باز شدن جعبه سیاه مناظره ها در «خندوانه»

روزنامه هفت صبح: یک شب قبل از برگزاری انتخابات، رامبد جوان، سید احسان قاضی زاده هاشمی، سخنگوی کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری را به خندوانه دعوت کرد و راجع به پشت پرده برگزاری مناظره ها و ابهامات با او گپ زد. مروری داریم بر بخش های مهم این گفت و گو.

بی خبری نامزدها از سوالات مناظره

شایعه مهمی که از روز اول مناظره ها وجود داشت این بود که نامزدهای ریاست جمهوری، از روز قبل از مناظره در جریان سوالات مطرح شده هستند. رامبد جوان این سوال را با قضی زاده در میان گذاشت. قاضی زاده گفت: «به طور کلی نامزدهای ریاست جمهوری ۵۵۰ دقیقه برنامه تصویری داشتند و ۵۰۰ دقیقه برنامه رادیویی. تمام سوالاتی که در این برنامه ها مطرح می شود توسط کارشناسان کمیسیون طراحی شده بود.

 باز شدن جعبه سیاه مناظره ها در «خندوانه»
درباره برنامه های گفت و گوی ویژه خبری، گفت و گو با کارشناسان، گفت و گو با جوانان، ما ۱۲ ساعت قبل از برنامه، سوالات را در اختیار نامزدها قرار می دادیم. فقط درباره مناظره ها، نامزدها به هیچ عنوان از سوالات داخل پاکت ها اطلاعی نداشتند. اصلا محال بود این سوالات به گوش آنها رسیده باشد. حتی مرتضی حیدری به عنوان مجری مناظره ها هم از محتویات داخل پاکت ها بی اطلاع بود. ما فقط موضوعات را به آنها می دادیم و مثلا می گفتیم این هفته راجع به مسائل اجتماعی حرف می زنیم یا سیاسی یا اقتصادی اما هیچ اشاره ای به سوالات نمی شد.»

پشت صحنه بحث های نامزدها

رامبد جوان از قاضی زاده پرسید در مناظره ها بعد از تندی هایی که میان نامزدها صورت می گرفت، در آنتراکت چطوری رفتار می کردند؟ تعریف کرد: «این شش نامزد عزیز قبلش که می آمدند خوب و خوش بودند. چای و شیرینی و نسکافه می خوردند.» رامبد همینجا پرسید که همه شان نسکافه می خوردند؟ گفت: «در مناظره دوم همه نامزدها در آنتراکت، افت قند پیدا کرده بودند و نسکافه های شان را بیشتر با قند می خوردند.»

درباره یک ربع آنتراکت، حرف های جالب دیگری هم زد: «هر نامزد با سه تا مشاور می آمد. در آن یک ربع آنتراکت، این مشاورها بهشان اطلاعات می دادند و بعضی وقت ها برای رفع استرس، تشویق شان هم می کردند. مثلا ما می شنیدیم از اتاقی که داخلش حضور دارند مثلا صدای دست زدن و سوت کشیدن می آمد.»

درباره حرف های تند نامزدها هم گفت: «برخی از این عزیزان فکر می کردند این فرصتی است که باید ازش استفاده کنند و حرف های صریح تری بزنند. البته به لحاظ رسانه ای هر چقدر شفافیت را بیشتر کنیم ذهن مردم بازتر می شود.»

باز شدن جعبه سیاه مناظره ها در «خندوانه»

توجه به رفتارهای نامزدها

قاضی زاده در بخشی از صحبت هایش به نکته جالبی درباره معرفی همه جانبه نامزدها در مناظره ها اشاره کرد و گفت که از ابتدا قصد داشته اند درباره هر نامزد، یک پکیج کامل از صحبت ها، رفتارها، واکنش ها، حرکات چهره، حالا بدن، استرس ها و… در اختیار مردم قرار دهند. او تعریف کرد: «سوالات طراحی ویژه داشت. همه چیز قرعه کشی داشت. در آن لحظه نامزد باید حضور ذهن کامل می داشت و تسلط، قدرت بیان و صبر و استقامت خودش را نشان می داد. حتی تعدادی از دوربین ها روی صورت نامزدها زوم بود.

اخم ها، لبخندها، استرس ها و حتی حرکت بدن، همه اینها لحاظ می شد. هیچ چیز را جا نمی گذاشتیم. برای اینکه مردم بتوانند بسته کاملی از این نامزد را ببینند. مردم باید متوجه  می شدند هر نامزد کجا تهاجمی رفتار می کند، کجا تدافعی است، یا برخوردش با موضوع جدید چیست؟ آماده است؟ آماده نیست؟ حرفی برای گفتن دارد؟ روی این سه تا مناظره مردم می توانستند یک قضاوت کامل روی هر کاندیدا داشته باشند.»

اتفاق های بامزه پشت صحنه

یک جایی هم رامبد از قاضی زاده خواست تا درباره سوتی هایی که دادند یا اتفاق های بامزه پشت صحنه تعریف کند. او گفت: «توی یک برنامه ضبطی بعد از گذشت یک ربع از ضبط، برق قطع شد. در این فاصله نامزدی که قرار بود در این برنامه حضور داشته باشد، چای و کیک خورد و یک مرتبه افتاد به سرفه. برنامه ای که باید ۴۵ دقیقه طول می کشید سه ساعت و نیم زمان برد.

در مناظره اول هم اتفاقی افتاد یک عدم تعادل زمانی توسط مجری انجام شد. همان زمان یکی از این مشاورها که هیکل درشتی هم داشت از آن پشت به نشانه اعتراض مدام به در شیشه ای می کوبید و بالای سر من ایستاده بود که باید زمان را رعایت کنید. گفتیم برای مناظره دوم این کار را می کنیم. یا همه نامزدها در مناظره اول از ما وقت میخواستند اما می دانستیم اگر بخواهیم وقت بدهیم باید تا صبح مناظره را ادامه دهیم. هر شش نامزد می خواستند وقت بگیرند اما ما مجبور بودیم جلوی همه شان بایستیم.»

باز شدن جعبه سیاه مناظره ها در «خندوانه»

تلاش برای زنده بودن مناظره

چند وقت پیش از شروع مناظره ها اعلام شده بود که احتمالا مناظره ها زنده پخش نمی شوند و ضبط شده در اختیار مردم قرار می گیرند. این مسئله با اعتراض های زیادی رو به رو شد و نهایتا رای نیاورد. قاضی زاده درباره مواجهه با این اتفاق می گوید: «ما سر اینکه مناظره زنده باشد خیلی زحمت کشیدیم. برخی دوستان قائل بودند که باید ضبطی باشد اما افکار عمومی و مردم همه خواستند زنده باشد.

دکتر علی عسگری، رییس صدا و سیما مردانه ایستاد و تلاش کرد که زنده پخش شود. جدای از این مسئله، ما معتقد بودیم که مردم جمعه بعد از ظهر برای تماشای مناظره ها راحت تر هستند اما بعضی از نامزدها اصرار داشتند در یک هفته برگزار شود و سه تا مناظره پشت سر هم باشد. ما می گفتیم جامعه کشش این فضا را ندارد. حتی روز اول هم دو تا از نامزدها می گفتند که نمی خواهیم در مناظره زنده شرکت کنیم. گفتند برنامه بقیه را باید با ما هماهنگ کنید. گفتیم نمی شود الان به مردم اعلام کرده ایم و امکانپذیر نیست.»

ابهام در قرعه کشی مناظره دوم

یکی از تماشاگران داخل استودیو آخر برنامه خواست تا از قاضی زاده سوالی بپرسد: او پرسید که در مناظره دوم، مرتضی حیدری زمان قرعه کشی اسم یک نامزد را بیرون آورد اما آن را نخواند و انداخت داخل ظرف و یکی دیگر را بیرون آورد چرا؟ قاضی زاده گفت: «آقای حیدری یکی از مجریان توانمند رادیو و تلویزیون است. قبل ا زهر مناظره یک جلسه دو ساعته با ایشان داشتیم. بحث و روند کار را مرور می کردیم.

قضیه از این قرار بود که شماره نامزدها داخل یک پاکت های کوچکی قرار داشت. آن موقع دو تا پاکت به هم چسبیده بود. آقای حیدری وقتی دو تا پاکت چسبیده را بیرون آورد برای اینکه شائبه ای پیش نیاید آنها را دوباره داخل ظرف انداخت و از نو یکی را برداشت. باز هم برای اینکه شائبه دیگری پیش نیاید برای مناظره بعدی، سوالات را گذاشتیم داخل روبان. اتفاقات یکی از نامزدها به این مسئله اعتراض کرد اما وقتی توضیحات ما را شنید قانع شد.»


منبع: برترینها

مردم، معیار ثبت یک اثر فرهنگی هستند

مرجان یگانه پرست 
در هفته‌ای که گذشت، دو اثر ماندگار‌«ربنا‌ ی استاد شجریان»  و همچنین سرود ‌«ای ایران، ‌ای مرز پر گهر»‌که در دل و جان مردم به یاد مانده اند، ثبت رسمی شدند. ثبت این دو اثر در ایام انتخابات و شور آن، موجی از واکنش‌ها و بازتاب‌ها به دنبال داشت. در پی این اتفاق موثر در زمینه داشته‌های ارزشمند ملی با فرهاد نظری، مدیر کل دفتر ثبت آثار و حفظ و احیاء میراث معنوی و طبیعی گفت‌وگو کرده ایم. آنچه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی ایشان با روزنامه‌بهار‌است.
***
* در هفته‌ای که گذشت اخبار خوبی مبنی بر ثبت دو اثر محبوب از جمله‌ربنا‌ ی استاد شجریان و سرود ملی‌ای ایران، ‌ای مرز پرگهر‌منتشر شد. چرا تصمیم به ثبت این دو اثر گرفتید؟
دفتر ما ماهانه ثبت آثار متعددی را در برنامه دارد ولی این دو اثر انعکاس بیشتری داشتند. همراه با این دو اثر، اشعار مختومقلی فراغی، گنجینه میراث شفاهی‌ترکمن هم ثبت شد. به مرور آثار فرهنگی را شناسایی می‌کنیم و برای تکریم و پاسداری آنها، فرآیند ثبت آنها را طی می‌کنیم.

* ثبت این دو اثر در جامعه با توجه به ایام انتخابات موجب ایجاد موج مثبتی شد. سرود‌ای ایران، ‌ای مرز پرگهر‌، بین مردم همدلی ایجاد کرد. ولی به نظر رسید که ثبت‌ربنا‌ ی استاد شجریان همزمان با مناظرات واکنش‌های انتخاباتی به ثبت ملی رسید؟
بله ما هم متوجه شدیم که ثبت این دو اثر در جامعه موج ایجاد کرد اما‌ربنا‌ ی استاد شجریان را به دلیل نزدیک شدن ایام ماه رمضان در برنامه گذاشتیم و سرود‌ای ایران، ‌ای مرز پرگهر‌را هم به مناسبت روز فردوسی در اردیبهشت ماه در برنامه قرار دادیم.‌ربنای‌استاد شجریان را پیش از مناظره‌های و صحبت‌های اخیر در برنامه داشتیم اما در این روزها در رسانه‌ها انعکاس پیدا کرد.

* اما بسیاری ثبت این اثر را نوعی بازی رسانه‌ای و تبلیغاتی تلقی کردند.
واقعا تصادفی شد چون ثبت این اثر خیلی پیش از این در برنامه دفتر ما در جریان بود.
از طرفی، از آنجایی که در مناظره‌های اخیر از استاد شجریان یاد شد و در برخی محافل هم ایشان مورد توهین قرار گرفتند، انعکاس این خبر برای مردم التیام بخش بود. به نظرتان چرا این اثر در دل مردم ماندگار شده است؟
ذائقه و سلیقه مردم، می‌تواند دماسنج رفتار ما باشد. اگر اثری مقبول مردم باشد، حتما ماندگار و ارزشمند است. معتقدم اگر اثری مورد قبول مردم قرار بگیرد به رشته جاودانگی متصل شده است. معیار ما مردم است زیرا میراث تاریخی و فرهنگی را آنها وجود می‌آورند. مردم از این میراث حفاظت و ارزش‌های آنها را معرفی می‌کنند. پس اگر اثری مثل‌ربنا‌ ی استاد شجریان در جان مردم جای گرفته، نشان دهنده ماندگاری آن است. چون اثری که ماندگار نباشد، هر چقدر هم که برای آن هزینه و تبلیغات شود باز هم به فراموشی سپرده خواهد شد.

* سؤالی که دارم این است که‌ربنا‌ ی استاد شجریان در بین مردم شناخته شده است و از طرق مختلف حتی فضای مجازی هم در حال انتشار و دردسترس است. با ثبت رسمی این اثر چه فرآیندی ایجاد می‌شود؟
اولا با ثبت رسمی آن بر ارزش ملی اثر تاکید می‌شود و برای ماندگاری و پاسداری آن تلاش می‌شود. دوما بعد از ثبت، دولت موظف است در‌ترویج ارزش‌های اثر اقدام نماید و اصل مسئله هم اقدامات حمایتی و‌ترویج اثر است. به طور مثال نوروز، یکی از ارزش‌های معنوی و ناملموس ما و عامل وحدت همه ما ایرانیان و بسیاری از هم فرهنگی‌های ما می‌باشد. عوامل وحدت‌زایی در کشور ما وجود دارد ولی دو عامل مهم ایران و نوروز در ایجاد وحدت ملی بسیار موثر هستند. سازمان میراث فرهنگی هم موظف است در‌ترویج و معرفی این ارزش فرهنگی اقدام کند.‌ربنا‌ ی استاد شجریان هم همین ویژگی را دارد. فکر نمی‌کنم ایرانی‌ای باشد که از شنیدن آن لذت نبرده باشد یا از شنیده سرود‌ای ایران، ‌ای مرز پر گهر‌که نزدیک به ۷۰ سال از ساخت آن می‌گذرد و با این که هیچ گاه سرود رسمی کشور هم نبوده است، نسل‌های مختلفی این سرود را با خود زمزمه کرده و احساس غرور کرده اند.
* رویکرد اصلی دفتر ثبت آثار و حفظ و احیاء میراث معنوی و طبیعی چیست و چه اهدافی را دنبال می‌کند؟
ثبت آثار در فهرست‌های ملی اعم از این که تاریخی، طبیعی یا فرهنگی، مفاخر و مشاهیر باشد، در حوزه فعالیت ما قرار می‌گیرد. اضافه بر اینکه حفظ و احیاء میراث معنوی و طبیعی هم که ناملموس هست، بر عهده دفتر ما هست.

* بدین صورت با گستره بزرگی از میراث فرهنگی و ملی روبه‌رو هستید.
تقریبا ثبت هر چیزی که مصداقی از میراث فرهنگی باشد، چه در سطح ملی و چه در سطح جهانی مرتبط با دفتر ما می‌باشد.

* وقتی اثری توسط دفتر ثبت آثار تایید و در فهرستی ثبت شده‌ها قرار می‌گیرد، چه اتفاقی برای آن اثر می‌افتد؟
آثار فرهنگی با هم متفاوتند. ثبت یک اقدام قانونی است. وقتی یک اثری در یکی از فهرست‌های آثار ملی ثبت می‌شود، به عبارتی به عنوان یک اثر ملی به جامعه معرفی می‌شود و وظیفه پاسداری از آن بر عهده دولت و نماینده آن که سازمان میراث فرهنگی است، می‌باشد. ثبت اثر موجب حفاظت‌های قانونی، فنی و همه موارد مربوط به حفظ اثر می‌شود.

* این مطلب به این معنی است که تا اثری به ثبت نرسد، کمک‌های حفاظتی شامل آن نمی‌شود؟
کمک‌های حفاظتی و نظارتی که برای آثار مختلف انجام می‌شود ولی بعد از ثبت، این برنامه‌های حفاظتی و نظارتــی ، تکلیــف می‌شود و تبدیل به قانون می‌شود.

* آثار فرهنگی باید دارای چه ویژگی‌هایی باشند تا در فهرست ثبت آثار قرار بگیرند؟
ثبت آثار تاریخی غیر منقول یعنی بناها، شهرها یا باغ‌ها که قابل حمل و نقل نیستند مثل تخت جمشید، بنای سلطانیه، میدان بهارستان، مسجد جامع اصفهان و امثال آنها. برخی از آثار تاریخی منقول هستند یعنی قابل حمل و نقل‌اند که همه اشیای موزه ای، کتاب‌های تاریخی، جام مارلیک و خمره‌ها و امثال آنها از این جمله اند. یک بخشی از این آثار هم میراث ملموس طبیعی هستند که شامل چشم‌اندازهای بدیع زمین شناسی، درختان کهنسال، رویشگاه‌های منحصربه‌فرد می‌شود و سرو ابرکوه، کوه دماوند یا جنگل‌های شمال از این دست هستند. بخش دیگری هم که از آن با عنوان میراث فرهنگی ناملموس طبیعی و معنوی یاد می‌شود، مواردی چون نوروز، یلدا، مهارت فرش‌بافی، چوگان و امثال آن را شامل می‌شود.

* «ربنا‌» ی استاد شجریان و سرود‌ «ای‌ایران، ‌ای مرز پر گهر»‌جز این بخش محسوب می‌شوند؟
بله، این دو اثر هم در همین دسته‌بندی قرار می‌گیرند. این میراث، بسیار گسترده است و موارد مختلفی از فرهنگ ما جز این دسته قرار می‌گیرند از اربعین و لالایی‌های مشهور گرفته تا هنر سفال گری و دیگر مهارت‌های مختلف صنایع دستی. ما در این چهار حوزه آثار مختلف را ثبت می‌کنیم و وقتی یک اثر ثبت می‌شود، دولت موظف است زمینه‌های‌ترویج و نگهداری از آنها را فراهم کند.برخی از این آثار جنبه حاکمیتی دارند و دولت خود راسا از آنها حمایت می‌کند. برخی دیگر متولیانی مردمی دارند و دولت مداخله‌ای در اداره آنها ندارد ولی موظف است زمینه‌های حفظ و نگهداری آنها توسط مردم و دست اندرکاران اصلی را ایجاد نماید.

* آیا در موارد حمایتی و نظارتی غیر دولتی، اهداف مشترک است؟
بله. یکی حفظ و پاسداری آثار و دوم معرفی ارزش‌های آن است که اهداف مشترک ما را به وجود می‌آورند.
* برای این که یک اثر ثبت شود، باید چه مراحلی را طی کند؟ آیا ساز و کار مشخصی وجود دارد؟
ساز و کار اصلی این است که باید از طریق ادارات کل استانی یا دانشگاه ها، یا افراد و نهادهای مردمی به دفتر ثبت معرفی شود و ما این موارد را طبق مدارک و سوابق بررسی می‌کنیم. اثر مورد نظر را در یک کمیته‌ای به بررسی می‌گذاریم و اگر اثر مورد نظر براساس ضوابط و معیارها، واجد ارزش‌ها و شاخص‌های ملی باشد، لوح و ابلاغ آن نوشته می‌شود و رئیس مالی سازمان میراث فرهنگی آن را امضا می‌کنند و ادارات ذیربط اعلام می‌شود.

* پیش آمده است که فعالان مدنی روی اثر خاصی اتفاق نظر داشته باشند ولی سازمان میراث فرهنگی، آن اثر را واجد معیارها ندانسته باشد؟
تقریبا خیر. ما تعریف مشترکی از میراث فرهنگی و ارزش‌ها داریم درنتیجه جامعه مدنی مهمترین حامی و سرمایه ما در نگهداری آثار هستند.

* چرا نسبت به ثبت آثاری چون‌ربنا‌ی استاد شجریان و یا سرود‌ای ایران، ‌ای مرز پر گهر‌غفلت شده و پیش از این اقدامات لازم انجام نشده است؟ آیا این رسیدگی‌ها نتیجه توجه ویژه دولت یازدهم بوده است؟
همین که اقدامات صورت گرفته، قابل توجه است. رسانه‌ها باید این رسیدگی‌ها را ارزیابی کنند ولی به عنوان یکی از کسانی که در راس بسیاری از اقدامات بوده ام، می‌توانم بگویم طبیعتا بیشتر شده است. مقوله فرهنگ در دولت یازدهم، عمیق است و خودش را دولتی فرهنگی می‌داند.

* در شرایطی که هنرمندان و اهل فرهنگ حمایت گسترده‌ای از این دولت داشته‌اند، نشانه دهنده این است که عملکرد این دولت قابل توجه بوده است. این رضایت را نتیجه چه می‌دانید؟
 این دولت سعی کرده است که خادم فرهنگ و هنر باشد. ایران صرف نظر از این که دارای غنای تاریخی و فرهنگی است، در زمینه‌های مختلفی چون تنوع فرهنگی و اقلیم بسیار متنوع است. زمانی که فردوسی در حافظه جهانی ثبت شد، گفتند کتابی که کلامش با ستایش خرد آغاز شده، تنها متعلق به ایرانیان نیست، متعلق به کل بشریت است و زمان و مکان نمی‌توان برای آن قائل شد. در حوزه علم هم با وجود خوارزمی، ابوعلی سینا و فارابی و خواجه‌نصیر و امثال این ها، ایران خدمت کرده است. سازمان میراث فرهنگی که متولی این گنجینه هاست باید در معرفی و‌ترویج آن در داخل و خارج تلاش کند. یکی از اقداماتی که این دولت داشته است این بوده که سال گذشته به همت این دولت و با همکاری دستگاه‌های مختلف چون سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان جنگل‌ها و مراتع، یکی از اولین آثار طبیعی ایران است که در یونسکو ثبت شد. این اتفاق مهم جهانی به دلیل رویکرد و اقدام دولت ممکن شد، برای این که به جهان نشان دهد ایران از باب اقلیم هم غنی است. پرونده منطقه حفاظت شده ارسباران را هم در حال پیگیری داریم. ضمن این که ایران جز معدود کشورهایی است که دارای سه دریای کاملا متنوع و متفاوت از هم می‌باشد. ما نسبت به میراث دریا و گردشگری دریا غفلیت کرده ایم. در سال گذشته اولین کارگاه آموزشی حفاظت از میراث فرهنگی دریا را در بندر کنگ در نزدیکی بندر لنگه برگزار کرده ایم. کارشناسان بین المللی را دعوت کردیم و امیدواریم گردشگری دریایی که در دیگر کشورها موجب ارزآوری و ایجاد شغل بوده است را ایجاد کنیم.ثبت جهانی منطقه اورامان را در برنامه داریم که دارای ویژگی‌های فرهنگی غنی و ارزشمندی است.

* میراث فرهنگی ایران بسیار کهنسال و کلاسیک است و نسل جدید ارتباط خوبی با آن ندارد. به نظرتان با توجه به امکاناتی که دولت در زمینه رسانه‌های مجازی فراهم کرده است، چگونه می‌توان نسل جدید را با میراث تاریخی و فرهنگی‌مان پیوند داد؟
به نظرم در شرایط کنونی راهی غیر از استفاده از تکنولوژی و رسانه‌های نوین نداریم. در موزه‌ها و میراث فرهنگی و طبیعی از جمله پیشتاز‌ترین سازمان هایی بوده‌اند که از تکنولوژی بهره گرفته‌اند ولی این نگرش نیاز به پیشرفت و توسعه دارد.


منبع: بهارنیوز

آخرین وضعیت سلامتی جمشید مشایخی

 وکیل جمشید مشایخی گفت: خدا را شکر حال استاد خوب است و در خانه استراحت می‌کند.

مهرداد خضرائی وکیل جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون ایران در خصوص آخرین وضعیت او به میزان گفت: استاد جمشید مشایخی از بیمارستان مرخص شده و در خانه مشغول استراحت است. 

او ادامه داد: بهترین پزشکان متخصص استاد مشایخی را معاینه کرده و وضعیت وی کاملا تحت کنترل است و خطری برای این هنرمند وجود ندارد. 

خضرائی تصریح کرد: در حال حاضر به دلیل داروهایی که برای جمشید مشایخی توسط پزشکان در نظز گرفته شده است، استاد بیشتر زمان خود را می خوابد تا با این استراحت به بهبود کامل دست یابد.

گفتنی است چندی پیش استاد جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران به دلیل نارسایی کلیه در بیمارستان بستری شده بود.


منبع: عصرایران

گردشگری در بهار با طعم زمستان/ «تونل برفی» را تجربه کنید

ازنا یکی از شهرهای استان لرستان است که به دلیل وضعیت آب‌وهوایی مورد استقبال گردشگران بسیاری قرار گرفته است. این شهر جاذبه‌های طبیعی بسیاری در اختیار دارد.

عصرایران – اردیبهشت و خرداد جزء ماه‌های بهاری است که سفر در آن می‌تواند بسیار لذت بخش باشد زیرا آب‌و‌هوا در این ماه ها بسیار خوب است. درنتیجه بسیاری از گردشگران این دو ماه را برای سفر انتخاب می‌کنند. یکی از مناطق زیبایی که می‌تواند به عنوان مقصد سفر باشد، ازنا در استان لرستان است.

ازنا یکی از شهرهای استان لرستان است که به دلیل وضعیت آب‌وهوایی مورد استقبال گردشگران بسیاری قرار گرفته است. این شهر جاذبه‌های طبیعی بسیاری در اختیار دارد. اشترانکوه و چشمه طیان از جاذبه‌های طبیعی این شهر به شمار می‌رود، اما یکی از جذاب‌ترین جاذبه‌های گردشگری در این شهر «تونل برفی ازنا» است که در دامنه اشترانکوه قرار گرفته است.

برای سفر به این منطقه باید به ۲۰۰کیلومتری ازنا بروید. با توجه به فاصله و زیبایی این منطقه بهتر است زمانی ۱ روزه را برای سفر به این تونل اختصاص دهید.

برای سفر به تونل برفی باید اهل کوهنوردی بوده و خود را برای پیمودن دامنه‌های اشترانکو آماده کنید. در طول مسیر از رودهایی گذر می‌کنید که حاصل برف‌های آب شده است. فصل بهار با توجه به سرسبز بودن دامنه‌ها و جاری شدن آب از کوه یکی از فصل‌های مناسب برای سفر به این منطقه است.

پس از پیمودن بخشی از دامنه باید به سمت دره «ازنادره» بروید و دره را به سمت ارتفاعات پیموده تا به تونل برفی برسید.

این قسمت از سفر شامل کوهنوردی مهیج در هوای خوب بهاری می‌شود. جالب است بدانی صخره‌های موجود در طول مسیر به اندازه‌ای بلند هستند که تا نزدیکی ظهر شما با نور آفتاب روبه‌رو نمی‌شوید. شیب این دره تند است در نتیجه باید از کفش مناسب استفاده کنید.

از دیگر زیبایی‌هایی که در طول این سفر با آن همراه می‌شوید، دیدن جانورانی همچون بز و میش است. این زیبایی‌ها باعث می‌شود شما در طول مسیر احساس خستگی نکنید.

پس از کوه‌پیمایی ۲ساعته توده‌های عظیمی از برف قابل رویت می‌شود. کمی بالا‌تر و در میانه رشته کوه اشترانکو ه یخچالی چند هزار ساله در انتظار شماست. یخچالی که رودخانه‌ای بزرگ از کنار آن می‌گذرد.

زمانی که به این تونل می‌رسید با منظره زیبایی مواجه می‌شوید که شاید مانند آن را در هیچ کجا ندیده باشید. تونلی از برف که ۸۰۰متر طول دارد. رفتن به داخل تونل کمی سخت است زیرا هوای داخل آن بسیار سرد بوده و رودخانه‌ای در داخل آن در جریان است. اما بهتر است به بالای تونل بروید تا با سرسره بازی برروی برف‌ها هیجان سفر خود را چند برابر کنید.


منبع: عصرایران

«نهنگ عنبر ۲» در آستانه ۵ میلیارد

در میان اکران‌های سینمایی بر خلاف تصور تنها فیلم «نهنگ عنبر۲؛ سلکشن رویا» موفق به جلب نظر مخاطب شد.علی سرتیپی مدیرعامل دفتر پخش فیلمیران درباره فروش فیلم گفت: شب گذشته در اکثر سالن‌های تهران و شهرستان فیلم با فروش فوق‌العاده مواجه شد و هم اینک فروش فیلم در شرایطی که اکثر مردم درگیر انتخابات بودند به رقم ۴ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان رسید.وی درباره فروش فیلم «برادرم خسرو» گفت: این فیلم نیز در میان فیلم‌های اجتماعی با اقبال مواجه شد و به فروش ۲۵۰ میلیون تومان رسید.

احمد مختاری مدیر پخش هدایت‌فیلم درباره فروش فیلم‌های این دفتر گفت: «گشت ۲» هم‌اکنون به فروش کل ۱۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان رسید و فیلم «خوب، بد، جلف» به فروش ۱۶ میلیارد و ۵۰ میلیون تومان دست یافت.وی درباره فیلم «ویلایی‌ها» گفت: این فیلم در تهران به فروش یکصد میلیون و در شهرستان به فروش ۴۰ میلیونی دست یافت که در کل ۱۴۰ میلیون تومان فروش فیلم در گیشه سینما بود.وی درباره فروش فیلم «آشوب» گفت: این فیلم در تهران یکصد میلیون و در شهرستان ۳۰ میلیون تومان فروش داشت که در کل به فروش ۱۳۰ میلیون تومان رسید.حبیب اسماعیلی مدیر دفتر پخش رسانه فیلمسازان مولود درباره فروش «نقطه کور» گفت: فروش فیلم به عدد ۳۱۰ میلیون تومان رسیده است.


منبع: بهارنیوز

روایتی از چتر سینمای ایران در کن

امیر اسفندیاری در گفت‌وگویی با خبرنگار ایسنا حاضر درکن گفت: در این دوره ۹ کمپانی شامل فیلمیران، الی ایمیج، آریا صنعت تخیل، پرشن فیلم دیستیری بیوشن، ال ای فیلم پروآل، آوای هنر سلامت، فجر اینترنشال فیلم فستیوال، موسسه آوینی و بنیاد سینمایی فارابی زیر چتر سینمای ایران در بازار جشنواره فیلم کن فعالیت می‌کنند و مذاکرات برای فروش و عرضه محصولاتشان در حال انجام است.وی ادامه داد: ۸ نمایش فیلم شامل «آپاندیس»، «لینا»، «ویلایی‌ها»، «مادری»، «سارا و آیدا»، «برگ جان»، «یوا» و «کلیله و دمنه» در بازار داریم که برنامه آنها در مجله اسکرین تبلیغ شده و در ستون‌های تبلیغاتی بازار نیز اطلاع رسانی شده است.
اسفندیاری درباره حضور ایران در این دوره با توجه به موفقیتی که در دوره گذشته داشته است، گفت: امسال هم  ۵ فیلم از ایران در بخش‌های مختلف حضور دارد که امیدواریم موفق باشند.باعث افتخار است که اصغر فرهادی کارگردان شناخته شده سینمای ایران به عنوان نماینده‌ای از سینمای ما جشنواره را افتتاح کرد و حضورش بازتاب وسیعی داشته است.این کارشناس سینمایی ادامه داد: قرار است فیلم «۲۴ فریم» عباس کیارستمی هم  نمایش داشته باشد و احمد کیارستمی و احتمالا یکی دو نفر دیگر از دوستان ایشان هم از ایران حضور داشته باشند.
وی با اشاره به عدم حضور زنده‌یاد علی معلم در این دوره جای او را بسیار خالی عنوان کرد و گفت: خاطرات بسیار زیادی از او در جشنواره‌های مختلف دارم. ضمن آنکه آقای معلم، عضو سیفژ هم بود و در این دو روز افرادی از سیفژ آمدند و خیلی ابراز ناراحتی و همدردی کردند. نبودن ایشان که پر از شور زندگی بود همچنان خیلی غیر قابل باور است و نبودش احساس میشود.امیدوارم در هفته جاری روزی را به یاد علی معلم در چتر سینمای ایران جمع شویم و یادش را گرامی بداریم.اسفندیاری که معاونت دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر را عهده‌دار بوده است درباره تبلیغات دوره آینده جشنواره در بازار کن و مستقل بودن دوره ۳۶ اظهار کرد: اینکه منتظر باشیم و کاری نکنیم منطقی نیست. اما فکر می‌کنم دوره آتی جشنواره مستقل برگزار شود و تنها ممکن است زمانش تغییر کند.

عکس: مسعود نجفی


منبع: بهارنیوز

آخرین وضعیت‌سلامتی جمشیدمشایخی

مهرداد خضرائی وکیل جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون ایران در خصوص آخرین وضعیت او به میزان گفت: استاد جمشید مشایخی از بیمارستان مرخص شده و در خانه مشغول استراحت است.او ادامه داد: بهترین پزشکان متخصص استاد مشایخی را معاینه کرده و وضعیت وی کاملا تحت کنترل است و خطری برای این هنرمند وجود ندارد.خضرائی تصریح کرد: در حال حاضر به دلیل داروهایی که برای جمشید مشایخی توسط پزشکان در نظز گرفته شده است، استاد بیشتر زمان خود را می خوابد تا با این استراحت به بهبود کامل دست یابد.گفتنی است چندی پیش استاد جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران به دلیل نارسایی کلیه در بیمارستان بستری شده بود.


منبع: بهارنیوز

کتاب‌خوانی با این شمارگان تأسف‌آور

علی‌اصغر شیرزادی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره ارزیابی‌اش از رونمایی کتاب و جشن امضا، با بیان این‌که این کار، اقدام مثبتی در جهت معرفی کتاب است، اظهار کرد: مراسم رونمایی و جشن امضا کار بجا و درستی است که در سه چهار سال اخیر بیشتر شده است و با توجه به شمارگان اندک کتاب‌ها، این مراسم‌ توانسته به نوعی در ترویج و رونق بخشیدن به کتاب‌خوانی کمک کند. او تأکید کرد: با توجه به وضعیت بسیار تأسف‌بار شمارگان کتاب، جشن امضا و رونمایی کار مطلوب و خوبی است اما بهتر است برگزارکنندگان این مراسم به آثار نویسندگان شاخص و معروف بسنده نکنند و مقهور نام و شهرت آن‌ها نشوند؛ به نویسنده‌های جوان توجه کنند، زیرا آن‌ها به رغم دشواری‌هایی که وجود داشته در این عرصه دوام آورده و فعالیت می‌کنند.

شیرزادی خاطرنشان کرد: رونمایی و جشن امضای کتاب در شناساندن کتاب و رونق بخشیدن به کتاب‌خوانی مفید، مطلوب و مؤثر است و مطلوب‌تر است که به شاعران و نویسندگان جوان توجه شود.
او درباره این‌که در این‌گونه مراسم‌ مخاطب زیادی حضور ندارد و کسانی که حاضر می‌شوند بیشتر از دوستان و آشنایان نویسنده هستند، گفت: حضور مخاطبان در اختیار نویسنده و ناشر نیست، و این‌طور نیست که نویسنده و ناشر از قبل تصمیم بگیرند که مخاطبان حضور داشته باشند یا خیر، آن‌ها معمولا برای حضور مخاطبان فراخوان می‌دهند، خبرش منتشر می‌شود و علاقه‌مندان در هر حوزه‌ای می‌توانند شرکت کنند و مانعی برای حضور آن‌ها وجود ندارد. نباید توپ را در زمین نویسنده و ناشر بیندازیم.
این داستان‌نویس افزود: باید نگاهی به شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه داشته باشیم. امیدوارم به تدریج علاقه‌مندان بیشتری منهای دوستان و خویشاوندان نویسنده در این‌گونه مراسم‌ شرکت کنند.

او با بیان این‌که در کشورهای اروپایی این مراسم‌ به عنوان سنت پذیرفته شده است، گفت: در کشورهای خارجی در جشن‌های امضا و رونمایی کتاب تعداد کثیری شرکت می‌کنند و نویسنده وقت زیادی را صرف می‌کند که کتابش را برای مخاطبان امضا کند. امیدوارم در ایران نیز این‌طور شود. البته با آرزو کردن و امیدوار بودن کار پیش نخواهد رفت و باید دلایل کاهش شمارگان کتاب را ریشه‌یابی و کالبدشکافی کنیم.

شیرزادی با اشاره به گذشته کشورمان که جمعیت کمتری نسبت به الان داشت که اغلب درس‌نخوانده بودند و در روستاها زندگی می‌کردند، گفت: اگر به کتاب‌های ناشران سال‌های گذشته نگاهی داشته باشیم، می‌بینیم تیراژ چاپ اول کتاب‌ها ۵۰۰۰ نسخه بوده که اکنون به یک‌دهم این تعداد رسیده است، و این مسئله این سوال‌ را به ذهن متبادر می‌کند که چرا این اتفاق افتاده است؟
او افزود: باید از خودمان بپرسیم اساسا مطالعه کردن و کتاب‌ خواندن با چه انگیزه‌ای شکل می‌گیرد؟ کسانی به سمت مطالعه می‌روند که به صورت جدی نیاز به دانستن و فکر کردن دارند و جست‌وجوگر هستند. شاید این نیاز در جامعه ما لطمه دیده است و فکر می‌کنند که دیگر نیازی به دانستن ندارند.
علی‌اصغر شیرزادی اظهار کرد: یک بحث کلیشه‌ای وجود دارد که برای داشتن جامعه‌ای کتاب‌خوان باید از کودکان شروع کنیم، اما این اتفاق نمی‌افتد. به طور مثال مرسوم است که در روز معلم کودکان برای معلمان خود هدیه بگیرند. بسیار شنیده‌ام خانم یا آقای معلم می‌گوید برای من کتاب نیاورید؛ این جمله تأثیر خیلی بدی بر روی بچه‌ها می‌گذارد. می‌توانند حداقل چیزی نگویند. در جامعه‌ای که معلم اهل مطالعه نباشد و سرانه مطالعه حدود یک ساعت است، از دیگر لایه‌های مردم چه توقعی می‌توان داشت؟! یا در محیط آموزش عالی بپرسید که نیما یوشیج کیست؟ یا بگویید یک بیت از شعر حافظ را بخوانند، لنگ می‌زنند.

او با بیان این‌که ادبیات جدی و حقیقی در همه جای جهان طیف مشخصی خواننده حرفه‌ای دارد گفت:  کتاب‌های عامه‌پسند در اروپا، که به رمان بلواری معروف هستند،  یعنی در پارک و بلوار می‌خوانند و همان‌جا رها می‌کنند تا دیگری بخواند، یا رمان‌های چند نسل پیش که شاخص هستند مثلا  آثار ویلیام فاکنر، «خشم و هیاهو» و «حریم» در کتاب‌فروشی‌ها در جای معینی قرار دارند، و حتی  تعداد معینی از  رمان «خشم‌ و هیاهو» طی چند سال در کتاب‌فروشی‌ها وجود داشت، یا آثار همینگوی نیز این‌طور است. نمی‌توان گفت که همه کارهای نویسندگان حقیقی را باید بخوانند،  و این‌طور نیست که بگوییم عامه مردم در جشن امضا و رونمایی شرکت کنند. به نظرم علاقه‌مندان محدود کتاب  که می‌آیند، جای خوشحالی دارد.  

این نویسنده گفت: رمان‌های عامه‌پسند که من به آن‌ها می‌گویم داستان یک‌بار مصرف نیز بازار کسادی دارند و شمارگان‌ آن‌ها نیز زیاد نیست، شاید دلیل آن این باشد که مردم با موبایل‌های خود سرگرم هستند و به کتاب‌ها توجه ندارند. به طور مثال کتاب‌های فهمیه رحیمی تیراژ بالایی داشت. پیش از انقلاب در مجله‌های عامه‌پسند پاورقی‌های عامه‌پسند زیاد بود که بنا بر شرایط آن دوران نوشته می‌شد و بعد از انقلاب کتاب‌هایی رحیمی و چند نویسنده دیگر خلاهایی را که به خاطر نبود مجله‌ها به وجود آمده بود پر می‌کرد.او در انتها تأکید کرد: هر کاری که منجر به رونق بخشیدن به مطالعه و جلب توجه دیگران به ویژه به خواندن و دانستن انجام شود ستودنی است و باید به بانیانش درود فرستاد.


منبع: بهارنیوز

بازیگر «ماجرای نیمروز» مهمان «خندوانه» می‌شود

مهرداد صدیقیان، بازیگر فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» مهمان برنامه «خندوانه» می‌شود.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مهرداد صدیقیان، بازیگر فیلم‎هایی چون «ماجرای نیمروز» و سریال‎هایی چون «مدینه» امشب جمعه ۲۹ اردیبهشت ساعت ۲۳ مهمان برنامه «خندوانه» با اجرای رامبد جوان خواهد شد.


منبع: عصرایران

احساس می‌کنم سال۷۶ در حال تکرارست

به گزارش ایسنا، سیدرضا صالحی امیری در حاشیه حضورش در حسینیه جماران درباره حضور مردم در انتخابات گفت: بنده پیش بینی یک جهش را در رای مردم در انتخابات داشتم و احساسم می‌کنم که سال ۷۶ در حال تکرار است.وی با تقدیر از اصحاب رسانه، افزود: انصافا اصحاب رسانه گمنام هستند و تلاش خوبی را برای پوشش اخبار انتخابات انجام داده‌اند و از همین جا به همه آنها ابراز ارادت و خسته نباشید دارم. اصحاب رسانه حلقه واسط بین دولت و مردم هستند و یکی از عوامل اصلی در جهش آرای مردم حضور پررنگ رسانه‌ها است.وزیر ارشاد با بیان اینکه دولت سه اولویت اساسی را دارد، بیان کرد: اقتصاد و معیشت نخستین اولویت دولت است و همچنین توسعه زیرساخت‌ها که مردم با توجه به آنها بتوانند مشکلات خود را برطرف کنند نیز دومین اولویت دولت است.صالحی امیری توسعه اجتماعی و اخلاقی را سومین اولویت دولت دانست و ادامه داد: مسایل اجتماعی جامعه جدی است و خوشبختانه دولت نیز به این مسایل توجه دارد. آقای روحانی نیز اولویت تعامل با کشورهای خارجی را از دیگر برنامه‌های خود برای دولت دوازدهم دارد و در یکی از شهرستان‌ها عنوان کردند که امیدوارم همه تحریم‌ها با همت دولت در همه حوزه‌ها لغو شود.


منبع: بهارنیوز

فرهادی و ایرانی‌ها در کن رای دادند

سینماگران و ایرانی‌های حاضر در هفتادمین جشنواره فیلم کن نیز همزمان با مردم کشورمان در رای‌گیری دوازدهمین دوره ریاست جمهوری شرکت کردند.اصغر فرهادی و فاطمه معتمد آریا از جمله چهره‌هایی بودند که رای خود را به صندوق انداختند.به گزارش ایسنا، از سینماگران حاضر در هتل کارلتون می‌توان از پریسا بخت آور،محمد اطبایی،امیر اسفندیاری، مهدی کرم‌پور، محمد نجاریان،محمدرضا عباسیان،حمیدی‌مقدم و …. نام برد.

 











منبع: بهارنیوز

گیشه سینماها در تب و تاب انتخابات

میرزایی از دفتر پخش «فیلمیران» به ایسنا خبر داد که «نهنگ عنبر» به کارگردانی سامان مقدم که از هفته‌ی گذشته اکران خود را آغاز کرده است در تهران؛ دو میلیارد و ۸۵۰ میلیون و در شهرستان‌ها ۹۰۰ میلیون فروش داشته است که مجموع فروش آن به سه میلیارد و ۷۵۰ میلیون تومان رسیده است.همچنین این دفتر پخش، رقم فروش «برادرم خسرو» به کارگردانی احسان بیگلری را در تهران ۲۲۰ میلیون و در شهرستان‌ها ۲۰ میلیون تومان اعلام کرد که مجموع فروش‌اش آن به ۲۴۰ میلیون رسیده است.سعید خانی خبر داد که فروش فیلم «امتحان نهایی» به کارگردانی عادل یراقی از نیم میلیارد گذشته است.
به گفته‌ی این پخش کننده؛ فروش این فیلم در تهران ۳۹۰ میلیون با پنج سینما و در شهرستان‌ها با ۱۰ سالن، ۱۰۰ میلیون تومان بوده است.مختاری از دفتر «هدایت فیلم» نیز رقم فروش «ویلایی‌ها» به کارگردانی منیره قیدی را در تهران،۱۰۰ میلیون و در شهرستانها که فعلا ۶ سالن دارد،۴۰ میلیون تومان اعلام کرد.به گفته‌ی این پخش کننده؛ «آشوب» به کارگردانی کاظم راست گفتار نیز که به تازگی اکرانش را آغاز کرده است، فروشش به مرز ۹۰ میلیون در تهران رسید و در شهرستانها نیز بیش از ۳۰ میلیون فروش داشت.به گفته‌ی مختاری؛ «خوب بد جلف» و «گشت ۲ » نیز که هنوز بصورت محدود در برخی سالنها به نمایش درآمده‌اند به ترتیب ۱۶ میلیارد و ۵۰ میلیون تومان و ۱۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان فروش داشته‌اند. 
حبیب اسماعیلی آخرین آمار فروش فیلم «نقطه کور» به کارگردانی ابراهیم گلستانه را ۳۱۰ میلیون در تهران و شهرستان‌ها اعلام کرد؛ فیلمی که بیش از ۳۰ سالن سینما دارد.«سه بیگانه» به کارگردانی مهدی مظلومی  نیز که اکرانش در تهران به پایان رسیده و فقط در شهرستان‌ها این روزها به نمایش درآمده، مجموع فروش‌اش دو میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بوده است.«تیک‌اف» احسان عبدی‌پور طبق اعلام تهیه‌کننده‌اش تا روز چهارشنبه ۸۵۰ میلیون تومان فروخته است.


منبع: بهارنیوز

«دروغ های بزرگ کوچک» چه جور سریالی است؟

ماهنامه تجربه – علی رضا کیوانی نژاد: تنها جایی که می توان نیکول کیدمن، ریز ویترسپون، لورا دِرن، شایلین وودلی و زو کراویتز را کنار هم دید، احتمالا در مراسم اهدای جوایز فلان برنامه هنری است ولی این بار باید خوشحال باشیم که این چند بازیگر توانمند در یک قاب قرار گرفته اند و تازه این قاب، پرده نقره ای سینما نیست که مجبور باشیم برای دیدنش از خانه خارج شویم بلکه قاب تلویزیون و سریال جذاب و پرکشش «دروغ های بزرگ کوچک» است که ما را به دیدن بازی خوب این ابرستاره های زن مهمان می کند.

احتمالا باید این سریال را در راستای همان سریال های خوب و منسجمی قرار داد که شروعش با سریال «کارآگاه واقعی» بود. در آن سریال هم متیو مک کانهی توانست نشان دهد که یک بازیگر چندوجهی خوب است که می تواند در یک درام جنایی، به خوبی مخاطب را مجاب کند تا آخر سریال، صحنه به صحنه را ببیند و تحلیل کند و حالا سریال جدید شبکه HBO بار دیگر همان روال را در پیش گرفته است.

اما چرا این سریال توانست در موعدی که بهترین سریال های سال از شبکه های مختلف پخش می شوند، مخاطب خوبی را جذب کند؟ به نظر می رسد اولین دلیل این است که در این مقطع سریالی نداریم که تا این حد ستاره داشته باشد و همین، دلیل برتری این سریال است. اما این را هم باید اضافه کرد که حضور ستاره های زن در این سریال خیلی موثر بوده است؛ چون خانم های بسیاری هستند که دوست دارند بازی هم جنس های خود را در یک درام پرتعلیق با محور بازی یک زن دنبال کنند.

 «دروغ های بزرگ کوچک» چه جور سریالی است
به همین دلیل است که وقتی این سریال در امریکا پخش شد، نشریه ای مانند «مجله نیویورک» با تیتر «باید آن را دید» بیننده ها را تشویق کرد که این سریال را تا آخر دنبال کنند. بسیاری از منتقدان بر این باورند که این سریال «جزییات دقیق قابل اعتنایی دارد» و «اصلا جای خجالت ندارد که به مشقت های زندگی افرادی پرداخته شود که جزو طبقات نسبتا مرفه جامعه هستند.»

طنز؟ بله، ولی طنز اجتماعی

«ژان مارک ولی»، کارگردان این سریال هفت قسمتی، با وفاداری خاصی به رمان- این سریال اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته لیان موریارتی استرالیایی- تلاش کرده طنز اجتماعی آن را به خوبی نشان دهد و اگر دنبال لودگی هستید یا اینکه با شنیدن یک جمله، تمام پاپ کرون تان را به هوا پرتاب می کنید و از خنده روده بر می شوید، این سریال را نبینید.

این رسال ملغمه ای است از طنز، زمزمه هایی درباره یک قتل و اینکه آدم ها در مواجهه با چنین شرایطی چه می کنند. البته من معتقدم باید نگاه شهری را هم به این مجموعه اضافه کنیم؛ چون ژان مارک ولی، علاقه خاصی به معماری دارد و این نگاه در تمام قاب هایی که بسته است، جاری است.

به رغم وجود انتقادهایی که بعضا توجیهی هم برای شان وجود ندارد، من کماکان فکر می کنم این سریال با مهره چینی خوب این کارگردان توانسته به آنچه طنز اجتماعی نام دارد، برسد. خب باید درباره تعریفم از طنز اجتماعی هم توضیح بدهم: معتقدم این طنز، کارهای احمقانه ما را، هم به ما هم به دیگران، یادآوری می کند و دلیلش هم این است که دیگر آن کارها را تکرار نکنیم.

به همین دلیل سریالی که مثلا روی فضولی یک کاراکتر مثل مادلین مک کنزی (ویترسپون) مانور می دهد، می تواند برای هر بیننده ای جذاب باشد چون ما در کشوری زندگی می کنیم که مردم دوست ندارند پشت پنجره شان پرده نصب کنند و این شفافیت زندگی و احترام به حریم شخصی، چیزی است که بسامد آن مدام در این سریال شنیده می شود.

طنز اجتماعی این سریال در بیشتر لحظات جاری است. کافی است دیالوگ ها را با دقت دنبال کنید یا ببینید که چطور کاراکتری مانند سِلِست رایت (نیکول کیدمن) همراه همسر خوشتیپش در این سریال (الکساندر اسکارشگارد) با دوقلوهای پنج ساله شان رفتار می کنند.

این رفتار والدین با بچه ها و البته با همدیگر شاید برداشت دیگری از طنز اجتماعی باشد که ما پیشتر در سریال «زنان خانه دار افسرده حال» (Desperate Housewives) آن را تجربه کرده بودیم؛ به همین دلیل تقریبا مطمئن هستم مخاطبانی که آن سریال را دنبال کرده بودند، به شدت با فضای این سریال رابطه خوبی برقرار کرده اند. همین قدر که بدانیم شاید سلست هم قربانی بدرفتاری همسرش باشد، دنبال کردن این سریال برای ما جذابیت دوچندانی داشته باشد. چرا؟

 «دروغ های بزرگ کوچک» چه جور سریالی است

خشونت علیه زنان و مبارزه در راه ریشه کن کردن آن یکی زا قشنگ ترین راه های معروف شدن است. کافی است بازیگر سرشناسی نباشید ولی مدام شعار دهید که در این زمینه کار می کنید. نتیجه؟ تمام صفحات مجازی درباره کارهای شما می نویسند و کاری هم ندارند که بازیگر دسته چندم سینما هستید. این همان شوخی تلخی است که کار گردان فیلم به ظرافت روی آن تاکید دارد و می خواهد شرایط خاص جامعه را در قبال چنین رفتارهای شعارگونه ای نشان دهد؛ چون شعار دادن کاری از پیش نمی برد و خشونت علیه زنان، کماکان به قوت خودش باقی می ماند.

نگاه دیگری هم در این سریال وجود دارد که من خیلی مشتاق هستم درباره چند و چون چنین روابطی بیشتر بدانم و آن، ازدواج زنی با همسر سابق مردی است و حالا فضای روزگار آن زن ها را سر راه هم قرار داده است. نمی دانم این را هم باید بگذارم در همان گروه موقعیت طنز اجتماعی یا عنوان دیگری را برایش انتخاب کنم ولی این را می دانم که همسر دوم باید ترفندهای زیادی بلد باشد برای اینکه خود را نبازد یا جوری جلوه نکند که سبب آن جدای بوده است. اما همسر اول چه؟ او هم مشکلات خاص خودش را دارد. مثلا باید به این فکر کند که رفتارش طوری نباشد که نشان دهد عواقب آن جدایی جوری روحیه و رفتارش را تحت تاثیر قرار داده که حاضر نیست از خانه بیرون بیاید.

دنیای زنانه؟ مخالفم

لورا درن ۵۰ ساله می گوید: «وقتی من وارد این حرفه شدم، چیزی به نام آرایش مردانه وجود نداشت و اکثر طراحان لباس هم مرد بودند. من دختر نوجوانی در آن دنیای مردانه بودم.» حالا او کنار چهار ستاره دیگر دنیای را ترسیم کرده است که برخی آن را دنیای زنانه می نامند و من با این نگرش میانه خوبی ندارم.

باید باور کنیم که مشکلات امروز، مشکلاتی مشترک هستند یعنی دیگر نمی توانیم بگوییم وقتی بچه ای مشکلات اخلاقی دارد، فقط پدر یا فقط مادرش مقصرند؛ بلکه برآیند مولفه های زیادی در این نتیجه دیده می شوند. این سریال هم اگرچه پنج ستاره  معروف سینما را در خود جای داده است و همگی از بهترین ها هستند ولی فضای زنانه ای ایجاد نمی کند که آدم را دلزده کند. ضمنا قتل و جنایت، فضایی نیست که خانم ها درصد بیشتری را  از آن به خود اختصاص داده باشند!

ریز ویترسپون هم می گوید: «زنان می خواهد واکنش خودشان را در قبال یک مسئله، روی پرده سینما ببینند نه صرفا واکنش همسرشان یا مردی را با معشوقه اش.» و من هم با این نظر موافقم که این سریال، ویترینی است برای اینکه نشان دهد واکنش خانم ها در قبال یک مسئله چطور است و این ربطی به خلق یک فضای خاله زنک ندارد.

 «دروغ های بزرگ کوچک» چه جور سریالی است
مخاطب امروز دوست دارد سرگرم باشد و این سرگرمی به گونه های مختلفی تقسیم بندی شده است: یا اکشن است یا برای رده سنی بچه هاست یا چیزهای دیگر. من اما معتقدم باید رده بندی دیگری را هم به این گروه اضافه کنیم: محترمانه. این سریال، یک سرگرمی محترمانه است که به نظر و رای بیننده احترام می گذارد و تمام موفقیتش را وامدار فیلمنامه خوب و بازی روان بازیگرانی است که گذشته درخشان خودشان را فراموش کرده اند و در قامت یک بازیگر مبتدی، رهنمودهای کارگردان را به کار بسته اند.

غافلگیری ستاره ها

۱۰ نکته درباره سریال «دروغ های بزرگ کوچک»

ریز ویترسپون و نیکول کیدمن، ۱۰ نکته خواندنی درباره این سریال مطرح کرده اند یا دست کم به زعم نویسنده نشریه «سان» این نکات برای خواننده جذاب هستند. آنچه در ادامه می خوانید، ترجمه ای است از آن مطلب کوتاه با این توضیح که امکان دارد داستان سریال در همین نکات لو برود. پس شاید بهتر باشد کسانی که هنوز این سریال را ندیده اند، ابتدا آن را تماشا کنند بعد این موارد را بخوانند.

۱٫    سریال «دروغ های بزرگ کوچک» اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته یک نویسنده استرالیایی به نام لیان موریارتی. وقتی این رمان به دست ویترسپون می رسد، آن را با ولع زیادی می خواند و بعد هم بلافاصله آن را به دوست و همکار نزدیکش یعنی نیکول کیدمن پیشنهاد می کند. کیدمن هم فوری آن را می خواند و این آغاز همکاری این دو در پروژه «دروغ های بزرگ کوچک» است. کیدمن می گوید: «من لیان را در سیدنی ملاقات کردم و با هم قهوه نوشیدیم. آنجا بود که به او گفتم اگر قرار باشد از این رمان یک سریال ساخته شود، قول می دهم که تو هم بر روند کار نظارت داشته باشی.»

۲٫    بچه های پنج خانواده به یک مدرسه خصوصی می روند و قتلی در یک گروه کر اتفاق می افتد که زوایای آن برای بیننده بسیار مرموز است. ریز ویترسپون می گوید: «هر کسی رازی دارد و این سریال درباره ماست که چطور می توانیم چیزی را راحت پنهان کنیم.»

۳٫    شخصیت های اصلی این سریال به این ترتیب هستند: نیکول کیدمن (سلست) که یک وکیل سابق است با شوهری که نقش مترسک را دارد. ریز ویترسپون (مادلین) که مادری است گاهی ابری و گاهی آفتابی. و البته شایلین وودلی (جین) که تازه واردی است به آن محله همراه پسرش.

 «دروغ های بزرگ کوچک» چه جور سریالی است

۴٫    ریز ویترسپون و نیکول کیدمن هر دو مدیر تولید و جزو تهیه کنندگان این سریال هستند. ژان مارک ولیِ کارگردان هم قبلا با ویترسپون سابقه همکاری داشته و به دلیل آشنایی با توانایی های او، این پروژه را به این بازیگر پیشنهاد کرده است.

۵٫    اگرچه موقعیتی جغرافیایی این کتاب در استرالیا واقع شده است ولی لوکیشن سریال در کالیفرنیای آمریکا و در شهر مونتری قرار دارد. این تصمیم کارگردان بود که احساس می کرد لوکیشن سریال باید نزدیک دریا باشد و به همین دلیل این شهر برای فیلم برداری انتخاب شد. این را نیکول کید من می گوید.

۶٫    ویترسپون می گوید: «وقتی آن رمان را خواندم، خودم را در موقعیت متفاوتی از مادربودن حس کردم. وقتی ۲۲ ساله بودم مادر شدم، درست مثل جین [در همین سریال]. و اینجا مجبور شدم مادری باشم چهل ساله مثل مادلین. انگار دوباره کشف شده بودم… دوباره ازدواج کرده بودم… این سریال بازگوکننده جنبه های زیادی از زندگی زنان است.»

۷٫    نکته جالبی درباره کیدمن وجود دارد؛ اواخر سریال ناگهان سر  یک صحنه، کار را تعطیل کرد و رفت. کیدمن می گوید: «احساس کردم خسته شده ام. احساس کردم روح و جسمم آسیب دیده است. رفتم خانه و در حمام گریه کردم.»

۸٫    کیدمن اجازه نداده است دخترش این سریال را ببیند: «سلست در این سریال مرا ناامید کرد. دخترم می تواند این سریال ار در ۱۸ سالگی تماشا کند اما نه وقتی که هنوز ۸ ساله است.»

۹٫    ویترسپون موقعی کار در این پروژه را پذیرفت که دنبال یک فضای جدید و البته با روحیات زنانه بود: «اگر زن ها وقت شان را برای دیدن برنامه های بی ارزش تلویزیون صرف نکنند، حرف های مهم تری برای گفتن دارند. من که چنین حسی دارم.»

۱۰٫    برخلاف بسیاری از ستاره ها که دوست ندارند جلوی دوربین مسن تر دیده شوند، ویترسپون با این مسئله مشکی ندارد: «من مشکلی ندارم. ۴۰ سالگی ام را دوست دارم. وقتی اولین نما را دیدم، متوجه چروک هایی در چهره ام شدم. ولی من با این مسئله مشکلی ندارم. چروک ها را هم دوست دارم. من چیزهای زیادی را از همین چروک ها یاد گرفته ام.»


منبع: برترینها

مجید واشقانی: شبیه «احسان علیخانی» بودن بد نیست

روزنامه هفت صبح – سوسن سیرجانی: مجید واشقانی که این شب ها با سریال «دیوار شیشه ای» هر شب روی آنتن شبکه یک است، درباره این تجربه و شباهت زیاد رفتار کاراکترش در این سریال به مجری برنامه «ماه عسل» می گوید.

مجید واشقانی در دو دهه اخیر در سریال های زیادی به عنوان بازیگر مکمل حضور داشته. بازی اش در سریال کمدی «مسیر انحرافی» به چشم آمد، اما پس از آن دیگر در نقش کمدی ظاهر نشد و مدتی پشت سر هم در چندین سریال پلیسی حضور داشت. او این شب ها به عنوان نقش اصلی سریال «دیوار شیشه ای» در قامت یک مجری معروف، در تلویزیون دیده می شود. شباهت بازی او به شخصیت احسان علیخانی در «ماه عسل» و انتقادهایی که درباره شخصیت فرهاد وجود دارد، محور اصلی گفت و گو با او شده است.

شبیه «احسان علیخانی» بودن بد نیست

در سریال «مسیر انحرافی» در یک نقش کمدی ظاهر شدید. نقش راحت و روانی بود که می توانست شروع خوبی برای ورود به دنیای طنز باشد. دیگر نقش کمدی برایتان پیش نیامد یا خودتان نخواستید؟

اصلا مگر ما کمدی خوب هم داریم که بشود در آن بازی کرد. البته پس از مسیر انحرافی برای من پیشنهاداتی بود اما مشکل اینجاست که وقتی در سینما و تلویزیون ایران کاری را دو بار انجام می دهید، مدام می خواهند این کار را تکرار کنید. من دوست نداشتم خودم را در طنز نگه دارم، چون کار کمدی خوبی وجود ندارد. حتی پیشنهاد یک سریال ۹۰ قسمتی طنز داشتم که اسمش را نمی آورم، ولی سریال بسیار بدی بود. همین الان هم منتظر یک سریال کمدی بودم و صحبت کرده بودیم، اما آنقدر این کار حاشیه داشت و تهیه کننده ها نتوانستند آن را به نتیجه برسانند که موقعیت کار در آن هم برای من سوخت شد و بهشان گفتم دیگر نمی توانم اینقدر صبر کنم.

شخصیت فرهاد به عنوان یک مجری در سریال «دیوار شیشه ای» کاراکتر جدیدی است که تا به حال به این شکل کسی در تلویزیون آن را بازی نکرده. از طرفی نقش کوتاه است که در هر قسمت فقط چند دقیقه کوتاه به آن پرداخته می شود. با این پیشنهاد چطور برخورد کردید؟

روزهای آخر ضبط سریال «دیباجی» یا همان «لبخند رخساره» بود که پیشنهاد این کار به من شد. از احمد معظمی خواستم یک طرح کلی برایم بفرستد تا بخوانم. وقتی آن را خواندم با یک طرح جدید و نو رو به رو شدم که تا به حال در تلویزیون آن را ندیده بودم. بلافاصله پس از تمام شدن لبخند رخساره سر فیلمبرداری «دیوار شیشه ای» آمدم.

متن خوب و استخوان داری بود و باید همراه با سه کارگردان کار می کردیم. اکبر تحویلیان هم به عنوان کسی که با هر سختی توانست «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را تبدیل به یک برند در تلویزیون کند، تهیه «دیوار شیشه ایم بود و بسیار بی مشکل کار را پیش بردیم.

اما متاسفانه در زمان خوبی پخش نشد. در بحبوحه انتخابات که یک شب ساعت ۱۱ پخش می شود یک شب ۱۲ و… از طرفی کنداکتور شلوغ تلویزیون، باعث شد سریال یک جورایی ابتر بماند، چون به نظرم خیلی بیشتر از ۲۰ قسمت جا داشت اما با این شرایط پخش، در همان ۲۰ قسمت تمام می شود.

شبیه «احسان علیخانی» بودن بد نیست

در صحبت های تان به کار با سه کارگردان اشاره کردید. کارگردان ها تعریف جداگانه ای از شخصیت فرهاد نداشتند؟ چون فرهاد شخصیت ثابت سریال است و باید در همه قسمت ها یکسان باشد. این موضوع بازی شما را دچار چالش نکرد؟

ما پیش از شروع فیلمبرداری با محمد سلطانی، سرپرستان نویسندگان جلسه داشتیم و درباره شخصیت فرهاد به یک نتیجه منسجم رسیده بودیم. چون متن کامل و حساب شده بود و کاراکترها کاملا تعیین شده بودند. از طرفی قصه فرهاد و سارا را احمد معظمی کارگردانی می کرد و فقط بخش های داخل استودیو را کارگردان هر داستان هدایت می کرد. اصلا همچین مسئله ای نبود که دچار مشکل راکورد شخصیتی شویم.

بخش های مربوط به مجری برنامه و همسرش تا اینجا دچار گره های داستانی زیادی شده. دو پیش بینی به وجود می آید. اول اینکه ماجرای سارا و فرهاد قرار است تا به انتها در کنار سایر قصه ها پیش برود و در آخر با تمام شدن سایر داستان ها، آن هم به نتیجه برسد. دوم اینکه قرار است یکی از داستان ها به طور مجزا به خود فرهاد و سارا اختصاص پیدا کند؟

ببینید همیشه خطری سریال اپیزودیک را تهدید می کند که نصف و نیمه دیده شود. چون بیننده می تواند دو قسمت ببیند و سه قسمت نبیند. اما در «دیوار شیشه ای» با هوشمندی نویسنده، یک نخ تسبیح به داستان ها الصاق شده که دیگر بیننده نتواند آن را رها کند و در کنار اپیزودها، در هر قسمت داستان زوج ثابت سریال را دنبال کند. این الصاقی که می گویم اجباری نبوده و طوری در کنار سایر داستان ها نشسته است که بیننده زندگی این دو نفر را تنیده شده در سایر داستان ها می بیند. به هرحال این پازل تا آخر سریال کنار سایر داستان ها پیش می رود اما در جایی بالاخره باید حل شود اما به دلیل خطر لورفتگی داستان بیشتر از این نمی توانم اطلاعات بدهم.

شباهت بیش از اندازه فرهاد به احسان علیخانی، حتی در کوچک ترین اکت های دست و صورت، پس از پخش اولین قسمت، به چشم آمد. این شباهت را شما عمدا به نقش اضافه کرده اید یا کارگردان ها از شما می خواستند؟ به محض پخش سریال با راما قویدل یکی از کارگردان های این  مجموعه صحبت کردیم و صراحتا بیان کردند که در این سریال برداشت هایی از برنامه «ماه عسل» صورت گرفته.

ببینید احسان علیخانی به شدت تبدیل به یک شخصیت کاریزماتیک شده. ما هم از روز اول می دانستیم که خواه ناخواه این سریال با برنامه «ماه عسل» مقایسه خواهدشد. راستش اگر به عنوان یک اشکال، این شباهت مطرح شود من به عنوان مشکل به آن نگاه نمی کنم. اما به هر حال قرار ما بر این نبود که شبیه احسان علیخانی بازی شود.  

چون ما بخش هایی از زندگی فرهاد را می بینیم که اصلا هیچ ارتباطی به زندگی احسان علیخانی ندارد. از طرف دیگر احسان علیخانی مجری بسیار توانمندی است و حتی اگر در برنامه ای چهار قسمتی هم اجرا کند، آن برنامه هیت می شود.

همین موضوع باعث می شود که تمام حرکات و رفتارهای او ملکه ذهن مردم باشد. به هر حال من هم با او مقایسه می شوم اما من یک مجری را بازی می کنم و نمی خواهم مجری باشم. مسلمان وقتی می خواستیم از فرهاد یک مجری توانمند و حرفه ای نشان دهیم، بیشتر شاخصه هایش به احسان علیخانی نزدیک می شد. یعنی یک مجری کاربلد معروف که در یک برنامه پربیننده حضور دارد.

شبیه «احسان علیخانی» بودن بد نیست

فرهاد یک شخصیت واقعی نیست و باید آنقدر رئال باشد که مردم آن را بپذیرند. اما گاهی حرف هایش دچار شعارزدگی می شود. به نظرتان اگر حرف ها و دیالوگ هایش راحت تر بود و اینقدر عریان جمله های شعاری نمی گفت، بیننده بیشتر با او رابطه برقرار نمی کرد؟

ببینید این روزها در قاب رسانه هر چیزی گفته شود، به آن برچسب شعار زده می زنند و می گویند این اصلا کی است که این حرف ها را می زند. اما به هر حال فرهاد یک مجری تلویزیونی است و باید حرف بزند و اظهارنظر کند که این جزو توانمندی های یک مجری محسوب می شود.

در تمام دنیا هم برنامه هایی از این دست مثل اپرا است که مجری کاملا درباره موضوع حرف می زند و خودش را درگیر می کند. اما در تلویزیون ایران اگر یک مجری درباره موی سر صحبت کند، همه می گویند برو اول موهای خودت را درست کن بعد درباره این موضوع حرف بزن. به نظر من حتی شعار هم چیز بدی نیست، اگر یک جمله شعاری بتواند در کسی تاثیر مثبت بگذارد، تبدیل می شود به یک جمله درست.


منبع: برترینها

کاخ‌ها و موزه‌ها روز انتخابات تعطیل نیستند

موزه‌ها، اماکن تاریخی و کاخ‌هایی که زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مدیریت می‌شوند، در روز انتخابات ریاست جمهوری تعطیل نیستند.

به گزارش ایرنا، مدیر اداره‌کل موزه‌های ایران گفت: تمام اماکن تاریخی روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه همزمان با برپایی انتخابات ریاست جمهوری، بدون تغییر ساعت کاری باز هستند.

به گفته محمدرضا کارگر، برای فعالیت این اماکن تاریخی و بازدید از آنها در روز انتخابات، هیچ محدودیتی وجود ندارد و گردشگران و علاقه مندان مثل همیشه می توانند در این اماکن تاریخی حضور داشته باشند.

۲۸ اردیبهشت ماه همزمان با روز جهانی موزه ها، بازدید از تمام اماکن تاریخی، کاخ ها و موزه ها رایگان است و در روز جمعه ۲۹ اردیبهشت همزمان با انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر، بدون تعطیل از ساعت ۹ صبح تا ۱۹ فعال هستند.


منبع: عصرایران

متن شعر زیبای "دوباره ایران"

 درین بهاران که گل شکفته
که لاله خفته به زیر باران

درین خموشی که نای خسته
که می شکسته ز جور طوفان

ز شب چه خواهی طرب چه جویی
به دل چه گویی ز هجر یاران؟

بیا سحر شو ز شب به در شو
سپیده باش و سیه بگردان

دوباره لبخند، دوباره پیوند دوباره پیمان دوباره ایران
دوباره ایران دوباره ایران دوباره ایران…

دوباره برکَش ندای طوفان
دوباره سرکَش به ساغر جان

دوباره بر خیز ز تیغ مشکن
ز جان گذر کن برای جانان

دوباره من با تو می شوم ما
دوباره من تو، دوباره ایشان

دوباره لبخنده های امید
دوباره شور امیدواران

دوباره لبخند دوباره پیوند دوباره پیمان دوباره ایران
دوباره ایران دوباره ایران دوباره ایران


منبع: عصرایران

اعتراض سیروس الوند به یک سوءاستفاده تبلیغاتی

سیروس الوند نسبت به سوءاستفاده ستاد یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری از یکی از مصاحبه‌هایش گلایه کرد.

این کارگردان سینما به ایسنا گفت: یکی از مصاحبه‌های چند ماه قبل‌ام توسط ستاد یکی از نامزدها در مقطع فعلی منتشر شده و اینجانب نسبت به این موضوع اعتراض دارم و انجام هرگونه مصاحبه در مقطع فعلی را تکذیب می‌کنم.

الوند در پایان ضمن دعوت مردم برای حضور در پای صندوق‌های رای تاکید کرد: مشارکت در انتخابات وظیفه همگانی ماست.


منبع: عصرایران

رکوردداران سینما در سه روز اول اکران

گروه فرهنگی_رسانه ها: روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:بازار سینمای ایران در روزهای تاریخ‌سازی قرار دارد. افزایش فروش فیلم‌ها و گسترش مخاطبان ثابت سینما در سال گذشته و همزمان اکران برخی فیلم‌ها که امتیازهای بالایی در شاخص‌های جذب مخاطب دارند، اتفاق‌های جالبی را رقم زده‌اند.
 

 هر فیلم پرفروشی نه تنها جدول پرفروش‌های هفته سینمای ایران را تغییر می‌دهد، بلکه در جدول پرفروش‌های تاریخ سینمای ایران نیز باعث جابه‌جایی می‌شود و صدر این جدول را هم زیر و رو می‌کند.

 

در ادامه به گزارشی درباره پرفروش‌ترین فیلم‌های ایرانی می‌پردازیم که در سه روز اول اکران خود توانسته‌اند بالاترین رکوردها را ثبت کنند. بعضی از فیلم‌ها به خاطر بازیگرانی که دارند و برخی دیگر به خاطر قصه و داستانشان مخاطب را به سمت خود جذب می‌کنند، برخی از فیلم‌ها هم هستند که مخاطب با آنها در سال‌های گذشته خاطره‌بازی کرده است و حالا یک حس نوستالژیک نسبت به آنها دارد، اما تعدادی دیگر از فیلم‌ها هم هستند که حواشی بسیاری پیرامون خود دارند یا به خاطر دریافت جوایز متعدد خارجی مخاطب را تشنه دیدن خود می‌کنند و همین عامل نیز موجب می‌شود تا برخی از فیلم‌های سینمایی بتوانند در همان یکی، دو روز نخست اکران خود فروش قابل توجهی داشته باشند و حتی سانس‌های فوق‌العاده را از آن خود کنند.

۱- «نهنگ عنبر، سلکشن رویا»: سامان مقدم که پیش از این تجربه ساخت «نهنگ عنبر» را داشت و آن فیلم نیز توانست جزو رکوردداران فروش باشد، این بار به سراغ «سلکشن رویا» رفته است. «نهنگ عنبر ۲» که این روزها بر پرده سینماهاست، در سه روز نخست اکران خود موفق شد با ۱۱۲ هزار نفر مخاطب یک میلیارد و ۲۲۰ میلیون تومان فروش داشته باشد. داستان «نهنگ عنبر ۲» در همان مقطع زمانی «نهنگ عنبر» می‌گذرد و برشی دیگر از زندگی شخصیت‌های اصلی قصه یعنی ارژنگ و رویا با بازی رضا عطاران و مهناز افشار در همان دوران است. در این فیلم رضا عطاران، مهناز افشار، ویشکا آسایش و… به ایفای نقش می‌پردازند.

۲- «سلام بمبئی»: آخرین ساخته قربان محمدپور که محصول مشترک ایران و هند است، در سه روز نخست ۱۳۵ هزار نفر را به سالن‌های سینما کشاند و یک میلیارد و ۱۶۰ میلیون تومان فروش داشت. «سلام بمبئی» ملودرامی عاشقانه است و داستان آشنایی یک دختر هندی و یک پسر ایرانی را روایت می‌کند که هر دو دانشجوی پزشکی هستند که درگیر اتفاقات پیچیده‌ای می‌شوند و قصه فیلم به این ترتیب شکل می‌گیرد. در این فیلم عاشقانه محمدرضا گلزار، بنیامین بهادری، شایلی محمودی، دیا میرزا، گلشن گروور، پونام، بهروز چاهل و… ایفای نقش کرده‌اند. «سلام بمبئی» در مجموع توانست طی مدت ۲۲ هفته ۱۳ میلیارد و ۶۶۶ میلیون تومان فروش داشته باشد.

۳- «فروشنده»: فیلم قابل تقدیر اصغر فرهادی که موفق به کسب دومین جایزه اسکار برای سینمای ایران شد، در همان روزهای نخست خود ۱۰۵ هزار نفر را به سالن‌های سینمایی کشاند و موفق به فروش یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومان شد. هفتمین فیلم بلند اصغر فرهادی که ابتدا «برسد به‌دست آهو» نام داشت، سال گذشته در جشنواره کن جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد را برای فرهادی و شهاب حسینی به ارمغان آورد و در اسفند سال ۹۵ موفق شد جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان اسکار ۲۰۱۷ را از آن خود کند. در این فیلم شهاب حسینی، ترانه علیدوستی، بابک کریمی، مینا ساداتی، فرید سجادی‌حسینی، احترام برومند، مهدی کوشکی و… به ایفای نقش پرداخته‌اند. «فروشنده» در نهایت در ایران موفق به فروش ۱۵ میلیارد و ۷۱۴ میلیون تومانی شد.

۴- «محمدرسول‌الله»: ساخته مجید مجیدی که به داستان زندگی کودکی محمد پیامبر اسلام (ص) می‌پردازد، توانست در سه روز اول با ۹۲ هزار نفر تماشاگر، ۷۰۰ میلیون تومان فروش داشته باشد و در حالت کلی ۱۴ میلیارد و ۶۲۰ میلیون تومان فروش را برای خود به ثبت برساند. این فیلم از سال ۸۶ مراحل تحقیق و پژوهش خود را آغاز کرد و در نهایت در سال ۹۴ به روی پرده سینماها رفت. داستان از سال ۱۰ بعثت محمد(ص) و زمانی که مسلمانان در تحریم اقتصادی هستند شروع می‌شود. در این فیلم علیرضا شجاع‌نوری، مهدی پاکدل، ساره بیات، مینا ساداتی، محسن تنابنده، داریوش فرهنگ، رعنا آزادی‌ور، حمیدرضا تاج دولت، صادق هاتفی و… به ایفای نقش پرداخته‌اند. مجیدی در این فیلم از عوامل کشورهای دیگر نیز بهره گرفته است.

۵- «خوب، بد، جلف»: اولین ساخته پیمان قاسم‌خانی که سال گذشته در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، در سه روز نخست با حضور ۸۵ هزار نفر ۶۹۰ میلیون تومان فروش داشت و حالا پس از گذشت ۱۲ هفته ۱۵‌میلیارد و ۸۲۲ میلیون تومان فروخته است.

داستان «خوب، بد، جلف» درباره ‌مانی حقیقی یک کارگردان هنری سینماست که از طرف تهیه‌کننده‌اش تحت فشار است تا از دو بازیگر تجاری برای بازی در نقش‌های اصلی فیلمش استفاده کند. از نظر کارگردان آنها بدترین انتخاب‌های ممکن هستند، اما اگر می‌خواهد فیلم را بسازد مجبور است در مدت کوتاهی آنها را به نقش‌هایشان نزدیک کند و این کار آسانی نیست. حمید فرخ‌نژاد، پژمان جمشیدی، سام درخشانی، ویشکا آسایش، مانی حقیقی، حسین پاکدل، بهاره رهنما، نیوشا ضیغمی، آزاده صمدی، امیرمهدی ژوله، مهراب قاسم‌خانی، نسیم ادبی، سپند امیرسلیمانی، مجید مظفری، رضا رویگری و علی اوجی در این فیلم بازی کرده‌اند.

۶- «لانتوری»: فیلم رضا درمیشیان توانست با حضور ۷۲ هزار نفر، ۶۲۰ میلیون تومان در سه روز نخست بفروشد. درمیشیان در سال ۹۴ این فیلم را ساخت و در بخش سودای سیمرغ سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر نیز با اما و اگرهای فراوان حضور یافت. نام این فیلم نام باند تبهکار لانتوری است. لانتوری متشکل از سه مرد و یک زن است. آنها اقدام به دزدی و زورگیری می‌کنند. سردسته‌ لانتوری پسری است به نام پاشا. او ناخواسته عاشق زنی به نام مریم می‌شود. اما پس از بی‌توجهی مریم، وی اقدام به اسیدپاشی به صورت دختر می‌کند… نوید محمدزاده، مریم پالیزبان، باران کوثری، رضا بهبودی و… بازیگران این فیلم هستند. «لانتوری» موفق شد در گیشه به فروشی معادل ۶ میلیارد و ۲۹۶ میلیون تومان برسد.

۷- «گشت ۲»: دنباله فیلم «گشت ارشاد» به کارگردانی سعید سهیلی، از ۲۵ اسفندماه ۹۵ به روی پرده سینماها رفت و توانست در سه روز نخست اکران خود ۵۷ هزار نفر را به سالن‌های سینما کشانده و ۵۳۰ میلیون تومان فروش را از آن خود کند. در این فیلم حمید فرخ‌نژاد، پولاد کیمیایی، ساعد سهیلی، بهاره افشاری، ترلان پروانه، سارا سهیلی، ساناز طاری، صفرکشکولی، اسدالله یکتا و مهدی ماهانی به ایفای نقش پرداخته‌اند. این فیلم موفق شده است تاکنون فروشی معادل ۱۸‌میلیارد و ۳۲۵ میلیون تومان داشته باشد.

۸- «شهر موش‌ها ۲»: «شهر موش‌ها ۲» به کارگردانی مرضیه برومند و تهیه‌کنندگی منیژه حکمت و علی سرتیپی، در سال ۹۳ با هزینه ۶‌میلیارد تومان تولید شد و توانست در سه روز نخست اکران خود با ۸۰ هزار مخاطب، ۴۶۰ میلیون تومان بفروشد. در نهایت این فیلم با در اختیار داشتن ۸۵ سالن سینمایی موفق به فروش کلی ۱۲‌میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان شد.


منبع: بهارنیوز

فرهادی و دختر جانی دپ در افتتاحیه کن

به گزارش خبرآنلاین به نقل از ورایتی، اصغر فرهادی کارگردان برنده دو جایزه اسکار که حضور در اسکار هشتادونهم را در اعتراض به سیاست‌های تبعیض‌آمیز ترامپ تحریم کرده بود، همراه با لی‌لی رز دپ، دختر جانی دپ در صحنه افتتاحیه هفتادمین جشنواره فیلم کن حاضر شد.
 

 

کارگردان «جدایی نادر از سیمین»‌ در افتتاحیه کن گفت: «در جشنواره‌ فیلم کن فرهنگ‌ها با احترام با هم سخن می‌گویند. اینجا محلی است که مردم مشتاقانه درباره سینما و لحظات خاطره‌انگیز با هم گفت‌وگو می‌کنند.»فرهادی ابراز امیدواری کرد که فیلم‌های به نمایش درآمده در بخش رقابتی جشنواره کن به «شرایط انسانی» مردم سراسر جهان روشنایی بخشند.مونیکا بلوچی، مجری مراسم هم در افتتاحیه کن گفت: «ما همه به شیوه خودمان ستاره هستیم.» او در ادامه افزود: «جلوی بروز و درخشش برخی ستاره‌ها را گرفته‌اند. هر ستاره‌ای باید آزادی از دست رفته‌اش را بیابد و آن‌گونه که شایسته است به درخشش ادامه دهد.»

تامین امنیت هفتادمین دوره جشنواره کن یکی از موارد مهم است که در مراسم افتتاحیه با حضور تعداد زیادی از نیروهای امنیتی در اطراف کاخ جشنواره به خوبی قابل مشاهده بود.در افتتاحیه جشنواره بین‌المللی کن فیلم «ارواح اسماعیل» به کارگردانی آرنو دپلشن و بازی ماریون کوتیار به نمایش درآمد.پدرو آلمادوار، رییس هیات داوران این دوره از جشنواره فیلم کن گفت روح و روانش را به کل صرف انجام صحیح این کار خواهد کرد.

در هیات داوران این دوره از جشنواره فیلم کن چهره‌های سرشناسی چون مارن آده، جسیکا چستین و ویل اسمیت نیز حضور دارند. چستین در مراسم فرش قرمز افتتاحیه جشنواره گفت: «کن جشنواره من است». او از ارتباط ویژه خود با جشنواره گفت و به فیلم «درخت زندگی» اشاره کرد که سال ۲۰۱۱ او را به جشنواره کن کشاند.هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن از ۲۷ اردیبهشت تا هفت خرداد برگزار خواهد شد.


منبع: بهارنیوز

اصغر فرهادی و دختر جانی دپ در افتتاحیه کن

در جشنواره‌ فیلم کن فرهنگ‌ها با احترام با هم سخن می‌گویند. اینجا محلی است که مردم مشتاقانه درباره سینما و لحظات خاطره‌انگیز با هم گفت‌وگو می‌کنند.

هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن، شامگاه چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت با حضور چهره‌های سرشناس دنیای سینما و سخنرانی کوتاه اصغر فرهادی آغاز به‌کار کرد.

به گزارش خبرآنلاین، اصغر فرهادی کارگردان برنده دو جایزه اسکار که حضور در اسکار هشتادونهم را در اعتراض به سیاست‌های تبعیض‌آمیز ترامپ تحریم کرده بود، همراه با لی‌لی رز دپ، دختر جانی دپ در صحنه افتتاحیه هفتادمین جشنواره فیلم کن حاضر شد.

کارگردان «جدایی نادر از سیمین»‌ در افتتاحیه کن گفت: «در جشنواره‌ فیلم کن فرهنگ‌ها با احترام با هم سخن می‌گویند. اینجا محلی است که مردم مشتاقانه درباره سینما و لحظات خاطره‌انگیز با هم گفت‌وگو می‌کنند.»

فرهادی ابراز امیدواری کرد که فیلم‌های به نمایش درآمده در بخش رقابتی جشنواره کن به «شرایط انسانی» مردم سراسر جهان روشنایی بخشند.

مونیکا بلوچی، مجری مراسم هم در افتتاحیه کن گفت: «ما همه به شیوه خودمان ستاره هستیم.» او در ادامه افزود: «جلوی بروز و درخشش برخی ستاره‌ها را گرفته‌اند. هر ستاره‌ای باید آزادی از دست رفته‌اش را بیابد و آن‌گونه که شایسته است به درخشش ادامه دهد.»

تامین امنیت هفتادمین دوره جشنواره کن یکی از موارد مهم است که در مراسم افتتاحیه با حضور تعداد زیادی از نیروهای امنیتی در اطراف کاخ جشنواره به خوبی قابل مشاهده بود.

در افتتاحیه جشنواره بین‌المللی کن فیلم «ارواح اسماعیل» به کارگردانی آرنو دپلشن و بازی ماریون کوتیار به نمایش درآمد.

پدرو آلمادوار، رییس هیات داوران این دوره از جشنواره فیلم کن گفت روح و روانش را به کل صرف انجام صحیح این کار خواهد کرد.

در هیات داوران این دوره از جشنواره فیلم کن چهره‌های سرشناسی چون مارن آده، جسیکا چستین و ویل اسمیت نیز حضور دارند. چستین در مراسم فرش قرمز افتتاحیه جشنواره گفت: «کن جشنواره من است». او از ارتباط ویژه خود با جشنواره گفت و به فیلم «درخت زندگی» اشاره کرد که سال ۲۰۱۱ او را به جشنواره کن کشاند.

هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن از ۲۷ اردیبهشت تا هفت خرداد برگزار خواهد شد.


منبع: عصرایران