شلیک شبانه به مغز راننده جوان

 کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت در جست و جوی عامل قتل راننده جوان پژو ۲۰۶ هستند که در کنار خیابان دانشگاه واقع درمحله نازی آباد کشته شد.

به گزارش ایران، ساعت ۲۳ و ۴۵ دقیقه شامگاه شنبه ۲۹ مهر جسد مرد جوانی پشت فرمان یک خودرو پژو ۲۰۶ درنازی آباد پیدا شد.
بررسی‌های مقدماتی نشان داد ضارب از سمت شاگرد و با شلیک یک گلوله، سر مرد جوان را هدف گرفته است.

در بازرسی از خودرو، گواهینامه‌ای به نام حامد- ۲۶ ساله -کشف شد که با تطبیق عکس گواهینامه و چهره مقتول، هویت مرد جوان شناسایی شد. بدین ترتیب به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران، جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و بررسی‌ها برای شناسایی عامل یا عاملان جنایت در دستور کار تیم تحقیق قرار گرفت.


منبع: عصرایران

۸ مصدوم در آتش سوزی هتل آزادی آبادان

سرپرست سازمان اورژانس کشور با اشاره به اطفای حریق هتل آزادی آبادان گفت: در این حادثه مجموعاً ۸ نفر مصدوم شدند.

پیرحسین کولیوند در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به اتمام عملیات اطفای حریق هتل آزادی آبادان اظهار کرد: این هتل در ساعت ۱۷:۲۳ امروز دچار آتش‌سوزی شد که به دنبال آن عوامل آتش‌نشانی در محل حادثه حاضر شدند.

سرپرست سازمان اورژانس کشور اضافه کرد: در این حادثه ۸ نفر دچار مصدومیت شدند و سه نفر از آنها برای دریافت اقدامات درمانی بیشتر به بیمارستان شهید بهشتی آبادان منتقل شدند.

وی با بیان اینکه باقی افراد در محل درمان شدند، اضافه کرد: در حال حاضر حریق به طور کامل توسط نیروهای آتش‌نشانی اطفاء شده است.


منبع: عصرایران

سقوط خودرو به دره با ۲ کشته

فرمانده انتظامی سردشت گفت: عصر امروز /یکشنبه/ بر اثر سقوط یک دستگاه خودرو به دره در محور سردشت – مهاباد ۲ نفر کشته شدند.

‘سرهنگ فیض الله علیزاده’ در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: این خودرو پژو به علت نداشتن سرعت مطمئنه واژگون شده و سپس به دره سقوط کرده است.

وی اظهار کرد: در این حادثه دلخراش یکی از سرنشینان خودرو در دم جان خود را از دست داد و سرنشین دیگر هم پس از انتقال به مراکز درمانی فوت کرد.

این سانحه تصادف در محور سردشت به مهاباد و در حوالی روستای ‘کامم’ از توابع بخش خلیفان شهرستان مهاباد اتفاق افتاد.


منبع: عصرایران

حریق در شهرداری منطقه ۲۲ تهران/ انتقال ۲ نفر به بیمارستان

سخنگوی سازمان اورژانس کشور از مصدومیت در دو حادثه حریق ساختمان شهرداری منطقه ۲۲ تهران، تلفات در حادثه جاده‌ای در محور فیروزه- قوچان و مسمومیت بر اثر استنشاق گاز منوکسید کربن در تبریز خبر داد.

مجتبی خالدی در گفت‌وگو با ایسنا از حریق در ساختمان شهرداری در منطقه ۲۲ تهران واقع در شهرک شهید باقری خبر داد و گفت: ساعت ۱۵:۰۸ امروز این حادثه رخ داد و موجب مصدومیت ۲ نفر شد که یکی از مصدومان آقای ۳۶ ساله بود که به بیمارستان حضرت رسول منتقل شد و یک آقای ۲۶ ساله نیز در محل درمان شد.

سخنگوی سازمان اورژانس کشور در مورد وقوع تصادف در کیلومتر ۱۰ محور فیروزه- قوچان نیز گفت: بر اثر برخورد یک دستگاه پژو ۴۰۵ و یک دستگاه مینی‌بوس در این محور یک نفر فوت کرد و چهار نفر دیگر دچار مصدومیت شدند که به بیمارستان انتقال پیدا کردند.

براساس آخرین گزارش‌ها، این مصدومان در حال حاضر در وضعیت مناسبی هستند و اقدامات درمانی روی آنها در حال انجام است.

وی همچنین از مسمومیت دو نفر بر اثر استنشاق گاز منوکسید کربن در تبریز خبر داد و گفت: این حادثه در چهارراه دامپزشکی تبریز رخ داد و به نظر می‌رسد که علت حادثه استفاده نامناسب از گاز پیک‌نیکی بوده است اما با این حال عوامل آتش‌نشانی در حال بررسی تخصصی علت حادثه هستند.


منبع: عصرایران

ریزش یک ساختمان در کرج/ حبس یک کارگر زیر آوار

سخنگوی سازمان اورژانس کشور جزئیات حریق در هتل آزادی آبادان و ریزش یک ساختمان در گلشهر کرج را تشریح کرد.

مجتبی خالدی در گفت‌وگو با ایسنا در مورد حریق در هتل آزادی آبادان اظهار کرد: ساعت ۱۸:۲۰ امروز این هتل دچار حریق شد و تا به این لحظه در این حادثه دو نفر مصدوم شدند.

سخنگوی سازمان اورژانس کشور اضافه کرد: در حال حاضر ۵ دستگاه آمبولانس در محل مستقر هستند همچنین مدیر جانشین عملیات دانشگاه آبادان در محل حادثه حضور دارد و آمادگی اورژانس‌های بیمارستان‌های آبادان نیز در دستور کار قرار گرفته است تا به مصدومان احتمالی دیگر رسیدگی شود.

وی با بیان اینکه احتمال افزایش مصدومان حادثه زیاد نیست، اضافه کرد: با این حال همچنان عوامل اورژانس تا زمانی که آتش‌نشانی خاتمه عملیات را اعلام کند در محل حضور خواهند داشت.

خالدی درباره ریزش ساختمان در گلشهر نیز گفت: یک ساختمان در محدوده بلوار حدادی گلشهر کرج دچار ریزش شد و همچنین به لوله‌های گاز آسیب رسید. با توجه به نگرانی‌هایی که برای اهالی منطقه وجود داشت توصیه‌هایی در زمینه جابه‌جایی اهالی اطراف ساختمان و تخلیه اضطراری مطرح شد.

سخنگوی سازمان اورژانس کشور اضافه کرد: در پی این حادثه یک دستگاه اتوبوس آمبولانس و چهار دستگاه آمبولانس به محل اعزام شدند و اتوبوس آمبولانس و دو دستگاه از آمبولانس‌ها در نزدیکی منطقه حضور دارند و باقی در منطقه امن مستقر شدند.

وی اظهار کرد: تاکنون مشخص شده که یک کارگر که به نظر می‌رسد که از تبعه افغان باشد در زیر آوار محبوس شده است و به احتمال زیاد در ریزش آوار ساختمان همین یک حادثه‌دیده را خواهیم داشت.

خالدی با اشاره به اینکه هنوز مشخص نیست این حادثه در اثر سهل‌انگاری یا بی‌احتیاطی کارگران رخ داده است، گفت: در حال حاضر عوامل شرکت گاز نیز در محل حضور دارند و در حال رفع مشکل ایجاد شده برای گاز هستند.


منبع: عصرایران

مرگ ۲ کودک در حادثه سقوط سنگ روی ۲ خانه در اهواز (عکس)

خطر مسمومیت ها را جدی بگیرید مرزهای مجاز زمینی برای تردد زائرین اربعین (عکس) رُبات پستچی هم آمد (عکس) ۷۰ درصد از خریداران دلار بازنشستگان هستند یک قدم تا تاریخ سازی نوجوانان (فیلم) انتصاب‌های تازه در سازمان اسناد و کتابخانه ملی درهای ورزشگاه برای دربی ساعت ۱۲ باز می‌شود مهلت ثبت نام آزمون ارشد فراگیر پیام نور تمدید شد مسی و بدل ایرانی‌اش (عکس) ترامپ بخشی از هزینه‌های پرونده مداخله روسیه را عهده‌دار می‌شود

با کمبود آب، مهاجرت از تهران شروع می شود/ سدسازی را متوقف کنیم/ آمریکا ۳۰ سال است سد نمی سازد / نباید در اصفهان، ذوب آهن ساخته می شد  (۳۰ نظر)

ما و امارات و وزیران زن/ یک راهکار به جای طعنه و مقایسه  (۲۷ نظر)

۹ وزیر زن در کابینه جدید امارات/ ایجاد وزارت هوش مصنوعی  (۲۲ نظر)

کشتی طوفان زده اصول‌گرایان و ناخدایی که نیست  (۲۲ نظر)

لطفا به جیب زائران اربعین رحم کنید! (+عکس)  (۱۴ نظر)

سایپا قیمت خودروهایش را افرایش داد/ از افرایش ۵ میلیونی سراتو تا۷۶۰ هزار تومانی تیبا ۲ (+قیمت های جدید)  (۱۴ نظر)

بوم‌رنگ خشونت در جامعه ایرانی  (۱۴ نظر)

به افتخار نساجی قائمشهر؛ هیپ هیپ هورا!  (۱۳ نظر)


منبع: عصرایران

۶ کشته و ۵ مجروح در تصادف رانندگی منطقه بلوچستان

‌فرمانده پلیس راه جنوب سیستان و بلوچستان گفت: صبح امروز در پی برخورد یک خودروی سواری با یک دستگاه وانت در مسیر ایرانشهر- سرباز در منطقه بلوچستان ۶ نفر کشته و ۵ نفر زخمی شدند.

به گزارش ایسنا- به نقل از پلیس راه استان، سرهنگ یدالله ستوده افزود: این حادثه ساعت ۷:۳۰ در ۳۰ کیلومتری محور ایرانشهر- سرباز رخ داد که در پی آن خودروی پژو به یک تویوتا وانت برخورد کرد و در حال حاضر کارشناسان ما در حال بررسی علت حادثه هستند.

وی از دلایل تصادف در محورهای استان را تخطی از سرعت مطمئنه و تردد سوختکش‌های چاقاق عنوان کرد.


منبع: عصرایران

پشت پرده یک فیلم هولناک از شیرخوارگاهی در کرج

مددکار بهزیستی استان البرز وقتی به خاطر اهمال و کوتاهی در نگهداری از یک کودک از کار برکنار شد، برای انتقام‌جویی تصویری دلخراش از بدن زخمی پسرک ۲ ساله منتشر کرد و خواستار عزل مسئولان بهزیستی استان شد.

 پشت پرده یک فیلم هولناک از شیرخوارگاهی در کرج

مددکار بهزیستی استان البرز وقتی به خاطر اهمال و کوتاهی در نگهداری از یک کودک از کار برکنار شد، برای انتقام‌جویی تصویری دلخراش از بدن زخمی پسرک ۲ ساله منتشر کرد و خواستار عزل مسئولان بهزیستی استان شد.

عصر پنجشنبه فیلمی یک دقیقه‌ای از ضجه‌های بی‌امان کودکی خردسال که پیکر نحیفش پر از زخم و تاول‌های پوستی بود در فضای مجازی با سرعت دست به دست شد. هیچ صدایی جز ناله و فریادهای پسر کوچولوی بیمار شنیده نمی‌شد.

در این یک دقیقه، کودک بدون هیچ کلامی و در حالی که از درد به این سو و آن سو می‌دوید، به‌دنبال پناهی بود تا سوزش زخم‌هایش را التیام دهد. عامل انتشار این کلیپ برای آنکه شناسایی نشود در پیامی به همراه این فیلم، خواستار انتشار آن در فضای مجازی و گروه‌های خبری استان البرز و همچنین عزل مسئولان بهزیستی استان شده بود.

با پیگیری خبرنگار «ایران» درباره این فیلم و هماهنگی «حسین امیری»، مدیر روابط عمومی اداره کل بهزیستی استان البرز، صبح دیروز زمینه بازدید خبرنگاران البرزی از شیرخوارگاه امام علی (ع) کرج فراهم شد. مسئولان بهزیستی هم درپی بازدید از بخش‌های این مجموعه و ملاقات با کودک خبرساز، جزئیات این اتفاق را از زبان مدیرکل بهزیستی استان البرز شنیدند.

هیچ تعمدی در کار نبود
داریوش بیات‌نژاد – مدیرکل بهزیستی استان البرز – در این باره گفت: «به تازگی کودک ۴ ساله‌ای را که میان زباله‌ها رها شده و سرگردان بود، تحویل بهزیستی و شیرخوارگاه امام علی(ع) دادند. متأسفانه وی مبتلا به بیماری شپش بود و پس از کوتاه شدن موها و نظافت، به بخش کودکان انتقال یافت.

تصاویر ثبت شده در دوربین‌های مداربسته نیزنشان می‌دهد به منظور جلوگیری از انتشار و سرایت بیماری به دیگر کودکان، پس از میکروب زدایی لباس‌ها و تختخواب‌ها وبه خاطر کنترل و جلوگیری از انتشار شپش به سایر کودکان، دستور شست‌و‌شوی بخش و نیز استفاده از شامپوی مخصوص برای کودکان توسط مربی مربوطه داده شده بود. اما وقتی شست‌و‌شو با داروی ضد شپش آغاز شد، متأسفانه یکی از فرزندان ۲ ساله، با حساسیت و التهاب پوستی به شامپو واکنش نشان داد.

مربی با دیدن این علایم، با پزشک متخصص تماس گرفت وپس ازتشریح وضعیت کودک، مصرف شربت ضد حساسیت و پماد برای کودک تجویز شد. ضمن اینکه کودک پس از مصرف داروها به بیمارستان اعزام شد. با پیگیری‌های همکاران و ادامه روند درمان، کودک تحت نظر پزشک متخصص پوست قرار گرفت و زخم‌ها با پانسمان سطحی و ساده و شست و شوی با آب ولرم در کمتراز ۱۰ روز برطرف شد. در حال حاضر نیز پسرکوچولو در سلامت کامل به سر می‌برد.»

کودک بیگناه، ابزار انتقام نیروی اخراجی
وی با اشاره به اینکه بررسی‌ها نشان می‌دهد این فیلم‌ها برای باج خواهی و تهدید بهزیستی از سوی یک نیروی اخراجی منتشر شده بود، گفت: «ما معتقدیم اطلاع‌رسانی نباید ابزار تهدید و باج خواهی برای نهاد حمایتی بهزیستی باشد و در این مورد نیز از خبرنگار روزنامه «ایران» سپاسگزاریم که بدون ایجاد تنش و جوسازی به‌صورت حرفه‌ای پیگیر موضوع شد و در شفاف‌سازی آن کمک شایانی کرد. این پسر بچه ۲ ساله به واسطه اعتیاد مادر و زندانی بودن پدر، جزو خانواده‌های بدسرپرست به شمار می‌رود و پس از بررسی‌های اورژانس اجتماعی استان، تحویل شیرخوارگاه شده است.»

منبع: روزنامه ایران 

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

برگ‌های تازه در پرونده قتل ٢ کودک

پرونده قتل دو کودک که هر دو فرزندان طلاق بودند، در دادسراهای تهران و رشت همچنان در حال رسیدگی است و تحقیقات دراین‌باره ادامه دارد.

 برگ‌های تازه در پرونده قتل ٢ کودک

پرونده قتل دو کودک که هر دو فرزندان طلاق بودند، در دادسراهای تهران و رشت همچنان در حال رسیدگی است و تحقیقات دراین‌باره ادامه دارد.

در یکی از این پرونده‌ها، بازسازی صحنه قتل پسر ١١ساله‌ای که قربانی جوانی با انگیزه تجاوز شده است، انجام شد تا تحقیقات مقدماتی درباره این جنایت، یک گام دیگر به پایان نزدیک شود.

اواسط شهریور سال جاری خبر مفقودشدن و قتل پسر ۱۱ساله‌ای بار دیگر پایتخت را در بهت‌ و حیرت فرو برد. مدت کوتاهی پس از اعلام مفقودشدن این نوجوان به مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران، تحقیقات منجر به نتیجه شد و عامل جنایت به دام افتاد. 

پدر کودک ناپدید‌شده که ابوالفضل نام داشت، درباره مفقودشدن فرزندش گفت: من و همسرم وقتی ابوالفضل یک‌ساله بود از هم جدا شدیم و پس از آن، من با مادرم زندگی می‌کردم. روز عید قربان بود که پسرم گم شد. مادرم گفت ساعت ١٢ ظهر از خانه خارج شده و پس از آن بازنگشته است.

یکی از هم‌بازی‌های ابوالفضل به پلیس گفت او را آخرین‌بار ساعت سه بعدازظهر روز گم‌شدنش، دیده است. نگهبان پارک هم گفت آخرین‌بار ساعت شش بعدازظهر او را دیده که در پارک بوده است.

با ادامه تحقیقات و گذشت پنج روز از مفقودشدن ابوالفضل، سرانجام مرد ٢٢ساله‌ای به‌عنوان متهم پرونده دستگیر شد و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.

متهم در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: ابوالفضل را در محدوده میدان گمرک دیدم. به بهانه نشان‌دادن کبوترهایم او را به خانه بردم و در آنجا با ضربات متعدد چاقو  او را به قتل رساندم. پس از آن جسد را در یک ملحفه، پتو و کیسه زباله بزرگ بسته‌بندی کردم و با کمک برادرم به کیلومتر ۵۵ جاده قم بردیم و رها کردیم.  در پی اعتراف متهم به ارتکاب جنایت، کارآگاهان اداره یازدهم ضمن هماهنگی با بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی، به محل رهاسازی جسد رفتند و موفق به کشف جسد شدند.

به‌این‌ترتیب، قرار بازداشت متهم ٢٢ساله به اتهام قتل عمد و برادرش به اتهام مشارکت در مخفی‌کردن ادله جرم، از سوی بازپرس جنایی صادر شد.  صبح روز گذشته، با دستور بازپرس و طبق روال جاری پرونده‌های جنایی، قرار بازسازی صحنه فریب ابوالفضل و نحوه قتل او و انتقال جسد به بیابان‌های اطراف قم انجام شد و متهم اصلی پرونده که مدعی است خود در کودکی قربانی آزار جنسی شده است، بار دیگر ماجرای این جنایت را مرحله به مرحله شرح داد تا در سوابق و تحقیقات پرونده ثبت شود.

همچنین برادر متهم اصلی پرونده که فقط به مخفی‌کردن ادله جرم و همدستی در  انتقال جسد متهم است، با قرار وثیقه آزاد شد.

در همین ‌حال، دادستان رشت آخرین وضعیت پرونده «اهورا» را تشریح کرد.

دادستان عمومی و انقلاب رشت درباره اینکه آیا پزشکی قانونی موضوع آزارواذیت جنسی در این پرونده را تأیید کرده است؟ گفت: این موضوع از سوی پزشکی قانونی در حال بررسی است. نمونه‌برداری انجام شده و باید منتظر نظر این سازمان درباره موضوع تجاوز جنسی باشیم.

حجت‌الاسلام علی مصطفوی‌نیا درباره پرونده اهورا، گفت: متهم این پرونده دستگیر شده و با صدور قرار بازداشت موقت اکنون در زندان است.

وی خاطرنشان کرد: متهم اقرار و اعتراف کرده که بعد از آزارواذیت کودک، مجبور شده کودک را به قتل برساند. متهم اکنون اظهار ندامت و پشیمانی می‌‌کند.  دادستان رشت با بیان اینکه این پرونده از حساسیت بالایی برخوردار است، تأکید کرد که به این پرونده به‌سرعت رسیدگی می‌شود.

مصطفوی‌نیا ادامه داد: ان‌شاءالله با پیگیری‌هایی که انجام می‌شود، پرونده سریع‌تر به نتیجه رسیده و آن را به دادگاه کیفری یک استان گیلان ارسال می‌کنیم تا مانند پرونده‌های دیگر، رأی آن صادر و اجرای حکم به‌سرعت انجام شود.

دادستان عمومی و انقلاب رشت درباره اینکه آیا پزشکی قانونی موضوع آزارواذیت جنسی در این پرونده را تأیید کرده است؟ گفت: این موضوع از سوی پزشکی قانونی در حال بررسی است. نمونه‌برداری انجام شده و باید منتظر نظر این سازمان درباره موضوع تجاوز جنسی در این پرونده باشیم.  مصطفوی‌نیا گفت: پزشکی قانونی علت مرگ را خون‌ریزی مغزی عنوان کرده است. کودک‌آزاری شخص جانی در این پرونده به این صورت بوده که با آتش سیگار انگشت دست چپ کودک را سوزانده و سوختگی قدیمی هم در پای کودک وجود داشته است.

وی درباره اینکه مطرح شده متهم مقابل مادر اهورا دست کودک را با آتش سیگار سوزانده است، گفت: مادر اهورا راجع به این موضوع اظهار بی‌اطلاعی کرده و گفته زمانی که علت سوختگی را جویا شدم، این فرد گفته که دست کودک به دیگ داغ خورده است.

مصطفوی‌نیا درباره صدور کیفرخواست در این پرونده گفت: ما فعلا منتظر نظر نهایی پزشکی قانونی هستیم، اما ناگفته نماند بازسازی صحنه را به‌سرعت انجام دادیم و دغدغه‌مان این است که هرچه سریع‌تر پرونده در دادسرا نهایی شود و آن را به دادگاه کیفری یک ارسال کنیم.


منبع: فرادید

راننده سعودی لحظه مرگ خود را ثبت کرد (فیلم)

طرز تهیه ماهی ماکرل رئیس جمهور یا رئیس جمهوری، کدام صحیح است؟ ادعای یمن: یک کشتی ایرانی را توقیف کردیم نوه چرچیل ترامپ را “بی‌شعور احمق” خطاب کرد با تصویب مجلس؛ نام متهمان اقتصادی درصورت تشخیص دادگاه منتشر می‌شود کبک سوخاری؛ غذای مجلسی برای میهمانی ها تصاویر کم نظیر محیط بانان از سه خرس قهوه ای طالقان (فیلم) غافلگیر شدن فُک توسط خرس قطبی گرسنه (فیلم) غفوری در انتظار واکنش محکم باشگاه به محرومیتش اسامی کشته‌ها و مجروحان حادثه ریزش کوه در اهواز

با کمبود آب، مهاجرت از تهران شروع می شود/ سدسازی را متوقف کنیم/ آمریکا ۳۰ سال است سد نمی سازد / نباید در اصفهان، ذوب آهن ساخته می شد  (۳۰ نظر)

ما و امارات و وزیران زن/ یک راهکار به جای طعنه و مقایسه  (۲۷ نظر)

۹ وزیر زن در کابینه جدید امارات/ ایجاد وزارت هوش مصنوعی  (۲۲ نظر)

کشتی طوفان زده اصول‌گرایان و ناخدایی که نیست  (۱۸ نظر)

سایپا قیمت خودروهایش را افرایش داد/ از افرایش ۵ میلیونی سراتو تا۷۶۰ هزار تومانی تیبا ۲ (+قیمت های جدید)  (۱۴ نظر)

بوم‌رنگ خشونت در جامعه ایرانی  (۱۴ نظر)

لطفا به جیب زائران اربعین رحم کنید! (+عکس)  (۱۳ نظر)

به افتخار نساجی قائمشهر؛ هیپ هیپ هورا!  (۱۳ نظر)


منبع: عصرایران

ریزش کوه در منطقه مسکونی کوی رمضان اهواز/ ۲ نفر فوت کردند (+عکس)

به علت ریزش کوه در کوی رمضان اهواز، چهار نفر زیر آوار ماندند که دو نفر از آنها فوت کردند.

به گزارش مهر، ساعت هفت صبح امروز، کوه در منطقه کوی رمضان اهواز ریزش کرد و دو خانه در حوالی کوه روی ساکنانشان آوار شدند.

تلاش نیروی های امدادی برای خارج سازی افراد از زیر آوار از همان زمان آغاز شد و یک دختر و یک زن در یکی از خانه ها از زیر آوار خارج شدند که متاسفانه دختربچه در بیمارستان فوت کرد. 

یک آقای ۳۰ سال هم با وجود مصدومیت از زیر آور خارج و به بیمارستان منتقل شده است اما یک دختر بچه حدود هشت ساله زمانی از زیر آوار خارج شده که فوت کرده بود.

این خانه های که در مجاورت کوه ساخته شده اند از مدتها قبل قرار بود، جابه جا شوند که متاسفانه این امر رخ نداد تا امروز شاهد این حادثه باشیم.

چند خانه دیگر که در این حادثه آسیب ندیده اند نیز در معرض ریزش کوه هستند.


منبع: عصرایران

پسری پدرش را با ضربه های بطری به قتل رساند

مرد ی که در جریان دعوای خانوادگی پدرش را با ضربه بطری کشته بود، بازداشت و منکر جنایت شد.”

جام جم نوشت: ۱۹ خرداد امسال زنی با حضور در دادسرای ناحیه ۳ تهران از برادر ۴۷ ساله‌اش شکایت کرد و به قاضی پرونده گفت: پدرم چند روز مهمان خانه برادرم و همسر موقتش بود، اما برادرم با او دعوا کرد و کتکش زد و از طریق همسایه‌ها متوجه شدیم وی در بیمارستان بستری است.

ماموران از پیرمرد در بیمارستان تحقیق کردند که وی به افسر تحقیق گفت: پسرم خانه ۷۰۰ میلیونی‌اش را فروخت و همراه همسرش در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کردند. چند روزی مهمانشان بودم، اما روز آخر او با من دعوا کرد و گفت باید هر چه پول و طلا دارم به او بدهم، در غیر این صورت بیرونم می‌کند. با من دعوا کرد و بعد با بطری آب ضربه‌هایی به سرم زد که زخمی شدم. از پسرم شکایت دارم.

پسر این پیرمرد به کلانتری احضار و به افسر تحقیق گفت: دعوایی میان من و پدرم در کار نبود. او در خانه حالش بد شد و نتوانست تعادلش را حفظ کند و روی زمین افتاد.

ده روز بعد از این ماجرا، پیرمرد در بیمارستان فوت شد و مرگ او به کلانتری ۱۲۴ قلهک گزارش شد. چند روز پیش دختران مقتول در دادسرا حاضر شدند و از برادرشان به اتهام قتل پدر شکایت کردند.در ادامه پسر مقتول بازداشت و در جریان تحقیقات قضایی منکر قتل پدرش شد و به قاضی پرونده گفت: با پدرم دعوایمان نشد و با بطری به او ضربه نزدم که باعث مرگش شود. سال‌ها در اسکاتلند درس خوانده و مدرک پزشکی عمومی گرفته‌ام. من و همسرم رفتارخوبی با او داشتیم. او روز حادثه حالش بد شد و روی زمین افتاد و ما هم سریع پدرم را به بیمارستان منتقل کردیم. این در حالی است که پدرش قبل از مرگ او را به عنوان عامل حادثه معرفی کرده است.ماموران همچنین متوجه شدند طبق گفته خانواده متهم، وی دیپلم دارد و مدرک پزشکی ندارد. تحقیقات از متهم پرونده ادامه دارد.


منبع: عصرایران

در خانه فالگیر مشهور شهر چه می‌گذرد؟

«اینها همه‌اش بهانه‌ است. زن‌هایی که فال می‌گیرند در استیصال مطلقند. می‌دانی؟ یک‌جورهایی در نقش و نگارهای قهوه دنبال نقش یار می‌گردند …»

«سمیه» دیگر عادت کرده هر روز ساعت ۸ صبح با صدای زنگ تلفن خانه‌اش از خواب بیدار شود و از آن طرف خط، صدای بیقرار یک زن را بشنود: «سلام سمیه خانم جون. بدموقع که تماس نگرفتم؟ قربون دستت وقت داری یه قهوه برام بگیری؟»

آن وقت سمیه دست و رو نشسته و در حالتی میان خواب و بیداری قهوه‌جوش را می‌گذارد روی گاز. قهوه که دم می‌کشد، به اندازه یک قاشق چایخوری آرام می‌ریزد داخل فنجان. قهوه را لب می‌زند و نعلبکی را می‌گذارد روی آن و فنجان را برمی‌گرداند؛ درست رو به روی قلبش.

چیزی زیر لب می‌گوید و خیره می‌شود به ته فنجان: «یه تاج می‌بینم روی سرت. این خیلی خوبه. یعنی خیلی مورد توجه قرار می‌گیری. یه قورباغه هم هست. زبون‌دراز و چشم‌ ورقلمبیده. می‌خواد ببلعدت انگار …»

تلفن را قطع می‌کند، می‌رود آبی به صورتش می‌زند و زیر کتری را روشن می‌کند. همین که پنیر را می‌گذارد روی میز، صدای زنگ تلفن سکوت سرد خانه‌اش را می‌شکند: «جونم! آره. چرا نمیشه؟ عزیزم شماره کارتمو که داری؟ ۳۰ هزار تومان واریز کن. بعد عکس فیشتو برام بفرست. یه ربع دیگه زنگ بزن. آره قربونت برم. منتظرم.» و این روند تا ساعت ۶ عصر ادامه دارد. گاهی هم بیشتر.

من سال‌هاست که سمیه را می‌شناسم. خانه‌اش جایی است در غرب تهران. فوق لیسانس دارد. یک دختر ۳۵ ساله که خیلی سال است تنها زندگی می‌کند. قبل‌ترها در یک بیمارستان، فیزیوتراپ بود اما چند سال پیش تصمیم گرفت شغلش را عوض کند. سمیه که کتابخانه‌اش دیگر جوابگوی این حجم از کتاب و مجله نیست و آنها را دور تا دور سالن پذیرایی خانه ۴۰ متری‌اش چیده است، از یک روزی به بعد فال‌گیر شد. فال قهوه و گاهی هم ورق. او حالا یکی از فال‌گیرهای معروف تهران است.

سمیه هر روز تقریبا برای ۱۰ نفر فال می‌گیرد. دوست ندارد غریبه‌ها را به خانه‌اش راه دهد. برای همین فقط تلفنی فال می‌گیرد. مشتری‌هایش هم دیگر به او اعتماد دارند. اول پول را برایش را واریز می‌کنند و بعد تلفن می‌زنند به سمیه که از آینده برایشان بگوید. از اینکه سفری در پیش دارند یا نه؟ رابطه عاطفی‌شان بهبود پیدا می‌کند یا نه؟ و خیلی چیزهای دیگر. سمیه هم برای هر مشتری تقریبا یک ساعت وقت می‌گذارد و با حوصله برایشان حرف می‌زند.

حالا شما گفت‌وگوی کوتاه من را با سمیه می‌خوانید که عصر یک جمعه پاییزی در خانه کوچک او انجام شده است:

سمیه! تو فال‌گرفتن را از کجا یاد گرفتی؟ دوره خاصی دیدی؟
نه. کم سن و سال‌تر که بودم، مخصوصا زمان دانشجویی، خیلی پیش فال‌گیر می‌رفتم. اصلا کارم شده بود که هر هفته بروم پیش فال‌گیر و او برایم حرف بزند. انقدر این کار را انجام دادم که کم‌کم خودم اصول فال‌گیری را یاد گرفتم. بعد رفتم در اینترنت راجع به معنا و تفسیر اشکال و علائم فنجان قهوه جست‌وجو کردم. همین ‌طوری یاد گرفتم. نه اینکه فکر کنی رفتم کلاس فال قهوه. (می‌خندد)

می‌خواهی بگویی بعد از آن آنقدر حرفه‌ای شدی که فال‌گیری برای تو تبدیل به یک شغل شد؟
من به این دلیل رفتم سراغ یادگیری فال قهوه که بتوانم برای خودم فال بگیرم اما چند بار در جمع‌های دوستانه برای دوستان خودم فال گرفتم و آنها به فال‌های من علاقه پیدا کردند و بارها و بارها از من خواستند برایشان فال بگیرم. بعد هم شماره من را به دوستانشان دادند که من برایشان فال بگیرم. من هیچ‌وقت برای این کار تبلیغ نکردم یا به کسی نگفتم بیا برایت فال بگیرم. اما کم‌کم وقتی آدم‌هایی که از من درخواست فال داشتند،‌ تعدادشان زیاد شد، تصمیم گرفتم در ازای فال دستمزد بگیرم.

الان قیمت مشخصی برای فال قهوه داری؟
برای هر فال ۳۰ هزار تومان می‌گیرم.

آدم‌هایی که برای فال به تو زنگ می‌زنند، بیشتر مردها هستند یا زن‌ها؟
معمولا زن هستند. در هر سن و سالی. پیش آمده در جمع‌های دوستانه برای آقایان فال بگیرم اما تا به حال نشده که یک آقا به عنوان مشتری به من زنگ بزند و فال قهوه بخواهد.

زن‌هایی که می‌گویی، در فال قهوه معمولا دنبال چه چیزی هستند؟
خودشان دلایل مختلفی را بیان می‌کنند. مثل خرید خانه، سفر و … اما من می‌دانم که همه‌اش بهانه است. آنها برای «عشق» فال می‌گیرند. می‌دانی؟ یک‌جورهایی در نقش و نگارهای قهوه دنبال نقش یار می‌گردند. البته هستند زن‌هایی که برای تفریح سراغ فال قهوه می‌روند و بعدا معتاد فال می‌شوند اما من فکر می‌کنم زن‌هایی که فال می‌گیرند در استیصال مطلقند. وقتی احساس می‌کنند هیچ کاری از دستشان برنمی‌آید، فال می‌گیرند. من می‌فهمم همه این بهانه‌ها برای روابط عاطفی‌شان است. وقتی درباره روابطشان صحبت می‌کنم به وجد می‌آیند و فقط دوست دارند در این‌باره بشنوند.

وقتی درباره مسائل عاطفی‌شان صحبت می‌کنی، حالشان خوب می‌شود؟
می‌فهمم که خیلی هیجان‌زده می‌شوند و به وجد می‌آیند اما حال خوب؟ نه، فکر نمی‌کنم. هیچ حالشان خوب نمی‌شود. خب من که روانشناس نیستم. البته می‌دانی بیشتر فال‌گیرها فقط حرف‌های خوب می‌زنند. کمتر فال‌گیری است که از رویدادهای بد در فنجان قهوه بگوید. همه فال‌گیرها حرف‌های خوب و قشنگ می‌زنند. برای اینکه مشتری باز هم سراغشان برود.

تو خودت چه احساسی داری از اینکه در روز با این همه زن راجع به مسائل شخصی‌شان حرف می‌زنی؟
خب، وقتی به آنها حرف‌های خوب می‌زنم آنها تا حد زیادی آرام می‌شوند و این خوب است. نمی‌توانم بگویم احساس خاصی دارم. این هم یک جور شغل است. مثل اینکه من بپرسم تو از اینکه خبرنگاری چه احساسی داری؟

منظورت از اینکه می‌گویی حرف‌های خوب می‌زنی تا حالشان خوب شود، این است که به آنها دروغ می‌گویی؟
نه، اصلا. دروغ که نمی‌گویم. در فنجان قهوه با توجه به اشکالی که افتاده هم چیزهای خوب می‌بینم و هم چیزهای بد اما من فقط خوب‌هایش را به مشتری می‌گویم. دوست ندارم حرف‌های تلخ به آنها بزنم.

شده از تو راهکار هم بخواهند؟
خیلی. بعضی‌ها فکر می‌کنند من مثل دعانویس‌ها می‌توانم راه‌حلی برای مسائل و مشکلات داشته باشم. خیلی‌وقت‌ها فال که تمام می‌شود می‌گویند: «حالا به نظر شما چکار کنم؟» خب من جوابی ندارم. واقعا نمی‌دانم راه حل مشکلات آنها دقیقا چیست.

تا به‌حال شده کسی از فالی که برایش گرفتی ناراضی باشد و بدخلقی کند؟
بله. بارها برایم پیش آمده که به من ناسزا گفته‌اند. مثلا یک‌بار به خانمی گفتم تا سه وعده دیگر رابطه‌ عاطفی‌اش بهبود پیدا می‌کند اما آن مرد او را ترک کرد. او یک روز به تلفنم زنگ زد و هرچه از دهانش درآمد به من گفت. من هم پولش را پس دادم. این چیز عجیبی نیست. مگر قرار است فال به طور مطلق درست باشد؟ چه چیزی در این جهان مطلق است؟ در کنارش مشتری‌هایی هم دارم که هفته‌ای یک‌بار زنگ می‌زنند و فال می‌گیرند.

هفته‌ای یک‌بار؟ مگر در طول یک هفته چقدر تغییر و تحول در زندگی ایجاد می‌شود؟
خیلی‌ها معتاد فال هستند. می‌خواهند آب بخورند، زنگ می‌زنند فال می‌گیرند. می‌خواهند میهمانی بروند، فال می‌گیرند. حتی اگر من مسافرت باشم، مریض باشم یا هر چیز دیگر در حالی که اضطراب فراوان دارند، زنگ می‌زنند و فال می‌خواهند. من هم سریع قهوه دم می‌کنم، نیت می‌کنم و برایشان از همه چیز می‌گویم.

سمیه! تو از اینکه شغلت را از فیزیوتراپی به فالگیری تغییر دادی، راضی هستی؟ فکر می‌کنی تا همیشه بخواهی همین شغل را ادامه دهی؟
درست است که این شغل انرژی زیادی از من می‌گیرد. خسته‌ام می‌کند و خیلی وقت‌ها فرصت نمی‌کنم، حتی غذا بخورم اما این کار برایم هیجان هم دارد. درآمدش که بد نیست. نمی‌دانم تا چند سالگی ذهنم می‌کشد برای این و آن فال بگیرم. چه بگویم؟ بد نیست. راضی‌ام.

اینها را که می‌گوید، دیگر حوصله‌اش تمام می‌شود. کوسن روی کاناپه را محکم بغل می‌کند و کتاب «وقتی نیچه گریست» را از روی میز برمی‌دارد و شروع می‌کند با بی‌میلی ورق زدن. چند دقیقه نمی‌شود که دوباره کتاب را پرت می‌کند روی میز. همین که چشمانش را می‌بندد، دوباره زنگ تلفن سکوت سرد خانه‌اش را به هم می‌ریزد: «۳۰ هزارتومان واریز کن. بعد عکس فیشتو برام بفرست …»


منبع: فرادید

زیر گرفتن عابران پیاده در امارات/ ۲ کشته و ۶ زخمی

منابع اماراتی از کشته و زخمی شدن ۸ نفر در حادثه زیر گرفته شدن افراد از سوی یک خودرو در دبی خبر دادند.

به گزارش مهر به نقل از اسپوتنیک، منابع اماراتی از کشته شدن ۲ نفر و زخمی شدن ۶نفر دیگر در حادثه ای که طی آن راننده یک خودرو افراد را در خیابان شیخ محمد بن زاید دبی زیر گرفت، خبر دادند.

پلیس دبی با صدور بیانیه ای اعلام کرد: هنگامی که راننده(غ.م) با تابعیت آسیایی با سرعت بالا در حال رانندگی بود با ترکیدن لاستیک خودرو به سوی افرادی که در حال ادای نماز مغرب در خارج از خیابان عمومی قبل از پل منتهی به شارجه بودند، منحرف شد.

پلیس دبی خواستار سرعت قانونی شد.


منبع: عصرایران

تصادف در جاده یاسوج – اصفهان/ ۷ زخمی و ۲ کشته

رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی کهگیلویه و بویراحمد گفت: تصادف رانندگی در جاده ارتباطی یاسوج – اصفهان ۲ کشته و هفت مصدوم برجا گذاشت.

جلال پوران فرد روز شنبه در گفت و گو با ایرنا اظهار داشت: این سانحه رانندگی حدود ساعت ۱۳ عصر امروز در حوالی روستای چناربرم رخ داد.

وی افزود: در این حادثه رانندگی یک دستگاه پژو ۴۰۵ و یک دستگاه پراید با یکدیگر برخورد کردند.
رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی کهگیلویه و بویراحمد بیان کرد: ۲ کشته این تصادف رانندگی ۲ کودک پسر و دختر ۹ ماهه و ۲ ساله بودند.

پوران فرد عنوان کرد: هفت مصدوم این سانحه رانندگی نیز دارای میانگین سنی بین ۲۰ تا ۲۵ سال هستند.

وی ابراز داشت: مصدومان این حادثه رانندگی برای مداوا با سه دستگاه آمبولانس و ۲ پرواز بالگرد امداد هوایی کهگیلویه و بویراحمد به بیمارستان شهید بهشتی یاسوج منتقل شدند.

پوران فرد گفت: دلیل وقوع این تصادف رانندگی توسط کارشناسان در حال بررسی است.


منبع: عصرایران

وانت پیکان روی گاردریل بزرگراه آزادگان (عکس)

ساعت ۲:۴۵ بامداد امروز شنبه منحرف شدن وانت از مسیر اصلی در بزرگراه آزادگان تهران، ابتدای جاده احمدآباد مستوفی منجر به سوار شدن این وسیله نقلیه بر روی گاردریل شد.

در این حادثه پیکان وانت حین حرکت در جاده ناگهان از مسیر اصلی خارج شده و پس از تصادف شدید با گاردریل حاشیه جاده، به صورت معلق بر روی نرده‌های گاردریل قرار گرفت.

وانت پیکان روی گاردریل بزرگراه آزادگان! (عکس)

وانت پیکان روی گاردریل بزرگراه آزادگان! (عکس)


منبع: عصرایران

مرگ دلخراش کودک ۳ ساله زیر چرخ‌های نیسان پدر

پسربچه سه ساله ای در یکی از روستاهای بخش میان جلگه شهرستان نیشابور زیر چرخ های خودرو نیسان پدر فوت کرد .

به گزارش ایسنا، سرهنگ حسین بیات مختاری فرمانده انتظامی شهرستان نیشابور گفت: ساعت ۱۶:۳۶ دقیقه روز گذشته در پی اعلام مرکز ۱۱۰ مبنی بر یک مورد حادثه منجر به فوت در یکی از روستاهای بخش میان جلگه شهرستان نیشابور ماموران انتظامی پاسگاه عشق آباد به همراه عوامل امدادی به محل اعزام شدند.

وی افزود: مردی ۶۰ ساله با دنده عقب قصد بیرون آوردن خودرو نیسان از منزل را داشته که متاسفانه فرزند سه ساله اش قصد پیاده شدن از نیسان را داشته که به پایین سقوط و به طرز دلخراشی زیر چرخ‌های خودرو فوت می‌کند.

بیات‌مختاری هم چنین براثر بی احتیاطی راننده یک دستگاه وانت پیکان و واژگونی آن در مسیر قدمگاه بخش زبرخان راننده ۳۸ ساله فوت و همسر و فرزند چهار ساله اش مصدوم شدند که جهت مداوا توسط عوامل امدادی به بیمارستان انتقال یافتند .

فرمانده انتظامی شهرستان نیشابور به رانندگان توصیه کرد: بارعایت قوانین و مقررات آرامش و آسایش را برای خود و دیگران به ارمغان آوریم تا شاهد این گونه حوادث تلخ نباشیم .


منبع: عصرایران

سرقت طلایی دزد آزارگر

پسر جوان که برای سرقت وارد خانه‌ای در خیابان آفریقا شده بود وقتی در برابر زن تنها قرار گرفت با تهدید چاقو اقدام به آزار و اذیت زن ۶٠ ساله کرد و سوار بر خودروی پرشیا پا به فرار گذاشت.

 سرقت طلایی دزد آزارگر

سارق جوان و همدستش زمانی که سرگرم سرقت لوازم داخل خودرو در غرب تهران بودند، در عملیات پلیسی دستگیر شدند.

روز ٢٧ شهریور ماه امسال زن ۶٠ ساله که به تنهایی در ساختمانی در خیابان آفریقا زندگی می‌کند، برای پهن‌کردن لباس‌هایش از طبقه چهارم ساختمان خارج شد و در حالی ‌که در واحد باز بود به سمت پشت‌بام رفت و زمانی که به خانه بازگشت، احساس کرد کسی داخل خانه است.

زن تنها به آرامی به اتاق‌ها سرکشی کرد تا این‌که به جلوی در حمام رسید و همین لحظه بود که ناگهان درِ حمام باز شد و پسر جوانی به سمت او حمله کرد و پس از کتک‌کاری زن میانسال، او را به اتاق خواب کشاند و اقدام به بستن دست و پای وی کرد. پسر جوان که رفتارهای عجیبی داشت، در ادامه با تهدید زن تنها را هدف آزار و اذیت قرار داد و پس از اقدام شومش دست به سرقت طلاها و پول‌های داخل زد و پا به فرار گذاشت.

زن تنها پس از فرار پسر جوان و رهایی خود با ماموران کلانتری ١٠٣ گاندی تماس گرفت و از دستبرد ٣٠ میلیونی طلا و آزار و اذیت سارق طلاهایش خبر داد.

بدین‌ترتیب دادیار شعبه چهارم دادسرای ناحیه ٣۴ پس از تحقیقات ابتدایی ماموران دستور داد تا تیمی از کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عامل این سرقت میلیونی وارد عمل شوند.

کارآگاهان در گام نخست به سراغ دوربین‌های مداربسته ساختمان ۴ طبقه رفته و با توجه به قدیمی‌بودن دوربین‌ها تنها موفق به شناسایی خودروی پرشیای سفید‌رنگ سارق جوان شدند.

تنها سرنخ در اختیار ماموران خودروی پرشیای سفید‌رنگ بود و تجسس‌های پلیسی برای دستگیری پسر جوان ادامه داشت تا این‌که پس از چند روز کارآگاهان در جریان سرقت ناموفقی در نزدیکی خانه زن میانسال قرار گرفتند.

ماموران با حضور در محل سرقت پی بردند دو جوان پس از تخریب درِ خانه‌ای قصد سرقت لوازم باارزش داخل خانه را داشتند که اهالی ساختمان متوجه ماجرا شدند و در این صحنه ٢ سارق جوان زمانی که در برابر اهالی ساختمان قرار گرفتند، با رها‌کردن وسایل سرقتی و با چاقوکشی به سمت همسایه‌ها موفق به فرار شدند.

کارآگاهان در این مرحله با بررسی دوربین مداربسته ساختمان پی بردند که دزدان با خودروی پرشیای سفید‌رنگ پا به فرار گذاشته‌اند و همین کافی بود تا مشخص شود که سارق خانه زن میانسال در این پرونده نقش داشته است که با توجه به کیفیت دوربین‌های مداربسته شماره پلاک خودروی دزدان به دست آمد.

تیم پلیسی با بررسی شماره پلاک خودروی دزدان پی بردند که صاحب پرشیای سفید‌رنگ جوان ٢٨ساله‌ای به نام علیرضا و یکی از مجرمان سابقه‌دار است. بررسی سوابق علیرضا نشان از آن داشت که وی سابقه شرارت و تیراندازی، سرقت لوازم داخل خودرو و خانه دارد و یک‌بار نیز به خاطر سرقت خودروهای لوکس از سوی ماموران اداره بیستم پلیس آگاهی دستگیر شده‌بود که با تأمین قرار قانونی از زندان آزاد شده است.

کارآگاهان در این مرحله با توجه به سابقه‌های متهم موفق به شناسایی خانه وی در اسلامشهر شدند؛ اما وقتی برای دستگیری علیرضا اقدام کردند، مشخص شد وی از چندی قبل به خانه‌اش مراجعه نکرده و هیچکس از او اطلاعی ندارد.

در ادامه ماموران شماره پلاک خودروی سارق حرفه‌ای را در سیستم جامع پلیس ثبت کردند و تصویر متهم در اختیار تیم‌های گشتی پلیس قرار گرفت.

دستگیری سارق در حین سرقت
ساعت ١٠ شامگاه ١۵مهرماه امسال ماموران کلانتری ١۴٠ باغ‌فیض در حال گشتزنی بودند که به خودروی پرشیای سفید‌رنگ مشکوک شدند و پس از بررسی شماره پلاک خودرو متوجه شدند که سرنشینان آن تحت‌ تعقیب ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار دارند.

دو پسر جوان که سرگرم سرقت لوازم داخل خودرو بودند، زمانی که متوجه حضور ماموران می‌شوند، تصمیم به فرار می‌گیرند که ماموران در اقدامی غافلگیرانه موفق به دستگیری دو متهم می‌شوند و تیم پلیسی در بررسی خودروی پرشیا، وسایل سرقتی لوازم داخل خودرو را به دست می‌آورند.

علیرضا ابتدا سعی داشت خود را در ماجرای دستبرد از خانه و آزار و اذیت زن تنها بی‌گناه معرفی کند؛ اما وقتی در برابر زن میانسال و تصاویر دوربین‌های مداربسته قرار گرفت، به‌ناچار لب به سخن باز کرد.

سرهنگ کارآگاه محمد نادربیگی، رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران گفت: «متهم پس از اعتراف به سرقت خانه‌های مناطق غرب و شمال غرب، خیابان آفریقا و سعادت‌آباد به دستور بازپرس برای بررسی دیگری جرایم در اختیار ماموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.

آزار و اذیت در عالم مستی
علیرضا ٢٨ساله که در زمان سرقت لوازم داخل خودرو دستگیر شد، وقتی در برابر زن تنها قرار گرفت، ادعا کرد که به خاطر اعتیادش دست به سرقت زده و زمانی که زن میانسال را هدف آزار و اذیت قرار داده، مست بوده و نمی‌دانسته دست به چه کاری می‌زند.

اعتیاد داری؟
بله؛ شیشه می‌کشم.

از چند سالگی شیشه مصرف می‌کنی؟
 ١۵ساله بودم که شروع به کشیدن شیشه کردم.

سابقه داری؟
سابقه سرقت لوازم داخل خودرو و درگیری دارم.

چه خودرو‌هایی را هدف سرقت‌هایتان قرار می‌دادید؟
بیشتر خودروهای گرانقیمت که سیستم دزدگیر نداشتند؛ ابتدا برای سرقت داخل خودرو را بررسی می‌کردیم و با دیدن کیف یا وسایل باارزش اقدام به شکستن شیشه خودروها کرده و در چشم بهم‌زدنی لوازم داخل آن را سرقت می‌کردیم.

همدست داشتی؟
بله؛ معمولا با یکی از دوستانم سرقت می‌کردم که او نیز همراه من دستگیر شده است.

خودروهای لوکس را هم سرقت کردی؟
۴خودروی لندکروز، اوپتیما، اسپورتیج و هیوندا Ix ٢٢ را هم سرقت کردم که پس از دستگیری آنها را در اختیار ماموران اداره بیستم پلیس آگاهی تهران قرار دادم.

خودروهای لوکس را چطور سرقت می‌کردی؟
در خیابان پرسه می‌زدم و زمانی که راننده‌ای برای خرید از خودرویش پیاده می‌شد با توجه به این‌که خودرویش روشن بود، پشت فرمان نشسته و فرار می‌کردم.

با خودروهای سرقتی چه می‌کردی؟
سوار بر خودروهای لوکس دست به سرقت لوازم داخل خودرو می‌زدم.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت خانه.

شنیدم یک زن را هدف آزارواذیت قراردادی؟
بله.

روز سرقت چه اتفاقی افتاد؟
در خیابان آفریقا بودم که دیدم یک پسربچه از خانه خارج شد و من پشت‌ سر او برای سرقت وارد ساختمان شدم؛ ابتدا به طبقه اول رفتم و گوشم را روی در گذاشتم که متوجه شدم کسی داخل خانه نیست و با هل‌دادن در موفق به بازشدن در خانه شدم؛ اما دیدم کسی آن‌جا زندگی نمی‌کند، سپس یک سیگار روشن کردم و در راه‌پله‌ها بودم که دیدم یک زن از واحد طبقه چهارم خارج شد و به پشت‌بام رفت و به‌سرعت وارد خانه او شدم.

کسی داخل خانه نبود؟
نه؛ در باز بود و داخل خانه کسی نبود اما خیلی زود زن تنها به خانه بازگشت و متوجه حضور من در خانه شد.

فرار کردی؟
ترسیدم و چون مست بودم، به سمت زن میانسال حمله کردم و پس از بستن دست و پاهایش او را مورد آزارواذیت قرار دادم و سپس با سرقت طلا و پول‌ها پا به فرار گذاشتم.

بعد از سرقت کجا رفتی؟
سوار بر خودرویم پا به فرار گذاشتم و با فروش طلاها ۶‌میلیون تومان پول به جیب زدم که آن را هزینه اعتیاد و خوشگذرانیم کردم.

٣٠‌میلیون طلا را ۶‌میلیون فروختی؟
مالخر، طلاها را به قیمت ارزانی می‌خرید و راهی جز ارزانفروشی نداشتم.

با پول سرقت‌ها خودروی پرشیا را خریدی؟
نه؛ قبلا در کار خریدوفروش موادمخدر شیشه بودم اما از ترس این‌که اعدام شوم، دیگر به آن کار ادامه ندادم.

ترس از اعدام؟
بله؛ شنیده بودم اگر با موادمخدر شیشه دستگیر شوم، به خاطر وزن بالایی که همراهم بود، به اعدام محکوم می‌شوم.

وقتی زن تنها را مورد آزارواذیت قرار می‌دادی، به اعدام فکر نکردی؟
مست بودم و نمی‌دانستم چه کاری انجام می‌دهم.

روز سرقت از خانه زن تنها همدستت هم بود؟
نه تنها رفته بودم.

روز سرقت نافرجام در خیابان آفریقا چه اتفاقی افتاد؟
با دوستم وارد ساختمانی در خیابان آفریقا شدیم و پس از تخریب در خانه وارد واحد مسکونی طبقه اول شدیم و یکی از همسایه‌ها درباره حضور ما به خانه سوال کرد که ادعا کردیم برادر صاحبخانه هستیم که پس از آن متوجه شدیم اهالی ساختمان متوجه سارق بودن ما شد‌ه‌اند و مجبور شدیم صندوقچه‌ای که سرقت کرده بودیم را رها کنیم و با تهدید چاقو پا به فرار گذاشتیم.


منبع: فرادید

طراحی نقشه جنایت در آخرین ملاقات

زنی متأهل که با دو مرد رابطه داشت نقشه قتل یکی از آنها به دست دیگری را طراحی کرد. او و متهم به قتل اکنون به جرم خود اعتراف کرده‌اند و در بازداشت به سر می‌برند.

 طراحی نقشه جنایت در آخرین ملاقات

زنی متأهل که با دو مرد رابطه داشت نقشه قتل یکی از آنها به دست دیگری را طراحی کرد. او و متهم به قتل اکنون به جرم خود اعتراف کرده‌اند و در بازداشت به سر می‌برند.

وقوع جنایت در جاده ورامین – منطقه عباس‌آباد ساعت ٢٣:۵٠ روز ١٨ تیر از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ١١٠ به کلانتری ١٧٢ حضرت عبدالعظیم اعلام شد. با حضور مأموران در محل و انجام بررسی‌های اولیه مشخص شد مردی ٣٠ساله به‌نام سلیمان پشت فرمان خودروی پرایدش از ناحیه گردن و سینه مورد اصابت ضربات جسمی قرار گرفته و به قتل رسیده است.

پرونده این جنایت به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای عمومی و انقلاب شهرری، برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.  شاهد صحنه جنایت در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «در خانه نشسته بودم که ناگهان متوجه صدای درگیری از کوچه شدم و خودم را مقابل پنجره رساندم. یک موتورسوار را دیدم که به‌سرعت در حال دورشدن از محل بود. خودروی پراید نیز دقیقا زیر ساختمان پارک شده و درِ آن باز مانده بود اما کسی از آن خارج نمی‌شد. از خانه بیرون آمدم و به سمت پراید رفتم که ناگهان با جسد جوانی در پشت فرمان ماشین روبه‌رو شدم. بلافاصله به ١١٠ زنگ زدم و موضوع را به پلیس اطلاع دادم».

کارآگاهان با بررسی صحنه جنایت اطمینان پیدا کردند مقتول در یک لحظه غافلگیر شده و قاتل بدون آنکه مقتول فرصت دفاع از خودش را پیدا کرده باشد، وی را پشتِ فرمان ماشین و درحالی‌که برابر شواهد قصد پیاده‌شدن از ماشین را داشته مورد اصابت ضربات خود قرار داده و به قتل رسانده است.  کارآگاهان با توجه به شواهد به‌دست‌آمده از صحنه جنایت که از ارتکاب قتل با طرح و برنامه قبلی حکایت داشت، مطلع شدند مقتول قصد داشت با زنی ٣۵ساله به‌نام «پروین» ملاقات کند.

محل سکونت این زن در فاصله چندمتری محل جنایت قرار داشت به‌همین‌دلیل تحقیقات از پروین در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. پروین که متأهل و دارای یک فرزند است، در اظهارات اولیه منکر هرگونه آشنایی با مقتول شد اما در ادامه ادعا کرد مقتول چندین‌بار برای او ایجاد مزاحمت کرده است اما درباره مرگش مدعی شد که اطلاعی از این موضوع ندارد.

در شرایطی که پروین منکر هرگونه اطلاع از موضوع جنایت بود، کارآگاهان موفق به شناسایی خانم آرایشگری به‌نام «پری» (۴٨ساله) شدند که پروین ارتباط دوستانه نزدیکی با او داشت. در ادامه، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند «پری» علاوه بر فعالیت در زمینه آرایشگری زنانه، اقدام به فال‌گیری قهوه و پاسور در محل کارش برای خانم‌ها می‌کند و پروین نیز بارها برای فال‌گیری قهوه و پاسور نزد او رفته است.

تحقیقات پلیسی همچنان ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان با شناسایی برادرِ پری به‌نام «عباس» (۴٠ساله) اطلاع پیدا کردند او رابطه‌ای دوستانه با پروین برقرار کرده بود. این‌بار تحقیقات درباره رابطه عباس و پروین در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت اما پروین باز منکر هرگونه آشنایی و دوستی با عباس شد. درنهایت با ارائه دلایل و مستندات انکارناپذیر، پروین به معاونت در ارتکاب جنایت و دادن پیشنهاد قتل به عباس اعتراف کرد.

پروین در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «پیشنهاد کشتن سلیمان را به عباس دادم. عباس قبول کرد و از من خواست با سلیمان قرار ملاقات بگذارم. پس از گذاشتن قرار، موضوع را به عباس اطلاع دادم. زمانی‌که سلیمان به محل رسید و قصد پیاده‌شدن از ماشین را داشت، عباس به او نزدیک شد و در یک لحظه اقدام به زدن ضربات چاقو به او کرد؛ پس از آن با موتور از محل متواری شد».

با توجه به اعتراف صریح پروین مبنی بر ارتکاب جنایت به وسیله عباس، کارآگاهان ساعت ١٨ روز چهارشنبه هفته گذشته اقدام به دستگیری عباس در محل سکونتش در منطقه قرچک ورامین کردند.  عباس پس از انتقال به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ و اطلاع از اعترافات پروین، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «پروین به من گفته بود مقتول او را به آبروریزی تهدید کرده و به این شیوه او را تحت فشار قرار داده است».

عباس درباره شب جنایت به کارآگاهان گفت: «حوالی ساعت ٢٢ در منزل خواهرم مشغول قماربازی بودم که پروین با من تماس گرفت و گفت برای آن شب با مقتول قرار گذاشته است. از منزل خواهرم بیرون آمدم و به سمت عباس‌آباد حرکت کردم. در بین راه از پروین پرسیدم: «آیا سلیمان رسیده؟» که گفت: «نه»؛ رفتم خانه و موتورِ دامادمان را برداشتم. سر کوچه محل سکونت پروین منتظر ماندم تا اینکه مقتول با پراید سفیدرنگی آمد و زیر پل عابر پیاده پارک کرد. با موتورسیکلت به او نزدیک شدم و کنارش ایستادم و همین‌که خواست از ماشین پیاده شود، با چاقو چند ضربه به او زدم. پس از ارتکاب جنایت به‌سمت جاده نظامی حرکت کردم. موتور را سر جای خودش در منزل پدری‌ام گذاشتم و با ماشین خودم به منزلم در قرچک ورامین برگشتم».

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح هر دو متهم، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر شد و متهمان برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند».


منبع: فرادید

مرد۳۹ساله مشهدی،عمویش را به خاطر اصرار به ازدواج کشت!

خراسان نوشت: جوان ۳۹ ساله ای در مشهد با پدر پیرش به مشاجره پرداخته بود. این جوان که از بیماری مادرش رنج می برد، رفتارهای خانواده اش را عامل رنج و بیماری مادرش می دانست و به همین دلیل با آن ها به مشاجره لفظی پرداخت .

در همین هنگام باز هم ماجرا به «تجرد» جوان ۳۹ ساله کشید و از نصیحت های «عمو» سخن به میان آمد که چرا برادرزاده اش داماد نمی شود!

جوان مذکور که دیگر از شنیدن کلمه «دامادی» عصبانی می شد ناگهان مشاجره با پدرش را رها کرد، لباس هایش را پوشید و در حالی که خشم عجیبی در چهره اش موج می زد از منزل مسکونی بیرون آمد و به سمت خانه عمویش حرکت کرد. او دسته چاقو را محکم در دست می فشرد و در افکار هولناک خود غوطه ور بود که خود را مقابل منزل عمویش یافت. زنگ منزل را با عصبانیت فشار داد و منتظر ایستاد. لحظاتی بعد عموی ۵۵ ساله در حیاط را گشود و برادر زاده اش را در برابر خود دید اما جوان ۳۹ ساله فرصت احوال پرسی هم به او نداد.

جوان خشمگین عمویش را به حاشیه کوچه یک متری کشاند و ناگهان تیغه چاقو را به بدن او فرو کرد. او که هنوز نمی توانست بر خشم خود غلبه کند چاقو را بیرون کشید و ضربات دیگری نیز بر بدن غرق در خون عمویش زد و با رهاکردن پیکر نیمه جان او، از محل حادثه گریخت.

لحظاتی بعد خانواده فرد مجروح و همسایگان با دیدن پیکر خون آلود مرد ۵۵ ساله بلافاصله با اورژانس تماس گرفتند و بدین ترتیب پیکر نیمه جان مرد میان سال به بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد انتقال یافت.

با گزارش این حادثه به نیروهای انتظامی، دقایقی بعد گروهی از ماموران کلانتری میرزاکوچک خان به فرماندهی سرهنگ علایی (رئیس کلانتری) عازم مرکز درمانی شدند و به تحقیق در این باره پرداختند اما تلاش چند ساعته پزشکان برای نجات این مرد به نتیجه نرسید و او بر اثر شدت عوارض ناشی از اصابت ضربات چاقو جان سپرد.

لحظاتی بعد قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، پس از انجام بررسی های مقدماتی در مرکز درمانی، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد و برای ادامه تحقیقات عازم محل درگیری شد.

همسر مقتول در این باره به مقام قضایی گفت: چند ساعت قبل، برادرزاده همسرم زنگ منزل را به صدا درآورد اما وقتی همسرم در حیاط را گشود او را به گوشه دیگر کوچه برد و زمانی ما در جریان موضوع قرار گرفتیم که همسرم خون آلود روی زمین افتاده بود.
با توجه به سرنخ های موجود و به دستور قاضی میرزایی تلاش کارآگاهان برای شناسایی و دستگیری متهم به قتل فراری در حالی آغاز شده است که خانواده متهم مدعی هستند او از نصیحت های عمویش (مقتول) درباره ازدواج عصبانی بود!


منبع: عصرایران