حسین دهباشی: روحانی در تبلیغات از امکانات دولت استفاده نمیکند
روزنامه بهار: در کنار همه اقدامات و فعالیتهایی که توسط دولتها انجام میشود و با وجود کاستیهایی که بودن آنها در کارنامه یک دولت شگفتآور نیست، آینهای که از دستاوردهای دولت به نمایش گذاشته میشود از اهمیت زیادی برخوردار است. اهمیت تبلیغات بر کسی پوشیده نیست، همانطور که حتی ارائه یک محصول برای جذب مخاطب نیاز به شناساندهشدن دارد، برای معرفی اقدامات یک گروه و دولت هم نیاز به فعالیتهای رسانهای برای تفهیم به مردم است و به نظر میرسد این تیم رسانهای است که وظیفه نمایاندن دستاوردها را برعهده دارد. در زمینه عملکرد تیم رسانهای دولت روحانی با حسین دهباشی به گفتوگو نشستیم. بخشی از شهرت دهباشی به ساخت مستندهای تبلیغاتی او برای روحانی در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری برمیگردد. او در این گفتگو عملکرد رسانهای دولت یازدهم و اکثر رقبایش را پایینتر از توان رسانهای موجود در کشور میداند، اگرچه معتقد است محمود احمدینژاد عملکرد رسانهای فوقالعادهای دارد که حتی به عنوان یک نمونه قابل تدریس و پژوهش در حوزه مطالعات رسانهای ایران قابل نقد و بررسی است. البته دهباشی به نکته کمتر اشاره شدهای نیز توجه دارد که در بیان آن اینگونه میگوید: «تیم رسانهای دولت ضعیف عمل کرده اما شاید در برخی از موارد انتقاداتی که به تیم رسانهای دولت میشد، به جهت پوشاندن ضعف خود دولت بوده است.»
***
شما در زمان تبلیغات آقای روحانی پیش از انتخابات، ساخت مستندهایی برای ایشان را به عهده داشتید و پس از پیروزی ایشان در انتخابات یازدهم تغییراتی در تیم رسانهای داده شد. در این چند سال هم انتقادهای زیادی به این تیم رسانهای وارد بود و برخی معتقد بودند این تیم نتوانسته است اقدامات دولت را به طور مناسب به مردم معرفی کند. نظر شما در این باره چیست؟
یکی از نقاط ضعف در خصوص نحوه عملکرد دولت فعلی، حوزه رسانه است و از ظرفیت ارتباطگیری دوطرفه با مردم خوب استفاده نشده است. البته به اعتقاد من به ویژه نقطه ضعف در نحوه اطلاع دادن به مردم نیست، بلکه نحوه اطلاع گرفتن از مردم است. روابط عمومیها و حوزههای رسانهای نهتنها باید به نوعی سخنگوی دولت باشند بلکه باید گوش آنها هم باشند و گمان میکنم در این حوزه دوم نقطه ضعف بیشتری وجود دارد.
به نظر شما اقداماتی که از طرف دولت یازدهم انجام شده به طور موثر به سمع و نظر مردم رسیده است؟ چون برخی معتقدند همین اقدامات هم جدا از کاستیهایی که ممکن است دولت روحانی در زمینههای مختلف از جمله عملکرد اقتصادی داشته باشد اما درباره برخی از فعالیتها چه در قالب برجام و سیاستهای داخلی و چه سایر فعالیتها، اطلاعات مناسبی به مردم داده نشده است.
باید دید آیا عملکرد تیم رسانهای دولت کم بوده است؟ به نظر من این موضوع محل مناقشه است. این عملکرد خیلی هم کم نبوده است، اتفاقا این تیم رسانهای و عملکرد رسانهای مسئولان دولتی به صورت مستقل دچار بیشفعالی مفرط بوده است. یعنی بیش از اینکه اتفاقی رخ دهد اطلاعرسانی شده است. در حوزه اطلاعرسانی ما با مفهومی آشنا هستیم به عنوان ضدتبلیغ، که زمانی اتفاق میافتد که شما موردی را تبلیغ کنید و وقتی که اتفاق نمیافتد به عکس خودش برای مخاطب تبدیل شود. بخشی از عملکرد اطلاعرسانی که در طول این سالها اتفاق افتاد، از آنجایی که برای مردم قابل باور نبود، جدا از اینکه واقعا اتفاق افتاد یا خیر، به عکس خودش تبدیل شد. نمونهای از آن میتواند «برجام» باشد. برجام اگر دراندازه و قواره خودش تبلیغ میشد امروز میتوانست از آن به عنوان یک حوزه تبلیغی موفق یاد شود اما از آنجایی که از همان ابتدا بسیار بیشتر از چیزی که بود معرفی شد، انتظارات را بالا برد و به ضدتبلیغ تبدیل شد. این حوزه در مورد عملکرد اقتصادی هم هست. وقتی دولت رشد اقتصادی را تعریف کرد و آن را به همه ارکان تعمیم داد و نگفت که قلب تپنده این رشد نفت است، مردم زمانی که احساس کردند این رشد ۶ تا ۱۲ درصدی نمودی ندارد و در اصل آمارتردید کردند. در حالی که شاید آمار اشتباه نبود و بلکه نکتهای که وجود داشت این بود که بین رشد اقتصادی درآمد نفتی و سایر ارکان تفکیک نشده بود. علتش هم این بود که بانک مرکزی برای پنجمین فصل پیاپی از ارائه جزئیات رشد اقتصادی منع شده است و تنها رشد کلی را ذکر میکند. این در حوزههای دیگر هم میتوانست مصداق داشته باشد.
با توجه به اینکه حدود یک ماه تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم فاصله داریم آیا این موضوع میتواند به یکی از نقاط ضعف روحانی تبدیل شود؟
درخصوص اینکه این موضوع میتواند تاثیرش را در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم بگذارد، باید در نظر داشت که ما با یک مقایسه مواجهیم. مردم زمانی دولت را با خودش مقایسه میکنند که یک میزان رضایتمندی وجود دارد و زمانی دولت را با رقبایش مقایسه میکنند، که درخصوص تخصص رسانهای دولت، تیمهای رسانهای با هم مقایسه میشوند. اگر اینگونه باشد شاید بتوان گفت که عملکرد تیمهای رسانهای رقبای دولت فعلی هم قابل دفاع نیست و صرف نظر از اینکه گرایش سیاسی ما بهکدام طرف نزدیکتر باشد، میتوانیم بگوییم که عملکرد حرفهای دولت و رقبا هر دو بسیار پایینتر از توان رسانهای موجود در کشور ایران است.
یعنی با توجه به اینکه عملکرد رسانهای رقبای روحانی هم به نظر شما خیلی قابل دفاع نیست، ممکن است این موضوع از این جهت برای او نقطه ضعف بزرگی محسوب نشود؟
با یک مثال توضیح میدهم. زمانی معیار رقابت شما در جدول مسابقات بین اول تا سوم است که در این جور موارد امتیازات و گلهای زده حساب میشوند. زمانی شما در انتهای جدول با هم رقابت میکنید و اینطور مواقع بیشتر از اینکه امتیازات اهمیت داشته باشد، گلهای خورده حساب میشوند و اینکه چه کسی گلهای خورده کمتری دارد. با توجه به مقایسه توانی که بین همکاران رسانهای ما در ایران وجود دارد و آن چیزی که اهل سیاست از آن استفاده میکنند، در حال حاضر در این انتخابات مسابقه رقبای قدرتمند برای قهرمانی نیست، بلکه مقایسه تیمهای ضعیف برای عدم سقوط به دسته پایینتر است. در این خصوص باید توجه داشت که همه ضعیف عمل میکنند.
شاید حمیدرضا بقایی به عنوان یکی از رقبای جدی آقای روحانی مطرح نباشد اما از طرفی محمود احمدینژاد هم اخیرا در یک حرکت غیرقابلپیشبینی، نامزد حضور در انتخابات پیش رو شده است. بهنظر شما اقداماتی که احمدینژاد در کنار بقایی و مشایی انجام داده است، میتواند یکی از نقاط قوت این گروه سه نفره در نظر گرفته شود و یا عملکرد رسانهای تیم دولت قبلی هم در همان حد ضعیف باقی مانده است؟
اگر بخواهیم همین مثال فوتبالی را به جهت تقریب ذهن ادامه دهیم، میتوان گفت اگر احمدینژاد و بقایی جزو رقبای روحانی محسوب شوند، این قضاوت تغییر میکند و صرف نظر از اینکه گرایش سیاسی من نزدیک به این گروه نیست، اما به لحاظ رسانهای بازی بدون توپ احمدینژاد و نزدیکانش فوقالعاده جالب و عالی است و حتی به عنوان یک نمونه قابل تدریس و پژوهش در حوزه مطالعات رسانهای ایران قابل نقد و بررسی است.
برخی معتقدند این ضعف عملکرد تیم رسانهای دولت به این جهت است که از لحاظ سیاسی نظرات متفاوتی با دولت روحانی دارند و یا آنطور که باید و شاید به این تیم وابستگی ندارند، نظر شما درباره این موضوع چیست؟ آیا روحانی میتوانست از افراد نزدیکتری به خود و نقطهنظراتش استفاده کند؟
درباره بررسی اینکه چرا تیم رسانهای دولت ضعیف است میتوان به دو مورد از مهمترین شاخصها اشاره کرد. افراد باید گاهی مواقع انتخاب کنند که میخواهند تیم همراهانشان معتقد باشند و یا از لحاظ باوری مطیع باشند؟ به هر حال روحانی از همان ابتدا تصمیم خود را گرفت که در حوزههای مختلف از جمله رسانه تیم مطیع را انتخاب کند. تیم مطیع علیرغم اینکه خیال شخص را راحت میکند اما ممکن است به لحاظ اعتقادی با شما همراه نباشد و از طرفی خیلی هم توانمند نباشد. پس چرا فرد گروه مطیع را انتخاب میکند؟ چون شخص مطیع انتقاد نمیکند و از شما انرژی زیادی نمیگیرد اما همچنان که انرژی زیادی از شما نمیگیرد ممکن است کارایی بالایی هم نداشته باشد. این یک نکته جدی در این خصوص است. نکته دیگر هم این است که ما در حوزه رسانه یک تعبیر بهاسم (one man show) داریم، کسانی که خودشان رسانه خودشان هستند. نمونه این کار را ما در مورد دونالدترامپ میبینیم. ترامپ به جای اینکه به تیم رسانهای خود وابسته باشد، به تنهایی رسانه خود است و شروع به تبلیغات در توییتر و یا گفتوگوهایش میکند، درواقع تیم رسانهای خود را دور میزند. همین ماجرا را ما در ارتباط با احمدینژاد هم میبینیم که بیشتر از اینکه به تیم رسانهای خود وابسته باشد، علیرغم اینکه همیشه تیم رسانهای خوبی نیز داشته است، اما خودش هم یک رسانه است. آقای روحانی هم همین رویه را انتخاب کردند اما تفاوت این است که گاهی آن (one man) که تیم را دور میزند، خودش شخصا پتانسیل بالایی در بازی رسانهای دارد و ادبیاتش مورد پسند و اقبال رسانه است و گاهی اوقات نیست. به نظر میرسد درباره شخص روحانی این ادبیات مخدوش بوده است. گاهی اوقات ایشان سخنانی بسیار نزدیک به آنچه مورد پسند رسانهها و افکار عمومی بوده داشتند و گاهی نیز سخنانشان بسیار دور بوده است و در مجموع ما یک تشتت و بهمریختگی تصویر از دولت کنونی میبینیم.
آیتالله هاشمی رفسنجانی هم در مواردی به این نکته اذعان داشت که ممکن است تیم رسانهای دولت آنطور که باید و شاید به دستاوردهای دولت اشاره نکنند و یا در این حوزه عملکرد قوی و مناسبی نداشته باشند.یک نکته دیگر را هم باید لحاظ کرد. اینکه شاید در برخی از موارد انتقاداتی که به تیم رسانهای دولت میشد، بیش از حد بود و در این مواقع این به جهت پوشاندن ضعف خود دولت بوده است. درواقع اینگونه القا میشد که عملکرد دولت خیلی خوب است و اگر این میزان خوبی به چشم افکار عمومی نمیآید، ناشی از تخریب رسانههای مخالف و ضعف رسانههای خودی و همراه است. بنابراین درباره نقدهایی که به تیم رسانهای میشد، احتمال دارد بخشهایی نه به جهت نقد تیم رسانهای بلکه به جهت القای این موضوع بود که دولت از آنچه که در آینه نشان داده میشود، وضع بهتری دارد.
یعنی شما به این موضوع اعتقاد ندارید که این مسئله صحت دارد و تصور میکنید از طرف دولتیها این نظر القا شده است که ضعفهای دولت پوشیده شود؟
میتوان اینطور گفت که ترکیبی از هر دو است. در واقع هم تیم رسانهای دولت ضعیف عمل کرده و هم از این ضعف استفاده شده برای پوشاندن برخی از ضعفهای دولت.در فاصله یک ماه باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، این تیم رسانهای میتواند کاری انجام دهد تا ضرری که تا امروز به عملکرد روحانی وارد شده است، جبران شود؟ با توجه به اینکه این مردم هستند که در نهایت تصمیم میگیرند چه کسی رئیسجمهور شود، در یک ماه آینده دستاوردهای دولت بیشتر نمایش داده شود تا ضعف رسانهای پوشیده شود؟
اخیرا اخباری شنیده شد مبنی بر اینکه آقایان محمد شریعتمداری و محمدعلی نجفی از مسئولیتهایشان در دولت استعفا دادند و تصور میشود که استعفای آنها به جهت تشکیلات انتخاباتی روحانی است. درواقع اینطور استنباط میشود که دولت برابر قانون نخواسته است که از امکانات دولتی برای تبلیغات در رقابتهای انتخاباتی استفاده کند. اگر این نکته صحیح باشد که البته قابل ستایش است، امروز بار مسئولیت تبلیغات انتخابات نه به عهده تیم رسانهای دولت که برعهده تیم رسانهای ستاد انتخاباتی است. باید مقایسه کرد که این تیم رسانهای ستاد انتخاباتی چه افرادی را انتخاب میکنند و چه عملکردی دارند.
منبع: بهارنیوز