اکثریت لیست جمنا ورشکستهاند
روزنامه بهار: جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اوایل دی ماه سال جاری تاسیس شد و اعضای شورای مرکزی آن نیز عموما چهرههای اصولگرا هستند که در نخستین مجمع این جبهه با حضور ۳۰۰۰ نفر انتخاب شدند. این جبهه که برخی آن را برآمده از جریان اصولگرایی میدانند و برخی دیگر معتقد به مرام فرااصولگرایی آن هستند، ۲۱ نفر از چهرههای شناختهشده اصولگرا را از همان نشست اول خود، برای انتخابات ریاست جمهوری کاندید کرد و مقرر شد از این لیست نیز ۱۰ نفر را در دومین نشست دوم خود انتخاب کرده و در نهایت هم کاندیدای مورد نظر جبهه برای انتخابات سال ۹۶ اعلام شود. در روزهای گذشته علیرغم انتشار لیستهایی با عنوان لیست ۱۰ نفره جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در برخی رسانهها، این جبهه فهرستهای موجود را تکذیب کرده و اعلام کرد اسامی نهایی، رسما و زمانی اعلام خواهد شد که مذاکره با کاندیداها نهایی شده باشد. بنابراین به نظر میرسد که هنوز تکلیف ۱۰ نفر مورد نظر اصولگرایان مشخص نشده باشد و خود این موضوع هم شاید حکایت از به اجماع نرسیدن این جریان بر سر کاندیداهای مورد نظرشان دارد. بهار با غلامرضا انصاری – فعال سیاسی اصلاحطلب- درباره این جبهه و لیستهایی که منتشر کرده و یا قصد اعلام آنها را در آینده دارد به گفتوگو نشست. انصاری که معتقد است «اکثر کسانی که در لیست ۲۱ نفره مطرح شدند کسانی هستند که چندین و چند بار در انتخابات شکست خوردند و هیچ محبوبیت و پذیرشی در جامعه نسبت به آنها وجود ندارد و آنها هنوز نتوانستند به یک جمعبندی واحد برسند» ، نسبت به برطرف شدن نقایص اصولگرایان و رسیدن آنها به یک وحدت نسبی ابراز امیدواری میکند تا در نهایت در یک رقابت سازنده و منصفانه، با تسهیل شرایط انتخاب برای مردم، شاهد یک رقابت اصولی دو جریان در عرصه رقابتها باشیم. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید. *** به نظر میرسد بین اصولگرایان یک اتفاق نظر درباره مقبولیت بخشیدن به جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی وجود دارد. به نظر شما دلیل این موضوع چیست و آیا آنها با این جبهه میتوانند در انتخابات حضور موفقی داشته باشند یا خیر؟ بنده امیدوارم جریان اصولگرا به یک وحدت نسبی دست پیدا کند. متاسفانه سیاست حذفی که در سالهای اخیر در بخشهای مختلف صورت پذیرفته و بانی و عناصر اصلی در این سیاست هم جریان اصولگرا بوده، دامن خود آنها را هم گرفته است. این سیاست حذفی یا به تعبیر اصولگرایان پیاده کردن از قطار انقلاب، تنها به نیروهای اصلاحطلب ختم نشده و دامن خودشان را هم گرفته است. بنده به عنوان یک دوستدار انقلاب و کسی که عمر خود را در طول ۳۶ سال گذشته با افتخار در بخشهای مختلف برای تداوم و استمرار انقلاب و سرافرازی و سربلندی آن صرف کردم، برایم جای تاسف است که میبینم امروز اصولگرایان به جایی رسیدند که خودشان دچار از هم پاشیدگی و فروپاشی شدند. این از هم پاشیدگی را چطور تفسیر میکنید؟ امروز دبیر کل حزب موتلفه اسلامی که تا چندی پیش سکاندار و قافلهسالار جریان اصولگرا بود، در پایینترین سطح لیست قرار میگیرد. همچنین بعد از این همه امکانات مادی و تبلیغاتی که در اختیار جریان اصولگرا قرار میگیرد که میتوانند از یک سازمان دولتی و سازمان عمومی مربوط به شهرداری نهایت استفاده را کنند، باز هم تعداد زیادی از گروههای مدعی در اینترکیب ائتلاف وجود ندارد. جریان احمدینژاد، جریان منتسب به لاریجانی و بخش قابل توجهی از نیروهای بدنه اصولگرا و خصوصا نیروهای تندروی آنها در اینترکیب قرار ندارند. مشاهده میکنیم در همین لیست و جریان اصولگرایی که قبلا مدعی بود خالصترین نیروها را درون خودش قرار داده، کسانی که به گروههای قبلی خود پشت کردند و خیانت کردند، امروز درترکیب این لیست قرار گرفتند. خود چیدمان لیست را هم که نگاه میکنیم میبینیم نواقص زیادی به چشم میخورد. بنابراین با پیشینهای که اعضای لیست جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی دارد، به نظر نمیرسد کاندیداهایی که در آن هستند بتوانند خیلی موفق عمل کنند. این جبهه علیرغم بوق و کرنایی که راه انداخته، فراگیر نیست و بخش قابل توجهی از گروههایی که باید باشند و مدعی اصولگرایی هستند در اینترکیب حضور ندارند. لیست ۲۱ نفرهای از طرف جبهه مردمی نیروهای انقلاب اعلام شد و قرار شد از این لیست، ۱۰ نفر را برای کاندیداتوری ریاست جمهوری انتخاب کنند. نظر شما درباره این لیست چیست؟ جبهه مردمی نیروهای انقلاب بعد از ۴۸ساعت، لیست سه هزار نفرهای اعلام کردند و با نزدیک به ۲۰۰ رای باطله، دو هزار و خوردهای نفر توانستند شورای مرکزی خود را معرفی کنند. در نشست جبهه، ۲۱ نفر انتخاب شدند که از میان آنها ۱۰ نفر برای کاندیداتوری برگزیده شوند اما میبینیم اکثر کسانی که مطرح بودند در این لیست قرار بگیرند، کسانی هستند که چندین و چند بار شکست خورده در انتخابات هستند و هیچ محبوبیت و پذیرشی در جامعه نسبت به آنها وجود ندارد. آنها هنوز نتوانستند به یک جمعبندی واحد برسند. همچنین نکته دیگری که درباره جبهه مردمی نیروهای انقلاب وجود دارد این است که این جبهه قرار بود به صورت رسمی ۱۰ نامزد اعلام کند. با وجود این تا الان هم آرای لیست ده نفره شمارش نشده که اعلام شود. بنابراین آیا در نهایت اصولگرایان میتوانند چهره مناسبی را برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری معرفی کنند؟ امید ما این است که مجموعه نیروهای اصولگرا بتوانند یک چهره ملی و مقبول را برای انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ مطرح کنند. زیرا هرچه فرد قویتر باشد و اهمیت بیشتری داشته باشد، رقابت انتخاباتی جدیتر خواهد شد و مشارکت را بالا خواهد برد. از طرف دیگر مسائل جدی در حوزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی وجود دارد. هر یک از نیروهای سیاسی چه اصلاحطلبان و چه اصولگرایان سیاستهایی را پیش گرفتند. چه درباره هشت سال دولتهای نهم و دهم که سه قوه هم دولت، هم مجلس و هم قوهقضائیه در اختیار جریان اصولگرا بود و چه زمانی که در دوره دولت اصلاحات بخشی از قوا و مجلس در اختیار اصلاحطلبان بود و آنها دولت و مجلس ششم را در اختیار داشتند، مقایسه خوبی میتواند صورت بگیرد. کارنامه دو گروه مطرح در عرصه سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا مشخص است و میتواند در نگاه مردم برای انتخاب و رسیدن به یک تصمیم با حضور چهره اصلیشان بسیار موثر باشد. ما معقد هستیم که مبارزه در عرصه سیاسی باید کاملا شفاف، جوانمردانه و مبتنی بر اصول و اخلاق باشد. اگر هم قرار هست نقدی وارد شود باید منصفانه انجام شود. در حال حاضر کاندیدای اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری مشخص است و آنها قصد حمایت از حسن روحانی را برای انتخابات ۹۶ دارند. با توجه به روندی که جبهه مردمی نیروهای انقلاب در پیش گرفته و لیستهای ۲۱ و ۱۰نفرهای که از افراد منتخب خود مطرح میکند، برای معرفی شدن کاندیدای اصولگرایان باید به آینده نگاه کرد؟ من زیاد خوشبین نیستم اما در نهایت امیدوارم اصولگرایان بتوانند نقایص خود را برطرف کنند و با قدرت و شدت و توانمندی بیشتر و فراگیرتر در عرصه حضور پیدا کنند. باید باور کنیم که جریان فکری قابل حذف نیست؛ سیاستی را که در طول دوازده سال گذشته جبهه اصولگرا به دنبال آن بودند که کلیه گروههای دنبال نظام و مجموعه اصلاحطلبان را حذف کنند. در انتخابات ۹۲ و ۹۴ شاهد و ناظر بودیم که با حداقل امکانات و حتی بدون هیچ امکاناتی صدای رسای اصلاحطلبی در عرصه سیاسی کشور به خوبی توسط مردم شناخته شد. هر میزان که تهدیدات بیشتر شود و محدودیتها برای چهرهها و گروههای مورد قبول مردم محدودتر شود، تاثیرگذاری آنها در جامعه بیشتر خواهد شد. امیدوارم که دوستان اصولگرا از اتفاقات و فاجعه یکدستی که در دولتهای نهم و دهم اتفاق افتاد درس بگیرند. زیرا اگرچه این دولت به تعبیر خودشان دولت پاکدستان بود، فسادهای بسیاری در حوزه اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی صورت گرفت. با توجه به اتفاقاتی که در انتخابات ۹۲ و ۹۴ به صورت مثبت رخ داد، اصولگرایان باید پند بگیرند و باور کنند که بازی سیاسی را با اسلوب و روشهای منطقی و قانونی خودش دنبال کنند. باید بتوانیم در یک رقابت سازنده و منصفانه، شرایط انتخاب را برای مردم راحتتر کنیم و کسانی که صلاحیت بیشتری هم در عرصه اجرایی و هم در عرصه تقویمی دارند، برای هر دو انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر انتخاب شوند تا بتوانیم نمود و بروز توانمندیهای ملت و کلیت جامعه را که کم هم نیست در یک رقابت اصولی دو جریان در عرصه رقابتها شاهد و ناظر باشیم.
منبع: بهارنیوز