«پاسداری از برجام» به سبک اصولگرایان
روزنامه بهار: محمد باقر قالیباف یکی از سه نامزد جریان اصولگرا در انتخابات۹۶ در گفتگوی ویژه خبری اظهار کرده است که هر دولت دیگری نیز بود مسیر منتهی به برجام را میرفت.معنای دیگر سخن شهردار تهران این است که برجام به یکباره از آسمان نازل شده است و تفاوتی نداشت سکان هدایت پرونده هستهای را چه کسی بر عهده بگیرد! این نوع نگاه به برجام از جهاتی جای امیدواری دارد، زیرا گویا بالاخره همه، حتی دلواپسانی که در ستاد انتخاباتی قالیباف نیز حضور پررنگی دارند پذیرفتهاند که باید توافق هستهای وین موسوم به برجام را چه بخواهند و چه نه، بپذیرند و حالا مشغول تخفیف آن به اقدامی بی اهمیت هستند که هر کس دیگری هم توان رسیدن به آن را داشته است. اگر این نظر را بپذیریم این گونه برداشت میشود که دولت پیشین تنها به دلیل اینکه مدت حضورهشت ساله اش تمام شده بود موفق به رفع تحریمها نشد و اساسا تفاوتی بین تیم مذاکره کننده دولت یازدهم و تیم مذاکره کنندهای که سوغاتش از مذاکرات تحریمهای پیاپی اثرگذار بر معیشت و زندگی روزمره مردم بود وجود نداشته است.
خلاصه آن که از نگاه شهردار تهران که برای دست یافتن به پست ریاست جمهور دارد هر کاری میکند تفاوتی بین جلیلی و ظریف، احمدی نژاد و روحانی، باقری و عراقچی، عباسی و صالحی و. . . نیست و هر دولت دیگری هم بود به برجام دست مییافت. پرسش قابل طرح در برابر این ادعا آن است که چرا همان دولت گذشته در هشت سالی که قدرت را در اختیار داشت به این مهم دست نیافت؟ واقعیت آن است که به نظر میرسد برجام به همین سادگیها به دست نیامده باشد و نمیتوان برای تحقیر دستاوردهای تیم سیاست خارجی دولت اعتدال برجام را موضوعی بی اهمیت تلقی کرد که هر کسی به آن میرسید. سابقه تیم مذاکره کننده هستهای و همچنین رییس جمهور روحانی که نقشی تعیین کننده در به دست آمدن برجام داشته است چه در قطعنامه۵۹۸، چه در اواخر دولت اصلاحات که با مذاکراتی فشرده از فرستاده شدن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت جلوگیری به عمل آمد و چه در همین مذاکرات هستهای اخیر نشان میدهد که تفاوتهای آشکاری بین آن چه روحانی – ظریف و تیم همراهشان در حوزه سیاست خارجی دنبال میکردند با ایدهها و برنامههای یاران امروز آقای شهردار در این حوزه وجود دارد.
آن چه قالیباف و دیگر نامزدهای جریان مخالف دولت در حوزه سیاست خارجی به دنبال آن هستند را میتوان در بیلبوردها و دیوار نوشته هایی که در کوران مذاکرات هستهای از آن رونمایی میکردند و با آن علیه سیاست خارجی دولت اعتدال اعلام موضع میکردند مشاهده کرد واقعیت آن است که شاید قالیباف از «پاسداری از برجام» سخن بگوید یا دیگران با حفظ فاصله از برجام از آن با عنوان توافقی حقوقی که مجبور به حفظ آن هستند حرفی بزنند اما در عمل قطعا نمیتوانند با آن چه در سیاست خارجی به آن اعتقاد دارند از دستاوردهای برجام محافظت کرده و آن را حفظ کنند. شاید بتوان بهترین تعبیر برای نوع مواجهه این دسته از نامزدهای انتخابات۹۶ با برجام را همان تعبیر روحانی درباره «نامادری» بودن آنها نسبت به این «طفل» دانست.
آنها از یک سو چه در حین مذاکرات و چه حتی پس از آن که تمامی ارکان نظام حکم به پذیرش برجام دادند تمامی تلاش خود را در پنهان و آشکار برای برهم زدن این توافق و وارونهسازی دستاوردهای حاصل از آن به کار بستند و حالا برای کسب چند رای بیشتر از «پاسداری از برجام» میگویند و به طور همزمان برای تخفیف این سند مهم حقوقی که در کنار توانمندیهای دفاعی سایه جنگ را از کشور دور کرد دست یافتن به آن را کاری ساده میپندارند که هر دولت دیگری هم موفق به انجام آن میشد. این افراد که گویا متخصص سادهسازی امور پیچیده در حوزه سیاست خارجی هستند در خصوص سایر تحریمها قرار است چه بکنند؟
برای تحریمهای متنوعی که در حوزههای حقوق بشر، آزمایشهای موشکی، بحرانهای منطقهای و. . . گریبان کشور را گرفته است چه برنامهای دارند؟ آیا در این روزها که سرگرم تبلیغات انتخاباتی هستند اصلا به این قبیل مسائل اندیشیده اند؟ این که تا این لحظه حتی یک خط برنامه برای مقابله با این دسته از تحریمها ارائه نکردهاند نشانه چیست؟ واقعیت آن است که حضور این دسته از نامزدهای جریان اصولگرا که در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به صف شدهاند معنایی جز افزایش روزافزون تحریمها و اجماع دوباره جهانی علیه کشورمان نخواهد داشت. ایران یک بار تجربه حضور افرادی از این جنس را از سر گذرانده است و حضور مجدد افرادی با همان تفکرات و با نام هایی جدید قطعا نتیجهای بهتر از آن چه بین سالهای ۸۴ تا ۹۲ در حوزه سیاست خارجی مشاهده کردهایم نخواهد داشت. حضور دوباره این گونه افراد با چنان برنامه هایی که در گذشته نتیجه ملموس منفی آن را به عینه مشاهده کردهایم به معنای آسیب دیدن از جایی است که پیش از این بارها مردم ایران را دچار مشکلات عدیدهای کرده است.
تناقض قالیباف و دیگر نامزدهای جریان اصولگرا در این دوره آنجاست که از یک سو تمایلی به تعامل سازنده با جهان از خود نشان نمیدهند و در پیشینه شان حتی نشانه هایی از مخالفت با این شیوه مرسوم در سطح کشورهای مختلف وجود دارد و از طرف دیگر از ایجاد میلیونها شغل، بهبود فضای کسب و کار و افزایش صادرات سخن میگویند. پرسش اساسی این است که مگر میشود از یک سو به دنبال ماجراجویی و بر هم زدن قواعد بازی در صحنه بین المللی بود و از طرف دیگر چنین قولهای بزرگ اقتصادی را برای کسب چند رای بیشتر به مردم داد؟ مگر میتوان از طرفی کشور را دچار تحریمهای مختلف و شدیدی کرد و از سوی دیگر مدعی ایجاد میلیونها شغل که احتیاج مستقیم به سرمایهگذاری خارجی دارد بود؟ مگر میشود از بهبود فضای کسب و کار و بیشتر شدن صادرات سخن گفت و از یاد برد که مسیر این کار از سیاست خارجی میگذرد؟ سخن آخر آن که حضور افرادی از جنس فرمانده اسبق پلیس در راس قوهمجریه که در حوزه سیاست خارجی راه و روش دولتهای نهم و دهم را ادامه خواهند داد معنایی جز افزایش فشارها، تحریمها و تهدیدها نخواهد داشت و بار دیگر میبایست شاهد افزایش تنشهای بین ایران و جامعه جهانی باشیم.
منبع: بهارنیوز