دهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری
منبع: baharnews.ir
منبع: baharnews.ir
گروه فرهنگی: علیرضا داودنژاد سیمرغ بلورین بهترین کارگردان جشنواره را برای فیلم فراری از آن خود کرد با حضور روی صحنه گفت: سوالی وجود دارد درباره اینکه چرا رسانه ملی درباره جشنواره و شور و حالی که در این مدت درباره سینما وجود دارد، به جای مشوق بودن و حمایت کردن، با کارهای خودشان بدنامی به وجود میآورند، یک جواب هست و اینکه وقتی رسانه ملی فیلمهای ما را نمیخرد، تبلیغ نمیکند و نمیبینید، چرا انتظار دارید برنامهای بسازد که قرار باشد از سینما حمایت کند؟ وی ادامه داد: وقتی رسانه ملی سینما را نمیبیند، قطعا برنامهای پر از توهین و تحقیر میسازد، من امیدوارم این نگاه خصمانه و پر از کینه رسانه ملی نسبت به سینما پایان پیدا کند. وحید جلیلوند هم که برای «بدون تاریخ ،بدون امضاء» سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را کسب کرد با حضور روی صحنه گفت: من مانند سایرین حرفهای تلخی داشتم؛ افخمی، فراستی و برنامه هفت تلاش کردید بین ما انشقاق ایجاد کنید، اما من مهدویان را دوست دارم. برای خانم درخشنده و آقای داوودنژاد تا کمر خم می شوم. رامبد عاشقتم. تلاش کردند که ما با یکدیگر قهر کنیم، ما همدیگر را دوست داریم، یکدیگر را در آغوش میکشیم و به پیشکسوتهایمان احترام میگذاریم. ما همدیگر را دوست داریم اما شما (رسانه ملی!، فراستی و افخمی) سعی کردید میان ما فاصله بیندازید. گفتنی اینکه برنامه هفت سیما طی روزهای اخیر فضاسازی مسمومی علیه جشنواره به راه انداخته و در حالی که افخمی و فراستی (مجریان دلواپس این برنامه) معتقد بودند داوران جشنواره بدلیل «ترس» به «ماجرای نیمروز» رای نمیدهند، اما این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم شد! گفتنی اینکه فراستی از تودهایهای تواب در دهه ۶۰ و افخمی هم کسی است که زمانی خود را به اصلاحطلبان چسباند و با لیست آنها به مجلس ششم راه یافت اما چند سالی است با خوش خدمتی به افراطیون و دلواپسان، مجریگری برنامه سینمایی سیما را به دست آورده و این برنامه را به تریبونی علیه هنرمندان و سینماگران ایران مبدل کرده و ناشیانه و فرصتطلبانه حملات سیاسی نیز علیه دولت روحانی و اصلاحطلبان از آن مطرح میکند.
منبع: baharnews.ir
مراسم اختتامیه سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر در حالی برگزار شد که حضور وزرای مختلف از جمله محمدجواد ظریف و مسوولان چشمگیر بود و در نهایت سیمرغهای بهترین فیلم از نگاه مردم و داوران به فیلم «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمد حسین مهدویان و تهیهکنندگی محمود رضوی تعلق گرفت. به گزارش ایسنا، در این مراسم که با ریتم تقریبا مناسب از ساعت ۱۹ تا ۲۱:۴۵ شامگاه ۲۱ بهمن ماه در شب سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شد؛ محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه، سید رضا صالحی امیری وزیر ارشاد، علی ربیعی وزیر کار و رفاه اجتماعی سه وزیر حاضر در مراسم بودند که حسن فریدون دستیار ویژهی رییس جمهور نیز آنها را همراهی میکند. معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و شهیندخت مولاوردی معاون رییس جمهور در امور زنان نیز از دیگر مسوولان حاضر بودند که دقایقی پس از آغاز مراسم در سالن حاضر شدند. سخنرانی با کنایه دبیر فیلم فجر در پی انتقادات / خوشحالیم اینجا جدل فرهنگی است دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در حالی سخنرانی خود را آغاز کرد که با موزیک متن همراه بود. محمد حیدری گفت: خوشحال هستیم که در سینمای ایران دعوا بر انتخاب و داوری است. اینجا جدل فرهنگی است، برخلاف دنیا که جدل سیاسی دارند. چقدر خوشحالیم در فضای آرام و به دور از ناامنیها در دنیای امروز زندگی میکنیم که فرصت جدلهای فرهنگی را داریم و این ذات انقلاب ماست. او ادامه داد: خوشحالیم بدانیم که در چه شرایطی زندگی میکنیم. دغدغههای امنیتی، دشواریهای اقتصادی و اجتماعی کشور را باور داریم و باورمان است که سینمای ایران به این مضامین توجه دارد، گیرم به خطا و افراط اما نشانههای ما امید است. دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در بخش دیگری از سخنانش گفت: بیاییم در کنار عزیزانمان تلاش بیشتر کنیم. سینمای ایران دست مردم را میفشارد و بر آن بوسه میزند، برای ما خادمان سینمای فرهنگ افتخاری است که اهل سینما در جستجوی فرهنگ هستند، سینمای ایران پلی برای فاصلهها و مرهمی برای زخمها میشود. هنرمندان سینمای ایران بوسه میشوند و بر زخمها مرهم. افتخار ماست که در خدمت سینمای ایران هستیم. حیدری گفت: سینمای ایران مستقلترین و با شکوهترین پدیده بعد از انقلاب است. سرمایه و همه دستاوردهایش از آن خودش است. حرمت سینمای ایران را پاس بدارید. بیایید مهربانتر باشیم، به یکدیگر افتخار کنیم که تولید آرمانهایمان برای مردم ایران عزیز است. توفیق بر قلب مردم رفتن سرمایه بزرگی است و باید این سرمایه را پاس بداریم. اهدای نمادین سیمرغ فیلم کوتاه بعد از سخنرانی های دبیر جشنواره فیلم فجر مجری برنامه اعلام کرد، از سال بعد سیمرغ فیلم کوتاه به جشنواره فجر باز خواهد گشت. اما امسال در شرایط ویژه سیمرغ نمادین به برگزیده اهدا میشود. سپس امیر توده روستا و حجت الله ایوبی برای اهدای سیمرغ نمادین به صحنه آمدند و کاوه مظاهری برای فیلم «رتوش» سیمرغ نمادین بخش کوتاه فیلم فجر را دریافت کرد. همچنین احسان کرمی مجری برنامه پیش از اعلام برگزیده فیلم کوتاه بیان کرد: خدا گواه است که من اسامی هیچ کدام از برگزیدگان را نمیدانم و از اطلاعات داخل پاکتها خبر ندارم. او که در ابتدا به اشتباه برگزیده فیلم مستند را اعلام کرد، گفت: این نیز گواه آن است که من از اطلاعات داخل کارتها خبر ندارم. بهترینهای بخش مستند سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به شرح زیر معرفی شدند: سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند با تقدیر از مستند «از صفر تا سکو» تعلق گرفت به «متهمین دایره بیستم» به کارگردانی حسام اسلامی دیگر نامزدهای بهترین فیلم مستند؛ آهستگی (یاسر خیر)،بزم رزم (مهدی همایونفر)،صفر تا سکو (مهتاب کرامتی و طهورا ابوالقاسمی) و آوانتاژ (آبان عسگری و محمد کارت) بودند. سیمرغ بهترین کارگردانی مستند به یاسر خیر کارکردان مستند «آهستگی» رسید. دیگر نامزدهای این بخش آرش لاهوتی (آبی کم رنگ)،حسام اسلامی (متهمین دایره بیستم)،سحر مصیبی (صفرتا سکو)،محمد کارت (آوانتاژ). سیمرغ بهترین دستاورد فنی هم تعلق گرفت به سید وحید حسینی برای پژوهش فیلم «بزم رزم» سید وحید حسینی در سخنانی پس از دریافت جایزهاش خطاب به اهالی سینما گفت: امسال روی سخنم با شما سینماگران است،که نیامدید فیلمهای ما را ببینید و سالنهای ما خالی رفت. در حالیکه باید از ما حمایت کنید. او با اشاره به موضوع مستندش که دربارهی موسیقی و سرودهای انقلابی است، برای محمدرضا شجریان آرزوی سلامتی کرد. دیگر نامزدهای این بخش عبارتند از: سید محمدرضا هاشمیان برای پژوهش «رئیس الوزراء»، همیلا موید برای تدوین «صفر تا سکو»،امین ابوالصدق برای صداگذاری «صفر تا سکو»؛مرتضی پایه شناس برای تدوین «کویرس وطن کوچک من»؛ بهروز بادروج برای فیلمبرداری «آهستگی» در ادامه این مراسم کلیپی از برخی نامزدها از جمله علیرضا داودنژاد، رامبد جوان، پوران درخشنده، مریلا زارعی، ارشا اقدسی پخش شد که درباره جایزه سیمرغ و اهمیت آن و خاطرات، آرزوهای خود صحبت میکردند. سپس بخش اهدای سیمرغهای مسابقهی سینمای ایران آغاز شد. جایزه بهترین عکس تعلق گرفت به امیرحسین شجاعی برای مجموعه عکسهای فیلم «رگ خواب» دیگر نامزدهای این بخش عبارتند از: امید صالحی برای مجموعه عکسهای فیلم اسرافیل، مریم تخت کشیان برای مجموعه عکسهای فیلم نگار، احمدرضا شجاعی برای مجموعه عکسهای فیلم خفگی و سحاب زریباف برای مجموعه عکسهای فیلم ماجرای نیمروز. عکسهای فیلم «نگار» به درخواست تخت کشیان در بخش عکس از داوری بیرون کشیده شد. جوایز بخش سودای سیمرغ با حضور داوران اهدا شد: سیمرغ بهترین چهرهپردازی اهدا شد به ایمان امیدواری برای «زیرسقف دودی» دیگر نامزدهای این بخش عبارتند از: سودابه خسروی برای اسرافیل، عبدالله اسکندری برای خوب، بد، جلف،مهرداد میرکیانی برای یک روز بخصوص ، علی بهرامیفر برای ایتالیا ایتالیا سیمرغ بهترین جلوههای بصری به مهدی قاسمی برای «ویلاییها» تعلق گرفت. محمد لطفعلی برای آباجان، سینا قویدل برای رگ خواب، محمدرضا نجفی امامی برای بیست و یک روز بعد، کامران سحرخیز و امیر سحرخیز برای «پشت دیوار سکوت» از دیگر نامزدهای این بخش بودند. سیمرغ بهترین جلوههای ویژه میدانی تعلق گرفت به آرش آقابیک برای «خفهگی»، «رگ خواب»، «یک روز بخصوص» (دایی این هنرمند به جایش حاضر بود و سیمرغ را گرفت.) حمید رسولیان برای «گشت ۲» / چراغهای ناتمام، ایمان کرمیان برای «ویلاییها»، محسن روزبهانی برای «ماجرای نیمروز» دیگر نامزدهای این بخش بودند. سیمرغ بهترین طراحی صحنه و لباس تعلق گرفت به بهزاد جعفری طادی برای «ماجرای نیمروز» کامیاب امین عشایری برای یک روز بخصوص، امیرحسین قدسی برای نگار،کیوان مقدم برای تابستان داغ،محسن نصراللهی برای بدون تاریخ، بدون امضاء دیگر نامزدهای این بخش بودند. سیمرغ بهترین صدابرداری تعلق گرفت به پرویز آبنار برای «فراری» عباس رستگارپور برای زیرسقف دودی، داریوش صادقپور و محمود کاشانی برای تابستان داغ، امین میرشکاری برای بدون تاریخ ،بدون امضاء، وحید مقدسی برای نگار از دیگر نامزدهای این بخش بودند. پرویز آبنار در سخنانی گفت: امشب جایی دعوت بودم که به خاطر سینما نرفتم. او در عین حال خبر خوش داد که “امشب عروسی مانیا دختر اصغر شاهوردی (صدابردار حادثه دیده سینما) است.” سیمرغ بهترین صداگذاری تعلق گرفت به سیدعلیرضا علویان برای «بدون تاریخ، بدون امضاء» پرویز آبنار برای فراری، حسین ابوالصدق برای نگار، محمدرضا دلپاک برای زیر سقف دودی، امیرحسین قاسمی برای تابستان داغ از دیگر نامزدهای این بخش بودند. علویان در هنگام دریافت جایزه اش،سه بار از هیات داوران تشکر کرد. به دلیل تشکر زیاد این هنرمند؛ تصویر لبخند محمد جواد ظریف روی مونیتور پخش شد. سیمرغ بهترین موسیقی با تشکر از پیمان یزدانیان برای بدون تاریخ ،بدون امضاء اهدا شد به کریستف رضاعی برای نگار حامد ثابت برای تابستان داغ، ستار اورکی برای ویلاییها، یحیی سپهری شکیب برای فراری دیگر نامزدهای این بخش بودند. سیمرغ بهترین تدوین تعلق گرفت به سهراب خسروی برای «تابستان داغ» خسروی در سخنانی با تشکر از همکارانش و هومن بهمنش ادامه داد:دیگر سیمرغ را فراموش کرده بودم و امیدوارم فیلم در اکران موفق شود. سپیده عبدالوهاب برای سدمعبر، بهرام دهقان برای نگار،حسن حسندوست برای فراری و احمد مرادپور برای سارا و آیدا از دیگر نامزدهای این بخش بودند. سیمرغ بهترین فیلمبرداری اهدا شد به هومن بهمنش برای «تابستان داغ» هومن بهمنش قبل از رفتن روی سن ظریف را در آغوش گرفت که کرمی از محافظان وزیر امور خارجه خواست که کاری نداشته باشند. بهمنش هم در سخنانی گفت: من مجری طرح این فیلم هم بودم و آقای نوروزبیگی اجازه دادند در کارشان دخالت کنم. او ادامه داد: به اشنباه در ۱۳ رشته گویا کاندیدا شدهایم. من از داوران عدرخواهی میکنم که بابت فیلم ما توهین شنیدید و در تلویزیون و از سوی آن نسلی که من از آنها کار یاد گرفتم به شما توهین شد. معذرت میخواهم، فیلم ما را دوست داشتید. بهمنش گفت: نه ادم انقلابی هستم و نه دوست دارم از این حرفها بزنم اما ممنونم از کسانی که بدون یک ریال از بیتالمال در ساخت این فیلم کمک کردند. کام من سه، چهار روز است که تلخ شده فقط بخاطر اینکه ۱۳ کاندیدا داشتیم و پارسال که شادمانفر جایزه را گرفت، خوشحالتر بودم. مسعود سلامی برای گشت ۲، پیمان شادمانفر برای بدون تاریخ ،بدون امضاء، بهرام بدخشانی برای نگار،محمد آلادپوش برای سوفی و دیوانه از دیگر نامزدهای این بخش بودند. سیمرغ بهترین بازیگر مکمل زن به ثریا قاسمی برای «ویلاییها» اهدا شد. این هنرمند در مراسم حاضر نبود و نماینده اش جایزهاش را گرفت. گیتی قاسمی برای سدمعبر و ویلاییها، مینا ساداتی برای تابستان داغ، زکیه بهبهانی برای بدون تاریخ ،بدون امضاء و شبنم مقدمی برای آباجان از دیگر نامزدهای این بخش بودند. سیمرغ بهترین بازیگر مکمل مرد به نوید محمدزاده برای «بدون تاریخ ،بدون امضاء» تعلق گرفت. نوید محمدزاده بعد از اینکه جایزه را دریافت کرد، گفت: پارسال حرف نزدم اما امسال حرف می زنم. خیلی خوشحالم و این سومین جایزهای است که از جشنواره میگیرم، اگر از آن پشت فیلم «عصبانی نیستم» را دربیاورند، جایزه آن را هم میگیرم. او ادامه داد: بعد از اعلام اسامی کاندیدا یکسری اسامی را منتشر کردند. این کارها زشت است. مادرم همیشه مطمئن است که من جایزه میگیرم اما امروز با من تماس گرفت و گفت، ایراد ندارد که جایزه نمیگیری ان شاالله فیلمتان اول میشود. این بازیگر با اشاره به هیات داوران بیان کرد: عقبه سینما اینجا هستند، به آنها احترام بگذارید. ممنون به خاطر جایزه. کمترین کار برای جلیلوند (کارگردان فیلمش) که انسانهای خوب هستند، همین است. امیر آقایی من با تو رفاقت کردم. حالا حالا ها دوست دارم بالا بیایم. این جایزه مهم است و دیوار این خانه از طلاست. ساعد سهیلی برای گشت ۲، هادی حجازیفر برای ماجرای نیمروز، نادر فلاح برای سدمعبر و انزوا، جواد عزتی برای ماجرای نیمروز از دیگر نامزدهای این بخش بودند. سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد تعلق گرفت به محسن تنابنده برای «فراری» محسن تنابنده در اظهارانی مبهم گفت: آخیش جوجه داد. آقای ظریف! دولت به دنبال زیاد کردن آدم است، جوجه داد! تنابنده هم پیش از آنکه به روی سن بیاید،ظریف را در آغوش گرفت. امیر آقایی برای بدون تاریخ ،بدون امضاء، مهرداد صدیقیان برای ماجرای نیمروز، علی مصفا برای تابستان داغ و حمید فرخ نژاد برای خوب، بد، جلف از دیگر نامزدهای این بخش بودند. در ادامه احسان کرمی مجری برنامه از دیگر نامزدها خواست تا بوسیدن ظریف را باب نکنند. بهترین بازیگر نقش اول زن بطور مشترک اهدا شد به مریلا زارعی برای «زیر سقف دودی» و لیلا حاتمی برای «رگ خواب». لیلا حاتمی در سخنان کوتاهی گفت: خیلی ممنونم و خوشحالم از این جایزه. مریلا زارعی هم گفت:اعتراف میکنم یکی از مهیجترین جشنوارههای بود که تجربه کردم. خوشحالم که کنار لیلای عزیز و هدیه (تهرانی) که جایش خالی است نامزد بودم. عزیزانی امشب سیمرغ گرفتند که خوشحال شدم. حرفهایی هست که نوید (محمدزاده) زد و به همانها رجوع کنید. او در عین حال از پوران درخشنده کارگردان «زیر سقف دودی» و هیات داوران تشکر کرد و گفت: مفتخرم که سومین سیمرغ را در جشنوارهای گرفتم که پوسترش مزین به تصویر شاعر سینمای ایران است و کنار یادگار او (لیلا حاتمی) ایستادهام. پریناز ایزدیار برای تابستان داغ، غزل شاکری برای سارا و آیدا، سارا بهرامی برای ایتالیا ایتالیا، هدیه تهرانی برای اسرافیل از دیگر نامزدهای این بخش بودند. در ادامه جایزه ویژهی استعداد درخشان برای فیلم اول به منیره قیدی برای «ویلاییها» تعلق گرفت. منیره قیدی در مراسم حاضر نبود. سیمرغ بهترین فیلمنامه تعلق گرفت به کامبوزیا پرتوی برای «فراری» (کامبوزیا پرتوی در مراسم حاضر نبود) منیره قیدی و ارسلان امیری برای ویلاییها، پیام کرمی برای تابستان داغ، سعید روستایی برای سدمعبر و وحید جلیلوند و علی زرنگار برای بدون تاریخ، بدون امضاء از دیگر نامزدهای این بخش بودند. جایزه ویژه هیات داوران جشنوارهی فیلم فجر تعلق گرفت به علیرضا داودنژاد کارگردان فیلم «فراری». داودنژاد در سخنانی گفت:اینجا سوالی وجود دارد که چرا رسانه ملی درباره جشنواره و شور و حالی که جوانها دارند به جای حمایت، جو را متشنج میکند؟! این سوال، یک جواب ساده دارد. وقتی رسانه ملی فیلمهای ما را نمیخرد و غرق در فیلمهای هالیوودی است، چطور انتظار دارید که از ما حمایت کند؟! اگر حمایت کند، میگویند پس چرا فیلمهایشان را پخش نمیکند؟! این را در این شرایط طبیعی بدانید که همین رسانه ملی اگر برنامهای بگذارد، باید توهین و سرکوب سینمای ایران باشد اما امیدوارم این موضع خصمانه به پایان برسد. سیمرغ بهترین کارگردانی به وحید جلیلوند برای بدون تاریخ ،بدون امضاء تعلق گرفت. جلیلوند در سخنانی گفت: من هم مثل سایر رفقایم حرفهای داشتم. رسانه میلی، هفت، افخمی، فراستی تمام تلاش خود را کردید که ما با هم قهر کنیم! ولی من، مهدویان و ایرجزاد (کارگردانان دو فیلم ماجرای نیمروز و تابستان داغ) را دوست دارم.برای درخشنده تا کمر خم میشوم. رامبد عاشقتم. ما همه همدیگر را دوست داریم. ابراهیم ایرج زاد برای تابستان داغ، پوران درخشنده برای زیر سقف دودی، حسین مهدویان برای ماجرای نیمروز،علیرضا داوودنژاد برای فراری و رامبد جوان برای نگار از دیگر نامزدهای این بخش بودند. سیمرغ بهترین فیلم هم تعلق گرفت به سیدمحمود رضوی برای «ماجرای نیمروز». رضوی از تمامی هنرمندان «ماجرای نیمروز»خواست تا روی صحنه حاضر شوند و جایزهشان را بگیرند. جهانگیرکوثری برای فراری، جواد نوروزبیگی برای تابستان داغ، پوران درخشنده برای زیر سقف دودی، علی جلیلوند برای بدون تاریخ، بدون امضاء از دیگر نامزدهای این بخش بودند. برای اهدای دو جایزهی آخر جشنوارهی فیلم فجر؛ظریف،فریدون،ربیعی،ایوبی،معصومه ابتکار که محمد حیدری دبیر جشنوارهی فیلم فجر هم آنها را همراهی میکرد،به روی سن حاضر شدند. احسان کرمی مجری برنامه بدون هماهنگی خاصی از محمد جواد ظریف خواست تا برگزیده این بخش را بخواند. سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی به محمود رضوی تهیهکننده فیلم «ماجرای نیمروز» اهدا شد. سپس از منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما دعوت شد تا جایزه سیمرغ مردمی را اعلام کند. منوچهر شاهسواری هم پیش از اعلام اسامی گفت: دو نکته را میخواستم مطرح کنم اما شوق و ذوق آنچه نوید محمدزاده، هومن بهمنش و دوستان دیگر گفتند موجب شد چیزی نگویم. به یاد داشته باشید جلوه ادب و هنر از سوی نسل جوان ستودنی است. او ادامه داد: از همه بزرگترها که برخی دوستان یاد کردند، بخواهید اسپند دود کنند تا چشم بد از سینمای ایران دور باشد. امشب باید برای همه دوستان آرزوی چشم بد دور داشته باشیم. مدیرعامل خانه سینما در بخش دیگری از سخنانش گفت: تا ۶ صبح جمع بندی ارای مردمی ادامه داشت و آخرین صندوق ساعت یک نیمه شب به ستاد آورده شد. ما باید به سه فیلم جایزه دهیم که دو فیلم شایسته تقدیر و یک فیلم شایسته دریافت سیمرغ از نگاه تماشاگران است. شاهسواری گفت: یقین بدانید دوستان امانتدار رای مردمی بودیم و در این انتخابات انواع تهمتها را شنیدیم و هیچ نگفتیم! چون فکر میکنیم آن جایی که باید عمل کنیم کار خودمان را انجام دادیم. او در پایان گفت: هر کدام از دوستان سینما بخواهد به طور محرمانه آرا را برای تحلیل تقدیم آنها میکنیم. دو فیلم «خوب،بد،جلف» و «آباجان» در بخش مردمی فیلم فجر تقدیر شدند و سیمرغ این بخش به «ماجرای نیمروز» به تهیهکنندگی محمود رضوی تعلق گرفت. محسن چگینی و عبدالله اسکندری برای «خوب،بد جلف» دعوت شدند که چگینی در مراسم نبود. اسکندری هم در سخنانی گفت:آرزو میکنم،سینمای ما روز به روز پیروزتر باشد. هاتف علیمردانی نیز بعد از دریافت جایزه بیان کرد: این جایزه را به بانوی بزرگ سینمای ایران، فاطمه معتمد آریا تقدیم میکنم. قاعده بازی این است که داورانی وجود دارند و هر کدام سلیقهای دارند. من ۷ سال پیاپی به جشنواره فیلم دادم که گاهی دیده شد و گاهی دیده نشد اما آنچه از سینما یاد گرفتم احترام به داوران است. امیدوارم فیلمهایی بسازم که مردم بیشتر از آن خوششان بیاید. او افزود: ای کاش از بزرگانی مثل علی معلم و محمد احسانی بیشتر استفاده کنیم. از آقای ایوبی ممنونم زیرا در دوره او ۴ فیلم ساختم. او شرایطی ایجاد کرد که آن را در سالهای پیش تجربه نکرده بودم. محمد حسین مهدویان کارگردان «ماجرای نیمروز» نیز بعد از دریافت جایزه گفت: فکر می کنم مهمترین جایزه امشب را ما گرفتیم. در حاشیه: محمد مهدی حیدریان، حبیب ایل بیگی، علیرضا تابش، حجت الله ایوبی هم حضور داشتند. دکور مراسم با المانهای خانههای سنتی، گلدانهای شمعدانی به سبک فیلمهای علی حاتمی طراحی شده است. مجری این مراسم احسان کرمی بود. در ابتدای مراسم یک پرفورمنس اجرا شد و در ادامه کلیپی از هنرمندان درگذشتهی سینما در سال گذشته به نمایش درآمد که در بین آنها چهره عباس کیارستمی،دنیا فنیزاده،نیما طباطبایی،فرجالله سلحشور،اصغر بیچاره … به چشم میخورد. وزیر ارشاد پس از اهدای جایزه بازیگری زن،مراسم را به دلیل سفر به ساری ترک کرد. احسان کرمی در بخشی از مراسم از حاضران خواست که برای فاطمه معتمدآریا به عنوان یکی از سرمایههای سینمای ایران دست بزنند. این خبر از ساعت آغاز مراسم ساعت ۱۹ تا ۲۱:۴۵ پایان مراسم به روز رسانی شد. انتهای پیام
منبع: baharnews.ir
روزنامه بهارشاید بتوان مهمترین و نمایانترین اثر «تغییر اجباری» در وزارت ارشاد را در همین دوره از جشنواره فیلم فجر به وضوح مشاهده کرد. از آن هیات انتخابی که اهل سینما در آن در اقلیت قرار گرفته بودند و گویا در انتخاب فیلمها به هر چه – به خصوص به خنثی و بی سر و صدا بودنشان – توجه کردهاند و «به فرموده» آثاری را نادیده گرفتند تا هیات داورانی که پس از اعلام اسامی شان میشد چنین فاجعهای را حدس زد. این که از فاجعه میگویم نه به این خاطر است که مثلا فیلمی یا کسی دیده نشده است. علت استفاده از واژه «فاجعه» این است که در عجیب و غریب دانستن نامزدها تقریبا یک اجماع اساسی بین مخاطبان جدی سینما با دیدگاههای مختلف به وجود آمده است. این بار دیگر حتی ماجرا راضی کردن همه هم نیست و گویا مسئله اساسی نه حتی این رسم متداول و غلط راضی کردن شرکت کنندگان در جشنواره باشد بلکه هدفشان راضی کردن افراد اثرگذار، فشارآور و پرسروصدای خارج از حوزه سینماست. به واقع مشخص نیست که حوزه فرهنگ و هنر در دولت اعتدال تا کی و کجا قرار است چوب مصلحتسنجیهای نابجا را بخورد و عده از تصمیم سازان به نام اعتدال روز به روز بیش از گذشته خواستههای حداقلی اکثریت را فدای رضایت اقلیتی پر سر و صدا کند. نقش رئیس سازمان سینمایی در این میان کجاست؟ ایوبی که تا پیش از این همواره در سمت سینماگران ایستاده و با گشودن خانه سینما، امید را و با اعتمادش آرامش را به سینمای ایران هدیه داده بود قرار است در برابر این مصلحت سنجیهای نابجا چه کند؟ آیا میتوان با شعر و شعار در برابر مصلحتهای توهمی ایستاد؟ زمانی کهترسوها دخالتهای بلاوجه را برای خوشامد سیاسیونی به دور از حوزه فرهنگ در دستور کار خود قرار دادهاند بهتر آن است که حجت الله ایوبی خود را از این بازی بی سر و ته کنار بکشد و قربانی بازیهای سیاسی مصلحت گرایان نشود.
منبع: baharnews.ir
به گزارش ایرنا، چهار فیلم سینمایی در حالی روز سه شنبه در برج میلاد اکران شد که نیمی از مخاطبان روزهای پیش را از دست داده بود.دیشب، هنگام نمایش فیلم نیمی از سالن خالی بود؛ در حالی که روزهای قبل، دقایقی پیش از آغاز نمایش، سالن پر و درها بسته می شد؛ اجازه ورود داده نمی شد و مخاطب به بالکن سالن برای تماشای فیلم هدایت می شد؛ اما دیشب درهای سالن برای تردد باز بود.چند دلیل را می توان برای بی روح شدن جشنواره در روز دهم برشمرد.۱- بخشی از اهالی رسانه برای حضور در مراسم تجلیل از نامزدهای منتخب سیمرغ به محل آن برنامه رفته بودند.۲- تیم فوتبال استقلال تهران از ساعت ۱۹ (سه شنبه) در ورزشگاه مملو از جمعیت آزادی به مصاف السد قطر رفت.استقلال ایران با برتری ۴ بر ۳ در ضربات پنالتی به مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا صعود کرد.۳- اسامی نامزدهای منتخب هیأت داوران برای دریافت سیمرغ، دوشنبه اعلام شد که باعث اعتراض عده ای به نحوه انتخاب نامزدها شد، به طوری که در نشست خبری فیلم سینمایی «فصل نرگس» به کارگردانی «نگار آذربایجانی» هیچکدام از عوامل فیلم حاضر نشده بودند و فقط «سحر صباغ سرشت» تهیه کننده فیلم به نمایندگی از همکاران خود برای توضیح این اقدام عوامل به خبرنگاران، در نشست حاضر شده بود.و نکته دیگر اینکه برخی از نامزدهای دریافت سیمرغ انصراف دادند، «منیر قیدی» که نامزد بخش بهترین فیلمنامه برای فیلم «ویلاییها» بود در اعتراض به داوری جشنواره از رقابت برای سیمرغ انصراف داد.روز گذشته همچنین «مسعود سلامی» مدیر فیلمبرداری و «محسن نصراللهی» طراح صحنه فیلم «خفه گی» از نامزدهای این دوره از جشنواره فیلم فجر در اعتراض به داوری ها انصراف دادند.«محمد حیدری» دبیر جشنواره نیز شب گذشته در جمع خبرنگاران گفت که این اعتراض به انتخاب نامزدها همواره وجود داشته است.فیلم سینمایی «فصل نرگس» به نویسندگی و کارگردانی نگار آذربایجانی، «یادم تو را فراموش» به تهیهکنندگی و کارگردانی علی عطشانی، «ترومای سرخ» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی اسماعیل میهن پرست و «ایستگاه اتمسفر» به کارگردانی مهدی جعفری در دهمین شب جشنواره فجر روی پرده نقره ای رفت.همچنین گروهی از طراحان گرافیک در حاشیه جشنواره فیلم فجر در برج میلاد برای ستایش جانفشانی آتشنشانان حادثه پلاسکو نمایشگاهی از پوستر با عنوان «آتشنشان فداکار» برپا کرده اند.در این نمایشگاه پوسترهایی از آثار برتر هنرمندان گرافیست کشورمان در معرض دید عموم قرار گرفته است تا گوشه ای از تلاش ها و زحمات این قشر زحمتکش در حادثه پلاسکو به نمایش گذاشته شود.سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر از نهم تا ۲۱ بهمن ماه در حال برگزاری است.
منبع: baharnews.ir
عباس خوشعمل در گفتوگو با ایسنا با اشاره به دوری خود از مرکزهای ادبی و نداشتن اشراف بر عملکرد آنها، اظهار کرد: تا جایی که استنباط کردهام تمامی جلسهها، بزرگداشتها و شبهای شعر که وجود دارد براساس رابطه است نه ضابطه، که اگر اینطور بود یکی از این سازمانها که سنگ طنز را بر سینه میزند، فردی مثل من را که از سابقون طنز معاصر هستم و زمانی در «گلآقا» جایگاه و پایگاهی داشتهام دعوت میکردند؛ اما اکنون از یاد رفتهام. او با بیان اینکه هیچ ترقی و پیشرفتی در کار طنز وجود ندارد، اظهار کرد: کسانی مانند من که سابقا در این عرصه فعالیت میکردند به دلایل مختلفی چون کهولت سن و مشکلات جسمانی کنار گذاشته شده و فراموش شدهاند، کسی از آنها تجلیل نمیکند و کسی نیست که به حرف آنها گوش کند؛ به خاطر همین هیچ ترقی و پیشرفتی در کار طنز وجود ندارد. خوشعمل در ادامه افزود: صرف هزینههای زیاد برای برگزاری جلسهها و شبهای شعر و جشنوارهها بدون داشتن خروجی چه فایدهای دارد؟! عدهای طنزپرداز دور هم جمع میشوند و برای هم شعر فکاهی طنزآمیز میخوانند و اگر جایزهای هم باشد به خودشان اختصاص میدهند. شب شعر فجر نیز به دورهمی شاعران قدیمی تبدیل شده است. او با یاد کردن از کیومرث صابری فومنی (گلآقا) گفت: خدا رحمت کند صابری را؛ او طنزپردازان را پرورش میداد و از افراد تازهوارد استقبال میکرد و آنها را ارج و قرب میگذاشت. مسلما با تشویق و ترغیب، شاعران در هر زمینهای پیشرفت میکنند و اگر تشویق در کار نباشد، صرف اینکه مسائل را یاد بدهند فایده ندارد. گلآقا نسلی از طنزپردازان قَدَر را در زمینه طنز منظوم و منثور پرورش داد و گرچه دولت مستعجل بود اما خوش درخشید. این طنزپرداز با بیان اینکه همه طنزهای امروز در مجله «گلآقا» ریشه دارد اظهار کرد: در آن زمان کجا جلسه و شب شعر برگزار میشد؟ در دهه ۶۰-۷۰ شب شعر برگزار نمیشد چه رسد به اینکه جشنواره برگزار کنند. اما اکنون با وجود امکاناتی مانند اینترنت و فضای مجازی میبینیم نمیتوانند شاعر و هنرمند مستعد تربیت کنند. هر چیزی الان داریم در دهه ۶۰ و ۷۰ ریشه دارد و مربوط به آن دوران است. از دهه ۷۰ تاکنون برای اینکه شاعر مستعد تربیت شود کاری نکردهاند. او با تأکید بر اینکه آسیب بسیاری بر طنز وارد شده است، خاطرنشان کرد: آن چیزی که ابراز میشود با طنز زمین تا آسمان تفاوت دارد. هر شعر و نثری که مضحک باشد و خنده بر لب بیاورد و باعث قلقلک طبع شود طنز نیست. طنز یک مشخصه دارد که درد جامعه را عنوان میکند بدون اینکه به کسی بربخورد و به او توهین شود. طنز یک چشم را اشک میکند و یک چشم را خنده و دلقکبازی نیست. عباس خوشعمل افزود: زمانی به طنز ضربه اساسی وارد میشود که مسئول دلسوزی در این زمینه وجود ندارد. به صرف اینکه مثلا در حوزه هنری دفتری به نام طنز داشته باشیم فایدهای ندارد. چه کاری برای طنز انجام داده و و برای تربیت استعدادهای مبتدی چه کار کرده است؟ بزرگداشت گذشتگان کو؟ به قول معروف همه چیزمان به هم میخورد؛ طنزمان نیز مانند مسائل اقتصادیمان است و کسی باید دلسوز باشد. او اظهار کرد: شعر طنز باید درد جامعه را عریان و بیآنکه به کسی توهین شود بیان کند و در کنارش تعلیم هم باشد. وقتی کسی با طنز واقعی آشنا شود میفهمد چه راهی باید برود تا طنزپرداز شود. در غیر این صورت کارش میشود دلنوشته. طنز گلآقا طنزی نجیب است که با فکاهی و هجو فاصله طولانی دارد. خوشعمل درباره تأثیر فضای مجازی بر طنز نیز گفت: زمانی که طنز متولی نداشته باشد در فضای مجازی، اینترنت، اینستاگرام و تلگرام استعدادها هرز میرود. فضای مجازی فرصتهایی را در اختیار ما قرار داده است اما ما آنرا به چیزهای پیش پا افتاده و بیهوده صرف میکنیم. افرادی که با این فضا سر و کار دارند آن را به تهدید و یا فرصت تبدیل میکنند. ما خودمان آن را به تهدید تبدیل کردهایم در حالیکه این فضا خود به خود تهدید محسوب نمیشود. او درباره برنامههای طنز تلویزیون هم گفت: امکانات زیادی در اختیار صدا و سیما نیست تا در عرصه طنز فعال شوند و دیگران را نیز فعال کنند. سالهای پیش طنزهای خوبی ساخته شد؛ مثلا «متهم گریخت»، این سریال به قدری جالب بود که من چندین بار آن را دیدهام و اگر باز هم بگذارند میبینم. خوشعمل ادامه داد: تمام برنامه های تلویزیونی صدا سیما تکرار در تکرار شده است. کدام فیلم سینمایی غیرتکراری دارند؟ فیلم را ۱۰ سال است نشان میدهند و تولیدی در زمینه فیلم سینمایی و سریال ندارند. حتی سریالهای دو دهه گذشته را به خاطر جذب مخاطب به صورت فیلم سینمایی ارائه میدهند. من به آنها گفتم در آرشیوتان فیلم فاخر سینمای غرب دارید اما هر چیزی که پخش میکنند از سینمای شرق دور است؛ انگار فلهای از آنها خریدهاند.
منبع: baharnews.ir
فاطمه بسطامی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: موسسه «ایرج بسطامی» در کرمان پیرو اهداف آن مرحوم تاسیس شد، هدف ایرج خدمت به هنر ویژه موسیقی بود. ما این موسسه را در سال ۱۳۸۸ در کرمان تاسیس کردیم و با مجوز آن در تهران همایش و جشنوارههایی برگزار میکردیم؛ اما من بهدلیل اینکه میخواستم کار قانونی باشد، مجوز موسسهای در تهران را با نام «نوای بم بسطامی» گرفتم. او با بیان اینکه موسسه این هنرمند در کرمان، چند منظوره است، ادامه داد: هدف، آموزش موسیقی است، اما در کنار آن هنر تجسمی مانند عکاسی نیز تدریس میشود. من بهدلیل اینکه نخواستم از افراد مطرح برای هیئت مدیره استفاده نکردم و بیشتر افراد فعال در این موسسه، نسبت خانوادگی با ما دارند؛ اما اعضای هیات امنا را چهرههای مطرحی مانند ایران درودی، مسعود حبیبی، حسامالدین سراج، ژاله صادقیان، یدالله کابلی و شهرام ناظری تشکیل میدهند. زندهیاد پرویز مشکاتیان نیز در میان هیات امنا بود. بسطامی درباره نقش این چهرهها در هیئت امنای این موسسه، اظهار کرد: مهمتر از هر چیز، مشورتی است که ما با این عزیزان انجام میدهیم، این کار از نظر معنوی بزرگترین کمک به ما است. او با اشاره به اینکه موسسه «نوای بم بسطامی» در تهران هنوز بهشکل ثابت فعال نشده است، گفت: این موسسه توان مالی ندارد و ما بهطور شخصی بودجه نداریم. این موسسه دو سال پیش مجوز گرفته و فعالیتهایی آن در حال حاضر به برگزاری جشنواره محدود میشود و مکانی برای فعالیت ثابت ندارد. من در تهران به یک دفتر نیاز دارم تا بتوانم فعالیتهای این موسسه را بهشکل ثابت انجام دهم. خواهر ایرج بسطامی ادامه داد: موسسه ما در کرمان نیز در یک محل استیجاری فعالیت میکند. آن موسسه را با بودجه خودمان اداره میکنیم و همچنان درگیر مشکلات مالی هستیم. من بهدلیل علاقه و عِرقی که ایرج به استانش داشت، برای راهاندازی این موسسه وام گرفتم و امیدوارم اگر موافقت شود، در شهر بم هم که زادگاه ایرج است، فعالیت داشته باشیم. وی در پاسخ به این پرسش که این موسسهها برای زنده نگه داشتن نام ایرج بسطامی چه کارهایی انجام میدهند؟ گفت: او به زنده نگه داشتن نامش نیازی ندارد. علاقه ایرج به خدمت به هنر بود، من نیز این علاقه را دارم. او درباره اسپانسر شدن یک شرکت خودروسازی برای برگزاری مراسم بزرگداشت ایرج بسطامی در کرمان نیز توضیح داد: من حدود یکونیم ماه در کرمان تلاش کردم تا بتوانم برای برپایی آیین نکوداشت ایرج بسطامی در استان خودش، اسپانسر جذب کنم. حدود یک هفته مانده به پنجم دیماه (سالروز زلزله بم و درگذشت ایرج بسطامی) این شرکت خودروسازی موافقت کرد تا بخشی از هزینهها را پرداخت کند. بسطامی در پاسخ به این پرسش که چرا برای تامین هزینههای مالی این مراسم به ارگانهای دولتی پیشنهاد نکرده است؟ گفت: من قبلا درخواست خودم را به ارگانهای دولتی برده بودم و نتیجه نداده بود. فکر میکنم آدم یکبار تقاضا میکند و اگر نتیجه ندهد، دوباره این کار را انجام نمیدهد. او با بیان اینکه قصد دارند سومین جشنواره موسیقی ایرج بسطامی را برگزار کنند، اظهار کرد: هر زمان بودجه به دستمان برسد، آن جشنواره را برگزار خواهیم کرد. در حال حاضر منتظر هستیم اسپانسرها جواب دهند.خواهر ایرج بسطامی در پایان سخنانش اضافه کرد: نهادهای دولتی و مردم اگر علاقهمند باشند، میتوانند با ما تماس بگیرند و به این دو موسسه کمک مادی و معنوی کنند.
منبع: baharnews.ir
گروه فرهنگی_رسانهها: روزنامه شرق نوشت: بهمن فرمانآرا، کارگردان پیشکسوت، تاکنون در بزنگاهها سکوت نکرده و هرجا نیاز بوده موضع خود را ابراز کرده است. اینبار نیز در برابر حاشیهها پیرامونِ فیلم «قاتل اهلی» ساخته مسعود کیمیایی که این روزها در جشنواره فجر روی پرده سینماهاست، واکنش نشان داده و از حقِ مؤلف به اثرش گفته است که چندی است در سایه مانده. فرمانآرا همچنین از اتفاقی زیرپوستی در فضای هنر پرده برمیدارد که از خلال همین جدلها و جنجالها میتوان رَد آن را گرفت. آنچه فرمانآرا را به واکنش واداشت در بدو امر بیتردید بحثهایی بود که تهیهکننده «قاتل اهلی»، منصور لشکریقوچانی در روزهای پُرهیاهوی جشنواره فیلم به راه انداخت و نامهای که پرویز پرستویی خطاب به کارگردان این فیلم نوشت و بعد هم اتفاقاتی که در جلسه نقد و بررسی فیلم در کاخ جشنواره فجر افتاد.فرمانآرا در یادداشتی که آن را در اختیار «شرق» قرار داده، چنین نوشته است: روزگار بدی است. نه معلم پیش شاگرد حرمت دارد و نه پیشکسوت پیش تازهوارد. حواشی فیلم جدید مسعود کیمیایی که مرا بسیار آزردهخاطر کرد، از رسیدن ژانرِ تازهشاگردان طلبکار به عرصه سینما خبر میدهد. سخت میتوان باور کرد روزگاری را که تازهواردی در نقش تهیهکننده به کارگردانی باسابقه و صاحب سبک در سینما بیحرمتی کند، انگارنهانگار این مسعود کیمیایی همان کسی است که با «قیصر»ش موج نویی در سینمای ایران به راه انداخت و بعد هم فیلمهای پرآوازه دیگری همچون «گوزنها»، «داشآکل» و «سرب» را به سینما تقدیم کرد؛ اما این جنجالها خبر از اتفاق دیگری نیز میدهد که از پسِ پشت همه این ماجراها سر بر کرده و آن اتفاق این است که تعداد متوسطها زیاد شده است، همه میخواهند جلوی تو را بگیرند و مانعی بسازند در راهِ تو. از هر طرف که نگاه کنی چیزی به سمت تو پرتاب میشود، تهنیتی در کار نیست، هرچه هست قداره است. بدتر اینکه آنچه بناست تقدیرِ امروز ما را به دست بگیرد و هنر و هنرمند را دنبالِ خود بکشاند، نه «هنرِ» او که پول و پلهای است که در پستوهای تاریک بازارِ هنر دست به دست میشود و گاه میرسد دستِ کسانی که نورسیدهاند و از هنر و حتی اقتصاد هنر و حقِ مؤلف سر درنمیآورند و همین میشود که شد. پیشگویی خاصیتِ هنر است، چنان که «قاتل اهلی» مسعود کیمیایی، داستانِ دلالصفتانی را روایت میکند که بعدتر در واقعیت هم پیدا شدند. مسأله درست همینجاست. تقابل «هنر» و «بازار»، استحاله اقتصاد هنر به دلالی و واسطهگری و جابهجایی تخصص و تجربه با سرمایهداربودن، اینهاست که گریبانگیر هنر امروز ما، بهخصوص سینماست که شاید نسبت به دیگر هنرها بازار و گردش پولی بیشتر داشته باشد، وگرنه بدیهی است که هر اثر هنری تنها و تنها یک مؤلف دارد و حق مؤلف به اثر، حق کارگردان به فیلمش را نمیتوان چرتکه انداخت و حساب کرد. بهراستی چارچوب خلاقیت را چه کس یا کسانی میتوانند اندازه کنند، با چه متر و معیاری میتوان اثر خلاقه را سنجید. بااینهمه، ۴۵ سال دوستی با مسعود کیمیایی کافی است تا بدانم او از آن بیدها نیست که با نسیمِ یک نهال بلرزد. باقی هرچه هست هجومِ بیامان سرمایه و رانت است به هنر که باید در برابرش ایستاد. مسعود کیمیایی ایستاده است، ما نیز ایستادهایم. انتهای پیام
منبع: baharnews.ir
به گزارش روابط عمومی جشنواره فیلم فجر، «محمدرضا فرجی» درباره سینماهای مردمی که سه شنبه شب به سانس فوقالعاده رسیدند، گفت: فیلمهای «گشت ارشاد ۲» (سعید سهیلی) و «ماجرای نیمروز» (محمدحسین مهدویان) در پردیس چارسو، فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» (وحید جلیلوند) در سینما فرهنگ، فیلمهای «بدون تاریخ، بدون امضا» (وحید جلیلوند) و «گشت ارشاد ۲» (سعید سهیلی) در سینما آزادی و فیلم «خوب، بد، جلف» (پیمان قاسمخانی) در سینمای اریکه ایرانیان سه شنبه شب به دلیل استقبال مردمی به سانس فوقالعاده رسیدند.سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر از نهم تا ۲۱ بهمن ماه برگزار می شود.
منبع: baharnews.ir
این هنرمند ژاپنی در گفتوگو با ایسنا، درباره چگونگی نوازنده شدنش، توضیح داد: من در سه سالگی پیانو را شروع کردم و در شش سالگی با ارکستر نواختم. من تنها فرزند خانواده بودم، زمانی که مادرم ازدواج کرد، مجبور به رها کردن شغلش شد. بنابراین دوست داشت کار و شغل آینده، فرزندش به شکلی باشد که در خانه نیز بتواند آن را انجام بدهد. این موضوع انگیزهای خیلی قوی به او داد و فکر میکرد من حتما باید چنین شغلی داشته باشم. او از زمانی که من را باردار بود، از صبح تا شب موسیقی کلاسیک گوش میکرد. این نوازنده پیانو ادامه داد: من در ژاپن متولد شدم و تا ۱۵ سالگی در آنجا بودم، سپس به فرانسه رفتم و در آنجا دوره دیدم. من مرتب در سفر و علاقهمند به موسیقی مجلسی هستم. به کشورهایی مانند آمریکا، چین و کشورهای اروپایی مرتب سفر میکنم و با ارکستر فیلارمونیک توکیو، ارکستر سمفونیک توکیو، ارکستر فیلارمونیک آلمان، ارکستر ملی آرژانتین، ارکستر مجلسی نیویورک، ارکستر مجلسی هلند و ارکستر فیلارمونیک هلند نیز کار کردهام. هیروسه در پاسخ به این پرسش که در طول روز، چقدر برای ساز زدن وقت میگذارد، گفت: پیش از اینکه آلبوم ضبط کنم، به تمرین زیاد نیاز است و شاید روزی ۱۳ ساعت برای آن تمرین کنم. این، بیشترین زمان تمرین من است؛ اما بهطور معمول روزی شش ساعت پیانو مینوازم.این نوازنده با بیان اینکه به آهنگسازان دوره رمانتیک علاقه دارد، اظهار کرد: به آهنگسازانی مانند شومن، شوپن، راخمانینوف، موتزارت و … علاقه دارم. من روی این موسیقی کار کردهام و همیشه برای آن کار آمادگی دارم. او درباره تصمیمش برای اجرا کردن با ارکستر سمفونیک تهران، گفت: سال گذشته به دعوت سفارت ژاپن به ایران آمدم، علی رهبری – مدیر هنری وقت ارکستر سمفونیک تهران – تمایل داشت من در برنامههای این ارکستر شرکت کنم. من با ایشان در تماس بودم و صحبت میکردیم، اما فرصت نشد به ایران بیایم. پس از آن، با آقای شهرداد روحانی – رهبر ارکستر سمفونیک تهران – نیز در این زمینه صحبت کردم و او قبول کرد من با ارکستر سمفونیک اجرا داشته باشم.هیروسه با بیان اینکه پیش از این، اجرای ارکستر سمفونیک تهران را ندیده است، اظهار کرد: برایم جالب است که بیشتر نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران، جوان هستند، در اروپا و ژاپن، بیشتر اعضای ارکستر سمفونیک را افراد مسن تشکیل میدهند. شور و اشتیاق نوازندگان جوان در ارکستر سمفونیک برای من خیلی جالب است و خوشحالم تجربیات خود را با آنها به اشتراک میگذارم. او بیان کرد: نوازندگان ارکستر سمفونیک استاندارد خوبی دارند، البته موضوع تکنیک در این برنامه برای من خیلی مهم نیست، بیشتر برای حس خودم به اینجا آمدهام. برای انجام کار با این بچهها احساس خوبی دارم.این هنرمند درباره رپرتوارهای اجرایی در این کنسرت، گفت: چون زمان کوتاهی برای انجام این کار در اختیار داشتیم، من لیستی از قطعاتی را که برای اجرای آنها آماده بودم به ارکستر سمفونیک دادم و خوشبختانه با رپرتواری که مد نظر آنها بود، همخوانی داشت.این نوازنده ژاپنی در پاسخ به این پرسش که آیا تا به حال موسیقی ایرانی شنیده است؟ بیان کرد: من در یک دیویدی اجرای موسیقی ایرانی را دیدم. خاطرم نیست چه کسی آن را اجرا میکرد، اما گروهی از هنرمندان موسیقی ایرانی در آن مینواختند که از نظر ملودی، خیلی برایم جالب توجه بود و تحت تاثیر قرار گرفتم. هیروسه به نوازندگانی که میخواهند در کار خود موفق شوند توصیه کرد: پیانیستها میتوانند با تکنیکهای پیانو آشنا شوند، اما نکته مهم این است که بتوانند احساس خود را بیان و آن را به شنوندهها القا کنند. آنها باید بتوانند با شناخت عمیقی از کار، احساس خود را بر مبنای تکنیک به شنونده منتقل کنند.او درباره موفقیت خودش، گفت: من شانس داشتم که معلمهایم خیلی خوب بودند. از طرفی موزیسینهای خوبی اطراف من بودند و حس موسیقی خوبی به من دادند؛ اما سومین و مهمترین عامل برای بهتر بودن در نوازندگی، تمرین است. اجرای هیروسه با ارکستر در تالار وحدت «عادله زمانی» که بهعنوان مدیر برنامههای این هنرمند در ایران او را همراهی میکرد نیز گفت: شهرداد روحانی زحمت زیادی برای این اتفاق کشید و تمام مراحل این کار با پیگیری شخص او انجام شد. از طرفی سفارت ژاپن نیز همکاری بسیار خوبی در این زمینه داشت و در حال حاضر خانم هیروسه در خانه سفیر ژاپن اقامت دارد و امکانات زیادی در اختیار او قرار داده شده است. اجرای ارکستر سمفونیک تهران و اتسوکو هیروسه ۱۸ و ۱۹ بهمنماه در تالار وحدت روی صحنه میرود و در آن «کنسرتو پیانو شماره ۲» اثر راخمانینوف، «اورتور ویلیام اتل» اثر جامومو پوچینی، «دستیار شعبدهباز» اثر پال دوکا و «کاپریس ایتالیایی» اثر پیتر چایکوفسکی اجرا خواهد شد.
منبع: baharnews.ir
به گزارش ایسنا، «ناین» نوشت: جنگ توییتری بین «جی.کی. رولینگ» نویسنده مطرح انگلیسی و «دونالد ترامپ» رئیسجمهور جدید آمریکا دوباره بالا گرفته و نویسنده «هری پاتر» حالا حمایت «ریکی جرویس» کمدین معروف انگلیسی را دارد.جریان از این قرار است که اخیرا نظرسنجی درباره قانون ضدمهاجر «ترامپ» برگزار شده و اکثر شرکتکنندگان در آن مخالف بودند. این قانون تمام تبعهها و مهاجران هفت کشور مسلمان ایران، عراق، یمن، سوریه، سودان، سومالی و لیبی را تا سه ماه آینده از ورود به خاک آمریکا منع میکند و طی هفتههای گذشته حواشی بسیاری به همراه داشته است.«ترامپ» در توییتر خود درباره این نظرسنجی نوشت: «هر نظرسنجی منفی جزو اخبار کذب است، درست مثل نظرسنجیهایی که «سی.ان.ان»، «ای.بی.سی» و «ان.بی.سی» در انتخابات برگزار کردند. متاسفم، مردم به دنبال امنیت مرزی و غربال دقیق هستند.» پس از این، «رولینگ» که از زمان نامزدی «ترامپ» مخالفخوانی با او را شروع کرده، توییت او را برای ۹ میلیون و ۵۰۰ هزار دنبالکننده خود بازنشر داد و در ادامه آن نوشت: «میتوانید تصور کنید این مرد باید چندین آیینه را بشکند؟»توییت نویسنده رمانهای «کرم ابریشم» و «خلأ تصادفی» بیش از ۲۹ هزار بار لایک خورد و ۸۰۰۰ بار بازنشر داده شد.«ریکی جرویس» هنرمند طنز انگلیسی هم ابتدا خیلی کوتاه در واکنش به توییت «رولینگ» نوشت: «هاهاها» و پس از آن اضافه کرد: «هر توییتی که با توییتهای من مخالفت کند، “اخبار کذب” است!» صفحه توییتر «جرویس» توسط ۱۱ میلیون و ۹۰۰ کاربر دنبال میشود. مطلب اخیر او بیش از ۱۲ هزار لایک دریافت کرد و ۳۰۰۰ بار به اشتراک گذاشته شد.«رولینگ» پیشتر اعلام کرده اعتراض علیه رئیسجمهور آمریکا را که قانون جدیدش موجب خشم مردم جهان شده، برای خود «یک وظیفه» میداند. او اخیرا درباره قانونی که «ترامپ» وضع کرده، توییت کرده: «دهه ۸۰ که در سازمان عفو بینالملل کار میکردم، اینها داستانهایی بود که از سوی زندانیان سیاسی حکومتهای دیکتاتوری گفته میشد.« نویسنده «هری پاتر و فرزند نفرینشده» فردای همان روز نوشته است: «چه فایدهای دارد اگر فردی کل دنیا را به دست بیاورد و در عوض روحش را ببازد؟واکنشهای تند «رولینگ» به «ترامپ» باعث شده برخی از کاربران توییتر که او را دنبال میکنند، بگویند: «ریاستجمهوری آمریکا به یک نویسنده انگلیسی چه ربطی دارد؟». اما «رولینگ» در پاسخ به یکی از همین اعتراضها گفته بود: «وقتی مردی اینقدر ناآگاه و فردی که بازی دادنش آسان است، تا نوک دماغش به کدهای هستهای نزدیک میشود، این مساله به همه ربط دارد.»
منبع: baharnews.ir
به گزارش ایسنا، در مراسم سیوچهارمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران که امروز (سهشنبه، ۱۹ بهمنماه) با حضور حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیسجمهور در تالار وحدت برگزار شد، سیدرضا صالحی امیری گفت: «خدا را شاکریم که اصحاب فکر، قلم و نشر با دولت جناب روحانی احساس همنوایی، یگانگی و وحدت داشتهاند. این سرمایه بزرگی برای دولت است و ما به آن میبالیم. امروز خوشبختیم که اصحاب هنر و فرهنگ با دولت احساس یگانگی دارند.»وزیر ارشاد ادامه داد: «از گذشتههای دور قبل از ریاستجمهوری شهادت میدهم که دکتر روحانی همواره متذکر میشدند که به اصحاب قلم اعتماد کنید و سختگیری بیمورد را رها کنید. امروز دوران سخت گیری به پایان رسیده است و دوران همکاری با اصحاب فرهنگ و هنر آغاز شده است.»او با اشاره به آمار انتشار کتاب در یک سال گذشته گفت: «از مجموع ۶۵ هزار اثری که امسال مجوز نشر گرفتهاند ۱۴ هزار کتاب ترجمهای بوده است و بیش از ۵۰ هزار کتاب تالیفی. از این تعداد، کتابیهایی که در مسیر ممیزی و نظارت قرار گرفته، ناچیز است به طوری که کمتر از سههزارم آنها نیاز به نظارت و ممیزی داشته است. بنابراین ما تصمیم گرفتیم دیگر اعلام خطر قرمز نکنیم، یعنی حتی همین سههزارم را هم از طریق گفتوگو و مذاکره حل کنیم تا خود صاحبان این آثار به اصلاح متونی که خطوط قرمز را رعایت نکردهاند بپردازند تا همگان بتوانند آثار خود را آزادانه منتشر کنند.»صالحی امیری افزود: «با این کار میخواهیم کاری کنیم که همگان در کشور بتوانند آزادانه قلم بزنند و نشر بدهند. این سیاست قطعی است که رئیسجمهور ابلاغ کرده است.»او ایجاد فضای باثبات در محیط فرهنگی را از دیگر رویکردهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت حسن روحانی عنوان کرد و گفت: «امروز دیگر اصحاب قلم با مناقشه نسبتی ندارند. از این نظر میتوانیم بگوییم امروز دستگاه فرهنگی آرامترین شرایط خود را بعد از انقلاب تجربه میکند و آنهم به دلیل ایجاد فضای گفت وگو بین اهالی قلم و دولت است.»او گفت: «ایجاد فضای اعتماد و گفتوگو با اهالی فرهنگ و اندیشه از دستاوردهای بزرگ دستگاه فرهنگی کشور است. از رسانه ملی تقاضا داریم این خدمات بزرگ دستگاه فرهنگی دولت را به آگاهی مردم برساند.»وزیر ارشاد همچنین اظهار کرد: «برگزاری ۸۵ نمایشگاه کتاب در سراسر کشور در سه سال گذشته، برنامه انتخاب پایخت کتاب، روستاهای دوستدار کتاب، و ایجاد باشگاههای کتابخوانی از جمله دستاوردهای دستگاه فرهنگی کشور بوده که به معنای این است که ما به دنبال گسترش فرهنگ هستیم.»
منبع: baharnews.ir
گروه فرهنگی_رسانهها: روزنامه ابتکار نوشت:در این میان فیلمهایی هم در جشنواره امسال حضور دارند که با یک سوال پایهایتر مواجهاند: چرا این فیلمها اصلا ساخته میشوند؟ فیلمهایی که نه در جشنواره توفیقی از سوی مخاطبان و منتقدان پیدا میکنند و نه در اکران عمومی احتمالا با اقبالی مواجه میشوند. فیلمهایی که در پایان هر سال در ردیفهای انتهایی جدول فروش قرار میگیرند.«با نزدیک شدن به اتمام جشنواره فیلم فجر سوالی ذهن نگارنده را به خود مشغول کرده است: واقعا چه متر و معیار و رویکردی برای انتخاب فیلمهای بخش مسابقه جشنواره در نظر گرفته شده است؟ از کیفیت پایین برخی از فیلمهای انتخابی که بگذریم توجیه حضور برخی فیلمها مثل «گشت ارشاد۲» سعید سهیلی در بخش مسابقه جشنواره جای سوال است. فیلمی که دقیقا طبق قواعد فروش و سینمای بدنه ساخته شده است و مدتی دیگر در اکران عمومی به صورت گسترده دیده خواهد شد، چرا باید در بخش مسابقه جشنواره فجر حضور داشته باشد؟ آن هم در حالی که برخی از فیلمسازان مستعد مثل شهرام مکری و کریم لکزاده که در فیلمهایشان پیشنهادهای جدیدی در بیان و اندیشه سینمایی دارند، به جشنواره راهی پیدا نکردند. آیا یک جشنواره محل بحث و نظر درباره این نوع فیلمها و احیانا کشف رویکردهای جدید نیست؟ آنچه مسلم است یک جشنواره سینمایی، تنها محلی برای رقابت تعدادی فیلم نیست. جشنوارهها بیش از هر چیز محلی برای کشف و به بحث گذاشتن رویکردهای جدید در نگاه به سینما و معرفی فیلمسازانیاند که گهگاه از دل همین جشنوارهها شناخته میشوند. همه جشنوارههای دنیا برای فیلمهای مطرح سینمای بدنه نیز در بخشهای جنبی نمایشهایی در نظر میگیرند ولی جای این فیلمها در بخش مسابقه نیست. فیلمهایی که گاهی در ردیف بهترین فیلمهای یک سال سینمایی نیز قرار میگیرند. سعید سهیلی در جشنواره سال ۹۱ با گشت ارشاد در جشنواره حضور داشت؛ فیلمی که در اکران کوتاهمدتش بسیار موفق بود ولی از پرده پایین کشیده شد. حالا سهیلی در گشت ۲ به سراغ سه قهرمان اصلی همان فیلم رفته است. گشت ۲ به معنای واقعی کلمه یک ملغمه است. فیلمی که با توسل به موقعیتهای سطحی و مبتذل میخواهد از مخاطبش خنده بگیرد، همزمان شعارهای اخلاقی بدهد و در نهایت ژست یک فیلم معترض خشمگین با کنایههای سیاسی را بگیرد. فیلمی که میخواهد بر موج اتفاقهای روز در ساز و کاری شبیه به فیلم قبلی سوار شود تا احتمالا موفقیت فیلم قبلی را این بار در ابعادی گستردهتر تکرار کند. «زیر سقف دودی» و تکرار مکررات سوالی که در بند اول این نوشته مطرح شد برای فیلم «زیر یک سقف دودی» آخرین ساخته پوران درخشنده نیز مطرح است. البته زیر سقف دودی آنچنان فیلم بدی نیست ولی فیلمی است که با معیارهای ارتباط با مخاطبان انبوه ساخته شده است و جایگاه واقعیاش را در اکران عمومی و ارتباط با مخاطبان پیدا میکند. مسئلهای که خود درخشنده به عنوان فیلمسازی با حساسیتهای اجتماعی به آن نظر دارد. درخشنده در هر فیلمش به سراغ یک معضل اجتماعی میرود. او در فیلم جدیدش با تمرکز بر زندگی یک زن خانه دار تیپیک به سراغ طلاق عاطفی رفته است. درخشنده اینجا هم در نقش یک مصلح اجتماعی ظاهر میشود. داستان زنی میانسال به نام شیرین با بازی مریلا زارعی که متوجه میشود نه همسرش و نه پسرش مدتهاست که او را نمیبینند. زنی که فراموش شده و به افسردگی مبتلا شده است. دو سال پیش مرتضی فرشباف در «بهمن» به سراغ ایدهای مشابه رفت و فیلمی قابل توجه ارائه داد اما در فیلم درخشنده همه چیز در سطحیترین امکان رخ میدهد. فیلمساز همچون ساختههای پیشینش روایت و موقعیتهای دراماتیک را به نفع شعارها و پیامهای اجتماعیاش سادهسازی میکند. در هیس!… اگر شخصیت وکیل وظیفه سخنوری در باب پیامهای و شعارهای آموزنده اجتماعی را به عهده داشت، در این فیلم این مسئولیت بر دوش شخصیت مشاور با بازی آزیتا حاجیان محول شده است. درخشنده میزانسن و روایتش را فدای همین مصلحتاندیشیهای اخلاقی صریح میکند و جایی برای مکاشفه باقی نمیگذارد. «زیر سقف دودی» با وجود آن که از قابهای چشمنواز مسعود سلامی و از تدوین نرم و روان هایده صفی یاری بهره میجوید در کارگردانی و خلق موقعیتهای ویژه به علت پرداخت سطحی فیلمنامه ناتوان است. از فیلمهای درخشنده نه شخصیتها و هویتشان بلکه نشانهها و پیامهای فیلمساز به یاد میماند و اینها چیزهایی نیستند که در ذهن مخاطب به تاثیرگذاری بینجامد. داستانهای بیمایه و هزینههای هدر رفته در این میان فیلمهایی هم در جشنواره امسال حضور دارند که با یک سوال پایهایتر مواجهاند: چرا این فیلمها اصلا ساخته میشوند؟ فیلمهایی که نه در جشنواره توفیقی از سوی مخاطبان و منتقدان پیدا میکنند و نه در اکران عمومی احتمالا با اقبالی مواجه میشوند. فیلمهایی که در پایان هر سال در ردیفهای انتهایی جدول فروش قرار میگیرند. «رهایی از بهشت» انیمیشن شش میلیارد تومانی علی نوری اسکویی از جمله این فیلمهاست. فیلمی که از لحاظ تکنیکی ما را به آینده انیمیشن ایران امیدوار میکند ولی عمیقا فیلم بیمایهای است. فیلمنامه شعاری و سطحی با نریشنی که از همان ابتدا روی اعصاب مخاطب است. اصلا مشخص نیست بر اساس چه پتانسیلهای چنین ایدهای تبدیل به یک انیمیشن پر زحمت شده است. انیمیشنی که هم از همراهی مخاطبان کودک و نوجوان ناتوان است و هم فاقد جذابیت های لازم برای مخاطبان گروههای سنی دیگر است. فیلمی که برای ساخت آن زحمتی چهار ساله کشیده شده است ولی در حد یک تجربه به عمل نیامده متوقف میشود. فیلم دیگری که در همین راستا میتوان از آن نام برد «اشنوگل» ساخته علی سلیمانی سرندی و هادی حاجتمند است. درباره این فیلم به واقع هیچ چیز نمیتوان گفت. یک هزینه هدر رفته برای ساخت یک فیلم با محوریت غواصان شهید که از پس پرداخت هیچ لحظه و شخصیتی برنمیآید. فیلم از همان دقایق اولیه با مونتاژ بد و بازیهای مضحک و کارگردانی آماتوری تیر خلاص را بر پیکره خود میزند. «ترومای سرخ»؛ تجربه گرای موفق اسماعیل میهندوست در «ترومای سرخ» دست به یک ریسک بزرگ زده است. میهندوست ما را با شخصیت اصلی زنش در طول یک سفر درونشهری همراه میکند. بخش زیادی از اطلاعات فیلم نیز از طریق مکالمات تلفنی، مکالمات تصویری و پیامهای متنی که فیلمساز با دقت و حوصله همه آنها را نشان میهد، منتقل میشود. هیچکدام از شخصیتهای اصلی زندگی زن را در طول فیلم نمیبینیم و فقط صدای آنها را میشنویم. درک ترومای سرخ و روابط و اتفاقهایش نیازی به تمرکز و توجه همهجانبه مخاطب باحوصله دارد. در واقع ارتباط مخاطب با این فیلم بسته به همراه شدن یا نشدنش با انتخابهای ساختاری خاص و ایدههای روایی فیلمساز دارد. به همین دلیل فیلم مخاطبان زیادی را آزار میدهد و کلافه میکند. به نظر میرسد که میهندوست در ترومای سرخ آن قدر جذب ایدههای ساختاری فیلم شده است که از توجه به برخی جزئیات مثل کشش داستان برای مخاطب، نحوه درست تقسیم اطلاعات غافل شده است. فیلمی با این ساختار و یک شخصیت مرکزی بخش زیادی از کشش و جذابیتش به دوش بازیگر اصلی قرار میگیرد و پریوش نظریه چه از نظر شکل و شمایل و چه از نظر اجرا در قالب شخصیت نگار موفق به همراهی مخاطب نمیشود. سردرگمیای که او در شخصیت و کنشهایش دارد مخاطب را نیز بیحوصله میکند. همچنین در فیلمی که بخش زیادی از تجربه ما از طریق صدا شکل میگیرد، بهتر بود فیلمساز با وسواس بیشتری روی صدای فیلم کار کند تا این میزان بدفهمی مکالمات وجود نداشته باشد. با همه این تفاسیر این فیلم شخصی میهندوست از بسیاری فیلمهای اجتماعی مدعی جشنواره امسال با همه نقایصاش در مرتبه بالاتری قرار میگیرد.»
منبع: baharnews.ir
فائزه طاهریروزنامه بهارمعمولا در اتفاقات بزرگی نظیر فوت آیتالله هاشمی یا حادثه پلاسکو که جامعه ایران در فاصله زمانی بسیار کوتاه تجربه کرد انتظار از رسانههای عمومی بسیار بالا میرود. بنابراین به طور کلی در شرایط بحران وظیفه رسانهها بسیار سنگین است. اما آنچه که در حادثه اخیر مشاهده شد و موجب نارضایتی بخش عمده جامعه را فراهم ساخت، ضعف پوشش رسانه ملی از لحاظ کیفی بود. به همین بهانه روزنامه بهار در گفتوگو با محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی به تحلیل نقش رسانهها و ارتباطات در اتفاقات اخیر از جمله حادثه آتشسوزی ساختمان پلاسکو و فوت آیتالله هاشمی رفسنجانی و واکنشی که مردم به این حوادث داشتند و از پوششی که صداوسیما داشت ناراضی بودند، پرداخت. *** کوتاهی صداوسیما از کجا نشات میگیرد و اگر پوشش صداوسیما کوتاهی نبوده چرا مردم از آن ناراضی هستند؟ از نظر کمیت پرداختن به این موضوع همانطور که شاهد بودید شبکه خبر در طول یک هفته پس از حادثه پلاسکو در محل مستقر بود و پخش زنده داشت. شاید برای اولین بار بود که برای یک حادثه داخلی چنین اتفاقی میافتاد و چنین پوششی داشتیم. در برنامههای دیگر خود هم کم و بیش به این موضوع پرداخت. اما از نظر کیفیت و اینکه آیا آن پوشش به نحوی بود که مردم را راضی و قانع کند و یا به هر حال نیاز خبری آنها را برطرف کند، این موضوع قابل بررسی است. میتوان گفت که در این موارد خلاهایی بوده است که مردم رضایت کافی از نحوه پوشش خبری و اطلاعرسانی نداشتند. انتظار مردم در چنین حوادثی چیست که با همین پوشش هم برطرف نمیشود؟ جامعه و مردم در چنین حوادثی در یک حالت هیجانی و عاطفی قرار دارند و هر خبری که تندتر، حادتر و سریعتر باشد را میپذیرد اما ما در روزنامهنگاری بحران همیشه این توصیه را داریم به روزنامهنگاران که مراقب باشند تحت تاثیر هیجانات پر تب و تابی که در جامعه قرار دارد قرار نگیرند به این دلیل که ممکن است باعث شود اخبار غیردقیق و غیرموثق که میتواند عواطف عمومی را جریحهدار کند منتشر شود و بعد عدم صحت این اخبار احراز شود. بنابراین رسانههای رسمی و حداقل سنتی که تابع قواعد حرفهای هستند وظیفه دارند که اخبار دقیق و تاییدشده و مطمئن را در اختیار مردم قرار دهند. نکته دیگر اینکه به مدیریت بحران در چنین حوادثی توصیه میشود که یک سخنگوی واحد داشته باشد که اخبار را زمانی که از ستاد مدیریت بحران عبور کرد و از دقت آن اطمینان حاصل کردند، منتشر کند. این به معنای سانسور اخبار نیست بلکه به معنای این است که جلو انتشار اخبار ضد و نقیض و اخبار غیرموثق گرفته شود و مردم بتوانند به اخباری که در اختیار آنها قرار میگیرد اطمینان کنند. اما طبیعتا در اوج بحران مردم هر رسانهای که اخبار صریح و مخفی منتشر کند میپذیرند زیرا یک نیاز و عطش خبری در جامعه وجود دارد و این یک تناقضی را خود به خود بین مسئولیت اجتماعی رسانهها و نیاز خبری جامعه ایجاد میکند. در همین حادثه پلاسکو هم البته شاهد انتشار اخبار ضد و نقیضی بودیم. درواقع ممکن بود در ابتدا خبری منتشر شود و آنگاه تکذیب شود. شاید به این خاطر که روی سرعت انتشار اخبار مانور میدادند باعث میشد از دقت آنها کاسته شده و پس از چند دقیقه تکذیب شوند. ما اینجا حداقل دو کانال موازی اطلاعرسانی داشتیم. یکی رسانههای سنتی از جمله تلویزیون، رادیو، مطبوعات و خبرگزاریها که معمولا سعی میکردند از طریق سخنگوی ستاد مدیریت بحران اخبار را دریافت کنند و اخبار اختصاصی ندهند که مشکلات این چنینی ایجاد نشود و اخبار غیردقیق و نامطمئن منتشر نشود که بعدا مجبور به تکذیب شوند. مسیر دیگر مربوط به شبکههای اجتماعی بود و ما میدانیم در اینگونه مواقع ضمن اینکه این شبکهها پارهای از محدودیتها را دور میزنند و بیپردهتر مسائل را منعکس میکنند اما در عین حال ممکن است میزان دقت و صحت اخباری که منتشر میکنند پایین باشد. ما با یک پدیده موازی این چنینی که بعضا متناقض هم بود روبهرو میشدیم. بنابراین اگر منظور تناقض بین شبکههای اجتماعی با اخبار رسمی است، به دلیل تفاوت فضای شبکههای اجتماعی و رسانههای سنتی طبیعی است اما اگر منظور این است که سخنگویان رسمی مدیریت بحران اطلاعاتی منتشر میکردند که ممکن بود بعد تکذیب شود، میتواند ناشی از ضعف مدیریت بحران باشد. بله چند مورد تکذیبیه در اخبار رسمی پیش آمد که در شبکه خبر اتفاق افتاد. بخشی از این موضوع میتواند ناشی از ضعف بحران مدیریت خبری ستاد مدیریت بحران باشد، بخشی هم ناشی از ذات و ماهیت اتفاق است. به هر حال در این قبیل اتفاقات درصدی خطا همیشه وجود دارد و نمیتوان انتظار داشت صد در صد اخباری که حتی به طریق رسمی هم منتشر میشود عینا تایید شود و هیچ خطایی هم وجود نداشته باشد. به دلیل سرعت، سلطه عواطف و احساسات و فشارهای روانی که وجود دارد درصدی خطا در جریان اطلاعرسانی پیش میآید. باید دید اگر این درصد، درصد پایینی است، اگرچه همین درصد پایین هم نباید وجود داشته باشد اما بالاخره قابل توجیه است اما اگر میزان اخبار غیردقیق و نادرستی که بعدا تکذیب شده بالا بوده میتواند ناشی از ضعف مدیریت بحران و ستاد خبری باشد. بنابراین به اعتقاد شما میتوان گفت صداوسیما پوشش مناسبی از حادثه پلاسکو داشته است؟ نمیتوان گفت پوشش مناسبی بوده اما به هر حال صداوسیما نسبت به حوادث مشابهی که وجود داشته زندهتر در صحنه حضور داشته است. به نظر شما این موضوع ناشی از چیست؟ اینکه پوشش صداوسیما در حادثه پلاسکو پیشرفتی نسبت به سایر حوادث در گذشته داشته است؟ ناشی از اهمیت و ابعاد حادثه و تاثیری که بر افکار عمومی گذاشته بود، یعنی شاید به دلیل جریحهدار شدن عواطف عمومی و نگرانی موجود در متن جامعه، صداوسیما احساس کرد که باید پوشش ۲۴ ساعته از این حادثه داشته باشد. گرچه ممکن است این انتقاد وارد باشد که دوربین در جریان پخش مستقیم از صحنه غالبا صحنههای بسته نشان میداد و اطراف و جوانب را برای مردم بازتاب نمیداد. بنابراین شاید یکی از دلایلی که مردم گلایه و نارضایتی داشتند این بوده که علیرغم پخش مستقیم و مستمر دوربین چرخش لازم را برای نشان دادن ابعاد مختلف حادثه و حواشی آن نداشت. درباره نقش صداوسیما در موضوع فوت آقای هاشمی که این حادثه نیز تاثیر زیادی روی مردم داشت و همچنین پوشش آن و البته اتفاقاتی که پیش از آن هم بوده و نقد مردم به اینکه ایشان مدتی در صداوسیما حضور نداشتند، چطور؟ این اتفاق به بحثهای سیاسی موجود مربوط میشود و داستان جداگانهای دارد که هم پیش از آن، هم در حین آن و هم بعد از حادثه خیلی مدیریتشده به این موضوع پرداخته میشد و جای سئوال دارد و مسئولان صداوسیما باید پاسخ دهند. اما به نظر میآمد که در این حادثه هم پوشش کاملی که بتواند رضایت عمومی را جلب کند، وجود نداشت. با توجه به اینکه پوشش ۲۴ ساعته حادثه پلاسکو که در صداوسیما رخ داد، اتفاق تازهای بود آیا میتوان انتظار داشت که در آینده اتفاقات این چنینی پوششی مشابه داشته باشند و یا تغییر رویهای در روند صداوسیما مشاهده شود؟ من امیدوارم که اتفاقات مشابه دیگر رخ ندهد که ما نیاز به پوشش خبری اینچنینی داشته باشیم اما در نهایت امید است صداوسیما از ضعفها و قوتهای این پوشش خبری درس بگیرد و در حوادث احتمالی مشابه بهتر عمل کند و پاسخگوی نیاز عمومی و عطش خبری مردم باشد گرچه در این جریان حادثه پلاسکو هم در مجموع خبرنگاران صداوسیما انرژی و وقت زیادی گذاشتند.
منبع: baharnews.ir
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری فرانسه، دونالد ترامپ، در اولین دیدارش از فرماندهی مرکزی آمریکا که مسوول مناطقی از جمله خاورمیانه و آسیای میانه است، به این مساله هم اشارهای نکرد که آیا بخشهایی از عملیات ضد داعش در عراق و سوریه اوباما را حذف میکند یا خیر. او در جمع حدود ۳۰۰ پرسنل نظامی در پایگاه نیروی هوایی مکدیل در فلوریدا گفت: امرز ما یک پیام کاملا متحد به این نیروهای مرگ و ویرانی میفرستیم؛ آمریکا و متحدانش شما را شکست خواهند داد. ما آنها را شکست میدهیم. ما “تروریسم اسلامی” رادیکالی را شکست میدهیم و به آنها اجازه نخواهیم داد تا در کشور ما ریشه کنند. آزادی، امنیت و عدالت پیروز خواهد شد.ترامپ همچنین شبهنظامیان داعشی را به راهاندازی “کمپین قتلعام و ارتکاب جنایاتی در سراسر جهان” متهم کرد و بدون ذکر جزئیات وعده داد تا “سرمایهگذاری مالی تاریخی” در ارتش آمریکا انجام شود. رئیسجمهوری آمریکا گفت: تروریستهای اسلامی رادیکالی قصد دارند به سرزمین ما حمله کنند؛ همانطور که در ۱۱ سپتامبر این کار را کردند؛ همانطور که از بوستون تا اورلاندو و سن برناردینو و سراسر اروپا شاهد آن بودیم. او همچنین مدعی شد که “رسانههای بسیار بسیار بیصداقت” نمیخواهند درباره حملات مهم گزارش دهند. البته او هیچگونه مدرکی در حمایت از ادعاهای خودش مطرح نکرد و حتی نگفت که آن دسته از رسانهها که او میگوید از گزارش کدام مورد از حملات غافل ماندند و آن را نادیده گرفتند. او بدون توضیح اضافه گفت: آنها دلایل خودشان را دارند. شون اسپایسر، سخنگوی کاخ سفید بعدا در سوال خبرنگاران گفت که دولت ترامپ لیستی از حملات گزارش نشده افراطگرایان در اروپا تهیه خواهد کرد و تاکید کرد که “نمونههای آن بسیار است.”رئیسجمهوری آمریکا همچنین در این مرکز فرماندهی تاکید کرد که کشورش از ناتو حمایت خواهد کرد اما میخواهد که تمام کشورهای عضو مشارکت مالی کاملی داشته باشند. این اظهارات یک روز پس از آن مطرح شد که ترامپ موافقت کرد در نشست ماه مه ناتو در بروکسل شرکت کند. او از منتقدان نقش ناتو و هزینههای آن است. ترامپ پیشتر در مصاحبههایی با روزنامه بیلد آلمان و تایمز لندن، ناتو را “منسوخ” توصیف کرده بود.دادگاه استیناف آمریکا امروز تشکیل جلسه میدهدیکی از دادگاههای استیناف فدرال آمریکا امروز (سهشنبه) جلسه رسیدگی به استدلالهای شفاهی را برگزار خواهد کرد تا تصمیم بگیرد که آیا دستور رئیسجمهور آمریکا برای ممنوعیت سفر شهروندان از هفت کشور مسلمان را همچنان به حالت تعلیق نگه دارد یا آن را از سر بگیرد.به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، وزارت دادگستری آمریکا روز دوشنبه گفت: تعلیق دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا توسط یک قاضی فدرال به شدت کلی بود و حداکثر باید به افرادی که در حال حاضر اجازه ورود به آمریکا به آنها داده شده و به صورت موقت به خارج از کشور رفتهاند یا آنهایی که میخواهند از کشور خارج شده و مجددا به آن بازگردند، محدود میشد.این لحن در خلاصه پرونده دولت در دادگاه استیناف حوزه نهم آمریکا اصلا وجود نداشت و اظهارات روز گذشته وزارت دادگستری بیانگر نرم شدن موضعش است. حکم روز جمعه جیمز روبارت، قاضی منطقهای آمریکا در سیاتل ممنوعیت سفر اعمال شده از سوی دونالد ترامپ را به حالت تعلیق درآورده و پنجرهای را برای افراد تحت تاثیر باز کرد.وزارت دادگستری در سندی ۱۵ صفحهای که تسلیم دادگاه شد استدلال کرد که دستور ترامپ “استفاده قانونی از اختیارات ریاست جمهوری است” نه برای جلوگیری از ورود مسلمانان به آمریکا. در همین حال دادگاه استیناف حوزه نهم آمریکا در سانفرانسیسکو روز دوشنبه از وکلای ایالتهای واشنگتن و مینسوتا و همچنین وزارت دادگستری خواست تا با یکدیگر به صحبت نشسته و ببینند که آیا این ممنوعیت باید همچنان به حالت تعلیق بماند یا خیر. این دادگاه، جلسه رسیدگی به استدلال شفاهی را برای ساعت ۳ بعد از ظهر به وقت محلی (ساعت ۱۱ شب به وقت گرینویچ) امروز (سهشنبه) تعیین کرده است.دونالد ترامپ اعلام کرده که این دستورش را برای حفاظت از کشور دربرابر “تهدید تروریسم” صادر کرده است. مخالفان میگویند این ممنوعیت ۹۰ روزه غیرقانونی است که ورود شهروندان از ایران، عراق، لیبی، سومالی، سودان، سوریه و یمن را ممنوع میکند و ورود تمامی پناهجویان را به مدت ۱۲۰ روز متوقف میکند.مقامات سابق امنیت ملی، کمپانیهای بزرگ تکنولوژی آمریکا و مقامات مجری قانون از چندین ایالت آمریکا از یک اقدام حقوقی علیه این ممنوعیت حمایت کردهاند. ممکن است این پرونده در نهایت به دادگاه عالی آمریکا ختم شود. مقامات سابق امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا نیز بیانیهای تهیه کرده و تقدیم دادگاه کردهاند و تاکید دارند که این ممنوعیت سفر هیچگونه هدف امنیت ملی ندارد.
منبع: baharnews.ir
نامزدهای بهترین عکس- امیرحسین شجاعی برای مجموعه عکس های فیلم رگ خواب-امید صالحی برای مجموعه عکس های فیلم اسرافیل-مریم تخت کشیان برای مجموعه عکس های فیلم نگار- احمدرضا شجاعی برای مجموعه عکس های فیلم خفه گی- سحاب زریباف برای مجموعه عکس های فیلم ماجرای نیمروزنامزدهای بهترین چهرهپردازی- سودابه خسروی برای اسرافیل- عبدالله اسکندری برای خوب، بد، جلف – ایمان امیدواری برای زیر سقف دودی – مهرداد میرکیانی برای یک روز بخصوص -علی بهرامی فر برای ایتالیا ایتالیا نامزدهای بهترین جلوههای بصری- محمد لطفعلی برای آباجان- مهدی قاسمی برای ویلاییها – سینا قویدل برای رگ خواب – محمدرضا نجفی امامی برای بیست و یک روز بعد – کامران سحرخیز و امیر سحرخیز برای پشت دیوار سکوت نامزدهای بهترین جلوههای ویژه میدانی- آرش آقابیک برای خفهگی / رگ خواب- حمید رسولیان برای گشت ۲ / چراغ های ناتمام- ایمان کرمیان برای ویلایی ها- ارشا اقدسی برای سارا و آیدا / یک روز بخصوص- محسن روزبهانی برای ماجرای نیمروزنامزدهای بهترین طراحی صحنه- کامیاب امین عشایری برای یک روز بخصوص- امیرحسین قدسی برای نگار- کیوان مقدم برای تابستان داغ- محسن نصراللهی برای بدون تاریخ، بدون امضاء-بهزاد جعفری طادی برای ماجرای نیمروزنامزدهای بهترین طراحی لباس- نگار نعمتی برای نگار- نازنین خزاعی برای تابستان داغ- بهزاد جعفری طادی برای ماجرای نیمروز- مه لقا ناقد برای ویلاییها- کامیاب امین عشایری برای یک روز بخصوصنامزدهای بهترین صدابرداری-عباس رستگارپور برای زیرسقف دودی- پرویز آبنار برای فراری- داریوش صادقپور و محمود کاشانی برای تابستان داغ- امین میرشکاری برای بدون تاریخ، بدون امضاء-وحید مقدسی برای نگارنامزدهای بهترین صداگذاری- پرویز آبنار برای فراری- سیدعلیرضا علویان برای بدون تاریخ، بدون امضاء- حسین ابوالصدق برای نگار- محمدرضا دلپاک برای زیر سقف دودی- امیرحسین قاسمی برای تابستان داغنامزدهای بهترین موسیقی- حامد ثابت برای تابستان داغ- پیمان یزدانیان برای بدون تاریخ، بدون امضاء- ستار اورکی برای ویلایی ها- یحیی سپهری شکیب برای فراری- کریستف رضاعی برای نگارنامزدهای بهترین تدوین- سپیده عبدالوهاب برای سدمعبر- بهرام دهقان برای نگار- حسن حسندوست برای فراری- سهراب خسروی برای تابستان داغ- احمد مرادپور برای سارا و آیدانامزدهای بهترین فیلمبرداری- مسعود سلامی برای گشت ۲- پیمان شادمانفر برای بدون تاریخ، بدون امضاء- بهرام بدخشانی برای نگار- محمد آلادپوش برای سوفی و دیوانه- هومن بهمنش برای تابستان داغنامزدهای بهترین بازیگر مکمل زن- گیتی قاسمی برای سدمعبر و ویلاییها- مینا ساداتی برای تابستان داغ- زکیه بهبهانی برای بدون تاریخ، بدون امضاء- ثریا قاسمی برای ویلایی ها- شبنم مقدمی برای آباجاننامزدهای بهترین بازیگر مکمل مرد- ساعد سهیلی برای گشت ۲- نوید محمدزاده برای بدون تاریخ، بدون امضاء- هادی حجازی فر برای ماجرای نیمروز- نادر فلاح برای سدمعبر و انزوا- جواد عزتی برای ماجرای نیمروزنامزدهای بهترین بازیگر نقش اول مرد- امیر آقایی برای بدون تاریخ، بدون امضاء- محسن تنابنده برای فراری- مهرداد صدیقیان برای ماجرای نیمروز- علی مصفا برای تابستان داغ- حمید فرخ نژاد برای خوب، بد، جلفنامزدهای بهترین بازیگر نقش اول زن- مریلا زارعی برای زیر سقف دودی- لیلا حاتمی برای رگ خواب- پریناز ایزدیار برای تابستان داغ- غزل شاکری برای سارا و آیدا- سارا بهرامی برای ایتالیا ایتالیا- هدیه تهرانی برای اسرافیلنامزدهای بهترین فیلمنامه- منیر قیدی و ارسلان امیری برای ویلایی ها- کامبوزیا پرتوی برای فراری- پیام کرمی برای تابستان داغ- سعید روستایی برای سدمعبر- وحید جلیلوند و علی زرنگار برای بدون تاریخ، بدون امضاءنامزدهای بهترین کارگردانی- وحید جلیلوند برای بدون تاریخ ،بدون امضاء- ابراهیم ایرج زاد برای تابستان داغ- پوران درخشنده برای زیر سقف دودی- حسین مهدویان برای ماجرای نیمروز- علیرضا داوودنژاد برای فراری-رامبد جوان برای نگارنامزدهای بهترین فیلم- جهانگیر کوثری برای فراری- جواد نوروزبیگی برای تابستان داغ- پوران درخشنده برای زیر سقف دودی- سیدمحمود رضوی برای ماجرای نیمروز-علی جلیلوند برای بدون تاریخ، بدون امضاء
منبع: baharnews.ir
به گزارش ایسنا، شهرام ناظری با حضور در غرفه مرکز فرهنگ و توریسم قونیه که همزمان با دهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری در تهران برگزار شده است با عبدالستار یارار شهردار و مدیر این مرکز دیدار و درباره مولانا و آثاری که در اینباره تولید کرده است، گفتوگو کرد. در این دیدار پری صابری که تئاتر «شمس پرنده» را کارگردانی کرده و توفیق سبحانی پژوهشگر و مولاناشناس نیز حضور داشتند. حضور شهرام ناظری در نمایشگاه گردشگری بخشی از فضای آن را تحت تأثیر قرار داد به طوری که برخی از مردم برای گرفتن امضا و عکس یادگاری به غرفه ترکیه آمدند و در شرایطی که ناظری در حال گفتوگو با مدیر فرهنگ و توریسم قونیه بود با او عکس یادگاری میگرفتند. عبدالستار یارار، شهردار و مدیر مرکز فرهنگ و توریسم قونیه در این دیدار ضمن ابراز خوشحالی از حضور ناظری در ماکت آرامگاه قونیه که در این نمایشگاه برپا شده است، بیان کرد: خیلی خوشحالیم که دوستان حضرت مولانا را اینجا میبینیم و افتخار میزبانی از آنها را در این ماکت و در سرزمین ایران داریم. او خطاب به ناظری گفت: میدانید که در قونیه شیفتگان صدای شما و حتی خود شما بسیار هستند. او همچنین خطاب به پری صابری اظهار کرد: آرزو میکنم آثارتان در قونیه به صحنه برود. شهردار و مدیر مرکز فرهنگ و گردشگری قونیه در ادامه بیان کرد: ما فقط از شهر جناب مولانا سلام آوردهایم. استادانی امروز اینجا هستند که در برابر آنها نمیتوانیم حرف بزنیم. البته هدایای معنوی آوردهایم که شاید اندکی از زحمات آنها را جبران کند. او سپس برای استقبال از حضور این سه شخصیت فرهنگی و هنری این جمله را به زبان فارسی گفت: دسته گل محمدی به شهر ما خوش آمدی! یارار شال متبرکی از مقبره مولانا را به پری صابری و کاشیهای قدمتدار مقبره حضرت مولانا را به شهرام ناظری، پری صابری و توفیق سبحانی به رسم یادگار اهدا کرد. همچنین دیوان کبیر و اصل مولانا که به تازگی چاپ شده به شهرام ناظری اهدا شد. او در ادامه از شهرام ناظری برای اجرای کنسرت و همچنین از پری صابری برای اجرای تئاتر «شمس پرنده» همزمان با بزرگداشت مولانا در شهر قونیه دعوت کرد. شهرام ناظری نیز متقابلا گفت: همین که کشور ترکیه به عنوان مقر مولانا در راستای گرامیداشت و بزرگداشت این شخصیت بزرگ اقدام کرده و به ایران آمده اتفاق خوبی محسوب میشود که فارغ از دخالتهای سیاسی باعث تقویت وجه اشتراک دو کشور خواهد شد و همچنین باعث میشود مردم ایران و ترکیه بیشتر با دریای افکار حضرت مولانا آشنا شوند. استاد آواز ایران همچنین درباره احساسات خود از دیدن نمایش «شمس پرنده» که به مولانا میپردازد اظهار کرد:در این شرایط نامطلوب هیچ وقت کار مطلوب را نمیتوان دید چون همه کسانی که در این عرصه هستند با دست خالی و تحت فشار کار میکنند. ما در یک فضای راحت که فرهنگ و هنر از سوی ارگانهای مسئول و دانشگاهها حمایت و کمک شود قرار نداریم و هر کسی با دست خالی و با عشق کار میکند. او ادامه داد: کار خانم صابری باارزش بود و تئاتر موزیکالی را با موضوع مولانا اجرا کرده که بزرگ است و سختکوشی و خستگیناپذیری ایشان را نشان میدهد، البته ایرادهایی را به کار ایشان وارد کردهام که قبلا هم گفتهام ولی این باعث نمیشود که نگویم خانم صابری خستگیناپذیر هستند. ناظری همچنین درباره تصویری که از مولانا ارائه کرده است، بیان کرد: مولانا تصویر جهان را نشان داده و چیزهایی که ما دریافت کردهایم باطنی بوده که من اگر بخواهیم حرف بزنم هر چه بگویم کوچک است. خود ایشان گفتهاند در عشق دو عالم را زیر و رو کردهام؛ دیگر من چه میتوانم بگویم، همه چیز در این مصرع گفته شده است. پری صابری نیز گفت: خوشحالم با کسانی حرف میزنم که برای مولانا کار کردهاند. ما سالهاست تحت تأثیر مولانا هستیم و نمایشنامهای را (شمس پرنده) روی صحنه آوردهایم. این اثر که تا همین یک ماه هر شب نمایش داده میشد از سوی جمعیت زیادی از مردم ایران مورد استقبال قرار گرفت. توفیق سبحانی مولاناشناس نیز با اشاره به فضاسازی آرامگاه قونیه در این نمایشگاه گردشگری گفت: به قونیه خوش آمدید چون اینجا تهران نیست و شما تصویری از قونیه را زنده کردهاید. بیژن شکرریز کارگردان و مستندساز که در حال ساخت مستندی درباره پری صابری است در همراهی این چهرهها درباره مستندی که قرار است ساخته شود توضیحاتی داد و گفت: این فیلم مستند درباره شخصیت خانم صابری با نوشتههای استاد سبحانی و صدای شهرام ناظری است. او همچنین به علاقه پری صابری به صدای شهرام ناظری که انگیزه فعالیتش درباره مولانا بوده اشاره کرد که صابری با تأیید این سخنان به ناظری گفت: بارها به شما گفتهام که صدای خوش شما باعث شد که به سمت مولانا بروم و «شمس پرنده» را بسازم. در ادامه این دیدار معاون وزیر فرهنگ و گردشگری ترکیه که برای دیدار با رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به ایران سفر کرده است به دیدار شهرام ناظری آمد و به شخصیت او ابراز عشق و علاقه کرد و گفت: از اینکه شما را در مقام حضرت مولانا میبینم بسیار خوشحالم. حضرت مولانا چه خوب فرمودند همدلی و همزبانی از هر چیز بهتر است. ما با شما احساس و ادراک مشترک داریم و از نظر میراث فرهنگی دارای نزدیکیهایی هستیم. حتی فرهنگ جغرافیایی، تاریخی، میراث فرهنگی و حضرت مولانا میان ما مشترک است. فروزنده اربابی نماینده بنیاد بینالمللی مولانا در ایران در عین حالی که سخنان این مقام مسئول در ترکیه را برای ناظری ترجمه میکرد گفت، استادان ما به نمایشگاههای اینچنینی نمیآیند اما چون اسم مولانا به میان بود آمدند، که ناظری نیز این سخنان را تأیید کرد. در ادامه مدیر مرکز فرهنگی و گردشگری قونیه از شهرام ناظری درخواست کرد قطعاتی از آواز «بشنو از نی» را بخواند که ناظری گفت: نمیخواهم مردم جمع شوند و فقط میخواهم مصرعی از آن را برای شما زمزمه کنم. او در ادامه این مصرع را بسیار آهسته خواند. همچنین توفیق سبحانی خطاب به مدیر مرکز فرهنگ و گردشگری قونیه گفت: استاد خیلی لطف کردند که این مصرع را خواندند. حتی در خانه استاد موحد با همه اصرارها آوازی نخواندند. ناظری در تأیید این سخنان گفت: چون شما نماینده مولانا هستید نمیشود نخواند که البته آن را درگوشی خواندم. در پایان این دیدار، شهرام ناظری، پری صابری و توفیق سبحانی متنی را به یادگار نوشتند. ناظری هنگام خروج از این غرفه که مجبور بود از میان غرفههای خارجی آژانسهای توریستی عبور کند توقفهای طولانی برای گرفتن عکس یادگاری با بازدیدکنندگان نمایشگاه داشت.
منبع: baharnews.ir
به گزارش ایسنا، دو روز مانده به پایان جشنواره سیوپنجم فیلم فجر، مشخص شدن نامزدهای سودای سیمرغ این دوره مهمترین اتفاق روز نهم جشنواره بود که در این بین یک فیلم اولی با نامزدی در ۱۳ بخش رکورددار شد و پرحاشیهترین فیلم جشنواره یعنی قاتل اهلی هم در هیچ بخشی شایسته دریافت جایزه و نامزدی دانسته نشد.اعلام اسامی نامزدهای سودای سیمرغ بازار اظهارنظرها را در کاخ جشنواره و فضای مجازی داغ کرد؛ آن هم در حالی که به جز فیلم تابستان داغ که امکان دریافت بیشترین جایزهها را دارد یا شاید هم مثل فیلم امکان مینا کمال تبریزی در سال گذشته با وجود نامزدی زیاد موفقیتی دست پیدا نکرد، چیزی به دست نیاورد، فیلمهای پرمخاطبی و مورد توجهی بودند که خیلی مورد پسند داوران قرار نگرفتهاند. از بین این فیلمها به خفهگی فریدون جیرانی، رگ خواب حمید نعمتالله، گشت ۲ سعید سهیلی و خوب بد جلف پیمان قاسمخانی میتوان اشاره کرد؛ ضمن این که ترلان پروانه و الناز شاکردوست که حداقل پیشبینی میشد جزو نامزدها باشند از ناکامان اولیه این دوره محسوب می شوند.از داوری ها و اعلام نامزدها که بگذریم، باید به نشستهای رسانهای فیلم ها در برج میلاد اشاره کرد که هر کدام به شکلی حاشیهای داشتند.اولین فیلمی که پس از نمایش مستند در سالن اصلی مرکز همایش های برج میلاد اکران شد کمدی انسانی بود که جمعیت زیادی به تماشای آن ننشستند. محمدهادی کریمی، کارگردان فیلم هم هنگام پاسخ به سوالی درباره محتوای این اثر دچار احساسات شد و صحبتهای خود را درباره کودکانی که زیر بمبهای کشورهای دیگر کشته میشوند، با بغض بیان کرد.یک فیلم دیگر روز نهم جشنواره در برج میلاد به کارگردانی آیدا پناهنده بود که در مدت زمان بیش از ۱۰۰ دقیقهای همانند بسیاری دیگر از فیلمها، صحنه های تلخ همراه با مرگ و عزاداری داشت. نشست خبری این فیلم هم با حاشیههایی روبرو شد که در ابتدای آن خبرنگاری خطاب به مجری جلسات نسبت به صحبتهای روز گذشته لیلا حاتمی در نشست رگ خواب و اتفاقاتی دیگر واکنش نشان داد و همین موضوع باعث شد بخشی از وقت این نشست گرفته شود و پژمان بازغی و مریلا زارعی هم اعتراض کنند و خواستار ترک جلسه شدند که با وساطت محمود گبرلو (مجری نشست) قائله تقریبا ختم خیر شد.نمایش فیلم گشت ۲ در ساعتهای پایانی علاوه بر این که پذیرای تعداد بیشتری از اهالی رسانه شده بود، جمعی از هنرمندان را هم به طور ویژه به برج میلاد کشاند. گشت ۲ علاوه بر سالن اصلی در یکی از سالنهای طبقه پایین مرکز همایشها هم اکران شد و البته یکی از سالنهای کوچک این مجموعه معمولا برای بسیاری از فیلمها میزبان مهمانان ویژهای بوده که از همان آسانسور نزدیک سالن وارد میشدند؛ مهمانانی که با توجه به سن و سال و شرایط ظاهری برخی از آنها و نیز همراه داشتن کودک به نظر میرسید از سوی مسئولان برج میلاد برای تماشای فیلمهای جشنواره دعوت شدهاند.نشست خبری این فیلم با توجه به حضور حمید فرخ نژاد، سعید و ساعد سهیلی و نیز پولاد کیمیایی به یکی از مفرحترین نشست های خبری این جشنواره تبدیل شد. آخرین فیلم این روز هم با نام اشنوگل به همراه نشست خبریاش چندان مورد استقبال قرار نگرفت.در این روز همچنین شماره دهم روزنامه با تصویری از لیلا حاتمی و عنوان رگ بیداری منتشر و توزیع شد.در روز دوشنبه همچنین اعلام شد که در مراسمی از نامزدهای جشنواره تقدیر به عمل خواهد آمد.محمد مهدی عسگرپور، سیروس الوند، پیمان قاسمخانی، پیمان یوسفی و میلاد کیمرام از جمله چهرههای حاضر نهمین روز جشنواره فجر در برج میلاد بودند.
منبع: baharnews.ir
به گزارش ایسنا، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی وگردشگری با اشاره به این که هر میراثی از سه وجه دارای اهمیت است، گفت: تمام بخشهای میراثفرهنگی از سه جهت حفاظت، پژوهش و معرفی واجد اهمیت هستند که موضوع استرداد آثار تاریخی به بحث حفاظت برمیگردد. انواع و اقسام اقدامات دربارهی حفاظت به بعد از استرداد آثار تاریخی نیز برمیگردد. از سوی دیگر در بعد حقوقی مالکیت این آثار متعلق به کل مردم است؛ یعنی باید از نظر حقوقی نیز این بحث دنبال شود.او با بیان این که چهارهزار قطعه از تخت جمشید در موزههای مختلف دنیا وجود دارد، اظهار کرد: یکی از موضوعاتی که همواره مورد افتخار موزههای دنیا است، وجود برخی آثار ایرانی است. رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری که در موزه ملی ایران و در افتتاحیه نمایشگاه مجموعههای استردادی فرهنگیتاریخی و دستاوردهای دیپلماسی فرهنگی سخن میگفت، اضافه کرد: باید با ارائه اسناد متقن مالکیت خود را در خصوص آثار تاریخی و فرهنگی متعلق به ایران اثبات و زمینه بازگشت این آثار را به کشورمان ایجاد کنیم.او ادامه داد:کشورهایی که تاریخ کوتاهی دارند، معمولاً در مجامع بینالمللی زبان درازتری را در قبال کشورهای دارای تاریخ کهن مانند ایران، چین، هند، ایتالیا و یونان دارند و میکوشند تا کنوانسیون ۱۹۷۰ را زیر سؤال ببرند. رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری افزود: در حال حاضر اشیای تاریخی فراوانی از ایران درموزه های کشورهای اروپایی وجود دارد که روی برخی از آن ها نوشته شده متعلق به غرب آسیا؛ درحالی که منظور از غرب آسیا ایران است و این نام باید روی آن آثار حک شود.بهشتی در پایان صحبتهای خود خاطر نشان کرد: بازگشت این اشیای تاریخی نشاندهنده امید تازه است و امیدوارم در آینده شاهد بازگشت سایر اشیای تاریخی به کشور باشیم. اجماع جهانی علیه ایران به اجماع له ایران تبدیل شده است سیدهادی قره سید رومیانی، معاون حقوقی مجلس و امور استانهای سازمان میراثفرهنگی و گردشگری نیز در این مراسم با اشاره به موفقیتهای بینالمللی دولت در سالهای گذشته گفت: تلاشهای دولت باعث شده تا اجماع جهانی علیه ایران به اجماع له ایران تبدیل شود.او با تاکید بر این که روز نمایش این آثار استردادی، یک روز خاطرهانگیز و یک برگ زرین در حفاظت از نوامیس فرهنگی ایران است، بیان کرد: نمایش قدرت دیپلماسی یک کشور در زمان بررسی پروندههای بین المللی بررسی میشود و امروز به خاطر جایگاه ایران در سطح بینالملل و ایجاد فضای تعامل و گفتوگو شاهد استرداد اشیا تاریخی و فرهنگی به کشورمان هستیم. قره سید رومیانی آیهای از قرآن کریم در خصوص برگرداندن امانتها به صاحب آنها خواند و گفت: کشورهای مختلف دنیا با توجه به جایگاه مهم بینالمللی ایران و این که جمهوری اسلامی ایران را یک کشور موفق با دولتی برگرفته از قوانین دینی میدانند، بر بازگشت اشیای تاریخی به ایران اتفاق نظر دارند.او افزود: در سالهای گذشته در یکی از مقالات که در یکی از روزنامههای مهم و بینالمللی به چاپ رسیده بود، اعلام شد که یکی از مشکلات آینده ایران بررسی پروندههای بینالمللی در سالهای آینده است. وی با بیان اینکه امروز شاهد این هستیم که این پرونده به شکل مناسب و با بهرهگیری از ظرفیت مهم و ارزشمند تعامل و گفتوگو در دنیا حل و رفع میشود، به اجماعی جهانی علیه ایران در سالهای گذشته اشاره کرد و گفت: امروز شاهد این هستیم که این اجماع جهانی که علیه ایران بود به اجماع له ایران تبدیل شده است و نشاندهنده انسجام روابط بینالمللی دولت تدبیر و امید است.این مقام مسئول با بیان این که سازمان میراثفرهنگی و گردشگری با یک برنامهریزی مناسب سایر پروندههای مرتبط با اشیای تاریخی ایران را پیگیری میکند، ادامه داد: برخی از این اشیا بعد از ۶۰ سال به ایران بازگشتهاند که نشان دهنده افزایش تعاملات بینالمللی و تلاشهای حقوقی دولت است. او ادامه داد: دولت تدبیر و امید با درایت و گفتمان بینالمللی که ایجاد کرد، توانسته است به همه دنیا این پیام را منتقل کند که ایران به دنبال اعتلای فرهنگی در جهان است.در مراسم رونمایی از نمایشگاه مجموعههای استردادی فرهنگیتاریخی و دستاوردهای دیپلماسی فرهنگی در موزه ملی آثار چهار دوره استرداد آثار تاریخی «بلژیک»، «خوروین»، «چغامیش» و «ایتالیا» به نمایش در آمدند.از مجموع این آثار که ۵۵۰ شی تاریخی را شامل میشود، فقط ۲۸۷ شی تاریخی به نمایش درآمده است. همچنین براساس اعلام احمدیپور، رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به نظر میرسد قرار است این آثار تا پایان دهه فجر یعنی چهار روز دیگر در معرض نمایش باشند که البته رئیس موزه ملی ایران اعلام کرد در تلاش است این موزه تا پایان بهمن دایر باشد. در این مراسم که برخی از مسئولان از معاونت حقوقی ریاستجمهوری، وزارت امور خارجه و جمعی از مسئولان و سفیران تعدادی از کشورها حضور داشتند، از تیم فعال در حوزه بازگشت آثار تاریخی تقدیر شد که الهام امینزاده، معاون حقوقی ریاستجمهوری هدیه خود را به خانواده امیرحسین داداشی، یکی از آتشنشانان شهید پلاسکو اهدا کرد.
منبع: baharnews.ir
نتیجه شمارش آرای فیلمهای نمایش داده شده در روز هفتم جشنواره فیلم فجر توسط ستاد انتخاب فیلم برگزیده از نگاه تماشاگران جشنواره فیلم فجر اعلام شد.علاوه بر این هر شب پس از شمارش آرا، با حضور رییس و نمایندگان اجرایی ستاد انتخاب فیلم برگزیده سه برگ رای به قید قرعه استخراج و از طریق تلفنهای درج شده به صاحبان هر یک از برگهها، برنده شدنشان برای دریافت یک سکه بهار آزادی اعلام میشود. اسامی فیلمهایی که در لیست قرار دارد عبارتند از «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، «گشت ۲» به کارگردانی سعید سهیلی، «خوب، بد، جلف» به کارگردانی پیمان قاسم خانی، «آباجان» به کارگردانی هاتف علیمردانی، «بدون تاریخ، بدون امضا» به کارگردانی وحید جلیلوند، «بیست و یک روز بعد» به کارگردانی محمدرضا خردمندان. فهرست فیلمها بدون اولویت است.
منبع: baharnews.ir