کرهشمالی اهمیتی برای آمریکا ندارد
علی کرمانی- روزنامه بهار
با افزایش تنشها در شبه جزیره کره، احتمال نبرد نظامی میان آمریکا و کرهشمالی افزایش یافته است. نبردی که شاید نشانههای آن را بتوان در آرایش نظامی کرهشمالی، استقرار ارتش چین در مرزهای این کشور، ورود ناوگروه نظامی آمریکا به آبهای شبه جزیره کره و آماده باش توکیو و سئول ردیابی کرد. این در حالی است که در گذشته نیز بارها میان کرهشمالی و آمریکا و متحدانش در منطقه شبه جزیره کره تنش ایجاد شده که در نهایت با رایزنیهای طرفین حلوفصل شده است.در همین خصوص دکتر اسماعیل بشری تحلیل گر مسائل کره و کارشناس دفاعی مرکز تحقیقات استراتژیک در خصوص این بحران با «بهار» به گفتوگو پرداخته که در ادامه آنرا میخوانید:
***
تحلیل شما از تنشهای اخیر میان آمریکا و کرهشمالی چیست؟ فکر میکنید این تنشها نسبت به موارد مشابه قبلی چقدر جدیتر باشد؟
این سئوال را باید در چند بخش پاسخ داد. نخست اینکه ناوهای آمریکایی به سمت کره حرکت کردهاند که این مسئله پیشتر هم وجود داشته و چون آمریکا مانورهای از پیش تعیین شدهای در آن منطقه سامان میدهد، معمولا از ناوهای هواپیما بر خود استفاده میکند. به همین خاطر حضور کنونی ناوهای آمریکایی در شبه جزیره کره هم میتواند امری معمول باشد و هم به دلیل تنشهای اخیر به تحرکات موجود بهای بیشتری دهد.
اینکه چین هم نیروهای خود را به جوار مرزهای کرهشمالی رسانده به این دلیل است که میخواهد به آمریکا نشان دهد اگر حرکتی که آمریکا در سوریه انجام داد در کرهشمالی تکرار شود، چین واکنش نشان خواهد داد. البته من گمان نمیکنم این واکنش یک پاسخگویی تند نظامی باشد. چین میخواهد وزن خود را در شبه جزیره کره به نمایش بگذارد و آماده باش کشورهای ژاپن و کره جنوبی هرازگاهی در تهدیدات کرهشمالی بر استفاده از سلاحهای اتمی علیه این کشورها شکل میگیرد و این کشورها با اعلام وضعیت آماده باش، آمادگی خود را به رخ میکشند. به طور کلی با روی کار آمدنترامپ و حرفهای تند او، تا پیش از حملهای که آمریکا در سوریه انجام داد، بهای زیادی به حرفهایترامپ داده نمیشد و چین گمان میکرد آمریکا تنها در رابطه با مسائل اقتصادی با چین مشکل دارد و این مسائل را میتوان با گفتگوهایی که انجام میدهد بر طرف کند، اما قضیه سوریه کمی کارها را پیچیده کرد. به نظر من داستانی که در سوریه پیش آمد در کرهشمالی تکرار نخواهد شد. روسیه در سوریه منافعی دارد و آنجا پایگاهی برای خود بهوجود آورده، اما خاک روسیه از سوریه فاصله دارد و عمق استراتژیک روسیه به شکلی که برای مقابله با دشمن از خاک خود استفاده کند نیست. روسیه در سوریه بیشتر به دنبال این است که یک پایگاه نسبتا دائمی در حاشیه مدیترانه داشته باشد و نیروهایش در منطقهتردد کنند و پهلو بگیرند و قدرت خود را در منطقه به نمایش بگذارد، اما برای چین، شبه جزیره کره و خصوصا کرهشمالی که چین در جریان جنگ کره بخاطر آن جنگیده و کشتهها داده، دوست ندارد که نیروهای آمریکایی در جوار مرزهای آن اردو بزنند. بر همین حساب کرهشمالی را به عنوان منطقه حائل و امنیتی برای خود به حساب میآورد و مایل نیست حکومتی غربی آنجا حضور داشته باشد. همین مساله معمای کرهشمالی را پیچیدهتر میکند و هم اینکه در عین حال حاکمیتی که آنجا حضور دارد به تغییر وضع معیشتی مردمش نمیپردازد و مردم زندگی اسفباری دارند و بیشتر تلاشها برای حفظ نظام کمونیستی در کرهشمالی است.
سلاحهای هستهای و سامانههای موشکی و هر چه که هست میخواهد از بقای نظام در کرهشمالی دفاع کند و پشت سر این جریانات پیشرفتی برای کشور وجود ندارد. امروز کرهشمالی از هر جهت در تحریم قرار دارد و در مقابل چین از تحریم همه جانبهای که بر علیه کرهشمالی صورت گرفته استفاده بهینهای داشته و این کشور را بهطور کامل به خود وابسته کرده است. ۹۰ صادرات و واردات کشور کرهشمالی از چین صورت میپذیرد.
به گفته برخی از تحلیلگران، آمریکاییها در دو دهه گذشته سعی دارند سیاستها و حضور خود را از منطقه خاورمیانه به خاور دور انتقال دهند. در صورت رخ دادن چنین تغییری برخوردهای ما بین کشورهای چین و کرهشمالی با آمریکا به چه صورتی خواهد بود؟
من فکر نمیکنم کرهشمالی آنچنان اهمیتی برای آمریکا داشته باشد که بخواهد با مداخله در آن کشور خود را گرفتار جنگ مجدد کره کند. آمریکاییها در جنگ کره آسیب زیادی دیدند و تلفات فراوانی داشتند. آمریکا در اهداف خود گستره بیشتری را در نظر دارد و میخواهد قدرت خود را در پهنه اقیانوس آرام که برای آمریکا اهمیتی راهبردی دارد حفظ و خود را برای مقابله با بلند پروازیهای آتی چین آماده کند. چین کشوری است که دائما از نظر اقتصادی رو به جلوست و این بالا بودن توان اقتصادی تواناییهای دیگری را به همراه میآورد. چین جمعیت بالایی دارد و به فن آوریهای مختلفی دست پیدا کرده و در آینده نزدیک میتواند روسیه را هم عقب بزند و رقیب برابری با آمریکا باشد. روسیه شرایط شوروی سابق را ندارد و مسائلی را برای خود به وجود آورده که سبب شده از نظر اقتصادی درست بر عکس چین پیش برود. به اینترتیب ابرقدرت بعدی که بتواند در برابر آمریکا عرض اندام کند، چین خواهد بود. به همین خاطر آمریکا برای آینده خود برنامه ریزی میکند تا جایگاه هایی در شرق آسیا و در جزایر مختلف اقیانوس آرام برای خود ایجاد کند تا اگر خطری از جانب چین متوجه آنها باشد، بتوانند پاسخگو باشند. در عین حال آمریکا متحدینی همچون ژاپن و کره جنوبی دارد که به دفاع از آنان متعهد است و پایگاه و سامانه هایی در آن منطقه دارد.
با توجه به این که خاور دور با وجود توکیو، سئول و پکن، یکی از مهمترین پایگاههای اقتصادی جهان به شمار میرود، اگر تنشها سمت و سوی جدیتری پیدا کند چه تبعات اقتصادی متوجه جهان خواهد بود؟
اولین تبعات متوجه این کشورهاست. شکوفایی اقتصادی این کشورها مدیون عدم وجود تنشها و جنگ است. بعد از پایان جنگ ویتنام و البته جنگ کره پیش از آن، دیگر جنگ دامنه داری در آن منطقه رخ نداده و بعد از فروپاشی اتحاد شوروی کشورهایی همچون ویتنام که ابتدا کمونیستی بودند و اقتصادی شبیه چین را پذیرا شدند، به سمت غرب روی آورده اند. اغلب کشورهای منطقه جنوب شرقی و شرق آسیا به مسائل اقتصادی توجه دارند و پیشرفت آنها به عدم وجود جنگ و تنش وابسته است.
همه این کشورها سعی میکنند از تنش اجتناب ورزند و اگر تنشی بهوجود بیاید همه این کشورها آسیب خواهند دید. اگر اقتصاد این کشورها آسیب ببیند تبعاتی خواهد داشت که گریبانگیر سایر کشورهای دنیا نیز خواهد بود. مثل کشورهایی که چین یا ژاپن در بخشی از صنایعشان سرمایهگذاری کردهاند و یا در اقتصاد این کشورها فعالاند و به اینترتیب تنشها آثار منفی خود را نشان خواهند داد. من تصور نمیکنم در کوتاه مدت این کشورها به دنبال جنگ باشند، اما کرهشمالی بهخاطر منافع یک جانبه خود که بیشتر میخواهد از تحریم خارج شود و آمریکا و کشورهای غربی او را به عنوان یک نظام مسلط بر کرهشمالی به رسمیت بشناسد و با این کشورها رابطه سیاسی داشته باشد، خود را به این قدرت نماییهای نظامی مجبور میبیند تا توجه این قدرتها را به خود جلب و آنها را به مذاکره با خود مجبور کند وگرنه کرهشمالی میداند که اگر جنگی درگیرد، معلوم نیست آینده رژیمی که در کرهشمالی مستقر است به کجا ختم خواهد شد.
منبع: بهارنیوز