مرگ مشکوک ۲ نفر در یاسوج

رئیس پلیس آگاهی استان کهگیلویه و بویراحمد از مرگ مشکوک دو نفر در یاسوج خبرداد.

سرهنگ سعید بلش زر در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا افزود: بعد از ظهر روز یکشنبه، ۱۲ خرداد ماه ۹۸ دو جسد (یک مرد ۳۹ ساله و یک جوان ۲۰ ساله) در شهر یاسوج کشف شد.

وی اظهار کرد: اجساد این افراد به سالن تشریح پزشکی قانونی برای کالبد شکافی منتقل شد.

رئیس پلیس آگاهی استان کهگیلویه و بویراحمد با بیان اینکه هنوز علت دقیق مرگ این افراد مشخص نیست، اضافه کرد: علت مرگ این دو نفر در دست بررسی است.


منبع: عصرایران

۴ کشته در تصادف جاده اردبیل

رئیس پلیس راه شهرستان مشگین شهر گفت: تصادف دو خودرو سواری در مسیر مشگین شهر به پارس آباد باعث کشته شدن ۴نفر شد.

محمد طریقی عصر امروز در گفت‌وگو با فارس با اشاره به تصادف دو دستگاه خودرو پراید و پژو در مسیر مشگین‌شهر به پارس‌آباد اظهار کرد: این تصادف عصر امروز در سه‌راهی مشیران شهرستان مشگین شهر منجر به فوت ۴ نفر از سرنشینان این دو خودرو شد.

وی افزود: در بررسی‌های اولیه از صحنه این حادثه متاسفانه انحراف به چپ خودرو پراید و شاخ به شاخ شدن با خودرو پژو منجر به فوت یک نفر سرنشین پژو و سه نفر از سرنشینان خودرو پراید شده است.

رییس پلیس راه شهرستان مشگین شهر از مردم و رانندگان خواست تا به توصیه‌های پلیس در خصوص قوانین و اصول رانندگی در جاده‌ها توجه کرده و از هرگونه شتاب و عجله در رانندگی اجتناب کنند.


منبع: عصرایران

شکنجه دختر نوجوان توسط پدر

پرونده اتهامی مردی که دخترش را از کودکی  شکنجه  می‌کر‌د، با شکایت مادر این دختر و خود او به جریان افتاد.

به گزارش عصر ایران به نقل از شرق، زنی دو ماه قبل با مراجعه به دادسرا از شوهرش شکایت کرد و گفت او چندین سال است که فرزندشان را شکنجه می‌کند اما او به‌تازگی متوجه ماجرا شده‌ است.

این زن گفت: چند سال قبل ازدواج کردم و با اینکه با شوهرم اختلافاتی داشتم اما به خاطر بچه‌ها با هم زندگی می‌کردیم و من خیلی گذشت می‌کردم. ظاهر زندگی خیلی آرام بود تا اینکه یک روز بعد از اینکه میهمان‌ها رفتند من زود خوابم برد.

نیمه‌شب پسرم برای رفتن به دستشویی بیدار شد و من هم با صدای پسرم بیدار شدم. متوجه شدم شوهرم نیست. از پسرم پرسیدم پدرت کجاست، گفت به اتاق سارا رفت. وقتی وارد اتاق دخترم شدم، دیدم شوهرم او را شکنجه می‌کند.

این موضوع من را خیلی ناراحت کرد همان زمان با شوهرم درگیری سختی داشتم و بعد هم او را از خانه بیرون کردم. این زن گفت: صبح که شد بچه‌ها را برداشتم و وسایلم را جمع کردم و به خانه مادرم رفتم.

بعد هم تصمیم گرفتم از شوهرم شکایت کنم. از وقتی که من از خانه بیرون آمدم تا زمانی که شکایت کردم، شوهرم بارها از من خواست  این کار را نکنم و از دخترم عذرخواهی کرد.

این دختر نیز گفته‌های مادرش را تأیید کرد و گفت: از وقتی که هشت‌ساله ‌بودم پدرم من را اذیت و شکنجه می‌کرد. او خیلی بدرفتار بود و من همیشه بابت کاری که می‌کرد، ناراحت بودم اما از ترس اینکه مبادا مادرم متوجه شود و زندگی آنها به هم بخورد، هیچ وقت به مادرم چیزی نمی‌گفتم.

دختر جوان در پاسخ به این سؤال که چطور مادرت از موضوع باخبر نمی‌شد، گفت: پدرم وقتی من را شکنجه می‌کرد که یا مادرم خواب بود یا در خانه نبود. من دچار مشکلات شدیدی بودم و همیشه به پدرم می‌گفتم این کار را نکن اما توجه نمی‌کرد.

من از اینکه پدر و مادرم از هم جدا شوند، خیلی می‌ترسیدم و چیزی نمی‌گفتم تا اینکه مادرم اتفاقی خودش متوجه شد. با توجه به شکایت مطرح‌شده پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده ‌شد.

مادر این دختر یک بار دیگر شکایت خود را مطرح کرد و گفت: دخترم بسیار مضطرب بود و همیشه عصبی برخورد می‌کرد. من نمی‌دانستم علت این همه اضطراب چیست و فکر می‌کردم به دلیل درس‌خواندن این‌طور شده ‌است تا اینکه متوجه شدم پدرش در خفا و زمانی که من نیستم دخترمان را شکنجه می‌کند.

وقتی که من موضوع را فهمیدم به دخترم گفتم چرا هیچ‌وقت درباره آن به من چیزی نگفتی. دخترم گفت پدرش او را با تهدید وادار به سکوت می‌کرده و می‌گفته اگر مادرت بفهمد، بیشتر اذیتت می‌کنم و او را هم طلاق می‌دهم.

این زن ادامه داد: بعد از این حادثه من ابتدا شوکه شده‌ بودم و نمی‌دانستم دقیقا باید چه کنم اما در نهایت به خودم آمدم و تصمیم گرفتم  شکایت کنم. دخترم اصلا وضعیت خوبی ندارد. او نتوانست دانشگاه برود و من هم فکر می‌کردم او بچه درس‌خوانی نیست.

در حالی که دخترم به دلیل رفتارهایی که با او می‌شد چنین وضعیتی پیدا کرده ‌بود. شغل شوهرم آزاد بود و درآمد خوبی داشت. مدتی قبل از اینکه موضوع را متوجه شوم، به او گفتم بهتر است خانه‌مان را بفروشیم و برویم جای بهتر خانه بخریم تا بچه‌ها در محیطی بهتر رشد کنند.

پسرم نوجوان است و من نمی‌خواستم که او هم مثل خواهرش شود اما بعد متوجه شدم اصلا موضوع چیز دیگری ‌است. هرچند منطقه زندگی‌مان عوض شد و به بالای شهر تهران نقل مکان کردیم اما زندگی دخترم تباه شده ‌است و من به عنوان مادرش خودم را سرزنش می‌کنم که چرا زودتر متوجه این موضوع نشدم.

با توجه به این شکایت، قضات دختر جوان را برای بررسی میزان آسیبی که بر او وارد شده‌ بود، به پزشکی قانونی انتقال دادند. بعد از بررسی دختر جوان پزشکی قانونی اعلام کرد آزار و اذیتی که دختر جوان مدعی است، آثار جسمانی نداشته و او کاملا سالم است اما به نظر می‌رسد این دختر دچار مشکلات روانی و استرس شدید و بیمارگونه‌ است.

بعد از اعلام نظریه پزشکی قانونی مادر این دختر پرینت پیامک‌هایی را به دادگاه ارائه داد که نشان می‌داد مرد تلویحا به عمل خود اعتراف کرده ‌است. این مرد بعد از قهر همسرش از خانه در چندین پیامک از او عذرخواهی کرده و نوشته‌ بود: خواهش می‌کنم شکایت نکنید.

این کار آبروی همه ما را می‌برد. از دخترم عذرخواهی کن. من پدر بدی بودم نباید اذیتش می‌کردم و از کاری که کرده‌ام پشیمان هستم. من می‌دانم کاری که کردم سرنوشت دخترم را عوض کرده‌ است. با توجه به این مدارک، دادگاه برای احضار پدر و بازجویی از او دستورات لازم را صادر کرد.


منبع: عصرایران

محاکمه مردی که با تیزی به زنان حمله می کرد (+عکس و فیلم)

جلسه دادگاه حسین راستگویی متهم ۴۱ ساله که به وسیله درفش ایجاد رعب و وحشت و جرح عمدی در بین زنان تهرانی می‌کرد، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب و به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد.

به گزارش رکنا، قاضی مقیسه با بیان این مطلب گفت: متهم حسین راستگویی، ۴۱ ساله متأهل و ساکن تهران از طریق ایراد جرح عمدی نسبت به تعداد بیش از ۶۰ نفر از بانوان تهرانی در نقاط مختلف شهر تهران با سلاح سرد، ایجاد رعب و وحشت می‌کرده است.

حمله مرد موتورسوار با تیزی به زنان در تهران (+عکس و فیلم)

قاضی مقیسه افزود: با شکایت ۶۰ نفر از شکات، رسیدگی به این پرونده بصورت علنی در حال رسیدگی است و پس از رسیدگی رأی نهایی در مهلت مقرر قانونی صادر خواهد شد.

 سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در دوم آبان‌ماه سال گذشته اعلام کرده بود: در پی چندین فقره جرح بانوان در مناطق مختلف شهر تهران توسط راننده موتورسیکلت با استفاده از یک جسم تیز، اقدامات ویژه پلیسی برای دستگیری این متهم در اداره ۱۶ پلیس آگاهی تهران بزرگ آغاز شد.

وی افزود: کارآگاهان با اقدامات فنی، سرانجام این شخص شناسایی و در یک عملیات غافلگیرانه در مخفیگاهش در منطقه خانی آبادنو تهران، در ساعت ۲۳ روز سه شنبه یکم آبان ماه سال گذشته دستگیر شد.

متهم در همان تحقیقات اولیه صراحتاً به ارتکاب جرم اعتراف کرده است.


منبع: عصرایران

قتل مرد ٣٠ ساله با شلیک ٣ گلوله

قاتل در خیابان زاهد گیلانی دقایقی پس از ارتکاب جرم دستگیر شد. حدود ساعت ۱۹ روز گذشته ماموران کلانتری ۱۲۸ تهران‌نو در خیابان پیروزی، خیابان زاهد گیلانی مشغول گشتزنی بودند که ناگهان متوجه صدای تیراندازی شدند. ماموران به سرعت به محل تیراندازی که در یک کوچه و در نزدیکی آن‌ها قرار داشت، رفته و مشاهده کردند دو ضارب قصد فرار با موتورسیکلت را دارند که برای بازداشت آن‌ها وارد عمل شدند.

یکی از ضاربان با موتورسیکلت فرار کرد، اما متهم اصلی که با پای پیاده قصد فرار داشت، توسط ماموران زمینگیر و بازداشت شد. پس از بازداشت ضارب مشخص شد وی مردی ٣٠ساله را با شلیک سه گلوله به سینه مجروح کرده که دقایقی بعد خبر رسید وی به علت شدت جراحات وارده در راه انتقال به بیمارستان جان باخته است.

پس از انتقال متهم به کلانتری و بازجویی‌های تخصصی مشخص شد برادر مقتول از چندماه قبل برای خانواده قاتل ایجاد مزاحمت کرده که منجر به درگیری خانوادگی بین آن‌ها شده بود.

مقتول و برادر وی صاحب مغازه قصابی در محل بودند. مقتول و برادر وی در چندماه گذشته چندین‌بار با قاتل درگیر شده و با یکدیگر در یک محله زندگی می‌کردند.

سرهنگ نادری، سرکلانتر یازدهم پلیس پیشگیری با اعلام این خبر گفت: «در زمان قتل، مقتول در مغازه قصابی بود که قاتل و همدست وی ضمن مراجعه به مقابل مغازه، با مقتول در ابتدا درگیری لفظی پیدا کرده و درنهایت قاتل، با شلیک گلوله مقتول را از پای درآورد.» سرهنگ نادری با بیان این‌که قاتل ۳۹سال سن دارد، از تحویل متهم به اداره دهم آگاهی و تلاش برای بازداشت همدست وی خبر داد.


منبع: فرادید

سال‌ها آزار دختر توسط پدر

شکنجه دختر نوجوان توسط پدر

پرونده اتهامی مردی که دخترش را از کودکی شکنجه می‌کر‌د، با شکایت مادر این دختر و خود او به جریان افتاد. زنی دو ماه قبل با مراجعه به دادسرا از شوهرش شکایت کرد و گفت: او چندین سال است که فرزندشان را شکنجه می‌کند، اما او به‌تازگی متوجه ماجرا شده است.

این زن گفت: چند سال قبل ازدواج کردم و با اینکه با شوهرم اختلافاتی داشتم، اما به خاطر بچه‌ها با هم زندگی می‌کردیم و من خیلی گذشت می‌کردم. ظاهر زندگی خیلی آرام بود تا اینکه یک روز بعد از اینکه میهمان‌ها رفتند من زود خوابم برد.

نیمه‌شب پسرم برای رفتن به دستشویی بیدار شد و من هم با صدای پسرم بیدار شدم. متوجه شدم شوهرم نیست. از پسرم پرسیدم پدرت کجاست، گفت: به اتاق سارا رفت. وقتی وارد اتاق دخترم شدم، دیدم شوهرم او را شکنجه می‌کند.

این موضوع من را خیلی ناراحت کرد همان زمان با شوهرم درگیری سختی داشتم و بعد هم او را از خانه بیرون کردم. این زن گفت: صبح که شد بچه‌ها را برداشتم و وسایلم را جمع کردم و به خانه مادرم رفتم. بعد هم تصمیم گرفتم از شوهرم شکایت کنم. از وقتی که من از خانه بیرون آمدم تا زمانی که شکایت کردم، شوهرم بار‌ها از من خواست این کار را نکنم و از دخترم عذرخواهی کرد.

این دختر نیز گفته‌های مادرش را تأیید کرد و گفت: از وقتی که هشت‌ساله بودم پدرم من را اذیت و شکنجه می‌کرد. او خیلی بدرفتار بود و من همیشه بابت کاری که می‌کرد، ناراحت بودم، اما از ترس اینکه مبادا مادرم متوجه شود و زندگی آن‌ها به هم بخورد، هیچ وقت به مادرم چیزی نمی‌گفتم.

دختر جوان در پاسخ به این سؤال که چطور مادرت از موضوع باخبر نمی‌شد، گفت: پدرم وقتی من را شکنجه می‌کرد که یا مادرم خواب بود یا در خانه نبود. من دچار مشکلات شدیدی بودم و همیشه به پدرم می‌گفتم این کار را نکن، اما توجه نمی‌کرد.

من از اینکه پدر و مادرم از هم جدا شوند، خیلی می‌ترسیدم و چیزی نمی‌گفتم تا اینکه مادرم اتفاقی خودش متوجه شد. با توجه به شکایت مطرح‌شده پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. مادر این دختر یک بار دیگر شکایت خود را مطرح کرد و گفت: دخترم بسیار مضطرب بود و همیشه عصبی برخورد می‌کرد.

من نمی‌دانستم علت این همه اضطراب چیست و فکر می‌کردم به دلیل درس‌خواندن این‌طور شده است تا اینکه متوجه شدم پدرش در خفا و زمانی که من نیستم دخترمان را شکنجه می‌کند. وقتی که من موضوع را فهمیدم به دخترم گفتم چرا هیچ‌وقت درباره آن به من چیزی نگفتی. دخترم گفت: پدرش او را با تهدید وادار به سکوت می‌کرده و می‌گفته اگر مادرت بفهمد، بیشتر اذیتت می‌کنم و او را هم طلاق می‌دهم.

این زن ادامه داد: بعد از این حادثه من ابتدا شوکه شده بودم و نمی‌دانستم دقیقا باید چه کنم، اما در نهایت به خودم آمدم و تصمیم گرفتم شکایت کنم. دخترم اصلا وضعیت خوبی ندارد. او نتوانست دانشگاه برود و من هم فکر می‌کردم او بچه درس‌خوانی نیست.

در حالی که دخترم به دلیل رفتار‌هایی که با او می‌شد چنین وضعیتی پیدا کرده بود. شغل شوهرم آزاد بود و درآمد خوبی داشت. مدتی قبل از اینکه موضوع را متوجه شوم، به او گفتم بهتر است خانه‌مان را بفروشیم و برویم جای بهتر خانه بخریم تا بچه‌ها در محیطی بهتر رشد کنند.

پسرم نوجوان است و من نمی‌خواستم که او هم مثل خواهرش شود، اما بعد متوجه شدم اصلا موضوع چیز دیگری است. هرچند منطقه زندگی‌مان عوض شد و به بالای شهر تهران نقل مکان کردیم، اما زندگی دخترم تباه شده است و من به عنوان مادرش خودم را سرزنش می‌کنم که چرا زودتر متوجه این موضوع نشدم.

با توجه به این شکایت، قضات دختر جوان را برای بررسی میزان آسیبی که بر او وارد شده بود، به پزشکی قانونی انتقال دادند. بعد از بررسی دختر جوان پزشکی قانونی اعلام کرد آزار و اذیتی که دختر جوان مدعی است، آثار جسمانی نداشته و او کاملا سالم است، اما به نظر می‌رسد این دختر دچار مشکلات روانی و استرس شدید و بیمارگونه است.

بعد از اعلام نظریه پزشکی قانونی مادر این دختر پرینت پیامک‌هایی را به دادگاه ارائه داد که نشان می‌داد مرد تلویحا به عمل خود اعتراف کرده است. این مرد بعد از قهر همسرش از خانه در چندین پیامک از او عذرخواهی کرده و نوشته بود: خواهش می‌کنم شکایت نکنید. این کار آبروی همه ما را می‌برد.

از دخترم عذرخواهی کن. من پدر بدی بودم نباید اذیتش می‌کردم و از کاری که کرده‌ام پشیمان هستم. من می‌دانم کاری که کردم سرنوشت دخترم را عوض کرده است. با توجه به این مدارک، دادگاه برای احضار پدر و بازجویی از او دستورات لازم را صادر کرد.


منبع: فرادید

۳۰ کشته و زخمی در دو انفجار همزمان در رقه

دیده‌بان حقوق بشر سوریه از کشته و زخمی شدن دست کم ۳۰ نفر در یک حمله انتحاری با خودرویی بمب‌گذاری شده و انفجار دیگری با یک بمب در شهر رقه، پایگاه سابق گروه تروریستی داعش در شمال سوریه خبر داد.

به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری روسیا الیوم، طبق گزارش دیده‌بان حقوق بشر سوریه در حمله انتحاری با خودروی بمب‌گذاری شده، پنج غیرنظامی و پنج تن از نیرو‌های سوریه دموکراتیک کشته شدند.

همچنین این مرکز گزارش داد: در پی این انفجار‌ها در رقه دست کم ۲۰ تن زخمی شدند. انفجار اول در خیابان الباسل در مرکز شهر رقه با یک مین کارگذاری شده انجام شد و پس از تجمع ساکنان منطقه در نزدیکی محل انفجار اول، انفجار دوم در خیابان النعیم با یک خودروی بمب‌گذاری شده انجام شد.

دفتر اطلاع‌رسانی دیده‌بان حقوق بشر سوریه اعلام کرد: خودرو در نزدیکی ایست بازرسی وابسته به نیرو‌های سوریه دموکراتیک منفجر شد که دست کم ۱۰ کشته و ۲۰ زخمی بر جای گذاشت.

یک شبکه خبری کرد زبان نیز اعلام کرد: نیرو‌های امنیتی محل انفجار را محاصره کرده و تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند.

طبق گزارش این شبکه دو انفجار رقه همزمان با اعلام طرح امنیتی فرماندهی کل نیرو‌های شمال و شرق سوریه برای عید فطر شامل ممنوعیت گشت‌زنی خودروها، موتورسیکلت‌ها و وسائل حمل و نقل عمومی از سوم تا ششم ژوئن رخ داد.


منبع: عصرایران

۱۰ کشته و ۲۰ زخمی در دو انفجار همزمان در رقه سوریه

دیده‌بان حقوق بشر سوریه از کشته و زخمی شدن دست کم ۳۰ نفر در یک حمله انتحاری با خودرویی بمب‌گذاری شده و انفجار دیگری با یک بمب در شهر رقه، پایگاه سابق گروه تروریستی داعش در شمال سوریه خبر داد.

به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری روسیا الیوم، طبق گزارش دیده‌بان حقوق بشر سوریه در حمله انتحاری با خودروی بمب‌گذاری شده، پنج غیرنظامی و پنج تن از نیرو‌های سوریه دموکراتیک کشته شدند.

همچنین این مرکز گزارش داد: در پی این انفجار‌ها در رقه دست کم ۲۰ تن زخمی شدند. انفجار اول در خیابان الباسل در مرکز شهر رقه با یک مین کارگذاری شده انجام شد و پس از تجمع ساکنان منطقه در نزدیکی محل انفجار اول، انفجار دوم در خیابان النعیم با یک خودروی بمب‌گذاری شده انجام شد.

دفتر اطلاع‌رسانی دیده‌بان حقوق بشر سوریه اعلام کرد: خودرو در نزدیکی ایست بازرسی وابسته به نیرو‌های سوریه دموکراتیک منفجر شد که دست کم ۱۰ کشته و ۲۰ زخمی بر جای گذاشت.

یک شبکه خبری کرد زبان نیز اعلام کرد: نیرو‌های امنیتی محل انفجار را محاصره کرده و تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند.

طبق گزارش این شبکه دو انفجار رقه همزمان با اعلام طرح امنیتی فرماندهی کل نیرو‌های شمال و شرق سوریه برای عید فطر شامل ممنوعیت گشت‌زنی خودروها، موتورسیکلت‌ها و وسائل حمل و نقل عمومی از سوم تا ششم ژوئن رخ داد.


منبع: عصرایران

۱۸ زخمی در اثر انفجار ۲ خودروی بمب گذاری شده در لیبی

منابع خبری بامداد یکشنبه گزارش دادند که بر اثر انفجار دو خودروی بمب گذاری شده در شهر درنه واقع در شمال شرق لیبی دستکم ۱۸ نفر زخمی شدند.

به گزارش ایرنا، به نوشته روزنامه الشرق الاوسط، منابع درمانی لیبی گزارش دادند که این دو خودروی بمب گذاری شده در مقابل مقر ارتش لیبی در درنه منفجر شدند.

هنوز جزئیات بیشتری از این خبر منتشر نشده است.

شهر درنه با جمعیتی حدود ۱۸۰ هزار نفر، در ساحل دریای مدیترانه و یک هزار و ۳۴۰ کیلومتری شرق طرابلس پایتخت لیبی قرار دارد.

لیبی از زمان سقوط حکومت «معمر قذافی» دیکتاتور پیشین این کشور در سال ۲۰۱۱ دستخوش جنگ و ناآرامی است


منبع: عصرایران

علت آتش گرفتن سینما بهمن شیراز چه بود؟

شهردار منطقه دو شیراز مدعی است که مالک سینما بهمن، که شامگاه نهم خرداد دچار حریق شد، مجوز تغییر کاربری و تخریب و انجام اقدامات بازسازی را نداشته است.

بهرامی‌نژاد در گفتگو به خبرنگار ایسنا افزود: تغییر کاربری و انجام عملیات بهسازی و بازسازی باید با مجوز شهرداری و تحت نظارت مهندس ناظر ذی صلاح انجام شود و مالک سینما بهمن این مراحل اداری را طی نکرده است.

بهرامی ‎ نژاد خاطرنشان کرد: بهمن ماه سال ۹۷ مالک سینما بهمن شیراز کار تخریب فضای داخلی را شروع کرد و بلافاصله شهرداری، اخطار لازم و قانونی را داده و از ادامه کار ممانعت کرد.

شهردار منطقه دو شیراز خاطرنشان کرد: روز نهم خرداد بار دیگر از طریق اهالی مجاور ساختمان سینما بهمن، از اقدام مالک برای تخریب بخشی از ساختمان مطلع شدیم که واحد تخلفات شهرداری منطقه، اقدام لازم را انجام داد.

بهرامی نژاد با بیان اینکه بعد از خروج نیرو‌های شهرداری، مجدداً کار تخریب توسط مالک سینما بهمن ادامه پیدا کرد و در نهایت حوالی ساعت ۲۳ پنجشنبه ۹ خرداد، شاهد وقوع حریق در این محل بودیم.

شهردار منطقه ۲ شیراز تصریح کرد که شهرداری نه مجوزی برای تغییر کاربری داده و نه قصد دادن چنین مجوزی را داشته است.

به گزارش ایسنا سینما بهمن شیراز سال ۱۳۳۶ به نام سینما مترو، با ظرفیت ۷۰۳ صندلی افتتاح شد؛ این سینما را اسماعیل گلستان در آن زمان راه اندازی کرد و اولین فیلمی که نمایش داد، «پرنس دانشجو» بود.

سینما مترو، بعد از انقلاب به بهمن تغییر نام داد و تحت مدیریت حوزه هنری به کارش ادامه داد و سال ۸۷ تعطیل شد و بعد از آن طی توافقنامه‌ای این سینما با سینما پرسی‌ای شیراز که پیش از این سقفش فرو ریخته و تعطیل بود، معاوضه و به مالک سینما پرسیا واگذار شد.


منبع: عصرایران

زلزله در سیستان و بلوچستان

حوالی گلموتی در استان سیستان و بلوچستان دقایقی پیش لرزید.

به گزارش عصرایران، گزارش مقدماتی زمین لرزه به شرح زیر است:

بزرگی: ۴.۵
محل وقوع: استان سیستان و بلوچستان – حوالی گلمورتی
تاریخ و زمان وقوع به وقت محلی: ۱۳۹۸/۰۳/۱۲، ۰۵:۴۶:۵۵
طول جغرافیایی: ۵۹.۳۵
عرض جغرافیایی: ۲۷.۶۲
عمق زمین‌لرزه: ۱۰ کیلومتر

نزدیک‌ترین شهرها:
۱۷ کیلومتری گلمورتی (سیستان و بلوچستان)
۷۸ کیلومتری زهکلوت (کرمان)
۸۰ کیلومتری مسجد حضرت ابوالفضل (سیستان و بلوچستان)

نزدیکترین مراکز استان:
۲۵۵ کیلومتری زاهدان
۳۰۷ کیلومتری بندرعباس


منبع: عصرایران

آتش گرفتن خودرو و مرگ ۳ نفر در جاده اصفهان

فرمانده انتظامی شهرستان فلاورجان استان اصفهان از برخورد شدید یک دستگاه سواری دنا با دیواره بتونی کنار جاده و فوت ۳ نفر خبر داد.

به گزارش تسنیم، به نقل از پایگاه خبری پلیس، سرهنگ حسن نیکبخت با اعلام این خبر اظهار داشت: در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر برخورد یک سواری دنا با دیواره بتونی جاده در محور سپاهان‌شهر-شهر ابریشم بلافاصله مأموران پلیس راهنمایی و رانندگی به محل اعزام شدند.

وی با اشاره به اینکه خودرو در این حادثه آتش گرفته بود، افزود: در اثر این حادثه رانندگی راننده و ۲ سرنشین خودرو جان خود را از دست دادند.

این مقام انتظامی بیان داشت: علت وقوع این حادثه رانندگی توسط کارشناسان تصادفات رانندگی در دست بررسی است و اعلام خواهد شد.

فرمانده انتظامی شهرستان فلاورجان در پایان از رانندگان خواست با سرعت مجاز و مطمئنه رانندگی کنند تا هنگام وقوع خطر تسلط بیشتری بر خودروی خود داشته باشند و بتوانید بهترین تصمیم را بگیرند.


منبع: عصرایران

فوت ۲ کارگر بر اثر گودبرداری در آذربایجان غربی

مدیرعامل سازمان آتش نشانی شهرداری خوی گفت: گودبرداری غیراصولی به جان باختن ۲ کارگر در این شهر منجر شد.

به گزارش ایرنا؛ عباس پورحاجی روز شنبه در گفت و گو با خبرنگاران افزود: این حادثه در بلوار آیت الله خویی این شهر رخ داد و ۲ کارگر هنگام گودبرداری در عمق بیش از چهار متری بر اثر ریزش خاک زیرآوار مدفون شدند.

وی اضافه کرد: تلاش ۲ ساعته آتش نشانان نیز برای نجات این ۲ نفر کارساز نبود و این افراد جان خود را از دست دادند.

وی بیان کرد: این ۲ کارگر ۵۱ و ۴۴ ساله اهل شهرستان بناب در جنوب آذربایجان شرقی بودند.


منبع: عصرایران

نجفی صحنه قتل میترا استاد را بازسازی کرد

نجفی صحنه قتل میترا استاد را بازسازی کرد

وکیل محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران از جعلی‌بودن فیلمی که صداوسیما پخش و ادعا کرده مربوط به لحظه ورود نجفی به اداره اگاهی است، خبر داد.

علیزاده‌طباطبایی که ظهر دیروز برای بازسازی صحنه قتل میترا استاد توسط موکلش در برج آرمیتا حاضر شده بود، گفت: نجفی قصد شکایت ندارد.

نجفی که متهم است با شلیک گلوله به همسر دومش میترا استاد، او را به قتل رسانده و سپس خود را تسلیم مأموران پلیس کرده است، ظهر دیروز به همراه رئیس دادسرای جنایی تهران و بازپرس پرونده در آپارتمان محل حادثه حاضر شد و صحنه قتل را بازسازی کرد.

بازپرس پرونده و مسئولان حاضر در صحنه از حضور خبرنگاران در محل جلوگیری کردند. حدود ساعت ۱۴:۳۰ دیروز ابتدا یک خودرو مخصوص بازسازی صحنه جرم وارد پارکینگ برج میترا شد و سپس خودروی کشیک ویژه قتل دادسرای جنایی از راه رسید، اما خبرنگاران اجازه حضور در بازسازی صحنه قتل را نیافتند.

هنوز مشخص نیست نجفی دقیقا چه چیز‌هایی درباره لحظه حادثه گفته است، اما بازسازی صحنه قتل یک ساعت طول کشید و پس از آن به دستور مقامات مسئول در صحنه نجفی با خودروی کشیک قتل دادسرای جنایی تهران به بازداشتگاه منتقل شد و بازپرس و مقامات مسئول دیگر با خودروی بازسازی صحنه جرم از محل رفتند تا به این ترتیب خبرنگاران متوجه نشوند نجفی دقیقا در کدام خودرو حضور دارد.

دقایقی بعد از پایان بازسازی صحنه قتل علیزاده‌طباطبایی و عقبایی، دو وکیل محمدعلی نجفی در محل حاضر شدند. آن‌ها از اینکه بدون حضورشان صحنه قتل بازسازی شده، گلایه کردند. علیزاده‌طباطبایی گفت: ما به عنوان وکلای دکتر نجفی باید در صحنه حاضر می‌بودیم.

به ما گفته شده بود بازسازی صحنه جرم ساعت چهار بعدازظهر انجام خواهد شد، اما قبل از ساعت چهار به محل رسیدیم و متوجه شدیم که بازسازی صحنه جرم ساعتی قبل از زمانی بود که به ما گفتند. ما از رئیس قوه قضائیه درخواست داریم تا برای رعایت قانون در این خصوص تذکر دهند.

وی همچنین با انتقاد از فیلمی که صداوسیما از صحنه ورود نجفی به پلیس آگاهی پخش کرد، گفت: صداوسیما فیلمی پخش کرد که نشان می‌داد دکتر نجفی وارد دفتر رئیس پلیس می‌شود و همه به صف ایستاده و احترام می‌گذارند.

این فیلم مربوط به زمانی است که نجفی شهردار بود و برای بازدید به پلیس آگاهی رفته بود و صداوسیما آن را به جای لحظه بازداشت پخش کرد که جای تأسف دارد. این موضوع باعث تخریب دکتر نجفی شد. ما خواستیم از خبرنگاری که این کار را کرده بود شکایت کنیم، اما دکتر نجفی قبول نکرد و گفت: این خبرنگار انسان خوبی است و واقعیت‌ها کم‌کم رو می‌شود.

علیزاده‌طباطبایی گفت: ما به عنوان وکلای نجفی پیگیر پرونده هستیم و واقعیت‌ها را بیان خواهیم کرد. ما همچنین به دنبال دلجویی از خانواده مقتول نیز هستیم؛ البته هنوز آن‌ها را پیدا نکرده‌ایم. ما به آن‌ها تسلیت می‌گوییم و از اتفاقی که افتاده است، متأثر هستیم.


منبع: فرادید

مرد شکاک به جرم ۲ قتل قصاص می‌شود

مرد شکاک به جرم ۲ قتل قصاص می‌شود

مردی که در جنایتی خونین همسر برادر و برادرزاده‌اش را کشته و برادرزاده دیگرش را مجروح کرده بود، با درخواست اولیای‌دم به دو بار قصاص محکوم شد و رأی صادره در دیوان‌عالی کشور مورد تأیید قرار گرفت.

متهم که مرد میان‌سالی است، بعد از دستگیری ادعا کرد، چون به همسر برادرش مظنون بوده، اما برادرش گفته‌های او را قبول نکرده، دست به این کار زده است.

دو سال قبل، زمانی که مأموران کلانتری ۱۵۲ خانی‌آباد از قتل در خانه‌ای دوونیم‌طبقه، حوالی پاسگاه نعمت‌آباد باخبر و در محل حاضر شدند، جسد زنی ۲۹ ساله و دختر چهارساله‌اش را دیدند. آن‌ها همچنین در گوشه دیگر خانه با پیکر مجروح دختر دیگر خانواده به نام نوشین ۱۱ ساله مواجه شدند. لحظاتی بعد بازپرس ویژه قتل تهران با تماس مأموران کلانتری راهی محل شد.

بررسی‌ها و گفته‌های همسایه‌ها حکایت از این داشت که عامل جنایت عموی خانواده است که در اقدامی هولناک، همسر برادر و یکی از دخترانش را به قتل رسانده و دختر دیگر وی را به‌شدت زخمی و راهی بیمارستان کرده است. درحالی‌که تحقیقات در محل ادامه داشت، به تیم جنایی خبر رسید قاتل به صحنه جنایت بازگشته است. به‌این‌ترتیب او دستگیر و به اداره پلیس منتقل شد.

متهم در بازجویی‌ها به جرمش اعتراف کرد و گفت: مدتی است با همسر برادرم اختلاف دارم. من به رفتار‌های او مشکوک بودم و احتمال می‌دادم او با مرد غریبه‌ای ارتباط پنهانی داشته باشد، به همین خاطر نقشه قتل او را طراحی کردم. بامداد روز حادثه با کلید یدکی که از قبل تهیه کرده بودم، به سراغ او در خانه‌اش رفتم.

آن شب برادرم در محل کارش که میدان تره‌بار است خوابیده و همسرش همراه دو دخترش در خانه تنها بود و خانه نیز طوری بود که آن‌ها در طبقه دوم می‌خوابیدند و طبقه اول و نیم‌طبقه بالا نیز خالی از سکنه بودند.

وقتی وارد طبقه دوم خانه شدم، ابتدا ضربه‌ای به دست همسر برادرم زدم و از او خواستم سکوت کند که با دادوفریادش نیوشا از خواب بیدار شد. وقتی چاقو را به بدن زن برادرم زدم به گلوی نیوشا برخورد کرد و او را کشت. در همین لحظه نوشین از خواب بیدار شد و مرا گرفت که برای رهایی چند ضربه به دستش زدم و بعد فرار کردم.

در نهایت متهم به دادگاه کیفری استان تهران معرفی و جلسه محاکمه برگزار شد. در این جلسه اولیای‌دم زن جوان برای متهم درخواست قصاص کردند. در ادامه، نوشین به جایگاه فراخوانده شد و گفت: شب حادثه پدرم در محل کارش بود. نیمه‌شب صدای جیغ مادرم را شنیدم.

چراغ را که روشن کردم، دیدم مرد قدبلندی که کت به تن داشت و کلاه‌گیس به سر گذاشته و صورتش را نیز پوشانده بود، با مادرم درگیر شده و او را کتک می‌زند. به سمتش رفتم. پای آن مرد را که گرفتم، کلاه‌گیس و پارچه از چهره‌اش افتاد. فهمیدم عمویم است.

او ما را با چاقو زد و فرار کرد. بیهوش شدم و وقتی به‌هوش آمدم، مأموران در خانه ما بودند. چندبار تحت عمل جراحی قرار گرفتم و یک ماه در بیمارستان بستری بودم. ۴۰ روز بعد از ماجرا زمانی که مرخص شدم و به خانه پدربزرگم رفتم، آن‌موقع متوجه شدم مادرم و خواهرم کشته شده‌اند.

سه ماه قبل از واقعه، عمویم با زنی به خانه‌مان آمده بود. مادرم که پی به ارتباطشان برد، مانع حضورشان در خانه شد و هر دو را بیرون کرد. عمویم می‌گفت: حالا که آبرویم را می‌بری و ما را بیرون می‌کنی تو را می‌کشم. مادرم تلفنی موضوع را به زن‌عمویم گفت. دیگر از عمویم خبری نبود تا اینکه آن شب آمد و این جنایت را رقم زد. برای عمویم قصاص می‌خواهم.

در ادامه، متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من قتل‌ها را قبول دارم. به رابطه همسر برادرم و مرد غریبه‌ای به نام فرهاد پی برده بودم و او را هر روز نزدیک خانه برادرم می‌دیدم، اما او می‌گفت: فقط یک رفت‌و‌آمد ساده است. بعد از اینکه برادرم خانه‌ا‌ش را عوض کرد، دیگر به من آدرس خانه‌شان را نداد و همین باعث شد که من دیگر نتوانم از رابطه فرهاد و همسرش خبر داشته باشم.

چندوقتی گذشت تا اینکه بالاخره با دنبال‌کردن یکی از کارگران برادرم توانستم آدرس خانه برادرم را گیر بیاورم. هنوز ماجرای رابطه پنهانی را باور نمی‌کردم تا اینکه به همراه یکی از دوستانم به خانه برادرم رفتیم و وقتی مطمئن شدم فرهاد آنجاست، به او گفتم سروته کوچه را می‌بندیم تا ببینیم فرهاد از کدام خانه بیرون می‌آید.

بالاخره متوجه شدیم که فرهاد به خانه برادرم رفته است، اما هرچه به برادرم می‌گفتم او باور نمی‌کرد و فقط می‌خواست من آدرس منزلش را پیدا نکنم. بالاخره نقشه‌ای کشیدم و به برادر دیگرم گفتم به تهران بیاید تا با هم به خانه برادرم برویم و در آنجا توانستم سر صبحی از کلید‌های خانه برادرم دو عدد بسازم.

با همین کلید‌ها گاهی به خانه سر می‌زدم و درحالی‌که برادرم و زنش و فرهاد هر سه نفر روی پشت‌بام بودند، آن‌ها را زیر نظر می‌گرفتم. یک‌بار زن برادرم را با فرهاد در پشت‌بام دیدم. دیگر باید از ماجرا مطمئن می‌شدم. تا اینکه فرهاد را در کنار همسر برادرم دیدم و نقشه قتل را اجرا کردم.

در پایان گفته‌های متهم، قضات وارد شور شدند و متهم را به دوبار قصاص محکوم کردند و رأی صادره در دیوان‌عالی کشور مورد تأیید قرار گرفت.


منبع: فرادید

دزدیدن خانم مهندس به قصد ازدواج

دانشجوی ۲۱ ساله خانم مهندس را ربود تا با او ازدواج کند

هفته گذشته خانم مهندس ۳۷ ساله‌ای با حضور در شعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از پسر ۲۱ ساله‌ای به اتهام آدم‌ربایی و ضرب و شتم شکایت کرد. پرونده برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. شاکی به افسر تحقیق گفت: دو ماه پیش به‌طور اتفاقی در یک گروه تلگرامی با مردی آشنا شدم.

او مدعی بود که مثل من مهندس است و شرکتی در تهران دارد و در صدد است که شرکت دیگری را هم راه‌اندازی کند. بعد از آن، ارتباطمان شکل گرفت. گاهی نیز همدیگر را ملاقات می‌کردیم. بعد از مدتی به هم علاقه‌مند شدیم و تصمیم گرفتیم که با هم ازدواج کنیم.

وی افزود: موضوع را به خانواده‌ام اطلاع دادم که آن‌ها از من خواستند درباره این جوان غریبه بیشتر تحقیق کنم که با اصرار‌ها آن‌ها قبول کردم؛ بنابراین یک روز او را در خیابان دیدم و تعقیبش کردم که وی به یک گاراژ خودرو در جنوب تهران رفت و بعد از ساعاتی از آنجا خارج شده و با سوار شدن به خودروی پرایدی، آنجا را ترک کرد. من به ماجرا مشکوک شده بودم، از کارگران حاضر در آن گاراژ درباره راننده پراید پرس‌وجو کردم که متوجه شدم او معتاد به شیشه است.

او دانشجوی مشروطی معماری بوده و ۲۱ ساله است. مهندس نیست و شرکتی ندارد. با او تماس گرفتم و برای صحبت قرار گذاشتم. با حضور در آنجا با هم حرف زدیم و به گفته‌های دروغینش اعتراض کردم که مدعی شد اشتباه کرده و به‌دلیل علاقه‌ای که به من داشته، چنین حرف‌هایی را به زبان آورده و همچنان به من علاقه‌مند است و نمی‌تواند با زن دیگری جز من ازدواج کند.

خانم مهندس ادامه داد: از او خواستم مرا برای همیشه فراموش کند و بعد او را ترک کردم. چند روز بعد دوباره با من تماس گرفت و خواست برای آخرین‌بار با وی ملاقاتی داشته باشم. بی‌آن‌که از نیت او خبر داشته باشم، سوارخودروی پرایدش شدم که به راه افتاد. در میانه راه با هم جر و بحث کردیم و دعوایمان بالا گرفت. از او خواستم مرا به خانه برگرداند که توجهی نکرد. مرا به اطراف شهر تهران برد و داخل خودرو تا حد مرگ کتکم زد و بعد از سه ساعت در جنوب تهران رهایم کرد.

تحقیقات برای دستگیری آدم‌ربای فراری ادامه داشت تا این‌که دو روز پیش او در آخرین مخفیگاهش شناسایی و بازداشت شد.

متهم با انتقال به پلیس آگاهی به ربودن دختر مورد علاقه‌اش اعتراف کرد و به افسر تحقیق گفت: من دانشجوی مشروطی معماری هستم. معتاد به شیشه بودم و هزینه زندگی‌ام را پدرم تامین می‌کرد. به‌طور اتفاقی در تلگرام با شاکی آشنا شدم که خانم مهندسی بود. به دروغ به او گفتم که مهندسم و شرکت دارم.

علاقه‌ام به او باعث این همه دروغ شد. سرانجام ماجرای دروغ‌هایم و مهندس نبودنم لو رفت و همه چیز به‌هم خورد. آن روز شیشه مصرف کردم و دچار توهم شدم. با او تماس گرفتم و به بهانه آخرین دیدار، سوار خودرویم کرده و او را ربودم.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید

به دنبال "اتابک" در ارتفاعات"میشو"

به دنبال

 ۴روز است که خبری از او نیست. روز جمعه بود که به دل کوه زد. با دوستان کوهنوردش راهی ارتفاعات شد، اما در میان راه ناپدید شد. تنها ٢٠متر با دوستانش فاصله داشت، اما نتوانست خودش را نجات دهد و با بقیه کوهنوردان به مقصد برسد. شرایط بد آب و هوا هم در این اتفاق بی‌تأثیر نبود.

«اتابک» در میان کوه ارتفاعات «میشو»، در شهرستان مرند ناپدید شد و حالا ۴روز است که نیروهای امدادی عملیات جست‌وجو را آغاز کرده‌اند. ۴٠٠ نیروی هلال‌احمر بسیج شدند تا شاید ردی از اتابک پیدا کنند، اما هنوز هیچ اثری از این پسرجوان نیست. خانوده چشم‌انتظارند و امید به پیداشدن پسرشان دارند.

«اتابک ترابی» روز جمعه ٢٩دی‌ماه بود که از تبریز راهی ارتفاعات ٢٨۴٧متری میشو شد. ساعت ٩ صبح به همراه ١٠نفر دیگر از دوستانش حرکت کرد. چند ساعت گذشته بود، نزدیک ظهر شد، ناگهان دوستان اتابک متوجه شدند که اتابک همراهشان نیست. تنها ٢٠متر عقب‌تر از آنها بود، ولی او را ندیدند. هرچه گشتند، پیدایش نکردند. اعضای تیم همگی از کوهنوردان حرفه‌ای بودند، اما تلاش‌هایشان برای یافتن اتابک بی‌نتیجه ماند، برای همین بلافاصله امدادگران هلال‌احمر را در جریان ماجرا قرار دادند. تیم امدادی هلال‌احمر شهرستان مرند، بلافاصله ماموریت خود را آغاز کرد.

اتابک عاشق کوهنوردی بود
خانواده اتابک ۴روز است که چشم‌انتظارند. هر تیمی که وارد محل می‌شود و برمی‌گردد، امید به پیداشدن رد و نشانه‌ای از اتابک هستند، اما ۴روز است که تیم‌های عملیاتی دست خالی از محل برمی‌گردند. دایی اتابک که در محل حادثه حضور دارد، درباره جزییات این حادثه به «شهروند» می‌گوید: «اتابک از بچگی عاشق کوهنوردی و ارتفاعات بود. از آنجایی که پدرش یک کوهنورد حرفه‌ای بوده است، برای همین به اینکار علاقه زیادی پیدا کرده و می‌خواست راه او را دنبال کند.

برای همین هر از چندگاهی با دوستانش که آنها هم از کوهنوردان حرفه‌ای بودند، به ارتفاعات می‌رفت. کوهنوردی برایش بهترین تفریح بود، اما این‌بار از بچه‌ها جا ماند. هم‌تیمی‌هایش می‌گویند؛ تنها ٢٠متر با آنها فاصله داشته؛ گویا زمانی که قصد داشتند به ارتفاعات میشو بروند، در میانه راه به دلیل بدی آب و هوا تصمیم می‌گیرند که برگردند. در راه بازگشت بودند که اتابک از آنها عقب می‌افتد. ٢٠متر فاصله داشته که ناگهان ناپدید شده است. اتابک مجرد است و لیسانس عمران دارد. خیلی به دنبال کار گشت اما فایده‌ای نداشت.

با من خیلی صمیمی است. همیشه با من درددل می‌کرد. مرتب می‌آمد و می‌گفت دایی هنوز نتوانسته‌ام کار پیدا کنم، دعا کن شغل مناسبی برایم پیدا شود. همه‌جا فرم پر کرده بود، ولی فایده‌ای نداشت. در این میان چون به کوهنوردی علاقه زیادی داشت، با دوستانش به کوه می‌رفت. خیلی دوست داشت یک کوهنورد حرفه‌ای شود. برای همین مرتب آموزش می‌دید و با کوهنوردان حرفه‌ای به ارتفاعات می‌رفت تا از آنها چیزهایی را یاد بگیرد. در هر سفرش به آموخته‌هایش اضافه می‌شد.

از طرفی از پدرش هم چیزهای زیادی یاد گرفته بود، اما قهر طبیعت به یک‌باره او را دچار چنین سرنوشتی کرد. همه دوستانش نجات یافته‌اند اما از اتابک خبری نیست. در این مدت ۴روز من مرتب در محل بوده‌ام. دوستان کوهنوردش مرتب به دل کوه می‌زنند و به دنبال اتابک می‌گردند، حتی از کوهنوردان حرفه‌ای دیگر همین اطراف به این‌جا می‌آیند و جست‌وجو می‌کنند.

نیروهای هلال‌احمر هم از هیچ کمک و تلاشی دریغ نکرده‌اند و به‌طور شبانه‌روزی عملیات جست‌وجو را ادامه می‌دهند. از آنها تشکر می‌کنم، ولی ‌ای ‌کاش می‌شد که به وسیله بالگرد هم به دنبال اتابک بگردند، شاید از طریق بالگرد بشود او را پیدا کرد. من ایمان دارم که خواهرزاده‌ام سالم است و به ‌زودی پیدا می‌شود. مرتب دارم به خانواده‌اش امیدواری می‌دهم. پدرش حال خوبی ندارد. اصلا نمی‌تواند این‌جا بماند. نگران و مضطرب است و دلهره او را بیمار کرده است. فقط توکلمان به خداست.»

تا پیداشدن یک نشانه، عملیات را ادامه می‌دهیم
حبیب ذوالفقاری رئیس هلال‌احمر مرند درباره جزییات اقدامات هلال‌احمر به «شهروند» گفت: «جست‌وجو‌ها درحالی در چهارمین روز برای یافتن کوهنورد تبریزی آغاز شده که تا الان ۴٠٠ نیروی امدادی هلال‌احمر در این عملیات شرکت کرده‌اند. به این صورت که هر روز یک تیم به محل اعزام شده و عملیات جست‌وجو را آغاز کرده‌اند.

درحال حاضر نیز جست‌وجو‌ها برای یافتن این کوهنورد مفقودشده در ارتفاعات میشو، ادامه دارد و تا زمانی که ردی از وی پیدا نشود، این عملیات متوقف نمی‌شود. پس از اعلام اولیه این حادثه، بلافاصله تیم ١١نفره امداد کوهستان تلاش خود را برای یافتن این فرد آغاز کردند. با گذشت سه‌روز هیچ ردی از این کوهنورد به دست نیامد و در روز چهارم بار دیگر تیم‌های کوهنورد برای یافتن جوان مفقودشده به ارتفاعات اعزام شدند.»

رئیس هلال‌احمر مرند با بیان این‌که روز یکشنبه جست‌وجوی هوایی انجام شد، ادامه داد: «علاوه بر تیم‌های جست‌وجوی زمینی، پاراگلایدر سواران بر فراز ارتفاعات میشو به پرواز درآمده و منطقه را جست‌وجو کردند، اما به دلیل شرایط جوی آب و هوا امکان جست‌وجو با بالگرد نبود و بالگردی که درخواست دادیم، نتوانست پرواز کند. برای همین منتظریم هوا خوب شود تا بتوانیم جست‌وجو با بالگرد را هم آغاز کنیم.»


منبع: فرادید

مرگ مرد در خانه ای که شهرداری تخریبش کرد دردسر ساز شد/ برادر متوفی:او کارتن خواب نبود

ایران نوشت:نماینده حقوقی شهرداری تهران و راننده بیل مکانیکی با حضوردر دادسرای جنایی، درخصوص ماجرای تخریب خانه قدیمی وکشف جسدی درآنجا توضیحاتی ارائه دادند.ایران نوشت:نماینده حقوقی شهرداری تهران و راننده بیل مکانیکی با حضوردر دادسرای جنایی، درخصوص ماجرای تخریب خانه قدیمی وکشف جسدی درآنجا توضیحاتی ارائه دادند.

به‌دنبال مرگ این مرد هنگام تخریب خانه قدیمی دریکی ازخیابان‌های یافت آباد تهران؛ ابتدا تحقیقات جنایی از نماینده حقوقی شهرداری صورت گرفت.

او گفت: «ملک مورد نظر مدتی قبل از سوی مالکان فروخته شده و قرار بود این ملک به همراه دو ملک دیگر که آنها نیز در طرح تعریض اتوبان قرارگرفته بودند تخریب شوند. البته دو ملک دیگر تخریب شده بود. درباره ساختمان مورد نظرنیزتمام کارهای قانونی مربوط به تخریب انجام شده و قسمتی از ملک نیز قبلاً تخریب شده بود. روزی که حادثه رخ داد، آژیر تخریب کشیده شد و خانه هم جست‌و‌جو شد اما کسی داخل‌اش نبود. بنابراین با هماهنگی‌های لازم، تخریب صورت گرفت. این ملک بیمه بوده و چند ساعت بعد از تخریب متوجه شدیم گویا کسی داخل خانه بوده است. به همین خاطرچند تن ازنیروهای شهرداری راهی محل شده و به همراه مأموران آتش‌نشانی جسد را پیدا کردند.»

راننده بیل مکانیکی چه گفت؟

راننده بیل مکانیکی نیز به بازپرس گفت: «۵۶ ساله‌ام و ۳۵ سال است که راننده هستم. بیل مکانیکی برای شهرداری است و من فقط راننده‌اش بودم. روز حادثه از طرف شهرداری با من تماس گرفتند و خواستند برای تخریب بروم. بنابراین به پارکینگ موتوری رفتم و سوار بر بیل مکانیکی راهی محل شدم. طبق عادت همیشگی داخل خانه را بررسی کردم اما کسی داخلش نبود. به همین خاطر آژیر کشیدیم و به سمت دیوارها رفتیم. من تنها یک دیوار را که دیوار بیرونی بود تخریب کردم. دیوارهای دیگر را لودرها تخریب کردند. ساعت ۸ و نیم به آنجا رسیدیم و بعد از هماهنگی‌های لازم تخریب آغاز شد. بعد از تخریب به پارکینگ موتوری برگشتیم و فکر کنم حدود دو ساعت بعد بود که با ما تماس گرفتند و گفتند فردی داخل خانه بوده است. بلافاصله به محل برگشتیم و به جست و جو پرداختیم و جسد را کنار دیواری که بین دو خانه بود پیدا کردیم. این نکته که همسایه‌ها به ما گفته‌اند داخل خانه کسی خوابیده است به هیچ عنوان صحت ندارد. اما با صراحت می‌گویم هیچ‌کس حرفی به ما نزد.»

در ادامه تحقیقات بازپرس جنایی دستور تحقیق از راننده دو لودر، شاهدان و همسایه‌ها را صادر کرد تا ابهام‌های باقی مانده در پرونده برطرف شود.

برادر مرد میانسالی که پیکرش دراین خانه کشف شده بود نیز گفت: «برادرم سال‌ها درخانه پدری سکونت داشت وکارتن خواب نبود. او به‌خاطر علاقه زیادش به خانه قدیمی درآنجا زندگی می‌کرد. با این حال خواستار روشن شدن علت دقیق مرگش و مجازات قانونی عاملان حادثه هستیم.»


منبع: عصرایران

انفجار وانت نیسان در آزاد راه همدان/ راننده در آتش سوخت

رئیس پلیس راه استان همدان گفت: بر اثر انفجار یک دستگاه خودروی وانت نیسان در آزاد راه همدان – ساوه راننده این وسیله نقلیه در آتش سوخت.

سرهنگ رضا عزیزی روز سه شنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: این سانحه ساعت هفت صبح امروز در کیلومتر ۳۵ آزاد راه همدان – ساوه رخ داد.وی اضافه کرد: راننده وانت نیسان با بار مرکبات در آزاد راه همدان – ساوه در حال تردد بود که به علت خواب آلودگی راننده، خودرو از مسیر اصلی خارج و وارد آب راه کنار جاده می شود.وی اضافه کرد: در این حین دیگر سرنشین خودرو که بیدار بود به سرعت خود را از داخل خودرو به بیرون می کشد ولی راننده در داخل خودرو می ماند.

رئیس پلیس راه استان همدان ادامه داد: با توجه به گاز سوز بودن این وسیله نقلیه بلافاصله پس از بروز سانحه، خودرو منفجر شده و تا پیش از رسیدن خودروهای امدادی، راننده در داخل آتش می سوزد.سرهنگ عزیزی گفت: شدت انفجار و آتش سوزی موجب شد که هویت راننده قابل تشخیص نباشد همچنین بخش زیادی از خودرو به علت حریق از بین رفت.

آخرین خبر منتشره در ایرنا در زمینه آتش گرفتن خودرو مربوط به ۳۰ دی امسال است که یک دستگاه خودرو سواری پراید به علت برخورد با تیر برق در جاده همدان – تهران، آتش گرفت و راننده به دلیل شدت سانحه در دم جان باخت.


منبع: عصرایران

همسرکشی تحت‌تأثیر توهم شیشه‌ای

همسرکشی تحت‌تأثیر توهم شیشه‌ای

مردی که همسرش را قربانی توهم شیشه‌ای کرده است، از سوی بازپرس مجرم شناخته شد و به‌زودی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه می‌رود تا از خودش دفاع کند. این پرونده پس از آن به جریان افتاد که به کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان فارس خبر دادند زنی جوان به‌طور مرموزی در خانه‌اش فوت شده است.

مأموران وقتی به محل حادثه رفتند پیکر خون‌آلود این زن را که یاسمن نام داشت مشاهده کردند و متخصص کشیک پزشکی قانونی در همان بررسی‌های اولیه اعلام کرد این زن با واردشدن ضربات جسمی برنده جان باخته است. درحالی‌که تردیدی در وقوع جنایت وجود نداشت، تلاش‌ها برای افشای هویت قاتل یا قاتلان آغاز شد.

کارآگاهان در بازرسی از صحنه جرم متوجه شدند هیچ نشانه‌ای از ورود به‌اجبار به خانه یاسمن وجود ندارد همچنین سرقتی نیز از محل قتل رخ نداده بود بنابراین جنایت از سوی فردی آشنا و با انگیزه شخصی انجام شده بود. دراین‌میان شوهر مقتول به نام رضا به‌عنوان مظنون اصلی شناخته شد و مأموران فهمیدند او فراری شده است.

در شرایطی که همه شواهد علیه رضا بود پلیس نمی‌دانست چه انگیزه‌ای این مرد را به قتل همسرش سوق داده است. به‌همین‌دلیل خانواده مقتول تحت بازجویی قرار گرفتند و در این مرحله معلوم شد مرد جوان به مصرف ماده محرک شیشه اعتیاد داشت.

همین موضوع می‌توانست زمینه‌ساز وقوع جنایت شده باشد. به‌این‌ترتیب قطعات پازل یکی بعد از دیگری کنار هم قرار گرفتند و جست‌وجو‌های وسیع برای یافتن مرد فراری آغاز شد تا اینکه بالاخره سرنخی از او به دست آمد و مأموران توانستند متهم را دستگیر کنند. رضا بعد از انتقال به پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و به اتهامش اعتراف کرد. او گفت: «من همیشه عصبی و بداخلاق بودم و از وقتی به شیشه معتاد شدم اخلاقم بدتر شد.

با کوچک‌ترین اتفاقی از کوره درمی‌رفتم و دعوا راه می‌انداختم. به همین دلیل همیشه با یاسمن اختلاف داشتم تا اینکه بعد از مدتی تحت‌تأثیر توهمات ناشی از مصرف شیشه خیال کردم همسرم به من خیانت می‌کند. از آن به بعد زندگی برای هر دو ما سخت‌تر شد تا اینکه روز حادثه با هم سر این موضوع دعوا کردیم و او را با چاقو زدم و سپس فرار کردم». متهم بعد از اعتراف به جرمش با دستور قضائی روانه زندان شد. اکنون بازپرس پرونده برای این مرد قرار مجرمیت صادر کرده است.

برچسب ها: ، ،


منبع: فرادید