احسان کرمی: رای به روحانی رای به ثبات است/ گذشته پرتلاطم و بی ثبات را از یاد برده‎ ایم

بازیگر تئاتر و مجری تلویزیون در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری از حسن روحانی حمایت می کند.

رقابت‎های انتخاباتی به روزهای داغ خود نزدیک شده است و هنرمندان نیز مانند دیگر اقشار جامعه آخرین تحولات انتخاباتی را دنبال می کنند.

احسان کرمی، مجری و بازیگر در گفت و گو با عصرایران گفت: «در مورد لزوم رای دادن به آقای روحانی باید بگویم که ما جزو ملت هایی هستیم که حافظه تاریخی ضعیفی داریم. اگر چند سال قبل و عدم ثبات آن دوره را به یاد بیاوریم که هر روز صبح وقتی از خواب بیدار می شدیم و نمی دانستیم که چند کارخانه تعطیل شده اند، چند نفر بیکارند و قیمت دلار و ارزاق چه نوسان قیمتی داشته است، می توانیم تصمیم بگیریم.»

وی افزود: «رای به روحانی رای به ثبات است و ثبات در جهان امروز شاید مهمترین دستاوردی است که یک ملت می تواند داشته باشد.»

انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم و همچنین شوراهای شهر و روستا جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ برگزار می‌شود.


منبع: عصرایران

بازسازی تئاترشهر امسال تمام می‌شود؟

معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: اعتبار ۱۰ میلیارد تومانی امسال برای تئاترشهر درنظرگرفته شده و قرارداد ادامه بازسازی این مجموعه هم آماده شده است.

علی اصغر کاراندیش در گفت‌وگویی با ایسنا درباره آخرین وضعیت بازسازی تئاترشهر با اشاره‌ای به اقدامات گذشته بیان کرد: وقتی در سال ۹۳ می‌خواستیم تعمیر و بازسازی در تئاترشهر را شروع کنیم، تاکید داشتم که هم متخصصان فنی و هم اهالی تئاتر هر دو حضور داشته باشند و در انجام کار نظر دهند، چون در سال ۱۳۸۶ بازسازی‌ای درتئاترشهر انجام شد که با وجود هزینه‌های صرف شده، نوع کار در بعضی بخش‌های مجموعه لطمه‌های زیادی را وارد کرد و باعث شد شرایط بدتر شود.

او افزود: یعنی در بخش‌هایی از تئاترشهر آجرچینی‌هایی روی دیوارها انجام شده بود که به ساختمان، وزن اضافه کرد و موقعیت خطرناکی به وجود آمد، به همین دلیل تاکید داشتیم کار با نظر اهالی هنر صورت گیرد که همین اتفاق هم افتاد و الان کاری انجام شده که تقریبا می‌توان گفت، بدون نقص است.

وی ادامه داد: با این حال به دلیل آنکه این بازسازی هزینه زیادی لازم دارد تاکنون فقط بخش‌هایی از مجموعه تعمیر شده و در فضاهایی که خروج افراد را در مواقع ضروری می‌بست و اگر اتفاقی می‌افتاد شاید کلی کشته هم می‌داشتیم، رفع مشکل شده است.

کاراندیش گفت: با تکمیل بخش‌هایی از مجموعه تئاترشهر فعلا سالن اصلی مهم است که تاکید کرده‌ایم باید اعتبار آن به اندازه کافی باشد که وقتی تعمیر سالن را شروع کردیم، دیگر مشمول زمان نشود که مثلا سالن دو سال در حال تعمیر و بازسازی باشد. در واقع باید برنامه‌ریزی لازم به لحاظ تامین بودجه و امکانات انجام شود تا با شروع کار، در مدت چند ماه آنجا را برای استفاده آماده کنیم.

او در پاسخ به اینکه این برنامه‌ریزی‌ها در چه مرحله‌ای است؟ بیان کرد: به تازگی قرارداد ادامه بازسازی آماده شده و کارهای مربوط به آن در حال انجام است. مناقصه هم گذاشته شده و قرارداد که امضاد شود کار را شروع می‌کنیم.

وی درباره اینکه آیا تعمیرات را این بار هم پیمانکار قبلی تئاترشهر انجام می‌دهد و نیز زمانی که برای تمام شدن و بهره‌برداری سالن اصلی می‌تواند اعلام کند، گفت: پیمانکار قبلی خیلی خوب است و در استان‌های دیگر کارهای بزرگ ما را در حال انجام دارد. در  تئاترشهر هم کارش خوب بوده ولی با این حال تاکید ما بر بالا بودن کیفیت و نیز سریع انجام شدن کار است.

کاراندیش ادامه داد:‌ بنای ما براین است که از لحظه شروع کار تا قبل از یک سال، تعمیرات را تمام کنیم چون تئاترشهر تنها جایی است که فعلا به این شکل وجود دارد و از آن حداکثر استفاده می‌شود، اما درباره زمان قطعی نمی‌خواهم قولی دهم که عملی نشود و بگویم ۶ ماه یا ۸ ماه دیگر کار تمام می‌شود، هرچند اگر یک تاریخ بگویم شاید عده‌ای خوشحال شوند. فقط می‌توانم تاکید کنم که تلاش می‌کنیم کیفیت را با سرعت بالا در دستور داشته باشیم.

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به اینکه اعتبار ۱۰ میلیاردی وعده داده شده توسط وزیر فرهنگ امسال به تئاترشهر اختصاص می‌یابد؟ بیان کرد: ‌این اعتبار را  برای بازسازی و فعالیت تئاترشهر گرفته‌ایم و مشکلی دراین‌باره وجود ندارد.

او درباره ساختمان اداره تئاتر هم گفت: اول باید مجوز لازم را بگیریم که پیگیری کارهای این ساختمان در ردیف اعتبارات ما قرار بگیرد و بعد هم باید بنا خراب و از نو ساخته شود. همچنین برای اداره تئاتر به سازمان برنامه و بودجه درخواست داده‌ایم تا مصوبه بگیرد و بودجه‌اش پایدار شود.


منبع: عصرایران

آلن دلون: بازنشستگی‌ام حتمی است

این بازیگر ۸۱ ساله که از او به عنوان یکی از خوش‌چهره‌ترین بازیگران تاریخ سینما یاد می‌شود، در گفتگو با خبرگزاری فرانسه گفت: تنها بازی در یک فیلم دیگر را در برنامه کاری دارد و پس از آن بازنشسته می‌شود.
 




وی ادامه داد: می‌خواهم فعالیت سینمایی‌ام را تمام کنم، این پایان زندگی من نخواهد بود و تنها پایان فعالیت سینمایی‌ من است.«آلن دلون» در دهه ۱۹۶۰ میلادی برای بازی در نقش منفی فیلم‌هایی چون «ظهر بنفش» به کارگردانی «رنه کلمان» و فیلم «یوزپلنگ» ساخته «لوکینو وسیکونتی» به اوج شهرت رسید که برنده نخل طلای کن شد.کارگردانان هالیوودی چون «مارتین اسکورسیزی» و «استیون سودربرگ»، «دلون» را به عنوان خالق الگوی تیپ شخصیتی قاتل متفکر در فیلم «سامورایی» (۱۹۶۹) ساخته «ژان پیر ملویل» می‌شناسند.

«دلون» پیش از این نیز یک بار در سال ۲۰۰۰ اعلام بازنشستگی کرده بود، اما هشت سال بعد با بازی در فیلم «آستریکس در بازی‌های المپیک» به سینما بازگشت و در اظهار نظری گفت:« تنها احمق‌ها تصمیم خود را تغییر نمی‌دهند» اما وی این بار به خبرگزاری فرانسه گفته که بازنشستگی‌ام حقیقی و حتمی است و تنها قرار است در فیلمی به کارگردانی «پاتریس لکونت» کارگردان سرشناس فرانسوی ایفای نقش کنم»، فیلمی که امیدوارند در دوره آتی جشنواره کن رونمایی شود.


منبع: بهارنیوز

سامان مقدم: نهنگ‌عنبر را قلع و قمع کردند

به گزارش آی سینما،در این فیلم سینمایی همچون قسمت اول آن رضا عطاران، مهناز افشار و ویشکا آسایش نقش های اصلی را ایفا می کنند و سیروس گرجستانی و حسام نواب صفوی به عنوان بازیگران جدید در دومین قسمت از «نهنگ عنبر» به ایفای نقش می پردازند.اکران خصوصی «نهنگ عنبر ۲» در پردیس سینمایی کوروش با حضور سامان مقدم و رضا عطاران کارگردان و بازیگر این فیلم سینمایی برگزار شد و نکته قابل توجه این مراسم، اعتراض سامان مقدم به ممیزی هایی وارد شده بر آخرین ساخته سینمایی اش بود. مقدم در اکران خصوصی «نهنگ عنبر۲» گفت: « چیزی که امروز می‌بینید، لاشه فیلم ماست و خود آن چیزی نیست که می‌بینید.»او همچنین گفت: «فیلم «نهنگ عنبر ۲» بسیار فیلم سختی بود. امیدوارم فیلم را دوست داشته باشید.»

البته مقدم به میزان دقایق و سکانس های حذف شده از دومین قسمت از فیلم «نهنگ عنبر» اشاره نکرد، اما به نظر می رسد که شورای پروانه نمایش، دقایق و یا سکانس های حساسی از این فیلم سینمایی را ممیزی کرده که باعث اعتراض مقدم شده است.بعد از مقدم رضا عطاران گفت: «من هم فیلم را با صدا و موسیقی ندیده‌ام و همراه با شما فیلم را می‌بینم.» این بازیگر محبوب سینمای ایران از استقبال در ساعت ۹ صبح ابراز خوشنودی کرد: «فکر می‌کردم فقط خودم امروز صبح زود از خواب بیدار می‌شوم .خوشحالم که همه ما صبح زود از خواب بیدار شده‌ایم.»اولین قسمت از فیلم سینمایی «نهنگ عنبر» در سال ۹۴ با فروش بسیار قابل ملاحظه ای روبرو شد و در آن زمان که بسیاری از فیلم ها فروششان به رقم یک میلیارد نمی رسید، این فیلم سینمایی توانست بیش از ۷ میلیارد تومان درآمد کسب کند.


منبع: بهارنیوز

ابوالفضل جلیلی: انتقاداتی به اتفاقات حوزه فرهنگ و هنر دارم اما به روحانی رای می‎دهم تا امیدوار بمانم

کارگردان سینمای ایران در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری از حسن روحانی حمایت می کند.

رقابت‎های انتخاباتی به روزهای داغ خود نزدیک شده است و هنرمندان نیز مانند دیگر اقشار جامعه آخرین تحولات انتخاباتی را دنبال می کنند.

کارگردان فیلم حافظ در گفت و گو با “عصرایران” گفت: در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری به دکتر روحانی رای می دهم و با حضور ایشان در دولت دوازدهم امیدوار خواهم ماند.

ابوالفضل جلیلی درباره موضع خود در زمینه انتخابات، گفت: انتقادات زیادی به اتفاقاتی که در حوزه فرهنگ و هنر افتاده است دارم اما با این حال در انتخابات شرکت می کنم و به دکتر روحانی رای می دهم.

او افزود: به دکتر روحانی رای می دهم زیرا اگر هر گزینه ای غیر از او در انتخابات دوره دوازدهم پیروز شود شاهد فضای بسته ای در فرهنگ و هنر خواهیم بود به همین دلیل در انتخابات شرکت می کنم.

جلیلی تاکید کرد: با رای دادن به حسن روحانی سعی می می کنم به آینده باز هم امیدوار باشم.

انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم و همچنین شوراهای شهر و روستا جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ برگزار می‌شود.


منبع: عصرایران

کارگردان «آشغالهای دوست داشتنی»: اعتراض دارم ولی رای می‌دهم

محسن امیر یوسفی با تاکید بر اینکه «اعتراض دارم ولی به روحانی رای می‌دهم» گفت:«رای خاکستری‌ها را باید درک کرد و به آنها گفت که روحانی هدف نیست، عاملی برای پیشرفت است.»

به گزارش عصرایران به نقل از ایسنا، ۱۹ اردیبهشت ماه در گردهمایی که با مدیریت حجت‌الله ایوبی در ستاد هنرمندان حامی روحانی برگزار شد،محسن امیریوسفی کارگردان فیلم به نمایش درنیامده‌ی «آشغالهای دوست داشتنی» هم حضور داشت.

ایوبی رییس پیشین سازمان سینمایی در بخشی از سخنانش دراین گردهمایی به این هنرمند اشاره کرد و گفت: به عنوان مدیر فرهنگی در این جلسه کسانی را می‌بینم که نتوانستیم مطالبات‌شان را برآورده کنیم و حتی فیلم‌شان نمایش داده نشد اما مسائل شخصی را کنار گذاشتند تا عقلانیت ادامه یابد و بین منافع شخصی و منافع ملی، تفکیک قائل شدند.

در پی حضور محسن امیر یوسفی در این گردهمایی و اظهارات مطرح شده، خبرنگار ایسنا از این کارگردان درباره‌ی دلایل‌اش بابت حمایت از حسن روحانی و چرایی حضور در انتخابات پرسید که او در نوشتاری اینگونه به این سوالات پاسخ داد: «در چهارسال دولت روحانی فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» من توقیف شد همچنین  در این چهار سال فیلمی هم نگذاشتند بسازم، البته نه با خشونت با لبخند و تعارف! پس چه دلیلی وجود دارد که بخواهم به روحانی رای بدهم؟ دلیلش ساده است او از بین شش نامزد محترم که برای ریاست جمهوری داریم از همه مناسب‌تر است و کارنامه کاری او در این چهارسال نشان داد که با امر کشورداری بیشتر از دیگر نامزدها آشناست. من به روحانی رای می‌دهم کسی که امیدوارم جهانگیری همچنان معاونش باشد و ظریف وزیر امور خارجه و زنگنه وزیر نفتش و….

اعتقاد دارم در این مدت اگر فیلمهای توقیفی دولت روحانی که لکه تیره‌ای در کارنامه فرهنگی ایشان است، می‌توانستند اکران شوند آنگاه آرای خاکستری و مردد جامعه این چنین باعث نگرانی نمی‌شدند. حسرتم از این است که فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» برای این روزهای ما بود برای یادآوری نیازمان به وحدت ملی و گفتگو و دوری کردن از فضای دوقطبی بود و نیز برای طرفداران هر شش نامزد انتخابات و مهمتر از همه برای صاحبین آرای خاکستری بود که باید زودتر از این حرفشان شنیده می‌شد.

به نظرم درمدت باقیمانده تا انتخابات باید از دو قطبی کردن فضای جامعه بیشتر از این پرهیز کرد، حتی اگر گروهی به غلط در پی این کار باشند و مردم را درصد بندی و یارانه طلب کنند. هم جمعه انتخابات مهم است، هم شنبه بعد از انتخابات که همه مردم با هر عقیده و مرام فکری باید در کنار هم زندگی کنند.

برای روحانی جذب آرای خاکستری بسیار مهم است که این با ترساندن آنها از نامزدهای دیگر مهیا نمی‌شود، ولی با درک آنها میسر است. رای خاکستری‌ها هم ساکنین همین مملکت هستند و حتی بیشتر از بقیه توقع تحول و اتفاقات خوب را دارند.  باید به آنها امید و اطمینان و شور داد که فقط وقت انتخابات به فکرشان نیستید، آنها عمل می‌خواهند نه حرف. فراموش نکنیم همانقدر که آرای خاکستری در انتخابات سال ۸۴ مهم بود، عملکرد کمتر از انتظار دولت اصلاحات در چهارسال دوم هم تاثیر زیادی در افزایش این آرای خاکستری داشت.

به آرای خاکستری باید گفت روحانی هدف نیست بلکه عاملی مناسب برای پیشرفت کشورمان در این جهان بحرانی است. 

به همین خاطر من ضمن اینکه به برخورد با فیلمم در این چهارسال اعتراض دارم ولی به روحانی رای می‌دهم، چون او را مناسبتر از دیگران می‌دانم.»


منبع: عصرایران

گفت‌و‌گو با «مسعود کرامتی»، کم کارِ سینماییِ تئاتردوست

– الهام نداف: از شور و نشاط ساخت فیلم «شهر موش‌ها» تا تلخی اجتماعی «لاک قرمز» بیش از ٣٠ سال زمان می‌گذرد. در تمام این سال‌ها مسعود کرامتیِ علاقه‌مند به هنر، فرصت داشته تا کارنامه کاری خود را با آثار نمایشی، تلویزیونی و سینمایی پر کند. او اما بیش از هر چیز مراقب بوده تا کاری نکند که بعدها از کرده‌اش پشیمان باشد. در تمام روزهایی که کرامتی تلاش می‌کرد حلقه اتصالش به تئاتر قطع نشود، هم نسلانش اشتیاق بیشتری برای دیده شدن داشتند، شاید همین مساله سبب شد او کمتر مقابل دوربین قرار بگیرد و بیشتر به ایده‌آل‌هایش بها دهد. با کرامتی روزهای سخت تئاتر، دوران اوج سینمای کودک و شیوه مراوده‌اش با رسول ملاقلی‌پور را مرور کردیم. او بعد از ۶٠ سال تجربه زیستی، رضایتی نسبی از گذشته‌اش دارد.

گفتند قرار نيست در تلويزيون دروغ بگوييم

در این سال‌ها نشان دادید تمایل چندانی به نمایش خودتان ندارید، این مساله تعمدی است یا شرایط کاری شما را به این سمت و سو کشانده است؟

اصولا تمایل چندانی به نمایش خودم ندارم. شاید دلیل عمده‌اش این است که در طول سال‌های گذشته طرح‌ها و ایده‌هایی داشتم که به نتیجه نرسید و همه‌چیز سخت شد. هر طرح و ایده‌ای که داشتم نتوانستم به اجرا برسانم و به همین خاطر چه در عرصه کارگردانی و چه بازیگری به آدمی تبدیل شدم که منتظر پیشنهاد دیگران است. شما وقتی منتظر پیشنهاد دیگران می‌مانید، یکسری پیشنهادات درهم سراغ‌تان می‌آید. واقعیت این است که من هم نمی‌توانم هر کاری را بپذیرم و برای خودم خط قرمزهایی دارم که وارد هر حیطه‌ای نشوم.

در دانشگاه هنرهای نمایشی خواندید، برای ورود به عرصه تئاتر این رشته را انتخاب کردید یا تحصیل در این رشته برای‌تان جذابیت داشت؟

من سال ۵۶ یعنی قبل از انقلاب، وارد دانشگاه شدم و به قطعیت و شدت هم تئاتر را دوست داشتم. این را هم بگویم که واقعا قبل از انقلاب برای ما و خیلی از دوستان‌مان، تئاتر خیلی جدی‌تر از حالا بود و شأن و اعتبار ویژه‌ای داشت.
در واقع شهرت به معنای رایج در سینما، در حیطه تئاتر اتفاق نمی‌افتاد و شأن و اعتبار تئاتر اصلا قابل مقایسه با سینما نبود. همان زمان در سینما انگشت‌شمار آدم‌هایی بودند که فیلم‌های خاص و نویی می‌ساختند، اما عمده فعالیت‌های تئاتری‌ها اعتبار داشت (منظورم اعتبار فرهنگی است). آن روزها بیشتر کسانی که در سینما کار می‌کردند ربطی به تئاتر نداشتند.

پس از آن، متاسفانه همه این تعاریف به هم ریخت. به نوعی جایگاه و شأن اجتماعی و اعتبار خیلی از مفاهیم و فعالیت‌ها که اتفاقا فرهنگ و اخلاق هم شامل آنها می‌شود، در ظرف عجیب و غریبی ریخته شد و حالا ترکیب و ملغمه‌ای از همه این مفاهیم باقی مانده است. در این میان از اعتبار تئاتر هم کورسویی بیشتر باقی نمانده است. با این همه امروز وقتی درباره تئاتر حرف می‌زنیم، برخی برای این هنر اعتبار فرهنگی قایلند اما واقعیت جامعه ما این است که تلویزیون و سینما در آن نقش پر رنگ‌تری دارند.

هم دوره‌های‌تان آن روزها در دانشگاه چه کسانی بودند؟

با یکی دو سال اختلاف، آتیلاپسیانی، علی عمرانی، رویا تیموریان، مسعود رایگان، گوهر خیراندیش و حسن پورشیرازی و خیلی‌های دیگر که بعد از گذشت این همه سال به صورت دقیق در خاطرم نیست.

گفتند قرار نيست در تلويزيون دروغ بگوييم

به نظر می‌رسد نسلی که آن روزها تئاتر را به صورت حرفه‌ای تجربه می‌کردند، موفق‌تر از نسل جوان تئاتر در این روزها هستند.

بله اما نکته‌ای که وجود دارد این است که اگر امروز رزومه تک‌تک آن آدم‌های حرفه‌ای را در دایره بریزیم، با جزییات نگاه و بالا و پایین کنیم، کارهایی به چشم می‌خورد که در شأن‌شان نبوده اما انجام داده‌اند.

یعنی مجبور شدند به این کارها تن بدهند؟

متاسفانه فضا، فضای غریبی است. اجبار صد در صد، نقش عمده‌ای در پذیرفتن برخی کارها دارد اما یکی از زمینه‌ها و پارامترهایی که اجبار را به وجود می‌آورد، مسائل اقتصادی است که به نوعی ابزار مناسبی برای توجیه کارهای بدی است که دوستان می‌کنند.

اما اگر بخواهیم واقع‌بینانه به این مساله نگاه کنیم انگار خیلی از هنرمندان هم نسل شما به شرایط پیش آمده در هنر تن داده‌اند و مقاومت و ایستادگی نمی‌کنند.

می‌دانید چرا؟ چون نمی‌شود جلوی این شرایط را گرفت. ما در شرایطی در ایران زندگی می‌کنیم که همه‌چیزمان دولتی است و تعارف هم نداریم. چرا اوضاع اقتصادی ما بد است؟ چون پول نفت کم شده است و حالا باید جامعه به تکاپو بیفتد و راه دیگری برای تامین نیازهای خود پیدا کند. زمانی که پول نفت چشمگیر بود، به اندازه زیادی بریز و بپاش می‌شد و خیلی وقت‌ها به باد و یغما می‌رفت. این پول تا سال‌ها در همه بخش‌های جامعه ما تعیین‌کننده بود. بسیاری از پروژه‌ها در این سال‌ها با پول دولت به سرانجام رسیده است. البته که من آدم متخصصی در این زمینه نیستم اما کلیت ماجرا را می‌فهمم.

حالا تصور کنید همچنان عرصه فرهنگ و هنر با همان شیوه دولتی مدیریت می‌شود. ممکن است بخش خصوصی در این سال‌ها فعال شده باشد اما همان هم به یک نهاد دولتی وصل است و در نهایت هنوز دولت تعیین می‌کند چه کار کنیم و چه کار نکنیم. وجود نظام‌مندی در جامعه مساله‌ای طبیعی است اما میزان دخالت دولت در همه امور در دیگر کشورهای دنیا به این اندازه نیست. شما بهتر از من می‌دانید که در کشور ما فیلم‌های مجوزداری ساخته شدند که امکان اکران برای‌شان فراهم نشده است. یا اینکه فیلمی اکران شده و گروهی آن را از روی پرده پایین کشیدند. چطور می‌شود در مقابل چنین اتفاقاتی مقاومت کرد؟ همین چیزهایی که تا امروز به دست آوردیم هم از همین مقاومت می‌آید و باید بی‌تعارف بگویم اگر مقاومت‌ها نبود وضعیت فرهنگ و هنر از چیزی که امروز می‌بینید اسفناک‌تر بود.

برگردیم به روزهای اول کاری‌تان در سینما، نخستین بار با شهر موش‌ها وارد سینما شدید. با توجه به تنوع و پراکندگی موضوعات در کارنامه کاری‌تان، از ابتدا آمده بودید که در سینمای کودک کار کنید؟

«شهر موش‌ها» اتفاق خاصی برای ما بود. ما گروهی بودیم که «مدرسه موش‌ها» را با همکاری ایرج طهماسب، حمید جبلی، مرضیه برومند، مرحوم کامبیز صمیمی مفخم، فاطمه معتمدآریا، راضیه برومند و آزاده پورمختار برای تلویزیون ساختیم و در آن مجموعه من دستیار و عروسک گردان بودم.

پیش از «مدرسه موش‌ها» هم تجربه کار عروسکی داشتید؟

بله. مرحوم اردشیر کشاورزی نخستین بار پیشنهاد همکاری در یک کار عروسکی را داد. به او گفتم کار عروسکی بلد نیستم و همان زمان هم عمده فعالیت و تمرکزم در حوزه تئاتر بود. اما خوب در نهایت تصمیم گرفتم کار عروسکی را تجربه کنم.

مجبور شدید؟

آن روزها یعنی اوایل دهه ۶٠، نظارت بر تئاترها زیاد شد. خیلی از متن‌ها را قلع و قمع کردند و تئاتر گرفتار سانسورهای عجیب و غریب شد. مثلا حتی نمی‌شد اسم برتولت برشت را بیاوریم. ما هم به عنوان جوان‌هایی که تازه کار تئاتر را شروع کرده بودیم، در این فضا سرخورده شدیم. شاید همین سرخوردگی من را به سمت و سوی کار کودک کشاند.

گفتند قرار نيست در تلويزيون دروغ بگوييم

در نهایت پیشنهاد اردشیر کشاورزی را پذیرفتید؟

بله، کار کودک خیلی درگیر سانسور نبود و می‌توانستم با خیال راحت‌تری کار کنم. پیشنهاد او را پذیرفتم و پنج قصه از مثنوی معنوی را با تکنیک سایه بازی در سالن کانون خیابان وزرا روی صحنه بردیم، آن روزها دقیقا فروردین ماه سال ۶٠ بود.

اجرای نمایش‌ها در آن دوران که به طور کامل منتفی نشده بود؟

نه اما محدودیتی که یکباره در مورد اجراها به وجود آمد به تئاتر خیلی لطمه زد. می‌توانم بگویم یکی از عوامل پرتاب هنرمندان تئاتر به سینما در آن روزها همین بود. تئاتری‌ها روزهای اوایل دهه ۶٠ از تئاتر دلزده شدند و دنبال راه‌های دیگر رفتند. من هم تئاتر عروسکی را تجربه کردم و دیدم فضا و جهان جالبی دارد. در ادامه با اردشیر، کار عروسکی دیگری به نام «کرم شب تاب» را برای تلویزیون ضبط کردیم و بعد هم یک روز خانم برومند با من تماس گرفت و برای حضور در یک کار عروسکی زنده تک قسمتی پیشنهاد همکاری داد. کاری به نام «یک، دو، همه با هم». این کار با همکاری راضیه برومند، بهرام شاه محمدلو، سعید پورصمیمی، میترا فتحی و… در واحد نمایش ساخته شد و بعد از آن بلافاصله «مدرسه موش‌ها» را شروع کردیم و من در جمع دوستان واحد نمایش ماندم.

آن موقع فضای تلویزیون به نسبت سینما و تئاتر بازتر بود؟

نه، کار کودک به خاطر داشتن جهانی متفاوت سخت‌گیری دیگر کارها را نداشت. اتفاقا همان سال‌ها یک خاطره بسیار چرک از تلویزیون دارم که به خاطر آن هنوز که هنوز است جرات نمی‌کنم طرحی به تلویزیون ارایه کنم. جرات نکردن به معنای ترسیدن نیست بلکه به معنی شیوه برخورد است. برخوردی که دیوانه‌ام کرده بود. جوری طرح ما را رد کردند که فکر کردم شانس آوردیم ما را زندان نبردند! اتفاقا همان دهه ۶٠ هم در تلویزیون فضای غریبی بود.

نگفتید مجموعه «شهر موش‌ها» چطور به یک فیلم سینمایی تبدیل شد؟

همان روزهایی که «مدرسه موش‌ها» را برای تلویزیون می‌ساختیم، بنیاد تازه تاسیس سینمایی فارابی تولید فیلم را آغاز کرده بود. آن روزها کیانوش عیاری، کیومرث پوراحمد و مرحوم جلال مقدم تجربه‌هایی در این زمینه کسب کرده بودند. در نهایت فارابی به برومند پیشنهاد ساخت نسخه سینمایی «مدرسه موش ها» را داد و من هم وارد سینما شدم.

با این همه در حوزه کودک خیلی دوام نیاوردید، چرا؟

در همان مقطعی که وارد کار عروسکی شدم، «خونه مادربزرگه» را برای تلویزیون کار کردم. پایان آن مجموعه به نظرم رسید ما در کار عروسکی هم به جای جلو رفتن، مدام در حال دست و پا زدنیم. این بخش جذابیتش را برایم از دست داد. آن موقع، فضا کمی تغییر کرده بود و می‌توانستم حوزه تلویزیون و سینما را فارغ از کار کودک تجربه کنم. به همین خاطر به واسطه محمدرضا علیقلی، من و رسول ملاقلی‌پور با هم آشنا شدیم و فیلم سینمایی «افق» نخستین
همکاری مان شد.

گفتند قرار نيست در تلويزيون دروغ بگوييم

تغییر جهت از کار کودک به سمت و سوی دیگر، کار سختی نبود؟

چرا فکر می‌کنید من نمی‌توانستم فضای فیلم «افق» را درک کنم؟ شاید باورتان نشود، آن موقع که متن‌های مجموعه «شهر موش ها» آمد و برای تمرین با بچه‌ها دور هم جمع شدیم، من از همه خداحافظی کردم و گفتم نمی‌توانم این کار را انجام دهم. به نظرم کار بیهوده و بی‌مزه‌ای بود که حرف چندانی برای گفتن نداشت. در نهایت گفتند نمی‌خواهد بازی کنید و به عنوان دستیار با پروژه همکاری کن.

به نظر می‌رسد به لحاظ روحی آدم جدی و تلخی باشید!

خودم باید بگویم؟

خودتان هم می‌توانید بگویید، اما یک تلخی همیشگی همراه‌تان است که از آن لذت می‌برید.

اگر این مساله را از دیگران بپرسید بهتر از من می‌توانند نظر بدهند. اما به طور کلی واقعا بعضی وقت‌ها از شادی بیهوده عصبانی می‌شوم و اصطلاحی هم دارم که می‌گویم «چه خبره که باید آنقدر شاد باشیم؟» بد نیست نگاهی به دور و برمان بیندازیم و ببینیم هر روز چه اتفاقاتی می‌افتد. مثلا بعضی وقت‌ها گوینده‌های رادیو آنچنان در تزریق خوشی بیهوده تلاش می‌کنند که اگر ندانی فکر می‌کنی صدای‌شان را از کجا برای شنوندگان مخابره می‌کنند!

این تلخی ذاتی باعث می‌شود در ایفای بعضی نقش‌ها موفق‌تر باشید، نقش‌هایی که به خودتان شبیه‌تر است.

به نظرم بازیگری یعنی اینکه خودت را بازی کنی. منظورم این نیست که خودت باشی، یعنی هر آنچه به عنوان یک پرسوناژ به من پیشنهاد می‌شود باید در نهایت از خودم عبور دهم. به دنبال راهی می‌گردم که کاراکتر را به تیپی تبدیل و به لحاظ فیزیکی چیزهای خاصی برایش پیدا و حتی صداسازی کنم. همه اینها از یک درونی بیرون می‌آید که آن درون تویی.

مثلا می‌گویند فلانی بازیگر خوبی نیست چون همه نقش‌ها را شبیه هم بازی می‌کند اما من می‌خواهم بگویم این مساله امری مرسوم و متداول در دنیاست. مثلا آل‌پاچینو «سرپیکو» و آل‌پاچینو «پدرخوانده» دو آدم متفاوتند؟ شاید! ولی شما آل‌پاچینو را در هردوی این کاراکترها می‌بینید. مثلا جنس بازی او با کسی مثل داستین هافمن فرق می‌کند چون او آل‌پاچینو است و خودش ربطی به داستین هافمن ندارد. جنس بازی همان چیزی است که من روی آن تاکید می‌کنم.

با این میزان واقع بینی خوردید به پست آدمی احساساتی به نام رسول ملاقلی‌پور که نوسانات روحی‌اش با شما قابل مقایسه نیست.

ابتدا به ساکن اصلا فکر نمی‌کردم بتوانم با ملاقلی‌پور کار کنم.

نخستین مواجهه‌تان با او چطور بود؟

اصلا خوب نبود. دعوا و بحثی با هم نکردیم اما از او خوشم نیامده بود و بعدها فهمیدیم هر دو برای هم دافعه‌ای داشتیم. اما بعد از مدتی که آن هم داستانی برای خودش دارد، طوری ما رفیق شدیم که خودم اصلا باورم نمی‌شد چطور می‌توانم آنقدر راحت با این آدم زندگی کنم. وقتی با کسی رفیق می‌شوی به نوعی زندگی‌ات را از روی میل و رغبت با او قسمت می‌کنی. ارتباط میان ما خیلی زیاد و عمیق شد و ادامه پیدا کرد. بعدها وقتی با هم صمیمی‌تر شدیم، فهمیدم این آدم صراحت لهجه‌ای دارد و ادا درنمی‌آورد و خودش است. در عین حال رفتارش شخصی بود و ممکن بود در برخی مواقع شیوه‌اش مطلوب من نباشد.

اما همین که خودش بود، شخصیتش را برای من دوست‌داشتنی کرد. اگر با رفتارش مشکل داشتم، می‌توانستم به راحتی انتقادم را به او بگویم. این صراحت لهجه من برای او هم جذاب بود. به من می‌گفت ابتدای آشنایی‌مان فکر می‌کرده من از آن دسته آدم‌های روشنفکر لیسانسه‌ام که ادا و اصول خودم را دارم و می‌خواهم برای او قیافه بگیرم اما در ادامه متوجه شده این‌طور نیست.

رفاقت‌تان باعث شد برای ملاقلی‌پور بازی کنید؟

شاید یک بخشی از بازی من به رفاقت مان مربوط می‌شد اما واقعیت این است که سر فیلم «افق» اصلا دنبال بازی نبودم و برایم جذاب هم نبود. برای دستیاری در آن فیلم من برای رسول یکسری شرط گذاشتم. شاکی شد و گفت تو چه کاره‌ای که برای من شرط بگذاری، من دستیار توام یا تو دستیار من؟

شروطی که گذاشتید چه بود؟

از او خواستم کاملا در جریان دکوپاژ فیلم قرار بگیرم و من با بازیگرها تمرین کنم. در مقابل هر جایی که راه را اشتباه رفتم، حتی در جمع اشتباهم را گوشزد کند. می‌خواستم به معنی درست کلمه دستیار کارگردان باشم. بعدها فهمیدم انتظاراتم در سینمای ایران با معنی دستیار در عرف فاصله داشت. اصلا چنین تعریفی از دستیار تا آن روز در سینمای ما وجود نداشت. یک ماه از فیلمبرداری گذشته بود و یک روز من با یکی از بازیگرها صحنه‌ای را تمرین می‌کردم. مجبور شدم خودم آن صحنه را بازی کنم. رسول این صحنه را دید و یکی دو روز بعد گفت تو چرا خودت بازی نمی‌کنی؟ «افق» که تمام شد، هفت، هشت ماه بعد، یک روز قصه «مجنون» را برایم تعریف کرد و نقشی هم برای من در نظر گرفته بود. به نظرم قصه «مجنون» در سینمای آن موقع ما خیلی جسورانه بود. ما در سینمای بعد از انقلاب مشابه این قصه کمتر داشتیم.

گفتند قرار نيست در تلويزيون دروغ بگوييم

از فیلم «سفر به چزابه» به بعد اما ارتباط کاری شما قطع شد. این قطع همکاری خودخواسته بود؟

به‌شدت خودخواسته بود. با هم حرف زدیم و خداحافظی کردیم.

بعد از آن بود که تصمیم گرفتید خودتان فیلم بسازید؟

بله، فیلم «پاتال و آرزوهای کوچک» را ساختم.

چرا دوباره به فضای کار کودک برگشتید؟

من با فضای کودک پیش از این ارتباط داشتم و قرار بود فیلمی در این حوزه بسازم. وقتی «افق» را با رسول ملاقلی‌پور کار کردم، بلافاصله با وحید نیکخواه‌آزاد یک مینی‌سریال چهار، پنج قسمتی را کار کردیم که تک‌دوربین بود و دکوپاژ داشت و از شکل و شمایل استودیویی و با کارهای تلویزیونی آن موقع فاصله داشت. این سریال زمینه‌ای شد که نیکخواه به عنوان تهیه‌کننده بخش خصوصی به من اعتماد کند و نخستین فیلمم را بسازم.

آن سال‌ها وضعیت سینمای کودک نسبت به کل سینما، متفاوت بود. فیلم‌های خوبی ساخته شد و سینمای کودک حرفی برای گفتن داشت.

فضای سانسوری که در تئاتر و سینما بود، در سینمای کودک وجود نداشت. در سینمای کودک فضا بازتر بود. آدم‌های بیشتری به سمت این سینما آمده بودند و می‌شد کارهایی کرد. مثلا آواز خواندن به این معنایی که الان در سینما و تلویزیون وجود دارد، ممنوع بود. شما الان را نگاه نکنید که همه سریال‌های تلویزیون خواننده دارد، آن موقع از این خبرها نبود.

اما به واسطه فضای فانتزی و شاد کودکانه، می‌توانستیم ترانه‌های ریتمیک را وارد کار کنیم و به نظرم این امکان در جذب مخاطب و رونق گرفتن سینما موثر بود. شاید همین مساله سبب کوچ خیلی از هنرمندان به سینمای کودک و رونق گرفتن این حوزه بود. بعد از پایان جنگ و با باز شدن فضا، سینما هم امتیازاتی به دست آورد. برخوردها کمتر و یکسری خط قرمزها دورتر شد و خیلی‌ها به سمت سینما آمدند و سینمای کودک در ادامه از بین رفت.

محدودیت‌هایی که از آن حرف می‌زنید چقدر برآمده از جامعه بود و چقدر تحت‌تاثیر مدیریت فرهنگی بود؟ به هر حال در آن موقعیت جامعه درگیر جنگ بود و حوزه فرهنگ و هنر چندان مورد توجه قرار نمی‌گرفت.

مدیریت ما دو نوع است؛ مدیریت خرد و مدیریت کلان.

در واقع مدیریت کلان پوست مدیران خود را کنده‌اند. مثلا در حال حاضر هر چقدر پنبه معاون وزارت ارشاد را بزنند، کاری از او برنمی‌آید. در واقع او مقصر نیست اما تحت فشار است. پس منظور من مدیریت کلان است. همان دوره سید محمد بهشتی در بنیاد سینمایی فارابی حضور داشت و بهترین دوران سینما را رقم زد. اتفاقا بهشتی از فضای باز ایجاد شده به خوبی استفاده کرد و تمرکزش را بر سینما گذاشت و از آن حمایت کرد.

همین حمایت‌ها سبب رشد سینما در آن دوران شد. او می‌توانست محدودیت‌هایی را که وجود داشت، اعمال کند اما مثبت عمل کرد و نتایجش هم مشخص است. اصلا سینمای کودک در همان فضای جنگ رشد کرد. سینمای کودک از سال ۶١ به بعد به صورت کند و پله پله بالا رفت و بعد از پایان جنگ فوران کرد. این وضعیت تا اواسط دهه ٧٠ ادامه داد و بعد فروکش کرد. آن فوران و جهش هم باعث شد همه به این سمت و سو هجوم بیاورند.

شما هم تحت تاثیر همین فضا بودید؟

بله، شخصا فکر می‌کنم از همگانی شدن سینمای کودک و شلوغ شدن این حوزه بد استفاده شد و این امکان به هرز رفت. در ادامه بعضی از فیلم‌های کودک مبتذل شد و به سمتی رفت که بد و چرک بود.

شما یک دوره‌ای هم موسسه‌ای به نام کارنامک داشتید، در آنجا چه می‌کردید؟

بحث مان تمرکز روی تبلیغات بود. نخستین کار جدی‌ای که در این موسسه صورت گرفت، تیزر روغن موتور بهران بود که من ساختم. همان اسب معروف. این تیزر حدود ۵٠ ثانیه بود که تلویزیون به آن ١٢ مورد اصلاحیه زد. آن موقع نخستین سوالی که از من کردند این بود که این تبلیغ اسب است یا روغن موتور؟ من گفتم شما چه کار دارید، کسی بیرون پول داده و من هم درباره روغن موتور تبلیغ ساختم. شعار این تیزر این بود: «سرعت، قدرت، اطمینان، با روغن موتور بهران، با بهران بهتر و مطمئن‌تر برانید» این تنها نریشن ۵٠ ثانیه بود. بعد هم این قسمت نریشن از تیزر درآمد. به من گفتند تو می‌گویی «سرعت، دقت و اطمینان» مگر روغن موتور باعث سرعت می‌شود؟ جواب من این بود که این فقط یک تبلیغ است! اما قانع نشدند و به همراه چهار تا شیهه اسب، همه را حذف کردند. آن موقع تلویزیون خیلی گیرهای عجیب و غریب داشت. می‌گفتند در تلویزیون جمهوری اسلامی اصلا قرار نیست دروغ گفته شود.

گفتند قرار نيست در تلويزيون دروغ بگوييم

آن موقع که این تیزرها را می‌ساختید، آخرین تجربه همکاری‌تان با تلویزیون همان کارهای عروسکی و مدرسه موش‌ها بود؟

بله، اصلا با تلویزیون کار نکردم تا سال ٧۵ که «پزشکان» را ساختم. ما سه سریال در دفترمان ساختیم، «پزشکان»، «خانه ما» و «کمین».

در سریال‌سازی چقدر دچار سانسور شدید؟

خیلی زیاد نبود. زمانی که «خانه ما» را کار کردیم، مدیران وقت شبکه سه از ما حمایت کردند. دراین سریال برای نخستین بار رابطه والدین با بچه‌ها خیلی صمیمانه به تصویر کشیده شد. والدین با بچه‌ها شوخی می‌کردند. در حالی که پیش از این سریال، بچه‌ها مدام در مقابل خواسته‌های پدر و مادر چشم می‌گفتند و سرشان پایین بود. اما ما این فضا را شکستیم و این هم به واسطه حمایت مدیران وقت سریال و مدیر وقت شبکه سه آقای صافی امکان‌پذیر شد. این جو‌سازی وجود داشت که در این سریال هیچ کدام از شوونات خانواده رعایت نشده است. یک سال و نیم بعد از «خانه ما»، سریال «کمین» را کار کردم اما بعد کمی از تلویزیون فاصله گرفتم. اما سال ٨١ سریالی به نام «روشنایی‌های شهر» ساختم که به زعم خودم بهترین کارم در سریال‌سازی بود. متاسفانه به قدری با این سریال بد برخورد و در ساعت نامناسبی پخش شد که تقریبا هیچ کس آن را ندید. ممکن است «خانه ما» با اقبال عمومی مواجه شده باشد اما «روشنایی‌های شهر» جزو سریال‌هایی بود که دلم برایش می‌سوزد چون واقعا نابود شد.

چرا این کار را با «روشنایی‌های شهر» کردند؟

زمان پخش سریال با جام جهانی یکی شد. خیلی وقت‌ها آن را پخش نمی‌کردند و به جای آن فوتبال نشان می‌دادند. بعضی وقت‌ها ساعت پخش را تغییر می‌دادند، مثلا من برای این سریال سه تیزر ساختم. باورتان نمی‌شود، یکی از تیزرهایم فقط تصویر و موسیقی بود و اسم سریال می‌آمد. چیز دیگری نداشت. این تیزر را یک بار پخش کردند و بعد جلویش را گرفتند. گفتند چرا کسی در این تیزر حرف نمی‌زند! تیزر دوم را ساختم و گفتند خوب نیست، سومی را هم ساختم و هر چه می‌خواستند رعایت کردم، اما گفتند تیزر باید کمی خنده‌دار و کمدی باشد. جالب اینجاست این سریال تلخ بود و با مرگ شروع می‌شد! من هم در نهایت عصبانی شدم و گفتم اصلا تیزر نمی‌سازم و نمی‌خواهم پخش کنید. بعدا در مصاحبه‌ای در شبکه دو خطاب به مدیران این شبکه گفتم آقایان خیلی هم سخت نیست.

ما قبلا می‌خواستیم کانالی عوض کنیم باید از روی صندلی بلند می‌شدیم و کانال را تغییر می‌دادیم، الان کنترلی وجود دارد و به راحتی می‌توانید کانال را عوض کنید و ببینید شبکه سه که شبکه داخلی خودمان هم هست چطور سریال‌های‌شان را حمایت می‌کنند. یادم است جلسه نقد و بررسی این سریال با حضور اکبر عالمی برگزار شد و او جلوی دوربین گفت وقتی برای نقد این سریال دعوت شده حتی یک فریم آن را هم ندیده بود. در نهایت تلویزیون دی‌وی‌دی‌های این سریال را به دستش رسانده و آنقدر برایش جذاب بود که ٢۴ قسمت را در دو روز پشت سر هم دید. او جلوی دوربین گفت من اگر جای مدیریت شبکه دو بودم همین الان این سریال را پخش می‌کردم.

گفتند قرار نيست در تلويزيون دروغ بگوييم

با همه این فعالیت‌ها انتظار می‌رفت بیشتر از اینها دیده شوید و در سینما و تلویزیون حضور داشته باشید، اما به نظر می‌رسد شیوه حرکت‌تان آهسته و پیوسته است.

از این مدل بدم نمی‌آید اما اگر در یک مقطعی بتوانم چهار نقش خوب در طول یک سال بازی کنم، چراکه نه، این شیوه را انتخاب می‌کنم. دیده شدن و حضور همیشه، برایم اولویت نیست. نمی‌خواهم در بورس باشم. من کارم را می‌کنم و طبیعی است که عده‌ای مرا ببینند و عده‌ای هم نبینند. خوشبختانه کارهایی که کردم اکثریت قریب به اتفاق دیده شده است. در حوزه بازیگری حساسیت‌هایی هم دارم چرا که بالاخره آدم روی پرده است و دیده می‌شود. فکر می‌کنم قضاوتی که مردم دارند خیلی مهم است. دوست دارم همین الان هم اگر قرار است به عنوان بازیگر حتی یک نفر من را بشناسد، آن یک نفر قطعا خاطره خوبی از حضورم در سینما و تلویزیون داشته باشد.

وضعیت بازیگری در این روزها خلاف چیزی است که شما می‌گویید، یعنی هر کس که بیشتر ادا درمی آورد، بیشتر دیده می‌شود و مورد توجه منتقدان قرار می‌گیرد و پیشنهادهایش هم بیشتر است؛ ولو اینکه خودش را در بیشتر آثار تکرار کند.

من خیلی نمی‌توانم در مورد بازیگری اظهارنظر کنم چون خیلی از فیلم‌ها را ندیدم. اما در مورد برخی بازیگرها که مورد توجه قرار می‌گیرند، مساله این است که هر کس راه معمول و متداول را طی کند، پا در مسیر کم خطرتری گذاشته و بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. آن فرد تا مدت‌ها می‌تواند در این شرایط مانور بدهد و تحسین منتقدان را برانگیزد. اما قبول دارم متاسفانه اوضاع نقد ما چندان خوب نیست. شاهد هم دارم. مثلا وقتی که جعفر پناهی فیلم «بادکنک سفید» را ساخت من فیلم را در جشنواره کودک آن سال ندیدم. هیچ کس فیلم را در آن جشنواره تحویل نگرفت و حتی کاندیدا هم نشد و یک نفر هم درباره آن حرف نزد.

تا اینکه فیلم به جشنواره کن راه پیدا کرد، انگار مهم‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران ساخته شده است، منتقدان و سینماگران با فیلم نوعی برخورد کردند که حیرت‌آور بود. پیش از این هیچ روزنامه و مجله‌ای درباره آن حرف نزده بود. تازه وقتی فیلم برگشت دهن همه آب افتاد. این وضعیت نقد ما است و امروز هم تفاوتی با آن سال‌ها ندارد.

اگر از مسیری که تا اینجا طی کردید برگردید چه می‌کنید؟

نمی دانم واقعا!

دوست ندارید روی یک حوزه بیشتر تمرکز کنید؟

واقعیت این است که وقتی من رفتم تئاتر بخوانم انتخابم با یک عمد و میل و رغبتی همراه بود، حواسم بود می‌خواهم چه کار کنم. اما در عرصه کارگردانی نتوانستم ذهنیت خودم را بسازم. خیلی طرح‌ها داشتم که اجازه نگرفتند و من کم کم کارگردانی را رها کردم. اما بازیگری را دوست دارم و وقتی موقعیتی پیش بیاید بدم نمی‌آید این حوزه را تجربه کنم. دوست دارم این تجربه خاص را چه در تئاتر و چه در سینما داشته باشم. اما اگر برگردم هیچ‌کدام از این کارها را کنار نمی‌گذارم. شاید بخشی از این ماجرا شخصی است. من خیلی جاها وا دادم و کنار کشیدم. رویم را آن طرف کردم. وقتی طرح و ایده‌ای بردم با نخستین برخورد تندی که دیدم، پس کشیدم و طرح را کنار گذاشتم. نمی‌دانم اگر برگردم، سماجت بیشتری به خرج می‌دهم با نه.


منبع: برترینها

خواندنی ها با برترین ها، ویژه نمایشگاه کتاب

برترین ها – محمودرضا حائری: در این شماره از خواندنی ها با سرگذشت مجله توفیق از زبان یکی از بنیانگذارانش، رمانی از نویسنده فرانسوی برنده نوبل، لوکلزیو، نطق های علی مطهری در مجلس هشتم و نهم و… آشنا شوید.

توفیق چگونه توقیف شد

  • عباس توفیق
  • انتشارات هرمس
  • چاپ اول: ۹۶
 خواندنی ها با برترین ها ویژه نمایشگاه کتاب

 روزنامه‌ی توفیق یکی از جالب‌ترین پدیده‌های احتماعی ایران بود که در یکی از پر تلاطم‌ترین دوره‌های تاریخ ایران طی حدود نیم قرن- با همه‌ی سانسورها و توقیف‌ها- ناگفتنی را گفت، حقایق را نوشت، در دل شب روشنگری کرد، زبان مردم شد و از درد و غم مردم سخن راند. توفیق نه تنها در تاریخ مطبوعات ایران که در تاریخ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشورمان نقشی غیر قابل انکار داشت.

این کتاب شرح مستند سوابق، ریشه‌ها، علت واقعی توقیف و اقدامات وسیع پشت پرده‌ی دولت برای خریدن توفیق و یا نابود کردن کهنسال‌ترین و پر نفوذ‌ترین روزنامه‌ی طنزآمیز تاریخ مطبوعات ایران است، به همراه صدها سند رمز و محرمانه و سری دولت وقت ایت کتاب همچنین شرح مبارزه‌ی طولانی، شرافتمندانه و شجاعانه‌ی توفیق علیه توقیف غیر قانونی آن است.

در این کتاب تند‌ترین و شیرین ترین کاریکاتورها، اشعار و مقالات طنزآمیز سانسور شده و سانسور نشده‌ی توفیق را خواهید دید و فوت وفن انتقاد در زیر تیغ سانسور را خواهید آموخت.
نویسنده‌ی این کتاب دکتر عباس توفیق، روزنامه‌نگار و کاریکاتوریست و طنزپرداز، یکی از ناشران روزنامه‌ی توفیق و رئیس هیات تحریریه‌ی آن است.


جوینده ی طلا

  • ژان ماری گوستاو لوکلزیو
  • ترجمه ی پرویز شهدی
  • نشر چشمه
  • چاپ اول: ۹۶
 خواندنی ها با برترین ها ویژه نمایشگاه کتاب

رمان‌های ژان ماری گوستاو لوکلزیو بسیار خاص و متفاوت‏اند. این فرانسوی برنده‌ی نوبلِ ادبی سالِ ۲۰۰۸ در زندگی پُرماجرا و رازآلودش همیشه به طبیعت بازگشته است. رمانِ جوینده‌ی طلا از مشهورترین رمان‌های اوست که در سالِ ۱۹۸۵ منتشر شد. رمانی درباره‌ی یکی ‌شدنِ انسانِ تنهای او با طبیعتی بکر در میانه‌ی تاریخی پُرفرازونشیب و مملو از خطر. رمان داستانِ پسری ا‌ست که در ملکِ مستعمراتی‌شان روزگارِ خوشی دارد تا این‌که پدرش ورشکست می‏شود.

او در گفت‌و‌گو با پدر به نقشه‌ای دست می‏یابد که نشان دارد از گنجی عظیم، گنجی از دزد دریایی مشهور که مدفون است در جزیره‌ای دوردست و او سفرش را آغاز می‌کند در طلبِ این گنج… لوکلزیو زبانی شاعرانه و بسیط دارد و فضایی مملو از استعاره و راز. دلبستگی همیشگی‌اش به رمان‌هایی چون جزیره‌ی گنج لویی استیونسن که از کتاب‌های محبوب کودکی‌اش بوده و همین‌طور رابینسون کروزوئه‏ی دانیل دِفو و موبی دیکِ ملویل تأثیرشان را بر این رمان گذاشته‌اند.

شاید بتوان رمان‌های او را اجرایی دانست امپرسیونیستی در روایت. مشاهده‌ای محض و نزدیک شدن به بافتِ طبیعت و تنهایی عمیق و البته پُرخیالی که انسانش را سرشار می‌کند. جوینده‌ی طلا رمانی‌ است که در آن رازها لحظه‌ای رخ می‌نمایند و ناپدید می‌شوند. مثلِ درخشش ستاره‌ای در آسمانِ منطقه‌ای استوایی… ترکیب دریا و مردی پی گنج.


نطق ها و نامه های علی مطهری (در مجلس هشتم و نهم)

  • علی مطهری
  • نشر نی
  • چاپ اول: ۹۶
 خواندنی ها با برترین ها ویژه نمایشگاه کتاب
کتاب حاضر مشتمل بر برخی نطق‌ها و مصاحبه‌های اینجانب در طول نمایندگی دوره‌های هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی است. نظر به این که احساس کردم جهت‌گیری اکثر آن‌ها مسائل ملی و در ارتباط با اصول و مبانی و آرمان‌های انقلاب اسلامی است‌‌ و انتشار این مطالب می‌تواند مفید واقع شود، اقدام به چاپ و انتشار آن گردید؛ ضمن این که چون این نطق‌ها و نامه‌ها و مصاحبه‌ها به ترتیب تاریخ قرار گرفته‌اند، این کتاب می‌تواند سیری در حوادث اجتماعی و سیاسی سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۴ ایران نیز باشد؛ علاوه بر این که موجب ثبت برخی وقایع اجتماعی و سیاسی جمهوری اسلامی در تاریخ نیز می‌شود‌.


در جستجوی معنا (چگونه زندگی کنیم)

  • اسوالد هنفلینگ
  • ترجمه ی  امیرحسین خداپرست و غزاله حجتی    
  • نشر کرگدن
  • چاپ اول: ۹۵
 خواندنی ها با برترین ها ویژه نمایشگاه کتاب

«معنای زندگی چیست؟» پرسشی است که مدت‌ها نزد فیلسوفان غربی مهجور افتاده بود، اگر چه عموما آن را بیانگر دغدغه‌هایی می‌شمرند که بسیاری از افراد درباره زندگی، عموما، و زندگی خود، خصوصا، احساس می‌کنند. کتاب در جستجوی معنا به دو موضوع عمده می‌پردازد: نخست، واقعیت‌هایی درباره زندگی، مانند مرگ و فقدان هدف نهایی و شیوع رنج، که ممکن است به نظر برسد زندگی را بی‌معنا می‌کنند. دوم، خودشکوفایی و اینکه چگونه و به چه معنا می‌تواند آرمانی رضایت‌بخش یا سازوار باشد.

اسوالد هنفلینگ پاسخ‌ها و رویکردهای مختلفی را به این مسائل و موضوعات برمی‌رسد. آیا دین می‌تواند پاسخی به دست دهد؟ آیا اصلی بنیادین وجود دارد که بر طبق آن بتوان ادعا کرد زندگی مقدس است؟ آیا زندگی ما باید بر طبق امیال و در پی خوشبختی باشد؟ آیا چیستی ما را جایگاه‌مان در جامعه تعیین می‌کند؟ آیا تمسک به ماهیت انسانی را باید «دروغ‌باوری» شمرد و رد کرد؟


دکابریست ها (نمایش نامه)

  • لئانید زورین
  • ترجمه ی آبتین گلکار
  • نشر ماهی
  • چاپ اول:۹۶
 خواندنی ها با برترین ها ویژه نمایشگاه کتاب
«دکابریست‌ها» روایت تاریخی و مستند نخستین قیام روشنفکرانه ملت روس علیه حکومت استبدادی تزار است که در دسامبر ۱۸۲۵ میلادی رخ داد و اگر چه یک روزه سرکوب شد، تاثیری شگرف بر رشد خودآگاهی سیاسی – اجتماعی ملت روس نهاد. لئانید زورین در این نمایش‌نامه به خوبی نشان می‌دهد اشراف‌زادگان تحصیل کرده و شرافتمندی که قلبشان برای میهنشان می‌تپد و از استبداد تزار به تنگ آمده بودند، برای آن که تغییری در اوضاع و شرایط کشور به وجود آورند، با چه موانع عملی و تردید و تزلزل‌های فکری – عقیدتی دست و پنجه نرم می‌کردند.


جانورنامه

  • لایوش لاگ
  • ترجمه ی کمال ظاهری
  • نشر چشمه
  • چاپ اول: ۹۶
 خواندنی ها با برترین ها ویژه نمایشگاه کتاب

کتاب حاضر از نمونه‏های کلاسیک طنزِ اروپای مرکزی و شرقی است. نویسنده پس از شکست انقلاب‏های ۱۹۱۹ _ ۱۹۱۸ مجارستان، در سرخوردگی و تلخ‏کامی عمیق خود، تنها به نوشتن طرح‏ها و قطعات کوتاهی پرداخت که با طنزی بکر و تیره، از جمله در قالب پرتره‏های بدیع و با روح حیوانات، نابه‏هنجاری مناسبات اجتماعی و رفتار و کردار نه‏ کمتر عجیبِ انسان‏هایی را هم که در میان آن‏ها می‏زیست بیان می‏کند.

بیشتر این طرح‏ها و قطعات که با لحنی به‏ظاهر جدی و علمی، بر پایه‏ی بازی‏های زبانی، «مهمل‏گویی»‏های بکر، طنز و طعن و تمسخر نوشته شده، در‏عین‏حال که دیدگاه‏ها و پیش‏داوری‏های مأنوس و تنگ‏نظرانه‏ی کتاب‏های درسی زیست‏شناسی را به سخره می‏گیرد، در چارچوب امکانات و «سوراخ‏سنبه‏»هایی که هنوز بسته نشده بود، تئوری‏های گذشته‏گرا و بی‏پروپایی را هم که پایه‏های سیاسی رژیم نیمه‏فاشیستی آن روزگار را تشکیل می‏داد، به چالش می‏کشد…


شماره ی صفرم

  • امبرتو اکو
  • ترجمه ی سیروس شاملو
  • انتشارات نگاه
  • چاپ اول:۹۶
 خواندنی ها با برترین ها ویژه نمایشگاه کتاب

شماره‌ی‌ صفرم، هفتمین و آخرین رمان اومبرتو اکو، نویسنده‌ی ایتالیایی‌ست. این رمان به‌مرور، با قدم زدن در کوچه پس‌کوچه‌های شهر میلان سال ۱۹۹۲، خواننده را با موقعیت کنونی این کشور آشنا می‌کند. موضوع داستان درباره‌ی روزنامه‌ای‌ست که اصلن قرار نیست چاپ شود و در شماره‌ی صفرم باقی می‌ماند؛ ولی  در این میان، خبرِ آماده‌سازی برخی مقاله‌ها، به گوش مجرمانی می‌رسد که برای جلوگیری از انتشار آن، بایستی سر کیسه را شل کنند…

این اثر به روشنی سیستم مافیا، P2، ماسونری، کامورا، کوزانوسترا، ساختار بسته‌ی کلیسا و اعمال نفوذ واتیکان را نشان می‌دهد و مشکلات سیستم بخشوده‌گی پس از جنگ را که در تار و پود نظام دموکراتیک لانه کرده، برملا می‌سازد. شیوه‌ی نگارش آن، به نویسنده‌گان جوان می‌آموزد چگونه باید پیش از شروع به نوشتن یک رمان، داده‌های گوناگون را فراهم و پوشه‌بندی کرد.

طرح خوش‌ساخت این رمان که خود تجربه‌ای فرامتن است به‌خوبی طراحیِ پیش‌ساخته را به نمایش می‌گذارد. اطلاعات تاریخی، ادبی، تحلیل وقایع و سرک کشیدن در روزنامه‌های پس از جنگ جهانی دوم؛ حتا انفورماتیک درباره ی اتومبیل‌ها یا اشرافیت کِبِک و دربار سلطنتی هم به کار می‌آید. هرچند، در طرح کلی، نویسنده، اطلاعات آخرالزمانی و پارانوئیک و نیهلیستی را در اثر برجسته می‌کند: «دولت همه‌چیز است و تو هیچ نیستی».


از اینجا تا بی نهایت (دورنمایی از آینده علم)

  • مارتین ریس
  • ترجمه ی محمد ابراهیم محجوب
  • نشر نی
  • چاپ اول: ۹۶
 خواندنی ها با برترین ها ویژه نمایشگاه کتاب

ما بیش از هر زمان دیگری تحت تأثیر علم هستیم: کاربرد علم زندگی ما را دگرگون می‌کند و یافته‌های علمی به درک ما از جهان و آن‌چه ورای آن است عمق می‌بخشند. این دگرگونی‌ها عمدتاً سودمند هستند اما غالباً با تهدیداتی همراه‌اند و از نظر اخلاقی ما را به چالش می‌کشند. در چهل‌وپنج میلیون قرن تاریخ زمین، این نخستین قرنی است که در آن، نوعی از انواع، یعنی نوع بشر،‌ این قدرت را دارد که سرنوشت سرتاسر زیست‌کره را رقم بزند. در بخش اعظم تاریخ، تهدیدات از سوی طبیعت می‌آمده‌اند، از جمله بیماری، زلزله، سیل، و مانند این‌ها. اما اینک این خود ما هستیم که تهدید به‌شمار می‌آییم.

این مسئله مضمون سلسله سخنرانی‌هایی است که دکتر مارتین ریس، یکی از رهبران فکری جهان معاصر و رئیس پیشین انجمن سلطنتی علم انگلستان، در سال ۲۰۱۰ در بی‌بی‌سی ایراده کرده و اینک این کتاب کوچک بر پایه‌ی آن‌ها شکل گرفته است. دکتر ریس معتقد است پرسش‌هایی درباره‌ی منشأ انسان، حیات در فضا، سرنوشت دوردست ما، و قوانین طبیعت، و پرسش‌هایی که هنوز پاسخی برای آن‌ها نیافته‌ایم و پاسخ برخی از آن‌ها را شاید هرگز نتوانیم پیدا کنیم، برای بسیاری از مردم جذاب‌اند.

اما گذشته از این جذابیت، دلیلی متفاوت داریم برای این‌که چرا مفاهیم کلیدی علمی چنین انتشار گسترده‌ای دارند و آن این است که اگر حسی نسبت به علم نداشته باشیم (و بلد نباشیم چگونه ریسک و عدم قطعیت را ارزیابی کنیم) نمی‌توانیم به‌عنوان شهروند در زنجیره‌ی فزاینده‌ی مسائل مهم سیاسی (مانند انرژی، بهداشت، محیط زیست، و از این دست) که وجه علمی دارند مشارکت کنیم.


ماه و ماهی (مجموعه غزل)

  • علیرضا بدیع
  • نشر چشمه
  • چاپ اول: ۹۶
 خواندنی ها با برترین ها ویژه نمایشگاه کتاب
«ماه و ماهی روایت تمام آدم هایی است که به نحوی از خودشان یا علایق شان و یا محبوب شان دور افتاده اند. این غزل روایت دل داده ای ست که از محبوبش دور افتاده است و تنها نصیبش از این عشق هلال نقره ای شکلی است که گاهی بر برکه تنهایی اش می تابد. هماهنگی هلال نقره ای آسمان و ماهی سرخ رنگ برکه واز طرفی دل بستگی  من به «آرایه ی جناس» از بین آرایه های ادبی یکی دیگر از دلایل خلق این ترکیب است که به مذاق شنونده خوش آمده است. شنونده به شدت رنگ و تصویر را در شعر درک می کند و به رنگ ها واکنش مثبت نشان می دهد.»


سرمایه در سده بیست و یکم

  • توماس پیکتی
  • ترجمه ی ناصر زرافشان
  • انتشارات نگاه
  • چاپ اول: ۹۶
 خواندنی ها با برترین ها ویژه نمایشگاه کتاب

توزیع ثروت یکى از موضوعاتى است که امروز گسترده‌ترین بحث‌ها و مجادلات پیرامون آن جریان دارد. ما واقعآ درباره تحول تدریجى آن در درازمدّت چه مى‌دانیم؟ آیا پویایى انباشت سرمایه خصوصى، همانگونه که کارل مارکس در سده نوزدهم معتقد بود، به‌طور ناگزیر به تراکم ثروت در دست افراد هر روز کمترى منجر مى‌شود؟

یا نیروهاى تعادل بخش رشد، رقابت و پیشرفت فنّى، آنگونه که سیمون کوزنتس در سده بیستم فکر مى‌کرد، آن را در مراحل بعدى توسعه، به کاهش نابرابرى و هماهنگى بیشتر در میان طبقات سوق خواهد داد؟ ما در این باره که ثروت و درآمد از سده هژدهم تاکنون چگونه و در چه جهتى تحول یافته‌اند واقعآ چه مى‌دانیم و از این دانش و آگاهى براى قرنى که اکنون جریان دارد، چه درس‌هایى مى‌توانیم استخراج کنیم؟

اینها پرسش‌هایى است که من در این کتاب مى‌کوشم به آنها پاسخ دهم. بگذارید فورآ بگویم پاسخ‌هایى که در این کتاب آمده است ناقص و ناکامل است. اما این پاسخ‌ها بریافته‌ها و اطلاعات تاریخى و تطبیقى مبتنى است که بسیار گسترده‌تر از آن چیزى است که در دسترس پژوهشگران پیشین قرار داشته است، یافته‌ها و اطلاعاتى که سه سده و بیش از بیست کشور را در بر مى‌گیرد و افزون بر این بر چهارچوب نظرى جدیدى مبتنى است که درک عمیق‌ترى از سازوکارهایى به دست مى‌دهد که اساس این یافته‌ها را تشکیل مى‌دهند، اما همیشه به نظر نمى‌آیند.

رشد اقتصادى جدید و پخش دانش و شناخت، توانسته است گریز از آن فروپاشى را که مارکسیسم پیش‌بینى کرده بود ممکن سازد؛ اما نتوانسته است ساختارهاى عمیق سرمایه و نابرابرى را، تغییر دهد – یا به هر حال آنها را آنقدر تغییر نداده است که در دهه‌هاى خوش‌بینانه پس از جنگ جهانى دوم تصوّر آن مى‌رفت.

هنگامى که نرخ بازده سرمایه به طور مداوم از نرخ رشد تولید و درآمد بیشتر باشد، همانگونه که در سده نوزدهم اتفاق افتاد و کاملا محتمل به نظر مى‌آید که در سده بیست و یکم هم دوباره همین امر روى دهد، سرمایه‌دارى به‌طور خودبه‌خود نابرابرى‌هاى بى‌ضابطه و غیر قابل دفاعى را ایجاد مى‌کند که ارزش‌هاى مبتنى بر شایسته سالارى را که جوامع دموکراتیک بر آن مبتنى هستند، از بنیاد تباه مى‌سازد و از میان مى‌برد.

با این حال راه‌هایى وجود دارد که دموکراسى مى‌تواند از آن راه‌ها کنترل بر نظام سرمایه‌دارى را دوباره به‌دست آورد و این اطمینان را حاصل کند که در همان حال که آزادى اقتصادى حفظ و از واکنش‌هاى حمایت‌گرانه و ملّى پرهیز مى‌شود، منفعت عمومى هم بر منافع خصوصى اولویت و تقدم داشته باشد. توصیه‌هایى که ما در زمینه سیاست اتخاذى در بخش‌هاى بعدى این کتاب پیشنهاد کنیم؛ در این جهت است. این توصیه‌ها بر درس‌هایى مبتنى است که از تجربه تاریخى استخراج شده‌اند، تجاربى که آنچه در این کتاب پس از این مى‌آید، اساسآ روایتى از آنها است.


منبع: برترینها

کتاب مناسب برای کودکان و نوجوانان را چگونه بیابیم؟

جستجو و انتخاب کتاب بر اساس گروه سنی
پدر و مادرهایی که می‌خواهند کتاب جزء هدیه‌های همیشگی به فرزندانشان باشد و فرزندانشان از همان کودکی به کتابخوانی علاقه شوند و علاوه بر این، کتابی که انتخاب می‌کنند در رشد فکری و شخصیتی آنان تأثیر مثبت بگذارد همواره این سؤال را می‌پرسند:
«الان چه کتابی براش خوبه؟»

به گزارش ویرلن ، متأسفانه با وجود اینکه کتاب‌های چاپ‌شده برای رده‌ی سنی کودک و نوجوان از تنوع و کثرت بالایی برخوردار است، راهنمایی‌ها و مشورت‌های لازم برای رسیدن به بهترین کتاب‌ها وجود ندارد. اولین شرط برای کسی که بخواهد کتاب خوب معرفی کند، آشنایی با تنوع موضوعی کتاب‌هایی است که توسط ناشران مختلف منتشر شده است. هر کس که بخواهد کتابی را به کودک یا نوجوانی هدیه دهد لازم است آثار ویژه کودکان و نوجوانان را بشناسد.
فروشگاه اینترنتی کتاب روزآهنگ تلاش کرده است زمینه‌ای را فراهم سازد تا والدین بتوانند با جست‌وجوی حرفه‌ای در موضوعات مختلف، کتاب‌های مناسبی را در گروه‌های سنی مختلف (الف: آمادگی و اول دبستان، ب: دوم و سوم دبستان، ج: چهارم، پنجم و ششم دبستان، د: هفتم، هشتم و نهم دبیرستان، هـ: دهم، یازدهم و دوازدهم دبیرستان) برای فرزندان خود بیابند.

در فروشگاه اینترنتی کتاب روزآهنگ می‌توانید ابتدا از طریق جست‌وجوی موضوعی و یا طبقه‌بندی موضوعی به موضوعات مختلفی که مدنظرتان است دسترسی پیدا کنید. مثلا می‌توانید موضوعاتی از قبیل کتاب آموزش بازی یا کتاب تقویت هوش و یا ژانرهایی مثل کتاب علمی، آموزشی، تخیلی، داستان کوتاه، رمان و… را جست‌وجو کنید.
 

 
شما با تعداد زیادی کتاب مواجه خواهید شد. گام بعدی این است که از فیلتر گروه سنی استفاده کرده و کتاب‌های موجود را متناسب با رده‌ی سنی فرزندتان فیلتر نمایید. اگر موضوع انتخابی کلی باشد و نتایج زیادی در بر داشته باشد می‌توانید با اعمال فیلتر زیرموضوعات یا جست‌وجوی موضوعات خاص‌تر، نتایج جست‌وجوی خود را محدود کنید.
روزآهنگ یک کمک فوق‌العاده‌ی دیگر هم برای شما دارد. با انتخاب و رجوع به صفحه‌ی کتاب‌هایی که به نظرتان مناسب می‌آید، در قسمت کتاب‌های مشابه که در صفحه مربوط به هر کتاب می‌آید، شما می‌توانید شبیه‌ترین کتاب‌ها به انتخابتان را ببینید.

اگر هم ناشرانی را می‌شناسید که در حوزه‌ی کودک فعالیت می‌کنند (مانند انتشارات قدیانی با بیش از ۱۶۰۰ عنوان کتاب در سایت روزآهنگ و ‌انتشارات هوپا با نزدیک به ۱۰۰ عنوان کتاب در سایت روزآهنگ) و یا مؤلفانی را می‌شناسید که تجربه‌ی خوبی از آثار آن‌ها دارید می‌توانید در جست‌وجوها و اعمال فیلترها لحاظ کنید. ضمنا با استفاده از توضیحاتی که ذیل هر کتاب آمده و همچنین با مشاهده صفحات ابتدایی هر کتاب، می‌توانید به یک انتخاب خوب برسید.
امتحان کنید!
 


منبع: بهارنیوز

جعفری جوزانی: دولت یازدهم شعار نداد

مسعود جعفری ‌جوزانی در گفت وگو با ایرنا، درباره ضرورت شرکت آحاد مردم در انتخابات اظهار کرد: در شرایط کنونی ایران، بیش از اینکه فکر کنیم چه مشکلاتی وجود دارد باید به این موضوع توجه داشته باشیم که ماشین کشور چطور می تواند به حرکت خود ادامه دهد. عظمت ایران اگر از حرکت باز بماند همه چیز متوقف شده و امید زمانی معنی دارد که این ماشین حرکت داشته باشد.

** تغییر سیاست های چهار سال اخیر اشتباه بزرگی است
وی ادامه داد: در حال حاضر در گذر بزرگ تاریخی قرار گرفته ایم که اگر توقف کنیم، ایستگاه به ایستگاه از جهان عقب خواهیم افتاد؛ زیرا دنیا در شرایط کنونی به واسطه تکنولوژی با سرعت غیرقابل تصوری پیش می رود به همین دلیل اگر سیاست‌های موجود کشور در چهار سال گذشته تغییر کند اشتباه بزرگی مرتکب شده‌ایم.جعفری جوزانی افزود: در چهار سال گذشته اتفاقات خوبی افتاده است، کشور ایران اعتبار جهانی کسب کرده و در سیاست خارجی به شدت موفق بوده ایم. ایران توانسته است در مقابل ۶ کشور قدرت جهان به یک نتیجه مطلوب برسد و آدم هایی مثل دکتر ظریف توانسته اند این اتفاق بزرگ را رقم بزنند.

** آدم های مانند دکتر ظریف در تاریخ یک اتفاق هستند
کارگردان فیلم سینمایی «شیر سنگی» گفت: این همان بزنگاه های تاریخی است که باید به آن توجه داشته باشیم. باید بدانیم آدم هایی شبیه دکتر محمدجواد ظریف در تاریخ یک اتفاق هستند و قرار نیست هر روز افرادی مثل او به وجود آید.وی ادامه داد: دکتر ظریف سیاستمداری است که توانست ما را سرفراز از گفت وگوی برجام بیرون آورد و امروز، ۶ کشوری که با ایران در مذاکرات حضور داشتند به این نتیجه رسیده اند که دیپلماسی ایران به زیان آنها تمام شده و به سود کشور ایران بوده است.

** دوران هیجانی گرایی به سر آمده است
کارگردان فیلم سینمایی «ایران برگر» درباره ضرورت ادامه سیاست‌های دولت یازدهم در چهار سال آینده گفت: قطع سیاست های دولت یازدهم می تواند لطمه بزرگی به کشور بزند زیرا این چرخه تازه حرکت کرده، اکنون چهره جدیدی در جامعه جهانی از ایران ایجاد شده و دیپلماسی جدیدی را هم از ایران به جهان نشان داده ایم که در واقع نشان دهنده این موضوع است که دوران هیجان گرایی و احساس گرایی به سر آمده و زمان خردگرایی آغاز شده و به هیچوجه نباید بگذاریم سر راه این خردگرایی سدی ایجاد شود. جعفری جوزانی افزود: راهی که رفته ایم را باید ادامه دهیم زیرا چهار سال زمان کمی است برای دولتی که نوآوری های زیادی داشته است. سیاست هایی که دکتر روحانی در پیش گرفته و ماشین عظیم ایران را به حرکت درآورده، موجب تولید کار می شود، این آغاز یک راه است و ما باید آن را ادامه دهیم.

** چهار سال پیش رو زمان برداشت است
کارگردان فیلم سینمایی «در مسیر تند باد» با بیان اینکه چهار سال پیش رو، دوران برداشت آن چیزهایی است که در چهار سال گذشته کاشته شده، اظهار داشت: اینکه صرفا به کسی که گرسنه است تکه نانی دهیم دردی را دوا نمی کند. این نوع حرکت ها اشتباه است و مهم آن است که در کشور تولید کار داشته باشیم. جعفری جوزانی تاکید کرد: مردم نباید بواسطه یک سری آمار تکراری که هر روز منتشر می شود امید خود را از دست بدهند. اگر بخواهند با توجه به این آمار خود را از شرکت در انتخابات کنار بکشند نتیجه ای جز توقف چرخه مملکت نخواهد داشت زیرا یک مجموعه همراه با اتحاد ملی است که می تواند کشور را به حرکت درآورد.

وی با بیان برخی مشکلاتی در کشور مانند بیکاری افزود: برای اینکه این مشکلات رفع شود اتفاقا معتقدم که نباید کشور دوباره به شرایط گذشته بازگردد و دچار توقف شود بلکه باید رای داد تا سیاست های اعمال شده در دولت یازدهم به ثمر بنشیند. کارگردان فیلم «جاده های سرد» ادامه داد: در دوره ای زندگی می کردیم که اگر نفت را می فرختیم نمی توانستیم پول آن را دریافت کنیم، شاید هنوز هم مشکلاتی در این زمینه وجود داشته باشد، اما اگر تحریم ها شکسته نشود، در زمینه ورود ارز به کشور با مشکل مواجه می شویم و در نتیجه با تحریم ها، کشاورزی هم مکانیزه نمی شود و مردم روز به روز خسته تر می شوند بنابراین با نشستن چیزی حل نمی شود. وی گفت: با جوشش مردم است که به هدف نزدیک تر می شویم و معتقدم که با نشستن و قهر کردن مشکلات بیشتر خواهد شد.

** تلاش دولتمردان در ۴ سال گذشته برای رفع تحریم ها ستودنی است
جعفری جوزانی افزود: در این چهار سال برای اینکه بتوانیم بخش بزرگی از تحریم ها را رفع کنیم تلاش سیاستمداران ستودنی بوده است به این فکر کنید که با برداشته شدن بخش بیشتری از تحریم ها و تنها با مکانیزه کردن کشاورزی می توانیم افراد بیکار زیادی را مشغول به کار کنیم و در پی آن کارخانه ها به حرکت درمی آیند.جعفری جوزانی خاطرنشان کرد: اگر صنعت توریسم هم پویا شود و سر راه آن مزاحمت ایجاد نکنند همین مورد باعث می شود که نیروی عظیمی به کار گرفته شود که همه اینها بستگی به نرمال شدن شرایط و بهبود سیاست خارجی دارد.کارگردان فیلم «پشت دیوار سکوت» گفت: دلیل اعتقادم به دولت، توانایی ها‌ست و اینکه دولت یازدهم شعار نمی دهد و بیش از آنکه شعار دهد عمل می کند و همه وجود خود را در راه باز کردن گره ها می گذارد، هر چند ممکن است در بسیاری از زمینه ها به تصویری که از او در ذهن مردم به وجود آمده است لطمه وارد شود.

** دولت یازدهم نخواست با ایجاد جنجال محبوبیت کسب کند
جعفری جوزانی تاکید کرد: دولت یازدهم تلاش نکرد که با شعار دادن و ایجاد جنجال محبوبیت کسب کند بلکه سعی کرد تا معضل اصلی را در کشور که تحریم ها بود، حل کند و در واقع همین موضوع نشان دهنده این است که ایران را دوست دارد.کارگردان فیلم سینمایی «شیرسنگی» خاطرنشان کرد: کسی که ایران و ملت ایران را دوست داشته باشد حتی به قیمت از دست دادن محبوبیتش برای رفع معضل اصلی قدم برمی دارد، این دولت در شرایطی تصمیم به یافتن راهی برای برداشتن تحریم ها گرفت که عده ای مانع انجام کار او می شدند و نمی خواستند این اتفاق بیافتد.انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری همزمان با انتخابات پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا و نخستین میان دوره ای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه برگزار می شود.حجت الاسلام  حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، سید مصطفی هاشمی طبا، سید ابراهیم رئیسی، سید مصطفی میرسلیم و محمدباقر قالیباف نامزدهای انتخابات این دوره ریاست جمهوری هستند.


منبع: بهارنیوز

آرایش جدید سینما در اکران بهار

گروه فرهنگی_ رسانه ها: روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:اکران دوم نوروز ۹۶ در حالی از امروز آغاز می‏شود که اکران اول نوروز امسال رکوردهای قابل توجهی را ثبت کرد و فیلم «گشت ۲» توانست عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را از آن خود کند و بعد از آن فیلم «خوب، بد جلف» هم رقم فروش فیلم «فروشنده» را جا گذاشت و به رده دوم پرفروش‌های تاریخ سینما صعود کرد.

 

 با این حال در بین فیلم‌هایی که از امروز روی پرده می‌رود «نهنگ عنبر۲» هم به چشم می‌خورد که به نظر می‌رسد بتواند با اقبال عمومی در گیشه روبه‌رو شود. قسمت اول این فیلم در سال ۹۴ اکران شد و ۷ میلیارد تومان فروخت و شاید همین استقبال مردم باعث شد تا عوامل این اثر دست به‌کار شوند و قسمت دومش را هم جلوی دوربین ببرند.به هر حال نوبت دوم اکران نوروزی از امروز در شرایطی آغاز می‌شود که کشور در تب و تاب برگزاری رویدادی مهم به سر می‌برد و فیلم‏های اجتماعی سهم بیشتری بر پرده‏های نمایش خواهند داشت. چهار فیلم تازه در شرایطی به روی پرده می‌روند که اکران دو فیلم از میان آنها در جشنواره فیلم فجر توانسته است نظر مثبت مخاطبان و منتقدان را جلب کند.

 

به نظر می‌رسد شورای صنفی نمایش با اضافه کردن فیلم «نهنگ عنبر» ترکیبی را به بازار فرستاده تا سینمای خاص و سینمای عامه‌پسند در یک شرایط برابر در بازار به رقابت بپردازند و سلیقه‌های متفاوتی برای تماشای فیلم‌ها در سالن‌ها ترغیب شوند.

«نهنگ عنبر ۲، سلکشن رویا»
تازه‌ترین اثر سینمایی سامان مقدم است که از امروز به روی پرده سینماها می‏رود. سامان مقدم که این روزها با سریال «دیوار به دیوار» در تلویزیون حضور دارد، سال گذشته ادامه «نهنگ عنبر» را تحت عنوان «نهنگ عنبر ۲، سلکشن رویا» را تولید کرد. داستان فیلم هم ادامه ماجراهای ارژنگ، صنوبر و رویا است. نام فیلم اما یادآور یکی از سکانس‏های بامزه «نهنگ عنبر» است، جایی که ارژنگ آهنگ‏های موردعلاقه رویا را در نواری به نام «سلکشن رویا» به او می‏دهد.

 

در این فیلم که در ادامه سری اول ساخته می‏شود رضا عطاران، مهناز افشار، ویشکا آسایش، حسام نواب صفوی، رضا ناجی، امیرحسین آرمان، سیروس گرجستانی، على قربان‏زاده، شهلا ریاحى، کتایون امیر‌ابراهیمى، محسن قاضی مرادى، اسدالله یکتا و احمدرضا اسعدى به ایفای نقش می‏پردازند. «نهنگ عنبر ۲، سلکشن رویا» قرار است به جای فیلم سینمایی «آباجان» ساخته هاتف علیمردانی در گروه سینمایی قدس به روی پرده برود.

«ویلایی‏ها»
عنوان نخستین ساخته منیر قیدی است در مقام کارگردان که سال ۹۵ با حضور بازیگرانی چون طناز طباطبایی، ثریا قاسمی، پریناز ایزدیار، علی شادمان، گیتی قاسمی و صابر ابر در اندیمشک ساخته شد و در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.«ویلایی‏ها» فیلمی است درباره جنگ و وقایع آن‌که زنان و مردان بسیاری را درگیر خود کرد.

 

منیر قیدی در واقع این بار از نگاهی دیگر به زندگی زنانی چشم انتظار پرداخته است. «ویلایی‏ها» قصه خانواده‏های فرماندهان سپاه و ارتش در سال ۱۳۶۵ است. عزیز، زن ۵۰ ساله‏ای است که همراه نوه‏هایش وارد مجموعه ویلاها می‏شود. الیاس نیز راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه می‏شود همه نگران این می‏شوند که شاید خبر شهادت یکی از فرماندهان را بدهد.

 

پس از مدتی سیما که عروس عزیز است از تهران می‏آید تا بچه‏های خود را به خارج از کشور ببرد. «ویلایی‏ها» در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در بخش‏های مختلفی نامزد دریافت سیمرغ شد اما تنها در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل زن ثریا قاسمی، در بخش بهترین جلوه‏های ویژه بصری و بهترین فیلم اول موفق به دریافت سیمرغ بلورین جشنواره شد.این فیلم قرار است به جای فیلم «گشت ۲» به کارگردانی سعید سهیلی در گروه سینمایی استقلال به روی پرده برود.

«برادرم خسرو»
اولین فیلم بلند احسان بیگلری است که فیلمنامه آن را به همراه پریسا هاشم‌پور نوشته است. فیلم در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با استقبال خوبی مواجه شد، اما برای اکران آن زمان‏های مختلفی اعلام شد که هیچ‌یک به ثمر نرسید.

 

«برادرم خسرو» روایت خسرو است که به اختلال دوقطبی مبتلاست و بنا بر شرایطی مجبور شده مدتی در منزل برادرش ناصر که یک دندانپزشک است زندگی کند اما در این میان اتفاقاتی رخ می‏دهد که زندگی خسرو را دستخوش تغییرات می‏کند. در این فیلم شهاب حسینی، ناصر هاشمی، هنگامه قاضیانی و بیتا فرهی به ایفای نقش پرداخته‌اند و قرار است پس از «ماجرای نیمروز» ساخته محمد حسین مهدویان در گروه سینمایی کورش اکران شود.

«آشوب»
کاظم راست‌گفتار پس از ساخت فیلم سینمایی «چک» در سال ۹۰ بعد از گذشت چهار سال به سراغ ساخت «آشوب» رفت اما این فیلم در سال ۹۵ موفق به اکران نشد تا پس از وقفه‏ای یکساله از این هفته به روی پرده سینماها برود. آشوب را راست‌گفتار نوشته و تهیه‌کنندگی کرده است. داستان «آشوب» در دهه ۱۳۲۰ می‌گذرد و مضمون اصلی آن در رابطه با بحران هنرمندان در آن روزگار است.

 

فیلم روایتگر داستان زندگی جوانی است که با نام مستعار آشوب در کافه‌های لاله‌زار خوانندگی می‌کند. آشوب‌های تاریخی و واقعی دهه ۱۳۲۰ باعث به وجود آمدن اتفاقاتی در زندگی آشوب می‌شود که…. کورش تهامی، لیلا اوتادی، یکتا ناصر، فرهاد آییش، داریوش کاردان، آتیلا پسیانی، همایون ارشادی، آشا محرابی، رامین ناصرنصیر، محمدرضا هدایتی، امیرحسین صدیق و نیما فلاح بازیگران این فیلم هستند. «آشوب» پس از فیلم «یک روز بخصوص» ساخته همایون اسعدیان در گروه آزادی به نمایش در می‏آید.


منبع: بهارنیوز

این دولت هیچ تئاتری را تعطیل نکرد

علی مرادخانی (معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ درباره عملکرد چهار ساله دولت یازدهم برای مقابله با فشار جریان‌های تندور در زمینه هنر گفت: در حوزه موسیقی خوشبختانه کارهای خوبی انجام شد و با توجه به تجربیاتی که بود نقاط مشکل دار و ضعفی که وجود داشت ازجمله عدم فعالیت برخی از بخش‌های گسترده مانند ارکسترها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و بخشی از آنها راه‌اندازی شد. البته من نمی‌گویم که این فعالیت ها کامل است بلکه معتقدم در ادامه بیشتر باید روی آنها کار کرد.

معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه افزود: ما اصولا در این بخش قائل به مناقشه و دعوا نیستیم. ما قائل به گفتگو هستیم و افراد نظرات مختلفی دارند. بسیاری از مسائل مختلف امکان دارد در حوزه موسیقی باشد که نظرات مختلفی در مورد آنها وجود داشته باشد؛ اول اینکه در زمینه موسیقی با احترام به تمام نظریه‌هایی که در این زمینه وجود دارد نظریه حاکم، نظریه ولی فقیه است. البته ما رعایت همه جوانب را خواهیم کرد. در بسیاری از موارد در حوزه موسیقی لزوما خود آن بخش مشکل‌دار نبوده است؛ شاید حواشی آن بوده که مسئله ایجاد کرده است. ما تمام تلاش‌مان را کردیم که از حواشی کاسته شود. در این زمینه با هنرمندان و دست‌اندرکاران مذاکره کردیم تا کمی مراقبت کنند که حواشی به وجود نیاید تا بخواهد اصل موضوع را مخدوش کند.

وی همچنین عنوان کرد: در عرصه هنر نظرات بسیار متفاوتی وجود داشت و افرادی بودند که کلا با این موضوع مشکل داشتند؛ مشکل‌شان هم این بود که کلا از آن طرف افتاده بودند. ما به‌طور طبیعی می‌بایست به‌صورت منطقی کار را پیش می‌بردیم و نتیجه کار ما این شده که بعد از چهار سال آرامشی در کل این حوزه را شاهد هستیم. کسانی هم که مشغول براگزاری برنامه‌ها هستند؛ ضمن اینکه کارشان را انجام می‌دهند دیگر با آن مشکلات و درگیری‌های سابق روبرو نیستند.

علی مرادخانی درمورد مهمترین کارهایی که دولت در این چهار سال در زمینه هنر انجام داده، گفت: حوزه هنر را باید در ابعاد مختلف آن موردنظر قرار داد؛ برای مثال در حوزه تئاتر الان بعد از سالیان متمادی آرام آرام بخش خصوصی دارد جایگاه خودش را پیدا می‌کند. سیاست وزارت ارشاد است که دولت در اکثر بخش‌های هنر آهسته آهسته دست از کار اجرایی بردارد و کار را به خود افرادی که دست‌اندرکار هستند؛ واگذار کند. تجربه‌های کم و بیش چالش بر‌انگیز و موفق هم داشته‌ایم. تمام تلاش‌مان این است که در آینده حتی جشنواره‌ها را نیز واگذار کنیم. تلاش داریم دولت ناظر بر امور و حمایتگر باشد.

معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه افزود: ما در حوزه تئاتر داریم خانه تئاترهای کوچک را راه‌اندازی می‌کنیم و اصرار هم داریم که کارهایش را دست‌اندرکاران این حوزه را انجام بدهند. البته شاید در اوایل کار مشکلاتی وجود داشته باشد. تا آنجا که من اطلاع دارم حتی بسیار از آنها امروز تمام برنامه‌هایشان پرشده است.

وی همچنین عنوان کرد: از روز اولی که در معاونت امور هنری ارشاد شروع به فعالیت کردم گفتم امیدوارم بتوانیم کاری کنیم که هنرمندان در آرامش به کارشان بپردازند؛ و امروز به یک معنی کسی را نداریم که مشکل فعالیت هنری داشت باشد. من زمانی که آمدم فهرست طولانی درباره افرادی که مشکلاتی در این زمینه داشتند وجود داشت. اما الان چنین چیزی نداریم؛ البته ممکن است مواردی باشد که در گفتگوها حل خواهد شد.

مرادخانی گفت: ما فضایی ایجاد کردیم که هنرمندی مانند آقای رحمانیان می‌گوید در این دولت هیچ تئاتری تعطیل نشده است. این موضوع از قول محمد رحمانیان است که خودش در بسیاری از موارد منتقد هم محسوب می‌شود. ما تمام تلاش خودمان را کردیم که وقتی اثری روی صحنه می‌آید بتواند کار خودش را تا به انتها انجام بدهد. ما الان در هر شهر بین ۹۰ تا ۱۱۰ تئاتر روی صحنه داریم. شما حساب کنید اگر در هریک از این تئاترها به‌طور متوسط ۱۰ نفر فعال باشند در هر شهر چند نفر در این حوزه دارند فعالیت می‌کنند.

معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه افزود: در بحث موزه هنرهای معاصر متاسفانه کمی با موضوع نامهربانی شد. موزه هنرهای معاصر هر چقدر هم که بلیت بفروشد باید درآمد حاصل از آن را به حساب خزانه بریزد. بعدها طی مکانیزم‌هایی این درآمدها باید به دولت برگردد و دوباره پروسه‌ای را طی کند. ما برای اینکه این پروسه را کوتاهتر کنیم گفتیم باید مدیریت موزه هنرهای معاصر به جایی مانند بنیاد رودکی واگذار شود که در این زمینه وزارتخانه نیز موافق بود. بنیاد رودکی سازمانی محسوب می‌شود که تحت نظارت وزارت ارشاد قرار دارد و به نوعی وضعیت حقوقی متفاوتی دارد. به لحاظ حقوقی اجازه دارد پول خودش را خرج کند. شما در دولت به این معنا که بنیاد رودکی اجازه دارد هزینه کند نمی‌توانید هزینه‌ای انجام بدهید. از این رو گفتیم بنیاد رودکی می‌تواند موزه هنرهای معاصر را از آن تنگنای مالی‌اش نجات بدهد؛ که البته با آن ماجراها روبرو شد.

علی مرادخانی در مورد ارکسترها نیز گفت: مباحثی که در مورد ارکسترها گفته می‌شود دو بخش دارد؛ یک بخش این است که می‌گویند در زمینه ارکستر فقط شما کار نکرده‌اید و ما هم کار کرده‌ایم که این حرف درست است. بخش دوم هم این است که می‌گویند ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی در زمان آغاز دولت یازدهم فعال بوده است؛ من به شما می‌گویم شناسنامه این ارکسترها نشان می‌دهد در آن زمان فعال بوده یا نه. ما از سال ۹۲ برای احیای ارکسترها شروع به فعالیت کردیم تا اینکه بالاخره همه چیز شکل خودش را گرفت و ما ارکسترها را احیا کردیم.

وی در ادامه افزود: ارکسترها امروز به‌طور مرتب برنامه دارند که پوسترهایشان را هم شما مدام می‌بینید. اما در آن زمان آبونمان برنامه‌ای وجود نداشت. همچنین در آن زمان چیزی به عنوان ارکستر سمفونیک تهران که بتواند مستمرا کار انجام بدهد وجود نداشت. می‌شود شما بیایی و برای دوشب اجرا، عده‌ای نوازنده را دور هم جمع کنید و برنامه‌ای را روی صحنه ببرید اما این ارکسترداری نیست. امروز ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران دارند به‌طور منظم با اعتبارات دولت و با ردیف بودجه مشخص کار می‌کنند.


منبع: بهارنیوز

برتری رویه «اعتدال» بر رویه «تندروی»

مرجان یگانه‌پرست -روزنامه بهار
کارنامه فرهنگی دولت یازدهم، شاید کارنامه‌ای که انتظار می‌رفت و ایده آلی که مورد نظر  هنرمندان و اهالی قلم بوده و هست، نباشد اما قدر مسلم این کارنامه اگر مطلوب نباشد، مقبول است و همین مقبولیت، آن هم بعد از دوره‌ای از ناکامی‌ها، اعمال قدرت و خودسری‌های دو دولت قبلی، دودستگی و سرخوردگی جامعه هنری، نکته قابل اشاره این دولت به شمار می‌آید و آن را در این فراز و نشیب رقابت و مقایسه، پیروز می‌سازد. دولت روحانی در حیطه فرهنگ و هنر همان رویکرد اعتدال را پیش گرفت و نقطه عطف دستیابی اش به نتیجه، همین میانه روی بود و با همین رویکرد، توازن و اعتدالی در همه جوانب فرهنگ و هنر ایجاد کرد که بسیار مشهود و ملموس بود. هر چند رسیدن به توازن و اعتدال در همه حیطه‌ها و حوزه‌های فرهنگی بعد از آن دوره دو دستگی و مداخله بی‌اندازه یا اهمال کاری دو دولت قبلی، کار ساده‌ای نبود. دامنه این تغییرات و تاثیرات را در حوزه‌های مختلف فرهنگ و هنر مرور می‌کنیم.
***

حوزه رسانه: رفع توقیف، دسترسی آزاد به اطلاعات، فرصت کسب و کار
دولت یازدهم در این زمینه به دلیل شفافیت و عملکرد متناسب با وعده‌های داده شده، این حوزه را کمابیش از منگنه فشار، روحیه تخریب گری و محتاط ورزی رهانید. رسانه‌های جمعی به دو دسته خودی و غیرخودی‌ها تبدیل شده بودند و عرصه بیشتر در تصرف و اختیار خودی‌ها بود و بسیاری از اجتماع مردمی و رسانه‌ای غیر خودی خوانده می‌شدند و امتیازات خودی‌ها را نداشتند. در نتیجه یا در محدودیت و خفقان بودند یا در لیست توقیفی‌ها قرار می‌گرفتند. دولت یازدهم با رویکردی اعتدال گرانه این روند را متوقف کرد و در این مدت شاهد بازگشت بسیاری از رسانه‌های توقیف شده و تعطیل شده بودیم. کما اینکه بسیاری دیگر از رسانه‌ها با اهتمام بر تضییع دولت در این فضا فعال‌اند و مانعی هم ندارند. رویکرد درست و اعتدالی یعنی شنیده شدن همه صداها و رویکردها و نه تفوق دادن برخی بر برخی دیگر.

علاوه بر این، دولت یازدهم بنا بر اصل آزادی و دسترسی اطلاعات همه مردم تلاش کرده است تا دسترسی به اینترنت و به ویژه فضای مجازی یکسان و همه گیر باشد. ضمن اینکه مردم را غیر خودی به شمار نمی‌آورد. این دولت در بسط خطوط فیبر نوری و پهنای باند، امکان فعالیت تجاری و کسب و کار و اشتغالزایی پر تلاش بوده است. علاوه بر این پیام رسان‌های مختلف به ویژه تلگرام و استفاده از فضای مجازی به طور گسترده مورد استفاده عموم قرار گرفته و برخلاف دو دولت قبلی کمتر با اختلال، قطعی و محدودیت همراه بوده است.
این حق شهروندی هم به نفع مردم و در اختیار آنها بوده است و هم آنها که از این امکان برای تخریب و ضربه به دولت استفاده کرده‌اند و به دلیل دسترسی همگانی تحت فشار نبوده‌اند.
همچنین با نگاهی به کسب و کارهای نوین چون مجموعه‌های ارائه خدمات حمل و نقل مثل «اسنپ» و «حملو» یا خدمات ارسال غذا و اجناس مثل «دلیون» یا «دیجی‌کالا» و امثال آنها، در این دولت مشغول به فعالیت شدند یا رشد و بسط شان در این دوره محقق گردید. عدم توجه به این رویکرد دولت یازدهم و رشد قابل توجه این حوزه، دوری از انصاف و بی توجهی صرف است.

حوزه سینما: نجات سینما از ورشکستگی و دودستگی
واقعیت مسلم این است که سینما در دولت نهم و دهم، روزهای پر التهاب و فشار و دو دستگی بی‌اندازه‌ای به خود دید و این فشار، ثمره‌ای جز دلزدگی و اختلاف بین گروه‌های مختلف سینمایی نداشت. سوای اینکه بدنه هنرمندان و سینماگران با دولت احمدی نژاد و شعارهایش همسو نبودند، آن دولت در دوره اول با ایجاد محدودیت و توقیف بسیاری از آثار، فضا را محدود ساخت و در دوره دوم نیز، این فضای تحت فشار را با مداخله بی‌اندازه به قهقهرا برد. وقتی شمقدری که خود سابقه‌ای سینمایی داشت، بر مصدر معاونت سینمایی نشست، امید آن می‌رفت اوضاع رو به بهبود برود اما این بهبود نه تنها حاصل نشد بلکه اختلاف و افتراق بالا گرفت. او دوره موفق و پر رونق اصلاحات را نفی کرد، اجازه اکران به بسیاری از فیلم‌ها چون «پاداش» ، «گزارش یک جشن» و «خانه پدری» نداد. همچنین فیلمی که قرار بود اولین اسکار سینمای ایران را به دست آورد و در تاریخ سینما ماندگار شود را در زمان فیلمبرداری متوقف کرد و بعدها وقتی «جدایی نادر از سیمین» فرهادی در اسکار موفق شد، در اظهاراتی عجیب موفقیت آن را محصول لابی‌گری‌ها و مذاکرات معاونت سینمایی دانست!

نقطه اختلاف برانگیز و مسئله آفرین دوره شمقدری و دولت دهم در سینما، تداخل در خانه سینما و تعطیل کردن آن بود. خانه سینما توسط اصناف سینمایی و اهالی این هنر و صنعت مدیریت می‌شد و نهادی خصوصی بود اما دولت دهم با مداخله بی مورد این مجموعه صنفی را مختل کرد و با جایگزین‌کردن نهادی دیگر سعی در ابداع نظارت دولتی و سازمانی داشت. این مداخله نتیجه‌ای جز اختلاف، دو دستگی و قهر جمع بزرگی از هنرمندان در پی نداشت. این وضعیت تا مدت‌ها سینمای ما را از رمق انداخت. دولت یازدهم در حالی روی کار آمد که سینماها خالی از تماشاگران و رونق بود و سینماگرانش در قهر و اختلاف به سر می‌بردند.

حجت الله ایوبی عامل بازگشایی مجدد خانه سینما شد و چهره‌ای موثر از خود نشان داد و بانی راه‌اندازی گروه «هنر و تجربه» شد. در این گروه، فیلم‌های تجربی‌تر که خارج از بدنه سینمای ایران ساخته می‌شدند، فرصت اکران پیدا کردند. دیپلماسی اعتدال دولت یازدهم در حوزه سینما، سینماگران قهر کرده و سرخورده را هم جذب کرد و آرام آرام چند پارگی رفع شد. هر چند این دوره و وزیر ارشاد و معاون سینمایی اش در رسیدگی به اختلافات و اعتماد به صنوف سینما موفق عمل کردند اما در حمایت از فیلمها و پروانه نمایش برخی آثار چون «رستاخیز» ساخته درویش، «اردتمند. . .» آخرین ساخته کاهانی و «خانه پدری» عیاری نتوانست کاری بکند. همین ضعف و عملکرد محتاط گونه نسبت به یکی از دلمشغولی‌های سینماگران موجب نارضایتی آنها شد. با این همه می‌توان عملکرد مدیریت سینمایی دولت حسن روحانی را موفقیت آمیز دانست زیرا روح امید بر دل هنرمندان دمیده شد و اختلافات کنار رفت و خانه سینما احیا شد، بازسازی و نوسازی سالن‌های سینما عملیاتی شد. مخاطبان با سینما از در آشتی درآمدند و افزایش دو برابری سینماها ممکن شد. هر چند مشکلات اکران و پروانه نمایش همچنان برقرار است و سالن‌های بسیاری هم تجهیز نشده‌اند و تلویزیون و سازمان شهرداری هم از تبلیغات فیلم‌ها حمایت نمی‌کنند اما بی شک می‌توان نجات سینمای ایران از ورشکستگی را حاصل عملکرد و دیپلماسی سازمان سینمایی در دولت یازدهم به شمار آورد.

حوزه موسیقی: در چالش با لغو کنسرت‌ها، ارائه مجوز
لغو کنسرت ها، چالش اصلی دولت یازدهم شد و هست. روندی که ادامه دار و به ظاهر فرادولتی بود و دولت از پس رفع آن برنیامده است. با این حال این دولت برای رفع مشکلات اجراهای صحنه‌ای و کنسرت‌های موسیقی که همواره موجود بود، تلاش هایی کرد و فضای عمومی را به سمت آرامش در برگزار شدن کنسرت‌ها برد و مجوز بسیاری از خواننده‌های موسوم به زیر زمینی را در دستور کار خود قرار داد و با حمایت در روند اجراها به تثبیت گروه‌ها و سامان دهی معیشت آنها اثراتی در این حوزه ایجاد کرد؛ اما از آنجا که نگاه حاکمیتی هیچ‌گاه نگاه صددرصد مثبتی به کل مقوله موسیقی نبوده و همیشه این مسائل در هاله‌ای از ابهام گذاشته شده، دیپلماسی فرهنگی دولت در این شاخه موثر نیفتاد. دولت یازدهم که سعی در دوری از انشقاق و همراه کردن همه سلیقه‌ها و جناح‌ها داشت نتوانست در مقابل این واکنش‌ها که بیشتر فرادولتی بودند، معذب و محدود نشود. با این حال در این دوره به موسیقی دانان و موسیقی نواحی توجه شد و همچنین به گفته حمید رضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی؛ درباره آقای شجریان دولت بسیار تلاش کرد تا مشکلاتی را که وجود داشت، حل کند. در این دولت مجوز تمامی آثار ارائه شده استاد شجریان داده شد.

حوزه تئاتر: بهبود و افزایش زیرساخت‌ها
در حالی که آمفی تئاترها در دولت قبلی رو به تعطیلی و با افت تماشاگر روبه‌رو بودند، در دولت یازدهم به دلیل اعتماد به هنرمندان و مردمی شدن آن و حمایت بخش خصوصی، ساخت سالن‌های خصوصی، فروش و جذب تماشاگران تئاتر افزایش پیدا کرد. دولت با حمایت از خانه تئاتر و توجه به این هنر، شرایط معیشتی و اشتغالی ممکن را تقویت کرد و این هنر به استناد هنرمندان تئاتر روزهای بهتری را می‌گذراند. ضمن اینکه ورود جوانان به این عرصه و بروز استعدادهای درخشان و ظرفیت‌های انسانی فراوان، بیش از گذشته شده است.
بهبود وضعیت و افزایش زیرساخت‌های تئاتر کشور از جمله بازسازی و افتتاح سه سالن از تئاتر شهر و تالار سنگلج، حمایت از تولید آثار و محصولات فرهنگی و هنری با مولفه‌های اصیل دینی و ملی از جمله اقدامات مثبت متولیان فرهنگی دولت یازدهم در حوزه هنرهای نمایشی در طول چهار سال گذشته است. طی این سال‌ها تولید آثار فاخر و ارزشمندی در حوزه تئاتر مورد حمایت قرار گرفت؛ آثاری که فروش بالایی را رقم زدند و گاه رکورد فروش تئاتر را در هم شکستند. تئاتر «می سی سی پی نشسته می‌میرد» به کارگردانی «همایون غنی زاده» از سرآمدان نمایش‌های چهار سال گذشته است که با فروش بالای یک میلیارد تومان رکورددار فروش تئاتر در کشور شد. نمایش‌های دیگری چون «سقراط» به کارگردانی «حمیدرضا نعیمی» و «خرمگس» به کارگردانی «علی عابدی» نیز از نمونه نمایش‌های موفقی هستند که شرایط اجرای آنها در چهار سال گذشته فراهم شد.

حوزه کتاب و ادبیات: کاهش آمارسازی و عبور از ممیزی سلیقه ای
کاهش آمارسازی و توجه بیشتر به نشر الکترونیک و عبور از ممیزی سلیقه‌ای بر دنیای نشر مشهود شد. ضمن اینکه در این دولت طرح‌های حمایتی از کتابفروشی‌ها و ارائه تسهیلات و یارانه کتاب از مسیر کتابفروشی‌ها اعمال شد. ضمن اینکه در این دولت، جایزه‌های حوزه کتاب و ادبیات به دور از نگاه‌های سیاسی و جناحی و بر اساس توجه به کیفیت آثار برگزار شد و شاهد کمترین حاشیه‌ها در این زمینه بودیم. بهبود کسب و کار صنعت نشر و پیگیری مجدانه برای رفع مشکلات مربوط به معافیت مالیاتی کتابفروشان و تفویض اختیار صدور پروانه کتابفروشی به تشکل‌های مربوطه برای اولین بار و اصلاح آئین‌نامه‌های مربوط به حوزه نشر، از جمله مواردی است که در این دوره صورت گرفت.

حوزه گردشگری و میراث فرهنگی: ارتقا امنیت، حمل و نقل و صنعت گردشگری
در حالی که ایران هراسی در کنار اسلام هراسی در جهان رو به افزایش بود و صنعت گردشگری به دلیل رویکرد اختلاف برانگیز و تندوری‌های دولت نهم و دهم آسیب دیده بود، با روی کار آمدن دولت یازدهم و با دیپلماسی فرهنگی و شعار تدبیر و امید، این حوزه فرهنگی هم رشد یافت و توجه دوباره گردشگران را به دست آورد. دولت یازدهم درسال‌های اخیر با تامین و پرداخت تسهیلات مورد نیاز پروژه‌های بخش گردشگری، تکمیل و بهره برداری از هتل‌های چهار و پنج ستاره و تصویب برخی اعتبارات، تمامی تلاش خود را برای توسعه این صنعت داشته است.   «حسن روحانی» رئیس جمهوری همواره گردشگری را «پلی میان ملت‌ ها» عنوان کرده و در جریان هفدهمین کنوانسیون بین ‌المللی راهنمایان گردشگری هم اعلام کرد: «امروز زمانی نیست که بین ملت‌ها دیوار کشید.»

ناگفته نماند همین رویکرد و حمایت نتیجه داد و ایران در شاخص «رقابت پذیری صنعت گردشگری و مسافرت» سال ۲۰۱۷ میلادی که از سوی مجمع جهانی اقتصاد منتشر شد، از میان ۱۳۶ کشور در رتبه نود و سوم قرار گرفت که جایگاه فعلی ایران در مقایسه با رتبه‌بندی پیشین از ۴ پله صعود برخوردار است. بر پایه این گزارش، میزان امنیت در ایران به طرز قابل توجهی ارتقاء پیدا کرده است. جذب گردشگران خارجی مصادف با ورود ارز، تقویت زیرساخت‌های گردشگری و میراث فرهنگی در این مدت ۴ ساله محقق شده است. ضمن اینکه رسیدگی به میراث فرهنگی تخریب شده دردو دولت قبلی از جمله چالش‌های دولت یازدهم بوده و هست.

حوزه فرهنگ عمومی: به رسمیت شناختن زبان قومیت ها
کشور ما قومیتی و چند زبانی است و فرهنگ عمومی و دین مشترک موجبات وحدت و یکدستگی را فراهم کرده است اما توجه به این رنگارنگی و چند زبانی کمتر صورت می‌گرفت و اتفاق قابل اشاره درباره توجه به حقوق فرهنگی این قومیت ها، توجه به زبان آنها در دولت یازدهم بوده است. در این دولت رسیدگی به وضعیت آموزش و به رسمیت شناختن زبان مادری، توجه به قومیت و فرهنگ عمومی آنها در راس کار قرار گرفت و امروز بسیاری از کرد زبان ها،‌ترک زبان‌ها و عرب زبان‌ها به زبان مادری خود کلاس‌های تدریس را برگزار می‌کنند و جلسات شعر و کتاب خوانی و برنامه‌های تصویری ویژه خود را دارند. این رویکرد، توجه به حقوق شهروندی است که این دولت ادعایش را دارد و سعی داشته است در مسیر این ادعا گام بردارد.

تفوق اعتدال بر تندروی
با بررسی همه این حوزه‌های فرهنگی مشاهده می‌کنید که رویه «اعتدال و تدبیر» بر رویه «تندروی و انحصار» تفوق یافته و رضایت عمومی رو به افزایش است و این پایان نیست که آغازی دوباره است.


منبع: بهارنیوز

دولت‌آبادی: شما ۹۶ درصدی هستی؟

گروه فرهنگی: محمود دولت آبادی نویسنده کلیدر درباره انتخابات ریاست‌جمهوری نوشت: کدامیک از آقایانی که در تلویزیون و رسانه‌ها سنگ ۹۶ درصدی‌ها را به سینه می‌زنند با آن اقلیت چهار درصدی بی‌ارتباط هستند؟ این آقایان از دل همین نظام اقتصادی برآمده‌اند. رانت‌خواری را با چشم خویش دیده‌اند و شاید هم (نمی‌دانم!؟) به آن کمک کرده‌اند!

✖️گداپروری وهن مردم است و از مناسبات ارباب ـ رعیتی می‌آید. مردمی که صدقه را قبول می‌کنند متأسفانه این توهین را پذیرفته‌اند و دوستدار صدقه‌بگیران نمی‌توانم باشم ــ به‌خصوص که بی‌نیازان هم این صدقه را پذیرفتند. این سیاست‌ها باعث گرانی و تورم می‌شود. باعث کاهش ارزش پول ملی می‌شود. انگار می‌خواهند پول کشور را واقعاً تبدیل به کاه کنند؟  

✖️آقای قالیباف به جای تکیه بر توانایی‌های خودش، حمله به حریف را انتخاب کرد و رفتار اشتباهی از خود بروز داد. همشهری من به جای تکیه بر توانایی خودش شروع به محاجّه و تخریب دیگری کرد. ایشان اشتباه کرد. او که می‌خواهد مدیر اجرایی اول کشور بشود خودش را پیرو و ادامه‌دهندۀ راه کسی نشان داد که مردم تجربۀ بدی از مدیریت هشت‌سالۀ او بر کشور دارند.

✖️تا این‌جای کار اگر بپرسید چه کسی را پسندیده‌ای باید بگویم آن مرد کرمانی را پسندیده‌ام و اگر آقای جهانگیری کناره‌گیری کند طبعاً علاقه‌ام سمت اعتدال است.

✖️شخصاً هیچ نگاه و رفتار خیری از آقای روحانی و تیم فرهنگی او نسبت به کار و آثار خود ندیده‌ام؛ سهل است که به من آسیب هم زده‌اند. نه‌تنها کلنل توقیف شد بلکه وزارت ارشاد جلوی جعل و انتشار و توزیع آن جعل را نگرفت. اما در همین عرصۀ فرهنگی اگر موضوع شخصی را کنار بگذارم و منصفانه بنگرم می‌بینم که این دوره دستاوردهای مثبتی هم داشته است. کم‌تر شنیده‌ام که در این دوره روزنامه یا مجله‌ای توقیف شده باشد. کتاب‌های دوستان من که سال‌ها بدون دلیل زیر تیغ سانسور بود در این دولت مجوز انتشار گرفت. دولت یازدهم شبکه‌های اجتماعی را حفظ و اگر توانست تقویت کرد.اگر منصف باشیم در حوزۀ فرهنگ گام‌های مثبتی برداشته شده، اگرچه سودش برای دیگران و ضررش برای شخص من بوده است.


منبع: بهارنیوز

آیین اختتامیه بخش دانشگاهی جشنواره امام رضا(ع) برگزار می‌شود

آیین اختتامیه بخش دانشگاهی دومین جشنواره امام رضا(ع) فردا چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت و با معرفی برگزیدگان بخش‌های مختلف برگزار خواهد شد.

به گزارش روابط عمومی کمیته هنری دومین دوره بخش دانشگاهی جشنواره امام رضا(ع)، این دوره از جشنواره در بخش‌‎های فیلم کوتاه، فیلمنامه، مطالعات هنر، نمایشنامه، عکاسی، هنرهای سنتی و نگارگری، پوستر، نقاشی، مجسمه سازی، هنرهای کاربردی و صنایع دستی در حال پیگیری است.

نمایشگاه آثار منتخب هنری جشنواره نیز از ۱۸ اردیبهشت در باغ نگارستان واقع در میدان بهارستان، انتهای خیابان دانشسرا، خیابان شریعتمداری برپا شده و تا ۲۰ اردیبهشت ادامه خواهد داشت.

این رویداد فرهنگی هنری به دبیری امین مختاری، توسط چهار دانشگاه هنری کشور شامل دانشگاه هنر تهران، دانشگاه هنر اصفهان، دانشگاه هنر اسلامی تبریز و دانشگاه هنر شیراز و با حمایت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین بنیاد بین المللی امام رضا (ع) برگزار می‌شود.

آیین اختتامیه بخش دانشگاهی دومین جشنواره امام رضا(ع) فردا چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت و از ساعت ۱۶ در باغ نگارستان واقع در میدان بهارستان، انتهای خیابان دانشسرا، خیابان شریعتمداری برگزار خواهد شد.


منبع: عصرایران

۱۹ غرفه در نمایشگاه کتاب تعطیل شد

به گزارش ایسنا، همایون امیرزاده در مراسم امضای تفاهمنامه‌ بین معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بانک شهر برای ارائه تسهیلات به ناشران و تاسیس کتاب‌فروشی‌ها که ظهر امروز سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت‌ماه در سرای اهل قلم نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد گفت: تا کنون ۱۹ غرفه در این دوره از نمایشگاه به خاطر  نقد کردن بن‌کارت‌های الکترونیکی تعطیل شده است.او همچنین اظهار کرد: علاوه بر تعطیلی غرفه‌های این ناشران که اقدام به این کار کرده‌اند آن‌ها اجازه حضور در نمایشگاه بین‌المللی کتاب سال بعد را هم نخواهند داشت.


منبع: بهارنیوز

واکنش هالیوودی‌ها به انتخاب مکرون

به گزارش مهر،  به نقل از ورایتی، در حالی که امانوئل مکرون به عنوان نامزد مستقل موفق شد مارین لوپن نامزد چپ افراطی فرانسه را پشت سر بگذارد و به عنوان رییس جمهوری بعدی فرانسه انتخاب شود، این نتیجه با حمایت شماری از هالیوودی‌ها روبه رو شد.
 



بسیاری از مردم جهان کنجکاو بودند تا ببینند آیا در فرانسه هم نتیجه انتخابات شبیه انتخابات آمریکا و ریاست جمهوری ترامپ و یا تایید برگزیت بریتانیا می‌شود یا خیر. در هر حال  با اعلام نتیجه انتخابات و رای منفی به پوپولیست‌های چپ‌گرای افراطی، مکرون با رای ۶۵ درصدی به ریاست جمهوری انتخاب شد. شماری از چهره‌های مشهور آمریکایی به این انتخابات واکنش نشان دادند.

دبرا میسینگ بازیگر سریال‌های تلویزیونی در توییتر نوشت: ممنون فرانسه. مکرون با رای ۶۵ درصدی رییس جمهوری شد.

رو پال بازیگر سینما و تلویزیون نوشت: ویو لا فرانس! (زنده باد فرانسه)

سوفیا بوش بازیگر و کارگردان آمریکایی نوشت: Liberté Égalité Fraternité  (آزادی، برابری ، برادری)

میا فارو همسر سابق وودی آلن و چهره مشهور سینمایی نوشت: تبریک به مردم فرانسه و رییس جمهوری جدیدشان پرزیدنت امانوئل مکرون.

بلیندا کارلایل خواننده مشهور ۵۸ ساله آمریکایی نوشت: زنده باد فرانسه!!!! براوو به همه دوستان فرانسوی‌ام که به انسانیت، شفقت و همدلی رای دادند.

شمار دیگری از چهره‌های مشهور مانند ست مه‌یرز، آوا دوورنای، چلسی هندلر، روزان بار و رزی دانل از تفاوت بین رای‌دهندگان فرانسه وآمریکا که منجر به انتخاب ترامپ شد سخن گفتند.

ست مه‌یرز کمدین و تهیه‌کننده آمریکایی نوشت: واقعا نگران و چشم به راه نتیجه انتخابات بودم اما از امروز به بعد یک بار دیگر می‌گویم زنده‌باد آزادی فرانسوی، زنده باد سیب زمینی سرخ کرده فرانسوی.

آوا دورونای کارگردان مشهور سیاهپوست نیز نوشت: حدس می‌زدم، دروغ هم نبود. حسودیم می‌شود.

پیش از انتخابات باراک اوباما نیز از مکرون حمایت کرده بود و در بیانیه‌ای رسمی از وی برای ایستادگی و حمایت از ارزش‌های ‌آزادیخواهانه و نقش مهم فرانسه در اتحادیه اروپا و تعهد او به آینده بهتر برای مردم فرانسه یاد کرده بود. 


منبع: بهارنیوز

ربّنای استاد شجریان ثبت ملی شد

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، عصر روز سه‌شنبه (۱۹ اردیبهشت) در نشستی که با حضور همایون شجریان و سهراب پورناظری در محل دفتر ریاست سازمان میراث‌فرهنگی برگزار شد، زهرا احمدی‌پور گفت: در آستانه ماه مبارک رمضان، ربّنای استاد محمدرضا شجریان که یکی از  میراث‌ ناملموس فرهنگی کشور است ثبت ملی شده است.معاون رئیس‌جمهوری با آرزوی سلامت و طول عمر برای این هنرمند افزود: استاد شجریان یکی از سرمایه‌های ملی ایران است و سازمان میراث‌فرهنگی به‌ دلیل علاقه و اهمیتی که مردم ایران برای ربنای شجریان قائل هستند و خاطرات‌شان در ماه مبارک رمضان با این نوای آسمانی گره خورده است، اهتمام خود را معطوف به ثبت این اثر در فهرست میراث ناملموس کرد.

«ربّنا» یکی از آثار استاد محمدرضا شجریان و شامل ۴ دعا از آیات قرآن است که همه با عبارت ربّنا آغاز می‌شوند. این اثر در تیرماه سال ۱۳۵۸ ضبط شده و برای مدت ۳۰ سال، جزء برنامه‌های اصلی رادیو و تلویزیون ایران در ماه رمضان بوده‌است.بنا به گفته محمدرضا شجریان، انگیزه اصلی او از خواندن این دعا، تدریس آن به دو هنرجو بوده و این اثر در یکی از استودیوهای رادیو ضبط شده‌است.شجریان ربّنا را در دستگاه سه‌گاه خوانده و با مرکب‌خوانی (مدولاسیون یا راه‌گردانی) سری به دستگاه‌ها و آوازهای دیگر ردیف موسیقی ایرانی از جمله آواز افشاری و گوشه عراق (صبا) می‌زند و سپس به سه‌گاه برمی‌گردد. ربّنا در نواری که محمدرضا شجریان با نام «به‌یاد پدر» ضبط کرده، منتشر شده است.این اثر با شماره ١٣٩۶در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس ایران ثبت شده است.


منبع: بهارنیوز

امروز "آوانتاژ" در سه شهر به روی پرده می‌رود

مستند تحسین شده ” آوانتاژ” به کارگردانی محمد کارت امروز در تهران،شیراز و بابل به در گروه هنروتجربه به روی پرده میرود.

آوانتاژ، امروز سه‌شنبه  نوزدهم اردیبهشت  ساعت هفده در سینماگلستان واقع  معالی آبادشیراز “، ساعت هفده در خانه هنرمندان تهران، ساعت پانزده سینماهنروتجربه بابل اکران می شود.

علاقمندان می‌توانند از طریق خرید سایت سینماتیکت بخش هنرو تجربه یا به صورت حضوری قبل از نمایش در سالن سینما بلیط را امروز به صورت نیم بها دریافت کنند.

 این فیلم که سال گذشته مورد استقبال فراوان درمجامع سینمایی قرار گرفت روایتی است  از زندگی تعدادی کارتن خواب رو به بهبود، که مسیر تلاش برای بهتر زندگی کردن را طی می‌کنند. آنها همه برخواسته از گورند.


منبع: عصرایران

فریدون آسرایی: گفتند بیا شورای شهر فقط امضا کن، برو!

روزنامه تماشاگران امروز – بهنام مظاهری: به جرات می گویم که فریدون آسرایی تنها خواننده ای است که در تمام این سال ها هر بار با او مصاحبه کردم با صداقتی وصف نشدنی پای گفت و گو نشسته. واهمه ای از نقد خودش ندارد و بیشتر از همه به خودش و عملکردش خرده می گیرد.

خواننده توانمندی است و این حرفی نیست که نیاز به اثبات داشته باشد. کارنامه کاری اش در این سال ها به درستی بیانگر گوش نوازی موسیقی اش بوده است. چند روز پیش یکی از اجراهایش در شهر گناباد کنسل شد و خبرش هم در خیلی از خبرگزاری های داخلی و خارجی سر و صدای زیادی به پار کرد و دوباره بحث کنسل شدن  کنسرت ها را داغ کرد. همین خبر بهانه ای شد به سراغش بروم و چند و چون ماجرا را از زبان خودش جویا شوم. پس این شما و این هم گپ و گفتی صادقانه درباره موسیقی، اجراهای زنده و انتخابات با فریدون آسرایی.

بعد از آلبوم «عشق یعنی» که تجربه موفقی هم بود چرا  دیگر با بهروز صفاریان کار نکردید؟

چرا بعد از آن هم دو تک قطعه دیگر با هم کار کردیم. یکی از آنها تیتراژ «شب های روشن بود» که الان هم موزیک ویدئوی آن تولید شده. یک قطعه دیگر هم برای روز مادر کار کردیم که هنوز پخش نشده.

گفتند بیا شورای شهر فقط امضا کن، برو

کلا بعد از تجربه «عشق یعنی» فعالیت تان بیشتر شد. تک قطعه های زیادی از شما منتشر شد که به نظر می رسد سیاست گذاری دقیقی پشت شان نبوده.

درست است. تک قطعه های زیادی را بعد از آن آلبوم تولید کردم که خودم هم از خیلی هایشان راضی نیستم. یک جاهایی خودم تنها تصمیم گرفتم و از تصمیم هایم خیلی راضی نیستم. چون معمولا برای آلبوم به صورت تیمی تصمیم می گیریم غالبا آلبوم هایم بهتر از تک ترک هایم می شوند اما چون برای تک ترک ها خودم تصمیم می گیرم گاهی احساس می کنم قدرت تشخیصم کم شده.

البته می دانم سلیقه مردم چگونه است و از چی خوششان می آید اما گاهی اوقات آنقدر درگیر زندگی و مسائل خصوصی ام می شوم که فرصت نمی کنم سیاست گذاری دقیقی روی تولید بعضی از کارهایم داشته باشم. مدت هاست که نتوانسته ام ملودی خوب بسازم چون فکرم روی موسیقی متمرکز نیست و محدود شده به اجراهای زنده.

اجراهای زنده تان هم بعد از «عشق یعنی» چند برابر شده. درست می گویم؟

بله، هم در شهرستان ها و هم اجراهای ارگانی ام زیاد شده اند.

الان درآمد یک خواننده سالانه به طور متوسط چقدر است؟

نمی دانم. ولی چند نفری هستند که خیلی خوب در می آورند و نیازی هم نیست نام شان را ببرم چون مشخص است که از چه کسانی صحبت می کنم. سه چهار نفر خوب در می آورند و بقیه متوسط هستند.

وضعیت اجراها در این دولت چطور بوده است؟

خیلی از اجراها به دولت ربطی ندارد. بخشی از آنها خصوصی است، یک بخش مربوط به اجراهای شهرداری می شود و بخشی از آنها هم دولتی است. متاسفانه شهرداری برنامه هایش را برای مدت طولانی قطع کرد. اجراهایی که معمولا در پارک ها برگزار می شد و برای اقشاری بود که نمی توانستند پول بلیت کنسرت بدهند، قطع شده است.

در کل حرکت خوبی بود که مدت هاست متوقف شده و الان که نزدیک انتخابات است دوباره آقای شهردار چند تا از این برنامه ها گذشته که آن هم به خاطر انتخابات است. ولی تا قبلش برنامه های آنچنانی از آقای قالیباف ندیده ام و همه برنامه ها متوقف شده.

باقی اجراها هم که به تهیه کننده ها مربوط می شوند. معمولا تهیه کننده ها و کنسرت گذاران سراغ چند چهره خاص که روی بورس هستند می روند و از امثال ما دعوت نمی کنند. معمولا باندبازی های این چنینی وجود دارد. ولی در کل در میان تهیه کننده ها افرادی هم هستند که در کارشان صداقت داشته باشند. این مافیابازی در هر قشری در ایران هست.

گفتند بیا شورای شهر فقط امضا کن، برو

نظرتان درباره اینکه معمولا نزدیک انتخابات، مقوله فرهنگ برای کاندیداهای انتخاباتی مهم می شود چیست؟

والله من چه بگویم؟ حرفی در این باره نزنم بهتر است.

اگر بخواهید درباره وضعیت کم و کاستی های حوزه موسیقی به رییس جمهور آینده حرفی بزنید چه می گویید؟

(می خندد) نه من حرفی می زنم و نه آنها به حرف من گوش می دهند. ما کلا داریم دور یک دایره می چرخیم. من فقط تعجب می کنم از آقای احمدی نژادی که چند سال پیش مسائلی را در مورد خاندان آقای هاشمی مطرح کردند. کسی هم نیست از آقای احمدی نژاد سوال کند که چرا این حرف ها را زدی؟ اگر خاندان هاشمی مفسد اقتصادی هستند، باید بروند دادگاه و جواب پس بدهند؛ اگر هم این حرف ها دروغ بود آقای احمدی نژاد باید دادگاهی می شد.

طبق گفته های معاون رییس جمهور در دوره آقای احمدی نژاد ۷۰۰ میلیارد دلار پول مملکت به باد رفته؛ این چیزها آدم را ناامید می کند. من کاری به کار دیگران ندارم و زندگی خودم را می کنم اما دوست ندارم شاهد چنین اتفاقاتی در کشورم باشد.

در انتخابات آینده می خواهید به چه کسی رای بدهید؟

من اصلا نظر نمی دهم. اصلا به من چه، هر کسی به هر کسی دلش خواست رای بدهد. من کارم موسیقی است و سعی می کنم کار خودم را انجام بدهم. نمی توانم بگویم وارد سیاست نمی شوم چون بالاخره همه ۸۰ میلیون ایرانی که در این کشور زندگی می کنند به نوعی درگیر مسائل سیاسی هستند، ولی در کل واقعا به من ربطی ندارد که بخواهم چنین صحبت هایی کنم. حرف من این است که چرا عده ای اصرار دارند رییس جمهور شوند؟ وقتی می دانید نمی توانید کاری بکنید بهتر است بروید کنار و بگذارید کسانی پا به این عرصه بگذارند که کارشان را بلدند.

در مورد شورای شهر هم همین مسئله وجود دارد. چرا انقدر اصرار هست که کسانی به شورای شهر بروند که اصلا کاری از آنها بر نمی آید؟ راستش به خود من هم پیشنهاد اینچنینی دادند و گفتند شما برو آنجا در شورای شهر چند جلسه بنشین و فقط امضا کن برو. آخر واقعا بس است دیگر. بگذارید چهار نفر آدم سر کار بیایند که دل شان به حال مملکت بسوزد.

بگذریم، چند روز پیش یکی از اجراهایتان در گناباد کنسل شد. علتش چه بود؟

بله، اجرایم در شهر گناباد در استان خراسان بود که کنسل شد دیگر. دلیلش را نمی دانم. شانس ما است دیگر. اینها اتفاقات خوبی برای ما خواننده ها نیست. بهتر است هنر را وارد مقولات دیگر نکنند و اجازه بدهند کارمان را درست انجام بدهیم.

آلبوم جدید در راه دارید؟

بله. قطعات آماده است و قرار است تنظیم ها را شروع کنیم. ان شاءا… خودم هم کمی از مشکلات شخصی ام کم شود و بتوانم دوباره خودم هم ملودی بسازم.

حرف آخر؟

خدا کند همه چیز درست شود و مردم در روزمرگی هایشان احساس راحتی و آرامش کنند.


منبع: برترینها