جنایت در نخستین ملاقات مرد متأهل با دختر جوان

مرد جوان پس از آشنایی با یک دختر، او را به خانه‌اش دعوت کرد و در نخستین ملاقات یک جنایت را رقم زد.

جنایت در نخستین ملاقات مرد متأهل با دختر جوان عامل جنایت پس از کشتن این دختر، جسد او را تکه‌تکه کرد و در منطقه صفادشت آن را به آتش کشید تا راز این قتل هولناک پنهان بماند.

صبح ٢٨مردادماه امسال زن جوانی درحالی‌ که نگران بود، به دادسرای امور جنایی تهران رفت و پیش‌روی بازپرس سهرابی در شعبه نهم ادعا کرد که خواهر ٣۵ساله‌اش منیژه از روز گذشته از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. او به بازپرس گفت که خواهرش پاسخگوی تماس تلفن هم نیست. همین کافی بود تا تیمی از ماموران اداره ١١ پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس پرونده برای بررسی سرنوشت معمایی این دختر جوان وارد عمل شوند.

خواهر منیژه در این شاخه از تحقیقات پیش‌روی ماموران اداره آگاهی قرار گرفت و گفت: «ساعت ١١صبح جمعه ٢٧مرداد، منیژه سوار بر خودرو پرایدش از خانه خارج شد. قرار بود عصر به خانه بازگردد اما دیگر خبری از او نشد. هرچه با موبایلش تماس گرفتم، بی‌فایده بود و نمی‌دانم چه اتفاقی برای او افتاده است.» کارآگاهان در این مرحله شماره پلاک خودروی دختر جوان را در سیستم سراسری پلیس ثبت و در اختیار تیم‌های گشتی پلیس قرار دادند تا این‌که روز ٣١مردادماه امسال ماموران در محدوده شهر جدید پردیس خودروی پراید منیژه را که در کنار مسیر متوقف شده بود، پیدا کردند.

ماموران پس از بررسی خودروی دختر جوان متوجه شدند که دزدان اقدام به سرقت لوازم داخل خودروی پراید کرده و در ادامه آن را در جاده پردیس رها کرده‌اند. تیم پلیسی در این مرحله پی بردند که منیژه از چندی قبل با مرد جوانی به نام مجتبی ٣٢ساله آشنا شده است. همین کافی بود تا ردیابی‌های پلیسی برای دستگیری این مرد جوان آغاز شود. کارآگاهان با اقدامات فنی و پلیسی پس از شناسایی خانه مجتبی در شهر پردیس ساعت ١١صبح ٢شهریورماه امسال در عملیاتی غافلگیرانه موفق به دستگیری وی شدند. مجتبی در تحقیقات ابتدایی ادعا کرد که روز ٢٧مردادماه منیژه را ملاقات کرده اما پس از آن دیگر اطلاعی از او ندارد.

اعتراف به یک جنایت هولناک

مجتبی که در بازداشت ماموران پلیس آگاهی تهران قرار داشت، سعی داشت با داستانسرایی‌هایش خود را بی‌گناه معرفی کند اما وقتی در تناقض‌گویی‌هایش گرفتار شد، پرده از راز یک جنایت هولناک برداشت و گفت که پس از قتل، جسد دختر جوان را مثله و در غرب تهران اقدام به آتش‌زدن آن کرده است.

بدین ترتیب کارآگاهان با توجه به اعترافات عامل جنایت به محل آتش‌زدن جسد رفته و موفق شدند بقایای سوخته‌شده جسد دختر جوان را به دست آورند.

بنا به این گزارش، متهم به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.

گفت‌وگو با قاتل
مجتبی ٣٢ساله که متأهل و صاحب یک فرزند ۴ماهه است، ادعا می‌کند زمانی که خانواده‌اش در سفر بودند، دست به قتل منیژه زده است. او در گفت‌وگو با «شهروند» از جزییات ماجرای این جنایت هولناک گفت:
  سابقه‌ داری؟
نه. این نخستین‌بار است که دستگیر می‌شوم.
  شغلت چیست؟
کارگر یک چاپخانه هستم.
  ازدواج کردی؟
بله، یک پسر ۴ماهه دارم.
  منیژه را از کجا می‌شناختی؟
چند روز قبل از قتل به واسطه یکی از دوستانم با منیژه آشنا شدم.
  چطور او را به خانه کشاندی؟
روز جمعه ٢٧مرداد خانواده‌ام به مسافرت رفته بودند و در خانه تنها بودم که با منیژه تماس گرفتم و از او خواستم تا به خانه‌ام بیاید.
  قصد کشتن داشتی؟
نه، فقط می‌خواستم با هم صحبت کنیم. وقتی منیژه به خانه آمد، پس از چند دقیقه از او خواستم از خانه خارج شود تا کسی متوجه حضور او در خانه‌ام نشود. اما منیژه ادعا کرد که باید ٣٠٠‌هزار تومان به او پرداخت کنم و تهدید کرد که اگر به او پول ندهم، شروع به جیغ و فریاد می‌کند تا همسایه‌ها متوجه حضور او در خانه‌ام شوند. من راضی شدم که ١۵٠‌هزار تومان به او پرداخت کنم اما بی‌فایده بود و منیژه می‌خواست که همه پول را باید پرداخت کنم. برای همین با هم درگیر شدیم که در این میان او را هل دادم و ناگهان منیژه روی زمین افتاد و دیدم که دیگر نفس نمی‌کشد.
  پس از قتل چه کردی؟
ترسیده بودم و می‌خواستم جسدش را به بیرون خانه منتقل کنم تا کسی متوجه این ماجرا نشود. به همین خاطر ابتدا تصمیم گرفتم جسد را داخل چمدان قرار دهم و آن را از خانه خارج کنم اما جسد دختر جوان داخل چمدان جا نمی‌شد، به همین دلیل جسد را تکه‌تکه کردم تا جابه‌جایی‌اش راحت‌تر شود.
  چمدان را از کجا آوردی؟
جسد داخل خانه بود و من به سرعت از خانه خارج شدم و چمدان را خریدم و به خانه بازگشتم.
  با چه وسیله‌ای جسد را مثله کردی؟
با چاقو و وسایل داخل آشپزخانه.
  جسد را به کجا منتقل کردی؟
جسد را داخل چمدان قرار دادم و سوار بر خودروی خود منیژه شدم و به سمت شهریار رفتم. سپس در منطقه صفادشت که محل بازیافت زباله است، اقدام به آتش‌زدن چمدان و جسد کردم. پس از آن به سمت پردیس بازگشته و خودرو را در نزدیکی شهرک رها کردم.
  در این مدت خانواده‌ات متوجه ماجرا نشده بودند؟
نه، چون خانه را تمیز کرده بودم تا کسی شک نکند.

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

اعترافات وحشتناک مرد قاتل

مرد جوان در تهران در یک سناریوی هولناک زنی را به خانه خود کشاند و پس از قتل، او را تکه تکه کرد.

به گزارش مهر ۲۸ مردادماه با مطرح شدن پرونده گم شدن زنی جوان، با دستور سرپرست بازپرسی شعبه نهم دادسرای جنایی پایتخت پرونده ای دراین خصوص تشکیل شد و تحقیقات در مورد آن زیر نظر کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران آغاز شد.

تحقیقات پلیسی نشان داد زن گمشده از مدتی پیش با پسر جوانی در ارتباط بوده است، به همین پسر جوانی پس از شناسایی به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران دعوت شد.

تحقیقات از مرد جوان موجب فاش شدن جنایت هولناک او شد. این مرد در اعترافات خود مدعی شد: از چندی پیش به واسطه یکی از دوستانم با این زن آشنا شده بودم، تا اینکه در روز حادثه او را به خانه خود دعوت کرده بودم اما با او درگیر شدم و او را کشتم.

وی دربخش  دیگر از اعترافات خود گفت: پس از اینکه او را به قتل رساندم، جسد او را تکه تکه کردم و سپس در یک چمدان قرار دادم و در بیابان های اطراف تهران به آتش کشیدم.

با اعترافات تکان دهنده مرد جوان کاراگاهان اداره یازدهم راهی محل جنایت شدند و جسد را پیدا کردند.

تحقیقات جنایی پیرامون این پرونده هولناک ادامه دارد.


منبع: عصرایران

۴ مصدوم در انفجار کارخانه فولاد بویراحمد

رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی کهگیلویه و بویراحمد از مصدومیت ۴ کارگر کارخانه فولاد بویراحمد در پی انفجار یکی از کوره‌ها خبر داد.

«جلال پورانفرد» در گفت‌وگو با ایسنا منطقه کهگیلویه و بویراحمد افزود: ساعت ۱۷ و ۲۷ دقیقه طی تماس با اورژانس این حادثه اطلاع داده شد که ۴ دستگاه آمبولانس و اورژانس هوایی به محل حادثه اعزام شدند و ساعت ۱۷ و ۳۹ دقیقه بر سر مصدومان حضور یافتند.

وی بیان کرد: ۴ نفر مصدوم حادثه که سه نفر با شکستگی دست و پا و یک نفر دیگر از ناحیه چشم مصدوم شده بود، با آمبولانس های اورژانس به اورژانس بیمارستان شهید بهشتی یاسوج انتقال داده شدند.

رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی کهگیلویه و بویراحمد خاطرنشان کرد: این ۴ نفر به علت موج انفجار کوره و ترکش مواد مصدوم شدند.

به گزارش ایسنا، ۴ کارگر کارخانه فولاد بویراحمد به نام‌های “علی کریمی” (از ناحیه چشم مصدوم شد)، “سعید صبوری”، “خدامراد فریدونی” و “محمد دستمزد”  هم‌اکنون در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج تحت مداوا هستند.

پیگیری‌های خبرنگار ایسنا کهگیلویه و بویراحمد برای جویا شدن آخرین وضعیت حادثه‌دیدگان فولاد در بیمارستان با ممانعت مسئولان کارخانه (آقای اعرابی، پیمانکار کارخانه) مواجه شد.

کارخانه فولاد بویراحمد اوایل خرداد ماه امسال نیز دچار فوران و پاشش ذوب آهن شد که بر اثر آن ۳ نفر کشته و ۶ نفر نیز مصدوم شدند. کارخانه فولاد بویراحمد تنها کارخانه فولاد استان کهگیلویه و بویراحمد با تولید سالانه ۲۰۰ هزار تن شمش فولاد زمینه اشتغال بیش از ۲۵۰ نفر را فراهم کرده است.


منبع: عصرایران

مرگ چوپان و گله اش در آتش سوزی جنگل های گلستان

رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان گالیکش در شرق استان گلستان گفت: آتش سوزی در اراضی مرتعی و جنگلی ضلع شمالی روستای گوگل بزرگ این شهرستان به مرگ یک چوپان ۱۵ ساله و تلف شدن هشت راس از گوسفندان وی منجر شد.

منصور ممشلی پنجشنبه شب در گفت و گو با ایرنا افزود: این آتش سوزی حدود ساعت ۱۷ امروز آغاز شد و با وزش باد شدید، به دامنه های مرتفع و صعب العبور ارتفاعات شمالی روستای گوگل بزرگ سرایت کرده است.

وی خاطر نشان کرد: صعب العبور بودن منطقه آتش گرفته، اطفای آن را با مشکل مواجه کرده و تلاش برای اطفای حریق با حضور نیروهای منابع طبیعی، مردم محلی، محیط زیست ، آتش نشانی منطقه ، نیروی انتظامی و دهیاران و بخشدار منطقه ادامه دارد.

ممشلی با بیان اینکه طبق برآوردهای اولیه حدود ۷ تا ۸ هکتار از اراضی جنگلی و مرتعی منطقه در این آتش سوزی خسارت دیده است، گفت: نیروهای مستقر در محل وقوع حریق تا اطفای کامل آن به تلاش های خود ادامه می دهند.

مسئول اورژانس ۱۱۵ شهرستان گالیکش گفت: نیروهای امدادی اورژانس با اطلاع از وقوع آتش سوزی و در محاصره قرار گرفتن یک چوپان در آتش، در محل حاضر شده و جسد چوپان ۱۵ ساله را از محل آتش سوزی خارج و به نیروی انتظامی تنگراه تحویل دادند.

کیومرث یحیایی افزود: چوپان ها دو نفر بودند که یکی از آنها با نجات خود از محاصره آتش، اقدام به درخواست کمک می کند. 

شهرستان ۶۳ هزار نفری گالیکش واقع درشرق استان گلستان، ۵۲ هزار هکتار عرصه های جنگلی و مرتعی دارد که از این مقدار ۸۰۰ هکتار آن مرتع و بقیه جنگل است. 


منبع: عصرایران

۵ کشته در تصادف جاده کامیاران-کرمانشاه (+عکس)

برخورد یک دستگاه وانت پیکان و پژو پارس محور کامیاران-کرمانشاه (قلعه) پنج کشته و یک زخمی برجای گذاشت.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ سرهنگ محمد حیدری رییس پلیس راه استان کرمانشاه در تشریح این خبر گفت: تصادف دو خودرو پنج کشته و یک مصدوم برجای گذاشتعصر امروز برخورد یک دستگاه پژو پارس با یک دستگاه وانت پیکان متاسفانه پنج کشته و یک مصدوم برجای گذاشته است که سه کشته و یک مصدوم از سرنشینان در پژو پارس بوده و دو کشته دیگر از سرنشنان پیکان وانت هستند.

وی درباره علت این حادثه گفت: علت اصلی در دست بررسی است، اما آنچه که مسلم است انحراف به چپ یکی از خودرو‌ها علت این حادثه خونین بوده است.

5 کشته در تصادف جاده کامیاران-کرمانشاه  (+عکس)
5 کشته در تصادف جاده کامیاران-کرمانشاه  (+عکس)


منبع: عصرایران

جزئیات حادثه واژگونی تانکر حامل اسید در اصفهان

سخنگوی سازمان آتش نشانی اصفهان گفت: شب گذشته یک تانکر حامل اسید در اتوبان شهید دستجردی اصفهان بعد از ورودی سپاهان شهر واژگون شد که پس از ۴ ساعت تلاش آتش‌نشانان اصفهان پاکسازی شد.

محمد شریعتی در گفت‌وگو با تسنیم در اصفهان با اشاره به حادثه واژگونی کامیون حامل اسید اظهار داشت: در ساعت ۲۱:۲۴ دقیقه شب گذشته این حادثه اتفاق افتاد که در ابتدا نوع مواد حمل شده توسط کامیون را مازوت اعلام کردند به همیل دلیل تجهیزات خود را بر اساس این گزارش به محل اعزام کردیم.

وی افزود: پس از رسیدن به محل حادثه متوجه شدیم که بار کامیون اسید است و اگر شستشو دهیم رقیق شده، حجمش بیشتر می‌شود و خطرات بیشتری نیز به دنبال دارد و ممکن است به چاه‌ها راه پیدا کند.

سخنگوی سازمان آتش نشانی اصفهان خاطرنشان کرد: از شهردای درخواست خاک کردیم تا با پاشیدن خاک از سر خوردن ماشین‌ها و حرکت مایع جلوگیری کنیم.

وی افزود: بوی بسیار بدی در هوا پیچیده بود و ما درخواست دستگاه تنفسی برای ماموران آتش‌نشانی کرده و قسمتی از اتوبان را نیز مسدود کردیم. سرانجام پس از ۴ ساعت تلاش این حادثه مهار و هیچ خسارتی نیز ایجاد نشد.


منبع: عصرایران

ادعاهای عجیب عامل جنایت فجیع پارس‌آباد

متهم پرونده آتنا با گذشت ٢ماه از دستگیری همه اعترافاتش را انکار کرد. اسماعیل که به اتهام قتل و تجاوز به دختر ۶ ساله پارس‌آبادی در زندان به سر می‌برد، به‌تازگی همه اظهارات قبلی‌اش درخصوص این پرونده را رد کرده و مدعی شده که همه آن اتهامات را تحت ‌فشار بازجویی قبول کرده است.

 ادعاهای عجیب عامل جنایت فجیع پارس‌آباد

متهم پرونده آتنا با گذشت ٢ماه از دستگیری همه اعترافاتش را انکار کرد. اسماعیل که به اتهام قتل و تجاوز به دختر ۶ ساله پارس‌آبادی در زندان به سر می‌برد، به‌تازگی همه اظهارات قبلی‌اش درخصوص این پرونده را رد کرده و مدعی شده که همه آن اتهامات را تحت ‌فشار بازجویی قبول کرده است.

به گزارش شهروند، قتل، تجاوز، نزول‌خواری، آزار و اذیت جنسی کودکان و سرقت اتهاماتی است که عامل جنایت فجیع پارس‌آباد پس از دستگیری به آنها اعتراف کرد. اما حالا این مرد در حالی که تنها دو روز به برگزاری نخستین جلسه دادگاهش باقی مانده، می‌گوید که اعترافات قبلی‌اش را بالاجبار گفته است.

او مدعی شده نه به آتنا تجاوز کرده و نه او را کشته او حتی قصد سرقت النگوهای این دختر بچه را هم منکر شده است و به بخشش و رضایت خانواده آتنا هم امیدوار است. در مقابل اما پدر آتنا همه اینها را دروغ‌پردازی‌های قاتل دخترش می‌داند و رضایت را در اعدام قاتل دخترش می‌بیند.

ادعای عجیب قاتل آتنا
عامل جنایت دلخراش پارس‌آباد در گفت‌وگویی با خبرگزاری تسنیم مدعی شده که او هیچ دخالتی در مرگ این دختر نداشته است و تنها اشتباهش ترس از مطلع‌کردن پدر آتنا از حادثه‌ای بوده که برای دخترش به وجود آمده است: «دختر بهنام از داخل سرویس بهداشتی مغازه‌ام در حال پرکردن بطری آب معدنی بود، من از او سوال کردم که دختر داری چه کار می‌کنی که ناگهان دیدم از پله افتاده و دهان و بینی‌اش خونی شده است. نمی‌دانم سکته کرده بود یا هر چی؛ منم از ترس پدر و اقوامش پا و دهانش را گرفتم که خونی زمین نریزد.

برای این‌که مشتری‌ها متوجه نشوند در اتاق پشتی مغازه مخفی‌اش کردم، بعد متوجه شدم که این دختر مرده. نمی‌دانم سکته کرده یا زمین خورده ولی من آتنا را نکشتم. من اشتباه کردم ولی اشتباهم فقط این بود که به پدرش نگفتم.» او درباره اعترافات قبلی‌اش درخصوص مرگ آتنا هم گفت: «من تحت‌ فشار بودم. سرم باد کرده بود؛ همه بدنم سیاه بود. به آنها گفتم در پارس‌آباد هر جنایتی را گردن می‌گیرم تا من را راحت بگذارند.»

اسماعیل درباره نتیجه قطعی پزشکی قانونی درباره تجاوز به آتنا هم ادعای عجیبی را مطرح کرد: «من تجاوز نکردم. خودم دختر دارم؛ وجدان و شرف دارم. وجدانم راحت است که به آتنا دست هم نزدم. دختری با آن وضع چطور می‌تواند کسی را تحریک کند.» او درباره سرقت طلاهای آتنا هم داستانسرایی جالبی داشت: «همون موقع که جسد آتنا روی زمین بود، النگوهایش را درآوردم، قبل از این‌که جسد رو داخل بشکه بگذارم. من نیاز مالی ندارم ولی پدر این دختر دستفروش بود، منتظر فرصتی بودم تا آن طلاها را داخل حیاط خانه بهنام بیندازم.»

اسماعیل درباره سوابق متعدد کیفری و اتهاماتی که پس از افشاشدن پرونده آتنا به آنها اعتراف کرده بود هم توضیح داد: «من فقط یک‌بار به جرم زنا ٢ماه در زندان بودم، پس از آن هم به قید وثیقه آزاد شدم؛ در حالی ‌که من با آن دختر هیچ رابطه‌ای نداشتم. عصمت که می‌گویند من او را کشته‌ام، یکی از مشتری‌های فرشباف من بود و هیچ ارتباط دیگری با او نداشتم، من او را نکشتم، او در آذربایجان با یک‌ نفر ازدواج کرده است.

این حرف‌ها همه دروغ است. می‌گویند فیلمی منتشر شده که من از یک میوه‌فروشی دزدی کردم، این حرف‌ها درست نیست من چه نیازی به چند تا سیب‌زمینی دارم؟ با این همه وجدان من راحته، شاید خانواده آتنا رضایت بدهند.»

فقط با اعدام اسماعیل آرام می‌شوم
اینها داستان‌های دروغی است که این مرد برای زمان‌خریدن مطرح می‌کند. من تنها با دیدن جنازه او آرام می‌شوم، بخشش برای یک چنین آدمی خیانت به همه اهالی پارس‌آباد است. اینها را پدر آتنا اصلانی به «شهروند» می‌گوید. پدری که با گذشت بیش از ٢ ماه از ناپدید‌شدن ناگهانی دخترش در مقابل مغازه اسماعیل و پس از آن کشف جسد آتنا در حیاط خانه این مرد، هنوز نتواسته این واقعیت تلخ را بپذیرد.

او که هنوز داغ آتنا برایش تازه است، درباره ادعاهای عجیب اسماعیل می‌گوید: «زمانی فهمیدم کار اسماعیل است که پلیس دوربین‌ها را بررسی کرد. آتنا بین دو دوربین مقابل مغازه اسماعیل ناپدید شده بود. او سابقه‌دار است؛ از دو تای آنها باخبر بودم. می‌دانستم کودک‌آزار است ولی از همه آنها تبرئه شده بود. از میوه‌فروشی نزدیک مغازه‌اش هم بارها میوه دزدیده بود، فیلم‌هایش موجود است. او نزول‌خوار است، با خیلی‌ها درگیری داشت، من در این هشت سالی که دستفروشی کردم، او را شناختم. با این همه کاری به این حرف‌ها نداشتم و سرم به کار خودم بود. جلوی مغازه‌اش یک آبسردکن وقفی بود که همه می‌آمدند و آن‌جا آب می‌خوردند. آتنا هم وقتی می‌خواست آب بخورد به آن‌جا می‌رفت. همه حرف‌هایش دروغ است. اگر او دخترم را نکشته است چرا از خانه او جسد کشف شد. چندین مورد قتل از او کشف شده است. نخستین‌بار که به مغازه‌اش رفتم دیدم مغازه‌اش ترسناک است. از آن مغازه ماهی ۵٠‌هزار تومان هم به زور درمی‌آمد، همیشه خلاف می‌کرد. در آن مغازه به خانم‌ها تجاوز می‌کرده و الان هستند کسانی که به‌ خاطر آبرویشان شکایت نمی‌کنند. حتی اعتراف کرده که قصد داشته بعد از آتنا، مهدی پسر برادرزنم را بکشد.»

او ادامه می‌دهد: «نمی‌دانم چرا آدمی با این پرونده سنگین باید این‌قدر زنده بماند. اجرای سریع حکم قصاص خواسته ما از مسئولان قضائی است.» پدر آتنا در ادامه صحبت‌هایش از سختی زندگی و حال روز ناخوش خانواده‌اش پس از مرگ آتنا می‌گوید:

«٧٠روز است که خانه خودم نرفتم. من و همسرم طاقت دیدن اتاق آتنا را نداریم، از همان روزی که خبر پیدا شدن جسد آتنا را شنیدم، به خانه مادرزنم آمدیم. حال همسرم خیلی ناخوش است. هنوز با شیون و صدای بلند گریه می‌کند، از لحاظ روحی حسابی به هم ریخته، کلی قرص و دارو می‌خورد تا چند ساعت بخوابد، در این شرایط من هم نمی‌توانم همدمش باشم، به محض این‌که مرا می‌بیند، حالش خراب‌تر می‌شود، در این مدت من نتوانستم سرکار بروم، شرایط زندگی ما خیلی سخت شده، اصلا امکان ندارد رضایت دهم، در صورتی می‌تواند از ما رضایت بگیرد که من، همسرم و دختر دیگرم مرده باشیم. تا او را بالای دار نبینم نمی‌توانم به زندگی عادی‌ام بازگردم.»


منبع: فرادید

دختر ۱۱ ساله اهوازی در مراسم بدرقه پدر به حج کشته شد

دختر بچه ۱۱ ساله اهوازی جدیدترین قربانی رسم غلط تیراندازی در مراسم شد و در همین ارتباط ۲ نفر از مسببان حادثه نیز از سوی نیروی انتظامی دستگیر شدند.

به گزارش تسنیم، دختر بچه ۱۱ ساله اهواز جدیدترین قربانی رسم غلط تیراندازی در مراسم شد.

در یکی از محلات اهواز هنگام بدرقه حجاج بیت الله الحرام یکی از حاضران اقدام به تیراندازی با اسلحه جنگی می‌کند که تیر به یکی از حاضران که دختر ۱۱ ساله حاجی بود اصابت می‌کند.

این دختر بچه که برای وداع با پدرش که عازم سفر مکه بود حضور داشت از ناحیه صورت مورد اصابت گلوله کلاشینکف قرار گرفت و به شدت مصدوم شد.

حاضران در مراسم این دختر بچه را راهی بیمارستان کردند ولی متاسفانه قبل از رسیدن به بیمارستان جان باخت.

 حال مادر دختر بچه نیز به خاطر تلخی حادثه و شوک وارده نامساعد گزارش شده است.

در همین ارتباط ۲ نفر از مسببان حادثه نیز از سوی نیروی انتظامی دستگیر شدند.


منبع: عصرایران

ولخرجی سارقان مسلح با پولهایی که از طلافروشی دزدیدند/ اقامت در هتل ۸۵۰ هزار تومانی

ایران نوشت: مردان مسلح که نقشه سرقت مسلحانه از دو طلافروشی پایتخت را طراحی و اجرا کرده بودند، ۲۴ ساعت قبل از اجرای نقشه سومین سرقت مسلحانه از طلافروشی دیگری، با تیزهوشی کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت دستگیر شدند.

تبهکاران صبح دیروز در حضور سردار رحیمی -رئیس پلیس تهران –و سردار محمدیان -رئیس پلیس آگاهی پایتخت -همزمان با انتقال به محل دومین سرقت شان، به بازسازی صحنه پرداختند.به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، ساعت ۱۲ ظهر دیروز خودرو ون پلیس که حامل دو سارق بود تحت تدابیر امنیتی در مقابل طلافروشی امینی واقع در خیابان عباسی جنوبی توقف کرد. 

دو تبهکار که صبح ۱۰ خرداد امسال به این طلافروشی دستبرد زده بودند در حضور کارآگاهان و بازپرس دادسرای ویژه مبارزه با سرقت به بازسازی صحنه سرقت مسلحانه‌شان پرداختند. صاحب طلافروشی که در محل حادثه حضور داشت به خبرنگار ما گفت: «روز حادثه ابتدا پسر جوانی وارد مغازه شد و اسلحه‌اش را به طرفم گرفت، لحظاتی بعد هم همدستش وارد شد. دومین نفر یک ساک مشکی به گردنش آویزان کرده بود که ضمن تهدیدم، خیلی سریع طلاهای ویترین را داخل ساک ریخت. همان موقع یکی از کسبه محل آنها را دید و سارقان که بشدت ترسیده بودند بلافاصله گریختند. با فریاد «دزد، دزد»من، مردم جمع شدند و آنها پس از شلیک تیرهوایی، سوار بر موتورسیکلت محل را ترک کردن]

سرقت از طلافروشی جوادیه

به گزارش پلیس، دزدان مسلح ساعت ۷ بعد از ظهر ۲۶ بهمن سال گذشته نیز به یک طلافروشی دیگر در خیابان جوادیه هجوم برده بودند که صحنه این سرقت نیز بازسازی شد. صاحب طلافروشی مذکور نیز به خبرنگار «ایران» گفت:«هنگام غروب مغازه را تعطیل کرده بودم که مرد جوانی با اصرار وارد مغازه شد و خواست زنجیر و گردنبندی ببیند. 

در حالی که به پسر جوان مشکوک شده بودم خواستم از مغازه بیرون بیایم که ناگهان همدستش که کلاهی به سر داشت وارد مغازه شد. هر دو مسلح بودند و با تهدید، به جمع کردن طلاها پرداختند.ناگهان یکی از دزدان که نقاب نداشت با پشت اسلحه به سرم ضربه‌ای زد و همان لحظه متوجه شدم که سرم خونریزی کرد.»

شروع تحقیقات پلیسی

همزمان با اعلام دو سرقت مسلحانه، کارآگاهان وارد عمل شده و تحقیقات گسترده برای شناسایی سارقان مسلح کلید خورد. در ادامه تجسس‌ها، کارآگاهان با ردیابی‌های تخصصی موفق به شناسایی هویت متهمان و مخفیگاه آنها شدند. این در حالی بود که دو سارق جوان در تدارک برای انجام سومین سرقت مسلحانه‌شان در ظهر چهارشنبه- یک شهریور- بودند که توسط کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهای دستگیر شدند.

دستگیری سارقان مسلح

فرمانده انتظامی تهران بزرگ نیز در این باره گفت: پس از سرقت مسلحانه از طلافروشی خیابان عباسی جنوبی، بلافاصله تیمی ویژه از کارآگاهان برای رسیدگی به پرونده تعیین شدند. این در حالی بود که سارقان مسلح، پس از سرقت، هیچ سرنخی به جا نگذاشته بودند.سردار رحیمی با بیان اینکه متأسفانه طلافروشی مذکور فاقد تجهیزات ایمنی به‌روز بود افزود: با توجه به پیچیدگی‌های پیش رو و فقدان سرنخ‌، همکاران ما موفق شدند با تحقیقات گسترده شبانه‌روزی، سارقان را شناسایی کرده و آنها را در خانه‌شان غافلگیر و دستگیر کنند. 

همکاران ما در حالی این دو سارق را روز سه‌شنبه دستگیر کردند که در بررسی‌ها مشخص شد آنها قصد داشتند روز چهارشنبه یکم شهریور نیز به یک طلافروشی دیگر دستبرد بزنند.رحیمی خاطرنشان کرد با توجه به دستگیری این دو سارق مسلح، آمار سرقت‌های مسلحانه کشف نشده از طلافروشی‌های شهر تهران به صفر رسیده است.

از سی‌دی فروشی به اینجا رسیدیم

نعمت، مغز متفکر و طراح اصلی سرقت هاست. او و همدستش میثم دو بچه محل هستند که از دوران دبستان با هم دوست شده و حتی دبیرستان هم در رشته نقشه کشی با هم درس خوانده بودند.آنها پس از دستگیری، تاکنون به دو سرقت مسلحانه از طلافروشی‌ها پایتخت اعتراف کرده‌اند. نعمت- ۲۶ ساله- در گفت‌و‌گو با خبرنگار «ایران» از جزییات سرقت و انگیزه‌شان گفت.

فکر سرقت از کجا به ذهنتان رسید؟

ما قبل از شروع سرقت هایمان سی‌دی می‌فروختیم. سی دی‌ها را ۲۰۰ تومان می‌گرفتیم و هزار تومان می‌فروختیم. اما وقتی مأموران شهرداری سی‌دی هایم را گرفتند بی‌پول شدیم. شب عید هم بود به همین دلیل دنبال راهی گشتیم که پولدار شویم تا اینکه فکر سرقت از طلافروشی به ذهنمان رسید.

چرا طلافروشی، مثلاً چرا سراغ بانک نرفتید؟

می دانستیم که پول‌های بانک شمارش شده و قابل پیگیری است.

از چند وقت قبل تصمیم به سرقت گرفتید؟

ما یکدفعه می‌رفتیم سرقت. سرقت از طلافروشی جوادیه، وقتی به ذهنم رسید که داشتم در خیابان راه می‌رفتم.یکدفعه چشمم به طلافروشی افتاد و تصمیم گرفتم که آنجا را بزنیم. روز اول موفق نشدیم و روز دوم نیم ساعتی با نقاب، مقابل طلافروشی ایستادم اما هیچ مشتری وارد طلافروشی نشد و به ناچار خودم را به‌عنوان مشتری جا زدم و نقشه را اجرا کردیم.

قصد فرار از کشور را نداشتید؟

نه، یکبار رفتم آلمان البته قبل از اینکه سرقت کنم، آنجا بی‌کار بودم و برگشتم. دوست داشتم در ایران بمانم. می‌خواستیم با پول‌های دزدی یک سوپرمارکت بزنیم و با میثم آنجا کار کنیم.

از هر سرقت چه مقدار گیرتان آمد؟

سرقت اول ۴۰۰ گرم طلا سرقت کردیم که نفری ۱۷ میلیون به ما رسید. سرقت دوم حدود یک کیلو طلا بود که البته مالخر کلاه سر ما گذاشت و با قیمتی خیلی پایین آنها را از ما خرید که در کل ۹۵ میلیون تومان گیرمان آمد.

اما طلافروش‌ها گفته‌اند که تقریباً  از هر دو سرقت حدود ۸ کیلو طلا برده اید؟

طلافروشی‌ها دوربین دارند و می‌توانید از دوربین‌های آنها ببینید که ما چقدر سرقت کرده‌ایم.

ماجرای سومین سرقت چه بود؟

تصمیم داشتیم همین امروز-چهارشنبه- بعد از ظهر از یک طلافروشی در جنوب تهران سرقت کنیم.نقشه را هم کشیده بودیم اما دیروز ناباورانه در خانه بازداشت شدیم.

در سرقت هایتان از چه وسیله‌ای استفاده می‌کردید؟

موتورسیکلت.در سرقت اول، موتور را کمی جلو‌تر پارک کردیم و سرقت را انجام دادیم. اما در هر دو سرقت پلاک موتورسیکلتی را کندیم و روی موتورمان چسباندیم. در سرقت دوم برای اینکه دستگیر نشویم موتور را در میدان راه‌آهن رها کردیم و با تاکسی به خانه رفتیم.

اسلحه را از کجا آوردید؟

قبل از سرقت اول دو تا کلت کمری خریدیم. هر کدام را یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان. بعد از سرقت اول اسلحه دیگه‌ای خریدیم که ۴ میلیون تومان قیمتش بود. اما اسلحه‌های اولی قلابی بودند و خراب.

با پول‌های دزدی چکار کردید؟

هیچی، همه‌اش از دستمان رفت. با پول‌هایی که از سرقت اول به دست آوردیم نفری ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان دادیم و موتورسیکلت خریدیم. کلی لباس مارک دار هم خریدیم.

یک سفر هم به شیراز رفتیم. می‌خواستیم به ارمنستان و ترکیه برویم اما همدستم گفت می‌خواهد جاهای دیدنی ایران را ببیند که به شیراز رفتیم و شبی ۸۵۰ هزار تومان خرج هتل وخوشگذرانی کردیم.پس از سرقت دوم هم کلی وسایل خانه، آکواریوم و فرش دستباف و برای خودمان لباس‌های مارک دار خریدیم. مدام هم پول خرج می‌کردیم. اما به خانواده‌ام پولی ندادم چون آنها اصلاً با کارهای من مخالف بودند و برای همین هم خانه مجردی گرفتیم.

فکر می‌کردی دستگیر شوی؟

۷۰ درصد فکر می‌کردم اما ۳۰ درصد به خاطر فشارهایی که رویمان بود مجبور بودیم که فکر کنیم دستگیر نمی‌شویم. از اینکه این کار را انجام داده‌ام پشیمانم.


منبع: عصرایران

واژگونی خودروی قاچاقچیان انسان در سیستان و بلوچستان/ ۱۲ زخمی و ۲ کشته

رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی زاهدان گفت: بر اثر واژگونی وانت حامل اتباع خارجی غیرمجاز در محور خاش _ ایرانشهر ۱۲ نفر مجروح و دو نفر فوت شدند.

فریبرز اشدی امروز در گفت‌وگو با فارس اظهار کرد: ساعتی قبل بر اثر واژگونی وانت حامل اتباع خارجی غیرمجاز در محور خاش _ ایرانشهر  ۱۲ نفر مصدوم شده و دو نفر فوت کردند.

رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی زاهدان افزود: مجروحان با پنج دستگاه آمبولانس به بیمارستان امام خمینی (ره) خاش منتقل شدند.


منبع: عصرایران

زلزله ۵٫۳ ریشتری در حوالی میراباد آذربایجان غربی

زلزله شدید با قدرت ۵.۳ ریشتر حوالی میرآباد، سردشت و پیرانشهر در مزر ایران و عراق، را لرزاند.

به گزارش میزان، زلزله شدید با قدرت ۵.۳ ریشتر  ساعت به وقت محلی ۱۸:۱۲:۵۴،حوالی میرآباد(آذربایجان غربی)، سردشت و پیرانشهر در مزر ایران و عراق، را لرزاند. جزییات این زمین لرزه به شرح ذیل است.

طول جغرافیایی: ۴۵.۰۵

عرض جغرافیایی: ۳۶.۱۹

عمق زمین‌لرزه: ۱۰ کیلومتر

نزدیک‌ترین شهرها:

۳۸ کیلومتری میر آباد (آذربایجان غربی)

۳۸ کیلومتری سردشت (آذربایجان غربی)

۵۷ کیلومتری پیرانشهر (آذربایجان غربی)

نزدیکترین مراکز استان:

۱۵۱ کیلومتری ارومیه

۲۰۱ کیلومتری سنندج


منبع: عصرایران

تصادف ۲۰۶ با تیر چراغ برق در بزرگراه آزادگان (عکس)

بامداد امروز چهارشنبه پژو ۲۰۶ با تیر چراغ برق در مسیر جنوب به شمال بزرگراه آزادگان، ورودی بزرگراه شهید لشکری تصادف کرد. 

به گزارش پایگاه آتش نشانی، این خودرو در حال حرکت در بزرگراه بود که ناگهان از مسیر خود منحرف شده و به شدت با تیر چراغ برق حاشیه بزرگراه تصادف کرد و براثر شدت برخورد از قسمت موتور آتش گرفت. آتش‌نشانان آتش سوزی در قسمت موتور خودرو سواری را مهار و کاملا خاموش کردند.


منبع: عصرایران

واکنش پدر آتنا به حرف های قاتل: دروغ می گوید/ در مغازه‌اش به خانم‌ها تجاوز می‌کرد

پدر آتنا اصلانی، دختربچه ۷ ساله‌ای که توسط مردی ۴۰ ساله به قتل رسید می‌گوید آرزو داشته دخترش معلم شود. او گفته که همه حرف‌های قاتل آتنا مبنی بر انکار به قتل رساندن دخترش دروغ است و فقط زمانی رضایت می‌دهد که مُرده باشد.

به گزارش تسنیم، ۲۸ خرداد امسال بود که خبر گم شدن دختربچه ۷ ساله‌ای به نام آتنا در میان مردم شهرستان پارس آباد اردبیل پیچید؛ خبری که از همان روز اول بین مردم شهر پیچید و همه برای پیدا کردن آتنا بسیج شدند.

نهایتاً جسد بی‌جان آتنا، ۲۰ روز بعد از پرس و جو مردم و پلیس، از منزل فردی که در پنجمین روز مفقودی دستگیر شده بود کشف شد و طبق نظریه اولیه پزشکی قانونی استان زمان فوت آتنا اصلانی به روز مفقود شدن او برمی‌گردد.

واکنش پدر آتنا به حرف های قاتل: دروغ می گوید/ در مغازه‌اش به خانم‌ها تجاوز می‌کرد

در مطلب پیش رو با بهنام اصلانی پدر آتنا که در غم از دست دادن دخترش به سوگ نشسته، به گفت‌وگو نشستیم تا کم و کیف این ماجرا را از زبان او بشنویم.

** آتنا کنارم مشغول بازی بود که به یکباره ناپدید شد

ساعت ۱۱ بود که آتنا پیش من آمد. ساعت ۱۲:۳۰ بود که پسر برادر زنم آمد و آتنا با پسر دایی‌اش بازی می کرد و به من هم کمک می‌کرد. همان‌جا ناهارش را خورد و همان جا هم گوشی‌ام را دادم بازی کرد. حول و حوش ساعت ۴ بود که قاتل آتنا یک مقدار ترشی برایم آورد. من بالای سر بساط بودم و دخترم هم کنارم بود. ترشی را که آورد گفت این ترشی‌ها را در ییلاق درست کرده‌ایم. اگر خوشت آمد باز هم برایت می‌آورم.

ترشی را گرفتم و گذاشتم داخل وانت. دخترم گفت نیاز نبود بگیری، در خانه ترشی داریم. ما که ترشی نمی‌خوریم و آنهایی را هم که داخل خانه داشتیم به مادربزرگ دادیم. حدود یک ساعت بعد از این ماجرا، آتنا ناپدید شد. خانه‌مان نزدیک بود. فکر کردم خانه رفته است.

با خانه تقریبا ۵۰ متر فاصله داشتیم. با خودم گفتم حتما خانه رفته است. یکی دو ساعت بعد دیدم خانه نرفته است. با خودم گفتم کجا می‌تواند رفته باشد. به خانه زنگ زدم. به خانه مادر زنم زنگ زدم. گفتند آنجا نیامده است. بساط را سریع جمع کردم و همه جا را گشتیم.

** قاتل آتنا را وقتی شناختم که دوربین‌ها را بررسی کردند

همه مردم پارس آباد به ما کمک می‌کردند و تمام پارس‌آباد را جستجو کردیم. ساعت ۱۰ شب بود که به پلیس ۱۱۰ اطلاع دادیم و فردای آن روز آگاهی در جریان قرار گرفت و آنها هم پی‌جویی خودشان را داشتند و ما هم پرس‌وجوهای خودمان را.

زمانی فهمیدم کار اسماعیل است که دوربین ها را بررسی کردند و متوجه شدند آتنا بین دو دوربین موجود در خیابان و جلوی مغازه اسماعیل ناپدید شده است.

 ** می‌دانستم قاتل آتنا سابقه کودک‌آزاری دارد

فقط از دو تا از سابقه‌هایش خبر داشتم و می‌دانستم کودک آزاری است ولی از همه اینها تبرئه شده بود. پرونده‌های زیادی داشت و همه به من می‌گفتند اما تبرئه شده بود. این را هم می‌دانستم که از میوه فروش نزدیک مغازه میوه می‌دزد ولی شک نکردم. بعد از دیدن دوربین‌ها فهمیدم که کار این است.

** قاتل آتنا نزول‌خوار بود

 هشت سال است که در این مکان دستفرروشی می‌کنم و از همین جا هم می‌شناسمش و هر روز او را می‌دیدم. من اصلا این مسائل کاری نداشتم. البته درگیری‌های زیادی با سایرین داشت اما من اطلاع نداشتم. نزول خور بود و حتی میوه‌های میوه فروش را می‌دزدید. هفت ماه بود که میوه‌ها را می‌دزدید. میوه‌فروش ۵ فیلم داشت از میوه دزدیدهای این فرد اما باز هم محکوم نشد.

** همه حرف‌های قاتل آتنا دروغ است/در مغازه‌اش به خانم‌ها تجاوز می‌کرد

گفته است به خاطر طلاهای آتنا، او را دزدیده و چک داشته اما حسابش را چک کردند و دیدن ۸ میلیون پول دارد. حتی اگر این هم دروغ باشد، ۶۰۰ میلیون تومان به اهالی پارس آباد پول داده است. حتی به دو نفر از دستفروش‌ها، ۱۰۰ میلیون پول داده است. از حدود ۱۰ روز پیش، همسرش راه افتاده و دارد طلب ها و نزول هایی که شوهرش داده را جمع می‌کند.

دروغ می‌گوید. جلوی مغازه‌اش یک آبسرد کن وقف بود که همه می‌آمدند و آنجا آب می‌خوردند. آتنا هم وقتی می‌خواست آب بخورد آنجا می‌رفت یا به چلوکبابی کیوان. همه حرف هایش دروغ است. اگر او دخترم را نکشته است چرا از خانه او جسد کشف شد. چندین مورد قتل از او کشف شده است. اولین بار که هشت سال قبل برای دادم پیراهنم به مغازه‌اش رفتم دیدم مغازه‌اش ترسناک است. هیچ کس به مغازه‌اش نمی‌رفت. ماهانه ۱۰۰ هزار تومان هم در آن مغازه کار نمی‌کرد. همیشه خلاف می‌کرد. در آن مغازه به خانم‌ها تجاوزه می‌کرده و الان هستند کسانی که به خاطر آبرویشان شکایت نمی‌کنند.

** می‌خواست بعد از آتنا، مهدی را بکُشد

حتی اعتراف کرده که قصد داشته بعد از آتنا، مهدی پسر برادر زنم را بکشد. حتی این را هم گفته که در کوچه ما به فردی به نام جهان که فوت کرد، پیشنهاد داده بود و او از ترسش نزدیک این فرد نمی‌شد. فکر می‌کنم جهان را هم او کشته است. یعنی او قاتل حرفه‌ای و از داعش هم بدتر است. علت اینکه دولت به این فرد که این همه پرونده دارد، پروانه کسب داده را نمی‌دانم.

** آرزو داشتم دخترم معلم شود

واکنش پدر آتنا به حرف های قاتل: دروغ می گوید/ در مغازه‌اش به خانم‌ها تجاوز می‌کرد

همسرم بیمار شده و روانپزشک‌ها برای درمانش می‌آیند. وزیرل بهداشت دستور داده بود و از نظر درمانی به ما کمک می‌کنند. حتی فرزند دیگر هم بیمار شده است. به او گفته‌‌ایم آتنا برای تحصیل به تهران رفته است. او هم می‌گوید من کِی بزرگ می‌شویم و برای درس خواندن پیش خواهرم می‌روم. آرزوم داشتم دخترم را بزرگ کنم، درس بخواند و معلم بشود.

** همسر اولش به خاطر تجاوز به یک بچه ۹ ساله طلاق گرفت

خانواده قاتل اصلا به ما احترام نگذاشتند و حداقل یک پارچه سیاه جلوی مغازه‌شان نزدند تا عزای ما را نگه دارند. کینه دارم و راضی نیستم خانواده او در این شهر زندگی کنند. خانواده قاتل هر چه می‌گویند دروغ است. راحت زندگی‌شان را می‌کنند. به راحتی خرید و فروش‌شان را انجام می‌دهند و مغازه‌شان را هم باز کرده‌اند. همه‌اش دروغ است. فکر کنم حدود دو روز مغازه‌شان بسته بود اما بقیه دروغ است. آنها نمی‌دانستند که پسرشان قبلاً ۷ پرونده داشته؟ حتی همسر اول اسماعیل به خاطر تجاوز او به یک بچه ۹ ساله، طلاق گرفت. همه خانواده‌شان خبر داشتند که اسماعیل چطور آدمی است.

** فقط زمانی رضایت می‌دهم که مرده باشم/اشد مجازات را می‌خواهیم

در صورتی می‌تواند از ما رضایت بگیرد که من، همسرم و دختر دیگرم مرده باشند. اصلاً امکان ندارد رضایت بدهیم. الان راضی هستم دختر دیگر بمیرد ولی رضایت ندهم. اصلاً امکان ندارد. در فضای مجازی پیشنهادهای زیادی داده‌اند اما دروغ است.

** خاطره‌های آتنا نمی‌گذارد به خانه برگردیم

 از دستگاه قضایی درخواست دارم این پرونده را هر چه سریعتر رسیدگی کنند و قاتل را به اشد مجازات برسانند تا ما هم راحت شویم. الان چند روز است که بلاتکلیفیم. نمی‌توانیم به خانه خودمان برویم. خاطره‌هایی از او در خانه خودمان داریم که نمی‌توانیم برگردیم و آنجا زندگی کنیم.

** دریافت ۱۰۰ میلیون تومان از علی دایی صحت ندارد

الان بیکارم. شایعه درباره ما خیلی زیاد است. مثلا می‌گویند علی دایی ۱۰۰ میلیون به من پول داده یا فلان ماشین را دریافت کرده‌ام. می‌گویند به همسرم طلا داده‌اند. حتی از اداره صدایم کردند و گفتند شایعه است. شایعه پشت سر ما زیاد است و همه این حرف‌ها دروغ است. الان فقط به این پرونده فکر می‌کنم. متاسفانه همه جا نوشته‌اند که دخترم می‌رفته آنجا و آب می‌خورده که دروغ است. قاتل، این بچه را کشانده و گفته که پدرت از این ترشی خوشش می‌آید، بیا و بگیر. 


منبع: عصرایران

مادر حمید صفت: پسرم قاتل نیست

چهار روز از دستگیری حمید صفت به اتهام قتل ناپدری‌اش می‌گذرد. قتل اتهامی است که از سوی بازپرس پرونده به این خواننده رپ تفهیم شده؛ اما او این اتهام را رد کرده است. اظهارات متهم و شاهدان درباره اتفاقات آن روز و نزاعی که بین حمید و همسر مادرش به وجود آمد، تاکنون کمک چندانی به روشن‌شدن زوایای پنهان این ماجرا نکرده است.

 مادر حمید صفت: پسرم قاتل نیست

چهار روز از دستگیری حمید صفت به اتهام قتل ناپدری‌اش می‌گذرد. قتل اتهامی است که از سوی بازپرس پرونده به این خواننده رپ تفهیم شده؛ اما او این اتهام را رد کرده است. اظهارات متهم و شاهدان درباره اتفاقات آن روز و نزاعی که بین حمید و همسر مادرش به وجود آمد، تاکنون کمک چندانی به روشن‌شدن زوایای پنهان این ماجرا نکرده است.

به گزارش شهروند، از سوی دیگر جزییات و اطلاعات چندانی هم به جز همان صحبت‌های رد و بدل شده در جلسه بازپرسی حمید در دست نیست تا همچنان سوال اصلی این حادثه یعنی علت مرگ هوشنگ مبهم و سربسته باقی بماند. هر چند تاکنون گزارش پزشک قانونی در خصوص علت دقیق مرگ در این نزاع خونین اعلام نشده، اما وکیل مدافع این متهم هم از احتمال مرگ ناپدری حمید به دلیلی غیر از آنچه تاکنون اعلام شده یعنی شکستگی و خونریزی جمجمه سخن می‌گوید.

از سوی دیگر اما مادر حمید صفت در تازه‌ترین اظهاراتش مدعی شده که روز حادثه پسرش هیچ ضربه‌ای به همسرش وارد نکرده است و علت مرگ او می‌تواند دلایل دیگری داشته باشد. صحبت‌هایی که در صورت اثبات صحت آنها می‌تواند به‌ طور کلی مسیر این پرونده را تغییر دهد.

حمید قاتل نیست
مادر حمید صفت زنی‌ است میانسال، از یک سو در غم از دست‌دادن همسرش سوگوار است و از سوی دیگر نگران آینده و سرنوشت فرزندش. همسری داغدار، مادری نگران و زنی آشفته از حادثه تلخی که هفت روز پیش شروع شد. او صبح دیروز به‌عنوان مطلع به اداره آگاهی تهران رفت تا بار دیگر حوادث آن روز را برای ماموران بازگو کند.

اظهارات این زن کم و بیش همان چیزی بود که حمید در جلسه بازپرسی بیان کرده بود، با وجود این اما مادر حمید نکات جدیدی را  مطرح کرد که در ادامه می‌خوانید.

قبل از حادثه با حمید تماس گرفتید؟
بله؛ من یک میهمان خارجی داشتم که شب قبل از حادثه پرواز داشت. با حمید تماس گرفتم تا با خودرو میهمان من را به فرودگاه ببرد؛ اما او گفت که من خودرو ندارم و چون دیروقت است از دوستانش هم نمی‌تواند خودرو بگیرد. من هم آژانس گرفتم و او را تا فرودگاه بدرقه کردم. در مسیر برگشت بود که حمید با من تماس گرفت و گفت که می‌خواهد برای عوض‌کردن لباس به خانه بیایید، اما چون من شب قبلش میهمان داشتم، به من گفت ظهر به خانه می‌آید تا من هم کمی استراحت کنم.

حمید وقتی تماس گرفت از درگیری شما و همسرتان با خبر بود؟
نه اصلا؛ چون آن زمان من و هوشنگ هنوز با هم مشاجره نکرده بودیم. وقتی به خانه رسیدم با هم بحثمان شد و درگیر شدیم. بعد هم حدود ساعت ١١صبح بود که حمید آمد. حاج آقا روی راحتی نشسته بود. حمید هم رفت و کنار او نشست. به همسرم گفت چرا با حاج خانم دعوا می‌کنی. چرا از کنار هم‌بودن لذت نمی‌برید، چون پسرم خیلی سعی داشت من و حاج آقا با هم خوب باشیم. چندبار همین سوالات را تکرار کرد، بعد هم گفت چرا روی مادرم دست بلند کردی که حاج آقا در جواب گفت: «بازم می‌زنم.» حمید هم میز روبه‌روی کاناپه را برگرداند. از همین جا درگیری بین آنها بالا گرفت.

موقع درگیری شما کجا بودید؟
من بلافاصله خودم را بین حمید و حاج آقا قرار دادم. همسرم به طرف آشپزخانه رفت من چندبار به حمید تشر زدم که حلالت نمی‌کنم، اگر با هوشنگ دعوا کنی، همسایه‌ها هم آمدند. یکی از آنها به حمید گفت بیا بریم خانه ما تا کمی آرام شوی اما حمید گفت من با مادرم از این خانه می‌رویم، بعد هم مقداری از وسایلم را جمع کردم و از آن‌جا رفتم.

در حین درگیری حمید به سروصورت همسر شما ضربه زد؟
من ندیدم حمید ضربه‌ای بزند. من از ابتدای این درگیری آن‌جا بودم؛ حمید نه چیزی دستش بود و نه با دست یا پا ضربه‌ای به حاج آقا زد. پسر من قاتل نیست؛ حتی من ندیدم که گلدان را به سمت او پرتاب کند.

پس چرا هوشنگ به بیمارستان منتقل شد؟
من با پسرم از خانه بیرون رفتم و نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد. فقط با من تماس گرفتند و گفتند هوشنگ در بیمارستان است.

همسر شما چند روز  در بیمارستان بستری بود؟
بعد از این‌که ما از آن‌جا رفتیم، حال همسرم بد شد و همسایه‌ها  با اورژانس تماس گرفته و او را به بیمارستان منتقل کردند و من هم وقتی خبردار شدم، بلافاصله به بیمارستان رفتم؛ سه روز در بیمارستان بستری بود.

جراحی ناپدری حمید قبل از مرگ در بیمارستان
مجید امجدی، وکیل مدافع حمید صفت به برخی از جزییات دیگر این پرونده اشاره کرد و گفت: «پزشکی قانونی هنوز علت اصلی مرگ را اعلام نکرده و مراسم خاکسپاری انجام نشده است. برای اعلام نظر دقیق‌تر باید منتظر نظر پزشکی قانونی بود؛ ضمن این‌که ما هنوز پرونده بالینی و پزشکی متوفی را مطالعه نکردیم. شاید علت مرگ غیر آن چیزی باشد که تاکنون مطرح شده است.»

نظریه اصلی پزشکی قانونی معمای پرونده را حل خواهد کرد
عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری در خصوص پرونده حساس حمیدرضا امیری صفت، خواننده رپ ایران می‌گوید: «این حادثه تأسف‌برانگیز احساسات اکثر جامعه را جریحه‌دار کرده است. با توجه به این‌که حمید صفت به خاطر مادرش وارد این پرونده پر سر صدا شده، مورد حمایت گروه‌های زیادی از مردم قرار گرفته است. قتل صورت‌گرفته ماجرای پیچیده‌ای است که باید از همه جوانب و جزییات آن برای صدور اتهام قتل عمد، شبه‌عمد یا بیگناه‌بودن متهم مورد بررسی قرار گیرد.

قتل عمد به عملی گفته می‌شود که نوعا کشنده باشد و حتی اگر فرد قصد‌کشتن نداشته و عمل انجام‌شده باعث مرگ شود می‌توان برای آن اتهام قتل عمد گرفت؛ اما درخصوص پرونده حمید صفت باید نظریه اصلی پزشکی قانونی در مورد علت مرگ مشخص شود و این یک پرونده کاملا کارشناسی و دقیق است. هل‌دادن، ضربه به سر با جسم سنگین، پرتاب گلدان با توجه به مصداق بیمار‌بودن متوفی مسائلی است که برای آنها احکام متفاوتی در قانون وجود دارد و هر کدام می‌تواند در صدور حکم گناهکار بودن یا نبودن تأثیرگذار باشد.

با توجه به این‌که در پرونده حمید صفت مقتول پس از ٣ روز در بیمارستان فوت کرده است، باید بررسی شود که آیا قصور پزشکان صورت گرفته است یا نه، جراحی چه زمانی صورت گرفته و آیا در زمان رساندن متوفی به بیمارستان کوتاهی صورت گرفته است یا خیر. در صورتی که مشخص شود اقدام «حمید صفت» کشنده نبوده است، می‌توان برای وی اتهام قتل شبه‌عمد گرفت و حتی اگر ثابت شود او نقشی در ماجرای مرگ نداشته او بی‌گناه شناخته می‌شود که در این پرونده حساس باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد.

این وظیفه نیز برعهده وکلای حمید است. نکته مهمی که در این پرونده وجود دارد باید برای عمد‌بودن یا شبه‌عمد بودن قتل دقت زیادی شود و در صورتی که خانواده متوفی حاضر به رضایت‌دادن باشند، متهم باید یک تا دو ‌سال در زندان بماند که همین امر باعث بسته‌شدن پرونده هنری حمید رضا صفت شده و لطمه زیادی به وی وارد خواهد شد.

با توجه به این‌که در پرونده بالینی بیمارستان خونریزی مغزی و شکسته‌شدن جمجمه علت مرگ اعلام شده است، نمی‌توان روی این نظریه تأکید داشت و نظریه نهایی را باید متخصصان پزشکی قانونی اعلام کنند. تا مشخص‌شدن همه جزییات و تحقیقات تکمیلی پلیس نمی‌توان اتهام اصلی حمید صفت را اعلام کرد و باید روی این پرونده به صورت دقیق کار کرد و تمام بررسی‌ها انجام شود و بعد از آن دراین‌باره تصمیم گرفت.»


منبع: فرادید

خانم دکتری که روی خاله‌اش اسید پاشید جان باخت

خانم دندانپزشکی که روی خاله‌اش اسید پاشیده بود، جان خود را از دست داد.

به گزارش تسنیم، بعدازظهر پنجم اردیبهشت سال گذشته وقوع یک فقره اسیدپاشی در خیابان برزیل، خیابان بهار به پلیس ۱۱۰ اعلام شد که به سرعت تیمی از مأموران کلانتری ۱۴۵ ونک به محل حادثه اعزام شدند.

با حضور مأموران در محل و در بررسی اولیه مشخص شد زن چهل و دو ساله‌ای به روی خاله شصت ساله‌اش اسید پاشیده که خاله وی از ناحیه صورت و پا مصدوم و راهی بیمارستان شده است همچنین زن اسیدپاش که قصد داشت متواری شود توسط مأموران دستگیر شد.

متهم پرونده اسیدپاشی پس از بازداشت به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و درباره جزئیات اسیدپاشی به بازپرس پرونده گفت: در کانادا زندگی می‌کردم و مدتی قبل به ایران بازگشتم، در ایران همراه با پدرم و مادرم در یک ساختمان در خیابان برزیل زندگی می‌کردم و خاله‌ام نیز در طبقه دوم همان ساختمان سکونت داشت، دندانپزشک و متأهل هستم و قصد داشتم از همسرم طلاق بگیرم.

وی ادامه داد: حوالی ساعت ۱۴ روز حادثه زنگ زنگ خانه خاله‌ام را زدم که وی به جلوی در آمد و من اسید را به روی بدنش پاشیدم، بعد از اسیدپاشی نیز به منزل خودمان رفتم و قصد داشتم با بلیطی که از قبل برای کانادا خریده بودم به آنجا فرار کنم که جلوی در ساختمان توسط مأموران دستگیر شدم همچنین اسید را خیابان ناصرخسرو تهیه کرده و با پرداخت پنج هزار تومان اسید خریدم اما از نوع اسید اطلاعی نداشتم.

متهم این پرونده پس از این اظهارات با دستور محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران بازداشت و پس از گذشت حدود سه ماه با رضایت خاله‌اش با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد تا اینکه ۲۸ مرداد ماه جاری درحالیکه در منزلش به سر می‌برد، دچار حمله قلبی شد و جان خود را از دست داد.


منبع: عصرایران

قاتل آتنا: نتایج آزمایشات پزشکی قانونی مبنی بر تجاوز را انکار می‌کنم/ اعترافاتم زیر فشار بوده

قاتل آتنا اصلانی در تازه‌ترین سخنانش، تمام اعترافات قبلی‌اش را منکر شد.

به گزارش تسنیم، «اسماعیل» قاتل آتنا ۶ ساله پارس آبادی که پیش از این در مراجع انتظامی و قضایی به قتل این دختربچه اعتراف و حتی صحنه قتل را بازسازی کرده بود، پس از گذشت حدود ۲ ماه از این حادثه تلخ، منکر تمام اعترافات قبلی‌اش شده و حتی نتایج آزمایشات پزشکی قانونی مبنی بر تجاوز به این دختر خردسال را انکار می‌کند. 

او  با رد تمامی اتهامات قبلی خود، مدعی شد که تمام اعترافاتش زیر فشار بوده است.


منبع: عصرایران

۳ بار اعدام مجازات راننده ای که به ۸ زن و دختر تجاوز کرد/ او بعد از دستگیری خود را از پنجره پرت کرد

ایران نوشت: مرد شیطان‌صفت که سوار بر خودروی سمند سفید، ۹ زن و دختر را تحت عنوان مسافربرو در فاصله زمانی ۴۰ روز در مسیر میدان آزادی تهران تا قزوین به دام انداخته و آنها را پس ازکشاندن به بیابان‌ها مورد آزار و اذیت قرار داده بود، با رأی هیأت قضایی دادگاه عالی جنایی کرج به ۳ بار اعدام محکوم شد.

مرد هوسران که در جریان تعقیب و گریز مأموران و با شلیک‌های پلیس زخمی و دستگیر شده بود درحالی که می‌دانست مجازات سنگینی در انتظارش است، چند روز بعد برای فرار از پنجره بیمارستان پایین پریده بود که دست و لگن‌اش شکست.

وی که هنگام محاکمه با ویلچر به دادگاه منتقل شده بود در برابر شاکی‌ها منکر آزار و اذیت‌شان شد. اما پزشکی قانونی پس از بررسی‌های علمی، ادعاهای شاکی‌ها را تأیید کرد و اظهارات‌شان را مطابق با واقعیت دانست.

شکایت زن ۶۰ ساله

نخستین شکایت ازاین شیطان صفت توسط زنی ۶۰ ساله مطرح شده بود و آخرین قربانی تبهکارحرفه‌ای دختری ۱۹ ساله بود. درجریان رسیدگی به این پرونده، ۹ زن و دختر با مراجعه به پلیس از لحظات هولناک اسارت‌شان پرده برداشتند.شکارچی بی‌رحم فروردین امسال زن ۶۰ ساله‌ای را طعمه قرار داد.

شاکی که با سر و وضعی آشفته به اداره آگاهی هشتگرد رفته بود گفت: «در شهر قزوین سوار خودروی سمند مسافربر شدم. دربین راه راننده که مرا مادر صدا می‌زد، به بهانه سوخت‌گیری از مسیر اصلی خارج شد و در مسیر بیابانی مرا از خودرو پایین کشاند وپس ازاجرای نقشه شومش با تهدید به مرگ، طلا و پول‌هایم را به سرقت برد.»به‌دنبال اظهارات این زن، تجسس‌های گسترده پلیسی برای شناسایی و دستگیری راننده فراری میانسال که قد و هیکلی متوسط داشت دردستورکارقرارگرفت و مأموران پلیس آگاهی نظرآباد با ترسیم چهره فرضی راننده سمند به تعقیب‌اش پرداختند.

دومین شکایت

  هشتم اردیبهشت امسال دومین شکایت  در اداره آگاهی نظرآباد از سوی زنی میانسال مطرح شد. او که در میدان آزادی تهران سوار خودروی مسافربر شده بود ازسوی راننده جنایتکارهدف تجاوز قرارگرفته و پس از سرقت کیف پول و اموال گرانبهایش، در بیابان رهاشده بود. این درحالی بود که راننده تبهکاربرای اینکه خودرواش ازسوی قربانی شناسایی نشود به‌صورت این زن خاک پاشید تا نتواند پلاک ماشین را بخواند و بعد هم فرار کرد.

دخترجوان، سومین شاکی

چند روز بعد دختر ۲۱ ساله‌ای نیز که با همین شیوه ربوده شده و هدف تجاوز و سرقت قرار گرفته بود، با مراجعه به اداره آگاهی هشتگرد اعلام کرد کرد ازسوی راننده سمند سفید ربوده شده و این شیطان صفت بی‌توجه به التماس‌هایش، وی را مورد آزار و اذیت قرار داده وبعد هم در بیابان رهایش کرده است.

شکایت دختردانشجو و خانم دکتر

۲ روز بعد دختر دانشجوی ۲۰ ساله دیگری با ظاهری آشفته وچهره‌ای برافروخته به پاسگاه نجم آباد رفت و از ربوده شدن توسط راننده سمند سفید و آزار و اذیتش پرده برداشت. روز بعد هم خانم دکتر ۴۰ ساله‌ای خود را به اداره آگاهی هشتگرد رساند و از این تبهکارشکایت کرد.

دو زن میانسال در دام خفاش جاده‌ها

چند روز بعد یک راننده عبوری در حوالی بیابان‌های روستای «نجم‌آباد» با شنیدن فریادهای زنی ۴۵ ساله، به کمک شتافت. زن بیمار وحشت زده بود و روسری و کفش‌ هم نداشت. او به‌دنبال خروج از درمانگاه سوار خودروی سمند سفید شده بود

که به دام افتاده بود. هشتمین قربانی راننده ارابه مرگ زن ۴۶ ساله‌ای بود که در مسیر بازگشت از خانه دخترش در دام راننده سمند افتاد.

آخرین قربانی

دختر ۱۹ ساله‌ای که برای خرید از خانه خارج شده بود وقتی در طول مسیر از سوی سرنشینان خودروی وانت که مزاحمش شده بودند، سوار خودروی سمند سفید شده بود، نهمین قربانی راننده شیطان صفت بود. این دختر جوان نیز در بیابان‌های اطراف نجم آباد بی‌رحمانه مورد آزار و اذیت قرار گرفت.

 قدم به قدم درتعقیب متهم ناشناس

بدین ترتیب از آنجا که هیچ یک از قربانیان نتوانسته بودند شماره پلاک خودروی متهم را اعلام کنند، رئیس آگاهی نظرآباد، تیمی از کارآگاهان را به مرکز کنترل ترافیک راهور قزوین اعزام کرد تا دوربین‌های اطراف محل سوارشدن شاکی‌ها را مورد بازبینی قراردهند. همچنین دوربین‌های عوارض و مرکز پلاک خوان نیز بررسی شد تا مشخصات و شماره پلاک خودروهای سمند سفید که در ساعت‌های اعلام شده در آن مسیر تردد داشته‌اند، کشف و اعلام شود.

همچنین از اداره آگاهی تهران درخواست شد به ‌دلیل وقوع چند فقره سرقت به‌عنف از زنان توسط راننده سمند ناشناس، اسامی مجرمان آزاد شده و سابقه‌دار از زندان‌های البرز و آبیک، طی روزهای اخیر را اعلام کنند.

اداره راه و ترابری قزوین هم مأموریت یافت تا شماره پلاک تمامی خودروهای سمند که در روزهای مشخص شده ازعوارضی الموت یا قزوین- زنجان وارد استان قزوین شده‌ بودند را شناسایی کند. در شاخه‌ای دیگر، پلیس به تحقیق از رانندگان مسیر آزادی- قزوین پرداخت اما آنها گفتند در این محل رانندگان بین راهی متعددی، مسافر سوار می‌کنند به همین خاطر نتوانستند راننده سمند مورد نظر را شناسایی کنند.

کشف سرنخ

درشاخه دیگر عملیات، کارآگاهان مسیر‌های مشکوک به کمین راننده سمند را تحت کنترل نامحسوس قراردادند تا اینکه گزارشی از سرقت و آزار و اذیت یک زن جوان دریافت کردند. بدین‌ترتیب کارآگاهان به تعقیب خودروی سمند سفید پرداخته و سرانجام راننده فراری با شلیک گلوله مجروح شد و به دام افتاد. بعد هم به بیمارستان منتقل شد که تحت جراحی قرار گرفت.

 کارآگاهان که پیش از این با یافتن سرنخ‌هایی از مشخصات متهم، هویت وی را شناسایی کرده بودند، در بازرسی خودرو مدارک وی و برخی اموال قربانیان را کشف کردند. «قاسم»- ۴۱ ساله- که دارای همسر و ۲ فرزند است درحالی که می‌دانست مجازات سنگینی در انتظارش است چند روز بعد به امید فرار از پنجره بیمارستان پایین پرید اما دست و لگن‌اش شکست و برای دومین بار تحت جراحی قرار گرفت.

اعتراف

وی در نخستین بازجویی‌ها در بیمارستان به ربودن ۷ زن و آزار و اذیت ۳ نفر اعتراف کرد. اما پس از معرفی وکیل در جریان محاکمه در شعبه اول دادگاه کیفری (۱) کرج به ریاست قاضی «هدایت رنجبر» منکر آزار زنان شد ودر مواجهه حضوری با شاکی‌ها بدون اظهار ندامت فقط اتهام سرقت اموال شاکی‌ها به بهانه بیکاری و تنگدستی را پذیرفت.

بدین ترتیب هیأت قضایی از پزشکی قانونی خواستند درباره اظهارات زنان و دختران بدقت تحقیق کنند و نظرات کارشناسی را به دادگاه ارسال نمایند.بدین‌ترتیب پس از تأیید اظهارات تکان دهنده ۳ شاکی و اثبات جرم راننده سمند،  حکم ۳ بار اعدام متهم را با طناب دار صادر کردند.این در حالی بود که تعدادی از شاکی‌ها حاضر به معرفی به پزشکی قانونی نشدند و به همین خاطر اثبات تجاوز به آنها میسر نشد.


منبع: عصرایران

دردسر بزرگ پدر بخاطر شلیک کودکانه پسر ۱۰ ساله

محمود کارگر ۵۵ ساله‌ای که یک عمر با نان کارگری شکم خانواده خود را سیر کرده، این روزها به دلیل جرم نکرده‌ و فقط به خاطر بازیگوشی کودکانه پسر ۱۰ ساله‌اش در زندان به سر می‌برد.

به گزارش ایران، یک سال پیش محمود سرپرست خانواده‌ای ۸ نفره یک  تفنگ بادی را از آشنایی دور به رسم رفاقت هدیه می‌گیرد، اما بی توجهی در نگهداری این وسیله کار دست او می‌دهد.یوسف فرزند ته‌تغاری محمود که ۱۰ سال سن دارد، به همراه یکی از دوستانش اقدام به تهیه ساچمه برای این اسلحه شکاری می کند و در یک شیطنت کودکانه تصمیم می‌گیرند تا توپ در دست یکی از دوستانش را با اسلحه نشانه بگیرد، اما به اشتباه تیر به چشم کودک می‌خورد و موجب آسیب دیدگی شدید یکی از  چشمان وی می‌شود.

با تخلیه چشم چپ این کودک، به دلیل نابالغ بودن یوسف، بعد از توافق دو خانواده شاکی و متشاکی، پدر یوسف با حکم قضایی مبنی بر «الزام به ایفای تعهد» به پرداخت دیه‌ای معادل یک میلیارد و ۵۴ میلیون ریال (نصف دیه کامل) متعهد می‌شود، اما به دلیل ناتوانی و تنگدستی در پرداخت این مبلغ سنگین، وی راهی یکی از زندان‌های کشور می‌شود.

با تلاش کمیته صلح و سازش ستاددیه هر چند  این روزها  ۷۰ میلیون تومان از این مبلغ تقلیل شده است، اما این فرد آبرومند به دلیل ناتوانی در پرداخت الباقی دیه، از اسفند ماه سال گذشته همچنان در حبس به سر می‌برد.


منبع: عصرایران

زلزله ۴٫۱ ریشتری در جنوب شاهرود

زلزله ای به بزرگی ۴٫۱درجه در مقیاس درونی زمین (ریشتر) ساعت ۱۸ و ۱۹ دقیقه و ۵۲ثانیه روز سه شنبه حوالی کلاته خیج شهرستان شاهرود را لرزاند.

به گزارش ایرنا، شبکه لرزه نگاری سمنان وابسته به مرکز لرزه نگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ، کانون این زمین لرزه را در موقعیت ۵۵٫۲۶ عرض شمالی و ۳۶٫۸۶ عرض شرقی ، حوالی کلاته خیج در عمق ۱۰کیلومتری زمین ثبت کرده است.

مدیرکل مدیریت بحران استانداری سمنان در گفت و گو با ایرنا وقوع این زلزله را در منطقه کلاته خیج شهرستان شاهرود اعلام کرد و گفت : از خسارت های احتمالی این زلزله تاکنون هیج گزارش به این نهاد نشده است.

ایرج رئیسیان با بیان این که این زلزله خسارت جانی نداشته است ، افزود : نیروهای امداد و نجات منطقه در حال آماده باش هستند.


منبع: عصرایران

مصدومیت ۳۷ نفر در پی انحراف اتوبوس زائران عراقی در شاهرود

اتوبوس زائران عراقی با ۴۵ مسافر در کمربندی شاهرود از جاده منحرف شد که در پی این اتفاق ۳۷ نفر از مسافران مصدوم شدند.

به گزارش ایسنا، این اتوبوس که از مشهد به سمت قم در حال حرکت بود، در ساعت ۱۰ دقیقه بامداد سه‌شنبه در کمربندی شاهرود از جاده منحرف شد و بر اثر تکان‌های شدید ناشی از این انحراف تعدادی از مسافران آسیب دیدند. پس از اعلام حادثه،‌  ۵ دستگاه آمبولانس به محل،‌ اعزام شد.

در پی این حادثه، ۲۵ نفر از مسافران به صورت سرپایی در محل درمان شدند و ۱۲  نفر هم به علت ضربه به کمر و سایر اندام‌ها به بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود منتقل شدند و حال عمومی مصدومان خوب گزارش شده است.

بر اساس گزارش وبدا، راننده اتوبوس برای جلوگیری از برخورد با یک دستگاه خودروی دیگر از جاده منحرف شده بود. همچنین با هماهنگی‌های انجام شده توسط فرمانداری و شهرداری شاهرود، امکان اسکان موقت و یا ادامه سفر برای این زائران فراهم شده است.


منبع: عصرایران