دفاع بد فرمانده اقتصاد مقاومتی از واردات/ بانکها یکی از پر چالشیترینهای دامنههای اقتصاد سیاسی ایران/مناظره نبود شفافیت و سلامت اقتصادی را نشان داد
دومین مناظر نامزدهای انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهور دیروز برگزار شد و هرکدام از نامزدها به بیان نظرات خود پرداختند، اما در این مناظره دو موضوع اشارهشده که در ادامه به آن میپردازم.
موضوع نخست واردات لباس توسط دختر وزیر
یکی از بحثهای مطرحشده در مناظره دیروز، واردات لباس خارجی توسط فرزند وزیر آموزش بود که فرمانده اقتصاد مقاومتی (آقای جهانگیری) از آن دفاع کردند.
در مطالعه و بررسی اقتصاد سیاسی کشور ما همیشه یک چالش با عنوان توزیع ثروت و فعالیتهای اقتصاد وجود داشته است. خودمختاری که برخی از دولتها و بعضی از عوامل شاخص آن، به خود اجازه میدهند که حتی سیاستهای نظام اقتصادی را دچار چالش و نظریههای ثباتبخش ملی را تهدید و مدیریت اقتصاد ملی را مصادره مطلوب کنند.
چهبسا وقتی بررسی میکنیم، مشاهده میشود، این وضعیت سازی در قاعده مبانی نظری بخصوص در دولتمردان دولت یازدهم، یک انحصاری چندقطبی و یک قدرت سازی در فرآیند خدمت گذاری به نهاد دولت و ملت را ایجاد میکند؛ حتی این انحصارها تفاوتهایی بین نظام سیاسی- اقتصادی پذیرفتهشده، راهبردهای تعیینشده، قوانین و مقررات و نهایتاً مطالبات و مطلوبها ایجاد میکند.
متأسفانه یا خوشبختانه، اگر اینگونه مناظرهها و اینگونه چالشهای چهره به چهره در مَنظر مردم نباشد، در اقتصاد سیاسی و مشخصاً در ارزیابی اقتصادی – سیاسی دولت یازدهم به شفافیت و سلامت اقتصادی دست پیدا نخواهیم کرد؛ چالشی که امروز وجود دارد و اندازه خود را در مناظرات رودررو نشان میدهد و آن نبودن شفافیت، نبودن سلامت و حتی نبودن امنیت برای ساحت اقتصاد ملی است.
چهبسا در این عدمها و نبودنها است که اقتصاد ملی دچار تهدید از درون میشود. اگر قرار باشد اقتصاد درونزا، فعال، مؤثر، پویا و پایداری داشته باشیم، مهمترین التفات آن حرکت به سمت شفافیت و سلامت و ایجاد امنیت در اقتصاد است.
به نظر میرسد یکی از نمونههای خویشاوند داری در اقتصاد ملی ما نمونهای است که از فرزند وزیر آموزشوپرورش شاهدِ هستیم و این اتفاق از دولتی که عموم ارکان خود را توسط تجار شکل داده است، زیاد دور از ذهن و منطق نیست و یکی بعد از دیگری از این نمونهها را مشاهده میکنیم.
دفاع بد فرمانده اقتصاد مقاومتی
متأسفانه در مناظره دیروز آنچه از آن بهعنوان خودمختاری اقتصادی یا یک استبداد درون سیستمی نامبرده میشود و توسط برخی از اشخاص شاخص در دولتها مشاهده کردیم؛ نمونه آن برخوردی است که برخلاف جایگاه و بیان و حتی برخلاف بیانیههایی که آقای دکتر جهانگیری (فرمانده اقتصاد مقاومتی) مطرح کرده و میکنند، مشاهده کردیم.
چهبسا بهتر بود ایشان از واردات دختر وزیر آموزشوپرورش دفاع نمیکردند تا دفاع بد انجام دهند. به نظرم دفاع فرمانده اقتصاد مقاومتی نهتنها یک دفاع بد بود، بلکه باعث به چالش کشیدن تمامی بیانیهها و سخنان او بود و سعی کردند، نگاه رقت برانگیزی در مخاطب ایجاد کنند، اما این دفاع بد تمامی بیانیهها و بیان سازیهای جهانگیری را زیر سؤال برد.
موضوع دوم نظام بانکی و زد و بندهای آن
در مناظره دیروز یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهور از کلمه زد و بند در نظام بانکی استفاده کرد. در این خصوص باید گفت بهاشتباه اقتصاد ایران، اقتصاد بانک پایه شده است و اشتباه بدتر اینکه زمانی به سمت خصوصیسازی رفتیم، آن سرعتی که در خصوصیسازی در بازار مالی و پولی انجام شد و بانکها در یله ول کردیم، خروجی و آخر و عاقبت آن، این میشود که بانکها به خود اجازه میدهند مقابل نهاد پولی (بانک مرکزی)، مقابل سیاستهای اقتصاد و مقابل راهبردهای کلان کشور بایستند.
نهایتاً میگفتیم اگر یک روز دولتی وجود دارد که سعی میکند وکلای ملت در مجلس را وکلای دولت در مجلس بسازد و از آن بهعنوان یک سهم در حکمرانی مطلوب و انتخاب شایستگان و افراد صالح استفاده کند؛ امروز این اتفاق برای نظام بانکی رخ داده است و کار بهجایی رسیده که بانکها به خود اجازه میدهند، دولت اداره کنند و کام روایی دولت در خدمت بانکها باشد و اگر این اتفاق رخ ندهد هزینه آن را ملت باید بپردازد.
موضوع بانکها یکی از پر چالشترینهای دامنههای اقتصاد سیاسی ایران است که متأسفانه در روند آزادسازی و خصوصیسازی و فرصت دادن به بخش خصوصی، فرصت به بانکهایی داده شد که هم اِعرابهای شریعت را در متن روابط پولی و مالی کشور دچار چالش کردند و از آن بدتر اینکه ساحت دولت را هم دارند بهاصطلاح آلاینده میکنند که بعضی از روابط خاص و ساخت دولتهای برخاسته از بانکها را شاهد باشیم.
کارشناس مسائل اقتصادی
منبع: الف