بزرگداشتی با چاشنی انتقاد

به گزارش ایسنا، علی وقفچی در مراسم روز جهانی صنایع دستی بیان کرد:  کسی که مسئولیت کاری را بر عهده می‌گیرد اما نمی‌تواند آن را مدیریت کند، نشان می‌دهد که ما نمی‌توانیم.او در بخش دیگری از سخنانش، گفت: من در نمایشگاه بین‌المللی سال گذشته گفتم اگر می‌خواهیم توریست بیاوریم باید رئیس‌جمهور، وزرای مربوطه از جمله صنعت، معدن، تجارت و امور خارجه و مجلس حضور پررنگ داشته باشند.رئیس فراکسیون فرش و صنایع دستی مجلس شورای اسلامی خطاب به هنرمندان که یکی از دغدغه های آنها نداشتن بیمه است، اعلام کرد: دغدغه های شما اولیه ترین مسائل به حساب می آیند. علاوه بر هنرمندان ۸۰ میلیون جمعیت ما نیاز به بیمه دارند.

وقفچی با بیان اینکه صنایع دستی ما خیلی غریب مانده است، افزود: زمانی که به دیدن بنیاد فرهنگی و هنری رسام عرب زاده رفتم، خودم را به عنوان ایرانی درقبال کسی که با این عظمت به هنر نگاه می کرده است، کوچک دیدم. ما غافل هستیم. خواص ما نتوانستند او را بشناسند، قطعا هزاران نفر امثال او در کشور وجود دارند.او اظهار کرد: اعتقاد من بر این است که حداقل چند حلقه به هم وصل شوند تا یک زنجیره تولید را در مسائل مختلف داشته باشیم. من خیلی کوتاه اعلام می کنم که ما نیاز به استاندارد سازی، اصلاح عوارض و گمرکی، رفع موانع ترانزیت، همکاری وزارت امور خارجه، صدا و سیما و مجلس داریم.نماینده مردم زنجان در مجلس گفت: آموزش، جزو اساسی ترین بحث ها و تجارت سازی اساس کار ماست. برای حمایت از صنایع دستی، گردشگری و فرش نیاز به عظم ملی است.

راه برون‌رفت برخی استان‌ها از مسیر صنایع دستی هموار می‌شود

رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیز در این مراسم بیان کرد: برای آنکه  بخواهیم با رویکرد به اقتصاد مقاومتی و استفاده از ظرفیت های داخلی پیش برویم،  چاره ای نداریم جز اینکه روی صنایع کوچک از جمله صنایع دستی سرمایه گذاری کنیم. زیرا صنایع دستی ضمن اینکه درون خود گفتمان و اصالت دارند، می توانند به مزیت هایی که برای ما اشتغال پایدار فراهم می کنند، تبدیل شوند.زهرا احمدی پور در بخش دیگری از سخنانش، گفت: قبل از سال ۹۶ تفاهم نامه ای با وزارت کشور امضا کردیم که در شهرها و روستاهایی با جمعیت زیر ۱۰۰ هزار نفر بازارچه های صنایع دستی ایجاد کنیم که در حال حاضر این امکان وجود دارد.

او اظهار امیدواری کرد: کیوسک های صنایع دستی در بافت های تاریخی و فروشگاه هایی که از سال گذشته به بهره برداری رسیده اند، ما را به نقطه دلخواه برسانند. این پروژه باید در ۳۱ استان اجرا شود. در کنار آن در حال پیگیری طرح اشتغال که در مناطق روستایی با تاکید بر صنایع دستی در حال انجام است، هستیم.معاون رئیس جمهور با بیان اینکه راه برون رفت برخی از استان ها که متاسفانه دچار توسعه نیافتگی هستند از مسیر صنایع دستی هموار می شود، گفت: استان سیستان و بلوچستان با سرمایه گذاری در صنایع دستی می تواند در نقطه خوبی قرار بگیرد.

۹۵ سال پربار صنایع دستی بود

بهمن نامور مطلق- معاون صنایع دستی نیز ضمن ارائه گزارش مختصر از وضعیت صنایع دستی در یک سال گذشته در مراسم بزرگداشت روز جهانی که ۲۰ خرداد ماه در سالن همایش های سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برگزار شد، بیان کرد: سال ۹۵ سال پرباری برای صنایع دستی بوده است. وضعیت صادرات این حوزه نسبت به قبل ۳۶ درصد افزایش داشته است.همچنین برگزاری اولین جشنواره فجر صنایع دستی، راه اندازی ۱۰ بازارچه دائمی، افزایش رشد ۳۲ درصدی فروش نمایشگاه های نوروزی سال ۹۶، برگزاری اجلاس شورای جهانی صنایع دستی بعد از ۷۰ سال و همچنین مسابقه بزرگ طراحی صنایع دستی از جمله اقدامات مثبت دیگری بود که معاون صنایع دستی به آن اشاره کرد.

او درباره کمبودها در این حوزه، گفت: با وجود تلاش هایی که برای بیمه هنرمندان صنایع دستی صورت گرفته است، همچنان در این حوزه ناکام مانده ایم. صنایع دستی در پوست خود واقعا نمی گنجد و احساس می کند پوسته ی آن برایش کوچک است. از طرفی ما دچار مشکلات ساختاری هستیم و در این باره به صنایع دستی ظلم شده است. صنایع دستی از کمبود قوانین رنج می‌برد و امیدوارم این موضوع در طرح حمایت از هنرمندان صنایع دستی که قرار است فردا در مجلس به آن بپردازند، حل شود.  

درخواست هنرمندان در روز جهانی صنایع دستی

بهروز سیف الهی- هنرمند پیشکسوت صنایع دستی نیز به عنوان نماینده صنعتگران و هنرمندان درباره مشکلات موجود در این حوزه صحبت کرد و گفت: در آبان ماه سال ۱۳۸۸ قانون بیمه تامین اجتماعی قالی بافان، صنایع دستی و فرش از مجلس شورای اسلامی مصوبه دریافت کرد و قرار شد از آذرماه اجرایی شود، به این معنی که سازمان تامین اجتماعی موظف به پرداخت سهم کارفرما شود اما به دلیل نبود بودجه بیمه هنرمندان صنایع دستی قطع شد.او همچنین به حذف نمایشگاه های رایگان صنایع دستی اشاره و بیان کرد: حمایت در سطوح مختلف معانی مختلف دارد. حمایت برای کسانی که تولید کننده جزءهستند و تعداد آنها هم کم نیست با تولید کنندگانی که به صورت عمده صادرات انجام می دهند، متفاوت است و این موضوع نشان دهنده حساسیت جایگاه کلان فرهنگی و هنری است. 

سیف الهی همچنین  از آموزش های پایه ای و تکمیلی، استاندارد سازی کارگاره های تولیدی، برقراری بیمه های صنعتگران به ویژه هنرمندان پیشکسوت و حذف بیمه های غیر مرتبط، ایجاد هسته های تحقیقاتی و پژوهشی، افزایش نمایشگاه های حمایتی به صورت دائمی و دوره ای، ایجاد تشکل های فراگیر، بهره برداری از منابع سازمانی، ممنوعیت کالاهای به ظاهر صنایع دستی به داخل کشور و ورود مجلس به معقوله بازاریابی قوانین گمرکی دست و پا گیر  به عنوان بخشی از حمایت هایی که باید از هنرمندان صورت بگیرد، یاد کرد.واعظ مهدوی- معاون توسعه امور آموزشی و فرهنگی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور نیز به عنوان سخنران دیگر این مراسم برای بررسی و در دستور کار قرار دادن طرح هایی که در این حوزه وجود دارد اعلام آمادگی کرد.

حسین بختیاری – دبیر شورای عالی تشکل‌های غیردولتی صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور نیز بیانیه شورای عالی تشکل های غیردولتی صنایع دستی کشور را خواند.بر خلاف سال های گذشته، امسال در روز جهانی صنایع دستی از هنرمندان و پیشکسوتان این حوزه  تقدیر یا تجلیل نشد اما از زنده یاد علی رهنما استادکار سفال و سرامیک یاد شد. همچنین نمایشگاه صنایع دستی و هنرهای سنتی که هر ساله به عنوان بزرگترین رخداد صنایع دستی همزمان با روز جهانی برگزار می شد، امسال به دلیل تقارن با ماه مبارک رمضان به تیرماه موکول شد


منبع: بهارنیوز

ترجمه‌هایی که به طبیعت آسیب می‌زند!

احمد پوری در گفت‌وگو با ایسنا، درباره ترجمه‌های جدید از کتاب‌هایی که قبلا ترجمه‌ شده‌اند اظهار کرد: زمانی باید سراغ ترجمه‌ای جدید  از یک کتاب برویم  که کتاب چند سال قبل و یا چندین سال قبل ترجمه شده است. بهترین دلیل برای این‌ کار نیز این است که مترجم احساس کند زبان کتاب، زبان آشنایی برای مردم نیست و یا این‌که ترجمه کتاب ترجمه‌ خوبی نبوده است. در واقع مترجم با بازترجمه کتاب اثر بزرگی را با نثر و آرایش جدید در اختیار مخاطب قرار دهد؛ در این صورت است که ترجمه جدید از یک کتاب که قبلا ترجمه شده  قابل قبول است.او  با بیان این‌که  زمانی که مترجمی سراغ کار ترجمه‌شده می‌رود، بسیاری از مشکلات ترجمه حل شده است گفت: در خوشبینانه‌ترین حالت مترجم جدید اثر اصلی را در مقابل خود گذاشته و با مراجعه به ترجمه قبلی مشکلات خود را در ترجمه رفع می‌کند و ترجمه جدید را با سرعتی زیاد و در فاصله زمانی اندک آماده و روانه بازار می‌کند، و در بدبینانه‌ترین حالت مترجم اصلا کتاب اصلی را در اختیار ندارد و فقط جملات ترجمه قبلی را پس و پیش می‌کند و با عنوان ترجمه جدید به نام خود راهی بازار می‌کند و یا این‌که برخی از مترجمان متن را سرسری می‌خوانند و از خود چیزهایی می‌نویسند و با عنوان ترجمه کتاب منتشر می‌کنند که با متن اصلی فاصله زیادی دارد و این کار را برای این انجام می‌دهند که ثابت کنند کپی نکرده‌اند. همه این مواردی که گفتم در ترجمه‌ها وجود دارد.
پوری خاطرنشان کرد: تنها چیزی که برای ترجمه جدید از کتابی که ۵۰-۶۰ سال قبل ترجمه شده توجیه‌پذیر  این است که نثر آن زمان با نثر امروز سازگاری ندارد، در این صورت موجه است و اگر دلیلی غیر از این داشته باشد باید بگوییم که پشت این ماجرا سودجویی است.او درباره ترجمه‌های تحت‌اللفظی از کتاب‌های ترجمه‌ای در بازار نیز با بیان این‌که این مسئله در کتاب‌های ترجمه‌ای بسیار وجود دارد، اظهار کرد: برخی ترجمه‌ها حاکی از این است که مترجم نه تسلطی به زبان مبدا دارد و نه تسلطی بر زبان مقصد،  در نتیجه متنی به صورت ترجمه واژه به واژه و با کمک دیکشنری سر هم می‌کند که تکلیفش مشخص است.

این مترجم یادآور شد: من تأسف می‌خورم اما نگران این موضوع نیستم زیرا همیشه چنین پدیده‌ای وجود داشته است. هم کار سره در ترجمه وجود داشته و بوده و هم کار ناسره، اما  کار ناسره سریعا از بین و از یادها می‌رود و  آن‌چه باقی می‌ماند کار سره است.  تأثیر بد آن این است که درخت‌های زیادی را به خاطر کتاب‌ از بین می‌برند و این حیف است برای طبیعت! همچنین اگر این بی‌مهری را در مورد نویسندگان بزرگ جهان انجام دهیم که برای اولین‌بار در کشور می‌خواهند معرفی و به مخاطبان شناسانده شوند، شاید خاطره بدی را از آن نویسنده در ذهن‌ها باقی بگذارد.

او سپس با بیان این‌که با ترجمه‌های موازی هم موافق است و هم مخالف، اظهار کرد: از این نظر موافق‌ هستم که درباره داستان‌ها و کتاب دو مترجم می‌توانند دو برداشت مختلف داشته باشند و  هر کسی کلام و برداشت خود را از متن ترجمه کند. این‌که دو ترجمه از یک کتاب بیرون بیاید بد نیست اما زمانی با این ترجمه‌ها مخالفم که کتابی معروف و پرفروش می‌شود و دو ماراتنی بین ناشران به وجود می‌آید که کتاب را سریع ترجمه و روانه بازار کنند. این باعث می‌شود پنج – شش نفر همزمان بر روی کتاب کار کنند که طبیعتا آسیب‌هایی را به همراه دارد و مشخص است وضعیت کتاب چگونه خواهد بود.

احمد پوری یادآور شد: در ترجمه‌های همزمان انگیزه مادی بیشتر برای ناشران است و معمولا انگیزه مترجمان این است که کتابی با نام آن‌ها چاپ شود که پدیده تأسف‌آوری است. کتاب‌هایی مانند «هری پاتر» بیشتر با  انگیزه مادی چاپ می‌شود و ناشران به دنبال این هستند که از این ماراتن عقب نمانند و سریعا به پولی برسند زیرا می‌دانند کتاب پرفروش خواهد بود به همین خاطر به اولین و دم‌دست‌ترین مترجم می‌سپرند که کتاب را ترجمه کند.


منبع: بهارنیوز

فریبا وفی، نویسنده برگزیده آلمان شد

فریبا وفی با تأیید این خبر به ایسنا گفت: این کتاب حدود ۱۴ سال پیش در نشر مرکز به چاپ رسیده بود که حدود دو سال قبل به آلمانی ترجمه شد. من هم تازه از روی سایت خود این مؤسسه شنیده‌ام که کتابم برگزیده این جایزه شده است.این رمان را یوتا هیمل رایش به زبان آلمانی ترجمه و در این کشور منتشر کرده است.‌


منبع: بهارنیوز

حبیب از خوانندگان درجه یک موسیقی بود

ناصر چشم‌آذر در گفتگو با  ایلنا، درباره “حبیب محبیان” گفت: من حدودا بین سیصد تا چهارصد آهنگ تنظیم کرده‌ام که از این تعداد ۵ قطعه را برای زنده‌یاد “حبیب” تنظیم کردم اما متاسفانه به دلیل مشغله ذهنی بسیار زیادی که در حال حاضر دارم اسامی و فضای آن آثار را به خاطر نمی‌آورم. این آهنگساز و تنظیم‌کننده در ادامه افزود: سابقه آشنایی من با “حبیب” از طریق وارطان آوانسیان مدیریت هنری شرکت آونگ به قبل از انقلاب بازمی‌گردد. به پیشنهاد آقای آوانسیان تعدادی از آثاری را که قرار بود “حبیب” بخواند برای تنظیم به من واگذار کردند و این آغاز آشنایی من با ایشان بود.
وی همچنین عنوان کرد: سبک “حبیب” ترکیبی از راک و پاپ ایرانی بود. البته من واژه پاپ را در مورد موسیقی ایرانی جایز نمی‌دانم و بیشتر می‌پسندم از واژه “مردم پسند” استفاده شود. سبک موسیقی ایشان مردمی و پایپیولار بود؛ و از آنجا که گیتاریست توانمندی محسوب می‌شد موسیقی‌اش نیز تلفیقی از موسیقی راک و موسیقی روز با محوریت گیتار بود. ناصر چشم‌آذر همچنین درباره استقبال مردم از شیوه کار حبیب محبیان گفت: تا آنجا که من به خاطر دارم آهنگ “من مرد تنهای شبم” در زمانی که منتشر شد به اصطلاح عامه، واقعا منفجر کرد. این کار با استقبال اکثریت مردم روبرو شد و بیشتر مردم این آهنگ را واقعا دوست داشتند. دلیل این استقبال از کار حبیب هم شاید به دلیل صدای وحشی و خاص او بود؛ حبیب به واقع صدای باز و فراخی داشت که مثال زدنی بود.
این موسیقیدان همچنین افزود: ما پیش از حبیب هیچ صدایی که نزدیک به صدای ایشان باشد نداشتیم و همین خودرویی و حرکت‌های شخصی ایشان و فرم و سبک خوانندگی‌شان به گونه‌ای بود که برای مردم جذاب می‌نمود؛ در واقع پیش از ایشان هیچ خواننده‌ای نزدیک به جنس صدای حبیب نداشتیم. به خصوص وسعت صدای حبیب بسیار جالب توجه بود و می‌توانست در اوج خوانندگی کند. وی در ادامه عنوان کرد: پیش از انقلاب در این گونه سبک‌های مردمی تنها کسی که صدای اوج خوبی داشت و در بخش اوج هم خوانندگی می‌کرد ابی بود؛ ولی با ورود حبیب به این عرصه همه متوجه شدند که می‌شود از ابی هم بالاتر خواند.
چشم‌آذر درباره جایگاه حبیب محبیان در حوزه موسیقی پاپیولار ایران گفت: حبیب جزو خوانندگان درجه یک موسیقی مردمی ایران محسوب می‌شد. ایشان با اجراهای موفقی که داشت به جایگاه بسیار خوبی در موسیقی پاپیولار ایران دست پیدا کرد. بعد از انقلاب هم ایشان فعالیت‌هایشان را در امریکا ادامه داد و چند قطعه بسیار موفق هم منتشر کرد که با اقبال بسیار جالب توجهی روبرو شد. این آهنگساز و تنظیم کننده در ادامه افزود: یکی از موفق‌ترین آثار بعد از انقلاب حبیب قطعه “مادر” محسوب می‌شود که بسیار برای مردم ما جذاب و خاطره‌انگیز است.
وی همچنین عنوان کرد: بعد از انقلاب من دیگر هیچ دیداری با حبیب نداشتم تا اینکه دو سه سال قبل دست تقدیر ما را دوباره به هم رساند و در شب جشن موسیقی ما دیدارها را تازه کردیم. این دیدار با بیش از سی سال فاصله اتفاق افتاد و متاسفانه کمی بعد هم حبیب را از دست دادیم. ناصر چشم‌آذر درباره منش اخلاقی حبیب محبیان گفت: حبیب بسیار انسان معتقد و سالمی بود و به همین خاطر هم مردم کشورمان او را تا این حد دوست داشتند و صدایش به دل می‌نشست. حبیب در ۴ مهر ۱۳۳۱ در شمران تهران به‌دنیا آمد. در خانوادهٔ او، برادرانش نیز به موسیقی علاقه داشتند اما تنها خود حبیب به موسیقی حرفه‌ای روی آورد.
با وجود تمایل سایر برادرانش به ویولن، علاقهٔ او از ابتدا به گیتار بود. دوران نوجوانی حبیب مصادف با پیدایش گروه بیتلز در دهه ۶۰ میلادی اروپا شد و همین موضوع علاقهٔ بیشتر او به موسیقی را پدید آورد. با پذیرفته شدن در آزمون صداوسیما، زیر نظر مرتضی حنانه به فراگیری اصول و تدابیر آهنگسازی روی آورد. حبیب بعدها توانست به‌عنوان خواننده در تلویزیون استخدام شود. او بعد از ۲ سال از استخدام در رادیو و تلویزیون به خدمت سربازی رفت و در آنجا نیز خواننده باشگاه افسران بود. حبیب پیش از انقلاب با انتشار آثاری چون “من مرد تنهای شبم” به شهرت رسید و سه سال پس از پیروزی انقلاب به آمریکا مهاجرت کرد تا فعالیت‌های موسیقیایی‌اش را خارج از ایران ادامه دهد.  بعدها در سال ۱۳۸۸ حبیب به ایران بازگشت اما تا زمان درگذشت‌اش در ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ اجازه انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت پیدا نکرد.


منبع: بهارنیوز

خطر شکست در کمین تام کروز

درحالی که انتظار می‌رفت فروش افتتاحیه این فیلم به مرز ۳۰ میلیون دلار برسد، «مومیایی» تا روز جمعه تنها ۱۱ میلیون دلار فروش داخلی داشته است. در حالی که «زن شگفت‌انگیز» ابر قهرمانی پرفروش دی.سی توانسته در پایان هفته دوم اکران ۱۵ میلیون دلار کسب کند و افت فروشی کمتر از ۵۰ درصد داشته باشد که برای یک فیلم ابرقهرمانی تقریبا بی‌سابقه است.
 




حالا چشم امید «مومیایی» به اکران بین‌المللی است تا گیشه را نجات دهد. فروشی که تا به اینجا امیدوار کننده بوده و پس از چند افتتاحیه میان هفته در کشورهای مختلف، ۱۸ میلیون دلار فقط در روز جمعه در چین بدست آورده است.«مومیایی» که از سری فیلم‌های جهان تاریک کمپانی یونیورسال است، توسط الکس کورتزمان کارگردانی شده و داستان یک پرنسس عهد باستان (سوفیا بوتلا) را دنبال می‌کند که پس از هزاران سال از دخمه خود در مصر بر می‌خیزد و بشریت را تهدید می‌کند. تام کروز نقش مردی را دارد که مقبره او را پیدا می‌کند و نیروی او را آزاد می‌کند. «مومیایی» با بودجه‌ای ۱۲۵ میلیون دلاری ساخته شده است.


منبع: بهارنیوز

سریال «The Killing»؛ سرد و عمیق مثل رگبارهای سیاتل

هفته نامه کرگدن – اسم نویسندگان، به متن رجوع شود: سریال The Killing ممکن است شما را در قسمت های اول دلزده کند، اما کمی که بگذرد می بینید ابدا نمی توانید آن خیابان های تاریک و بارانی و آن شخصیت های به ظاهر نخواستنی را فراموش کنید.

جنایت اسکاندیناوی

رامبد خانلری: ادبیات جنایی اسکاندیناوی بعد از «هنینگ مانکل» مورد توجه مخاطبان این ژانر قرار گرفت. استفاده به جا از جغرافیای سرد و تاریک این کشورها در داستان های جنایی و هماهنگ کردن آن با موج سینوسی درام باعث شد تا خیلی زود این فضای شبه نوآر با تمام خصوصیات مدرنش در میان مخاطبان این ژانر صاحب کرسی شود.

سریال امریکایی «The Killing» از روی سریال موفق دانمارکی ساخته شد و در تمام دنیا مورد توجه قرار گرفت. سازندگان این سریال با وجودی که این سریال را به امریکا آوردند، اما تمام تلاششان را به کار بستند تا حال و هوای سرد و تاریک نسخه دانمارکی را حفظ کنند. حتی در انتخاب بازیگران هم دقت کردند که قیافه ها زیاد امریکایی نباشد.

 هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان

«Bridge» سریال جنایی دیگری بود که امریکایی ها هوس کردند نسخه امریکایی اش را بسازند و نیمه تمام ماندن نسخه امریکایی نشان داد که به اندازه نسخه اسکاندیناوی مورد توجه قرار نگرفته است. «Fortitude» و «Trapped» هم دیگر سریال های معروف جنایی با این حال و هوا هستند.

نکته جالب این سریال ها این است که در غیاب عناصر جذاب بصری ساخته و پرداخته می شوند. همه جا تاریک و برفی است، خیابان ها خلوت است، کارآگاه ها برعکس کارآگاه های امریکایی و فرانسوی آدم های جذابی نیستند، حتی در اولین برخورد به نظرتان می آید که نمی توانید این آدم ها را به عنوان نقش اصلی برای چند اپیزود تحمیل کنید، اما به مرور زمان همین آدم های نخواستنی برای شما جذاب می شوند و بعد از یکی، دو قسمت متوجه می شوید یکی از دلایل اصلی که به تماشای سریال نشسته اید، همین کارآگاه هایی هستند که حالا به خوبی با آن ها ارتباط برقرار کرده اید.

اما اصلی ترین ویژگی آثار جنایی اسکاندیناوی کفه سنگین درام است. زندگی در تمام این داستان ها با قدرت در جریان است. یعنی اگر معما و گره گشایی را کامل از داستان حذف کنیم، باز هم چیزی برای خواندن یا تماشا  کردن وجود دارد. در تمام این سریال ها، در تمام داستان های آقای مانکل با حذف قتل و قاتل و مقتول، باز هم کلمات دلنشینی برای خواندن و تصاویر جذابی برای تماشا کردن وجود دارند که در قالب درام همگرا می شوند.

سریال The Killing یکی از بهترین نمونه های این سریال های برای تماشاست. امریکایی شدن این سریال باعث نشده تا عناصر جذاب وابسته به جغرافیای داستانی اش را از دست بدهد. در اولین برخورد با «سارا لیندن» و «هولدر» به خودتان می گویید برای بازی در این نقش ها گزینه های بهتری وجود نداشت؟ اما این شخصیت ها آن قدر به تناسب داستان خوب نوشته شده اند، آن قدر خوب بار درام زندگی شخصی شان را به تنه اصلی ماجرا می آورند و به آن پیچ می کنند و آن قدر خوب نقش شان را بازی می کنند که بعد از مدتی این دو برای شما شبیه شخصیت های سریال Friends می شوند.

بعد از تماشای سریال هرکجا آن ها را می بینید، دلتان یک جوری می شود. اگر معنای اسم سریال را قتل در نظر بگیریم، اسم بامسمایی است. در فصل اول و دوم متوجه می شویم که یک قتل چگونه بر محیط اطرافش تاثیر می گذارد و چگونه همه آدم ها را درگیر خودش می کند. نشان می دهد که قتل فقط یک مثلث میان قتل و قاتل و مقتول نیست. به نظرم اسکاندیناوی ها هم داستان جنایی را در این روزگار بهتر از باقی نویسندگان می شناسند و هم به داستان های شان اعتماد بیشتری دارند. بازی های سریال درخشان هستند، به ویژه پدر مقتول آن قدر نقشش را خوب بازی می کند که تا مدت ها او را به خاطر خواهیدداشت.

The Killing از آن سریال هایی است که خوب شروع می شود، خوب ادامه پیدا می کند و برعکس بیشتر سریال های جنایی به خوبی هم به پایان می رسد؛ از آن سریال هایی که هر کسی با هر سلیقه ای از تماشای آن لذت خواهدبرد. فصل اول و دوم یک داستان جنایی کلاسیک دارد با خرده روایت های فراوان و دلنشین. فصل سوم داستان جداگانه ای دارد؛ داستانی که جنس و جنمش با جنس و جنم فصل اول تفاوت زیادی دارد. خشن تر است و از روی عمد بخش معمایی آن تا حد زیادی مهار شده است.

 هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان

تماشای فصل سوم در ادامه فصل اول و دوم دلنشین است. در فصل سوم هم بازی «پیتر سارسگارد» در نقش مظنون فوق العاده است و بخش درام زندگی او و سرانجام دراماتیکش بسیار جذاب. در فصل سوم لیندن و هولدر بیشتر از دو فصل گذشته زندگی خصوصی شان را به داستان می آورند.

The Killing سریال جذاب و خوش ساختی با بازی های درخشان و داستانی پخته و گیراست که هیچ بهانه ای برای ندیدنش وجود ندارد.

آسمان کیپ ابر

المیرا حسینی: یک چیزی در آب و هوای سیاتل است؛ چیزی که باعث می شود همه آدم ها نکته ای برای پنهان کردن داشته باشند؛ مثل آسمان سیاتل که خورشید را پشت ابرهای سیاهش پنهان کرده و یکسره بارانی است. «The Killing» در همین آب و هوا و با همین آدم ها روایت می شود.

سارا لیندن و استیون هولدر زوج کارآگاهی هستند که قرار است در فصل های مختلف پرده از راز قتل ها بردارند و اتفاقا همین دو نفر بار اصلی جذابیت سریال را بر دوش می کشند؛ آدم هایی که هر چند گذشته سخت و پرتلاطمی داشته اند، اما برخلاف بسیاری از شخصیت های سریال توانسته اند انسانیت خود را حفظ کنند و این ویژگی در کنار هوش بالا و شم قوی کاراگاهی شان، آن ها را به آدم های محبوب سریال تبدیل می کند؛ سریالی که در فصل اول و دوم روی قتل رزی تمرکز دارد و درحالی که هر لحظه شما در کنار کارآگاه ها فکر می کنید به قاتل نزدیک شده اید، متوجه می شوید که یک جای کار را غلط خوانده اید و قاتل را دوباره بین کاراکترهای سریال گم می کنید.

فصل های اول و دوم آن قدر ظریف و پیچیده اند که توقع شما را از سریال بالا می برند و باعث می شوند فصل های سوم و چهارم آن طور که باید به شما نچسبد. دو فصل آخر سریال، شما را با سوال های بی جواب تنها می گذارد و منطقی که گاه به شما عرضه می کند، حسابی توخالی و پفکی است. این جاست که جذابیت لیندن و هولدر وهمراه شدن با آن ها سریال را نجات می دهد و احتمالا باعث می شود نیمه کاره رهایش نکنید.

من با هولدر و لیندن بعد از یک روز کاری خسته کننده آشنا شدم. با خواهرم نشسته بودیم و لیست فیلم و سریال های هاردش را بالا و پایین می کردیم تا چیز جذابی نظرمان را جلب کند و پلی کنیم. The Killing را با شک و تردید انتخاب کردیم و وقتی به خود آمدیم که پنج ساعت مداوم داشتیم سریال نگاه می کردیم و چای می خوردیم.

روز بعد هر دو خسته از سر کار برگشتیم، ولی این موضوع باعث نشد روند تماشای سریال را متوقف کنیم. قاتل بالاخره چه کسی بود؟ نوجوان های لاابالی که از بی محلی رزی به تنگ آمده بودند؟ آن معلم سیاه پوست که عاشق کار و شاگردهایش بود، اما به وضوح چیزی را در مورد شب قتل پنهان می کرد؟ عضو شورای شهر و نامزد انتخابات شهرداری سیاتل که حاضر نبود برای پیروزی در انتخابات اصول اخلاقی اش را زیر پا بگذارد، ولی شواهد نشان می داد در شب قتل دلیل موجه و شاهدی برای غیبتش ندارد؟

این اما و اگرها خواب و خوراک را از لیندن و هولدر می گیرد و شب و روزشان را به هم می دوزد. دست آخر زمانی که همراه کارآگاه ها فکر می کنید همه چیز حل شده و گره ها باز شده، نکته آخر باز هم غافلگیرتان می کند و لابد مثل من و خواهرم با فیلم مستندی که رزی ساخته، اشک در چشانتان حلقه می زند و حرص می خورید که این دختر چقدر مفت و ساده زندگی اش را باخته و ناخواسته کلی زندگی دیگر را هم خراب کرده است.

 هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان

اما در فصل سوم و چهارم ورق بر می گردد و نویسنده و کارگردان هرچه در فصل اول و دوم در جذب مخاطب رشته بودند، پنبه می کنند و اگر چالش های کارآگاه ها و جذابیت هایشان نباشد، مخاطب های خود را کامل از دست می دهند. شاید شبکه ای ام سی هم همین نکته را فهمیده بود که تا پایان فصل سوم گروه را همراهی کرد و پایش را از فصل چهارم بیرون کشید و آن را به نت فیلیکس سپرد.

در هر حال درست است که در دو فصل پایانی بسیاری از بخش های سریال منطق پذیر به نظر نمی رسد و سر و ته دردسرهایی که زوج کارآگاه می کشند و عذاب وجدانی که رهایشان نمی کند، خیلی هپی اند و باسمه ای به هم می آید، ولی حتی همین دو فصل هم جذابیت های دراماتیک خودشان را دارند و آدم های خاکستری اش در آب و هوای خاکستری و یکسره بارانی سیاتل خوش نشسته اند.

اگر ذهنی به شدت منطقی دارید و دنبال سریال پلیسی درجه یک می گردید، تماشای فصل اول و دوم حالتان را جا می آورد، اما توصیه می کنم از تماشای فصل سوم و چهارم چشم پوشی کنید، ولی اگر آدم حساسی نیستید و از بی منطقی بعضی بخش های داستان حرصتان نمی گیرد، هر چهار فصل را ببینید و از تماشایش لذت ببرید.

قربانیان ناگفته ها

روناک حسینی: آدم ها تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند دست از رازهایشان بکشند. این چیزی است که شاید بیش از هر چیز در این سریال به نظر می آید. ما با آدم هایی مواجهیم که یکی از آدم های نزدیکشان کشته شده و پلیس به دنبال پیدا کردن قاتل او است و اتفاقا آن ها هم با عز و التماس یا حتی فحش و دعوا از پلیس می خوهند هرچه زودتر قاتل را پیدا کنند، اما در این بین سفت و سخت به رازهایشان چسبیده اند و حاضر نیستند به هیچ طریقی از آن دل بکنند. گره داستان ها هم همین طوری باز می شود.

یعنی پلیس آهسته آهسته پی به رازهای شخصی افراد، چه مقتول و چه اطرافیانش می برد و ماجرا به این شکل رمزگشایی می شود. در این بین افراد زیادی در مظان اتهام قرار می گیرند و وقتی ما تقریبا مطمئن می شویم قاتل کیست، نویسنده بهمان ثابت می کند اشتباه کرده ایم. در این سریال هر کسی ممکن است قاتل باشد  قاتل باشید نه یک گولاخ خشن باشد و نه بیماری روانی لاغر مردنی با خنده های هیستریک. قاتل ها آدم های معمولی اند.

در فصل اول و دوم، قتل یک اشتباه است. در فصل سوم قاتل برای خودش یک فلسفه شخصی دارد و آدم کشتن را مثل باقی وظایف اجتماعی اش انجام می دهد و در فصل چهارم آدم کشتن بعد دیگری پیدا می کند که نمی توان بیشتر از این درباره اش نوشت. این که کشتن کسی دیگر کاری است که از همه ما بر می آید و اگر تا به حال مرتکب قتل نشده ایم، برای این است که در موقعیت قرار نگرفته ایم، یک فلسفه قدیمی است که در بسیاری از داستان های پلیسی تکرار می شود و شاید هم واقعیت داشته باشد. اما در این سریال آدم ها بیش از هر چیز دیگر قربانی رازهای خودشان هستند.

می گویند زندگی مدرن باعث شده ما هر روز چیزهای بیشتری برای پنهان کردن از همدیگر داشته باشیم و امنیتمان را هم از همین طریق تامین کنیم؛ همین رازهایی که گاهی جانمان را نجات می دهند، مرگمان را هم به سادگی پیش می اندازند.

هولدر و لیندن، دو کارآگاه این سریال هم رازهای زیادی دارند و زندگی شان زیر سایه همین رازها دستخوش اتفاقات غریبی می شود. آیا کسی را خواهیم یافت که بتوانیم بدون دغدغه و ترس، رازهایمان را برای او برملا کنیم؟ آیا رفاقتی میان ما و کسی دیگر شکل خواهدگرفت که آن قدر در آن احساس امنیت کنیم که ناچار نباشیم خودمان را از او پنهان کنیم؟ هولد و لیندن، در جریان داستان، خودشان هم به دنبال چنین پناهگاهی هستند و داستان زندگی شان هم بر همین اساس روایت می شود.

 هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان

هولدر پلیس جوان جذابی است که تصافا با یک کارآگاه زن، سارا لیندن، در آستانه بازنشستگی خودخواسته اش همکار می شود. هولدر پیش از آمدن به بخش جنایی، پلیس مخفی در دایره مبارزه با مواد مخدر بوده است و به واسطه همین سابقه کاری، زندگی خیابان خواب های معتاد و باندهای کوچک خیابانی را از نزدیک می شناسد. می داند چطور می توان از خیابان گردها اطلاعات گرفت و چطور به رازهای زندگی آن ها نزدیک شد.

لیندن کابوسی دارد از پرونده ای در گذشته که مطمئن نیست توانسته درست حلش کند یا نه. یک نقاشی همیشه همراه او است. نقاشی را پسربچه ای کشیده که از داخل کمد، شاهد کشته شدن مادرش بوده است و شاهد ماندن و بادکردن و بوگرفتن جسد او. این را گفتم که بدانید کمی با خشونت طرفید.

هر چند خشونت را به عینه به شما نشان ندهد، اما از آنچه در جامعه ای سرد با آدم هایی دور از هم روی می دهد، دلتان خواهد گرفت. در این سریال، هوا همیشه سرد است. دریاچه و جنگل اطرافش، بیش از آن که زیبا باشد، پناهگاه ناامنی برای جنایت است؛ شهر خاکستری است و آدم ها هرکدام در تلاشند تا زندگی شان را نجات دهند. روزها را می گذرانند تا در حضور دائمی ناامیدی ها، سرخوردگی ها، ضعف ها و خطاهایشان راه نجاتی پیدا کنند. با وجود سیاتلی دلگیر که در این سریال تصویر می شود، با هوایی گرفته که به قول اخوان، نگه جز پیش پا را دید نتواند، نمی توان از تماشای ماجراهای آن چشم پوشید. دو کارآگاه این سریال را هم به احتمال زیاد دوست خواهید داشت.

برخلاف بسیاری از ماجراهای پلیسی، هر دو باهوشند و هر دو سخت درگیر مسئولیت هایشان و البته در جدال با رازها و به دنبال گوشه ای امن در آغوش یک رفیق که نه جایشان بگذارد و نه مجبور شوند جا بگذارندش. در این شهر و با این آب و هوا باشند؛ مثل آسمان سیاتل که خورشید را پشت ابرهای سیاهش پنهان کرده و یکسره بارانی است.

مختصر و مفید درباره سریال «The Killing»

تهیه و ترجمه: مستانه تابش

•    این سریال در واشنگتن و سیاتل فیلمبرداری شده است. سیاتل یکی از بارانی ترین شهرهای امریکاست و جالب است یکی از انتقاداتی که بینندگان این سریال به تهیه کنندگان می گرفتند این بود که چرا چیزی به اسم چتر و بارانی در این فیلم کاربرد ندارد!

•    سریال The Killing براساس یک مجموعه تلویزیونی دانمارکی به نام Forbydeslen به معنای جنایت ساخته شده است. اولین قسمت این سریال در آوریل سال ۲۰۱۱ توسط ای ام سی ساخته شد. اگرچه ونا سود، مدیر تولید سریال در مصاحبه ای درباره تفاوت نسخه امریکایی و دانمارکی گفته بود: «ما دنیای خودمان را خلق کردیم و از این سریال دانمارکی فقط به عنوان یک طرح کلی استفاده کردیم.»

 هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان

•    سری اول سریال The Killing در زمان پخش پس از سریال The Walking Dead به دومین سریال پربیننده ای ام سی تبدیل شد و بیش از ۲٫۷ میلیون بیننده پیدا کرد. اما تعداد بینندگان در سری دوم افت کرد و به حدود ۱٫۵ ملیون نفر رسید که اغلب بین ۱۸ تا ۴۹ سال سن داشتند.

•    در سال ۲۰۱۲، ای ام سی اعلام کرد که ساخت این فیلم از ماه جولای متوقف شده است، اما به دنبال مذاکراتی که بین مدیران این شبکه و فوکس و نت فلیکس صورت گرفت، قرار شد سری سوم آن هم ساخته شود. در سپتامبر سال ۲۰۱۳ ای ام سی دوباره اعلام کرد که این آخرین سری از این مجموعه بوده که روی آنتن رفته است، اما در نوامبر سال ۲۰۱۳ مجداد نت فلیکس ساخت سری چهارم The Killing را سفارش داد که شامل شش اپیزود بود و در آگوست سال ۲۰۱۴ این سریال به طور کامل به پایان رسید.

•    منتقدان و بینندگان این سریال روی شباهت هایش از نظر ساختاری و کارگردانی به آثار دیوید لینچ به ویزه تویین پیکس تاکید ویژه ای دارند.

•    قاتل سریالی در این مجموعه «نی نواز» (موش گیر) نامیده می شد که به قربانیان نوجوانش اشاره داشت. نی نواز هاملن یا فولت زن رنگارنگ هاملن از داستان های اروپایی سده های میانه مربوط به شهر هاملن در آلمان است.


منبع: برترینها

آثار تاثیرگذار بر «باب دیلن»

داستان نوبل بردن «باب دیلن» بالاخره با تحویل دادن فایل صوتی سخنرانی او به آکادمی نوبل به پایان رسید و بعد از ماه‌ها حاشیه و جنجال، همه نفس راحتی کشیدند. او در این سخنرانی به طور ویژه از سه اثر ادبی یاد می‌کند و درباره تاثیر آن‌ها بر موسیقی خود حرف می‌زند.

: داستان نوبل بردن «باب دیلن» بالاخره با تحویل دادن فایل صوتی سخنرانی او به آکادمی نوبل به پایان رسید و بعد از ماه‌ها حاشیه و جنجال، همه نفس راحتی کشیدند. او در این سخنرانی به طور ویژه از سه اثر ادبی یاد می‌کند و درباره تاثیر آن‌ها بر موسیقی خود حرف می‌زند.

«سی‌بی‌سی» گزارشی کوتاه درباره سه کتابی که «دیلن» در سخنرانی‌اش به آن‌ها پرداخته و تاثیر این آثار بر فعالیت‌های موسیقایی این هنرمند منتشر کرده است.

آثار تاثیرگذار بر «باب دیلن»

برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۶ در سخنرانی خود به سه شاهکار ادبی که در خلق ترانه‌هایش الهام‌بخش بوده‌اند، اشاره می‌کند. این کتاب‌ها «موبی‌ دیک» (نهنگ سفید) نوشته «هرمن ملویل»، «اودیسه» شاهکار حماسی «هومر» و «در جبهه غرب خبری نیست» اثری از «اریک ماریا رمارک» هستند و «دیلن» اذعان می‌کند که تاثیر آن‌ها به سال‌هایی که او کلاس‌های گرامر را می‌گذرانده، برمی‌گردد.

۱. «موبی دیک» نوشته «هرمن ملویل»

«دیلن» می‌گوید: «موبی دیک» اثری شگفت‌انگیز است، کتابی مملو از صحنه‌های پرهیجان و دیالوگ‌های دراماتیک.» داستان دغدغه کاپیتان برای دنبال کردن یک وال به طرز فریبنده‌ای ساده است و در عین حال، مملو از تمثیل‌ها و افسانه‌ها. «دیلن» ادامه می‌دهد: «ما فقط سطح چیزها را می‌بینیم. ما می‌توانیم آن‌چه را زیر لایه‌های دیدنی قرار گرفته تفسیر کنیم. این تم و تمام آن مفاهیمی که منتقل می‌کند، راهش را در چندین ترانه من باز کرد.»

آثار تاثیرگذار بر «باب دیلن»

موضوعاتی را که «دیلن» در سخنرانی‌هایش به آن‌ها اشاره کرد، می‌توان در ترانه «صدوپانزدهمین رویای دیلن» که سال ۱۹۶۵ در آلبوم «همه چیز را به خانه بازگرداندن» دید. این ترانه مملو از اشارات و اصطلاحات دریایی است و شخصیتی به نام «کاپیتان عرب» که یادآور «کاپیتان احب» داستان «ملویل» است، در آن نقش دارد.


۲. «در جبهه غرب خبری نیست» نوشته «اریک ماریا رمارک»

برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۶ در نسخه صوتی سخنرانی که به آکادمی نوبل تحویل داد، «در جبهه غرب خبری نیست» را این‌گونه توصیف می‌کند: «کتابی است که تو در آن کودکی‌ات را، ایمانت به جهانی معنادار و نگرانی‌ات را برای افراد از دست می‌دهی. تو در یک کابوس گیر می‌کنی،‌ در گرداب مرموزی از مرگ و رنج. تو از خودت در برابر طرد شدن دفاع می‌کنی. خیلی تنهایی. بعد یک گلوله به سرت برخورد می‌کند و تو می‌میری. از چهره نقشه محو می‌شوی. تو منهدم شده‌ای… من این کتاب را کنار ‌گذاشتم و آن را ‌بستم. دیگر هیچ‌وقت نخواستم رمانی درباره جنگ بخوانم و هرگز هم نخواندم.»

آثار تاثیرگذار بر «باب دیلن»

اما این کتاب که درباره جنگ جهانی اول نوشته شده و چندین مرتبه هم مورد اقتباس قرار گرفته،‌ باعث نشد «باب دیلن» در ترانه‌هایش از جنگ، مرگ و درد ننویسد. «اربابان جنگ» از آلبوم سال ۱۹۶۳ «دیلن» یکی از تاثیرگذارترین ترانه‌های ضدجنگ این خواننده و ترانه‌سرای آمریکایی است.


۳. «اودیسه» نوشته «هومر»

«اودیسه» مجموعه شعرهای حماسی «هومر» یونانی، روایت‌کننده سفر طولانی «اودسیوس» پس از جنگ تروا تا رسیدن دوباره به همسر و فرزندش است. خواننده «هله لویا» در سخنرانی نوبل خود به تأثیر اثر بزرگی چون «اودیسه» بر آثار ترانه‌سرایان مهم و برخی از کارهای خودش می‌پردازد و سپس از اثر گم‌گشتگی‌ها و اشتباهات «اودیسه» در سروده‌های حماسی «هومر» می‌گوید.

آثار تاثیرگذار بر «باب دیلن»

او معتقد است: «اودیسه» قصه عجیب و پرماجرای مردی بزرگسال است که پس از مبارزه در جنگ می‌خواهد به خانه برگردد… او مسیر زیادی را طی می‌کند و بعد به عقب رانده می‌شود… و وقتی همه چیز گفته و انجام می‌شود، وقتی بالاخره به خانه می‌رسد، او کنار همسرش می‌نشیند و داستان‌هایش را تعریف می‌کند.»  

ترانه «آیسِس» از آلبوم «آرزو» (۱۹۷۶) هم چنین موضوعی دارد؛ مردی متاهل که همسرش را به خاطر سفری افسانه‌ای تنها می‌گذارد، تنها برای این که روزی برگردد و داستانش را برای او روایت کند.

«باب دیلن» از نگاه بسیاری تاثیرگذارترین چهره در تاریخ موسیقی آمریکاست. برخی از ترانه‌های او توسط بسیاری از خوانندگان مشهور دوباره‌خوانی شده‌ که از جمله آن‌ها می‌توان به «از فراز برج دیدبانی» که توسط «جیمی هندریکس» اجرا شد، اشاره کرد. او در پدیدارشدن سبکی در موسیقی به نام «راک بومی» در اواسط دهه ۶۰ بسیار تاثیرگذار بود و به «شکسپیر» هم‌نسلان خود شهرت یافت. «دیلن» در پنج دهه‌ اخیر در موسیقی آمریکا یک پدیده محسوب می‌شده است.

آکادمی نوبل روز ۲۲ مهرماه نام «باب دیلن» را به عنوان برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۶ اعلام و «خلق تعابیر جدید شاعرانه در سنت شعر آمریکایی» را علت برگزیدن او عنوان کرد. انتخاب یک ترانه‌سرا و خواننده به عنوان برنده نوبل ادبیات، واکنش‌های مثبت و منفی بسیاری را به همراه داشت.


منبع: برترینها

«شهرزاد» نیامده، حاشیه ساز شد

طبق وعده سازندگان سریال شهرزاد، درحالیکه دو هفته بیشتر تا پخش فصل دوم این مجموعه در شبکه نمایش خانگی باقی نمانده است، حاشیه هایی درباره انتشار اینترنتی این مجموعه به وجود آمده است.

در حالیکه تهیه‌کننده‌ سریال «شهرزاد» اعلام کرده که این سریال قرار است از سایت نت‌فلیکس و سایت لوتوس‌پلی پخش شود، اما رئیس انجمن صنفی VOD و IPTV این کار را قانونی نمی‌داند.

به گزارش ایرنا، محمد صراف، رئیس انجمن صنفی VOD و IPTV به خبر منتشر شده درباره‌ پخش سریال «شهرزاد» واکنش نشان داده و گفته است که خبر عرضه‌ سریال شهرزاد در نت‌فلیکس تأیید نشده است، ضمن اینکه نت‌فلیکس در ایران فیلتر است.

وی همچنین درباره‌ مجوز نداشتن سایت لوتوس‌پلی گفته است: سایت لوتوس‌پلی نیز مجوز قانونی VOD یا IPTV را از سازمان صدا و سیما و مؤسسه‌ رسانه‌های تصویری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد بنابراین اگر سریال شهرزاد از این سایت یا هر سایتی غیر از سامانه‌های دارای مجوز VOD و IPTV منتشر شود، غیرقانونی است و در مذاکراتی که با نهادهای ذی‌ربط داشته‌ایم اقدامات قانونی لازم، پیش‌بینی شده است.

طبق گفته‌ رئیس انجمن صنفی VOD و IPTV، پیش از این، شرکت‌های VOD با تهیه‌کننده‌ سریال «شهرزاد» برای قرار دادن این سریال در سایت‌های قانونی مذاکره کردند اما به نتیجه‌ نرسیده‌اند.

صراف توضیح داد: پیش از این صنف VOD و IPTV در نامه‌ای از تهیه‌کننده سریال شهرزاد درخواست کردند که وارد مذاکره شوند و برای انتشار این سریال در سامانه‌های قانونی ایران قرارداد منعقد شود.

وی افزود: مذاکراتی هم از قبل با تهیه کننده سریال شهرزاد انجام شده که ظاهرا به نتیجه‌ نرسیده و قصد دارند روی لوتوس‌پلی که سایت خودشان است سریال را منتشر کنند که این کار خلاف قوانین و مجوزهای صادره است و مثل این است که کارگردانی برای اکران فیلمش در سینما به جای آنکه با دفاتر پخش‌کننده‌ سینمایی قرارداد ببندد، خودش سینما تاسیس کند!

صراف درباره کمک‌هایی که شرکت‌های VOD در مسیر ارائه‌ فیلم‌ها در اختیار مخاطبان قرار می‌دهند، گفت: در ایران هم به تعدادی از سایت‌ها مجوز قانونی داده شده و این مجوزها طی مراحل سخت‌گیرانه‌ای اعطا شده است.

وی یادآور شد: شرکت‌های VOD و IPTV دو سال است که مجوز گرفته‌اند و هزینه‌های سنگینی پرداخته‌اند تا مخاطب را به سمت خرید قانونی تشویق کنند.

صراف اضافه کرد: این شرکت‌ها هزینه‌های مالیات و بیمه را می پردازند و علاوه بر کارآفرینی و اشتغال‌زایی، ۱۵ تا ۲۰ درصد از قاچاق محتوا در حوزه‌ فضای مجازی را نیز به خرید قانونی تبدیل کرده‌اند اما حالا که این بازار در حال شکل‌گیری است، ناگهان در خبر تأییدنشده‌ای می‌شنویم که محتوای سریالی مثل شهرزاد قرار است به شبکه‌ نت‌فلیکس برود و یا در سایتی که اصلا مجوز ندارد منتشر شود!

به‌تازگی تهیه‌کنندگان سریال ها و فیلم های سینمایی، سایت‌هایی راه‌اندازی می‌کنند و سریال‌هایی که برای شبکه‌ نمایش خانگی تولید می‌کنند را در آن سایت‌ها قرار می‌دهند و صراف‌، این موضوع را معضلی می داند که در حوزه نشر آثار سینمای خانگی اتفاق افتاده است.

به اعتقاد وی، همگان باید تابع قانون و متعهد به مجوزهای قانونی باشند زیرا اگر سریال به جای اینکه در سامانه‌ قانونی قرار بگیرد، در یک وب‌سایت غیرقانونی توزیع شود، شرکت‌هایی که با سرمایه‌گذاری سنگین، شبکه عرضه آثار سینمایی در فضای مجازی ایجاد کرده اند، متضرر خواهند شد.

فصل دوم سریال شهرزاد قرار است از ۲۹ خردادماه وارد شبکه نمایش خانگی شود.


منبع: عصرایران

ارکستر ملی کره جنوبی به ایران می‌آید

سفارت کره جنوبی در تهران در حال رایزنی است تا تعدادی از هنرمندان جوان ایرانی در مشارکت با جمعی از هنرمندان جوان کره جنوبی به خلق یک اثر هنری مشترک بپردازند.

۲۰ هنرمند جوان ایرانی و کره جنوبی به تولید و خلق یک اثر هنری مشترک می پردازند و به زودی ارکستر ملی کره جنوبی به ایران می آید.

به گزارش مهر، سفارت کره جنوبی در تهران در حال رایزنی است تا تعدادی از هنرمندان جوان ایرانی با سفر به سئول در مشارکت با جمعی از هنرمندان جوان کره جنوبی (در مجموع ۲۰ نفر) به خلق یک اثر هنری مشترک بپردازند.

همچنین در تعاملات جدید فرهنگی میان ایران و کره جنوبی در بازه زمانی ۲۶ جولای تا ۶ آگوست (۴ تا ۱۵ مرداد) نمایشگاهی از آثار فرهنگی کره جنوبی در برج میلاد برگزار می شود.

در تاریخ ۲۶ ماه جولای (۴ مرداد) ارکستر ملی کره جنوبی که شامل سازهای سنتی این کشور است، برای نخستین بار به ایران می آید تا در کشور ما اجرایی داشته باشد که گفته می شود این اجرا تنها به ارائه آهنگ های کره ای محدود نمی شود و اجرای آهنگ های ایرانی هم بخشی از برنامه این ارکستر است است.


منبع: عصرایران

نویسنده ایرانی برگزیده یک مؤسسه آلمانی شد

ترجمه رمان ترلان نوشته فریبا وفی نویسنده ایرانی برگزیده جایزه مؤسسه (Litporm) آلمان شد.

فریبا وفی با تأیید این خبر به ایسنا گفت: این کتاب حدود ۱۴ سال پیش در نشر مرکز به چاپ رسیده بود که حدود دو سال قبل به آلمانی ترجمه شد. من هم تازه از روی سایت خود این مؤسسه شنیده‌ام که کتابم برگزیده این جایزه شده است.

این رمان را یوتا هیمل رایش به زبان آلمانی ترجمه و در این کشور منتشر کرده است.‌


منبع: عصرایران

آیین سنتی گرگیعان در اهواز (عکس)

۵ دانشگاه ایرانی جزو برترین های جهان تقدیر قطر از ایران بخاطر آمادگی برا حل تنش عربی وقتی در مقابل حمله تروریستی قرار گرفتیم چه کنیم؟ (+فیلم) فیسبوک و گوگل به دنبال استخدام کارشناس سیاسی از روسیه! روایت ۵ ساعت حبس با ۷ نفر در اتاق نماینده مجلس در کنار تروریست‌های داعشی واژگونی میکسر بتن بزرگراه آزادگان را به هم ریخت دیدار اردوغان و وزیر خارجه بحرین در پشت درهای بسته ارتش سوریه رسیدن نیروهای سوری به مرز عراق را تأیید کرد وزیر خارجه قطر:‌ روابط ما با ایران مثبت است پلیس: کشف خودروی استفاده شده در حملات تروریستی به مجلس و حرم امام

نکته نگاری های بعد از حادثه تروریستی در تهران: خط مقدم مبارزه با تروریسم، جایی دورتر از مرزهای ایران/ رویکرد امنیتی صدا و سیما/ “خندوانه” و حوادث تروریستی تهران/مردم در می رفتند و بر می گشتند!  (۳۶ نظر)

مچکریم آقای ترامپ!  (۳۰ نظر)

بروجردی: یک زن در حادثه تروریستی تهران دستگیر شد  (۱۰ نظر)

روایت یک خبرنگار پارلمانی از حمله داعش به مجلس/ صدای شلیک، بوی باروت و …  (۵ نظر)

داریوش قنبری فعال اصلاح طلب: در جریان اصلاح طلبی گزینه های خوبی برای شهرداری داریم/ بهتر است هاشمی در شورا بماند  (۵ نظر)

نظر ترامپ درباره حملات تهران  (۳ نظر)

حمله ۴۰ هزارتومانی فدراسیون والیبال به تماشاگران  (۳ نظر)

پایان ادغام های احمدی نژادی با احیای سه دستگاه اجرایی  (۳ نظر)


منبع: عصرایران

جشن ۴ سالگی «خندوانه» امشب برگزار می‌شود

جشن میلاد امام حسن مجتبی (ع) و چهارسالگی برنامه «خندوانه»، ویژه برنامه امشب تلویزیون خواهد بود.

به گزارش ایسنا، ویژه برنامه چهارسالگی «خندوانه» امشب با حضور علی مسعودی از شبکه نسیم پخش خواهد شد.

فصل چهارم «خندوانه» از اواخر آذر ماه ۹۵ شروع شد و تا این لحظه در حال پخش است. فصل اوّل خندوانه در ۱۱۴ قسمت، فصل دوم: ۱۵۷ قسمت و فصل سوم ۱۳۷ قسمت در چهار سال گذشته به روی آنتن رفت.

ویژه برنامه خندوانه امشب ساعت ۲۱ از شبکه نسیم به روی آنتن خواهد رفت.

جشن 4 سالگی «خندوانه» امشب برگزار می‌شود
جشن 4 سالگی «خندوانه» امشب برگزار می‌شود


منبع: عصرایران

انیمیشن «بچه رئیس»؛ پرواز در آسمان بیکران ذهن کودکان

– وصال روحانـی: در میان خیل فیلم‌های کارتونی موفق که طی سال‌های اخیر اکران شده‌اند. لفظ «ابتکاری» و واژگان «خلاق بودن» به کمتر فیلمی اطلاق شده و الگوهای تکراری در بین آنها زیاد بوده اما «بچه رئیس» که دو ماه و اندی از اکران آن می‌گذرد و ۱۶۹ میلیون دلار در امریکای شمالی و ۲۸۲ میلیون دلار در سایر مناطق و قاره‌ها فروش داشته، سزاوار این توصیف و کلمات تحسین‌آمیز و به مثابه پرواز در آسمان نامتناهی افکار و ذهن کودکان است.«The Boss Baby» براساس یک کتاب کمیک بوک کودکانه ۳۶ برگی نوشته مارلا فریزی و با بهره‌گیری از صدای الک بالدوین معروف برای یکی از کاراکترهای اصلی (که پسری خردسال اما سرشار از آرزوها و نیک‌اندیشی است) دارای ابتکارهای متعدد و ایده‌های جدید است و چنان فراگیر عمل می‌کند که می‌تواند هر فردی از هر طبقه سنی را راضی سازد.

 پرواز در آسمان بیکران ذهن کودکان
شاید ساختار اصلی فیلم شبیه به یکی از کارتون‌های موفق سال ۲۰۱۶ یعنی «استورکز» نشان بدهد و سازندگان این کار جدید را متهم به تقلید از آن فیلم کنند، اما تفاوت‌ها بین دو فیلم متعدد و آشکار است و یکی از موارد آن معرفی یک پسر بچه ۷ ساله به نام تیم تمپلتون (با صدای مایلز باکشی) به‌عنوان محور حوادث و چیدن سایر کاراکترها دورادور  وی است حال آنکه در «Storks» کاراکتر مرکزی متمایزی وجود نداشت. «تیم» که ذهن بیش از اندازه پیشرفته و جست‌وجوگری دارد و به دسته آدم‌های بیش‌فعال متعلق است، به هر دلیل موجه و غیر موجه اعتقاد دارد که در کنار پدر و مادرش (کاراکترهایی با صداهای جیمی کیمل و لیزا کودرو) زندگی ایده‌آلی را شکل داده و خانواده کوچک او نمونه یک خانواده بی‌نقص است.

یک رئیس کامل

مادر و پدر «تیم» اعتقاد دیگری دارند و روزی یک بچه و بهتر بگوییم چیزی به‌عنوان برادر کوچک را برای او به‌خانه می‌آورند ولی او نه هر بچه‌ای بلکه کودکی است که شبیه آدم‌های بزرگسال صاحب شغل و حرفه نشان می‌دهد و لباس پوشیدنش مانند آنها است و یک کیف کاری و شغلی محصول چنین فرآیندی را در دست دارد.

یک ویژگی عجیب این بچه این است که وقتی کسی اطراف وی نیست با صدای آدم‌های بزرگسال حرف می‌زند و یک رئیس کامل نشان می‌دهد و صدای او همان صدای الک بالدوین است که پس از فزون‌تر از ۳۵ سال بازیگری برای چنین فیلم‌ها و مواردی ایده‌آل نشان می‌دهد و حتی هوش او را نیز در زمان ارائه این صدا و ترسیم این کاراکتر به راحتی می‌توان حس کرد.

ایستادن مقابل شیطان

متفاوت و ویژه بودن این بچه به آرایه‌ها و وسایل او منحصر نمی‌شود. و به آرامی بر بینندگان مشخص می‌شود که وی مأموریتی مهم دارد و شرکت تولید بچه (!) کشور او را موظف ساخته با اتخاذ تدابیر لازم جلوی اقدامات کمپانی پاپیکو را بگیرد که از رقبای اصلی شرکت تولید بچه به حساب می‌آید.

سران پاپیکو با نیاتی شیطانی می‌خواهند کاری کنند که پدر و مادرها در سطح جهان از بذل توجه به بچه‌های خود غافل شوند و حتی بچه‌های پوشک پوش را تنها بگذارند و آواره سازند تا ریشه مهر و محبت در جهان خشک شود! برای «تیم» چاره‌ای نمی‌ماند جز اینکه با برادر کوچکی که تازه وارد زندگی او شده، دست به ائتلاف بزند و در راه دفع اقدامات پاپیکو و نظایر آن با وی همکاری کند.

پرواز در آسمان بیکران ذهن کودکان 

در دست یک کارکشته

شاید گفته شود ایده ترسیم کودکانی که آنقدرها هم کودک نیستند، در دنیای سینما و فیلم‌های کارتونی چیزه تازه‌ای نیست و ما در گذشته دور و نزدیک این روال را در فیلم‌های «مرد خانواده دوست» و «ببین چه کسی حرف می‌زند» نیز دیده بودیم. با این حال تیم مک گراس در مقام کارگردان «بچه رئیس» چنان باابتکار کار می‌کند که جای تحسین دارد و او و فیلم تازه‌اش را از موارد مشابه قبلی تفکیک می‌کند.

مک گراس البته فردی تازه وارد به سلسله معادلات کارتونی نیست و مردی کارکشته و یکی از کارگردانان هر سه نسخه «ماداگاسکار» بود و فیلمنامه نویس «بچه رئیس» نیز مایکل مک کالرز بوده که روی دومین و سومین فیلم از مجموعه پلیسی اما مسخره و خنده‌دار «استین پاورز» با مایک مایرز همکاری کرده است و این عوامل سبب شده «The Boss Baby» با‌وجود تمامی تشابه‌های ظاهری و ساختاری‌اش از اکثر نمونه‌های قبلی بالاتر باشد و دلیل موفقیتش در گیشه‌ها و از دیدگاه منتقدان نیز همین مسأله بوده است.

حفظ ارزش‌های خانوادگی

«بچه رئیس» در عین حفظ خط سرگرم کنندگی آموزنده هم هست و بر ارزش خانه و خانواده و لزوم متحد و همپا بودن اعضای خانواده‌ها پای می‌فشرد و همسو با آن از قوت وسیع فکر کودکان و دامنه وسیع آن سخن می‌گوید و از این منظر شبیه به سری کارتون‌های «داستان عروسک» است که در آن حس و برداشت کاراکترهای عروسکی برای رسیدن به یک زندگی مسالمت‌آمیز و مفید به سطوحی بالا می‌رسد و صداقت این کاراکترها حرف اول را می‌زند و در کنار این اصول قوی، شوخی‌های کلامی و رفتاری فیلم نیز که به‌هرحال از نیازهای اصلی کارهایی از این دست است، بخوبی رعایت و اجرا شده است.

اوجگیری بیشتر الک بالروین

همان‌طور که پیشتر آمد، انتخاب الک بالدوین برای صدا پیشگی یکی از دو کاراکتر اصلی از دلایل عمده موفقیت «بچه رئیس» بوده و حتی اگر مدیران برنامه‌های وی به او گوشزد کرده باشند از این کاراکترهای کودک- بزرگسال پرهیز جوید تا به‌کاراکتر جدی و سنگینش در اکثر فیلم‌ها لطمه‌ای وارد نشود او با نپذیرفتن آن کار درستی را انجام داده و زمینه‌های کاری خویش را وسعت بخشیده است.

مشخصات فیلم

پرواز در آسمان بیکران ذهن کودکان

‌ عنوان: «بچه رئیس»

‌ محصول: شرکت‌های دریم وورکز و فاکس

‌ تهیه کنندگان: رمزی نایتو و لسلی فلدمن

‌ سناریست: مایکل مک کالرز

‌ کارگردان: تام مک گراس

‌ تدوینگر: جیمز رایان

‌ موسیقی متن: هانس زیمر و استیو ماتزارو

‌ طول مدت: ۱۰۹ دقیقه

‌ صدا پیشه‌ها: الک بالدوین، استیو بوسکمی، جیمی کیمل، لیزا کودرو، مایلز باکشی، توبی مگوایر و جیمز مک گراس


منبع: برترینها

شاهنامه‌خوانی ناظری‌ها در پایتخت

به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، حافظ ناظری در سال ٢٠٠۵ پایان‌نامه تحصیلی خود را در نیویورک روی اشعار فردوسی تدوین کرده بود و این مسیر در کنار استاد شهرام ناظری از ده سال پیش با اجرای کنسرت‌هایی با همراهی اعضای ارکستر فیلارمونیک لس‌آنجلس و بزرگان موسیقی جهان در معتبرترین سالن‌های موسیقی کلاسیک جهان مانند سالن‌ «والت دیزنی کنسرت هال» شهر لوس آنجلس و سالن «کارنگی هال» شهر نیویورک آغاز شد که در واقع اولین تجربه همنشینی شاهنامه فردوسی و موسیقی ایرانی محسوب می‌شد.پس از اتمام قسمت اول تور کنسرت «ناگفته»، حافظ ناظری، پروژه جدید خود را بر اساس اشعار شاهنامه فردوسی به اجرا در خواهد آورد که پیش‌تر نیز شهرام ناظری گام‌های آغازین استفاده از اشعار فردوسی در موسیقی ایرانی را برداشته بود. پروژه جدید ناظری‌ها، تلاشی در جهت ارائه آواز ایرانی با لحن پارسی و به دور از الحان عربی است. به گفته ناظری‌ها، پروژه «آواز پارسی، اسطوره و عشق»، تلاشی در جهت حفظ و حراست از زبان پارسی و تلفظ صحیح واژه‌ها در حوزه‌ی آواز ایرانی است که در چند دهه اخیر دچار آسیب شده‌ است. همچنین سعی در پرهیز از بکار گیری از الحان عربی که انتقال آن به نسل آینده می‌تواند برای آواز ایرانی و زبان فارسی آسیب ساز باشد.این رویداد توسط شرکت فرهنگی‌هنری «ققنوس» برگزار و جزییات بیشتر پروژه به زودی اعلام خواهد شد.


منبع: بهارنیوز

ادامه سریال «۲۴» به سبک «فارگو»

 



«ورایتی» گزارش داده است ظاهرا سازندگان «۲۴» به این نتیجه رسیده‌اند با حفظ شیوه روایت داستان به سبک سریال اصلی که در یک بازه زمانی ۲۴ ساعته رخ می‌دهد، مجموعه‌های مستقلی را تهیه و تولید کنند. به این ترتیب، مانند سریال «فارگو» و «کارآگاه حقیقی»، فصل‌های آینده «۲۴» نیز با قصه‌هایی متفاوت و مستقل از سریال اصلی مقابل دوربین خواهد رفت.

زمانی که اپیزود افتتاحیه فصل نخست سریال مستقل «۲۴: میراث» با بازی کوری هاکینز در نقش «اریک کارتر» قهرمان جنگ، فوریه گذشته روی آنتن رفت با استقبال خوبی از سوی هواداران قدیمی و پر و پا قرص سریال اصلی روبه‌رو شد. اما با توجه به حذف کیفر ساترلند ستاره مجموعه قبلی، این سریال مستقل نتوانست در ادامه موفق عمل کند و با شکست در جذب مخاطب، آوریل گذشته بعد از پخش ۱۲ اپیزود به کار خود پایان داد.حالا، مدیران شبکه و استودیوی تلویزیونی فاکس اعلام کرده‌اند از ادامه این اسپین-آف منصرف شده‌اند و تصمیم دارند شیوه‌های جدیدی را برای ادامه یکی از پرطرفدارترین سریال‌های اکشن خود به کار بگیرند.

به عقیده بعضی منتقدان، بسیاری از عناصر و مولفه‌های سریال اصلی که به داستان «میراث» اضافه شده و یا با ایجاد تغییراتی جزئی در قالبی به ظاهر متفاوت ارایه شده‌اند، در بهترین حالت از یاد مخاطب می‌روند و در بدترین حالت، پرسش‌برانگیزند. روی هم رفته، با پخش این اسپین-آف تلویزیونی مشخص شد سریال اصلی «۲۴» تا چه اندازه موفقیتش را مرهون حضور کاریزماتیک کیفر ساترلند بوده که این‌بار نه به عنوان ستاره اما در مقام تهیه‌کننده اجرایی در تهیه و تولید «میراث» مشارکت داشته است.


منبع: بهارنیوز

فصل تازه تاج‌و‌تخت با اپیزودهای بلندمدت

فصل هفتم سریال پرطرفدار بازی تاج و تخت (game of thrones) حدود یک ماه دیگر اکران می‌شود. در این فصل شاهد نبرد سه مدعی تخت آهنین و فراز و نشیب مسیر آنها در راه رسیدن به هدفشان هستیم. فصل هفت و هشت برخلاف سنت فصل‌های گذشته، کوتاه‌تر خواهند بود و به ترتیب هفت و شش قسمت خواهند داشت. فصل هفتم سریال دیرتر از موعد همیشگی، همچنین فصل بهار، پخش می‌شود. سازندگان سریال تاریخ اکران این فصل هفت قسمتی را ۱۶ جولای (۲۵ تیر) اعلام کردند و به طرفدارانشان اطلاع دادند که طول مدت هر قسمت متفاوت است. آخرین قسمت فصل هفتم، ۸۱ دقیقه و طولانی‌تری قسمت در کل سریال است.

تهیه‌کننده‌های این سریال ضمن اعلام این خبر به مخاطبان قول دادند که در این فصل بازی تاج و تخت را سینمایی‌تر خواهند دید، به گفته‌ی آنها در واقع هر قسمت آن شبیه یک فیلم است.به‌گفته‌ی مدیران اچ‌بی‌او فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت احتمالا سال ۲۰۱۹ اکران خواهد شد. تیم نویسندگان فیلم‌نامه، دیوید بنیوف و دی‌بی ویس در حال حاضر پنج قسمت از این فصل را نوشته‌اند.پخش سریال پر طرفدار بازی تاج و تخت از سال ۲۰۱۱ در شبکه‌ی اچ‌بی‌او آغاز شد و در ماه اپریل (۱۲ فروردین تا ۱۰ اردیبهشت) هر سال تا سال گذشته‌ی میلادی همه‌ی فصل‌های آن در این شبکه در اختیار مخاطبان قرار گرفت.


منبع: بهارنیوز

استقبال مردم از اکران در ماه رمضان

رضا سعیدی پور مدیر پردیس سینمایی آزادی در گفتگو با مهر با اشاره به اکران رمضان گفت: خوشبختانه استقبال مخاطبان سینما از طرح اکران «افطار تا سحر» ماه مبارک رمضان در پردیس سینمایی آزادی بسیار خوب بوده است. وی ادامه داد: با توجه به تنوع فیلم های اکران شده در این سینما، مردم سعی می کنند که بعد از افطار به سینما آمده و فیلم ببینند و با توجه به تفاوت سلیقه مخاطبان سینما، هرکسی می تواند فیلم مورد علاقه خود را انتخاب و به تماشای آن بنشیند.این مدیر سینمایی تاکید کرد: پردیس سینمایی آزادی تا امروز فروش خوبی داشته است و معمولا تا ۳ صبح نمایش فیلم داریم.

سعیدی‌پور با اشاره به اینکه برخی از فیلم های اکران شده در این پردیس با استقبال خوبی همراه بوده است، ادامه داد: در این شب ها فیلم سینمایی «نهنگ عنبر ۲» به کارگردانی سامان مقدم بالاترین استقبال را داشته است. همچنین فیلم «گشت ۲» به کارگردانی سعید سهیلی نیز با فروش خوبی همراه بود اما بعد از اینکه نسخه نمایش خانگی آن به بازار آمد از اکران خارج شد. فیلم دوم پرفروش پردیس سینمایی آزادی «برادرم خسرو» به کارگردانی احسان بیگلری است که با استقبال خوبی همراه بوده است.

مدیر پردیس سینمایی آزادی پیش بینی کرد که با اکران فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» به کارگردانی پوران درخشنده تعادل فروش فیلم ها در سینماهای مرکز و شمال شهر به نفع این فیلم تغییر کند.وی ادامه داد: به زودی فیلمی چون «اکسیدان» به کارگردانی حامد محمدی نیز اکران می شود که می تواند در اکران عید فطر به سینمای ایران رونق خوبی ببخشد.سعیدی پور در پایان گفت: در این پردیس سینمایی و در اکران رمضان تنها فیلم های روز سینمای ایران به نمایش گذاشته می شود.


منبع: بهارنیوز

برپایی مراسم گرامیداشت روز جهانی صنایع دستی

مراسم گرامیداشت روز جهانی صنایع دستی عصر امروز ۲۰ خردادماه به منظور گرامیداشت و ارتقا جایگاه صنایع دستی و تجلیل و تقدیر جایگاه هنرمندان این عرصه در سالن آمفی تاتر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برگزار می شود.

مراسم گرامیداشت روز جهانی صنایع دستی عصر امروز ۲۰ خردادماه از ساعت ۱۹ تا ۲۰:۳۰ به همت معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور در سالن آمفی تئاتر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برگزار می‌شود.

این مراسم با حضور زهرا احمدی‌پور معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، بهمن نامور مطلق معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور، نمایندگان و اعضای فراکسیون صنایع دستی و فرش مجلس شورای اسلامی، فعالان و تلاش‌گران عرصه هنر و صنایع دستی و جمعی از هنرمندان کشور و علاقمندان برگزار می‌شود.

در این مراسم معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور، هنرمند پیشکسوت کشورمان، رئیس فراکسیون صنایع دستی مجلس شورای اسلامی سخنرانی خواهند داشت.

در پایان این مراسم از فعالان، تشکل‌ها و تلاشگران عرصه صنایع دستی کشور با حضور معاون رئیس جمهور تقدیر می‌شود.

مراسم گرامیداشت روزجهانی صنایع دستی به منظور اعتلای جایگاه فاخر و پراهمیت صنایع دستی همچنین ارج نهادن فعالان و هنروران این عرصه گرانقدر با شعار «صنایع دستی؛ اشتغال زا، هویت ساز، ارزآور»  در روز جهانی صنایع دستی ۲۰ خرداد ماه برگزار می‌شود.


منبع: عصرایران

گشایش نمایشگاه عکس خیام در خانه هنرمندان شهریار

نمایشگاه چهارمین جشنواره بین المللی عکس خیام روز گذشته در خانه هنرمندان شهریار آغاز به کار کرد.

پس از برگزاری افتتاحیه این نمایشگاه در خرداد ماه ٩۶ در خانه هنرمندان ایران، خانه هنرمندان شهریار نیز میزبان نخستین دوره نمایشگاه این آثار در شهرستان شهریار شد.

این نمایشگاه عصر روز جمعه ۱۹ خردادماه با حضور فرماندار، شهردار، اعضای شورای شهر و مقامات محلی شهریار و با همکاری معاونت فرهنگی هنری شهرداری شهریار، انجمن عکاسان شهریار و اداره فرهنگ و ارشاد گشایش یافت.

نمایشگاه عکس خیام در ۶ موضوع  آزاد رنگی، آزاد تک رنگ، شهر من، خلاقه، گردشگری و فوتوژورنالیسم از ١٩تا ٢۵ خرداد ماه از ساعت ٩ الی ١٣ و ١۶ الی ٢٠ برای بازدید علاقه مندان در خانه هنرمندان شهرستان شهریار دایر است.

همچنین پیش از افتتاحیه نمایشگاه، ورکشاپی با حضور علی سامعی، نماینده فدراسیون بین المللی هنر عکاسی (فیاپ) در ایران با موضوع آشنایی با فیاپ در آموزشگاه عکاسی کاندید برگزار شد.

جشنواره بین المللی عکس خیام تنها جشنواره جهانی ایران است که زیر نظر فیاپ برگزار می شود . در چهارمین دوره این جشنواره تعداد ۱۲۸ عکس از بین ۲۱۳۹۹ عکس از ۱۸۶۳ عکاس از ۵۵ کشور جهان به عنوان عکس های برگزیده به نمایشگاه و کتاب راه یافتند. آثار برتر این جشنواره در ۱۶ کشور جهان از جمله فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، چین، آرژانتین و … و در شهرهای مختلف ایران به نمایش گذاشته خواهد  شد.

ارتقای سطح عکاسی و گفتگوی بصری میان هنرمندان، انتقال مفاهیم فرهنگی جهان به هنرمندان شهرستان و آشنایی عکاسان منطقه با عکاسان و عکس های منتخب بین المللی از مهم ترین اهداف این نمایشگاه است.


منبع: عصرایران

انتقاد از «ترامپ» به سبک «برد پیت»

«برد پیت» با حضور غافلگیرکننده در یک برنامه کمدی تلویزیونی در نفش یک کارشناس آب و هوا به انتقاد از سیاست‌های «ترامپ» درحوزه محیط زیست پرداخت.

«برد پیت» بازیگر سرشناس هالیوودی این هفته به شوی کمدی و جدید تلویزیونی «جیم جفری» رفت و با ظاهر شدن در نقش یک کارشناس آب وهوا به انتقاد از تصمیم اخیر «دونالد ترامپ» مبنی بر خروج از معاهده d آب و هوایی پاریس پرداخت.

به گزارش ایسنا به نقل از تلگراف، «پیت» گفت: پس از خروج امریکا از این تعهد بین‌المللی هیچ آینده‌ای برای آمریکا متصور نیست چرا که آب و هوای داغ و سوزان سراسر آمریکا را فرا خواهد گرفت.

پیش از این «لئوناردو دی‌کاپریو» نیز تصمیم «ترامپ» مبنی بر خروج امریکا از معاهده آب‌ وهوایی پاریس را یک تهدید برای آینده زمین دانسته و عنوان کرده بود: “امروز قابلیت زندگی در سیاره‌ی ما در آینده با تصمیم بی‌توجهانه رئیس جمهور «دونالد ترامپ» تهدید شد. آینده ما در این سیاره امروز پیش از هر زمان دیگری در خطر است.”

در ماه دسامبر سال ۲۰۱۵، ۱۹۵ کشور در پایان نشستی در پاریس، کنوانسیون سازمان ملل در مورد مقابله با تغییرات اقلیمی – موسوم به پیمان پاریس – را با هدف تلاش در راستای کاهش میزان آلودگی ناشی از گازهای گلخانه‌ای امضا کردند. براساس این پیمان، میزان تولید گازهای کربنی باید در حدی باشد که تا گرمایش زمین تا سال ۲۰۵۰ از دو درجه بیشتر نشود.

«برد پیت» اخیرا در فیلم «متفقین» با موضوع جنگ جهانی دوم به کارگردانی «رابرت زمه‌کیس» و در کنار «ماریون کوتیلار» و همچنین فیلم کمدی «ماشین جنگی» به کارگردانی «دیوید میچود» بازی کرده است.


منبع: عصرایران