تدبیر و امید در سینما؟

مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار: رفع توقیف فیلم‌های اکران نشــده، یکی از دغدغه‌هـــای اصلـــی سینماگران  در طی سال‌های اخیر بوده و هست زیرا فیلم‌ها تا به روی پرده اکران بروند، مسیر پر التهابی را طی می‌کنند و بر همین اساس به سرانجام رسیدن فیلم‌ها مساوی است با  اکران شدن و روی پرده سینما  رفتن. در طی سال‌های اخیر و به ویژه در دولت یازدهم که تحت فشارهای دیگر جناح‌ها عملکردی بیش از حد محافظه کارانه داشت، فیلم‌های متعددی در پشت خط اکران منتظر مانده‌اند. فیلم هایی که با وجود داشتن مجوز ساخت و نمایش، انتظار اکران را می‌کشند. پرونده فیلم‌های توقیفی، مدیران قبلی دولت یازدهم را به چالش کشید و نارضایتی جمع بزرگی از هنرمندان را به دنبال داشت و مسئله این روزهای مدیران دولت دوازدهم شده است. به گونه‌ای که برای حل این مسئله، کمیته جدیدی تشکیل شده است تا فیلم‌های توقیفی را دوباره مورد بررسی قرار دهد و در گام نخست خبر از رفع توقیف فیلم‌خانه پدری‌ساخته کیانوش عیاری نویدبخش تدبیر در سینما است.

گام نخست: رفع توقیف فیلم کیانوش عیاری
دولت دوازدهم در حالی کارش را آغاز می‌کند که حمایت جمع بزرگی از سینماگران را در این دوره از انتخابات با خود همراه داشت. در حالی که بسیاری از این هنرمندان کسانی بودند که فیلم‌های شان در دولت یازدهم به دلیل عدم اکران متضرر شده بود و رنگ اکران را ندیدند. آخرین خبری که از رفع فیلم‌های توقیفی اعلام شده است، مربوط به فیلم‌خانه پدری‌به کارگردانی کیانوش عیاری است که قرار است مشکلات اکرانش حل شود. سازمان سینمایی با دستور مستقیم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونش، ‌محمدمهدی حیدریان، قرار است فیلم‌های توقیف‌شده را مجددا بررسی و با نگاهی منصفانه و پرهیز از اعمال سلیقه، ‌تکلیف فیلم‌های مورد بحث را مشخص کنند. بنابر اخبار واصله از منبعی آگاه، ‌فیلم‌خانه پدری‌نخستین فیلمی است که در این کمیته مورد بررسی قرار گرفت و خوشبختانه سدِ توقیف را شکست تا با نمایش عمومی، ‌مخاطبانش را شگفت‌زده کند.

پیش از این، کمیته‌ای جهت بررسی فیلم‌های توقیفی تشکیل شده بود اما آنها در این دوره فعالیت شان را ادامه می‌دهند تا وضعیت این آثار را معلوم کنند. پیش از این حبیب ایل‌بیگی، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، درباره جزئیات این حرکت عنوان کرد:‌این کمیته ویژه مدتی است فعالیت خود را آغاز کرده و قرار است در آن همه فیلم‌هایی که به مشکل برخورده‌اند، مورد بررسی قرار گیرند‌. این مدیر سینمایی در برابر این پرسش که این کمیته همان شورای بالادستی‌پروانه نمایش‌است، ‌پاسخ داد:‌خیر. این کمیته با شورای عالی نظارت فرق دارد. این کمیته ویژه مستقیم مسئولیت فیلم‌های به‌مسئله‌خورده را به عهده دارد‌. همچنین ایل‌بیگی درباره اعضای تشکیل‌دهنده این کمیته توضیح داد:‌در صورتی که جناب حیدریان اجازه دهند اسامی را اعلام می‌کنیم، ولی باید بگویم که در این کمیته افراد متخصص و دلسوز حضور دارند. فکر می‌کنم در آینده‌ای نزدیک بتوانیم درباره فیلم‌هایی که از سوی این کمیته بازبینی شده و گفت‌وگوهایی که حتما با خود دست‌اندرکاران فیلم‌ها خواهد شد، گزارش کاملی بدهیم و جزئیات را اعلام کنیم.‌

فیلم‌خانه پدری‌را کیانوش عیاری در سال ۱۳۸۹ ساخته است. در ابتدا تهیه‌کنندگی این فیلم را‌ناجی فیلم‌وابسته به پلیس ایران برعهده داشت که در ادامه به دلیل انتقادات پیرامون سکانس خشونت در فیلم از این کار کنار کشید. بعد از آن عیاری همه حقوق فیلم را خریداری کرد و به عنوان تهیه‌کننده فیلم معرفی شد. فیلم‌خانه پدری‌پس از سه سال توقیف در سی‌ودومین جشنواره فجر اکران شد و بیشتر منتقدان فیلم را ستودند و آن را یکی از بهترین‌ فیلم‌های سینمای ایران در دهه ٩٠ شمسی معرفی کردند. این فیلم در روزهای چهارم و پنجم دی ۱۳۹۳ در گروه‌هنر و تجربه‌در پردیس سینمایی کوروش به نمایش درآمد. اما بنا به دلایلی پس از آن اکران، فیلم متوقف شد.

چرا اکران فیلم‌ها مهم‌است؟
پروسه ساخت و تولید فیلم ها، پروسه‌ای پر‌هزینه و دشوار دارند. جمع بزرگی در طی ساخت یک فیلم گرد هم می‌آیند و با همراهی هم، داستانی را به تصویر در می‌آورند. در نتیجه اکران نشدن یک فیلم دو مسئله مهم، عدم بازگشت سرمایه و ضرر مالی از یک سو و از سوی دیگر، مسئله مهم به بار نرسیدن یک فرآیند فرهنگی است که گاه بنا بر یک الزام یا تحقیقات اجتماعی ساخته می‌شوند و حرف زمانه شان هستند و در صورت اکران نشدن و ارتباط مستقیم با تماشاگر، نتیجه‌ای که می‌بایست بر جامعه خود داشته باشند را نخواهند داشت.

فیلم‌خانه پدری‌ به دلیل اولین صحنه آن که صحنه قتل دختری را توسط پدر و برادرش را به تصویر می‌کشد، توقیف شد، اشاره کوچکی به قتل‌های ناموسی بسیاری است که در جامعه رخ می‌دهند و اثرات زیان بار این قتل در یک نهاد خانواده را مورد بررسی قرار می‌دهد. مسئله مهمی که اگر به مردم بازنمایانده شود و نتایج زیان بار این عملکرد را به قدر یک فیلم ببینند، در رفع مشکلات جامعه تاثیری داشته باشد. مطابق با آمار اعلام شده توسط نهادهای انتظامی، ۱۶ درصد قتل‌های رخ داده در هر سال ناموسی است و این درصد با در نظر گرفتن آمار ۱۹۱۰ قتل سال ۹۲، معادل حدود ۳۰۰ قتل ناموسی در سال می‌شود.

باید پذیرفت که در برابر این آمار نمی‌توان سکوت کرد و به این چالش نپرداخت و اگر هنرمند یا سینماگری به این معضل نپردازد، چگونه می‌توان به نقد این موضوع پرداخت و تلاش کرد تا با آگاهی به جامعه، این آمار  در نسل‌های بعد کم شود؟ یکی از فیلم هایی که بیشترین دوران توقیفی را پشت سر گذاشته است، فیلم‌به رنگ ارغوان‌ساخته ابراهیم حاتمی کیا است که نزدیک به هفت سال توقیف بود و رنگ اکران را ندید. فیلمی درباره وزارت اطلاعات و اشاره به گروهک‌های قبل از انقلاب که توسط فیلمسازی ارزشی هم ساخته شده بود اما تا سال‌ها رنگ اکران را ندید. بعدها این فیلم در دولت احمدی نژاد، رفع توقیف شد و دیدیم که نتیجه منفی‌ای در جامعه نگذاشت و زمانی که اکران شد، دیگر حرف زمانه را نمی‌زد و شاید اگر در زمان خود اکران می‌شد، اثری هم در جامعه خود می‌گذاشت.

لیست فیلم‌های توقیفی که بسیاری از آنها بنا به مسائل روز خود ساخته شده اند، بسیارند و قطعا آنها در زمانه خودشان می‌توانستند اثرگذار باشند و در رفع مشکلات اجتماعی مطروحه خود گامی بردارند. توجه به این مسئله در کنار مسئله بازگشت سرمایه و حمایت از گروه‌های تولید باید در اولویت رسیدگی قرار بگیرند. بدنه سینما در ایران به ‌اندازه‌ کافی نحیف است لذا توقیف فیلم‌ها می‌تواند آسیب‌های اقتصادی و بار منفی روانی را بیشتر کند و از طرفی نتایج اخلاقی و اجتماعی که دغدغه زمانه هستند، به بار ننشیند. شاید اگر خلاءهای قانونی برطرف شود؛ اکران هیچ فیلمی پس از ساخت متوقف نخواهد شد لذا حضور یک نماینده از قوه مقننه در شورای صدور پروانه نمایش برای شناسایی این خلاءها ضروری به نظر می‌رسد.

نتیجه: درایت و قاطعیت برای رفع خلاء‌های قانونی
در سینمای ما همیشه بوده‌اند فیلم هایی که برچسب توقیف خورده‌اند و اجازه نمایش پیدا نکرده اند. معمولا خیلی از آن‌ها دیر یا زود به اکران رسیده‌اند و تنها این سؤال را به جا گذاشته‌اند که دلیل توقیف فیلم چه بوده است؟ گاهی توقیف فیلم‌ها معنی قانونی و شرعی دارند و معاونت سینمایی و ارشاد هم خود را در رفع مسئله آن کافی نمی‌دانند مثل مسئله فیلم‌کاناپه‌ساخته عیاری که در جشنواره سی‌وپنجم با جنجال روبه‌رو شد. فیلمی که در آن خانم‌های فیلم جلوی محارم و در منزل، بدون روسری هستند و کلاه گیس به‌سر دارند. در نتیجه وزارت ارشاد هم اعلام کرده درباره اکران یا عدم اکران‌کاناپه‌باید مراجعی بیرون از وزارت ارشاد نظر دهند.

 به نوعی فیلم‌ رستاخیز‌ هم با مشکلی شرعی و اختلاف بر سر نمایش چهره معصومین روبه‌روست و درایت و مداخله بزرگان دینی را می‌طلبد. فیلم‌های دیگری چون‌من عصبانی نیستم‌ساخته رضا درمیشیان یا ‌فیلم‌آشغال‌های دوست داشتنی‌ساخته محسن امیر یوسفی و‌سپید و سیاه‌ساخته قاسم جعفری نیز درباره اتفاقات سال ۸۸ هستند و از این جهت در لیست توقیفی‌ها قرار گرفته اند. در دولت یازدهم، فیلم‌های توقیف شده کم نیستند. فیلم هایی که با همان روشی که این اواخر کنسرت‌ها مواجه می‌شوند و گویی جریانی مانع از آنها می‌شود، با اکران فیلم‌ها هم برخورد می‌کند و خودمختاری‌ها و اعمال سلیقه نهادهای خردتر بر نهادهای رسمی و اصلی فرهنگی که صلاحیت ارائه مجوز ساخت و نمایش فیلم‌ها را بر عهده دارند، قد علم کرده است و مانع از به ثمر رسیدن آثار فرهنگی می‌شود.

دولت تدبیر و امید همان طور که انتظار می‌رفت از تدبیر در سینما گفته است و هر چند برخی از تندروها، حمایت هنرمندان از این دولت را به مثابه باج خواهی گذاشتند و شاید در آینده هجمه‌های بسیاری را در مقابل دولت، هنرمندان و آثار مختلف فرهنگی از خود بروز دهند اما ورای همه این کارشکنی‌ها، دولت چه هنرمندان از آنها حمایت می‌کردند و چه نمی‌کردند، موظف به حل مشکلات و مقابله با مداخله گران است و لازم است که خلاء‌های قانونی را رفع کند و فضایی مطلوب فراهم سازد. رفع این مشکلات نیاز به قاطعیت و درایت دارد و نتایج آن نه تنها بدنه سینما را توسعه خواهد داد که جامعه را هم به سمت آگاهی و رشد سوق می‌دهد.


منبع: بهارنیوز

طلاق یک زوج سرشناس دیگر در هالیوود

بن استیلر بازیگر سرشناس سینمای آمریکا و همسرش کریستین تیلور جمعه پنجم خرداد اعلام کردند پس از ۱۸ سال زندگی مشترک در فکر طلاق هستند.
 

 

آن‌ها در بیانیه‌ای مشترک در این باره نوشتند: «با عشق و احترام بی‌اندازه به همدیگر، و پس از ۱۸ سال زندگی زناشویی، تصمیم به طلاق گرفتیم. در این میان اولویت ما بزرگ کردن فرزندانمان است و در این راه والدینی فداکار و دوستانی نزدیک خواهیم بود. صمیمانه از رسانه‌ها خواستاریم که به حریم شخصی ما احترام بگذارند.»این دو بازیگر که بیشتر برای بازی در آثار کمدی شناخته می‌شوند در چندین اثر سینمایی مانند «تندر استوایی» و «ملاقات با والدین» و «زولندر» کنار یکدیگر نقش آفرینی کرده‌اند.


منبع: بهارنیوز

خارج از هیاهوی تهران؛ غاری که با دست ساخته شده (+عکس)

خارج از شهر تهران در لواسان پیرمردی با عشق دل کوه را می کَند و پیش می رود؛ سراسر محوطه و غار پر شده است از مجسمه های گوناگون که نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کند.

عصرایران؛ مهدی کرمی – ناصر هوشمند وزیری متولد شهر همدان است و ۷۱ سال سن دارد. همانند جوانی ۳۰ ساله شاد و سرحال و پر جنب و جوش، با اندامی متناسب برخلاف دیگر همسالان خود.

در سال ۱۳۳۰ که ۵ سال داشت به همراه خانواده به تهران آمده، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را گذراند تا این که سال ۱۳۴۵ که وارد دانشکده هنرهای زیبای تهران شد و مجسمه سازی خواند و در سال ۱۳۵۰ فارغ التحصیل شد. این درس خواندن ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۷۳ به درجه دکتری افتخاری نائل آمد.

دستانش را که می بینی سیاه و ورزیده، کلاه معروفش را به سر دارد و پَر پرندهی که بر روی آن کاشته شده و پیراهن و شلوارش رنگی و گِلی، بر روی صندلی که ساخته خود اوست در میان محوطه برای مدت زمان گاه کوتاه و بلند نشسته ایم و گرم صحبت. بارها و بارها حرف هایش بریده می شود دلیل آن هم سلام و احوال پرسی و ابراز لطف بازدید کنندگان است.

غار موزه وزیری (+عکس)

از کارهایش که کم هم نیست می گوید، تند و سریع و گذرا، اسامی را نام می برد:

پارک جمشیدیه: مجسمه فردوسی و رستم و سهراب سنگ چینی و دیگر مجسمه ها، پارک ایرانشهر یا همان خانه هنرمندان، پرواز و نردبان، مس، طراحی و اجرای صحنه های دبوراما، موزه تبریز، مجسمه های موزه دامغان، مجسمه های، موزه رختشویخانه زنجان به سبک مادام توسو، ۳ مجسمه، موزه نظامی سعد آباد، ساخت نمای تخت جمشید، نمایشگاه فرش هانوفر آلمان، ۳ مجسمه، موزه مردم شناسی سعد آباد، مجسمه های فولکلوریک، قلعه فلک الافلاک لرستان، پارک پردیسان: گوزنها، آبنما، دایناسور، پارک ساعی: آبنما، مجسمه های سنگی حیوانات، سمور، سنجاب، سگ آبی و آبشار ۲۷ متری و کارهای پارک باراجین قزوین، و کارهای کوچک و بزرگ فراوان دیگر… .

سال ۱۳۸۴ آتلیه اش در میدان فاطمی تهران را می فروشد و باغچه ای را در لواسان می خرد. حالا آن باغچه قدیمی تبدیل به همین جایی شده که “غار موزه وزیری” اسمش را گذاشته است.

می گوید ۱۱ سال و ۸ ماه و ۵ روز را ذره ذره و با عشق و سختی کار کرده است فقط و فقط به عشق وطن و فرهنگ این خاک و بوم. آثار بزرگانی چون فردوسی، سعدی، حافظ، بوعلی سینا، بابا طاهر، را ساخته است. عشقش خاک است و طبیعت و خیلی از آثارش را که می بینی با مواد بازیافتی هستند که از طبیعت جمع شده اند مانند: تنه خشک درختان، پلاستیک، شیشه، ضایعات آهن آلات، پیچ و مهره، شیر آلات خانه، قوطی های نوشابه و چیزهای دیگر…

به گفته خودش وجب به وجب این محوطه و تمام کارهایش معنی و مفهومی خاص دارد هیچ کدام بدون دلیل و معنی ساخته نشده است.

می گوید اگر هزار بار دیگر هم به دنیا بیایم و از سختی های این کار باخبر می بودم باز هم مجسمه ساز می شوم. ” این سختی ها هستند که به هنرمند قدرت تفکر می دهند”

این موزه در زمینی به مساحت هزار متر مربع ساخته شده که در آن مراجعه کنندگان می توانند آزادانه گردش و عکاسی کنند و دانشجویان رشته هنر می توانند مستقیما از او ایده گرفته و کارورزی کنند. این غار موزه در سال ۹۳ در میان ۱۴۰ موزه شخصی و دولتی برتر شناخته شد.

تصاویر مربوط به غار موزه وزیری


منبع: عصرایران

ویژه برنامه های تلویزیون در ماه مبارک رمضان

وب سایت مشرق: هر ساله با نزدیک شدن به ایام ماه مبارک رمضان، شبکه‌های مختلف سیما تدارک وسیعی برای تولید برنامه‌های متنوع و جذاب در این ماه انجام می‌دهند تا با تولید و ساخت مجموعه‌های تلویزیونی با محوریت قرار دادن ماه مهمانی خدا و ویژگیهای این ماه مخاطب را پای “قاب جادو” نگه دارند. این برنامه‌ها از تولید و پخش مجموعه‌های تلویزیونی آغاز و تا پخش ویژه برنامه‌های مناسبتی ماه رمضان شامل می‌شود که به دلیل همراهی مردم با رسانه ملی به عنوان یکی از زمانهای طلایی تلویزیون برای جذب مخاطب محسوب می‌شود. شبکه‌ های مختلف سیما که هر ساله در رقابتی تنگاتنگ سعی در بیشتر و بهتر دیده شدن برنامه‌های خود دارند، اقدام به تولید برنامه‌های خود کردند که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم.

سریال‌های رمضانی

«زیر پای مادر» توفیقی در شبکه یک

سریال ماه رمضانی شبکه یک سیما «زیر پای مادر» انتخاب شد. این سریال که پیش از این با اسامی «لبخند رخساره» و «دیباجی» معرفی شده بود به «زیر پای مادر» تغییر نام داد . این سریال به کارگردانی بهرنگ توفیقی، نویسندگی سعید نعمت الله و تهیه کنندگی زینب تقوایی در شب های ماه مبارک رمضان سال ۹۶ از شبکه یک سیما روی آنتن می‌رود.

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

این مجموعه تلویزیونی در ۳۰ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای از ششم خرداد و همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان هر شب ساعت ۲۲:۱۵ پخش خواهد شد. تهران، مشهد، نیشابور، قدمگاه، هشتگرد و بندر انزلی از لوکیشن های اصلی این سریال هستند. تاکنون ۲۰ قسمت از این سریال تدوین و آماده پخش شده و تدوین سایر قسمت ها هم در حال انجام است.بیش از نیمی از اتفاقات و داستان سریال در مشهد مقدس و حرم امام رضا (ع) رخ می‌دهد که همین مسئله فضای معنوی زیر پای مادر را بالا برده است. کامبیز دیرباز، پریوش نظریه، بهناز جعفری، مهدی سلطانی، مجید واشقانی، آتیلا پسیانی، بهزاد فراهانی، حمیدرضا هدایتی، درسا بختیاری و علیرضا آرا از بازیگران اصلی مجموعه تلویزیونی زیر پای مادر هستند.

«نفس» انقلاب اسلامی در شبکه سه سیما

شبکه سه سیما هم در ایام ماه رمضان از گوی پخش سریال‌های مناسبتی دور نماند و مجموعه تلویزیونی «نفس» سومین ساخته جلیل سامان را به عنوان سریال ویژه رمضان امسال برای پخش از شبکه ۳ سیما انتخاب کرده است. جلیل سامان که در آثار قبلی خود یعنی «ارمغان تاریکی» و «پروانه» به وقایع انقلاب اسلامی پرداخته بود در این اثر نیز سعی دارد تا به وقایع منجر به انقلاب اسلامی در سال ۵۷ بپردازد. سریال «نفس» سومین مجموعه از سه‌گانه جلیل سامان پس از «ارمغان تاریکی» و «پروانه» است که نگاهی متفاوت و دراماتیک به موضوعات سالهای آغازین انقلاب اسلامی دارد و با توجه به تقارن مناسبت هایی همچون ۱۵ خرداد و ۷ تیر در ماه رمضان سال ۹۶ تصمیم مدیران در رسانه ملی بر آن است که این مجموعه تلویزیونی فاخر در این ایام از شبکه ۳ سیما پخش شود.

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

داستان این سریال درباره جوانی پر شر و شور است که در بحبوحه وقایع انقلاب رازی در زندگی‌اش فاش می‌شود. او برای رسیدن به حقیقت حوادث پیچیده‌ای را پشت سرمی گذارد. مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، احسان امانی، شهاب شادابی، هادی عامل هاشمی، پژمان جمشیدی با معرفی ساناز سعیدی و با حضور فاطمه گودرزی، هدایت هاشمی، داریوش فرهنگ، معصومه قاسمی پور، رامین راستاد، قربان نجفی بازیگران اصلی این سریال هستند و شخصیت سیدحسن؛ روحانی‌ای که ایفای نقش او را هدایت هاشمی در «پروانه» برعهده داشت، با همین شخصیت در سریال «نفس» حضور دارد .تدوین این سریال بصورت همزمان ادامه دارد و حسن حسندوست بیش از نیمی از تدوین این سریال را انجام داده است. شهر نور، وردیج، کلاک کرج، سینما صحرا و بیمارستان فیروزآبادی از جمله لوکیشن‌هایی بود که عوامل «نفس» در آنها کار کردند.
ویژه برنامه‌های افطار

«شهر باران» در شبکه یک

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

برنامه «شهر باران» هر شب و پس از بخش خبری ساعت ۱۹ تا هنگام اذان مغرب، به مدت تقریبی ۷۰ دقیقه بطور زنده از شبکه یک سیما پخش می شود. در این برنامه سعی می‌شود برخی از مباحث مهم حوزه های معارفی و اعتقادی را برای بینندگان عرضه کنیم. «شهر باران» برنامه‌ای ترکیبی با فضایی شاد و امیدبخش خواهد بود که مسائل اجتماعی از قبیل ازدواج و تشکیل خانواده محور اصلی آن خواهد بود و هر شب متناسب با موضوع، دو یا سه گروه مهمان به این برنامه می‌آیند.

«ماه عسل» علیخانی در شبکه سه

با شروع شدن موسم ماه مبارک رمضان برنامه«ماه عسل» احسان علیخانی چونان قرار همیشگی فعالیت‌های خود را آغاز کرده است تا بار دیگر میزبان سفره‌های پر برکت افطار روزه داران باشد. روزه دارانی که سالهاست به میزبانی و داستانها عبرت آموز احسان علیخانی و برنامه «ماه عسل» عادت کرده‌اند و اگر نباشد انگار بخشی از سفره‌های افطارشان ناقص است. احسان علیخانی تهیه کننده و مجری برنامه «ماه عسل» پیش از این اعلام کرده بود اتاق فکر این برنامه با برگزاری جلسات متعدد در زمینه های مختلف کار خودشان را تقریبا یکسال پیش از آغاز پخش «ماه عسل» شروع کرده اند. یکی از تفاوت‌های پروسه پیش‌تولید این برنامه در سال ۹۶ با سال‌های گذشته ارتباط بیشتر با مراکز تحقیقاتی پژوهشی، آسیب شناسی‌های متعدد درباره موضوعات مختلف، برگزاری جلساتی با کارشناسان و صاحبنظران در زمینه‌های گوناگون است.

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

اما در سال های گذشته برخی از قسمت های این برنامه با انتقاداتی گسترده ای مواجه شد و به همین دلیل گروه تولید و اتاق فکر این برنامه امسال در فضای مجازی با راه اندازی روبات تلگرامی انتقادات و پیشنهادات مخاطبان خود را پیش از آغاز برنامه مورد ارزیابی و تامل روی آن را در دستور کار قرار داده است. «ماه عسل» در شرایطی وارد دوازدهمین سال پخش خود می شود که امسال با پخش یک روز قبل تر از آغاز ماه رمضان به پیشواز این ماه مبارک می‌رود.  این بار «ماه عسل» پس از گذشت ۱۲ سال از اولین سری آن، دوباره از جمعه ۵ خرداد ماه میزبان مخاطبان می‌شود و تا پایان ماه خدا در کنار آنان خواهد بود.

«شهر عزیز»، احمدزاده در شبکه پنج

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

ویژه برنامه افطار شبکه پنج سیما با عنوان “شهر عزیز” از سفره های افطار حرم رضوی با اجرای سید کاظم احمدزاده و تهیه کنندگی محمد حسین رضوی هر شب ساعتی قبل از لحظات ملکوتی افطار از شهر مشهد مقدس بطور زنده دلهای مخاطبان شبکه پنج را زائر حرم رضوی می کند و گوشه هایی از سفره پر شکوه افطار در حرم رضوی را برای مناسک سازی سفره های ساده افطاری به تصویر می کشد.

«آفاق» در شبکه افق

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

«آفاق» برنامه معارفی و اذان‌گاهی شبکه افق در ماه مبارک رمضان در قالبی جدید و با تهیه‌کنندگی الهه بهبودی با محوریت ترویج سبک زندگی دینی روی آنتن می‌رود. زمان پخش این برنامه گفت‌وگو محور، هر روز ساعت ۱۷:۰۰ خواهد بود .علاوه بر این برنامه‌ها، بینندگان شبکه افق می‌توانند هر روز ساعت ۱۸:۰۰ شاهد پخش زنده جزء خوانی قرآن کریم از حرم مطهر امام رضا(ع) باشند.

«ضیافت الهی» روزه داران در شبکه قرآن

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

برنامه ویژه افطار شبکه قرآن با عنوان «ضیافت الهی» از جمله برنامه‌هایی است که در ایام ماه رمضان روی آنتن شبکه قرآن می‌رود. این برنامه به تهیه‌کنندگی میرلوحی از حرم مطهر کریمه اهل‌بیت(س) شهر قم تقدیم علاقه‌مندان می‌شود که در این برنامه علاوه بر ارائه آداب و رسوم روزه‌داری به زندگی‌نامه علمای معاصر پرداخته شده است. همچنین شب نشینی فعالان قرآنی در ویژه برنامه «ماه نشان» و «رصد» ویژه نمایشگاه قرآن از دیگر برنامه‌های شبکه قرآن در این ایام هستند.
ویژه برنامه سحرگاهی

«ماه خدا» متفاوت در شبکه یک

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 
برنامه «ماه خدا» به روال سالهای گذشته برنامه ویژه سحرگاهی شبکه یک سیما است که هر شب حدود ۱۳۰ تا ۱۴۰ دقیقه قبل از اذان صبح شروع می‌شود. این برنامه ۴۰ دقیقه قبل از اذان صبح در شرقی‌ترین نقطه کشور که مشهد مقدس است آغاز میشود و مطابق با افق غربی‌ترین نقطه کشور به پایان می‌رسد.«ماه خدا» یک تفاوت اصلی با سال‌های گذشته دارد و آن این است که بعد از ۱۲ سال شکل برنامه به صورت استودیویی رادیویی است و۳ مجری هم زمان در استودیو برنامه را اداره می‌کنند. حسن سلطانی مجری اصلی برنامه است و مجری دوم امیری اسفندقه که از اصحاب فرهنگ و ادب هستند، خواهند بود و فرد سومی که در طول هفته متغییر خواهد بود نیز مجری سوم این برنامه خواهد بود که با مؤلفین و شعرا و نویسندگانی که در حوزه ادبیات دینی و عرفانی کار کرده‌اند و مردم با آنها انسی داشته‌اند به گفت‌وگو می‌نشینند.

سفر در سحرهای ماه مبارک رمضان با «نوسفران» شبکه دو

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

»نوسفران» ویژه برنامه سحرگاهی شبکه دو کاری است از گروه کودک و نوجوان که به صورت زنده روی آنتن می‌رود. این برنامه به تهیه‌کنندگی محمدمهدی ابهری و اجرای سیدجواد هاشمی سحرهای ماه مبارک رمضان از ساعت ۳ بامداد همراه سحرخیزان نوجوان و خانواده‌های آنان خواهد بود. بیانیه نوسفران، دورهمی‌های نوجوانانه، قصه‌گویی توسط گیتی خامنه، نیایش و مناجات‌خوانی امیرحسین مدرس، نمایش رادیویی، حکایت امروز؛ بیان ماجراها و قصه‌های اتفاق افتاده معاصر، فرازهایی از دعای صحیفه، دوچرخه؛ مصاحبه با نوجوانان، گفت‌وگو با خانواده شهدای مدافع حرم، روزشمار ماه رمضان، پیامی برای آسمان همچنین مجموعه بیانات مقام معظم رهبری برای کودکان و نوجوانان از بخش‌های مختلف برنامه است که در تجربه روزه‌داری همراه نوجوانان و خانواده‌های آنان است.

سحر با «خلوتگه عارفان» شبکه پنج

«خلوتگه عارفان» عنوان ویژه برنامه سحر شبکه پنج سیماست که هر شب ۴۰ دقیقه مانده به اذان صبح بر روی آنتن می رود. این ویژه برنامه تولیدی به تهیه کنندگی توحید عرب و اجرای مجید یراق بافان تهیه و تولید شده است و دارای آیتم هایی همچون کلام بزرگان، مناجات با خدا، توسل به ائمه معصومین، درس زندگی بزرگان، دعای سحر و….. است. برنامه سحرگاهی شبکه پنج سیما در ۳۰ قسمت ۴۰ دقیقه ای برای مخاطبان تولید شده است. مستند استهلال، حکمت‌های علوی، نقره سپید، برگی از صحفیه، نجوای رمضان، دعای وداع با ماه مبارک رمضان از میان برنامه‌های کوتاه معارفی است که در ماه مبارک رمضان در جدول پخش شبکه پنج سیما قرار می گیرد.

«خلوت انس» در شبکه قرآن

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان
 

برنامه سحرگاهی شبکه قرآن با عنوان «خلوت انس» از مشهد مقدس برای مخاطبان این شبکه پخش می‌شود. و برنامه اذان‌گاهی ظهر با عنوان «یاد خدا» از شیراز، برنامه ویژه افطار با عنوان «ضیافت الهی» از جمله برنامه های ما هستند که در این ایام روی آنتن می روند. همچنین شب نشینی فعالان قرآنی در ویژه برنامه «ماه نشان» و «رصد» ویژه نمایشگاه قرآن از دیگر آثار این شبکه در ایام ماه رمضان است.

حجت‌الاسلام پناهیان در ویژه برنامه سحرگاهی شبکه افق

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

شبکه افق امسال برای نخستین بار ویژه برنامه سحرگاهی نیز خواهد داشت؛ این برنامه ترکیبی در ۳۰ قسمت ۳۰ دقیقه‌ای با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین پناهیان هر روز ساعت ۳:۳۰ بامداد پخش می‌شود اما همچنان نامی برای آن انتخاب نکردند و به روزهای آتی اعلام می‌شود.
شبانگاهی

«دعوت» به حال خوب در شبکه یک

سری جدید برنامه «دعوت» با رویکردی متفاوت و با محتوایی جدید در ماه مبارک رمضان در زمان افطار امسال از شبکه یک سیما به روی آنتن می‌ رود. بستر اصلی برنامه «دعوت» بر روی موضوع حال خوب با خدا بودن و فضای شادی مومنان در ماه مبارک رمضان بنا شده است و در آن تلاش می‌ شود که حال خوب تقرب به درگاه خداوند به تصویر کشیده شود. این برنامه امسال یکی از محورهای اصلی خود را به در دسترس بودن خانواده اختصاص داده است و سعی دارد به نقش ماه رمضان درگرد هم آوردن اعضای خانواده، اشاره داشته باشد. در برنامه که با حضور هموطنان همراه خواهد بود، از حضور تماشاگران در قالب یک آیتم استفاده می‌شود.

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

ویژه برنامه «دعوت» به تهیه‌کنندگی مجتبی کشاورز، کاری از گروه اجتماعی شبکه یک است که در ماه مبارک رمضان هر شب حوالی ساعت ۲۳:۱۵ با اجرای نیما کرمی و زینب زارع به صورت زنده از برج میلاد به روی آنتن خواهد رفت. حامد همایون خواننده تیتراژ برنامه دعوت امسال شبکه اول سیما شد.

«ماه تمام» عبدالله روا در شبکه دو

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

جُنگ شبانگاهی «ماه تمام» کاری از گروه خانواده و به تهیه‌کنندگی سهیل سلیمانی که شنبه تا پنجشنبه حوالی ساعت ۲۳:۳۰ به صورت زنده روانه آنتن شبکه دو سیما می‌شود. این برنامه ترکیبی در کنار ایجاد فضایی معنوی تلاش می‌کند تا حالی خوب را به مخاطبان خود هدیه کند. «ماه تمام» با اجرای عبدالله روا، شب‌های ماه مبارک رمضان از پارک ارم روانه آنتن می‌شود. بخش ویژه ایرانگردی با عنوان «همسفر»، گفت‌وگو با مهمانان، هنرمندان محبوب و کارشناسان مختلف، گزارش مردمی به نام «این مردم نازنین» و … از جمله بخش‌های این برنامه است. همچنین «ماه تمام» علاوه بر میزبانی هنرمندان، بازیگران و خوانندگان مختلف در بخش «جاودانه‌ها» به تجلیل از چهره‌های ماندگار در حوزه‌های گوناگون می‌پردازد.

«جشن رمضان» در بهار قرآن شبکه پنج

بیستمین برنامه «جشن رمضان» امسال هم هر شب از حدود  ساعت ۲۲ بصورت زنده ومستقیم از شبکه پنج سیما به مهمانی چشمان مخاطبان می‌رود. این برنامه علاوه بر وجوه یک جشن شاد تلویزیونی امسال به موضوع به موضوع خانواده مولد می‌پردازد. برنامه «جشن رمضان» کاری از گروه اجتماعی شبکه پنج به تهیه کنندگی محمد قنبری است.

تمام برنامه‌های تلویزیونی ماه رمضان 

«مسابقه فامیلی» دیگر برنامه گروه اجتماعی است که سومین فصل آن در ماه مبارک رمضان مهمان خانه مخاطبان می‌شود. اکنون ۴۵ قسمت از «مسابقه فامیلی» در زمستان و نوروز گذشته پخش شده است و فینال این مسابقه در ماه مبارک رمضان برگزار خواهد شد.
منبع: برترینها

پولسازی هندی ها در هالیوود

هفته نامه همشهری جوان – آیدا تدین: مهاراجه ها یک بار گیشه دنیا را انگشت به دهان گذاشتند. ماجرا از این قرار است که در چند هفته اخیر، دنباله جدید یک فیلم هندی به نام «باهوبالی» در گیشه آمریکای شمالی افتتاح شد و فقط با نمایش در ۴۲۵ سالن سینما رکورد سومین فیلم پرفروش گیشه آخر هفته را زد.

این جور شگفتی های هندی طور وقتی بیشتر به چشم می آید که با یک دو دوتا چهارتای ساده می بینید فیلم اکشن «سریع و خشمگین ۸» در ۴۰۷۷ سالن سینما روی پرده رفته و «باهوبالی ۲» با حدود یک دهم این تعداد سالن، فقط دو پله پایین تر از هشتمین بخش یکی از محبوب ترین فرنچایزهای سینمایی هالیوود قرار گرفته است. قضیه فقط به گیشه آمریکا و رقابت با هالیوود محدود نمی شود.

ظاهرا نفوذ بالیوود و ستاره هایش روز به روز در سینماهای دنیا گسترده تر می شود و انگار هندی ها خیلی مویرگی دارند به صنعت سرگرمی دنیا مسلط می شوند. برای همین شیرجه رفتیم در آمار فروش باکس آفیس و نگاهی هم انداختیم به جیب ستاره های بالیوود تا ببینیم رخنه بالیوود به هالیوود صرفا توهم توطئه است یا واقعیت دارد.

پولسازی هندی ها در هالیوود

روزی که بالیوود  گیشه دنیا را ترکاند

هنوز به نیمه سال ۲۰۱۷ نرسیده یک اتفاق شگفت انگیز گیشه دنیا را با رکوردی جدید مبهوت کرد. جدیدترین دنباله فانتزی بالیوودی «باهوبالی» موفق شد با ۱۳۱ میلیون دلار فروش جهانی، رکورد پرفروش ترین فیلم هندی تمام دوران ها را به نام خودش بزند.

رکورددار قبلی، کمدی هجوآمیز «پی کی» بود که سال ۲۰۱۴ با بازی عامر خان روی پرده رفت و ۱۲۳ میلیون دلارِ ناقابل در گیشه دنیا فروخت. جالب است بدانید «اس اس راجامولی» یکی از سرشناس ترین فیلمسازهای جنوب هند، کارگردانی هر دو بخش «باهوبالی» (Baahubali) را به عهده داشته. این فیلم که از همان ابتدا در قالب پروژه ای دو قسمتی فیلمبرداری شده بود، با بودجه ای حدود ۴۰ میلیون دلار تهیه و تولید شده است.

یکه تازی با افتتاحیه های هندی

فیلم هندی بازها بدانند که «پرابهاس»، «آنوشکاشتی» و «تمناباتیا» ستاره های این فیلم موفق هستند. از همه مهم تر این که رکوردشکنی «باهوبالی» فقط به فروش جهانی محدود نمی شود. افتتاحیه این فیلم در گیشه آمریکای شمالی به بیش از ۱۰ میلیون دلار رسید و سومین فیلم پرفروش گیشه آخر هفته شد. آن هم در حالی که به طرزی ناباورانه فقط در ۴۲۵ سالن سینما روی پرده رفته که در مقایسه با ۴۰۷۷ سالنی که همزمان در اختیار «سریع و خشمگین ۸» قرار دارد، برای خودش زلزله ای محسوب می شود و بس.

بد نیست این نکته را هم به خاطر داشته باشید اصطلاح «بالیوود» اساسا در مورد تولیداتی کاربرد دارد که در خود بمبئی و به زبان هندی ساخته می شوند (صنعت فیلمسازی بمبئی) اما به مرور زمان عمومیت پیدا کرده و بیشتر اوقات در ارجاع به کل سینمای هند به کار می رود.

پولسازی هندی ها در هالیوود

رو کم کنی هندی طور

قبل از این که «باهوبالی ۲» اواسط بهار امسال از راه برسد و با ۱۳٫۱ میلیون دلار، رکورد فروش افتتاحیه فیلم های بالیوود در گیشه دنیا را به نام خودش بزند، درام ورزشی «دانگال» با بازی عامر خان و «ساکشی نتور» برای خودش برو و بیایی داشت و با ۱۲٫۴ میلیون دلار فروش افتتاحیه در سینماهای دنیا رکورددار برود.

پارسال بود که «دانگال» روی پرده رفت و با ۸۳ میلیون دلار فروش داخلی، پرفروش ترین فیلم گیشه هند در تمام دوران ها شد. حالا با عبور «باهوبالی» از مرز ۱۰۰ میلیون دلار، این رکورد هم به فیلم راجامولی رسیده است. جالب است بدانید که پخش کننده این فیلم، یک کمپانی هندی به نام «آرکامدیاورکس» است که حتی به اندازه «دیزنی» – کمپانی تولید و پخش «دانگل» – شناخته شده نیست ولی خیلی مویرگی گیشه دنیا را به زانو در آورده است.

نفوذ مویرگی هندی ها

از این جا به بعد قرار است ماجرای نفوذ مویرگی بازیگرهای بالیوود و هندی تبار را به درون هالیوود دنبال کنیم اما قبل از این که وارد فاز جذب ستاره ها شویم باید با یک واقعیت تکان دهنده روبرو شوید که اسناد و مدارکش موجود است و با کسی شوخی ندارد. از این بابت، عشاق بالیوود باید کلاه شان را بالاتر بگذارند، چرا که شیفته یکی از عظیم ترین صنعت های فیلمسازی در جهان هستند.

 پولسازی هندی ها در هالیوود
لابد می پرسید از چه نظر؟ به لحاظ شمار افرادی که در این صنعت قدرتمند مشغول به کار هستند و همچنین شمار تولیدات سینمایی. آخرین آمار به ما می گوید بیش از ۳٫۵ میلیارد بلیت در سراسر دنیا از قبل تولیدات بالیوود به فروش رسیده که به طرز شگفت انگیزی ۹۰۰ هزار بلیت بیشتر از فروش فیلم های هالیوود است. این را هم بدانید که در سال ۲۰۱۴ از میان ۱۹۶۹ فیلمی که در سینمای هند تولید شده، ۲۵۲ فیلم سهم بالیوود بوده است.

پولسازی هندی ها در هالیوود

از نفوذ گسترده چنین صنعت قدرتمندی است که شاخک های هالیوودی ها به کار می افتد تا پولسازی کنند و با جذب ستاره های سینمای هند بر درآمد گیشه خودشان بیفزایند. از بین ستاره های بالیوود که در تولیدات جهانی و به ویژه هالیوود مقابل دوربین رفته اند، «آیشواریارای» یکی از موفق ترین نمونه هاست.

اولین حضور بین المللی این بازیگر در فیلم بریتانیایی «غرور و تعصب» بود که با اقتباس از رمان معروف «جین آستن» در سال ۲۰۰۴ روی پرده رفت. او پنج سال بعد (۲۰۰۹) با اکشن کمدی «پلنگ صورتی ۲» به کارگردانی «هارالد زورات» که تولید کمپانی معروف «ام جی ام» در هالیوود مقابل دوربین رفت. همان سال مجله اقتصادی فوربز در یکی از مطالب خود از آیشواریا به عنوان یکی از پولسازترین ستاره های هندی هالیوود نام برد.

از ریش سفید بالیوود تا میلیونر زاغه نشین

کسی را می شناسید که در زندگی اش حتی یک بار هم نام آمیتاب باچان به گوشش نخورده باشد؟ اتفاقی که تقریبا بعید به نظر می رسد. جالب است بدانید ریش سفید محبوب بالیود با ۷۴ سال سن، اولین بار چهار سال پیش با فیلم اقتباسی «گتسبی بزرگ» به جمع هالیوودی ها پیوست و در کنار دیگر ستاره های این فیلم از جمله «لئوناردو دی کاپریو»، «توبی مگوایر»، «آیلا فیشر»، «کری مولیگان» و «جیس کلارک» روی فرش قرمز رفت.

 پولسازی هندی ها در هالیوود
«عرفان خان» هم که برای خودش گل سرسبد بالیوودی های راه یافته به هالیوود است. این بازیگر پنجاه ساله را به خاطر ایفای نقش در فیلم های موفق هالیوود مثل «زندگی پی» و «میلیونر زاغه نشین» و «دنی بویل» می شناسند که داستان شان حول شخصیت های هندی شکل می گیرد.

فیلم بویل که جوایز آکادمی ۲۰۰۹ را با دریافت هشت جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردان درو کرد، بارها و بارها از تلویزیون خودمان روی آنتن رفته است. کمپانی «فاکس سرچ لایت» با ۱۵ میلیون دلار این فیلم را تهیه و تولید کرد و در عوض با ۳۷۸ میلیون دلار فروش جهانی پول هنگفتی به جیب زد.

دستمزدبگیرترین میلیونرهای زاغه نشین

باورتان می شود در بالیوود ستاره هایی هستند که رقم دستمزدشان از ستاره های هالیوود هم بیشتر است؟ آمیتاب باچان، سلمان خان، اکشای کومار و همین طور یک دو جین ستاره های هندی دیگر می شود نام برد که حتی از «مارک والبرگ»، «دواین جانسن» و «جانی دپ» هم بیشتر دستمزد می گیرند. دو سال پیش، زمانی که مجله فوربز فهرست پردرآمدترین بازیگران مرد دنیا را منتشر کرد، تازه معلوم شد ستاره های بالیوود چه قدرت نفوذی در سینمای جهان دارند. در واقع معلوم شد از بین ۳۴ بازیگر لیستی که فوربز تهیه کرده بود، ستاره های بالیوود بعد از همتایان هالیوودی شان بیشترین میزان دستمزد را دریافت می کنند.

لُنگ انداختن تا کجا؟!

آمیتاب باچان و سلمان خان هر کدام ۳۳٫۵ میلیون دلار درآمد سالانه داشته اند و شاید مخ تان سوت بکشد اگر بدانید این رقم حتی بالاتر از جمع دستمزد سالانه «کریس پرت» و «بن افلک» با هم است. به همین ترتیب، دو ستاره بالیوود با قرار گرفتن در رده هفتم فهرست فوربز، نام خودشان را در میان ۱۰ بازیگر پردرآمد دنیا در سال ۲۰۱۵ جاودانه کردند.

 پولسازی هندی ها در هالیوود
همان سال، آکشای کومار با ۳۲٫۵ میلیون دلار دستمزد سالانه – برابر با جمع دستمزد سالانه جورج کلونی و برد پیت – در رتبه نهم فهرست فوربز ایستاد. صد البته که شاهرخ خان هم در این لیست قرار دارد و با ۲۶ میلیون دلار درآمد سالانه، در رتبه هجدهم قرار دارد؛ یعنی تصور بفرمایید هم ردیف با «ویل اسمیت» و حتی بالاتر از آقایان «مت دیمن»، «هیو جکمن» و «راسل کرو». با چنین اوضاع و احوالی، احتمالا وقتش رسیده سلبریتی های هالیوود نیم نگاهی به جیب رقبای بالیوودی شان بیندازند و در مورد میزان محبوبیت خودشان در میان عشاق سینما تجدید نظر کنند.

ملاقات با معروف ترین و با نفوذترین هندی های هالیوود

هالیوود و غول های هندی تبارش

هندی ها حسابی خودشان را در دل سینمای آمریکا جا کرده اند. این ماجرا به جایی رسیده که کمتر سریال تلویزیونی یا فیلم سینمایی را پیدا می کنید که دست کم یک شخصیت هندی در قصه اش نداشته باشد اما نفوذ هندی ها به هالیوود فقط محدود به جلوی دوربین نمی شود و غول هایی هستند که با اصل و نسب هندی، هالیوود را در مشت شان دارند. از «عزیز انصاری» در کمدی گرفته تا «آنیل آمبانی» شریک تجاری «استیون اسپیلبرگ» و «بن کینگزلی» از جنوب آسیا راه شان را به ینگه دنیا باز کرده اند که اگر زاغه نشین هم نبوده باشند، دست کم میلیونرهای معروفی در هالیوود از آب در آمده اند.

عزیز انصاری

* کی متولد شده؟ فوریه ۱۹۸۳
* چند سالشه؟ ۳۴ سال
* چه کاره اس؟ بازیگر، کمدین و نویسنده

 پولسازی هندی ها در هالیوود
* چه تیتری می شه براش زد؟ خالق یکی از مضحک ترین کاراکترهای تلویزیون عزیز انصاری یکی از مضحک ترین و به یادماندنی ترین کاراکترهای حال حاضر تلویزیون را خلق کرده است. «تام هاور فورد» در کمدی سیتکام و سیاسی «پارک ها و تفریحات» (Parks and Recreation) که از شبکه «ان بی سی» روی آنتن می رود. انصاری نقش های کوچکی هم در فیلم هایی مثل «آدم های بامزه»، «عاشقتم مرد» و «۳۰ دقیقه یا کمتر» ایفا کرده است. او کارش را از اواسط اولین دهه ۲۰۰۰ با اجرای استندآپ کمدی آغاز کرد.

بن کینگزلی

* کی متولد شده؟ دسامبر ۱۹۴۳
* چند سالشه؟ ۷۳ سال
* چه کاره اس؟ بازیگر

 پولسازی هندی ها در هالیوود
* چه تیتری می شه براش زد؟ تا همین چند سال پیش هم بودند بازیگرهای هندی تبار که ترجیح می دادند اصالت و تبار واقعی شان را مخفی نگهدارند اما بازیگر هفتاد و سه ساله انگلیسی که با ایفای نقش «گاندی» اسم و رسمی در عالم بازیگری به هم زد خیلی صادقانه اعتراف کرده از یک جایی به بعد تصمیم می گیرد نامش را از «کریشنا بهانجی» به «بن کینگزلی» تغییر بدهد. کینگزلی تعریف می کند: «قرار بود برای اولین بار تست بازیگری بدهم. پدرم که خودش هم هندی است، کاملا از این ایده حمایت کرد. بن که نام کوچکم است در واقع نام خودمانی پدرم بود. فامیلی ام را هم از نام خودمانی پدربزرگم عاریه گرفتم. دیگر برای استفاده از نام واقعی ام قدری دیر شده.»

ام. نایت شیامالان

* کی متولد شده؟ ۱۹۷۰
* چند سالشه؟ ۴۶ سال
* چه کاره اس؟ کارگردان، نویسنده، تهیه کننده

 پولسازی هندی ها در هالیوود
* چه تیتری می شه براش زد؟ شیامالان همچنان یکی از فیلمسازان هالیوود است که در قلب منتقدان جا دارد. خیلی ها این بحث را مطرح می کنند که بعد از «حس ششم» او دیگر در ساخت فیلم خوب موفق نبوده است. هر چند که سال گذشته با روی پرده بردن تریلر ترسناک «شکاف» نشان داد به دوران اوجش برگشته است. درگیری او با تهیه کننده فیلم هایش باعث شد شیامالان مدتی با افت روبرو شود اما پشتکار هندی طور او کمکش کرد از جایش بلند شود و با سرمایه شخصی دوباره ساخت فیلم های بفروش و پرمخاطب را شروع کند.

عرفان خان

* کی متولد شده؟ ۱۹۶۷
* چند سالشه؟ ۵۰ سال
* چه کاره اس؟ بازیگر
* چه تیتری می شه براش زد؟ پولسازترین شکار هالیوود

 پولسازی هندی ها در هالیوود
عرفان خان گل سرسبد بازیگران مرد بالیوود در طول ۲۰ سال فعالیت حرفه ای اش در بیش از ۷۵ فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی مقابل دوربین رفته و هر از گاهی هم سری به هالیوود زده است. او اولین بار با فیلم «قلب قدرتمند» وارد هالیوود شد. بازی در فیلم «همنام» (۲۰۰۶) جایزه مستقل اسپریت در رشته بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برایش به ارمغان آورد. شهرت عرفان خان به جایی رسید که دنی بویل برای بازی در «میلیونر زاغه نشین» از دو دعوت کرد. «مرد عنکبوتی شگفت انگیز» و «زندگی پی» هم از مهم ترین فیلم های هالیوودی اوست.

آنیل آمبانی

* کی متولد شده؟ ژوئن ۱۹۵۹
* چند سالشه؟ ۵۷ سال
* چه کاره اس؟ تاجر، کارآفرین و سرمایه گذار
* چه تیتری می شه براش زد؟ قدرترین حریف اسپیلبرگ در دنیای سرگرمی

پولسازی هندی ها در هالیوود

به هیچ وجه شوخی نیست به عنوان رئیس هیئت مدیره و بنیانگذار شرکت ارتباطات «ریلاینس» ۵۰ درصد سهام کمپانی «دریم ورکس پیکچرز» متعلق به آمبانی است؛ قدرترین شریک تجاری استیون اسپیلبرگ در این کمپانی. بنابراین، آمبانی علاوه بر هزار و یک مشغله تجاری، در صنعت فیلمسازی هم دستی بر آتش دارد، کاملا هم جدی. تا همین جا، شرکت آمبانی دست کم با پرداخت ۲۰۰ میلیون دلار به استودیوی فیلمسازی «دریم ورکس» در تهیه و تولید فیلم های پر هزینه و موفقی مثل «گلادیاتور»، «خدمتکار» و «لینکلن» – فیلم برنده اسکار اسپیلبرگ – مشارکت داشته است. این هندی مقیم آمریکا در سال ۲۰۰۸ به عنوان ششمین فرد ثروتمند دنیا شناخته شد.


منبع: برترینها

نامه شدیداللحن یک کارگردان سینما به شریعتمداری

گروه فرهنگ و هنر: محمد حسین فرح بخش کارگردان و تهیه کننده سینما در نامه ای شدیداللحن خطاب به حسین شریعتمداری به او نوشت:«تو محبوب ترین فرد نزد رژیم صهیونیستی و منفورترین فرد نزد مردم ایران هستی»
متن این نامه را بخوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهی و رَبی مَن لی غَیرُک
آقای شریعتمداری
خدا رحمت کند، پدر مرحومم حاج محمد فرح‌بخش از پیرغلامان مخلص اهل بیت (ع) همیشه مرا نصیحت می‌کرد با مردم مدارا کن اما در برابر زورگویان، ستم‌کاران و یاوه گویان جا خالی نده و خاموش نباش.

شما یک بار در سال ۱۳۹۱  در روزنامه‌تان، به بهانه اکران زندگی خصوصی و بنا به ناخشنودی از تصویری که گمان می‌کردید در آن فیلم از شما به نمایش درآمده هر چه دروغ و اطلاعات مخدوش و غلط بود درباره من خواستید، نوشتید، من به حرمت تظاهرتان به دیانت گذاشتم و گذشتم تا باز اخیراً به بهانه حمایت من از جناب آقای روحانی رییس جمهور محبوب و منتخب مردم تیغ قلم را بر من کشیدید و آنچه شایسته خود بود را نثار من و دیگر هنرمندان حامی دکتر روحانی کردید، لابد با این گمان که شهر خالی است و کسی نیست پاسخ یاوه سرایی‌های شما را بدهد اما اشتباه می‌کنید… من پیرو مکتب مولای متقیان امام علی (ع) هستم که از بیان حقیقت بنا به هیچ مصلحتی دست برنداشت، پس امروز اگر شما را بر خلاف شان خویش مخاطب قرار داده‌ام بنا بر احساس تعهدی است که در بیان حقیقت دارم و اگر بر خلاف منش و مرام خویش صریح و تند با شما سخن می‌گویم نیز عکس العملی است به لحن، ادبیات و شیوه‌ای که شما در پیش گرفته‌اید، تا فراموش نکنید کلوخ انداز را پاسخ سنگ است.

آقای شریعتمداری
تو چه‌کاره این مملکت هستی که در هر مقوله‌ای خودت را وارد می‌کنی و به خودت اجازه اظهار نظر می‌دهی؟ اگر مدعی هستی که روزنامه‌نگاری، بدان روزنامه نگار بدی هستی که همه اخبار و اطلاعاتت غلط و نگاهت به مقولات ضد فرهنگ و کاملا امنیتی است. اگر مامور امنیتی هستی چرا در پی شهرت و قدرت در عرصه‌های عمومی سرک می‌کشی و خودنمایی می‌کنی؟ مثل هزاران سرباز گمنام امام زمان (عج) به شکل طبیعی به کار و وظیفه‌ات برس و دنبال حفط امنیت کشور باش نه ایجاد بلوا و آشوب، تشویش اذهان و تهمت به مردم. اگر سیاستمداری در جبهه سیاسی خودت دنبال اهداف و مطامع سیاسی خود باش تا تکلیف افراد با تو روشن باشد.

بگذار با تو صریح باشم. هیچ می دانی با عملکردت محبوب‌ترین فرد نزد رژیم صهیونیستی و منفورترین فرد نزد مردم شریف و انقلابی ایران هستی؟ هیچ می دانی به واسطه گزارش‌های غلط و اتهام‌هایی که به افراد زده‌ای چه زندگی‌هایی را نابود کرده‌ای؟ آیا خبر داری با رفتار و گفتارت باعث نا امیدی یک نسل از انقلاب و ارزش ها شده‌ای؟ هیچ می دانی با وجود تو اسلام، ایران و نظام اسلامی نیاز به دشمن ندارد؟ تو کاری کرده‌ای که حتی اصولگرایان ریشه‌دار هم از تو و زبان تو در هراس هستند، پس بترس از آخرت و عاقبت خود که حضرت امام صادق (ع) فرموده‌اند: “وای به حال کسی که افراد از اعتقاد او بترسند که او قطعا اهل جهنم است.” 
آیا خبر داری روزنامه کیهان دیگر خواننده‌ای ندارد و مردم آن را فقط به نیت پاک کردن شیشه‌ِهای شان آن را می‌خرند؟ تو با چه مجوزی پول بیت‌المال را صرف تخریب افراد و پیشبرد مقاصد سیاسی ناصحیح خود و تعداد قلیلی از رفقای متحجرت می‌کنی.

شرم بر تو شریعتمداری که  همیشه در مقابل ملت ایستاده‌ای، در تمام دوران دولت یازدهم، روزنامه کیهان به فرموده تو در کار تخریب دولت منتخب مردم و افترا علیه ملت بوده و حالا هم داری همین رویه را ادامه می‌دهی. مرا و سایر هنرمندان را به جرم حمایت از رییس جمهوری که از  حدود ۲۴ میلیون ایرانی رای اعتماد مجدد گرفت تخریب می‌کنی و با این کار انتخاب تمام آن ۲۴  میلیون نفری را زیرسوال می بری که در کنار سایر ملت حماسه ۲۹ اردیبهشت را آفریدند. حالا تو می‌خواهی شیرینی این پیروزی را به کام ملت تلخ کنی؟ به تو نصیحت می کنم دست از این‌کار برداری، این مردم محمدرضا شاه پهلوی با آن همه خدم وحشم را به زباله‌دان تاریخ انداخت. بدان اگر در مقابل خواست مشروع و قانونی‌شان بایستی با تو و  متحجرینی امثال تو هم برخورد سختی خواهند کرد. پس تا دیر نشده به خود بیا و دست از تحجر و فتنه‌گری بردار و از سرنوشت خوارج عبرت بگیر.

شریعتمداری
من، بنده خدا، محمد حسین فرح بخش، تو را نصیحت می کنم که تا دیر نشده از این اعمال باطل دست بردار، از مسیر نفاق و تحجر خارج شو و به سمت مردم بیا که همیشه بخشنده توابین بوده و هستند. وگرنه خیلی زود به سرنوشت کسانی گرفتار می شوی که خداوند در آیه ۱۵ سوره مبارکه حدید درباره‌شان فرموده: “پس امروز نه از شما [منافقین] و نه از کسانی که کافر شده اند عوضی پذیرفته نمی شود، جایگاهتان آتش است، آن سزاوار شما است و چه بد سرانجامی است”.
محمد حسین فرح‌بخش
کارگردان و تهیه کننده سینما


منبع: بهارنیوز

سریال‌های رمضانی را بشناسید

به گزارش ایسنا، ماه رمضان امسال چهار مجموعه تلویزیونی «زیر پای مادر»، «رستاخیز تفنگ‌ها»، «نفس» و «افسانه سامبونگ» به ترتیب از شبکه‌های یک، دو، سه و پنج پخش می‌شوند.

مجموعه تلویزیونی «نفس»

بر این اساس، سریال «نفس» که آخرین قسمت از سه گانه جلیل سامان است، در ایام ماه رمضان ساعت ۲۱ از شبکه سه سیما راهی آنتن و ساعت‌های ۳۰ دقیقه بامداد، ۱۰ صبح و ۱۶ بعد از ظهر از همان شبکه بازپخش می‌شود.مجموعه تلویزیونی «نفس» به تهیه‌کنندگی احمد کاشانچی  همچون دو سریال «ارمغان تاریکی» و «پروانه» به داستانی پر حادثه در بستر رویدادهای انقلاب می‌پردازد و داستان جوانی پر شوری را روایت می‌کند که در بحبوحه وقایع انقلاب به سر می‌برد.این سریال که از نیمه شهریور ماه سال ۹۴ وارد پیش مرحله تولید شد و در پاییز و زمستان همان سال نیز بخش‌هایی از آن مقابل دوربین رفت؛ اما پس از وقفه‌ای، ساخت آن در خرداد ماه ۹۵ بار دیگر از سر  گرفته شد و تا خرداد ۹۶ ادامه داشت.

داریوش فرهنگ، فاطمه گودرزی،هدایت هاشمی، هادی حجازی‌فر، ساناز سعیدی. مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، خسرو شهراز، معصومه قاسمی‌پور، رامین راستاد، قربان نجفی، سودابه بیضایی، الهام نامی، پژمان جمشیدی، احسان امانی، هادی عامل‌هاشمی، مهرداد طوفانیان، شهاب شادابی، مجید سعیدی، پیمان مقدم، فرید کلهر، آتوسا راستی، فوژان قبادیان و سیامک احمدی از جمله بازیگرانی هستند که در این سریال تلویزیونی ایفای نقش کرده‌اند.همچنین محمد اصصفهاتی تیتراژ این سریال تلویزیونی را می‌خواند.





مجموعه تلویزیونی «زیر پای مادر»

سریال «زیر پای مادر» به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیه‌کنندگی زینب تقوایی کاری از گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما است که در ۳۰ قسمت، شب‌های ماه مبارک رمضان از این شبکه به روی آنتن خواهد رفت.این مجموعه تلویزیونی در ۳۰ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای از ششم خردادماه و همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان هر شب ساعت ۲۲:۱۵ پخش خواهد شد.مجموعه تلویزیونی «زیر پای مادر» روایتگر زندگی خلیل پیرمردی اهل مشهد است که فرزند خودش را عاشقانه دوست دارد، ولی در تمام طول عمر از دروغی که به او گفته است و به همین خاطر هم ترس و واهمه دارد. همسر این مرد در سال‌های اول زندگی  به دلایلی از او جدا می‌شود و خلیل به پسرش به رستوران داری ادامه می ‌هد. او در روزهای آخر هفته به مسافران امام رضا (ع) نذری می‌دهد تا اینکه پسرش در یکی از دانشگاه‌های تهران پذیرفته می‌شود و به دختری با نام رخساره علاقه‌مند می‌شود که با ورود رخساره و مادرش  و ….

کامبیز دیرباز، پریوش نظریه، بهناز جعفری، مهدی سلطانی، مجید واشقانی، آتیلا پسیانی، بهزاد فراهانی، حمیدرضا هدایتی، درسا بختیاری و علیرضا آرا از بازیگران اصلی مجموعه تلویزیونی «زیر پای مادر» هستند.پیشتر این سریال با نام‌های «لبخند رخساره» و «دیباجی» هم به رسانه‌ها معرفی شده بود.شهرهای تهران، مشهد، نیشابور، قدمگاه، هشتگرد و بندر انزلی از لوکیشن‌های اصلی این سریال هستند.





مجموعه تلویزیونی «رستاخیز تفنگ‌ها»

سریال «رستاخیز تفنگ‌ها» محصول سال۱۳۹۲ تلویزیون المنار لبنان است که با موضوع مقاومت مردم سوریه و لبنان علیه استعمار فرانسه در خلال دهه ۱۹۲۰ تهیه و تولید شده است.داستان این سریال تلویزیونی روایتگر مقاومت مسلحانه جوانان روستایی به نام «المالکیه» در جبل عامل لبنان به رهبری روحانی معروف شیعه سیدعبدالحسین شرف‌الدین است که علیه اشغال‌گری ارتش فرانسه قیام می‌کنند و این حرکت جوانان به کل منطقه تسری پیدا می‌کند.در مجموعه تلویزیونی «رستاخیر تفنگ‌ها» به کارگردانی محمد النابلسی، احمدالزین و باسم مغنیه ایفای نقش کرده‌اند.سریال «رستاخیز تفنگ ها» هر شب ساعت ۲۱:۳۰ از شبکه دو سیما پخش می‌شود.

مجموعه تلویزیونی «افسانه سامبونگ»

سریال «افسانه سامبونگ» که پخش آن از شنبه (۳۰ ادیبهشت‌ماه) آغاز شده بود، در ماه مبارک رمضان هر شب ساعت ۱۹ از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.این سریال محصول سال ۲۰۱۴  کره جنوبی به کارگردانی کانگ بیونگ تایک است که زهره شکوفنده مدیر دوبلاژ آن را بر عهده داشته است.مجموعه تلویزیونی «افسانه سامبونگ» در ژانر تاریخی ـ سیاسی است و هنرمندانی همچون منوچهر والی‌زاده (جونگ سامبونگ)، ابوالفضل شاه‌بهرامی ( فرمانده لیس لی سانگ ای)، علی همت مومیوند (این ایم)، محمود اسماعیلیان (چویونگ)، بابک پاییزان (امپراطور)، حسین سرآبادانی(مونگ جو)،…. از صداپیشگان اصلی سریال «افسانه سامبونگ» هستند

در خلاصه داستان مجموعه «افسانه سامبونگ» آمده است: امپراطور قصد دارد برای یاد بود مرگ ملکه اش معبدی بزرگ بنا کند. ساخت معبد بسیار دشوار است و باعث کشته شدن و از بین رفتن تعداد زیادی از مردم فقیر و بیچارۀ کارگر می شود. سامبونگ جونگ دوجون، محقق جوانی است که نسبت به اطرافیانش اندیشمند و باتدبیر است. سامبونگ که وضعیت معیشتی مردم را می بیند؛ تصمیم می گیرد به فریاد مردم برسد. او با امپراطور صحبت می کند تا بتواند وی را از ساخت معبد منصرف نماید. امپراطور که این جسارت و گستاخی را مییند، سامبونگ را زندانی می کند و …

مجموعه تلویزیونی «افسانه سامبونگ» در ۵۰ قسمت ۵۵ دقیقه هر شب ساعت ۱۹ پخش و تکرار آن ساعت ۲۳:۱۵ دقیقه و ۱۰ صبح است. این مجموعه از پرطرفدار ترین سریال‌های تاریخی شبکه KBS  کره جنوبی است.


منبع: بهارنیوز

نویسنده مطرح آمریکایی درگذشت

به گزارش ایسنا، «گاردین» نوشت: «دنیس جانسون» نویسنده شناخته‌شده آمریکایی که کتاب «درخت دود» و مجموعه داستان برنده جایزه «پسر عیسی» را نوشته بود، در سن ۶۷ سالگی درگذشت.«جانسون» دوبار به فهرست نهایی جایزه «پولیتزر» راه پیدا کرده بود و آثارش با کارهای «ریموند کارور» و «ویلیام بوروز» مقایسه می‌شد. «جان آپدایک» نوشتار او را نسخه «مینیمال» تهاجمی کارهای ابتدایی «همینگوی» توصیف کرد.این نویسنده،‌ متولد سال ۱۹۴۹ در مونیخ بود. پدرش در وزارت امور خارجه آمریکا کار می‌کرد و با سازمان سیا در ارتباط بود، به همین دلیل «جانسون» کودکی‌اش را در توکیو،‌ مانیلا و واشنگتن و بین دیپلمات‌ها و نظامی‌ها سپری کرد.
او در دوران دانشگاه اولین مجموعه شعرش را به چاپ رساند و نخستین رمانش که با عنوان «فرشتگان» در سال ۱۹۸۳ منتشر شد، مورد توجه منتقدان قرار گرفت.اما مجموعه داستان «پسر عیسی» بود که در سال ۱۹۹۲ او را به طیف گسترده‌تری از خوانندگان معرفی کرد. این ۱۱ داستان‌ درباره تعدادی معتاد نوشته شده که در منطقه‌ای روستایی زندگی می‌کنند. در سال ۱۹۹۹ فیلمی براساس آن با بازی «دنیس هوپر» و «بیلی کروداپ» ساخته شد.«جانسون» سال ۲۰۰۳ در مصاحبه‌ای گفت: «داستان‌های جهان سقوط‌کرده است که ما را هیجان‌زده می‌کند. این سوژه‌ی جذاب است.» وی بعدها کار خودش را «باغ‌وحش سخنان وحشی» توصیف کرد.«دنیس جانسون» علاوه بر آثار غیرداستانی‌اش، ۹ رمان، پنج مجموعه شعر، یک رمان کوتاه، سه نمایشنامه و دو فیلمنامه به چاپ رساند. آخرین اثر منتشرشده او، رمان «هیولاهای خندان» بود که در سال ۲۰۱۴ روانه بازار کتاب شد.


منبع: بهارنیوز

بی آب و نان می توان زیست، اما بی شعر هرگز!

هفته نامه کرگدن – روناک حسینی: گفت و گو با علی اصغر دادبه درباره شعر؛ حقیقتی که ظاهرا بشر هرگز نمی تواند بدون آن به ادامه زندگی بیندیشد.

گاه زمزمه می کنیم و گاه به صدای بلند می خوانیم. گاه شعرها عمیق و فلسفی اند و گاه عامیانه و برگرفته از فرهنگ کوچه و بازار. شبکه های مجازی هم پر شده اند از کلماتی که به شکلی موزون پشت هم ردیف شده اند که گاه شعرند و گاهی نه. اگر برف باریده یا باران، اگر غصه داریم یا شاد و اگر می خواهیم احساسمان را به کسی ابراز کنیم، شعرها و البته در مواقعی شبه شعرها هستند که دستمان را می گیرند.

بعضی شعر دوست دارند و بعضی در خلوت خود شعر می خوانند، در جلوَت شعر را مذمت می کنند. کسی پرسیده بود بی شعر نمی توان زندگی کرد؟ و آیا این حقیقتا سوال درستی است؟ علی اصغر دادبه استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی و مدیر گروه ادبیات دایره المعارف بزرگ اسلامی معتقد است واقعا نمی توان بی شعر زندگی کرد. شعر جزئی از نیازهای آدمی است که جنبه تفنن هم دارد. البته اگر تظاهر به شاعری و تظاهر به حرف شنوی از شاعر را کنار بگذاریم، شاید روی دیگر شعر را هم ببینیم؛ روی راهنمای آن را.

بی آب و نان می توان زیست، اما بی شعر هرگز!

بشر هرگز از حیث ظاهر بدون آب و غذا و هوا و سرپناه نمی تواند ادامه حیات دهد، از حیث باطن هم گویی آدمیزاد هرگز بدون شعر نبوده است. آیا شعر واقعا جزو نیازهای بشری محسوب می شود؟

شعر به طور خاص و هنر به طور عام، در شمار جدی ترین نیازهای بشری است. شنیده اید که پل والری، شاعر و نویسنده فرانسوی در سده بیستم میلادی گفته است: «بی آب و نان زمان ها می توان زیست، اما بی شعر، هرگز!» البته من یک وقتی گفته بودم بی فلسفه، هرگز! اگر پرونده ای هم برای فلسفه ساختید تا تکلیفش روشن شود، می توان درباره آن هم سخن گفت.

نیاکان ما هم در عمل می گفتند: «بی شعر، هرگز!» آن ها با شعر می آموختند و بازآموزی می کردند و خلاصه آن که با شعر زندگی می کردند. حال باید پرسید با شعر زندگی کردن نشان دهنده نیاز انسان به شعر است یا صرفا تفنن است؟ باید پرسید سخن نغز و پرمغز پل والری، سخنی است سنجیده و عالمانه یا سخنی است که از سر تفنن بر زبان جاری شده؟
پاسخ آن است که تردید نمی توان کرد که هنر در معنای عام و شعر در معنای خاص، از جمله جدی ترین نیازهای آدمی است، چرا که یکم، بر طبق یک اصل علمی- عقلی، اگر چیزی نیاز بشر نباشد به وجود نمی آید.

پیدایی هنر و نیز هنر شعر در جامعه بشری از این قاعده مستثنا نیست. دوم آن که نیازهای بشر محدود به نیازهای مادی نیست، بلکه اگر نیک تامل کنیم، بدان سبب که وجود انسان دارای سه بعد یا سه جنبه است، نیازهای او هم سه گونه خواهدبود؛ جنبه یا بعد جسمانی- مادی که از آن نیازهای مادی به بار می آید، بعد دیگر جنبه احساسی- عاطفی است که از آن نیازهای احساسی- عاطفی می تراود و سرانجام بعد یا جنبه عقلانی که از آن نیازهای عقلانی حاصل می شود.

نیازهای مادی را علم یا به عبارتی علوم تجربی مثل فیزیک و شیمی برآورده می سازد و کسی هم تردید ندارد بشر نیازهای مادی دارد و علم هم برآورنده نیازهاست. به همین سبب است که وقتی به دانش آموزان در درس انشاء- که نمی دانم دیگر در مدرسه ها و جزو برنامه ها هست یا نیست- این موضوع را می دهند که می خواهید چه کاره شوید، همه می خواهند یا دکتر و پزشک شوند یا مهندس تا لابد نیازهای واقعی بشر را رفع کنند. کمتر کسی می خواهد ادبیات بخواند و ادیب شود یا فی المثل معلم و متعلقات آن ها، مگر از سر اضطرار و بدان سبب که راه به جایی نبرده است.

چنین است که رسیده ایم به جایی که رسیده ایم! و اما تردیدی نیست که- دست کم- پس از نیازهای مادی دو نیاز دیگر پیش روی ماست؛ نیازهای عاطفی- احساسی و نیازهای عقلی. برآورنده نیازهای عاطفی- احساسی، هنر است و شعر به عنوان مهم ترین یا یکی از مهم ترین هنرها در رفع نیازهای عاطفی نقشی ویژه دارد.

پیوند شعر و موسیقی در تمام جهان، خود حکایتی است در خور توجه و در میهن ما این پیوند حکایتی ویژه تر از ویژه دارد. شاعران بزرگ ما جملگی موسیقیدان بوده اند. یکی از معانی «حافظ» غیر از حافظ قران و حافظ حدیث، موسیقیدان است و موسیقیدانان نیز لقب حافظ داشته اند. مثل حافظ عبدالقادر مراغی نویسنده کتاب «مقاصد الالحان». او هم شاعر بود، هم موسیقیدان و هم حافظ قرآن.

بی آب و نان می توان زیست، اما بی شعر هرگز!

این طور که گفته شد شعر و موسیقی با هم مرتبط هستند. بر این اساس کسی هست که اگر مستقیما با شعر پیوند ندارد، به گونه ای با نوعی از موسیقی هم مربوط نباشد و از این طریق با شعر هیچ ارتباطی نداشته باشد؟

گمان نمی کنم. این پیوند از نیازی جدی خبر می دهد که اگر جدی تر و مسلم تر از نیازهای مادی نباشد، کم از آن ها نیست. نیازهای عقلی هم مانند نیازهای عاطفی- احساسی بسیار جدی هستند. برآورنده نیازهای عاطفی- احساسی بسیار جدی هستند. برآورنده نیازهای عقلی، فلسفه است.

فلسفه در معنای عام جهان بینی های دینی را هم در بر می گیرد. آیا در جهان کسی هست که از خود و البته با تعبیر خود و با زبان خود نپرسد «از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود/ به کجا می روم آخر ننمایی وطنم»؟ یعنی به تعبیر حکما کسی هست که از مبدا و معاد و از سرنوشت خود نپرسد و نگران حال و وضع خود پس از مردان نباشد؟ پاسخ منفی است و همگان، در هر پایه از دانش که باشند، به طرح چنین پرسش هایی می پردازند؛ یعنی به طرح پرسش های عقلی- فلسفی می پردازند و پاسخ هایی هم برای آن می یابند و به این ترتیب نیازهای عقلی خود را رفع می کنند. یکی پاسخ های خود را در مکاتب فلسفی می جوید و دیگری سر بر آستانه دین می نهد و نیازهای خود را رفع می کند.

چنان که در جریان رفع نیازهای عاطفی- احساسی هم شاهد همین وضع هستیم. یکی نیاز خود را با شعر حافظ و سعدی و موسیقی به اصطلاح اصیل به بار آمده زا شعر سعدی و حافظ رفع می کند و دیگری با بهره مندی از موسیقی های گوناگون دیگر. به هر حال در این بحث هدف آن است که روشن شود نیازهای انسان محدود به نیازهای مادی نیست و چنان که گفتم دو نیاز جدی دیگر هم در کنار نیازهای مادی حضور دارند که بشر به رفع آن ها می پردازد؛ نیازهای عاطفی و نیازهای عقلی.

بنابراین در پاسخ پرسش شما باید بگویم آری، شعر به عنوان هنری ارجمند و با نگاهی به عنوان هنر برتر- دست کم- در فرهنگ ما امری تفننی نیست، بلکه نیازی جدی است برای بشر و سخن پل والری از درست هم درست تر است که بی شعر، هرگز! ضمن آن که شعر ما- شعر فارسی- نه فقط نقش ویژه خود را در طول تاریخ فرهنگ ما ایفا کرده است، که بار موسیقی را هم به دوش کشیده و نقش فلسفه را هم- دست کم- در مواردی ایفا کرده است.

چطور؟

اولا اوزان عروضی شعر فارسی با مقام ها یا دستگاه های موسیقی اصیل ایرانی منطبق است. بنگرید به کتاب مستطاب حافظ و موسیقی، تالیف زنده یاد حسینعلی ملاح. فرصت الدوله شیرازی در کتاب بحورالالحان انطباق شماری از غزل های سعدی و حفاظ را بر دستگاه های موسیقی نشان داده و گفته است اگر خواننده فی المثل فلان غزل را در فلان دستگاه بخواند، تاثیری ژرف بر جای می نهد و شنونده را به اوج لذت می رساند.

هدف هنر تاثیر و تهییج است و چنین است که سعدی خطاب به گران جانان یا همان بی ذوقان هنرناشناس می گوید: «اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب/ گر ذوق نیست تو را کژطبع جانوری». به سبب حرمت موسیقی در نظر بعضی از علما، در طول تاریخ شعر، به ویژه شعر آن گاه که به آواز خوش خوانده می شد و خوانده می شود، نقش موسیقی را هم ایفا می کرد و همچنان ایفا می کند. پرهیزکنندگان از موسیقی از طریق شعر به رفع نیازهای عاطفی خود میپرداختند و پی پردازند.

ثانیا از آن جا که از سده پنجم هجری قمری علوم و فلسفه وارد شعر شد و شاعران با استفاده از مسائل علمی و فلسفی به طرح پیام های شاعرانه خود پرداختند، شعر فارسی در کنار وظیفه خود که همانا دادن پیام های شاعرانه است، با هدف تهییج و تحریک خواننده- وظیفه بالذات شعر، به تعبیر فلاسفه- وظیفه ای فرعی و به تعبیر فلسفی، وظیفه ای بالعرض اما مهم نیز به عهده گرفت. آن هم آموزش مسائل علمی و فلسفی بود و در نتیجه رفع نیازهای عقلی در کنار رفع نیازهای عاطفی.

در ارتباط با این وظیفه بالعرض شعر فارسی ممکن است مثالی بزنید؟

یکی از پرسش های فلسفی این پرسش است که چرا به این جهان آمدیم؟ یا این که چرا خدا جهان و انسان را آفرید؟ خیام با طرح این پرسش، به شیوه خود و بر بنیاد جهان بینی خود، پاسخ فلسفی می دهد. او از این راه احساس خود را که همانا ناخرسندی و ناخشنودی همراه با سرگشتگی و حیرت- حیرت فلسفی- است، به خواننده القا می کند: «آورد به اضطرارم اول به وجود/ وز حیرتم از حیات چیزی نفزود/ رفتیم به اکراه و ندانیم چه بود/ زین آمدن و بودن و رفتن مقصود» این مسئله از جمله مسائلی است که زیر عنوان کلی «راز دهر» قابل طرح است. در بیتی از حافظ این گونه گزارش شده است: «سخن از مطرب و می گوی و راز دهر کمتر جو/ که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را».

همچنین حافظ با استفاده از دو اصطلاح «دور و تسلسل» و باطل بودن آن در نگرش عقلی- فلسفی، به پرورش مضمون اغتنام فرصت پرداخته و به خوانندگان خود پیام خوش باشی داده است: «ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند/ دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش».

آن گاه خواننده به لطف سخن و اوج هنرمندی حافظ پی می برد که دریابد اولا خواجه، دور و تسلسل را هم در معنای فلسفی آن به کار برده و هم در معنای شاعرانه آن، یعنی دور گرداندن قدح باده در مجلس و پیوستگی یا تسلسل و تکرار آن؛ ثانیا به این نکته بدیع توجه کند که حافظ رندانه، خطاب به ساقی تذکار می دهد که دور و تسلسل فلسفی باطل است، نه دور و تسلسل هنری و شاعرانه؛ ثالثا نتیجه می گیرد که چون دور- در معنی شاعرانه و ایهام به معنی فلسفی- به عاشقان رسید و معلوم شد که برخلاف نظر فیلسوفان «دور» باطل نیست- نتیجه گیری رندانه- ای ساقی، بدان که تسلسل هم برخلاف نظر فیلسوفان، باطل نیست. پس آن را مسلسل و پیوسته ساز.

شعر- صرفنظر از کسانی که با آن پول در می آورند- برای کسی منفعت مالی ندارد. کما این که مردم هم گاهی می گویند شعر و مقولاتی از این دست برای آدمی نان و آب نمی شود. پس چه چیزی در شعر وجود دارد که ما نمی توانیم آن را ترک کنیم؟

این پرسش برخاسته از نگرش عامیانه از یک سو و نگرش برآمده از مکاتب اثبات گرایانه- مکاتب پوزیتیویستی، اثبات گرایی، مذهب تحصلی- است. مکاتبی که بر طبق آن تنها شناختی ارزش دارد که حاصل مشاهده و تجربه و روش های تجربی باشد، یعنی شناخت فقط شناخت علی.

پیشرو یا پدر اثبات گرایی اگوست کنت، فیلسوف فرانسوی قرن هجده و نوزده میلادی و پدر جامعه شناسی است. او بر آن بود که علم تا قرن بیستم به تمام پرسش ها پاسخ می دهد و فلسفه یا علوم عقلی که هیچ کاره است تا قرن بیستم هیچ کاره تر می شود. قرن بیستم فرا رسید و یک جهان پرسش بی پاسخ در برابر انسان صف آراستند و علم در پاسخگویی فروماند. این طرز تفکر که دیگر در غرب هم، دست کم به آن صورت افراطی جایگاهی ندارد، به کشور ما رسیده و شمشیری شده است بیشتر برای گردن زدن شعر و ادب که از جمله دستاوردهای ارزشمند ماست و با نگاهی، یگانه دستاوردی است که می توانیم بدان بنازیم و فخر کنیم و همچنان در جهان خودی بنماییم.

 بی آب و نان می توان زیست، اما بی شعر هرگز!

حمله به شعر و ادب پارسی یا از سر جهل صورت می گیرد یا از سر غرض. آن گاه صورت های جاهلانه و عامیانه با عبارت هایی مثل قضیه های فطری در منطق بیان می شود؛ قضایایی که در منطق از آن ها به عنوان «قیاساتها معها» تعبیر می شود. مقصودشان هم آن است که به محض برخورد با آن ها ذهن، قیاسی ترتیب می دهد و نتیجه می گیرد. مثلا وقتی با قضیه «زوج بودن عدد چهار» برخورد کنیم، ذهن بی درنگ قیاسی می سازد این سان: عدد چهار قابل بخش بر عدد دو است و هر عدد که چنین باشد زوج است.

چون آدمی با جمله هایی از این دست در نفی شعر برخورد می کند که: اگر بروی در دکان نانوایی و صبح تا شب شعر بخوانی، نانوا به تو نصف نان هم نخواهدداد، شنونده عاقل آن ها را جمله هایی می یابد که «جهل قائلها معها»ست. یعنی جهل گوینده آن با آن است و آشکارا دریافت می شود. باید پرسید اگر کسی برود در دکان نانوایی و فی المثل فرمول های شیمی را به بانگ بلند بر زبان براند یا یک سلسله اصول و مبادی ریاضی را برای نانوا بیان کند، نانوا به او نان خواهدداد؟

باید به این جاهلان گفت اگر نانوا از جنس شاطر عباس صبوحی باشد- که هنوز شاطر عباس ها برخلاف بسیاری از ادبیات خواهان ها سر سوزن ذوقی دارند و با شعر بیگانه نیستند- حتما به خواننده شعر نان خواهد داد و به گوینده فرمول ناسزا! تکلیف مغرضان هم روشن است.

این روزها مجریان فرمان های دشمنان فرهنگ و ادب فارسی کم نیستند؛ دشمنانی که هویت ملی ما را نشانه گرفته اند و می کوشند تا به قلب این هویت که همان زبان و ادب فارسی است، شلیک کنند و پیش بینی دردآلود بیدل دهلوی را در زادگاه و جایگاه اصلی این زبان و ادب نیز متحقق سازند که با حسرت و اندوه چنین بیان کرد: «ز بعد ما نه غزل نی قصیده می ماند/ ز خامه ها دو، سه اشک چکیده می مان».

مگر فردوسی بزرگ یا بزرگی از زبان فردوسی به درستی نگفت: «عجم زنده کردم بدین پارسی»؟ پیداست که چون علت از میان برود، معلول نیز از میان خواهدرفت. یعنی که اگر «پارسی» بماند، ما می مانیم. و چنین است که لالایی ها به گوشمان می خوانند از این دست که شعر به چه کار می آید؟ حافظ به چه درد می خورد؟

شعر برآورنده کدام نیاز ماست؟ اصلا اگر شعر و شاعر نبود چه می شد؟ و لالایی هایی از این دست و انداختن تمام گناهان عقب ماندگی به گردن شعر و شاعر غافل از این که اگر این میراث ارجمند هم نبود، آن وقت اساس چیزی نبود. این ها جملگی مغالطه هایی است که صورت ظاهرا منطقی آن چنین است: «شعر و ادب، کالایی سودآور نیست.» صدور این حکم کاسبکارانه چنان که پیش تر هم گفتم یا معلول جهل است یا معلول غرض و چنان که در پاسخ دادن به پرسش نخست گفتم، بحث اختیار نیست، صحبت از جبر و ضرورت است و ضرورت رفع نیاز عاطفی- احساسی اگر بیشتر از ضرورت رفع نیاز مادی نباشد، کمتر از آن نیست.

اکنون بر آنچه گفته ام می افزایم که تربیت یک فرد و سرانجام تربیت مجموعه جامعه آن گاه به کمال می رسد که نیازهای سه گانه مادی، عاطفی و عقلی رفع شود و ابعاد سه گانه شخصیت فرد در پی رفع نیازهای آن پرورده شود و به کمال ممکن برسد، و گرنه جامعه با آدم هایی یک بعدی و تک ساحتی- که خود و تخصص خود را بی مانند می بینند و چشم بر آنچه باید ببینند فرو می بندند- مواجه خواهد شد و به ورطه خودبینی و عیب بینی در خواهدافتاد. آدم های تک ساحتی و یک بعدی که تنها بعد مادی آن ها پرورش یافته، آدم هایی زمخت و پرمدعا هستند که کمترین انعطاف در آن ها نیست.

شعر می تواند گذران زندگی را راحت تر کند؟ شاید گاهی تحملش را؟

در پرتو هنر و به برکت شعر و در نهایت در پرتو پرورش بعد عاطفی، زمختی و درشتی و انعطاف ناپذیری جای خود را به نرمی و لطافت و گذشت و انعطاف پذیری می دهد و رفتارها و سرانجام زندگی را قابل تحمل می کند. شعر و هنر نماد لطافت و نرمی است. وقتی سپهری در منظومه «صدای پای آب» به قصد نقد وضع نامطلوب موجود می خواهد از گذشته هایی یاد کند که مطلوب و دلنشین بوده است، می سراید: «پدرم وقتی مرد پاسبان ها همه شاعر بودند.» یعنی روزگاری بود که خشن ترین مردم- پاسبانان- از نرمی و لطافت بهره داشتند و بدین سان از نقش شعر و اهمیت ویژه آن در تعلیم و تربیت سخن می گوید.

با ذکر دو نکته مهم این بحث را به پایان می برم: نکته نخست آن که تک ساحتی شدن و یک بعدی بودن تنها با تاکید بر بعد مادی وجود انسان به بار نمی آید. تاکید بر هر بعد و غفلت از ابعاد دیگر در تربیت نیز موجب تک ساحتی شدن و یک بعدی شدن می شود.

نکته دوم آن که غفلت از اهمیت شعر در فرهنگ ما و در نتیجه غفلت از آن در کار تعلیم و تربیت فرزندانمان، فاجعه می آفریند. فرزندان ایران زمین تا وقتی که با پدران معنوی خود پیوندی داشتند و فرزندان فردوسی و نظامی و مولوی و سعدی و حافظ بودند، اگر نیک بنگریم یا همه مشکلات، رفتارها و کردارهایشان پسندیده تر بود و زندگی معنایی داشت دلپذیرتر از معنایی که امروز دارد.

 بی آب و نان می توان زیست، اما بی شعر هرگز!

شب شعر

از آن زمان که فرزندان ایران، از پدران معنوی خود فاصله گرفتند و گاه از «گذشتن تاریخ مصرف» ارزش های آنان سخن گفتند، روزگار، دگر شد. مقایسه نسلی که با پدران معنوی و اخلاقی و هویت ساز ایران پیوندی بالنسبه استوار داشت با نسلی که این پیوند را گسست و نتایج به بار آمده از پیوند و از این گسست، چندان دشوار نیست و می تواند هشداری باشد برای برنامه ریزان آموزش و پروش که بدانند اگر قرار است بمانیم و «ما» باشیم و هویت خود را حفظ کنیم، باید کاری کنیم که فرزندانمان رشته مهر بریده- مهر نسبت به پدران معنوی خود- را بازبندند و به شناخت تازه ای از پدران معنوی و هویت ساز خود دست یابند.

راستی مراد و مقصود مردم زیرک و عاقل و هوشیار انگلیس از این سخن یا ضرب المثل چیست که: بیچاره آن انگلیسی که شکسپیر را نشناسد! آیا نباید گفت بیچاره آن ایرانی که فردوسی و سعدی را نشناسد؟

مردم با شعر انس دارند و گاهی با شاعران به هم زبانی می رسند، با این حال کمتر دیده ایم که به حرف شاعران گوش بدهند. از این مقدمه می توان نتیجه گرفت که شعر به تفنن تبدیل شده و شاعران صرفا مردم را سرگرم می کنند؟

پرسش شما شمال سه مسئله است. یک آن که انس با شعر- که از نشانه های آن خواندن شعر است، نه با چشم که با یاد- صورت کمال یافته و ایده آل آن در حفظ داشتن شعر است و به کار بستن توصیه نظامی عروضی سمرقندی، مولف چهارمقاله که می گوید: «شاعر باید در روزگار جوانی بیست هزار بیت از اشعار متقدمان یاد گیرد و ده هزار کلمه از آثار متاخران پیش چشم کند.» این که وظیفه شاعر است. ادیبان و علاقه مندان به شعر هم باید به ادای وظیفه ای شبیه یا نزدیک به آن بپردازند. شعر در حافظه نداشتن و با شعر مانوس نبودن و ادعای تخصص کردن، بیشتر به شوخی و مزاحم می ماند.

امروز عناوینی چون استاد و دکتر را با خود حمل می کنیم و خود را متخصص ادبیات می خوانیم، در حالی که نه شعر در حافظه داریم، نه با شعر مانوسیم و نه حتی یک رمان- که نوع ادبی غالب روزگار ماست- درست خوانده ایم.

البته منظورم رمان های حسابی است. این ماجرای تاسف آور مرا به یاد داستانی می اندازد که بازگوکردنش شاید موجب شادی خاطر باشد. می گویند یکی از همشهریان من، تاکید می کنم یکی از همشهریان من- شهر من یزد است-، در ماه مبارک رمضان کاسه ای پر از آب دوغ خیار ترتیب داده بود و قاشق در دست مشغول بود.

شیخی مومن از راه رسید و به قصد نهی از منکر گفت: «ملعون، چرا روزه می خوری؟» همشهری من با لهجه مردم شهر من گفت: «آ شیخ من خو روزه نموخورم، نون و آب دوغ موخورم.» یعنی من که روزه نمی خورم، آب دوغ خیار می خورم. شیخ گفت: «مبطل است» و همشهری من پاسخ داد: «آ شیخ مرد اونیه که یک کاسه نون آب دوغ بوخوره و بازم روزه باشه.» و حالا «مرد اونیه که نه فقط با شعر انس نداشته باشه و رمان هم نخونه که حتی از روی شعر حافظ هم درست نخونه و بازم متخصص باشه. بله، این جوریه.»

زین قصه بگذرم که سخن می شود بلند. دومین مسئله این که شرط دیگر رسیدن به همدلی با شاعر تجربه مشترک با شاعر است. ما وقتی با یک شاعر به همدلی می رسیم که با او تجربه های مشترک داشته باشیم. به آن سبب در روزگار ما حافظ این همه مورد توجه است که مردم ما با او تجربه های مشترک دارند، در حالی که به راستی استاد سخن سعدی است.

من بارها گفته ام و بار دگر می گویم که «اگر سعدی نبود، حافظ نبود، اما اگر حافظ نبود، سعدی بود.» این سخن نه بدان معناست که سعدی- که من او را به حق فردوسی ثانی می خوانم- با همه بزرگی اش چرا و به چه سبب به اندازه حافظ در روزگار ما مورد توجه نیست؟ سبب همان تجارب مشترک است.

بی آب و نان می توان زیست، اما بی شعر هرگز!

چطور ما با حافظ تجربه مشترک داریم، اما با سعدی نه؟

روزگار سعدی، به طور نسبی روزگار آرامش و امنیت و آسودگی بود و سعدی خود در توصیف فارس- که آرامش و امنیت نسبی بر آن حاکم بود- و در وصف روزگار خود در بوستان می گوید: «کس از فتنه در فارس دیگر نشان/ نیابد به جز قامت مهوشان». یعنی اگر در فارس فتنه ای هست، فتنه برآمده از قامت دلربای زیبارویان است. در چنین وضعی که می توان آن را  «وضع طبیعی» خواند، زندگی آرام و طبیعی جریان دارد، البته باز هم به طور نسبی.

این است که سعدی سخنگوی عشق و زندگی می شود. اما روزگار حافظ در یک کلام روزگار نابسامانی ها و پریشانی هاست، زمانه فتنه ها و ناامنی ها و ناراستی ها و ریاکاری هاست و شاعر ار اسیر غمی جانکاه و بیکران می سازد: «غم زمانه که هیچش کران نمی بینم/ دواش جز من چون ارغوان نمی بینم/ به ترک صحبت پیر مغان نخواهم گفت/ چرا که مصلحت خود در آن نمی بینم/ ز آفتاب قدح ارتفاع عیش بگیر/ چرا که طالع وقت آن چنان نمی بینم».

این غم جانکاه که برآمده از احساس مسئولیت و تعهد روشنفکرانه به تعبیر امروز است، شاعر را به شکوه و شکایت بر می انگیزد و به نقد نابهنجاری ها و ناروایی ها وا می دارد و دیوان او می شود آوردگاه ارزش های نیک و بد و صف آرایی سپاه اهورایی در برابر لشکر اهریمنی.

و اما نکته سومی که باید بگویم این است که وقتی انس با شعر تحقق یافت و تجربه های مشترک هم با شاعر در کار بود، همدلی به بار می آید و تاثیر و تاثر حاصل می شود که هدف شعر، در معنای کلام مخیل تهییج و تحریک و سرانجام تاثیر است که به گفته ملک الشعرای بهار: «شنیده ای که ز یک شعر فتنه ای بنشست/ ندیده ای که ز یک بیت فتنه ای برخاست». به همین سبب به تعبیر نظامی عروضی کار شاعر آن است که «معنای خُرد را بزرگ گرداند و معنای بزرگ را، خُرد» تا بر شنونده تاثیر بگذارد.

ماجرا سروده شدن شعر معروف «بوی جوی مولیان آید همی» از سوی رودکی- که معروف است و اهل ادب از آن آگاهند- از جمله ماجراهایی است که با هدف نشان دادن تاثیر شعر گزارش شده است. اگر انس با شعر به واقع به بار آید و صاحب انس به واقع با شاعر به همدلی برسد، تاثیرپذیری او قطعی است و به تعبیر شما «حرف شنوی» او از شاعر مسلم است.

اما اگر به جای انس، تظاهر به انس باشد و به جای همدلی تظاهر به همدلی، نه تاثیری در کار خواهدبود، نه «حرف شنوی» معنایی خواهدداشت. این روزها بیشتر با «تظاهر» مواجهیم، نه با واقعیت. با تظاهر، شعر را و حتی باورها را به تفنن تبدیل می کنیم، وگرنه چنان که گفته آمد، شعر و هنر در زندگی انسان یک ضرورت است و یک واقعیت که اگر نباشد جای یک امر ضروری واقعی خالی است.

شعر گاه به مثابه ابزار به کار گرفته می شود. برای مثال شاعرانی مثل مولوی چندان در گرو شعر سرودن نبودند و آن را صرفا به عنوان ابزاری برای بیان معانی به کار گرفتند. از طرف دیگر شعر گاهی هدف است و مسئله اصلی سرودن شعر است. شعر کدام یک از این هاست؟

شعر برای بعضی هدف است و برای بعضی وسیله. عارفان شعر را وسیله بیان آرا و اندیشه های خود قرار می دهند. یعنی به زبان شعر و شاید مناسب تر باشد، بگوییم به زبان نظم به بیان آرا و اندیشه های خود می پردازند. حدیقه سنایی، مثنوی های عطار و مثنوی مولوی آثاری است عرفانی که با ابزار نظم بیان شده است. فی المثل وقتی مولانا می سراید: «هر زمان نو می شود دنیا و ما/ بی خبر از نو شدن اندر بقا» یک نظریه عرفانی- فلسفی را موسوم به «تجدد امثال» بیان می کند و شعر یا نظم فقط ابزار بیان این نظریه است؛ نظریه ای که طبق آن، جهان پیوسته در حال بود و نبود یا وجود و عدم است.

هر آن موجودات نابود می شوند و خداوند مثل آن ها را خلق می کند و جایگزین می سازد که قصه ای دراز است و وقت هم در جریان مصاحبه، مثل همیشه تنگ. این وضع با هدف شاعری مثل سعدی و حافظ که شعر برایشان هدف است و هر چیز، از ساده ترین مسائل تا علمی ترین مسائل برای آن ها موادی است در خدمت بیان اندیشه ها و پیام های شاعرانه که مجال بحث درباره آن ها نیست. اما چرا عارفان با دیگر علما نظم را برای بیان اندیشه های خود بر می گزینند، این هم خود مسئله ای است که باید جداگانه بدان پرداخت تا معلوم شود که چرا شعر دست از سر ما- به تعبیر شما- بر نمی دارد.


منبع: برترینها

فیلم «بی عشق»؛ روایت خاکسترهای سوخته یک زندگی

– ترجمه از ارغوان اشتری: ظاهرا به نظر می‌آید بی‌عشق -عنوان فیلم جدید جذاب و رعب‌انگیز فیلمساز روسی آندره زویاگینتسف (لویاتان و النا)‌- اشاره به وضعیت رابطه میان دو شخصیت اصلی فیلم دارد: یک زوج ساکن مسکو که در آستانه جدایی اند.

 پسر گمشده و جامعه رو به زوال
بوریس(آلکسی روژین) مهربان و ریشو، از آن تیپ مردهای دوست داشتنی تقریبا غمگین و ژانیا(ماریانا اسپواک) زیبا و آتشین مزاج با یک نومیدی نهادینه شده درونی که هنوز در یک آپارتمان زندگی می‌کنند اما می‌کوشند هر چه زودتر آپارتمان را بفروشند. چون به سختی می‌توانند سه کلمه حرف متمدنانه میان خود رد وبدل کنند.

زندگی مشترک آنها، یا هرچه از ویرانه آن باقی مانده، به یک نقطه زهرآلود بی‌بازگشت رسیده است. هیچکس این موضوع را بهتر از آلیوشا (متوی نویکوف) پسر دوازده ساله رنگ پریده و منفعل آنها درک نمی‌کند که کار چندانی جز خیره شدن به کامپیوترش میان استرس‌ها ندارد. وقتی آلیوشا بی هیچ ردی ناپدید می‌شود، والدین به لحاظ عاطفی غریبه از هم باید باهم به جست‌وجوی او بپردازند.

اما نه، «بی‌عشق» داستان روش جست‌وجوی آلیوشا نیست که باعث آشتی ژانیا و بوریس بشود یا دست از جنگ و تنفرهم بردارند. بلکه فیلم به طریقی اثرگذار و غیرمستقیم  راوی ماجرایی بزرگتر از خاکسترهای سوخته یک زندگی مشترک از دست رفته است.

 
 همیشه جوامع سرکوبگری هستند که فیلمسازی را محدود می‌کنند و اما  فقط فضای بسنده‌‌ای برای ابراز نظر به یک هنرمند شاعرانه  و زیرک می‌دهند تا حرفش را بزند. این در جامعه کمونیستی چاوشسکوی سال های ۱۹۷۰ وجود داشت.

همینطور در روسیه دوران ولادیمیر پوتین. به عنوان فیلمساز آندری زویاگینتسف نمی‌تواند صریح و با رنگ‌های روشن انتقاد کند و از فساد جامعه‌اش بگوید اما می‌تواند فیلمی مانند لویاتان بسازد که حال و هوای روانی طبقه متوسط روسی که در فساد و خیانت غرق شده نشان بدهد و می‌تواند فیلمی مانند «بی‌عشق» بسازد که نگاه تلخ بازتاب دهنده‌ی نه بر سیاست‌های روسی بلکه بر بحران همدلی در هسته فرهنگ (جامعه) داشته باشد.

بوریس و ژانیا هر دو وارد روابط دیگری می شوند که علاقه بیشتری از رابطه پیشین هم در آن هست. بنابراین در ظاهر این نشانه امید است. پس از طلاق یک شروع جدید پیش می آید. بوریس با ماشای  جوان و پابه ماه(با نقش آفرینی مارینا واسیلوا که به میشل ویلیامز اروپای شرقی می ماند) و ژانیا میان رفت ‌و آمد به سالن و رابطه ی مصرف گرایانه که با تلفن هوشمند خود دارد مردی را پیدا می کند که پاسخی به رویاهای او یا دستکم نیازهای اوست: مرد میانسال ثروتمند و جذاب و مهربان آنتون(آندریس کیشاس). به نظر می‌رسد  عشق نزدیک است. اما چه جور عشقی؟

پسر گمشده و جامعه رو به زوال

زویاگینتسف بر روان‌نژندی رومانتیک کل جامعه تمرکز می‌کند و این تمرکز را با جزییات و کامل است. بوریس طلاق خود را از محل کارش که شرکت فروش است پنهان می‌کند چون رییس‌اش یک مسیحی اصولگراست. (اگر بوریس متاهل و دارای فرزند نبود. از کارش برکنار می‌شد) از سوی دیگر عاشق ژانیا  او را وارد جامعه یک درصدی ثروتمندان روسیه می‌کند…

اما همه این‌ها چه باید برای یک بچه گمشده انجام بدهند؟ مشخص می‌شود هر چیزی. فیلم به سبک عامدانه هیچکاکی جامعه‌گرایانه‌/واقع گرایانه و قدرتمند ساخته شده که تداعی‌کننده ستایش‌شده‌ترین فیلم‌های موج نوی رومانی (۴ ماه، ۳ هفته و ۲ روز  و  مرگ آقای لازارسیکو) می‌شود.

گم شدن آلیوشا بر فیلم سنگینی می‌کند و تا حدی فیلم آیین دادرسی کودک گمشده است. اما آنچه پر‌معنی است شیوه‌ی ناپدید شدن اوست: آلیوشا بدون مراقب بود. مادرش دیروقت به خانه بر می‌گردد و تصور می‌کند پسرش در اتاق است و زحمت نمی‌دهد به پسر سر بزند. یک اشتباه کوچک و یک پشیمانی بزرگ به بار می‌آید.

پلیس مسکو بر این عقیده است که آلیوشا گریخته و نمی‌تواند کار زیادی انجام بدهد (اگر فرضیه پلیس درست باشد  بنا بر آمارها او باز می ‌گردد و پلیس نمی خواهد به حجم کار خود اضافه کند) و گروهی محلی حمایت بیشتری می‌کنند. آنها با جلیقه نارنجی و خستگی منطقه را جست وجو می‌کنند و وجب به وجب می‌گردند. زمانی که این جریان ها ادامه پیدا می‌کند، واژه “بی‌عشق” نیز معنی گسترده‌تری به خود می‌گیرد.

یک جامعه غرق در فساد به یک ظرف آزمایش برای یک زندگی مشترک بی‌عشق تبدیل می‌شود که خانواده‌ی را به وجود می آورد و کودکی که دوستش نمی‌دارند. کودکی که به روش درست باید از او نگه داری می‌کردند. در نتیجه این تراژیک است.

زیبایی‌شناختی دراماتیک فیلمی مانند «بی‌عشق»-که استعاره‌ای است- آن را به یک فیلم آرام ِ آمرانه تبدیل می‌کند، اما این موضوع روشن نیست. دست کم در آمریکا که برای فیلم‌های هنری از این جنس مخاطبان زیادی دارد.

در نمای نهایی، تاثیر‌گذاری  فیلم به اوج می‌رسد اما فیلم همیشه چندان قدرتمند نیست. «بی‌عشق» به همان اندازه یک مدیتیشن است که یک درام رابطه‌ی است. اطمینان دارم تمام کسانی که فیلم را می‌بینند حتما ویروسی را که جامعه به آن مبتلاست تشخیص می‌دهند. این ویروس محدود به روسیه نیست. عواملی که در نخ‌نما شدن عشق تاثیر دارند حالا همه جا پخش اند.

*منتقد ارشد ورایتی


منبع: برترینها

نامه شدیداللحن یک کارگردان به شریعتمداری

گروه فرهنگ و هنر: محمد حسین فرح بخش کارگردان و تهیه کننده سینما در نامه ای شدیداللحن خطاب به حسین شریعتمداری به او نوشت:«تو محبوب ترین فرد نزد رژیم صهیونیستی و منفورترین فرد نزد مردم ایران هستی»
متن این نامه را بخوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهی و رَبی مَن لی غَیرُک
آقای شریعتمداری
خدا رحمت کند، پدر مرحومم حاج محمد فرح‌بخش از پیرغلامان مخلص اهل بیت (ع) همیشه مرا نصیحت می‌کرد با مردم مدارا کن اما در برابر زورگویان، ستم‌کاران و یاوه گویان جا خالی نده و خاموش نباش.

شما یک بار در سال ۱۳۹۱  در روزنامه‌تان، به بهانه اکران زندگی خصوصی و بنا به ناخشنودی از تصویری که گمان می‌کردید در آن فیلم از شما به نمایش درآمده هر چه دروغ و اطلاعات مخدوش و غلط بود درباره من خواستید، نوشتید، من به حرمت تظاهرتان به دیانت گذاشتم و گذشتم تا باز اخیراً به بهانه حمایت من از جناب آقای روحانی رییس جمهور محبوب و منتخب مردم تیغ قلم را بر من کشیدید و آنچه شایسته خود بود را نثار من و دیگر هنرمندان حامی دکتر روحانی کردید، لابد با این گمان که شهر خالی است و کسی نیست پاسخ یاوه سرایی‌های شما را بدهد اما اشتباه می‌کنید… من پیرو مکتب مولای متقیان امام علی (ع) هستم که از بیان حقیقت بنا به هیچ مصلحتی دست برنداشت، پس امروز اگر شما را بر خلاف شان خویش مخاطب قرار داده‌ام بنا بر احساس تعهدی است که در بیان حقیقت دارم و اگر بر خلاف منش و مرام خویش صریح و تند با شما سخن می‌گویم نیز عکس العملی است به لحن، ادبیات و شیوه‌ای که شما در پیش گرفته‌اید، تا فراموش نکنید کلوخ انداز را پاسخ سنگ است.

آقای شریعتمداری
تو چه‌کاره این مملکت هستی که در هر مقوله‌ای خودت را وارد می‌کنی و به خودت اجازه اظهار نظر می‌دهی؟ اگر مدعی هستی که روزنامه‌نگاری، بدان روزنامه نگار بدی هستی که همه اخبار و اطلاعاتت غلط و نگاهت به مقولات ضد فرهنگ و کاملا امنیتی است. اگر مامور امنیتی هستی چرا در پی شهرت و قدرت در عرصه‌های عمومی سرک می‌کشی و خودنمایی می‌کنی؟ مثل هزاران سرباز گمنام امام زمان (عج) به شکل طبیعی به کار و وظیفه‌ات برس و دنبال حفط امنیت کشور باش نه ایجاد بلوا و آشوب، تشویش اذهان و تهمت به مردم. اگر سیاستمداری در جبهه سیاسی خودت دنبال اهداف و مطامع سیاسی خود باش تا تکلیف افراد با تو روشن باشد.

بگذار با تو صریح باشم. هیچ می دانی با عملکردت محبوب‌ترین فرد نزد رژیم صهیونیستی و منفورترین فرد نزد مردم شریف و انقلابی ایران هستی؟ هیچ می دانی به واسطه گزارش‌های غلط و اتهام‌هایی که به افراد زده‌ای چه زندگی‌هایی را نابود کرده‌ای؟ آیا خبر داری با رفتار و گفتارت باعث نا امیدی یک نسل از انقلاب و ارزش ها شده‌ای؟ هیچ می دانی با وجود تو اسلام، ایران و نظام اسلامی نیاز به دشمن ندارد؟ تو کاری کرده‌ای که حتی اصولگرایان ریشه‌دار هم از تو و زبان تو در هراس هستند، پس بترس از آخرت و عاقبت خود که حضرت امام صادق (ع) فرموده‌اند: “وای به حال کسی که افراد از اعتقاد او بترسند که او قطعا اهل جهنم است.” 
آیا خبر داری روزنامه کیهان دیگر خواننده‌ای ندارد و مردم آن را فقط به نیت پاک کردن شیشه‌ِهای شان آن را می‌خرند؟ تو با چه مجوزی پول بیت‌المال را صرف تخریب افراد و پیشبرد مقاصد سیاسی ناصحیح خود و تعداد قلیلی از رفقای متحجرت می‌کنی.

شرم بر تو شریعتمداری که  همیشه در مقابل ملت ایستاده‌ای، در تمام دوران دولت یازدهم، روزنامه کیهان به فرموده تو در کار تخریب دولت منتخب مردم و افترا علیه ملت بوده و حالا هم داری همین رویه را ادامه می‌دهی. مرا و سایر هنرمندان را به جرم حمایت از رییس جمهوری که از  حدود ۲۴ میلیون ایرانی رای اعتماد مجدد گرفت تخریب می‌کنی و با این کار انتخاب تمام آن ۲۴  میلیون نفری را زیرسوال می بری که در کنار سایر ملت حماسه ۲۹ اردیبهشت را آفریدند. حالا تو می‌خواهی شیرینی این پیروزی را به کام ملت تلخ کنی؟ به تو نصیحت می کنم دست از این‌کار برداری، این مردم محمدرضا شاه پهلوی با آن همه خدم وحشم را به زباله‌دان تاریخ انداخت. بدان اگر در مقابل خواست مشروع و قانونی‌شان بایستی با تو و  متحجرینی امثال تو هم برخورد سختی خواهند کرد. پس تا دیر نشده به خود بیا و دست از تحجر و فتنه‌گری بردار و از سرنوشت خوارج عبرت بگیر.

شریعتمداری
من، بنده خدا، محمد حسین فرح بخش، تو را نصیحت می کنم که تا دیر نشده از این اعمال باطل دست بردار، از مسیر نفاق و تحجر خارج شو و به سمت مردم بیا که همیشه بخشنده توابین بوده و هستند. وگرنه خیلی زود به سرنوشت کسانی گرفتار می شوی که خداوند در آیه ۱۵ سوره مبارکه حدید درباره‌شان فرموده: “پس امروز نه از شما [منافقین] و نه از کسانی که کافر شده اند عوضی پذیرفته نمی شود، جایگاهتان آتش است، آن سزاوار شما است و چه بد سرانجامی است”.
محمد حسین فرح‌بخش
کارگردان و تهیه کننده سینما


منبع: بهارنیوز

ارکستر فیلارمونیک برای کیارستمی نواخت

به گزارش ایسنا، در این اجرا که شامگاه چهارم خرداد در تالار وحدت تهران به رهبری آرش گوران روی صحنه رفت، افرادی مانند فردین خلعتبری، فریدون شهبازیان، شیرین یزدانبخش و هنرمندان دیگری حضور داشتند.در این کنسرت دو اثر چهار موومانه «۴ فصل» با آهنگسازی «آستور پیاتزولا»ی آرژانتینی که از سوی آهنگساز صاحب نام روس «لئونید دسیاتنیکف» بازآفرینی شده،به اجرا درآمد. پدرام فریوسفی در این بخش به عنوان سولیست ویولن حضور داشت.در بخش دوم کنسرت نیز «سمفونی برای ارکستر زهی» که به یاد نظامی گنجوی خلق شده است با آهنگسازی «فکرت امیرف» آهنگساز اهل کشور جمهوری آذربایجان نواخته شد.به گفته اعضای این ارکستر، این دو اثر برای اولین‌بار در ایران به اجرا درآمدند.«السیو پیانلی» نوازنده ویلنسل ایتالیایی نیز این ارکستر را همراهی می‌کرد.
رهبر ارکستر فیلارمونیک تهران در ابتدای بخش دوم این کنسرت در سخنانی کوتاه گفت: پس از این موسیقی زیبا توسط دوستان چندان زیبا نیست که من برای شما حرف بزنم، اما می‌خواهم اجرای امشب را به هنرمندی تقدیم کنم که هم جسمش و هم روحش سرشار از هنر است. من این اجرا را به عباس کیارستمی که همه چیزش هنر بود، تقدیم کنم.آرش گوران در گفت‌وگویی که پیش از این اجرا با ایسنا داشت،درباره حضور پدرام فریوسفی به‌عنوان سولیست در کنار این ارکستر، اظهار کرده بود: پدرام فریوسفی اولین سولیست ایرانی ارکستر فیلارمونیک تهران است.من با او تجربه اجرا به‌عنوان رهبر و سولیست در ارکستر فیلارمونیک ایرانیان را در سال ۱۳۹۰ دارم که اثر بزرگی از گیا کانچلی را اجرا کردیم که آن اثر برای ارکستری بسیار بزرگ نوشته شده بود.

او ادامه داده بود: پدرام فریوسفی آنجا به‌عنوان سولیست ویولن آلتو حضور داشت. او بسیار خوب خود را وقف اثر کرده بود و اثر را با تمام وجودش در آن کنسرت اجرا کرد. همان تجربه باعث شد که من احساس کنم، فریوسفی واقعا باید روی صحنه باشد و به‌عنوان سولیست اجرا کند.رهبر ارکستر فیلارمونیک تهران همچنین بیان کرده بود: فریوسفی تا کنون در ارکسترهای متفاوتی اجرا کرده، می‌کند و با گروه‌های متفاوتی روی صحنه رفته است و همچنان هم اجرا دارد. به‌عنوان سولیست، بعد از اتفاق سوختگی که برایش رخ داد، این اولین کنسرت پدرام فریوسفی به‌عنوان سولیست با ارکستر است. فریوسفی بعد از این‌که از آن دوران تلخ سوختگی عبور کرد، یک رسیتال ویولن و پیانو داد. برای کسی که با آن حجم سوختگی و با آن حد از آسیب‌دیدگی رو به رو بود، خیلی خیلی شجاعانه و قهرمانانه عمل کرد. من از نزدیک شاهد بودم. رسیتال ویولن و پیانو او هم حرف‌های خوبی برای گفتن داشت.

گوران درباره رپرتوارهای اجرایی این کنسرت، توضیح داده بود: «سمفونی برای ارکستر زهی» اثر فکرت امیرف، آهنگساز آذربایجانی قرار است در کنسرت پیش‌ رو اجرا شود. این اثر به سمفونی نظامی هم شهرت دارد. البته این نام به آن اطلاق می‌شود و فکرت امیرف این نام را روی آن نگذاشته، بلکه نوشته «In memory of Nizami Ganjavi». دو رپرتوار ما که چهار «موومان» دارند، بسیار طولانی هستند، ولی اتفاقاتی که در درون‌شان می‌افتد به نظرم خیلی گیراست. پارت اول را با سولیست روی صحنه می‌بریم. تک‌نواز ویولن «چهارفصل» اثر پیاتزولا و دسیاتنیکوف، پدرام فریوسفی خواهد بود.او یادآوری کرده بود: سه سال پیش قرار بود ارکستر فیلارمونیک تهران اثر «چهار فصل» از پیاتزولا و دسیاتنیکوف را اجرا کند. من انتخاب‌هایم را انجام داده بودم و انتخابم برای سولیست، همان زمان هم پدرام فریوسفی بود. حتی یک جلسه تمرین هم برگزار شد. به‌طور جداگانه نیز من یک‌بار سولوی فریوسفی را شنیدم. در تمرین اول و دوم کنسرت بودیم که آن اتفاق ناگوار برای پدرام فریوسفی افتاد. تقریبا همه ما شوکه شدیم و به‌واسطه برخورد عاطفی و حرفه‌ای، کنسرت را کنسل کردیم.


منبع: بهارنیوز

یک تهیه‌کننده سینما درگذشت

مراسم ختم و یادبود حمید آخوندی روز دوشنبه از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ در مسجد نور برگزار می‌شود.

حمید آخوندی ـ تهیه‌کننده سینما ـ درگذشت.

علیرضاد جلالی ـ دوست و همکار این سینماگر ـ با اعلام این خبر به ایسنا گفت: حمید آخوندی که یکی دو ماه قبل عمل قلب انجام داده و حالش بهبود یافته بود، ساعت ۴:۳۰ صبح جمعه (پنجم خردادماه) در منزل براثر سکته قلبی درگذشت.

وی افزود: مراسم تشییع این تهیه‌کننده سینما و تلویزیون ،شنبه ششم خردادماه ساعت ۹:۳۰ صبح از مقابل مسجدالرسول تهران واقع در میدان دوم نازی‌آباد برگزار می‌شود و با توجه به اینکه مرحوم آخوندی جانباز بود احتمالا در قطعه مربوط به شهدا و جانبازان به خاک سپرده خواهد شد.

وی همچنین گفت: مراسم ختم و یادبود حمید آخوندی روز دوشنبه از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ در مسجد نور برگزار می‌شود.

به گزارش ایسنا، حمید آخوندی متولد سال ۱۳۴۰ سال گذشته فیلم «ماهور» به کارگردانی حمیدزرگرنژاد را تهیه‌ کرده بود و دو فیلم «چاقی» و  «پایان خدمت» هم از دیگر آثار او هستند. وی همچنین در فیلم‌های «سفر به چزابه» و «باشگاه سری» سابقه دستیاری کارگردان داشته است.


منبع: عصرایران

جدیدترین آمار فروش فیلم های روی پرده/ «نهنگ عنبر۲» در آستان هشت میلیاردی شدن

فیلم‌های اکران شده در سینماها آنچنان که پیش‌بینی می‌شد نتوانست نظر مخاطب را جلب کند فقط مخاطب به فیلم «نهنگ عنبر؛ سلکشن رویا» روی خوش نشان داد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، با وجود اکران خوب نوروزی متاسفانه اکران دوم نوروز نتوانست نظر مخاطب را آنگونه که شایسته است جلب کند و تنها «نهنگ عنبر سلکشن رویا» توانست با اقبال خوبی از سوی تماشاگران روبه رو شود.

این فیلم ظرف ۱۶ روز نمایش به فروش نزدیک به هشت میلیارد رسید این در حالی است که بسیاری معتقد بودند فیلم‌های اجتماعی در کنار فیلم کمدی می‌تواند به فروش خوبی برسد و سبد اکران متنوع باشد، که متاسفانه اینطور نشد.

در ادامه جدول آمار فروش فیلم‌ها را تا این لحظه ببینید:
(تمام ارقام به تومان است)











نام فیلم

میزان فروش

«نهنگ
عنبر(سلکشن رویا)»

هفت میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان

«خوب، بد، جلف»

۱۶ میلیارد و ۵۰ میلیون تومان

«گشت ۲»

۱۹ میلیارد و ۴۸۰ میلیون تومان

«ویلایی‌ها»

۲۷۰ میلیون تومان

«آشوب»

۲۱۴ میلیون تومان

«نقطه کور»

۳۲۰ میلیون تومان

«برادرم خسرو»

۵۵۰ میلیون تومان

«تیک آف»

۹۶۰ میلیون تومان

«دو عروس»

یک میلیون و ۱۰۶ هزار تومان

«قلب سفید
قاصدک»

۸۴ هزار تومان


منبع: عصرایران

حمید آخوندی تهیه‌کننده سینما درگذشت

علیرضاد جلالی ـ دوست و همکار این سینماگر ـ بار اعلام این خبر به ایسنا گفت: حمید آخوندی که یکی دو ماه قبل عمل قلب انجام داده و حالش بهبود یافته بود، ساعت ۴:۳۰ صبح جمعه (پنجم خردادماه) در منزل براثر سکته قلبی درگذشت.  وی افزود: مراسم تشییع این تهیه‌کننده،شنبه ششم خردادماه ساعت ۹:۳۰ صبح از مقابل مسجدالرسول تهران واقع در میدان دوم نازی‌آباد برگزار می‌شود و با توجه به اینکه مرحوم آخوندی جانباز بود احتمالا در قطعه مربوط به شهدا و جانبازان به خاک سپرده خواهد شد.  وی همچنین گفت: مراسم ختم و یادبود حمید آخوندی روز دوشنبه از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ در مسجد نور برگزار می‌شود.  حمید آخوندی متولد سال ۱۳۴۰ سال گذشته فیلم «ماهور» به کارگردانی حمیدزرگرنژاد را تهیه‌ کرده بود و دو فیلم «چاقی» و  «پایان خدمت» هم از دیگر آثار او هستند. وی همچنین در فیلم‌های «سفر به چزابه» و «باشگاه سری» سابقه دستیاری کارگردان داشته است.


منبع: بهارنیوز

جزئیاتی تازه از کمیته بررسی فیلم‌های توقیفی

حبیب ایل‌بیگی درباره روند کاری کمیته‌ای که برای رسیدگی به فیلم‌های مشکل‌دار و توقیفی در سازمان سینمایی تشکیل شده است، در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد: کار این کمیته با فیلم‌هایی شروع شده که پروانه نمایش دارند، اما به دلیلی متوقف شده‌اند. این بررسی توسط کارشناسان مختلفی انجام می‌شود که براساس هر فیلم متفاوت هستند، مثلا برای یک فیلم ممکن است حتما کارگردان حضور داشته باشد یا برای فیلمی دیگر حتما تهیه‌کننده. درواقع طبق هر فیلم کارشناسان حوزه سینما تغییر می‌کنند.

او توضیح داد: ما در میان آثاری که مشکل نمایش دارند، سه دسته فیلم داریم؛ یک دسته آثاری هستند که پروانه نمایش داشته و به دلایلی امکان اکران پیدا نکرده‌اند، مثل «خانه پدری»، «رستاخیز»، «عصبانی نیستم» و «خانه دختر». یک دسته دیگر فیلم‌هایی هستند که نتوانسته‌اند از شوراهای پروانه نمایش و عالی نظارت مجوز نمایش بگیرند مثل «ارداتمند، نازنین، بهاره، تینا» که در هر دو شورا رد شد. دسته سوم هم  آثاری هستند که بدون مجوز ساخته شده‌اند.

وی ادامه داد: قانون درباره آثاری که بدون مجوز ساخته شده‌اند به صراحت اعلام کرده که وزارت ارشاد در قبال آن‌ها هیچ‌گونه مسئولیتی ندارد. بنابراین افرادی که بدون مجوز فیلم ساخته‌اند کارشان تخلف  محسوب می‌شود و باید شرایط قانونی را طی می‌کردند. پس این فیلم‌ها نمی‌توانند با دو دسته دیگر برابر باشند، چون فیلم‌های آن دو گروهی که اشاره کردم مراحل قانونی را طی کرده‌اند و طبق نظر شورای پروانه نمایش به دلایل سیاسی و فرهنگی از نمایش آن‌ها جلوگیری به عمل آمده است.

ایل‌بیگی درپاسخ به اینکه چه تعداد فیلم توقیفی قرار است در این کمیته بررسی شوند؟ با اشاره به اینکه تعداد خیلی زیادی نیستند، گفت: ارقامی در رسانه‌ها اعلام شد، اما باید توجه کرد که این آثار مربوط به چه دورانی هستند.

معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در پاسخ  به این که آیا درست است که برخی فیلم‌ها عنوان “غیر قابل اصلاح” دریافت کرده‌اند و اگر اینطور باشد در کمیته ویژه چطور بررسی می‌شوند؟ اظهار کرد:  ما اصلا چنین عنوانی نداریم و همین الان یکی از وظایف کمیته این است که بررسی کند و ببیند به لحاظ فنی چطور می‌شود آن فیلم را اصلاح کرد. حال با فیلم برداری دوباره، حذف بخش‌هایی از فیلم یا حتی صداگذاری، چون به هر حال یک فیلم با هزینه زیاد و تلاش دسته جمعی یک گروه ساخته می‌شود و نباید این شکلی بماند.

او افزود: در آیین‌نامه‌ها این طور پیش‌بینی شده که اگر در شورای پروانه نمایش اصلاحات زیادی به یک فیلم وارد شد یا آن را غیرقابل نمایش تشخیص دادند،بتواند در مرحله‌ای بالاتر توسط یک گروه دیگر دیده شود که یا رأی شورا تایید شود یا به اجازه نمایش آن رأی داده شود. براین اساس در حال حاضر فیلمی که در هر دو شورا رد شده در این کمیته بررسی می‌شود، چون نگاه آقای حیدریان و وزیر محترم بر این است که فیلم‌ها از این بن ‌بست درآیند و فکری برای آن‌ها شود حتی اگر قرار باشد بخشی‌هایی از فیلم دوباره فیلمبرداری شود چون این کار می‌تواند خسارت کمتری داشته باشد تا این که فیلم اصلا مجوز نگیرد.

ایل‌بیگی با اشاره به سوالاتی که برای برخی از اعضای شورای پروانه نمایش مبنی بر موازی کاری این کمیته با شورا پیش آمده بود، تاکید کرد:  این کمیته ویژه موازی شورای پروانه نمایش عمل نخواهد کرد و فقط دنبال راه چاره‌ای برای حل مشکل فیلم است. ضمن اینکه در این کمیته هر تصمیمی که برای فیلمی گرفته شود پس از انجام اصلاحات و تغییرات، فیلم باید دوباره باید به شورای پروانه نمایش ارائه شود تا مجوز اکران بگیرد. در واقع باید گفت که کمیته ویژه کار شورای پروانه نمایش را انجام نمی‌دهد و هیچ تداخلی در آن‌ها ندارد بلکه به عنوان یک کمیته فنی با جزئیات بیشتری به دنبال راهی است که چطور می‌توان مشکل نمایشی فیلم را بنا بردلایلی که وجود داشته برطرف کند.

او در پاسخ به اینکه آیا در این کمیته فیلمی هست که تعین تکلیف شده باشد، بیان کرد: خیر، ما تازه کار را در این کمیته شروع کرده‌ایم و هنوز وضیعت هیچ فیلمی نهایی نشده است. البته بررسی اولیه‌ای روی فیلم «خانه پدری» انجام شده و باید با خود آقای عیاری جلسه‌ای داشته باشیم تا به توافق برسیم و بعد از گفتگو نتیجه را اعلام خواهیم کرد.

وی تاکید کرد:‌ این فیلم پروانه نمایش دارد، اما بنا به دلایلی اکران آن متوقف شده که می‌تواند حل شود و به سرعت پروانه نمایش بگیرد، بنابر این  تا وقتی به نتیجه نرسیم گفتن هر اعلام نظر قطعی در این باره به نفع فیلم نیست به همین دلیل باید از هیجانی شدن درباره کاری که این کمیته قرار است انجام دهد پرهیز شود.


منبع: عصرایران

معرفی برندگان بخش هفته منتقدان جشنواره کن

هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن دیشب با معرفی برندگان بخش هفته منتقدان اولین برندگان خود را شناخت.

در مراسمی که دیشب ۲۵ می برگزار شد فیلم فرانسوی «ماکالا» داستانی درباره زندگی در کنگو، ساخته امانوئل گراس جایزه اصلی بخش جنبی هفته منتقدان کن را دریافت کرد. این فیلم با دریافت جایزه بزرگ نسپرسو یک جایزه نقدی ۱۵ هزار یورویی را نیز از آن خود کرد.

به گزارش مهر به نقل از آسوشیتدپرس، در بخش هفته منتقدان که برای کشف استعدادهای جدید اهدا می‌شود، هفت فیلم بلند داستانی حضور داشتند.

«گابریل و کوهستان» به کارگردانی فیلیپ گامارانو باربوسا برنده جنبی هفته منتقدان بود که جایزه ویژنری شبکه ۴ فرانسه را دریافت کرد. این جایزه به فیلم بلند داستانی اول یا دوم یک کارگردان که از خلاقیت چشم‌گیر برخوردار باشد اهدا می شود.

فیلم فرانسوی «آوا» به کارگردانی لیا میسیوس هم جایزه SACD را از جامعه نویسندگان و آهنگسازان دراماتیک دریافت کرد.

فیلم اسپانیایی «محروم از ارث» ساخته لورا فرس نیز جایزه لایکا سینه دیسکاوری را که به فیلم‌های کوتاه اهدا می شود از آن خود کرد.

جایزه کانال پلوس برای فیلم‌های کوتاه نیز به فیلم لهستانی «بهترین آتش‌بازی» ساخته الکساندرا ترپینسکا رسید.

هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن که از  ۱۷ می شروع شده ۲۸ می (۷ خرداد) به کار خود خاتمه می‌دهد.


منبع: عصرایران

جزئیاتی از بررسی فیلم‌های توقیفی

حبیب ایل‌بیگی درباره روند کاری کمیته‌ای که برای رسیدگی به فیلم‌های مشکل‌دار و توقیفی در سازمان سینمایی تشکیل شده است، در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد: کار این کمیته با فیلم‌هایی شروع شده که پروانه نمایش دارند، اما به دلیلی متوقف شده‌اند. این بررسی توسط کارشناسان مختلفی انجام می‌شود که براساس هر فیلم متفاوت هستند، مثلا برای یک فیلم ممکن است حتما کارگردان حضور داشته باشد یا برای فیلمی دیگر حتما تهیه‌کننده. درواقع طبق هر فیلم کارشناسان حوزه سینما تغییر می‌کنند.
او توضیح داد: ما در میان آثاری که مشکل نمایش دارند، سه دسته فیلم داریم؛ یک دسته آثاری هستند که پروانه نمایش داشته و به دلایلی امکان اکران پیدا نکرده‌اند، مثل «خانه پدری»، «رستاخیز»، «عصبانی نیستم» و «خانه دختر». یک دسته دیگر فیلم‌هایی هستند که نتوانسته‌اند از شوراهای پروانه نمایش و عالی نظارت مجوز نمایش بگیرند مثل «ارداتمند، نازنین، بهاره، تینا» که در هر دو شورا رد شد. دسته سوم هم  آثاری هستند که بدون مجوز ساخته شده‌اند.
وی ادامه داد: قانون درباره آثاری که بدون مجوز ساخته شده‌اند به صراحت اعلام کرده که وزارت ارشاد در قبال آن‌ها هیچ‌گونه مسئولیتی ندارد. بنابراین افرادی که بدون مجوز فیلم ساخته‌اند کارشان تخلف  محسوب می‌شود و باید شرایط قانونی را طی می‌کردند. پس این فیلم‌ها نمی‌توانند با دو دسته دیگر برابر باشند، چون فیلم‌های آن دو گروهی که اشاره کردم مراحل قانونی را طی کرده‌اند و طبق نظر شورای پروانه نمایش به دلایل سیاسی و فرهنگی از نمایش آن‌ها جلوگیری به عمل آمده است.ایل‌بیگی درپاسخ به اینکه چه تعداد فیلم توقیفی قرار است در این کمیته بررسی شوند؟ با اشاره به اینکه تعداد خیلی زیادی نیستند، گفت: ارقامی در رسانه‌ها اعلام شد، اما باید توجه کرد که این آثار مربوط به چه دورانی هستند.
معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در پاسخ  به این که آیا درست است که برخی فیلم‌ها عنوان “غیر قابل اصلاح” دریافت کرده‌اند و اگر اینطور باشد در کمیته ویژه چطور بررسی می‌شوند؟ اظهار کرد:  ما اصلا چنین عنوانی نداریم و همین الان یکی از وظایف کمیته این است که بررسی کند و ببیند به لحاظ فنی چطور می‌شود آن فیلم را اصلاح کرد. حال با فیلم برداری دوباره، حذف بخش‌هایی از فیلم یا حتی صداگذاری، چون به هر حال یک فیلم با هزینه زیاد و تلاش دسته جمعی یک گروه ساخته می‌شود و نباید این شکلی بماند.
او افزود: در آیین‌نامه‌ها این طور پیش‌بینی شده که اگر در شورای پروانه نمایش اصلاحات زیادی به یک فیلم وارد شد یا آن را غیرقابل نمایش تشخیص دادند،بتواند در مرحله‌ای بالاتر توسط یک گروه دیگر دیده شود که یا رأی شورا تایید شود یا به اجازه نمایش آن رأی داده شود. براین اساس در حال حاضر فیلمی که در هر دو شورا رد شده در این کمیته بررسی می‌شود، چون نگاه آقای حیدریان و وزیر محترم بر این است که فیلم‌ها از این بن ‌بست درآیند و فکری برای آن‌ها شود حتی اگر قرار باشد بخشی‌هایی از فیلم دوباره فیلمبرداری شود چون این کار می‌تواند خسارت کمتری داشته باشد تا این که فیلم اصلا مجوز نگیرد.
ایل‌بیگی با اشاره به سوالاتی که برای برخی از اعضای شورای پروانه نمایش مبنی بر موازی کاری این کمیته با شورا پیش آمده بود، تاکید کرد:  این کمیته ویژه موازی شورای پروانه نمایش عمل نخواهد کرد و فقط دنبال راه چاره‌ای برای حل مشکل فیلم است. ضمن اینکه در این کمیته هر تصمیمی که برای فیلمی گرفته شود پس از انجام اصلاحات و تغییرات، فیلم باید دوباره باید به شورای پروانه نمایش ارائه شود تا مجوز اکران بگیرد. در واقع باید گفت که کمیته ویژه کار شورای پروانه نمایش را انجام نمی‌دهد و هیچ تداخلی در آن‌ها ندارد بلکه به عنوان یک کمیته فنی با جزئیات بیشتری به دنبال راهی است که چطور می‌توان مشکل نمایشی فیلم را بنا بردلایلی که وجود داشته برطرف کند.
او در پاسخ به اینکه آیا در این کمیته فیلمی هست که تعین تکلیف شده باشد، بیان کرد: خیر، ما تازه کار را در این کمیته شروع کرده‌ایم و هنوز وضیعت هیچ فیلمی نهایی نشده است. البته بررسی اولیه‌ای روی فیلم «خانه پدری» انجام شده و باید با خود آقای عیاری جلسه‌ای داشته باشیم تا به توافق برسیم و بعد از گفتگو نتیجه را اعلام خواهیم کرد.وی تاکید کرد:‌ این فیلم پروانه نمایش دارد، اما بنا به دلایلی اکران آن متوقف شده که می‌تواند حل شود و به سرعت پروانه نمایش بگیرد، بنابر این  تا وقتی به نتیجه نرسیم گفتن هر اعلام نظر قطعی در این باره به نفع فیلم نیست به همین دلیل باید از هیجانی شدن درباره کاری که این کمیته قرار است انجام دهد پرهیز شود.


منبع: بهارنیوز

مجری مشهور تلویزیون تهدید به قتل شد

رضا رشیدپور با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود نسبت به توهین و تهدید شدنش توسط برخی افراد واکنش نشان داد.

رضا رشیدپور  مجری تلویزیون با انتشار متنی در صفحه اینستاگرام خود از افرادی نوشت که با سوءاستفاده از یک ویدئوی تقطیع شده با الفاظ ناشایست به او توهین و وی را تهدید کرده‌اند.

رضا رشیدپور در صفحه اینستاگرام خود نوشت: 

“توی این چند روز برخی با ارسال پیامهای سراسر بی شرمی و الفاظ رکیک به من تلاش کردند که اهداف غیراصیل و کوته نگرانه ی خودشان را پیش ببرند.

از گفتگوی طولانی من با یک پایگاه خبری که چند سال پیش صورت گرفته و مربوط به تاثیر سریالهای ساخت ترکیه بر ذهن و جان مخاطب گرانمایه ی ایرانی ست ، چند ثانیه را تقطیع و پخش کرده اند تا به گمان خودشان فضای غرورآمیز پس از انتخابات و شور ملی در میهن عزیزمان و به ویژه ی آذربایجان پاک را تحت تاثیر قرار بدهند.

اگر این موضوع به فحاشی به من محدود می شد واکنشی نشان نمی دادم اما از دو چیز نمی توان ساده عبور کرد . اول مادر مهربان و ارجمندم که مورد توهین بی شرمانه قرار گرفت . دوم مام میهن که مورد هجمه ی وقیحانه ی عده ای بی اصالت واقع شده . کودکانه من را تهدید به قتل (!) کرده اند … اتفاقا نیک بدانند که چو ایران نباشد تن من مباد.”

مجری مشهور تلویزیون تهدید به قتل شد


منبع: عصرایران

مجری مشهور تلویزیون تهدید به قتل شد

رضا رشیدپور  مجری تلویزیون با انتشار متنی در صفحه اینستاگرام خود از افرادی نوشت که با سوءاستفاده از یک ویدئوی تقطیع شده با الفاظ ناشایست به او توهین و وی را تهدید کرده‌اند.

رضا رشیدپور در صفحه اینستاگرام خود نوشت:

 

“توی این چند روز برخی با ارسال پیامهای سراسر بی شرمی و الفاظ رکیک به من تلاش کردند که اهداف غیراصیل و کوته نگرانه ی خودشان را پیش ببرند.از گفتگوی طولانی من با یک پایگاه خبری که چند سال پیش صورت گرفته و مربوط به تاثیر سریالهای ساخت ترکیه بر ذهن و جان مخاطب گرانمایه ی ایرانی ست ، چند ثانیه را تقطیع و پخش کرده اند تا به گمان خودشان فضای غرورآمیز پس از انتخابات و شور ملی در میهن عزیزمان و به ویژه ی آذربایجان پاک را تحت تاثیر قرار بدهند.اگر این موضوع به فحاشی به من محدود می شد واکنشی نشان نمی دادم اما از دو چیز نمی توان ساده عبور کرد . اول مادر مهربان و ارجمندم که مورد توهین بی شرمانه قرار گرفت . دوم مام میهن که مورد هجمه ی وقیحانه ی عده ای بی اصالت واقع شده . کودکانه من را تهدید به قتل (!) کرده اند … اتفاقا نیک بدانند که چو ایران نباشد تن من مباد.”

 


منبع: بهارنیوز