میهمانان ارجمند آیین اختتامیه سی و دومین جشنواره موسیقی فجرشهادت مظلومانه عده ای از آتش نشانان قهرمان کشور و جان باختن تعدادی از هموطنان عزیزمان در پی حادثه ناگوار فروریختن ساختمان تجاری، همه ما را در غم و اندوه عمیق فرو برده است. با وجود برنامه ریزی قبلی برای حاضر شدن در جمع فرهیخته شما گرامیان، به منظور ابراز همدردی با داغدیدگان این حادثه، توفیق حضور از این حقیر سلب شد.جا دارد در ابتدای سخن از حضور و همراهی هوشمندانه اصحاب فرهنگ و جامعه هنری در مراسم بدرقه یار دیرین انقلاب و همراه همیشگی امام راحل و مقام معظم رهبری، آیت الله هاشمی رفسنجانی که آغاز این جشنواره را هم با تاخیر مواجه کرد، صمیمانه قدردانی کنم. از هنرمندان عزیزی هم که شب گذشته اجراهای خود را به روح بلند آتش نشانان قهرمانمان تقدیم کردند، تشکر می کنم.سخن از موسیقی است. هنری فاخر، متعالی و ماندگار که ریشه در هویت تاریخی و تمدنی این مرزوبوم دارد. زبان انتقال ارزش ها و فضایل اخلاقی و انسانی. جلوه ای ناب از هنر غنی این سرزمین که در ضمیر همه مردمان از زن و مرد، پیر و جوان، روستایی و شهری و با هر ذائقه و سلیقه ای وجود دارد.موسیقی، زبان گفت و گو است و گفت و گو نیاز امروز جامعه ایرانی است. موسیقی زبان تعالی، نشاط، همگرایی و همدلی است و جامعه امروز نیازمند نشاط است. موسیقی تقویت حس همبستگی، کار گروهی و خرد جمعی است و جامعه امروز بیش از هر زمان به وحدت و انسجام نیاز دارد.جامعه موسیقایی کشور هم به وحدت و همدلی نیاز دارد. برای برداشتن موانع و عبور از تنگناها نیازمند همدلی و مدارا هستیم. در سایه وفاق و اتحاد می توان بر مشکلات فائق آمد و به آینده امیدوار بود. امید فردای ما در گرو اتحاد امروز ماست. از این رو انتظار می رود جشنواره ها از جمله جشنواره موسیقی نماد آشتی و اتحاد و انسجام باشد که اگر چنین شد، آن گاه می توان به برداشتن گام های جدی برای رفع مشکلات اندیشید. می توان سایه تصدیگری دولتی را از سر اصحاب فرهنگ دور کرد و کار هنر را به اهل هنر سپرد. اینجانب مصمم هستم تا در دوره مسئولیتم به تقویت نهادهای صنفی و کاهش تصدیگری دولتی در حد مقدور جامه عمل بپوشانم. همچنانکه دفاع از کیان و ساحت مقدس فرهنگ و هنر را وظیفه خود می دانم. دفاع از کیان موسیقی، دفاع از هنر و هویت ملی ماست. هنر موسیقی نگاهبان آیین و سنت های ارزشمند این جامعه بوده است. این یک واقعیت غیر قابل کتمان است که هنر ایرانی درخشان ترین نقش را در ادوار تاریخی ایفا کرده است. بخش عمده ای از تاریخ و تمدن ما با هنر گره خورده است. معماری، هنرهای تجسمی همچون خط و نقاشی و هنرهای دیگر جلوه هایی از هنر اسلامی و ایرانی است. موسیقی آیینی، زبان حفظ سنت های اصیل و انتقال آن به نسل های بعدی بوده است. موسیقی نواحی، بازگو کننده آداب و رسوم و عنصر هویت بخش مناطق مختلف ایران زمین بوده است. امروز هم موسیقی می تواند و باید معرفت عمومی، تفکر، آگاهی و اندیشه را در جامعه ارتقا ببخشد. موسیقی می تواند به کاهش آسیب های اجتماعی یاری رساند. موسیقی می تواند تنوع و تکثر فرهنگی جامعه را عینیت ببخشد. در جامعه متنوع و متکثر فرهنگی، همه سلایق و ذائقه ها باید بتوانند در چارچوب شرع و قانون، به موسیقی مورد علاقه خود دسترسی داشته باشند. نباید با ایجاد محدودیت و تنگ نظری، نشاط را از جامعه سلب کنیم که اگر چنین شود، هزینه زیرزمینی شدن هنر و تاوان آن سهمگین خواهد بود. به این خاطر است که دفاع از هنر و حفظ حقوق و کرامت همه هنرمندان را از اولویت های خود می دانم. اگر از ضرورت ثبات و آرامش و تعامل سخن می گویم، به هیچ وجه به معنای نادیده انگاشتن حقوق هنرمندان نیست. اگر از توسعه فضاهای موسیقی و افزایش بودجه این بخش سخن می گویم، نه از سر لطف یا منت، بلکه حق اولیه اصحاب فرهنگ و هنر بوده و همگان باید بپذیرند که ساحت هنر را پاس بدارند.در پایان مراتب تقدیر و سپاسگزاری خود را از همه هنرمندان عزیزی که در طول برگزاری جشنواره با حضور و اجراهای زیبای خود، بر رونق این رویداد افزودند و نیز از مخاطبان فرهیخته بویژه جوانان و علاقه مندانی که پای این اجراها نشستند و شور و شعفی مضاعف بدان بخشیدند، ابراز می کنم و به دست اندرکاران این جشنواره که با تلاش شبانه روزی در برگزاری موفق جشنواره کوشیدند، خدا قوت و خسته نباشید می گویم.به منتخبان این جشنواره هم صمیمانه تبریک می گویم و آرزو می کنم هنر آن ها ماندگار و در خدمت مردم و ارزش های والای انسانی قرار گیرد.امیدوارم پایان این جشنواره نقطه آغازی برای گفت و گو، وحدت و همدلی بیشتر و برداشتن گام هایی موثر برای ارتقای وضعیت موسیقی کشور و طنین آن در جهان امروز باشد که به گفته حافظ شیرین سخن:حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفتآری به اتفاق جهان می توان گرفت


منبع: baharnews.ir

آتش​زیر خاکستری​که سینما​را تهدید​می‌کند

خبرنگار ایسنا در آستانه برگزاری سی‌وپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر، گفت‌وگوی کوتاهی با فرهاد توحیدی رئیس هیأت مدیره و سخنگوی پیشین خانه سینما داشت. قرار است بزرگداشت این فیلم‌نامه‌نویس و رئیس سابق هیات مدیره خانه سینما در افتتاحیه این دوره از جشنواره برگزار شود. فرهادی با اشاره به بستن و بازگشایی خانه سینما در عین حال مطرح کرد:البته شاید این دو موردی که اشاره کردم را بیشتر بتوانم به عنوان دو نقطه عطف به حساب آورم و واقعا تلخ‌ترین اتفاق شکافی بود که بین اصحاب سینما بوجود آمد و یک نوع دو دستگی حادث شد. در آن زمان متأسفانه شکاف تلخی بوجود آمد که نتیجه یارکشی دولت بی‌تدبیر، بر سر صنف‌سازی و نشان دادن درِ باغ سبز به عده‌ای بود تا از صف دوستان و متحدان خود خروج کنند. زخمها هنوز التیام پیدا نکرده است این فیلم‌نامه نویس در پاسخ به اینکه آیا فکر می‌کند این دو دستگی‌ها پس از بازگشایی خانه سینما به پایان رسیده است؟ اظهار کرد: به نظرم زخم‌ها هنوز التیام پیدا نکرده و متأسفانه آن جریان هنوز ادامه دارد. ممکن است به ظاهر وفاقی صورت گرفته و تشکیلاتی شکل گرفته باشد و همه زیر یک چتر جمع شده باشند اما قضیه از اساس حل نشده و به نظرم مثل آتش زیر خاکستر می‌ماند که این خود یک تهدید برای سینماست. ارزیابی توحیدی از وضعیت خانه سینما  رئیس هیأت مدیره پیشین خانه سینما در ادامه در پاسخ به اینکه با توجه به تشریح این وضعیت، عملکرد هیأت مدیره فعلی خانه سینما را در دوران جدید چطور ارزیابی می‌کند بویژه آنکه خانه سینما در برخی اتفاقات حساس سینمایی سکوت اختیار کرده بود یا خیلی دیر واکنش نشان داد، گفت: شاید من اطلاعات کافی نسبت به اینکه هیأت مدیره یا به طور کلی خانه سینما چه رویکردی را اتخاذ کرده است، نداشته باشم. البته تصمیمات و واکنش‌ها در یک دوره‌ای قابل فهم و درک بود، یعنی شاید در سال دوم دولت موضوع قابل درک بود که یک دولتی آمده، به وعده خود عمل کرده بود و باید تعاملی صورت می‌گرفت. هر چند اگر به آخرین روزهای دولت گذشته هم دقت کنیم به یاد خواهیم آورد که آن‌ها نیز این خواسته را داشتند(بازگشایی خانه سینما) و شاید کارگزاران دولت این کار را انجام نمی‌دادند، البته خود خانه سینما هم ترجیح می‌داد که با تعویض دولت این بازگشایی اتفاق بیفتد. او ادامه داد: با این حال فکر می‌کنم اگر خانه سینما این تفکیک را قائل می‌شد و در جاهایی که پای کیان صنف  وسط بود یا اتفاقات مهم سرنوشت‌ساز رخ داده بود مثل عدول سازمان سینمایی از پروانه‌های نمایشی که خودش صادر کرده بود واکنش نشان می‌داد، شرایط می‌توانست متفاوت‌تر باشد چون در آن موارد به هر حال یک نوع فشار خارج از سینما وارد می‌شد و رفتار دولت قابل فهم بود که تحت کانون‌های فشار قرار دارد و شاید امکان مقابله هم وجود نداشت اما این صنف است که باید واکنش صنفی نشان دهد و حداقل‌اش این است که اعلام موضع کند. او همچنین گفت: بنابراین شاید در این موارد از نگاه کسی که خارج از گود قرار دارد تعامل بیش از اندازه‌ای صورت گرفته و حتی به بی‌عملی و انفعال تعبیر شود. این در حالی است که اطلاعات دیگری وجود دارد و می‌دانیم که دوستان در این جهت تلاش می‌کردند که زیرساخت‌ها را برای ثبت اصناف در وزارت کار دنبال کنند؛ کاری که بسیار پروسه پرزحمتی دارد و بخشی از همت هیأت مدیره صرف این موضوع شده که موانع را بردارد، در حالی که خیلی از اصناف دلیل این کار را در طول زمان فراموش کرده بودند و هنوز بخشی از اصناف مثل کانون کارگردانان نسبت به این موضوع گارد دارند و آن را نمی‌پسندند. وی اضافه کرد: به این ترتیب می‌خواهم تأکید کنم این جریان بسیار پرزحمت بوده و از هیأت مدیره انرژی زیادی گرفته است، به همین دلیل شاید بخشی از آنچه گفته می‌شود معلول این قضیه باشد که اقدامات آن‌ها بیرون از چارچوب هیأت مدیره انعکاسی ندارد اما هیأت مدیره می‌داند که با چه زحمتی این پروژه پیگیری می‌شود. حوصلهام از دست خودم سررفته بود فرهاد توحیدی که این روزها در حوزه تدریس، فیلمنامه‌نویسی و فعالیت محیط زیستی به عنوان یکی از زمینه‌های مورد علاقه‌اش مشغول است، در پاسخ به اینکه در چند سال گذشته به دلیل شرایط خانه سینما در ارتباط تنگاتنگی با رسانه‌ها بود اما پس از بازگشایی این نهاد صنفی به نوعی دچار سکوت شده است، گفت: من در آن سال‌ها خیلی حرف زده بودم و در واقع در طول هفت سال  مدام مشغول حرف زدن بودم به طوری که حوصله‌ام از دست خودم هم سر رفته بود اما الان بسیار خوشحالم و این روزها برایم فرصت تمرکز و کار در زمینه‌های مورد علاقه‌ام بوده است. وی خاطر نشان کرد: دوست دارم این جریان ادامه داشته باشد و فکر می‌کنم هرگز این آمادگی را ندارم که به آن روزها برگردم هر چند این هرگز که می‌گویم ممکن است در زمانی دیگر آن را نقض کنم و مجبور شوم بنا به موقعیت بازگردم، اما الان که به برنامه‌های شخصی و آرزوهایم نگاه می‌کنم، فکر می‌کنم به اندازه کافی از آن‌ها سیراب می‌شوم.


منبع: baharnews.ir