زندگی عجیب قاتل ایرانی که در افغانستان به عنوان تروریست ماهها شکنجه شد

شرق نوشت: جوانی که پس از قتل به افغانستان فرار کرده بود، مدعی شد به مدت چند ماه به‌عنوان تروریست در زندان‌های این کشور در انفرادی بوده و بازجویی ‌‌شده است.

متهم که مرد جوانی را مقابل یک پارکینگ به قتل رسانده ‌است بعد از قتل متواری شده و به پیشنهاد کارگرش که مردی افغانستانی بوده‌، به افغانستان فرار کرده ‌است. متهم که در افغانستان سرگذشت عجیبی داشته‌، از طریق پلیس بین‌الملل شناسایی شده و با گذشت حدود یک سال از وقوع قتل به تازگی به کشور انتقال یافته است، روز گذشته برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت و مورد تحقیق قرار گرفت. او در حاشیه جلسه بازجویی به سؤالات خبرنگار ما پاسخ داد.

قبل از ارتکاب قتل شغلت چه بود؟

نمایشگاه ماشین داشتم.

چه شد که مرتکب قتل شدی؟

یک بی‌‌ام‌و صفر خریده بودم و چون قبلا هم این کار را کرده و آن را در خیابان گذاشته بودم و یک نفر روی آن خط کشیده بود، تصمیم گرفتم این‌بار خودروی جدیدم را در یک پارکینگ عمومی بگذارم. 

شب حادثه با یکی از دوستانم که خودرو ٢٠۶ داشت، به پارکینگ رفتیم تا به ماشین من سر بزنیم. وقتی داشتیم از پارکینگ بیرون می‌آمدیم یک راننده با خودروی ال ٩٠ روبه‌روی پارکینگ پارک کرده بود و وقتی از او خواستم کنار برود، قلدربازی درآورد. به او گفتم به خط روی پیشانی‌ات نناز، من آن‌موقع دماغم را تازه عمل کرده بودم و فکر کرد من بچه‌سوسول هستم. 

بعد از ماشین پیاده شد و من هم پیاده شدم. راننده ال٩٠ یک چاقو دستش بود و با هم درگیر شدیم. او یک خط روی صورتم انداخت و صورتم غرق خون شد. در ادامه درگیری من توانستم چاقو را از دست او بگیرم و قصد داشتم سوار ماشین دوستم شوم که دوستم به من گفت او یک چاقوی دیگر دارد و قصد دارد از پشت به من حمله کند، من فوری برگشتم و در لحظه‌ای که او به من رسید، پایم به لبه جدول ‌گیر کرد و با او روی زمین افتادم، وقتی بلند شدم دیدم چاقویی که دست من بوده، در شکم او فرو رفته است.

بعد از آن‌چه کردی؟

به یکی از شهرستان‌های اطراف تهران رفتم، آنجا یکی از اقواممان مطب دارد و قرار شد صبح به مطب برویم تا صورتم را بخیه کند.

چه شد که به افغانستان فرار کردی؟

پس از ماجرای درگیری دائم حال آن پسر را می‌پرسیدم؛ اوایل به من گفتند که خطر رفع شده و حالش خوب است و صحبت می‌کند، اما شب اول تمام نشده بود که به من گفتند او در بیمارستان مرده است و آن‌موقع بود که اوضاع به هم ریخت. ما یک کارگر افغانستانی داشتیم که وقتی ماجرا را فهمید به من پیشنهاد داد به افغانستان فرار کنم. او به من گفت چطور از طریق مرز قاچاقی به ولایت «نیمروز» افغانستان بروم من هم گفته‌های او را مو به مو اجرا کردم و به افغانستان رفتم.

توصیه‌های مرد افغانستانی به تو چه بود؟

او به من گفت از کدام قسمت مرز رد شوم و گفت از سیم‌خاردار اول که رد شوم، آنجا افغانستان نیست؛ باید یک‌سری سیم‌خاردار دیگر را هم رد کنم و آن‌موقع است که وارد افغانستان شده‌ام.

آیا در این سفر اتفاق خاصی برایت افتاد؟

وقتی قصد ورود به افغانستان را داشتم به من تیراندازی کردند ولی من جان سالم به در بردم.

در افغانستان چطور دستگیر شدی؟

اوضاع آنجا خیلی سخت بود؛ خودم را به پاسگاه پلیس که آنجا بود معرفی کردم، اما آنها فکر کردند من یک تروریست ایرانی هستم که قصد منفجرکردن یک سد را دارم که آنها ساخته بودند. به‌همین‌دلیل من را مورد بازجویی‌های شدید قرار دادند، در سلول انفرادی بودم و زمستان سردی بود، سه ماه در انفرادی بودم و با شلنگ زیر من آب می‌ریختند. حتی وقتی که فهمیدند من خرابکار و تروریست نیستم، هنوز این شیوه برخورد با من را متوقف نکردند و در نهایت من را به پلیس اینترپل تحویل دادند.

آن روزها چطور گذشت؟

همین‌قدر برایتان بگویم من زمانی که فرار کردم ١٢٠ کیلو بودم و الان ٨٠ کیلو هستم. فکر می‌کنم متوجه شدید که چقدر به من سخت گذشته است.


منبع: عصرایران

درخواست زنی از دادگاه: چشم خواهرم را کور کنید!

زن جوانی که چشم راستش در درگیری با خواهرش کور شد در جلسه رسیدگی برای خواهرش درخواست قصاص چشم کرد.

شرق نوشت: رسیدگی به این پرونده ٢۵ مردادماه سال ٩۵ در پی شکایت زنی ۴٠ساله از خواهرش در دستور کار پلیس قرار گرفت. این زن به پلیس گفت: در یک درگیری خانوادگی با خواهرم ساناز که پنج سال از من کوچک‌تر است چشم راست خودم را از دست دادم. کارآگاهان هم‌زمان با انتقال این زن به پزشکی قانونی با اطلاعاتی که این زن در اختیار پلیس قرار داده بود، ساناز را بازداشت و مورد بازجویی قرار دادند. ساناز در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کرد. به‌این‌ترتیب با توجه به شکایت این زن با تکمیل پرونده کیفرخواست علیه ساناز صادر شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی قربان‌زاده قرار گرفت.

در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد سپس شاکی در جایگاه ویژه قرار گرفت و گفت: چندین سال پیش پدرمان ازکارافتاده شد و از آن پس دیگر نتوانست کار‌های شخصی‌ خودش را انجام دهد به همین دلیل با خواهر و برادرهایم قرار گذاشتیم تا هر کدام از ما هفته‌ای یک‌بار از او مراقبت کنیم. اما ساناز به ما می‌گفت نمی‌تواند از پدرمان نگهداری کند و هر بار که نوبت او بود بهانه‌ای می‌آورد و به خانه پدرمان نمی‌رفت. ما همه مشکلات خودمان را داشتیم بااین‌حال هفته‌ای یک‌بار برای مراقبت از پدرمان وقت می‌گذاشتیم اما ساناز حاضر به این کار نبود.

سر همین موضوع با هم درگیر شدیم در حال بحث‌کردن با یکدیگر بودیم که ناگهان ساناز به من حمله کرد و با سوئیچ ماشینش به چشمم زد. همان لحظه دنیا برایم تاریک شد و وقتی به بیمارستان منتقل شدم متوجه شدم بینایی چشم راستم را از دست داده‌ام و باید تخلیه شود. او ادامه داد: نابیناشدن یکی از چشم‌هایم تأثیر زیادی در زندگی‌ من گذاشت؛ از آن زمان به بعد، دچار افسردگی شده‌ام؛ به همین دلیل برای خواهرم تقاضای قصاص چشم دارم. در ادامه جلسه، ساناز در برابر قضات ایستاد و گفت: قبول دارم بر سر نگهداری از پدر پیرمان با خواهرم درگیر شدم. 

عمدی سوئیچ ماشین را به چشم او نزدم. دعوا بالا گرفت. سوئیچ ماشین در دستم بود که ناگهان خواهرم صورتش را برگرداند و کلید سوئیچ ناخواسته به چشم او فرو رفت. او ادامه داد: عمدی در این کار نبود. من از این اتفاق خیلی ناراحتم و هرگز نمی‌خواستم خواهرم چشمش را از دست بدهد. با پایان گفته‌های شاکی و متهم، ختم جلسه اعلام شد و قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.


منبع: عصرایران

آغاز تحقیقات ویژه در پرونده قتل دختر صراف

پدر و مادر دختری که در صرافی پدرش به قتل رسیده بود، با مراجعه به دادسرای جنایی به‌دلیل شناسایی‌نشدن سارقی که فرزندشان را به قتل رسانده بود، درخواست دریافت دیه از بیت‌المال کردند و بازپرس دستور داد تحقیقات یک‌ بار دیگر دراین‌باره به‌صورت ویژه انجام شود.

 آغاز تحقیقات ویژه در پرونده قتل دختر صراف

پدر و مادر دختری که در صرافی پدرش به قتل رسیده بود، با مراجعه به دادسرای جنایی به‌دلیل شناسایی‌نشدن سارقی که فرزندشان را به قتل رسانده بود، درخواست دریافت دیه از بیت‌المال کردند و بازپرس دستور داد تحقیقات یک‌ بار دیگر دراین‌باره به‌صورت ویژه انجام شود.

ماجرای این سرقت مرگ‌بار آخرین روزهای اردیبهشت سال ٩٢ چندصد متر پایین‌تر از میدان فردوسی تهران، اتفاق افتاد و سارق ناشناسی با حمله به فروشنده صرافی او را به قتل رساند.

پس از گزارش حمله به یک صرافی مأموران پلیس در محل حاضر شدند و مشخص شد مقداری دلار سرقت شده است. این دزدی خونین حدود ساعت ١١ صبح سه‌شنبه ٢۴ اردیبهشت سال ٩٢ در صرافی امین واقع در خیابان فردوسی تهران رخ داد و با گذشت بیش از چهار سال از این سرقت مرگ‌بار پلیس هنوز ردی از قاتل به دست نیاورده است.

در تحقیقات اولیه که مدت کوتاهی پس از آن شروع شد مأموران پی بردند زمان وقوع حادثه، دختر ۴٠ساله‌ صاحب مغازه صرافی به نام گیتی، در مغازه تنها بوده است که مرد جوانی وارد صرافی شده و کارت هدیه‌ای را روی پیشخوان گذاشته و مدعی شده قصد دارد با این کارت مقداری دلار بخرد. دختر جوان قبل از مرگ و هنگامی که زخمی بود برای پدرش توضیح داده ‌بود چه اتفاقی افتاده‌ است، او گفته‌ بود: در برابر خواسته سارقی که وارد مغازه شده مقاومت کرده‌ است.

پلیس متوجه شد دختر جوان در پاسخ به این درخواست سارق که می‌خواسته بدون کارت ملی کارش را انجام دهد، گفته بود حتما باید کارت‌ ملی همراه داشته باشد و در غیراین‌صورت نمی‌تواند به او دلار بفروشد. مردِ مشتری که انتظار شنیدن چنین جوابی را نداشته، چند دقیقه‌ای را معطل کرده و بعد با استفاده از فرصت پیش‌آمده به پشت پیشخوان پریده و درحالی‌که قمه‌ای را از زیر لباسش بیرون آورده، ضربه‌ای به شکم گیتی زده است و بعد از سرقت مقداری دلار، معادل حدود ۵٠ میلیون‌تومان از گاوصندوق، به‌سرعت پا به فرار گذاشته است.

پلیس همچنین دریافت که پس از این اتفاق دختر جوان ‌که دچار خون‌ریزی شده، آژیر خطر را به صدا درآورده و چند نفر از مغازه‌داران و پدر گیتی به‌سرعت خود را به صرافی رسانده‌اند و دختر جوان را درحالی‌که غرق در خون بوده، به بیمارستان برده‌اند، اما چند بیمارستان از پذیرش گیتی خودداری کردند تا اینکه در نهایت وی جانش را از دست داد.

یکی از شاهدان این جنایت چند ساعت پس از حادثه گفت: «من و خیلی‌های دیگر قاتل را موقع فرار دیدیم. البته آن‌موقع نمی‌دانستیم چه اتفاقی افتاده است. آن مرد به‌سرعت می‌دوید و اصلا حواسش به هیچ‌چیز نبود به طوری‌که موقع فرار مقداری دلار از جیب‌هایش بیرون ریخت و هرچه او را برای برداشتن دلارها صدا زدند توجه نمی‌کرد».

مردی که در همسایگی صرافی امین، قنادی دارد نیز گفت: «زمان وقوع حادثه خودم در مغازه نبودم، اما همکارانم تا قبل از به‌صدادرآمدن آژیر متوجه موضوع نشدند و به‌محض شنیدن صدای آژیر به طرف صرافی رفتند، اما قاتل فرار کرده بود». یکی دیگر از شاهدان نیز گفت: «من دیر متوجه موضوع شدم. دقیق نمی‌دانم اما فکر می‌کنم قاتل همدستی داشت که با موتورسیکلت منتظرش بود. قاتل خیلی سریع فرار کرد. از آن طرف پلیس هم زود رسید. شاید حدود پنج‌دقیقه بعد مأموران خودشان را رساندند، اما کار از کار گذشته بود».

در‌همین‌حال پدر مقتول و مالک صرافی گفت: من، دختر و پسرم با هم در صرافی کار می‌کردیم. روز حادثه پسرم گفت کاری برایش پیش آمده و نمی‌تواند به مغازه بیاید. من و دخترم با هم به صرافی رفتیم. بعد از چند ساعت برای رفتن به دستشویی از مغازه خارج شدم و شاید پنج ‌دقیقه طول نکشید، وقتی برگشتم دیدم دخترم خون‌آلود افتاده‌ است. بلافاصله او را به بیمارستان چمران بردیم، اما در آنجا او را پذیرش نکردند بعد به بیمارستان‌های آتیه، بهمن و لاله رفتیم، آنها هم قبول نکردند.

سپس دخترم را به بیمارستان دادگستری بردیم و در آنجا زخمش را بخیه کردند و گفتند چیز مهمی نیست و تا فردا مرخص می‌شود. وضعیت دخترم خیلی بد بود، نتوانستم طاقت بیاورم، می‌دیدم دخترم دارد جلوی چشمم پرپر می‌شود.

دو ساعت بعد او را با رضایت خودم ترخیص کردیم و به بیمارستان پارسا بردیم. وقتی به آنجا رسیدیم پذیرش کردند و بلافاصله دکتر گفت باید عمل شود. عمق جراحت خیلی زیاد بود. چندین ساعت در اتاق عمل ماندند و حدود ساعت ١٢ شب بود که دکتر از اتاق عمل بیرون آمد. وقتی وضعیت دخترم را پرسیدم، گفت دعا کنید. گفت طحال و یک کلیه‌اش را خارج کرده‌اند. وضعیت روده‌هایش هم خوب نبود و جراحت به آنجا هم رسیده‌ بود و تا جایی امکان داشت آن را ترمیم کرده بودند، دکتر گفت بقیه‌اش با خداست، فقط دعا کنید.

ما همگی در بیمارستان منتظر بهبود دخترم بودیم که گفتند او فوت کرده است. پدر گیتی که به‌شدت ناراحت بود ادامه داد: چندین بیمارستان دخترم را رد کردند، شاید اگر آنها قبول می‌کردند وضعیت دخترم این‌طور نمی‌شد و او زنده بود.

او درباره نحوه سرقت گفت: من خودم زمان سرقت آنجا نبودم، اما وقتی دوربین صرافی را بازبینی کردم متوجه شدم فرد سارق وارد مغازه شده و به سمت دخترم حمله کرده ‌است. بلافاصله گیتی به سمت آژیر رفته و آن را به صدا درآورده است. مرد سارق هم دخترم را با چاقویی که در دستش بوده زده و دلارها را برداشته و فرار کرده است.

درحالی‌که تحقیقات گسترده‌ای دراین‌باره انجام شد، اما مأموران موفق به بازداشت مرد قاتل نشدند و بعد از گذشت چند سال از ماجرا، اولیای‌دم دختر جوان به دادسرا مراجعه کرده و از بیت‌المال درخواست دیه کردند؛ هرچند اعلام کردند همچنان بر شکایت خود برای دستگیری قاتل باقی هستند.


منبع: فرادید

قتل جوان مهابادی کار شیطان‌پرست‌هاست؟

چند روز پس از کشف جسد سوخته جوان ١٩ ساله مهابادی حالا احتمالات جدیدی درباره انگیزه‌های این جنایت تکان‌دهنده مطرح شده است.

 قتل جوان مهابادی کار شیطان‌پرست‌هاست؟

چند روز پس از کشف جسد سوخته جوان ١٩ ساله مهابادی حالا احتمالات جدیدی درباره انگیزه‌های این جنایت تکان‌دهنده مطرح شده است.

به گزارش اعتماد، توضیحات منصور برمکی پسر عموی مقتول در گفت‌وگو با ما نشان از پیچیده بودن این پرونده دارد. سوم مهرماه امسال بود که پلیس مهاباد جسد یک جوان ١٩ ساله به نام صادق برمکی را در یک جاده روستایی نزدیک این شهر کشف کرد.

کارآگاهان پلیس مهاباد پس از تحقیقات گسترده متوجه رابطه دوستانه مقتول و جوان دیگری به نام دانیال شدند. صادق و دانیال از دوره دبیرستان با هم رابطه دوستانه داشتند و در دانشگاه هم در رشته حسابداری هم‌دانشگاهی بودند. دانیال پس از مراجعه به پلیس ابتدا نقش خودش را در این جنایت انکار کرد اما بعدا پذیرفت که او هم نقش داشته است. پس از اعترافات دانیال سه همدست دیگر او هم دستگیر شدند؛ دو تن که در جریان جنایت نقش داشته‌اند و یک نفر که چاقو و ساتور را در اختیار آنها قرار داده بود.

ررسی‌های پزشکی قانونی، نشان داد که صادق با ضربات چاقو و ساتور به قتل رسیده و بعدا جسد او هم به آتش کشیده شده است. آنها از تمامی مراحل جنایت‌شان فیلمبرداری هم کرده بودند و با جسد صادق سلفی گرفته بودند. عملی عجیب که تاکنون در جنایت‌های کشف شده در کشور سابقه نداشته است. از همان روزی که این خبر منتشر شد یک علامت سوال بزرگ شکل گرفت. اینکه انگیزه قاتلان جوان، از دست زدن به چنین جنایتی چه بوده است.

رییس کل دادگستری استان آذربایجان غربی انگیزه قتل و سوزاندن جسد «صادق» را مسائل ناموسی اعلام کرده است. توکل حیدری به خبرگزاری «میزان» گفته است: «یکی از متهمان در تحقیقات ابتدایی بازپرسی، به قتل با انگیزه مسائل ناموسی اعتراف کرده است. » حیدری در عین حال این را هم اضافه کرده که تحقیقات درباره «زوایای دیگر این جنایت» ادامه دارد.

تکذیب خودکشی دختر مورد علاقه صادق
دانیال دوست صمیمی صادق و یکی از متهمان پرونده در اعترافاتش گفته است که اختلاف او و صادق از زمانی آغاز شده که دختر مورد علاقه‌اش با صادق رابطه دوستی داشته و همین اتفاق موجب شده تا از دوست صمیمی‌اش کینه به دل بگیرد و نقشه قتل او را طراحی کند و به اتفاق دو نفر از دیگر دوستانش آن را عملی کند. همزمان با طرح این موضوع شبکه‌های اجتماعی پر شد از عکس صادق در کنار دختری که ادعا می‌شود با او رابطه دوستی داشته است.

در خبر بدون منبعی که در تلگرام دست به دست می‌شود ادعا شده که این دختر جوان بعد از انتشار خبر قتل صادق، دست به خودکشی زده است. منصور برمکی، پسرعموی مقتول در گفت‌وگو با «اعتماد» خبر خودکشی این دختر را تکذیب کرد: «این خبر از اساس دروغ است؛ مهاباد شهر کوچکی است و اگر چنین اتفاقی رخ داده بود حتما همه مردم شهر باخبر می‌شدند.» منصور برمکی می‌گوید فضای مهاباد این روزها نیازمند آرامش است و نباید با طرح این شایعات رسیدگی به پرونده دچار آسیب شود. او حتی به تقاضای خانواده مقتول پس از این حادثه اشاره می‌کند که در اطلاعیه‌ای از مردم شهر خواسته بودند آرامش شان را تا به نتیجه رسیدن پرونده حفظ کنند.

ردپای اعتقادات انحرافی
اما آیا واقعا این جنایت هولناک فقط بر سر اختلاف دو جوان بر سر رابطه با یک دختر روی داده است؟ پسرعموی مقتول می‌گوید: «برای من قابل باور نیست. هر جوانی ممکن است به یک دختر خانم علاقه‌مند شود و رقیب هم داشته باشد اما آیا تا حالا این رقابت‌ها به چنین جنایتی منتهی شده است؟ حداکثرش این بود که با هم دعوا کنند یا چاقوکشی کنند.»

تردید پسر عموی مقتول درباره انگیزه‌های واقعی بروز این جنایت و در کنار آن طرح گسترده شایعه‌ای مبنی بر اینکه قاتلان جزو گروه‌های انحرافی شیطان‌پرستی بوده‌اند موجب شده تا او هم این احتمال را رد نکند: «من نمی‌توانم اظهارنظر قطعی کنم. خوشبختانه مراجع قضایی و ارگان‌های امنیتی دارند موضوع را پیگیری می‌کنند.

اما بر اساس چیزهایی که در فیلم این جنایت دیده‌ام احتمال اعتقادات شیطان‌پرستی و مسائلی شبیه آن وجود دارد.» روزی که دانیال، دوست صمیمی مقتول به عنوان متهم به اداره پلیس فراخوانده شده است او یک فلاش مموری را به یکی از دوستانش می‌دهد تا از آن مراقبت کند. این فلاش بعدا به دست پسرعموی مقتول می‌رسد و بعد از ریکاوری فلاش فیلم‌های گرفته شده از جنایت کشف می‌شود.

منصور برمکی می‌گوید تا حالا چند بار فیلم این جنایت را به دقت مشاهده کرده و متوجه علایمی شده که وجود اعتقادات شیطان‌پرستانه را تقویت می‌کند: «دانیال در زمان آتش زدن جسد خطاب به صادق به انگلیسی می‌گوید به جهنم من خوش آمدی. روی بدن دانیال خالکوبی‌های عجیب و غریب هم دیده می‌شود. او یک صلیب برعکس هم داشته که از علایم مورد استفاده شیطان‌پرست‌هاست.»

پسرعموی مقتول از یکی دیگر از تناقض‌های این پرونده هم به عنوان نشانه‌ای از اراده قاتلان برای دست زدن به چنین جنایتی پرده برمی‌دارد: «آنها در اعترافات‌شان گفته‌اند که قصد نداشته‌اند صادق را به قتل برسانند و از ترس دست به این کار زدند اما در فیلم چند بطری بنزین کنار صندلی جلو معلوم است که نشان می‌دهد آنها از قبل چنین تصمیمی گرفته بودند.»

منصور برمکی از پیگیری‌های ارگان‌های امنیتی و قضایی برای به نتیجه رسیدن این پرونده تشکر می‌کند و از همشهریانش و افکار عمومی درخواست می‌کند تا از انتشار شایعات بی‌اساس درباره این پرونده پرهیز کنند. اهالی مهاباد این روزها غمگینند.

از همان روزی که نزدیک به دو هزار تن برای بدرقه جسد صادق جمع شده بودند تا همین امروز آنها در بهت فرو رفته‌اند. آنها در شهرشان شاهد چنین جنایتی نبوده‌اند اما حالا پرونده قتل جوان ١٩ ساله مهابادی یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های جنایی در کشور است. شاید با روشن شدن ابعاد دیگر پرونده برخی از احتمالات مطرح شده از سوی مراجع رسمی تایید شود.

برچسب ها: ، ، ،


منبع: فرادید

آتش‌سوزی هتلی در مشهد با ۳ مصدوم

مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی مشهد با اشاره به حریق یک هتل در مشهد از دودگرفتگی و مصدومیت ۳ نفر در این مجموعه اقامتی خبر داد.

حسن جعفری امروز در گفت‌و‌گو با فارس در مشهد اظهار کرد: حدود ساعت ۱۹:۲۰ امشب حریق در یک هتل در خیابان شیرازی اعلام شد و بلافاصله آتش‌نشانان از نزدیک‌ترین ایستگاه به محل آتش‌سوزی که در نزدیکی حرم مطهر بود اعزام شدند.

وی افزود: کانون حریق یکی از سوئیت‌های طبقه چهارم این واحد اقامتی پنج طبقه بود و تعدادی از مسافران نیز داخل مجموعه محبوس شده بودند. 

مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی مشهد با اشاره به اعزام چهار ایستگاه به محل حادثه با توجه به حساسیت موضوع عنوان کرد: آتش‌نشانان با تقسیم شدن به دو گروه ضمن مهار حریق و عملیات جستجو و تهویه دود نسبت به انتقال محبوسان به محل امن اقدام کردند. 

جعفری یادآور شد: در این حادثه دو مرد و یک زن که در سوئیت کانون حریق اقامت داشتند دچار دودگرفتگی شدند که آتش‌نشانان آن‌ها را به بیرون منتقل و تحویل عوامل اورژانس دادند. 

وی با انتقاد از تجمع شهروندان که موجب اختلال در عملیات آتش‌نشانان شده بود، بیان کرد: علت وقوع این آتش‌سوزی در دست بررسی است.


منبع: عصرایران

۳۰ زخمی در نزاع دسته جمعی بر سر انتخاب دهیار

فرماندار شهرستان دلفان در استان لرستان گفت: نزاع دسته جمعی بر سر اختلاف در انتخاب دهیار در روستای بگوردی بخش خاوه شهرستان دلفان منجر به زخمی شدن حدود ۳۰ نفر از اهالی این روستا شد.

جعفر طولابی شامگاه یکشنبه در گفت و گو با ایرنا اظهار کرد: فردی به عنوان دهیار این روستا با رای اکثریت اعضای شورا انتخاب می شود و صورتجلسه به بخشدار خاوه تحویل داده می شود.

وی با اشاره به قانون شوراها و انتخاب دهیار با اکثریت اعضای شورای روستا، عنوان کرد: هر سه نفر عضو شورای این روستا فرد دهیار را تایید کرده اند.

فرماندار دلفان با اشاره به ایجاد اختلافات محلی و سلیقه ای اهالی روستا در انتخاب دهیار عنوان کرد: تعدادی از اهالی با انتخاب دهیار مخالف بوده و با توجه به اینکه هنوز مراحل اداری انتصاب دهیار کامل انجام نشده بود، همین امر سبب می شود افراد روستا اقدام به اعتراض کنند.

طولابی با اشاره به اینکه درگیری اهالی ابتدا به صورت لفظی بوده است، تصریح کرد: شدت گرفتن درگیری های لفظی منجر به درگیری فیزیکی اهالی شده و نزاع دسته جمعی اهالی صورت می گیرد.

وی با بیان اینکه درگیری های فیزیکی ابتدا با چوب و سنگ بوده است، عنوان کرد: در نهایت فردی از اهالی با اسلحه شکاری اقدام به تیراندازی می کند که منجر به زخمی شدن عده ای از اهالی می شود.

فرماندار دلفان با اشاره به اینکه مصدومین به بیمارستان ابن سینای نورآباد منتقل شده اند، افزود: زخم اکثر افراد سطحی بوده که بصورت سرپایی درمان و مرخص شدند و  تعدادی نیز که ساچمه ها به رگ دست آن ها اصابت کرده بستری هستند که باید جراحی شوند.


منبع: عصرایران

رانش زمین در صومعه سرا گیلان (+عکس)

فرماندار صومعه‌سرا گفت: طبق بررسی‌های صورت گرفته برآورد اولیه خسارت در این مقطع زیر ۱۰۰میلیون تومان است.

علی فتح‌اللهی در گفت‌وگو با ایسنا به رانش زمین در منطقه ضیابر اشاره و اظهار کرد: رانش زمین صبح امروز در حاشیه رودخانه مرغک، خیابان عبدالوهاب صالح ضیابری رخ داده است.

وی با بیان اینکه بارندگی‌های اخیر، فشارهای وارده ناشی از باران و قدمت ۲۵ساله دیواره، موجب رانش زمین در این منطقه شده است، افزود:طبق بررسی‌های صورت گرفته برآورد اولیه خسارت در این مقطع زیر ۱۰۰میلیون تومان است.برای تثبیت، مقاوم‌سازی و بهسازی دیواره‌های روبه‌روی رودخانه ۲۰۰میلیون تومان اعتبار نیاز است.

رانش زمین در صومعه سرا گیلان (+عکس)

فتح‌اللهی با بیان اینکه در اولین اقدام با توجه به وقوع رانش زمین در این منطقه نسبت به نصب علائم و تابلوهای هشداردهنده اقدام شده است،خاطرنشان کرد:بنا است امروز  مسئولین دستگاه‌های خدماتی و زیرساختی نظیر اداره برق،گاز،امور آب،راهسازی،بنیاد مسکن،بخشدار و دیگر مسئولین به صورت میدانی بازدید مرحله دوم را برای انجام اقدامات عمرانی انجام دهند.

وی متذکر شد:در حین رانش زمین یک خودروی پراید دچار حادثه شده است.

فرماندار صومعه سرا در پایان با بیان اینکه بنا است روز دوشنبه با استفاده از امکانات موجود و توان بخش خصوصی نسبت به تثبیت دیواره رودخانه و ایمنی مسیر تردد اقدام شود، گفت:تثبیت بستر جاده در سریع‌ترین زمان ممکن صورت خواهد گرفت.  


منبع: عصرایران

متلاشی شدن BMW پس از تصادف با ستونهای پل صدر (+عکس)

یک دستگاه BMW پس از تصادف با ستونهای پل هوایی شهید صدر، متلاشی شد.

به گزارش تسنیم، ساعت ۲:۴۵ بامداد امروز حادثه تصادف در مسیر غرب به شرق بزرگراه شهید بابایی، بعد از بزرگراه شهید صیاد شیرازی به سامانه ۱۲۵ اعلام شد که آتش‌نشانان ایستگاه ۷۵ به همراه گروه امداد و نجات شماره ۱۰ با هماهنگی ستاد فرماندهی سازمان آتش‌نشانی تهران به محل حادثه اعزام شدند.

متلاشی شدن BMW پس از تصادف با ستونهای پل صدر (+عکس)

مجتبی قاسمی؛ فرمانده آتش‌نشانان اعزامی درباره جزئیات این حادثه اظهار کرد: در محل حادثه یک دستگاه خودرو سواری BMW در حال حرکت در بزرگراه بود که ناگهان از مسیر اصلی خارج شده و به شدت با ستونهای پل هوایی شهید صدر برخورد کرده و متوقف شده بود.

وی با اعلام اینکه راننده جوان این وسیله نقلیه دچار مصدومیت شده و در اتاقک در هم پیچیده خودروی سواری گرفتار شده بود، ادامه داد: نیروهای آتش‌نشانی به محض رسیدن به محل حادثه، جریان برق خودروی سواری را قطع کرده و پس از نصب علائم هشداردهنده در مسیر، با استفاده از تجهیزات مخصوص نجات مشغول امدادرسانی به مرد جوان شدند.

متلاشی شدن BMW پس از تصادف با ستونهای پل صدر (+عکس)

این فرمانده آتش‌نشانی تصریح کرد: آتش‌نشانان با تلاش فراوان، راننده جوان را از میان آهن پاره‌ها خارج کرده و وی را برای انتقال به مراکز درمانی تحویل امدادگران اورژانس دادند.

متلاشی شدن BMW پس از تصادف با ستونهای پل صدر (+عکس)

بنابر اعلام پایگاه خبری ۱۲۵؛ نیروهای آتش‌نشانی پس از ایمن‌سازی کامل و پاکسازی آثار به جا مانده از سطح بزرگراه، محل حادثه را برای بررسی علت تحویل کارشناسان پلیس راهور دادند.

متلاشی شدن BMW پس از تصادف با ستونهای پل صدر (+عکس)


منبع: عصرایران

۴ کشته در تصادف خودروی پژو و تریلر در داراب فارس

برخورد خودروهای پژو و تریلر در منطقه فورگ شهرستان داراب و در جاده ارتباطی این شهرستان به بندرعباس چهار کشته به همراه داشت.

به گزارش ایرنا، این حادثه ساعت ۲۲ و ۴۷ دقیقه شامگاه شنبه ۱۵ مهرماه جاری و در روبروی پایگاه امداد و نجات جمعیت هلال احمر روی داد.

بنا بر گزارش خبرنگار ما از محل این حادثه، با وجود تلاش امدادگران برای نجات مصدومان این حادثه، همه آنها با توجه به شدت جراحات در محل حادثه جان باختند.

جاده ارتباطی داراب – بندرعباس از محورهای حادثه خیز استان فارس است.

واژگونی اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی در روز دهم شهریورماه امسال در این جاده باعث جان باختن هفت دانش آموز، مربی آنها و مالک اتوبوس شد و ۳۴ دانش آموز دیگر را نیز روانه بیمارستان کرد.

شهرستان داراب در ۲۵۳ کیلومتری جنوب شرقی شیراز واقع است.


منبع: عصرایران

یک کشته در برخورد پژو با شتر در سیستان و بلوچستان

فرمانده پلیس راه جنوب سیستان و بلوچستان گفت: برخورد یک دستگاه سواری پژو۴۰۵ با یک نفر شتر در مسیر ایرانشهر- بم یک کشته برجای گذاشت.

سرهنگ یدالله ستوده شنبه شب در گفت و گو با ایرنا اظهار داشت: این حادثه در ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه در حدود ۱۳۰ کیلومتری مسیر ایرانشهر به بم رخ داد.

وی ادامه داد: ماموران پلیس راه علت این حادثه را توجه نکردن راننده پژو ۴۰۵ به جلو تشخیص دادند.

وی تصریح کرد: بر اساس بررسی های انجام شده سرعت و سبقت غیر مجاز، تجاوز و انحراف به چپ و توجه نداشتن به جلو بیشترین دلایل وقوع سوانح رانندگی در سیستان و بلوچستان است.

فرمانده پلیس راه جنوب سیستان و بلوچستان گفت: شهروندان می توانند هرگونه پیشنهاد، انتقاد و تقدیر از عملکرد پلیس را با شماره ۱۹۷ و هرگونه خبر یا اتفاق را به شماره ۱۱۰ پلیس اطلاع دهند تا در اسرع وقت مورد رسیدگی قرار گیرد.


منبع: عصرایران

انفجار مغازه در استان فارس با یک کشته و ۲ زخمی

پایگاه اورژانس شهرستان جهرم اعلام کرد: انفجار یک باب مغازه الکتریکی در بلوار انقلاب شهر باب انار بخش خفر از توابع این شهرستان، موجب مرگ یک نفر و مصدوم شدن ۲ نفر شد.

به گزارش ایرنا به نقل از روابط عمومی این پایگاه اورژانس، این واحد الکتریکی ابتدا دچار حریق و سپس منفجر شد.

همچنین بر اثر این حادثه که علت وقوع آن در دست بررسی است، یک باب سوپر مارکت که در مجاورت این مغازه الکتریکی قرار دارد، به طور کامل تخریب شد.


منبع: عصرایران

تصادف وانت نیسان و پراید با ۲ کشته (+عکس)

تصادف وانت نیسان و پراید در محور اهواز به سوسنگرد ۲ کشته و ۴ مصدوم بر جای گذاشت.

به گزارش فارس، ظهر امروز تصادف وانت نیسان و پراید در محور اهواز سبب بروز حادثه شد.

تصادف وانت نیسان و پراید با 2 کشته (+عکس)
تصادف وانت نیسان و پراید با 2 کشته (+عکس)

بر اساس گزارشات عینی دو مسافر در این تصادف جان خود را از دست داده و ۴ نفر نیز مصدوم شده‌اند که توسط نیروهای اورژانس به نزدیک‌ترین مرکز درمانی انتقال یافتند.


منبع: عصرایران

انگیزه ناموسی عاملان قتل پسر جوان در مهاباد

پسر جوانی که با همدستی چند نفر، دوستش را به قتل رسانده و از صحنه قتل او فیلم‌برداری کرده ‌بود، در اعترافاتش گفت که مسائل ناموسی انگیزه او برای این قتل خشن بوده ‌است.

سه متهم این پرونده که بین ١٧ تا ١٩ ساله هستند، ٣١ شهریورماه امسال دوست مشترکشان را به بهانه گردش به خارج از شهر کشانده و به طرز فجیعی به قتل رساندند. آنها یک روز بعد از این عمل وقتی به محل برگشتند و متوجه شدند مقتول هنوز زنده‌ است جسد او را به آتش کشیدند.

توکل حیدری، رئیس کل دادگستری آذربایجان‌غربی، درباره انگیزه این قتل فجیع در مهاباد به میزان گفت: در تحقیقات اولیه در بازپرسی، «د. د» در اقاریر خود انگیزه قتل را مسائل ناموسی عنوان کرده است.

وی با اشاره به تحقیقات دستگاه قضا برای پی‌بردن به دیگر ابعاد این قتل فجیع ادامه داد: تحقیقات در مورد دیگر زوایای این اتفاق ناگوار ادامه دارد و بازپرس پرونده به تحقیقات تکمیلی ادامه خواهد داد.

حیدری در پایان با بیان اینکه دستور رسیدگی فوق‌العاده و سریع این پرونده صادر شده است، گفت: رسیدگی سریع و عادلانه به این پرونده با توجه به ابعاد گسترده‌ای که این پرونده پیدا کرده است، در دستور کار خواهد بود.

در مورخ سوم مهرماه در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیس ١١٠ شهرستان مهاباد مبنی‌بر کشف جسد سوخته مجهول‌الهویه در جاده‌ای روستایی، مأموران پلیس آگاهی به‌همراه بازپرس شعبه اول دادسرای مهاباد بلافاصله در محل حاضر شدند. پس از وصول گزارش، پرونده در شعبه اول بازپرسی دادسرای مهاباد تشکیل شد و بازپرس دستور تعیین هویت و تشخیص علت تامه فوت به پزشکی‌قانونی را صادر کرد.

رئیس کل دادگستری استان آذربایجان‌غربی پس از این حادثه، از دستگیری عاملان آن خبر داد و تصریح کرد: در جریان تحقیقات مشخص شد که جسد متعلق به شخصی به هویت صادق برمکی، متولد ١٣٧١ ساکن مهاباد است. سرهنگ رضا ظهیریان، فرمانده نیروی انتظامی شهرستان مهاباد، نیز درباره آخرین جزئیات پرونده قتل جوان مهابادی به ایلنا، گفت: تحقیقات و بررسی‌های بیشتر برای علت قتل در این پرونده همچنان ادامه دارد.

وی به آخرین گزارش موجود درباره این قتل اشاره کرد و گفت: در این گزارش علت اصلی قتل، اختلافات شخصی بین این چند دوست مطرح شده است. فرمانده نیروی انتظامی شهرستان مهاباد تصریح کرد: افراد متهم به قتل در این پرونده به‌ترتیب ۱۹، ۱۷ و ۱۹ سال دارند و مقتول نیز ۲۱ سال داشته است.

ظهیریان با اشاره به کشف جسد و اعلام مفقودی از سوی خانواده متوفی تصریح کرد: پس از بررسی شواهد و به‌دست‌آوردن سرنخ‌های این پرونده موفق به دستگیری قاتلان شدیم.

او با بیان اینکه آلت قتل یک ساطور قصابی بوده است، خاطرنشان کرد: قاتلان پس از ارتکاب به جنایت به سر صحنه بازگشته‌اند تا از فوت مقتول مطمئن شوند و چون مقتول هنوز نیمه‌جان بوده، او را سوزانده‌اند.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

دختربچه ٣ساله قربانی اختلاف خانوادگی

خبر کوتاه بود و تکان‌دهنده. مادری پس از قتل فرزند سه‌ساله‌اش در شهرستان فسا، خانه را به آتش کشید و با خوردن سم اقدام به خودکشی کرد. یک جنایت خانوادگی دیگر این‌بار در استان فارس خبرساز شد. قتل فجیع یک کودک سه‌ساله توسط مادری که گفته می‌شود انگیزه‌اش از این جنایت اختلاف شدید با همسرش بوده است. عامل این حادثه پس از بریدن سر دختر سه‌ساله‌اش با خوردن سم دست به خودکشی زد و برای این‌که اثری از خودش و دخترش باقی نماند، خانه را به آتش کشید. با این وجود این مادر قاتل توسط همسایه‌ها از میان شعله آتش نجات پیدا کرد و به بیمارستان منتقل شد.

 دختربچه ٣ساله قربانی اختلاف خانوادگی

خبر کوتاه بود و تکان‌دهنده. مادری پس از قتل فرزند سه‌ساله‌اش در شهرستان فسا، خانه را به آتش کشید و با خوردن سم اقدام به خودکشی کرد. یک جنایت خانوادگی دیگر این‌بار در استان فارس خبرساز شد. قتل فجیع یک کودک سه‌ساله توسط مادری که گفته می‌شود انگیزه‌اش از این جنایت اختلاف شدید با همسرش بوده است. عامل این حادثه پس از بریدن سر دختر سه‌ساله‌اش با خوردن سم دست به خودکشی زد و برای این‌که اثری از خودش و دخترش باقی نماند، خانه را به آتش کشید. با این وجود این مادر قاتل توسط همسایه‌ها از میان شعله آتش نجات پیدا کرد و به بیمارستان منتقل شد.

براساس شنیده‌های خبرنگار «شهروند» او در بخش مراقبت‌های ویژه بستری است و وضع عمومی مناسبی ندارد و همین مسأله بررسی و تحقیقات بیشتر درخصوص این پرونده جنایی را با مشکل روبه‌رو کرده است.

خبر این حادثه هولناک را معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان فارس اعلام کرد. جنایتی که چهارشنبه‌شب در یکی از محلات شهرستان فسا اتفاق افتاد. ماموران کلانتری ۱۱ شهرستان فسا از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ از وقوع یک قتل و آتش‌سوزی مطلع و بلافاصله به محل حادثه اعزام شدند. با حضور ماموران در محل حادثه مشخص شد، دختربچه به قتل رسیده است. سر این کودک سه‌ساله به وسیله شیء تیزی بریده شده بود. در ادامه تحقیقات پلیس مشخص شد، مادر این کودک پس از ارتکاب به این جنایت اقدام به خوردن سم کرده و خانه را هم به آتش کشیده است، اما حضور به‌موقع همسایه‌ها و تماس با اورژانس و آتش‌نشانی این مادر از مرگ نجات پیدا می‌کند.

مشکلات خانوادگی انگیزه قتل دختر ٣ساله

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد، تیم جنایی به سراغ مادر کودک به قتل‌رسیده می‌روند. این مادر قاتل در بازجویی‌های اولیه به قتل دختر سه‌ساله‌اش اعتراف کرد. به گفته سرهنگ کاووس محمدی معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی فارس مادر دختربچه به قتل رسیده در اظهاراتی کوتاه به ماموران گفته: «من سر دخترم را بریدم و خانه را به آتش زدم. بعد هم با خوردن سم قصد خودکشی داشتم که همسایه‌ها مانع من شدند.» محمدی درباره انگیزه عامل این جنایت هم گفت: «قاتل انگیزه‌اش را مشکلات مالی و اختلاف خانوادگی اعلام کرده است، اما به دلیل این‌که او پس از قتل فجیع دخترش با خوردن سم قصد خودکشی کرده و درحال حاضر در به بیمارستان بستری است، امکان بازجویی وجود ندارد و تحقیقات بیشتر درخصوص این حادثه بعد از بهبود وضع عمومی قاتل انجام می‌شود.» به گفته محمدی، احتمال ابتلا به اختلالات روانی پس از بهبود عامل این جنایت مورد بررسی قرار می‌گیرد، اما درچند وقت اخیر، پرونده‌هایی وجود داشته که در آن برخی از خانواده‌ها به دلیل مشکلات روحی و روانی و عدم آگاهی در مراجعه به‌موقع به مشاوره و تشخیص بیماری روحی و روانی خود، به اقدامات مجرمانه دست می‌زنند. به همین دلیل او به شهروندان توصیه کرد که مشکلات خود را با مراجعه به مراکز مشاوره رفع کنند تا از  بروز چنین حوادث دلخراشی جلوگیری شود.

درهمین حال سلیمان کرمی فرماندار شهرستان فسا با ابراز تأسف از وقوع این حادثه دردناک گفت: «تمهیدات لازم برای بررسی بیشتر موضوع از سوی پلیس اندیشیده شده و برای روشن‌شدن انگیزه این مادر، موضوع درحال بررسی است.»

روایت یکی از شاهدان جنایت فسا

آنها ٩  سال است که ازدواج کرده‌اند، اما با هم اختلاف داشتند. شش سال بچه دار نمی‌شدند. آنها همین یک بچه را داشتند. در این مدت که همسایه ما بودند، چندباری با هم درگیر شدند. او از شوهرش راضی نبود. دقیق نمی‌دانم مشکل آنها چه بود، اما چندباری در لابه‌لای حرف‌هایش شنیدم که می‌گفت، وضع مالی خوبی نداریم و همسرم هم تلاشی برای بهبود اوضاع نمی‌کند. خودش حدود ٣٢ سال داشت و شوهر ۴ سال از او بزرگتر بود شاید هم اختلافشان سر موضوع دیگری بود، اما به ما چیز دیگری به جز فشار مالی و وضع بد اقتصادی نمی‌گفت. اینها را زهرا یکی از همسایه‌های این خانواده به«شهروند» می‌گوید. به گفته او، اختلاف این زن با شوهرش دلیل اصلی این جنایت بوده است.

او درباره جزییات روز حادثه هم می‌گوید: «من در خانه بودم که بوی دود و آتش بلند شد. همسرم از پشت پنجره بیرون را نگاه کرد و با صدای بلند گفت خانه رو‌به‌رویی آتش گرفته. به سرعت از خانه خارج شدیم، همه اهالی محل دور خانه جمع شده بودند.

بلافاصله با آتش‌نشانی تماس گرفتیم. تعدادی از مردها به داخل خانه رفتند. می‌دانستیم که او همراه دخترش در آن خانه است. چند دقیقه بعد او را از خانه خارج کردند و با آمبولانس به بیمارستان بردند. وقتی من از سرنوشت دخترش سوال کردم، همسرم به من گفت که او کشته شده است. ابتدا فکر کردم که در آتش سوخته، اما بعد از چند دقیقه وقتی پلیس به آن‌جا آمد، تازه فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است. باورکردنی نبود، چطور یک مادر می‌تواند چنین رفتاری با بچه‌اش داشته باشد. بریدن سر دختر سه‌ساله آن هم از سوی مادر. از پنجشنبه‌شب تا الان همه‌جا صحبت از این حادثه هولناک است. یکی از دوستان همسرم در آن بیمارستان کار می‌کند که او در آن‌جا بستری است تا جایی که ما خبر داریم، او در بخش مراقبت‌های ویژه است و حالش هم اصلا خوب نیست، دوست شوهرم گفته با وضعیتی که او دارد، معلوم نیست زنده بماند.»

برچسب ها: ،


منبع: فرادید

دعوای ۲ کارگر نانوانی با قتل تمام شد/ مخفی کردن جسد در گودال نیم متری

دعوای ۲ کارگر نانوانی در حالی رنگ خون به خود گرفت که متهم بعد از اطلاع از مرگ دوست و همکارش جنازه را به بیابان کرج منتقل کرده و دیگر به محل کارش باز نگشت.

به گزارش میزان، شهریور ماه فردی با مراجعه به کلانتری ۱۷۰ کهریزک به مأمورین اعلام کرد خواهرزاده اش از روز گذشته از محل کارش در یک مغازه نانوایی در منطقه شورآباد خارج شده و پس از آن دیگر مراجعتی به محل کارش نداشته است و گم شده است.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع “فقدان افراد” و به دستور دادرس شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری ۲ بخش کهریزک ، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

شاکی پرونده پس از حضور در پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: خواهرزاده ام بنام مرتضی (۲۲ ساله) حدودا سه ماه است که برای کار به تهران آمده و از آن زمان تاکنون نزد من در مغازه نانوایی مشغول به کار است. روز گذشته زمانی که به مغازه مراجعه کردم، در کمال تعجب متوجه غیبت مرتضی در مغازه شدم. زمانی که از همسایگان پیگیری کردم، اعلام شد که مرتضی به آنها عنوان کرده نزد یکی از دوستانش می رود و زود بر می گردد اما تاکنون برنگشته و هر چقدر نیز با گوشی تلفن همراهش تماس می گیریم، یا گوشی خاموش است یا در دسترس نیست.

همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده فقدان مرتضی، شاکی پرونده به همراه یکی از بستگانش به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه کرد و گفت یکی از بستگانشان بنام حسین ( ۲۷ ساله) که او نیز همانند مرتضی در مغازه نانوایی کار می کرده، از روز گذشته ناپدید شده و از او نیز هیچ گونه خبری ندارند.

با توجه به حساسیت ایجاد شده در پرونده ی فقدان همزمان ۲ نفر در مغازه نانوایی، تیم ویژه ای برای رازگشایی پرونده فقدان این دو جوان تشکیل و اقدامات ویژه پلیسی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و در تحقیقات میدانی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که یکی از فقدانی ها بنام حسین، سه روز قبل از فقدانش از زندان آزاد شده است.

در بررسی سوابق “حسین” مشخص شد که او ۲ ماه پیش از فقدانش به اتهام کشف موادمخدر در خودرو شخصی اش توسط مأمورین دستگیر و روانه زندان شده و ۱۲ شهریورماه با تأمین قرار قانونی از زندان آزاد شده است. همچنین کارآگاهان در ادامه تحقیقاتشان اطلاع پیدا کردند در طول سه روزی که حسین از زندان آزاد و مجددا در مغازه نانوایی مشغول به کار شده، بارها درگیری لفظی مابین او و دیگر فقدانی پرونده ( مرتضی ) رخ داده که دخالت صاحب مغازه نانوایی مانع از ادامه درگیری آنها شده است.

در شرایطی که شواهد و دلایل به دست آمده نشان از وقوع جنایت می داد، کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی با انجام اقدامات ویژه پلیسی اطلاع پیدا کردند که مرتضی از زمان فقدانش و بدون آنکه طی این مدت با دوستان و حتی اعضای خانواده اش تماسی داشته باشد در یک مغازه نانوایی در نیاوران مشغول به کار شده است. از این رو در ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه صبح ۱۲ مهرماه، کارآگاهان ضمن شناسایی محل کار جدید مرتضی به این مکان رفته و او را برای انجام تحقیقات به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.

مرتضی در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع از سرنوشت حسین شد اما در ادامه تحقیقات، سرانجام متهم عصر همان روز لب به اعتراف گشوده و به ارتکاب جنایت و قتل حسین اعتراف کرد.

مرتضی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: “روز پنجشنبه مشغول نظافت نانوایی بودیم. پس از پایان نظافت، حسین سفارش دو پرس غذا را داد با هم غذا می خوردیم که ناگهان حسین گفت: “فهمیدم چه کسی مرا به پلیس معرفی کرده ؟” و در ادامه گفت: “تنها کسی که از موضوع مواد اطلاع داشت تو بودی؛ تو مرا به پلیس معرفی کرده و به آنها گفته ای که من داخل ماشینم مواد نگهداری می کنم. ترسیدم که حسین ناراحت شود و به همین دلیل منکر موضوع شدم و به بهانه رفتن به حمام، از سر سفره ی نهار بلند شدم.

مرتضی در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: از حمام بیرون آمده و مشغول خشک کردن سرم بودم که ناگهان حسین از پشت سر یک کابل به دور گردنم انداخت.

ابتدا فکر می کردم که حسین در حال شوخی کردن است اما زمانی که او کابل را محکم تر فشار داد، احساس خفگی به من دست داد و متوجه شدم که حسین قصد کشتن مرا دارد.

در یک لحظه توانستم گلوی خودم را آزاد کرده و کابل را به دور گردن حسین بیندازم. در حالی که با یکدیگر درگیر شده بودیم، حسین را محکم به عقب هل دادم.

حسین از ناحیه سر محکم به دیوار برخورد کرد و پس از آن روی زمین افتاد. آن زمان فکر نمی کردم که حسین مرده باشد اما او جواب مرا نمی داد. وقتی که متوجه شدم حسین فوت کرده، جنازه اش را داخل گونی قرار داده و در کف عقب ماشین حسین گذاشتم. به سمت کرج – ماهدشت حرکت کردم.

چند کیلومتری داخل یک جاده خاکی حرکت کردم تا به مکانی متروکه رسیدم. گودالی حدودا نیم متری کنده و جنازه حسین را داخل آن انداخته و روی آنرا با خاک پوشاندم. شب برای استراحت به یک مسافرخانه در شهرستان کرج رفتم. فردای آن روز، ساعت ۹ و۳۰ دقیقه ماشین حسین را به پارکینگی در شهر کرج – خیابان شاه عباسی برده و آنجا گذاشتم. از آن زمان به بعد، دیگر به محل کار خود در شورآباد برنگشتم و در یک نانوایی در منطقه نیاوران مشغول به کار شدم تا اینکه امروز دستگیر شدم.

سرهنگ کارآگاه حسین زارع، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی با اخذ نیابت قضایی به شهرستان کرج اعزام و در اولین مرحله با مراجعه به پارکینگ اعلام شده از سوی متهم پرونده، موفق به کشف خودرو مقتول شدند. در ادامه و ضمن هماهنگی با پلیس آگاهی شهرستان کرج، کارآگاهان این پایگاه به محل رهاسازی جسد مقتول رفته و در بازرسی محل موفق به کشف بقایای بجای مانده از جسد شدند.

متهم با قرار بازداشت موقت و برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار داده شد.


منبع: عصرایران

جدا شدن چرخ هواپیما هنگام فرود در پرواز تهران – آغاجاری

مدیر فرودگاه آغاجاری گفت: پرواز شماره ۲۵۲۰ هواپیمایی کارون که تهران را به مقصد آغاجاری ترک کرده بود، هنگام فرود در فرودگاه آغاجاری دچار حادثه شد اما خوشبختانه همه مسافران این حادثه در سلامت کامل هستند.

به گزارش ایسنا، علی شمس   اظهار کرد: حدود ساعت ۸٫۳۰ صبح امروز (جمعه ۱۴مهرماه) در زمان فرود هواپیمای فوکر ۱۰۰ شرکت هواپیمایی کارون در فرودگاه آغاجاری، این حادثه رخ داد که خوشبختانه بدون هیچ مشکلی هواپیما به زمین نشست.

وی افزود: یکی از چرخ‌های عقب هواپیما پس از تماس با باند فرودگاه، از هواپیما جدا شد اما خوشبختانه بدون هیچگونه مشکلی هواپیما در انتهای باند متوقف شد.

مدیر فرودگاه آغاجاری با بیان این‌که همه مسافران در سلامت کامل هستند، خاطرنشان کرد: علت این حادثه از سوی کارشناسان بررسی خواهد شد.


منبع: عصرایران

کشف ۱۰ میلیون دلار جعلی در شهرستان دنا

دادستان عمومی و انقلاب یاسوج گفت: ۱۰ میلیون دلار جعلی از یک خودرو در شهرستان دنا از توابع استان کهگیلویه وبویراحمد کشف شد.

به گزارش ایرنا، مهرداد کرمی  اظهار داشت: این ۱۰ میلیون دلار جعلی در جریان بازرسی از یک دستگاه خودرو کشف شد.

وی بیان کرد: در این راستا ۲ نفر دستگیر و با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند.

کرمی تصریح کرد: این اسکناس ها از یک خودرو در روستای بنستان بخش پاتاوه از توبع شهرستان دنا کشف شده است.

وی عنوان کرد:افراد دستگیرشده ساکن استان فارس هستند.

کرمی گفت:تحقیقات بیشتر در خصوص این پرونده ادامه خواهد داشت. 

شهرستان دنا به مرکزیت سی سخت با جمعیتی حدود ۴۶ هزار نفر در ۳۵ کیلومتری یاسوج مرکز کهگیلویه وبویراحمد واقع است.


منبع: عصرایران

جزئیات پرونده کشف جسد زنی ۳۰ ساله در اسدآباد همدان

دادستان اسدآباد گفت: روز گذشته در پی کشف جسد زنی ٣٠ ساله در گردنه اسدآباد، یک نفر مظنون به قتل بازداشت شد.

به گزارش ایسنا، محمدجواد هاجرپور  اظهار کرد: متهم به قتل طی بازجویی‌ها اعتراف کرد که این زن ٣٠ ساله همسر موقت وی بوده که به اتفاق هم به بیستون رفته و در مسیر بحث در رابطه با طلاق همسر اول متهم و ازدواج با این زن بالا می‌گیرد.

وی اضافه کرد: متهم به قتل در ادامه بازجویی‌ها ادعا کرده که همسر موقت وی در هنگام برگشت، متهم را تهدید کرده که خود را خواهد کشت و در حین تهدیدها قرصی را از کیف خود خارج و مصرف کرده و در مسیر حال زن بد شده و فوت می‌کند.

هاجرپور یادآور شد: متهم ادعا کرده با دیدن صحنه تمام کردن زن در ماشین، دچار هراس شده و از ترس جسد همسر موقتش را در گردنه اسدآباد رها کرده است.

وی افزود: اکنون جسد کشف شده در گردنه اسدآباد برای کالبدشکافی و مشخص شدن علت مرگ تحویل پزشکی قانونی شده و هنوز علت مرگ وی مشخص نیست و باید منتظر پاسخ پزشکی قانونی بود.

دادستان اسدآباد افزود: پرونده جسد کشف شده این زن ٣٠ ساله در گردنه اسدآباد در بازپرسی اسدآباد در حال رسیدگی است و امروز متهم با قرار بازداشت موقت روانه زندان شده است.


منبع: عصرایران

قتل جوان ۳۱ ساله به دست همسایه «کبوتر باز»

مسئول روابط عمومی دادسرای استان کرمانشاه از قتل جوانی ۳۱ ساله بر اثر مشاجره لفظی با همسایه کبوتر باز خود در یکی از محلات شهر کرمانشاه خبر داد.

به گزارش ایسنا، «مهدی قنادی» با بیان این‌که شخص مقتول به‌علت اعتراض به حضور مکرر متهم ۱۴ ساله در پشت بام منزل و نگهداری از کبوتر با وی به مشاجره لفظی می‌پردازد، اظهار کرد: پس از بالا گرفتن درگیری لفظی، نوجوان ۱۴ ساله با استفاده از سلاح سرد(چاقو) یک ضربه به سینه متهم وارد می‌کند.

وی ادامه داد: جوان ۳۱ ساله مصدوم پس از آسیب‌دیدگی سریعاً به بیمارستان امام خمینی(ره) انتقال می‌یابد، اما به‌علت شدت جراحت‌ها دو ساعت بعد جان خود را از دست می‌دهد. 

قنادی از شناسایی و دستگیری متهم خبر داد و گفت: پرونده نوجوان ۱۴ ساله برای ادامه تحقیقات در شعبه باز پرسی رسیدگی خواهد شد.


منبع: عصرایران

دستگیری مرد میلیاردر به اتهام قتل همسایه

ساعت ۱۲:۲۵ دقیقه ۲۰ اردیبهشت اهالی یک مجتمع مسکونی در محله امیرآباد با پلیس تماس گرفته و از نزاع خونینی خبر دادند.

به گزارش ایران، به دنبال این تماس مأموران کلانتری ۱۲۵ راهی محل حادثه شدند. بررسی‌های ابتدایی نشان داد که مردی به نام مجید که ازساکنان طبقه چهارم مجتمع بود با مرد ۴۵ ساله‌ای به‌نام مهدی-مالک سه طبقه از ساختمان- درگیر شده و در این میان مجید مجروح شده است.او بلافاصله به بیمارستان انتقال یافت اما ساعاتی بعد به علت شدت خونریزی تسلیم مرگ شد.

بلافاصله موضوع قتل به بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران و تیم تحقیق اعلام شد/ با گزارش این جنایت تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شد. در تحقیقات اولیه مشخص شد مهدی -متهم فراری- اعتیاد به مواد مخدر داشته و اتاقکی را در انتهای پارکینگ برای مصرف مواد درست کرده بود. همین مسأله نیز باعث اختلاف بین او و قربانی ماجرا شده بود.

این درحالی بود که کارآگاهان در بازرسی پارکینگ و خانه مهدی، ده‌ها بطری مشروبات الکلی و لباس نظامی پیدا کردند. همچنین در بازرسی خودرو گران قیمتش نیز مشخص شد که او خودرو شخصی‌اش را به آژیر مجهزکرده که خودرو نیز توقیف و به پلیس آگاهی منتقل شد.

ازسوی دیگر بازپرس منافی آذر دستور بازداشت متهم فراری و ادامه تحقیقات تخصصی را صادر کرد. بررسی‌ها برای دستگیری مهدی ادامه داشت تا اینکه مشخص شد قربانی جنایت، مدیرمسئول نشریه «شمارش» و کارمند بازنشسته بوده است. سرانجام باردیابی‌های تخصصی پلیسی، مخفیگاه او در کرج شناسایی شد و متهم بعد از ظهرسه‌شنبه ۱۱ مهر و با گذشت ۵ ماه از جنایت دستگیر شد.

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ دراین باره گفت: متهم در تحقیقات مقدماتی به درگیری اعتراف کرد اما منکرقتل شد.

متهم صبح دیروزبرای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. او درحالی که به شرکت در درگیری اعتراف داشت، اما مدعی بود که ناخواسته مرتکب قتل شده و در جنایت نقشی نداشته است.

بدین ترتیب بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران دستور ادامه تحقیقات تا رفع ابهام‌ها را صادر کرد.

زاغه نشینی که میلیاردر شد
آشفته وپریشان است. به خاطر اینکه ازشب گذشته مواد مصرف نکرده حال خوبی ندارد. ۴۵ سال دارد و می‌گوید که وضع مالی بدی داشته و با کار سخت و تلاش توانسته بعد از ۲۰ سال میلیاردر شود.

متهم در گفت‌و‌گو با خبرنگارجنایی «ایران» به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت.

آن روز چه اتفاقی افتاد؟
مرد همسایه به تلفن همراهم زنگ زد و شروع کرد به فحاشی. بعد هم صدای تخریب ماشینم را شنیدم. او داشت خودروی بی‌ام وی ۴۰۰ میلیون تومانی‌ام را خراب می‌کرد. به او گفتم بدکاری کردم تو را صاحبخانه کردم.و…

اختلافتان سر چه بود؟
سر پارکینگ. می‌گفت دوتا ماشین دارد پس باید دوتا پارکینگ به او بدهم. اما او فقط یک واحد در طبقه چهارم را خریده بود و سهمش یک پارکینگ بود. سر همین هم دعوایمان شد.

اما گفته می‌شود که شما سر اتاق غیرقانونی که در پارکینگ ساخته بودی باهم درگیری داشتید؟
اصلا. زمانی که خانه را خرید اتاقک را دیده بود. به او هم گفتم اگر از نظر شهرداری مشکل پیش بیاید جریمه‌اش را خودم می‌دهم یا درنهایت تخریبش می‌کنم. او هرگز سر این موضوع با من اختلافی نداشت.

بعد چه اتفاقی افتاد؟
وقتی از اتاقک بیرون آمدم او و سه نفر دیگه را دیدم که در حال تخریب ماشینم بودند.ازشدت عصبانیت قمه‌ای را که داخل اتاقک بود برداشتم و با بدنه‌اش حدود ۲۰ ضربه به مرد همسایه زدم بدون آنکه هیچ آسیبی ببیند. من مدت‌ها با قمه و چاقو کار کرده بودم و بلد بودم طوری از بدنه قمه استفاده کنم که هیچ آسیبی وارد نکند. آن روز می‌توانستم به جای این ۲۰ ضربه، با تیزی یک ضربه بزنم اما قصد من آسیب رساندن نبود.

در همین هنگام برادرمجید در پارکینگ را قفل کرد و مجید را دیدم که با پسر ۱۴ ساله برادرم درگیر شده است. به سمت آنها رفتم و دوباره سه ضربه دیگه با بدنه قمه زدم. این جا بود که برادرش از پشت مرا گرفت و بازویم را به حدی محکم فشار داد که بعد از ۵ ماه هنوز جای دستش روی بازویم است. همانطوری که نیمچه قمه دستم بود به سمت برادرش برگشتم که یک دفعه او مرا هل داد.

آن موقع من ندیدم که مقتول جلوی من ایستاده ولی برادرش که در طرف مقابل مجید-مقتول- بود این صحنه را می‌دید. با این پرتاب که برادرش انجام داد یک دفعه نیمچه قمه به قفسه سینه مجید رفت. همان موقع گفتم با اورژانس تماس بگیرید اما برادرش گفت اورژانس همین جاست. بعد من موتورم را از کنار برادرش برداشتم و سوار شدم و فرار کردم.

چرا فرار کردی؟
من معتادم و مصرف موادم زیاد است. نمی‌توانستم بمانم تا دستگیر شوم. آنها خودشان هم می‌دانند که من مقصر نیستم اگر قاتل بودم همان موقع برادر مقتول که حدود ۱۲۰ کیلو دارد راه مرا می‌بست.

آپارتمان را چه زمانی به مقتول فروختی؟
تمام پنج طبقه ساختمان نوسازبرای خودم بود اما به خاطر خرید ملک چند میلیاردی دیگری مجبور شدم دو آپارتمانم را بفروشم که یکی از آنها را مقتول خرید و دیگری را هم شخص دیگری.

تصمیم نداشتی از ایران خارج بشوی؟
راستش یکی از دوستانم به من گفت که خودم را به مرز ترکیه برسانم و از آنجا به جای دیگری بروم اما دلم نمی‌خواست فرار کنم. هر چند من سال‌ها در خارج زندگی کردم و مشکلی برای زندگی درخارج نداشتم.

برای چی به خارج از کشوررفته بودی؟
برای پولدار شدن. درجوانی وضع مالی‌مان به قدری بد بود که نتوانستم دیپلمم را هم بگیرم. برای همین سال ۷۳ برای کار به ژاپن رفتم و در آنجا دریک شرکت بسته‌بندی مرغ مشغول به کار شدم. برای همین هم کار کردن با چاقو را خیلی خوب بلد هستم و می‌توانم ازبدنه چاقو خوب استفاده کنم. حدود ۵ سال آنجا کار کردم و ماهی ۳ هزار دلار پس‌انداز کردم. بعد از آن به ایران آمدم و شروع به ساخت و ساز کردم و حالا وضع مالی‌ام طوری شده که چندین میلیارد پول وسرمایه دارم.

در بازرسی از خانه ات لباس پلیس پیدا شده بود، لباس‌ها برای چه بود؟
عاشق شغل پلیسی بودم برای همین لباس پلیس خریدم. لباس‌ها کاملاً نو است و از آنها اصلاً استفاده نشده است. اگر شما یک عکس با لباس نیروی انتظامی از من دیدید یا یک نفر گفت مرا با این لباس دیده هر چه بگویید قبول می‌کنم.

تو که عاشق شغل پلیس بودی چرا وارد این شغل نشدی؟
موقعی که بچه بودم به این شغل فکر نمی‌کردم. چند سال قبل عاشق این شغل شدم که دیگر برای من آن هم در چنین سن و سالی خیلی دیر شده بود.

بعد از فرار کجا رفتی؟
به خانه باغی که در کرج داشتیم رفتم. بیشتر مواقع بدون تلفن و هیچ وسیله ارتباطی در آنجا بودم. هر چند روز یکبار هم برای خرید از خانه خارج می‌شدم و به یکی از دوستانم زنگ می‌زدم.

تصمیم نداشتی خودت را معرفی کنی؟
خیلی دلم می‌خواست خودم را معرفی کنم. از این زندگی پنهانی خسته شده بودم و از طرفی من قتلی مرتکب نشده بودم که بترسم. اما می‌ترسیدم، به خاطر اعتیاد شدید در بازداشتگاه و زندان زجربکشم. برای همین خودم را معرفی نکردم.

چند وقت است که مواد مصرف می‌کنی؟
دو، سه سالی می‌شود. قبل از این اصلاً سراغ مواد نرفته بودم.

چرا در این سن و سال به سراغ مواد رفتی؟
به خاطر پدرم؛ او آلزایمر گرفته بود و این ماجرا من و خانواده‌ام را بشدت اذیت می‌کرد. برای همین به سراغ تریاک رفتم تا همه چیز را فراموش کنم.

منبع: روزنامه ایران


منبع: فرادید