واکنش هنرمندان به درگذشت میرزاخانی

 مریم میرزاخانی، نابغه ایرانی ریاضیات و استاد دانشگاه استنفورد امروز ۲۴ تیرماه درگذشت. بازیگران حوزه سینما، تئاتر و تلویزیون در صفحات خود در اینستاگرام درگذشت مریم میرزاخانی را تسلیت گفتند.

 

در ادامه متن برخی از این پست ها را می خوانید:

 




رامبد جوان: مریم میرزاخانی نابغه‌ی ریاضی ایران و جهان، عضو آکادمی ملی علوم آمریکا و استاد دانشگاه استنفورد کالیفرنیا به دلیل بیماری سرطان در آمریکا فوت کرد.درگذشت ایشان را به هموطنان عزیز و جامعه علمی کشور تسلیت عرض میکنم.

آنا نعمتی: تسلیت عرض میکنم ، به خانواده مریم عزیز ، و دوستان و مردم ایران ،و جهان ، از دست دادن گوهر های ناب در عرصه های مختلف غم بزرگیست ، خیلی زود بود ، خیلی ، متأسفم … شما افتخار بانوان و مردم ایران هستی . روحت شاد و یادت جاودان
 

سروش صحت: به این چشم ها نگاه کنید…اسم مریم میرزا خانی را را در گوگل جستجو کنید و بعد به عکس هایش نگاه کنید…وقتی در کلاس درس مقابل دانشجویانش جلوی تخته ایستاده به دست هایش نگاه کنید … به چشم هایش…

امیرحسین رستمی:‌ چه حکمتیه واقعا که جهان باید نابغه اى مثل مریم رو اینقدر زود از دست بده ولى خیلى از ادمهاى بدرد نخور خالى و مردم ازار … ملکه مریم ،غرق ارامش باشى که هستى چون

یک جهان دارن براى ارامشت دعا میکنن،

 

اسطوره ،الگو و افتخار واقعى ایران خدا نگهدار

حمیرا ریاضی: این نگاه پراز هوش و نبوغ کجاست…چرا مریم میرزاخانی، نابغه ایرانی ریاضی بعد از دست و پنجه نرم کردن با سرطان امروز درگذشت.

هدیه تهرانی: مریم میرزاخانی باور کردنى نیست …

رخشان بنی اعتماد: دختر نابغه ایرانمان

نرگس آبیار: صدافسوس

اشکان خطیبی: باورم نمى شه… مریم میرزا خانى نابغه ى ایرانى درگذشت

مرجانه گلچین: تسلیت به جهان، تسلیت به هموطنان عزیزم ،تسلیت به خانواده محترم خانم میرزاخانی…. نابغه بزرگ ریاضی افتخار افرین نام هـر بانوی ایرانی امروز بر اثر بیماری سرطان در گذشت روحش شاد راهش پر رهرو

رویا میرعلمی: به تصویر درختی که در حوض زیر یخ زندانی ست،چه بگویم((بیژن الهی))

مونا فرجاد: فسوس و صد افسوس .. دنیا از حضور چنین بانوی دانشمندی بی نصیب ماند

سارا خوئینی ها: ۱٩ سال پیش اتوبوس تیم ملی المپیاد ریاضی ایران در مسیر اهواز به تهران دچار نقص فنی شد و به دره سقوط کرد ! ٩ عضو تیم ملی المپیاد در ٢٠ سالگی از بین رفتند که چندین نفر از آنها مدال های نقره و طلا برای ایران کسب کرده بودند ……مریم میرزاخانی اما از این حادثه زنده بیرون آمد و ١٨ سال بعد در تمام دنیا درخشید و به عنوان اولین زن برنده ی جایزه ی نوبل ریاضیات (فیلدز) شد ! پروفسور مریم میرزاخانی به طور رسمی دانشمند نخبه ی ریاضیات در قرن ٢١ شناخته شد و نامش یکی از پُر افتخارترین آثار ملی وطنم شد …..تنها ٢ روز بود که خبر بیماری ایشان را شنیده و به امید بهبود بودیم که متاسفانه بسیار زود ایشان را از دست دادیم !  من معتقدم چنین انسان های بزرگ و با ارزشی هرگز تمام شدنی نیستند ،کاش مریم میرزاخانی الگوی دختران و زنان جوان کشورم باشند که با وجود جایگاه ویژه و عظیمی که در دنیا پیدا کرده بودند سادگی و فروتنی و شرافتشان همواره همراهشان بود ،روحشان شاد و یادشان گرامی من به احترام چنین زنان قدرتمندی سر تعظیم فرود می آورم که افتخار ملی ،جهانی و افتخار تمام ما بانوان هستند .

بهاره کیان افشار: نابغه بزرگ ریاضى و زن ایرانى پرافتخار ملى و جهانى و انسانى متواضع و شریف و مهربان ناباورانه و چه زود پرکشید… همواره بزرگ و پر افتخار و در اوج میمانى نازنین

الهام پاوه نژاد : اندوه بزرگیست زمانی که نباشی…. دریغ و درد برای رفتنِ چون تویی

شهره سلطانی: خانم محترم و افتخار آفرین ریاضی دان از هر طرف حساب کردم رفتنت غیر منتظره و زود بود .. تسلیت

منصور لشگری قوچانی: همیشه عاشق ریاضى بودم و … یکبار دیگه ایرانى عزیزى رفت ، نشانه اى از وجود خدا در جهان رفت ، زود رفت و غمش ایران را سوگوار کرد ….متاسفم که براى مردمان کشورم ، افراد دیگرى مشهور و تصمیم گیر هستند و بعد رفتن انسانهاى نابغه ، ما ایرانیها این انسانهاى محبوب را میشناسیم . خدایا یعنى روزگارى را خواهیم دید که انسانها را به اندازه مفید بودن براى دنیا ، در ایران بشناسیم

پریناز ایزدیار: مریم میرزاخانی نابغه -تسلیت

آشا محرابی : و مرگ که بى صدا مى برد …

شبنم قلی خانی : ملکه ریاضیات ایران تو از اتوبوس مرگ سالم پیاده شدی اما … روحت شاد برایت کم است

لاله اسکندری: افسوس و صد افسوس که جهان نابغه ای چون تو را به این زودی از دست داد…..روحت در آرامش شیرزن ایرانی

داریوش اسدزاده: درگذشت مریم میرزاخانی رو به مردم سراسر جهان تسلیت عرض میکنم

مهدی سلطانی: مریم میرزاخانى نخستین زن در جهان و نخستین ایرانى برنده مدال فیلدز بالا ترین جایزه در ریاضیات، در گذشت. تسلیت به هموطنان و جامعه بشرى

مهدی سلوکی: تسلیت به ایران و جهان

هومن بهمنش: افسوس بر ما که باز با نیستى ات شناختیمت! چقدر زود دیر می شود.

معصومه کریمی : آمده بودی تجربه کنی بازیِ زندگی را … خوش درخشیدی افسوس کوتاه ماندی فراموش نخواهی شد سفرت بخیر بانو..

گلاره عباسی: تسلیت واژه کوچکی است…


منبع: بهارنیوز

دی‌کاپریو و اسکورسیزی همکار می‌شوند

به گزارش مهر، به نقل از ورایتی، مارتین اسکورسیزی و لئوناردو دی‌کاپریو مشغول تولید اقتباسی سینمایی از رمان جنایی حقیقی «قاتلان فلاور مون: قتل‌های اوسیج و تولد اف‌بی‌آی» به عنوان پروژه بعدی این کارگردان پس از «مرد ایرلندی» هستند.
 



دانته فِرِتی، طراح صحنه طولانی‌مدت اسکورسیزی به ورایتی گفت این کارگردان امیدوار است بتواند مراحل فیلمبرداری را از فصل بهار سال آینده آغاز کند. این پروژه با اقتباس از کتاب پرفروش دیوید گرَن ساخته می‌شود که یکی از نویسندگان مجله نیویورکر و نویسنده «شهر گمشده زی» است.کمپانی ایمپراتیو حقوق رسمی این کتاب را سال گذشته به ارزش گزارش‌شده ۵ میلیون دلار خریداری کرد و گفته می‌شود اریک راث، فیلمنامه‌نویس کارکشته برنده جایزه اسکار فیلم‌هایی مثل «فارست گامپ» و «مورد عجیب بنجامین باتن» فیلمنامه‌ای برای آن نوشته است.

فرتی که تا به حال در ۹ فیلم سینمایی از «عصر معصومیت» سال ۱۹۹۳ گرفته تا «سکوت» سال گذشته با اسکورسیزی همکاری کرده است، می‌گوید او قرار است به اوکلاهاما برود تا برای ساخت این فیلم لوکیشن‌های مورد نظرش را پیدا کند. داستان این فیلم که در دهه ۱۹۲۰ به وقوع می‌پیوندد، روی قتل چند عضو از قبیله بومی اوسیج نِیشِن در اوکلاهاما پس از اینکه نفت زیر زمین‌های آن‌ها پیدا می‌شود، تمرکز می‌کند. این مجموعه قتل‌های بی‌رحمانه یکی از نخستین پرونده‌های قتل بزرگی بود که سازمان اف‌بی‌آی روی آن کار کرد.اسکورسیزی و دی‌کاپریو به مدت چند ماه است که نظرشان را معطوف این پروژه کرده‌اند و در همراهی با دن فریدکین و بردلی توماس که موسسان کمپانی ایمپراتیو انترتینمنت هستند، مشغول انجام مراحل تولید اولیه آن بوده‌اند.

فرتی گفت «کل دنیای دهه ۱۹۲۰ بومی‌هایی که آنجا زندگی می‌کردند باید بازسازی شود» و اضافه کرد که انتظار دارد اسکورسیزی مراحل آماده‌سازی فیلم را از ماه سپتامبر آغاز کند «چون او بلافاصله پس از به پایان بردن «مرد ایرلندی» کارش روی آن را شروع خواهد کرد.»اسکورسیزی در حال حاضر مشغول آماده شدن برای فیلمبرداری «مرد ایرلندی» در اوایل ماه سپتامبر است، یک فیلم گانگستری که حول محور شخصیت فرنک شیران ملقب به آیریش‌من یا مرد ایرلندی با نقش‌آفرینی رابرت دنیرو می‌گردد که آدمکش مافیایی است. چند منبع تایید کرده‌اند که سرویس استریمینگ نت‌فلیکس مسئولیت تامین سرمایه این فیلم را بر عهده خواهد داشت، اما هنوز رسما قراردادی اعلام نشده است.هنوز مشخص نیست که نت‌فلیکس قصد دارد «مرد ایرلندی» را به صورت سینمایی هم اکران کند یا خیر، اما فرتی می‌گوید «فکر نمی‌کنم مارتین قبول کند که یکی از فیلم‌هایش فقط روی پرده کوچک دیده شود و در سینماها پخش نشود.»


منبع: بهارنیوز

نمی‌توانم بنویسم مریم میرزاخانی مُرد

این جملات بخشی از یادداشت هوشنگ اعلم، روزنامه‌نگار باسابقه کشورمان است که در پی درگذشت مریم میرزاخانی، نابغه ایرانی آن را در اختیار ایسنا قرار داده است. متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

«مریم میرزاخانی ایستاد. در جایی از زمان در لحظه‌ای از لحظه‌های یکی از آخرین روزهای تیر ماه ایرانی. نمی‌توانم بنویسم مریم میرزاخانی مُرد نمی‌توانم مرگش را باور کنم هرچند که مرگ تنها حقیقت انکارناپذیر زندگی باشد. و باورم این است که این حقیقت بزرگی که در برابر مریم میرزاخانی کم آورد و به زانو نشست. مریم میرزاخانی فقط ایستاد. همین. ایستاد تا جلوتر نرود و از نقطه ایستادنش در زمان جاری شود و سایه نبوغش را تا دوردست آینده بگستراند. سایه‌ای که مرگ و میرایی را برنمی‌تابد.
مریم دختر ایران بود هرچند که عنوان نابغه را دیگران به او  دادند. دیگرانی که نبوغ او را دریافتند و برای بهره گرفتن از دانش و نبوغ او کرسی استادی یکی از بزرگترین دانشگاه‌های جهان را زیر پایش گذاشتند تا پروفسور مریم میرزایی. این استاد جوان دانشگاه استانفورد دانسته‌هایش را به دیگران بیاموزد به دیگرانی که ادامه او خواهند بود و بی‌شک زیر سایه نبوغ او جهان را دیگرگون خواهند ساخت.

مریم میرزاخانی دختر ایران بود و هست و خواهد بود او در ایران به دنیا آمد. در ایران درس خواند و در مدرسه تیزهوشان برای بیشتر دانستن پرورده شد. مثل صدها دختر دیگری که در این مدرسه درس خواندند. و بعد رفت تا در فضایی بازتر و مناسب‌تر بیشتر بداند و بیشتر بخواند و همان جا بود که نبوغ او را دریافتند و دانستند که او نابغه‌ای است کم‌نظیر نابغه‌ی ریاضی نابغه‌ای که نامش افتخاری بود برای دانشگاهی که او را بر کرسی استادی نشاند و با این همه او هم‌چنان مریم میرزایی بود دختر ایران. دختری که وجودش تاج افتخاری شد بر سر همه‌ی ایرانیان و حتی بر سر آن‌ها که نامش را هم نشنیده‌اند و نمی‌دانند او کیست و بی‌تردید ایستادن این دردانه‌ی ایران در لحظه‌ای از زمان و نمی‌گویم مرگش و رفتن‌اش و نبودنش. چرا که همچنان هست و تا زمانی که علم ریاضی و دانش بشری وجود داشته باشد خواهد بود اگرچه جسمش در میان نباشد؛ تلخ است؛ و حیف که ایستادن او اجتناب‌ناپذیر بود و به حکم تقدیر و به دلیل بیماری مهلکی که هیچ‌کس از چنگالش رهایی نداشته است.

اما ایستادن مریم و ماندنش در لحظه‌ای از زمان تنها می‌تواند مانع ادامه تجلی نبوغ او باشد با این همه همین ایستادن هم آن‌قدر تلخ و دردناک است که ما را وا دارد برای ایران‌دخت نابغه‌مان به سوگ بنشینیم و چرا نه! شکی نیست که بسیاری از مراکز علمی جهان یاد او را گرامی خواهند داشت و جاماندنش را در لحظه‌ای از زمان به سوگ خواهند نشست. اما مگر نه این‌که مریم دختر ایران بود. و فرزند این سرزمین و مگر می‌شود مردم سرزمینش در اندوه ایستایی ابدی او سوگوار نباشند. و کاش آن‌ها که تصمیم‌گیرنده‌اند این حقیقت را دریابند که او یک نابغه‌ی ایرانی بود و پیش از آن‌که دیگران سوگوار باشند ماییم که به سوگ او نشسته‌ایم. نمی‌دانم این حق را دارم یا نه که به عنوان یک ایرانی بگویم. آقای رئیس‌جمهور بیایید فارغ از هر دغدغه‌ی سیاسی و هر مصلحتی، یک روز را به احترام مریم میرزاخانی و در سوگ او عزای عمومی اعلام کنید. و به احترام او و دانش و نبوغش پرچم ایران را در سفارتخانه‌هایمان به حالت نیمه‌افراشته درآوریم تا مردم دنیا دریابند که ما برای علم و اندیشه هم ارزش قایلیم و برای جوانان اندیشه‌ورزمان در هر جای جهان که باشند.»


منبع: بهارنیوز

انتخابات شورای مرکزی خانه مطبوعات

به گزارش معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی، حسین انتظامی با اشاره به مشارکت ٩١ درصدی در انتخابات خانه های مطبوعات تصریح کرد: برگزاری انتخابات هیات مدیره خانه های مطبوعات به صورت الکترونیکی علاوه بر شفافیت و سهولت و سرعت در انتخابات، از زد و بندهای مرسوم در اینگونه انتخابات جلوگیری کرد.

وی افزود: شفافیت و امکان نظارت مستمر بر فرایند عضوگیری و نامزدی در کنار راستی آزمایی و حذف افرادی که فاقد شرایط حرفه ای بودند از جمله عوامل اعتمادساز این انتخابات بود.

معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعلام خبر برگزاری همایش هیات مدیره های منتخب خانه های مطبوعات استانها در تهران و در آستانه روز خبرنگار برای انتخاب شورای مرکزی، از برگزاری انتخابات شورای مرکزی به صورت الکترونیکی خبر داد و گفت: در جهت واگذاری امور به تشکل های صنفی، نمایندگان منتخب شورای مرکزی خانه های مطبوعات، در شوراهای تصمیم گیری و کمیته های ارزیابی صنفی، حضور خواهند داشت.

وی در عین حال اضافه کرد: خانه های مطبوعات استانهایی که در آینده انتخابات خود را برگزار کنند همان موقع به شورای مرکزی خواهند پیوست.

انتظامی در خصوص حمایت از خانه های مطبوعات به عنوان تشکل صنفی اصلی در هر استان از واریز یارانه حمایتی برای خانه های مطبوعات در مردادماه خبر داد و «آموزش روزنامه نگاری، برگزاری جشنواره مطبوعات و رسیدگی به وضعیت روزنامه نگاران استانی» را از کارویژه های خانه های مطبوعات عنوان کرد.

وی همچنین از  فرایند سختگیرانه عضوگیری توسط خانه های مطبوعات در انتخابات اخیر، استقبال  کرد و گفت: این حرکت به هویت بخشی رسانه ای  منجر شده و مانع از حضور افراد غیر روزنامه نگار شده است. انتظامی توضیح داد: مطابق اساسنامه خانه مطبوعات، متقاضیان عضویت پس از احراز رابطه استخدامی با هر یک از رسانه های استانی و یا ارائه سایر مستندات حرفه ای به خانه های مطبوعات به عضویت این تشکل ها در می آیند.

وی در پایان از خانه های مطبوعات که با رفتاری مسئولانه، بلوغ یافته، شفاف و حرفه ای عملا اولین تشکل فراگیر را نه فقط در مطبوعات بلکه در کل صنوف ایجاد کردند، قدردانی کرد.


شایان ذکر است تاکنون بالغ بر ٢۶٠٠ نفر در خانه های مطبوعات ٢۵ استان عضو شده اند که فهرست کامل آنان به صورت برخط بر روی سامانه خانه مطبوعات به نشانی khanehmatbooat.ir  قابل مشاهده است.
 


منبع: بهارنیوز

فیلم افتتاحیه جشنواره ونیز معرفی شد

به گزارش هنرآنلاین،  جشنواره فیلم ونیز با اولین نمایش جهانی “کوچک کردن” (Downsizing) تازه‌ترین ساخته الکساندر پین کارگردان آمریکایی آغاز می‌شود.
 




فیلم جدید شرکت پارامونت ۲۲ دسامبر در فصل جوایز سینمایی در آمریکای شمالی روی پرده می‌رود و انتخاب آن به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره ونیز می‌تواند شانس موفقیت در جوایز اسکار امسال را بیشتر کند.به گزارش ورایتی، کمدی سیاه “کوچک کردن” درباره مردی با بازی مت دیمن در آینده نه چندان دور است که به این فکر می‌کند اگر اندازه بدن خودش را کوچک کند، زندگی‌اش چگونه خواهد شد. لورا درن، کرستن ویگ، کریستوف والتس و جیسن سودکیس دیگر بازیگران این فیلم هستند.

جشنواره ونیز در سال‌های اخیر سکوی پرتاب رقبای فصل جوایز سینمایی بوده است. سال گذشته “لا لا لند” به کارگردانی دامین شازل اولین بار در دنیا در لیدو روی پرده رفت و بعداً نامزد ۱۴ جایزه اسکار شد. همچنین در پنج سال گذشته دو برنده اسکار بهترین فیلم – “بردمن” در ۲۰۱۴ و “جاذبه” در ۲۰۱۳ – فیلم افتتاحیه جشنواره ونیز بوده‌اند.خود پین با فصل جوایز سینمایی غریبه نیست. هر سه فیلم “نبراسکا”، “درباره اشمیت” و “راه‌های جانبی” در چند بخش نامزد اسکار شدند.آنت بنینگ بازیگر آمریکایی رئیس داوران بخش مسابقه بین‌الملل هفتاد و چهارمین دوره جشنواره فیلم ونیز است که ۳۰ اوت تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریور) برگزار می‌شود.


منبع: بهارنیوز

کلوزآپ؛ دومین فیلم برتر دهه ۹۰میلادی

در فهرست منتشر شده فیلم عباس کیارستمی در کنار آثاری از کوئنتین تارانتینو و مارتین اسکورسیزی در صدر قرار داد.در مطلب ایندی‌وایر درباره سینمای دهه ۹۰ میلادی آمده است: «دهه زمان تحولی شگرف در سینمای جهان بود. در آمریکا از یک دهه پیش انقلابی علیه جریان خروجی آرام و بی‌تلاطم هالیوود آغاز شده و پنجره‌ای به روی سینمای مستقل گشوده بود. در آن دوران کارگردانان جوان و پرهیجان که امروز در زمره نام‌های بزرگ سینما هستند، به منابع فیلمسازی دست پیدا کردند و هر کدام چندین اثر ماندگار خلق کردند. در این میان فیلم‌های تجاری بزرگ هالیوود در دست کارگردانانی چون اسپیلبرگ، بیگلو، ورهوفن و دی‌پالما بود.در صحنه بین‌المللی موج نوی سینمای ایران گنجینه‌ای از فیلم‌های تازه را به جهان سینما عرضه ‌کرد و سینمای هنگ‌کنگ به اوج و بلوغ رسیده بود، سه فیلمساز مولف در تایوان شیوه رایج فیلمسازی در تایوان را دگرگون کردند و کارگردانان دانمارکی می‌خواستند فیلمسازی را از بن دگرگون کنند.

این دهه بیش از هر زمان شاهد ظهور فیلمسازانی بود که علاوه بر دیدگاه خاص،‌ درهای تازه‌ای به روی بی‌نهایت امکان روایت داستان بر پرده سینما باز کردند. کارگردان‌هایی چون عباس کیارستمی، ونگ کار وای، دیوید لینچ و کوئنتین تارانتینو سینما را از نو اختراع کردند و برای این کار به جایگاه یک سوپراستار دست یافتند. این در حالی بود که سینمای جهان شاهد ورود تکنولوژی و ارائه آثاری چون «ماتریکس» و «داستان اسباب بازی» بود.»در میان پنجاه فیلم برتر دهه ۹۰ میلادی «رفقای خوب» به کارگردانی مارتین اسکورسیزی در جایگاه نخست قرار دارد و پس از آن «کلوزآپ» به کارگردانی عباس کیارستمی قرار دارد.

پنج فیلم نخست از پنجاه فیلم برتر دهه ۹۰ به انتخاب ایندی وایر عبارتند از :
۱ – «رفقای خوب» به کارگردانی مارتین اسکورسیزی
۲ – «کلوزآپ» به کارگردانی عباس کیارستمی
۳ – «داستان عامه‌پسند» به کارگردانی کوئنتین تارانتینو
۴ – «روز گراندهاگ» به کارگردانی هارولد رامیس
۵ – «چانگ کینگ اکسپرس» به کارگردانی وونگ کار وای


منبع: بهارنیوز

بازسازی فیلم «پسر جهنمی»

ماه می سال جاری میلادی بود که خبر ساخت نسخه بازسازی شده سری «پسر جهنمی» توسط میگنولاد رسماً تائید و اعلام شد. در این نسخه، ستاره سریال Stranger Things یعنی دیوید هاربور (David Harbour) در نقش شخصیت ضدقهرمان و شیطانی این سری ظاهر خواهد شد.
 




همچنین میگنولا اعلام کرد که احتمالاً این نسخه بازسازی شده را نیل مارشال (Neil Marshall) یکی از کارگردانان سریال Game of Thrones تحت عنوان Hellboy: Rise of the Blood Queen «پسر جهنمی: ظهور ملکه خون» را مقابل دوربین ببرد. از سوی دیگر، اندرو کاسبی (Andrew Cosby) فیلمنامه‌نویس این پروژه یادآور شد که این نسخه بازسازی بسیار «تاریک‌تر» و «خشن‌تر» از فیلم‌های دل تورو خواهد بود. پیش از این قرار بود که دل تورو با ساخت نسخه سوم، این سری را با یک سه‌گانه به پایان برساند اما این قضیه برای همیشه منتفی شد.فرآیند ساخت فیلم «پسر جهنمی: ظهور ملکه خون» از پائیز سال جاری میلادی آغاز خواهد شد. اخیراً میگنولا ابراز داشته است که این فیلم به نوعی دنباله‌ای بر دو فیلم قبلی این سری که توسط دل تورو ساخته شده‌اند خواهد بود. میگنولا در گفتگو با وب‌سایت «نردیست» ابتدا در خصوص همکاری با دل تورو جهت ساخت نسخه سوم سری «پسر جهنمی» صحبت کرد و اظهار داشت:

من بسیار دوست داشتم که دل تورو فیلم سوم خود را نیز بسازد و این داستان را تمام کند. اما در طول سال جاری کاملاً مشخص شد که این قضیه هیچگاه اتفاق نخواهد افتاد. حدود سه سال قبل، تهیه‌کنندگان، آندرو کاسبی فیلمنامه‌نویس و خود من بر روی داستان جدید [از این سری] کار می‌کردیم. اما دل تورو نمی‌خواست که هیچ ارتباطی به این پروژه داشته باشد و آن را کارگردانی نکرد. وی به عنوان تهیه‌کننده [این پروژه] انتخاب شد، اما ران پرلمن (Ron Perlman) بدون دل تورو [در این نقش بازی] نمی‌کرد.میگنولا در ادامه بیان کرد که حتی با وجود عدم همکاری دل تورو، ایده فیلم جدید «پسر جهنمی» همچنان در دنیایی که توسط این کارگردان خلق شد جریان داشت. اما این مهم با ورود مارشال به پروژه و دانستن این نکته که وی می‌تواند این شخصیت را در مسیر متفاوتی قرار دهد، تغییر کرد. وی در ادامه بیان داشت که:  ما تصمیم گرفتیم تا فیلم جدید این سری را به جهان خلق شده دل تورو متصل کنیم، اما پس از ورود مارشال از این تصمیم خود منصرف شدیم؛ چراکه داستان‌های دل تورو خاص خود وی هستند و کسی نمی‌خواهد که شخص دیگری ایده‌های دل تورو را به روی پرده ببرد.

وی افزود:بنابراین ما تصمیم گرفتیم که این سری را با ساخت یک نسخه بازسازی شده ادامه دهیم که مسیر متفاوتی را دنبال می‌کند اما به ایده‌های [دو فیلم قبل] نیز متکی خواهد بود.متاسفانه تاکنون تاریخ اکران مشخصی برای فیلم «پسر جهنمی: ظهور ملکه خون» مشخص و اعلام نشده است.


منبع: بهارنیوز

اظهارات معتمدآریا درباره‌ی یک "اتفاق"

به گزارش ایسنا، این بازیگر باسابقه تئاتر و سینما چند شب قبل در اجرایی ویژه به مناسبت پاسداشت هفتادمین سال فعالیت هنری علی نصیریان در عرصه بازیگری به تماشای نمایش «اعتراف» به کارگردانی شهاب حسینی نشست؛ نمایشی که فارغ از ارزیابی کیفیت هنری‌ آن، تماشاگران زیادی را به تالار اصلی تئاترشهر کشانده و حتی کسانی را راهی کرده که تا به حال یک بار هم پا به یک سالن تئاتر نگذاشته‌ بودند. 
معتمدآریا درباره این استقبال از یک تئاتر در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد: حقیقتا باید خدا را شکر کرد که جوان‌ها و مردم به جای آنکه در پارک‌ها به دنبال مواد مخدر باشند از قبل بلیت تئاتر رزرو می‌کنند و این یک حرکت بزرگ در تئاترشهر است چون مدت‌ها بود نمایشی این چنین تماشاگران را به یک سالن تئاتر نکشانده بود.او با تاکید براینکه اصلا و ابدا قصد ندارد راجع به کیفیت نمایش «اعتراف» و اندازه‌های هنری آن صحبت کند، گفت: مهم‌ترین مسئله برایم این است که «اعتراف» اثر مبتذلی نیست، یعنی آن جوّ غالب موجود که همه می‌خواهند با ابتذال، تماشاگران را به سالن سینما یا تئاتر بکشانند در این کار وجود ندارد. این نمایش یک اثر کاملا محترم با حضور دو بازیگر بسیار استثنایی تاریخ تئاتر و سینمای ما یعنی آقای نصیریان و آقای شهاب حسینی است که در کنار دیگر بازیگران از جمله صالح میرزاآقایی آن قدر به کار خود ایمان دارند که باعث می‌شوند دیگر خیلی به این فکر نکنیم نمایش چقدر حرفه‌ای است.
معتمدآریا ادامه داد: به نظرم همین که این نمایش تماشاگر را به سالن می‌کشاند، کافی است، یعنی کافی است که یک اثر به شما خوراک بیهودگی ندهد و به جای آن فکر دهد. هر چند ممکن است «اعتراف» یک نمایش رادیویی باشد، میزانسن نداشته باشد، طراحی آن اشکال داشته باشد، صداها بد باشد و اصلا همه آنچه را که در یک نمایش غیر درجه یک وجود دارد، درخود داشته باشد، ولی بخاطر جذب مخاطب و حضور دو چهره استثنایی می‌توان این نمایش را یک اتفاق خوب در تئاترمان دانست.بازیگر نمایش «ننه دلاور و فرزندان او» درباره انتقادهایی که نسبت به حضور چهرهای سینمایی در تئاتر مطرح می‌شود، بیان کرد:‌ به نظر من هر چقدر افراد بیشتری بیایند و تئاتر ببیند به نفع همه است. کسی که برای اولین بار به یک سالن تئاتر می‌آید، یاد می‌گیرد که حضور در چنین سالنی چه آدابی دارد، بعد  از آن کم‌کم علاقه‌مند می‌شود و دفعات بعد انتظار دارد تئاتر چیز بیشتری از کار قبلی به او بدهد؛  در نتیجه فکر نمی‌کنم هنرمندانی که از سینما وارد تئاتر می‌شوند این  فضا را تخریب کنند چون از آن‌ها استفاده ابزاری نمی‌شود و این طور نیست که یک چهره‌ با لودگی و ابتذال و بی احترامی به تماشاگر وارد تئاتر شود. در واقع وقتی تماشاگری به دیدن نمایش آقای حسینی می‌آید با یک احترام ویژه و سلیقه خاص وارد سالن تئاتر می‌شود.
معتمدآریا همچنین گفت: نمی‌خواهم بگویم این تاتر کامل و بعنوان یک اجرای حرفه‌ای بی نقص است  ولی همین کاری که الان انجام شده ، ارزشمند است و مهمترین ویژگی‌اش این است که شهاب حسینی برای تماشاگر خود ارزش قائل است؛ با این ارزش‌گذاری‌ای خود آقای حسینی هم از آن درس می‌گیرد و متوجه می‌شود تئاتر دارای قواعدی متفاوت از سینما است، یعنی هم او و هم تماشاگر تئاتر با هم یاد می‌گیرند یک اثر بهتر درست کنند و به نظرم این اتفاق خوبی است.


منبع: بهارنیوز

برگزاری انتخابات شورای مرکزی خانه مطبوعات

به گزارش معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی، حسین انتظامی با اشاره به مشارکت ٩١ درصدی در انتخابات خانه های مطبوعات تصریح کرد: برگزاری انتخابات هیات مدیره خانه های مطبوعات به صورت الکترونیکی علاوه بر شفافیت و سهولت و سرعت در انتخابات، از زد و بندهای مرسوم در اینگونه انتخابات جلوگیری کرد.

وی افزود: شفافیت و امکان نظارت مستمر بر فرایند عضوگیری و نامزدی در کنار راستی آزمایی و حذف افرادی که فاقد شرایط حرفه ای بودند از جمله عوامل اعتمادساز این انتخابات بود.

معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعلام خبر برگزاری همایش هیات مدیره های منتخب خانه های مطبوعات استانها در تهران و در آستانه روز خبرنگار برای انتخاب شورای مرکزی، از برگزاری انتخابات شورای مرکزی به صورت الکترونیکی خبر داد و گفت: در جهت واگذاری امور به تشکل های صنفی، نمایندگان منتخب شورای مرکزی خانه های مطبوعات، در شوراهای تصمیم گیری و کمیته های ارزیابی صنفی، حضور خواهند داشت.

وی در عین حال اضافه کرد: خانه های مطبوعات استانهایی که در آینده انتخابات خود را برگزار کنند همان موقع به شورای مرکزی خواهند پیوست.

انتظامی در خصوص حمایت از خانه های مطبوعات به عنوان تشکل صنفی اصلی در هر استان از واریز یارانه حمایتی برای خانه های مطبوعات در مردادماه خبر داد و «آموزش روزنامه نگاری، برگزاری جشنواره مطبوعات و رسیدگی به وضعیت روزنامه نگاران استانی» را از کارویژه های خانه های مطبوعات عنوان کرد.

وی همچنین از  فرایند سختگیرانه عضوگیری توسط خانه های مطبوعات در انتخابات اخیر، استقبال  کرد و گفت: این حرکت به هویت بخشی رسانه ای  منجر شده و مانع از حضور افراد غیر روزنامه نگار شده است. انتظامی توضیح داد: مطابق اساسنامه خانه مطبوعات، متقاضیان عضویت پس از احراز رابطه استخدامی با هر یک از رسانه های استانی و یا ارائه سایر مستندات حرفه ای به خانه های مطبوعات به عضویت این تشکل ها در می آیند.

وی در پایان از خانه های مطبوعات که با رفتاری مسئولانه، بلوغ یافته، شفاف و حرفه ای عملا اولین تشکل فراگیر را نه فقط در مطبوعات بلکه در کل صنوف ایجاد کردند، قدردانی کرد.


شایان ذکر است تاکنون بالغ بر ٢۶٠٠ نفر در خانه های مطبوعات ٢۵ استان عضو شده اند که فهرست کامل آنان به صورت برخط بر روی سامانه خانه مطبوعات به نشانی khanehmatbooat.ir  قابل مشاهده است.
 


منبع: بهارنیوز

نوشته رخشان بنی‌اعتماد درباره «آتنا»

به گزارش ایسنا، در نوشتار این کارگردان سینما با عنوان “وا مصیبتا بر جامعه‌ای که “عصب سوخته”  شود! آورده است: «سالها پیش به عیادت زن جوانی که خودسوزی کرده بود رفتم . شدت جراحت‌اش بسیار بالا بود. شوکه شدم از صورت خندان و بی‌نشان از هیچ دردش که تنها بخش پانسمان نشده همه بدن سوخته او بود.به راحتی حرف می‌زد و انگار می‌خواست به زبان بی‌زبانی به من بفهماند که خوشحال است از این که تلاش‌اش برای خودکشی بی اثر مانده و زنده است.خوش باورانه به دکتر معالج‌اش گفتم که چه معجزه‌ای! حالش که خوب است و درد ندارد. جواب دقیق تخصصی دکتر به یادم نیست ولی  واژه ” عصب سوخته ” از لابلای حرف‌هاش هرگز از یادم نرفت چون دو روز بعد زن جوان مُرد …
جامعه ما ” عصب سوخته” شده ، زخمی و زخم خورده از دردهایی که تا عمق استخوان و رگ و پِی‌های‌مان را به آتش کشیده،اما انگار نباید همچنان واقعیت را باور کنیم. باور کنیم که جامعه نیاز جدی و عاجل به آسیب شناسی اجتماعی دارد.باور کنیم که زیر نقاب دروغین اخلاق بر ظاهر جامعه، چه تعفنی از امیال سرکوب شده و جواب نگرفته غلیان می‌کند.باور کنیم که نادیده گرفتن نیازها و نبود امکان برای تخلیه فشار غرایز طبیعی می‌تواند هر انسان کم ظرفیتی را به هیولای دریده و افسار گسیختهای مبدل کند.باور کنیم آموزش‌های هشدار دهنده از سنین کودکی یک ضرورت است و  تا حد بسیار زیادی می‌تواند این طفل معصومان را از خطر آزار نه فقط منحرفان جنسی ، حتا محارم خود محافظت کند.

باور کنیم سیستم آموزشی مطیع پرور و فرمانبردار استقلال شخصیتی و  ” نه ” گفتن را از کودکان ما گرفته است .
باور کنیم که سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌های هولناک هر روزه و تکرار شونده در جامعه  و ماله کشیدن بر حفره‌های عمیق موجود،نیاز به جراحی‌های جدی  برای راهکارهای عاجل دارد.واقعیت است که همه ما ” عصب سوخته ” شده‌ایم . از تکرار مصیبت‌های مکرر و مکرر …
و نه بی قیدی و بی دردی .جواب نگرفته از چرایی یک فاجعه ، مصیبتی دیگر بر سرمان هوار میشود . بی دلیل نیست که اجازه تجمع برای عمومی کردن هیچ اعتراضی صادر نمی‌شود ، چون برای گرفتن جواب سوال‌های بی شمار سالها باید به تحصن بنشینیم.تا زمانی که به مصداق اسم هوشمندانه فیلم  پوران درخشنده، “هیس، دخترها فریاد نمی زنند ” و اثبات این واقعیت که ” هیس،پسرها هم نباید فریاد بزنند ” و ” هیس ،  فریاد که هیچ ، هیچکس حق طرح سوال ، حق اعتراض ، حق آموزش مراقبت‌های دفاعی لازم  به بچه‌های در معرض آسیب، باسونامی غرایز فرو خفته و سرکوب شده کمین گرفته در هر کوچه ، پس کوچه‌ای را ندارد “.(هیس ، موضوعات کوچکی مثل ” آتنا ” را بزرگ و سیاه نمایی نکنید ، کارهای بزرگ‌تر فرهنگی مثل لغو مجوز کنسرت و توقیف فیلم‌های سینمایی و پایین آوردن دیش‌های ماهواره و رعایت حجاب ظاهری در الویت است).


منبع: بهارنیوز

آخرین آمار فروش فیلم‌های بر پرده

حبیب اسماعیلی از فروش ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی فیلم «اکسیدان» خبر داد و به ایسنا توضیح داد: این فیلم در کل کشور بیش از ۱۲۰ سالن دارد و سه هفته است که اکرانش را آغاز کرده است.

فیلم سینمایی «اکسیدان» به تهیه‌کنندگی منوچهر محمدی و کارگردانی حامد محمدی این روزها در حالی به نمایش خود ادامه می‌دهد که طی یک هفته‌ی گذشته نامش بواسطه اعتراض برخی نمایندگان مجلس برای اکران آن در صدر خبرها بود و سرانجام تهیه‌کننده خبر از جلسه‌ای با حضور اعضای کمیسیون فرهنگی داد و اعلام کرد که سوتفاهم‌ها برطرف شده است.

این درحالی است که طی یکی دو روز گذشته دوباره خبرهای غیر رسمی حکایت از این دارد که محمد مهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی برای اکران دو فیلم «اکسیدان» و «مادر قلب اتمی» به مجلس فراخوانده شده است.

علی سرتیپی مدیرعامل فیلمیران نیز از فروش ۲ میلیارد و ۴۲۰ میلیون تومانی فیلم «رگ خواب» به کارگردانی حمید نعمت‌الله با داشتن ۵۲ سالن نمایش در کل کشور خبر می‌دهد.

فیلم «رگ خواب» با بازی لیلا حاتمی و کوروش تهامی از اواخر ماه مبارک رمضان اکرانش را آغاز کرده است.

به گفته‌ی مدیرعامل فیلمیران؛ «نهنگ عنبر» به کارگردانی سامان مقدم نیز ۱۸ میلیارد و ۳۴۰ میلیون تومان در ۸۰ سالن سینمایی در کل کشور فروش داشته است.

این پخش کننده از فروش یک میلیارد و ۹۷۰ هزار تومان، «برادرم خسرو» احسان بیگلری هم خبر داد. 

سرتیپی همچنین از آغاز اکران فیلم «ساعت پنج عصر» مهران مدیری از ۳۰ تیر ماه خبر داد که پیش فروش بلیت‌های آن از فردا (۲۴ تیر ماه) آغاز می‌شود.

فرجی مدیر پخش حوزه هنری نیز آخرین فروش فیلم «زیر سقف دودی» پوران درخشنده را بیش از دو میلیارد اعلام کرد.

فیلمی که چهارشنبه ۲۲ میلیون و پنج‌شنبه ۳۲ میلیون فروخت.

به گفته‌ی او؛ «کارگر ساده نیازمندیم» به کارگردانی منوچهر هادی نیز چهارشنبه ۷ میلیون تومان و ۵شنبه ۱۷میلیون تومان فروش داشته است که مجموع فروش این فیلم که ظرف دو هفته‌ی گذشته اکرانش را آغاز کرده است،۱۵۰ میلیون تومان است.


منبع: بهارنیوز

نامزدهای اسکار تلویزیونی اعلام شد

به گزارش ایسنا به نقل از گاردین، نامزدهای شصت‌ونهمین دوره جوایز امی موسوم به اسکار تلویزیونی با پیشتازی دو محصول شبکه «HBO» و نامزد شدن سریال «وِست وُرلد» و برنامه «شوی شنبه شب» در ۲۲ شاخه اعلام شد.  امسال سریال «بازی تاج وتخت» که پرافتخارترین سریال در تاریخ جوایز امی است، در این رویداد حضور ندارد زیرا فصل هفتم این سریال محبوب در موعد مقرر برای شرکت در جوایز امی منتشر نشده است و قرار است در چند روز آینده منتشر شود.  در شاخه بهترین سریال درام، علاوه بر «وست ورلد»، سریال‌های «بهتره به سول زنگ بزنی»، «تاج»، «داستان خدمتکار»، «خانه پوشالی»، «چیزهای عجیب» و «این ما هستیم» نامزد کسب جایزه شناخته شدند.
 
«آتلانتا»، «ویپ»، «خانواده مدرن»، «سیلیکون وَلی»، «کیمی اشمیت شکست ناپذیر»، «بلکیش» و «استاد هیچ» نیز نامزدهای بهترین سریال کمدی امسال جوایز امی هستند.  سریال «وِست وُرلد» در شاخه‌های بازیگری نیز خوش درخشید و «آنتونی هاپکینز» و «ایوان راشل وود» بازیگران این سریال در شاخه بهترین بازیگر مرد و زن در نقش اصلی سریال درام نامزد شدند و «تاندی نیوتون» و «جفری راییت» نیز از این سریال در بخش بازیگران نقش مکمل شانس دریافت جایزه دارند.  «آنتونی هاپکینز» (وست ورلد) درشاخه بهترین بازیگر سریال درام رقابت سختی با «کوین اسپیسی» (خانه پوشالی) دارد و دیگر نامزدهای این شاخه شامل «استرلینگ کی‌ براوان» (این ما هستیم)، «متئو ریس» (آمریکایی‌ها)، «لیو اسکریبر» (ری دوناوان) و «میلو ونتیمیگلیا» هستند.
 
در شاخه بهترین بازیگر زن نقش اصلی سریال درام نیز «ویولا دیویس» (چگونه از مجازات قتل فرار کرد)، «الیزابت ماس» (داستان خدمتکار)، «رابین رایت» (خانه پوشالی)، «کری راسل» (آمریکایی‌ها)، «ایوان راشل وود» (وست ورلد) و «کلر فوی» (تاج) نامزد دریافت جایزه از شصت‌ونهمین دوره جوایز امی هستند.  اما در شاخه بازیگر مرد سریال کمدی «عزیر انصاری» (استاد هیچ)، «آنتونی اندرسون» (بلکیش)، «دونالد گلوور» (آتلانتا) و «جفری تامبر» (شفاف) شاخص‌ترین نامزدها هستند و در شاخه بازیگر زن کمدی در نقش اصلی نیز «جین فوندا» (گریس و فرانکی)، ««جولی لوئیس درفیوس» (ویپ)، «الیسون جَنی» (مام)، «پاملا آدلون» (چیزهای بهتر)، «تریسی الیس راس» (بلکیش)، «لیلی تاملین» (گریس و فرانکی) و «الی کمپر» (کیمی اشمیت شکست‌ناپذیر) نامزد کسب جایزه هستند.
 
«دروغ‌های کوچکِ بزرگ»، «فارگو»، «دشمنی»، «نابغه»  و «آن شب» هم نامزد کسب جایزه در شاخه بهترین سریال کوتاه شدند.  سال گذشته فصل ششم سریال پرطرفدار «بازی تاج و تخت» با نامزدی در ۲۳ شاخه این جوایز پیشتاز بود و در نهایت نیز بیشترین جوایز را از آن خود کرد.  مراسم اعطای جوایز شصت‌ونهمین دوره جوایز امی روز ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۷ (۲۶ شهریور) برگزار می‌شود.


منبع: بهارنیوز

«عاشقانه» برای تلویزیون بود اما …

به گزارش ایسنا، سعید جلالی که نگارش فیلمنامه سریال‌های متعدد تلویزیونی از جمله «آوای باران»، «زمانه»، «آخرین دعوت»، «دلنوازان» و «دردسرهای عظیم» را بر عهده‌ داشته و با اغلب علیرضا کاظمی‌پور همکاری دارد، در گفت‌وگو با ایسنا درباره اینکه چرا عاشقانه در صداوسیما ساخته نشد؟ گفت: متأسفانه این مساله به برخی افرادی که در تلویزیون هستند برمی‌گردد و نمی‌شود همه مدیران را زیر سوال برد. معدود افرادی هستند در تلویزیون که گویا فراموش کرده‌اند کسانی که در رسانه کار می‌کنند بچه‌های خود تلویزیون و دست‌پرورده خودشان هستند. من نزدیک به ۲۰ عنوان سریال برای تلویزیون کار کرده‌ام. چطور آن‌ها شایسته تقدیر هستند اما حالا که در رسانه (شبکه نمایش خانگی) کار می‌کنیم تبدیل به عناصر ولنگار فرهنگی شده‌ایم؛ این نگاه نابخردانه است.

جلالی در ادامه درباره‌ی سریال عاشقانه و پیامدهای مثبت آن اظهار کرد: من حاضرم ثابت کنم که مجموعه «عاشقانه» چقدر دقیق به فرهنگ و چقدر موشکافانه به مسائل اجتماعی و به ویژه طلاق پرداخته است. مساله‌ای که از خیلی جهات دست و بالمان برای پرداخت دقیق به آن در تلویزیون نسبت به شبکه نمایش خانگی بسته است. مخاطبان در شبکه نمایش خانگی آثار را با آغوش بازتری نگاه می‌کنند. این واکنش تلویزیون به نوعی خودزنی محسوب می‌شود در حالی که از نگاه مردم این یک اتفاق ناخوشایند است.

این فیلمنامه‌نویس که اولین تجربه جدی خود را در شبکه نمایش خانگی با مجموعه «عاشقانه» آغاز کرده است، درباره‌ی تفاوت فضای کار در شبکه نمایش خانگی و تلویزیون اظهار کرد:‌ کار در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی بسیار متفاوت است. از پرداخت و نگارش و پردازش قصه تا انتخاب بازیگران و همچنین کارگردانی؛ به عنوان مثال بازیگرانی که در خروجی «عاشقانه» هستند را محال است در تلویزیون ببینیم. تلویزیون محال است از چنین بودجه و بازیگرانی برای ساخت آثاری همچون «عاشقانه» استفاده کند.

جلالی سپس درباره تفاوت فیلمنامه‌نویسی در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی اظهار کرد: فیلمنامه‌نویسی هم طبعا در نمایش خانگی دشوارتر از تلویزیون است چرا که در این رسانه مخاطب را به میزان بالایی باید مجاب کنیم که قصه ما آنقدر جذاب است که برای هر دی‌وی‌دی هزینه‌ای را تقبل و تمامی قسمت‌های این مجموعه را دنبال کنند. بنابراین آثاری که برای شبکه نمایش خانگی نوشته می‌شوند، باید جذاب باشند و این، کار نویسنده را سخت‌تر می‌کند و به دقت زیادی نیاز است. اما این حساسیت در تلویزیون کمتر است. با توجه به تغییراتی که ایجاد می‌شود از جذابیت فیلمنامه هم کاسته می‌شود و تفاوت رسانه شبکه نمایش خانگی و تلویزیون دقیقا از همین جا نشأت می‌گیرد. کار شبکه نمایش خانگی بیزینس است و باید با جذابیت تصویری و هنری بتواند مخاطب را جذب کند که این خود کار مشکلی است. اما به طور کلی هر کدام از این دو رسانه مخاطبان خود را دارند. نباید تلویزیون را بکوبیم و نه تلویزیون باید این کار را انجام دهد؛ چرا که هر دو رسانه برای مردم زحمت می‌کشند و مردم کارها را می‌بینند و خوب و بد را تشخیص می‌دهند.این نویسنده همچنین اشاره کرد: سریال‌های پرمخاطبی برای تلویزیون نوشته‌ام. سریال‌هایی هم نوشته‌ام که مخاطبان آن را ندیده‌اند، بنابراین درست نیست جای مردم تصمیم بگیریم و عامدانه تخریب کنیم.



او در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با ایسنا با بیان اینکه در حال حاضر همکاری خودش را با تلویزیون ادامه می‌دهد و با مجموعه «پنچری» همکاری دارد، اظهار کرد:‌ ما تلویزیون را دوست داریم اما اگر ناراحت می‌شویم به خاطر رفتارهایی است که انجام می‌شود. ما تلویزیون را دوست داریم و همه دست‌اندرکاران این سریال با تلویزیون کارشان را شروع کرده‌اند و تمام عمرشان را هم برای تلویزیون گذاشته‌اند. بنابراین بگذارید کنار هم رشد کنیم. ما هر جا برویم دوباره به تلویزیون بازمی‌گردیم چه بهتر که حالمان خوب باشد. قطعا اطمینان دارم که مدیران بالادستی تلویزیون نگاه‌شان این گونه نیست که در خیلی از برنامه‌ها شاهد این نگاه‌ها هستیم. سیاست تلویزیون این نیست که عناصر خود را بکوبد.

جلالی در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود درباره طرح مجموعه «عاشقانه» و نگارش آن اظهار کرد: طرح کلی این سریال پس از مجموعه «آوای باران» برای تلویزیون ارائه شد اما تلویزیون با این کار ارتباط برقرار نکرد. پس از آن، کار تا بهار سال ۹۵ مسکوت ماند. ابتدای سال ۹۵ بود که آقای مهدی گلستانه تماس گرفتند و پیشنهاد یک کار در شبکه نمایش خانگی را دادند و ما هم این طرح را پیشنهاد دادیم و در ادامه هم برای پروانه ساخت و نگارش رفتیم. البته آن طرحی که به تلویزیون ارائه کردیم با آن چیزی که اکنون به عنوان سریال «عاشقانه» می‌بینیم خیلی متفاوت است.

این نویسنده با اشاره به اینکه مجموعه «عاشقانه» و انتخاب کاراکترهای آن نتیجه‌ی تعامل خوب میان کارگردان و نویسنده و عوامل بوده است، اظهار کرد: منوچهر هادی از جمله کارگردانان مطرح سینماست که تعامل خوبی با نویسندگان دارد و جبهه خاصی هم ندارد. در زمینه انتخاب بازیگر هم این اتفاق افتاد و با پیشنهادات و نظراتی که ارائه دادیم قریب به اتفاق اولویت‌هایمان صددرصد همانی بود که پیشنهاد دادیم و به دنبال آن بودیم.

نویسنده‌ی سریال «زمانه» با اشاره به اینکه به هر حال هر فیلمنامه‌ای ممکن است ضعف‌هایی داشته باشد، مطرح کرد: نمی‌خواهم بگویم فیلمنامه «عاشقانه» عالی بود ولی بازیگرانی که در مجموعه همکاری کرده‌اند آن را دوست داشتند. اگر غیر از این بود نیازی به حضور در یک سریال نمایش خانگی نداشتند ولی این کار را دوست داشتند و با اشتیاق در آن کار کردند.



او سپس درباره کاراکتر گیسو با بازی مهناز افشار که قصه اصلی حول محور این کاراکتر می‌چرخد، اظهار کرد: گیسو یکی از مهمترین کاراکترهای قصه است و راز قصه بر روی این شخصیت بنا شده است.جلالی با بیان اینکه از همه کاراکترهای «عاشقانه» رضایت کامل دارد، اظهار کرد: واقعیت این است که با توجه به اینکه فیلمنامه به لحاظ شخصیت‌پردازی دقیق نوشته شده و بر روی آن زمان گذاشته شده است، کاراکترها هم همه سر جای خود هستند. طبیعتا حضور بازیگران حرفه‌ای و کاربلد سینما و تلویزیون نیز کمک زیادی به جذابیت قصه کرده است. از طرفی حضور منوچهر هادی مزید بر علت بود و با تبحر و حساسیت خوبی که داشت برای هر چه بهتر شدن فیلمنامه نقش بسزایی ایفا کرده است؛ بنابراین اگر این مجموعه با اقبال مخاطبان روبرو شده به این دلیل است که همه عوامل به درستی سر جای خود هستند.

او در بخش پایانی گفت‌وگوی خود از نامشخص بودن ساخت فصل دوم سریال «عاشقانه» خبر داد و گفت:‌ جلسات و صحبت‌هایی درباره ادامه‌دار شدن «عاشقانه» داشته‌ایم اما با توجه به اینکه یک سری مشکلات باید مرتفع شود هنوز چیزی قطعی نشده است.وی یکی از نقاط ضعف و مشکلات شبکه نمایش خانگی را بحث مالی و اسپانسر دانست و گفت:‌ بحث سرمایه‌گذاری در شبکه نمایش خانگی هنوز سابقه درخشانی ندارد و نقطه ضعف بزرگ این رسانه به مسئله مالی و اسپانسر برمی‌گردد که هنوز روند درستی پیدا نکرده است. آثار با اینکه ساخته و پرمخاطب می‌شوند اما جان این را ندارند که در چند فصل ادامه یابند.

جلالی در بخش دیگری درباره بازخوردهای فصل دوم سریال «شهرزاد» نیز اظهار کرد: هنوز قضاوت کردن درباره این سریال زود است. حسن فتحی کارگردانی کاربلد است و سریال «زمانه» از جمله کارهایی بود که با ایشان همکاری داشتم.وی گفت: «شهرزاد» کار شاخصی است و باید به آن زمان داد. امیدوارم اتفاقات خوبی در ادامه بیفتد. شاید مخاطب انتظار داشت این مجموعه یک شروع قدرتمندانه‌تر و طوفانی‌تری می‌داشت، اما در نهایت قضاوت عجولانه خوب نیست و قطعا در ادامه و روند داستان این مجموعه اتفاقات خوبی خواهد افتاد.


منبع: بهارنیوز

فستیوال‌های موسیقی در ایتالیا

امیر شریف‌پور، هنرمندی است به‌عنوان طراح صحنه کنسرت با فستیوال «راونا»ی ایتالیا همکاری می‌کند. او در معرفی برخی فستیوال‌های مهم موسیقی در ایتالیا به خبرنگار ایسنا گفت: در رم، فستیوالی به نام «جَز» برگزار می‌شود که فقط به موسیقی جَز می‌پردازد. یکی از مهم‌ترین فستیوال‌های موسیقی ایتالیا «ورونا» است که در که در یک سالن آمفی‌تئاتر تاریخی در شهر ورونا برگزار می‌شود.او ادامه داد: این مکان تاریخی می‌تواند برای هر کنسرت میزبان ۱۵هزار نفر باشد. این فستیوال بیشتر به موسیقی اپرا اختصاص دارد و برگزاری آن چهارماه (از خرداد تا اواخر شهریور) طول می‌کشد. فستیوال «اسپولتو» نیز در جنوب ایتالیا برگزار می‌شود، آخرین کنسرت این دوره فستیوال، به رهبری ریکاردو موتی روی صحنه رفت. فستیوال «پارما» هم در شهر پارما برگزار می‌شود.
او تاکید کرد که این فستیوال‌ها در تابستان و برای گردشگرهایی که به ایتالیا آمده‌اند، برگزار می‌شوند.شریف‌پور درباره فستیوال موسیقی «راونا» که ارکستر سمفونیک تهران به‌تازگی در آن شرکت کرد، اظهار کرد: این فستیوال ۲۸ سال پیش توسط «کریستینا موتی» همسر «ریکاردو موتی» بنیانگذاری شد؛ او فردی بسیار روشن و با فرهنگ است که بیشترین زحمت را برای فستیوال کشیده است. این فستیوال تقریبا اواخر فصل بهار آغاز می‌شود و تا تیرماه ادامه دارد و به‌طور میانگین، برگزاری آن دوماه طول می‌کشد و مجموعه‌ای از حرکات نمایشی، کنسرت و تئاتر را شامل می‌شود.او گفت: این فستیوال فضای بسیار خوبی برای جوان‌هاست که بتوانند هنر خود را نشان دهند. فستیوال راونا یک خط اصلی دارد که با برگزاری کنسرت‌های کلاسیک و اپرا پیش می‌رود، اما در حاشیه‌ آن، فعالیت‌های جانبی وجود دارد تا جوانان بتوانند خود را عرضه کنند و از لحاظ هنری، خود را بشناسانند.
این فعال هنری در ادامه بیان کرد: سال گذشته، در مرکز شهر راونا فضای خیلی خوبی توسط این فستیوال برای جوانان در نظر گرفته شده بود که به‌مدت دو ماه هر روز از ساعت ۱۱ به اجرای یک گروه جوان اختصاص داشت. این جوانان می‌توانستند هنر خود را نشان دهند و مردم نیز می‌دانستند هر روز در این ساعت خاص، این اتفاق هنری می‌افتد.شریف‌پور اظهار کرد: امسال شش روز از فستیوال به موسیقی «نیایش» هند اختصاص داشت که در چند کلیسای مختلف شهر از جمله کلیسای «سن ویتاله» برگزار شد.
او با بیان این‌که این فستیوال، محلی برای برخورد فرهنگ‌هاست، گفت: ۲۰ سال است که پروژه «جاده دوستی» در این فستیوال تشکیل شده و هر سال با تشکیل یک ارکستر تلفیقی شامل اعضای ارکستر راونا و یک کشور آسیایی، روی صحنه می‌رود. در این پروژه دو اجرا در کشور مهمان و میزبان برگزار می‌شود.او که امسال برای همکاری ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر فستیوال راونا به‌عنوان مدیر فنی هنری فعالیت داشت، ادامه داد: ارکستر سمفونیک تهران و موسیقی ما مانند خیلی چیزهای دیگر، دچار فراز و نشیب‌های زیادی بوده است؛ این ارکستر مشکلاتی داشته، اما گویا در چند سال اخیر توانسته در مسیر خوبی قرار بگیرد. ریکاردو موتی روز اجرای کنسرت در راونا به من گفت «به موزیسین‌های ایرانی بگویید که خیلی از آن‌ها راضی هستم». این نشان می‌دهد اگر امکانات فراهم شود ارکستر می‌تواند به جاهای خیلی خوبی برسد.

حضور ارکستر سمفونیک تهران در فستیوال راونا


منبع: بهارنیوز

بزرگترین جشنواره‌های سینمایی دنیا

– پولاد امین: همه ساله در نقاط گوناگون دنیا صدها جشنواره سینمایی برگزار می شوند. فستیوال هایی با رنگ و بوی گوناگون؛ که هر کدام به ویژگی هایی معروفند؛ و همین ویژگی ها هم جذابیت های خاص هر کدام از جشنواره ها را شکل می دهند…

در این میان، اما، فستیوال هایی هم هستند که انتخاب فیلم در هر کدام از آنها می تواند به معنای تغییر سرنوشت و کارنامه کاری فیلمسازان باشد. جشنواره هایی با عظمتی فراتر از دیگر فستیوال ها؛ که صرف انتخاب شدن یک فیلم در آنها می تواند حکایت از ارزش های آشکار و نهان آن فیلم داشته باشد. فستیوال هایی با بازتاب رسانه ای غیر قابل تصور که می توان آنها را بهترین ویترین برای دنیای باشکوه و پر زرق و برق سینما قلمداد کرد…

مطلب زیر می کوشد نگاهی داشته باشد به پنج فستیوال بزرگ و با اهمیت دنیای سینما. با این توضیح که جشنواره های سن سباستین، ماردل پلاتا آرژانتین، پوسان کره و البته مسکو نیز با فاصله ای اندک از این پنج فستیوال بزرگ ایستاده اند؛ و البته ساندنس را هم نباید فراموش کرد- که شاید حتی بزرگتر و مهم تر هم باشد…

جشنواره بین‌المللی فیلم کن

بزرگترین، باشکوه‌ترین و پرزرق‌وبرق‌ترین جشنواره سینمایی دنیا؛ جشنواره‌ای با سلیقه‌ای منحصربه‌فرد که در تمام دوران برگزاری‌اش از نوعی تفکر هنر برای هنر در دنیای سینما حمایت کرده؛ همه ساله از اواسط ماه مه (اردیبهشت) به مدت ١٠روز میزبان سینماگران جهان است و حدود ۲هزار فیلم بلند سینمایی را از صدکشور جهان جهت گزینش مورد بازبینی قرار می‌دهد. جشنواره کن را می‌شود ویترین فیلم‌های مهم اروپا و جهان نامید. جشنواره‌ای عظیم با بودجه ۲۰‌میلیون یورویی که نیمی توسط وزارت فرهنگ و نیمی دیگر شهر کن تامین می‌شود. جشنواره‌ای که در آن بزرگترین ستارگان سینما و مطرح‌ترین تهیه‌کنندگان عرصه سینما حضور دارند.

می‌توان گفت جشنواره بین‌المللی فیلم کن محل بسیار مناسبی برای تهیه‌کنندگان سینما از تمام نقاط جهان است که در آن فرصت می‌یابند فیلم‌های خود را به شرکت‌های عظیم فیلمسازی عرضه کنند. درواقع این جشنواره بین‌المللی بهترین محل است برای پیش‌نمایش یا به عبارت بهتر نخستین نمایش جهانی شماری از فیلم‌های جدید از تمامی ژانرها ازجمله مستند…

نخستین‌بار در ‌سال ١٩٣٩ بود که جشنواره فیلم کن در شهر کن در جنوب فرانسه برگزار شد؛ آغازی که حیاتی پرشکوه و پرتداوم را نوید می‌داد، اما شعله‌ورشدن آتش جنگ دوم جهانی موجب شد دوره دوم جشنواره فیلم کن به بعد از پایان جنگ جهانی دوم موکول شود. عمر دوباره جشنواره کن، اما در سال ١٩۴۶ پرثمرتر بود؛ چنان که تاکنون در هفتادواندی دوره‌ای که از آن روزها می‌گذرد، جز یک بار در آستانه شورش‌های دانشجویی‌ سال ١٩۶٨ این جشنواره مسیرش را بی‌خلل و خدشه‌ای ادامه داده است…

مکانی در آفتاب! 

به هرحال در ‌سال ١٩۴۶ جشنواره فیلم کن با حمایت وزارت خارجه فرانسه بار دیگر راه‌اندازی شد. با وجود این‌که در آن‌روزها ماهیت اصلی شکل‌گیری فستیوال کن رقابت با جشنواره ونیز بود، اما مقامات این دو فستیوال در توافقی پنهانی پذیرفتند تا برگزاری هر دو فستیوال در سال‌های متمادی را جشن گرفته و گرامی بدارند. در دهه ۱۹۵۰میلادی زمان برگزاری جشنواره، از ماه سپتامبر به آوریل تغییر یافت و از ‌سال ۱۹۵۵ میلادی، نخل طلا به‌عنوان جایزه اصلی جشنواره کن معرفی شد.

کن با این‌که از همان ابتدا رخداد مهمی در دنیای سینما به شمار می‌آمد، اما در دهه ۶٠ بود که موقعیت جشنواره کن تثبیت شد و از آن به‌عنوان معتبرترین جشنواره فیلم در دنیا یاد کردند. بعد از کسب چنین جایگاهی بود که گردانندگان این فستیوال تصمیم به تشکیل هیأت انتخاب جهت گزینش نهایی فیلم‌ها گرفتند؛ پیش از آن فیلم‌ها توسط نمایندگان جشنواره در کشورهای مختلف انتخاب می‌شدند.

کن هفت بخش مهم دارد که برنامه‌های این جشنواره را تشکیل می‌دهند. این هفت بخش که شامل بخش‌های مسابقه، خارج از مسابقه، نوعی نگاه، سینه فونداسیون (مسابقه فیلم‌های کوتاه)، هفته منتقدان، دو هفته کارگردانان و بازار فیلم می‌شود، می‌توانند پرشوروحال‌ترین رقابت‌های سینمایی در تمام دنیا به شمار آیند؛ که در آنها فیلم‌هایی از اقصی نقاط جهان با یکدیگر رقابت می‌کنند. مهمترین و پرافتخارترین جایزه در این میان، اما جایزه نخل طلایی است…

از‌ سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۵۴ جایزه‌ای تحت عنوان جایزه بزرگ جشنواره کن به برنده بهترین فیلم این رویداد سینمایی اهدا می‌شد؛ اما در اواخر‌ سال ۱۹۵۴ هیأت‌مدیره جشنواره کن گروهی از جواهرسازان را برای طراحی نخل دعوت کردند و درنهایت نخستین‌بار در ‌سال ۱۹۵۴ این لوچینه لازون جواهرساز پاریسی بود که پیشنهاد استفاده از برگ نخل را به منظور سمبل شهر کن به‌عنوان جایزه داد که درنهایت از‌ سال ۱۹۵۵ جایزه نخل طلا جایگزین جایزه بزرگ این جشنواره شد. پیش از انتخاب نخل، داوران یکی از دوره‌ها پیشنهاد داده بودند جایزه بزرگ جشنواره هر‌سال با طراحی جدید از یکی از هنرمندان معاصر ساخته شود. علاوه بر بخش اصلی جشنواره کن، دوهفته کارگردانان و هفته منتقدان بین‌المللی از مهمترین بخش‌های کم هر‌ سال هستند.

دوهفته کارگردانان که در‌ سال ۱۹۶۸ همزمان با اعتصاب‌های سراسری فرانسه که به لغو برگزاری جشنواره کن در آن ‌سال انجامید، آغاز به‌کار کرد، به رادیکال‌ترین بخش جشنواره کن مشهور است و به معرفی فیلم‌های بلند و کوتاه فیلمسازان جهان می‌پردازد. هفته منتقدان بین‌المللی، اما به‌عنوان قدیمی‌ترین بخش جنبی جشنواره کن که در‌ سال ۱۹۶۲ پایه‌گذاری شده به معرفی و تحلیل آثار فیلمسازان جدید جهان می‌پردازد و توسط انجمن منتقدان فیلم فرانسه اداره می‌شود…

مارشه دو فیلم  یا بازار فیلم کن هم شلوغ‌ترین بازار فیلم در جهان است و از دیگر بخش‌های اصلی جشنواره کن به حساب می‌آید….


جشنواره بین‌المللی فیلم برلین

جشنواره بین‌المللی فیلم برلین یا برلیناله به‌عنوان فستیوالی که عموما به حمایت از رویکرد سیاسی- اجتماعی در سینما شهره است، یکی دیگر از معتبرترین و قدیمی‌ترین جشنواره‌های سینمایی اروپاست؛ که همه‌ساله در ماه فوریه در شهر برلین برگزار می‌شود. این جشنواره که نخستین‌بار در ‌سال ۱۹۵۱ با نمایش فیلم ربکا ساخته آلفرد هیچکاک گشایش یافت، در کنار جشنواره‌های فیلم کن و ونیز مهمترین رخدادهای سینمایی اروپا به شمار می‌روند. برلیناله که محل برگزاری‌اش در کاخ برلیناله در میدان پوتسدامر پلاتس برلین است، همه ساله با اهدای جوایز خرس طلایی و خرس نقره‌ای از برگزیدگان بخش اصلی تقدیر می‌کند. گفتنی است که خرس به‌عنوان نمادی از شهر برلین شناخته می‌شود و دلیل این‌که جوایز جشنواره بین‌المللی فیلم برلین با نمادی از خرس طراحی شده‌اند، همین نکته است…

مکانی در آفتاب! 

فیلم‌های شرکت‌کننده در جشنواره بین‌المللی فیلم برلین در بخش‌های مسابقه، پانوراما، فُروم، نسل، پرسپکتیو کینو آلمان، برلیناله کوتاه و چشم‌اندازی به گذشته روی پرده می‌آیند. درباره فیلم‌های این جشنواره باید گفت که همه‌ساله تعداد زیادی فیلم، حدود ۴۰۰فیلم به نمایش درمی‌آیند. رئیس این جشنواره از سال۲۰۰۱ تا به حال دیتر کاسلیک است…

مجسمه خرس طلایی معتبرترین جایزه جشنواره بین‌المللی فیلم برلین است که به بهترین فیلم اهدا می‌شود. این جشنواره از ‌سال١٩۵١ به این سو جایزه خرس طلایی را به بهترین فیلم؛ از ‌سال ١٩۵۶ به این سو به بهترین فیلم کوتاه و البته از ‌سال ١٩٨٢ به این سو خرس طلایی افتخاری را به خاطر یک عمر دستاورد اهدا می‌کند. البته علاوه بر خرس طلایی با جوایزی چون خرس نقره‌ای، جایزه بزرگ هیأت داوران، جایزه آلفرد بائر برای یک فیلم که دیدگاه‌های جدید ایجاد ‌کند، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر، بهترین موسیقی، بهترین فیلمنامه و جایزه تماشاگران پانوراما نیز از سینماگران در برلیناله تقدیر می‌شود.

یکی از مهمترین بخش‌های این جشنواره، اما بازار فیلم اروپا به‌عنوان یکی از سه بازار مهم و بزرگ جهان است که هر ساله همزمان با برگزاری جشنواره فیلم برلین در کاخ موزه هنری مارتین گروپیوس بائو برگزار می‌شود. این بازار محلی است برای گردهمایی شماری از مهمترین تهیه‌کنندگان، خریداران، سرمایه‌گذاران، نمایندگی‌های خرید و پخش‌کنندگان فیلم…

بخش آموزش دانشجویی جشنواره برلین هم که با نام دانشکده استعداد برلین شناخته می‌شود، یکی دیگر از بخش‌های مهم برلیناله است که از آن به‌عنوان مهمترین دستاورد این فستیوال نیز یاد می‌شود. این بخش که درواقع یک مدرسه فیلم زمستانی به حساب می‌آید، هر ساله حدود ۳۰۰شرکت‌کننده از سراسر جهان دارد که در طی ۶ روز در زمان برگزاری جشنواره برلین، می‌توانند در ورک‌شاپ‌ها، گردش‌ها، کلاس‌های خصوصی یا آموزش جمعی، بحث‌های گروهی با افراد شاخص فیلمساز در مورد مسائل جاری حرفه‌های مختلف در حوزه ساخت فیلم و… شرکت کنند. ملاقات با فیلمسازان نامدار و دیدن فیلم‌های جشنواره نیز از دیگر امتیازات شرکت در این برنامه است.


جشنواره فیلم ونیز

قدیمی‌ترین جشنواره سینمایی دنیا و در کنار جشنواره‌هایی چون کن و برلین، یکی از مهمترین، بهترین و بزرگترین جشنواره‌های سینمایی جهان که در آغاز به نوعی نگاه پیشرو به سینما شهره بود، اما در ادامه در پیگیری این سویه از سینما در قیاس با جشنواره کن عقب ماند. این فستیوال که البته هنوز هم در قیاس با دیگر فستیوال‌ها از نوعی نگاه متفاوت و تجربی در سینما حمایت می‌کند، نخستین‌بار در سال ۱۹۳۲ میلادی برگزار شد. جشنواره فیلم ونیز البته تاکنون حیاتی ممتد نداشته و باید گفت که این جشنواره بعد از برگزاری چند دوره، در طول سال‌های جنگ دوم جهانی برگزار نشد…

جشنواره فیلم ونیز به‌عنوان یکی از مهمترین فستیوال‌های دنیا از جایزه‌ای موسوم به شیر طلایی ونیز برای تقدیر از بهترین فیلم‌های هر‌ سال استفاده می‌کند. این جایزه، البته از همان ابتدا شیر طلایی نام نداشت و جام موسولینی نام داشت. جام موسولینی بالاترین جایزه‌ای بود که از‌ سال ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۲ به آثار برگزیده اهدا می‌شد. این جایزه که به نام نخست‌وزیر فاشیست ایتالیا، بنیتو موسولینی، نام‌گذاری شده بود، پس از سقوط او رها شد و سرانجام در‌سال ۱۹۴۷ با نام جایزه بزرگ بین‌المللی ونیز دوباره به فیلم‌ها اهدا شد. شیر طلایی در ‌سال۱۹۴۹ توسط کمیته سازماندهی معرفی شد و اکنون به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین جوایز صنعت فیلم شناخته می‌شود.شیر بالداری که روی پرچم جمهوری نیز نمایان است. شیر طلایی بالاترین جایزه جشنواره برای بهترین فیلم در بخش مسابقه ونیز است. در‌ سال ۱۹۷۰، شیر طلایی دوم معرفی شد؛ جایزه‌ای افتخاری برای افرادی که سهم مهمی برای مشارکت در سینما دارند.

مکانی در آفتاب! 

جشنواره فیلم ونیز، همچنین جایزه‌ای هم دارد به نام جایزه انسانیت. این جایزه که مبلغ آن ۵۰‌هزار دلار است، به سینماگران و بازیگرانی اهدا می‌شود که خود را وقف فعالیت‌های انسان‌دوستانه می‌کنند. همچنین جایزه جام ولپی هم هست که به بهترین بازیگران زن و مرد اهدا می‌شود. از‌ سال ۲۰۰۲ به بعد جایزه سان مارکو نیز افزوده شده که این جایزه برای بهترین فیلم بخش ضدجریان اختصاص داده شده است.

جایزه ویژه داوران، شیر نقره‌ای برای بهترین کارگردانی، جام ولپی برای بازیگران و اوسلای طلایی برای بهترین مشارکت فنی (فیلمبرداران، آهنگسازان و…) و دیگری برای بهترین فیلمنامه مهمترین جوایزی هستند که همه ساله در فستیوال فیلم ونیز به فیلم‌ها و سینماگران اهدا می‌شوند.

جشنواره فیلم ونیز همه ساله در بخش‌هایی شامل بخش رسمی جشنواره که بخش رقابتی است و حدود ٢٠فیلم در آن شرکت دارند؛ خارج از مسابقه، افق و سینمای جدید ایتالیا برگزار می‌شود. در بخش خارج از مسابقه تعدادی از مهمترین تولیدات یک‌سال گذشته جهان، به‌خصوص آثاری که کارگردانان‌شان در دوره‌های پیشین جشنواره حضور داشتند به صورت غیررقابتی روی پرده می‌روند. بخش اوریزونتی یا افق اما اختصاص دارد به فیلم‌هایی از گرایش‌های جدید دنیای سینما بدون توجه به ژانر یا مدت زمان آنها. درواقع به گفته سایت جشنواره ونیز آثاری که سعی کرده‌اند هنر سینما را دوباره تعریف کنند، در این بخش نمایش داده می‌شوند. در بخش سینمای جدید ایتالیا نیز فیلم‌هایی از گرایش‌های جدید سینمای ایتالیا با هم رقابت می‌کنند.

بخش‌های مستقل و موازی شامل هفته منتقدان، روزهای ونیز و بازار فیلم نیز در رونق فستیوال ونیز نقش غیرقابل انکاری دارند. در بخش هفته منتقدان ۷ یا ۸فیلم به انتخاب سندیکای ملی منتقدان فیلم ایتالیا نمایش داده می‌شوند. در بخش روزهای ونیز هم حدود ۱۰ تا ۱۲فیلم به انتخاب انجمن فیلمسازان ایتالیایی و انجمن کارگردانان و تهیه‌کنندگان مستقل نمایش داده می‌شوند. بازار فیلم هم روال مرسوم اغلب بازارهای فیلم فستیوال‌های مهم و معتبر را دارد…


جشنواره فیلم لوکارنو

جشنواره فیلم لوکارنو یک جشنواره بین‌المللی فیلم است که از‌ سال ۱۹۴۶ هرساله در شهر لوکارنو سوییس برگزار می‌شود. این جشنواره پس از جشنواره‌های کن، ونیز، برلین و کارلووی واری پنجمین جشنواره معتبر فیلم اروپا به شمار می‌رود.

ویژگی خاص این جشنواره نمایش فیلم‌ها در میدان معروف پیاتزا، در فضای باز و بر پرده بزرگ است. در این میدان حدود ۸هزار تماشاگر به دیدن فیلم‌ها می‌نشینند و فیلم مورد علاقه خود را نیز برمی‌گزینند. پرده بزرگ پیاتزا گرانده که یکی از بزرگترین پرده‌های سینمای جهان است، در شب‌های برگزاری جشنواره لوکارنو، میزبان این تعداد تماشاگر پرشور دنیای سینماست.

مکانی در آفتاب! 

جشنواره لوکارنو یکی از جشنواره‌های مورد تایید انجمن جهانی تهیه‌کنندگان فیلم به‌شمار می‌رود. جایزه اصلی این جشنواره یوزپلنگ طلایی نام دارد و به بهترین فیلم در بخش اصلی بین‌المللی داده می‌شود. هرساله برنامه‌های جشنواره بین‌المللی فیلم لوکارنو همراه است با برنامه‌های مروری بر آثار، پنل‌های گفت‌وگو، سمینار و مهمانی‌های مختلف با حضور ستارگان سرشناس سینمایی. لوکارنو فضایی مفرح و آموزنده فراهم می‌کند که در آن ستارگان سینما، استعدادهای جوان و عموم مردم برای چشیدن طعم سینمای معاصر گرد هم می‌آیند. جشنواره لوکارنو، نسبت به سه جشنواره مهم کن، ونیز و برلین بیشتر روی آثار کمترشناخته‌شده از فیلمسازان جوان‌تر متمرکز است.


جشنواره فیلم کارلووی واری

قدیمی‌ترین جشنواره فیلم اروپای شرقی- بعد از مسکو البته- که با فاصله معتبرترین فستیوال سینمایی این بخش صاحب سینما نیز در تمام دنیا به شمار می‌آید، جشنواره‌ای است که هرساله در اوایل تابستان در شهر کارلووی واری در شمال‌غربی جمهوری چک برگزار می‌شود و فضای منحصربه‌فردی دارد. این جشنواره که از ‌سال ۱۹۴۶ آغاز به‌کار کرده ‌است، همچنین مهمترین جشنواره اروپای مرکزی و شرقی به شمار می‌رود. این جشنواره دارای دو بخش رقابتی و غیررقابتی است و جایزه اصلی آن گوی بلورین نام دارد. هدف جشنواره کارلووی واری برمبنای جایگاه جمهوری چک در مرز اروپای شرقی و غربی بنا نهاده شده است. کارلووی واری سالانه حدود ۲۰۰ فیلم جدید را از سراسر جهان در جمهوری چک به نمایش می‌گذارد.

نخستین‌بار این فستیوال به شکل غیررقابتی برگزار شد. این موضوع اما عمری نداشت و جشنواره از‌ سال ۱۹۴۸ به جشنواره‌ای رقابتی تبدیل شد که جایزه گوی بلورین نماد رقابتی بودن آن است که در همان‌ سال به وجود آمد. این جشنواره از سال ۱۹۵۹ به این‌سو به‌صورت دوسالانه و موازی با جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو یک‌سال درمیان برگزار می‌شد. در ‌سال ۱۹۹۴ بعد از فروپاشی کمونیسم، تصمیم گرفته شد کارلووی واری بدل شود به فستیوالی سالانه و از آن تاریخ به بعد هر ساله این جشنواره برگزار ‌شده است.

مکانی در آفتاب! 

جشنواره کارلووی واری در سال‌های اخیر، یعنی دقیقا پس از برچیده شدن دیوارهای میان دنیای آزاد و دنیای کمونیستی به‌جز نام مشابهت دیگری با دوره‌های نخست برگزاری‌اش ندارد. این فستیوال که بیش از ۴۰‌سال در فضای بسته سیاسی چک‌سلواکی سوسیالیست برگزار می‌شد، پس از تغییرات سیاسی-اجتماعی این کشور در پی انقلاب مخملی کشورهای بلوک شرق با مدیریت گروهی تازه از هنرمندان به جشنواره‌ای سازمان‌یافته تبدیل شد. جایزه بزرگ کارلووی واری که کریستال گلوب نام دارد، برای بهترین فیلم اهدا می‌شود و ارزشی ٢۵هزار یورویی دارد.

جایزه ویژه هیأت داوران با ارزش نقدی ١۵هزار و جوایز بهترین کارگردان و بهترین بازیگران زن و مرد دیگر جوایز مهم این فستیوال هستند. فیلم‌هایی در بخش مسابقه جشنواره کارلووی واری نمایش داده می‌شوند که در بخش‌های رقابتی جشنواره‌های دیگر حضور نداشته باشند. بخش رقابتی مستند جشنواره کارلووی واری رویداد مهمی محسوب می‌شود و بخشی از جشنواره به کشف هنرمندان و فیلمسازان مستقل اهل کشورهای کمترشناخته‌شده در جغرافیای صنعت سینما اختصاص دارد.

در حاشیه جشنواره معمولا سمینارهایی که تمرکزشان فیلم‌های اروپایی است نیز برگزار می‌شود و پخش‌کنندگان می‌توانند امتیاز پخش فیلم‌های جدید را بخرند. جشنواره کارلووی واری بخش‌های متنوعی دارد: بخش مسابقه که فیلم‌ها برای نخستین‌بار رونمایی می‌شوند، بخش رقابتی شرقِ غرب که فیلم‌هایی از کشورهای بلوک سوسیالیست پیشین نمایش داده می‌شوند، بخش رقابتی فیلم‌های مستند که این بخش به دو قسمت مستندهای کمتر از ٣٠دقیقه و بیشتر از ٣٠‌دقیقه تقسیم می‌شود، بخش  افق‌ها و نمایی دیگر که گزیده‌ای از فیلم‌های مهم معاصر را در جشنواره نمایش می‌دهد، بخش ایمجینا که فیلم‌هایی با رویکرد غیرسنتی در روایت و سبک و نگاه متمایز و رادیکال در زبان سینما را برمی‌گزیند، بخش خارج از گذشته فیلم‌های کلاسیک کمیاب را به صورت نسخه اصلی یا مرمت‌شده به نمایش می‌گذارد، در بخش قاب‌های آینده نیز ۱۰ فیلم دانشجویی از ۱۰فیلمساز جدید از نسل جوان اروپا به نمایش گذاشته می‌شود.

این بخش با همکاری سازمان ترویج فیلم اروپا سازمان‌دهی می‌شود. نمایش‌های نیمه‌شب بخش دیگری از جشنواره است که گزیده‌ای از فیلم‌های اکشن و ترسناک جدید را برای نمایش برمی‌گزیند. بخش فیلم‌های چک بزرگداشتی است از فیلم‌های جدید کشور چک. یک بخش نیز به نام انتخاب منتقدان ورایتی است که ۱۰فیلم را منتقدان مجله معتبر ورایتی چاپ آمریکا برمی‌گزینند. معمولا در جشنواره کارلووی واری از چهره‌های مشهور تجلیل یا بزرگداشت‌هایی هم برگزار می‌شود.

کارلووی واری به دلایل فراجشنواره‌ای نیز اهمیتی فراوان میان جشنواره‌های گوناگون دارد. فضای خاص و زیبای این شهر کوچک به همراه فرصت‌هایی که در اختیار مهمانان جشنواره برای تماشای جدیدترین فیلم‌ها، کشف استعدادهای تازه و ملاقات و گفت‌وگو با چهره‌های سرشناس هنری، سیاسی و اقتصادی می‌گذارد، موجب شده کارلووی واری بدل شود به گزینه‌ای مهم برای علاقه‌مندان سینما که دنبال فرصتی برای زیستن درحال و هوای سینما- بی‌آزارها و آسیب‌های آزاررسان جشنواره‌های پرزرق‌وبرق‌تر هستند. همچنین این جشنواره محلی است که مخاطبان حرفه‌ای سینما را قادر می‌کند به تماشای جدیدترین آثاری که در جشنواره‌های بزرگی همچون کن و برلین توجه زیادی را به خود جلب کرده‌اند، بنشینند..


منبع: برترینها

این «شکسپیرِ» تمام‌ نشدنی

: تعداد کتاب‌هایی که با الهام از شاهکارهای «ویلیام شکسپیر» نوشته شده‌، از حساب خارج شده است.

در این گزارش به چند اثر ادبی موفق که با نگاهی به این نمایشنامه‌ها به نگارش درآمده‌، اشاره می‌شود.

«گاردین» در گزارشی به قلم «ادوارد داکس» نویسنده به موضوع بازآفرینی نمایشنامه‌های بزرگ «شکسپیر» پرداخته است.

این «شکسپیرِ» تمام‌نشدنی

چند سال پیش نمایش اقتباسی از «شاه لیر» را دیدم که در آن به این‌که پادشاه دو بار ازدواج کرده، اشاره داشت. «ریگان» و «گانریل» از همسر اول او بودند و «کوردلیا» ثمره ازدواج دوم و دختر محبوبش بود. نمی‌دانم این نظریه جایگاهی در متون آکادمیک دارد یا نه، اما در ذهن من باقی ماند.

وقتی خواستم رمان جدیدم «دستم را رها کن» را بنویسم، تصمیم گرفتم داستان را براساس همین ایده جلو ببرم، البته با کمی تغییر؛ سه دختر پادشاه به سه پسر تبدیل شدند و داستان از زبان کوچک‌ترین آن‌ها روایت می‌شد. این به نظر راهی می‌آمد برای شفاف کردن روابط بین این چهار شخصیت و شکل‌دهی دوباره احساسات پیچیده‌ای مثل برادری و پدر و فرزندی.

کارهای «ویلیام شکسپیر» یک ویژگی ساختاری دارد که بسیاری از نویسندگان را به سوی خود می‌کشاند. این نه فقط در زبان او، بلکه در ساختارهای دراماتیک هم مصداق دارد. ساختار روابط میان شخصیت‌های «شکسپیر» در ابتدا ساده به نظر می‌رسند اما در واقع پیچیده هستند و بارها می‌شود آن‌ها را از دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار داد.

داستان من هم مانند دیگر رمان‌های حجیم، خیلی زود از ایده اصلی فاصله گرفت، اما هسته اصلی‌اش که در عمق داستان جای داشت، همچنان نمایشنامه «شکسپیر» را یادآوری می‌کرد.

در این گزارش به چند اقتباس مدرن از شاهکارهای ماندگار «ویلیام شکسپیر» اشاره می‌کنم:

این «شکسپیرِ» تمام‌نشدنی

صحنه‌ای از فیلم « لیدی مکبث» که براساس رمان «لیدی مکبث از متسنسک» ساخته شد

«لیدی مکبث از متسنسک» نوشته «نیکلای لسکف»

داستان «لیدی مکبث از متسنسک» اولین‌بار در مجله «اپوک» داستایوفسکی به چاپ رسید. این اثر رمان کوتاهی است درباره قتل، جنون و شلاق‌زنی و بیشتر در کنار داستان کوتاهی به نام «هملت از شهرستان شیگروفسکی» نوشته «تورگنیف» شناخته می‌شود. در «شکسپیر» چیزی هست که روس‌ها را به خود جذب می‌کند. من نظریه‌ای دارم مبنی بر این‌که دلیل این علاقه، سبک نوشتاری «شکسپیر» است که در مرزی بین ادبیات قرون وسطایی و مدرن قلم می‌زند. انگار او فقط چندصد سال زودتر به دنیا آمده.

«آستریکس و جدایی بزرگ» نوشته «آلبرت اودرزو»

بعد از این شروع سنگین با روس‌ها، بهتر است سراغ کتاب‌های کمی سبک‌تر برویم. از کودکی «آستریکس» را دوست داشتم، چون خیلی بامزه بود. در کتاب «آستریکس و جدایی بزرگ»، دو تن از سران قبیله شهر را با یک خندق به دو بخش تقسیم می‌کنند و برای به دست آوردن ریاست می‌جنگند. اما پسر یکی از آن‌ها که «هیستریونیکس» نام دارد، عاشق «ملودراما» دختر رئیس قبیله دیگر می‌شود. فکر می‌کنم به خوبی متوجه شده‌اید که به کدام تراژدی «شکسپیر» اشاره کردم. «اودرزو» داستان «رومئو و ژولیت» را با کمک مردم سرزمین گال‌ کارتونی، به دنیای امروز آورده است.

«هزار هکتار» نوشته «جین اسمایلی»

وقتی رمان «هزار هکتار» جین اسمایلی منتشر شد، در تلاش بودم رمان خودم را بنویسم و آثار زیادی از نویسندگان انگلیسی را مطالعه می‌کردم. اما این اثر مثل منظره حماسی فراخ و روح‌افزایی براساس «شاه لیر» بود. داستان درباره سه دختر و پدری هیولاصفت است که مزرعه‌اش را برای آن‌ها و همسرانشان باقی می‌گذارد. وقتی این رمان را خواندم انگار برق من را گرفته بود. «اسمایلی» با قدرت تمام به من یادآوری کرد که ادبیات داستانی معاصر می‌تواند بسیار هوشمند و خواندنی باشد.

«Diviners» نوشته «مارگارت لارنس»

رمان «Diviners»‌ در سال ۱۹۷۴ به چاپ رسید و یکی از کلاسیک‌های مهم ادبیات کانادا به حساب می‌آید. «لارنس» از حامیان «آلیس مونرو» ـ نویسنده کانادایی برنده ادبیات ـ و یکی از رمان‌نویس‌های مطرح کانادایی شمرده می‌شود. این کتاب با نگاهی به «طوفان»‌ شکسپیر نوشته شده و با روایتی جادومانند، عمیق و تاریک، به فضا و زمان می‌پردازد.

داستان درباره رابطه مادری اسکاتلندی‌تبار با دخترش «پیکه» و ترانه‌سرایی به نام «جولز» است، اما در پایان به موضوعی همه‌جانبه می‌رسد. این کتاب جواهری است که ارزش کندوکاو را دارد.

«روزنکرانتز و گیلدنسترن مرده‌اند» نوشته «تام استوپارد»

یکی از استادان ما مجبورمان کرد نمایشنامه «روزنکرانتز و گیلدنسترن مرده‌اند» را با وجود این‌که در طرح درس‌مان نبود، بخوانیم. دیالوگ‌های سریع، کوتاه، هوشمندانه و موزون این کتاب چشم و گوش من را باز کرد. داستان این اثر درباره دو دوست «هملت» و از شخصیت‌های فرعی شاهکار «شکسپیر» است که پدر و مادر «هملت» از آن‌ها خواسته‌اند در مسیر قلعه «الزینور» همه‌جا همراه او باشند تا بفهمند مشکل‌ این شاهزاده مرموز چیست. البته فقط این را پیش‌بینی نکرده بودند که «هملت»‌ آن‌ها را به کام مرگ می‌فرستد. خیلی هوشمندانه است، نه؟

این «شکسپیرِ» تمام‌نشدنی

«دنیل رادکلیف» و «جُشوا مک گوایر» در نمایش اقتباسی «روزنکرانتز و گیلدنسترن مرده‌اند»

«نیلی» نوشته «مارینا وارنر»

«نیلی» یکی از رمان‌های «مارینا وارنر» نویسنده باهوش انگلیسی است. من این کتاب را در دوره دانشجویی و حال و هوای آن دوران خواندم. «نیلی» هم اقتباس آزادی از «طوفان» شکسپیر محسوب می‌شود که داستانش در دو قرن ۱۷ و ۲۰ روایت می‌شود. آن‌چه بیش از همه از این کتاب یادم مانده، تمرکز ویژه روی شخصیت «سایکوراکس» ـ جادوگر پنهان و شرور نمایشنامه «شکسپیر» و مادر «کالیبان» ـ است.

«تراژدی آرتور» نوشته «آرتور فیلیپ»

ظاهرا این رمان نوید انتشار نمایشنامه‌ای تازه کشف‌شده از «شکسپیر» را می‌دهد، اما راوی داستان متوجه می‌شود این اثر جعلی توسط پدر خودش نوشته شده. نمایشنامه تقلبی در دل کتاب «تراژدی آرتور» آمده و با سبکی کاملا شبیه قلم «شکسپیر» به نگارش درآمده. علاوه بر این، مقدمه مبسوط و پانوشت‌های متعددی که شخصیت‌های آکادمیک برای این نمایشنامه نوشته‌اند هم از بخش‌های قابل توجه این اثر محسوب می‌شود. مقدمه نمایشنامه را می‌توان به عنوان یادداشتی درخشان درباره رابطه این پدر و پسر به حساب آورد. خود نمایشنامه هم تا حد زیادی و به طرز عجیبی، خواننده را راضی می‌کند.

«دن کاسمورو» نوشته «ماشادو د آسیس»

کتاب «دن کاسمورو» تقریبا در اروپا گمنام است، با این حال قابلیت شناخته شدن به عنوان شاهکار ادبیات برزیل را دارد. «ماشادو د آسیس» ـ که رمان «خاطرات پس از مرگ براس کوباس» او شهرت فراوانی دارد ـ مترجم کارهای «شکسپیر» بود و این رمانش دربردارنده اشارات متعدد به کارهای این شاعر و نمایشنامه‌نویس بزرگ انگلیسی از جمله «هیاهو بر سر هیچ»، «همسران خوش ویندزور»، «هملت» و «رومئو و ژولیت»‌ است. با این حال، این رمان در اصل داستان غم‌انگیز شوهری حسود است؛ بنابراین در قلمرو «اتللو» به نگارش درآمده. یادتان باشد اسم شخصیت اصلی رمان «بنتو سانتیاگو» است.

«شایلاک اسم من است» نوشته «هوارد یاکوبسن»

آرا و عقاید «یاکوبسن» را دوست دارم، اما این کتاب را نه به خاطر درگیری همیشگی‌اش با یهودیت، بلکه به خاطر استفاده او از داستان‌ها برای رسیدن به سوالات بشری خواندم. گفت‌وگوهای «شایلاک» یاکوبسن و دلال هنری ثروتمندی به اسم «سیمون استرولوویچ»، به تنهایی ارزش خرید کل کتاب را دارد.

«من و ویتنیل» نوشته «بروس رابینسون»

این فیلمنامه آن‌قدر خوب است که شایستگی طبقه‌بندی در میان کتاب‌ها را دارد. وقتی ۲۲ ساله بودم، یک روز عصر آن را از اول تا آخر خواندم. آن زمان در «کامدن تاون» لندن، درست جایی که داستان «رابینسون» ‌روایت می‌شود، زندگی می‌کردم. نمی‌دانم چطور، اما همه چیز در این کتاب هست؛ شکست، موفقیت، دوستی، از دست دادن، عشق، زندگی، انگلیس. خیلی هم خنده‌دار و زیبا نوشته شده. در دنیای کلمات هیچ وقت چیزی به معنای واقعی بی‌نقص و کامل نیست، اما این اثر تا حد ممکن به این رتبه نزدیک است. «من و وینتیل» داستان «هملت» را در دهه ۱۹۶۰ تعریف می‌کند.


منبع: برترینها

گردش فرهنگی پنجشنبه‎های عصرایران/ از "لامبورگینی" روی صحنه تا "شاعران زندگی" در سینماها

هر پنجشنبه در عصرایران منتخبی از رویدادهای فرهنگی هنری یک هفته آینده در اختیار مخاطبان قرار می گیرد. این هفته از تئاتر شروع کردیم و شما را به دیدن فیلم، نمایشگاه و… دعوت کرده ایم.

عصرایران – در این بخش هر پنجشنبه در قالب چند پیشنهاد فرهنگی، مخاطبان گرانقدر عصرایران را در جریان منتخبی از آخرین رویدادهای فرهنگی هنری یک هفته آینده قرار می دهیم.

لامبورگینی روی صحنه

نمایش «لامبورگینى» به نویسنده و کارگردانی سیامک صفرى از ۲۲ تیر تا ۲ مرداد ساعت ۲۱:۳۰ در پردیس تئاتر شهرزاد به نشانی خیابان نوفل‌لوشاتو، تقاطع خیابان رازی روی صحنه می رود.

پالیز میزبان یک نمایش

نمایش «سیستم گرون هلم» بر اساس متنی از جوردى گالچران و به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی تا ۸ مرداد ساعت ۲۱ در تماشاخانه پالیز به نشانی خیابان کریمخان، خیابان عضدی جنوبی (آبان)، خیابان سپند، پلاک ۶۹ اجرا می شود.

مطرب در خاوران

نمایش «مطرب» به نویسندگی و کارگردانی بهزاد فراهانی تا ۶ مرداد ساعت ۱۹:۳۰ در پردیس تئاتر تهران (خاوران) به نشانی بزرگراه امام علی، اتوبان شهید محلاتی شرق، خیابان شهید شاه‌آبادی جنوبی، بعد از میدان مالک اشتر، خیابان بقایی، جنب فرهنگسرای خاوران روی صحنه می رود.

رضا صادقی در نمایشگاه

رضا صادقی، خواننده پاپ کشورمان کنسرت خود در تهران را ۳۰ تیرماه ساعت ۱۹ و ۲۲ در دو سانس در سالن میلاد بین المللی نمایشگاه تهران برگزار می کند.

گروه چارتار در بابلسر

کنسرت گروه چارتار ۲۵ و ۲۶ تیرماه ساعت ۲۱ در تالار میزبان بابلسر اجرا می شود.

یک تکه زندگی به یاد کیارستمی

نمایشگاه «یک تکه زندگی» در حمایت از دانش‌آموزان با استعداد نیازمند و به یاد عباس کیارستمی در گالری ایوان به نشانی الهیه، مریم شرقی، خیابان مهدیه، خیابان جبهه، خیابان لسانی، بن‌بست حمید، شماره ۱ برگزار شده و علاقه‌مندان می‌توانند تا ۳۰ تیر هر روز به‌جز شنبه‌ها از ساعت ۱۶ تا ۲۰ از این آثار دیدن کنند. در این نمایشگاه ۷۷ عکس از آثار ۷۷ هنرمند شناخته‌شده ایرانی در معرض دید علاقه مندان قرار دارد.

نمایشگاه گروهی هنرمندان

نمایشگاه گروهی نقاشی  جمعه ۲۳ تیرماه در گالری آیریک افتتاح می شود. در این نمایشگاه آثاری از نغمه آبرومند، انسیه آجورلو، الناز ایوبی، المیرا حسینی، المیرا داوطلب محمودی، وحیده رزاق‌زاده، شهره رزمی، شیرین سودایی، پویا شجاعی، غزل صادقا، سهیلا صدری، یگانه صفری؛ محمدعلی ناصرالملکی، سمیرا نظیفی، فرناز ورهامی، ندا پارسا خانقاه به نمایش در می آید.

شاعران زندگی در سینماها

اکران فیلم مستند «شاعران زندگی» به کارگردانی شیرین برق‌نورد و تهیه‌کنندگی مجتبی میرتهماسب در گروه سینمایی هنر و تجربه آغاز شده است. این مستند که روایتی شاعرانه از زندگی، کار و دغدغه‌های شیرین پارسی، شالی‌کار، فعال محیط‌زیست و فعال اجتماعی در حوزه زنان است، خردادماه در اولین حضور بین‌المللی خود در بخش مسابقه جشنواره بین‌المللی فیلم سبز سئول که بزرگ‌ترین جشنواره فیلم‌های محیط‌زیستی در آسیاست به نمایش درآمد و جایزه ویژه هیئت‌داوران را دریافت کرد.


منبع: عصرایران

گرفتار ترجمه‌های بد شده‌ایم

بسیاری از مترجمان زبان معیار و ادبی فارسی را بلد نیستند و این موضوع اظهر من الشمس است.

ارسلان فصیحی می‌گوید: گرفتار ترجمه‌های بد شده‌ایم و حتی نثر برخی نویسندگان ما نیز بوی ترجمه می‌دهد.

این مترجم در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: ترجمه‌های بد تأثیر مخربی بر زبان ما گذاشته است و می‌توان گفت این گرفتاری مختص زبان ما نیست و همه زبان‌ها به‌جز زبان انگلیسی گرفتار این بلا شده‌اند.

او با بیان این‌که حدود ۸۰ درصد از ترجمه‌ها به صورت تحت‌اللفظی هستند اظهار کرد: بسیاری از مترجمان زبان معیار و ادبی فارسی را بلد نیستند و این موضوع اظهر من الشمس است. مترجمان کتاب فارسی نخوانده‌اند، فارسی‌نویسی نمی‌دانند و فکر می‌کنند چون زبان مادری‌شان فارسی است می‌توانند مترجم شوند در حالی‌که این‌طور نیست.

فصیحی یادآور شد: مترجم باید تمام ظرایف زبان فارسی  را بداند، تاریخچه زبان را بداند،  نثرها و سبک‌های مختلف را بشناسد تا بتواند نثرهای مختلف را بازآفرینی کند؛ در غیر این صورت، کتاب می‌شود کلماتی پشت‌ سر هم چیده‌شده و در مجموع فاقد معنا، بی‌آهنگ و بی‌روح.

او با تأکید بر این‌که رونویسی از کار دیگران ربطی به کار ترجمه ندارد، اظهار کرد: این کار دزدی است، زیرا بدون اجازه صاحب مال از آن استفاده می‌شود. دزدی در همه زمینه‌های زندگی اجتماعی وجود دارد و دزدی ادبی از قدیم وجود داشته و لغت خاص خود را هم داشته: انتحال.

این مترجم در ادامه افزود: با توجه به تیراژهای محدودی که این روزها گریبان‌گیر صنعت نشر شده است از آسیب‌های رونویسی از ترجمه دیگران این است که اگر شمارگان کتاب ۱۰۰۰ نسخه باشد درصدی از این تیراژ محدود کم می‌شود و به جیب کسی می‌رود که این دزدی را انجام داده است.

او با بیان این‌که برای جلوگیری از رونویسی از ترجمه دیگران و ترجمه‌های همزمان، ایران باید عضو کنوانسیون بِرن (کپی‌رایت) شود، گفت: اگر قانون کپی‌رایت در کشور اجرا شود هر کتابی که در خارج از ایران چاپ شده و قرار است در ایران ترجمه و چاپ شود باید از مولف و ناشر کتاب اجازه گرفته شود و حق و حقوق آن‌ها پرداخت شود. در این صورت فقط به یک ناشر و یک مترجم اجازه ترجمه می‌دهند و صاحبان کتاب با شرایطی که دارند بهترین مترجم و ناشر را انتخاب می‌کنند و با آن‌ها قرارداد می‌بندند.

ارسلان فصیحی خاطرنشان کرد:  کتاب کسانی که رونویسی می‌کنند، «ترجمه» نیست و کارشان دزدی است. حتی ممکن است این فراد زحمت رونویسی را به هم خود نداده باشند، مثلا اسکن کرده باشند و یا حروف‌چینی. کار آن‌ها به صنعت ترجمه ربطی ندارد و دزدی در روز روشن است.

او با بیان این‌که باید کنوانسیون برن را بپذیریم، گفت: مخالف ترجمه‌های همزمان و موازی هستم؛ ما چاره‌ای نداریم جز این‌که در این بازار بلبشو عضو کنوانسیون برن شویم.


منبع: عصرایران

بیانیه درباره دلیل بازداشت «بقایی»

گروه سیاسی: دادسرای تهران اطلاعیه‌ایی در خصوص بازداشت حمید بقایی صادر کرد. در این اطلاعیه آمده است:


 

نظر به انتشار اطلاعات نادرست از سوی برخی افراد که از حامیان ایشان به شمار می­‌روند، با انگیزه‌­های نامعلوم در خصوص بازداشت متهم حمید بقایی، جهت تنویر افکار عمومی به اطلاع می­رساند مشارالیه با عناوین اتهامات مالی توسط بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب تهران احضار، پس از ابلاغ قانونی و استنکاف از حضور در دادسرا، طبق مقررات قانونی جلب و توسط ضابطین قوه قضاییه به شعبه بازپرسی معرفی می‌­شود.

 

پس از حضور متهم در شعبه بازپرسی و تفهیم و اخذ دفاعیات از وی و بررسی محتویات پرونده، مشارالیه پس از صدور قرار تامین قانونی توسط بازپرس پرونده به لحاظ عجز از تودیع وثیقه به زندان معرفی شده است. علی‌هذا اقدامات صورت گرفته بر اساس موازین قانونی و با رعایت حقوق متهم بوده و هر گونه اظهار نظر غیر کارشناسانه و بدون اطلاع از موضوع، تشویش اذهان عمومی محسوب و اقدام قانونی را در پی خواهد داشت.


منبع: بهارنیوز

پرسش های شاعر سرشناس درباره اعطای دکترای معادل به هنرمندان

محمد رضا عبدالملکیان درباره اعطای مدارک معادل دکترا به برخی شاعران و نویسندگان پرسش ها و ابهاماتی را مطرح کرده است

 عصر ایران- محمد رضا عبدالملکیان شاعر و نویسنده و پزوهش گر درباره اعطای مدارک معادل دکترا به برخی شاعران و نویسندگان پرسش ها و ابهاماتی را مطرح کرده است.

عصر ایران با تاکید بر این که اصل این کار به سبب تکریم کسانی که عمر خود را وقف هنر و ادب ایران کرده اند قابل دفاع است بخشی از یادداشت ارسالی آقای عبدالملکیان را منتشر می کند و امیدوار است وزارت ارشاد بر پایه رویه ای که دارد ابهام زدایی کند:
   
  …اعطای مدرک تحصیلی معادل ، به هنرمندان شاخص کشور و چهره های پرفروغ و تاثیر گذار این عرصه ، از طرح های خوبی بود که تصور می کنم نزدیک به سه دهه ی قبل ، اجرائی شد ، تا آن جا که به یاد دارم ، این مدرک تحصیلی معادل دکترا ، در نخستین دوره ، توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، به ۱۲ نفر از مشاهیر هنر ایران ، از جمله استاد جلیل شهناز ، استاد حسن کسائی ، استاد غلامحسین امیر خانی ، استاد حاج قربان خراسانی ، استاد عثمان خوافی ، استاد مرتضی ممیز و …. اعطا شد.

در همان زمان ، اجرای این طرح درخشان ، به شکلی گسترده مورد استقبال ، دستگاه های فرهنگی ، شخصیت های هنری ، رسانه ها و …. قرار گرفت.

 از چگونگی اجرای این طرح در سال های بعد ، اطلاع دقیقی ندارم ، فقط گاهی به صورت اتفاقی می شنیدم که این یا آن شاعر ، مدرک هنری معادل فوق لیسانس یا معادل دکترا گرفته است! از برخی نام ها ، عطر شایستگی و از بعضی ، بوی سفارش و سازش به مشام می رسید.

  به همین سبب از مسئولان ، بویژه معاونت فرهنگی همین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ( که قطعا به درستی تصمیم خود در اجرای این طرح باور دارند ) در خواست دارم تا به این چند پرسش ( در محدوده همین ظرف زمانی ۴ سال گذشته ) پاسخ دهند تا زمینه ارزیابی و داوری مناسب تری برای علاقه مندان موضوع فراهم شود :

        ۱ – چگونگی اطلاع رسانی طرح ، برای آگاهی افراد ذینفع و واجد شرایط
  
        ۲ – چگونگی شناسائی افراد واجد شرایط 

        ۳ -چگونگی انتخاب داوران و اعلام اسامی آنان
 
        ۴ – اعلام اسامی شاعران ، نویسندگان و هنرمندانی که طی ۴ سال گذشته ، موفق به دریافت مدرک معادل فوق لیسانس و یا دکترا شده اند.

        پی نوشت بند ۴ :

   البته اگر امکان اعلام اسامی همین اخذکنندگان مدرک معادل در سال های قبل نیز میسر شود ، قطعا تصویری که در پیش روی علاقه مندان گذاشته خواهد شد ، خیلی روشن تر و شفاف تر خواهد بود.


منبع: عصرایران