از شورای شهر غافل نشویم…
بهزاد عزتی- روزنامه بهار: در روزهای کوران تبلیغات ریاست جمهوری گاهی احساس میکنم شورای شهر، در دید برخی از اهمیتی کمتری برخوردار است. تااندازهای هم طبیعی به نظر میرسد. اهمیت ریاست جمهوری، میزان مبارزات تبلبغاتی آن، حجم حواشی حول آن به قدری است که تمام موارد دیگر را تحت پوشش قرار میدهد. از طرف دیگر به نظر میرسد در بین شهرهای مختلف، شورای شهر تهران از اهمیت بیشتری برای دیگران برخوردار است. صد البته میدانم که شهردار تهران، فقط شهردار تهران نیست. جایگاهش، ارتباطاتی که ایجاد میشود،تریبونی که در اختیارش قرار میگیرد و مرکز توجه شدنش، میتواند هر کسی را برای تصدی پستهای بالاتر وسوسه کند. اتفاقی که برای شهرداران شهرهای دیگر نمیافتد و خب طبیعی است که این جایگاه توجه بسیاری را به خود جلب کند.
در همین چند خط دو خطای استراتژیک هولناک نهفته است. خطای اول این است که انتخاب اعضای شورای شهر در دید ما کم جلوه میکند. درحالی که بایستی تمام تلاشمان را بکنیم که شایستهترین افراد (نه صرفا مشهورترین، خوش تیپترین، پولدارترینها و نه صرفا قهرمان ورزشی، بازیگر و. . .) وارد این بخش از مدیریت شهری شوند. یادمان نرود این افراد شهردار را انتخاب میکنند نقش نظارتی بر امور اداره شهر را دارند، ارتباطات زیادی با بدنه جامعه دارند آن هم به صورت مستقیم. حضور افراد آگاه و با دانش و با تجربه در این جایگاه میتواند سطح نگاه شهروندان به مسائل شهری را ارتقاء دهد و بالعکس حضور افراد ناکارآمد میتواند تاثیرات سوء زیادی را بر شهر بگذارد. خطای دوم این است که گمان میکنیم اهمیت شورای شهر تهران به دلایل متعدد بیشتر از دیگر شهرهاست. جایگاه حساس تهران و اینکه شهردار آن چه کسی میتواند باشد و این پست تا چهاندازه در بین چیدمان مدیریت کلان کشور از اهمیت برخوردار است را همه میدانیم. اما نمیتوانم بپذیرم که انتخاب اعضای شورای شهر در شهر کوچکی که من در آن زندگی میکنم کم اهمیتتر باشد.
به نظر میرسد در شهرهای کشور، مخصوصا در شهرهای کوچکتر، هنوز به مجموعه معیارهای منطقی و درستی برای انتخاب اعضای شورای دست نیافتهایم. هنوز در شهرهای کوچک کشور معیارهایی مانند ایل و طایفه بزرگ، شهرت، قهرمان یک رشته ورزشی بودن، بازیگر بودن و معیارهای از این دست را که در انتخاب افراد موثر هستند هم دید.پنجمین دوره شورای شهر در حال برگزاری است. با احتساب دو سال تمدید شده در سال ۹۰ تا پیش از شروع دوره پنجم، بیست و دو سال از عمر شوراها میگذرد. به نظر باید در طی این بیش از دو دهه مترها و معیارهایی برای من و شمای رای دهنده شکل گرفته باشد تا بتوانیم بر مبنای آن افراد را بسنجیم. اما سؤال اساسی من از خودم این است که چرا در طی این مدت این اتفاق برای من شکل نگرفت؟ جز من به عنوان یک شهروند که در این زمینه کم کاری کردهام چه کسان دیگری مقصرند؟ چه کارهایی را باید انجام میدادم و انجام میدادیم که اتفاق نیفتاد؟
نمیدانم چرا تا کنون به این مساله به طور جدی نیندیشیدهایم. چرا به طور جدی به این مساله فکر نکردهایم که شورای شهر و روستا و انتخاب افراد شایسته برای ورود به آن اهمیت بسیار زیادی دارد برای آینده شهرها و روستاهایمان. شاید اگر فقط چند معیار غیر از موارد ذکر شده را هم دخیل کنیم بتوانیم تصمیم بهتری را برای انتخاب بگیریم. مانند اینکه بپذیریم شورای شهر و روستا جای کارآموزی نیست که با تجربه اندک و یا حتی بیتجربه وارد آن شد. این حرف به معنای بی اهمیت جلوه دادن حضور جوانان نیست بالعکس باید جوانانمان را آماده حضور در چنین مجامعی کنیم اما نه با کوله بار خالی از تجربه. هوای شهرمان را داشته باشیم.
منبع: بهارنیوز