مرگ کودک ۴ ساله در انفجار سیلندر گاز پژو در کرمان (+عکس)

رییس مرکز حوادث و فوریتهای پزشکی شهرستان رفسنجان از انفجار مخزن گاز خودروی پژو۴۰۵ در پمپ گاز بخش کشکوییه رفسنجان و جان باختن یک کودک ۴ ساله خبر داد.

سیدمحسن مرتضوی شامگاه پنجشنبه در گفت وگو با ایرنا اظهار کرد: این حادثه در ساعت ۱۹ و ۴۴ دقیقه امشب رخ داد که در پی آن یک کودک چهار ساله جان خود را از دست داد و ۵ نفر هم مجروح شدند. 

مرگ کودک 4 ساله در انفجار سیلندر گاز پژو در کرمان (+عکس)

وی تصریح کرد: ۳ دستگاه آمبولانس ۱۱۵ و یک دستگاه آمبولانس از هلال احمر به محل حادثه اعزام شدند.

مرتضوی بیان کرد: مصدومان به بیمارستان علی ابن ابیطالب رفسنجان منتقل شدند و وضعیت یک مصدوم ۱۸ ماهه وخیم اعلام شده است. 

وی ادامه داد: پژو۴۰۵ متعلق به فردی از استان سیستان و بلوچستان که در پمپ گاز کشکوییه در حال سوختگیری بود منفجر شده و ترکشهایی به خودرو پراید و اتوبوس کناری پرتاب شده است. 

وی خاطرنشان کرد: سرنشین پژو به شدت آسیب دیده و کودک فوت شده هم یکی از سرنشینان خودرو پراید بوده است. 

وی گفت: کودک کشته شده در این حادثه از اهالی روستای احمد آباد دئفه از توابع رفسنجان است. 


منبع: عصرایران

انفجار امروز یک مسافرخانه در قم (عکس)

تعویض پرچم گنبد شاهچراغ (عکس) بیش از ۱۳ میلیون دانش آموز اول مهر به مدرسه می روند دیدار ظریف با وزیران امور خارجه اسلوونی و دانمارک (+عکس) مقتدی صدر، همه‌پرسی اقلیم کردستان را خودکشی خواند تکذیب انفجار کپسول گاز مایع در مسافرخانه قم تماس تلفنی رئیس جمهور فرانسه با بارزانی/ ماکرون: همه‌پرسی به تعویق بیافتد استعفای دیگری در کاخ سفید جزییاتی تازه از فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا کشف ۲۳ کانتینر پارچه قاچاق در هرمزگان حمله مجدد داعش به کاروان کمک های انسانی ایران

«تنهاترین آدم تاریخ استقلال» به انگلیس می رود؟  (۲۰ نظر)

دلواپسان ایرانی راست می‌گویند یا ترامپ و نتانیاهو؟  (۲۰ نظر)

این گیاه دارویی سرطان را نابود می‌کند  (۱۶ نظر)

ترامپ در سازمان ملل: ایران به تعقیب مسیر مرگ و نابودی پایان دهد/ به قراردادی که به عنوان پوششی برای ساخت بمب اتمی استفاده شود پایبند نخواهیم بود  (۱۶ نظر)

خرید یک میلیارد تومانی تبلت و پژو پارس برای اعضای شورای شهر تهران (سند) / واکنش سخنگوی شورا  (۱۶ نظر)

۶ نکته درباره حذف و تغییر متن سخنرانی ترامپ توسط صداوسیما  (۱۵ نظر)

دخالت ناطق نوری در تایید احمدی نژاد برای شهردای تهران / درباره اتهامات احمدی نژاد: آدم با هر بچه‌ای که دعوا نمی‌کند  (۱۳ نظر)

چو «۹۰» آید ،۱۰۰ هم پیش ماست!  (۱۰ نظر)


منبع: عصرایران

تکذیب انفجار کپسول گاز مایع در مسافرخانه قم

سخنگوی آتش نشانی قم با انتقاد از انتشار اخبار نادرست مبنی بر علت قطعی حادثه که انفجار کپسول گاز اعلام شده بود گفت: علت حادثه بعد از ایمن شدن منطقه توسط تیم کارشناسان پیشگیری آتش‌نشانی، علت‌یابی و اعلام می‌شود.

حمید کریمی در گفت‌و‌گو با تسنیم، در تشریح عملیات ظهر امروز آتش نشانی در پی آتش‌سوزی در یک واحد اقامتی اظهار داشت: ساعت ۱۲:۲۴ امروز طی تماس شهروندان با آتش نشانی ۵۰ نیروی آتش‌نشان با ۶ دستگاه خودروی عملیاتی و یک دستگاه موتورولانس به محل حادثه اعزام شد.

سخنگوی آتش نشانی قم با بیان اینکه عملیات اطفای حریق و آواربرداری این اقامتگاه ۵ساعت و ۲۶ دقیقه به طول انجامید افزود: متاسفانه این حادثه ۵ فوتی ( ۴خانم و یک آقا) و ۱۴ مصدوم داشت.

وی باانتقاد از انتشار اخبار نادرست مبنی بر علت قطعی حادثه که انفجار کپسول گاز اعلام شده بود گفت: اینکه برخی از زبان منگفتند علت حادثه را این دلیل عنوان کردند گله مندیم، علت حادثه بعد از ایمن شدن منطقه توسط تیم کارشناسان پیشگیری آتش‌نشانی، علت‌یابی و اعلام می‌شود.

کریمی با بیان اینکه عدم رعایت نکات ایمنی می‌تواند عامل حادثه باشد اما باید با کار کارشناسی دقیقا علت مشخص شود عنوان کرد: ما به تمام نهادها و ادارات اعلام کردیم آتش نشانی آماده همکاری برای ایمن سازی است و در این راستا مواری که برای ایمن‌سازی لازم باشد اعلام می‌کنیم، متاسفانه تا این زمان هیچ نهادی برای ایمن سازی پیگیری نکرده است.


منبع: عصرایران

افزایش فوتی های حادثه انفجار قم به ۵ نفر

معاون مرکز فوریت‌های پزشکی قم گفت: با بیرون آوردن جسد یک خانم حدود ۶۰ ساله از زیر آوار ، آمار فوتی های حادثه انفجار مسافرخانه در قم به پنج تن رسید.

مهدی فراهانی عصر پنجشنبه در گفت وگو با ایرنا خاطرنشان کرد: پیش از این چهار نفر فوتی از زیر آوار خارج شده بود و تعداد مصدومان این حادثه همان ۱۴ تن می باشد که ۱۲ تن آنها در بیمارستان های نکویی و علی ابن ابیطالب قم بستری شدند. 

وی یادآورشد: احتمال اینکه افراد دیگری در زیر آوار باشند کم است ولی همچنان نیروهای آتش نشانی و اورژانس در محل حضور دارند. 

خبرنگار ایرنا مستقر در مکان حادثه نیز گزارش داد: عملیات آوار برداری مسافرخانه به کار خود پایان داد. 

این انفجار حوالی ساعت ۱۲:۵۰ در یک واحد اقامتی ۲ طبقه در کوچه آبشاردر هسته مرکزی شهر به وقوع پیوست. 


منبع: عصرایران

طناب دار بر گردن تازه دامادی که بچه سر راهی بود

تازه داماد که درجنایتی خونین دوستش را به قتل رسانده بود پس از محاکمه و تأیید حکم قصاصش در شعبه ۳۲ دیوانعالی کشور، سحرگاه دیروز در ندامتگاه کرج به دار مجازات آویخته شد.

طناب دار بر گردن تازه دامادی که بچه سر راهی بود

تازه داماد که درجنایتی خونین دوستش را به قتل رسانده بود پس از محاکمه و تأیید حکم قصاصش در شعبه ۳۲ دیوانعالی کشور، سحرگاه دیروز در ندامتگاه کرج به دار مجازات آویخته شد. این درحالی بود که تلاشهای مسئولان قضایی و زندان تا آخرین لحظه های قبل از اجرای حکم بی نتیجه ماند.

به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از بیست و یکم دی سال ۹۲ به دنبال ناپدید شدن پسر جوانی بهنام شهروز – ۲۵ساله- و اعلام موضوع ازسوی خانوادهاش به پلیس، دردستور کار قرار گرفت.

همزمان باآغاز تحقیقات، مأموران پلیس درتجسسها، خودروی رها شده شهروز را نیزدر ۵کیلومتری جاده هشتگرد- کرج کشف کرده و در بررسیها با آثار خون روبه روشدند.

در ادامه جستوجوها نیز جسد خونین شهروز هم چند کیلومتر دورتر از خودرویش در کنار جاده پیدا شد. بدین ترتیب موضوع به بازپرس وکارآگاهان جنایی کرج اعلام شد و بلافاصله تیم تحقیق راهی محل مورد نظرشدند. پس از تحقیقات مقدماتی جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. خودروی مقتول نیز برای بررسی به پلیس آگاهی منتقل شد.

کارآگاهان جنایی که درپی یافتن سرنخی برای کشف راز جنایت مرموز بودند پی بردند قربانی ماجرا قبل از مرگ با فردی به نام عباس – ۲۱ساله- در ارتباط بوده است. بنابراین بلافاصله عباس دستگیر شد وتحت بازجویی قرار گرفت. او در نخستین بازجویی گفت: «چند ماهی از ازدواجم سپری شده بود که دوستم شهروز به من گفت، همسرم قبل از ازدواجش با من، با او رابطه داشته است. بعد هم حرفهای زشت و ناپسندی زد که مرا دگرگون کرد. چون من همسرم را عاشقانه دوست داشتم و هرگز باور نمیکردم او قبلاً با دوستم رابطه داشته است. درحالی که خون جلوی چشمانم را گرفته بود تصمیم گرفتم شهروز را بکشم. به همین خاطرپس از طرح نقشه ای با دوستم قرار گذاشتم. بعد از خوراندن آبمیوه مسموم، شهروز را بیهوش کردم. آنقدر کینه وخشم وجودم راگرفته بود که قدرت تصمیم گیری نداشتم. وقتی شهروز بیهوش شد درحالیکه گریه میکردم او را با چاقو کشتم و پس از رها کردن جسد و ماشینش کنار جاده فرارکردم.

محاکمه تازه داماد

پس از اعترافهای هولناک تازه داماد و صدور کیفرخواست، پرونده عباس برای محاکمه به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی رنجبر و دومستشار-یزدان پوروخنک دار-ارجاع شد. در آغاز جلسه قاضی دهقان نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند.

آنگاه اولیای دم (پدر ومادر) در جایگاه قرار گرفتند واز قضات دادگاه خواستار قصاص قاتل فرزندشان شدند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: «شهروز به ناموس من توهین کرد. اما حالا که فکر میکنم متوجه میشوم من و او تاوان تصمیمگیری عجولانه ام را میدهیم. از وقتی بازداشت شدم روزها و شبهایم با کابوس مرگ همراه بوده است. و حالا از اولیای دم درخواست عفو و بخشش دارم. به جوانی ام رحم کنید. من قبول دارم که جنایت وحشتناکی مرتکب شدم اما تازه داماد هستم و هزار امید و آرزو دارم و…»

پس از پایان اظهارات متهم، قضات پس از شور متهم را باتوجه به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم کردند.

تأیید حکم اعدام

پس ازصدورحکم قصاص، قضات شعبه ۳۲ دیوانعالی کشور نیز آن را تأیید کردند و سرانجام پرونده در اختیار شعبه ششم اجرای احکام به ریاست قاضی محمد انبری قرار گرفت. اما باوجود تلاشهای صورت گرفته، اولیای دم بر اجرای حکم قصاص تأکید کردند.

لحظه های پراضطراب پای چوبه دار

پس از انجام مراحل اداری مربوطه، مرد جوان اعدامی سحرگاه دیروز در ندامتگاه مرکزی کرج پای چوبه دار رفت. این درحالی بود که فتاحی- رئیس ندامتگاه- چند نفر ازمسئولان ندامتگاه و دادگستری به همراه رئیس شعبه ششم اجرای احکام دادگستری، همچنان به تلاشهایشان برای جلب رضایت از اولیای دم ادامه دادند. اما آنها به هیچ عنوان حاضربه گذشت ازخون فرزندشان نشدند.

آخرین حرفهای قاتل قبل از اجرای حکم

فکر میکنی اعدام شوی؟

نمیدانم. عمر دست خداست. ولی میدانم کار اشتباهی کردم که البته به خاطریک لحظه عصبانیت وتصمیم عجولانه بود.ولی از همان روز که دستم به جنایت آلوده شد روزها وشبهایم با کابوس مرگ همراه شده بود. میدانستم که اعدام میشوم.

چرا پدر و مادرت برای آخرین ملاقات در زندان حاضر نشدند؟

مرد جوان با شنیدن این حرف اشک در چشمانش حلقه زد و گفت من بچه سر راهی بودم که در اختیار بهزیستی بودم. تا اینکه زن و مردی مرا به فرزندی قبول کردند. من در این دنیا کسی را ندارم…

چرا آدم کشتی؟

الان دیگر برای این حرفها دیر شده و فقط میتوانم بگویم پشیمان هستم. او درباره زنم چیزهایی گفت که بشدت عصبانی ام کرد.

آیا درست میگفت؟

نمیدانم…..

 همسرت کجاست؟

 تقریباً شش ماه بعد از بازداشتم طلاق گرفت.

چرا دست به جنایت زدی؟

جاهلیت وتصمیم عجولانه….

آخرین حرفت چیست؟

میدانم که دیگر مرا نمیبخشند اما امیدوارم به خاطر خدا یک ماه به من فرصت بدهند. و…

چرا قاتل پسرم را نبخشیدم

پدر مقتول نیزکه منتظراجرای حکم بود اظهارداشت: «اگر پسرم در درگیری کشته میشد شاید قاتل را می بخشیدم و از قصاصش میگذشتم. اما او پسرم را با طرح نقشه قبلی بیهوش کرده و بعد با چاقو او را از پا درآورده است. این نهایت بیرحمی است برای همین هرگز او را نمیبخشم و باید اعدام شود.

جگرمان سوخته

مادر دلسوخته مقتول هم گفت: «این جنایتکار، جگرم را سوزانده و هیچ وقت از حق قصاصم گذشت نمیکنم.»

درخواست رئیس ندامتگاه

در ادامه و دقایقی قبل از اجرای حکم، فتاحی- رئیس ندامتگاه مرکزی کرج- هم ضمن ابراز همدردی با اولیای دم بار دیگر آنها را به بخشش و گذشت از اعدام پسر جوان دعوت کرد. او گفت: «لذت بخشش از انتقام دلچسب تر است. اگر شما از حق اعدام خود گذشت کنید این به معنای آن نیست که قاتل از زندان آزاد میشود.

بلکه از نظر جنبه عمومی محاکمه میشود ومطمئن باشید در این رابطه قانون تدابیر لازم را اتخاذ کرده است. و اینگونه او مجازات میشود.»

رئیس شعبه اجرای احکام نیز از آنها خواست که به خاطرخدا قاتل را ببخشند. اما آنها تحت هیچ شرایطی حاضر به گذشت نشدند.

بنابراین پس از خواندن حکم قصاص، قاتل پای چوبه دار ایستاد. سپس پدر مقتول طناب دار را به گردن عباس انداخت و لحظاتی بعد هم حکم قصاص اجرا شد.


منبع: فرادید

قتل‌عام اعضای خانواده برادر به خاطر یک اختلاف

مردی که به خاطر اختلاف قدیمی همسر برادر و برادرزاده‌هایش را کارد آجین کرده‌ بود، به وسیله مأموران پلیس بازداشت شد.

قتل‌عام اعضای خانواده برادر به خاطر یک اختلاف

مردی که به خاطر اختلاف قدیمی همسر برادر و برادرزاده‌هایش را کارد آجین کرده‌ بود، به وسیله مأموران پلیس بازداشت شد. 

به گزارش شرق، ساعت ٢١:٠٠ مورخ ٢٨ شهریورماه و از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ١١٠ وقوع یک جنایت در طبقه دوم یک منزل مسکونی در نعمت‌آباد – خیابان طالقانی به کلانتری ١۵٢ خانی‌آباد اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری ١۵٢ خانی‌آباد، عوامل آتش‌نشانی و اورژانس در محل و بازگشایی درِ خانه به وسیله عوامل آتش‌نشانی، جسد متعلق به یک دختر چهارساله به نام «آیلین» در کنار جسد مادرش به نام شب‌بو (٣۵ساله) درحالی‌که با جسم تیز و از ناحیه گلو دچار جراحت شدید شده بودند، کشف شد. 

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمـد» و به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه ٢٧ تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. در کنار اجساد، پیکر نیمه‌جان دیگر عضو خانواده به نام «آذین» (١١ساله) قرار داشت که از ناحیه سینه و دست مورد اصابت ضربات متعدد جسم تیز قرار گرفته بود؛ در شرایطی که آذین در شرایطی مناسبی قرار نداشت، اما در زمان انتقال به بیمارستان در اظهاراتش کوتاه عنوان کرد: «شب عمو [احمد] به خانه ما آمد و ما را با شمشیر زد». 

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در تحقیقات میدانی از محل جنایت اطلاع پیدا کردند که درگیری شدیدی در محل جنایت رخ داده و در آن همسایگان مردی حدود ۵٠ساله را مشاهده کردند که به سرعت از محل جنایت خارج شده است.  یکی از همسایگان که با ١١٠ تماس گرفته و موضوع را به پلیس اطلاع داده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «من همسایه طبقه پایین هستم؛ دخترم به من اعلام کرد بچه‌های همسایه‌مان بیرون نمی‌آیند؛ با توجه به اینکه شب گذشته، حدودا ساعت چهار در منزل همسایه‌مان درگیری شدیدی رخ داده بود، به موضوع مشکوک شدم و بلافاصله آن را به ١١٠ اطلاع دادم». همسایه‌ای دیگر در اظهاراتی مشابه‌ عنوان کرد: «ساعت  چهار مورخ ٢٨/٠۶/١٣٩۶ صدای جیغ‌زدن‌های دختران همسایه‌مان را می‌شنیدم که ناگهان صدای آنها قطع شد؛ هم‌زمان، از داخل پنجره فردی حدودا ۵٠ساله را مشاهده کردم که به سرعت از محل جنایت خارج و از محل دور شد». 

با توجه به شواهد و دلایل به‌دست‌آمده از محل جنایت به‌ویژه اظهارات آذین ١١ساله مبنی بر ارتکاب جنایت از سوی عمویش، کارآگاهان اداره دهم با شناسایی این شخص به نام «احمد» (متولد ١٣۴١) اقدام به دستگیری وی در ساعت ٣٠ دقیقه بامداد ٢٩/٠۶/١٣٩۶ در نزدیکی محل جنایت کردند و بلافاصله تحقیقات از وی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «مظنون پرونده در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده و این در حالی است که بررسی شواهد، دلایل و مستندات به‌دست‌آمده از محل جنایت در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته و مظنون پرونده نیز با دستور بازپرس محترم پرونده و جهت انجام تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و درنهایت لب به اعتراف گشود». 

عامل جنایت پاسگاه نعمت‌آباد که در تحقیقات اولیه منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده بود، در اعترافاتش به کارآگاهان عنوان کرد: «از چندی‌پیش اختلاف شدیدی بین من و همسر برادرم ایجاد شده بود؛ موضوع را چندین نوبت با برادرم در میان گذاشتم اما او توجهی به حرف‌هایم نمی‌کرد تا اینکه تصمیم به قتل همسر برادرم گرفتم». 

متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «پس از تهیه کلید منزل برادرم، چندین شب محل سکونت برادرم را تحت نظر داشتم تا اینکه شب جنایت، وارد خانه برادرم شدم؛ همسر برادرم داخل اتاق خواب در حال استراحت بود که چاقو را زیر گردنش گذاشتم؛ قصد داشتم او را از اتاق خواب بیرون بیاورم که شروع به جیغ‌زدن کرد؛ «آذین» دختر ١١ساله برادرم از خواب بیدار و برای حمایت از مادرش با من درگیر شد؛ هر دو نفر آنها را با چاقو زدم؛ زمانی‌ که در حال ‌زدن چاقو به همسر برادرم بودم، یک ضربه چاقو نیز به گردن آیلین (دختر چهارساله) که خواب بود، اصابت کرد؛ پس از اطمینان از مرگ هر سه نفرشان به سرعت از خانه خارج شدم، به محل کارم رفتم و لباس‌هایم را تعویض کردم که پس از آن دستگیر شدم.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

جنایت روی ریل قتل‌عام‌های خانوادگی

قتل‌عام‌های خانوادگی همچنان ادامه دارد. جنایت و کشتار اعضای خانواده این‌بار در تهران و قزوین. دو حادثه با سرنوشت متفاوت. یک زن و یک دختر ۴ساله در تهران و یک زن جوان در قزوین، درمجموع این دو حادثه به قتل رسیدند.

جنایت روی ریل قتل‌عام‌های خانوادگی

قتل‌عام‌های خانوادگی همچنان ادامه دارد. جنایت و کشتار اعضای خانواده این‌بار در تهران و قزوین. دو حادثه با سرنوشت متفاوت. یک زن و یک دختر ۴ساله در تهران و یک زن جوان در قزوین، درمجموع این دو حادثه به قتل رسیدند.

در این جنایت‌های خانوادگی یک مرد و یک دختر جوان هم مجروح شدند و در بخش مراقبت‌های ویژه بستری هستند. عامل جنایت تهران چند ساعت پس از کشف اجساد با پیگیری‌های پلیس دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد، اما قاتل قزوینی به محض شناسایی و دستگیری از سوی پلیس اقدام به خودکشی کرد که بلافاصله توسط ماموران به بیمارستان منتقل شد.

نخستین حادثه بامداد سه‌شنبه در یک واحد مسکونی در پاسگاه نعمت‌آباد تهران رخ داد. در این حادثه، یک زن جوان همراه دختر ۴ساله‌اش به قتل رسیدند و سومین عضو این خانواده هم بشدت مجروح شد. آذین ١٠ساله تنها بازمانده این حادثه که به طرز معجزه‌آسایی زنده بود، قاتل را به پلیس معرفی کند. عموی این خانواده کسی بود که آذین مدام به پلیس درباره حمله او می‌گفت: «عمو احمد به خانه ما آمد و ما را با شمشیر زد.»

عموی قاتل

غروب سه‌شنبه بود که این جنایت با مشکوک‌شدن همسایگان برملا شد. وقتی که هم‌بازی آذین به مادرش گفت که از خانه آنها هیچ صدایی نمی‌آید و آذین و مادرش از صبح تا غروب از خانه خارج نشده‌اند. تعدادی از همسایه‌ها به درِمنزل آنها رفتند، اما هیچ صدایی به گوش نمی‌رسید. آنها موضوع را به آتش‌نشانی و پلیس اطلاع دادند. با حضور ماموران ١١٠ و آتش‌نشانی در محل حادثه مشخص شد که جنایتی هولناک در این خانه رقم خورده است. 

بلافاصله موضوع به کلانتری ١۵٢ خانی‌آباد اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری و عوامل آتش‌نشانی و اورژانس در محل و بازگشایی در خانه توسط عوامل آتش‌نشانی، جسد یک دختر ۴ساله به نام «آیلین» در کنار جسد مادرش به نام «شب ‌بو» ٣۵ساله کشف شد. اثرات بریدگی‌های عمیق روی پیکر قربانیان نشان از درگیری خونینی داشت. در کنار اجساد، پیکر نیمه‌جان دیگر عضو سوم این خانواده «آذین» ١١ساله قرار داشت که از ناحیه سینه و دست بشدت مجروح شده بود. آذین در شرایطی نامناسب و درحال انتقال به بیمارستان عمویش را به‌عنوان قاتل معرفی کرد.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» و به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه ٢٧ تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در تحقیقات میدانی از محل جنایت اطلاع پیدا کردند که درگیری شدیدی در محل جنایت رخ داده و طی آن همسایگان مردی حدودا ۵٠ساله را مشاهده کردند که به سرعت از محل جنایت خارج شده است. با توجه به سرنخ‌های به دست آمده از محل جنایت و اظهارات آذین به‌عنوان تنها شاهد ماجرا کارآگاهان اداره دهم با شناسایی «احمد» ۵۵ساله او را در نزدیکی محل جنایت دستگیر کردند.

این مرد که پس از دستگیری در تحقیقات اولیه منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده بود، درنهایت لب به اعتراف گشود و به کارآگاهان گفت: «از چندی پیش اختلاف شدیدی بین من و همسر برادرم ایجاد شده بود؛ موضوع را چندبار با برادرم درمیان گذاشتم اما او توجهی به حرف‌هایم نمی‌کرد تا این‌که تصمیم به قتل همسر برادرم گرفتم.»

قتل خانم وکیل در قزوین

اما دومین حادثه در قزوین اتفاق افتاد. در این حادثه خانم وکیل در دفتر کارش توسط همسرش به ضرب گلوله به قتل رسید و یک‌نفر دیگر هم مجروح شد. علت این جنایت نامشخص است و پلیس درحال تحقیق درخصوص این حادثه است. عامل این حادثه هم ساعتی پس از وقوع جنایت درحالی‌ که قصد خارج‌شدن از قزوین را داشت، شناسایی شد، اما چندی پیش از دستگیری اقدام به خودکشی کرد و پلیس پیکر نیمه‌جان او را به بیمارستان رساند. 

حجت‌الاسلام صادقی نیارکی دادستان عمومی و انقلاب قزوین درباره جزییات این حادثه توضیح داد: «ساعت ٢٢ روز سه‌شنبه یکی از وکلای زن دادگستری قزوین که دارای اختلاف خانوادگی با شوهرش بوده، به همراه منشی خود که برادرزاده‌اش بوده، با سلاح کلت‌کمری در دفتر وکالت مورد حمله قرار می‌گیرند که متاسفانه خانم وکیل به دلیل شدت جراحات وارده در بیمارستان جان می‌بازد.» 

او ادامه داد: «متهم پس از این حادثه از محل متواری شد که با هماهنگی بازپرس کشیک دادسرا و دستور قضائی بر اجرای طرح مهار و دستگیری او صادر و متهم در کمتر از یک‌ساعت در عوارضی قزوین دستگیر شد. متهم در هنگام دستگیری مبادرت به خوردن قرص برنج کرده و بشدت دچار مصدومیت می‌شود و پس از انتقال به بیمارستان تحت‌ مراقبت ماموران، بستری و تحت‌درمان قرار گرفته و درحال حاضر وضع جسمی وی وخیم گزارش شده، به نحوی که قادر به بازجویی نیز نشده است.»

جنایت ناموسی

متهم حادثه پاسگاه نعمت آباد پس از اعترافات اولیه در اداره آگاهی، ظهر دیروز به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در برابر بازپرس مدیر روستا قرار گرفت. او با آرامش خاصی نحوه وقوع جنایت را بازگو کرد، از قتل زن برادرش و چاقویی که به اشتباه به گردن آیلین ۴ساله خورده است. او از انگیزه این جنایت هولناک هم گفت، از رابطه «شب بو» با دوست برادرش از نصیحت‌های مکرر اما بی‌فایده او، این‌که سعی داشته دوست برادرش را هم به قتل برساند. 

آنچه در ادامه می‌خوانید، بخشی از جلسه بازپرسی متهم در این پرونده جنایی ناموسی است.

چرا همسر برادرت را به قتل رساندی؟

او آبروی خانواده ما را برده بود. با یکی از دوستان برادرم در ارتباط بود. البته من آن شب قصد کشتن او را نداشتم، فقط می‌خواستم او را تهدید کنم تا شاید از این رفتارش دست بکشد.

پس چرا با چاقو به آن‌جا رفته بودی؟

قصد من ترساندن او بود. به همین دلیل با چاقو به آن‌جا رفته بودم.

درگیری شما از کی شروع شد؟

من برای صحبت‌کردن رفته بودم. بچه کوچکش خواب بود، اما آذین بیدار بود. وقتی وارد خانه شدم، آذین ابتدا کمی جیغ و فریاد کرد، اما من آرام بودم. طرف صحبت من مادر او بود، با بچه‌ها کاری نداشتم. البته شب بو هم تند صحبت می‌کرد. چند کلامی بین ما ردوبدل شد. او صدایش را بالا برد.

من به او گفتم: «چرا این کارها را می‌کنی. برادرم را طلاق بده تا آبروریزی نشود.» اما او اصلا به حرف‌های من توجه نمی‌کرد. من هم عصبی شدم. آذین به طرف من حمله کرد، چند تا مشت به او زدم. همان موقع بود که مادرش هم شروع به جیغ‌کشیدن کرد. من هم دیگر نفهمیدم که چکار می‌کنم. با چاقو چند ضربه به «شب بو» زدم تا این‌که او افتاد.

چرا «آیلین» را با چاقو زدی؟

من نمی‌خواستم او را بزنم، اما در یکی از ضرباتی که به شب بو می‌زدم، نوک چاقو به گردن او خورد.

آذین را هم با چاقو زدی؟

او مرا گرفته بود. برای این‌که از دست او خلاص شوم، چند ضربه هم به او زدم. درست یادم نیست اما چند ضربه به بدنش زدم.

بعدش چکار کردی؟

من از کشته‌شدن «آیلین» خیلی ناراحت شدم. او معلول ذهنی بود و گناهی نداشت. بعد از این‌که کمی آرام شدم، به گریه افتادم، بعد از چند دقیقه هم به سرعت از آن‌جا خارج شدم. چاقو و کتم را در سطل آشغال انداختم. دستکش‌هایم را در خیابان رها کردم. و به بازار میوه و تره‌بار رفتم و در حجره خوابیدم.

چرا دوباره به محل جنایت برگشتی؟

حدود ساعت ١٠شب بود که برادرم با من تماس گرفت. من می‌دانستم که او با من چکار دارد، اما نمی‌خواستم فرار کنم. وقتی درِ خانه رسیدم، دیدم که پلیس آمده و ماجرا را فهمیده. البته برای من فرقی نمی‌کرد، چون درنهایت این اتفاق لو می‌رفت.

یعنی برادرت می‌دانست که تو همسر و فرزندش را به قتل رسانده‌ای؟

بله من چندبار با خودش هم درباره این موضوع صحبت کرده بودم. من به او گفتم که شب بو با دوستش ارتباط دارد. چندبار از نزدیک شاهد ارتباط نزدیک آنها بودم، اما برادرم اصلا اهمیتی نمی‌داد. مواد ذهنش را پوک کرده بود. چند سالی بود که تریاک می‌کشید، مصرفش زیاد شده بود.

تو از کجا مطمئنی که همسر برادرت با کسی ارتباط داشته است؟

همانطور که گفتم؛ من خودم چندبار از نزدیک شاهد ارتباط نزدیک آنها بودم. این موضوع دیگر علنی شده بود. او به خانه برادر من رفت‌وآمد داشت. اصلا آن خانه‌ای که برادرم و خانواده‌اش در آن زندگی می‌کنند، مال همان کسی است که شب بو با آن در ارتباط بود. این افکار مدام مرا عذاب می‌داد. باید کاری می‌کردم. نیت اصلی من کشتن هر دونفر آنها بود. چندبار هم قصد این کار را داشتم، اما نشد. حتی یک شب من به خانه برادرم رفته بودم و آن مرد هم همانجا بود، اما من وسلیه‌ای نداشتم تا بتوانم او را بکشم.

کلید خانه را از کجا آوردی؟

چند وقت پیش کلید خانه برادرم را برداشتم و از روی آن ساختم.

پس برای قتل نقشه قبلی داشتی؟

من منتظر یک فرصت مناسب بودم تا آنها را بکشم. البته چندبار شب بو را نصیحت کردم، ولی وقتی دیدم حرف‌های من تأثیری ندارد، تصمیم را گرفتم.

از تصمیمت کسی را هم مطلع کرده بودی؟

ماجرا را برای پسرعمویم و دایی‌هایم تعریف کردم. به آنها گفته بودم که می‌خواهم این دو را بکشم، اما آنها با من همراه نشدند.

شغلت چیست؟

در میدان میوه و تره‌بار کار می‌کنم.

اهل کجایی؟

قروه.

چند‌ سال که در تهران ساکن هستی؟

١۴‌سال است که با پسرهایم به تهران آمدیم.

چندتا بچه داری؟

٣ دختر و ٣ پسر. من نوه هم دارم. دختر‌هایم و همسرم در قروه زندگی می‌کنند.

آن‌ها از این حادثه اطلاع دارند؟

پسرهایم می‌دانند، اما همسر و دخترهایم اطلاع ندارند. احتمالا تا الان خبردار شده‌اند.


منبع: فرادید

انفجار پراید به همراه سرنشینش در تبریز

یک خودرو سواری پراید در اتوبان پاسداران تبریز همراه با سرنشین اش دچار انفجار شد.

به گزارش مهر، خودرو سواری پراید در ساعت۲۳:۵۰ دقیقه شب گذشته در اتوبان پاسداران تبریز دچار آتش سوزی شده و لحظاتی بعد همراه با راننده خودرو منفجر شد.

براساس اعلام شاهدان این حادثه در رمپ ورودی کوه عون بن علی به اتوبان پاسداران اتفاق افتاده و در حواشی خودرو منفجر شده خودرو دیگری در حال تردد نبود و مردم از شدت انفجار و زبانه های آتش نتوانستند به خودرو نزدیک شوند، و سرنشین یا سرنشینان احتمالی در داخل کابین خودرو گیر افتادند.

فعلا اطلاعات دقیقی در خصوص علت انفجار در دست نیست و اخبار کامل تر متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد.


منبع: عصرایران

تیراندازی به خانم وکیل توسط شوهرش

براساس اعلام مسئولان بیمارستان حال وکیل زن به علت اصابت گلوله به شکمش وضعیت وخیمی دارد اما حال برادر او رضایت بخش است.

 مرد خشمگین قزوینی به دفتر همسرش رفته و او و برادر زنش را با شلیک گلوله مجروح کرد.

به گزارش میزان، مرکز اطلاع رسانی پلیس قزوین گفت: ساعت ۲۲ امشب فردی به هویت معلوم پس از ورود به یکی از دفاتر وکالت در قزوین با شلیک اسلحه گرم، زن جوانی را که به عنوان وکیل فعال است را به همراه بردارش مجروح کرده و از محل دفتر وکالت فرار کرد.

با اعلام موضوع به پلیس بلافاصله تحقیقات در این رابطه آغاز شد. تحقیقات اولیه پلیس نشان می داد همسر خانم وکیل با ورود به دفتر او، با یک اسلحه کلت کمری همسر و برادرزنش را مجروح کرده و پس از فرار از داخل دفتر اقدام به خوردن قرص برنج می کند.

با انتقال هر سه نفر به بیمارستان، تلاش برای نجات آنها آغاز شد.

براساس اعلام مسئولان بیمارستان حال وکیل زن به علت اصابت گلوله به شکمش وضعیت وخیمی دارد اما حال برادر او رضایت بخش است.


منبع: عصرایران

تلفات زلزله مکزیک به ۲۲۶ نفر رسید

گزارش‌ها حاکی از آن است که در پی وقوع زمین‌لرزه مهیب در مکزیکو سیتی دست‌کم ۲۲۶ تن جان خود را از دست داده‌اند.

به گزارش ایسنا، همچنین در پی وقوع این زمین لرزه مهیب مواردی از آتش‌سوزی در ساختمان‌های مکزیکو سیتی گزارش شده است.

بنابر اعلام رسانه‌های محلی مکزیکو سیتی، وقوع زمین لرزه و آتش گرفتن ساختمان‌ها موجب شده تعداد زیادی از مردم داخل ساختمان‌ها حبس شوند و خسارت‌های قابل توجهی به جا مانده است.

مقامات مکزیکو سیتی همچنین تایید کردند به دنبال وقوع این زمین لرزه ۷.۱ ریشتری مردم در میان آوار گرفتار شده‌اند. هزاران نفر برای در امان ماندن از خطرات احتمالی ریزش ساختمان‌ها به خیابان‌ها پناه آورده‌اند.

مرکز لرزه نگاری آمریکا اعلام کرده است: این زمین لرزه در ایالت پوئبلا و ۱۲۲ کیلومتری جنوب شرق مکزیکو سیتی اتفاق افتاده است.

به گزارش ایندیپندنت، این زمین لرزه تنها یک هفته پس از زمین لرزه ۸.۱ ریشتری در مکزیک و کشته شدن دست کم ۹۸ تن به وقوع پیوست.


منبع: عصرایران

بریدن سر مادر و دختر ۴ ساله در تهران

معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی پایتخت از قتل مادر و دختری در منطقه نعمت آباد تهران خبرداد.

به گزارش ایسنا، در ساعت ۲۱ دیشب از طریق مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ وقوع یک جنایت در طبقه دوم یک منزل مسکونی در نعمت آباد – خیابان طالقانی به کلانتری ۱۵۲ خانی آبادنو اعلام شد، که با حضور مأموران کلانتری ۱۵۲ خانی آبادنو ، عوامل آتش نشانی و اورژانس در محل و بازگشایی در خانه توسط عوامل آتش نشانی ، جسد متعلق به یک دختر ۴ ساله به‌نام “آیلین” در کنار جسد مادرش به‌نام “شب‌بو”  ۳۵ ساله  در حالیکه توسط جسم تیز و از ناحیه گلو دچار جراحت شدید شده بودند ، کشف شد.
   
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران ، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .  

در کنار اجساد ، پیکر نیمه جان دیگر عضو خانواده بنام “آذین” ۱۱ ساله نیز قرار داشت که از ناحیه سینه و دست مورد اصابت ضربات متعدد جسم تیز قرار گرفته بود ؛ در شرایطی که آذین در شرایطی مناسبی قرار نداشت ، اما در زمان انتقال به بیمارستان در اظهاراتش کوتاه عنوان داشت :  عمو احمد به خانه ما آمد و ما را با شمشیر زد .  

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در تحقیقات میدانی از محل جنایت اطلاع پیدا کردند که درگیری شدیدی در محل جنایت رخ داده و طی آن همسایگان مردی حدودا ۵۰ ساله را مشاهده کردند که به سرعت از محل جنایت خارج شده است .  
یکی از همسایگان که با ۱۱۰ تماس گرفته و موضوع را به پلیس اطلاع داده بود ، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت :  همسایه طبقه پائین هستم ؛ دخترم به من اعلام کرد که بچه های همسایه مان بیرون نمی آیند ؛ با توجه به اینکه شب گذشته ، حدودا ساعت چهار بامداد در منزل همسایه مان درگیری شدیدی رخ داده بود ، به موضوع مشکوک شده و بلافاصله موضوع را به ۱۱۰ اطلاع دادم . همسایه ای دیگر در اظهاراتی مشابه عنوان داشت : ” ساعت چهار بامداد دیروز  صدای جیغ زدن های دختران همسایه مان را می شنیدم که ناگهان صدای آنها قطع شد ؛ همزمان، از داخل پنجره فردی حدودا ۵۰ ساله را مشاهده کردم که به سرعت از محل جنایت خارج و از محل دور شد.  

با توجه به شواهد و دلایل بدست آمده از محل جنایت بویژه اظهارات آذین ۱۱ ساله مبنی بر ارتکاب جنایت توسط عمویش ، کارآگاهان اداره دهم با شناسایی این شخص بنام احمد متولد ۱۳۴۱  اقدام به دستگیری وی در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد امروز در نزدیکی محل جنایت کرده و بلافاصله تحقیقات از وی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت . 

براساس اعلام مرکز اطلاع‌رسانی پلیس آگاهی پایتخت، سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : مظنون پرونده در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده و این در حالیست که بررسی شواهد ، دلایل و مستندات بدست آمده از محل جنایت در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته و مظنون پرونده نیز با دستور بازپرس پرونده و برای انجام تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس اگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است .


منبع: عصرایران

مرگ ۲ نفر در استخر آب کشاورزی در سیرجان

استخر های اب کشاورزی سیرجان ۴ قربانی گرفت.

 به گزارش خبر گزاری صداوسیما مسئول اورژانس ۱۱۵ سیرجان  گفت یک مرد برای زدودن گل و لای ته استخر آبریز از موتور پمپ کشاورزی در مزارع پسته اطراف زید آباد وارد این استخر کوچک اما عمیق شدکه در گل و لای ناشی ته استخرگرفتار شد  و  تلاش نفر دوم  هم برای نجات وی بی نتیجه ماند و او هم در گل و لای جانباخت.

بگفته وی امداد گران  عصر امروز جسد بی جان این دونفر را از استخر اب کشاورزی بیرون کشیدند.

 نبی الله حیدر پور  افزود طی ده روز اخیر بر اثر بی احتیاطی خانواده ها   یک کودک ۴ ساله هم دراستخر خانه باغ روستای بام دهان بلورد  و یک کودک سه ساله  هم در یک استخر خانه باغ بلورد جانباختند 

 مسئول اورژانس ۱۱۵ سیرجان  هشدار داد هنگام تفریح یا توقف کنار استخرهای آب مزارع یا خانگی مراقب فرزندان خود باشند و افراد بالغ هم هرگز وارد استخرها یا حوضچه ها یا حتی چاله هایی که شناخت از آنها ندارند نشوند تا شاهد تلفات انسانی نباشیم


منبع: عصرایران

۲ کشته و ۲ زخمی در انفجار تانکر گاز در اصفهان

رئیس اورژانس پیش بیمارستانی شهرضا (اصفهان) گفت: انفجار تانکر گاز در خیابان هشتم شهرک صنعتی رازی این شهرستان ۲ کشته و ۲ مصدوم بر جا گذاشت.

حبیب صادقی روز سه شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: این حادثه ساعت ۱۲:۵۰ دقیقه امروز در مخزن گاز شرکت’آلکان شیمی’ در شهرک رازی شهرضا اتفاق افتاد. 

صادقی تصریح کرد: این انفجار هنگام جوشکاری روی مخزن گاز رُخ داد. 

وی افزود: در اثر انفجار تانکر ۲ مرد ۳۰ ساله و ۵۴ ساله در دم جان باختند و ۲ مرد ۳۲ ساله و ۴۰ ساله نیز بشدت مصدوم و به بیمارستان امام موسی کاظم(ع) اصفهان منتقل شدند. 

وی اظهار کرد: بدلیل شدت موج انفجار، اجساد جان باختگان به فاصله ۱۵۰ متری محل وقوع حادثه پرتاب شده بود. 

صادقی گفت: پس از وقوع انفجار و تماس با اورژانس، کُد اورژانس شهرک رازی، سه دقیقه بعد در صحنه حادثه حاضر شد. 

مدیرکل بحران استانداری اصفهان نیز با تایید این خبر و تعداد کشته ها و مجروحان حادثه اعلام کرد: این حادثه بر اثر رعایت نکردن نکات ایمنی هنگام جوشکاری بر روی یکی از مخازن سوخت شرکت ‘آلکان شیمی’ در شهرک رازی شهرضا اتفاق افتاد. 

منصور شیشه فروش افزود: در پی این انفجار، یکی دیگر از مخازن مجاور نیز دچار آتش سوزی شد که با تلاش ماموران آتش نشانی مستقر در شهرک رازی، مهار و از وقوع حادثه دیگر جلوگیری بعمل آمد. 

وی با اشاره به اینکه فعالیت بیشتر شرکت های مستقر در شهرک رازی در زمینه تولید مواد شیمایی و اشتعالزاست، یادآور شد: پیش از این نیز چند حادثه دیگر در این شهرک بوقوع پیوسته بود که از طریق شرکت شهرک های صنعتی اصفهان به شرکت های مستقر در آن برای رعایت نکات ایمنی، هشدارهای لازم داده شده بود. 


منبع: عصرایران

۲ کشته در ریزش تونل گردنه چری چهارمحال و بختیاری

در پی ریزش یک تونل در حال ساخت در محور شهرکرد ـ مسجدسلیمان و همچنین تصادفی در اتوبان سلفچگان ـ ساوه مجموعا سه تن کشته و ۱۳ تن مصدوم شدند.

پیرحسین کولیوند در گفتگو با ایسنا، با اشاره به ریزش یک تونل در حال ساخت که منجر به کشته و مصدوم شدن چندین نفر شد، گفت: این تونل در محور شهرکرد ـ  مسجدسلیمان، محدوده گردنه چری واقع شده که امروز (سه شنبه) ریزش کرد.

سرپرست سازمان اورژانس کشور درباره جزئیات حادثه اظهار کرد: در پی این اتفاق دو نفر فوت کردند و پنج نفر مصدوم و توسط آمبولانس به بیمارستان شهید امام رضا (ع) اردل منتقل شدند.

وی همچنین در مورد جزئیات تصادفی در اتوبان سلفچگان به ساوه خبر داد و گفت: ساعت ۱۵:۱۷ دقیقه امروز تصادفی بین سه دستگاه خودروی پراید، پژو و خاور در این محور رخ داد که منجر به فوت یک نفر و مصدومیت هشت نفر دیگر شد.

وی اضافه کرد: یک نفر از مصدومان در محل حادثه درمان شد و پنج نفر دیگر توسط اورژانس هوایی به بیمارستان شهید بهشتی قم منتقل شدند.


منبع: عصرایران

افشای آدم‌ربایی مرگبار پس از ۶ماه

با دستگیری آدم‌ربایان جوان راز یک پرونده گروگانگیری فاش شد. پرونده‌ای که در آخرین روزهای ‌سال گذشته در دادسرای جنایی تهران به جریان افتاده بود.

 افشای آدم‌ربایی مرگبار پس از ٦ماه

با دستگیری آدم‌ربایان جوان راز یک پرونده گروگانگیری فاش شد. پرونده‌ای که در آخرین روزهای ‌سال گذشته در دادسرای جنایی تهران به جریان افتاده بود.

به گزارش شهروند، این آدم‌ربایان پس از دستگیری از گروگانگیری خونیشان پرده برداشتند تا جنایت پایان کار چهار جوان طمع‌کاری باشد که برای اخاذی و تصاحب اموال دوستشان اقدام به ربودن او کرده بودند.

آدم‌ربایی در آخرین روزهای‌ سال گذشته
ماجرای این آدم‌ربایی مرموز از ٢٧ اسفندماه ‌سال ٩۵ کلید خورد. در آن روز خانواده‌ای با مراجعه به دادسرای جنایی تهران مدعی شدند که پسر جوانشان به نام شاهین ناپدید شده است. یکی از اعضای این خانواده در اظهاراتش به بازپرس سهرابی گفت: «چند روز قبل شخص ناشناسی با ما تماس گرفت و گفت که شاهین را ربوده‌اند. آنها در ازای آزادی او از ما ٣٠٠‌میلیون تومان درخواست کرده‌اند.

آن شخص تأکید زیادی داشت تا ما این موضوع را به پلیس اطلاع ندهیم، حتی ما را تهدید کرد که اگر با کسی درباره گروگانگیری صحبت کنیم، دیگر شاهین را نمی‌بینیم.» اعضای خانواده شاهین در ادامه صحبت‌هایشان به بازپرس گفتند: «شاهین یک خانه مجردی در اطراف تهران دارد و یکی از واحدهای آن را اجاره داده است. صدای فردی که با ما تماس گرفت، خیلی به صدای مجید شبیه بود. مجید دهقانی مستأجر شاهین است. به احتمال زیاد مجید پسر ما را به گروگان گرفته و سعی دارد به این طریق از ما اخاذی کند.»

به دنبال اظهارات این خانواده، بازپرس سهرابی با تشکیل پرونده‌ای با عنوان آدم‌ربایی دستور رسیدگی به این پرونده را به ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی صادر کرد.

خانه سوخته و پژوی خونین شاهین
با آغاز تحقیقات و بررسی‌های پلیسی مشخص شد که شاهین آخرین‌بار در یک خانه حوالی تهران با مجید دیده شده است. همچنین در تحقیقات مشخص شد که این خانه متعلق به دوست مشترک شاهین و مجید بوده که به طرز مشکوکی آتش گرفته است. آتش‌گرفتن خانه دوست مشترک شاهین و مجید، پلیس را در برابر یک معمای دیگر در این پرونده مرموز قرار داد. عمدی‌‌بودن این آتش‌سوزی و ارتباط آن با ناپدیدشدن شاهین یکی از احتمالات مورد توجه ماموران آگاهی بود.

با این وجود سرنخ چندانی از خانه آتش گرفته‌شده به دست نیامد تا این‌که چند روز بعد خودروی شاهین در یکی از شهرستان‌های غربی تهران کشف شد. براساس اطلاعات به دست آمده، ماموران پی بردند که آخرین‌بار جوانی با مشخصات مجید سوار بر این خودرو رویت شده است. در بررسی انجام‌شده از پژوی ۴٠۵ شاهین، چند تکه لباس و آثار خون به دست آمد، اما این کشفیات هم کمک چندانی برای حل این پرونده نبود. همزمان در تحقیقات پلیس مشخص شد که شاهین هم روز ناپدیدشدنش از عابربانکش در یک پمپ‌بنزین پول برداشته است. 

پلیس در ادامه تحقیقات به سراغ صاحبخانه‌ای رفت که به طرز مشکوکی در آتش سوخته بود. این فرد که دوست مشترک شاهین و مجید بود، در همدان شناسایی و دستگیر شد. او در اظهاراتش به ماموران گفت: «من از شاهین بی‌اطلاع هستم. چند روز قبل از حادثه آتش‌سوزی، مجید با من تماس گرفت و کلید خانه مرا خواست. او به من گفت که چند روزی میهمان دارد. من هم کلید را به او دادم، اما بعد از چند روز که به خانه‌ام مراجعه کردم، دیدم که خانه آتش گرفته است. وقتی پیگیر علت این حادثه شدم، او به من گفت که مجبور شده خانه را آتش بزند تا یک‌سری مدارک و شواهد از بین برود. او به من گفت، همه خسارتی هم که به خانه من وارد شده است را می‌پردازد. من هم چند روز بعد از آن حادثه از تهران خارج شدم و به همدان آمدم.»

به ‌دنبال اظهارات این مرد پلیس برای دستگیری مجید دست به کار شد، اما او چند روز پس از ناپدیدشدن شاهین به طرز مشکوکی ناپدید شد و هیچ‌کس رد و نشانی از او نداشت. با وجود تحقیقات و بررسی‌های گسترده نه اثری از شاهین به دست آمد و نه ردی از مجید. با توجه به متواری‌بودن متهم اصلی این پرونده، بازپرس سهرابی دستور انتشار تصویر بدون پوشش متهم (مجید دهقانی) را صادر کرد تا شاید از این طریق ردی از مجید پیدا شود.

ماجرای قتل شاهین
همزمان پلیس هم با پیگیری سرنخ‌های به دست آمده، به مخفیگاه مجید نزدیک شد. این متهم درنهایت چند روز پیش توسط ماموران آگاهی دستگیر شد تا راز این پرونده آدم‌ربایی پس از نزدیک به ۶ماه برملا شود. مجید در همان بازجویی‌های اولیه به ربودن شاهین اقرار کرد. او در اظهاراتش به بازپرس این پرونده گفت: «شاهین صاحبخانه ما بود. قصد ما فقط اخاذی از او بود. شاهین در بانک کار می‌کرد و وضع مالی خوبی داشت. من با سه‌نفر دیگر از دوستانم نقشه کشیدیم تا او را بدزدیم و بعد از گرفتن چند‌میلیون تومان شاهین را آزاد کنیم. نمی‌خواستیم به او آسیبی برسد. هنوز هم نمی‌دانیم چرا او مرد.»

او در ادامه اظهاراتش درباره جزییات حادثه هم گفت: «شاهین یک سگ داشت که گم شده بود. روز حادثه من با او تماس گرفتم و گفتم که سگ او را پیدا کردیم. آدرس خانه دوست مشترکمان در حوالی جاده ساوه را به او دادم. همان خانه‌ای که بعدا مجبور شدیم آن را آتش بزنیم. وقتی شاهین به آنجا رسید، چند نفری سر او ریختیم و دست‌و‌پایش را بستیم. چند ضربه به سرش زدیم. با دسته چاقو چند ضربه‌ای هم به صورت او وارد کردیم. قصد ما فقط ترساندن او بود. عابربانکش را به زور گرفتیم و از خانه خارج شدیم.

شب به آنجا برگشتیم، دیدیم که نفس نمی‌کشد. شاهین مرده بود، خیلی ترسیدم. فردای آن روز جسد او را از خانه خارج کردیم و در صندوق عقب خودروی خودش قرار دادیم. پیکر او را در کنار یک رودخانه در حوالی تهران دفن کردیم. بعد هم برای این‌که اثری از این ماجرا باقی نماند، آن خانه را آتش زدیم. پژوی او را هم چند روز بعد در اطراف تهران رها کردیم. در این مدت هم چندبار با خانواده‌اش تماس گرفتیم و در ازای آزادی او ٣٠٠‌میلیون تومان پول می‌خواستیم، اما شاهین زنده نبود.»

با پایان اظهارات مجید و همدستانش و با توجه به پیدانشدن جسد شاهین بازپرس جنایی دستور بررسی‌‌های بیشتر درباره این پرونده را صادر کرد.


منبع: فرادید

قتـل گروگان ۳۰۰ میلیونی

کارمند جوان بانک زمانی که به دعوت مستأجرخانه‌اش راهی یک ویلا دراطراف تهران شده بود هرگز تصور نمی‌کرد چه سرنوشت شومی درانتظارش است.به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»و براساس اوراق پرونده، ۲۷ اسفند سال گذشته پسر جوانی به نام مجید به طرز مرموزی ناپدید شد.

 قتـل گروگان 300 میلیونی

کارمند جوان بانک زمانی که به دعوت مستأجرخانه‌اش راهی یک ویلا دراطراف تهران شده بود هرگز تصور نمی‌کرد چه سرنوشت شومی درانتظارش است.به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»و براساس اوراق پرونده، ۲۷ اسفند سال گذشته پسر جوانی به نام مجید به طرز مرموزی ناپدید شد.

به گزارش ایران، وقتی جست‌و‌جوهای خانواده‌اش هم بی‌نتیجه ماند آنها دراوج نگرانی با پلیس تماس گرفته وکمک خواستند. از آنجا که مجید تنها زندگی می‌کرد، پدرش درجریان جست‌و‌جوها به خانه پسرش رفت. اما مستأجر خانه که پسری به نام امیر بود، ازسرنوشت صاحب خانه اظهار بی‌اطلاعی کرد.

تماس برای دریافت پول
چند روز از ناپدید شدن پسر جوان گذشته بود که تماس‌های مرد ناشناسی با پدر مجید آغاز شد. او مدعی بود که مجید گروگان‌شان است و شرط آزادی او را نیز پرداخت ۳۰۰ میلیون تومان پول نقد اعلام کرد.بدین‌ترتیب پدر مجید درتماس با پلیس از ربوده شدن پسرش خبر داد. با اعلام این خبر بلافاصله پرونده‌ای در شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد.

کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت، نیزتحقیق برای دستگیری عاملان آدم ربایی و آزادی پسر جوان را دردستورکارقراردادند.ازسوی دیگر پدر مجید به پلیس گفت: پسرم کارمند بانک است وازمدتی قبل تنها زندگی می‌کند. او یک مستأجر به نام امیر دارد که به من گفت در پیدا کردن پسرم کمکم می‌کند.اما به اومشکوک هستم.چراکه فرد تماس گیرنده با من، صدایش خیلی شبیه امیر بود. تصور می‌کنم که او در ناپدید شدن پسرم نقش داشته باشد. از طرفی خودرو پژو پسرم نیز ناپدید شده است.

آتش زدن خانه ویلایی
به‌دنبال اظهارات پدر مجید و مدارکی که در پرونده به‌دست آمده بود، بازپرس سهرابی دستور بازداشت امیر را صادر کرد. اما کارآگاهان دریافتند پسر جوان هم یک روزپس از حادثه ناپدید شده است. همین مسأله هم مهرتأییدی بود که او در این آدم ربایی نقش دارد.از سوی دیگر شماره پلاک خودرو پژو پسر ربوده شده به تمامی واحدهای گشت پلیس آگاهی اعلام شد.کارآگاهان در بررسی‌های بعدی ردپای خودرو مسروقه را به‌دست آوردند.

آنها همچنین پی بردند امیر مدت هاست با مرد جوانی به نام بهرام ارتباط دارد.با مشخص شدن این موضوع، کارآگاهان راهی خانه ویلایی این مرد دراطراف تهران شدند اما پس از رسیدن به آنجا پی بردند خانه ویلایی درآتش‌سوزی عمدی سوخته است.طبق اظهارات همسایه‌ها نیززمان آتش‌سوزی، دو مرد از دیوار خانه خود را به خیابان رسانده وگریخته بودند.در ادامه ردیابی‌ها، سرانجام بهرام در یکی از شهرهای استان همدان دستگیر شد و به دادسرای امور جنایی تهران انتقال یافت.

مرد جوان در بازجویی گفت: مدتی قبل با امیر و دوستانش آشنا شدم، آنها از نظر مالی وضع خوبی داشتند و بعد از آن مدام به خانه ویلایی -اجاره ای-ام می‌آمدند. برای اینکه هزینه اجاره خیلی زیاد بود به آنها پیشنهاد دادم به طورشراکتی ازاین خانه استفاده کنیم که آنها هم قبول کردند. قبل از آدم ربایی امیر با من تماس گرفت و گفت فردای آن روز میهمان غریبه‌ای دارد.

به همین خاطر از من خواست به ویلا نیایم. من هم قبول کردم و آن روز نرفتم. روز بعد هم که تصمیم به رفتن گرفتم آنها گفتند که هنوز میهمانشان نرفته است. ۴۸ ساعت از این ماجرا گذشته بود که در جریان آتش‌سوزی ویلا قرار گرفتم. از این ماجرا به شدت ناراحت شدم، اما امیر به من گفت که نگران نباشم و خسارت آتش‌سوزی را خواهد داد.

انتشار تصویر چهره متهم فراری
در ادامه بررسی‌ها کارآگاهان، خودرو پژو مجید را با لباس‌های خون آلود کشف کردند. آزمایش «دی ان ای» نیز ثابت کرد که خون روی لباس‌ها متعلق به پسر ناپدید شده است.هر چه تحقیقات پیش می‌رفت این احتمال بیشتر قوت می‌گرفت که پسر جوان قربانی جنایت شومی شده باشد. بدین ترتیب بازپرس جنایی درخواست انتشار عکس بدون پوشش متهم فراری دررسانه‌ها را داد.سرانجام چندی بعد امیر و سه همدستش دستگیر شدند.

امیر که دست خود را رو شده دید ضمن اعتراف به قتل مجید گفت: تصور می‌کردم مجید وضع مالی خوبی دارد، به همین دلیل با یکی از دوستانم موضوع گروگان‌گیری را مطرح واجرا کردیم. بعد هم اورا به بهانه‌ای به ویلا کشاندیم. اما مجید وقتی وارد ویلا شد تازه فهمید چه نقشه‌ای برایش کشیده‌ایم. از او پول خواستیم اما مقاومت کرد و گفت پول ندارد. یکی از همدستانم با چاقو چند ضربه به سر مجید زد. ضربه‌ها کاری نبودند فقط برای این بود که او بترسد ولی تلاش‌مان بی‌فایده بود. به همین خاطر ناچار دست و پا و دهان و بینی‌اش را با چسب بستیم. یک ساعتی او را به حال خودش گذاشتیم و وقتی برگشتیم متوجه شدیم مجید بر اثر نرسیدن اکسیژن جان سپرده است.

دفن جسد کنار رودخانه
متهم جوان ادامه داد: یک شبانه روز با جسد بودیم تا اینکه تصمیم گرفتیم آن را از خانه خارج کنیم. جسد را داخل صندوق عقب خودرو پژو مقتول گذاشته و در کنار رودخانه‌ای حوالی منطقه سلطان آباد دفن کردیم.

مدتی ماشین مجید دستمان بود و از کارت بانکی مقتول که به زور رمزش را گرفته بودیم پول برداشت کردیم.با اعتراف‌های متهم جوان و همدستانش، تیمی از کارآگاهان جنایی به همراه سگ‌های جسد یاب راهی محل دفن جسد شدند. اما تاکنون موفق به کشف جسد پسر جوان نشده‌اند.


منبع: فرادید

صدور حکم اعدام برای عامل قتل بنیتا

 صدور حکم اعدام برای عامل قتل بنیتا

قاضی پرونده بنیتای ٨ ماهه پس از گذشت ۴ روز از برگزاری جلسه رسیدگی، حکم قصاص را برای متهم ردیف اول این پرونده صادر کرد. محسنی‌ اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه ضمن اعلام این حکم گفت که نسبت به سایر موارد اتهامات، مجازات‌های متناسب اعم از حبس و شلاق و تبعید صادر شده است.

روز ٢٠شهریور ماه امسال نخستین جلسه دادگاه عاملان قتل بنیتای ٨ ماهه که در ماجرای سرقت خودروی پدرش به‌ خاطر گرسنگی، تشنگی و گرمازدگی به کام مرگ فرو رفته بود، به صورت علنی به ریاست قاضی محمد کشکولی در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.

در ابتدای این جلسه پدر بنیتا در حالی ‌که با شنیدن کیفرخواست و ماجرای مرگ دخترش از سوی نماینده دادستان اشک می‌ریخت، در جایگاه قرار گرفت و گفت: «همه وسایل‌ دخترم داخل ساکش در خودرو بود و اگر این دزدان به فرزندم کمک می‌کردند، بنیتا زنده می‌ماند اما آنها با سنگدلی تمام دختربچه ٨ ماهه را به ‌حال خودش رها کردند.»

پدر بنیتا به هیأت قضائی گفت: «وقتی دخترم فوت کرد، تا لحظه آخر او را ندیدم. دلم می‌خواست همان چهره خندان و صورت زیبایش در ذهنم بماند. حتی مادرش هم او را ندید. تمام زندگی ما را این دو نفر از ما گرفتند. برای همین تقاضای قصاص در ملأ عام برای هر دو متهم را داریم و بابت تمام مصدومیت‌هایی که به من وارد شد و سرقت نیز شکایت دارم.»

محمد ٢٧ساله متهم ردیف اول که سابقه شرب خمر، حمل موادمخدر و درگیری با پلیس را دارد، در آن جلسه برای دفاع از اتهاماتش که تسبیب در قتل عمد، مباشرت در سرقت، ایراد صدمه عمدی بدنی به پدر بنیتا و مباشرت در آدم‌ربایی بود، به هیأت قضائی گفت: «اتهام قتل را قبول ندارم، یک شب قبل از این حادثه ساعت دو شب بود که مهدی و احمد به سراغ من آمدند تا مواد بخرند که از آنها خواستم صبر کنند تا یکی از دوستانم مواد را بیاورد به همین خاطر با آنها تا صبح در پارک و خیابان بودیم صبح به مشیریه رفتیم و احمد برای اصلاح موهایش به آرایشگاه رفت. من همراه مهدی در خیابان بودم که یک موتورسیکلت را دیدیم و تصمیم به سرقت آن گرفتیم اما وقتی به سراغ موتور رفتیم، متوجه قفل آن شدیم و در این مرحله موفق به سرقت نشدیم. در مسیر خانه عمه‌ام در منطقه مشیریه بودیم که ناگهان مهدی اشاره کرد که خودروی پراید روشن بدون سرنشین است و همان جا بود که تصمیم به سرقت خودرو گرفتیم تا پیاده نباشیم. وقتی خودم را پشت ‌فرمان خودرو رساندم و شروع به حرکت کردم، صاحب خودرو که همان پدر بنیتا است، روی کاپوت پرید و فریاد می‌زد؛ اما نمی‌شنیدم خواسته‌اش را نمی‌شنیدم، ترسیده بودم و فقط به دنبال فرار بودم چون نمی‌خواستم دوباره به زندان بروم که پس از فرار متوجه بچه در صندلی عقب خودرو شدم که خواب بود.»

وی افزود: «مهدی را در چهارراه قیامدشت سوار بر خودرو کردم و پس از سرقت چند وسیله داخل خودرو، مهدی گفت که بچه را به یک آژانس تحویل بده و خودش رفت. پس از رفتن مهدی، بنیتا شروع به گریه کرد. من هم چون فکر می‌کردم پلیس دنبالم است بلافاصله خودرو را در جلوی یک مغازه ابزارفروشی پارک کردم و در حالی ‌که پنجره‌ها کامل بالا نبود و فقط به فاصله دو انگشت پایین بود، پس از خاموش‌کردن خودرو با سرقت ٢٧‌هزار تومان پول نقد، یک تراول ۵٠‌هزار تومانی و یک کارت هدیه که آن را به دوستم احسان دادم، از خودرو خارج شده و پا به فرار گذاشتم؛ چون می‌دانستم پلیس در تعقیب ما خواهد بود احتمال می‌دادم که پلیس بچه را پیدا می‌کند و با توجه به این‌که دسترسی به تلگرام و فضای مجازی ندارم از جریان این ماجرا بی‌اطلاع بودم.»

مهدی متهم ردیف دوم نیز به هیأت قضائی گفت: «روز حادثه پس از سرقت دیدم که خانواده بنیتا از خانه خارج شدند و با فریادهایشان از حضور فرزندشان داخل خودرو با اطلاع شدم. وقتی به سراغ محمد رفتم، قسمش دادم که بچه را به خانواده‌اش بازگرداند. من همان شب ماجرا را به مسعود و حامد که از دوستانم هستند، اطلاع دادم و از آنها خواستم بچه را به خانواده‌اش برسانند.»

در این جلسه مسعود به قضات دادگاه گفت: «مهدی یک‌روز قبل از کشف جسد ماجرا را به من اطلاع داد که من هم بلافاصله به  خانواده بنیتا زنگ زدم.»

دومین جلسه محاکمه متهمان روز چهارشنبه، ٢٢شهریور پس از دستگیری آخرین متهم این پرونده به نام احمد برگزار شد و متهم تازه دستگیرشده اظهارات خودش را بیان کرد. در پایان قاضی کشکولی با دو مستشار وارد شور شد تا حکم نهایی این پرونده را صادر کند.

اعلام حکم از زبان سخنگوی قوه ‌قضائیه
درنهایت حکم صادر شد و صبح روز گذشته محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضائیه درباره حکم متهم ردیف اول پرونده بنیتا گفت: «حکم این متهم صادر شده اما طبیعی است که باید ابلاغ شود و بعد هم قابل اعتراض است. متهم ردیف اول چند اتهام دارد که در حال حاضر تنها برای یکی از اتهامات او که قتل عمد است، حکم نهایی به قصاص نفس صادر شده است و نسبت به سایر موارد اتهامات، مجازات‌های متناسب اعم از حبس و شلاق و تبعید صادر شده است. البته این احکام قابل اعتراض است و در صورت اعتراض به تجدیدنظر می‌رود.»

وی در ادامه افزود: «مسأله مهم موضوع امنیت و آرامش جامعه است. یکی از موارد مختل‌کننده آسایش و آرامش آثار سوء فضای مجازی است. در ‌سال ٩۶ با کمال تأسف، آمار قتل‌های فجیع در مقایسه با‌ سال ٩۵ و برخی آزارها در خانواده‌ها بیشتر شده است. البته همه اینها به خاطر آثار فضای مجازی نیست و شاید علل دیگر هم داشته باشد اما براساس کارهای مطالعاتی صورت‌گرفته، حتما یکی از آثار سوء برخی چیزهایی که در فضای مجازی پخش می‌شود و مردم می‌بینند، جنایت‌هایی است که رخ می‌دهد. البته برخی از اینها هم عوامل دیگری مثل استعمال مواد روانگردان دارد. این مسأله جزء مواردی است که در دستور کار دادستانی کل کشور و معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم است.»


منبع: فرادید

ربودن دختربچه ۱۰ ساله در جنوب تهران

دختربچه ۱۰ ساله‌ای که سه روز پیش در مسیر نانوایی در یکی از محلات جنوبی تهران ربوده شده بود، با تلاش ماموران پلیس به آغوش خانواده‌اش بازگشت.

دختربچه ۱۰ ساله‌ای که سه روز پیش در مسیر نانوایی در یکی از محلات جنوبی تهران ربوده شده بود، با تلاش ماموران پلیس به آغوش خانواده‌اش بازگشت.

به گزارش تسنیم، در ساعت ۱۶ بیست و چهارم شهریور ماه، از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ خبر فقدان دختری ۱۰ ساله به نام اسماء در محدوده محل سکونتش به کلانتری ۱۶۹ مشیریه اعلام شد که بلافاصله ماموران برای بررسی موضوع در محل حضور یافتند.

با حضور ماموران در محل پدر و مادر اسماء در اظهارات خود عنوان داشتند: ساعت ۱۵:۳۰ دخترمان را برای خرید نان به نانوائی محل سکونتمان فرستادیم منتظرش ماندیم تا پس از خرید نان به خانه بازگردد اما به خانه بازنگشت. اول فکر کردیم که علت تاخیر به دلیل شلوغی نانوائی است اما وقتی مدتی گذشت نگران شدیم و برادر بزرگترش را به دنبال او فرستادیم برادرش نیز پس از جستجو دقایقی بعد هراسان و بدون اسماء به خانه بازگشت؛ همگی از خانه خارج شدیم و همه کوچه‌ها و خیابان‌های اطراف را در پی او گشتیم اما وی را پیدا نکردیم به همین منظور با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتیم و ماموران کلانتری ۱۶۹ مشیریه را در جریان اتفاق قرار دادیم.
 
پس از بررسی‌های مقدماتی و ثبت اظهارات سخنان خانواده اسماه پرونده‌ای تحت عنوان فقدانی تشکیل و برای سیر مراحل قانونی به مقام قضائی ارجاع شد که بنا به دستور بازپرس شعبه ۴ دادسرای امور جنائی تهران برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
 
به محض ارجاع پرونده کارآگاهان تحقیقات خود را در جهت پیدایش کودک مفقود شده از سرگرفتند. ماموران در اولین گام از رسیدگی به موضوع با حضور در محل ضمن تحقیقات میدانی دریافتند ساعت ۱۵:۳۰ روز حادثه اسماء برای خرید نان به نانوائی مراجعه کرده است. در این خصوص یکی از همسایگان خانواده اسماء که شاهد ماجرا بود در تحقیقات محلی به کارآگاهان اظهار داشت: در ساعت مذکور اسماء درحالیکه برای خرید نان به سمت نانوائی در حال تردد بود، ناگهان سرنشینان یک دستگاه خودرو شاسی بلند که دو سرنشین آقا و خانم بودند، اقدام به سوار کردن اسماء کرده و به سرعت محل را ترک کردند.

ربودن دختربچه ۱۰ ساله در جنوب تهران 
با مشخص شدن نحوه و چگونگی مفقود شدن اسماء، پرونده با موضوع آدم ربائی وارد فاز جدیدی از رسیدگی و با اقدامات ویژه پلیسی آدرس مالک در محدوده ازگل شناسایی و تلاش برای دستگیری آدم رباها از سرگرفته شد. در ادامه درحالیکه کارآگاهان اداره یازدهم سرگرم رسیدگی به پرونده بودند به ماموران کلانتری ۱۶۴ قائم از طریق تماس شهروندان با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ تهران بزرگ اطلاع داده می‌شود که دختر ۱۰ ساله‌ای در حالیکه کنار پنجره طبقه هشتم یک برج مسکونی در محله ازگل ایستاده با داد و فریاد فراوان از مردم درخواست کمک می‌کند که بلافاصله کارآگاهان در محل حضور می‌یابند و با هماهنگی با مقام قضایی دادسرای ناحیه یک تهران آتش نشانی نیز در محل حضور می‌یابد و ضمن ورود به طبقه هشتم دختر ۱۰ ساله را آزاد می‌کنند.
 
در همان تحقیقات اولیه هویت این دختر به نام «اسماء .س» ساکن محله مشیریه مشخص که با توجه به اظهارات نامبرده موضوع به کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع داده می‌شود که ماموران ضمن تائید گفته‌های فرد آزاد شده، موضوع را آدم ربائی عنوان کرده و با حضور در محل، اسماء را تحویل گرفته و طی یک صورت جلسه وی را به آغوش خانواده‌اش برمی‌گردانند.
 
در بازبینی محل نگهداری اسماء کارآگاهان مشاهده کردند که متهم یکی از اتاق خواب‌ها را با دوربین مداربسته تجهیز کرده و درحالیکه دست و پای اسما را با چسب نواری بسته بود وی را در این محل نگهداری می‌کرده.
 
در تحقیقات صورت گرفت مشخص شد مالک منزل جوانی حدوداً ۴۰ ساله به نام «امیررضا» است که در حدود ۲ ماه قبل با خانم جوانی به نام «فتانه» ازدواج کرده و در این محل ساکن شده است. نامبرده به دلیل اعتیاد به مواد و وجود اختلاف خانوادگی در زندگی مشترک وی را ترک و به خانه پدرش مراجعه کرده و امیر حسین نیز به تنهائی زندگی می‌کند.
 
در ادامه تحقیقات پلیسی کارآگاهان دریافتند «امیررضا» قبل از ازدواج در محله مشیریه تهران ساکن و کارگر بازار گل بوده و پس از ازدواج ضمن اجاراه یک باب آپارتمان مسکونی در محله ازگل به این مکان اسباب کشی کرده است. با تجمیع اطلاعات به دست آمده و با انجام اقدامات ویژه پلیسی – اطلاعاتی ماموران موفق شدند متهم را در تاریخ بیست و ششم شهریور در حالیکه با خودروی شاسی بلند خود در یکی از خیابان‌های محله مشیریه در تردد بود شناسایی و در اقدامی ضربتی وی را دستگیر و برای تحقیقات فنی به اداره ۱۱منتقل کنند.
 

ربودن دختربچه ۱۰ ساله در جنوب تهران

در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد نامبرده با یکی از همسایگان قدیمی خود در منطقه دولاب تهران به نام «احلام» اقدام به ربایش دختر ۱۰ ساله کرده است که با به دست آمدن آدرس محل سکونتش وی نیز در یک عملیات هماهنگ دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل شد.
 
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم معاون مبارزه با جرائم جنائی پلیس اگاهی تهران بزرگ با اعلام پیدایش کودک ربوده شده و دستگیری دو فرد آدم ربا اعلام داشت: انگیزه آدم ربا ها و علت آدم ربائی هنوز به طور کامل مشخص نشده و کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی فاتب هم اکنون سرگرم بررسی موضوع و تحقیق برروی متهمان در جهت واکاوی زوایای پنهان پرونده هستند.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

۲ کشته و ۷ زخمی در تصادف جاده آذربایجان شرقی (+عکس)

برخورد اتوبوس و تیبا در محور مرند خوی، ۲کشته و هفت مصدوم برجای گذاشت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ دکتر فرزاد رحمانیرئیس مرکز مدیریت حوادث وفوریتهای پزشکی آذربایجان شرقی گفت: عصر امروز در محور مرند خوی حوالی روستای قاپلوق بر اثر برخورد اتوبوس رنو با سواری تیبا دو نفر جان باختند و هفت تن راهی بیمارستان شدند.

وی  افزود: جان باختگان یک مرد جوان و یک پسر بچه بودند و هفت مصدوم حادثه تحت اقدامات درمانی پیش بیمارستانی با پنج دستگاه آمبولانس اورژانس به مراکز درمانی انتقال یافتند.

سرهنگ جواد ناموران رئیس پلیس راه آذربایجان شرقی گفت:اتوبوس ون از پل دشت عازم تبریز بود که انحراف به چپ راننده آن منجر به وقوع این حادثه شده است.

2 کشته و 7 زخمی در تصادف جاده  آذربایجان شرقی (+عکس)


منبع: عصرایران

صحنه قتل در دانشگاه جورجیا/هشدار صحنه دلخراش! (فیلم)

قدیمی ترین سند ازدواج رونمایی شد(+عکس) آتش سوزی در حکیمیه تهران شرط تصویب کاهش سن بازنشستگی زنان فرمانده مرزبانی: سرباز ربوده شده ایرانی زنده است توضیحات زائری درباره احضارش به دادسرای ویژه روحانیت دیدنی های امروز شیوه‌نامه دکتری آزاد به زودی ابلاغ می شود طعنه ترامپ به رهبر کره شمالی/ مرد موشکی چطور است؟ ویژگی های کفش خوب برای کودکان و دانش آموزان بدل سوارز هم در ایران پیدا شد! (فیلم)

مردم نان ندارند، اینها می‌خواهند به استادیوم بروند  (۲۵ نظر)

با “ترامپ تاجر” می توان مذاکره کرد  (۲۳ نظر)

قلعه نویی فرشته نجات علی منصور می شود؟  (۲۲ نظر)

بی‌گناهان!  (۲۱ نظر)

فشار تحریم ها بر کره شمالی: افزایش قیمت بنزین / بانک های چین، مشتریان کره شمالی را تحویل نمی گیرند  (۱۵ نظر)

آیا روس ها برای حمله به اروپا آماده می شوند؟  (۱۱ نظر)

پای مربی پرسپولیس جا ماند!  (۹ نظر)

سنگ مزار پدر و مادر رئیس جمهور روحانی (عکس)  (۶ نظر)


منبع: عصرایران