استراتژی خروج از بازار چیست؟
فکر به تغییر و یا خروج از کسب و کار برای هرکسی ممکن است پیش آید، اگر از قبل برای این موضوع آماده شوید میتوانید به بهترین شکل آنرا انجام دهید.
به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ اگر از هماکنون قصد دارید به فکر روزی باشید که شاید دیگر قصد اداره کردن کسبوکار خودتان را نداشته باشید، باید به یکی از این ۴ استراتژی خروجی که در اینجا مطرح میکنم توجه داشته باشید تا در زمان نیاز برای آن آمادگی کامل داشته باشید:
صاحبان کسبوکارها عموماً زمانی زیادی را شاید بهعنوان یک کارآفرین طی میکنند و تنها به فکر این موضع هستند که کسبوکار مستقل خودشان را راهاندازی کنند. اما نکتهای که اغلب از آن غافل میشوند این هست که تصمیمهایی که در ابتدای کار اتخاذ میکنند میتواند و باید کاربردهای بسیار زیادی در ادامه راه برای آنها داشته باشد. توجه داشته باشید که فقط راهاندازی یک کسبوکار که ارزش مادی بسیار زیادی داشته باشد، کاربردی نیست و صاحب یک کسبوکار همواره باید در پی یک استراتژی خروج برای کسبوکار خودش هم باشد، راهی برای خارج کردن و بازپسگیری پول و سرمایه اولیه خودش که وارد این کسبوکار کرده است.
برای آن دسته از شما که تمایل برنامهریزی از پیش دارید – – و البته برای آنهایی که باید اینچنین باشند، اما نیستند – – در این مطلب ۴ استراتژی خروج اصلی را شرح میدهیم:
استراتژی خروج ۱: اصلاح
یکی از استراتژیهای خروج موردعلاقه برخی از صاحبان کسبوکار که دارای طرز فکری روبهجلو هم هستند، خون گرفتن از شرکت بهصورت روزانه است. منظور از این استراتژی عاری از هرگونه خشونت یا رقابت غیرمنطقی است – – ملکه منظور اصلی از آن پرداخت حقوق نجومی به خودتان، در نظر گرفتن پاداشهای بسیار زیاد و غیرمنطقی برخلاف عملکرد واقعی شرکت و در نظر گرفتن نوع خاصی از سهام برای خودتان است که مزایایی چندین برابر نسبت به دیگر سهامداران برای شما ایجاد کند. هرچند که اتخاذ چنین استراتژی در یک شرکت سهامی عام در برخی جوامع و سیستمها رد شده است، اما بهطورکلی در شرکت خصوصی ایده بدی نیست.
در این شیوه به عبارتی بجای سرمایه گذاری بهمنظور رشد و توسعه شرکت و کسبوکار، همواره سعی در کوچک کردن هر چیز، برداشتن بخش قابلتوجهی از هر سرمایهگذاری بهعناوینمختلف و تنها زنده نگهداشتن شرکت بهواسطه درآمدی اندک دارید.
به یاد داشته باشید که پول و سرمایهای که در جیب شما بهعنوان یک مالک کسبوکار قرار دارد، درواقع دیگر هیچ ارتباطی به کسبوکار ندارد و جدا از آن بررسی میشود. اگر مسئولیت کسبوکاری بر عهده شماست که برای توسعه و رشد نیاز به سرمایهگذاری دارد، خارج کردن سرمایه بهعناوینمختلف از آن موجب بروز مشکلاتی در ادامه مسیر میشود. همچنین اگر سرمایهگذاران دیگری در آن کسبوکار در کنار شما حضورداشته باشند، این کار موجب نارضایتی برای آنها میشود.
مزایای استفاده از این استراتژی:
۱- طبیعتاً هیچکس از داشتن درآمد زیاد و نجومی ناراحت نیست.
۲- نیاز آنچنانی به فکر کردن در این رابطه نیست: فقط باید هر زمان که نیاز به پول یا نقدینگی داشتید از حساب شرکت برداشت کنید.
اشکالات استفاده از این استراتژی:
۱- شیوه استخراج پول و وارد شدن نقدینگی بهحساب شخصی ممکن است در برخی سیستمهای مالیاتی شکبرانگیز تلقی شده و درصدی مالیات به آن تعلق بگیرد.
۲- بدون داشتن برنامهریزی دقیق و بلندمدت، ممکن است اقدام به خروج بخشهایی از سرمایه بکنید که در آینده به آن نیاز ضروری داشته باشید.
استراتژی خروج ۲: تسویه یا انحلال
شاید شما به این نتیجه برسید که دیگر برنامهریزی و صرف کردن وقت و سرمایه نقدی دیگر برای این کسبوکار کافی است. شاید برخی از آن تحت عنوان بستن درها و … یاد کنند، اما هر چه که هست، باید به این نکته توجه داشت که هیچکس کسبوکاری را برای بستن دربهای آن درزمانی در آینده راهاندازی نمیکند، اما این حالت برای کسبوکارهای مختلف دیر یا زود اتفاق میافتد. اگر شما از این استراتژی تحت عنوان تسویه یا انحلال استفاده کنید، باید تمامی درآمد حاصل از داراییها بهمنظور بازپرداخت طلب طلبکاران مورداستفاده قرار بگیرد و هر آنچه از آن باقی بماند باید بین سهامداران تقسیم شود.
مزایای استفاده از این استراتژی:
۱- انجام این کار آسان بوده و امری عادی است.
۲- عموماً هیچگونه مذاکره در رابطه با آن انجام نمیشود.
۳- هیچ نگرانی در رابطه با انتقال قدرت و اختیارات در شرکت وجود ندارد.
اشکالات استفاده از این استراتژی:
۱- هرچند که دیر یا زود ممکن است برای هر کسبوکاری اتفاق بیفتد، اما درنهایت قادر به گرفتن ارزش بازاری داراییهای شرکت خودتان میشود، نه چیزی بیشتر!
۲- مواردی مانند لیست مشتریان، اعتبار شما و روابط کاری و تجاری که ممکن است دارای ارزشهای زیادی باشند، در وضعیت انحلال همگی نابود میشوند و هیچ راه و روش و فرصتی برای ترمیم آنها وجود ندارد.
۳- سهامداران دیگر همواره نگران این موضوع هستند که پس از پرداخت دیون و برداشتن آورده اولیه مؤسس چقدر برای دیگر سهامداران جزء باقی میماند.
استراتژی خروج ۳: فروش کل مجموعه به یک خریدار بدون تکهتکه کردن کسبوکار
در این حالت مالک اصلی یک خریدار دیگر را که به این کسبوکار و شرایط فعلی آن اعتقاد داشته و باور به سرمایهگذاری و توسعه آن دارد واگذار میکند، یعنی تمام دیون و سهامداران دیگر در کسبوکار باقیمانده و فقط یکی از سهامداران اصلی، سهم خود از آن کسبوکار را به شخص دیگری واگذار میکند و اینگونه میراث تلاشها و زحمات بنیانگذار اولیه و اعتبار کسبوکار در جای خود باقی میماند و همچنان از فرصت رشد و توسعه مجدد برخوردار میشود. افراد یا گروههایی که ممکن است حائز شرایط این جابجایی باشند میتوانند از بین مشتریان، کارکنان یا حتی فرزندان بنیانگذار اولیه انتخاب شوند.
از نمونههای قبلی اجراشده این شیوه در کسبوکارهای مختلف میتوان به برند Wonka اشاره کرد که بخشی از کلیه منافع و داراییهای برند که مربوط به یکی از سهامداران بود به یکی از مشتریان وفاداران این برند انتقال پیدا کرد. در این نوع از استراتژی میتوان گفت بازی بهصورت برنده برنده به اتمام میرسد و هر طرف به خواسته خودش میرسد.
نابترین شکل از این نوع استراتژی خروج منتقل شدن کسبوکار به اعضای یک خانواده است، اما در این شکل باید دقیقاً به کلمه “خانواده” توجه دقیقی داشت که بخشی کلیدی از کل کار است. آیا واقعاً خانواده موردنظر قابلیت این کار را دارد؟ اغلب در مدت اندکی پس از خروج شخص اصلی از کسبوکار و انتقال آن به فرزندان، آنها اغلب بر سر اینکه کدامیک باید بخش بزرگتری از کسبوکار را در دست داشته باشد، چه شخصی لیاقت و شایستگی دارد یا نه و اینکه در تصمیمگیریها چه شخصی باید حرف تمامکننده را بزند، به مشکل برمیخورند و این جریان حتی ممکن است تا یک دهه طولانی شود و در طی این مدت کسبوکار در سرازیری سقوط قرار میگیرد. بنابراین کاملاً روشن که اگر خواهان طی کردن این مسیر هستید، باید برنامهریزیهای کامل و روشنی را از مدتها قبل داشته باشید.
مزایای استفاده از این استراتژی:
۱- شما مالکان جدید را میشناسید. آنها شمارا میشناسند. حسن نیت کمتری در این نوع انتقال موردنیاز است.
۲- خریدار جدید بهاحتمالزیاد شرایط کسبوکار را حفظ کرده و برای رشد و توسعه آن تلاش میکند.
۳- اگر بخشی از مدیران قبلی کسبوکار و منافع آن را خریداری کنند، آنها نسبت به حفظ، رشد و توسعه آن تعهدی جدی در وجود خود دارند.
اشکالات استفاده از این استراتژی:
۱- اگر شما کسبوکار موردنظر را به یک دوست بفروشید، وی ممکن است برحسب اعتماد به شما برخی از شرایط و جنبههای کسبوکار در نظر نگیرند و بعدها از اینکه مثلاً بفهمند شما با این کار حجم انبوهی از مالیاتهای پرداختنشده سالیان گذشته را به وی انتقال دادهاید از شما دلگیر شوند.
۲- انتقال کسبوکار به اعضای خانواده ممکن است موجب خدشه وارد شدن به روابط خانوادگی و عاطفی موجود بین اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار داده و حتی آنها را از بین ببرد.
استراتژی خروج ۴: تملک
در این شیوه شما کل کسبوکار خودتان را فروخته و نقدینگی حاصل از آن را برای خانواده یا فرزندان خود باقی میگذارید. در این شیوه نکته مهمی که وجود دارد این است که شما حداقل از نابود شدن تدریجی کسبوکار خودتان پس انتقال به فرزندان جلوگیری میکند. این استراتژی خروج یکی از مرسومترین استراتژیهای خروج است که درواقع باید یک کسبوکار دیگر را پیدا کنید که علاقهمند به خرید کسبوکار شما باشد و آن را بهصورت تمام و کمال به آن انتقال دهید.
در این شیوه شما فقط و فقط باید بر روی قیمت موردنظر مذاکره کنید که در بازار بهطورکلی کسبوکار و داراییهای شما نسبت به صنعتی که در آن فعالیت میکنید، قیمتگذاری میکنند. اینکه اگر به تصور شما، این کسبوکار ارزشی بالاتر از خواسته بازار دارد، فقط بسته به قدرت چانهزنی شماست و باید خریدار خود را قانع کنید که کسبوکاری که به وی انتقال داده میشود ارزشی بالاتر ازآنچه وی تصور میکند، دارد. البته در این رابطه توجه به این نکته هم ضروری است که شرکت خریدار باید قدرت اداره و مدیریت کسبوکار فروختهشده را داشته باشد، که در غیر این صورت این خرید موجب میشود تا خریدار از مدیریت شرکت و فرایندهای کسبوکار خودش هم بازمانده و در عمل ضرر هنگفتی را در بازار و صنعت خودش هم متحمل شود. یعنی به عبارتی توصیه میشود که شرکت خریدار از صنعتی باشد که کسبوکار عرضهشده درفروش هم در آن فعال باشد یا بهنوعی تکمیلکننده یکدیگر باشند.
مزایای استفاده از این استراتژی:
۱- اگر کسبوکار شما ارزشی استراتژیک برای کسب خریدار داشته باشد، حتی ممکن است کسبوکار خود را به مبلغی چندین برابر قیمت موردنظر و ارزش موردنظر به فروش برسانید. پس انتخاب خریدار مرحله بسیار مهم و ارزشمندی است.
۲- حالت دیگری که قادر به چانه زدن بر سر قیمت و بالا بردن قیمت خودتان هستید، درواقع زمانی است که بتوانید چندین خریدار برای خرید کسبوکار خود به رقابت وادار کنید.
اشکالات استفاده از این استراتژی:
۱- اگر کسبوکار شما فقط و فقط حول محور یک هدف و یک محصول خاص و تخصصی فعالیت داشته باشد، آنگاه فروختن و به عبارتی اجرا استراتژی خروج از آن بسیار سخت میشود.
۲- در استراتژی تملک از بین استراتژیهای خروج اگر شرکت خریدار با شرکتی برای فروش عرضهشده است دارای فرهنگ و سیستم مدیریت مشابه نباشند، مشکلات عمدهای در آینده بروز کرده و هر دو شرکت زیانهای سنگینی را متحمل میشوند.
The post استراتژی خروج از بازار چیست؟ appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com