مرگ مرد ۸۰ ساله در چاهک آسانسور

سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران گفت: یک پیرمرد ۸۰ ساله به دلیل گرفتار شدن در داخل چاهک آسانسور و شدت جراحات وارده جان باخت.

سید جلال ملکی شامگاه دوشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: ساعت ۱۶:۲۸ امروز حادثه گرفتار شدن در داخل چاهک آسانسور در ستارخان خیابان نیایش به سامانه ۱۲۵ اعلام و ماموران ۲ ایستگاه آتش نشانی به محل مورد نظر اعزام شدند.

وی اظهار کرد: با حضور آتش نشانان مشاهده شد که یک مرد حدود ۸۰ ساله در طبقه آخر بین کابین و دیواره چاهک آسانسور گرفتار شده بود.
ملکی ادامه داد: سرو گردن این پیرمرد در بین دیواره و کابین قرار داشت به همین منظور آتش نشانان با احتیاط کامل وارد عملیات شده و موفق شدند این پیرمرد را از محل خطرناک خارج کنند.

وی خاطرنشان کرد: بدلیل شدت جراحات وارده این پیرمرد در این حادثه جان خود را از دست داد و آتش نشانان در ساعت ۱۷:۴۱ به این عملیات پایان دادند.

ملکی جزئیات بیشتر و علت مرگ این پیرمرد را در دست بررسی اعلام کرد.


منبع: عصرایران

روایت دختر ۱۰ ساله از قتل خونین مادر و خواهر

دختر ۱۰ ساله که نیمه شب شاهد قتل دلخراش مادر۳۵ ساله و خواهر
چهار ساله‌اش بود، با حضور در دادسرای جنایی جزئیات شب سیاه را تشریح کرد.
دخترک که با گذشت ۴۳ روز از جنایت هنوز دست‌ها و بدنش بشدت زخمی است،
عمویش را عامل جنایت معرفی کرد.

به گزارش «ایران»، آذین- ۱۰
ساله- که ساعت ۴ بامداد سه‌شنبه ۲۸ شهریور امسال شاهد قتل مادر و خواهرش
به‌دست عمویش بود، در حضور بازپرس محسن مدیرروستا، از شعبه ششم دادسرای
امور جنایی تهران به تشریح جزئیات شب قتل پرداخت.


در ادامه  پدربزرگ و مادربزرگ «آذین» نیز از متهم به خاطر قتل دخترشان شکایت کرده و خواهان قصاصش شدند.

کابوس‌های شبانه


دخترک نجات یافته، در گفت و گو با خبرنگار جنایی «ایران» به بیان جزئیات شب جنایت پرداخت.

  آن شب چه اتفاقی افتاد؟


خواب بودم که متوجه سر و صدای مادرم شدم. چشم هایم را که بازم کردم مردی
را دیدم که صورتش را پوشانده بود. هیکلش هم از بابام بزرگتر بود. او مادرم
را با چاقو می‌زد. در تاریکی شب فقط چشم‌هایش مشخص بود.خیلی سریع چراغ را
روشن کردم و از پشت به او حمله کردم تا مادرم را رها کند. اما او با چاقو
مرا هم زد. اما یک دفعه گره دستمال روی صورتش را باز کردم که عمویم را
دیدم. همان موقع موهای خواهرم را گرفت و با چاقو گلوی او را هم برید. بعد
از آن بی‌هوش شدم و دیگر چیزی نفهمیدم.

  چقدر بعد به هوش آمدی؟


نمی دانم، ولی می‌دانم زمان زیادی طول کشید. مادر و خواهرم پشت شان به من
بود و آنها را نمی‌دیدم. فقط چون خیلی تشنه‌ام بود با سیخ کبابی که آنجا
بود چند بار به مادرم زدم و گفتم آب می‌خواهم اما او جواب نمی‌داد.با این
حال خودم را به سختی به پشت در اتاق رساندم و خواستم در را باز کنم اما
موفق نشدم.

  بعد چه اتفاقی افتاد؟


نمی دانم چقدر طول کشید که متوجه شدم کسی قصد دارد وارد خانه شود. فکر
کردم عمویم است و با همان حالتی که خون از من می‌رفت خواستم مقاومت کنم.
اما صدایی به من گفت برای کمک آمده است. خودم را به سختی کنار کشیدم و آنها
وارد شدند. تعداد زیادی پلیس بودند. به یکی از آنها گفتم آب می‌خواهم. یکی
از پلیس‌ها با حالتی که بغض داشت گفت تا به حال چنین صحنه‌ای را ندیده.
همان موقع بود که به زبان کردی گفتم عمو این کار را کرد و یکی از مأموران
که کردی می‌دانست متوجه حرفم شد.

  کی فهمیدی که مادر و خواهرت کشته شده اند؟


من شاهد قتل خواهرم بودم و دیدم ضربه را عمویم زد. اما چون موقعی که نیمه
هوش داخل خانه بودم خواهرم را می‌دیدم که روی زمین  آشپزخانه نشسته بود.
باورم نمی‌شد که او مرده است. موقعی که بستری بودم مدام سراغ آنها را
می‌گرفتم که همان اوایل به من گفتند خواهرم کشته شده و مرگ مادرم را هم بعد
از چهلشم فهمیدم.

  چرا این اتفاق افتاد؟


حدود سه ماه قبل از کشته شدن مادر و خواهرم، عمویم به همراه خانمی به خانه
ما آمد. او از مادرم خواست تا به یکی از طبقات خانه‌مان بروند، اما مادرم
اعتراض کرد و گفت تو متأهل هستی. آن روز عمویم با حالت قهر از خانه ما رفت.
بعد از آن مادرم به آن خانم زنگ زد و گفت چرا با عمویم ارتباط برقرار کرده
و موضوع را به زن عمویم هم گفت. عمویم هم فردای آن روز به مقابل خانه ما
آمد و مادرم را تهدید کرد و گفت آبرویت را می‌برم.

  از عمویت شکایت داری؟


بله، او موقعی که داشت به مادرم با چاقو ضربه می‌زد گفت می‌خواهم بچه هایت را جلوی چشمانت بکشم چرا این کار را کردی؟

  هیچ وقت خواب شب حادثه را دیده ای؟


اوایل خیلی، اما الان بهتر شده ام. خیلی می‌ترسم. چند روز قبل خانه
دایی‌ام بودم که برق رفت  و ناخودآگاه شروع کردم به جیغ زدن.خیلی سریع هم
تصاویر آن شب جلوی چشم هایم آمد. یکبار هم خواب دیدم که دو تا مرد با چاقو
می‌خواهند مرا بکشند. اما از همه اینها که بگذرم با دلتنگی هایم چه کنم.
دلم برای مامانم و خواهرم خیلی تنگ شده.

  چند وقت در بیمارستان بستری بودی؟
بیشتر از یک ماه. الان هم که مرخص شده‌ام به خاطر دست هایم نمی‌توانم
مدرسه بروم. البته بعد از این حادثه با پدر و مادربزرگم در کردستان زندگی
می‌کنیم و دایی هایم با من درس هایم را تمرین می‌کنند تا بعد از خوب شدن
بتوانم به مدرسه بروم. ولی نمی‌دانم چرا عمویم ما را بدبخت کرد و…
منبع: فرادید

۴ کشته و ۶ مجروح بر اثر حادثه رانندگی در سیستان و بلوچستان

رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی دانشکده علوم پزشکی ایرانشهر گفت: حادثه رانندگی در مسیر ایرانشهر به نیکشهر ۴ کشته و ۶ مجروح برجای گذاشت.

محمود رضا ناصح در گفت و گو با مهر، اظهار داشت: بر اثر برخورد یک دستگاه خودروی سواری پژو ۴۰۵ با یک خودروی پراید در محور ایرانشهر به نیکشهر ۴ نفر کشته و ۶ نفر مجروح شدند.

وی افزود: در این حادثه ۴ نفر از سرنشینان خودروها در دم جان باختند و ۶ نفر نیز مجروح شدند که توسط ۳ دستگاه آمبولانس جهت ادامه درمان به بیمارستان خاتم الانبیا (ص) ایرانشهر منتقل شدند.

رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی دانشکده علوم پزشکی ایرانشهر خاطر نشان کرد: علت این حادثه توسط پلیس راه جنوب استان در حال بررسی است.


منبع: عصرایران

اظهارات مصدومان حادثه واژگونی اتوبوس در جاده سوادکوه/ ترمز کار نمی کرد و تلاش‌های راننده بی‌نتیجه بود

مصدومان حادثه واژگونی اتوبوس در محور سوادکوه پس از انتقال به بیمارستان شهید بهشتی بابل به نحوه واژگونی این اتوبوس در این محور اشاره کردند.

یکی از مصدومان حادثه واژگونی اتوبوس در محور سوادکوه پس از انتقال به بیمارستان شهید بهشتی بابل در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: ساعت ۶ عصر بود که در حالت خواب و بیداری صدای جیغ و فریاد مسافران را شنیدم و از خواب بیدار شدم.

وی افزود: پس از هوشیاری کامل متوجه برخورد ماشین‌ها با یکدیگر شدم و پس از آنکه اتوبوس واژگون شد دیگر چیزی متوجه نشدم.

یکی دیگر از مصدومان این حادثه نیز به ایسنا گفت: در زمان این حادثه بیدار بودم که ناگهان ترمز ماشین کار نمی‌کرد و تلاش‌های راننده نیز بی‌نتیجه بود و نتوانست اتوبوس را نگه‌ دارد و در نهایت این سانحه به وجود آمد.

باقریان متخصص اورژانس بیمارستان شهید بهشتی بابل با اشاره به وضعیت مصدومان حادثه واژگونی اتوبوس در سوادکوه، اظهار کرد: سه مصدوم خانم به این بیمارستان منتقل کردند که یکی از آنها با علائم ضایعات نخاعی بود.

وی افزود: پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که مشکل این فرد ضایعه نخاعی نیست و حال عمومی مساعدی دارد.

باقریان اظهار کرد: دو مصدوم دیگر نیز علائم حیاتی خوبی دارند اما با چندین شکستگی رو به رو هستند که حال هر سه آنها رو به بهبودی است.


منبع: عصرایران

حمله انتحاری در روسیه/ ۲ کشته و ۴ مجروح

حمله یک فرد انتحاری به مقر پلیس در جمهوری اینگوش در منطقه قفقاز روسیه، دو کشته و چهار مجروح برجای گذاشت.

به گزارش ایرنا، این اقدام انتحاری شامگاه یکشنبه در نزدیکی روستای یاندار جمهوری اینگوش انجام گرفت و یک نفر از دو فرد مهاجم بر اثر انفجار در نزدیک مقر پلیس راهداری کشته و مهاجم دوم نیز که تلاش می کرد از محل حادثه متواری شود بر اثر تیراندازی ماموران کشته شد.

خبرگزاری ایتارتاس به نقل از یک مقام امنیتی جمهوری اینگوش نوشت: در این حادثه چهار نفر از ماموران پلیس راهداری مجروح شده و در بیمارستان بستری شدند.

در منطقه نازران جمهوری اینگوش که این حادثه رخ داد حالت ضدتروریستی اعلام شده و تردد خودروها در بزرگراه قفقاز در این جمهوری نیز متوقف شده است.

اینگوش و منطقه قفقاز به دلیل نفوذ گروههای مسلح و شماری از تروریست های وابسته به داعش برای سازمان های امنیتی این کشور با هدف مبارزه با تروریسم اهمیت ویژه ای یافته است.

در یک سال اخیر شماری از تروریست های داعشی یا افراد مرتبط با این گروه تروریستی در منطقه کشته و شماری نیز دستگیر شده اند.


منبع: عصرایران

بریدن ترمز، علت واژگونی اتوبوس در جاده سوادکوه

 ‌رئیس پلیس راه فرماندهی انتظامی استان مازندران در خصوص حادثه واژگونی اتوبوس در محور سوادکوه مازندران، گفت: در این حادثه راننده اتوبوس کنترلش را از دست داده و حدود یک کیلومتر را بدون ترمز طی کرد و در نهایت با برخورد به پهلوی جاده واژگون شد.

به گزارش ایسنا، سرهنگ قدمی در گفت و گو با خبرنگاران استان گلستان اظهار کرد: این اتوبوس با ۳۷ مسافر از تهران به سمت گنبد کاووس حرکت کرده بود.

وی افزود: در حوالی ساعت ۱۹، به دلایلی کنترل اتوبوس از دست راننده خارج می شود و در حدود یک کیلومتر مسیر را بدون ترمز طی می کند.

قدمی ادامه داد: در نهایت اتوبوس با برخورد با دیواره پهلوی راست جاده واژگون و متوقف می شود.

‌رئیس پلیس راه فرماندهی انتظامی استان مازندران تصریح کرد: در این حادثه ۱۳ نفر در محل جان خود را از دست دادند.


منبع: عصرایران

ماجرای زنی که شوهرش را زنده به گور کرد

 زن جنایتکار که با همدستی دو هموطن افغان خود سناریوی قتل همسرش را طراحی و اجرا کرده بود، جزئیات تازه‌ای از این جنایت را فاش کرد.

«خبر جنوب» نوشت: چندی قبل زن جوانی با مراجعه به کلانتری مرودشت به مأموران اعلام کرد: همسرم بی‌خبر از خانه خارج شده و تاکنون نیز به منزل بازنگشته است.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فقدان اشخاص، پرونده به دستور بازپرس پرونده برای انجام تحقیقات تخصصی در اختیار پلیس آگاهی مرودشت قرار گرفت.

با آغاز رسیدگی به پرونده و در تحقیقات به عمل آمده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فقدانی با همسرش اختلافات شدید خانوادگی داشته است.

تحقیقات از همسر فقدانی در دستور کار قرار گرفت و کارآگاهان متوجه شدند که همسر فقدانی پس از طرح شکایت در کلانتری و تشکیل پرونده اولیه از او خبری نیست.

با توجه به شواهد و دلایل به دست آمده که نشان از ارتکاب جنایت با انگیزه اختلاف خانوادگی داشت، دستگیری این زن در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت و کارآگاهان در ادامه اقدامات خود اطلاع پیدا کردند جسد یک مرد در اطراف مرودشت پیدا شده است.

در نهایت ماموران با حضور در آن محل دریافتند که جسد متعلق به مردی است که همسرش دو روز قبل مفقودی او را اعلام کرده است. از این‌رو فصل تازه‌ای در پرونده گشوده شد و ماموران این زن را دستگیر کردند.

وی در بازجویی‌ها به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش با همدستی دو نفر دیگر اعتراف کرد. در نهایت ماموران آن دو مرد را نیز دستگیر کردند.

این دو مرد پس از انتقال به آگاهی در همان مراحل اولیه تحقیقات به قتل مرد جوان که از هموطنانشان بوده اعتراف و یکی از آنها در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: از چند ماه پیش من و همدست دیگرم پی بردیم که مقتول با این زن که از بستگان ماست اختلاف شدید دارد.

وی در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: بعد از چند ماه، به همراه این زن تصمیم به قتل همسرش گرفتیم. بنابراین به خانه آنها رفته و مقتول را با خوراندن قرص کشته، جسد را داخل خودرو گذاشته و از کناره جاده به داخل گودالی پرتاب کردیم و پس از ارتکاب جنایت از محل متواری شدیم.

با توجه به اعتراف صریح متهمان که چاره‌ای جز اعتراف نداشتند، متهم زن نیز در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: با همسرم اختلاف داشتم ولی او مرا طلاق نمی‌داد. او مدام مرا اذیت می‌کرد و از دستش خسته شده بودم. مدتی قبل این موضوع را با دو همدستم در میان گذاشتم و پس از مدتی پیشنهاد قتل همسرم را مطرح کردم که آنها نیز قبول کردند تا به من کمک کنند. شب حادثه چندین قرص خواب‌آور را به همسرم خوراندیم و جسد او را پس از قتل داخل ماشین گذاشته و بردیم.

جزئیاتی که پلیس از این جنایت فاش کرد

قاتل، زنی است ۲۰ ساله که پس از ازدواج به صورت پنهانی با فردی رابطه برقرار کرده و برای ازدواج با وی نقشه قتل شوهرش را طراحی می‌کند. زن قاتل با هویت «س.ع» حدود ساعت ۱۳ ظهر روز حادثه تعدادی قرص خواب‌آور در چای حل کرده و به همسرش با هویت «ظ.ع» می‌خوراند و بعد از گذشت چند ساعت با همدستی مرد مورد علاقه‌اش، مقتول را به خارج از کارگاه برده و در چاله‌ای که از قبل آماده کرده بودند می‌اندازد.

در حین دفن و زنده به گور کردن شوهر، قاتل و همدستانش متوجه هوشیاری و قصد فرار مقتول شده و مجددا با کمک دو نفر دیگر با بیل و کلنگ به او ضربه زده و او را به داخل چاله پرتاب می‌کنند. جوان مقتول یک بار دیگر تلاش می‌کند تا از مهلکه مرگ و نیستی فراهم‌شده توسط همسرش فرار کند اما دوباره قاتل و همدستانش با هویت «ق.ع» و نفر دوم «ک.ع» وی را گرفته و این بار با ضربات متعدد و سهمگین بیل و کلنگ وی را بیرحمانه از پا در می‌آورند و پس از انتقال به داخل چاله مقتول را زیر خروارها خاک دفن کرده تا ردپایی از خود به جا نگذارند.

در حال حاضر برای هر سه متهم قرار بازداشت موقت صادر شده و این پرونده در دست بررسی است.


منبع: عصرایران

شهادت ۲ افسر ناجا در درگیری مسلحانه شب گذشته کرمان

بر اساس گزارشی که معاون اجتماعی پلیس کرمان منتشر کرده است متاسفانه در درگیری شب گذشته ماموران امنیتی و باند مسلح قاچاق در شهر بم ۲ افسر ناجا به شهادت رسیده اند نیروهای انتظامی شهرستان بم با اشرار مسلح در این شهرستان درگیر شدند که برابر گزارشات اولیه در این درگیری چندین نفر کشته و مجروح شده اند.

به گزارش میزان، شهادت دو نیروی پلیس گزارش شده است. ایران آنلاین /در این درگیری تعدادی از قاچاقچیان هم به هلاکت رسیدند

خودرو گشت کلانتری ۱۴ براوات بم در حین گشت زنی در جاده دولت آباد به یکدستگاه پژو ۴۰۵ مشکوک شده که پس از دستور ایست، خودرو به سمت مامورین تیراندازی کرد.

در این درگیری ستواندوم جابر اسکندی و استواردوم علیرضا شهمرادی به درجه رفیع شهادت نائل و سرباز مهرداد توکلی مجروح شدند


منبع: عصرایران

معمای جنایتی که به خاطر خیانت یک زن صورت گرفت، پیچیده تر شد

روزنامه شرق نوشت: مردی که متهم است به‌خاطر خیانت همسرش مرتکب قتل شده مدعی شد قتل کار او نبوده و عموی همسرش عامل اصلی این قتل است.

تحقیقات پلیسی برای افشای راز این جنایت از تابستان شش‌ سال پیش و هم‌زمان با کشف جسد مقتول در اطراف تهران آغاز شد. روز حادثه مردی با مشاهده خودروی پرایدی که در حاشیه جاده متوقف بود و راننده آن حرکت نمی‌کرد، به اوضاع مشکوک شد و به سمت راننده رفت، اما دست و پای مرد جوان بسته بود و نفس نمی‌کشید.

پس از تماس مرد رهگذر، کارآگاهان جنایی با حضور در محل، تحقیق برای کشف راز قتل را آغاز کردند. در ادامه تحقیقات پلیسی هویت مقتول که صاحب رستورانی بود شناسایی شد.

کارشناسان پزشکی قانونی نیز گفتند مرد جوان بر اثر خفگی به قتل رسیده است. مأموران در بررسی‌های خود دریافتند مقتول با زن جوانی به نام «شیرین» در ارتباط بوده که این زن پس از مرگ وی به طرز مشکوکی ناپدید شده است. با مشخص‌شدن این موضوع، این زن به‌عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه بیستم آذر ٩٢ درحالی‌که دو سال از وقوع این حادثه می‌گذشت همراه شوهرش به نام «سیاوش» دستگیر شد.
متهمان به پلیس آگاهی منتقل شدند تا اینکه شوهر شیرین به قتل با همدستی عموی همسرش اعتراف کرد.

متهم به قتل با اشاره به نحوه جنایت گفت: وقتی متوجه ارتباط پنهانی همسرم با مقتول شدم، از «شیرین» خواستم مرد جوان را به باغ بکشاند که وقتی او به باغ آمد همراه عموی همسرم مرد جوان را کشتیم.

در پی اعتراف متهم، همسرش گفته‌های او را تأیید کرد. در ادامه همدست او (عموی شیرین) نیز دستگیر شد و به همدستی با متهمان در ارتکاب جنایت اعتراف کرد.

پس از تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان پای میز محاکمه قرار گرفتند. در ابتدای جلسه، نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده شاهرخ ۴٩ساله و سیاوش ٣٧ساله متهم به مشارکت در قتل عمد مرد جوان هستند. همچنین شیرین نیز به دلیل کشاندن مقتول به صحنه قتل، متهم به معاونت در قتل است. با توجه به تحقیقات دادسرا، بازسازی صحنه قتل و گزارش پزشکی قانونی، برای متهمان تقاضای مجازات قانونی را دارم. در ادامه اولیای دم مقتول برای قاتلان تقاضای قصاص کردند.

رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به سیاوش از او خواست از خود دفاع کند که متهم با رد اعترافات قبلی خود گفت: شاهرخ وقتی متوجه شد من از همسرم به‌خاطر خیانت شکایت کرده‌ام، گفت من باید مرد جوان را در خانه‌ام می‌کشتم تا این ارتباط باعث آبروریزی نشود. روز حادثه شاهرخ از من خواست به باغ بروم و وقتی به آنجا رسیدم مرد جوان را کشته بود و جسدش داخل خودروی پراید بود. من در این جنایت هیچ نقشی نداشتم و اعترافات قبلی‌ام تحت فشار بازجویی بود.

شاهرخ در ادامه در جایگاه متهم قرار گرفت که او هم با رد اتهامش مدعی شد: من انگیزه‌ای برای قتل نداشتم و سیاوش مرتکب این جنایت شد. او و شیرین، مرد جوان را به باغ کشانده و نقشه قتل را اجرا کردند و من هیچ نقشی در ماجرا نداشتم.

شیرین نیز با رد اعترافات قبلی خود، همسرش را به‌عنوان قاتل معرفی کرد و گفت: شاهرخ در قتل بی‌تقصیر است. همسرم من را تهدید کرد و خواست با مقتول تماس بگیرم و او را به باغ بکشانم. وقتی مقتول به باغ آمد، همسرم او را خفه کرد. من در قتل نقشی نداشتم و به دلیل تهدیدهای همسرم، مقتول را به باغ کشاندم، حالا هم متهم به معاونت در قتل شده‌ام.

پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکلای آنها، قضات دادگاه وارد شور شدند و در نهایت برای رفع نواقصی که در پرونده وجود داشت جلسه رسیدگی تجدید شد. روز گذشته متهمان یک‌بار دیگر پای میز محاکمه رفتند و دو متهم اصلی پرونده همدیگر را به قتل متهم کردند و هردو اتهامشان را انکار کردند. با پایان جلسه رسیدگی قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.


منبع: عصرایران

تصادف در جاده مرکزی – لرستان/ ۳ کشته و ۸ زخمی

بر اثر برخورد پژو ۴۰۵، تریلی و مینی بوس در محور شازند_بروجرد ۳ نفر کشته و ۸ نفر مجروح شدند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ سرهنگ خلجی معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان مرکزی از ۳ کشته و ۸ مجروح در سانحه رانندگی محور شازند_بروجرد خبر داد.

سرهنگ خلجی افزود: در سانحه رانندگی که لحظاتی پیش در محور شازند_ بروجرد روبروی روستای دوجفت بین یک دستگاه خودروی پژو ۴۰۵، یک دستگاه تریلی و یک دستگاه مینی بوس رخ داد، سه نفر از سرنشینان خودروی پژو ۴۵۰ جان خود را از دست دادند و ۸ نفر از سرنشینان مینی‌بوس به صورت سطحی دچار مصدومیت شدند که توسط تیم‌های امدادی به مراکز درمانی انتقال شدند.

وی اضافه کرد: علت این سانحه تجاوز به چپ خودروی ۴۰۵ نسبت به دو خودروی دیگر اعلام شد.


منبع: عصرایران

درگیری مسلحانه در بم/ شهادت ۲ مامور پلیس

 در درگیری میان پلیس و قاچاقچیان مواد مخدر در شهرستان بم (کرمان) دو مامور پلیس به شهادت رسیدند.

 معاون اجتماعی پلیس کرمان به میزان خبر داد: در درگیری میان پلیس و قاچاقچیان مواد مخدر در شهرستان بم دو مامور پلیس به شهادت رسیدند.

 وی ادامه داد: در این درگیری تعدادی از قاچاقچیان هم به هلاکت رسیدند.

 دو مامور به شهادت رسیده در کلانتری ۱۴ براوات خدمت می کردند.

خودرو گشت کلانتری ۱۴ براوات بم در حین گشت زنی در جاده دولت آباد به یکدستگاه پژو ۴۰۵ مشکوک شده که پس از دستور ایست ،خودرو فوق الذکر به سمت مامورین تیراندازی که در این درگیری ستواندوم جابراسکندی و استواردوم علیرضاشهمرادی به درجه رفیع شهادت نائل و سرباز الله توکلی مجروح شد. 


منبع: عصرایران

فلوریدا-آمریکا؛ دستگیری پسربچه ۱۳ساله به اتهام سرقت مسلحانه (فیلم)

نمایش و نقد “شنل” در ارسباران فرماندار مشهد: آیت الله علم الهدی با موسیقی مخالف نیست (فیلم) آیا شروع آلزایمر از مغز است؟ میوه‌های سالمی که باید در فصل پاییز بخورید حضور ایران در نمایشگاه کتاب استانبول درخواست ترامپ از اف.بی.آی برای بازجویی از کلینتون رونمایی از بازی و انیمیشن «ترامپت» افزایش قیمت بلیت پرواز اربعین رکورد زد (+عکس) دستور فیلتر تلگرام و واتس‌اپ در افغانستان همایون ارشادی راوی تاریخ استقلال (فیلم)


منبع: عصرایران

آتش سوزی اتوبوس حامل زائران کربلا در اندیمشک

یکدستگاه اتوبوس حامل زائران کربلا روز جمعه در اندیمشک دچار آتش سوزی شد.

مدیر عامل سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اندیمشک جمعه شب به ایرنا گفت:در پی وقوع این حادثه ماموران آتش نشانی به سرعت در محل حاضر شده و حریق را خاموش کردند.

مهدی خادمی افزود:در این حادثه به زائران کربلا آسیبی وارد نشد و زائران اربعین به وسیله یکدستگاه اتوبوس دیگر راهی پایانه مرزی شدند.

این اتوبوس از قم به سمت یکی از پایانه های مرزی استان خوزستان در تردد بود که در اندیمشک دچار حادثه شد.

سرنشینان این اتوبوس از حوزه علمیه قم بودند.

خادمی گفت: در حادثه ای دیگر یکدستگاه خودروی ۴۰۵ حامل زائران اربعین از زاهدان صبح روز جمعه در سه راهی دهلران دچار حریق شد.
وی گفت: حریق به سرعت خاموش شده و به سرنشینان خودروی مذکور آسیبی وارد نشد.


منبع: عصرایران

۶ کشته بر اثر برخورد زانتیا با پژو در کرمانشاه

مدیر روابط عمومی مرکز فوریت های دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، از برخورد ۲ دستگاه زانتیا و آر دی خبر داد و گفت: در این حادثه ۶ تن از سرنشینان هر ۲ خودرو کشته شدند.

اکبر آزادی روز جمعه در گفت و گو با ایرنا افزود: این حادثه ساعت ۱۶ و ۴۵ دقیقه در محور هرسین به پلیس راه بیستون نزدیک پل چهر روی داد.

وی اظهارکرد: پنج نفر از این افراد قبل از رسیدن آمبولانس و یک نفر نیز در حضور عوامل اوژانس ۱۱۵ به علت شدت جراحات جان سپردند.

محمد حیدری رییس پلیس راه استان کرمانشاه نیز در گفت و گو با ایرنا، اظهار داشت: در این حادثه خودرو پژو آر دی در کیلومتر پنج جاده هرسین به دلیل ترکیدن لاستیک جلو به چپ منحرف شد و با یک دستگاه زانتیا برخورد کرد.

جاده هرسین به کرمانشاه به علت ۲ طرفه بودن و تردد زیاد خودروها یکی از مناطق حادثه خیز استان کرمانشاه محسوب می شود.


منبع: عصرایران

ترفند دخترجوان برای ازدواج با پسر یک کارخانه دار

عروس جوان که در جلسه خواستگاری قول داده بود به تمام نظرات پسر کارخانه دار ثروتمند عمل کند پس از مراسم عقد و ثبت مهریه ۱۳۷۰ سکه طلا، رویه‌اش را عوض کرد. چند ماه بعد وقتی داماد جوان سرگرم تدارک برای آغاز زندگی مشترکشان بود، احضاریه‌ای از دادگاه خانواده به دستش رسید که نشان می‌داد نوعروس مهریه طلایی‌اش را به اجرا گذاشته است.

عروس جوان که در جلسه خواستگاری قول داده بود به تمام نظرات پسر کارخانه دار ثروتمند عمل کند  پس از مراسم عقد و ثبت مهریه ۱۳۷۰ سکه طلا، رویه‌اش را عوض کرد. چند ماه بعد وقتی داماد جوان سرگرم تدارک برای آغاز زندگی مشترکشان بود، احضاریه‌ای از دادگاه خانواده به دستش رسید که نشان می‌داد نوعروس مهریه طلایی‌اش را به اجرا گذاشته است.

«مهرداد» باور نمی‌کرد که در ۲۷ سالگی پا به دادگاه خانواده بگذارد. امادرهرصورت این اتفاق افتاده و پیش ازبرگزاری مراسم جشن وشروع زندگی مشترک، عروس رو در روی همسرش قرار گرفته بود. داماد در یکی از روزهای گرم تابستان به شعبه ۲۴۴ مجتمع قضایی ونک آمده بود تا از پرونده‌ای که نوعروس برایش تدارک دیده بود آگاه شود. قاضی «محمود سعادت» مشغول بررسی چند پرونده طلاق توافقی بود که از مرد جوان پرسید:«چه اتفاقی افتاده که همسرتان مهریه‌اش را مطالبه کرده است؟»

 مهرداد آهی کشید و پاسخ داد: «خودم هم نمی‌دانم چه کار بدی کرده‌ام اما فکر می‌کنم از وقتی که از مسافرت ایتالیا برگشته‌ایم، شروع به بهانه‌گیری کرده است…»

 قاضی در سکوت اتاق به مرد جوان نگاه می‌کرد و معلوم بود که جواب صحیح را نگرفته است. با این حال مهرداد لحظه‌ای به فکر فرو رفت و ادامه داد:«راستش پدرم یک مرد کارخانه دار است که اعتقادات مذهبی قوی دارد و ما را هم همین‌طور تربیت کرده است. یک روز که با هم برای خرید ماشین ظرفشویی به فروشگاه یکی از دوستان قدیمی‌اش رفته بودیم، بعد از خرید دیدم که پدرم با او پچ پچ می‌کند. در مسیر برگشت، پدرم خبر داد که دوستش یک دختر از بستگانش معرفی کرده که تحصیلکرده و زیباست. وقتی که مادر و خواهرم این موضوع را شنیدند فردای همان روز به بهانه‌ای به خانه آنها رفتند تا «باران» را ببینند. آنها به قدری ذوق زده شدند که برای هفته بعد قرار خواستگاری گذاشتند.

وقتی که به خواستگاری رفتیم، به نظر می‌آمد که وضع مالی و سطح خانوادگی آنها به ما نزدیک باشد، اما مهم‌تر از آن این بود که آداب و عرف را رعایت می‌کردند. با این حال اجازه خواستم با عروس خانم به تنهایی حرف بزنم. ساعتی با هم حرف زدیم اما رفتار باران به نظرم مشکوک آمد چون هر چه می‌گفتم تأکید داشت که با نظرم موافق است. با این حال دو جلسه دیگر به خانه‌شان رفتم و هر بار تا سه ساعت حرف زدیم و حتی در حضور پدر و مادرش نظرات و اعتقاداتم را بیان کردم. مثلاً گفتم که پوشیده بودن همسرم، آرایش نکردن در انظار عمومی، حضور نداشتن در جمع‌های مختلط، دست ندادن با نامحرم و این‌طور مسائل برایم مهم است.

آنها هم موافقت کردند و حتی پدر باران گفت که از داشتن دامادی مثل من خوشحال است.بدین ترتیب با همه نظراتم موافقت کردند و گفتند حرف، حرف شماست. تنها موردی که روی آن اصرار داشتند مهریه‌ای به تعداد سال‌های تولد دخترشان بود. البته پدرم مخالف تعیین مهریه ۱۳۷۰ سکه‌ای بود، اما من اجازه خواستم درباره این یک مورد کوتاه بیاید. چرا که با خودم فکر می‌کردم دختر مورد علاقه‌ام را پیدا کرده ام، دختری زیبا، تحصیلکرده، خانواده دار و مطیع که به نظر نمی‌آید چشمداشتی به مال پدرم داشته باشد…»

 قاضی که با دقت به حرف‌های مرد جوان گوش می‌داد، حرفش را قطع کرد و پرسید:«پس چه شد که کارتان به دادگاه کشید. آن هم به این زودی؟»

داماد جوان پاسخ داد: «راستش ما بسرعت جشن نامزدی را برگزار کردیم و یک ماه بعد از آن هم عقد کردیم. ما آنقدر درگیر مراسم جشن و تدارکات عروسی شده بودیم که متوجه گذشت زمان نشدیم. حتی من و همسرم فقط چند بار برای خرید و کارهای مربوط به مراسم عقد، همدیگر را دیدیم. با این حال بعد از مراسم عقد به یک سفر اروپایی رفتیم و بعد از آن میهمانی‌های فامیلی و دوستانه شروع شد و فهمیدم همسرم گاهی سیگار می‌کشد و علاقه زیادی به جلب توجه در میهمانی‌ها دارد. او آرایش غلیظی می‌کرد و لباس‌های نامناسب می‌پوشید، چند بار دوستانه خواهش کردم به نظر و اعتقادات من هم احترام بگذارد.

اما نه تنها گوش نکرد بلکه اعتراف کرد که گاهی مواد مخدر هم مصرف می‌کند. بعد از آن دچار ناراحتی عصبی شدم و یکی دو هفته از او دوری کردم شاید به خودش بیاید. اما اهمیتی نداد و من هم برای اینکه پدرم متوجه اختلاف ما نشود سعی کردم با مراجعه به مشاوران متخصص، باران را معتقد به ارزش‌های معنوی کنم. اما او به مشاوران گفت؛ قرار نیست با مقررات خانه پدرش زندگی کند، از طرف دیگر فکر می‌کرده می‌تواند مرا هم مثل خودش کند.

چند روز بعد هم بهانه‌ای پیدا کرد و در خانه پدرش دعوایی راه انداخت که ناچار شدم او را تهدید به طلاق کنم. اما مدتی پس از این ماجرا برگه احضاریه دادگاه به دستم رسید که نشان می‌داد باران مهریه‌اش را قبل از شروع زندگی مشترکمان به اجرا گذاشته است و حالا نمی‌دانم چه کار کنم؟ نه راه پیش دارم و نه راه پس؟ نه دلم می‌خواهد پدرم دلشکسته شود و نه علاقه‌ای به زندگی با چنین دختری دارم. برایش ۱۵۰ میلیون تومان خرج جشن نامزدی و مراسم عقد، مسافرت خارجی، خرید جواهرات و لباس‌های مارک دار کرده‌ام و حالا باید این‌طوری جواب خوبی هایم را بدهد…»

 قاضی نگاهی به ساعت دیواری انداخت و گفت:«به هر حال مهریه حق قانونی زوج است. اما بهتر است از بزرگترها و مشاوران دیگری کمک بگیرید تا زندگیتان قبل از شروع خراب نشود.» سپس تأکید کرد که در وقت رسیدگی با شنیدن حرف‌های هر دو طرف رأی لازم را صادر خواهد کرد. مهرداد در حال خارج شدن از دادگاه بود که زنی وارد دادگاه شد. زن جوان از خرجی ندادن شوهر خسیس‌اش گلایه داشت و می‌خواست مهریه‌اش را هر طور شده بگیرد. مهرداد لبخند تلخی زد، سرش را تکان داد و بیرون رفت.

منبع: روزنامه ایران


منبع: فرادید

ریشه های آدمکشی

خودخواهی، خودرأیی، خودکامگی، توهم و موارد مشابه، کدامیک می‌تواند بر شخصیت فردی غلبه کند که با یک تصمیم غلط و آنی، دست به کاری بزند که هیچ راه بازگشتی نیست.مشکلات خانوادگی، بحث و جدل، بیماری‌های روانی و عصبی، اعتیاد، بیکاری، قرارگرفتن درمعرض خشونت و آزارهای جنسی… هرکدام می‌تواند ریشه بروز انواع جنایت‌ها باشد. اما اینکه یک فرد با تمام مشکلات پیش رو و نیافتن راه حلی مناسب برای برون رفت از گره‌های موجود زندگی خودش را به مخاطره بیندازد، خیلی تعجب آور نیست.

خودخواهی، خودرأیی، خودکامگی، توهم و موارد مشابه، کدامیک می‌تواند بر شخصیت فردی غلبه کند که با یک تصمیم غلط و آنی،  دست به کاری بزند که هیچ راه بازگشتی نیست.مشکلات خانوادگی، بحث و جدل، بیماری‌های روانی و عصبی، اعتیاد، بیکاری، قرارگرفتن درمعرض خشونت و آزارهای جنسی… هرکدام می‌تواند ریشه بروز انواع جنایت‌ها باشد. اما اینکه یک فرد با تمام مشکلات پیش رو و نیافتن راه حلی مناسب برای برون رفت از گره‌های موجود زندگی خودش را به مخاطره بیندازد، خیلی تعجب آور نیست.

به هرحال جدای از آنکه نابودی و به خطر انداختن جان خود شخص هم مردود است اما مقابله با مشکلات و هضم آن در افراد مختلف می‌تواند واکنش‌های متفاوتی داشته باشد. اما اینکه چرا یک فرد مرتکب جنایت می‌شود نکته‌ای است که نیاز به واکاوی بیشتری دارد.با توجه به وقوع چند جنایت هولناک اخیردرتهران، بررسی و ریشه‌یابی اینکه یک فرد چگونه این حق را به خود می‌دهد که برای مقابله با مشکلات و اختلافات خانوادگی یا سایرمسائل اعضای خانواده‌اش یا دیگران را هم به قتل برساند ازابعاد مختلف قابل بررسی است؟ آیا براستی قتل و نابودی افراد بهترین راهکار است؟ آیا چنین افرادی سابقه بیماری روحی – روانی دارند؟ اعتیاد، بیکاری وسایرعوامل تا چه حد می‌تواند بسترساز چنین جنایاتی باشد؟

افراد ضداجتماعی

دکتر فربد فدایی، روانپزشک و متخصص اعصاب و روان معتقد است: افراد با شرایط مختلف و زمینه‌های شخصیتی گوناگون و همین‌طور بیماری‌های دستگاه عصبی دست به اقداماتی نظیر پرخاشگری، ضرب و جرح و در نهایت قتل می‌زنند. بسیاری از اوقات این عمل توسط افرادی صورت می‌گیرد که به‌عنوان افراد ضد اجتماعی شناخته می‌شوند و این افراد معمولاً بخش عمده جرایم را در سطح جامعه مرتکب می‌شوند و حدود ۷۵ درصد زندانیان مجرم را تشکیل می‌دهند.

جنایتکاران دلبستگی زیادی به زندگی ندارند

 این افراد دلبستگی زیادی به زندگی اجتماعی ندارند، انسان‌های دیگر را فقط وسیله‌ای برای رسیدن به خاستگاه خود می‌دانند. دروغگو هستند، اغلب پرخاشگرند و توانایی فعالیت در یک شغل ثابت را ندارند. به عهدشان وفا نمی‌کنند و رفتارهای پیش‌بینی‌ناپذیر دارند. البته در بین این افراد اعتیاد به مواد مخدر و الکل بالاتر از سایر افراد عادی جامعه است.

این روانپزشک خاطرنشان کرد: گذشته از عوامل اجتماعی که در شکل‌گیری نقش اجتماعی نقش دارند باید به فقدان نمونه مناسب برای ایجاد هویت مثبت اشاره کرد که عوامل مؤثری نیز در رفتارهای پرخاشگرانه نقش دارند. دیده شده صدمه به جمجمه و جراحت مغز، رفتارهای پرخاشگرانه و ناتوانی در کنترل انگیزه‌ها را افزایش می‌دهد و بسیاری از اینها به خاطر زایمان‌های غیربهداشتی (نرسیدن اکسیژن در بدو تولد) و ضربه به سر در کودکی دچار چنین احوالاتی می‌شوند.

افراد عادی در ارتکاب جرم مصونیت ندارند

دکتر فدایی اضافه کرد: البته این به آن معنا نیست که افراد عادی هیچگاه دست به اینگونه جنایاتی نمی‌زنند. شرایط اجتماعی نظیر ترس و خشم شدید اقدام به ارتکاب جرم را از سوی افراد عادی را ممکن می‌سازد که به‌عنوان جنون آنی مطرح می‌شود. نمونه دیگری هم هستند که تحت تأثیر بیماری‌های روانی دست به این جنایات می‌زنند. به گونه‌ای که صداهایی فرد را تشویق به کشتن می‌کنند و شخص هم توان کنترل آن را ندارد.

قتل برای پیشدستی در مقابل خیانت و…

وی در ادامه به گروه دیگری از افرادی که مرتکب جنایت می‌شوند اشاره و خاطرنشان کرد: گاهی نیز هذیان‌ها و افکار غلط در ذهن فرد بیمار – روانی – موجب این اتفاقات می‌شود. فرد در چنین حالاتی با توهماتی نظیر اینکه فلان شخص قصد کشتن من را دارد یا آن فرد به من خیانت می‌کند، تلاش می‌کند تا پیشدستی کرده و جلوی حمله‌ها و خیانت‌های احتمالی را با واکنشی مثل قتل جبران کند.

دکتر فدایی در جواب این پرسش که آیا در زندگی چنین افرادی نقطه مثبت معنایی دارد یا خیر، تأکید کرد: در هذیان‌های شدید نیست انگاری برای افراد به وجود می‌آید. به این صورت که فرد احساس می‌کند به آخر خط رسیده و هیچ نقطه مثبتی هم در زندگی‌اش وجود ندارد و برای رهایی از رنج‌ها و مشقت‌های زندگی باید خود و عزیزانش را از بین ببرد تا رنج کمتری را متحمل شوند.

نقش مواد مخدر محرک

وی در پایان خاطرنشان کرد: آنچه متأسفانه در جامعه امروز ما به‌عنوان یک خطر بزرگ مطرح است، موضوع مواد مخدر محرک و توهم زاست که به وفور هم در دسترس افراد است. اگر به چگونگی بروز بسیاری از جنایات داخل کشور رجوع شود می‌بینیم که اغلب این وقایع هولناک به خاطر مصرف مواد محرک و توهم زا بوده است که در فرد حالت‌های روانپریشی بسیار غیرقابل کنترلی ایجاد می‌کند.

از این‌رو شایسته است که در خصوص مقابله با ورود چنین موادی جدیت بیشتری صورت گیرد.ضمن اینکه باید برای پیشگیری از بروز اختلال‌های روانی درسطح جامعه پیش‌بینی‌های لازم صورت گیرد. تخت‌های مراکزدرمانی بیماران مبتلا به اختلال‌های اعصاب وروان بسرعت توسعه یابد تا شاهد کاهش این قبیل وقایع باشیم.

منبع: روزنامه ایران


منبع: فرادید

ترفندی برای ازدواج با پسر یک کارخانه‌دار

عروس جوان که در جلسه خواستگاری قول داده بود به تمام نظرات پسر کارخانه‌دار ثروتمند عمل کند، پس از مراسم عقد و ثبت مهریه ۱۳۷۰ سکه طلا، رویه‌اش را عوض کرد. چند ماه بعد وقتی داماد جوان سرگرم تدارک برای آغاز زندگی مشترکشان بود، احضاریه‌ای از دادگاه خانواده به دستش رسید که نشان می‌داد نوعروس مهریه طلایی‌اش را به اجرا گذاشته است!

روزنامه ایران در ادامه نوشت: ««مهرداد» باور نمی‌کرد که در ۲۷ سالگی پا به دادگاه خانواده بگذارد اما در هر صورت این اتفاق افتاده و پیش از برگزاری مراسم جشن و شروع زندگی مشترک، عروس رو در روی همسرش قرار گرفته بود. داماد در یکی از روزهای گرم تابستان به شعبه ۲۴۴ مجتمع قضایی ونک آمده بود تا از پرونده‌ای که نوعروس برایش تدارک دیده بود، آگاه شود. قاضی «محمود سعادت» مشغول بررسی چند پرونده طلاق توافقی بود که از مرد جوان پرسید: «چه اتفاقی افتاده که همسرتان مهریه‌اش را مطالبه کرده است؟»

مهرداد آهی کشید و پاسخ داد: «خودم هم نمی‌دانم چه کار بدی کرده‌ام اما فکر می‌کنم از وقتی که از مسافرت ایتالیا برگشته‌ایم، شروع به بهانه‌گیری کرده است…»

قاضی در سکوت اتاق به مرد جوان نگاه می‌کرد و معلوم بود که جواب صحیح را نگرفته است. با این حال مهرداد لحظه‌ای به فکر فرو رفت و ادامه داد: «راستش پدرم یک کارخانه‌دار است که اعتقادات مذهبی قوی دارد و ما را هم همین‌ طور تربیت کرده است. یک روز که با هم برای خرید ماشین ظرفشویی به فروشگاه یکی از دوستان قدیمی‌اش رفته بودیم، بعد از خرید دیدم که پدرم با او پچ‌پچ می‌کند. در مسیر برگشت پدرم خبر داد که دوستش یک دختر از بستگانش معرفی کرده که تحصیلکرده و زیباست. وقتی که مادر و خواهرم این موضوع را شنیدند فردای همان روز به بهانه‌ای به خانه آنها رفتند تا «باران» را ببینند. آنها به قدری ذوق زده شدند که برای هفته بعد قرار خواستگاری گذاشتند.

وقتی که به خواستگاری رفتیم، به نظر می‌آمد که وضع مالی و سطح خانوادگی آنها به ما نزدیک باشد اما مهم‌تر از آن این بود که آداب و عرف را رعایت می‌کردند. با این حال اجازه خواستم با عروس خانم به تنهایی حرف بزنم. ساعتی با هم حرف زدیم اما رفتار باران به نظرم مشکوک آمد چون هر چه می‌گفتم تأکید داشت که با نظرم موافق است. با این حال دو جلسه دیگر به خانه‌شان رفتم و هر بار تا سه ساعت حرف زدیم و حتی در حضور پدر و مادرش نظرات و اعتقاداتم را بیان کردم.

مثلاً گفتم که پوشیده بودن همسرم، آرایش نکردن در انظار عمومی، حضور نداشتن در جمع‌های مختلط، دست ندادن با نامحرم و این‌ طور مسائل برایم مهم است. آنها هم موافقت کردند و حتی پدر باران گفت که از داشتن دامادی مثل من خوشحال است. بدین ترتیب با همه نظراتم موافقت کردند و گفتند حرف، حرف شماست. تنها موردی که روی آن اصرار داشتند مهریه‌ای به تعداد سال‌های تولد دخترشان بود. البته پدرم مخالف تعیین مهریه ۱۳۷۰ سکه‌ای بود اما من اجازه خواستم درباره این یک مورد کوتاه بیاید؛ چرا که با خودم فکر می‌کردم دختر مورد علاقه‌ام را پیدا کرده‌ام؛ دختری زیبا، تحصیلکرده، خانواده‌دار و مطیع که به نظر نمی‌آید چشمداشتی به مال پدرم داشته باشد…»

قاضی که با دقت به حرف‌های مرد جوان گوش می‌داد، حرفش را قطع کرد و پرسید:«پس چه شد که کارتان به دادگاه کشید. آن هم به این زودی؟»

داماد جوان پاسخ داد: «راستش ما به سرعت جشن نامزدی را برگزار کردیم و یک ماه بعد از آن هم عقد کردیم. ما آن قدر درگیر مراسم جشن و تدارکات عروسی شده بودیم که متوجه گذشت زمان نشدیم. حتی من و همسرم فقط چند بار برای خرید و کارهای مربوط به مراسم عقد همدیگر را دیدیم. با این حال بعد از مراسم عقد به یک سفر اروپایی رفتیم و بعد از آن میهمانی‌های فامیلی و دوستانه شروع شد و فهمیدم همسرم گاهی سیگار می‌کشد و علاقه زیادی به جلب توجه در میهمانی‌ها دارد. او آرایش غلیظی می‌کرد و لباس‌های نامناسب می‌پوشید. چند بار دوستانه خواهش کردم به نظر و اعتقادات من هم احترام بگذارد.

اما نه تنها گوش نکرد بلکه اعتراف کرد که گاهی مواد مخدر هم مصرف می‌کند. بعد از آن دچار ناراحتی عصبی شدم و یکی، دو هفته از او دوری کردم شاید به خودش بیاید. اما اهمیتی نداد و من هم برای این که پدرم متوجه اختلاف ما نشود سعی کردم با مراجعه به مشاوران متخصص، باران را معتقد به ارزش‌های معنوی کنم اما او به مشاوران گفت، قرار نیست با مقررات خانه پدرش زندگی کند. از طرف دیگر فکر می‌کرده می‌تواند مرا هم مثل خودش کند. چند روز بعد هم بهانه‌ای پیدا کرد و در خانه پدرش دعوایی راه انداخت که ناچار شدم او را تهدید به طلاق کنم. اما مدتی پس از این ماجرا برگه احضاریه دادگاه به دستم رسید که نشان می‌داد باران مهریه‌اش را قبل از شروع زندگی مشترکمان به اجرا گذاشته است و حالا نمی‌دانم چه کار کنم؟ نه راه پیش دارم و نه راه پس؟ نه دلم می‌خواهد پدرم دلشکسته شود و نه علاقه‌ای به زندگی با چنین دختری دارم. برایش ۱۵۰ میلیون تومان خرج جشن نامزدی و مراسم عقد، مسافرت خارجی، خرید جواهرات و لباس‌های مارک‌دار کرده‌ام و حالا باید این‌ طوری جواب خوبی‌هایم را بدهد…»

قاضی نگاهی به ساعت دیواری انداخت و گفت: «به هر حال مهریه حق قانونی زوج است اما بهتر است از بزرگ‌ترها و مشاوران دیگری کمک بگیرید تا زندگیتان قبل از شروع خراب نشود.» سپس تأکید کرد که در وقت رسیدگی با شنیدن حرف‌های هر دو طرف رأی لازم را صادر خواهد کرد. مهرداد در حال خارج شدن از دادگاه بود که زنی وارد دادگاه شد. زن جوان از خرجی ندادن شوهر خسیس‌اش گلایه داشت و می‌خواست مهریه‌اش را هر طور شده بگیرد. مهرداد لبخند تلخی زد، سرش را تکان داد و بیرون رفت.»


منبع: عصرایران

آتش‌سوزی در بازار بهشهر/ دستکم ۱۰ مغازه در آتش سوخت

آتش سوزی در یکی از بازارهای شهر بهشهر در شرق مازندران دستکم ۱۰ باب مغازه و اجناس داخل آن را خاکستر کرد و به بخشی از اداره ثبت احوال شهرستان هم خسارت زد .

آتش‌سوزی در بازار بهشهر/ دستکم 10 مغازه در آتش سوخت

به گزارش ایرنا ، آتش سوزی حوالی ساعت ۲۳ چهارشنبه شب بر اثر وقوع انفجار ناشی از نشتی گاز شروع شد و بلافاصله به سایر مغازه های همجوار سرایت کرد .

آتش سوزی در راسته بازار خیایان اصلی بهشهر در حوالی چهارراه گرگان و رو به روی بازار امام رضا (ع) رخ داد.

بلافاصله دقایقی پس از آتش سوزی ، آتش نشانان در محل حضور یافتند و در حال خاموش کردن آتش هستند.

شاهدان عینی و اهالی محل می گویند که نشست گاز در یکی از مغازه ها سبب انفجار و آتش سوزی شده است .
نیروهای مختلف آتش نشانی ، اورژانس و امداد در حال فعالیت هستند و کسی پاسخگوی جزئیات وقوع آتش سوزی در حال حاضر نیست .

براثر شدن آتش سوزی، برق منطقه قطع شده است و دستگاههای مختلف خدمات رسان از ادارات آب ، گاز و برق هم در محل حضور دارند.

شاهدان عینی که از ابتدا در صحنه حضور داشتند گفتند که با توجه به وقوع آتش سوزی در حوالی نیمه شب و در حالی که مغازه ها بسته بود ، به کسی آسیبی وارد نشده است .


منبع: عصرایران

مرگ ۲ زائر پاکستانی بر اثر ازدحام جمعیت

به گفته یک منبع آگاه براثر ازدحام جمیعت و عدم خدمات پاکستانی ها به زوار، دو زائر حسینی در خاک پاکستان جان باختند .

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ بیش ازهشت هزار زائر ازعصر امروز در مرز پاکستان بخاطر کم کاری ماموران پاکستانی معطل هستند که بین آنها زنان سالخورده وکودکان خردسال وجود دارد .

درصورت تداوم این روند ،شرایط بحرانی تر خواهد شد .


منبع: عصرایران

انفجار ۲ تانکر نفت در افغانستان/ ۱۵ کشته و ۲۷ زخمی

انفجار دو تانکر نفت در شهر چاریکار افغانستان به کشته شدن دست‌کم ۱۵ تن منجر شد و ۲۷ زخمی بر جای گذاشت.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، یک مقام امنیتی افغان گفت که این دو تانکر در اثر بمب‌گذاری منفجر شدند و به دنبال وقوع این انفجار، اتوبوسی که از کنار این دو تانکر عبور می‌کرد، دچار آتش‌سوزی شد.

در همین حال، زمان محمودی‌زی، فرمانده پلیس ولایت پروان به شبکه خبری بی‌بی‌سی گفت که قربانیان این رویداد همه مسافران یک اتوبوس مدل ۳۰۳ بودند که از شمال افغانستان به کابل در حال حرکت بود.

به گفته محمودزی، پس از انفجار تانکر نفتی، راننده اتوبوس می‌خواسته از کنار تانکر عبور کند اما وسیله نقلیه او در آتش گیر‌ می‌افتد.

فرمانده پلیس پروان همچنین گفت که وضعیت ۱۰ تن از زخمی‌های این حادثه وخیم است.

تاکنون هیچ گروهی مسئولیت این انفجار را بر عهده نگرفته است.


منبع: عصرایران