فواید مهم «شنیدن»؛ آنجا که موسیقی آغاز می شود

ماهنامه هنر موسیقی: مجاب کردن هنرجوی موسیقی به شنیدن آنچه می نوازد، دشوار است. یک موسیقی دان جوان به ندرت به آنچه می نوازد، توجه کافی دارد و حتی از آن کمتر به «چگونگی» نواختنش. گاهی هنرجو برای اجرای صحیح ریتم، به شمارش می پردازد؛ اما حتی موسیقی دانانی که خوب و درست آموزش دیده اند هم ممکن است در کار با مترونوم به زحمت بیفتند. هنرجو آن قدر درگیر نواختن نت هاست که دیگر انرژی و زمانی برای امور دیگر برایش باقی نمی ماند، حتی شمردن و شنیدن.

درباره یک موسیقی دان جوان و تازه کار نداشتن پیش زمینه و حساسیت در تغییر سرعت، پویایی (دینامیک) و سبک و سیاق (استایل) طبیعی است. در مراحل ابتدایی آموزش، هنرجو به شکل چشمگیری متکی به شمردن است. سپس برای دومین مرحله، قطعاتی همراه با پیانو را انتخاب می کند (البته اگر سازی به جز کیبورد بنوازد) و برای هدایت سرعت و ریتم نواختن، به آن ساز همراهی کننده وابسته است؛ اما پس از آن هم مشکلاتی بروز می کند.

از آنجا که پیش بردن و دو نکته با هم سخت است، ممکن است دوباره به شمردن متوسل شود و تنها با همکاری در مدت زمان طولانی است که دو همنواز شروع به شنیدن بخش های صدایی یکدیگر می کنند.

فواید مهم «شنیدن»؛ آنجا که موسیقی آغاز می شود

برای رفع این مشکل چه کاری می توان انجام داد؟ پاسخ را شاید بتوان در رویکرد ما نسبت به آموزش موسیقی یافت. یکی از جنبه های پداگوژی موسیقی که بیشتر از آن غفلت می شود یا در معرض خطر نادیده گرفته شدن از سوی هنرجویان است، «شنیدن» است. بسیار مرسوم است که جلسات شنیدن تنها در فرصت هایی که هیچ اجرای ضروری در کار نیست، برنامه ریزی شوند تا با آن ها تداخلی نداشته باشند. حتی مضاف بر آن، «شنیدن» معمولا بیش از آنچه فعالانه باشد، منفعلانه است. موسیقی اغلب پس زمینه فعالیت های دیگر، نظیر خواندن و انجام تکالیف خانگی است.

از سوی دیگر، شنیدن فعال یکی از انواع تمرین های منجر به خلق موسیقی است که در آن سازی توسط شخص نواخته نمی شود. در مراحل اولیه مناسب ترین نوع موسیقی برای این تمرین موسیقی مجلسی است. تعداد کم سازهای به کاررفته، دنبال کردن کار هر ساز و شکل بخشی به احساس کلی را نسبتا آسان می کند. هنگامی که هنرجوی تازه کار به موسیقی گروه های بزرگ گوش می دهد، در ازدحام صداها غرق و گیج می شود.

چرا نوازندگان باید زمانی را صرف شنیدن کنند، در حالی که می توانند آن را هم به ساززدن بگذرانند؟ دلیل نخست آنکه با شنیدن فعالانه موسیقی، هنرجو از آنچه در اثر موسیقایی اتفاق می افتد، آگاه می شود؛ به خصوص در موسیقی مجلسی که هر بخش توسط یک ساز نواخته می شود و گروه سازها باید یک کل متعادل را تشکیل دهند. دومین فایده مهم شنیدن موسیقی این است که به شخص کمک می کند تا میان صداها تمایز قائل شود.

این خطر وجود دارد که هنرجویان به صدای خودشان عادت کنند و آن را به عنوان استاندارد بپذیرند. در هر صورت اگر تصوری از بهترین صدای ممکن با شنیدن به هنرمندان بزرگ چه به صورت حضور در اجرای زنده و چه با اثر ضبط شده ایجاد کنیم، آن ها در مسیر ارتقا و قضاوت صدای ساز خود صاحب الگو می شوند.

سوم اینکه هنرجویان به طور طبیعی با تقلید، حداقل در نقطه مشخصی از مسیر رشدشان، نوعی یادگیری طبیعی را تجربه می کنند. همچنین باید در نظر داشت که تقلید خصوصا در آموختن سبک های موسیقی، اهمیت دارد. هر فرد می تواند انبوهی از مطالب را درباره تفسیر و سبک های موسیقی مطالعه کند؛ اما در تحلیل نهایی، بهره گیری از اجراهای فراوان توسط هنرمندان مختلف بهترین کمک را به صورت بندی درک شخصی از یک قطعه و بیان ویژگی های سبکی آن می کند.

 فواید مهم «شنیدن»؛ آنجا که موسیقی آغاز می شود

برای کسی که می خواهد بیشترین سود را از شنیدن و نواختن ببرد، باید این دو نقش مکمل را برای هم داشته باشند که نوازندگی در گروه شیوه خوبی برای ترویج امتزاج این دو است. البته هدف نهایی از گوره نواز رسیدن به درجه ای از هماهنگی در تمپو، ریتم، جمله بندی، دینامیک و اموری از این قبیل است و تنها پس از رسیدن به این مرحله است که فرد می تواند به ساختن موسیقی امیدوار باشد.

در گروه نوازی تنها پیش بینی زمان حرکت بعدی شخص همنواز یا آکورد بعدی کافی نیست، بلکه قطعا نواختن در گروه چیزی بیش از این را می طلبد. نه فقط شنیدن آنچه که همنواز اجرا می کند، بلکه چگونگی نواختن جزییات اثر توسط او نیز اهمیت دارد. این امر نیازمند درک کاملی از نت و علاوه بر آن، حساسیت نسبت به موسیقی و سبک های موسیقایی است.

همنوازانی که مدت طولانی با هم کار می کنند، درک متقابل از منطق خلاقانه همدیگر را می آموزند. در این نقطه است که می توانند آزادانه بنوازند و تمام فرایند به کار گروهی تبدیل می شود؛ کلّی یکپارچه، فراتر از تجمع بخش های مربوط به هر ساز. این یعنی گروه، نقطه ای که در آن برداشت آزادانه از موسیقی آغاز می شود، جایی که نت ها موسیقی می شود.

  • یوهانس تال: استاد موسیقی کالج لیک لند در ویسکونسین آمریکا
  • مترجم: بابک ولی پور: نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک

  • منبع: ژورنال آموزگاران موسیقی، بخش ۵۹، شماره ۶٫ (فوریه ۱۹۷۳)


منبع: برترینها

یکی شدن «دیزنی» و «اپل»؟

پیشنهاد همکاری کمپانی فیلمسازی «والت دیزنی» به شرکت «اپل» چندی است در رسانه‌های متعدد منتشر شده و احتمال می‌رود این دو کمپانی عظیم با هم ترکیب شوند.

براساس گفته یک تحلیل‌گر، احتمال دارد «دیزنی» و «اپل» که از بزرگترین کمپانی‌های جهانی در حوزه فعالیت خود شمرده می‌شوند، با یکدیگر ترکیب شوند و مسیری جدید را طی کنند.

به گزارش ایسنا، «ایندیپندنت» نوشت: تحلیل‌گر سایت «RBC» اخیرا گفته که «اپل» به صورت بالقوه می‌تواند ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه خود را جمع کند و «دیزنی» را بخرد و این به معنای یک نیروی عظیم منهدم‌کننده در حوزه فناوری ـ رسانه است که مانند آن وجود ندارد.

به گفته برخی کارشناسان، نتیجه ترکیب این دو کمپانی فیلمسازی و تولید محصولات فناوری نو، کمپانی‌ای می‌شود با سرمایه کافی که ظرفیت متحول کردن فضای سخت‌افزاری را خواهد داشت. اگر چنین اتفاقی بیفتد مسلما ترس وحشتناکی در دل کمپانی‌هایی چون «سیلیکن ولی» و «هالیوود» خواهد افتاد.

علاوه بر این، شبکه‌هایی چون «نت‌فلیکس» هم از این اتفاق هراس خواهند داشت. با ترکیب «اپل» و «والت دیزنی»، پارک‌های موضوعی «دیزنی» با فناوری روز «اپل» رقیبی نخواهند داشت.


منبع: عصرایران

روزهای پرمشغله نیکول کیدمن در کن

نیکول کیدمن بازیگر استرالیایی با داشتن ۴ عنوان در جشنواره فیلم کن، امسال سالی شلوغ را در این جشنواره پیش روی دارد.

«کشتن گوزن مقدس»، «چطور با دختران در مهمانی‌ها حرف بزنیم» و «برفراز دریاچه» از فیلم‌هایی هستند که نیکول کیدمن بازیگر سینما در جشنواره هفتادم فیلم کن برای نمایش دارد.

به گزارش مهر به نقل از هالیوود ریپورتر، با اعلام اسامی فیلم‌های حاضر در این دوره از جشنواره فیلم کن در بخش‌های مختلف، روشن شد نیکول کیدمن نه با یک فیلم که با چهار عنوان اثر در این دوره حضور دارد.

او در فیلم «کشتن گوزن مقدس» ساخته یورگوس لانتیموس در کنار کالین فارل در بخش رقابتی اصلی حضور دارد. وی در فیلم «فریب خورده» ساخته سوفیا کاپولا بار دیگر در کنار فارل، کریستن دانست و اله فانینگ بازی کرده است و این فیلم نیز از جمله فیلم‌های بخش رقابتی است.

در بخش خارج از رقابت نیز این بازیگر در فیلم «چطور با دختران در مهمانی‌ها حرف بزنیم» حاضر است که توسط کامرون میچل و بر مبنای یک داستان کوتاه نوشته نیل گیمن ساخته شده است.

این بازیگر همچنین در دومین فصل از سریال «بر فراز دریاچه» بازی کرده که درامی تحسین شده ساخته جین کمپیون برای تلویزیون است و اپیزودهایی از آن در رویداد ویژه جشنواره به نمایش درمی‌آید.

نیکول کیدمن که با کن بیگانه نیست سال ۲۰۱۳ از اعضای داوری این جشنواره بود. او سال ۲۰۱۴ با بازی در فیلم «شاهزاه موناکو» در کن حضور داشت. 


منبع: عصرایران

«هفت» تا بعد از انتخابات پخش نمی‌شود

برنامه سینمایی «هفت» تا بعد از انتخابات پخش نمی شود و بعد از آن هم با تیم جدید کار می کند.

به گزارش مهر، ناصر کریمان، مدیر گروه اجتماعی شبکه سه سیما اعلام کرد: برنامه سینمایی «هفت» تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۹۶پخش نخواهد شد و سری جدید این برنامه پس از برگزاری انتخابات با تیم جدیدی می آید.

وی در این خصوص افزود: باتوجه به اتمام قرارداد دومین سال اجرای این برنامه با سازمان صداوسیما، جلساتی با گروه ساخت برنامه «هفت» جهت توافق مجدد برگزار و خواسته های سازمان صداوسیما طرح شد. از سویی آقای افخمی به دنبال ساخت فیلم سینمایی شان بودند. درنهایت تفاهم دوسویه این شد که پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، تیم جدیدی بر سر کار بیاید.

مدیر گروه اجتماعی شبکه سه خاطرنشان کرد: البته آقای افخمی به عنوان کارشناس در زمان مقتضی در سری جدید برنامه «هفت» حضور پیدا خواهند کرد و از نظرات ایشان بهره گیری خواهد شد.

کریمان در پایان بیان کرد: ساختار سری جدید این برنامه متعاقبا تعیین و اعلام خواهد شد.


منبع: عصرایران

آخرین آمار فروش فیلم‌های نوروزی

به گزارش ایسنا،حدود یک ماه از شروع رسمی اکران نوروزی سینماها می‌گذرد که در بین پنج فیلم نوروزی،«خوب، بد، جلف» که چند روزی هم زودتر به نمایش درآمده بود، بالاترین آمار فروش را دارد.حبیب اسماعیلی ـ مدیر پخش رسانه فیلمسازان ـ درباره آخرین رقم فروش فیلم «سه بیگانه» به کارگردانی مهدی مظلومی به ایسنا گفت: این فیلم در تهران و شهرستان‌ها ۶۵ سالن سینما در اختیار دارد که تا شب گذشته (۲۴ فروردین) یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان فروخته است.علی سرتیپی ـ مدیرعامل موسسه پخش فیلمیران ـ نیز گفت:فیلم «یک روز بخصوص» همایون اسعدیان با ۲۳ سالن تاکنون در کشور ۸۵۰ میلیون تومان فروش داشته و فیلم «آباجان» هاتف علیمردانی هم با ۲۴ سالن یک میلیارد و ۳۰ میلیون تومان فروخته است.

همچنین به گفته فیاض پارسیان ـ مدیر فروش موسسه سیمای مهرـ فیلم «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمدحسین مهدویان تاکنون به فروش سه میلیارد و ۱۰ میلیون تومان دست یافته است.دو فیلم پرفروش این روزهای سینما توسط دفتر پخش هدایت فیلم توزیع می‌شوند که احمد مختاری درباره آخرین آمار فروش فیلم «خوب، بد، جلف» به کارگردانی پیمان قاسم‌خانی گفت: این فیلم که اکرانش همچنان ادامه دارد، با ۳۰ سالن در تهران و ۹۰ سالن در شهرهای دیگر، تاکنون ۱۳ میلیارد و ۵۳۰ میلیون تومان فروش داشته است.به گفته وی فیلم «گشت ۲» نیز با همین تعداد سالن، تا شب گذشته ۱۱ میلیارد و ۷۳۰ میلیون تومان فروخته است.


منبع: بهارنیوز

حضور پررنگ زنان کارگردان در کن ۲۰۱۷

به گزارش ایسنا، «ایندیپندنت» نوشت:در سال ۲۰۱۲ نام هیچ کارگردان زنی در جشنواره کن به چشم نمی‌خورد و این رقم تا سال به ۹ نفر افزایش پیدا کرد، اما جشنواره کن در این دوره شاهد اکران فیلم‌های ۱۲ کارگردان زن است و این به معنای تغییری قابل توجه در این زمینه است.«سوفیا کاپولا»،‌ «نوامی کاواسه» و «لین رامسی» از زنان فیلمسازی هستند که نام‌شان در فهرست آثار بخش رقابتی کن ۲۰۱۷ دیده می‌شود.حضور زنان در این رویداد بین‌المللی گهگاه با حاشیه‌هایی همراه می‌شود. سال ۲۰۱۵ بود که چندین تن از بازیگران زن حاضر در مراسم فرش قرمز از جمله «جولیا رابرتر»، «کریستین استوارت» و «سوزاندن ساراندون» به جای پوشیدن کفش‌های پاشنه‌بلند ـ که جزو قوانین نانوشته حضور روی فرش قرمز است ـ پابرهنه جلوی دوربین عکاس‌ها رفتند.
در حالی که مسئولان جشنواره کن اجباری بودن پوشیدن پاشنه بلند در مراسم فرش قرمز فیلم‌ها را تکذیب می‌کنند،اما بسیاری از زنان حاضر در این جشنواره اعلام کردند در صورتی که بدون کفش پاشنه بلند یا با کفش کف تخت روی فرش قرمز بروند، از حضور آن‌ها در سالن نمایش فیلم جلوگیری می‌شود.پوستر امسال این جشنواره هم به خاطر تغییرات فتوشاپی عکس «کلودیا کاردیناله»  به منظور لاغرتر جلوه دادن او،موجب اعتراض چندین بازیگر زن شد. برخی از این بازیگران مدعی شدند که هالیوود بازیگران زن را تنها در قالبی خاص می‌پذیرد. «اما تامپسون» یکی از این هنرپیشه‌ها بود که تهدید کرد اگر این تبعیض‌ها و تعصبات در مورد چاق بودنش ادامه پیدا کند،‌ از نقش خود در فیلم بعدی‌اش کناره‌گیری می‌کند.هفتادمین جشنواره فیلم کن از تاریخ ۱۷ تا ۲۸ می (۲۸ اردیبهشت تا ۷ خرداد) در فرانسه برگزار می‌شود و امسال «پدرو آلمادوار»، کارگردان مطرح اسپانیایی ریاست هیات داوران بخش رقابتی را بر عهده دارد


منبع: بهارنیوز

یادی از عطار نیشابوری در روز بزرگداشتش

مرادعلی واعظی، استاد ادبیات دانشگاه بیرجند در گفت‌وگو با ایسنا، به مناسبت روز بزرگداشت عطار نیشابوری (۲۵ فروردین‌ماه) اظهار کرد: فریدالدین عطار نیشابوری از شاعران قرن ششم و هفتم هجری، در نیشابور به دنیا آمد. عطار نیشابوری که به دستور سربازان هلاکوخان مغول در نیشابور به قتل رسید، در چهل‌سالگی دچار تحول  روحی شد و زندگی ساده و زاهدانه‌ای را با مردم ادامه داد و به سراغ شاعری رفت.او ادامه داد: عطار نیشابوری پزشک داروساز و داروخانه‌دار بود، به گونه‌ای که گاه روزانه  ۵۰۰ نفر را معاینه و مداوا کرده و زندگی اشرافی داشته است. وی تصریح کرد: عمده‌ترین مضامین شعری عطار، حکمت اسلامی، آیات و روایات، عرفان و اصطلاحات علمی به ویژه پزشکی است. او به علوم زمانه خود واقف بوده و از بنیان‌گذاران شعر عرفانی است.
استاد ادبیات دانشگاه بیرجند با بیان این‌که مولوی، عطار را پیشگام خود دانسته، افزود: اشعار عطار همراه با حکایت‌های بسیار شیرین و تأثیرگذار است.واعظی بیان کرد: شاهکار عطار نیشابوری، مثنوی منطق‌الطیر است که معروف‌ترین حماسه عرفانی در ادب فارسی است.او ادامه داد: آثار عطار را به تعداد سوره‌های قرآن کریم، ۱۱۴  عنوان دانسته‌اند که بسیاری از آن‌ها جعلی هستند.وی با بیان این‌که جنبه هنری و شاعری آثار عطار در دیوان و مختارنامه اوست، تصریح کرد: بعد اخلاقی اندیشه عطار در الهی‌نامه و اسرارنامه است.استاد ادبیات دانشگاه بیرجند با بیان این‌که عطار چند اثر شعری دیگر نیز دارد، افزود: جهان‌بینی او در منطق‌الطیر و مصیبت‌نامه قابل مشاهده است و کتابی نیز به نثر دارد به نام تذکره‌الاولیاء که در شرح حال عارفان است.واعظی اظهار کرد: رسانه‌ها، به ویژه صداوسیما  ٩٠درصد برنامه‌های ادبی خود را به ادبیات معاصر اختصاص داده‌اند که بسیار نابجاست و باید برخلاف این باشد تا ایرانیان مسلمان با ریشه‌های فرهنگی و اعتقادی خود آشنا شوند.او با بیان این‌که رسانه‌های مکتوب باید تلاش بیشتری درباره شاعران و ادبیات گذشته ایران داشته باشند، یادآور شد: نیمی از برنامه‌های مذهبی نیز باید به ادبیات گذشته به‌ویژه ادبیات آیینی اختصاص پیدا کند.


منبع: بهارنیوز

دلیل کم‌کاری اصفهانی از زبان خودش

این خواننده پاپ و پزشک که به قول خودش در سال‌های اخیر فعالیت موسیقایی‌اش «کمرنگ» شده، قصد دارد به زودی با ارکستر ملی ایران به رهبری فریدون شهبازیان روی صحنه برود. او می‌گوید دلیل این کم‌کاری نداشتن «احوالات خوب روحی» بوده است؛ اما حالا حال و هوایش بهتر شده و می‌خواهد دوباره کار کند.«محمدمهدی واعظی» معروف به «محمد اصفهانی» که خاطره‌ساز بسیاری از قطعات به‌یادماندنی در ذهن مردم این کشور است، حالا ۵۰ سال سن دارد و می‌توان گرد سفید تجربه را در چهره و محاسنش دید. او معتقد است در موسیقی، مانند یک انسان که کالبد و روح او ثابت است اما لباس‌های مختلف می‌پوشد باید سعی کنیم اصالت‌ و سلامت کاری خود را حفظ کنیم.
آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی خبرنگار ایسنا با این خواننده درباره موضوعات مختلفی از جمله بازار موسیقی پاپ، جشنواره موسیقی فجر، همکاری او با دیگر خوانندگان و… است.
آقای اصفهانی! شما در حال حاضر مخاطبان خود را چه قشری می‌دانید؟ فکر می‌کنید می‌توانید با همه قشرها ارتباط برقرار کنید؟
کسانی که من به صورت جسته گریخته در خیابان و معابر عمومی با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنم و می‌بینم که کار من را دوست دارند، از تمامی اقشار هستند و آنچه می‌بینم طیف متنوعی را تشکیل می‌دهند.
شما در چند سال اخیر خیلی گزیده‌کار شده‌اید.
چرا رودربایستی می‌کنید؟ من کم‌کار شده‌ام.
خب این کم‌کار شدن باعث می‌شود مردم از موسیقی شما فاصله بگیرند. بسیاری از قشر نوجوان شاید نتوانند آثار خاطره‌انگیز شما را به یاد بیاورند. لطفا بگویید چرا کم‌کار شدید و می‌خواهید این فاصله را چگونه پر کنید؟
موسیقی برای من همیشه یک دلمشغولی بوده است. من به موسیقی به عنوان یک صنعت یا فرآیندی که در آن پول درمی‌آورم نگاه نکرده و نمی‌کنم. من نمی‌گویم از موسیقی درآمد مادی نداشتم و ندارم، اما هیچ‌وقت به آن مثل حرفه‌ای که از آن پول درمی‌آورم نگاه نکردم. موسیقی را به عنوان چیزی دیدم که از نظر روحی من را ارضا می‌کند؛ البته از آن پول نیز درآورده‌ام؛ هرکس بخواهد منکر چنین چیزی شود اغراق کرده است.
در این سال‌ها از نظر روحی، احوالات خوبی نداشتم و به همین دلیل انرژی لازم را نیز برای کار موسیقی نداشتم. در حال حاضر حال و روزم بهتر شده است و دارم کار می‌کنم.
حرف شما صحیح است؛ هرکس کار نکند کمرنگ می‌شود و به قول معروف از دل برود هرآنکه از دیده رود.
شما فکر می‌کنید باید تغییراتی در موسیقی خود به وجود بیاورید تا دوباره به روزهای اوج کاریتان برگردید؟
آنچه شما از آن به عنوان روزهای اوج یاد می‌کنید، من هیچ تلاش سیاست‌مدارانه ای برایش نکردم و قصدی نداشتم تا به آن برسم؛ این اتفاق خودش افتاد؛ یعنی به نظر من صرفا یک حادثه بود و الان نیز اگر بشود یا نشود، یک اتفاق بیشتر نیست.
من باید به عنوان مجری یک اثر موسیقی حواسم را جمع کنم کار درست را انجام بدهم. می‌توانم بگویم با مرور زمان به دلیل اینکه سازها، افکت‌ها، نوع نوازندگی‌ها و فضاها می‌کند، تنظیم‌ها و ملودی‌ها نیز تغییر می‌کنند. بنابراین هیچ احتیاجی نیست ما تلاش کنیم خودمان را تغییر بدهیم زیرا تغییرات اتوماتیک‌وار کلید می‌خورند. در واقع اگر در جریان آب رودی که از مسیری رد می‌شود بیفتی، طبیعی است که هرچقدر جلو می‌روید مناظر متنوعی را خواهید دید و این مناظر در مغز شما واکنش‌هایی ایجاد خواهد کرد و درک شما را از محیط اطرافتان تغییر خواهد داد.
من نیز با توجه به درکی که از شرایط فعلیمان دارم کار را انتخاب می‌کنم و می‌خوانم، و یا با تیم همکاران اثری را می‎‌سازیم و تنظیم می‌کنیم. ولی مانند یک انسان که کالبد و روح او ثابت است اما لباس‌های مختلف می‌پوشد باید سعی کنیم اصالت‌ و سلامت کاری خود را حفظ کنیم.
در چند وقت اخیر خواننده‌ یا اثری بوده  که توجه شما را به خودش جلب کند؟
به نظرم بیشتر افرادی که جدیدا به سمت موسیقی پاپ آمده‌اند، افراد زحمت‌کشیده‌ای هستند که بیهوده به این جا و مکان نرسیده‌اند.
اما از میان کسانی که توانستند همراه با جلب توجه از دیگران کار بکنند، محسن چاووشی را نام می‌برم. او اتفاقی را در میان جامعه موسیقی پاپ به وجود آورد. من می‌توانم به عنوان یکی از نقاط برجسته کار او به آلبوم «من خود آن سیزده‌ام» اشاره بکنم. آقای چاووشی در این آلبوم تلفیق جالبی از صدای خودش با ویژگی‌های خودش و موسیقی خودش انجام داد.
من جای پای دخالت محسن چاووشی را حتی در تنظیم‌ قطعاتش نیز می‌توانم ببینم. نوع گویش او در کارها و ملودی‌هایی که انتخاب کرده است کار و قدم جدیدی در موسیقی پاپ بود.
بقیه دوستان نیز در این سال‌ها کارهای خوبی انجام داده‌اند مانند احسان خواجه‌امیری، محسن یگانه و… که با روح مردم ارتباط برقرار و جامعه موسیقی ما را صحیح و سالم اداره کردند.
آیا در برنامه‌های آتی خود به عنوان مثال با خواننده‌ای مانند علیرضا عصار، قصد انتشار اثر یا آلبومی به صورت دوصدایی دارید؟
خیلی چیزها در موسیقی «اتفاق» است. اثر «ای کاروان» که به همراهی آقای عصار اجرا شد، نیز یک اتفاق بود و اگر قرار باشد کار دیگری به صورت دوصدایی انجام شود، آن نیز بر حسب یک اتفاق خواهد بود؛ یعنی باید پیش بیاید و همه چیز با هم جفت‌وجور شود.
یعنی فکر می‌کنید برنامه‌ریزی لازم ندارد؟
نه.
چه لزومی برای برنامه‌ریزی وجود دارد؟ این کارها در مسیر پیش می‌آید. اگر خواننده‌ای باشد که صدای او با صدای من کنتراست داشته باشد و قطعه‌ای باشد که صدای من بتواند به آن کمک کند، آنگاه آن دو چیز به ظاهر ناهمگون با یک ربط درست موسیقایی، عقلی و منطقی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند که قطعا کار موفقی از آب درخواهد آمد.
شما استاد شجریان را اسطوره خود می‌دانید؛ کمی هم از خسرو آواز ایران صحبت کنیم.
تمام کسانی که در موسیقی ایرانی و آواز ایرانی فعالیت کرده‌اند، به آقای شجریان مدیونند و من یکی از آن‌ها هستم. ایشان احتیاجی به توصیف ندارند. کار و جایگاه ایشان در موسیقی ایران مشخص است و من واقعا از صمیم قلب آرزو می‌کنم سلامتی خود را پیدا کنند و ما باز هم بتوانیم از وجود، صدا و دانش ایشان بهره ببریم.
آقای اصفهانی برخی می‌گویند شما خواننده گرانی هستید؛ آیا این درست است؟
بله (می‌خندد)، این موضوع را انکار نمی‌کنم.
دوست دارم نظرتان را درباره مارکت حال حاضر موسیقی پاپ ایران بدانم.
سمت و سوی مارکت پاپ ایرانی را به راحتی نمی‌توان تشخیص داد. ما هم که در این مارکت کار می‌کنیم گاهی از اتفاقاتی که رخ می‌دهد متعجب و حیرت‌زده می‌شویم؛ گاهی از یکسری اقبال‌ها و گاهی از یکسری نبود اقبال‌هایی که درباره اثر، اجرا و خواننده‌ای وجود دارد.
من معتقد هستم این سمت‌وسو را مردم و طیفی از مردم که مخاطب‌های این مارکت هستند یعنی بیشتر جوان‌ترها تعیین می‌کنند. من ۵۰ سال سن دارم و شاید نتوانم درست ذائقه آن‌ها را متوجه شوم. البته این موضوع برای من حسن نیست؛ باید تلاش کنم ذائقه آن‌ها را بشناسم تا بتوانم مقداری از این تغییر جهت‌ها و سمت‌وسوها را به درستی پیش‌بینی کنم.
فکر می‌کنید روند جشنواره موسیقی فجر در سال‌های اخیر به چه صورت بوده است؟
روند آن صعودی بوده است.
تغییر روند جشنواره در دو سال اخیر انتقادهای زیادی را به همراه داشت.
اگر انتقاد وجود نداشته باشد، پیشرفت نیز وجود نخواهد داشت. انتقاد با تخریب تفاوت دارد. وقتی تخریب صورت بگیرد دست‌اندرکارانی که صادقانه زحمت می‌کشند احساس می‌کنند نگاه منصفانه‌ای به حاصل کارشان نشده و ممکن است برخی از تحلیل‌گران به اغراضی آلوده باشند.
من به عنوان یک شخص فعال در موسیقی اگر بخواهم بدون تعصب و غرض صحبت کنم، می‌گویم جشنواره موسیقی فجر رو به صعود و جلو است.
عده‌ای می‌گویند بخش پاپ جشنواره به سمت تجاری شدن پیش می‌رود.
موسیقی پاپ در بیشتر شاخه‌هایش یک موسیقی تجاری و مورد مصرف روزانه است که دارد طبیعت خودش را نشان می‌دهد و این نه تنها عیب نیست بلکه حسن آن هم به شمار می رود. این موضوع را نمی‌توان گردن جشنواره انداخت.
می‌گویند روی جشنواره اعمال نظر و در آن پارتی‌بازی می‌شود؛ شاید نقاط ضعفی وجود داشته باشد اما این نقاط ضعف با گفت‌وگو کردن مرتفع می‌شود. نباید تخریب کنیم؛ باید بگوییم داریم کاری را انجام می‌دهیم که در منازل ابتدایی آن هستیم و چشممان به قله است و در عین پیش رفتن اشکالات را رفع و آن‌ها را کمرنگ می‌کنیم.
اگر واقعا معتقدیم اِعمال نظر می‌شود کاری کنیم و پیشنهاداتی بدهیم که اعمال نظرها کم شود نه اینکه کل حرکت جشنواره را زیر سوال ببریم. جشنواره باید با اعتلا و قانونمندی و گرایش‌های نخبه‌پرور به سمتی برود که بزرگترین هنرمندان ما با افتخار در آن شرکت کنند؛ البته هنوز به آن نقطه نرسیده است ولی به نظر بنده در سالهای اخیر فضایش برای رسیدن به این مهم مهیاتر شده است.
یعنی فکر می‌کنید برگزاری ۳۲ دوره کفایت نکرده است؟
به نظر من استراتژی و مدیریت هدفمند، درازمدت و هوشمندی در این قضیه وجود نداشته است. یعنی مدیرانی آمدند در جشنواره کاری کردند و رفتند و پرونده کاریشان بسته شد و عده‌ای دوباره از اول شروع کردند.
اگر استراتژی درازمدت وجود داشته باشد، جشنواره رو به جلو حرکت می‌کند. اگر فضای سلامت و درستی به وجود بیاید آن وقت یک استاد موسیقی از حضور در جشنواره، عارش نمی‌شود و منتظر است که فقط به او تلفن بزنند و از او دعوت کنند. وقتی اساتید موسیقی به جشنواره بیایند اعتبار آن نیز بیشتر می‌شود یعنی این موضوعات هم‌افزایی دارند.
امیدوارم عده‌ای از متخصصین بنشینند و چیزی شبیه به قانون اساسی، برای جشنواره موسیقی فجر بنویسند و آن قانون جایگاه قدرتمند و ثابت و لایتغیری پیدا کند که هر مدیری موظف به ادامه و اجرایش شود.
موسیقی سنتی، تلفیقی و پاپ، هرسه در جامعه ما در حال حرکت هستند؛ فکر می‌کنید وضعیت کدام یک بهتر پیش می‌رود؟
سوال خیلی سختی است.
شاید به دلیل اینکه رشته فعالیت من، موسیقی پاپ است و از بازخوردهای مردمی شاخه‌های دیگر خبر ندارم، نتوانم قضاوت منصفانه‌ای در این زمینه داشته باشم. اما در حوزه پاپ می‌دانم که متاسفانه به خاطر برخی کارها که صرفا جنبه تجاری داشته است، در مردم وازدگی ایجاد شده است.
به عنوان مثال یک رپرتوار ثابت  پنج بار در تهران متوالیا اجرا می‌شود و گوش مردم از آن اشباع می‌شود. در حال حاضر متاسفانه کنسرت‌ها بی‌اعتبارتر شده و تکرارهای تجاری آن حالت بی‌اعتمادی در مردم را دامن می‌زند و این موجب می‌شود مردم سخت‌تر بلیت کنسرت‌ها را بخرند چرا که می‌خواهند مطمئن شوند پولی که پرداخت می‌کنند ارزشش را دارد یا نه.
اگر هنرمندان ما موضوعات تجاری را در اولویت اول قرار ندهند و به هر قیمتی اجرا نکنند وضعیت بهتر می‌شود. به نظر من گوش مردم حرمت دارد. باید رعایتش را کرد، باید دید چه موسیقی و شعری را تحویل آن‌ها می‌دهی. مردم گرانترین متاع زندگی خود را که همان عمر و زمانشان است در اختیار موسیقی قرار می‎دهند.
اگر این‌ها مراعات شود وضعیت خیلی خوب می‌شود ولی متاسفانه در شرایط فعلی کمبود چنین نگرش‌هایی در موسیقی پاپ ما احساس می‌شود.


منبع: بهارنیوز

همه برای آقای هاشمی دست بزنید

همه باید منتظر آمدن دکتر بهروز امینی باشند؛ داروساز محققی که داروی ضدسرطان تولید کرده و قرار است مهدی هاشمی نقش او را ایفا کند. حالا در یک سالن پُر از بنرهای دکتر بهروز امینی، مهدی هاشمی بیش از پنج بار مسیر در ورودی تا سن را طی می‌کند تا بالاخره این سکانس به تایید کارگردان برسد.
سعید سلطانی (کارگردان) انتهای سالن همایش نشسته است؛ خوش اخلاق و جدی مدام تاکید می‌کند که همه باید با هم هماهنگ باشند و همین هماهنگ شدن هم کمی زمان می‌برد. 

در این فرصت به سراغ علی آشتیانی‌پور (تهیه‌کننده) می‌رویم تا با او درباره اولین تجربه تهیه‌کنندگی یک سریال تلویزیونی گفت‌وگو کنیم؛ می‌گوید: فکر می‌کردم تهیه‌کنندگی سریال کار ساده‌تری باشد اما الان که با سریال «در جست‌وجوی آرامش» تهیه‌کنندگی سریال تلویزیونی را تجربه می‌کنم متوجه شده‌ام که سریال‌سازی سختی‌های خودش را دارد و انرژی زیادی می‌طلبد.
تهیه‌کننده سریال «در جست‌وجوی آرامش» با اشاره به تجربه همکاری با سیما ادامه می‌دهد: یکی از موضوعاتی که از ابتدا نگران آن بودم این بود که عدم همراهی تلویزیون من را در این مسؤولیتی که پذیرفته‌ام تنها بگذارد اما خوشبختانه تاکنون مدیران تلویزیونی همکاری‌های لازم را با ما داشته‌اند و نگذاشته‌اند که خجالت‌زده‌ی تیم این سریال شوم. همکاری مدیران تلویزیونی با سریال «در جست وجوی آرامش» باعث شده است تا کار را جدی‌تر بگیریم و استانداردهای لازم برای سریال‌سازی را فراهم کنیم.
آشتیانی‌پور همچنین درباره تعدد لوکیشن‌های سریال «در جست‌وجوی آرامش» می‌گوید: این کار نزدیک به ۱۴۵ لوکیشن دارد. این تعداد لوکیشن کار را برای ما بسیار سخت کرده است و امیدوارم که بتوانیم از عهده آن بربیاییم. از طرفی تعدد لوکیشن‌ها به نوعی از محاسن این سریال محسوب می‌شود؛ چرا که تنوع را برای مخاطبان بالا برده است.
تهیه‌کننده سریال «در جست‌وجوی آرامش» با اشاره به قصه این سریال ادامه می‌دهد:‌ این مجموعه داستان یک محقق داروساز را روایت می‌کند که دغدغه‌های لازم برای پیشرفت ملت و مملکت خودش را دارد. طبیعتا بر سر راه او موانع و مشکلات زیادی وجود دارد ولی در نهایت از عهده آن‌ها برمی‌آید. در کل با توجه به متن خوبی که در اختیار داریم و همچنین بازی‌های خوبی که ارائه می‌شود تصور می‌کنم که سریال «در جست‌وجوی آرامش»‌ یکی از مجموعه‌های پُرمخاطب تلویزیون بشود.

همچنین مهدی هاشمی هم که نقش «دکتر بهروز امینی» را ایفا می‌کند، درباره ارزیابی سریال‌های تلویزیونی و تجربه حضور در سریال «در جست‌وجوی آرامش» می‌گوید: پیشنهادهایی که به ما می‌شود خوب و بد دارد. ما که نمی‌توانیم بی‌کار در خانه بشینیم و پیشنهادهای خوب را کار می‌کنیم. به هر حال تلویزیون در چند سال اخیر خصوصاً در رقابت با کانال‌های جهانی، کارهای خیلی خوبی ارائه نداده و تماشاگر را آن‌طور که باید راضی نکرده است.
او با بیان اینکه یکی از مشکلات این است که متن‌ها به ویژه در کارهای مناسبتی تند نوشته می‌شوند، ادامه می‌دهد: مدیران باید جلوتر حرکت کنند؛ به عنوان مثال اگر قرار است سریال مناسبتی ساخته شود باید از قبل بگویند که نویسندگان متن را بنویسند، این متن بازنویسی شود و وقتی همه چیز آماده بود کار را شروع کنند؛ این در حالی است که کارها تند انجام می‌شوند و در نتیجه کارهایی با کیفیت پایین تولید می‌شوند.

آن روز با حضور مدیر شبکه پنج سیما در یکی از لوکیشن‌های پروژه «در جست‌وجوی آرامش»، از نزدیک در جریان روند ضبط این سریال قرار گرفت. داریوش فرهنگ نیز که در صحنه حاضر بود با مدیر شبکه پنج سیما درباره ایفای نقش در پروژه تلویزیونی «در جست و جوی آرامش» به گفت‌وگو پرداخت.

مجموعه تلویزیونی «درجست‌وجوی آرامش» یک اثر خانوادگی ۴۰ قسمتی است که ضمن روایت قصه اصلی، روابط عاطفی و انسانی بین خانواده و دوستان را به نمایش می‌گذارد.
تهیه‌کننده این مجموعه خلاصه داستان «در جسنت‌وجوی آرامش» را اینگونه روایت می‌کند که داستان درباره شخصیتی به نام دکتر بهروز امینی است که از دانشمندان و پژوهشگران حوزه داروسازی در ایران است. او هم خانواده‌ای مثال‌زدنی دارد و هم در حرفه‌اش موفق بوده و بعد از ۲۰ سال تلاش مداوم توانسته در راستای تولیدات ملی و دانش‌بنیان، دارویی برای درمان سرطان تولید کند که مشابه خارجی ندارد. بعد از تولید دارو، جامعه پزشکی برای بهروز امینی جشنی برپا می‌کند و نام او و شرکتش در سراسر جوامع پزشکی جهان می‌پیچد، اما یک اتفاق همه معادلات دکتر امینی را به هم می‌ریزد و آبرویش را در معرض خطر قرار می‌دهد!
در مجموعه تلویزیونی «در جست‌وجوی آرامش» مهدی هاشمی، فرشته سرابندی، داریوش فرهنگ، پژمان بازغی، محمد متوسلانی، حدیث میرامینی، کمند امیرسلیمانی، زهرا سعیدی و … ایفای نقش می‌کنند.


منبع: بهارنیوز

وضعیت نشر؛سال به‌سال دریغ از پارسال

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا، درباره وضعیت  نشر کتاب در سال ۹۵ گفت:  سال به سال، دریغ از پارسال! متأسفانه هرسال وضعیت نشر کتاب بدتر می‌شود و اکنون فاجعه شده است؛ تیراژ کتاب به ۵۰۰ نسخه رسیده و باید فکری به حال آن کرد. گاهی اوقات ناشران قیمت کتاب‌ها را افزایش می‌دهند، یا کیفیت کار طوری است که دافعه ایجاد می‌کند.او افزود: البته همه چیز را نمی‌شود گردن ناشران انداخت،  گاهی مولفان نیز مقصرند، گویا ذائقه مردم را نمی‌شناسند و مخاطب برای‌شان مهم نیست. این وضعیت باعث خراب شدن بازار کتاب می‌شود. وضعیتی که بازار کتاب دارد خیلی غمناک است. البته کتاب‌های خوب فروش دارد و به دست مخاطب می‌رسد.

امیریان درباره وضعیت ادبیات نیز اظهار کرد:  در ادبیات هم اتفاق مهم و ویژه‌ای نیفتاده است و تغییری نداشته‌ایم. به خویشاوندان خود اجازه می‌دهند به جشنواره‌ها و نمایشگاهایی که در اروپا برگزار می‌شود، بروند و بودجه‌هایی که به اسم کار فرهنگی و نشر کتاب گرفته می‌شود، حیف و میل می‌شود. البته وضعیت همیشه همین‌طور است.او با بیان این که سعی دارد همیشه فرد امیدواری باشد و به همه چیز خوش‌بینانه نگاه کند، خاطرنشان کرد: متأسفانه اوضاع خیلی تیره است و چیز روشن و خوبی نمی‌بینم که بخواهم درباره آن  حرف بزنم.

این نویسنده با بیان این‌که ممیزی‌ نویسندگان را اذیت می‌کند، اظهار کرد: این ممیزی بر اساس ضابطه‌ مشخصی نیست و  کاملا سلیقه‌ای است و همین مسئله باعث می‌شود که نویسنده‌ها کار خوب ننویسند و یا این‌که آثارشان در کشوهای وزارت ارشاد باقی می‌ماند و اجازه چاپ پیدا نمی‌کند. باید خون تازه‌ای به وضعیت نشر تزریق شود و نگاه سنتی کنار گذاشته شود.او یادآور شد: البته در سختی‌ها کارهای خوبی متولد می‌شود و تبلور می‌یابد. به طور مثال با وجود سانسور شدیدی که از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ حاکم بود، ما کارهای درخشان زیادی داشتیم و احمد محمود و دیگران کارهای خوبی بیرون دادند.
داوود امیریان با بیان این‌که جو دلمرده‌ای ایجاد شده و یأس و افسردگی فراگیر شده است، گفت: در این چند سال یک کار خوب نمی‌توانید معرفی کنید و اگر یک کار خوب بتوانید معرفی کنید من به شما جایزه می‌دهم. در این سال‌ها کار درخشانی ندیده‌ام که بتوان به آن افتخار کرد و از آن با افتخار یاد کرد.او درباه بهترین و بدترین‌ خبرهایی که  در حوزه ادبیات و کتاب در سال گذشته شنیده است، اظهار کرد: این‌که نمایشگاه  بین‌المللی کتاب تهران به شهر آفتاب منتقل شده – هرچند که  خیلی دور است – اتفاق خوبی بود زیرا مکان نمایشگاه مشخص شد و از مصلی و آوارگی نجات پیدا کرد. همچنین خبرهای خوب و خوشحال‌کننده برای خودم انتشار کتاب‌هایم بود؛ «گردان قاطرچی‌ها» که در برنامه خندوانه معرفی و  استقبال خوبی نیز از آن شد و کتاب «کودکستان آقا مرسل» که جلد دوم «گردان قاطرچی‌ها»ست. درباره بدترین خبر چیزی به ذهنم نمی‌رسد.
این داستان‌نویس با بیان این که سال گذشته بیشتر ادبیات کلاسیک خوانده است، کتاب‌هایی را برای مطالعه پیشنهاد کرد و گفت: «مردی به نام اُوه» که درون‌مایه طنز دارد و شیرین است، داستان‌های «دُن کامیلو»  که نشر مرکز تعدادی را چاپ کرد و متأسفانه ادامه نداد اما من هنوز منتظر ادامه آن هستم.  او همچنین گفت: به نظر می‌رسد  چاپ نشدن کتاب‌های خوب دامن‌گیر کشورهای غربی نیز شده است و در آن‌جا هم کتاب‌های خوب چاپ نمی‌شود.


منبع: بهارنیوز

رقابت ۱۸ فیلم برای نخل طلای کن

به گزارش ایسنا، از سینمای ایران، فیلم تجربی «۲۴ فریم» آخرین ساخته عباس کیارستمی به مناسبت هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن به صورت ویژه به روی پرده می‌رود، «لِرد» از محمد رسول‌اُف در بخش «نوعی نگاه» کن پذیرفته شد و همچنین طبق اعلام پیشین «وقت ناهار» به کارگردانی علیرضا قاسمی به عنوان یکی از ۹ فیلم بخش رقابتی فیلم‌های کوتاه جشنواره کن برای نخل طلای بهترین فیلم کوتاه رقابت می‌کند و فیلم کوتاه «حیوان» ساخته بهرام و بهمن حاج ابول لو نیز در بخش «سینه فونداسیون» کن ۲۰۱۷ پذیرفته شده است.فیلم «آنها» ساخته آناهیتا قزوینی‌زاده نیز به عنوان یکی از فیلم‌های بخش نمایش‌های ویژه کن ۲۰۱۷ انتخاب شده است.

اما در بخش رقابتی که مهمترین فیلم جشنواره کن است امسال ۱۸ فیلم برای کسب نخل طلای بهترین فیلم رقابت میکنند که در میان آنها فیلم هایی از کارگردانان سرشناسی چون «میشائیل هانکه»، «آندری زیاگینتسف»، «سوفیا کاپولا»، «فاتح آکین»، «نائومی کاواسه»، «تاد هینس» و «میشل آزاناویسیوس» دیده می‌شود.

فیلم‌های بخش رقابتی:
«شگفت‌زده» به کارگردانی «تاد هینس»
«نیرومند» به کارگردانی «میشل آزاناویسیوس»
«روز بعد» به کارگردانی «هونگ سونگ سو»
«درخشندگی» به کارگردانی «نائومی کاواسه»
«کشتن آهوی مقدس» به کارگردانی «یورگس لانتیموس»
«موجود آرام» به کارگردانی «سرگی لازنیتسا»
«قمر مشتری» به کارگردانی «کرنل موندروکژو»
«عاشق دوگانه» به کارگردانی «فرانسوا اوزون»
«تو هرگز واقعا اینجا نبودی» به کارگردانی «لین رامسی»
«اوقات خوش» به کارگردانی «بنی صفدیه» و «جاش صفدیه»
«بی‌عشق» به کارگردانی «اندری زیاگینتسف»
«داستان‌های میروویتز» به کارگردانی «نوا بامباک»
«در ناپدیدی» به کارگردانی «فاتح اکین»
«Okja» به کارگردانی «بون جون-هو»
«۱۲۰ ضربه در دقیقه» به کارگردانی «رابین کامپیلو»
«فریب‌خورده» به کارگردانی «سوفیا کاپولا»
«رودین» به کارگردانی «ژاک دولیون»
«پایان خوش» به کارگردانی «میشائیل هانکه»

فیلم‌های بخش غیررقابتی:
«تیغه جاویدان» ساخته «تاکاشی میکی»
«چگونه با یک دختر در مهمانی صحبت کنید» ساخته «جان کمرون میشل»
«چهره‌ها، روستاها» ساخته «آنیس واردا» و «جی آر»
«ارواح اسماعیل» به کارگردانی «آرنو دپلشن» – فیلم افتتاحیه


فیلم‌های بخش «نوعی نگاه»:
«بارارا» به کارگردانی «متئو آمالریک»
«عروس صحرا» به کارگردانی «سسیلیا آتان» و «والریا پیواتو»
«زن جوان» به کارگردانی «لئونور سرالی»
«لِرد» به کارگردانی محمد رسول‌اُف
«طبیعت زمان» به کارگردانی «کریم موسائو»
«پیش از نابودی» به کارگردانی «کیوشی کوراساوا»
«بیرون» به کارگردانی «گیورگی کریستوف»
«جهت‌ها» به کارگردانی «استفان کاماندارف»
«غربی» به کارگردانی «والسکا گریسباخ»
«دختر آوریل» به کارگردانی «مایکل فرانکو»
«خوش شانس» به کارگردانی «سرجیو کاستلیتو»
«کارگاه» به کارگردانی «لورن کانته»
«زیبایی و سگ‌ها» به کارگردانی «کوثر بن حنیه»
«نزدیکی» به کارگردانی «کانتمیر بالاگوف»
«پس از جنگ» به کارگردانی «آناریتا زامبرانو»
«رودخانه باد» به کارگردانی «تیلور شرایدن»

بخش نمایش‌های ویژه:
«دوربین کِلر» ساخته «هئنگ سونگ‌سو»
«۱۲ روز» ساخته «ریموند دپاردون»
«آنها» ساخته آناهایتا قزوینی زاده
«سرزمین موعود» ساخته «یوجین جرکی»
«ناپالم» ساخته «کلود لنزمن»
«شیاطین در بهشت» ساخته «ژود راتمن»
«دریای اندوه» ساخته «ونسا ردگریو»
«عاقبت ناخوشایند» ساخته «بونی کوهن» و «جان شِنک»

بخش نمایش نیمه شب:
«شرارت» به کارگردانی «جونگ بونگ-گیل»
«بی‌رحم» به کارگردانی «بونگ سونگ-هون»
«نیایش قبل از سپیده‌دم» به کارگردانی «ژان-استفن سوئه»

هفتادمین جشنواره فیلم کن از تاریخ ۱۷ تا ۲۸ می (۲۸ اردیبهشت تا ۷ خرداد) در فرانسه برگزار می‌شود و امسال «پدرو آلمادوار»، کارگردان مطرح اسپانیایی ریاست هیات داوران بخش رقابتی را بر عهده دارد.


منبع: بهارنیوز

سریال «تاج»، سریال تاریخی که باید ببینید

ماهنامه همشهری ۲۴ – عطیه سالارمنش: آثار تصویری تاریخی همیشه جذاب هستند؛ شاید به این دلیل که آدم ها دوست دارند به زندگی افراد معروف سرک بکشند و خبری از زندگی آنها بگیرند. سریال های تاریخی هم زا این قاعده مستثنا نیستند. یک دلیلش هم بر می گردد به شگفتی های زندگی این آدم ها و رازهایی که زندگی های شان دارد و بیننده حس می کند با دیدن سریال یا فیلمی بر اساس زندگی آنها، از راز و رمزهای زندگی شان سر در می آورد.

در سال های گذشته ساخت سریال های تاریخی گسترش پیدا کرده؛ از سریالی تاریخی / فانتزی مثل بازی تاج و تخت بگیرید تا سریال سیاسی خانه پوشالی که با الهام از برخی واقعیت ها و اتفاقات پشت پرده سیاست آمریکا شکل گرفته. اکثرا هم در میان مخاطبان بحث برانگیز بوده اند و هم در میان منتقدان. سریال «تاج» هم یکی از جدیدترین سریال های تاریخی این روزهاست که در مراسم گلدن گلوب هم مورد توجه قرار گرفته و چند جایزه مهم برنده شده است. در این مطلب سراغ این سریال تاریخی می رویم که اتفاقا زمان رخدادهایش هم خیلی دور نیست.

خاموشی و فراموشی

ملکه الیزابت دوم کیست؟

الیزابت دوم با نام الیزابت الکساندرا مری در ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ به دنیا آمد. او ملکه بریتانیا و دیگر کشورهای مشترک المنافع، کانادا، استرالیا و نیوزیلند است و تا پیش از استقلال جامائیکا، بارابادوس، باهاما، گرانا، پاپوآ گینه نو، جزایر سلیمان، تووالو، سنتلوسیاو … ملکه این کشورها هم بود. قبل از او رکورد طولانی ترین دوران ملکه بودن در دست ملکه ویکتوریا در قرن نوزدهم بود که الیزابت دوم رکوردش را شکست. او پس از مرگ پدرش پادشاه جرج ششم در سال ۱۹۵۲ به مقام ملکه بودن رسید، آن هم در ۲۵ سالگی و از آن زمان ملکه بریتانیا بوده.

در دوران ملکه بودن الیزابت دوم اتفاق های بسیاری افتاده؛ از پایان جیره بندی شکر، حادثه درگذشت هشت بازیکن منچستریونایتد در سقوط هواپیمای مونیخ، به ریاست جمهوری رسیدن کندی و ترور او، پایان اجرای حکم اعدام به جرم قتل، اعتصاب کارگران معدن، استعفای نیکسون، به قدرت رسیدن مارگارت تاچر، جنگ ویتنام، ظهور طالبان و به طور کلی بخش زیادی از تاریخ معاصر بریتانیا و دنیا. این زندگی پرتلاطم و جنب و جوش آغاز دور جدیدی از زندگی خانواده سلطنتی بود که در سریال «تاج» و در فصل اول آن روزهای ابتدایی ملکه شدن الیزابت دوم به تصویر کشیده شده است.

پیتر مورگان کیست؟

پیتر مورگان ۵۳ ساله یکی از مهم ترین نمایشنامه نویس ها و فیلمنامه نویس های بریتانیاست که از سال ۱۹۸۸ فعالیت نویسندگی خود را آغاز کرده است. مورگان کارش را برای تلویزیون شروع کرد و متن فیلم های تلویزیونی و سریال می نوشت. نوشتن کارهای تلویزیونی مثل «هیئت منصفه» و «هنری هشتم» نام او را مطرح کرد اما در سال ۲۰۰۶ نوشتن سه اثر باعث شدت مورگان به شهرت برسد؛ یکی نمایشنامه «فراست/ نیکسون» درباره یکی از مصاحبه های مهم نیکسون در زمان رسوایی اش، دیگری نوشتن فیلمنامه «ملکه» درباره زندگی ملکه الیزابت دوم در روزهایی که دیگر میانسالی را هم رد کرده بود؛ و در نهایت فیلمنامه «آخرین پادشاه اسکاتلند» درباره زندگی ایدی امین.

این سه متن باعث شدند نام مورگان به عنوان نویسنده ای متخصص در درام های تاریخی با محوریت شخصیت های تاریخی، بر سر زبان ها بیفتد. فراست/ نیکسون آن قدر روی صحنه تئاتر موفق بود که بعدا فیلم سینمایی اش هم ساخته شد. مورگان بعدش با نوشتن «یونایتد نفرین شده» جای پای خودش را در تسینما محکم کرد.

با نوشتن فیلمنامه «شتاب» درباره چهره های واقعی در روزهای اوج مسابقات اتومبیل رانی نشان داد که تخصص ویژه او در روایت های تاریخی زندگی سیاستمدارها نیست و چهره های دیگر – در اینجا ورزشی – هم برایش جذابیت دارند. هر چند «شتاب» خیلی تحویل گرفته نشد اما مورگان با دو فیلمنامه «فراست / نیکسون» و «ملکه» نامزد جایزه اسکار شد و برای دومی جایزه گلدن گلوب را به خانه برد.

مورگان چند بار هم جایزه بفتا را برای نویسندگی گرفته است؛ از جمله برای سریال «شرف از دست رفته کریستوفر جفریز» و «آخرین پادشاه اسکاتلند». مورگان نمایشنامه «مخاطب» را در سال ۲۰۱۳ نوشت که ماجرایش درباره دیدارهای هفتگی ملکه الیزابت دوم با نخست وزیرهای مختلف دورانش است. در اجراهای مختلف این نمایشنامه هلن میرن و کریستین اسکات تامس نقش ملکه را بازی کردند و همین نمایشنامه بود که ایده اولیه «تاج» را به ذهن مورگان رساند.

سریال «تاج» چطور ساخته شد؟

مورگان وقتی دید زندگی ملکه الیزابت دوم گوشه ها و زوایای جالبی برای بدل شدن به سریال دارد، مشغول نوشتن متن آن شد. پیشینه او و چند بار رفقتن سراغ زندگی ملکه باعث شده بود خیلی راحت تر بتواند مسئولان تلویزیونی را ترغیب به ساخت این سریال کند و مجموعه نت فلیکس هم خیلی زود با پروژه همراه شد.

استر زوکرمن – ای. وی. کلاب

کلر فوی ۳۲ ساله با بازی در سریال «تالار گرگ» به شهرت رسید و حالا با بازی در نقش ملکه الیزابت دوم در سریال «تاج» برنده جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر زن شده است. مت اسمیت، همبازی قوی در «تاج» در نقش فیلیپ ماونتباتن، همسر ملکه الیزابت، شهرتش را مدیون بازی در نقش دکتر هو در سریالی به همین نام است. او در سه فصل این سریال حضوری موفق داشت و نامزد جایزه بفتا شد. در گفتگوی زیر این دو بیشتر درباره نقش های خود در این سریال – زن و شوهر جوانی که در خانواده سلطنتی زندگی آرامی دارند که ناگهان با مرگ پادشاه، پایشان به زندگی پر پیچ و خم سلطنت باز می شود – صحبت می کنند.

قبل از این که به این پروژه ملحق شوید، درباره زندگی خانوادگی ملکه اطلاعاتی داشتید؟

– کلرفوی: راستش تا آنجا که یادم می آید هیچ چیزی درباره آنها نمی دانستم. نمی دانستم در چه شرایطی الیزابت و فیلیپ عاشق همدیگر شدند. نمی دانستم ازدواج آنها چه مشکلاتی داشته است. اصلا چیزی درباره روزهای اول ازدواج آنها نمی دانستم. نمی دانستم چطور پس از مرگ پدر الیزابت، او به تاج و تخت رسیده است. هیچ چیزی درباره این مسائل نمی دانستم. فکر می کردم او ملکه بوده و همیشه ملکه مانده و این کل اطلاعاتم درباره اش بود.

خاموشی و فراموشی (اسلایدشو)

از همان ابتدای سریال رابطه بین شما دو نفر را حس می کنیم. می بینیم که به هم محبت دارید اما مت، به نظر می رسد فیلیپ کمی نفرت در وجودش هست؛ درست است؟

– مت اسمیت: به نظرم داستان و فیلمنامه بخش زیادی از کار ما را انجام داده است اما این را بگویم که ما نمی خواستیم تصویری به شیرینی شکلات از این خانواده ترسیم کنیم. ما کل این مسئله و حقیقت آن را می بینیم. گاهی این رابطه برای فیلیپ و الیزابت دشوار هم می شود. به نظرم آن لحظاتی که زندگی این دو با مشکل روبرو می شود، در واقع تاثیرگذارترین لحظات زندگی آنها هم هست.

منظورتان چیست؟

– اسمیت: در مواقعی که آدم ها با مشکل روبرو می شوند…

– فوی: و باید آن را از پیش رو بردارند…

– اسمیت: این جور مواقع اهمیت آدم ها بیشتر به چشم می آید. منظورم را متوجه می شوید؟

– فوی: و عشق اهمیت پیدا می کند. این بسیار مهم است [مت اسمیت در این لحظه بخشی از ترانه «عشق تو چقدر عمیقه!» گروه بی جیز را می خواند. فوی هم او را همراهی می کند.]

خارج از بریتانیا و مثلا از نقطه نظر آمریکایی ما چیزهایی درباره الیزابت می دانیم اما فیلیپ یک جورهایی…

– اسمیت: معماست!

دقیقا! چطور این مسئله را در بازی خود به تصویر کشیدید؟

– فوی: من که نمی دانم!

– اسمیت: خب، برای الیزابت روزگار سختی است، مگر نه؟ برای کلر هم کار سختی بود چون اغلب آدم ها برداشت و شناختی از شخصیت او دارند. این شخصیت همیشه در خودآگاه ما بوده؛ درست است؟ و هلن میرن هم این نقش را بازی کرده و پیترمورگان، نویسنده همین سریال «تاج» هم متن فیلمی را که میرن بازی کرد نوشته. با توجه به این پیش زمینه ها من حس می کنم کلر کار دشوارتری داشته.

– فوی: خیلی کار سختی بود.

 خاموشی و فراموشی (اسلایدشو)

– اسمیت: و معرکه. کاملا معرکه. وقتی شما کل سریال را ببینید، کاملا متوجه رشد شخصیت او و بدل شدنش به ملکه می شوید. این که چطور ملکه بودن را شروع کرده و به اینجا رسیده. به نظرم ایده بسیار هوشمندانه ای بود که در سکانس های برگزاری مراسم ازدواج متوجه هوشمندی او می شویم.

– فوی: استیون دالدری [کارگردان دو قسمت اول سریال] در اجرای سکانس مراسم ازدواج کار فوق العاده ای انجام داد. هیچ تصویر ویدئویی آرشیوی از مراسم ازدواج وجود ندارد که عجیب هم نیست اما صدای این مراسم ضبط شده است و کل ایده های اجرای این سکانس از گوش دادن به همین صدا شکل گرفت. مثلا صدای فیلیپ موقعی که دارند سوگند ازدواج می خورند خیلی مضطرب و متفاوت است. وقتی هم نوبت به الیزابت می رسد او هم با صدای خیلی پایین حرف می زند. خیلی شکننده حرف می زند و انگار تا حالا صدای او را نشنیده باشیم. این شکل حرف زدن به ما این ایده را می دهد که او ترسیده است. کار ما در واقع همین است که رخدادهای واقعی را و این را که آدم ها چطور مواقعا رفتار کرده اند، به واقعیت بدل کنیم، درست است؟

فیلیپ چطور؟ وقتی او را می دیدم با خودم می گفتم این آدم انگار خیلی هم آدم نازنینی نیست.

– اسمیت: چه جالب. این که مردم چه دیدگاه هایی نسبت به فیلیپ دارند برایم جالب است. چرا این حرف را می زنی؟ به نظرت با الیزابت بدرفتاری می کند؟

ببخشید این طور می گویم اما حس می کنم یک زن ستیزی مردانه در وجودش دارد.

– فوی: همین است! او محصول زمانه ای است که در آن رشد کرده. به نظرم غیرمنصفانه است که با معیارهای امروزی او را قضاوت کنیم. به نظرم با توجه به دوره اش خیلی پیشرو بوده، به شدت آینده نگر بوده و رفتارش مدرن بوده، مخصوصا شیوه حمایت کردنش از همسرش. اما به هر حال در آن زمان، در سال های ۱۹۵۰، با توجه به آزادی که داشته کارهایش خیلی رادیکال بوده.

– اسمیت: حتما می دانید که او همیشه دو قدم پشت سر همسرش قدم بر می داشت. به تاریخ هم که نگاه کنید می بینید اقتضای زمانه مهم بوده. او در شرایط سختی بزرگ شده، با این حال وقتی می بینم آدم ها چنین واکنشی به شخصیتش نشان می دهند خوشحال می شوم. من این جنبه شخصیتش را دوست داشتم. وقتی بداخلاقی می کند بیشتر دوستش دارم.

– فوی: مت دقیقا همین کار را می کند. فیلیپ آدم کاملی نیست. هر شخصیتی یک جنبه زشت و ناپسند دارد. شخصیت من خیلی وقت ها با بدخلقی با او رفتار می کند و این را در خیلی از رفتارهایم می بینید. به نظرم درست نیست تصور کنید برخورد من به دلیل ملکه بودنم است.

بیشتر دلیلش به سرد بودن این ازدواج بر می گردد. از طرفی حس می کنم الزابت از روراست بودن ابایی ندارد. وقتی شما قرار است روراست باشید باید بخشی از جنبه زشت یک شخصیت را هم نشان دهید. همه ماها گاکهی چنین رفتارهایی از خودمان نشان می دهیم.

– اسمیت: فیلیپ کاملا برعکس الیزابت است. محافظه کار است. او خیلی خیلی آدم حساسی است.

کلر، تو پیش تر در سریال «تالار گرگ»، نقش آن بولین از خانواده سلطنتی را بازی کرده بودی اما فکر می کنم مت اولین بار است نقش یکی از اعضای خاندان سلطنتی را بازی می کند.

– اسمیت: درست است.

خاموشی و فراموشی (اسلایدشو)

انگار هر بازیگر بریتانیایی باید یک بار چنین نقشی را بازی کند!

– فوی: برای این کار به تو مدال می دهند.

– اسمیت: مدالی گردنت می اندازند و اشرافی می شوی.

– فوی: یک تاج کوچولو بهت می دهند.

– اسمیت: اما واقعیت این است که به من تاج نمی دهند.

– فوی: چرا، تو هم تاج داری؛ همان تاجی را که یک چیز مسخره بالایش بود بهت دادند؛ یادت رفته؟

– اسمیت: واقعا؟

– فوی: [با خنده] تاج گذاری تو بود، من باید یادم باشد؟!

بازی در نقش یک شخصیت اشرافی مدرن خیلی فرق دارد با بازی در نقش یک شخصیت اشرافی قدیمی؛ وقتی شما داشتید این نقش را بازی می کردید چه فشاری روی خودتان حس می کردید؟

– فوی: به نظرم فشار اصلی از اینجا می آید که نمی خواهید ملکه باشید. نمی خواهید شق و رق بنشینید و این لباس های زیبا را بپوشید و هیچ کاری نکنید. وقتی دارید کاری تاریخی انجام می دهید سعی می کنید شخصیت را زندگی کنید و آن را تجسم ببخشید. در واقع باید تلاش کنید برخلاف یک ملکه رفتار کنید وگرنه این حس القا می شود که شما خود ملکه هستید و این یعنی…

– اسمیت: یعنی مرگ!

– فوی: بله. وقتی شما مشخصا دارید بازی می کنید در واقع حکم مرگ خودتان را صادر کرده اید. باید نقش را باورپذیر کنید. آن را نفس بکشید.

در ابتدا به نظر می رسد الیزابت خیلی آرام و مضطرب است اما کم کم قدرت می گیرد؛ نمایش این تغییر چطور بود؟

– فوی: به نظرم بیشتر حس می کنیم او هم یک انسان است. آدم ها ابرقهرمان نیستند. اغلب آدم ها مثل او معمولی و ضعیف هستند. او هیچ وقت در زندگی اش این لحظه را نداشته که تصمیم بگیرد تشنه قدرت است و بخواهد به قدرت برسد. به نظرم اصلا منتظر چنین چیزی نبوده و باید یاد می گرفته چطور از قدرتش استفاده کند. طول می کشد تا یاد بگیری از قدرتت استفاده کنی و روی دیگران بدون این که متوجه شوند تاثیر بگذاری. به نظرم در سکوت قدرت بیشتری نهفته است تا شلوغ کاری کردن. در بین شخصیت های سریال هم آن کسی که از همه ساکت تر است از همه پلیدتر و شرورتر است. من تصمیم گرفتم برای این نقش و هر نقش دیگری، آن گزینه های بازیگری را استفاده کنم که از همه کمتر به ذهن دیگران می رسد.


منبع: برترینها

بازیگرانِ خواننده موفق و ناموفق

هفته نامه همشهری جوان – محمدرضا جعفری: محمدرضا فروتن با انتشار آلبوم «می فهممت» به جمع بازیگران خواننده اضافه شد. در این سال ها کدام بازیگران وارد عرصه موسیقی شده اند و چقدر موفق بوده اند؟

آلبوم موسیقی «می فهممت» با صدای محمدرضا فروتن هفته گذشته منتشر شد و به یکی از پرفروش ترین آلبوم ها تبدیل شد. همین خبر کافی بود که باز هم حواشی حضور چهره ها در عرصه های غیرتخصصی بالا بگیرد و بازار نقد و نظرها حسابی داغ شود. انتقاداتی که فروتن پاسخی به آن ها نداده و به انتشار آلبوم در سکوت خبری بسنده کرده است. مدت ها بود که خبر تولید آلبوم «می فهممت» به گوش می رسید ولی گویا نتیجه کار، فروتن را راضی نمی کرده ولی بالاخره دل را به دریا زد و اولین آلبوم موسیقی اش را بدون سر و صدا و رونمایی منتشر کرد.

این آلبوم، اولین آلبومی نیست که یک بازیگر منتشر می کند و احتمالا آخرینش هم نخواهدبود. به بهانه انتشار این آلبوم سراغ آلبوم های شاخص این سال ها رفتیم که در آن ها بازیگران شناخته شده در مقام خواننده ظاهر شدند و هرکدام را به صورت اجمالی بررسی کردیم تا ببینیم چه ضعف ها و قوت هایی دارند و به سبک نمره دادن کیفی دبستان، کیفیت شان را تعیین کردیم.

آلبوم می فهممت؛ محمدرضا فروتن

  • سه ضلع کامل مربع
  • کیفیت: نیاز به تلاش بیشتر
  • شاه بیت: مث ابرم که تا آخر/ باید بارون بشم اما/ می خندم چون میون جمع/ می خوام پنهون بشم اما

 بازیگرانِ خواننده موفق و ناموفق

با گذشت ۱۵ سال از اکران فیلم «شب یلدا» همچنان صدای گیرا و بغض آلود محمدرضا فروتن را در این فیلم به یاد داریم. فروتن وقتی در یکی از صحنه های تاثیرگذار فیلم می خواند: «عکس تو، تو قاب سینمه/ یاد تو همیشه با منه» دل مخاطب می لرزد و بغض گلویش را می گیرد. اتفاقی که در آلبوم «می فهممت» کمتر و شاید فقط در آهنگ «روزا مرگ عشق» رخ می دهد. آهنگی که پیشتر در فیلم «متروپل» مسعود کیمیایی شنیده بودیم. انگار تاثیرگذاری خوانندگی فروتن هم به فیلم ها وابسته است.

باید همین اول کار، تکلیف مان را روشن کنیم که از آلبوم موسیقی یک هنرپیشه چه توقعی داریم؟ فکر می کنم کسی از یک بازیگر- هر چقدر هم که قدرتمند باشد- توقع ندارد مانند یک خواننده درجه یک بخواند. همین که صدایش فالش و سازش ناکوک نباشد، نیمی از راه را رفته.

محمدرضا فروتن در نیمه اول راه موفق بوده است و چهار سال روی صدا و موسیقی اثرش تمرکز کرده تا آلبوم آبرومندی را منتشر کند. تمام هفت ترانه آلبوم را دکتر افشین یداللهی سروده، آهنگسازی کار توسط بابک زرین انجام شده است و سیروان خسروی، رضا تاجبخش، امیرمیلاد نیکزاد و بابک زرین تنظیم کار را برعهده داشته اند.

فروتن با کمک گرفتن از یک گروه کاملا حرفه ای، سه ضلع مربع را  کامل کرده تا از این زاویه مورد نقد قرار نگیرد. مسئله ای که بابک زرین آهنگساز کار هم به آن اعتقاد دارد؛ «محمدرضا به دلیل اتفاقات که برای سایر بازیگران در عرصه خوانندگی رخ داد، سعی کرد انتقاداتی را که به دیگران وارد می کردند، از کار خودش برطرف کند. روی خواندن خودش حساس شده بود و سعی کرد که مشکلات موجود در این قسمت را برطرف کند. حس می کنم این آلبوم نسبت به آثار سایر بازیگران در عرصه خوانندگی متفاوت است. به دلیل این که در زمینه تولید از چهره های موسیقی پاپ استفاده شده است. بازیگران ما یا از چهره ها استفاده نکرده اند یا از افرادی استفاده کرده اند که خیلی چهره نبودند.»


آلبوم روی دیگر؛ بهرام رادان

  • سرکشی علاقه ها
  • کیفیت: نیاز به تلاش بیشتر
  • شاه بیت: وقتی که خیال کنی دنیا دیگه تو مشتته/ اون لحظه تاریک ترینه، تو گم شدی تو عمق شب/ باختی زندگی رو زود، سرت تو برفه مثل کبک

 بازیگرانِ خواننده موفق و ناموفق

چهار سال پیش همین موقع ها بود که بهرام رادان آلبوم موسیقی دو زبانه «روی دیگر» را منتشر کرد. آلبومی در سبک راک که حواشی زیادی به راه انداخت و منتقدان زیادی پیدا کرد. رادان در آلبوم «روی دیگر» ۹ قطعه به زبان فارسی خواند و سه قطعه را به زبان انگلیسی منتشر کرد تا روی دیگری از هنرمندی هایش را نشان بدهد. قرار بوده تمام قطعات به زبان انگلیسی خوانده شوند ولی برای این که بازار داخلی را از دست ندهند، قطعات فارسی هم به آلبوم اضافه شدند. کیوان هنرمند، آهنگساز فیلم های گاوخونی و چهارانگشتی در اولین تجربه آهنگسازی و تنظیم آلبومش با بهرام رادان همکاری کرد. این کم تجربگی و ناپختگی خواننده و آهنگساز در کلیت کار اثر منفی گذاشته.

حاشیه های خوانندگی رادان در این آلبوم، قبل از انتشارش شروع شد. صدای خش دار و بدون تحریر بازیگر خوش سیمای سینما، صدای خلی از منتقدها را درآورد. رادان برای کم شدن انتقادها، ویدئو کلیپی حرف ای و خوش ساخت منتشر کرد که مورد توجه هوادارانش قرار گرفت، ولی منتقدان را راضی نکرد. عبدالحسین مختاباد در نقد این آلبوم گفته بود که اگر رادان صدا داشت جای چاووشی لب نمی زند.

همین اتفاق باعث شد آقای خواننده که نقش تهیه کننده آلبوم را هم بر عهده دارد، در مقام پاسخگویی قرار بگیرد؛ «نه آوازخوان هستم و نه قصد آوازخوانی داشتم. اصلا اساس این که این اثر به وجود آمد، علاقه بود. هیچ کسی نمی تواند کس دیگری را از آن چیزی که علاقه اش است، منع کند. در مخالفان این آلبوم هیچ عقلی ندیدم، ذره ای سواد در مخالفت شان ندیدم که به دنبالش بروم، البته دو سه نقد دیدم که نقدهای خوبی بود که به دلم نشست، ولی ۹۵ درصد مخالفت ها از روی حسادت و بخل بود و این که طرف فکر می کرد چیزی از سفره او کم شده.»


برگ و باد، ماه می خنده؛ محمدرضا هدایتی

  • پسر شریف موسیقی
  • کیفیت: خوب
  • شاه بیت: «من با تو آرومم وقتی دستامو می گیری/ وقتی حالمو می پرسی، حتی وقتی ازم سیری»
 بازیگرانِ خواننده موفق و ناموفق

شاید در جریان نباشید که محمدرضا هدایتی تا به حال دو آلبوم موسیقی و بیش از ۱۵ تک آهنگ منتشر کرده و در حال تهیه آلبوم بعدی اش است. صداپیشه عروسک پسرعمه زا از سال ۸۷ انتشار رسمی آلبوم موسیقایی اش را شروع کرد.

هدایتی، هشت سال پیش که کمی از فعالیت های بازیگری اش کم کرده بود، با خواندن هفت آهنگ، آلبوم «برگ و باد» را منتشر کرد تا رسما وارد عرصه موسیقی شود. آلبوم اول برای هدایتی بیشتر حالت دستگرمی داشت تا خودش را تثیبت کند. برای همین چهار سال بعد تمام تلاشش را کرد تا آلبوم «ماه می خنده» را با بالاترین کیفیت منتشر کند که تا حد زیادی هم موفق بود.آهنگسازی این آلبوم که از نه قطعه تشکیل شده هم بر عهده خودش بود. بعضی آهنگ های این آلبوم و تک آهنگ های هدایتی خیلی زود هیت شد و صدای گرم خواننده سیستانی همه جا شنیده می شد.

هدایتی در این سال ها روی استیج نمایشگاه بین المللی هم حاضر شده و مورد استقبال طرفدارانش قرار گرفته است. همین استقبال باعث شده که محمدرضا برای انتشار سومین البوم دست و دلش بلرزد و با وسواس بیشتری رویش کار کند. آلبوم سوم محمدرضا هدایتی «عشق پنهانی» است که نوید انتشارش از سال۹۳ به گوش می رسد؛ ولی هنوز که هنوز است منتشر نشده است. مثل اینکه آقای هدایتی مشغول صداپیشگی در مجموعه کلاه قرمزی است.


آلبوم از روی سادگی؛ مهران مدیری

  • حرفه: تیتراژخوان
  • کیفیت: خوب
  • شاه بیت: «آره بارون میومد خوب یادمه/ مثل آخرای قصه این که آدم می ره به رویا»

 بازیگرانِ خواننده موفق و ناموفق

خیلی ها خوانندگی مدیری را با خواندن تیتراژ سریال های طنز خودش به یاد می آورند، اما مدیری چند سال قبل از این که تیتراژ بخواند، دو آلبوم موسیقی منتشر کرده بود. آقای طناز سال ۷۸ در آلبوم «دلتنگی ها» اشعار هاتف علیمردانی را دکلمه کرد و سال بعدش با آلبوم «از روی سادگی» رسما خوانندگی را تجربه کرد.

مدیری از طریق ساخت مجموعه های طنز تلویزیونی مورد توجه عموم مردم بود و همان سال مجموعه های «ببخشید شما» و «پلاک ۱۴» را روی آنتن تلویزیون داشت. همین محبوبیت باعث شد آلبوم دومش مورد توجه مردم قرار بگیرد. آن زمان که چندشغلگی هنرمندان مرسوم نبود، خیلی ها ترغیب شدند تا هشت آهنگی را که بابک بیات و فریدن خلعتبری برای این آلبوم پاپ ساخته اند، بشنوند.

بدون شک مهران مدیری صدای گرم و گوش نوازی دارد اما در مورد انتشار آلبوم موفق نبود و اگر همان سال ها از محبوبیت بازیگری اش برخوردار نبود، کار آن قدر جدی نمی شد که مدیری هوس برگزاری کنسرت به سرش بزند اما استاد خیلی زود به حرفه بازیگری و کارگردانی چسبید و قطعه هایی را برای تیتراژ سریال ها خواند.

تیتراژ فیلم «هم نفس» و مجموعه های تلویزیونی «مهر و ماه»، «شب های برره»، «باغ مظفر»، «دورهمی» و «زعفرانی» کارهای شنیدنی و قابل تامل مدیری هستند؛ اما آقای مجری- بازیگر- کارگردان به همین تیتراژخوانی ها بسنده نکرد و سال ۸۹ به گروه موسیقی دارکوب پیوست و در کنار حامد بهداد خوانندگی گروه را برعهده گرفت. همکاری مدیری با گروه خیلی دوام نداشت و دوباره به تیتراژخوانی اش برگشت.


ماه نی، خورشید، آژنگ؛ امیرحسین مدرس

  • مذهبی اصیل
  • کیفیت: قابل قبول
  • شاه بیت: توی این شهر شلوغ یه آشنا کنارم نیست/ حتی یه سرپناه واسه قلب بی قرارم نیست

 بازیگرانِ خواننده موفق و ناموفق

امیرحسین مدرس که سال ها تجربه اجرا و بازیگری دارد، ۱۰ سال پیش اولین آلبوم موسیقی اش به اسم «ماه من» را منتشر کرد. این آلبوم که حال و هوای مذهبی دارد، حاصل خوانندگی مدرس و آهنگسازی حمیدرضا صدری است. در سال هایی که موسیقی مذهبی راهش را گم کرده بود و ریتم موسیقی لس آنجلسی هم در نوحه ها شنیده می شد، امیرحسین مدرس نوحه های اصیل و جان دار قدیمی و جدید را بازخوانی کرد و حسابی مورد توجه قرار گرفت.

استقبال از این آلبوم باعث شد تا مدرس که خودش پایه های مذهبی قوی ای دارد، پنج سال بعد آلبوم بعدی اش را هم در همین حال و هوا منتشر کند. آلبوم ۱۰ قطعه ای «خورشید» با تنظیم علیرضا صالحی نژاد کاملا فضایی عاشورایی دارد و از سازهای کوبه ای و زهی ای استفاده شده که عزاداری های محرمی را یادآور می شود. خوانندگی مدرس در این آلبوم با دکلمه هایی از امین تارخ همراه شد و مورد توجه مخاطبان مذهبی قرار گرفت.

آقای مجری در این سال ها چند تیتراژ خوانده که همراهی اش با رضا عطاران در سریال «متهم گریخت» حسابی هیت شد. امیرحسین مدرس سال ۹۱ سومین آلبومش را به نام «آژنگ» این بار در فضای موسیقی پاپ تولید کرد که با وجود جذابیت اثر با انتظار مخاطب همخوانی نداشت و موفقیت آمیز نبود.


از عشق گفتن، غوغا، کازابلانکا؛ رضا رویگری

  • هر دهه یک آلبوم
  • کیفیت: دیگه تلاش نکن
  • شاه بیت: «اسکارُ من می گیرم اما چه فرقی داره/ نقش سیاهی لشکر با یه اَبرستاره؟!»
 بازیگرانِ خواننده موفق و ناموفق

سال ۵۷ با خواندن یک سرود انقلابی کارش را شروع کرد. رویگری با خواندن آهنگ «ایران ایران» ره صدساله را یک شبه طی کرد و با گذشت ۳۸ سال از انقلاب، همچنان یکی از آهنگ های ثابت دهه فجر است. از بچگی قاری قرآن بوده، خوانندگی را هم دوست داشته ولی فرصتش پیش نمی آمده تا این که در دهه ۷۰ آلبوم «از عشق گفتن» را براساس آهنگ هایی ساخته خودش خواند که هیچ صدایی ازش بلند نشد.

رویگری ده سالی بی خیال خوانندگی شد و بازیگری را ادامه داد تا این که در دهه ۸۰ دوباره فیلش یاد هندوستان کرد و آلبوم «غوغا» را  باز هم با آهنگسازی خودش وارد بازار موسیقی کرد. این آلبوم رضا رویگری هم در سکوت خبری توزیع شد و مورد توجه قرا رنگرفت.باز هم یک ده هگذشت تا سومین آلبوم آماده انتشار شود. هر چقدر که دو آلبوم اول بی حاشیه بودند آلبوم سوم حسابی حاشیه ساز شد. کیفیت پایین آلبوم بخشی از ماجرا بود و پخش یکی از آهنگ های آلبوم در سریال «معراجی ها»ی مسعود ده نمکی بخش دیگر ماجرا.

یغما گلرویی یکی از ترانه سراهای اصلی آلبوم، از انتشار ترانه اش بدون نام گلایه کرد و تا توانست به رویگری تاخت و گفت ترانه را به خواننده های حرفه ای می دهد. رضا رویگری هم در پاسخ گفت که ۱۱۰ میلیون تومان برای آلبوم هزینه کرده است و می تواند هر کجا که دلش خواست، آهنگ ها را منتشر کند.

•    محمدرضا گلزار، شهاب حسینی، حامد بهداد، احسان کرمی، رضا عطاران، امین حیایی، برزو ارجمند، امیریل ارجمند، حمید گودرزی و فتحعلی اویسی دیگر بازیگرانی هستند که خوانندگی را تجربه کرده اند و حتی کنسرت هم برگزار کرده اند. محمدرضا گلزار یکی از سوپراستارهای سینماست که به تازگی اولین کنسرتش را در بندرعباس برگزار کرد.

•    حمیدرضا صدری کسی است که به جواد رضویان، رضا عطاران و امیرحسین مدرس پیشنهاد خواندن تیتراژ سریال ها را می دهند و از همه جالب تر این که به اصغر فرهادی هم اصرار می کند تیتراژ سریال «یادداشت های کودکی» را بخواند.

•    سحر قریشی، رویا نونهالی، نیکی کریمی، فاطمه معتمدآریا، لعیا زنگنه، اندیشه فولادوند، لاله اسکندری، هنگامه قاضیانی، بهنوش بختیاری، بهاره رهنما و بهناز جعفری خانم های بازیگری هستند که علاقه شان به موسیقی را با دکلمه اشعار و ترانه ها نشان داده اند.


منبع: برترینها

پیوندی مبارک میان سینما و صنایع دستی

محمدعلی حسین‌نژاد، پژوهشگر سینما «طعم شیرین خیال» اثر کمال تبریزی را نمونه موفقی از پیوند سینما و صنایع دستی می‌داند.

محمدعلی حسین‌نژاد در حاشیه نمایشگاه صنایع دستی ایران در عمان گفت: «یکی از موضوعاتی که همواره در سینمای ایران به ویژه سینمای مستند مورد توجه سینماگران است، حوزه صنایع دستی و صنایع بومی است که تولیدکنندگان سینما در تولیدات خود به اشکال مختلف به آن می‌پردازند.»

این پژوهشگر حوزه سینما گفت: «در سینما و به ویژه فیلم‌های داستانی به نحوی غیرمستقیم همواره سعی می‌شود در صحنه‌آرایی و با توجه به وجوه زیبایی‌شناسی تصویر، از منابع صنایع دستی ایرانی استفاده شود. به عنوان نمونه در فیلم «طعم شیرین خیال» به کارگردانی کمال تبریزی در تمام صحنه‌های فیلم سعی کردیم صنایع بومی و دستی مربوط به منطقه کرمان را به کار گرفته و در جای جای فیلم استفاده کنیم. به این شکل می‌توان به صورت غیرمستقیم صنایع دستی را با زندگی روزمره مردم آشنا ساخت.»

این عضو شورای عالی تهیه‌کنندگان سینما افزود: «سینمای ایران برای مشارکت‌های متقابل و تقویت سینمای منطقه اعلام آمادگی کرده است. این همکاری‌ها راهی برای ایجاد پیوندهای دوستانه میان حوزه‌های فرهنگی کشورها بوده و بسیار حیاتی به نظر می‌رسد. سینمای ایران با تمام وجود هرگونه کمکی را برای تقویت حوزه فرهنگی در منطقه انجام می‌دهد.»


منبع: عصرایران

«مالاریا» چه زمانی اکران می‌شود؟

«مالاریا» ساخته پرویز شهبازی است که تا به این لحظه در ایران اکران نشده است.

مسعود ردایی تهیه‌کننده سینما در خصوص آخرین وضعیت اکران «مالاریا» در ایران به باشگاه خبرنگاران گفت: طبق قانون چون از اکران دی ماه سال گذشته انصراف دادیم، باید شش ماه از آن تاریخ بگذرد تا بتوانیم مجددا در چرخه اکران قرار دهیم و در گروه آزاد فیلم  را به نمایش درآوریم. با این روند به ماه مبارک رمضان می‌رسیم که ترجیح می‌دهم، پس از گذشت این ماه و در اکران عید فطر قرار بگیریم.
 
شایان ذکر است؛ فیلم سینمایی «مالاریا» به نویسندگی و کارگردانی پرویز شهبازی و تهیه‌کنندگی مسعود ردایی است که بازیگرانی چون ساعد سهیلی، ساغر قناعت، آزاده نامداری و آذرخش فراهانی در آن بازی می‌کنند.  
 
«مالاریا» داستان دختر و پسری است که در تهرانگردی‌های خود با مردی برخورد می‌کنند که مشکلی دارد. آنها سعی می‌کنند راه حلی برای این مشکل پیدا کنند.  
 
گفتنی است؛ «مالاریا» در بخش سودای سیمرغ سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای آذرخش فراهانی شد.


منبع: عصرایران

نمایش آخرین فیلم کیارستمی در کن/ «لِرد» رسول‌اف در بخش نوعی نگاه

هفتادمین جشنواره فیلم کن از تاریخ ۱۷ تا ۲۸ می (۲۸ اردیبهشت تا ۷ خرداد) در فرانسه برگزار می‌شود.

فیلم «لِرد» – جدیدترین ساخته محمد رسول اف – به بخش رقابتی «نوعی نگاه» هفتادمین جشنواره فیلم کن راه یافت و «۲۴ فریم» – آخرین ساخته عباس کیارستمی – نیز به مناسبت هفتادمین دوره این رویداد سینمایی به روی پرده می‌رود.

به گزارش ایسنا، «پی‌یر لسکیور»، رییس جشنواره کن به همراه «تی‌یری فرمائو»، دبیر اجرایی این رویداد سینمایی دقایقی پیش در یک نشست خبری در شهر کن فرانسه فهرست فیلم‌های بخش رقابتی، غیررقابتی، نوعی نگاه و نمایش‌های ویژه هفتادمین دوره این جشنواره را اعلام کردند.

دبیر جشنواره کن با اشاره به نمایش ویژه فیلم «۲۴ فریم»، آخرین ساخته عباس کیارستمی این فیلم را آمیزه‌ای از هنر، عکس و نفاشی خواند و گفت: کیارستمی بخشی از تاریخ سینما و هنر است.

همچنین فیلم «لرد» (ساخته محمد «رسول اف») نیز در بخش رقابتی «نوعی نگاه» کن پذیرفته شد و با ۱۵ فیلم دیگر در این بخش رقایت می‌کند.

«لِرد» (به معنی ته نشست مایعات) عنوان ششمین فیلم سینمایی محمد رسول‌اف است که پس از چند سال دوری از تولیدات رسمی سینمای ایران، زمستان سال گذشته با دریافت پروانه ساخت در سکوت خبری، مقابل دوربین رفت.

داستان فیلم درباره‌ی مردی به نام رضا است که برای اداره‌ی مزرعه‌ی خود، در زنجیره‌ی روابط فاسد محلی گرفتار شده است.

رضا اخلاقی‌راد، سودابه بیضایی، نسیم ادبی، میثاق زارع،  زینب شعبانی، ژیلا شاهی،مهدی مهربان، مجید پتکی، باقر یکتا، سپهر عبادی، محمد پورحسن، امین نامدار، شهرام یحیایی  بازیگران این فیلم هستند.

همچنین فیلم «آنها» ساخته آناهیتا قزوینی‌زاده نیز به عنوان یکی از فیلم‌های بخش نمایش‌های ویژه کن ۲۰۱۷ انتخاب شده است.

هفتادمین جشنواره فیلم کن از تاریخ ۱۷ تا ۲۸ می (۲۸ اردیبهشت تا ۷ خرداد) در فرانسه برگزار می‌شود و امسال «پدرو آلمادوار» کارگردان مطرح اسپانیایی ریاست هیات داوران بخش رقابتی را بر عهده دارد.


منبع: عصرایران

گردش فرهنگی پنجشنبه‎های عصرایران/ از ارکستر سمفونی اتریش و ایران تا بازدید از موزه آبگینه

هر پنجشنبه در عصرایران منتخبی از رویدادهای فرهنگی هنری یک هفته آینده در اختیار مخاطبان قرار می گیرد. این هفته از تئاتر شروع کردیم و شما را به دیدن فیلم، نمایشگاه و… دعوت کرده ایم.

عصرایران – در این بخش هر پنجشنبه در قالب چند پیشنهاد فرهنگی، مخاطبان گرانقدر عصرایران را در جریان منتخبی از آخرین رویدادهای فرهنگی هنری یک هفته آینده قرار می دهیم.

«بانوی نامه ها» در باران

نمایش «بانوی نامه ها» بر اساس متنی از آلن بنت و کارگردانی بهاره مشیری از ۲۴ الی ۳۰ فروردین ساعت ۱۷ در تماشاخانه باران به نشانی خیابان فلسطین، پایین تر از خیابان انقلاب، پلاک ۲۹۲ روی صحنه می رود.

کمدی سیاه بازی در پردیس تئاتر تهران

نمایش «سایه تو سایه» به نویسندگی و کارگردانی داود فتحعلی بیگی در پردیس تئاتر تهران (خاوران) ، سالن علی نصیریان روی صحنه می رود. این نمایش تا ۷ اردیبهشت ساعت ۱۹:۳۰ اجرا می شود.

سالن ارغنون میزبان یک نمایش

نمایش «بازگشت به خانه» بر اساس متنی از هارولد پینتر و به کارگردانی رامین معصومیان و فرید قادر پناه تا ۱۳ اردیبهشت ساعت ۲۰:۱۵ در سالن ارغنون به نشانی حافظ، نوفل لوشاتو، بعد چهارراه رازی، نرسیده به خیابان ولیعصر، کوچه زیبا، پلاک ۱ اجرا می شود.

ارکستر سمفونی اتریش و ایران

کنسرت ارکستر سمفونی اتریش و ایران سه شنبه ۲۹ فروردین ساعت ۲۱:۳۰ در تالار وحدت واقع در خیابان حافظ، خیابان استاد شهریار اجرا می شود.

موسیقی ایرانی در نیاوران

کنسرت گروه نغمه های سکوت (موسیقی ایرانی) ۳۱ فروردین ماه ساعت ۲۰ در فرهنگسرای نیاوران به نشانی خیابان پاسداران، بعد از سه راه اقدسیه، روبروی پارک نیاوران، خیابان فرهنگسرا روی صحنه می رود.

جشنواره نقاشی ژکال

افتتاحیه نمایشگاه آثار منتخب نقاشی «ژکال» جمعه ۲۵ فروردین‌ماه از ساعت ۱۶  تا ۲۰ با حضور هنرمندان و هنردوستان در گالری پردیس ملت برگزار می‌شود. علاقه‌مندان می‌توانند برای دیدن نمایشگاه تا هشتم اردیبهشت‌ماه هر روز از ساعت ۱۱ تا ۲۰ به گالری پردیس ملت واقع در خیابان ولیعصر(عج)، ابتدای بزرگراه نیایش، روبه‌روی کردستان، طبقه منفی ۲ مراجعه کنند.

یک نمایشگاه نقاشی در سیحون

نمایشگاه نقاشی منصور نصرت نظامی با عنوان «موقعیت‌ها/ دومین حیات هنر» روز جمعه مورخ ۲۵ فروردین در گالری سیحون ۲ به نشانی خیابان مقدس اردبیلی ،خیابان پسیان، خیابان سینایی ،پلاک ۲۴ افتتاح می شود و تا ۶ اردیبهشت از ساعت ۱۱ تا ۱۹ آماده بازدید علاقه مندان است.  

مفت آباد در هنر و تجربه

فیلم سینمایی «مفت آباد» به کارگردانی پژمان تیمورتاش در گروه سینمایی هنر و تجربه به نمایش درآمده است. در این فیلم سجاد افشاریان ، برزو ارجمند ، امین اسفندیار ، دنیا مدنی ، احسان بیات فر ، محمدرضا جمشیدپی و… بازی می کنند.

موزه آبگینه و سفالینه های ایران

موزه آبگینه در تهران، خیابان جمهوری، خیابان سی تیر، پلاک ۵۵ واقع شده است. این ساختمان متعلق به قوام‌السلطنه‌، وزیر احمد شاه قاجار، بوده است‌. موزه آبگینه و سفالینه های‌ ایران، موزه تخصصی شیشه و سفال است. این ساختمان در باغی به وسعت بالغ بر ۷ هزار مترمربع قرار دارد و در دو طبقه و ۵ تالار ساخته شده است‌. تالار یک و دو در طبقه اول و تالارهای دیگر در طبقه فوقانی قرار دارد.  برای بازدید از این موزه می توانید پیش از حضور با شماره ۶۶۷۰۸۱۵۳ جهت کسب اطلاعات بیشتر تماس بگیرید. ساعت بازدید از این موزه ۹ الی ۱۹ است.


منبع: عصرایران

جمشید هاشم پور از همان اول ستاره بود

ماهنامه همشهری ۲۴ – گلاویژ نادری: محمد حسین فرحبخش یکی از سینماگرانی است که بیشترین سابقه همکاری با جمشید هاشم پور را در سینما دارد. او هنوز هم از این بازیگر به عنوان «سوپراستار بلامنازع سینمای ایران» یاد می کند؛ بازیگری که بی رقیب است و سال هاست جایگاه خود را در سینما حفظ کرده.

فرحبخش از هاشم پور به عنوان «بی حاشیه ترین بازیگر سینمای ایران» هم نام می برد که همیشه از جنجال دوری کرده و برای اهالی سینما قابل احترام بوده است. این تهیه کننده و کارگردان سینما در گفتگو به سابقه کاری هاشم پور در سینمای قبل و بعد از انقلاب اشاره کرده و از دوران ممنوعیت فعالیت او گفته است؛ از دورانی که به دلیل ستاره و قهرمان بودن از سینما کنار گذاشته شد. فرحبخش به مدارکی در این زمینه اشاره کرده که قصد دارد آنها را برای ثبت در تاریخ در موزه سینما بگذارد.

جمشید هاشم پور از همان اول ستاره بود

شما یکی از افرادی هستید که بیشترین سابقه همکاری با جمشید هاشم پور را دارید. این همکاری چطور و از چه زمانی شکل گرفت؟ قبل از این که با آقای هاشم پور کار کنید، با ایشان آشنا بودید؟

– برای پاسخ به این پرسش در ابتدا باید مقدمه ای درباره حضور آقای هاشم پور در سینما تعریف کنم. ایشان سال ۱۳۴۶ نقش کوتاهی در فیلم «جنجال بزرگ» داشتند. این نقش آن قدر کوتاه بود که شاید الان خود آقای هاشم پور هم این فیلم را به یاد نیاورد. سال ۱۳۴۷ ساموئل خاچکیان در فیلم «جهنم سفید» نقش مهمی به آقای هاشم پور داد که با گذاشتن کلاه گیس این نقش را بازی می کرد.

تا سال ۱۳۵۱ آقای هاشم پور در فیلم های دیگری مانند «ای والله»، «قسمت» و … به عنوان ضد قهرمان بازی می کرد اما در همان سال از سینما خداحافظی کرد چون در آن زمان کارمند وزارت کشور هم بود و دیگر تمایلی به حضور در سینما نداشت. این دوری تا سال ۱۳۶۰ که آقای کیمیایی برای بازی در فیلم «خط قرمز» از ایشان دعوت کردند طول کشید. در این فیلم ایشان نقش فردی ساواکی را بازی می کرد که دور سرش مو داشت و بعد از آن چند فیلم دیگر مثل «بازداشتگاه» به کارگردانی کوپال مشکات هم با همان تیپ بازی کرد تا این که نوبت به بازی در «تاراج» رسید.

در این فیلم نگذاشتند آقای هاشم پور از نام «جمشید آریا» استفاده کند که مجبور شد آن را تغییر بدهد. در «تاراج» آقای قادری نقش اول را به ایشان دادند و بعد از این فیلم هم «عقاب ها»، یوزپلنگ» و «تیغ و ابریشم» را بازی کردند. در سال ۱۳۶۵ چون مدیران سینمایی آن زمان با حضور قهرمان در سینما مخالف بودند، به ایشان تهمت اخلاقی زدند و از آن سال آقای هاشم پور ممنوع الکار شدند. این وضعیت تا سال ۶۷ که آقای عیاری روز «باشکوه» را ساختند و از آقای هاشم پور دعوت کردند ادامه داشت.

در این فیلم آقای هاشم پور با همان تیپ معمولی، نقش ساواکی را بازی کرد. سر طاس و بدون موی شان را در سینما نمی توانستند نشان بدهند تا این که در سال ۱۳۷۰ من و آقای علیخانی تصمیم گرفتیم فیلم «قافله» را بسازیم. از او خواستیم که موهایش را بزند و سرش را کچل کند اما ایشان حاضر نبود این کار را انجام بدهد چون او را ترسانده بودند و دلش نمی خواست دوباره مشکلی برایش به وجود آید.

در این فیلم آقای هاشم پور نقش افسر نیروی انتظامی را بازی می کرد که از وسط فیلم باید با لباس میدان وارد گروه های قاچاقچیان می شد تا بتواند آنها را به دام بیندازد. از او خواستیم برای بازی در این صحنه ها سرش را کچل کند که قبول نمی کرد و می گفت این کار را نمی کنم. با هر ترفندی بود راضی اش کردیم.

 جمشید هاشم پور از همان اول ستاره بود

خودم موهایش را زدم و اتفاقا از آن لحظه فیلم داریم که اشک می ریخت. وقتی موهایش را کوتاه می کردیم من برای این کار به آقای هاشم پور امضا دادم که اگر برای زدن موهایش ممنوع الکار شد تا آخر عمر خرج زندگی اش را از در پویافیلم بگیرد. این نامه هنوز هم هست و برای ثبت در تاریخ سینما می خواهم آن را به موزه سینما بدهم تا در موزه نگهداری شود.

خوشبختانه این فیلم اکران شد و پرفروش هم شد، آقای هاشم پور هم ممنوع الکار نشدند چون وزارت ارشاد نتوانست جلوی اکران فیلم را بگیرد. البته عکس های بدون موی آقای هاشم پور را مهر نکردند تا ما نتوانیم از آنها استفاده کنیم اما با همه اینها فیلم به اکران در آمد.

علت همکاری و ادامه کار با آقای هاشم پور چه بود؟ ایشان به نقش ها نزدیک بودند یا این که تصور می کردید آن قدر توانایی دارند که بتوانند هر نقشی را که بخواهید، بازی کنند؟

– ما از همان ابتدا می دانستیم که آقای هاشم پور سوپراستار بلامنازع سینما هستند. در طول این سال ها همیشه ستاره بودند. افراد دیگری هم هستند؛ مثل ابوالفضل پورعرب یا امین حیایی که مدتی در سینما تبدیل به ستاره شدند اما کارنامه آنها بالا و پایین دارد ولی آقای هاشم پور از ابتدا ستاره بودند و هنوز هم هستند. بد نیست خاطره ای از بازی ایشان بگویم: در جشنواره سال ۷۱ که فیلم سینمایی «تیغ آفتاب» در ساعت ۳ بعدازظهر در سینما آزادی اکران شد، جمعیت زیادی به این سینما آمده بود طوری که تمام سینما پر از تماشاگر بود.

با این که سینما آزادی در آن زمان فیلم های عامه پسند را اکران نمی کرد اما در جشنواره این فیلم را نمایش داد، در حالی که طبقه بالا و پایین پر از تماشاگر بود. آقای هاشم پور سوار بر تریلی بود و زمانی که برای اولین بار تصویر نصفه نیمه، نه تصویر کامل ایشان روی پرده افتاد، تمام جمعیت سوت و دست زدند. خودش هم در سینما حضور داشت و وقتی این واکنش تماشاگران را دید، مبهوت شد. من با حضور آقای هاشم پور شش – هفت فیلم در سینما ساختم که همه آنها جزو پرفروش ترین فیلم های ایشان است.

آقای هاشم پور همیشه از ارتفاع و سوار هواپیما شدن می ترسید اما در قافله سوار هلی کوپتر شد و روی سقف تریلی فرود آمد چون دوست داشت این کارها را در فیلم، خودش انجام بدهد. البته در همان فیلم در گرمسار انگشت هایش شکست اما با عشق و علاقه کار می کرد. این فیلم ها آن زمان خیلی فروش می کرد، به خصوص در شهرستان ها که مردم استقبال زیادی از آنها می کردند.

جمشید هاشم پور از همان اول ستاره بود

آقای هاشم پور شرایط استار بودن را داشت اما کسی آن را کشف نکرده بود. وقتی در «تاراج» بازی کرد، نشان داد که بدن آماده ای دارد و ذاتا آرتیست است. او حتی پنجاه سال پیش در نوجوانی به واسطه فیزیک آماده و بدن مناسبی که داشت، در عکاس خانه ها عکس های فیگوراتیو می گرفت. همه اینها در کنار هم باعث شد که ما ایشان را کشف کنیم و نقش هایی را به آقای هاشم پور بدهیم که باعث حضور چشم گیر ایشان در سینما شود.

چرا ساخت این فیلم ها را ادامه ندادید تا هم این همکاری به همان شکل گذشته ادامه پیدا کند، هم آقای هاشم پور در سینما کم کار نشوند؟

– ما فیلم های اکشن را برای مردم می سازیم. از نیمه دهه ۷۰ دوران فیلم های اکشن تمام شد. بعد از این دوره ما فیلم «آواز قو» را ساختیم که مناسب آن دوره بود. اما آقای هاشم پور هیچ وقت در سینما بیکار نبوده بلکه گزیده کار بوده.

به هر حال هر سوپراستاری در دنیا دوره ای دارد. زمانی نام آرمان را در تیتراژ فیلم ها قبل از فردین می نوشتند اما بعد از مدتی آرمان افول کرد و اسمش پایین رفت. آقای هاشم پور می خواهد دوران طلایی فعالیت خود را در حد معقول نگه دارد. او جایگاه خود را به خوبی در سینما حفظ کرده و هنوز جزو بازیگران مطرح است اما اگر همین امروز هم آن فیلم ها را می ساختیم، تماشاگر قطعا آن نقش ها و داستان ها را نمی پسندید.

به اعتقاد شما چه ویژگی های منحصر به فردی در آقای هاشم پور به لحاظ کاری و شخصیتی وجود دارد که او را از دیگران متمایز می کند؟

– جمشید هاشم پور در تمام این سال ها فیلم های زیادی بازی کرده است اما رفتار او از زمانی که هنوز در «تاراج» بازی نکرده بود تا همین امروز هیچ تفاوتی نکرده است و همانی است که بود. هیچ کسی تصویر و خاطره بدی از او ندارد. هیچ وقت غر نمی زند و خسته نمی شود و به تمام معنا حرفه ای و درجه یک است.

در رعایت اخلاقیات حرف اول را در میان بازیگران سینما می زند. همه اینها به این دلیل است که تربیت خانوادگی و خط مشی یک نفر در زندگی تعیین کننده رفتار اوست. آقای هاشم پور آدمی استثنایی است که از هر نوع حاشیه ای از همان قبل از انقلاب که در سینما کار می کرد، دور بوده و این طور کار کردن را تا به امروز هم ادامه داده که باعث آبرومندی و موفقیت او در سینما شده است.

جمشید هاشم پور از همان اول ستاره بود

با این اوصاف به عنوان یک تهیه کننده و کارگردان سینما هنوز هم تمایل به همکاری با آقای هاشم پور دارید؟

– قطعا و با کمال افتخار. آرزو دارم نقشی داشته باشم و از ایشان دعوت کنم که در فیلمم بازی کند. باعث افتخار من است که اسمم در کنار آقای هاشم پور باشد. من در تمام این سال ها با هیچ کس رفت و آمد خانوادگی ندارم. تنها کسی که با او رفت و آمد دارم، جمشید هاشم پور است. البته ایشان چه در سینما کار کند و چه نکند، اسمش در سینما می درخشد. کسی مانند هاشم پور قهرمان را در سینما زنده نگه داشت و امیدوارم همیشه سلامت باشد که سوپراستار را در سینمای بعد از انقلاب زنده کرد و زنده نگه داشت.


منبع: برترینها

«شهرزاد» به لاله‌زار می‌رود

سریال «شهرزاد» از ۱۵ اردیبهشت‌ماه به لوکیشن خیابان لاله‌زار در شهرک سینمایی غزالی می‌رود.

فیض‌آبادی، مدیر شهرک سینمایی غزالی در گفت‌وگو با ایسنا ضمن اعلام این خبر، اظهار کرد: عوامل سریال «شهرزاد» قرار است از ۱۵ اردیبهشت ماه در لوکیشن خیابان لاله‌زار شهرک سینمایی حضور پیدا کنند. طبیعی است تا زمانی که پروژه‌ای از لوکیشن‌های شهرک سینمایی استفاده می‌کند، بازدید عمومی از آن لوکیشن ممنوع اعلام می‌شود.

او همچنین درباره افزایش روزهای بازدید عموم در هفته، گفت: مدتی بود که به منظور آماده‌سازی لوکیشن‌های شهرک سینمایی، بازدیدکنندگان تنها می‌توانستند در روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته از این مجموعه بازدید کنند، اما بزودی قرار است که باز هم در طول هفته بازدید برای عموم آزاد شود.

مدیر شهرک سینمایی غزالی یادآور شد: طبق وعده‌ای که پیشتر داده بودیم، لوکیشن‌های سریال «معمای شاه» همچون خانه دکتر وزیری و میدان ژاله از نوروز امسال برای بازدیدکنندگان آزاد شده است.

شهرک سینمایی غزالی که زیر نظر سازمان صداوسیما قرار دارد، متشکل از چند بخش گوناگون است که سال ۵۸ توسط زنده‌یاد علی حاتمی ساخته شده است و از آن روز تاکنون میزبان سریال‌های زیادی چون «سربداران»، «شیخ مفید»، «امام علی(ع)»، «مریم مقدس»، «جهان پهلوان تختی»، «کارآگاه علوی»، «کیف انگلیسی»، «ولایت‌ عشق»، «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «مردان آنجلس»، «تبریز در مه»، «کلاه پهلوی»، «سرزمین کهن»، «معمای شاه» و آثار تاریخی دیگر بوده است.

قسمت اصلی شهرک سینمایی یعنی همان خیابان لاله‌زار توسط زنده‌یاد علی حاتمی احداث شد و با گذشت زمان بخش‌های دیگری هر کدام به بهانه ساخت یک سریال در دل این مجموعه قرار گرفتند؛ لوکیشن شهر کوفه یادگار سریال «امام علی (ع)»، شهر سامان یادگار سریال «کلاه پهلوی» و اورشلیم یادگار سریال «حضرت مریم» است و لوکیشن‌های جدید میدان ژاله، خیابان انقلاب، میدان منیریه و خانه دکتر وزیری نیز قرار است بزودی در اختیار بازدیدکنندگان قرار بگیرد.


منبع: عصرایران

«سلام بمبئی ۲» در انتظار مجوز ساخت

قربان محمدپور کارگردان «سلام بمبئی۲» اعلام کرد برای دریافت پروانه ساخت این پروژه سینمایی اقدام کرده‌اند.

قربان محمدپور کارگردان سینما که سال گذشته فیلم «سلام بمبئی» را در سینماهای کشور روی پرده سینما داشت درباره زمان ساخت «سلام بمبئی ۲» به مهر گفت: همه چیز بستگی به این دارد که چه زمانی پروانه ساخت این پروژه را از سازمان سینمایی دریافت کنیم.

وی ادامه داد: البته رایزنی های اولیه با بازیگران ایرانی و هندی که قرار است در این پروژه با ما همکاری کنند انجام شده است، اما تا زمانی که پروانه ساخت نگیریم هیچ چیز مشخص نیست.

محمدپور در پایان تاکید کرد: بعد از گرفتن پروانه ساخت، مذاکرات وارد فاز اصلی و بستن قرارداد با بازیگران می شود.

این کارگردان پیش از این اعلام کرده بود که قسمت دوم این فیلم از لحاظ مضمونی هیچ ربطی به قسمت اول آن ندارد.

فیلم «سلام بمبئی ۲» داستان دختر شیطان است که تصمیم می گیرد دیگر از شیطان پیروی نکند و برای بخشیده شدن باید به زمین آمده و به یک انسان بی گناه سجده کند و او تمام هندوستان را برای پیدا کردن یک انسان بی گناه می گردد.


منبع: عصرایران