قیصر امین پور؛ شاعر دهه ۶۰

هفته نامه کرگدن – حورا نژادصداقت: گفت و گو با هادی سعیدی کیاسری درباره اهمیت شعرهای قیصر امین پور و جریانی که او و دوستانش در دهه های شصت و هفتاد در برابر روشنفکران داشتند.

صحبت ما با هادی سعید کیاسری در روزهای پرمشغله او به نتیجه رسید؛ او در حال هماهنگی برنامه های شب شعر بیدل بود و در میان این همه هیاهو چند ساعتی درباره دوست و همکار قدیمی اش، قیصر امین پور، وقت گذاشت و یادی از گذشته ها کرد.

گفت و گوی ما ابتدا خیلی آرام شروع شد، آن هم با شعری که سعیدی کیاسری از روی ادب برای دوستش از قول بیدل دهلوی خواند: «چراغی زیر دامان ادب، دزدیده می سوزم/ بساط دل همین از سوختن گرم است دکانش» بعد حرف هایمان به کارهای پژوهشی قیصر رسید و کمی جلوتر به چالشی که همواره درباره مرحوم امین پور مطحر است: شاعر باشخصیت و نجیبی که هر کس از ظن خود درباره اش سخن می گوید و حالا چند سالی است که رفته و خودش نیست تا جوابگوی این همه حرف باشد.

 قیصر امین پور؛ شاعر دهه 60

خوبی صحبت با سعیدی کیاسری این است که چون خودش زمانی سردبیر مجله شعر بوده و مدیرعامل کانون ادبیات ایران است، از زیر و بم جریان های ظاهری یا پنهانی اطلاع دارد. اصلا همین ها باعث شد صحبتمان چندباری به حاشیه ها کشیده شود، ولی چون خواستیم بحث را از اهمیت جریان شعری قیصر امین پور دور نکنیم، به بخش هایی که آورده شده، اکتفا کردیم.

چرا صحبت کردن درباره قیصر امین پور این قدر پیچیده است؟ یکی او را شاعر حکومتی می داند و مدحش می کند. یکی هم او را دگراندیش می خواند و هوایش را دارد و دیگری هم فقط از اخلاقش تعریف می کند و کلا از شعرش حرفی نمی زند.

اگر بخواهیم داوری هایی را که تاکنون درباره شخصیت قیصر امین پور شده، به طور کلی مرور کنیم، با چنین تفاوت نگاه و روایتی مواجه می شویم، اما نه به این شدت و حدتی که شما می گویید. دلیل این که چرا داوری ها درباره او در نقطه مقابل هم قرار می گیرند، هم به شعر و هم جامعه ادبی ما باز می گردد. بخشی از این داوری های گوناگون هم به علت سرنوشت این شاعر و حضورش در برهه ای خاص از تاریخ این سرزمین است؛ یعنی انقلاب، جنگ و پس از جنگ.

شاعری قیصر با تکوین انقلاب و نهایتا پیروزی انقلاب اسلامی سال ۵۷ شکل می گیرد. آن موقع قیصر شاعر جوان و بااستعدادی بود که ابتدای شاعری اش با تلاطم جامعه و بروز آرمان ها و حرمان های مردم همزمان شد. شعرهای او هم بازتاب دهنده آرمان های انقلابی مردم در آن دوره است.

پس اگر قیصر امین پور در جریان کودتای ۲۸ مرداد یا حتی زمان مشروطه بود، باز هم تحت چنین تعبیرهایی از سوی موافقان و مخالفانش قرار می گرفت؟

هر شاعری مولفه های درزمانی را در شعرش متجلی می کند؛ یکی صریح و یکی هم تلویحی. این طبیعی است که هنرمند از حوادث جامعه تاثیر بپذیرد و به آن واکنش نشان دهد، اما این که بگوییم هر هنرمندی با حوادث جامعه اش همزبانی مثبت دارد، درست نیست. قیصر آرمان های شخصی خودش را با آرمان های جمعی ملتی که انقلاب را به ثمر رسانده بود، منطبق می دید. از این رو براساس باورهای خودش شعر می گفت و از قضا این باورها با انقلاب و حاکمیت هم انطباق یافته بود.

قیصر امین پور؛ شاعر دهه 60

پس بیراه نیست که بعضی از منتقدان شعر قیصر را هماهنگ با اهداف انقلاب می دانند و حتی بعضی او را شاعر حکومتی می دانند، چون بنا به گفته شما بالاخره این دو با هم انطباق یافته بودند.

ما برای هر داوری باید شرایط زمانه را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم بهترین قضاوت را داشته باشیم. در دهه شصت انقلاب پیروز شده بود و اکثریت مردم با آن همزبان بودند. قیصر به عنوان هنرمند در کنار طیفی از شاعران جوان خودش را وقف آرمان های انقلاب می کند و صمیمانه هم این کار را انجام می دهد. این طیف اندک اندک در حوزه اندیشه و هنر اسلامی راه پیدا می کنند و جمع مستان می رسند و یک گروه پرتوان و پیشتاز را تشکیل می دهند.

ما داریم از زمانه ای صحبت می کنیم که کشور با ارزش ها و افق های جدیدی که داشت در آماج حمله مخالفان قرار گرفته بود. در این شرایط قیصر در جایگاه یک شاعر آرمانگرا و ملتزم به سرشت و سرنوشت مملکتش واکنش های صریح در شعرش نشان می داد؛ آن هم در شعرهایی که هم به لحاظ محتوایی و هم بلاغی جایگاه بالایی داشتند.

قیصر تا چه حد توانسته بود در این کارهایی که حداقل به لحاظ محتوا بدیع بودند، نوآوری داشته باشد؟

کافی است مجموعه دوبیتی های او را در کتاب «در کوچه آفتاب» بخوانید تا ببینید او چه تغییر مهمی در این حوزه داشت است. دوبیتی و رباعی در تاریخ ادبیات ایران قالبی است برای بیان حکمت ها و اسرار زندگی و البته اشاره به مضامین فلسفی و عرفانی، مثلا ابوسعید ابوالخیر می گوید:

پی در گاوست و گاو در کهسارست
ماهی سریشمین به دریا بارست
بز در کمرست و توز در بلغارست
زده کردن این کمان بسی دشوارست

اما قیصر توانست آرمان هایش را در دوبیتی های بی نظیرش نشان دهد. او در دوران جنگ توانست از قالب دوبیتی و رباعی به عنوان بلندگویی برای بیان ارزش های جدید با صورتی نو (به لحاظ ترکیب کلام مدرن و نحوه خیال بندی) و البته محتوای آن چنانی استفاده کند. او دریچه ای در ادبیات باز کرد که تا پیش از خودش هیچ کس چنین کاری را در این حد اعلا انجام نداده بود.

افرادی مثل منصور اوجی هم تلاش هایی در این زمینه داشتند، اما قیصر توانست شعر را به محملی برای رجعت به ارزش های اسلامی- انسانی و البته مبانی نظری- دینی تبدیل کند. چننی تغییراتی را در غزل ها و مثنوی های قیصر و دوستانش نیز شاهدیم. یک نکته مهم این است که او بدون داشتن هیچ طرح خاص از پیش تعیین شده ای برای متحول کردن قالب های کلاسیک دست به چنین کاری زد.

پس چرا بعضی ها قیصر را جزو شاعران درجه یک حساب نمی کنند؟ تازه این که سهل است، معدود کسانی حتی او را شاعر درجه سه هم نمی دانستند.

همه این افراد قائل به جایگاه قیصر بودند، اما هیچ کدامشان حاضر نمی شدند این جایگاه را ببینند و مطرحش کنند. در هیچ کدام از مجلات روشنفکری که آن زمان نامی از اقیصر امین پور نمی بینیم. نه تنها قیصر که نام هیچ کدام از شاعران حوزه هنری در مجلات و محافل آن ها جایگاهی نداشت.

قیصر امین پور؛ شاعر دهه 60

چرا؟ اگر صرفا بحث بر سر ادبیات و خلاقیت باشد که دیگر نباید چنین تنگ نظری هایی داشت. شاید اشکال در جای دیگری است.

این بحث صرفا مربوط به قیصر نیست. این یک رویکرد کلی در آن برهه بود. انکار قیصر به شخص قیصر بر نمی گردد. طیفی از جماعت شعر و اهل ادب که زیر چتر روشنفکری جا گرفته بودند و خود را پیشاهنگ ادب به حساب می آوردند، تمام شاعرانی را که همراه با انقلاب بودند، محکوم به حذف می دانستند. آن ها بودند که قیصر را شاعر حکومتی می دانستند و نه انقلابی. چرا؟ چون از قضا آرمان های فردی شاعرانی چون قیصر با ارزش های حاکمیت انطباق داشت. شاعرانی مثل امین پور بخشی از درخشان ترین آثارشان را در حالی منتشر کردند که حنجره مردم برای بیان مشکلات و آرمان ها و آرزوها شده بودند.

شاید هم یک دلیلش این باشد که چندان تریبون زیادی دست روشنفکرها نبوده. مثلا بالاخره در هر جلسه شعر و نقد و حتی صفحات روزنامه ها و… همین طیف وابسته به حوزه هنری حضور داشتند.

نه، اصلا این طور نبود. بچه های انقلاب اصلا تریبون نداشتند، اما روشنفکرها همیشه یک سری مجال و مجلاتی داشتند که در آن خودی نشان می دادند. مثلا شما شاملو را به عنوان یک شاعر و از طرف دیگر به عنوان یک ژورنالیست در نظر بگیرید. همیشه روشنفکرها مجالی برای تبلیغ خود داشتند و اتفاقا باید پرسید که چرا افرادی مثل بیژن جلالی و سهراب سپهری و حتی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی چندان مطرح نمی شدند و برای آن ها یک ویترین به حساب نمی آمدند؟

همیشه جریان ها و رسانه ها دراختیار روشنفکرها بوده است. ضمن این که بچه های انقلاب حتی در رسانه ملی هم مطرح نمی شدند. مگر سید حسن حسینی و قیصر امین پور چند بار در تلویزیون برنامه اجرا کردند و شعر خواندند؟ بازهم تاکید می کنم که این شاعران انقلاب، با مردم همراه شده بودند.

شما که خودتان شاهد اتفاق های آن دوران بودید، از دهه شصت بگویید. آن زمان جریان اصلی شعر دست چه کسانی بود؟ روشنفکرها یا شاعران انقلابی؟

در دهه شصت که دوران سکوت طیف روشنفکر بود، جریان مهمی از ادبیات در مملکت جاری بود. در همین دوران است که کانون قدرتمندی در شعر شکل می گیرد که خود، تجربه و افق جدیدی در شعر به حساب می آید. چون این جریان آورده های جدیدی برای شعر فارسی داشت. نفس آثار تولیدشده در آن برهه بیانگر تجربه های جدیدی است که شاعران داشته اند. این تجربه ها به تکوین و غنامندی شعر معاصر کمک کرد.

اگر امروز چیزی به نام غزل فرم یا غزل پست مدرن و… داریم، همیشه ریشه در آثار امثال قیصر امین پور در دهه های شصت و هفتاد دارد. البته نه این که بگویم تمام آثار تولیدشده آن زمان هم درجه یک بودند، ولی واقعیت این است که عمده آثار شاعرانی مثل قیصر امین پور، یوسفعلی میرشکاک، علی معلم، سید حسن حسینی و… و بعدتر آثار افرادی مثل سهیل محمودی و ساعد باقری و… ذخیره ای بود که بعدها تبدیل شد به سکوی شعر معاصر.

حالا یک عده فکر می کنند که تمام شعرهای دهه شصت شعار بوده است، خب بگویند، اما مسلما داوری هایشان برپایه انصاف و ارزش های واقعی آثار افراد شکل نگرفته است. درست زمانی که جریان روشنفکری ساکت بود و چهره های جدیدی برای معرفی نداشت، (خوب است که بدانید خیلی از چهره های مشهور کنونی این جریان از اوایل دهه هفتاد کم کم شعری سرودند و خودی نشان دادند) و از طرفی همزمان با پایان یافتن جنگ و متفرق شدن کلونی شاعران انقلاب، اتفاقات به سمتی پیش رفت که افراد از طریق مجلات مختلف بلندگوهایی برای تبلیغ خود و آثارشان یافتند و کم کم انکارها شروع شد.

قیصر امین پور؛ شاعر دهه 60

و عکس العمل جمع از هم گسسته شاعران حوزه چه بود؟

تاسیس مجله شعر یا کانون ادبیات به عنوان یک رسانه برای تبلیغ ادبیات یکی از عکس العمل های ما بود. ما می خواستیم جایی بدون خط کشی های مرسوم برای عرضه ادبیات داشته باشیم. می خواستیم فضایی داشته باشیم که هم قیصر امین پور بتواند حرف هایش را بزند و هم منوچهر آتشی، علی معلم کنار عمران صلاحی بنشیند، در جلسات نقد هم حافظ موسوی باشد و هم من و هم قیصر.

آن موقع دیگر برایمان بحث سیاسی اهمیتی نداشت. حتی یک عده گفتند کانون ادبیات را برای آدم خریدن و پیشبرد اهداف سیاسی تاسیس  کرده اند، اما این حرف منصفانه نبود. ما حتی یک بیانیه سیاسی هم ندادیم و کارمان صرفا متمرکز بر یپشبرد ابعاد مختلف ادبیات تخصصی بود.

عکس العمل قیصر در برابر چنین خط کشی ها و دعواهایی چه بود؟

قیصر قائل به حذف هیچ طیفی نبود. او کار خودش را می کرد. حتی خاطرم هست که در جلسه ای قیصر امین پور گفت ما نمی توانیم در کلاس خالی شاگرد اول باشیم. بگذاریم دیگران هم حرف بزنند. هر کسی جایگاه خودش را خواهدیافت و در همان جا هم خواهدنشست. گرچه همچنان از آن طرف نگاه حذفی وجود داشت، ولی ما واقعا در این سمت چنین برخوردی نداشتیم. اما خب آقایان خودشان پرهیز داشتند. وگرنه قیصر امین پور عضو شواری عالی کانون ادبیات بود و در جلسات نقد شرکت می کرد و با همان گاه عالمانه و دقت های دانشگاهی و تحقیقاتی اش شعر افراد هردو جریان را نقد می کرد؛ نقد منصفانه و هیچ کدام را هم حذف نمی کرد.

با وجود تمام تعریف هایی که از شعر قیصر امین پور داشتید، به نظر می رسد امروز شعرش مثل گذشته مخاطب ندارد. غیر از بحث زمان دار بودن برخی از آثار او، بعضی ها معتقدند که شعر قیصر بیش از همه برای مخاطبیک گروه سنی جذاب است و همین را یکی از عوامل کمرنگ شدن شعرهایش در این سال ها می دانند.

شعر قیصر در دهه هفتاد نسبت به دهه شصت شهرت بیشتری یافت. کارهایی که قیصر در دهه شصت انجام داد، در اوایل دهه هفتاد می توان دید و جایگاه بالایش را پیدا کرد. او هم به عنوان استاد دانشگاه شخص توانمندی بود و هم شاعر متمایزی که سبک و زبان ویزه خودش را یافته بود. از طرفی به لحاظ شخصیتی نیز برای جامعه بسیار قابل احترام بود. من قائل به چنین نظری نیستم.

زیرا شعر قیصر ریشه در یک سنت ادبی هزارساله دارد، چون شخص محققی بود و  آثار قدما را خوب خوانده بود. از آن طرف از جهان مدرن و عوالم شعر هم بی خبر نبود. واکنش ها او به شعر مانند کسانی نبود که در برج عاج خود نشسته اند. پس شعر او همچنان خواننده و هوادار دارد. حتی همان شعرهایی که در بحبوحه سال های انقلاب و جنگ گفته بود. مثل:

لبخند تو خلاصه تمام خوبی هاست
لختی بخند خنده گل زیباست

 قیصر امین پور؛ شاعر دهه 60

او حتی مسائل شخصی اش را چنان زیبا بیان می کند که هنوز هم ارزش خواندن دارند و می توان از آن ها لذت برد مثل:

گفت: احوالت چطور است؟
گفتمش: عالی است
مثل حال گُل!
حال گُل در چنگ چنگیز مغول!

شعرهای قیصر چون ریشه دار بودند، از اقبال عمومی جامعه برخوردار شدند و آثار او عموما ارجاعات برون متنی به جامعه داشتند. به همین خاطر است که اکثر شعرهای او برای مخاطبان عام دلپذیر است و برای خواص غیرقابل چشم پوشی. چه بسا باید لایه لایه شعرهایش را تحلیل کرد تا به اهدافی که برای بیان هر شعر داشت، دست یافت.

و البته شاید یکی از دلایل این اقبال عمومی را در چندوجهی بودن او نیز بتوان یافت. با این نظر موافقید؟

بله. قیصر امین پور استاد دانشگاهی بود که دانشجویانش هنوز هم با بغض و حسرت از روزگار تدریسش صحبت می کنند، چون طرز نگاه کردن را به آن ها یاد می داد. قیصر در نقدهای تخصصی اش لحن و سبک متفاوتی داشت و هیچ گاه ماجرا را صنفی نمی دید.

حتی در دهه هشتاد چقدر منصفانه در کانون ادبیات آثار افرادی مثل منوچهر آتشی را نقد می کرد. قیصر انسان نجیب و صافی بود. هر که با او برخورد داشته، هنوز هم با نیکی و البته پرحسرت از شخصیت او صحبت می کنم. شخصیت او چنان درخشان بود که به نظر من، بدون هیچ تعارفی، یک مسیح زیر نامش پنهان شده بود. دریغا که این مرد بزرگ زود از میان ما رفت.


منبع: برترینها

کمال تبریزی: دیر و زود دارد اما …

کمال تبریزی در پاسخ به ایسنا در جملات کوتاهی گفت: «به نظر من همه فیلم‌های توقیفی روزی قابل نمایش خواهند بود و به قول معروف دیر و زود دارند اما سوخت و سوز ندارند! گرچه دیرکرد بیش از حد در صدور مجوز نمایش می‌تواند از به روز بودن مضمون فیلم بکاهد، در هر صورت امیدوارم روزی برسد که فیلم «خیابان‌های آرام» نیز در کنار سایر فیلم‌های توقیفی امکان نمایش پیدا کند.نکته عجیب و در خور تامل برای من این است که وقتی فیلمی توقیفی اجازه نمایش پیدا می‌کند، فرد یا افرادی که باعث و بانی اصلی این ممانعت بوده‌اند با خود و وجدان خود چه می‌کنند! شاید روزی بتوان فیلمی هم درباره توقیف فیلم‌ها ساخت! به شرطی که دوباره آن را هم توقیف نکنند! در هر صورت باید دعا کرد خداوند به افراد درگیر با فرهنگ و هنر ! سعه صدر بدهد !»

«خیابان‌های آرام» ساخته کمال تبریزی در  سال ۸۹ است که موضوعی طنز دارد و داستان شش دیوانه  است که با فرار از بیمارستان باعث ایجاد مشکلاتی در سطح شهر می‌شوند، این فیلم در ارمنستان روایت می‌شود.تبریزی برای ساخت این فیلم از نیکی کریمی، حسن معجونی، لعیا زنگنه، محمدرضا فروتن، رضا داوودنژاد و … استفاده کرده‌ است، ضمن آنکه فیلمنامه «خیابان‌های آرام» توسط کامبوزیا پرتوی نوشته شده است.

درباره‌ی فیلم «خیابان‌های آرام» که بیش از ۶ سال از ساخته آن گذشته و نتوانسته به نمایش دربیاید، دلیل واضحی برای اکران نشدن آن از سوی مسوولان وقت ارشاد اعلام نشده است و یک پیش بینی تایید نشده‌ای مبنی بر اینکه تهیه‌کننده مایل به اکران فیلم نیست وجود دارد، حال باید دید سرنوشت اکران «خیابان‌های آرام» به کجا خواهد رسید؟!


منبع: بهارنیوز

جشن پرسروصدای ناشر برای کتاب

ابراهیم حسن‌بیگی در گفت‌وگو با ایسنا درباره ارزیابی‌اش از برگزاری جشن امضا و مراسم رونمایی کتاب اظهار کرد: این مراسم‌ در ایران پدیده‌ تازه‌ای است که در عرصه ادبیات و کتاب اتفاق افتاده و مراسمی نیست که از قدیم مرسوم بوده باشد. به نظر می‌رسد این مراسم با یک‌ هدف برگزار می‌شود و در بدو تولید یک اثر، ناشر و مولف تصمیم می‌گیرند تولید و نشر کتاب را در قالب یک جشن و مراسم اطلاع‌رسانی کنند.او افزود: با رسانه‌ای شدن مراسم رونمایی و جشن امضا، کتاب تازه منتشرشده مطرح می‌شود، همچنین در  این مراسم مخاطبان با نویسنده دیدار می‌کنند که باعث دلگرمی نویسنده می‌شود.
حسن‌بیگی مراسم جشن امضا و رونمایی کتاب را از دو جهت مفید دانست و خاطرنشان کرد: رسانه‌ای شدن تولید و چاپ اثر  به معرفی آن کمک می‌کند و  ‌این‌که این مراسم نوعی اعلام تبریک و خسته نباشید به نویسنده است که  شاید چندین سال برای کتاب زحمت کشیده است. به نظرم این‌گونه مراسم‌ در گسترش سرانه مطالعه و تکریم نویسنده و کتاب موثر است.او درباره  ایرادهایی که این‌گونه مراسم‌ دارند، گفت:  زمانی ایراد یک مراسم شکلی است؛ این‌که در کجا و در چه سالنی برگزار می‌شود، یا  کدام یک از  مقام‌های  کشوری و فرهنگی در مراسم شرکت می‌کنند، که از این منظر متفاوت است، و به طور مثال نمی‌توان گفت حضور وزیر ارشاد در مراسمی حُسن است و نبودنش عیب.

این داستان‌نویس با بیان این‌که ناشر باید برای این مراسم‌ سنگ تمام بگذارد، با مثالی این موضوع را  تشریح کرد: جشن امضا و رونمایی از کتاب در واقع جشن تولد کتاب است. به طور مثال برخی جشن تولدشان را مفصل‌تر برگزار می‌کنند، مهمان‌های زیادی را به جشن دعوت می‌کنند و از آن‌ها به خوبی پذیرایی می‌کنند، و به طور کلی جشن خوب و پرسروصدایی است؛ اما در برخی از جشن تولدها خانواده کوچک دورهم جمع می‌شوند، کیک کوچکی می‌گیرند و مراسم سروصدایی ندارد. ناشر باید برای کتاب جشن پرسروصدایی برگزار کند، مقامات فرهنگی  را دعوت کند، مکان مناسبی را برای این مراسم در نظر بگیرد، و از رسانه‌ها نیز دعوت کند تا مراسم انعکاس خبری خوبی داشته باشد.

او با تأکید بر این‌که انعکاس خبر رونمایی کتاب مهم است، گفت: در جشن تولد انعکاس خبری برای ما اهمیت ندارد، اما برای جشن تولد کتاب انعکاس خبری بااهمیت است، زیرا می‌خواهیم این خبر را در سطح ملی و کشور مطرح کنیم و به گوش همه برسانیم، به نظر می‌رسد اگر ناشری بخواهد در یک سالن کوچک با ۲۰ – ۳۰ نفر مراسم رونمایی بگیرد که انعکاس خبری چندانی نداشته باشد، به نحوی رفع تکلیف است و کار مناسبی نیست. هرچقدر جشن امضا و رونمایی کتاب انعکاس رسانه‌ای و مطبوعاتی بیشتری داشته باشد قاعدتا بهتر خواهد بود.

حسن‌بیگی درباره حضور اندک مخاطبان در جشن امضا و رونمایی کتاب اظهار کرد: اصراری به حضور مخاطبان زیاد در این مراسم ندارم، زیرا مخاطبان یک کتاب در سطح کشور هستند و به طور مثال در مراسمی که در تهران برگزار شود نمی‌توانند حضور داشته باشند، که این امر طبیعی است. در مراسمی مانند  مراسم ارتحال حضرت امام خمینی (ره) یا مراسم راهیان نور مرم از سراسر کشور حضور پیدا می‌کنند اما نمی‌توانیم مخاطبان یک اثر را از سراسر کشور جمع کنیم، و فکر نمی‌کنم حضور عامه مردم در این مراسم تعریف‌شده باشد.

او با اشاره به صف طولانی برای خرید کتاب نویسنده‌های مشهور در کشورهای خارجی گفت: در ایران این مسئله وجود ندارد و  ارتباط گسترده‌ای میان مولف و مخاطب برقرار نشده است. بعید می‌دانم این مسئله  در کشور ما شکل بگیرد و مخاطبان  منتظر اثر یک نویسنده باشند، اما زمانی که خبر رونمایی کتابی اعلام می‌شود، علاقه‌مندان نویسنده و کتاب در این جلسه شرکت می‌کنند. اما بیشتر اوقات زمانی که به این مراسم‌ می‌روید جز همکاران خود، دوستان و آشنایان نویسنده و ناشر کسی را نمی‌بینید که این مسئله به خاطر بی‌علاقگی مخاطبان به  کتاب است. مردم به کتاب علاقه‌مند نیستند اما اگر یک‌ پاساژ در همین تهران  با حضور علی‌ دایی افتتاح شود مردم زیادی شرکت می‌کنند در حالی که هیچ ارتباطی با پاساژ ندارند و آن‌جا را نمی‌شناسند اما به خاطر حضور علی‌ دایی مردم می‌آیند. کتاب و نویسنده در کشور ما مانند آن پاساژ هستند که کسی آن‌ها را نمی‌شناسد.


منبع: بهارنیوز

مهمان امشب ماه عسل/طنز

گروه فرهنگی:ستون طنز روزنامه شهروند به اتفاقات عجیب پیرامون قطر و جدیدترین تصویر از محمود خاوری واکنش نشان داد.
 


منبع: بهارنیوز

فیلم‎هایی که در گروه هنروتجربه اکران می‎شوند (+جدول نمایش تا پایان تیرماه)

گروه هنر و تجربه در دوره جدید اکران خود (تا ۳۱ تیر ۱۳۹۶) فرصت تماشای بیش از ۳۰ فیلم سینمایی، مستند و کوتاه را برای علاقه مندان این نوع سینما فراهم کرده است.

عصرایران – گروه سینمایی هنر و تجربه در حال حاضر نمایش عمومی بیش از ۳۰ فیلم سینمایی، مستند و کوتاه را در برنامه خود دارد.

در دوره‎ی جدید اکران آثار این گروه سینمایی (تا ۳۱ تیرماه ۱۳۹۶)، فیلم‎هایی چون پرسه در حوالی من، بیوگرافی، هفت معکوس، والدراما، انتهای خیابان پاستور، قهرمان آخر،  مفت آباد، خماری، آوانتاژ، هفت و پنج دقیقه، فیه ما فیه، یک روز طولانی، خاطرات اسب سیاه و…به نمایش در می آیند.

طبق تعریف مطرح شده، گروه هنروتجربه، تلاشی برای نمایش آن دسته از فیلم‌های باارزشی در میان فیلم‌های غیرتجاری است که اکران‌شان می‌تواند جایگاه شایسته و درخور سازندگان آن‌ها را در جامعه سینمایی روشن کند و به ارتقای دانش سینمایی تماشاگران و ارتقای کیفیت هنری سینمای ایران کمک کند.

در این طرح «فیلم هنری» به اثری سینمایی – در هر قالب زمانی کوتاه و بلند و داستانی و مستند و انیمیشن و… – گفته می‌شود که فرم و محتوای آن تمایلات و حساسیت‌ها و کنجکاوی‌های زیبایی‌شناسانه تماشاگران را برانگیزد و ذوق و سلیقه بصری آنان را ارتقا دهد. «فیلم تجربی» نیز به فیلمی اطلاق می‌شود که شیوه‌های تازه‌ای در بیان و روایت سینمایی در آن تجربه شده باشد که سینمای تجاری و عامه‌پسند به سوی آن نمی‌رود. البته برخی از فیلم‌های متفاوت و برتر سینمای بدنه هم که حاوی جنبه‌های هنری و تجربی هستند و به دلیلی امکان این را دارند که جایی در اکران سینمای بدنه پیدا کنند، می‌توانند در چارچوب این طرح نیز به نمایش درآیند.

برای آگاهی از برنامه های نمایش فیلم های گروه هنر و تجربه و دریافت دفترچه کلی معرفی آثار و اکران فیلم های این گروه تا ۳۱ تیرماه ۱۳۹۶ کلیک کنید.

آثار این گروه سینمایی هم اکنون در سینماهایی چون فرهنگ، خانه هنرمندان، کوروش، چارسو و موزه سینما در تهران و در شهرهای دیگر کشور مانند هویزه مشهد، پرشین کرج، هنر و تجربه شیراز، سوره اصفهان و…اکران می شود.


منبع: عصرایران

گفت و گو با «گوهر خیراندیش»، بانوی هزار چهره سینما (۲)

– فاطمه شهدوست: گوهر خیراندیش که به عنوان گوهر سینمای ایران تاکنون بیش از ده ها فیلم و سریال را در کارنامه کاری خود دارد، مدتی است که بعد از وقفه چند ساله اش در تلویزیون، با سریال «دیوار به دیوار» باز هم در قاب جعبه جادو حاضر شده است. این بازگشت بهانه ای شد تا گفت و گو مفصلی با وی داشته باشیم. در بخش اول صحتبی که با او داشتیم، وی از فضای صمیمی گروه «دیوار به دیوار» و نقشی گفت که قرار بود از آن او باشد، اما تغییر کرد.

خیراندیش همچنین از نگرانی تعریف کرد که پیش از شروع کار از همکاری با هنرمندان جوان و تازه کاری که در این گروه هستند، داشت، نگرانی که به گفته خودش بعد از شکل گیری گروه فهمید که بی مورد بوده است.

سعی کنیم برای این مردم صبور، امیدواری ایجاد کنیم!(2)

این بازیگر در ادامه گفت و گویی که آن را می خوانید، از فیلمنامه نویسی و پیشنهاداتی گفت که قرار بود آنها را کارگردانی کند، اما به جهت فرزندانش که لازم است به آنها سر بزند، مجالی برای شرکت در کار زمان بری که به حضور دائم وی نیازمند باشد، ندارد. علاوه بر این ها رنجش وی از تلویزیون نیز موضوع دیگری بود که خیراندیش از آن صحبت کرد.

 به سراغ فاصله تان از تلویزیون برگردیم؛ شما بعد از مجموعه نوروزی «ما فرشته نیستیم» فلورا سام در اواخر سال ۹۲ دیگر در تلویزیون حضور نداشتید، این در حالی است که پیش از این مجموعه نیز ما کارهای به یادماندنی و جذابی از شما دیده بودیم. بگویید چه شد که این وقفه کاری برای شما رقم خورد؟ و در این سال ها کار نکردید؟

 حقیقت این است که من مقداری در حوزه انتخاب پوشش خانم ها در تلویزیون به مشکل برخوردم، گاهی سایه روسری من آن هم در لحظه ای که مشغول بازی لحظه حساس و اوج یک کار بودم، باعث می شد کار را قطع کنند. چرا که شبیه به مو دیده شده بود، یا در مورد لباس ها نیز، گاهی اصرار به پوشیدن لباس های گشاد و یا فرم های خاصی که من را آزار می داد، مثلاً زمانی که دوربین روبرو بود، می گفتند حالت قوز کرده راه برو و وقتی قرار بود نمای پشت سر را ضبط کنند، می گفتند حالت کمان به خودت بگیر.

به همین جهت به من سخت می گذشت و در مجموعه های مناسبتی، مثل سریالهای ماه رمضان ناظران محترم، می خواستند همان روز که کار در حال انجام است، نقطه نظراتشان را اعلام کنند و این من را عصبانی می کرد. در سوی دیگر بحث مالی کار وجود داشت. مثلاً در یک مجموعه که آقای مجید اوجی تهیه کننده کار بود، ایشان پول بچه ها را از جیب خودشان پرداخت کردند و بعد از مدتی ما متوجه شدیم که آقای اوجی هنوز پولشان را نگرفته اند، این مسائل باعث می شد من حتی با تلویزیون تماس بگیرم و گلایه کنم که کی پول او را می دهند.

من خیلی رنجیده بودم که چرا باید برای تلویزیون فرقی نکند که یک تهیه کننده با فروش زمین و خانه اش، دستمزد بچه ها را داده و قدر او دانسته نمی شود. بعدها ما متوجه شدیم که ایشان آنقدر از نظر عاطفی و روانی تحت فشار بودند که آسیب جسمی دیده اند. بنابراین وقتی می دیدم مدیران مربوطه به چنین افرادی اهمیت نمی دهند و کمکی نمی کنند، خیلی غصه دار می شدم، به همین جهت ترجیح دادم مدتی کار نکنم و در تلویزیون حاضر نباشم. در این مدت پیشنهادات گوناگونی وجود داشت، البته این پیشنهادات در حوزه سینما قوی نبود و در تلویزیون هم که نمی خواستم حاضر شوم.

این روند ادامه داشت تا اینکه بعد از مدتی دیدم تلویزیون در حال تلاش است تا از تهیه کنندگان خوب و بازیگران به نام حوزه های گوناگون، برای افزایش کیفیت تولیداتش استفاده کند، از آنجایی که من همیشه فکر می کردم که این رسانه باید اینگونه حرکت کند، حاضر شدم باز هم به خاطر مردمی که دوستشان دارم و من را به اینجا رسانده اند در راه کمک به این مسیر مجدداً وارد تلویزیون شوم. بعد که آمدم، دیدم که پرداخت های مالی نیز بهتر از قبل شده و به تعهدات مالی تا حد امکان عمل می شود.

از طرفی گاهی اتفاق می افتد که مثل «دیوار به دیوار» گروه و کار آنقدر خوب است که اگر گاهی بد عهدی هم صورت بگیرد، دیگر آنقدر ناراحت نمی شوی که همه چیز خوب نیست. چون واقعیت این است که آبروی کار مهمتر است، یعنی اگر مردم ما را قبول و کار را دوست داشته باشند، خستگی از تن ما می رود این مسئله در حالی است که معاش ما از این راه است، اما وقتی می بینیم که کار جای خودش را بین مردم باز کرده، دیگر دیر یا زود شدن تعهدات مالی چندان در ذوق نمی زند.

شما سال های بسیاری است که با قالب ها و ژانرهای گوناگون، در دنیای بازیگری حضور داشته اید و با کارگردان های به نامی کار کرده اید. با توجه به این تجربیات، امروز اوضاع سریال سازی و تولیدات را چطور می بینید؟ چرا که هر از گاهی افت و خیزهایی در تولیدات دیده می شود، به نظر شما کدام مقصرند؟ فیلمنامه، کارگردانی، بازی ها و…؟

 انبوه سازی و پر کردن آنتن به هر قیمتی از ایرادات اصلی است که به کیفیت آثار آسیب می زند. به هر قیمتی و با هر متن و محتوایی که نمی شود وقت مردم را گرفت. به همین دلیل همانطور که گفتم انبوه سازی، تکرار کارهای قدیمی، خرج نکردن، بودجه نداشتن و عدم حساسیت روی تهیه کننده، کارگردان و نویسنده، به نظرم از عواملی اند که سطح کارها را پایین آورده اند. اما این اوضاع مدتی است تغییر کرده است.

 چه تغییری؟

 جای شکر دارد که مدتی است، تلویزیون تقریباً برنامه اش را عوض کرده و متوجه اتفاقی که افتاده، شده است. مدتی است که این اتفاق رخ داده و این جای خوشحالی دارد.

سعی کنیم برای این مردم صبور، امیدواری ایجاد کنیم!(2)

 شما تجربه کار کمدی را نیز داشته اید و مدتی است که این شبها در «خندوانه» در قالب استندآپ هایی که توسط جوانان علاقمند به این حوزه اجرا می شود مشغول قضاوت کار این افراد هستید، کمی از شکل گیری بخش خنداننده برتر در «خندوانه» و عاملی بگویید که باعث شد شما در این برنامه حاضر شوید.

 این شیوه برنامه سازی و بخشی که شاهد آن هستید، در خیلی از کشورها در حوزه های گوناگونی معروف است و ساخته می شود. جدا از الگویی که از این کشورها گرفته ایم، خود من چون از شیراز به تهران آمده بودم همیشه فکر می کردم که باید بستری برای استعدادهای بچه های شهرستان و شهرهای ایران فراهم شود. بعد از این، زمانی که این کار پیشنهاد شد، من خوشحال بودم که می توانم با چهره بازیگران و هنرمندان جوانی که از شهرهای مختلف و تهران می آیند، آشنا شوم و فضایی فراهم شود که با نمایش هنر آنها در تلویزیون این افراد هم در شهر خودشان فعالیت شان را شروع کنند و هم به وسیله کارگردان های بزرگ انتخاب شوند. بعد از مطرح شدن این فضا در برنامه «خندوانه» قرار شد من به همراه همکاران دیگرم، تعدادی از این بچه ها را انتخاب کنیم.

شیوه نمایش قضاوت هایی که شما در این بخش از «خندوانه» انجام می دهید، متفاوت است و اغلب نظر خاصی از داوران درباره شرکت کنندگان پخش نمی شود، این اتفاق از قبل برنامه ریزی شده؟ درست است؟

 بله، واقعیت این است که هم برای من و هم بقیه داوران سخت بود که جلو دوربین به یکی از این بچه ها بگوییم تو بد هستی یا استعداد نداری و… . زمانی که من از آقای تبریزی خواهش کردم که همراه ما به داوری بنشینند، ایشان تعجب کردند که چرا به او گفته ام. من هم عنوان کردم اگر شما که فیلمساز کمدی هستید نیایید، پس که باید بیایید! ایده اولیه کار از خود رامبد جوان بود اما در مرحله بعد بحث داوران مطرح شد، در اینجا ما از برخی ها مثل محسن تنابنده و رضا کیانیان دعوت کردیم، اما آنها به شدت مشغول بودند و در نهایت به آقایان پسیانی و تبریزی رسیدیم.

یعنی انتخاب داوران با شما بود؟

 برای این بخش از من پرسیدند و من هم پیشنهاداتی دادم، بعد هم قرار شد که خود من با آنها تماس بگیرم، اما همانطور که گفتم عده ای مشغله های کاری خود را داشتند. کمال تبریزی در اینجا با پذیرفتن دعوتی که شد، واقعاً من را خوشحال کردند. ایشان هم موافق بودند که ما بچه ها را جلو دوربین قضاوت نکنیم.

از سوی دیگر من آقای آتیلا را نیز از پیش می شناختم، به همین جهت حس کردم با حضور او این گروه، گروه خوبی می شود و از ایشان هم درخواست کردم تا در این بخش حاضر شوند، شکل گیری چنین اتفاقاتی همانطور که گفتم باعث شد تا خیلی از جوانان مستعد به کارگردانان معرفی شوند، حتی خود آقایان تبریزی و پسیانی نیز بعضی اسامی را از بین جوانان حاضر یادداشت می کردند تا در فرصت مناسب از آنها دعوت به کار کنند. اینها از نکات مثبتی بود که در خنداننده برتر به چشم می خورد و موجب شد تا جوانان هم راهی را برای نشان دادن ارزش ها و حضورشان، آن هم در رسانه ملی پیدا کنند. من خودم را واقعاً ملزم می دانستم که در چنین برنامه ای حاضر شوم.

 خود شما بعد از این همه سال تجربه و علاقه ای که دارید، به فکر برنامه سازی و یا کارگردانی نیفتادید؟

 بارها برای تولید یک برنامه و اداره آن به من پیشنهاد شد، اینکه در جمعی که یک گروه اتاق فکر، نویسنده و طراح دارد حاضر شوم، اما من کمی ترسیدم و با خودم فکر کردم که لازمه این کار این است که من تمام وقت در اختیار پروژه باشم. از سوی دیگر زمانی که من آقایان رامبد جوان و مهران مدیری را دیدم و در جریان استرس ها و نگرانی هایشان قرار گرفتم، می ترسیدم که من هم درگیر این اضطراب ها شوم و از زندگی شخصی خودم و دخترانم فاصله بگیرم وگرنه ما تا پای عقد قرارداد هم پیش رفتیم اما همانطور که گفتم ترسیدم و دیدم که من نمی توانم در این حد زمان بگذارم، چرا که یکی از دخترهای من آلمان و دیگری آمریکا است، به همین جهت مقدور نبود که چنین وقتی برای یک کار بگذارم.

 در حوزه کارگردانی چطور؟

 من بارها سناریوها و طرح هایی داشته ام که حتی آن را به تلویزیون فروخته ام. الان هم کارهایی را می نویسم و بدون اسم به گروه های سینمایی و تلویزیون می دهم، اما زمان ساخت آنها را نداشته ام.

چرا بدون اسم آنها را ارائه می دهید؟

 گاهی آدم مجبور می شود به خاطر دستمزد کاری را انجام دهد. وقتی که کاری هم سفارشی است فقط می نویسم و به اسم خود گروه، آن را عرضه می کنم، در این مواقع خودم آگاهانه انتخاب می کنم کار را با اسم سفارش دهندگان بنویسم. بارها شده که خواسته ام کارگردانی کنم، اما وقتی مشکلات کارگردانی مثل گذشتن از مرحله گرفتن مجوز، پخش، ممیزی ها و موارد این چنینی را در همکارانم می بینم، جداً می ترسم نزدیک این کار بروم و نگران می شوم که نتوانم یک تنه از عهده این روند و طی مراحل آن برآیم.

سعی کنیم برای این مردم صبور، امیدواری ایجاد کنیم!(2)

 بله، درست می گویید. از این بحث که بگذریم، می خواهم بدانم این روزها، علاوه بر کارهایی که مشغول آن هستید، پیشنهاد دیگری در حوزه تئاتر، سینما و یا تلویزیون داشته اید که قرار است در آن فعالیت کنید؟

 بله، پیشنهاد که همیشه هست، در تئاتر مدتی پیش قرار بود با آقای ژکان کاری را به روی صحنه ببریم، ولی متاسفانه به دلیل اینکه پای من شکست و سخت بود با این پا سر صحنه حاضر شوم و از سوی دیگر باید در  یک سفر به دخترانم سر می زدم، نتوانستم در این کار حاضر شوم. اما چند کار سینمایی در پیش دارم که برخی از آنها در حال نگارش اند و بعد از اتمام آنها در صورتی که تایید شوند و به توافق برسیم به اطلاعتان می رسانم. از سوی دیگر پیشنهادات زیاد دیگری در تئاتر و حوزه های دیگر وجود دارد که آنها را دوست دارم اما به دلیل کمبود زمانی که دارم، نمی توانم در خیلی از آنها حاضر شوم. جدا از اینها قرار بود کارهای دیگری را در ایرانشهر داشته باشم اما چون رسانه ای نشده بودند، الان هم نمی توانم از آنها بگویم.

 دلتان برای صحنه تنگ نشده است؟

 چرا، خیلی دلم می خواهد تئاتر کار کنم، اما به دلیل مشغله هایی که وجود دارد، تا الان نتوانستم در تئاتر حاضر شوم. امیدوارم زودتر فرصت مناسبی برای کار تئاتر فراهم شود.

شما از آن دست هنرمندانی هستید که با جرأت و البته درایت، انواع ژانرها و نقش ها را تجربه کرده اید و شاید با نگاه به کارنامه بلند بالای کاریتان جای هیچ پرسوناژی خالی نباشد. با همه اینها نقشی بوده که هنوز دلتان بخواهد که آن را بازی کنید؟

 من خیلی دوست دارم نقش های تاریخی که به آنها خیلی علاقمندم و بیشتر در تئاتر اتفاق می افتد را بازی کنم. نقشهایی که از متون کلاسیک و تاریخی نمایشنامه های ایرانی و خارجی گرفته شده اند. این نقش ها برایم خیلی جذابند و فکر می کنم جای آنها واقعاً در تولیدات ما خالی است.

 از جای خالی آثار کلاسیک بین تولیداتمان گفتید. به نظرتان دیگر چه کمبودهایی در این میان دیده می شود که گاهی منجر به دلزدگی بیننده و افت کارهای موجود می شود؟

 این موضوع بیشتر جنبه کارشناسانه دارد و آنها بهتر می توانند تحلیل کنند، اما از لحاظ نمایشی می توانم بگویم که متاسفانه ما از لحاظ تأثیرگذاری روی مخاطب از حیث فرهنگی مقداری ضعیف عمل کرده ایم. ما نویسندگان خیلی خوبی داشتیم که گاهی کمتر دیده می شدند، مثل گروهی که «اشک ها و لبخندها»، «میوه ممنوعه» و… را نوشتند. کارهایی که واقعاً ماندگار و جذاب بود. ما این دست نویسندگان را کم داریم، کسانی که قلم خوبی دارند و شأن ادب و فرهنگ در آن مجموعه ها را حفظ کرده اند. به نظرم باید از این دست نویسندگان بیشتر دعوت شود.

 و به عنوان سوال آخر، در روزهای انتخاب رییس جمهور هستیم و شما هم در برهه های گوناگونی این دوران را تجربه کرده و دیده اید. صحبتی در این خصوص دارید؟

 بله، اتفاقاً می خواستم در این خصوص به مردم عزیزم  بگویم که هر ایرانی هیچ وقت نباید حق رأی دادن را از خودش سلب کند. ما در  مقطع حساس تاریخى کشورمان قرار گرفته ایم  نباید بى تفاوت باشیم . «آنهایی که انتخابات را تحریم میکنند ؛ با این ادعا که بین بد و بدتر قرار گرفته اند ، با عدم حضورشان در حقیقت  به بدتر رآى داده اند .» به همین جهت باید همه حواسمان را به این نکته جلب کنیم که اگر درانتخابات شرکت نکنیم ، فضا را براى افراطیون و آدم هاى نالایق فراهم کرده ایم.


منبع: برترینها

سریال‌های انیمه ژاپنی که از دیدن آن‌ها لذت خواهید برد (۱)

این روزها تب سریال های تلویزیونی در
سراسر جهان چنان بالا گرفته که فیلم های سینمایی را به شدت تحت تاثیر قرار
داده است و بسیاری از افراد تماشای سریال های تلویزیونی را به فیلم های
سینمایی ترجیح می دهند. به همین دلیل روز به روز بر تعداد سریال های
تلویزیونی افزوده می شود و شبکه های تلویزیونی بر سر جلب کردن تماشاگران
بیشتر به شدت با هم رقابت دارند.

در این میان برخی سریال های انیمه که
اکثراً در کشور ژاپن ساخته می شوند تا حدود زیادی در کشورهای اروپایی مهجور
مانده و توجه زیادی به آن ها نمی شود. در این مطلب قصد داریم ۳۵ مورد از
این سریال های انیمه را که از دیدن آن ها لذت خواهید برد به شما معرفی
کنیم. با ادامه ی متن همراه باشید.

۱- Fullmetal Alchemist: Brotherhood

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

این
سریال انیمه ژاپنی داستان دو برادر به نام های ادوارد و آلفونس الریک را
روایت می کند که توسط مادرشان در یک روستای دور افتاده در یک کشور خیالی
بزرگ می شوند. پدرشان که یک کیمیاگر ماهر و با استعداد بوده در دوران کودکی
این دو، خانواده را ترک کرده است. این دو پسر نیز علاقه ی زیادی به
کیمیاگری نشان می دهند و بعد از مرگ مادرشان برای بهبود بخشیدن استعداد
کیمیاگری خود به تمام دنیا سفر می کنند و در نهایت سعی می کنند با استفاده
از مهارت خود مادرشان را به زندگی بازگردانند.


۲- Hunter × Hunter

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

این
سریال داستان پسربچه ای به نام گون فریکس را روایت می کند که از دوران
کودکی به وی گفته شده که پدر و مادرش مرده اند. اما بعد از مدتی یکی از
دوستان پدرش به وی می گوید که پدرش زنده و یک هانتر بسیار زبردست است.
هانترها انسان هایی هستند که توانایی فوق العاده ای در ردیابی گنجینه های
پنهان، هیولاهای شرور و دیگر انسان ها را دارند. از این رو پسر بچه ی
داستان تصمیم می گیرد با یادگیری فنون هانترها و موفقیت در آزمون های آن ها
به یک هانتر زبده تبدیل شده و پدرش را پیدا کند.


۳- Durarara!!

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

سریال
انیمیشن «Durarara!!» یک انیمه ژاپنی است که داستان یک نوجوان به نام
میکادو را روایت می کند که علاقه ی فراوانی به زندگی در یک شهر بزرگ دارد.
بدین منظور همراه با دوست دوران کودکی خود به شهر بزرگ ایکبوکورو نقل مکان
می کند. دوست میکادو در مورد کسانی که در این شهر باید از روبرویی با آن ها
خودداری کند به او هشدار می دهد. این افراد معمولا خلافکار یا دارای قدرت
های فراانسانی هستند. ادامه ی داستان به برخورد بین میکادو با این افراد و
روابط آن ها با یکدیگر می پردازد.


۴- Yu Yu Hakusho

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

این
انیمیشن داستان یک خلافکار نوجوان خیابانی به نام یوسوکه اورامشی را روایت
می کند که در تلاش برای نجات یک کودک بر اثر برخورد با ماشین جان خود را
از دست می دهد. روح او توسط یک زن مورد استقبال قرار می گیرد و به جهان
دیگر راهنمایی می شود تا در مورد اعمالش مورد قضاوت قرار گیرد. این زن به
یوسوکه اعلام می کند که عمل قهرمانانه ی او حتی دنیای مردگان را نیز تحت
تاثیر قرار داده و هنوز جایی در بهشت یا جهنم به وی اختصاص داده نشده است.
از این رو در ادامه به وی اجازه داده می شود که به دنیای انسانی بازگردد.
یوسوکه به کمک دوستانش آزمون های سخت را پشت سر می گذارد و به دنیا باز می
گردد و به وی لقب «بازرس دنیای مردگان» داده می شود و از او خواسته می شود
به بررسی فعالیت های فراطبیعی رخ داده در دنیای انسان ها بپردازد.


۵-Soul Eater

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

داستان
این سریال در مورد یک مدرسه ی آموزش سلاح مرگ درشهر مرگ در نوادا است. این
مدرسه توسط شخصی به نام شینیگامی که به وی «مرگ» نیز می گویند اداره می
شود. در این مرکز افرادی که توانایی تبدیل شدن به اسلحه را دارند و
سازندگان این سلاح ها آموزش داده شده و رهبری می شوند. هدف اعضای این مدرسه
ساختن سلاح هایی برای شکست دادن و جذب کردن روح ۹۹ انسان شرور و یک جادوگر
است که در نهایت باعث بالا رفتن قدرت سلاح های آن ها می شود.


۶- Fruits Basket

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

بعد
از این که مادر یک دختر دبیرستانی در یک حادثه ی رانندگی کشته می شود وی
تصمیم می گیرد که با پدربزرگش زندگی کند. بافت جدید خانوادگی و رفتارهای
غیردوستانه ی اعضای خانواده ی جدید با او باعث می شوند که وی موقتاً از
خانه ی پدربزرگش خارج شده و از آن جایی که هیچ جایی برای رفتن ندارد وی در
یک چادر ساکن شده و سعی می کند امورات خود را بگذراند. وی در نهایت خانه ای
را در یک منطقه ی بدنام از شهر پیدا می کند که یکی از دوستان و همکلاسی
هایش نیز در آن منطقه سکونت دارد. در همان روز اول ورود وی به خانه ی جدید
یک نوجوان از سقف خانه پایین آمده و به وی حمله می کند و در نهایت متوجه می
شود که این مکان نفرین شده است.


۷- Spice and Wolf

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

این
سریال انیمیشن داستان یک بازرگان ۲۵ ساله به نام کرافت لارنس را روایت می
کند که برای خرید و فروش کالا از شهری به شهر دیگر می رود. تنها هدف او از
این کار به دست آوردن سرمایه کافی برای راه اندازی یک مغازه است و تاکنون
در طول سال ها تجارت و سفر تجارب بسیاری را در این زمینه کسب کرده است. یک
شب وی در واگنش در شهر پاسول یک الهه ی گرگی ظاهر می شود که هولو نام داشته
و بیش از ۶۰۰ سال عمر دارد. وی خود را به شکل یک دختر ۱۵ ساله درآورده ولی
دم و گوش گرگ را دارد. هولو خود را الهه ی حاصلخیزی مزراع شهر معرفی می
کند. وی علی رغم این که از کشاورزی شهر مراقبت کرده است دوست دارد که به
زادگاه خودش بازگردد. در این راه وی می خواهد همراه با لارنس همسفر شود.


۸- Inuyasha

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

کاگومه
هیگوراشی در یک معبد خانوادگی فرقه ی شینتو در شهر توکیو همراه با مادر،
پدر بزرگ و برادر کوچکترش زندگی می کند. در روز تولد ۱۵ سالگی کاگومه، وی
در تلاش برای پیدا کردن گربه اش با یک هزارپای شرور که از چاه معبد بیرون
آمده است مواجه می شود که کاگومه را با خود به درون چاه می کشد. اما به جای
این که کاگومه به ته چاه برسد به دوران گذشته ی کشور ژاپن بازمی گردد.
هزارپای مذکور به دنبال یک جواهر به نام «شیکون» می گردد که تمامی آرزوهای
صاحب خود را برآورده می کند. این هزارپا قبلا توسط یک روحانی جنگجو به نام
کیکیو که بسیار شبیه کاگومه بوده شکست خورده است و در واقع روح کیکیو در
بدن کاگومه تجلی پیدا کرده و جواهر مذکور در بدن کاگومه قرار دارد. در
نهایت یک جوان گماندار او را از دست هزارپای شرور نجات می دهد.


۹- Your Lie In April

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

این
سریال داستان یک اعجوبه ی نواختن پیانو به نام کووسی آریما را روایت می
کند که در میان نوجوانان موسیقی دان خود به شهرت رسیده و برنده ی رقابت های
بین آن ها است. بعد از این که مادر و استاد پیانوی بی احساس اش می میرند،
آریما به شدت دچار مشکلات روحی می شود و علی رغم سالم بودن سیستم شنوایی اش
دیگر نمی تواند صدای پیانو خود را بشنود. بدین ترتیب وی به مدت ۲ سال به
پیانو دست نمی زند و دنیا را یک جور می بیند و زندگی اش را با دوستانش می
گذراند تا این که یک دختر با ورودش به زندگی او همه چیز را تغییر می دهد.
این دختر که استعداد قابل تحسینی در نواختن ویولون دارد به آریما کمک می
کند که بار دیگر به نواختن پیانو روی بیاورد.


۱۰- Usagi Drop

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

وقتی
که دایکیچی ۳۰ ساله برای مراسم تدفین پدربزرگش باز می گردد درمی یابد که
وی یک دختر ۶ ساله به نام رین داشته که مادر او را کسی نمی شناسد. این دختر
بچه مورد اذیت و آزار و بی اعتنایی افراد خانواده ی پدربزرگ او قرار می
گیرد و دایکیچی برخلاف میل اش تصمیم می گیرد که از رین مراقبت کند. اما
دایکیچی مجرد است و هیچ تجربه ای در زمینه ی بزرگ کردن بچه ندارد. وی در
این زمینه با مشکلات زیادی مواجه می شود و بعد از آشنایی با یک مادر تنها
اوضاع برای او و رین تغییر می کند.


۱۱- Erased

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

این
سریال انیمه داستان یک مرد به نام ساتورو فوجینوما را روایت می کند که می
تواند در زمان سفر کند و از وقوع رخدادهای ناگوار جلوگیری نماید. وقتی که
مادرش توسط یک مهاجم ناشناس کشته می شود ناگهان ساتورو به ۱۸ سال قبل
فرستاده می شود، زمانی که وی در دوران ابتدایی درس می خواند که بدین ترتیب
وی موفق می شود از ربوده شدن سه نفر از دوستانش جلوگیری کند. این موضوع
عواقبی را برای وی به همراه دارد.


۱۲-Paranoia Agent

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

یک
طراح کمرو به نام تسوکیکو ساگی بعد از این که شخصیت یک سگ صورتی را می
سازد و با آن به شهرت می رسد به شدت تحت فشار است که موفقیت خود را تکرار
کند. یک شب که در حال بازگشت به خانه است توسط یک پسربچه ی دبستانی اسکیت
سوار مورد حمله قرار می گیرد. دو بازرس پلیس مامور رسیدگی به پرونده می
شوند. آن ها در ابتدا تصور می کنند که تسوکیکو در مورد حادثه به آن ها دروغ
می گوید تا این که خبرهایی در مورد حمله ی دیگری با همین اوصاف به دست آن
ها می رسد که در نتیجه ی آن یک نفر جان خود را از دست داده است. این حملات
ادامه پیدا می کند اما هیچ یک از قربانیان چهره ی مهاجم را به یاد ندارند.
بازرس های مذکور برای پیدا کردن مظنون تلاش بسیاری می کنند اما موفق نشده و
در نتیجه شغل خود را از دست می دهند. در ادامه مشخص می شود که حملات
برنامه ریزی شده هستند و مهاجم با حمله به افرادی که در شرایط خوبی قرار
ندارند باعث می شود که زندگی آن ها بهتر شود.


۱۳- Gintama

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

داستان
این سریال در دورانی رخ می دهد که بشریت توسط موجوداتی بیگانه به نام
«آمانتو» مورد حمله قرار گرفته اند و سامورایی های ژاپن برای مقابله با این
مهاجمان فرازمینی با هم متحد می شوند. شوگان که حاکم مردم ژاپن در آن دوره
است بعد از پی بردن به توانایی های این بیگانگان به سامورایی ها خیانت
کرده و کشور را به بیگانگان تسلیم می کند. در نهایت وی با ان ها قراردادی
می بندد که بر اساس آن بیگانگان می توانند وارد محل زندگی مردم شده و هیچ
کسی حق ندارد از شمشیر استفاده کند. شمشیرهای سامورایی ها نیز از آن ها
گرفته می شوند تا نتوانند علیه بیگانگان قیام کنند. در این میان یک
سامورایی به کمک جوانی رنج کشیده و دختری از بیگانگان را از دست یاکوزا
نجات می دهند. و این سه نفر با هم متحد شده و علیه نابرابری و ستم وارد
نبرد می شوند.


۱۴- Love, Chunibyo & Other Delusions

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

این
سریال داستان پسر نوجوانی به نام یوتا توگاشی را روایت می کند که در دوران
دبیرستان به یک اختلال روانی مبتلا می شود و فکر می کند که دارای قدرت های
ماوراء الطبیعه است و بدین ترتیب خود را از دوستانش دور نگه می دارد. اما
در نهایت حال او بهتر شده و سعی می کند علی رغم نداشتن دوستان قدیمی به
مدرسه بازگردد. در این زمان یکی از دخترهای همکلاسی او که در توهم به سر می
برد از گذشته ی یوتا باخبر شده و به او علاقمند می گردد. در ادامه این
دختر که ریکا نام دارد بعد از این که می بیند یوتا برخلاف دیگران از
رفتارهای ناعاقلانه و توهمات او ناراحت نمی شود بیش از پیش به او وابسته می
شود. یوتا در ادامه در می یابد که ریکا در اثر مرگ ناگهانی والدینش به
توهم و خیالات روی آورده است. در نتیجه او تصمیم می گیرد که به ریکا کمک
کند.


۱۵- Yuri!! On Ice

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

یک
اسکیت سوار جوان بعد از شکست خوردن در مسابقه ی فینال اسکیت سواری کشور
ناراحت از این موضوع به زادگاهش در کیوشو باز می گردد و در آن جا با دوست
دوران کودکی اش ملاقات می کند. بعد از این که دوستش فیلمی از حرکات اسکیت
سواری یوری را به صورت اتفاقی در اینترنت پخش می کند یک اسکیت سوار مشهور
روسی بعد از دیدن این فیلم برای مربی گری یوری به کیوشو می رود و بار دیگر
موفقیت را نصیب یوری می کند.


۱۶- Cowboy Bebop

سریال های انیمه ژاپنی که بدون شک از دیدن آن ها لذت خواهید برد [قسمت اول]

در
سال ۲۰۷۱ و بعد از این که یک حادثه ی بزرگ زمین را غیرقابل سکونت کرده
انسان در بسیاری از سیاره های کوهستانی و قمرهای منظومه ی شمسی ساکن شده
است. بعد از بالا گرفتن خشونت در این قلمروها پلیس بین کهکشانی شکارچیانی
به نام «گاوچران» را استخدام می کند که به تعقیب افراد شرور پرداخته و با
زنده تحویل دادن آن ها جایزه دریافت می کنند. در ادامه یک تیم از این
شکارچیان در تعقیب افراد شرور به مشکلات بسیاری دچار می شوند.


منبع: برترینها

بازیگران مرد موفق سینمای امروزایران

۱٫ شهاب حسینی. مرد اول سینمای ایرانی است و به پشتوانه سال های موفقیت زنجیره ای و پیاپی حالا پدرخوانده برخی سینماگران جوان تر نیز شده است. او با شهرزاد و نقشی ضدقهرمان به محبوبیتی مضاعف دست یافت و با حضور پیاپی اش در فیلم های (درباره الی، جدایی نادر از سیمین و فروشنده) موقعیت خود را در هر دو جبهه سینمای تجاری و هنری تثبیت کرده است. او ۴۳ ساله است. رقم دستمزدهای او برای فیلم های بزرگ سرسام آور است اما برای فیلم های فیلمسازان جوان تخفیف های خاصی قائل می شود.
 


 



۲٫    رضا عطاران. او طرفداران پر و پاقرص خود را دارد و فهرست فیلم های پرفروشش چشم راه سیاه می کند. نهنگ عنبر ۱، نهنگ عنبر ۲، دراکولا، ورود آقایان ممنوع، من سالوادور نیستم، گینس، استراحت مطلق، طبقه حساس و… او از مهم ترین عناصر سینمای تجاری امروز ایران است که به عنوان فیلمساز ذائقه خاص خود را دنبال می کند.

 


 



۳٫    حمید فرخ نژاد. اگر سال پیش قرار بود این فهرست را تهیه کنیم احتمالا نامی از فرخ نژاد در ده نفر اول هم نبود اما او امسال همزمان دو فیلم بسیار پرفروش تاریخ سینمای ایران را روی پرده دارد. گشت ۲ و خوب، بد، جلف. در واقع شکست پیاپی فیلم های درام او مثل استرداد و یا زندگی مشترک آقای محمودی و بانو، راه او را مسدود نشان می داد اما بازگشت او به سینمای کمدی او را بار دیگر به سطح اول سینمای ایران بازگردانده است. فرخ نژاد ۴۸ ساله است.

 


 



۴٫    بهرام رادان، در نیمه دوم دهه ۸۰ به سم گیشه مشهور شده بود اما در دهه ۹۰ با همان درایت همیشگی اش به سطح اول سینمای ایران بازگشت و با فیلم هایی مثل بارکد، عصر یخبندان، آتش بس ۲ و پل چوبی جایگاه خود را در صنعت سینما بیش از پیش تحکیم کرد. رادان ۳۸ ساله است.

 


 



۵٫    محمدرضا گلزار. مدت طولانی از سطح اول سینمای ایران دور بود اما در ۴۵ سالگی بازگشت مناسبی به سینمای ایران داشت و با فیلم های مثل سلام بمبئی و خشک سالی و دروغ نشان داد که هنوز طرفداران خاص خود را دارد. از اول فیلم مادر قلب اتمی در انتظار صدور پروانه نمایش و بیرون آمدن از محاق توقیف است. گلزار ۴۰ ساله است.

 


 



۶٫    علی مصفا، مرد روشنفکر و خاص سینمای ایران، گزیده و کم کار است. مهم ترین فیلم او در این چند سال اخیر در دنیای تو ساعت چند است، بود که دوست و شریکش صفی یزدانیان آن را ساخته بود. او در گذشته در وارونگی، مرگ ماهی و خانه ای در خیابان چهل و یک حضور داشته و عموما همان تصویر مشهور از مردی کم حرف و عمیق و کمی افسرده را به نمایش می گذارد. مصفا ۵۰ ساله است.

 

 


۷٫    پرویز پرستویی. ستاره سینمای دهه ۷۰ ایران آرام آرام در رنکینگ بازیگران تاثیرگذار سینمای ایران در حال پایین آمدن است. او هر چند با بادیگارد برنده سیمرغ بلورین بازیگر مرد شد اما فاصله میان فیلم های مهمش بیشتر و بیشتر می شود. دو، بوفالو، امروز، خرس و مهمان داریم، شماری از شکست های این بازیگر در سال های اخیر بوده است. او ۶۱ ساله است.

 


 



۸٫    امیر جدیدی. بی سر و صدا آمد و جای خالی ستاره های جوان پسند را در سینمای ایران پوشش داد. او در دو، سه سال گذشته با رخ دیوانه، من و اژدها وارد می شود، به ستاره بدل شد. او کارش را بسیار خوب انجام می دهد و آینده روشنی در انتظارش است. امیر جدیدی ۳۲ ساله است.

 


 



۹٫    حامد بهداد، پنج سال پیش ستاره بی رقیب سینمای ایران بود اما بی توجهی اش در انتخاب نقش و اعتماد به نفس بیش از حدش، موجب شد نقش های مناسب را به تدریج به رقبای تازه نفس تر واگذار کند. نیمه شب اتفاق افتاد، هفت ماهگی، خانه دختر و آرایش غلیظ از فیلم های مهم او در سال های اخیر بوده اند.

 


 



۱۰٫    ساعد سهیلی. حضور این یکی واقعا مایه شگفتی است. پسر سعید سهیلی که با زوج فرانسوی اش گلوریا هاردی از مشاهیر شبکه های مجازی است. او با کمدی هایی مثل ۵۰ کیلو آلبالو و گشت ۲، رخ دیوانه و کلاشینفک آرام آرام خودش را میان ستارگان پولساز سینما جا کرده است. او ۲۹ ساله است.

 




 
•    انتخاب ویژه: محسن تنابنده چندین فیلم پرفروش دارد اما بیشتر فعالیتش این سال ها در تلویزیون بوده است. کاراکتر او در سریال پایتخت با نام نقی بر کل کارنامه سینمایی او سایه انداخته است.


•    احتمالا از نگاه فنی مهدی هاشمی بهترین بازیگر فعلی سینمای ایران است اما این بازیگر ۷۱ ساله از روند سینمای تجاری ایران تا حدی دور مانده است.

•    یک جایگاه ویژه هم باید برای استاد علی نصیریان در نظر گرفت.


منبع: بهارنیوز

نمایش «انتهای خیابان پاستور» در چهار شهر

مستند «انتهای خیابان پاستور» در تهران، مشهد، اضفهان و شیراز به نمایش در می آید.

عصرایران – مستند «انتهای خیابان پاستور» به کارگردانی محسن خان‌جهانی و جعفر محمدی امروز سه شنبه ۱۶ خردادماه در چهار شهر تهران، مشهد، شیراز و اصفهان به نمایش در می آید.

“انتهای خیابان پاستور” امروز در خانه هنرمندان ساعت ٢١، در سینما هویزه مشهد ساعت ١٧:٣٠، در سینما سوره اصفهان ساعت ١٧ و در سینما گلستان شیراز ساعت  ١٧ به نمایش در می آید.

این مستند که مدتی است اکران آن در گروه سینمایی هنر و تجربه آغاز شده است، نگاهی دارد به پشت صحنه انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲ و حاشیه‌های آن و با نامزدهای ریاست جمهوری آن دوره حسن روحانی، علی اکبر ولایتی، محسن رضایی، سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، محمد غرضی، غلامعلی حداد عادل و محمدرضا عارف همراه می‌شود و سعی در ثبت  تصاویر متفاوتی از آن‌ها دارد.

مراسم آیین دیدار و افتتاحیه نمایش این مستند ۱۷ اردیبهشت ماه در سینما فرهنگ با امضای پوستر فیلم توسط عوامل سازنده و مهمانان برگزار شده بود.

سایر عوامل این مستند عبارتند از تدوین: محسن خان جهانی، عرفان نظیفی، تصویر برداران: اسد آتش‌بیگی، محسن محمدی، محمدرضا مرادی، تهیه‌کننده: جعفر محمدی.

علاقه مندان برای تهیه بلیت می توانند به سایت سینماتیکت و یا گیشه سینما مراجعه کنند.


منبع: عصرایران

جشن پرسروصدای ناشر برای کتاب

ابراهیم حسن‌بیگی می‌گوید: ناشر باید برای کتاب سنگ‌ تمام بگذارد و مراسم پرسروصدایی برای رونمایی آن بگیرد.

این داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا درباره ارزیابی‌اش از برگزاری جشن امضا و مراسم رونمایی کتاب اظهار کرد: این مراسم‌ در ایران پدیده‌ تازه‌ای است که در عرصه ادبیات و کتاب اتفاق افتاده و مراسمی نیست که از قدیم مرسوم بوده باشد. به نظر می‌رسد این مراسم با یک‌ هدف برگزار می‌شود و در بدو تولید یک اثر، ناشر و مولف تصمیم می‌گیرند تولید و نشر کتاب را در قالب یک جشن و مراسم اطلاع‌رسانی کنند.

او افزود: با رسانه‌ای شدن مراسم رونمایی و جشن امضا، کتاب تازه منتشرشده مطرح می‌شود، همچنین در  این مراسم مخاطبان با نویسنده دیدار می‌کنند که باعث دلگرمی نویسنده می‌شود.

حسن‌بیگی مراسم جشن امضا و رونمایی کتاب را از دو جهت مفید دانست و خاطرنشان کرد: رسانه‌ای شدن تولید و چاپ اثر  به معرفی آن کمک می‌کند و  ‌این‌که این مراسم نوعی اعلام تبریک و خسته نباشید به نویسنده است که  شاید چندین سال برای کتاب زحمت کشیده است. به نظرم این‌گونه مراسم‌ در گسترش سرانه مطالعه و تکریم نویسنده و کتاب موثر است.

او درباره  ایرادهایی که این‌گونه مراسم‌ دارند، گفت:  زمانی ایراد یک مراسم شکلی است؛ این‌که در کجا و در چه سالنی برگزار می‌شود، یا  کدام یک از  مقام‌های  کشوری و فرهنگی در مراسم شرکت می‌کنند، که از این منظر متفاوت است، و به طور مثال نمی‌توان گفت حضور وزیر ارشاد در مراسمی حُسن است و نبودنش عیب.

این داستان‌نویس با بیان این‌که ناشر باید برای این مراسم‌ سنگ تمام بگذارد، با مثالی این موضوع را  تشریح کرد: جشن امضا و رونمایی از کتاب در واقع جشن تولد کتاب است. به طور مثال برخی جشن تولدشان را مفصل‌تر برگزار می‌کنند، مهمان‌های زیادی را به جشن دعوت می‌کنند و از آن‌ها به خوبی پذیرایی می‌کنند، و به طور کلی جشن خوب و پرسروصدایی است؛ اما در برخی از جشن تولدها خانواده کوچک دورهم جمع می‌شوند، کیک کوچکی می‌گیرند و مراسم سروصدایی ندارد. ناشر باید برای کتاب جشن پرسروصدایی برگزار کند، مقامات فرهنگی  را دعوت کند، مکان مناسبی را برای این مراسم در نظر بگیرد، و از رسانه‌ها نیز دعوت کند تا مراسم انعکاس خبری خوبی داشته باشد.

او با تأکید بر این‌که انعکاس خبر رونمایی کتاب مهم است، گفت: در جشن تولد انعکاس خبری برای ما اهمیت ندارد، اما برای جشن تولد کتاب انعکاس خبری بااهمیت است، زیرا می‌خواهیم این خبر را در سطح ملی و کشور مطرح کنیم و به گوش همه برسانیم، به نظر می‌رسد اگر ناشری بخواهد در یک سالن کوچک با ۲۰ – ۳۰ نفر مراسم رونمایی بگیرد که انعکاس خبری چندانی نداشته باشد، به نحوی رفع تکلیف است و کار مناسبی نیست. هرچقدر جشن امضا و رونمایی کتاب انعکاس رسانه‌ای و مطبوعاتی بیشتری داشته باشد قاعدتا بهتر خواهد بود.

حسن‌بیگی درباره حضور اندک مخاطبان در جشن امضا و رونمایی کتاب اظهار کرد: اصراری به حضور مخاطبان زیاد در این مراسم ندارم، زیرا مخاطبان یک کتاب در سطح کشور هستند و به طور مثال در مراسمی که در تهران برگزار شود نمی‌توانند حضور داشته باشند، که این امر طبیعی است. در مراسمی مانند  مراسم ارتحال حضرت امام خمینی (ره) یا مراسم راهیان نور مرم از سراسر کشور حضور پیدا می‌کنند اما نمی‌توانیم مخاطبان یک اثر را از سراسر کشور جمع کنیم، و فکر نمی‌کنم حضور عامه مردم در این مراسم تعریف‌شده باشد.

او با اشاره به صف طولانی برای خرید کتاب نویسنده‌های مشهور در کشورهای خارجی گفت: در ایران این مسئله وجود ندارد و  ارتباط گسترده‌ای میان مولف و مخاطب برقرار نشده است. بعید می‌دانم این مسئله  در کشور ما شکل بگیرد و مخاطبان  منتظر اثر یک نویسنده باشند، اما زمانی که خبر رونمایی کتابی اعلام می‌شود، علاقه‌مندان نویسنده و کتاب در این جلسه شرکت می‌کنند. اما بیشتر اوقات زمانی که به این مراسم‌ می‌روید جز همکاران خود، دوستان و آشنایان نویسنده و ناشر کسی را نمی‌بینید که این مسئله به خاطر بی‌علاقگی مخاطبان به  کتاب است. مردم به کتاب علاقه‌مند نیستند اما اگر یک‌ پاساژ در همین تهران  با حضور علی‌ دایی افتتاح شود مردم زیادی شرکت می‌کنند در حالی که هیچ ارتباطی با پاساژ ندارند و آن‌جا را نمی‌شناسند اما به خاطر حضور علی‌ دایی مردم می‌آیند. کتاب و نویسنده در کشور ما مانند آن پاساژ هستند که کسی آن‌ها را نمی‌شناسد.


منبع: عصرایران

حضور یک ایرانی در کنسرواتوار مسکو

سینا شمشمانی اولین ایرانی‌‌ست که موفق به پذیرش در کنسرواتوار دولتی مسکو (یکی از دانشگاه‌های برتر موسیقی جهان) شد.

سینا شمشمانی؛ پیانونواز ایرانی و اولین ایرانی‌‌ست که در کنسرواتوار مسکو پذیرفته شده است.

به گزارش ایلنا، کنسرواتوار دولتی مسکو یکی از مراکز تحصیلات عالی در روسیه است که در سال ۱۸۶۶ با همکاری نیکولای روبنشتاین و شاهزاده نیکولای پتروویچ تأسیس شد و پس از کنسرواتوار سنت پیترزبورگ قدیمی‌ترین کنسرواتوار روسیه است. کنسرواتوار چایکوفسکی مسکو از حیث تربیت نوابغ موسیقی دنیا از مترقی‌ترین مدارس عالی موسیقی در جهان است.

سرگئی راخمانینف (نوازنده پیانو، آهنگساز رهبر ارکستر)، ولادیمیر اشکنازی (نوازنده پیانو، رهبری)، سویه‌تسلاف ریختر (نوازنده پیانو) از فارغ التحصیلان این مرکز هستند.


منبع: عصرایران

۹۶۹ سکه یادبود خیام ضرب شد

انجمن مجموعه‌داران ایران با همکاری خانه سکه ایران از ۹۶۹ سکه طلا و نقره که به مناسبت نهصد و شصت و نهمین سال تولد خیام ضرب شده بود، رونمایی کرد.

منوچهر لطفی رئیس انجمن مجموعه‌داران ایران به مهر گفت: پیرو ضرب این سکه‌ها مراسم رونمایی از مدالیون خیام شامل یک سکه یادبود نقره و یک سکه یادبود بای متال در حضور صدها هنرمند، پژوهشگر و مجموعه دار برگزار شد.

وی افزود: این مدال ها که به مناسبت نهصد و شصت و نهمین سال تولد حکیم عمر خیام تولید شده در اختیار انجمن مجموعه‌داران بوده است و کسانی که متقاضی خرید آنها هستند می توانند به انجمن مجموعه داران مراجعه کنند چرا که این اقدام برای اولین بار انجام شده و تکرار نخواهد شد.


منبع: عصرایران

از فصل دوم سریال «شهرزاد» چه خبر؟

به گزارش ایسنا، محمد امامی که در جلسه پرسش و پاسخی به همراه حمید فرخ نژاد در دانشگاه تورنتو کانادا پاسخگوی سوالات دانشجویان بود، گفت: «شهرزاد» در مدیوم جدید و قابل دسترس همگانی طی قرارداد سایت نت فلیکس با پخش کننده جهانی عرضه خواهد شد و امیدواریم راه سریال‌های ایرانی را برای جهانی شدن باز کند.وی در پاسخ به سوال دیگری با اشاره به مدیوم جدید و منحصر به فرد شبکه نمایش خانگی در ایران و مشکلات کپی رایت و حق مؤلف از مشکلات تهیه‌کنندگی چنین سریال‌هایی سخن گفت و اظهار کرد: «شهرزاد ٢» فصلی جدید در سریال‌سازی ایران است و کیفیت داستانی و ساختاری و تکنیکی این فصل از فصل قبلی بسیار بالاتر است و  مخاطبان سریال این نکته را در همان قسمت اول درخواهند یافت. جا دارد از آقای حسن فتحی کارگردان و همه عوامل سریال برای تلاشی که دارند تشکر کنم.

امامی درباره حواشی ایجاد شده برای این سریال گفت: ما این موارد را به مرجع اصلح یعنی قوه قضاییه سپرده‌ایم. ما به اصل دموکراسی معتقدیم و قضاوت را به مرجع قانونی می‌سپاریم. «شهرزاد» متعلق به ملت ایران است و حواشی ایجاد شده لطمه‌ای به آن نخواهد زد، چراکه اثری را که متعلق به مردم است را فقط مردم می‌توانند به قضاوت بنشینند.وی تاکید کرد: از این پس از شایعه‌پراکنان و کسانی که از حواشی «شهرزاد» برای مطرح کردن خود استفاده می‌کنند، به مراجع اصلح شکایت خواهیم کرد.
در این نشست دانشجویان و حضار سوالات زیادی نیز پیرامون بازیگری، نقش‌های ماندگار، تکنیک‌های بازیگری و اقتصاد سینمای ایران از حمید فرخ‌نژاد و فعالیت‌های آتی آن پرسیدند که این بازیگر از آینده بازیگری در سینمای ایران اظهار خوش‌بینی کرد.او در پاسخ به سوال دانشجویی که از «خاک سرخ» به عنوان تنها ساخته سینمایی اش پرسید، گفت: کارگردانی را دوباره تجربه خواهد کرد.این بازیگر در فضایی مفرح تجربه‌اش را از تئاترهای بهرام بیضایی تا امروز برای علاقه‌مندان تعریف کرد و دانشجویان را با فضای سینمای ایران آشنا کرد.حمید فرخ نژاد که دو فیلم اخیرش، «خوب بد جلف» و «گشت ٢»، در کانادا اکران شده است، در سفری یک هفته‌ای به کانادا به دعوت دانشگاه تورنتو کارگاه بازیگری ای دراین دانشگاه برگزار کرد.
محمد امامی تهیه‌کننده «شهرزاد» و «خوب بد جلف» مهمان دیگر دانشگاه تورنتو بود که کارگاه آموزشی تهیه‌کنندگی را برگزار کرد. توزیع فصل دوم سریال «شهرزاد» از دوشنبه (۲۹ خرداد ماه) آغاز خواهد شد.


منبع: بهارنیوز

خانه جدید و گران‌قیمت آنجلینا جولی

خانه تازه آنجلینا جولی به مدت بیش از ۴۰ سال محل زندگی سیسیل بی‌دومیل، کارگردان و تهیه‌کننده نامدار آمریکایی برنده جایزه اسکار بود. از مهمترین آثار سینمایی او می‌توان به «ده فرمان»، «کلئوپاترا» و «بزرگترین نمایش روی زمین» اشاره کرد.پس از مرگ سیسیل بی‌دومیل در سال ۱۹۵۹، خانواده او نزدیک به سه دهه مالکیت خانه را در اختیار داشتند تا اینکه در سال ۱۹۸۸ خانه را فروختند. این خانه کلاسیک در سال ۱۹۱۳ بنا شده است.نام آنجلینا جولی بازیگر ۴۱ ساله سینما سال گذشته به دلیل جدایی از برد پیت در صدر اخبار قرار گرفت. او که یک بار برای بازی در فیلم «دختر از هم گسیخته» برنده جایزه اسکار شده است، بیشتر برای بازی در آثار پرطرفداری چون «لارا کرافت»، «آقا و خانم اسمیت» و «توریست» شناخته می‌شود.

 

 او علاوه بر بازیگری، نماینده ویژه کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان است و فعالیت‌های بشردوستانه بسیاری دارد. «در سرزمین خون و عسل»، «شکست‌ناپذیر» و «کنار دریا»‌ از جمله آثار سینمایی او در مقام کارگردان است.آنجلینا جولی یکی از صداپیشگان اصلی انیمیشن‌های محبوب «پاندای کونگ‌فو کار» است.

 











منبع: بهارنیوز

امیر جعفری: می‌ترسم در مورد انتخابات یا مسائل اجتماعی حرف بزنم

امیر جعفری می‌گوید مار گزیده شده‌ام و دیگر می‌ترسم مصاحبه‌ای در مورد انتخابات یا مسائل اجتماعی انجام دهم.

امیر جعفری، بازیگر نمایش «ضیافت پنالتی‌ها» که راویتی از زندگی فابیو گروسو است که با آخرین ضربه پنالتی در فینال جام‌جهانی ۲۰۰۶، ایتالیا را به پیروزی رساند درباره این بازی که دستمایه شکل‌گیری این نمایش شده است، گفت: «وقتی در جام‌جهانی ۲۰۰۶ پنالتی‌ها شروع شد، نه طرفدار ایتالیا بودم نه فرانسه؛ چون هوادار آلمان هستم. فوتبال را خیلی دوست دارم. اما متن «ضیافت پنالتی‌ها» را به‌خاطر فوتبالی بودن‌اش نبود که قبول کردم.»

او ادامه داد: «بیشتر به خاطر عشق، رنج و تلاش این بازیکن بود که تصمیم گرفتم این نقش را قبول کنم. چون هرکدام از ما بالاخره در زندگی شخصی‌مان آرزوی بزرگی داشته‌ایم که برای رسیدن به آن مشقت‌هایی را تحمل می‌کنیم.»

امیرجعفری، در بخش دیگری از این گفت‌و‌گو در پاسخ به سوالی مبنی بر طرفداری‌اش  از حسن روحانی در انتخابات و انتظار و خواسته‌ای که اکنون به عنوان یک هنرمند از او دارد، گفت: «من مار گزیده شده‌ام. دیگر می‌ترسم مصاحبه‌ای در مورد انتخابات یا مسائل اجتماعی کنم چون در همان گفتگوی قبلی، یک مصاحبه یک ساعته را کردند دو دقیقه و قبل و بعدش را زدند. نمی‌دانم به جای ۶۰ دقیقه گفتگو، از یک خلاصه دو دقیقه‌ای چطور توانستند قضاوت کنند. ناراحت‌کننده است که یک مصاحبه بلند تبدیل به دو دقیقه‌ می‌شود و همان طور روی سایت‌ها و کانال‌ها می‌رود.»

اشاره امیر جعفری به دو دقیقه‌ای که از مصاحبه ۶۰ دقیقه ای‌اش در فضای مجازی منتشر شده، این است: «فقط می‌گویند جوان‌ها بیکارند…مقداری از این مشکلات به خودمان برمی‌گردد. آدم‌های تنبلی شده‌ایم. از قدیم هم همیشه رعیت‌ها دوست داشتند یک گونی برنج یا سیب‌زمینی بیشتر بگیرند. تن‌پرور بارمان آورده اند. این طوری هم نیست که کار نباشد. کار هست اما نمی‌خواهیم کار کنیم. اگر با لیسانس کار نمی‌دهند، خب برو فوق‌لیسانس بگیر، دکترا بگیر. همه نشسته‌ایم توی خانه و می‌گوییم چرا به ما پول نمی‌دهند. غرغرمان زیاد شده….»

«ضیافت پنالتی‌ها» تا روز جمعه ۱۹ خرداد هر شب ساعت ۲۲:۴۵ به نویسندگی و کارگردانی پوریا کاکاوند و با بازی امیر جعفری در تماشاخانه پالیز روی صحنه می‌رود.


منبع: عصرایران

طرح افطار تا سحر به سینماها رونق داد

به گزارش ایرنا،بحبیب اسماعیلی درباره اهمیت و لزوم اجرای طرح اکران افطار تا سحر سینماها در ماه مبارک رمضان اظهار داشت: تجربه چند سال گذشته نشان داده مردم از فیلم‌های خوب و با کیفیت در هر زمانی حتی نیمه شب استقبال می‌کنند.وی افزود: طرح اکران افطار تا سحر از جمله طرح‌های موفق در چند ساله گذشته سینماها است که علاوه بر رونق اقتصادی برای سینما، به اقتصاد رستوران‌ها و آژانس‌های اتومبیل نیز کمک کرده است.این تهیه کننده سینما ادامه داد: یکی دیگر از مشکلات مردم در کلان شهرها برای رفتن به سینما، ترافیک و پارکینگ خودرو است که این مشکل نیز در اکران فیلم ها در افطار تا سحر وجود ندارد.

 

اسماعیلی با بیان اینکه البته بسیاری از مردم از این طرح آگاه نیستند، گفت: صدا و سیما و سینما هر دو در جهت فرهنگسازی مناسب برای مردم کار می کنند، بنابراین تلویزیون به عنوان یک رسانه پُرمخاطب باید علاوه بر تبلیغ فیلم‌ها، از طرح‌ هایی مثل اکران افطار تا سحر ماه مبارک رمضان هم حمایت و تبلیغ کند.تهیه کننده فیلم سینمایی «ساکن طبقه وسط» خاطرنشان کرد: در این چند ساله که سینماهای کشور گاهی اوقات تا سحر فیلم نمایش داده‌اند، خوشبختانه هیچ مشکلی به لحاظ امنیتی به وجود نیامده و پلیس با کمترین مشکل حضور مردم در سینما را مدیریت کرده بنابراین باید از این طرح حمایت کرد و تبلیغ شود.


منبع: بهارنیوز

سریال «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

هفته نامه چلچراغ – الهام مشعوف: امواج دریا، بدن کبود و بادکرده دختر جوانی به نام لورا پالمر را در حالی که درون یک کیسه پلاستیکی پیچیده شده بود، به ساحل آورد. پیرمردی که در آن اطراف مشغول ماهی گیری بود، جسد دختر را پیدا می کند. در پی این واقعه، پلیس شهر، به همراه مامور کارکشته اف.بی.آی، دیل کوپر، به دنبال پاسخ به این سوال می گردند: «چه کسی لورا پالمر را کشت؟»

ربع قرن از آخرین باری که با اهالی «تویین پیکس» دیدار کردیم می گذرد. یک سریال تلویزیونی جنایی و رازآلود که در سال ۱۹۹۰ توسط دیوید لینچ ساخته و از شبکه ABC پخش شد. پس از اتمام پخش فصل دوم سریال «تویین پیکس» در سال ۱۹۹۱، فیلم سینمایی آن با نام «تویین پیکس: آتش با من هم قدم است» نیز در سینماها اکران شد.

این سریال در زمان خود با اقبال گسترده ای رو به رو شد و نقدهای مثبتی از طرف منتقدان دریافت کرد. اما در طول پخش فصل دوم «تویین پیکس»، تعداد بینندگان آن به شدت افت کرد، در نتیجه ساخت فصل جدید سریال لغو شد. با این حال، بعد از گذشت ۲۵ سال، دیوید لینچ و مارک فراست، با اعلام خبر پخش فصل سوم این مجموعه از ۳۱ اردیبهشت ماه طرفدارانشان را به وجد آوردند. در این مطلب، نکات جالب توجه این مجموعه شگفت انگیز را بررسی خواهیم کرد.

سریال محبوب «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

فصل سوم، اتفاقات ۲۵ سال بعد را روایت می کند

اگرچه تا به حال هیچ گونه اطلاعاتی از خط داستانی سری جدید «تویین پیکس» به بیرون درز نکرده، اما این را می دانیم که داستان فیلم در زمان حال و ۲۵ سال بعد از زمانی که سریال به پایان رسید، اتفاق می افتد.

به گفته لینچ، در فصل جدید، جایی برای حدس زدن وجود ندارد، و نباید براساس هر آن چه می بینید، نتیجه گیری کنید. او حتی آشکارا اعلام نکرده که آیا بازیگران در قالب همان کاراکترهای قدیمی ایفای نقش می کنند یا خیر، به جز کایل مک لاکلن که هم چنان در نقش مامور اف.بی.آی، دیل کوپر، نقش آفرینی خواهدکرد. شخص دیوید لینچ نیز در نقش گوردن کُل، رییس کوپر، در سریال بازی خواهدکرد. تنها نکته ای که لینچ در مورد نقشش گفته این است: «گوردن شخصیت فوق العاده ای است.»

گفته شده اسرار ناگفته ای از جمله راز اتاق قرمز و علت ناپدیدشدن مامور کوپر، در فصل جدید مشخص خواهدشد.

سریال محبوب «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

بازگشت بسیاری از بازیگران اصلی

«تویین پیکس» بدون وجود مامور کوپرِ عشق قهوه، کاملا بی معنی می شد، بنابراین حضور کایل مک کلاکن، نکته کلیدی و با اهمیت سریال است. علاوه بر مک کلاکن، اکثر هنرپیشگان اصلی از جمله شریل لی، دانا اشبزوک، شرلین فن و غیره نیز در فصل جدید حضور دارند.

تعداد بازیگران فصل سوم، از قبل بیشتر و حدود ۲۱۷ نفر خواهدبود. که حتی برای بسیاری از آن ها هنوز نامی انتخاب نشده. در میان بازیگران، نام های آشنایی از قبیل دیوید دوچونیِ ایکس فایلز، مایکل سِرا، اشلی جاد، آماندا سیفرید، نائومی واتس، مونیکا بلوچی و دیوید لینچ، به چشم می خورد.

چه بر سر مامور کوپر آمده؟

توقف پخش «تویین پیکس» نه تنها برای طرفداران این سریال ناراحت کننده بود، بلکه آن ها را از به نتیجه رسیدن یکی از جالب توجه ترین سریال های تلویزیونی آن دوره، محروم کرد. به احتمال زیاد، آخرین تصویری که از «تویین پیکس» در ذهن ها باقی مانده، سر خون آلود و هذیان گویی های مامور کوپر است.

هنوز مشخص نیست که آیا فصل سوم، دلایل قانع کننده ای برای مخاطبانش خواهدداشت یا خیر، ولی در پیش نمایشی که اخیرا از فصل جدید منتشر شده، مامور کوپر را دوران میان سالی می بینیم. به گفته کایل مک کلاکن: «بعد از این که تویین پیکس رو ترک کردیم، یک نیروی اهریمنی با تسخیر مامور کوپر، در شهر باقی ماند.» بنابراین به نظر می رسد هر آن چه در طول این چند سال اتفاق افتاده، در حال روشن شدن است.

سریال محبوب «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

بازگشت آنجلو بادالامنتی

یکی از بهترین و تاثیرگذارترین نکات در رابطه با «تویین پیکس»، موسیقی آن است که توسط آنجلو بادالامنتی ساخته شده. موسیقی زیبای این مجموعه، یکی از نمادهای دوست داشتنی و خاطره انگیز برای مخاطبان آن است. ساخته تازه بادالامنتی، در پیش نمایش فصل سوم با نام نُت لورا پالمر، به همراه تصاویری از جنلگ «تویین پیکس» منتشر شد.

مشهورترین طرفداران

تعجبی ندارد که چنین مجموعه رمزآلود و عجیبی، طرفدار پر و پاقرصی مثل کوئنتین تارانتینو داشته باشد. از بین سایر طرفداران مشهور این مجموعه، می توان به استیون اسپیلبرگ اشاره کرد. برخی از نویسندگان با همسر اسپیلبرگ در ارتباط بودند، و هنگامی که متوجه شدند او یکی از هواداران «تویین پیکس» است، به اسپیلبرگ پیشنهاد کردند که فصل دو م این سریال را کارگردانی کند. اما زمانی که این خبر به لینچ رسید، با این کار مخالفت کرد، او ترجیح می داد که خود شخصا، کارگردانی تمام پروژه را برعهده داشته باشد.

میخاییل گورباچف هم یکی دیگر از طرفداران بود، و به حدی نسبت به آن هیجان داشت که از جورج بوش پدر خواست تا با استفاده از قدرت سیاسی اش، کشف کند چه کسی لورا پالمر را کشته. اما تلاش های جورج بوش نتیجه بخش نبود، به انی دلیل که لینچ هنوز تصمیم نگرفته بود چه کسی را به عنوان قاتل انتخاب کند. ملکه الیزابت دوم نیز با اشتیاق فراوان تمام قسمت های «تویین پیکس» را تماشا کرده است.

سریال محبوب «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

آتش با من هم قدم است

دیوید لینچ طی مصاحبه ای اعلام کرد: «داستان هفت روز آخر زندگی لورا پالمر، برای درک بهتر فصل سوم اهمیت  سیار بسیار زیادی دارد.» نام اصلی داستانی که لینچ به آن اشاره کرده، «هفت روز آخر زندگی لورا پالمر» نام دارد که در سینما با نام «آتش با من همقدم است» اکران شد. این فیلم که در انتهای فصل دوم مجموعه «تویین پیکس» اکران شد، المان های تازه ای را به فصل دوم این سریال اضافه می کند. اول از همه، قدرت های ماورایی بیشتر از آن چیزی است که در ابتدا تصور می شد. به علاوه، روند آینده داستان با جمله لورا به مامور کوپر که می گوید «۲۵ سال دیگه می بینمت»، تغییر می کند.

فصلی پر از معما و اتفاقات عیجب، اما آیا همین کافی است؟

ترکیب معما و اتفاقات غیرعادی، «تویین پیکس» را به بهترین سریال دهه ۹۰ تبدیل کرده بود، و همین مسئله شبکه Showtime را ترغیب کرد تا ادامه یکی از اسرارآمیزترین مجموعه های آن دوره را برای سال ۲۰۱۷ تولید کند. علت اصلی پرطرفدار بودن «تویین پیکس» این است که بینندگان نمی توانند حدس بزنند که سازنده فیلم های «کله پاکن» و «مخمل آبی»، چه غافل گیری ای برای آن ها خواهدداشت.

لینچ با همکاری مارک فراست مجموعه ای ساخت که مرزبندی های تلویزیونی را بازتعریف کرد. تلفیقی از ژانرهای مختلف، که از یک داستان نوآر جنایی و رازآلود به داستانی سورئال، رویاگونه و ماورایی تبدیل می شد. از طرفی، سوژه داستانی «تویین پیکس»، الهام بخش مجموعه «فارگو» بود. ماجراهای عجیب و هولناکی که در دل یک شهر کوچک و آرام اتفاق افتاد.

 سریال محبوب «تویین پیکس»، پر از معما و اتفاقات عجیب

با نگاهی به دو فصل قبل این مجموعه، متوجه خواهیم شد که «تویین پیکس» چیزی بین برنامه های تلویزیونی دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی است، گاهی به نظر می رسد که روش ساخت سکانس ها از مد افتاده بوده و بازی ها سرهم بندی شده و خام است، و کل مجموعه، با وجود تعاریف مثبتی که از آن می شود، عالی و بی نقص نیست. با این حال، «تویین پیکس» سرشار از لحظات نمادین است که هم چنان برای طرفدارانش مهیج است و در ساخت مجموعه های تلویزیونی متعددی تاثیرگذار بوده است. حالا سوال این جاست که آیا لینچ و فراست در دوره ای که مجموعه های تلویزیونی با موضوعات جذاب و متنوع، این رسانه را قبضه کرده اند، خواهند توانست شگفتی بیافرینند یا خیر؟


منبع: برترینها

بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن ۲۱

روزنامه هفت صبح – ترجمه صوفیا نصرالهی: ژانر فیلم های علمی- تخیلی قدمتی به اندازه تاریخ سینما دارد. فیلم «سفر به ماه» ژرژ ملی یس می تواند سرآغاز این ژانر تصور شود اما دوران اوجش به دهه ۸۰ میلادی بر می گردد. پایه و اساس خیلی از سری فیلم های علمی- تخیلی که امروز سینما از آنها تغذیه می کند از آن دهه زده شد.

با این حال کودکان آن دهه به یاد می آورند که چطور مشتاقانه منتظر رسیدن قرن بیست و یکم بودند و به فیلم های علمی- تخیلی جسورانه ای فکر می کردند که در این قرن می توانست ساخته شود. کارگردانان پیش از این در فیلم هایشان قول داده بودند که در قرن بیست و یکم شاهد چیزهای عجیب و غریبی خواهیم بود: ربات های پیشخدمت و سفرهای فضایی و باید اعتراف کنیم که ۱۶ سال اول قرن بیست و یکم واقعا در ژانر عملی- تخیلی پربار عمل کرده است. این فهرستی از بهترین فیلم های علمی- تخیلی جسورانه ای فکر می کردند که در این قرن می توانست ساخته شود.

کارگردانان پیش از این در فیلم هایشان قول داده بودند که در قرن بیست و یکم شاهد چیزهای عجیب و غریبی خواهیم بود: ربات های پیشخدمت و سفرهای فضایی و باید اعتراف کنیم که ۱۶ سال اول قرن بیست و یکم واقعا در ژانر علمی- تخیلی پربار عمل کرده است. این فهرستی از بهترین علمی- تخیلی این شانزده سال است به جز «بیگانه: پیمان» ریدلی اسکات که به تازگی اکران شده و هنوز منتقدان ایندی وایر درباره اش به نظر قطعی نرسیده اند. و البته شامل فیلم های ابرقهرمانی هم نمی شود که ممکن است شباهت هایی به ژانر عملی- تخیلی داشته باشند اما طبقه بندی مخصوص خودشان را دارند.

لبه فردا (edge of tomorrow)

  • کارگردان: داگ لیمن
  • بازیگران: تام کروز، امیلی بلانت
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

اقتباسی از رمانی ژاپنی به نام «تنها چیزی که نیاز داری کشتن است» که سال ۲۰۰۴ منتشر شد. فیلم با فلاش بکی به سال ۲۰۱۵ آغاز می شود. وقتی گروهی از موجودات بیگانه به آلمان حمله کرده اند. اما اتفاقات فیلم در اصل در سال ۲۰۲۰ رخ می دهند.

ویلیام کیج (تام کروز) افسری است که تجربه عملیاتی ندارد اما از طرف مافوق هایش ماموریت پیدا می کند در اولین حمله علیه بیگانگان حضور داشته باشد. کیج وارد یک حلقه زمانی می شود که هر بار در جنگ می میرد، دوباره از خواب بلند می شود و خودش را در روز قبل از عملیات می بیند. منتقدان می گویند یکی از دلایلی که این فیلم کار می کند، این است که همه عناصر ژانر را داخل یک مخلوط کن ریخته و نتیجه اش چیزی بدیع و تازه و اوریجینال شده است. فیلمی زنده که به اندازه شوخ طبع است و صحنه های اکشن درجه یکی هم دارد.


میان ستاره ای؛ (interstellar)

  • کارگردان: کریستوفر نولان
  • بازیگران: ماتیو مک کاناهی
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

یکی از بحث برانگیزترین فیلم های علمی- تخیلی قرن بیست و یکم. از آن فیلم هایی که فقط کریستوفر نولان می تواند قصه اش را بنویسد: یک گروه فضانورد که برای نجات زمین و یافتن سرزمین جدید برای مردم به فضا می روند و از سیاهچاله ها می گذرند. در حالی که ده ها سال روی زمین زمان گذشته برای آنها این سفر به اندازه چندماه طول کشیده. فیلمی که در کنار شگفتی های بصری اش درباره رابطه پدر و دختری و بُعد زمان هم هست. به نظر منتقدان یک داستان ماجراجویانه درباره کهکشان است که هم زیباست و هم جسورانه.

برداشت های سورئال و رویا مانندی هم می شود از آن داشت. اما در عین حال آن قدر پایش محکم روی زمین است که کاملا واقعی به نظر می رسد. خیلی ها معتقدند که بهترین فیلم کارنامه نولان و جاه طلبانه ترین آنهاست. فیلمی که در عین حال که هوشمندانه است خیلی هم جذاب و سرگرم کننده مخاطب را به دنبال خودش می کشاند.


هوش مصنوعی (artificial intelligence)

  • کارگردان: استیون اسپیلبرگ
  • بازیگران: جود لا، فرانسیس اوکانر
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

کارگردان دوست داشتنی سینمادوستان، استیون اسپیلبرگ تکمیل پروژه ای را برعهده گرفت که یکی از تحسین شده ترین کارگردانان تاریخ سینما، استنلی کوبریک به عنوان آخرین پروژه سینمایی اش در نظر گرفته بود. در نتیجه اجتناب ناپذیر بود که بعضی ها از نتیجه کار ناامید شوند و زمان زیادی طول کشید تا این فیلم محصول ۲۰۰۱ نزد منتقدان و طرفداران ژانر علمی- تخیلی به عنوان یکی از بهترین آثار ژانر پذیرفته شود.

داستانی احساساتی درباره پسری از جنس ربات که بعد از مدت ها می فهمد انسان واقعی نیست و دست به سفری اودیسه وار می زند تا تبدیل به یک پسر واقعی شود. منتقد شیکاگو تریبون درباره اش نوشته که این فیلم جادوی خالص است. فیلمی فانتزی در سه پرده که درست شبیه بهترین فیلم های تاریخ سینما ما را داخل جهان خودش می کشند. جایی که حس مبهمی از لذت و وحشتی هذیانی وجود دارد. فیلم نقطه تلاقی تفاوت های دو فیلمساز از دو نسل است.


طول سیاره میمون ها (dawn of the planet of the apes)

  • کارگردان: مت ریوز
  • بازیگران: گری اولدمن
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۰ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

جمعیت گونه ای از میمون ها که از نظر ژنتیکی جهش یافته اند، رو به رشد گذاشته و آنها کنار انسان ها دقیقا مثل موجوداتی برابر زندگی می کنند. سزار در حقیقت پادشاه میمون هاست و آنها را هدایت می کند. تعداد زیادی از ابنای بشر بر اثر ویروسی مرده اند و بازمانده ها با میمون در صلح هستند تا زمانی که یک جنگ مهیب بین دو نژاد رخ می دهد و نتیجه اش تعیین می کند کدام شان صاحب زمین خواهدماند.

منتقد ورایی گفته بود این فقط یک فیلم خوب ژانر نیست. یک فیلم علمی- تخیلی بزرگ است. در تمام طول فیلم صبر و هوش فیلمساز و عوامل مشهود است. فیلمی که آنقدر تنش دارد که برای یک لحظه هم در دو ساعت دیدنش خسته نمی شوید. از لحاظ تکنیکی یک گام رو به جلوست. از نسخه قبلی فیلم «ظهور سیاه میمون ها» بهتر است. فیلمی بسیار زنده و روشن و واضح که در عین حال یک بیانیه قدرتمند انسانی است.


اکس ماشینا (Ex Machina)

  • کارگردان: الکس گارلند
  • بازیگران: آلیشیا ویکاندر
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

فیلم علمی- تخیلی که با بودجه ۱۵ میلیون دلار ساخته شد درباره دانشمندی که به خانه عجیب و غریب مردی وارد می شود که در علوم کامپیوتری و هوش مصنوعی برایش حکم مرشد را داشته و آنجا متوجه می شود، مرد با استفاده از هوش مصنوعی یک شبه انسان ساخته که حتی احساسات را هم تجربه می کند. ما این شبه انسان باعث دردسر برای خالقش می شود.

تونال فیلم درباره این فیلم نوشته بود: درست شبیه این است که فرانکنشتاین با بلید رانر در یکی از آثار آلفرد هیچکاک ملاقات کند. تا همین حد غافلگیرکننده شما را به دام می اندازد. ریشه فیلم اسطوره ای است و برای دقیق فهمیدنش حداقل باید دو بار آن را دید. با فیلمنامه ای مجذوب کننده و کارگردانی دقیقه وسواسی گارلند. پر از تعلیق، کنایه و طعنه، هوشمندی، باشکوه و با سبک بصری منحصر به فرد است. در فیلم های عملی- تخیلی کمتر پیش می آید که فیلمی تا این حد مبهوت کننده باهوش باشد.


گزارش اقلیت (minority report)

  • کارگردان: استیون اسپیلبرگ
  • بازیگران: تام کروز، کالین فارل
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
 بهترین فیلم های عملی تخیلی قرن 21

داستان فیلم در سال ۲۰۵۴ می گذرد و در حقیقت اسپیلبرگ در این فیلم تلاش دارد تا تصویری از آینده بشریت ارائه دهد. محور اصلی داستان بر مبنای سیستمی است که برمبنای سه انسان کار می کند و می تواند جرایم را پیش از وقوع پیش بینی کند و بدین ترتیب ماموران اجرایی پیش از وقوع جنایت جلوی آن را می گیرند و بدین ترتیب مدت هاست که دیگر جنایتی رخ نداده است. اما همین سیستم پیچیده هم ممکن است فریب بخورد.

زمانی که ماشین پیش بینی می کند در زمان مشخصی یکی از ماموران اصلی پروژه دست به قتل خواهدزد. او با این پرسش مواجه می شود که آیا خود اراده تغییر آینده خود را دارد یا مجبور است به تقدیر تن در دهد و در این راه معمای پیچیده ای را باز می کند. منتقدان در عین حال که فیلم های «گزارش اقلیت» به خصوص قسمت اول آن را که محصول ۲۰۰۲ است سرگرمی خالص می دانند، معتقدند در عین حال فیلمی کاملا کلاسیک و سرشار است.


منبع: برترینها

ادامه اکران«ویلایی‌ها» تا شب‌های قدر

گروه هنری: سخنگوی شورای صنفی نمایش از ادامه اکران «ویلایی‌ها» تا شب‌های قدر در سینمای سرگروه با موافقت تهیه‌کننده فیلم سینمایی «رگ خواب» خبر داد.



غلامرضا فرجی، سخنگوی شورای صنفی نمایش در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به تلاش سازمان سینمایی برای ادامه منطقی اکران فیلم سینمایی «ویلایی‌ها» گفت: با موافقت حمید نعمت‌الله، تهیه کننده و علی سرتیپی، پخش‌‌کننده فیلم سینمایی «رگ خواب»، فیلم سینمایی «ویلایی‌ها» تا شب‌های قدر در سینمای سرگروه یعنی استقلال ادامه می‌یابد و بعد از شب‌های قدر «رگ خواب» در سینمای سرگروه جایگزین این فیلم می‌شود. وی افزود: طبق قانون هر فیلم می‌تواند تا سقف ده هفته به اکران خود در سینماها ادامه دهد و  پس از شب‌های قدر اکران «ویلایی‌ها» در سینماهای زیر گروه، مجتمع‌های سینمایی و سینماهای آزاد تا سقف ده هفته ادامه می‌یابد.


منبع: بهارنیوز

گفت و گو با «گوهر خیراندیش»، بانوی هزار چهره سینمای ایران (۱)

– فاطمه شهدوست: بیش از ۴۰سال است که پا به دنیای هنر هفتم گذاشته و با مرور کارنامه اش متوجه می شویم دیگر نقش و ژانری نمانده که او تجربه بازی در آن را نداشته باشد. از شمسی پلنگ «اشک ها و لبخندها» گرفته تا قدسی خانم «میوه ممنوعه» و حنانه «مختارنامه» و زعفرون باجی «ستایش» و … .

او با بیش از پنجاه و اندی سینمایی همچنان گوهر سینمای ایران است و با خیراندیشی که در ذات انتخاب هایش وجود دارد، تا کنون سیمرغ های زیادی را از آن خود کرده است.

گوهر خیراندیش فعالیت هنری اش را با گروه تئاتر شیراز از دبیرستان آغاز و بعد از قبولی در دانشگاه تهران در رشته کارگردانی و بازیگری راهی پایتخت شد و از همان سال ها، کم وبیش به نقش آفرینی هایش در تئاتر ادامه داد؛ تا اینکه پا در تلویزیون و سینما گذاشت.

سعی کنیم برای این مردم صبور، امیدواری ایجاد کنیم! (1) 

خیراندیش بعد از یک وقفه چهارساله این شب ها با سریال «دیوار به دیوار» بازهم در جعبه جادو حاضر شده و علاوه بر این مجموعه، در بخش خنداننده برتر، خندوانه به عنوان داور شرکت دارد.

در گفت و گویی که به بهانه این حضور مجدد داشتیم، او از رنجشی گفت که زمانی به علت سخت گیری های عجیب و غریب در تلویزیون وجود داشت و باعث شد تا وی برای مدتی از این فضا فاصله بگیرد. همچنین بدعهدی ها در حوزه مالی را نیز، از دیگر عوامل این غیبت چندساله عنوان کرد.

بانو خیراندیش همچنین به بهانه انتخابات، درباره التهابی که این روز ها وجود دارد، با تأکید به حضور مردم، پای صندوق های رأی بیان کرد: «آنهایی که انتخابات را تحریم میکنند ؛ با این ادعا که بین بد و بدتر قرار گرفته اند ، با عدم حضورشان در حقیقت به بدتر رآى داده اند .» به همین جهت باید همه حواسمان را به این نکته جلب کنیم که اگر درانتخابات شرکت نکنیم ، فضا را براى افراطیون و آدم هاى نالایق فراهم کرده ایم .

طرح ها و سناریوهایی که بدون نام او، به دست تلویزیون و یا سینمایی ها می رسد نیز از دیگر صحبت هایی بودندکه گوهر خیراندیش از آن ها گفت.

بخش اول این گفت و گو را می خوانید:

 اگر موافق باشید با سریال «دیوار به دیوار» شروع کنیم. شما تقریباً از سه سال پیش و بعد از مجموعه «ما فرشته نیستیم»، دیگر تا امروز در تلویزیون حاضر نشده اید، با توجه به این گزیده کاری که در پرونده انتخاب های شما دیده می شود، چه شد که بعد از این مدت جلو دوربین سامان مقدم رفتید؟

– زمانی که پیشنهاد اولیه مجموعه «دیوار به دیوار» مطرح شد، من آمریکا بودم و دستیار آقای مقدم با من تماس گرفتند و گفتند که آقای مقدم قرار است یک کار ۶۰ قسمتی را با حضور بازیگران سینما و تئاتر شروع کنند. از آنجایی که من تجربه خوبی با سامان مقدم در فیلم «مکس» داشتم، این پیشنهاد را پذیرفتم و به گروه حاضر در «دیوار به دیوار» پیوستم، چون کار با ایشان همیشه برایم لذتبخش بوده و گروه را نیز دوست داشتم. از سوی دیگر من طی چندین فیلم که با علیرضا شمس، دستیار وی کار کرده بودیم بسیار از ایشان راضی بودم و تجربه های خوبی را در کنار وی داشتم، به همین دلیل از همکاری مجدد با این گروه استقبال کردم.

 از نقش «مهری» بگویید. اینکه چه جذابیت هایی داشت که آن را پذیرفتید؟

– واقعیت این است که ابتدا نقش پوران که خانم تیموریان آن را بازی می کنند، پیشنهاد شد و حتی لباس هایی را متناسب با آن کاراکتر تهیه کردم، اما زمانی که داشتم به ایران بر می گشتم، متوجه شدم قرارداد این نقش را با خانم تیموریان بسته اند. بعد از آن صحبت شد که کاراکتر مهری بیشتر به من می آید. ابتدا این دغدغه را داشتم که بچه هایی که نقش فرزندان من را بازی می کنند، تجربه زیادی ندارند و من هم با آنها کار نکرده بودم، از سوی دیگر آقای زارعی هم سالها از کار دور بوده اند، ولی ایشان در پایان نامه دوران دانشجویی من بازی کرده بود و من نقش هایی را نیز از او در سریال ها و فیلمهای گوناگونی دیده بودم و در توانمندیشان شک نداشتم، اما چون مدتی از این کار دور بودند، صادقانه می گویم که این دلهره را داشتم که در نهایت چه بر سر این خانواده می آید.

با همه اینها ما، در خانواده خلیل زاده از همان قسمت های اول خیلی زود خودمان را پیدا کردیم و من هم با طراحی روی نقش خودم، به عنوان یک زن ساده، خانه دار که با فعالیت در کیترینگی که راه انداخته، به خرج خانه کمک می کرد، توانستم با این خانواده ارتباط برقرار کنم. ما با هم واقعاً گروه کوچک و باورپذیری را به عنوان یک خانواده به تصویر کشیده ایم.

ما حتی پیش از آغاز ضبط با یکدیگر تمرین می کردیم تا این گروه به خوبی شکل بگیرد و پسر و دختر من به همراه آقای زارعی در این کار نشان دادند که دلهره من واقعاً بیجا بوده و من باید بیشتر از اینها به حرف های سامان مقدم اعتماد می کردم، اما چون همواره دارای وسواس در نقشهایم هستم، ترسم از این بود که در این گروه بار کار روی دوش من باشد، اما بعد متوجه شدم که چقدر خانواده و بچه های من علاوه بر گروه کوچکمان، در دل کار و بقیه گروه نیز جا افتاده اند.

 شما سالهاست که در فیلم ها و مجموعه های گوناگونی حضور داشته اید و علاوه بر اینها در فیلمنامه نویسی هم دستی بر آتش دارید. کمی از بداهه گویی ها و بده و بستان هایی بگویید که در حین این کار با دیگر اعضای گروه داشتید.

– از آنجایی که علاوه بر سامان مقدم، آقای الوند نیز با سبک کاری من آشنا هستند، در زمان تمرین و بازی در کنار آقای خلیل زاده، آرمان و آتوسا هر گاه پیشنهاد در مورد متن می دادم، خوشبختانه آنها می پذیرفتند، مال خود می کردند و با هم تمرین مان را به آقای مقدم نشان می دادیم، ایشان بعضی مواردی که دوست نداشتند حذف و از بعضی دیگر استفاده می کردند.

تقریباً در تمام قسمتها این اتفاق می افتاد. یکی دیگر از این موارد به غیر از خانواده خلیل زاده، در گفت و گوهای دو نفره بین من و پوران رقم می خورد، در این بخش خیلی از پاسکاری ها را که به جذابیت متن اضافه می کردند خودمان در دل کار گنجاندیم. مثل وقتی که من برای خواستگاری آتوسا به پوران گفتم که دوست دارم شما به عنوان بزرگتر ما آنجا باشید و پوران پاسخ می دهد مگر من چند سالم است؟! این اتفاق خیلی جاها رخ داد و با پیشنهاداتی که ارائه می شد و اعتماد موجود، نتیجه آن خوب از آب در می آمد.

سعی کنیم برای این مردم صبور، امیدواری ایجاد کنیم! (1) 

 به طور کلی در لوکیشن های محدود به یک فیلمنامه قوی نیاز دارند، در مورد «دیوار به دیوار» هم این موضوع صدق می کند. شما فکر می کنید با وجود این فضای محدود، علاوه بر فیلمنامه، پتانسیل بازیگران حاضر در مجموعه، چقدر به جذابیت کار کمک کرد و تا چه اندازه امکان بهره مندی از این پتانسیل فراهم بود؟

– طبق بازخوردهایی که چه در فضای مجازی و چه حضوری تا امروز دریافت کرده ام، نظرات مثبت فراوانی در مورد کار و فضای آن وجود داشته. حتی در مقطعی که من بین کار به آمریکا رفتم و برگشتم، در سایت ها و فضاهای گوناگون مجازی نوشته بودند که سریال بی اندازه پرمخاطب است. یعنی مشخص می شود که «دیوار به دیوار» به اندازه لازم مخاطبانش را جذب کرده.

حال اگر نویسندگان کار، می توانستند متن را بجای قسمت به قسمت و روزانه قبلاً بنویسند و به ما برسانند؛ شاید آنچه که شما گفتید بهتر میسر می شد و خودمان هم آن را بیشتر دوست می داشتیم. با همه اینها و با توجه به اینکه متن ها روز به روز به دست ما می رسد و دست کم برای تحلیل، تمرین و تغییر زمان کمی داریم اما واقعاً می توانم بگویم که با توانمندی همه دوستان در اجرای بازی هایشان و فضایی که آقای سامان مقدم، به همراه دوستان و همکارانشان در کلیت کار ایجاد کرده اند، مجموعه توانسته جذاب درآید.

به طور کلی اگر متن ها را از قبل داشتیم بهتر بود برای اینکه درباره آنها با نویسندگان صحبت می کردیم و بعد از جمع بندی نهایی وارد مرحله اجرا می شدیم، من با این کار بیشتر موافق بودم، الان هم سعی کردیم که در این زمان کوتاه به عقیده مشترکی با گروه برسیم و به همین جهت نتایج خوبی بدست آمده است. این اتفاق تنها بواسطه همکاری با یک گروه همدل رخ می داد، ما در «دیوار به دیوار» گروهی داشتیم که دیگر شاید تکرار نشود. در زمانی که پای من شکسته بود و قرار بود تا به سفر بروم، همه از صبح جمع شدند و تلاش کردند که صحنه ها گرفته شود.

در طول حدود ۵ ماه کاری که تا الان داشتیم یک نفر نیست که در این گروه احساس خستگی و دلزدگی کند و مثلاً بگوید من امروز آمادگی کار ندارم، در واقع می خواهم بگویم که این مجموعه از یک گروه شریف، صبور، دوست داشتنی، کاربلد و یکدست برخوردار است. من این گروه را بی اندازه دوست دارم، از بچه هایی که به دست ما چای می دهند تا بچه های صحنه، لباس، کارگردانی، فیلمبرداری و… . آنها حتی زمانی که برخی از ما بیکار بودیم، بی وقفه کار می کردند و کمتر پیش می آمد که آف داشته باشند.

کمتر گروهی پیدا می شود که همه اعضای آن اینگونه دوستانه و با علاقه سرکار بیایند، این اتفاق واقعاً نادر است. من قدر این گروه را می دانم، به همگی احترام می گذارم، به تک تک اعضا خسته نباشید می گویم و امیدوارم در همه کارهایی که اینگونه وقت کمی دارند، چنین فضایی ایجاد شود.

 و تأثیر چنین فضایی قطعاً در خود کار هم دیده می شود.

– بله، دقیقاً، همدلی موجود باعث دوست داشتنی شدن کار می شود. زمانی که در جامعه ما مصائب و مشکلات گوناگونی چون سیل، آتش سوزی پلاسکو و… که در مقاطع گوناگونی اتفاق افتاده، در کنار دشواری هایی که در زندگی مردم وجود دارد و مرگ و میرهایی که در بخش هنر اتفاق افتاد، لازم است چنین تولیداتی ساخته شوند، تا در این شرایط به مردم روحیه بدهند. شما هم می دانید که چقدر دردناک است که هر روز از خواب بیدار شوید و ببینید که یک بازیگر، خواننده، منتقد و یا یکی از اهالی هنر درگذشته است. همه این غم و اندوه ها که وجود انسان را ناراحت می کند و واقعاً لازم است تا به هر نحوی از این التهاب کاسته شود. از سوی دیگر برای آشتی مردم با این رسانه، باید اقداماتی از این دست صورت بگیرد.

مدیران هم در این اوضاع، احوال هوشمندی به خرج داده اند تا با تولیدات مطلوب این آشتی را برقرار کنند و در این مسیر از حضور کارگردانان کاربلدی چون آقای مقدم، فتحی، عیاری، الوند و… بهره مند شده اند. در این شرایط من که رنجیده بودم و قصد داشتم دیگر به خاطر خط قرمزها و بدهی ها در تلویزیون کار نکنم، به جهت تصمیم گیری های اخیری که رخ داده، ترغیب شدم تا در این کار حاضر شوم. چرا که وقتی برنامه هایی چون «خندوانه»، «دورهمی»، «پایتخت»ها و… روی آنتن می روند، علاوه بر جذب مردم، مسوولیت در برابر مردم بیشتر و کار ما نیز سخت تر می شود. زیرا ما وظیفه داریم که به دلیل هجوم شبکه های خارجی و شرایط تلخی که وجود دارد لبخند روی لبان مردم بیاوریم و فضایی را فراهم کنیم تا لااقل وقتی فردی خسته از رخدادهای روزمره به خانه می رسد، باز هم با ناله روبرو نشود و مقداری آسوده باشد.

سعی کنیم برای این مردم صبور، امیدواری ایجاد کنیم! (1)

بیکاری، گرانی، ناامیدی جوانها به آینده نامشخص که معلوم نیست چه می شود و موارد دیگری که وجود دارد، باعث حاکم شدن شرایط سخت و بحرانی بر جامعه شده. هنرمندان ما در این اوضاع باید مسوولانه عمل کنند، به شعور مردم احترام بگذارند و همه سعی کنیم برای این مردم عزیز و صبور جدا از دغدغه ای که دارند، امید را ایجاد کنیم. قرار نیست ما هملت بسازیم و یا رومئو و ژولیت شکسپیر را اجرا کنیم، بلکه می خواهیم همین عشق های امروزی و حرف های اقشار مختلف که در جامعه هستند را بیان کنیم، تا کمی آرامش در دلشان و لبخند بر لب هایشان ایجاد شود.

 در مجموعه «دیوار به دیوار» یک فضای طنز در کنار جدیتی که وجود دارد، دیده می شود، یعنی گاهی داستان جدی است اما موقعیت های طنز در آن دیده می شود، شما فکر می کنید، شیوه بازی افراد حاضر در گروه چقدر به خلق این موقعیت ها کمک کرده است؟

– فکر می کنم تک تک بازیگرانی که در این کار هستند، همه با عقبه هایی که در کارنامه کاریشان دارند، می دانند چطور این موقعیت ها را ایجاد کنند و چه کاری را ارائه دهند. بیشتر ما سعی می کنیم در لحظات زندگی عادی که شما می بینید در خانه مادر حرکتی انجام می دهد و بقیه اعضا نیز مشغول کار دیگری هستند، در این بین گاهی لحظات کمدی می شود ایجاد می شود، ما هم در حین کار بخودی خود همانند زندگی عادی، هم لحظه های کمدی داریم و هم جدی، البته بیشتر اوقات به انتخاب خود ما بر می گردد.

گاهی اگر حس کنیم که فلان مقطع می تواند کمیک باشد، مثل زمانی که قرار بود خلیل زاده به من بگوید که قرار است برای آتوسا خواستگار بیاید و آن موقع آقای مقدم به او گفت حتی اگر گریه ات گرفت هم ایرادی ندارد، این شرایط می تواند موقعیت طنز ایجاد کند، در بقیه موارد هم اینگونه بود و موقعیت ها و حالات با هم طنز را می ساختند.

 در این گروه بازیگران جوانی مثل فرزندان خود شما (علی شادمان و یاسمینا باهر) حضور دارند، کمی از این جوانترها و همکاری با آنها بگویید.

– قبل از هر چیزی بگویم که نقش دخترم، آتوسا همیشه من را شگفت زده می کند. او گاهی پیشنهاداتی می دهد که بسیار جذاب و دوست داشتنی است و واقعاً آدم خوشحال می شود که می بیند این بچه ها با پیشنهاد سرکار می آیند. از سوی دیگر علی شادمان هم ویژگی های خاص خودش را دارد.

 کار با بقیه گروه و یا بهتر است بگویم بازیگران باسابقه ای چون رویا تیموریان، چطور بود؟

– من و خانم تیموریان که سالها قبل با یکدیگر کار کرده بودیم، زمانی که پیشنهاداتمان را مطرح می کنیم و آنها را با یکدیگر یکی می کنیم، فکر می کنم که همدلی و یکدستی بین ما شانس بزرگی است که در این کار بیشتر با خانم تیموریان و آقای زارعی به چشم می خورد، چون من بیشتر با این دو در کار همبازی هستم و در دیالوگ هایی که داشتیم، با یکدیگر به یک نظر واحد می رسیدیم. در کل شکرخدا کل گروه همدلی لازم را داشتند و پیشنهادات ارائه شده از سوی هر کدام از دوستان، بعد از تایید نهایی اجرا می شد و برخی از آنها هم طبق صلاحدید، کنار گذاشته می شدند.


منبع: برترینها