تحصیلکردهها پیشتاز صف بیکاران
بازار کار با بحران بیکاری فارغالتحصیلان مواجه است؛ نرخ بیکاری از ۱۰.۴ درصد در سال۹۲ به ۱۲.۷ درصد در تابستان ۹۵ رسیده و ۲.۳ درصد افزایش یافته ازسوی دیگر رشد ۲.۸درصدی نرخ مشارکت اقتصادی از ۳۷.۶ درصد سال ۹۲ به ۴۰.۴ تابستان ۹۵ نشان میدهد تعداد شاغلان هم افزایش یافته و مفهوم این آمارها افزایش چشمگیر متقاضیان کار است.
بهعبارتی بازار کار با ورود موجی از متقاضیان کار مواجه شده که بخش عمده آنها، ناگزیر به لشکر بیکاران میپیوندند. برآوردهای کارشناسی از جمعیت بیکاران حاکی از این است که ۴۱درصد از بیکاران را افراد دارای تحصیلات عالی تشکیل میدهند که بهدلیل ساختار نامناسب و نامتناسب بازار کار کشور برای اشتغال افراد دارای تحصیلات عالی، قادر به یافتن شغل نمیشوند. در این میان دانشجویان فعلی کشور نیز متقاضیان بالقوه شغل محسوب میشوند که در کنار تحصیلکردگان بیکار متولد دهه۶۰، در سالهای آتی، بازار کار کشور را با چالش جدی مواجه خواهند کرد.
کمشانسترین متقاضیان جویای کار
آنگونه که مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور اخیرا درباره وضعیت بازار کار در سالهای اخیر گفته بود، سهم جمعیت ۱۵ تا ۳۴ساله از کل جمعیت کشور در دهه۸۰ معادل ۴۵درصد بوده؛ درحالیکه در طول دوره سالهای۸۴ تا ۹۱ شمار شاغلان تغییری نداشته و در حدود ٢٠میلیون و ۶۰۰ هزار نفر ثابت بوده است.
از دیگر سو بررسی آمارهای منتشر شده از سوی حوزه آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، تعداد مراکز دانشگاهی و مؤسسات آموزش عالی وابسته به این وزارتخانه از ۱۳۰۰مرکز در سال۸۴ به حدود دوبرابر در سال۹۲ افزایش یافته و به ۲هزارو۵۰۴ مرکز رسیده است.
براساس این گزارش در دوره منتهی به سال۹۲ تعداد کل دانشجویان مراکز دانشگاهی و مؤسسات آموزش عالی وابسته به وزارت علوم دوبرابر، تعداد دانشجویان دکتری سهبرابر و تعداد دانشجویان کارشناسی ارشد پنجبرابر نسبت به سال۸۴ افزایش داشته است.
براساس این آمار میتوان اینگونه استنباط کرد که عامل وارد نشدن نیروی کار جمعیت ۱۵ تا ۳۴ساله کشور به بازار کار، گرایش افراد به ادامه تحصیل بوده است. مسئلهای که به افزایش شمار دانشجویان در این دوره زمانی منجر و باعث شده ورود انباشت متقاضیان کار به آینده موکول شود که این، زمینهساز اصلی افزایش نرخ مشارکت اقتصادی در زمان حاضر قلمداد میشود.
نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور میگوید: نسبت شاغل به بیکار متقاضیانی که در بهار۹۵ وارد بازار کار شدهاند ۶۰ به ۴۰ بوده؛ یعنی ۴۰درصد از آنان بیکار ماندهاند اما در فصل تابستان۹۵، این نسبت ۵۱ به ۴۹ شده است و ۴۹درصد از متقاضیان بیکار ماندهاند.
این درحالی است که بهگفته علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ذائقه کارجویان بهدلیل تحصیل تغییر کرده و میان عرضه و تقاضا فاصله ایجاد شده است. در این شرایط باید گفت لشکر بیکاران فارغالتحصیل عملا شانس بسیار کمتری برای یافتن شغل دارند.
دلایل بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی
بهگفته مسئولان و کارشناسان، میان نظام آموزشی و نیاز بازار کار کشور تناسبی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا بیکاری در دانشآموختگان افزایش یابد. محمد اکبرنیا، مدیرکل دفتر هدایت نیروی کار و کاریابیهای وزارت کار میگوید: عدمانطباق بین نظام آموزشی و نیاز بازار کار، عامل مؤثری در بالا بودن نرخ بیکاری دانشآموختگان بهشمار میرود؛ بهنحوی که هماکنون نیروهای فارغالتحصیل و دانشآموخته بیشترین متقاضیان جویای کار در سطح کشور را تشکیل میدهند.
عیسی منصوری، معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت کار نیز معتقد است، ساختار بازار کار کشور بهگونهای است که فضا برای اشتغال افراد دارای تحصیلات عالی مناسب نیست و مشاغل موجود بهطور عام با نیروی کار غیرتحصیلکرده سازگار است درحالیکه یکی از ویژگیهای جمعیت جوان در سالهای اخیر دارا بودن تحصیلات دانشگاهی است.
نکته مهمی که منصوری به آن اشاره میکند، کاهش جمعیت شاغل در گروه سنی ۱۵ تا ۲۹سال در دهه اخیر است؛ درحالیکه براساس هرم جمعیتی کشور، در شرایط حاضر با یک جمعیت جوان مواجهیم. او به ایرنا میگوید: جمعیت شاغل در این گروه سنی از ۷میلیون و ۴۰۰هزار نفر در سال۸۴ به ۵میلیون و ۴۰۰هزار نفر در سال۹۴ رسیده و به تبع آن سهم شاغلان این رده سنی از حدود ۴۰درصد کل شاغلان کشور به حدود ۲۵درصد کاهش یافته است؛ بنابراین گروه هدف دولت در مداخلات سیاستگذاری برای ایجاد اشتغال میتواند بیشتر معطوف به جمعیت گروه سنی ۱۵ تا ۲۹سال باشد.
منبع: alef.ir