فیلم‌های نیمه خرداد تلویزیون

فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی و انیمیشن «صنوبر»، «حامی گرگ»، «ترم زمستانی»، «ماه و خورشید»، «جزر و مد ۱و ۲»، «ستاره باران»، «گوی بخار۲»، «چراغ‌های رابطه»، «دره شیرهای سنگی»، «دلشوره»، «بالابان»، «یک خواب کوچولو»، «کیلومتر ۱۴»، «ستاره شرق»، «بخشایش» و «آتشفشان»، «امروز»، «دور افتاده» و «سیارک تاریک» یکشنبه و دوشنبه (۱۴ و ۱۵ خرداد ماه) مصادف با رحلت بینانگذار انقلاب اسلامی و قیام تاریخی ۱۵خرداد از شبکه‌های سیما روی آنتن می‌روند.

شبکه یک سیما

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی سیما، فیلم تلویزیونی «صنوبر» به کارگردانی «مجتبی راعی»، یکشنبه ۱۴ خرداد ماه ساعت ۱۶ از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.

داستان فیلم درباره دوران نوجوانی و حدود ۱۳ سالگی حضرت امام (ره) است. در آن سال ها که  به زمان بعد از انقلاب مشروطیت و قبل از کودتای رضاخان برمی‌گردد، شرایط سختی بر زندگی مردم حاکی می‌شود و ناامنی کشور را فرا می‌گیرد. از طرف دیگر، هجوم روس‌ها از شمال و انگلیس‌ها از جنوب شرایط ویژه‌ای را در کشور حاکم می‌کند که فیلم مجموعه وقایع این دوران را به تصویر کشیده است.

حسین محجوب، پریوش نظریه، محمود پاک نیت، زهرا سعیدی و امیر قهرمان‌زاده بازیگران این فیلم هستند.

*************************************

فیلم سینمایی «حامی گرگ» به کارگردانی «ژان ژاک آنو»، دوشنبه  ۱۵ خردادماه ساعت ۹ از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان فیلم با بازی شانگ شائوفنگ و َان دوئو آمده است: در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰، مرد جوانی به‌نام چِن ژِن به‌مدت ۲ سال از چین به مغولستان می‌آید تا بتواند در ازای آموزش کودکان منطقه از آنها کشاورزی و دامداری را بیاموزد. چن از بزرگ مغول‌ها نکات زیادی در مورد چرخه حیات در طبیعت یاد می‌گیرد. یک روز او به‌همراه بزرگ مغول‌ها به دیدن غزال‌ها می‌رود و نحوه حمله گرگ‌ها را با آنها می‌بیند. چن فردای آن روز به محلی در برف‌ها می‌رسد که غزال‌های شکار شده در آنجا انبار شده‌اند. او متوجه می‌شود که گرگ‌ها غزال‌ها را در این مکان جمع کرده و تا فصل بهار از آنها استفاده کنند….

*************************************

فیلم سینمایی «ترم زمستانی» به کارگردانی «رضا بهشتی»، دوشنبه ۱۵ خرداد ماه ساعت ۱۶ از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.

داستان از این قرار است که: دانشجویی به نام امیرمسعود در سال ۱۳۴۲ پس از مدت‌ها به ایران باز می‌گردد. او هر چه تلاش می‌کند خبری از دوست قدیمی‌اش بگیرد، کمتر به نتیجه می‌رسد. طولی نمی‌کشد که درمی‌یابد عوامل مرموزی هر چه نشان از دوست او وجود داشته را پنهان کرده‌اند و حکومت در ناپدید شدن او نقش داشته است. امیرمسعود همچنین می‌فهمد مادرش با نزدیکترین دوست پدرش، سرهنگ عضدی ازدواج کرده و این مسئله او را پریشان می‌کند….

هومن سیدی، فریبا متخصص، رسول نجفیان و حمید مظفری بازیگران این فیلم هستند.

********************************************

شبکه دو سیما

فیلم سینمایی «ماه و خورشید» به کارگردانی محمدحسین حقیقی، یکشنبه ۱۴ خردادماه ساعت ۱۷:۳۰ از شبکه دو سیما پخش می شود.

خلاصه داستان فیلم درباره مختار جوان رزمنده‌ای است که تحصیلات خود را به دلیل رفتن به جبهه نیمه کاره رها می‌کند، اما با خبر پذیرش قطع نامه به تهران برمی گردد و در ادامه رفتن به دانشگاه، با گرفتن نمره‌های ضعیف تهدید به اخراج می‌شود و…

محمدرضا فروتن، حسین محجوب، منوچهر آذر، شهین علیزاده از جمله بازیگرانی هستند که در فیلم سینمایی «ماه و خورشید» نقش آفرینی کرده اند.

*************************************

فیلم سینمایی «جزر و مد ۱» به کارگردانی سینزیا تی اچ تورینی، یکشنبه ۱۴ خردادماه ساعت ۲۳:۳۰ از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.

در این فیلم با بازی الساندرو گاسمان، کلودیا پاندولفی و ویرنا لِیسی خواهیم دید: فرانکو، جوانی از خانواده بسیار مرفه و اشرافی ایتالیا به نام خاندان مایرونی می باشد. وی به همراه مادربزرگش مارکوئیز مایرونی زندگی می کند. مارکوئیز مایرونی دارای رابطه ای نزدیک با سران ارتش و حکومت پادشاهی می باشد و به شدت مخالف کسانی است که تحت عنوان حکومت واحد، با نظام پادشاهی مخالفند و مبارزه می کنند. اما در نقطه مقابل، فرانکو از مخالفان سرسخت حکومت پادشاهی است و با جمعی از دوستانش به مخالفت و مبارزه می پردازند. از سوی دیگر فرانکو قصد ازدواج با دختری به نام لوئیزا را دارد که از طبقه متوسط اجتماع است و با مادر پیرش به تنهایی زندگی می کند. مارکوئیز شدیداً مخالف این تصمیم است و معتقد است فرانکو باید با دختری از طبقه اشراف که در شأن خانواده آنهاست ازدواج کند و …

*************************************

فیلم سینمایی «ستاره باران» به کارگردانی بهمن زرین پور، دوشنبه ۱۵ خردادماه ساعت ۱۷:۳۰ از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.

داستان این فیلم با بازی عبدالرضا اکبری، قاسم زارع، مینا جعفرزاده، شهرام عبدلی و محمدرضا داود نژاد در چهار قسمت به ماجرای قیام پانزده خرداد و وقایع پس از دستگیری حضرت امام خمینی (ره) می پردازد.

*************************************

فیلم سینمایی « جزر و مد ۲» به کارگردانی سینزیا تی اچ تورینی، دوشنبه ۱۵ خردادماه ساعت ۲۳:۳۰ از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.

در این فیلم با بازی الساندرو گاسمان، کلودیا پاندولفی و ویرنا لِیسی خواهیم دید: در اثر این تحریکات، فرانکو مورد بازجویی قرار گرفته و در نهایت دو تن از دوستانش اعدام می شوند. خود او نیز به خاطر مادربزرگش، مورد بخشش قرار می گیرد. از سوی دیگر عموی لوئیزا نیز از کار اخراج می شود و زندگی همگی آنها با مشقات زیادی مواجه می شود. در همین بین فرانکو و لوئیزا صاحب فرزندی به نام ماریا می شوند. با گذشت مدتی از زندگی سخت این خانواده، فرانکو تصمیم می گیرد …

*************************************

شبکه پنج سیما

انیمیشن سینمایی «گوی بخار۲» به کارگردانی «کاتسوهیرو اوهتومو»، یکشنبه ۱۴ خردادماه ساعت ۹ از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.

در این انیمیشن خواهیم دید: پسر نوجوان ژاپنی است که در قرن نوزدهم زندگی می‌کند، اختراع خارق‌العاده‌ای به‌نام توپ بخار کرده است. عده‌ای سودجوی غربی به دنبال به‌دست آوردن پسر و گرفتن اختراعش می‌باشند….

*************************************

فیلم سینمایی «چراغ‌های رابطه» به کارگردانی «مهدی گلستانه»، دوشنبه ۱۵ خردادماه ساعت ۹ از شبکه پنج پخش می‌شود.

در خلاصه داستان آمده است: لیلا که یک دختر اهوازی است سال‌ها قبل برای ازدواج نکردن با پسر عمویش یوسف، راهی شهر شده با منصور که همکلاسی دانشگاهش بوده ازدواج کرده و صاحب دو فرزند به نام‌های مینو و مبین است. او که از منصور جدا شده است؛ متوجه می‌شود برادرش علیرضا به سرطان مبتلا است و باید پیوند مغز استخوان شود. لیلا راهی اهواز می‌شود ولی پدرش که هنوز او را نبخشیده او را به خانه راه نمی‌دهد! در آزمایشاتی که انجام می‌شود مشخص می‌شود؛ مبین می‌تواند به علیرضا مغز استخوان بدهد….

شیوا ابراهیمی، رحیم نوروزی و عنایت بخشی بازیگران این فیلم هستند.

*************************************

شبکه شما

فیلم تلویزیونی «دره شیرهای سنگی» به کارگردانی «مجتبی اسدی‌پور»، یکشنبه ۱۴ خردادماه ساعت ۱۳:۳۰ از شبکـه شما پخش خواهد شد.

داستان فیلم از این قرار است که: ریحانه به‌همراه فرزندش به منطقه اجدادی خود بازگشته است. او خاطراتش را از دوران کودکی و ظلم‌هایی که از سوی حکومت وقت بر ایل رفته برای فرزند خود روایت می‌کند. در این روایت مشخص می‌شود خدایارخان که از بزرگان ایل است قصد دارد تا به‌وسیله برادرزاده‌اش حیدر، یکی از روحانیون مبارز را از راه منطقه بازفت به جنوب برده تا از دست عوامل حکومت دورش سازد. از سویی گرگیج یکی از عوامل حکومت به دنبال دستگیری آنهاست….

در این فیلم، جعفر دهقان، ولی‌الله مؤمنی، زهره حمیدی، کاظم افرندنیا و محسن افشانی هنرنمایی کرده‌اند.

*************************************

فیلم تلویزیونی «دلشوره» به کارگردانی «داریوش مختاری»، دوشنبه ۱۵ خردادماه ساعت ۱۳:۳۰ از شبکـه شما پخش خواهد شد.

در خلاصه این فیلم آمده است: لادن در گیرودار یک بحران خانوادگی، ناگزیر عازم سرزمین پدری‌اش در حوالی دریاچه ارومیه می‌شود. حضور لادن در منطقه طی اتفاقی به آشنایی او با خانواده مردی روستایی به نام داداش می‌انجامد. داداش یک شکارچی قدیمی است که اکنون با خشک شدن دریاچه حال و روز خوشی ندارد. غیبت ناگهانی داداش پای یک مهمان ناخوانده را به خانه وی باز می‌کند….

در فیلم تلویزیونی «دلشوره»، پرویز فلاحی‌پور، فرشته سرابندی و سارا پهلوانی بازی کرده‌اند.

*************************************

شبکه کودک

فیلم سینمایی «بالابان» به کارگردانی «رضا صافی»، یکشنبه ۱۴ خردادماه ساعت ۹:۳۰ از شبکه امید پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: شاهین نوجوانی هجده‌ساله و ساکن بندر بوشهر است. او که سال‌ها پیش پدر محیط بانش را در مواجهه با قاچاقچیان پرنده از دست داده، اکنون به واسطه مشکلات و شرایط پیچیده زندگی خانوادگی بر سر یک دوراهی قرار گرفته است؛ وفاداری به شغل پدر یا پا گذاشتن در راه قاتلین وی. تلاش شاهین در رویارویی با طبیعت و حوادث خشنِ پیرامونش، ماجراهای این فیلم را رقم می‌زند.

در این فیلم سینمایی؛ محمدحسین دریابگرد، صادق زارعی، مریم رنجبر، آریا بهرام نژاد، هادی ارشدپور هنرنمایی کرده‌اند.

*************************************

فیلم سینمایی «یک خواب کوچولو» به کارگردانی «حسین عامری»، دوشنبه ۱۵ خردادماه ساعت ۹:۳۰ از شبکه امید پخش خواهد شد.

مسلم، جوان نوحه‌خوان به‌همراه همسرش مینا سوار بر یک موتور در جاده با وانتی تصادف می‌کند. راننده وانت علیرغم جراحت سخت مینا و درماندگی مسلم می‌گریزد و مینا فوت می‌کند از این پس، زندگی مسلم رنگی از انتقام به خود می‌گیرد. مسلم جستجویی را برای یافتن راننده متواری آغاز می‌کند و در این مسیر با کسانی آشنا می‌شود که به‌تدریج مسلم بدبین شده و همه را دگرگون می‌سازد….

در این فیلم سینمایی؛ ارسطو خوش‌رزم، علیرضا پورمحمد، لیلا جوان و سعید آهویی هنرنمایی کرده‌اند.

*************************************

شبکه نمایش

فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی «کیلومتر ۱۴/ ۱»، «ستاره شرق»، «بخشایش» و «آتشفشان» پنج‌شنبه ۱۴ خردادماه ساعت ۱۳، ۱۹، ۲۰:۳۰ و ۲۳ از شبکه نمایش روی آنتن می‌رود.

*************************************

فیلم‌های سینمایی ‌و تلویزیونی «کیلومتر ۱۴ / ۲»، «امروز»، «دور افتاده» و «سیارک تاریک» دوشنبه ۱۵ خردادماه ساعت ۱۳، ۱۹، ۲۰:۳۰ و ۲۳ از شبکه نمایش پخش می‌شود.


منبع: عصرایران

گردشگری، دیپلماسی می‌خواهد

نشست تخصصی “توسعه گردشگری پایدار و توانمندی اقتصادی جوامع محلی” با حضور هیات رییسه و کارشناسان کمیسیون گردشگری، اقتصاد ورزش و اقتصاد هنر اتاق ایران، روغنی ـ مشاور رییس اتاق ایران و رییس کمیسیون صنایع اتاق ایران ـ، ضیایی ـ دانشیار دانشکده جهانگردی دانشگاه علامه طباطبایی و سردبیر فصلنامه مطالعات گردشگری ـ، فیاضی ـ مدیرکل دفتر همکاری و توافق‌های ملی گردشگری، کارشناسان، علاقه‌مندان و فعالان صنعت گردشگری در اتاق ایران برگزار شد.

به گزارش ایسنا، احمد اصغری ـ رییس کمیسیون گردشگری، اقتصاد ورزش و اقتصاد هنر اتاق ایران ـ با اشاره به این‌که این نشست در راستای همکاری بخش خصوصی و در تعامل با دولت و به منظور اجرایی کردن پایه‌های توسعه پایدار در صنعت گردشگری برگزار شده است، گفت: ایجاد راهکار به منظور عملیاتی کردن شعار ۲۰۱۷ سازمان جهانی گردشگری مبنی بر ” گردشگری پایدار” و شعار سال جمهوری اسلامی ایران مبنی بر “اقتصاد مقاومتی، تولید- اشتغال” نیز از دیگر اهداف برگزاری این نشست تلقی می‌شود.

وی با اشاره به این‌که گردشگری، فعالیتی اقتصادی و جامعه بنیان است، اظهارکرد: بر اساس این اصل، تعامل اجتماعی بنا نهاده شده و این صنعت در صورتی رونق می‌یابد که با یاری رساندن به ارزش‌های اجتماعی نظیر مشارکت، آموزش و حاکمیت بومی پیشرفته، جوامع بومی را به کار گیرد.

او با بیان این‌که وقتی جوامع محلی و بومیان ساکن در مقاصد گردشگری، توانمند شوند و با توسعه خرده فرهنگ‌ها خود را برای پذیرش گردشگر آماده کنند می‌توان به بهره‌گیری این جوامع از صنعت درآمدزای گردشگری امیدوار بود، یادآور شد: گردشگری و صنایع وابسته به آن از سال‌ها پیش، مردم بومی را برآن داشته تا با بهره‌گیری از آن، وضعیت اقتصادی و معیشتی خود را بهبود بخشند.

رییس کمیسیون گردشگری اتاق ایران با اشاره به این‌که در جهان رقابتی امروز، بسیاری از کشورهای در حال توسعه، اقتصادهای محلی و توسعه آن را به مردم بومی و محلی سپرده‌اند، افزود: در این بین مردم بومی حتی می‌توانند در ابعاد گسترده‌تر نقش آفرین باشند.

وی با بیان این‌که میزبانان گردشگران در جوامع بومی باید بدانند که گردشگری چه مزایایی برای آن‌ها خواهد داشت، اظهار کرد: باید با آموزش آن‌ها، راه را برای توسعه هموار کرد. گردشگری و مردم بومی، رابطه‌ای دو طرفه دارند، از یک سو گردشگری به مردم بومی سود می‌رساند و از سویی دیگر بومیان در توسعه گردشگری نقش ایفا می‌کنند.

اصغری با تاکید بر اینکه برای آماده‌سازی جوامع محلی به منظور پذیرش و میزبانی از گردشگر، به ابزارهای سخت افزاری و فرهنگی نیاز داریم، افزود: به عبارتی دیگر، زمانی که از ابزار سخت افزاری صحبت می‌کنیم، باید توجه خود را به زیرساخت‌ها معطوف کنیم و توسعه شبکه راه‌ها، ایجاد تابلوها و نشانه‌های گردشگری و مهم‌تر از همه ایجاد اقامتگاه‌هایی که بتواند گردشگران را در خود جای دهد از نکات ضروری است.

۶۵ درصد گردشگران ایران از حوزه خلیج فارس است

محمود ضیایی ـ دانشیار دانشکده جهانگردی دانشگاه علامه طباطبایی ـ نیز با اشاره به اثرات مثبت اقتصادی گردشگری بر توانمندی اقتصادی جوامع محلی، یادآور شد: اشتغالزایی، درآمدزایی و ارزآوری از جمله آثار مثبت اقتصادی گردشگری است. توسعه اقتصاد محلی و حفظ آثار و ابنیه تاریخی از دیگر دستاوردهای آثار مثبت اقتصادی گردشگری است. این میان باید توجه کرد که صرفا نمی‌توان به یک بعد صنعت گردشگری اهمیت دارد، زیرا باید تنوع منابع درآمدی وجود داشته باشد.

او با بیان این‌که هم‌اکنون ۶۵ درصد گردشگران خارجی از کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عراق به کشورمان سفر می کنند، ادامه داد: بر این اساس باید به سمت توسعه گردشگری پایدار و توانمندی اقتصادی جوامع محلی حرکت کنیم، زیرا جوامع محلی میزبان این گردشگران هستند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر این‌که توسعه گردشگری پایدار در جوامع محلی به اشتغال زنان در این مناطق نیز کمک شایانی می‌کند، اظهار کرد: به عنوان مثال در منطقه دیزین ۶۰ مربی زن مشغول به فعالیت هستند و این مهم دستاورد توسعه گردشگری پایدار در این منطقه است.

وی با بیان اینکه نباید فراموش کرد مشکلات بالقوه در اقتصادهای مبتنی بر گردشگری نیز وجود دارد، افزود: افزایش هزینه زندگی ساکنان،  افزایش مالیات مردم آن منطقه، کاهش توانایی خرید مردم و افزایش تورم و قیمت زمین از جمله مشکلات سر راه اقتصادهای مبتنی بر گردشگری است.

ضیایی ادامه داد: تغییرپذیر بودن ذائقه گردشگران، وابستگی بیش از حد منطقه به سمت گردشگری و یک بعدی شدن فعالیت‌های اقتصادی، فصلی بودن گردشگری و غیره از دیگر مشکلات بالقوه در اقتصادهای مبتنی بر گردشگری تلقی می‌شود.

ایراد متولی به برخی بوم‌گردی‌ها

محمدعلی فیاضی ـ مدیرکل دفتر همکاری و توافق‌های ملی گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ـ  نیز با اشاره به این‌که یکی از راه‌های توانمندی اقتصادی جوامع محلی توجه به اقامتگاه‌های بوم‌گردی است، گفت: اولین اقامتگاه بوم‌گردی در کشور در سال ٨٢ تاسیس شد و این روند تاکنون ادامه داشته است.

وی با بیان این‌که هم اکنون ۵۳۶ اقامتگاه بوم‌گردی درکشور وجود دارد، افزود: طبق برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته و هدف گذاری‌های انجام شده تا پایان برنامه ششم توسعه، رقم اقامتگاه بوم‌گردی به ۲ هزار اقامتگاه افزایش خواهد یافت.

فیاضی با اشاره به این‌که شاید برخی ضوابط در ایجاد اقامتگاه‌های بوم‌گردی رعایت نشده باشد، افزود: اما بیشتر این اقامتگاه‌ها در محیط طبیعی با رعایت بالاترین سطح ممکن ضوابط زیست محیطی و به شکل سازگار با معیارهای بومی و سیمای طبیعی منطقه احداث شده و در آینده نیز این روند ادامه خواهد داشت.

مدیرکل دفتر همکاری و توافق‌های ملی گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به اهمیت توانمندی اقتصادی جوامع محلی، اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال اشتغالزایی در مناطق کویری امری دشوار است، ولی با توجه به توسعه گردشگری پایدار می‌توان براحتی زمینه اشتغال مردم منطقه را فراهم کرد.

وی با یادآور این‌که برای ایجاد یک شغل به ۳۰۰ میلیون تومان نیاز است، افزود: این درحالی است که برای اقامتگاه‌های بوم‌گردی به ارقام کمتری نیاز است و این موضوع می‌تواند اشتغال مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کند.

فیاضی با اشاره به دستاوردهای توجه به موضوع اقامتگاه‌های بوم گردی، خاطر نشان کرد: زمینه تعامل مسالمت‌آمیز در جوامع محلی، زمینه مشارکت و کسب درآمد پایدار برای ساکنین محلی و غیره از جمله دستاوردهای توجه به موضوع اقامتگاه های بوم‌گردی است.

گردشگری، دیپلماسی می‌خواهد

در ادامه مظفر علیخانی ـ معاون فنی و خدمات بازرگانی اتاق ایران ـ نیز با اشاره به این‌که حدود ۲۰ دستگاه و نهاد در حوزه گردشگری تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر هستند، افزود: بر این اساس برای قانونگذاری در این حوزه باید اجماع‌سازی نظری انجام شود، زیرا هر دستگاه نقش تاثیرگذاری در امور دارد.

وی با بیان این‌که طرح تبدیل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به وزارتخانه رخدادی قابل تامل و مناسب است، اظهار کرد: این طرح موجب پاسخگویی بیشتر مسؤولان را فراهم می‌کند، لذا چنین مؤلفه‌ای در تعاملات، تخصیص اعتبارات و غیره نیز تاثیرگذار خواهد بود.

علیخانی با تاکید بر اینکه تقویت گردشگری به تقویت تعامل با سایر کشورها نیاز دارد، گفت: نقش دیپلماسی برای شکوفایی صنعت گردشگری امری جدی است و باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.

معاون فنی و خدمات بازرگانی اتاق ایران اظهارکرد: توسعه گردشگری پایدار موجب می‌شود گردشگران در شرایط مناسبی از ظرفیت‌های گردشگری کشورمان بازدید کنند، از این رو گردشگران خارجی خودشان سفیرمان در سایر کشورها خواهند بود و موجب جذب گردشگر بیشتر خواهند شد.


منبع: عصرایران

اشکان خطیبی با «لامبورگینی» روی صحنه

اشکان خطیبی به زودی با نمایش «لامبورگینی» به نویسندگی و کارگردانی سیامک صفری روی صحنه خواهد رفت.

اشکان خطیبی با انتشار عکسی از خود در کنار سیامک صفری در صفحه اینستاگرامش نوشت: «با سیامک صفرى نازنین. نمایش «لامبورگینى» به زودى… تماشاخانه شهرزاد #سیامک_صفرى #اشکان_خطیبی»

پیش از این سیامک صفری در مورد نمایش «لامبورگینی» گفته بود: «این نمایش دو پرسوناژ دارد و یکی از این شخصیت‌ها را خودم بازی می‌کنم. متن آن را خودم نوشته‌ام و کارگردانی‌اش‌ را هم بر عهده دارم. این اثر به موضوعات روز و مسائل و مشکلات اجتماعی می‌پردازد.»

شهرزاد تماشاخانه‌ای تازه تاسیس واقع در خیابان نوفل لوشاتو، بعد از خیابان رازی است.


منبع: عصرایران

آدری هپبرن؛ افسون معصومیت و بازیگوشی

– دنیا میرکتولی: آدری هپبرن میان عشاق سینما در دنیا جایگاه خاصی دارد. ستاره‌ای زیبا و موقر که حضور درخشان در فیلم‌ها و هم ‌چنین فعالیت‌های بشردوستانه‌اش او را  به یکی از چهره‌های محبوب تاریخ سینما تبدیل کرده است. بیلی وایلدر افسون هپبرن را خیلی خوب توصیف کرده: «آدری هپبورن از “آن‌”ی برخوردار است که جاودانه‌اش می‌کند. او مثل و مانند ندارد و نمی‌توان تکثیرش کرد.»

افسون معصومیت و بازیگوشی
 آدری هپبرن، هنرمندی است که توانایی‌های بازیگری و تأثیر فرهنگیِ قوی‌اش از او شمایلی ویژه ساخته است. در ادامه به مرور پنج تا از نقش‌های ماندگار او خواهیم پرداخت.

پرنسس آن در تعطیلات رمی، ویلیام وایلر، ۱۹۵۳

«تعطیلات رمی» به عنوان اولین فیلم آدری، آینه‌ی تمام نمای بازیگری اوست. در واقع با همین فیلم بود که پرسونای سینمایی او که تلفیق دلپذیری‌ست از بانویی‌تمام‌عیار و دختربچه‌ای بازیگوش، شکل گرفت. همان خصوصیتی که باعث شد مالی هسکل (منتقد فیلم) او را همتای مؤنث جیمز دین و یک ستیزه‌جوی آرام بنامد. پرنسس از قصر پا به فرار می‌گذارد تا لذت‌هایی عادی را که بخاطر الزامات زندگی کسل‌کننده‌ی درباری برایش دست‌نیافتنی بوده، تجربه کند.

 افسون معصومیت و بازیگوشی

ستاره در اولین نقش بلند سینمایی‌ خود، این قدرت سحرآمیز را دارد که با شور کودکانه و نگاه‌های توأمان معصوم و شیطنت‌بارش هر صحنه‌ای را به تسخیر خویش درآورد و کاری کند که تماشاگر همچون آقای خبرنگار به او دل ببازد. او در سکانس پایانی همه‌ی مفهوم فیلم را در نگاه‌های حسرت‌بار و چشم‌های مرطوب خود منعکس می‌کند. اگر هپبرن فقط همین یک فیلم را بازی می‌کرد، برای جاودانه‌شدنش کافی بود.


آرین شاواس در عشق در بعدازظهر، بیلی وایلدر، ۱۹۵۷

آدری و بیلی وایلدر پیش از این یک بار دیگر در «سابرینا» (۱۹۵۴) با یکدیگر همکاری کرده و یکی از نمونه‌های دلپذیر زنانِ وایلدری را خلق کرده بودند. اما شخصیت آرین در «عشق در بعدازظهر» پیچیدگی‌های جذاب‌تری دارد. کمدی‌رمانتیک درخشانی با دیالوگ‌های پر از ظرافت و شوخی‌های مؤثر در جریان فیلم. آرین (هپبرن) دختر یک کارآگاه خصوصی در پاریس است که پایش به یکی از پرونده‌های پدرش باز می‌شود و با مداخله‌اش در این پرونده، ماجراهای بامزه و پیش‌بینی‌نشده‌ای اتفاق می‌افتد.

افسون معصومیت و بازیگوشی 

آدری بین دختری که در خلوت‌اش عاشق و دلبسته شده، اما رودررو با آقای فرانک فلاناگان (گری کوپر) با بی‌خیالی دل مرد محبوبش را می‌برد، توازن و تعادلی عالی برقرار می‌کند و با ظرافت و هوشمندی، در شکل‌گیری شوخی‌ها و موقعیت‌های کمیک فیلم سهیم می‌شود. لحظه‌هایی که آرین سر به سر فرانک می‌گذارد و به او درباره‌ی مردهای خیالی زندگی‌اش دروغ می‌گوید، حیرت‌انگیز است.


گابی ون در مال در داستان راهبه، فرد زینه‌مان، ۱۹۵۹

چهره‌ی آدری در این فیلم در هر سکانسی که حضور دارد، تبدیل به میدان نمایش احساسات‌ او می‌شود. او به زیباترین شکل حس‌های متناقض‌ِ شخصیت گابی را در نوع نگاه مرددش بازتاب می‌دهد و در کلوزآپ‌ها، تلاطم و درگیری درونی‌ خود را در صورت‌اش جاری می‌کند. نوسانی بین تمایلات عرفانی و حس وطن‌پرستانه‌ی او وجود دارد و شرایط روحی وی را به هم ریخته است.

 

 افسون معصومیت و بازیگوشی

اینکه در مقام یک پرستار جسم بیماران را شفا دهد و یا در کسوت یک راهبه مرهمی بر روح زخمی آن‌ها باشد. این دوراهی تا پایان فیلم پیش روی او هست و حتی در فصل وداع با دکتر فورتوناتی (پیتر فینچ)، با آن نگاه‌های پرتردید و آن مکث‌ها و سکوت‌های جانکاه، اضطراب و انزوای تمام‌نشدنی خود را به نمایش می‌گذارد.


هالی گولایتلی در صبحانه در تیفانی، بلیک ادواردز، ۱۹۶۱

اول قرار بود این نقش به مریلین مونرو برسد و اتفاقا روی کاغذ مریلین گزینه‌ی بهتری می‌بود تا آدری. اما معصومیت نهفته در کلام و عمق نگاه آدری در خدمت نقش قرار گرفته و هالی را تبدیل به شمایلی ماندگار کرده است. زن بی‌پناهی که همه‌چیز، حتی خانواده‌اش را ترک کرده تا روی پای خودش بایستد. سکانسی که او در قاب پنجره نشسته و با صدای آرام و لرزان‌اش ترانۀ «Moon River» را می‌خواند، همچون فرشته‌ای به نظر می‌رسد و نه فقط جرج پپارد، که هر تماشاگری را مسحور می‌کند.

 افسون معصومیت و بازیگوشی

هنری مانچینی آهنگساز این فیلم گفته بود: «ترانۀ مون ریور تا به حال بیش از هزار اجرا داشته. اما هیچ‌کس نتوانسته آن را مثل هپبرن اینقدر عمیق و کامل اجرا کند.» آدری خونسردیِ آمیخته به ماجراجویی و لاقیدیِ هالی را عالی به تصویر می‌کشد و از او شخصیتی همدلی‌برانگیز خلق می‌کند.


الیزا دولیتل در بانوی زیبای من، جورج کیوکر، ۱۹۶۴

شاید الیزا دولیتل با فاصله دشوارترین نقش‌ عمر آدری هپبرن باشد. دختر گل‌فروش عام و ژولیده‌ای که تحت تأثیر آموزه‌های یک استاد آواشناسیِ دانشگاه، از این رو به آن رو شده و تبدیل به بانویی اصیل و باوقار و متشخص می‌شود.

افسون معصومیت و بازیگوشی 

موقعیت عجیب و حساس داستان (بر اساس دو نمایشنامه‌ی «بانوی زیبای من» و «پیگمالیون») احتمالا در نگاه اول محال و ناشدنی به نظر می‌رسد؛ اما هپبرن با درکی درست از نقش خود، این تغییر تدریجی شخصیت را به زیبایی در میمیک و نگاه‌ها و رفتار و حرکات‌ بدنی‌اش جاری می‌سازد و با نحوه‌ی بیان‌اش آن را در نظرمان ملموس و قابل درک جلوه می‌دهد. هیچ‌کس برای حضور در این نقش بهتر از هپبرن نبود.


منبع: برترینها

پرونده فیلم‌های توقیفی بسته شود

به گزارش ایسنا، سیدرضا صالحی امیری در نامه‌ای به مسئولان صداوسیما درخواست پخش ربنا را مطرح کرد. در پی آن اصغر نعیمی یکی از کارگردان‌های سینمای ایران نامه‌ای خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشت و از او خواست که به همان میزان که به پخش ربنا در تلویزیون توجه می‌کند، به رفع توقیف آثاری که اتفاقاً اختیارشان در حوزه مسئولیت وزیر است نیز توجه داشته باشد.
 در این نامه نوشته شده بود:
 «جناب آقای صالحی امیری، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
 با سلام
 در حالی که تکلیف فیلم‌های توقیفی در دولت یازدهم نامشخص است و رییس اداره نظارت و ارزشیابی به صراحت اعلام کرده هنوز از هیچ فیلمی رفع توقیف نشده، جنابعالی به رییس سازمان صداوسیما نامه می‌نویسید و تقاضای رفع توقیف و پخش ربنای استاد شجریان را می‌کنید. بنده در حسن نیت شما تردید نمی‌کنم. طبعا موافق حصر ربنا و مدافع سیاست‌های صداوسیما هم نیستم. ربنا باید پخش شود و بسیاری از روش‌ها و سیاست‌های رسانه ملی هم نیازمند تغییرات اساسی و تصحیح است اما مطابق قاعده ذوی‌القربا و ضرب‌المثل چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است، پیشنهاد می‌کنم جنابعالی به موازات تلاش برای رفع محاق از ربنا، بابت رفع محاق از فیلم‌هایی که تعدادی‌شان هم اساسا پروانه نمایش دارند و تنها به دلیل سوءمدیریت، محافظه‌کاری و عافیت‌اندیشی مدیران وقت از اکرانشان ممانعت شده، به زیرمجموعه خود و مدیران سازمان سینمایی نامه بنویسید و دستور رفع توقیف این فیلم ها را صادر کنید. اگر بنا بر رفع توقیف است چرا از خودمان شروع نکنیم؟ راستش من به شخصه چندان امیدی به این شورای جدید‌التاسیس که قرار است حکم به اصلاح و سانسور فیلم‌ها بدهد و لابد یا فیلمساز را از خیر نمایش فیلم بگذراند، یا نسخه‌های بی بو و خاصیت و مثله‌شده‌ای را روانه پرده سینماها کند، ندارم و بیشتر به اقدامی قاطع و تدبیری کارآمد از جانب شخص شما امیدوارم.
 با نهایت احترام.»
 
در پی این نامه، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به رئیس سازمان سینمایی دستور داد تا ظرف دو ماه مشکل فیلم‌های توقیفی در دولت‌های نهم، دهم و یازدهم رفع شود.
 
متن نامه سیدرضا صالحی امیری به محمدمهدی حیدریان، رییس سازمان سینمایی به شرح زیر است:
 
«جناب آقای حیدریان
 با سلام
 گاهی حضوری اطلاع داده می‌شود یا در نشریات، روزنامه‌ها و فضای مجازی می‌خوانم که نسبت به بلاتکلیف ماندن برخی فیلم‌های توقیفی از دولت قبل تاکنون انتقادها و گلایه‌هایی وجود دارد. شما به خوبی واقف هستید که توقیف هر فیلم یا هر اثر هنری و فرهنگی هم حبس و اتلاف منابع و سرمایه‌های مادی و هم بی‌ثمر شدن رنج و کوشش شماری از انسان‌های هنرمند و فرهیخته است و مهم‌تر، محتمل است که توام با تضییع حق‌الناس و حقوق فرهنگی تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران باشد. سلب چنین حقی باید با رعایت تام و تمام حقوق شهروندی و قانونی و مستندات موجه و غیر سلیقه‌ای افراد و نیز امکان دفاع فرد از حق فرهنگی خود صورت گیرد. با توجه به اهتمام شایسته جنابعالی در تشکیل کمیته بازبینی فیلم‌های توقیفی دستور فرمایید با رعایت حق الناس و قوانین و ضوابط مربوط، هر چه سریع‌تر و به فوریت و جدیت به این موضوع رسیدگی و گزارش آن برای بنده ارسال شود و ظرف مدت دو ماه پرونده فیلم‌های توقیفی بسته شود.»


منبع: بهارنیوز

صدا و سیما و حاشیه‌های بسیارش

گروه فرهنگی_رسانه ها: روزنامه شهروند نوشت: صداوسیمای ایران روزهای پرخبری را پشت سر می‌گذارد. روزهایی که از یک‌سو صرف پاسخگویی به شایعه‌هایی می‌شود که درباره استعفای علی‌عسگری منتشر می‌شود و از دیگر سو حاشیه‌های «نفس»، نفس این رسانه را می‌گیرد. در چنین وضع و حالی انتشار برنامه‌های آینده رسانه ملی که می‌خواهد آبی بر آتش شایعه‌ها باشد، با اعتراضات یکی، دو نفر از سینماگرانی که خود را وارث سریال‌های ویژه خاصی می‌دانند، اوضاع را نامناسب‌تر می‌کند.

مهمترین خبر، اما خبر استعفای علی‌عسگری از ریاست سازمان صداوسیماست که آن‌چنان جدی به نظر می‌رسد که حتی تکذیب خود این فرد نیز نمی‌تواند از صدر اخبار و شایعات دورش کند. حقیقت این است که وقتی خبری در این حد در رسانه‌ای مثل خبرگزاری فارس منتشر می‌شود که جزو رسانه‌های همفکر صداوسیما و مدیرانش به شمار می‌آید و آشکارا پیداست که قصد حاشیه‌سازی برای طیف سیاسی همفکرش ندارد، به این معناست که قضیه از حالت شایعه فراتر رفته و بدل به بحثی جدی شده است.فراموش نکنیم که رئیس سابق سازمان صداوسیما، سرافراز نیز همان صبح روزی که در پایانش دیگر رئیس سازمان نبود، شایعه استعفایش را تکذیب کرده بود. درواقع تکذیب شایعاتی از این جنس به یک رویه غالب در میان مدیران ما بدل شده که به مصداق مثل از این ستون به آن ستون فرج است، شایعاتی از این دست را تکذیب می‌کنند تا شاید در روزها و ساعات بعدی اتفاقی رخ دهد و ماندگاری آنها با شرایطی بهتر از پیش ممکن شود. شاید به این دلیل باشد که تکذیب این شایعه توسط علی‌عسگری چنان بازتابی پیدا می‌کند.

درواقع درحالی‌که بلافاصله پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، شایعه داغ رفتن و استعفای علی‌عسگری، رئیس سازمان صداوسیما رسانه‌های اغلب غیررسمی را پر کرده بود، این مدیر فرهنگی نسبت به شایعه رفتنش از سازمان صداوسیما واکنش نشان داد و در پاسخی کوتاه اعلام کرد که استعفا نکرده و هنوز فعالیت خود را ادامه می‌دهد. علی‌عسگری که به تازگی یک‌سالگی حضور در سازمان صداوسیما را به‌عنوان رئیس این سازمان سپری کرده، در حاشیه جلسه هیأت دولت از بابت این شایعه مورد سوال قرار گرفت و در پاسخ فقط به گفتن این جمله کوتاه بسنده کرد که ما هستیم و فعلا تشریف داریم!

این درحالی است که بعد از شکست فاحش تلویزیون در نوروز به‌عنوان نخستین مناسبت مهم دوران ریاست علی‌عسگری، برنامه‌های تلویزیون در روزهای آغازین ماه مبارک رمضان نیز سر و صدای شمار زیادی از منتقدان را درآورده و بنابراین، این گمانه نیز وجود دارد که شاید انتشار این شایعه و پیگیری آن از جانب یکی از نزدیک‌ترین همفکران رسانه‌ای سازمان در راستای کاهش این انتقادات و فشارها باشد.

همه ماجراهای سازمان صداوسیما در روزهای اخیر اما منحصر به استعفای علی‌عسگری نبوده است که البته در این یک مورد نیز سازمان صداوسیما باید از آشنایان بنالد، نه از منتقدان و مخالفان رسانه‌ای‌اش. درواقع این حاشیه را نیز یکی دیگر از همفکران سازمان کلید زد. جمال شورجه که بعد از درگذشت فرج‌الله سلحشور همه‌جا اعلام کرده که خودش می‌خواهد پروژه ناتمام‌مانده موسی(ع) را جلوی دوربین ببرد؛ الان ماه‌هاست که با فواصل زمانی مشخص شروع به انتقاد از سازمان می‌کند که چرا سازمان نه بودجه مشخصی برای این کار اختصاص می‌دهد و نه اجازه می‌دهد خود او با کمک اسپانسرها کار را کلید بزند.

شاید در پاسخ ادعاهایی از این دست باشد که هر چند وقت یک‌بار معاون سیمای این سازمان شروع به دادن بیلان کار به خبرنگاران می‌کند و از تعداد زیاد پروژه‌های درحال ساخت سازمان می‌گوید. او روز گذشته نیز در پاسخ به ادعاهایی از این جنس گفت: از دوستان می‌خواهیم تا مشکلات و مسائل را در جلسات کارشناسانه به بحث بگذارند و از بیان مطالب در عرصه‌های عمومی دوری کنند، چراکه در جلسات کارشناسی می‌توان به نتیجه مطلوب دست یافت.

در ادامه این صحبت‌ها این مدیر رسانه ملی درباره سریال‌های درحال تولید، آثار الف ویژه و مشکلات مالی سازمان صداوسیما نیز سخن گفت: زمانی که ما فعالیت خود را شروع کردیم به دلیل محدودیت منابع مالی چند سریال بیشتر روی آنتن وجود نداشت و کارهای کمی درحال ساخت بود، اما اکنون حدود ۵۰ سریال درحال ساخت، ۷۰ سریال در مرحله نگارش، طرح و… وجود دارد که بیشتر این سریال‌ها مربوط به شبکه سه است. وی همچنین عنوان داشت که با وجود این‌که وضع مالی ما تغییری نسبت به ‌سال قبل ندارد، اما کار خود را در حوزه تولید ادامه دادیم و اکنون ۸‌هزار نفر از بازیگر تا کارگردان تا عوامل مختلف تولید درحال کار هستند؛ درحالی‌که پیش از این دو‌هزار بازیگر فعال بودند و حدود ۴۰ تا ۵۰ کارگردان فعالیت می‌کردند.

معاونت سیما که در چند وقت اخیر به دلیل نبودن سریال‌های فاخر در کنداکتور پخش، انتقاداتی را تحمل کرده بود، درباره این نوع سریال‌ها نیز گفت که سریال‌های الف ویژه را از پاییز امسال روی آنتن می‌بریم. البته ما الف ویژه جدیدی را کلید نزده‌ایم و همان کارهای قبلی به تولید خواهد رسید.مشکل ایجاد شده برای برنامه هفت و تعطیلی این برنامه هم دیگر معضل حاشیه‌سازی است که در ماه‌های اخیر صداوسیما از سر گذرانده است. به نظر می‌رسد این معضل درحال از بین رفتن است؛ چراکه مدیر شبکه سه از حل شدن بلاتکلیفی این برنامه خبر داده است. مدیر شبکه سه سیما از تحولات بسیار جدی در ساختار و محتوای سری جدید برنامه تلویزیونی هفت خبر داد و گفت: این برنامه قطعا پس از ماه رمضان روی آنتن خواهد رفت و در سری جدید با تغییرات بسیاری در ساختار و محتوا روبه‌رو خواهیم بود.

 

در سری جدید، برنامه سه بخش دارد و اجرای هر بخش هم بر عهده یک مجری خواهد بود و می‌توان گفت که در مجموع برنامه با ٣ مجری روی آنتن خواهد رفت که هنوز مشخص نشده است. همچنین منتقد برنامه دیگر آقای فراستی نخواهد بود و ایشان جای خود را به حسن حسینی خواهد داد. آقای حسینی قبلا هم در برنامه بوده‌اند و به‌عنوان منتقد حضور داشته‌اند.


منبع: بهارنیوز

برنده نوبل ادبی در برابر اردوغان

محمود فاضلی
روزنامه بهار
اورهان پاموک نویسنده برنده جایزه نوبل، در اولین مصاحبه خود پس از کودتای نافرجام‌ ترکیه با روزنامه آلمانی «زود دویچه زایتونگ»، انتقادهای تندی به دولت‌ترکیه و اتحادیه اروپا وارد کرد. وی که دولت‌ترکیه را به خودسری و استبداد متهم می‌کند از اروپایی‌ها خواست تا‌ ترک‌ها را در وضعیت سیاسی کنونی تنها نگذارند. پاموک در اعتراض به عزل هزاران قاضی، دادستان، سرباز، معلم و روزنامه‌نگار به اتهام ارتباط با «فتح‌الله گولن» رهبر تبعیدی، مدعی شد مسلما اکثر این اتهامات بی‌حساب و کتاب هستند.

«پاموک» به عنوان منتقدین همه‌پرسی ۱۶ آوریل گذشته این همه پرسی را منصفانه ندانسته و بر این باور است که هیچ گروهی نماینده جو غالب جامعه نبود. به اعتقاد او، شخص اردوغان رئیس جمهوری‌ترکیه نماینده‌ نیمی از رای‌دهندگان‌ترکیه‌ای است. مردم بسیار دیگری هم با ارزش‌های لیبرال سیاسی و فرهنگی در‌ترکیه موافق هستند. این‌ها در دوران برخوردهای قانونی و خفقان به حمایت نیاز دارند. وی خطاب به اروپا تاکید کرده است اگر از دولت خشمگین و آزرده هستید، این مردم را تنها نگذارید. وی که به فیلترهای اینترنتی، برخورد با روزنامه‌نگاران مخالف دولت و نبود آزادی بیان در‌ترکیه نگران است بر این اعتقاد است که وقتی پای سانسور وسط می‌آید، هیچ منطقی وجود ندارد.

چند ماه پیش روزنامه «حریت» که از مهم‌ترین رسانه‌های‌ترکیه به حساب می‌آید، به خاطر «نه» گفتن «پاموک» به همه‌پرسی تغییر قانون اساسی کشورش، مصاحبه او را منتشر نکرد. پاموک در ‌باره علت عدم انتشار مصاحبه خود توضیح می‌دهد «من و خبرنگار «حریت» در واشنگتن مصاحبه‌ خوبی داشتیم و او نظر من را درباره رفراندوم پرسید. من گفتم پاسخ من «نه» خواهد بود و دلایلم را هم برای این تصمیم شرح دادم اما سرانجام این مصاحبه منتشر نشد».

اورهان پاموک در تابستان سال گذشته میلادی به سیاست‌های اتحادیه اروپا در زمینه بحران پناهجویان انتقاد کرده و تاکید کرده بود سیاستمداران اروپایی به دموکراسی‌ترکیه‌ای یا یک جامعه نیمه‌باز در این کشور اهمیت نمی‌دادند. مساله فقط استفاده ابزاری بود. خط مشی اروپایی‌ها در واقع، شکایت از وضعیت آزادی است، اما آن‌ها بویی از برادری نبرده‌اند. درگیری با مساله مهاجران نه تنها به بافت اجتماعی اروپایی‌ها آسیب وارد می‌کند، بلکه روح اروپایی را هم خدشه‌دار می‌کند. در یک سال اخیر و پس از کودتای نافرجام ۱۵ جولای ۲۰۱۶ علاوه بر نظامیان و روزنامه‌نگاران، نویسندگانی نیز بوده‌اند که به اتهام همکاری با جریان کودتا، بازداشت و کارشان متوقف شده است. البته بازداشت‌ و سرکوب‌ها در این کشور صرفاً به زمان پس از کودتا محدود نمی‌شود، بلکه پیش از این حادثه نیز وجود داشته است.

نویسندگانی که در این کشور بازداشت یا سرکوب شده‌اند، نه به دلیل کتاب‌هایشان که بیشتر به دلیل اظهارات آنها در مصاحبه‌ها و گفت‌وگو با رسانه‌ها بوده است. گفته می‌شود نویسندگان‌ترکیه در اتفاقات اخیر صریح عمل نکرده و موضع نگرفته‌اند. اورهان پاموک، از نویسندگان سرشناس‌ترکیه و برنده جایزه نوبل معتقد است‌ترکیه به سمت وحشت و‌ترس پیش می‌رود. من تا به حال مشکلات متعددی در این رابطه داشته‌ام. این مشکلات نه به دلیل رمان‌ها و آثارم، که به دلیل دیدگاه‌های سیاسی و مواضع من در مقالاتم بوده است. وضعیت آزادی بیان پس از کودتای نافرجام بسی بدتر از قبل شده است.

کودتا مانع بهره‌مندی شهروندان‌ترک از حقوق و آزادی‌های اولیه خود می‌شود. بازداشت‌های گسترده که در‌ترکیه صورت می‌گیرد نتیجه عمیق‌ترین و شدیدترین کینه‌هاست. مفسران اقتصادی، روزنامه‌نگاران، کردهایی که بی‌پرده سخن می‌گویند و رادیکال‌ها، عموما با مشکل مواجه می‌شوند. برای کسانی که در‌ترکیه شجاعانه برای آزادی بیان مبارزه می‌کنند، هیچ آینده‌ای وجود ندارد و ما با بیشترین سرعت در حال فاصله گرفتن از کشوری هستیم که قانون در آن حاکمیت دارد.

پاموک به عنوان یکی از مطرح‌ترین رمان‌نویسان‌ترکیه، خالق آثاری چون «زندگی نو» ، «موزه معصومیت» ، «برف» ، «کتاب سیاه» ، «نام من سرخ» و اثر زندگی‌نامه‌ای «استانبول» است. «پاموک» اولین رمانش «جودت بیک و پسرانش» را در سال ۱۹۸۲ به چاپ رساند و یک سال پس از آن «خانه خاموش» را منتشر کرد. او نوبل ادبیات را در سال ۲۰۰۶ به خود اختصاص داد. در سال ۲۰۰۳ جایزه «ایمپک دوبلین» را برای «نام من سرخ» دریافت کرد. آثار این نویسنده تاکنون بیش از ۱۱ میلیون جلد در جهان فروش داشته‌ است.


منبع: بهارنیوز

گردش فرهنگی پنجشنبه‎های عصرایران/ از کنسرت در برج آزادی تا تماشای «برادرم خسرو» در سینماها

هر پنجشنبه در عصرایران منتخبی از رویدادهای فرهنگی هنری یک هفته آینده در اختیار مخاطبان قرار می گیرد. این هفته از تئاتر شروع کردیم و شما را به دیدن فیلم، نمایشگاه و… دعوت کرده ایم.

عصرایران – در این بخش هر پنجشنبه در قالب چند پیشنهاد فرهنگی، مخاطبان گرانقدر عصرایران را در جریان منتخبی از آخرین رویدادهای فرهنگی هنری یک هفته آینده قرار می دهیم.

مرغ دریایی روی صحنه

نمایش «مرغ دریایی» بر اساس متنی از آنتوان چخوف  و به کارگردانی محسن ستوده تا ۲۲ خرداد ساعت ۲۰:۴۵ در تماشاخانه استاد جمشید مشایخی به نشانی  خیابان انقلاب، ضلع شمال غرب چهارراه ولیعصر، جنب داروخانه، پلاک ۱۴۷۸ روی صحنه می رود.

باران میزبان یک نمایش

نمایش «پاره های ساده» به کارگردانی سیدعلی هاشمی تا دوم تیرماه ساعت ۲۱:۳۰ در تماشاخانه باران به نشانی خیابان فلسطین، پایین تر از خیابان انقلاب، پلاک ۲۹۲ اجرا می شود.

«شنیدن» در تئاتر مستقل

نمایش «شنیدن» به کارگردانی امیررضا کوهستانی تا ۳۱ خرداد ساعت ۲۱ در تئاتر مستقل تهران به نشانی ضلع شرقی چهار راه ولیعصر (تئاتر شهر)، خیابان رازی، نبش کوچه زند وکیل پلاک ۵۰ روی صحنه می رود.

کنسرت ترنگ در برج آزادی

کنسرت گروه ترنگ (کردی، خراسانی)، ۱۸ و ۱۹ خردادماه ساعت ۲۱ در برج آزادی واقع در طبقه زیرین میدان آزادی، مجموعه فرهنگی هنری برج آزادی  برگزار می شود.

نمایشگاه عکس در گالری شیرین

گالری شیرین میزبان یک نمایشگاه عکس به نام «نخستین» است. این نمایشگاه تا ۳۱ خرداد به نشانی خیابان کریمخان زند، خیابان سنایی، کوچه ی سیزدهم، پلاک ۵ برگزار می شود.

گالری ثالث میزبان نمایشگاه نقاشی

گالری ثالث میزبان نمایشگاه نقاشی بهروز پاک نهاد با نام «من هستم» است. این نمایشگاه از ۵ الی ۱۷ خرداد در گالری ثالث به نشانی کریم خان زند بین ایرانشهر و ماهشهر شماره ۱۴۸ برگزار می شود.

تماشای «برادرم خسرو» در سینماها

فیلم سینمایی «برادرم خسرو» به کارگردانی احسان بیگلری و با بازی شهاب حسینی، ناصر هاشمی و هنگامه قاضیانی این روزها در سینماهای سراسر کشور اکران شده است.


منبع: عصرایران

نمایش "اتاق" به زودی در تئاتر شهر (+عکس)

نمایش “اتاق” نوشته هارولد پینتر به کارگردانی فاطمه علی حسینی و بازی رحیم نوروزی، مرتضی اسماعیل کاشی، الهه شه پرست، فرشید ترابی
و
رویا میرعلمی
به زودی در تالار قشقایی تئاتر شهر روی صحنه خواهد رفت.

فروش بلیط این نمایش از ۱۰ خرداد ماه آغاز می شود.

نمایش


منبع: عصرایران

جای شما خالی، دیشب تتلو گوش کردم!

گروه فرهنگ و هنر: واکنش به اظهار نظر جواد لاریجانی درباره ی ربنای شجریان همچنان ادامه دارد. ساعاتی قبل علی رویین تن (کارگردان سینما) با نوشتن نامه ای به سخنان لاریجانی واکنش نشان داد. به گزارش انصاف نیوز متن این نامه در پی می‌آید:



شیخ جواد لاریجانی حق نبود شیخوخیت‌ات را این همه سال از ما و مردم پنهان کنی و بگذاری ما سال‌ها در این جهل مرکب بمانیم!
دیگران را نمی‌دانم اما من خودم تا دیشب یک عمر با ربنای مورد دارِ آقای شجریان دم افطار اشک در چشمم غلطیده بود و دل شکسته به درگاه خداوند دست تکدی دراز کرده بودم. اما از دیشب و پس از روشنگری شما دیگر ربنا را گوش نکردم، نه اشک به چشمم غلطید، نه دلم شکست، نه دست درازی به سمت خدا، که جای شما خالی تتلو گوش کردم و چنان شعفی به من دست داد که نگو و نپرس!! آش خوردم اما انگار کله‌پاچه به بدن زدم و چنان بالازده بود و به شعف آمده بودم که هزار بار جایت را خالی کنم.
پدر بیامرز چرا زودتر ما را از این گمراهی نجات نبخشیدی؟!! حالا خوب گوش کن، ما در این ایام به جز ربنای شجریان، اذان موذن‌زاده، مناجات پرهیزگار و منشاوی و عبدالباسط هم گوش می‌کنیم. اگر این‌ها هم مورد دارد حتماً برایمان بگو. تازه به همان قبله‌ای که طالقانی و خاتمی و موسوی و… نماز می‌خوانند به نماز می‌ایستیم، مدیونی اگر قبله را هم بخواهی عوض کنی و تعارف کنی. محکم برو جلو ما همه پشت تواییم.


منبع: بهارنیوز

فعالان مطبوعاتی کشور از انتخابات الکترونیکی خانه های مطبوعات می گویند

فعالان مطبوعاتی کشور از برگزاری ششمین انتخابات خانه های مطبوعات به صورت الکترونیکی و سراسری اعلام حمایت و قدردانی کردند.

مسعود احمدی رئیس خانه مطبوعات استان کردستان در گفتگو باعصرایران، برگزاری انتخابات به صورت الکترونیکی و سراسری را بیانگر همت دولت برای ارتقای جایگاه خانه های مطبوعات کشور عنوان کرد و افزود: برگزاری این انتخابات افزایش کارایی و شفافیت در عملکرد خانه های مطبوعات را در پی دارد.

وی هویت بخشی بیشتر خانه های مطبوعات را یکی دیگر از نتایج این انتخابات توصیف و اظهار کرد: برگزاری این انتخابات به صورت سراسری و الکترونیکی را به فال نیک می گیریم و معتقدیم امروز نخستین قدم برای احقاق حقوق از دست رفته جامعه خبرنگاری در سراسر کشور برداشته شد.

مرتضی داستانی، مدیر مسئول روزنامه ۱۹ دی قم نیز با اشاره به اینکه برگزاری الکترونیک و سراسری خانه های مطبوعات باعث شده تا این دوره از انتخابات نزد اهالی مطبوعات بسیار مهم جلوه کند افزود: پیش از این به موضوع خانه های مطبوعات توجه چندانی نمی شد و آن را فاقد کارایی لازم می دانستند اما با ابتکار معاونت مطبوعاتی و طراحی رای گیری الکترونیک، شاهد حضور چشمگیر فعالان مطبوعاتی در این دوره از انتخابات هستیم.

مجتبی نوریان، مدیر خانه مطبوعات استان خراسان رضوی، تعیین زمان دقیق آغاز و پایان کار انتخابات خانه های مطبوعات در هر دوره  را یکی از حرکات مطلوب دولت در این انتخابات عنوان و اضافه کرد: اصل برگزاری الکترونیک انتخابات از این جهت خوب است که دیگر نیازی به حضور فیزیکی اهالی مطبوعات در پای صندوق رای نیست و افراد در هر شرایطی می توانند به کاندیدای مورد نظر خود رای دهند.

مدیر خانه مطبوعات خراسان رضوی عنصر شفافیت را یکی از پیامدهای مطلوب برگزاری انتخابات به شیوه الکترونیک دانست و افزود: وقتی همه چیز به صراحت مشخص، معلوم و در معرض دید همگان باشد رای دهندگان می توانند بهترین قضاوت را در انتخاب خود داشته باشند.

نوریان ضمن انتقاد از تعویق زمان برگزاری انتخابات، مشارکت اهالی مطبوعات را بسیار خوب ارزیابی کرد و افزود: در مجموع تلاش همکاران ما و تعاملی که با سیاست گذاران مطبوعاتی کشور صورت گرفت انتخابات خوبی را رقم خورد.

عبدالحمید طولابی، رئیس خانه مطبوعات استان ایلام نیز با اشاره به برخی کاستی ها، ساماندهی روند انتخابات به صورت سراسری و الکترونیک را یک حرکت ابتکاری و مطلوب عنوان و تصریح کرد: در این دوره با استقبال بسیار خوب اهالی مطبوعات استان ایلام مواجه هستیم به نحوی که هم اکنون این استان مقام اول را از حیث مشارکت همکاران مطبوعاتی در انتخابات دارد که این نشان از مطلوبیت بیشتر نظام الکترونیک در مقایسه با روال مرسوم سابق دارد.

طولابی افزود: این انتخابات در عین حال به صورت دموکراتیک و بدون هیچگونه دخل و تصرفی از سوی واسطه ها صورت گرفت و بدون شک همکاران ما هم می توانند در انتخاب افراد واجد ضلاحیت از آزادی بیشتری در عمل برخوردار شوند.

شایان ذکر است؛ این دومین تجربه ملی برگزاری الکترونیک انتخابات توسط اهالی رسانه است؛ انتخاب نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت بر مطبوعات و خانه های مطبوعات که علاوه بر آمادگی اهالی رسانه در استفاده از ظرفیت های نوین، عاملی برای هموارسازی برگزاری انتخابات مهم کشور به این صورت است.

مصطفی کواکبیان، نماینده مردم سمنان در مجلس و رئیس شورای مرکزی خانه های مطبوعات که به ستاد مرکزی انتخابات رفته بود با اشاره به مزایای شفافیت، سرعت و سهولت انتخابات به شکل الکترونیک، خاطرنشان کرد: امیدواریم با توجه به اسناد بالادستی و آمادگی وزارت کشور، شورای نگهبان نیز برگزاری انتخابات در کشور را نیز به شیوه الکترونیک به صورت جدی در دستور کار قرار دهد.


منبع: عصرایران

شهاب حسینی در فصل دوم شهرزاد

به گزارش خبرآنلاین، عکس‌های جدیدی از شهاب حسینی در نقش قباد در فصل دوم «شهرزاد» منتشر شد.فصل دوم مجموعه «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی تا چند هفته دیگر در شبکه نمایش خانگی توزیع می شود. بازیگران جدیدی چون امیر جعفری، رویا نونهالی، آتنه فقیه نصیری، رضا کیانیان و … از فصل دوم به این سریال پیوستند.
 


منبع: بهارنیوز

عضویت کارگردان «گشت ۲» در خانه سینما تعلیق شد

  شورای مرکزی کانون کارگردانان سینمای ایران رفتار سعید سهیلی در آتش زدن کارت خانه سینما خود را، دور از شأن فرهنگی دانست و تا اطلاع ثانوی عضویت وی در خانه سینما را تعلیق کرد. 

به گزارش روز چهارشنبه گروه فرهنگی ایرنا، پس از توزیع غیرقانونی نسخه قاچاق فیلم سینمایی «گشت ۲» در فضای مجازی، سعید سهیلی کارگردان این فیلم در مصاحبه ای تصویری با اعتراض نسبت به خانه سینما، کارت عضویت خود را آتش زد.

پس از انتشار این مصاحبه، کانون کارگردانان خانه سینما با انتشار بیانیه ای، این رفتار سهیلی را دور از شأن فرهنگی یک کارگردان دانسته و تا عذرخواهی نکردن رسمی این کارگردان، وی را از عضویت در خانه سینما تعلیق کرده اند.

در بیانیه خانه سینما که روز چهارشنبه انتشار یافته، آمده است:

جناب آقای سعید سهیلی

شورای مرکزی کانون کارگردانان سینمای ایران در جلسه روز سه شنبه ۰۹ / ۰۳ /۱۳۹۶ خود پس از بررسی همه جانبه و کسب اطلاعات کامل، عمل شنیع و نمایشی شما را در مقابل دوربین دور از شأن فرهنگی جایگاه کارگردانان و توهین مستقیم به اعضای محترم خود دانست و به اتفاق آراء عضویت شما را تا عذرخواهی رسمی جنابعالی از اعضای کانون به حالت تعلیق درآورد.
بدیهی است در صورت تمایل و طبق اساسنامه کانون حق اعتراض برای شما پابرجاست.
 
فیلم سینمایی «گشت ۲»، قسمت دوم فیلم سینمایی «گشت ارشاد» به کارگردانی سعید سهیلی است.

داستان «گشت ۲»، پنج سال بعد از اتفاقات قسمت اول رخ می‌دهد که حسن و عباس از زندان آزاد می‌شوند و عطا هم از کما بیرون می‌آید و گروه قدیمی دوباره تشکیل می‌شود.

این فیلم حدود ۲۰ میلیارد تومان فروش داشت و عنوان پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمایی ایران را کسب کرد.

حمید فرخ نژاد، پولاد کیمیایی، ساعد سهیلی، بهاره افشاری، ترلان پروانه، سارا سهیلی، ساناز طاری اسدالله یکتا و امید روحانی در «گشت ۲» ایفای نقش می کنند.


منبع: عصرایران

شهاب حسینی در فصل دوم شهرزاد (عکس)

عکس‌های جدیدی از شهاب حسینی در فصل دوم سریال «شهرزاد» منتشر شد.

به گزارش خبرآنلاین، عکس‌های جدیدی از شهاب حسینی در نقش قباد در فصل دوم «شهرزاد» منتشر شد.

فصل دوم مجموعه «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی تا چند هفته دیگر در شبکه نمایش خانگی توزیع می شود.

بازیگران جدیدی چون امیر جعفری، رویا نونهالی، آتنه فقیه نصیری، رضا کیانیان و … از فصل دوم به این سریال پیوستند.

شهاب حسینی در فصل دوم شهرزاد (عکس)


منبع: عصرایران

جشنواره‌ها و مراسم مشهور موسیقی در دنیا (۲)

ماهنامه هنر موسیقی – محسن گلتاش: طبق نظر مورخان، قدمت برپایی جشنواره های
موسیقی به مدت ۴۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در مصر باستان می رسد. آن
جشنواره ها در اصل شامل آیین مذهبی و جشن هایی مربوط به رویدادهای سیاسی
بودند که در پایان مراسم، موسیقی همراه با رقص و آواز موجب شادمانی فرعون و
حاضران می شد. برای مثال وقتی فرعون صاحب فرزندی می شد یا زمانی که سلاطین
دگر ممالک به دیدار فرعون می آمدند، این قبیل ضیافت ها ضروری بود. علاوه
بر این ها تاریخ همچین نشان از آن دارد که نخستین جشنواره در قرن ششم قبل
از میلاد در یونان باستان به مناسبت مسابقات ورزشی پای تیان۱ به ثبت رسیده
است.

کنسرت بزرگداشت فِرِدی مِرکوری

«فردی مرکوری» خواننده گروه
انگلیسی «کویین»۱۴ در ۲۴ نوامبر ۱۹۹۱ در اثر ابتلا به بیماری ایدز درگذشت.
این خبر برای طرفداران این گروه موفق راک بسیار غیرمنتظره و دردناک بود.
گویا مرکوری بیماری اش را از تمام دوستان و آشنایان پنهان کرده بود. تا
اینکه اعضای گروه از تغییر و تکیدگی چهره مرکوری، کنجکاو می شوند و بالاخره
بیماری وی آشکار می شود. با این حال بیماری مرکوری فاش نشد تا زمانی که
خبر مرگ وی منتشر شد. در فوریه ۱۹۹۲، سه عضو دیگر گروه کویین که به مراسم
Brith Awards دعوت شده بودند، خبر برگزاری یک کنسرت بزرگ را با شرکت جمعی
از هنرمندان معروف به اطلاع میهمانان رساندند.

 جشنواره ها و مراسم مشهور موسیقی در دنیا (2)

بیستم آوریل ۱۹۹۲ زمان
برگزاری اعلام شده و محل کنسرت نیز استادیوم ومبلی لندن بود. هنگامی که
باجه های فروش بلیت باز شدند، تمام ۷۲ هزار بلیت طی سه ساعت به فروش رسید.
کنسرت به صورت زنده در ۷۶ کشور از طریق تلویزیون و رادیو پخش شد که حدود یک
میلیون مخاطب داشت. سه عضو بازمانده گروه کویین، «برایان مِی» (گیتاریست)،
«راجر تیلور» (طبال) و «جان دیکن» (نوازنده بیس) در طول مدت کنسرت روی
صحنه حضور داشتند و دیگر نوازندگان و خوانندگان را همراهی کردند.

«التون
جان»، «دیوید بووی»، «جرج مایکل»، «لیزا استانفیلد»، «آنی لیناکس»، «تونی
آیومی» (از گروه بلاک سبث) و گروه «متالیکا» و شماره دیگر، آهنگ های شناخته
شده خود را اجرا کردند و کویین هم ۱۰ آهنگ از بهترین های گروه را با صدای
خوانندگان میهمان اجرا کرد. در اواسط برنامه، «الیزابت تیلور» به روی صحنه
آمد و ضمن اظهار تاسف از مرگ فردی مرکوری، تذکراتی برای جلویگری از شیوع
بیماری ایدز به مخاطبان گوشزد کرد. در نهایت نیز سود حاصل از کنسرت برای
تاسیس خیریه ای به نام «بیناد فونیکس مرکوری» به منظور مداوای بیماران
مبتلا به ایدز اختصاص داده شد.

بخش هایی از کنسرت، مانند اجرای موسیقی
توسط التون جان، جرج مایکل و لیزا استانفیلد به صورت دیسک صوتی بیرون آمد و
اکنون کل برنامه در قالب دی.وی.دی بارها تجدید ضبط شده است.

لایو ایت
عنوان مجموعه کنسرت های خیرخواهانه است که در دوم و ششم ژوییه ۲۰۰۵ در
کشورهای اروپایی، آمریکا، ژاپن و آفریقای جنوبی برپا شدند. این مراسم در
بیستمین سال «لایو اید» به همان طریق و مفصل تر از آن به اجرا درآمد و نیمی
از درآمد حاصل از آن به نهادهایی اهدا شد که برای گرسنگان آفریقا فعالیت
می کردند. این بار هم باب گِلدوف که باعث و بانی لایو اید بود، مدیریت این
سری جشنواره ها را عهده دار بود.

تعداد مجریان هنرمند اعم از نوازنده و
خواننده به هزار نفر می رسید که برنامه آنان از ۱۸۲ شبکه تلویزیونی و دو
هزار ایستگاه رادیویی پخش می شد. باب گلدوف خبر رسانه ای مراسم را در ۳۱ می
۲۰۰۵ اعلام کرد و پس از آن بیشتر هنرمندانی که در لایو اید اجرا داشتند،
برای حضور در لایو ایت نیز اعلام آمادگی کردند.

مرکز کنسرت ها،
هایدپارک لندن بود و در ردیف میهمانان ویژه، اشخاص سرشناسی چون «کوفی عنان»
(دبیرکل سازمان ملل)، «بیل گیتس» و «نلسون ماندلا» دیده می شدند.

لازم
به گفتن است که یکی از بخش های جذاب جشنواره، اجرای گروه «پینک فلوید» بود
که بعد از ۲۴ سال جدایی، «راجر واترز» به طور موقت به سه دوست قدیمی اش
پیوست و حدود ۲۰ دقیقه آهنگ هایی را که رنگ خاطره برای مردم داشت، اجرا
کردند؛ از آن جمله بود: «ای کاش تو اینجا بودی» که به دوست غایبشان «سید
بارت» (که در سال ۲۰۰۶ از دنیا رفت) تقدیم کردند. مشروح این فستیوال هم در
قالب دیسک های تصویری و صوتی منتشر شد.

گروه دوم

دسته دوم مراسمی
است که اختصاص به جوایز موسیقی دارند و با عنوان Music Awards شناخته می
شوند. این جشنواره ها با معرفی برترین های سال موسیقی، صرفا جنبه رقابت
دارند. بعضی از جشنواره ها، انواع سبک های موسیقی را در برنامه دارند و
نامزدهایشان را از میان درخشان ترین چهره های موفق یک سال گذشته شان انتخاب
می کنند. علاوه بر آن فهرستی از تک آهنگ ها، آلبوم ها، آهنگ سازان، ترانه
سرایان و خوانندگان در طبقه بندی ها جای دارند که همه آن ها تقریبا دو ماه
قبل از تاریخ مراسم از طریق رسانه ها و نشریات نامشان اعلام می شود.

 جشنواره ها و مراسم مشهور موسیقی در دنیا (2)

در
هر رشته پنج، چهار و گاهی سه نام کاندید می شوند و در شب مراسم، پاکت مهر و
موم شده توسط هنرمندی که جنبه میهمان دارد، باز و نام برنده خوانده می
شود. در ادامه برنامه، برنده روی صحنه می آید و تندیسی را که مختص همان
جشنواره ساخته شده است، به وی اعطا می شود.

یک رشته دیگر انتخاب بهترین
موسیقی فیلم است که از میان فیلم های سینمایی به نمایش درآمده طی یک سال
گذشته، یکی را انتخاب می کنند و تندیس به آهنگ ساز آن تعلق می گیرد. هر یک
از جشنواره های گروه دوم در چهارچوب خاص خود فعالیت می کنند و پرواضح است
که مسئولیت مدیران و گردانندگان آن افزون بر هر نمونه دیگر است.

فارغ از
این مباحث، لازم است بدانیم که معیار تشریفاتی جشنواره ها، معیار سنجش
درستی برای انواع موسیقی نیست. البته این قضیه درباره جشنواره های مشهور
سینمایی هم صدق می کند و بی سبب نیست که گاهی بعد از اعلام نتایج جوایز
اسکار از جانب صاحب نظران، انتقادات ضد و نقیضی علیه آکادمی علوم و هنرهای
سینمایی (اسکار) شنیده می شود. اما اهمیت این جوایز تا جایی است که نتایج
آنان و نام برندگان در کنار اخبار رسانه ای به اطلاع مردم رسانده می شود.

جوایز گِرَمی۱۵

گرمی
نام مراسم اهدای جوایزی است که توسط آکادمی علوم و هنرهای ضبط به
دستاوردهای برجسته در تولید موسیقی تعلق می گیرد. گرمی از نظر ارزش در
ماهیت، معادل جایزه اسکار در صنعت فیلم سازی و جایزه اِمی۱۶ در تلویزیون
است. جایزه گرمی، تندیس طلایی یک گرامافون است که توسط موسسه بیلینگز۱۷
ساخته شد و به اصطلاح آن را اسکار موسیقی می دانند.

 جشنواره ها و مراسم مشهور موسیقی در دنیا (2)

گرمی از نام
گرامافون گرفته شده است. این مراسم دارای ۱۰۸ رده بندی خاص است که سبک هایی
چون پاپ، راک، آراندبی و رپ را در بر می گیرد و رای تمام داوران در نتیجه
نهایی این مراسم تاثیرگذار است. نخستین مراسم گرمی در ۴ می ۱۹۵۹ برگزار شد و
هنوز خبری از جنبش رو به رشد فرهنگی، یعنی آن چیزی که ما اکنون دهه شصت می
نامیم نبود؛ از این رو مانند دیگر جشنواره ها در نیمه اول دهه شصت هنوز
متکی به همان الگوهای از پیش تعیین شده و کاملا محدود به راک اندرول،
کانتری و جَز بود.

از آنجا که مراسم گرمی در یکم اکتبر هر سال برپا می
شود، بنابراین آهنگ ها و آلبوم هایی که از دوم اکتبر تا پایان دسامبر همان
سال منتشر می شوند، برای شرکت در گرمی سال بعد انتخاب می شوند. برای مثال
«فانتزی دوتایی»۱۸ از جان لنون در نوامبر ۱۹۸۰، ۱۶ روز دیرتر از جوایز گرمی
منتشر شد و به همین خاطر برای جوایز گرمی سال ۱۹۸۱ نامزد شد و از قضا
جایزه گرمی بهترین آلبوم سال را تصاحب کرد. جوایز گرمی در سبک های رده بندی
شده دارای چهار جایزه اصلی به قرار زیر هستند:

۱٫    آلبوم سال که به خواننده و تهیه کننده یک  آهنگ اهدا می شود؛

۲٫    ترانه سال که به آهنگس از و ترانه سرای آن تعلق می گیرد؛

۳٫    بهترین خواننده سال؛

۴٫    بهترین هنرمند تازه کار که برای نخستین بار به صورت رسمی اثری موفق از خود منتشر کرده است.

جوایز
دیگری چون بهترین ضبط سال، بهترین ویدئوکلیپ، بهترین گروه متال و… از
بخش های دیگر مراسم اهدای جوایز ویژه است. از جمله تندیس اسطوره به عنوان
ادای احترام به هنرمند در قید حیاتی که دارای تاثیر و نفوذی درخور توجه در
صنعت موسیقی بوده باشد. همچنین جایزه یک عمر دستاورد هنری برای تقدیر از
هنرمندی است که در طول عمر خود دستاوردهای مهمی در موسیقی داشته است. این
جایزه با آنچه تندیس اسطوره نامیده شد، متفاوت است.

برترین برندگان
جایزه گرمی که در یک مراسم هشت جایزه را برد، «مایکل جکسون» در سال ۱۹۸۴ و
گروه «سانتانا» در سال ۲۰۰۰ بوده اند. مایکل جکسون در آن سال کاندید ۱۲
جایزه بود که از آن تعداد، هشت تندیس را به دست آورد. بیشترین رکورد گرمی
در یک دوره، بعد از مایکل جکسون و سانتانا متعلق به «اَدل»۱۹ بانوی خواننده
انگلیسی است که در یک شب شش جایزه گرمی دریافت کرد. بیشتر اوقات مراسم
گرمی توسط «سر جرج سالتی» رهبر ارکستر سمفونی شیکاگو برگزار شده است. آمار
نشان می دهد که نام برده در جمع برنده ۳۱ جایزه گرمی بوده و تا پیش از مرگش
در سال ۱۹۹۷، ۷۴ بار کاندید شده بود.

جوایز ام.تی.وی (Mtv)

ام.تی.وی
از یکم اوت ۱۹۸۱ در آمریکا آغاز به کار کرد و نخستین کانال تلویزیونی در
جهان بود که به پخش شبانه روزی نماهنگ (ویدئوکلیپ) اختصاص داشت. این شبکه
از سال ۱۹۸۷ پخش برنامه های خود را به سراسر جهان گسترش داد و در عرصه
رسانه ای علاوه بر پخش نماهنگ، میان برنامه های سرگرم کننده، قطعات طنز،
کنسرت، بیوگرافی هنرمندان و اخبار موسیقی را شامل می شد.

 جشنواره ها و مراسم مشهور موسیقی در دنیا (2)

ام.تی.وی در
راستای جذب هرچه بیشتر مخاطب از سال ۱۹۹۰ به تدریج شبکه های دیگری در
کشورهای غیرانگلیسی زبان تاسیس کرد؛ مانند ام.تی.وی عربی (مختص کشورهای
عربی)، فرانسوی (مخصوص فرانسه، بلژیک، هلند و لوکزامبورک)، آلمانی و ژاپنی و
همین طور در زیرشاخه هایش کانال هایی چون وی.اچ.وان۲۰ که تا حدودی به دور
از نماهنگ های روز و بیشتر به سمت موسیقی راک گرایش دارد.

این شبکه، از
ابتدای تاسیس خود جوایزی را با عنوان «جوایز موزیک ویدئوی ام.تی.وی» طی
مراسم فوق العاده باشکوهی پایه گذاری کرد که به نحوی با مراسم گرمی رقابت
می کرد. طبقه بندی سبک ها و رشته ها، دقیقا مشابه گرمی است؛ به طوری که
مشکل است بگوییم کدام یک بر دیگری برتری دارد.

سرمایه گذاران، مدیران
استودیوها و صاحبان لیبل های موسیقی برای به شهرت رساندن هنرمندان خود از
فرصت هایی که ام.تی.وی در اختیارشان می گذارد کمال استفاده را می برند و در
همین راستا توانسته اند به جشنواره سالیانه ام.تی.وی تسلط پیدا کنند.

مبالغ
هنگفتی که از جانب این اسپانسرها و توسط آگهی های تجاری نصیب شبکه
ام.تی.وی می شود، این کانال را در زمره ثروتمندترین شبکه های سراسری جهان
درآورده است. مشابه مراسمی که شرحش گذشت، گرمی و ام.تی.وی، مراسمی هم ویژه
موسیقی آمریکای جنوبی دارد. «جوایز موسیقی آمریکایی»۲۱ هم یکی دیگر از
جشنواره هایی است که با سابقه ای طولانی، مشابه و نزدیک به گرمی برگزار می
شود و پخش سراسری هم دارد.

خلاصه کلام اینکه، جنبه تجاری جشنواره های
یادشده به مراتب بیش از ماهیت هنری آنان است و تمام توجه آنان تبلیغ به نفع
هنرمندان خودشان است. مراسم گرمی، ام.تی.وی و میوزیک آواردز و فرش قرمز
آنان جوانگاه مِزون ها و طراحان معروف جهان است که در شب مراسم تازه ترین
دستاوردهای مد را در قامت ستارگان موسیقی معرفی می کنند.

«کتی هورن»،
مدشناس روزنامه نیویورک تایمز می گوید: این مزون ها و خیاط خانه ها اصلا
کاری به جوایز موسیقی و نتایج آن ندارند؛ تنها هدف آنان برجسته کردن
محصولاتشان و حفظ مقام و رتبه مزون است. «کریستین دیور» طراحی می کند و در
جشنواره های موسیقی و اسکار فعالیتش چشمگیر است. «جورجیو آرمانی» در تمام
دوره ها شرکت دارد، «شانل» نیز تامین کننده لباس خانم «بیانسه ناولز»
(خواننده و بازیگر) است که در مراسم امسال ام.تی.وی جایزه بهترین خواننده
سال ۲۰۱۶ را گرفت.

رقابت آهنگ های اروپایی۲۲

همان طور که عنوان
این بخش نشان می دهد، این همایش هنری به موسیقی کشورهای اروپایی اختصاص
دارد و نخستین مراسم آن در ۲۴ ماه می ۱۹۵۶ بود که هفت کشور در آن شرکت
داشتند و تا پایان قرن بیستم تعداد شرکت کنندگان هر دوره به ۴۰ کشور رسید.
با اتمام جنگ سرد در اوایل دهه ۹۰، ناگهان تعداد کشورهای شرکت کننده افزایش
یافت؛ زیرا تا قبل از آن تاریخ تمام کشورهای اروپایی که تحت سلطه شوروی
کمونیستی قرار داشتند از شرکت در این رقابت ها محروم بودند. در سال ۲۰۰۵
نیز دو کشور بلغارستان و مُلدووا به شرکت کنندگان اضافه شدند و به عبارتی
در حال حاضر، تنها سه کشور اروپایی در این جشنواره شرکت نمی کنند.

 جشنواره ها و مراسم مشهور موسیقی در دنیا (2)

مورد
استثنایی استرالیا از قاره اقیانوسیه است که از سال ۲۰۰۵ به جمع شرکت
کنندگان اروپایی اضافه شد. سال ۲۰۱۶ شصت و یکمین دوره این فستیوال بود که
در استکهلم (سوئد) برگزار شد. چنین مرسوم است که هر آهنگی رتبه نخست را کسب
کند، مراسم بعدی در کشور همان خواننده برپا می شود و این سومین باری است
که سوئد میزبان مراسم می شود. (سال های ۱۹۷۵، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۶) بودجه های این
رقابت ها به طور مشترک از سوی کشورهای شرکت کننده تامین می شود. هر کشور
اروپایی در صورتی می تواند در این مراسم شرکت کند که سهم خود را پرداخته
باشد. مثلا رومانی که در فهرست بود، به دلیل مقروض بودن سهم سال گذشته اش،
از فهرست سال  جاری حذف شد.

در دوره های پیشین، مراسم به طور زنده از
رسانه های اروپایی پخش می شد؛ ولی امسال برای بار نخست، شبکه های آمریکایی
هم آن را به طور هم زمان پخش کردند. در این دوره، تخمین زده شده است که ۲۰۴
میلیون بیننده، مراسم مسابقه آواز یورو ویژن را تماشا کرده باشند که نسبت
به سال ۲۰۱۵، پنج میلیون افزایش داشته است. در خلال ۶۱ دوره ای که «رقابت
آهنگ های اروپایی» پشت سر گذاشته است، این جشنواره آهنگ هایی بس زیبا و
فراموش نشدنی که هنوز هم  دوستداران فراوانی دارد به جهانیان معرفی کرده
است.

در خلال ۲۰ سال گذشته فستیوال های دیگری به دور از جار و جنجال های
تجاری، کمبود موسیقی جدی در جشنواره ها را جبران کرده اند که این قبیل
جشنواره ها، هر کدام با یک ژانر خاص از موسیقی پیوند خورده اند. برای مثال
نوعی موسیقی که به الکترونیک و «عصر جدید»۲۳ شهرت دارد و ریشه آن در مکتب
موسیقیایی «برلین اسکول» روییده شده، موسیقی بی کلام با استفاده از
کیبوردهای الکترونیکی است که طرفداران اروپایی آن بیش از طرفداران آمریکایی
اش است.

با این اوصاف می توان به این نتیجه رسید که همچون سده های گذشته
سلیقه مردم اروپا از نظر سطح فرهنگی موسیقی به غربی ها برتری دارد و بسیاری
از نوازندگان و آهنگ سازانی که در دنیا فعالیت می کنند و اعضای ارکسترهای
بزرگ هستند، بیشتر اهل اروپا، به خصوص اروپای شرقی اند.

شماری از این
افراد با شهرتی نسبی به آمریکا مهاجرت می کنند با تصور اینکه در آمریکا می
توانند به شهرت جهانی برسند که البته تصوری درست است. یک نمونه مثال زدنی
نوازنده یونانی، «یانی» است که بعد از مهاجرت به آمریکا و پخش کنسرتی از وی
در کانال ام.تی.وی، در سراسر گیتی به شهرت رسید. بزرگ ترین فستیوال موسیقی
الکترونیک نیز در برلین و آمستردام، سالی یک بار برگزار شده و جوایزی به
بهترین ها اهدا می شود؛ ولی کنسرت های آزادِ الکترونیک در کشورهای اروپای
شرقی، به خصوص در لهستان طی دوازده ماه سال ادامه داشته و دوستداران بی
شماری دارد.

پی نوشت ها:

۱٫    Pythian Games.
2.    Kithara.
3.    Amadeus.
4.    Tangleweed.
5.    Stockbridge.
6.    Madison Square Garden.
7.    Wembley Arena.
8.    Desert Jazz and Rock Festival.
9.    Hollywood Bowl- Shea Stadium.
10.    Woodstack.
11.    Joe Cocker- Santana.
12.    The Who- Sly and the.
13.    Big George/ Culture Club.
14.    Queen.
15.    Grammy Awards.
16.    Emmy.
17.    Billings art works.
18.    Double Fantasy.
19.    Adele.
20.    VH1.
21.    American music awards.
22.    The Eurovision  Song Contest.
23.    New Age. 


منبع: برترینها

در فصل دوم «شهرزاد» چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟

هفته نامه همشهری جوان: ماجرای کاراکترهای اصلی به کجا می کشد و شخصیت های جدید چه نقشی در ماجراهای این فصل دارند؟

حدود ۴۴ روز دیگر اولین قسمت فصل دوم شهرزاد به بازار می آید و دوباره ماجراهای فرهاد، قباد و شهرزاد، نقل محافل مردم می شود. از این دوشنبه تا دوشنبه بعدی حرف از این است که فرهاد چه کار می کند و ماجرای قباد چه می شود و … در این بین کلی شایعه هم از سرگذشت آدم های قصه بیرون می آید تا تنور سریال داغ تر بماند اما آیا فصل دو می تواند به اندازه فصل اول نفسگیر باشد.

اصلا ماجرای فصل دو روی چه قصه ای سوار است. حالا که شهرزاد و فرهاد به هم رسیده اند و بزرگ آقا هم مرده، ماجرا از این به بعد کجا می رود؟ تکلیف دم و دستگاه بزرگ آقا دیوان سالار چه می شود و قباد که حالا به همه چیز رسیده و قدرتی پیدا کرده، چه بلایی سر فرهاد و شهرزاد می آورد؟ آیا ضریب قدرتش به اندازه ای هست که شهرزاد را در تنگنا قرار دهد و مجبورش کند فرهاد را ول کند و بیاید با او و کبیر زندگی کند.

اینها همه سوالاتی است که حتما در ذهن تک تک مخاطبان پیگیر سریال هست و لحظه شماری می کنند تا فصل دو شروع شود تا به جواب آنها برسند. البته ما جواب برخی از سوال ها را داریم.

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

وقتی فصل اول گل کرد و شهرزاد سر زبان ها افتاد، سرنوشت کاراکترها برای مردم مهم شد. شایعه ها درباره سرنوشت آدم های اصلی قصه زیاد شد و دهان به دهان گشت و برخی رسانه ها هم شروع کردند به نشر این شایعه ها که البته تا حد زیادی هم درست بود. یکی از این شایعه ها درباره مرگ بزرگ آقا بود که بعدها معلوم شد درست بوده و دیگری درباره عقبه شخصیت قباد شایعه شده بود پسر حشمت است که البته این هم با اغماض درست در آمد.

ابوالفضل پورعرب که بازیگر نقش حشمت بود، از یک جایی با فتحی به مشکل خورد و او هم مجبور به حذف کاراکترش شد و نصرت با بازی پرویز فلاحی پور جایگزین او شد. در انتهای فصل اول هم معلوم شد که قباد پسر نصرت است؛ یعنی اگر کاراکتر حشمت حذف نمی شد، قرار بر همین بود که در آخر مشخص شود که قباد پسر کارگزار و دست راست بزرگ آقاست که با توجه به اتفاقاتی که افتاد، حشمت جایش را به نصرت داد و بقیه ماجرا.

همه اینها را گفتیم که به اینجا برسیم که فتحی بعد از لو رفتن این ماجراهای کلیدی فصل اول خیلی محتاط شد و از همان ابتدای تولید، همه چیز را خیلی سفت و سخت گرفت تا فصل دوم از گزند این آسیب در امان بماند. به خاطر همین هم در قرارداد همه عوامل سریال بند سفت و سختی گنجانده شد که حق ندارند هیچ حرفی درباره سریال بزنند، ضمن این که در گروه هم فقط بازیگران نقش های اصلی در جریان کلیت داستان و کاراکترهای شان هستند و سر صحنه هم همه چیز تا حد زیادی سکرت است اما ما اطلاعات مختصری به دست آورده ایم.

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

راز مگو فاش می شود

آخرین قسمت که خاطرتان هست، نصرت، تیر خلاص را به بزرگ آقا می زند و ماجرای خودش و قباد را می گوید، این که قباد پسرش است و … همه اینها را اکرم مستخدمه شیرین که پشت در فال گوش ایستاده، می شنود و همین کار دست قباد و نصرت می دهد. آنها فکر می کنند از اینجا به بعد همه کاره دم و دستگاه بزرگ آقا هستند و هر طور که بخواهند اسب شان را می تازانند اما اکرم تبدیل به سنگ بزرگی سر راه شان می شود. او برای این که راز پنهان قباد و نصرت را برملا نکند، شروع به باجگیری از آنها می کند.

مسافری از کرمان

باز هم جهت یادآوری، بزرگ آقا یک خواهری در کرمان داشت که شیرین را زمانی که قباد با شهرزاد ازدواج کرد، آنجا فرستاد تا از ماجرا دور باشد؛ خواهری که هیچ وقت در فصل اول او را ندیدیم اما با توجه به اطلاعاتی که داده می شد، معلوم بود که بزرگ آقا با همه دبدبه و کبکبه اش روی او خیلی حساب می کند و حتی یک جورهایی از این خواهر غایب، حرف شنوی دارد. از کدهایی که داده می شد، معلوم بود که عمه بلقیس، زن باصلابتی است که بزرگ آقا این قدر قبولش دارد و حالا و در فصل دوم از این عمه خانم رونمایی می شود، عمه ای که اتفاقا اکرم را هم خوب می شناسد، چون شیرین با اکرم به کرمان سفر کرد و سه ماه پیش او ماند.

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

تاثیر آقای جادوگر

یک یادآوری دیگر، قطعا یادتان هست که اکرم در فصل اول شیرین را چیزخور کرده بود و به خاطر داروهایی که می خورد، توهم می زد؛ یعنی بستر برای این که شیرین اوضاع و احوال روحی نامناسبی داشته باشد، مهیا بود. در فصل دوم و بعد از مرگ بزرگ آقا کلا قاتی می کند و یک جورهایی مجنون و دیوانه می شود و همین شرایط را برای به قدرت رسیدن کامل قباد مهیا می کند. در واقع قباد از فرصت پیش آمده سود برده و اداره امور را در دست می گیرد و شروع می کند به یکه تازی.

سقوط و ادامه داستان

چند وقت پیش، اولین کلیپ فصل دوم شهرزاد با نام «فندک تب دار» منتشر شد. در نماهایی که برای این کلیپ استفاده شده بود، دیدید که قباد با شهرزاد دیالوگی دارد با این مضمون که فرهاد را ول کند و برگردد. او همین جا تاکید می کند که الان همه چیز از قدرت و ثروت بزرگ آقا را در اختیار دارد و می تواند زندگی بی دردسری داشته باشد.

او حتی وعده می دهد با توجه به این که دیگر از بزرگ آقا خبری نیست، می تواند شیرین را هم بپیچاند. قباد در حالی این وعده ها را به شهرزاد می دهد و خودش را همه کاره دم و دستگاه دیوانسالار می پندارد که عمه بلقیس در کرمان از یکه تازی او باخبر شده. برای همین شال و کلاه می کند و بار و بندیل را می بندد و روانه تهران می شود تا قباد را سر جایش بنشاند.

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

شهرزاد

غم و غصه ناتمام

شهرزاد نقطه مقابل دیوان سالارهاست؛ همانی که قرار بود دم و دستگاه دیوان سالار را به هم بریزد. شاید انتظارتان این است که اوضاع شهرزاد خوب شود و غم و غصه این دختر با مرگ بزرگ آقا به پایان برسد اما این اتفاق رخ نمی دهد چون یک دیوان سالار دیگر در قصه داریم. موضوع خوشی های یک قسمت و دو قسمت نیست که شهرزاد در همین فصل قبل هم چند قسمتی با نامزدش خوش بود و بعد سعی کرد همسر خوبی برای قباد باشد اما به هر دلیلی از هیچ کدام شان خیر ندید.

پس اگر شهرزاد عشق نافرجام با نامزدش را تجربه کرده و بی وفایی و بدعهدی از شوهرش دیده، در فصل دوم با همسر سابق مستبدش مواجه می شود که می خواهد او را با زور به زندگی برگرداند. یعنی اینجای قصه که خیلی برای شهرزاد خواستنی نیست اما او که از همسرش جدا شده و بیوه است،از سمت نامزدش هم ظاهرا خیری نمی بیند. فرهاد دیگر آن فرهاد عاشق پیشه و شاعر نیست. فرهاد یاغی که دست به تفنگ می برد حتما آن مردی نیست که شهرزاد بخواهد به زندگی راهش دهد. یک قدم عقب بگذارید و دوباره قصه را نگاه کنید؛ شهرزاد در قسمت اول با تمام مثبت اندیشی اش از همه بدی دید. حالا در فصل دوم هم به شکل دیگری قرار است همین قدر آزار ببیند.

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

قباد

از عرش تا فرش

فصل دوم که شروع بشود زمان اسب تازاندن های قباد است. پسری که همه کاره دم و دستگاه بزرگ آقا شده و همه چیز را به دست آورده. او می تواند شیرین را کنار بزند و با زور، دوباره شهرزاد را هم به دست بیاورد.

فصل دوم لابد با همان تصویر آخر فصل اول شروع می شود که قباد در حال سیگار کشیدن بود و از موضع قدرت حرف می زد. این که یکه تازی های قباد تا کجای قصه ادامه پیدا می کند و کارهایش را تا کدام قسمت پیش می برد، مشخص نیست. البته هنوز هم مشخص نیست که فصل دوم را دقیقا از کجا آغاز می کنند اما احتمالا در ابتدا با یک قباد قدرتمند میراث دار بزرگ آقا مواجه هستید و در ادامه شرایط خیلی هم به نفع قباد نخواهد بود.

این که او مدت ها زیر یوق شیرین و بزرگ آقا بود و البته این بار هم نمی تواند خیلی خوش باشد از قسمت های تراژیک در مورد قباد است. رعیت زاده ای که انگار دنیا هیچ جور با او نمی سازد. حدس و گمان هایی که در مورد قباد وجود دارد این است که شرایط قصه سبب می شود که با وجود دیکتاتوری هایش از یک جایی به بعد مخاطبان سریال با او همذات پنداری ویژه ای می کنند.

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

فرهاد

علیه مرغ آمین

شما با یک فرهاد دیگر مواجه هستید؛ فرهاد دست به اسلحه، طغیانگر و حتی … با فرهادی که شاید به اندازه قبل شاعر و عاشق نباشد و عصیان کند. یک عصیانگر که دیگر مظلومیت های گذشته را ندارد. در فصل اول فرهاد شاید مهم ترین نقش مرد در داستان عشقی سریال بود اما رفتارهایی داشت که کاراکترش را به عنوان یک مرد ایرانی آن سال ها باورناپذیر می کرد: پسری که عاشق و شاعر است اما همزمان مبارزه می کند، زندانی می شود و عشق اش را می دزدند اما سکوت می کند و خلاصه همیشه سعی می کند تابلوی کاملی از اخلاق باشد، همه محسنات را داشته باشد و دست آخر حقش را هم بخورند. این انتقاد از کاراکتر فرهاد را مصطفی زمانی در گفتگوی سال قبل همشهری جوان این طور پاسخ داد: «من هم نظرم این بود که فرهاد نباید این قدر کاراکتر سفیدی داشته باشد و باید خاکستری باشد.»

مصطفی زمانی که البته آن روزها بخش هایی از فیلمنامه فصل دوم را خوانده بود از حضور یک فرهاد جدید خبر می داد: «فرهادی که شما در فصل دوم می بینید یک چیز متفاوت با فصل اول است. او کلا شخصیتش متحول می شود و یک جورهایی دست به طغیان می زند و یک چیز دیگری می شود، منیعنی میزان تغییر و تحول شخصیتی او آنقدر زیاد است که حتی مخاطب یک جاهایی از او می ترسد.»

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

اولین تیزری را که از فصل دوم شهرزاد منتشر شد، یک بار دانلود کنید و ببینید، فرهاد در پلان هایی که از او می بینیم کاملا منطبق با تعریفی است که زمانی از او داده، اسلحه می کشد، گردنبند مرغ آمین را پاره می کند و …

بلقیس

دیوان سالار مستبد

ببخشید که این را می گوییم اما همه آنهایی که فکر کرده اند با مردن بزرگ آقا قسمت سفید داستان کمی نفس می کشد، کور خوانده اند. عمه بلقیس که روزگاری نقش ملازم استراحتگاه شیرین در کرمان را داشت، حالا در قاتمت یک دیوان سالار محکم به قصه می آید. هر چند به نظر می رسد که قباد به خاطر وصیت بزرگ آقا همه کاره دیوان سالار می شود اما عمه بلقیس زیر بار این وصیت نمی رود. البته دلایل این که زیر بار نمی رود کاملا مشخص است اما نکته مهم در فصل دوم این است که بلقیس به مهم ترین قطب سریال تبدیل می شود. یک دیوان سالار پر اصل و نصب که می آید دم و دستگاه برادرش را از فروپاشی نجات می دهد.

مواضع عمه بلقیس البته در مورد آشفته بازاری های شهربانی، رقبا و حتی شهرزاد و فرهاد و خانواده اش مشخص نیست اما آنچه از فصل دوم مشخص شده این است که او با استفاده از اطلاعاتی که به دست می آورد، به تهران می آید، صاحب صندلی می شود و به مسیر برادر در زورگویی و استبداد ادامه می دهد.

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

شیرین

بیچاره شیرین؛ امان از شیرین

در مورد شیرین بعید است چیزی خارج از پیش بینی ها رخ بدهد؛ یعنی با دانستن روند فصل اول می توانید فصل دوم را پیش بینی کنید. شیرین دیکتاتور شاید مانند پدرش تاوان کارهایی را که کرده پس می دهد. او که تا توانسته به زیردست هایش زور گفته و قباد را تحقیر کرده، حالا با رفت و آمد پیش دعانویس و رمال و خوردن داروهای عجیب و غریب خودش را در وضعیتی بد قرار داده.

شیرین بزرگ ترین پشتوانه اش یعنی بزرگ آقا را از دست داده است و رسما دیگر کسی نیست که هوایش را داشته باشد. در این وضعیت و پیش از این که کاراکتری مانند عمه بلقیس وارد داستان شود، کارش به جنون می کشد. البته متغیری مانند عمه خانوم می تواند در قسمت های بعدی شیرین را احیا کند که یک دیوان سالار دیگر باشد اما این قسمت ماجرا هنوز لو نرفته و کسی نمی داند که شیرین بیچاره دوباره در قصه نقش پررنگ پیدا می کند یا خیر. آنچه در مورد شیرین می دانیم وخامت حال و روزش و البته جنون زیاد است، بقیه اش اما در ادامه مشخص می شود.

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

اکرم

سیاه سیاه؟

اگر اکرم را نزد یک عمه بلقیس دیدید اصلا تعجب نکنید. او همیشه خودش را به مرکز قدرت نزدیک می کند که باج بگیرد. کاراکتر اکرم در شهرزاد ۲ همانی است که از اول بود. دختر یک مرد معتاد که وضعیت مالی خوبی ندارد و می خواهد با نردبان کردن همه به جاهای بزرگ برسد.

اکرم در فصل اول، سعیده خیاط شهرزاد را پله کرد تا به بزرگ آقا برسد. داخل خانه مدام خودش را به شیرین نزدیک کرد تا از طریق بدگویی از شهرزاد جایش را محکم کند. اکرم برای نزدیک شدن به شیرین این قدر در مورد شهرزاد و ندیمه اصلی خانه بد گفت که شیرین در یکی از همان حالت های جنونش ندیمه را به پایین هل داد و او را کشت. اکرم در همه قسمت های فصل اول هم نیم نگاهی به قباد داشت تا نشان دهد که منتظر فرصت است که به او هم نزدیک شود اما وقتی در قسمت آخر نصرت، بزرگ آقا را گشت؛ اهرم های قدرت در سریال تغییر کرد.

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

حالا پیش بینی اصلی این است که در قسمت های اول فصل دوم، عمه بلقیس همه کاره می شود. پس منتظر باشید که اکرم نقش همیشگی اش را ایفا کند. دختر سوءاستفاده گری که می خواهد همچنان کنار مرکز قدرت بماند؛ احتمالا در پروسه تغییر قدرت از دست قباد که برادرزاده واقعی بزرگ آقا نیست به عمه بلقیس نقش بزرگی خواهد داشت. او وقتی که نصرت به قباد، ماجرای پدر و فرزندی را می گفت همه چیز را شنیده است و می تواند با این اطلاعات قباد را از هرم قدرت حذف کند.

مرد سیاسی و مرموز

این قدر که عمه بلقیس نقش خواهد داشت، قاعدتا نباید نقش بزرگ تری به یک کاراکتر دیگر داده شود اما رضا کیخانیان هم یکی از بازیگران دیگر این فصل است. در مورد نقش رضا کیانیان این قدر فیلترینگ قوی بوده که هیچ چیز به بیرون درز نکرده. البته همین قدر از او اطلاع داریم که از قسمت های اول وارد ماجرا می شود اما از قسمت ششم نقشش پررنگ شده و روند قصه را تغییر می دهد. برای همین برای حدس زدن نقش و قدرت او باید سراغ عکس های منتشر شده از سریال برویم.

حضور رضا کیانیان پای میز بیلیارد در کافه بزرگ آقا هم خاستگاه او را نشان می دهد و هم احتمالا قسمتی از ویژگی هایش را لو می دهد. حدس هایی هم زده می شود که او از مردان قدرتمند سریال است اما هنوز معلوم نیست که او جزء مردان قدرتمند شهر است یا از آدم های دم و دستگاه قدرت یا حتی شوهر، گماشته یا راننده عمه بلقیس. در مورد کیانیان چیز زیادی نمی دانیم جز همانی که گفتیم. از قسمت های اول وارد می شود، از قسمت ششم پررنگ می شود و نقشی مهم را بازی می کند.

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

آقا پرویز

کارآگاه لمپن و زبل

یکی از خطوط مهم داستان از این به بعد پلیسی می شود؛ یعنی در کنار کاراکترهایی که در قسمت اصلی قصه وارد می شوند و جزء اعضای خانواده و کار آقابزرگ هستند، یک شخصیت کارآگاه وارد می شود که همچنان نقش پلیس و کارآگاهان را در قصه زنده نگه دارد.

در قسمت های گذشته سریال هر چند خطوط داستانی که از شهربانی می گذشت به قدرت و باورپذیری بقیه خطوط داستان نبود اما ظاهرا تصمیم بر این شده که با استفاده از امیر جعفری رنگ کارآگاهی قصه را بیشتر کنند. او یک کارآگاه زرنگ است اما این که چطور وارد قصه می شود، هنوز به صورت شفاف معلوم نیست. این طور حدس زده می شود که پس از کشته شدن بزرگ آقا، نیاز ویژه ای وجود دارد که یک نفر پیگیر ماجرا باشد. اسم این کاراکتر «آقا پرویز» است؛ کارآگاه لمپن و زبل شهرزاد ۲٫

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟

اشرافی زاده؟

کم اطلاع ترین کاراکتر شهرزاد ۲ حتما فقیه نصیری است. از او کمتر از رضا کیانیان اطلاع در دست است و حتی معلوم نیست که چند دقیقه جلوی دوربین قرار گرزفته و چه کار کرده. از عکس ها و مدل پوشش او بر می آید که از طبقه اشرافی باشد اما همین را هم در نظر نگیرید، به این دلیل که اطلاعات بسیار جزیی در مورد او وجود دارد. فقیه نصیری ممکن است نقش مهمی بازی کند و ممکن است نکند.

در فصل دوم شهرزاد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد؟ 


منبع: برترینها

«مادر قلب اتمی» سه دقیقه کوتاه شد

سعید خانی مدیر شرکت پخش نسیم صبا که پخش فیلم سینمایی «مادر قلب اتمی» به کارگردانی علی احمدزاده را برعهده دارد در گفتگو با مهر با اشاره به آغاز پیش فروش فیلم گفت: فیلم سینمایی «مادر قلب اتمی» از امروز در ۱۶ سینمای تهران و همزمان در شهرهای اصفهان، شیراز، مشهد، کرج و گرگان اکران می شود و در دیگر شهرستان ها بعد از شب های قدر روی پرده می رود.



وی ادامه داد: با توجه به اینکه شورای صنفی نمایش در جلسه دوشنبه هشتم خرداد ماه اعلام کرد که این فیلم سینمایی از همین هفته در سینماهای کشور اکران می شود، پیش فروش آن در سینماهای تهران آغاز شد که با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شده است.مدیر شرکت پخش «نسیم صبا» بیان کرد: این استقبال نشان می دهد که هرچند در سینمای ایران این روزها، فیلم های کمدی با فروش خوبی همراه است، یک فیلم در گونه اجتماعی نیز می‌تواند مخاطبان را به سینما جذب کند.



وی بیان کرد: تاکید می کنم که سینمای ایران نیازمند فیلم‌های اجتماعی است ولی سینماگران ما بیشتر به سمت تولید فیلم های کمدی رفته اند و این امر برای سینمای ایران یک زنگ خطر است، چرا که ما به غیر از سینمای کمدی به ژانرهای دیگر نیز نیازمندیم. این اتفاق در سال های ۸۵ و ۸۶ نیز رخ داد و تنها فیلم های کمدی در سینمای کشور تولید می شد، اما از یک جایی به بعد مردم این فیلم ها را پس زدند.سعید خانی در پایان گفت: فیلم سینمایی «مادر قلب اتمی» به گفته امیر سیدزاده تهیه کننده آن برای دریافت پروانه نمایش ۳ دقیقه اصلاحیه خورده است که البته به گفته علی احمدزاده این اصلاحیه به فیلم هیچ صدمه ای نزده است. این فیلم یک اثر اجتماعی و برای جوانان ساخته شده است که می تواند در شب های ماه مبارک رمضان مورد توجه قرار گیرد.


منبع: بهارنیوز

پرکردن خلاءهای فرهنگی با تلفیق‌هنرها

روزنامه بهار: موسیقی و اجرای صحنه‌ای آن همراه با آموزندگی و رشد است و می‌تواند با تلفیقی از سازها یا هنرها، داستانی را روایت کند یا از حماسه‌ای تقدیر کند و خاطره‌ای را زنده کند و بیشتر شاید بتواند در بزرگداشت یاد بزرگی اثرگذار باشد و حس و حالی دیگر به افراد ببخشد. اخیرا در آستانه سالگرد ارتحال امام(ره)، سمفونی «روح الله» با حضور جمعی از اشخاص در تالار وحدت برگزار شد که هر چند اجرایی کوتاه داشت اما در طراحی و اجرا مطلوب بود. ارکستر سمفونیک تهران به رهبری سهراب کاشف در آستانه بیست و هشتمین سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) دوشنبه شب هشتم خرداد ماه در حضور تعدادی از اعضای خانواده امام  راحل و مسئولان دولتی از جمله فاطمه طباطبایی همسر یادگار امام مرحوم حاج سید احمد خمینی، معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست، علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی اکبر صفی پور مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی و تعدادی دیگر از مسئولان از سمفونی «روح الله» به آهنگسازی شاهین فرهت در تالار وحدت رونمایی کرد.
***
بهروز رضوی: این نوع اجراها خیلی کم اتفاق هستند
بهروز رضوی یکی از دوبلورها و صداپیشه‌های سرشناس کشورمان است که صدای خاطره انگیز او در ذهن بسیاری از ما نقش بسته است و شاید بارزترین شناسه کارنامه کاری رضوی، اعلام آرم شبکه یک باشد که با صدایی رسا و مطمئن این شبکه را معرفی می‌کند. از دیگر آثاری که صدای دلنشین این استاد بر آن به یاد مانده، مستند «ایران» است که این صدای با صلابت به زیبایی، فضاها و اماکن میراث فرهنگی ایران را معرفی می‌کند. این استاد صداپیشه اخیرا با ارکستری با نام سمفونی «روح الله» همکاری کرده است و بهروز رضوی هم در این برنامه غزلیاتی از رهبر فقید انقلاب اسلامی را خواند. درباره این غزلخوانی و این ارکستر گفتگوی کوتاهی با بهروز رضوی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
***
رضوی در گفتگو با «بهار» درباره همکاری با گروه سمفونی «روح الله» چنین گفت: این برنامه قرار بود سال گذشته برگزار شود و طراحی سمفونی به مناسبت سالگرد ۲۲ بهمن و پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفته بود. در همان روزها با من هم هماهنگ کرده بودند و قرار همکاری را گذاشته بودیم اما بنا به دلایلی اجرای برنامه به تعویق افتاد و به من هم اطلاع دادند.عماد توحیدی، سرپرست و مسئول روابط عمومی سمفونی «روح الله» اخیرا با من تماس گرفت و از اجرای این برنامه در آستانه ارتحال امام (ره) خبر داد. برنامه هم به خوبی دوشنبه شب ۸ خرداد در تالار وحدت برگزار شد.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا این تجربه و تلفیق موسیقی و غزل خوانی می‌تواند رو به رشد و تکرار باشد؟ ، اظهار داشت: به هر حال این تلفیق می‌تواند برای جمعی از علاقه مندان قابل توجه باشد اما این نوع برنامه‌ها نیاز به برنامه ریزی و هماهنگی‌های بیشتری است. در این برنامه اخیر از من خواستند که نشسته غزل‌ها رابخوانم اما من این نحوه اجرا را نپسندیم و گفتم که به احترام حضار می‌ایستم. قرار بود که در بین هر اجرای موسیقیایی، یک غزل بخوانم اما در ادامه آنها ایستادن من بین موسیقی نوازی را مطلوب ندانستند و قرار شد که غزل‌ها را به تمامی در ابتدای اجرای موسیقی بخوانم. در نتیجه فکر می‌کنم این برنامه برخلاف طراحی اولیه اش که تلفیقی نمایشی از اجرا و غزل خوانی بود، دو پاره شد و من جداگانه غزل‌ها را خواندم و گروه نوازنده‌ها هم جداگانه سمفونی را نواختند و هیچ یک از این دو به هم ربطی نداشتند. من در سکوت مطلق شعرها را خواندم و بعد هم ارکستر به کارش پرداخت.
این استاد صداپیشه همچنین درباره جایگاه چنین برنامه هایی و رفع خلاءهای فرهنگی عنوان کرد: این نوع اجراها خیلی کم اتفاق می‌افتند و برگزار می‌شوند، ولی در همین‌اندازه هم گروه‌ها باید با جدیت کار کنند. لازم است انتخاب شعر و طراحی موسیقی متناسب با روایت و مراسم موردنظر باشد و در این سمفونی هم اتفاقا طراحی قابل توجهی صورت گرفته بود. در این طراحی به جنبه‌های دراماتیک و حماسی با توجه به فرازهای مختلف زندگی امام خمینی (ره) توجه شده بود. اجرای رهبر ارکستر، شاهین فرهت و همچنین نوازنده‌های ارکستر هم با وجود اینکه جوان بودند، قابل توجه و قابل دفاع بود.

شاهین فرهت: دوست داشتم برای «روح‌الله» در ایران باشم
شاهین فرهت که دکترای آهنگسازی دارد، علاوه بر تدریس، سالها ریاست بخش موسیقی دانشگاه تهران را عهده داربوده است و همچنین عضو پیوسته فرهنگستان هنر، کارشناس وزارت ارشاد و عضو شورای عالی خانه موسیقی هم بوده است. دکتر شاهین فرهت بیش از هشتاد اثر موسیقی در فرم‌های مختلف موسیقایی ساخته که‌ اکثر این آثار در داخل و خارج از کشور اجرا شده اند. برخی از آثار این استاد موسیقی درباره بزرگان شاخص ایرانی چون خیام، فردوسی و امام رضا (ع) بوده و او این بار با آهنگسازی سمفونی «روح الله» همراه شد و این برنامه را در تالار وحدت به سرانجام رساند. این آهنگساز با اشاره به سمفونی «روح‌الله» بیان کرد: این سمفونی شماره ۱۷ است و با تجربه‌ای که در نوشتن سمفونی داشتم این کار هم از جهت ساختمانی سمفونیک و هم از جهت اجرا، به نظرم خیلی خوب از کار درآمد. همچنین اجرایی که از این اثر در اوکراین داشتیم، بسیار خوب بود. وی درباره این اثر چهار موومانه توضیح داد: در ساخت این اثر مانند سمفونی‌های دیگر، فرم کلاسیکِ سمفونی را، رعایت کردم. قسمت اول این سمفونی فوق‌العاده دراماتیک نوشته شده، قسمت دوم آهسته است و به وجوه شاعرانه حضرت امام (ره) می‌پردازد؛ در قسمت سوم که فضای موسیقایی آن تند می‌شود به مبارزات امام (ره) پرداخته شده و قسمت پایانی آن روشن و پیروز است.
فرهت که اکنون در خارج از ایران به سر می‌برد و قصد دارد تا چند هفته دیگر به ایران بازگردد، گفت: من دلم می‌خواست هنگام اجرای این اثر ایران باشم اما مجبور شدم برای چکاب سالیانه پزشکی به خارج از کشور بیایم اما الحمدالله نتیجه آن خوب بود. او با تاکید بر اینکه ما همه درباره مبارزات امام خمینی (ره) می‌دانیم، ادامه داد: من این اثر را به ایشان تقدیم کردم و برای ایشان ساختم. این کار دارای ارزش موزیکال بسیاری است و فکر می‌کنم کاری را تحویل دادم که شایسته بوده است.
شاهین فرهت در پایان دوباره تاکید کرد: فکر می‌کنم «سمفونی روح‌الله» کار خوبی از آب درآمده و برای شخصیت امام خمینی‌(ره) مناسب است.

جایگاه هنر موسیقی و غزل خوانی
اجرای سمفونی «روح الله» در جهت تلفیق دو هنر شعر و موسیقی، گام قابل توجهی است و شاید این نوع طراحی‌ها بتواند رنگ دیگری به مراسم‌های رسمی کشور بدهد و تماشاگران و علاقه مندان جدیدی را همراه خود داشته باشد. توجه به این مقوله در رفع خلاءهای فرهنگی، گامی رو به جلوست و می‌تواند در روایت زندگی بزرگان دینی یا اجتماعی هم اثرگذار باشند. این نوع برنامه کم اما نیاز به طراحی و اهتمام بیشتری دارند.


منبع: بهارنیوز

سریال «داستان ترسناک امریکایی»؛ وحشت به معنای واقعی کلمه!

هفته نامه کرگدن – اسم نویسندگان، به متن رجوع شود: خودتان را حسابی آماده کنید چون سریال «داستان ترسناک امریکایی» قرار است شما را در چند قسمت وحشت زده کند، وحشت زده به معنای واقعی کلمه.

مثل گاج و قلم چی

رامبد خانلری: بیشتر آدم هایی که می شناسم یا علاقه زیادی به فیلم های ترسناک دارند یا فیلم ترسناک نگاه نمی کنند. خود من وقتی به نیت سرگرمی قصد تماشای فیلم داشته باشم، به سراغ همانی می روم که روی کاورش عکس چشم سفید، دندان نیش بلندی، عجوزه ای، چیزی باشد. وقتی فکرم مشغول است دیدن فیلم ترسناک برایم از هر کاری راحت تر است.

از نوجوانی تا امروز این قدر فیلم ترسناک دیده ام که مدرک معادل دکترای فیلم ترسناک از هالیوود دارم. حالا دیگر کمتر از کارگردانی در ژانر وحشت رودست می خورم. به وقت تماشای فیلم می دانم کجا قرار است دستی از زیر تخت بیرون بیاید، کجا قرار است موجودی پشت قهرمان فیلم یک باره ظاهر شود و حتی حدس می زنم از میان شخصیت های اصلی فیلم کدامشان تا انتها می مانند و کدامشان رفتنی هستند.

 از ترس زهره ترک می شوید

وقتی از فیلمی رودست بخورم، می فهمم این یکی فیلم ترسناک خوبی است، حداقل برای من این طور است. با وجود این وقتی یک نفر از من می پرسد در این چند ساله چند فیلم ترسناک خوب دیده ام، بعد از کمی فکر کردن جز یکی، دو عنوان چیز دیگری به ذهنم نمی رسد و این یعنی در این ژانر فیلم خوب کمتر ساخته می شود یا این ژانر، ژانر مشکلی است.

برای این که به چنین شناختی نسبت به این ژانر دست پیدا کنید باید چند صد عنوان فیلم ترسناک نگاه کنید تا زیر و بم این ژانر دستتان بیاید. این ژانر، بیشتر از ژانرهای دیگر تصویری است و زیر و بم آن را بیشتر از هر مدیای دیگری سینما و تلویزیون مشخص می کند. فیلم همین خاطر است که همه باید و نبایدهای این ژانر در هالیوود خلاصه می شود.

سریال «داستان ترسناک  امریکایی» نکات مهم این ژانر را در شش فصل پوشش داده است؛ یعنی شبیه کتاب های طلایی گاج و قلم چی در ژانر وحشت را که قرار بود با تماشای چند صد فیلم ترسناک به آن ها برسید، خواهید شناخت.

هر فصل از این سریال سیزده قسمت است و داستان مجزایی برای خودش دارد. یعنی همین حالا می توانید سریال را از فصل ششم تماشا کنید و فصل ها را با همین ترتیب وارونه یا هر ترتیب دیگری که دوست دارید ادامه بدهید. هنرپیشه های سریال ثابت هستند و هرکدام در هر فصل نقشی مجزا را بازی می کنند.

در فصل اول و فصل ششم محور ماجرای خانه ای است که تسخیر شده، داستان ها کمی به هم شبیه هستند، اما یکی ساختار پست مدرن دارد؛ شخصیت ها رو به دوربین صحبت می کنند و هنرپیشه دیگری نقش آن ها را در داستان بازی می کند و دیگری پرداختی کلاسیک دارد. هر فصل خودش مکانی شناخته شده و مجزا دارد. به غیر از خانه تسخیر شده، یک فصل در یک تیمارستان می گذرد، یک فصل در مدرسه ای جادوگری شبیه «هاگوارتز»، فصل در سیرک و فصلی دیگر در هتل.

در دو فصل آخر علاوه بر هنرپیشه های ثابت سریال، «لیدی گاگا» (فقط برای فصل پنجم) و «وس بنتلی» (پیش از این در فصل چهارم هم به عنوان هنرپیشه مهمان قسمت ویژه هالووین در سریال حضور داشت)، به سریال اضافه شده اند.

بازیگران اصلی سریال در نقش های مختلف بازی های درخشانی از خودشان ارائه می کنند. چندتایی از آن ها از همین سریال راه به فیلم های مطرح هالیوودی مانند «کارول» برده اند.

یکی از خوبی های این سریال این است که نمی شود گفت کدام فصل از فصل های دیگر تماشایی تر است. تمام فصل ها همان کاری را می کنند که فیلم های ترسناک قابل تماشا می کنند، با این تفاوت که اگر یک فیلم ترسناک شما را برای یک ساعت و نیم سرگرم می کند، هر فصل از این سریال شما را برای حدود دوازده، سیزده ساعت سرگرم می کند.

فصل پنجم نسبت به سایر فصل ها طرفداران بیشتری دارد. شاید علت این توجه ویژه حضور لیدی گاگا باشد، شاید قصه این فصل مخاطبان را بیشتر راضی می کند؛ قصه ای که براساس مضمون ترانه مطرح «هتل کالیفرنیا» نوشته شده است.

این سریال در سراسر دنیا طرفداران زیادی دارد چون این ژانر، ژانر پرطرفداری است. در میان دیگر سریال های وحشت مثل «ماوراءالطبیعه»، «پنی دردفول»، «موعظه گر» و… داستان ترسناک امریکایی سریال آبرومندی است، هم سریال خوش ساختی است و هم بازی های درخشانی دارد. تماشای این سریال را به تمام کسانی که علاقه زیادی به تماشای فیلم های ترسناک دارند، توصیه می کنم.

از ترس زهره ترک می شوید

بگذار مرگ روی ماهت را ببوسد

روناک حسینی: ما نمی ترسیم. این شعار همیشگی کسانی است که مدعی اند در سینما طرفدار ژانر وحشت هستند و هر بار هم از اطرافیان می خواهند ترسناک ترین فیلم ها را برایشان رو کنند تا آن ها در خلوت خود در حالی که پتوپیچ نشسته اند در تاریکی و نور مانتیور لپ تاپ روی صورتشان افتاده، قاه قاه به صحنه های قابل پیش بینی بخندند.

این عده معتقدند موقعیت های ترسناک فیلم ها، نهایتا شوکه شان می کند و نمی تواند خواب شبانه شان را آشفته کند. نه به ارواح اعتقاد دارند، نه از اجنه می ترسند، نه بشقاب پرنده ها و هجوم بیگانگان کنجکاو و خونریز فضایی را باور دارند و نه حتی از حضور قاتل سایکوی سریالی در میان همسایگان ترسی دارند. البته که این روحیه نترس و شجاع قابل تحسین است، اما اگر نه حس ترسی در کار باشد، نه هیجانی و نه از ترشح لذتبخش آدرنالین خبری باشد، چه دلیلی دارد آدم بنشیند و فیلم ترسناک نگاه کند؟ این که مثلا بنشینیم و میان دوستانمان به خاطر نترسیدن مان از جن و پری و دیوانه های زنجیری قاتل پز بدهیم؟

ژانر وحشت را ساخته اند تا با ترسیدن از آن لذت ببریم. آن هم با زندگی در دنیایی که دیگر نه ناچاریم از حمله حیوانات وحشی به غارها پناه ببریم و نه قرار است هر روز با نیزه، بر سر وعده های غذایی مان با دیگران بجنگیم- البته که می جنگیم حالا به شیوه ای دیگر.

برای لذت بردن از ترس و هورمون های تدافعی هشیارکننده در خونمان، فیلم های زیادی ساخته شده اند، اما اگر وقت نداریم بگردیم و خیلی فوری می خواهیم از لذتی دنباله دار بهره مند شویم، «داستان ترسناک آمریکایی» انتخاب مناسبی محسوب می شود.

ویژگی تماشای سریال ترسناک این است که ترس را چندین ساعت و در چندین فصل و قسمت ادامه می دهد و می توان روزها با آن سرگرم شد. گمانم ادگار آلن پو بود که می گفت اگر قرار است حرف های مهم و فلسفی بزنیم، داستان ترسناک بهترین انتخاب است.

اگر دنبال نوعی تصویر از زندگی هستید، داستان ترسناک امریکایی باز هم انتخاب مناسبی است. اگر حوصله فانتزی و واقعیت، همزمان با هم را دارید که چه بهتر. مثل آن اسطوره یونانی می توانید با سپر فانتزی به جنگ مار هفت سری بروید که با نگاهش شما را می کشد. مثل او سپر را جلوی چشم هایش بگیرید تا با نگاه خودش بمیرد. می توانید با فانتزی، جور دیگری با زندگی مواجه شوید و ناچار به جنگ مستقیم با موقعیت ها نباشید.

داستان ترسناک امریکایی در پنج فصل، داستان پنج فضای جدا از هم را برای مخاطب روایت می کند. طرفدار هر نوعی از انواع ژانر وحشت باشید، ردی از آن در میان داستان ها پیدا خواهید کرد. فصل اول، زندگی در خانه ای جن زده را روایت می کند، فصل دوم ماجراهای یک تیمارستان مذهبی در اوایل دهه شصت میلادی است، فصل سوم جنگ جادوگرها با وودوگرها یا همان جادوگران سیاه، فصل چهارم روایت چند آدم عجیب الخلقه است که در سیرک کار می کنند و فصل پنج هم به داستان هایی می پردازد که در یک هتل اتفاق می افتد و البته تجربه ثابت کرده هتل به عنوان رویدادگاه واقعی ترسناک، انتخاب بسیار خوبی است.

 از ترس زهره ترک می شوید

این سریال در هر قسمت و تقریبا در تمام طول مدتی که در حال تماشای آن هستید، چیز تازه ای دارد که برایتان رو کند. غافلگیر خواهید شد و البته هیجان زده. از رحم و مروتی که در بعضی فیلم های ترسناک برای تلطیف فضا نشان مخاطب می دهند هم خبری نیست. آدم ها واقعا در خطرند و زندگی مداوم در حال نشان دادن احوالات مختلف از آن روی وحشت آورش است.

شخصیت های منفی نفرت انگیز نیستند، اما عاشقان هم نخواهید شد احتمالا. گفتم عاشق؟ عجیب آن که در این سریال آدم ها در موقعیت های غریبی که اطرافشان پر از درد و رنج و وحشت و تاریکی است، عاشق هم می شوند و البته عشق است و بی دوامی اش. آدم ها می خواهند از فضای وحشت نجات پیدا کنند، درواقع می خواهند از وحشت برگردند، اما وحشت از آن ها بر نمی گردد.

در یکی از فصل های سریال، فرشته مرگ در قالب یک زن جاافتاده متین و مهربان، در لباسی سرتاسر سیاه و با لبخندی بر لب، در برابر آدم های مستاصل ظاهر می شود و از آن ها می پرسد آیا آماده اند تا جانشان را بگیرد و نجاتشان دهد و به آرامش برساندشان؟ اگر پبذیرند، با بوسه فرشته مرگ بر صورتشان زندگی را با تمام جنگ هایش پایان خواهندداد و به قول مرگ، به آرامش خواهند رسید و خستگی در خواهند کرد.

مواظب باشید گرفتار کابوس نشوید

المیرا حسینی: بدجوری دارم با خودم کلنجار می روم. چهل و هشت ساعت است به این فکر می کنم که اصلا توصیه کردن چنین سریالی کار درستی هست یا نه. منظورم این نیست که سریال «داستان ترسناک امریکایی» سریال بدی است؛ اصلا! اتفاقا خیلی هم خوب است و مخاطب را با خودش تا آخر مسیر می کشاند و بیننده متوجه نمی شود چطور اپیزود چهل و خرده ای دقیقه ای تمام شده و قسمت بعدی را شروع کرده است.

عناصر وحشت خوب در جای خودشان قرار گرفته اند، روایت داستان منطقی است و بازی ها حرف ندارند. هر بازیگری در هر شخصیتی که قرار گرفته، خوش نشسته و کاملا باورپذیر است؛ حالا بعضی بیشتر و بعضی کمتر. آن چیزی که باعث می شود دست و دلم موقع نوشتن از این سریال بلرزد، طلسم آن است. یک جور جادو در داستان هایش وجود دارد که نمی توانید آن را نصفه و نیمه رها کنید.

بگذارید دقیق تر بگویم؛ بازی جومانجی را یادتان هست؟ همان بازی جهنمی که اگر کسی نصفه رهایش می کرد، همه چیز در همان مرحله می ماند و باید تا انتهایش می رفت تا اوضاع به حالت اول برگردد. «داستان ترسناک امریکایی» یک جومانجی درون دارد. نمی توانید تماشای قسمت های بعدی را به زمان مناسبی موکول کنید. باید تا تهش بروید؛ مجبورید.

 از ترس زهره ترک می شوید

تا زمانی که تمامش نکنید، مثل یک کابوس رها شده، مثل جومانجی، نصفه بازی شده، یقه تان را می گیرد و شما را از زندگی می اندازد. آن وقت شاید مجبور باشید مثل رابین ویلیامز سال ها با شیر و پلنگ زندگی کنید و نفهمید کی کارخانه کفش سازی پدرتان به مخروبه تبدیل شده است. تا زمانی که یک پدربیامرزی پیدا شود و این بازی را ادامه دهد و شما را از شر کابوس هایتان رها کند.

حسن بزرگش این است که هر فصل سریال، یک داستان را دنبال می کند. مثلا در فصل دوم، فصل مورد علاقه من، داستان در یک تیمارستان می گذرد، داستان اصلی در سال ۱۹۶۴ اتفاق می افتد و ما به فراخور داستان در طول زمان حرکت می کنیم و به سال های قبل و بعد می رویم.

نکته مهم در این فصل این است که فضای سریال بیش از هر چیز دیگری ذهن شما را به بازی می گیرد؛ آن هوای نیمه تاریک همیشگی، تهدیدها و تنبیه ها، بی اعتماد شخصیت ها به یکدیگر، بی پناهی آدم های سریال- حتی آدم بدها- و… عناصری هستند که بیش از صحنه های ترسناک شما را به خود مشغول می کنند.

داستان حسابی شلوغ است؛ از مواجهه با فضایی ها در قصه هست تا جنایت های پزشکی باقیمانده از ارتش آلمان نازی، حلول شیطان در ارواح پاک انسانی و قاتل سریالی، اما هیچ کجا سررشته قصه از دستتان در نمی رود. فقط بارها از خود می پرسید این همه گره کور که در داستان افتاده، قرار است با چه دندانی باز شود؟ اما خیالتان راحت باشد. نویسنده سریال کاملا به موقع وارد عمل می شود و با مهارت تمام گره ها را با داستانش باز می کند و برای بازکردن آن ها، طناب داستان را زخمی نمی کند. این مهارت در تمام فصل های سریال به چشم می خورد؛ چه آن جا که از مرگ عجیب الخلقه های سیرک می گوید و چه در فصل هایی که خانه های جن زده را به نمایش می گذارد و چه در سایر فصل ها.

حالا که جذابیت های سیال من را تسلیم کرد و درباره اش نوشتم، اجازه بدهید مراسمی را که برای تماشای «داستان ترسناک امریکایی» استفاده می کنم، به شما بگویم. شاید این روش به کارتان بیاید. به احتمال زیاد سیزده قسمت را نمی توانید پشت سر هم ببینید. بعد از آن که به میزان کافی سریال دیدید، آدرنالین خونتان حسابی بالا رفته است و حال عجیبی دارید.

 از ترس زهره ترک می شوید
پیشنهاد می کنم در این مرحله یکی، دو قسمت سریال دوستان (فرندز) را پلی کنید و در حالی که زیر پتو بستنی می خورید، ذهنتان را از هر آنچه دیده اید، آزاد کنید. این کار هر چه تا این لحظه دیده اید، تمام آن هیاهوها و اتفاقات عجیب و غریب را می شوید و با خودش می برد. اگر هم از طرفداران سریال دوستان نیستید، کاری از دست من برایتان ساخته نیست. با ترس هایتان کنار بیایید تا در زمان مقتضی باقی سریال را ببینید یا سیزده قسمت یک فصل را یک نفس سر بکشید و خودتان را خلاص کنید.

مختصر و مفید درباره سریال «داستان ترسناک امریکایی»

تهیه و ترجمه: مستانه تابش

•    به گفته رایان مورفی و براد فالچاک، سازندگان سریال داستان ترسناک امریکایی، یک سال طول کشید تا داستان و خط سیر اصلی آن مشخص شود. مورفی در مصاحبه ای گفته بود که موقع نوشتن فصل دوم هیچ ایده ای نداشته که دیلان مک درموت قرار است نقش پسر سارا پالسون (در نقش لانا) را بازی کند و وقتی داستان جلو رفته، او احساس کرده این انتخاب واقعا عالی خواهدبود.

•    با وجود این که هر فصل از سریال داستانی مجزا دارد و در همان فصل به پایان می رسد، ولی در سال ۲۰۱۴ مورفی اعلام کرده بود همه فصل ها به نوعی با یکدیگر ارتباط دارند.

•    جسیکا لنگ که به خاطر بازی اش در این سریال مورد تحسین قرار گرفته و جایزه امی، جایزه گلدن گلوب و جایزه انجمن بازیگران فیلم را دریافت کرده، در ابتدا اصلا قصد نداشته به عنوان بازیگر به این سریال ملحق شود! او در ابتدا بازی در نقش کنستانس در فصل یکم را نپذیرفت، ولی مورفی آن قدر به او اصرار کرد تا بالاخره راضی اش کرد جلوی دوربین برود.

جسیکا لنگ پیش از این در هیچ سریالی بازی نکرده بود و در اولین حضور تلویزیونی اش توانست گلدن گلوب را از آن خود کند و در تمام فصل های بعدی نیز نامزد این جایزه باشد. مورفی و لنگ حین فیلمبرداری فصل اول سریال آن قدر با هم دوست شدند که مورفی حتی برای نوشتن فصل های بعد با لنگ مشورت می کرد.

•    لیدی گاگا، ترانه پرداز و خواننده مشهور، در این سریال حاضر شد و نقش الیزابت مرموز را بازی کرد و یکی از مهم ترین بازیگران فصل پنجم سریال بود. او برای بازی در این نقش توانست جایزه امی را از آن خود کند.

 از ترس زهره ترک می شوید

•    در فصل چهارم فیلمبرداری صحنه هایی که بیت و دات (با بازی سارا پالسون در نقش دوقلوها) در آن حضور داشتند، ده ساعت طول می کشید، چون باید بارها و بارها تکرار می شد تا تعامل سارا را در دو نقش و در مقابل سایر بازیگرها نشان دهد. سارا در یکی از مصاحبه هایش گفته گاهی فقط برای یک صحنه مجبور بوده پانزده ساعت کار کند!

•    داستان های مربوط به هتل کورتز در این سریال از حواشی مربوط به هتل سیسیل الهام گرفته شده است که تاریخچه تاریکی از چندین قتل و خودکشی دارد و قاتل های سریالی مثل ریچارد رامیرز و جک آنتروگر نیز در آن اقامت داشته اند. نام هتل سیسیل چندی پیش با مرگ مرموز الیسا لم دوباره سر زبان ها افتاد. فصل پنجم سریال به او تقدیم شده است.

•    موزه The American Morbidity یک مکان واقعی در فیلادلفیاست که از چندین دهه پیش فعالیت است و یکی از معدود موزه هایی در دنیاست که اسکلت و اعضای بدن باقیمانده از آدم هایی را که بدن های غیرطبیعی و عجیب الخلقه داشته اند، به نمایش می گذارد. کبد به هم چسبیده برادران دوقلوی سیامی چانگ و انگ بانکر در این موزه نگهداری می شود.

•    ایوان پیترز نیز مانند سارا پالسون سختی زیادی برای بازی در داستان ترسناک امریکایی کشیده است. او برای بازی در این سریال مجبور بوده لباس کاملا تنگی از جنس لاتکس بپوشد و چندین ساعت آن را تحمل کند. او در مصاحبه ای گفته بود این لباس آن قدر تنگ بوده که چندین دست آن سر صحنه و موقع فیلمبرداری پاره شده است.


منبع: برترینها

فیلم «شبح در صدف»؛ برخوردهای سایبری در شهر بزرگ آسیایی

– وصال روحانی: نسخه تازه ای که روپرت ساندرز آمریکایی از داستان «شبح در صدف» ارائه کرده، یک موضوع اوری ژینال نیست و اگر فیلم اصلی تری در کار باشد، در سال ۱۹۸۹ توسط ماسامونه شیرو ژاپنی ساخته و عرضه شد و در نتیجه فیلم جدیدی که با این نام عرضه شده، ورسیون آمریکایی آن و کاری است که ساندرز با آن فیلم انجام داده و آن را سریعتر و چشمگیرتر و دربردارنده ستیزها و برخوردهای بیشتری کرده است.

هر دو فیلم مورد بحث وامدار اقتباس های کارتونی ای هم هستند که مامورو اوشیلی ژاپنی از روی این داستان انجام داد ولی آنچه این ورسیون جدید را از نمونه های قبلی پیش می اندازد، برخوردار بودنش از امکانات و پیشرفت های فنی حاصل آمده طی سالهای اخیر در هنر سینما است که طبعا فیلم را به لحاظ بصری و جلوه های تصویری به سطوحی بالاتر از نمونه های قبلی رسانده است.

برخوردهای سایبری در شهر بزرگ آسیایی 

یک شعار

کاراکتر اصلی و نقطه مرکزی فیلم «شبح در صدف» یک افسر زن به نام سرهنگ میرا کیلیان است و او نه یک انسان صرف و عادی بلکه موجود روبوت وار و اندرویدی است که وظیفه اش مبارزه با تروریست های ناشناخته در عصر زندگی سایبری است. دائماً در گوش او و همکاران و همتاهایش این شعار و عبارت درس گونه طنین انداز می شود که: ما به خاطرات چنگ می زنیم زیرا آن را عنصر شکل دهنده خود می دانیم اما این طور نیست و آنچه ما را شکل می دهد، چیزی است که اینک انجام می دهیم.

اسکارلت یوهانسون آمریکایی رل کیلیان را با همان سردی و خشکی بازی می کند که این نقش بر اساس قصه مرجع موجود می طلبد اما از بدو بهره گیری از وی بسیاری از اهالی سینما و به ویژه آسیایی ها از انتخاب وی برای این رل انتقاد کرده اند زیرا طبق داستان سرهنگ میرا کیلیان جوان یک زن آسیایی و متعلق به شرق این قاره است.

روپرت ساندرز بی اعتنا به این گونه انتقادها، شدت و حدت وقوع اتفاقات در فیلم جدیدش را نسبت به کار فانتزی قبلی خود («سفید برفی و شکارچیان» محصول ۲۰۱۲) افزایش بخشیده است و همسو با آن تکه ها و صحنه هایی از ورسیون کارتونی سال ۱۹۹۵ «شبح در صدف» را نیز در متن فیلم خود آورده است تا دوستداران آن قبیل فیلم ها را راضی نگه دارد ولی آنچه هدف اصلی او بوده و به اجرا هم آمده، شتاب چشمگیر در ترسیم داستان و هیجان بخشیدن هر چه بیشتر به رویدادها است و به همین سبب است که فیلم بعد از ۱۰۷ دقیقه پایان می گیرد و با این که این نیم ساعت طولانی تر از نسخه انیمیشنی فیلم است اما به سبب شتاب مورد بحث و سرعت در وقوع اتفاقات بنظر می رسد که این فیلم جدید کوتاهتر از آن ورسیون کارتونی باشد و قدر مسلم این که میزان نا آرام بودن فیلم از آن ورسیون بسیار بیشتر است.

غربی کردن یک فرآیند شرقی

کار دیگری که ساندرز در این نسخه آمریکایی انجام داده، غربی کردن اتفاقات و آدم هایی است که در داستان سال ۱۹۸۹ ماسامونه شیرو طبعا ورسیون های شرق آسیایی آنها را دیده بودیم. آنچه به ساندرز در این راه یاری رسانده، طراحی عالی و پست مدرن صحنه ها توسط یان روئلفز و لباس های طراحی و ارائه شده به وسیله زوج هنری موسوم به کورت و بارت است.

برخوردهای سایبری در شهر بزرگ آسیایی 

بازیگران فیلم نیز یا نامدارانی مثل جولی یت بینوش فرانسوی، تاکه شی کیتانو ژاپنی و البته اسکارلت یوهانسون هستند و یا آسیایی ها و غربی هایی که گزینش هر یک از آنها دلیلی خاص داشته و از شباهت شان با کاراکترهای قصه نشات می گرفته است. در این میان ما پیلو اسبائک هنرپیشه تازه اوج گرفته دانمارکی را هم داریم و کیتانو ژاپنی در حالی در این فیلم به عنوان بازیگر نقش آفرینی می کند که فیلم های متعدد پست مدرنی و جنایی سایبری با کارگردانی وی در ۲۰ سال اخیر روانه بازار شده و تخصص او در این زمینه زبانزد بوده است.

امروز و آینده

همچون ورسیون های قبلی «شبح در صدف» محل وقوع اتفاقات فیلم شهری بزرگ به نام نیوپورت است که می توان آن را یک مگالو پولیس آسیایی تلقی کرد و چیزی بین توکیو، هنگ کنگ و لس انجلسی است که در فیلم «بلید رانر» ریدلی اسکات در سال ۱۹۸۲ به تصویر کشیده شده است و با این حساب ما با محلی طرف هستیم که هم شبیه به معماری های فعلی است و هم مربوط به آینده دور. در چنین فضایی و بر اساس قصه فیلم میرا کیلیان یک افسر شاخص حاضر در قوای ضد تروریسم حکومت است ولی آنچه به او قدرت بخشیده، نه انسان ها و مدیران بشری بلکه سازمانی به نام هانکا است که صدها اندروید را بر اساس مدل های روبوتیک انسانی ساخته و تربیت و روانه عرصه زندگی کرده و این تحول بزرگ سایبری را پی ریخته است.

یکی از مدیران ناظر بر حسن اجرای این طرح ها و دقت عمل اندرویدها یک جراح نابغه در پیوند نسوج انسانی با قابلیت های ماشینی و خصلت های روبوتی به نام اوئه لت (جولی یت بینوش) است و او در مورد نحوه زندگی و کارهای سرهنگ کیلیان هم دقت و وسواسی را به خرج می دهد که انگار مادر اوست. شاید هم حرف اصلی را رییس هیات مدیره هانکا به نام کاتر (پیتر فردیناندو) می زند که می گوید: کیلیان از دید من یک روبوت و ماشین نیست بلکه یک سلاح و سازنده آینده کمپانی من است.

شرایط امن نیست

با این حال امروز برای کاتر و شرکت او در بردارنده خطراتی آشکار است زیرا یک خلافکار بزرگ به نام کوزی (مایکل کارمن پیت) که در هک کردن خطوط مراسلاتی شرکت ها و سرقت از دارایی و امکانات آنها از این طریق استاد است. حالا به جان هانکا افتاده او از هر راه و سلاحی برای محو کردن قابلیت های الکترونیک و مهارت های فنی و هوش حرفه ای برگزیدگان هانکا بهره می گیرد و در کنار دستیارش باتو (پیلو اسبائک) به هیچ چیز و هیچکس رحم نمی کند.

برخوردهای سایبری در شهر بزرگ آسیایی 

زمان تلاقی او با کیلیان هم زمانی از راه می رسد که کیلیان دچار یک بحران هویتی شده و از میان فلزها و سیم های تشکیل دهنده پیکره فلزی ـ گوشتی اش احساسات ناب سابق وی در مقام یک انسان صرف در حال بیرون زدن مجدد است و همسو با آن گذشته وی به آرامی بیش از پیش رو می شود. این ستیزی است که از نظر روپرت ساندرز بیش از آن که نتیجه اش مهم باشد، تاکید بر روی دادن گریز ناپذیر آن در آینده ای نه چندان دور واجد اهمیت است. این یک «باید» در دنیای «نباید»های سایبری است.

مشخصات فیلم

عنوان: «شبح در صدف»

محصول: کمپانی های پارامونت و دریم وورکز

تهیه کنندگان: استیون پل، مایکل کاستیگان، جفری سیلور، تتسو فوجی مارا و یوش نوبو نوما

سناریست ها: جیمی ماس، ویلیام ویلر و ارن کروگر بر اساس کمیک بوکی از ماسامونه شیرو

کارگردان: روپرت ساندرز

مدیر فیلمبرداری: جس هال

تدوینگران: نیل اسمیت و بیلی ریچ

موسیقی متن: لورن بالفی و کلینت منسل

طول مدت: ۱۰۷ دقیقه

بازیگران: اسکارلت یوهانسون، پیلو اسبائک، تاکه شی کیتانو، جولی یت بینوش، مایکل کارمن پیت، چین هان، دانو سیا سامال، پیتر فردیناندو، کائوری موموی، آنا ماریا مارینکا، دانی یل هنشال، لازاروس راتوئره و یوتاکا ایزو میهارا.


منبع: برترینها