تبریک پنهلوپه کروز به اصغر فرهادی
گروه فرهنگی: پست پنهلوپه کروز هنرپیشه فرانسوی در اینستاگرام به مناسبت تولد اصغر فرهادی: تولدت مبارک اصغر عزیزم! مشتاقانه منتظرم همکاریام را با این نابغه شروع کنم.
منبع: بهارنیوز
گروه فرهنگی: پست پنهلوپه کروز هنرپیشه فرانسوی در اینستاگرام به مناسبت تولد اصغر فرهادی: تولدت مبارک اصغر عزیزم! مشتاقانه منتظرم همکاریام را با این نابغه شروع کنم.
منبع: بهارنیوز
رضا کیانیان در این مطلب آورده است: ممکن است انتخاب کردن، ما را آن قدر که انتظار داریم به جلو نبرد، اما انتخاب نکردن، بیشتر از آنچه که تصور می کنیم ما را به عقب می راند. در نوشته قبلی مثال کانادا را آوردم که پیشرفت تر از ماست و امروز چند کشور دیگر را می آورم که مانند ما هستن یا عقب افتاده تر از ما:
ایرلند شمالی
در سال ۱۹۷۳، نیمی از مردم رفراندوم جدایی ایرلند شمالی از بریتانیا و پیوستن به ایرلند جنوبی را تحریم کردند، نتیجه چه شد؟ همه مردم ایرلند شمالی تا به امروز در زیر پرچ استعمار بریتانیا باقی مانده اند! نتیجه #شکست _ تحریم _ کنندگان!
غنا
در سال ۱۹۹۲، عده ای اولین انتخابات پارلمانی را تحریم کردند!
معترضین، این انتخابات را «فریب دادن مردم» می دانستند. فقط با مشارکت ۲۸ درصد، حزب راست گرایی دموکراتیک ملی با تصرف از ۱۸۹ کرسی از ۲۰۰ کرسی موجود پیروز شد و باز هم نتیجه # شکست_ تحریم _ کنندگان!
توگو
سال ۱۹۹۳٫ اولین انتخابات ریاست جمهوری که می توانست بیش از یک کاندیدای داشته باشد! مخالفان رییس جمهور پیشین انتخابات را تحریم کردند. نتیجه: ابقای دیکتاتور.# شکست_ تحریم _ کنندگان
مالی
سال ۱۹۷۷٫ تحریم انتخابات ریاست جمهوری توسط مخالفان و پیروزی دوباره دیکتاتور عمر کناره.# شکست_ تحریم _ کنندگان
ساحل عاج
سال ۲۰۰۰٫ انتخابات ریاست جمهوری به علت رد صلاحیت بعضی کاندیدای تحریم کردند. فقط دو کاندیدای وجود داشت یک نظامی و یک غیر نظامی!
کاندیدای نظامی پیروز شد! اما بعد از انتخابات مردم به خیابان ها ریختند و توانستند نامزد غیر نظامی را انتخاب کنند.
نتیجه اولیه:.# شکست_ تحریم _ کنندگان.
گامبیا
سال ۲۰۰۰٫ انتخابات پارلمانی توسط مخالفان تحریم شد و همان حزب حاکم پیروز شد! و ابقای یحیا جامع! نتیجه: .# شکست_ تحریم _ کنندگان
گینه
سال ۲۰۰۳٫ انتخابات ریاست جمهوری تحریم شد و دیکتاتور لانسانا کنتته ابقا شد! نتیجه
# شکست_ تحریم _ کنندگان.
ونزوئلا
سال ۲۰۰۵٫ انتخابات پارلمانی به دلیل سلامت اتنخابات تحریم شد! نتیجه ابقای هوگو چاوز برای شش سال دیگر! و حالا نتیجه را هر روز در اخبار می بینید. دکان های خالی، فقر، و فلاکت و شورش های خیابانی … نتیجه .# شکست_ تحریم _ کنندگان
ترکیه
سال ۲۰۱۷٫ اردوغان با اختلاف دو میلیون رای برنده شد. درحالی که هفت میلیون نفر انتخابات را تحریم کرده بودند! نتیجه: .# شکست_ تحریم _ کنندگان
ایران – سال ۲۰۱۷ ؟؟؟
بیبنید نتیجه تحریم چه خواهد شد!
منبع: بهارنیوز
مجید درخشانی با بیان این مطلب که؛ بیشتر از هشت سال است که استاد محمدرضا شجریان در ایران ممنوعالکار است؛ به خبرنگار ایلنا گفت: البته طی این مدت آلبومهای ایشان در ایران منتشر شده منتهی ممنوعالکنسرت شدهاند. ازنظر من شاید رفع این ممنوعیت در شرایط کنونی که ایشان بیمار هستند تاثیر خاصی نداشته باشد اما این رفع ممنوعیت اجرای صحنهای زمانی ارزش داشته و دارد که ایشان امکان اجرای کنسرت داشته باشند. متاسفم که باید بگویم استاد شجریان در این سالها واقعا با مظلومیت روبرو بودهاند. وی همچنین عنوان کرد: مردم همیشه پاسخ مثبت به آثار استاد شجریان دادهاند. مردم با عشق و علاقهای که همواره در مکانها و شرایط مختلف به استاد شجریان نشان دادهاند جایگاه ایشان را در فرهنگ و هنر ایران مشخص کردهاند.
آهنگساز آلبوم “در خیال” در ادامه افزود: این دوره بسیار سختی برای استاد شجریان محسوب میشود چون هم مسئله بیماریشان به وجود آمده و هم از این نظر که نتوانستهاند در هشت سال اخیر برای مردم ایران اجرایی در داخل کشور داشته باشند، حائز اهمیت است. به هر حال استاد شجریان در کنسرتهای داخل کشور انرژی بسیار زیادی از مردم مهربان کشورمان میگرفتند و متاسفانه این انرژی به واسطه ممنوعالاجرا شدن، از ایشان دریغ شده است. از این بابت من هم مانند بسیاری از مردم کشورمان متاثر هستم. استاد شجریان سالهای سال آنقدر آثار خوب اجرا کردهاند که هرگز از ذهن مردم ایران پاک نخواهند شد.
این آهنگساز افزود: جایگاه استاد شجریان را مخاطبان ایشان و مردم ایران تعیین کردهاند. فکر نمیکنم در این چند دهه که آقای شجریان در بالاترین قله آواز ایران ایستادهاند؛ کسی توانسته باشد به ایشان نزدیک شود تا مورد مقایسه با کار شجریان قرار بگیرد. شاید از نظر شهرت، خوانندگانی در جامعه مطرح شدند و جایگاهی کسب کردند اما هیچکدام نتوانستند مانند استاد شجریان چنین جایگاهی کسب کنند. مجید درخشانی گفت: آقای شجریان کارهایی انجام داده که هم بسیار مقبول مردم قرار گرفته و هم به سمت کارهای پاپ و خواندن آثاری که ارزش هنری ایشان را زیر سئوال ببرد نرفته است. تمام آثار شجریان که در بین مردم مطرح شده اتفاقا از نظر هنری آثار بسیار سنگینی محسوب میشوند. آقای شجریان در قله هنر نشسته است و فکر میکنم حالا حالاها باید صبر کرد تا هنرمندی مانند ایشان پا به عرصه حیات بگذارد. شجریان، هم مردمی است و هم از نظر کیفیت کار و تکنیک بسیار قوی؛ البته این مدیون تیز هوشی ایشان است که باعث شده بداند در هر مقطعی چه اثری را با چه کیفیتی اجرا کند.
این آهنگساز در ادامه درباره نحوی شکلگیری آلبوم خاطرهانگیز”در خیال” به خوانندگی محمدرضا شجریان گفت: آلبوم “در خیال” را خیلی سال قبل ساخته و به تهران آورده بودم. استاد شجریان به من گفت به مشهد بروم تا در مورد این اثر صحبت کنیم. در مشهد مجموعه کار”در خیال” را به صورت کوتاه کوتاه بخشهایی از آن را شنید؛ و ایشان قبول کرد که این کار را بخواند. آن زمان من جوان بودم و ناشناخته، و کمتر کسی قبول میکرد به این صورت کاری را اجرا کند.
وی همچنین عنوان کرد: به هر حال استاد شجریان در آن زمان آنقدر تجربه داشت که با شنیدن بخشهایی از کار این اثر را برای اجرا انتخاب کند. خلاصه این اثر تا ضبط شود و مقدمات انتشارش انجام شود چند سالی طول کشید. خوشبختانه پس انتشار آلبوم “در خیال” مردم بسیار از این اثر استقبال کردند؛ و هنوز هم میشنوم که مردم این اثر را میشنوند و واکنشهای جالبی نسبت به آن دارند و لذت میبرند.
مجید درخشانی درباره مهمترین ویژگی همکاری با محمدرضا شجریان گفت: اتفاقی که من در همکاری با ایشان در دوره قدیم و در دوره متاخر تجربه کردم به این شکل بود که درصد دخالت ایشان در کار آهنگساز تقریبا صفر است؛ و این منش بر خلاف رفتار خوانندههای جوانی است که مدام به آهنگساز میگویند بخشهای مختلف کار را تغییراتی بدهند و سلیقه خودشان را در کار دخالت میدهند. اما انصافا آقای شجریان در کار “در خیال” که در دوره جوانی من ساخته شد هیچ گونه دخالتی در کار آهنگساز نکرد و همان چیزی را که به عنوان مدل و الگو به ایشان دادیم به اجرا درآوردند. این موضوع برای من بسیار جالب بود که خوانندهای در این سطح که بسیار مطرح است و همه دوست دارند کار آنها را بخواند اینگونه رفتار میکند. البته اگر ایشان میگفت هر بخشی از کار تغییر بدهم قطعا من تغییر میدادم اما آقای شجریان به هیچ وجه دخالتی در کار آهنگساز نکرد و بسیار دست من را بازگذاشت.
وی در مورد واکنش هوشنگ ابتهاج به آلبوم “در خیال” گفت: آقای ابتهاج در آن زمان در جریان مراحل تولید و ضبط این اثر و کارهای بنده بودند. این کار توسط سروش منتشر شد و بخشی از تصنیف “در خیال” نیز برای تبلغ آلبوم از صداوسیما پخش میشد. دوستان آن زمان مدام خبرهای جالبی میآوردند مبنی بر اینکه این تصنیف در فرودگاه، خیابان و هر مکان عمومی دیگری که امکان پخش موسیقی داشت برای مردم پخش میشد. وقتی با استاد هم تلفنی در مورد کار صحبت کردم ایشان گفت چقدر این کار در جامعه جلوه داشته است. من نیز به ایشان گفتم به هر حال صدای شما باعث شد جلوه کار ما صد برابر شود. برایم بسیار جالب است که بعد از این همه سال با هر موزیسین و یا اهل موسیقی برخورد می کنم همچنان درباره این اثر صحبت میکنند.
درخشانی گفت: نکته جالب این است که همواره تلاش کردهام با مردم ارتباط بگیرم و ضمن ساخت قطعاتی که ارزش هنری دارند بتوانم آثارم را در میان آنها نیز مطرح کنم؛ در این زمینه میتوان از آهنگ “امشب شب مهتابه” نام برد که چنین ویژگی دارد. آهنگ “امشب شب مهتابه” هم از نظر موسیقیایی بسیار قویاست و هم مردم میتوانند به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند. من سالهاست که به دنبال چنین ملودیها و نغمههایی میگردم که آنقدر سهل و ممتنع باشند تا هم مردم آن را به خوبی درک کنند و هم از نظر فنی نیز تمام ضوابط در آن رعایت شده باشد. خوشبختانه “در خیال” چنین اثر از کار در آمد.
منبع: بهارنیوز
یکتا تاجیک – روزنامه بهار
چالشهای فرهنگی در جامعه ما گریبان گیر همه ابعاد فرهنگی و هنری است. حوزه موسیقی بیش از همه در چالش با عدم اجرا و لغو کنسرت ها، صنعت سینما در افت و خیز ریزش تماشاگر و نوسان فروش، میراث فرهنگی مان در چالش تخریب و توجه ویژه، حوزه تئاتر در نوسان شرایط اقتصادی و بازگشت سرمایه و دنیای کتاب و کتاب خوانی هم در چالش حذف شدن و کمرنگ شدن از سبد روزانه و سالانه مردم.
در شرایطی که مردم در چالش مسائل مهمی چون اخبار سیاسی داخل و منطقه هستند و امید به رفع تحریمها و موفقیت برجام بستهاند و در رقابت مشوش کننده و کارشکنیهای هر روزه دیگر احزاب و گروه ها، رمق شان را از دست میدهند و غم نان و سودای چرخیدن چرخ زندگی را دارند، شاید مسائل فرهنگی_هنری که موجب تلطیف اوضاع میشود و به بهبود حال و روز مردم کمک میکند (به یاد آورید شادی و غرور ملی را بعد از دریافت جایزه جهانی و ارزشمند اسکار به واسطه فیلم «فروشنده» و فرهادی که از مغضوبین برخی گروهها هستند) ، در اولویت اهداف و آمال مردم نباشد اما خواه، ناخواه همانها که اندک زمانی را صرف آن میکنند هم مایلند چالشهای موجود در حوزه فرهنگ و هنر رفع شوند نه اینکه این چالشها روز به روز بیشتر از پیش شوند.
یکی از آسیب پذیرترین حوزههای فرهنگی کشور ما در این سالها، حوزه کتاب و کتاب خوانی بوده است. آن هم به دلایل بسیار از عصر اطلاعات و بمباران اطلاعات که افراد را از عمق به سطح میآورد و آنها را در جریان سر خط اخبار و مسائل روز راضی میکند گرفته تا هجوم ابزارهای مختلف تکنولوژیک و سرگرمی زا که به محدود شدن و کم شدن سهم کتاب و مطالعه در سبد خانوادهها منجر شده است. همه این موارد در شرایطی است که دنیای نشر در حال دست و پنجه نرم کردن باترجمههای ضعیف، سرقتهای ادبی و انتشار غیر قانونی آثار در فضای مجازی هم هست.
با این حال مردم و علاقه مندان کتاب، حتی به قدر اندک فرصتی هم متنها و داستان هایی را در فضای مجازی دنبال میکنند یا داستانهای صوتی را در ماشین، منزل یا در مسیر رفت و آمد گوش میکنند. این دسته از علاقهمندان البته سوای حوزههای کتاب هستند که اگر بتوانند کتاب به دست میگیرند یا در بوک لندها و کتاب فروشیها برای خرید کتابهای جدید پرسه میزنند و فعالان حوزه نشر هم به امید همین گروه اندک و بیشتر به امید ایجاد تغییر در سطح سواد جامعه در این عرصه فعالند.
در این شرایط تقریبا ناامید کننده که رسانهها و کارشناسان هم همواره بر آن تاکید دارند، وضعیت کتاب و کتاب خوانی هر روزه در سایه مشکلات و معضلات مختلف قرار میگیرد و این بار بیش از دو سال است که تنها امکان و فرصت کشوری که همان نمایشگاه بین المللی کتاب است، با چالشهای مختلفی روبهرو بوده و به دلیل عدم تدبیر اندیشی مسئولان شهرداری که داعیه رونق بخشی در حوزه فرهنگ و هنر را دارند، نتوانستهاند مشکلات حاکم بر نمایشگاه که سال گذشته هم گریبانگیر آن بود را حل کنند. دو سال است که نمایشگاه به دلیل عدم مهندسی و مدیریت بحران در چالش با بارشهای بهاری پر از آب میشود و نه تنها کسب و کار فعالان حاضر در نمایشگاه را متضرر کردهاند که عاملی برای عدم حضور و استقبال همه جانبه علاقه مندان این حوزه شده است. چندین روز از این بحران گذشت اما مسئولین در رفع این معضل ناتوان عمل کردند و معلوم نبود اگر شرایط جوی روی خوش نشان نمیداد، الان دالانهای نمایشگاه چگونه پر از آب شده و همه سالنها و غرفهها را انباشته بود؟
سال گذشته وقتی نمایشگاه چنین بحرانی را از سر گذراند و دستور بر این شد تا این مشکلات رفع شود، امسال هم با بد عهدی همچنان برجا ماند و چالش بزرگ نمایشگاه امسال که میهمان ناشر خارجی (ایتالیایی) هستند، شد. ضمن اینکه یکی دیگر از چالشهای نمایشگاه مسئله جانمایی و خارج کردن از داخل شهر بوده است. شاید خروج آن از مرکز شهر، کمکی در پیشبردترافیک شهری بوده اما قطعا جانمایی آن موثر و مطلوب نبوده است و شاید اگر امکانات حمل و نقلی آن مقبول بود، میشد بر این دوری از مرکز چشم بست.
معلوم نیست وقتی نمایشگاهی برگزار میکنیم که در رفع مشکلات و مدیریت بحران هایی چون غرق شدن غرفه هایش در زیر باران و جانمایی بد آن، ناتوان و غیر موثر بودهایم و خیل عظیمی از علاقه مندان و مخاطبان نمایشگاه را پراکنده و دلسرد کرده ایم، چطور میتوانیم ادعای بین المللی بودن آن را بپذیریم و امید آن را داشته باشیم که بتوانیم به طور جدی وارد مذاکرات رسمی و خرید و فروش رایت آثار داخلی و خارجی شویم و صاحب نمایشگاهی به تمام معنا بین المللی و حرفهای و البته موثر باشیم. این عبارت که «هر سال دریغ از پارسال» واگویه این روزهای فعالان حوزه فرهنگ وهنر است و ناامید کنندهتر شاید این باشد که همین مسئولین و دست اندرکارانی که در مدیریت بحران باران و نمایشگاه کتاب در این مقیاس ناتوان بوده اند، رویای مدیریت کشور با مجموع بحرانها و چالشهای متعددش دارند!
منبع: بهارنیوز
مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار
رسانه ملی، رسانهای برای همه است اما نه همه همه. رسانه ملی ما سیاست عجیب و غریبی دارد و به طرز شگفتانگیزی در خودزنی و حذف چهرههای شاخصی که خود میسازد و معرفی میکند، بی رقیب است. بارها شاهد بودهایم که رسانه ملی با تلاشی بسیار از یک برنامه تولیدی خود حمایت مالی و معنوی کرده و معرف شخصیتها و چهرهها یی به مردم بوده و درست زمانی که این افراد و چهرهها به پختگی و بلوغ فرهنگی خود رسیده اند،با دلیل یا به گفته برخی از این چهرهها بی دلیل آنها را کنار گذاشته و از رده حذف کرده است. این رسانه مردمی در حذف چهره هایی خود ساخته ید طولایی دارد چه رسد به آنهایی که از طریق سینما، ستاره هم شده باشند یا از طریق دیگر رسانههای اجتماعی در بین مردم به محبوبیت رسیده باشند. محبوبیت و ستاره شدن که گزینه اصلی و اولیه حذف شدن از رسانه ملی است تا مبادا این ستارهها بر روی تماشاگران اثر بگذارند و خط فکری و رفتاری خوب یا بدشان (که بیشتر بیم بد بودن و خارج از قاعده بودن شان میرود) ، روی تماشاگران اثر بگذارد و الگوی جوانان و نواندیشان شوند. در طی این سالها افراد زیادی از قاب تلویزیون حذف شدند و یا از ذهنها رفتند یا به خاطرهها پیوستند. و هر یک به دلایلی معلوم یا نامعلوم. در ادامه فهرستی از ممنوع التصویر شدههای رسانه ملی با دلایلی که عنوان شده، آمده است.
دلایل معلوم: رفتار خارج از قواعد عرف و شرع ممنوع
اوایل مرسوم بود افرادی که خارج از قواعد عرفی و شرعی و البته نانوشته حاکم بر تلویزیون عمل میکردند و در جشنی، مراسمی یا به قولی پارتی شبانهای دیده میشدند یا در صحبت کردن خارج از قاعده شوخی میکردند و مزه میپراندند، شامل تحریم میشدند و از این دست افراد بسیار بودند. یکی از اولین تحریمیها فرزانه کابلی بود که نقش مادر «علی کوچولو» را بازی کرده بود و گفته میشد او به همراه تعدادی از خانمهای بازیگر از جمله کمند امیر سلیمانی که چهرههای شناخته شده آن سالها به خاطر حضور در سریال «پدر سالار» بود، در یک مهمانی کاملا زنانه دیده شده بود.
این دو تا مدتی ممنوع التصویریهای تلویزیون بود. محمود شهریاری هم یکی دیگر از ممنوع التصویریها به دلیل حضور در یک مهمانی و البته افراط در شادی، جزوتحریمیها قرار گرفت. علی اکبر حسینی، روحانی نام آشنای دهه شصت و سالهای ابتدایی دهه ۷۰ که با گفتارهای اخلاق محورش در برنامه «اخلاق در خانواده» حسابی مشهور شد و طی سفری به آلمان و بروز حاشیه هایی، زندگی و وجه کاری او دچار چالش شد و در نهایت ایشان هم از حضور در تلویزیون دوری گزید. ایرج طهماسب و فاطمه معتمد آریا هم از جمله کسانی بودند که انگ بودن در مهمانیها بر آنها زده شد اما کسی نتوانست جلودار استعداد و توانمندی آنها شود. گوهر خیراندیش و برخی دیگر از هنرمندان هم این مورد تحریمی را تجربه کردند.
میترا حجار و شیلا خداداد هم مدتی به دلیل مهاجرت و حضور در برخی برنامهها در این فهرست قرار گرفتند. این اواخر هم مهراب قاسمخانی ممنوع التصویر شد که احتمالا بعد از ماجرای سفر او به برزیل و حواشیای که سر شلوارک پوشیدن بازیگران به میان آمد، این اتفاق برایش افتاده است.
دلایل معلوم: ستارهسازی ممنوع
یکی از مهمترین واصلیترین ممنوعیات و تحریمیهای تلویزیون که از همان سالهای ابتدایی بنا گذاشته و در همه برنامهها و سریالها اعمال شد، جلوگیری از شاخص شدن چهرهها و ستاره شدن آنها بود. یکی از اولین ستارههای تلویزیون که فعالیت شان مشروط یا محدود شد، افسانه بایگان به دلیل بازی در سریال «سربداران» ، محمود دینی به دلیل محبوبیت در سریال «آینه عبرت» و بسیاری از بازیگران سینما بودند که کمتر فرصت حضور در تلویزیون را پیدا کردند. اکبر عبدی و جمشید هاشم پور، ستارههای سینمای دهه ۶۰ بودند که سسیستم ضد ستارهسازی بر آنها اعمال شد. بعدها این تحریم شامل ابوالفضل پور عرب، ستاره دهه ۷۰ و بهاره رهنما و بعدها محمد رضا گلزار، ستاره دهههای ۸۰ و ۹۰ شد و این داستان همچنان ادامه دارد.
رسانه ملی روند غریبی را در این زمینه ابداع و دنبال کرده است که در نوع خود بسیار نادر است. این رسانه در حالی برای دیده شدن و معرفی چهرههای مورد نظر خود به عنوان مجری توانا یا بازیگرانی که نماینده نسل جوان باشند و بتوانند موجی از تماشاگران را با خود همراه کنند، زمان و انرژی میگذارد و هزینه میکند و درست زمانی که این صرف زمان و هزینه نتیجه میدهد و آن چهره دارای محبوبیت و نفوذ کلام لازم میشود، درست در نقطه اوج آنها و به دلیل اقبال تماشاگر که از اول مشتاق آن بود، آنها را کنار میگذارد! از این جمله میتوان به صور مشخص و قطعی به همه بازیگران مجموعه محبوب «ساعت خوش» اشاره کرد که تا مدتها در صدر ممنوع التصویریهای تلویزیون بودند. سحر قریشی و نرگس محمدی و محمد سلوکی به دلیل خوش لباس بودن در اجراهایش هم از جمله کسانی بودند که به دلیل محبوبیت و اقبال مردمی رفته رفته حضورشان در رسانه ملی محدود شد تا احتمالا محبوبیت شان بیش از حد انتظار نرود.
دلایل نامعلوم: رفتار خارج از ضوابط رسانه ممنوع
افرادی به دلیل محبوبیت و ستاره شدن و برخی که به دلیل عدم حمایت تلویزیون از اعمال و رفتار آنها، در فهرست تحریمیها قرار میگیرند اما برخی به دلیل رفتار خارج از ضابطه در این فهرست قرار گرفتهاند یا میگیرند. از جمله میتوان این اواخر به احسان کرمی، مجری برنامههای مختلف سیما به دلیل شائبه در عدم گذراندن خدمت سربازی و همکاری او در حوزه سینما و تئاتر همزمان با خدمت در تلویزیون. این نوع از تحریم، نوعی انحصار نیز در خود داشت البته مشکل کرمی ظاهرا حل شده است.
همچنین میتوان به تحریم مهران مدیری به دلیل عدم همکاری با تلویزیون و فروش برنامه طنز «قهوه تلخ» به شبکه خانگی به جای تلویزیون اشاره کرد. مدیری بعد از اینکه نتوانست با تلویزیون به توافق در سهم مشارکت شود، این برنامه را به شبکه خانگی فروخت و درنتیجه تا مدتی از کار با تلویزیون محروم شد و حتی تیزر فیلمها و آثاری که او در آنها حضور داشت هم بدون معرفی او پخش میشد. همچنین میتوان ازترانه علیدوستی به دلیل این اظهار نظر که تمایل ندارد در سریالهای ضعیف تلویزیون حضور داشته باشد، یاد کرد که حتی تلویزیون از پخش صدایش که بر روی تیزر فیلم «اژدها وارد میشود» بود، هم نگذشت و آن را تحریم کرد. در این لیست میتوان بهرام رادان را هم جا داد. آن هم به دلیل اظهار نظر عجیب اش درباره آزاد شدن ازدواج همجنس گرایان در آمریکا و تبریک به آنها که پیامدهای بسیاری برای او به همراه داشت.
دلایل نبستاً معلوم: اظهار نظرهای سیاسی و اجتماعی ممنوع
یکی از دلایل حذف شدن از رسانه ملی، فعالیتهای سیاسی یا اظهارات این چنینی است. جامعه ما دارای قواعدی است اما انگار رسانه ملی قواعد خاص خود را دارد. بسیاری از افراد به دلیل فعالیت یا اظهارنظرهای شخصی نسبت به بحرانهای سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه در این فهرست قرار گرفتهاند و چه بسا آثارشان هم از نمایش برای عموم مردم از رده خارج شده است. کسانی که به دلیل اظهارنظرهای سیاسی یا اجتماعی در فهرست تحریمیها قرار گرفته اند، بیش از دیگر موارد بودهاند و شاید بلند بالاترین فهرست از آن این دسته از افراد باشد. در این میان میتوان از ممنوع التصویر شدن کوتاه مدت احسان علیخانی به دلیل اشاره به مشکلات اقتصادی جامعه و کنایه زدن به رئیس جمهور وقت (دولت دهم) اشاره کرد و همچنین فرزاد حسنی به دلیل گفتگوی جنجالی اش با سردار رادان از ادامه اجرای برنامه کنار گذاشته شد. هر چند موارد تحریمی آنها بعدها رفع شد و این روزها هر دو به رسانه ملی بازگشته اند. به این لیست باید آزاده نامداری، شهیدی فر، امیر سرکرده (کارشناس هواشناسی) را اضافه کرد با اظهار نظر درباره سیاست و بسیاری دیگر در این لیست قرار میگیرند.
دلایل نسبتاً معلوم: فعالیتهای سیاسی اجتماعی خارج از رسانه ملی هم ممنوع
علاوه بر کسانی که در تلویزیون ملی خارج از قاعده رفتار میکنند و مورد تحریم قرار میگیرند، آنهایی هم که خارج از تلویزیون فعالیت میکنند اما در فعالیتهای اجتماعی یا سیاسی مشارکت دارند، از قرار گرفتن در این فهرست مستثنی نیستند. از این جمله میتوان از محمد رضا شجریان و حذف اثر ارزشمندش که در میراث فرهنگی ما و دل و جان مردم نقش بسته است و مدت هاست که دیگر مردم با ربنای او بر سر سفره ماه مبارک رمضان نمینشینند، یاد کرد. حذف ربنای او از دلسردکنندهترین تحریمیهای تلویزیون بوده است. در این فهرست میتوان از عمده بازیگران و چهرههای شاخص نام برد. از باران کوثری و پگاه آهنگرانی تا فاطمه معتمد آریا و جواد یحیوی و بسیاری دیگر از این دست تحریمیها هستند.
دلایل نامعلوم: همه مردان رئیسجمهور ممنوع
شایعترین تحریم شدههای تلویزیون اغلب به دلایل بالا بودند اما ظاهرا یک دلیل نامعلوم دیگر هم وجود دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت. از جمله کسانی که در این لیست جای میگیرند، پیش از همه، همه مردان رئیسجمهور هستند. همه کسانی که در طی ۴۰ سال به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی و بعد از طی دوره صدارت خود در منصب ریاست جمهوری از قاب تلویزیون حذف شده اند. از آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی گرفته تا سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات و با کمال شگفتی رئیس دولت نهم و دهم، محمود احمدینژاد. بعید نیست حسن روحانی، رئیس جمهور فعلی گزینه بعدی باشد! اما دو رئیس جمهور اولیه، ابوالحسن بنی صدر و شهید رجایی از جمله کسانی هستند که اولی به دلیل شیوه مدیریت غلط جنگ در اوایل انقلاب اسلامی و دومی به دلیل شهادت مظلومانه و منش انقلابی اش در مستندهای تاریخی از تنها رئیس جمهورانی هستند که هنوز از آنها در تلویزیون یاد میشود و تصاویری از آنها به نمایش در میآید.
دلایل نامعلوم: موارد عجیب
شباهت ممنوع! یکی از عجیبترین موارد تحریمی تلویزیون، حذف حضور محمود بصیری بازیگر طناز سریال به یاد ماندنی «آرایشگاه زیبا» است که ظاهرا به دلیل شباهت با رئیس جمهور وقت، احمدینژاد از قاب تلویزیون دور ماند. یکی دیگر از موارد تحریمی، محدودیت کاراکتر «جیگر» در مجموعه «کلاه قرمزی» بود که ظاهرا به دلیل بدآموزی و محبوبیت در بین نسل جوان و خردسال صورت گرفت ولی بسیاری بر این باورند شاید به دلیل این که این کاراکتر سعی داشت به بچهها بیاموزد تا نادان نباشند و کنشگر به مسائل اطراف شان باشند، مورد تحریم قرار گرفت.حذف رضا عطاران و قهر او از تلویزیون برابر با حذف بی گمان و بی جایگزین کارگردانی با درکی بالا از جامعه اما طناز بود. ستارههای فیلمهای پر فروش این روزهای سینما، از سوی مسئولین سیما به دلیل پرداخت واقعیتهای اجتماعی در سریال «بزنگاه»و نمایش معضلات منشوری شد و از قاب تلویزیون کنار گذاشته شد اما متضرر اصلی این رویکرد نه عطاران که صدا وسیمای این روزها تهی شده از مجموعههای خوب است.
منبع: بهارنیوز
سن سالن اجرای کنسرت سالار عقیلی و گروه «راز و نیاز» در شهر آمل فرو ریخت اما به کسی آسیبی نرسید.
به گزارش ایسنا، این اتفاق در پایان این کنسرت که شامگاه ۱۷ اردیبهشت برگزار شد، هنگام ادای احترام نوازندگان به مخاطبان پیش آمد.
طبق توضیح روابط عمومی این اجرا به ایسنا، دلیل فرو ریختن سن استحکام ناکافی استیج بوده است. این در حالی است که پیش از این از سوی گروه تذکراتی در این زمینه به مسئولان سالن داده شده بود.
همچنین حریر شریعتزاده، نوازنده پیانو، دف و همسر سالار عقیلی، در پی این اتفاق به بیمارستان رفت و چکاپ شد اما برای وی مشکلی پیش نیامد و از بیمارستان مرخص شد.
همچنین این حادثه خسارت مالی برای گروه در پی نداشت.
این اجرا برای فرهنگیان و به پاس بزرگداشت روز معلم برگزار شده بود.
سالار عقیلی در ادامه کنسرتهای خود ۱۸ اردیبهشت در شهرستان نور به اجرا خواهد پرداخت.
منبع: عصرایران
ششمین قسمت از مجموعه فیلم های ماموریت غیرممکن در سال ۲۰۱۸ بر پرده سینماهای جهان به نمایش درخواهدآمد. نویسندگی و کارگردانی قسمت جدید را «کریستوفر مک کواری» برعهده دارد. کارگردانان بزرگی چون «جان وو»، «برایان دی پالما» و «جی جی آبرامز» قسمت های پیشین را با عالی ترین کیفیت فنی و هنری بالایی پیش روی مخاطبان قرار داده اند و فیلم همواره در زمان اکرانش در میان پرفروش ترین های سال جایگاه قابل اعتنایی داشته است.
برای ماموران تیم تجسس و عملیات این فیلم، هیچ غیرممکنی وجود ندارد. هرچه تکنولوژی پیشرفت می کند و ابر قهرمانان دیگر فیلم های اکشن کارهای حیرت انگیزتری انجام می دهند، سازندگان «ماموریت غیرممکن» هم کم نمی آورند و قهرمانانشان را به انجام اعمال باورنکردنی بیشتری وا می دارند. به همین بهانه مروری داریم بر قسمت های پیشین و شنیده از قسمت آتی این مجموعه مشهور.
ماموران ماموریت ششم
«کریستوفر مک کواری» بعد از ساخت قسمت پنجم فیلم، حالا پشت دوربین قسمت ششم رفته، کارگردانی که در کارنامه خود فیلم هایی چون «مظنونین همیشگی»، «مردان ایکس»، «جک ریچر» را دارد. او غیر از این، سریال بسیار محبوب دهه ۹۰ یعنی «ان وای پی دی بلو» را هم در سابقه خود ثبت کرده است. در این قسمت هم باز تام کروز در نقش اصلی ظاهر خواهدشد و «ربه کا فرگوسن»، «وینگ راهامس»، «سایمون پگ»، «الک بالدوین»، و «شون هریس» به ایفای دیگر نقش ها خواهندپرداخت؛ بازیگرانی که همگی دست کم سابقه حضور در یکی از قسمت های پیشین این مجموعه فیلم ها را دارند. «هنری کویل»، «ونسا کربی» و «سایان بروک» تازه واردهای این قسمت هستند.
خوش اقبالی آقای مک کواری
کریستوفر مک کواری بسیار خوش اقبال است که در حالی به سراغ ساخت قسمت جدید «ماموریت غیرممکن» رفته که قسمت پیشین با کارگردانی خود او در صدر اپیزودهای محبوب این فیلم جای دارد و تماشاگران آن را بیش از تمامی قسمت های پیشین پسندیده اند. نوآوری های او در قسمت پنجم «ملت یاغی» از آوردن ربه کا فرگوسن سوئدی به فیلم و بازی درخشان او که یادآور درخشش لورن باکال در دوران فیلم های کلاسیک بود تا تغییرات عمده در شیوه کار تیمی و تکنیک های عملیات گروه قهرمانان.
ماموریت غیرممکن جان وو
وقتی مواد خام خوبی مثل کاراکترها و پیشینه این فیلم را در اختیار داری، کار دشواری است که نتوانی فیلم موفقی بسازی اما این ماموریت غیرممکن را یک کارگردان نام آشنا و مهم هالیوود انجام داده است: جان وو. او که کارگردان قسمت دوم ماموریت غیرممکن بوده، حالا با فیلمش در قعر فهرست محبوب ترین های این مجموعه قرار دارد.
قسمت دوم در سال ۲۰۰۰ اکران شد و اشتباه جان وو این بود که به خصلت همیشگی این مجموعه توجهی نکرد. ماموریت غیرممکن هرگز به عمق داستان و سخنان بلیغ قهرمانانش تکیه نکرده است. جان وو اما همه کار کرد تا آدم هایش فقط مشتی مزدور دارای قوای خاص فکری و بدنی نباشند و آدم های روشنفکری به نظر برسند. همین هم باعث شد فیلم با مغز به زمین بخورد و حتی تخریب آن را مضحکه ای بیش ندانستند.
احیای پروژه زمین خورده
دو کارگردان سربلند مجموعه براد برد و برایان دی پالما هستند که به ترتیب قسمت های چهارم و اول این مجموعه را کارگردانی کرده اند. خصوصا دی پالما که نسخه سینمایی او از همه نسخه ها به داستان اوریجینال فیلم نزدیک تر است و از منظر کیفیت هنری همچنان چشم نواز و درخشان به نظر می رسد، البته نباید فراموش کرد که نظر منتقدان تا حدی با نظر هواداران این سری فیلم ها متفاوت است.
منتقدان، قسمت چهارم را بهترین می دانند و بعد از آن رتبه های بعدی به ترتیب در اختیار قسمت پنجم، سوم، اول و دوم است. به هرحال نسخه جان وو هم از نظر مردم و هم از نظر منتقدان قعرنشین محسوب می شود و باید آن را به نوعی از گاف های کارنامه درخشان جان وو دانست.
هرگز پیر نشو
تام کروز حالا به مرز پنجاه و پنج سالگی رسیده و هنوز به خاطر تداوم حضورش در نقش های پرجنب و جوش اکشن در اوج شهرت و محبوبیت است. او از نخستین کسانی بود که پای قرارداد بازی در «ماموریت غیرممکن ۶» را امضا کرد و برای آغاز فیلمبرداری به پاریس رفت، البته در همان روزهای ابتدایی مشخص شد که دیگر تام کروز توانایی آن را ندارد که تمام عملیات دشوار را شخصا انجام دهد. در تمام مدت فیلمبرداری یک بدلکار که گریم و لباسی مشابه تام کروز بر تن داشت، در صحنه بود و هر بار نیاز می شد، به جای این ستاره هالیوود ایفای نقش می کرد.
در روزهای نخست کار که هوا بسیار سرد بود و سوز وحشتناکی داشت، تام کروز بیشتر مواقع خود را در یک پتوی کلفت می پیچید و اجازه می داد بدلکارش با آن لباس مشکی چرمی مشهور به عملیات محیرالعقول بپردازد. با این حال کم کم تام کروز هم سر ذوق آمد و سن و سال را فراموش کرد و حضور بیشتری در صحنه ها داشت. او با کمک اعضای گروه عملیات لازم در هرصحنه را خوش پیش می برد و بدون احساس خستگی، مدام با عوامل فیلم بگو و بخند می کرد.
۲۳ سال با اتان هانت
نخستین قسمت این فیلم زمانی ساخته شد که تام کروز تنها ۳۳ سال داشت اما او هنوز ظاهر خود را جوان نگه داشته است. گفته می شود او تمرینات دشوار بدنسازی خود را از چند هفته پیش از آغاز فیلمبرداری قسمت ششم آغاز کرد. این در حالی است که شایعه شده بود او چنان برای قسمت پیشین به فیزیک و مهارت بدنی مناسبی رسیده که رکورد شش دقیقه حبس تنفس را برای خود ثبت کرده است.
دلیل ثبت چنین رکوردی حضور او در یک صحنه زیر آب بود. به هر حال تام کروز همچنان جذاب ترین بازیگر کلاسیک اکشن هالیوود است و ماموریت غیرممکن بدون او هیچ معنایی ندارد. مردم می توانند تحمل کنند و بتمن و سوپرمن و جیمز باندشان مدام تغییر کند اما اتان هانت فقط همین یک نفر است و بس. خصوصا وقتی بدانیم تام کروز از سرمایه گذاران اصلی هر شش قسمت این فیلم هم بوده است.
فتح گیشه ها
یکی از نکات جالبی که در مورد سری فیلم های ماموریت غیرممکن وجود دارد این است که هزینه تولید آن طی ۲۰ سال گذشته تقریبا ثابت مانده است. از آن جالب تر این است که قسمت دوم این مجموعه که جان وو آن را کارگردانی کرده و گفتیم در فهرست محبوب ترین ها قعرنشین است، اتفاق از همه کم خرج تر بوده و به نسبت خرجش فروش بهتری نسبت به بیشتر قسمت ها داشته است. قسمت دوم مجموعه فعلا با هزینه ۱۲۵ میلیون دلاری کم هزینه ترین و قسمت های سوم و پنجم با ۱۵۰ میلیون دلار پرهزینه ترین فیلم ها بوده اند.
و حالا ماموریت ششم
درباره داستان قسمت ششم هنوز هیچ اطلاعاتی منتشر شده است. این است که فعلا مجبوریم به حرف و حدیث ها و حواشی آن بپردازیم، نکته اول این است که توافق مربوط به ساخت این قسمت، چندین روز پیش از اکران قسمت قبلی انجام شد؛ یعنی طرفین ماجرا آن قدر از کارشان مطمئن بودند که منتظر بازخورد قسمت پنجم نماندند و مقدمات قسمت ششم را چیدند. با این که انتظار می رفت جرمی رنر بتواند در این قسمت حضور یابد و درگیر پروژه جدید «اونجر» نباشد اما ظاهرا او در قسمت آتی حضور نخواهدداشت.
کریستوفر مک کواری نخستین کارگردانی است که بیش از یک فیلم از این مجموعه را کارگردانی کرده و از این حیث رکوردی به نام خود ثبت می کند. به نظر می رسد هزینه قسمت جدید از ۱۵۰ میلیون دلار بالاتر باشد. اگر چنین اتفاقی بیفتد، قسمت ششم را باید پرهزینه ترین قسمت از این مجموعه فیلم ها دانست. این در حالی است که همچنان بودجه ۱۵۰میلیون دلاری برای ساخت یک فیلم اکشن در هالیوود، چندان رقم عجیب و هنگفتی به نظر نمی آید.
داستان ماموریت غیرممکن از کجا آمده؟
کار تیمی به جای تکروی
در روزگاری که خبری از جلوه های ویژه رایانه ای نبود و تمامی عملیات محیرالعقول با سیستم های میدانی و مکانیکی انجام می گرفت، سریال ساده و پرهیجان ماموریت غیرممکن توجه بینندگان بسیاری را به خود جلب کرده بود و در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله ایران پخش می شد؛ سریالی که واحد دوبلاژ تلویزیون به رسم آن روزگار نامش را تغییر داده و عنوان «بالاتر از خطر» را جایگزین نام اصلی آن کرده بود. اما خصلت مهم این سریال تفاوتی بود که با دیگر سریال های قهرمان محور اکشن داشت: اگر «آیرون ساید» و «کلمبو»، «سوییچ» و «مرد شش میلیون دلاری» همگی بر مهارت و توانایی و هوش یک قهرمان منحصر به فرد تکیه داشتند، «بالاتر از خطر» سریالی بود که عملیات شگفت انگیز آن براساس کار تیمی انجام می گرفت.
«پیتر گریوز» فقید در نقش اصلی به عنوان مغز متفکر گروه ایفای نقش می کرد. بقیه نیز هرکدام تخصصی داشتند؛ یکی امور فنی را خوب می دانست، دیگری استاد سخنوری و تغییر ظاهر بود، آن یکی درباره سلاح و بمب اطلاعات زیادی داشت و دیگری در فنون جاسوسی توانا بود. به این ترتیب، گروهی عجیب که توسط سازمانی نامعلوم به ماموریت هایی دشوار گسیل می شدند که تلفیقی بود از عملیات جاسوسی، تعقیب و گریز و درگیری فیزیکی، توجه طیف وسیعی از مخاطبان را به خود جلب می کردند.
دو فصل ابتدایی سریال بیش از یک اثر سرگرم کننده صرف بود و از منظر هنری ارزش های بسیاری داشت و نام «بروس گلر»، خالق این سریال را به یکی از نام های جاودان صنعت سریال سازی آمریکا تبدیل کرد و چندین جایزه «گلدن گلوب» و «امی» را برای این مجموعه به ارمغان آورد، البته این روند در فصول بعدی قدری با افت مواجه شد اما به عنوان نکته آخر بد نیست بدانید که این سریال که خود الهام بخش فیلم های بسیاری شده است، خودش چندان اوریجینال نبود و در حقیقت بروس گلر ایده اصلی آن را از فیلم «توپکایی» ساخته «ژول داسن» اخذ کرده بود. فیلم مذکور که «پیتر یوستیفن» نقش اصلی آن را برعهده داشت، داستان گروهی تبهکار بود که هرکدام در کاری مهارت داشتند و قصد داشتند از موزه توپکایی استانبول سرقت کنند.
منبع: برترینها
کارگردان: مت ریوز
بازیگران: اندی سرکیس، وودی هارلسون، استیو زان و جودی گریر
تاریخ اکران: ۲۳ تیر
میمونی که بعدها «سزار» نام می گیرد، به خاطر تزریق دارویی به نام «ALZ- 112» هوشمندتر از هم قطارانش می شود تا جایی که حتی می تواند به صورت دست و پا شکسته با انسان ها صحبت کند. از آن طرف ویروس قوی تر به نام ALZ-113 که جایگزین نسخه قبلی می شود، نوع بشر را تهدید و زمین را به نوعی با دوران آخرالزمان آشنا می کند.
این دو اتفاق به شورش سزار و هم ردیفانش علیه انسان ها کمک می کند، انسان هایی که حالا می بینند باید بخشی از کره زمین را با این جانداران تقسیم کنند. در دو قسمت قبلی سری جدید «سیاره میمون ها» شاهد شکل گیری جامعه کوچکی از نخستی ها به رهبری سزار و بعد درگیری آن ها با انسان ها بودیم، اما طبق گفته «مت ریوز» (Mat Reeves) در قسمت سوم- که جنگ برای سیاره میمون ها» نام دارد- قرار است با یک جنگ حسابی رو به روی باشیم، جنگی که سرنوشت زمین و ساکنین آن را رقم خواهدزد.
البته در کنار حماسی بودن فیلم و جنگ بزرگی که با آن رو به رو می شویم، قرار است مبارزه ای را که درون سزار هم جریان خواهدداشت، شاهد باشیم. سزاری که مخالف خشونت است و فرمان «هیچ میمونی، میمون دیگر را نمی کشد» را صادر کرده است و البته در انتهای فیلم دوم، آن را با کشتن «کوبا» (Koba) می شکند، حالا در موقعیتی قرار می گیرد که باز ممکن است عقایدش را زیر پا بگذارد. همین طور هم که از عکس ها می بینید بخشی از فیلم قرار است زیر برف و بوران باشد که به گفته گروه فنی فیلم، پیشرفت این چند ساله جلوه های ویژه را می توانید در این فیلم و مخصوصا در موهای میمون ها ببینید.
فیلم هایی که ممکن است امسال شگفتی ساز شوند
Valerian and the City of a Thousand Planets؛ کارآگاهان کهکشانی
کارگردان: لوک بسون
بازیگران: کلایو اوون، جان گودمن
تاریخ اکران: ۳۰ تیر
«لوک بسون» در کارنامه اش چند فیلم علمی- تخیلی با کیفیت های مختلف دارد که اگر بخواهیم بهترین را انتخاب کنیم، احتمالا باید از «عنصر پنجم» (The Fifth Element) نام ببریم. این کارگردان فرانسوی، این بار سراغ یکی از کتاب های مصور علمی- تخیلی سرزمینش رفته که از سال ۱۹۶۷ (۱۳۴۶) تا سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) به صورت مداوم منتشر می شده است.«والرین و شهر هزار سیاره» درباره دو مامور کهکشانی است ۹ه با قدرت سفر در زمان می خواهند مشکلات پیش روی شان را حل کنند.
King Arthur: Legend of the Swowrd؛ شاه آرتور با طعم ارباب حلقه ها
کارگردان: گای ریچی
بازیگران: چارلی هونام، جود لا، اریک بانا
تاریخ اکران: ۲۲ اردیبهشت
«این فیلم ماحصل درآمیزی فیلم های ارباب حلقه ها و Lock, Stock and Two Smoking Barrels»*؛ این جمله را «چارلی هانم» (Charlie Hinnam) بازیگر نقش اصلی فیلم «شاه آرتور: افسانه شمشیر» می گوید. براساس اطلاعات به دست آمده با یک فیلم حماسی رو به رو هستیم که در آن هر لحظه ممکن است هیولایی، فیل زره پوشی، مارهای جهنده ای، چیزی داخل صحنه شود و آرتور را به چالش بکشاند. برگ برنده فیلم تا این جا، کارگردان طنازش است و الّا حاصل این پیوند عجیب می تواند هیولای فرانکشتاین باشد.
* یکی از بهترین فیلم هایی که «گای ریچی» کارگردانی کرده است.
Mute؛ بر فراز برلین
کارگردان: دانکن جونز
بازیگران: الکساندر اسکارشگرد، پاول راد
تاریخ اکران: ۲۲ اردیبهشت
کارگردان موفق فیلم علمی- تخیلی «ماه» به اصل خویش برگشته است تا شاید دوباره شاهد فیلم خوب دیگری در ژانر علمی- تخیلی باشیم. «لال» (Mute) جدیدترین ساخته «دانکن جونز» است که از تصاویر منتشر شده می توان فهمید فضایی مالیخولیایی شبیه «بلید رانر» ریدلی اسکات دارد. هرچند خود کارگردان این نظریه را رد کرده و گفته فیلمش بیشتر وامدار «M*A*S*H» ساخته «رابرت آلتمن» است. داستان فیلم درباره مرد لالی است که دنبال عشق خود می گردد، در برلین، ۴۰ سال بعد.
The Dark Tower؛ آن سوی آخر دنیا
کارگردان: نیکولای آرسل
بازیگران: ادریس البا، متیو مک کاناهی
تاریخ اکران: ۶ مرداد
فیلم ها و سریال هایی که از روی آثار «استیون کینگ» ساخته می شوند یا تبدیل به شاهکار می شوند یا راهی زباله دان تاریخ. تقریبا حد وسطی در این میان وجود ندارد. امیدواریم «برج تاریک» دچار سرنوشت اقتباس هایی مانند «درخشش» و «رستگاری در شاوشنگ» شود.
فیلم قرار است ادامه ای باشد برای سری کتاب های هشت تایی برج تاریک که کنیگ آن ها را یکی از برترین نوشته های خود می داند. داستان فیلم درباره رسیدن به برج تاریکی است که آن را آخر دنیا می دانند، جایی که می تواند سرنوشت آدم ها و سرزمین ها را تغییر دهد.
Star Wars: The Last Jedi؛ نیرو، تاریکی و دیگر هیچ
کارگردان: ریان جانسون
بازیگران: مارک همیل، کری فیشر، آدام درایور، دیزی ریدلی، اسکار آیزاک، اندی سرکیس و بنی سیو دل تورو
تاریخ اکران: ۲۴ آذر
در این دو سال که بین اکران فیلم اول (نیرو بر می خیزد) و فیلم دوم (آخرین جدای) سه گانه سوم جنگ ستارگان فاصله بوده، اتفاقات بزرگی برای این مجموعه رخ داده است. اول از همه، مرگ «کری فیشر» (Carrie Fisher) خیلی بیش ماری از طرفداران این اپرای فضایی را داغدار کرد تا بعد از این، اگر فیلمی با عنوان جنگ ستارگان اکران شد دیگر منتظر «پرنسس لیا» (Princess Leia) نباشیم، دست کم نه به صورت فیزیکی (برای ساخت قسمت سوم بحث هایی درباره بازسازی شخصیت پرنسس لیا به صورت کامپیوتری پیش آمده که هنوز تایید نشده است).
در همان محدوده زمانی که فیشر از دنیا رفت، اولین فیلم سینمایی مستقل جنگ ستارگان هم اکران شد که «روگ وان» (Rogue One) نام داشت. روگ وان و بقیه هم قطارانش قرار است به گوشه و کنار دنیای جنگ ستارگان سرک بکشند و دور از هیاهوی جنگ های بزرگ دو نیروی خیر و شر، داستان های نگفته شخصیت ها و اتفاقات کوچک تر را روایت کنند؛ فیلم هایی که آن ها را «Anthology films» می خوانند.
۱- لوک باز می گردد
۲- روشن و تاریک
۳- گردهمایی سمت تاریک
۴- نقش هایی که دوباره فراخوانده می شوند
۵- جواب دادن به سوال های بی جواب
هر چند «جی.جی. آبرامز» کارگردان قسمت قبل، به عنوان تهیه کننده، حی و حاضر است، اما یک دو جین سوال را با فیلمش در ذهن طرفداران جنگ ستارگان باقی گذاشته؛ آیا ری دختر لوک است؟ اسنوک دقیقا چه چیزی می خواهد؟ چرا لوک عزلت نشین شده است؟ به غیر از این که ریان (کارگردان قسمت هشت) به برخی از این سوالات جواب خواهدداد، «مارک همیل»، بازیگر نقش لوک گفته بی خیال جمله «نیرو با تو باد» شوید، چرا که ریان با چند جمله جدید سراغ تان خواهدآمد.
Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales؛ سالزار علیه جک اسپارو
کارگردان: یواکیم رونینگ، اسپن سندبرگ
بازیگران: جانی دپ، خاویر باردم و جفری راش
تاریخ اکران: ۵ خرداد
«مرده ها قصه نمی گویند» پنجمین فیلم از سری ماجراجویی های دریایی «دیزنی» است. نکته جالب این قسمت، این است که عوامل جدیدی به فیلم اضافه شده اند: دو کارگردان تازه کار از کشور نروژ و «خاویر باردم» که قرار است نقش بدمن ماجرا را بازی کند. در این قسمت «کاپیتان سالزار» (باردم) به دنبال شکار «کاپیتان جک اسپارو» (دپ) است تا بعد از آن بتواند به دریاها حکمرانی کند. جک هم به دنبال «نیزه سه شاخه پوزیدون» است تا از این اتفاق جلوگیری کند.
Thor: Ragnarok؛ قهرمانی بدون پتک جادویی
کارگردان: تایکا وایتیتی
بازیگران: کریس همسورث، تام هیدلستون، کیت بلانشت
تاریخ اکران: ۱۲ آبان
سومین فیلم از دنیای «ثور» و هفدمین فیلم از دنیای سینمای مارول، داستانش درست بعد از اتفاقات «انتقام جویان: عصر اولتران» رخ می دهد. ثور بدون چکشش به دنیای دیگر تبعید می شود و برای این که به «آزگارد» (Asgard)برگردد و دنیایش را از دست رب النوع مرگ، «هلا» (Hela)، نجات دهد، مجبور می شود با «هالک» بجنگد. با این تفاسیر و با اکران سال گذشته «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» شاهد زد و خوردهای بیشتری بین ابرقهرمان های اصلی گروه انتقام جویان با یکدیگر خواهیم بود؛ در آن فیلم، «مرد آهنی» و «کاپیتان آمریکا» رو در روی یکدیگر می ایستادند و این جا هالک و ثور.
Blade Runner 2049؛ بر لبه تیغ
کارگردان: دنی ویلنو
بازیگران: رایان گازلینگ، هریسون فورد، جردلتو
تاریخ اکران: ۱۴ مهر
«بلید رانر» را می شود در هر فهرستی که معرف برترین فیلم های علمی- تخیلی است، پیدا کرد. برای همین، شنیدن خبر ساخت ادامه ای برای آن می تواند همان قدر که شیرین باشد، همان قدر هم دلخراش به نظر برسد، از بس که در این چندوقت بازسازی یا ادامه فیلم های کلاسیک بد از آب در آمده اند. در فیلم جدید با بلید رانر جدیدی رو به رو هستیم به نام «کی» (K) که «رایان گازلینگ» (Ryan Gosling) این نقش را ایفا می کند. او با پیدا کردن رازی مدفون به دنبال «ریک دکارد» (قهرمان فیلم قبلی) می گردد که ۳۰ سال از نظرها پنهان شده است.
Spider- Man: Homecoming؛ باز هم مرد عنکبوتی
کارگردان: جان واتز
بازیگران: تام هالند، مایکل کیتون، رابرت دانی جونیور
تاریخ اکران: ۱۶ تیر
تا این جا از شروع قرن جدید، دو سری فیلم «مرد عنکبوتی» ساخته شده که اولی با سه فیلم و دومی با دو فیلم بنا بر دلایل مختلف سرانجام خوب و خوشی نداشتند و ادامه آن ها کنسل شده است. امسال اکران سری سوم با قسمت «بازگشت به خانه» کلید می خورد؛ یک سری جدید، با «پیتر پارکر» جدید، کارگردان جدید و خیلی چیزهای جدید دیگر مانند توافق سونی و مارول بر سر حضور مرد عنکبوتی در فیلم های دیگر مارول و حضور شخصیت های دیگر مارول در فیلم های مرد عنکبوتی. در اصل این سری دومین «دوباره سازی» (Reboot) مرد عنکبوتی است که چالش های ابر قهرمانش را وقتی زندگی عادی جاری است، به نمایش می گذارد.
Alien: Covenant؛ در جست و جوی بهشت گمشده
کارگردان: ریدلی اسکات
بازیگران: مایکل فسبندر، کاترین واتراستون و بیلی کراداپ
تاریخ اکران: ۲۹ اردیبهشت
بزرگ ترین ایرادی که به یک فیلم ترسناک می شود گرفت، این است که بگوییم «خیلی ترسناک» نبود. درست مانند قوتی که کمپانی «خیلی ترسناک» نبود. درست مانند وقتی که کمپانی «فِراری» خودرویی بسازد که سریع نباشد. «پرومتئوس» (Prometheus)، فیلم قبلی «ریدلی اسکات» از دنیای «بیگانه» (Alien) هم با چنین مشکلی دست به گریبان بود. هر چند هیچ کدام از عوامل فیلم، حتی خود کارگردان قول فیلمی ترسناک را به کسی نداده بودند و حتی بقیه فیلم های این سری هم که کارگردانی غیر از اسکات داشتند، با پیازداغ هایی مانند تئوری توطئه و اکشن، از ترسناک بودن فیلم ها کم کرده بودند، اما وقتی پای دنیای بیگانه وسط باشد همه- دست کم طرفداران این سری- دوست دارند تا مغز استخوان بترسند.
هنگام تماشای «بیگانه: کاوننت» (Convenant: Alien- کاوننت به معنای پیمان است) شما به یک لباس ذخیره نیاز دارید. دست کم از لا به لای حرف های کارگردان و بازیگران فیلم می شود چنین برداشتی کرد که بیگانه جدید بازگشتی شکوهمند است به همان دنیای وهم انگیز و خوفناکی که اسکات در فیلم اول خلق کرده بود: یک خانه جن زده در فضایی بیکران. با این همه قرار نیست کاوننت، تنها اثری ترسناک باشد. خط داستانی ای که اسکات در فیلم قبلی (پرومتئوس) سنگ بنای آن را گذاشت، ادامه خواهدداشت و بار فلسفی آن به این قسمت هم خواهدکشید.
درباره خط اصلی داستان: بعد از اتفاقات فیلم پرومتئوس، والتر با استفاده از داده هایی که به دست آورده است، اعضای سفینه «کاوننت» را به سمت دنیا می برد که به زعم او، بهشت گمشده ای است که به دنبالش بوده اند. هر چند در پس این بهشت خیالی، رازی مهیب و هیولای ترسناک خوابیده اند.
Ghost in the Shell؛ سایبورگ بازی در شرق دور
کارگردان: روپرت سندرز
بازیگران: اسکارلت یوهانسون، مایکل پیت، ژولیت بینوش
تاریخ اکران: ۱۱ فروردین
برای هالیوود هر چیز پرطرفداری که بشود از دل آن فیلمی ساخت و پولی درآورد به نوعی حکم معدن طلایی را دارد. حالا این که چه بلایی سر آن معدن می آید، انگار زیاد مهم نیست؛ این چیز می تواند یک بازی ویدیویی باشد یا یک رمان. در مورد «شبح درون پوسته» (Ghost in the Shell) ما با یکی از بهترین مانگاهایی (کتاب های مصور ژاپنی) طرف هستیم که نه تنها در کشور زادگاهش، ژاپن، پرطرفدار است بلکه در سراسر جهان آن را دوست دارند تا جایی که اکیپ های طرفدارانش در فضای مجازی و غیرمجازی می توانند به خاطر انتخاب «اسکارلت یوهانسون» در نقش اصلی فیلم دست به اعتراض بزنند. فیلمی که «روپرت سندرز» (Rupert Sanders) و در اندازه بزرگ تر استودیو «پارامونت و شرکا» می خواهند بسازند، نمی تواند خیلی ژاپنی و خیلی پایبند به اصل و ریشه اش باشد. برای همین، سندرز که خود یکی از طرفداران پر و پاقرص این مانگاست می گوید دنیای شبح درون پوسته را زیر و رو کرده تا بتواند فیلمنامه ای قرص و محکم از دل آن بیرون بکشد.
درباره خط اصلی داستان: میجر، سایبورگی (موجودی با هر دو اجزای ارگانیک و مکانیکی است) است که فرمانده گروه ضدسایبر تروریستی «بخش ۹» (Section 9) را بر عهده دارد؛ گروهی که از خرابکاری های هکرها و تروریست های خطرناک جلوگیری می کند. سندرز گفته شما با یک فیلم ابرقهرمانی رایج تعریف نیستید، شبح درون پوسته، فلسفی و پیچیده خواهدبود. باید ببینیم و تعریف کنیم.
Guardians of the Galaxy Vol. 2؛ نگهبانان عجیب کهکشان
کارگردان: جیمز گان
بازیگران: کریس پرت، وین دیزل، بردلی کوپر، سیلوستر استالون و کرت راسل
تاریخ اکران: ۱۵ اردیبهشت
قسمت اول «نگهبانان کهکشان» (Guardians Of The Galaxy) را یکی از پرمخاطره ترین ساخته های استودیو «مارول» می دانند. گروهی از شخصیت هایی که کمتر کسی با آن ها آشنا بود- با آن ظاهر عجیب و غریب شان- در دل داستانی جای می گرفتند که برخلاف بیشتر کتاب های مارول در فضا می گذشت، اما مخاطره آن ها جواب می دهد و فیلم به یکی از پرفروش ترین فیلم های مارول و جهان (پرفروش ترین فیلم ابرقهرمانی سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) و سومین فیلم پرفروش آمریکای شمالی در همان سال) تبدیل می شود. منتقدان هم به خاطر حس و حال فیلم، اکشنش، موسیقی و جلوه های ویژه، آن را ستودند تا همه چیز برای ساخت قسمت دوم مهیا باشد.
کارگردان قسمت دوم هم همان کارگردان قسمت قبل است که «جیمز گان» (James Gunn) نام دارد و گروه بازیگری همان گروه قبلی است که البته دو ستاره قدیمی سینمای جهان هم به آن ها اضافه شده اند: «سیلوستر استالون» (Sylvester Stallone) و «کرت راسل» (Kurt Russell) که دومی قرار است نقش پدر شخصیت اصلی داستان یعنی «پیتر کوییل» (Peter Quill) یا همان «استار- لرد» (Star- Lord) را ایفا کند.
درباره خط اصلی داستان: دو سه ماه بعد از اتفاقات قسمت اول، گروه عجیب و ناهنجار «نگهبانان کهکشان»، متشکل از یک راکون سخنگو، درختی به نام «گروت» که تنها می تواند بگوید «گروت»، یک کشی گیر و دو جایزه بگیرد می خواهند با سفر در بین کهکشان ها از گذشته رهبر گروه یعنی پیتر کوییل سر در بیاورند. گان ادعا کرده است می خواهد در قسمت جدید دست از مخاطره بازی برندارد و باز تماشاگران را سر ذوق بیاورد.
منبع: برترینها
مراسم آیین دیدار مستند «انتهای خیابان پاستور» برگزار شد.
به گزارش عصرایران به نقل از روابط عمومی گروه هنروتجربه، مستند «انتهای خیابان پاستور» به کارگردانی محسن خانجهانی و جعفر محمدی درباره دوره یازدهم انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲ است. روایت این مستند چهار سال پیش و از روزهای ابتدایی حضور کاندیداهای انتخابات دولت یازدهم در عرصه رقابت آغاز میشود و تا روز مراسم تحلیف رئیس جمهور در مجلس شورای اسلامی ادامه مییابد. مستند «انتهای خیابان پاستور» چهار سال پیش آماده اکران بود اما امکان اکران پیدا نکرد و حالا پیش از انتخابات دوره دوازدهم آیین دیدار آن، در گروه هنر و تجربه برگزار شد.
درحالی که ساعت اکران «انتهای خیابان پاستور» ۲۰:۳۰اعلام شده بود، اما علاقهمندان به سینمای هنروتجربه که برای تماشای این مستند به سالن سینما آمده بودند، از ساعت ۱۹:۳۰ دقیقه کمکم صندلیهای طبقه دوم سینما فرهنگ را به اشغال خود درآوردند. هرچه به شروع فیلم نزدیکتر میشدیم به تعداد تماشاگران هم افزوده میشد. قبل از اکران مستند کمکم محوطه مقابل سالن ۲ سینما فرهنگ کاملا شلوغ شد.
ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه و درحالی که عوامل فیلم و تعدادی از مهمانها، پوستر آماده شده فیلم را امضا کردند، دربهای سالن ۲ سینما فرهنگ باز شد و تماشاگرانی که در انتظار شروع این مستند بودند، به داخل سالن رفتند. پیش از نمایش مستند، محسن خانجهانی و جعفر محمدی به همراه عرفان نظیفی، تدوینگر این مستند به روی صحنه رفتند و در خصوص سختیهای ساخت این مستند و اکران آن بعد از چهار سال در سینمای هنروتجربه صحبت کردند.
محمدی در بخشی از صحبتهایش این فیلم را نخستین مستند ساخته شده درخصوص تمام ادوار انتخابات ریاست جمهوری دانست و ابراز امیدواری کرد که برای این دوره نیز گروه مستندسازی چنین اتفاق مهم تاریخی را ثبت کنند تا آیندگان بتوانند از آنها استفاده کنند. محمدی همچنین سینمای هنروتجربه را یکی از مهمترین اتفاقات فرهنگی دولت یازدهم دانست و آن را در کنار بازگشایی خانه سینما، از جمله بزرگترین کمکهای این دولت به فرهنگ کشور خواند.
خانجهانی دیگر کارگردان این مستند هم که از اکران مستندش بعد از چهار سال در سینمای هنروتجربه خوشحال بود، ابراز امیدواری کرد دیگر مستند سیاسیاش یعنی «صندلی شماره ۲۵۷» که در رابطه با انتخابات مجلس شورای اسلامی است نیز به زودی اکران شود . بعد از صحبتهای این دو نفر، مخاطبان حاضر در سالن به تماشای مستند «انتهای خیابان پاستور» نشستند.
منبع: عصرایران
رقابتهای انتخاباتی به روزهای داغ خود نزدیک شده است و هنرمندان نیز مانند دیگر اقشار جامعه آخرین تحولات انتخاباتی را دنبال می کنند.
حمیدرضا آذرنگ در در گفت و گو با عصرایران درباره نقدهایی که به دولت یازدهم می شود، اظهار کرد: در جامعه ای زندگی می کنیم که به طور مداوم در حال نقد، اتهام و تخریب شرایط هستیم و کمک می کنیم به اینکه از زندگی لذت نبریم. لذت نه به معنای واقعی که حق مسلم بشر است و به انسان هدیه داده شده است بلکه به همان اندازه ای که در میان این همه اختلاف ها که همه مردم می دانند وجود دارد، با آرامش زندگی کند.
وی ادامه داد: ما ۸ سال تیرگی را تجربه کردیم و متاسفم که هنوز کسانی هستند که منتظر برگشت آن شب و تاریکی هستند، باید به روزگار عده ای که انگار به تاریکی خو گرفته اند و حقوقشان را نمی شناسند، تاسف خورد.
بازیگر فیلم سینمایی «قاتل اهلی» درباره تخریبهایی که از دولت روحانی می شود، اظهار کرد: ما شاهد بودیم در دوره برجام چه اتفاق عجیبی برای کشورمان افتاد اما امروز چهار نفر، بسیار راحت و بدون اینکه یک خسته نباشید بگویند فقط تخریب می کنند، آنها این جسارت را ندارند که بگویند؛ آقای روحانی، شما رو به جلو رفتید و این یعنی دروغگویی، به همین دلیل امیدوارم دروغ از سرزمین ما دست بردارد.
آذرنگ درباره خدمات حسن روحانی در چهار سال گذشته، گفت: نمی خواهم از آقای روحانی قهرمان بسازم زیرا هیچ سیاستمداری قهرمان نیست. قهرمان مردم هستند که سرنوشت خودشان را شکل می دهند. این انتخابات یکی از برهه هایی است که می توانیم از تلخی هایی که طی چهار سال آینده برای سرنوشت تک تک فرزندانمان، خودمان و خانوادمان اتفاق بیافتد جلوگیری کنیم.
بازیگر سریال «شاهگوش» خاطرنشان کرد: همه می دانیم که واقعا ما در تهدید مطلق شرایط بسیار تلخ هشت سال جنگ تحمیلی را تجربه کردیم و هیچ بعید نبود که ما تجربه دومی را شبیه به جنگ تحمیلی داشته باشیم و مثل سرزمین های اطرافمان به ویرانی برسیم.
وی ادامه داد: همین که مردم می توانند مناظره ها را ببینند و البته امیدوارم که سره را از ناسره تشخیص دهند نشان دهنده شرایط بسیار خوبی است، همین که صدا و سیمای ما بعد از ۳۵ سال اجازه داده که ۶ نفر آدم، شرایط را نقد کنند. این را نباید فراموش کنیم که ما از چه شرایطی به اینجا رسیدیم.
بازیگر فیلم سینمایی «گیتا» با اشاره به اینکه به هر صورت ما باید دنبال قدری آرامش بیشتر باشیم، گفت: این آرامش در سه سال گذشته واقعا برای هنرمندان وجود داشته است. یعنی شرایط در دوره دولت روحانی به شکلی نبوده است که گریبانگر ما را سفت و سخت بگیرند زیرا در دوره هشت ساله پیش از دولت روحانی، که تاریک بود و من دوست ندارم جز سال های عمرم آن را حساب کنم به هنرمندان بسیار سخت گذشت.
آذرنگ افزود: هرگز فراموش نمی کنم در آن دوران، به عنوان یک نویسنده و کارگران مجبور شدم یازده بار نمایشنامه ای را بازنویسی کنم که به گفته خیلی از دوستان به هیچ جای کسی بر نمی خورد به جز اینکه حرمت انسانی و کرامت انسانی یادآور می شود.
وی ادامه داد: بعد از یازده بار بازنویسی مجبور به تعویض تاریخ قصه و عوض کردن قصه شدم، همه اینها یادگار دوران کبود است. در آن دوران آدم های بی اندیشه لطمات جبران ناپذیری زدند که سال ها باید تاوانش را پس بدهیم.
این بازیگر سینما اظهار کرد: همین که آقای روحانی نگران است که این سرزمین دوباره دچار جنگ نشود و به ویرانی دوباره نرسد، برای ما ارزشمند است. در این دولت برخوردها با هنرمندان و مردم انسانی تر شده است؛ این موارد دلایلی است که بسیار محکم و استوار دوست دارم آقای روحانی چهار سال آینده را حضور داشته باشد و به شدت امیدوارم که اجازه داده شود به آن مقاصدی که سیاستگذاری کرده برسد.
آذرنگ درباره موانع موجودی که سر راه روحانی برای رسیدن به اهدافی که تعیین کرده است، گفت: کشور ایران سرزمین تضادها است، متاسفانه بیش از آنکه نیروهای بیرونی بخواهند سنگ اندازی کنند داخل کشورمان کسانی هستند که از رو به بهبود رفتن سرنوشت این سرزمین و مردمش جلوگیری می کنند و این تلخ ترین فاجعه دراماتیکی است که در جامعه ما اتفاق می افتد.
وی ادامه داد: به جایی رسیده ایم که مردم از سخت ترین، بحرانی ترین و دهشتناک ترین شرایط لطیفه می سازند و این عمق تراژدی کشور ایران است. حداقل آقای روحانی و امثال او از پس از انقلاب این مساله را یادآور می شوند که باید به کرامت انسان صحه گذاشته شود.
کارگردان نمایش «خنکای ختم خاطره»، اظهار کرد: قصد ندارم بگویم که همه چیز ایده آل است چون در هیچ جای دنیا نمی تواند شرایطی وجود داشته باشد که همه چیز ایده آل باشد. همه جای دنیا عده ای راضی و گروهی ناراضی هستند، عده ای ثروتمند و عده ای فقیرهستند.
او ادامه داد: امیدوارم مسیری که آقای روحانی انتخاب کرده است به جایی برسد که بیشتر ایرانی بودن خود را باور کنیم، زیرا من در کاندیداهایی که با دکتر روحانی رقابت می کنند به غیر از اسحاق جهانگیری که مشاور ارشد آقای روحانی است در دیگران نه سیاست دیدم و نه سیاستمندی که بتوانند رییس جمهور شوند و دیگر نامزدها این توانایی را ندارند که سرنوشت این مملکت را برای چهار سال در اختیار بگیرند.
این نویسنده، افزود: شاید اگر گزینه ای بهتر از آقای روحانی بود، من بدون هیچ دغدغه ای می گفتم کاستی هایی که آقای روحانی داشتند او می تواند مرتفع کند ولی کسی بهتر از او نیست.
وی تاکید کرد: دیگر کاندیدها تنها ویرانگر تمام دستاوردهای گذشته هستند و گویا هیچ ابایی ندارند که ما را برگردانند به آن دورانی که هیچ یک از ما مردم ایران دوست نداریم دوباره به یاد بیاوریم.
آذرنگ با انتقاد از اقدامات شهردار تهران که به عنوان نامزد ریاست جمهوری حضور دارد، گفت: آقای قالیباف در این چند سال حضورشان در شهرداری تهران لطماتی را به معتبرترین و حرفه ای ترین مجموعه تئاتر این کشور وارد کردند. آنقدر داعیه اینکه فلان جا را ساخته اند، نداشته باشند زیرا معتبرترین ساختمان و سازه حرفه ای کشور دچار ویرانی و زلزله شد، که ساخت مترو و آن ساختمان عجیب و غریبی که در کنار تئاتر شهر ساخته شده است باعث تزلزل این ساختمان ارزشمند و قدیمی شده است.
وی افزود: این موارد باعث شده است که تمامی زیبایی و حرمت این ساختمان زیر سوال برود، بدون اینکه بدانند زیر سوال بردن حرمت این ساختمان، زیر سوال بردن فرهنگ و هنر است.
این بازیگر تلویزیون، ادامه داد: می خواهم بگویم هر کسی در دنیا با این بودجه ها می تواند تمام کارهایی را که آقایان ادعای انجامشان را دارد انجام دهد و در همه جا رایج است و وظیفه مطلق هر شهرداری در تمام دنیا سرویس دادن به فرهنگ و هنر است پس این افتخار نیست، وظیفه است.
انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم و همچنین شوراهای شهر و روستا جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ برگزار میشود.
منبع: عصرایران
جهنم به انتخاب خودم
کتاب جهنم به انتخاب خودم مجموعه داستان ایرانی اسماعیل زرعی است که نشر مروارید آن را چاپ و روانه بازار نشر کرده است. آنچه در این کتاب فراهم شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته، گزیدهای است از کارنامه بیش از ۴٠سال فعالیتهای ادبی اسماعیل زرعی؛ داستاننویسی با نگرشی نو که شخصیتهای داستانش را از بین مردم کوچه و بازار میگیرد که اگرچه اغلب ساده و بیپیرایهاند؛ اما بسیار متفکر و ژرفاندیشاند.
زرعی در داستانهایش بر زخمهای جامعه انگشت میگذارد و به گونهای ارایهشان میدهد که خواننده ناگزیر به درنگ، تعمق و اندیشیدن شود. و کتاب جهنم به انتخاب خودم گامی است برای معرفی داستانهای برتر این داستاننویس صاحب سبک و متواضع کشورمان.
گفتنی است که داستان جهنم به انتخاب خودم، یکی از داستانهای چاپ شده در کتاب که نام کل مجموعه نیز از آن گرفته شده است، برنده تندیس صادق هدایت در سیزدهمین دوره جایزه ادبی صادق هدایت شده است.
از آثار اسماعیل زرعی میتوان به کتابهای سفر در غبار (مجموعه داستان)، کمی از کابوسهای من (مجموعه داستان)، نوشتههایی که هرگز خوانده نشد (مجموعه داستان)، شوهر ایرانی خانم لیزا (مجموعه داستان)، فصلها نمیخواهند بروند (مجموعه داستان)، نفرین شده (مجموعه داستان)، رؤیای برزخی و راز معبد آفتاب (رمان) اشاره کرد.
مرد لاجوردی
مجموعه شعر مرد لاجوردی، سروده صدف درخشان توسط نشر مروارید منتشر شده و در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رونمایی میشود. در یکی از شعرهای این مجموعه به نام بهار میخوانیم:
و جیغ/ که از دیوار خانه بالا رود/ آجر به آجر/ بنفش میشود/ و بنفش رنگیست/ که سالها/ به اسم لبهایمان سند زدهاند/ و زمستان فصلی که در مغز استخوان خانه نشست میکند/ ارتفاع خمیازههای خانه/ نود روز تقویم را هاشور میزند/ امشب بگذار خانه کمی بخوابد/ها اگر بکند/ آینهها برفکی میشوند/ بهار بنفشیست/ که پشت درهای این خانه/ اشکهای سبز میریزد…
صدف درخشان شاعر ۴٣ساله متولد شهریار، فارغالتحصیل مهندسی شیمی و کارشناس ارشد زبان و ادبیاتفارسی است. کتابهای صدفها آبستن مروارید میشوند، چهلسال زن و ریلها دوربرگردان ندارند از آثار منتشر شده از این شاعر است.
بر خاکستر ققنوس
کتاب بر خاکستر ققنوس به قلم محمدرضا رهبریان توسط انتشارات مروارید راهی بازار نشر شد. این کتاب پژوهشی است که به بررسی تأثیر و حضور حیوانات در آثار صادق چوبک میپردازد. دکتر محمدرضا رهبریان که کارشناس ارشد زبان و ادب فارسی است در این کتاب به گونهای داستانهای صادق چوبک و نگاه او به حیوانات را در آثارش مورد بررسی قرار داده است.
در این کتاب نگاه صادق چوبک به حیوانات از دو منظر مورد بررسی قرار میگیرد؛ نخست، یک دسته داستانهایی است که محوریت با حیوان است و طرح قصه، پیرامون یک حیوان جریان دارد و دوم داستانهایی است که حیوان در کنار یک انسان ترسیم میشود. غالباً در این دست داستانها یک وابستگی غریبانهای بین انسان و حیوان احساس میشود. آدمهایی که اغلب رانده شده از جامعه هستند، دلخوشی خود را در پناه حیوانی به مراتب بدتر و مفلوکتر از خود دنبال میکنند. این کتاب در قطع رقعی، ٢۶٢ صفحه و قیمت ٢٣هزار تومان منتشر شده است.
دعوت دوباره به ادامه دریا
دعوت دوباره به ادامه دریا مجموعه شعر جدیدی است از سیدعلی صالحی که با عنوان فرعی گزینه شعر دوم در بازار کتاب موجود است. گزینه دوم، میزبانِ مزامیری از میانِ چندین دفتر شعر است که هیچکدام در گزینه اول نیامده است: گزینهای متعلق به دهه هشتاد و نود خورشیدی است، در منتهایِ این دفتر، تازهترین شعرها آمده است، شعرهایی که تا لحظه نوشتنِ این اشاره، تنها خود مخاطب آن بودهام.
باری… بسیاریِ عشق، بسیاریِ شادمانی، و بسیاری امید از آنِ شما و نثارِ شما! در شعری از این کتاب آمده: آزادشان کنید!/ پروانهای که از آخرین آواز آتش گذشته است/ دیگر از گُر گرفتنِ بربادرفته خود/ نخواهد ترسید/ تنها در تلاوت مخفیِ ما تکثیر خواهد شد،/ مثل ستاره در آسمان/ ترانه در کوه وُ/ کلمه در کتاب. سیدعلی صالحی که پایهگذار جریان موج ناب و شعر گفتار در شعر معاصر ایران و یکی از دبیران اصلی کانون نویسندگان ایران بود، یکی از چهرههای مطرح و شناخته شده در شعر معاصر فارسی است که آثاری چون یوماآنادا، پیشگو و پیاده شطرنج، مثلثات و اشراقها، عاشق شدن در دیماه، مردن به وقت شهریور، دیرآمدی ریرا، نشانیها، سفر بخیر مسافر غمگین پاییز پنجاه و هشت، آسمانیها، رویاهای قاصدک غمگینی که از جنوب آمده بود و… را به بازار کتاب عرضه کرده است. نشر مروارید مجموعه دعوت دوباره به ادامه دریا را در ٣٠٢ صفحه چاپ و روانه بازار نشر کرده است.
منشور شعر حکمت
محمد پروین| کتاب منشور شعر حکمت که در مدت زمان کوتاهی به چاپ دوم رسید، جدیدترین اثر تئوری سیدعلی صالحی است که توسط نشر چشمه روانه بازار شده است. صالحی در این کتاب نگاه متفاوتی به شعر نو انداخته است. قرائتی دیگر که از شاهراه حکمت میگذرد. وی با برشمردن آسیبهای شعر امروز و خلأهای آن با ارایه پیشنهاد شعر حکمت آن را بهعنوان امکان و راهی برای رهایی از استبداد زبان، ریختدار، مضمون و غیره معرفی میکند.
کتاب به سه بخش تقسیم شده است که از ابتدا به مفهوم شعر حکمت میپردازد، سپس عناصر آن را با ذکر مثال از ادبیات کهن و نو تحلیل میکند و در انتها هم گفتوگوها پیرامون شعر حکمت با مطبوعات و رسانهها است. صالحی در این کتاب با پیش کشیدن شعر کهن و شعرهای شاعران تثبیت شده (مولانا و حافظ) ریشه شعر حکمت را تا به امروز دنبال کرده است و در شعر نو با بیان پارههایی از شعرهای نیما، شاملو و فروغ به واکاوی عناصر حکمت، ایجاد پرسش و پاسخ سعی به پرداخت کاربردی بهتر این موضوع داشته است. کتاب منشور شعر حکمت با شمارگان ١٠٠٠ نسخه و قیمت ٩٠٠٠ تومان در کتابفروشیها توزیع شده است.
شولا
کتاب شولا یک داستان بلند ایرانی به قلم علی میرمیرانی است که نشر مروارید آن را چاپ و روانه بازار نشر کرده است. در پشت جلد این کتاب میخوانیم: شولا یک رمان عاشقانه است؟ یک عاشقانه زخمی؟ یک روایت مردانه از خاطره که رنگ خون میگیرد؟ یک پایبندی بیات به اصولی ازمدافتاده که خسته جانی در پی آورده؟ شولا یک رمان پاییزی است؟ یک داستان خزان زده؟ یک نسیم بیبازگشت؟ یک خش اساطیری از برگهای دیروز و همیشه؟ رمان شولا روایتگر تمام این سوالهاست.
سوالهایی در کرانه باور و ایمان. رمان شولا یک دیوان سوخته است. جدال تردید است و یقین. هنگامه آزمون شاید… علی میرمیرانی که سالهاست در مطبوعات مشغول فعالیت است، نوشتن را بهعنوان نویسنده سینمایی آغاز کرده و بعد از آن سراغ داستاننویسی، برنامهسازی و طنزنویسی رفته است. طنزهای این نویسنده که آنها را به نام ابراهیم رها مینویسد، بسیار پرطرفدارند. پشت قاب خنده، چند خاطره پائیزی، یا عای، شاید شبیه نیایش، به رنگ یاد به طعم سینما، هنر در کویر و… شماری از آثار سابق علی میرمیرانی هستند…
دریاها پشت دیوار
دریاها پشت دیوار مجموعه شعری است از علی عبداللهی که به همت نشر مروارید به زیور طبع آراسته شده است. در یکی از اشعار این کتاب به نام تله میخوانیم: روبهروی هر سنگ/ آینهای میگذارم/ روبهروی هر نام/ آینهای دیگر؛/ تلهای میسازم: / عاقبت در آن میافتید/ و همچنان که میمیرید/ به خودتان نگاه میکنید و/ میخندید.
علی عبداللهی شاعر و مترجم ادبی زبان آلمانی است که تاکنون مجموعه اشعار هی راه میروم در تاریکی، این است که نمیآید، درود بر نهنگ، ترجمه چند شعر به زبان آلمانی، چاپ چند سروده به زبان آلمانی و بادها شناسنامه مرا بردند را به علاقهمندان شعر ارایه کرده است. ترجمه کتابهای سکوت آینده من است (مجموعه شعرهای عاشقانه اریش فرید)، اکنون میان دو هیچ (مجموعه شعرهای نیچه)، کتاب ساعات و روایت عشق و مرگ (شعرهای ریلکه)، مفهوم زمان – هایدگر، جیم دگمه و لوکاس لوکوموتیوران – میشائل انده، جیم دگمه و سیزده قلوهای وحشی – میشائل انده، آهوجان میهمان ماست – ارسکین کالدول، سوگ سرودههای دوئینو و اشعار دیگر ریلکه، قورباغهها جدی جدی میمیرند، صد شعر عاشقانه آلمانی زبان از قرون وسطی تاکنون و… از دیگر فعالیتهای ادبی علی عبداللهی است.
اصول و مبانی تحلیل متون ادبی
اصول و مبانی تحلیل متون ادبی اثر سلینا کوش با ترجمه حسین پاینده منتشر شد. این کتاب برای کسانی نوشته شده است که مایلاند با کسب دانشی پایهای درباره روشهای نظاممند تحلیل متون ادبی، توانایی خود در نقد آثار ادبی و هنری را تقویت کنند. از اینرو، اصول و مبانی تحلیل ادبی با زبانی روشن و با توضیحات مبسوط شرح داده شده است.
به این منظور، نویسنده شیوه تحلیل شعر، داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه و فیلم سینمایی را با ذکر مثالهای متعدد توضیح میدهد و اصطلاحات تخصصی را که در نقد آثار ادبی و هنری کاربرد دارند به خواننده معرفی میکند. دکتر پاینده با افزودن زیرنوشتهای توضیحی درباره اصطلاحات نقد ادبی و نویسندگان و آثاری که در کتاب مورد اشاره قرار گرفتهاند، کوشیده است تا فهم مطالب آن برای خواننده فارسی زبان تا حد ممکن راحتتر شود. گفتنی است در زمانی که ترجمه این کتاب آماده انتشار شد، فقط ٨ماه از انتشار متن اصلی گذشته بود. نشر مروارید اثر حاضر را در ٣٠۶ صفحه چاپ و روانه بازار کتاب کرده است.
مقالات کلیدی نشانهشناسی
تازهترین اثر امیرعلی نجومیان با موضوع نشانهشناسی و در قالب مجموعه مقالات منتشرشد. این کتاب که با عنوان مقالات کلیدی نشانهشناسی منتشر شده است، برای نخستینبار در ایران، داستان نشانهشناسی را در صدسال اخیر به روایت مقالات کلیدی نشانهشناسان تاثیرگذار روایت کرده و مورد بررسی قرار داده است. مقالاتِ بخش نخست این کتاب مبانی، تعاریف و تاریخچه نشانهشناسی را معرفی میکنند و در بخش دوم از این مقالات، نظریهپردازان به خاستگاه نخست این دانش در زبانشناسی پرداختهاند.
چرخش از زبانشناسی به مطالعات ادبی موضوع جستارهای بخش سوم است و در بخش چهارم شیوه بکارگیری مطالعات نشانهشناسی در گونههای هنری به نمایش مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است. در بخش پنجم از این کتاب نیز دو جستار درباره چالشهایی که تعریف نشانه و نشانهشناسی در دهههای اخیر با آن روبهرو شده است مورد توجه قرار گرفته است.
امیرعلی نجومیان نویسنده، نظریهپرداز و مترجم و دانشیار ادبیات انگلیسی و نظریه ادبی دانشگاه شهید بهشتی است. وی در سال ۱۳۷۸ در دانشگاه لستر انگلستان رساله دکترای خود را با عنوان واسازی نام: سه پارادوکس زبانی در گفتمان ادبی ارایه داد که تحقیقی در حوزه نظریه ادبی براساس نظریههای فلسفی معاصر است. نجومیان همچنین در شکلگیری گروهی پژوهشی در تهران نقش داشت که به گروه نشانهشناسی هنر شناخته شد و اینک با عنوان حلقه نشانهشناسی تهران فعالیتهای علمی خود را ادامه میدهد. انتشارات مروارید کتاب مقالات کلیدی نشانهشناسی را در ۴۸۰ صفحه و با قیمت ۳۲هزار تومان منتشر کرده است.
چنین سیاه آینهای
چنین سیاه آینهای نگاهی است به ژانر سینمای نوآر – که به غلط در ادبیات سینمایی ایران سینمای سیاه نامیده شده است. نگاهی البته نه از منظر ژانرشناسی، آنگونه که مولف کتاب، علیرضا کاوه، در کتاب قبلیاش گونه سینمایی – لحن و نظام ارزشی یه سینما از آن دریچه نگاه کرده بود. چنین سیاه آینهای، در عوض، میکوشد از طریق نگاه و بازبینی یکسری فیلم ماندنی و خاطرهساز که در تعلق آنها به گونه فیلم نوآر اجماعی نسبی وجود دارد، قواعدی مشترک میان این فیلمها یافته؛ و از طریق این نکات مشابه قواعد و اصولی کلی برای آثار متعلق به اینگونه وضع نماید – که اینکه تا چه حد در این راه توفیق یافته و تا چه حد توانسته هدف مستتر در عنوان کتاب را به دست آورد، حکایت و بحثی دیگر است…
نویسنده این کتاب، علیرضا کاوه کارشناسارشد سینماست. او در دهه شصت در دانشگاه علم و صنعت ایران مسئول کانون فیلم دانشگاه بود، که در همان زمان جزوههایی درخصوص فیلمها و کارگردانان منتشر کرد. کاوه که بهعنوان منتقد فیلم نیز در مطبوعات فعالیت میکند، دلیل پرداخت به این کتاب را در چند مورد خلاصه میکند: نخست اینکه وضع امروز جامعه ایران را در وضع مشابه سالهایی که ایدههای نوآر شکل میگرفتند، میدانم. با یک مراجعه ساده به اخبار میتوان بحرانهای مشابه اجتماعی را ردیابی کرد. دوم، برای تأکید بر اهمیت سینمای زیرزمینی. بسیاری از نوآرها با تعاریف واضح در گروه فیلمهایی قرار میگیرند، که میتوان آنان را زیرزمینی دانست. با کمال تأسف در ایران سینما تنها وسیلهای برای بازتاب فرهنگ رسمی است. در مقدمه به این تأکید کردهام که تا سینمای زیرزمینی بهرسمیت شناخته نشود، سینمای بومی نخواهیم داشت. سوم، با هدف تکوین شکلی از نظریهپردازی بومی در ایران. یعنی نگاه به گونه (ژانر) با هدف نگاه از زاویه نظریه پارسی.
نویسنده کتاب چنین سیاه آینهای با درک درست این نکته که نوآر بهعنوان گونه سینمایی مرزهای مشخصی با گونههای دیگر ندارد، در سطور اول کتاب اعتراف کرده که کتابش میکوشد خواننده را نه به شناختی از فیلم نوآر، بلکه به شوق شناختن آن تشویق میکند. این کلیدیترین نکتهای است که درباره چنین سیاه آینهای میتوان گفت. علیرضا کاوه که از دهه ۱۳۷۰ شمسی در عرصه سینما فعال است، اقدام به انتشار نظریه فیلم بومی را ضرورت امروز سینمای ایران عنوان میکند. او میگوید این کتابی است حاصل دیدن بیش از ۵۰۰ فیلم و ۲۰سال پژوهش در این موضوع. نویسنده کتاب چنین سیاه آینهای برای شناخت فیلم نوآر نگاه انداخته به فیلمهای مهم این ژانر، با اینکه این ادعا را نکرده که تمام فیلمهای مهم ژانر را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.
در نگاهش به فیلمها، اما، این نویسنده کوشیده هر یک از مقالات تحلیلی تألیفیش به شیوه خاصی به ژانر نگاه کند؛ تا از طریق همنشینی این مقالات تحلیلی جوانب مختلفی از این ژانر سینمایی کاویده و بازکاویده شود. برای توضیح و تبیین بیشتر میتوان گفت نویسنده در نگاه به فیلم در دنیای تبهکاران کوشیده از منظری تاریخی به ژانر فیلم مورد تحلیل نگاه کند و مثلا در مورد فیلم من یک فراری از گروه زنجیریان هستم از نگاهی اجتماعی در تحلیل فیلم استفاده کند. در شاهین مالت، نگاه مقایسهای و یا به عبارت بهتر همسنجی با اثر ادبی؛ در غرامت مضاعف روش ساختار روایی، در پستچی همیشه دو بار زنگ میزند روش تطبیقی؛ در بدنام استفاده از بررسی مایههای همیشگی آثار سازنده در تعامل و هم کنشی با گونه؛ در کازابلانکا روش نگاه به گونه بهعنوان حس و حال یا لحن؛ در جنگل آسفالت هم کنشی کاراکتر با صحنهآرایی و عناصر بصری و در غریزه اصلی تحلیل فلسفی – فمینیستی بهعنوان دستمایه نویسنده در خلق قواعدی مشترک و البته نانوشته در کتاب عمل کردهاند. کتاب چنین سیاه آینهای که بهصورت ناشر – مولف منتشر شده و در نمایشگاه کتاب در غرفه روزنهکار عرضه خواهد شد.
منبع: برترینها
دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی مطالبه رهبر معظم انقلاب در خصوص سند ۲۰۳۰ را مجدانه پیگیری میکند.
به گزارش ایسنا، مدیر کل ارتباطات و رسانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به نصبالعین بودن منویات رهبر معظم انقلاب گفت: پیرو فرمایش مقام معظم رهبری «مدظله العالی» پیرامون سند موسوم به ۲۰۳۰، مطالبه معظم له در اولین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی با جدیت پیگیری خواهد شد.
عباس میرزاحسینی با اعلام این مطلب افزود: از همان ابتدای طرح این موضوع در کشور، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و بدنه کارشناسی آن ابعاد مختلف این سند را مورد بررسی دقیق قرار دادند و مخالفت صریح این دبیرخانه از جانب دبیر محترم شورا پیشتر نیز ابراز شده است.
مدیر کل ارتباطات و رسانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: فرمایشات مقام معظم رهبری فصلالخطاب در این زمینه است و خط مشی این شورا همواره بر اساس رهنمودهای معظم له بوده است.
وی در خاتمه خاطرنشان کرد: اولویت اصلی شورای عالی انقلاب فرهنگی همواره پیگیری و اجرای مطالبات مقام معظم رهبری است و در این مورد نیز در کوتاهترین زمان ممکن و در اولین جلسه شورا نسبت به اجرای این اوامر، اقدام لازم به عمل خواهد آمد.
منبع: عصرایران
یکتا تاجیک- روزنامه بهار
وقتی در تلویزیون ملی، آن هم در برنامه مناظرهای که بیشتر مقولهای سیاسی به نظر میرسد، صحبت از ربنای شجریان میشود و از اصغر فرهادی که یکی از بزرگترین افتخارات جهانی یعنی جایزه اسکار را برای تاریخ فرهنگ و هنر این سرزمین به ارمغان آورده است، یاد میشود؛ نشانه توجه است و نه یک سوءاستفاده ابزاری که برخی بر روی آن دست میگذارند. در شرایطی که خبرگزاریهای منسوب به اصولگرایان یاد کردن از ربنای شجریان را یک سوء استفاده سیاسی میدانند، بسیاری دیگر از مردم و به ویژه هنرمندان یاد کردن از او در رسانه ملی را یک امتیاز در احقاق حق خود و نشانه روحیه جسورانه و شجاعت کاندیدای خود به حساب میآورند.
همه میدانیم که نام بردن از شجریان در تلویزیون که یکی از پیشتازان ممنوع التصویر و ممنوع الصدا کردن این چهره شاخص فرهنگی بود، جسارت میخواهد و وقتی که یک کاندیدا نام او را بر زبان میآورد و از جفایی که بر او شده است، یاد میکند، نوید این را میدهد که در پیگیری حقوق مردمی یا عنوان کردن شجاعانه آنها، توانمند است. وقتی در مناظره تلویزیونی، آقای روحانی از شجریان یاد میکند، در حالی که همه به این باور رسیدهایم که شاید دیگر نام و تصویر او برای همیشه در حصر بماند و صدا و تصویرش دیگر روی صفحه تلویزیون نقش نبندد اما همین اشارت کوتاه آقای روحانی نوید امیدی برای مردم، دوست داران هنر و هنرمندان است. شاید که قرار باشد در مناظرههای انتخاباتی، توان سیاسی و تیزهوشی و فن سخنوری و اقناع کاندیداها به نمایش درآید و مردمان از منش و نقطه نظرات آنها در مقولههای مختلف آگاه شوند. البته مقوله فرهنگ و هنر هم از آیتمها و عناوین اصلی مناظرههای کاندیداهای ریاست جمهوری بوده و هست. همان روزنهای که میتواند جامعه را از پرخاش و دو دستگی برهاند و روحیه خشونت و عداوت را تلطیف کند و با خلق نشاط و سرگرمی، روح امید و سرزندگی را بالا ببرد. با یادی از جمله کلیدی و پر مغز رئیسجمهور در انتخابات ۹۲ آنجا که تاکید داشت باید سانتریفیوژها بچرخد اما چرخ زندگی مردم هم بچرخد، باید گفت چرخیدن چرخ زندگی اهالی فرهنگ و هنر در گروی روی دور افتادن چرخ فرهنگ و هنر است که با نگاهی به اخبار دو دولت قبلی و گفتوگو با هنرمندان میتوان اذعان کرد این چرخ در دولت یازدهم به دور افتاد است و از رکود درآمده است و امید بهتر شدن اش هم میرود. حتی با همه کج خلقیها و برخوردهای تندروها که از اکران برخی از آثار فرهنگی در این دولت ممانعت کردند و حتی با وجود تصمیمات نامطمئن و رفتار گاه خنثی مسئولین وزارت ارشاد و همچنین با وجود آمار بلند بالایی از لغو کنسرتها در شهرهای مختلف که به بدعتی تازه بدل شده است و حتی با وجود خانه نشین شدن بسیاری از اهالی سینما و تلویزیون به دلیل حذف بودجه این هنرها و مشکلات دنیای نشر و کتاب و امثال آن ها، کارنامه فرهنگی این دولت قابل توجه است.
بیشک با آمدن دولت یازدهم بود که سینماگران توانستند به تفاهم برسند و دودستگیهایی که حاصل مدیریت انشقاقی و توجه به خودیها توسط دولت نهم و دهم بود، کمرنگ شود و خانه سینما از انحصار درآید و در خدمت هنرمندان قرار بگیرد نه ابزاری برای سیاسی کاری. رفته رفته با دمیدن روح امید، سینماگران مغضوب شده بسیاری به این موج ایجاد شده اعتماد کردند و سینما روزگار بهتری را به خود دید. برای همین وقتی معاون اول رئیسجمهور در مناظره از فرهادی یاد میکند باعث خرسندی اهالی هنر میشود، در حالی که بسیاری از این افتخار، احساس سرافکندگی دارند و سعی میکنند این امتیاز بزرگ فرهنگی را بی مقدار و ناشی از داوری سیاسی تلقی کنند. این شرایط در حوزه موسیقی، نشر و کتاب، نمایش و رسانهها هم رفته رفته روی بهبود یافت و جلب اعتماد آنها، آثاری راستینتر و مردمیتر را سبب شد و آمارسازی دولت قبلی و خفقان حاکم بر حوزه فرهنگ و هنر رفته رفته کاسته شد. هر چند این دولت هم در رشد و بسط این هنرها ضعفهایی داشته و هنوز کاستیهایی موجود است اما نمیتوان بر آنچه حاصل شده و روح امید و اعتمادی که بعد از چندین سال تخریب حاصل شده، چشم بست.
حال اینکه چرا سه کاندیدای دیگر وقتی خود حامی لغو کنسرتها، کندی در بهسازی و فراهم کردن زیر ساختهای فرهنگی چون فرهنگسراها وغیره هستند یا در گذشته در سمت وزیر ارشاد و فرهنگ، محدودیت و تعصب را بر این حوزه تحمیل کرده است، منتقد دولت یازدهم با این کارنامه هستند، معلوم نیست. همانها که با سکوت شان حامی تخریب گریهای دو دولت قبلی بوده اند. شاید که روحانی آن طور که در انتخابات پیشین وعده داده بود، عمل نکرده باشد چون راه اعمال برخی از موارد به دلیل تندرویهای موجود هموار نیست و عدم تحقق برخی از این الزامات و درخواست ها، نتیجه همان رویه اعتدال گرانه روحانی و وزیر فرهنگ و هنرش است تا همه در کنار هم بمانند و همان گونه که رئیسجمهور در مناظره تاکید کرد از انشقاق دوری کنند. وگرنه کیست که نداند دو دولت قبلی چه بر سر فرهنگ و هنر آورد و اگر بخواهیم تنها یک شاهد مثال بیاوریم نگاهی بیاندازید به میراث فرهنگی و تخریبی که یاران او بر سر آرشیوها و میراث ملی در نقل و انتقال به شیراز و انتقال دوباره آنها به تهران آوردند.
منبع: بهارنیوز
شهاب حسینی بازیگر مطرح سینما و تئاتر این روزها در تدارک به صحنه بردن اثری نمایشی در مقام کارگردان است.
به گزارش مهر، این روزها صحبت از حضور شهاب حسینی در مقام کارگردان در عرصه تئاتر است و این بازیگر مطرح سینمای ایران قصد دارد در مقام کارگردان نمایشی را به صحنه ببرد.
علی نصیریان، شهاب حسینی، مهدی بجستانی، پرویز بزرگی، نیما رئیسی، صالح میرزاآقایی، غزاله نظر، میثاق زارع، شهرام ابراهیمی، ایلیا نصراللهی، تنی آواکیان و عباس حسنی به عنوان بازیگر در این اثر حضور دارند.
تجربه جدید شهاب حسینی قرار است در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر روی صحنه برود.
شهاب حسینی که به عنوان یکی از مطرحترین بازیگران سینمای ایران در آثار متعددی به ایفای نقش پرداخته است، نخل طلای کن را برای بازی در فیلم سینمایی «فروشنده» به کارگردانی اصغر فرهادی از آن خود کرد.
منبع: عصرایران
فیلم مستند «انتهای خیابان پاستور» به مناسبت آغاز اکران در سینماهای گروه هنر و تجربه یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ساعت ۲۰ در سینما فرهنگ رونمایی میشود.
این مستند نگاهی دارد به انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری و حاشیهها آن و با نامزدهای ریاست جمهوری آن دوره حسن روحانی، علی اکبر ولایتی، محسن رضایی، سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، محمد غرضی، غلامعلی حداد عادل و محمدرضا عارف همراه میشود و سعی در ثبت تصاویر متفاوتی از آنها دارد.
«انتهای خیابان پاستور»/کارگردانان:محسن خان جهانی،جعفر محمدی- تدوین: محسن خان جهانی، عرفان نظیفی- تصویر برداران: اسد آتشبیگی، محسن محمدی، محمدرضا مرادی- تهیهکننده:جعفر محمدی
ورود برای علاقه مندان آزاد است.
منبع: عصرایران
تیک آف
فیلم سینمایی «تیک آف» به کارگردانی احسان عبدی پور و تهیه کنندگی طهورا ابوالقاسمی، با بازی پگاه آهنگرانی، مصطفی زمانی، رضا یزدانی، سوگل قلاتیان و… از ششم اردیبهشت ماه در سینماهای تهران و شهرستان به نمایش درآمد. این فیلم سینمایی بعد از گذشت ده روز از آغاز نمایش خود، ۵۲۵ میلیون تومان فروش کرده است. امیر قطبی در آمد «تیک آف» در روزهای پنجشنبه و جمعه را به ترتیب ۷۰ و ۵۷ میلیون تومان اعلام می کند.
نقطه کور
آخرین ساخته سینمایی مهدی گلستانه، که برای اولین بار در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، همزمان با «تیک آف» در سینماهای کشور اکران شد. در این فیلم محمدرضا فروتن، هانیه توسلی، شقایق فراهانی، محسن کیایی، خاطره اسدی، مریم بوبانی، نیکی مظفری و… به ایفای نقش می پردازند. حبیب اسماعیلی مدیرعامل «رسانه فیلمسازان» درآمد «نقطه کور» در ده روز گذشته را ۲۰۰ میلیون تومان اعلام می کند. این فیلم در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته به ترتیب ۳۰ و ۳۲ میلیون تومان فروش کرده است.
امتحان نهایی
فیلم «امتحان نهایی» ساخته عادل یراقی با بازی شهاب حسینی و لیلا زارع که فیلمنامه آن را مرحوم عباس کیارستمی به نگارش درآورده، بعد از گذشت ۱۶ روز از آغاز نمایش اش، ۳۹۵ میلیون تومان فروش کرده که سهم سینماهای تهران از این مبلغ ۳۲۰ میلیون تومان بوده است. سعید خانی مدیر پخش «نسیم صبا» فروش «امتحان نهایی» در روزهای پنجشنبه و جمعه را به ترتیب ۲۵ و ۲۲ میلیون تومان اعلام می کند.
ماجرای نیمروز
بهترین فیلم سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر ساخته محمد حسین مهدویان و به تهیه کنندگی سید محمود رضوی، با بازی مهرداد صدیقیان، احمد مهرانفر، هادی حجازی فر، مهدی زمین پرداز، لیندا کیانی، جواد عزتی و مهدی پاکدل از ۲۵ اسفندماه به عنوان یکی از فیلم های اکران نوروز به نمایش درآمد. فیاض هوشیار پارسیان مدیر پخش «سیمای مهر» فروش «ماجرای نیمروز» تا پایان شب گذشته را ۴ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان اعلام می کند. جدیدترین ساخته مهدویان، در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته به ترتیب ۷۵ و ۵۵ میلیون تومان فروش کرده است.
گشت۲
آخرین ساخته سینمایی سعید سهیلی که برای اولین بار در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، در حالی نوروز امسال در سینماهای کشور اکران شد که با فروش بسیار بالای خود توانست به عنوان پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل شود. احمد مختاری مدیر پخش «هدایت فیلم» درآمد «گشت ۲» تا پایان شب گذشته را ۱۷ میلیارد و ۱۹۰ میلیون تومان اعلام می کند که سهم سینماهای تهران از این مبلغ ۹ میلیارد و ۸۹۰ میلیون تومان بوده است. اما در حالی که بسیاری از فیلم های روی پرده، در روز جمعه به فروش نسبتا پایینی دست یافتند، «گشت ۲» در این روز تنها در سینماهای تهران ۲۰۵ میلیون تومان درآمد کسب کرد. این فیلم همچنین در روز پنجشنبه هم به فروش ۱۹۰ میلیون تومانی رسید.
آباجان
فیلم سینمایی «آباجان» که در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، از ۲۵ اسفندماه در سینماهای تهران و شهرستان به نمایش درآمد. در فیلم هاتف علیمردانی، فاطمه معتمد آریا، سعید آقاخانى، حمیدرضا آذرنگ، شبنم مقدمى و… به ایفای نقش می پردازند. روژین میرزایی مدیر فروش «فیلمیران» درآمد «آباجان» تا پایان شب گذشته را یک میلیارد و ۲۳۰ میلیون تومان در تهران و ۳۲۰ میلیون تومان در شهرستان اعلام کرد. این فیلم در روزهای پنجشنبه و جمعه به ترتیب ۳۱ و ۳۰ میلیون تومان فروش کرد.
یک روز بخصوص
جدیدترین ساخته همایون اسعدیان، با بازی فرهاد اصلانی، پریناز ایزدیار، مصطفی زمانی، و محسن کیایی پس از نمایش در جشنواره فیلم فجر، نوروز امسال در سینماهای کشور اکران شد. این فیلم سینمایی تا پایان شب گذشته، یک میلیارد و ۲۰ میلیون تومان در تهران و ۲۳۵ میلیون تومان در سینماهای شهرستان فروش کرده است. « یک روز بخصوص» در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته هم به ترتیب ۳۴ و ۳۶ میلیون تومان درآمد کسب کرد.
سه بیگانه
فیلم کمدی «سه بیگانه» ساخته مهدی مظلومی با بازی امین حیایی، محمدرضا شریفی نیا، مجید صالحی، سحر قریشی، لیلا اوتادی، حمید لولایی و… که نوروز امسال به نمایش درآمد، تا پایان شب گذشته ۲ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومان در سینماهای تهران و شهرستان و فروش کرده است. این فیلم در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته، ۲۰ و ۲۵ میلیون تومان فروش کرد.
خوب، بد، جلف
فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف» پیمان قاسم خانی که این روزها وارد دوازدهمین هفته نمایش خود شده است، با در اختیار داشتن تنها ۱۶ سالن سینمایی در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته به ترتیب ۶۰ و ۵۵ میلیون فروش کرد. این فیلم تا پایان شب گذشته ۱۵ میلیارد و ۶۰۵ میلیون تومان درآمد کسب کرده که سهم سینماهای تهران از این مبلغ ۹ میلیارد و ۹۵۰ میلیون تومان بوده است.
منبع: بهارنیوز
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی پروژه «پایتخت ۵»، سیروس مقدم، کارگردان مجموعههای تلویزیونی «پایتخت ۵» اظهار کرد: سری جدید مجموعه پایتخت سخت است؛ چراکه به مسائل و فضاهایی ورود میکند که برای خود ما هم تازگی دارد. به همین دلیل از همان ابتدا با مشارکت سازمان اوج و معرفی چند مشاور و دیدن فیلمهای مستند و غیرمستند در جلسات مشترک، نگارش فیلمنامه به لحاظ محتوایی، کارشناسانه و با پژوهش پیش رفت.او با اشاره به قصه سریال «پایتخت ۵» افزود: فعلاً نمیشود فیلمنامه را لو داد، اما به طور کلی میتوان گفت که قصه فضایی جدید و شیرین را روایت میکند. در روایت این قصه چندین سفر به خارج از کشور و شمال و جنوب ایران باید انجام شود و کلاً این فصل از سریال «پایتخت» پُر لوکیشن است.
مقدم یادآور شد: قرار است موضوعاتی خاص و جدید در قصه فصل پنجم طرح شود که امیدوارم این تلاش مشترک با حمایت مدیران سازمان صداوسیما پایهگذار اثری آبرومند و قویتر از «پایتخت»های قبلی باشد.سریال «پایتخت ۵» به کارگردانی سیروس مقدم و تهیهکنندگی الهام غفوری با مشارکت سازمان هنری اوج دوشنبه این هفته (۱۸ اردیبهشت ماه) در منطقه شیرگاه استان مازندران مقابل دوربین میرود.
در مجموعه تلویزیونی «پایتخت ۵» به کارگردانی سیروس مقدم و تهیهکنندگی الهام غفوری بازیگرانی همچون محسن تنابنده، احمدمهرانفر، علیرضا خمسه، ریما رامینفر، نسرین نصرتی، هومن حاجی عبداللهی، بهرام افشاری، سارا و نیکا فرقانی، مجتبی و مصطفی بلال حبشی، سلمان خطی و…ایفای نقش میکنند.
منبع: بهارنیوز
حمیدرضا نوربخش در گفتگو با ایلنا، درباره مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در حوزه فرهنگ و هنر گفت: انتظارمان این بود که کاندیداها بیشتر و بهصورت جزئیتر در حوزه فرهنگ و بهخصوص موسیقی وارد کار شده و صحبت کنند؛ اما تنها بعضی از نامزدها با جملههایی تک خطی وارد موضوع موسیقی شدند. ما انتظار داریم این دوستان در برنامهها یا مناظرهای آینده درباره تنگناهای موسیقی و مسائل ریز و درشتی که برای جامعه موسیقی وجود داشته و دارد، بیشتر صحبت کنند، تا جامعه هنری و مخاطبان بتوانند با مواضع نامزدها آشنا شده و بفهمند آنها در این زمینهها چه کار مشخصی میخواهند انجام دهند.
مدیرعامل خانه موسیقی در ادامه افزود: ما مسائل و مشکلات زیادی در حوزه موسیقی داریم. از نگاه حاکمیتی که هیچگاه نگاه صد در صد مثبتی به کل مقوله موسیقی نبوده و همیشه این مسایل در هالهای از ابهام گذاشته شده است. درست همین نگاه نیز باعث بسیاری از مسائل کوچک و بزرگ طی تمام این سالها بوده است.
وی همچنین عنوان کرد: در مناظره عصر جمعه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، آقای جهانگیری و روحانی مختصری به این مشکلات اشاره کردند اما در کل ما انتظار داریم سایر نامزدها نیز نظراتشان را در این باره بگویند؛ نامزدها باید از کلیگوییها و گفتن بدیهیاتی مانند اینکه “هنر چیز خوبی است” عبور کنند و بهطور مشخصتر در این حوزه سخن بگویند. مثلا اینکه در بحث مسائل معیشتی هنرمندان چه برنامه مشخصی دارند؟ وقتی در مورد مسائل معیشتی حاشیهنشینها و سایر اقشار جامعه سخن گفته میشود، ما انتظار داریم بدانیم این عزیزان در زمینه معیشت اهالی موسیقی و هنرمندان نیز چه برنامههایی دارند؟
این خواننده گفت: واقعا آیا فکر میکنند معیشت هنرمندان ما وضعیت خوبی دارد؟ آیا واقعا هنرمندان زندگی مرفهی دارند؟ آیا معدل زندگی جامعه هنری معدل قابل قبولی محسوب میشود؟ من به جرات عرض میکنم اصلا اینگونه نیست. من بارها و بارها گفتهام جامعه موسیقی را عنصر عشق در این وادی نگاه داشته و گرنه ازنظر معیشتی آنها با مشکلات بسیاری مواجه هستند.
حمیدرضا نوربخش ادامه داد: شاید باورتان نشود ولی همین حقعضویت سالانه خانه موسیقی که در طول یک سال پنجاه هزار تومان است را بسیاری از این دوستان نمیتوانند پرداخت کنند. ما در خانه موسیقی بیش از پانزده هزار عضو داریم که بیش از نیمی از آنها شامل حاشیهنشینها یا موزیسینهای شهرستانی میشوند که از نظر معیشتی با مشکل مواجه هستند. یعنی هنرمند موسیقی نواحی ما در خانهای محقر زندگی میکند که گاهی با کوچکترین تلنگر حوادث طبیعی تمام زندگیاش را از دست میدهد. مانند شیرمحمد اسپندار که همین اتفاق برایش افتاد. آدم نمیتواند باور کند که یک هنرمند شاخص بینالمللی که جزو مفاخر و افتخارات فرهنگی این مملکت محسوب میشود تمام زندگیاش دو اتاق خشتی و گلی باشد که آن را هم درنهایت از دست بدهد.
مدیرعامل خانه موسیقی عنوان کرد: اگر نامزدها میگویند هنرمندان ما در عرصه دیپلماسی فرهنگی یا دیپلماسی عمومی نقش دارند و ما در عرصه جهانی به فرهنگ و هنرمان میتوانیم بنازیم و آنها آئینه تمامنمای تاریخ و فرهنگ و هنر ما هستند و شناسنامههای سرزمین ما محسوب میشوند، باید درباره معیشتشان نیز با دقت بیشتری صحبت کنند.
نوربخش افزود: در کشور ما نگاه به موسیقی؛ ملوکالطوایفی است. یعنی در هر اقلیمی هرکسی که خودش را حاکم آن اقلیم میداند – گرچه ازنظر ما حاکم آن اقلیم نیست – به خودش اجازه میدهد با سلیقه خودش عمل کند نه با قانون و معیار قانونی. بنابراین درباره چنین مواردی اول باید نامزدها اعلام موضع کنند و در مرحله بعد کاندیداهای محترم مشخصا راهکارهایشان را بگویند. این مسئله، امنیت شغلی و روانی، هنرمندان موسیقی را تهدید میکند. وقتی اتفاقی مانند لغو کنسرت برای یک هنرمند میافتد؛ آثار زیانبار روحی و روانیاش سالها برای او باقی خواهد ماند.
وی همچنین عنوان کرد: نامزدهای درباره این سخن بگویند که بانوان هنرمند ما در حوزه موسیقی تکلیفشان چیست؟ نیمی از جامعه موسیقی ما را خانمها تشکیل میدهند. چطور میشود یک خانم علاقمند به موسیقی اجازه تحصیل در این رشته را دارد اما در بخشی از این مملکت اجازه کار در حوزه موسیقی ندارد؟ این مسئله چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ همین الان در استانهایی مانند اصفهان و مشهد خانمها اجازه ندارند برای اجرای موسیقی روی صحنه بروند. البته خود مشهد داستان متفاوتی دارد و این ممنوعیت از بانوان هم عبور کرده و گروههای موسیقی کلا برای اجرای برنامه در این شهر با مشکل جدی روبرو هستند.
این خواننده سنتی گفت: نمیشود که یک هنرمند یا یک اثر هنری در بخشی از مملکت مجاز باشد و در بخش دیگر کشور غیرمجاز باشد. وقتی دولت در حوزهای نظارت خود را انجام میدهد؛ چگونه میشود؛ یک اقلیم از کشور نظارت دولت را قبول نداشته باشند و اجازه اجرا به آن ندهد؟
حمیدرضا نوربخش همچنین درباره عملکرد دولت یازدهم درباره مشکلات محمدرضا شجریان گفت: در دولت یازدهم البته کارهایی نیز صورت گرفت که نباید چشمهایمان را به روی آنها ببندیم؛ دولت پای بسیاری از مسائل ایستاد اما برخی اتفاقات که به نوعی فرادولتی بود هزینههایی را به وجود آورد. دولت یازدهم همچنین برای حل مسئله استاد شجریان بسیار تلاش کرد.
وی افزود: درباره آقای شجریان دولت بسیار تلاش کرد تا مشکلاتی را که وجود داشت، حل کند. در این دولت مجوز تمامی آثار ارائه شده استاد شجریان داده شد. حتی مجوز اثر دیگری از استاد شجریان صادر شده که احتمالا به زودی منتشر خواهد شد.
مدیرعامل خانه موسیقی عنوان کرد: درباره مسائل اجرای صحنهای استاد شجریان هم باید بگویم که مسائلش در حال حل شدن بود که با بیماری ایشان مصادف شد و ما امیدواریم هرچه زودتر بهبود پیدا کنند. به هر حال من به شخصه پیگیریهای بسیاری را ازسوی دولت برای حل اجرای صحنهای استاد شجریان شاهد بودم.
منبع: بهارنیوز
مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار:
اگر موسیقی فیلمهایی چون«کنعان»، «سعادتآباد» و «در دنیای تو ساعت چند است؟» را شنیدهاید و در ذهن تان جای گرفته، باید بدانید که یک آهنگساز با نگاهی عمیق و متفاوت آنها را ساخته است. کریستف رضاعی، سال گذشته سیمرغ بلورین بهترین موسیقی را در جشنواره فیلم فجر به خاطر فیلمنگاربه کارگردانیرامبد جواندریافت کرد. او پیش از این هم برای فیلمهای«ماهی و گربه»،«در دنیای تو ساعت چند است؟» و«اژدها وارد میشود» از طرف خانه سینما، انجمن منتقدین و جشنواره حافظ کاندیدا و برنده جوایزی شده بود. او اخیرا کنسرت موسیقی فیلم هایش از جمله «در دنیای تو ساعت چند است؟»، «نزدیکتر»، «سعادتآباد» و موسیقی تئاتر«متولد۱۳۶۱» در فرهنگسرای نیاوران برگزار کرد. به این بهانه با او به گفتوگو نشسته ایم.
***
چرا تصمیم به اجرا و برگزاری کنسرتی بر مبنای موسیقی فیلمها و تئاترهای موفقی که در این سالها ساخته اید، گرفتید؟ آیا این آثار علاقه مندان جدی داشت که از شما تقاضای اجرای آن را داشتند؟
برای اولین بار این کنسرت در سال گذشته در فستیوال هفته موسیقی تلفیقی تهران برگزار شد. این فستیوال توسط خانه هنرهای شهری برگزار میشود و دو سال قبل با گروه نور در این فستیوال شرکت کردم و امسال از من خواستند که با برنامهای متفاوت در این مراسم حاضر شوم. من هم از این پیشنهاد استقبال کردم و از آنجایی که کمی پیش در جشنواره موسیقی فجر، کنسرت سیر را به همراه مسعود شعاری و ارکستر سمفونیک تهران به رهبری بردیا کیارس تجربه کردم و آن کنسرت خیلی با استقبال روبهرو شد. آن تجربه موجب شد تا به این فکر کنم که برخی از کارهایی که برای صحنه تئاتر و سینما ساختهام را جمع آوری کنم. البته با توجه به اینکه فرهنگسرای نیاوران صحنه کوچکی دارد و پشتیبانی مالی این پروژه هم زیاد نبود، باید به سراغ موسیقایی که آنسامبل کوچکی دارند، میرفتم. قطعاتی که برای اجرا در نظر گرفتم، موسیقی یک فیلم تجربی فرانسوی است که مجموعهای از سازهای پیانو، ویولون، ویولونسل و فولوت است و همچنین قطعاتی از موسیقی فیلمدر دنیای تو ساعت چند است؟ ساخته صفی یزدانیان را در نظر گرفتهام که سازهای آن هم شامل پیانو، گیتار و کلارینت است. تصور کردم با انتخاب این قطعات جمعی از هنرمندان و سازها میتوانند روی صحنه باشند.
ویژگی خاص این کنسرت با اجرای موسیقی صحنهای چیست؟
شاید تنها تفاوت اش این باشد که همزمان با اجرای موسیقی در صحنه و تصویر و برخی از سکانسهای فیلمهای مرتبط پخش میشوند. نوازندهها در لحظه بر روی صحنههای فیلم مینوازند. این موسیقیها شاید خیلی ایرانی و شرقی نباشند اما به شیوه آنسامبل کوچک و یک جور کنسرت مجلسی برگزار میشوند. خوشحالم که با بهترین نوازندههای نسل جوان همکاری میکنم. ایده این کنسرت این است که هم تصویر ببینیم و هم موسیقی گوش بدهیم. معتقدم که سلطه تصویر در این دوره و زمانه آن قدر زیاد است که فراموش کردهایم که به ذات موسیقی بپردازیم و انگار دیگر بلد نیستیم بدون تصویر، موسیقی گوش بدهیم. گوش دادن به موسیقی، تخیل بسیار عظیمی با خودش به همراه دارد. در واقع قطعاتی که در این کنسرت به اجرا در میآیند برای تصویر نوشته شدهاند اما وقتی تصویر مورد نظر نیست، تخیل و تصوری در ذهن شکل میگیرد که بسیار فراگیرتر و فراتر از تصاویر است.
به نظرتان کسانی که در این کنسرت شرکت میکنند، لازم است که آن فیلمها را دیده باشند و برای حظ دوباره در سالن حاضر شوند یا نه، هر مخاطبی میتواند از این کنسرت لذت ببرد و تجربه جدیدی به دست آورند؟
به نظر من تجربه جدیدی را خواهند داشت چون امکان اینکه بسیاری از مخاطبان این کنسرت فیلم فرانسوی را دیده باشند یا حتی قطعاتی که برای برخی از تئاترها ساخته ام، شنیده باشند، کم است. ملاک بیشتر این است که به عنوان یک شنونده میتوان تصورات خاص خود را در ذهن داشت. در بخشهایی از اجرا، تصویر فیلمها نمایش داده میشوند ولی در ادامه تصاویر قطع میشوند و اینکه چه تصاویر و معانی میتواند روی پرده باشد، در اختیار تصور شنونده است و او با خیالپردازیاش تصاویر را میسازد. این تخیل شنونده و تمرکز روی چیزی که میشنود، جالبتر و نابتر است.
اجرای کنسرت موسیقی فیلمها چه در ایران و چه در خارج از ایران تجربه شده و چقدر متداول است؟ چون اخیرا شاهد بودیم که گروه آوازی تهران هم موسیقی«خوب، بد، جلف» را اجرا کردند.
این اتفاق در خارج از ایران رخ داده است و فکر میکنم آقای خلعتبری هم برای برخی از فیلم هایشان وترانههایی که نوشته اند، اجراهایی داشته اند. البته ایده اجرای کنسرت موسیقی کار ما، خواننده ندارد و بیشتر بر جنبه ارتباط تصویر و موسیقی تکیه دارد. میدانم که آهنگسازهای بزرگی مثل هانس زیمر وانیو موریکونه، برنامههای جهانی با ارکستر عظیم میگذارند. فکر میکنیم در آینده میتواند بیشتر هم بشود ولی اساسا اجرای موسیقی فیلم، متداول نیست. خیلی مهم هست که سرمایه گذاری این حرکت فرهنگی را پشتیبانی کند. این کنسرت به همت مجموعه فرهنگی هنری سازباز برگزار میشود. مجموعه سازباز یک مجموعه مستقل و خصوصی است که در چند سال گذشته بسیار فعال عمل کرده و برگزاری هفته موسیقی تلفیقی تهران را در کارنامه دارد.
موسیقی برخی از فیلم ها، درگیرکنندهتر از خود اثر میشوند مثلا در ایران به حد افراطی از موسیقی فیلم «از کرخه تا راین»،«بوی پیراهن یوسف» یا این اواخر«اخراجی ها» استقبال شد. موسیقی برخی از فیلمها هم شاید به شکل افراطی از آنها استفاده نشود ولی در ذهن میمانند و به شخصه فکر میکنم موسیقیای که شما برای فیلم«کنعان»ساختهاید بی شک اثری ماندگار است اما موسیقی دیگرتان روی فیلم«در دنیای تو ساعت چند است؟» بیشتر دیده شد. سئوالم این است که آیا اقبال یک موسیقی به دلیل فراتر رفتن از فضای فیلم یا در هماهنگی با تصاویر است که این اثرگذاری را دارد؟
به نظرم هماهنگی موسیقی با فیلم، آن را موفق میکند البته تاکید میکنم که موسیقی، تخیلی فراتر از فیلم در شما ایجاد میکند و فکر میکنم به موسیقی فیلم بهاندازه تصویر پرداخت و توجه نمیشود و این نوع کنسرت، یادآوری است و خیلی متکی به تخیلی خواهد بود که شنونده در ذهن خود میآفریند. از همان بدو تولد فیلم، موسیقی فیلم هم وجود داشت که تصویرسازی فیلم را جان میبخشد. موسیقی نمیتواند سوار بر فیلم شود چون آهنگساز تصمیم گیرنده نهایی نیست و کارگردان است که همه موارد را هدایت میکند و به نظرم آهنگساز باید در خدمت فیلم باشد. موسیقی مدیومی است که هر لحظه میتوانید همراه خود روی موبایل یا لپ تاب داشته باشید و در دسترستر از تصویر و موسیقی است. موسیقی فیلمهایی که مورد اقبال قرار میگیرند، خارج از خاطره فیلم نبودهاند و ممکن است خیلی ناخودآگاه تصاویر فیلم هم در ذهن شنونده بیایند و حتی فراتر از آن در ذهن شکل بگیرند.
مخاطب ایرانی به خوبی با موسیقی فیلمهای شما ارتباط برقرار میکند حتی با اینکه آنها تم شرقی ندارند. آیا سعی میکنید که خارج از قاعده عمل کنید و بدون پرداخت به ملودیهای ایرانی مخاطب را همراه خود کنید؟
اتفاقی که در فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» موسیقی عامه پسند و سادهای نیستند اما همان ملودیها جهانی شدهاند و حس عاشقانه و سرگردانی را دریافت کردهاند و مخاطبین خارجی را هم جذب کرده است. از طرفی فکر میکنم موسیقی مرز ندارد و همه مخاطبین را با خود همراه میکند. همه آدمها با هر ملیتی که دارند، غم، شادی و عاشقی و حیرانی را به یک شکل تجربه کردهاند و شاید رنگ احساس شان با هم فرق دارد.
*همنوازی یا گروهنوازی، همان نوازندگی هماهنگ جمعی است که در اصطلاح موسیقیایی به آن’آنسامبل’ (Ensemble) گفته میشود.
منبع: بهارنیوز
هنروتجربه با دراختیار داشتن حدود یک درصد از ظرفیت نمایش سینمای ایران به چنین آماری دست یافته است .
آن طور که گروه هنر و تجربه اعلام کرده است، فروش فیلمهای این گروه تنها با در اختیار داشتن یک درصد از مجموع ظرفیت نمایش سینمای ایران در سالهای ذکر شده ۴۴،۳۳۵،۶۲۲،۴۸۸ ریال بوده است. در مجموع ۷۱۹،۱۶۷ مخاطب در ۲۷۷۵۲ سانس به تماشای فیلمهای گروه هنروتجربه رفتهاند. فروش فیلمهای سینمایی این گروه ۴۱،۱۱۲،۷۴۷،۹۹۰ ریال بوده است و ۶۶۵۰۶۲ نفر در ۲۴۱۵۵ سانس به تماشای فیلمهای گروه هنروتجربه رفتهاند.
فیلمهای مستند در این گروه ۲،۷۸۱،۴۱۸،۵۰۰ فروش داشتهاند. ۴۴۹۱۶ نفر در ۲۳۵۹ سانس به تماشای فیلمهای این گروه رفتهاند.
فیلمهای کوتاه در این گروه ۴۲۷،۰۵۱،۴۹۸ ریال فروش داشتهاند و ۸۹۵۲ نفر مخاطب در ۱۲۰۳ سانس به تماشای این فیلمها رفتهاند.
فیلمهای انیمیشن در این گروه ۱۴،۴۰۴،۵۰۰ریال فروش داشتهاند و ۲۳۷ مخاطب در ۳۵ سانس به تماشای این فیلمها رفتهاند.
از ۴۱،۱۱۲،۷۴۷،۹۹۰ ریال فروش کلی فیلمهای سینمایی گروه هنروتجربه ،۳۰،۶۴۲،۰۳۸،۰۰۰ ریال متعلق به اکران اول بوده است و ۶۳۶،۵۱۳،۰۰۰ ریال متعلق به فیلمهای اکران دوم بوده است. ۹،۳۴۴،۷۴۹،۹۹۰ ریال متعلق به اکران همزمان بوده است و ۴۸۹،۴۴۷،۰۰۰ ریال متعلق به اکران فیلم خارجی بوده است.
گفتنی است درروزهای آینده فروش فیلمهای گروه هنروتجربه به تفکیک هر فیلم اعلام خواهد شد.
هنروتجربه با دراختیار داشتن حدود یک درصد از ظرفیت نمایش سینمای ایران به چنین آماری دست یافته است . این گروه در ابتدا تنها ۸۰۰ صندلی و اکنون ۱۴۰۰ صندلی از ۱۴۰ هزار صندلی سینمای ایران برای نمایش در اختیار دارد.
منبع: عصرایران